ادبیات، فلسفه و سینما @nazariyehadabi Channel on Telegram

ادبیات، فلسفه و سینما

22 Nov, 16:26

اورسولا گفت: ما از اینجا نمی‌رویم، همین‌جا می‌مانیم، چون در اینجا صاحب فرزند شده‌ایم.
خوزه گفت:اما هنوز مُرده‌ای در اینجا نداریم، وقتی کسی مُرده‌ای زیرخاک ندارد، به آن خاک تعلق ندارد.
اورسولا با لحنی آرام و مصمم گفت: اگر قرار باشد من بمیرم تا بقیه در اینجا بمانند، خواهم مُرد…

صد سال تنهایی
#گابریل_گارسیا_مارکز

@NazariyehAdabi

1,485

ادبیات، فلسفه و سینما

22 Nov, 14:31

▪️تغییرات جوی سال‌های اخیر تصادفی‌اند یا اقلیم زمین تغییر کرده است؟

▫️چرا برای اقلیم پیش‌بینی‌های ترسناک می‌شود اما از پیش‌بینی هوای ده روز دیگر عاجزیم؟

@NazariyehAdabi

1,623

ادبیات، فلسفه و سینما

22 Nov, 13:29

▫️

نطقیات برگزار می‌کند:

دورهٔ آموزشی «آموزش زبان آلمانی با تمرکز بر متون فلسفی»

ترم نخست: سطح مقدماتی ( ده جلسه )

👤 مدرس: دکتر سیدمسعود حسینی

( پژوهشگر فلسفه )

⏰ زمان: شنبه‌ها: از ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰

🗓

شروع دوره: شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ ( ❌ فردا )

👤 آشنایی با استاد:

- دکترای فلسفه از دانشگاه تهران

✍️ در مقام تألیف:

فلسفه و حقیقت، رویارویی هایدگر و گادامر در تفسیر آموزهٔ افلاطون

تاریخ فلسفهٔ غرب، ایدئالیسم آلمانی - انتشارات سمت

✍️ در مقام مترجم:

ـ نقد عقل عملی، ایمانوئل کانت

ـ بنیانگذاری برای مابعدالطبیعه‌ی اخلاق، ایمانوئل کانت

ـ پدیدارشناسی روح، هگل

- هگل، فردریک بیزر

ـ ایدئالیسم هگل: خشنودی‌های خودآگاهی، رابرت پیپین

ـ بنیاد آموزه‌ی فراگیر دانش، فیشته

- بنیاد حق طبیعی، فیشته

- نظام آموزه‌ی اخلاق بر اساس اصول آموزه‌ی دانش، فیشته

ـ در باب روح و لفظ در فلسفه، فیشته

ـ نظریه‌ی سوبژکتیویته در فلسفه‌ی فیشته، فردریک نویهاوزر

- نظام ایدئالیسم استعلایی، شلینگ

ـ در باب تاریخ فلسفه‌ی جدید، درس‌گفتارهای مونیخ، شلینگ

- نامه‌هایی در تربیت زیبایی‌شناختی انسان، شیلر

از هایدگر تا گادامر: در مسیر هرمنویتیک، ژان گروندن

- در هزارتوی نیچه، الن وایت

ـ نیچه: زندگی به‌منزله‌ی ادبیات، الکساندر نهاماس

ـ جایگاه زیبایی در عالم هنر، الکساندر نهاماس

- لایب‌نیتس، نیکولاس جالی

- عصر ایدئالیسم آلمانی (تاریخ فلسفه‌ی راتلج)

- فلسفه‌ی رنسانس ( تاریخ فلسفهٔ غرب )، براین پی. کوپنهاور ، چارلز بی. اشمیت

- فلسفه‌ی آلمانی: از کانت تا هگل ( دانشنامهٔ فلسفه استنفورد )

ـ زیبایی‌شناسی آلمانی ( دانشنامهٔ فلسفه استنفورد )

- فلسفه‌ی اروپایی در قرن بیستم ( دانشنامهٔ فلسفه استنفورد )

🌐 معرفی صفحات دکتر سیدمسعود حسینی در فضای مجازی:

🌐 سایت رسمی

🔮 کانال تلگرامی

🔮 صفحهٔ اینستاگرام

🐣 اکانت ایکس ( توییتر )

🖍 درس‌گفتارهای دکتر سیدمسعود حسینی در نطقیات:

- درسگفتار فلسفهٔ هگل

- درسگفتار خواندن متون فلسفی آلمانی

ـ درسگفتار شرح و تفسیر پدیدارشناسی روح هگل

🟢 معرفی دوره:

هدف از برگزاریِ این دوره آموزشِ اصولیِ زبانِ آلمانی‌ست به‌نحوی که زبان‌آموز در پایانِ دوره بتواند متونِ فلسفی به زبانِ آلمانی را درست و دقیق بخواند و مفهوم و محتوای متون را به‌نحوی عاری از خطا درک کند.

با در نظر داشتنِ این هدف، کارِ ما در این دوره، از طرفی، آموزشِ جامعِ گرامرِ زبانِ آلمانی از پایه تا پیشرفته با تکیه بر مثال‌ها و نمونه‌هایی از آثارِ فیلسوفانِ درجه اول، و، از طرفِ دیگر، آموزشِ مهارتِ درکِ دقیقِ مطلب و انتقالِ آن به زبانِ فارسی خواهد بود.

📞 برای ثبت‌نام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:

t.me/nutqiyyat_admin

♦️♦️♦️

🔮 t.me/nutqiyyat

🔮 Instagram.com/nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat

1,373

ادبیات، فلسفه و سینما

22 Nov, 06:57

ترس را پیش از ما هیچ‌کس تجربه نکرده بود. تاریکی آینده، این غفلت دردآور حکم ملکوتی، همیشه خاطر حساس و رنجور ما را مختل کرده است. و همین تاریکی فردا است که آدمی را به سمت خدایان سوق داده است، و هنوز هم روح و جسم را به اطاعت از خواسته‌های دولت سوق می‌دهد. آدمیزاد، بدون این ترس، تنها و بی‌یاور تا آستانهٔ ناشناختگی زندگیش پیش می‌رود...
تمام تمدن‌ها در اهمیت وقوف به این تاریکی ریشه‌ای سهیم‌اند، منتها همه‌شان آن را نابجا به کار برده‌اند. و دولت هم نهادی است متکی بر همین استفادهٔ نابجا. بقا و دوام تاریخ برای ما، که زنده‌ایم و در قید حیات، همیشه خیالی بوده است...

تابستان
#مارگریت_دوراس
مترجم: قاسم روبین

@NazariyehAdabi

2,097

ادبیات، فلسفه و سینما

21 Nov, 10:09

من همواره به شکلی سرسری و خودمانی از فیلم‌های جارموش لذت برده‌ام ولی هیچ‌وقت به ذهنم خطور نکرده بود درباره‌ی او چیزی بنویسم، تا این‌که مرد مرده را دیدم، و آن‌جا بود که به قدرت خودم شک کردم: من به اندازه‌ی کافی ارتباط برقرار نکردم. به نظر می‌رسید دنیای ما بسیار از هم دور است. هنوز هم برایم دشوار است وارد دنیای جارموش بشوم (دنیایی که برای یک خارجی گمراه‌کننده است)، و آن‌چه در ذیل می‌آید بسیار محتاطانه است. ولی در این زمینه‌ای که می‌خواهم بحث کنم، برخی چیزها گریزناپذیرند:
او یکی از نادرترین فیلم‌سازان معاصر آمریکایی است که با چنین توفیق مستمر و متمایزی جرأت کرده به شکلی گویا و رسا به آمریکای معاصر «نه!» بگوید. من محتاطانه می‌گویم «فیلم‌ساز آمریکایی»، نه «هالیوودی». او در شب روی زمین آشکارا با سینمای بدنه بازی می‌کند و _ اگر درست فهمیده باشم _ به شکلی مؤکد آن را طرد می‌کند.

▪️جیم جارموش‌، شاعر بیگانگی، رابین وود

#وود
#جارموش

@NazariyehAdabi

2,783

ادبیات، فلسفه و سینما

21 Nov, 08:05

▪️اینگرید برگمن در گفت‌وگویی با کانال سی‌بی‌سی کانادا در سال 1971 می‌گوید حاضر بوده برای بازی در فیلم اقتباسی از رمان «زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آید» ارنست همینگوی نه فقط مو که سرش را هم بدهد. اما همینگوی چطور کمک کرد این نقش به او برسد؟

▫️بازنشر از شبكه آفتاب

@NazariyehAdabi

2,625

ادبیات، فلسفه و سینما

20 Nov, 18:40

➖برای ورود به مجموعه‌ای جامع از هنر، کلیک کنید

📼سینما | 💬 فلسفه

🎵موسیقی | 📖ادبیات

👩‍🎨نقاشی | 👤 روانشناسی
⬇️

📎https://t.me/addlist/RBBgmzOenydiMTg0

📌هماهنگ کننده: @Filmsofun

1,701

ادبیات، فلسفه و سینما

20 Nov, 15:17

شخصی را به معبدی برده، می‌خواستند قدرت خدایان را به وی نشان دهند و ایمان بیاورد. برای این کار، لوحه‌های نذر کسانی را که به علت نذر برای خدا از طوفان نجات یافته بودند به وی نشان می‌دادند ولی او به همه این‌ها پاسخ بسیار خوبی داد و گفت: پس لوحه آن‌ها که نذر کردند و با وجود این غرق شدند کجاست؟

تمام خرافات از قبیل عقیده به احکام نجوم و رویاها و تفالات و غیب گویی‌ها و امثال آن به هم شبیه است. عقیده به این خرافات از اینجا ناشی شده که فقط یک بار یا در یک قضیه نتیجه مثبت داده است ولی هیچکس دفعات بی‌شماری را که این خرافات نتیجه منفی داده است در نظر نمی‌آورد!

نو ارغنون
#فرانسیس_بیکن

@NazariyehAdabi

3,281

ادبیات، فلسفه و سینما

20 Nov, 12:16

شوخی با فیلم «درخشش» اثر استنلی کوبریک در فیلم «بازیکن شماره یک آماده» اثر استیون اسپیلبرگ

#اسپیلبرگ
#کوبریک

@NazariyehAdabi

3,086

ادبیات، فلسفه و سینما

20 Nov, 07:46

عصیان هر چند چون چیزی نمی‌آفریند در ظاهر منفی است؛ اما چون آن بخش از انسان را که باید همواره از آن دفاع شود آشکار می‌کند، عمیقا مثبت است.

#آلبر_کامو

@NazariyehAdabi

3,355

ادبیات، فلسفه و سینما

19 Nov, 13:37

والاترین بینش‌های ما چون سرزده وارد گوش‌های کسانی شوند که پیشاپیش برای آنها آراسته و آماده نشده باشند، می‌باید و جز این نشاید! که طنین حماقت و گاه طنین جنایت داشته باشند.
روزگاری فیلسوفان چه در میان هندیان، چه در میان یونانیان و ایرانیان و مسلمانان، و سخن کوتاه، هر جا که انسان به پایگان باور داشته است نه به برابری و حقوق برابر میان اهل برون و اهل درون فرق می‌گذاشتند. اما این فرق چندان در این نیست که آن که بیرونی ست، بیرون می‌ایستد و از بیرون، نه از درون، می‌نگرد و ارزیابی می‌کند و می‌سنجد و حکم می‌کند؛ بل فرق بنیادی‌تر در این است که اهل برون چیزها را از پایین به بالا می‌نگرند اما اهل درون از بالا به پایین، روان را بلندی‌هایی است که اگر از آنها بر جهان بنگریم، دیگر تراژدی نیز در ما سوک انگیز نخواهد بود؛ و اگر همه‌ی درد و رنج عالم را یک جا گرد آوریم و فراچشم نهیم، که را جسارت آن است که بگوید چنین دیداری ناگزیر ما را به سوی رحم آوردن و، در نتیجه، دو چندان کردن درد و رنج می کشاند و می‌انگیزد؟

فراسوی نیک و بد
#فریدریش_نیچه

@NazariyehAdabi

3,161

ادبیات، فلسفه و سینما

19 Nov, 06:23

ما چه انقلابی می کنیم؟ انقلاب حقیقت. از لحاظ سیاسی در عالم جز یک اصل وجود ندارد و آن عبارت است از سلطنت آدمی نسبت به خویشتن.

این سلطنت که من نسبت به خود دارم، «آزادی» نامیده می‌شود.

▪️بینوایان-#ویکتور_هوگو- مترجم: حسینقلی مستعان

@NazariyehAdabi

3,323

ادبیات، فلسفه و سینما

18 Nov, 09:15

روزها می‌آیند و می‌روند نه حقی داریم که از کسی بازخواست کنیم نه میهنی که به گذشته و آینده‌ آن علاقمند باشیم.
نه آینده‌ای که برای بهبودی آن بکوشیم و نه زال و زاتولی که در تامین آینده‌ او تلاشی بکنیم و نه دماغی و دلی که به کاری سر خودمان را گرم بکنیم بدتر از Huis clos [دوزخ] سارتر همه چیز بیطرفانه می‌گذرد با جار و جنجال و سر و صدا. ما هم روزی چند چروک بیشتر، چند ناخوشی تازه، چند موی سفید برای فردای خودمان ذخیره می‌کنیم. از زندگی حیوانی و نباتی هم گذشته به حالت سنگ افتاده‌ایم.
اینهم یکجورش است: گیتی است کی پذیرد همواری؟

نامه‌ به #شهید_نورایی
#صادق_هدایت

@NazariyehAdabi

3,843

ادبیات، فلسفه و سینما

16 Nov, 19:04

🛒 فروش سریال روی هارد اکسترنال

🔻🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🔻

مجموعه کامل (بیش از 5 ترابایت) از سریال های خارجی جدید و قدیمی با کیفیت عالی و با زیرنویس هماهنگ و تنظیم شده برای عاشقان سریال آماده شده است، شما میتوانید بدون دردسر هزینه ترافیک بالای اینترنت و پیدا کردن سریال از سایت های مختلف، آرشیو کاملی از سریال ها را در اختیار داشته باشید و از آن لذت ببرید.

🔻🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🔻

برای سفارش و پرسیدن سوالات بیشتر به من پیام بدهید. 👇

👤 @New_Sense68

🍿 @BuyPopcorn | کانال تلگرامی پاپ کورن 📲

708

ادبیات، فلسفه و سینما

16 Nov, 16:34

ای روزگار!
از چه کسی می‌توان گرفت
تاوانِ این جوانی از دست رفته را؟

#مجید_ترکابادی

@NazariyehAdabi

1,383

ادبیات، فلسفه و سینما

16 Nov, 12:45

در فیلم نوآر شهر از طریق یک کشش نوستالژیک ساده به گذشته‌ی قابل جهانشمول‌شدن و آینده‌ی یوتوپیایی ممکنی که در سریال سال‌های شگفتی با آن روبه‌رو هستیم، ساخته نشده است، بلکه تقریباً این شهر به‌مثابه‌ی افق گناه‌آلودِ آرامش و بی‌اعتنایی بورژوایی ظاهر می‌شود.
این که کسی نمی‌خواهد در فضای پرولتری و نیمه‌پرولتری تصویرشده‌ی فیلم نوآر زندگی کند دقیقاً اساس جذابیت آن است. این فضا قسمی فضای بقاست: شاق و طاقت‌فرسا. یک فرد صرفاً معمولی با فهم فضای داخلی فیلم نوآر، می‌خواهد به فهم حومه‌های شهری کالیفرنیا، یعنی لویتن یا اُرنج کانتی، برسد. اما به عنوان چارچوب فانتزی واقعیتی که در مقام واقعیتی خشن، سرد و بی‌روح بازنمایی می‌شود، سرانجام خشنی این واقعیت اساسِ کشش عمیق اِگوی فرد با این فضا می‌شود: فضای داخلی فیلم نوآر نسخه‌ای از زندگی روزمره‌ی شهری را نشان می‌دهد که مناسب حال جایگاه و منظر رفیع خودِ اگو است. قهرمان نوآر با قرار گرفتن مدام در معرضِ خطر و موقعیت خیالی، خود را به‌حیث روحی و جسمی اثبات می‌کند.

▪️چرخش دموکراسی: درباب نوآر بی‌خانمان‌ها، دین مکانل- تصویر: غرامت مزاعف، بیلی وایدر، ۱۹۴۴

@NazariyehAdabi

1,717

ادبیات، فلسفه و سینما

16 Nov, 06:46

▪️بدون نور و تاريكى، شما نمى توانيد فيلم بسازيد.

▫️ویدئویی دربارهٔ استفاده از نور در سينماى بلاتار، سينماى روشنی و تاريكى

#بلاتار

@NazariyehAdabi

2,017

ادبیات، فلسفه و سینما

15 Nov, 14:12

دل روشنی دارم ای عشق!
صدایم کن از هر کجا می‌توانی
صدا کن مرا از صدف‌های سرشار باران
صدا کن مرا از گلوگاه سبز شکفتن
صدایم کن از خلوت خاطراتِ پرستو
بگو پشت پرواز مرغان عاشق چه رازی است؟
بگو با کدامین نفس می‌توان تا کبوتر سفر کرد؟
بگو با کدامین افق می‌توان تا شقایق خطر کرد؟

#محمدرضا_عبدالملکیان
خوانش: #خسرو_شکیبایی

@NazariyehAdabi

2,736

ادبیات، فلسفه و سینما

15 Nov, 09:17

آدم نمی‌تواند در چنین دنیایی بچه‌دار شود. نمی‌تواند رنج را امتداد دهد، یا بر نسل این حیوانات شهوتران بیافزاید، حیواناتی که احساسات‌شان پایدار نیست و دستخوش هوا و هوس و نخوت‌اند.

▪️خانم دالاوی- #ویرجینیا_وولف- مترجم: خجسته کیهان

@NazariyehAdabi

3,179

ادبیات، فلسفه و سینما

14 Nov, 21:35

هزار باده‌ ناب در رگ تاک است ...

چشیدن طعمِ وقت با کانال «شعر پارسی»

با ما همراه باشید با ابیات ناب شعر پارسی از رودکی تا دوره‌ی معاصر

شـعر پارسی 🔻
https://t.me/ShearZii
https://t.me/ShearZii

2,186

ادبیات، فلسفه و سینما

14 Nov, 15:01

▪️لیست فیلم‌های مورد علاقه‌ی آندری تارکوفسکی با دستخط خودش. کارگردان سه فیلم‌ از این لیست، اینگمار برگمان است!

1. Seven Samurai (1954)
2. City Lights (1931)
3. Woman in the Dunes (1964)
4. Ugetsu Monogatari (1953)
5. Wild Strawberries (1957)
6. Persona (1966)
7. Winter Light (1963)
8. Diary of a Country Priest (1951)
9. Mouchette (1967)
10. Nazarín (1959)

-فیلم‌ها بر اساس IMDb مرتب شدند.

#تارکوفسکی

@NazariyehAdabi

3,645

ادبیات، فلسفه و سینما

14 Nov, 12:39

ویدیویی از مصاحبه با «میشائیل هانکه»

دوبله پارسی

@NazariyehAdabi

3,129

ادبیات، فلسفه و سینما

14 Nov, 08:58

ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﺟﺎﻧﻮﺭ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺍﺳﺖ. ﺍﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺟﺎﻧﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﯾﻦ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﺁﻧﻬﻢ ﭼﻨﺪﺗﺎ از ﺁﻥ ﺭﺍ! ﺍﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺟﺎﻧﻮﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺗﺶ ﺑﻪ ﺩﯾﻦ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﮔﻠﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑُﺮﺩ. ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻨﺘﻬﺎﯼ ﮐﻮﺷﺶ ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺍﻥ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺴﯿﺮِ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺑﺴﻮﯼ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﻭ ﺑﻬﺸﺖ، ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

#ﻣﺎﺭﮎ_ﺗﻮﺍﯾﻦ

@NazariyehAdabi

3,713

ادبیات، فلسفه و سینما

14 Nov, 07:31

▪️آر ال استاین، نویسنده‌ی امریکایی ژانر وحشت برای کودکان و نوجوانان است.

▫️ترجمه‌های بسیاری از داستان‌های او در ایران منتشر شده و نویسنده‌ی محبوبی است میان علاقه‌مندان ادبیات کودک‌ونوجوان. او در این ویدئو از شگردهای نوشتن داستان ترسناک می‌گوید.

@NazariyehAdabi

3,272

ادبیات، فلسفه و سینما

13 Nov, 18:40

برای ورود به مجموعه‌ای کامل از هنر، کلیک کنید

1,752

ادبیات، فلسفه و سینما

13 Nov, 14:01

به زنده ماندن در اين ديار
چه پای سختی فشرده‌ام‏
چه مرگ‌ها آزموده‌ام
ولی-شگفتا- نمرده‌ام‏ ...

#سیمین_بهبهانی

@NazariyehAdabi

3,861

ادبیات، فلسفه و سینما

13 Nov, 08:40

یک بار تو اردوگاه کنده‌ای را در آتش گذاشتم و کنده پر از مورچه بود. همین که شروع به سوختن کرد، انبوه مورچه‌ها بیرون ریختند و اول به سمت وسط رفتند که آتش می‌سوخت؛ بعد برگشتند و به ته کنده فرار کردند. هنگامی که به قدر کافی در ته کنده جمع می‌شدند توی آتش می‌افتادند.بعضی‌ها در می‌رفتند، تنشان سوخته بود و له شده بودند و همین طور می‌رفتند و نمی‌دانستند کجا می‌روند، ولی بیشترشان به طرف آتش و بعد به ته کنده می‌رفتند و در انتهای خنک کنده جمع می‌شدند. سرانجام توی آتش می‌افتادند. یادم است در آن موقع فکر می‌کردم که این آخر دنیاست و فرصت خوبی است که آدم مسیحی بشود و کنده را از آتش بردارد و بیرون بیاندازد تا مورچه‌ها بتوانند خودشان را به زمین برسانند. ولی من کاری نکردم، جز اینکه یک فنجان آب روی کنده پاشیدم تا فنجان را خالی کنم که ویسکی در آن بریزم و بعد آب به آن اضافه کنم. فکر می‌کنم پاشیدن فنجان آب روی کندۀ سوزان، مورچه‌ها را فقط بخار داد.

▪️وداع با اسلحه- نویسنده: ارنست همینگوی- مترجم: نجف دریابندری

#همینگوی

@NazariyehAdabi

3,665

ادبیات، فلسفه و سینما

12 Nov, 08:37

‍ شاهنامه‌ تنه‌ی مردانه، و هزارافسان تنه‌ی زنانه‌ی یک درخت فرهنگی‌اند که در هزاره‌ها بالیده. اگر شاهنامه [که با ستایشِ خِرَد آغاز می‌شوَد] رزمنامه‌ی مردان است و سرانجام آن شکست خردباختگی، هزارافسان رزمنامه‌ی زنان است، که سرانجامِ آن پیروزیِ خِرَد است.
شیوه‌ی شناختن پهلوانان در برافکندنِ اژدهاخو چیست جز کُشتن و در بند کردن؟ - و از همین، هَمچنان که در سرودِ رستم [خانِ چهارم]، از زبانِ این برترین پهلوان شاهنامه می‌توان شنید، پهلوان، آواره‌ی بدنشان است؛ که رهاییْ‌خواهان همه نیازمند و وامدار و ستایشگرِ وی‌اند، ور که او را دوست ندارند؛ از آن که یادش - همواره - آمیخته با یادِ دشمن است، و چونان وی کارش با خون. سرزنش آشکار و نهان بر پهلوان یا خویشکاری آمیخته به خونِ او، که از دیربازْ از آن نشانه‌ها داریم [‌ایندرَ، فریدون، رستم، اسفندیار]، سرانجام در هزارافسان، به کنار نهادنِ پهلوان و شیوه‌ی او از این داستانِ کوی و گذر انجامیده.
مِهر ورزیدن و آموختن، جای بستن و کشتن _ که از آن نیز از باستان نشانه‌ها داریم _ و نیروی سترگ جانورخویانه را سو و سودمندی بخشیدن، راه دیگری است، که چون جایگزین، در داستان بنیادینِ هزارافسان به آزمون درآمده.

▪️هزارافسان کجاست؟ [پژوهش]، بهرام بیضایی

#بهرام_بیضایی

@NazariyehAdabi

4,187

ادبیات، فلسفه و سینما

11 Nov, 14:47

▪️اجرای فوق‌العاده از پیانیست اوکراینی؛ ولنتینا لیسیتسا

▫️مومان سه سونات «مهتاب» بتهوون

#بتهوون

@NazariyehAdabi

4,232

ادبیات، فلسفه و سینما

11 Nov, 09:30

در اکسپرسیونیسم، شر، جنون، رنج و جان‌های عذاب کشیده، از مضامین برجسته و مهم‌اند، در عین حال نوعی سوبژکتیویسم در این سبک غالب است که خود را مجاز به تحریف واقعیت، به قصد خلق احساس و ادراک تازه‌ای از آن می‌بیند؛ به همین دلیل است که اکسپرسیونیسم را به نوعی «چشم‌انداز درونی روح» می‌نامند. بنابراین اهمیت فوق‌العاده‌ی کار هرمان وارم و والتر راتمن، طراحان صحنه‌ی کالیگاری، در تجسم بخشیدن بصری به همین مضامین و البته اضطراب است. دکورها در حکم آرواره‌هایی هستند که آدم‌ها را در خود می‌بلعند.

▪️صحنه‌هایی از یک ازدواج، ملاحظاتی درباره فضا و شهر در سینما، مازیار اسلامی- تصویر: مطب دکتر کالیگاری، ۱۹۲۰

#اکسپرسیونیسم

@NazariyehAdabi

3,819

ادبیات، فلسفه و سینما

11 Nov, 08:46

🔸نیچه، هایدگر و تاریخ نهیلیسم

📕منابع ویدیو:
▪️هایدگر و تاریخ هستی، بابک احمدی، نشر مرکز
▪️چه باشد آنچه خوانندش تفکر، مارتین هایدگر، ترجمه سیاوش جمادی، نشر ققنوس

▫️موسیقی:
Johnson Wermelandiana - Göran Söllscher guitar

@NazariyehAdabi

3,647

ادبیات، فلسفه و سینما

10 Nov, 15:35

آیا انسانی که مدام زیر دیوار خم شده زمان و در انتظار پایان خود نشسته و در معرض بیماری، صاعقه، زلزله، سیل طبیعت و قتل، خیانت و جنایت همنوعان خویش است، می‌تواند به شکلی جهان را بفهمد که به زیستن در آن بیرزد؟ فلسفه ورزیدن، کار میرایان است نه خدایان، نیازِ بستگان زمان و مکان و امکان است، نه جاودانان و رهیدگان از ماده و طبیعت. ما دچار شریم، پس محتاج اندیشیدنیم تا زندگی را در عین شرآمیزی و ناسازی، معنا ببخشیم و نگذاریم فاصله میان مرگ و زندگی به هم آید.
شر، آزمون و عیاری برای توانایی فهم انسان به طور مطلق است. اگر آدمی مسئله مسأله‌ها، معنای زندگی، را که بدون فهم شر فهمیدنی نیست درنیابد، چه تضمینی خواهد بود که بتواند در فهم مسائل دیگر کامیاب برآید یا اساسا اگر در فهم زندگی و شر فروماند، در شناخت مسائل دیگر چه سود و ثمری خواهد یافت؟

انسان‌ها در عصر ظلمت
#هانا_آرنت

@NazariyehAdabi

3,803

ادبیات، فلسفه و سینما

10 Nov, 12:30

تخیل با حرکاتی تیز و چابک ما را از گذشته و نیز از واقعیت جدا می‌کند؛ تخیل رو به آینده دارد. بر عملکرد واقعیت، که بنا به تعریف روانشناسی سنتی به لحاظ تجربه‌ی گذشته غنی است، باید عملکرد تخیل یا غیرواقعیت را بیفزاییم که چنان‌که در بعضی از آثار قدیمی خود نشان داده‌ام به همان اندازه مثبت است. هرگونه نارسایی در عملکرد تخیل، راه را بر روان خلاق و سازنده می‌بندد. اگر به تخیل توانا نباشیم، به پیش‌بینی نیز توانا نخواهیم بود.
اگر بخواهیم مسائل تخیل شعری را به زبانی ساده جمع‌بندی کنیم باید بگوییم که بهره‌مندی از مزایای روانی شعر ممکن نمی‌شود مگر این دو عملکرد روانی انسانی، یعنی عملکرد امر واقعی و عملکرد امر غیرواقعی، با یکدیگر هماهنگ شوند. در شعر، شکلی واقعی از درمان به وسیله‌ی کلام موزون ارائه می‌شود که واقعیت و خیال را درمی‌آمیزد و از طریق فعالیت دوگانه‌ی دلالتگری و شعر زبان را پویایی می‌بخشد. و در شعر، تعهد و التزام موجود خیال‌پرداز به گونه‌ای است که او دیگر صرفاً فاعل فعل «سازگار شدن با واقعیت» نیست. شرایط واقعی دیگر عامل تعیین‌کننده نیست. در عالم شعر، تخیل در حاشیه تحقق می‌یابد، دقیقاً در آنجا که عملکرد تخیل و واقعیت‌گریزی به افسون یا برآشفتنِ _ و همواره برانگیختنِ _ انسانی می‌پردازد که غرق در خواب و رؤیای خودانگیخته است. در بینِ این رؤیاهای خودانگیخته، مرموزترین و مخفیترین آنها که همان خودانگیختگی زبان است، آن‌گاه که به قلمرو والایش محض گام می‌نهیم، از کار بازمی‌ماند. از فراز این والایش ناب که بنگریم، تخیل معطوف به بازآفرینی واقعیت دیگر اهمیت چندانی ندارد. به قول ژان پل ریشتر: «تخیل معطوف به بازآفرینی واقعیت، شکل منثور تخیل خلاق است.»

▪️پدیدارشناسی شعر، گاستون باشلار- ارغنون، شماره‌ی ۱۴

#شعر
#پدیدارشناسی
#باشلار

@NazariyehAdabi

3,650

ادبیات، فلسفه و سینما

10 Nov, 08:41

سلام 🍀

🖍 امروز این دو دوره شروع خواهد شد:

۱) دوره منطق جدید ۱، دکتر حمید علایی‌نژاد، یکشنبه‌ها از ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰

👈 اطلاعات کامل دوره

۲) دوره متن‌خوانی دیالوگ ضیافت افلاطون، استاد هادی خردمندپور، یکشنبه‌ها از ساعت ۱۸ تا ۱۹:۳۰

👈 اطلاعات کامل دوره

دوره‌ها به صورت آنلاین در اسکای‌روم برگزار می‌شود و شرکت‌کنندگان دسترسی آفلاین به دوره‌ها هم خواهند داشت.

❌ هر دو دوره با تخفیف نطقیات برگزار می‌شود.

📞 برای ثبت‌نام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:

📱 t.me/nutqiyyat_admin

♦️♦️♦️

🔮 t.me/nutqiyyat

🔮 instagram.com/nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat

1,759

ادبیات، فلسفه و سینما

09 Nov, 18:10

آنان که در این پندارند و می‌خواهند ایران‌مان را پاره پاره کنند، بدانند ایران نه تنها کوچک‌تر نمی‌گردد که به وارونه خود را خواهد گسترد. نیروی شگرف و نهانی، مِهر به این خاک را در ما دمیده است.ایران، هر دو بالِ ماست و ما ایرانیان، مهرورزانِ پروازیم.آن بی‌پر و بالی که بر این خاک مِهر نمی‌ورزد آیا براستی نمی‌داند با چه شاهین چنگالانی باید روبارو گردد؟از زهدانِ مادرانِ این سرزمین،سورناها،ابومسلم‌ها، مرداویج‌ها، بابک‌ها زاده‌اند.بر خاکِ این سرزمین کورش و داریوش خفته‌اند.کیستند بدمنشانِ خودباخته‌ای که یکپارچگیِ این سرزمین را دوست نمی‌دارند؟کیستند بیگانه‌پرستانی که مِهر به این خاکِ سپند از دل‌هاشان رخت بربسته است؟ کیستند این سایه‌ها که بر خاکِ پای ایران‌ستیزان بوسه می‌زنند؟به شاید زمانِ آن فرا رسیده است که یوزِ ایران چنگالهایش را به کار گیرد.آنان که می‌خواهند ایران را بدرند می‌باید دریده شوند. ایران یوزی ست که به پسِ هزار‌ ها هم‌چنان برنا و تواناست.سراغِ یوز اگر می‌آیید با مِهر بیایید تا مِهر ببینید، تا دریده نگردید! ایران،بادِ آرامی ست که توفان در نهان دارد!
خودگستری، سرنوشتِ ایران است!

#خسرو_یزدانی

@NazariyehAdabi

2,463

ادبیات، فلسفه و سینما

09 Nov, 08:18

گفته‌اند مصراع اول شعر را خدایان به شاعر هدیه می‌کنند و بقیه‌ی آن را شاعر خود می‌سراید. در این گفته نکته‌ی دقیقی است. آنچه درباره‌ی استعداد و قریحه و الهام و از این قبیل گفته‌اند با همان مصراع اول شروع و به همان هم پایان می‌یابد، از این‌جا به بعد همه‌چیز بستگی به این دارد که شاعر تا چه حد ذهن خود را با سنت و فرهنگ و تجربه‌ی زندگی پرورانده باشد تا مصراعهای بعدی را بنویسید. دشوار بودن و گاهی محال بودن ترجمه‌ی شعر درست به دلیل همین پیوند ذاتی آن با کل فرهنگی است که شاعر در آن پرورش یافته است. آنچه شعر را شعر می‌کند معنای ظاهری آن نیست. معنا بیرونی‌ترین و سطحی‌ترین لایه‌ی شعر است. کلمه‌ها از متن فرهنگ برمی‌خیزند و عبارتها و ترکیبها و اسمها سرشار از تاریخ و تداعی هستند. شاعر فرهیخته به‌ کمک این سازهاست که آهنگ خود را می‌نوازد. اما رسیدن به این توانایی نیاز به دانش گسترده و همه‌جانبه‌ای دارد.

▪️سیلویا پلات، ضیاء موحد، ارغنون، شماره‌ی ۱۴، درباره‌ی شعر

#سیلویا_پلات

@NazariyehAdabi

2,831

ادبیات، فلسفه و سینما

09 Nov, 05:50

🔸دکتر #اصغر_دادبه از نگاه شمس تبریزی به بوعلی سینا می‌گوید و گفته‌‌ی شمس را در مقالات که «بوعلی نیم فلسفی است» تحلیل می‌کند.

#شمس_تبریزی
#بوعلی_سینا
@NazariyehAdabi

3,062

ادبیات، فلسفه و سینما

08 Nov, 14:28

جنازه‌ام زیر چکمه‌های شما نمی‌ماند
‏برمی‌خیزد
‏ستاره‌ای می‌شوم
‏خورشید، ماه
‏با باران می‌بارم
و ‏جهان از گل‌های کوچکم سرشار می‌شود.

‏#ناظم_حکمت

@NazariyehAdabi

3,362

ادبیات، فلسفه و سینما

08 Nov, 09:23

حقیقت ‌دقیقاً نوعی «دیدن» است و از ترک عادت متداول به قرار دادن خودمان به منزله‌ی فاعل شناسایی در برابر جهان موضوعات شناسایی حاصل می‌شود. حقیقت یعنی پریدن به میان این جهان اشیاء و خواندن نشانه‌های امر واقعی منکشف در آن‌جا، به جای اختراع کردن آنها در مقام فردی بیگانه. حقیقت، چون بدین‌طرق فهمیده شود، احتمالاً خودش را بر فطرتهای بی‌آلایش ولیکن عمیق شاعرانه بیشتر آشکار می‌کند تا بر دانشوران یا دانشمندان خودآگاه و بسیار فرهیخته. و لذا برای متفکرانی که به حقیقت هستی‌شناختی رو می‌آورند، پژوهش در شعر نافعتر از آثار بسیار عالمانه می‌تواند باشد. و هنگامی که متفکران بدون تصورات قبلی به طبیعت نزدیک شوند، خود طبیعت همین حقیقت را می‌تواند آشکار کند. هایدگر در مقاله‌ای با عنوان «به یادبود شاعر» درباره‌ی دریاچه‌ی کنسنانس، به نحوی می‌نویسد که نشان می‌دهد او شعر و حقیقت را دقیقاً تا چه اندازه برابر می‌داند.
بدین طریق ما هنوز به این آب غیرشاعرانه می‌اندیشیم. و تا به‌کی می‌خواهیم این کار را بکنیم؟ تا به‌کی می‌خواهیم تصور کنیم که پیش از هر چیز جزئی از طبیعت لنفسه موجود است و چشم‌اندازی لنفسه است و سپس با کمک «تجارب شاعرانه» است که این چشم‌انداز رنگ اسطوره می‌گیرد؟ تا به‌کی می‌خواهیم خودمان را از تجربه کردن واقعیت بالفعل چنانکه در واقع بالفعل است بازداریم؟

▪️شاعران و متفکران، ج. گلن گری، ارغنون، شماره ۱۴، درباره‌ی شعر

@NazariyehAdabi

3,191

ادبیات، فلسفه و سینما

08 Nov, 08:34

🔸چرا نهادهای دموکراتیک برای توسعه پایدار ضروری است؟

▪️ دارون عجم‌اغلو، اقتصاددان امریکایی ارمنی‌تبار زاده ترکیه است. او را به عنوان یکی از ۱۰ اقتصاددان پراستناد جهان می‌شناسند. کتاب مشهور او «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند: ریشه‌های قدرت، شکوفایی و فقر» که برای خوانندگان غیرمتخصص نوشته شده، یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های قرن بیست‌ویکم است.

▫️عجم‌اغلو در این مصاحبه درباره ضرورت نهادهای دموکراتیک و عوامل لازم دیگر برای توسعه اقتصادی پایدار توضیح می‌دهد. /تحکیم ملت

➖ترجمه و زیرنویس: علی نانوایی

@NazariyehAdabi

3,358

ادبیات، فلسفه و سینما

07 Nov, 18:49

🛒 فروش سریال روی هارد اکسترنال

🔻🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🔻

مجموعه کامل (بیش از 5 ترابایت) از سریال های خارجی جدید و قدیمی با کیفیت عالی و با زیرنویس هماهنگ و تنظیم شده برای عاشقان سریال آماده شده است، شما میتوانید بدون دردسر هزینه ترافیک بالای اینترنت و پیدا کردن سریال از سایت های مختلف، آرشیو کاملی از سریال ها را در اختیار داشته باشید و از آن لذت ببرید.

🔻🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🎬🔻

برای سفارش و پرسیدن سوالات بیشتر به من پیام بدهید. 👇

👤 @New_Sense68

🍿 @BuyPopcorn | کانال تلگرامی پاپ کورن 📲

3,490

ادبیات، فلسفه و سینما

07 Nov, 11:37

هنگامی که در زمینه‌ی صداقت و صمیمیت کامل، متوجه شدم که بشر موجودی است که در او وجود، مقدم بر ماهیت است، و دریافتم که بشر موجودی آزاد است که در اوضاع گوناگون، جز آزادی خود نمی‌تواند چیزی بخواهد، در عین حال درمی‌یابم که جز آزادی دیگران نمی‌توانم چیزی طلب کنم.
بنابراین، به نام همین اراده‌ی آزادی که در خودِ آزادی مستتر است، من خواهم توانست درباره‌ی کسانی که می‌خواهند توجیه‌ناپذیری کامل وجود خود و آزادی کلّی خود را کتمان کنند، داوری کنم.
من کسانی را که با اعتقاد به ارزش‌های اخلاقی ماقبل تجربی یا با توسل به معاذیر جبری، آزادی کلی خود را کتمان می‌کنند، «سست عنصر» می‌نامم؛ و کسانی را که می‌کوشند تا نشان دهند که وجودشان «واجب» بوده (حال آنکه نه تنها وجود آنان، بلکه ظهور بشر به روی زمین، امری «ممکن» بوده است)، «رذل» می خوانم.
اما چه در مورد سست عنصران و چه در مورد رذل‌ها، جز در زمینه‌ی صداقت و صمیمیت کامل نمی‌توان داوری کرد.

اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر
#ژان_پل_سارتر

@NazariyehAdabi

3,271

ادبیات، فلسفه و سینما

07 Nov, 11:16

بخشی از مصاحبه یِ"اوژن_یونسکو"
"Eugène_Ionesco" (1909_1994)
نمایشنامه نویس و نویسنده یِ فرانسوی با اصلیتِ رومانیایی، درباره یِ "آبزورد"،
او در سال 1970 به عضویتِ "فرهنگستانِ فرانسه" درآمد،
او را بارزترین نماینده یِ "تئاترِ آوانگاردِ فرانسه" می‌نامند.

@NazariyehAdabi

3,156

ادبیات، فلسفه و سینما

06 Nov, 18:40

➖دریچه ای رو به هنر:

📼سینما | 🎵موسیقی

👩‍🎨نقاشی | 📸عکاسی

💬فلسفه | 📖ادبیات
⬇️

📎https://t.me/addlist/1PVtCxrHUS9hZGQ0

📌هماهنگ کننده: @Filmsofun

1,505

ادبیات، فلسفه و سینما

06 Nov, 17:58

به نظر سنکا، اوج حکمت آن است که یاد بگیریم سرسختی و لجاجت جهان را با واکنش هایی مثل فوران خشم، احساس بدبختی، اضطراب، ترش رویی، خودبرحق بینی و بدگمانی، بدتر نسازیم.
در سراسر آثار سنکا یک فکر واحد تکرار می‌شود؛
وقتی می‌توانیم به بهترین صورت این ناکامی ها را تحمل کنیم که خود را برای آن ها آماده ساخته و درک کرده باشیم که بیشترین آسیب را از ناکامی هایی می‌بینیم که اصلا انتظارشان را نداشته ایم و نتوانسته ایم آن ها را بفهمیم.

تسلی‌بخشی‌های فلسفه
#آلن_دو_باتن

@NazariyehAdabi

3,437

ادبیات، فلسفه و سینما

06 Nov, 17:01

🔸Johannes Vermeer: A collection of 41 paintings (HD)

▫️#یوهانس_فرمیر (به هلندی: Johannes Vermeer) (زاده ۳۱ اکتبر ۱۶۳۲ - درگذشته ۱۵ دسامبر ۱۶۷۵) از معروف‌ترین نقاشان هلندی دورهٔ باروک است. او از پایه‌گذاران دوران طلایی هنر هلند در قرن هفدهم میلادی می‌باشد.

#نقاشی

@NazariyehAdabi

2,660

ادبیات، فلسفه و سینما

06 Nov, 14:41

🖍 نطقیات برگزار می‌کند:

دورهٔ آموزشی فلسفهٔ غرب جهت آمادگی برای کنکورهای فلسفه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری

( گرایش‌های فلسفه محض، غرب، دین، علم، تطبیقی، هنر، فلسفه و کلام اسلامی )

ترم اول: از پیشاسقراطیان تا انتهای قرون وسطی ( ده جلسه )

👤 استاد: دکتر زهرا قزلباش

- دانش‌‌آموختهٔ دکتری فلسفه غرب از دانشگاه تهران

- کارشناسی و کارشناسی ارشد فلسفه از دانشگاه تهران

- کارشناسی ارشد تاریخ علم از دانشگاه تهران

- کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی از دانشگاه تهران

- از مؤلفان دانشنامۀ جهان اسلام مربوط به بنیاد دایرۀ‌المعارف اسلامی

🌐 لینک مربوط به رزومۀ دکتر زهرا قزلباش:

https://B2n.ir/x82338

🗓 دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها از ساعت ۲۰ تا ۲۲

🗓 شروع دوره: پنجشنبه ۱۷ آبان ( ❌ فردا)

🟢 آشنایی با دوره:

در این کلاس‌ها ایده‌های مهم و شاخص هر فیلسوف یا دورۀ تاریخی، نکات مهم و کلیدی کنکوری، مکتب‌های عمدۀ فلسفی و نکات مربوط دیگر به‌همراه تست‌زنی مرور و تمرین خواهد شد.

نکتۀ قابل توجه اینکه شرط ورود به کلاس مطالعۀ حداقل ۳۰ درصدی منابع اصلی کنکورهای فلسفه می‌باشد.

👤 با توجه به محدود بودن ظرفیت لطفا عزیزانی که قصد ثبت‌نام دارند زودتر اقدام بکنند.

❌ دوره با تخفیف ویژه نطقیات برگزار می‌شود.

📞 برای ثبت‌نام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:

t.me/nutqiyyat_admin

♦️♦️♦️

🔮 t.me/nutqiyyat

🔮 Instagram.com/Nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat

2,278

ادبیات، فلسفه و سینما

05 Nov, 16:25

گفتم: اگر برای کسی که باید حکومت کند زندگیِ بهتری از فرمانرانی را بیابی، سامانهٔ دولتِ تو بهترین خواهد بود، زیرا تنها دولتی خواهد بود که در آن کسانِ براستی توانگر حکومت خواهند کرد، نه توانگر از اندوختنِ زر و سیم بلکه از آن داراییِ که آدمی را نیکبخت و زندگی را درستکارانه و بر خرد استوار می سازد. به وارون اگر گدامنشانی، که دستشان از داراییِ راستین تهی ست و گمان می برند که با رسیدنِ به فرمانرانی می توانند آن را بدست آورند، زمامداری نیک شدنی نخواهد بود: زیرا اینان بر سرِ زمامداری با یکدیگر به ستیز برخواهندخاست و جنگ داخلی هم خودِ آنان و هم حکومت را تباه خواهد ساخت.
گفت: کاملاً درست است.

▪️جمهوری، کتابِ هفتم، ترجمهٔ محمد حسن لطفی

@NazariyehAdabi

3,246

ادبیات، فلسفه و سینما

05 Nov, 10:55

چاپلین در جهانی پیچیده و غامض از مردم و چیزها و اشیایی با الگوهای ثابتی وارد می‌شود (جایی که مردم مثل چیزها و اشیاء رفتار می‌کنند)... از این رو فیلم‌های اولیه‌ی چاپلین را می‌توان فیلم‌هایی تلقی کرد که نقدی از زندگی روزمره ارائه می‌دهند: نقدی در عمل، نقدی که در اساس خوش‌بینانه است، و همراه است با هر دو بُعد و چهره‌ی موجود بشر یعنی ابعاد منفی و مثبت... از این رو، چاپلین در بهترین فیلم‌هایش، بُعدی... شوخ‌طبعانه دارد که از این معنای عمیق سرچشمه می‌گیرد: «تصویر انسانِ ازخودبیگانه شده، چاپلین با برملا کردن و رسوا کردن از خودبیگانگی، آن را آشکار می‌کند (لُفور، ۱۹۹۱، ۱۲-۱۱).

▪️زندگی روزمره در ایران مدرن، با تأمل بر سینمای ایران، هاله لاجوردی

@NazariyehAdabi

3,656

ادبیات، فلسفه و سینما

04 Nov, 19:59

هوا و زمین و آبمان پر از کثافت و میکروباته. باور کنید که ما داریم تو چاهک دنیا زندگی میکنیم و مثل کرم تو هم می‌لولیم.
زمامدارانمان همه دزد و دغل و رشوه‌خورند. بله دیگر منتظر چی هستید؟

حاجی آقا
#صادق_هدایت

@NazariyehAdabi

4,070

ادبیات، فلسفه و سینما

04 Nov, 07:38

میزان علم و دانش و آگاهی مردم هر جامعه با میزان مذهبی بودن همان مردم نسبت معکوس دارد. هر اندازه مردم یک کشور با سوادتر، آگاه‌تر و تحصیل کرده‌تر باشند، احساسات مذهبی در آنان کمتر و علاقه آنان به باورداشت‌های سنتی و غیرمعقولِ دین پائین‌تر است.

نبرد دین با علم
#برتراند_راسل

@NazariyehAdabi

4,197

ادبیات، فلسفه و سینما

01 Nov, 17:42

هزار باده‌ ناب در رگ تاک است ...

چشیدن طعمِ وقت با کانال «شعر پارسی»

با ما همراه باشید با ابیات ناب شعر پارسی از رودکی تا دوره‌ی معاصر

شـعر پارسی 🔻
https://t.me/ShearZii
https://t.me/ShearZii

1,346

ادبیات، فلسفه و سینما

01 Nov, 14:06

▪️تاثیر نماهای تارکوفسکی بر ایناریتیو در فیلم از «گور برگشته» با بازی دکاپریو

–Andrei Tarkovsky
–The Revenant 2015- Director: Alejandro González Iñárritu

#تارکوفسکی
#ایناریتو

@NazariyehAdabi

2,385

ادبیات، فلسفه و سینما

01 Nov, 07:23

فهمیدن فعالیتی پایان‌ناپذیر است که طی آن، در عین تنوع و تغییر مدام، با واقعیت کنار می‌آییم و آشتی می‌کنیم و به عبارت دیگر، در جهان احساس آشنایی و آسودگی می‌کنیم.
فهمیدن، [روندی] پایان‌ناپذیر است و بنابراین، نمی‌تواند هیچ نتیجه نهایی تولید کند. فهمیدن، زنده بودن به شکلی ویژه آدمی است. به همان میزان که ظهور حکومت‌های توتالیتر، رویداد کانونی جهان ماست، فهمیدن توتالیتاریسم به محکوم کردن چیزی نمی‌انجامد؛ بلکه فهمیدن توتالیتاریسم به معنایِ آشتی دادن خودمان با جهانی است که چنین اموری در آن اساسا امکان وقوع دارند.

فهمیدن و سیاست
#هانا_آرنت

@NazariyehAdabi

2,255

ادبیات، فلسفه و سینما

31 Oct, 15:51

🖍 نطقیات برگزار می‌کند:

دورهٔ آموزشی فلسفهٔ غرب جهت آمادگی برای کنکورهای فلسفه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری

( گرایش‌های فلسفه محض، غرب، دین، علم، تطبیقی، هنر، فلسفه و کلام اسلامی )

ترم اول: از پیشاسقراطیان تا انتهای قرون وسطی ( ده جلسه )

👤 استاد: دکتر زهرا قزلباش

- دانش‌‌آموختهٔ دکتری فلسفه غرب از دانشگاه تهران

- کارشناسی و کارشناسی ارشد فلسفه از دانشگاه تهران

- کارشناسی ارشد تاریخ علم از دانشگاه تهران

- کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی از دانشگاه تهران

- از مؤلفان دانشنامۀ جهان اسلام مربوط به بنیاد دایرۀ‌المعارف اسلامی

🌐 لینک مربوط به رزومۀ دکتر زهرا قزلباش:

https://B2n.ir/x82338

🗓 دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها از ساعت ۲۰ تا ۲۲

🗓 شروع دوره: پنجشنبه ۱۷ آبان

🟢 آشنایی با دوره:

در این کلاس‌ها ایده‌های مهم و شاخص هر فیلسوف یا دورۀ تاریخی، نکات مهم و کلیدی کنکوری، مکتب‌های عمدۀ فلسفی و نکات مربوط دیگر به‌همراه تست‌زنی مرور و تمرین خواهد شد.

نکتۀ قابل توجه اینکه شرط ورود به کلاس مطالعۀ حداقل ۳۰ درصدی منابع اصلی کنکورهای فلسفه می‌باشد.

👤 با توجه به محدود بودن ظرفیت لطفا عزیزانی که قصد ثبت‌نام دارند زودتر اقدام بکنند.

❌ دوره با تخفیف ویژه نطقیات برگزار می‌شود.

📞 برای ثبت‌نام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:

t.me/nutqiyyat_admin

♦️♦️♦️

🔮 t.me/nutqiyyat

🔮 Instagram.com/Nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat

503

ادبیات، فلسفه و سینما

31 Oct, 14:15

⁠واضح است كسی كه در زندگی دارای اطلاعات علمی باشد به خود اجازه نمی‌دهد كـه مـورد تهديـد نصوص كتاب آسمانی و يا كليساها واقع شود. او به اين قانع نيست كه بگويد فلان اعمال گناه محسوب مـی‌شود و همين جا به موضوع خاتمه دهد. او تحقيق و بررسی می‌كند، خـواه خـود عمـل مضـر باشـد و يـا برعكس ضرر از عقيده ناشی شود. او در می‌يابد كه اخلاق جاری ما حاوی مقادير زيادی موهومات اسـت بـه خصوص اگر مسئله مربوط به روابط جنسی باشد.

اعتقاد من به چیست
#برتراند_راسل

@NazariyehAdabi

2,425

ادبیات، فلسفه و سینما

30 Oct, 18:40

➖دریچه ای رو به هنر:

😀سینما | 🎵موسیقی

😀نقاشی | 😀عکاسی

😀فلسفه | 😀ادبیات
⬇️

📎https://t.me/addlist/AkjsV6--yvMwZjk8

📌هماهنگ کننده: @Filmsofun

1,615

ادبیات، فلسفه و سینما

30 Oct, 12:22

میل به آزادی، قهرمان چهارصد ضربه را تحریک می‌کند و با میل به هرزگی در ژول و ژیم در می‌آمیزد. در ژول و ژیم لذت و عشق از یکدیگر جدا می‌شوند و در هیأت نیرویی که پرسوناژها را هدایت می‌کند و آنان را به تباهی می‌کشاند رو به تزاید می‌گذارند.
«کاترین» چهره‌ی مرکزی است که این حرکت پیرامونش شکل می‌گیرد. تروفو به ندرت دلیل و برهان ارائه می‌دهد، با این حال در این فیلم شکل بچگانه و تلطیف شده‌ای از تمنا را به نمایش می‌گذارد.
ژول، ژیم و کاترین شکلی از آزادکامی را پیشنهاد و بعد آن را به یکدیگر تحمیل می‌کنند. این شکل از هواپرستی با آمیزه‌ای از بی‌اختیاری و اختیار همراه است که بی‌رحمی اجتناب ناپذیر آن را، دگردیسی درخشان احساس پیوند دهندشان تلافی می‌کند.

▪️هوس در سینمای فرانسوا تروفو- اروه دالمه- تصویر: نمایی از فیلم 1962 Jules and Jim

#تروفو

@NazariyehAdabi

3,149

ادبیات، فلسفه و سینما

30 Oct, 06:13

گفت‌وگوی نادر نادرپور با ایرج گرگین و بیژن مفید- سال 1364 خورشیدی

#نادر_نادرپور

@NazariyehAdabi

2,882

ادبیات، فلسفه و سینما

29 Oct, 17:48

تنوعی که در قواعد اخلاقی وجود دارد شخص نمی‌تواند بگوید که یک نوع از اعمال صحیح و نوعی دیگر از اعمال غلط است مگر آن که قبلاً راهی برای تشخیص مزیت برخی از قواعد اخلاقی بر برخی دیگر یافته باشد. شخصی که جهان دیده نباشد طبعاً میل دارد که این مسئله را خیلی آسان حل کند: قواعد اخلاقی جامعه‌ی خودش صحیح، و آنچه با آن قواعد منافات داشته باشد مردود است. مخصوصاً داشتن این نظریه برای اشخاصی که یک منشأ مابعدالطبیعه برای قواعد اخلاقی خود قائل‌اند ساده است. این اعتقاد مبلغین مسیحی را بر آن داشت که بگویند در سیلان تمام مردم شریر و بدکارند و متوجه بدکاری تولیدکنندگان پارچه در انگلستان که با استثمار کودکان ثروتمند شده بودند و از میسیون‌های مذهبی حمایت می‌کردند به امید آن که «بومیان» به پوشیدن پارچه‌های پنبهای روی آورند، نشوند. ولی هنگامی که مجموعه‌های مختلف قوانین اخلاقی هر یک برای خود منابع عالیه‌ای ادعا کنند، قبول یکی از آن ها برای فیلسوف کار مشکلی است مگر آن که به دلیلی بتوان آن را برتر از سایرین دانست.

اخلاق و سیاست در جامعه
#برتراند_راسل

@NazariyehAdabi

3,304

ادبیات، فلسفه و سینما

29 Oct, 14:32

انسان فطرتا بنا بر غرایز طبیعی خود، هنگام احساس شادی، جنبش و حرکتی در اعضاء و جوارح خود حس کرده و بی‌اختیار بجست و خیز می‌پردازد.
انسان‌های نخستین بنا به مقتضیات اقلیمی که در آن به سر می‌بردند، اعم از شکارچی و کشاورز برای به دست آوردن شکار فربه یا محصول فراوان، افراد قبیله و خانواده به وجد آمده و بی‌اختیار به جست‌وخیز برخاسته، دست به دست یکدیگر داده و دایره‌وار به دور آنچه به دست آوردند، پایکوبی می‌کردند. از یکنواختی حرکات آنان ریتم حاصل شد.
با ایجاد ریتم رقص دارای حرکات موزون شد، که در آن قسمت‌های مختلف بدن، هماهنگ با یکدیگر به حرکت درآمده و تمایلات و هیجانات مخصوصی را تعبیر و حالات معینی را بیان می‌کردند.
از اینرو رقص در میان ملل مختلف، معانی و صورت‌های مختلفی از شهوانی، جنگی، مذهبی، تفریحی و ... به خود گرفت.
از آنجا که در ریشه و اساس هر قوم و ملتی رقص را به انواع مختلفش می‌توان یافت، لذا می‌توان گفت که رقص خصایص قومی و اخلاقی مردم ابتدایی را به خوبی جلوه‌گر می‌سازد.

▪️مقاله رقص در ایران پیش از تاریخ، یحیی ذکاء

@NazariyehAdabi

3,343

ادبیات، فلسفه و سینما

29 Oct, 09:24

▪️دقایقی کوتاه درباره‌ی نجیب محفوظ، مشهور به بالزاک مصر، (۱۱ دسامبر ۱۹۱۱–۳۰ اوت ۲۰۰۶) نویسنده و روزنامه‌‌نگار مصری و اولین عربِ برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۸

▫️وی که دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی فلسفه بود، در طول ۷۰ سال فعالیت حرفه‌‌ای ۳۵ رمان، بیش از ۳۵۰ داستان کوتاه، ۲۶ فیلمنامه و هفت نمایشنامه منتشر کرد. همچنین مطالب زیادی برای روزنامه‌ ها نوشت. او بیشتر به خاطر رمان‌‌هایش مانند سه‌‌گانه‌ی قاهره (بین‌القصرین، قصر الشوق و سکریه) و بچه‌های محله‌ی ما شناخته می‌‌شود. وقایع تمام رمان‌‌های او در مصر اتفاق می‌‌افتد. در میان نویسندگان عرب، نجیب محفوظ بیشترین اقتباس‌‌های سینمایی و تلویزیونی از آثارش را دارد. آثار محفوظ سبک رئالیستی دارد و مضامین اگزیستانسیالیستی نیز در آنها دیده می‌‌شود.

#نجیب_محفوظ

@NazariyehAdabi

3,515

ادبیات، فلسفه و سینما

28 Oct, 15:14

یاس و نا‌ اُمیدی– که کشور را فراگرفته بود– در جان نفوذ می‌کرد و برجسم غلبه می‌یافت و انسان را از پای می‌انداخت. بعضی‌ها از زیر بار لطف و احسان حکومت شانه خالی می‌کردند و حکومت می‌کوشید آنها را مورد عزت و احترام فراوان قرار دهد و مجبورشان کند تا در مجامع عمومی و در حضور رهبرانِ جدید، ظاهر شوند. فرانتیسک هروبین– شاعری که از این گونه مهر و محبت‌های حزبی گریزان بود– بدین‌گونه جان داد. وزیر فرهنگ– که شاعر تا آخرین رمق کوشیده بود به دستش گرفتار نشود– هروبین را در تابوت به چنگ آورد. وزیر بر سر مزار او سخنرانی ساختگی کرد و از عشق و علاقه‌ی شاعر به اتحاد شوروی سخن‌ها گفت. شاید این رسوایی را بدان سبب به شاعر نسبت می‌داد تا او را از خواب بیدار کند. اما جهان آنقدر زشت بود که هیچ کدام از مردگان سر از خاک بر نمی‌داشتند.

▪️بار هستی- میلان کوندرا- ترجمه‌ی پرویز همایون‌پور

#میلان_کوندرا

@NazariyehAdabi

4,298

ادبیات، فلسفه و سینما

27 Oct, 18:23

با هر اندازه افزایشِ درجه‌ی آگاهی، و به تناسبِ این افزایش، شدتِ نومیدی افزایش می‌یابد: آگاهیِ بیشتر همانا، نومیدیِ شدید‌تر همانا. این موضوع به راحتی همه‌جا قابل رصد است، بخصوص در حالت‌هایِ مینیمم و ماکزیممِ نومیدی. نومیدیِ شیطان شدیدترین نومیدی است، چراکه شیطان روحِ صِرف، و از این رو، آگاهی و شفافیتِ مطلق است؛ در شیطان هیچ تیرگی و ابهامی وجود ندارد که همچون امری تسکین‌دهنده عمل کند، و به همین خاطر نومیدی‌اش کاملاً مطلق است: ماکزیممِ نومیدی. اما مینیممِ آن در حالتی رخ می‌دهد که شخص آنقدر ساده‌دل است که حتی نمی‌داند چیزی به نامِ نومیدی وجود دارد. بنابراین وقتی آگاهی در مینیممِ خود است نومیدی نیز به حداقل می‌رسد.

بیماری به سوی مرگ
#سورن_کی‌یرکگور

@NazariyehAdabi

4,143

ادبیات، فلسفه و سینما

27 Oct, 14:54

▪️بی‌شک فیلم «درخشش» ساخته‌ی استنلی کوبریک، محصول ۱۹۸۰ در ژانر وحشت روانشناسانه از جاودانه‌های تاریخ سینما است. در این ویدیوی کوتاه دلیل ماندگاری این فیلم را با ارجاع به صحنه‌های فیلم ببینید.

–The Shining 1980
–Director: Stanley Kubrick

#درخشش
#استنلی_کوبریک

@NazariyehAdabi

4,741

ادبیات، فلسفه و سینما

27 Oct, 05:30

📣 آغاز ثبت‌نام دوره کامل فن ترجمه انگلیسی ( پاییز ١٤٠۳)

هفتمین دوره که در نطقیات برگزار می‌شود.

👤 مدرس: دکتر عبدالرسول کشفی (استاد دانشگاه تهران)

🟢 لینک رزومه دکتر کشفی در سایت دانشگاه تهران

🔺 اهداف این دوره آموزشی:

۱. توانایی درک و ترجمه‌ی متون عمومی و تخصصی انگلیسی

۲. آشنایی با دستور زبان (گرامر) پیشرفته‌ی انگلیسی

۳. آشنایی با مبانی نوشتن (رایتینگ) آکادمیک به زبان انگلیسی

🗓 زمان: هفته‌ای دو جلسه: ( یکشنبه‌ها و سه‌شنبه‌ها )

⏰ ساعت برگزاری کلاس: ۱۷ تا ۱۹

🔴 مجموع جلسات: ۲۰ جلسه (۴۰ ساعت)

🗓 شروع دوره: یکشنبه ۶ آبان ۱۴۰۳ ( ❌ امروز )

🌐 کلاس‌ها به صورت برخط (آنلاین) و در اسکای روم برگزار می‌شود.

نکاتی در خصوصی دوره:

۱) این دوره مفصل ( ۴۰ ساعت ) می‌تواند شما را به سطح قابل توجهی در مهارت ترجمه برساند.

۲) دوره برای تمام رشته‌ها مفید است و اصول کلی ترجمه در این دوره تدریس می‌شود.

❌دوره با تخفیف ویژه پاییزی نطقیات برگزار می‌شود.

📞 برای ثبت‌نام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:

t.me/nutqiyyat_admin

♦️♦️♦️

🔮 t.me/nutqiyyat

🔮 Instagram.com/Nutqiyyat

🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat

1,861

ادبیات، فلسفه و سینما

26 Oct, 15:28

فرزندان عطش تسلّط و مالکیت مادران را فرو می‌نشانند و آنها را سرگرم می‌کنند.
فرزندان برای مادران چیزی هستند که کاملا درک می‌شوند و می‌توانند طرف صحبت واقع شوند. همه اینها با هم عشق مادرانه را تشکیل می‌دهد. عشقی شبیه عشق هنرمند به اثر خود.

حکمت شادان- صفحه 130
#فریدریش_نیچه

@NazariyehAdabi

3,867

ادبیات، فلسفه و سینما

26 Oct, 14:06

واگنباخ بر این مسئله تاکید دارد: همه‌ی این علایم حاکی از فقر یک زبان در نوشته‌های کافکا یافت می‌شوند، اما تحت یک استفاده‌ی خلاق و در خدمت یک هشیاری تازه، بیان‌گری تازه، انعطاف تازه و شدت تازه.
کافکا می‌نویسد:«تقریبا هر واژه‌ای که می‌نویسم واژه‌ای دیگر را خراش می‌دهد؛ صامت‌ها را می‌شنوم که با سنگینیِ تمام روی هم ساییده می‌شوند و مصوت‌هایی که مثل سیاهان معرکه‌گیر آواز می‌خوانند».
زبان از بازنمایی دست می‌کشد تا به‌سوی کرانه‌ها و حدود خویش حرکت کند. و این مسخی است که دلالت‌های دردآلود همراهی‌اش می‌کنند، مثل همان کلماتی که به جیرجیر دردآلود گریگور یا ضجه‌ی فرانتس بدل می‌شوند، پرتابی یکه و با طنینی یکه.

▪️ به سوی ادبیات اقلیت - ژیل دلوز، فلیکس گتاری

#دلوز
#گتاری
#کافکا

@NazariyehAdabi

3,006

ادبیات، فلسفه و سینما

26 Oct, 13:44

▪️آیا اراده آزاد وجود داره؟

▫️نهیلیسم و نیچه
‌

@NazariyehAdabi

2,906

ادبیات، فلسفه و سینما

26 Oct, 06:43

اگر بینشِ آگاهیِ شاعرانه‌ی آنتونیونی اساسا زیباشناسانه است، بینش گدار «تکنیک گرایانه» است (و به همان اندازه شاعرانه). چنان‌که پازولینی مشتاقانه شرح می‌دهد، گدار هم از شخصیت‌هایی استفاده می‌کند که بی‌شک بیمارند، جداً مبتلا به چیزی‌اند، گرچه به درمان هم تن نمی‌دهند، شخصیت‌هایی سرشار از زندگی که کمابیش تولد یک گونه‌ی انسان‌شناختی جدید را نشان می‌دهند.

▪️ژیل دلوز - حرکت/تصویر- تصویر: نمایی از فیلم "نام کوچک: کارمن" ۱۹۸۳

#دلوز
#آنتونیونی

@NazariyehAdabi

3,016

ادبیات، فلسفه و سینما

26 Oct, 03:41

▪️سکانسی از فیلم «ارتش سایه‌ها 1969» فیلمی از ژان پیر ملویل از بهترین فیلم های سینمای فرانسه و تاریخ سینما

▫️The Army of Shadows 1969

#ژان_پیر_ملویل

@NazariyehAdabi

3,543

ادبیات، فلسفه و سینما

25 Oct, 19:09

باران

خواننده: محمد نوری

@NazariyehAdabi

3,316

ادبیات، فلسفه و سینما

25 Oct, 10:01

سارتر در مقاله‌ی خود با نام «آیا اگزیستانسیالیسم، انسان‌دوستی است؟» نظر خود را درباره‌ی داستایفسکی، چنین بیان می‌کند:
سرآغاز تفکرات اگزیستانسیالیستی در این جمله‌ی داستایفسکی نهفته است: «اگر خدا وجود نداشته باشد، همه چیز مجاز است.»
به‌راستی اگر خدا وجود نداشته باشد، همه چیز مجاز است و در این صورت انسان تنها شده است، زیرا او نه در خود و نه در بیرون از خود تکیه‌گاهی نخواهد یافت تا بتواند بر آن اتکاء کند.
یعنی دیگر تقدیری وجود نخواهد داشت، انسان آزاد است، انسان، آزاد است.

نقد و تفسیر مفتش اعظم
#ژان_پل_سارتر

@NazariyehAdabi

3,925

ادبیات، فلسفه و سینما

25 Oct, 06:50

▪️زندگی مثل فیلم‌ها نیست، زندگی خیلی سخت‌تره ...

–سینما پارادیزو 1988- کارگردان: جوزپه تورناتوره

–Cinema Paradiso 1988
–Director: Giuseppe Tornatore

#سینما_پارادیزو
#جوزپه_تورناتوره

@NazariyehAdabi

3,958

ادبیات، فلسفه و سینما

24 Oct, 18:30

داروگ
@Daar_wag

🌷 کافه مجازی شعر 🌷

وقتی به انتهای احساس می‌رسی شعر آغاز می‌شود

🌸 بیا کنار هم تلخی روزگار را شیرین کنیم🌸

ما را به دست اهلش برسانید

@Daar_wag

1,545

ادبیات، فلسفه و سینما

24 Oct, 11:35

سخنرانی جلا‌ل‌الدین همایی در محفل یادبود استاد بدیع‌الزمان فروزانفر، سال 1349خورشیدی

@NazariyehAdabi

3,891

ادبیات، فلسفه و سینما

24 Oct, 08:13

خستگی باستانی، خستگی موروثی، ذره ذره از تنم به در می‌شود.
آرامش پربار این درخت به من هم سرایت کرده است. خوبم، خوشم؛ کجام؟ هیچ جا! نیمه شب است یا نزدیک سحر؟ نمی‌دانم! انگار در مکثی خالی میان دو دقیقه پرهیاهو نشسته‌ام؛ میان بی‌نهایت گذشته و بی‌نهایت فردا. و نگاهم خیره به عنکبوتی است که صبور و آرام، توری نازک می‌بافد.

درخت گلابی
#داریوش_مهرجویی

@NazariyehAdabi

4,488

ادبیات، فلسفه و سینما

23 Oct, 18:40

💎مجموعه ای کامل برای هنردوستان :

📼سینما | 🎵موسیقی

👩‍🎨نقاشی | 📸عکاسی

💬فلسفه | 📖ادبیات
⬇️

😀https://t.me/addlist/kU9-Z-VVgaZjNjNk

📌هماهنگ کننده: @Filmsofun

1,520

ادبیات، فلسفه و سینما

23 Oct, 17:52

▪️آلفرد هیچکاک در پشت صحنه فیلم «سوءظن 1941» همراه با جوآن فونتین و کری گرانت

–Suspicion 1941
–Director: Alfred Hitchcock

#هیچکاک
#جوآن_فونتین
#کری_گرانت

@NazariyehAdabi

3,734

ادبیات، فلسفه و سینما

23 Oct, 11:12

افکار پوچ! باشد، ولی از هر حقیقتی بیشتر مرا شکنجه می‌کند ، آیا این مردمی که شبیه من هستند، که ظاهراً احتیاجات و هوا و هوس مرا دارند برای گول زدن من نیستند آیا یکمشت سایه نیستند که فقط برای مسخره کردن و گول زدن من بوجود آمده‌اند؟
آیا آنچه که حس می‌کنم، می‌بینم و می‌سنجم سرتاسر موهوم نیست که با حقیقت خیلی فرق دارد؟

▪️بوف‌کور- #صادق_هدایت - تصویر: هدایت / اثر مرتضی ممیز

@NazariyehAdabi

2,752

ادبیات، فلسفه و سینما

23 Oct, 08:06

هيچ‌کس چندان که از حقيقت، از مرگ نمی‌هراسد – اين حقيقت در مورد همه آن ياوه‌های مزورانه راجع به عشق به حقيقت و آمادگی براي پيروی از آن صدق می‌کند، همه آن رياکارانی که می‌گويند ای کاش درک حقيقت ممکن بود و از اين دست حرف‌های مفت.
نه؛ آدمی از روی طبع از حقيقت بيشتر از مرگ می‌ترسد – و اين کاملا طبيعی است؛ چراکه برای وجود طبيعی بشر، حقيقت به‌ مراتب نفرت‌انگيزتر از مرگ است. پس چه جای شگفتي است که اين همه از حقيقت می‌هراسد؟
توجه به حقيقت در گرو برکنار بودن است، بر کنار از انبوه خلق، از جماعت و همين بس برای ترساندن و مضطرب ساختن فرد – بيش از هراس و اضطرابی که از مواجهه با مرگ به او دست می‌دهد. آخر آدمی حيوانی اجتماعی است – تنها در ميان رمه است که احساس شادی و خوشبينی می‌کند. برايش فرقی نمی‌کند که اين رمه کذایی، اين جماعت، چه مايه چرند و ياوه يا غرق در تبهکاری باشد – همين که چشمش به جمال رمه روشن گردد، همين که خيالش تخت باشد که می‌تواند هم‌رنگ جماعت گردد، همه غم‌ها و بی‌قراری‌ها از يادش می‌رود. آخر آدمی حيوانی است که می‌تواند روح گردد و آدمی از آن حيث که حيوان است از اين سرنوشت بيش از مردن می‌ترسد. آدمی حيوان است – و کنار رفتن سرِ آن دارد که او را مبدل به روح سازد.
و اين کنار بودن، هنگامی که آدمی می‌خواهد پای در ساحت حقيقت بگذارد، دقيقاً در حکم آن است که ديگران – همان رمه/جماعت – هر لحظه می‌تواند فرد کنار رفته را به باد مسخره گيرند، تحقير کنند و آزار دهند.
از همين روی است که آدميان در مفهوم «حقيقت» دست می‌برند و قلبش می‌کنند: حقيقت [نزد ايشان] يعنی به رمه چريدن و هم‌رنگ جماعت گشتن، و سپس اضافه می‌کنند که منظور از عشق نيز چيزی جز اين نيست. و اين است آنچه در روزگار ما به نام مسيحيت می‌شناسند.
حقيقت تله است: نمی‌توانی پاي در آن بگذاری و به دام نيفتی. نمی‌توانی آن را به چنگ آوری و گير اندازی، حقيقت است که تو را گير می‌اندازد.

ترس از حقیقت
#سورن_کی‌یرکگور

@NazariyehAdabi

2,700

ادبیات، فلسفه و سینما

22 Oct, 07:36

در سال 1977، بیکاری در فرانسه بیداد می‌کرد و افزایش آمار بیکاری چهار سال بعد به پیروزی میتران در انتخابات ریاست جمهوری منجر شد. فیلمی جدی درباره معضلات کار در جامعه فقط می‌توانست به نارضایتی‌ها و واکنش‌های نیهیلیستی شمار فزاینده‌ای از جوانانِ محروم از حق رأی دامن بزند. فیلم برسون تلاشی است برای فهم وضعیت اسف‌بار فرانسه در سال 1977 و همچنین نقش دولت فرانسه در ایجاد و تداوم مناسباتی در فضای کار فرانسه که مسبب این‌گونه نارضایی‌ها بود. شاید شیطان تصویری از خودکشی ترسیم می‌کند اما در ترازی بمراتب وسیع‌تر:تخریب محیط زیست و ظهور مصرف‌زدگی در پهنه فرهنگ که آدم‌ها را همگی بدل به کالا و زباله می‌کند،موجوداتی قابل محاسبه و پیش‌بینی و اشیایی یکبارمصرف و دورریختنی.بلایی که سر محیط زیست می‌آید سر جوانان هم می‌آید.بله،دورنانو(وزير فرهنگ وقت) تردید نداشت که فیلم برسون توان تحریک و فتنه‌انگیزی دارد اما اصلاً پیش‌بینی نمی‌کرد که اگر تصمیمش را برای سانسور فیلم اعلام کند این‌همه اعتراض و مخالفت پدید آید.

▪️براین پرایس-نه خدایی نه اربابی: روبر برسون و سیاست رادیکال- تصوير: نمایی از فیلم شاید شیطان ۱۹۷۷

#برسون

@NazariyehAdabi

3,225

ادبیات، فلسفه و سینما

21 Oct, 18:30

😍 کانالی برای طرفداران جدی سینما

🔻سکانس های تماشایی
🔻پشت صحنه و دیالوگ
JOIN
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Cinemayanii @Cinemayanii
@Cinemayanii @Cinemayanii
@Cinemayanii @Cinemayanii

1,196

ادبیات، فلسفه و سینما

21 Oct, 14:14

▪️ویتگنشتاین و رساله منطقی فلسفی

▫️ترجمه و زیرنویس: مسعود شایگان

#ویتگنشتاین

@NazariyehAdabi

3,672

ادبیات، فلسفه و سینما

21 Oct, 08:05

دنیای برگمان در بنیاد خود از پدری که پنهان شده، فرزندش را وانهاده، فریاد دردش را نمی‌شنود و خود نیز دیگر چیزی نمی‌گوید حرف می‌زند. اما مادر همیشه آنجاست، تا واپسین دم، و همراه فرزندی که بالای صلیبش درد می‌کشد، درد می‌کشد. می‌شود با نور همین جرقه نگاهی به خانه‌ی کودکی برگمان انداخت، و آن‌چه را خود او از زندگی‌اش، از سختی پدر و دوری از او و نزدیک بودن با مادرش، گفته است هم در نظر آورد، که هیچ البته کار این نوشته نیست. اما در همین فریادها و نجواها که باقی بمانیم هم می‌توان دید که این داستان زن‌هایی است در حال مرگ، نفرت، بازیگری، خواست محبت، دروغ، بی‌دریغ بودن، تزلزل روانی، وابستگی و به یک اعتبار زندگی، که مردانی بی‌مایه، متکبر، ترسو، محاسبه‌گر، بی‌رؤیا و گرفتار در نقش همسر یا دل‌داده دورشان پرسه می‌زنند. از همین روست شاید، که صفحه‌ی خاطرات آینس که در پایان فیلم آن را می‌شنویم، حسی غریب از رؤیاپردازی را به همراه دارد، انگار که این نه یک خاطره، که یک خواست بوده است...

▪️مرگ‌های برگمان، صفی یزدانیان، ترجمه‌ی تنهایی

#برگمان

@NazariyehAdabi

3,555

ادبیات، فلسفه و سینما

20 Oct, 18:04

سفر در زمان 1983

Voyage in Time 1983

زیرنویس پارسی چسبیده

@NazariyehAdabi

3,708

ادبیات، فلسفه و سینما

20 Oct, 16:32

🔽«کارگاه آشنایی با نخستین تمدن‌های بشری»

🔹پرسش در مورد چگونگی شکل‌گیری نخستین تمدن‌های بشری همواره دغدغه انسان مدرن و امروزی بوده است. در همین راستا کارگاهی تدارک دیدیم که به این موضوع بپردازیم‌.

🔹در این کارگاه شرکت‌کنندگان با تمدن‌های اولیه (میانرودان، فلات ایران، مصر باستان، تمدن دره سند و چین باستان) آشنا می‌شوند. بررسی پیشرفت‌های کلیدی مانند کشاورزی، خط، معماری و فلزکاری در برنامه آمده است و با استفاده از تصاویر، نقشه‌ها و نمایش بازسازی‌های دیجیتالی، درکی عمیق از زندگی روزمره در این تمدن‌ها ارائه خواهیم داد.

🔵 مدرس: مریم روشن‌بین
دانشجوی دکتری تاریخ و فرهنگ هند باستان در دانشگاه دکن کالج هند

🕖زمان: این کارگاه در ۵ جلسه از ۲ آبان‌ماه، هر چهارشنبه، ساعت ۱۹:۳۰ برگزار خواهد شد.

این دوره در بستر گوگل‌میت و به صورت آنلاین و آفلاین برگزار می‌گردد.

شهریه شرکت در این دوره ۳۹۰ هزار تومان و برای ایرانیان خارج از کشور ۹۰۰ هزار تومان است.

برای ثبت نام در تلگرام یا واتس‌اپ به شماره یا آیدی زیر پیامک دهید:
@Atusa_institute
۰۹۲۱۹۸۹۲۱۰۳

🆔 @atusa_sbu

3,084

ادبیات، فلسفه و سینما

20 Oct, 12:43

تصویر اتوپیا تصویری فریبکارانه و ایدئولوژیک است. زیرا نیروی خویش را از تصور اسطوره‌ای و وهم‌آمیز سرزمین موعود اخذ کرده است. تصور اتوپیا از همان ابتدا، شاید از همان گیتِ ورودی، وقتی مهاجر خود را به عنوان یک بیگانه بازمی‌شناسد، تبخیر می‌شود. او خود را به عنوان چیزی مازاد، چیزی بیگانه بازمی‌شناسد، اما بیش از این که او خود بیگانه باشد، جهان برای او بیگانه شده است. او ناگهان خود را در جهانِ زبانیِ بیگانه‌ای می‌یابد. مهم نیست که او چقدر به زبان انگلیسی مسلط است، مهم این است که جهان زبانیِ او، جهان خانه‌ی وجود او، دگرگون شده است. هویت زبانی جدید هویتی عاریتی‌ست، زیرا زبان چیزی تو خالی نیست بلکه با تاریخ پر شده، و سرزمینِ مقصد نه تنها حاوی تاریخی برای او نیست، بلکه حاوی خاطره‌ای هم نیست. خاطره‌ی مهاجر چیزی‌ست حک‌شده در زبان. به همین دلیل رؤیاها و کابوس‌های مهاجران همواره به زبان مادری‌شان است.

▪️فقدان سرزمین مشاع، محمد رضایی راد، حرفه هنرمند، شماره ۵۰- تصویر: عادل رودریگز، غریبه‌ها، ۲۰۱۸

@NazariyehAdabi

3,506

ادبیات، فلسفه و سینما

20 Oct, 08:40

تاریخ اساطیری ایران به روایت ژاله آموزگار / برگزار شده در خانه هنرمندان ایران– ۵ خرداد ۱۳۸۲

#ژاله_آموزگار

@NazariyehAdabi

5,391

ادبیات، فلسفه و سینما

19 Oct, 13:25

▪️سخنرانی استاد علامه جلال‌الدین همایی در برنامه مرزهای دانش همراه با پرسش و پاسخ

▫️آنچه می‌شنوید نسخه‌ای منحصر به فرد و کامل از برنامه رادیویی مرزهای دانش است که استاد علامه جلال‌الدین همایی (۱۳۵۹-۱۲۷۸) با وجود بیماری در این برنامه حضور یافته و سخنرانی کرده است. این برنامه زمانی ضبط شده که استاد تقریبا بازنشسته است. این نسخه از هر نظر کامل و شنیدنی است مخصوصا که استاد در پایان به پرسش و پاسخ علاقه‌مندان حاضر در استودیو واکنش نشان می‌دهد و با صبر و حوصله به تمام پرسش‌ها پاسخ‌های مهمی داده است.

#عطار
#جلال‌الدین_همایی

@NazariyehAdabi

3,071

ادبیات، فلسفه و سینما

19 Oct, 09:54

بدون اشاره به رقم‌های نجومی که در حراج‌های هنری پرداخت می‌شود، به ویژه در آن سال‌های شکوفایی دهه‌ی ۱۹۸۰، هر بحثی درباره‌ی هنر و پول ناقص می‌ماند. به طور خاص فروش آثار ون‌گوگ در سال ۱۹۸۷ دنیا را تکان داد: زنبق‌ها ۵۳/۹ میلیون دلار و گل‌های آفتاب‌گردان ۳۹/۹ میلیون دلار. طنز تلخ قضیه آن بود که هنرمند در زمان حیات خویش فقیر و مستأصل، قادر به فروش آثارش نبود.
این اندیشه که اثری مثل مونالیزا «گران بها» است، دیدن و دریافت آن به عنوان هنر را دشوار می‌سازد (البته اگر شخص بخت آن را داشته باشد که برای لحظه‌ای مقابل آن قرار گیرد). آیا ما بار دیگر قادر خواهیم بود آثار ون‌گوگ را به عنوان هنر و نه نشانه‌ی خروارها دلار نگاه کنیم؟

▪️سینتیا فریلند - اما آیا این هنر است
نقاشی: ونسان ون‌گوگ - زنبق‌ها ۱۸۸۹

#سینتیا_فریلند
#ون‌گوگ

@NazariyehAdabi

3,019

ادبیات، فلسفه و سینما

19 Oct, 05:38

▪️سخنان ایزابل آلنده (نویسنده‌ی شیلیایی) درباره‌ی اینکه چگونه در هر سنی می‌توان عاشقانه زندگی کرد.

▫️به زبان انگلیسی با زیرنویس پارسی

@NazariyehAdabi

3,200

ادبیات، فلسفه و سینما

18 Oct, 19:57

‏سرود ملی و میهنی «ای ایران»مان، ۸۰ ساله شد.

در تمام این ۸۰ سال و به هنگام اجرای این خنیای ملی و حماسی، دل و روح هر ایرانی میهن‌پرستی پر از مهر و عشق و شور و شوق ایران می‌شود.

دقیقا ۸۰ سال پیش در مهر ۱۳۲۳ خورشیدی، سه
استاد بزرگ موسیقی ایران‌زمین، زنده یادان حسین گل‌گلاب و غلامحسین بنان و روح‌الله خالقی اثری را در دانشکده افسری تهران خلق و اجرا کردند که با روح و جان ملت ایران پیوند خورد.

توضیح ویدئو: همخوانی سرود ملی و میهنی ای ایران توسط کودکان بیدشهر در جنوب استان فارس

پ.ن: وطن همان است که سینه‌چاکان لنین و استالین و مائو و ایدئولوژی‌های بنیادگرا و ضد ایرانیِ دیگر درکی از آن ندارند و ایران نزد آنان فقط غنیمتی است در خدمت ایدئولوژی.

@NazariyehAdabi

4,050

ادبیات، فلسفه و سینما

18 Oct, 08:24

در تاریخ همۀ مردمان، می‌توان صداهای آزادی‌خواه و عدالت‌طلب را پیدا کرد که پژواک‌هایشان هنوز در حافظۀ مشترک زنده است. نجات دادن آنها از بوتۀ فراموشی وظیفۀ وطن‌پرستِ دلبستۀ آزادی و اهل شفقت است.

وطن‌پرستی مستلزم هیچ بخشودگی‌ای نیست. وطن‌پرستی به ما رخصت می‌دهد در همان حال که، گاه به نحوی دردناک، به‌لحاظ معنوی همچنان به کشورمان نزدیک هستیم، هردو چشم خود را صریح و روشن به همۀ گذشته، حال و آیندۀ آن بدوزیم. همۀ اینها نتیجۀ عشق به میهن در ناب‌ترین شکل آن است: عشقی که منشأ آن هیجان و تحسین از برای عظمت و شکوه کشورمان نیست، بلکه از درک ضعف و شکنندگی آن می‌آید. این وطن‌پرستی به‌هنگام مواجهه با جنایات، رسوایی‌ها، بی‌عدالتی‌ها، قساوت‌ها، اشتباهات و ناراستی‌های کشورمان کاستی نمی‌گیرد؛ بلکه صرفاً متحمل رنج بیشتری می‌شود. جنایتْ خود دلیلی فراهم می‌کند، نه برای دست کشیدن و پا پس کشیدن، بلکه برای نزدیک شدن.

▪️برای عشق به میهن: جستاری در باب وطن‌پرستی و ملی‌گرایی، مائوریتسیو ویرولی

▫️ ترجمۀ مهدی نصراله‌زاده

➖نقاشی: قیام، اثر اونوره دومیه، ۱۸۴۸

@NazariyehAdabi

3,493

ادبیات، فلسفه و سینما

18 Oct, 06:23

🔸شعرخوانی #محمد_مختاری/ بخشی از شعر بلند "منظومۀ ایرانی"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«نگاه میهنم پیرم کرده است
چراغ ماتم است گلایل
کسی توازن انسان و خاک را می‌خواهد برهم زند
صدای زنجره می‌گیرد
و کرم لای خط و گندم و شناسنامه وول می‌خورد
شمایل کدر مرگ
و هاله‌ای که گرداگردش بسته‌اند
نگاه نیم بسته بر دوایر فرا رونده
گلوی آفتاب و شیشه‌ای شکسته
که برق می‌زند
و خون روز و رودخانه در غبار و پلک‌های خسته
گم می‌شود
نمک دهان و زخم را فرو می‌بندد
و گاه‌گاه خش‌خشِ مدادی بر کاغذی
که مهره‌های پشت را می‌لرزاند
غبار جای گام‌های تند
نشسته است
و گام‌ها که باد را مهار کرده بودند
مساحت کویری حیات را اندازه می‌گیرند ...»

@NazariyehAdabi

3,716

ادبیات، فلسفه و سینما

17 Oct, 14:44

▪️فردریک هایک؛ قهرمان آزادی

▫️زیرنویس پارسی

@NazariyehAdabi

3,693

ادبیات، فلسفه و سینما

17 Oct, 09:32

▪️سخنان زنده‌یاد ایرج افشار در رونمایی از شاهنامه؛ تصحیح جلال خالقی مطلق

#ایرج_افشار

@NazariyehAdabi

4,330

ادبیات، فلسفه و سینما

17 Oct, 08:08

رویکرد مارکسیستی ظاهرا نباید در آمریکا مصداق داشته باشد، اما دست بر قضا، دموکراسی آمریکایی بخش عمده‌ای از اعتبار خویش را مدیون این درون‌مایه است.
دیوید وارک گریفیث با لحنی واقع‌گرایانه این درو‌ن‌مایه را در "در گوشه انبار گندم" (۱۹۰۹) و در "سوسن خانگی" (۱۹۱۱) پرداخت می‌کند.
برادران مارکس، در "شبی در اپرا"، نبرد طبقاتی را تبدیل به نبرد طبقاتی با نوکیسه‌ها می‌کنند. اما به محض این‌که جان تنها سفره‌ی دل خویش را برای ماری باز می‌کند، لحن تاثرانگیز می‌شود:«آیا میتوانید بپذیرید که کارگر ساده‌ای همچون من، از عشق حرف بزند؟».

▪️کابوس‌های آمریکایی، میشل سیوتا- تصویر:نمایی از فیلم "شبی در اپرا"
A Night at the Opera 1935

#سیوتا
#سینما
#مارکسیسم

@NazariyehAdabi

4,074

ادبیات، فلسفه و سینما

16 Oct, 13:39

▪️خرافات چگونه شکل می‌‌گیرند!؟

▫️خرافات عادات فرهنگی یا اعتقادات خودخواسته، به دلیل عدم آگاهی؟!

@NazariyehAdabi

4,135

ادبیات، فلسفه و سینما

16 Oct, 07:33

▪️کدام به حقیقت‌ نزدیکتر هستند، علم یا دین؟

▫️با توضیحات شان کارول، فیلسوف و فیزیکدان نظری

@NazariyehAdabi

3,785

ادبیات، فلسفه و سینما

16 Oct, 05:53

با ترک قلمرو دانش و روی کردن به جانب قلمرو زندگی و کنش، انسان مدرن را پنجه در پنجه‌ی ابهام‌هایی می‌یابیم که شاید حتی برجسته‌تر شده باشند. دیگر حتی یک کلمه هم در واژگان سیاسی ما وجود ندارد که برای ارجاع به متقاوت‌ترین، و حتی متضادترین، موقعیت‌های واقعی به کار نرفته باشد: بنگرید به واژه‌های آزادی، سوسیالیسم، دموکراسی، بازسازی، رنسانس و حقوق اتحادیه‌ها. واگراترین احذاب بزرگ سیاسیِ امروز هر یک در دوره‌ای مدعی احراز انحصاری این کلمات بوده‌اند. و این نیرنگ رهبرانشان نیست: نیرنگ در خود چیزها و امور است. به یک معنا درست است که در آمریکا هیچ‌گونه همدلی با سوسیالیسم وجود ندارد و سوسیالیسم، اگر مسلتزم اصلاحات اساسی در روابط مربوط به مالکیت اموال باشد، از هیچ بختی برای استقرار در آن کشور برخوردار نیست؛ اما در عوض، تحت پاره‌ای شرایط، سوسیالیسم می‌تواند از حمایت جناح شوروی برخوردار شود. لیکن این هم صحیح است که نظام اجتماعی_اقتصادیِ جاری در اتحاد جماهیر شوروی_ با تفاوت‌های عمیق اجتماعی و استفاده‌اش از کار اجباری_ نه با فهم ما از چیستی رژیم سوسیالیسم مطابقت دارد و نه می‌تواند، با میل خودش، آن‌چنان تغییر یابد که با این تصور تطبیق پیدا کند. و بالاخره، این هم درست است که صورتی از سوسیالیسم که در پی کسب حمایت از آن سوی مرزهای ملی فرانسه نباشد ناممکن و، بنابراین، فاقد معنای انسانی خواهد بود. ما حقیقتاً در وضعیتی هستیم که هگل آن را وضعیت دیپلماتیک می‌نامید یا‌ به بیان دیگر، وضعیتی که در آن کلمات(دست‌کم) دو معنای متفاوت دارند و چیزها و امور از این‌که با یک واژه نامیده شوند تن می‌زنند.

▪️مرلوپونتی_جهان ادراک

#مرلو_پونتی

@NazariyehAdabi

3,575

ادبیات، فلسفه و سینما

15 Oct, 11:27

نقد بهرام بیضایی بر جریان روشنفکری چپ ایران

#بهرام_بیضایی

@NazariyehAdabi

4,932

ادبیات، فلسفه و سینما

15 Oct, 08:16

نقاشی ما را دیگر بار به حضورِ جهانِ تجربه‌ی زیسته می‌برد. در آثار سزان، خوان گریس، براک و پیکاسو، به صورت‌های گوناگون، با اعیانی مواجه می‌شویم –لیموها، ماندولین‌ها، خوشه‌های انگور، کیسه‌های تنباکو–که در پسِ نقابِ اعیانِ «کاملاً آشنا» به سرعت از برابر چشمانمان عبور نمی‌کنند، بلکه، به‌عکس‌، نگاهمان را متوقف می‌سازند، آن را به پرسش می‌گیرند، به شیوه‌ای غریب عیناً همان سِرّ جوهرشان، همان حالت وجود مادیشان، را به آن نگاه القا می‌کنند و، به عبارتی، «خون‌چکان» در برابر ما می‌ایستند. این‌گونه بود که نقاشی ما را به جانب بینشی درباره‌ی خود اشیا بازگرداند.

▪️جهان ادراک، موریس مرلوپونتی- تصویر: زنی با سه‌پایه، براک، ۱۹۳۶

#مرلو_پونتی
#پدیدارشناسی

@NazariyehAdabi

4,558

ادبیات، فلسفه و سینما

14 Oct, 16:15

یکدیگر را می‌آزاریم
بی آنکه بخواهیم
شاید بهتر آن باشد
که دست به دست یکدیگر دهیم
بی سخنی ...

#شعر
#مارگوت_بيکل
#احمد_شاملو

@NazariyehAdabi

5,556

ادبیات، فلسفه و سینما

14 Oct, 13:12

ایران چیست؟

از زبان فیلسوف سیاسی «جواد طباطبایی»

@NazariyehAdabi

4,958

ادبیات، فلسفه و سینما

14 Oct, 07:17

زندگی ون‌گوگ تحت تسلط روابط جامع و همه‌جاگستر او با خورشید بود؛ با این همه، نقاشی‌هایی که «مردِ گوش بریده» از خورشید کشیده بود، شهره‌ی خاص و عام است و بعید است که افراد زیادی این نقاشی‌ها را نپسندند؛ با این حال، نقاشی‌های مذکور تنها هنگامی قابل درک می‌شوند که آن‌ها را نفسِ بیان شخصیت نقاش دانست.
بخش اعظم این نقاشی‌ها پس از مثله کردن ون‌گوگ به دست خودش (در شب کریسمس ۱۸۸۸) کشیده شده است. مکاتبات این دوران معرف آن است که وسواس ون‌گوگ به خورشید سرانجام به اوج خود رسیده بود. در همین ایام است که او عبارت «خورشید، در شکوه تام و تمامش» را در نامه‌ای به برادرش به کار می‌برد و احتمالا خیره شدن به این کره‌ی کورکننده از پنجره‌اش را شروع می‌کند. پس از خروج ون‌گوگ از سن-رمی (ژانویه‌ی ۱۸۹۰) و تا هنگام خودکشی‌اش (ژوئیه‌ی ۱۸۹۰)،خورشید تقریبا به‌کل از نقاشی‌هایش رخت بر می‌بندد.

▪️ژرژ باتای-مثله کردن به مثابه‌ی قربانی و گوش بریده‌شده‌ی ونسان ون‌گوگ / ونسان ون‌گوگ- بذرافشان ١٨٨٨

#باتای
#ون‌گوگ

@NazariyehAdabi

6,699

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما (Persian)

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما

ادبیات، فلسفه و سینما