اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم وَ العَن أعدائهم أَجْمعين
🍎مطلب شماره 1337
در ملجس یزید، یزید ملعون گفت: ای شمر، آیا هیچ دلت به حال حسین سوخت؟
شمر گفت: بلی در چندجا دلم به حالت او سوخت. اول در وقتی که برادران و اقربای او را سر بریدند و او تنها ماند، دیدم که حسین از خیمهها بیرون آمد، ناگاه همه زنان و دختران از خیمهها در عقب او بیرون دویدند و او گریه میکرد و ایشان بر سر میزدند... چون خواست که سوار شود، کسی نبود که رکاب آن را بگیرد، ناگاه دیدم که زن معجر سیاهی دست بر سر زنان آمد و رکاب آن را گرفت. من پرسیدم که: این زن کیست؟ گفتند که: زینب خواهر حسین است. آن وقت دلم بسیار سوخت.
🍐مقتل خطی بیاض و رضهخوانی، (مقتل به شماره 15894 مجلس شورا) 47