همراز سکوت @hamrazsokot Channel on Telegram

همراز سکوت

14 Jan, 05:46

ای اهورا
من كه امروز، در باغ گیتی
چون درختی همه برگ و بارَم
رنج‌های گران پدر را
با كدامین زبان پاس دارم
سر به پای پدر می‌گذارم
جان به راه پدر می‌سپارم...

#فریدون_مشیری
#روز_پدر_مبارک

🍂🍁❤️

37

همراز سکوت

13 Jan, 11:44

با منِ دردآشنا، ناآشنایی بیش از این؟
ای وفادار رقیبان، بی وفایی بیش از این؟

گرم احساس منی، سرگرم یاد دیگران
من کجا از وصل خشنودم، جدایی بیش از این؟

موجی و بر تکه سنگی خرد، سیلی می زنی
با به خاک افتادگان، زورآزمایی بیش از این؟

زاهد دلسنگ را از گوشه ی محراب خود
ساکن میخانه کردی، دلربایی بیش از این؟

پیش از این زنجیر صدها غم به پایم بسته بود
حال، تنها بنده ی عشقم، رهایی بیش از این؟

#سجاد_سامانی

🍂🍁🍂

56

همراز سکوت

13 Jan, 11:43

مَـرا در خانه سروى هست كاندر سايه‌ى قدش
فراغ از سرو بستانى و شمشاد چمن دارم

#حافظ

پیشاپیش ولادت حضرت علی ع و روز پدر مبارک 🙏
یاد و خاطر پدرانی که در بین ما نیستند گرامی باد 🙏❤️

55

همراز سکوت

13 Jan, 07:39

هیچ چیز به اندازه ى یك كوه
شبیه پدر نیست!

👤 کریستین بوبن

🍂🍁🍂

69

همراز سکوت

04 Jan, 17:15

به اختیار دلی برد چشم یار از من
که دور از او ببرد گریه اختیار از من

به روز حشر اگر اختیار با ما بود
بهشت و هر چه در او از شما و یار از من

دگر قرار تو با ما چنین نبود ای دل
که خنجری شوی و بگسلی قرار از من

به اختیار نمی‌باختم به خالش دل
که برده بود حریف اول اختیار از من

#شهریار

🍂🍁🍂

120

همراز سکوت

04 Jan, 06:42

فرصت شمار صحبت کز این دوراهه منزل
چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن

#حافظ

🍂🍁🍂

121

همراز سکوت

03 Jan, 14:11

همیشه گریه های زیر باران ماجرا دارد
که یک سر در پشیمانی، سری هم در وفا دارد

میان خاطراتت آنچنان بر سینه می کوبم
که ثابت می کند یک دست هم گاهی صدا دارد

نبودت روزهایم را به قدری بی هویت کرد
که در تقویم من تنها غروب جمعه جا دارد

تصور می کنم عاشق شدن یک درد موروثیست
ازآنجا که پدر عمریست در دستش عصا دارد

یقین دارم کسی ظرف دعا را جابه جا کرده
تو را من آرزو کردم کسی دیگر تو را دارد!

#علی_صفری

🍂🍁🍂

115

همراز سکوت

03 Jan, 14:10

بخت، شاد است ز ویرانی ما در غم عشق
عیدِ جغد است به معموره چو طوفان گذرد

قسمت این بود که چون موج به دریای وجود
هر کجا رو نهم، احوال پریشان گذرد

آگه از عیشِ جوانی نشدم در غم عشق
همچو آن عید که بر مردمِ زندان گذرد

#کلیم_کاشانی

🍂🍁🍂

90

همراز سکوت

02 Jan, 15:36

با خیال رفتگان هم قانعم از بى کسی
کاش گردون واگذارد یاد دورانم بیاد

#بيدل_دهلوى

🍂🍁🥀

90

همراز سکوت

02 Jan, 06:31

چشیدم من هوای سرد و گرم شهر را اما
هوای با تو بودن می‌کند توفیر با این‌ها

#ابراهیم_زمانی

🍂🍁🍂

95

همراز سکوت

01 Jan, 17:32

هر آنچ از عمر پیشین رفت، گو رو
کنون روز از نو است و روزی از نو

#نظامی_گنجوی
#روزنگار، ۱ ژانویه، آغاز سال نو میلادی

🍂🍁🍂

138

همراز سکوت

01 Jan, 17:31

رو سر بِنِه به بالین، تنها مرا رها کن
تَرک من خراب شب‌گرد مبتلا کن

ماییم و موج سودا، شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن

از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت، ترک ره بلا کن

ماییم و آب دیده، در کنج غم خَزیده
بر آب دیدهٔ ما، صد جای آسیا کن

خیره‌کُشی است ما را، دارد دلی چو خارا
بُکْشد، کَسَش نگوید، تدبیر خون‌بها کن

#مولانا

🍂🍁🍂

91

همراز سکوت

31 Dec, 15:22

نگرانم
وطن!
چه خواهی شد؟
این خزان دست بر نمی‌دارد
و بهار و خدا ز ما دورند
نگرانم
وطن!
چه خواهد شد؟
ملتی در تو سخت می‌گرید
ملتی در تو سخت مجبورند...
وطن، ای مادر، ای ستم‌دیده!
پیکرت زخمی است و غمگینی
که بغل می‌کنیم و چون کوهی
گرچه درد خزان به دل داری
گرچه داغ هزارها فرزند
و خزر تا جنوب، مجروحی...
نگرانم
وطن!
چه خواهد شد؟
ما از این زخم‌ها نمی‌میریم؟
تو از این زخم‌ها نخواهی‌مرد؟!

#نرگس_صرافیان_طوفان

🍂🍁🍂

104

همراز سکوت

31 Dec, 05:38

گوش تا گوش به صحرا بِخرام و نَهَراس
شیرها خاطرشان هست،
که آهوی منی

#مهدی_فرجی

🍂🍁🍂

95

همراز سکوت

30 Dec, 17:58

مستم که امشب گوییا میهای پنهان خورده ام
من با خیال خویش می با نامسلمان خورده ام

نی نی که خوردم خون خود،چون پوشم ازتو،چون رخم
بر من گواهی می دهد هر می که پنهان خورده ام

از تشنگی آن دو لب می آیدم خون در جگر
مردم که در خواب از لبش دوش آب حیوان خورده ام

#امیرخسرو_دهلوی

🍂🍁🍂

98

همراز سکوت

30 Dec, 17:58

دلم گرفته ، ای دوست! هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم ، کجا من

کجا روم که راهی به گلشنی ندارم
که دیده بر گشودم به کنج تنگنا من

#سمین_بهبهانی

@hamrazsokot
🍂🍁🍂

103

همراز سکوت

28 Dec, 16:29

در قمارِ تلخ دنیا بردنی در کار نیست
بخت اگر هم یار باشد عمر با ما یار نیست

عين معشوقت که بَر بود و نبودت چشم بست
چشم بر بیش و کم دنیا ببند... انگار نیست

جنگ سهراب است و رستم، جنگ ما با روزگار
آخر سر هیچ‌کس پیروزِ این پیکار نیست

#حسین_زحمتکش

🍂🍁🍂

124

همراز سکوت

28 Dec, 07:48

سینه‌ای سوخته
در حسرت یک عشق محال
نگهی گمشده در پرده رویایی دور
پیکری ملتهب از خواهش سوزان وصال
چه ره آورد سفر دارم؟!
ای مایه عمر...

#فروغ_فرخزاد
#زادروز

🍂🍁🍂

126

همراز سکوت

28 Dec, 06:18

زندگی
می‌تواند فوق‌العاده باشد
اگر دیگران ما را
به حال خودمان
بگذارند...

#چارلی_چاپلین

🍂🍁🍂

102

همراز سکوت

27 Dec, 19:54

علی‌رغم هجوم بادهای سردِ ویران‌گر
بنا کردم کنار شانه‌هایت تکیه‌گاهم را

مرا بیدار کن ای جاده، از این خوابِ خرگوشی
که از بیراهه‌ها پیدا کنم یک روز، راهم را

گناهان مرا بر گردن قسمت نیندازید
که با جان می‌دهم عمری‌ست تاوانِ گناهم را

دلم را هیزمِ شب‌های آتش‌بازی‌ات کردی
الهی دامنت هرگز نبیند دود آهم را

#حسنا_محمدزاده

🍂🍁🍂

97

همراز سکوت

27 Dec, 08:32

در دنیایی پر از کپی ها، تو اصل باش...

🍂🍁🍂

88

همراز سکوت

27 Dec, 08:30

سلام بر تو.
سلام بر تویی که بودنت در این پهنه‌ی خاکی و مشوّش، حال آشفته و ناکوک کسی را خوب می‌کند.
سلام بر تو و قلب صبور و مهربان تو. تویی که بی‌چشمداشت مهربانی و روان نا آرام انسان دیگری را آرام می‌کنی. بر تو که امید می‌بخشی و رویش جوانه‌های نازک زیستنی، در شاهرگ‌های باریک حیات این سیاره.
وقتی حال اکثر آدم‌ها خوب نیست و این لبخندها و این رفتن‌ها و آمدن‌ها و ادامه‌دادن‌ها، نهایتِ تقلای انسان‌هاست برای قدری معمولی زیستن، حتی اگر آلوده به تصنع و تظاهر باشد.
سلام بر تویی که خوب مانده‌ای...

#نرگس_صرافیان_طوفان

🍂🍁🍂

84

همراز سکوت

26 Dec, 05:38

اگر دیدی میان ویرانه‌های خانه‌ای
گل سرخی قد کشیده است،
اصلاً تعجب مکن
ما این‌گونه دوام آورده‌ایم.

#مصعب_ابوتوهت

🍂🍁🍂

89

همراز سکوت

26 Dec, 05:36

اين پنج شنبه ها،
دست و پای مرا، بسته اند
وقتي کوچ دلتنگی ام،
جمعه ای تلخ می شود،
بدون تــــــــووووو

#عرفان_یزدانی

🍂🍁🍂

28

همراز سکوت

26 Dec, 05:33

صبحت به خیر باد که صبح منی هنوز
در بامداد شبزده‌ام روشنی هنوز

یادت عجیب در دل من موج می‌زند
دریای بی‌قراریِ جانِ منی هنوز

آبِ حیاتِ عشقِ تو تضمینِ زندگی‌ست
جاری‌تر از روانیِ جان در تنی هنوز

بعد از گذشت این‌همه سال از ندیدنت
احساس می‌کنم که درست آن زنی هنوز

که اولین نگاه مرا صید کرده بود،
می‌بینمت دوباره همان رهزنی هنوز

قلبم به شوق عشق توچون پتک می‌زند
یعنی که صاحبِ دلِ چون آهنی هنوز

آهندلانه هم که شده، باش و دل ببر
تو بهترین نمونهء دل بردنی هنوز

صبح است و چشم مست تو تصدیق می‌کند
مثل شرابِ کهنهء مردافکنی هنوز

صبحت شبیه عاقبتِ شب به خیر باد
صبحت به خیر باد که صبح منی هنوز

#قنبرعلی_رودگر

🍂🍁🍂

22

همراز سکوت

23 Dec, 11:58

کشش ساحل اگر هست،
چرا کوشش موج

جذبه ی دیدن تو می کشد از هر طرفم.

#فاضل_نظری

@hamrazsokot
🍂🍁🍂

53

همراز سکوت

23 Dec, 11:54

دلا! ذوقی ندارد دولت دنیا و شادی‌ها
خوشا آن دردمندی‌های عشق و نامرادی‌ها

من و مجنون دو مدهوشیم سرگردان به هر وادی
ببین کآخر جنون انداخت ما را در چه وادی‌ها!

دل من جا گرفت از اعتقاد پاک در کویش
بلی؛ آخر به جایی می‌کشد پاک‌اعتقادی‌ها

چو عمر خود ندارم اعتمادی بر وفای تو
چه عمر است اینکه من دارم بر او خوش‌اعتمادی‌ها؟

به خونِ دل، سوادِ دیده را شستم، زهی حسرت!
که از خطت مرا محروم کرد این بی‌سوادی‌ها

چو گم کردم دل خود را چه سود از ناله و افغان؟
که نتوان یافت این گم‌گشته را با این منادی‌ها

"هلالی"! دیگران از وصل او شادند و من غمگین
خوش آن روزی که من هم داشتم زاین‌گونه شادی‌ها...

#هلالی_جغتایی

🍂🍁🍂

48

همراز سکوت

21 Dec, 15:58

تبسمش بهشت بود و گریستنش جهنم

❤️❤️

77

همراز سکوت

21 Dec, 15:55

«من
نه کنجکاوِ بهشتم
و نه دوزخ؛
چرا که من
مادرم را
هم به گاهِ خندیدن دیدم
و هم به گاهِ گریستن...»

#اوزدمیر_آصاف

🍂🍁❤️

72

همراز سکوت

21 Dec, 15:48

تو مرد روز هاي سخت و بوران زمستاني
نبينم ساده با فصل خزان سازش كني مادر

#حسين_زحمتكش
آرزوي سلامت براي همه مادران🙏❤️

🍁🍂🍁

67

همراز سکوت

21 Dec, 15:46

‏جایی که "مادر" در آن نفس بکشد هیچ گلدانی نمی خشکد.

🍂🍁❤️

62

همراز سکوت

21 Dec, 13:05

سپيده كه سر بزند
در اين بيشه زار خزان زده شايد گلى برويد
شبيه آنچه در بهار بوييديم ...

#پل_الوار

🍂🍁🍂

62

همراز سکوت

21 Dec, 12:59

عشق
گاه چون ماری در دل می خزد
و زهر خود را آرام در آن می‌ريزد
گاه يک روز تمام چون کبوتری
بر هرّه‌‌ی پنجره‌ات کز می‌کند
و خرده نان می‌چيند

گاه از درون گــُـلی خواب آلود، بيرون می‌جهد
و چون يخ، نمی، بر گلبرگ آن می‌درخشد
و گاه حيله گرانه تو را
از هر آنچه شاد است و آرام
دور می‌کند

گاه در آرشه‌ی ويولونی می‌نشيند
و در نغمه‌ی غمگين آن هق‌هق می‌کند
و گاه زمانی که حتی نمی‌خواهی باورش کنی
در لبخند يک نفر جا خوش می‌کند

#آنا_آخماتووا

🍂🍁🍂

52

همراز سکوت

21 Dec, 08:48

‌
زندگی...
شايد شعر پدرم بود كه خواند...
چایِ مادر، كه مرا گرم نمود...

#سهراب_سپهری

🍂🍁🍂

50

همراز سکوت

20 Dec, 16:26

جا مانده‌ام در این شب یلدا بدون تو
راهم نمی‌دهند به فردا بدون تو

دردی‌ست بی‌شکایت و مرگی‌ست بی‌شکوه
این زنده ماندنِ منِ تنها، بدون تو

حق داشتی ندیده بگیری تو هم مرا
دنیای من، نداشت تماشا بدون تو

#محمدمهدی_سیار

🍂🍁🍂

59

همراز سکوت

20 Dec, 16:26

هر زمان فالى گرفتم غم مخور آمد ولى
اين اميد واهى حافظ مرا بيچاره كرد

#محمد_شیخی

یلداتون مبارک🙏

56

همراز سکوت

19 Dec, 18:01

آخر ای بیگانه خو ، ناآشنایی این همه
تا به این غایت مروت بی وفایی این همه

جسم و جانم را ز هم پیوند بگسستی بس است
با ضعیفی همچو من زورآزمایی این همه

استخوانم سوده شد از رویِ خویشم شرم باد
بر زمین از آرزو رخساره سایی این همه

هر که بود از وصل شد دلگیر و هجرِ ما همان
نیست ما را طاقت و تابِ جدایی این همه

وحشی این دریوزه ی دیدار دولت تا به کی
عرض خود بردی چه وضع است این گدایی این همه

#وحشی_بافقی

🍂🍁🍂

70

همراز سکوت

19 Dec, 15:43

یلدا آخرین
دلبری پائیز است !
مانند زنی که درست لحظهٔ رفتن ،
گیسوان مشکی بلندش را باز میکند ...

#آرش_شریعتی

پیشاپیش یلداتون به شادی و فرح
هوای همو داشته باشیم و در حد بضاعت یاری گر ضعفا نیز باشیم 🙏🌹

67

همراز سکوت

19 Dec, 09:23

پنج شنبه که می‌شد مادربزرگ شیرینی
پنجره‌ایی درست می‌کرد،
با سلیقه می‌چید داخل ظرف بلور و برای همسایه‌ها می‌برد.
چای زعفران دم می‌کرد، داخل فنجان‌های گُل صورتی انگلیسی می‌ریخت،
کنارش یک تکه نبات می‌گذاشت و چند دانه شیرینی پنجره‌ایی.
زیر لب فاتحه‌ایی می‌داد و می‌گفت:
"ننه شب جمعه، مرده‌ها چشم انتظارن"

حالا من شیرینی پنجره‌ای می‌پزم. چای زعفران دم می‌کنم و در استکان گل صورتی انگلیسی
می‌ریزم...
مادربزرگ چشم انتظار است...

"چه کسی می‌گوید؛
با یک فنجان چای نمی‌شود دلتنگی کرد؟"

#شیرین_طاهری

🍂🍁🍂

63

همراز سکوت

19 Dec, 06:01

به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن ،
واژه ای در قفس است...!
من به آنان گفتم :
آفتابی لبِ درگاه شماست
که اگر در بگشایید
به رفتار شما می تابد...

#سهراب_سپهری

🍂🍁🍂

60

همراز سکوت

18 Dec, 17:43

جز روزگار من

همه چیز را سفید کرده برف

#شمس_لنگرودی

🍂🍁🍂

64

همراز سکوت

18 Dec, 16:18

دل چیست؟ مرغِ بی‌پر و بالی به دامِ توست
این وحشیِ رمیده ز عالم که رام توست

مردم به فکر کوثر و حورند و من مدام
چشمم به زلفِ سرکش و لعلِ چو جام توست

گفتی چه می دهی که سخن گویمت به مهر؟
جانی که میدهم به ازای کلام توست

غیر از محبت تو گناهم چه بوده که ؟
مستوجبم چنین ستم و انتقام توست

با اینکه بی وفا و فراموش پیشه ای
دل تا همیشه منتظرِ یک پیام توست

گفتی دوامِ مهر و وفای تو تا کجاست؟
تاوقتِ مرگ روی لبم عطرِ نام توست

#م_شیرانی_طلوع

🍂🍁🍂

60

همراز سکوت

18 Dec, 14:17

‏در اندکی از ما
هر روز پاییز است
هر شب زمستان است!

#حسین‌_صفا

🍂🍁🍂

60

همراز سکوت

18 Dec, 14:14

کأنه کُتب علینا العیش هکذا
مُعلقین في مُنتصفِ الأشیاء کلها
لا نحب ما یحدث،
ولا یحدث ما نحب...

گویی مقدر شده بود
که این‌گونه زندگی کنیم
در میانِ همه چیز بلاتکلیف بمانیم
آن‌چه پیش می‌آید را دوست نداریم
و هر آن‌چه را دوست داریم پیش نمی‌آید...

#احمد_خالق_توفیق

🍂🍁🍂

57

همراز سکوت

17 Dec, 19:12

تمثیلِ غمِ عشقِ تو با قلبِ ظریفم
یک باغ انار است و یکی کاسه چینی

#علیرضا_بدیع

🍂🍁🍂

70

همراز سکوت

03 Dec, 18:34

ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم!
غم هجران تو را،
چاره ز جایی بکنیم...

#حافظ

🍂🍁🍂

13

همراز سکوت

03 Dec, 14:34

دستخطی دارم از او
بر دل خود یادگار

عشق کاری کرد با قلبم
که چاقو با انار...

#علیرضا_بدیع

🍂🍁🍂

22

همراز سکوت

03 Dec, 11:36

https://t.me/Ra660z
و به قدرت یک واژه
زندگی خویش را از سر می‌گیرم
زاده شدم تا تو را بشناسم
تا تو را صدا کنم:
آزادی 🕊

پل الوار

اشعار ناب 👌👌

25

همراز سکوت

03 Dec, 04:33

چه بوی خوشی می‌وزد از سمت آسمان
و باز پناه جُستن پوپکی پیاله‌ی آبی ...
صدای کسی می‌آید کسی دارد
مرا به اسم کوچک خودم می‌خواند
آشناست این آواز آدمی
آشناست این وزیدن باد
خنکای هوا عطر برهنه‌ی بید ...
سوسن‌ها، سنجدها، باران‌های بی‌سبب
و من...چقدر بوسه بدهکارم
به این همه رود، راه، آدمی....

#علی_صالحی

🍂🍁🍂

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌

29

همراز سکوت

03 Dec, 04:31

گفتی چه دلگشاست افق در طلوع صبح
گفتم كه چهره ی تو از آن دلگشاتر است

#فريدون_مشيرى

🍂🍁🍂

25

همراز سکوت

02 Dec, 18:15

در تمام سینه های سربازان جنگ
قلبی می تپیده
اما چکمه ها
فرمان از قلب نمی گیرند
سرزمین ها
سوگ مرگ بنفشه ها را هیچگاه از یاد نخواهند برد...

#ادیب_حیدربگی

🍂🍁🍂

33

همراز سکوت

02 Dec, 18:13

تو غفلت پروانه را
در بادهای بی‌هنگام پاییز ندیده‌ای
که بدانی آذر ماه
از آواز کدام پرنده‌ی تنها
این‌همه زمستان است ...

#سید_علی_صالحی

🍂🍁🍂

34

همراز سکوت

02 Dec, 18:06

در این شب سرد،
بیدارم و بس
دلتنگ توام، درگیر قفس
با هر چه صدا،
با هر چه نفس
فریاد از تو، ای عشق...

#عبدالجبار_کاکائی

@hamrazsokot
🍂🍁🍂

34

همراز سکوت

02 Dec, 18:04

زيباترين انسان‌هايى كه تاكنون شناخته‌ام، آنهايى بودند كه شكست خورده بودند، رنج می‌کشیدند، دچار فقدان شده بودند و با اين حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بيرون آمدند. اين افراد، يک حسى از قدردانى، حساسيت و فهم زندگى داشتند كه آنها را پر از شفقت، ملايمت و توجه عميق و عاشقانه می‌کرد. زيبايى اين افراد، اتفاقى و بى‌سبب نبود ...

#اليزابت_راس

🍂🍁🍂

31

همراز سکوت

01 Dec, 20:29

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن

مگر آن که شمع رویت به رهم چراغ دارد

#حافظ

@hamrazsokot
🍂🍁🍂

42

همراز سکوت

01 Dec, 20:29

به خانه می رفت ...
با کیف و با کلاهی که بر هوا بود.

چیزی دزدیدی؟ مادرش پرسید:
دعوا کردی باز؟ پدرش گفت:

و برادرش کیفش را زیر و رو می‌کرد
به دنبالِ آن چیز که
در دل پنهان کرده بود .

تنها مادر بزرگش دیده بود
شاخه گلِ سرخی را در دستِ فشرده‌ی
کتابِ هندسه اش،
و خندیده بود

#حسین_پناهی

🍂🍁🍂

40

همراز سکوت

01 Dec, 15:32

ای عشق همه بهانه از توست

من خامُشم این ترانه از توست

#هوشنگ_ابتهاج
@hamrazsokot

🍂🍁🍂

45

همراز سکوت

01 Dec, 12:11

سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم...!

#قیصر_امین_پور

🍂🍁🍂

41

همراز سکوت

01 Dec, 10:58

یک بار طعم عشق را چشیده ام
مزه تلخ قهوه سیاه می داد
تپش قلبم را تند کرد
بدن زنده ام را دیوانه
حواسم را به هم ریخت،
و تمام شد.

#هالینا_پوشویاتوسکا

🍂🍁🍂

43

همراز سکوت

01 Dec, 10:58

احساس می‌کنم
در هر کنار و گوشۀ این شوره‌زارِ یأس
چندین هزار جنگلِ شاداب، ناگهان
می‌روید از زمین...

#احمد_شاملو
مزرعهٔ نخل کرمان

🍂🍁🍂

38

همراز سکوت

30 Nov, 12:37

ذکرِ خیرت در دلم هست و کنارم نیستی
کاسه ای لبریزم و صبر وقرارم نیستی

همچو برگ از شاخسارِ چشم تو افتاده ام
در خزان می میرم ای فصل بهارم نیستی

روح غمگینم جهانی را مکدر می کند
غرقِ در اندوهم امّا غمگسارم نیستی

نامسلمان بودم و ایمانِ من مهرِ تو بود
دین و دل سوزاندی و گفتی نگارم نیستی

یوسف گمگشته یِ در راه کنعانم چه سود؟
دل بریدی از من و چشم انتظارم نیستی

#سیدشهرام_علیزاده

🍂🍁🍂

55

همراز سکوت

30 Nov, 11:10

پر‌نقش‌تر از فرش دلم بافته‌ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله‌ها را

#محمدعلی_بهمنی

🍂🍁🍂

54

همراز سکوت

30 Nov, 05:24

یاد من باشد دم صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب، زمین
مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنیم ، هر چه گذشت
خانه‌ی دل، بتکانم از غم...

#فریدون_مشیری

🍂🍁🍂

57

همراز سکوت

29 Nov, 19:13

گاهی
نه سیگار ...
نه خیابان ...
نه تنهایی...
نه ساعت ها قدم زدن...
میتواند یک مرد را آرام کند!

چاره اش فقط و فقط
صدای یک زن از پشت تلفن...!

#فرهام_سام

🍁🍂🍁

54

همراز سکوت

26 Nov, 06:07

از دریچه
با دلِ خسته ، لبِ بسته ، نگاهِ سرد
می‌کنم از چشم ِ خواب‌آلوده‌ی خود
صبح‌دم
بیرون
نگاهی :

در مه‌آلوده هوای خیس ِ غم‌آور
پاره‌پاره رشته‌های نقره در تسبیحِ گوهر . . .
در اجاقِ باد ، آن افسرده‌دل آذر
کاندک‌اندک برگ‌های بیشه‌های سبز را بی‌شعله می‌سوزد

من در این‌جا مانده‌ام خاموش
بر جا ایستاده
سرد

جاده خالی
زیرِ باران

#احمد_شاملو

🍂🍁🍂

14

همراز سکوت

25 Nov, 19:21

شب به شب بر صخره می‌کوبم سرم را موج موج
ماه خود را دیده‌ام در آسمان دیگری

ترس تنهایی، عذاب عشق، اندوه فراق
امتحانم میکنی با امتحان دیگری

هیچ جز خاکستر از آتش نمی‌ماند به جا
عشق غیر از غم ندارد ارمغان دیگری

برگ و بر دیگر مخواه از من، که در تقدیر ما
هر خزانی در پی‌اش دارد خزان دیگری

#سجاد_رشیدی‌پور

🍂🍁🍂

27

همراز سکوت

25 Nov, 18:04

نه در برابر چشمی
نه غایب از نظری....!

نه یاد میڪنی از ما..
نه میروی از ياد...!

#حافظ

🍂🍁🍂

28

همراز سکوت

25 Nov, 18:03

دوست داشتنت وظیفه‌ام که نبود، فریضه‌ام بود به‌جا آوردمش، تا پای جان؛ در هر مکان و در هر دقیقه‌ای.
دوست داشتنت عشق که نبود،
آیین بود بدان مشرّف شدم بی قیل و قال و بی بوق و کرنایی.
دوست داشتنت نماز که نبود امّا گزاردمش، شبانه‌روزی هزار رکعت به‌ وقت صبح و ظهر و شام.
دوست داشتنت زکات که نداشت امّا پرداختمش به هر دمی و به هر بازدمی به هر نفَس.
دوست داشتنت دینی بود که مخفیانه به آن ایمان آوردم.
دینی که جز تنهایی ثوابی نداشت.

#عرفان_نظرآهاری

🍂🍁🍂

28

همراز سکوت

25 Nov, 06:04

“کامو” می‌گوید :

«پاییز بهارِ دومی است که در آن،
هر برگ یک گل است.»

#آلبر_کامو

🍂🍁🍂

30

همراز سکوت

24 Nov, 12:26

تو گفتی:«من به غیر از دیگرانَم
چُنینم در وفاداری، چنانَم.»

تو غیر از دیگران بودی که امروز
نه می‌دانی، نه می‌پُرسی نشانَم!

‌ #فریدون_مشیری

🍂🍁🍂

32

همراز سکوت

24 Nov, 12:26

#امیرحسین_افتخاری
پنهان مشو

🍂🍁🍂

31

همراز سکوت

24 Nov, 12:20

نفهميدي پريشانم ازاين چشمان پژمرده؟
از اين شعري كه حرفش را ميان بغض ها خورده…

#مجيد_تركابادي

🍂🍁🍂

31

همراز سکوت

24 Nov, 09:55

این دلاویزترین حرف جهان را، همه‌وقت،
نه به یک بار و به ده بار، كه صد بار بگو!
«دوستم داری»؟ را از من بسیار بپرس!
«دوستت دارم» را با من بسیار بگو.
‌‌
#فریدون_مشیری

🍂🍁🍂

30

همراز سکوت

24 Nov, 04:51

تو را از میانِ لبخندِ بیدها
به صبح پنجره، دعوت مے ڪنم!
به نوازش آفتاب
به زرد پیراهن برگ هاے چنار،
ڪه بر شاخه ے نارسِ پاییز، مے وزند!
تو را از میان بوسه هاے باد و باران
به سپیدے یک اتّفاق ،دعوت مے ڪنم...

#عرفان_یزدانی

🍂🍁🍂

32

همراز سکوت

23 Nov, 18:54

هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب
ای آفتاب دلکش و ماه پری وشم

لب بر لبم بنه بنوازش دمی چونی
تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم

#شهریار

@hamrazsokot
🍂🍁🍂

38

همراز سکوت

23 Nov, 15:19

بر سینه، داغ‌های تمنا نوشته‌ایم
یک لاله‌زار، نسخه‌ی سودا نوشته‌ایم

حاجت به نامه نیست ‌که در سطرهای آه
اسرار پرفشانی دل، وا نوشته‌ایم

در زندگی مطالعه‌ی دل غنیمت است
خواهی بخوان و خواه مخوان، ما نوشته‌ایم

#بیدل_دهلوی

🍂🍁🍂

43

همراز سکوت

23 Nov, 12:01

سلاما على من يعرفون معنى الحُب ولا يملكون حبيبا.
سلام بر کسانی که معنی عشق را میدانند ولی محبوبی ندارند.

#جبران_خليل_جبران

🍂🍁🍂

41

همراز سکوت

21 Nov, 13:56

چترِ باران زده‌ات رویِ سرم هست هنوز
من و معشوقِ خیالی به خیابان زده‌ایم ...

#علی_رمضانیان_لنگرودی

🍂🍁🍂

56

همراز سکوت

21 Nov, 13:55

پاییز تنش زخمی ست
آهسته قدم بردار ...

#یاسر_حسن_زاده

🍂🍁🍂
‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌

50

همراز سکوت

21 Nov, 13:53

شب از شب‌های پاییزی ست
از آن همدرد و با من مهربان شب‌های اشک آور

ملول و خسته دل گریان و طولانی
شبی که در گمانم من که آیا بر شبم گرید، چنین همدرد

و یا بر بامدادم گرید، از من نیز پنهانی
من این می‌گویم و دنباله دارد شب
خموش و مهربان با من

به کردار پرستاری سیه پوش پیشاپیش،‌ دل بر کنده از بیمار
نشسته در کنارم، اشک بارد شب
من این‌ها گویم و دنباله دارد شب

#مهدی_اخوان_ثالث

🍂🍁🍂

46

همراز سکوت

21 Nov, 13:51

🍂🍁🥀

44

همراز سکوت

21 Nov, 06:30

پاییز جان! عزیز دل گونه‌‌خیس‌ها!
راز هجوم بغض نی خوش‌نویس‌ها!

ای تیرهای سرخ تو آتش‌به‌اختیار!
در ماجرای کشتن نفساً نفیس‌ها

آنان که های‌های تو را طاق می‌زدند
با ابتذال غش‌غشه‌ی خنده‌ریس‌ها...

مِهبانگ سرخوشانه‌شان را به باد داد
خونابه‌ی اناری یلدانه‌دیس‌ها!

پاییز جان! چگونه مرا جا گذاشتی؟!
ای نابریده‌دل ز برآشفته‌گیس‌ها!

آذر، تغار رنگ تو را می‌شکست و بعد
دنیا به کام قانع ما کاسه‌لیس‌ها!

ای پادشاه سال! مبادت گزند هیچ
از خیز ناخجسته‌ی نایب‌رییس‌ها!

هرچند بخل سرد زمستان نوشته است
شعر مرا میان "زبان‌ناسلیس‌ها"

این افتخار، نسل مرا بس که گفته‌ای:
نامت بلند! شاعره ی ضد "هیس‌"ها!

#فرخنده_صدیق

🍂🍁🍂

49

همراز سکوت

20 Nov, 04:55

سلام بر نرگسِ خمارآلوده‌ی چشمانت
بر سایه‌ات
که از خورشید
سوزنده‌تر است
هر صبح
با نوای چکاوک
آرام آرام
با طلعتِ اتفاقِ نوازش
جاری می‌شوی
در رگ‌هایم
در کدامین نغمه
به گوشم می‌رسی؟
در کدامین کوره راه
به انتظار بنشینم؟

#مرضیه_بازرگانی_گلپر

🍂🍁🍂

57

همراز سکوت

19 Nov, 17:54

هیچکس چشم به راه من دیوانه نبود
هرچه بر در زدم انگار کسی خانه نبود

راندي از خویشم و من مردن خود را دیدم
کاش تشییع من اینقدر غریبانه نبود

سر به میخانه یادت زدم اما دیگر
جای لب های تو روی لب پیمانه نبود

در دلم بودی و شرمنده ز مهمان بودم
که سزاوار تو این خانه ویرانه نبود

پیش چشم همه ای عشق ! جوانم کن باز
تا ببینند، که اعجاز تو افسانه نبود

#فاضل_نظری

🍂🍁🍂

65

همراز سکوت

19 Nov, 17:52

این حالِ منِ بی‌توست؛ بغضِ غزلی بی‌لب
افتاده‌ترین خورشید، زیرِ سُمِ اسبِ شب

#بابک_روزبه

🍂🍁🍂

40

همراز سکوت

19 Nov, 17:51

.
پس از زخم،
مرهم ..
آه....‌‌ چاره‌ساز نیست
مشعل خرد برافروزیم
چاره
ناچاری نیست
درمان است
دستها را حلقه کنیم
ابر بسازیم
وهمه با هم فریاد بزنیم

عاقبت...... باران باران ‌..

#هله_پتگر

🍂🍁🍂

39

همراز سکوت

14 Nov, 06:37

پاییز هزاررنگ در جنگل‌های پستۀ وحشی زاگرس

🍂🍁🍂

85

همراز سکوت

14 Nov, 04:15

آفتابا !
مدد کن که امروز
باز بالنده تر قد برآرم
یاریم ده که رنگین تر از پیش
تن به لبخند گرمت سپارم

چشم من
شب همه شب نخفته است
آفتابا !
قدح واژگون کن
گونه ى رنگ شبْ شسته ام را
ساقی پاک دل، پر ز خون کن ...

#سیاوش_کسرایی

🍂🍁🍂

85

همراز سکوت

13 Nov, 14:04

شـــرح تنهایی من می‌پرسی
شرح تنهایی من، طولانی‌ست

معنی عشق بپرس از مجنون
که همه بی سر و بی سامانی‌ست ...

#حسین_منزوی

‌
🍂🍁🍂

80

همراز سکوت

13 Nov, 11:58

ما همانیم که بودیم و محبت باقی‌ست
ترک صحبت نکند دل که به مهر آکندند

#سعدی
#روزنگار، ۱۳ نوامبر، روز جهانی مهربانی

🍂🍁❤️

85

همراز سکوت

13 Nov, 03:34

يك صبحِ زود
يك صبحِ زودِ قشنگ خواهيم رفت
همان طرف هاى دورِ آشنا خواهيم رفت

مى‌گويند آنجا
كوچه‌هايى دارد عجيب،
غرقِ نور و سلام و تبسم وُ
هر چه شما بخواهيد!
مى‌گويند آنجا
نسترن ها نماز مى‌خوانند
آب، اهل آوازِ رفتن است
و ملائكى بى سوُال
پياله‌هاى پُر از مى را
بر چينه هاى ستاره چيده‌اند،
هوا خوش است و كلمات،
همه كلمات از هر چه گفتنِ بوسه آزادند!

#سید_علی_صالحی
‌

🍂🍁🍂

73

همراز سکوت

12 Nov, 18:42

🎧علیرضا_قربانی

تو همسفر نیمه راه منی
چگونه هنوز از تو می‌گویم...

🍂🍁🍂

70

همراز سکوت

12 Nov, 18:38

خط به خطش را اگرچه پینه ها پوشانده است
بازهم دیدیم دنیا دست‌مان راخوانده است

هرچه درسم داده من هم امتحان پس داده‌ام
این نفس‌ها هرچه دنیاداده برگردانده است!

حاصل با دوست بودن زخم بود و بعد از این
سهم تنهایی‌ست از من هرچه باقی مانده است

سنگ‌دل دریاست یا ساحل؟ که دست دوستی
هرچه دریا پیش آورده ست ساحل رانده است

شاه هم بودی بترس از ترس رعیت‌ها که گاه
شاه خنجر میخورد از آن‌که خود ترسانده است

پیش هرکس سفره‌ی دل را نباید بازکرد
هرچه برما رفته است ازاین دل وامانده است

#حسین_زحمتکش

🍂🍁🍂

82

همراز سکوت

12 Nov, 18:36

یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند در رضای یار

گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ
بیند خطای خویش و نبیند خطای یار

یار از برای نفس گرفتن طریق نیست
ما نفْس خویشتن بکُشیم از برای یار...

#سعدی

🍂🍁🍂

69

همراز سکوت

11 Nov, 19:06

آن با وفا کبوتر جلدی که پر کشید
اکنون به خانه آمده ،اما عوض شده است

#فاضل_نظری

🍂🍁🍂

72

همراز سکوت

11 Nov, 19:04

منِ سرما زده را
گرم در آغوش بگیر...
به هوایِ بغلت بود
که سرما خوردم...

#ابراهیم_ابراهیمی

🍂🍁🍂

63

همراز سکوت

11 Nov, 18:56

‌
من صبورمٖ اما
به خدا دست خودم نيست اگرمي رنجم
يا اگر شادي زيباي تو را
به غم غربت چشمان خودم ميبندم

من صبورم اما
چه قدَر با همه ي عاشقي ام محزونم
و به ياد همه ي خاطره هاي گل سرخ
مثل يك شبنم افتاده ز غم مغمومم
من صبورم اما
بي دليل از قفس كهنه ي شب مي ترسم
بي دليل از همه ي تيرگي رنگ غروب
و چراغي كه تو را از شب متروك دلم دور كند
من صبورم اما
آه ، اين بغض گران
صبر چه مي داند چيست

#حميد_مصدق
🍂🍁🍂
@hamrazsokot

72

همراز سکوت

28 Oct, 05:47

اگر دادگر باشی و سرفراز
نمانی و نامت بماند دراز

#فردوسی
#روزنگار، ۷ آبان، بزرگداشت کوروش کبیر

🍂🍁🍂

20

همراز سکوت

28 Oct, 04:45

انار دلم ترک برداشته است.
شنیده بودم...
باد پاییز که دست در زلف نیلوفرها ببرد، انار از غم زرد رویی شاخسار...
گریبان می درد...

#مهدی_خادمیان

🍂🍁🍂

22

همراز سکوت

26 Oct, 20:35

دلم گهواره غم های عالم
‏ز مشرق تا به مغرب تاب می‌خورد ...

#مهدی_اخوان_ثالث

🍂🍁🍂

32

همراز سکوت

26 Oct, 17:53

دانی که چیست حاصل انجام عاشقی
جانانه را ببینی و جان را فدا کنی

#فروغی_بسطامی

🍂🍁🥀

34

همراز سکوت

26 Oct, 16:29

- ‏خوردیم زخم‌ها که نه خون آمد و نه آه

وَه این چه نیش بود که تا استخوان برفت

#سعدی

🍂🍁🍂

47

همراز سکوت

24 Oct, 08:18

"پنجشنبه"ها
دلت بهانه جو می شود
می گیرد ...و نفس ت را بَند می آورد
دلت برای کسی تندتر می زند
در هر دم و بازدمی
عشق را فریاد می زند
دلت همانی را می خواهد که نیست
آشوب می شود می گیرد
بی‌تاب و بیقرار می شود
بیقرارِ ...
بیقرار ...

#رضا_کریمی

🍂🍁🥀

51

همراز سکوت

24 Oct, 06:41

می‌رسد سردی پاییز حیات
تاب این باد بلاخیزم نیست
غنچه‌ام غنچه‌ی نشکفته‌به‌کام
طاقت سیلی پاییزم نیست!

#روزنگار، ۳ آبان، درگذشت
#فریدون_مشیری

🍂🍁🍂

48

همراز سکوت

24 Oct, 06:40

حرف‌های تو مثل قالی ایرانی‌ست
و چشم‌هایت
گنجشک‌های دمشقی
که بین دو دیوار می‌پرند.
قلب من مثل کبوتر
بالای حوضچه‌ی دستانت پر می‌کشد
و در سایه‌ی النگوهایت می‌آرامد

و من دوستت دارم...

#نزار_قبانی

🍂🍁🍂

48

همراز سکوت

23 Oct, 19:25

خاطره ای تکان دهنده از استاد شفیعی کدکنی

نزدیکی های عید بود،
من تازه معلم شده بودم و اولین حقوقم را هم گرفته بودم،
صبح بود، رفتم آب انبار تا برای شستن ظروف صبحانه آب بیاورم.
از پله ها بالا می آمدم که صدای خفیف هق هق گریه مردانه ای را شنیدم،
از هر پله ای که بالا می آمدم صدا را بلندتر می شنیدم...
(استادکدکنی حالا خودش هم گریه می کند و تعریف میکند...)

پدرم بود،
مادر هم او را آرام می کرد،
می گفت:
آقا! خدا بزرگ است،
خدا نمیگذارد ما پیش بچه ها کوچک شویم! فوقش به بچه ها عیدی نمی دهیم!...

اما پدر گفت:
خانم! نوه های ما، در تهران بزرگ شده اند و از ما انتظار دارند،
نباید فکر کنند که ما........ 😔
حالا دیگر ماجرا روشن تر از این بود که بخواهم دلیل گریه های پدر را از مادرم بپرسم
دست کردم توی جیبم،
100 تومان بود
کل پولی که از مدرسه (به عنوان حقوق معلمی) گرفته بودم
روی گیوه های پدرم گذاشتم و خم شدم و گیوه های پر از خاکی را که هر روز در زمین زراعی همراه بابا بود بوسیدم.

آن سال، همه خواهر و برادرام ازتهران آمدند مشهد، با بچه های قد و نیم قدشان....
پدر به هرکدام از بچه ها و نوه ها 10 تومان عیدی داد؛
10 تومان ماند که آن را هم به عنوان عیدی به مادر داد.

اولین روز بعد از تعطیلات بود، چهاردهم فروردین، که رفتم سر کلاس.
بعد از کلاس،
آقای مدیر با کروات نویی که به خودش آویزان کرده بود گفت که کارم دارد و باید بروم به اتاقش؛
رفتم، بسته ای از کشوی میز خاکستری رنگ کهنه گوشه اتاقش درآورد و به من داد.
گفتم: این چیست؟
گفت: "باز کنید؛ می فهمید".

باز کردم، 900 تومان پول نقد بود!

گفتم: این برای چیست؟
گفت: "از مرکز آمده است؛
در این چند ماه که شما اینجا بودی بچه ها رشد خوبی داشتند؛
برای همین من از مرکز خواستم تشویقت کنند."
راستش نمی دانستم که این چه معنی می تواند داشته باشد؟!
فقط در آن موقع ناخودآگاه به آقای مدیر گفتم: این باید 1000 تومان باشد، نه 900 تومان!
مدیر گفت: از کجا می دانی؟
کسی به شما چیزی گفته؟
گفتم: نه، فقط حدس می زنم، همین.
در هر صورت، مدیر گفت که از مرکز استعلام می‌گیرد و خبرش را به من می دهد.
روز بعد، همین که رفتم اتاق معلمان تا آماده بشوم برای رفتن به کلاس،
آقای مدیر خودش را به من رساند و گفت: من دیروز به محض رفتن شما استعلام کردم،
درست گفتی!
هزار تومان بوده نه نهصد تومان!

آن کسی که بسته را آورده صد تومان آن را برداشته بود
که خودم رفتم از او گرفتم؛
اما برای دادنش یک شرط دارم...
گفتم: "چه شرطی؟"
گفت: بگو ببینم، از کجا این را می دانستی؟!
گفتم: هیچ، فقط شنیده بودم که خدا ده برابر کار خیرت را به تو بر می گرداند،
گمان کردم شاید درست باشد...!!

🍂🍁❤️

51

همراز سکوت

23 Oct, 19:05

هر چه در باغچه هست
زرد و پژمرده می‌شود
تا جایی که من می دانم
فقط انار سرخ می‌شود
در برابر پاییز...

#رسول_یونان

🍂🍁🍂

54

همراز سکوت

23 Oct, 13:17

رو بر رَهَش نهادم و بر من گذر نکرد
صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد

سیلِ سرشک ما ز دلش کین به در نَبُرد
در سنگِ خاره قطرهٔ باران اثر نکرد

یا رب تو آن جوانِ دلاور نگاه دار
کز تیرِ آهِ گوشه نشینان حذر نکرد

ماهی و مرغ دوش ز افغانِ من نَخُفت
وان شوخ دیده بین که سر از خواب برنکرد

می‌خواستم که میرَمَش اندر قدم چو شمع
او خود گذر به ما چو نسیمِ سحر نکرد

جانا کدام سنگدلِ بی‌کفایت است؟
کو پیشِ زخمِ تیغِ تو جان را سپر نکرد

کِلکِ زبان بریدهٔ حافظ در انجمن
با کس نگفت رازِ تو تا تَرکِ سر نکرد

#حافظ

🍂🍁🍂

47

همراز سکوت

23 Oct, 05:54

     نوبرگ‌های خورشـید
     بر پیچکِ کنارِ درِ باغ کهنه رُست

     فانوس‌های شوخِ ستاره
     آویخت بر رواقِ گذرگاهِ آفتاب

               من بازگشتم از راه
               جان‌ام همه امیـد
               قلب‌ام همه تپش

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌
#احمد_شاملو

🍂🍁🍂

52

همراز سکوت

23 Oct, 05:52

تاجِ سرِ پاییز
آبان قشنگ
لعبتِ دُردانه و
عاشق کُشِ هفتادرنگ،
از راه‌های دور
از پشت جنگلهای انبوه،
همراهِ عطر گل های کمیاب
گیسو بر افشاند
او دُردانهٔ پاییز است
هوایی می‌ کند آدم را
برای قدم زدن نمِ بارانش!
او دخترک انار فروشیست
در کوچه پس کوچه های شهر
در فصلی زرد بر خاطر آرزوهای
نارنجی اش
همراهِ هزار شعر و سرود و
نوای عاشقانه!
چه چشم نواز است
دُردانهٔ فصلِ دلتنگی!

#فریبا_قربان_کریمی

‎‌‎‌🍂🍁🍂

44

همراز سکوت

22 Oct, 20:17

شمع شب‌ها به‌ جز خیال تو نیست

#خاقانی

🍂🍁🍂

46

همراز سکوت

22 Oct, 20:16

می روی نم‌نم و جهانم را
ساکت و سوت‌و‌کورخواهی کرد

لهجه‌ی کفش‌هات مُلتَهِب‌اند
بی‌شک از من عبور خواهی کرد

در همین روزهای بارانی
یک نفر خیره‌خیره می‌میرد

تو بدی کردی و کسی با عشق
ازخودش انتقام می‌گیرد

#علیرضا_آذر

🍂🍁🍂

53

همراز سکوت

22 Oct, 17:40

تیغیم و نمی بریم ، ابریم و نمی باریم...

#حسین_منزوی

🍂🍁🍂

69

همراز سکوت

22 Oct, 11:48

میل دارم که ببوسم رخ همچون قمرت را
بِمَکَم با لب خود آن لب همچون شکرت را

تا غباری ننشیند به رخ و زلف تو جانا
آب پاشی کنم از اشک بصر رهگذرت را

ممکنم نسیت که آیم به سر کوی تو روزی
تا که بر دیده کشم سرمه صفت خاک درت را

من نظر باز نگیرم ز رخت ای شه خوبان
به امیدی که ز من باز نگیری نظرت را

تو چنانی که ز کَس باز نپرسی خبرم را
من به هر کس که رسم باز بپرسم خبرت را

رخ تو کعبه و خالت حجرالاسود و ترکی
دارد امید که یک روز ببوسد حجرت را

#ترکی_شیرازی

🍂🍁🍂

56

همراز سکوت

22 Oct, 11:35

می‌شود سخت‌ترین مساله آسان باشد
پشت هر کوچه‌ی بن بست خیابان باشد

می‌شود حال بدِ ثانیه ها خوب شود
شهر هم غرقِ هماغوشی باران باشد

گیرم این عشق که آتش زده بر زندگی‌ات
بعد جان کندنِ تو شکل گلستان باشد!

گیرم این دفعه که برگشت، بماند...نرود!
گیرم از رفتنِ یکباره پشیمان باشد

بعد نُه ماه به ویرانه‌ی تو برگردد
تا در این شعر پر از حادثه مهمان باشد

فرض کن حسرتِ پاییز تو را درک کند
روز برگشتنِ او "اولِ آبان" باشد!

بی‌خیالِ غمِ هر روزه، چرا که دل من
مثل ریگی‌ست که در کفش تو پنهان باشد

#امید_صباغ_نو

🍂🍁🍂

70

همراز سکوت

22 Oct, 11:34

با خویش در ستیزم و از دوست در گریز
از حال من مپرس که بسیار خسته‌ام

#محمد_علی_بهمنی

🍂🍁🍂

58

همراز سکوت

20 Oct, 08:44

مشقم کن
وقتی که عشق را
زیبا
بنویسی
فرقی نمی‌کند که قلم
از ساقه‌های نیلوفر باشد
یا از پر کبوتر

#حسین_منزوی

🍂🍁🍂

87

همراز سکوت

19 Oct, 19:32

شب بخیر مردمان...
براتون شبی رو آرزو دارم
بی هراس و بی درد،
با نوازش‌های دلخواه،
و براتون شبی رو آرزو دارم
که بدونید صبح فردا
رنگی و لبالب از شور زندگیه...

ما دچار رنجیم...
رنجی روزمره که مستحقش نیستیم،
برامون آرزو دارم تسکینی بیابیم، آغوشی مثلا،
تا گذر شب استخون دل رو نشکنه،
و گریه‌ رو نبلعیم،
و یادمون بیاد
وقتی لبخند می‌زنیم چقدر زیباییم...

براتون آرزو دارم
اهل تاریکی نباشین،
و در پایان روزای خوب،
دچار شب‌های بد نباشین....

همین...
و شب بخیر...

#حمید_سلیمی

🍂🍁🍂

58

همراز سکوت

19 Oct, 16:11

با من قدم بزن که ببینند حاسدان
این مصرع بلند به دیوان من رسید

#حسین_دهلوی

🍂🍁🍁

68

همراز سکوت

19 Oct, 04:28

کاش میﺷﺪ ﯾﮏ صبح،
ﮐﺴﯽ ﺯﻧﮓ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ ﺑﮕﻮﯾﺪ:
ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ِﭘـُر ﺁﻣﺪﻩ ﺍم.. ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ..
ﺑﺎ ﻗﻠﺐ ﻫﺎﯾﯽ ﺁﮐﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﻫﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ..
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﻮﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ها
ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ ﺑﻤﺎﻧﻢ ﻭ‌ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺮﻭﻡ..!

#سیدعلی_صالحی
.
🍂🍁🍂

64

همراز سکوت

19 Oct, 04:27

آه ای رفیق آیینه ها را
آفتابگردان کن
خورشید را
بر چار چوب پنجره ام آویز
من در نقاهتم
پنجره را بگشای

#هوشنگ_چالنگی

🍂🍁🍂

62

همراز سکوت

18 Oct, 20:11

در امتداد شب
خیالت رنگ میگیرد
تو بازیگر خواب هایم هستی
و من چه بی تاب خوابیدنم ...

#لیلا_مقربی

🍂🍁🍂

76

همراز سکوت

همراز سکوت (Persian)

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت

همراز سکوت