♟Liberty 🍃new idea @andishee_noo Channel on Telegram

Liberty 🍃new idea

@andishee_noo


🧠خطرناک تر از سرنیزه و توپ،سلاح های ذهن هستند.
✒️فون میزس

📃📰مطالب متنوع و اطلاعات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی وفلسفی
🌎بازار آزاد
♟️لیبرالیسم
📼 مستند
🗞مقاله

📖خلاصه کتاب وکتابخانه📚
📕 @kholaseketabe 🍃

👥گروه اندیشه نو
https://t.me/+n7-KwTAA3Vc3Mjg0

🧠خطرناک تر از سرنیزه و توپ،سلاح های ذهن هستند. (Persian)

🧠خطرناک تر از سرنیزه و توپ،سلاح های ذهن هستند. فون میزس پیام های تلگرامی ما را دنبال کنید تا از آخرین مطالب متنوع و اطلاعات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و فلسفی مطلع شوید. همچنین می‌توانید در مورد بازار آزاد، لیبرالیسم، مستندها، مقالات، خلاصه کتاب و کتابخانه به روز باشید. اگر به جمع گروه اندیشه نو پیوسته و با دیگران مطالب جذاب را به اشتراک بگذارید، به لینک https://t.me/+n7-KwTAA3Vc3Mjg0 بروید و در گروه ما عضو شوید.

Liberty 🍃new idea

09 Jan, 20:11


🌏 2024 در چند دقیقه

لحظات و اتفاقات مهمی در دنیا که ما را تکان دادند...

📥 کیفیت بهتر
#Libertycafe
🌏 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

01 Jan, 17:03


بابانوئل در شوروی (کا گ ب)

#fun
🍃 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

01 Jan, 15:03


📌هایک و سنت ۲

♦️دفاع يک محافظه‌كار از ارزش‌هاي جا افتاده اخلاقي
✍🏻ادوارد فسر
🧩قسمت دوم

◾️تایید عرف
▪️مالكيت و قرارداد تنها رسوم دارای كاركرد‌ آشكار نيستند. مثلا كاركرد‌هاي عناصر مختلف اخلاق جنسي سنتي، به شکلی روز‌افزون براي دانشمندان علوم اجتماعي، ‌زيست‌شناسان اجتماعي و حتي فلاسفه هویدا مي‌شود. خود اين موضوع به بررسي كاملي نیاز دارد، اما به عنوان بي‌مناقشه‌ترين نكته آشكار است كه بهروزی و سعادت كودكان، ثبات خانواده را مي‌طلبد و اگر قرار است خانواده‌هايي باثبات داشته باشیم، به كنترل‌هاي قوي اجتماعي بر بي‌قيد و بندي نسبی بیشتر در مردان نياز داريم.8

▪️از این رو عجیب نیست كه در همه فرهنگ‌هاي گذشته كنترل‌هاي بسيار سختي بر رفتار جنسي وجود داشته که از هر گونه و سنخی كه بوده‌اند، همیشه به این سو تمایل داشته‌اند که افراد را به محدود‌سازي اين رفتار در چارچوب ازدواج وادار کنند. (جوامعي كه چند‌همسري در آنها وجود داشته، استثنايي بر اين گفته محسوب نمي‌شوند؛ چون ازدواج چند‌همسري باز هم ازدواج است و مرد را وا‌مي‌دارد كه رفتار جنسي را تنها به اين شرط انجام دهد كه مسووليت پيامد‌هاي آن ‌يعني حمايت از فرزندان و مادران‌شان را بر عهده گيرد.)
البته عرف، ضرورت مالكيت خصوصي و مطلوبيت بنيادين اخلاق جنسي سنتي را نشان می‌دهد و همیشه نشان داده.

▪️همه مي‌دانند كه بدون وجود حق مالكيت ايمن افراد بر محصول كار خود، هيچ انگيزه‌اي براي كار وجود نخواهد داشت و همه حتي فمنيست‌هايي كه به لحاظ جنسی از همه غیر‌سنتی‌تر و «باز‌تر» هستند، مي‌دانند كه چنان كه مادران به دختران‌شان مي‌گفتند، «هيچ مردي وقتي مي‌تواند شير را مجانی به دست آورد، گاو نمي‌خرد.» عرف همچنين از بسياري چيزهايي حكايت مي‌كند كه فمنيست‌ها و ديگراني كه خود را مترقي مي‌خوانند، از پذيرش آنها، دست‌کم در انظار عمومي بیزارند:
* اينكه مردان و زنان به لحاظ طبيعت خود و استعداد‌هاي بنيادين جسمی، تفاوت‌هاي بسياري با هم دارند؛
* اينكه افراد بر‌آمده از فرهنگ‌هاي گوناگون غالبا به لحاظ ارزش‌هاي بنیادین، عادات كاري، اهميتی که به آموزش می‌دهند و مواردي از اين دست، تفاوت‌هاي زيادي با هم دارند؛
* اينكه وقتي پاي اخلاق، سياست و به طور كلي، مسائل عملي در ميان باشد، افراد جوان‌تر و كم‌تجربه‌تر معمولا بسیار غافلانه‌تر و خام‌تر از مسن‌تر‌ها و با‌تجربه‌‌ها عمل مي‌كنند، به شکلی كه افکار آنها را بايد داراي ارزش و اعتبار كمتری دانست و قس‌علی‌هذا.

▪️و نقطه اشتراك اين مولفه‌ها و دیگر عناصر عرف با مالكيت خصوصي و اخلاق جنسي سنتي این است كه هر دو قديمي‌اند. اين گونه اجزاي قابل احترام خرد عمومي، دقيقا به اين خاطر عرف عام و حس مشترك خوانده مي‌شوند كه نه تنها امروز، بلكه در تمام دوره‌های گذشته تقريبا همه، همیشه به آنها معتقد بوده‌‌اند.

▪️کسانی كه نگاهي همدلانه به سنت دارند، هميشه به احترام به عرف نيز گرايش داشته‌اند و دفاع هايك از سنت، دليل آن را روشن مي‌کند. انديشه‌هاي هايكي به وضوح نگرشی در قبال نمونه‌هاي فوق از عرف (و نمونه‌هاي ديگر آن) در خود دارند که ما را به اتخاذ آن نگرش در قبال سنت نیز می‌رانند. این اندیشه‌‌ها ديدگاهي را درباره عرف به دنبال می‌آورند كه عرف در قبال خود دارد. اين ديدگاه احتمالا درست است و به هر تقدير، بايد نسبت به كسي كه در آن ترديد مي‌كند، بسيار مشكوك باشيم و بار اثبات ادعا را بر دوش او بيندازيم. احترام به عرف و سنت از يك جنس هستند. در حقيقت خود سنت چيزي نيست، مگر عرف اعصار گذشته.9

▪️امروزه در ميان مردم و به ويژه در ميان كساني كه سطح تحصيلات بالايي دارند و خود‌آگاهانه مدرن هستند، گرايش به باوري كاملا مخالف اين ديدگاه درباره عرف وجود دارد. در اين نگرش، با باور‌هايي كه مردم در سراسر تاريخ بشر به شکلی تقریبا جهان‌شمول به آنها اعتقاد داشته‌اند و گسترده‌ترين تجربه بشري شاهدي بر آنها است، به شكلي رفتار مي‌شود كه گويي ظني قوي عليه آنها وجود دارد و با اين وجود كه باور به آنها تا اين حد گسترده است و حتي دقيقا به این خاطر كه دامنه باور به آنها چنین گسترده است، طوری با آنها رفتار مي‌شود كه گويي احتمالا غلط‌اند. اين نتيجه منطقي خصومت با سنت است كه اين قبيل افراد تحصيلكرده و خود‌آگاهانه مدرن، از خود به نمايش مي‌گذارند.

#مقاله #سنت #محافظه_کاری #مالکیت #عرف #خرد #اخلاق #قانون #انقلاب #سوسیالیسم
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

01 Jan, 13:32


📌دولت بزرگ‌تر يعني شغل كمتر
✍🏻پيتر شيف

🔄محسن رنجبر (حسين راستگو)

زمانی كه كاهش بي‌سابقه‌اي در تعداد شاغلين رخ داد، پيش‌بيني مي‌شد كه تقاضا براي اجراي برنامه‌هاي محرك جهت ايجاد شغل باز هم افزايش يابد، اما حقيقت تلخ اين است كه هر محرك تازه يا هر قانون جديدي در ارتباط با مشاغل، دست آخر بر تعداد بيكاران افزود و به اين شيوه تقاضا براي پروژه‌هاي باز هم بيشتر دولت را زياد‌تر كرد. اگر دقيق و موشكافانه عمل نكنيم، مقررات، يارانه‌ها و مخارج دولتي كه همه براي مبارزه با بيكاري طراحي شده‌اند، مي‌توانند بازار نيروي كار را به درون مارپيچ مرگ برانند.

نظارت‌هاي دولتي مانند وضع ماليات بر اشتغالزايي عمل مي‌كنند. آنها با قرار دادن كار‌فرمايان در معرض همه نوع هزينه‌هاي اضافي در هنگام استخدام افراد، هزينه اشتغال را تا سطحي بسيار فرا‌تر از دستمزد‌هايي كه عملا به كار‌گران خود مي‌پردازند، بالا مي‌برند. در حقيقت برخي از نظارت‌ها ارتباط ويژه‌اي با تعداد كار‌گران استخدام‌شده دارند. اين امر انگيزه‌اي قوي را براي برخي كار‌فرمايان فراهم مي‌آورد تا كوچك بمانند و فرد جديدي را به كار نگيرند.

قانون حداقل دستمزد كه واقعا نظارتي بسيار مشهود بر شرايط كار است، به واقع استخدام افرادي خاص را براي كار‌فرمايان غير‌قانوني مي‌كند و همه دسته‌هاي شغلي را به نابودي مي‌كشاند. به عنوان مثال برخي از رستوران‌ها هنگامي كه با هزينه‌هاي بالاي نيروي كار روبه‌رو مي‌شوند، با تغيير وسايل خود به وسايل پلاستيكي و ظروف كاغذي از استخدام افرادي براي شستشوي ظرف‌هاي خود دوري مي‌كنند. در مقياس بزرگ، اگر نيروي كار انساني بيش از اندازه گران شود، ممكن است كار‌خانه‌ها تصميم بگيرند كه از روبات‌ها در خطوط توليد خود بهره گيرند.

انواع ديگر مقررات، همچون قوانيني كه جلو‌گيري از بر‌خورد‌هاي تبعيض‌آلود را در سر دارند، محرك‌هايي را براي كار‌فرمايان پديد مي‌آورند تا افراد عضو اين طبقات تحت حمايت را به كار نگيرند. اين امر نتيجه هزينه‌هاي داد‌خواهي بالقوه‌اي است كه مي‌تواند از اقامه دعوي‌هاي نا‌درست براي فسخ قرار‌داد نتيجه شود. به بيان ديگر هر چه دولت اخراج كار‌گران را پر‌هزينه‌تر كند، احتمال اينكه در وهله اول به استخدام در‌آيند كمتر مي‌شود.

يارانه‌ها تاثيري مخالف نظارت‌هاي دولتي را پديد مي‌آورند، اما اين تاثيرات گاهي مي‌تواند به همان اندازه زيانبار باشد. يارانه‌هاي دولتي منابع را به سوي فعاليت‌هايي كه به لحاظ سياسي مطبوعيت دارند، مي‌رانند و در حوزه‌هايي مانند آموزش و مراقبت‌هاي بهداشتي مشاغل بيشتري را پديد مي‌آورند و در بخش‌هاي ديگري همچون توليد به كاهش اشتغال مي‌انجامند. نتيجه خالص اين تغييرات، افت ظرفيت توليد و كار‌آيي اقتصاد است كه از رشد اقتصادي واقعي مي‌كاهد و فرصت‌هاي اشتغال را كمتر مي‌كند.

مخارج دولتي نيز هر چند نه به روشني نظارت‌ها و يارانه‌ها، نقش بزرگي را در نابودي مشاغل بازي مي‌كند. هر چه دولت پول بيشتري خرج كند، بخش خصوصي را از دستيابي به منابع بيشتري محروم مي‌كند. دولت را غده‌اي سرطاني در نظر بگيريد كه از بخش خصوصي تغذيه مي‌كند. هر چه بيشتر رشد مي‌كند، مشاغل بيشتري را از ميان مي‌برد. شوربختانه بيشتر سياستمداران اين توصيه نا‌درست جان مينارد كينز اقتصاد‌دان را كه از مخارج دولتي به مثابه ابزاري براي ايجاد شغل حمايت مي‌كرد، پي مي‌گيرند. در واقع، مخارج دولتي تنها به جايگزيني مشاغل كار‌آمد‌تر بخش خصوصي با مشاغل دولتي مي‌انجامد.

برخي اقتصاد‌دانان به ماليات‌ها به عنوان مهم‌ترين عامل نابود‌كننده مشاغل اشاره مي‌كنند و بر اين باورند كه كاهش آنها به افزايش اشتغال مي‌انجامد. هر چند من نيز با اين ديد‌گاه موافقم، اما باور فوق از اين نكته مهم‌تر غافل است كه باري كه دولت بر دوش اقتصاد مي‌گذارد، نه ماليات‌هايي است كه مي‌گيرد، بلكه مخارجي است كه انجام مي‌دهد. بودجه فدرال پيشنهاد‌شده براي سال 2011 «تنها» 4/2 تريليون دلار ماليات در خود داشت و قرار بر اين بود كه 4/1 تريليون دلاري كه از مخارج باقي مي‌ماند، قرض گرفته شود. من اعتقاد دارم كه يك دلار قرض‌گرفته‌شده مشاغل بيشتري را در قياس با يك دلار ستانده‌شده در قالب ماليات از ميان مي‌برد، چون مشاغل به سرمايه نياز دارند و استقراض دولتي، سرمايه‌گذاري خصوصي را به گونه‌اي مستقيم‌تر از ماليات‌ها پس مي‌راند.

در پايان انتظار من كاملا اين است كه دولت مستقيما مشاغلي را براي لشكر بيكاران فراهم آورد كه سود‌شان دست‌آخر از هزينه‌هاي لازم براي ايجاد آنها كمتر خواهد بود. اين كار سرعت نابودي مشاغل بخش خصوصي را افزايش مي‌دهد و قدرت توليد اقتصاد را حتي از توان امروزين آن كمتر مي‌كند. اين به آن معنا است كه هرچند دولت مي‌تواند مشاغلي را براي افراد فراهم آورد، اما دستمزد‌هاي پرداختي از جانب او قدرت خريد را چندان زياد‌تر نخواهد كرد.

#تحلیل
📃 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

01 Jan, 10:36


📌دیالوگ

فقط به این دلیل که شما یک شخص هستید، به این معنی نیست که شخصیت دارید!

🎥Pulp Fiction 1994
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

31 Dec, 20:51


🇩🇪 کلن، بازار کریسمس آلمان (Cologne) 🎅🎄

🎈Happy New Year ❤️‍🔥🌹🍃
🎉 #2025

🍺 @andishee_noo 🍷

Liberty 🍃new idea

31 Dec, 20:15


📀 #Hells_kitchen
🎼 #Labyrint_mix
📀#اشپزخانه_جهنم
〽️#میکس_تکنو 🎉
سال نو میلادی 2025 بر هممیهنان بیرون و درون آیران فرخنده باد 🥂

🎧@andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

25 Dec, 17:30


📌پرداخت حقوق برابر برای زنان

واقعیت درمقابل توهمات...


#فمینیسم #دستمزدها #برابری
#fun
🍃 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

25 Dec, 16:30


📌چرا انقلاب صنعتی از انگلستان شروع شد؟ 📎امپراتوری بریتانیا چطوری بزرگترین قدرت جهانی شد؟

🎙صوتی

📎در قلب امپراتوری بریتانیا، انقلابی رخ می‌ده که آینده جهان رو برای همیشه تغییر داد! با شروع انقلاب صنعتی در انگلستان، ماشین‌ها جایگزین نیروی انسان می‌شن، تولیدات سر به فلک می‌کشند و زندگی‌ها تغییر می‌کنه. اما چرا این انقلاب بزرگ دقیقا در اینجا و در این زمان اتفاق افتاد؟ چه چیزی باعث شد این تغییر عظیم دقیقا در انگلستان رخ بده و نه کشورهای دیگه؟

📎دنیا قبل از انقلاب صنعتی چطوری بود؟
تاثیر انقلاب صنعتی بر جهان
انگلیس در قرن ۱۷
اولین محرک انقلاب صنعتی: نساجی
دومین محرک انقلاب صنعتی: آهن!
سومین محرک انقلاب صنعتی: حمل و نقل گسترده
نتایج انقلاب صنعتی
سه دلیل ضعیف برای علت رخ دادن انقلاب صنعتی در انگلستان
امپراتوری بریتانیا: جایی که خورشید غروب نمی کند!
تسخیر بازارهای جهانی
دولت مدرن و پدیده تخریب خلاق
دولت حامی حقوق مالکیت

افول یک امپراتوری

#مستند #انگلستان #انقلاب_صنعتی #صنعت #جامعه_مدرن #استعمار #بازار
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

25 Dec, 15:01


📌هایک و سنت ۱

♦️دفاع يک محافظه‌كار از ارزش‌هاي جا افتاده اخلاقي
✍🏻ادوارد فسر
🧩قسمت اول

▪️وجوه گوناگون انديشه هر متفكري، بداند يا نداند، كلافي درهم‌تنيده مي‌سازند كه نمي‌توان آنها را از هم گسيخت. به هم وام مي‌دهند و از هم وام مي‌گيرند. از اين رو براي شناخت نظام فكري انديشمندان، خاصه آنهايي كه در جنبه‌هاي مختلف هستي و حيات انسان انديشيده‌اند، بايد به يكايك اين وجوه گوناگون نگريست. ناديده گرفتن يكي، فرد را از درك ديگري يا دست‌كم، درك كامل و موشكافانه آن ناتوان مي‌كند. فريدريش آگوست‌فون‌هايك نيز چنين است.

▪️ابعاد وجودشناختي، انسان‌شناختي و معرفت‌شناختي انديشه او را بايد در كنار هم نگريست و به مداقه در آنها نشست. نويسنده مقاله زير كه امروز بخش نخست آن را مي‌خوانيد، به واكاوي در نگاه هايك به سنت نشسته، انواع سنت‌گرايي را برشمرده و سپس تكامل فرهنگي هايكي را مورد بررسي قرار داده است.

▪️به همان اندازه که زمانی اخلاق سنتي را بديهي می‌گرفتند، این روز‌ها با آن مخالفت مي‌کنند و اگر خیلی‌ها به مضمون خاص اين نظام اخلاقی، مخصوصا جايي كه به موضوعات جنسي اشاره دارد، با تحقير و بي‌اعتنايي نگاه می‌کنند، برخورد‌شان با اين عقیده فرا‌اخلاقي كه قوانین اخلاقي را بايد دقيقا به خاطر سنتی بودن‌شان رعايت كرد، حتی از آن هم بد‌تر است و می‌پندارند که اخلاق سنتی هیچ ارزشی ندارد. افراد مدرن و فرهيخته،‌ مخالفت با مشروعيت هر نهاد يا هر قانون رفتاري را كه هر قدر هم گسترده، دير‌پا و قابل احترام باشد، اما توجیهی عقلاني نیافته باشد، نشانه سواد و مدرن بودن خود مي‌دانند.

▪️اخلاق سنتي در نگاه آنها از دو جهت منفور و نا‌ميمون است. اولا آن را نمی‌توان توجيه عقلاني کرد و ثانيا طرفداران این نظام اخلاقی حتي زحمت توجيه آن به شيوه‌اي عقلاني را به خود نمي‌دهند. از نگاه آنها باور‌مندان به اخلاقيات سنتي نه تنها اسير «حكمت رايج» هستند، بلكه آنچه آنها را گرفتار خود کرده، حكمت رايج در ميان افرادي است كه مدت‌ها پيش مرده‌اند. مومنان به اخلاقيات سنتي در چنگ عدم عقلانیت، ‌خرافه و جهالت گرفتار شده‌اند و بد‌تر از همه اعتقاداتي منسوخ دارند و از دنيا عقب مانده‌اند.
مدرن‌هاي باريك‌بين، با‌فرهنگ و روشنفكر، درستي اين نوع نگاه به سنت را آشكار و بديهي مي‌دانند و جالب آن كه درستی اين نگرش از ديد آنها چنان روشن است كه چندان نيازي به توجيهش نمي‌بينند. اين به خودی خود مي‌تواند چند پرسش در ذهن مطرح كند يا دست‌کم ابروی فرد را از سر تعجب بالا برد.

▪️چرا سنت‌گراها بايد حتما ديد‌گاه‌شان در قبال اخلاق سنتي را توجيه كنند، اما چنین الزامی حول نگرش مدرن‌ها نسبت به اصول اخلاقي‌شان وجود ندارد؟ به لحاظ عقلاني، آنچه بايد يك قانون يا نهاد اخلاقي را به طريقي توجيه كند، دقيقا چيست؟ آيا نوعي آزمون يا روند تصميم‌گيري وجود دارد كه ديد‌گاه‌هاي سنتي آن را تاب نمی‌آورند، اما نگرش‌هاي مدرن آن را به سادگی و با موفقيت پشت سر می‌گذارند؟ اما به واقع ابروی مدرن‌ها معمولا هرگز بالا نمی‌رود و به نظر نمي‌آید كه اين دست پرسش‌ها تقریبا هيچ‌گاه به اذهان روشن‌بین و همواره پرسشگر معمولی راه يابد.

▪️با اين وجود، اين‌ها هميشه مهم‌ترین پرسش‌هایی بوده که اذهان محافظه‌كار را به خود مشغول كرده است. در حقيقت یک باور پيش‌پا‌افتاده و عادي در اندیشه محافظه‌كاران از زمان ادموند برك اين بوده كه غالبا این نمايندگان خود‌فرموده خرد، روشن‌بيني و ترقي‌خواهي هستند که بيش از همه جزم‌انديش‌‌اند و كمتر از همه خود را به نقد می‌کشند و برنامه‌هايشان براي پيشرفت اخلاقي و اجتماعي، از انقلاب فرانسه گرفته تا انقلاب روسيه و انقلاب جنسي، زیان بسيار بيشتري را در قياس با تمام چينش‌هاي سنتي پيشین براي رفاه و بهروزي بشر ایجاد کرده
است.

▪️درست است كه هنوز همه مدرن‌هاي درس‌خوانده و فرهیخته، انقلاب جنسي را مصيبت‌بار نمي‌دانند، اما تا همين اواخر تنها شمار اندكي از آنها ويرانگري و شومی انقلاب روسيه را که حتی از این هم آشکار‌تر بود، مي‌پذيرفتند. آگاهي روشن‌بينانه، هر چند بي‌اهميت‌ترين نقايص نهاد‌هاي سنتي را كه حتي مدت‌ها پيش از ميان رفته‌اند، به تندی محکوم مي‌كند،‌ اما با ناكامي‌هاي آشكار و فعلی طرح‌هاي مورد حمايت خود بسیار برد‌بار و روا‌دار رفتار مي‌کند.

▪️اما نقد محافظه‌كارانه از اينكه تنها نقاب از چهره این تزوير روشنفكرانه بردارد، فراتر مي‌رود و از تعريضي ژرف‌تر پرده بر‌می‌دارد. مشخص مي‌شود كه هر جا سخن از توجيه عقلاني به ميان مي‌آيد، اين دقيقا سنت‌گرا‌ها و نه منتقدان مدرن آنها هستند كه دست بالاتر دارند. خود سنت كه چيزي نيست مگر عصاره قرن‌ها تجربه بشر، مطمئن‌ترين راهنما را براي تعيين عقلاني‌ترين روش عمل به دست مي‌دهد.

#مقاله #سنت #محافظه_کاری #خرد #اخلاق #قانون #انقلاب #سوسیالیسم
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

25 Dec, 13:30


📌چرا اتحاديه‌هاي داراي مجوز دولتي تبهكاراني قانوني‌شده هستند
🖊کاپیتالیسم مگزین
🔄محسن رنجبر

چرا وقتي اعضاي اتحاديه‌ها يا رهبران آنها در راستاي منافع خود عمل مي‌كنند، آن را به عنوان يك واقعيت مي‌پذيريم (اگر آن را يك فضيلت اخلاقي نپنداريم)؛ اما هنگامي كه يك كار‌آفرين، كار‌فرما يا مالك بنگاه اين گونه عمل مي‌كند - و در اين ميان به در‌آمد مي‌رسد - اين كار را شيطاني و به لحاظ اجتماعي مضر مي‌انگاريم و محكومش مي‌كنيم؟

در بازاري واقعا آزاد، تشكيل اتحاديه‌ها آزاد است و مالكان بنگاه‌ها مي‌توانند شرايط اتحاديه‌ها را بپذيرند يا نپذيرند. دولت در اين ميان دخالتي نخواهد كرد. حاكم، مذاكره داو‌طلبانه است، نه اجبار دولت. اگر مالك يك بنگاه بخواهد به مذاكره با اتحاديه بپردازد يا بر آن شود كه هر كس را كه به آن مي‌پيوندد اخراج كند، تصميم با خود اوست - و خود او هم بايد پيامد‌هاي تصميمش در بازار آزاد را به جان بخرد. اين را آزادي تشكيل انجمن و گرد‌همايي در عرصه كسب‌و‌كار مي‌دانند. كاپيتاليسم اين است.

در برخي مناطق آمريكا (مثل ورمونت) كه برف زيادي باريد، مردم كار‌گران خصوصي و نه اتحاديه‌اي را براي برفروبي خيابان‌ها و ورودي پاركينگ‌شان استخدام مي‌كردند.

اين روش به خوبي جواب مي‌دهد. در منطقه ساحلي دلور كه خود من آن جا زندگي مي‌كنم و در سال گذشته دو بارش شديد برف در آن رخ داد، بخش خصوصي محلي خيابان‌هاي فرعي را (كه دولت مسووليتي در قبال آنها ندارد) به سرعت و با قيمتي منطقي پاك كرد. هيچ دليلي وجود ندارد كه در شهري مثل نيو‌يورك، افراد نتوانند اين كار را انجام دهند. مساله تنها اين است كه آن را غير‌قابل تصور مي‌دانند و اتحاديه‌ها احتمالا انجام آن را غير‌ممكن مي‌كنند، چون از رقابت بيزارند.

اين چيزي است كه بيشتر مردم درك نمي‌كنند. دو نوع اتحاديه وجود دارد: اتحاديه‌هاي شكل‌گرفته به صورت ارادي و اختياري، و اتحاديه‌هايي كه قوانين دولتي پشتيباني‌شان مي‌كند (قوانيني كه نيروي دولت را در اختيار آنها قرار مي‌دهند). اتحاديه‌ها، آن گونه كه ما مي‌شناسيم، از بنياد انحصار‌گراني تحت حمايت دولت هستند. اگر در شهري كه قانون در آن حامي اتحاديه‌ها است، بخواهيد شركتي خصوصي را براي برفروبي به كار گيريد، اتحاديه‌ها مي‌توانند جلوي كار‌تان را بگيرند.
ليبرال‌ دموکرات ها و سوسياليست‌هايي را كه همواره از اتحاديه‌ها در برابر بخش خصوصي، كاپيتاليسم و كسب‌و‌كار خصوصي - و حتي در برابر حق كار‌گراني كه نمي‌خواهند به اتحاديه‌ها بپيوندند - دفاع كرده‌اند، به انسانيت، احساس و خرد مي‌شناسند. اما اتحاديه‌ها، چنان كه ما مي‌شناسيم، نمايندگان جذبه سياسي و قدرت دولت هستند و ارزش اندك كار‌گراني را كه هيچ گاه نمي‌توان اخراج‌شان كرد، نهادينه مي‌كنند. اتحاديه‌ها چيزي نيستند مگر تبهكاران و شروراني قانوني‌شده. اگر حمايت دولت وجود نداشت، كدام گروه پيشنهاد مي‌كرد كه الحاق اعضا به آن اجباري شود و آنها را به افشاي اينكه در راي‌گيري «مخفي» كدام رهبر را بر‌مي‌گزينند، وا‌مي‌داشت؟

البته اتحاديه‌ها در نيو‌يورك هنوز خرسند نيستند. دولت به آنها گفته كه نسبت به هر چه بخواهند، ذي‌حق هستند و اگر به چيزي كه مي‌خواهند نرسند، بسيار بر‌آشفته مي‌شوند. هر چه بيشتر به آنها امتياز دهيد، بيشتر تقاضا مي‌كنند. داستان اتحاديه‌هاي خودرو‌سازي در ديترويت هم همين است. رييس ارشد‌شان، باراك اوباما با ريختن دلار‌هاي مالياتي به جيب آنها كاري كرد كه مشاغل و مزاياي‌شان گزندي نبيند. اين اتحاديه‌ها در انتخابات بعدي با كمك‌هاي مالي به فعاليت‌هاي انتخاباتي اوباما پاسخش را خواهند داد؛ كمك‌هايي كه تابع همان محدوديت‌هاي فدرال بار‌شده بر بنگاه‌هاي خصوصي نيست.

اتحاديه‌ها، از نوع اجباري‌اي كه ما مي‌شناسيم، رويه زشت انسانيت را باز‌مي‌تابانند. آنها محصول «تفكر گروهي»‌اند كه در آن اعضايي كه خود هيچ‌گاه رفتار خاصي را در پيش نخواهند گرفت، حس مي‌كنند كه در مقام جمع مي‌توانند همچون اشرار و تبهكاران عمل كنند. تفكر گروهي سويه تاريك سرشت انساني است. سرشت انساني در بهترين شكلش را انسان، فرد متفكر و مسوول باز‌تاب مي‌دهد.

به هيچ رو اتفاقي نيست كه جمع‌گرايان كمونيست دهه 1930 اتحاديه‌ها را به عنوان ابزار خود براي تحميل اراده اراذل و اوباش بر ذهن افراد مولد بر‌گزيدند. به همين ترتيب، هيچ اتفاقي نيست كه راي‌دهندگان اصلي به باراك اوباما، روساي تشنه قدرت اتحاديه‌ها هستند كه واقعا چيزي نيستند، مگر چماق به دست‌هايي مشروعيت‌يافته.

#تحلیل #اتحادیه‌ها #سندیکا
📄 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

25 Dec, 10:30


📌دیالوگ

شما مردم رو به حال خودشون بذارین
خودشون میتونن از آیین هاشون محافظت کنن.

🎥 گزارش‌یک‌جشن
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

25 Dec, 07:30


📗خودآموز دیکتاتورها
🖊رندال وود، کارمینه دولوکا

اگر دیکتاتوری هستی که سودای ساختنِ امپراتوری در سر داری، بدان که مذهب خیلی به دردت می‌خورد. تو می‌توانی دین و مذهب را تبدیل به یک آرمان والا بکنی؛ آرمانی که هم کیشانت در کشور خودت و کشورهای همسایه، می‌توانند گِردِ آن متحد شوند.
تجربه نشان داده که از این راه می‌توانی کشورهای کوچک‌تر همسایه و اقماری را فتح کنی و به اهداف کشورگشایانه‌ات برسی. یک خوبی دیگر این تاکتیک، به دست آوردن بهانه‌ای برای تعرض به کشورهای دیگر است.

#ازکتاب
📗 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

20 Dec, 14:54


🎶شب یلدا

🎵گروه کلمست

Liberty 🍃new idea

20 Dec, 14:54


🎶شب یلدا

🎵گروه کلمست

شب یلدا شاد باشید🍉

Liberty 🍃new idea

17 Dec, 10:46


📌نقش ایران در آلودگی کربنی جهان چقدر است؟

📎در چند سال اخیر، کشورهای آسیایی نقش رو به رشدی در تولید آلودگی کربنی در جهان داشته‌اند.
ایران از سال ۲۰۰۶، به یکی از ۱۰ کشور اول جهان با بیشترین میزان تولید آلودگی کربنی تبدیل شده است.

📊 #آمار
📈 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

15 Dec, 16:31


📌 الکسی ناوالنی و سرنوشت مخالفین پوتین

📎 نظام های دیکتاتوری حقی برای صدای مخالف قائل نیستند.

#مستند #روسیه #پوتین #آزادی_بیان #دیکتاتوری
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

15 Dec, 15:02


⭕️نئولیبرالیسم: پیدایش یک دشنام سیاسی ۳
✍🏻الیور هارتویچ
🧩(قسمت سوم و پایانی)

◾️چه بر سر نئولیبرالیسم آمد؟
▪️جنگ جهانی دوم پایانی ناگهانی برای تلاش‌های بین‌المللی جهت تاسیس شبکه‌ای از اندیشمندان لیبرال/نئولیبرال بود. CIRL آن گونه که بانیانش امیدوار بودند مرکز یک لیبرالیسم جدید نشد. در این دوران، شرایط برای نئولیبرال‌های آلمانی جهت تحقق بخشیدن به مفاهیم سیاسی‌شان خطرناک‌تر شد. برخی به مانند روستو و ویلهلم روپکه آلمان را برای ادامه‌ی فعالیت در تبعید ترک گفتند. برخی مانند اعضای «حلقه‌ی فرایبورگ»—فرانتس بوهم و والتر اویکن، دوست نزدیک روستو—در آلمان نازی باقی ماندند. ایشان تحت نظارت دائم پلیس مخفی هیتلر زندگی کردند و برخی از اعضا نهایتاً دستگیر و زندانی شدند. یکی از آنها فریدریش ژوستوس پرلز به اتهام مشارکت در آماده‌سازی طرح‌هایی برای آلمان پس از جنگ اعدام شد.

▪️دیتریش بونهوفر، الهی‌دان پروتستان، از وقتی که نخست وزیر استرالیا، در مقاله‌ای که در اکتبر ۲۰۰۶ در نشریه‌ی مانثلی منتشر کرد، او را «بی شک مردی که بیش از همه در تاریخ قرن بیستم ستایش می‌کنم» نامید، برای استرالیایی‌ها کاملاً شناخته شده است. بنابراین، شاید برای راد جالب باشد که بونهوفر با جریان نئولیبرال آلمان در ارتباط بود.

▪️این بونهوفر بود که به نمایندگی از هیأت کلیسای اعتراف، از اقتصاددانان نئولیبرال «حلقه‌ی فرایبورگ» خواسته بود برای آلمانِ پس از دوران نازی‌ها سیاست‌های داخلی و خارجی تدوین کنند. فصل مربوط به نظم اقتصادی و اجتماعی توسط والتر اویکن اقتصاددان فرایبورگ، کنستانتین فون دیتز و آدولف لمپ (که همگی پروتستان‌های معتقدی بودند) نوشته شد و مشتمل بر بسیاری از اندیشه‌هایی بود که بعدها در «اقتصاد بازار اجتماعی» در آلمان غربی پس از جنگ تاثیر گذاشت. پس از ترور نافرجام هیتلر در ۲۰ ژوییه‌ی ۱۹۴۴ بخش‌هایی از این پیش‌نویس اقتصادی به دست گشتاپو افتاد. اویکن تحت بازپرسی‌های پی در پی قرار گرفت، دیتز و لمپ دستگیر و شکنجه شدند. خود بونهوفر در ۱۹۴۳ به خاطر مشارکت در طرحهای پس از جنگ دستگیر و مدت کوتاهی پیش از پایان جنگ اعدام شد.

▪️شاید طنزآمیز باشد که کسی که آن گونه مورد ستایش کِوین راد بود با نئولیبرالیسم همدلی داشت، در حالی که خود راد نئولیبرالیسم را به‌عنوان فلسفه‌ای پوچ مورد انتقاد قرار می‌داد.

▪️پس از جنگ جهانی دوم جریان نئولیبرال از خاکستر جنگ برخاست و بار دیگر، البته این بار در سوئیس، خود را تجدید نمود. درست همان طور که روژیه در ۱۹۳۸ روشنفکران لیبرال را به پاریس فراخواند، هایک نشست مشابهی را در سوئیس تدارک دید. نشست مزبور در ۱۹۴۷ در مونت پلرن برگزار شد و در بین شرکت‌کنندگان نشست اولیه افرادی از «کنفرانس والتر لیپمن» مانند لودویگ فون میزس و ویلهلم روپکه حضور داشتند. بعدها اقتصاددانان آمریکایی چون میلتون فریدمن و جرج استیگلر به آنها پیوستند که (به مانند هایک) هردو برنده‌ی جایزه نوبل اقتصاد شدند. والتر اویکن رییس «مکتب فرایبورگ» نیز بدان‌ها پیوست. البته اختلافات میان لیبرال‌های قدیم و نئولیبرال‌ها پابرجا ماند. یک‌بار، میزس در حالی که با داد و قال نشست را ترک می‌گفت با عصبانیت فریاد زد: «همه‌ی شما مشتی سوسیالیست هستید».

▪️مدت کوتاهی پس از آنکه «جامعه‌ی مون پلرن» تشکیل شد (که نامش را از مکان نشست گرفته بود چرا که روی هیچ نام دیگری توافق نشد)، الکساندر روستو نیز به آن پیوست. او بدل به عضو فعال گروه شد و در ۱۹۵۰، ۱۹۵۳، ۱۹۵۶، ۱۹۵۷، ۱۹۶۰ و ۱۹۶۱ در نشست‌های این گروه سخنرانی کرد. لودویگ ارهارد وزیر اقتصاد آلمان نیز که بعدها صدراعظم آلمان شد از اعضای این گروه بود. همین ارهارد بود که اندیشه‌های نئولیبرال را در آلمان پس از جنگ عمومیت بخشید و از این اندیشه‌ها تحت عنوان «اقتصاد بازار اجتماعی» حمایت کرد. اصطلاح «اقتصاد بازار اجتماعی» توسط مشاور ارهارد، آلفرد مولر آرماک ضرب شد که او نیز از اعضای «جامعه‌ی مون پلرن» بود.

▪️در آلمان غربی بود که اندیشه‌های «نئولیبرال» برای اولین بار به مرحله‌ی عمل درآمد. اقتصاددانان نئولیبرالی که حول ارهارد، روستو، اویکن و مولر-آرماک گرد آمده بودند توانستند از نظریه‌هایی که طی دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ تدوین کرده بودند کمک گرفته و به بازسازی آلمان غربی پس از جنگ کمک کنند. نظام کنترل قیمت‌ها توسط ارهارد به هنگام ریاست او بر اداره‌ی اقتصاد بخش‌های تحت اشغال انگلیس و آمریکای آلمان ملغی شد. بعدها در دهه‌ی ۱۹۵۰ ارهارد «قانون مبارزه با محدودیت‌های تجاری» را ارائه کرد که به خواست نئولیبرال‌ها مبنی بر اقدامات سفت‌وسخت علیه قدرت بازار جامه‌ی عمل می‌پوشاند.


#مقاله #نئولیبرالیسم #لیبرالیسم #حمایت‌گرایی #مداخله_گرایی #دولت_رفاه #سوسیالیسم #بازار_آزاد #آلمان #انجمن_مونت_پلرین
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

02 Dec, 17:11


📌نظریه‌ی پول‌گرایان در مورد چرخه کسب ‌و کار

📎پول گرایی عموما بعنوان یک فلسفه اقتصاد کلان و مرتبط با میلتون فریدمن شناخته میشود...
🎙تایلر کاوئن
🗃بورژوا

#مستند #آموزشی #اقتصاد #پول‌گرایی #فریدمن
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

02 Dec, 15:01


📌هزینه‌های دولت

♦️دولت چگونه مردم را فقیر‌تر میکند
✍🏻رابرت پی مورفی

🔻منتقدین دخالت‌های دولت به اتلاف منابع در اثر نظارت‌ها و برنامه‌های مختلف آن اشاره کرده‌اند. با این همه حتی بیشتر هوا‌خواهان بازار آزاد نیز شگفت‌زده می‌شوند، اگر دریابند که با محدود‌سازی فعالیت‌های دولت به محافظت از شهروندان در برابر مجرمان داخلی و ارتش‌های خارجی، شهروندان عادی کشور چه قدر ثروتمند‌تر خواهند شد. در این مقاله خلاصه‌ای را از برخی فعالیت‌های پر‌هزینه دولت آمریکا که ثروت را نابود می‌سازند، به دست می‌دهم تا به برآوردی تقریبی از این موضوع برسم که دولت بزرگ، شهروندان عادی را تا چه اندازه فقیر‌تر می‌کند. نکته اصلی این است که رها شدن از شر این فعالیت‌ها، در‌آمد واقعی شهروندان آمریکا را در دوره‌ای بسیار کوتاه، ۱۸ درصد زیاد‌تر می‌کند.

◾️روش‌شناسی
▪️یک روش برای دستیابی به بر‌آوردی تقریبی این است که اندازه بخشی از اقتصاد را که دولت (در هر سه سطح فدرال، ایالتی و محلی) زیر سلطه خود برده است، محاسبه کنیم. در سه‌ماهه آخر سال ۲۰۰۹ مخارج دولت‌های فدرال، ایالتی و محلی در آمریکا ۳۵ درصد از جی‌دی‌پی این کشور را تشکیل می‌داد. حال فرض کنید که یک منتقد افراطی بر این باور باشد که دولت روی هم رفته هیچ خدمتی انجام نمی‌دهد، به این معنا که هر کار خوبی که به انجام می‌رساند (مانند دستگیری قاتلان، آموزش خواندن به بیشتر کودکان و ...) با کار‌کرد‌های بد آن (همچون محدود کردن بورس‌بازانی که کار‌آیی بازار را بالا می‌برند، آموزش این نکته به بیشتر کودکان که برنامه نیودیل، رکود بزرگ را به پایان برد و ...) جبران می‌شود. اگر این نقد درست باشد، خلاصی از شر فعالیت‌های دولت این ۳۵ در‌صد جی‌دی‌پی را به مالیات‌دهندگان باز‌می‌گرداند و بی‌درنگ درآمد واقعی شهروندان آمریکا را نزدیک به ۵۴ در‌صد بالا می‌برد (اگر دولت ۳۵ در‌صد از جی‌دی‌پی را مصرف کند، برای بخش خصوصی ۶۵ در‌صدباقی می‌ماند. از این رو بازگرداندن این ۳۵ در‌صد به شهروندان درآمد واقعی آن‌ها را ۵۴ در‌صد (۶۵/۳۵) زیاد‌تر خواهد کرد).

▪️با این همه تلاش برای محاسبه اتلاف منابع در اثر فعالیت‌های دولت از راه تحلیل مخارج کل، روشی ضعیف است. بخش بزرگی از فعالیت‌های دولت را پرداخت‌های انتقالی تشکیل می‌دهند و این پرداخت‌ها منابع واقعی را که باز‌توزیع می‌شوند، نابود نمی‌کنند. به عنوان مثال شاید افراد باز‌نشسته در طول سال‌های اوج در‌آمد خود از وجود «دولت بزرگ» می‌نالیده‌اند، اما اکنون اگر مخارج برنامه‌های تامین اجتماعی و Medicare کاهش یابد (حتی اگر این کار با کاهش شدید مالیات‌ها همراه باشد)، بسیاری از آن‌ها ضرر خواهند کرد. به همین ترتیب شاید بسیاری از ساکنان محلات فقیر شهری از «خدمات» نهاد‌های اطلاعاتی یا پلیس محلی مبارزه با فعالیت‌های غیراخلاقی سودی نبرند، اما ممکن است از وجود مدارس دولتی که حضور فرزندان‌شان در آن‌ها رایگان خواهد بود، منتفع شوند.

▪️از آن جا که برندگان و بازندگان در برنامه‌های پرداخت انتقالی معلوم هستند، در این مقاله به بررسی کل بودجه‌های دولت نمی‌پردازیم، بلکه به برخی کار‌کرد‌های خاص آن می‌نگریم و دست آخر بر‌آورد‌هایی را در این باره به دست می‌دهیم که با انجام این فعالیت‌ها از سوی دولت در مقایسه با حالتی که بخش‌خصوصی همین خدمات را ارائه کند، چه قدر پول هدر می‌رود.

◽️مخارج سرمایه‌گذاری و مصرفی در سطوح مختلف دولت
▫️برای پرهیز از مشکلات مربوط به پرداخت‌های انتقالی می‌توانیم بر خرید کالا‌ها و خدمات از سوی دولت تمرکز کنیم، اما چون دولت معمولا برای تولید مقدار معادلی محصول، هزینه‌های بالاتری را می‌پردازد، نمی‌توان با خریدهای دولت به مثابه چیزی هم‌ارز با مخارج سرمایه‌گذاری مثلا یک شرکت خصوصی برخورد کرد.

▫️برای آن که کارمان مبنایی تجربی داشته باشد، می‌توانیم وضعیت حاکم بر نظام آموزشی k-۱۲ (دوره دوازده‌ساله آموزش ابتدایی و دبیرستان در آمریکا) را مد نظر قرار دهیم. آندرو کولسون تازگی‌ها بر‌آورد کرده که مدارس دولتی واشنگتن به طور متوسط در هر سال ۲۴۶۰۶ دلار به ازای هر دانش‌آموز خرج می‌کنند. در برابر، مدارس خصوصی این منطقه که برخی از سرآمد‌ترین آموزشگاه‌های آمریکا را می‌توان در میان آنها دید، تنها ۱۴۵۳۴ دلار خرج می‌کنند.

▫️با وجود بودجه کمتر مدارس خصوصی، دانش‌آموزان آنها همواره عملکردی بهتر از همتایان خود در مدارس دولتی دارند. با این همه اگر تفاوت‌های مربوط به پیش‌زمینه دانش‌آموزان را در نظر بگیریم، بخش بزرگی از این نا‌برابری از میان می‌رود. برای سادگی بحث فرض کنید که کیفیت عملکرد مدارس دولتی و خصوصی در آموزش به دانش‌آموزان هم‌تراز، شبیه به یکدیگر است.

#مقاله #دولت_رفاه #دولت_بزرگ #مالیات #خدمات_عمومی #کالای_عمومی #آموزش #حفاظت #بهداشت #فقر
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

02 Dec, 13:30


📌مختصری از نگرش های اقتصادی جان لاک
🧩قسمت دوم

◾️نظریه دفاع اقتصادی از استعمار
▪️لاک در نامه‌ای به تاریخ ۱۳ مه ۱۶۷۱ به خط خود به فرماندار کارولینا رهنمودهای زیر را داده است: ما هیچ مزیتی در زندگی از طریق تجاوز به نوامیس و غارت برای ملت خود قائل نیستیم؛ نه‌این کار را می‌کنیم و نه اجازه‌ی انجام آن را خواهیم داد. کشاورزی و تجارت هم مقصود ماست و هم مصلحت شما در آنست و چنانچه از دستورهای ما پیروی کنید، راهی بر شما خواهیم گشود که تمام ثروت اسپانیایی‌ها را در آن کشور تصاحب نمایید.

▪️لاک در برخی ملاحظات می‌نویسد: برای کسب ثروت دو راه بیشتر وجود ندارد، تسخیر و تصرف عدوانی‌یا تجارت... هیچ کس تا‌ این اندازه خام نیست که اندیشه‌ی تحصیل سود و منافع به ضرب شمشیر و ... تبدیل کشورهای مغلوب به ویرانه را در جهان بپذیرد. و لذا تجارت تنها راهی‌است که برایمان باقی می‌ماند... زیرا‌این امر که مطلوب و متناسب با موقعیت ما و نیز پیشه و کار و تمایلات مردم ماست .. طبیعتاً به نفع ما می‌باشد.
نظریه‌ی لاک درباره‌ی تسخیر و تصرف املاک در فصل شانزدهم از رساله‌ی دوم کاملاً واضح است: زمین را نمی‌توان به زور به دست آورد.‌یک فاتح ... قدرت مطلقه بر حیات مردمی‌که خود را در وضع جنگی قرار داده و باید تاوان آن را بپردازد، به دست می‌آورد. لکن او بدان وسیله حقی با مالیکیتی بر مستملکات آن ها نمی‌یابد. هیچ شکی در‌این ندارم، گرچه‌این آموزه در نگاه نخست غریب می‌نماید... بنابراین، حق تسخیر و تصرف فقط بر جان افرادی که در جنگ شرکت کرده اند جاری می‌شود نه بر املاک آن‌ها.

▪️لاک هم در تجربه‌ی استعماری خود و هم در دو رساله اش اذعان نموده که استعمار مسالمت آمیز بیشتر‌یک آرمان است تا‌یک واقعیت؛ آرمانی که ملاکان در انگلستان بیش از مهاجران در جهان نو بدان اعتقاد دارند. لاک در فصل تصرف در « رساله‌ی دوم» تصریح می‌کند: « در بحث از سیطره بر کشورها چیزی مأنوس تر از‌این نیست که .. تسخیر ... متضمن حق مالکیت است.»با‌این حال وی در نوشته‌های اقتصادی خود و فصل شانزدهم از «رساله‌ی دوم» امیدوار است‌یک الگوی تازه و ظاهراً « غریب» از استعمار ارائه کند که با موقعیت انگلستان تناسب بیشتری دارد. او در برخی ملاحظات چنین نتیجه گیری می‌کند: « حفظ حمل و نقل دریایی و تجارتمان، بیش از جنگ‌یا تصرف به مصلحت‌این پادشاهی است.

▪️قابل توجه است که لاک در دو رساله در ادامه‌ی استدلال خود می‌گوید که‌یک استثناء برای فاتحان و متصرفان که حق مالکیت بر زمین دیگران ندارند وجود دارد و آن زمانی است که زمین به صورت بایر مانده باشد. جایی که زمین مازاد بر مستملکات و مورد استفاده‌ی ساکنان وجود دارد، هر کسی مجاز است از زمین بایر مازار بهره برداری کند.

▪️بدین سان، به باور لاک، کار مسالمت‌آمیز روی زمین بایر و تجارت است که به جای تصرف، هم مالکیت عادلانه بر جهان نو و هم شیوه‌ی برتر استعمار را فراهم می‌کند. لکن‌این کار صلح آمیز روی زمین باید در محدوده‌ی فعالیت و تلاش افراد انجام گیرد تا مستعمره بتواند به زندگی خود ادامه دهد. دوننت معتقد است که گستره  مستعمره باید تا جایی پیش رود که «می‌توانیم ... زراعت کنیم»، و تصاحب املاک هیچگاه نباید « مانع فعالیت و تلاش دیگران شود.» لاک هم در « رساله‌ی دوم» به همین صورت حدود تصرف املاک را به میزانی که بتوان کشت نمود محدود می‌کند تا بدین ترتیب دسترسی سایر افراد علاقمند به انجام فعالیت مشابه روی زمین را تضمین نماید. « انسان‌ها بواسطه‌ی کارشان و هر‌یک به اندازه‌ی مورد استفاده خود دارای حق تصرف بر مواهب طبیعت هستند؛ اما در جایی که هنوز‌این نعمت در حد زیاد باقی مانده،‌این حق نمی‌تواند بیش از اندازه و به زیان دیگران که به همان میزان تلاش می‌کنند، باشد.

▪️نگرانی لاک در مورد تصرف زمین در حد بسیار زیاد، همانند نگرانی دوننت و چایلد، ریشه در تجربه متسعمرات دارد که در آنجا غالباً زمین‌های وسیعی بدون‌اینکه افراد کافی برای کشت و زرع آن ها در اختیار باشد، به تملک افراد درآمده و حتی محصور شده بود. به نظر می‌رسد که چنین تلقی از امر اقتصادی و سیاسی‌یکی از مهم‌ترین عوامل پیشرفت اقتصادی خارق‌العاده جوامع صنعتی است.

▪️در جوامع قدیمی‌و سنتی سیاست سیطره بر اقتصاد داشت، فعالیت‌‌های اقتصادی فردی، مبادله و تجارت مذموم تلقی می‌شد و حکومت با کنترل و سرکوب آنها مدعی حفظ انسجام مطلوب و متعالی جامعه می‌باشد. در حالی‌که تلقی جدید از منزلت انسان به طور کلی (حقوق بشر) و موقعیت او در جامعه (آزادی فعالیت‌ها اقتصادی افراد) باعث رها شدن انرژی مهار شده فردی برای جست‌وجوی رفاه و آسایش و بدین ترتیب گشوده شدن افق بی‌پایان فعالیت‌ها و رقابت‌های صلح‌جویانه و در عین حال استعمارگرایانه بین انسان‌ها می‌شود.

#تحلیل #نگرش_اقتصادی #جان_لاک
📄 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

02 Dec, 10:30


📌دیالوگ
روی زمین، چیزی بزرگتر از انسان نیست؛
و درون انسان، چیزی بزرگتر از فکرش!

🎥 The Aviator
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

02 Dec, 07:30


📗تاریخ فلسفه سیاسی
🖋جورج کلوسکو

هر حکومت، هر قانونی را با در نظر گرفتن منافع خود وضع می‌کند و با وضع قانون، آنچه را به نفع حاکم تشخیص دهند موافق عدل و نفع اتباع می‌نامند و از همه مردمان می‌خواهند که آن را محترم بشمارند و هر کسی را که از آن سر بپیچد قانون‌شکن و ناعادل نام می‌دهند و به کیفر می‌رسانند.

بنابراین، معنی پاسخ من این است که در هر کشور، حق و عدالت چیزی است که برای حکومت وقت سودمند باشد. عدالت در همه جا یک چیز بیش نیست: چیزی که برای قوی سودمند باشد ...

#ازکتاب
📗 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

27 Nov, 17:30


🇸🇦 عربستان سعودی

#libertyCafe
🌍 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

27 Nov, 16:30


📌سیاست و حکومت در بریتانیا به زبان ساده

📎حکومت توی بریتانیا از چه بخش‌هایی ساخته شده؟
افراد برای هرکدوم از این بخش‌ها چطور انتخاب می‌شن؟
احزاب اصلی توی این کشور کدوم حزب‌ ها هستن؟

📎سلطنت، پارلمان، نخست وزیر، حکومت‌های محلی و احزاب اصلی انگلستان

#مستند #آموزشی #نظام_سیاسی #انگلستان
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

27 Nov, 15:00


♦️تورم، هدیه دولت به مردم
✍🏻سهیل مختاری

▪️هولسمن؛ اقتصاددان مکتب اتریش در باب تورم می گوید: “فقط دولت این قدرت را دارد که تورم را بصورت فراگیر، در مقیاسی بزرگ و بصورت پدیده ای پایا بوجود آورد، چرا که تنها همین دولت است که قدرت بازداشتن شهروندان از برگزیدن بهترین پول ها را دارد.”

▪️در اقتصاد دولتی ایران مانند سایر اقتصادها چاپ اسکناس و ضرب سکه در انحصار دولت است و شهروندان ایرانی مجبورند که تنها با ریال معامله کنند و دارایی های مالی خود را به شکل پول رایج دولتی پس انداز نمایند. از سویی ایرانیان در طول سه دهه اخیر با کاهش مستمر قدرت خرید خود روبرو بوده اند. از آنجایی که به قول فریدمن تورم یک پدیده پولی است و تنها پول موجود در بازار را دولت عرضه می کند بنابراین مسبب اصلی سقوط قدرت خرید شهروندان در طول چند دهه اخیر نهاد دولت میباشد. دولت ایران اما در دوران معاصر شوکت و قدرت خود را مدیون طلای سیاهی است که نخستین بار در مسجدسلیمان توسط خارجی ها کشف و استخراج شد. این درآمد دائمی و بعضاً هنگفت مبنای تحلیل رفتار و سیاستهای اقتصادی دولت می باشد. مبرهن است که دولت با دو ابزار پولی بر کسب و کارها تسلط دارد؛ چاپ پول و فروش نفت که هر دو در انحصار اوست.

▪️دولت ایران در ابتدا درآمد حاصل از فروش نفت را با بریتانیا شریک بود اما بحران های سیاسی در طول حیات شرکت نفت ایران و انگلیس منجر میشود تا بعدها مالکیت و مدیریت منابع نفت و گاز منحصراً در اختیار دولت ایران قرار بگیرد. نفت در بازارهای جهانی به فروش می رسد و مستقیماً به خزانه دولت می ریزد. قیمت هر بشکه در طول دهه های اخیر نیز نوسان داشته و متغیری کاملاً برون زا بوده است. در واقع عمده درآمد دولت ایران وابسته به بازار نفت است که می تواند عاملی بحران آفرین باشد. از جنگِ اعراب و اسرائیل گرفته تا تحریم های نفتی اخیر همه بر قیمت بشکه ها اثرگذار است...

▪️شرایط به گونه ای است که سیاستهای مالی و پولی دولت، نظام بانکی ایران را از حداقل شفافیت و درایت محروم کرده و به این امر پوشش قانونی داده است. بانکهای کشور با شرایط موجود از انبارهای نگهداری پول اروپا در قرن هفدهم نیز عقب مانده ترند و سعی دارند با دستکاری دلبخواهی ترازنامه ها به حیات تورمی خود ادامه دهند. این بانکها با خلق اعتبارات موهومی که عمده آن را به شرکتهای دولتی داده اند، سدها را شکسته و سیل تورم را گسیل داشته اند. روشن است که نظام بانکی موجود نمی خواهد و ماهیتاً نمی تواند کسب درآمد معقول داشته باشد. خلق اعتبار و انتقال عمده آن به شرکتهای دولتی و یا جبران کسری بودجه به ایجاد یک زنجیره آتشین انجامیده است. دولت دائماً با دستور و تکلیف، بانکها را مجبور به اعتباردهی می کند. لذا بدهی دولت به بانکها رو به افزایش می رود. بانکها که دچار کسری اندوخته هستند علاوه بر رقابت منفی در بازار سپرده ها به بانک مرکزی متوسل شده و از او طلب اعتبار می کنند. بانک مرکزی دولت نیز وارد زنجیره میشود. دولت در مواردی-مانند بحران ورشکستگی موسسات مالی و تعاونی- بطور مستقیم بانک مرکزی را مامور بازپرداخت سپرده های بانکی موسساتی میکند که با مدارا و سهل انگاری او رشد و گسترش یافتند. در این زنجیره آتشین، دولت، بدهی خودش به بانکها و بانکها به بانک مرکزی را دائماً افزایش می دهد. زنجیره خلق اعتبارات موهومی که با اهرم قانونی پول دولتی صورت می گیرد منجر به تورم پول رایج میشود که هیچ سیل بندی یارای مقابله با تورم برآمده از یک چنین نقدینگی را نخواهد داشت.

▪️لذا در این شرایط، تورم پول دولتی در جامعه دائماً در حال رشد است بدون آنکه بازتولیدی از آن صورت گیرد. به این ترتیب دستمزد حقیقی حال و آینده را کاهش می دهد. در حقیقت دولتی که مدعی پاسداری از امنیت دارایی ها و حفظ ارزش پول رایج است با سیاست های مداخله گرایانه و عمدتاً اشتباه خود از طریق نظام بانکی، منجر به سقوط قدرت خرید شهروندان و سوخت دارایی های پولی آنان میشود اما بازار را متهم می کند و به آزادی کسب و کارهای خصوصی می تازد. با نگاهی به نظام پولی ایران می توان دریافت که بانکها و شرکت های دولتی برخلاف بسیاری از بنگاه های کوچک و متوسط خصوصی، هیچگاه ورشکسته نمی شوند مگر اینکه دولت بخواهد! در حقیقت چاپخانه بانک مرکزی، در کنار مزیت های قانونی موجود(مانند انحصار عرضه در بازار خودرو) از آنها حفاظت و بنگاه های خصوصی را قربانی برخوردهای تعزیراتی می کند. شما هیچگاه نمی بینید که سازمان های تعزیراتی موجود درب کارخانه های مونتاژی دولتی را پلمپ کنند اما دائماً به کسب و کارهای خصوصی داغ و درفش نشان می دهند.

#مقاله #تورم #چاپ_پول #مداخله_گرایی #تولید_ملی #بانک #انحصار_دولتی #پول_ملی #ایران
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

27 Nov, 13:30


📌مختصری از نگرش های اقتصادی جان لاک
🧩قسمت اول

◾️نظریه کار- ارزش
▪️لاک از لغت دارایی هم به معنای عام آن و هم به معنای خاص آن استفاده می‌کند. در معنای عام، دارایی تمامی‌منافع و آرمان‌های بشری را پوشش می‌دهد و در معنای خاص به کالاهای مادی اطلاق می‌شود. لاک‌ این بحث را مطرح می‌کند که دارایی‌یک حق طبیعی است که با کار کردن حاصل می‌شود. در فصل پنجم از رساله دوم (از نوشتار دو رساله درباره حکومت)، لاک عنوان می‌کند که مالکیت بر کالاها با کاری که برای تولید کالاها انجام شده‌ یا دارایی‌هایی که برای تولید کالاهای مفید برای جامعه بشری مصرف می‌شود، توجیه می‌گردد. لاک نظر خود را در رساله دوم بدین گونه بیان می‌کند که آنچه در طبیعت‌یافت می‌شود به خودی خود ارزش اندکی برای جامعه انسانی دارد و چیزی که به کالاها بها می‌دهد میزان کاری است که برای ساخت آنها صرف می‌شود.‌این موضوع به عنوان پشتوانه‌ای محسوب می‌شود که بتوان نظریه کار برای کسب دارایی را به صورت نظریه کار برای کسب ارزش نیز تفسیر کرد چرا که نظریه لاک‌این مفهوم را می‌رساند که کالاهایی که توسط طبیعت تولید می‌شوند ارزش اندکی دارند مگر‌ اینکه در مراحل تولید با کار بشری تلفیق شوند و‌ این کار باعث ارزشمند شدن کالا می‌گردد.

▪️لاک اعتقاد دارد که حق مالکیت تنها از راه کار کردن حاصل می‌شود. همچنین او معتقد بود که حق مالکیت بر دولت مقدم است و دولت حق ندارد به طور خودسرانه در دارایی‌های افراد دخالت کند. در وضع طبیعی لاک از مالکیتی پیش از‌ایجاد حکومت سخن می‌راند و آن‌ این است که «هر انسانی مالک شخص خود» است.

▪️کار پینتر، مالکیت شخص بر خویشتن را پایه و اساس بحث لاک می‌داند.‌این وضع قابل گسترش و تسری است، چرا که انسان با کار کردن بر روی چیزها و به قول لاک« با آمیختن کار خود با آن ها» چیزها را هم از وضع طبیعی خارج می‌کند. لاک در توجیه مالکیت دو استدلال طبیعی و حیاتی ارائه می‌کند. او می‌گوید : عقل طبیعی از هنگام تولد طبیعت را برای امرار معاش در اختیار انسان قرار داده است. از جنبه دینی هم وی به مزامیر داوود که «خداوند زمین را به بشر داده است» استناد می‌کند. لاک در فرازی از کتابش چنین می‌نویسد : می‌توان گفت که ثمره تلاش و کار بدن و دستان انسان به معنای واقعی کلمه متعلق به خود اوست. از‌این رو هر چیزی را که او از وضعیت آماده طبیعت خارج کند، با کار خود درآمیزد و چیزی را که متعلق به خود اوست با آن پیوند زند، مالک آن چیز خواهد شد. از آنجا که آن چیز توسط او از طبیعت مشترک جدا شده است و او با کار و تلاش خود چیزی به آن افزوده است، انسان‌های دیگر حق مشترکی نسبت به آن ندارند.

▪️از نظر لاک آغاز مالکیت با خروج چیزی از وضع طبیعی و مشترکش پدیدار می‌گردد، اما‌ این مالکیت نیز دارای محدودیت و حد و اندازه‌ای است که طبیعت بر آن قائل شده است و مقیاس سنجش آن کار آدمی‌و اثری است که او بر طبیعت می‌گذارد تا وسایل لازم را برای آسایش خود فراهم کند. چون انسان صاحب کار و مالک خود است، می‌تواند با صنعت گری و تدبیر وسایل آسایش خود را فراهم آورد ملک شخصی اش را از دارایی‌های اشتراکی جدا کرده و مختص به خود کند. لاک در نظریه اش بر ارزش بیشتر انسان بر زمین تاکید دارد. انسان است که منشا و مولد مالکیت است و مالکیتی هم که از دل کار و تلاش آدمی‌برآید توافق همگانی را در پی خواهد داشت. هر چند که قوانین حکومتی در تنظیم شیوه مالکیت مدخلیت دارد.

◾️نظریه دفاع اقتصادی از استعمار
▪️لاک هم در نوشته‌های اقتصادیش و هم در دو رساله، از حقوق و فواید اقتصادی اسکان استعماری در آمریکا دفاع می‌کند. لاک همچون چایلد، معتقد است ارزش مالکیت نه با مقدار زمین‌یا حاصل‌خیزی آن، بلکه با تلاش و کوشش،‌یا به تعبیر لاک کار معین می‌شود. از‌این رو لاک می‌گوید کار نه تنها منشأ مالکیت است بلکه «بخش اعظم ارزش آن را تشکیل می‌دهد»، و « زمین حاصل‌خیزی که مستعد تولید فراوان است... به علت آباد نشدن از راه کار» واجد هیچ ارزش واقعی نمی‌باشد. وی همچنین نظریه‌ی ارزش کار را در نوشته‌های اقتصادیش راجع به تجارت بیان داشته و می‌گوید: در تمام صنایع قسمت اعظم ارزش در کار نهفته است.

#تحلیل #نگرش_اقتصادی #جان_لاک
📄 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

27 Nov, 10:31


📌دیالوگ

هیچ کنترلی در زندگی وجود نداره. هرجا که بری، هرجا که پنهان بشی، باید ریسک کنی.
🎥 Miracle at St. Anna
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

25 Nov, 16:30


📌تاریخ انگلستان در هفت دقیقه
🎙صوتی

📎تاریخ انگلستان: چگونگی بوجود آمدن
از شوالیه‌ها و پادشاهان گرفته تا انقلاب صنعتی و جنگ‌های جهانی

#مستند #تجربه_ملل #تاریخ #انگلستان #کشورها
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

25 Nov, 15:00


📌نگاهی به فروپاشی شوروی؛ پایان یک رؤیا

⭕️چگونه یک دولت سقوط می کند؟
✍🏻شاهین کارخانه

▪️19 آگوست سالروز کودتای ناکام کمونیست‌های افراطی علیه گورباچف رئیس جمهور شوروی ست که به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی منجر شد. 30 سال از فروپاشی شوروی می‌گذرد. حاکمیتی تمامیت‌خواه که بیش از 74 سال بر یک ششم جهان حکم می‌راند و الهام بخش کمونسیت‌های جهان بود.

▪️در 19 آگوست 1991 هشت عضو بلندپایه حزب کمونیست از جمله رئیس کاگ‌ب (KGB)، میخائیل گورباچف را از رهبری اتحاد جماهیر شوروی برکنار کردند و کمیته اضطراری کشور را تشکیل دادند. گورباچف در بازداشت خانگی قرار گرفت و تانک‌ها به خیابان‌های مسکو سرازیر شدند. طرفداران دموکراسی و مردم به جان آمده از حکومت حزب کمونیست به دعوت بوریس یلتسین به خیابان آمدند.

▪️بدین ترتیب کودتای کمونیست‌ها شکست خورد و شوروی، قبله آمال چپ‌گرایان جهان، به نقطه پایان رسید. در دوران سیاه حکومت لنین، استالین و جانشینان‌شان در حزب کمونیست میلیون‌ها نفر کشته شدند تا جهانیان ببینند که چگونه حاکیمت ایدئولوژیک می‌تواند به تمامیت‌خواهی برسد. تجربه شوروی نشان داد که از اندیشه‌ای که مدعی درک و تبیین همه جوانب هستی انسان است و حقیقت مطلق را از آن خود می‌داند و شک و شبهه‌ای را برنمی‌تابد تا نظامی توتالیتر که سودای چیرگی بر تمام جوانب زندگی فردی و اجتماعی انسان را در سر می‌پروراند یک گام فاصله است.

◽️کودتای آگوست 1991
▫️نوزدهم اوت ۱۹۹۱، بروس یلتسین نخستین رئیس جمهور منتخب روسیه و چند مقام ارشد دیگر در مقابل ساختمان پارلمان این کشور، طرح کودتا را افشا کردند و با پشتیبانی جمع کثیری از مردم در مقابل پلیس و ارتش دست به مقاومت زدند.

▫️ظهر روز بیستم اوت، حکم حمله به پارلمان از سوی دولت کودتا صادر شد. نیروهای ضد شورش، مجهز به تانک و هلیکوپتر، پارلمان را محاصره کردند. در ضد و خورد خیابانی که در پی این عملیات روی داد، سه نفر کشته و عده‌ای نیز زخمی شدند. اما بخش عمده ارتش طرف مردم را گرفت و گورباچف به مسکو برگشت و حکم بازداشت کودتاچیان را صادر کرد.

◾️اعلامیه انحلال
▪️در مارس ۱۹۹۰ سه جمهوری لیتوانی، استونی و لتونی اعلام استقلال کردند. اتحاد جماهیر شوروی پس از استقلال این سه جمهوری کوچک می‌توانست پابرجا بماند اما این رخداد مقدمه‌ای بر شکسته شدن هیمنه حزب حاکم بود.

▪️در هشتم دسامبر ۱۹۹۱ دیدار بوریس یلتسین رئیس‌جمهور روسیه با لئونید کراوچوک  رئیس‌جمهور اکراین و استانیسلاو شوشکویچ رئیس جمهور بلاروس به امضای پیمانی موسوم به کشورهای مستقل هم‌سود منجر شد. در 25 دسامبر میخائیل گورباچف از سمت خود کناره‌گیری کرد و یک روز پس از آن پارلمان اتحاد جماهیر شوروی اعلامیه انحلال را تصویب کرد. 

▪️گورباچف معتقد بود که اگر کودتا رخ نمی‌داد اتحاد جماهیر شوروی باقی می‌ماند. او گفته بود: «من همیشه تکرار می‌کنم که می توانستیم اتحاد شوروی را حفظ کنیم. البته نه به شکل قدیمی اش. زیرا بیش از حد فاسد شده بود. باید آن را اصلاح می‌کردیم. وقت آن رسیده بود. قرار بود طرحی جدید را دنبال کنیم که هدف آن تشکیل اتحادیه کشورهای آزاد و مستقل بود و تنها باید مسائلی چون دفاع، سیاست خارجه و اقتصاد کلان از سوی مرکز اداره می‌شد. در آن صورت بقیه امور را به حکومت‌های این جماهیر واگذار می‌کردیم.»

◾️شکست نظام اقتصاد سوسیالیستی
▪️اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در دوران حیات خود یکی از دو ابر قدرت جهان به شمار می‌رفت. نظام اقتصادی این کشور برنامه‌ریزی مرکزی بود که تمام تصمیمات اقتصادی به صورت دستوری اتخاذ و اجرا می‌شد. نظامی که با تبعیت از ایده‌های کارل مارکس و لنین سعی داشت جامعه‌ای بی‌طبقه بسازد که در آن هر کس به اندازه توان خود کار کند و هر کس به اندازه نیاز بهره‌مند شود. ابزار تولید و زمین‌های کشاورزی را اشتراکی کرد و میلیون‌ها نفر را در اردوگاه‌های کار اجباری به انقیاد کشید.

▪️در نتیجه این نظام اقتصادی کشور دچار قحطی‌های متعدد شد و سرانجام در دهه 1980 با رشد منفی مواجه شد که به فروپاشی آن انجامید. شوروی به خاطر مشکلات نهادی نظام اقتصادی مانند فقدان نهادهای نظارتی کارآمد، فساد گسترده، تضعیف گرایش به نوآوری و خلاقیت و سرمایه اجتماعی پایین از یک سو و عدم دسترسی به فناوری روز دنیا و مشکلات ساختاری در مدیریت بنگاه‌های تولیدی، دچار مشکلات عمیق اقتصادی ناشی از کمبود کالاهای مصرفی و سرمایه‌ای شد.

▪️کمبود کالاهای مورد نیاز مردم از یک سو و توزیع نامناسب منابع محدود به دلیل سیستم دستوری قیمت‌ها و وجود سیستم فاسد توزیع غیررسمی کالاهای محدود در میان مدیران ارشد و مقامات حزبی به نارضایتی فزاینده‌ای منجر شد که در نهایت موجب زوال و فروپاشی این سیستم اقتصادی گردید.

#مقاله #مارکسیسم #سوسیالیسم #شوروی #برابری #برنامه‌ریزی_متمرکز #توتالیتاریسم
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

25 Nov, 13:30


‍ ‍ 📌جرمی بنتام نظریه‌پرداز فایده‌گرایی
(نگرش های اقتصادی جرمی بنتام)

🖊فرزانه ابراهیم‌پور
🧩قسمت دوم

▪️فلسفه‌ای برای سودجویی و منفعت
▪️اصل کلی فلسفه بنتام بر منفعت‌گرایی و سودجویی استوار است. این بنیاد اخلاقی بر این باور بود که میزان و معیار کردار، یعنی عمل نیک و بد و موجبات آن چه در عالم اخلاق و چه در عالم سیاست، رنج، خوشی و لذت است. از این رو باید عملی را اختیار و اتخاذ کرد که خوشی و لذت حاصل از آن بیشتر، بادوام‌تر و مؤثرتر و شامل حال جماعت بیشتری باشد. بنتام و پیروانش اصرار داشتند که معیار همه اقدامات عمومی«‌حداکثر» فایده برای حداکثر مردم باشد. بهترین سیاستی هم که به رسیدن به این هدف کمک می‌کند آزادی عمل است.

▪️بنتام عقاید روسو مبنی بر قرارداد اجتماعی را رد می‌کند؛ در واقع او قصد دارد جامعه طبیعی یا وضعیت نخستین افراد را با جامعه سیاسی تفکیک کند. جامعه طبیعی، وضعیتی است منفی چرا که افراد مختلف با یکدیگر در ارتباط هستند اما هیچ گونه هماهنگی و اطاعتی در بین آنها نیست، اما جامعه سیاسی با جامعه مدنی مفهومی مثبت است. اقدامات و اعمال هر فرد به رغم آنکه به خودش مربوط است باید در نظر عموم نیز لذت را در بر گیرد. بنتام به واسطه تفکیک جامعه طبیعی از جامعه سیاسی معروف شد.

▪️با نگاهی اجمالی به عقاید و آرای جرمی بنتام فیلسوف «فایده‌‌گرا» مشخص می‌شود او پیرو اصل سود همگانی است. انسان همواره در دام دو نیروی لذت و الم گرفتار است در هر حال باید کار یا اقدامی را به انجام رساند که باعث افزایش خوبی و کاهش درد شود، انسان‌ها آزاد هستند به طریقی که خود می‌پسندند رفتار کنند. هر عملی از دو حال خارج نمی‌شود اگر شخصی رو به سوی اعمال مجرمانه قدم نهاد او آزاد است، چرا که به سوی افزایش درد رهسپار شده پس نباید چنان مجازات شود که به او لطمه رسد. در یک جامعه همه باید چنان عمل کنند که به افزایش لذت و خوشی منجر شود. بنتام معتقد است آدمی باید آزاد و فارغ از هر گونه بندی باشد حتی محدودیت‌های قانونی، اما در مجموع می‌اندیشد که قانون خود به افزایش آزادی منجر می‌شود پس بنتام نیز مانند لاک و منتسکیو اظهار می‌دارد: آزادی در چارچوب قانون باید اعمال شود، قانونی که باید به افزایش لذت در آدمیان ختم شود.

#تحلیل #نگرش_اقتصادی #فایده_گرایی #مطلوبیت_گرایی #مالکیت
📄 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

25 Nov, 10:30


📌سکانس

رواداری...
🎥Rotten tomatoes
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

22 Nov, 18:24


📌شرکای اصلی واردات آمریکا

📎این نمودار میزان واردات ایالات متحده از مهمترین شرکای وارداتی خود را در سال 2023 نشان می دهد.

📊 #آمار
📈 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

22 Nov, 15:00


⭕️نقش سنت‌ ها در ایجاد جوامع متمدن
✍🏻مجتبی حدیدی

▪️گرچه آثار هایک در حوزه اقتصاد لیبرالیستی از معروفیت بیشتری برخوردارند اما وی را از آن دست متفکران اقتصادی می‌دانند که مباحث اقتصادی را با توجه به عوامل مهمی چون نقش عقل و سنت و فرهنگ در آن پی می‌گرفت. از این حیث، می‌توان هایک را به‌نحوی فیلسوف اقتصاد به شمار آورد. با این حال هایک در سیر تفکرات اقتصادی خویش از نقش سنت و اخلاق غافل نماند و همین عامل سبب شد که وی را جزو اقتصاددانان لیبرال راست به شمار آورند. شکی نیست که بسیاری از اندیشه‌های وی امروزه در زیرساخت تفکرات اقتصادی جهان قرار گرفته است.
هایک به نقش سنت‌ها در پیشرفت اقتصادی جامعه تأکید داشت. مطلب حاضر کوشیده دیدگاه این اندیشمند را درخصوص مفاهیمی چون سنت، عقل و اخلاق به بحث بگذارد.

▪️به‌نظر هایک، انسان در سایه اخلاق و سنت توانسته از یک موجود بدوی به یک انسان متمدن تبدیل شود. البته منظور هایک این بوده که عقل و محاسبه به اندازه سنت جایگاه والایی نداشته و مسیر شکل‌گیری تمدن‌های بزرگ در راستای تحول تدریجی فرهنگی اتفاق افتاده است. می‌توان گفت قوه تقلید و اخلاق و سنت امری ذاتی بوده و در شکل‌گیری جوامع متمدن نقش جدی داشته است. در همین راستا یادگیری به‌طور غیرعمدی و ناخودآگاه صورت می‌گیرد.

▪️جامعه و توانایی‌های فردی و جمعی تابع رفتار هستند. پس در نهایت فرهنگ و اخلاق و سنت جلوتر از عقل و محاسبات آن قرار می‌گیرند. هایک عقل را عاجز از تولید فرهنگ می‌داند. وی همچنین به قواعد رفتاری، اخلاق، تقلید، انتقال و توانایی بشر معتقد است و اینها را فرق انسان امروزی با انسان بدوی می‌داند. در همه این موارد، آداب و رسوم و نفع جلوه‌گر هستند و درک، جایگاه چندانی در آن ندارد. این موضوع، مطلوب بشر است چرا که انسان باید‌ها را انجام می‌دهد و سعی در فهم و یادگیری ندارد. به‌نظر هایک حتی آداب و رسوم و قواعد رفتاری، تقدم تاریخی و منطقی دارند.

▪️او می‌گوید: اشیای خارجی در اصل از راه رفتار انسان نسبت به آنها، تعریف و ساخته می‌شوند. پس انسان با قواعد رفتاری و تقلید و انتقال، شروع به زندگی جمعی و سپس با طبقه‌بندی آنها، حوادث بیرونی را پیش‌بینی کرد. حتی انسان سعی در سبقت گرفتن از حوادث را داشته است. این دقیقا همان چیزی است که امروزه به آن عقل بشری می‌گویند. هوش انسان در رفتار وی جلوه بیشتری دارد تا در تفکر وی به محیط اطراف. هایک می‌گفت مغز یا ذهن یک فرد در اوج مراتب پیچیده، در حال تحول و ذهن در یک ساختار آموزشی پوشیده شده است.

▪️پس نباید تصور کنیم که فرهنگ، ابداع مغز بشر است چرا که مغز اندامی است که ما را قادر به جذب فرهنگ می‌کند، نه ابداع فرهنگ. سنت‌ها خودجوش پدیدار شده‌اند و ذهنیت و عقل بشر آنها را ایجاد نکرده است زیرا عقل فردی وسیله محاسبه و پیش‌بینی انسان‌هاست اما قادر به درک نظام پیچیده سنت‌ها و فرهنگ مانند اخلاق، حقوق و زبان و... نیست.

▪️مطلب کلیدی در بحث هایک غریزه است. غریزه پیش از اندیشه بر بشر مستولی بوده است. غرایز ارزش‌هایی را به‌وجود آورده‌اند که قواعد رفتاری انسان‌ها در آن تعریف می‌شود. غرایز انسان در عبور از صدها هزار سال زندگی گروهی و قبیله‌ای شکل گرفته است. این غرایز موروثی و در خدمت تحکیم روابط در زندگی گروهی بوده است. هماهنگی، هدف مشترک، احتیاجات فردی و گروهی، همبستگی، دوستی و وابستگی، فرد را در بستر جامعه شکل می‌دهند. انسان مجزا به سرعت به انسانی مرده تبدیل خواهد شد. به‌نظر هایک حتی انسان‌های نخستین اجتماعی بوده‌اند و فردگرا نبوده‌اند، چون غرایز بشر جمع‌گراست. اینجا نقطه تلاقی انسان و اخلاق پیش می‌آید. ارزش‌هایی مانند نوع‌دوستی و جمع‌گرایی و عمل به آنها تا زمانی که فطری و غریزی باشند، اخلاق محسوب نمی‌شوند.

▪️اخلاق یعنی سنت‌های آموخته شده که از گذرگاه غرایز انسان بدوی عبور کرده باشد. اخلاق امری نیست که مستقیم به وراثت و ژنتیک مربوط بشود. هایک جوامع ابتدایی بشری را غریزی می‌داند و جوامع متمدن را محل رعایت قواعد و رفتار محسوب می‌کند. وی معتقد است که غرایز و عواطف بشری در بسیاری موارد سازگاری بیشتری با زندگی قبیله‌ای و بدوی دارد تا جامعه متمدن. شاید به این علت است که تمدن و صنعت بیمارگونه و مصنوعی به‌نظر می‌رسند. به‌طور کلی تمدن و اندیشه و پیشرفت با اخلاق و فرهنگ خیلی همخوانی ندارند و انسان همیشه در پی فرار از انضباط و الزام همراهی صنعت و تمدن است.

#مقاله #سنت #نظم_خودجوش #اخلاق #فرهنگ #عقل #تمدن #عرف
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

20 Nov, 17:30


📌فورد موستانگ فست بک (Fastback) 1970

#libertyCafe

🍃 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

20 Nov, 16:31


📌آیا محصولات ارگانیک به صرفه و مفید هستند؟

📎آیا محصولات ارگانیک واقعاً طبیعی و مغذی هستند؟
آیا استفاده از این محصولات، به محیط زیست و شرایط نامطلوب حیوانات در مزارع کمک میکند؟
چگونه محصولات ارگانیک باعث مصرف بیشتر انرژی و زمین میشود؟

#مستند #ارگانیک #طبیعت #محیط_زیست
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

20 Nov, 15:00


📌پسوند جعلی

⭕️چرا عدالت اجتماعی سرابی بیش نیست؟
✍🏻 سهیل مختاری

▪️شاید به جرات بتوان انقلاب اکتبر را افیون جامعه روشنفکری ایران دانست که آثار شوم آن، به‌‌رغم گذشت دهه‌های متمادی هنوز بر سر این مملکت سایه انداخته است. اصول بدوی مارکسیسم-لنینیسم در قالب‌های گوناگون در ایران معاصر پیاده‌سازی شده است. بگذارید از مصادره‌های اموال خصوصی، سلب مالکیت از فعالان اقتصادی و قطبی‌سازی جامعه بر اساس خودی-غیرخودی در سال‌های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب یادی کنم. افعالی که هیچ نسبتی با اصول دینی نداشت که مالکیت خصوصی در آن حکم سلطنت را دارد و تعدی به آن گناهی نابخشودنی محسوب می‌شود. این حرکات بیشتر برآمده از آرمان‌های انقلاب بلشویک‌ها بود که مع‌الاسف تار‌وپود اقتصاد ایران را به هم ریخت.

▪️در کنار این موارد یکی دیگر از مفاهیم زیربنایی تاریخ انسانی یعنی عدالت نیز از این افیون در امان نماند. چپگرایان توانستند با غلبه هژمونی فرهنگی خود، به عدالت پسوندی جعلی اضافه کرده و در ذیل آن این باور را در میان توده جا بیندازند که دولت کفیل و صاحب اختیار افراد آزاد و مقسم مطلق‌العنان کیک اقتصاد است. عدالت اجتماعی از واژگان محبوب چپگرایان، امروزه لقلقه زبان سیاستمداران، دانشگاهیان و حتی دینداران شده است.

▪️توماس ساول، اقتصاددان بزرگ مکتب شیکاگو به خوبی عدالت اجتماعی را تعریف کرده است. او می‌نویسد «به اینکه یک سیاستمدار، پول کسی را با وضع مالیات بگیرد و به کسانی بدهد که احتمال بیشتری دارد در انتخابات به او رای بدهند، عدالت اجتماعی می‌گویند». در حقیقت این جعل مدرن، به دنبال کاسبی با آرمان عدالت است تا با تبدیل امتیازهای رفاهی دولت بحق، عملاً نوعی مهندسی اجتماعی را حاکم سازد. آموزش رایگان یا یارانه‌های دولتی، حق کسی نیست، بلکه امتیازاتی هستند که دولت‌ها با اخذ مالیات یا چاپ پول و سربار هزینه‌های گزاف و انحراف منابع محدود، حداقل کارآمدی و فایده را با آن ایجاد می‌کنند و رای مردم را با آن می‌خرند. شاید نمونه بارز آن آموزش و پرورش دولتی ایران با بودجه‌ای هنگفت اما خروجی نازل و بی‌کیفیت باشد.

▪️اما در باب تعریف عدالت، که در مقابل مفهوم ظلم و ستم قرار دارد. بی‌عدالتی یعنی ظلم کردن به همنوع خود. یعنی تعدی به حقوق طبیعی او که مالکیت در صدر آن است. عدالت ذاتاً حقیقتی قائم به فرد است و به رفتار مسوولانه شخص دلالت دارد. شما می‌توانید آزادانه کسب‌وکار کنید و معاملات گوناگون انجام دهید مادامی که به حقوق دیگران احترام می‌گذارید. از این‌رو در عدالت حرف اول و آخر را اراده انسان می‌زند و بیشتر همانند آزادی، جنبه سلبی دارد تا ایجابی. در حقیقت قواعدی عام و همه‌شمول و خنثی نسبت به افراد (با هر جایگاه یا تراز اجتماعی) را شامل می‌شود که نباید نقض شوند. به همین دلیل است که صفات عادلانه یا ناعادلانه تنها مربوط به کنش انسانی است.

▪️اما عدالت اجتماعی به دنبال برابر کردن هر چیزی است و جامعه را مخاطب قرار می‌دهد. می‌خواهد از طریق نوعی سازماندهی مجدد و متمرکز که مستلزم تبدیل جامعه به سازمان و در ادامه انقیاد فرد و آزادی‌های اوست، با سلب مالکیت از یکی و اعطای آن به دیگری، برابری همگانی ایجاد کند. در این باب باید به جمله‌ای روشن از جان لاک اشاره کنم، که می‌گوید «آنجا که مالکیت وجود ندارد، عدالت نیز غایب است». عدالت اجتماعی، عدل نیست بلکه مساوات‌خواهی است، اما نه در برابر قانون (به معنای قواعد همه‌شمول و کلی) بلکه در نتایج. عدالت اجتماعی مترداف با عدالت توزیعی است که نوعی مداخله اقتدارگرایانه دولت را می‌طلبد. به این معنی که عده‌ای معدود از بوروکرات‌ها و سیاستمداران (دولت) در اتاقی نشسته و برای کیک اقتصاد تصمیم‌گیری کنند. آنها با این عمل تنها موجد توزیع رانت و ایجاد فساد خواهند شد و از طرفی انگیزه ایجاد ثروت را در میان افراد خواهند کُشت چراکه عدالت اجتماعی ایجاب می‌کند استحقاق افراد با توجه به توانایی، استعداد و تلاش آنها رعایت نشود. در قرآن نیز بارها از واژگانی مانند عدل و قسط یاد شده است و انسان‌ها دعوت می‌شوند که با هم بر آن اساس رفتار کنند. خداوند انسان را امر می‌کند تا به عدل و احسان عمل کند و در قضاوت و افعال خود این اصل زیربنایی را در نظر بگیرد.

#مقاله #عدالت #عدالت_اجتماعی #چپ_گرایی #روشنفکران #سوسیالیسم #مالکیت
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

20 Nov, 13:30


📌تعیین حدود مؤثر برای قدرت، مهم‌ترین مسئله نظام اجتماعی است
🖊حسین امامی

حکومت تنها به‌خاطر حمایت از افراد در برابر خشونت دیگران است که لزوما باید نظامی اجتماعی برپا کند اما اگر قدرت سیاسی بدین سبب خواستار انحصار به‌کاربردن اجبار و خشونت برای خود شود و به آن دست یابد، بزرگ‌ترین خطر برای آزادی فردی خواهد بود. تعیین حدود برای قدرت، هدف بزرگ بنیانگذاران حکومت مشروطه‌غربی  در سده‌های هفدهم و هجدهم بود. فریدریش آوگوست فون هایک می‌گوید آموختیم که قدرت مطلق حتی اگر به مجالس نمایندگان دمکراتیک نیز واگذار شود، آنها برای به‌کاربردن قدرتشان در جهت منافعی خاص زیر فشاری مقاومت‌ناپذیر قرار می‌گیرند.

اکثریتی که قدرت نامحدود دارد، اگر بخواهد اکثریت بماند نمی‌تواند در برابر این فشار ایستادگی کند. این تحول تنها درصورتی قابل پیشگیری است که اکثریت حاکم دارای قدرت اعطای مزایای تبعیض‌آمیز به افراد نباشد. معمولا افراد می‌پندارند که این کار در نظام دمکراسی امکان ندارد زیرا ظاهرا مستلزم آن است که اراده‌ای بالاتر از اراده نمایندگان برگزیده اکثریت جای گرفته باشد؛ حال آنکه دمکراسی بیش از هر نظام دیگری نیاز به محدودیت جدی دراختیار به‌کاربردن قدرت‌‌های حکومتی دارد زیرا دمکراسی بیش از هر نظام دیگری زیر فشار منافع خصوصی، گاه حتی زیر فشار اندک کسانی است که حمایتشان برای باقی‌ماندن اکثریت در قدرت ضرورت دارد.

به زعم هایک آنچه ما امروز در غرب حکومت دمکراتیک می‌نامیم به سبب نحوه پیدایش آن در خدمت عقیده اکثریت نیست بلکه خادم منافع گوناگون گروه‌های فشاری است که حکومت باید بهای حمایت آنها از خود را با دادن امتیازهای خاص به آنان بپردازد و تنها به این دلیل در خدمت آنهاست که بتواند چیزی به آنها بدهد و اگر از این کار بپرهیزد، نخواهد توانست هواداران خود را نگه دارد؛ در نتیجه الزام‌های تبعیض‌آمیزی به‌وجود می‌آید که احتمال می‌رود تمدن مبتنی بر آزادی فردی را از پیشرفت بازدارد.

هایک به صراحت می‌گوید: ما هنوز باید با این اندیشه شگفت کنار آییم که در جامعه انسان‌های آزاد، مرجع اقتدار نباید در مواقع عادی قدرت فرماندهی داشته باشد و دستوری از هیچ قبیل بدهد؛ از این‌رو، قدرتش تنها باید در بازداشتن از کاری آن هم براساس یک قاعده باشد، به‌نحوی که برتری خود را مدیون وفاداری‌اش در همه امور به اصلی کلی باشد.

دلیل اساسی اینکه بهترین کاری که حکومت می‌تواند برای جامعه بزرگ انسان‌های آزاد انجام دهد ماهیت منفی دارد در ناآگاهی پایدار ذهن‌های انسانی و سازمان‌های احتمالا راهنمای اعمال انسان و نیز در شمار بیرون از اندازه رخدادهای خاصی است که ضرورتا تعیین‌کننده نظام کل فعالیت‌ها هستند. قدرت سیاسی به‌علت این ناآگاهی می‌تواند تنها به شکل‌گیری پیکره یا ساختاری انتزاعی یاری رساند که انتظار‌های فراوان اعضای جامعه را به رعایت قواعد منفی، یعنی پاره‌ای منهیات بدون توجه به مقاصدی که دنبال می‌کنند، وادارد.

#تحلیل
📄 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

20 Nov, 10:31


📌دیالوگ

خیلی از افراد حصارهایی میسازن که مردم را بیرون از آن ها نگه دارند و افراد دیگه حصارهایی میسازن که مردم را به زور در آن ها نگه دارن.
🎥 Fences
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

18 Nov, 16:30


📌 روزی که چین کمونیستی مشروع شد

📎پس از تشکیل شورای امنیت سازمان ملل، نظام سیاسی دو کشور از پنج کشور عضو دائم این شورا تغییر کرده است، یکی نظام کمونیستی شوروی که فروپاشید و دیگری چین که تبدیل به نظام کمونیستی شد.

📎تغییر رژیم در چین، نسبت به اتفاقات شوروی طولانی‌تر و پرحاشیه‌تر بود. در این ویدئو، این اتفاقات را مرور خواهیم کرد.

🗃اکوایران
#مستند #تجربه_ملل #چین #کمونیسم #تاریخ
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

18 Nov, 15:01


📗اقتصاد در یک درس

⭕️از هم پاشاندن سربازان و کارمندان دولت
✍🏻هنری هازلیت

▪️وقتی پس از هر جنگ بزرگ پیشنهاد می‌شود که نیروهای نظامی مرخص شوند، همواره این نگرانی مهم وجود دارد که شغل کافی برای این نیرو‌ها وجود نخواهد داشت؛ بنابراین بیکار خواهند شد. درست است که وقتی میلیون‌ها انسان به یکباره آزاد می‌شوند، صنایع خصوصی برای جذب دوباره آنها به زمان نیاز دارند - هر چند آن چه در گذشته بسیار جالب‌توجه بوده، تندی انجام این کار بوده است و نه کندی آن. نگرانی از بیکاری به این خاطر سر بر می‌آورد که افراد تنها به یک وجه این فرآیند می‌نگرند. آنها سربازانی را می‌بینند که در بازار کار رها شده‌اند. «قدرت خرید» لازم برای استخدام آنها از کجا حاصل خواهد شد؟ اگر فرض کنیم که بودجه عمومی رو به تعادل دارد، پاسخ ساده است. دولت، حمایت از سربازان را متوقف خواهد کرد، اما مالیات‌دهندگان اجازه خواهند یافت وجوهی که قبلا جهت پشتیبانی از سربازان از آنها گرفته می‌شد را نزد خود نگه دارند؛ بنابراین وجوهی اضافی برای خرید کالاهایی دیگر در اختیار خواهند داشت. به سخن دیگر تقاضای غیر‌نظامی افزایش خواهد یافت و برای نیروی کار اضافه‌شده‌ای که همان سربازان پیشین هستند، شغل فراهم خواهد آورد.

▪️چنانچه سربازان به واسطه بودجه‌ای نا‌متوازن - یعنی با استفاده از استقراض دولت و شکل‌های دیگر سیاست کسری بودجه - حمایت شده باشند، مساله تا اندازه‌ای متفاوت است، اما در این صورت، مساله دیگری مطرح می‌شود. در یکی از بخش‌های آتی به اثرات سیاست کسری بودجه خواهیم پرداخت. کافی است بپذیریم که این نوع تامین بودجه به نکته‌ای که در بالا اشاره شد، بی‌ارتباط است، زیرا اگر فرض کنیم که در کسری بودجه مزیتی وجود دارد، آن گاه دقیقا همان مقدار کسری بودجه قبل را می‌توان تنها با کاهش مالیات‌ها به میزانی که پیش از این برای پشتیبانی از ارتش زمان جنگ صرف می‌شد، حفظ کرد.

▪️اما مرخص کردن سربازان، ما را به لحاظ اقتصادی، دقیقا در همان وضعیت پیشین باقی نخواهد گذاشت. سربازانی که پیش از این توسط غیر‌نظامیان حمایت می‌شدند، صرفا به افرادی غیر‌نظامی که شهروندان دیگر از آنها پشتیبانی می‌کنند، تبدیل نخواهند شد. آنها به غیر‌نظامیانی خود‌پشتیبان و خود‌حمایت‌کننده بدل خواهند شد. نگه‌داشتن سربازانی که در صورت عدم‌انحلال یگان‌هایشان در نیروهای نظامی حفظ می‌شدند، اما فرضا دیگر برای دفاع مورد نیاز نیستند، اتلاف محض است. آنها غیر‌مولد خواهند بود و مالیات‌دهندگان در عوض پشتیبانی از آنها هیچ چیزی کسب نمی‌کنند، اما در صورتی که یگان‌های آنها منحل شود، مالیات‌دهندگان این بخش از پول خود را به این سربازان سابق و غیر‌نظامیان کنونی می‌دهند و در مقابل، کالاها یا خدماتی را به طور معادل دریافت می‌کنند. کل تولید ملی یا ثروت همه بالاتر خواهد رفت.

▪️همین استدلال درباره کارمندان غیر‌نظامی دولتی نیز صادق است، اگر در تعداد بسیار زیاد حفظ شوند و در مقابل اجرتی که دریافت می‌کنند، خدماتی که به طوری معقول معادل آن اجرت باشد را برای جامعه انجام ندهند. با این حال، هر زمان که تلاشی برای کاستن از تعداد مناصب غیر‌ضروری صورت می‌گیرد، بی‌تردید فریاد برآورده می‌شود که این کار «رکودزا» است. می‌خواهید «قدرت خرید» را از این افراد بگیرید؟ قصد دارید به صاحبخانه‌ها و کاسب‌کارانی که به این قدرت خرید وابسته‌اند، آسیب بزنید؟ تنها دارید «درآمد ملی» را پایین می‌آورید و به ایجاد یا تشدید کسادی کمک می‌کنید.

▪️بار دیگر، مغالطه‌ای که قبلا از آن صحبت کرده‌ایم، از نگاه صرف به اثرات این کار بر خود صاحب‌منصبان کنار‌گذاشته‌شده و تجارت‌پیشگانی که به آنها متکی هستند، ریشه می‌گیرد. باز هم فراموش شده که اگر این کارمندان دولت در مقام خود حفظ نشوند، مالیات‌دهندگان خواهند توانست پولی که قبلا برای پشتیبانی از آنان می‌پرداخته‌اند را نزد خود نگه دارند. دوباره از یاد برده شده که درآمد و قدرت خرید مالیات‌دهندگان، حداقل به همان میزان کاهش درآمد و قدرت خرید صاحب‌منصبان پیشین، زیادتر می‌شود. اگر فروشندگان خاصی که قبلا کسب‌و‌کارشان از این کارمندان رونق می‌گرفت ضرر می‌کنند، سایر فروشنده‌ها در جاهای دیگر حداقل به همان اندازه سود خواهند کرد...

▪️با این حال، مساله دوباره به همین جا ختم نمی‌شود. رفاه کشور بدون این صاحبان مناصب اضافی، تنها به همان اندازه زمانی که حفظ می‌شدند نیست، بلکه حالا رفاه بیشتری دارد؛ چرا که این صاحب‌منصبان پیشین باید به دنبال شغل خصوصی بگردند یا کسب‌و‌کاری خصوصی راه بیندازند و همان طور که در مورد سربازان گفتیم، افزایش قدرت خرید مالیات‌دهندگان مشوق این کار خواهد بود...

#مقاله #دولت #کارمندان #مالیات #سربازی #تولید #بازار_آزاد
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

18 Nov, 13:30


نگرش های اقتصادی دیوید ریکاردو

نظریه تعادل
ریکاردو معتقد است که اقتصاد، همیشه به‌طور اصولی تمایل به تعادل دارد، او تنها سه عامل را نام می‌برد، که می‌تواند در جریان اقتصاد اختلال ایجاد کرده و موجب از بین رفتن تعادل شود. این سه عامل عبارتند از:

انباشت سرمایه؛ با انباشت سرمایه،مازاد تولید به‌وجود می‌آید.با مازاد تولید، تقاضایی در بازار برای کالاهای مصرفی، وجود نخواهد داشت.
پیش‌بینی نادرست کارفرما؛ کارفرما ممکن است در برنامه‌ریزی تولید، به‌خاطر برآورد غلط، در پیش‌بینی میزان تقاضا اشتباه کند.
عوامل خارجی؛ اختلالات سیاسی، مانند جنگ و مقرّرات مالیاتی و گمرکی و یا عوامل طبیعی، مانند خشکسالی و حوادث طبیعی، می‌تواند مانع جریان طبیعی اقتصاد شود.

نظریه سود
سود از نظر ریکاردو پس‌مانده درآمدی است؛ که پس از توزیع مزد و رانت،عاید سرمایه‌دار می‌گردد و در این‌صورت لزومی نمی‌بیند که در جستجوی قانون تعیین کننده میزان سود باشد.

او سود کافی را شرط لازم و کافی رشد اقتصادی می‌داند و می‌گوید: اگر درآمد سرمایه کافی باشد حجم پس‌انداز یافته و توسعه اقتصادی رخ خواهد داد؛ بنابراین آهنگ رشد اقتصادی تحت سیطره نرخ سود قرار خواهد گرفت. از  طرف دیگر، سود با دستمزد، رابطه عکس داشته و با توجه به رشد جمعیت و قانون بازده نزولی، مقدار بهره مالکانه افزایش می‌یابد و باقیمانده آن که مقدار ثابتی است، برای تقسیم میان دستمزد و سود اختصاص می‌یابد.بنابراین هرگاه دستمزد افزایش یابد، لزوما باید مقدار سود کاهش یابد.

نظریه بهره مالکانه
ریکاردو، چنین نتیجه می‌‌گیرد که با افزایش جمعیت و ثابت ماندن سطح زمین‌های مرغوب و به‌علت ایجاد بازده نزولی، قیمت مواد غذایی افزایش می‌یابد و بدین ترتیب، حجم بهره مالکانه بالا رفته و سهم مالکان زمین افزایش می‌یابد. تمایل به افزایش بهره مالکانه، برای آینده دستمزد و سود، اهمیت اساسی دارد. بر مبنای این تمایل بود، که ریکاردو به آینده نظام سرمایه‌داری بدبین بود و آن‌را در ایجاد اختلاف طبقاتی مؤثر می‌دانست و معتقد بود که بهره مالکانه، ناشی از خسّت طبیعت است. از آن‌جایی که بهره مالکانه تنها درصورت افزایش جمعیت و ثابت ماندن شیوه فنّی تولید صورت می‌گیرد، معتقد است که منافع مالکان، با منافع سرمایه‌داران و کارگران تضاد دارد.

نظریه افزایش دستمزدها
ریکاردو سعی کرد تا نشان بدهد که تحت شرایط متفاوت توام با کاهش سود میزان تمرکز سرمایه نیز کاهش خواهد یافت.در سیستم مورد بررسی ریکاردو دستمزد نقش نهایی در تعیین درآمد و تخصیص آن بین سرمایه و کار دارد. سطح دستمزدها زمانی افزایش می‌یابد که قیمت کالاهایی که در سبد حداقل مصرف کارگران قرار دارد، افزایش یابند. کالای مصرفی کارگران در درجه اول فرآورده‌های کشاورزی هستند.وقتی که تقاضا برای مواد غذایی افزایش یابد، زمین‌هایی که بهره‌دهی کمتری دارند، نیز وارد جریان تولید خواهند شد. بنابراین برای افزایش یک واحد اضافی تولید به تعداد بیشتری از عوامل کار نیاز است. به علاوه برای جبران هزینه‌های کالاهای مصرفی دستمزدها کماکان افزایش خواهد یافت. بنابراین دستمزدها زمانی افزایش خواهد یافت که قیمت ذرت افزایش یابد. در این حالت از میزان سودها کاسته خواهد شد.در چنین شرایطی اجاره‌ها نیز افزایش می‌یابد و مازاد درآمد از طریق افزایش قیمت ذرت را می‌بلعند. از آنجا که دستمزدها افزایش می‌یابد، از میزان سودها کاسته خواهد شد. این تمایلات مخالف در تجزیه و تحلیل نهایی تمرکز سرمایه را کاهش می‌دهد.

قانون بازده نهایی نزولی
به اعتقاد ریکاردو، همزمان با رشد اقتصادی و جمعیتی، به‌دلیل افزایش نیاز به مواد غذایی و محصولات کشاورزی، کشاورزان مجبور خواهند شد زمین‌های دارای بهره‌وری پایین‌تر را نیز زیر کشت ببرند (بعد از زمین‌های درجه یک که درآغاز زیر کشت می‌روند، زمین‌های درجه دو و درجه سه مورد استفاده قرار می‌گیرند). از آنجایی که بهره‌وری زمین‌های درجه ۲، ۳ و ۴ کمتر از زمین‌های درجه ۱ است، هزینه تولید در آنان افزایش می‌یابد. درنتیجه قیمت مواد غذایی افزایش یافته و بالتبع سود بادآورده‌ای(رانت) نصیب صاحبان زمین‌های درجه ۱ می‌گردد. مقدار این رانتِ دریافتی توسط صاحبان زمین، همگام با رشد جمعیت افزایش یافته و باعث کاهش درآمد کل جامعه (در دسترس کارگران و مهمتر از آن سود سرمایه‌گذاران) می‌شود. نهایتاً اقتصاد به یک وضعیت ایستا یا تعادلی می‌رسد که در آن، کارگران صرفاً دستمزدهایی در سطح حداقل معیشت دریافت می‌کنند. به اعتقاد او، رشد اقتصادی در یک جامعه سرمایه‌داری در سایه وجود مواد غذایی ارزان‌قیمت (که به معنی پایین‌تربودن دستمزدهای کارگران صنعتی و بالاتررفتن سودهای سرمایه‌داران است) و درنتیجه افزایش امکان انباشت سرمایه در صنعت، تولید بیشتر و درنهایت افزایش درآمدهای اقتصادی کل، تحقق می‌یابد.


#تحلیل #ریکاردو #آموزشی #اقتصاد #نگرش_اقتصادی
📄 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

18 Nov, 10:31


📌دیالوگ

آینده اونطوری که تو فکر میکنی پیش نمیره. اتفاقای بیخود میوفته و مردم هم مزخرفن
🎥13 Reasons Why
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

16 Nov, 16:38


📌معرفی مهم‌ترین نظریه‌پردازان سیاسی و اقتصادی
🏷آدام اسمیت
🧩قسمت اول

📎در این برنامه به معرفی برجسته‌ترین اندیشمندان سیاسی و اقتصادی جهان و نظریه‌های آن‌های می‌پردازیم. این قسمت از برنامه به آدام اسمیت اختصاص دارد. آدام اسمیت اگرچه به عنوان مدافع پر و پا قرص سرمایه‌داری شناخته می‌شود اما این دفاع او با انتقاداتی از نظام سرمایه‌داری نیز همراه بود: او می‌خواست بفهمد که چگونه سرمایه‌داری می‌تواند هم سودآور و هم خیرخواه جامعه باشد.

🧩قسمت دوم: ژان ژاک روسو

🧩قسمت سوم: جان لاک

🧩قسمت چهارم: کارل مارکس

🧩قسمت پنجم: نیکولو ماکیاولی

🧩قسمت ششم: ویلیام موریس

 #مستند #مجموعه #معرفی #شخصیت_شناسی #نظرات #فلسفه_شناسی #اقتصاد
#آدام_اسمیت #ژان_ژاک_روسو #کارل_مارکس #جان_لاک #نیکولو_ماکیاولی #ویلیام_موریس
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

16 Nov, 15:01


♦️کارآفرینان؛ زحمتکشان جامعه

🔻کارآفرین به شخصی گفته می‌شود که فکری جدید یا اختراعی در اختیار داشته و منابع کشور (زمین، کار و سرمایه) را با هم ترکیب می‌کند تا بتواند آن فکر و ایده را در بازار عرضه کند. کارآفرینان ریسک بنگاه تولیدی را پذیرفته و ‌آن را مدیریت می‌کنند. آنها کیفیت محصولات و خدمات فعلی را بهتر ساخته یا محصولات جدیدی خلق می‌کنند. کارآفرینان مثل هر کس دیگری در برابر انگیزه‌ها از خود واکنش نشان می‌دهند. در اقتصاد بازار آزاد، یکی از قوی‌ترین انگیزه‌ها که کارآفرینان را به کوشش وامی‌دارد جلب رضایت مشتریان است، بنابراین کسب سود بیشتر است. کارآفرینان برای انجام فعالیت به محیط کسب‌‌و‌کاری نیاز دارند که پشتیبان مالکیت خصوصی و بازارهای آزاد باشد.

◾️کارآفرین به چه کسی می‌گوییم؟
▪️هر کسی قهرمانان را دوست دارد؛ اشخاصی که ارزش‌های‌شان مورد احترام ما است و دستاوردهای‌شان را تحسین می‌کنیم. ما قدرشناس کسانی هستیم که برای خلق کالایی جدید زحمت می‌کشند و به عده زیادی از افراد جامعه فایده می‌رسانند. چنین شایستگی‌هایی اساس کارآفرینی است. کارآفرین کسی است که تاکید می‌کند «راهی بهتر وجود دارد و من آن را پیدا خواهم کرد.» کارآفرین بودن به معنای عهده‌دار حرکت در مسیری جدید است. کارآفرین گوش به زنگ استفاده از فرصت‌ها و پذیرش ریسک برای به چنگ آوردن فرصت‌ها است. کارآفرینی به معنای داشتن انرژی، بینش، خوش‌بینی و جرات و جسارت آزمودن هر چیز جدیدی است. کارآفرین کسی است که هم طرح و اندیشه و هم تمایل رساندن آن اندیشه به بازار را دارد. خلاقیت و ریسک‌پذیری دو عنصر اساسی کارآفرینی هستند.

◽️کارآفرینان منابع حیاتی اقتصاد هستند
▫️همه اقتصادهای جهان چهار منبع اصلی تولید دارند: زمین، کار، سرمایه و کارآفرینی. زمین بیانگر منابع طبیعی مثل خاک، محصولات کشاورزی، جنگل و زمین اختصاص یافته به ساختمان است. کار بیانگر تلاش یدی و فکری کشاورز، حسابدار، راننده تاکسی، کفاش، کارگر خط مونتاژ و برنامه‌ریز کامپیوتر است که مهارت‌ها و تخصص‌هایی را برای ساخت محصولات تهیه می‌بینند یا خدماتی را در قبال دستمزد و حقوق عرضه می‌کنند. سرمایه بیانگر ساختمان‌ها، تجهیزات، سخت‌افزار، ابزارآلات و منابع مالی مورد نیاز برای تولید است. کارآفرینی بیانگر اندیشه، نوآوری، استعداد، مهارت‌های سازمانی و پذیرش ریسک است.

▫️کارآفرینان دائما در مورد روش‌های جدید فکر می‌کنند، ماشین‌آلات جدید طراحی می‌کنند، فرآیندها را تکمیل کرده و کارگران را به گونه‌ای سازماندهی می‌کنند که برای نمونه شکلات‌های خوشمزه‌تری تولید کرده و در قفسه فروشگاه‌ها عرضه کنند. در اکثر موارد آنچه ما می‌بینیم محصول نهایی است؛ بنابراین کارآفرینی را بدیهی فرض می‌کنیم، اما کارآفرینان با ساختن آن چیزهایی که سایرین برایش ارزش قائل هستند نقشی حیاتی در بازار ایفا می‌کنند. آنها شبیه شمع در موتور خودرو هستند، اندیشه‌های جدید و کشفیاتی را مشتعل می‌سازند که اقتصاد را به جلو می‌برد. آنها در جست‌وجوی روش‌های جدیدی هستند تا محصولات، فرآیندها و خدمات موجود را بهتر سازند و محصولات کاملا جدیدی خلق کنند. آنها مایل به قبول ریسک هستند تا وضعیت را بهتر کنند.

◾️کارآفرینان و تخریب سازنده
▪️در سال ۱۸۹۹، رییس اداره ثبت اختراعات ایالات‌متحده آمریکا گفت همه چیزهایی که قرار بود اختراع شود دیگر اختراع شده است. او کاملا در اشتباه بود. عملا همه چیزهایی که امروز استفاده می‌کنیم در سال ۱۸۹۹ غیر قابل‌تصور بود - هواپیما، تلویزیون، تلفن بی‌سیم، اجاق مایکروویو، ویدئو و اینترنت. اکثر وسایل راحتی زندگی مدرن که امروزه بدیهی فرض می‌گیریم ۱۰۰ سال پیش وجود خارجی نداشتند.پیشرفتی که با اندیشه‌های کارآفرینان جرقه می‌زند به سادگی اتفاق نمی‌افتد.....

◽️کارآفرینان در بازار آزاد
▫️نظام بازار آزاد - نظامی که در آن افراد و نه دولت‌ها تصمیم می‌گیرند چگونه بهترین استفاده را از منابع اقتصادی بکنند - یکی از بهترین محیط‌ها برای فعالیت را در اختیار کارآفرینان می‌گذارد. در بازار آزاد، توان کسب سود انگیزه قوی به کارآفرینان می‌دهد تا با اندیشه‌های جدید و بهتر وارد صحنه شوند.

▫️سود علائم مهمی برای کارآفرینان ارسال می‌کند که آنها در مسیر درستی قرار دارند. کارآفرین با انجام کارهایی که مشتریان برای آنها ارزش قائل بوده و ترجیح می‌دهند پاداش دریافت می‌کند. سودها علامت مهمی هستند که نشان می‌دهند مردم نسبت به آنچه کارآفرین ارائه کرده واکنش مثبتی دارند. برعکس، زیان اقتصادی به کارآفرین می‌گوید محصول یا فکر وی نتوانسته است نظر مشتری را جلب کند. از این منظر بازار منتقدی بی‌رحم و خشن و قاضی توانا و قابل‌اطمینان است.

#مقاله #کارآفرین #تولید #سرمایه #سود #بازار_آزاد #مالکیت #رقابت_آزاد #رشد_اقتصاد
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

16 Nov, 13:30


📌مختصری از نگرش های اقتصادی لودویگ‌ فون میزس

میزس معتقد است که نظام سوسیالیستی برای دنیای جدید «ناممکن» است، یا به سخن دیگر از نظام قیمتی لازم برای محاسبه اقتصادی و از این رو برای اداره اقتصاد صنعتی مدرن بی‌بهره است. اما اگر مداخله‌گرایی، ناپایدار و سوسیالیسم، ناممکن است، تنها سیاست منطقی اقتصادی برای نظام صنعتی مدرن، لیبرالیسم استوار بر لسه‌فر است.

میزس معتقد بود ایجاد جامعه سوسیالیستی آرمانی غیرممکن است به این دلیل که بدون مالکیت خصوصی نمی‌شود جامعه‌ای بزرگ را مدیریت کرد.

میزس به این خاطر تعهد کما‌بیش دو‌پهلو و گنگ پیشینیان اتریشی‌اش به اقتصاد بازار را بر‌گرفته و صیقل داد و به هوا‌خواهی منطقی، سازش‌ناپذیر و همساز از لسه‌فر بدل کرد. همخوان با این بینش، در سال ۱۹۲۷ اثر جامعش با عنوان Liberalismus را درباره لیبرالیسم «کلاسیک» یا استوار بر لسه‌فر منتشر کرد.

میزس بر این باور است که بدون اقتصاد بازار هیچ سیستم قیمت‌گذاری کارآمدی وجود نخواهد داشت. چیزی که او برای دستیابی به یک تخصیص عقلانی کالاهای سرمایه‌ای به بارآورترین استفاده‌شان لازم می‌دانست. سوسیالیسم شکست می‌خورد چراکه بر اساس گفته فون میزس تقاضا بدون قیمت‌ها قابل محاسبه نیست. در این خصوص خود میزس چنین می‌نویسد: «واژگان معمول زبان سیاسی احمقانه هستند. چپ چیست و راست چیست؟ چرا هیتلر باید راست باشد و استالین، دوست موقت او، چپ؟چه کسی مرتجع است و چه کسی ترقی‌خواه؟ ارتجاع در برابر یک سیاست نابخردانه محکوم نیست و پیشرفت به سوی آشوب ستودنی نیست. هیچ چیز نباید تنها به خاطر آن‌که جدید است، رادیکال است یا مد روز است پذیرفته شود. اگر دکترینی که راست کیش (Orthodox) بر آن ایستادگی می‌کند بی‌عیب و مستحکم باشد آن‌گاه ارتدوکسی (Orthodoxy) یک شر نیست. چه کسی ضد کارگر است؟ آن کسانی که می‌خواهند کارگران را به سطح روسیه نزول دهند یا کسانی که برای کارگران استانداردهای سرمایه‌دارانه آمریکا را طلب می‌کنند؟چه کسانی ملی‌گرایند؟ آن کسانی که می‌خواهند کشورشان را لگدمال چکمه نازی‌ها کنند یا آن کسانی که کشورشان را مستقل می‌خواهند؟ در کل میزس بر این باور است که سوسیالیسم از نظر اقتصادی محکوم به شکست است. در مقاله‌ای در ۱۹۲۰، میزس این‌گونه نوشت که یک دولت سوسیالیست نمی‌تواند محاسبات اقتصادی لازم برای سازمان‌دهی موثر یک اقتصاد پیچیده را انجام دهد.

میزس معتقد بود که حقیقت‌های اقتصادی از یک سری بدیهیات روشن نشأت می‌گیرند و نمی‌توان آن‌ها را به صورتی تجربی آزمایش کرد.

نظریه استیلای مالکیت خصوصی
میزس را می‌توان یکی از طرفداران لیبرالیسم کلاسیک دانست. «اقتصاد پولی و تورم» و «بازار آزاد و کنترل اقتصاد توسط دولت» موضوعات اصلی آثار میزس است.

وی در کتاب «لیبرالیسم» به وضوح از آزادی‌های فردی، مالکیت خصوصی، بازارهای آزاد و دولت حداقلی حمایت می‌کند؛ همچنین از تغییر مفهوم لیبرالیسم در کشورهای غربی مثل ایالات‌متحده و گرایش به سمت برنامه‌های دولت رفاه به شدت انتقاد می‌کند.

میزس سال‌ها پیش از فروپاشی شوروی، پیش‌بینی می کند که سوسیالیسم به شکست می‌انجامد زیرا در نظام بدون وجود قیمت‌ها، تقاضا قابل شناسایی نیست بنابراین راه به جایی نخواهد برد. میزس پیروزی لنین در شوروی یا هیتلر در آلمان را به معنی شکست سرمایه‌داری نمی‌داند بلکه آن را نتیجه غیر قابل اجتناب سیاست مداخله‌جویانه دولت‌های قبلی می‌پندارد. میزس معتقد است که هیچ ملتی به حد اعلای تمدن نمی‌رسد مگر آنکه ابتدا مالکیت خصوصی را به رسمیت بشناسد.

📗بیوگرافی و آثار لودویگ فون میزس

#تحلیل #میزس #آموزشی #اقتصاد #نگرش_اقتصادی
📄 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

16 Nov, 10:30


📌دیالوگ

هرگز به یک گاو نر از جلو، به یه اسب از عقب
و به یه احمق از هیچ جهتی نزدیک نشو!

🎥Sisters Brothers (2018)
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

16 Nov, 07:30


📗حقایق و مغالطه‌ها در اقتصاد
🖊توماس ساول

این ادعای مطرح شده از سوی برخی افراد مبنی بر اینکه قادر به درک اختلاف‌های فاحش درآمدی («اختلاف‌ها» و «نابرابری‌ها») نیستند، نسخه‌ای دیگر از حالاتی است که ناظران همیشه در مورد آن بر کرسی قضاوت می‌نشینند، گویی که درآمد مردم، مانند نمای منزلشان باید به واسطه ظاهری که برای ناظران قابل رؤیت است، ارزیابی شود و نه اینکه آنها چگونه ترجیحات و توافقات طرفین دخیل را مدنظر قرار می‌دهند.

#ازکتاب
📗 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

13 Nov, 17:30


📌ملیت بنیان‌گذاران شرکت‌های یونیکورن (چند میلیارد دلاری) آمریکایی

📎ایرانیان بنیان‌گذار ۸ شرکت یونیکورن در آمریکا هستند.

📈 #آمار
📊 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

13 Nov, 16:30


📌خلاصه انقلاب صنعتی اول و دوم

📎دو انقلاب صنعتی سرنوشت‌ساز اروپا چطور اتفاق افتادند؟ جدا از عواملی که آنها را رقم زد مهم‌ترین تبعات وقوع آنها چه بود؟
🗃فردای اقتصاد

#مستند #انقلاب_صنعتی #تاریخ
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

13 Nov, 15:02


📌ترقی دولت و زوال اخلاق

⭕️دولت رفاه، خلاف اخلاق و قانون است
✍🏻جیمز دورن
🔄محسن رنجبر

▪️سیاستمداران با به کارگیری پول افراد دیگر و دادن وعده‌ ناهار مجانی، پله‌های ترقی را طی می‌کنند. رشد دولت موجب ورود سیاست به ابعاد مختلف زندگی افراد شده و ساختار اخلاقی جامعه را تضعیف می‌کند. دخالت‌های دولت - در اقتصاد و جامعه - بازده عمل سیاسی را بالا میبرد و دامنه عمل خصوصی را محدود می‌کند. مردم به دولت وابسته‌تر میشوند و آزادی را به پای معنایی غلط از امنیت فدا می‌کنند. البته نمی‌توان دولت را در تمام مشکلات جامعه مقصر دانست، اما هیچ تردیدی نیست که قوانین اقتصادی و اجتماعی، به ویژه از میانه دهه ۱۹۶۰ به این‌سو، تاثیری منفی بر مسوولیت‌پذیری فردی نهاده‌اند. افراد با وابسته شدن به دولت، تکیه‌گاه اخلاقی خود را از دست می‌دهند. یارانه‌ها، طرح‌های نجات و دیگر کارهای «دولت حامی»، باعث اجتماعی‌‌شدن ریسک می‌شوند و از میزان پاسخ‌گویی افراد می‌کاهند. وقتی که دولت، محرک‌های رفتار اخلاقی را تضعیف می‌کند و تمایز میان درست و غلط را از بین می‌برد، جهت‌یاب اخلاقی درون انسان‌ها که معمولا رفتار آنها را هدایت می‌کند،‌ از کار می‌افتد.

▪️افزایش مخارج دولت، راه‌‌حل مشکلات اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی ما(آمریکا) نیست. از سوی دیگر، کاری که باید انجام دهیم، این نیست که دولت را به کلی دگرگون کنیم یا به سیاست معنا ببخشیم، بلکه باید دولت را محدود کنیم و حیاتی دوباره به جامعه مدنی ببخشیم. مداخله دولت تنها بر وخامت اوضاع خواهد افزود.

▪️اگر می‌خواهیم امور نامطلوب را از بین ببریم، نباید این کار را با پرداخت به فقرا، ممانعت از آزادی‌های آموزشی، محدود ساختن بازار‌ها، بی انگیزه کردن مردم نسبت به صرفه‌جویی و ارسال این پیام که کارکرد اصلی دولت مراقبت از ما است، انجام دهیم. راه از بین بردن امور نامطلوب اجتماعی و اقتصادی، از مسیر خاتمه بخشیدن به مهندسی اجتماعی و تمام انواع برنامه‌های رفاهی، توسعه بازار‌های آزاد و بازگشت به میراث اخلاقی جامعه می‌گذرد.

▪️در آغاز سده بیستم،‌ هیچ گونه دولت رفاهی به معنایی که امروز می‌شناسیم،‌ وجود نداشت. سازمان‌های خیریه و مذهبی گسترش پیدا کرده بودند. کل مخارج دولت کمتر از ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی بود و دولت فدرال، اختیارات محدودی داشت.

▪️درست است که مهاجرین با فقر مادی دست و پنجه نرم می‌کردند، اما زندگی فلاکت‌باری نداشتند. زندگی روزمره نظم اخلاقی خاصی داشت که در خانه ریشه می‌گرفت و به جامعه بیرون از آن گسترش پیدا می‌کرد. مهاجرین لهستانی بالتیمور، نمونه‌ای خوب در این باره هستند. آنها نیز مانند سایر مهاجرین به آمریکا، زمانی که به این کشور رسیدند،‌ عملا چیزی نداشتند مگر میل به کار سخت و علاقه به زندگی در جامعه‌ای آزاد. ویژگی آزادی و مسوولیت‌پذیری آنها در گزارشی مربوط به سال ۱۹۰۷ به وضوح دیده می‌شود. این گزارش، جامعه مهاجرین لهستانی در محله فلز‌پوینت (Fells Point) را این گونه توصیف می‌کند:

▪️در بازدیدی که عصر یک روز شنبه از پنج آپارتمان در خانه‌ای در خیابان تیمز انجام دادم،‌ دیدم که کف این خانه‌ها از سفیدی برق می‌زند و وسایل آشپزخانه‌شان از تمیزی می‌درخشد، ظرف‌هایشان به دقت در قفسه‌های آشپز‌خانه چیده شده بودند و برق می‌زدند، لباس‌های تمیز برای یکشنبه آماده شده بود و همه به دنبال آن بودند که برای مراسم روز سبت [روز تعطیل مذهبی که برای بیشتر مسیحیان، ‌یک‌شنبه، برای یهودیان و عده‌ای از مسیحیان شنبه و برای مسلمانان‌ جمعه است] آماده شوند. اینها همه از رعایت استانداردهای زندگی در میان این مهاجرین حکایت داشت. با این وجود، بر پایه همین گزارش،‌ خانه‌های لهستانی‌ها به طور متوسط «یک آپارتمان شلوغ با یک یا دو اتاق بود که شش یا هشت نفر در آن زندگی می‌کردند و دو طبقه بالاتر از منبع تامین آب مشترک قرار داشت.» هر چند دستمزد‌های اندکی به این آمریکایی‌های لهستانی‌تبار پرداخت می‌شد،‌ اما آن گونه که لیندا شوپس در کتاب بالتیمور خاطر نشان ساخته است، آنها منابع خود را پس‌انداز می‌کردند و روی هم می‌انباشتند تا با تاسیس انجمن‌های وام‌دهی و ساخت‌و‌ساز به یکدیگر کمک کنند. بدین دلیل، در سال ۱۹۲۹، ‌۶۰ درصد از این خانواده‌های لهستانی - بدون هیچ گونه کمکی از سوی دولت - صاحب خانه شده بودند.

#مقاله #دولت_رفاه #خیریه #اخلاق #مالیات #عدالت_اجتماعی #لیبرالیسم #سرمایه_داری #مالکیت #قانون
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

13 Nov, 07:30


📗 جستاری در باب اصول اخلاق
🖊دیوید هیوم

بحث با انسان‌هایی که لجوجانه بر دفاع از اصول خود پافشاری می‌کنند، کسالت‌بارتر از بحث با دیگر افراد است.
تنها استثناء، بحث با آنانی است که سراسر به تظاهر می‌پردازند، کسانی که واقعاً به آنچه از آن دفاع می‌کنند، باور ندارند و تنها از روی تظاهر، از سر مخالف‌خوانی، یا برای اثبات هوش و فراست خود با دیگر انسان‌ها جدل می‌کنند.

#ازکتاب
📗 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

12 Nov, 14:45


منتشر شد!
اقتصاد، قانون و سیاست
مهم‌ترین ایده‌های جیمز بوکانان


نویسندگان: دونالد بوردو و رندال هولکومب
مترجمان: مانی بشرزاد، مهرزاد مطهری، کامراد گل‌محمدی

“درس مهمی که جیمز بوکانان به ما یاد می‌‌دهد این است که سیاست‌ مداران هم ‌مانند باقی انسان‌‌ها بر اساس منافع شخصی خود رفتار می‌‌کنند. سیاست‌ مداران فرشتگانی خیر خواه و به دنبال خیر عمومی نیستند و کار‌های آنها از سر نوع‌ دوستی نیست، بلکه ‌مانند فروشنده‌ ای که به دنبال سود خود است، آنها نیز منفعت شخصی خود را دنبال می‌‌کنند.”
از مقدمه من برای کتاب

کتاب درباره ایده‌های اقتصاددانی است که کمتر درباره‌اش صحبت شده، اما ایده‌های او زمینه ساز بازگشت اقتصاد سیاسی لیبرال بود، جیمز بوکانان.

-این کتاب را با دو دوست عزیزم، کامراد و مهرزاد عید دو سال پیش ترجمه کردیم، خیلی دوست داشتم زمانی که ایران بودم این کتاب منتشر می‌شد و با کامراد و مهرزاد جشن می‌گرفتیم.

برای تهیه کتاب به لینک زیر مراجعه کنید:

اقتصاد،قانون و سیاست، مهم ترین ایده‌های جیمز بوکانان

Liberty 🍃new idea

11 Nov, 16:31


📌تفاوت‌های اقتصاد خرد و کلان

📎اینکه فرق اقتصاد در ابعاد کلان و خرد چیست شاید سخت نباشد اما پیوند این دو مفهوم با هم و مرزهای آنها پیچیدگی‌های زیادی دارد.

🗃فردای اقتصاد
#مستند #آموزشی #اقتصاد
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

11 Nov, 15:00


#گفتار

سرمایه داری کیفیت زندگی طبقه کارگر را بهبود می بخشد نه فقط به این دلیل که منجر به افزایش دستمزدها می شود، بلکه به این دلیل که کالاهای جدید، بهتر و ارزان تر تولید می کند... در واقع، با سرمایه داری، تأکید بر تولید کالاهای تا حد امکان ارزان تر است. درحالی که پیش از این صنعتگران کالاها و اجناس خود را بیشتر برای طبقه اشراف تولید می کردند. در نظام سرمایه داری هر کسب و کاری می خواهد به توده ها پاسخ دهد، زیرا پول در آنجاست.

✍🏻توماس دی لورنزو
#liberty
🗽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

11 Nov, 13:31


📌نظام‌های اقتصادی
🧩قسمت سوم
🖊نیال کیشتینی

سوسیالیسم در عمل

اقتصاد جماهیر شوروی در برهه‌ای از حیات خود نوعی از سوسیالیسم بازار را به‌کار گرفت. در ابتدا اوضاع خوب به‌نظر می‌رسید، ولی این نظام اقتصادی در عمل دچار مشکلات مزمن بود. اقدامات دوره‌ای اصلاح صورت گرفت اهداف از تولید به فروش تغییر یافتند و سعی شد تا به بنگاه‌های دولتی آزادی عمل بیشتری داده شود. اما بنگاه‌های دولتی غالباً منابع را از برنامه‌ریزان مرکزی پنهان می‌کردند، اهداف را از طریق میانبرهایی برآورد می‌کردند که نیاز مشتریان را پاسخ نمی‌داد و اینکه وضایف خارج از برنامه‌های خود را نادیده می‌گرفتند.
ائتلاف منابع قابل توجهی وجود داشت و میزان تولید به مراتب کمتر از اهداف تعیین شده بود.
هنگامی که این نظام سقوط کرد به نظر می‌رسید که با این پیشامد نگرانی‌های مکتب اتریش دربارهٔ انگیزه‌ها و اطلاعات توجیه شده‌اند.
فون میزس منتقد هر نوع مداخله دولت در نظام اقتصادی بازار نیز بود.
او ادعا کرد که مداخله عوارض جانبی نامطلوبی ایجاد می‌کند که منجر به مداخله بیشتر می‌شود تا اینکه، گام به‌گام، جامعه به‌سوی سوسیالیسم تمام و کمال سوق می‌یابد.
در نظام اقتصادی بازار بنگاه‌ها با خدمات رسانی به مصرف کنندگان سود می‌برند، و به عقیده او _مکتب اتریش_ هیچ محدودیتی در چنین فعالیت ارزشمندی وجود ندارد.
مکتب اتریش مفهوم شکست بازار را نمی‌پذیرد یا دست کم آن را اغلب ناشی از شکست دولت می‌داند. این مکتب معتقد است که دولت‌ها موجب انحصار می‌شوند نه مؤسسات اقتصادی خصوصی.

برون ریز‌ها (پیامدهایی که در قیمت‌های بازار منعکس نمی‌شوند)، همچون آلودگی، از سوی مصرف کنندگان در نظر گرفته می‌شوند یا توسط انجمن‌های داوطلبانه با واکنش‌های افرادی که مالکیت خصوصی آنها تحت تأثیر برون ریزها است، حل و فصل می‌شوند.

از نظر مکتب اتریش یکی از بدترین شکل‌های مداخله دولت، دخالت در عرضه پول است. آنها ادعا می‌کنند که وقتی دولت‌ها عرضه پول را (برای مثال با چاپ پول بیشتر) افزایش می‌دهند، نرخ‌های بهره بسیار پایین می‌آید و این امر به نوبه خود موجب سرمایه گذاری‌های نامناسب می‌شود.
تنها کاری که در هنگام ترکیدن حباب باید انجام داد پزیرش شکست تجاری و رکود متعاقب آن است. آنها توصیه می‌کنند که بانک‌های مرکزی منحل شوند و پول مبتنی بر یک استاندارد کالایی واقعی همچون طلا، باشد مکتب اتریش اعتقاذ راسخی به دولت لسه‌فر (غیر مداخله‌گر) دارد.

در سال ۱۹٠٠، پنج مکتب برجسته در علم اقتصاد وجود داشت. مارکسیسم، مکتب تاریخی آلمان (که آن نیز منتقد نظام بازار بود) و سه تفسیر از رویکرد جریان اصلی بازار آزاد: مکتب بریتانیا (به رهبری آلفرد مارشال)، مکتب لوزان (متمرکز و تعادل عمومی از طریق معادلات ریاضی) و مکتب اتریش به رهبری کارل منگر.
مکاتب بریتانیا و لوزان به جریان اصلی اقتصاد تبدیل شدند، اما مکتب اتریش مسیری سازش ناپذیر را پیمود: تنها اخیراً، پس از بحران مالی سال ۲٠٠۸ و عقب نشینی سوسیالیسم، محبوبیت این مکتب شروع به افزایش کرده است.

#تحلیل
📃 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

11 Nov, 10:30


📌سکانس

_قضاوت اصن کار آدمای سالمِ، یه آدم سالم همیشه داره همه چیُ با عقل و اطلاعات خودش میسنجِ
+پس چرا مدام میگیم قضاوت نکنیم
_اون یعنی زر نزنیم ، مزخرف نگیم...

🎥خرگیوش
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

11 Nov, 07:31


📗راه بردگی
🖋اتیین دو لا بوئتی
جباران بذل و بخشش هایی را نیز به مردم میکردند، گندم، شراب، سکه نقره و... و آنگاه همه بی شرمانه فریاد میزدند:«زنده باد شاه!» توده های جاهل نمی‌فهمیدند که آنچه را به عنوان صدقه میگیرند، درحقیقت بخشی از دارایی به غارت رفته خودشان است و نمی، فهمیدند که اگر شاه این دارایی‌ها را از ایشان ندزدیده بود پس، از کجا می‌آورد تا میان‌ ایشان توزیع کند.
مردی که امروز سکه نقره میگیرد و به پاس این بزرگواری شاهان را می ستاید، فردا باید دار و ندارش را به کام این طمعکاران بریزد؛ فرزندانش را به کام هوا و هوس او بسپارد؛ و خون خودرا به پای قساوت این پادشاهان بریزد.

#ازکتاب
📗 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

08 Nov, 16:30


📌انسانِ دانشگاهی
🎙پی‌یر بوردیو
🔄 آراز بارسقیان

📎در این ویدیو بوردیو بصورت کوتاه به هدفِ خود از تالیف کتابِ «انسانِ دانشگاهی» و رابطه این کتاب با روشنفکران می‌پردازد.
این کتاب، تاملی انتقادی و تحلیلِ جامعه‌شناختی بر دنیای دانشگاهی است.


#مستند #دانشگاه #روشنفکران
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

08 Nov, 15:01


⭕️چرا هایک محافظه‌کار است؟
✍🏻مادسن پیری

▪️هایک در مقاله‌ای که تحت عنوان «چرا محافظه‌کار نیستم؟» به رشته تحریر در آورده، چنین استدلال کرده که محافظه‌کاران در پی‌آنند اوضاع را آن‌چنان که هست تثبیت کنند، در حالی که او خواهان تغییر در جهت آزادی بیشتر است.

▪️به تعبیر او «محافظه‌کاری نگرشی مشروع، احتمالاً ضروری و مطمئناً گسترده است که مبنای آن بر مخالفت با تغییرات بنیادی استوار است».‌هایک در ادامه می‌افزاید: «محافظه‌کاری ماهیتاً قادر به ارائه راه‌حلی جایگزین برای مسیر حرکت فعلی نیست و از همین‌رو سرنوشت آن همواره این بوده که به مسیری کشیده شود که خود آن را انتخاب نکرده است؛ چون گرچه گاه موفق شده روند تغییرات نامطلوب را آهسته گرداند اما هیچ‌گاه نتوانسته از تداوم آن‌ها جلوگیری به عمل آورد».

▪️از دیدگاه‌ هایک، همسویی گاهگاهی محافظه‌کاران با طرفداران جامعه آزاد همواره به شکلی تصادفی و از روی مصحلت و بدین خاطر صورت گرفته که هر دو در دشمنی با سوسیالیسم اشتراک منافع داشته‌اند.‌هایک در تحلیل خود بیان می‌کند که سنت حاکم در ایالات متحده تاحدود زیادی سنت آزادی است. گرچه این امر ممکن است امروزه چندان پذیرش عام نداشته باشد، اما همچنان بسیاری از محافظه‌کاران در آمریکا جامعه خود را آزاد و یا نسبتاً آزاد فرض می‌کنند.

▪️برعکس در اروپا، ایجاد جوامع آزاد مترادف با رد سنت‌هایی بوده است که دشمن آزادی محسوب می‌شده‌اند. نکته‌ای که‌ هایک مطرح می‌کند این است که مخاطبان آمریکایی ممکن است تفاوتی بین آزادی و محافظه‌کاری قائل نشوند، امری که در اروپا بسیار آشکار است. از نظر‌هایک، وقتی که یک آمریکایی سعی در آهسته کردن روند تغییرات دارد، درواقع سرعت فرسایش آزادی‌های سنتی را کُند می‌کند.‌هایک محافظه‌کاران را افرادی می‌داند که با درماندگی درصدد جلوگیری از حرکت به سوی سوسیالیسم هستند.

◾️سایر نویسندگان محافظه‌کار
▪️تاکید‌ هایک بر تمایز مواضع خود با دیدگاه‌های محافظه‌کاران توسط برخی نویسندگان محافظه‌کار تقویت شده است. مایکل اکشات در کتاب «خردگرایی در سیاست» عدم پذیرش ایدئولوژی‌ها از جانب‌‌هایک را خود نوعی ایدئولوژی توصیف می‌کند و معتقد است که ریشه‌های فلسفی ایدئولوژی‌هایک پذیرش او را در اردوگاه محافظه‌کاران منتفی می‌سازد.

◾️هایک و محافظه کاری
▪️برای کسانی که می‌خواهند با نقطه‌نظرات‌ هایک در مورد محافظه‌کار نبودنش مخالفت کنند، دو استدلال می‌تواند وجود داشته باشد: یکی این‌که تفسیر‌هایک از محافظه‌کاری نیاز به تجدید نظر دارد و دیگری این‌که‌هایک ظرف ربع قرن پس از انتشار مقاله خود در دیدگاه‌هایش تجدیدنظر به عمل آورد. در این‌‌جا هردو این استدلال‌ها را مورد کنکاش قرار می‌دهیم.

◾️معنای محافظه‌کاری
▪️اصطلاح «محافظه‌کار» هم برای توصیف یک نگرش ذهنی و هم برای بیان یک سنت سیاسی به کار برده می‌‌شود. از این‌رو، می‌توان یک هوادار پروپا قرص جنبش چپ را در صورتی که از پذیرش تغییر اکراه داشته باشد و از چیزهای نو استقبال نکند، محافظه‌کار نامید. «نفرت از تغییر» یک نگرش ذهنی به حساب می‌آید. درواقع، این نوعی ویژگی روان‌شناختی است که در افراد به اشکال گوناگون از جمله هراس از ماجراجویی و ترس از تغییر جلوه می‌کند.‌هایک در این مفهوم یک محافظه‌کار شمرده نمی‌شود. از جمله ویژگی‌های او کنجکاوی فکری و آمادگی برای برخورد با افکار جدید است.‌

▪️هایک در مقاله خود نحوه برخورد خود با تغییر و آمادگی خود برای پذیرش نتایج غیرقابل پیش‌بینی آن را برای جامعه شرح می‌دهد. از نظر او ادعای دانستن مسیر مطلوب پیشرفت، غرور بی‌جا است. پیشرفت هدایت شده و از روی برنامه‌ریزی درواقع پیشرفت به حساب نمی‌آید.‌هایک به این دلیل که تمایل به عدم‌پذیرش تغییر را با سنت سیاسی محافظه‌کار مترادف می‌داند، این برچسب را رد می‌کند. اما به هیچ روی روشن نیست که این گرایش با سنت سیاسی مترادف باشد.

▪️معمولاً کسانی که گرایش‌های محافظه‌کاری دارند سعی بر این دارند که خود را وارد فعالیت‌های سیاسی نسازند. مگر نه این است که سیاست چیزی جز فعالیت و تغییر نیست.

◾️تحصیل تغییر
▪️نکته‌ای که در این‌جا مطرح است تمایز بین نفرت از تغییر و سیاست محافظه‌کارانه است. گرچه‌هایک قائل بدین تمایز نگردیده است. محافظه‌کاران به واسطه شباهت‌های شخصیتی گردهم نمی‌آیند، بلکه به دلیل نگرشی که نسبت به جامعه‌ دارند، با یکدیگر متحد می‌شوند.

▪️آنچه باعث اتحاد آنان می‌شود تنفر از تغییر نیست بلکه تنفر از تغییر تحمیلی است. همگی آنان با نوعی تغییرات موافق و با نوعی دیگر مخالفند. برخی خود دست به ایجاد تغییرات زده‌اند. مخالفت آنان عمدتاً با تغییراتی است که به قصد به بار آمدن یک نتیجه خاص و مجبور کردن مردم به زیستن به شیوه‌ای خاص صورت می‌گیرد.

#مقاله #محافظه_کاری #سنت #برنامه_ریزی #نظم_خودجوش #هایک
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

08 Nov, 10:30


📌نقاشی

🎨نقاشی تو در تو
سفری در آثار نقاشان

#سینماهنر #هنر
🎨 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

08 Nov, 07:31


📗خانه دایی یوسف
وقایعی تکان دهنده از مهاجرت فداییان اکثریت به شوروی در دوران زمامداری ژوزف استالین
🖊علی دهباشی

ایدئولوژی ما، طناب ما بود. با این طناب چنان دست و پا و عقلمان را گره زده بودیم که بعدها خودمان هم نمی‌دانستیم گره‌های خود زده را باز و خودمان را از تله خلاص کنیم و در بدترین شرایط با این طناب‌ها، گره طنابِ دار خود را با دستان خود درست می‌کردیم و به‌خیال این‌که مردم کشورمان منتظر بهشت خیالی ما هستند، در عالم رؤیا خودمان را ارضا می‌کردیم و دیگر نمی‌دانستیم با این ایدئولوژی بستر مرگ و مصیبت خود و مردم و عزای خانواده‌ها را مهیا می‌کنیم و چون نمی‌دانستیم و نمی‌فهمیدیم خیالمان راحت و آسوده بود

#ازکتاب
📗 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

06 Nov, 16:30


📌«راه باریک آزادی» نوشته جیمز رابینسون و دارون عجم اوغلو
🎙حسین میرزایی

📎وي به ما می‌گوید چطور راه توسعه از آزادی می‌گذرد و چطور مسیر رسیدن به آزادی، یک دالان باریک است.

📎روی دیگر این گزاره این است که راه بردگی بسیار فراخ‌تر از راه آزادی است و شاید به همین دلیل ملت‌های زیادی در طول تاریخ در دامش افتادند و هنوز هم برخی ملت‌ها در همین بیراهه قرار دارند.

#مستند #آزادی #ملت‌ها #راه_آزادی
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

06 Nov, 15:00


⭕️چرا محافظه‌کار نیستم
✍🏻فردریش فون هایک

▪️«همواره دوستان صدیق آزادی انگشت شمار بوده‌اند و پیروزی‌های آن مرهون اقلیت‌ها بوده است؛ اقلیت‌هایی که با اتحاد با یارانی که اغلب اهداف متفاوتی را دنبال می‌کنند به پیروزی رسیده‌اند و این اتحاد که همواره خطرناک است گاه به نتایجی فاجعه‌آمیز ختم شده است و میدان را برای مخالفان باز کرده است». (لرد آکتون)

◾️1 - هنگامی که اکثر جنبش‌هایی که گمان می‌رود مترقی باشند از دست اندازی بیشتر به آزادی‌های فردی حمایت می‌کنند، آن‌هایی که آزادی را عزیز می‌شمارند احتمالاً انرژی خود را در جهت مخالف مصرف می‌کنند. از این بابت آن‌ها اکثر اوقات خود را در همان جبهه‌ای می‌یابند که آن‌هایی که به رسم عادت در برابر تغییر مقاومت می‌کنند، در آن قرار دارند.

▪️امروزه، در خصوص مسائل جاری سیاسی، آن‌ها عموماً چاره‌ای جز حمایت از احزاب محافظه‌کار ندارند. گرچه موضعی که سعی در تعریف آن کرده‌ام اغلب «محافظه‌کار» توصیف می‌شود، اما از آن‌چه که به طور سنتی به این نام خوانده می‌شود، بسیار متفاوت است. در شرایط مبهمی که مدافعان آزادی و محافظه‌کاران راستین گردهم می‌آیند تا با تحولاتی مقابله کنند که آرمان‌هایشان را مورد تهدید قرار می‌دهد، خطراتی بس بزرگ نهفته است. از این ‌رو، تشخیص درست موضعی که در این‌جا اتخاذ شده از آن‌چه که از دیرباز و شاید به شکلی صحیح‌تر محافظه‌کاری خوانده شده پر اهمیت است.

▪️محافظه‌کاری به معنای صحیح کلمه نگرشی مشروع، احتمالاً ضروری و مطمئناً فراگیر در جهت مخالفت با تغییرات جدی است. محافظه‌کاری از زمان انقلاب فرانسه به مدت یک قرن و نیم نقشی مهم در سیاست در اروپا ایفا کرد. تا زمان ظهور سوسیالیسم، وجه متضاد آن لیبرالیسم بود. در تاریخ ایالات متحده چیزی که با این تضاد متناظر باشد یافت نمی‌شود زیرا که آن‌چه در اروپا «لیبرالیسم» خوانده می‌شد در این‌جا سنت عامی بود که جامعه سیاسی برپایه آن بنا گردیده بود: از این‌رو، مدافع سنت آمریکایی در مفهوم اروپایی لیبرال محسوب می‌شد.

▪️این ابهام با تلاش‌های اخیر مبنی بر وارد ساختن نوع اروپایی محافظه‌کاری به آمریکا که با سنت آمریکایی بیگانه است و خصلتی پیدا کرده که تا حدودی عجیب و غریب به نظر می‌رسد، افزایش بیشتری نیز پیدا کرده است.

▪️پیش از این، رادیکال‌ها و سوسیالیست‌های آمریکایی خود را لیبرال خوانده بودند. مع‌هذا، من همچنان موضع خود را لیبرال توصیف می‌کنم و معتقدم که این موضع همان قدر که از محافظه‌کاری راستین فاصله دارد از سوسیالیسم نیز متفاوت است. با این حال، اجازه دهید فوراً بگویم که من این توصیف را در حالی انجام می‌دهم که شبهاتم در این خصوص در حال افزایش است و بعداً من باید نام مناسب برای حزب آزادی را مورد بررسی قرار دهم. دلیل این امر نه تنها این است که اصطلاح «لیبرال» در ایالات متحده امروزه سبب سوء‌تفاهمات دائمی شده بلکه همچنین از این امر ناشی می‌شود که در اروپا نوع مسلط لیبرالیسم خردگرایانه از دیرباز یکی از عوامل پیش برنده سوسیالیسم بوده است.

▪️حال اجازه دهید آن‌چه را که وارد آوردن ایرادی قطعی به هر نوع محافظه‌کاری به نظر می‌رسد که شایسته این نام است، بیان کنم. ایراد مزبور عبارت از این است که محافظه‌کاری ماهیتاً نمی‌تواند بدیلی برای مسیری که ما در آن حرکت می‌کنیم ارائه دهد.

▪️محافظه‌کاری ممکن است به خاطر مقاومت در برابر گرایش‌های موجود موفق به کُندکردن روند تحولات نامطلوب گردد. اما از آن‌جا که مسیر دیگری را نشان نمی‌دهد، نمی‌تواند از تداوم این روندها جلوگیری کند. به همین دلیل، همواره سرنوشت محافظه‌کاری این بوده است که در مسیری گام بردارد که خود انتخاب نکرده است.

▪️کشمکش بین محافظه‌کاران و ترقی‌خواهان تنها می‌تواند بر سرعت و نه مسیر تحولات کنونی تأثیر بگذارد. اما گرچه نیاز به قرار دادن ترمز بر روی ماشین ترقی‌خواهی وجود دارد، من شخصاً از این‌که به کار گذاشتن این ترمز کمک کنم، نمی‌توانم خشنود گردم. آن‌چه یک فرد لیبرال در درجه نخست باید سئوال کند، این نیست که باید چقدر سریع حرکت کرد و یا تا کجا باید رفت بلکه این است که به کجا باید رفت. درواقع، امروزه یک فرد لیبرال از یک فرد رادیکال جمع‌گرا، بیش از یک فرد محافظه‌کار فاصله دارد. در حالی که فرد محافظه‌کار عموماً موضعی ملایم و معتدل در قبال تعصبات زمانه خود دارد، فرد لیبرال باید به شکل مثبت‌تری با برخی از مفاهیم بنیادی که اکثر محافظه‌کاران با سوسیالیست‌ها در آن شریک‌اند، به مخالفت بپردازد.

#مقاله #محافظه_کاری #راست_گرایی #سنت #سوسیالیسم #انقلاب
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

06 Nov, 10:31


📌دیالوگ

الفی: درک و فهم یه چیز خیلی ارزشمنده این طور نیست دوست من؟ و معمولا خیلی دیر سراغ آدما میاد.

🎥Peaky blinders series
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

06 Nov, 07:31


📗نامه‌ای در باب تساهل
🖋 جان لاک

اگر کسی معتقد باشد که آدمیان می بایست با آتش و شمشیر مجبور به پذیرش برخی عقاید گردند،و بدون این که روحیات آنان مد نظر گرفته شود،می باید از این یا آن عادت ظاهری پیروی کنند،یا اگر سعی کند،آن هایی که در ایمانشان به خطا رفته اند را با مجبور ساختنشان با پذیرش چیزی که به آن معتقد نیستند به آیین جدید برگرداند و در عین حال به آنان اجازه دهد،کارهایی را که کتاب مقدس مجاز نمی شمرد انجام دهند،بدون شک چنین شخصی فقط خواهان جمعیت های پرازدحامی است که در همین امور ظاهری با او مشترک و هم دل باشند،اما اینکه او با این ابزار،حقیقتا قصد دارد یک کلیسای واقعی مسیحی به وجود آورد،قطعا باور کردنی نیست.

#ازکتاب
📗 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

05 Nov, 18:03


📌هر آنچه باید درمورد الکترال کالج بدانید

#مستند #الکترال #انتخابات #آمریکا

📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

04 Nov, 17:16


📌هَمه ی ایدئولوژی های سیاسی در 10 دقیقه

📎تعریف مختصر و ساده از ایدئولوژی ها و گرایش های سیاسی (محافظه‌کاری، لیبرالیسم،... سندیکالیسم، آنارشیسم، پیشرفت گرایی و...)

#مستند #آموزشی #واژه_شناسی #ایدئولوژی
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

04 Nov, 15:00


⭕️مارکسیسم چگونه در فیسبوک و اپل نفوذ کرد؟
✍🏻رفیعه هراتی

▪️نشریه «نشنال ریویو» به این موضوع را مورد بررسی قرار داده است که چرا اغلب شرکت‌های بزرگ آمریکایی گرایش سیاسی چپ دارند؟ در مقاله اصلی این نشریه چنین آمده است: کتاب «انسان سازمانی» که نخستین‌بار در سال 1956 منتشر شد، همچنان با ماست و وظیفه غیرعادی آن از آن زمان تاکنون پاسخ به پرسشی است که بسیاری از محافظه‌کاران معاصر را گیج کرده است: با توجه به این مساله که مدعیان سوسیالیسم، از شرکت‌ها نفرت دارند، چرا رهبران شرکت‌های آمریکایی سوسیالیست هستند؟

▪️به سادگی می‌توان درک کرد که رهبران شرکت‌ها به‌دلیل منفعت شخصی درمورد مسائلی مانند برنامه مهاجرتی و لغو ویزا در برابر دولت ترامپ می‌ایستند؛ زیرا این اقدام دولت دسترسی آنها به نیروی کار و مشتریان را مختل می‌کند.

▪️اما 130 نفر از رهبران شرکت‌های آمریکایی ازجمله مدیران عامل امریکن ایرلاینز و بانک آمریکا، برای لغو قانون جنجالی ایالت کارولینای شمالی درمورد استفاده از دستشویی‌های عمومی، بایکدیگر متحد شدند. درباره این اقدام رهبران شرکت‌ها چه می‌توان گفت؟ آیا این اقدامی از روی ترس است یا چیزی فراتر از آن؟

▪️واژه«شرکت» عملا مترادف «شر» است. از دیدگاه سوسیالیستی، شرکت‌ها آنقدر حریص و بی‌رحم هستند که تهدیدی برای دموکراسی به‌شمار می‌روند. زمانی که طرفداران جناح چپ خشمگین می‌شوند، معترضان سیاه‌پوش دفاتر مالیاتی یا پاسگاه‌های پلیس را به آتش نمی‌کشند، بلکه شیشه‌های شعبه‌های استارباکس را خرد می‌کنند و اهمیت نمی‌دهند که هاوارد شولتز، مدیرعامل استارباکس، خودش تمایلات چپگرایانه دارد.

▪️بررسی فهرست بزرگ‌ترین شرکت‌های آمریکایی (به لحاظ سرمایه‌ بازاری) نشان می‌دهد که کنش سیاسی آنها موجب نابودی افسانه محافظه‌کاری شرکت‌ها شده است. اولین شرکت در این فهرست اپل است. تیم کوک، مدیرعامل این شرکت، در طیف سوسیالیستی افت و خیز دارد. او از منتقدان قانون آزادی مذاهب در ایندیانا و دیگر ایالت‌ها بوده است. بسیاری از همفکران او معتقدند این قانون امکان تبعیض علیه همجنس‌گرایان را فراهم می‌کند.

▪️دومین شرکت، گوگل است. سرگئی برین، بنیان‌گذار این شرکت یکی از افرادی بود که اعتراضات فرودگاه بین‌المللی سانفرانسیسکو علیه فرمان مهاجرتی ترامپ را رهبری می‌کرد. سومین شرکت، مایکروسافت است. بیل گیتس، حامی مالی سخاوتمندی است که به برنامه‌های «تنظیم خانواده» کمک مالی می‌کند. وارن بافت، مالک برکشایرهیث‌اوی، چهارمین شرکت بزرگ آمریکا، یکی از متحدان نزدیک باراک اوباما و از حامیان افزایش مالیات مالیات‌دهندگان پردرآمد بود.

▪️جف بزوس، مدیرعامل و بنیان‌گذار آمازون، پنجمین شرکت بزرگ آمریکا، 5/ 2 میلیون دلار از درآمد خود را به برنامه ایالت واشنگتن برای ازدواج همجنس‌گرایان اختصاص داده است. مارک زوکربرگ، بنیانگذار فیس‌بوک که ششمین شرکت بزرگ آمریکایی است، خواستار اقدامات لیبرال در اصلاح قانون مهاجرت شده است و داستین موسکوویتز، دیگر بنیان‌گذار فیس‌بوک، در سال 2016 مبلغ 20 میلیون دلار برای حمایت از هیلاری کلینتون و دیگر دموکرات‌ها اختصاص داد. اکسون موبیل، هفتمین شرکت بزرگ آمریکا، به‌عنوان یک شرکت نفتی چندان خوشنام نیست؛ اما این شرکت میلیاردها دلار صرف برنامه‌های انرژی‌های تجدیدپذیر و برنامه‌های اجتماعی جهان کرده است.

▪️شرکت جانسون‌اندجانسون، هشتمین شرکت بزرگ آمریکایی که در زمینه داروسازی و خدمات پزشکی فعالیت می‌کند و از سوی لیز فولر اداره می‌شود، یکی از معماران برنامه «اوباما کر» بود. فولر نیز دستیار ویژه اوباما بود. جی‌پی‌مورگان، نهمین شرکت بزرگ آمریکایی است و دو دریافت‌کننده بزرگ کمک‌های نقدی این شرکت در سال 2016، هیلاری کلینتون و کمیته ملی دموکرات بودند. جیمی دایمن، میلیاردر و رئیس هیات‌مدیره جی‌پی‌مورگان، یکی از برجسته‌ترین حامیان سیاستمداران دموکرات ازجمله باراک اوباما محسوب می‌شود و پیشنهاد دونالد ترامپ برای تصدی پست وزارت خزانه‌داری را نپذیرفته است

▪️ولز فارگو، دهمین شرکت بزرگ آمریکایی است. کارکنان این بانک، از الگوی جی‌پی‌مورگان پیروی کردند و طی مبارزات انتخاباتی در ازای هر یک دلاری که به ترامپ کمک کردند، 36/ 7 دلار به کلینتون کمک مالی کردند. این بانک به تازگی حامی مالی رویدادهای حقوق بشری و حقوق همجنس‌گرایان شده است.

▪️این در شرایطی است که کنشگری شرکت‌ها در آمریکا غالبا با تمایلات سوسیالیستی همراه است؛ اما چرا این طور است. یک دلیل این است که محافظه‌کاران به سادگی متقاعد می‌شوند. لازم نیست مخاطبان نشریه نشنال ریویو یا جمهوری‌خواهان را متقاعد کرد که کسب‌وکارهای آمریکایی خوب هستند.

#مقاله #چپ_گرایی #مارکسیسم #سوسیالیسم #سرمایه_داری_رفاقتی #شرکت #سرمایه_داری
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

04 Nov, 13:31


📌‍ چرا برقراری دولتی «انصاف» اشتباه است؟
🖊وانجیرو نیویا
🔄مسعود یوسف‌حصیرچین

این تصور عمومی وجود دارد که نقش دولت، حفظ و اعمال «انصاف» است، چیزی شبیه ناظر زمین بازی که مراقب است بچه‌ها همدیگر را اذیت نکنند و همه فرصت منصفانه‌ای برای شرکت در بازی داشته باشند. این ترس وجود دارد که اگر معلمان مراقب حیاط مدرسه نباشند، چیزی شبیه سالار مگس‌ها رخ دهد. به همین ترتیب، گفته می‌شود که دولت وظیفه‌ای اخلاقی برای برقراری انصاف و حسن نیت در میان تعاملات شهروندان با یکدیگر دارد.
در کتاب آزادی در زنجیر، جیمز بووارد از دیدن دولت به‌عنوان چشمۀ انصاف و «ملی‌سازی انصاف» انتقاد می‌کند. در فضای ایالات متحده، او ریشه‌های ملی‌سازی انصاف را تا نیو دیل دنبال می‌کند، هنگامی که دولت رئیس‌جمهور روزولت به دنبال ایجاد قیمت‌های «منصفانه»، دستمزدهای «منصفانه» و رقابت «منصفانه» از طریق ایجاد مقرراتی بود که به گفتۀ روزولت با «نیروهای خودخواه» مبارزه می‌کردند. بووارد بر وعده‌هایی تأکید می‌کند که در قانون احیای صنعت ملی مطرح شدند، یعنی «ارائۀ ماشین آلات ضروری برای جنبش همکاری بزرگ در تمام صنایع برای ایجاد اشتغال گسترده، کاهش هفتۀ کاری، پرداخت دستمزد مناسب برای هفتۀ کاری کوتاه‌تر و جلوگیری از رقابت غیرمنصفانه و تولید اضافی فاجعه‌بار».

مطابق قانون، رقابت غیرمنصفانه جرم‌انگاری شد و بووارد به نمونۀ خیاط اهل نیوجرسی ارجاع می‌دهد که «بابت "دریافت 35 سنت برای اتوکشی یک کت و شلوار" که تخطی از قانون ان‌آراِی مبنی بر دریافت هزینۀ 40 سنتی بود زندانی شد.» دولت به‌صورت خودسرانه تصمیم گرفت در حالی که هزینۀ 40 سنتی منصفانه است، هزینۀ 35 سنتی نامنصفانه است و برای آن جریمه وضع کرد.
بووارد به این ایده نقد وارد می‌کند که می‌گوید دولت نوعی توانایی جادویی برای ایجاد اخلاقیات و انصاف در تمامی تعاملات انسانی دارد: «اخلاقیات مدرن بر اساس فشردن دکمۀ انصاف است: حکومت مقررات جدیدی را اعلام می‌کند، اعمال کنندگانش فشار می‌آورند و -وای!- انصاف پیروز می‌شود.» اما در طول زمان، این همان چیزی بوده است که مردم از دولت خواسته‌اند. بووارد بر تغییر دیدگاه نسبت به دولت از به‌عنوان سازندۀ جاده و پل و ارائه دهندۀ خدمات پلیسی و آتش‌نشانی به نقش فعلی‌اش تأکید می‌کند که در آن قرار است علیه خودخواهی، طمع، تبعیض شدید و دیگر چیزهایی بایستد که شُرور اخلاقی دانسته می‌شوند.

بووارد بر تعیین خودسرانۀ انصاف در سیاست‌های حقوق مدنی تأکید می‌کند. کمیسیون فرصت شغلی برابر می‌کوشد شکاف‌های نابرابری یا عملکردی را حذف کند، چیزی که بووارد ادعا می‌کند «عملاً "انصاف" همان چیزی است که مسئولان کمیسیون فرصت شغلی برابر انتخاب می‌کنند آن را تحمیل کنند.» بووارد اشاره می‌کند که اگرچه سهمیه‌بندی رسماً ممنوع است، «در دهۀ 1960، کمیسیون فرصت شغلی برابر با ایجاد تعریفی از تبعیض که متضاد تعریف کنگره است، عمداً قانون را نقض کرده است.» کمیسیون فرصت شغلی برابر با اشاره به اعداد و نسبت‌های گروه‌های متفاوت مسئلۀ تبعیض را بررسی می‌کند و موفقیتش را با بهبود آن اعداد اندازه می‌گیرد. بووارد این را «انصاف به روایت اعداد» می‌نامد.
«انصاف به روایت اعداد» نیرو محرکۀ سیاست‌های تنوع، تساوی و دربرگیرندگی هم هست. این سیاست‌ها، تنوع، تساوی و دربرگیرندگی را با ارجاع به اعداد نسبی نژادها، جنس‌ها و جنسیت‌های متفاوت اندازه می‌گیرند. به نظر آنان انصاف فقط زمانی به دست می‌آید که نسبت افراد در هر نهادی بازتاب دهندۀ نسبت‌های جمعیتی‌شان باشد.

انصاف به روایت اعداد مشکلات اخلاقی بسیاری دارد، به ویژه اینکه آزادی قرارداد، آزادی تجمع و آزادی بیان را نقض می‌کند. به علاوه، در مدارس و دانشگاه‌ها بر شست‌وشوی مغزی با تنها ایدئولوژی متکی است که از نظر آن انصاف به روایت اعداد هدف باارزشی است: نظریات انتقادی نژاد.
برای همین است که آلاباما قانون جدیدی را تصویب کرده که مفاهیم متفرق کنندۀ نظریات انتقادی نژاد را ممنوع می‌کند که عبارتند از:

1.  که هر نژاد، رنگ، دین، جنس، قومیت یا خواستگاه ملی ذاتاً برتر یا پست‌تر است.
2.  که باید با افراد بر اساس نژاد، رنگ، دین، جنس، قومیت یا خواستگاه ملی‌شان اِعمال تبعیض کرد یا با آنها رفتار خصمانه‌ای داشت.
3.  که شخصیت اخلاقی هر فرد با نژاد، جنس، دین، جنس، قومیت یا خواستگاه ملی مشخص می‌شود.
4.  که فرد به واسطۀ نژاد، رنگ، دین، جنس، قومیت یا خواستگاه ملی‌اش آگاهانه یا ناآگاهانه ذاتاً نژادپرست، جنسیت‌نگر یا سرکوبگر است.
5. که افراد، به واسطۀ نژاد، رنگ، دین، جنس، قومیت یا خواستگاه ملی‌شان ذاتاً مسئول کارهایی هستند که در گذشته توسط اعضای آن نژاد، رنگ، دین، جنس، قومیت یا خواستگاه ملی انجام شده‌اند.
⤵️ادامه در عکس

#تحلیل
📃 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

04 Nov, 10:30


📌دیالوگ

فضای مجازی جامعه رو به فساد نمیکشه،
جامعه همینطوریش هم به فساد کشیده شده و روی واقعیش رو در فضای مجازی نشون میده.

🎥 Mr. Robot
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

04 Nov, 07:31


📗دموکراسی یا دموقراضه
🖋 مهدی شجاعی

هزار جور قانون می شود وضع کرد که مردم دور کره زمین بچرخند و دست آخر به همان نقطه برسند که قبلا بوده اند. و از شما به خاطر رسیدن به همان نقطه تشکر هم بکنند!

همین آب مفت و بی حساب و کتاب را از فردا سهمیه بندی کنید اگر مردم به راحتی نپذیرفتند؟! اگر مردم برای گرفتن سهمیه صف نکشیدند؟ اگر برای گرفتن یک سطل آب بیشتر دستتان را نبوسیدند. اگر با افزودن سهمیه آبشان که قبلا رایگان بوده دعاگویتان نشدند؟

مردم را به دو دسته تقسیم کنید و به یک دسته حقوق و مواجب بدهید که مراقب آن دسته دیگر باشند. دسته اول به طمع مواجب یا از ترس قطع شدن مواجب،مرید شما می شوند و دسته دوم از ترس دسته اول مطیع و منقاد شما. به این ترتیب مملکت،خود به خود اداره می شود، بی آن که شما زحمتی بکشید یا دغدغه ای داشته باشید...

#ازکتاب
📗 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

01 Nov, 16:30


🎬تریلر فیلم سینمایی طالع نحس
The Omen 2006
⭐️ امتیاز : 5.5
🍅 امتیاز Rotten Tomatoes: ا25
🎭 ژانر : ترسناک، فراطبیعی
👤کارگردان :
John Moore
👥بازیگران :
Liev Schreiber, Julia Stiles, Seamus Davey-Fitzpatrick, David Thewlis...

🌎کشور : آمریکا
زمان: ۱۱۰ دقیقه
📝خلاصه داستان :هنگامی که «کاترین» و «رابرت» کودک نوزادی را به فرزندی قبول می کنند ، چندین سال بعد حقیقت ترسناکی را درباره ی وی می فهمند که ...

🔖زیرنویس فارسی چسبیده ( mx player )

📥کیفیت 720

📥کیفیت 480

📥دانلود با کیفیت های مختلف با زیرنویس هاردساب از آپارات

#سینماهنر_معرفی
🍿 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

01 Nov, 15:00


⭕️چگونه دولت رفاه جایگزین جامعۀ رفاه شد
✍🏻دیوید بیتو
🧩(قسمت دوم و پایانی)

◾️بسندگی تعاون
▪️تا چه حد حمایت تعاونی که از سوی انجمن‌های اخوت ارائه می‌شد، کفایت می‌کرد؟ برای بهتر طرح کردن موضوع، لازم است تا سؤال چند سطح را در بر گیرد. اول، این که کفایت برای چه چیزی؟ انجمن اخوت، نیازهای افراد را به میزان زیادی برآورده می‌کند؛ از آن جمله: روابط دوستانه‌ی قومی، سرگرمی، ایجاد روابط کاری و نیز بیمه و مساعده‌های رفاه اجتماعی. جای تعجب نیست که هر انجمن به شکل متمایزی، بر اساس اهدافی که برایش مهم‌تر است، با دیگر انجمن‌ها تفاوت دارد. علاقه‌ی مورخان برای کشف «بهترین راه یگانه» در مطالعه‌ی انجمن‌های اخوت محصور در ناامیدی است. ماسون‌ها و دوستان غریبه، بر مخفی‌کاری و آیین‌های رسمی تاکید داشتند؛ درحالی که شوالیه‌های مکابی و گروه قدیمی اتحادیه‌ی کارگران، بر حمایت بیمه‌ای تمرکز می‌کردند. دیگرانی هم مانند «گروه ایرلندی‌ها» و «هم‌پیمانی ملی لهستانی‌ها،» همبستگی قومی را اساس کار خود قرار داده بودند.

▪️انجمن بیمه‌ی اخوت، در مقامِ سازمان تأمین‌کننده‌ی رفاه اجتماعی، اکسیر نبود؛ ولی با در نظر گرفتن زمان فعالیت آن، باید بگوییم که به شکلی خارق‌العاده، وظیفه‌ی برآورده کردن نیازهای اعضا و خانواده‌هایشان را به انجام می‌رساند. همان‌طور که دیدیم، در اکثر موارد، مساعده‌ی درمان اخوت، دوره‌ی درمان را برای کسانی که تقاضا می‌کردند، پوشش می‌داد. همین را می‌توانیم در مورد سودمندی بیمه‌ی عمر نیز بگوییم. بیمه‌ی عمر کمک می‌کرد تا آسیب مالی خانواده‌ای که یکی از اعضایش (معمولا نان‌آور خانواده) را از دست داده بود، کاهش یابد.

▪️آمریکاییان دهه‌ی ۱۹۹۰، معنی سرراستی را برای «بسندگی» رفاه اجتماعی پذیرفته بودند؛ در واقع، اینک سوال بسندگی، به سوال میزان هزینه‌ی اختصاص داده شده، فروکاسته شده است. قبل از رکود بزرگ، مفهوم بسندگی، نه تنها میان انجمن‌های اخوت بلکه به طور عام در میان آمریکاییان، رایج بود و دلالتی ورای دلار و سِنت داشت. این مفهوم، در ارتباط بسیار نزدیکی با موضوعاتی چون شخصیت، احترام شخصی و استقلال بود. همان‌طور که نشریه‌ی دیده‌بان اخوت، سخنگوی اصلی جنبش اخوت، می‌گوید: «اخوت‌گرایی اساساً با موضوعاتی چون خودیاری (self-help)، آزادی شخصی و صیانت از حقوق فردی مردم تا زمانی که این حقوق، حقوق دیگران را نقض نکند، در پیوند است.» در موقعیت‌های بی‌شماری، وی پیش‌بینی می‌کند که گسترش نقش دولت در زمینه‌ی رفاه اجتماعی، حس تعلق اجتماعی و تعاون را کمرنگ می‌کند. او به مستمری‌های دولتی حمله می‌کند و می‌گوید «این مستمری‌ها، تیشه به ریشه‌ی شخصیت و زندگی ملّی می‌زند؛ مستمری تفکر مسئولیت شخصی را نابود می‌کند.»

▪️اگر ملاک ارزیابی، این معیارهای کمتر قابل‌سنجش بسندگی باشد، انجمن اخوت مزیت‌هایی به اعضایش اعطا می‌کند که متأسفانه در برنامه‌های رفاهیِ دولت غایب‌اند. پیتر رابرتس در مطالعه‌اش درباره‌ی زندگی اجتماعی در جوامع مهاجران معادن زغال‌سنگ در سال ۱۹۰۴، استقلال، اتکا به نفس و بینش را کیفیاتی می‌داند که به‌وسیله‌ی انجمن‌های اخوتی که وی مورد مشاهده قرار داده، پرورش داده شده‌اند. وی اضافه می‌کند که «کارگران از بودن در لژ‌ها لذت می‌بردند، زیرا مدیریت روابط دست خودشان بود.. شاید نتایجی که کارگران از مدیریت روابط‌شان به دست می‌آوردند، عالی نبود؛ اما آنها به این وسیله، تجربه کسب می‌کردند؛ مهارت کاری و بینشی برای فهم طبیعت جهان اقتصاد به دست می‌آوردند که ارزش اجتماعی بیشتری نسبت به ملاحظات مالی داشت… .»

◾️فقیر لایق و فقیر نالایق
▪️برای تاریخ‌نگاران رفاه، این دیگر یک قاعده است که با بی‌ارزش کردن مشروعیت نگرانی‌ها درباره‌ی مسئولیت، شخصیت و ابتکار عمل در تأمین رفاه اجتماعی، بحث‌شان را آغاز کنند. چنین ایده‌هایی به شکلی ثابت، یا به عنوان نمونه‌های رنگ‌ورو رفته‌ی اخلاق طبقه‌ی متوسط ویکتوریایی رد شده‌اند؛ و یا حتی بدتر، به عنوان بخش لاینفک کمپین نخبه‌ها برای کنترل فقرا. به دلیل مشابهی، مورخان تمایز قدیمی میان فقیر «لایق» و فقیر «نالایق» را مغالطه‌آمیز خوانده و خوار شمرده‌اند؛ و تلاش‌هایی را ستایش کرده‌اند که باعث کمک دولت به فقرا، به عنوان حق یا حق بنیادی بشر، شده‌اند. در نگرش کاتز «تمایز میان فقیر سزاوار و ناسزاوار، افسانه‌ی همواره در دسترس ولی مخربی بوده است»؛ و توجهات را از علت‌های اجتماعی مهم‌تر فقر منحرف کرده. کاتز تحت تاثیر دیدگاه‌های مایکل والزر ، ادعا می‌کند که دسته‌بندی‌های این چنینی، به شکلی بی‌رحمانه، داغ ننگ «ابژه‌های صدقه‌بگیر» را بر پیشانی فقرا می‌زند و آنها را از حقوق حقه‌شان به عنوان اعضای برابر اجتماع، محروم می‌سازد.

#مقاله #رفاه #انجمن #خیریه #لژها #ماسون‌ها #بیمه #سلامت #بهداشت #دولت_رفاه
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

01 Nov, 13:31


📌چگونه برخی از اعمال قدرت مرکزی، آموزش انقلابی توده‌ها را تکمیل ساخته بود
🖊الکسی دو توکویل
🧩قسمت سوم

بدین سان، یک حکومت استوار و با حسن نیت به تدریج مردم را به یک نظام جزایی عادت داده بود که برای یک عصر انقلابی و یا فرمانروایی استبدادی شایسته‌تر بود و بدین شیوه، ذهن مردم را برای هر دوی آنها آماده ساخته بود؛ زیرا مردم درس‌هایی را که از فرمانروایان‌شان می‌آموزند، به سرعت فرا می‌گیرند.
حتی تورگو نیز در این زمینه برجای پای پیشینیانش گام گذاشته بود و زمانی که قوانین جدید غله‌اش با مخالفت پارلمان و شورش مناطق روستایی روبه رو شده بودند، از شاه درخواست کرده بود فرامینی صادر نماید که طبق آنها، رسیدگی اخلال‌هایی در نظم و امنیت کشور نباید در دادگاه‌های عادی صورت گیرد، بلکه چنین مواردی باید دادگاه‌های نظامی ارجاع شود.
«که وظیفه اصلی آنها متوقف ساختن جنبش‌های شورشی باشد و بتوانند در مواقع اضطراری بی‌درنگ حکم صادر کنند.

از این بدتر، هر روستایی که بدون اجازه کشیش، مسئول کشیش‌نشین و یا کلانتر آن، روستایش را ترک کند، می‌بایست دستگیر شده و به عنوان «ولگرد» در دادگاه نظامی سریعاً محاکمه شود.

نباید فراموش کرد که هر چه مواد قانونی در این زمان به شدت سرکوبگرانه بودند اما در عمل، محکومیت‌های صادره معمولاً چندان سنگین نبودند. این قوانین بیشتر بر آن بودند که مردم را از عمل خلاف باز دارند نه آنکه آنها را به مجازات رسانند. گرچه مقامات مملکتی اعمال خودسرانه و گاه خشونت آمیز انجام می‌دادند، اما این اعمالشان صرفاً از روی عادت و بی‌توجهی انجام می‌گرفتند....
این شیوهٔ سریع محاکمه هرچه عمومیت بیشتری می‌یافت، کیفرهای صادره‌اش نیز عملاً سبک‌تر می‌شد و گرایش به سرهم بندی کردن مجازات‌ها قوت بیشتری می‌گرفت. بدین‌سان، ملایمت محکومیت‌های صادره از این دادگاه‌ها، دیدگان مردم را به بی‌عدالتی رژیم فرو می‌بست.

پس از بررسی دقیق واقعیت‌های مندرج در اسناد مربوط به این دوره، بی‌تردید می‌توانم بگویم که بسیاری از اعمالی که ما به انقلاب فرانسه باز می‌بندیم، در رفتار حکومت‌های سلطنتی با مردم در دو سدهٔ پیش از انقلاب پیشینه داشتند. رژیم پیشین با بسیاری از روش‌هایش راه انقلاب را هموار نموده بود؛ آنچه که انقلاب به این روش‌ها افزود، توحش ویژه‌اش بود.

#تحلیل #تاریخ #فرانسه
📃 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

25 Oct, 18:11


🎬تریلر فیلم سینمایی ریگان
Reagan 2023
⭐️ امتیاز : 6/2
🎭 ژانر: بیوگرافی درام تاریخی
👤کارگردان :
Sean Mc Namara
👥ستارگان :
‎Dennis Quaid, Mena Suvari, Amanda Righetti
🌎کشور :آمریکا
زمان: ۱۴۰ دقیقه
📝خلاصه داستان: فیلم داستان زندگی "رونالد ریگان" را از دوران کودکی وی تا سال‌های ریاست‌جمهوری ایالات متحده دنبال می‌کند که توسط "ویکتور پتروویچ" مامور سابق کاگ‌ب KGB روایت شده است و ...

📥 کیفیت 1080

📥کیفیت 720

📥کیفیت 480

#سینماهنر_معرفی
🍿 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

25 Oct, 13:30


📌آیا محافظه‌کاری واقعا منفور است؟
🖋پویا جبل‌عاملی
🧩قسمت دوم

▪️مساله حادتری که در اقبال عمومی ‌‌نسبت به محافظه‌‌کاری نقش دارد، حفظ وضعیت موجود است. در حقیقت اگر محافظه‌‌کاری در پی حفظ اصول است، نمی‌‌‌تواند منکر ثمره آن نیز باشد. اگر محافظه‌‌کاری بر تکریم سنت اشرافی پافشاری می‌‌‌کند، خود به خود این معنی از آن برمی‌‌‌آید که محافظه‌‌کاری از اختلاف طبقاتی و طبقه حاکم یا به عبارت بهتر وضعیت موجود حمایت می‌‌‌کند و این مورد، باعث رویگردانی عموم از این اندیشه خواهد شد. این نقد هر چند میزانی از واقعیت را در خود جای داده است، اما این همه مساله نیست.

▪️اگر از منظر عمومی، ثروتمند شدن امری ذاتی باشد که با استعداد و جهد و احترام به قانون و سنت به دست آمده باشد، بنابراین متمول بودن نمی‌‌‌تواند یک گناه باشد و از آنجا که در غرب طبقه اشراف مستقل از قدرت مرکزی رشد و نمو نمود، داشته‌‌های آن نیز در نگاه عام برآمده از توانایی‌‌های آن تعبیر شد، اما بالعکس این وضعیت در ایران طبقه اشراف و ثروتمندان تنها به خواست دولت مرکزی شکل می‌‌‌گرفت و تمامی‌‌ القاب و داشته‌‌های آن با نزدیکی به شخص اول مملکت ایجاد و محافظت می‌‌‌شد، به همین علت نباید خرده گرفت از دید مردمی‌‌ که طبقه دارا را بزرگ‌ترین عامل بدبختی خود می‌‌‌دانستند و از سر اجبار آنان را احترام می‌‌‌کردند، در حالی که وقتی ثروت از خصیصه‌‌های ذاتی حاصل شود، مورد تکریم و تشویق مخاطبین خود قرار می‌‌‌گیرد. به این اعتبار در غرب، محافظه‌‌کاری اگر از وضعیت موجود حمایت می‌‌‌کند، به آن علت است که آن را محصول چنین فرآیندی می‌‌‌بیند و اتفاقا معتقد است که طبقه اشراف باید به خاطر ثروتمند بودنشان مورد احترام باشند و این نیز با منطق عام جامعه آنچنان تضادی ندارد، اما در ایران که متن جامعه باور دارد، اختلاف طبقاتی و حاکم شدن برخی تنها به‌واسطه چاپلوسی و خودنمایی در برابر حکومت حاصل شده است، حمایت از وضعیت موجود هیچ نشانی از منطق و عدالت ندارد و محافظه‌‌کاری از این جهت یک نحله ضدملی و ضدمردمی ‌‌به شمار می‌‌‌آید.

▪️به هر رو همچنانی که عقل‌‌گرایی در ریشه و تبار اندیشه محافظه‌‌کاری در غرب احساس می‌‌‌شود، حمایت آن نیز از اختلاف طبقاتی خالی از منطق نیست. در عین حال از آنجا که محافظه‌کاری، از اندیشه و اصول تاریخی یک جامعه حمایت می‌‌‌کند، با تغییر آرام آرام جامعه، اصول و آمالی که مورد حمایت محافظه‌‌کاری است نیز تغییر می‌‌‌کند و از سوی دیگر وقتی اصول یک جامعه با جامعه دیگر تفاوت می‌‌‌کند، تمایز در اندیشه محافظه‌‌کاری نیز در این دو جامعه محسوس است. آنچنان که محافظه‌‌کاری در اروپا در عهد روشنگری با حمایت از واتیکان عجین بود، اما در بریتانیا با تاکید بر پروتستانتیسم یا آنکه زمانی محافظه‌‌کاری بر حفظ سنت‌‌های فئودالی تاکید داشت و حال بر حفظ سنت بازار و سرمایه داری. بدین شکل بر خلاف تصور موجود تغییر در متن محافظه‌‌کاری وجود دارد و با وجود اصول ثابتی چون احترام به حقوق فردی و حفظ مالکیت، بسته به زمان و تحولات یک جامعه اصلاح می‌‌‌شود.

▪️بنابراین شاید بتوان گفت آنچه اصل محافظه‌‌کاری است، با آنچه در ایران از آن تصور می‌‌‌شود، فاصله بسیار دارد. فقدان آگاهی نسبت به داشته‌‌های عقلانی آن تا چرایی حمایت از وضعیت موجود و تا تغییراتی که در متن محافظه‌‌کاری وجود دارد. با آشنایی بیشتر با این درون مایه‌ها چه بسا محافظه‌‌کاران ایرانی نیز نام جهانی خویش را بیشتر پسند کنند.

#تحلیل #محافظه_کاری
📃 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

25 Oct, 07:31


📗به آن می‌خندم
🖋 میخائیل میلنیچینکو

حقوق در شوروی با کاری که انجام می‌شود مطابقت دارد. ما وانمود می‌کنیم که کار می‌کنیم و دولت هم وانمود می‌کند که حقوق پرداخت می‌کند.


#ازکتاب
📗 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

23 Oct, 17:06


📌پرفروش ترین برندهای گوشی از 1992 تا 2023

📊 #آمار
📈 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

23 Oct, 15:00


📌بنیانگذاران اداره کوبا

⭕️رژیم کمونیستی کوبا با حمایت جناح چپ آمریکا ظهور کرد

✍🏻گوتیرز بورونات

📌اورلاندو گوتیرز بورونات، یکی از بنیانگذاران و سخنگوی اداره کوبای دموکراتیک که سازمانی در ایالات‌ متحده است و از حقوق بشر در کوبا حمایت می‌کند، اعتقاد دارد جناح چپ آمریکا با برنامه‌ریزی، زمینه‌سازی و پوشش رسانه‌ای به ظهور رژیم کمونیستی در کوبا کمک کرد تا کوبا را تبدیل به نیروی محرکه گسترش سوسیالیسم در ایالات ‌متحده و آمریکای لاتین کند.

▪️یک بحران نهادی و سیاسی در دهه ۱۹۵۰ که دولتی نظامی کوبا را در دست گرفت، منجر به شورش در این کشور شد.
سپس کاسترو و یارانش با حمایت جدی و همه‌جانبه چپ های آمریکایی، کشور را در دست گرفتند.

▪️در سال ۱۹۵۲، فولخنسیو باتیستا، پس از کسب رتبه سوم در نظرسنجی‌ها، متوجه شد شانس کمی برای پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری کوبا دارد. به همین دلیل، دست به کودتای نظامی زد و به این ترتیب، دیکتاتور کوبا شد.

▪️یک سال بعد، فیدل کاسترو، وکیلی که رهبری گروه کوچکی از انقلابیون را بر عهده داشت، شورشی علیه باتیستا راه انداخت که با سرنگونی این دیکتاتور منفور در سال ۱۹۵۹ به اوج خود رسید. کاسترو پس از در دست گرفتن قدرت، با استفاده از یک برنامه افراط‌گرایانه اصلاحات ارضی و ملی‌سازی صنعتی، سوسیالیسم را به کوبا تحمیل کرد.

◾️سکوی پرتاب سوسیالیسم
▪️در نوشته‌های چه‌گوارا کاملاً واضح است که هدف انقلاب کوبا ایجاد بستری برای گسترش  آن انقلاب سوسیالیستی به ایالات ‌متحده و آمریکای لاتین بود. چه‌گوارا یک انقلابی مارکسیست از آرژانتین بود که نقش برجسته‌ای در انقلاب تحت رهبری کاسترو ایفا کرد.

▪️اطراف کاسترو پر از مشاوران بین‌المللی بود که کمکش کردند کشوری تمامیت‌خواه در کوبا طراحی کند. به کمک مجموعه‌ای از برنامه‌ریزی‌ها و زمینه‌سازی‌های حزب کمونیست کوبا و هم‌چنین، حزب کمونیست و نیروهای چپ ایالات ‌متحده فرصتی پدید آمد و کوبا به نیروی سوسیالیسم در آمریکای لاتین تبدیل شد.

▪️رژیم کاسترو از همان ابتدا می‌خواست ونزوئلا را به تصرف خود درآورد و در واقع کوبا از حمله نظامی به ونزوئلا در سال ۱۹۶۷ حمایت کرد.

▪️همین مسئله در کشورهای مهمی تکرار شد که [کوبا] معتقد بود برای ایجاد جمهوری‌های سوسیالیستی متحد آمریکای لاتین و البته ایجاد تنش اجتماعی، مبارزه طبقاتی و تحولات جدی در ایالات متحده ضروری هستند. این همیشه بخشی از چیزی بوده است که رژیم آن را چندان پنهان نمی‌کند و می‌خواهد دنبالش کند.

▪️هربرت مارکوزه در کتاب خود با عنوان «مقاله‌ای درباره آزادی» به وضوح بیان می‌کند که «انقلاب کوبا برای سوسیالیسم در ایالات ‌متحده ضروری بود.»

▪️رژیم کوبا از زمان به قدرت رسیدن، به محلی برای آموزش فعالان چپ آمریکایی، شست‌وشوی مغزی و ایجاد سلول‌های زیرزمینی و شبکه‌های جاسوسی در ایالات متحده بوده است. در سراسر منطقه، هر نوع فعالیتی را در راستای مخالفت با نقشه‌های آمریکا و براندازی مردم‌سالاری‌ها تسهیل می‌کند.

◾️رسانه چه تصویری از کاسترو ارائه کرد
▪️رسانه‌ها نقش مهمی در ایجاد تصویر کاسترو در آمریکا داشتند. به‌عنوان مثال، هربرت ماتیوس، روزنامه‌نگار نیویورک‌تایمز، «نقشی حیاتی در اسطوره‌سازی از کاسترو داشته است.»

▪️دو سال قبل از به قدرت رسیدن کاسترو، ماتیوس به کوه‌های سیرا مائسترا در کوبا رفت که کاسترو در حال سازماندهی جنبشی چریکی علیه دیکتاتور و رئیس‌جمهور وقت کوبا، باتیستا بود.

▪️کاسترو به سختی ۲۰ نفر دنباله‌رو داشت، اما ماتیوس طوری او را در اذهان عمومی مردم ایالات ‌متحده به تصویر کشید که گویی آن‌موقع ارتشی صدها نفری داشت.

▪️کاسترو چند ماه پس از به قدرت رسیدن در سال ۱۹۵۹، به ایالات ‌متحده سفر کرد و در آن‌جا او را به عنوان اصلاح‌طلبی مردم‌سالار، ضدکمونیست و طرفدار آمریکا معرفی کردند؛ «همه این‌ها دروغ بود. آنان در حال بنا کردن دولتی کمونیست در کوبا بودند.»

▪️نحوه معرفی کاسترو و پوشش سفرش به ایالات ‌متحده توسط ماتیوس، اقداماتی بودند برای منحرف کردن توجه عمومی از آنچه جناح چپ در حال انجام در داخل کوبا بود.
کاسترو در جریان سفر خود به آمریکا به رسانه‌های آمریکایی گفت: «خیلی واضح اعلام کرده‌ام که ما کمونیست نیستیم.»

▪️علاوه بر آن، در مصاحبه‌ای با سی‌بی‌سی در آن زمان ادعا کرد: «نظر ما این است که… هر کسی حق دارد هر طور که می‌خواهد فکر کند [و] این یک اصل مردم‌سالارانه است. دلیلی برای منع هیچ نوع عقیده‌ای نداریم، عقیده یک اصل مردم‌سالاری است و تنها به همین دلیل است که هیچ عقیده‌ای را منع نمی‌کنیم.»
کاسترو افزود: «ما از یک نظر نمی‌ترسیم زیرا نظر خود را داریم و به آن باور داریم.»

#مقاله #کوبا #سوسیالیسم #مارکسیسم #لنینیسم #چپ_گرایی #چپ_نو
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

23 Oct, 13:30


📌آیا محافظه‌کاری واقعا منفور است؟
🖋پویا جبل‌عاملی
🧩قسمت اول

محافظه‌کاری (Conservatism) در جوامع دیگر، مانند ایران مورد نکوهش نیست و چه بسا برای همین است که ادبیات سیاسی ایران واژه دیگری چون اصول‌‌گرایی را به جایش جایگزین ساخته است. چه اگر همگان بپندارند، محافظه‌‌کاری یعنی محافظت از قدرت و وضعیت موجود، اقبالی نیست تا محافظه‌‌کاران را در مطلوب‌‌های خویش یاری رساند. این بار منفی که از این اصطلاح در ذهن ایرانی تراوش می‌‌‌شود، اما در «اصولگرا» بودن به چشم نمی‌‌‌خورد که ای بسا مفهومی ‌‌مثبت را نیز به رخ کشد. لیک اگر بیش از این بر تفکر «محافظه‌کاری» غور کنیم، شاید دریابیم که معنای آن بسی بالاتر از آن چیزی است که در نظر اول به ذهن خطور می‌‌‌کند.

اغلب وارد شدن واژگان محافظه‌‌کاری را با اندیشه ادموند بورک در قرن هجدهم در ارتباط می‌‌‌دانند. در عصر روشنگری که همگان راه حل جامعه بشری را در انقلاب می‌‌‌دانستند، بورک ایرلندی در مجلس عوام بریتانیا، فریاد بر می‌‌‌آورد که انقلاب آن نیست که می‌‌‌انگارید و مخالفتش را به گوش روشنفکران و انقلابیون فرانسوی می‌‌‌رساند. هر چند بینش بالذاته محافظه‌کار هموطنان وی، اندیشه محافظه‌کارانه‌اش را پذیرفت، اما انقلابیون فرانسوی راه خود رفتند و جمهوری خود ساختند، در حالی که انقلاب در دنیای جدید سودای انقلاب‌‌های دیگر را در اقلیم کهن به ذهن جهانیان متواتر می‌‌‌کرد، بورک از انقلاب آمریکا دفاع اما انقلاب‌‌های دیگر را چون انقلاب فرانسه رد می‌‌‌کرد. او می‌‌‌انگاشت انقلاب آمریکا چیزی را نابود نکرد تا سیستم جدیدی به وجود آورد، اما انقلاب در نظام‌هایی که تعقل قرن‌ها زندگی بشری را در خود دارد برای وی امری نابخردانه می‌‌‌نمود.

در حقیقت جوهره محافظه‌‌کاری به معنای حفظ سنت و قانونی است که حیات یک جامعه در اعصار مختلف بدان رسیده است و تعقل جمعی همراه با آزمون و خطاهای بسیار در آن مستتر است و نفی این همه و چشم پوشی بر آن، چه بسا بیش از آنکه برآمده از عقل باشد، امری احساسی به نظر آید و این از منظر بورک حقیقت واقعی انقلاب در عصری بود که نام اندیشه و روشنگری را با خود یدک می‌‌‌کشید.

بنابراین محافظه‌‌کاری در پیوند با تعقل، در مقابل حرکت‌‌های تند منتهی به فراموشی سنت‌ها و واژگونی سیستمی‌ ‌‌که بر مبنای آن است می‌‌‌ایستد. آنچه بعدها، هایک با عنوان نظم خودجوش از آن دفاع کرد، صورت تکوین یافته درکی است که بورک از سنت‌ها داشت. بر این اساس می‌‌‌توان ماهیت محافظه‌‌کاری را بر خلاف تصور موجود بر آمده از منطقی قابل اتکا دانست، اما آیا چنین رویکردی به معنای آن است که محافظه‌‌کاری در برابر هر نوع تغییر قرار می‌‌‌گیرد؟ بورک خود می‌‌‌گوید که دولت بدون ابزار تغییر، دولت محافظه‌کار نیست. به عبارت دیگر وی از تغییر حمایت می‌‌‌کند، اما تغییری نظام‌مند و ارگانیک نه انقلابی. بدین جهت اگر تصمیمی ‌‌نیز برای تغییر یک سنت وجود دارد باید این تغییر آرام و در عین حال در بردارنده این بیم باشد که آنچه به‌واسطه تغییر حاصل می‌‌‌شود تخریب‌کننده تعقل تاریخی که پشت سنت نهفته است، نباشد.

#تحلیل #محافظه_کاری
📃 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

23 Oct, 10:30


📌دیالوگ

وینسنت: آیا تا به حال فلسفه ای را شنیده ای که انسان به محض اعتراف به اشتباهاتش، به خاطر همه ی کارهای بدش بخشیده شود؟

🎥Pulp fiction 1994
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

21 Oct, 16:31


📌عشاق ایرانی پوتین
چرا دسته‌ای از سیاسیون تا این حد روسوفیل (روسیه دوست) هستند؟
🎙مهرشاد ایمانی

🎙صوتی

📎روسوفیل‌های وطنی شاید بهترین توصیف برای کسانی باشد که دل‌داده روسیه‌ هستند . آنها تصور می‌کنند باید برای غرب ستیزی به روسیه پناه ببرند.
اما روسیه خواهان غالب کردن سیاست خود در دیگر کشورها است و غرب ستیزان وطنی خواهان آمریکا ستیزی هستند. تضاد این دو دیدگاه در ابتدای سیاست‌گذاری‌ها دیده نمی‌شود و این افراد در هر کشوری سرخوش از اقدامات آمریکا ستیزانه به سمت روسیه و ملی‌گرایی روسی حرکت می‌کنند و فاجعه می‌آفرینند.

📎نقش الکساندر دوگین (مرد پشت پرده پوتین) در سیاست‌گذاری‌ها و نظرات او درباره روسیه، ملی‌گرایی روسی، اوکراین، ایران و ارتباط و دخالت روسیه در دیگر کشورها

📎الکساندر دوگین و دیدار با غرب ستیزان اصولگرای ایرانی چون حسن رحیم پور ازغدی ، حسن عباسی و...
افرادی که از غرب ستیزان مشهور هستند و عقاید رادیکالی دارند و روزنامه‌هایی مانند کیهان منتشر کننده عقاید آنها هستند.

#مستند #روسیه #ایران #روسوفیل_وطنی #پوتین #دوگین
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

21 Oct, 15:01


♦️فون هایک؛ اول سنت،بعد عقل
✍🏻حسین امامی

▪️فریدریش ‌آوگوست ‌فون‌ هایک فیلسوف ‌و اقتصاددان ‌اتریشی‌تبار انگلستان، برنده‌ جایزه ‌نوبل ‌اقتصاد در سال1974، براین عقیده بود که فرا‌رفتن انسان از یک موجود وحشی ‌و دست‌ یافتن ‌وی ‌به ‌تمدن، بیشتر در سایه «اخلاق و سنت» امکان‌پذیر است و نه عقل...

▪️به زعم او تمدن در سایه تشکیل سنت یا سنتهای مناسب به وجود می‌آید. ارزشهای اخلاقی درونمایه اصلی سنت و موجد نظمی است که دوام و بقای جامعه به آن بستگی دارد. از نظر او، نظام گسترده موجود در جوامع متمدن امروزی محصول طراحی آگاهانه هیچ متفکری نیست، بلکه  نتیجه پیروی غیرعامدانه از برخی اعمال و عادتهای سنتی و  به‌طور عمده، اخلاقی است.

▪️برای فهم بهتر اندیشه‌های هایک در باب سنت، در مقاله زیر ابتدا دیدگاه فلسفی و معرفت‌شناختی او که الهام بخش اندیشه های اوست، مورد توجه قرارگرفته است.

▪️دیدگاه ‌فلسفی ‌هایک ‌در سنت ‌فلسفه ‌انتقادی ‌کانت ‌ریشه ‌دارد و اثر اندیشه‌های‌ کارل‌ ریموند پوپر ‌و لودویگ‌ ویتگنشتاین ‌نیز در آن‌ دیده ‌می‌شود.
دیدگاه ‌کلی ‌هایک ‌در معرفت‌شناختی، روان‌شناسی ‌و اخلاق، دیدگاهی ‌کانتی ‌است که براساس ‌آن ‌ما انسانها نمی‌توانیم ‌پدیده‌ها و امور ‌را چنان ‌که ‌در واقع‌اند دریابیم. او معتقد است؛ نظمی ‌که‌ ما ‌در تجارب ‌خود و حتی‌ در تجارب ‌حسی(نظم‌حسی) می‌یابیم، حاصل خلاقیت ‌ذهن ‌ماست ‌و واقعیتی ‌عینی ‌و خارجی نیست.

▪️به نظر هایک، ما نمی‌توانیم چنان از نظرگاه انسانی خود به امور فاصله بگیریم که به چشم اندازی کاملا بیطرفانه به جهان، چنان که هست، برسیم. پس هدف فلسفه نه ایجاد نظامی مابعدالطبیعی، بلکه تفحص در توانایی عقل است. مجموعه اندیشه‌ها و استدلالهای هایک مبتنی بر نظریه شناخت تحولی یا آن چارچوب فکری است که خود‌، آن را خردگرایی تحولی می‌‌نامد.
او برخلاف تجربه‌گرایان وپوزیتیویست‌ها معتقد نیست که زمینه‌ای برای دریافتهای حسی اولیه (فارغ از ذهن)به منزله مبنای شناخت وجود دارد. براساس استدلال هایک، درک ما از جهان خارج، مبتنی بر داده‌های حسی محض نیست، بلکه بررابطه ما با جهان استوار است.

▪️تأکید بر ناتوانی ذهن در دریافت قواعد حاکم بر اندیشه آگاهانه خود،‌ به معنای نفی عقل دکارتی است.‌ او معتقد است که همه کس، همه چیز را نمی‌داند.

▪️به نظر هایک، هرگونه اجبار خارجی، دشمن آزادی فرداست. اجبار درست به این دلیل نامطلوب است که فرد را به منزله موجودی اندیشمند و ارزش‌گذار حذف می‌کند و او را صرفا به ابزاری ساده در جهت دستیابی به اهدافی دیگر بدل می‌کند.

▪️از نظر هایک نه غرایز انسان به طور طبیعی انسان را به سوی تمدنی گسترده رهنمون می‌کند و نه عقل انسانی دارای آنچنان توانی بوده که بتواند نظم پیچیده لازم برای جوامع گسترده تر را طراحی نماید. آنچه توانسته انسان را به مرتبه رفیع زندگی در جامعه بزرگ و متمدن نایل گرداند، چیزی جز سنت نبوده است‌ که میان غریزه و عقل قرار دارد و اخلاق در حقیقت درون  مایه برخی از مهم‌ترین تعالیم آن است.

▪️برای درک دیدگاه‌های هایک لازم است بدانیم که وی اعمال و رفتار انسانها را ناشی از سه منبع می‌دانست که عبارتنداز: غریزه، سنت وعقل... سنتها در قالب فرهنگ وجود دارند، به سخن دیگر فرهنگ‌، مجموعه ای از سنتهای کم وبیش هماهنگ و منسجم است. هایک می‌گفت: فرهنگ نه طبیعی است و نه مصنوعی، نه به صورت ژنتیک انتقال می‌یابد و نه به صورت عقلانی ایجاد می‌شود.

▪️در اندیشه هایک عقل و ذهن فعال انسان محصول فرهنگ وسنت است نه منشأ آن واگربشرتوانسته است بامهارغرایزخود وایجاد قواعد رفتاری مغایرباآنها،جوامع هرچه گسترده‌تر و متمدن تری به وجود آورد، این پیشرفت در درجه اول در سایه برخی سنتهای مناسب امکان‌پذیر شده است.

▪️این سنتها طی یک جریان انتخابی- تحولی و به طور خودجوش پدید آمده‌اند و هیچ ذهن یا عقل فردی‌ای آنها را ابداع نکرده است. واقعیت این است که عقل فردی به رغم این که مهمترین وسیله محاسبه وپیش بینی انسانهاست،قادربه درک واحاطه کامل برنظم‌های پیچیده حاصل از سنتها و فرهنگ مانند: زبان، اخلاق، حقوق، پول و بازار نیست؛ بنابراین و به طریق اولی، نمی‌تواند مدعی ابداع آنها یا ابداع جایگزینهای کامل تری برای آنها باشد.اما همه عقل گرایان، فیلسوفان ودانشمندان این واقعیت را نمی‌پذیرند.

▪️بسیاری معتقدند که ترقی تمدن در گرو عقل محاسبه‌گر انسان است وبرای دست یافتن به جامعه مطلوب که به طور عقلایی طراحی و ایجاد می‌شود، بایدهمگی آن قواعد رفتاری و سنتهایی را که نمی‌توان توجیه عقلانی برای آنها تصورکرد،به کناری نهاد و اخلاق جدیدی را پی‌ریزی کرد. هایک این نوع از خردگرایی را صنع‌گرایانه می‌نامد که به عقیده وی نسخه منحط و نادرستی از تفکر عقلانی است.

#مقاله #سنت #عقل #خردگرایی #خردگرایی_تحولی #صنع‌گرایی #تمدن #فرهنگ
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

21 Oct, 10:31


📌دیالوگ

تایلر داردن: همه ما بزرگ شده تلویزیونیم که به ما قبولونده که یه روز میلیونر یا ستاره سینما یا خواننده راک می‌شیم
ولی نمیشیم
آروم آروم داریم متوجه واقعیت می‌شیم و خیلی خیلی هم کفری هستیم.

🎥Fight Club 1999
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

21 Oct, 07:30


📗بررسی روانشناسی خودکامگی
🖊 مانس اشپربر
.
زندگی اکثر مردم تحت فشار است، به گونه ای که مردم از این وضعیت نابسامان شدیدا در خود احساس اهانت و تحقیر می کنند و طبقه یا جناح حاکم نیز به واسطهٔ احساس خطری که در خصوص قدرت یا امتیازاتش می کند، نتواند یا اصلاً نخواهد مشکلات را حل کند، در چنین شرایطی، مردم که به جز در مورد نیازمندیهای ضروری و اجتناب ناپذیر زندگی، در سایر موارد معمولاً بین نوعی بی تفاوتی قضا و قدری و اعتراضی های عصبی و پراکنده در نوسانند، به مرور و ناامیدوارانه، منتظر یک قهرمان ناجی می شوند که با ظهور خویش همهٔ مسائل را حل کند.

بدین ترتیب آنها به جای تلاش و کوشش برای بهبود وضعیت خود به ظهور یک ناجی دل می بندند. این تفکر در نهایت مدعیان اعجاز آفرینی را بر اریکه قدرت می نشاند و آنها نیز در چنین اوضاع و احوالی به سرعت به حاکمانی مستبد تبدیل می شوند.

#ازکتاب

📗 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

19 Oct, 17:30


🇩🇪آلمان، مونیخ

📎کلیسای سنت یوهان نپوموک، یکی از جاذبه‌های پنهان مونیخ است که به خاطر معماری باروک و نقاشی‌های دیواری بی‌نظیرش مشهور است.

#libertycafe
🌍 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

19 Oct, 16:31


📌گفتگو‌ی جنجالی جردن پیترسون!

در این ویدیو جردن پیترسون با هلن لوییس، خبرنگار فمینیست رسانه‌ی آتلانتیک بحث می‌کند.
این گفتگو که یکی از پربازدیدترین گفتگو‌های پیترسون و یکی از پربازدترین گفتگو‌ها در یوتیوب است که تا کنون چیزی نزدیک به ۷۰ میلیون بازدید گرفته است. خبرنگار تلاش می‌کند که با به چالش کشیدن نظرات پیترسون در مورد سلسله مراتب اجتماعی، جایگاه زنان و مردان و چیزهایی که در کتاب‌ها و پادکست‌هایش می‌گوید او را به چالش بکشد.

#مستند #مصاحبه #فمینیسم #چپ_گرایی #زنان #پیترسون
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

19 Oct, 15:01


♦️چرا مارکسیسم و کمونیسم در محافل دانشگاهی محبوبیت دارد؟

▪️بیژن اشتری، صاحب‌نظر درباره کمونیسم می‌گوید که اعتراضات دانشجویان در دانشگاه‌های آمریکا، ماهیت کمونیستی دارد که به بهانه حمایت از غزه صورت می‌گیرد.

▪️این نویسنده و مترجم در صفحه اینستاگرامی خود در این‌باره نوشته است: «دونالد ترامپ سال‌هاست فریاد می‌زند که جامعه آمریکا در معرض تسخیر کمونیست‌هاست. اذعان می‌کنم که این حرف ترامپ را خیلی جدی نگرفته بودم، اما یکی دو سالی هست که به این نتیجه رسیدم که این حرفش کاملا درست است.»

◾️«مارکسیسم آمریکایی» آمریکا را تهدید می‌کند
▪️او برای تایید این سخنش، بررسی‌های مارک لوین، نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی را در کتاب «مارکسیسم آمریکایی» مثال می‌آورد و می‌افزاید: «نویسنده کتاب به مردم کشورش هشدار داده که مارکسیسم آمریکایی در آستانه بلعیدن جامعه و فرهنگ آمریکاست. او هشدار داده این جنبش مارکسیستی که زمانی یک پدیده جنبی، حاشیه‌ای، بدنام و پنهانی در جامعه آمریکایی بود حالا چنان قدرتی گرفته که نشانه‌هایش در همه جا شامل مدارس، دانشگاه‌ها، رسانه‌ها، فرهنگ و هنر پیداست.»

▪️مارک لوین در بخشی از این کتاب نوشته است بسیاری از مارکسیست‌ها خودشان را در زیر پوشش عباراتی مثل «سوسیال دموکرات»، «مترقی» و «فعال اجتماعی» پنهان کرده‌اند، زیرا هنوز اکثریت جامعه آمریکا با واژه مارکسیسم سر ناسازگاری دارند. مارکسیست‌های آمریکایی به همین دلیل در قالب انبوهی از تشکل‌های نژادی و هویتی شامل جنبش «جان سیاه پوستان مهم است»، «آنتیفا» و «اسکاد» فعالیت می‌کنند. آن‌ها ادعا می‌کنند که حامی عدالت اجتماعی، عدالت زیست‌محیطی، برابری جنسیتی و برابری نژادی، صلح‌طلبی و غیره هستند. آن‌ها نظریه‌هایی مانند «نظریه انتقادی نژاد» را ابداع کرده‌اند و نیز انبوهی از واژه‌ها و اصطلاحات مرتبط با اصول مارکسیستی را. آن‌ها مدعی هستند که نظام سرمایه‌داری و «فرهنگ غالب» ناعادلانه و نژادپرستانه است و باید آن را کاملا نابود کرد. آن‌ها از تاکتیک‌های پروپاگاندایی و مغزشویی استفاده می‌کنند و از هواداران خویش همسانی و متابعت می‌طلبند و صداهای مخالف خود را با توسل به تاکتیک‌های سرکوبگرانه‌ای مثل «کنسل کالچر» (فرهنگ لغو) خفه می‌کنند. مدینه فاضله یا اتوپیای مارکسیستی برای بسیاری از جوان‌ها جذاب است؛ زیرا به آن‌ها وعده یک آینده بهشتی می‌دهد، تنها به شرطی که جامعه و فرهنگ موجود را با خاک یکسان کنند و فرد همه آزادی‌های خویش را در پای آرمان مارکسیستی قربانی کند.»

▪️اشتری با استناد به نتایج تحقیقی از دیوید هاروویتز درباره گرایشات سیاسی در دانشگاه‌های آمریکا می‌افزاید که بیش از نود درصد اساتید آمریکایی چپ‌گرا هستند که بازتابی از گرایشات سیاسی دانشجویان دانشگاه‌های آمریکاست.

▪️اندرو میلر، نویسنده و تحلیلگر سیاسی در یادداشتی در وب‌سایت ترامپت در این‌باره نوشته است که «بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق و در پایان قرنی که حدود صد میلیون انسان به نام کمونیسم کشته شدند، این جمله به شوخی مطرح می‌شد که «کمونیسم در همه جا مرده است اما در دانشگاه‌های آمریکا زنده است.» این سخن جدی نبود، اما ۲۹ سال بعد کمونیسم از بحث حاشیه‌ای دانشگاهی به جریان اصلی آموزش در دانشگاه‌های آمریکا تبدیل شد.»

◾️چگونه کمونیسم در آمریکا قدرتمند شد؟
▪️در دوره جنگ سرد، یکی از ماموران سابق سرویس جاسوسی کا.گ‌.ب متعلق به اتحاد جماهیر شوروی سابق، به نام یوری بزمنوف از روسیه فرار کرد و به کانادا پناهنده شد. او از تعدادی از طرح‌های این قطب کمونیستی سابق برای براندازی ایدئولوژیک کشورها پرده برداشت.

▪️او همچنین از سرمایه‌گذاری کلان کمونیست‌ها برای «براندازی ایدئولوژیک» کشورها به عنوان یک طرح چهار مرحله‌ای طولانی‌مدت سخن گفت که اولین مرحله آن «تضعیف روحیه» کشورهاست. این مامور سابق کا.گ‌.ب در کتابی به نام «نامه عاشقانه به آمریکا»‌ نوشته است که «حدود ۱۵ تا ۲۰ سال طول می‌کشد تا روحیه یک ملت تضعیف شود. چرا این مدت کم؟ به دلیل اینکه این مدت حداقل سال‌هایی است که برای «آموزش» یک نسل از دانش‌آموزان در یک کشور هدفی مانند آمریکا لازم است که آن‌ها را در معرض ایدئولوژی براندازان قرار دهد.»

▪️بزمنوف در پایان قرن بیستم، بار دیگر هشدار داد که کمونیست‌ها و هواداران سوسیالیست‌شان از هنر انتزاعی، موسیقی منحرف، تصاویر مستهجن، همجنس‌گرایی، اتهامات نژادپرستی، سیاست خارجی به ظاهر صلح‌طلبانه و اقتصاد سوسیالیستی برای تضعیف روحیه آمریکا استفاده خواهند کرد.

#مقاله #مارکسیسم #کمونیسم #سوسیالیسم #چپ_گرایی #آموزش #دانشگاه
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

19 Oct, 10:31


📌سکانس

زنده ماندن در خاورمیانه....

🎥War Dogs
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

19 Oct, 07:31


📗روح القوانین
🖋شار دو منتسکیو

تجارت تأثیر بزرگی در بهبودی اخلاق ملل دارد، روح خشونت و وحشی‌گری را تعدیل می‌نماید بطوریکه در هر جا تجارت رواج دارد اخلاق مردم آنجا ملایم است.
اگر دیده می‌شود اخلاق ما امروز خیلی ملایم‌تر از اخلاق نیاکان ما می‌باشد و ما آن خشونت و سبعیت را نداریم برای آنست که تجارت اخلاق ما را تعدیل نموده زیرا بازرگانی سبب می‌شود اقوام و ملل مختلف با یکدیگر آمیزش نمایند و به اخلاق و روحیات یکدیگر پی ببرند و به این طریق تباین اخلاقی و اختلافات زندگی که در آغاز خیلی غیرمأنوس می‌باشد از بین می‌رود پس بازرگانی هم مهذب اخلاق و هم مفسد آنست زیرا در عین حالی که در اثر آمیزش موجب تهذیب اخلاق ملل وحشی است باعث فساد اخلاق ملل مهذب می‌شود و ملّت‌هایی که اخلاق پاک دارند بواسطه‌ی آمیزش با ملل دیگر فاسد می‌گردند.

#ازکتاب
📗 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

18 Oct, 16:30


🎬تریلر فیلم سینمایی گلدا
Golda 2023
⭐️ امتیاز :  5/9
🍅 امتیاز Rotten Tomatoes:ا53
🎭 ژانر :  بیوگرافی درام تاریخی
👤کارگردان :
Guy Nattiv
👥ستارگان :
Helen Mirren , Zed Josef , Claudette Williams
🌎کشور :آمریکا , انگلستان
زمان: ۱۰۰دقیقه
📝خلاصه داستان :داستان فیلم تمرکز بر مسئولیت ها و تصمیمات به شدت دراماتیک و پرمخاطره ای که "گلدا مایر" در طول جنگ یوم کیپور با آن روبرو شد و ...


📥کیفیت 720

📥کیفیت 480

#سینماهنر_معرفی
🍿 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

18 Oct, 15:00


📌تفاوت مفهوم آزادی نزد جان لاک و توماس هابز

⭕️آزادی؛ مفهومی اجتماعی، نه مفهومی فیزیکی
✍🏻جورج اسمیث

▪️توماس هابز در لوایاتان (به سال ۱۶۵۱ م.) حسابی صحنه را برای تاملات آتی راجع به ماهیت آزادی چید. به زعم هابز٬ آزادی٬ معطوف به «غیاب ممانعت٬‌» یا «موانع بیرونی» در مقابل «حرکت» است. چنین آزادی‌ای نه تنها کنش‌گران ذی‌شعور که «جانوران و نباتات و جمادات» را نیز شامل می‌شود. برای نمونه می‌توانیم بگوییم: آب آزاد نیست تا ورای آن کوزه—که در آن محصور است—جاری شود. [جداره‌ی کوزه یک «مانع بیرونی» است که از «حرکت» آب جلوگیری می‌کند؛ یعنی آزادی آب را تحدید می‌کند.]

▪️هر چیزی که اسیر یا محصور باشد٬ به این معنا که به واسطه‌ی یک نیروی مخالفِ بیرونی از حرکت در فضای بخصوصی ممانعت شود٬ می‌گوییم از آزادی برای حرکت فراتر از آنجا محروم است. به همین ترتیب، برای همه‌ی موجودات زنده‌ای که توسط زنجیر یا دیوار اسیر و زندانی شده باشند٬ یا برای آبی که در یک گودال یا کوزه گرفتار آمده و در غیر این‌صورت جاری می‌شد٬ می‌گوییم که از آزادی حرکت—آن‌گونه که در غیاب موانع بیرونی می‌داشت—محروم شده است.

▪️هابز به روشنی میان آزادی (freedom) و قدرت (power) [یا بضاعت/توانایی] تمییز قائل می‌شود. وقتی که موانعِ حرکت بیرونی باشد٬ گفته می‌شود که آن‌چیز آزادی ندارد. لیکن وقتی که موانعِ حرکت درونی باشد٬ گفته می‌شود که آن‌چیز قدرت ندارد. [در این معنا،] این حقیقت که سنگ نمی‌تواند به اراده‌ی خود حرکت کند به این معنا نیست که آزادیِ حرکت ندارد؛ بلکه سنگ قدرت یا توان حرکت ندارد. به همین قیاس٬ِ اگر فرد بیماری بستری شده و قادر به حرکت نیست٬ نه آزادی که توانایی راه رفتن ندارد.

▪️این تمایزی را که هابز میان آزادی (غیاب موانع بیرونی) و قدرت (توانایی درونی به انجام یک کار) قائل می‌شود، خیلی‌ها به عنوان صورت‌بندیِ اولیه‌ای از آزادیِ منفی [در مقابل آزادی مثبت] خوانده اند. همچنین از آن‌جا که لیبرال‌های کلاسیک عموماً از آزادی منفی دفاع کرده‌اند٬ گاهی از هابز به‌عنوان یکی از طرفداران اولیه‌ی این مکتب فکری یاد می‌شود.

▪️این نگاه٬ اگرچه متعارف اما گمراه‌کننده است. مطلقه‌‌خواهی سیاسی هابز برای لیبرال‌های کلاسیک حکم زهرِ مار را داشت و قاطبه‌ی لیبرال‌ها٬ بخصوص پیروان سنت لاک٬ اقبالی به روایت هابز از مفهوم آزادی منفی نداشتند.

▪️ایده‌ی آزادیِ مثبت—که آزادی را با «توانایی به انجام یک کار» تبیین می‌کند—از جمله ایده‌های متأخر فلسفه‌ی سیاسی بود٬ و تا قرن نوزدهم مبحث روز به‌حساب نمی‌آمد. آن‌موقع هم عموماً توسط فلاسفه‌ای مورد دفاع قرار می‌گرفت که تحت تأثیر هگل بودند. بنابراین نباید تمایز قایل‌شده توسط هابز٬ میان آزادی و قدرت٬ را زیادی جدی گرفت. فلاسفه‌ی قدیمی‌تر که٬ برای نمونه٬ از آزادیِ وجدان دفاع می‌کردند، نیازی به هابز نداشتند که به ایشان بیاموزد آزادیِ مذهبی یعنی توانایی فرد در بجا آوردن مناسک مذهبی‌اش فارغ از دخالت زورگویانه‌ی دیگران. همین‌طور منتقدان برده‌داری لازم نبود منتظر نوشته شدن لوایاتان بنشینند تا بیاموزند: انسان آزاد٬ بر خلاف یک برده٬ یعنی فردی که در بند و اختیار دیگری نیست. از آن سو اما٬ آزادی به معنای منفی‌اش—آزادی به مثابه غیاب زور و اجبار—به قدر خودِ فلسفه‌ی سیاسی قدمت دارد.

▪️البته درست است که هابز هم مثل لاک و دیگر فردگراها٬ تعریف‌اش از آزادی را در چارچوب «آزادیِ منفی» طرح کرد، منتهی این چیزی بیش از یک شباهت سطحی نیست. تعریف هابز از آزادی٬ از اساس با تعریف لاک تفاوت دارد٬ لیکن تفاوت مواضع ایشان به‌واسطه‌ی تمایز متعارفی که [امروزه] میان آزادی منفی و مثبت گذاشته می‌شود، پنهان مانده. تمایز دیگری در کار است که در زمینه‌ی بحث از آزادی اهمیت به مراتب بیشتری دارد، و آن تمایز این است: آزادی به مثابه مفهومی مکانیکی که به رابطه‌ی فیزیکی میان چیزها اشاره دارد٬ و آزادی به مثابه مفهومی اجتماعی که به رابطه‌ میان انسان‌ها اشاره دارد. هابز مفهوم مکانیکی را به‌کار می‌برد٬ و «آزادی» را غیاب موانع فیزیکی تعریف می‌کند؛ حال آن‌که لاک مفهوم اجتماعی را به‌کار می‌برد و «آزادی» را غیاب زور و اجبار در امور انسانی تعریف می‌کند.

▪️همان‌طور که دیدیم در نگاه هابز٬ وقتی که به‌واسطه‌ی موانع درونی از دستیابی به اهداف‌مان بازمی‌مانیم (مثلاً به‌واسطه‌ی ناتوانی از انجام یک کار)٬ آن‌گاه می‌گوییم که قدرت‌اش را نداریم. اما وقتی موانعْ بیرونی باشند٬ آن‌گاه از آزادی برای استفاده از توانایی‌مان برخوردار نیستیم. [این‌گونه در نگاه هابزی،] ماهیتِ موانع بیرونی در اینجا بی‌ربط است؛ چرا که برای او، آزادی لزوماً به رابطه‌ی اجتماعی میان کنش‌گران ذی‌شعور اشاره ندارد.

#مقاله #آزادی #آزادی_فردی #لیبرالیسم #لویاتان #کنشگران #لاک #هابز
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

18 Oct, 13:30


📌جمع‌گرایی و دولت‌گرایی روسو
🖊استیون هیکس
🧩قسمت دوم

آراء و نظرات روسو درباره دولت و اختیارات دولتی

دین برای جامعه به‌قدری اهمیت دارد که روسو در قرارداد اجتماعی نوشت:
«که دولت نمی‌تواند نسبت به امور دینی بی‌تفاوت باشد. دولت نمی‌تواند نوعی سیاست مدار را در برابر بی‌ایمانان دنبال کند، یا حتی دین را موضوعی مربوط به وجدان فردی در نظر بگیرد؛ بلکه دولت باید انگاره‌های خطرناک مدارای دینی و جدایی کلیسا و دولت را کاملاً رد کند.
به علاوه، دین چنان اهمیت اساسی‌ای دارد که بی‌ایمانان مستحق اشد مجازات‌اند:

دولت به رغم این‌که نمی‌تواند کسی را مجبور کند که ایمان داشته باشد، می‌تواند وی را تبعید کند، نه به دلیل بی‌دینی، بلکه به عنوان موجودی ضد اجتماعی، موجودی ناتوان از عشق ورزی صادقانه به قوانین و عدالت و موجودی که نمی‌تواند، در صورت لزوم، زندگی‌اش را فدای وظیفه‌اش کند. اگر، پس از تشخیص همگانی این اصول اعتقادی، شخصی چنان عمل کند که گویی به‌آن‌ها بی‌اعتقاد است، باید اعدام شود.

جامعه‌ای که به درستی بر احساس طبیعی و دین بنا شده است با محو کردن فردگرایی خودبینانه، که برآمده از خرد است، این امکان را برای افراد فراهم می‌کند که ارگانیسم اجتماعی جمعی تازه‌ای شکل دهند.
هنگامی که افراد برای تشکیل این جامعهٔ جدید گرد هم می‌آیند،«جزئیت منفرد می‌شود که خویشتن، زندگی، پیکر و ارادهٔ خاص خودش را دارد.»

ارادهٔ هر فرد ارادهٔ متعلق به وی نیست، بلکه به ارادهٔ مشترک یا عمومی تبدیل می‌شود و در جهت سخنگویان کل قرار می‌گیرد. در جامعهٔ اخلاقی،شخصی «به دیگران می‌پیوندد، او در این بین هریک از ما خودش و تمام قدرتش را یکجا در اختیار هدایت والای رهبران جامعه قرار می‌دهد.»
در این جامعهٔ جدید، رهبری «ارادهٔ عمومی» را بیان می‌کند و سیاست‌هایی اتخاذ می‌کند که بهترین سیاست‌ها برای کل هستند؛ از این رو، همهٔ افراد می‌توانند به منافع راستین و آزادی حقیقشان دست یابند.
مقتضیات«ارادهٔ عمومی» نسبیت به سایر ملاحظات کاملاً بی‌اعتناست.
بنابراین «شهروند باید تمامی خدماتی را که از دستش برمی‌آید زودتر از آنکه حاکم آن‌ها را مطالعه کند در اختیار دولت قرار دهد».

با این همه چیزی در طبیعت انسان (که اکنون به دست خرد و فردگرایی فاسد شده‌است) وجود دارد که سد راه ارادهٔ عمومی است و همواره نیز سد راه آن خواهد بود افراد به ندرت اراده‌های فردیشان را در هماهنگی با ارادهٔ عمومی می‌یابند؛ در نتیجه «ارادهٔ خصوصی دائماً علیه ارادهٔ عمومی عمل می‌کند»

و از این رو، برای خنثی کردن این گرایش‌های فردگرایانه که به لحاظ اجتماعی مخربند، دولت حق دارد از نیروی اجبار استفاده کند:
«هر کسی که از اطاعت ارادهٔ عمومی سرباز بزند با تمام وجود مجبور به این کار خواهد شد؛ این صرفاً به آن معناست که وی مجبور خواهد شد که آزاد باشد.» قدرت ارادهٔ عمومی بر ارادهٔ فردی، مطلق است.«دولت _باید نوعی نیروی اجبار کنندهٔ عام داشته باشد تا همهٔ اجزا را به مناسب‌ترین شیوه برای کل، به حرکت درآورد و نظم بخشد.» و اگر رهبران دولت به این شهروند بگویند «مصلحت دولت این است که تو بمیری وی باید بمیرد».

بنابر این در اندیشه‌های روسو به وضوح مجموعه‌ای از مضامین ضد روشنگری را می‌یابیم؛ حمله به مضامین روشنگرانهٔ خرد، هنرها و علوم، و فردگرایی و لیبرالیسم اخلاقی و سیاسی، روسو هم‌عصر انقلابیون آمریکایی دههٔ ۱۷۷٠بود، و نوعی تقابل آموزنده بین مضامین لاکیِ زندگی، آزادی و تعقیب شادکامی در بیانیهٔ استقلال آمریکایی‌ها و سوگند قرارداد اجتماعی روسو برای قانون اساسی طرح ریزی شده‌اش برای جزیرهٔ کورسیکا دیده می‌شود:
«من با هستی خودم_جسم، مال، اراده و تمام توانم _به ملت کورسیکا ملحق می‌شوم، تمامی دارایی‌ام_خودم و تمامی متعلغاتم _را به آن اهدا می‌کنم»

سیاست روشنگری لاکی و سیاست ضد روشنگری روسویی به کاربست‌های علمی متضادی منتهی خواهد شد.

#تحلیل #روسو #شخصیت_شناسی #فلسفه_شناسی
📃 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

18 Oct, 10:30


📌نقاشی

🖼 The Tribuna of the Uffizi, 1772-1778
🖌 John Zoffany
تریبونا اوفیزی اثر یوهان زوفانی

یوهان زوفانی (1733-1810) نقاش نئوکلاسیک آلمانی الاصل بود. در پاییز 1760، او به انگلستان نقل مکان کرد و شروع به کار برای یک ساعت ساز به نام استفان ریمبو کرد و برای ساعت های خود نقاشی نقاشی می کرد. خوشبختانه، او مورد توجه خانواده سلطنتی قرار گرفت و از حمایت پادشاه جورج سوم و ملکه شارلوت از سال 1764 لذت برد. از جمله، او پرتره خانوادگی آنها را با عنوان خلق کرد جورج سوم، ملکه شارلوت و شش فرزند ارشدشان (1770).

شناخت آثار گنجانده شده در این تابلو

⤵️ادامه معرفی این اثر در کامنت

#سینماهنر #هنر
🎨 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

18 Oct, 07:30


📗شوروی ضد شوروی
🖋ولادیمیر واینوویچ

رژیم‌های استبدادی همیشه از بیان واژه‌ها و عبارت‌های صریح و عریان طفره می‌روند و تزویر کلامی آن‌ها همواره توأم با قساوتی باورنکردنی است. این خصوصیت بارز و منحصربه‌فرد چنین رژیم‌هایی است. نازی‌های آلمان نابودی میلیون‌ها یهودی را «راه‌حل نهایی مسئلهٔ یهودی» می‌نامیدند. در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، سرکوب عام و فراگیر توده‌ها را «اشتراکی‌سازی» یا «نبرد علیه اپوزیسیون» و بعدها «اشتباهِ کیش پرستش شخصیت» می‌نامیدند. اسم تجاوز نظامی به کشورهای دیگر را هم «کمک برادرانه» گذاشته بودند که عنوان غلط‌انداز و پرطمطراقی بود.

#ازکتاب
📗 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

16 Oct, 16:46


📌مغلطه مغلق گویی یا پیچیده گویی

📎چرا سیاستمداران از عبارات و جملاتی استفاده می کنند که یا مبهم است یا چند معنا دارد ؟
پیچیده گویی عمدی

#مستند #مغالطه #پیچیده_گویی
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

16 Oct, 15:01


♦️ارزش‌های لیبرال ثروت می‌آورد؟
✍🏻دیردره مک‌کلاسکی

▪️بر خلاف نظر اقتصاددان‌ها از آدام اسمیت گرفته تا کارل مارکس و توماس پیکتی، انباشت سرمایه که تعبیر گمراه‌کنندۀ «سرمایه‌داری» به آن دلالت دارد، نمی‌تواند ثروتمندی‌مان را تبیین کند. نه آجر روی آجر چیدن یا تلنبار مدارک دانشگاهی یا باقی‌ماندۀ حساب‌های بانکی، بلکه انباشت ایده‌ها بود که «ثروتمندسازی بزرگ» را رقم زد. البته انباشت سرمایه ضروری بود؛ همان‌طور که نیروی کار و آب هم لازم بود. مثالی برای تقریب به ذهن: برای آنکه آتش راه بیفتد، باید اکسیژن باشد؛ اما وجود اکسیژن در جوّ زمین نمی‌تواند آتش‌سوزی بزرگ شیکاگو در روزهای هشتم‌تادهم اکتبر ۱۸۷۱ را تبیین کند.

▪️به‌بیان‌دیگر، فرایندهای متعارف آجر روی آجر چیدن، مثل بازرگانی در اقیانوس هند، بانک‌داری انگلیسی، نرخ پس‌انداز در بریتانیا، تجارت برده میان دو سوی اقیانوس اطلس، جنبش حصارکشی۱، استثمار کارگران در «کارگاه‌های شیطانی»۲ یا انباشت آغازین ثروت در شهرهای اروپایی، هیچ‌کدام نمی‌تواند دنیای مدرن را تبیین کند. این فرایندهای متعارف چنان در گسترۀ تاریخ جهان مرسوم‌اند و چنان کمیت اندکی دارند که از پس تبیین سی‌تاصد برابر شدن ثروت سرانه در دو قرن گذشته برنمی‌آیند.

▪️این حقیقت شگفت‌آور را دوباره بشنوید: طی دو قرنی که از ۱۸۰۰ گذشته است، متوسط کالاها و خدمات تولید و مصرف‌شده توسط افراد در کشورهای مختلف، از سوئد تا تایوان، با ضریب سی‌تاصد، یعنی ۲۹۰۰ تا ۹۹۰۰درصد افزایش یافته است. در مقایسه با «ثروتمندسازی بزرگ» دو قرن اخیر، تمام ثروت‌آفرینی‌های گذشته و معاصر حقیر به نظر می‌آیند. علت این پدیده، ایده‌های به‌مراتب بهتر در فناوری و نهادها بود. سیل بهبود ایده‌ها را آن آزادی و شأن جدیدی به راه انداخت که برای «عوام» قائل شدند؛ همان که در ایدئولوژی لیبرالیسم اروپایی تجلی می‌کند. البته نه «لیبرالیسم» به مفهوم رایج آن در ایالات متحده، یعنی بسط روزافزون حاکمیت؛ بلکه به همان معنای قدیمی و همچنان اروپایی‌اش که آدام اسمیت در دفاع از آن در ۱۷۷۶ نوشت: «طبق طرح لیبرالِ برابری، آزادی و عدالت، به هرکس اجازه داده شود منفعتش را به شیوۀ خودش دنبال کند.»

▪️چرا چنین تغییر چشمگیری در ایده‌ها در اروپای شمالی رُخ داد و چرا این تغییر تا مدتی به همان منطقه محدود ماند؟ چرا لئوناردو داوینچی در ۱۵۱۹ رؤیاهای مهندسی‌اش را در نوشته‌های محرمانه مخفی می‌کرد؛ اما در ۱۸۲۵ و در کلیسای وست‌مینستر به‌افتخار جیمز وات که با موتور بخار مشهور شده بود، مجسمه‌ای ساخته شد؟ در ۱۴۰۰ یا حتی ۱۶۰۰، ناظر زیرک، اگر تصور چنین رویدادهای غریبی به مخیله‌اش خطور می‌کرد، روی وقوع انقلاب صنعتی و ثروتمندسازی بزرگ در چینِ پیشرفته از لحاظ فناوری یا امپراتوری قدرتمند عثمانی شرط می‌بست؛ اما نه در اروپای عقب‌مانده و پرآشوب.

▪️پاسخ این سؤال را نباید مثلاً در چیزی ازقبیل برتری هزارسالۀ حقوق عرفی انگلستان یا ریشه‌های قدیمی دودمان اروپایی‌ها جُست. آن لیبرالیسمی که به مردم معمولی فرصت آزمون‌وخطا و سپس بهبود زندگی خودشان با موجی از ابزارهای جدید را داد، تحت تاثیر خوش‌شانسیِ ناشی از واکنش‌های اروپای شمالی به اغتشاشات آغازین دوران مدرن بود: موفقیتِ تصادفی اهالی آنجا در خواندن، اصلاح، شورش و انقلاب۳؛ یعنی چهار کلمه‌ که با R آغاز می‌شوند. جرقۀ این اتفاقات را گوتنبرگ، لوتر۴، ویلِم فان اورانیه۵ و الیور کرامول۶ زدند. انگلستان شانس آورد که در اواخر قرن هفدهم، ثمرۀ آن تلاش‌ها یک‌باره نصیب ملتی شد که پیش‌ازآن چندان مهم به شمار نمی‌آمد. نتیجۀ آن چهار R، یک R دیگر بود: اقدام مهمِ تجدیدنظر۷ در ارزش بورژوازی، ارزیابیِ مجدد مردم معمولی با نگاه تساوی‌طلبانه.

▪️رنسانس که به‌علل دیگری پاس داشته می‌شود، از آن Rها نبود. البته در بهبود برخی امور نقش داشت که درآن‌میان به کالبدشکافی انسان، طراحی پرسپکتیو، معماری پالادین۸ و چاپ نسخه‌های ویرایش‌شدۀ متون کلاسیک یونان باستان بیشتر علاقه دارم. اما معیار ارزش‌گذاری‌هایش اشرافی بود؛ نه بورژوازی، یعنی بهبود بر اساس قضاوت بازار. آن اتفاقات تا مدت‌ها هیچ نقشی در بهبود زندگی مردم معمولی نداشتند.

▪️همانند جوئل مُکیر، چهرۀ برجستۀ تاریخ‌نگاری اقتصادی، می‌توان استدلال کرد که معیار بهبودی در رنسانس، تغییر دورنمایی بود که جمعی از نخبگان فنی، یعنی پزشکان، شیمی‌دان‌ها، تکنسین‌ها و ابزارسازها می‌دیدند. به‌تعبیر مُکیر در مقاله‌ای که اخیراً با همکارش نوشته است: «آنان که بیش از همه به حساب می‌آمدند، مکانیک‌ها و مهندس‌های بسیار ماهر [بریتانیا] بودند که نسبت زیادی از نیروی کار را تشکیل نمی‌دادند.»

#مقاله #لیبرالیسم #سرمایه_داری #بورژوازی #تاریخ #ایده‌ها #چپ_گرایی #انقلاب #روشنفکران
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻

Liberty 🍃new idea

16 Oct, 13:53


📌جمع‌گرایی و دولت‌گرایی روسو
🖊استیون هیکس
🧩قسمت اول

اعتقاد روسو به دین و خدا
به محض اینکه فساد به طور کامل محو شود، می‌توان طرح ساختن جامعه‌ای اخلاقی را آغاز کرد. طبیعتاً برای این‌که پیکره‌ای مطلوب سر برآورد باید از بنیانی مطلوب و محکم آغاز کرد وضع طبیعی اولیه مطلوب بوده اما، شوربختانه، نمی‌توانیم به آن بازگردیم. خرد را، از آنجا که بیدار شده است، نمی‌توان به‌طور کامل محو کرد. اما نمی‌توانیم چیزهایی را تحمل کنیم که ما را به تمدن پیشرفتهٔ کنونیمان بازمی‌گردانند. خوشبختانه تاریخ الگوهای خوبی در اختیارمان می‌گذارد، زیرا با نگاه کردن به اغلب فرهنگ‌های قبیله‌ای درمی‌یابیم که جوامعشان، با حفظ نوعی وضعیت میانی بین رخوت وضعیت اولیهٔ‌مان و فعالیت خود محوریمان که با کج‌خلقی توأم است، حتماً شادمانه‌ترین و بادوام‌ترین دوران را داشته‌اند.
با تأمل بیشتری در این باره بیش از پیش معلوم می‌شود که این وضعیت کم‌تر در معرض هرج و مرج قرار داشته و برای انسان بهترین وضعیت بوده‌است.
از این رو بهترین کاری که می‌توانیم انجام دهیم تلاش برای بازآفرینی جامعه‌ای به شکل مدرن براساس آن الگوست.

این بازآفرینی باید از درک درست طبیعت انسان آغاز می‌شود. برخلاف «دعاوی فیلسوف‌های روشنگری، انسان به طور طبیعی حیوانی عاطفی است، نه حیوانی عقلانی. عمیق ترین احساسات انسان باید مسیر زندگی وی را مشخص کنند، وخرد باید همواره تسلیم آن‌ها باشد.

احساسات پرشور بنیان مناسبی برای جامعه هستند، زیرا یکی از عمیق‌ترین امیال میل به باور داشتن به دین است، و روسو معتقد است که دین برای ثبات جامعه اساسی است. این میل به باورداشتن می‌تواند و باید تمامی اعتراضات روشنگری را نادیده بگیرد.«بنابراین، معتقدم که اراده‌ای قدرتمند و فرزانه بر جهان حکم می‌راند. من آن را می‌بینم یا، به بیان دقیق‌تر، آن را حس‌می‌کنم.» با این حال، این احساس روسو که خدا وجود دارد اطلاعات دقیقی دربارهٔ ماهیت خدا در اختیار وی قرار نمی‌دهد. خدا «به یک اندازه از حواس و فهم من پنهان است» از این رو، و خوب، جهان را آفریده است. استدلال‌های فلاسفه دربارهٔ خدا نه‌تنها قضایا را روشن نساخته، بلکه وضع را بدتر کرده‌است: روسو نوشت که «هرچه بیش‌تر در این باره می‌اندیشم، سردرگم‌تر می‌شوم». از این رو، وی تصمیم گرفت آرای فلاسفه را نادیده بگیرد _«من که از احساس ناتوانی‌ام آکنده‌ام، هرگز دربارهٔ ماهیت خدا نخواهم اندیشید»_وبه عواطفش در مقایسه با خرد راهنمای باورهای مذهبی‌اش باشند، با این فرض که عواطف در مقایسه با خرد راهنمای مطمئن‌تری هستند.«راهنمای دیگری بر گرفتم و به خودم گفتم: بیاییم به روشنایی درون مراجعه کنیم. این روشنایی کم‌تر از آنها‌ گمراه خواهد کرد.» روشنایی درون روسو این احساس خلل‌ناپذیر را بر وی آشکار کرد که وجود خدا اساسی همهٔ تبیین‌هاست، و این احساس وی را از تجدید‌نظر و استدلال متقابل مصون داشت:«شاید کسی خیلی خوب در این مورد برای من استدلال بیاورد، اما من آن را احساس می‌کنم، و این احساسی که با من سخن می‌گوید قوی تر از خردی است که با آن می‌ستیزد.»

این احساس صرفاً یکی از هوس‌های شخصی روسو نبود. به نظر او، در بنیان هر جامعهٔ متمدنی نوعی حرمت دینی در مورد آنچه رهبرانش انجام می‌دهند دیده می‌شود. رهبران بنیانگذار جامعه شاید همواره به احکام دینی‌ای که به آنها استناد آن‌ها به این احکام امری اساسی است. اگر مردم باور داشته باشند که رهبرانشان در راستای خواست خدایان عمل می‌کنند. آزادانه‌تر سر تعظیم فرو خواهد آورد و «با سربراهی یوغ خیر جمعی را بر دوش می‌کشند.» برعکس، خرد روشنگری به بی‌ایمانی می‌انجامد؛ بی‌ایمانی به نافرمانی می‌انجامد؛ نافرمانی به هرج و مرج. به نظر روسو، این دلیل دیگری است برای اینکه چرا« وضعیت تأمل وضعیتی مخالف با طبیعت استو انسانی که می‌اندیشد حیوانی گمراه است» بر این اساس، خرد برای جامعه مخرب است، و باید محدود شود و جای خود را به احساس طبیعی بدهد.

#تحلیل #روسو #شخصیت_شناسی #فلسفه_شناسی
📃 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

16 Oct, 10:31


📌دیالوگ

برای بعضی از آدمها پول مثل فیلم خارجی بدون زیرنویس می‌‌مونه؛ نمی‌فهمنش!

🎥 Matchstick Men
#سینماهنر
📽 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

14 Oct, 17:30


ژاپن جدید Vs ژاپن قدیم

💬از این دست کلیپ‌ها یا عکس‌هایی از این قبیل مقایسه‌ها زیاد دیده میشه.
و افرادی هستن که میگن این نتیجه سرمایه داری یا آزادی بی قید و شرطه ولی اشتباه میکنن.
این نتیجه تبلیغاته چپ‌هاست .

اونا طوری القا می‌کنن که پرچم رنگین کمانی افتخاره و هرکسی به این جامعه بپیونده میتونه شرایط خوبی داشته باشه یا یک نوع احساس خودبرتر بینی نسبت به افراد عادی.

و دخالت ، فرصت‌ها و خدمات رایگانی هست که دولت‌ها در اختیار این افراد میزارن، سیاست تبعیض مثبت، میزان دیده شدن و طرفدار جمع کردن این افراد که با همون تبلیغات ایجاد میشه پروپاگاندای فمینیستی که با تحت تأثیر قرار دادن و استفاده از روانشناسی زرد و سیاه باعث منحرف کردن ذهن این افراد میشن.
(البته که این افراد به‌هرحال وجود دارن ولی نه این تعداد زیاد و نیازی به آموزش دادن و امتیاز دادن و سرو صدای زیاد نیست)

این افکار و عقاید و در کل چیزی که بهش میگن انحرافات در معانی مختلف در جامعه‌ها (چه قدیم و چه جدید) وجود دارن ولی بنا به شرایط سرکوب یا سنت‌های قدیمی یا ترس از مخالفت شدید جرئت عرضه و آشکار شدن رو ندارن .

#fun
🍃 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

14 Oct, 16:39


📌گفتگوی جان استاسل با لری شارپ

📎نیویورک، جایی که سیاستمداران بیشتر از آنچه پول دارند خرج میکنند.
سیاستمداران میخواهند مالیات را افزایش دهند چون با کسری بودجه بالایی روبه‌رو هستند.
اما راه بهتری برای تأمین مالی وجود دارد.

📎شارپ میگوید ما میتوانیم به‌جای افزایش مالیات، حق نامگذاری زیرساخت‌های خود را کرایه دهیم. این کار چگونه انجام میشود؟ عواقب آن و مزایای آن برای شهروندان چیست؟

🗃بورژوا
#مستند #تجربه_ملل #تجاری_سازی #بخش_خصوصی #آمریکا
📹 @andishee_noo 🍃

Liberty 🍃new idea

14 Oct, 15:02


📌فقرزدایی بازار آزاد

♦️تجارت آزاد، عامل رشد اقتصاد و کاهش فقر در دنیا می‌شود؟

▪️دسترسی به بازار‌ها و کاهش قیمت کالاها، امکان مشارکت کشور‌های در حال توسعه در اقتصاد جهانی را فراهم می‌کند و باعث بهبود درآمد و استاندارد زندگی در این کشور‌ها می‌شود.

▪️۳۰ سال پیش، نیمی از جمعیت فقیر دنیا در چین و هندوستان زندگی می‌کردند. از زمانی که این دو کشور سیاست‌های آزادسازی تجارت را در پیش گرفتند، تحولات چشمگیری رخ داده است. فقط بین سال‌های ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۹ و همزمان با اصلاح قوانین تجارت در چین، رشد اقتصاد این کشور به هشت درصد رسید و ۷۰۰ میلیون نفر در همان دوران از فقر نجات پیدا کردند. در هندوستان هم وضعیت مشابهی رقم خورد؛ تعرفه‌های گمرکی از ۸۰ درصد به ۱۰ درصد کاهش پیدا کرد و تعداد خانواده‌های فقیر از ۵۳ درصد کل جمعیت به ۳۲ درصد رسید.

▪️آزادسازی تجارت طرفداران و مخالفان خود را دارد. طرفداران بر این باورند که چنین سیاست‌هایی به کاهش هزینه‌های مصرف، افزایش بهره‌وری و رشد اقتصادی می‌انجامد، ولی مخالفان عقیده دارند که تجارت آزاد برای بازار کار داخلی گران تمام می‌شود و راه کالا‌های بی‌کیفیت را به داخل کشور باز می‌کند. بسیاری از طرفداران، تجارت آزاد را تنها راه مبارزه با فقر می‌دانند، در حالی که اقتصاددانان معتقدند، اجرای سیاست‌های تجارت آزاد و ارتباط آن با کاهش فقر، پیچیدگی‌های زیادی دارد. در یکی از مقالات بانک جهانی به این موضوع اشاره می‌شود که افراد فقیر به طور یکسانی از اصلاحات تجاری کشورشان تاثیر نمی‌پذیرند. چگونگی تاثیرپذیری آن‌ها تا حد زیادی به محل زندگی‌شان، ویژگی‌های فردی (مهارت یا جنسیت)، نوع اصلاحات انجام‌شده و حوزه اشتغال آن‌ها بستگی دارد.

▪️با وجود اینکه مطالعات به طور کلی نشان داده است که آزادسازی تجارت بر رشد اقتصاد تاثیر مثبت دارد و باعث کاهش قیمت‌ها و افزایش سطح رفاه قشر کم‌درآمد می‌شود، ولی همچنان دولتمردان در بعضی کشور‌ها بر اجرای سیاست‌های حمایتی و محدودیت‌های تجاری پافشاری می‌کنند. حتی دونالد ترامپ نیز به بهانه حمایت از مشاغل، تعرفه واردات از چین را افزایش داد و رئیس سازمان تجارت جهانی، روبرتو آزودو، هشدار داد که دور نگه داشتن رقبای خارجی از بازار‌های داخلی موجب رونق گرفتن فعالیت تولیدکنندگان بی‌کیفیت خواهد شد. هنوز بعد از گذشت چهار سال از آن دوران، پژوهشگران به نتیجه قطعی دست پیدا نکرده‌اند که نشان دهد استراتژی حمایتی ترامپ نقش مثبتی بر صنایع و بازار کار آمریکا داشته است.

▪️در حوزه مواد غذایی نیز وضعیت به همین شکل است. حامیان سیاست‌های حمایتی و مخالفان تجارت آزاد افزایش تولید محصولات غذایی در داخل کشور را تنها راه دستیابی به امنیت غذایی می‌دانند. حمایت بیش از اندازه از تولید داخلی در کشور‌های صنعتی و در حال توسعه، به‌خصوص در سال‌های اخیر و پس از جنگ اوکراین، اختلال‌های زیادی را در بازار‌های جهانی غذا به وجود آورده است. البته شکی نیست که آزادسازی تجارت جهانی تنها راه مبارزه با گرسنگی نیست، اما مسیری است که امکان دسترسی فقرا به غذای ارزان را فراهم می‌کند و همچنین رونق اقتصاد جهانی را در پی خواهد داشت.

تجارت آزاد و کاهش فقر
▪️در مقاله سال ۲۰۰۱ از جفری بانیستر و کامو تاگ، دو اقتصاددان صندوق بین‌المللی پول، به نقش تجارت بین‌الملل بر کاهش فقر پرداخته شده است. بر اساس یافته‌های این مقاله سیاست‌های حمایتی از آن جهت در بعضی کشور‌ها همچنان محبوب هستند که به دولتمردان اجازه می‌دهند با آسان‌ترین و غیرشفاف‌ترین روش ممکن منابع اقتصادی را به گروه‌های خاص هدایت کنند. اگرچه محدود کردن تجارت، میانگین استاندارد زندگی گروه‌های خاص را برای مدتی کوتاه افزایش می‌دهد، اما همان گروه‌ها به‌تدریج شاهد کاهش درآمد‌های خود خواهند بود و تغییر ساختار اقتصادی ناشی از آن ممکن است در کوتاه‌مدت نابسامانی‌های اقتصادی را به همراه داشته باشد.

▪️این دو اقتصاددان در مقاله‌شان به چند مزیت آزادسازی تجاری اشاره کرده‌اند؛ از جمله تغییر در دستمزد‌های نیروی کار متخصص و غیرمتخصص، شانس بیشتر قشر فقیر برای یافتن شغل، فراهم شدن زمینه برای سرمایه‌گذاری و نوآوری و بالطبع رشد اقتصاد، کاهش قیمت‌ها و دسترسی به محصولات جدید. درواقع مهم‌ترین پیامد آزادسازی تجارت برای خانواده‌های فقیر این است که با کاهش قیمت محصولات وارداتی، دسترسی آن‌ها به محصولات ارزان‌تر مواد غذایی، دارویی و سایر محصولات سلامتی و بهداشتی بیشتر می‌شود. بر اساس همین مقاله شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد حتی واردات لباس‌های دست دوم می‌تواند به بهبود وضعیت خانواده‌های فقیر کمک کند.

#مقاله #بازار_آزاد #تجارت #فقرزدایی #رفاه #دولت_حداقلی #حمایت_گرایی #مداخله_گرایی #هوش_مصنوعی
#liberty
🗞 @andishee_noo 🍃

🔻ادامه مطلب را از اینجا بخوانید🔻