اضطراب | Angst

#فهم_فشن

روکوکو

استایل روکوکو تفاوت زیادی با باروک ندارد بجز اینکه در این سبک بیشتر به جزئیات پرداخته شده است.
روکوکو از اصطلاح فرانسوی Rocaill می‌آید، به معنای صخره زینتی و تزئینات صدفی که به صورت فراگیر با حکومت لویی پانزدهم مصادف شد.
در این نوع از سبک، سینه‌بند تکه‌دوزی شده، اشل، هارمونی، تزئین و سبکی مد نظر طراحان و مخاطبان بوده است.
روکوکو نسبت به باروک بسیار ظریف تر بوده است و به دلیل داشتن نقش و نگارهای ناتورالیستی، منحنی‌هایی به شکل S و یا C از باروک جدا می‌نموده است.
هم زنان و هم مردان، پودر مو، روبان، شرابه، سگک روی کفش پاشنه‌بلند و لوازم آرایش به کار می‌بردند. این واپسین بار در تاریخ بود که مردان و زنان از زینت‌آلاتی یکسان استفاده می‌کردند.
بعد از 1770 سلطه سبک روکوکو رو به افول گذاشت.


https://t.me/voresangst

عقاید، نسبت به طاعون یا زمین لرزه بیشتر منجر به ناخوشی در این گوی کوچک خاکی‌مان شده‌اند.

#ولتر در نامه‌ای به الیِ برتراند


https://t.me/voresangst

The sleeping schoolboy, 1755

امروز صبح حدود ساعت پنج از خواب پریدم، با این سوال در ذهنم: "این لحظه به کجا می‌رود؟"
جواب دادم: "به سوی مرگ."
و دوباره به خواب رفتم.

امیل #چوران
#Jean_Baptiste_Greuze
#French, 1725-1805

https://t.me/voresangst

Sunset, 1918

تنها یک چیز می‌دانم و آن این است که وقتی می‌خوابم دیگر معنای ترس را نمی‌دانم، معنای رنج‌ را، معنای سعادت را، خوشا آن کس که به خوابی عمیق فرو رفته است.
خواب سکه‌ایست که بهای هرچیزی را می‌پردازد.
ترازویی‌ست که وزن همه آدمیان در کفه‌هایش یکسان است؛ فقیر و غنی و دارا و ندار، همه به یک اندازه.

آندری #تارکوفسکی
#Félix_Vallotton
#French, 1865-1925

https://t.me/voresangst

استنلی #کوبریک

https://t.me/voresangst

می‌فهمم که عمیق دلسرد شده‌ای، جوری که ممکن است دلت همین حالا بخواهد خودت را نابود کنی.
اما با همه‌ای این‌ها، امروز این‌جایی.
بخشی از تو، مابقی وجودت را با خودش به مطب آورده است، لطفا اجازه بده من با آن بخش صحبت کنم، بخشی از تو که می‌خواهد زنده بماند.

اروین #یالوم در صحبت‌ با یکی از بیمارانش



فیلم: و عدالت برای همه، (And Justice for all)، 1979
کارگردان: #نورمن_جویسن، (Norman Jewison

https://t.me/voresangst

ناملامت حین ملالت


"یک تصادف" اثری از #پاسکال_بوویه

یک نقاشی کلاسیک اثری از بوویه که با نام فوق شناخته می‌شود. در این اثر هنری ما یک خانواده را و روزمرگی‌های آن را مشاهده می‌کنیم، در این صحنه، یک پزشک روستایی-محلی دست زخمی پسری را پانسمان می‌کند، در حالی که خانواده‌اش با ابراز نگرانی‌های مختلف به او نگاه می‌کنند. این هنرمند در حین سفر با یکی از دوستانش در منطقه فرانش کونته در شرق فرانسه شاهد چنین اتفاقی بود. درواقع ما شاهد وضعیت روانی خانواده نیز هستیم، خانواده‌ای بزرگ و استوار اما از لحاظ مالی معمول- رو به فقر.
پسرک مجروح چُنان مردی بالغ دست دیگر خود را برای کمک به تسریع درمان نگه داشته است.
از طرفی دیگر تمامی اعضای خانواده را مشاهده می‌کنیم که بسیار ملول هستند اما با این حال نگران وضعیت عضو دیگری از خانواده هستند.
در این اثر هنری از طیف‌های رنگی نزدیک بهم استفاده شده است.
به تصویر کشیدن جزئیاتی مانند کیف طبابت دکتر و کفش پاره‌ی پسرک واقع‌گرایی این اثر هنرمند را نشان می‌دهد.


#Pascal_Dagnan_Bouveret
#French, 1852-1929

https://t.me/voresangst

در رستوران اثری از #ادوار_هاپر


اگر پولی داری انسانی، اگر نداری هیچکس نیستی!.کی براش مهمه که تو مثلا مجموعه آثار هگل رو خوندی؟

#سوتلانا_آلکسیویچ


#Edward_Hopper
#American, 1882-1967

https://t.me/voresangst

#Alternative_Rock

https://t.me/voresangst

زنی در آینه، اثری از #یوهان_کلورهوس


"سمت آدما نرو."
آخرین چیزی بود که دکتر بهم گفت. منم مثل یه برنده گفتم: من هیچ‌وقت سمت آدما نرفتم، همیشه اونا اومدن سمتم.. و مثل یه بازنده به چشماش نگاه کردم و گفتم: ولی در نهایت بازهم من آسیب دیدم..


#Johan_Mengels_Culverhouse
#Dutch, 1820-1889

https://t.me/voresangst

#فهم_فشن


-باروک-


سبک باروک، رسمی و خشک، پر زرق و برق و متکلف می‌نمود؛ به علاوه منسوجاتش نیز سنگین و نمایشگر طرح‌های منحنی‌شکل خاص هنرهای تزئینی آن دوره بود.
این سبک از پوشش به‌طور تنگاتنگی با‌ دوران لویی چهاردهم فرانسه گره خورده بود. با مرگ لویی چهاردهم نمایش پر زرق و برق تشریفات باروک جای خود را به دوره روکوکو داد که از نشاط و تفنن بیشتری برخوردار بود.
در سده نوزدهم مورخان هنر در جریان نکوهش آنچه در نظر آنان سبک گروتسک و مبتذل به‌شمار می‌آمد و عاری از هرگونه تعادل، قید و بند و برازندگی بود، اصطلاح باروک را ابداع کردند.
همانطور که پارچه‌ها و سبک‌های دوره باروک، خشک و رسمی، پر زرق و برق و زیاده مزین و آراسته بودند، به همان نسبت، به لحاظ ساختاری، لوازم و متعلقات فرعی و سبک آرایش گیسوان آن دوره نیز چنین بود.

https://t.me/voresangst

-اولین ترانه‌ی پاییز-

چه زود، بر سیاهی‌های سرد غوطه می‌خوریم
بدرود، آی زلالی جوشان تابستان‌های ناپایا
و اکنون، طنین فروافتادن حزین درخت بر بستر بیشه
به تمامی، بر هستی‌ام، پا می‌نهد، زمستان
زمستان خشم و نفرت، سرما و هراس!
کار و کار و کار
توده‌ی سرخ منجمد است قلب من
خورشیدی، در دوزخی یخ‌زده
لرزان، گوش می‌سپارم
به ناله‌ی درختان فرو افتاده
طنین چوبه‌ی دار است که برپا می‌کنند؟
روح من بلندبارویی است که به ضربه‌ای وحشی فرو می‌پاشد
درخت‌ها می‌افتند، می‌پندارم، دورترها
بر تابوتی سرد، بی‌وقفه میخ می‌کوبند
تابوت؟ از آن که؟
از آنِ تابستان که دیروز بود
پاییز آمده اکنون و این طنین رازناک
که رفتن را فریاد می‌کند


#شارل_بودلر

https://t.me/voresangst

سقوط به جهنم اثری از #پیتر_پاول_روبنس


توده‌ی سرخ منجمد است قلب من
خورشیدی، در دوزخی یخ‌زده
لرزان، گوش می‌سپارم
به ناله‌ی درختان فرو افتاده


#peter_paul_Rubens
#Flemish, 1577-1640

https://t.me/voresangst

#ارنا_سک خواننده‌ی اُپرای آلمانی در حال رقابت با یک فلوت.

https://t.me/voresangst

بره اثری از کوروبوف.


در این اثر هفت گرگ که بره‌ای را به دندان گرفتند مشاهده می‌کنید. کوروبوف همانند سایر آثارش این اثر را نیز نمادین خلق کرده است، وی در سبک سورئالیسم هنر خود را به تصویر می‌کشد.
ترکیب رنگ‌ها در این اثر از چشم هیچ بیننده‌ای پنهان نیست، حتی پس زمینه‌ی اثر ترکیبی از طیف رنگ‌های قهوه‌ای و سفید است که تقریبا به بژ ختم شده است.
اما داستان چنین اثری چیست؟
این اثر به عیسی اشاره دارد. در انجیل بارها از عیسی به عنوان بره‌ی خداوند یاد شده است، همانطور که در اثر می‌بینید، بره دارای حالت ملیحی است که نشان‌دهنده‌ی این است که مسیح خود را برای ما قربانی کرده است و از این بابت ناراحت نیست.
گرگ‌ها نیز به صورت بایبلیکال دشمنان عیسی هستند. در متون مختلف انجیل، عیسی از گوسفندان و گرگ‌ها استفاده کرده تا تضاد بین پیروان خود و دشمنان را نشان دهد. به عنوان مثال، در انجیل متی 10:16، عیسی می‌گوید: "ملاحظه کنید، من شما را مثل گوسفندان میان گرگ‌ها می‌فرستم." این اشاره به دشواری‌هایی است که پیروان عیسی در مواجهه با مخالفان و دشمنان او خواهند داشت.

#Konstantin_Korobov
#Russian, 1958-Present

https://t.me/voresangst

اصولا تجربه‌ی زندگی، ما را نسبت به همان "وضعیتِ متناوب" و "معلوم به معمول" مستعدتر ساخته، اگر دریافتید فلانی تمایل به خودکشی دارد، با مثال‌هایی از رفتار روزانه و عادی‌اش نباید گفت که او هرگز نمی‌تواند به خودکشی دست بزند (فردی پرانرژی را تصور کنید).
ما زندگی کردیم و بیشتر از عدم بودن، باقی بودن را تجربه کردیم و مرگ کماکان شانسی در برابرش نداشته (مگر اینکه تجربه‌ای نزدیک به مرگ را پشت سر گذرانده باشیم)، گرایش به خودکشی یک میل ممکن و انجام آن عملی است و منافاتی با عقلانی بودن ندارد.

https://t.me/voresangst