هایدگر شناسی @heideggerrrr Channel on Telegram

هایدگر شناسی

@heideggerrrr


شرح و خوانش آثار مارتین هایدگر و فلاسفه‌ی اگزیستانس

هایدگر و اگزیستانسیالیسم (Persian)

آیا به فلسفه‌ی مارتین هایدگر علاقه‌مندید؟ آیا علاقه‌مند به فرهنگ اگزیستانسیالیسم هستید؟ اگر پاسختان بله است، کانال تلگرام "هایدگر و اگزیستانسیالیسم" یک فضای مناسب برای شماست. این کانال توسط کاربر با نام کاربری "heideggerrrr" اداره می‌شود و به شرح و خوانش آثار مارتین هایدگر و دیگر فلاسفه‌ی اگزیستانس می‌پردازد. در این کانال، شما می‌توانید با تحلیل‌ها و تفسیرهای جدیدی از آثار این دو مفکر بزرگ آشنا شوید. اگر به دنبال یادگیری و فهم بهتر از اندیشه‌های هایدگر و اگزیستانس هستید، حتما به این کانال مراجعه کنید. از آخرین مقالات و بحث‌های فلسفی در این زمینه مطلع شوید و به بحث‌های معنوی و عمیق در این فضای الکترونیکی بپیوندید. با عضویت در این کانال، فرصتی برای تبادل نظر با دیگر علاقه‌مندان به فلسفه و اندیشه‌های مارتین هایدگر و اگزیستانس را در دست خواهید داشت. به منظور بهبود دانش فلسفی خود و افزایش اندیشه‌های خود، این کانال را از دست ندهید!

هایدگر شناسی

23 Jan, 14:25


اگر نیستی و نبودنی در کار نباشد؛ آن‌گاه هستی و بودنی نیز در کار نخواهد بود. نیستی، اُسُّ و اساسِ هستی است.


آیا تا به‌حال به این امر دقت کرده‌اید که اگر نیستی نبود زندگی چگونه می‌شد؟ یک آن تصورش را بکنید که چیزی به‌نام نیستی و نبودن نباشد. زندگی به‌شدت ملال‌آور و کسل‌کننده خواهد بود. چون نبودن و نیستی در کار است انسان می‌توان انگیزه‌ای و غایتی داشته باشد. اشتباه نکنید نمی‌خواهم بحث را به ساحت روانشناختی تقلیل دهم، مرادم آن است که نیستی حتی در انضمامی‌ترین ساحات زندگی‌مان نیز نقشی اساسی دارد. درباره‌ی نفسِ بودن و هستی یا وجود sein/being نیز چنین است. اگر‌ نیستی را لحاظ نکنیم آنگاه هستی نیز پوچ و بی‌معنی خواهد شد‌. این نیستی است که هستنِ هستی را ضمانت می‌کند. شرط استعلاییِ هستی، نیستی است.

پس آیا این سخن بدین معناست که نیستی، هست؟ آیا گفتن چنین عبارتی صحیح است؟ اگر صحیح باشد "در این صورت چگونه ممکن است که چیزی نباشد؟ آیا گفتنِ نیستی نیست، ممکن است؟ در این صورت چگونه می‌توان از نیستی سخن‌ گفت؟ براستی چرا در این موقعیت گرفتار تناقض می‌شویم؟ هایدگر می‌گوید کاری که نیستی می‌کند این است که "نیست بودگی می‌کند" و این یگانه راهی‌ست که بتوانیم از نیستی حرف بزنیم.

نیستی؛ نیست‌بودگی می‌کند.

اگر نیستی نباشد هستی هم مطرح نخواهد بود، نیستی هستی را در جایگاه هستی قرار می‌دهد. وجود انسانی از این جهت به هستن مرتبط می‌شود که خود را بیرون نیستی قرار می‌دهد. ما ناچاریم که به نیستی بیندیشیم.

آیا اینکه نمی‌توانیم طبق منطقِ مسی چون کارناپ به آن فکر کنیم دلیل کافی‌ای است که دیگر به آن فکر نکنیم؟

اما چگونه می‌توان گفت که چیزی وجود ندارد و گرفتار ناسازه‌ای نشد؟ زیرا با طرح این که چیزی وجود ندارد، وجودش را پیش کشیده‌ایم.

اگر من بگویم 《اسب شاخ‌دار وجود ندارد》شما چگونه حرف مرا می‌فهمید اگر تصوری از هستند‌ه‌ای چون اسبی شاخ‌دار در سر نداشته باشید؟ این جانور در دنیای واقعی و عینی نیست اما در ذهن من و شما هست.

فکر کردنِ من به امری که ناموجود است به‌هرحال از امر موجود آغاز می‌شود.

چیزی نیست یعنی چیزی به‌عنوانِ فلان چیز نیست. اما همین که می‌گوییم《چیزی》یعنی از امری موجود آغاز می‌کنیم.

با یاد کردن از 《چیزی》فراشدی آغاز می‌شود که ادامه‌ی عبارت یعنی 《نیست》آن را متوقف نمی‌کند.

ادامه دارد...
#نیستی

متن داخل گیومه به‌نقل از بحث گوهر، بنیاد و نیستی؛ تاریخ هستی. بایک احمدی.

#هایدگرشناسی

هایدگر شناسی

23 Jan, 11:40


آخرین اطلاعیه برای طرح ده‌گانه:

فقط دو‌نفر ظرفیت باقی مونده

دو نفر میخواستن شرکت کنن که به هر دلیلی خبری نشد
الان شما عزیزان در صورت علاقه‌مند بودن می‌تونید جایگزین بشید

توجه کنید با هزینه یک دوره در ده پروژه شرکت می‌کنید این طرح دیگه هرگز تکرار نخواهد شد ❤️☺️

در صورت علاقه‌مند بودن عدد ۱۰‌ رو ارسال کنید:

@abozar_shariati

هایدگر شناسی

22 Jan, 21:08


فلسفه کجا وجود دارد؟ و کجا وجود ندارد؟ چه چیزی فلسفی است و چه چیزی غیر فلسفی؟
اینجا بشنوید
#ابوذر_شریعتی
#فلسفه‌_چیست

هایدگر شناسی

22 Jan, 15:30


پارادوکسِ بدبینیِ خوش‌بینانه‌ی آرتور #شوپنهاور
#ابوذر_شریعتی

هایدگر شناسی

22 Jan, 14:00


آموزگار را یارایِ آن باید که از آموزنده آموزش‌پذیرتر باشد.»
#مارتین_هایدگر

هایدگر شناسی

20 Jan, 21:32


نقـــد به روشِ سقـــراط

هایدگر شناسی

19 Jan, 20:56


تفکر سقراطی چیست؟

هایدگر شناسی

17 Jan, 19:44


#فلسفه™️

فقر تفکر

"بیایید خود را گول نزنیم. همه‌ی ما از جمله آنان که به اصطلاح تفکر، حرفه‌ی آنهاست اغلب کمابیش دچار فقر تفکریم. همه‌ی ما بسی سهل انگارانه فاقد تفکریم بی‌فکری مهمانی نهانی است که در جهان امروز همه جا در آمد و شد است. چرا که امروزه روز ما هر چیزی را به سریع‌ترین و ارزان‌ترین طریق فرامی‌گیریم، تنها از برای آن که به سرعت و فوریت آن را فراموش کنیم. بدین سان گردهمایی از پس گردهمایی برپا می‌شود. رسوم یادبود هر دم افزون‌تر از پیش در تفکر فقیرتر و فقیرتر می‌شوند. یادواره و بی‌فکری پهلو به پهلوی یکدیگر برپا میشوند."

#هایدگر

هایدگر شناسی

17 Jan, 07:20


مفهوم فلسفي همچون یك یورش به آدمي است. انسان با فلسفه از هر روزگي جدا می‌شود و به بنیاد چیزها باز مي‌گردد.

فلسفه وارستگيِ نگاه آزاد است.

مارتین هایدگر

هایدگر شناسی

15 Jan, 20:25


بشر اربابِ موجودات نیست،
بشر چوپانِ هستی است.

- مارتین هایدگر

هایدگر شناسی

14 Jan, 20:19


ای انسان
جایی برای رفتن نیست
چیزی یا کسی برای شدن نیست…
زندگی همین اکنونِ گذرا است و اکنون گذشته است و دیگر نیست…
اینجا بشنوید
#ابوذر_شریعتی

هایدگر شناسی

14 Jan, 20:13


چرا برای فهمِ #هــایـــدگر، ضروری است که #هوســـرل و #کانــت و #دکـــارت را فهمیده باشیم؟

یا چه لزومی دارد برای فهم کانت و نقد عقل محض، دیوید #هیـــوم را فهمیده باشیم؟

یا چرا #شـوپنـــهاور می‌گفت: کسی که کانت را نخوانده، کودک است و هیچ فهم دقیقی از هیچ یک از آثار من نخواهد داشت؟

دلیل این ارجاع چیست؟
بدون عجله بشنوید
#ابوذر_شریعتی
درس‌هایی از تاریخ فلسفه

هایدگر شناسی

12 Jan, 20:31


فلسفه در هر وجودِ انسانی‌ای نهفته است و نیازی ندارد که نخست از جایی دیگر به آن افزوده شود.

(#هایدگر - بنیاد های متافیزیک منطق)

هایدگر شناسی

09 Jan, 20:09


تقدیم به دوستان جدید الورود

توصیف داستایفسکی از ارزشمندی تک‌تک ثانیه‌های زندگی که در حالت عادی به شدت ملال‌آور و بی‌ارزش می‌نماید!
اینجا بشنوید

هایدگر شناسی

09 Jan, 18:06


#فلسفه™️
#هایدگر معتقد است که ما آن چیزی هستیم که انتخاب می‌کنیم که باشیم و دارای ماهیتِ انسانیِ ثابتی نیستیم. هنگامی می‌شود گفت شما دارید به روشی اصیل زندگی می‌کنید که هر موقعیتی را همانگونه که پیش می‌آید در نظر گرفته و ماهیتِ حقیقیِ خود را از طریقِ رفتار و طرزِ برخوردِ خود بروز دهید. در غیرِ این صورت شما دارید سعی می‌کنید که از ترس و اضطرابِ خود، با تن دادن به آنچه دیگران از شما انتظار دارند، فرار کنید.

👤 #مل_تامپسون
📚 #خودآموز_فلسفه
🔃 ترجمه #بهروز_حسنی

هایدگر شناسی

07 Jan, 19:48


پرسش‌های جان‌سوزِ ایوان کارامازوف (اتئیست و روشنفکر شکاک) از برادرش آلیوشا کارامازوف (طلبه‌ی دینی)

موضوع: شــرِّ گـزاف
اینجا بشنوید

بزودی در بخش لایو کل این بخش را به صورت زنده خوانده و سپس تفسیر خواهیم کرد. یک تفسیر پدیدارشناسانه و همینطور روانکاونه

هایدگر شناسی

03 Jan, 18:21


برخی میوه‌ها بیش از آنکه برسند، می‌پوسند

زرتشت بشنویم
اینجا لمس کنید

هایدگر شناسی

01 Jan, 18:53


چه چیزی انسان را از داشتن اراده و استقلال باز می‌دارد؟
از شوپنهاور بیاموزیم
اینجا بشنوید
اینجا هم تماشا کنید

هایدگر شناسی

28 Dec, 18:20


چرا دین‌خوها توان فهم مسائل انسان مدرن را ندارند؟
از #هایدگر بیاموزیم
درسهایی از تاریخ فلسفه

هایدگر شناسی

26 Dec, 20:20


نیچه‌ را چطور بخوانیم و بفهمیم؟

اینجا حین خواندن حکایتی از نیچه، در این باره مفصل توضیح داده‌ام.

#ابوذر_شریعتی

هایدگر شناسی

25 Dec, 20:49


نیچه و روحانیون ادیان
اینجا بشنوید

هایدگر شناسی

24 Dec, 20:52


تفاوت نیچه با سایر فلاسفه‌ی اگزیستانس علی‌الخصوص کی‌یرکه‌گور
اینجــا بشنوید

هایدگر شناسی

23 Dec, 20:49


درباره‌ی دوست
#چنین_گفت_زرتشت
با صدای دلنشین افشین یداللهی

چنل تخصصی نیچه و شوپنهاور

هایدگر شناسی

23 Dec, 16:15


#هنر
هنر چیست؟

هایدگر شناسی

22 Dec, 12:26


این خدا و خدایانی که می‌پرستید چگونه خدایانی هستند که بندگان و مخلوقاتشان را به شرط چاپلوسی و تملق‌گویی و اظهار خفت و ذلت و خواری و بی‌چیزی دوست می‌دارند؟

این‌ها چگونه موجوداتی هستند که همچون آدمی‌زادگان پرخاش می‌کنند و خشم میٰ‌گیرند و از کوره در می‌روند و همچون یک انسان ضعیف‌النفس کینه و دشمنی می‌ورزند و لعن و نفرین می‌کنند و اسباب آزار و شکنجه‌ي دیگران را فراهم می‌کنند؟

این‌ها خدایند یا موجوداتی حقیر و دیگرآزار که هیچ سودا و تمنایی جز قدرت و سروری و حکومت و لذت بردن از قدرت ندارند؟

اساسا چرا این خدایان صفات انسانی چون خشم و عضب و لطف و محبت دارند؟ مگر انسان‌اند که ویژگی‌های انسانی دارند؟

مگر آدمی‌زادند که اهداف و آرزو و غایاتی انسانی دارند و بر اساس ملاک و معیارهای انسانی از چیزی خشنود یا خشمگین می شوند و پاداش و جزا می‌دهند؟ اگر انسان نیستند و خدایند چه نیازی به ستایش و چاپلوسی و قربانی و طاعت و عبادت دارند؟

این‌ها بخشی از چراها و پرسش‌هایی است که #کسنوفانس ذیل عنوان هجویات، در نقد خدایان و قاموس عقیدتی جامعه‌ي دینی‌اسطوره‌ای یونان باستان طرح کرده است.

کسنوفانس منتقد صریح و رادیکال دوره‌ی باستان است که بدون هیچ ملاحظه و محافظه‌کاری‌ای هم عقاید دینی‌اسطوره‌ای (هومر و هزیود) را به نقد می‌کشید و هم افکار فلاسفه‌ی پیشاسقراطی را.

کسنوفانس میگفت درباره ی خدا می‌بایست تجدید نظر کرد چراکه هر کس از ظن خود، خدایی برای جهان هستی ساخته و پرداخته است و بهترین گواه آن هم اینکه اتیوپی‌ها می‌گویند خدایانشان دماغی سر بالا دارند و سیاه‌پوست هستند اما تراسی‌ها معتقدند که خدایانشان چشم‌‌هایی آبی دارند و سفید پوستند! بر همین مبنا اگر اسب‌ها یا گاوها می‌توانستند سخن بگویند یا نقاشی بکشند قطعا خدایان را به شکل اسب و گاو تصویر می‌کردند!

بزودی در بخش لایو درباره‌ی این فیلسوف رادیکال، بیشتر صحبت خواهیم کرد.

#کسنوفانس
#تاریخ_فلسفه

هایدگر شناسی

21 Dec, 19:17


برشی از شرحِ دریفوس بر بخش نخست هستی و زمان تحت عنوانِ "در جهان بودن"
این متن یکی روشن‌ترین و روان‌ترین شارحان. هستی و زمان مارتین هایدگره با ساده‌ترین مثال‌ها

در ادامه مثال‌های بوردیو ارسال خواهد شد.

#هایدگرشناسی

هایدگر شناسی

21 Dec, 16:05


دوستان پنج نفر دیگه ظرفیت برای طرح جدید از صفر باقی مونده
از‌سایر اعضای محترم هم بابت شکیبایی شون تشکر میکنم
تا چند ساعت دیگه طرح کلا جمع میشه فقط پنج نفر ظرفیت باقی مونده

جهت شرکت در طرح جدید عبارت از صفر رو به ایدی من ارسال کنید:

@abozar_shariati

هایدگر شناسی

21 Dec, 10:14


دوستان ۸ نفر دیگه ظرفیت باقی مونده داریم
جهت شرکت در طرح از صفر عبارت از صفر رو ارسال کنید (خوانش متن هستی و زمان و هستی و نیستی سارتر هم هفت جلسه برگزار شده و جلسات ادامه داره. این پروژه هم اضافه شده)

دوستان فقط عبارت از صفر رو ارسال کنید که پیامتون گم نشه و دیده بشه 👇👇👇

@abozar_shariati

هایدگر شناسی

20 Dec, 22:23


▪️چرا احیای سنت متن‌خوانی مهم است؟
▪️به‌طور مثال چرا خواندن متون اورجینال کتبی همچون تاملات دکارت، نقد عقل محضِ کانت، هستی و زمان مارتین هایدگر یا هستی و نیستیِ ژان‌پل‌سارتر مهم است؟
▪️اهمیت این اصل متن را خواندن و به مقالاتی که در این حوزه نوشته میشه اکتفا نکردن چیست؟
🆔 @abozar_shariati

هایدگر شناسی

20 Dec, 19:33


۱۲ نفر دیگه ظرفیت باقی مونده برای طرح از صفر
تمامی آموزش‌ها از صفر است حتی اموزش فلسفه از صفر هم در طرح موجوده

اگر علاقه‌مند بودید عبارت از صفر رو پی‌وی ارسال کنید:

@abozar_shariati

هایدگر شناسی

20 Dec, 15:45


#یلدای همه‌ی عزیزان مبارک.❤️

به بهانه‌ی یلــدا یک هدیه‌ی فلسفی برای علاقه‌مندان جدی و معدودِ فلسفه آماده کردیم. طرحِ از صفر:

در طرح از صفر پروژه‌ی متن‌خوانی فلاسفه‌ی اورجینال و موسسی ‌همچون دکارت، کانت، سارتر و مارتین هایدگر به اضافه‌ی ‌پروژه‌ی آموزش فلسفه و منطق از صفر تقدیم علاقه‌مندان میشه منتها با هزینه‌ی صرفا یک پروژه و اون هم با نصف هزینه‌ی اصلی (یعنی علاقه‌مندان عزیزمون صرفا با هزینه‌ی یک پروژه با تخفیف پنجاه درصدی، پنج پروژه‌ی اصلی دریافت میکنن)

فقط دوستان دقت داشته باشن که این طرح هدیه‌ای به بهانه‌ی یلدای دوست‌داشتنی است و کلا ۲۴ ساعت مهلت و ۲۰ نفر هم ظرفیت داره.

دوستان جهت ثبت‌نام در پروژه عبارت از صفر رو به آیدی من ارسال کنید:

@abozar_shariati

هایدگر شناسی

19 Dec, 19:54


یک راهکار فلسفی
با تکیه بر فلسفه‌ی ابرفیلسوفِ نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم (۱۸۴۴_۱۹۰۰) فردریـش نیچـه‌ی دوست‌داشتنی، برای زخم‌هایی که از زندگی‌ و دیگری، دیده و خورده‌ایم.

اینجـا بشنوید

هایدگر شناسی

18 Dec, 19:08


فلسفه به مثابه‌ی جدی‌ترین مانع برای استبداد و دیکتاتوری
#ابوذر_شریعتی
پ‌ن:
تقدیم به دوستانی که به تازگی به خانواده‌ی کانال‌های آکادمی فلسفه اضافه شدند.
درسهایی‌ از تاریخ فلسفه

هایدگر شناسی

17 Dec, 19:14


آیا اگر خدا نباشد همه‌چیـز مُـجــاز است؟
اینجــا بشنوید

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

24 Nov, 01:13


دوستان بابت اطلاعیه‌هایی که برای ثبت‌نام ارسال می‌کنیم عذرخواهی میکنم

اما امیدوارم که شما عزیزان شرایط ناگوار و افتضاح اجاره‌ها رو درک کنید و از این جهت به ما حق بدید که گاهی ثبت‌نام داشته باشیم که بتونیم همچنان از پس اجاره‌ی استودیو، دفتر آکادمی و الباقی هزینه‌ها خاصه ادمین‌های نازنین که به حقوقی حداقلی در ازای کاری حداکثری اکتفا کردن، بر بیاییم

و کماکان بتونیم برای شما عزیزان بنویسیم، سلسله لایو بذاریم، مقاله و یادداشت و پادکست شب و بالاخره تولید محتوا داشته باشیم تا شاید باری از رو دوشتون برداشته باشیم التیامی بر زخم‌های زندگی‌تون بشیم و قدمی در راه فکر و فرهنگ و معرفت این مملکت برداشته باشیم.

ممنون‌م از شکیبایی و صبوری و همراهی تک‌تک شما دوستان گل‌تر از گل و ماه‌تر از ماهم که اصلی‌ترین انگیزه‌ی من در‌ کنار ایمان به حقیقت و جستجوی آن، هستید.
ارادتمند شما نازنینان: #ابوذر_شریعتی

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Nov, 21:00


۱۲ نفر دیگر میتونن تو طرح مثلثِ «خوانش هستی و زمان هایدگر در مقایسه با هستی و نیستی سارتر به اضافه‌ی هستی رولو می با حضور استاد عینی زاده روانشناس و متخصص در حوزه‌ی درمان‌گری وجودی» شرکت کنن و جزو ۲۰ نفری باشن که ۱۲ دوره‌ی آموزشی به اضافه‌ی سی سمینار و سی مقاله‌ی تالیفی به صورت هدیه دریافت کنن (همه و همه رو با هزینه‌ی یک دوره‌ی آموزشی)

عبارت مثلث رو به ایدی من ارسال کنید تا توضیحات بیشتر رو با شما در میون بگذارم:

@abozar_shariati

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Nov, 20:52


۱۲ نفر دیگر میتونن تو طرح مثلثِ «خوانش هستی و زمان هایدگر در مقایسه با هستی و نیستی سارتر به اضافه‌ی هستی رولو می با حضور استاد عینی زاده روانشناس و متخصص در حوزه‌ی درمان‌گری وجودی» شرکت کنن و جزو ۲۰ نفری باشن که ۱۲ دوره‌ی آموزشی به اضافه‌ی سی سمینار و سی مقاله‌ی تالیفی به صورت هدیه دریافت کنن (همه و همه رو با خزیده‌ای یک دوره‌ی آموزشی)

عبارت مثلث رو به ایدی من ارسال کنید تا توضیحات بیشتر رو با شما در میون بگذارم:

@abozar_shariati

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Nov, 20:10


دوستان اگر میخواید بیشتر با طرح مثلث هستی به توان سه و سی آشنا بشید میتونید تشریف بیارید لایو

در این طرح استاد عینی زاده از روانشناسی اگزیستانسیال خواهند گفت با تمرکز بر کتاب هستی رولو می

خوانش هستی و زمان هایدگر و مقایسه‌ی آن با هستی و نیستی سارتر نیز با من (ابوذر شریعتی) خواهد بود

اگر تمایل داشتید عبارت مثلث رو به آیدی من ارسال کنید توضیحات بیشتر رو خدمتتون بفرستم:

@abozar_shariati

برای شرکت در لایو هم اینجا لمس کنید:

https://t.me/abouzar_shariati?livestream=b09ab5241580cc56d0

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Nov, 19:07


https://t.me/abouzar_shariati?livestream=b09ab5241580cc56d0

دوستانی که علاقه دارن در لایو معرفی طرح مثلث خوانش «هستی و زمان ِهایدگر» و «هستی و نیستیِ سارتر» و «هستیِ رولو می» باشن روی لینک آبی رنگ لمس کنن

استاد عینی زاده نیز همراه ما هستند و در طرح مثلث هستی در خوانش رولو می همراه ما خواهند بود استاد عینی زاده روان‌درمانگر و متخصص در حوزه روان‌درمانی هستن

روی لینک لمس کنید و تشریف بیارید:

https://t.me/abouzar_shariati?livestream=b09ab5241580cc56d0

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Nov, 18:19


ده و نیم میام لایو و برای عزیزانی که با ما آشنایی چندانی ندارن توضیح میدم که چرا هستی و زمان هایدگر و هستی و نیستیِ ژان پل سارتر و هستیِ رولو می برای هر کسی مهم و ضروری‌ست.

هایدگر تو تمام سال‌های که کنار شما عزیزان بودم تنها فیلسوفی بود که هرگز نشده که درباره‌ش نگم و از آثارش براتون نخونم اما این بار سراغ مهم‌ترین اثرش رفتیم یعنی هستی و زمان. خیلی وقت بود که منتظر این لحظه بودم

حالا نیم ساعت دیگه میام و تو لایو توضیح میدم که داستان از چه قراره

در ضمن از بیست نفر نخست تنها ۱۳ نفر دیگه میتونن شرکت کنن. عبارت مثلث رو به ایدی من بفرستید (فقط یک کلمه ارسال کنید لطفا وگرنه پیامتون بین انبوه پیامهای دیگه دیده نمیشه)

@abozar_shariati

مکان لایو:

@abouzar_shariati

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Nov, 17:33


خب ۱۵ نفر دیگه میتونن تا فردا همین ساعت تو طرح مثلث هستی به توان سه و سی شرکت کنن (۲۰ نفر اعلام کرده بودیم که پنج نفر شرکت کردن)

دوستان دقت کنید به دلیل محدودیت در ارسال اطلاعیه در کانال فقط و فقط ۲۴ ساعت زمان داریم و ۲۰ نفر نخست شامل طرح ویژه ی فوق میشن

لطفاً فقط عبارت مثلث رو پی وی بفرستید که با پیامهای دیگر قاطی نشه و سریع تر پاسخ بدم:

@abozar_shariati

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Nov, 16:56


از اعضای محترم کانالهای آکادمی خواهش میکنم که صبوری کنند چون این اطلاعیه صرفا تا ۲۴ ساعت آینده اعتبار خواهد داشت و دوستانی که تو این ۲۴ ساعت اقدام به شرکت در این پروژه‌ی عظیم و به زعم من دوست داشتنی میکنن فقط با هزینه یک دوره در کل ۱۵ دوره و سی سمینار تخصصی ارائه شده و سی مقاله تالیفی منتشر نشده شرکت میکنن.

عبارت مثلث رو به ایدی من ارسال کنید تا توضیحات بیشتری براتون ارسال کنم:

@abozar_shariati

پ‌ن: فقط لطفا وقتی توضیحات رو ارسال میکنم دو دقیقه وقت بذارید بخونید بیشتر از دو دقیقه هم نمیشه اما حتما بخونید

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Nov, 16:24


هایدگر و اگزیستانسیالیسم pinned « اطلایه طرح مثلثِ جدید تحت عنوانِ «مثـلـثِ هستی» به‌توان ۳ و ۳۰ با محوریت خوانش سه شاهکار فلسفی و اگزیستانسیال: الف): هستی و زمانِ مارتین هایدگر ب): هستی و نیستیِ ژان‌پل‌سارتر ج): هستیِ رولو می اما به توان سه اشاره به چه چیزی دارد؟ اشاره به هدایای این…»

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Nov, 16:24


اطلایه

طرح مثلثِ جدید تحت عنوانِ «مثـلـثِ هستی» به‌توان ۳ و ۳۰ با محوریت خوانش سه شاهکار فلسفی و اگزیستانسیال:

الف): هستی و زمانِ مارتین هایدگر
ب): هستی و نیستیِ ژان‌پل‌سارتر
ج): هستیِ رولو می

اما به توان سه اشاره به چه چیزی دارد؟

اشاره به هدایای این طرح دارد یعنی دوستانی که تو این طرح مثلث هستی شرکت می‌کنند، سه پروژه‌ی بزرگ و آماده شده دریافت می‌کنند که در هر یک پروژه، سه دوره‌ی آموزشی آماده شده است.

یعنی جمعا ۱۲ دوره به صورت هدیه دریافت می‌کنند که با سه دوره‌ی اصلی می‌شود ۱۵ دوره

عدد ۳۰‌ نیز اشاره به ۳۰ سمینار تخصصی و ۳۰ مقاله‌ی تالیفی منتشر نشده داره که همگی یکجا و با هزینه‌ی صرفا یک دوره تقدیم عزیزانی میشه که در طرح مثلث شرکت می‌کنند.

توضیح دقیق‌تر در پی‌وی. عبارت مثلث رو در پی‌وی‌ من ارسال کنید تا توضیحات دقیق‌تری ارائه بدم:

این هم آیدی من:
@abozar_shariati


در ضمن دوستانی‌که صفر صفر هستن نگران نباشن یک دوره‌ی کاملا آماده و از صفر برای شما آماده کردم که میتونید با تکیه بر‌ اون آموزش، در این طرح مثلث هستی، شرکت کنن.

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Nov, 16:01


سه فایده مهم و کاربردی و کاملا عینی و انضمامی از فلسفه‌ی مارتین هایدگر، بزرگ‌ترین و تاثیرگذارترین فیلسوف قرن بیستم

یکم: درک وجود و انسان به شکلی بنیادین (پرسش از هستی)

• هایدگر با بازگشت به پرسش از هستی (Sein) و بررسی وجود انسان (Dasein)، امکان نگاهی تازه به خودمان و جایگاهمان در جهان را فراهم می‌کند.
• او نشان می‌دهد که وجود انسانی، همواره در چارچوبی از زمان و امکان تعریف می‌شود (مفهوم Sein-zum-Tode یا “هستی-برای-مرگ”). این نگاه:
• افراد را به زندگی اصیل (Authentic Life) و انتخاب‌های معنادار تشویق می‌کند.
• به ما کمک می‌کند با اضطراب‌ها و محدودیت‌های وجودی بهتر کنار بیاییم.
کاربرد: در روانشناسی اگزیستانسیال و مشاوره‌های فلسفی برای درک بحران‌های وجودی.

دوم: بازاندیشی در تکنولوژی و مدرنیته

• هایدگر در نقد خود بر تکنولوژی مدرن، نشان می‌دهد که نگاه ابزاری به جهان (Gestell) ما را از درک عمیق‌تر و شاعرانه‌تر از هستی دور می‌کند.
• این رویکرد به ما یادآوری می‌کند که نباید فقط به سودمندی و کنترل فکر کنیم، بلکه باید معنای پنهان در جهان و طبیعت را دریابیم.
کاربرد:
• الهام‌بخش تفکر انتقادی درباره‌ی استفاده از فناوری و تأثیرات آن بر زندگی.
• اهمیت ارتباط انسان با طبیعت در عصر مدرن.


سوم: تأثیر بر هنر، ادبیات و معماری

• هایدگر با تأکید بر حقیقت به‌مثابه انکشاف (Aletheia)، هنر را راهی برای آشکار شدن حقیقت هستی می‌داند.
• او در کتاب سرچشمه‌ی اثر هنری نشان می‌دهد که هنر می‌تواند هستی را به شیوه‌ای اصیل و تازه نمایان کند.
کاربرد:
• در الهام دادن به هنرمندان و نویسندگان برای ایجاد آثاری که به ابعاد وجودی و معنایی زندگی بپردازند.
• در معماری، برای خلق فضاهایی که تجربه‌ی زیسته انسان را تقویت کنند (تأثیر بر معمارانی مثل پیتر زومتور).


پی‌نوشت:

این سه محور نشان می‌دهند که فلسفه‌ی هایدگر صرفاً انتزاعی نیست، بلکه ابزارهایی برای درک عمیق‌تر زندگی، نقد مدرنیته و الهام‌بخشی در هنر و فرهنگ فراهم می‌کند.

#هایدگرشناسی
#ابوذر_شریعتی

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Nov, 15:01


مارتین هایدگر، فیلسوف برجسته آلمانی، در آثار خود به تحلیل عمیق شعر و اندیشه‌ی فردریش هولدرلین، شاعر بزرگ آلمانی، پرداخته است. هولدرلین برای هایدگر نه فقط یک شاعر، بلکه کسی است که توانسته به شکلی منحصر به فرد به پرسش‌های بنیادی درباره‌ی وجود، انسان و جهان پاسخ دهد. هایدگر معتقد بود که شعرهای هولدرلین، به‌ویژه اشعار فلسفی و متافیزیکی او، کلید فهم معنای هستی و رابطه‌ی آن با انسان و جهان است.

در ادامه، به برخی از محورهای اصلی هایدگر درباره‌ی هولدرلین پرداخته می‌شود:


1. جایگاه هولدرلین در فلسفه‌ی هایدگر

• هایدگر هولدرلین را شاعری می‌دانست که توانسته است
ماهیت شعر به عنوان “گفتار وجود” را آشکار کند.
• او معتقد بود که شعر هولدرلین، نوعی
“اندیشه‌ی شاعرانه” است که از طریق آن می‌توان به حقیقت وجود نزدیک شد.
• برای هایدگر، هولدرلین به جای پرداختن به مفاهیم انتزاعی، حقیقت را در زبان شاعرانه و تجربه‌ی زیستن به تصویر کشیده است.


2. رابطه‌ی شاعرانه با هستی

• هایدگر در کتاب‌ها و سخنرانی‌هایش (مانند
“هولدرلین و ذات شعر” و “برای چه شاعران؟”) به این مسئله پرداخته است که شعر هولدرلین چگونه انسان را به هستی متصل می‌کند.
• او معتقد است که هولدرلین به ما نشان می‌دهد که
شعر وسیله‌ای برای آشکار شدن هستی است و شاعر کسی است که “زبان هستی” را به انسان بازمی‌گرداند.

3. مفهوم “خانه” و بیگانگی در اشعار هولدرلین

• هایدگر در تفسیر هولدرلین، مفهوم
خانه و بیگانگی را برجسته می‌کند.
• برای هولدرلین، انسان در دنیای مدرن از هستی و طبیعت بیگانه شده است.
• هایدگر این بیگانگی را نوعی “فراموشی هستی” می‌داند که در فلسفه‌ی او اهمیت اساسی دارد.
• شعر هولدرلین به انسان یادآوری می‌کند که چگونه می‌تواند دوباره به “خانه‌ی هستی” بازگردد.


4. بازگشت به خدایان و امر مقدس

• یکی از موضوعات اصلی در اشعار هولدرلین،
رابطه‌ی انسان با خدایان و امر مقدس است.
• هایدگر این موضوع را با ایده‌ی خود درباره‌ی “ظهور و غیاب هستی” پیوند می‌دهد.
• او معتقد است که شعر هولدرلین از یک
نیاز به بازگشت به امر مقدس سخن می‌گوید، امری که در جهان مدرن گم شده است.
• در سخنرانی
“برای چه شاعران؟”، هایدگر نشان می‌دهد که هولدرلین از خدایان نه به عنوان موجوداتی اسطوره‌ای، بلکه به عنوان نمادهایی برای پیوند عمیق انسان با هستی یاد می‌کند.

5. نقش شاعر در جهان مدرن

• هایدگر به نقش شاعر در جهانی که او آن را
“عصر بی‌خدایی” می‌نامد، می‌پردازد.
• به باور او، در دورانی که انسان از حقیقت هستی و معنای زندگی دور شده، شاعر کسی است که راه بازگشت به این حقیقت را نشان می‌دهد.
• شعرهای هولدرلین نوعی “فراخوان” برای بازاندیشی درباره‌ی جایگاه انسان در جهان هستند.


6. زبان به عنوان خانه‌ی هستی

• هایدگر به این باور داشت که شعر هولدرلین نشان می‌دهد
زبان، خانه‌ی هستی است.
• او معتقد بود که هولدرلین به شکلی شاعرانه، زبان را به سطحی می‌برد که از طریق آن می‌توان به حقیقت و امر مقدس دست یافت.
• زبان هولدرلین به جای این که صرفاً ابزار ارتباطی باشد، به مکاشفه‌ی حقیقت می‌پردازد.


7. تفسیر هایدگر از اشعار خاص هولدرلین

• هایدگر در سخنرانی‌ها و نوشته‌های خود، برخی از اشعار هولدرلین را به‌طور خاص تحلیل کرده است، از جمله:
“رودها”: هایدگر رودها را نماد جریان هستی می‌داند و به چگونگی ارتباط انسان با طبیعت و زمان از طریق این نماد می‌پردازد.
“نیمه‌ی روز”: این شعر را هایدگر به عنوان تجلی روشنایی حقیقت و رابطه‌ی انسان با خدایان تفسیر می‌کند.
“بازگشت به سرزمین مادری”: او این شعر را بیانگر اشتیاق انسان به بازگشت به خانه‌ی هستی می‌داند.

8. پرسش از وجود در شعر هولدرلین

• هایدگر معتقد است که شعر هولدرلین، انسان را به
پرسش از وجود دعوت می‌کند.
• در نظر هایدگر، این پرسش اساسی‌ترین پرسش انسان است، اما در دنیای مدرن فراموش شده است.
• شعر هولدرلین تلاشی است برای بازگرداندن این پرسش به زندگی انسان‌ها.


جمع‌بندی: پیوند شعر و فلسفه

تحلیل‌های هایدگر درباره‌ی هولدرلین نشان می‌دهد که او چگونه از شعر برای بیان فلسفه‌ی وجود خود بهره می‌گیرد. برای هایدگر، هولدرلین شاعری است که توانسته است به شکلی منحصر به فرد به
حقیقت هستی، رابطه‌ی انسان با طبیعت، و نیاز به بازگشت به امر مقدس بپردازد.

هایجگر معتقد بود که در دوران بحران معنویت و بیگانگی انسان مدرن، شعرهای هولدرلین می‌توانند ما را به تأملی عمیق درباره‌ی جایگاه خود در جهان و معنای زندگی هدایت کنند.
#هایدگرشناسی
#ابوذر_شریعتی

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

22 Nov, 23:08


انسان ناتوانی ماندن است و باز از ترک این مکان عاجز است.
#مارتین_هایدگر م‌م: ۳۶۵

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

22 Nov, 22:41


در فلسفه‌ی مارتین هایدگر، “واقع‌بودگی” یا واقعیت (Wirklichkeit) مفهومی کلیدی است که با سایر مفاهیم بنیادی او نظیر هستی (Sein) و دازاین (Dasein) پیوند دارد. برای فهم واقع‌بودگی در فلسفه‌ی هایدگر، باید جایگاه آن در پروژه‌ی کلی او یعنی تحلیل هستی‌شناسی بنیادین روشن شود.

1. واقع‌بودگی به‌مثابه چیزی فراتر از امور موجود

در سنت فلسفی پیش از هایدگر، واقعیت غالباً به معنای
عینیت موجودات (entities) و تحقق آن‌ها در جهان فهم می‌شد. اما هایدگر این مفهوم را به چالش می‌کشد و بیان می‌کند که واقعیت موجودات تنها در چارچوبی از هستی معنا پیدا می‌کند. برای هایدگر، پرسش اصلی این است که “هستی چیست؟” نه اینکه صرفاً چه چیزی وجود دارد.

در این راستا، واقع‌بودگی صرفاً ویژگی موجودات نیست، بلکه به امکانِ ظهور موجودات در پرتو هستی مرتبط است. به عبارت دیگر، واقع‌بودگی وابسته به نحوه‌ی
گشودگی دازاین به جهان است.

2. واقع‌بودگی و دازاین

در کتاب
هستی و زمان (Sein und Zeit)، هایدگر مفهوم “دازاین” (بودن-آنجا) را برای اشاره به نحوه‌ی خاص هستی انسان به کار می‌گیرد. دازاین نه یک موجود مشخص بلکه شیوه‌ای از بودن است که در آن هستیِ موجودات برای ما آشکار می‌شود. در این زمینه:
• واقع‌بودگی تنها در بستر فهم دازاین از جهان معنا دارد.
• واقع‌بودگی به‌عنوان
پدیداری (phenomenon) دیده می‌شود؛ یعنی چیزی که خود را به دازاین نشان می‌دهد.

3. تمایز میان واقع‌بودگی و حقیقت

برای هایدگر، واقع‌بودگی به معنای صرفاً “وجود داشتن” یا “حضور داشتن” در برابر ما نیست. او به مفهوم عمیق‌تری از حقیقت به نام
آلتیا (aletheia) یا گشودگی اشاره می‌کند. واقعیت موجودات تنها در زمینه‌ی این گشودگی قابل درک است.

هایدگر در اینجا به یک نکته اساسی اشاره دارد:
• موجودات واقعیت دارند، اما
هستیِ آن‌ها وابسته به افق معنایی است که دازاین آن را ممکن می‌سازد.
• بنابراین، واقع‌بودگی وابسته به تجربه‌ی انسانی از
حقیقت هستی است.

4. واقع‌بودگی و جهان‌بودگی

واقع‌بودگی برای هایدگر جدا از مفهوم
جهان‌بودگی (In-der-Welt-sein) نیست. هایدگر معتقد است که دازاین همواره درون جهانی است که در آن زندگی می‌کند و با موجودات درگیر می‌شود. در این جهان:
• واقع‌بودگی چیزی است که از طریق
ارتباط ما با جهان و سایر موجودات آشکار می‌شود.
• هایدگر واقع‌بودگی را نه به‌عنوان یک امر ثابت، بلکه به‌عنوان یک فرایند پویا درک می‌کند که به واسطه‌ی
بودن ما در جهان تحقق می‌یابد.

5. انتقاد از واقع‌گرایی سنتی

هایدگر در نقد واقع‌گرایی سنتی و دکارتی، استدلال می‌کند که واقع‌بودگی مستقل از انسان یا ذهن نیست. او به جای اینکه واقعیت را به معنای مطلق ببیند، آن را وابسته به
معنای هستی و تجربه‌ی دازاین می‌داند.

6. جمع‌بندی

واقع‌بودگی در فلسفه‌ی هایدگر مفهومی پویا و هستی‌شناسانه است که به شرایط ظهور و آشکارگی موجودات در جهان وابسته است. این مفهوم با پرسش از
معنای هستی، تجربه‌ی دازاین و ارتباط ما با جهان گره خورده است. برای هایدگر، واقعیت نه یک داده‌ی صرف، بلکه یک پدیدار است که در افق گشودگی هستی معنا می‌یابد.

این نگاه بنیادین هایدگر باعث شد که فلسفه‌ی او تأثیر عمیقی بر حوزه‌هایی مانند اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک، و پدیدارشناسی بگذارد.
#هایدگرشناسی
#واقع‌بودگی

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

22 Nov, 20:39


درس‌هایی از فلسفه
این بار از فلاسفه‌ی وجودی خاصه هایدگر بیاموزیم
انسان و غایات پوچ
اینجا بشنوید

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

22 Nov, 16:00


تفکر چیست؟ متفکر کیست؟

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

22 Nov, 15:24


نقد هایدگر به متافیزیک غربی یا همان فلسفه

باید در همین
ابتدای کار متذکر شد که نقد مارتین هایدگر نه تنها متوجه شیوه تفکر فلسفی از افلاطون به بعد است، بلکه نشان‌دهنده تلاش او برای تغییر اساسی رویکرد به هستی‌شناسی است که در این یادداشت به هفت مورد از موارد اصلی و اساسی آن می‌پردازم:

1. فراموشی هستی

هایدگر معتقد است که متافیزیک غربی از آغاز، هستی را فراموش کرده و تنها به موجودات (اشیا، پدیده‌ها) پرداخته است. به باور او، فیلسوفان از افلاطون تا نیچه، هستی را به‌عنوان “زمینه بنیادین” درک نکرده‌اند و تنها به “چگونگی” و “چه بودن” موجودات توجه داشته‌اند. این فراموشی باعث شده که پرسش از هستی، که اساسی‌ترین پرسش فلسفه است، به حاشیه رانده شود.


2. تقلیل هستی به حضور یا وجود صرف

یکی از انتقادهای محوری هایدگر این است که متافیزیک غربی هستی را به معنای حضور صرف تقلیل داده است. از دیدگاه او، این رویکرد از افلاطون و ارسطو آغاز شده است، زمانی که “ایده” و “جوهر” به‌عنوان مبنای وجودی اشیا در نظر گرفته شدند. هایدگر این نوع تفکر را “متافیزیک حضور” می‌نامد و آن را عامل اصلی انحراف فلسفه می‌داند.


3. غلبه سوژه‌گرایی در متافیزیک

هایدگر با نقد دکارت و سوژه‌گرایی فلسفه مدرن، نشان می‌دهد که متافیزیک غربی پس از رنسانس، واقعیت را به رابطه‌ای بین سوژه (انسان) و ابژه (اشیا) محدود کرده است. این نگرش باعث شد که هستی به چیزی تبدیل شود که تنها در رابطه با انسان و در قالب شناخت علمی یا منطقی درک می‌شود، و جنبه‌های دیگر آن، مانند معنا و تجربه زیسته، نادیده گرفته شوند.


4. تکنیک و شی‌ءسازی هستی

در آثار متأخر، هایدگر نشان می‌دهد که متافیزیک غربی به مرور زمان به تکنیک‌محوری منجر شده است. به باور او، این نگرش باعث می‌شود که همه چیز، از جمله طبیعت، انسان، و فرهنگ، به منابعی برای بهره‌برداری و تولید تبدیل شوند. او این وضعیت را “سیطره فناوری” می‌نامد و آن را نتیجه فراموشی عمیق‌تر پرسش از هستی می‌داند.


5. افلاطون و آغاز متافیزیک غربی

هایدگر افلاطون را نقطه آغاز انحراف فلسفه از هستی می‌داند. او معتقد است که افلاطون با مفهوم “ایده” و تقسیم جهان به دو بخش (جهان محسوس و جهان معقول)، پرسش از هستی را در قالب مفاهیمی انتزاعی محدود کرد. این رویکرد، پایه‌ای شد برای سنتی که هستی را تنها از طریق مقولات منطقی یا علمی درک می‌کند.


6. متافیزیک نیچه به‌عنوان تکمیل متافیزیک غربی

هایدگر نیچه را آخرین فیلسوف متافیزیک غربی می‌داند. هرچند نیچه در ظاهر به نقد ارزش‌های سنتی پرداخته است، اما از دیدگاه هایدگر، او همچنان در چارچوب سوژه‌گرایی و متافیزیک حضور باقی مانده است. مفهوم “اراده به قدرت” و “ابرانسان” نیچه نیز نشان‌دهنده استمرار همان نگاه ابزاری به هستی است.


7. بازگشت به پرسش از هستی

هایدگر در کتاب
“هستی و زمان” (1927) تلاش می‌کند تا فلسفه را از سنت متافیزیک غربی رها کرده و دوباره پرسش از هستی را به کانون توجه بازگرداند. او هستی را نه به‌عنوان یک شیء، بلکه به‌عنوان امری پویا و فراگیر در نظر می‌گیرد که در تجربه روزمره و وجود انسانی (دازاین) قابل درک است.


باتوجه به نکات فوق روشن می‌شود که نقد هایدگر به متافیزیک غربی، پروژه‌ای است برای گشودن راهی جدید در فلسفه که به جای تحلیل صرف موجودات، به پرسش بنیادی درباره هستی بازگردد. او با این نقدها، بنیان فلسفه‌ای را می‌گذارد که تأکید دارد بر تجربه زیسته، ارتباط با جهان، و معنای هستی در زندگی انسان. این نقدها همچنان به‌عنوان یکی از چالش‌های اصلی برای متافیزیک و فلسفه معاصر باقی مانده‌اند.

#هایدگرشناسی
#ابوذر_شریعتی

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

21 Nov, 19:52


این هم در پاسخ به کسانی که می‌گویند «فلسفه سر و کارش با کلیات است و مفاهیم کلی تهی و بی‌معنا هستند!»:

اینجا بشنوید و با نقش سرنوشت‌ساز این مفاهیم آشنا بشید: تبییــن و تشریح ســـه نکتــه‌ی زنــدگی دگرگـون‌کُن در سپـهر فلسفه‌ی محــض

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

21 Nov, 16:17


مفهوم دازاین (Dasein) در فلسفه مارتین هایدگر یکی از مفاهیم کلیدی است که در کتاب وجود و زمان (Sein und Zeit) معرفی شده است. این واژه، که به معنای “بودن-آنجا” یا “حضور” است، برای توصیف شیوه‌ی خاصی از بودن انسان در جهان به کار می‌رود. دازاین به عنوان موجودی که توانایی پرسش از وجود را دارد، در مرکز فلسفه هایدگر قرار دارد. عناصر اصلی تعریف دازاین شامل مولفه‌های زیر است:

1. در-جهان-بودن (In-der-Welt-sein)

تعریف: دازاین همواره در رابطه با جهان است و نمی‌توان آن را جدا از محیط یا موقعیتش در نظر گرفت. این ویژگی نشان می‌دهد که انسان به طور ذاتی موجودی مرتبط با جهان و درگیر با آن است.
ابعاد مهم:
بودن در جهان به‌عنوان کلیت: ارتباط اساسی با دیگران، اشیاء، و محیط.
جهانمندی (Worldliness): جهان به‌عنوان شبکه‌ای از معانی و ارتباطات که انسان با آن تعامل می‌کند.

2. موقتی‌بودن (Temporalität)

تعریف: دازاین همواره موجودی موقتی است که زمان‌مند است. این زمان‌مندی شامل سه بُعد اصلی است:
گذشته (بودن به‌عنوان آنچه بوده‌ایم).
حال (بودن در موقعیت کنونی).
آینده (بودن به‌سوی امکانات).
توضیح: دازاین، برخلاف اشیاء، نه در یک زمان ثابت، بلکه در جریان زمان، خود را می‌فهمد و شکل می‌دهد.

3. گشودگی (Erschlossenheit)

تعریف: دازاین همواره به جهان و دیگران گشوده است. این گشودگی به دازاین امکان می‌دهد تا معانی جهان و وجود خود را کشف کند.
جنبه‌ها:
فهم (Verstehen): دازاین جهان را می‌فهمد و بر اساس این فهم عمل می‌کند.
تفسیر (Auslegung): دازاین معانی را از تجربه‌های خود برداشت و تفسیر می‌کند.

4. بودن-برای-مرگ (Sein-zum-Tode)

تعریف: یکی از اساسی‌ترین ویژگی‌های دازاین، آگاهی از مرگ به‌عنوان واقعیتی قطعی است. این آگاهی به دازاین امکان می‌دهد تا زندگی خود را اصیل‌تر زندگی کند.
نتیجه فلسفی: آگاهی از مرگ، دازاین را به سوی پذیرش مسئولیت برای زندگی خود و تحقق امکانات وجودی‌اش سوق می‌دهد.

5. اصالت و نااصالت (Eigentlichkeit و Uneigentlichkeit)

تعریف:
اصالت: زمانی که دازاین با آگاهی از مرگ و مسئولیت خود، زندگی‌اش را بر اساس امکانات واقعی‌اش تعریف می‌کند.
نااصالت: زمانی که دازاین خود را در روزمرگی‌ها و انتظارات دیگران گم می‌کند.
توضیح: دازاین معمولاً در حالت نااصیل زندگی می‌کند، اما می‌تواند به اصالت دست یابد.

6. پروا (Sorge)

تعریف: دازاین به طور ذاتی درگیر پروا یا مراقبت است. این مفهوم به معنای توجه و درگیری دازاین با جهان، دیگران، و آینده‌اش است.
ابعاد پروا:
نگرانی برای خود: مراقبت از امکان‌های وجودی خود.
توجه به دیگران: ارتباط و تعامل با دیگران.

7. افکنده‌شدن (Geworfenheit)

تعریف: دازاین به طور ناخواسته به جهان “افکنده” شده است و در موقعیتی قرار دارد که خود انتخاب نکرده است. این موقعیت‌ها شامل تولد، فرهنگ، و شرایط محیطی است.
نتیجه فلسفی: با وجود این افکنده‌شدگی، دازاین همچنان آزادی دارد تا در چارچوب این موقعیت‌ها زندگی خود را شکل دهد.

8. حقیقت به عنوان انکشاف (Aletheia)

تعریف: دازاین موجودی است که می‌تواند حقیقت را کشف کند، اما حقیقت از دید هایدگر به معنای سنتی مطابقت نیست، بلکه انکشاف یا گشودگی است.
نتیجه: دازاین نقش فعالی در آشکار کردن معانی جهان دارد.

نتیجه‌گیری

دازاین به عنوان “بودن-آنجا”، موجودی است که توانایی پرسش از وجود را دارد و به شکلی موقتی، گشوده، و درگیر با جهان، معنا و حقیقت را آشکار می‌کند. فلسفه دازاین در اندیشه هایدگر رویکردی نوین به انسان‌شناسی فلسفی ارائه می‌دهد و جایگاه انسان را به عنوان محور فهم وجود نشان می‌دهد.
#هایدگر_شناسی
#دازاین
#ابوذر_شریعتی

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

21 Nov, 11:38


پیام اصلی نیچه در آثارش

فریدریش نیچه، فیلسوف برجسته آلمانی، در آثار خود معانیِ ژرف، عمیق، متعدد و حتی متعارضی به خواننده‌ی خود ارائه می‌دهد، اما اگر بخواهیم جان سخن و پیام اصلی او را خلاصه کنیم، می‌توان گفت که نیچه به دنبال رهایی انسان از قید و بند بندگی و بردگی سنت‌ها، اخلاقیت ضعیف‌پرور، سیستم آموزشی ریاکارپرور و پخمه‌جذب‌کُن و نابغه‌دفع‌کُن است.

سابق بر این در لایوها و درس‌نوشتارها به پنج مفهوم اصلی در آثار نیچه اشاره کرده بودیم و الان با افزودن
دو مفهوم دیگر جان سخن و پیام اصلی او را یادآوری می‌‌کنیم:

1. مرگ خدا و بحران ارزش‌ها

نیچه در جملهٔ مشهور خود «خدا مرده است» بیان می‌کند که جهان مدرن دیگر به ارزش‌های دینی و سنتی باور ندارد. این وضعیت، انسان را در برابر یک خلأ ارزشی قرار می‌دهد. او از انسان می‌خواهد که به جای وابستگی به ارزش‌های آماده و مطلق، خود خالق معنا و ارزش‌های جدید باشد.


2. اراده معطوف به قدرت

نیچه معتقد است که زندگی به‌طور اساسی با «اراده معطوف به قدرت» تعریف می‌شود؛ یعنی نیرویی درونی که هر فرد را به سمت رشد، خلاقیت و غلبه بر محدودیت‌ها سوق می‌دهد. او از انسان می‌خواهد که این اراده را بپذیرد و با قدرت زندگی کند، به جای آنکه تسلیم ضعف، ترس یا اخلاقیات سرکوب‌گر شود.


3. انسان برتر (Übermensch)

نیچه انسان را موجودی می‌داند که در مسیر تکامل، هنوز به تمام ظرفیت‌های خود نرسیده است. «انسان برتر» ایده‌ای است که او برای توصیف فردی به کار می‌برد که توانسته است از محدودیت‌های اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی عبور کند و ارزش‌های جدیدی خلق کند. این انسان نماد خلاقیت، شجاعت و پذیرش زندگی است.


4. بازگشت جاودان (Eternal Recurrence)

نیچه از ایدهٔ بازگشت جاودان به‌عنوان یک آزمون فلسفی استفاده می‌کند: تصور کنید که زندگی شما، با تمام شادی‌ها و رنج‌هایش، بارها و بارها تکرار شود. آیا چنین زندگی را با تمام وجود می‌پذیرید؟ نیچه از انسان می‌خواهد به زندگی به گونه‌ای نگاه کند که گویی آمادهٔ تکرار جاودانهٔ آن است؛ یعنی زندگی را در تمام جنبه‌هایش عمیقاً تأیید کند.


5. نقد اخلاقیات ضعیف‌پرور، ریاکارپرور و بردگی

نیچه اخلاق سنتی، به‌ویژه اخلاق مسیحی، را به‌عنوان اخلاق «بردگان» به زیر تیغ تیز نقد خود می‌کشد؛اخلاقی که تسلیم‌پذیری، ضعف و فروتنی را می‌ستاید.

او اخلاق «سروران» را جایگزین آن می‌داند؛ اخلاقی که بر قدرت، خلاقیت و جسارت تأکید دارد.


6. پذیرش زندگی

نیچه از مفهوم «عشق به سرنوشت» سخن می‌گوید، به این معنا که باید زندگی را با تمام سختی‌ها و زیبایی‌هایش بپذیریم و دوست بداریم. در اصل او‌ در این بخش
از آثار خود سعی در رویکرد متعصبانه و مطاق‌گرایانه‌ی شوپنهاور دارد زیرا شوپنهاور اصرار داشت که زندگی مطلقا شر است و هیچ چاره‌ای هم جز نفی نفس وجود ندارد! (البته او طرفدار خودکشی نبود)

نیچه از ما می‌خواهد که به جای شکایت از رنج‌ها، و کاسه‌ی چه‌کنم چه‌کنم به دست گرفتن و فحش و
ناسزا به زمین و زمان دادن، می‌بایست آن‌ها را به‌عنوان بخشی ضروری از زندگی بپذیریم و مایه‌ی پخته‌تر شدن شخصیتمان قرار دهیم.

7. هنر به‌عنوان راهی برای معنابخشی به زندگی

نیچه هنر را یکی از مهم‌ترین ابزارهای مقابله با بی‌معنایی و آشفتگی زندگی می‌داند. او باور دارد که از طریق خلق و تجربهٔ هنر می‌توان به زندگی معنا بخشید و زیبایی آن را تجربه کرد. (در بخش تحلیل آثار ونگوگ و فلسفه‌ی هنر این وجه از فلسفه‌ی نیچه‌را مفصل توضیح داده‌ام)


نتیجه‌گیری

پیام اصلی نیچه این است که انسان باید از محدودیت‌های سنتی، ترس از تغییر و ارزش‌های تحمیل‌شده فراتر رود و زندگی را با شجاعت، خلاقیت و عشق بپذیرد. او ما را به بازاندیشی در معنا، اخلاق و هدف زندگی فرا می‌خواند و تأکید می‌کند که تنها از طریق پذیرش مسئولیت و استقلال روح و استغنای
درون داشتن است که می‌توان خلق ارزش‌های نو آفرید و به یک زندگی اصیل بدونِ هرگونه تقلید و تعبد دست یافت.
#ابوذر_شریعتی

کانال تخصصی تاریخ فلسفه از صفر

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

20 Nov, 20:31


مواجهه‌ای اصیل و راستین با سپهر فلسفه و تفکر که مستلزم دغدغه‌مندی و همینطور دردمندی است.

اینجا بشنوید

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

20 Nov, 18:30


تلخیص کوتاه

• موضوع: ماهیت تکنولوژی و اثر آن بر انسان و جهان.
• نکات کلیدی:
• تکنولوژی بیش از ابزار است؛ یک شیوه آشکارسازی است.
• تکنولوژی مدرن طبیعت را به منبع بهره‌برداری تقلیل می‌دهد.
• هنر می‌تواند راهی برای رهایی از سلطه تکنولوژی باشد.
• پرسشگری فلسفی درباره تکنولوژی ضروری است.
• پیام: انسان باید رابطه‌ای آگاهانه و مسئولانه با تکنولوژی برقرار کند تا از خطر از خودبیگانگی رهایی یابد.
#پنج

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

20 Nov, 17:30


تحلیل و تفسیر

1. فلسفه انتقادی از تکنولوژی:
• هایدگر برخلاف کسانی که تکنولوژی را ذاتاً خوب یا بد می‌دانند، رویکردی فلسفی و انتقادی اتخاذ می‌کند. او نشان می‌دهد که تکنولوژی فراتر از ابزار است و ذهنیت انسان را تغییر می‌دهد.
2. ارتباط با جهان:
• او هشدار می‌دهد که تکنولوژی مدرن انسان را از ارتباط اصیل با جهان محروم می‌کند. این رویکرد می‌تواند به از خودبیگانگی انسان منجر شود.
3. هنر به‌عنوان راه‌حل:
• پیشنهاد هایدگر برای بازگشت به هنر نشان می‌دهد که او به دنبال جایگزینی برای شیوه‌ی ابزاری تعامل با جهان است. هنر می‌تواند جهانی را به ما نشان دهد که از چارچوب تکنولوژی آزاد است.
4. پرسش از مسئولیت:
• هایدگر با تأکید بر پرسشگری، ما را به مسئولیت‌پذیری دعوت می‌کند. او می‌گوید که انسان باید آگاهانه با تکنولوژی روبه‌رو شود و از شیفتگی صرف به پیشرفت فنی بپرهیزد.

پیام نهایی رساله

هایدگر در پایان تأکید می‌کند که تکنولوژی نه خوب است و نه بد، بلکه باید به شیوه‌ای انتقادی و فلسفی با آن مواجه شد. او ما را به تأمل درباره رابطه‌مان با تکنولوژی و بازگشت به شیوه‌های دیگر آشکارسازی (مانند هنر) فرا می‌خواند. تنها از طریق پرسشگری آگاهانه می‌توانیم از خطرات تکنولوژی مدرن رها شویم و به رابطه‌ای اصیل‌تر با جهان دست یابیم.
#چهار

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

20 Nov, 16:32


مفاهیم کلیدی رساله

1. تکنولوژی به‌مثابه ابژه یا ابزار:

• هایدگر از رویکرد رایج به تکنولوژی، که آن را صرفاً ابزاری برای دستیابی به اهداف انسانی می‌داند، انتقاد می‌کند.
• او می‌پذیرد که تکنولوژی در ظاهر ابزاری و وابسته به انسان است، اما استدلال می‌کند که این نگاه سطحی، ماهیت عمیق‌تر تکنولوژی را پنهان می‌کند.

2. ماهیت تکنولوژی:

• هایدگر میان تکنولوژی مدرن و تکنولوژی سنتی تفاوت قائل می‌شود:
• تکنولوژی سنتی (مانند آسیاب بادی یا کشاورزی) با طبیعت همسازتر است.
• تکنولوژی مدرن، طبیعت را به یک منبع ذخیره (standing-reserve) تبدیل می‌کند که باید استخراج و بهره‌برداری شود.
• او استدلال می‌کند که تکنولوژی مدرن نه فقط ابزاری، بلکه یک شیوه‌ی آشکارسازی جهان است.

3. آشکارسازی (Enframing):

• هایدگر معتقد است که تکنولوژی مدرن یک چارچوب فکری خاص به نام Enframing بر انسان تحمیل می‌کند.
‏ • Enframing باعث می‌شود که انسان، جهان و موجودات دیگر را صرفاً به عنوان منابعی برای مصرف و بهره‌برداری ببیند.
• در این شیوه از آشکارسازی، طبیعت به چیزی تقلیل می‌یابد که باید تسخیر و کنترل شود.

4. خطر تکنولوژی:

• هایدگر می‌گوید که بزرگ‌ترین خطر تکنولوژی این نیست که ما را از نظر فیزیکی تهدید کند، بلکه در این است که نگاه ما به جهان و خودمان را تغییر می‌دهد.
• تکنولوژی مدرن باعث می‌شود که انسان و جهان به ابزارهایی بی‌جان تقلیل یابند و معنای اصیل خود را از دست بدهند.

5. رهایی از سلطه تکنولوژی:

• به نظر هایدگر، برای مقابله با سلطه تکنولوژی مدرن، ما باید رابطه‌ای آگاهانه‌تر و عمیق‌تر با آن برقرار کنیم.
• او پیشنهاد می‌کند که هنر می‌تواند راهی برای رهایی از این چارچوب تحمیلی باشد، زیرا هنر به ما امکان می‌دهد که جهان را به شیوه‌ای متفاوت آشکار کنیم.

6. پرسشگری:

• هایدگر تأکید می‌کند که باید به جای پذیرش تکنولوژی به شکل بدیهی، درباره ماهیت آن پرسشگری فلسفی کنیم.
• این پرسشگری ما را به درک عمیق‌تری از تکنولوژی و رابطه انسان با جهان می‌رساند.
#سه

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

20 Nov, 16:31


موضوع اصلی رساله

هایدگر در این رساله به دنبال پاسخ به این پرسش است:
“ما باید تکنولوژی را چگونه بفهمیم و با آن مواجه شویم؟”
او با انتقاد از دیدگاه‌های سطحی درباره تکنولوژی، تلاش می‌کند نشان دهد که تکنولوژی صرفاً ابزاری نیست و فهم آن نیازمند بررسی عمیق‌تر است.
#دو

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

20 Nov, 16:31


رساله “پرسش از تکنولوژی” (The Question Concerning Technology) یکی از آثار کلیدی مارتین هایدگر است که در آن او به بررسی ماهیت تکنولوژی و تأثیر آن بر انسان و جهان می‌پردازد. هایدگر در این اثر از چارچوب‌های معمول بحث درباره تکنولوژی فراتر می‌رود و به ریشه‌های فلسفی آن می‌پردازد. او تکنولوژی را نه صرفاً یک ابزار یا مجموعه‌ای از ابزارها، بلکه یک روش خاص از رابطه انسان با جهان می‌داند.
#یک

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

20 Nov, 15:31


مفهوم پوچی یکی از بنیادی‌ترین چالش‌های فلسفی در تاریخ اندیشه است که بسیاری از متفکران در جستجوی راه‌حل‌هایی برای آن بوده‌اند. پوچی به معنای بی‌معنایی یا ناتوانی از یافتن هدفی نهایی در زندگی است که می‌تواند موجب اضطراب، ناامیدی یا حس بیهودگی شود. فلسفه، با روش‌های مختلف، به ما کمک می‌کند این بحران را درک کرده و با آن مواجه شویم.

راهکارهای فلسفی برای مواجهه با پوچی

1. پذیرش پوچی (فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم و ابزوردیسم)

آلبر کامو: کامو در کتاب افسانه سیزیف استدلال می‌کند که پوچی نتیجه‌ی جدایی بین تمایل انسان برای یافتن معنا و سکوت جهان است. او می‌گوید که باید پوچی را بپذیریم و با وجود آن، زندگی را جشن بگیریم. او پیشنهاد می‌کند که مانند سیزیف، که مجبور است سنگی را بارها به بالای کوه ببرد، باید زندگی را با آگاهی از پوچی آن ادامه دهیم و خودمان معنایی بیافرینیم.
ژان پل سارتر: سارتر معتقد است که زندگی هیچ معنای ازپیش‌تعیین‌شده‌ای ندارد، اما این آزادی به ما امکان می‌دهد که خودمان معنا و ارزش‌های زندگی را خلق کنیم.

2. جستجوی معنا (ویکتور فرانکل و معنادرمانی)

ویکتور فرانکل: فرانکل، که تجربه‌ی زندگی در اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها را داشت، معتقد است که حتی در بدترین شرایط، یافتن یک معنا می‌تواند به انسان توان ادامه دادن بدهد. او می‌گوید معنا از طریق سه چیز حاصل می‌شود:
1. عشق و ارتباط با دیگران.
2. خلاقیت و انجام کارهای معنادار.
3. یافتن معنا در رنج و سختی.

3. فلسفه‌ی رواقیون: کنترل ذهن و پذیرش واقعیت

• فیلسوفان رواقی مانند
مارکوس اورلیوس و اپیکتتوس به ما می‌آموزند که باید روی چیزهایی تمرکز کنیم که در کنترل ما هستند. آنها معتقدند که پذیرش بی‌معنایی جهان، ما را از وابستگی به آن آزاد می‌کند و به ما کمک می‌کند زندگی را با آرامش بیشتری پیش ببریم.

4. آفرینش معنا (نیچه و اراده به قدرت)

نیچه: نیچه با اعلام “مرگ خدا” و کنار گذاشتن ارزش‌های سنتی، تأکید می‌کند که انسان باید ارزش‌ها و معنای خود را خلق کند. او از مفهوم ابرانسان استفاده می‌کند تا نشان دهد که انسان می‌تواند فراتر از پوچی برود و زندگی‌ای پر از خلاقیت، اراده و قدرت داشته باشد.

5. هنر و زیبایی‌شناسی به عنوان پاسخ (شوپنهاور)

آرتور شوپنهاور: شوپنهاور معتقد بود که زندگی پر از رنج و بی‌معنایی است، اما هنر، به‌ویژه موسیقی، می‌تواند لحظاتی از آرامش و نجات از تسلط اراده و پوچی فراهم کند.

6. زندگی روزمره و معنای ساده (اپیکور)

اپیکور: او پیشنهاد می‌کند که به جای جستجوی معناهای بزرگ و فراتر از دسترس، به لذت‌های ساده‌ی زندگی، مانند دوستی، سکوت و طبیعت، توجه کنیم. این تمرکز بر لحظه‌ی حال می‌تواند حس بیهودگی را کاهش دهد.

فلسفه چگونه عمل می‌کند؟

1. فراهم کردن چشم‌انداز جدید:
فلسفه به ما کمک می‌کند که پوچی را نه به عنوان دشمن، بلکه به عنوان بخشی از واقعیت بپذیریم و با آن کنار بیاییم.
2. پرسشگری و خودآگاهی:
از طریق پرسش‌های فلسفی، می‌توانیم به درک بهتری از خودمان و جهان برسیم و زندگی را از زاویه‌ای عمیق‌تر ببینیم.
3. آزادی و خلق معنا:
فلسفه به ما نشان می‌دهد که بی‌معنایی، اگرچه دلهره‌آور است، اما فرصتی برای خلق معنا و ارزش‌های شخصی است.


جمع‌بندی

پوچی می‌تواند در نگاه اول فلج‌کننده باشد، اما فلسفه به ما ابزارهایی می‌دهد تا آن را به فرصتی برای رشد و آفرینش بدل کنیم. با پذیرش پوچی، یافتن معنا در عشق، هنر، خلاقیت یا حتی زندگی روزمره، می‌توانیم با آگاهی و امید به زندگی ادامه دهیم. همان‌طور که کامو می‌گوید:
“باید سیزیف را شاد تصور کرد.”

کانال تخصصی تاریخ فلسفه از صفر

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

20 Nov, 09:53


سلام‌ دوستان
بالاخره تونستم سرم رو خلوت کنم‌ و آماده بشیم برای برگزاری نشست‌های حضوری

نشستهای حضوری رایگان خواهد بود و شرکت برای تمامی عزیزان آزاد.

منتها فقط یک مساله می‌مونه: چند تا بهم پیشنهاد شده راستش نپسندیدم
اگر شما سالن خوب یا موسسه‌ی خوبی سراغ دارید یا کافه‌ای سراغ دارید که بشه توش چنین جلسات فلسفی‌ای برگزار کرد دایرکت اطلاع بدید:

@abozar_shariati

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

19 Nov, 23:26


بله، “هستی و زمان” همچنان به‌عنوان اثری که به پرسش‌های بنیادین درباره‌ی معنای زندگی، زمان، و اصالت می‌پردازد، در دنیای امروز مفید است. هرچند پیچیدگی مفاهیم و زبان هایدگر ممکن است چالش‌هایی ایجاد کند، اما اگر این مفاهیم با زبان ساده‌تر و در قالب مسائل روزمره توضیح داده شوند، می‌توانند ابزار قدرتمندی برای تحلیل بحران‌های معنوی، فرهنگی، و زیست‌محیطی عصر مدرن باشند.

اندیشه‌ی هایدگر می‌تواند ما را به زندگی آگاهانه‌تر، مسئولانه‌تر، و اصیل‌تر در برابر چالش‌های جهان مدرن هدایت کند، به شرط آنکه تلاش کنیم آن را در بستر مسائل ملموس و معاصر بازتفسیر کنیم.
#هایدگرشناسی

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

19 Nov, 23:26


کتاب “هستی و زمان” (Sein und Zeit) اثر مارتین هایدگر یکی از مهم‌ترین آثار فلسفه‌ی قرن بیستم است. این اثر با بررسی پرسش بنیادین درباره‌ی “هستی” (Sein) و تحلیل تجربه‌ی انسانی از “زمانمندی” (Temporalität)، تأثیر عمیقی بر فلسفه‌ی اگزیستانسیال، هرمنوتیک، و حتی روانشناسی و جامعه‌شناسی داشته است. اما آیا این اثر در دنیای امروز کاربرد دارد؟ پاسخ مثبت است، زیرا بسیاری از مسائل امروز، از بحران هویت و معنای زندگی گرفته تا فناوری و جهانی‌سازی، می‌توانند در پرتو اندیشه‌های هایدگر بازنگری شوند. در ادامه به دلایل این ارتباط می‌پردازیم:

دلایل اهمیت “هستی و زمان” در دنیای امروز

1. بحران معنا در جهان مدرن

• دنیای امروز با شتاب و پیچیدگی، انسان‌ها را از “معنا” و “اصالت” (Authenticity) دور کرده است.

• هایدگر در “هستی و زمان” نشان می‌دهد که بسیاری از ما به جای زندگی اصیل (Eigentlichkeit)، در یک زندگی غیراصیل و سطحی گرفتار هستیم که او آن را “سقوط” (Falling) می‌نامد.

• در عصری که انسان‌ها با اضطراب، پوچی، و فشار اجتماعی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، اندیشه‌ی هایدگر درباره‌ی “زیستن اصیل” می‌تواند الهام‌بخش باشد.

2. تکنولوژی و بیگانگی انسان

• هایدگر بعدها در آثارش درباره‌ی فناوری هشدار می‌دهد، اما پایه‌های این نقد در “هستی و زمان” گذاشته می‌شود. او معتقد است که فناوری مدرن انسان را از “ارتباط اصیل با هستی” دور کرده و همه چیز را به ابزاری برای مصرف تبدیل کرده است.
• در دنیای امروز، که فناوری در همه‌چیز نفوذ کرده و حتی هویت انسانی را تحت تأثیر قرار داده است (مانند هوش مصنوعی یا شبکه‌های اجتماعی)، این هشدار هایدگر از اهمیت بیشتری برخوردار است.

3. اضطراب (Anxiety) و مواجهه با مرگ

• هایدگر اضطراب را یکی از مهم‌ترین راه‌های آگاهی از هستی می‌داند. این اضطراب به ما نشان می‌دهد که زندگی محدود است و باید به آن معنا بخشید.
• در جهانی که مردم با بحران‌های روانی (مانند افسردگی و اضطراب ناشی از آینده‌ی نامعلوم) مواجه‌اند، تحلیل هایدگر از اضطراب می‌تواند به درک بهتر این احساسات و یافتن راه‌هایی برای زندگی اصیل کمک کند.

4. تأکید بر “زمانمندی” و زندگی در لحظه

• هایدگر نشان می‌دهد که ما موجوداتی زمان‌مند هستیم و باید با آگاهی از مرگ، زمان حال را برای ساختن آینده‌ای معنادار به کار گیریم.
• در دنیای امروز، که بسیاری از افراد درگیر گذشته یا آینده‌اند و از زندگی در لحظه غافل می‌شوند، این ایده می‌تواند به عنوان یک چارچوب فلسفی برای زندگی آگاهانه به کار رود.

5. پرسش از هویت و “بودن” در جهانی چندپاره

• در عصری که جهانی‌سازی، مهاجرت، و تغییرات سریع اجتماعی باعث بحران هویت شده‌اند، پرسش هایدگر درباره‌ی “چه کسی هستیم؟” و “چگونه اصالت خود را بازیابیم؟” همچنان مرتبط است.


کاربردهای عملی “هستی و زمان” در مسائل امروز

الف) در روان‌شناسی و روان‌درمانی

• رویکرد اگزیستانسیالیستی در روان‌درمانی، که بر مسائلی مانند مرگ، آزادی، تنهایی، و معنا تمرکز دارد، تا حد زیادی از اندیشه‌های هایدگر الهام گرفته است.
“هستی و زمان” می‌تواند به درک بهتر ریشه‌ی اضطراب و پوچی کمک کند و به افراد بیاموزد چگونه با مرگ و محدودیت‌ها مواجه شوند.

ب) در نقد فرهنگی و اجتماعی

• هایدگر از مفاهیمی مانند “داس‌مَن” (Das Man) یا “آن‌ها” استفاده می‌کند تا نشان دهد که چگونه انسان‌ها در جامعه با همرنگی و تقلید از دیگران، زندگی اصیل خود را از دست می‌دهند.
• این مفهوم در تحلیل فرهنگ مصرف‌گرایی، شبکه‌های اجتماعی، و روندهای جهانی‌شده‌ی امروز بسیار کاربرد دارد.

ج) در اخلاق و فلسفه‌ی زیست‌محیطی

• هایدگر رابطه‌ی انسان با طبیعت را از دیدگاهی اصیل تحلیل می‌کند. او هشدار می‌دهد که نگاه ابزاری به جهان باعث تخریب محیط زیست می‌شود.
• این دیدگاه می‌تواند در تلاش‌های امروز برای توسعه‌ی پایدار و حفاظت از محیط زیست نقش مهمی ایفا کند.

د) در فلسفه‌ی فناوری

• تحلیل هایدگر از فناوری به عنوان نیرویی که انسان را از “بودن” دور می‌کند، می‌تواند به ما کمک کند فناوری‌های مدرن را بهتر درک و مدیریت کنیم.


چالش‌های مرتبط با استفاده از “هستی و زمان” در دنیای امروز

1. زبان پیچیده و انتزاعی:
• متن هایدگر بسیار دشوار و پیچیده است و برای مخاطبان عام به سختی قابل درک است. این مسئله می‌تواند استفاده‌ی گسترده از ایده‌های او را محدود کند.
2. تمرکز بر فردیت:
• هایدگر بیشتر بر تجربه‌ی فردی تمرکز دارد و مسائل جمعی و سیاسی را کمتر تحلیل می‌کند، که ممکن است برای حل بحران‌های اجتماعی کافی نباشد.
3. برداشت‌های نادرست:
• فلسفه‌ی هایدگر گاهی به اشتباه به عنوان مبنایی برای ایدئولوژی‌های خطرناک (مثل ناسیونالیسم) تفسیر شده است، که باید از چنین سوءبرداشت‌هایی پرهیز کرد.


نتیجه‌گیری: آیا “هستی و زمان” به درد امروز می‌خورد؟

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

19 Nov, 21:20


دوست دارید کدوم فیلسوف رو بشناسید؟

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

19 Nov, 17:26


درباره‌ی #هستی‌و‌زمان

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

19 Nov, 17:26


درباره‌ی کتاب هستی و زمان (Sein und Zeit) اثر مارتین هایدگر

کتاب
هستی و زمان، اثر مارتین هایدگر (1927)، یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین متون فلسفی قرن بیستم است. این کتاب به بررسی بنیادی‌ترین پرسش فلسفه، یعنی معنای هستی، می‌پردازد. هایدگر با بازاندیشی در فلسفه‌ی غرب و نقد سنت متافیزیکی آن، رویکردی جدید به هستی‌شناسی ارائه می‌دهد.

هدف اصلی کتاب:

هدف هایدگر پاسخ به این پرسش است:
“معنای هستی چیست؟”
او معتقد است که فلسفه از دوران افلاطون تاکنون، مفهوم هستی را نادیده گرفته و به جای آن بر موجودات (اشیا، پدیده‌ها) تمرکز کرده است. در هستی و زمان، هایدگر تلاش می‌کند معنای هستی را از خلال تحلیل وجود انسان روشن کند.


مفاهیم کلیدی در هستی و زمان:

1. دازاین (Dasein):

• هایدگر از واژه‌ی “دازاین” برای اشاره به
وجود انسانی استفاده می‌کند. دازاین به معنای «بودن-در-جهان» (Being-in-the-world) است.
• انسان تنها موجودی است که به هستی خود آگاه است و می‌تواند درباره‌ی معنای آن تأمل کند.
• دازاین همواره در یک زمینه‌ی خاص (جهان) و در ارتباط با دیگر موجودات تعریف می‌شود.

2. بودن-در-جهان (Being-in-the-world):

• انسان همیشه در یک جهان خاص زندگی می‌کند و نمی‌تواند از آن جدا شود.
• این مفهوم نشان می‌دهد که انسان نه تنها موجودی فردی، بلکه موجودی مرتبط با دیگران و محیط خود است.

3. اصالت و بی‌اصالتی (Authenticity and Inauthenticity):

• هایدگر معتقد است که بیشتر انسان‌ها به صورت
بی‌اصیل زندگی می‌کنند، یعنی خود را با عرف‌ها، کلیشه‌ها و انتظارات اجتماعی تعریف می‌کنند.
• زندگی اصیل زمانی ممکن است که انسان به خود و آزادی‌اش آگاه باشد و مسئولیت وجود خود را بپذیرد.

4. زمانمندی (Temporality):

• یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم کتاب، رابطه‌ی میان هستی و زمان است.
• هایدگر معتقد است که دازاین همواره در زمان وجود دارد: گذشته‌ی او تعیین‌کننده‌ی حال اوست و او در حال، به سوی آینده حرکت می‌کند.
• انسان زمانی اصالتاً زندگی می‌کند که مرگ (پایان نهایی زمان) را بپذیرد و زندگی خود را به سمت اهداف معنادار سوق دهد.

5. مرگ و امکان:

• مرگ برای هایدگر یک
امکان نهایی است که زندگی انسان را معنا می‌بخشد.
• آگاهی از مرگ، انسان را از زندگی بی‌معنا و تکراری بیرون می‌آورد و به او کمک می‌کند تا به شیوه‌ای اصیل زندگی کند.

6. حقیقت به‌عنوان کشف (Aletheia):

• هایدگر مفهوم سنتی حقیقت به‌عنوان تطابق را رد می‌کند و حقیقت را به معنای
آشکارشدگی یا کشف می‌فهمد.
• هستی از طریق دازاین کشف می‌شود، اما این کشف همیشه ناقص و موقتی است.


روش‌شناسی هایدگر:

هایدگر از رویکردی به نام
پدیدارشناسی هرمنوتیکی استفاده می‌کند:
پدیدارشناسی: تمرکز بر تجربه‌های زیسته و نحوه‌ی ظهور پدیده‌ها در آگاهی.
هرمنوتیک: تأکید بر تفسیر و معناشناسی پدیده‌ها.

هایدگر معتقد است که برای فهم هستی، باید به تحلیل تجربیات روزمره و شیوه‌ی زندگی انسان پرداخت.


ساختار کتاب:

کتاب به دو بخش اصلی تقسیم شده است:
1. تحلیل هستی دازاین:
هایدگر به بررسی ویژگی‌های وجود انسانی، از جمله بودن-در-جهان، زمانمندی و رابطه با مرگ می‌پردازد.
2. پرسش از معنای هستی:
این بخش قرار بود تکمیل‌کننده‌ی کتاب باشد، اما هایدگر هرگز آن را به پایان نرساند.


تأثیرات و اهمیت کتاب:

1. تحول فلسفه غرب:
هستی و زمان فلسفه را از متافیزیک سنتی به سمت تحلیل هستی‌شناسی بنیادین تغییر داد.
2. تأثیر بر اگزیستانسیالیسم:
این کتاب تأثیر عمیقی بر فیلسوفانی همچون
ژان پل سارتر و موریس مرلوپونتی گذاشت.
3. تأثیر بر علوم انسانی:
ایده‌های هایدگر در حوزه‌های مختلفی از جمله روان‌شناسی، ادبیات، معماری، و الهیات تأثیرگذار بوده است.


چالش‌ها و نقدها:

1. زبان پیچیده:
هایدگر از زبانی فلسفی و اصطلاحات جدید استفاده می‌کند که فهم آن را دشوار می‌کند.
2. ابهام در مفاهیم:
بسیاری از مفاهیم او مانند دازاین یا زمانمندی، تفسیرهای گوناگونی پیدا کرده‌اند.
3. عدم تکمیل پروژه:
بخش دوم کتاب که قرار بود به هستی به‌طور کلی بپردازد، هرگز نوشته نشد.


نتیجه‌گیری:

هستی و زمان یک شاهکار فلسفی است که از مخاطبان می‌خواهد به اساسی‌ترین سوالات زندگی خود، مانند معنای وجود و مسئولیت فردی، بیندیشند. این کتاب نه تنها نقطه‌ی عطفی در فلسفه‌ی مدرن است، بلکه به بررسی عمیق‌تر
انسان و جایگاه او در جهان کمک می‌کند.

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

18 Nov, 21:23


گریه؟
آره منم گریه میکنم. همین دیشب بود که بعد از کار و ضبط و اینا وقتی داشتم دنبال کتاب تمهیدات کانت میگشتم و البته پیداش نکردم همزمان حس بدی بهم دست داد.

احساس کردم این همه تلاش و شب بیداری و برو و بیا و … همه‌ و همه بیهوده‌ست و من دارم دست و پای مذبوحانه‌ای میزنم که تهش فقط ضرره، آسیبه، چشم‌درد و سردرده و پوچی و بیهودگیِ مضاعف!

دست خودم نبود راستشو بخواید دست هیچکس نیست دست ما نیست گاهی احساس می‌کنیم که به پایان کار رسیدیم اما درست تو همین نقطه‌ی سرنوشت‌سازِ زندگیه که باید این نکته‌ی حیاتی رو به خودمون یادآوری کنیم که این تنها یک طور از اطوار متفاوت آدمی‌ست یک حال از حالات مختلف آدمی‌ست و بعد همونطور که شادی رو در آغوش میگیریم و باهاش میزنیم و می‌رقصیم و شادی می‌کنیم، دقیقا به همین شکل غم و کرختی و بی‌حالی و یأسمون رو هم در آغوش بگیریم و بغلش کنیم و آروم آروم باهاش ور بریم کنارش گریه کنیم و در عین حال توجه داشته باشیم که ما تنها کسی نیستیم که دچار این طور یا حال و حالت شده.

میلیون‌ها شاید هم میلیاردها انسان دیگر هم دقیقا این حال ما رو تجربه کردن و یا میکنن و اونجاست که نباید فراموش کنیم این یک حالته و نباید توی اون حالت تصمیم به پس دادن بلیط زندگی بگیریم یا دست به کار هیجانی بزنیم بلکه فقط و فقط باید گشودگی‌ داشته باشیم و یأس زندگی رو بپذیریم و باهاش زار زار گریه کنیم

و من تا دلتون بخواد گریه کردم بعد که بلند شدم دیدم ظهره و من اصلا نفهمیدم کی خوابم برده و کی انقد انرژی گرفتم که سریع میخوام برم دنبال کارای دفتر آکادمی و …

خلاصه اینکه بلکه میشه گریه کرد و هرگز هیچ اشکالی تو نیست و همونطور که می‌دونید ‌‌گریه برای مرد هم خوبه و باز هیچ اشکالی توش نیست و هیچ دلالتی هم بر ضعف و … نمیکنه.

اصلا مگه میشه تو این دنیا بود و گریه نکرد؟ نه نمیشه مگر اینکه خودتون رو سرکوب کنید، خفقان رو قورت بدید تا به جای بیرون اومدن، به داخل برگرده و ریشه بدوونه و تبدیل به یک زخم دهان باز بشه و نهایتا یک ترومای فاجعه‌خلق‌کُن تحویلتون بده.

#ابوذر_شریعتی
#گریه #یأس
#یاد‌داشت‌های_شبانه

https://t.me/note1988

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

16 Nov, 18:23


هایدگر و اگزیستانسیالیسم pinned «لینک تماشای انیمیشن‌های فلسفی و اگزیستانسیالیستی: https://t.me/Heideggerrrr/3831 انمیشن فلسفی خوشبختی: https://t.me/Heideggerrrr/3830 انیمیشن فلسفی داستان شاد: https://t.me/Heideggerrrr/3829 پی‌نوشت: خلاصه‌ی جامع و کامل‌ِ کتاب #اگزیستانسیالیسم و اصالت…»

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

16 Nov, 16:46


#انیمیشن خوشبختی "happiness"
▪️این انیمیشن، بخشی از واقعیتِ دنیای مدرن را در روایتی کوتاه، به تصویر می‌کشد.
▪️انسان هایی (حیواناتی خرید-مصرفی) که با کارِ شبانه و روزی، آسایش و آرامش خود را قربانی می کنند تا وسایلِ آسایشِ بیشتری برای زندگی فراهم کنند!
💥 انیمیشن‌های فلسفی

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

16 Nov, 16:46


#انیمیشن‌های_فلسفی
موضوع: بحران مصرف و خوشبختی انسان جدید

برای مشاهده سایر انیمیشن‌های فلسفی عبارت انیمیشن را سرچ کنید.

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

11 Nov, 22:14


پروژه‌ی فلسفه‌ی مدرن: رنه‌دکارت، دیوید هیوم، امانوئل کانت
آیدی جهت حضور:
@abozar_shariati

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

11 Nov, 19:36


#از_کانت_بیاموزیم

📚🖌 "تنبلی" و "ترسویی" است که باعث می‌شود بخشِ بزرگی از آدمیان همچنان راغب باشند که در تمام عمرشان (باوجود آنکه می‌توانند به بلوغ ذهنی و عقلی برسند و تن به ولایت و ریاست دیگری ندهند) "نا بالغ" باقی بمانند (در طفولیت و بی‌عقلی بمانند) تا دیگران بتوانند بدین وسیله براحتی به عنوان مهره‌ی دست یا فردی که صغیر است و نیاز به قیّم دارد، از او استفاده کنند و آنان را در حد موجوداتی مقلد و مطیع و بله‌قربان‌گو تقلیل دهند!

باری «نابالغی» از «راحت‌طلبی» برمی‌خیزد و فردِ نابالغ با خود می‌گوید:

تا کتابی هست که برایم اسبابِ فهم است، تا روحانی‌ای هست که غمگسارِ من و در حکمِ وجدانِ من است، و تا پزشکی هست که می‌گوید چه باید خورد و چه نباید خورد و... دیگر چرا خود را [با اندیشیدن] به زحمت اندازم؟

پ‌ن: کانت در ادامه در‌ نقد این گشادی و مقعدفراخی و بندگی و بردگی، بحث را به سمتی می‌برد که متذکر شود تنها راه خلاصی از اسارت، اندیشیدن است و به همین جهت است که نهایتا می‌گوید:

《دلیر باش در به‌کار گرفتنِ فهمِ خویش!》 ("شجاعتِ اندیشیدن" داشته باش)؛ این است شعارِ روشن‌نگری!

#ایمانوئل_کانت
رساله ی «روشنگری چیست؟» به همراه ویرایش و اضافات
کانال تاریخ فلسفه از صفر

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

11 Nov, 06:48


تشریح عبارت هایدگر: ما جهان را آنطور که می‌بینیم تفسیر نمیکنیم بلکه برعکس ما جهان را آنطور که تفسیر می‌کنیم می‌بینیم
#هایدگر و #اگزیستانسیالیسم

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

10 Nov, 23:01


▪️لایو چهارم از سلسله لایو‌های #کانت_شناسی
▪️لایو اول اینجا
▪️لایو دوم اینجا
▪️لایو سوم اینجا
▪️آموزش نحوه‌ی استنباط مقولات دوازده‌گانه‌ی کانتی اینجا
▪️ادعای اصلی کانت به صورت خلاصه (مخصوص دوستانی‌ که حوصله‌ی دیدن و شنیدن و خواندن هیچ چیز را ندارند اما در عین حال علاقه‌مند هم هستند) اینجا
پ‌ن: برای شرکت در پروژه‌ی #فلسفه‌ی مدرن: که شامل #دکارت #هیوم و #کانت می‌شود، عبارت #کانت را در پی‌وی ارسال کنید:
@abozar_shariati

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

10 Nov, 15:46


با مطالعه‌ی این مقاله‌ی ساده و روان که درباره‌ی اندیشه‌های هیوم‌ است براحتی می‌توانید وارد فلسفه‌ی نقادی کانت شوید.

#هیوم #کانت
#فلسفه‌ی_مدرن
#ابوذر_شریعتی

لایو نخست درباره‌ی کانت
لایو دوم درباره‌ی کانت
آموزش نحوه‌ی استنباط و استخراج مقولات دوازده‌گانه‌ی کانتی
ادعای اصلی کانت: ویدئو
جان سخنِ کانت
جان سخنِ دیوید هیوم

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

10 Nov, 07:30


#زمان در فلسفه و در نزد مارتین #هایدگر

کانال تخصصی هایدگر و اگزیستانسیالیسم

@Heideggerrrr

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

09 Nov, 18:11


در این اسلایدها می‌توانید خلاصه‌ی تمامی مباحث مطرح شده در سلسله‌لایوهای #کانت را بخوانید.

علی‌الخصوص شرح این عبارت را که‌:

«این ذهن ماست که جهان را می‌سازد و نه بالعکس!»

کانال تخصصی تاریخ فلسفه از صفر

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

29 Oct, 12:05


💥 نقدِ محوریِ نیچه بر تاریخِ فلسفه
▪️نهیلیسمِ منفعل و نهیلیسمِ فعال

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

28 Oct, 11:46


صرفا دو نفر از ۱۲‌نفر ظرفیت باقی مونده
اگر علاقه جدی به فلسفه داشتین اینجا لمس کنید تا در جریان باشید که چه خبره:

https://t.me/abouzar_shariati/19496?single

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

27 Oct, 16:38


فقط ۴ نفر دیگه از ۱۲ نفر ظرفیت باقی مونده
اگر علاقه مند به آموزش فلسفه از صفر بودید عبارت «از صفر» رو به آیدی زیر ارسال کنید:

@myselfff1980

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

27 Oct, 12:13


از طرح جا نمونید
اینجا لمس کنید 🫴
https://t.me/abouzar_shariati/19507

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

27 Oct, 07:53


۱۲ نفر نخست چرا مهمن؟

چون هم در پروژه ‌ی فلسفه از صفر شرکت میکنن و هم ‌پروژه‌ی پیشاسقراطیان (فلاسفه‌ی باستان) و همینطور فن ترجمه‌ی متون فلسفی‌ادبی رو به صورت هدیه دریافت میکنن

در بخش پیشاسقراطیان هم تاریخ و فرهنگ و هنر یونان باستان بررسی شده و هم تک‌تک فلاسفه‌ی تاثیر گذار و مهمش که در اصل اساتید سقراط بودند.

توجه کنید خود سقراط رو هم بررسی‌کر‌یم و‌ تمام اصطلاحات خاص و روش‌های خاص بحث و گفت‌وگو و نقدش رو طرح و بحث کردیم.
عبارت «از صفر» رو به آیدی زیر ارسال کنید

@myselfff1980

و سفر فلسفی به دنیای باستان و البته فلسفه‌ی مدرن و‌ معاصر رو آغاز کنید چون در پروژه‌ی فلسفه از صفر فلسفه‌ی معاصر و مدرن هم بررسی شده

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

26 Oct, 23:46


▪️ مصاحبه شبکه SWR آلمان با مارتین هایدگر ،فیلسوف نامدار هستی شناس / 1963

قسمت دوم(پایانی)


با زیرنویس فارسی ؛ اختصاصی پینترست

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

26 Oct, 23:46


▪️ مصاحبه شبکه SWR آلمان با مارتین هایدگر ،فیلسوف نامدار هستی شناس / 1963

قسمت اول

با زیرنویس فارسی ؛ اختصاصی پینترست

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

26 Oct, 19:55


اینجا لمس کنید

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

26 Oct, 19:06


اول از همه لیست اسامی این نوابغ بشریت رو ببینید:

طالس،
آناکسیمندرس،
آناکسیمِنس
فیثاغورث
#هراکلیتوس،
#پارمنیدس،
زنون،
آناکساگوراس،
آرخلائوس،
دموکریتوس
دیوجنس
#سقراط
#افلاطون
#ارسطو

خب حالا بگید ببینم حیف نیست آدم با این توابغ دنیای باستان و البته روایت زندگی‌هاشون و فرهنگ و سنت و ادبیات خاصشون که مقدمات اصلی بوجود اومدن دنیای مدرن رو فراهم کردن، آشنا نباشه؟

تک‌تک اندیشه‌ی این نوابغ بزرگ تاریخ خرد و اندیشه و فلسفه در پروژه‌ی پیشاسقراطیان به همراه بررسی زمینه و زمانه‌ی خاصشون، آموزش داده‌ شده و به عنوان هدیه تقدیم به عزیزان علاقه‌مند فلسفه و تفکر انتقادی میشه که در ‌پروژه‌ی جدید فلسفه از صفر شرکت میکنن.

جهت شرکت در پروژه‌ی فلسفه از صفر، عبارت از صفر رو به آیدی زیر ارسال کنید: (این هدیه محدوده و ۱۲ نفر اول کلش رو یکجا رو دریافت میکنن):

@myselfff1980

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

26 Oct, 16:06


این هم اصل پروژه‌ی #فلسفه‌از‌صفر خدمت دوستانی که از طرح قبل جا موندن.

این اصل کتاب تالیفی‌ست که اون رو تبدیل به ده مقاله با ده سرفصل کردم و در پروژه‌ی فلسفه و منطق از صفر به‌طور کامل تدریس کردم (در بیش از چهل ویدئو، فایل صوتی پادکست، پرسش‌وپاسخ و جلسات بروزرسانی شده‌ی در حال بارگزاری)

و این هم توضیح نحوه‌ی ارائه و نتیجه‌ی شرکت در پروژه (داخل تصاویر ارسال شده)

با حوصله ورق بزنید بخونید اگر علاقه‌مند بودید عبارت «فلسفه» رو پی‌وی ارسال کنید تا اطلاعات تکمیلی رو خدمتتون جهت حضور در پروژه ارسال کنن:

@myselfff1980

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

25 Oct, 21:57


کمی زرتشت بخونیم
همراه با ایضاح مفهومی اصطلاحات کتاب چنین گفت زرتشت
برشی از پروژه‌ی نیچه‌خوانی
#ابوذر_شریعتی
کانال تخصصی نیچه و شوپنهاور

شما هم می‌تونید تو پروژه‌ی نیچه‌خوانی با محوریت اراده‌ی قدرت، چنین گفت زرتشت، سپیده دمان شرکت کنید.
با آیدی ادمین اول آکادمی در تماس باشید:

@myselfff1980

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

25 Oct, 18:01


وانهادگی را می‌توان به «تنهایی» نیز تعبیر کرد.

انسانی که بر این جهان پرت شده و هیچ ماورایی هم در کار نیست؛ این حال برای او غربت و تنهایی خاصی را به‌وجود می‌آورد
و ناامید است از آسمان و نیروهای غیبی
و چنین حالی او را دچار دلهره می‌کند؛
دلهره دربرابر انتخاب‌هایش.

زیرا او مسئول و الگو است و باید جوری انتخاب کند که دیگران هم بتوانند همان انتخاب را داشته باشند.
مسئولیتی که سارتر مطرح می‌کند، چنین مسئولیت بزرگ و انسانی و سنگینی است.
#ده و #پایان

#ابوذرشریعتی

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

25 Oct, 17:01


دقت کنید او نمی‌گوید که جامعه و محیط بر ما تأثیری ندارد؛ اما تأکید می‌کند که:
انسان در انتخاب نکردن نیز انتخابی دارد.

برای همین است که آزادی برای انسان مهم است.

دلهره و اضطراب (غیر روانشناختی)، ناامیدی و وانهادگی، از دیگر مؤلفات این مکتب هستند.
#نه

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

25 Oct, 17:00


پس
۱- واقعیت انسان در کُنِش اوست.
۲- انسان آزادانه انتخاب می‌کند.
۳- خودش مسئول اعمالش است.
۴- تقدیر او در دست آسمان و خدایان و دیگری نیست.
#هشت

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

25 Oct, 16:45


به همین جهت سارتر می‌گوید که انسان برای من ارزشمند است؛ چون می‌تواند تمام امکان‌های خودش را داشته باشد و هرچیزی را تا جایی که امکانش هست ممکن کند.
پس کُنش و انتخاب‌های انسانی، جزو مؤلفات اصلی این مکتب قرار می‌گیرد.

مسئلهٔ اصلی که سارتر به ما متذکر می‌شود، نقطهٔ حرکت انسان است. نقطهٔ حرکت او که آغازگاه معناست، در اگزیستانسیالیسم، خودِ خودِ انسان است. (اومنیسم)
وجود انسان به‌واسطهٔ خود او شکل می‌گیرد؛ بنابراین انسان در واقع طرح‌افکنی دارد.

الف) این طرح‌افکنی، در دل یک‌سری امکان‌هاست که صورت می‌گیرد
ب) این طرح‌افکنی، ماهیت انسان را می‌سازد
پ) و به زندگی خود معنا می‌بخشد
#هفت

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

25 Oct, 15:30


پس مراد از این معنا، معنای دیگری است:

مراد این است که انسان دیگر انگیزه‌ای برای زندگی نداشته باشد و جانش به‌واسطهٔ مسائل و افراد و تفسیر زندگی‌اش گرم نشود.

اما این‌جا ما انسانی را داریم که خودش آزادی را در مبارزه می‌بیند.
سارتر می‌گوید انسان در دوران نازیست‌ها آزادتر بوده؛ چرا؟

زیرا طرح‌افکنی بیشتری داشته و مدام در عمل و جنب‌و‌جوش و مبارزه بوده است.

آزادی در مبارزه است که به منصهٔ ظهور می‌رسد.

معنای زندگی به غیر از مبارزه، عشق ورزیدن، خواستن و با دردِ از دست دادن و پذیرفتنِ رنجِ شکست و خطا و ناکامی و استمرار داشتن، تلاش کردن و لذت بردن، نیست.

چنین انسانی خودش معنای زندگی خودش را می‌سازد؛ نه با کمکِ پرسش‌و‌پاسخ‌های قالبی ساده!
#شش

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

25 Oct, 15:01


بنابراین این‌جا انسان به‌واسطهٔ حیات ذهنی خود و تصاویری که در ضمیرش دارد، شروع به تفسیر عالم می‌کند (در اینجا از هایدگر کمک می‌گیرد که می‌گفت: انسان همواره در موقعیت و وضعیت است.)

نباید گفت انسانی که ایمان و باور نداشته باشد، زندگی‌اش بی‌معنا می‌شود! معنا در هر صورت هست چون انسان موجودی تفسیرگر است.
#پنج

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

25 Oct, 14:30


پس:
۱- وقتی سارتر از اومنیسم صحبت می‌کند، تقدم وجود انسان بر ماهیت او را درنظر می‌گیرد.
۲- مسئلهٔ او حضور و وجود انسان در این جهان است که می‌تواند در این عالم قیامی داشته باشد.
۳- و نکتهٔ سوم، معنی دادن به زندگی است

چطور ما می‌توانیم به زندگی خود معنا بدهیم؟

انسان به این جهان پرت می‌شود، هیچ نیرویی از غیب نیست، هیچ‌کس مسئولیت کارهای او را بر عهده نمی‌گیرد و او تنهاست.
#چهار

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

25 Oct, 14:00


نمی‌توانیم با توجیهات ساینتیستی و نوروساینتیستی، انسان را در جبر ناخودآگاه و فلان گزاره قرار دهیم تا او (مثلا هیتلر) را تبرئه کنیم و این‌گونه مغلطه کنیم! ما نمی‌توانیم به‌واسطهٔ مقدمه قرار دادن یک گزاره‌ی علمی و یک گزارهٔ فلسفی، یک نتیجه‌گیری اخلاقی یا فلسفی یا علمی بکنیم و نهایتا بگوییم که بله انسان مجبور است پس آیشمن نازیست در زنده‌زنده جزغاله کردن کودکان هیچ مسئولیتی نداشته است.
#سه

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

25 Oct, 13:30


سارتر می‌گوید هیچ نیرویی از آسمان نخواهد آمد تا به‌جای ما انتخاب کند یا معجزه کند و مسئولیت اعمال و رفتار و اخلاق ما را به‌عهده بگیرد؛ بلکه فقط و فقط خودِ انسان است که باید مسئولیت خودش را گردن بگیرد زیرا که او به این عالم پرت شده است.
انسان نمی‌تواند وضو بگیرد و به نیت رضای خدا دیگری را شکنجه دهد و سپس مسئولیت این کارش را گردن خدا بیندازد و بگوید من مامورم معذور؛ بلکه او خودش باید پاسخگو باشد زیرا که انتخاب او برایش مسئولیت می‌آورد.
به همین جهت است که انسان، فقط و فقط با خودش تعریف می‌شود.
#دو

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

25 Oct, 12:36


در کتاب «اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر» سارتر از اگزیستانسیالیسم در برابر بعضی از ایرادها دفاع می‌کند؛ ولی ما قبل از این‌که سخن سارتر را بخوانیم، باید خود کلمهٔ «اگزیستانسیالیسم» را بشکافیم.

دغدغهٔ سارتر، انسان و حیات ذهنی اوست
و می‌خواهد بدون پیش‌داوری‌ها به خودِ «انسان» بپردازد؛ می‌خواهد او را با خودش تعریف کند و نه با آسمان و ایدئولوژی و دین و عرفان.

اینجا ما وقتی واژهٔ «existe» را به‌کار می‌بریم، منظور ما «وجود انسان» است؛ نفس حضور او.
سارتر می‌گوید: دغدغهٔ من، موجودیت انسان است.
یعنی از وضعیت انسان صحبت می‌کند.

ما وقتی کتاب طاعون را بررسی می‌کردیم، در جایی از این کتاب، کشیش به دکتر ریو می‌گوید: «شما هم دغدغهٔ سعادت انسان را دارید؟»،
ریو می‌گوید: «نه؛ من دغدغهٔ خود انسان و درد اکنونی او را دارم و می‌خواهم در همین مورد، به فریاد انسان برسم.»

ما «existe» را اضافه می‌کنیم به «eccense» یعنی: ماهیّت
سارتر می‌گوید ما وقتی وجود انسان را با ماهیت او مقایسه می‌کنیم، «وجود» او مقدّم است؛
پس وجود انسان، مقدم است بر ماهیت او.

موجودات دیگر، مثل لیوان یا صندلی، قبل از این‌که ساخته شوند، ایده و شکل آن‌ها در ذهن سازنده‌اشان بوده و او می‌دانسته می‌خواهد چه شکلی به آن‌ها بدهد.

ما وقتی می‌گوییم «ماهیّت» منظور، «مٰا هِیَ» است که یعنی: چیست آن؟

در رابطه با یک میز، نجار ابتدا ماهیت آن را در ذهن خود متصور می‌شود و سپس به او وجود می‌دهد.
سارتر می‌گوید: انسان، از این جهت، تافتهٔ جدابافته‌است. (در نظر داشته باشید که منظور او، اشرف مخلوقات نیست!)
به این خاطر که انسان، برخلاف تمام موجودات دیگر، ابتدا «وجود» و «موجودیت» پیدا می‌کند و بعد «ماهیتِ» او شکل می‌گیرد.
چیست انسان؟
نمی‌توانیم بگوییم که هیتلر نمونه‌ی بارز انسان و انسانیت است یا گاندی مصداق اتم و اکملِ انسان است و تمام. نمی‌شود چنین پاسخی داد.

سارتر می‌گوید که من این را قبول ندارم که شما رفتار یک انسان خاصي را بردارید و بعد تعمیم به کل دهید.

ما وقتی در اگزیستانسیالیسم در رابطه با «ماهیت انسان» صحبت می‌کنیم، باید توجه داشته باشیم که در این مکتب، ماهیت انسان به‌واسطهٔ «انتخاب‌های خودِ او» شکل می‌گیرد؛
به همین جهت، سارتر در این‌جا مسئله‌ای را مطرح می‌کند دربارهٔ «حیات ذهنی انسانی».

سارتر معتقد است که سابجکتیویته و حیات ذهنی انسان که به پرسشگری او ختم می‌شود، اُس و اساس مسائلی‌است که در این مکتب مطرح است.

پس در نظر سارتر، خودِ «سوژه» مهم است؛ یعنی فاعل شناسا و یا همان انسان.

اما چنانکه پیش‌تر گفتیم مهم‌ترین ویژگی این فاعل شناسا، سابجکتیویته می‌باشد که عبارت است از حیات ذهنی.

این حیات ذهنی به‌واسطهٔ پرسشگری، می‌تواند صیروریت داشته و مدام در حرکت باشد؛ راکد نباشد و دَرجا نزند و نگندَد.

پس ما وقتی از انسان در اگزیستانسیالیسم صحبت می‌کنیم، ابتدا "حضور و وجود" او را درنظر می‌گیریم و بعد "ماهیت" او را.
انسان ابتدا "موجود" می‌شود و سپس به‌واسطهٔ انتخاب و عملش، خود را می‌سازد.

سارتر وقتی به مسئلهٔ «انتخاب» اشاره می‌کند، ما را با مسئلهٔ «مسئولیت» روبه‌رو می‌کند.
شما وقتی حیات ذهنی دارید و معرفت پیدا کرده و می‌توانید آزادانه انتخاب کنید، «مسئول» می‌شوید.

می‌توانیم این مراحل را چنین بشماریم:

۱- وجود انسان؛
۲- حیات ذهنی و پرسشگری انسان؛
۳- انتخاب کردن؛
۴- عمل و حرکت و طرح‌افکنی؛
۵- مسئولیت.

جان سخن سارتر این است که می‌‌بایست این انسانی که در ایدئولوژی، تئولوژی و مکاتب اخلاقی تعریف شده است را دور انداخت.

در اگزیستانسیالیسم، آن‌چه مهم می‌شود این است که این انسان، خودش انتخاب می‌کند؛ و به‌واسطهٔ خودش تعریف می‌شود؛ او را آسمان و دین تعریف نمی‌کند؛ قید و صفت انسانِ مؤمن، مارکسیستی، فاشیستی، بودیستی، اتئیستی و... را پیدا نمی‌کند تا باارزش شود.
#اگزیستانسیالیسم
#یک

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

25 Oct, 12:36


خلاصه‌ی جامع و کامل‌ِ کتاب #اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر اثر ژان پل سارتر با ترجمه‌ی مصطفی رحیمی.
👇👇👇

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

24 Oct, 16:01


ده نفر دیگه برای طرح کاملا استثنایی فوق ظرفیت باقی مونده.
اگر‌ در جریان نیستید اینجا لمس کنید:

https://t.me/abouzar_shariati/19445

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

24 Oct, 14:12


اگر نمیدو‌نید داستان چیه اینجا لمس کنید و جا نمونید 👇🏻☺️

https://t.me/abouzar_shariati/19445

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

24 Oct, 09:29


جهت شرکت در این طرح استثنایی عبارت شخم زنی رو به آیدی زیر ارسال کنید:

@myselfff1980

(دقت کنید هر ۲۰ دوره‌ی آموزشی با تمام آموزشهای تخصصی که توسط متخصص هر حوزه تدریس شده و همانند پازل، آموزش‌ها در تکمیل یکدیگر عمل می‌کنند، به صورت یک جا و به عنوان هدیه تقدیم ۲۰ شرکت کننده اولی میشه که در کل پروژه تاریخ فلسفه شرکت میکنه)

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

24 Oct, 08:57


این لیست ۲۰‌ دوره‌ی آموزشی رو‌ خب تماشا کنید.

هر حوزه توسط متخصص خودش تدریس شده به طور مثال فن ترجمه توسط متخصص ترجمه‌ی زبان مبدا و مقصد تدریس شده، دوره‌ی مکاتب سیاسی توسط متخصص حوزه‌ی سیاست بین‌الملل تدریس شده، دوره‌ی جامعه‌شناسی‌ توسط متخصص جامعه‌شناسی‌ تدریس شده.

سایر دوره‌های فلسفی هم توسط خودم (ابوذر شریعتی) تدریس شده که نه تنها تخصصم بلکه تکام زندگیم فلسفه‌ست.

حالا خبر خوب اینه که تمام این ۲۰ دوره‌ی آموزشی به ۲۰ نفر اولی که تو کل پروژه‌ی شخم‌زنی تاریخ فلسفه شرکت میکنن به صورت هدیه و یک‌جا به همراه نقشه‌ی راهنمای استفاده از اونها تعلق می‌گیره.

از همین تا ۲۴ ساعت فرصت دارید در این طرح شرکت کنید:

@myselfff1980

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

24 Oct, 06:39


فلسفه با ما چه می‌کند؟

فلسفه تمام زندگی ما را زیر و زبر می‌کند. فلسفه تک‌تک رفتار ما را دگرگون می‌کند.

فلسفه یک‌یک افکار و آراء و عقاید ما را با شک و ترید، به چالش می‌کشد و از ما یک انسان پرسشگر نقاد می‌سازد‌ که دیگر منبرمحور و تقلیدی و بله‌قربان‌گو و خودسانسورگر نیست بلکه برعکس یک عصیانگر است.

علیه وضعیت نامطلوب موجود عصیان می‌کند علیه هر باور ناموجهی طغیان می‌کند در برابر هر امر و نهی و اخلاقیات ضعیف‌پرور و بنده‌ و اسیر تربیت‌کنی قیام می‌کند و گام در سپهر اندیشه‌ای فرامرزی می‌گذارد و تمامی مرزها را در می‌نوردد.

این تنها بخشی از قلمرو عظیم اندیشه‌ی فلسفی‌ست.

در بخش دیگر که ارتباط مستقیم با علوم پیدا می‌کند باید متذکر شد که فلسفه مادر علوم است.

به تعبیر ابن سینا شریف‌ترین علم است. به سخن ارسطو والاترین حکمت است که هر علمی در این عالم، اصل موجودیتش را و اُسّ و اساس و مبادی و مبانی‌اش را مدیون اوست.

به همین دلیل است که شما می‌بینید هیچ حوزه‌ی تخصصی‌ای در این عالم نیست که از فلسفه بی‌نیاز باشد. در بین شاغلان هر رشته از روانشناسی و روانکاوی تا جامعه‌شناسی و حقوق و سیاست و هنر و پزشکی و مهندسی و … شاهد این امر مسلم هستیم که تنها کسانی از بین اینها به نبوغی خاص دست می‌یابند که یا فلسفه می‌دانند و یا به یک طریقی، اندیشه‌ای فلسفی داشتند و یا با آن در تماس بودند.

امروزه بر‌ همگان کاملا مسجل و‌ و روشن شدن است که مکاتب سیاسی بدون غنای فلسفی، عقیم‌اند، مکاتب هنری، روانشناخنی، روانکاوانه، ادبی، حقوقی و حتی جریان‌های علوم مشخصا طبیعی، بدون داشتن غنای فلسفی، راه به جایی نمی‌برند.

بی‌جهت نبود که ارسطو در متافیزیک می‌گفت هر علمی، موجودیتش را مدیون فلسفه است چراکه هیچ علمی نمی‌تواند درباره‌ی‌ مبادی خود تحقیق کند زیرا ناچار است که آن‌ را مسلم بیانگارد اما فلسفه تنها سپهری‌ست که به مبادی علوم و تصحیح مبادی علوم می‌پردازد.

حال بگذریم از اینکه اندیشه‌ی فلسفی در‌ زندگی روزمره‌ی فردی و تاثیر آن در یک زیست متفکرانه و پرسشگرانه، توام با عزت‌نفس (که مساوی‌ست با استرس و اضطراب کمتر و آسیب کمتر و زندگی‌ شادتر و قوی‌تر) تا چه اندازه عمیق و ژرف است و می‌تواند به تنهایی جلوی کثیری از فجایع را بگیرد و آدمی را به چنان استقلال و استغنایی برساند که هرگز زبون و خوار و خفیف و بی تشخص و عاری از شعور و شرافت عقلانی و وجدان اخلاقی نشود.

#ابوذر_شریعتی
#فلسفه_با_ما_چه_میکند

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Oct, 21:22


فایل مرتبط درباره‌ی‌ ترس از دست دادن و راهکارهای فلسفی برای مواجه شدن با آن: 👇

https://t.me/abouzar_shariati/19001

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Oct, 19:46


بحثی‌ پیرامون عبارتِ مشهور شوپنهاور: «به من بگو که پیش از زندگی و تولد یافتن، کجا بودی تا به تو بگویم بعد از مرگ و زندگی، به کجا خواهی
رفت!»

ارائه: #ابوذر_شریعتی
راهکارهای #شوپنهاور برای کاهش وحشتِ «از دست دادن» و «وحشتِ از مرگ» و «بیماری» و …

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Oct, 07:01


«کسان»، که کسِ معینی نیست و همه‌کس است، هر چند نه مجموعِ آن‌ها، نوعِ هستنِ هر هروزگی را از پیش مقرر می‌کند.

خودِ کسان شیوه‌هایِ خاصِ بودنِ خود را دارد. گرایش به باهم-هستن، که ما آن را فاصله‌مندی نامیدیم در این واقعیت بنیان دارد که بایکدیگر هستن به مثابه‌یِ بایکدیگر هستن دلمشغولِ میانگی [امرِ میانه یا متوسط] است. میانگی خصلتی اگزیستانسیال از کسان است. کسان، در هستن‌اش ذاتاً دغدغه‌یِ آن را دارد.

در بهره‌گیری از وسایلِ نقلیه‌یِ همگانی، و در استفاده از خدماتِ اطلاع رسانی (روزنامه) دیگران همه ماننده‌یِ همند. این با یکدیگر بودن دازاینِ خاصِ هرکس را چنان در نوعِ هستی «دیگران» مستحیل می‌گرداند که در حقيقت پیدایی و تفاوت دیگران را هر دم افزون‌تر از پیش محو و ناپیدا می‌سازد.

[ #مارتین_هایدگر ، #هستی_و_زمان ، در-جهان-هستن به مثابه‌یِ همبودی و خود بودنْ ، «کسان» ]

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Oct, 04:01


در ادامه‌ی مبحث دیشب درباره‌ی سقراط
تقدیم به دوستان جدید و همینطور عزیزانی که به هر دلیل تا کنون فرصت نکردن با روش سقراطی آشنا شوند.
ارائه: #ابوذر_شریعتی
🎙درس‌هایی از تاریخ فلسفه

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

23 Oct, 00:50


هیچی برای من مثل نوشتن از هایدگر لذت‌بخش نیست. سایر فلاسفه از جمله نیچه رو هم‌ دوست دارم بهم معنی ‌و انگیزه داده و میده اما هایدگر یک چیز دیگه‌ست.

بزودی یک ‌پروژه براش تعریف میکنم که بنشینیم حداقل یک اثر از آثار اورجینالش رو واو به واو بخونیم (به احتمال خیلی خیلی زیاد همون هستی‌ و زمانش رو می‌خونیم ولی در کنارش به آثاری مثل درآمد به متافیزیک،چه باشد آنچه خوانندش تفکر، متافیزیک چیست یا فلسفه‌ی فلسفه،
شعر، زبان، اندیشه‌ی رهایی که داخل این کتاب مقالاتی چون سرآغاز کار هنری و چیز چیست و زبان چیست و عمارت و سکونت و سکنی گزیدن و … رو هم یک تورقی می‌کنیم. من تمام آثار دریفوس و پرفسور بارت و همینطور بابک احمدی، سیاوش جمادی رو یک به یک مطالعه کردم خلاصه‌شون رو هم تو همین کانال قرار دادم به درسگفتارهایی که درباره‌ی فلسفه‌ی هایدگر بوده رجوع کردم و از قضا تو ده سال گذشته بالای ۵۰ درصدشون رو هم گوش دادم هم نوشتم که خلاصه‌ی همونها هم با هشتک هایدگرشناسی در کانال هایدگر و اگزیستانسیالیستم (که همون کانال سابق هایدگرشناسی‌ست) موجوده.


این نکنه رو هم تا یادم نرفته بگم: دوستان پروژه‌هایی‌‌ که تو آکادمی فلسفه تدریس شدن مال الان و یکی دو هفته نیستن. برخی‌شون رو از ده سال پیش شروع کردیم و تازه تموم کردیم یعنی بعد از ده سال یک پروژه تموم شده و فایل‌های آموزشی و مقالاتش قابل استفاده شده.

ضمن اینکه توی هر بخشی، متخصص همون حوزه کار میکنه مثلا تو بخش ترجمه یا تو بخش جامعه‌شناسی یا سیاست و … کسی تدریس کرده که از بیخ و بن رشته‌ش همون حوزه بوده.

به هر حال بزودی این ترکیب جدید رو اعلام میکنم که توش هایدگر هم باشه بالاخره پس از سال‌ها نوشتن از هایدگر در این کانال (هایدگرشناسی)این بار مستقیما بریم سراغ خوندنش.
ارادتمند شما اعضای قدیمی و‌ دوست‌داشتنی و با مرام کانال هایدگرشناسی سابق و هایدگر و اگزیستانسیالیستم حاضر:
#ابوذر_شریعتی

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

22 Oct, 21:03


بنابراین و با توجه به مقدمات فوق، وقتی دلوز می‌خوانیم، دیگر برایمان چندان عجیب نخواهد بود که چرا او تا این حد بر وجه عصیان‌گری فلسفه تاکید می‌کند.

پس با در نظر گرفتن مطالب فوق بیایید بار دیگر‌ و این بار با تغییر چشم‌اندازمان، آن عبارت بسیار معروف و مشهور دلوز را بخوانیم:

«فلسفه نه به دولت خدمت مي‌کند و نه به کليسا، که هردو دغدغه‌های ديگری دارند.

فلسفه به خدمتِ هيچ قوّه‌ی مستقری درنمی آيد.

کارِ فلسفه ناراحت کردن است.

فلسفه‌ای که هيچ‌کس را ناراحت نکند و با هيچ کس ضديت نورزد فلسفه نيست.

کارِ فلسفه آزردنِ حماقت است، فلسفه حماقت را به چيزی شرم آور تبديل مي‌کند.»

#ده و #پایان
#ابوذر_شریعتی

در ادامه یک فایل صوتی برای عزیزانی که به تازگی به جمع ما اضافه شدند پیوست می‌شود.

اینجا می‌تونید گوش بدید: 👇👇👇

https://t.me/abouzar_shariati/19411

هایدگر و اگزیستانسیالیسم

21 Oct, 19:04


#سه و #پایان
#رنج_بودن
ارائه‌: #ابوذر_شریعتی
بخش نخست و دوم اینجا و اینجا