♟Liberty 🍃new idea @andishee_noo Channel on Telegram

Liberty 🍃new idea

@andishee_noo


🧠خطرناک تر از سرنیزه و توپ،سلاح های ذهن هستند.
✒️فون میزس

📃📰مطالب متنوع و اطلاعات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی وفلسفی
🌎بازار آزاد
♟️لیبرالیسم
📼 مستند
🗞مقاله

📖خلاصه کتاب وکتابخانه📚
📕 @kholaseketabe 🍃

👥گروه اندیشه نو
https://t.me/+n7-KwTAA3Vc3Mjg0

🧠خطرناک تر از سرنیزه و توپ،سلاح های ذهن هستند. (Persian)

🧠خطرناک تر از سرنیزه و توپ،سلاح های ذهن هستند. فون میزس پیام های تلگرامی ما را دنبال کنید تا از آخرین مطالب متنوع و اطلاعات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و فلسفی مطلع شوید. همچنین می‌توانید در مورد بازار آزاد، لیبرالیسم، مستندها، مقالات، خلاصه کتاب و کتابخانه به روز باشید. اگر به جمع گروه اندیشه نو پیوسته و با دیگران مطالب جذاب را به اشتراک بگذارید، به لینک https://t.me/+n7-KwTAA3Vc3Mjg0 بروید و در گروه ما عضو شوید.

Liberty 🍃new idea

20 Nov, 17:30


📌فورد موستانگ فست بک (Fastback) 1970

#libertyCafe

🍃 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

20 Nov, 16:31


📌آیا محصولات ارگانیک به صرفه و مفید هستند؟

📎آیا محصولات ارگانیک واقعاً طبیعی و مغذی هستند؟
آیا استفاده از این محصولات، به محیط زیست و شرایط نامطلوب حیوانات در مزارع کمک میکند؟
چگونه محصولات ارگانیک باعث مصرف بیشتر انرژی و زمین میشود؟

#مستند #ارگانیک #طبیعت #محیط_زیست
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

20 Nov, 15:00


📌پسوند جعلی

⭕️چرا عدالت اجتماعی سرابی بیش نیست؟
✍🏻 سهیل مختاری

▪️شاید به جرات بتوان انقلاب اکتبر را افیون جامعه روشنفکری ایران دانست که آثار شوم آن، به‌‌رغم گذشت دهه‌های متمادی هنوز بر سر این مملکت سایه انداخته است. اصول بدوی مارکسیسم-لنینیسم در قالب‌های گوناگون در ایران معاصر پیاده‌سازی شده است. بگذارید از مصادره‌های اموال خصوصی، سلب مالکیت از فعالان اقتصادی و قطبی‌سازی جامعه بر اساس خودی-غیرخودی در سال‌های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب یادی کنم. افعالی که هیچ نسبتی با اصول دینی نداشت که مالکیت خصوصی در آن حکم سلطنت را دارد و تعدی به آن گناهی نابخشودنی محسوب می‌شود. این حرکات بیشتر برآمده از آرمان‌های انقلاب بلشویک‌ها بود که مع‌الاسف تار‌وپود اقتصاد ایران را به هم ریخت.

▪️در کنار این موارد یکی دیگر از مفاهیم زیربنایی تاریخ انسانی یعنی عدالت نیز از این افیون در امان نماند. چپگرایان توانستند با غلبه هژمونی فرهنگی خود، به عدالت پسوندی جعلی اضافه کرده و در ذیل آن این باور را در میان توده جا بیندازند که دولت کفیل و صاحب اختیار افراد آزاد و مقسم مطلق‌العنان کیک اقتصاد است. عدالت اجتماعی از واژگان محبوب چپگرایان، امروزه لقلقه زبان سیاستمداران، دانشگاهیان و حتی دینداران شده است.

▪️توماس ساول، اقتصاددان بزرگ مکتب شیکاگو به خوبی عدالت اجتماعی را تعریف کرده است. او می‌نویسد «به اینکه یک سیاستمدار، پول کسی را با وضع مالیات بگیرد و به کسانی بدهد که احتمال بیشتری دارد در انتخابات به او رای بدهند، عدالت اجتماعی می‌گویند». در حقیقت این جعل مدرن، به دنبال کاسبی با آرمان عدالت است تا با تبدیل امتیازهای رفاهی دولت بحق، عملاً نوعی مهندسی اجتماعی را حاکم سازد. آموزش رایگان یا یارانه‌های دولتی، حق کسی نیست، بلکه امتیازاتی هستند که دولت‌ها با اخذ مالیات یا چاپ پول و سربار هزینه‌های گزاف و انحراف منابع محدود، حداقل کارآمدی و فایده را با آن ایجاد می‌کنند و رای مردم را با آن می‌خرند. شاید نمونه بارز آن آموزش و پرورش دولتی ایران با بودجه‌ای هنگفت اما خروجی نازل و بی‌کیفیت باشد.

▪️اما در باب تعریف عدالت، که در مقابل مفهوم ظلم و ستم قرار دارد. بی‌عدالتی یعنی ظلم کردن به همنوع خود. یعنی تعدی به حقوق طبیعی او که مالکیت در صدر آن است. عدالت ذاتاً حقیقتی قائم به فرد است و به رفتار مسوولانه شخص دلالت دارد. شما می‌توانید آزادانه کسب‌وکار کنید و معاملات گوناگون انجام دهید مادامی که به حقوق دیگران احترام می‌گذارید. از این‌رو در عدالت حرف اول و آخر را اراده انسان می‌زند و بیشتر همانند آزادی، جنبه سلبی دارد تا ایجابی. در حقیقت قواعدی عام و همه‌شمول و خنثی نسبت به افراد (با هر جایگاه یا تراز اجتماعی) را شامل می‌شود که نباید نقض شوند. به همین دلیل است که صفات عادلانه یا ناعادلانه تنها مربوط به کنش انسانی است.

▪️اما عدالت اجتماعی به دنبال برابر کردن هر چیزی است و جامعه را مخاطب قرار می‌دهد. می‌خواهد از طریق نوعی سازماندهی مجدد و متمرکز که مستلزم تبدیل جامعه به سازمان و در ادامه انقیاد فرد و آزادی‌های اوست، با سلب مالکیت از یکی و اعطای آن به دیگری، برابری همگانی ایجاد کند. در این باب باید به جمله‌ای روشن از جان لاک اشاره کنم، که می‌گوید «آنجا که مالکیت وجود ندارد، عدالت نیز غایب است». عدالت اجتماعی، عدل نیست بلکه مساوات‌خواهی است، اما نه در برابر قانون (به معنای قواعد همه‌شمول و کلی) بلکه در نتایج. عدالت اجتماعی مترداف با عدالت توزیعی است که نوعی مداخله اقتدارگرایانه دولت را می‌طلبد. به این معنی که عده‌ای معدود از بوروکرات‌ها و سیاستمداران (دولت) در اتاقی نشسته و برای کیک اقتصاد تصمیم‌گیری کنند. آنها با این عمل تنها موجد توزیع رانت و ایجاد فساد خواهند شد و از طرفی انگیزه ایجاد ثروت را در میان افراد خواهند کُشت چراکه عدالت اجتماعی ایجاب می‌کند استحقاق افراد با توجه به توانایی، استعداد و تلاش آنها رعایت نشود. در قرآن نیز بارها از واژگانی مانند عدل و قسط یاد شده است و انسان‌ها دعوت می‌شوند که با هم بر آن اساس رفتار کنند. خداوند انسان را امر می‌کند تا به عدل و احسان عمل کند و در قضاوت و افعال خود این اصل زیربنایی را در نظر بگیرد.

#مقاله #عدالت #عدالت_اجتماعی #چپ_گرایی #روشنفکران #سوسیالیسم #مالکیت
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

20 Nov, 13:30


📌تعیین حدود مؤثر برای قدرت، مهم‌ترین مسئله نظام اجتماعی است
🖊حسین امامی

حکومت تنها به‌خاطر حمایت از افراد در برابر خشونت دیگران است که لزوما باید نظامی اجتماعی برپا کند اما اگر قدرت سیاسی بدین سبب خواستار انحصار به‌کاربردن اجبار و خشونت برای خود شود و به آن دست یابد، بزرگ‌ترین خطر برای آزادی فردی خواهد بود. تعیین حدود برای قدرت، هدف بزرگ بنیانگذاران حکومت مشروطه‌غربی  در سده‌های هفدهم و هجدهم بود. فریدریش آوگوست فون هایک می‌گوید آموختیم که قدرت مطلق حتی اگر به مجالس نمایندگان دمکراتیک نیز واگذار شود، آنها برای به‌کاربردن قدرتشان در جهت منافعی خاص زیر فشاری مقاومت‌ناپذیر قرار می‌گیرند.

اکثریتی که قدرت نامحدود دارد، اگر بخواهد اکثریت بماند نمی‌تواند در برابر این فشار ایستادگی کند. این تحول تنها درصورتی قابل پیشگیری است که اکثریت حاکم دارای قدرت اعطای مزایای تبعیض‌آمیز به افراد نباشد. معمولا افراد می‌پندارند که این کار در نظام دمکراسی امکان ندارد زیرا ظاهرا مستلزم آن است که اراده‌ای بالاتر از اراده نمایندگان برگزیده اکثریت جای گرفته باشد؛ حال آنکه دمکراسی بیش از هر نظام دیگری نیاز به محدودیت جدی دراختیار به‌کاربردن قدرت‌‌های حکومتی دارد زیرا دمکراسی بیش از هر نظام دیگری زیر فشار منافع خصوصی، گاه حتی زیر فشار اندک کسانی است که حمایتشان برای باقی‌ماندن اکثریت در قدرت ضرورت دارد.

به زعم هایک آنچه ما امروز در غرب حکومت دمکراتیک می‌نامیم به سبب نحوه پیدایش آن در خدمت عقیده اکثریت نیست بلکه خادم منافع گوناگون گروه‌های فشاری است که حکومت باید بهای حمایت آنها از خود را با دادن امتیازهای خاص به آنان بپردازد و تنها به این دلیل در خدمت آنهاست که بتواند چیزی به آنها بدهد و اگر از این کار بپرهیزد، نخواهد توانست هواداران خود را نگه دارد؛ در نتیجه الزام‌های تبعیض‌آمیزی به‌وجود می‌آید که احتمال می‌رود تمدن مبتنی بر آزادی فردی را از پیشرفت بازدارد.

هایک به صراحت می‌گوید: ما هنوز باید با این اندیشه شگفت کنار آییم که در جامعه انسان‌های آزاد، مرجع اقتدار نباید در مواقع عادی قدرت فرماندهی داشته باشد و دستوری از هیچ قبیل بدهد؛ از این‌رو، قدرتش تنها باید در بازداشتن از کاری آن هم براساس یک قاعده باشد، به‌نحوی که برتری خود را مدیون وفاداری‌اش در همه امور به اصلی کلی باشد.

دلیل اساسی اینکه بهترین کاری که حکومت می‌تواند برای جامعه بزرگ انسان‌های آزاد انجام دهد ماهیت منفی دارد در ناآگاهی پایدار ذهن‌های انسانی و سازمان‌های احتمالا راهنمای اعمال انسان و نیز در شمار بیرون از اندازه رخدادهای خاصی است که ضرورتا تعیین‌کننده نظام کل فعالیت‌ها هستند. قدرت سیاسی به‌علت این ناآگاهی می‌تواند تنها به شکل‌گیری پیکره یا ساختاری انتزاعی یاری رساند که انتظار‌های فراوان اعضای جامعه را به رعایت قواعد منفی، یعنی پاره‌ای منهیات بدون توجه به مقاصدی که دنبال می‌کنند، وادارد.

#تحلیل
📄 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

20 Nov, 10:31


📌دیالوگ

خیلی از افراد حصارهایی میسازن که مردم را بیرون از آن ها نگه دارند و افراد دیگه حصارهایی میسازن که مردم را به زور در آن ها نگه دارن.
🎥 Fences
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

18 Nov, 16:30


📌 روزی که چین کمونیستی مشروع شد

📎پس از تشکیل شورای امنیت سازمان ملل، نظام سیاسی دو کشور از پنج کشور عضو دائم این شورا تغییر کرده است، یکی نظام کمونیستی شوروی که فروپاشید و دیگری چین که تبدیل به نظام کمونیستی شد.

📎تغییر رژیم در چین، نسبت به اتفاقات شوروی طولانی‌تر و پرحاشیه‌تر بود. در این ویدئو، این اتفاقات را مرور خواهیم کرد.

🗃اکوایران
#مستند #تجربه_ملل #چین #کمونیسم #تاریخ
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

18 Nov, 15:01


📗اقتصاد در یک درس

⭕️از هم پاشاندن سربازان و کارمندان دولت
✍🏻هنری هازلیت

▪️وقتی پس از هر جنگ بزرگ پیشنهاد می‌شود که نیروهای نظامی مرخص شوند، همواره این نگرانی مهم وجود دارد که شغل کافی برای این نیرو‌ها وجود نخواهد داشت؛ بنابراین بیکار خواهند شد. درست است که وقتی میلیون‌ها انسان به یکباره آزاد می‌شوند، صنایع خصوصی برای جذب دوباره آنها به زمان نیاز دارند - هر چند آن چه در گذشته بسیار جالب‌توجه بوده، تندی انجام این کار بوده است و نه کندی آن. نگرانی از بیکاری به این خاطر سر بر می‌آورد که افراد تنها به یک وجه این فرآیند می‌نگرند. آنها سربازانی را می‌بینند که در بازار کار رها شده‌اند. «قدرت خرید» لازم برای استخدام آنها از کجا حاصل خواهد شد؟ اگر فرض کنیم که بودجه عمومی رو به تعادل دارد، پاسخ ساده است. دولت، حمایت از سربازان را متوقف خواهد کرد، اما مالیات‌دهندگان اجازه خواهند یافت وجوهی که قبلا جهت پشتیبانی از سربازان از آنها گرفته می‌شد را نزد خود نگه دارند؛ بنابراین وجوهی اضافی برای خرید کالاهایی دیگر در اختیار خواهند داشت. به سخن دیگر تقاضای غیر‌نظامی افزایش خواهد یافت و برای نیروی کار اضافه‌شده‌ای که همان سربازان پیشین هستند، شغل فراهم خواهد آورد.

▪️چنانچه سربازان به واسطه بودجه‌ای نا‌متوازن - یعنی با استفاده از استقراض دولت و شکل‌های دیگر سیاست کسری بودجه - حمایت شده باشند، مساله تا اندازه‌ای متفاوت است، اما در این صورت، مساله دیگری مطرح می‌شود. در یکی از بخش‌های آتی به اثرات سیاست کسری بودجه خواهیم پرداخت. کافی است بپذیریم که این نوع تامین بودجه به نکته‌ای که در بالا اشاره شد، بی‌ارتباط است، زیرا اگر فرض کنیم که در کسری بودجه مزیتی وجود دارد، آن گاه دقیقا همان مقدار کسری بودجه قبل را می‌توان تنها با کاهش مالیات‌ها به میزانی که پیش از این برای پشتیبانی از ارتش زمان جنگ صرف می‌شد، حفظ کرد.

▪️اما مرخص کردن سربازان، ما را به لحاظ اقتصادی، دقیقا در همان وضعیت پیشین باقی نخواهد گذاشت. سربازانی که پیش از این توسط غیر‌نظامیان حمایت می‌شدند، صرفا به افرادی غیر‌نظامی که شهروندان دیگر از آنها پشتیبانی می‌کنند، تبدیل نخواهند شد. آنها به غیر‌نظامیانی خود‌پشتیبان و خود‌حمایت‌کننده بدل خواهند شد. نگه‌داشتن سربازانی که در صورت عدم‌انحلال یگان‌هایشان در نیروهای نظامی حفظ می‌شدند، اما فرضا دیگر برای دفاع مورد نیاز نیستند، اتلاف محض است. آنها غیر‌مولد خواهند بود و مالیات‌دهندگان در عوض پشتیبانی از آنها هیچ چیزی کسب نمی‌کنند، اما در صورتی که یگان‌های آنها منحل شود، مالیات‌دهندگان این بخش از پول خود را به این سربازان سابق و غیر‌نظامیان کنونی می‌دهند و در مقابل، کالاها یا خدماتی را به طور معادل دریافت می‌کنند. کل تولید ملی یا ثروت همه بالاتر خواهد رفت.

▪️همین استدلال درباره کارمندان غیر‌نظامی دولتی نیز صادق است، اگر در تعداد بسیار زیاد حفظ شوند و در مقابل اجرتی که دریافت می‌کنند، خدماتی که به طوری معقول معادل آن اجرت باشد را برای جامعه انجام ندهند. با این حال، هر زمان که تلاشی برای کاستن از تعداد مناصب غیر‌ضروری صورت می‌گیرد، بی‌تردید فریاد برآورده می‌شود که این کار «رکودزا» است. می‌خواهید «قدرت خرید» را از این افراد بگیرید؟ قصد دارید به صاحبخانه‌ها و کاسب‌کارانی که به این قدرت خرید وابسته‌اند، آسیب بزنید؟ تنها دارید «درآمد ملی» را پایین می‌آورید و به ایجاد یا تشدید کسادی کمک می‌کنید.

▪️بار دیگر، مغالطه‌ای که قبلا از آن صحبت کرده‌ایم، از نگاه صرف به اثرات این کار بر خود صاحب‌منصبان کنار‌گذاشته‌شده و تجارت‌پیشگانی که به آنها متکی هستند، ریشه می‌گیرد. باز هم فراموش شده که اگر این کارمندان دولت در مقام خود حفظ نشوند، مالیات‌دهندگان خواهند توانست پولی که قبلا برای پشتیبانی از آنان می‌پرداخته‌اند را نزد خود نگه دارند. دوباره از یاد برده شده که درآمد و قدرت خرید مالیات‌دهندگان، حداقل به همان میزان کاهش درآمد و قدرت خرید صاحب‌منصبان پیشین، زیادتر می‌شود. اگر فروشندگان خاصی که قبلا کسب‌و‌کارشان از این کارمندان رونق می‌گرفت ضرر می‌کنند، سایر فروشنده‌ها در جاهای دیگر حداقل به همان اندازه سود خواهند کرد...

▪️با این حال، مساله دوباره به همین جا ختم نمی‌شود. رفاه کشور بدون این صاحبان مناصب اضافی، تنها به همان اندازه زمانی که حفظ می‌شدند نیست، بلکه حالا رفاه بیشتری دارد؛ چرا که این صاحب‌منصبان پیشین باید به دنبال شغل خصوصی بگردند یا کسب‌و‌کاری خصوصی راه بیندازند و همان طور که در مورد سربازان گفتیم، افزایش قدرت خرید مالیات‌دهندگان مشوق این کار خواهد بود...

#مقاله #دولت #کارمندان #مالیات #سربازی #تولید #بازار_آزاد
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

18 Nov, 13:30


نگرش های اقتصادی دیوید ریکاردو

نظریه تعادل
ریکاردو معتقد است که اقتصاد، همیشه به‌طور اصولی تمایل به تعادل دارد، او تنها سه عامل را نام می‌برد، که می‌تواند در جریان اقتصاد اختلال ایجاد کرده و موجب از بین رفتن تعادل شود. این سه عامل عبارتند از:

انباشت سرمایه؛ با انباشت سرمایه،مازاد تولید به‌وجود می‌آید.با مازاد تولید، تقاضایی در بازار برای کالاهای مصرفی، وجود نخواهد داشت.
پیش‌بینی نادرست کارفرما؛ کارفرما ممکن است در برنامه‌ریزی تولید، به‌خاطر برآورد غلط، در پیش‌بینی میزان تقاضا اشتباه کند.
عوامل خارجی؛ اختلالات سیاسی، مانند جنگ و مقرّرات مالیاتی و گمرکی و یا عوامل طبیعی، مانند خشکسالی و حوادث طبیعی، می‌تواند مانع جریان طبیعی اقتصاد شود.

نظریه سود
سود از نظر ریکاردو پس‌مانده درآمدی است؛ که پس از توزیع مزد و رانت،عاید سرمایه‌دار می‌گردد و در این‌صورت لزومی نمی‌بیند که در جستجوی قانون تعیین کننده میزان سود باشد.

او سود کافی را شرط لازم و کافی رشد اقتصادی می‌داند و می‌گوید: اگر درآمد سرمایه کافی باشد حجم پس‌انداز یافته و توسعه اقتصادی رخ خواهد داد؛ بنابراین آهنگ رشد اقتصادی تحت سیطره نرخ سود قرار خواهد گرفت. از  طرف دیگر، سود با دستمزد، رابطه عکس داشته و با توجه به رشد جمعیت و قانون بازده نزولی، مقدار بهره مالکانه افزایش می‌یابد و باقیمانده آن که مقدار ثابتی است، برای تقسیم میان دستمزد و سود اختصاص می‌یابد.بنابراین هرگاه دستمزد افزایش یابد، لزوما باید مقدار سود کاهش یابد.

نظریه بهره مالکانه
ریکاردو، چنین نتیجه می‌‌گیرد که با افزایش جمعیت و ثابت ماندن سطح زمین‌های مرغوب و به‌علت ایجاد بازده نزولی، قیمت مواد غذایی افزایش می‌یابد و بدین ترتیب، حجم بهره مالکانه بالا رفته و سهم مالکان زمین افزایش می‌یابد. تمایل به افزایش بهره مالکانه، برای آینده دستمزد و سود، اهمیت اساسی دارد. بر مبنای این تمایل بود، که ریکاردو به آینده نظام سرمایه‌داری بدبین بود و آن‌را در ایجاد اختلاف طبقاتی مؤثر می‌دانست و معتقد بود که بهره مالکانه، ناشی از خسّت طبیعت است. از آن‌جایی که بهره مالکانه تنها درصورت افزایش جمعیت و ثابت ماندن شیوه فنّی تولید صورت می‌گیرد، معتقد است که منافع مالکان، با منافع سرمایه‌داران و کارگران تضاد دارد.

نظریه افزایش دستمزدها
ریکاردو سعی کرد تا نشان بدهد که تحت شرایط متفاوت توام با کاهش سود میزان تمرکز سرمایه نیز کاهش خواهد یافت.در سیستم مورد بررسی ریکاردو دستمزد نقش نهایی در تعیین درآمد و تخصیص آن بین سرمایه و کار دارد. سطح دستمزدها زمانی افزایش می‌یابد که قیمت کالاهایی که در سبد حداقل مصرف کارگران قرار دارد، افزایش یابند. کالای مصرفی کارگران در درجه اول فرآورده‌های کشاورزی هستند.وقتی که تقاضا برای مواد غذایی افزایش یابد، زمین‌هایی که بهره‌دهی کمتری دارند، نیز وارد جریان تولید خواهند شد. بنابراین برای افزایش یک واحد اضافی تولید به تعداد بیشتری از عوامل کار نیاز است. به علاوه برای جبران هزینه‌های کالاهای مصرفی دستمزدها کماکان افزایش خواهد یافت. بنابراین دستمزدها زمانی افزایش خواهد یافت که قیمت ذرت افزایش یابد. در این حالت از میزان سودها کاسته خواهد شد.در چنین شرایطی اجاره‌ها نیز افزایش می‌یابد و مازاد درآمد از طریق افزایش قیمت ذرت را می‌بلعند. از آنجا که دستمزدها افزایش می‌یابد، از میزان سودها کاسته خواهد شد. این تمایلات مخالف در تجزیه و تحلیل نهایی تمرکز سرمایه را کاهش می‌دهد.

قانون بازده نهایی نزولی
به اعتقاد ریکاردو، همزمان با رشد اقتصادی و جمعیتی، به‌دلیل افزایش نیاز به مواد غذایی و محصولات کشاورزی، کشاورزان مجبور خواهند شد زمین‌های دارای بهره‌وری پایین‌تر را نیز زیر کشت ببرند (بعد از زمین‌های درجه یک که درآغاز زیر کشت می‌روند، زمین‌های درجه دو و درجه سه مورد استفاده قرار می‌گیرند). از آنجایی که بهره‌وری زمین‌های درجه ۲، ۳ و ۴ کمتر از زمین‌های درجه ۱ است، هزینه تولید در آنان افزایش می‌یابد. درنتیجه قیمت مواد غذایی افزایش یافته و بالتبع سود بادآورده‌ای(رانت) نصیب صاحبان زمین‌های درجه ۱ می‌گردد. مقدار این رانتِ دریافتی توسط صاحبان زمین، همگام با رشد جمعیت افزایش یافته و باعث کاهش درآمد کل جامعه (در دسترس کارگران و مهمتر از آن سود سرمایه‌گذاران) می‌شود. نهایتاً اقتصاد به یک وضعیت ایستا یا تعادلی می‌رسد که در آن، کارگران صرفاً دستمزدهایی در سطح حداقل معیشت دریافت می‌کنند. به اعتقاد او، رشد اقتصادی در یک جامعه سرمایه‌داری در سایه وجود مواد غذایی ارزان‌قیمت (که به معنی پایین‌تربودن دستمزدهای کارگران صنعتی و بالاتررفتن سودهای سرمایه‌داران است) و درنتیجه افزایش امکان انباشت سرمایه در صنعت، تولید بیشتر و درنهایت افزایش درآمدهای اقتصادی کل، تحقق می‌یابد.


#تحلیل #ریکاردو #آموزشی #اقتصاد #نگرش_اقتصادی
📄 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

18 Nov, 10:31


📌دیالوگ

آینده اونطوری که تو فکر میکنی پیش نمیره. اتفاقای بیخود میوفته و مردم هم مزخرفن
🎥13 Reasons Why
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

16 Nov, 16:38


📌معرفی مهم‌ترین نظریه‌پردازان سیاسی و اقتصادی
🏷آدام اسمیت
🧩قسمت اول

📎در این برنامه به معرفی برجسته‌ترین اندیشمندان سیاسی و اقتصادی جهان و نظریه‌های آن‌های می‌پردازیم. این قسمت از برنامه به آدام اسمیت اختصاص دارد. آدام اسمیت اگرچه به عنوان مدافع پر و پا قرص سرمایه‌داری شناخته می‌شود اما این دفاع او با انتقاداتی از نظام سرمایه‌داری نیز همراه بود: او می‌خواست بفهمد که چگونه سرمایه‌داری می‌تواند هم سودآور و هم خیرخواه جامعه باشد.

🧩قسمت دوم: ژان ژاک روسو

🧩قسمت سوم: جان لاک

🧩قسمت چهارم: کارل مارکس

🧩قسمت پنجم: نیکولو ماکیاولی

🧩قسمت ششم: ویلیام موریس

 #مستند #مجموعه #معرفی #شخصیت_شناسی #نظرات #فلسفه_شناسی #اقتصاد
#آدام_اسمیت #ژان_ژاک_روسو #کارل_مارکس #جان_لاک #نیکولو_ماکیاولی #ویلیام_موریس
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

16 Nov, 15:01


♦️کارآفرینان؛ زحمتکشان جامعه

🔻کارآفرین به شخصی گفته می‌شود که فکری جدید یا اختراعی در اختیار داشته و منابع کشور (زمین، کار و سرمایه) را با هم ترکیب می‌کند تا بتواند آن فکر و ایده را در بازار عرضه کند. کارآفرینان ریسک بنگاه تولیدی را پذیرفته و ‌آن را مدیریت می‌کنند. آنها کیفیت محصولات و خدمات فعلی را بهتر ساخته یا محصولات جدیدی خلق می‌کنند. کارآفرینان مثل هر کس دیگری در برابر انگیزه‌ها از خود واکنش نشان می‌دهند. در اقتصاد بازار آزاد، یکی از قوی‌ترین انگیزه‌ها که کارآفرینان را به کوشش وامی‌دارد جلب رضایت مشتریان است، بنابراین کسب سود بیشتر است. کارآفرینان برای انجام فعالیت به محیط کسب‌‌و‌کاری نیاز دارند که پشتیبان مالکیت خصوصی و بازارهای آزاد باشد.

◾️کارآفرین به چه کسی می‌گوییم؟
▪️هر کسی قهرمانان را دوست دارد؛ اشخاصی که ارزش‌های‌شان مورد احترام ما است و دستاوردهای‌شان را تحسین می‌کنیم. ما قدرشناس کسانی هستیم که برای خلق کالایی جدید زحمت می‌کشند و به عده زیادی از افراد جامعه فایده می‌رسانند. چنین شایستگی‌هایی اساس کارآفرینی است. کارآفرین کسی است که تاکید می‌کند «راهی بهتر وجود دارد و من آن را پیدا خواهم کرد.» کارآفرین بودن به معنای عهده‌دار حرکت در مسیری جدید است. کارآفرین گوش به زنگ استفاده از فرصت‌ها و پذیرش ریسک برای به چنگ آوردن فرصت‌ها است. کارآفرینی به معنای داشتن انرژی، بینش، خوش‌بینی و جرات و جسارت آزمودن هر چیز جدیدی است. کارآفرین کسی است که هم طرح و اندیشه و هم تمایل رساندن آن اندیشه به بازار را دارد. خلاقیت و ریسک‌پذیری دو عنصر اساسی کارآفرینی هستند.

◽️کارآفرینان منابع حیاتی اقتصاد هستند
▫️همه اقتصادهای جهان چهار منبع اصلی تولید دارند: زمین، کار، سرمایه و کارآفرینی. زمین بیانگر منابع طبیعی مثل خاک، محصولات کشاورزی، جنگل و زمین اختصاص یافته به ساختمان است. کار بیانگر تلاش یدی و فکری کشاورز، حسابدار، راننده تاکسی، کفاش، کارگر خط مونتاژ و برنامه‌ریز کامپیوتر است که مهارت‌ها و تخصص‌هایی را برای ساخت محصولات تهیه می‌بینند یا خدماتی را در قبال دستمزد و حقوق عرضه می‌کنند. سرمایه بیانگر ساختمان‌ها، تجهیزات، سخت‌افزار، ابزارآلات و منابع مالی مورد نیاز برای تولید است. کارآفرینی بیانگر اندیشه، نوآوری، استعداد، مهارت‌های سازمانی و پذیرش ریسک است.

▫️کارآفرینان دائما در مورد روش‌های جدید فکر می‌کنند، ماشین‌آلات جدید طراحی می‌کنند، فرآیندها را تکمیل کرده و کارگران را به گونه‌ای سازماندهی می‌کنند که برای نمونه شکلات‌های خوشمزه‌تری تولید کرده و در قفسه فروشگاه‌ها عرضه کنند. در اکثر موارد آنچه ما می‌بینیم محصول نهایی است؛ بنابراین کارآفرینی را بدیهی فرض می‌کنیم، اما کارآفرینان با ساختن آن چیزهایی که سایرین برایش ارزش قائل هستند نقشی حیاتی در بازار ایفا می‌کنند. آنها شبیه شمع در موتور خودرو هستند، اندیشه‌های جدید و کشفیاتی را مشتعل می‌سازند که اقتصاد را به جلو می‌برد. آنها در جست‌وجوی روش‌های جدیدی هستند تا محصولات، فرآیندها و خدمات موجود را بهتر سازند و محصولات کاملا جدیدی خلق کنند. آنها مایل به قبول ریسک هستند تا وضعیت را بهتر کنند.

◾️کارآفرینان و تخریب سازنده
▪️در سال ۱۸۹۹، رییس اداره ثبت اختراعات ایالات‌متحده آمریکا گفت همه چیزهایی که قرار بود اختراع شود دیگر اختراع شده است. او کاملا در اشتباه بود. عملا همه چیزهایی که امروز استفاده می‌کنیم در سال ۱۸۹۹ غیر قابل‌تصور بود - هواپیما، تلویزیون، تلفن بی‌سیم، اجاق مایکروویو، ویدئو و اینترنت. اکثر وسایل راحتی زندگی مدرن که امروزه بدیهی فرض می‌گیریم ۱۰۰ سال پیش وجود خارجی نداشتند.پیشرفتی که با اندیشه‌های کارآفرینان جرقه می‌زند به سادگی اتفاق نمی‌افتد.....

◽️کارآفرینان در بازار آزاد
▫️نظام بازار آزاد - نظامی که در آن افراد و نه دولت‌ها تصمیم می‌گیرند چگونه بهترین استفاده را از منابع اقتصادی بکنند - یکی از بهترین محیط‌ها برای فعالیت را در اختیار کارآفرینان می‌گذارد. در بازار آزاد، توان کسب سود انگیزه قوی به کارآفرینان می‌دهد تا با اندیشه‌های جدید و بهتر وارد صحنه شوند.

▫️سود علائم مهمی برای کارآفرینان ارسال می‌کند که آنها در مسیر درستی قرار دارند. کارآفرین با انجام کارهایی که مشتریان برای آنها ارزش قائل بوده و ترجیح می‌دهند پاداش دریافت می‌کند. سودها علامت مهمی هستند که نشان می‌دهند مردم نسبت به آنچه کارآفرین ارائه کرده واکنش مثبتی دارند. برعکس، زیان اقتصادی به کارآفرین می‌گوید محصول یا فکر وی نتوانسته است نظر مشتری را جلب کند. از این منظر بازار منتقدی بی‌رحم و خشن و قاضی توانا و قابل‌اطمینان است.

#مقاله #کارآفرین #تولید #سرمایه #سود #بازار_آزاد #مالکیت #رقابت_آزاد #رشد_اقتصاد
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

16 Nov, 13:30


📌مختصری از نگرش های اقتصادی لودویگ‌ فون میزس

میزس معتقد است که نظام سوسیالیستی برای دنیای جدید «ناممکن» است، یا به سخن دیگر از نظام قیمتی لازم برای محاسبه اقتصادی و از این رو برای اداره اقتصاد صنعتی مدرن بی‌بهره است. اما اگر مداخله‌گرایی، ناپایدار و سوسیالیسم، ناممکن است، تنها سیاست منطقی اقتصادی برای نظام صنعتی مدرن، لیبرالیسم استوار بر لسه‌فر است.

میزس معتقد بود ایجاد جامعه سوسیالیستی آرمانی غیرممکن است به این دلیل که بدون مالکیت خصوصی نمی‌شود جامعه‌ای بزرگ را مدیریت کرد.

میزس به این خاطر تعهد کما‌بیش دو‌پهلو و گنگ پیشینیان اتریشی‌اش به اقتصاد بازار را بر‌گرفته و صیقل داد و به هوا‌خواهی منطقی، سازش‌ناپذیر و همساز از لسه‌فر بدل کرد. همخوان با این بینش، در سال ۱۹۲۷ اثر جامعش با عنوان Liberalismus را درباره لیبرالیسم «کلاسیک» یا استوار بر لسه‌فر منتشر کرد.

میزس بر این باور است که بدون اقتصاد بازار هیچ سیستم قیمت‌گذاری کارآمدی وجود نخواهد داشت. چیزی که او برای دستیابی به یک تخصیص عقلانی کالاهای سرمایه‌ای به بارآورترین استفاده‌شان لازم می‌دانست. سوسیالیسم شکست می‌خورد چراکه بر اساس گفته فون میزس تقاضا بدون قیمت‌ها قابل محاسبه نیست. در این خصوص خود میزس چنین می‌نویسد: «واژگان معمول زبان سیاسی احمقانه هستند. چپ چیست و راست چیست؟ چرا هیتلر باید راست باشد و استالین، دوست موقت او، چپ؟چه کسی مرتجع است و چه کسی ترقی‌خواه؟ ارتجاع در برابر یک سیاست نابخردانه محکوم نیست و پیشرفت به سوی آشوب ستودنی نیست. هیچ چیز نباید تنها به خاطر آن‌که جدید است، رادیکال است یا مد روز است پذیرفته شود. اگر دکترینی که راست کیش (Orthodox) بر آن ایستادگی می‌کند بی‌عیب و مستحکم باشد آن‌گاه ارتدوکسی (Orthodoxy) یک شر نیست. چه کسی ضد کارگر است؟ آن کسانی که می‌خواهند کارگران را به سطح روسیه نزول دهند یا کسانی که برای کارگران استانداردهای سرمایه‌دارانه آمریکا را طلب می‌کنند؟چه کسانی ملی‌گرایند؟ آن کسانی که می‌خواهند کشورشان را لگدمال چکمه نازی‌ها کنند یا آن کسانی که کشورشان را مستقل می‌خواهند؟ در کل میزس بر این باور است که سوسیالیسم از نظر اقتصادی محکوم به شکست است. در مقاله‌ای در ۱۹۲۰، میزس این‌گونه نوشت که یک دولت سوسیالیست نمی‌تواند محاسبات اقتصادی لازم برای سازمان‌دهی موثر یک اقتصاد پیچیده را انجام دهد.

میزس معتقد بود که حقیقت‌های اقتصادی از یک سری بدیهیات روشن نشأت می‌گیرند و نمی‌توان آن‌ها را به صورتی تجربی آزمایش کرد.

نظریه استیلای مالکیت خصوصی
میزس را می‌توان یکی از طرفداران لیبرالیسم کلاسیک دانست. «اقتصاد پولی و تورم» و «بازار آزاد و کنترل اقتصاد توسط دولت» موضوعات اصلی آثار میزس است.

وی در کتاب «لیبرالیسم» به وضوح از آزادی‌های فردی، مالکیت خصوصی، بازارهای آزاد و دولت حداقلی حمایت می‌کند؛ همچنین از تغییر مفهوم لیبرالیسم در کشورهای غربی مثل ایالات‌متحده و گرایش به سمت برنامه‌های دولت رفاه به شدت انتقاد می‌کند.

میزس سال‌ها پیش از فروپاشی شوروی، پیش‌بینی می کند که سوسیالیسم به شکست می‌انجامد زیرا در نظام بدون وجود قیمت‌ها، تقاضا قابل شناسایی نیست بنابراین راه به جایی نخواهد برد. میزس پیروزی لنین در شوروی یا هیتلر در آلمان را به معنی شکست سرمایه‌داری نمی‌داند بلکه آن را نتیجه غیر قابل اجتناب سیاست مداخله‌جویانه دولت‌های قبلی می‌پندارد. میزس معتقد است که هیچ ملتی به حد اعلای تمدن نمی‌رسد مگر آنکه ابتدا مالکیت خصوصی را به رسمیت بشناسد.

📗بیوگرافی و آثار لودویگ فون میزس

#تحلیل #میزس #آموزشی #اقتصاد #نگرش_اقتصادی
📄 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

16 Nov, 10:30


📌دیالوگ

هرگز به یک گاو نر از جلو، به یه اسب از عقب
و به یه احمق از هیچ جهتی نزدیک نشو!

🎥Sisters Brothers (2018)
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

16 Nov, 07:30


📗حقایق و مغالطه‌ها در اقتصاد
🖊توماس ساول

این ادعای مطرح شده از سوی برخی افراد مبنی بر اینکه قادر به درک اختلاف‌های فاحش درآمدی («اختلاف‌ها» و «نابرابری‌ها») نیستند، نسخه‌ای دیگر از حالاتی است که ناظران همیشه در مورد آن بر کرسی قضاوت می‌نشینند، گویی که درآمد مردم، مانند نمای منزلشان باید به واسطه ظاهری که برای ناظران قابل رؤیت است، ارزیابی شود و نه اینکه آنها چگونه ترجیحات و توافقات طرفین دخیل را مدنظر قرار می‌دهند.

#ازکتاب
📗 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

13 Nov, 17:30


📌ملیت بنیان‌گذاران شرکت‌های یونیکورن (چند میلیارد دلاری) آمریکایی

📎ایرانیان بنیان‌گذار ۸ شرکت یونیکورن در آمریکا هستند.

📈 #آمار
📊 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

13 Nov, 16:30


📌خلاصه انقلاب صنعتی اول و دوم

📎دو انقلاب صنعتی سرنوشت‌ساز اروپا چطور اتفاق افتادند؟ جدا از عواملی که آنها را رقم زد مهم‌ترین تبعات وقوع آنها چه بود؟
🗃فردای اقتصاد

#مستند #انقلاب_صنعتی #تاریخ
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

13 Nov, 15:02


📌ترقی دولت و زوال اخلاق

⭕️دولت رفاه، خلاف اخلاق و قانون است
✍🏻جیمز دورن
🔄محسن رنجبر

▪️سیاستمداران با به کارگیری پول افراد دیگر و دادن وعده‌ ناهار مجانی، پله‌های ترقی را طی می‌کنند. رشد دولت موجب ورود سیاست به ابعاد مختلف زندگی افراد شده و ساختار اخلاقی جامعه را تضعیف می‌کند. دخالت‌های دولت - در اقتصاد و جامعه - بازده عمل سیاسی را بالا میبرد و دامنه عمل خصوصی را محدود می‌کند. مردم به دولت وابسته‌تر میشوند و آزادی را به پای معنایی غلط از امنیت فدا می‌کنند. البته نمی‌توان دولت را در تمام مشکلات جامعه مقصر دانست، اما هیچ تردیدی نیست که قوانین اقتصادی و اجتماعی، به ویژه از میانه دهه ۱۹۶۰ به این‌سو، تاثیری منفی بر مسوولیت‌پذیری فردی نهاده‌اند. افراد با وابسته شدن به دولت، تکیه‌گاه اخلاقی خود را از دست می‌دهند. یارانه‌ها، طرح‌های نجات و دیگر کارهای «دولت حامی»، باعث اجتماعی‌‌شدن ریسک می‌شوند و از میزان پاسخ‌گویی افراد می‌کاهند. وقتی که دولت، محرک‌های رفتار اخلاقی را تضعیف می‌کند و تمایز میان درست و غلط را از بین می‌برد، جهت‌یاب اخلاقی درون انسان‌ها که معمولا رفتار آنها را هدایت می‌کند،‌ از کار می‌افتد.

▪️افزایش مخارج دولت، راه‌‌حل مشکلات اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی ما(آمریکا) نیست. از سوی دیگر، کاری که باید انجام دهیم، این نیست که دولت را به کلی دگرگون کنیم یا به سیاست معنا ببخشیم، بلکه باید دولت را محدود کنیم و حیاتی دوباره به جامعه مدنی ببخشیم. مداخله دولت تنها بر وخامت اوضاع خواهد افزود.

▪️اگر می‌خواهیم امور نامطلوب را از بین ببریم، نباید این کار را با پرداخت به فقرا، ممانعت از آزادی‌های آموزشی، محدود ساختن بازار‌ها، بی انگیزه کردن مردم نسبت به صرفه‌جویی و ارسال این پیام که کارکرد اصلی دولت مراقبت از ما است، انجام دهیم. راه از بین بردن امور نامطلوب اجتماعی و اقتصادی، از مسیر خاتمه بخشیدن به مهندسی اجتماعی و تمام انواع برنامه‌های رفاهی، توسعه بازار‌های آزاد و بازگشت به میراث اخلاقی جامعه می‌گذرد.

▪️در آغاز سده بیستم،‌ هیچ گونه دولت رفاهی به معنایی که امروز می‌شناسیم،‌ وجود نداشت. سازمان‌های خیریه و مذهبی گسترش پیدا کرده بودند. کل مخارج دولت کمتر از ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی بود و دولت فدرال، اختیارات محدودی داشت.

▪️درست است که مهاجرین با فقر مادی دست و پنجه نرم می‌کردند، اما زندگی فلاکت‌باری نداشتند. زندگی روزمره نظم اخلاقی خاصی داشت که در خانه ریشه می‌گرفت و به جامعه بیرون از آن گسترش پیدا می‌کرد. مهاجرین لهستانی بالتیمور، نمونه‌ای خوب در این باره هستند. آنها نیز مانند سایر مهاجرین به آمریکا، زمانی که به این کشور رسیدند،‌ عملا چیزی نداشتند مگر میل به کار سخت و علاقه به زندگی در جامعه‌ای آزاد. ویژگی آزادی و مسوولیت‌پذیری آنها در گزارشی مربوط به سال ۱۹۰۷ به وضوح دیده می‌شود. این گزارش، جامعه مهاجرین لهستانی در محله فلز‌پوینت (Fells Point) را این گونه توصیف می‌کند:

▪️در بازدیدی که عصر یک روز شنبه از پنج آپارتمان در خانه‌ای در خیابان تیمز انجام دادم،‌ دیدم که کف این خانه‌ها از سفیدی برق می‌زند و وسایل آشپزخانه‌شان از تمیزی می‌درخشد، ظرف‌هایشان به دقت در قفسه‌های آشپز‌خانه چیده شده بودند و برق می‌زدند، لباس‌های تمیز برای یکشنبه آماده شده بود و همه به دنبال آن بودند که برای مراسم روز سبت [روز تعطیل مذهبی که برای بیشتر مسیحیان، ‌یک‌شنبه، برای یهودیان و عده‌ای از مسیحیان شنبه و برای مسلمانان‌ جمعه است] آماده شوند. اینها همه از رعایت استانداردهای زندگی در میان این مهاجرین حکایت داشت. با این وجود، بر پایه همین گزارش،‌ خانه‌های لهستانی‌ها به طور متوسط «یک آپارتمان شلوغ با یک یا دو اتاق بود که شش یا هشت نفر در آن زندگی می‌کردند و دو طبقه بالاتر از منبع تامین آب مشترک قرار داشت.» هر چند دستمزد‌های اندکی به این آمریکایی‌های لهستانی‌تبار پرداخت می‌شد،‌ اما آن گونه که لیندا شوپس در کتاب بالتیمور خاطر نشان ساخته است، آنها منابع خود را پس‌انداز می‌کردند و روی هم می‌انباشتند تا با تاسیس انجمن‌های وام‌دهی و ساخت‌و‌ساز به یکدیگر کمک کنند. بدین دلیل، در سال ۱۹۲۹، ‌۶۰ درصد از این خانواده‌های لهستانی - بدون هیچ گونه کمکی از سوی دولت - صاحب خانه شده بودند.

#مقاله #دولت_رفاه #خیریه #اخلاق #مالیات #عدالت_اجتماعی #لیبرالیسم #سرمایه_داری #مالکیت #قانون
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

13 Nov, 07:30


📗 جستاری در باب اصول اخلاق
🖊دیوید هیوم

بحث با انسان‌هایی که لجوجانه بر دفاع از اصول خود پافشاری می‌کنند، کسالت‌بارتر از بحث با دیگر افراد است.
تنها استثناء، بحث با آنانی است که سراسر به تظاهر می‌پردازند، کسانی که واقعاً به آنچه از آن دفاع می‌کنند، باور ندارند و تنها از روی تظاهر، از سر مخالف‌خوانی، یا برای اثبات هوش و فراست خود با دیگر انسان‌ها جدل می‌کنند.

#ازکتاب
📗 @andishee_noo 🍃