خلاصه‌ی فلاسفه @arts1992 Channel on Telegram

خلاصه‌ی فلاسفه

@arts1992


اینجا تمامی فیلسوفان تاریخ رو از طالس تا سقراط و از سقراط تا دکارت و کانت و از کانت تا شوپنهاور و نیچه و هایدگر و ژان‌پل‌سارتر و کامو و فروید و لکان و …براتون خلاصه میکنم. #ابوذر_شریعتی

Art (Persian)

با ورود به کانال تلگرام با نام کاربری arts1992 به دنیایی از هنر و زیبایی وارد می‌شوید. این کانال مکانی است که در آن می‌توانید با آثار هنری مختلف در تمامی زمینه‌ها آشنا شوید. اینجا جایی است که هرچیزی که برای شما مهم است و احساس می‌کنید باید به دیگران نیز معرفی شود، می‌توانید آن را به اشتراک بگذارید. اگر به دنبال الهام‌گیری از آثار هنری برای خلق اثر جدید هستید یا فقط علاقه‌مند به دیدن زیبایی‌های هنری هستید، این کانال مناسب شماست. پس حتما به کانال Art بپیوندید و به دنیای جذاب هنر و زیبایی خوش آمدید.

خلاصه‌ی فلاسفه

25 Jan, 16:00


📣 مناظره‌ی داغ و جنجال‌برانگیزِ برتراند #راسل (ابرفیلسوفِ ملحد و منتقد دین) و فردریک کاپلستون (فیلسوف بزرگ دین)

پی‌نوشت:

📚✏️ اینجا با انواع و اقسامِ مغالطه، سفسطه و استدلال آشنا میشیم.

▶️ هر روز یک مغالطه و یک استدلال و یک فیلسوف.

منبع ویدئو: حداقل کلانهشر
منبع اصلی و ترجمه نجف دریابندری

خلاصه‌ی فلاسفه

25 Jan, 15:55


💥 خلاصه ای از زندگیِ شخصی، آراء و آثارِ جان لاک، فیلسوفِ عصرِ روشنگری

#ویدئو_مقاله

خلاصه‌ی فلاسفه

25 Jan, 08:38


برایان مگی از نیچه می‌گوید

خلاصه‌ی فلاسفه

25 Jan, 05:48


ظرفیت باقی مانده ۲ نفر
جهت شرکت در‌ طرح ۳+۳ عدد ۳ را ارسال کنید:
@abozar_shariati
توضیحات بیشتر اینجا 👇🏻

https://t.me/abouzar_shariati/20451

اکثرا ارزش این طرح رو‌ متوجه نشدن شش پروژه داره تقدیم علاقه‌مند میشه و در بدترین حالت یک پروژه که صد جلسه تدریس داره!

پی‌نوشت: با تشکر از اعضای محترم آکادمی: به محض کامل شدن ظرفیت تمامی اطلاعیه‌ها حذف خواهد شد

خلاصه‌ی فلاسفه

24 Jan, 19:26


ظرفیت باقی مانده ۳ نفر
جهت شرکت در‌ طرح ۳+۳ عدد ۳ را ارسال کنید:
@abozar_shariati
توضیحات بیشتر اینجا 👇🏻

https://t.me/abouzar_shariati/20451

خلاصه‌ی فلاسفه

24 Jan, 17:49


ظرفیت باقی مانده ۵ نفر
جهت شرکت در‌ طرح ۳+۳ عدد ۳ را ارسال کنید:
@abozar_shariati
توضیحات بیشتر اینجا 👇🏻

https://t.me/abouzar_shariati/20451

خلاصه‌ی فلاسفه

24 Jan, 14:49


طرح سه به علاوه‌ی سه:

دوستان علاقه‌مندی که از طرح قبلی به هر دلیلی جا موندن عدد سه رو ارسال کنید و قدم در قلمرو تفکر بی‌پایان شوپنهاور، نیچه و فروید (+ لکان و ژیژک) بذارید (به همراه سه پروژه‌ی ارزشمند که به صورت هدیه تقدیم عزیزان علاقه‌مند می‌شود)

این طرح به ده نفر نخست با تخفیف ۹۰ درصدی (این طرح از طرح قبلی هم کم‌هزینه‌تر شده تا هیچ علاقه‌مندی از علاقه‌ی خودش محروم نشود) همراه با سه پروژه‌ی آموزشی ارزشمند به صورت هدیه، تقدیم می‌شود.

جهت شرکت در این طرح عدد ۳ رو به آیدی زیر ارسال کنید که با سایر پیام‌ها قاطی نشه:

@abozar_shariati

خلاصه‌ی فلاسفه

23 Jan, 20:02


تئوری جالب و ژرف شوپنهاور درباره‌ی تفاوت انسانی که استقلال روح دارد با انسانی که عاری از هر گونه اصالت است.
بخشی کوتاه از کتاب در باب حکمت زندگی اثر #شوپنهاور

خلاصه‌ی فلاسفه

23 Jan, 15:36


شگفت‌انگیزترین حقیقتِ کیهان چیست؟

پاسخ را از نیل دی‌گراس تایسون، اخترفیزیکدان مشهور آمریکایی بشنوید.

ترجمه: سپنتا نوروزیان

خلاصه‌ی فلاسفه

23 Jan, 14:30


این ویدیو تمام 13 میلیارد سال رخ داده در هستی را در مقیاسی 10 دقیقه‌ای آشکار می‌کند.
از انفجار بزرگ تا به امروز هر ثانیه گذر 22 میلیون سال را نشان می دهد. در این مقیاس انسان تا آخرین کسری از ثانیه ظاهر نمی شود!

خلاصه‌ی فلاسفه

23 Jan, 11:40


آخرین اطلاعیه برای طرح ده‌گانه:

فقط دو‌نفر ظرفیت باقی مونده

دو نفر میخواستن شرکت کنن که به هر دلیلی خبری نشد
الان شما عزیزان در صورت علاقه‌مند بودن می‌تونید جایگزین بشید

توجه کنید با هزینه یک دوره در ده پروژه شرکت می‌کنید این طرح دیگه هرگز تکرار نخواهد شد ❤️☺️

در صورت علاقه‌مند بودن عدد ۱۰‌ رو ارسال کنید:

@abozar_shariati

خلاصه‌ی فلاسفه

22 Jan, 21:08


فلسفه کجا وجود دارد؟ و کجا وجود ندارد؟ چه چیزی فلسفی است و چه چیزی غیر فلسفی؟
اینجا بشنوید
#ابوذر_شریعتی
#فلسفه‌_چیست

خلاصه‌ی فلاسفه

22 Jan, 16:16


فیلسوف کسی است که می داند تا چه اندازه نادان است
و این نادانی او را آزار می دهد
بدین ترتیب وی هنوز داناتر از همه ی آن کسانی است که درباره ی دانش خود از چیزهایی که نمی دانند لاف می زنند.
«هر کس که بداند که نداند از همه داناتر است.»
#سقراط خود گفت: «یک چیز را خوب می دانم و آن این است که هیچ نمی دانم.»

#دنیای_سوفی
#یوستین_گردر

خلاصه‌ی فلاسفه

22 Jan, 15:30


پارادوکسِ بدبینیِ خوش‌بینانه‌ی آرتور #شوپنهاور
#ابوذر_شریعتی

خلاصه‌ی فلاسفه

22 Jan, 14:44


خلاصه‌ی فلاسفه pinned Deleted message

خلاصه‌ی فلاسفه

22 Jan, 14:16


🎥 ویدیو:سقفِ آزادی، رابطه‌ای مستقیم با قامتِ اندیشه مردمان دارد

در جامعه‌ای که قامتِ اندیشه و همتِ مردم کوتاه باشد سقفِ آزادی به همان نسبت کوتاه می‌شود...

وقتی سقف کوتاه باشد ، آدم‌های بزرگ سرشان آنقدر به سقف می‌خورد که حذف می‌شوند!

آدم‌های کوتوله اما ، راحت جولان می‌دهند ...مردمِ عوام هم برای بَقا آنقدر سرشان را خم می‌کنند که کوتوله شوند و سقف‌ها پایین و پایین‌تر می‌آید و مردم بیشتر و بیشتر قوز می‌کنند؛ تا اینکه کمر خم می‌شود و دیگر نمی‌توانند قَد راست کنند.

📙بیچارگان
✍️ فئودور_داستایوفسکی

خلاصه‌ی فلاسفه

20 Jan, 21:32


نقـــد به روشِ سقـــراط

خلاصه‌ی فلاسفه

01 Jan, 19:02


| روزنگار رواقی گری | رایان هالیدی

یکم ژانویه

کنترل و انتخاب

وظیفه ی اصلی ما در زندگی این است شناسایی و دسته بندی مسائل به نحوی که بتوانیم شفاف به خودمان بگوییم کدام دسته اتفاقات خارج از کنترل ما هستند و کدام دسته با انتخابهای در کنترل ما مرتبط هستند. سپس کجا دنبال خوب و بد خواهیم بود؟ به اتفاقات خارج از کنترل کاری نخواهیم داشت اما درون خودمان و در انتخابهای خودمان در جست وجوی خوب و بد خواهیم بود.

اپیکتوس، گفتارها، ۲. ۵. ۵-۴

مهم ترین تمرین در فلسفه ی رواقی تمایز بین آنچه میتوانیم تغییرش دهیم و آنچه نمی توانیم است؛ چیزهایی که بر آنها تأثیر میگذاریم و چیزهایی که بر آنها تأثیری نمی گذاریم. اگر پروازی به خاطر بدی آب و هوا تأخیر دارد، دادزدن سر نماینده ی هواپیمایی طوفان را متوقف نمیکند صد سال آرزو کردن هم شما را قد بلندتر کوتاه تر یا متولد کشوری دیگر نمیکند هر قدر هم تلاش کنید نمی توانید کسی را مجبور کنید شما را بپسندد نیز بالاتر از همه زمانی را که صرف فکر کردن به چنین چیزهای تغییر ناپذیری کرده اید صرف چیزی نشده است که می توانیم آن را تغییر دهیم.

در گروه های بهبودیابی تمرینی هست به نام دعای آرامش: «خداوندا، به من آرامشی عطا کن تا بپذیرم آنچه را نمیتوانم تغییر دهم شجاعتی تا تغییر دهم آنچه را میتوانم و دانشی تا تفاوت این دو را بشناسم.» معتادها نمی توانند بدرفتاری هایی را که در دوران کودکی تجربه کرده اند تغییر دهند نمی توانند انتخاب های قبلی خود یا آزاری را که به دیگری رسانده اند خنثی کنند، اما می توانند با قدرتی که اکنون دارند آینده را تغییر دهند. همان طور که اپیکتتوس گفت میتوانند انتخابهای امروزشان را کنترل کنند.

این قضیه امروز در خصوص ما هم صادق است. اگر بتوانیم مشخص کنیم کدام قسمت از روزمان در اختیار ما هست و کدام قسمت نیست، نه تنها شادتر خواهیم بود بلکه در مقایسه با افرادی که متوجه نیستند دارند در مصافی بدون امکان پیروزی می جنگند، برتری آشکاری خواهیم داشت.

خلاصه‌ی فلاسفه

01 Jan, 18:53


چه چیزی انسان را از داشتن اراده و استقلال باز می‌دارد؟
از شوپنهاور بیاموزیم
اینجا بشنوید
اینجا هم تماشا کنید

خلاصه‌ی فلاسفه

28 Dec, 18:15


‍ ■ ماجرای #بودا و #راهبان

هنگامى که بودا به حقیقت دست یافت، ابتدا به شهر بنارس رفت تا پنج تن از راهبان را که از وى روى برتافته بودند، بیابد.

او مى‌اندیشید که این پنج تن مانند وى در جستجوى حقیقتند و تعلیم دادن ایشان از سایر مردم آسانتر است.

چون به بنارس پا نهاد آن پنج تن را دید که در میان بیشه‌اى نزدیک شهر نشسته‌اند و با هم سخن مى‌گویند.

هنگامى که چشم آنان به بودا افتاد، به یکدیگر گفتند: «این سیذارتا که مى‌آید؛ همان که دست از رهبانیت کشید؛ خوب است به او کارى نداشته باشیم»

اما چون بودا به آنان نزدیک شد به وى سلام کردند و از او خواستند در کنارشان بنشیند. آنگاه از وى پرسیدند: «سرانجام، حقیقتى را که مى‌جستى، یافتى؟»

بودا گفت: «آرى، آن را یافتم.»

راهبان گفتند: «پس به ما بگو حقیقت و حکمت و راز هستى چیست؟»

بودا پرسید: «آیا شما به کارما یعنى قانون کردار ایمان دارید؟»

گفتند: «آرى»

#بودا گفت: «پس بدانید که همان سرآغاز حکمت و آگاهى از حقیقت است. از نیکو نیکو پدید مى‌آید و از بد بد. این نخستین قانون زندگى است و همه چیزهاى دیگر بر این قانون استوار است.»

گفتند: «این که تازگى ندارد»

گفت: «اگر چنین است قربانى، دعا و تضرع به درگاه خدا عاقلانه نیست»

راهبان پرسیدند: «چگونه؟»

#بودا پاسخ داد: «زیرا آب همیشه سراشیبى مى‌رود، آتش همیشه داغ است و یخ همواره سرد. اگر براى همه خدایان هندوستان هم دعا کنیم، آب هرگز سربالا نمى‌رود و آتش سرد و یخ گرم نمى‌شود. زیرا در زندگى قانونهایى یافت مى‌شود که همه چیز بر آنها استوار است. از این رو، کارى که انجام گرفت، قابل ابطال نیست و دعا و قربانى براى خدایان نیز سودى ندارد.»

آنان با این سخن موافقت کردند و بودا افزود: «اگر این سخن درست است، کتاب وداها که به مردم راه و رسم دعا و قربانى را مى‌آموزد، درست نیست و برخلاف گفته پیشوایان دینى، من اعلام مى‌کنم که وداها مقدس نیستند.»

راهبان از این جرات بسیار شگفت زده شدند و از بودا پرسیدند: «تو مى‌گویى برهما هنگام آفریدن جهان مردم را به طبقات گوناگون تقسیم نکرده است؟»

پاسخ داد: «اصلا من باور ندارم برهما چیزى را آفریده باشد تا جهان آفریده او باشد.»

آنان پرسیدند: « پس جهان ساخته کیست؟»

بودا پاسخ داد: «به نظر من جهان ابدى است و آغاز و انجامى ندارد. دو چیز است که بایستى از آن پرهیز کرد: یکى زندگانى پر از لذت که زاییده خودخواهى و فرومایگى است و دیگر زندگى پر از رنج و خود آزارى که آن نیز سودى ندارد و هیچ یک از این دو به نیکبختى منجر نمى‌شود.»

سرانجام راهبان از بودا پرسیدند: «پس راه درست کدام است؟»

پاسخ داد: «راه میانه، میان لذت و رنج است که از راه هشتگانه به دست مى‌آید. راه هشتگانه هشت قانون بزرگ زندگى را مى‌آموزد: پرهیز از آزار جانداران، پرهیز از دزدى، پرهیز از بى عفتى، پرهیز از دروغ، پرهیز از مستى، پرهیز از بدگویى، پرهیز از خودخواهى، پرهیز از نادانى و پرهیز از دشمنى...

خلاصه‌ی فلاسفه

27 Dec, 08:01


‍ ‍ ■ #اپیکور، فیلسوف لذت

در مقام یک ناهنجاری در بین جماعتی که غالب اوقات زاهدمنش و متنفر از لذت بودند،فیلسوفی وجود داشت که به نظر می رسید اوضاع را درک می کند.او چنین نوشت:« اگر من لذت های چشایی و لذت های عشق و لذت های بینایی و شنوایی را کنار بگذارم،دیگر نمی دانم خیر را چگونه تصور کنم.»
به نظر اپیکور،وظیفه فلسفه عبارت است از کمک به ما در تعبیر و تفسیر سائقه های تألم و خواسته ها و امیال نامشخص و مبهم خودمان،و بنابراین رهانیدن ما از طرح های نادرست برای خوشبختی.
آنچه بی درنگ فلسفه ی اپیکور را متمایز می ساخت تأکید او بر اهمیت لذات جسمانی بود:«لذت،آغاز و غایت زندگی سعادتمندانه است.»...
امّا مراد #اپیکورس از “لذت” چیست؟!
نکته ی شگفت انگیز در خصوص فیلسوف لذت این است که او خانه بزرگی نداشت.
غذایش ساده بود.آب می نوشید و نه شراب و شامش،نان،سبزی و به اندازه کف دست زیتون بود.
او نمی خواست کسی را بفریبد.به عقیده او عناصر ضروری لذت،هرقدر هم سهل الوصول نباشند،اما خیلی گران نیستند.
خوشبختی از دیدگاه او فهرستی شامل سه مورد بود:

■ 1- #دوستی؛
اپیکور می گفت:« بین تمام نیکی هایی که حکمت برای ما در بر دارد،دوستی پربهاترین است.»
ما وجود نداریم مگر وقتی کسی باشد که بتواند ببیند ما وجود داریم.آنچه می گوییم هیچ معنایی ندارد مگر زمانی که کسی بتواند ما را بفهمد.در میان دوستان بودن یعنی همواره هویت خود را تأیید کردن.
دوستان حقیقی،ما را براساس معیارهای دنیوی نمی سنجند،آن ها به خود اصلی ما علاقه دارند.

■2-#آزادی؛
« ما باید خود را از زندان امور روزمره و سیاست روزمره رها کنیم!»
اپیکور و دوستانش خود را از اشتغال در دنیای تجاری آتن کنار کشیدند و زندگی ساده تری را در پیش گرفتند.
آن ها با جدا کردن خویش از ارزش های آتن،دیگر خود را بر مبنای مادی ارزیابی نمی کردند.نیازی نبود از دیوارهای برهنه خجالت زده شوند،و فخرفروشی و تظاهر به طلا سودی نداشت.

■3-#تفکر(ویا به عبارت بهتر “تحلیل امور”)
برای اضطراب درمان های معدودی وجود دارد که بهتر از تفکر باشند. با نوشتن مشکل روی کاغذ یا حرف زدن از آن در مکالمه،اجازه می دهیم ویژگی های اصلی آن ظاهر شود و با شناخت ماهیتش،اگر نه خود مشکل،ولی ویژگی های آزارنده ثانویه اش-گیجی و سردرگمی،
جابجایی و تحیر-را برطرف کنیم.
اپیکور به ویژه این دغدغه را داشت که خود و دوستانش بیاموزند که اضطراب ها و نگرانی های خود را درباره پول،بیماری،مرگ و امور فراطبیعی تحلیل کنند.
اگر کسی به طور عقلانی به میرایی و فناپذیر بودن بیندیشد،از نظر اپیکور،در می یابد که پس از مرگ چیزی جز فراموشی و نسیان وجود ندارد،و « بیهوده است که از قبل نگران چیزی باشیم که چون فرا رسد مشکلی نمی آفریند.»
تحلیل سنجیده و حساب شده،فکر را آرام می کند.

اصل استدلال اپیکور این است که اگر پول داشته باشیم ولی از نعمت دوستان،آزادی و زندگی تحلیل شده محروم باشیم،هرگز واقعا خوشبخت نخواهیم بود.و اگر از این سه نعمت برخوردار باشیم ولی پول نداشته باشیم،هرگز بدبخت نخواهیم بود.

👤 #آلن_دوباتن
📚 #تسلی_بخشی_های_فلسفه
🗓 خلاصه برداری ص ۷۱-۶۳
■ گردآوری #الهام_اولیائی

خلاصه‌ی فلاسفه

26 Dec, 20:20


نیچه‌ را چطور بخوانیم و بفهمیم؟

اینجا حین خواندن حکایتی از نیچه، در این باره مفصل توضیح داده‌ام.

#ابوذر_شریعتی

خلاصه‌ی فلاسفه

26 Dec, 18:50


‍ ■ گزیده سخنانی از #برتراند_راسل

● «جامعه گوسفندی لایق حکومت گرگان است.»

● «وقتی که از تلف‌کردن آن لذت می‌بری، وقت تلف‌شده نیست.»

● «باید از خدا پرسید چرا دلایل وجودش را اینقدر ضعیف آفریده‌است؟»

● «خلاصه، او باید خودش را مانند خدای ظالمی که به او اعتقاد دارد آماده بیرحمی بکند.»

● «قدرت مطلقه‌ای که برای ابد حاکم بر اراده جهان است قطعاً می‌توانسته‌است چیز بهتری خلق کند.»

● «ترس پدر و خشونت مادر دین است. بی‌جهت نیست که این دو در طول تاریخ دست در دست هم پیش رفته‌اند.»

● «اگر خدا وجود می‌داشت، من فکر می‌کنم که بعید است او آنقدر لوس و بیهوده باشد که از اینکه افرادی در وجود داشتن او شک کنند آزرده شود.»

● «گیتی ممکن است هدفی داشته باشد اما دانسته‌های ما به‌هیچ وجه به این مسئله اشاره نمی‌کند که اگر هدفی هم وجود داشته باشد، این هدف و مقصود لزوماً شباهتی به اهداف ما انسان‌ها ندارد.»

● «با تمام زنان می‌توان خوابید اما با تعداد محدودی از آنها می‌توان بیدار ماند.»

● «وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد.»

● «هرگز حاضر نیستم به خاطر عقایدم بمیرم، چون ممکن است عقایدم اشتباه باشند.»

● «مسیحیان فعلی تعصب کمتری دارند و این کمی تعصب مربوط به خود آنها نیست، بلکه بایستی از نسل‌ها آزاد فکرانی سپاسگزار باشند که از زمان رنسانس تا به امروز تلاش کرده‌اند و مسیحیان را از بسیاری از عقاید خود شرمنده کرده‌اند.»

● «مسیحیان فعلی می‌گویند مسیحیت چه دین بانزاکت و عقلانی است؛ و منکر این می‌شوند که این ملایمت و منطقی بودن منوط به تعلیمات انسان‌هایی است که خود مورد زجر و شکنجه مسیحیان بوده‌اند.»

● «اکثریت مطلق مردمان فرهیخته به دین مسیحیت بی اعتقاد هستند، اما این بی‌اعتقادی را در ملاء عام مخفی می‌کنند، چرا که نگران‌اند که شغل و درآمدشان را از دست ندهند.»

● «چنانچه اکنون کلیسا به بدی حکومت شوروی نیست، این امر مدیون کسانی است که به کلیسا حمله کرده‌اند.

خلاصه‌ی فلاسفه

25 Dec, 20:49


نیچه و روحانیون ادیان
اینجا بشنوید

خلاصه‌ی فلاسفه

25 Dec, 19:01


■ آزادی به این معنا نیست که هر کاری
دلت می خواهد انجام دهی
بلکه بدین معناست
که مجبور نباشی آن کاری را انجام دهی
که دلت نمیخواهد...!

👤 #ژان_ژاک_روسو

خلاصه‌ی فلاسفه

25 Dec, 17:15


‍ ■ #دیوید_هیوم (۱۷۱۱–۱۷۷۶) فیلسوف اسکاتلندی، تاریخنگار، اقتصاددان و مقاله‌نویس بود.

● گزیده ای از سخنان هیوم

«یکی از عوامل خوشبختی بصیرتی است که به ما کمک می‌کند در مقابل وسوسهٔ ترجیح دادن تن آسایی فعلی در مقابل خوشبختی آینده تسلیم نشویم و در تصمیم خویش برای رسیدن به سود و لذت بلند مدت پافشاری کنیم.»

#جستاری_در_باب_اصول_اخلاق

«هیچ چیز بیش از پافشاری بی جا و جزم اندیشی در مورد موضوعی خاص غیر فلسفی نیست.»

#جستاری_در_باب_اصول_اخلاق

«به طور کلی اشتباه‌ها در مورد دین خطرناک هستند، و اشتباه‌ها در زمینه فلسفه مضحک اند.»

#رساله‌ای_درباره_طبیعت_انسان (۱۷۳۹–۱۷۴۰)

«زیبایی هر چیز، در روح کسی قرار دارد که به آن می‌نگرد.»

مقالات، اخلاق، سیاست و ادبیات (۱۷۴۱)

«هیچ مدرکی در مورد معجزه‌ها وجود ندارد مگر مدارکی که دروغ بودن آنها را ثابت می‌کند. معجزه در اینجاست که عده‌ای سعی می‌کنند این دروغ‌ها را اثبات کنند.»

#پرسمانی_درباره_درک_بشر (۱۷۴۸)

«خرافات بی‌معنی و بی فایده‌اند و باری اضافه بردوش انسان می‌گذارند و چیزی به معرفت ما علاوه نمی‌کنند.»

#جستاری_در_باب_اصول_اخلاق

«قطار فضیلت‌های راهبان که شامل تجرد، روزه گرفتن، توبه، ریاضت کشی، کف نفس، فروتنی، خاموشی، گوشه نشینی میشودبه چه علت در همه جا توسط عقلا رد می‌گردد؟ مگر غیر از این است که آنها هیچ نوع فایده‌ای در برندارند؟ آنها نه موجب پیشرفت و بهروزی فرد در دنیا می‌شوند و نه فرد را عضو ارزشمند تر جامعه تبدیل می‌کنند.»

#رساله‌ای_درباره_طبیعت_انسان (۱۷۳۹–۱۷۴۰)

«دینداران در همه روزگاران به جای آنکه از چاپلوسی‌ها بپرهیزند، بر عکس به بدترین یاوه سرائیها و دوگویی‌ها پرداخته‌اند.»

#تاریخ_طبیعی_دین (۱۷۳۹)

«هر جستاری را که در مورد اندیشه ورزی‌های اتنزاعی در مورد کمیات و اعداد نیست و از استدلال آوری تجربی در مورد امور واقع و وجود آنها بری است به آتش بیفکنید.»

#تحقیق_درباره_فهم_بشری (۱۷۳۹–۱۷۴۰)

«بحث با انسان‌هایی که لجوجانه بر دفاع از اصول خود پافشاری می‌کنند از بحث با دیگر افراد کسالت بار تر است، تنها استثنا بحث با آنانی است که سراسر به تظاهر می‌پردازند کسانی که واقعاً به آنچه از آن دفاع می‌کنند باور ندارند و تنها از روی تظاهر، از سر مخالف خوانی، یا برای اثبات هوش و فراست خود به دیگر انسان‌ها به جدل می‌پردازند.»

#جستاری_در_باب_اصول_اخلاق

«انسان عاقل با توجه به شواهد و مدارک به چیزی معتقد می‌شود.»

#تحقیق_درباره_فهم_بشری (۱۷۳۹–۱۷۴۰)

«با کلی گویی واستفاده از اصطلاحات تعریف نشده و قیاس‌های نامربوط به جای ذکر مصداق می‌توان یک فرضیهٔ کاذب را صادق جلوه داد.»

#گفتگو_در_باب_دین_طبیعی (۱۷۳۹–۱۷۴۰)

■ دربارهٔ او

« #روسو دیوانه ولی مشهور بود، هیوم عاقل بود ولی طرفدار نداشت.»

👤 #برتراند_راسل

⁠"هیوم مرا از خواب جزم اندیشم بیدار کرد"

👤 #ایمانوئل_کانت

«اگر هیوم نخوانده بودم جرئت سرنگونی نیوتن رو نداشتم .»

👤 #آلبرت__انیشتین

خلاصه‌ی فلاسفه

24 Dec, 16:45


‍ ■ بسیاری از مردم، هر کدام، یک سرگرمی دارند. بعضی سکه‌ی قدیمی یا تمبر خارجی جمع می‌کنند، برخی به کار دستی مشغول می‌شوند، دیگران در اوقات فراغت به ورزش می‌پردازند.

گروهی از کتاب خواندن لذت می‌برند. ولی ذوق مطالعه‌ی آن‌ها بسیار باهم متفاوت است. عده‌ای فقط روزنامه یا چیزهای فکاهی می‌خوانند، جمعی رُمان دوست دارند، مابقی هم چه بسا خواندنِ کتابهای ستاره‌شناسی، طبیعت وحشی یا کشفیات علمی را ترجیح می‌دهند.

اگر من به اسب یا به سنگهای قیمتی علاقه‌مند باشم نباید انتظار داشته باشم که بقیه هم در سلیقه‌ی من سهیم باشند. اگر من کلیه‌ی برنامه‌های ورزشی تلویزیون را با لذت تمام تماشا می‌کنم، باید این واقعیت را بپذیرم که افرادی هم حوصله‌شان از ورزش سر می‌رود.

آیا چیزی هست که همه به آن علاقه‌مند باشیم؟ آیا چیزی هست که مربوط به همه - صرف‌نظر از اینکه کی هستند و کجای جهان زندگی می‌کنند - باشد؟ آری، سوفی عزیز، مطالبی است که قطعاً مورد علاقه‌ی همگان ‌است.

مهم‌ترین چیز در زندگی چیست؟ اگر این سوال را از کسی بکنیم که سخت گرسنه است، خواهد گفت غذا. اگر از کسی بپرسیم که از سرما دارد می‌میرد، خواهد گفت گرما. و اگر از آدمی تک و تنها همین سوال را بکنیم، لابد خواهد گفت مصاحبت آدم‌ها.

ولی هنگامی که این نیازهای اولیه برآورده شد - آیا چیزی می‌ماند که انسان بدان نیازمند باشد؟ فیلسوفان می‌گویند بلی. به عقیده‌ی آنها آدم نمی‌تواند فقط در بند شکم باشد. البته همه خورد و خورک لازم را دارند. البته که همه محتاج محبت و مواظبت‌اند. ولی - از اینها که بگذریم - یک چیز دیگر هم هست که همه لازم دارند، و آن این است که بدانیم ما کیستیم و در اینجا چه می‌کنیم.

علاقه به اینکه بدانیم ما کی هستیم امری "تصادفی" چون جمع کردن تمبر نیست. جوینده‌ی این مطلب در بحثی شرکت می‌کند که با پیدایش بشر بر کره‌ی زمین آغاز شد و هنوز ادامه دارد. این که جهان، زمین، حیات چگونه وجود یافت، موضوعی است بس مهمتر و بزرگتر از اینکه چه کسی در بازی‌های المپیک پیشین بیش از همه مدال برد.

📚 #دنیای_سوفی
👤 #یوستین_گردر

خلاصه‌ی فلاسفه

24 Dec, 14:45


■ كشيشان می‌گویند: بزرگترین نعمتی که خداوند به شما داده عقل است، اما هرچه می‌خواهید بپرسید، از ما بپرسید!!

پس عقل به چه درد می‌خورد؟
آیا فقط باید سنگینی آن را تحمل كنیم؟

👤 #گاليله

خلاصه‌ی فلاسفه

23 Dec, 20:45


■ پیش رفتنِ در معرفت شرف انسانیت است.

👤 #ایمانوئل_کانت

■ جمله‌ایی که نشان دهنده‌ی سرگردانی کانت در متافیزیک و ناکامی در به چنگ آوردن ضرورت تالیفِ قوای ذهن بوده است.

خلاصه‌ی فلاسفه

22 Dec, 15:45


■ #ارسطو

او نه تنها آخرین فلسفه بزرگ یونانی،بلکه اولین زیست شناس بزرگ اروپایی بود.
ارسطو از شاگردان افلاطون بود اما برخلاف او که به جهان محسوسات پشت کرد و چیزهای پیرامون را مثال دانسته و سایه می شمرد،
به بررسی هرچه در جهان پیرامونش می دید علاقمند بود،او باور داشت که صورت در خود چیزهاست،ویژگی خاص آن هاست.
ارسطو عقل را ممتازترین ویژگی انسان می دانست ولی باور داشت تا زمانیکه چیزی را احساس نکرده ایم عقل ما کاملا تهی است.
در واقع افلاطون عقل خود را به کار گرفت ولی ارسطو از حواس خود نیز بهره جست.
افلاطون شاعر و اسطوره شناس بود ولی نوشتارهای ارسطو همانند دانشنامه خشک و دقیق است.
از دید ارسطو،هر تغییر در طبیعت دگرگونی یک جوهر است از قوه به فعل.و در پشت هر چیز مقصودی نهفته است که آن را #علت_غایی می خواند.
از دید او باید خدایی می بود که مبدأ حرکت در جهان طبیعی شود.
ارسطو معتقد بود سه نوع خوشبختی وجود دارد؛نوع اول زندگی سرشار از شادی و لذت،
نوع دوم زندگانی شهروندی آزاد و مسئول،
و نوع سوم زندگانی فیلسوفانی و اندیشمندانه است.
او همچنین افزود؛هرگاه این هر سه در آن واحد وجود داشته باشند انسان به خوشبختی و خرسندی می رسد.
در باب #سیاست چنین باور داشت؛
او انسان را حیوان سیاسی می شمرد.
ارسطو سه نوع کشورداری شایسته را شرح می داد:
-حکومت پادشاهی؛که در آن تنها یک رئیس دولت باشد.در این حکومت اگر فرمانروا تنها نفع خود را در نظر بگیرد منجر به استبداد می شود
-حکومت اشراف؛که در آن گروهی نسبتا بزرگ فرمان می راند.اگر این حکومت به فرمانروایی چند تن مبدل شود حکومت نظامی به سمت اُلیگارشی می رود.
-حکومت جامعه؛دموکراسی.که اگر محل سلطه اوباش شود فاسد خواهد بود.

ارسطو مرد را صورت و زن را جوهر می دانست.در واقع زن را مرد ناکامل می خواند.

📚 #دنیای_سوفی
👤 #یوستین_گردر

خلاصه‌ی فلاسفه

22 Dec, 09:45


‍ ‍▪️#تاریخ_فلسفه_با_دنیای_سوفی
▪️بخش دوم

■ #فلاسفه_کلاسیک_یونان

■ #سقراط

پیشتر در خصوص فیلسوفان طبیعی گفته شد، آنان را فلاسفه ی پیشا-سقراطی نیز می نامند.
آتن از حدود 450 پیش از میلاد، مرکز فرهنگی دنیای یونانی بود. در این زمان گروهی فیلسوف و آموزگار دوره گرد به آتن آمدند تا مردم را تعلیم دهند،اینها خود را #سوفسطایی به معنای خردورز و آگاه می خواندند.
سوفسطاییان عقیده داشتند شاید پرسش های فلسفی پاسخ داشته باشند اما در قدرت بشر نیست که حقیقت معماهای طبیعت و جهان کائنات را دریابد.این دیدگاه در فلسفه #شک_گرایی نامیده می شود.
سقراط همزمان با سوفسطاییان می زیست.او را اسرارآمیزترین چهره در سراسر تاریخ فلسفه می دانند.
سقراط چیزی ننوشت.او با تظاهر به نادانی مردم را وامی داشت شعور عادی خود را به کار اندازند،این را #تجاهل_سقراطی می خوانند.
#سیسرون،فیلسوف رومی،درباره او می گفت؛« سقراط فلسفه را از آسمان به زمین آورد... او فلسفه را واداشت به زندگی،
اخلاقیات،به خیر و شر بپردازد.»
سقراط با سوفسطاییان فرق عمده ای داشت.خود را سوفیست یعنی فرهیخته و دانا نمی دانست بلکه خود را به مفهوم واقعی کلمه فیلسوف یعنی دوستدار خرد می دانست.از دید او فیلسوف کسی است که می داند تا چه اندازه نادان است،و این نادانی او را آزار می دهد.
سوفسطاییان باور داشتند که مفاهیم اخلاقی از نسلی به نسل بعد تغییر می کنند پس امری روان هستند ولی سقراط این را نمی پذیرفت و اعتقاد داشت؛اخلاقیات تعاریفی مطلق و جاودان دارند پس می توان با به کار بردن شعور عادی خود بر این معیارهای ثابت دست یافت.
از سوی دیگر برخلاف سوفسطاییان عقیده داشت قدرت تمیز صواب از ناصواب برعهده عقل آدم است نه جامعه.از این رو سقراط را با این اعتقاد راسخ به عقل انسان #خردگرا می دانند.او فکر می کرد کسی که برخلاف تشخیص خود عمل کند نمی تواند نیکبخت باشد.
سقراط را از برخی جوانب می توان با عیسی مقایسه نمود؛ هیچ کدام از آن دو تعالیم خود را ننوشت. هردو باور داشتند که از جانب نیرویی برتر سخن می گویند.هردو با انتقاد از بیدادِ فساد به مبارزه با قدرت جامعه روز برخاستند ودر نهایت جان بر سر اعمال خود گذاشتند.

■ #افلاطون

او شاگرد سقراط بود. برخلاف استاد خود آثار بسیاری نگاشت.
او در پی کشف رابطه میان آنچه از یک سو جاوید و تغییرناپذیر است و آنچه از سوی دیگر روان است،بود.
افلاطون باور داشت که در ورای هرچیز پیرامون ما شماری معدود صورت یا الگوست،
الگویی جاودانی و تغییر ناپذیر،او آن ها را مثال خواند.این پندار شگرف #نظریه_مُثُل_افلاطون نامیده شده است.
به عقیده او ما قادر به شناخت حقیقی آنچه تغییر می کند نیستیم زیرا شناخت حقیقی تنها از طریق عقل[که به باور او مطلق و جاودانی است]ممکن می باشد.در مورد چیزهای متعلق به جهان محسوسات تنها با حدس و گمان می توان نظر داد.
در واقع او هستی را دو بخش می دانست؛
بخشی جهان محسوسات است که برای شناخت آن به حواس پنجگانه نیاز است و در آن هیچ چیز ثابت و دائمی نیست،چیزها می آیند و می روند.
بخش دیگر عالم مثال است،که شناخت حقیقی آن با کاربرد عقل است زیرا مثال ها جاودانی و تغییرناپذیرند.
به گفته افلاطون،انسان موجودی دوگانه است،با بدنی متغیر و روحی فناناپذیر،روحی که قلمرو عقل است.
روح حسرت بازگشت به جهان اصلی را برمی انگیزد.او این حسرت را اِروس(Eros) به معنای عشق می دانست.او این دنیا را مکان سایه ها می دانست و می گفت آدم ها اکثر به زیستن در میان سایه ها دل بسته اند.

از دید او زنان همان قدرت استدلال مردان را دارند، البته به شرط آن که آموزش همسان ببینند و از بچه داری و خانه داری معاف گردند.

خلاصه‌ی فلاسفه

22 Dec, 05:01


▪️#تاریخ_فلسفه_با_دنیای_سوفی
▪️بخش اول

■ #فلسفه_چیست؟

■ بهترین راه نزدیک شدن به فلسفه پرسش در خصوص چند سوال فلسفی ست:
«اینکه جهان چگونه به وجود آمد؟
آیا در پس هرچه روی می دهد اراده یا مقصودی نهان است؟
آیا پس از مرگ حیاتی هست؟»
و پرسش هایی از این دست....
در این بین تنها چیزی که به آن نیاز داریم تا فیلسوف خوبی شویم #قوه_شگفتی است.
#فلسفه،شیوه اندیشیدن کاملا جدیدی ست که از ششصد سال پیش از میلاد مسیح در #یونان آغاز شد.
در یونان باستان تمام رویدادها و سوالات آدمی براساس #افسانه پاسخ گفته می شد.
عامل همه چیز را خدایان می دانستند و هرکدام از خدایان را مسئول رویدادی در جهان پیرامون.
بعدها شهروندان اوقات بیشتری را صرف تفکر در باب رویدادها کردند و #شیوه_فکر_اساطیری به #شیوه_فکر_تجربی_و_عقلی تغییر نمود. فیلسوفان اولیه یونان برای فرایندهای طبیعی توضیح طبیعی به جای توضیح فوق طبیعی یافتند.از این رو آنان را #فیلسوفان_طبیعی می خوانند.
تمام آن ها عقیده داشتند که اصل کلیه تغییرها باید نوعی #جوهر_خاص_اولیه باشد.
در واقع باید “چیزی” باشد که چیزها همه از آن می آیند و همه بدان باز می گردند.
فیلسوفان طبیعی پیشتاز آنچه بعدها #علم نامیده شد بودند.

■ #فیلسوفان_طبیعی

● سه فیلسوف میلتوسی؛
● #تالس؛ او منشأ همه چیز را #آب می دانست و معتقد بود که همه چیز پر از
خداست.
● #آناکسیماندروس؛ او معتقد بود چون همه چیزها متناهی هستند پس باید منشأ آن ها چیزی #لامتناهی باشد.
● #آناکسیمنس؛ منشأ همه چیز را #بخار یا #هوا می دانست.

● #الئائیها:فلاسفه ای از مستعمره یونان به نام الئا؛
● #پارمنیدس؛ عقیده داشت هرچه وجود دارد پیوسته وجود داشته است.هیچ چیز نمی
تواند از هیچ به وجود آید و آنچه هست نمی تواند نابود گردد.تغییر به مفهوم واقعی امکان پذیر نیست.او می دانست که طبیعت مدام در حال تغییر است و آن را با حواس خود درک می کرد ولی وقتی ناچار شد بین عقل و محسوسات یکی را برگزیند،جانب #عقل را گرفت.
او و فیلسوفانی که عقل را قوه تشخیص برتر و منشأ شناخت ما از جهان می دانند
#خردگرا خوانده می شوند.

● #هراکلیتوس؛
تغییر مدام یا #سیلان را اساسی ترین سرشت طبیعت می دانست.
همان گفته معروف او که« در یک رود دوبار نمی توان پا نهاد» زیرا بار دوم که پا در رود نهم،نه رود همان است نه من.
او #اضداد را ویژگی جهان می دانست،اینکه در برابر هر رویداد و هرخصلت ضد آن هم وجود دارد.« خدا همانا روز و شب،زمستان و تابستان،جنگ و صلح،سیری و گرسنگی است.»
به اعتقاد او حتما نوعی #عقل_کل وجود دارد که آنچه را در طبیعت روی می دهد هدایت می کند. هراکلیتوس در میان اضداد و تغییر مدام طبیعت گونه ای هستی یا #وحدت می دید که مبنای همه چیز است و آن را #خدا یا #لوگوس نامید.

● #امپدوکلس؛ چنانچه پیشتر ذکر شد،عقل پارمنیدس حکم می کرد که هیچ چیز نمی تواند تغییر یابد ولی ادراک حسی هراکلیتوس طبیعت را مدام در حال تغییر می داند.
امپدوکلس،سخنی در میانه گفت.در مواردی نظریه اول و در مواردی دیگر نظریه دوم را تأیید می کرد. در واقع او منشأ همه چیز را #چهار_عنصر_اصلی «خاک،هوا،آتش،آب» می دانست.به باور او هیچ چیز اساساً تغییر نمی کند بلکه فرآیندهای طبیعی را ناشی از آمیختن و یا مجزا شدن این چهار عنصر با یکدیگر[در واقع تغییر در نسبت های آن ها] می دانست.
او معتقد بود دو نیروی جداگانه در طبیعت در کار است،#مهر که چیزها را به هم جوش می دهد و #کین که آن ها را از هم جدا می کند.

● #آناکساگوراس؛ بر آن بود که طبیعت از ذرات بسیار ریزی تشکیل شده که با چشم دیده نمی شوند.او عامل نظم و نیروی به وجود آورنده حیات را #ذهن یا #شعور خواند.

● #دموکریتوس؛ باور داشت که اشیا از قطعات ریز نامرئی جاودانه و تغییرناپذیری به نام #اتم تشکیل یافته اند و طبیعت ترکیبی ست از شمار نامحدودی اتم های مختلف.
او به روح یا نیرویی که بتواند در رویدادهای طبیعت مداخله کند معتقد نبود بلکه به نظر او همه چیز مکانیکی بود .فکر می کرد تنها چیزی که وجود دارد اتم و فضاست و چون به چیزهای مادی باور داشت او را #ماده_گرا نامیدند.
نظریه اتم دموکریتوس فلسفه طبیعی یونان را موقتا پایان داد.

📚 #دنیای_سوفی
👤 #یوستین_گردر

خلاصه‌ی فلاسفه

21 Dec, 20:15


▪️#تاریخ‌فلسفه‌با‌دنیای‌سوفی

■ در این رمان با زبانی ساده شما با اساطیر جهان و نقش آنها در تاریخ انسان به‌طور کاملا خلاصه و بسیار جزئی آشنا شده و سپس با فلاسفه‌ی بزرگی مانند دموکریتوس, سقراط, افلاطون, ارسطو, باروک, دکارت اسپینوزا لاک, هیوم, برکلی, کانت, هگل, کی‌یرکگور, مارکس, داروین, فروید و همچنین با دوره‌های اثرگذار در تاریخ مانند قرون وسطا، رنسانس، عصر روشنگری, هلنیسم، رمانتیسم و غیره از لحاظ تاریخی به‌صورت کوتاه و جزئی آشنا می‌شوید. جهت آشنایی مفصل و دقیق‌تر و پله‌به‌پله‌ی فلسفه‌ی فلاسفه‌ی جریان سازِ تاریخ فلسفه از جمله: سقراط، دکارت، کانت، شوپنهاور، نیچه، هوسرل، هایدگر و سارتر و … علاقه‌مندان عزیز می‌تونن در پروژه‌های آکادمی فلسفه همانند پروژه‌ی شخم‌زنی تاریخ فلسفه یا پروژه‌ی آموزش فلسفه و منطق از صفر و یا پروژه‌ی متن‌خوانی فلاسفه‌ی موسس همچون متن‌خوانی هستی و زمانِ هایدگر یا هستی و نیستیِ سارتر و … شرکت کنن. جهت شرکت در پروژه‌های آکادمی با ایدی زیر در تماس باشید:
@abozar_shariati

📚 #دنیای_سوفی
نویسنده #یوستین_گردر
■ گردآوری: #الهام_اولیائی

👇🏻👇🏻👇🏻

خلاصه‌ی فلاسفه

21 Dec, 19:14


▪️#تاریخ_فلسفه_با_دنیای_سوفی
▪️بخش اول

■ #فلسفه_چیست؟

■ بهترین راه نزدیک شدن به فلسفه پرسش در خصوص چند سوال فلسفی ست:
«اینکه جهان چگونه به وجود آمد؟
آیا در پس هرچه روی می دهد اراده یا مقصودی نهان است؟
آیا پس از مرگ حیاتی هست؟»
و پرسش هایی از این دست....
در این بین تنها چیزی که به آن نیاز داریم تا فیلسوف خوبی شویم #قوه_شگفتی است.
#فلسفه،شیوه اندیشیدن کاملا جدیدی ست که از ششصد سال پیش از میلاد مسیح در #یونان آغاز شد.
در یونان باستان تمام رویدادها و سوالات آدمی براساس #افسانه پاسخ گفته می شد.
عامل همه چیز را خدایان می دانستند و هرکدام از خدایان را مسئول رویدادی در جهان پیرامون.
بعدها شهروندان اوقات بیشتری را صرف تفکر در باب رویدادها کردند و #شیوه_فکر_اساطیری به #شیوه_فکر_تجربی_و_عقلی تغییر نمود. فیلسوفان اولیه یونان برای فرایندهای طبیعی توضیح طبیعی به جای توضیح فوق طبیعی یافتند.از این رو آنان را #فیلسوفان_طبیعی می خوانند.
تمام آن ها عقیده داشتند که اصل کلیه تغییرها باید نوعی #جوهر_خاص_اولیه باشد.
در واقع باید “چیزی” باشد که چیزها همه از آن می آیند و همه بدان باز می گردند.
فیلسوفان طبیعی پیشتاز آنچه بعدها #علم نامیده شد بودند.

■ #فیلسوفان_طبیعی

● سه فیلسوف میلتوسی؛
● #تالس؛ او منشأ همه چیز را #آب می دانست و معتقد بود که همه چیز پر از
خداست.
● #آناکسیماندروس؛ او معتقد بود چون همه چیزها متناهی هستند پس باید منشأ آن ها چیزی #لامتناهی باشد.
● #آناکسیمنس؛ منشأ همه چیز را #بخار یا #هوا می دانست.

● #الئائیها:فلاسفه ای از مستعمره یونان به نام الئا؛
● #پارمنیدس؛ عقیده داشت هرچه وجود دارد پیوسته وجود داشته است.هیچ چیز نمی
تواند از هیچ به وجود آید و آنچه هست نمی تواند نابود گردد.تغییر به مفهوم واقعی امکان پذیر نیست.او می دانست که طبیعت مدام در حال تغییر است و آن را با حواس خود درک می کرد ولی وقتی ناچار شد بین عقل و محسوسات یکی را برگزیند،جانب #عقل را گرفت.
او و فیلسوفانی که عقل را قوه تشخیص برتر و منشأ شناخت ما از جهان می دانند
#خردگرا خوانده می شوند.

● #هراکلیتوس؛
تغییر مدام یا #سیلان را اساسی ترین سرشت طبیعت می دانست.
همان گفته معروف او که« در یک رود دوبار نمی توان پا نهاد» زیرا بار دوم که پا در رود نهم،نه رود همان است نه من.
او #اضداد را ویژگی جهان می دانست،اینکه در برابر هر رویداد و هرخصلت ضد آن هم وجود دارد.« خدا همانا روز و شب،زمستان و تابستان،جنگ و صلح،سیری و گرسنگی است.»
به اعتقاد او حتما نوعی #عقل_کل وجود دارد که آنچه را در طبیعت روی می دهد هدایت می کند. هراکلیتوس در میان اضداد و تغییر مدام طبیعت گونه ای هستی یا #وحدت می دید که مبنای همه چیز است و آن را #خدا یا #لوگوس نامید.

● #امپدوکلس؛ چنانچه پیشتر ذکر شد،عقل پارمنیدس حکم می کرد که هیچ چیز نمی تواند تغییر یابد ولی ادراک حسی هراکلیتوس طبیعت را مدام در حال تغییر می داند.
امپدوکلس،سخنی در میانه گفت.در مواردی نظریه اول و در مواردی دیگر نظریه دوم را تأیید می کرد. در واقع او منشأ همه چیز را #چهار_عنصر_اصلی «خاک،هوا،آتش،آب» می دانست.به باور او هیچ چیز اساساً تغییر نمی کند بلکه فرآیندهای طبیعی را ناشی از آمیختن و یا مجزا شدن این چهار عنصر با یکدیگر[در واقع تغییر در نسبت های آن ها] می دانست.
او معتقد بود دو نیروی جداگانه در طبیعت در کار است،#مهر که چیزها را به هم جوش می دهد و #کین که آن ها را از هم جدا می کند.

● #آناکساگوراس؛ بر آن بود که طبیعت از ذرات بسیار ریزی تشکیل شده که با چشم دیده نمی شوند.او عامل نظم و نیروی به وجود آورنده حیات را #ذهن یا #شعور خواند.

● #دموکریتوس؛ باور داشت که اشیا از قطعات ریز نامرئی جاودانه و تغییرناپذیری به نام #اتم تشکیل یافته اند و طبیعت ترکیبی ست از شمار نامحدودی اتم های مختلف.
او به روح یا نیرویی که بتواند در رویدادهای طبیعت مداخله کند معتقد نبود بلکه به نظر او همه چیز مکانیکی بود .فکر می کرد تنها چیزی که وجود دارد اتم و فضاست و چون به چیزهای مادی باور داشت او را #ماده_گرا نامیدند.
نظریه اتم دموکریتوس فلسفه طبیعی یونان را موقتا پایان داد.

📚 #دنیای_سوفی
👤 #یوستین_گردر
#فلسفه_از_صفر

خلاصه‌ی فلاسفه

21 Dec, 19:00


⁠■ برهان شر از دیدگاه #دیوید_هیوم
فیلسوف برجسته اسکاتلندی

● ۱. خدا وجود دارد. (فرض اولیه)

● ۲. خدا قادر و عالم مطلق است. (تعریف خدا)

● ۳. خدا کریم و مهربان مطلق است. (تعریف خدا)

● ۴. موجودی که مطلقاً کریم و مهربان باشد با هر بدی و شر مطلقاً مخالف است. (تعریف مهربان مطلق)

● ۵. موجودی که مطلقاً کریم و مهربان باشد در صورت اطلاع از وجود شر و توانایی نابود کردن، آن شر را بلافاصله نابود می‌کند. (نتیجه‌گیری از گزاره ۴)

● ۶. خدا با هر بدی و شر مخالف است. (نتیجه‌گیری از گزاره ۳ و ۴)

● ۷. خدا آنی می‌تواند شر را به طور کامل نابود کند. (نتیجه‌گیری از گزاره ۲)

● ۸. نتیجه شر و بدی هرچه که باشد خدا می‌تواند بدون متوسل شدن به شر به آن دست یابد. (نتیجه‌گیری از گزاره ۲)

● ۹. خدا دلیلی برای نابود نکردن شر ندارد. (نتیجه‌گیری از گزاره ۱٫۷)

● ۱۰- خدا دلیلی برای بلافاصله عمل نکردن ندارد. (نتیجه‌گیری از گزاره ۵)

● ۱۱. خدا شر را به طور کامل و آنی نابود می‌کند. (نتیجه‌گیری از گزاره ۶، ۷٫۲ و ۷٫۳)

● ۱۲. شر وجود داشته‌است، وجود دارد و وجود خواهد داشت. (فرض اولیه)

● ۱۳. گزاره‌های ۸ و ۹ متناقض هستند. بنابراین یکی از فروض اولیه نادرست هستند. به این معنی که یا خدا وجود ندارد. یا شر وجود ندارد.

خلاصه‌ی فلاسفه

21 Dec, 16:05


دوستان پنج نفر دیگه ظرفیت برای طرح جدید از صفر باقی مونده
از‌سایر اعضای محترم هم بابت شکیبایی شون تشکر میکنم
تا چند ساعت دیگه طرح کلا جمع میشه فقط پنج نفر ظرفیت باقی مونده

جهت شرکت در طرح جدید عبارت از صفر رو به ایدی من ارسال کنید:

@abozar_shariati

خلاصه‌ی فلاسفه

08 Dec, 15:41


📣 #اطلاعیه

خب دوستان بالاخره روز موعود رسید.

اون بیست فیلسوفی که با هزینه‌ی یک دوره‌ی آموزشی می‌تونستید شرکت کنید لیست زیر هستن: (دقت کنید این هدیه فقط و فقط خدمت ۲۰ نفر نخست تقدیم میشه که در ۲۴ ساعت آینده شرکت میکنن -علت محدودیت زمان و ظرفیت رو قبلا بارها عرض کردم- مهلت طرح هم فقط و فقط ۲۴ ساعته. از صبوری سایر اعضای کانال‌های آکادمی هم، همین ابتدای کار تشکر میکنم)

در طرح بیست فیلسوف از پیشاسقراطیان ۶ فیلسوف خواهیم‌ داشت: از جمله مهم‌ترین و جریان‌سازترینشان‌ هراکلیتوس، پارمنیدس، آناکساگوراس و آناکسیماندر، آناکسیمنس و فیثاغورس و سپس سقراط، افلاطون و ارسطو و بعد پدر فلسفه‌ی مدرن «رنه‌دکارت» و بعد دیوید هیوم (همو که کانت را از خواب جزم‌گرایی بیدار کرد و باعث شد ده سال تمام در سکوت تامل کند) سپس کانت و خوانش نقد عقل محض، شوپنهاور، اسپینوزا، نیچه، هوسرل و پدیدارشناسی، مارتین هایدگر و هستی و زمان، ژان‌پل‌سارتر و اگزیستانسیالیسم، آلبر کامو و نهیلیسم و ابزوردیسم، روانکاوی فروید و لکان و در انتها ویتگنشتاین و راسل (مجموع فلاسفه بیش از ۲۰ فیلسوف خواهد بود همراه با هدیه اما عنوان طرح همان طرح ۲۰ فیلسوف باقی خواهد ماند و علاقه‌مندان عزیز می‌تونن با هزینه‌ی یک فصل در کل طرح شرکت کنند و خوانش یک‌یک فلاسفه‌ی ذکر شده را داشته باشند.)

برای کسب توضیحات بیشتر عبارت ۲۰ فیلسوف رو به آیدی من ارسال کنید:

@abozar_shariati

خلاصه‌ی فلاسفه

08 Dec, 11:42


چرا تحلیل هستیِ انسان مهم است و اهمیت دارد؟
برشی کوتاه از خوانش متن هستی و زمان
#ابوذر_شریعتی

خلاصه‌ی فلاسفه

08 Dec, 05:06


به نظر #سنکا، اوج حکمت آن است که یاد بگیریم سرسختی و لجاجتِ جهان را با واکنش هایی مثل فوران خشم، احساس بدبختی، اضطراب، ترش رویی، خودبرحق بینی و بدگمانی، بدتر نسازیم.


(تسلی بخشی های فلسفه، آلن دو باتن)

خلاصه‌ی فلاسفه

08 Dec, 00:18


بخش دوم
صفحه‌ی ۱۷ از ترجمه‌ی آقای رشیدیان
و صفحه‌ی ۸۲ و ۸۳ از ترجمه‌ی آقای سیاوش جمادی

خلاصه‌ی فلاسفه

08 Dec, 00:18


تفاوت و مزیت فلسفه بر سایر علوم چیست؟
این بار از زبان #هایدگر و #هستی‌وزمان بشنویم

بخش اول

خلاصه‌ی فلاسفه

07 Dec, 20:27


#آموزه‌هایی بصیرت‌بخش از #نیچه

نیچه با پشیمانی مخالف بود اما باید مراد او را خوف فهم کرد چراکه اینجا عدم پشیمانی ارجاع به تصمیماتی اخلاقی دارد و نه جنایت و دیگر آزاری و...

او می‌گفت من هرگر با سرزنش‌های فله‌ای و کذایی، خود را لجن‌مال نخواهم کرد و بدین وسیله مسئولیت تمامی انتخاب‌ها و نهایتا همین نحو از بودنِ خود را خواهم پذیرفت و هیچ‌گاه برای آن شرمنده نخواهم بود.

به‌عبارت دیگر "مقصرتراشی" و دنبال "قاتل بروسلی" گشتن در شکست‌ها و خطاها یعنی شرمنده بودن و خجالت کشیدن از پذیرش عواقب انتخاب‌ها و تصمیماتی که داشته‌ایم و گرفته‌ایم و این یعنی کماکان ما از اینکه مبادا کسی بفهمد خطایی کرده‌ایم یا شکستی خورده‌ایم یا در فلان امتحان و کنکور قبول نشده‌ایم و بالاخره، چیزی که دیگران انتظارش را نداشته‌اند، شده‌ایم یا با این تصمیمات و شکست‌ها تبدیل به کسی شده‌ایم که باز همان دیگران انتظارش را نداشتند، ترسیده‌ایم و بزدلانه جا زده‌ایم!

و می‌دانید این یکی به چه معناست؟
به‌معنای اسیر نگاه‌ها و دیدگاه‌های مردمان بودن یعنی هویت گرفتن از دیگری و از خودبیگانه‌شدن که خود اوج حقارت و بندگی و بردگی‌ست!

در حالی که فرد متفکر و کسی که سلوکِ فکری دارد و به تعبیر نیچه سرسختانه به رویارویی با سختی‌ها رفته است، می‌بایست خودفرمان‌فرما باشد و لوح‌شکن و طغیان‌گر و پرستش‌ستیز و دشمنِ قید‌وبندها و آزاده‌جان.

باری، چنانکه سابق بر این نوشتیم و گفتیم حقیقتِ لخت‌وزمخت و شاید زننده این است که زندگی نرم و نازک بودن را تاب نمی‌آورد و نازپرورده تنعمان را پس می‌زند و اگر قرار است به آن "آری" گفته شود، این آری، باید در اوج پختگی و صلابت باشد.

یعنی یک پایش در تجربه (تجربه‌ی سختی و درد و رنج و شکست و خطا و اشتباه و...) باشد.

و پای دیگرش در ساحت اندیشه و عصیان بر علیه هر آنچه روتین است و روزمره و هر چیزی که آدمی را از خواسته‌ها و تمناها و زندگی اصیل خود دور می‌کند و به مترسکی عوام‌پسند بدل می‌کند.

بله، استمرار تو در راه آری گویی به زندگی، ضرورت لاینفک زندگانی‌ست و از همین آغاز می‌بایست التفات داشته باشی که به چه قلمرویی گام نهاده‌ای (قلمرو اصالت و حیات و آزادگی و آزادی) و مدام در تلخی‌ها و ناکامی‌ها و سختی‌ها و شکست‌ها با خود تکرار کنی که؛

"تو در راهِ بزرگیِ خویش گام نهاده‌ای! آنچه تاکنون واپسین خطر-ات خوانده می شد، اکنون واپسین پناه ات گشته است! «تو در راهِ بزرگیِ خویش گام نهاده‌ای! اکنون بهین دلیری ات کو که تو را دیگر در پسِ پُشت راهی نیست!

«تو در راهِ بزرگیِ خویش گام نهاده‌ای! این جا دیگر کسی دزدانه در پی‌ات نخواهد بود! پایت خود راهی را که پشت سر نهاده‌ای ناپدید می‌کند. و بر فرازِ این راه نوشته اند: محال!

«و آنجا که دیگر تو را نردبامی نمانده باشد، باید بدانی که چه گونه از رویِ سرِ خویش بالا روی. وگرنه چه سان بالا خواهی رفت؟ «از روی سر و از فرازِ دلِ خویش!اکنون آنچه در تو نرم ترین است باید سخت ترین شود!

«آن که همیشه خود را بسیار می‌نوازد، سرانجام ازین نوازشِ بسیار بیمار می‌شود. آفرین بر آنچه سخت می سازد!

«خــوش ندارم آن سرزمینی را که در آن [جوی هایِ] شیر و شهد روان است!

«برای بسیار دیدن، از خویش چشم برگرفتن باید! هر کوه‌پیما به چنین سخــتی نیازمند است"

پ‌ن:
فقط اینو بگم تا دیر نشده، هیچکدوم از این حرف‌ها که زده شد به معنای این نیست که باید شب و روز کار کنیم و سگ‌دو بزنیم و خودمونو جر بدیم که بله نیچه هم گفته که باید سخت بود نه مقصود اون مادر مرده اینه و نه برداشت ما.

مساله فقط ضعیف و سست و فسرده نبودنه. وگرنه ما اصل اساسیِ "آهستگی" رو مبنا می‌دانیم و نه خود را در مسابقه دیدن و مدام در رقابت بودن.

#ابوذر_شریعتی
#نیچه #چنین_گفت_زرتشت ص 168
درس‌هایی از تاریخ فلسفه

خلاصه‌ی فلاسفه

07 Dec, 11:00


نتیجه‌گیری:

فلسفه شوپنهاور به‌طور کلی دیدگاهی بدبینانه از جهان ارائه می‌دهد. او اعتقاد داشت که انسان‌ها در جست‌وجوی بی‌پایان خواسته‌های خود همیشه در رنج‌اند و هیچ‌گاه به آرامش واقعی دست نمی‌یابند. با این حال، در فلسفه زیبایی‌شناختی شوپنهاور، هنر و موسیقی به‌عنوان راهی برای رهایی از این رنج‌ها و نزدیک شدن به آرامش درونی دیده می‌شوند. شوپنهاور، هرچند جهان را پر از رنج می‌بیند، اما در عین حال معتقد است که با دست‌یابی به رهایی از اراده و تمایلات دنیوی می‌توان به نوعی آرامش درونی دست یافت. #هشت و #پایان #خلاصه‌ی‌فلاسفه #شوپنهاور

خلاصه‌ی فلاسفه

07 Dec, 10:45


7. تأکید بر فردیت

شوپنهاور تأکید زیادی بر فردیت و تجربه شخصی داشت. او برخلاف فلاسفه ایدئالیست، به فردیت انسانی و تجربه‌های شخصی توجه خاصی داشت. این فردیت در فلسفه او نه تنها به شکل «شخصی» بلکه به‌طور خاص در مقابل ساختارهای اجتماعی و دینی اهمیت می‌یابد.
#هفت

خلاصه‌ی فلاسفه

07 Dec, 10:30


6. اثرگذاری بر دیگران

• شوپنهاور تأثیر زیادی بر فلسفه‌های بعدی داشت. به‌ویژه نیچه که ابتدا از شوپنهاور تأثیر گرفت، گرچه بعداً با بسیاری از دیدگاه‌های او مخالفت کرد.
• شوپنهاور همچنین تأثیر زیادی بر روانکاوی فروید داشت، چرا که او مفاهیمی همچون ناخودآگاه و میل‌های سرکوب‌شده را مورد توجه قرار داد.
#شش

خلاصه‌ی فلاسفه

07 Dec, 10:00


5. پایان اراده و رهایی

شوپنهاور به‌طور خاص در مورد رهایی از رنج و به پایان رساندن چرخه‌ی بی‌پایان اراده بحث می‌کند. او معتقد است که این رهایی تنها از طریق نوعی خودآگاهی و خاموشی اراده میسر است.
• یوگا، مراقبه و کناره‌گیری از تمایلات دنیوی به‌عنوان راه‌های رهایی از اراده و رسیدن به آرامش و آزادی مطرح می‌شوند.
• شوپنهاور در نظریاتش به نوعی از رهایی درونی از اراده اشاره می‌کند که در آن انسان‌ها دیگر از تمایلات و خواسته‌های بی‌پایان رنج نمی‌برند و به آرامش درونی دست می‌یابند.
#پنج

خلاصه‌ی فلاسفه

07 Dec, 09:31


4. هنر و زیبایی‌شناسی

شوپنهاور علاوه بر مباحث فلسفی کلان، توجه زیادی به هنر و زیبایی‌شناسی داشت. او هنر را آرزو و نیاز به رهایی از رنج‌های زندگی می‌دانست و معتقد بود که هنر می‌تواند انسانی را از رنج‌ها و خواسته‌های بی‌پایان رها کند.
• در فلسفه زیبایی‌شناختی شوپنهاور، هنر به‌ویژه موسیقی نقش خاصی دارد. او موسیقی را به عنوان «بی‌واسطه‌ترین» و «محض‌ترین» شکل از هنر دید، زیرا موسیقی به‌طور مستقیم از اراده سرچشمه می‌گیرد و نه از بازنمایی‌های بیرونی.
• به نظر شوپنهاور، هنر به انسان‌ها این امکان را می‌دهد که از چشم‌انداز ذهنی و رنج‌آور خود فاصله بگیرند و به تجربه‌های زیبای مطلق و بی‌واسطه‌ای دست یابند.
#چهار

خلاصه‌ی فلاسفه

07 Dec, 08:05


2. رنج و بدبینی

یکی از ویژگی‌های برجسته فلسفه شوپنهاور، تأکید بر رنج است. او بر این باور بود که زندگی انسانی به‌طور اساسی و طبیعتاً رنج‌آور است. از نظر او، اراده که سرچشمه همه‌چیز است، همواره انسان‌ها را به‌سوی آرزوها و خواسته‌هایی می‌کشاند که هرگز به‌طور کامل برآورده نمی‌شوند.
• از نظر شوپنهاور، اگر انسان‌ها به چیزی برسند، فقط رنج ناشی از نبودن آن چیز را از بین می‌برند، اما همیشه نوعی رنج دیگر در انتظار است. به همین دلیل، در فلسفه او، آرزو و رنج به‌طور دائمی در زندگی بشر هم‌راه هم هستند.
• شوپنهاور حتی به‌نوعی در توضیح بدبینی‌اش در مورد زندگی، می‌گوید که «رنج نتیجه‌ی طبیعی وجود است»، و در جست‌وجوی هر خواسته‌ای، انسان همیشه به نوعی ناکامی و رنج می‌رسد.

3. پیش‌درآمد بر ایده‌ی نیهیلیسم

شوپنهاور به‌ویژه در انتقاد از فلسفه‌ی هگل و جریان‌های ایدئالیستی آن زمان، به طرح ایده‌های نیهیلیستی پرداخت. او معتقد بود که اندیشه‌ی ایدئالیستی و فلسفه‌های خوش‌بینانه که به دنبال اثبات معنای جهانی و تاریخ‌اند، در واقع با حقیقت زندگی و جهان در تضاد هستند.
• در نظریات شوپنهاور، جهان بیشتر به‌عنوان جایی بی‌معنی و پر از تضادها و رنج‌ها دیده می‌شود.
• او با مخالفت با ایده‌های ایده‌آلیستی که به دنبال معنی و هدف نهایی در زندگی بودند، بر این باور بود که هیچ هدف و معنای عینی و ابدی در جهان وجود ندارد.
#سه

خلاصه‌ی فلاسفه

07 Dec, 05:01


1. اراده به عنوان اصل بنیادین جهان

مهم‌ترین و مرکزی‌ترین ایده شوپنهاور این است که اراده، به عنوان یک نیروی بنیادین، اصل و رکن اساسی همه‌چیز در جهان است. از نظر شوپنهاور، جهان تنها به‌طور سطحی «چیزها» یا «پدیده‌ها» است که ما می‌بینیم و درک می‌کنیم، اما در پشت این پدیده‌ها، اراده‌ای بی‌پایان و کور نهفته است.
• اراده در فلسفه شوپنهاور نه فقط به معنای خواست فردی یا تمایل به چیزی است، بلکه اراده‌ای بنیادی است که در تمام موجودات و پدیده‌های طبیعی، از جمله در انسان‌ها، حیوانات و حتی سنگ‌ها، تجلی می‌یابد.
• این اراده بی‌پایان است و هیچ‌گاه رضایت نمی‌یابد. هرچند موجودات به‌طور موقت به اهداف خود دست می‌یابند، این موفقیت هیچ‌گاه دائمی نیست و همیشه دوباره اراده‌ی تازه‌ای برای دست‌یابی به چیزی دیگر ظهور می‌کند. این نگاه به اراده سبب می‌شود که شوپنهاور جهان را به‌عنوان جایی پر از رنج و کوشش بی‌پایان در نظر بگیرد.
#دو

خلاصه‌ی فلاسفه

07 Dec, 04:50


آرتور شوپنهاور (Arthur Schopenhauer) یکی از مهم‌ترین فلاسفه قرن نوزدهم است که بیشتر به خاطر فلسفه بدبینانه‌اش شناخته می‌شود. او در نظریات خود بر مفاهیم همچون اراده، رنج و فردیت تأکید کرد و تأثیر زیادی بر فلاسفه بعدی همچون نیچه، فروید و حتی فلسفه‌های زیبا شناسی داشت.
#یک

خلاصه‌ی فلاسفه

06 Dec, 19:16


بارها شنیدیم که از #اینشتین نقل شده است که گفته است صرفا به خدای #اسپینوزا ایمان دارد

اما خدای اسپینوزا چگونه و چطور خدایی‌ست؟

اینجا بشنوید. خلاصه و مفید

خلاصه‌ی فلاسفه

06 Dec, 18:05


#برتراند_راسل 👆🏻

خلاصه‌ی فلاسفه

06 Dec, 18:05


برتراند راسل (Bertrand Russell) یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان قرن بیستم و چهره‌ای برجسته در فلسفه تحلیلی و منطق بود. فلسفه او به مسائل مختلفی از جمله منطق، ریاضیات، اخلاق، سیاست و معرفت‌شناسی پرداخته است. مهم‌ترین نکات فلسفه‌ی راسل به شرح زیر است:

1. فلسفه تحلیلی و منطق ریاضی

راسول به عنوان یکی از بنیان‌گذاران فلسفه تحلیلی شناخته می‌شود که به دنبال روشن‌سازی مفاهیم و مسائل فلسفی از طریق تحلیل زبان و منطق است. او در کنار آلفرد نورث وایت‌هد کتاب
“اصول ریاضیات” را نوشت که تلاش داشت پایه‌های منطق و ریاضیات را از دیدگاه فلسفی محکم کند.
منطق و زبان: راسل باور داشت که بسیاری از مسائل فلسفی ناشی از سوءتفاهم‌ها و مشکلات زبانی است. او تلاش کرد با استفاده از منطق دقیق، ساختار زبان را تحلیل کرده و مسائل پیچیده فلسفی را شفاف‌سازی کند.

2. نظریه اشاره و نظریه معرفت‌شناسی

راسل به نظریه‌ای به نام “نظریه اشاره” (Theory of Descriptions) پرداخته است. او بر این باور بود که جملات حاوی مفاهیم مانند «آن مرد روی اسب» می‌توانند بدون این که به واقعیت‌های غیرموجود اشاره کنند، معنا داشته باشند. این رویکرد در تضاد با نظریات سنتی بود که معتقد بودند جملات باید به موجودات خاص و واقعی اشاره کنند.
دور از شک‌گرایی افراطی: راسل از نظریه‌های شک‌گرایانه‌ای مانند شک‌گرایی دکارت فاصله گرفت و بر این باور بود که انسان می‌تواند به معرفت‌های واقعی دست یابد و باید از عقل و منطق برای فهمیدن جهان استفاده کند.

3. انتقاد از فلسفه‌های سنتی و مذهب

راسل به شدت از فلسفه‌های سنتی و دینی انتقاد می‌کرد و در آثار خود بارها به نقد مذهب و باورهای متافیزیکی پرداخته است. او با اعتقاد به عقل و علم، معتقد بود که بسیاری از باورهای مذهبی و فلسفی هیچ پایه منطقی ندارند.
آثاری مانند “نقدی بر دین”: راسل در این کتاب به بررسی منطق و فلسفه دین پرداخته و به نقد مفاهیم مذهبی همچون ایمان، معجزات و خدا پرداخته است. او به‌ویژه با آموزه‌های دینی مبتنی بر ایمان کورکورانه مخالف بود.

4. عملگرایی و اخلاق

راسل به اخلاق و عدالت اجتماعی توجه زیادی داشت. او در سیاست‌های عمومی فعال بود و به حقوق بشر، آزادی فردی و دموکراسی اهمیت می‌داد. در زمینه اخلاق، او به دنبال تأسیس مبنای اخلاقی غیر مذهبی بود که بیشتر به عقلانیت و رفاه اجتماعی توجه می‌کرد.
آثار سیاسی و اجتماعی: راسل در زمینه‌های اجتماعی و سیاسی نیز فعال بود و در بسیاری از مسائل اجتماعی از جمله جنگ‌ها، حقوق زنان، حقوق بشر و صلح جهانی نظرات خود را ابراز کرد. او در اعتراض به جنگ جهانی اول دستگیر شد و معتقد بود که جنگ‌ها معمولاً برای منافع خاص طبقات حاکم آغاز می‌شوند.

5. نقد عقل‌گرایی افراطی و تمایل به علم

راسل بر این باور بود که فلسفه باید در خدمت علم باشد و از عقل‌گرایی افراطی دوری کند. در عین حال، او به اهمیت روش علمی در فهم جهان تأکید داشت و معتقد بود که دانش علمی ابزار اصلی انسان‌ها برای حل مشکلات است.

6. تفاوت‌های اخلاقی و فلسفی در انسان‌ها

او همچنین معتقد بود که درک انسان‌ها از اخلاق باید بر اساس تجربه و منطق باشد، نه بر اساس متافیزیک‌های نامشخص. راسل به آزادی فردی و عدالت اجتماعی تأکید داشت و از این منظر با بسیاری از آموزه‌های مذهبی و سنتی مخالف بود.

نتیجه‌گیری

فلسفه برتراند راسل در پی ترکیب منطق دقیق، عقلانیت و علم برای حل مسائل پیچیده فلسفی و اجتماعی بود. او با نقد ایده‌ها و نهادهای سنتی، از جمله دین و متافیزیک، تلاش کرد تا فلسفه‌ای معاصر و علمی ایجاد کند که هم به حل مشکلات نظری و هم اجتماعی پرداخته باشد.

خلاصه‌ی فلاسفه

05 Dec, 17:50


#خلاصه‌ی فاسفه‌ی #دکارت 👆🏻

خلاصه‌ی فلاسفه

05 Dec, 17:50


فلسفه رنه دکارت (René Descartes) که به عنوان بنیان‌گذار فلسفه مدرن شناخته می‌شود، به طور عمده بر شک و تردید، عقلانیت و اثبات وجود خدا و جهان تمرکز دارد.

دکارت در تلاش بود تا بنای فلسفه را بر اساس قطعیت‌هایی محکم بنا کند.

مهم‌ترین نکات فلسفه او عبارتند از:
1. شک‌گرایی بنیادین (مشتبه بودن همه چیز):

دکارت به این نتیجه رسید که برای رسیدن به حقیقت قطعی، باید همه چیز را زیر سوال برد. او معتقد بود که حتی حواس انسان می‌توانند فریب دهند، بنابراین به همه چیز شک داشت. او با شروع شک کردن به همه چیز، خواست اثبات کند که تنها چیزی که نمی‌تواند مورد شک قرار گیرد، «فکر کردن» است.

2. مشهورترین عبارت: “من می‌اندیشم پس هستم” (Cogito, ergo sum): این عبارت به این معناست که تنها چیزی که دکارت نمی‌تواند به آن شک کند، این است که خودش می‌اندیشد و به همین دلیل وجود دارد. او استدلال می‌کند که اگر شک کند، به معنای این است که فکر می‌کند و پس وجود دارد.

3. ثنویت انسان و بدن (دوالیزم): دکارت معتقد بود که انسان از دو جزء مختلف تشکیل شده است: روح (تفکر) و بدن (ماده). این دو جزء کاملاً متفاوت و مستقل از یکدیگرند. این نظریه به عنوان «دوالیزم دکارت» شناخته می‌شود. او استدلال می‌کرد که بدن به عنوان موجودی مادی تابع قوانین فیزیکی است، در حالی که روح از قوانین مادی آزاد است و به تفکر، شناخت و آگاهی مربوط می‌شود.

4. اثبات وجود خدا: دکارت به دنبال اثبات وجود خداوند از طریق عقل بود. او بر این باور بود که چون ایده‌ای از خداوند کامل و بی‌نقص در ذهن انسان وجود دارد، این ایده نمی‌تواند از خود انسان‌ها ناشی شده باشد، بلکه باید از یک موجود کامل‌تر (خداوند) آمده باشد. بنابراین، خداوند باید وجود داشته باشد.

5. جهان مادی و قوانین فیزیکی: دکارت به طور کلی جهان را به عنوان یک ماشین بزرگ و قابل تحلیل با قوانین فیزیکی دقیق می‌دید. او معتقد بود که تمام پدیده‌های طبیعی از طریق قوانین ریاضی و هندسی قابل توضیح و پیش‌بینی هستند.

6. دور از تجربه حسی و تأکید بر عقل: دکارت اعتقاد داشت که تنها از طریق عقل می‌توان به حقیقت دست یافت، نه از طریق حواس و تجربه. حواس انسان ممکن است فریبنده باشند، اما عقل می‌تواند آن‌ها را بررسی و تحلیل کند.

در کل، دکارت تلاش می‌کرد تا فلسفه‌ای مبتنی بر استدلال عقلانی و قطعیت‌های ریاضی و علمی بنا کند که انسان را از شک و تردید به حقیقت‌های بنیادی هدایت کند.

خلاصه‌ی فلاسفه

05 Dec, 15:30


7. “هنر، فلسفه و علم، همگی در تلاش‌اند تا دنیای جدیدی ایجاد کنند.”
• دلوز باور دارد که تمام حوزه‌های انسانی (هنر، فلسفه و علم) باید در پی تولید تفاوت‌ها و ایجاد جهان‌های نو باشند، نه تنها به‌عنوان ابزارهایی برای تفسیر جهان، بلکه به‌عنوان روش‌هایی برای تغییر آن.

این جملات به‌طور خلاصه نمایانگر اندیشه‌ی رادیکال و نوآورانه دلوز در خصوص تفاوت، تغییر، و آزادی اندیشه است که در تمام آثار او دیده می‌شود. #هفت

خلاصه‌ی فلاسفه

03 Dec, 20:25


تفاوت نهیلیسم منفعل و نهیلیسم فعال در #چنین_گفت_زرتشت

اینجا بشنوید

خلاصه‌ی فلاسفه

03 Dec, 16:31


#لکان 👆🏻 که بود و چه کرد؟ #خلاصه‌ی‌فلاسفه

خلاصه‌ی فلاسفه

03 Dec, 16:20


ژاک لکان (Jacques Lacan) یکی از مهم‌ترین روان‌کاوان و فیلسوفان قرن بیستم است که تأثیر زیادی بر روان‌شناسی، فلسفه، زبان‌شناسی و تئوری فرهنگی گذاشته است. او به‌ویژه به خاطر بازخوانی و گسترش نظریات زیگموند فروید شناخته می‌شود و تلاش کرد تا مفاهیم روان‌شناسی را از طریق مفاهیم پیچیده‌تر فلسفی و زبان‌شناختی تبیین کند.

زندگی و پیشینه

ژاک لکان در سال ۱۹۰۱ در پاریس متولد شد و در طول زندگی‌اش به یکی از بزرگ‌ترین چهره‌های روان‌کاوی تبدیل شد. لکان ابتدا در رشته پزشکی تحصیل کرد و سپس به روان‌کاوی پرداخت. او در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ به تدریس در مدارس روان‌کاوی پرداخت و تا پایان عمر خود در دهه ۱۹۸۰ به ترویج نظریات خود ادامه داد. لکان در ۱۹۸۱ درگذشت.

نظریات کلیدی لکان

لکان فلسفه روان‌کاوی فروید را با استفاده از مفاهیم زبان‌شناسی، ساختارگرایی و فلسفه به‌ویژه از منظر ساختارگرایی
رولان بارت و کلود لوی-اشتراوس بازسازی کرد. او بر این باور بود که روان‌کاوی باید به‌طور اساسی از منظر زبان و نمادها درک شود. برخی از مفاهیم اصلی نظریات لکان عبارتند از:

1. نظریه‌ی سه‌گانه‌ی ساختار روانی: “من” (I), “دیگری” (Other) و “بازنمایی‌ها” (Mirror stage)

مرحله‌ی آیینه‌ای (Mirror Stage): لکان در این نظریه توضیح می‌دهد که نوزاد در یک مرحله از رشد (حدود شش ماهگی) خود را در آیینه می‌بیند و برای اولین بار تصویر یک «خود» را تشخیص می‌دهد. این فرآیند برای تشکیل هویت اولیه فرد حیاتی است. در این مرحله، فرد با تصویر خود در آیینه «شناخته» می‌شود، اما این تصویر در حقیقت یک وهم است که او را از خود واقعی‌اش جدا می‌کند.
دیگری (Other): لکان به این مفهوم تأکید می‌کند که هویت انسان نه تنها از طریق خودشناسی، بلکه از طریق ارتباط با دیگران و زبان ساخته می‌شود. در این فرایند، «دیگری» نقش کلیدی در شکل‌دهی به هویت ایفا می‌کند.
نهاد “من” (Ego): در نظر لکان، «من» (Ego) چیزی نیست جز مجموعه‌ای از تصاویر و تصورات که در روابط میان فرد و «دیگری» ساخته می‌شود.

2. نظریه‌ی زبان و ساختارگرایی

لکان تأکید زیادی بر این داشت که ذهن انسان به‌طور بنیادی به زبان وابسته است. او معتقد بود که ناخودآگاه انسان به نوعی ساختار زبان‌شناختی دارد و این ساختار از طریق زبان و نمادها بر رفتارهای انسان تاثیر می‌گذارد. لکان به‌ویژه تحت تأثیر
فردینان دو سوسور، زبان‌شناس ساختارگرا، قرار داشت و این دیدگاه را به روان‌کاوی وارد کرد.

3. مفهوم “لیبیدو” و “حقیقت”

لکان دیدگاه فروید در مورد
لیبیدو (انرژی جنسی) را بازنگری کرد و بر این باور بود که این انرژی نه تنها در دنیای جنسی بلکه در ابعاد روان‌شناختی و فرهنگی انسان نیز جاری است. او معتقد بود که حقیقت در ناخودآگاه انسان‌ها به‌طور غیرمستقیم و در قالب تصاویر و زبان بیان می‌شود.

4. مفهوم “نقص” یا “عدم‌کمال”

لکان به‌ویژه بر مفهوم
نقص (Lack) تأکید داشت که بخشی از هویت انسان است. او معتقد بود که انسان همیشه با یک نقص درونی مواجه است که هیچ‌گاه کاملاً برطرف نمی‌شود. این نقص منبع تمایلات انسان است و از همین رو، انسان همیشه در جستجوی کامل شدن یا تحقق ایده‌آل‌ها است، اما هیچ‌گاه به آن نمی‌رسد.

5. مفهوم “تمایز و زبان”

لکان به این نکته اشاره کرد که هر سخنی یا هر نشانه‌ای که انسان استفاده می‌کند، در نهایت یک نوع از «فقدان» را به نمایش می‌گذارد. در نظر او، زبان همیشه ناقص است و نمی‌تواند به‌طور کامل حقیقت یا حقیقت درونی فرد را بیان کند.

تأثیرات و اهمیت کار لکان

نظریات لکان تأثیر عمیقی بر روان‌کاوی، فلسفه، نقد ادبی، و مطالعات فرهنگی گذاشته است. او نه‌تنها تفکر روان‌کاوانه را با مفاهیم جدیدی از زبان و ساختار اجتماعی گسترش داد، بلکه مسیرهایی جدید برای درک انسان، هویت، و فرهنگ مدرن باز کرد. آثار لکان در میان نویسندگان، فیلسوفان و هنرمندان تأثیرگذار بوده است، از جمله افرادی مانند
ژولیا کریستوا، رولان بارت، و جان بولاس که در تحلیل‌های فرهنگی و فلسفی خود از کارهای لکان بهره بردند.

آثار مهم لکان

“آموزش‌های روان‌کاوی” (Écrits)
“مباحث نظری روان‌کاوی”
“بیان ناخودآگاه”
“چهار مفهوم اساسی در روان‌کاوی”

نتیجه‌گیری

ژاک لکان در روان‌کاوی نقشی انقلابی داشت و با بازخوانی مفاهیم فرویدی از منظر زبان‌شناسی و ساختارگرایی، تحولی عظیم در عرصه روان‌شناسی و فلسفه ایجاد کرد. نظریات او همچنان در تئوری‌های فرهنگی و روان‌شناختی معاصر تأثیرگذار است.

خلاصه‌ی فلاسفه

02 Dec, 19:55


در آثار میشل فوکو، عباراتی که به قدرت، دانش، جامعه و فردیت مربوط می‌شوند، بسیار تاثیرگذارند.

یکی از نقل قول‌های مشهور او که به وضوح بینش‌های فلسفی و اجتماعی‌اش را نشان می‌دهد، به این صورت است:

“قدرت همیشه به نوعی در سطح فرد عمل می‌کند، و همیشه از پایین به بالا است.”

این جمله اشاره به یکی از اصول اساسی در نظریه قدرت فوکو دارد که قدرت نه تنها در دست نهادهای بزرگ دولتی یا سازمان‌های مرکزی است، بلکه در سطوح پایین‌تر و در روابط فردی نیز جریان دارد. فوکو معتقد بود که قدرت نه به شکل سرکوب‌گر، بلکه از طریق نظارت، کنترل و روابط اجتماعی در همه سطوح زندگی انسان‌ها عمل می‌کند.

#خلاصه‌فلاسفه
#فوکو #نقل‌قول

خلاصه‌ی فلاسفه

02 Dec, 17:50


گاه از دست دادن، مایه‌ی تفکر و تامل می‌شود و آغازگاهِ بلوغ و پختگی

بصیرت و آموزه‌ی به دردبخورِ‌ دیگر از مارتین #هایدگر

خلاصه‌ی فلاسفه

02 Dec, 13:26


میشل فوکو (Michel Foucault) یکی از مهم‌ترین فیلسوفان قرن بیستم و از بنیان‌گذاران نظریات پسامدرن در فلسفه، جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی است. آثار و اندیشه‌های او تأثیر شگرفی بر بسیاری از حوزه‌ها از جمله تاریخ، سیاست، روان‌شناسی و فرهنگ داشت. به‌طور کلی، فلسفه‌ی فوکو به تحلیل قدرت، دانش، و روابط اجتماعی در جوامع مختلف می‌پردازد و نگاه‌هایی چالش‌برانگیز به تاریخ و ساختارهای اجتماعی ارائه می‌دهد.

1. قدرت و دانش:

یکی از مفاهیم کلیدی در فلسفه فوکو، رابطه‌ی میان
قدرت و دانش است. او باور داشت که قدرت و دانش از هم تفکیک‌ناپذیرند و هر یک در شکل‌گیری دیگری نقش دارد. به عبارت دیگر، دانشی که در جوامع مختلف تولید می‌شود، همواره تحت تأثیر روابط قدرت قرار دارد و در عین حال، قدرت از طریق همین دانش‌ها مشروعیت پیدا می‌کند. این ارتباط قدرت-دانش در بسیاری از نهادهای اجتماعی مانند مدارس، بیمارستان‌ها، زندان‌ها و سیستم‌های پزشکی و روان‌شناسی مشهود است.

2. تاریخ‌نگاری و “آرکیولوژی” و “ژنالوژی”:

فوکو در تلاش بود تا تاریخ را نه به‌عنوان یک جریان خطی و مداوم، بلکه به‌عنوان مجموعه‌ای از وقایع و ساختارهای غیرمستقیم بررسی کند. او دو روش اصلی برای تحلیل تاریخ به کار برد:
آرکیولوژی (Archaeology): در این رویکرد، فوکو به بررسی “دیسورژیا” یا گویش‌های خاص در زمان‌های مختلف پرداخت تا نشان دهد چگونه اشکال خاصی از دانش در هر دوره تاریخی شکل می‌گیرند. فوکو در کتاب‌هایی چون “آثار جنسی” و “آرکیولوژی دانش” به بررسی این گویش‌ها پرداخته است.
ژنالوژی (Genealogy): این روش به‌ویژه در آثار بعدی فوکو مانند “ولادت کلینیک” و “نظم کلمات” قابل مشاهده است و به تحلیل تاریخ از طریق جستجو در ریشه‌های مفاهیم و ساختارهای اجتماعی می‌پردازد.

3. نظریه قدرت:

فوکو به‌ویژه در آثار «
نظریه‌های قدرت»، بر این باور بود که قدرت فقط در دستان دولت یا نهادهای بزرگ نیست، بلکه در روابط روزمره، در میان فردی و حتی در اندیشه‌های مردم پراکنده است. او بر این نکته تأکید می‌کرد که قدرت در جوامع مدرن بیشتر به‌صورت نرم و غیرمستقیم عمل می‌کند و در قالب نهادهایی چون مدارس، بیمارستان‌ها، ارتش‌ها، رسانه‌ها و حتی در ساختارهای خانوادگی و آموزشی وارد زندگی افراد می‌شود. به‌عبارت دیگر، در جامعه مدرن، قدرت نه به‌صورت مستقیم و سرکوب‌گر بلکه به‌صورت نظارت و کنترل اجتماعی اعمال می‌شود.

4. نظریه خود و هویت:

فوکو به طور خاص به بحث
هویت فردی و چگونگی ساخت آن در دنیای مدرن پرداخته است. او معتقد بود که هویت فرد نه تنها از درون، بلکه از طریق تعاملات با نهادهای اجتماعی و فرهنگی ساخته می‌شود. او از اصطلاحاتی چون “سوژه” و “خودسازی” برای توضیح چگونگی شکل‌گیری هویت فرد در روابط قدرت استفاده کرده است. به عبارت دیگر، افراد نه تنها تحت تأثیر قدرت‌های بیرونی بلکه در شکل‌دهی به هویت خود نیز نقش دارند.

5. تحلیل روان‌شناسی و جنسیت:

در آثار فوکو مانند
“تاریخ جنسی”، او به نحوه ساخت هویت جنسی و تأثیر آن بر فرد پرداخته است. او با نقد جامعه‌شناسی سنتی و روان‌شناسی، اشاره می‌کند که گفتمان‌های جنسی در طول تاریخ چگونه تحت تأثیر نهادهای پزشکی و روان‌شناسی قرار گرفته‌اند. فوکو به ویژه به نقد نگاه‌هایی پرداخت که بدن انسان را به‌عنوان ابژه‌ای برای نظارت و کنترل می‌دیدند و بر این باور بود که بدن‌ها همواره توسط قدرت‌های اجتماعی شکل داده می‌شوند.

6. نظریه‌های نقدی فوکو:

فوکو همچنین به طور مداوم به نهادهای فرهنگی، سیاسی و فلسفی انتقاد می‌کند و بر این باور است که تاریخ همواره تحت تأثیر نظام‌های فکری و ساختارهای اجتماعی قرار دارد. از دید فوکو، تاریخ یک روایت واحد و ثابت نیست، بلکه متشکل از گفتمان‌های مختلف و تناقض‌هاست. او به‌ویژه در کتاب
“نظم اشیاء” و “پیدایش کلینیک” به نقد سیستم‌های طبابت و علوم پزشکی پرداخته است.

نتیجه‌گیری:

فلسفه فوکو در نهایت از نقدی جامع به قدرت، دانش، و تاریخ اجتماعی آغاز می‌شود و به تحلیل عمیق روابط اجتماعی، هویت، و بدن انسان در جوامع مدرن می‌پردازد. او تأکید داشت که انسان‌ها نه به‌عنوان موجودات آزاد و مستقل، بلکه همواره در شبکه‌ای از روابط قدرت و نظارت اجتماعی قرار دارند. این رویکرد فوکو تأثیرات عمیقی در زمینه‌های مختلف فلسفه، جامعه‌شناسی، تاریخ، روان‌شناسی و حتی هنر گذاشت و همچنان به‌عنوان یک ابزار تحلیلی مهم در مطالعات فرهنگی و اجتماعی استفاده می‌شود.

#خلاصه‌ی‌فلاسفه
#میشل_فوکو

خلاصه‌ی فلاسفه

01 Dec, 20:12


زیگموند فروید (Sigmund Freud) در تاریخ ۶ مه ۱۸۵۶ در فریبرگ (که امروزه بخشی از جمهوری چک است) به دنیا آمد و در ۲۳ سپتامبر ۱۹۳۹ در لندن درگذشت. او پزشک، روان‌شناس و بنیان‌گذار روان‌کاوی (Psychoanalysis) بود، که انقلابی در درک انسان، ذهن و رفتارهای ناخودآگاه ایجاد کرد.

1. تحصیلات و آغاز زندگی حرفه‌ای:

فروید در جوانی به تحصیل پزشکی در دانشگاه وین پرداخت و پس از فارغ‌التحصیلی، در بیمارستان‌های مختلف وین به تحقیق و کار بالینی مشغول شد. او ابتدا در زمینه‌ی بیماری‌های عصبی و فیزیولوژی عصبی کار می‌کرد، اما بعدها توجه خود را به روان‌شناسی و اختلالات روانی معطوف کرد. در اوایل دهه ۱۸۸۰، فروید با
ژوزف بروئر (Josef Breuer) همکاری داشت و از طریق درمان بیمارانی با هیپنوتیزم، به نتایج جالبی رسید که بعدها او را به سوی ایجاد روان‌کاوی هدایت کرد.

2. نظریات روان‌کاوی:

فروید بنیان‌گذار
روان‌کاوی بود، که یک رویکرد درمانی و همچنین یک نظریه فلسفی برای تحلیل رفتار و ذهن انسان به شمار می‌آید. مهم‌ترین اصول روان‌کاوی شامل موارد زیر است:
ناخودآگاه: فروید معتقد بود که بیشتر افکار، خاطرات و احساسات انسان‌ها به‌طور ناخودآگاه در ذهن‌شان وجود دارند و این نیروهای ناخودآگاه تأثیر زیادی بر رفتار و احساسات فرد دارند. او تحلیل و کشف این نیروی ناخودآگاه را به‌عنوان پایه‌گذار درمان روان‌کاوی معرفی کرد.
نظریه ساختار ذهن: طبق نظر فروید، ذهن انسان از سه بخش اصلی تشکیل می‌شود:
نهاد (Id): بخش ناخودآگاه ذهن که تحت تأثیر غرایز و خواسته‌های اولیه است.
من (Ego): بخش منطقی و واقع‌گرای ذهن که تلاش می‌کند میان خواسته‌های نهاد و محدودیت‌های دنیای بیرونی تعادل برقرار کند.
فراخود (Superego): بخش اخلاقی و اجتماعی ذهن که اصول اخلاقی و اجتماعی را نمایندگی می‌کند.
تئوری مراحل روانی: فروید باور داشت که شخصیت انسان در دوران کودکی شکل می‌گیرد و در پنج مرحله رشد روانی مشخص به شرح زیر تکامل می‌یابد:
1. مرحله دهانی (Oral)
2. مرحله مقعدی (Anal)
3. مرحله فالیک (Phallic)
4. مرحله نهفتگی (Latency)
5. مرحله تناسلی (Genital)
تحلیل رویا: فروید در کتاب “تعبیر رویاها” (The Interpretation of Dreams) مطرح کرد که رویاها به‌عنوان راهی برای دسترسی به ناخودآگاه عمل می‌کنند. او بر این باور بود که رویاها نمادهایی هستند که خواسته‌ها و احساسات سرکوب‌شده فرد را نمایان می‌کنند.

3. انتشار آثار و موفقیت‌های علمی:

فروید بسیاری از نظریات خود را در آثار مختلفی مانند
“تعبیر رویاها” (1900)، “مقدمه‌ای بر روان‌کاوی” (1917)، “مدل‌های روان‌شناسی” (1923) و “تمدن و ملالت‌هایش” (1930) منتشر کرد. این آثار او را به یکی از شناخته‌شده‌ترین و تأثیرگذارترین شخصیت‌های علمی و فلسفی تاریخ تبدیل کرد.

4. آثار و تاثیرات اجتماعی:

آثار فروید نه‌تنها در روان‌شناسی، بلکه در زمینه‌های فلسفه، ادبیات، هنر و فرهنگ عامه نیز تأثیرگذار بود. روان‌کاوی فروید موجب تغییرات عمده‌ای در درک انسان از خودش و دنیای پیرامونش شد. او با تأکید بر قدرت ناخودآگاه و تأثیر آن بر رفتارها، بسیاری از دیدگاه‌های پیشین را به چالش کشید و راه‌های جدیدی را برای درمان اختلالات روانی مطرح کرد.

5. زندگی شخصی و مهاجرت به لندن:

فروید در طول زندگی‌اش با چالش‌های زیادی مواجه بود. از جمله مهم‌ترین مسائل در زندگی او می‌توان به مبارزه‌اش با بیماری سرطان فک اشاره کرد که در سال‌های پایانی زندگی‌اش به شدت او را آزار داد. در سال ۱۹۳۸، پس از به قدرت رسیدن رژیم نازی در آلمان و تحت تأثیر قرار گرفتن یهودیان، فروید مجبور به مهاجرت به لندن شد. او در لندن در سال ۱۹۳۹ درگذشت.

6. میراث و نقدها:

فروید در دوران حیاتش تأثیرات زیادی در روان‌شناسی و فلسفه داشت، اما بسیاری از نظریات او بعداً مورد انتقاد قرار گرفت. از جمله انتقادها به او، می‌توان به فقدان شواهد تجربی برای نظریاتش و تأکید بیش از حد بر نقش میل جنسی در شکل‌گیری شخصیت اشاره کرد. با این حال، تأثیر او بر روان‌شناسی، فرهنگ و فلسفه قرن بیستم غیرقابل انکار است و آثارش همچنان در مطالعات روان‌شناسی و فرهنگ شناسی بررسی می‌شوند.

نتیجه‌گیری:

زیگموند فروید نه تنها بنیان‌گذار روان‌کاوی بود، بلکه یکی از مهم‌ترین متفکران تاریخ معاصر به شمار می‌رود. او با معرفی مفاهیم جدیدی چون ناخودآگاه، مراحل رشد روانی، و تحلیل رویا، تأثیر شگرفی بر روان‌شناسی، فلسفه، و حتی هنر و ادبیات گذاشت. علی‌رغم نقدهای فراوانی که به نظریات او وارد شد، تأثیرات فروید بر درک انسان از ذهن و رفتار همچنان ادامه دارد.

خلاصه‌ی فلاسفه

01 Dec, 20:12


بیوگرافی فروید 👇

خلاصه‌ی فلاسفه

01 Dec, 20:00


زیگموند فروید (Sigmund Freud) یکی از برجسته‌ترین روان‌شناسان و فیلسوفان قرن بیستم بود که پایه‌گذار روان‌کاوی (Psychoanalysis) به‌عنوان یک روش درمانی و همچنین یک نظریه‌ فلسفی و علمی در مورد ذهن انسان شد. او در تاریخ ۶ مه ۱۸۵۶ در فریبرگ (امروزه در جمهوری چک) به دنیا آمد و در سال ۱۹۳۹ در لندن درگذشت.

مهم‌ترین دستاوردهای فروید:

1. نظریه ساختار ذهن:
فروید ذهن انسان را به سه بخش تقسیم کرد:
نهاد (Id): بخش ناخودآگاه ذهن که به‌دنبال ارضای فوری غرایز، تمایلات و خواسته‌های فرد است. نهاد فاقد اخلاق و منطق است و تنها به لذت و خودخواهی می‌اندیشد.
من (Ego): بخش منطقی و واقع‌گرای ذهن که تلاش می‌کند میان خواسته‌های نهاد و محدودیت‌های دنیای واقعی تعادل برقرار کند.
فراخود (Superego): بخش اخلاقی و اجتماعی ذهن است که اصول اخلاقی و اجتماعی را نمایندگی می‌کند و فرد را به رعایت آن‌ها دعوت می‌کند.
2. تئوری ناخودآگاه:
یکی از مهم‌ترین نظریات فروید، مفهوم
ناخودآگاه بود. او بر این باور بود که بسیاری از رفتارها و احساسات ما تحت تأثیر خاطرات، تمایلات و احساسات ناخودآگاه قرار دارند که به‌طور عمدی از آگاهی‌مان پنهان شده‌اند. این ذهن ناخودآگاه است که بسیاری از مشکلات روانی و اختلالات ذهنی را ایجاد می‌کند.
3. تحلیل رویا:
فروید در کتاب معروف خود
“تعبیر رویاها” (The Interpretation of Dreams)، رویاها را «راه سلطنتی به ناخودآگاه» می‌دانست. او بر این باور بود که رویاها از تلاش‌های ذهن برای برآوردن خواسته‌های سرکوب‌شده و ناخودآگاه ناشی می‌شوند. در این کتاب، فروید تکنیک‌هایی برای تحلیل و تعبیر رویاها ارائه کرد.
4. تئوری رشد روانی و مراحل زندگی:
فروید معتقد بود که شخصیت انسان در دوران کودکی شکل می‌گیرد و توسعه می‌یابد. او پنج مرحله رشد روانی را معرفی کرد:
مرحله دهانی (Oral): کودک در این مرحله بیشتر از دهان برای ارضای نیازهای خود استفاده می‌کند (مانند مکیدن).
مرحله مقعدی (Anal): در این مرحله، کودک بیشتر از طریق کنترل دفع و احتباس مدفوع، هویت و خودکنترلی را می‌آموزد.
مرحله فالیک (Phallic): در این مرحله کودک آگاهی بیشتری از تمایلات جنسی و جنسیت خود پیدا می‌کند.
مرحله نهفتگی (Latency): در این مرحله، تمایلات جنسی به‌طور موقتی کاهش می‌یابد و انرژی به فعالیت‌های اجتماعی و تحصیلی منتقل می‌شود.
مرحله تناسلی (Genital): در این مرحله نوجوانان به بلوغ جنسی می‌رسند و روابط جنسی و عاطفی واقعی را تجربه می‌کنند.
5. نظریه‌های دفاعی:
فروید به تحلیل مکانیزم‌های دفاعی پرداخت که افراد برای مقابله با اضطراب و تعارض‌های درونی از آن‌ها استفاده می‌کنند. برخی از این مکانیزم‌ها عبارتند از:
سرکوب (Repression): فراموشی یا پنهان کردن خاطرات دردناک و اضطراب‌آور.
انکار (Denial): نپذیرفتن واقعیت‌های ناخوشایند.
بازتاب (Projection): نسبت دادن احساسات و ویژگی‌های خود به دیگران.
واکنش معکوس (Reaction Formation): ابراز احساسات یا رفتارهایی کاملاً مخالف با تمایلات واقعی.

تأثیرات فروید:

فروید تأثیر عمیقی بر روان‌شناسی، فلسفه، ادبیات و هنر قرن بیستم گذاشت. او روان‌کاوی را به‌عنوان یک روش درمانی و روشی برای تحلیل رفتار انسان توسعه داد که بر اساس گفتگو و تحلیل ناخودآگاه فرد بود. این روش در درمان اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی و وسواس بسیار مؤثر است.

از سوی دیگر، نظریات فروید در مورد ناخودآگاه، میل جنسی، و روابط انسانی بسیاری از آراء و ارزش‌های اجتماعی را به چالش کشید و باعث تحولات عمیقی در فلسفه و روان‌شناسی شد.

نقدها و انتقادات:

اگرچه فروید تأثیر زیادی بر علم روان‌شناسی و تفکر فلسفی گذاشت، اما برخی از نظریات او به شدت مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. بسیاری از محققان و روان‌شناسان معتقدند که نظریات او بیشتر به مسائل فرهنگی و اجتماعی وابسته‌اند تا به دلایل علمی و تجربی. از جمله انتقادهای مهم به نظریه‌های فروید می‌توان به جنبه‌های جنسی و لذت‌گرایانه آن‌ها اشاره کرد که در برخی موارد به‌عنوان کاهش‌دهنده پیچیدگی‌های روان انسان دیده می‌شود.

نتیجه‌گیری:

زیگموند فروید یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌ها در تاریخ روان‌شناسی و فلسفه بود. او با نظریاتش در زمینه ناخودآگاه، تحلیل رویا، مراحل رشد روانی و مکانیزم‌های دفاعی، پایه‌گذار رویکردهای نوین در درک رفتار و ذهن انسان شد. علیرغم انتقادات فراوان، تأثیر او بر حوزه‌های مختلف علمی و فرهنگی غیرقابل انکار است.

#زیگموند_فروید
#خلاصه_فلاسفه

خلاصه‌ی فلاسفه

01 Dec, 19:20


خلاصه‌ی 👆 فلسفه‌ی #آناکساگوراس
پایین‌تر هم خلاصه‌ی #فروید #فوکو #ژان‌پل‌سارتر #کامو و ... خواهد آمد قبل‌تر هم خلاصه‌ی سقراط و ... در قالب پادکست و متن و مقاله ارسال شده است

خلاصه‌ی فلاسفه

01 Dec, 19:11


آناکساگوراس (Anaxagoras) فیلسوف یونانی قرن پنجم پیش از میلاد بود که به‌ویژه به خاطر نظریاتش در مورد کیهان‌شناسی و فلسفه طبیعی شناخته می‌شود. او از جمله نخستین فیلسوفان یونانی بود که در تفکر فلسفی، از جنبه‌های مادی به جای دیدگاه‌های اسطوره‌ای استفاده کرد و به جای دادن قدرت به خدایان، سعی کرد توضیحاتی طبیعی برای پدیده‌های جهان پیدا کند.

زندگی و پیشینه:

آناکساگوراس در
کلازومنای، یکی از شهرهای یونان باستان در آسیای صغیر به دنیا آمد. او به آتن رفت و در آنجا با افکار و عقاید فلسفی زمان خود آشنا شد. آناکساگوراس تحت تأثیر برخی از پیشینیان خود مانند هراکلیتوس و پیتاگورس قرار داشت، اما در عین حال دیدگاه‌های نوآورانه‌ای ارائه داد که آن را از دیگران متمایز می‌ساخت.

دیدگاه‌های فلسفی:

آناکساگوراس به‌ویژه در دو زمینه مشهور است:
1. نظریه “نوس” (Nous) یا عقل:
آناکساگوراس یکی از اولین کسانی بود که
“نوس” (Nous)، به معنی عقل یا ذهن را به‌عنوان عامل شکل‌دهنده و نظم‌دهنده به جهان معرفی کرد. او بر این باور بود که جهان به طور ابتدایی از ماده‌ای همگن و نامشخص به نام “هومیومِرا” (homiomera) تشکیل شده است، که به معنی ذرات کوچک است. او معتقد بود که این ذرات هیچ‌کدام به‌طور مستقل کامل نیستند، بلکه تنها از طریق نظم‌دهی نوس یا عقل است که می‌توانند به شکل‌های مختلف درآیند.
2. نظریه کیهان‌شناسی:
آناکساگوراس از اولین کسانی بود که نظریه‌ای علمی‌تر از کیهان ارائه داد. او بر این باور بود که جهان ابتدا از یک ماده یکسان و همگن تشکیل شده بود که سپس توسط نوس یا عقل به نظم درآمده و به اشیاء مختلف تقسیم شد. او توضیح می‌داد که همه چیز در جهان از ذرات کوچک و بی‌نهایت تقسیم‌شونده تشکیل شده است که هیچ‌کدام از آن‌ها نمی‌توانند به‌طور مستقل وجود داشته باشند. این عقیده به نوعی پیش‌گام نظریه‌های مدرن درباره ماده و انرژی بود.
3. خورشید و ماه:
یکی از ایده‌های جالب آناکساگوراس این بود که خورشید یک جرم آتشین است که بزرگ‌تر از آن چیزی است که مردم معمولی می‌پنداشتند، و ماه نیز سطحی خاکی دارد. این دیدگاه‌ها از نظر علمی آن زمان بسیار انقلابی بود، چرا که برخلاف باورهای اساطیری که خورشید را به‌عنوان خدایی می‌پرستیدند، او آن را یک جسم فیزیکی و طبیعی معرفی کرد.

تاثیرات:

آناکساگوراس به‌طور عمده به‌عنوان کسی شناخته می‌شود که تلاش کرد توضیحات علمی‌تری برای پدیده‌های طبیعی و کیهانی پیدا کند، و در این راه از دیدگاه‌های اساطیری فاصله گرفت. او همچنین به‌طور ضمنی تأثیر زیادی بر فلسفه‌های بعدی مانند فلسفه ارسطو و حتی علم جدید داشت.

نتیجه‌گیری:

آناکساگوراس یکی از فیلسوفان مهم دوران پیش از سقراط بود که با معرفی مفاهیم نوین در مورد عقل، ماده و کیهان‌شناسی، بنیان‌های تفکر علمی و فلسفی غرب را پایه‌گذاری کرد. او به‌طور خاص به انسان‌ها یاد داد که می‌توان به جای توضیحات اساطیری، از عقل و استدلال منطقی برای درک جهان استفاده کرد.

#آناکساگوراس
#خلاصه_فلاسفه

خلاصه‌ی فلاسفه

30 Nov, 20:42


یک بار هم بیایید با اپروچ approach و رویکرد پدیدارشناسانه و فلسفی به احساس گناه افراطی (و نه احساس مسئولیت که این دو یکی نیستند) نگاه کنیم.
اینجــا بشنــوید
پی‌نوشت: بصیرت اصلی در این پادکست کوتاه را از #اسپینوزا و #هایدگر اخذ کرده‌ام

خلاصه‌ی فلاسفه

30 Nov, 18:48


ژاک دریدا (Jacques Derrida) فیلسوف فرانسوی قرن بیستم، بنیان‌گذار رویکرد دیکانستراکشن (Deconstruction) در فلسفه و نقد ادبی است. فلسفه او به نقد ساختارهای مفهومی و زبانی سنتی می‌پردازد و به‌ویژه در بررسی مفاهیم اصلی در فلسفه غرب، مانند حقیقت، معنا، و زبان، تردید ایجاد می‌کند. دریدا معتقد است که زبان و مفاهیم همواره به گونه‌ای پیچیده و متناقض در هم تنیده‌اند و هیچ‌گاه نمی‌توانند به معنای ثابت و قطعی دست یابند.

نکات کلیدی فلسفه دریدا:

1. نقد دوتایی‌سازی‌ها: دریدا ساختارهای فلسفی و فرهنگی غربی را که بر پایه‌ی دوتایی‌سازی‌ها (مانند موجود/غیرموجود، عقل/احساس، نر/زن) بنا شده‌اند، نقد می‌کند. او معتقد است که این دوتایی‌ها در واقع هیچ‌گاه برابر نیستند و معمولاً یکی از طرفین بر دیگری برتری دارد.
2. دیکانستراکشن: این رویکرد فلسفی به معنای «تجزیه» و «بازسازی» است. دریدا تلاش می‌کند نشان دهد که معناها و مفاهیم در متون ادبی، فلسفی و فرهنگی همواره متزلزل و نااستوارند. او باور دارد که معنا نه به‌طور قطعی در متن یا زبان وجود دارد و نه می‌توان آن را به‌طور کامل ثابت کرد.
3. نفی حقیقت مطلق: دریدا هیچ حقیقت ثابت و جهانی را نمی‌پذیرد. او معتقد است که حقیقت‌ها همیشه نسبی و وابسته به زمینه‌های فرهنگی، تاریخی و زبانی هستند و نمی‌توانند به‌طور قطعی و نهایی درک شوند.
4. بازخوانی فلسفه غرب: دریدا بسیاری از مفاهیم اساسی فلسفه غرب را مورد بازخوانی و تجزیه قرار می‌دهد. از جمله کارهای مشهور او که این نوع بازخوانی را نشان می‌دهند، کتاب “نوشتار و تفاوت” (Writing and Difference) و “دیکانستراکشن و زبان‌شناسی” است.
5. زبان و معنا: دریدا می‌گوید که زبان همیشه بازتاب‌دهنده‌ی «نظامی از تفاوت‌ها» است، به این معنا که هیچ‌کلمه‌ای به‌طور مستقل معنا ندارد، بلکه معنا از طریق تفاوت‌های آن با کلمات دیگر به دست می‌آید. این دیدگاه، برخلاف نظریه‌های ساختارگرایان، نشان می‌دهد که هیچ معنای قطعی یا ثابت در زبان وجود ندارد.

نتیجه‌گیری:

فلسفه دریدا به چالش کشیدن مفاهیم ثابت و سفت‌وسختی است که در فلسفه‌های پیشین و در فرهنگ غربی وجود دارند. او با معرفی مفهوم دیکانستراکشن، نشان می‌دهد که هیچ متنی نمی‌تواند به‌طور کامل یا قطعی معنا پیدا کند و همواره در معرض تغییرات و تأویل‌های مختلف قرار دارد. فلسفه او تأثیر عمیقی بر ادبیات، نقد فرهنگی، و فلسفه معاصر گذاشت.

کانال
#تخصصی #خلاصه‌ی‌فلاسفه

خلاصه‌ی فلسفه‌ی
#دریدا
#دریدا چه می‌گوید؟

خلاصه‌ی فلاسفه

30 Nov, 16:56


#کوتاه درباره‌ی #فیثاغورس

فیثاغورس (Pythagoras) فیلسوف و ریاضی‌دان یونانی قرن ششم پیش از میلاد بود که بیشتر به خاطر قضیه فیثاغورس شناخته می‌شود. او بنیان‌گذار مکتب فیثاغوریان بود که ترکیبی از فلسفه، ریاضیات، موسیقی و عرفان را دربر می‌گرفت. فیثاغورس به این باور بود که اعداد اساس و بنیان همه چیز در جهان هستند و حتی درک جهان را از طریق روابط ریاضی و هندسی ممکن می‌دید.

قضیه فیثاغورس، که در مثلث‌های قائم‌الزاویه بیان می‌کند که مربع طول وتر برابر است با مجموع مربع دو ضلع دیگر، یکی از مهم‌ترین دستاوردهای علمی اوست. علاوه بر ریاضیات، فیثاغورس به مسئله تناسخ (زندگی پس از مرگ) و اهمیت پاک‌دامنی و خودسازی نیز اعتقاد داشت.

فلسفه او تأثیر زیادی بر توسعه ریاضیات و فلسفه غرب گذاشت.

خلاصه‌ی فلاسفه

29 Nov, 21:01


کوتاه درباره‌ی #پارمنیدس

پارمنیدس فیلسوف یونانی قرن ششم پیش از میلاد بود که بیشتر به خاطر فلسفه متافیزیکی‌اش شناخته می‌شود. او معتقد بود که تغییر و تنوع در دنیای طبیعی یک توهم است و حقیقت تنها در ثابت بودن و یگانگی وجود یافتنی است. به‌عبارت دیگر، او جهان را به‌عنوان یک واحد ثابت و غیرقابل تغییر می‌دید. این دیدگاه او مخالف دیدگاه هراکلیتوس بود که تغییر را ویژگی اصلی واقعیت می‌دانست. پارمنیدس بر این باور بود که “آنچه هست، است” و “آنچه نیست، نیست”، بنابراین هرگونه تغییر یا زوال ممکن نیست. آثار پارمنیدس تأثیر زیادی بر فلسفه‌های بعدی، به‌ویژه فلسفه‌های متافیزیکی و مباحث مربوط به هستی و عدم هستی، داشت.

خلاصه‌ی فلاسفه

29 Nov, 20:32


«مرگ، خود نابودکننده است اما اندیشه‌ی به مرگ نجات‌بخش»

اما چطور و چگونه؟ اینجــا
بشنوید

این عبارت را یالوم از هســتی و زمــانِ مارتین #هایــدگر گرفته است.

خلاصه‌ی فلاسفه

29 Nov, 14:02


#هراکلیتوس #خلاصه

خلاصه‌ی فلاسفه

29 Nov, 14:01


#خلاصه‌ی‌هراکلیتوس

هراکلیتوس (Heraclitus) فیلسوف پیش‌سقراطی اهل افسس (شهری در آسیای کوچک، ترکیه امروزی) بود که حدوداً در قرن 6 پیش از میلاد می‌زیست. او یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین فیلسوفان دوران خود بود و نظرات او در خصوص تغییر، وحدت اضداد، و طبیعت جهان تأثیر زیادی بر فلسفه غرب گذاشته است.

اصول فلسفه هراکلیتوس:

1. تغییر دائمی (پویایی و تبدیل شدن):
هراکلیتوس به طور مشهور گفته است که “همه چیز در حال تغییر است” و او به این نتیجه رسید که
تغییر اساس طبیعت و جهان است. برخلاف دیگر فیلسوفان آن زمان که به ثبات و ثابت بودن جهان اعتقاد داشتند، هراکلیتوس به این باور رسید که “پیوسته در حال جریان بودن” یا “پیوستگی به تغییر” ویژگی اساسی هر چیزی است. او به عنوان مثال گفته است: “نمی‌توان دو بار در یک رودخانه قدم گذاشت”، چرا که آب آن دائماً در حال جریان است و هیچ‌گاه یکسان نمی‌ماند.
2. اتحاد اضداد:
هراکلیتوس معتقد بود که
تضادها و اختلافات اساس حیات و حرکت جهان هستند. او بر این باور بود که دنیا از ترکیب و تعادل میان دو نیروی مخالف ساخته شده است و این نیروهای متضاد در درون یکدیگر نه تنها به هم پیوند دارند بلکه به یکدیگر وابسته‌اند. به عبارت دیگر، جهان همچون یک هم‌آهنگی میان تضادها عمل می‌کند. این نگاه در کلام معروف او نمایان است: “جنگ مادر همه چیز است.”
3. آتش به عنوان اصل نخست (پریما ماتر):
هراکلیتوس همچنین آتش را به عنوان
اصل نخستین و پایه‌ای از هستی معرفی کرد. او معتقد بود که آتش نیرویی است که به طور مداوم در حال تحول است و تغییرات جهان از آن ناشی می‌شود. برای هراکلیتوس، آتش نماد تغییر و دگرگونی دائمی بود.
4. وجدان و عقل:
هراکلیتوس به
عقل و وجدان به عنوان اصول هدایت‌کننده انسان اشاره می‌کند. او می‌گفت که “عقل” یا “لوگوس” (Logos) جهانی است و همه چیز با “عقل” در ارتباط است. این اصطلاح بعدها در فلسفه‌های مختلف به‌ویژه در فلسفه ارسطو و حتی در فلسفه مسیحی تأثیر زیادی گذاشت.

برخی ویژگی‌های شخصی و دیدگاه‌های اجتماعی هراکلیتوس:

• هراکلیتوس به عنوان یک فیلسوف
انتقادی و انزواطلب شناخته می‌شد. او علاقه‌ای به دنیای اجتماعی و سیاسی نداشت و به شدت به جهان درونی و اندیشه‌های فردی می‌پرداخت.
• هراکلیتوس به نوعی بر ضد «حقیقت ثابت» یا «آرامش» که دیگر فیلسوفان آن زمان به آن اعتقاد داشتند، موضع می‌گرفت. برای او، انسان‌ها معمولاً درک درستی از حقیقت ندارند و آن را به شکلی محدود و سطحی می‌بینند.

تأثیرات و میراث:

• فلسفه هراکلیتوس بر فیلسوفانی چون
افلاطون و ارسطو تأثیرگذار بود و بسیاری از مفاهیم او در تاریخ فلسفه غرب باقی ماند.
• مفهوم “تغییر دائمی” و
لوگوس به‌ویژه در تفکر فلسفی بعدی، به ویژه در اندیشه‌های فیلسوفان هرمسی و نیچه اهمیت پیدا کرد.

نتیجه‌گیری:

هراکلیتوس یکی از اولین فیلسوفان تاریخ بود که تغییر و تضاد را به عنوان اصول بنیادی جهان معرفی کرد. او بر این باور بود که جهان به صورت پیوسته در حال تحول و تغییر است و این تغییرات بخشی از
سازگاری و هم‌آهنگی جهان است. دیدگاه‌های او درباره‌ی تضاد، تغییر و وحدت اضداد، هم‌چنان تأثیرگذار و قابل توجه در فلسفه‌های بعدی باقی مانده‌اند.

#هراکلیتوس
#خلاصه

در ادامه روایت جذاب یک نویسنده‌ی ایتالیایی به نام لوچانو از بیوگرافی پیشاسقراطیان را برای عزیزان
خواهم خواند این کتاب برای من بخشصه یکی از شیرین ترین تجربیات زندگی‌ام بود.

نویسنده در عین حال که مطالب جدی را خیلی خوب انتقال می‌دهد چنان طنز قوی و خوبی دارد که موجب می‌شود مخاطب، میخکوب کتاب شود.

#ابوذر_شریعتی

خلاصه‌ی فلاسفه

29 Nov, 09:08


در ادامه زندگی‌نامه‌ی تک‌تک فلاسفه‌، ادیب‌فیلسوفانی چون داستایفسکی و همینطور اُدبا و هنرمندان تاریخ فلسفه به صورت صوتی بررسی شده و خدمت دوستان ارسال خواهد شد

خلاصه‌ی فلاسفه

29 Nov, 06:47


• برونو به عنوان شهید آزادی فکر در تاریخ شناخته می‌شود و مرگ او در آتش نمادی از مبارزه برای حقیقت و آزادی اندیشه در برابر سرکوب‌های مذهبی و سیاسی بود.

نتیجه‌گیری

جوردانو برونو یکی از متفکران بزرگ تاریخ بود که با ایده‌های پیشگامانه خود در مورد کیهان‌شناسی، آزادی اندیشه و فلسفه مذهبی، چالش‌های عظیمی با کلیسا و مقامات دینی زمان خود داشت. او با اعتقاد به
جهان لایتناهی، هلیوسنتریسم و آزادی جستجوی علمی، مسیر جدیدی را برای علوم طبیعی و فلسفه در دوران رنسانس هموار کرد. در نهایت، مرگ او به عنوان یک نماد از مبارزه برای آزادی تفکر در تاریخ فلسفه و علم باقی ماند.

#جوردانو_برونو
کانال تخصصی
#خلاصه‌ی‌فلاسفه

سقراط، افلاطون و ارسطو

25 Nov, 17:00


👆🏻اصلی ترین ویژگیِ پرسشگری سقراط

سقراط، افلاطون و ارسطو

25 Nov, 16:59


ویژگی اصلی پرسشگری سقراط، که به روش سقراطی (Socratic Method) معروف است، بررسی عمیق باورها و مفاهیم از طریق دیالوگ و پرسش‌های پی‌درپی بود. این روش نه برای ارائه پاسخ‌های آماده، بلکه برای تشویق به تفکر انتقادی و کشف حقیقت طراحی شده بود. ویژگی‌های اصلی این روش عبارت‌اند از:

۱. پرسش‌گری هدفمند و سیستماتیک

• سقراط با طرح سؤالات هدفمند، مخاطب را به چالش می‌کشید تا باورها و مفروضات خود را بازنگری کند.
• این سؤالات اغلب به گونه‌ای طراحی می‌شدند که تناقض‌ها یا کمبودهای منطقی در تفکر فرد آشکار شود.
مثال: اگر کسی ادعا می‌کرد که “عدالت یعنی کمک به دوستان و آسیب به دشمنان”، سقراط با پرسش‌هایی دقیق سعی می‌کرد مفهوم عدالت را به چالش بکشد.

۲. اعتقاد به جهل (سقراطی)

• یکی از اصول کلیدی پرسشگری سقراط،
آگاهی از ناآگاهی بود. او می‌گفت: “می‌دانم که نمی‌دانم.”
• سقراط از این رویکرد برای نشان دادن اینکه بسیاری از باورهای افراد سطحی یا غیرمنطقی هستند، استفاده می‌کرد.
هدف: کمک به افراد برای درک محدودیت دانش خود و تحریک آنان به جستجوی دانش عمیق‌تر.

۳. دیالوگ به‌جای سخنرانی

• سقراط به‌جای اینکه به‌طور مستقیم پاسخ دهد یا آموزه‌ای را دیکته کند، از دیالوگ برای یادگیری استفاده می‌کرد.
• او باور داشت که حقیقت از طریق گفت‌وگو و مشارکت مشترک در بحث آشکار می‌شود، نه از طریق تحمیل عقاید.


۴. تمرکز بر مفاهیم اخلاقی و انسانی

• پرسشگری سقراط اغلب بر مسائل اخلاقی و انسانی مانند عدالت، خوبی، فضیلت، و حقیقت متمرکز بود.
• او سعی داشت نشان دهد که زندگی اصیل و شایسته مستلزم درک درست این مفاهیم است.


۵. ایجاد تناقض برای تشویق به تفکر عمیق‌تر

• سقراط اغلب با پرسش‌هایش تضادها و تناقض‌های درونی باورهای مخاطب را آشکار می‌کرد.
هدف: وادار کردن فرد به بازاندیشی در باورها و بازسازی تفکراتش.

۶. تبدیل پرسش به ابزار یادگیری

• پرسشگری سقراط نه‌تنها برای نقد باورها، بلکه برای آموزش و کشف حقیقت نیز به کار می‌رفت.
• او با سؤالات خود مسیر یادگیری را هدایت می‌کرد و به جای ارائه پاسخ مستقیم، به مخاطب اجازه می‌داد خودش حقیقت را کشف کند.


۷. تأکید بر زندگی بررسی‌شده

• سقراط می‌گفت: “زندگی بررسی‌نشده ارزش زیستن ندارد.”
• او معتقد بود که پرسشگری و بازنگری در باورها و اعمال، راهی برای زندگی اصیل و معنادار است.


نتیجه:

ویژگی اصلی پرسشگری سقراط، تشویق افراد به تفکر انتقادی و بررسی دقیق باورهایشان بود. این روش با تمرکز بر دیالوگ، پرسش‌های هدفمند، و آشکارسازی تناقض‌ها، کمک می‌کرد تا افراد از جهل خود آگاه شوند و به دنبال دانش و حقیقت باشند.

#سقراط‌شناسی
#ابوذر_شریعتی

سقراط، افلاطون و ارسطو

25 Nov, 16:33


۳. مدیریت بهتر روابط انسانی و عاطفی

فلسفه‌ی اخلاق، مانند نظریات ارسطو یا کانت، راه‌هایی برای پرورش فضیلت‌هایی چون صداقت، شفقت، و عدالت پیشنهاد می‌کند. همچنین مکاتبی مانند رواقی‌گری به آموزش می‌دهند که چگونه احساسات خود را مدیریت کنیم و در برابر سختی‌ها مقاوم باشیم و چطور با درد و رنج زندگی و سایر مصیبت‌ها و زخم‌ها و تروماهای آن مواجه شویم که کمترین آسیب را ببینیم.

#کاربرد_روزمره:

الف): حفظ آرامش در روابط شخصی و حرفه‌ای با درک بهتر احساسات خود و دیگران.

ب): تقویت روابط از طریق تمرکز بر همدلی و انصاف.

ج): جیم را شما اضافه کنید.

نتیجه

فلسفه فقط یک فعالیت ذهنی انتزاعی (سولیپسیزم و ذهنیت‌زدگی) نیست؛ بلکه ابزاری عملی است که می‌تواند به ما کمک کند بهتر فکر کنیم، دقیق‌تر ببینیم، افراد (خاصه شارلاتان‌های انگیزشی و بنگاهی و دلالان و هرکسی که قصد سواستفاده -حال به هر نحوی- از ما دارند) را بهتر بشناسی و از همه مهم‌تر زیستی متفکرانه بیابیم و عمیق‌تر زندگی کنیم و روابط انسانی‌مان را بهبود بخشیم.

این سه فایده‌ی کاملا عینی و انضمامی تفکر فلسفی، نشان می‌دهد که فلسفه چگونه می‌تواند راهنمای زندگی روزمره باشد. البته فواید تفکر‌ فلسفی را نباید در این سه نکته منحصر کرد. من بشخصه می‌توان صد فایده‌ی کاملا عملی از تفکر فلسفی برای زندگی روزمره و همچنین تمامی علوم دیگر یک‌به‌یک بنویسم و توضیح دهم اما این بخش را به سلسله لایوهای فلسفه‌ی علوم می‌سپاریم. لایوهای شبانه شب‌ها ساعت ۲۲‌ برگزار می‌شود. #سه و #پایان

#ابوذر_شریعتی #فلسله و #فواید عملی آن برای زندگی

سقراط، افلاطون و ارسطو

25 Nov, 08:16


۲. تقویت خودآگاهی و معنای زندگی

فیلسوفانی چون سقراط، دکارت، کانت، کی‌یرکه‌گور، نیچه، هایدگر، سارتر و … تأکید فراوان داشتند که «زندگی بدون بازاندیشی بدون تفکر و سلوک فکری داشتن، ارزش زیستن ندارد».

بنابراین اگر آدمی، سلوک فکری داشته باشد و در این سلوک فکری (و نه سلوک عرفانی) تفکر موی‌بینانه‌ی فلسفی را الگوی خود قرار دهد فلسفه درباره خود، ارزش‌ها، و هدف زندگی‌، بیشترین کمک را به فرد خواهد کرد.

فراموش نکنیم که چنین تأملاتی (تاملات فلسفی) ما را از سطح روزمرگی فراتر می‌برد و به زندگی‌مان عمق و ژرفای زیبایی می‌بخشد که می‌تواند به تنهایی ضمانت معناداری هر امری اعم از مرگ و درد و رنج و از دست دادن و مصیبت و … را بکند.

#کاربرد_روزمره:

الف): کاهش استرس و اضطراب از طریق سلوک فکری و تفکر آماده‌گر و تاملات فلسفی داشتن درباره جهان، انسان و پدیده‌های زندگی

ب): یافتن معنا در فعالیت‌های روزانه و ارتباطات انسانی.

ج): به گزینه‌ی سوم خودتان فکر کنید

#دو

سقراط، افلاطون و ارسطو

25 Nov, 05:38


سه فایده‌ی‌مهم، کاربردی و عملیِ فلسفه برای زندگیِ روزمره:

یکم:

کمک به تواناییِ تجزیه و تحلیلِ انسان در توضیح و تبیین مسائل و بی‌نیاز شدن از مدام گوش به زنگ بودن و منتظر تجزیه و تحلیل دیگران (اعم از تحلیل‌گران دینی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و …) و استقلال بخشی به قوه‌ی تحلیلِ آدمی:

فلسفه با آموزشِ انواع و اقسام استدلال منطقی، آموزش انواع و اقسام سفسطه و مغالطه (که در تمامی مباحث حتی معاملات بنگاهی به شدت کارکرد دارد و بهترین ابزار برای تشخیصِ تزویر مخاطب می‌باشد)، آموزش انواع و اقسام تحلیل‌های دقیق و موی‌بینانه و شفاف‌سازی مسائل (بواسطه‌ی ابهام‌زدایی) به ما کمک می‌کند تا تصمیم‌های بهتر و دقیق‌تر و درست‌تری بگیریم.

همچنین مطالعه آراء و استدلال‌های فیلسوفان به ما می‌آموزد که دیدگاه‌های مختلف را از چشم‌اندازهای متفاوت و گاه حتی متضاد بررسی کنیم و از تعصب و قضاوت‌های عجولانه اجتناب کنیم. (یعنی در واقع یک نوع رویکرد پدیدارشناسانه در معنای عامه کلمه داشته باشیم و باز یعنی پیشفرضهای غالب را پس بزنیم و بدون عرق شدن در تفسیرهای مشحون از دوکسا و پیش‌داوری، سراغ توصیف پدیده‌ها و مسائل برویم)

#کاربرد_روزمره:

حل مشکلات پیچیده در کار، رابطه، زندگی و حتی معاملات!

تصمیم‌گیری درباره مسائل اخلاقی و شخصی، همانند نحوه مواجهه با چالش‌های اخلاقی، انسانی و زندگی به طور کلی.
#یکم

سقراط، افلاطون و ارسطو

24 Nov, 20:06


سه ویژگی برجسته و جذاب شخصیت سقراط:

1. جستجوی مداوم حقیقت

• سقراط به طور خستگی‌ناپذیر در جستجوی حقیقت بود و هرگز ادعای داشتن دانشی قطعی نمی‌کرد.
• او با استفاده از روش دیالکتیکی خود (گفت‌وگوی سقراطی) دیگران را به تفکر عمیق و بازنگری در باورهایشان دعوت می‌کرد.
• این روحیه جست‌وجوگرانه و شجاعت در پذیرش نادانی (با جمله مشهور: “من می‌دانم که نمی‌دانم”) جذابیت زیادی به شخصیت او می‌بخشد.


2. شجاعت اخلاقی و پایداری در اصول

• سقراط با شجاعت از اصول خود دفاع می‌کرد، حتی زمانی که این پایداری منجر به محکومیت او به مرگ شد.
• او از زندگی ساده و بی‌ریا دفاع می‌کرد و نشان داد که ارزش‌های اخلاقی و حقیقت بالاتر از منافع مادی یا اجتماعی هستند.
• این شجاعت و پایداری او در برابر قدرت و ناعدالتی، الگویی بی‌نظیر از یک شخصیت اخلاقی است.


3. تواضع و فروتنی فکری

• سقراط، با وجود عمق دانش و بینش خود، هرگز متکبر نبود و بر اهمیت گفت‌وگو و یادگیری از دیگران تأکید داشت.
• او به جای تحمیل نظرات خود، سؤالاتی مطرح می‌کرد که دیگران را به فکر وادار کند.
• این فروتنی فکری، همراه با توانایی الهام‌بخشیدن به دیگران برای کشف حقیقت، یکی از جذاب‌ترین جنبه‌های شخصیت اوست.

کانال تخصصیِ
#سقراط #افلاطون و #ارسطو

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 20:29


بنابراین و با توجه به مقدمات فوق، وقتی دلوز می‌خوانیم، دیگر برایمان چندان عجیب نخواهد بود که چرا او تا این حد بر وجه عصیان‌گری فلسفه تاکید می‌کند.

پس با در نظر گرفتن مطالب فوق بیایید بار دیگر‌ و این بار با تغییر چشم‌اندازمان، آن عبارت بسیار معروف و مشهور دلوز را بخوانیم:

«فلسفه نه به دولت خدمت مي‌کند و نه به کليسا، که هردو دغدغه‌های ديگری دارند.

فلسفه به خدمتِ هيچ قوّه‌ی مستقری درنمی آيد.

کارِ فلسفه ناراحت کردن است.

فلسفه‌ای که هيچ‌کس را ناراحت نکند و با هيچ کس ضديت نورزد فلسفه نيست.

کارِ فلسفه آزردنِ حماقت است، فلسفه حماقت را به چيزی شرم آور تبديل مي‌کند.»

#ده و #پایان
#ابوذر_شریعتی

در ادامه یک فایل صوتی برای عزیزانی که به تازگی به جمع ما اضافه شدند پیوست می‌شود.

دوستانی که پیشتر بحث‌‌ ارسال شده را شنیده‌اند می‌توانند نادیده بگیرند اما شنیدن مجدد و حتی مکرر مباحث فلسفی خاصه از نوع سقراطی‌اش به شدت می‌تواند مفید باشد.

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 20:29


بدون عجله و در آرامش گوش بدید.
جمع‌بندی مبحث #سقراط، فلسفه و #طنز

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 20:29


در ادامه‌ی مبحث دیشب درباره‌ی سقراط
تقدیم به دوستان جدید و همینطور عزیزانی که به هر دلیل تا کنون فرصت نکردن با روش سقراطی آشنا شوند.
ارائه: #ابوذر_شریعتی

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 20:15


به همین دلیل بود که #سقراط می‌گفت من خرمگس هستم (نیش میزنم و اجازه نمیدهم به چرت بروید و به مسائلی که بدیهی نیستند به عنوان بدیهات عادت کنید تا نیاید روزی که بخاطر عمل نکردن افراد به چیزی که شما بدیهی‌اش می‌خوانید، دست به جنایت بزنید به طور مثال بدیهی تلقی کردن نوع پوشش یا مثلا سبک زندگی متاهلی که نتیجه‌اش می‌شود اینکه همه می‌باشد یک نوع حجاب داشته باشند و زندگی تاهلی داشته باشند و اگر کسی چنین نبود و چنین نکرد باید قلع و قمع شود. فراموش نکنید ریشه‌ی نژادپرستی و شووینیسم هم در همین امر است) یا #نیچه می‌گفت من با پُتک فاسفه‌ورزی می‌کنم و سینه‌ی فضایل رسمی زمانه را که مورد پذیرش همگان افتاده است، می‌شکافم و ریشه‌ی یک‌یکشان را می‌زنم و همینطور هایدگر که در «چه باشد آنچه خوانندش تفکر» متذکر می‌شد که موضوع تفکر همواره بر آشوبنده بوده و شگفت‌آور چراکه دقیقا از چیزهایی می‌پرسید و می‌پرسد که در نزد عموم بدیهی خوانده می‌شدند.

افلاطون نیز دوهزار و پانصد سال قبل از هایدگر یادآوری کرده بود که فلسفه از شگفتی و حیرت آغاز می‌شود.

شگفتی و حیرت در چیزهایی که به ظاهر ساده‌اند و به باطن عمیق و ژرف و یا ویلیام جیمز که می‌گفت:

"فلسفه، چیزهای آشنا را چنان می‌بیند که گویی غریبند و چیزهای غریب را چنان که گویی آشنایند"

و همینطور سخن راسل که می‌نوشت:

"جانمایه‌ی فلسفه عبارت است از آغازیدن با چیزی آنچنان ساده که به نظر می رسد ارزش گفتن ندارد و پایان دادن با چیزی آنچنان خارقِ عادت که هیچ کس آن را باور نخواهد کرد"

#نه

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 20:10


دوستان اگر میخواید بیشتر با طرح مثلث هستی به توان سه و سی آشنا بشید میتونید تشریف بیارید لایو

در این طرح استاد عینی زاده از روانشناسی اگزیستانسیال خواهند گفت با تمرکز بر کتاب هستی رولو می

خوانش هستی و زمان هایدگر و مقایسه‌ی آن با هستی و نیستی سارتر نیز با من (ابوذر شریعتی) خواهد بود

اگر تمایل داشتید عبارت مثلث رو به آیدی من ارسال کنید توضیحات بیشتر رو خدمتتون بفرستم:

@abozar_shariati

برای شرکت در لایو هم اینجا لمس کنید:

https://t.me/abouzar_shariati?livestream=b09ab5241580cc56d0

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 20:01


این هر دو یعنی هم فلسفه و هم طنز، مسائلِ ظاهرا بدیهی، سطحی، ساده، تکراری و بی‌اهمیت که در ظاهر هیچ نقشی در زندگی عینی و انضمامی ندارند را زیر ذره‌بین و تیغ تیز نقد خود می‌برند و به چالش می‌کشند و روشن می‌کنند که از قضا همین مسائلی که بدیهی و ساده انگاشته می‌شد، علت‌العلل بدبختی و شوربختی و معضلات و فجایع زندگی بودند و هستند!

اتفاقا چون فلسفه و همینطور طنز مسائلی را زیر سوال و ذره‌بین خود می‌برند که برای همگان قابل قبول و بدیهی است باعث خشم و عصبانیت عموم مردم خاصه متولیان ادیان و سیاستمداران می‌شوند زیرا اینها مردم را بوسیله‌ی بدیهی خواندن‌همین‌امور‌است که کنترل می‌کنند به طور مثال کشته شدن بخاطر اهداف سیاسی را بدیهی میدانند

و همین امر بدیهی را چنان تبلیغ می‌کنند و آنچنان از روشن بودن و ارزش آن سخن می‌گویند که احدی جرات طرح یک چرای ساده را هم نداشته باشد و اگر کسی چنین کرد گویی که یکی از اصول اصلی و اساسی زندگی و خوشبختی و سعادت تمامی ادمیان‌ را به خطر انداخته است!

اما فلسفه و همینطور طنز دقیقا در چنین موقعیتی، دست بر روی چیزی می‌گذارند‌ که بسیار بدیهی و بی‌نیاز از هر گونه استدلالی تلقی شده است.
#هشت

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 19:30


معمولا کسانی که استندآپ اجاره می‌کنند یا افرادی که شوخ‌طبع هستند یا اساسا وقتی شما با کسی شوخی می‌کنید، در یک "دیالوگ" و گفتگو است که این اتفاق رخ می‌دهد. بله شوخی‌های تک‌جمله‌ای در قالب "جُک" هم داریم منتها خود نفسِ شوخیِ طبیعی، در گفتگو است که شکل می‌گیرد.

به تعبیر دیگر هم فلسفه، هم شوخی (خاصه استندآپ‌ها و شوخی‌هایی که تک جمله ای نیستند) تمام تکیه‌شان بر "ديالوگ و گفتگو" است بر خلافِ مثلا منبر و خطابه که تکیه‌اش بر "مونولوگ" و "تک‌گویی" است.
#هفت

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 19:07


https://t.me/abouzar_shariati?livestream=b09ab5241580cc56d0

دوستانی که علاقه دارن در لایو معرفی طرح مثلث خوانش «هستی و زمان ِهایدگر» و «هستی و نیستیِ سارتر» و «هستیِ رولو می» باشن روی لینک آبی رنگ لمس کنن

استاد عینی زاده نیز همراه ما هستند و در طرح مثلث هستی در خوانش رولو می همراه ما خواهند بود استاد عینی زاده روان‌درمانگر و متخصص در حوزه روان‌درمانی هستن

روی لینک لمس کنید و تشریف بیارید:

https://t.me/abouzar_shariati?livestream=b09ab5241580cc56d0

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 19:01


در واقع طنز بهترین وسیله برای به چالش کشیدنِ اصحاب قدرت و همچنین باورها و عقاید ما است. چرا که در رابطه با هر چه که نتوان به صورت جدی سخن گفت من جمله عقاید، می توان به صورت شوخی و طنز به توصیف اش پرداخت. و در شوخی و طنز دقیقا تمامی این ها به چالش کشیده می شود مثلا در رابطه با نقد عقاید خرافی بوسیله ی شوخی و کمدی می توان براحتی در ذهن مخاطب کنجکاوی بوجود آورد و مقدمه ای برای تحقیق و پژوهش در رابطه با عقیده ای شد.

دقیقا سقراط نیز چنانکه بالاتر اشاره کردیم بواسطه‌ی ایجادِ این کنجکاوی و بوسیله‌ی همین زیر سوال بردن عقایدِ آتنی‌ها بود که نهایتا به دست اصحابِ دین و سیاست کشته شد.
#شش

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 18:19


ده و نیم میام لایو و برای عزیزانی که با ما آشنایی چندانی ندارن توضیح میدم که چرا هستی و زمان هایدگر و هستی و نیستیِ ژان پل سارتر و هستیِ رولو می برای هر کسی مهم و ضروری‌ست.

هایدگر تو تمام سال‌های که کنار شما عزیزان بودم تنها فیلسوفی بود که هرگز نشده که درباره‌ش نگم و از آثارش براتون نخونم اما این بار سراغ مهم‌ترین اثرش رفتیم یعنی هستی و زمان. خیلی وقت بود که منتظر این لحظه بودم

حالا نیم ساعت دیگه میام و تو لایو توضیح میدم که داستان از چه قراره

در ضمن از بیست نفر نخست تنها ۱۳ نفر دیگه میتونن شرکت کنن. عبارت مثلث رو به ایدی من بفرستید (فقط یک کلمه ارسال کنید لطفا وگرنه پیامتون بین انبوه پیامهای دیگه دیده نمیشه)

@abozar_shariati

مکان لایو:

@abouzar_shariati

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 18:00


طنز قوی سقراط نیز در جهت پرسشگری‌ او بود. اجازه دهید قبل از نقل عباراتی روشن و‌ صریح از سقراط، با #فلسفه‌ی_طنز کمی بیشتر آشنا شویم:

توضیح بیشتر درباره‌ی ربط و نسبت فلسفه و طنز:

نخست اینکه: هر دو تکیه بر نقد دارند و از ذیل سایه و ولایت و اقتدار دین و سنت و قدرت سر باز می‌زنند.

طنز، کمدی و شوخی می‌تواند توصیف اغراق آمیزِ وضعیت موجود باشد. یعنی در بدبختی ها و مشکلاتی که در وضعیت موجود، وجود دارد اغراق کند و موقعیت حالِ حاضر و کاستی ها و کمی های آن را مقایسه کند با یک وضعیت آرمانی...
#پنج

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 17:33


خب ۱۵ نفر دیگه میتونن تا فردا همین ساعت تو طرح مثلث هستی به توان سه و سی شرکت کنن (۲۰ نفر اعلام کرده بودیم که پنج نفر شرکت کردن)

دوستان دقت کنید به دلیل محدودیت در ارسال اطلاعیه در کانال فقط و فقط ۲۴ ساعت زمان داریم و ۲۰ نفر نخست شامل طرح ویژه ی فوق میشن

لطفاً فقط عبارت مثلث رو پی وی بفرستید که با پیامهای دیگر قاطی نشه و سریع تر پاسخ بدم:

@abozar_shariati

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 17:01


پرسشگری سهمگین بود زیرا زیر سوال بردن کلیشه‌هایی که امور مهم و سرنوشت‌ساز سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی را پیش می‌بردند را نشانه می‌گرفت به طور مثال مردمان را نسبت به حق و حقوقی که داشتند و از آن هیچ نمی‌دانستند و بواسطه‌ی همین ندانستن، تن‌ به هر امر و نهی و دستوری می‌دادند

و در راه برآوردن اغراض و اهداف سیاسی و غیره‌ی حاکمان و موبدان، زندگی خود را هم فدا می‌کردند! به عبارت دیگر جهان‌بینی و تفسیری که از بالا توسط سیستم آموزشی حاکم (که شامل آموزش رسمی دینی و همچنین قدرت سنت و فرهنگ و کلیشه‌های پر تکرار نیز می‌شد) بر آنان تحمیل می‌شد باعث می‌شد که جهان را و زندگی‌ را و حتی سعادت و خوشبختی و بدبختی خود را دقیقا در همان چیزی ببینند و بیابند که حاکمان و موبدان و آخوندان تعیین می‌کردند!

و سقراط یک چنین چیزی را زیر سوال می‌برد و تاکید می‌کرد هرگز نباید ندانسته و نپرسیده و به عمق و ژرفای چیزها نرفته و در ماهیت آن جستجو نکرده، امری را پذیرفت و بر اساس آن زندگی کرد.

تاکید سقراط بر «ارزش نداشتنِ زندگی بررسی نشده و نیازموده» نیز در همین راستا بود و این مساله یعنی زیستی پرسشگرانه داشتن، مستلزم استقلال روح و استغنای شخصیت بود چراکه بدون مستقل بودن و غنا داشتن و سخت و سرسخت و پخته بودن هرگز نمی‌شد در برابر کلیشه‌ها و روتین‌ها و باورها و سنت‌های همه‌گیر و پارسال شده ایستاد و نپذیرفت و پنجه در پنجه‌شان انداخت و ریشه‌شان را زد و ارزش و انگیزه‌ای نو برای یک زندگیِ نو (زیست متفکرانه) در انداخت.
#چهار

سقراط، افلاطون و ارسطو

23 Nov, 16:56


از اعضای محترم کانالهای آکادمی خواهش میکنم که صبوری کنند چون این اطلاعیه صرفا تا ۲۴ ساعت آینده اعتبار خواهد داشت و دوستانی که تو این ۲۴ ساعت اقدام به شرکت در این پروژه‌ی عظیم و به زعم من دوست داشتنی میکنن فقط با هزینه یک دوره در کل ۱۵ دوره و سی سمینار تخصصی ارائه شده و سی مقاله تالیفی منتشر نشده شرکت میکنن.

عبارت مثلث رو به ایدی من ارسال کنید تا توضیحات بیشتری براتون ارسال کنم:

@abozar_shariati

پ‌ن: فقط لطفا وقتی توضیحات رو ارسال میکنم دو دقیقه وقت بذارید بخونید بیشتر از دو دقیقه هم نمیشه اما حتما بخونید

سقراط، افلاطون و ارسطو

21 Nov, 19:52


این هم در پاسخ به کسانی که می‌گویند «فلسفه سر و کارش با کلیات است و مفاهیم کلی تهی و بی‌معنا هستند!»:

اینجا بشنوید و با نقش سرنوشت‌ساز این مفاهیم آشنا بشید: تبییــن و تشریح ســـه نکتــه‌ی زنــدگی دگرگـون‌کُن در سپـهر فلسفه‌ی محــض

سقراط، افلاطون و ارسطو

21 Nov, 18:00


رساله‌ی ضیافت (Symposium) اثر افلاطون یکی از مشهورترین آثار فلسفی اوست که به بررسی مفهوم عشق (اروس) و ابعاد گوناگون آن می‌پردازد. این رساله در قالب گفت‌وگویی میان شخصیت‌های برجسته آتن باستان نگاشته شده و هر کدام از آنان دیدگاه خود را درباره عشق بیان می‌کنند. ضیافت در خانه آگاتون، شاعر مشهور، برگزار می‌شود و مهمانان یکی پس از دیگری سخنرانی می‌کنند.

خلاصه داستان و ساختار کلی

داستان در قالب نقل قول آپولودوروس روایت می‌شود. او ضیافتی را بازگو می‌کند که در آن شخصیت‌های برجسته‌ای همچون سقراط، آگاتون، آریستوفانس، و آلکیبیادس شرکت کرده‌اند. محور گفت‌وگو این است که هر کس تعریفی از عشق ارائه دهد.


مهم‌ترین سخنرانی‌ها در ضیافت

1. فیدروس
• عشق را به عنوان یکی از کهن‌ترین و قدرتمندترین نیروها توصیف می‌کند.
• او عشق را سرچشمه شجاعت و افتخار می‌داند و از نمونه‌های اسطوره‌ای عشق مانند ماجرای آلکستیس و آدمرتوس یاد می‌کند.
2. پائوسانیاس
• عشق را به دو نوع تقسیم می‌کند:
عشق آسمانی: عشقی اصیل که به روح و فضیلت مربوط است.
عشق زمینی: عشقی سطحی که تنها بر جذابیت جسمانی متمرکز است.
3. اریکسیماخوس
• عشق را با دیدگاه طبی و علمی بررسی می‌کند.
• او عشق را نیرویی جهانی می‌داند که تعادل در طبیعت، بدن، و جامعه را حفظ می‌کند.
4. آریستوفانس
• داستانی اسطوره‌ای و طنزآمیز از منشأ انسان ارائه می‌دهد:
• انسان‌ها در ابتدا موجوداتی گرد و کامل بودند، اما زئوس آن‌ها را به دو نیم تقسیم کرد.
• عشق، تلاشی برای یافتن نیمه‌گمشده و بازیافتن این کمال است.
5. آگاتون
• عشق را جوان، زیبا، و منشأ همه‌ی فضایل می‌داند.
• او زیبایی عشق را به صورت شاعرانه و عاطفی توصیف می‌کند.
6. سقراط
• سقراط در سخنرانی خود از گفت‌وگویی با زنی به نام
دیوتیما یاد می‌کند:
• عشق نیرویی میان مرگ و جاودانگی است که انسان را از امور مادی به سوی دانش و زیبایی مطلق هدایت می‌کند.
• عشق، میل به جاودانگی از طریق زایش جسمانی یا خلق معنوی (مانند هنر و دانش) است.
• بالاترین شکل عشق، تأمل در زیبایی مطلق و جاودانگی روح است.
7. آلکیبیادس
• او سخنرانی سقراط را قطع می‌کند و عشق خود به سقراط را توصیف می‌کند.
• آلکیبیادس سقراط را به عنوان نمادی از خرد و خودداری ستایش می‌کند، در حالی که او را دست‌نیافتنی می‌بیند.


مضامین اصلی رساله

1. ماهیت عشق: عشق به عنوان نیرویی که انسان را به سوی زیبایی، فضیلت، و جاودانگی هدایت می‌کند.
2. تقسیم‌بندی عشق: از عشق زمینی و جسمانی تا عشق آسمانی و روحانی.
3. جاودانگی از طریق عشق: تلاش انسان برای غلبه بر فناپذیری از طریق خلق (چه جسمانی و چه معنوی).
4. ارتباط عشق و فلسفه: عشق به عنوان مسیری برای رسیدن به دانش و حقیقت.

نتیجه‌گیری

رساله‌ی ضیافت نه تنها درباره عشق به معنای رمانتیک، بلکه درباره ارتباط عشق با فضیلت، دانش، و جاودانگی است. این اثر به واسطه دیدگاه‌های متنوع شخصیت‌ها، چشم‌اندازی چندوجهی از عشق ارائه می‌دهد که همچنان برای فلسفه و ادبیات جذاب و الهام‌بخش است.
#ابوذر_شریعتی

سقراط، افلاطون و ارسطو

21 Nov, 11:36


سقراط، با وجود گذشت بیش از ۲۵۰۰ سال از زندگی‌اش، همچنان به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین فیلسوفان تاریخ شناخته می‌شود. اهمیت او نه فقط به دلیل آموزه‌ها و نظریاتش، بلکه به دلیل شیوهٔ زندگی، روش تفکر، و تأثیر ماندگارش بر فلسفه و فرهنگ بشری است. دلایل اصلی ماندگاری سقراط در تاریخ فلسفه عبارت‌اند از:

1. روش سقراطی: گفت‌وگو و پرسشگری

سقراط معتقد بود که دانش واقعی از
پرسش‌گری انتقادی به دست می‌آید. او با طرح سوالات عمیق و چالش‌برانگیز، مخاطبان خود را به بازاندیشی در باورهایشان وامی‌داشت. این روش که به «دیالکتیک سقراطی» معروف است، هنوز هم در آموزش و تفکر فلسفی، حقوق، و علوم اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. پرسش‌های او راهی برای کشف حقیقت و رد باورهای نادرست بود.

2. تمرکز بر زندگی اصیل و اخلاق

سقراط از نخستین فیلسوفانی بود که فلسفه را از آسمان به زمین آورد و به مسائل عملی زندگی انسان پرداخت. او باور داشت که زندگی بدون تأمل، ارزش زیستن ندارد («زندگی بدون تفکر، زندگی نیست»). دغدغهٔ او این بود که انسان چگونه می‌تواند به بهترین شکل زندگی کند و به فضیلت دست یابد.


3. تأکید بر خودشناسی

یکی از مشهورترین آموزه‌های سقراط این است:
«خودت را بشناس.» او باور داشت که شناخت خود، پیش‌نیاز هر نوع دانش و اخلاقی است. این پیام هنوز هم الهام‌بخش کسانی است که به دنبال رشد شخصی و اخلاقی هستند.

4. فلسفه به‌عنوان یک شیوهٔ زندگی

سقراط فلسفه را نه صرفاً یک رشتهٔ آکادمیک، بلکه یک شیوهٔ زندگی می‌دانست. او با سادگی، شجاعت، و پیروی از اصول اخلاقی خود زندگی می‌کرد، حتی وقتی که به قیمت جانش تمام شد. او نشان داد که فلسفه می‌تواند بر زندگی عملی تأثیر بگذارد و انسان را به سمت یک زندگی عمیق‌تر و معنادارتر هدایت کند.


5. پایبندی به حقیقت و عدالت

سقراط برای حقیقت و عدالت آماده بود جان خود را فدا کند. او در محاکمه‌اش از اصول خود کوتاه نیامد و حاضر نشد از شیوهٔ زندگی فلسفی‌اش دست بکشد، حتی زمانی که به اعدام محکوم شد. این شجاعت اخلاقی او الگویی برای تمام کسانی است که به دفاع از حقیقت و اصول اخلاقی باور دارند.


6. تأثیر ماندگار بر فلسفه

سقراط هیچ اثری ننوشته است، اما آموزه‌های او از طریق شاگردانش، به‌ویژه
افلاطون و کسنوفون، به ما منتقل شده است. افلاطون با ثبت گفت‌وگوهای سقراط، بنیان فلسفهٔ غرب را بنا نهاد. بسیاری از مسائل فلسفی، از معرفت‌شناسی گرفته تا اخلاق، از سقراط الهام گرفته‌اند.

7. الهام‌بخش در همهٔ زمان‌ها

آموزه‌ها و روش سقراط به‌گونه‌ای است که در هر دوره‌ای قابل تطبیق با شرایط جدید است. او با پرسش از ارزش‌های موجود و دعوت به بازاندیشی، به انسان‌ها کمک می‌کند که به زندگی خود معنا ببخشند و در برابر چالش‌های اخلاقی و فکری مقاوم‌تر شوند.


نتیجه‌گیری

سقراط به ما نشان داد که فلسفه چیزی بیش از یک رشتهٔ نظری است؛ فلسفه یک روش برای زیستن و جستجوی حقیقت است. او یادآور می‌شود که پرسش‌گری و تأمل، ابزارهایی بی‌نظیر برای رسیدن به دانش و فضیلت هستند. به همین دلیل، اندیشه‌ها و زندگی سقراط همچنان منبع الهام و تفکر برای انسان‌های امروز است.
پ‌ن: در ادامه تاثیر سقراط بر فلاسفه‌ی مدرن رو
براتون توضیح خواهم داد
#ابوذر_شریعتی

سقراط، افلاطون و ارسطو

20 Nov, 20:31


مواجهه‌ای اصیل و راستین با سپهر فلسفه و تفکر که مستلزم دغدغه‌مندی و همینطور دردمندی است.

اینجا بشنوید

سقراط، افلاطون و ارسطو

20 Nov, 16:51


روش سقراطی عالیه
بخونید و لذت ببرید
در ادامه چند نمونه از دیالوگ هاش رو هم براتون میخونم ببینید چه تاثیر شگرفی رو هستی‌شناسی تون میذاره این مرد بزرگ
#ابوذر_شریعتی

سقراط، افلاطون و ارسطو

20 Nov, 16:50


روش سقراط یا دیالکتیک سقراطی، یک رویکرد فلسفی است که توسط سقراط در گفت‌وگوهای خود به‌کار گرفته می‌شد و هدف آن کشف حقیقت و رسیدن به تعریف دقیق مفاهیم است. این روش، که محور بسیاری از آثار افلاطون نیز قرار دارد، شامل پرسش و پاسخ‌های انتقادی است که برای به چالش کشیدن فرضیات و باورهای طرف مقابل طراحی شده‌اند.

اصول و ویژگی‌های روش سقراط

1. پرسشگری مداوم:
• روش سقراط با طرح پرسش‌هایی ساده آغاز می‌شود. این پرسش‌ها معمولاً درباره مفاهیم اساسی مانند فضیلت، عدالت، شجاعت، یا دوستی هستند.
• سقراط باور داشت که پرسشگری به فرد کمک می‌کند باورهای نادرست خود را شناسایی کرده و درک بهتری از حقیقت پیدا کند.
2. جستجوی تعریف دقیق:
• هدف اصلی روش سقراط یافتن تعاریف دقیق و روشن از مفاهیم است.
• سقراط باور داشت که بسیاری از مردم مفاهیم را به صورت کلیشه‌ای یا سطحی می‌فهمند، اما این فهم عمیق و کامل نیست.
3. روش «ایرونیا» (تظاهر به نادانی):
• سقراط معمولاً به عنوان کسی ظاهر می‌شود که چیزی نمی‌داند. او با طرح پرسش‌های ساده، مخاطب را به ارائه پاسخ وادار می‌کند.
• این تظاهر به نادانی (ایرونیا) به سقراط اجازه می‌دهد که طرف مقابل را تشویق کند خودش درباره باورهایش بیاندیشد.
4. نقد و بررسی باورها:
• سقراط پاسخ‌های طرف مقابل را به چالش می‌کشد و تناقضات درونی یا نارسایی‌های آنها را آشکار می‌کند.
• این فرآیند باعث می‌شود که فرد متوجه ضعف‌ها و مشکلات در باورهای خود شود.
5. دیالکتیک یا گفت‌وگوی دوطرفه:
• روش سقراط گفت‌وگومحور است. او به جای ارائه یک پاسخ مستقیم، از طریق تعامل و بحث با دیگران به نتیجه می‌رسد.
• این روش، برخلاف سخنرانی یا تعلیم یک‌طرفه، بر مشارکت فعال و تفکر انتقادی تأکید دارد.
6. شناخت نادانی:
• سقراط معتقد بود که آگاهی از نادانی، اولین گام به سوی دانش واقعی است. او معروفاً می‌گفت:
“من یک چیز می‌دانم، و آن این است که هیچ چیز نمی‌دانم.”

مراحل روش سقراط

روش سقراط معمولاً در چند مرحله به پیش می‌رود:
1. پرسش آغازین: سقراط یک سؤال اساسی مطرح می‌کند (مثلاً: شجاعت چیست؟).
2. پاسخ اولیه: مخاطب پاسخی ارائه می‌دهد که معمولاً یک تعریف کلی است.
3. نقد و بررسی: سقراط تناقضات یا مشکلات موجود در پاسخ را نشان می‌دهد.
4. پاسخ‌های جدید: مخاطب تلاش می‌کند تعریف خود را اصلاح کند، اما سقراط همچنان به بررسی آن ادامه می‌دهد.
5. پایان گفت‌وگو: معمولاً گفت‌وگو به نتیجه قطعی نمی‌رسد، اما مخاطب به درک عمیق‌تری از موضوع و پیچیدگی‌های آن می‌رسد.

مثال ساده از روش سقراط

فرض کنید موضوع بحث “عدالت” باشد:
1. سقراط: عدالت چیست؟
2. مخاطب: عدالت یعنی دادن حق هرکس.
3. سقراط: اگر کسی ناآگاهانه بخواهد به کسی آسیب برساند، آیا دادن حق او عادلانه است؟
4. مخاطب: شاید نه… اجازه دهید فکر کنم…
5. سقراط: پس آیا عدالت همیشه به معنای دادن حق است؟ یا چیزی بیشتر است؟

اهداف روش سقراط

1. خودشناسی: کمک به افراد برای شناخت بهتر خود و باورهایشان.
2. رسیدن به حقیقت: سقراط معتقد بود که حقیقت از طریق گفت‌وگوی انتقادی و پرسشگری به دست می‌آید.
3. آموزش تفکر انتقادی: این روش به مخاطب می‌آموزد که به صورت منطقی و انتقادی فکر کند و باورهای خود را زیر سؤال ببرد.
4. پرورش فضیلت: سقراط باور داشت که فهم درست از مفاهیم اخلاقی (مانند عدالت و شجاعت) به پرورش فضیلت منجر می‌شود.

تأثیر روش سقراط

روش سقراط پایه‌ای برای بسیاری از روش‌های آموزشی و فلسفی پس از او شد، از جمله:
فلسفه دیالکتیکی افلاطون: افلاطون در بیشتر رساله‌های خود از این روش برای تحلیل مفاهیم استفاده می‌کند.
آموزش مدرن: روش سقراط الهام‌بخش روش‌های آموزشی است که به یادگیری از طریق پرسش و گفت‌وگو تأکید دارند.
تفکر انتقادی: این روش ابزار مهمی برای پرورش مهارت‌های تفکر انتقادی در افراد است.

نتیجه‌گیری

روش سقراط ابزاری است برای کشف حقیقت، بررسی باورهای رایج و پرورش خودآگاهی و تفکر انتقادی. این روش نه تنها یک ابزار فلسفی است، بلکه رویکردی برای زیستن است که ما را به تعمق در زندگی و جستجوی حقیقت ترغیب می‌کند.

سقراط، افلاطون و ارسطو

20 Nov, 15:44


رساله “لاخس” یکی از گفت‌وگوهای اولیه افلاطون است که به بررسی مفهوم شجاعت می‌پردازد. این رساله در قالب یک گفت‌وگوی فلسفی میان سقراط، لاخس، نیکیاس و دو پدر دیگر نوشته شده است که در آن افلاطون به روش خاص سقراطی، پرسش از فضیلت و معنای شجاعت را مطرح می‌کند.

موضوع اصلی رساله

موضوع گفت‌وگو حول این است که
شجاعت چیست؟ سقراط با کمک گفت‌وگوی دیالکتیکی می‌کوشد تعریف دقیقی از شجاعت به دست آورد، اما در نهایت نتیجه‌ای قطعی به دست نمی‌آید. این رساله نمونه‌ای از روش سقراطی است که بیشتر به پرسشگری و کشف نادانی منجر می‌شود تا ارائه یک پاسخ نهایی.

خلاصه جریان گفت‌وگو

1. زمینه‌چینی:
• دو پدر (لیسیماخوس و ملسیاس) به دنبال راهنمایی برای آموزش بهتر فرزندانشان هستند. آنها از لاخس و نیکیاس (دو فرمانده جنگی) نظر می‌خواهند. این گفت‌وگو به پرسشی درباره
فضیلت شجاعت منجر می‌شود.
2. تعریف لاخس از شجاعت:
• لاخس شجاعت را به معنای
ایستادگی و مقاومت در برابر دشمن در میدان جنگ تعریف می‌کند.
• سقراط این تعریف را ناکافی می‌داند، زیرا شجاعت فقط به جنگ محدود نمی‌شود و در موقعیت‌های دیگر نیز وجود دارد.
3. تعریف نیکیاس از شجاعت:
• نیکیاس شجاعت را به معنای
دانش و آگاهی از چیزهای ترسناک و غیرترسناک می‌داند.
• سقراط این تعریف را نیز نقد می‌کند، زیرا به نظر می‌رسد که شجاعت بیش از یک دانش نظری ساده است.
4. پرسش‌های سقراط و ابهام‌ها:
• سقراط می‌پرسد که آیا شجاعت بخشی از فضیلت است یا کل آن را در بر می‌گیرد؟
• بحث به اینجا می‌رسد که شجاعت باید با دیگر فضایل مانند حکمت و عدالت مرتبط باشد، اما توافق بر سر تعریف دقیقی از آن حاصل نمی‌شود.
5. نتیجه‌گیری:
• گفت‌وگو با این نتیجه پایان می‌یابد که تعریف دقیقی از شجاعت به دست نمی‌آید. سقراط اذعان می‌کند که او و دیگران هنوز نمی‌دانند شجاعت چیست، اما این جهل آگاهانه (شناخت نادانی) ارزشمند است و راهی برای جستجوی بیشتر باز می‌کند.


پیام و اهمیت رساله

روش سقراطی: این رساله نمونه‌ای از روش دیالکتیکی سقراط است که به جای ارائه پاسخ، با پرسشگری و تحلیل به فهم عمیق‌تری از مسائل می‌پردازد.
بررسی فضیلت: افلاطون در این اثر به دنبال نشان دادن پیچیدگی فضایل اخلاقی است و اینکه هیچ تعریف ساده‌ای نمی‌تواند آن‌ها را به طور کامل توضیح دهد.
رشد فکری: لاخس نشان می‌دهد که جستجوی حقیقت به تفکر و گفت‌وگوی مستمر نیاز دارد و فهم کامل مفاهیم اخلاقی دشوار است.

نتیجه کلی

رساله لاخس، با بررسی مفهوم شجاعت، نشان می‌دهد که درک فضایل اخلاقی نیازمند تفکر عمیق و انتقادی است. اگرچه سقراط و همراهانش به تعریف مشخصی نمی‌رسند، اما این جستجو خود ارزشمند است و ما را به سمت فهم بهتر هدایت می‌کند.

سقراط، افلاطون و ارسطو

20 Nov, 09:53


سلام‌ دوستان
بالاخره تونستم سرم رو خلوت کنم‌ و آماده بشیم برای برگزاری نشست‌های حضوری

نشستهای حضوری رایگان خواهد بود و شرکت برای تمامی عزیزان آزاد.

منتها فقط یک مساله می‌مونه: چند تا بهم پیشنهاد شده راستش نپسندیدم
اگر شما سالن خوب یا موسسه‌ی خوبی سراغ دارید یا کافه‌ای سراغ دارید که بشه توش چنین جلسات فلسفی‌ای برگزار کرد دایرکت اطلاع بدید:

@abozar_shariati

سقراط، افلاطون و ارسطو

19 Nov, 19:01


خلاصه‌ای از رساله‌ی آپولوژی (Apology) اثر افلاطون

رساله‌ی
آپولوژی، یکی از مشهورترین آثار افلاطون، گزارشی از دفاعیات سقراط در دادگاه آتن است. این رساله به معنای «دفاعیه» است (نه «عذرخواهی» به معنای امروزی). در این اثر، سقراط در برابر اتهاماتی که علیه او مطرح شده است، از خود دفاع می‌کند. این اتهامات شامل فساد جوانان و بی‌احترامی به خدایان شهر است.

ساختار رساله:

رساله از سه بخش اصلی تشکیل شده است:
1. دفاع از خود در برابر اتهامات:
سقراط به اتهاماتی که علیه او وارد شده است پاسخ می‌دهد. این اتهامات عبارت‌اند از:
فساد جوانان آتن: سقراط متهم شده که با آموزش فلسفه و تشویق جوانان به پرسش‌گری، نظم اجتماعی را برهم زده است.
بی‌اعتقادی به خدایان شهر: او را متهم می‌کنند که به خدایان رسمی آتن باور ندارد و خدایان جدیدی معرفی کرده است.
سقراط در دفاعیات خود توضیح می‌دهد که فعالیت‌های او صرفاً
پرسش‌گری و جستجوی حقیقت بوده است. او با اشاره به داستان مشهوری که در آن معبد دلفی سقراط را «داناترین انسان» معرفی کرده بود، می‌گوید که خود او تنها به نادانی خویش آگاه است، و این آگاهی باعث شده که به دنبال حقیقت برود.
2. واکنش به حکم دادگاه:
پس از اینکه دادگاه سقراط را گناهکار تشخیص می‌دهد، سقراط فرصت دارد پیشنهادی برای مجازات خود ارائه دهد.
• او به جای اینکه برای خود
مجازات مرگ یا تبعید درخواست کند، به طعنه می‌گوید که مستحق پاداش است، چرا که عمر خود را صرف کمک به جامعه کرده است.
• این پیشنهاد باعث خشم قضات می‌شود و در نهایت، حکم مرگ او صادر می‌شود.
3. واپسین سخنان سقراط:
پس از صدور حکم، سقراط به آرامی درباره مرگ صحبت می‌کند. او مرگ را یا
یک خواب عمیق و بی‌پایان می‌داند، یا فرصتی برای ملاقات با ارواح دیگر و ادامه‌ی گفت‌وگوهای فلسفی.
• او به شاگردان و مخاطبانش اطمینان می‌دهد که نباید از مرگ بترسند، چرا که فرد نیکوکار در زندگی و مرگ زیان نمی‌بیند.
• سقراط در پایان می‌گوید که وظیفه‌ی جستجوی حقیقت و پیگیری فضیلت مهم‌تر از هر چیز دیگری است، حتی اگر به قیمت زندگی تمام شود.


مفاهیم کلیدی در آپولوژی:

1. فضیلت و حقیقت:
سقراط معتقد است که وظیفه‌ی هر انسان جستجوی حقیقت و فضیلت است، حتی اگر این مسیر دشوار یا خطرناک باشد.
2. پرسش‌گری و فلسفه:
او فلسفه را هنر پرسیدن و به چالش کشیدن باورهای نادرست می‌داند. این روش ممکن است برخی افراد را ناراحت کند، اما به پیشرفت جامعه کمک می‌کند.
3. مرگ و نادانی:
سقراط معتقد است که انسان نباید از چیزی که نمی‌داند (مانند ماهیت مرگ) بترسد. آگاهی از نادانی، اولین گام به سوی حکمت است.
4. تعهد به اخلاق:
او حتی در برابر مرگ از اصول اخلاقی خود عدول نمی‌کند و بر اهمیت زندگی اخلاقی و درستکارانه تأکید می‌کند.


اهمیت رساله آپولوژی:

• آپولوژی تصویری روشن از شخصیت سقراط و فلسفه‌ی او ارائه می‌دهد. این رساله نه تنها دفاعیه‌ای از سقراط است، بلکه تجلی ایده‌آل‌های فلسفه به‌عنوان جستجوی حقیقت و فضیلت در برابر قدرت و تعصب است.
• این اثر یکی از تأثیرگذارترین متون فلسفه‌ی غرب محسوب می‌شود و نشان‌دهنده تعهد فلسفی به اصول اخلاقی، حتی در شرایط دشوار است.

سقراط، افلاطون و ارسطو

19 Nov, 16:49


▪️سقراط

▪️#سقراط هیچ‌گاه اندیشه‌هایش را به رشته‌ی تحریر درنیاورد. تقریباً هرآنچه امروزه از سقراط می‌دانیم، از طریق مشهورترین شاگردش، افلاطون به‌دست ما رسیده‌است.

او در رساله‌های آپولوژی، کریتون و فایدون به شرح زندگی و محاکمهٔ استادش پرداخته‌است.

در رساله‌های دیگر #افلاطون نیز، افکار سقراط تشریح شده‌اند؛ با این وجود تفکیک افکار سقراط از افکار افلاطون دشوار است.

سقراط اولین کسی بود که صریحاً گفت tradition و authority هیچ‌یک موافق با اقتضای انسانیت نیست و از این نوع زندگی به زندگی ناآزموده تعبیر می‌کرد.

سقراط می‌گفت تمام حرف‌های من در این دو شعار است:

۱: خود را بشناس
۲: زندگی ناآزموده ارزش زیستن ندارد.

چرا؟ چون ما زندگی‌مان را خودمان نیازموده‌ایم؛ درست مثل بچه‌ای که به جای این‌که خودش دستش را بگذارد روی چراغ و بسوزد ، فقط دایماً "جیز جیز" شنیده و شنیده که می‌گویند دست روی شعله می‌سوزد. اگر چنین بچه‌ای از این ضابطه تبعیت کند ، زندگی‌اش نیازموده است...
از این نظر بود که خود سقراط می‌گفت من در هر عقیده‌ای مطالبه‌ دلیل می‌کنم و می‌گفت من آن خرمگسی هستم که بر گرده همه می‌نشینم و دست برنمی‌دارم! .. تا بفهمید که وضع از چه قرار است!
متفکران دوران روشنگری می‌گفتند ما باید برگردیم به مشی سقراط.

از ویژگی‌های سقراط دو ویژگی قابل گفتن است: یکی تواضع عجیب او است. وی کسی بوده که هیچ‌کس در تواضع بر او غلبه نمی‌کرده است، هرکس با او مواجه می‌شد، در این باب به او بدهکار می‌شده‌است و نمی‌توانسته بیشتر از او خاکساری نشان دهد.

ویژگی دیگر او نوعی حلم و زود به خشم نیامدن است- حلم به معنای دقیق اخلاق، به این معناست که عکس‌العمل را سریعاً نشان ندهیم، بلکه عکس‌العمل را در بهترین اوضاع و احوال نشان دهیم نه در نخستین فرصت.

اما چیزی که سقراط را به تأمل واداشت و به زندگی به این صورت وادار کرد، وقوع واقعه‌ای است که گزارش کرده‌اند. همان‌طور که گذشت دین مردم یونان قدیم، ایزدان پرستی(اعتقاد به خدایان متعدد) بود. شهری در یونان قدیم به نام شهر «دلفی» وجود داشت که مهمترین معبد و پرستشگاه یونانیان نیز در این شهر بود. در این معبد رسم بر این بوده‌است که همه‌وقت کاهنه‌هایی در این معبد زندگی می‌کرده‌اند که زندگی‌شان صرف امور عبادی بوده‌است، در هر برهه‌ای از زمان باید یک کاهنی، در این معبد زندگی کند، این زن، در واقع، محطّ یک سلسله القائات از عالم غیب تلقی می‌شده‌است. اعتقاد بر این بوده‌است که به این زن بعد از حالت خلسه وجذبه، به تعبیر ما نوعی وحی و الهام می‌شده‌است و یکسری پیشگوئیها، توصیه ها و اخباراتی از غیب می‌کرده‌اند، و درواقع گویا آن‌ها حلقه‌ی رابط بین مردم و عالم ملکوت بوده‌اند. یک بار در زمان سقراط، مردم آتن سؤالی از کاهنه‌ی معبد دلفی می‌کنند، از او می‌پرسند که«تو از خدایان بپرس داناترین مردم یونان کیست؟» بعد از این سؤال، وقتی آن زن به جذبه فرو می‌رود و از حالت خلسه و جذبه بیرون می آید، ادعا می‌کند که خدایان گفته‌اند: داناترین مردم یونان«سقراط» است. این خبر به گوش خود سقراط می‌رسد، او خود می‌گوید: «وقتی این خبر را شنیدم که خدایان گفته‌اند داناترین مردم یونان سقراط است، پیش خودم گفتم من چه دانایی‌ای دارم که داناترین مردم یونانم. چیست که من می‌دانم و سایر مردم نمی‌دانند و به‌خاطر آن من از همه‌ی مردم یونان عالم‌تر شناخته شده‌ام. وی می‌گوید من هرچه در خودم تفحص کردم راهی پیدا نکردم، مگر این نکته که دیدم من و همه‌ی مردم یونان جاهلیم، ولی فرق من با همه یونانیان در این است که من به جهلم علم دارم و بقیه به این جهل هم جاهلند». به‌تعبیر امروزی، گویا جهلِ منِ سقراط بسیط است و جهل آن‌ها مرکب و به‌تعبیر دقیق‌تر، جهل مضاعف است. این علم به‌جهل سبب شد که دو ویژگی در من پدید آید؛ یک ویژگی این که حال که می‌دانم که نمی‌دانم، باید مثل کسانی نباشم که نمی‌دانند که نمی‌دانند. آن‌هایی که نمی‌دانند هیچ‌وقت به‌دنبال دانستن نمی‌روند چون نمی‌دانند که نمی‌دانند، پس من که این‌طور نیستم، باید دنبال دانستن بروم.

نتیجه‌ی دوم این که باید به هر سخنی گوش کرد؛ هیچ سخنی نیست که ما از شنیدنش بی‌نیاز باشیم، چون وقتی می‌توان گفت من از سخن شما بی‌نیازم که از شما عالم‌تر باشم، ولی وقتی همه جاهل باشیم، پس سخن هرکسی از ما برای دیگری شنیدنی است. باید یک سینه‌ی گشاده و شرح صدری داشت برای این‌که هر سخنی را از هرکسی شنید، شاید در آن سخن حقیقتی نهفته باشد که من بدان عالم نباشم.

وی می‌گوید من این دو ویژگی را تا آخر عمر حفظ می‌کنم؛ یکی این‌که در باب واقعیت‌ها و حقیقت‌ها بی‌تفاوت نباشم بلکه به دنبال کشف واقع بروم، و دیگر این‌که هرکس دهانش را برای سخن گفتن باز کرد احتمال بدهم که شاید در سخن او چیزی برای من فهم بشود.

سقراط، افلاطون و ارسطو

19 Nov, 07:41


5. تأثیر بر افلاطون و ارسطو

اگرچه سقراط چیزی ننوشت، شاگرد برجسته او افلاطون آثار و آموزه‌های او را ثبت و توسعه داد. بسیاری از نظریه‌های فلسفی افلاطون، مانند ایده‌آلیسم، بر پایه گفت‌وگوهای سقراطی شکل گرفتند. افلاطون نیز آموزه‌های سقراط را به ارسطو منتقل کرد، و بدین ترتیب، سقراط به طور غیرمستقیم بر کل سنت فلسفه غرب تأثیر گذاشت.

6. فلسفه به‌عنوان شیوه‌ای از زندگی

سقراط فلسفه را صرفاً یک بحث نظری نمی‌دانست، بلکه آن را شیوه‌ای از زندگی می‌دید. او معتقد بود که فلسفه باید به انسان کمک کند تا زندگی بهتری داشته باشد. این ایده در سنت‌های مختلف فلسفی، از رواقی‌گری تا اگزیستانسیالیسم، تداوم یافته است.

7. نقد خرافات و دین سنتی

سقراط در برابر باورهای دینی و خرافی زمان خود ایستاد. او از انسان‌ها می‌خواست به جای اطاعت کورکورانه از خدایان یا رسوم، بر اساس عقل و منطق عمل کنند. این نقد او، زمینه‌ساز روشنگری و تفکر عقلانی در غرب شد.

8. میراث سقراط در تاریخ فلسفه

سقراط را می‌توان آغازگر بسیاری از مباحث فلسفی دانست که همچنان در عصر حاضر مورد بررسی هستند:
• فلسفه اخلاق (تعریف فضیلت، عدالت، و زندگی خوب)
• معرفت‌شناسی (چیستی دانش و حقیقت)
• فلسفه سیاسی (رابطه فرد و جامعه، عدالت)

9. نماد فیلسوف مستقل و اخلاق‌مدار

سقراط نمادی از استقلال فکری و تعهد به حقیقت است. او حاضر نشد باورها یا اصول خود را قربانی فشارهای اجتماعی یا سیاسی کند. این ویژگی او را به الگویی برای تمام متفکرانی تبدیل کرده است که در برابر قدرت و جهل عمومی مقاومت کرده‌اند.

جمع‌بندی: چرا سقراط مهم است؟

سقراط به‌خاطر:
• تغییر مسیر فلسفه به سوی مسائل انسانی و اخلاقی،
• توسعه روش سقراطی به‌عنوان ابزار تفکر انتقادی،
• تعهد به حقیقت و عدالت،
• و تأثیر گسترده بر شاگردان و نسل‌های بعدی فیلسوفان،
یکی از ستون‌های اصلی فلسفه غرب است. اندیشه‌ها و روش او نه تنها در دوران باستان، بلکه برای انسان مدرن نیز الهام‌بخش است و به عنوان نماد عقلانیت، پرسشگری، و مسئولیت اخلاقی شناخته می‌شود.

پی‌نوشت: در ادامه خلاصه‌ی دیالوگ‌های سقراط رو براتون ارسال خواهم کرد. #ابوذر_شریعتی

سقراط، افلاطون و ارسطو

19 Nov, 05:20


چرا سقراط مهم است؟

سقراط (469-399 پیش از میلاد) یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین فیلسوفان تاریخ است که اهمیت او به دلایل متعددی در حوزه‌های مختلف فلسفه و فرهنگ باقی مانده است. او را بنیان‌گذار فلسفه غرب و منبع الهام بسیاری از فیلسوفان بعدی می‌دانند. در اینجا دلایل اهمیت سقراط را به طور دقیق بررسی می‌کنیم:


1. بنیان‌گذاری فلسفه اخلاق

سقراط نخستین فیلسوفی بود که به طور جدی اخلاق و زندگی انسان را به عنوان موضوعی مستقل و فلسفی بررسی کرد. او به جای پرداختن به کیهان‌شناسی یا مسائل طبیعی، به پرسش‌هایی مانند:
• «فضیلت چیست؟»
• «زندگی خوب چگونه است؟»
• «عدالت چیست؟»
پرداخت. این تغییر تمرکز، فلسفه را از جهان طبیعت به درون انسان و مسائل اجتماعی و اخلاقی هدایت کرد.


2. روش سقراطی (دیالکتیک یا الینخوس)

سقراط شیوه‌ای نوین برای تفکر فلسفی ارائه کرد که به “روش سقراطی” یا دیالکتیک معروف است. این روش شامل پرسش‌گری مداوم و تحلیل منطقی بود تا مفاهیم مبهم یا متناقض را روشن کند.
هدف روش: کشف حقیقت و تعریف دقیق مفاهیم.
فرایند: سقراط با پرسش‌های ساده شروع می‌کرد و مخاطب خود را به تفکر عمیق و گاه به تناقض می‌رساند.
این روش نه تنها در فلسفه، بلکه در آموزش، علوم اجتماعی، و روان‌شناسی نیز به‌کار گرفته شده است.


3. اهمیت معرفت‌شناسی سقراط

سقراط با جمله مشهور «من می‌دانم که نمی‌دانم» به چالشی اساسی در شناخت و دانش پرداخت. او بر این باور بود که اعتراف به ناآگاهی نخستین گام در راه کسب دانش حقیقی است.
• این موضع معرفت‌شناختی (Epistemology) زمینه‌ساز فلسفه‌های بعدی، از جمله افلاطون و ارسطو، شد و به شک‌گرایی علمی در دوران مدرن نیز الهام بخشید.


4. سقراط و شهروندی: فیلسوفی سیاسی

سقراط نخستین فیلسوفی بود که رابطه فرد با جامعه و حکومت را به طور جدی بررسی کرد. او بر اهمیت عدالت و مسئولیت اخلاقی فرد در برابر جامعه تأکید داشت و به‌ویژه از اینکه افراد به خاطر منافع شخصی یا اطاعت کورکورانه از حکومت عدالت را زیر پا بگذارند، انتقاد می‌کرد.
محاکمه و مرگ او: محاکمه سقراط، به اتهام “فساد جوانان” و “کفر به خدایان آتن”، نقطه عطفی در تاریخ فلسفه است. او به مرگ محکوم شد، اما تصمیم گرفت به جای فرار، جام زهر بنوشد و به اصول خود وفادار بماند. این اقدام او را به نماد فداکاری برای حقیقت و عدالت تبدیل کرد.
#ادامه_دارد…

سقراط، افلاطون و ارسطو

18 Nov, 23:37


۴. دیالکتیک هگلی

• مفهوم:
دیالکتیک در فلسفه هگل به معنای فرایند منطقی است که در آن ایده‌ها از طریق تز، آنتی‌تز (نقیض)، و سنتز (ترکیب) به تکامل می‌رسند.
• هدف:
حرکت به سوی حقیقت مطلق یا روح جهان از طریق تضادها و رفع آن‌ها.
• ویژگی:
• تز: ایده یا وضعیت اولیه.
• آنتی‌تز: تضاد یا مخالفت با تز.
• سنتز: حل تضاد و ایجاد سطح جدیدی از ایده.
• نتیجه:
دیالکتیک هگل یک فرایند تاریخی و فلسفی است که در آن همه پدیده‌ها و ایده‌ها در حال تغییر و تکامل‌اند.
#چهار

سقراط، افلاطون و ارسطو

18 Nov, 23:37


۵. دیالکتیک مارکسی

• مفهوم:
دیالکتیک مارکسی بر پایه دیالکتیک هگلی استوار است، اما با یک تغییر اساسی: تمرکز از ایده‌ها به واقعیت‌های مادی منتقل می‌شود.
• هدف:
تحلیل تضادهای درونی در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی (مانند تضاد میان کارگر و سرمایه‌دار) و پیش‌بینی تغییرات تاریخی.
• ویژگی:
• دیالکتیک تاریخی: تاریخ به‌عنوان فرایندی دیالکتیکی که توسط تضاد طبقاتی پیش می‌رود.
• دیالکتیک مادی: تمرکز بر واقعیت‌های مادی به‌جای ایده‌های ذهنی.
• نتیجه:
پیش‌بینی حرکت جوامع از سرمایه‌داری به کمونیسم.
#پنج

سقراط، افلاطون و ارسطو

18 Nov, 23:37


۶. دیالکتیک کانتی

• مفهوم:
کانت دیالکتیک را در معنایی متفاوت به کار برد و آن را به تناقض‌های درونی عقل خالص نسبت داد.
• هدف:
نشان دادن محدودیت‌های عقل بشری و اینکه چگونه عقل وقتی از حدود تجربه فراتر می‌رود، دچار تناقض می‌شود.
• ویژگی:
• دیالکتیک کانتی بیشتر انتقادی است تا سازنده.
• او در نقد عقل محض، دیالکتیک را برای تحلیل تناقضات متافیزیکی به‌کار می‌برد (مانند وجود یا عدم وجود خدا، آغاز یا بی‌پایانی جهان).
#شش

سقراط، افلاطون و ارسطو

18 Nov, 23:37


۷. دیالکتیک کیرکگاردی

• مفهوم:
سورن کیرکگارد دیالکتیک را به سطحی اگزیستانسیالیستی برد و بر تضادهای درونی انسان و انتخاب‌های شخصی تأکید کرد.
• هدف:
بررسی پارادوکس‌های زندگی انسان، مانند تضاد میان ایمان و عقل یا انتخاب میان زیبایی‌شناسی و اخلاق.
• ویژگی:
دیالکتیک کیرکگارد بیشتر فردمحور و وجودگرایانه است و به معنای رشد شخصی از طریق مواجهه با تضادها.
#هفت

سقراط، افلاطون و ارسطو

18 Nov, 23:37


۸. دیالکتیک ادورنو و مکتب فرانکفورت

• مفهوم:
در سنت مکتب فرانکفورت، دیالکتیک نقدی به کار گرفته می‌شود تا ایدئولوژی‌های پنهان و تضادهای اجتماعی را آشکار کند.
• هدف:
نقد ایدئولوژی‌های مسلط (مانند سرمایه‌داری) و بازسازی جامعه عادلانه‌تر.
• ویژگی:
دیالکتیک در این دیدگاه ابزاری برای تفکر انتقادی و بازاندیشی در مناسبات قدرت و سلطه است.
#هشت

سقراط، افلاطون و ارسطو

18 Nov, 23:37


۹. دیالکتیک مدرن و پسامدرن

• مفهوم:
در فلسفه معاصر، دیالکتیک بیشتر به عنوان ابزاری برای تحلیل و نقد مطرح است و به جنبه‌های پیچیده‌تر واقعیت و ایده‌ها می‌پردازد.
• هدف:
فراتر رفتن از دوگانگی‌های ساده (مانند درست/نادرست یا سنت/مدرنیته) و درک چندوجهی واقعیت.
• ویژگی:
دیالکتیک در اینجا گاهی از سنت‌های فلسفی فاصله گرفته و به نظریه اجتماعی و سیاسی پیوند خورده است.
#نه

سقراط، افلاطون و ارسطو

18 Nov, 23:37


نتیجه‌گیری

دیالکتیک، از روش گفتگوی سقراطی گرفته تا تحلیل مادی مارکس و تناقض‌های کانت، همیشه ابزار مهمی برای بررسی تضادها، رشد ایده‌ها، و جستجوی حقیقت بوده است. با وجود تغییرات در معنا و کارکرد دیالکتیک در فلسفه‌های مختلف، عنصر اصلی آن همواره تضاد و حرکت به سوی سطح جدیدی از درک یا واقعیت بوده است.

#ده و #پایان
#انواع_دیالکتیک

سقراط، افلاطون و ارسطو

18 Nov, 23:37


ریشه‌ی دقیق واژه‌‌ی #دیالکتیک چیست و کجاست؟

واژه‌ی دیالکتیک ریشه‌ای عمیق در زبان یونانی دارد و از واژه‌ی یونانی διαλεκτική (dialektikē) مشتق شده است. این واژه در اصل از فعل διαλέγομαι (dialegomai) گرفته شده که به معنای «گفت‌وگو کردن»، «بحث کردن» یا «مجادله کردن» است. برای ریشه‌یابی دقیق‌تر، اجزای این واژه را بررسی می‌کنیم:

ریشه‌ی واژه:

1. δια (dia):
این پیشوند یونانی به معنای «میان» یا «از طریق» است و در اینجا به مفهوم تعامل یا تبادل میان دو چیز اشاره دارد.
2. λέγω (legō):
این فعل به معنای «سخن گفتن»، «بحث کردن» یا «بیان کردن» است. این ریشه در واژگان مرتبط با گفتار و زبان نیز دیده می‌شود.


ترکیب و معنای اولیه:

با ترکیب این دو جزء، واژه
διαλέγομαι (dialegomai) به معنای «گفت‌وگو کردن میان دو یا چند نفر» یا «بحث و تبادل نظر» شکل می‌گیرد. این مفهوم اولیه بعدها به شکل διαλεκτική (dialektikē) به هنر یا فن گفت‌وگو، بحث منطقی، و مجادله (در چارچوب منطقی) گسترش یافت.

تحول معنایی در فلسفه:

1. در یونان باستان:
این واژه به‌طور خاص به روش
بحث و جدل سقراطی اشاره داشت که از طریق پرسش و پاسخ، به جستجوی حقیقت می‌پرداخت.
• در اندیشه سقراط و افلاطون،
دیالکتیک هنری بود که به کشف حقیقت از طریق تضاد میان نظرات و اندیشه‌ها کمک می‌کرد.
2. در فلسفه مدرن:
معنای دیالکتیک تغییر کرد و به
روش تحلیل تضادها در تفکر هگل و مارکس گسترش یافت. اما ریشه‌ی واژه همچنان بر مفهوم گفت‌وگو و تضاد دلالت دارد.

بنابراین، ریشه‌ی دقیق واژه دیالکتیک بر گفت‌وگوی منطقی و تبادل افکار میان دو یا چند طرف دلالت دارد و به‌طور نمادین به تعامل میان ایده‌ها برای رسیدن به حقیقت اشاره می‌کند.
#ابوذر_شریعتی

Art

16 Nov, 20:36


لایو آغاز شد
با حضور استاد عینی زاده: روانکاو و‌ روان‌درمانگر‌ و ابوذر شریعتی

اینجا لمس کنید و تشریف بیارید:
👇🏻👇🏻👇🏻
https://t.me/abouzar_shariati?livestream=298585c40ae590304e

Art

16 Nov, 15:24


بهترین نقاشان تاریخ

انتخاب “بهترین” نقاشان در تاریخ هنر موضوعی است که به شدت به سلیقه، زمان و معیارهای فردی بستگی دارد. با این حال، هنرمندانی وجود دارند که به دلیل نوآوری، مهارت و تأثیرات عظیمشان بر هنر و فرهنگ، از جمله نام‌آورترین و مهم‌ترین نقاشان تاریخ بشر محسوب می‌شوند. در ادامه، برخی از این نقاشان برجسته که آثارشان در تاریخ هنر ماندگار شده است را معرفی می‌کنم:

1. لئوناردو داوینچی (1452-1519)

• سبک: رنسانس
• آثار معروف: «مونالیزا»، «شام آخر»، «مرد ویترویوسی»
• داوینچی یکی از بزرگ‌ترین نابغه‌های تاریخ بشر بود. او نه تنها به دلیل نقاشی‌های شاهکار خود، بلکه به عنوان دانشمند، مخترع و متفکر بزرگ شناخته می‌شود. نقاشی‌های او، به‌خصوص «مونالیزا»، به دلیل دقت در جزییات و مهارت در نور و سایه، بسیار ستایش‌شده هستند.

2. میکل‌آنژ (1475-1564)

• سبک: رنسانس
• آثار معروف: نقاشی‌های سقف کلیسای سیستین، «آفرینش آدم»
• میکل‌آنژ هنرمندی چند‌بعدی بود که به‌عنوان نقاش، مجسمه‌ساز و معمار شناخته می‌شود. نقاشی‌های سقف کلیسای سیستین در رم، یکی از بزرگ‌ترین شاهکارهای هنر غرب است و نمادی از عظمت هنر رنسانس به شمار می‌رود.

3. رامبراند (1606-1669)

• سبک: باروک
• آثار معروف: «گشت شبانه»، «خودنگاره‌ها»، «درس آناتومی دکتر تولپ»
• رامبراند به دلیل استفاده ماهرانه از نور و سایه، توانایی در نمایش احساسات و پرتره‌های عمیق و زنده شهرت دارد. او از بهترین نقاشان سبک باروک است و بسیاری از خودنگاره‌هایش، احساسات و تجربیات شخصی او را به تصویر می‌کشند.

4. یوهانس ورمیر (1632-1675)

• سبک: باروک
• آثار معروف: «دختر با گوشواره مروارید»، «زن جوان با کوزه آب»، «نمایی از دلفت»
• ورمیر به دلیل نورپردازی دقیق و فضاسازی صمیمانه در آثارش مشهور است. او جزئیات دقیق و آرامش خاصی به فضای نقاشی‌هایش می‌بخشید و زندگی روزمره را به زیبایی به تصویر می‌کشید.

5. فرانسیسکو گویا (1746-1828)

• سبک: رمانتیسم
• آثار معروف: «تیراندازی سوم ماه مه»، «ساترن فرزند خود را می‌بلعد»
• گویا یکی از هنرمندان برجسته اسپانیا و جهان است که توانست تغییرات اجتماعی و تنش‌های سیاسی زمان خود را در آثارش به تصویر بکشد. او همچنین با آثار تاریک و تأمل‌برانگیز خود تأثیر زیادی بر هنرمندان اکسپرسیونیسم گذاشت.

6. کلود مونه (1840-1926)

• سبک: امپرسیونیسم
• آثار معروف: «نیلوفرهای آبی»، «طلوع آفتاب»، «کلیسای روآن»
• مونه بنیان‌گذار سبک امپرسیونیسم بود و با استفاده از ضربات سریع قلم‌مو و توجه به تغییرات نور، مناظر طبیعی را به زیبایی ثبت می‌کرد. نقاشی‌های نیلوفرهای آبی او از برجسته‌ترین آثار امپرسیونیسم به‌شمار می‌روند.

7. ونسان ون گوگ (1853-1890)

• سبک: پست‌امپرسیونیسم
• آثار معروف: «شب پرستاره»، «گل‌های آفتابگردان»، «سیب‌زمینی‌خورها»
• ون گوگ با استفاده از رنگ‌های زنده و قلم‌موی پرانرژی، احساسات عمیق و تجربیات شخصی خود را به تصویر می‌کشید. او اگرچه در زمان زندگی‌اش چندان شناخته‌شده نبود، اما پس از مرگ به یکی از تأثیرگذارترین نقاشان تبدیل شد.

8. پابلو پیکاسو (1881-1973)

• سبک: کوبیسم و سوررئالیسم
• آثار معروف: «گرنیکا»، «دوشیزگان آوینیون»، «زن گریان»
• پیکاسو هنرمندی بسیار خلاق و نوآور بود که تقریباً تمام جنبش‌های هنری قرن بیستم را تحت تأثیر قرار داد. او با همراهی ژرژ براک، کوبیسم را پایه‌گذاری کرد و هنر را به سطوح جدیدی از خلاقیت و نوآوری برد.

9. سالوادور دالی (1904-1989)

• سبک: سوررئالیسم
• آثار معروف: «تداوم حافظه» (ساعت‌های آب‌شده)
• دالی به خاطر خلق آثار سوررئال با تصاویر خیالی و غیرواقعی که به عمق ذهن و ضمیر ناخودآگاه می‌پردازند، مشهور است. او با تصاویر خاص و سبک ویژه‌اش، به نمادی از جنبش سوررئالیسم تبدیل شد.

10. جکسون پولاک (1912-1956)

• سبک: اکسپرسیونیسم انتزاعی
• آثار معروف: آثار بدون نام که به «نقاشی‌های قطره‌ای» شهرت دارند
• پولاک با تکنیک «چکاندن رنگ» (drip painting) به خالق اصلی سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی تبدیل شد. او به‌جای استفاده از قلم‌مو، رنگ را به بوم می‌پاشید و این نوع بیان انتزاعی تاثیرات ماندگاری بر هنر مدرن گذاشت.

این هنرمندان به دلیل نوآوری‌هایشان در سبک، تکنیک، و بیان احساسی و اجتماعی، سهم بسزایی در توسعه هنر و فرهنگ جهانی داشته‌اند و همچنان الهام‌بخش هنرمندان و علاقه‌مندان به هنر در سراسر دنیا هستند.

Art

16 Nov, 15:00


چکیده‌ی لایوِ فلسفه به‌مثابه‌ی التیامی برای زخم‌های زندگی

بله من معکوس میکشم!

Art

15 Nov, 19:55


#معرفی #هنرمند

معرفی #سالواداور_دالی ❗️

Art

15 Nov, 19:55


سالوادور دالی (Salvador Dalí)، هنرمند برجسته اسپانیایی، یکی از شناخته‌شده‌ترین نقاشان جنبش سوررئالیسم و از شخصیت‌های برجسته‌ی هنر قرن بیستم بود. او نه‌تنها به دلیل آثار هنری بی‌بدیلش بلکه به‌واسطه‌ی شخصیت عجیب، سبک زندگی منحصربه‌فرد و رویکرد خلاقانه‌اش به هنر و زندگی، شهرت دارد.

زندگی‌نامه کوتاه

تولد: ۱۱ می ۱۹۰۴ در فیگِراس، کاتالونیا، اسپانیا
درگذشت: ۲۳ ژانویه ۱۹۸۹ در فیگِراس، اسپانیا
• دالی از کودکی استعداد فوق‌العاده‌ای در نقاشی نشان داد و آموزش رسمی هنر را در
آکادمی هنرهای زیبا در مادرید آغاز کرد. در این دوره او تحت تأثیر سبک‌های مختلفی مانند امپرسیونیسم و کوبیسم قرار گرفت.
• در سال ۱۹۲۹ به
جنبش سوررئالیسم پیوست و به یکی از برجسته‌ترین اعضای آن تبدیل شد. آثار او از رؤیاها، ناخودآگاه و تصاویر عجیب و گاه ترسناک الهام می‌گرفت.
• ازدواج او با
گالا الیوارا (همسر و الهام‌بخش همیشگی‌اش) نقش مهمی در زندگی شخصی و حرفه‌ای‌اش داشت.

ویژگی‌های آثار دالی

1. تصاویر سوررئال و تخیلی:
• دالی در آثارش ترکیبی از تصاویر واقع‌گرایانه و نمادهای سوررئال را ارائه می‌دهد.
• او از تکنیک‌های واقع‌گرایی دقیق برای خلق صحنه‌های خیالی و رویایی استفاده می‌کرد.
2. مفاهیم روانشناختی و ناخودآگاه:
• دالی تحت تأثیر نظریه‌های روانکاوی
زیگموند فروید بود. او رؤیاها، ناخودآگاه، و امیال سرکوب‌شده را در آثارش به تصویر می‌کشید.
3. استفاده از نمادها:
• آثار او پر از نمادهای پیچیده است؛ مثل:
ساعت‌های ذوب‌شده (نماد زمان و خاطرات ناپایدار)
تخم‌مرغ (نماد زندگی و تولد دوباره)
مورچه‌ها (نماد مرگ و زوال)
4. تکنیک‌های منحصربه‌فرد:
• دالی از تکنیک‌هایی مانند
پارانویا-انتقادی استفاده می‌کرد، که به ترکیب تصاویری چندوجهی و متناقض در یک اثر منجر می‌شد.

آثار برجسته

1. تداوم حافظه (The Persistence of Memory):
• مشهورترین اثر او که ساعت‌های ذوب‌شده را به تصویر می‌کشد و به مفهوم زمان و خاطرات می‌پردازد.
2. ظهور چهره و کاسه میوه در ساحل:
• نمونه‌ای از آثار چندلایه‌ی او که یک تصویر همزمان چهره و یک کاسه‌ی میوه را نشان می‌دهد.
3. وسوسه‌ی سنت آنتونی:
• اثری با مضامین مذهبی و روان‌شناختی، که فریب‌ها و وسوسه‌ها را به تصویر می‌کشد.
4. قویانی که بازتاب آنها فیل می‌شود:
• تصویری نمادین از تغییر و دوگانگی در درک انسان.


شخصیت و سبک زندگی

• دالی به اندازه‌ی هنر خود، شخصیت عجیبی داشت. او عاشق جلب توجه بود و از پوشیدن لباس‌های عجیب و رفتارهای نمایشی لذت می‌برد.
• دالی علاقه‌مند به علم و ریاضیات بود و این موضوع در بسیاری از آثارش دیده می‌شود.
• او به دلیل رفتارهای خودمحورانه و تمایل به جلب توجه از جنبش سوررئالیسم فاصله گرفت، اما همچنان به عنوان یک هنرمند مستقل فعال باقی ماند.


تأثیرگذاری و میراث

• سالوادور دالی الهام‌بخش بسیاری از هنرمندان و نویسندگان بود و دیدگاه جدیدی از هنر سوررئال ارائه کرد.
• امروزه بسیاری از آثار او در موزه‌ی
سالوادور دالی در فیگِراس و دیگر موزه‌های برجسته‌ی جهان نگهداری می‌شود.

نتیجه‌گیری

سالوادور دالی نماد خلاقیت بی‌حدوحصر و کاوش در ابعاد ناخودآگاه انسان است. او توانست از طریق ترکیب تکنیک‌های کلاسیک و مضامین سوررئال، آثاری جاودانه خلق کند که همچنان مخاطبان را به تفکر، شگفتی و الهام وا‌می‌دارد.

Art

15 Nov, 18:02


آیا خواندن فلسفــه ما را تبـدیـل به انســان بهتــری می‌کند؟

این بار از زبان #راســلِ دوست‌داشتنی بخوانید.😊🌺🌼

Art

14 Nov, 17:30


دقایقی چند درباره‌ی نقاشی قهوه‌‌خانه‌‌ای، یکی از نمودهای اجتماعی و مردمی هنر نقاشی در ایران

گوینده: کیمیا قربانی- از سری برنامه‌های نگاه
رسانه‌ی پارسی

Art

14 Nov, 17:05


۶. خانه‌ی مرد دار آویخته (The House of the Hanged Man)

• اثری در سبک پست‌امپرسیونیسم که یک خانه‌ی تنها و متروکه را نشان می‌دهد. این نقاشی به خاطر استفاده از رنگ‌های سرد و ترکیب‌بندی منحصربه‌فرد، حس خاصی از تنهایی و بی‌زمانی را القا می‌کند.

سزان با این آثار نقش مهمی در تغییر مسیر هنر از امپرسیونیسم به مدرنیسم داشت و تأثیر او بر هنرمندان پس از خود همچنان مشهود است.

Art

14 Nov, 16:04


۵. مردی با پیپ (Man with a Pipe)

• یکی از پرتره‌های معروف سزان که ویژگی‌های چهره با خطوط هندسی برجسته شده و احساسی خاص از شخصیت را منتقل می‌کند.

Art

14 Nov, 15:03


۴. حمام‌کنندگان بزرگ (The Large Bathers)

• این نقاشی یکی از آثار مشهور سزان در موضوع فیگوراتیو است که گروهی از افراد در کنار رودخانه یا در طبیعت را نشان می‌دهد. این اثر به خاطر ترکیب‌بندی جسورانه و استفاده از فرم‌های هندسی برای بدن‌ها، به عنوان یک اثر تأثیرگذار در تاریخ هنر شناخته می‌شود.

Art

14 Nov, 14:03


۳. کوه سنت ویکتوار (Mont Sainte-Victoire)

• این کوه، نزدیک زادگاه سزان در پرووانس فرانسه، موضوع مورد علاقه او بود و او بارها آن را به تصویر کشید. این آثار با رنگ‌های روشن و فرم‌های ساده و منظم، الهام‌بخش جنبش‌های هنری بعدی مانند کوبیسم شدند.

Art

14 Nov, 13:05


۲. طبیعت بی‌جان با سیب‌ها (Still Life with Apples)

• سزان در این اثر طبیعت بی‌جان را با سیب‌ها و ظروفی ساده به تصویر می‌کشد. او در این نقاشی از فرم‌های هندسی و ضربات قلم خاص استفاده می‌کند و به جای تمرکز بر بازنمایی دقیق، سعی دارد جوهر و احساس اشیا را منتقل کند.

Art

12 Nov, 15:26


چرا به طور خاص یک فیلسوف را می‌خواینم؟

بارها از من پرسیده می‌شود که چرا نیچه یا هایدگر می‌خوانی و این همه سال این همه شب تا صبح مشغول مطالعه و نوشتن درباره‌ی این دو فیلسوف شده‌ای؟

براستی چرا یک فیلسوف خاص را به شکل جدی می‌خوانیم؟

اینجا بشنوید: 👇🏻

https://t.me/abouzar_shariati/18378

Art

12 Nov, 14:31


-𝐎𝐥𝐝 𝐇𝐨𝐨𝐤 𝐌𝐢𝐥𝐥,📍
-تابلوی نقاشی میل هوک قدیمی/اثر هنری لمسون

- ابعاد: ۳۶/۱ × ۵۶/۴ سانتی‌متر
- مکان نمایش: ایالات متحده آمریکا

Art

12 Nov, 13:50


-𝐌𝐞𝐧𝐢𝐧𝐨 𝐜𝐨𝐦 𝐜𝐚𝐛𝐫𝐢𝐭𝐨 1954,📍
-پسر با بز/اثر کاندیدو پورتیناری

- ابعاد: ۵۵ × ۴۵ سانتی‌متر
- مکان نمایش: کالکشن خصوصی

Art

11 Nov, 20:00


-𝐕𝐢𝐞𝐰 𝐟𝐫𝐨𝐦 𝐓𝐡𝐞𝐨'𝐬 𝐀𝐩𝐚𝐫𝐭𝐦𝐞𝐧𝐭 1888,📍
-نمایی از آپارتمان تئو/اثر ونسان ونگوگ

- سبک: امپرسیونیسم
- مکان نمایش: موزه ونگوگ، آمستردام

Art

11 Nov, 19:45


-𝐓𝐡𝐞 𝐈𝐭𝐚𝐥𝐢𝐚𝐧 𝐂𝐨𝐦𝐞𝐝𝐲 1715-1717,📍
- کمدی ایتالیایی/اثر جین آنتوان واتو

- ابعاد: ۳۸ × ۴۹ سانتی‌متر
- مکان‌ نمایش: موزه های دولتی در برلین

Art

11 Nov, 19:36


#از_کانت_بیاموزیم

📚🖌 "تنبلی" و "ترسویی" است که باعث می‌شود بخشِ بزرگی از آدمیان همچنان راغب باشند که در تمام عمرشان (باوجود آنکه می‌توانند به بلوغ ذهنی و عقلی برسند و تن به ولایت و ریاست دیگری ندهند) "نا بالغ" باقی بمانند (در طفولیت و بی‌عقلی بمانند) تا دیگران بتوانند بدین وسیله براحتی به عنوان مهره‌ی دست یا فردی که صغیر است و نیاز به قیّم دارد، از او استفاده کنند و آنان را در حد موجوداتی مقلد و مطیع و بله‌قربان‌گو تقلیل دهند!

باری «نابالغی» از «راحت‌طلبی» برمی‌خیزد و فردِ نابالغ با خود می‌گوید:

تا کتابی هست که برایم اسبابِ فهم است، تا روحانی‌ای هست که غمگسارِ من و در حکمِ وجدانِ من است، و تا پزشکی هست که می‌گوید چه باید خورد و چه نباید خورد و... دیگر چرا خود را [با اندیشیدن] به زحمت اندازم؟

پ‌ن: کانت در ادامه در‌ نقد این گشادی و مقعدفراخی و بندگی و بردگی، بحث را به سمتی می‌برد که متذکر شود تنها راه خلاصی از اسارت، اندیشیدن است و به همین جهت است که نهایتا می‌گوید:

《دلیر باش در به‌کار گرفتنِ فهمِ خویش!》 ("شجاعتِ اندیشیدن" داشته باش)؛ این است شعارِ روشن‌نگری!

#ایمانوئل_کانت
رساله ی «روشنگری چیست؟» به همراه ویرایش و اضافات
کانال تاریخ فلسفه از صفر

Art

10 Nov, 16:30


معرفی هنرمند / نیکلاس پوسین:

یک نقاش فرانسوی بود که نقاش برجسته سبک باروک کلاسیک فرانسوی بود، اگرچه بیشتر عمر کاری خود را در رم گذراند. بیشتر آثار او درباره موضوعات مذهبی و اساطیری بود که برای گروه کوچکی از مجموعه داران ایتالیایی و فرانسوی نقاشی شده بود.

Art

10 Nov, 16:30


-𝐌𝐢𝐝𝐚𝐬 𝐚𝐧𝐝 𝐁𝐚𝐜𝐜𝐡𝐮𝐬 1624,📍
-میداس و باکوس/اثر نیکلاس پوسین

- ابعاد: ۹۸ × ۱۳۵ سانتی‌متر
- مکان نمایش: مونیخ

Art

10 Nov, 15:46


با مطالعه‌ی این مقاله‌ی ساده و روان که درباره‌ی اندیشه‌های هیوم‌ است براحتی می‌توانید وارد فلسفه‌ی نقادی کانت شوید.

#هیوم #کانت
#فلسفه‌ی_مدرن
#ابوذر_شریعتی

لایو نخست درباره‌ی کانت
لایو دوم درباره‌ی کانت
آموزش نحوه‌ی استنباط و استخراج مقولات دوازده‌گانه‌ی کانتی
ادعای اصلی کانت: ویدئو
جان سخنِ کانت
جان سخنِ دیوید هیوم

Art

09 Nov, 20:49


لایو آغاز شد
موضوع: #کانت چه می‌گوید؟ اینجا لمس کنید 👇

https://t.me/abouzar_shariati?livestream=82dcc4be43cc029425

Art

09 Nov, 20:21


خب بچه‌ها تا نیم ساعت دیگه ادامه‌ی لایوِ کانت‌چه‌می‌گوید رو خواهیم داشت.

شب‌زنده‌دارا جایی نرن، روزکاراها هم بگیرن بخوابن فایل ذخیره شده رو فردا گوش بدن (ولی گوش بدن اگر علاقه دارن یعنی پشت گوش نندازن چون پروسه‌ی پشت گوش انداختن پایان نداره و اگر بهش عمل نکنید تا آخر عمر عمل نمیکنید یعنی تا آخر عمرتون به تعویق میندازید و هیچوقت نمیتونید هیچ کاری انجام بدید حالا می‌خواد شناخت کانت باشه یا فتح قله اورست یا پروژه‌ی الف و جیم رو انجام دادن و به پایان رساندن)

پ‌ن: اگر در جریان لایوهای کانت نیستید اینجا لمس کیند

Art

09 Nov, 19:30


-𝐑𝐞𝐚𝐩𝐢𝐧𝐠 1881,📍
-تابلوی نقاشی درو کردن/اثر ژواکیم وایردا

- ابعاد: ۵۴ × ۷۹/۵ سانتی‌متر
- مکان نمایش: اسپانیا

Art

09 Nov, 18:44


-𝐖𝐢𝐭𝐜𝐡𝐞𝐬 𝐒𝐚𝐛𝐛𝐚𝐭𝐡 1636,📍
-سبت جادوگران/اثر کلاس یاکوبز ون در هک

- ابعاد: ۵۷ × ۹۷ سانتی‌متر
- مکان نمایش: هلند

Art

09 Nov, 18:11


در این اسلایدها می‌توانید خلاصه‌ی تمامی مباحث مطرح شده در سلسله‌لایوهای #کانت را بخوانید.

علی‌الخصوص شرح این عبارت را که‌:

«این ذهن ماست که جهان را می‌سازد و نه بالعکس!»

کانال تخصصی تاریخ فلسفه از صفر

Art

08 Nov, 20:17


بحث لایو آغاز شد: هم اکنون در لایو:

#کانت چه می‌گوید؟ و از همه مهمتر چگونه می‌گوید؟ چگونه باید او را فهم کرد؟

اینجا لمس کنید و وارد گفت‌وگو بشید: 👇👇👇

https://t.me/abouzar_shariati?livestream=6a4c4033cd8471e96f

Art

08 Nov, 11:03


🔸درباره‌ی سه اثر از ادوارد مونک

▫️سه تابلوی معروف جیغ، غروب در خیابان کارل یوهان و اضطراب از مهم‌ترین اثار نقاش معروف نروژی ادوارد مونک است که شباهت‌های فروانی با یکدیگر دارند. انسان‌هایی غمگین با چهره‌هایی مخدوش که در فضایی تیره و ابزرد با کلاه‌هایی برسر در حال عبور از خیابان هستند. حالات چهره‌ها، رنگ‌ها و فضای هرسه اثر بخوبی به مانند سایر آثار مونک نشان دهنده‌ی شخصیت و حال و هوای افسرده‌ی مونک می‌باشد که برآمده از کودکی و زندگی سخت و توأم با بیماری وی است. در دو اثر اضطراب و غروب در خیابان کارل یوهان شاهد جمعیتی شبح‌وار با لباس‌های عزاداری هستیم که بر پلی که یاد‌آور تابلوی جیغ است درحال گذرند. فضای کلی این سه اثر نشان دهنده ترس و اضطراب و یأس ناشی از زندگی مدرن است که در آن روزها در آثار نقاشان نروژی مرسوم بود. دیگر آثار وی نیز مانند مرگ در اتاق بیمار، بلوغ، کودک بیمار و ... باز دارای همین حال و هوای اندوه و پریشانی و یأس فلسفی است که در سبک
#اکسپرسیونیسم و #امپرسیونیم کشیده شده‌اند. مونک برخلاف طرفداران سبک ویکتوریا سعی در نشان دادن چهره‌ی سیاه زندگی مدرن و غم و اندوه ناشی ازآن بود و این امر به خوبی در سه تابلوی یاد شده دیده می‌شود.

#ادوارد_مونک

Art

08 Nov, 04:34


کانت چه می‌گوید؟
اینجا با حوصله بشنوید: 👇🏻

https://t.me/abouzar_shariati/14458

در ادامه باز برش‌هایی از پروژه‌ی فلسفه‌ی مدرن که شامل آموزش فلسفه‌ی #دکارت #هیوم و #کانت می‌شود نیز بازنشر‌خواهم کرد.

Art

07 Nov, 18:43


▪️اصلی ترین ادعای #کانت در نقدِ عقلِ محض یا سنجش خرد ناب چیست؟
با مثالهایی روشن میشه بدون سردرگم‌ شدن ادعای‌ کانت رو فهمید.
با حوصله و بدون عجله تماشا کنید
ارائه: #ابوذر_شریعتی
برشی کوتاه از فصل فلسفه‌ی‌ مدرن «دکارت، هیوم، کانت»

Art

07 Nov, 07:55


معرفی هنرمند / آرنولد بوکلین:

نقاش جنبش نمادگرایی اهل سوئیس بود. نقاشی‌های او از مناظر در کنار آثار نمادینش که حاوی برخی مضامین تاریک هستند، هنرمندان آلمانی اواخر سدهٔ ۱۹ میلادی را تحت تأثیر قرار داد و نویددهندهٔ نمادگرایی هنرمندان فرا واقع‌گرای سدهٔ ۲۰ میلادی گردید.

‌‌‌پ‌ن: بوکلین یکی‌ از نقاشان به شدت مورد علاقه‌ی من در تمام زندگیم بوده، هست و خواهد بود. آثار او به‌تنهایی می‌تواند یک فلسفه‌ی غنی و عظیم درباره‌ی مسائل سرنوشت‌سازی چون مرگ و زندگی و معنای زندگی و پوچی و … طرح کند.

Art

06 Nov, 19:50


-𝐕𝐚𝐬𝐞 𝐰𝐢𝐭𝐡 𝐃𝐚𝐢𝐬𝐢𝐞𝐬 𝐚𝐧𝐝 𝐏𝐢𝐩𝐩𝐢𝐞𝐬 1890,📍
-تابلوی نقاشی گلدان با گل مروارید و خشخاش/اثر ونسان ونگوگ

- ابعاد: ۶۶ × ۵۱ سانتی‌متر | - سبک: امپرسیونیسم
- مکان نمایش: هنر آهنگ، پکن

Art

06 Nov, 19:41


-𝐒𝐭𝐮𝐝𝐲 𝐨𝐟 𝐏𝐨𝐩𝐩𝐢𝐞𝐬 1832,📍
-مطالعه خشخاش/اثر جیمز اینسکیپ

- ابعاد: ۴۰/۶ × ۲۲/۹ سانتی‌متر
- مکان نمایش: مرکز هنر بریتانیایی ییل، ایالات متحده آمریکا

Art

06 Nov, 19:25


-𝐓𝐡𝐞 𝐀𝐮𝐭𝐨𝐩𝐬𝐲 1890,📍
- کالبد شکافی/اثر انریکه لومباردو

- ابعاد: ۱۷۷ × ۲۹۱ سانتی‌متر
- مکان‌ نمایش: موزه مالاگا

Art

06 Nov, 16:41


درباره‌ی ابن سینا و تاثیر عظیمش‌ بر فلسفه‌ی غرب و توضیح و تبیین بخش نخست شفای او درباره‌ی چیستی فلسفه و تفاوت آن با سایر علوم

#ابوذر_شریعتی
#ابن_سینا و #تاریخ_فلسفه

Art

06 Nov, 16:15


- 𝐏𝐨𝐫𝐭𝐫𝐚𝐢𝐭 𝐨𝐟 𝐃𝐫. 𝐆𝐚𝐜𝐡𝐞𝐭📍

- پرتره دکتر گاشه
به عنوان گرانترین اثر ون‌گوگ شناخته می‌شود، این درحالی است که این نقاشی مدت‌ها پیش در سال ۱۹۹۰ فروخته شده است. این نقاشی در حراجی کریستیز به قیمت ۸۳ میلیون دلار فروخته شد و در آن زمان رکورد گران‌ترین اثر هنری یک هنرمند را شکست. با احتساب تورم می‌توان گفت این نقاشی معادل ۱۸۰ میلیون دلار این روزها، در سال ۱۹۹۰ فروخته شد. اما چرا این نقاشی رکوردشکن شد؟ باید گفت این نقاشی بدون شک یکی از نفیس‌ترین پرتره‌های ون‌ گوگ است. دکتر گاشه یکی از شخصیت‌های مهم زندگی ون‌گوگ بود که از او پس از زخمی شدن بر اثر اصابت گلوله مراقبت کرد. در سال ۱۹۹۰، این نقاشی به یک خریدار اهل توکیو رسید، چراکه در آن زمان مجموعه‌داران ژاپنی بر سر خرید آثار هنرمندان مشهور امپرسیونیست یا پست امپرسیونیست رقابت می‌کردند. خریدار آن اعلام کرده بود دوست دارد این نقاشی پس از مرگش با جدسش سوزانده شود. زمانی که او در سال ۱۹۹۶ درگذشت، خوشبختانه این اتفاق نیفتاد و این نقاشی به یک خریدار اترشی فروخته شد. این نقاشی بار دیگر فروخته شد و در نهایت به دست یک میلیارد اروپایی ناشناس رسید.

Art

06 Nov, 04:44


#فلسفه‌ی_مطالعه

برشی از سلسله لایوهای شبانه (شب‌ها ساعت ۲۳ در همین کانال یعنی کانال تاریخ فلسفه)
#ابوذر_شریعتی

Art

05 Nov, 20:26


لایو آغاز شد

https://t.me/abouzar_shariati?livestream=f5435724e6de3323af

Art

05 Nov, 15:43


تبیین تفاوت علم و دوکساهای ایدئولوژیک و ایدئولوژی و تئولوژی

تفصیل بحث اینجا در گفت‌وگو با رامتین عزیز تحت عنوان فلسفه‌ی علم:
👇🏻👇🏻👇🏻
https://t.me/abouzar_shariati/19582

Art

05 Nov, 15:00


- 𝐁𝐨𝐮𝐥𝐞𝐯𝐚𝐫𝐝 𝐝𝐞 𝐂𝐥𝐢𝐜𝐡𝐲 1887,📍
- تابلوی نقاشی بلوار دو کلیشی/اثر ونسان ونگوگ

- سبک: امپرسیونیسم
- مکان نمایش: موزه‌ی ون‌گوگ، آمستردام

Art

05 Nov, 14:50


-𝐕𝐚𝐫𝐞𝐧𝐠𝐞𝐯𝐢𝐥𝐥𝐞 1910,📍
-وارنگویل/اثر کر خاویر روسل

- سبک: امپرسیونیسم
- مکان نمایش: موزه هنرهای زیبای شهر پاریس

Art

04 Nov, 18:06


لایو آغاز شد
موضوع؛
دغدغه‌های اگزیستانسیال
با حضور استاد عینی‌زاده متخصص و روان‌درمانگر حوزه‌ی اگزیستانسیال

جهت حضور در لایو کافی‌ست روی لینک آبی رنگ لمس کنید: 👇

https://t.me/abouzar_shariati?livestream=75ebfc681cdc7e47de

Art

25 Oct, 21:57


کمی زرتشت بخونیم
همراه با ایضاح مفهومی اصطلاحات کتاب چنین گفت زرتشت
برشی از پروژه‌ی نیچه‌خوانی
#ابوذر_شریعتی
کانال تخصصی نیچه و شوپنهاور

شما هم می‌تونید تو پروژه‌ی نیچه‌خوانی با محوریت اراده‌ی قدرت، چنین گفت زرتشت، سپیده دمان شرکت کنید.
با آیدی ادمین اول آکادمی در تماس باشید:

@myselfff1980

Art

25 Oct, 19:41


🎨#هنرنقاشی

▪️یان ورمیر، از جمله مشهورترین نقاشان عصر طلایی نقاشی هلند است

او در قرن هفدهم میلادی به سبک باروک به خلق آثاری می‌پرداخت که نمایانگر زندگی روزانه در خانه‌های طبقه متوسط جامعه بود

ورمیر نسبت به دیگر هنرمندان، آثار کمی خلق کرد و از جمله مشهورترین آثار او می‌توان به «زن شیر دوش» و «دختری با گوشواره مروارید» اشاره کرد.

Art

25 Oct, 18:40


جنگ و نقاشی

Art

25 Oct, 15:48


جـــانِ سخــنِ ایمـانوئـل کـانــت
تماشــا در یـوتیــوب
امشب راس ساعت ۲۲ با عنوان ادعای اصلی کانت در نقد عقل محض (سنجش خرد ناب) چیست، لایو خواهیم داشت 👇🏻

https://t.me/abouzar_shariati/19463

Art

24 Oct, 20:00


ارین هانسن هنرمند معاصر آمریکایی، سبک جالبی را در نقاشی منظره دنبال می کند. عمده کارهای او از مناظر طبیعی است و آنچه از ظاهر کارها پیداست سبک مورد علاقه اش #امپرسیونیسم یا دریافتگری است.

این هنرمند جوان، سبک خود را #دریافتگری_آزاد یا Open-Impressionism نامیده است یعنی ترکیبی از دریافتگری، هیجان نمایی و هنر انتزاعی؛ که ویژگی تمامی این سبک ها در کارهایش مشهود است. آثاری از او را به اتفاق می بینیم.

Art

24 Oct, 19:41


فقط هشت نفر دیگه ظرفیت باقی مونده.
تو یک پروژه شرکت کنید و کل ۲۰ دوره‌ی آموزشی آکادمی رو یک‌جا دریافت کنید.

اینجا لمس کنید تا اطلاعات تکمیلی رو داشته باشید:

https://t.me/abouzar_shariati/19445

Art

24 Oct, 19:35


شام آخر | سالوادر دالی


#سالوادر_دالی (۱۹۰۴—۱۹۸۹) نقاش سوررئال، تصویرگر و طراح اسپانیایی، از مبلغان مشهور خردستیزی در هنر به شمار می رود. در طول سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ مذهب، علم و تاریخ جای بیشتری را در میان موضوعات آثار دالی اشغال کرد. بنابراین، در طی این سالها آثار معروفی را ارائه کرد که #شام_آخر یکی از آنها بود. از این حیث، می توان رگه هایی از گرایشات مذهبی را در آثار متأخر او شاهد بود. در واقع، از دهه ی ۱۹۵۰ میلادی کارهای اساسی او وقف هنر مذهبی مسیحی و ستایش از مسیح در آیین عشاء ربانی بود.

تابلوی The Sacrament of The Last Supper یا "شام آخر" نمونه ای از این آثار اکنون در موزه و گالری هنر واشینگتن دی. سی قرار دارد. اهمیت این قبیل آثار در تاریخ هنر و نقش نجات دهنده آنها برای دالی در این بود که او را از فاجعه ی هنرمند میانه رو بودن در هنر مدرن دور می ساخت. (پاکباز، ۱۳۸۷)

Art

24 Oct, 16:38


چرا میگویم #شک چیز مبارکی ست؟
از زبان هایدگر و دکارت بشنوید
#ابوذر_شریعتی

Art

24 Oct, 16:01


ده نفر دیگه برای طرح کاملا استثنایی فوق ظرفیت باقی مونده.
اگر‌ در جریان نیستید اینجا لمس کنید:

https://t.me/abouzar_shariati/19445

Art

24 Oct, 14:12


اگر نمیدو‌نید داستان چیه اینجا لمس کنید و جا نمونید 👇🏻☺️

https://t.me/abouzar_shariati/19445

Art

24 Oct, 09:29


جهت شرکت در این طرح استثنایی عبارت شخم زنی رو به آیدی زیر ارسال کنید:

@myselfff1980

(دقت کنید هر ۲۰ دوره‌ی آموزشی با تمام آموزشهای تخصصی که توسط متخصص هر حوزه تدریس شده و همانند پازل، آموزش‌ها در تکمیل یکدیگر عمل می‌کنند، به صورت یک جا و به عنوان هدیه تقدیم ۲۰ شرکت کننده اولی میشه که در کل پروژه تاریخ فلسفه شرکت میکنه)

Art

24 Oct, 08:57


این لیست ۲۰‌ دوره‌ی آموزشی رو‌ خب تماشا کنید.

هر حوزه توسط متخصص خودش تدریس شده به طور مثال فن ترجمه توسط متخصص ترجمه‌ی زبان مبدا و مقصد تدریس شده، دوره‌ی مکاتب سیاسی توسط متخصص حوزه‌ی سیاست بین‌الملل تدریس شده، دوره‌ی جامعه‌شناسی‌ توسط متخصص جامعه‌شناسی‌ تدریس شده.

سایر دوره‌های فلسفی هم توسط خودم (ابوذر شریعتی) تدریس شده که نه تنها تخصصم بلکه تکام زندگیم فلسفه‌ست.

حالا خبر خوب اینه که تمام این ۲۰ دوره‌ی آموزشی به ۲۰ نفر اولی که تو کل پروژه‌ی شخم‌زنی تاریخ فلسفه شرکت میکنن به صورت هدیه و یک‌جا به همراه نقشه‌ی راهنمای استفاده از اونها تعلق می‌گیره.

از همین تا ۲۴ ساعت فرصت دارید در این طرح شرکت کنید:

@myselfff1980

Art

24 Oct, 04:36


چرا می‌گویم آغازگاه فلسفه و تفکر فلسفی، همراه با شورش و عصیان بوده است؟

Art

23 Oct, 21:22


فایل مرتبط درباره‌ی‌ ترس از دست دادن و راهکارهای فلسفی برای مواجه شدن با آن: 👇

https://t.me/abouzar_shariati/19001

Art

22 Oct, 14:50


🔸درباره جنبش هنری اعتراضی #داداییسم

▫️زیرنویس پارسی

#مکتبها

Art

21 Oct, 19:45


"غم برای همیشه باقی خواهد ماند"

آخرین جمله ونسان ونگوگ که در ۳۷ سالگی خودکشی کرد...

تصویر: نقاشی خانه‌ای در اور؛
او این نقاشی را در ژوئن ۱۸۹۰ خلق کرد.

Art

21 Oct, 19:04


#سه و #پایان
#رنج_بودن
ارائه‌: #ابوذر_شریعتی
بخش نخست و دوم اینجا و اینجا

Art

21 Oct, 18:45


موزیک ویدیویی از فیلم شاعرانه ی ناگهان درخت، ساخته ی صفی یزدانیان، محصول ۱۳۹۷، با صدای آرمان گرشاسبی

از متن فیلم:
یه چیزی که حالت رو خوب کنه؛ اون روز که شیش صبح اومد. راستی شیش صبح نبود، هشت و ربع بود. ولی من همه این سال‌ ها دوست داشتم شیش صبح باشه. اون دست که بهش آفتاب تابیده بود، سفر به رشت، به دریا، اون روز که باد خورد به صورتم. اون روز که ناگهان درخت رو دیدم.

🎶🎞 #موزیک_ویدیو
ترانه: #برمی_گردم
خواننده: #آرمان_گرشاسبی

Art

21 Oct, 17:47


▪️فلاسفه‌ی رواقی و مساله‌ی: رنج، اضطراب و خشم
▪️همراه با زیر نویسِ فارسی

پایین‌تر کمی بیشتر درباره‌ی فلسفه‌ی رنج صحبت میکنیم. پیش‌تر نیز درباره‌ی #فلسفه‌ی_درد مفصل در چند جلسه سخن گفته بودیم که اینجا می‌تونید تماشا کنید:

https://t.me/abouzar_shariati/18888

#ابوذر_شریعتی

Art

21 Oct, 16:40


نقد آثار #ورمیر
نقاش معروف سبک
#باروک در دوران طلایی هلند

#نقد_هنری #نقاشی

Art

21 Oct, 14:45


🔸ویدئویی زیبا از جان گرفتن نقاشی‌های مشهور و کلاسیک جهان همراه با موسیقی بینظیر بر روی تصاویر

#نقاشی #موسیقی

Art

21 Oct, 13:00


"به گفته آن فیلسوف خیال‌پرداز [افلاطون]، انسان‌ها در اصل خود به دو جنس مذکر و مؤنث تقسیم نشده بودند، همان‌طور که در حال حاضر می‌بینیم؛ بلکه هر فرد ترکیبی از هر دو جنس بود و در وجود خود هم شوهر و هم زن را در یک موجود زنده گنجانده بود. بدون شک این اتحاد بسیار کامل بود و اجزاء آن به خوبی با یکدیگر سازگار شده بودند، به طوری که بین جنس مذکر و مؤنث، هماهنگی کاملی به وجود آمده بود، اگرچه مجبور بودند همدم‌های جدایی‌ناپذیر باشند. هماهنگی و خوشبختی‌ای که از این وضعیت جاری بود چنان زیاد بود که «آندروگین‌ها» (چنان‌که افلاطون آنها را نامید)، یا «مرد-زن‌ها» در اثر کامیابی خود گستاخ شدند و علیه خدایان شورش کردند. برای مجازات این جسارت، ژوپیتر چاره‌ای بهتر از این نیافت که بخش مذکر را از بخش مؤنث جدا کند و دو موجود ناقص از ترکیبی که پیش از این بسیار کامل بود بسازد. از این رو، منشأ انسان‌های مذکر و مؤنث به‌عنوان موجوداتی مجزا پدید آمد."

– از مقاله «درباره عشق و ازدواج» (۱۷۴۱) نوشته دیوید هیوم

Art

21 Oct, 13:00


Psyche and Eros

By: Francoise Gerard.

Art

21 Oct, 13:00


Erose and Psyche
Flanders
ca. 1600-1625
ivory
Hermitage, Saint Petersburg

Art

21 Oct, 13:00


By: William Adolphe Bouguerau
Erose & Psyche

Art

21 Oct, 13:00


Erose and Psyche
Cupid and Psyche (1881/82) by Theodor Friedl at the Belvedere Museum in Vienna