خانه ویراستاران چوک @virastaranchook Channel on Telegram

خانه ویراستاران چوک

@virastaranchook


آموزش داستان‌نویسی، ویراستاری، تولیدمحتوا و نویسندگی خلاق، اسطوره‌شناسی، فیلمنامه‌نویسی، تولید کتاب صوتی، برگزاری جلسات رایگان کارگاهی داستان ارتباط با ادمین @mehdirezayi
www.khanehdastan.ir www.chouk.ir

خانه ویراستاران چوک (Persian)

خانه ویراستاران چوک یک کانال تلگرامی است که به آموزش داستان‌نویسی، ویراستاری، تولیدمحتوا و نویسندگی خلاق، اسطوره‌شناسی، فیلمنامه‌نویسی، تولید کتاب صوتی و برگزاری جلسات رایگان کارگاهی داستان می‌پردازد. اگر علاقه‌مند به این حوزه‌های هنری و ادبی هستید، این کانال مناسب‌ترین مکان برای یادگیری و به‌روزرسانی مهارت‌های خود است. ادمین این کانال به نام @mehdirezayi است که می‌توانید با او برای دریافت اطلاعات بیشتر و شرکت در فعالیت‌های مختلف این کانال ارتباط برقرار کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در دوره‌های آموزشی، می‌توانید وب‌سایت‌های www.khanehdastan.ir و www.chouk.ir را مراجعه کنید.

خانه ویراستاران چوک

14 Feb, 15:39


اطناب (دراز‌نویسی) تکرار غیرضروری کلمه یا مترادف آن در ساخت جمله

یکی از جنبه‌های درازگویی، آوردن کلمه‌ها و ترکیب‌های مترادف به‌طور هم‌پایه است که باید از آن پرهیز کرد؛ مثال:
- این گل بسیار خوشبو و معطر است.
- این گل بسیار خوشبوست.
- او بسیار تند و سریع و به‌طور مسلسل و پی‌درپی حرف می‌زد.
- او بسیار تند و پی‌در‌پی حرف می‌زد.

#غلامرضا-ارژنگ
#ویرایش-زبانی-ص۱۳۷
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

09 Feb, 08:25


هرگاه نهاد از مبهمات باشد،
فعل جمله ممکن است به یکی از دو صورت مفرد و جمع ترجیح داشته باشد.
تعدادی از مبهمات عبارت است از:
برخی، بعضی، هریک، هرکس، هیچ‌یک، هرکدام، هیچ‌کدام و... .

۱. در نگارش امروز، فعل بعد از «هیچ‌کس» همیشه مفرد می‌آید:
هیچ‌کس نیامد.

اسم بعد از «هیچ» اغلب مفرد می‌آید:
هیچ‌کس، هیچ‌ فردی، هیچ مردمی.

۲. فعل بعد از «هیچ‌کدام» همیشه
بعد از نهاد جاندارِ جمع، جمع می‌آید
و بعد از نهاد غیرجاندار، مفرد:
هیچ‌کدام حاضر نبودند. (دانش‌آموزان)
هیچ‌کدام سالم نبود. (صندلی‌ها)

فعل بعد از «چند» و «چندین»
بعد از نهاد جاندار، جمع
و بعد از نهاد غیرجاندار، مفرد می‌آید:
چند نفر رسیدند.
چندین شهر ویران شد.

فعل بعد از «همه» درصورتی‌که «همه» ضمیر برای جاندار باشد، جمع می‌آید
و اگر برای غیرجاندار، مفرد:
همه آمدند.
همه شکست. (کاسه‌ها)

«برخی»، «بعضی» و «خیلی»
اگر ضمیر جانشین جاندار باشد،
فعل آن‌ها جمع می‌آید؛
درغیراین‌صورت، مفرد ترجیح دارد:
بعضی بی‌سوادند. (مردم)
برخی دوزیست‌اند. (جانوران)
خیلی بی‌فایده بود. (حرف‌ها)

#ناصر-نیکو-بخت-درست‌-نویسی-زبان فارسی معیار، چ۴، تهران: چشمه، ۱۳۹۳، ص۴۲تا۴۴.

خانه ویراستاران چوک

03 Feb, 07:09


سایت ثبت‌نام دوره‌های ادبی خانهٔ داستان چوک www.khanehdastan.ir
جایزۀ ادبی چوک www.khanehdastan.ir/chouk-literary-award
سایت انتشارات چوک www.khanehdastan.ir/chouk-publications
سایت کانون فرهنگی چوک www.chouk.ir
کانال خانهٔ داستان چوک t.me/chookasosiation
خانهٔ ویراستاران چوک t.me/virastaranchook
صفحهٔ ویژه مهدی رضایی http://www.chouk.ir/safhe-vijeh-azae/50-mehdirezayi.html

خانه ویراستاران چوک

01 Feb, 21:07


ترکیب‌ها

یک کلمه یا دو کلمه؟
از دو راه می‌توان تشخیص داد که ترکیب‌هایی مثل «کاغذ‌پاره» یک کلمه‌ا‌ست یا دو کلمه.
اول، اگر نتوان «های جمع» را با کلمۀ اول به‌کار برد؛ آن ترکیب یک واحد (یک کلمه) است:
کاغذهای پاره را دور ریختیم.
کاغذپاره‌ها را دور ریختیم.
جملۀ دوم به گوش بهتر می‌نشیند؛ بنابراین، «کاغذ‌پاره» یک کلمه است.
راه دوم، بررسی در فرهنگ‌های لغت است؛ اگر ترکیبی در فرهنگ لغت مدخل شده باشد، بدان معناست که یک واحد (یک کلمه) است.
ویراستاران و به‌ویژه نمونه‌خوان‌ها می‌توانند از این شیوه‌ها در تشخیص این‌گونه ترکیب‌ها استفاده کنند.
#علی‌ـصلح‌-جو
#نکته‌های‌-ویرایش
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

29 Jan, 19:54


در روزگاری زندگی می‌کنیم که واژه‌های برآمده از ذهنت، میزان سلامتی جسم و روح تو را تعیین می‌کنند؛ آراسته گفتن و اندیشیدن به میزان عمق واژگانی تو بستگی‌ دارد؛ نویسندگی سرهم کردن کلمات نیست، هنری برخاسته از چینش دُرُست واژه‌هاست؛ نوشتن خزعبلات ذهنت از تو نویسنده نمی‌سازد تا زمانی که دغدغهٔ جامعه‌‌ات را نداشته باشی!
در این میان ویراستاری ستونی محکم برای نوشته‌های توست، مُهر تأییدی برای ارائهٔ آن؛ هرچند نه نامی از آن برده می‌شود و نه به‌درستی سپاسگزارش هستند. در روزگاری که شعور در کشورت سلاخی می‌شود تو قدردان کسانی باش که به شعور مخاطبانت‌ ارج می‌‌نهند.
روز ویراستار بر پرده‌نشینان‌ فرهنگ‌و‌هنر مبارک! صفحۀ ویژه «سوری رحیمی» مدرس و سرویراستار خانۀ داستان چوک
https://www.khanehdastan.ir/teachers/rahimi.html
سایت آموزشی خانۀ داستان چوک www.khanehdastan.ir
جایزۀ ادبی چوک www.khanehdastan.ir/chouk-literary-award
سایت انتشارات چوک www.khanehdastan.ir/chouk-publications
سایت کانون فرهنگی چوک www.chouk.ir
کانال خانۀ داستان چوک t.me/chookasosiation

خانه ویراستاران چوک

27 Jan, 10:10


@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

21 Jan, 17:13


دوم بهمن، سالگرد درگذشت استاد ابوالحسن نجفی (۱۳۰۶-۱۳۹۴)
عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی

خانه ویراستاران چوک

18 Jan, 09:21


سایت ثبت‌نام دوره‌های ادبی خانهٔ داستان چوک www.khanehdastan.ir
جایزۀ ادبی چوک www.khanehdastan.ir/chouk-literary-award
سایت انتشارات چوک www.khanehdastan.ir/chouk-publications
سایت کانون فرهنگی چوک www.chouk.ir
کانال خانهٔ داستان چوک t.me/chookasosiation
خانهٔ ویراستاران چوک t.me/virastaranchook
صفحهٔ ویژه مهدی رضایی http://www.chouk.ir/safhe-vijeh-azae/50-mehdirezayi.html

خانه ویراستاران چوک

18 Jan, 09:21


🌐 با تصویب واژۀ «فرسته» برای «پُست» برخی چنین نمایانده‌اند که فرهنگستان زبان و ادب فارسی فرسته را برای پُست در معنای نامه‌رسانی برگزیده و نام ادارۀ پُست هم «ادارۀ فرسته» خواهد شد!
واژۀ پُست، به‌معنی نامه‌رسانی (به‌شکل سنتی و اداری)، از زمان نخستین فرهنگستان ایران (۱۳۱۴–۱۳۲۰) در زبان فارسی پذیرفته شده‌است؛ بنابراین، پستخانه، پستچی، ادارۀ پُست، و پُست کردن تغییر نمی‌کنند و واژۀ فرسته در این‌جا فقط در مفهوم پُست (مطلب و محتوا، social media post, social post) در شبکه‌های اجتماعی تصویب شده‌است.
«فرسته» (ستاک حال یا همان بن مضارع فرست + -ه) واژه‌ای کهن به‌معنی فرستاده و پیک است: «فرسته فرستاد با خواسته/ غلامان و اسبانِ آراسته» (#فردوسی)؛ صاحب فرهنگ برهان قاطع، افزون بر این معنیِ «فرسته»، می‌نویسد: «چیزی را نیز گویند که به‌جهت کسی فرستند».

🔴 یادداشت: فرهنگستان پیش‌تر هم از واژۀ فرسته در برابر چند اصطلاح در حوزه‌های گوناگون بهره گرفته‌ بود؛ ولی آن موارد با مفهوم فرسته در شبکه‌های اجتماعی ارتباطی ندارد.

✍🏻 سمانه ملک‌خانی

#نوگزینش
#عمومی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی

خانه ویراستاران چوک

17 Jan, 14:05


شورای واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نوواژۀ «فرسته» را در معنای هرگونه محتوایی (متن، عکس، ویدئو) که در فضای مجازی و پیام‌رسان‌های اجتماعی هم‌رسانی می‌شود، تصویب کرده‌است.

فرهنگستان، واژهٔ «پست» را در معنای آشنای آن (ادارهٔ پست)‌ پذیرفته و برای آن برابری تصویب نکرده‌است.

روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی

خانه ویراستاران چوک

13 Jan, 12:54


#نکته: فعل‌هایی که مصدرشان با الف شروع می‌شود؛ مانند اَندیشیدن و اِنگاشتن و اُفتادن، مضارعِ التزامی‌شان بی‌الف نوشته می‌شود و بنابراین «بیندیشد» و «بینگارد» و «بیفتد» می‌نویسیم، نه «بیاندیشد»* و «بیانگارد»* و «بیافتد»*.
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

06 Jan, 13:58


نردبام / نردبان
این واژه در متون معتبر فارسی به‌صورت نردبان به کار رفته‌است؛ امروزه هم به‌همین شکل متداول است؛ اما برخی به‌اشتباه آن را به‌صورت‌، نردبام به کار می‌برند که بهتر است در فارسی فصیح از این نوع کاربرد پرهیز کنیم:
- تو مرد فقیری بودی و جای تو در پای نردبان بود. (قاضی: مسیح باز مصلوب۳۲۴)
#فرهنگ_درست_نویسی_سخن
#دکتر_یوسف_عالی_عباس_آباد
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

06 Jan, 13:45


«خواه ناخواه / خواهی‌نخواهی»
این دو ترکیب را گاهی به‌صورت خواه و ناخواه و خواهی و نخواهی می‌نویسند؛ اما تلفظ و املای درست آنها خواه ناخواه و خواهی‌نخواهی بدون «واو عطف» است:
می‌بَرَد خواهی‌نخواهی دل ز دست مردمان کار خود را آن کمان ابرو به زور انداخته است (صائب)

#فرهنگ_دشواری_های_زبان_فارسی
#دستور_زبان_فارسی
#ابوالحسن_نجفی

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

02 Jan, 08:54


دستور خطّ فارسی

ترکیب‌هایی که الزاماً پیوسته نوشته می‌شود:

واژه‌هایی که در آن‌ها کاهش یا افزایش واجی یا آمیختگی یا جابه‌‌جایی روی داده باشد، پیوسته نوشته می‌شود:
چنو، سکنجبین، سیصد، شاهسپرم، فنّاوری، کمابیش، نستعلیق، ولنگاری، هشیار، همو

ترکیب‌های ساخته‌شده با به (خوب)، پیوسته نوشته می‌شود:
بهبود، بهداد، بهداری، بهداشت، بهدان، بهدخت، بهدین، بهروز، بهروش، بهزراعی، بهزیستی، بهساز، بهنام

اگر جزء دوم آن‌ها با «الف» یا «آ» آغاز شده باشد، با نیم‌فاصله نوشته‌ می‌شود: به‌آذین، به‌آفرید، به‌آوا، به‌آیین، به‌افزار

#فرهنگستان زبان و ادب فارسی
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

01 Jan, 08:11


برای حضور در جلسات هماهنگ کنید @mehdirezayi
سایت ثبت‌نام دوره‌های ادبی خانهٔ داستان چوک www.khanehdastan.ir
جایزۀ ادبی چوک www.khanehdastan.ir/chouk-literary-award
سایت انتشارات چوک www.khanehdastan.ir/chouk-publications
سایت کانون فرهنگی چوک www.chouk.ir
کانال خانهٔ داستان چوک t.me/chookasosiation
خانهٔ ویراستاران چوک t.me/virastaranchook

خانه ویراستاران چوک

30 Dec, 07:29


بحبوحه / بهبوهه

این کلمه به‌معنی «وسط، میان» و «زمان اوج‌ گرفتن یا بحرانی شدن امری» به‌کار می‌رود و املای درست آن «بحبوحه» است و نباید آن را «بهبوهه» بنویسیم.

#املا
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

30 Dec, 07:17


«همهمهٔ صدا»
همهمه، صدای درهم است؛ در دو ترکیب همهمهٔ صدا و صدای همهمه، صدا زائد است.
- ننویسیم: همهمهٔ صدای مبهم مردم را از دور شنیدم.
- بنویسیم: همهمهٔ مبهم مردم را از دور شنیدم.

#آموزش_ویراستاری_و_درست_نویسی
#حسن_ذوالفقاری
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

22 Dec, 14:55


«دستور خط»

ترکیب‌هایی که الزاماً پیوسته نوشته می‌شود:

ترکیب‌هایی که با پسوند ساخته می‌شود، همیشه پیوسته نوشته می‌شود؛ مگر هنگامی که:

- حرف پایانی بخش نخست با حرف آغازین بخش دوم یکسان باشد: آب‌بان، نظام‌مند...

- پسوند «-‌گانه» با اعداد:
پانزده‌گانه، پنج‌گانه، ده‌گانه...

- پسوندهای -اُم، -اُمی، -اُمین در ترکیب با عدد سی:
سی‌ام، سی‌امی، سی‌امین...
- نویسۀ پایانی واژه «ها» ی ناملفوظ باشد:
دروازه‌بان، دیوانه‌وار، زباله‌دان، علاقه‌مند، لاله‌زار...

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

22 Dec, 14:22


آپاندیس / آپاندیسیت
«آپاندیس» واژهٔ فرانسوی و به‌معنی‌‌ «زائدهٔ کرمی‌شکل‌‌ که از ابتدای رودهٔ‌ بزرگ‌ خارج می‌شود.» است. آنچه بیماری ایجاد می‌کند، تورمِ آپاندیس است که آپاندیسیت نامیده ‌می‌شود. در زبان فارسی اغلب دربارهٔ کسی که دچار این بیماری‌ می‌شود، می‌گویند: «فلانی آپاندیس‌ دارد» در حالی که این جمله غلط است؛ چرا‌که‌ همهٔ افراد، حتی اشخاص سالم «آپاندیس» دارند؛ در این مورد باید گفت: «فلانی آپاندیسیت دارد.» (هادی خراسانی: مجله وحید، شمارهٔ‌ ۲، دورهٔ ۱۰)
#فرهنگ_درست_نویسی_سخن
#دکتر_حسن_انوری
#دکتر_یوسف_عالی_عباس_آباد

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

20 Dec, 14:59


به صد یلدا الهی زنده باشی

انار و هندوانه خورده باشی

اگر یلدای دیگر من نباشم

تو باشی و تو باشی و تو باشی

خانه ویراستاران چوک

17 Dec, 15:12


برای حضور در دوره با این شماره و شناسه در تلگرام یا واتس آپ در تماس باشید. 09352156692 شناسه @mehdirezayi سایت ثبت‌نام دوره‌های ادبی خانهٔ داستان چوک www.khanehdastan.ir
جایزۀ ادبی چوک www.khanehdastan.ir/chouk-literary-award
سایت انتشارات چوک www.khanehdastan.ir/chouk-publications
سایت کانون فرهنگی چوک www.chouk.ir
کانال خانهٔ داستان چوک t.me/chookasosiation
خانهٔ ویراستاران چوک t.me/virastaranchook

خانه ویراستاران چوک

16 Dec, 16:11


«دستور خط»

ترکیب‌هایی که الزاماً پیوسته نوشته می‌شود.

ترکیب‌های واژگانی‌شده (بسیط‌‌‏گونه) پیوسته نوشته می‌‏شود:
آبرو، آبشار، الفبا، تختخواب، رختخواب

ترکیب‏‌هایی که بخش دوم آن‏ها با «آ» آغاز شود و تک‌هجایی باشد پیوسته نوشته می‌‏شود: پساب، خوشاب، دستاس، زهاب، گلاب، مهاب

ترکیب‌هایی که بخش دوم آن‌ها با «آ» آغاز شود و چندهجایی باشد با نیم‌فاصله نوشته می‌شود، مگر در موارد زیر:
ترکیب‌های کوتاه‌شده‌: اخمالو (اخم‌آلود)، خوابالو (خواب‌آلود)، نماوا، نماهنگ.
ترکیب‌های واژگانی‌شده (بسیط‌گونه): بسامد، پیامد، پیشامد، پیشاهنگ، پیشایند، تکاور، خوشامد، خوشایند، دستاورد، دستاویز، دلارا، دلارام، دلاویز، رزمایش، گردهمایی، گرمابه، نوشابه، هماورد، هماویز، هماهنگ، همایش
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

14 Dec, 12:36


مراقب همه جاتون باشید

وزیر نفت گفته زمستون امسال از هر‌ جایی بتونیم گاز می‌گیریم...
😂😂😂😂
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

14 Dec, 12:15


«بلادرنگ»

به‌کار بردن این ترکیب جایز نیست که به‌قیاسِ «بلاتوقف، بلافاصله» ساخته شده‌است؛ زیرا «درنگ» واژهٔ فارسی است و نمی‌توان آن را با «بلا»یِ عربی ترکیب کرد؛ در فارسی فصیح باید به‌جای آن از «بی‌درنگ»استفاده کنیم.
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

14 Dec, 12:07


سایت ثبت‌نام دوره‌های ادبی خانهٔ داستان چوک www.khanehdastan.ir
جایزۀ ادبی چوک www.khanehdastan.ir/chouk-literary-award
سایت انتشارات چوک www.khanehdastan.ir/chouk-publications
سایت کانون فرهنگی چوک www.chouk.ir
کانال خانهٔ داستان چوک t.me/chookasosiation
خانهٔ ویراستاران چوک t.me/virastaranchook
صفحهٔ ویژه مهدی رضایی http://www.chouk.ir/safhe-vijeh-azae/50-mehdirezayi.html

خانه ویراستاران چوک

11 Dec, 12:08


احمد شاملو زادهٔ ۲۱ آذر۱۳۰۴ در تهران
«من خویشاوند هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمی‌کند.»
زادروزت مبارک بزرگ‌مرد🌷🌷🌷

خانه ویراستاران چوک

04 Dec, 16:42


تکیه‌کلام یا تکه‌کلام؟

این روزها برخی «تکیه‌کلام» را «تکه‌کلام» (یا تیکه‌کلام) می‌نویسند و می‌گویند که شاید به‌دلیل اشتباه گرفتن آن با اصطلاح «تکه انداختن» (کنایه زدن) باشد. براساس فرهنگ بزرگ سخن تکیه‌کلام، یعنی کلمه، جمله یا عبارتی که پیوسته و گاه‌ نابجا در میان صحبت کسی تکرار می‌شود.
تکیه‌کلام خیلی‌ از افراد «به‌قول معروف» است. تکیه‌کلامش این بود: «آقایان، اینجا مدرسه است نه اداره...!»
تکیه‌کلام مرحوم شریعت‌مدار «همین‌طورها و همان‌طورها» بود... و به نقل از لغت‌نامه «... گویند تکیۀ کلام فلان‌کس، چیز است؛ یعنی فلان در گفتار خود بی‌اراده و نظر به‌معنی خاصی کلمۀ چیز را به‌کرات به‌کار بَرَد».
یکی از نمونه‌های جالب تکیه‌کلام، مثال‌هایی است که دانشجویان دانشگاه تهران از گفتار استادان گردآوری کردند و در نشریۀ آئین دانشجویان به‌چاپ رساندند؛ این نشریه از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۴ چاپ می‌شد و در سال ۱۳۹۵ در کتابی به‌همین نام، به‌کوشش محمد توکلی طرقی، یک‌جا به‌چاپ رسید. در تصویر این نمونه‌ها را می‌بینیم.

تکیه‌کلام
تکه‌کلام

✍🏻 سمانه ملک‌خانی

#درست_نویسی
#گروه_واژه_گزینی_فرهنگستان_زبان_و_ادب_فارسی
@virastaranchook

خانه ویراستاران چوک

02 Dec, 10:23


«خُرد/ خُورد»
واژه خُرد، به ضم اول و سکون دوم، به‌معنای «کوچک» و «ریز» و «اندك» را نباید با خُورد، سوم شخص مفرد ماضی مطلق و نیز مادّهٔ فعل خوردن اشتباه کرد. در ترکیبات، به‌مقتضای معنی، گاهی آن و گاهی این به کار می‌رود:
خُرْدسال، خُرد کردن، خُردشدن، پول‌خُـرد؛ ولی خُورد و خُوراك، خّورد و خواب و جز اینها. همچنین واژهٔ خُرده را که به‌همان معنای خـُرد است نباید به‌صورت خُورده، صفت مفعولی فعل خوردن، نوشت:
خُرده‌فروش، خُرده‌گیری خُرده‌بینی، خُرده‌مالك، خُرده‌بورژوا، خُرده‌کاری، خُرده‌حساب، خُرده‌ریز، يك‌خُرده، خُرده‌خُرده (اندك اندك)؛ ولی سالخُورد و سالخورده،
اصطلاح عامیانهٔ «خورده برده» که از خوردن و بردن گرفته شده‌است با همین املا صحیح است و نباید آن را خُرده برده نوشت: «من از کسی
خورده برده ندارم.»

#فرهنگ_دشواری_های_زبان_فارسی
#غلط_ننویسیم
#ابوالحسن_نجفی

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

23 Nov, 09:50


توصیه‌ٔ نگارشی

کوشش کنیم به جای واژگان بیگانه از برابرهای جاری بهره بگیریم:

- سیستم/ نظام، فول‌تایم / تمام‌‌وقت، کامپیوتر/ رایانه، على‌كلّ‌حال/ در‌هر‌صورت، امتلا/ انباشتگی، جمهور ناس/ همهٔ مردم.

#دکتر_علی_اکبر_کیوانفر
#گیسوی_سخن
#درسنامه_زبان_و_ادبیات_فارسی

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

17 Nov, 12:30


املا چیست؟

«املا» به معنای «صورت نوشتاری واژه‌های زبان با حروف و نشانه‌های قراردادی خط» است. بنابراین در املا با حرف سروکار داریم، نه جدانویسی یا پیوسته‌نویسی.
اگر حرف واژه‌ای تغییر کند یا کم‌وزیاد شود، سه حالت پیش می‌آید:
- یا املای آن غلط می‌شود، مانند «حاضر» و *حاظر؛ «اولویت» و *الویت؛ «درددل» و *دردودل (در این حالت، تنها یک صورت نوشتاری درست داریم که باید آن را در فرهنگ‌های معتبر، مانند فرهنگ روز سخن، ببینیم)؛
- یا معنای آن تغییر می‌کند، مانند «پیشخان» و «پیشخوان»؛ «حوزه» و «حوضه»؛ «حیات» و «حیاط» (در این حالت نیز تنها باید به فرهنگ‌های معتبر مراجعه کنیم)؛
- یا دواملایی و بیشتر می‌شود، مانند «زغال» و «ذغال»؛ «قرمه» و «قورمه»؛ «ایده‌آل» و «ایدئال»؛ «دکمه» و «دگمه» و «تکمه»؛ «قدغن» و «غدغن» و «غدقن»؛ «هجده» و «هیجده» و «هژده» و «هیژده» (در این حالت، با صورت‌هایی سروکار داریم که همگی «درست»اند، زیرا کمابیش یا با نسبت یکسان در متون به کار رفته‌اند، ولی تنها یکی از آن‌ها ترجیح دارد. یکی از مهم‌ترین ملاک‌های ترجیح نیز «بسامد املایی» است («بسامد» یعنی «تکرار و فراوانی کاربرد»). برای نمونه، «زغال» و «ذغال» هردو درست‌اند، ولی ـ گذشته از ریشه و پیشینۀ آن‌ها ـ بسامد «زغال» (با استناد به پیکرۀ تاریخی دادگان فرهنگستان و جست‌وجوی گوگل) بیشتر از «ذغال» است. پس «زغال» املای معیار و مرجح است. تأکید و تکرار می‌شود که بسامد املایی تنها یکی از ملاک‌هاست و این رشته سر دراز دارد).

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

17 Nov, 12:25


ایزد‌ تعالی
ترکیب‌هایی مانند: ایزد‌ تعالی، خداوند‌ تعالی و خدای تعالی را باید بدون کسرهٔ اضافه بخوانیم؛ زیرا «تعالی» فعل است و اسم هیچ‌وقت‌ به فعل اضافه نمی‌شود؛ بنابراین ترکیب‌های فوق را باید به‌صورت:
ایزدْ‌تعالی، خداوندْتعالی و خدای‌ْتعالی تلفظ کنیم.
#فرهنگ_درست_نویسی_سخن
#دکتر_حسن_انوری
#دکتر_یوسف_عالی_عباس_آباد
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

13 Nov, 14:58


«حمام گرفتن»
حمام گرفتن گرته‌برداری از
to take bath
است که به‌معنای‌ حمام‌‌رفتن‌ است، حمام‌ گرفتنی‌نیست، رفتنی است.
#آموزش_ویراستاری_درست_نویسی
#حسن_ذوالفقاری
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

13 Nov, 14:53


سایت ثبت‌نام دوره‌های ادبی خانهٔ داستان چوک www.khanehdastan.ir
جایزۀ ادبی چوک www.khanehdastan.ir/chouk-literary-award
سایت انتشارات چوک www.khanehdastan.ir/chouk-publications
سایت کانون فرهنگی چوک www.chouk.ir
کانال خانهٔ داستان چوک t.me/chookasosiation
خانهٔ ویراستاران چوک t.me/virastaranchook
صفحهٔ ویژه مهدی رضایی http://www.chouk.ir/safhe-vijeh-azae/50-mehdirezayi.html

خانه ویراستاران چوک

04 Nov, 10:10


«اَبوی‌»
ابوی‌ منسوب به اَب‌ است؛ در گفتار عامیانه معنی پدر می‌دهد؛ پس ابوی‌ او، ابوی‌ ایشان، ابوی‌ شما غلط است.
- ننویسیم: ابوی‌ شما را هنوز ملاقات نکرده‌ام.
- بنویسیم: پدرتان را هنوز ملاقات نکرده‌ام.

#آموزش_یراستاری_درست_نویسی
#حسن_ذوالفقاری


@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

04 Nov, 10:08


سایت ثبت‌نام دوره‌های ادبی خانهٔ داستان چوک www.khanehdastan.ir
جایزۀ ادبی چوک www.khanehdastan.ir/chouk-literary-award
سایت انتشارات چوک www.khanehdastan.ir/chouk-publications
سایت کانون فرهنگی چوک www.chouk.ir
کانال خانهٔ داستان چوک t.me/chookasosiation
خانهٔ ویراستاران چوک t.me/virastaranchook
صفحهٔ ویژه مهدی رضایی http://www.chouk.ir/safhe-vijeh-azae/50-mehdirezayi.html

خانه ویراستاران چوک

30 Oct, 12:00


«جنازهٔ مرده / جسد مرده»

در این ترکیب مُرده زائد است؛ زیرا جنازه و جسد فقط برای مرده‌ است.
- ننویسیم: مردم جنازه مُرده‌ای را بر دوش خود حمل می‌کردند.
- بنویسیم: مردم جنازه‌ای را بر دوش خود حمل می‌کردند.
#ذوالفقاری_حسن
#آموزش_ویراستاری_و_درست_نویسی
#نشر_علم_ص_۲۰۱.

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

27 Oct, 08:39


«برخورداری»
برخورداری گرته‌برداری از to enjoy است و برای امور مثبت و مطلوب به کار می‌رود نه منفی و نامطلوب (چون منفی‌ها برخورداری نیست).

ننویسیم: حالا او از درد کمر، ضعف چشم و کم‌خونی برخوردار است.
بنویسیم: حالا او درد کمر، ضعف چشم و کم‌خونی دارد.
#ذوالفقاری_حسن
#آموزش_ویراستاری_و_درست_نویسی، #نشر_علم

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

27 Oct, 08:37


سایت ثبت‌نام دوره‌های ادبی خانهٔ داستان چوک www.khanehdastan.ir
جایزۀ ادبی چوک www.khanehdastan.ir/chouk-literary-award
سایت انتشارات چوک www.khanehdastan.ir/chouk-publications
سایت کانون فرهنگی چوک www.chouk.ir
کانال خانهٔ داستان چوک t.me/chookasosiation
خانهٔ ویراستاران چوک t.me/virastaranchook
صفحهٔ ویژه مهدی رضایی http://www.chouk.ir/safhe-vijeh-azae/50-mehdirezayi.html

خانه ویراستاران چوک

20 Oct, 13:21


سایت ثبت‌نام دوره‌های ادبی خانهٔ داستان چوک www.khanehdastan.ir
جایزۀ ادبی چوک www.khanehdastan.ir/chouk-literary-award
سایت انتشارات چوک www.khanehdastan.ir/chouk-publications
سایت کانون فرهنگی چوک www.chouk.ir
کانال خانهٔ داستان چوک t.me/chookasosiation
خانهٔ ویراستاران چوک t.me/virastaranchook
صفحهٔ ویژه مهدی رضایی http://www.chouk.ir/safhe-vijeh-azae/50-mehdirezayi.html

خانه ویراستاران چوک

14 Oct, 18:37


سایت ثبت‌نام دوره‌های ادبی خانهٔ داستان چوک www.khanehdastan.ir
جایزۀ ادبی چوک www.khanehdastan.ir/chouk-literary-award
سایت انتشارات چوک www.khanehdastan.ir/chouk-publications
سایت کانون فرهنگی چوک www.chouk.ir
کانال خانهٔ داستان چوک t.me/chookasosiation
خانهٔ ویراستاران چوک t.me/virastaranchook
صفحهٔ ویژه مهدی رضایی http://www.chouk.ir/safhe-vijeh-azae/50-mehdirezayi.html

خانه ویراستاران چوک

14 Oct, 15:47


نکتهٔ ویرایشی

فارسی بنویسیم👇

قیاس 👈سنجش
کاپ 👈 جام
کسبه 👈 فروشندگان
کریه 👈 زشت
سخاوت 👈 بخشندگی
سمینار 👈 هم‌اندیشی، همایش
سرمد 👈 جاوید
سرایت 👈 واگیری




#بنیاد_فردوسی_مشهد
#كانون_شاهنامه_فردوسي_توس‏

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

12 Oct, 11:05


«مرغک کوچک»
حسن ذوالفقاری در توضیح آن می‌نویسد: «ک» در مرغک یعنی کوچک، حتی صفات متوسط، بزرگ و ... هم با «ک» به کار نمی‌رود.
- ننویسیم: مردی مرغک کوچی را صید کرد.
- بنویسیم: مردی مرغکی را صید کرد.
حسن انوری در کتاب «فرهنگ‌درست‌نویسی سخن» در این خصوص می‌نویسد:
پس از کلمه‌های مرکبی مانند: «آدمک، اتاقک، برجک، پسرک، تشتک، چاهک، دخترک، شهرک، کلاهک و مرغک» که جزء پسین آنها نشانه تصغير (ک) است، نیازی به‌آوردن صفت «کوچک» نیست
و در کتاب «ساخت اشتقاقی واژه در فارسی امروزه نیز ایران کلباسی چنین نوشته:
«ک» تصغير مفهوم کوچکی و خُردی را می‌رساند، مانند:
پرید از شاخکی بر شاخساری گذشت از بامکی بر جو کناری
شاخک: شاخهٔ کوچک
بامک: بام کوچک
#ذوالفقاری_حسن
#آموزش_ویراستاری_و_درست_نویسی #نشر_علم_ص_۲۰۸.
#انوری_حسن
#عالی_یوسف_آباد_يوسف
#فرهنگ_درست_نویسی_سخن #انتشارات_سخن_۱۳۸۵_ص۳.

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

07 Oct, 12:23


سایر» به معنای «دیگر» است.
- ننویسیم: هوای سایر شهرهای دیگر بارانی است.
- بنویسیم: هوای سایر شهرها بارانی است.
- بنویسیم: هوای دیگر شهرها بارانی است.
#ذوالفقاری_حسن
#آموزش_ویراستاری_و_درست_نویسی #نشر_علم_ص_۲۱۴.
@Souri_Rahimi
@virastaranchook

خانه ویراستاران چوک

04 Oct, 09:51


مژده یا مژدگانی؟
گروهی از واژگان و تعابیر به‌لحاظ کاربرد به‌جای هم استفاده می‌شود که باید کاربرد هر‌یک را دانست و به‌درستی استفاده کرد.
مژده به‌معنی بشارت و مژدگانی به‌معنی پاداش برای خبر خوب است.
- ننویسیم: بیژن برای خبر خوشی که آورد، مژده گرفت.
- بنویسیم: بیژن برای خبر خوشی که آورد، مژدگانی گرفت.

#ذوالفقاری_حسن
#آموزش_یراستاری_درست_نویسی
#نشر_علم

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

30 Sep, 11:11


توصیهٔ نگارشی

کوتاه کردن جمله آن اندازه که ساختمان صرفی و نحوی کلام آسیب ببیند، جایز نیست:

- از دقت شما تشکر و استدعا دارد این کتاب را مطالعه و تصحیح و به‌موقع ارسال داشته، ان‌شاءالله حق‌الزحمه شما پرداخت می‌گردد.

حذفهای نا‌به‌جا در این جمله سبب شده‌است ساختمان جمله آسیب ببیند در اصل جمله چنین است:

از دقت شما تشکر می‌کنم و استدعا دارم این کتاب را پس از مطالعه، تصحیح کنید و آن را به‌موقع ارسال کنید؛ ان‌شاء‌الله حق‌الزحمهٔ آن پرداخت می‌شود.

#درسنامه_زبان_و_ادبیات_فارسی
#گیسوی_سخن
#دکتر_علی_اکبر_کیوانفر

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

28 Sep, 05:42


«عصبانی یا عصبی؟»
عصبانی به‌معنی خشمگین و عصبی به‌معنی فشار روانی است.
ننویسم: او از حرف من خیلی عصبی شد.
بنویسیم: او از حرف من خیلی عصبانی شد.

#ذوالفقاری_حسن
#آموزش_ویراستاری_درست_نویسی

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

24 Sep, 17:02


«انجامِ»
در برخی از جمله‌ها این واژه‌ حذف‌شدنی‌ است.
مثلاً: انجام برخی کارها به‌جرئت و جسارت نیاز دارد... که می‌توان نوشت: برخی کارها به ‌جرئت و جسارت نیاز دارد...
#آموزش_ویراستاری_و_درست_نویسی
#حسن_ذوالفقاری

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

20 Sep, 09:42


تنها... و بس
تنها ویژهٔ
«تنها» گاهی در معنی «فقط» به کار می‌رود و بیانگر اختصاص است در این صورت نباید آن را با کلمه‌هایی مانند:
ویژهٔ، مختصِ، مخصوصِ، منحصر به، اختصاص به و... به کار بُرد:
نمونهٔ غیرمعیار: این اتاق تنها مخصوص شماست.
نمونهٔ معیار: این اتاق مخصوص شماست.
نمونهٔ معیار: این اتاق تنها برای شماست.
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

12 Sep, 19:14


برخی از فعل‌ها حرف اضافهٔ ویژهٔ خود دارند. (در کاربرد فعل به حرف اضافهٔ ویژهٔ آن دقّت کنیم):

- او به شنیدن این سخن عصبانی شد / او از شنیدن این سخن عصبانی شد.

تیم آمریکا از ایران باخت / تیم آمریکا به ایران باخت.

#گیسوی_سخن
#درسنامه_زبان_و_ادبیات_فارسی
#دکتر_علی_اکبر_کیوانفر

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

07 Sep, 10:24


«معلوم - مجهول»

احمد کتاب را از روی میز برداشت.
کتاب از روی میز برداشته شد.
در جملهٔ اول فعل «برداشت» به احمد که فاعل است نسبت داده شده، یعنی احمد است که فعل «برداشتن» از او سر زده‌است؛ پس در این جمله فاعل آشکار است. فعل‌هایی که به فاعل نسبت داده می‌شود، فعل معلوم خوانده می‌شود.

در جملهٔ دوم فعل «برداشته‌شده به کتاب نسبت داده شده‌است و کتاب که «نهاد» جمله است فاعل فعل شمرده نمی‌شود؛ زیرا که فعل برداشتن را کتاب انجام نداده‌است؛ بلکه این فعل بر کتاب انجام گرفته‌است؛ پس کلمهٔ «کتاب» مفعول است. اینجا فعل را به مفعول نسبت داده‌ایم و فاعل آن را در جمله ذکر نکرده‌ایم؛ یعنی فاعل معلوم نیست. این‌گونه فعل‌ها را که به مفعول نسبت داده می‌شود «فعل مجهول» می‌خوانیم.

«فعل معلوم» فعلی است که به فاعل نسبت داده شود.
«فعل مجهول» فعلی است که به مفعول نسبت دارد.

#دستور_زبان_فارسی
#دکتر_پرویز_ناتل_خانلری

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

01 Sep, 16:54


گاهی پیوستن جمله به یکدیگر محتاج کلمهٔ خاصی است؛ این کلمه را حرف ربط می‌خوانیم؛ حرف‌های ربط از این گونه‌اند:
و، پس، امّا، ليكن، لیکن، بنابراین، زیرا که، لهذا، هم، خواه..‌. خواه، چه... چه، و مانند آن‌ها. مثال:

فرش را برگرداندم «و» زیر آن را نگاه کردم.
زیر فرش را نگاه کردم؛ «امّا» هیچ نشانی از گلستان نیافتم.
می‌خواستم به‌خانه برگردم؛ «بنابراین» با دوستان وداع کردم.
امروز به‌دبیرستان نرفتم؛ «زیرا‌که» بیمار بودم.
«هم» زیر فرش را نگاه کردم «هم» بالای گنجه را دیدم.
«چه» کتاب بخوانی «چه» درس دبیر را گوش کنی...
«خواه» بنشین «خواه» برخیز.
این گونه ربط میان جمله‌ها را «پیوند‌لفظی» می‌خوانیم.

#دستور_زبان_فارسی
#دکتر_پرویز_ناتل_خانلری

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

28 Aug, 16:07


«یکی از کاربردهای فعل ماضی نقلی»
برای بیان مطلبی که گوینده خود ناظر آن نبوده‌است؛ بلکه آن را از دیگران نقل می‌کند؛ اگر خود ناظر وقوع فعل بوده باشد از گذشتهٔ ساده استفاده می‌کند:
الف: گوینده خود ناظر بوده‌است:
- یک دوچرخه زد به پیرزن و پرتش کرد توی جوی آب.
ب: گوینده خود ناظر نبوده‌است:
- یک دوچرخه زده‌است به پیرزن و پرتش کرده‌است توی جوی آب.

نقل گاهی از یک فرد مشخص نیست و از قرائن استنباط می‌شود:
ظاهراً دزد از اینجا وارد شده‌است.
#فرهنگ_توصیفی_دستور_زبان_فارسی
#علاالدین_طباطبایی
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

26 Aug, 14:06


«پس در این صورت»
«پس» و «در این صورت» در آغاز جمله به یک معنی به کار می‌رود؛ بنابراین آوردن آن دو با همدیگر جایز نیست.
#فرهنگ_درست_نویسی_سخن
#دکتر_حسن_انوری
#دکتر_یوسف_عالی_عباس_آباد
@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

18 Aug, 07:10


توصیهٔ نگارشی

«نمودن» اصلاً یعنی «نشان دادن» بهتر است آن را در معنای «کردن» به کار نبریم.
مثلاً به‌جای آن که بگوییم:
«کتاب را به وی اهدا نمود»، مناسب‌تر است که بگوییم:
«کتاب را به وی اهدا کرد».
****
کاربرد «می‌باشد» به‌جای «است» ضرورتی ندارد و باعث زیبایی کلام نمی‌شود.

#گیسوی_سخن
#دکتر_علی_اکبر_کیوانفر
#درسنامه_زبان_و_ادبیات_فارسی

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

16 Aug, 08:43


«تَوجّه/ مُتوجّه»
حرف آخر این دو کلمه ملفوظ است و بنابر‌این، در موارد لازم به‌ حرفی که بعد از آن بیاید می‌چسبد: «‌توجّهم (و نه: توجّه‌ام) به او جلب شد»؛ «متوجّهش (و نه: متوجّه‌اش) کرد»؛ «‌توجّهی (و نه: توجّه‌ای) به او نکرد» و نیز این حرف آخر در حالت اضافه همزه نمی‌گیرد: « توجّهِ من را (و نه: توجّهٔ من را به‌خود جلب کرد»؛ «‌متوجّهِ او (و نه متوجّهٔ او) شد».

#فرهنگ_دشواری_های_زبان_فارسی
#ابوالحسن_نجفی
#غلط_ننویسیم

@virastaranchook
@Souri_Rahimi

خانه ویراستاران چوک

10 Aug, 14:38


«حشو‌نویسی»
لذا چون
«چون» و «لذا» مترادف‌اند و هر دو برای بیان علت به‌کار می‌رود، پس به‌کار بردن آن دو در کنار هم حشو است و بهتر است تنها از واژهٔ «چون» که فارسی است، استفاده می‌کنیم:
نمونهٔ غیرمعیار: مدتی بود که می‌خواستم به شما سر بزنم؛ لذا چون سرم شلوغ بود، نتوانستم.
نمونهٔ معیار: مدتی بود که می‌خواستم به شما سر بزنم؛ چون سرم شلوغ بود، نتوانستم.
#فرهنگ_درست_نویسی_سخن
#دکتر_یوسف_عالی_عباس_آباد
#دکتر_حسن_انوری
@virastaranchook
@Souri_Rahimi