مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟ @beeboobeeboobe Channel on Telegram

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

@beeboobeeboobe


سلامتی. هاشم مرده.
https://telegram.me/BChatBot?start=sc-16832-myNxpwG

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟ (Persian)

با خوشامدگويي به همگان، مجموعه Telegram "مُصَيِّب گردوهاي من کجان؟" را به شما معرفی می کنیم. در این کانال شما می توانید اطلاعات مفید و جذابی را در مورد گردوها و مراقبت از آنها پیدا کنید. اگر به باغبانی و پرورش گیاهان علاقه مندید، این کانال مناسب شماست. با پیوستن به این کانال، می توانید از تجربیات دیگران در این زمینه بهره ببرید و روش های موثری برای مراقبت و نگهداری از گردوها را یاد بگیرید. بنابراین، اگر دوست دارید گردوهای خود را بهترین شکل ممکن پرورش دهید و از آنها لذت ببرید، حتما به این کانال ملحق شوید.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

11 Jan, 20:23


‏صاحب‌ناپذیر
‏رانده
‏میان باد میان سال‌ها

‏دیارناپذیرا:
‏خیره و اشغال

‏بپر
‏چه تفاوت به کجا
‏از شب به شب

‏..
‏-سیروس آتابای

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

05 Jan, 19:51


این را مرامی براتان گذاشتم. عِش کنید.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

04 Jan, 19:00


بسه دیگه. حالا میخوام توسط دیگری به اختیار گرفته بشم.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

01 Jan, 20:27


[عزیز دل هزار زخمم.]

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

31 Dec, 21:18


به‌ راستی گل‌های وحشی کجا رشد می‌کنند؟

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

30 Dec, 15:49


پَژه‌م مُرده‌س.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

27 Dec, 11:29


شاهو یه قسمتی از متن کوردی رو به این صورت ترجمه کرد:
“ نه بیا، نه برو، من به فدای تو هرچی که هستی.”

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

26 Dec, 08:55


تصمیم گرفته بودم که دست از چیزها بشورم و به زندگی میانه‌‌خوری و کناره‌گردی خو بگیرم.
چیزها طولانی‌مدت درگیرم نکنند و الزامی برای چیزی نداشته باشم.
حوصله‌م سر رفته، دنبال دردسر می‌گردم.

باید که کمی ناپرهیزی.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

20 Dec, 18:52


به اصرار پدر دیشب راهی خانه شدم. تا امروز ظهر بودم، گفتم کارها دارم باید برگردم؛ کاری نداشتم، ندارم؛ گوشت‌‌تلخ‌ ام و مناسب مجمع گرم چله‌ای خانواده؟ نح.
اینجور‌‌ بهتر است.
از دور شادباشی می‌گویم و می‌گویند.
اینجور بهتر است.
برای پدر عکس با هندوانه‌ فرستادم که زیاد غصه‌ای نباشد هندوانه نخورده رفتم؛
اینجور بهتر است.
به اَمَد می‌گویم نکند سال‌ها همین‌طور یکه و در سکوت یلدا و ملدا و این‌ها را طی کنم؟
می‌گوید: «برجک‌ات همینطور خراب باشد، اینجور بهتر است.»


از دوردست‌ها:
یلداتان مبارک‌ها باشد.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

18 Dec, 11:09


عزیزم امید داشتم دست‌کم شما متوجه اطوار نامناسبم باشی و دستت را به صورتم بگذاری تا بی‌اطوار کنارت قرار گیرم.
افسوس! شما هم متوجه نبودی، لابد در دلت انگی هم بهم چسباندی.
اهمیتی ندارد.
باید بروم. پای ماندن ندارم.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

18 Dec, 11:05


اطوار این روزهایم، مضحک و نادیدنی‌ست.
کسی این اطوارها را داشت، یحتمل انگی بهش می‌چسباندم.
حالا فهمیدم انسان ذاتاً موجود اطواری‌ست؛ غالباً در اطوار است. اطواری به دنیا آمده، ادامه داده و از بین می‌رود.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

07 Dec, 08:52


“فاقد کارآمدی شده‌ام.” این را گفتم و سیگار را خاموش کردم، اشاره کردم همین یک عمل ساده را هم قبلا درست انجام میدادم، کشیدن سیگار؛ اما حالا؟ زشت سیگار می‌کشم، فقط می‌کشم که بکشم.
پیش‌تر آگاه و به اختیار سکوت می‌کردم، حرف داشتم ولی صحبت اضاف برایم حشو بود؛ حالا؟ مذاق تلخ‌ام حرفی برایم نگذاشته؛ سکوت‌م هم زشت شده.
پیش‌ترها بی‌گدار به آب می‌زدم و حاصلش خوب می‌شد، حالا احوال بی‌گدار به آب زدن را هم ندارم؛ شده‌ام بالساکنی که سکون‌ش زشت است.
یک مگس می‌داند باید مگس باشد و کارهای مربوط به یک مگس را انجام دهد؛ مثال اینکه هرجا تاپاله گهی بود، پیدایش شود و تغذیه کند، یک مگس می‌داند زندگانی‌ش را چطور و چگون بگذراند.
من اما فکر می‌کنم آدم نیستم، آدم بودن را بلد نیستم، یادم رفته یک آدم چه کارهایی می‌کند تا کمی از زندگانی‌ش راضی باشد. نمیدانم چکار کنم تا کمی حس کنم انسان‌ام.
ناکارآمد ام و این مرا بسیار مکدر کرده.
همین یک عمل ساده‌ی سیگار کشیدن را هم درست انجام نمی‌دهم.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

04 Dec, 20:25


من کج‌دار و مریز نمیرم جلو،
من خود “کج‌دار و مریز”‌ ام دیگه.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

02 Dec, 13:01


‏زنگ زدم به احمد، با جزئیات گفتم چنین آسیاب قهوه‌ای می‌خوام و توضیح دادم چرا. کمی سکوت کرد، گفت: «عزیز کوچولوم، باز داری برای مشکلات واقعی‌‌ت، دنبال راه‌حل‌های خیالی می‌گردی.»

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

26 Nov, 19:55


عزیزم!
سر بی‌کسی سلامت.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

25 Nov, 17:33


یادم افتاد یه داوودسگ‌دست بود، از بیخ انسان نابه‌هنگامی بود.
میخوام شبیه داوود‌سگ‌دست بشم.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

25 Nov, 10:57


-پس او چه؟
+او خود توست.
-پس بر که سجده کنم؟
+سجده نکن! چرخ بزن. دور خودت چرخ بزن.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

22 Nov, 20:03


‏این قندون رو می‌بینی؟ به این شکل میذارم‌ات کنار.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

19 Nov, 21:51


شب بخیرتان.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

16 Nov, 16:20


هر ده‌نفرشان بر این جمله اتفاق‌نظر و تأکید داشتند که :«در نهایت یکی رام‌ات می‌کنه غزاله.»
“رام‌ کردن” هم اصولی دارد، من هم که سراسر مکافات، معمولا این قصه داستان می‌شود و کار به رام شدن/کردن نمی‌رسد.
محتویات لیوان را سر می‌کشم و با آهنگ روی میز ضرب می‌گیرم.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

11 Nov, 20:04


‏«چون شبیّ و،
‏اگر اراده کنم
‏شبتَر.»

‏-دیدن | بیژن الهی

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

10 Nov, 16:37


آه عزیزم! یادم افتاد داری فراموشم میشی و از بابتش ناراحتم. بالا رفتن سن این چیزها رو هم داره، چیزها برات زود رنگ می‌بازن.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

07 Nov, 20:49


نخواه که روزها از من سراغی بگیری جانم، روزها بوی مردگی و سگ می‌دهم.
من بوی شب می‌دهم، شب‌ها سراغم را بگیر.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

07 Nov, 19:11


‏ماه‌ها از هر پیشامدی دوری کردم تا از انتخاب طفره برم. حالا موعد رسیده و چطور چشم بپوشم؛ از عاطفه، از آینده، از خواست، از واقعیت؟
‏متأسفم، تخیل من با حقیقت سنخیتی نداشت.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

06 Nov, 17:33


عزیزم کاش دستت رو روی صورتم جا میذاشتی.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

29 Oct, 20:59


آدم بی‌خواب خیالاتی می‌شه، آدم تنها هم بی‌خواب. شاید باید همۀ دعوت‌ها رو بپذیرم مدتی، نباید پرهیز کنم.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

28 Oct, 20:00


‏انار بانو، غصه نخور. خیلی‌ها این طوری‌اند. همیشه و همه‌جا غریبه‌اند.

‏ گلی ترقی.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

25 Oct, 21:42


‏نوتیفیکیشن‌ها را خاموش کرده‌م؛ نیمی از چیزها حل شد. مغزم را هم بتوانم خاموش کنم، تمامی چیزها حل ‌می‌شوند.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

22 Oct, 19:03


باور کنید یا نه، ‏انسانها بندرت استحقاق‌اش را دارند.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

21 Oct, 17:34


‏کاش یک تمساح داشتم دوتایی باهم اشک میریختیم، اشک تمساح.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

21 Oct, 16:11


وقتی میگم آدمیزاد شلم‌شوربای بی‌در و پیکری‌ست، نگو نه؛ هست.
تا همین چند وقت پیش تا حرف بچه و زاد و ولد میشد، دود میشدم می‌رفتم هوا یلنگ‌دولنگ بازی.
حالا ببینم! غریزه‌ی مادری چنان درونم شیهه می‌کشه که ای وای.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

20 Oct, 22:26


‏عزیزم مدلی که تو من رو دوست داری اعتبار نداره چون باعث ترشح سروتونین کوتاه مدت و تقلبی در بدنم می‌شه.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

13 Oct, 21:14


‏«لب‌هایت شیرین است، از اینجا بر‌و، اما مواظب خودت باش. من تغییرناپذیرم، یکدنده‌ام، نحسم.»

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

05 Oct, 21:06


آه عزیزم! خیلی توضیحی هستی و از من خیلی انتظار توضیح داری، نمی‌بینی فرتوت شده‌ام؛ حتی تمامی فَرهایم، توت شده‌اند؟ توت خشک.
نمی‌دانی توضیح زیاد اصالت ماجرا را زیر سوال می‌برد؟
این چیزها از من دور است جانم. بدان و فراموش نکن.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

04 Oct, 17:57


‏تو از زمانی بگو که چیزی شبیه خوشبختی در میان بود. من سر به دیوار تکیه داده، چند ثانیه خوابم ببرد. نه مست نیستم. دوست دارم همینجا دراز بکشم. تو بگو.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

23 Sep, 08:53


‏همیشه که قرار نیست آدمیزاد خوب و درست باشه. نه عزیزم؛ نه. مثلاً روی حرف‌های من “هیچوقت” حسابی باز نکن.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

19 Sep, 20:02


تمامی شرایط برای یک خودکشی شرافت‌مندانه در من جاری و واریه.
نمی‌دونم منتظر چی هستم؟

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

15 Sep, 19:59


‏شاید هم نه. همیشه باید آخر حرف‌هام اضافه کنم "شاید هم نه."

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

12 Sep, 21:35


می‌دونی عزیزم! انگار کسی نفرین‌ام کرده باشه.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

08 Sep, 22:01


دوست دارم بار بعدی که مردی رو دوست دارم، این رو براش بذارم و ببوسمش. ببوسمش و‌ گریه کنم.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

07 Sep, 21:47


«سلامتی. هاشم مرده.»

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

03 Sep, 19:24


‏«از من دیوونه می‌پرسن چرا و چند و چون زمین خوردن!»

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

30 Aug, 23:03


‏تَیه بود و بی سر و ته.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

29 Aug, 00:52


زمانی بود که سری داشتم و هزار سودا!
حالا؟
کو سرم؟
کو سوداهایم؟
ای وای امیدهای بسیارم.

مُصَيِّب گردوهاي من كجان؟

22 Aug, 16:25


‏من نمی‌خوام تابستون تموم شه؛ من به تن‌پروری عادت کردم.