Shadi's Moving Castle @channelshee Channel on Telegram

Shadi's Moving Castle

@channelshee


Early 2005 | English and stuff.
Bot: @clouds_bot

Shadi's Moving Castle (Persian)

Shadi's Moving Castle یک کانال تلگرامی است که توسط @channelshee اداره می‌شود. این کانال توسط یک زن عاشق زندگی و تجربه کردن چیزهای جدید اداره می‌شود. او عاشق خواندن کتاب‌ها و ساختن فیلم‌های کوتاه، سفر کردن و گردآوری خاطرات است. اگر شما هم علاقه‌مند به اکتشاف جهان و تجربه ماجراهای جدید هستید، این کانال مناسب شماست. در این کانال می‌توانید از تجربیات شادی و ماجراهای جذاب او باخبر شوید. همچنین از ربات @clouds_bot می‌توانید استفاده کنید و برای ثبت‌نام در دوره‌های اسپیکینگ پیام بفرستید به: @abrismee. پس از عضویت در این کانال، شادی شما را به دنیایی از زیبایی‌ها و تجربیات جدید خواهد برد.

Shadi's Moving Castle

28 Dec, 10:41


درباره‌ی کتاب "سرود کریسمس" اثر چالرز دیکنز.

-امروز داشتم تو کتاب‌خونه می‌چرخیدم‌ که بین ادبیات داستانی جهان چشمم به آثار چارلز دیکنز افتاد. بعدش فکر کردم به عنوان کسی که تا حالا چیزی از دیکنز نخونده، سرود کریسمس می‌تونه شروع جالبی باشه. پس کتاب رو برداشتم و با خودم آوردمش خونه.

-این کتاب رمان کوتاهیه که دیکنز سال ۱۸۴۳ در ۳۱ سالگیش نوشته.
شخصیت اصلی مردی میان‌سال به اسم ابنیزر اسکروجه. مردی پولدار، اما بی اخلاق و خسیس.
داستان کتاب‌هم از اون‌جایی اوج می‌گیره که اسکروج تو دفترش نشسته و برادر زاده‌ش برای تبریک کریسمس میاد تا بهش سر بزنه اما اسکروج به اون بی توجهی می‌کنه و ادامه‌ی داستان.

-کتاب برای من حال و هوای کودکانه و ساده‌ای داشت باعث می‌شد حس کنم برگشتم به دوران نوجوونی.
تایم خوبی رو هم برای خوندنش انتخاب کردم، هر‌چند تو شهر ما خبری از برف و بوران نیست :)

-توی ویکی پدیا خوندم که به احتمال زیاد چارلز دیکنز شخصیت اسکروج رو از روی جان الویس الهام گرفته. جان الویس نماینده‌ی مجلس عوام بریتانیا توی حوزه‌ی بارکشر بوده که به خساست معروف بوده. (صرفاً جهت اطلاعات عمومی)

-در رابطه با این کتاب کلی فیلم و انیمیشن با همین اسم ساخته شدن که دیدن‌شون خالی از لطف نیست و خیلی باحالن.
یکی‌شون Christmas carol 2009 هست که خودم وقتی بچه بودم دیدم و قشنگ بود.

در آخر:
-«دایی! گفتید کریسمس مزخرف است؟! جدی که نمی‌گویید؟»
+«بله، جدی می‌گویم. کریسمس مبارک! هه! تو به چه حقی خوشحالی؟ چه دلیلی داری که خوشحال باشی؟ تو فقیری، پس نباید خوشحال باشی.»

"سرود کریسمس|چارلز دیکنز"

Shadi's Moving Castle

28 Dec, 09:12


ویدیوی بعدی یوتیوبم یه‌چیزی درمورد کتاب‌هاست :» که یکم ساختنش طول می‌کشه چون باید یکم تحقیقات انجام بدم، اما امیدوارم دوستش داشته باشید.

Shadi's Moving Castle

28 Dec, 08:29


سالی که نکوست واقعاً از بهارش پیداست؟

Shadi's Moving Castle

28 Dec, 08:27


کتاب سرود کریسمس رو بردم پیش مسئول کتابخونه اسمم رو بنویسه روش و کتاب رو ببرم، بعد که کارش تموم گفتم «مرسی، خدافظ»
صدام زد گفت مرسی نه، بگو ممنون، مچکرم، سپاسگزارم. جریمه‌ت می‌کنما!

Shadi's Moving Castle

28 Dec, 07:56


فال ماچا میگه: شما چون خودت خوبی، نباید خیلی درس بخونی.
ولی من میگم تف تو درسای عمومی که اصلا نمی‌فهمم چی به چیه.

Shadi's Moving Castle

28 Dec, 07:54


امروز اولین امتحانم رو با دماغی آویزون میدم و میرم چون سرماخوردگی نمی‌خواد ولم کنه.

Shadi's Moving Castle

27 Dec, 19:28


چرا Squid game 2 آخرش این شکلی شد :/ وا.

Shadi's Moving Castle

27 Dec, 10:34


عکس‌العمل طبیعی جهان به سکوت منطقی شما هنگامی که حرفی برای گفتن ندارید، فراموش کردنتان است.

Shadi's Moving Castle

27 Dec, 10:00


دلم یه گالن قهوه می‌خواد.

Shadi's Moving Castle

27 Dec, 04:36


https://youtube.com/@channelshee?si=TNb4DrLKXXf58lty
شما می‌تونید چنل من رو ببینید و بعدش من پاسخگوی پیشنهادات و انتقادات‌تون خواهم بود.

Shadi's Moving Castle

27 Dec, 04:36


دوست دارم کانسپت ویدیوهای یوتوبم رو تغییر بدم. دلم می‌خواد یه چیزی بسازم که مخاطبم فکر نکنه تکراری و حوصله سر بره. دلم می‌خواد محتوام پوچ نباشه و یه چیزی داشته باشه. دلم می‌خواد ویدیوهام «محتوا» داشته باشن.

Shadi's Moving Castle

26 Dec, 15:42


متاسفانه به عنوان یک خاورمیانه‌ای اصلا با چایی دوست نمی‌شم.

Shadi's Moving Castle

26 Dec, 14:24


نمی‌دونم این چه شانسیه که من یه‌دونه ترجمه‌ی خوب از این نشر مرکز پیدا نمی‌کنم.

Shadi's Moving Castle

26 Dec, 07:39


«نخستین باری که جرج را دیدم در اتاق بسیار کوچک و بدون پنجره‌ی هتلش بود؛ سه طرف اتاق تا سقف کتاب بود و جرج روی زمین نشسته بود و داشت شامش را روی چراغ الکلی گرم می‌کرد. همان موقع فهمیدم که یک عشق کتاب واقعی پیدا کرده‌ام.»
[شکسپیر و شرکا|جرمی مرسر]

Shadi's Moving Castle

26 Dec, 07:22


https://www.instagram.com/reel/DECCZn4tcrx/?igsh=NnB0b251bXk4N290

Shadi's Moving Castle

26 Dec, 05:54


خودم خونه‌ام، دلم کتاب‌خونه‌س.

Shadi's Moving Castle

26 Dec, 05:51


مریض که میشم تازه یادم میوفته که باید میوه و غذای سالم بخورم.

Shadi's Moving Castle

24 Dec, 19:18


سلام بچه‌ها، اومدم بگم این چنل یوتوبمو داشته باشید که در فکر یه ویدیوی جدید هستم^

Shadi's Moving Castle

24 Dec, 17:10


کاش به‌جای واتسپ و گوگل‌پلی تلگرام رو رفع فیلتر می‌کردن :(

Shadi's Moving Castle

24 Dec, 07:46


هدفون قبلیم چون متاسفانه از وسط دو نصف شده یکم گشاده و رو سر گیر نمی‌کنه، اما سیمش وصله و کار می‌کنه =] همین‌قدر‌ جون سخته.

Shadi's Moving Castle

24 Dec, 07:45


نیاز شدیدی به یه هدفون با کیفیت و خوشگل دارم، اما پولشو ندارم.

Shadi's Moving Castle

23 Dec, 14:25


https://youtu.be/Wzc9BNwu6Kc?si=UVVe6EO26JlfPPor

Shadi's Moving Castle

23 Dec, 09:55


Shadi's Moving Castle pinned «سلام بچه‌ها، این صفحه‌ی اینستاگرام منه، اگر که دوست داشتید می‌تونید داشته باشیدش چون به اکانت قبلیم دسترسی ندارم :» و نمی‌خوامم داشته باشم. https://www.instagram.com/p/DD5Hru4x2EN/?igsh=b2x3YnpkbXVjNTds»

Shadi's Moving Castle

23 Dec, 09:55


برنامه‌م برای اینجا اینه که فقط درباره‌ی کتاب‌ توش صحبت کنم و نظراتم رو به اشتراک بذارم.
این صفحه‌ هم مثل این‌جا یه دفترچه برای خاطراتِ کتابیم می‌شه :»

Shadi's Moving Castle

23 Dec, 08:03


خواهرزاده داشتن این‌جوریه که اولش حس خاصی نداری، اما یکم که بزرگ‌تر بشه دلت می‌خواد براش بمیری که مریض نشه :)

Shadi's Moving Castle

23 Dec, 04:41


ورود راد رو به اپلیکیشن مورد علاقه‌م تبریک می‌گم^

Shadi's Moving Castle

23 Dec, 04:41


Check out my profile on Goodreads!
https://www.goodreads.com/user/show/176970445
این اکانت گودریدز منه. دارم سعی می‌کنم برای هر کتابی که می‌خونم، شده یک خط هم یه چیزی بنویسم.

Shadi's Moving Castle

22 Dec, 19:36


سلام بچه‌ها،
این صفحه‌ی اینستاگرام منه، اگر که دوست داشتید می‌تونید داشته باشیدش چون به اکانت قبلیم دسترسی ندارم :» و نمی‌خوامم داشته باشم.

https://www.instagram.com/p/DD5Hru4x2EN/?igsh=b2x3YnpkbXVjNTds

Shadi's Moving Castle

03 Dec, 03:12


به هر حال قلب آن چیزی را می‌خواهد که می‌خواهد

Shadi's Moving Castle

02 Dec, 19:42


امسال من ۴۳۶ مرحله فرانسوی رو توی دولینگو گذروندم. مجموعاً ۱۴۸ روز تقریبا، که میشه ۱۰۹۲ دقیقه!
جز ۶ درصد تاپ لرنرها شدم و البته ۴۸۰ تا غلط صحیح شده هم دارم :)

Shadi's Moving Castle

02 Dec, 19:39


دولینگو راد رو دوست زبانی من میدونه :)

Shadi's Moving Castle

02 Dec, 16:45


-دریای ما-

Shadi's Moving Castle

02 Dec, 07:39


آتش تا وقتی که در مکان خود باشد آرام است، اما چون از آن برون آورده شود روی به جانب بالا می‌کند.
[سن توماس داکینوس-برداشته شده از پاورقی کمدی الهی-بهشت-ص۱۳۹]

Shadi's Moving Castle

02 Dec, 07:37


هرچند که غالباً مصنوع یک هنرمند بدان صورت که خود او خواسته است از کار در نمی‌آید؛ زیراکه ماده‌ را در برابر اندیشه گوشی ناشنوا است،
و به همین دلیل آدمی را نیز قدرت آن است که با آنکه در چنین جهتی راهی‌اش کرده‌اند، گاه از این راه منحرف شود،
و اگر تمایل ابتدایی او با جاذبهٔ ادات دروغین به‌جانب زمینش برد، همچو آتش که از دل ابرها فرومی‌افتد راه پایین در پیش گیرد.
[کمدی الهی|بهشت|دانته آلیگیری]

Shadi's Moving Castle

02 Dec, 06:16


ببینیم و لذت ببریم ☀️

Shadi's Moving Castle

02 Dec, 06:16


https://youtu.be/8VJA0l-ttOw?si=zco_8gFITI566ahd

Shadi's Moving Castle

02 Dec, 03:46


Good morning people on my phone🌥

Shadi's Moving Castle

01 Dec, 08:44


خنده‌داره‌ها،
فکر کن باید یه‌دونه کتاب‌رو قسطی بخریم چون قیمت کتاب‌ها هرروز داره به شکل باور نکردنی می‌ره بالاتر. غمگینم.

Shadi's Moving Castle

01 Dec, 05:38


دلم می‌خواد پاشم با دوستام برم کافه، دور هم بشینیم کتاب بخونیم و قهوه بخوریم و درمورد کتاب‌مون گپ بزنیم. اما خب، من فقط دوتا دوست کتاب‌خون دارم =] که یکی‌شون الان ازم دوره.

Shadi's Moving Castle

01 Dec, 05:36


به‌نظرم همیشه این‌طوری نیست که ما آدم‌های سمی زندگی‌مون رو کنار بذاریم، گاهی‌هم ممکنه خودمون اون آدم سمی باشیم و کنار گذاشته بشیم.
راستش من این‌رو تجربه نکردم اما فکر کردن بهش ناراحت کننده‌س. انگاری همه باور دارن که این بقیه هستن که سمی‌ان.

Shadi's Moving Castle

30 Nov, 18:56


حوصله‌م که سر می‌ره وارد چنل ری می‌شم و به عکس‌ها و ویدیوهاش نگاه می‌کنم، خودم‌هم نمی‌دونم چرا، فقط همین‌طور نگا می‌کنم و لذت می‌برم.

Shadi's Moving Castle

30 Nov, 18:22


امشب به‌طور رسمی کتاب آخر کمدی الهٰی [بهشت] رو شروع کردم. این کتاب از اون دوتای اول قطورتره و خوندنش‌هم طبق چیزهایی که مترجم نوشته سخت‌تره، اما من بسیار مشتاقم برای خوندنش.
راستش کمدی الهی طولانی‌ترین کتابی بوده که تا حالا خوندم و فکر نکنم تا الان برای هیچ کتاب یا مجموعه‌ای انقدر ذوق و شوق به خرج داده باشم. دنیایی که با کمک دانته توی ذهنم ساخته‌م رویایی و فراموش نشدنیه، پُر از شگفتی و چیزهای جدیده. البته من آدم مذهبی نیستم پس این کتاب از نظر مذهبی نمی‌تونه روم تاثیری داشته باشه. دوستش دارم چون مدام این فکر رو توی کله‌م می‌ندازه: چه‌طور می‌شه که یک‌نفر با قوه‌ی تخیلش قادر به ساخت همچین شاهکاری می‌شه؟
و البته چیزهای زیاد به‌جز این به‌سرم می‌زنه اما این بالایی پُرتکرار ترین‌شونه.

-روی صفحه‌ی اولش‌هم یه نامه نوشتم، برای کسی که ممکنه سال‌ها بعد از من این کتاب رو جایی میون‌ خاک‌ها پیدا کنه و دستی به جلدش بکشه و ممکنه یک‌دفعه بازش کنه و با دست‌خط من رو‌به‌رو بشه.
همون‌طور که خودم از نامه و چیزهایی قدیمی خوشم میاد، سعی می‌کنم از خودم چیزهای نوستالژی برای نوادگانم به‌جا بذارم =)

Shadi's Moving Castle

30 Nov, 18:13


زندگی بهم یاد داد هیچ وقت قرار نیست ته کمدم راهی به نارنیا پیدا کنم. هیچ وقت قرار نیست ساعت برنارد داشته باشم. هیچ وقت قرار نیست از اون قرص شیشه ای ها که تو فیلم limitless بود بخورم و یه دفعه به همه مغزم دسترسی پیدا کنم و باهاش زندگیمو از این رو به اون رو کنم. بهم یاد داد باید با همین سطح از توانایی ها بسازم و ساعت ها به مانیتور خیره شم و فکر کنم و اشتباه کنم تا یه ذره یاد بگیرم. بهم یاد داد خیلی باید زحمت بکشم و تلاش کنم تا ذره ذره برسم به چیزهایی که میخوام. بهم یاد داد هیچ معجزه ای وجود نداره.

Shadi's Moving Castle

30 Nov, 16:28


دانشکده ادبیات.

Shadi's Moving Castle

30 Nov, 16:26


شاید عجیب به نظر برسه اما هنوزهم گاهی وقتی فیلم انگلیسی یا آمریکایی بدون زیرنویس می‌بینم تعجب می‌کنم از این‌که کامل دیالوگ‌هارو متوجه می‌شم =)

Shadi's Moving Castle

30 Nov, 05:27


Nothing in the world belongs to me, but my love is mine all mine.

Shadi's Moving Castle

29 Nov, 08:45


You can't buy a healthy relationship, so, Beside earning money, try for your personality.

Shadi's Moving Castle

28 Nov, 13:08


بهشت خیلی طولانیه، کاش بتونم تا پایان آذر تمومش کنم و با کتاب‌های پاییزم خط بخوره.

Shadi's Moving Castle

28 Nov, 13:05


:)

Shadi's Moving Castle

28 Nov, 13:05


پنج‌شنبه ۸/آذر/۱۴۰۳
ساعت: ۱۶:۲۶
کتاب "کمدی الهی-برزخ" به پایان رسید.

Shadi's Moving Castle

28 Nov, 04:48


Think outside the box!

Shadi's Moving Castle

28 Nov, 04:47


هواهم خیلی خوبه و حیف من و این هوا که باید بشینم سر کلاس انگلیسی پیش دانشگاهی داستانک بخونم.

Shadi's Moving Castle

28 Nov, 04:47


وقتی موهام خوش‌حالتن و باید برن زیر مقنعه ناراحت می‌شم.

Shadi's Moving Castle

27 Nov, 14:12


برزخ دانته، اثر ساندرو بولیتچلی

Shadi's Moving Castle

27 Nov, 09:25


انگار نه انگار دارم یکی از شاهکارهای ادبیات جهان رو می‌خونم :\ خجالت بکش دختر.

Shadi's Moving Castle

27 Nov, 09:25


مشکل من اینه که خیلی به شخصیت‌های کتاب عادت می‌کنم، اگر نباشن غصه می‌خورم. ویرژیل خیلی گوگولی مهربون و حامی بود :( اصلاً من این دوتا رو شیپ می‌کردم.

Shadi's Moving Castle

27 Nov, 09:21


کلا دوتا سرود مونده تا برزخ تموم بشه، ویرژیل به دوزخ برگشت و حالا بئاتریس اومده. حتی خود دانته هم از ناپدید شدن ویرژیل غمگینه پس چطور من نباشم؟
ای بابا.

Shadi's Moving Castle

27 Nov, 07:45


این عکس رو کافه کتاب شهرمون ازم گرفته و استوریش کرده =) قشنگه.

Shadi's Moving Castle

26 Nov, 12:42


ویرژیل رو خیلی دوست داشتم و ناراحتم که تو کتاب بهشت قرار نیست ببینمش :(

Shadi's Moving Castle

26 Nov, 10:54


🤏🏻 انقد مونده تا تموم بشه.

Shadi's Moving Castle

26 Nov, 09:52


دانته نمی‌گه ساعت دو بعدالظهره، به‌جاش می‌گه:«خورشید نصف‌النهار را به ثور و شب را به عقرب واگذاشته بود.»
=]

Shadi's Moving Castle

26 Nov, 06:15


انقدر هوا خوبه که نمیدونم کله‌مو به کجا باید بکوبم.

Shadi's Moving Castle

25 Nov, 14:33


بالاخره تونستم ماچا رو امتحان کنم و راستش دوستش داشتم =] یه مزه‌ی باحال داشت و چون سبز بود باهم دوست شدیم.

Shadi's Moving Castle

21 Nov, 13:39


خوش‌حالم که حداقل تو این وضع بی اعصابی همکلاسی‌های رو مخ ندارم و همه‌شون بچه‌های خوبی‌ان.

Shadi's Moving Castle

21 Nov, 04:19


عشقی که به دست طهارت شعله برافروخته باشد، همواره آتش عشقی دگر را شعله‌ور می‌کند، بدان شرط که شعلهٔ آن در بیرون نمودار آید.
[کمدی الهی|برزخ|دانته آلیگیری]

Shadi's Moving Castle

21 Nov, 04:16


خیلی برام عجیبه، طرف حتی یک دونه کتاب ننوشته که ما بدونیم سبکش چیه و چطور می‌نویسه، اما کلاس نویسندگی برگزار می‌کنه. چرا آخه؟
نویسندگی مثل آموز زبان نیست که شما با مدرک کارتون راه بیوفته و تدریس کنید، وقتس خودتون با نوشتن کتاب یا داستان آزمون و خطا نکردید چطور می‌خواید تجربیات‌تون رو با بقیه به اشتراک بذارید؟

Shadi's Moving Castle

20 Nov, 06:29


امروز آخرین‌ جلسه‌م با یکی از زبان آموزهای مورد علاقه‌م تموم شد =]

Shadi's Moving Castle

20 Nov, 06:28


Hello people in my channel.

Shadi's Moving Castle

19 Nov, 08:10


یه چیز جالبی برای ویرایش داستان یاد گرفتم که خیلیی جوابه.
اگر داستان نوشتید و می‌خواید ویرایشش کنید، حتماً با صدای بلند بخونیدش. هم غلط‌های نوشتاری و املایی‌تون رو پیدا می‌کنید، هم کلی فکر در باب تغییرات به سرتون میاد.

Shadi's Moving Castle

19 Nov, 06:53


[What's in my bag?] Part two.

Shadi's Moving Castle

18 Nov, 12:21


تو خود اپلیکیشنش به مناسبت ده سالگی‌شون اینو آوردن.

Shadi's Moving Castle

18 Nov, 12:20


چطورى ميشههه ديد اونو تو اسنپ؟ به منم ياد بدهههه

Shadi's Moving Castle

18 Nov, 12:17


این شخصیت واقعاً بهم میاد :)

Shadi's Moving Castle

18 Nov, 06:02


میگم که هیچ رنگ مورد علاقه‌ای ندارم اما ناخودآگاه هرچیزی که می‌خرم رنگش سبزه :)

Shadi's Moving Castle

17 Nov, 13:02


از این به بعد دیگه فقط متن بالای عکس.

Shadi's Moving Castle

17 Nov, 12:39


The season of beautiful clothes.

Shadi's Moving Castle

17 Nov, 08:42


حالوم بد.

Shadi's Moving Castle

17 Nov, 08:42


ای‌خدا، خودم‌ کم بدبختی دارم که حالا قراره هر دفعه این سریال یادم میاد گریه‌م بگیره؟

Shadi's Moving Castle

16 Nov, 17:39


وقتی خریدمش فکر کنم فقط شونزده سالم بود. الان بعد سال‌ها شکسته و براش غمگینم. انگار که یکی از دوستام‌رو از دست دادم که تو تمام لحظات زندگیم پیشم بوده.

Shadi's Moving Castle

16 Nov, 14:47


https://youtu.be/t7ZGlsyAhRQ?si=soqDLb9qHNuFmNPt

من ویکتوریا رو توی تیک‌تاک دنبال می‌کنم و ازش خوشم میاد. استایلش‌هم باحاله و ناخودآگاه حال آدم‌رو خوب می‌کنه.
اینم اولین ویدیو یوتیوبشه.

Shadi's Moving Castle

16 Nov, 13:42


چند روز پیش رفتم دو ویدیوی قبلی رو دوباره دیدم و چه‌قدر خوب که یه ویدیوی جدید برای دیدن و لذت بردن آپلود شده :)

Shadi's Moving Castle

16 Nov, 13:41


https://youtu.be/vunlyDvZAKY?si=ruKEL7110sxmt0fM

Shadi's Moving Castle

16 Nov, 13:18


چراییش رو‌هم با ویدیو توضیح می‌دم.

Shadi's Moving Castle

16 Nov, 13:16


قطعاً و یقیناً ترجمه‌ی شجاع‌الدین شفا، نشر امیرکبیر.
با این‌که پیش از انقلاب ترجمه شده اما بسیار روونه، سانسور و حذفیات‌هم نداره.
فقط عکس نقاشی‌هایی که درس قرار گرفته کمی سانسور داره که طبیعیه.

Shadi's Moving Castle

16 Nov, 13:15


سلام
ایشالا که حال و احوال خوب باشه.
سوال داشتم ،
بنظرت کمدی الهی کدوم نشر بهتره ؟ یا بهتره بگم کدوم مترجم ؟

Shadi's Moving Castle

16 Nov, 08:34


تدریس، بخش قشنگی از زندگی منه. پُر از تجربه‌های قشنگ و فراموش‌ نشدنیه.

Shadi's Moving Castle

16 Nov, 08:33


چقدر تدریس کردن دوست دارم:( واقعا زندگی بخشه

Shadi's Moving Castle

14 Nov, 20:02


این عکس تو چشمم قشنگ‌ترین عکس امروزه، نمی‌دونم چرا اما دوست دارم و این‌جا نگهش دارم‌.

Shadi's Moving Castle

14 Nov, 20:01


رسیدم

Shadi's Moving Castle

14 Nov, 19:22


داشتم می‌گفتم که،
روزهای اولی که شروع کردم به نوشتن داستان کوتاه مدام فکرهای مختلفی به ذهنم می‌اومدن.
با خودم می‌گفتم [نکنه فقط یه فاز باشه؟] [اگر استعدادش رو نداشتی چی؟] [اصلاً اگر سال‌ها تلاش کردی و نشد چی؟]
اون روزها به خیلی چیزها فکر می‌کردم. امروز به رفیقم گفتم: فکر می‌کنم خوب شد که داستان رو رها نکردم، الان کمی بهتر شدم، دارم تلاشم رو هم می‌کنم برای بهتر شدن، و مهم‌تر از همه، الان دیگه دوستش دارم =) دلم نمی‌خواد که رهاش کنم و حس می‌کنم مالِ منه.

بعد از این گفت و گو یه ویدیو از عباس معروفی عزیز دیدم که داشت صحبت می‌کرد، و من در نگاه اول اصلاً نشناختمش. کامنت‌هاش رو باز کردم و دیدم یکی نوشته: این معروفی خودمونه‌ها، سرطان باهاش کاری کرد که ما نشناختیمش.

این کامنت رو که خوندم، فکر کردم: بنویس شادی، هرچی داری بنویس. در هر حال، معلوم نیست چند نفر قراره تو رو بشناسن‌. حتی ممکنه روزی مثل معروفی آیدینت رو بشناسن و تو رو نه.

خیلی غصه خوردم، اما زندگی همینه و هر کسی به راهی می‌ره.

Shadi's Moving Castle

14 Nov, 18:59


سریال Mr. Plankton برام جالبه و نمی‌دونم چرا.

Shadi's Moving Castle

14 Nov, 18:57


تقریباً شش ماهه که دارم فرانسوی یاد می‌گیرم. هرچند کُند پیش می‌رم اما خوش‌حالم که می‌تونم یه چیزهایی بگم =]

Shadi's Moving Castle

14 Nov, 18:56


Je suis tres fatiguée.

Shadi's Moving Castle

13 Nov, 11:58


دیدی یسری خاطراتت انقدر ویویده که میتونی بوشون کنی؟

Shadi's Moving Castle

13 Nov, 09:23


دانشگاه که میرم دیگه ظهر بر نمی‌گردم خونه، برای همین مجبورم با خودم کتاب، لپ‌تاپ، دفتر ژورنالم، قهوه و همین‌طور گاهی ناهار ببرم.

Shadi's Moving Castle

13 Nov, 07:21


😭

Shadi's Moving Castle

13 Nov, 05:29


یه پستی دیدم که نوشته بود:
هرچی بیشتر به دنبال زیبایی بگردی، بیشتر احساس زشت بودن می‌کنی.

Shadi's Moving Castle

12 Nov, 07:51


تو کتاب‌خونه نشسته‌م و دارم موزیک گوش می‌کنم و دلم می‌خواد برقصم.

Shadi's Moving Castle

12 Nov, 07:35


زنی را دیدم که آن آبی را که رنج زاده از نومیدی گران از دیده بر می‌آورد، بر روی روان داشت و می‌گفت:« از پیزیستراتو، اگر تو خداوندگار این شهری که فروغ جملۀ دانش‌ها از آن تابیدن گفت و نامش خدایان را به کشمکشی چنین سخت برانگیخت، این بازوان بی‌آزرم را که دختر ما را در بر گرفتند به کیفر خویش برسان»
و چنین نمود که آن بزرگ‌مرد نیک‌نهاد مهربان با چهره‌ای پرصفا پاسخش می‌گفت:« اگر آن کس را که دوستمان دارد محکوم کنیم، با آن کس که بدخواه ماست چه خواهیم کرد؟
[کمدی الهی|برزخ|دانته آلیگیری]

Shadi's Moving Castle

12 Nov, 05:56


حسرت نبرم به خواب آن مرداب
کارام درون دشت شب خفته‌ست
دریایم و نیست باکم از طوفان:
دریا، همه عمر، خوابش آشفته‌ست
-شفیعی کدکنی

Shadi's Moving Castle

12 Nov, 02:14


گود مورنینگ 🌞

Shadi's Moving Castle

11 Nov, 15:52


تا الان پر بازدیدترین ویدیو این آخری بوده.

Shadi's Moving Castle

11 Nov, 15:51


اینقد 🤏🏻 مونده تا ویو این ویدیو بشه چهارصدتا :)

Shadi's Moving Castle

11 Nov, 13:40


حرف‌های بین راهی|کاش کتاب‌خونه‌ها بیشتر باز بمونن بمونن

Shadi's Moving Castle

11 Nov, 08:31


یکی از بزرگ‌ترین اهدافم زندگی کردن توی تهرانه، و حاضر نیستم با هیچ‌چیز دیگه‌ای عوضش کنم، و حتی برام مهم‌ نیست خودِ تهرانی‌ها و مهاجراش چه فکری درباره‌ی این شهر می‌کنن.

Shadi's Moving Castle

11 Nov, 06:23


نام و ننگ جهان وزش بادی بیش نیست، که گاه روی به یک جهت و گاه به جهتی دیگر دارد، و با تغییر سمت تغییر نام می‌دهد. پیش از آنکه هزار سال گذشته باشد تو را چه افتخاری فزون تواند بود که به ترک کالبدی سال‌خورده گفته باشی تا پیش از آن مرده باشی که دست از گفتن pappi و dindi بداری؛
و با این‌همه، این دوران هزارساله در برابر ابدیت کوتاه‌تر از طرفة‌العینی در برابر آن فلکی است که کندترین چرخش‌ها را در آسمان می‌کند.
[کمدی الهی|برزخ|دانته آلیگیری]

پی‌نوشت: پاراگراف اول یعنی: چه امروز در سال‌خوردگی و با نام‌آوری مرده باشی و چه در آن هنگام که هنوز کودکی خردسال بیش نیستی روی در خاک برده باشی، هزار سال بعد از این به هر حال فراموش‌شده خواهی بود. Pappi و dindi در کلمه‌ی ایتالیایی و به زبان کودکان‌اند که اولی معنی نان و دومی معنی سکهٔ پول می‌دهد.
پاراگراف دوم: اشاره به فلک ثوابت که بنا به عقیدهٔ هیئت شناسان قدیم نهمین و آخرین فلک است و ستارگان در آن قرار دارند، و چون شعاع دایره‌اش بیش از همهٔ افلاک است از همه کندتر می‌چرخد، به‌طوری که در هر قرن یک درجه بیشتر گردش دورانی نمی‌کند. طبق فرضیۀ بطلمیوس این گردش به‌طور کامل در ۳۶۰۰۰ سال صورت می‌گیرد.
[بخشی از یادداشت‌های مترجم]

Shadi's Moving Castle

10 Nov, 17:04


ببینم ریحانه خانوم چی پخته برامون

Shadi's Moving Castle

10 Nov, 17:03


https://youtu.be/1qOsq4B2SNc
چیز

Shadi's Moving Castle

10 Nov, 07:42


رشته‌ی آموزش زبان با واقعاً شیرین و آسونه، یا چون من سال‌هاست دارم زبان می‌خونم برام آسونه. هرچی هست، ازش لذت می‌برم.

Shadi's Moving Castle

10 Nov, 07:40


کوچیک‌ترین مشکلی که این‌جا ما داریم باهاش دست و پنجه نرم می‌کنیم حجاب و پوشش اجباریه و مدام اعصاب‌مون خورده و فشار رومونه، بعد هنوزهم وضعیت‌هایی بسیار بدتر از ما وجود داره =) و به عبارتی دست بالای دست برای ماها بسیار است.

Shadi's Moving Castle

10 Nov, 07:38


وقتی تصور می‌کنم هیچ زنی توی خیابون‌ها و پارک‌ها نباشه، و همه‌ی ما تنها حق‌مون تو خونه موندن باشه، هم می‌ترسم، هم به این فکر می‌کنم که چه‌قدر دنیا زشت و زننده می‌شه.

Shadi's Moving Castle

09 Nov, 12:37


آخه ما دخترا وقتی حس می‌کنیم خوشگلیم حال‌مون بهتره

Shadi's Moving Castle

09 Nov, 12:37


جدیداً به این پی بردم که رسیدن به پوست حال آدمو چند برابر بهتر می‌کنه.

Shadi's Moving Castle

09 Nov, 06:44


چهار ساعته =)

Shadi's Moving Castle

09 Nov, 06:06


اصلاً روایت داریم که به بچه‌های گودریدز باید بگیم: دوستِ کتابی. اصلاً فالوور و فالویینگ در شأن‌مون نیست :)

Shadi's Moving Castle

09 Nov, 06:05


توی گودریدز فقط باید رفیق و دوست شد. فالووینگ و اینا برای اینستاگرامی‌هاست. کتاب‌خون‌ها باید فقط دوست باشن. خلاصه که بیاید توی گودریدز که با هم دوست بشیم!

Shadi's Moving Castle

08 Nov, 15:47


صداها | Khalid

Shadi's Moving Castle

08 Nov, 10:02


ویدیوهایی که تو تیک‌تاک می‌دیدم باعث می‌شد فکر کنم امسال قطعاً کامیلا هریس رأی میاره، اما فهمیدم فقط تعدادی از رسانه‌های مجازی دست فمنیست‌هاست [چون بزرگ‌ترین طرفدارهاش فمنیست بودن] و تعدادشون اونقدری نبود باعث بشن کامیلا اولین رئیس جمهور آمریکا بشه.
در هر حال برام مهم نیست اما جالبه =)

Shadi's Moving Castle

08 Nov, 09:23


ترتیبش رو قاطی می‌کنم همیشه، سومیش The return of the king ؟ آره فکر کنم.

Shadi's Moving Castle

08 Nov, 09:22


The lord of rings: The two towers.
تمام شد.

Shadi's Moving Castle

07 Nov, 19:19


چه قشنگه خدا =)

Shadi's Moving Castle

03 Nov, 08:28


خاتون اسم خیلی قشنگیه، اما متاسفانه در لهجه‌ی منطقه‌ی ما خیلی بد تلفظ می‌شه :( ناراحت شدم.

Shadi's Moving Castle

03 Nov, 06:58


کاش مثل این بلاگرای عربی بی‌دغدغه و بی‌کار بودم و هر جمعه استوری <جمعة مبارك> می‌ذاشتم.

Shadi's Moving Castle

03 Nov, 06:20


اصلاً از رانندگی کردن خوشم نمیاد.

Shadi's Moving Castle

02 Nov, 11:14


مدت‌ها پیش از رفیقم عکسی گرفتم و اون گفت خوب نشده، ببین، خورشید بالای سرم نیست.
اما اون نمی‌دونست من حواسم به خورشید نبوده، فقط می‌خواستم خودش وسط کادر بیوفته.
بعدش عکس‌هایی که اون از من گرفته بود رو که دیدم، فهمیدم خورشید بالای سرمه اما تو کادر وسط قرار نگرفتم :) و فهمیدم ما هر کدوم ذهنیتی متفاوت نسبت به کادرهای زندگی داریم، پس بهتره زیباییِ کادرمون رو به کسی تحمیل نکنیم.

Shadi's Moving Castle

02 Nov, 10:03


گاهی اوقات‌هم میرم پیام‌های قبلی چنل رو مرور می‌کنم غلط‌های املایی و نوشتاری‌شون رو درست می‌کنم =)

Shadi's Moving Castle

02 Nov, 10:01


دیشب داشتم پیام‌های قبلی چنل رو می‌خوندم و به این فکر کردم که چه‌قدر زندگی داره زود می‌گذره :) و من چه‌قدر خوش‌حالم از این که تقریبا دو سال پیش این‌جا رو ساختم و عین دفتر خاطرات نگه‌ش داشتم.
اون موقعی که این‌جا رو ساختم پونزده‌تا دوست و آشنا داشتم که اونارو این‌جا اد کردم و گفتم: اگر لفت بدید‌هم من ناراحت نمی‌شم.
الان تعداد بچه‌های این‌جا از هزار و پونصد نفر بیشتره، اما از اون پونزده‌تا دوست و آشنا فقط یکی دو نفر موندن.
من تو این دو سال خیلی تغییر کردم، هجده سالگیم تو زندگیم مثل یک انفجار بود، انفجاری از تجربه‌های جدید، البته، حتی همین رو الان که دارم به بیست سالگی نزدیک می‌شم فهمیدم.

Shadi's Moving Castle

01 Nov, 06:23


گاهی اوقات بابا مامان‌ها فکر می‌کنن بچه واقعاً عصای دسته. با خودشون می‌گن: آره، چهارتا بچه میاریم، به خودمون وابسته نگه‌شون می‌داریم، کنار خودمونم باید زندگی کنن و آخرش‌هم وقتی پیر شدیم دست‌مونو می‌گیرن.
به اینا میگن والدین شکست‌ خورده، اینا هم زندگی خودشون رو خراب کردن، هم زندگی بچه‌هاشون رو. البته من سرزنش‌شون نمی‌کنم، فقط ازشون اینارو یاد می‌گیرم تا مراقب خودم و آینده‌م باشم.

Shadi's Moving Castle

31 Oct, 07:59


In a moment unexpected, they met,
Two souls intertwined, destiny set.
They love to roam,
Write poems in their home,
Attention to detail, their hearts are beset.
-annya

Shadi's Moving Castle

31 Oct, 07:50


اون روزی که رفتم برای ثبت‌نامِ دانشگاه، اون‌قدرها درمورد رشته‌ی آموزش مطمئن نبودم. من همیشه دلم می‌خواست ادبیات یا ترجمه باشم اما یک‌دفعه دیدم باید آموزش بخونم. یکم خورده بود تو ذوقم و فکر می‌کردم ازش خوشم نیاد، اما تا الان اصلاً این‌طوری نبوده‌. برخی کلاس‌ها برام خیلی لذت‌بخشن و برخی‌روهم می‌گذرونم. خوبیش اینه که کلی آدم مثل خودم دورمن، هرچند بعضی‌ها هنوزهم سردرگمن اما قرار نیست همه مثل هم باشن.
درس‌های این ترم‌هم برام سخت نیستن چون از سطوحی شروع شدن که من سال‌ها پیش گذرونده بودم. بهتر می‌بود اگر قبل ثبت‌نام درباره‌ی رشته‌م تحقیق می‌کردم، اما تیری در تاریکی زدم و تقریباً خورد به هدف.

Shadi's Moving Castle

31 Oct, 05:57


شش‌صد سال پیش فرضیه‌‌های آدم‌ها درباره‌ی هستی و زمین خیلی جالب بوده. مثلاً دانته، طبق فرضیه‌ی بطلمیوس زمین رو در مرکز دنیا و ثابت می‌دیده که بقیه ستاره‌ها و کره‌ها دورش می‌چرخیدن. زمین رو هم به دو قسمت تقسیم می‌کردم که سه قاره اروپا و آسیا و آفریقا یک‌طرفش بوده و نیمه‌ی دیگه‌ش سرتاسر اقیانوس بوده و هیچ انسان یا موجود زنده‌ای توش وجود نداشته. در راس اون که می‌شه قطبش هم یک کوه عظیم وجود داشته که تمام مراحل برزخ و در آخر بهشت زمینی اون‌جا بوده.

Shadi's Moving Castle

31 Oct, 02:50


صبح پاییزیِ شما دوستان بخیر و خوشی 🌞

Shadi's Moving Castle

30 Oct, 18:44


شروع جلد دوم با دِلفی و انجمن و اینا، که باعث شد کلاً نتونم کتاب رو باز کنم =)

Shadi's Moving Castle

30 Oct, 09:28


فقط می‌خوام هرچه سریع‌تر جلد دوم [برزخ] رو شروع کنم.

Shadi's Moving Castle

30 Oct, 09:28


نمی‌دونم باید چی درموردش بنویسم. اصلاً من کی‌ام که بخوام درموردش نظر بدم 😭

Shadi's Moving Castle

30 Oct, 09:27


۶ آبان شروع شد و ۹ آبان به پایان رسید =)

Shadi's Moving Castle

29 Oct, 14:46


از کلاس گفتار و شنود هم خیلی خوشم اومد چون می‌تونم توش با همه، درباره‌ی یه‌سری موضوعات باحال سرگرم کننده صحبت کنم.

Shadi's Moving Castle

26 Oct, 13:29


میگن ویرجیا وولف همیشه بعد از تموم کرن یه داستان با خودش می‌گفته عجب چیز ضعیف و مزخرفی نوشته‌م.
خانم وولت الآن من‌هم همین احساس رو دارم، باید چی‌کار کنم؟

Shadi's Moving Castle

26 Oct, 09:21


درباره‌ی کتاب [نقش‌هایی به‌یاد] اثر احمد اخوت، دوست کتابی عزیزم.

احتمالاً این پیام تبدیل بشه یکی از بلند‌ترین مطالبی که تا الان نوشتم.

اولین کتابی که از اخوت خوندم خاطرات کتابی بود. به خوبی یادمه که توی یک روز خنک وسط آبان ماه بود که به کتاب‌فروشی احمدی در شیراز رفتم و بین کتاب‌ها، این کتاب به وسیله‌ی اسم جالبی که براش انتخاب شده بود توجهم رو به خودش جلب کرد. دی ماه ۰۲ تمومش کردم و شد یکی از کتاب‌های مورد علاقه‌م.
از این‌ها که بگذریم، حالا امسال، توی یک روز گرم شهریور، وقتی رفته بودم شیرازه کتابی رو دیدم که اول اسم کتاب نه، اسم نویسنده بود که توجهم رو جلب کرد. احمد اخوت!
وقتی دیدم پایین اسم کتاب نوشته شده [گذری بر ادبیات خاطره‌نویسی] فهمیدم قراره خیلی بهم خوش‌بگذره. من از همون شش سالگی که خوندن و نوشتن یاد گرفتم عاشق خاطره نویسی بودم.

اوایل مهرماه این کتاب رو شروع کردم و انقدر برام دوست داشتنی بود که دلم نمی‌خواست تموم بشه، امروز هم با یه بغضی تمومش کردم که انگار قراره دوست عزیزم بره سفر و دیگه هرگز نمی‌تونم ملاقاتش کنم‌.

خب بریم سراغ خود کتاب =)

-نقش‌هایی به‌یاد مجموعه‌ای از نمونه‌های ادبیات خاطره‌نویسی جهانه که بخش‌هاییش رو خود اخوت نوشته و بخش‌های دیگه‌ش رو هم به انتخاب و ترجمه‌ی خودش نوشته شده.
این کتاب شامل پنج فصل اصلیه: مبانی نظری-خاطره سخن بگو-یادداشت نویسی- عکس و خاطره و بررسی کتاب.

-به نظرم اگر شماهم به نوشتن علاقه دارید و یا کنجکاوید بدونید نویسنده‌های مشهور چطوری خاطره یا یادداشت می‌نوشتن، به راحتی می‌تونید این کتاب رو بخورید :)

-یکی از چیزهایی که ممکنه موقع خوندن این کتاب حس کنید، نثر بی‌نظیر احمد اخوته. اصلاً من برای همین بهش می‌گم دوست کتابی. انقدر باهاش راحتم که توی اکثر صفحه‌ها نظرم رو براش نوشته‌م یا باهاش صبحت کردم. و البته که می‌دونم قرار نیست هیچ‌وقت بخونه اما بازهم دوست کتابی منه.
توی هر فصل کلی چیز به ذهنم می‌رسید و هرجا دوست داشتم فلشی می‌زدم و می‌نوشتم. و یکی از باحال ترین اتفاقاتی که برام رخ داد این بود که توی قسمت آخر فصل یادداشت نویسی یک ایده‌ی داستان به ذهنم اومد و از شوق سر از پا نمی‌شناختم!

-نکته‌ی بعدی این بود که این کتاب دید من رو نسبت به تعدادی از نویسنده‌های مشهور مثل همینگوی و هدایت کمی تغییر داد و البته من رو با ده‌ها نویسنده‌ی جدید آشنا کرد.
(در رابطه با همینگوی و آلیس بی‌تکلاس و ایناهم کلی غیبت کردیم البته =)
و البته ده‌ها کتاب جدید رو به لیست خریدم اضافه کردم که مهم‌ترین‌شون جشن بیکران همینگوی و راسته‌ی کنسروسازان و یک‌سال کتاب‌خوانی از کتاب‌خانه‌ی خانه‌ام بودن.

-فصل یکی مونده به آخر که اسمش هست [عکس و خاطره] بسیار جالب و خواندنی بود و دیدگاه متفاوتی نسبت به عکس و فیلم رو بهم داد.

-برای خوندنش حتماّ دو بسته نشانه‌گذار کتاب دست‌تون باشه چون قراره چیزهای زیادی رو هایلایت کنید و همین‌طور قراره روزهای زیادی رو به این کتاب سر بزنید [همین‌طور که من هر چند وقت به خاطرات کتابی سر می‌زنم.]

-در آخر، آقای اخوت، کاش تو از همون دوستا‌ن کتابی باشی که اگر روزی توفیق دیدارشون داشتم، همونی باشی که از غیبت کردن و گفت و گوی خیالی در کتاب باهاش لذت می‌بردم. ممنونم که وجود دارید و موجب هدر رفتن کاغذها نمی‌شید و برامون خاطرات خوب می‌سازید‌.

در آخر:
[«اما من هرگز این‌شکلی نبوده‌ام!» _از کجا می‌دانی؟ این «تو» چیست که ممکن است شبیهش باشی یا نباشی؟ کجا می‌یابی‌اش، با کدام تواناییِ بیانی یا شکل شناختی‌ات؟ کجاست این کالبد مستندت؟ فقط تویی که هرگز نمی‌توانی جز تصویر خودت چیزی دیگر ببینی. تو هرگز چشمانت را نمی‌بینی مگر وقتی که آن نگاه بی‌فروغت در آینه یا بر شیشه بیفتد (دوست دارم چشمانم را، وقتی به تو می‌نگرند، ببینم) خاصه که از نظر کالبدت تو محکومی که فقط تصویری ازش ببینی.] -عکس و خاطره، ص ۳۳۴

پنجم آبان‌ماه هزار چهارصد و سه شمسی.

Shadi's Moving Castle

26 Oct, 07:39


حدود ساعت نُه صبح به کتاب‌خانه‌ی مورد علاقه‌ام رسیدم و از همون ساعت تا الان در حال خوندن صفحات آخر نقش‌هایی به‌یاد بودم [البته هنوزهم تقریبا بیست و خوردی صفحه مونده]، به صفحه‌ی سی‌صد و هجده که رسیدم، داشتم پاراگرافی از رمان نانوشته‌ی ویرجینیا وولف رو می‌خوندم که نمی‌دونم از کجا، ایده‌ی داستانی بهم وحی شد. به قول آقای اخوت، همیشه که نویسنده دنبال ایده نمی‌ره، گاهی ایده میاد و میگه: بیا، منو بنویس، به نظر جالب میام.
این روزها اصلا حس و حال نوشتن نداشتم و مغزم خالی بود. اما مثل این‌که کتاب‌خونه‌ی مورد علاقه‌م کارش رو خوب بلده، ایده‌ی داستان قبلیم‌ هم از همین‌جا شروع شد و همین‌جا هم نوشتمش.
-
این شوق ایده‌ی جدید انقدر زیاد بود که نتونستم خوندن کتاب رو ادامه بدم. ترسیدم از دستم بپره و برای سراغ یکی لایق‌تر از من. اول ایده رو نوشتم، بعد خلاصه نوشتم، بعد اسم انتخاب کردم، و بعد شروع کردم به ادامه‌ی خوندنِ نقش‌هایی به‌یاد. خوندن این کتاب انقدر برام لذت بخش بود که وقتی فهمیدم به صفحات آخرش رسیدم گلوم سنگین شد و به این فکر کردم که احمد اخوت و دوستاش چه مِهر قشنگی رو برام ساختن.
[اَبر،پاییز ۰۳-مهر]

Shadi's Moving Castle

26 Oct, 05:31


قسمتِ [امروز هم گذشت] از صفحه‌ی ۲۷۷ شروع می‌شه و واقعاً دوست داشتنیه.

Shadi's Moving Castle

26 Oct, 05:30


مرد میان‌سال تقویم سال ۱۳۶۱، سال ازدواجش، را یادگار نگه داشته است. ابتدای این سال، روز پنجم مرداد (روز عروسی‌اش، در حقیقت، دامادی‌اش) را در تقویم علامت زد و در آن، به قول خودش به‌طنز، نوشت «روز بزرگ از راه می‌رسد.» آن موقع پنجم مرداد روزی بود متعلق به آینده، که قرار بود از راه برسد. می‌گوید امروز که به تقویم نگاه می‌کنم غمی (غم غربت شیرین؟) وجودم را می‌گیرد و همه‌ی سال‌هایی پیش چشمم می‌آید که سپری شد و به گذشته پیوست، آینده‌ای که سال‌هاست متعلق به گذشته است.
[نقش‌هایی به‌یاد|احمد اخوت]

Shadi's Moving Castle

25 Oct, 16:11


تغییر هوای جنوب تازه داره اتفاقی می‌افته، از آبان راضی‌ام.

Shadi's Moving Castle

25 Oct, 14:13


از سال ۲۰۱۵ تقریباً ده سال می‌گذره =]

Shadi's Moving Castle

25 Oct, 07:23


صبحی نشستم پس از سال‌ها دوباره انیمیشن 9 [شماره نُه] رو دیدم و بعد فکت‌هاش خوندم و هنوزم دارم به این فکر می‌کنم که چه‌قدر خلاقانه ساخته شده‌

Shadi's Moving Castle

25 Oct, 07:22


از این ویدیوی آخر خیلی بیشتر از ویدیوهای قبلیم حمایت شد. ممنانم.

Shadi's Moving Castle

25 Oct, 04:27


Morning 🌞

Shadi's Moving Castle

24 Oct, 06:50


بالاخره کی‌پاپ داره یه تکونی به خودش می‌ده.
-موزیک ویدیو خیلی باحالی‌هم داره. من دوستش داشتم.

Shadi's Moving Castle

24 Oct, 05:51


کم‌خرج‌ترین و بهترین سرگرمی که می‌تونم توی این‌روزها به‌تون معرفی کنم پیاده‌روی کردن تا نزدیک‌ترین کتاب‌خونه‌ی شهرتونه.

Shadi's Moving Castle

24 Oct, 05:50


صبح پاییزی شما به‌خیر.

Shadi's Moving Castle

23 Oct, 11:43


این تنها ماگیه که واقعاً ازش راضی‌ام. حدود ۱۰ صبح آیس موکا ریختم توش و تا الان هنوزهم یخ‌هاش کامل آب نشدن.

Shadi's Moving Castle

23 Oct, 07:44


Tell me Ivan, is there a God or not?

Shadi's Moving Castle

23 Oct, 07:14


امروز یکم ناراحتم پس در مورد یک موضوع دیگه هم صحبت می‌کنم.
این یکی هم درمورد اسنپه.
لطفاً اگر ازتون خواستن درخواست‌تون رو لغو کنید و نقدی پرداخت کنید این کار رو انجام ندید. اگر لغو کردید و بعدش هرگونه اتفاقی براتون رخ داد اسنپ هیچ مسئولیتی در برابر شما قبول نمی‌کنه چون سفرتون لغو شده.
حتماً آنلاین پرداخت کنید و همیشه مشخصات ماشین رو با مشخصاتی که توی اسنپ ثبت شده رو چک کنید.
اگر دیدید مشخصات یکیه اما پلاک فرق داره قبل از سوار شدن دلیل مغایرت پلاک رو بپرسید.
دل‌تون‌هم براشون نسوزه، امتیازی که لیاقتش رو دارن رو به‌شون بدین تا خودشون رو اصلاح کنن.
اگر هم بعد از سفر به وسیله شماره مبایل‌تون مزاحم‌تون شدن حتماً ازشون شکایت کنید.

Shadi's Moving Castle

23 Oct, 07:09


Shadi's Moving Castle pinned «فمنیست‌ها توی اعتراضاتی که در رابطه با متجاوزها می‌کنن یه شعاری دارن‌. [ Educate your son ] که ترجمه‌ش می‌شه: پسرت رو تربیت کن. من فمنیست نیستم اما با این شعار تا حدود بسیار زیادی موافقم. چرا؟ چون درصد زیادی از مادرها دخترهاشون رو ترتیب می‌کنن اما اجازه…»

Shadi's Moving Castle

23 Oct, 07:09


فمنیست‌ها توی اعتراضاتی که در رابطه با متجاوزها می‌کنن یه شعاری دارن‌.
[ Educate your son ]
که ترجمه‌ش می‌شه: پسرت رو تربیت کن.
من فمنیست نیستم اما با این شعار تا حدود بسیار زیادی موافقم. چرا؟
چون درصد زیادی از مادرها دخترهاشون رو ترتیب می‌کنن اما اجازه میدن پسرشون رو جامعه تربیت کنه.
این پسرها همونایی می‌شن که وقتی من توی خیابون دارم رد میشم برام بوق می‌زنن و حرف‌هایی می‌زنن که ممکنه یه دختر یادش نره و هرجایی که می‌ره احساس نا امنی بکنه.
توی بعضی شهرها، خصوصاً شهرهایی که توشون پسر سالاری وجود داره، واقعاً یه دختر نمی‌تونه تنهایی و پیاده از این خیابون بره به اون خیابون. هیچ فرقی نمی‌کنه چادری باشه یا یه تیپ عادی داشته باشه.
من واقعاً وقتی همچین چیزی رو تجربه‌ می‌کنم روح و روانم اذیت می‌شه. حتی اگر یک نفر یه بوق عادی بزنه، اون نمی‌دونه داره چه غلطی می‌کنه اما من می‌دونم چه‌قدر قراره بابتش اضطراب بگیرم.
از بچگی به مادرها گفتن دخترت رو پاک تربیت کن، به‌مون فهموندن اگر هر اتفاقی برامون بیوفته مقصر ماییم و ماهم نتونستیم از ترس‌هامون به کسی بگیم، مبادا فکری درباره‌مون بکنن.
من واقعاً گاهی عصبانی و خسته می‌شم. هزارتا «چرا» تو سرم هست و با خودم فکر می‌کنم، چه‌قدر می‌تونه برات سخت باشه که با یک خانوم نه، با یک انسان با احترام برخورد کنی؟

Shadi's Moving Castle

23 Oct, 04:37


آدم‌ها وقتی چندبار از یک‌جا تجربه‌ی بدی کسب می‌کنن به مرور نسبت بهش جبهه می‌گیرن.

Shadi's Moving Castle

23 Oct, 04:34


بعضی راننده اسنپ‌ها واقعاً از نظر اخلاقی و رفتاری مشکل دارن و من‌هم چون نمی‌خوام کسی مثل خودم تجربه‌ی بدی از اینا داشته باشه، خوب به‌شون دقت می‌کنم و بعد ستاره می‌دم و نظرم رو هم ثبت می‌کنم، تا شاید کمی تاثیر گذار باشه.
خوبه که هرکسی توی محل کارش درست رفتار کنه، تا در جامعه باهاش درست رفتار بشه.

Shadi's Moving Castle

22 Oct, 07:20


امروز، صد و چهاردهمین روزیه که دارم فرانسوی می‌خونم.

Shadi's Moving Castle

22 Oct, 06:59


دیدید بازگشت‌ همه به سوی اسم اصلی چنل بود؟ دیگه قول می‌دم عوضش نکنم چون در دلم جای داره.

Shadi's Moving Castle

22 Oct, 06:58


سلام به آبان، امیدوارم تو شهر ما رو خُنَک کنی.

Shadi's Moving Castle

21 Oct, 10:42


هنوز نتونستم به کتاب‌خونه‌ی دانشگاه سر بزنم اما امیدوارم قشنگ و بزرگ باشه با پنجره‌های بزرگ [البته که ویوش قشنگ نیست] چون من بودن تو کتاب‌خونه رو جداً دوست می‌دارم.

Shadi's Moving Castle

21 Oct, 04:45


فکر کنم این زیباترین تصویریه که تو این مدت دیدم :)

Shadi's Moving Castle

20 Oct, 17:55


فردا می‌بینیم.

Shadi's Moving Castle

20 Oct, 17:55


پشیمون شدم، خوابم میاد.

Shadi's Moving Castle

20 Oct, 17:54


امشب برای بار نمی‌دونم چندم می‌خوام Alice in wonderland 2010 رو ببینم.

Shadi's Moving Castle

20 Oct, 16:20


به نظرم خوبه که آدم‌ها با هم‌دیگه معاشرت داشته باشن، من‌هم سعی می‌کنم ارتباط خوبی با بقیه برقرار کنم. اما در کنارش همیشه سعی می‌کنم اطلاعات شخصی و خصوصی زندگیم رو در اختیار هرکسی نذارم. دلم نمی‌خواد بعداً توی هر گفت‌ و گوی دیگری کسی که حتی با من دوست‌هم نیست درمورد مسائل شخصیم نظری بده.

Shadi's Moving Castle

19 Oct, 14:22


میرم کتاب‌فروشی، چاپ قدیم کتابی که همیشه دوست داشتم بگیرم رو پیدا می‌کنم و می‌بینم رو قیمتش برچسب زدن تا گرون‌تر بفروشنش، می‌ذارم سر جاش، و می‌رم پی کارم.