حزب توده ایران @tudehpartyirandotorg Channel on Telegram

حزب توده ایران

@tudehpartyirandotorg


مبارزه برای صلح، استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی در ایران

حزب توده ایران (Persian)

حزب توده ایران یکی از قدیمی‌ترین و معتبرترین حزب‌های سیاسی در ایران است که به مبارزه برای صلح، استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی در این کشور متعهد است. این حزب با تاریخی پر از انقلاب‌ها و جنبش‌های مختلف، همواره در صف مبارزه برای حقوق مردم ایران قرار داشته است. با عضویت در کانال تلگرامی "tudehpartyirandotorg" می‌توانید به آخرین اخبار و تحولات این حزب دسترسی داشته باشید. این کانال منبعی قابل اعتماد برای اطلاع‌رسانی درباره برنامه‌ها، اقدامات و نگرش‌های حزب توده ایران است. علاوه بجذ این، در این کانال می‌توانید با دیدگاه‌های سیاسی اعضا و هواداران این حزب آشنا شوید و در گفتگوهای موضوعی شرکت کنید. اگر به مبارزه برای تحقق اهداف صلح، استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی در ایران علاقه‌مندید، حتما این کانال را دنبال کنید و به اشتراک بگذارید.

حزب توده ایران

06 Dec, 06:21


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

06 Dec, 06:19


گرامی‌باد ۱۶ آذر، روز دانشجو، روزِ تولد شعار «اتحاد، مبارزه، پیروزی»

شانزده آذر روز دانشجو، نمادِ اتحاد دانشجویان و مبارزه با دیکتاتوری، استبداد، وامپریالیسم!

جنبش دانشجوئی در ایران در زمرهٔ حرکت‌های اجتماعی‌ای است که از جایگاهی پیشتاز در مبارزه با استبداد برخوردار بوده و از فرازونشیب‌هایی زیاد دربُرهه‌های زمانی‌ای مختلف عبور کرده است.

اکثر دانشجویان در ایران در همهٔ دوران‌ها از تبار طبقه‌های زحمتکش یا لایه‌های متوسط بوده‌اند. همچنین دانشگاه‌ها به‌منزلهٔ مرکز علم و دانش، پرورش دهندهٔ افکارجستجوگر و پیشرو بوده و هستند. ازاین‌روی، دانشجویان برای دست یافتن به وضع شخصی و اجتماعی‌ای بهینه برای خویش و دیگران به عرصهٔ مبارزه علیه شرایط تحمیل شده سیاسی و اجتماعی پا می‌گذارند. درنتیجه، جنبش دانشجوئی در ایران در مرحله‌ها ومقطع‌های زمانی مختلف نه تنها برای دست یافتن به منافع صنفی خود، بلکه برای مقابله با دیکتاتوری (سلطنتی یا ولائی) گردان موثری در مبارزه برای آزادی، دموکراسی، و عدالت اجتماعی بوده وهست.

تأثیرگذاری سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی کمونیست‌ها بر جنبش دانشجوئی‌ در سال‌های دهه ۱۳۱۰ بعد از دوران شکست انقلاب مشروطه و استیلای دوران دیکتاتوری رضاشاه پهلوی، پیش از بنیان گرفتن حزب تودهٔ ایران در سال ۱۳۲۰ است. در دوران دیکتاتوری رضاشاه- شاهی که علاوه بر مستبد بودن تمایلات فاشیستی‌ای آشکار نیز داشت- با کار فرهنگی‌سیاسی رفیق تقی اِرانی و انتشار نشریهٔ آگاه کنندهٔ علمی، فلسفی، و اجتماعی “دنیا” (با همکاری عده‌ای ازهم‌رزمان خود) مبارزهٔ جنبش دانشجوئی در تئوری و عمل غنا و گسترشی بیشتر پیدا کرد.

دستگاه دیکتاتوری رضاشاه که از این گسترش فعالیت “حزب کمونیست ایران” و تأثیرش بر جنبش دانشجوئی و جامعۀ روشنفکری کشور به‌وحشت افتاده بود با تصویب قانون منع تبلیغات کمونیستی معروف به “قانون سیاه” در خرداد ۱۳۱۰ در مجلسِ تحتِ فرمانش به فعالیت قانونی حزب کمونیست ایران پایان داد و گروه معروف به “پنجاه‌وسه‌ نفر” (گروهی که عده‌ای از آنان دانشجو و هم‌رزمان دکتر اِرانی بودند) را دستگیر کرد و به زندان انداخت. با فعالیت کمونیست‌ها در دوران رضاشاه در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی و سپس در مهرماه ۱۳۲۰ بنیان‌گذاری حزب تودهٔ ایران و پس از آن در سال ۱۳۲۲ تأسیس “سازمان جوانان توده ایران” جنبش دانشجوئی نه تنها متوقف نشد، بلکه با توانی بیشتر در عرصه دانشگاه‌های کشور ظاهر شد و حضور پیدا کرد.

سازمان جوانان توده ایران توانست درمدت زمانی کوتاه پس از تأسیس، دانشجویان بسیاری را به‌سوی اندیشه‌های انسانی و مبارزه برای آزادی، استقلال، و عدالت اجتماعی جذب کند. در نیمهٔ دوم دههٔ ۱۳۲۰ و با تجربه‌اندوزی دانشجویان اتحادیه‌هایی دانشجوئی در دانشکده‌های مختلف کشور به‌فعالیت‌هایی صنفی و سیاسی پرداختند، اتحادیه‌هایی که سازمان جوانان توده ایران در برپائی‌شان و سازمان دادن برگزاری اعتصاب‌ها و دیگر فعالیت‌های دانشجوئی‌شان نقشی عمده داشت.

تشکیل کمیته‌های وحدت با سازمان‌ها و گروه‌های دانشجوئی وابسته به “جبهه ملی”، سازمان دادن حضورگستردهٔ جوانان در رویداد تاریخی سی تیر۱۳۳۱ و حضور پررنگ و شرکت چشمگیرجوانان توده‌ای در جنبش ملی شدن صنعت نفت- در تمام دوران ادامه داشتن مبارزه در این نهضت ملی و پیروزی‌اش- دستاوردهای عملکرد سازمان جوانان توده ایران بوده است.

جنبش دانشجوئی ایران بعد از طرح و اجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از جانب قدرت‌های امپریالیستی آمریکا و انگلیس که نه تنها بازگردانی محمدرضا پهلوی به حاکمیت رساندن مطلق او خلاف قانون اساسی، بلکه سرکوب، دستگیری، بازداشت، شکنجه، و اعدام هزاران تن از اعضای حزب و سازمان جوانان توده ایران را به‌همراه داشت، با برپائی قیام دانشجوئی شانزدهم آذر ۱۳۳۲ در مقابله با رژیم دیکتاتوری وابسته بار دیگر جنبش دانشجویی با فراگذاشتن گام از مبارزهٔ صنفی‌اش در مرتبهٔ پیشتازان جنبش ضددیکتاتوری و ضدامپریالیستی قرار گرفت.

رویداد تاریخی شانزدهم آذر با شعارهای “مرگ بر دیکتاتور” و “مرگ بر امپریالیسم آمریکا و انگلیس” در اعتراض به ورود ریچارد نیکسون به ایران که در صحن دانشگاه تهران آغاز شد. ورود مقام برجسته‌ آمریکا سه ماه و نیم پس از کودتا نمایش پشتیبانی امپریالیسم آمریکا از رژیم وابسته و فاسد شاه ایران بود. دانشجویان با اعتراض‌های‌شان با نمایش کودتاچیان دربار خیانت‌کار و امپریالیسم متجاوز به‌منظور تحقیر ملت سرافراز ایران، به مقابله پرداختند...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17945

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

05 Dec, 15:57


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

05 Dec, 15:55


سریلانکا: «قدرت داده شده برای برآورده کردن آرزوهای مردم به‌کار گرفته خواهد شد»

“تیلوین سیلوا”، دبیرکل “جبههٔ آزادی‌بخش خلق” (“JVP”)، اطمینان داد قدرتی که مردم به این حزب سپرده‌اند برای تحقق امید‌ها و آرزوهای‌شان به‌کار گرفته خواهد شد. وی این اطمینان را در جریان کنفرانس خبری‌ای از سوی “ائتلاف قدرت ملی خلق” (“NPP”)، ۱۵ نوامبر/۲۵ آبان‌ماه، در دفتر مرکزی حزب “آزادی مردم” در پلاواتا نزدیک کلمبو پایتخت سری‌لانکا بیان کرد.

در این کنفرانس خبری، دکتر “نیهال آبیسینگ”، دبیرکل “قدرت ملی خلق”، اعضای کمیتهٔ مرکزی این حزب، “ساروجا پولراج” و وکیل “سونیل واتاگالا” نیز حضور داشتند. در ادامه، جزئیات این کنفرانس خبری به‌شرح زیر آمده است:

“تیلوین سیلوا” دبیرکل “جبههٔ آزادی‌بخش خلق” در این کنفرانس خبری گفت: “نتیجه نهایی انتخابات پارلمانی اعلام شده است. ٬ائتلاف قدرت ملی خلق٬ در این انتخابات به پیروزی سترگی دست یافت. این نقطه‌عطفی تاریخی در سیاست است. این نخستین بار است که حزبی سیاسی از زمان معرفی نظام رأی‌گیری تناسبی به چنین پیروزی‌ای چشمگیر دست می‌یابد. این مأموریتی است که مردم کشورمان با هدف پایان دادن به دوره‌ای از حکومت‌مداری و آغاز کردن دوره‌ای تازه است.

خط‌مشی سیاسی‌ای که باید در پیش گرفته شود در این دستاورد انتخاباتی بازتاب یافته است. ما توانستیم ۱۵۹ کرسی از مجموعه ۲۲۵ کرسی پارلمان را به‌دست آوریم. ٬ائتلاف قدرت ملی خلق٬ در همه منطقه‌ها به جز باتیکالوا به پیروزی دست یافته است. پیروزی ما در منطقه ٬جافنا٬ و ٬وانی٬ در شمال کشور، رویدادی نوخاسته در سیاست‌مداری است. همچنین، ما در دو منطقه ٬امپارا٬ و ٬ترینومالی٬ در استان شرقی، پیروزی را از آن خود کرده‌ایم. در کشت‌زارهای بزرگ صنعتی در منطقه کوهستانی که پیش‌تر زیر سلطهٔ حکم‌رانی‌ای بسیار متفاوت بود به پیروزی‌هایی دست یافته‌ایم. ما در منطقه‌های نووار الیا، بادولا، کندی و راتناپور پیروزی‌هایی داشته‌ایم. همه مردم کشورمان دست در دست هم در راستای رسیدن به یک هدف تلاش کردند. ازاین‌روی، ما این دستاورد را بسیار ویژه تلقی می‌کنیم. همچنین کارمندان دولت با دادن ۸۰ درصد رأی‌های‌شان به این ائتلاف سهمی عمده ‌در این پیروزی داشتند.

این قدرت سیاسی‌ای که از سوی مردم به ما واگذار شده قدرتی بی‌کم‌وکاست همراه با مسئولیتی سنگین است. تا اینجای کار، این پیروزی از نظر اهمیت و ماهیت بیش از پیروزی‌هایی است که اتحاد چند حزب حکومتی به‌دست آورده‌اند. بنابراین ما وظیفه داریم نخست از مردم سپاسگزاری کنیم. بسیاری‌ها برای رساندن جنبش به این پیروزی، سختی‌ها و دشواری‌هایی فراوان را تاب آورده و پشت سر گذاشته‌اند. بسیاری نیز از خودگذشتگی نشان داده و سخت‌کوشی کرده‌اند. و نیز آنانی که با رأی‌شان ما را حمایت کردند. از جایگاه قدرت ملی، ما به کسانی که سختی‌ها را برای مدت طولانی تاب آوردند و از جنبش حمایت کرده‌اند ادای احترام می‌کنیم. شهامت همه آن مردم است که به ما این فرصت را داد تا کشوری جدید بنا کنیم. ما این را فرصتی می‌دانیم که از همه کسانی که در پشتیبانی و دادن رأی برای این پیروزی از خود مایه گذاشتند سپاسگزاری کنیم و در برابرشان سر فرود می‌آوریم.

مردم شمال کشور به‌ویژه برای نخستین بار در تاریخ به رهبری از منطقه‌ای دیگر اعتماد کرده‌اند. ما بی‌نهایت از مردم شمال، شرق، و آنانی که در مزرعه‌های صنعتی کار می‌کنند سپاسگزاریم که نژادپرستی را کنار گذاشته و با مردم جنوب دست به‌دست هم دادند. ما به آنان سپاس می‌گوییم که به‌سان شهروندان یک کشور و با یک اندیشه مشترک و بدون باور به دروغ‌ها، افتراها، برداشت‌های نادرست، و داستان‌های ساختگی‌ای که از سوی رهبران نژادپرست پراکنده و پخش شد به ما پیوستند.

برخی با دادن پول، بدون اینکه چیزی برای خودشان بخواهند یاری کردند تا دیدگاه‌های‌مان را به جامعه برسانیم. برخی از خبرنگاران نیز با وجود خطر از دست دادن شغل‌شان به کمک ما آمدند. شمار زیادی از مردم با هدف مشترک برای دگرگونی کشور به یاری ما شتافتند. ما از همه آنها قدردانی می‌کنیم.

ما از سترگی و اهمیت پیروزی‌ای که به‌دست آورده‌ایم آگاهیم. مردم با اطمینان به ما روی آورده‌اند. باید این اعتماد را پاس بداریم. با شکست دادن حزب‌هایی که به‌مدت ۷۶ سال قدرت سیاسی کشور را در دست داشتند این پیروزی به‌دست آمده است. با توجه به روند پیروزی ما در انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته، حدود ۵ میلیون و ۶۳۴ هزار رأی کسب کردیم. اما در این انتخابات سراسری توانسته‌ایم این رقم را به ۶ میلیون و ۸۶۳ هزار افزایش دهیم. در عرض یک ماه و نیم حدود ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار رأی به حمایت از ما افزوده شده است...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17934

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

05 Dec, 06:14


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

04 Dec, 16:24


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

04 Dec, 16:22


بودجهٔ سال آینده و اولویت‌های مبارزاتی طبقه کارگر

بودجهٔ سال ۱۴۰۴ در راستای تشدید بحران‌های معیشتی طبقهٔ کارگر و زحمتکشان شهر و روستاست!

بررسی لایحه بودجه سال آینده و جزئیات آن در مجلس جریان دارد. یک کندوکاو فشرده در لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ به‌روشنی نشان می‌دهد که سمت و سوی واقعی و غیرقابل انکار مجموعه برنامه‌های دولت پزشکیان باعث گسترش دشواری‌های معیشتی برای طبقه کارگر، زحمتکشان فکری و یدی، و به‌طورکلی تهی‌دستان جامعه می‌شود.

در شرایطی که میهن ما با تشدید بحران‌های خطرناک و گسترده روبه‌رو می‌شود، لایحه بودجه سال آینده آشکارا در راستای اجرای نسخه‌‌های نولیبرالی سرمایه‌‌داری یعنی برنامه‌های اقتصادی اجتماعی ویرانگر و ضد مردمی تعدیل ساختاری و حفاظت از منافع قشرهای متموّل، سرمایه‌داران انگلی و رانت خوار، دلال‌‌ها، شرکت‌های بزرگ مالی، و بنیادهای انگلی وابسته به حکومت است. این بودجه که به‌اعتراف خود پزشکیان در چارچوب سیاست‌های “برنامه هفتم توسعه” قرار دارد، تداوم سمت‌گیری حکومت جمهوری اسلامی علیه منافع طبقه کارگر و زحمتکشان است.

در موقعیتی که صدها نهاد و بنیاد وابسته به ولی فقیه از پرداخت مالیات معاف هستند، و درآمدهای مالیاتی این بودجه قرار است ۴۰ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یابد، دولت چهاردهم با بهانه واهی نبودِ منابع مالی برای متناسب‌سازی حقوق زحمتکشان و بازنشستگی با تورم، به‌منظور تأمین کسریِ بودجه عملاً غارت دسترنج زحمتکشان را در سرلوحه برنامه اقتصادی‌اش قرار داده است.

سرکوب مزدی طبقه کارگر در چهارچوب اجرای سیاست چراغ‌خاموش و گام‌به‌گام آزادسازی مزد، در بودجه سال آینده نهادینه شده‌ است. بودجه سال ۱۴۰۴ حقوق افراد مجرد شاغل در دولت را ۲۰ درصد و در کنار آن حقوق میانگین همهٔ کارکنان دولت را فقط ۲۸ درصد افزایش می‌دهد. این سیاست ضد مردمی باعث می‌شود که تعیین افزایش میزان دستمزدها و مستمریِ کارکنان و بازنشستگان در سطحی کم‌تر از نیمی از نرخ تورم ۴۵ درصدی رسمی قرار گیرد.

همچنین سازمان تأمین اجتماعی در پرداخت حقوق بازنشستگی و متناسب ‌ساختن آن با نرخ تورم با دشواری‌هایی جدی مواجه است. معضلات تأمین اجتماعی در پرداخت حقوق‌های بازنشستگی فقط و فقط با دریافت بدهی دولت قابل حل است. برای به‌اصطلاح حل این مشکل، دولت قصد دارد در چارچوب برنامه بودجه سال ۱۴۰۴ موجودی صندوق‌‌های بازنشستگی را بر اساس “مادهٔ ۱۱۹ قانون برنامه هفتم توسعه” به تأمین اجتماعی منتقل کند. این شگرد یا بهتر بگوییم فریبکاری که در لایحه بودجه ۱۴۰۴به آن اشاره شده است، شامل پرداخت ۲۰۰ هزار میلیارد تومان از بدهی دولت به تأمین اجتماعی از محل انتقال صندوق‌های بازنشستگی زحمتکشان مزدبگیر است. این در حالی است که پزشکیان با نیرنگی تمام‌عیار در صحن مجلس گفته است: [در گذشته] اگر دولت پول کم می‌آورد از بانک‌ها پول قرض می‌گرفت، ما نه تنها [قرض] نمی‌‌گیریم بلکه ۲۰۰ هزار میلیارد تومان پول گذاشتیم [البته از صندوق‌های بازنشستگی زحمتکشان] که بدهی بانک‌ها را بدهیم.” صحت نداشتن این گفته بر کم‌تر کسی که با لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ آشنایی دارد پوشیده است، به‌خصوص که در همان‌جا رئیس‌جمهور می‌گوید: “برای اینکه کسری نیاوریم از مقام معظم رهبری اجازه گرفتیم که از همین ابتدا از صندوق برداریم [از صندوق بازنشستگی زحمتکشان]. به‌جای این‌که وسط سال شود و اعتراضات اجتماعی شکل بگیرد بعد برویم این پول را تقاضا کنیم همین ابتدا گرفتیم.” دولت برگمارده ولی فقیه سعی دارد با دستبرد زدن به اندوختهٔ زحمتکشان- اندوختهٔ زحمتکشان در صندوق‌های بازنشستگی فولاد و کشوری و برخی دیگر از صندوق‌های کوچک‌تر در زیرمجموعهٔ دولت که بالغ بر ۶۰۰ هزار میلیارد تومان می‌شود- بابت بخشی از بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی منتقل کند. روشن است که برای بسیاری از این صندوق‌ها مشکل‌های مالی وجود دارد و سابقه فاجعه‌آمیز واگذاری دارایی‌هایی مانند واگذاری دارایی‌ شرکت هپکو به تأمین اجتماعی فراموش نشده است. در پی انتقال شرکت هپکو در سال ۱۳۹۸ به بخش خصوصی، تولید این شرکت عملاً متوقف شد و صدها میلیارد تومان زیان متحمل گشت. گذشته از احتمال زیان‌دهی این شرکت‌ها و درنهایت بیکار شدن هزاران نفر از کارگران‌شان، سیاست دولت در پرداخت بدهی‌اش به تأمین اجتماعی از طریق منتقل کردن موجودی صندوق‌های بازنشستگی به تأمین اجتماعی، درعمل به دسترنج میلیون‌ها نفر از زحمتکشان میهن ما و در راستای منافع سرمایه‌داران کلان و انگلی دستبرد می‌زند.

سیاست‌های ضدمردمی و کارگرستیز به این گونه غارت‌ها و دیگر برنامه‌های تعدیل ساختاری محدود نمی‌شوند...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17927

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

03 Dec, 17:26


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

03 Dec, 14:57


ضرورت بسیج افکار عمومی و سازمان‌دهی جنبش مردمی برای دفاع از صلح

اکنون حتی برای خوش‌بین‌ترین حامیان و دل‌بستگانِ مسعود پزشکیان روشن شده است که پروژۀ “وفاق ملی” چیزی جز توهّم آنان و فریب‌کاری خامنه‌ای و اعوان و انصارش- پس از شکست “حکومت یکدست” رئیسی- برای لاپوشانی کردن شکاف گستردۀ بین ملت و حکومت نبوده است.

در پی ناتوانی و ناکامی دولت رئیسی در بهبود اوضاع اقتصادی-اجتماعی کشور، تشدید اَبَربحران‌های خطرناک برای حکومت، و سپس مرگ مشکوک رئیسی در سانحهٔ هوایی در اردیبهشت امسال، پیامدهای فروپاشی “حکومت یکدست” و بی‌اعتبار شدن کامل خامنه‌ای و خطر نامتعادل‌تر شدن حکومت ولایی برای “خودی‌ها و غیرخودی‌ها” کاملاً آشکار شد. در این اوضاع آشفته و ترس دائمی حکومت از مردم و اضطراب روبه‌رو شدن با کابوس تکرار تحریم نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری بود که پروژهٔ وفاق حکومتی زیر پوشش شعار “وفاق ملی” و با اجازه دادن به حضور نامزد “پاکدست” آغاز شد. بسیاری از اصلاح‌طلبان و حتی برخی از مخالفان حکومت با گرایش‌های چپ نیز پس از فروکش کردن خیزش “زن، زندگی، آزادی” خوش‌باورانه به کاروان “وفاق ملی” جعلی پیوستند که هدفش نزدیک کردن مردم به دیکتاتوری و احیای اعتبار برای خامنه‌ای بود.

به هر روی، در سه ماه گذشته، به‌رغم برگماری رئیس‌جمهور “پاکدست” و تبلیغات کرکنندۀ حکومتی و اصلاح‌طلبان و بخشی از اصول‌گرایان، همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد کوچک‌ترین نشانه‌ای از وفاق ملی بین ملت و حکومت پدیدار نشد. شواهد نشان می‌دهد که حتی همان وفاق حکومتی “رهبری”- نوشداروی بحران‌های درون حکومت- به ابزاری برای برخورداری از رانت‌های سیاسی و اقتصادی و تصفیه حساب‌های جناحی تبدیل شده است.

انبوه سخنرانی‌های خامنه‌ای و پزشکیان و انشانویسی‌ها و درس اخلاق‌های ملال‌آور نظریه‌پردازهای حکومتی در فضای مجازی در مورد ضرورت حیاتی رسیدن به “وفاق” و مزایای آن همگی بی‌اثر بود. برای مثال، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس اسلامی، هفتۀ گذشته در تقابلی آشکار حضور جواد ظریف در دولت پزشکیان را مردود دانست و گفت: “انتصاب آقای ظریف در دولت غیرقانونی است.”

جواد ظریف نقشی تعیین‌کننده در دولت دستچین‌شدۀ “رهبری” دارد، زیرا یکی از مهم‌ترین و فوری‌ترین وظیفه‌های اساسی اجرایی این دولت، به‌دستور ولی فقیه، راه‌اندازی و به مقصد رساندن مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با آمریکا برای رفع تحریم‌ها و دفع خطر پیامدهای بن‌بست بحران اقتصادی برای رژیم است. راز پوشیده‌ای نیست که نظام سیاسی دیکتاتوری حاکم بر ایران از لحاظ اقتصادی بر طیف پُرنفوذی از کلان‌سرمایه‌داران شرکتی و مالی-تجاری متصل به قدرت سیاسی متکی است. رقابت و کنش و واکنش بین آنان برای برخورداری از رانت‌های اقتصادی-سیاسی تا حد زیادی تعیین‌کنندهٔ تصمیم‌های اساسی رأس قدرت است که اقتصاد کشور بر شالودهٔ آنها می‌گردد. بی‌شک در این مسیر منافع مادّی و رانت‌های سیاسی کلانی بین جناح‌ها و کارگزاران حکومتی دست به دست خواهد شد. برخی با رفع تحریم‌ها از مزایای سیاسی و مادّی کلان برخوردار خواهند شد و برخی که به “کاسبان تحریم” معروف‌اند مقداری از این نعمت‌های حکومت اسلامی را از دست خواهند داد. مخالفت قالیباف با حضور ظریف در دولت را باید از این منظر دید.

جواد ظریف، و در کنار او عباس عراقچی، از باتجربه‌ترین و مورد اطمینان‌ترین دیپلمات‌های حکومتی‌اند که شاید با گفت‌وگو با آمریکا و اروپا بتوانند کشتی به گل نشستۀ سیاست خارجی رژیم را برای رفع تحریم‌ها در مسیری متفاوت به حرکت اندازند. شواهد نشان می‌دهد که مذاکرات پشت پرده در چند هفتۀ گذشته، همراه با نقش‌آفرینی علی لاریجانی، مشاور ارشد ولی فقیه، به نتیجه‌های معیّنی رسیده است. گفت‌وگوهای جمعه گذشته با سه کشور اروپایی و مشارکت فعالانۀ جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات آتش‌بس اسرائیل-لبنان همراه با فشار به‌اصطلاح سازنده بر بقایای رهبری حزب‌الله برای برقراری آتش‌بس در همین روند بود.

در هر حال، با شروع ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا و روبه‌رو شدن جمهوری اسلامی ایران با ترکیب بسیار خشن و سلطه‌جوی آمریکا-اسرائیل، و در حالی که مجموعۀ “مقاومت اسلامی” به‌مثابهٔ عامل نیابتی جمهوری اسلامی عملاً کم‌اثر شده است، دیده می‌شود که ضرورت ادامهٔ فعالیت‌های دستگاه دیپلماسی ولی فقیه و مذاکرهٔ موفقیت‌آمیز برای رفع تحریم‌ها دوچندان شده است...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17947

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

02 Dec, 21:49


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

02 Dec, 21:48


«نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۲۲ منتشر شد!





کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

02 Dec, 21:43


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

02 Dec, 21:38


ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۹۲ منتشر شد!





کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

02 Dec, 21:37


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

02 Dec, 17:36


https://soundcloud.com/tudeh-party-of-iran/heyj4sn1ztdr


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

02 Dec, 11:24


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

02 Dec, 11:22


تلاش‌های تاریخی حزب تودۀ ایران برای اتحادعمل نیروهای مترقی و آزادی‌خواه میهن

گلاره دانشور

زمان را دریابیم که جاودان نیستیم
زمان را دریابیم که در برابر آن پاسخ‌گوییم.

احسان طبری

مروری کوتاه بر ضرورت اتحادها

حزب تودۀ ایران همواره پرچم‌دار اتحاد نیروهای ملّی و دمکراتیک در مقاطع تاریخی متعدد بوده و کوشیده است که چه در روند حل مسئلهٔ اتحاد از منظر تئوریک و سیاسی و چه در راه تحقق اتحاد در مبارزۀ عملی سهم خود را ادا کند.

واقعیتی که نباید فراموش کرد این است که در شرایط کنونی جامعهٔ ایران هیچ نیروی سیاسی از چنان توان اجتماعی برخوردار نیست که به‌تنهایی قادر باشد مبارزه برای درهم‌شکستن و برچیدن بساط جمهوری اسلامی را به پیروزی برساند. ضرورت همکاری و همیاری نیروهای سیاسی و اجتماعی واقعیتی عینی است و می‌طلبد که همۀ نیروهای مبارز و آزادی‌خواه با ارائهٔ برنامه‌ای مشترک مبارزه را در جبهه‌ای واحد به پیش ببرند. در این‌جا سؤالی بنیادی مطرح می‌شود و آن این‌که: برای اتحاد و همکاری در یک “جبهۀ واحد” آیا وحدت سیاسی و نظری و ایدئولوژیک در همهٔ عرصه‌ها ضرورت دارد؟ پاسخ ساده و روشن است: همکاری در درون چنین جبهه‌ای بر پایۀ تعهد به عناصری معیّن در چارچوب کارپایه‌ای مشترک صورت می‌گیرد، بدون این‌که استقلال سیاسی و نظری اعضای جبهه در فعالیت‌های دیگرشان نقض شود.

در این تردید نیست که میان نیروهای ملّی و دمکراتیک ایران همچنان تشتت اندیشگی و سازمانی- گاه غم‌انگیزی- وجود دارد که فقط و فقط رژیم حاکم و امپریالیسم از آن سود می‌برند. هیچ‌یک از احزاب و سازمان‌های اپوزیسیون واقعی ملّی و مردمی در اینکه اتحاد نیروهای ملّی و دمکراتیک شرط اساسیِ لازم- و نه کافی- برای پیروزی جنبش اجتماعی علیه رژیم حاکم است ظاهراً تردید و اختلافی با یکدیگر ندارند، ولی به‌نظر می‌رسد هنوز راهی دراز، دشوار، و بغرنج برای رسیدن به این اتحاد در پیش است.

تلاش‌های حزب تودۀ ایران در راه اتحاد و نمونه‌های تاریخی آن
حزب تودۀ ایران از سال‌های نخستین فعالیتش موضوع اتحاد با دیگر نیروهای ترقی‌خواه را پیگیری می‌کرده است. مدیران روزنامه‌ها، نویسندگان مترقی، و رجال و شخصیت‌های آزادی‌خواه قادر بودند نقش بزرگی در آماده‌سازی افکار عمومی بازی کنند. حزب تودۀ ایران همواره کوشیده است که این عناصر مترقی را در یک جبهه گردهم آورد. تلاش پیگیر حزب و کارزار تبلیغاتی‌اش که در جراید حزبی و در تمام بدنۀ حزب صورت می‌گرفت، به نخستین تجربۀ موفق حزب در این عرصه انجامید. به‌ابتکار و با دعوت حزب تودۀ ایران جبهه‌ای از مدیران جراید مترقی در مرکز و ولایات، نویسندگان، نمایندگان گروه‌ها، و دسته‌های مترقی تشکیل شد. این جبهه رفته‌رفته سیمای سازمانی به‌خود گرفت، شورای عالی انتخاب کرد، و برنامه‌اش را اعلام داشت. این برنامه در شمارۀ ۴۸ روزنامۀ “رهبر”، ۱۳بهمن‌ ۱۳۲۳، انتشار یافت.

پس از پایان جنگ جهانی دوم و شکست آلمان هیتلری، همکاری میان متفقین نیز پایان یافت و امپریالیست‌های آمریکایی و انگلیسی تلاش برای سرکوب جنبش دمکراتیک ایران و تحکیم مواضع استعماری‌شان را دوچندان کردند. در چنین لحظۀ حساسی، حزب تودۀ ایران باز هم برای تشکیل جبهه‌ای ضدامپریالیستی و آزادی‌خواه پیش‌قدم شد و در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۲۵ با صدور اعلامیه‌ای احزاب آزادی‌خواه را به تشریک مساعی و مبارزۀ مشترک دعوت کرد. در آن اعلامیه از جمله آمده است:

“ملت ایران برای حفظ استقلال ملّی خویش در راه مبارزه با استعمار تا کنون قربانی‌های بی‌شماری داده است. … لیکن این قربانی‌ها برای استقلال‌طلبان کافی نیست. … هزاران ایرانی شرافتمند باید جان بکنند و آفتاب سوزان صحاری را تحمل کنند و روزها خود و عائله‌اش گرسنگی بکشند تا قدرت این خداوندان زر زیادتر و اسارت و بندگی ملت ایران روزبه‌روز فشرده‌تر گردد. در مقابل چنین اوضاعی که حیات سیاسی و استقلال میهن ما را تهدید می‌کند وظیفۀ هر ایرانی باشرف و میهن‌دوست، هر حزب وجمعیت آزادی‌خواه این است که بدون توجه به مسائل طبقاتی، مناقشات حزبی و سیاسی، برای نجات ایران عزیز… از هیچ‌گونه فداکاری مضایقه نکند و زمینۀ یک اتحاد وسیع و نیرومند از کلیۀ ملّیون و میهن‌پرستان حقیقی را فراهم نماید. …”۱...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17878

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

01 Dec, 21:32


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

01 Dec, 15:21


بر طبل رزم بی‌خستگی بکوب به‌مناسبت یکصدوچهارمین سال بنیادگذاری حزب کمونیست ایران (بخش دوم)

خسرو دوستدار

فتنه‌انگیزی علیه اتحاد و نزدیکی نیروها

در شماره ۱۳ اکتبر ۱۹۱۹/۱۲۹۸ روزنامه “حریت” علیه چاپخانه‌ای که با پشتیبانی انگلستان در انزلی گشوده شده و به‌نام کمونیست‌های حزب “عدالت” اعلامیه و اوراق سراپا دروغ و ساختگی چاپ می‌کرد و مرامنانه مخدوش و تحریف شده‌ای از حزب را در میان مردم توزیع می‌کرد، اعتراض کرد (“پیدایش حزب کمونیست ایران”، ص ۲۰۷). نمونه‌های فتنه‌انگیز و تحریک‌آمیز دیگری از این دست را هم نشریات حزب “عدالت” و بعدها “حزب کمونیست ایران”، افشا کردند. بعضی از پژوهشگران این‌گونه اعمال خرابکارانه و فتنه‌انگیزانه امپریالیست‌ها به‌ویژه انگلیسی‌ها و عوامل داخلی آنان علیه حزب عدالت ایران و حزب کمونیست ایران را نادیده می‌گیرند یا از درک پیچیدگی این توطئه‌ها ناتوان‌اند و ازاین‌روی، دوری‌گزینی بورژوازی ملی و خرده‌مالکان از جنبش ملی دمکراتیک را صرفاً حاصل تاکتیک‌های نادرست، چپ‌روی، و عملکرد حزب عدالت و حزب کمونیست ایران قلمداد می‌کنند.

در سال ۱۲۹۸/۱۹۱۹ قراردادی ننگین بین نخست‌وزیر ایران، وثوق الدوله، و دولت انگلستان بسته شد. این قرارداد نمونه‌ای از توطئه‌های امپریالیستی با هدف تبدیل ایران به کشوری تحت‌الحمایهٔ بریتانیا بود. وقتی مفاد قرارداد آشکار شد، همه دریافتند که قیمی غیررسمی برای ایران پیدا شده و درواقع وسعت امپراتوری انگلستان افزایش یافته است (“ایران میان دو انقلاب”، ص۱۴۳). حکومت شوروی به این قرارداد اعتراض نمود و در اعلامیه‌ای که در ۳۰ اوت ۱۲۹۸/۱۹۱۹ خطاب به زحمتکشان ایران منتشر کرد، نوشت: “وحشیان انگلیسی برای انداختن یوغ اسارت خود بر گردن خلق‌های ایران تلاش می‌کنند. حکومت کارگری و دهقانی روسیه اعلام می‌دارد که قرارداد ایران و انگلیس را که خلق‌های ایران را محکوم به اسارت می‌کند، به‌رسمیت نمی‌شناسد و آن را تأیید نمی‌کند” (“پیدایش حزب کمونیست ایران”، ص۱۷۰).

۱۱ فوریه ۱۹۲۰/ ۱۲۹۹ بخشی از حزب عدالت و گروه همت به سازمان حزب “سوسیال‌دمکرات کارگری روسیه” (“بلشویک”) در آذربایجان پیوستند و “حزب کمونیست آذربایجان” را به‌وجود آوردند. نریمان نریمانف که زمانی رهبر حزب “اجتماعیون-عامیون” ایران بود، به دبیر اولی حزب کمونیست آذربایجان انتخاب شد. در دیگر جمهوری‌های اتحاد شوروی هم اعضای حزب عدالت در احزاب کمونیست این جمهوری‌ها ادغام شدند. بخش‌هایی از حزب عدالت که به حزب‌های کمونیست جمهوری‌های شوروی نپیوسته بودند، به یوسف‌زاده و پیشه‌وری مأموریت دادند که برای سازماندهی حزب در داخل ایران کوشش کنند. به گروهی دیگر از رهبری [حزب عدالت] نیز- علیخان‌زاده (علی خانوف)، احمد سلطان‌زاده، و فتح‌اله‌زاده– مأموریت داده شد تا با سفر به تاشکند وضعیت سوسیال‌دمکرات‌های ایرانی قققاز را بررسی کنند. در‌عین‌حال، حزب عدالت در سال ۱۲۹۸/۱۹۱۹ گروهی از کادرهای برجسته‌اش را برای کار سازمانی به داخل کشور فرستاده بود اما بسیاری از این کادرها در آستارا، اردبیل، بارفروش (بابل)، مشهد، و شهرهای دیگر، به‌وسیلهٔ مأموران حکومتی ایران دستگیر و به زندان یا تبعید فرستاده شده بودند. تلاش دوبارهٔ حزب عدالت در سال ۱۲۹۹/۱۹۲۰ هم با شکست روبرو شد و کادرهای حزبی در راه بین اردبیل و تبریز دستگیر شدند (“همان”، ص۱۵۷). به‌رغم این دستگیری‌ها، حزب موفق شد در پایان سال ۱۲۹۹/۱۹۲۰ سازمان‌هایش را در تبریز (به‌رهبری حسین قنادزاده، حاجی ابراهیم شبستری، و ابوالقاسم اسکندانی)، مرند، خوی، اردبیل، خلخال، زنجان، تهران، رشت، قزوین، مازندران، و مشهد (به‌رهبری سیدمهدی خیاط) تشکیل دهد.

در ۷ آوریل ۱۹۲۰/ ۱۷ فروردین‌ماه ۱۲۹۹، قیام مردم آذربایجان به‌رهبری شیخ محمد خیابانی و دو مبارز همراهش میرزا اسماعیل نوبری و حاجی محمدعلی بادامچی، آغاز شد. خیابانی کنفرانس شاخهٔ ایالتی حزب “دمکرات” در آذربایجان را- که برخلاف حزب دمکرات در دام فریب امپریالیسم آلمان و عثمانی‌های ترکیه نیفتاده بود- در تبریز تشکیل داد. خیابانی که متولد ۱۲۵۸/۱۸۷۹ در خامنه تبریز بود، هنگام تحصیل در قققاز به اندیشه‌های سوسیال‌دمکراسی تمایل پیدا کرد. او در انقلاب مشروطیت در مقام یکی از مبارزان صنف بزازان رزمید و در مجلس دوم شورای ملی به دموکراتی جسور معروف شد...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17882

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

30 Nov, 15:46


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

30 Nov, 11:27


مارکسیسم در مقابله با سِتَروَنیِ «جَزم‌گراییِ» فلسفی- ‌سیاسی …

محمد امیدوار

تئوری ما حُکمِ جَزمیِ ” دُگم” نیست، بلکه رهنمودِ عمل است

[انگلس این نکته را در نامهٔ مورخ ۲۹ نوامبر سال ١۸۸۶/ ۸ آذرماه ۱۲۶۵ خورشیدی به “زورگه” خاطرنشان ساخت و ضمن انتقاد از خصلت سکتاریستی فعالیت سوسیال‌دمکرات‌های آلمانی که آن زمان درحال مهاجرت در آمریکا به‌سر می‌بردند، تصریح کرد در نظر آنان تئوری حُکمِ جامد “دگم” است نه رهنمون عمل]۱

پیش‌درآمد

فرزانۀ فرهیخته، رفیق احسان طبری، در جستاری به‌نام “در ربایش آتش” که به‌مناسبت صدوشصتمین سالگرد تولد کارل مارکس نگاشته بود، از جمله یادآور می‌شود: “مارکسیسم مجموعه‌ای از جزئیاتِ لایتغیر نیست، دُگم نیست، علم است. با آن‌که یک سیستم فکری است، ولی سیستم جامد نیست، سیستم فکری رشد یابنده است، و با آن‌که مارکس و انگلس و لنین در ایجاد و گسترش آن سهمی شگفت‌انگیز دارند، مارکسیسم امروزی ثمرهٔ تنها اندیشهٔ آنان نیست، بلکه در غنا و بسط آن، جنبش‌های انقلابی کارگری و دانشمندان و اندیشه‌وران انقلابی سراسر جهان شرکت دارند؛ به‌علاوه، از منبع علوم طبیعی و اجتماعی و اسلوبی دم‌به‌دم غنی‌تر و غنی‌تر می‌شود. …” ۲

جزم‌گرایی (دگماتیسم) همواره یکی از دشمنان اساسی اندیشه‌های مارکس، انگلس، و لنین بوده است، جزم‌گرایی‌ای که این اندیشه‌های دوران‌ساز را در حد “آیات الهی” و اصولی تغییرناپذیر تنزل داده است. مارکس، انگلس، و لنین بر ضرورت کامل شدن نظریاتی که آنان در قرن نوزدهم و در شرایط تاریخی‌ای مشخص از رشد سرمایه‌داری پایه‌ریزی کرده بودند همواره تأکید داشتند و هرگونه عدولی از این اسلوب را ضد مارکسیستی می‌دانستند. لنین در جزوۀ “نامه‌هایی دربارۀ دو تاکتیک” یادآور می‌شود: “مارکس و انگلس همیشه و به‌درستی می‌گفتند که تئوری ما جزمی نیست، بلکه راهنمای عمل است، و صِرفِ حفظ‌کردن و تکرار فرمول‌هایی را که در بهترین حالت فقط وظایف کلی ما را نشان می‌دهند و در شرایط اقتصادی و سیاسی مشخصِ هر دورهٔ معیّن از روند تاریخی ناگزیر ‌تغییرپذیرند، مسخره می‌کردند.”۳

به‌گمان نگارنده،”مارکسیسم” نظریه‌ای انقلابی، فلسفی، اقتصادی، و سیاسی برای تغییر جهان کهن و بنیادنهادن جهانی نو توسط کارل مارکس و فردریش انگلس در قرن نوزدهم پایه‌گذاری شد. این نظریه با تحلیل علمی تاریخ و اقتصاد، فهم و تبیین تضادهای اجتماعی و اقتصادی‌ای را که در ساختارهای اقتصادی و روابط تولیدی ریشه دارند دنبال می‌کرد و هدف آن تغییر جهان بود. کارل مارکس در اثر معروفش “سرمایه” (Das Kapital) به‌ تحلیل نظام سرمایه‌داری و تناقض‌های ذاتی‌اش می‌پردازد. او در این اثر، سرمایه‌داری را به‌منزلهٔ نظام اقتصادی‌ای که بر اساس بهره‌کشی از نیروی کار و تولید ارزش اضافی بنا شده است بررسی می‌کند. مارکس معتقد بود این تناقض‌ها نهایتاً به فروپاشی سرمایه‌داری و جایگزین شدنش با نظام اجتماعی‌ای عادلانه‌تر منجر خواهد شد.

برخلاف ادعاهای برخی “مارکسیست”ها، نه مارکس و نه انگلس ساختار روشن و همه‌جانبه‌ای از نظام جایگزین، یعنی نظام سوسیالیستی، ارائه ندادند. رفیق طبری در این زمینه می‌نویسد: “البته برخی مشخصات بسیار عمدۀ نظام سوسیالیستی را مارکس و انگلس بر اساس تجربهٔ کمون پاریس و تحلیل‌های عمیق علمی‌ای دیگر به‌دست داده‌اند؛ ولی به‌خوبی از شیوه هستی رخدادهای تاریخی و تنوع اَشکال آن‌ها در عینِ ثبات ماهیت‌شان آگاه بودند و به صادر کردن آیات وَخشورانه [پیامبرانه] دست نزده‌اند. درست به‌همین سبب تنظیم ٬شرعیات٬ی از گفته‌های مارکس در بیست، سی بندِ کوتاه و ارائهٔ آن به‌عنوان نظر مارکس دربارهٔ ساختمان سوسیالیسم یک شارلاتانیسم واقعی است…. ” ۴

ریشه‌های تاریخی‌فلسفیِ “جزم‌گرایی“ (دُگماتیسم)

بر اساس تعریف‌های منبع‌های موجود، کلمهٔ “دُگما” در قرن هفدهم از زبان لاتین گرفته شده است: “dogma” که خود آن از زبان یونانی باستان: “δόγμα” (رومن‌نویسی شدهٔ dogma) مشتق و به‌معنای عقیده، باور، یا قضاوت است. ریشهٔ این کلمه از فعل یونانی باستانی “δοκεῖ” (رومن‌نویسی شدهٔ dokeî) گرفته شده که به‌معنای “به‌نظر می‌رسد که…” یا “ظاهر می‌شود که…” است. شکل جمع آن، بر اساس لاتین “dogmata” است، اگرچه در زبان انگلیسی، بیشتر از “dogmas” استفاده می‌شود. ۵

ریشه‌های فلسفی دُگماتیسم به تفکرات و جریان‌های فلسفی‌ای بازمی‌گردد که بر پذیرش اصول و باورهای ثابت و ‌تغییرناپذیر تأکید دارند. دگماتیسم در زمینه‌های مختلفی از فلسفه، دین، و علم ظاهر شده است و همواره به‌معنای نوعی از باور یا نگرش است که بدون پذیرش شک و تردید، آموزه‌هایی خاص را به‌عنوان حقیقت نهایی می‌پذیرد. ریشه‌های “دُگماتیسم فلسفی” را در موارد زیر می‌توان جستجو کرد:

فلسفهٔ باستانی یونان...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17886

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

29 Nov, 17:19


مبارزهٔ سندیکاهای کارگری ایتالیا و فرانسه بر ضد نژادپرستی، راست افراطی، و جنگ!

فرانسه:

“ث-ژ-ت” هم‌زمان با شروع بحث در مجلس فرانسه در مورد لایحه بودجهٔ سال ۲۰۲۵، کارزاری پردامنه با نماد خیزش ملی و “ضد حمله اجتماعی” علیه نیروهای راست سازماندهی کرد. “ث-ژ-ت” (“کنفدراسیون ملی کار فرانسه”) بسیج “برای ساختن نیروی قدرتمند اعتصابی و تظاهراتی‌ای بین‌حرفه‌ای” را خواستار شد. این کنفدراسیون (اتحادیه)، کارگران و همه سازمان‌ها و سندیکاهای کارگری را فراخواند تا هدفِ “لغوِ اصلاحات بازنشستگی، افزایش دستمزدها و حقوق بازنشستگی، برابری بین زنان و مردان، و همچنین توسعهٔ اشتغال صنعتی در ارتباط با موضوع‌های زیست‌محیطی” را به “اقدامی قدرتمند اعتصابی و تظاهراتی بین‌حرفه‌ای” تبدیل کنند.

“سوفی بینه”، دبیرکل “ث-ژ-ت”، به خبرگزاری فرانسه گفت: “مسئولیت ٬ث-ژ-ت٬ سازماندهیِ پاسخِ قدرتمند اجتماعی است.” همچنین او در جشنواره اومانیته طی نشستی با شرکت “لوسی کسته”- نخست‌وزیر پیشنهاد شده از سوی “جبهه نوین مردمی”- و فابین روسل، دبیر ملی حزب کمونیست فرانسه، به این پرسش که “چگونه جبههٔ کار را در برابر راست افراطی بازیابی و بازسازی کنیم؟” چنین پاسخ می‌دهد: “با بسیج قابل توجه در انتخابات قانونگذاری، ما از بدترین حالت جلوگیری کرده‌ایم. با این حال، بدون آگاهی واقعی درجامی‌زنیم. ما در ٬ث-ژ-ت٬ از خیلی پیش حتی به‌تنهایی این زنگ خطر را به‌صدا در آورده‌ بودیم.”

دبیرکل “ث-ژ-ت” در جلسه کمیته ملی این کنفدراسیون گفت: “ما تصمیم گرفتیم مبارزه با راست افراطی را در مرکز استراتژی اتحادیه‌مان قرار دهیم، زیرا [راست افراطی] نه تنها کشور، بلکه مبارزهٔ طبقاتی و سندیکائی‌مان را تهدید می‌کند. امانوئل ماکرون به‌کمک توافق با راست افراطی توانست رأی مردم را نادیده بگیرد… چرا ما در گسترش اعتصاب با وجود بسیجی با شکوه علیه اصلاحات بازنشستگی مشکل داشتیم؟ از آنجا که بخشی از توده‌های کار و زحمت به ‌راست افراطی رأی می‌دهد و این امر توانایی ما در گسترش اعتصاب را تضعیف می‌کند.”

بنا به اظهارات سوفی بینه، چپ‌ها باید جبههٔ کار را از طریق بازگشت تولید صنایع در کشور با در نظر گرفتن تنش‌ها بین مسائل اجتماعی و زیست‌محیطی، متحد ساخته و به‌ نیروی اجتماعی‌ای اثرگذار بدل کنند. برای مثال، در صنعت خودروسازی تغییر الکتریکی‌ای که توسط تولیدکنندگان بزرگ سازماندهی شده ‌است موجب تخریب ده‌ها هزار شغل گردیده. ما همچنین باید آینده‌ای مطمئن برای کسانی که از ناامیدی به راست افراطی روی می‌آورند ارائه کنیم. این راهبرد از طریق روشنگری و تقویت آگاهی طبقاتی در مورد نابرابری‌های ایجاد شده توسط سرمایه‌داری و مبارزه با نژادپرستی و آنتی‌سمیتیسم (یهودستیزی) ممکن خواهد شد.

برپایهٔ‌ کارزار “ث-ژ-ت”، اول اکتبر ۲۰۲۴ (۱۰ مهر ۱۴۰۳) در پاریس هزاران نفر در تظاهرات شرکت کردند و خواهان بودجه‌ای در سطح بحران کنونی شدند. سوفی بینه نیز دراین‌باره می‌گوید: “امروز ، هدف از بسیج این است که مسائل اجتماعی و جبهه کار را در مرکز گفتگوها قرار دهیم. این اولویت‌های امروزِ مبارزه جنبش سندیکایی است: ٬افزایش دستمزدها و حقوق بازنشستگی، تأمین مالی بهتر خدمات عمومی و لغو اصلاحات بازنشستگی٬.”

امروز بسیج سندیکاها نسبت به بسیج سال گذشته در مورد بازنشستگی مشکل‌تر است. از همان فردای تظاهرات اول اکتبر سندیکاها گفتگو را شروع کردند. به‌نظر می‌رسد همان‌گونه که قرار است در مورد بودجه و سایر برنامه‌ها در مجلس قانون‌گذاری گفتگو شود. سندیکاها هم همین روند را به‌کار می‌برند. روز ۷ اکتبر/ ۱۶ مهر در بیانیه مطبوعاتی بین سندیکائی، شامل کلیه سندیکاها، چنین آمده است: “در حالی که از ۱۰ فرانسوی ۸ فرانسوی با این اصلاحات باز نشستگی مخالف هستند، نخست‌وزیر آرزوی خود را برای یک روش جدید در پارلمان اعلام کرد. سازمان‌های سندیکایی ما آماده شرکت در کلیه جلسات مشاوره و مذاکره در مورد همه موضوعات بازنشستگی هستند: موارد سنی که باید لغو شود، برابری زنان با مردان، دشواری کار، اشتغال افراد مسن، مشاغل طولانی. … بنابراین لازم است قانون بازنشستگی را به‌حالت تعلیق درآوریم.”

[برگرفته از: روزنامه “اومانیته” و سایت “ث-ژ-ت” (“کنفدراسیون ملی کار فرانسه”)].

سندیکاهای کارگری ایتالیا: نه به جنگ و آری به صلح...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17758

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

28 Nov, 13:01


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

28 Nov, 12:58


هوش مصنوعی آیا جهان و تمام مشاغل ما را تسخیر خواهد کرد؟

بسیاری از ما از ابزارهای هوش مصنوعی مانند “ChatGPT”، “DALL-E”، و “MidJourney” استفاده کرده‌ایم‌ و از قابلیت‌های آن‌ها شگفت‌زده شده‌ایم. تعامل با “ChatGPT” شبیه به صحبت با فردی واقعی است که می‌تواند تقریباً به هر سؤالی پاسخ دهد، موضوع‌های پیچیده را به زبان ساده توضیح دهد، مقاله‌ها را خلاصه کند و حتی شعر و نثر شبیه به شیوهٔ شکسپیر بنویسد و مقاله‌ها و تکلیف‌هایی درسی تهیه کند. ابزارهای”DALL-E” و “MidJourney” نیز می‌توانند با دریافت دستورهایی متنی برای آن‌ها تصویرهایی شگفت‌انگیز تولید کنند و افراد بدون هیچ‌گونه مهارتی هنری را به هنرمند تبدیل کنند. مقاله‌های خبری با هیجان اعلام کرده‌اند که ابزارهای هوش مصنوعی به قبولی در آزمون‌های حقوق، ریاضی، و پزشکی موفق شده‌اند. خلاصهٔ مقاله‌های نوشته شده به‌وسیلهٔ “ChatGPT” برای نشریه‌های پژوهشی پزشکی توانسته‌اند دانشمندان را فریب داده و به آنان القا کنند که این مطلب‌ها به‌وسیلهٔ انسان‌ها نوشته شده‌اند. استفاده از این ابزارها و تبلیغ‌هایی گسترده‌ که پیرامون هوش مصنوعی در رسانه‌ها وجود دارد این تصور را برای عموم به‌وجود آورده است که ما در بحبوحهٔ آغاز انقلاب تکنولوژیکی‌ای بی‌نظیر هستیم، انقلابی که زندگی ما را متحول خواهد کرد.
باوری عمومی وجود دارد که ما در حال حاضر دستگاه‌هایی داریم یا در آستانهٔ‌ ساخت‌شان هستیم که هوشی مشابه هوش انسان دارند چندان که خواهند توانست بیشتر کارهای انسان‌ها را انجام دهند. این امر می‌تواند بسیاری از ما را بیکار کرده و طیفی وسیع از فرصت‌های شغلی را از بین ببرد. مقاله‌های زیادی منتشر شده‌اند که از نابودی قریب‌الوقوع میلیون‌ها شغل کارخانه‌ای به‌دلیل خودکارسازی و همچنین طیفی وسیع از شغل‌های افراد حرفه‌ای از جمله خبرنگاران، نویسندگان، تولیدکنندگان محتوا، وکلا، معلمان، برنامه‌نویسان نرم‌افزار، و پزشکان خبر می‌دهند.
با وجود شگفت‌انگیز بودن این ابزارها، آیا آن‌ها واقعاً “هوشمند” هستند؟ آیا “ChatGPT” واقعاً سؤال‌ها یا تعامل‌های ما را درک می‌کند و وقتی به ما پاسخ می‌دهد موضوع مورد بحث را می‌فهمد؟ این ابزارها هنگامی که تصویرهایی فوق‌العاده‌ تولید می‌کنند یا اشعاری زیبا می‌سرایند آیا مانند هنرمندان فکر می‌کنند؟ بسیاری از افراد از جمله کارشناسان هوش مصنوعی ادعا کرده‌اند این ابزارها “نمونه‌هایی کوچک از هوش مصنوعی کلی” یا هوش انسان‌گونه را نشان می‌دهند که همان آرزوی نهایی پژوهشگران هوش مصنوعی است. ادعاهای شگفت‌انگیزی دربارهٔ رسیدن به “تکینگی(یکتایی) هوش مصنوعی” مطرح شده است که در آن ماشین‌ها با هوش انسانی برابری کرده و سپس از آن پیشی می‌گیرند. با این‌همه، نباید فریب چنین ادعاهایی را خورد. چنین ابزارهایی به‌هیچ‌وجه نزدیک به هوش انسانی نیستند و روند کنونی پژوهش‌های هوش مصنوعی هم احتمالاً سیستم‌هایی مشابه هوش انسانی را در آینده‌ای پیش‌بینی‌شدنی تولید نخواهند کرد. این گروه از ابزار که هوش مصنوعیِ مولد نامیده می‌شوند، هنگام تهیه متن، تصویر، یا حتی کُدهای کامپیوتری، هیچ‌گونه درکی یا تسلطی بر موضوع ندارند و با بلعیدن حجم زیادی از داده‌ها که تقریباً تمام متن‌ها و تصویرهای موجود و دردسترس عموم هستند کار می‌کنند. آن‌ها سپس الگوهای آماری در این داده‌ها را می‌آموزند، یعنی می‌فهمند که کدام کلمه یا عبارت احتمالاً پس از یک کلمه یا بخشی از یک جمله باید ظاهر شود و متنی را که تولید می‌کنند در واقع بازآفرینی متنی است که با استفاده از این الگوهای آماری به آن‌ها داده شده است. آن‌ها در حقیقت متن‌ها و تصویرهایی را که دیده‌اند بازآفرینی می‌کنند تا ما را به باور این‌که آن‌ها- این گروه از ابزار هوش مصنوعی‌ای که “هوش مصنوعیِ مولد” نام دارند- موضوع را درک کرده یا بر آن تسلط دارند بفریبند...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17804

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

27 Nov, 05:34


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

27 Nov, 05:31


گزارش هایی از پیکار و زندگی مردم – متحد و هم‌صدا با هم از اجرا شدن حکم‌های اعدام زندانیان مانع شویم

اعلام خاموشی منظم برق برای مقابله با “تولید سم”: رژیم ناتوان از تأمین نیازهای مردم

سخنگوی دولت طی روزهای گذشته در صفحه شخصی‌اش در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: شرط عدالت نیست برای تولید برق، بخشی از جامعه با جان خود هزینۀ آن را پرداخت کند. از همین رو به‌دستور رئیس‌جمهور مازوت سوزی در سه نیروگاه اراک، کرج، و اصفهان که شرایط ویژه‌ای دارند، متوقف می‌شود. می‌توان برای مدت محدودی، “خاموشی منظم” را جایگزین “تولید سم” برای عموم شهروندان کرد. محمد‌جعفر قائم‌پناه، معاون اجرائی رئیس‌جمهور، نیز در خبری دیگر اعلام کرد پس از بررسی‌ها و پس از دستور آقای پزشکیان به دلیل آلودگی خاص در مناطق اراک، کرج، و اصفهان ناشی از مازوت سوزی (حدود ۱۶ میلیون تُن مازوت‌سوزی) که باعث آلودگی هوا و بیماری می‌شود، مازوت سوزی متوقف می‌شود. وی افزود: کمبود برق، انرژی، و گاز داریم. برای این‌که به بخش‌هایی از جامعه آسیب وارد نشود، ناچاریم سوخت مازوت را در این نیروگاه‌ها متوقف کنیم. وی به این بسنده نکرد و علت را در مصرف بالا و آن هم به‌علت ارزانی شدید و یارانه‌ای که پرداخت می‌شود، دانست. آقای پزشکیان نمی‌گوید در ایران در ۱۴ نیروگاه کشور مازوت مصرف می‌شود و علت آن نیز نداشتن گاز کافی است. در این تصمیم‌گیری فقط قرار شده مازوت سوزی در سه نیروگاه متوقف شود. معاون اجرائی رئیس‌جمهور به ارزانی سوخت و یارانه به عنوان پدیده‌ای منفی اشاره می‌کند، ولی برای برنامه‌ریزی تولید انرژی‌های تجدید‌پذیر و یا افزیش تولید انرژی اتمی و یا نوسازی پالایشگاه‌ها و طرح جمع‌آوری گازهای زاید هیچ اشاره‌ای نمی‌کند. شرایط بسیار مناسب تولید انرژی بادی و خورشیدی در بسیاری از استان‌های کشورمان که می‌تواند امکان ایجاد اشتغال و آموزش فنی و حرفه‌ای جوانان را در استان‌های محروم از جمله سیستان و بلوچستان فراهم آورد دغدغۀ سرمایه‌داری طفیلی و رانت‌خوار که دولت پزشکیان آن را نمایندگی می‌کند نیست. دغدغه و نگرانی دیگر دولت که باعث شد سوخت مازوتی را در این سه نیروگاه متوقف کند به اعتراض‌های روزانۀ مردم در سال گذشته مخصوصاً در اراک مربوط بود. سازمان‌های طرفدار محیط زیست از امکان به‌وجود آمده باید برای متوقف کردن سوخت مازوتی در ۱۱ نیروگاه دیگر استفاده کنند و دولت را مجبور کنند به حرکت به سمت برنامه ریزی برای تولید انرژی‌های تجدیدپذیر کند.

مطالبات زنان کارگر و زحمتکش و حقوق پایمال شدهٔ آنان

معضل عظیم اشتغال و مشارکت زنان در حیات کشور به دلیل سرشت قرون‌وسطایی رژیم ولایت فقیه که وظیفهٔ اصلی و عمدهٔ زنان را منحصر به آشپزی و نظافت در خانه و فرزندآوری و مراقبت از همسر و فرزند می‌داند، بیش از چهار دهه است که ادامه دارد.

بر اساس آمارها حدود ۱۶ درصد کارها در بخش‌های کشاورزی، صنعتی، و بیش‌تر از این‌ها در بخش خدمات به‌وسیلهٔ نیروی کار زنان انجام می‌شود. زنان هم در محیط کار و هم در خانه به دلیل اِعمال سیاست‌های تبعیض‌آمیز جنسی و جنسیتی استثمار مضاعف می‌شوند.

رژیم با اجرای طرح‌هایی مانند “قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت” درنظر دارد مرخصی زایمان و شیر دهی مادران شاغل به فرزندان را افزایش دهد تا بلکه با این روش بخشی از مشکلات زنان شاغل برطرف گردد، ولی برای زنان شاغل هنوز جای شک و شبههٔ بسیار وجود دارد که آیا با این قانون همهٔ مشکلات زنان شاغل برطرف خواهد شد؟ امنیت شغلی و معیشت زنان که سرکوب مزدی به‌موازات تورم لگام‌ گسیخته شکاف طبقاتی را گسترده‌تر ساخته است آیا تامین و تضمین خواهد شد؟ تجربه نشان می‌دهد با سیاست‌های رژیم ولایت فقیه پاسخ به ‌این پرسش‌ها منفی است. وضعیت زنان اعم از شاغل یا خانه‌دار تا کنون برای کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی مورد توجه واقعی و جدی نبوده و نخواهد بود. در روزهای اخیر طرح مضحک “کلینیک ترک حجاب” گواه آن‌ است که حکومت واپس‌گرای جمهوری اسلامی به‌موضوع حقوق زنان و جایگاه آنان در حیات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی چگونه می‌نگرد.

به‌طورکلی اشتغال و امنیت شغلی زنان با مانع‌هایی بسیار روبه‌روست. علاوه بر تبعیض جنسیتی گسترده، زنان شاغل در محیط‌های کار از دستمزدی مساوی در برابر کاری مساوی با کار مردان برخوردار نیستند. همچنین شوربختانه عدهٔ پر‌شماری از زنان کارگر و زحمتکش حتا از حمایت‌های نیم‌بند قانون کار موجود مانند حق عائله‌مندی نیز محروم هستند.

کمبود مهد کودک یکی دیگر از معضل‌های زنان شاغل است. مستمری بانوان شاغل بعد از فوت در برخی دستگاه‌ها حتی در صورت داشتن فرزند زیر ۱۸ سال قطع می‌شود و این یکی دیگر از تبعیض‌های جنسی و جنسیتی است که در حق بازماندگان آنان اعمال می‌شود...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17814

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

25 Nov, 23:07


«به سوی آینده» شمارۀ ۹، آذر ۱۴۰۳ منشتر شد!

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

25 Nov, 23:04


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

25 Nov, 11:09


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

25 Nov, 11:06


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

25 Nov, 11:03


مقاومت آفریقای غربی در برابر امپریالیسم

غرب آفریقا که قسمت بزرگ آن در حاکمیت استعماری فرانسه بود، هرگز استعمارزدایی‌ای از نوع هند را شاهد نبود. اول از همه، واحد پول مستعمرات سابق فرانسه همچنان به نرخ مبادله ثابت با فرانک فرانسه وابسته بود، وابستگی‌ای که به این معنی بود غرب آفریقا نمی‌توانست هیچ‌گونه سیاست مالی و پولی دلخواهش را دنبال کند (زیرا این امر نرخ ارز ثابت را تهدید می‌کرد). نه تنها ذخایر ارزی غرب آفریقا توسط فرانسه نگهداری می‌شد، همان‌طور که ذخایر طلای هندِ مستعمره در لندن نگهداری می‌شد، زیرا بریتانیا آن‌ها را از طریق استقراض اجباری به‌دست آورده بود (از آنجایی که بریتانیا تمام درآمدهای مازاد سالانه هند را تصاحب می‌کرد)، اما فرانسه باوجود استعمارزدایی رسمی درعمل سیاست مالی و پولی مستعمرات را کنترل کرد. کنترل منابع طبیعی این مستعمرات در اختیار شرکت‌های امپریالیستی بود. علاوه بر این، نیروهای فرانسوی با وجود استعمارزدایی رسمی در این کشورها ماندند، در ابتدا به این بهانه که باید از اموال فرانسه محافظت کنند، سپس به این دلیل که باید از این کشورها در برابر شبه‌نظامیان اسلامی دفاع کنند (که این نیروهای اسلامی در اثر بی‌ثبات کردن رژیم قذافی در لیبی تقویت شدند که آن هم نقشه‌ای امپریالیستی بود)، اما در‌واقع برای اطمینان یافتن از این‌که دولت‌های تازه استقلال یافته همچنان مطابق با دستورات فرانسه عمل کنند. هر تلاشی برای خلاص شدن از شر این سربازان با واکنش فرانسه مواجه شد، واکنشی که می توانست، همان‌طور که قبلاً و در فاصله زمانی‌ای در بورکینافاسو رخ داده بود، می‌توانست شامل کودتا شود. توماس سانکارا، رهبر انقلابی مارکسیست بورکینافاسو و پان‌آفریقایی‌گرایی متعهد که خواهان خروج نیروهای فرانسوی از کشورش بود، در کودتایی که توسط بعضی از اعضای حزب او ترتیب داده شده بود ترور شد، اما عمومأ گمان می‌رود که او از سوی فرانسه حمایت می‌شده است. با وجود این، در بیشتر موارد کودتا لازم نیست: سیاست انتخاباتی عادی حزب‌های سیاسی که رهبران‌شان در کشورهای امپریالیستی آموزش دیده‌اند، با کنار گذاشتن موضوع تداوم حضور نیروهای فرانسوی از برنامه‌های سیاسی‌شان، برای حفظ این نظم کاملاً کافی بوده است و حتی ظاهری دمکراتیک به آن داده است

با این حال، اخیرأ در چندین کشور غرب آفریقا، عناصر انقلابی در ارتش قدرت را از چنین دولت‌های منتخب اما بدون استقامت گرفته‌اند تا موجی از مقاومت ضدامپریالیستی ایجاد کنند. در حالی که کشورهای امپریالیستی چنین تصرف قدرتی را ضربه‌ای به دمکراسی معرفی کرده‌اند که باید محکوم گردد و با آن مخالفت کرد. توده‌ها در این کشورها برخلاف انتظار معمولاً با شور و شوق از این رژیم‌های جدید پشتیبانی کرده‌اند، با وجود این‌که این رژیم‌ها جانشین دولت‌هایی شدند که خود “به‌شیوهٔ دمکراتیک” انتخاب کرده بودند.

در‌واقع این کشورها نقضی اساسی در عملکرد دمکراسی انتخاباتی موجود را آشکار می‌کنند. تصویری زیبا که معمولاً دمکراسی انتخاباتی به ما نشان می‌دهد، این‌گونه وانمود می‌کند که هر کسی می‌تواند یک حزب سیاسی تشکیل دهد و هر موضوعی را برای ورود به عرصه انتخابات مطرح کند، و این‌که عرصهٔ انتخابات میدان مبارزه با امکان‌هایی برابر است. به همین دلیل نگرانی‌های واقعی مردم همواره در نتایج انتخابات منعکس می‌شوند. اما در‌واقع آنچه اقتصاددانان وجود “مانع‌های ورود” به عرصه انتخابات می‌خوانند، ناشی از ناکافی بودن منابع مالی‌ای است که تضمین می‌کند عرصه انتخابات میدان مبارزه در شرایطی نابرابر باشد. به همین دلیل کاملاً ممکن است دمکراسی انتخاباتی ظاهرأ با عملکردی خوب هم مسائل واقعی‌ای که مردم را برانگیخته است را مطرح نکند و به آن‌ها نپردازد.این دقیقاً همان چیزی است که در حال حاضر در دمکراسی‌های غربی اتفاق می‌افتد، جایی که با وجود عملکرد روان و ظاهری سیستم انتخاباتی، تمایل شدید مردم به صلح در نتایج انتخابات کاملاً نادیده گرفته می‌شود و این همان چیزی است که ماهیت دمکراسی‌های غرب آفریقا را مشخص می‌کند، جایی که عملکرد سیستم انتخاباتی تمایل شدید مردم برای رهایی از حضور نیروهای خارجی را هرگز بیان نمی‌کند...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17802

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

24 Nov, 15:09


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

24 Nov, 15:06


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

24 Nov, 15:04


جشن بنیادگذاری حزب تودهٔ ایران در ونکوور-کانادا

جشن هشتادوسومین سالگرد بنیادگذاری حزب تودهٔ ایران در مهرماه/ اکتبر سال جاری، به‌همت رفقا و دوستداران و هواداران حزب و با شرکت عده‌ای از هم‌‌میهنان ایرانی و خصوصاً برخی از رفقای جوان سال‌های دههٔ هفتادی و هشتادی ایرانی و کانادایی، در شهر ونکوور (کانادا) در دفتر حزب کمونیست کانادا واحد ونکوور با شور و شادی برگزار شد. رفقای توده‌ای بار دیگر در هشتادوسومین سال تأسیس حزب تودهٔ ایران به پیمان‌شان بر ادامه دادن به راه حزب تودهٔ ایران، حزب توده‌های زحمتکش و میهن‌دوست‌‌مان تأکید کردند. در شرایط خطرناکی که بر اثر بمباران‌ها و تجاوزهای جنایتکارانه و تحریک‌آمیز دولت اسرائیل با پشتیبانی ایالات متحده آمریکا و کشورهای امپریالیستی اروپایی در فلسطین و لبنان و به میهن ما، و حمله متقابل موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل، خطر گسترش جنگی خانمانسوز افزایش یافته است، فضایی پر از امید اما همچنین همراه با نگرانی‌های خاطر در مورد خطر بروز جنگ در چهره برخی از حاضران به‌چشم می خورد.

رفقا سالن جشن را با پوسترهایی از رهبران برجسته و رفقای قهرمان حزب کمونیست ایران و حزب تودهٔ ایران همچون حیدرخان عمواوغلی، دکتر ارانی، خسرو روزبه، انوشه، کیوان، و دیگر رفقای جان‌باختهٔ حزبی و نیز تعدادی از پوسترهای حزب در ارتباط با فاجعه ملی و نیز “نه” به تحریم تزئین و تلاش کرده بودند تا فضایی گرم و رفیقانه برای پذیرایی از حاضران آماده کنند. در ابتدای مراسم یکی از ۳ نفر رفقای مجری، با خوش آمد گوئی برنامه جلسه را به اطلاع میهمانان رساند. پس از اعلام برنامه و خوش‌آمدگویی، ویدئو کلیپ “سرود چهارم حزب” نمایش داده شد که شور و شوقی وصف ‌ناپذیر به‌وجود آورد و همنوائی حاضران با سرود را به‌دنبال داشت. پس از آن یکی ازمجریان از مهمانان خواست تا به ‌یاد تمامی جان‌‌باختگان حزب و همچنین تمامی جان‌‌باختگان راه استقلال، آزادی، صلح، و عدالت اجتماعی در ایران، به‌‌پا خاسته و یک دقیقه سکوت کنند. سپس دو رفیق دیگر به‌ترتیب فرازهایی از اعلامیه کمیتۀ مرکزی حزب به‌مناسبت هشتادوسومین سالگرد بنیادگذاری حزب را به دو زبان انگلیسی و فارسی برای حاضران خواندند. پس از آن رفیق جوانی از طرف “سازمان جوانان کمونیست ونکوور”(حزب “کمونیست کانادا”) متن شادباش به حزب تودهٔ ایران به‌این مناسبت را قرائت کرد:

“در سالگرد تأسیس حزب تودهٔ ایران، سازمان جوانان کمونیست ونکوور همبستگی صمیمانه و شاد‌باش‌های انقلابی خود را به اعضا و هواداران حزب تودهٔ ایران اعلام می‌کند. تعهد تزلزل ناپذیر شما به طبقهٔ کارگر، به همبستگی بین‌المللی [پرولتری]، و به دموکراسی واقعی و پایدار الهام‌بخش افراد و جنبش‌هایی پرشمار در سراسر جهان شده است. در حالی که در مورد مبارزات و دستاوردهای گذشته تأمل می‌کنیم، بر اساس دیدگاه مشترک خود از جامعه‌ای برابر و عادلانه‌تر، رهایی از جنگ‌افروزی و سرکوب توسط طبقهٔ سرمایه‌دار و امپریالیست‌ها در سراسر جهان، متحد می‌شویم. ایستادگی اعضای حزب تودهٔ ایران در حال حاضر و در گذشته گواهی بر پایداری آرمان‌های مشترک ما و روحیهٔ ماندگار زحمتکشان است. حزب تودهٔ ایران به سابقهٔ تاریخی مشارکت جوانان در مبارزه برای آزادی، به‌ویژه در ایران، پی برد. و به همین دلیل بود که جوانان توده (“سازمان جوانان توده”) تشکیل شد. سازمان جوانان در محوطه دانشگاه‌ها فعال بود و به ایجاد پایگاهی قوی برای آیندۀ حزب کمک کرد. اعضای سازمان جوانان اکنون به فعالیت خود ادامه می‌دهند و عضو فدراسیون جهانی جوانان دموکرات هستند.

بیایید به تلاش‌های متحد خود ادامه دهیم، از یکدیگر بیاموزیم و برای حرکت به‌سوی آینده‌ای روشن‌تر تلاش کنیم. ما باید با هم در برابر این جنگ‌های امپریالیستی مقاومت کنیم و برای ایجاد جهانی که ارزش‌های مشترک ما در سوسیالیسم و انترناسیونالیسم را منعکس کند، تلاش کنیم”.

ادامۀ برنامه با نمایش اسلایدی پیرامون شکل‌گیری جنبش کارگری- کمونیستی در ایران، پیدایش حزب کمونیست ایران، و تأسیس حزب تودهٔ ایران، انقلاب بهمن ۱۳۵۷ و ماهیت رژیم ولایت فقیه و توضیحاتی در مورد اسلام سیاسی، سیاست‌های ماجراجویانه رژیم فقها در منطقه و نیز “محور مقاومت” و تأثیر مخرب سیاست‌های “صدور انقلاب” زیر لوای “اسلام سیاسی” بر نیروهای مترقی فلسطینی و لبنانی دنبال شد. تمرکز نهائی اسلاید و بحث در ارتباط با شرایط خطرناک منطقه و اقدامات وحشیانۀ رژیم نژادپرست اسرائیل بر علیه مردم فلسطین در نوار غزه و کرانهٔ باختری و مردم لبنان و سیاست حساب شدۀ اسرائیل برای گسترش جنگ و وارد کردن مستقیم آمریکا در جنگ علیه ایران بود...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17812

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

23 Nov, 14:46


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

23 Nov, 14:43


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

23 Nov, 14:40


پس این بربریت است؛ اما کدام نوع؟

امپریالیسم لیبرال “دستگاه حاکم” در آمریکا به جایی سقوط کرده است که می‌توان ‏آن را دست‌کم نوعی ناسیونالیسم راست‌گرایانه توصیف کرد. اما احتمال بروز ‏فاشیسم تمام‌عیار چقدر است؟

علائم بیمارگونه‌ای که در نظام حاکم آمریکا دیده می‌شود نه یک عیب و اشکال موقتی، بلکه یکی از ویژگی‌های اساسی آن نظام است.
نزدیک به یک قرن پیش آنتونیو گرامشی نوشت: “علت بحران دقیقاً در این واقعیت نهفته است که کهنه در حال مرگ است و نو هنوز نمی‌تواند زاییده شود. در این برزخ، انواع گوناگون علائم بیمارگونه ظاهر می‌شود.” این گفتهٔ او این روزها به دلایل واضح همه‌جا تکرار و شنیده می‌شود.

علامت بیمارگونهٔ شماره یک دو هفته پیش دوباره ظاهر شد و- علاوه بر آن- بیشترین رأی را در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر آمریکا به دست آورد.

بی‌شک منظور گرامشی، مارکسیست ایتالیایی، از “کهنه” سرمایه‌داری و از “نو” سوسیالیسم بود. او احتمالاً وقتی به علائم بیمارگونه اشاره می‌کرد به فاشیسم فکر می‌کرد، اگرچه استفادهٔ او از عبارت “انواع گوناگون” می‌طلبد که این مسئله را در پهنهٔ گسترده‌تری در نظر بگیریم. در هر صورت، در سال‌هایی که از آن زمان می‌گذرد، “کهنه” بارها از بستر مرگ برخاسته و یک دور دیگر به صحنه آمده است. اما گرامشی به این دلیل دوباره سر زبان‌ها افتاده است که “کهنه” در سال‌های اخیر دچار رنگ‌پریدگی مرگ‌باری شده است. به طور خاص، فجایع جنگ عراق و بحران سرمایه‌داری از سال ۲۰۰۸ تا امروز تا حد زیادی “دستگاه حاکم” بر دولت‌های پیش‌قراول جهان سرمایه‌داری را بی‌اعتبار کرده است. از دیگر عوامل این بی‌اعتبار شدن می‌توان به سوءمدیریت گستردهٔ همه‌گیری کووید اشاره کرد. اما عوامل پایه‌یی همانا جنگ و رکود است که در نتیجهٔ آنها توده‌های مردم با پروژهٔ اصلی “دستگاه حاکم” در زمان ما- جهانی‌سازی سرمایه‌داری- احساس بیگانگی می‌کنند.

دستگاه حاکم سرمایه‌داری نمی‌داند با وضع موجود چه باید بکند. سقوط سرمایه‌داری از اوج رضایت و سرخوشی در دههٔ ۱۹۹۰ [پس از فروپاشی اتحاد شوروی و دولت‌های سوسیالیستی در اروپای شرقی] سرگیجه‌آور بوده است. باد موافق دیگر به بادبان کشتی سرمایه‌داری نمی‌وزد و این نظام اکنون درگیر مبارزه با جریان‌های بی‌امان مخالف است، به‌ویژه ظهور شگفت‌انگیز چین و تغییر در توازن نیروها در جهان که بی‌تردید برگشت‌ناپذیر است.

هر ابتکار سیاسی دستگاه‌های حاکم سرمایه‌داری برای بهبود این وضع در نهایت وضع را وخیم‌تر کرده است. از این نظر می‌توان گفت که امانوئل مکرون چیزی بیش از یکی از همین علامت‌های بیمارگونه نبوده است. او میانه‌رو ائتلاف‌طلب کاریزماتیکی است که دائم بین کاهش مالیات ثروتمندان و شورش جلیقه زردها دست و پا زده است. و در هر چرخش و بزنگاهی، آرای مارین لوپن راست‌گرای افراطی در فرانسه افزایش یافته است.

یا جو بایدن را در نظر بگیریم. مفسران هنوز از مهارت و توانایی آشکار دونالد ترامپ در فرار از هر چیزی، از نظر فحاشی‌های بی‌پرده و نمایشی، شگفت‌زده‌اند. اما آیا نمایش‌های ترامپ شگفت‌انگیزتر از این است که سال‌ها وانمود شد که یک فرد نیمه‌فرتوت عامل نسل‌کشی تضمین‌کنندهٔ آینده‌ای دموکراتیک است؟

وضع سوسیال دموکراسی اروپا را که نگو و نپرس. در این میدان شلوغ سوسیال‌ دموکراسی، احتمالاً دو تن از کم‌اثرترین رهبران دولت‌های بزرگ بورژوایی در این قرن- اگر از عمر کوتاه دولت لیز تراس در بریتانیا بگذریم- یکی فرانسوا اولاند در فرانسه و دیگری اولاف شولتز در آلمان بوده است.

به این ترتیب شاید بتوان گفت که علائم بیمارگونه چیزی است که می‌توان آن را روندی در حال گسترش با شعبه‌های متعدد توصیف کرد که محصولاتی متناسب با سلیقه‌های متفاوت عرضه می‌کند. ترامپ پیروزمند وحشتناک‌ترین این محصولات است.

به نظر می‌رسد بحث فاشیسم قریب‌الوقوع در آمریکا بیش از حدّ حول شخصیت رئیس‌جمهور منتخب می‌چرخد، گویی که این مهم‌ترین جنبه است، در حالی که بیشتر جنبه‌های نمایشی و تبلیغاتی دارد. تردیدی نیست که عوامل ساختاری سوق‌دهندهٔ روند جاری به سمت اقتدارگرایی جدید در آمریکا مهم‌ترین عوامل‌اند، نه های‌وهوی شخصیت‌ها...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17806

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

22 Nov, 16:22


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

22 Nov, 16:17


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

22 Nov, 16:14


آزادسازیِ مزد و مقررات‌زدایی، تشدید گرانی کالاهای اساسی، و تحمیلِ فقر به زحمتکشان

علاوه بر اعتصاب‌های گستردۀ نفتگران و پرستاران، بار دیگر بعد از سفر قبلی خود از استان‌های مختلف به تهران در ۲۸ مهر، در اعتراض به محقق نشدن وعده‌های داده شده از سوی مسئولان، ۱۹ آبان کارگران شرکتی “اپراتور توزیع برق” شاغل در سراسر کشور به تهران آمدند و مقابل وزارت نیرو تجمع اعتراضی برگزار کردند. ۲۰ آبان بازنشستگان فرهنگی سال ۱۴۰۲ از استان‌های مختلف کشور به تهران آمدند و با به‌سر بردن دو شب برخی از آنان “در مکان‌های عمومی”، ۲۰ آبان مقابل وزارت آموزش و پرورش و ۲۱ آبان مقابل سازمان برنامه و بودجه و بعداً مقابل نهاد ریاست جمهوری تجمع‌های اعتراضی برگزار کردند. آنان خواستار “تسویه فوری پاداش پایان خدمت” خود بودند. به‌روال هفته‌های قبل و در اعتراض به تحقق نیافتن مطالبات‌شان، ۲۱ آبان بازنشستگان شرکت مخابرات در بسیاری از استان‌ها مانند تهران، کرمانشاه، کردستان، اصفهان، گیلان، همدان، و جز این‌ها، تجمعی اعتراضی برگزار کردند و در اعتراض به اجرا نشدن ماده ۲۷ قانون حمایت از حقوق معلولان و همراهی دولت و مجلس به پرداخت مبلغ دلبخواه و “ناچیز ۴۸۰ هزار تومان به‌عنوان کمک‌هزینهٔ ماهانه” در ۲۱ آبان جمعی از افراد دارای معلولیت و خانواده‌های آنان در مقابل سازمان برنامه و بودجه تجمعی اعتراضی برگزار کردند.

با ۱۱ میلیون تومان دستمزد ماهانه کارگران شاغل و ۷ تا ۱۱ میلیون تومان مستمری بازنشستگان کارگری در ماه، هم‌زمان با نرخ تورم بالای ۳۰ درصدی و خط فقر ۳۷ میلیون تومان در ماه، رژیم ضدمردمی ولایت فقیه با ترمیم مزد و مستمری مخالفت می‌کند. در یک‌چنین شرایطی رژیم با هدف آزادسازی مزد، بار دیگر ضمن افزایش فقط ۲۰ درصدی دستمزد زحمتکشان در لایحه بودجهٔ سال آینده- ۱۴۰۴- هدف کاهش ۲۰ درصدی اعتبار ارز ترجیحی کالاهای اساسی و دارو و آزادسازی قیمت برق و افزایش نرخ مخابرات، اینترنت، و احتمالاً قیمت بنزین را دارد. در حالی‌که رژیم ولایی یورشی گسترده‌ به باقی‌ماندهٔ اندوخته‌ها و درمان زحمتکشان در تامین اجتماعی را به‌پیش می‌برد، با توافق با رهبران تشکل زرد کانون بازنشستگان تامین اجتماعی، به‌جای اجرای مادهٔ ۹۶ قانون تامین اجتماعی و تعیین مستمری بازنشستگان کارگری بر اساس خط فقر ۳۷ میلیون تومانی و نرخ تورم بالای ۳۰ درصدی، مدیرعامل تامین اجتماعی اجرای به‌اصطلاح متناسب‌سازی مستمری حدود ۳ میلیون بازنشستهٔ حداقل‌بگیر کارگری با دریافتی ۱۰ میلیون تومان و کم‌تر با افزایش فقط ۱۰ درصدی را وعده می‌دهد. همچنین، بعد از انتصاب به‌عضویت هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی، دبیرکل تشکل ضدکارگری “خانه کارگر”، علیرضا محجوب، “تخصیص کمک‌های غیرنقدی و کالایی” به بازنشستگان را راه مقابله با تورم می‌داند، و معاون او حسن صادقی، میزان بدهی رژیم به تامین اجتماعی بعد از سه سال غارت بیشتر منابع آن از “یک تریلیون و ۷۰۰ هزار میلیارد تومان”- بر اساس اطلاعیه پیشکسوتان جامعه کارگری در ۲۴ آذر ۱۴۰۰- به “۴۰۰ هزار میلیارد تومان تا ۷۰۰ هزار میلیارد تومان” در ۸ آبان ۱۴۰۳ می‌کاهد. در این بحران معیشتی کارگران و بازنشستگان، رهبران تشکل‌های زرد حکومتی با کارگزاران دولت و مجلس به‌اصطلاح “وفاق ملی” همراهی کامل می‌کنند.

در رابطه با لایحه بودجه سال ۱۴۰۴، روز ۱۷ آبان استاد دانشگاه مرتضی افقه از کاسته شدن “۳ میلیارد دلار ارز ترجیحی کالاهای اساسی و دارو در بودجه و افزایش نرخ آن همپای تورم” خبر داد، و اخیراً وزیر نیرو از آزادسازی قیمت برق خبر داده است. افقه با اشاره به افزایش نرخ مخابرات و اینترنت، “تصمیم دولت برای افزایش قیمت بنزین” را “جدی” دانست و وارد آمدن “یک تورم شدید به اقتصاد کشور” را پیش‌بینی کرد. دستمزد سال ۱۴۰۳ کارگران با تمام مزایا حدود ۱۱ میلیون تومان تعیین شد، در حالی‌که بر اساس گزارش ۲۰ مهرماه خبرگزاری ایلنا، نرخ سبد معیشت حداقلی خانوارهای کارگری در شهریورماه ۳۶ میلیون و ۷۸۰ هزار تومان محاسبه شده بود. با وصف اینکه کارگران بارها خواستار برگزاری نشست شورای عالی کار برای ترمیم مزد بوده‌اند و بر اساس قانون کار نشست‌های شورا ماهیانه یک بار باید برگزار شود، در هشت ماه اخیر نشستی برگزار نشده است، و ۱۶ آبان سردار علی‌حسین رعیتی‌فرد، معاون روابط کار وزارت کار، گفت: “اکنون برای بررسی مزدی سال آینده زود است.”...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17810

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

21 Nov, 20:06


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

21 Nov, 19:25


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

21 Nov, 10:49


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

21 Nov, 10:47


تحلیلی مارکسیستی بر نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا

نوشتۀ ”سی.جی.اتکینز“ سر دبیر نشریۀ ”پیپلزورود“ نشریۀ حزب کمونیست آمریکا

صبح روز بعد از انجام رأی‌گیری است و حالا همه صاحب‌نظران جریان اصلی رسانه‌ها برای ارائهٔ توضیحات‌شان دربارهٔ‌ آنچه رخ داده است سرگرم‌اند. در روزهای پیشِ روی شماری بی‌پایان از نظریه‌های خام و سطحی و داستان‌های دستکاری ‌شدهٔ سیاسی به گوش‌ها و چشم‌ها رسانده خواهند شد.

سرخط خبرها فریاد می‌زنند: ترامپ هریس را شکست داد و یک “موج قرمز” (اشاره به حزب جمهوری‌خواه) مجلس سنا را دوباره پس گرفت. برداشت‌های نهایی شتاب‌زده و آسانی که برخی به آن دامن می‌زنند این است که کشور به صورت یکپارچه به سمت راست گرایش پیدا کرده و توجه حزب دمکرات به ترقی‌خواهان و اقلیت‌ها از سوی بیشتر آمریکایی‌ها رد شده است.

اما آیا واقعیت امر همین چیزی بود که دیدیم؟ ائتلاف گستردهٔ‌ ضد “مگا” (“MAGA”) [= “make america great again”= “آمریکا را دوباره عظمت بخشیم”] از سال ۲۰۱۸/۱۳۹۷خورشیدی تا کنون در همهٔ انتخابات‌ها در سطح ملی برنده شده است. بنابراین، آیا انگیزه‌ها و احساساتی که به شکل‌ گرفتن این پیروزی‌ها کمک کرده بودند به‌ناگاه از بین رفتند؟

آیا پیروزی‌های راست‌گرایان در انتخابات‌های گذشته مانند پیروزی ریگان یا بوش پدر و بوش پسر نشانه‌هایی از همسوییِ دیگربارِ نظری و اندیشه‌ای همگانی به سمت دیدگاهی واپس‌گرایانه از سوی مردم ایالات متحده بود؟ یا این‌که همانند آن انتخابات‌ها، این بار هم چیزی دیگر در جریان بوده است؟

واقعیت این است که کندوکاو در برآمدِ انتخابات و جمع‌بندی کامل آن زمان خواهد برد. به‌یاد باید داشته باشیم که بررسی علمی به وقت نیاز دارد و همه‌چیز آن‌قدر شفاف نیست که در آغاز به‌نظر می‌رسید. به‌گفتهٔ کارل مارکس: “اگر رویِ بیرونی چیزها و ماهیت چیزها به‌طورمستقیم با همدیگر همخوانی می‌داشتند دانش به‌تمامی بی‌فایده می‌شد.”

مارکسیست‌های واقعی، نه آنانی که ترامپ ادعا می‌کند در حال توطئه برای تصرف کشورند، همواره تلاش می‌کنند فریب ظاهر یا فریب آرمان‌گراییِ جدا از واقعیت را نخورند، ابزاری که طبقهٔ حاکم برای پنهان داشتن یا تحریف حقیقت آن را به‌کار می‌گیرد.

در هفته‌ها و ماه‌های پیشِ‌ روی، در زمانی که نیروهای ضد فاشیسم دوباره سازماندهی می‌شوند، به اندیشیدن و نقد فراوانی نیاز داریم تا بتوانیم راهبردها و راه‌کارهای‌مان را برای دوران پیشِ‌ روی تنظیم کنیم. شاید برای نتیجه‌گیری‌هایی قطعی هنوز زود باشد، اما چند نکته وجود دارد که می‌توانیم با اطمینانی معقول به آن‌ها اشاره کنیم.

۱. ایالات متحده وارد دوره‌ای از تشدید مبارزهٔ طبقاتی می‌شود

ترامپ و دارودستهٔ “مگا” در حزب جمهوری‌خواه ابزار سرمایه‌داران افراطی راست‌گرا در کشور هستند. شرکت‌های ضد کارگری، صندوق‌های سرمایه‌گذاری سودجو، و سرمایه‌های مالی به‌صورت جمعی صدها میلیون دلار هزینه کردند تا او و مجلس سنایی با اکثریت جمهوری‌خواه را انتخاب کنند. در فهرست هزینه کنندگان اسامی‌ای آشنا دیده می‌شوند: “گروه سوسکهانا” (susquehanna group)، “صنایع کوک” (koch industries)، “بلک‌استون” (black stone)، “گروه والمارت” (walmart group)، “ت ‌د آمری‌ترِید” (TD ameritrade)، “وین ریزورتس” (wynn resorts)، “هوم دیپو” (home dept)، “انرژی ترانسفر پارتنرز” (energy transfer partners)، “سکویا کپیتال” (sequoia capital)، شرکت “جانسون و جانسون” (johnson & johnson)، و جز این‌ها.

آن‌ها فرد مورد نظرشان را به کاخ سفید بازگرداندند و سیاست‌مداران دست‌نشانده‌شان نیز ادارهٔ کنگره را به‌دست خواهند گرفت. تردیدی نیست که از این فرصت‌ها به‌طورکامل بهره‌برداری خواهند کرد. و بدتر از آن، ترامپ برخلاف پیروزی‌اش در سال ۲۰۱۶/۱۳۹۵ این بار بدون آمادگی وارد میدان نخواهد شد. او در اول بهمن‌ماه با برنامه‌ای به‌طورکامل تنظیم شده میلیاردرها یا همان “پروژهٔ ۲۰۲۵” وارد کاخ سفید خواهد شد، برنامه‌ای که به‌طورمشخص طبقهٔ کارگر و اتحادیه‌های صنفی، اقلیت‌ها، رنگین‌پوستان، مهاجران، زنان، دگرباشان جنسی (LGBTQ)، سازمان تأمین اجتماعی، سازمان تأمین بودجهٔ خدمات بهداشتی و پزشکی برای افراد کم درآمد، قانون‌های مقابله با تغییرات اقلیمی، و موردهای دیگر را هدف قرار می‌دهد. کاستن از مالیات ثروتمندان و کاستن از خدمات عمومی برای بقیهٔ مردم را باید انتظار داشت...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17808

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

20 Nov, 23:13


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

20 Nov, 08:25


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

20 Nov, 08:22


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

20 Nov, 08:20


تشدید بحران‌های داخلی و خارجی و اثری که بر آیندۀ ملت ایران می‌تواند بگذارد

رخدادهای بسیار مهم و تعیین‌کننده از اسفند ۱۴۰۲ تا کنون کشور ما را در مسیری پُرشتاب به سمت تشدید هرچه بیشتر بحران‌های داخلی و خارجی مرتبط با یکدیگر سوق داده است. به قدرت رسیدن دولت راست افراطی در آمریکا به سرکردگی دونالد ترامپ، با توجه به سیاست‌های تناقض‌آمیز و تنش‌آفرین و رفتارهای در ظاهر نامتعادل او و اطرافیانش، بی‌تردید می‌تواند آینده‌ای تاریک و مملو از روندهای ویرانگر و خطرناک برای ایران رقم بزند.

در برههٔ حساس کنونی، عامل‌های متعدد داخلی و خارجی بسیار نگران‌کننده‌ای برضد منافع ملی، رفاه، و امنیت جامعه در کارند. در چنین شرایطی، از یک سو سران حکومت ولایی و در رأس آنها خامنه‌ای، که خود از عامل‌های اصلی ایجاد وضع کنونی‌اند، توان و خواست و ارادۀ لازم را برای تغییر دادن دورنمای تیره و مبهم کشور به سود منافع ملی و رفاه و امنیت جامعه ندارند. از سوی دیگر نیروهای مترقی و ملی نیز به دلیل بیش از چهار دهه سرکوب خشن و بی‌محابای حکومتی، تفرقه و پراکندگی، و بی‌توجهی به همکاری و تلاش جمعی مؤثر متأسفانه هنوز در وضعی نیستند که با سازمان‌دهی جنبش مردمی در چارچوب جبهۀ واحد ضدّدیکتاتوری بتوانند مانع پیشروی این روند شوم شوند. عامل مخرب دیگر در این روند رسانه‌های اپوزیسیون جعلی بر گرد رضا پهلوی و تأثیر تفرقه‌اندازانه و گمراه‌کنندهٔ آنها بر افکار عمومی، از جمله از راه تبلیغات وسیع علیه شخصیت‌ها و نیروهای چپ و ملی مترقی بوده است.

تردیدی نیست که دیکتاتوری دینی حاکم امروزه در برابر تحولات داخل و خارج کشور در تنگنای بسیار سختی قرار گرفته و “حفظ نظام” و شالوده‌های آن همچنان برایش از واجبات است. در چند سال گذشته همهٔ پروژه‌های اصلی رهبر رژیم و اعوان و انصارش، مانند “حاکمیت یکدست” یا به‌اصطلاح “وفاق ملی” با میان‌داری مسعود پزشکیان، با هدف متوقف کردن روند نامتعادل‌تر شدن شالوده‌های حکومت در برابر خواست‌های برحق مردم، بی‌نتیجه بوده است. وظیفهٔ اتاق‌های مدیریت بحران در “بیت رهبری” چاره‌جویی برای فهرست بلندبالای بحران‌هایی اساسی است که حکومت ولایی امروزه در درون کشور با آنها روبه‌روست: بحران بن‌بست اقتصادی، شکاف عمیق ملت-حکومت، روگردانی وسیع افکار عمومی از اسلام سیاسی و مطالبهٔ جدایی دین از حکومت، و بحران جدیدتر و مقطعی جانشینی ولی فقیه.

واقعیت آن است که حکومت ولایی به دلیل ماهیتش و بر اساس امکاناتش در داخل کشور قادر به حل و حتی مدیریت کردن نسبی این بحران‌ها نیست. به‌علاوه، این رژیم دیگر نمی‌تواند به هیچ طریقی بخش بزرگی از جامعه را به پذیرش و ادامۀ حاکمیت ولایت فقیه متقاعد کند. از نگاه خامنه‌ای، در مقام رهبر نظام سرکوبگر دینی، “نرمش قهرمانانه” در داخل کشور- یعنی کُرنش “نمایندۀ خدا بر زمین” در برابر خواست‌های برحق مردم برای آزادی و عدالت اجتماعی- ممکن نیست، زیرا کل ۴۶ سال حکومت اسلامی و سیاست‌های آن را زیر علامت سؤال خواهد برد.

سران “نظام” و لایه‌های سرمایه‌داری کلان پُرنفوذ که نظام سیاسی به آنها متکی است بنا به سرشتی که دارند خوب می‌دانند که تنها راه بالقوه- و هرچند موقتی و پرپیچ‌وخم- برای دفع تهدیدهای داخلی علیه حکومت را در عین تشدید سرکوب و اعدام در داخل بتوان در عرصۀ خارجی یافت. البته این عرصه نیز بسیار آشفته و شامل بحران‌هایی است که علاوه بر تحریم‌های کشورهای امپریالیستی شماری از آنها ساختۀ سیاست‌های ماجراجویانۀ خود جمهوری اسلامی است. سران جمهوری اسلامی امید دارند که با دست برداشتن- حتی موقتی- از ماجراجویی‌های خارجی و “نرمش قهرمانانه” دیگری در برابر آمریکا- با بده‌بستان از موضع ضعف، حتی با وجود دولت ترامپ- بتوانند کشتی طوفان‌زدۀ “نظام” را موقتاً به مسیری امن‌تر هدایت کنند.

برخی شواهد حکایت از آن دارد که دستگاه دیپلماسی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی برای آماده کردن زمینۀ تماس‌های مستقیم و غیرمستقیم با دولت آمریکا، و به گفتۀ پزشکیان “مدارا با دشمن”، از جمله با دولت دونالد ترامپ، مدت‌هاست که وارد میدان شده است. تماس‌های رده بالا با حکومت عربستان سعودی، به‌مثابهٔ پل واسط جمهوری اسلامی برای نزدیک شدن به آمریکا، از جمله و به‌ویژه تماس مسعود پزشکیان با بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، یکی از این شواهد است. گفتنی است که مقام‌های حکومت عربستان سعودی در چهار سال گذشته روابط تجاری و سیاسی با نزدیکان دونالد ترامپ را گسترده‌تر کرده‌اند...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17816

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

18 Nov, 21:11


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

18 Nov, 21:10


«نامۀ مردم» شمارۀ ۱۲۲۱ منتشر شد!



کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

18 Nov, 21:08


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

18 Nov, 12:31


پویهٔ پیدایش سندیکاهای کارگری در ایران- بخش بیست‌وچهارم

با وجود نقش به‌سزای جنبش کارگری و سندیکایی در این دوران، اعمال فشار، دستگیری مبارزان سندیکایی و ممنوعیت‌های مختلف بر سر فعالیت جنبش کارگری و سندیکایی به‌اجرا درآمد. در سال ۱۳۳۱ مقام‌های دولتی سندیکاهای رانندگان تاکسی، کارگران ساختمانی، کارگران فلزکار را مورد هجوم قرار دادند. در همین سال اعضای کمیتهٔ سندیکایی کارگران راه‌آهن اندیمشک بازداشت شدند. از این گونه تضییقات علیه کارگران و سندیکاهای کارگری در آن سال‌ها فراوان به‌چشم می‌خورد. عدم درک نقش طبقه کارگر در تأمین پیروزی مبارزات ملی و ضدامپریالیستی آن دوران نه فقط به تشکل‌های صنفی و سیاسی طبقه کارگر صدمه وارد آورد، بلکه موجبات تضعیف جنبش مردمی همگانی را فراهم ساخت. رفیق مهدی کیهان در پژوهش‌های خود در این‌باره ازجمله با اشاره به‌این دورهٔ تاریخی می‌نویسد: “در این دوران است که باردیگر این واقعیت تاریخی به‌ثبوت می‌رسد که تأمین استقلال و آزادی برای جامعه و رهایی کشور از غارت و ظلم امپریالیستی و رژیم‌های دست‌نشاندهٔ آن زمانی تحقق می‌پذیرد که طبقه کارگر ایران در عرصهٔ فعالیت سیاسی و اجتماعی حضور داشته ‌باشد، از حق فعالیت آزاد سندیکایی و سیاسی، تشکیل سازمان‌های وسیع صنفی و سیاسی خود برخوردار باشد. بدون رعایت آزادی برای کارگران و زحمتکشان ایران کسب آزادی و استقلال برای جامعه ایران ممکن و مقدور نیست” (نک به: کتاب “اسناد و دیدگاه‌ها- حزب تودهٔ ایران از آغاز پیدایی تا انقلاب بهمن ۱۳۵۷”، صفحه ۲۲۰، انتشارات حزب تودهٔ ایران).

به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۹۱، ۱۴ آبان ۱۴۰۳


https://www.tudehpartyiran.org/?p=17762

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

17 Nov, 11:09


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

17 Nov, 11:01


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

17 Nov, 10:46


رکودِ اقتصاد جهانی

این‌که اقتصاد جهانی از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸ / ۱۳۸۷ خورشیدی دچار کندی شده است، امری انکارناپذیر است. در واقع، حتی اقتصاددانان محافظه‌کار آمریکایی نیز شروع کرده‌اند به استفاده از اصطلاح “رکود مداوم” تا وضعیت کنونی را توصیف کنند (هرچند آنان تعریفی خاص خودشان از این اصطلاح دارند). هدف از این یادداشت ارائه برخی از ارقام مربوط به نرخ رشد است تا این نکته خاص را ثابت کند.

محاسبهٔ نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، محاسبه‌ای که از سوی برخی کشورها نامعتبر شمرده می‌شود، در سطح جهانی نامعتبرتر است. برای مثال، در هند بسیاری از پژوهشگران برآوردهای رسمی نرخ رشد تولید ناخالص داخلی را زیر علامت سؤال برده‌اند و پیشنهاد کرده‌اند برخلاف نرخ حدود ۷ درصدی‌ای که به‌وسیلهٔ آمارهای رسمی نشان داده می‌شود، این نرخ در چند سال اخیر به‌سختی می‌تواند بیش از ۴ تا ۵/۴ درصد باشد. شادی ناشی از شتاب رشد تولید ناخالص داخلی در دوره نولیبرالی در قیاس با دورهٔ مداخله‌گرایی دولتی کاملاً بی‌مورد به‌نظر می‌رسد؛ و اگر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی به‌‌سختی نسبت به گذشته افزایشی یافته باشد- در حالی که نابرابری‌ها به‌طورچشمگیری افزایش یافته‌اند- آنگاه این ادعا که وضعیت معیشتی کارگران در دوره نولیبرالی حتا وخیم‌تر هم شده است (همان‌طور که از دیگر شاخص‌ها مانند آمار مصرف مواد غذایی به‌وضوح نشان داده می‌شود) بیشتر تأیید می‌شود. حال، با توجه به غیرقابل اعتماد بودن شدید نرخ تولید ناخالص داخلی، بیایید بررسی کنیم برای نرخ تولید ناخالص داخلی جهانی چه اتفاقی افتاده است. برای انجام این منظور، از داده‌های بانک جهانی استفاده می‌کنیم، داده‌هایی که در آن تولید ناخالص داخلی “واقعی” هر کشور بر اساس قیمت‌های سال ۲۰۱۵ / ۱۳۹۴ تخمین زده شده و برای همه جهان، بر حسب دلار با نرخ‌ ارز سال ۲۰۱۵ / ۱۳۹۴ جمع‌آوری شده است. تقسیم کل دوره از سال ۱۹۶۱ / ۱۳۴۰ تا کنون به زیر دوره‌ها و مقایسه این دوره‌ها با یکدیگر کاری دشوار است. محاسبه نرخ رشد دهه‌ای مشکل‌ساز است، زیرا اگر در سال سرآغاز دهه یک سال رکود باشد، نرخ رشد دهه ممکن است بیش از حد تخمین زده شود و بنابراین تصویری نادرست ارائه می‌دهد. تا حد امکان، سال‌های اوج را در نظر گرفته‌ام و نرخ رشد از اوج به اوج اقتصاد جهانی را محاسبه کرده‌ام که قطعاً تصویری قابل اعتمادتر از تغییرات مداوم در نرخ رشد ارائه می‌دهد. سال‌های خاص عبارتند از ۱۹۶۱(۱۳۴۰)، ۱۹۷۳(۱۳۵۲)، ۱۹۸۴(۱۳۶۳)، ۱۹۹۷ (۱۳۷۶)، ۲۰۰۷ (۱۳۸۶)، و ۲۰۱۸ (۱۳۹۷) که آخرین سال اوج قبل از آغاز همه‌گیری کرونا بود. نرخ‌ رشد تولید ناخالص داخلی جهانی در دوره‌های تعریف‌شده در این سال‌ها به شرح زیر است:

از این ارقام سه نتیجه به‌دست می‌آید. نخست، نرخ رشد اقتصاد جهانی به‌طورکلی در دورهٔ مداخله‌گرایی (dirigite) به‌مراتب بالاتر از دورهٔ نولیبرالی بوده است. این نکته اغلب در بحث‌های رایج نادیده گرفته می‌شود، جایی که تأکید بر موضوع “برتری بازار” این تصور را ایجاد می‌کند که اقتصاد جهانی در دوران نولیبرالی باید سریع‌تر رشد کرده باشد؛ ولی این تصور کاملاً نادرست است. در واقع، برعکس این قضیه صادق است، یعنی کاهش چشمگیر رشد اقتصاد جهانی در دورهٔ نولیبرالیسم.

دوم، بین دوران مداخله‌گرایی (dirigite) و دوره نولیبرالی، یک دورهٔ میانی وجود داشت که در آن رشد اقتصادی از ۵/۴ درصد به ۹ /۲ درصد کاهش یافت. این کاهش، نتیجهٔ استراتژی سرمایه‌داری به‌منظور مقابله با افزایش تورم بود که در اواخر سال‌های دههٔ ۱۹۶۰ و اوایل دههٔ ۱۹۷۰ در جهان سرمایه‌داری رخ داده بود و پایان دوران مداخله‌گرایی را نشان می‌داد. این دورهٔ میانی، که با کاهش رشد تولید ناخالص داخلی جهانی همراه بود، زمینه را برای معرفی رژیم نولیبرالی فراهم کرد. سرمایه مالی که در حال افزایش بود و به‌طرزی فزاینده‌ جهانی می‌شد، فشاری زیاد برای تغییر به سمت نولیبرالیسم وارد می‌کرد. ولی این فشار زمانی به نتیجه رسید که بحران مداخله‌گرایی ابتدا به‌‌صورت جهشِ تورمی و سپس به‌صورت کاهشِ سرعتِ رشد نمایانگر شد، زیرا سیاست رسمی در سراسر جهانِ سرمایه‌داری، در پی مبارزه با تورم از طریق کاهش هزینه‌های دولت و به‌وجودآوردن بیکاری گسترده بود.

سوم، آمارها نشان می‌دهند که یک رکودی طولانی‌ مدت در نولیبرالیسم پس از فروپاشی حباب مسکن در ایالات متحده رخ داده است. این فروپاشی به بحرانی مالی‌ در جهان سرمایه‌داری منجر شد،

ولی در حالی که سیستم مالی از طریق مداخلهٔ دولتی نجات یافت (این هم از “کارآمدی بازار”) اقتصاد واقعی هیچ تحریکی برای احیای نرخ رشد خود، نه از طریق افزایش هزینه‌های دولت و نه از طریق به‌وجود آوردن حبابی جدید مشابه حباب مسکن، نداشت...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17772

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

16 Nov, 14:03


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

16 Nov, 13:59


تأمین خواست‌های کارگران راه آهن در گرو تشدید مبارزهٔ اعتصابی است

در چند ماه اخیر اعتراض و اعتصاب‌های کارگران راه آهن مانند اعتراض‌های کارگران شرکتی راه‌آهن (تراورس) زاهدان، ابنیه فنی راه‌آهن ناحیه تهران، رانندگان ابنیه فنی راه‌آهن اراک، و کارگران پیمانکاری شاغل در خطوط ابنیه فنی راه‌آهن جنوب، جریان داشته و گسترش یافته است.

در ادامه سرکوب مزدی طبقه کارگر و زحمتکشان در این بخش از صنایع و خدمات راهبردی، حرکت‌های اعتراضی و مطالبات کارگران راه‌آهن به این دلیل شکل گرفته است که آنان واقعاً دیگر قادر به تهیه اساسی‌ترین ملزومات و نیازهای زندگی خود نیستند. در زاهدان کارگران پیمانی شرکت راه‌آهن تراورس چندین ماه است که مطالبات بیمه‌ای و حقوق ماهیانه خود را دریافت نکرده‌اند. آنان به‌صورت پیمانی کار می‌کنند، پاداش و مزایای مزدی به‌ این کارگران تعلق نمی‌گیرد. از آنجایی که نگهداری خطوط و ابنیه راه‌آهن پروژه‌ای و موقت نیست، خواست اصلی آنان حذف شرکت‌های پیمانکاری است تا بتوانند مستقیماً زیر نظر شرکت راه ‌آهن با قرارداد رسمی و دائمی کار کنند.

به‌طور مثال، در ابتدای مهر ماه امسال صدها نفر از کارگران شاغل در واحد نگهداری خط و ابنیه فنی راه‌آهن ناحیه تهران، علی‌رغم پرداخت حق بیمه خود به شرکت پیمانکار، به علت پرداخت نشدن حق بیمه های خود توسط شرکت پیمانکار قادر به دریافت هزینه‌های درمانی خود نیستند. شرکت پیمانکار که صد در صد مبلغ بیمه پوشش تکمیلی را ماهیانه از حقوق کارگران کم می‌کند، از پرداخت این مبالغ به شرکت بیمه خودداری کرده است. طبیعی است که کارگران پیمانی راه‌آهن ناحیه تهران ضمن اعتراض به عملکرد شرکت پیمانکار دلال نیروی کار خواهان حذف شرکت‌های پیمانکار هم هستند.

در شهر اراک شماری از رانندگان شاغل در ابنیه فنی راه‌آهن که مسئولیت جابه‌جایی کارگران را برعهده دارند، به تأخیر چند ماهه در دریافت حقوق خود معترض هستند. یکی از این رانندگان در تماس با رسانه‌ها گفت: ”دستمزد و مزایای ما کارگران راننده در مقایسه با دیگر راننده‌هایی که از بیرون خدمات می‌دهند بسیار پایین است، اما مدیران شرکت پیمانکار توجهی به مطالبات و بهبود وضعیت معیشتی ماندارند“. این راننده پیمانی راه‌‌آهن تأکید کرد که پیمانکار هزینه‌های اضافه بابت مخارج خودروها را به راننده‌ها پرداخت نمی‌کند، یعنی پرداخت اجاره‌بهای خودروها را که امری قانونی است، انجام نمی‌دهند.

کارگران پیمانی شاغل در خطوط ابنیه فنی راه‌آهن جنوب نیز نسبت به عدم دریافت مزایای عرفی و مناسبتی سال گذشته و جاری خود معترض هستند. بخشی از کارگران شاغل در راه‌آهن جنوب که از خطوط راه آهن نگهداری می‌کنند، می‌گویند که از سال گذشته تا به حال پاداش ایام مناسبتی و عید را دریافت نکرده‌اند. این خواست‌های آنان یعنی برابری در پاداش، حقوق و مزایای مزدی برابر با کارگران رسمی و داشتن قرارداد رسمی و دائمی مستقیم با کارفرمای اصلی به‌منزله حذف پیمانکار و دلال نیروی کار در محدوده کاری آنان است. دستیابی به خواست‌های صنفی و معیشتی کارگران پیمانی ابنیه راه‌آهن در نواحی مختلف کشور با مبارزه برای توقف سیاست‌های تعدیل ساختاری رژیم ولی فقیه، به‌خصوص سرکوب مزدی و نبود امنیت شغلی گره خورده ‌است.

نه فقط در بخش راه‌آهن، بلکه در بسیاری از عرصه‌های تولید و خدمات، کارگران شاغل با استثماری افسار‌گسیخته‌ که در وهله اول در خدمت دلال‌های نیروی کار و سرمایه‌داران انگلی است روبه‌رو می‌شوند. حذف شرکت‌های پیمانکاری همراه با پایان‌دادن به سیاست‌های تعدیل ساختاری، اولین گام در راه بهبود شرایط کار کارگران راه‌آهن و برآورده شدن خواست‌های آنان است.

مبارزه برای خواست‌های صنفی در بخش راهبردی- زیرساختی راه‌آهن مانند دیگر خواست‌های زحمتکشان با مبارزه و تلفیق مبارزه صنفی با پیکار سیاسی به‌دست‌ می‌آید. بهبود شرایط دشوار کار، دستمزدهای متناسب با تورم و هزینه سبد معیشت و امنیت شغلی کارکنان راه‌آهن با اتحاد عمل فراگیر در راستای شکل‌‌‌گیری جنبش اعتصابی همگانی و پیوندشان با جنبش سراسری علیه رژیم ولایت فقیه کارساز خواهد بود.

به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۹۱، ۱۴ آبان ۱۴۰۳


https://www.tudehpartyiran.org/?p=17764

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

15 Nov, 14:26


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

15 Nov, 14:23


گزارش هایی از پیکار و زندگی مردم

اعتراض‌های دانشجویان به شرایط صنفی، بالا رفتن شهریه‌های دانشگاه آزاد، و تجاری‌سازی فضای دانشگاهی!

با آغاز سال تحصیلی شاهد گسترش اعتراض‌های دانشجویان نسبت به شرایط صنفی، تجاری سازی فضای دانشگاهی، امنیتی کردن آن، و بالاخره افزایش شهریه‌های دانشگاه آزاد هستیم. در یک حرکت اعتراضی که با تحصن مقابل سلف سرویس دانشگاه بهشتی تهران ادامه یافته بود، دانشجویان این دانشگاه مطالبات زیر را از مدیریت خدماتی دانشگاه خواستار شدند و تهدید کردند در صورت برآورده نشدن این خواسته‌ها، اعتراض‌ها را ادامه خواهند داد. خواسته‌های دانشجویان عبارتند از:

تشکیل شورای صنفی و عدم کارشکنی مدیران دانشگاه در امور این شورا.

رعایت بهداشت و افزایش کیفیت وعده‌های غذایی.

رسیدگی به کمبود خوابگاه‌ها و وضعیت اسکان موقت بسیاری از دانشجویان.

رسیدگی به مسائل زیستی و بهداشتی خوابگاه‌ها (از جمله از بین بردن حشرات موذی، جمع‌آوری سگ‌های ولگرد، و حصارکشی جهت ممانعت از ورود مجدد آنان.

الزام به داشتن اتیکت نام و نام خانوادگی برای تمام نیرو‌های حراستی.

توقف اقدامات و برخوردهای سرکوبگرانه و برخورد با نیروهایی که اقدام به توهین و فحاشی و سرکوب نسبت به دانشجویان علی‌الخصوص در ورودی‌های خوابگاه‌ها می‌کنند.

برگشتن بوفه‌ها به روال سابق و بازگشایی آن‌ها بدون تفکیک جنسیتی.

در حرکت دیگری دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در اعتراض به تجاری‌سازی فضاهای دانشجویی، تفکیک جنسیتی، و برگزاری نمایش سلبریتی‌محور با هدف سیاست‌زدایی از دانشگاه تجمع کردند. این تجمع در پی انتشار بیانیۀ اعتراضی و بازتاب آن در فضای رسانه‌ای در مقابل زمین چمن دانشکدۀ علوم اجتماعی صورت پذیرفت. در بخشی از این بیانیه آمده است: “در حافظۀ جمعی دانشجویان دانشکدۀ علوم اجتماعی به‌خوبی ثبت شده که محل زمین چمن فعلی، پیش از تأسیس پروژۀ بنیاد مصلی‌نژاد، توسط دانشجویان زن و مرد، مشترکاً، مورد استفاده قرار می‌گرفته و با وجود تلاش‌های دانشگاه برای ممانعت از حضور دانشجویان زن، همواره محل مقاومت دانشجویان علیه تفکیک جنسیتی بوده است.” دانشجویان در تجمع اعتراضی‌شان شعارهای “زن-زندگی-آزادی، نه پادگان نه بنگاه، درود بر دانشگاه، سیاستِ سلبریتی‌محور تضعیفِ سیاست تشکل‌محور، کارگران باید متولی حقوق خود باشند” را سر دادند.

دانشجویان دانشگاه آزاد نیز در حرکتی دیگر نسبت به گران شدن شهریه‌ها دست به اعتراض زدند. دانشجویان رشته‌های علوم پزشکی دانشگاه آزاد مقابل مجلس در اعتراض به بالا رفتن شهریه‌ها از ۳۰ میلیون تومان به ۹۰ میلیون تومان به اعتراض پرداختند. این بالا رفتن شهریه آن هم به این میزان بسیاری از دانشجویان نخبه و زحمتکش را از ادامه تحصیل محروم کرده است.

بازنشستگان تا تحقق مطالبات بر‌حق‌شان به اعتراض‌ها و مبارزه ادامه خواهند داد

تداوم اعتراض‌های بازنشستگان در چند سال گذشته از عزم و ارادهٔ خلل‌ناپذیر آنان برای بازپس‌گیری به حق و‌حقوق غارت شده و به‌یغما رفته‌شان از سوی ارکان گوناگون رژیم ولایت فقیه و دستیابی به آن‌ها نشان دارد.

در هفته‌های اخیر بازنشستگان فرهنگی و کارگری در تهران در برابر سازمان تأمین‌اجتماعی و نیز در شهرهای رشت و اهواز تجمع اعتراضی برگزار کردند و اجرای قانون متناسب سازی مزد کارگران بازنشسته را خواستار شدند، قانونی که دولت سیزدهم تصویب کرد ولی اجرا نکرد. بازنشستگان در این تجمع اعتراضی آزادی کارگران و معلمان زندانی و اجرای همسان‌سازی بدون حقه‌بازی را خواستار شدند.

بر اساس گزارش خبرگزاری ایلنا در بیست و پنجم مهر ماه ۱۴۰۳ “همسان‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری یکی از مطالبات پرسابقه و دیرین بازنشستگان این صندوق و کارمندان بازنشسته دولت بوده است. در این زمینه بازنشستگان وزارت آموزش و پرورش و بازنشستگان وزارت جهاد کشاورزی که دریافتی‌ای کم‌تر به‌نسبت سایر وزارتخانه‌ها دارند، مطالبه‌گری بیشتری دارند. با وجود این‌که مجلس شورای اسلامی از ابتدای سال با در نظر گرفتن منابع لازم، همسان‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری را به دولت تکلیف کرده بود، اما همچنان صندوق کشوری و سازمان برنامه و بودجه، گنجاندن مبالغ ناشی از اجرای این طرح را در احکام صادره حقوق مستمری این بازنشستگان لحاظ نکرده است.”...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17780

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

14 Nov, 16:38


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

14 Nov, 16:33


تلاش مکرون برای نجات اتحادیهٔ اروپا

رئیس‌جمهور فرانسه و بانک مرکزی اروپا در برابر چالش‌های پیشِ رویِ اتحادیهٔ اروپا، ادامه دادن بیشتر به سیاست‌های نولیبرالی را توصیه می‌کنند. اما آیا بریتانیای پس از “برگزیت“ [خارج شدن از اتحادیهٔ اروپا] فرصت فاصله‌گیری از راهکارهای ریاضتی و سیاست‌های نولیبرالی را دارد؟ “نیک رایت“ این موضوع را بررسی می‌کند:

امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، در “نشست گفتگوی جهانی برلین” که چند هفته پیش برگزار شد مقررات‌زدایی‌ای بیشتر در سیاست‌های اقتصادی اتحادیهٔ اروپا را خواستار شد. فرانسه و آلمان به‌طورسنتی در تلاش برای ایجاد شرایط برابر و اجرای قانون‌های رقابتی متحد بوده‌اند تا از دستیابی کشورهای با اقتصاد ضعیف‌تر و کم‌تر صنعتی شده اتحادیهٔ اروپا به برتری “ناعادلانه” در زمینه دستمزدها، شرایط کاری، و استانداردهای کار جلوگیری کنند.

این دو قدرت بزرگ اتحادیهٔ اروپا که اغلب در حفظ یکپارچگی پیمان‌نامه‌های ماستریخت و لیسبون منافعی متفاوت داشته‌اند، اکنون با ماریو دراگی، رئیس پیشین بانک مرکزی اروپا، در تدوین الگوی رقابتی‌ای جدید هم‌رأی هستند.

مکرون هشدار داد “کارایی الگوی پیشین ما به‌سر آمده است. ما بیش از اندازه مقررات‌گذاری و کم‌تر سرمایه‌گذاری می‌کنیم. اگر به پیاده‌سازی دستورکار سنتی‌مان ادامه دهیم تا دو یا سه سال آینده در بازار جهانی نقشی نخواهیم داشت.” از نظر مکرون، بازار، عرصه‌ای جهانی است و بر این باور است که هم ایالات متحده و هم چین در حال بیرون راندن اتحادیهٔ اروپا از این عرصه هستند. از آن هنگامی که اتحادیه اروپا به بازسازی ساختارش دست زد و نهادهای فدرال خود را تقویت کرد ۲۵ سال می‌گذرد. مخالفان این فرآیند استدلال می‌کردند که این اقدام‌ها از کارایی حاکمیت ملی و دموکراسی موجود خواهد کاست، زیرا قدرت‌های تصمیم‌گیری را از دست مردم و دولت‌های ملی خارج کرده و به نهادهای فراملی منتقل می‌کند.

این نگرانی‌ها دلیل مخالفت با حرکت سال ۲۰۰۱/۱۳۸۰ به‌سوی تدوین یک “قانون اساسی برای اروپا” بود، اندیشه‌ای که نخست از سوی رأی‌دهندگان فرانسوی و سپس هلندی رد شد. پیشنهاد اصلاح‌شده نیز زمانی ناکام ماند که مردم ایرلند در سال ۲۰۰۸/۱۳۸۷ این پیمان‌نامه را رد کردند. یک سال فشار و امتیازدهی لازم بود تا مردم ایرلند رأی‌شان را تغییر دهند.

پیمان‌نامهٔ لیسبون، مانند پیمان‌نامهٔ ماستریخت، با مخالفت شدید اتحادیه‌های کارگری روبرو شد، به‌ویژه در مورد حقوق کارگران که موضوعی اساسی برای این اتحادیه‌ها بود. در کنگرهٔ همایش “اتحادیه‌های کارگری اروپا” در سال ۲۰۰۸/۱۳۸۷،”اتحاد” (“Unity”)، روزنامه حزب کمونیست ایرلند، به این نکته اشاره کرد و نوشت: “دادگاه عدالت اروپا (ایی‌سی‌جی) که یکی از نهادهای اصلی اتحادیهٔ اروپا است، در پرونده‌های وایکینگ، لاوال، روفرت، و لوکزامبورگ حکم داده است که به شیوه‌های مختلف، حقوق کسب‌وکارها بر حقوق اتحادیه‌های کارگری و اعضای آن‌ها برای اعتصاب و چانه‌زنی جمعی برتری دارند. دادگاه در واقع اعلام می‌کند که حق آزادی حرکت کالا، سرمایه، خدمات، و نیروی کار بر حقوق اتحادیه‌های کارگری در همه جا برتری دارند. حکم‌های دادگاه عدالت اروپا همچنین برای گشایش بازار خدمات درمانی به روی رقابت و پدید آوردن بازاری واحد برای مراقبت‌های بهداشتی در سراسر اتحادیه اروپا به‌کار گرفته می‌شود. بر اساس پیمان‌نامهٔ لیسبون، نهاد دادگاه عدالت اروپا به دادگاه عالی اتحادیهٔ اروپا و فراتر از دادگاه‌های ملی تبدیل می‌شود و قدرتی مشابه‌ با دیوان عالی ایالات متحده به‌دست خواهد آورد. حقوقی که ادعا می‌شود به‌دست منشور حقوق بنیادین این پیمان‌نامه به ما واگذار شده‌اند، به هیچ‌وجه حقوقی بنیادین و تثبیت شده نیستند، زیرا می‌توان آن‌ها را در راستای بهره‌مندی ٬نهادهای بازار مشترک اتحادیه اروپا یا هدف‌های کلی آن تغییر داد٬.”

امروزه، شکست مدل نولیبرالی اتحادیهٔ اروپا از منظر بازار سرمایه‌داری، سبب شکل‌گیری آخرین پیشنهادهای ماریو دراگی، اقتصاددان و نخست وزیر پیشین ایتالیا، شده است...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17774

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

13 Nov, 18:06


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

13 Nov, 17:48


https://us02web.zoom.us/j/84289313317?pwd=NWNFp0nqqz6OAc7ljKR85fE6NjHvEQ.1

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

13 Nov, 09:41


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

13 Nov, 09:39


نگاهی اجمالی به ‌دلیل‌های افزایش حوادث ناشی از کار

تکرار وقایع ناگوار مانند فاجعه جان باختن ۵۳ کارگر در معدن زغال سنگ معدنجو طبس در۳۱ شهریور ماه، در همه بخش‌های تولید، از جمله معدن‌ها، پالایشگاه ها و استخراج نفت و گاز، و فعالیت‌های خدماتی و درمانی، ناشی از نبود ابتدایی ترین شرایط بهداشت و ایمنی در محیط‌های کار است. در حالی که علت بروز فاجعه معدن “معدنجو” طبس هنوز به‌صورت مستقل و کامل ریشه‌یابی نشده است و وزارت صمت جمهوری اسلامی ادعا می‌کند که این معدن هنوز تعطیل است، بنا بر گزارش خبرگزاری ایلنا فقط همان بلوک معدن که تخریب شده تعطیل است و کارگران معدن ناچار به سرکار برگشته‌اند. شرایط کار هم مانند همان بلوک معدن است که فاجعه در آن رخ داده است، و احتمال بالای تکرار این فاجعه مرگبار هم وجود دارد. در حالی که بسیاری از اخبار حوادث محیط کار توسط کارفرماها حتی‌الامکان پوشیده نگهداشته می‌شوند و پنهان می‌مانند، همواره شاهد اخبار حوادث مشابه در رابطه با نبود شرایط ایمنی و بهداشت در محیط کار در بخش‌های گوناگون تولید و خدمات هستیم: در مصوبه اخیر هیئت دولت آمده است پیمانکاران لازم نیست برای شرکت در مناقصات مجوز صلاحیت ایمنی داشته باشند.

در۲۱ مهر ماه در آتش‌سوزی در یکی از واحد‌های تجاری مجتمع تجاری پارسیان بازار آهن شادآباد منجر به مرگ سه نفر کارگران زحمتکش تبعه افعانستان و مصدومیت ۷ نفر دیگر شد. در زمان وقوع حادثه این کارگران در اثر نبود شرایط ایمنی داخل مغازه محبوس می‌شوند و جان خود را از دست می‌دهند. همچنین در ۱۹ مهر ماه در مجتمع مس سرچشمه استان کرمان، یکی از کارگران حین انجام کار در واحد تغلیظ مجتمع مس سرچشمه دچار گازگرفتگی (استنشاق گاز هیدروژن) شده است و جان باخته است. کارگران می‌گویند این پنجمین حادثه در دو ماه گذشته در این مجتمع است. در شهریورماه نیز یک کارگر راننده گریدر معدن مس سرچشمه به‌دنبال یک حادثه شغلی جان خود را از دست داد.

در ۹ مهر ماه یکی از کارگران واحد تعمیرگاه مجتمع مس سرچشمه رفسنجان در حین جابه‌جایی بار لاستیک کامیون‌های فوق سنگین کمپرسی در اثر اصابت یکی از لاستیک‌ها از روی لیفت تراک به سر وی، جان خود را از دست می‌دهد. در روز ۱۴ مهر ماه به علت نبود وسیله نقلیه مناسب و شرایط ایمنی برای کارگران کشاورزی به‌دنبال واژگونی یک دستگاه تراکتور با تریلی حامل کارگران کشاورزی در محور جاده روستای مورپهن در بخش سده شهرستان اقلید در استان فارس، دو کارگر روستایی جان خود را از دست داده و ۱۱ نفر دیگر مجروح و راهی مراکز درمانی شدند. اشتغال در بسیاری از معدن‌ها و محل‌های بد آب و هوا و ازجمله در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی باید جزو مشاغل سخت و زیان‌آور محسوب شوند و علاوه بر کارفرما که باید شرایط ایمنی و بهداشت کار را تأمین کند، در چنین مواردی سازمان تأمین اجتماعی موظف است ۴ درصد هزینه مشاغل سخت و زیان آور را پرداخت کند. در بسیاری از معدن ها ومراکز تولیدی واقع در مناطق بد آب و هوا ازجمله معدن طرزه دامغان از اسفند ماه سال گذشته تا به‌حال این مبلغ به کارگرانی که حتی بیش از ۳۳ سال سابقه کار دارند، پرداخت نشده است.

لزوم تأمین ایمنی در محیط کار و مسئولیت کارفرما و نهادهای دولتی از مهم‌ترین و اساسی ترین شرایط قوانین کار و اشتغال است. مجموعه مواد ۸۵ الی ۱۰۶ قانون کار نیم‌بند جمهوری اسلامی در این مورد برای تأمین بهداشت، سلامت و ایمنی در محیط کار و چگونگی بازرسی از شرایط ایمنی و بهداشت محیط کار مواردی را به‌صورت البته ضعیف تعیین کرده است. مسئولیت تأمین ایمنی در محیط کار و اجرای این قوانین با کارفرما و وزارت کار و امور اجتماعی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جمهوری اسلامی است. شکی نیست که در مواردی که در محیط کار شرایط و تجهیزات ایمنی لازم وجود ندارد، این کارفرماها هستند که در هر دو بخش خصوصی و دولتی براساس منطق سرمایه‌داری با کاهش هزینه‌های لازم و افزایش سود ورزی هرچه بیشتر، حتی قانون کار نیم‌بند و محدود جمهوری اسلامی را در این مورد اجرا نمی‌کنند. از این جا است که وجود تشکل‌های مستقل کارگری که بتوانند در تأمین شرایط ایمنی نظارت داشته باشند از اهمیت بسزایی برخوردار است. فاجعه معدن معدنجو و وقایعی بی‌شمار مانند آن، نشانگر کارنامه سیاهی از فعالیت تشکل‌های زرد حکومتی در حیطه تأمین ایمنی در محیط کار است. فعالیت این تشکل‌ها از محدوده سیاست‌های تعدیل ساختاری فراتر نمی‌رود. بهبود شرایط ایمنی و بهداشت در محیط کار و دستیابی به سایر خواست‌های طبقه کارگر و زحمتکشان در گرو حذف سیاست‌های تعدیل ساختاری و ضد کارگری رژیم ولایت فقیه ازجمله مقررات‌زدایی و خصوصی سازی در صنایع تولیدی و خدمات است.

به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۹۱، ۱۴ آبان ۱۴۰۳


https://www.tudehpartyiran.org/?p=17766

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

12 Nov, 16:37


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

12 Nov, 07:25


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

12 Nov, 07:22


یورش به قوانین کار و صندوق‌های بازنشستگی

به‌رغم اعتصاب و اعتراض‌های گسترده و سراسری نفتگران، اعتراض‌های بازنشستگان صندوق‌های کارگری، کشوری، لشگری، و فولاد، و تجمع اعتراضی گستردۀ بازنشستگان مخابرات در استان‌های مختلف در ۷ آبان، و وعده دادن پزشکیان به خامنه‌ای به اجرا کردن “برنامه هفتم توسعه”، دولت پزشکیان به اجرای به‌اصطلاح متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان بر اساس برنامه ضدمردمی هفتم توسعهٔ‌ رژیم یا قادر نیست یا خود را به انجام آن ملزم نمی‌داند. دولت پزشکیان و وزیر کار او احمد میدری با حفظ مدیران تحمیل شده از سوی دولت سیزدهم به بنگاه‌های تأمین اجتماعی، فولاد، و جز این‌ها، در روز روشن باقی‌ماندهٔ اموال کارگران در صندوق‌های بازنشستگی را به‌غارت می‌برند. فاجعهٔ جان باختن ۵۳ کارگر معدن “معدنجو”ی طبس نتیجهٔ مقررات‌زدایی بیشتر در دولت سیزدهم و حفظ و تأیید آن‌ها از سوی معاون اول رئیس‌جمهور حتا قبل از تکمیل کابینه بود.

با تورم ۳۱٫۷ درصدی شهریور ۱۴۰۳ مواد خوراکی بر اساس گزارش ۸ مهر مرکز آمار ایران و افزایش حداقل ۲۵ درصدی قیمت نان در استان‌های مختلف در شهریور و افزایش ۲۰ درصدی رسمی قیمت شیر و لبنیات در روزهای ابتدای مهر، ۲۰ مهرماه در گفتگویی با ایلنا، عضو سابق شورای عالی کار، توفیقی، محاسبات خود برای سبد تقریبی و حداقلی معیشت بر اساس داده‌های مرکز آمار و انستیتو پاستور برای یک خانوار ۳٫۳ نفری را اعلام کرد. بر اساس محاسبات توفیقی، نرخ سبد معیشت حداقلی خانوارهای کارگری در شهریورماه ۳۶ میلیون و ۷۸۰ هزار تومان بود. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران درباره جزئیات شاخص قیمت کالا و خدمات در مهرماه ۱۴۰۳، روزنامه اعتماد ۵ آبان افزایش تورم نقطه به نقطه مهر امسال نسبت به مهر پارسال را ۳٫۶ درصد، تورم بخش آموزش در “یک ماه” را “نزدیک به ۱۷ درصد”، تورم ماهانه اجاره‌بها را ۳٫۴ درصد، و رشد تورم اجاره‌بها در بازه یک‌ساله را ۴۱ درصد اعلام کرد. در دولت سیزدهم نه فقط قانون الزام در رابطه با رایگان بودن درمان کارگران و بازنشستگان تأمین اجتماعی اجرا نمی‌شد، تأمین اجتماعی حتا حق بیمه پرداختی کارگران و بازنشستگان بابت بیمه تکمیلی را هم به شرکت بیمه آتیه‌سازان پرداخت نمی‌کرد. اکنون در یورشی آشکار به منابع مالی زحمتکشان، سوم آبان، محمدرضا عارف، معاون اول پزشکیان، اعلام کرد با تصویب هیئت وزیران و با پیشنهاد وزارت کار و سازمان برنامه و بودجه کشور “منابع مالی بخش درمان سازمان تأمین اجتماعی (موسوم به نهُ و بیست‌وهفتم…) از این پس به‌جای صندوق تأمین اجتماعی به خزانه دولت واریز خواهد شد.”

در یک چنین شرایطی، از اول سال جاری جلسات شورای عالی کار برای ترمیم دستمزد ۱۱ میلیون تومانی کارگران برگزار نشده است، به‌جای اجرای مواد ۹۶ و ۱۱۱ تأمین اجتماعی و پرداخت مستمری بازنشستگان کارگری بر اساس هزینه‌های زندگی و خط فقر ۳۷ میلیون تومانی، به‌اصطلاح متناسب‌سازی وعده داده شده از اول فروردین ۱۴۰۳ بر اساس برنامه هفتم توسعه نیز هنوز برای بازنشستگان کارگری تأمین اجتماعی با مستمری ۷ تا ۱۱ میلیون تومان، و بازنشستگان لشگری اجرا نشده است، ولی بعد از برگزاری تجمعات اعتراضی فراوان از سوی بازنشستگان صندوق بازنشستگی کشوری، ۵ آبان فیضی‌نژاد، معاون فنی و امور بیمه‌ای صندوق بازنشستگی کشوری، از صدور احکام بازنشستگان کشوری خبر داد. او میانگین افزایش حقوق را “۲ میلیون تومان” عنوان کرد و گفت: “کم‌ترین میزان افزایش مستمری هر بازنشسته کم‌تر از یک میلیون تومان نخواهد بود.” در صورتی‌که همان ۵ آبان، در گفتگویی با ایلنا، یک بازنشسته کشوری افزایش‌ها را اندک و ناچیز با “میانگین ۵۰۰ هزار و کم‌تر از آن، تا حد ۴۷ هزار تومان” عنوان کرد و گفت: “تعیین میزان مابه‌‌التفاوت شاغل همتراز در گروه‌های شغلی، صوری و غیرواقعی به‌نظر می‌رسد، ظاهراً هدف مجریان امر اعطای سقف معینی از یک اعتبار فرمایشی بوده نه اجرای واقعی متناسب‌سازی!” ۶ آبان نمایندگان بازنشستگان کشوری نشست اعتراضی شدید چند ساعته با مدیران سازمان برنامه و بودجه داشتند و اعلام کردند: “ما خواهان اصلاح احکام فعلی و اصلاح بر مبنای الزامات قانون شدیم…

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17782

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

11 Nov, 16:20


دادخواهی و صلح
"یادگار دل ما، مژدهٔ آزادی انسان است"
مهمانان:
بیژن میثمی
پروین فهیمی
زهره تنکابنی
فرهاد فرجاد
مسعود دلیجانی
مینو مرتاضی لنگرودی
ناصر زرافشان
به یاد هزاران فرزند جان‌باختۀ مردم گرد هم می‌آییم و از جنبش دادخواهی، خشونت‌پرهیزی و صلح‌طلبی این جنبش سخن خواهیم گفت.
مکان: سامانۀ زوم
زمان: یکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ (۱۷ نوامبر ۲۰۲۴میلادی) ساعت ۲۰:۳۰ به وقت ایران (۱۸به وقت اروپای مرکزی)



Thema: دادخواهی و صلح
Zeit: 17.Nov. 2024 06:00 PM Amsterdam, Berlin, Rom, Stockholm, Wien
Beitreten Zoom Meeting
https://us02web.zoom.us/j/84289313317?pwd=NWNFp0nqqz6OAc7ljKR85fE6NjHvEQ.1
Meeting-ID: 842 8931 3317
Kenncode: 579825

Zoom Video (https://us02web.zoom.us/j/84289313317?pwd=NWNFp0nqqz6OAc7ljKR85fE6NjHvEQ.1)
Join our Cloud HD Video Meeting
Zoom is the leader in modern enterprise video communications, with an easy, reliable cloud platform for video and audio conferencing, chat, and webinars across mobile, desktop, and room



کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

11 Nov, 15:32


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

10 Nov, 11:13


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

10 Nov, 11:08


افزایش فشارها بر ساکنان عرب-فلسطینی و نیروهای مترقی در اسرائیل

در حالی که جنگ نسل‌کشی رژیم راست افراطی اسرائیل علیه فلسطینی‌ها ادامه دارد، در جبهه‌ای دیگر، پارلمان آن رژیم که در حال حاضر زیر سلطهٔ حزب‌های راست افراطی است مشغول فراهم آوردن زمینه‌های قانونی مقابله با شهروندان عرب-فلسطینی و نیروهای مترقی اسرائیل و حتی محدود کردن فعالیت‌های نهادهای بین‌المللی در اسرائیل است. به گزارش سایت حزب کمونیست اسرائیل، روز دوشنبه ۷ آبان پارلمان اسرائیل (کنست) به منع فعالیت نزدیک به هشتاد سالهٔ اونروا (UNRWA، آژانس کمک‌رسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی) در اسرائیل و منع مقام‌های اسرائیل از تماس با اونروا رأی داد که بی‌شک پیامدهای فاجعه‌باری برای میلیون‌ها فلسطینی ساکن سرزمین‌های اشغال‌شده خواهد داشت.

همچنین، روز سه‌شنبه ۸ آبان کنست قانونی را تصویب کرد که گشایش دفترهای کنسولی در اورشلیم برای خدمات‌رسانی به فلسطینیان ساکن کرانهٔ غربی اشغال‌شده را ممنوع می‌کند.

در همان روز قانون دیگری در کمیتهٔ فرعی مجلس تصویب شد که طبق آن، اعضای خانواده‌های “تروریست‌های” فلسطینی که “از پیش دربارهٔ نقشهٔ اقدام به تروریسم اطلاع داشته‌اند، از اقدام به تروریسم حمایت یا طرفداری کرده‌اند، یا چیزی در ستایش یا همدلی با اقدام به تروریسم منتشر کرده‌اند یا آن را تشویق کرده‌اند” از اسرائیل اخراج خواهند شد.

روز چهارشنبه ۹ آبان نیز لایحه‌ای در پارلمان اسرائیل طرح و مورد بحث مقدماتی قرار گرفت که معیارهای رد صلاحیت کردن نامزدهای کنست (پارلمان اسرائیل) و منع حضور آنها در کنست را تغییر می‌دهد. اگر این لایحه به تصویب نهایی برسد، جلوگیری از ورود اعضای هَدَش (جبههٔ دموکراتیک صلح و برابری) و نمایندگان و حزب‌های عرب به کنست و بیرون کردن آنها از کنست آسان‌تر خواهد شد. در رأی‌گیری اولیه، این لایحه با حمایت حزب‌های عضو ائتلاف راست افراطی و حزب محافظه‌کار مخالف دولت “اسرائیل خانهٔ ما” با ۶۱ رأی موافق در برابر ۳۵ رأی مخالف به تصویب رسید. نمایندگان حزب “وحدت ملی” در زمان رأی‌گیری غایب بودند و نمایندگان بقیهٔ حزب‌های مخالف به این لایحه رأی منفی دادند. این اصلاحیهٔ قانون اساسی در واقع ادامه و بسط قانون کنونی است که به‌موجب آن نامزدها را فقط در صورتی می‌توان از شرکت در انتخابات منع کرد که شواهد چشمگیری مبنی بر “حمایت آنها از تروریسم” وجود داشته باشد. اما طبق لایحهٔ جدید، شواهد مذکور نه‌فقط حمایت نامزد یا نمایندهٔ پارلمان از اقدامی را که یک گروه یا دولت متخاصم مرتکب شده است، بلکه مواردی مثل یک بار حمایت از اقدام یک مهاجم منفرد را نیز در بر می‌گیرد. برای مثال، دیدار با خانوادهٔ مظنون به حمله از جمله اقداماتی است که به “حمایت از تروریسم” تعبیر می‌شود. بر اساس پیشنهاد مذکور، که عوفیر کاتز (نمایندهٔ حزب لیکود در کنست) از حامیان آن بود، کمیسیون مرکزی انتخابات می‌تواند نامزد نمایندگی کنست را بدون نیاز به تأیید نهایی دیوان عالی دادگستری- که در حال حاضر لازم است- از شرکت انتخابات منع کند. هدف این قانون پیشنهادی در اساس فراهم آوردن امکان منع شرکت نامزدهای هَدَش و حزب‌های عرب در انتخابات و همچنین تضعیف قدرت دیوان عالی برای لغو تصمیم‌های کمیسیون مرکزی انتخابات است. علاوه بر این، از آنجا که رأی‌دهندگان چپ و عرب تمایل و تعلقی به اردوگاه راست ندارند، جلوگیری از مشارکت هدش و حزب‌های عرب از نظر انتخاباتی به‌نفع ائتلاف حاکم راست افراطی کنونی خواهد بود و بخت آن را برای پیروزی در انتخابات بعدی افزایش می‌دهد.

یائیر لاپید (رهبر حزب اپوزیسیون یِش عتید در کنست) در جریان بررسی این لایحه گفت: “مشخص است که [با طرح این لایحه] چه کسانی را می‌خواهید رد صلاحیت کنید.” او دولت راست افراطی کنونی اسرائیل را متهم کرد که قانون‌گذاران عرب را از دیگران متمایز می‌کند و می‌خواهد قانونی برای “کنار زدن مخالفان” تصویب کند. لاپید افزود که ائتلاف حاکم علیه کسانی که به تروریسم محکوم شده‌اند هیچ قانونی تصویب نمی‌کند، زیرا در این صورت ایتامار بن گویر، وزیر نژادپرست امنیت ملی، رد صلاحیت خواهد شد که تا کنون هشت بار به تحریک به شورش و تروریسم متهم و محکوم شده است. او افزود: “این لایحه به‌واقع قانونی علیه تروریسم نیست، بلکه قانونی است که از ائتلاف شما در هر شرایطی حفاظت می‌کند.” همهٔ اعضای حزب یش عتید به این لایحه رأی منفی دادند، جز آیدان رول که همراه با قانون‌گذاران حزب وحدت ملی رأی ممتنع داد...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17776

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

09 Nov, 18:40


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

09 Nov, 14:58


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

09 Nov, 14:56


اعتصاب نفتگران علیه تبعیض، بهره‌کشی، و برنامه‌های اقتصادی رژیم ولایت ‌فقیه

بعد از ماه‌ها برگزاری تجمع‌های اعتراضی هفتگی و تکرار خواسته‌های خود، در واکنش به بی‌اعتنایی مشهود وزارت نفت، مجلس شورای اسلامی، و بالأخص شورای حقوق و دستمزد کشور، کارگران رسمی صنعت نفت آغاز گردهمایی بزرگ صنفی مناطق عملیاتی شش‌گانهٔ فلات قاره (خارک، سیری، لاوان، بهرگان، قشم، و کیش) از اول آبان‌ماه را اعلام کردند. کارگران رسمی صنعت نفت در همبستگی با همکاران، شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی، شرکت نفت و گاز پارس، سکوهای دریایی POGC، شرکت پالایش گاز فجر جم، سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، شرکت بهره‌برداری نفت و گاز زاگرس جنوبی، شرکت پالایش گاز پارسیان، شرکت پایانه‌های نفتی ایران، منطقه ۱۰ عملیات انتقال گاز اعلام و اعتراضات در محوطه واحدهای بهره‌برداری مناطق عملیاتی برگزار شد. اهم خواسته‌های اعتصاب سراسری کارگران رسمی نفت عبارتند از: حذف کامل سقف حقوق، حذف محدودیت حق سنوات بازنشستگی، عودت کسورات مازاد مالیات، اجرای کامل ماده ۱۰ و پرداخت بَک‌پی (پرداخت پول عقب افتاده) و عدم دست‌درازی به صندوق بازنشستگی کارکنان نفت، تفکیک مشاغل در مناطق عملیاتی، و جز این‌ها. علاوه بر کارگران شرکت‌های نفتی فوق، گروهی از کارکنان پتروشیمی ماهشهر، جمعی از کارکنان شرکت مناطق نفت‌‌خیز جنوب در اهواز، عده‌ای از کارگران شرکت نفت گچساران، شماری از کارگران پالایشگاه گاز پارسیان واقع در شهرستان مهر استان فارس، و جز اینان، در این اعتراض سراسری شرکت دارند. گزارش‌ها حاکی از برخوردهای امنیتی نمایندگان دادستانی و اطلاعات، که “ماسک زده بودند”، با کارگران رسمی صنعت نفت در منطقه ویژه عسلویه است.

علاوه براین‌ها، اول آبان‌ماه کارگران پیمانکاری پالایشگاه‌های گاز پارس جنوبی برای دوازدهمین هفته متوالی تجمع اعتراضی برگزار کردند. در گفتگویی با ایلنا این کارگران “بازگشت به کار حجت رضایی، نماینده اخراجی کارگران، اجرای توافقات قبلی در زمینه مرخصی استحقاقی و پرداخت حق کمپ، اجرای صحیح طرح طبقه‌بندی مشاغل برای همه کارگران پیمانکاری، تغییر شرایط تردد و دستمزد رانندگان استیجاری و اجرای طرح طبقه‌بندی برای رانندگان غیرمالک و اجرای بدون تبعیض ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت برای کارگران اداری و پشتیبانی” را مهم‌ترین مطالبات خود عنوان کردند. به دنبال ۶ تا ۷ روز اعتراضات کارگران پیمانکاری شرکت پایانه‌ها و مخازن پتروشیمی بندر امام در روزهای پایانی شهریور و اوائل مهر، “با امضای صورت جلسه‌ای” در حضور مسئولان استانی، کارفرمای پتروشیمی وعدۀ رسیدگی به مطالبات کارگران تا یک ماه آینده را داده بود. بنا بر گزارش ایلنا، ۷ آبان، در اعتراض به محقق نشدن وعده‌های داده شده، این کارگران به اعتراض خود ادامه دادند. مهم‌ترین خواسته‌های کارگران، “اجرای تبدیل وضعیت شغلی کارگران مطابق با شرکت‌های همجوار، اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل، پرداخت پتروکارت، پرداخت کسورات پاداش‌های بهره‌وری به‌همراه اضافه‌کاری، و جز این‌ها” است. به‌رغم سرکوب اعتراضات، تهدید و بازداشت برخی از حدود ۶۰۰ کارگر شرکتی پتروشیمی چوار ایلام با خواسته اصلی اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل در یک سال اخیر، کارگران به اعتراضات خود ادامه دادند. اعتصاب کارگران و کارکنان رسمی صنعت ملی نفت ایران نمودار گسترش مبارزهٔ جنبش کارگری و سندیکایی است.

به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۹۱، ۱۴ آبان ۱۴۰۳


https://www.tudehpartyiran.org/?p=17768

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

09 Nov, 11:30


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

08 Nov, 13:24


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

08 Nov, 13:22


گرامی باد سالگرد انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر: پیروزی انقلاب اکتبر، دستا‌وردی با آرمان‌هایی زنده برای بشریت!

در صدوهفتمین سالگی پیروزی انقلاب اکتبر، بشریت با بحران ژرف و همه‌جانبهٔ اقتصادی‌سیاسی و بروز جنگ‌های خانمان‌سوز دست‌وپنجه نرم می‌کند. جهان سرمایه‌داری امروز، دنیائی است آکنده از نابرابری‌های عمیق که در آن میلیون‌ها انسان از ابتدائی‌ترین حقوق طبیعی‌شان محرومند. فقر و فلاکت، محرومیت‌های اجتماعی، جنگ‌ها و نابودی محیط زیست، آینده بشریت را به‌طورجدی تهدید می‌کنند.

پیروزی انقلاب اکتبر به‌رهبری لنین و بلشویک‌ها در روسیه که در دوران جنگ فاجعه‌بار جهانی اول بین کشورهای امپریالیستی بر سر تقسیم جهان روی داد، نه تنها به خلق‌های زیرستم در جهان نشان داد که جهانی دیگر ممکن است، بلکه همچنین به تصور واهیِ ابدی بودن دنیای سرمایه‌داری پایان داد.

انقلاب اکتبر از آغاز بر تحولات اقتصادی و سیاسی نظام سرمایه‌داری آن دوران اثرهایی ژرف بر جا گذاشت. ازمهم‌ترین دستا‌وردهای انقلاب اکتبر برقراری توازن نیروها در جهان به‌سود صلح و پیشرفت اجتماعی بود. لنین، ماهیت این ویژگی انقلاب اکتبر را “نجات انسانیت ازیوغ سرمایه و جنگ‌های امپریالیستی” نامید. با پیروزی انقلاب اکتبر دوران گذار از سرمایه‌داری به سوسیالیسم آغاز شد. انقلاب اکتبر بخشی ازحرکت قانونمند تاریخ به‌سوی تکامل، ترقی، و آزادی انسان محسوب می‌شود. بنابراین، تأکید براندیشه و ارزش‌های آن به‌خصوص در عرصه نظری و ایدئولوژیک در نبرد دشوار میان جبههٔ کار و سرمایه اهمیتی ویژه دارد.

پیروزی انقلاب اکتبر در ارتباطی تنگاتنگ با رهنمود‌های اندیشهٔ مارکسیسم‌لنینیسم است. لنین با به‌کاربردن خلاقانهٔ اندیشه‌های مارکس و انگلس، با کشف ماهیت اقتصادی‌سیاسی امپریالیسم به قانون “رشد ناموزون” سیستم سرمایه‌داری و بحران‌های اقتصادی‌اش در دوران امپریالیسم دست یافت. از دید ماتریالیسم دیالکتیک، واقعیت تمام نشدنی است و بُعدهایی مختلف و پیچیده دارد. بر این پایه، سِیرِ قانونمند تاریخ به‌سوی تکامل را محدود نمی‌توان پنداشت و نظام سرمایه‌داری را نظامی ابدی نمی‌توان دانست.

انقلاب اکتبر همچنین تقسیم مستعمراتی جهان را به‌طور بنیادی درهم شکست و زمینه‌های دستیابی خلق‌ها و ملت‌های اسیر در چنگال امپریالیسم در آسیا، آفریقا، و آمریکای لاتین به آزادی را امکان‌پذیر ساخت و استقلال و پیشرفت اجتماعی‌شان را فراهم آورد.

با پیروزی انقلاب اکتبر که در همسایگی میهن‌مان ایران روی داد، کشورمان از خطر تجزیه و مستعمره شدن و درنتیجه از اضمحلال حاکمیت ملی‌اش و از دست دادن استقلالش رهایی یافت.

دولت شوراها پس از انقلاب قرارداد اسارت‌بار ۱۹۰۷/۱۲۸۶ را باطل اعلام کرد. این قرارداد ایران را به دو منطقه یکی زیر نفوذِ انگلستان و دیگری زیر نفوذِ روسیهٔ تزاری تقسیم می‌کرد. لنین شخصاً در اعلامیهٔ ۱۴ دسامبر ۱۹۱۷ (۲۳ آذر ۱۲۹۶خورشیدی) که به‌امضای او منتشر شد، عهدنامهٔ ۱۹۰۷/۱۲۸۶ انگلستان و روسیه دایر بر تقسیم ایران به دو منطقهٔ زیرنفوذشان و یک منطقهٔ بی‌طرف و ضمیمه‌های محرمانه‌اش را باطل دانست. لنین تأکید کرد: “هرگونه قراردادی که با استقلال ملی، تمامیت ارضی، و آزادی عمل ملت ایران مغایرت داشته باشد از این لحظه بی‌اعتبار است، همه را باید پاره کرد تا دیگر وجود خارجی نداشته باشند.”

عمیق شدن بحران سرمایه‌داری و به‌دنبال آن گسترده شدن مبارزات مردمی در سراسر جهان، اندیشه‌های برتری‌طلبِ نژادپرستانه، سیاست اِعمال سلطه بر دیگر خلق‌های جهان، امر و نهی امپریالیسم آمریکا، تقویت دولت‌هایی در کشورهای مختلف اتحادیۀ اروپا (در مقام قطب‌های نیرومند سرمایه‌داری جهان) که به‌وسیلهٔ حزب‌های ماورای‌راست زمام امور را به‌دست گرفته‌اند، ادامه یافتن جنگ اوکراین، تحولات بحرانی در خاورمیانه و جنایت‌های دولت راستگرا و نژاد پرست اسرائیل در جنگ علیه مردم فلسطین در غزه و علیه مردم لبنان، نابودی محیط زیست، و جز این‌ها، فکر و اندیشه انسان مترقی را در جستجوی یافتن راهی برای برون‌رفت از مشکلات بی‌شمار کنونی، مشکلاتی که سیستم سرمایه‌داری عامل اصلی آن‌هاست، به‌خود مشغول داشته است.

پاسخ به این پرسش کلیدی ما را ناگزیز به بررسی دوبارهٔ تجربه‌های سده گذشته و از همه مهم‌تر تجربهٔ انقلاب اکتبر می‌کشاند...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17784

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

08 Nov, 13:19


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

07 Nov, 17:52


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

07 Nov, 17:50


نشستِ سران«بریکس» نشانی از پدیدار شدن جهان چند قطبی است

اجلاس عمومی اخیر “صندوق بین‌المللی پول” در واشنگتن همراه با نگرانی از احتمال جدی و اجتناب‌ناپذیر افزایش قیمت جهانی نفت در صورت وسعت گرفتن دامنهٔ جنگ در خاورمیانه به‌دلیل سیاست‌های جنگ‌افروزانه و تهاجمی بنیامین نتانیاهو و تبعات تأثیر منفی آن بر نرخ تورم در کشورهای سرمایه‌داری با برگزار شدن شانزدهمین نشستِ سران کشورهای عضو “بریکس” هم‌زمان بود. نشستِ اخیر بریکس که اعضای اصلی‌اش در اساس کشورهای “جنوب جهانی” هستند، دربارهٔ خطوط کلی به‌چالش طلبیدن هژمونیِ غرب بحث و بررسی کردند.

مهم این است که در نظر داشته باشیم کلید موفقیت پروژهٔ بریکس کسب استقلال اقتصادی بیشتر و درنتیجه تقویت حاکمیت ملی کشورهای عضو در چالش‌هایی است که از سال‌های اوایل دههٔ ۱۹۹۰/ ۱۳۷۰خورشیدی با آن‌ها روبرو بوده‌اند. تصمیم‌های اقتصادی و موافقت‌نامه‌های تجاری بین اعضای بریکس می‌تواند با “ارز”های ملی شکل بگیرد و نقش “دلار” و مکانیسم‌های نظارتی خاص روابط بانکی آمریکا و کشورهای اروپایی را می‌تواند کم اثر یا کاهش دهد. این مشخص است که سیاست‌های مالی و بانکی موردنظر و برنامه‌ریزی شدهٔ “بریکس” درحالی که مکانیسم‌های جدید بانکی و تراکنشی‌ای که کشورهای مستقل عضو این پروژه را از حوزه نفوذ ایالات متحده جدا می‌سازد می‌تواند تقویت هم بکند و به اقدام‌هایی در جهت تعمیق حاکمیت ملی بیشتر این کشورها نیز کمک کند.

گروه بریکس شانزدهمین نشست خود را از ۱ تا ۳ آبان ۱۴۰۳ (۲۲ تا ۲۴ اکتبر ۲۰۲۴) برگزار کرد. این رویداد مهم دیپلماتیک بین‌المللی در رسانه‌های اصلی ایالات متحده پوششی اندک یافت، ولی در میان کشورهای جنوب جهانی توجهی بسیار به خود جلب کرد. سی‌وشش کشور از جمله سران چهار کشور بنیانگذار بریکس یعنی چین، هند، و آفریقای جنوبی، در این کنفرانس به‌میزبانی روسیه شرکت کردند. همچنین رهبران ارشد کشورهای مصر، اتیوپی، ایران، ترکیه، عربستان سعودی، امارات متحدهٔ عربی، و ونزوئلا، به‌علاوهٔ دبیرکل سازمان ملل متحد، آنتونیو گوترش، نیز در این نشست حضور داشتند. رئیس‌جمهورهای کوبا و برزیل ضمن اظهار تأسف از حضور نیافتن‌شان در این نشست، وزرای خارجهٔ ‌کشورشان را به نشست اعزام کردند. نیکاراگوئه هیئتی بلندپایه به این نشست فرستاد. کشورهای سوسیالیستی‌ای مانند ویتنام و لائوس مقام‌های ارشد خود را به این نشست فرستادند. رئیس دولت جدید مارکسیست سریلانکا نقطه‌نظرهایی مثبت در مورد بریکس عنوان کرده است. وزیر خارجه سریلانکا در این نشست شرکت داشت.

کنار گذاشتن تدریجی دلار

شانزدهمین نشستِ سران کشورهای عضو “بریکس” سندی ۱۳۴ ماده‌ای زیر عنوان “بیانیهٔ قازان” صادر کرد، سندی که در آن برنامه‌ای گسترده و جامع در همکاری مشترک کشورهای عضو ترسیم می‌کند. این برنامه، طیفی وسیع از فعالیت‌ها در زمینه‌های تغییرات اقلیمی و محیط زیست، بهداشت جهانی و همه‌گیری‌ها، مبارزه با مواد مخدر و تروریسم بین‌المللی، حمایت از مشارکت زنان، تبادلات فرهنگی میان مردم، و ورزش را شامل می‌شود. البته لازم است اجرای واقعی این سند مورد نظارت قرار گیرد، ولی لحن و هدف‌های آن ستودنی است.

“بریکس” در خردادماه سال ۱۳۸۸ (ژوئن ۲۰۰۹) همچون گردهمایی‌ای برای گفتگو و همکاری در زمینه‌های تجارت و سرمایه‌گذاری مالی جهانی آغاز به کار کرد و سپس دستورکار آن به‌طرزی چشمگیر گسترش یافت. این امر نشان‌ دهندهٔ وجود روحیه‌ای قوی از دموکراسی و همکاری در جنوب جهانی است. پیش از نشست قازان، به گسترش عضویت در بریکس و همچنین به موضوعات اقتصادی و مالی به‌ویژه فرایند کاهش وابستگی به دلار ایالات متحده موسوم به “دلاری‌زدایی”، توجهی بسیار معطوف شده بود.

روسیه، به‌ویژه، پیشنهادهایی بسیار برای به‌وجود آوردن سازوکارهای تجاری و مالی جدید، مستقل، و چندجانبه ارائه داد. ایده‌هایی برای ایجاد یک “ارز” جدید توجه بسیاری را به خود جلب کرده است، ولی اجرای آن بسیار دشوار و پیچیده است. بریکس کمیسیونی به‌منظور بررسی این پیشنهادها تشکیل داد و همچنین برای سیستم ارتباطات بین‌المللی بانکی سوئیفت (سیستمی که در واقع در کنترل ایالات متحده آمریکا است) برای روش‌های پرداخت‌های لحظه‌ای و همچنین برای بیمهٔ تجارت بین‌المللی به دنبال جایگزین‌هایی است. حتی بدون یافته شدن جایگزین‌های غیردلاری و غیر سوئیفت در حال حاضر، تجارت دوجانبه با سایر ارزهای ملی [در جنوب جهانی] در حال افزایش است. گزارش‌های سوئیفت نشان می‌دهد استفاده از دلار آمریکا در تجارت بین‌المللی به ۴۹ درصد کاهش یافته است. روسیه و چین بیشتر تجارت خود را به “روبل” و “یوان” انجام می‌دهند...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17778

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

06 Nov, 16:58


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

06 Nov, 16:53


دولت «وفاق ملی» و غارت کارگران و زحمتکشان

سیاست توسعه‌طلبانه دولت جنایتکار اسرائیل به‌ویژه برای گسترش جنگ در منطقه اوضاع بسیار دشوار و خطرناکی را رقم زده ‌است. این وضعیت به‌ویژه برای طبقه کارگر و زحمتکشان میهن ما پیکار برای صلح و علیه جنگ و جنگ‌افروزی را به یکی از اولویت‌های مبارزهٔ کنونی جنبش کارگری و حرکت‌های سندیکایی در دو عرصهٔ صنفی و سیاسی بدل کرده ‌است. ازاین‌رو، خطر گسترش جنگ و پیامدهای ناگوار آن که به‌یقین تخریب هرچه بیشتر زیرساخت‌ها، و فلج شدن زندگی، و کسب و کار ده‌ها میلیون نفر از زحمتکشان میهن ما و خانواده‌های آنان را به‌همراه خواهد داشت، نباید به فراموشی سپرده شود.

این درحالی است که دولت چهاردهم با تدوین و ارایهٔ لایحهٔ بودجه سال آینده خورشیدی نشان داد که در بر همان پاشنه می‌چرخد و آنچه برای این دولت برگماردهٔ ولی‌فقیه و حکومت جمهوری اسلامی فاقد اهمیت بوده حقوق، منافع، و سرنوشت میلیون‌ها تن از کارگران و زحمتکشان فکری و یدی کشور است. لایحهٔ بودجه سال ۱۴۰۴ در چارچوب ادامهٔ اجرای سیاست ضدملی جراحی اقتصادی تدوین گردیده و دولت پزشکیان خودرا به‌اجرای برنامه‌هایی نظیر آزادسازی قیمت‌ها، خصوصی‌سازی، آزادسازی اقتصادی و مقررات‌زدایی مکلف کرده‌ است. در لایحهٔ بودجه افزایش ۲۰ درصدی حقوق کارکنان دولت درنظر گرفته شده ‌است. این بدان معناست که تعیین میزان دستمزدها و نیز مستمری بازنشستگان پایین‌تر از نرخ واقعی تورم و سبد معیشت قرار دارد. این میزان به‌اصطلاح افزایش حقوق کارکنان دولت به‌زبان ساده عبارت است از آزادسازی تدریجی مزد در بطن برنامهٔ آزادسازی اقتصادی. نتیجهٔ این سیاست کاهش سطح زندگی طبقه کارگر و تحمیل فقر به‌ اکثریت جامعه است. سیاست آزادسازی تدریجی مزد و سرکوب مزدی در حالی در لایحهٔ بودجه سال آینده گنجانده شده که به موازات آن دولت برای جبران کسری بودجه به اندوخته و دارایی‌های کارگران دستبرد می‌زند. مطابق مصوبه دولت چهاردهم پیرامون سهم نهُ و بیست‌و‌هفتم درمان سازمان تأمین اجتماعی و انتقال منابع آن به صندوق دولت، هزینهٔ بهداشت و درمان کارگران بیمه‌شده و بازنشستگان به‌جای صندوق تأمین اجتماعی به خزانهٔ دولت فرستاده می‌شود. علاوه براین لایحهٔ بودجه ۱۴۰۴ با تأکید بر آزادسازی قیمت‌ها در گام نخست نرخ آب‌بها را تغییر داده و قیمت آب آشامیدنی و مصارف خانگی افزایش قابل توجه پیدا خواهد کرد. ما در ارتباط با لایحهٔ بودجه سال آینده و نقش آن در تخریب بازهم بیشتر امنیت شغلی طبقه کارگر و معیشت خانوارهای کارگری مفصل‌تر سخن خواهیم گفت.

بر اساس آنچه اشاره شد ضرور است که مبارزهٔ اعتصابی تشدید و اعتراض‌های کارگران و بازنشستگان و دیگر زحمتکشان گسترش یابد. هم‌اکنون نیز طبقه کارگر و زحمتکشان میهن ما با شرکت در اعتراض‌ها و اعتصاب‌های گسترده خواهان تأمین منافع خود هستند. نوع راهکارهای ارائه شده توسط دولت به‌اصطلاح ”وفاق ملی“ صرفاً و در واقع در جهت ایجاد شرایط مطلوب برای غارت و استثمار هرچه بیشتر کارگران و دیگر لایه‌های تهی‌دست جامعه است.

در اثر ادامه سیاست‌های کارگر‌ستیز تعدیل ساختاری و نسخه‌های پیچیده شده توسط نهادهای مالی امپریالیستی در برنامه هفتم توسعه و همچنین لایحهٔ بودجه سال آینده، برنامه‌هایی مانند آزاد سازی و جراحی اقتصادی، مقررات زدایی، خصوصی‌سازی، عدم تعیین حداقل دستمزدها متناسب با نرخ تورم و سبد معیشت، نبود امنیت شغلی و ایمنی در محل کار همراه با گسترش هرچه بیشتر قراردادهای موقت درصدر سیاست‌های حکومت جمهوری اسلامی قرار دارد. درچنین شرایطی لزوم تشدید مبارزهٔ جنبش کارگری و حرکت‌های مستقل صنفی و مطالباتی زحمتکشان برای مقابله با این سیاست‌ها هرچه بیشتر احساس می‌شود. تجربه ادامه حرکت‌های اعتراضی سراسری اخیر توسط کارکنان پروژه‌ای و رسمی نفت و گاز، صنایع فولاد، پرستاران، و بسیاری دیگر زحمتکشان، و بی اعتنائی حکومت جمهوری اسلامی به این خواست‌ها، نشان می‌دهد که دستیابی به خواست‌های زحمتکشان و تحقق آرمان‌های والای جنبش همگانی برای آزادی و رهایی از دیکتاتوری حاکم، در گرو یافتن راهکارهایی مؤثر در مقابله با رژیم ولایت ‌فقیه است...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17770

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

05 Nov, 20:40


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

05 Nov, 16:57


تلاش بی‌ثمر رژیم ولایی برای رفع اَبَربحران‌ها با دامن زدن به توهّم «وفاق ملی»

حملۀ تجاوزکارانهٔ اسرائیل به ایران در بامداد ۵ آبان، تهدید خامنه‌ای در مورد “پاسخ دندان‌شکن” دادن به اسرائیل و آمریکا، گسترش بمباران لبنان، و تداوم جنایت‌های جنگی اسرائیل در نوار غزه با حمایت آمریکا و متحدان اروپایی‌اش در چند روز اخیر در صدر اخبار رسانه‌های داخلی و خارجی بوده است. در ارتباط با مسائل داخلی ایران نیز هفتۀ گذشته، در جریان تصویب نمایشی “کلیات لایحهٔ بودجه” سال ۱۴۰۴ در مجلس اسلامی، مشخص شد که چشم‌اندازی واقعی برای تغییر اساسی اوضاع اقتصادی و توقف روند وخامت وضع معیشت طبقات و قشرهای زحمتکش ایران وجود ندارد.

این روزها گویا وظیفۀ دولت برگماردۀ ولی فقیه و شخص پزشکیان در برابر بحران بن‌بست اقتصادی نه رفع این بحران، بلکه صرفاً مهار کردن پیامدهای نارضایتی جدّی و گستردهٔ در جامعه و رفع خطر اوج‌گیری خیزش‌های اعتراضی علیه حکومت دیکتاتوری است. چنین است که پزشکیان همگام با تبلیغات حکومتی و رسانه‌های “اصلاح‌طلب” و نظریه‌پردازان دل‌بسته به او از هر فرصتی استفاده می‌کنند که بر طبل توخالی ضرورت ایجاد به‌اصطلاح “وفاق ملی” بکوبند و افکار عمومی را از ناتوانی رژیم در رفع اَبَر‌بحران‌ها منحرف کنند. همهٔ آنها در گفتارها و نوشتارهایی بی‌خاصیت و توهّم‌آفرین رفع بحران‌های خطرناک موجود را به ایجاد “وفاق ملی” کذایی موکول می‌کنند.

در شرایط مشخص کنونی کشور ما که دره‌ای عمیق و گسترده بین مردم و دیکتاتوری حاکم وجود دارد، و به‌رغم به میدان آوردن پزشکیان که به‌اصطلاح “نامزد پاکدست” حکومتی بود، “وفاق ملی” به معنای واقعی کلمه، بین ملت و حکومت، امکان تحقق ندارد. دیدیم که حتی تجاوز نظامی و امنیتی مکرر اسرائیل در چند ماه گذشته به ایران، سخنوری‌ها و تهدیدهای تلافی‌جویانۀ خامنه‌ای و پزشکیان، و حرکت‌های نمایشی قالیباف در سفر به بیروت نتوانست ملت را به حکومت ولایی نزدیک کند.

“وفاق ملی” واقعی به‌معنای همیاری و پیوند سازنده و پایدار بین ملت و حکومت در شرایطی امکان تحقق دارد که حکومت برآمده از خواست‌های مشترک- دست‌کم حداقلی- طبقات و قشرهای جامعه باشد و با توجه به منافع ملی بتواند بحران‌ها را رفع و مشکلات را حل کند. اما با وجود حاکمیت مطلق و انحصاری ولایت فقیه و نبود امکان فعالیت آزادانهٔ نیروهای اجتماعی و سیاسی ملی و مترقی، راه‌حل ریشه‌یی و مطابق با منافع ملی برای اَبَربحران‌های در هم تنیدۀ خطرناک داخلی و خارجی کنونی امکان تحقق ندارد، زیرا این بحران‌ها نتیجۀ مستقیم “سياست‌های کلی نظام” ولایی انحصارطلب، یعنی همان “سیاست‌های ابلاغی” ولی فقیه است که پزشکیان بارها بر ضرورت ادامۀ آنها تأکید کرده است.

بعید است که پزشکیان هنوز هم متوجه نشده باشد که او و دولتش- که دست‌چین‌شدهٔ ولی فقیه‌اند- قادر به رفع اَبَربحران‌ها نیستند. راز پنهانی نیست که ساختارهای سیاسی و اقتصادی دیکتاتوری ولایت فقیه، که پزشکیان و دولتش نیز برآمده از آن و متکی بر آن‌اند، باید هم در راه حفظ حاکمیت مطلق ولایت فقیه عمل کنند.

به سخن دیگر، نظام سیاسی بر شالودهٔ ولایت فقیه و اقتصاد فسادآلود آن دقیقاً همان ریشه‌های اصلی بحران‌های در هم تنیده‌ای‌اند که در عرصه‌های اقتصادی-اجتماعی، زیست‌محیطی، و سیاست خارجی زندگی بخش بزرگی از جامعه و به‌ویژه زحمتکشان را به تباهی کشانده و امنیت کشور را به خطر انداخته است. رها شدن از این بحران‌ها بدون حذف حاکمیت مطلق ولایت فقیه و تحقق دگرگونی بنیادی در اقتصاد سیاسی سرمایه‌داری به‌غایت ناعادلانهٔ آن به‌نفع طبقات و قشرهای زحمتکش جامعه عملی نخواهد شد. هیچ‌کدام از جناح‌های سیاسی حکومتی، از جمله اصلاح‌طلبان و رئیس‌جمهورهای مطیع ولی فقیه، در این مسیر حرکت نکرده‌اند. به قول معروف، چاقو دستهٔ خودش را نمی‌بُرد.

سفر هفتۀ گذشتۀ پزشکیان به قم و صحبت‌هایش در دیدار با مراجع و علمای دینی- که از نارضایتی گسترده در جامعه به وحشت افتاده‌اند- نشان از آن دارد که او شاید به ناتوانی‌اش در رفع اَبَربحران‌ها پی برده باشد. پنجشنبهٔ گذشته او در دیدار با آیت‌الله مکارم شیرازی اذعان کرد که “کشور با مشکلات زیادی مواجه است.” در ادامه، پزشکیان برای فرار از این حقیقت عریان که در حکومت ولایی راه‌حلی برای این مشکلات وجود ندارد، بار دیگر به توهّم‌آفرینی در مورد “وفاق ملی” کذایی متوسل شد و گفت: “اما باور دارم که با انسجام داخلی و وفاق می‌توان مشکلات را حل کرد، وَاِلّا اگر به اختلافات خود ادامه دهیم، مشکلات حل نخواهند شد. […] فقط با وفاق ملی و انسجام داخلی می‌توان به این هدف رسید.”...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17786

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

04 Nov, 20:13


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

04 Nov, 20:12


«نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۲۰ منتشر شد!



کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

04 Nov, 20:10


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

04 Nov, 20:09


ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۹۱ منتشر شد!



کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

04 Nov, 20:06


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

04 Nov, 16:16


در بارۀ کتاب «دکتر حسین ملکی، جوانمردترین پزشک اردبیل» نوشتۀ مالک صادق‌پور، و نگاه او به مبارزی نستوه

یاشار رزم‌دیده

خاک سیه مباش که کس برنگیردت
آیینه شو که خدمت آن ماه‌رو کنی

سایه

در سال ۱۴۰۲ کتابی با عنوان: “دکتر حسین ملکی، جوانمردترین پزشک اردبیل” به‌قلم آقای مالک صادق‌پور از سوی انتشارات مکارمی، در شهرستان اردبیل، در۲۱۷ صفحه منتشر شد. در این کتاب ظاهراً به شخصیت نافذ و خصائل انسانی، ویژگی‌های اخلاقی و علمی دکتر حسین ملکی از نگاه نویسنده پرداخته شده است. از محتوای کتاب چنین برمی‌آید که آقای صادق‌پور برای نخستین‌بار دست به قلم برده و به جمع‌آوری برخی از خاطرات در بارۀ زنده‌یاد رفیق حسین ملکی پرداخته است؛ آن‌هم نه به لحاظ پراتیک اجتماعی و مبارزۀ انقلابی، که یکی از بغرنج‌ترین اشکال عمل اجتماعی انسان است و منطق تصمیم‌گیری را در سیمای مردمی دکتر حسین ملکی برجسته می‌کند. نویسنده هیچ اشاره‌ای به عضویت دکتر ملکی در حزب تودۀ ایران و سازمان افسران حزبی نمی‌کند؛ او تنها به خدمات تخصصی این پزشک مردمی و حمایت او از تهی‌دستان و یاری ‌رساندنش به محرومان جامعه، آن‌هم در محدودۀ شهرستان اردبیل می‌پردازد و بر آن تأکید دارد. نویسنده در این کتاب، لجوجانه، از پرداختن به جوانب گوناگون کار و زندگی فردی و اجتماعی انسانی مبارز و فداکار ابا دارد، انسانی که در دامان حزب تودۀ ایران پرورش یافت و همچون بسیاری از رفقای دیگر توده‌ای منشأ والاترین فداکاری‌ها و خدمات در میهن ما بود.

ناگفته روشن است که برای نقد و بررسی همۀ آثاری که در زیر سایۀ دژخیمان رژیم ولایت فقیه تألیف و منتشر می‌شوند باید شرایط دشوار موجود را دانست و در نظر گرفت؛ شرایطی که در آن بیان کامل مطلب اغلب ناممکن است. فرجام کار و کوشش، چاره‌گری، نبرد با مشکلات، پایداری در برابر دشواری‌ها و دیگر صفات مثبت در شکل‌گیری زندگی هر انسانی را زمانی می‌توان بررسی دقیق و قضاوت نهایی کرد که مبتنی بر اطلاع کافی از افق‌های فکری، فلسفی و علمی او باشد. باورهای سیاسی- عقیدتی، عضویت در حزب‌ها و سازمان‌های سیاسی و تشکل‌های مدنی، چگونگی پی‌گردها، دستگیری‌ها، انتقال به سیاه‌چال‌ها و شکنجه‌های طاقت‌فرسا و نفس‌گیر، از جمله موضوع‌های مهم در آفرینش آثار تاریخی و سیر تکامل زندگی مبارزان آزادی‌خواه و عدالت‌طلب است. رفیق دکتر حسین ملکی یکی از نمونه‌های بارز و برجسته در عرصۀ پیکار مردمی و ستم‌ستیزانه در میهن ما ایران است. مؤلف کتاب، نقل‌قول‌هایی متعدد از کسانی نقل می‌کند که برای درمان دردهایشان راهی مطب رفیق دکتر حسین ملکی می‌شدند و خاطرات و خدمات دکتر حسین ملکی را سینه ‌به‌سینه انتقال داده‌اند. اما وقتی به مبانی فکری، رزم‌گاه سیاسی و علمی، آرمان‌های انسانی و حزبی این پزشک توده‌ای می‌رسد – مبانی‌ای که از صفات انسانی بارز در حیات شخصی و اجتماعی‌اش بوده است- چیزی به قلم نمی‌آورد و آن را مسکوت می‌گذارد.

در پشت جلد کتاب برای معرفی درون‌‌مایۀ آن چنین آمده است: “دکتر حسین ملکی از مشاهیر نامی اردبیل می‌باشد و هدف از این کتاب ارایۀ تصویری دقیق‌تر از شخصیت این پزشک جوانمرد با روایت گوشه‌هایی چند از اعتقادات انسانی و افکار مترقی‌جویانۀ وی و تلاش‌هایش در جهت ارتقاء شرایط محرومان و انسان‌ها می‌باشد، چرا که وی در تمام طول حیات خود به تلاش برای بهبود شرایط محرومان شهر خود اراده کرد. آنچه دکتر حسین ملکی را از دیگران متمایز می‌کرد نگاه آگاهانه‌اش به مسائل و ارزش‌های اخلاقی، اجتماعی و انسان‌دوستی‌اش بود. او از پوچی‌ها و باورهای منسوخ دوری می‌کرد وجلوه‌ای بی‌نقص از انسانیت، شرف، جوانمردی، پاکی، شجاعت و اخلاق بود. دکتر ملکی با تمرکز بر عدالت اجتماعی و ارتقاء شرایط محرومان، ارزش انسان و انسانیت را به نمایش گذاشت و میراثی ارزشمند به جامعۀ خود ارائه کرد.

در این کتاب سعی بر آن شده است که با نشان‌دادن اهمیت اعتقادات انسانی و انسان‌دوستی در مبارزه با فقر و نادانی و جهالت مورد بررسی قرار گیرد. دکتر حسین ملکی در تمام عمر کوتاه اما پربار خود با ارایۀ خدمات پزشکی به محرومان و [تهی‌دستان]، عشق خود به انسانیت را به نمایش گذاشت و همواره به دنبال رفاه و شادی مردم بود. مرگ او اندوهی بزرگ [ بر دل مردم گذاشت]، اما ارثی که به جامعۀ اردبیل باقی گذاشت همواره در قلوب مردم زنده خواهد ماند. امید است که نسل‌های آینده نیز ادامه‌گر راه و اعتقادات انسانی وی در جهت ارتقای شرایط محروم و تمام اقشار جامعه باشند.”..

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17451

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

03 Nov, 18:17


آنتونیو گرامشی، متفکر کمونیستی که «به‌تدریج» به‌قتل رسید

گرهارد فلدبائر (Gerhard Feldbauer)

ترجمهٔ مرداد شرقی

در ۴ ژوئن ۱۹۲۸ برابر با ۱۴ خردادماه ۱۳۰۷ آنتونیو گرامشی (“Antonio Gramsci”)، بنیادگذار “حزب کمونیست ایتالیا” (“PCI”)، توسط دادگاه ویژه رژیم موسولینی به ۲۲ سال و ۹ ماه زندان محکوم شد. در پاسخ به سؤال مدعی‌العموم (دادستان) درباره معنای عبارات “جنگ” و “تصرف قدرت”- عبارت‌هایی که در نوشته‌های توقیف شده گرامشی به‌کار رفته است- او این پاسخ معروف را داد: “دیکتاتوری‌های نظامی دیر یا زود درگیر جنگ می‌شوند و در چنین حالتی، پرولتاریا به‌یمن شرایط می‌بایست رژیم را به سقوط وادار کرده، قدرت حکومت را به‌دست گیرد تا نظمی نوین را برافرازد و سرنوشت مردم را به دست خودشان بسپارد.” زمانی که مدعی‌العموم سعی کرد حرف او را قطع کند، او اما ادامه داد: “شما ایتالیا را به سمت ویرانی سوق خواهید داد، اما ما کمونیست‌ها وظیفه داریم آن را نجات دهیم.” وزیر تبلیغات موسولینی، میکله ایزگره (“Michele Isegre “)، سپس اعلام کرد که “این مغز که ساطع کننده چنین تفکراتی است باید برای بیست سال در بند نگاه داشته شود.” در بند نگاه داشتن او اما فقط تا حدی برای دیکتاتوری موفقیت‌آمیز بود. بدون شک این متفکر درخشان می‌توانست به حزب عدالت و توسعه، مقاومت ضد فاشیستی، و همچنین به جنبش کمونیستی جهانی کمک بزرگ‌تری کند.

یکی از خواندنی‌ترین زندگی‌نامه‌های موجود درباره گرامشی اثر جوزپه فیوری (“Giuseppe Fiori”) شناخته شده است، اثری که نویسنده مقالهٔ حاضر نیز از این زندگی‌نامه اقتباس‌هایی بسیار کرده است. این کتاب در سال ۲۰۱۳ میلادی برابر با ۱۳۹۲ – ۱۳۹۳ خورشیدی و تقریباً ده سال پس از مرگ فیوری به زبان آلمانی به‌چاپ رسید. گرامشی در اوت ۱۹۱۷ برابر با مرداد ۱۲۹۶ یکی از سازمان دهندگان قیام کارگران ”تورین“ علیه قحطی و برای صلح بود، قیامی که تحت تأثیر انقلاب فوریه روسیه در سال ۱۹۱۷/بهمن- اسفندماه ۱۲۹۶ آغاز شد.

او در نشریهٔ ”آوانتی“ Avanti (به‌معنای “به پیش”)، ارگان حزب سوسیالیست ایتالیا، در مقاله‌ای به‌نام “انقلاب علیه سرمایه” (“La Rivoluzione controil Capitale”) به‌وضوح مواضع لنین درباره انقلاب پرولتری را بازتاب داد. گارگران صنایع تورین که از محافظه‌کاری و سازش‌گرایی اصلاح‌طلبانه رهبران حزب سوسیالیست خسته شده بودند، پس از برکنار کردن رهبری قدیمی این حزب، گرامشی را با توجه به مواضع انقلابی او به‌ریاست رهبری جدید این حزب برگزیدند. در مبارزه‌ای گداخته‌ از آتش درگیری میان کارگران و نیروهای ارتشی برای سرکوب کارگران عدالت‌خواه که چهار روز به‌درازا انجامید، سرآخر با به‌جا گذاشتن پانصد کشته، بسیاری زخمی، و هزاران اسیر، مقاومت کارگران درهم‌شکسته شد. [برای آگاهی بیشتر پیرامون این مبارزه نگاه کنید به بخش دوم جستار گرامشی و انقلاب.۱]

پس از فروپاشی “انترناسیونال دوم”، هنگامی که لنین وظیفه ایجاد پیشاهنگان جدید پرولتاریا را در قالب حزب‌های کمونیستی پیشنهاد کرد، گرامشی خلاقانه این کار‌بست را در دستور کار خود قرار داد. با توجه به اینکه هنوز هیچ‌یک از نیروهای سیاسی سوسیال‌دموکرات خود را در جنبش کارگری ایتالیا مستقر نکرده بود، جناح چپ حزب سوسیالیست ایتالیا به جهت ادامه مبارزات انقلابی پس از جنگ (اول جهانی) از اعتبار فراوانی برخوردار بود. بر این پایه، گرامشی به‌همراه پالمیرو تولیاتی۲ (“Palmiro Togliatti”)، اومبرتو تراچینی۳ (“Umberto Terracini “) ، و آنجلو تاسکا۴ (“Angelo Tasca “) تلاش کردند تا اپورتونیسم درون حزبی را با تشکل کمونیستی ”نظم نوین“ (“Ordine Nuovo”) بشکنند و این تشکل را در چهارچوب یک حزب کمونیستی به “حزب انقلابی پرولتاریا“ تبدیل کنند. بنیادگذاران تشکل ”نظم نوین“ گاهنامه‌ای نیز به همین نام منتشر کردند که اولین شماره آن در اول ماه مه ۱۹۱۹ میلادی (برابر با ۱۰ اردیبهشت‌ماه ۱۲۹۸) منتشر شد. گرامشی در ۸ ماه مه ۱۹۲۰ (یعنی یک‌سال پس از آن ) برابر با ۱۸ اردیبهشت‌ماه ۱۲۹۹، دیدگاه‌های ایجاد حزب کمونیست ایتالیا را ارائه کرد.

به‌نقل از فیوری، او می‌بایست “تمام انرژی خود را برای سازماندهی کارگرانی که آماده مبارزه هستند، صرف می‌کرد”؛ و مانیفستی ارائه می‌داد، که در آن “تسخیر انقلابی قدرت سیاسی را هدف صریح خود قرار داده و از پرولتاریای صنعتی و کشاورزی بخواهد تا برای مبارزه آماده شوند و خود را مسلح کنند. همچنین پیشنهادات سوسیالیستی برای راه‌ حل مشکلات حاضر را مانند نظارت پرولتاریا در تولید و توزیع، خلع سلاح سپاه مزدوران، و کنترل ادارات شهرداری توسط سازمان‌های کارگری را مشخص و ترویج می‌کرد.”...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17428

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

29 Oct, 16:14


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

29 Oct, 16:00


کارنامهٔ شرم‌آورِ دولت کانادا در دفاع از فاشیسم!

دولت فدرال کانادا خود را در دام رسوایی شرم‌آور نازی‌ها گرفتار کرده است. به‌تازگی به وزارت میراث کانادا اطلاع داده شد که بیش از نیمی از ۵۵۰ نام حک شده بر روی دیوار خاطرهٔ “یادبود قربانیان کمونیسم” در “اُتاوا” (پایتخت کانادا) نازی هستند یا در ارتباط با گروه‌های فاشیست بوده‌اند.

روزنامه ” اُتاوا سیتیزن” نسخه‌ای از گزارشی را که به‌سفارش دولت تهیه شده بود دریافت کرد که در آن نشان داده می‌شود دست‌کم ۳۳۰ نفر از کسانی که تصور می‌شد “قربانیان” کمونیسم باشند عضو سازمان‌های فاشیستی یا همکار آلمان هیتلری در طول جنگ جهانی دوم بودند. بسیاری از آنان در اتحاد شوروی، لهستان، مجارستان، چکسلواکی، یوگسلاوی و دیگر کشورهای اشغال شده از سوی نازی‌ها مرتکب جنایت‌های جنگی شده بودند.

بر اساس تاریخ دستکاری شده برپایی “یادبود قربانیان کمونیسم” در دولت “ستیون هارپر”، نخست‌وزیر پیشین از حزب محافظه‌کار، آغاز شد. در سال ۱۳۸۶، جیسون کنی، وزیر وقت وزارت شهروندی، مهاجرت، و چندفرهنگی کانادا از محل پارکی خصوصی در شهر “تورنتو”ی کانادا که به اعضای جامعه چک و اسلواکی متعلق است، بازدید کرد. در آنجا یک اثر هنری ضدکمونیستی را مشاهده کرد: مردی مصلوب بر روی زمینه‌ای از داس‌وچکش. جیسون کنی که رؤیای جذب رأی‌های هشت میلیون مهاجری در کانادا را در سر می‌پروراند که از کشورهایی آمده بودند که با رهبری حزب‌های کمونیست اداره می‌شدند پیشنهاد داد “دیوار خاطرهٔ” یادبودی همانند آنچه در پایتخت بود در تورنتو ساخته شود. سال بعد، یک گروه خیریه به نام “بزرگداشت آزادی” تشکیل شد تا برای این طرح پول جمع‌آوری کند. اعضای هیئت‌مدیرهٔ آن شامل نامزدهای حزب محافظه‌کار و برخی از سرمایه‌گذاران عمده بودند. از آن‌جایی که این گروه در دستیابی به هدف‌های مالی‌اش همیشه ناموفق بود به‌منظور درخواست کمک‌هایی بیشتر، چه از نظر مالی و چه زمین لازم برای برپایی بنای یادبود، به دولت مراجعه می‌کرد. دولت هارپر قطعه‌ای از زمین‌های با ارزش درست در پایین خیابان ساختمان پارلمان، بین دادگاه عالی و ساختمان بایگانی ملی کانادا را به این گروه واگذار کرد.

این طرح از همان آغاز با انگیزه‌های مسلکی و ادعاهای نادرست تاریخی بحث‌برانگیز به راه افتاد. بنای یادبود نخستین، قرار بود در “بزرگداشت” افرادی که در حکومت‌های کمونیستی جان خود را از دست داده‌اند” با صد میلیون “مربع حافظه” نصب شود. رقم “صد میلیون” نفری قربانیان کمونیسم برگرفته از “کتاب سیاه کمونیسم” نوشتهٔ استفان کورتوا در سال ۱۳۷۶ است که او و نویسندگان همکارش در این کتاب تلاش کرده بودند جنایت‌های فاشیسم را کم‌رنگ جلوه دهند و با آماری ساختگی‌ و گزافه‌‌آمیز مرگ‌و‌میر در اتحاد شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی در طول سده بیستم با رقم‌های میلیونی ارائه دهند. هنگامی که “کتاب سیاه کمونیسم” منتشر شد، کورتوا در مصاحبه‌ای گفت: “به‌نظر من، در مورد نسل‌کُشی از سوی نازی‌ها علیه یهودیان هیچ چیزی برای روی برتافتن [روی برگرداندن] از آن‌ها نیست.”

پس از پیروزی جاستین ترودو و لیبرال‌ها در انتخابات ۱۳۹۶، از دامنهٔ طرح یادبود قربانیان کمونیسم تا حدودی کاسته شد. گنجاندن صد میلیون “مربع حافظه” به “دیوار خاطره” که شامل نام‌های برخی از “قربانیان” برگزیده بود کاهش یافت. همچنین، مکان آن به نقطه‌ای کم‌اهمیت‌تر در پایتخت منتقل شد. جاستین ترودو همچنین برای واگذاری زمین و تأمین بخش عمده‌ای از هزینه ۷/۵ میلیون دلاری این بنای یادبود از بودجه خدمات همگانی استفاده کرد. سیاستمداران تمامی حزب‌های سیاسی اصلی کانادا همچون محافظه‌کاران، لیبرال‌ها، دموکرات‌های جدید، و سبزها در حمایت از چنین اقدامی بیانیه‌ای صادر کردند.

با این وجود تاریخ ساختگی‌ای که از آن برای توجیه طرح یادبود به‌کار گرفته شده بود پایان ماجرا نبود. سازمان‌های یهودی هشدار دادند که در میان نام‌های پیشنهادی برای یادبود، نام جنایتکارانی که در کشتار جمعی یهودیان دست داشتند دیده می‌شود، اما این هشدار آن‌ها نادیده گرفته شدند.

در سال ۱۴۰۰، در حالی که جمع‌آوری کمک مالی همچنان ادامه داشت، گزارش‌هایی منتشر شد که نشان می‌داد سازمان مسئول بنای این یادبود، چندین کمک مالی از سوی ستایش‌کنندگان همکاران نازی‌ها و دیگر فاشیست‌ها را هم پذیرفته است...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17726

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

29 Oct, 15:48


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

28 Oct, 18:09


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

28 Oct, 18:06


تلاش امپریالیسم برای گسترش

نوشتهٔ پرابهات پاتنایک

لنین در کتاب امپریالیسم [امپریالیسم- بالاترین مرحلهٔ سرمایه‌داری] نوشته بود: “تلاش ناگزیر سرمایهٔ مالی [این است که] حوزه‌های نفوذ خود و حتی قلمرو واقعی خود را گسترش دهد”. او در زمانی این کتاب را نوشت که رقابت بین‌ امپریالیست‌ها ویژگی اصلی جهان بود، جهانی که در آن این تلاش به‌شکل مبارزه‌ای رقابتی بین سرمایه‌های مالی رقیب درآمده بود تا تقسیم جهان را به‌سرعت کامل کنند و هیچ “جای خالی”ای را باقی نگذارند. از آن پس، تنها از راه جنگ‌ بین الیگارش‌های مالیِ رقیب تجدیدِ تقسیمِ جهان امکان‌پذیر بود. با این حال، جنگ‌هایی که در واقع به‌راه افتادند به تضعیف امپریالیسم و همچنین جدا شدن بخش‌هایی از جهان زیر سلطه‌اش از طریق انقلاب‌های سوسیالیستی و فرایند استعمارزدایی به‌کمک سوسیالیسم منجر شد.

توسعهٔ بیشتر تمرکز سرمایه که به تثبیت آن منجر می‌شود، از یک سو از رقابت بین امپریالیست‌ها کاسته است، زیرا سرمایه اکنون خواهان کل جهان به‌منزلهٔ عرصه‌ای برای حرکت بی‌قیدوشرطش است و نه تقسیم آن به حوزه‌های نفوذ قدرت‌های رقیب. از سوی دیگر، این تمرکزِ سرمایه به تلاش امپریالیسمِ متحد به‌منظور تثبیت هژمونی‌اش بر سرزمین‌هایی که قبلاً از زیر سلطه‌اش رها شده بودند منجر شده است. دو سلاحی که امپریالیسم برای این هدف دوم ازشان استفاده می‌کند عبارتند از: تحمیل نظم نولیبرالی بر جهان که عملاً آثار استعمارزدایی را نفی می‌کند و به راه انداختن جنگ‌ها در جایی که سلاح نخست به تنهایی برای تحقق اهداف آن کافی نیست.

رژیم نولیبرال در همه جا به‌معنی تضعیف طبقه کارگر بوده است. این رژیم در کشورهای پیشرفته کارگران را با انتقال صنایع به کشورهای جهان سوم، کشورهایی که از ذخایر عظیم نیروی کار برخوردارند، به پرداخت دستمزدی پایین مواجه و تهدید کرده است و به همین دلیل، دستمزدهای آنان دچار رکود شده است. در کشورهای جهان سوم نیز چنین انتقال صنایعی حجم نسبی ذخایر نیروی کار را کاهش نداده است و به‌همین دلیل دستمزدهای واقعی در آنجا نیز راکد مانده‌اند. بدین ترتیب، در حالی که بُردار دستمزدهای واقعی در سراسر جهان ثابت مانده است، بهره‌وری نیروی کار در همه جا افزایش یافته است (که این در نهایت دلیل کاهش نیافتن اندازه نسبی ذخایر نیروی کار جهان سوم است) و این افزایش سهم مازاد اقتصادی هم در اقتصاد جهانی و هم در اقتصاد هر یک از این کشورها را باعث شده است. این امر نه تنها به افزایش شدید نابرابری اقتصادی (و در بخش عمده‌ای از جهان سوم حتی به افزایش نسبت جمعیت مبتلا به فقر مطلق تغذیه‌ای) منجر شده است، بلکه دقیقاً به‌همین دلیل تمایل به سوی مازاد تولید ایجاد کرده است (زیرا افراد شاغل بیش از کسانی که از مازاد استفاده می کنند، درآمد خود را مصرف می‌کنند).

راه‌ حل استاندارد اقتصاد کینزی برای مازاد تولید، یعنی افزایش هزینه‌های دولتی، در رژیم نولیبرالی عمل نمی‌کند، زیرا دو راه ممکن برای تأمین مالی چنین هزینه‌هایی برای افزایش تقاضای کل، باید انجام شود، یعنی کسری بیشتر بودجه یا مالیات بیشتر بر ثروتمندان، که هر دوی آن‌ها در رژیم نولیبرالی برای سرمایهٔ مالی و دولت‌ملت ناپذیرفتنی و منفور هستند. دولت‌ملت یادشده که با سرمایهٔ مالیِ‌ جهانی‌شده‌‌ای مواجه است که می‌تواند در هر لحظه کشور را ترک کند، مجبور است به خواست‌ها و هوس‌های چنین سرمایهٔ مالی‌ای تن دردهد.

با این گرایش به‌سوی مازاد تولید که در ذات سرمایه‌داری نولیبرالی نهفته است و اقتصاد جهانی را به‌ سمت رکود سوق می‌دهد، نوفاشیسم گسترش پیدا کرده و سرمایه‌های بزرگ نیز به متحد شدن با عناصر نوفاشیست که گفتمانی انحرافی ارائه می‌دهند متمایل می‌شوند. این گفتمان در ارتباط با شرایط مادی زندگی قرار نمی‌گیرد بلکه به ایجاد نفرت علیه برخی اقلیت‌های مذهبی یا قومی بی‌پناه که زیر عنوان “دیگری” معرفی می‌شوند، می‌پردازد...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17728

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

27 Oct, 20:32


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

27 Oct, 18:46


حزب تودۀ ایران تجاوز نظامی اسرائیل به خاک ایران را به شدت محکوم می‌کند

بر اساس گزارش خبرگزاری‌های جهان، ارتش متجاوز اسرائیل روز شنبه – ۵ آبان/۲۶ اکتبر – به خاک ایران تجاوز کرد. به گفته‌ی سخنگوی این ارتش، هدف این تجاوز آشکار، که در تضاد با همهٔ قوانین بین‌المللی و با اطلاع و نقش آمریکا در هدف گیری مناطق حمله به ایران و در سکوت تایید آمیز متحدان اروپایی آن صورت گرفت، کارخانه‌های تولید موشک و سایر پایگاه‌های نظامی در نزدیکی تهران و مناطق غربی ایران بوده است.

پس از سکوت اولیه در خصوص خسارات وارده، ارتش ایران اعلام کرد که در حملات هوایی اسرائیل، سرگرد حمزه جهاندیده و استوار محمدمهدی شاهرخی‌فر در ماهشهر خوزستان کشته شده‌اند. ساعاتی بعد نیز اعلام شد که دو مجروح این حملات به نام‌های سجاد منصوری و مهدی نقوی که از کارکنان ارتش بودند، جان باخته‌اند.

کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران در نشست اخیر خود ضمن محکوم کردن جنایت‌های ارتش اسرائیل در غزه و لبنان و کشتار نزدیک به پنجاه هزار شهروند فلسطینی و لبنانی در طول یک سال گذشته، که بیش از ۱۲ هزار کودک در میان آنان بوده‌اند، و هم چنین بی‌خانمان شدن میلیون‌ها انسان و ویران کردن بخش‌های وسیعی از مناطق مسکونی در غزه و لبنان تأکید کرد. این اعمال، که از سوی دادگاه بین‌المللی لاهه به عنوان جنایت علیه بشریت شناخته شده و منجر به حکم دستگیری نتانیاهو و برخی از رهبران اسرائیل شده است، بخشی از سیاست‌های استعماری و نژادپرستانهٔ صهیونیستی است که برخورد غیرانسانی و وحشیانه با فلسطینی‌ها را مجاز می‌داند. این نخستین گام برای نسل‌کشی و نفی انسانیت یک ملت است.

حزب تودۀ ایران در ماه‌های اخیر بارها دربارۀ سیاست‌های جنگ‌طلبانهٔ دولت نتانیاهو که تنها با ادامۀ جنگ و کشتار می‌تواند به حیات خود ادامه دهد، هشدار داده است. یکی از اهداف راهبردی دولت نتانیاهو، گسترش جنگ و کشاندن جمهوری اسلامی ایران به درگیری‌های نظامی با اسرائیل و نیروهای متجاوز آمریکایی در منطقه و زمینه‌سازی برای تأمین هژمونی امپریالیسم آمریکا و اسرائیل به عنوان ژاندارم منطقه خاورمیانه است.

ما همچنین بر این باوریم که سیاست خارجی جمهوری اسلامی، به‌ویژه در منطقهٔ خاورمیانه، به منظور “حفظ نظام” و با محوریت صدور انقلاب اسلامی، با جهت‌گیری‌های ترقی‌خواهانه، ضدامپریالیستی و استقلال‌طلبانه همخوانی ندارد و این سیاست‌های نابخردانه و ماجراجویانه حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور ما را با خطرات جدی مواجه کرده است و می تواند در خدمت پیشبرد اهداف جنگ طلبانه نیروهای امپریالیستی قرارگیرد.

حزب تودۀ ایران بار دیگر تأکید می‌کند که وظیفهٔ همهٔ نیروهای مترقی و صلح‌دوست کشورهای منطقه، هوشیاری و تدبیر در جلوگیری از کشاندن منطقه به یک جنگ گسترده و خانمان‌سوز است. جنگی که تنها در راستای حفظ رژیم جنایتکار نتانیاهو و منافع امپریالیستی و متحدان اروپایی او خواهد بود. باید با تمام توان به مقابله با این توطئه‌ها پرداخت و تأکید کرد که تنها با حرکت به سوی خاتمه دادن به جنایت‌های و تجاوز نظامی دولت نژادپرست اسرائیل، می‌توان به تحقق حقوق حقهٔ مردم فلسطین برای داشتن دولتی مستقل امیدوار بود.

حزب تودۀ ایران
۶ آبان ۱۴۰۳


https://www.tudehpartyiran.org/?p=17735

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

27 Oct, 16:42


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

27 Oct, 16:18


گزارش هایی از پیکار و زندگی مردم – به ‌اِعمال فشار به مهاجران افغانستانی و اخراج آنان پایان دهید!

به ‌اِعمال فشار به مهاجران افغانستانی و اخراج آنان پایان دهید!

دفاع از حقوق خواهران و برادران مهاجر افغانستانی حمایت از حق انتخاب زندگی، کار شایسته، و انسانی است

انتشار خبرهایی مبنی بر تیراندازی یا برخورد با مین عده‌ای از پناهندگان و مهاجران افعانستانی که به کشته و زخمی‌شدن برخی از آنان در مرز استان سیستان و بلوچستان منجر شد، باردیگر موضوع وضعیت مهاجران افغانستانی و علت فضاسازی منفی علیه آنان را به بحثی داغ تبدیل کرد. مرتبط ساختن مسایل امنیتی در مرزهای شرقی میهن ما آن‌هم فقط به رفت‌‌وآمد هزاران زن، کودک، و مرد گریزان از حاکمیت واپس‌گرا و ضدمردمی طالبان ترفندی است که از مدت‌ها پیش با هدف‌هایی معین از سوی برخی نهادهای مذهبی وابسته به حاکمیت و ارگان‌های امنیتی تبلیغ و در رسانه‌ها بزرگ‌نمایی می‌شود.

به‌ویژه پس از به‌قدرت رساندن طالبان، حق آموزش، تحصیل، و کار در اجتماع و ادارات دولتی برای زنان ممنوع اعلام شد و گروه طالبان با سرکوب‌های وحشیانه محدودیت‌هایی بیشتر در روند زندگی عادی و معمولی مردم افغانستان به‌وجود آورد.

به‌همین دلیل در سالیان اخیر ادامه سیاست‌های ضد مردمی و واپس‌گرایانه طالبان باعث مهاجرت بسیاری از مردم تحت ستم افغانستان به کشورهای همسایه از جمله میهن ما گردید. در بازار کار ایران، کارگران و زحمتکشان افغانستان برای تأمین معاش‌شان با پذیرش شغل‌های سخت و زیان‌آور به‌شدت استثمار می‌شوند. شرایط زندگی مهاجران بسیار ناگوار است. آنان از داشتن حقوق اساسی‌ای متعدد از جمله حق بیمه، بهداشت، آموزش، کار، شناسنامه برای فرزندان متولد شده در ایران، حساب بانکی، تردد و سکونت در برخی مناطق و اماکن محروم هستند.

رژیم واپس‌مانده ولایت فقیه به‌جای تأمین و تضمین حقوق مهاجران و حمایت از آنان که از سیاست‌های قرون‌وسطایی گروه طالبان و اوضاع ناامن و نابسامان افغانستان به‌تنگ آمده و به‌ناچار راه مهاجرت را در پیش گرفته‌اند، سیاست معمول و شناخته شده مهاجرت ستیزی، سرکوب جنسی و جنسیتی، تبعیض و استثمار شدید در بازار کار را دنبال می‌کند.

رژیم ولایت فقیه همان‌گونه که در تأمین و تضمین حقوق اولیه و بهبود زندگی مردم میهن ما بارها بی‌برنامگی و ناتوانی‌اش را به‌اثبات رسانیده است، یک‌بار دیگر سرشت مردم‌ستیز خود را در مسئلهٔ مهاجرین افغانستانی و جوسازی علیه آنان در شکل‌هایی مختلف مانند اعمال فشار، اخراج، ممانعت از تحصیل بسیاری از آنان و فضاسازی منفی رسانه‌ای بروز می‌دهد. در ماه‌های اخیر سیاست به‌اصطلاح مسدود کردن مرزها و اخراج گروهی مهاجران افغانستانی را در رسانه‌های حکومتی مرتب تبلیغ می‌کند.

دراین زمینه از معاون اول قوه قضاییه گرفته تا احمدرضا رادان، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، همگی مهاجرت افغانستانی‌ها را یک تهدید معرفی می‌کنند. مسئولین جمهوری اسلامی با این مهاجران همچون مجرم‌ها برخورد کرده و از دستگیری و طرد آنان به خاک افغانستان و اجازه اشتغال و اسکان ندادن به آنان در سطح کشور سخن می‌رانند. مؤمنی، وزیر کشور و رئیس شورای امنیت کشور، اولویت نیروی پلیس فراجا را اخراج و طرد اتباع خارجی غیرمجاز بیان کرد و در این‌باره گفت: “ایران بیش از این امکان پذیرش آن‌ها را ندارد.” جانشین فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان از دستگیری ۱۵۸۴ نفر از اتباع بیگانه غیرمجاز در راستای طرح هجرت و مطالبات مردمی استان در ماه‌های گذشته خبر داده ‌بود. او تأکید کرد: “به‌کارگیری اتباع غیرمجاز، خرید و فروش ملک یا وسایل نقلیه با آنان و یا استفاده از آنان در اموری مانند نگهبانی جرم بوده و این افراد باید به کشور خود برگردند.” وزارت آموزش و پرورش سال گذشته و امسال از هر دانش‌آموز مهاجر افغانستان، مبلغ یک میلیون و دویست هزارتومان دریافت کرده ‌است و در ادامه مهاجرت‌ستیزی در بسیاری از مدارس بخش‌نامه‌های داخلی و اعمال سلیقه موجب بازماندن از تحصیل اغلب دانش‌آموزان افغانستانی شده است.

تجربه نشان داده ‌است بسیاری از مهاجرانِ ردِ مرز شده با توجه به وضعیت افغانستان و ادامه داشتن سیاست‌های واپس‌مانده گروه طالبان مجدداً به ایران بازگشته‌اند.

باید از حق مهاجران افغانستانی برای زندگی‌ای شایسته و انسانی در میهن ما و برخوردار شدن‌ از حق تحصیل و آموزش رایگان فرزندان‌شان مانند شهروندان کشور ایران حمایت و پشتیبانی کرد. حزب تودۀ ایران به همراه دیگر نیروهای ترقی‌خواه و مردم آگاه میهن ما سیاست‌های رژیم ولایت ‌فقیه علیه خواهران و برادران مهاجر افغانستانی را به‌شدت محکوم می‌کند...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17716

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

27 Oct, 16:11


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

27 Oct, 08:53


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

26 Oct, 17:11


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

26 Oct, 17:09


خاورمیانه: صلح باید اولویت استراتژیک باشد!

نوشتهٔ استیو بیشاپ، عضو برجسته شورای مرکزی ”کمیتهٔ دفاع از حقوق مردم ایران” (کودیر)، در نشریهٔ انگلیسی لیبریشن، ۱۹ اکتبر ۲۰۲۴ (۲۸ مهر ۱۴۰۳)

ناکامی آمریکا در مهار کردن اسرائیل منطقه را به‌سمت جنگ گسترده‌تر سوق می‌دهد و حمله به ایران به‌احتمال زیاد پیامدهای ویرانگر عظیمی خواهد داشت اینکه اسرائیل تا چه حد آماده است به‌تنهایی به تهدید حمله به ایران عمل کند این هفته در گفت‌وگوهای گزارش‌شده بین اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها روشن شد. جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، هفتهٔ گذشته در نخستین تماس تلفنی در بیش از یک ماه گذشته در مورد مسائل مربوط به عملیات تحریک‌آمیز و واکنش احتمالی اسرائیل علیه ایران گفت‌وگو کردند. به گفتهٔ کاخ سفید، بایدن در این گفت‌وگو بر لزوم رسیدن به «توافق دیپلماتیک» تأکید کرده است تا غیرنظامیان اسرائیلی و لبنانی آواره‌شده بر اثر جنگ بتوانند به خانه‌هایشان بازگردند. همچنین، ظاهراً او از اسرائیل خواسته است که تلفات غیرنظامیان در حملات هوایی به بیروت را به حداقل برساند و در مورد «نیاز فوری به بازگشت به دیپلماسی» برای دستیابی به آتش‌بس در غزه با نتانیاهو صحبت کرده است.

روشن است که سخنان بایدن اثر چندانی نداشته است، زیرا نیروی دفاعی اسرائیل (IDF) پنجشنبه شب [۱۰ اکتبر/۲۱ مهر]، کمی بیش از ۲۴ ساعت پس از گفت‌وگوی بایدن و نتانیاهو، اقدام به سنگین‌ترین بمباران‌ها تا آن روز کرد.

ظاهراً آمریکا از غافل‌گیر شدن مکرر پس از اقدامات نظامی اسرائیل در غزه و لبنان مستأصل شده است، اما به‌نظر می‌رسد که قادر به بسیج ارادهٔ سیاسی برای جلوگیری کردن از تشدید بیش از پیش تنش نیست. هفتهٔ گذشته، زمانی که قرار بود یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، و لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا، در پنتاگون دیدار کنند، آمریکایی‌ها انتظار داشتند که از نقشه‌های اسرائیل اطلاعات بیشتری پیدا کنند. با این حال، نتانیاهو مانع رفتن گالانت به آمریکا شد و اسرائیل به برنامه‌ریزی عملیاتش علیه ایران ادامه داد. در حال حاضر، آمریکا ادعا می‌کند که نه از زمان حمله و نه از هدف‌های عملیاتی اسرائیل اطلاع دارد. [بایدن بعداً تأیید کرد که از زمان و نحوهٔ واکنش اسرائیل به حملهٔ موشکی ایران اطلاع دارد- ن.م.]

می‌دانیم که ژنرال اریک کوریلا، رئیس فرماندهی مرکزی آمریکا و مسئول عملیات نظامی آمریکا در خاورمیانه، با گالانت و فرماندهان ارشد نظامی اسرائیل دیدار کرده است تا علیه حمله به سایت‌های هسته‌یی یا تأسیسات نفتی ایران به اسرائیل هشدار دهد.

در غرب گالانت را از آن دسته رهبران اسرائیل می‌دانند که به نگرانی‌های آمریکا در مورد ادامهٔ جنگ اسرائیل در غزه، به‌ویژه در مورد افزایش ارسال کمک‌های بشردوستانه و ایجاد طرحی برای حکومت پس از جنگ، توجه بیشتری نشان می‌دهند. با این حال، کاملاً روشن است که تمایل نتانیاهو به حفظ قدرت، و سوءاستفاده‌اش از وقفهٔ کنونی پیش از انتخابات آمریکا، برای او و حامیان بنیادگرای مذهبی‌اش در دولت مهم‌تر از هر نگرانی استراتژیک بزرگ‌تری است. ناکامی آمریکا در انجام اقدام قاطع [برای مهار اسرائیل] سبب خشم جامعهٔ بین‌المللی شده است، زیرا آمریکا تأمین‌کنندهٔ اصلی تسلیحات مورد نیاز ارتش اسرائیل است. اسرائیل فقط به این دلیل که به ارتش آمریکا وابسته است می‌تواند به جنگ‌هایی ادامه دهد که در جبهه‌های متعدد آغاز کرده است. در سراسر یک سال گذشته، اسرائیل نه‌فقط به دریافت مهمات آمریکایی متکی بوده است، بلکه از کمک آمریکا در سرنگون کردن موشک‌ها و پهپادها و همچنین از استقرار سریع نیروی دریایی و هوایی آمریکا برای جلوگیری از حملات جدّی‌تر ایران بهره‌مند شده است.

آمریکا نیز به سهم خود مجبور شده است اولویت‌های استراتژیکش را، که پیش از این بر تشدید درگیری‌ها با چین و روسیه متمرکز بود، تغییر دهد و آنها را با وضع جدید تطبیق دهد. پنتاگون [وزارت دفاع آمریکا]، که در پیشگیری از وقوع جنگ تمام‌عیار در خاورمیانه ناکام بوده است، طی سال گذشته دو گروه جنگی ناو هواپیمابر به منطقه اعزام کرده است...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17730

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

26 Oct, 17:01


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

25 Oct, 15:13


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

25 Oct, 15:12


اطلاعیۀ دبیرخانۀ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران دربارهٔ برگزاری نشست کمیتۀ مرکزی

نشست نوبتی کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران با شرکت همۀ اعضای کمیتۀ مرکزی و هم‌زمان با هشتادوسومین سالگرد تأسیس حزب توده‌های کار و زحمت در مهرماه ۱۴۰۳ برگزار شد. موضوع‌های مورد بحث و تبادل ‌نظر در نشست کمیتۀ مرکزی به‌شرح زیر بودند:

۱. بررسی آخرین تحولات ایران و جهان.

۲. گزارشی از تماس‌های هیئت سیاسی با حزب‌ها و سازمان‌های سیاسی کشور در پی انتشار فراخوانی به‌منظور برگزاری گفت‌وگویی در زمینهٔ “گفتمان ملی” و نتایج حاصل از آن.

۳. برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری برای برگزاری نشست‌های بعدی کمیتۀ مرکزی.

۴. گزارشی از شرکت واحدهای حزبی در فستیوال‌های بر پا شدهٔ اخیر از سوی حزب‌های کمونیستی و کارگری در کشورهای مختلف.

۵. گزارش شعبه‌ها و کمیسیون‌های کمیتۀ مرکزی و تبادل نظر در مورد پیشرفت کارها.

دبیرخانۀ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران

۳۰ مهرماه ۱۴۰۳


https://www.tudehpartyiran.org/?p=17720

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

24 Oct, 11:47


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

24 Oct, 11:44


یک سال همدستی امپریالیسم آمریکا با اسرائیل در نسل‌کُشی مردم غزه

یک سال پیش، هنگامی که اسرائیل جنگ پردامنه‌‌اش علیه مردم غزه پس از حمله “حماس” در ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲ را آغاز کرد، دولت ایالات متحده تمام و کمال می‌دانست متحدش در آستانهٔ آغاز عملیات نظامی‌ای است که به ارتکاب جنایت‌های جنگی از سوی بنیامین نتانیاهو و دیگر رهبران اسرائیلی خواهد انجامید. با این حال، همان‌طور که تمام جهان دیده است، این آگاهیِ از پیش، دولت بایدن را از برآوردن نیازهای تسلیحاتی و کمک به نسل‌کُشی‌ای که از آن زمان تا کنون به آن دامن زده شده است نتوانست باز دارد.

مجموعه‌ای از ای‌میل‌های بین کارکنان وزارت امور خارجه، پنتاگون، و کاخ سفید از ۱۹ تا ۲۲ مهرماه ۱۴۰۲به بیرون درز کرده است که مکالمه‌ها دربارهٔ آنچه قرار شد در این بازه زمانی رخ دهد را افشا می‌کند. این ای‌میل‌ها چند هفته پیش از سوی “خبرگزاری رویترز” منتشر شد.

دانا استرول، معاون وقت وزیر دفاع ایالات متحده در امور خاورمیانه، پس از خواندن ارزیابی “کمیته بین‌المللی صلیب سرخ” درباره هزینهٔ انسانی برنامه‌ریزی اسرائیل برای غزه، برنامه‌ای که شامل تخلیه‌های جمعی، بمباران، خودداری از رساندن کمک بودند، به دستیاران ارشد رییس جمهور جو بایدن در ۲۱ مهرماه گفت از خواندن این ای‌میل‌ها “ترس تا مغز استخوان‌هایش رخنه کرده است.”

دانا استرول در نامه‌ای مستقیم به برت مک‌گورک، مشاور ارشد بایدن، نوشت صلیب سرخ “هنوز آماده نیست این موضوع را علنی کند، اما به‌صورت خصوصی هشدار می‌دهد که اسرائیل در آستانه دست زدن به جنایت‌های جنگی است.” او به ناممکن بودن تخلیه یک میلیون غیرنظامی از غزه، همان‌طور که اسرائیل در آن زمان دستور داده بود، اشاره کرد.

پائولا توفرو، دستیار ارشد کاخ سفید، کسی که مسئولیت تدوین پاسخ‌های بشردوستانه به جنگ را بر عهده داشت، در ای‌میلی دیگر نوشت: “ارزیابی ما این است که به‌هیچ‌وجه به چنین جابه‌جایی‌ای گسترده‌ بدون بر پا کردن فاجعه‌ای انسانی نمی‌توان دست زد.” او گفت ایجاد زیرساخت‌های مورد نیاز برای ارائه “خدمات اساسی” مانند غذا، آب، و سرپناه برای بیش از یک میلیون نفر به “چندین ماه” نیاز دارد. پائولا توفرو از کاخ سفید درخواست کرد اسرائیل را وادار کند از تهاجم شتاب‌زده دست بکشد. توفرو نوشت: “ما از دولت اسرائیل انتظار داریم در تازاندن مردم به سمت جنوب نشتابد.”

البته نتانیاهو به‌جای کاستن از سرعت پا را روی پدال گاز گذاشت و از آن موقع هم امپریالیسم آمریکا بی‌وقفه باک بنزینش را پر کرده است.

بر اساس آمار وزارت بهداشت غزه، در ۳۶۵ روز گذشته ۴۱ هزار و ۹۰۹ فلسطینی در منطقه غزه به‌دست اسرائیل کشته شده‌اند. ۹۷ هزار و ۳۰۳ نفر دیگر نیز زخمی شده‌اند (امروز این آمار در هر دو مورد بسیار بالاتر است). در هر دو مورد بیشتر کشته‌ها و زخمی‌ها زنان و کودکان بوده‌اند. اینان قربانیانی هستند که شمارش شده‌اند. هزاران نفر دیگر ناپدید یا زیر آوار دفن شده‌اند. برآوردهای مبتنی بر پژوهشی در مجله پزشکی “لانست” (Lancet) نشان می‌دهد شمار واقعی جان‌باختگان از مرگ و بیماری‌های ناشی از جنگ تا کنون به ۳۳۵ هزار و ۵۰۰ نفر یا ۱۴ درصد جمعیت غزه می‌تواند برسد. افزون بر این، دو میلیون نفر دیگر که ۹۰ درصد جمعیت غزه را تشکیل می‌دهند از سکونت‌گاه‌های‌شان رانده و آواره شده‌اند. جدای از افزایش بی‌وقفه کشته‌شدگان و آوارگان، دیگر از چه راهی و چگونه می‌توان نسل‌کشی، و به‌ویژه نقش ایالات متحده را در آن سنجید؟

پژوهشگران “نهاد شناخت خاورمیانه” و دانشگاه براون در ایالت رودآیلند ایالات متحده هزینه‌های انسانی و مالی از آغاز حمله اسرائیل به غزه را پیگیری و مستندسازی می‌کنند. کنشگران صلح در ایالات متحده باید هنگام صحبت با همکاران، همسایگان، و یا مقام‌های منتخب‌شان از این آمار برای مبارزه و دستیابی به آتش‌بس ضروری بهره گیرند که عبارتند از:

“۱۰۷ دلار” مالیات، میانگین مبلغی است که یک مالیات‌دهندهٔ آمریکایی میانه‌‌حال به‌صورتی جداگانه در سال گذشته برای تأمین هزینهٔ جنگ‌افزارهای ارتش اسرائیل برای کشتن غیرنظامیان فلسطینی پرداخته است. “۱۸ میلیارد دلار”، مقدار پولی است که کنگره ایالات متحده از ۱۵ مهرماه برای تأمین جنگ‌افزار در اختیار اسرائیل قرار داده است. “۴/۸۶ میلیارد دلار”، مبلغی است که ایالات متحده برای بمباران یمن و در حمایت از جنگ اسرائیل هزینه کرده است...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17732

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

24 Oct, 11:37


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

23 Oct, 15:50


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

23 Oct, 15:48


درماندگی خامنه‌ای و پزشکیان در برابر بحران بن‌بست اقتصادی و خطر جنگ

این روزها اکثر مردم کشور از یک سو با پوست و گوشت و استخوان پیامدهای اقتصاد ویران‌شده را احساس می‌کنند و از سوی دیگر، به‌دلیل جنگ روانی دولت جنایتکار اسرائیل علیه ایران و رجزخوانی حکومت ولایی در مورد حملۀ تلافی‌جویانه کوبنده، نگران زندگی خود و اوضاع ملتهب کشور و منطقه‌اند. در چنین شرایطی، هفتۀ گذشته یک‌باره “پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری” و رسانه‌های مجاز با آب‌وتاب به نشست هفتگی پزشکیان با خامنه‌ای دربارهٔ مسائل اقتصادی و به‌ویژه پیگیری وضع معیشت مردم پرداختند. پزشکیان در ارتباط با این نشست نمایشی و تبلیغاتی گفت: “نکات و توصیه‌هایی را که لازم بود از رهبری انقلاب دریافت کردیم.”

سران حکومت ولایی و در رأس آنها خامنه‌ای خوب می‌دانند که علاوه بر خطر حملۀ نظامی اسرائیل و شکست سیاست‌های ماجراجویانهٔ جمهوری اسلامی در منطقه، در داخل کشور نیز به میدان آوردن پزشکیان و اجرای پروژۀ به‌اصطلاح “وفاق ملی” با شکست روبه‌رو شده است. ناتوانی رژیم در مدیریت و مهار کردن بحران بن‌بست اقتصادی، پیچیده‌تر شدن امکان رفع تحریم‌های آمریکا به‌دلیل اوضاع بحرانی منطقه، و روگردانی بخش بزرگی از جامعه از دیکتاتوری مذهبی همگی از نقاط ضعف کنونی حکومت ولایی و خطرناک‌ترین عوامل علیه “حفظ نظام” هستند.

نزدیک به سه ماه از برگماری پزشکیان و دستچین شدن وزیران او از طرف ولی فقیه می‌گذرد. شواهد نشان می‌دهد که جز کلی‌گویی پزشکیان در مورد “تعهد به وعده‌های انتخاباتی” و توسل به نقل‌قول‌های تکراری و مَنبری از نهج‌البلاغه و حرکت‌های نمایشی و اغراق‌آمیز از نوع احمدی‌نژادی‌اش در مورد دستاوردهای اقتصادی در سفرهای رسمی به کشورهای همسایه فعلاً کار بیشتری از او برنمی‌آید.

از دید اکثر مردم- یعنی طبقۀ کارگر و دیگر زحمتکشان- با جابه‌جا شدن رئیس‌جمهور و انواع دستورهای بی‌مایۀ “رهبری” در سه ماه اخیر نه‌فقط تغییری در وضع اقتصادی کشور و معیشت مردم رخ نداده است، بلکه دورنمایی برای تغییرهای اساسی ضرور برای بهبود زندگی زحمتکشان نیز دیده نمی‌شود. سران رژیم و شخص خامنه‌ای و رئیس‌جمهور برگمارده‌اش نیز خوب به این واقعیت واقف‌اند.

برای اکثر مردم روشن است که از ابتدای سال جاری، با افزایش تنش‌ها و خطر درگیری نظامی جمهوری اسلامی با اسرائیل، وعدۀ رفع بن‌بست بحران اقتصادی و توقف سیر قهقرایی وخیم شدن وضع معیشت آنها هرچه بیشتر به محاق می‌رود. به همین دلیل بود که رسانه‌های متصل به “بیت رهبری” و شخص پزشکیان پس از نشست نمایشی او با ولی فقیه بر این نکته تأکید کردند که “بیشترین موضوعات مطرح‌شده در جلسهٔ امروز مربوط به مشکلات اقتصادی، تحریم‌ها، و فشارهایی بود که وجود دارد، و پیدا کردن راه برون‌رفت از آن‌ها بود.”

در چنین اوضاعی، دولت جنگ‌طلب نتانیاهو، پس از کشتار و نسل‌کشی اخیر در سرزمین‌های فلسطین و حمله‌های خونین به لبنان، اکنون مشخصاً خواهان کشاندن آتش جنگ و هدف‌گیری سلاح‌های آمریکایی به‌سوی ایران است. واقعیت بسیار نگران‌کننده آن است که در صورت تقابل مستقیم نظامی جمهوری اسلامی با اسرائیل، برخلاف لاف‌زنی‌ها و تبلیغات اغراق‌آمیز رژیم در مورد تأثیر بازدارندگی عملیات “وعده‌های صادق ۱ و ۲” یا موشک‌های هایپرسونیک “فتاح” و جز اینها، زیرساخت‌های اساسی کشور و زندگی مردم صدمهٔ بسیار زیادی خواهد دید، چه‌بسا بدتر از دوران جنگ هشت‌ساله.

تهدیدها و جنگ روانی اسرائیل در مورد حملۀ نظامی به ایران از هم‌اکنون اثری بسیار مخرب بر اقتصاد ورشکستۀ کشور و به‌تبع آن بر تأمین معیشت زحمتکشان گذارده است. از این رو، نزد افکار عمومی این سؤال اساسی در مورد آیندۀ کشور مطرح است: حکومت ولایی چرا و برای کدام هدف‌ها کشور ما را به چنین وضع گریزناپذیر بسیار خطرناک تجاوز نظامی اسرائیل و امپریالیسم آمریکا و ضربه‌پذیری جدّی زیرساخت‌های حیاتی کشور کشانده است؟...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17723

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

22 Oct, 21:44


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

22 Oct, 18:20


بیانیۀ کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران دربارۀ آخرین تحولات منطقه و خطر گسترش درگیری‌های نظامی در راستای منافع راهبردی امپریالیسم در خاورمیانه

جنایت علیه بشریت

فاجعهٔ کشتار بیش از ۴۲ هزار فلسطینی در یک سال گذشته در نوار غزه که بیش از ۱۲ هزار تن از قربانیان آن کودکان بوده‌اند، پس از حمله حماس به مناطق تحت اشغال اسرائیل (در ۷ اکتبر ۲۰۲۳/ ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲) و همچنین تعرض ارتش جنایتکار اسرائیل به خاک لبنان و کشتار هزاران تن در این کشور نمونه روشنی از جنایت علیه بشریت است. در مقابل این “جنایت علیه بشریت” از سوی دولت اسرائیل و حمایت از آن از سوی امپریالیسم جهانی، همبستگی گستردهٔ مردم جهان با مردم فلسطین را شاهدیم. همبستگی کارگران اتحادیه‌ها در کشورهای امپریالیستی با مردم فلسطین، پیوستن سازمان‌ها، پژوهشکده‌های علمی، دانشگاه‌ها، اتحادیه‌ها، و شرکت‌ها با جنبش تحریم و ادامه تظاهرات در ابراز هم‌بستگی با شعار اصلی “آتش بس همین الان” در سراسر جهان نمونه‌هایی از نفرت مردم و زحمتکشان جهان نسبت به اشغال و نسل‌کشی رژیم نژادپرست اسرائیل و همدستان آمریکایی و اروپایی‌اش است. حرکت مهم دیگر فرستادن پرونده نسل‌کُشی اسرائیل به دادگاه لاهه از سوی دولت آفریقای جنوبی و محکومیت اسرائیل در این دادگاه است. تمامی این جنایت‌ها زیر چتر حمایت کامل امپریالیسم جهانی به‌رهبری امپریالیسم آمریکا صورت‌می‌گیرد. در این مدت سهم امپریالیسم آمریکا افزون بر میلیاردها کمک مالی ارسال هزاران تٌن مهمات برای ارتش اسرائیل بوده است. دلیل اصلی ادامهٔ این کشتار و بحران در خاورمیانه را در سیاست‌های راهبردی امپریالیسم جهانی برای سود رساندن به انحصارات عظیم سرمایه داران تولیدکننده تسلیحات نظامی آمریکائی و اروپائی، حفظ هژمونی‌ امپریالیسم بر منطقه و ادامهٔ کنترل بر جریان یافتن نفت به کشورهای غربی باید دانست.

در این سیاست‌های راهبردی امپریالیسم، نقش و عملکرد دولت اسرائیل در منطقه همچون ژاندارمی است در خدمت به حفاظت از منافع امپریالیسم. جنگ‌افروزی و اقدام‌های تروریستی حاکمیت اسرائیل در منطقه، بخشی از رقابت و رویارویی‌های ژئوپلیتیک (جغرافیای سیاسی) در بطن بحران شیوهٔ تولید سرمایه‌داری در سال‌های ابتدای دههٔ سوم سدهٔ بیست‌ویکم میلادی ارزیابی می‌شود و اسرائیل در مقام اهرم امپریالیسم در منطقه خاورمیانه عمل می کند.

ادامه دادن به جنگ و خونریزی یگانه راهکارِ دولت جنایتکار نتانیاهو است

نمرود فلاشنبرگ، از اعضای کمیتهٔ مرکزی حزب کمونیست اسرائیل، در مطلبی که در “نامۀ مردم” شمارهٔ ۱۲۱۶، ۱۹ شهریورماه ۱۴۰۳، منتشر شد دربارۀ دولت جنایتکار نتانیاهو از جمله می‌نویسد: “نتانیاهو به‌درستی بنا به تفسیر مفسران اسراییلی نه تنها به‌سبب شکست دفاعی بلکه به‌سبب تقویت نظامی حماس طی ده‌ها سال باید پاسخ‌گو باشد. او در طول دوران نخست‌وزیری‌اش از سال ۲۰۰۹/۱۳۸۷، کنترل حماس بر غزه را تقویت کرد و فعالانه در هرگونه تلاش برای اتحاد نیروهای فلسطینی به‌رهبری سازمان آزادی‌بخش فلسطین کارشکنی کرد. این اقدام نتانیاهو برای جلوگیری از هرگونه چشم‌اندازی برای بنا نهادن یک دولت فلسطینی- اقدامی که هدف عمدهٔ زندگی‌اش به‌شمار می‌رود- انجام گرفته است. او درواقع آواری امنیتی به‌وجود آورد که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳/ ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲بر سر شهروندان اسرائیلی فرو ریخت…” و در ادامه این نکته مهم که: “نتانیاهو پایگاه راست‌گرایانش را پیرامون تلاش‌های جنگ و شعار ٬پیروزی کامل٬ گرد آورد… سیاستِ دولت اسرائیل جنگِ ادامه‌دار است. این سیاست، کلید تحقق هدفش برای نابودی غزه و ضمیمه [کردن] کرانه باختری رود اردن و همچنین بقای سیاسی‌اش است.”

امروزه سؤال‌هایی زیاد دربارۀ عملکرد دولت و ارتش اسرائیل در مقابله‌شان با حمله ۷ اکتبر/ ۱۵ مهر مطرح می‌شود که تا کنون بی‌پاسخ مانده‌اند (ارتش اسرائیل نتیجه تحقیقات رسمی‌اش را دربارۀ آنچه در آن روز ۷ اکتبر/ ۱۵ مهر رخ داد هنوز منتشر نکرده است). از جملهٔ این سؤال‌های مهم آن‌که برای مقابله با حمله‌های حماس، ۶ ساعت طول کشید تا ارتش اسرائیل- ارتشی که در منطقه‌ای که ده‌ها پایگاه نظامی دارد- عکس‌العملی از خود نشان بدهد. در پی این واقعه، ارتش اسرائیل زیر پوشش حملهٔ متقابل به‌ نیروهای حماس و برای نابود کردن آنان، شهر غزه که محل زندگی بیش از دو میلیون فلسطینی است را با بمباران‌های بی‌وقفهٔ ۲۶‌روزه در آغاز جنگ و تداوم آن به تلی از ویرانه‌ها تبدیل کرد...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17714

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

21 Oct, 21:44


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

21 Oct, 21:43


«نامۀ مردم»، شمارۀ ۱۲۱۹ منتشر شد!


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

21 Oct, 21:41


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

21 Oct, 16:17


https://soundcloud.com/tudeh-party-of-iran/7bolminbiucb

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

21 Oct, 09:25


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

21 Oct, 09:24


پویه پیدایش سندیکاهای کارگری در ایران بخش بیست و سوم

در این مقطع زمانی سطح همبستگی در جنبش کارگری و سندیکایی این امکان را فراهم کرده‌ بود که روند شکل‌گیری و قوام جنبش اعتصابی سراسری کارگران با قدرت پیش رفته و جنبش سندیکایی در پیوند با حزب طبقه کارگر – حزب تودهٔ ایران- به نیرویی اثرگذار در صحنه مبارزه آن روز کشور بدل شود. به‌دنبال همبستگی کارگران اصفهان، بهشهر، شاهی، تبریز، و یزد با نفتگران اعتصابی دولت وقت وادار به پذیرش خواست‌‌های کارگران شد. در زیر فشار جنبش اعتصابی سراسری کارگران و پیشاپیش آنان نفتگران خوزستان در سال ۱۳۳۰ خورشیدی کابینه حسین علا سقوط کرد و دکتر محمد مصدق زمام امور را به‌دست گرفت. به‌بیانی روشن جنبش اعتصابی طبقه کارگر در پیوند و زیر رهبری حزب تودهٔ ایران در سال‌های ۲۹ و ۳۰ منجر به تصویب قانون ملی‌ شدن نفت و به‌قدرت رسیدن دکتر مصدق شد. در اینجا نیز طبقه کارگر و جنبش کارگری و سندیکایی نشان ‌داد تا چه اندازه در ژرفش و فرارویی مبارزه سراسری با اهمیت و کلیدی است. رفیق جان‌باخته مهدی کیهان در نوشته پرارزشش به‌نام “دوران شکوفایی جنبش سندیکایی در ایران” دراین‌باره نوشته‌ است: “بررسی تاریخ مبارزات کارگران در این دوره نشان می‌دهد که طبقه کارگر ایران نه‌تنها در دوران تکوین و تدارک جنبش ملی‌ شدن نفت، بلکه در جریان حوادث اصلی آن با نثار خون (هجده کارگر و سه کودک کارگران نفت تنها در جریان اعتصاب کارگران نفت در خوزستان به‌هلاکت رسیدند) نقش اساسی و سرنوشت‌ساز را در پیروزی این جنبش به‌عهده گرفت” (کتاب “اسناد و دیدگاه‌ها – حزب توده ایران از آغاز پیدایی تا انقلاب بهمن ۱۳۵۷”، صفحه‌های ۲۱۹، ۲۲۰).

ادامه دارد

به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۹۰، ۱۶ مهر ۱۴۰۳


https://www.tudehpartyiran.org/?p=17669

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

20 Oct, 14:23


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

20 Oct, 14:22


کنگرهٔ اتحادیه‌های کارگری آفریقای جنوبی و دولت ائتلافی

کنگرهٔ اتحادیه‌های کارگری آفریقای جنوبی از نزدیک با حزب کمونیست آفریقای جنوبی، کنگره ملی آفریقای جنوبی، و سازمان مدنی ملی آفریقای جنوبی همکاری می‌کند!

کنگرهٔ اتحادیه‌های کارگری آفریقای جنوبی (کوساتو) از تعهدات مترقی مجمع معتمدین و نخبگان (لکگوتلا) کمیته اجرایی کنگره ملی آفریقای جنوبی (ا-ان- سی) استقبال می‌کند. این مجمع با احساس فروتنی عمیق، صداقت و انتقاد از خود، بر اراده خود برای تصحیح اشتباهات و بازگرداندن کنگره ملی آفریقای جنوبی (ا- ان- سی) به نقش تاریخی‌اش در مقام ابزار سیاسی‌ای پیشرو به‌منظور بهبود بخشیدن به زندگی مردم عادی آفریقای جنوبی تأکید می‌ورزد. کوساتو از کنگره ملی آفریقای جنوبی (ا- ان- سی) برای رسیدگی به نگرانی‌های کارگران و فدراسیون و تأکید مجدد بر اهمیت اتحاد همگانی مردم آفریقای جنوبی قدردانی می‌کند.

ما خوشحالیم که پیشنهادات کلیدی ارائه شده از سوی کنگره اتحادیه‌های کارگری آفریقای جنوبی – کوساتو – به‌وسیلهٔ این مجمع به تصویب رسید. باید یادآوری کنیم به‌ویژه برای اطمینان از این‌که دولت وحدت ملی (جی – ان – یو) نه تنها به حقوق کارگران که به‌سختی به‌دست آمده است احترام می‌گذارد، بلکه‌به دنبال بهبود شرایط کار و زندگی آنان نیز هست. ما از تعهدات کلیدی “لکگوتلا” در موارد زیر استقبال می‌کنیم:

حمایت‌های لازم را برای شرکت‌های برق سراسری (اسکام)، شبکه حمل و نقل عمومی (ترانس نت)، شبکه حمل مسافر (مترو ریل) و دیگر شرکت‌های مهم دولتی جهت تسهیل رشد اقتصادی نیاز دارند، ارائه دهد.دولت‌های ایالتی و شهرداری‌ها را توانمند کرده تا اطمینان حاصل شود که جامعه و اقتصاد و خدمات عمومی با کیفیتی را که به آن‌ها وابسته است دریافت می‌کنند، از جمله حصول اطمینان از پرداخت به‌موقع حقوق کارگران.

محرک‌های استخدامی ابلاغی نهاد ریاست‌جمهوری و سایر برنامه‌های اشتغال‌زایی عمومی را افزایش دهید تا موقعیت‌های خالی مشاغل حیاتی پرگردد.

از کمک هزینه “صندوق حق برداشت مستقیم” (اس- آر- دی) به‌عنوان پایه‌ای برای کمک هزینه برای حداقل درآمد استفاده کنید، بیمه سلامت ملی را شروع کنید و اقدامات لازم برای کاهش هزینه‌های زندگی برای تهی‌دستان جامعه و طبقه کارگر را پیگیری کنید.

با ارائه منابع مورد نیاز خدمات پلیس آفریقای جنوبی، سازمان دادستان ملی و سازمان مالیات و درآمد آفریقای جنوبی، مقابله با جرم و جنایت و فساد را تشدید کنید.

بسیار مهم است که تعهدات دقیق و مترقی “لکگوتلا”- مجمع معتمدین و نخبگان کمیته اجرایی کنگره ملی آفریقای جنوبی- در برنامه دولت ائتلافی ادغام شده و به‌خوبی از منابع آن استفاده گردد. همچنین این تعهدات در برنامه بودجه میان‌مدت گنجانده شود. کنگره اتحادیه‌های کارگری آفریقای جنوبی- کوساتو- از نزدیک با کنگره ملی آفریقای جنوبی، حزب کمونیست آفریقای جنوبی، و سازمان مدنی ملی آفریقای جنوبی همکاری خواهد کرد تا اطمینان حاصل کند این برنامه‌ها نه تنها در برنامه دولت گنجانده می‌شوند، بلکه مهم‌تر از آن به اجرای آن‌ها سرعت داده شود.

کارگران که با نرخ بیکاری ۴۲ درصدی، فقر و نابرابری ریشه‌دار، سطح بالای جرم و جنایت و فساد روبرو هستند، برای موفقیت دولتی به‌رهبری کنگره ملی آفریقای جنوبی نیاز دارند. ما مطمئن هستیم که نتایج دردناک انتخابات ۱۴۰۳ (۲۰۲۴) و انتخابات پیشِ روی دولت‌های محلی در سال ۲۰۲۶/ ۱۴۰۵ خورشیدی کنگره ملی آفریقای جنوبی را به تعجیل در اجرای برنامه‌های دولت برای مقابله با بسیاری از چالش‌های اقتصادی-اجتماعی کشور تشویق خواهد کرد. ما به‌عنوان کنگره اتحادیه‌های کارگری آفریقای جنوبی به ایفای نقش خود برای اطمینان از این امر ادامه خواهیم داد.

متیو پارکس – هماهنگ کننده پارلمانی “کوساتو”

به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۹۰، ۱۶ مهر ۱۴۰۳

[به‌نقل از سایت “کنگره اتحادیه‌های کارگری آفریقای جنوبی”، ۱۹ مردادماه ۱۴۰۳ خورشیدی].


https://www.tudehpartyiran.org/?p=17671

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

19 Oct, 11:26


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

19 Oct, 11:24


خواستِ کارگران و راهبران (لوکوموتیورانان) مترو تأمین امنیت شغلی است

زاکانی، شهردار تهران، با انتصاب مدیران فاسد نزدیک به خودش در شرکت بهره برداری راه‌آهن شهری تهران و حومه (مترو) و هماهنگی با پیمانکاران سودجو امنیت شغلی و وضعیت معیشت کارگران این مجموعه را به‌مراتب وخیم‌تر از گذشته کرده است.

وضعیت بد کالاهای مورد نیاز معیشت و نرخ بالای مسکن و اجاره‌بها در تهران باعث شده‌اند اکثر “راهبران” (لوکوموتیورانان) مترو۱ در شهرهای اقماری مانند، پردیس، گلشهر، اندیشه، ملارد، اسلامشهر، واوان، ورامین، و جز این‌ها مستقر شوند. این بُعد مسافت منزل تا محل کار باعث شده که خستگی کاری و مسیر مضاعف دو چندان شود، ضمن آنکه تحمیل فشار بیش از اندازه به راهبران مترو با ۲۹ روز کار در ماه خطرها و اضطراب زیادی را دچار آنان می‌کند.

در دو دههٔ اخیر به‌جز استخدام موقت و بدون آزمون، نیرویی جدید در شبکه متروی تهران استخدام رسمی نشده است. مدیرعامل سابق قول داده بود که راهبران به نیروهای رسمی شرکت بهره‌برداری تبدیل وضعیت شوند که نشد. از سویی دیگر هزینه‌های درمانی به شرکت بیمه طرف قرارداد پرداخت نشده و کارگران از دریافت خدمات درمانی محروم مانده‌اند. پرداخت نشدن کارانه، برداشت مالیات اضافی از دستمزد کارگران مترو، و تبعیض در محاسبه مالیات آیتم‌های [فقره‌های] رفاهی بین پرسنل شهرداری و مترو، محدودیت در افزایش و تعیین سقف دستمزد، اجرای ناقص طرح طبقه‌بندی مشاغل، و باطل کردن سلیقه‌ای گواهینامه راهبری (لوکوموتیورانی) برخی از راهبران (لوکوموتیورانان) و ثبت نادرست عنوان‌های شغلی در فهرست‌های ارسالی به بیمه تأمین اجتماعی نمونه‌هایی دیگر از تبعیض و چپاول حق و حقوق کارگران و راهبران مترو است. سرپرست جدید شرکت بهره‌برداری مترو تهران و حومه مانند مدیران قبلی به دادن وعده اکتفا می‌کند و می‌گوید مرتب به دنبال این هستیم که راهبران جدید را در قطارهای جدید به‌کار بگیریم اما امکان این وجود دارد این راهبران در قطارهای قدیمی هم مشغول به‌کار شوند. یکی از راهبران مترو در رابطه با به‌روز نبودن سامانه قطارها، مشکلی که سرپرست جدید به استخدام راهبران در قطارهای قدیمی تصمیم گرفته است، می‌گوید: “با توجه به اینکه سیستم قطارها به‌روز نیست قاعدتاً ما ارتعاشات بیشتری داریم. … از طرفی قطارها عایق‌بندی درستی هم ندارند تا آسیب کمتری به شخص راهبر (لوکوموتیوران) برسد یا عایق‌بندی درخصوص صداهایی که ایجاد می‌شود در قطارهای ما بسیار ضعیف است و طی این سال‌ها نیز چون یک سری قطعات مربوطه تأمین نشده است و تولید کننده داخلی هم یا نمی‌تواند تأمین کند یا برای او صرفه اقتصادی ندارد ما با عایق‌بندی‌ای فرسوده کار می‌کنیم و سال به سال آسیب بیشتری به بدن ما وارد می‌شود.” پس از آنکه به علت کمبود نیروی راهبر مترو وعده استخدام راهبران جدید عملی نگردید، مدیریت مترو تصمیم به افزایش فاصله زمانی حرکت قطارها کرد که این تصمیم مشکلات بسیاری برای مردم و کارگران و راهبران متروها به‌وجود آورد. با افزایش تعداد مسافران در هر واگن، سلامتی، جان، و ایمنی مردم و راننده زیر علامت سؤال رفت و اعتراض مردم و کارگران و راهبران مترو را به‌همراه داشت. هدف مدیریت شبکه مترو از به تأخیر انداختن اقدام به جذب نیروی جدید و رسمی، ادامه یافتن استثمار مضاعف کارگران شاغل، کاستن از هزینه‌ها، تمدید قرارداد با پیمانکاران سودجو و نورچشمی‌ها با هدف بستن قراردادهای موقت و پرداخت دستمزدهای پایین و تحمیل اضافه‌کاری‌های اجباری در راستای دست یافتن به سودهای کلان است. راهبران مترو با تأکید بر سخت و زیان‌آور بودن شغل‌شان می‌گویند امکان این‌که هر لحظه حادثه کاری‌ای پیش‌بینی نشده اتفاق بیفتد وجود دارد، اتفاقی که در بیشتر مواقع شرکت مترو راهبر مترو را مقصر شناخته و می‌تواند فوراً راهبر مترو را اخراج کند. کارگران و راهبران مترو در کارزارهایی گوناگون به پایین بودن دستمزدها، نبودِ امنیت شغلی، و اخراج کارگران به‌وسیلهٔ کارفرما و پیمانکاران اعتراض کرده و قراردادهایی دائمی با شرکت مترو، تضمین امنیت شغلی، حذف پیمانکاران، و برپایی تشکل مستقل صنفی- سندیکایی را خواستار شده‌اند.
——————-
۱. فرهنگستان زبان و ادب فارسی واژه “راهبران” را برای “لوکوموتیوران”‌های مترو ابداع و گزینش کرده ‌است.

به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۹۰، ۱۶ مهر ۱۴۰۳


https://www.tudehpartyiran.org/?p=17673

کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

18 Oct, 09:15


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

18 Oct, 09:03


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

18 Oct, 09:01


همبستگی با مردم فلسطین؛ حمایت از صلح در خاورمیانه متن سخنرانی نمایندهٔ حزب تودهٔ ایران در جشنواره آوانته، لیسبون، ۱۸ شهریور، و جشنوارهٔ اومانیته، پاریس، ۲۵ شهریور ۱۴۰۳

آمار رسمی تلفات انسانی ناشی از یورش اسرائیل به غزه اکنون از ۴۰ هزار نفر فراتر رفته است که نمودار کشتار جمعی بی‌سابقه‌ای در کارنامهٔ خون‌ریزی‌های اسرائیل در فلسطین است. اسرائیل تقریباً تمام مناطق مسکونی، زیرساخت‌ها، تأسیسات آب‌رسانی، ساختمان‌های اداری، بیمارستان‌ها، مدرسه‌ها، محل‌های کسب و کار، مسجد‌ها، و کلیساهای نوار غزه را از بین برده است. نوار غزه به ویرانه‌ای غیرمسکونی تبدیل شده است تا آوارگان اجباری آن جایی برای بازگشت نداشته باشند.

پشتیبانی بی‌دریغ نظامی و سیاسی و حمایت بی‌قیدوشرط رسانه‌های غالب قدرت‌های بزرگ امپریالیستی زیر پوشش “حق اسرائیل برای دفاع از خود” دانسته موجب عادی‌سازی ارتکاب جنایت‌های جنگی اسرائیل شده است. هرچه باشد، در عصر کنونیِ “جنگ‌‌های بی‌پایان” امپریالیسم، کشتار جمعی غیرنظامیان بی‌گناه (حتی کودکان، زنان، سالمندان و افراد آسیب‌پذیر) به‌دست ارتش به‌نام “امنیت” و “تمدن” نه‌فقط باید امری پذیرفته، بلکه حتی خوشایند باشد!

این مفهوم به‌اصطلاح “دفاع از خود” و نیاز به شکست دادن حماس ترفندی برای پنهان کردن نسل‌‌کشی، سرکوب جمعی، و نابودسازی قومی به‌دست اسرائیل است. حقایق آشکارا نمایانگر سیاست استعماری شتاب‌گیرندهٔ اسرائیل در دولت ناسیونالسیت افراطی و فاشیست نتانیاهو است.

سیاست این دولتِ اسرائیل “جنگ بی‌پایان” است. نابود کردن غزه و الحاق کرانهٔ باختری سیاست محوری این دیدگاه و راز بقای سیاسی این دولت است.

امپریالیسم به رهبری آمریکا از این سیاست حمایت می‌کند و هم‌زمان در مورد راه‌حل “دو کشور مستقل اسرائیل و فلسطین”، که دستیابی به آن روزبه‌روز دشوارتر می‌شود، فقط حرف می‌زند. یورش‌های نظامی مستقیم اخیر اسرائیل به کرانهٔ باختری، جایی که حماس در آن وجود چشمگیری ندارد، و انفعال آمریکا اتحادیهٔ اروپا و بریتانیا، نشان می‌دهد که این قدرت‌ها آماده‌اند آن‌قدر صبر کنند تا اسرائیل هر فرصتی را برای تحقق راه‌حل “دو کشور مستقل” از بین ببرد.

به همین دلیل است که ما معتقدیم جنبش همبستگی جهانی با فلسطین باید فعال تر شود تا تظاهرات اعتراضی برای پایان یافتن فوری و همه‌جانبهٔ تأمین تسلیحات و تدارکات نظامی برای اسرائیل تقویت و گسترش یابد. سیاست‌های خونین و توسعه‌‌طلبانه و نسل‌کشی دولت راست‌گرای افراطی اسرائیل مردم خاورمیانه را در بحران خطرناکی فرو برده است. قدرت‌های امپریالیستی به رهبری آمریکا در جنایت‌های جنگی ارتش اسرائیل شریک‌اند. دولت‌های کشورهای عربی و ترکیه نشان داده‌اند که هیچ‌کدام نمی‌توانند یا حتی واقعاً مایل نیستند اسرائیل را متوقف کنند. در هر صورت، آمریکا مانع هرگونه تلاش اثربخش این کشورهای وابسته خواهد شد. به‌رغم ظواهر امر، لفاظی‌های تند، و تنش نظامی فزاینده بین اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران و برخلاف تبلیغات جمهوری اسلامی ایران، حکومت ایران کار مؤثر و هدفمندی برای مقابله با فاجعهٔ کشتار غیرنظامیان بی‌گناه فلسطینی نکرده است. تمرکز اصلی جمهوری اسلامی ایران بر تحکیم بقای خودش بر اساس اسلام سیاسی ارتجاعی بوده است. پشتیبانی این دیکتاتوری دینی از حماس و گروه‌های جهاد اسلامی به همان اندازه دروغ و فرصت‌طلبانه است که ریختن اشک تمساح جمهوری اسلامی برای قربانیان نسل‌کشی اسرائیل در غزه. جمهوری اسلامی ایران در ایجاد نفاق و تفرقه بین نیروهای مقاومت فلسطین سابقه‌دار است.

این موضع جنون‌آمیز جمهوری اسلامی ایران نه‌فقط هیچ دستاوردی برای فلسطینیان رنج‌کشیده و راه‌حل “دو کشور مستقل” نداشته است، بلکه امنیت ملی ایران را نیز به خطر انداخته است.

هدف راهبردی نتانیاهو این است که ایران و آمریکا را به درگیری نظامی منطقه‌یی وسیع‌‌تری بکشاند تا هیچ امیدی برای احقاق حق تعیین سرنوشت ملی فلسطینیان وجود نداشته باشد و در عین حال آسیب‌های عظیم و احتمالاً مرگباری به زیرساخت‌ها و ارتش ایران وارد شود. تا کنون، هم آمریکا و هم رژیم حاکم بر ایران از این ماجراجویی خشونت‌آمیز پرهیز کرده‌اند. با این حال، اوضاع ناپایدار است و ممکن است به‌سرعت تغییر کند، به‌ویژه اگر نیروهای راست افراطی به رهبری ترامپ پس از انتخابات آمریکا در ماه نوامبر امسال قدرت را دوباره به دست گیرند...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17691


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

17 Oct, 12:03


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

17 Oct, 11:58


چگونه ماکرون به نتیجهٔ انتخابات فرانسه دستبرد زد؟

رهبر حزب کمونیست فرانسه می‌گوید مکرون، رییس‌جمهور فرانسه، برای دستبرد در انتخابات باید مدال طلا بگیرد.

پاریس- ممکن است المپیک پاریس تمام شده باشد، اما هنوز مدال‌هایی برای اهدا وجود دارند. به‌گفتهٔ “فابین روسل”، دبیرکل حزب کمونیست فرانسه، هنگامی که پای دستبرد در انتخابات به‌میان می‌آید امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، مدال طلا کسب می‌کند.

روسل به ده‌ها هزار نفر در گردهمایی بزرگ حزب کمونیست فرانسه در جریان فستیوال “اومانیته”، روزنامهٔ این حزب که چند هفته پیش برگزار شد، گفت: “ماکرون، قهرمان المپیک در هک کردن صندوق‌های رأی جمهوری، همچنان در جایگاه اول در میان دزدان قرار دارد.”

این جشنواره که به‌طور رسمی “La Fête de l’Humanité” نامیده می‌شود، جمعیتی بالغ بر ۵۰۰ هزار نفر را به‌مدت سه روز متوالی دمساز با موسیقی، فرهنگ، و سیاست به پایگاه هوایی‌ای پیشین واقع در حومهٔ جنوبی پاریس کشاند. روسل با سپاسگزاری از ورزشکاران و کارکنان خدمات عمومی که به‌تازگی بازی‌های المپیک را با موفقیت به پایان رسانده بودند سخنانش را آغاز کرد: “ما به شما افتخار می‌کنیم، شما نیز به خودتان افتخار کنید. شما برای شادی فرانسه ضروری هستید.” با این حال، روسل با اشاره به هم‌سویی ماکرون با فاشیست‌های حزب “تجمع ملی” مارین لوپن گفت ماکرون خودش را به یکی از کارگزاران اصلی در ناخشنودی آینده کشور تبدیل کرده است.

جبههٔ مردمی

در انتخابات پارلمانی خردادماه، مردم فرانسه ائتلاف چپ‌گرای “جبهه مردمی نوین” که حزب کمونیست فرانسه نیز بخشی از آن است را به رتبه نخست رساندند. این پیروزی به این ائتلاف حق برگزیدن نخست‌وزیر و تشکیل دولت را می‌دهد. با وجود این، رئیس‌جمهور انتخاب رأی‌دهندگان را نادیده گرفت، و برای انتصاب نخست‌وزیری راستگرا به‌نام “میشل بارنیه”، سیاستمداری محافظه‌کار و گزینه‌ای مطلوب و مورد حمایت سرمایه‌داران بزرگ، با لوپن هم‌گروه شد. در اساس، ماکرون با این حرکت به کودتایی از بالا دست زد که روسل پیش‌تر آن را “بی‌احترامی‌ای بزرگ به مردم فرانسه” نامیده بود.

راسل پس از میزبانی از “آنجلا دیویس” در جشن اومانیته گفت: “تصور کنید که شما به صندوق رأی می‌روید، به جبهه مردمی نوین، اتحاد چپ‌ها رأی می‌دهید، این جبهه بیشترین رأی‌ها را به‌دست می‌آورد، اما ٬میشل بارنیه٬، که حزبش در رتبه چهارم قرار می‌گیرد نخست‌وزیر انتصابی شما می‌شود!”

راسل در خطاب به حاضران در محل جشنواره و همچنین شنوندگان و بینندگان آنلاین و تلویزیونی که سخنانش را در خانه‌شان دنبال می‌کردند، یادآوری کرد این فقط رأی ‌دهنده‌هایی که چپ را به پیروزی رساندند نبودند که رأی‌های‌‌شان ربوده شد. او در ادامه گفت: “یا این سناریو را در نظر بگیرید که شما به یکی از نامزدهای هم‌گروه با رئیس‌جمهور از حزب مکرون برای ٬جبهه جمهوری‌خواه٬ رأی می‌دهید، اما سر آخر با دولتی به رهبری حزب ٬تجمع ملی راستگرایان٬ روبرو می‌شوید.” رهبر کمونیست به مخاطبانش یادآوری کرد که حزب مکرون در طول کارزار انتخاباتی‌اش خود را تنها نیروی سیاسی‌ای که توانایی جلوگیری از لوپن را دارد می‌نمایاند. رئیس‌جمهور از رأی‌دهندگان خواست از “ائتلاف رنسانس”ش همچون گزینهٔ ضد‌فاشیستی، گزینه‌ای برای “دفاع از جمهوری، برای دفاع از دموکراسی” حمایت کنند. او پس از پایان انتخابات بدون هدر دادن وقت با لوپن هم‌پیمان شد و به اعتماد کسانی که به او رأی داده بودند پشت کرد. روسل گفت عملکرد مکرون نشان می‌دهد او رئیس دولتی است که “تنها به حاکمیت ثروتمندان احترام می‌گذارد”. در مقابل، “جبهه مردمی نوین”، جبهه‌ای که ائتلافی از چهار حزب چپ است، همچنان برای “احترام به رأی مردم مبارزه خواهد کرد.”

انتخاب کارگر

“جبهه مردمی نوین” در انتخابات از سوی حمایت کارگران سازمان‌یافته، جنبش‌های اجتماعی مترقی، گروه‌های زنان، و فعالان عدالت اقلیمی حمایت شد و می‌شود. برنامهٔ “جبهه مردمی نوین”۱۵۰ ماده دارد که بستن مالیات‌های سنگین بر بزرگ‌ترین دارایی‌های کشور، سرمایه‌گذاری‌های عظیم در عرصهٔ خدمات عمومی و مسکن، لغو “اصلاحات بازنشستگی” نامحبوب مکرون- “اصلاح”هایی به‌اصطلاح که بر سن بازنشستگی می‌افزاید- تثبیت قیمت‌ها برای مبارزه با تورم، طرد قانون‌های ریاضتیِ اتحادیه اروپا، افزایش حداقل دستمزد، و بسیاری موردهای دیگر در زمرهٔ ماده‌های آن است...

متن کامل در سایت حزب توده ایران:
https://www.tudehpartyiran.org/?p=17681


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

16 Oct, 15:19


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

16 Oct, 15:17


مبارزه معلمان علیه سیاست‌های رژیم ولایت ‌فقیه

دولت به‌اصطلاح “وفاق ملی” پزشکیان همان یورش دولت رئیسی به دستمزد و امنیت شغلی آموزگاران را دنبال می‌کند و مجلس دوازدهم نیز همان وعده‌های بی‌پایه دولت پزشکیان را تکرار می‌کند. با خط فقر حداقلی ۴۰ میلیون تومان درماه و حقوق‌های ۱۲ تا ۱۵ میلیونی آموزگاران رسمی و دستمزدهای حتا ۷ میلیونی معلمان غیررسمی با ساعات کار طولانی، و مستمری‌های حدود ۱۳ میلیون تومان در ماه و سال‌ها پاداش پایان خدمت پرداخت نشده بازنشستگان فرهنگی، بارها معلمان و بازنشستگان از شهرهای مختلف به تهران آمده و مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش، مقابل سازمان برنامه و بودجه، و مقابل نهاد ریاست‌جمهوری تجمع‌های اعتراضی برگزار می‌کنند.

با کمبود شدید هزاران معلم در آموزش و پرورش و وجود هزاران معلم خدماتی غیررسمی پیش‌دبستانی، آموزش‌دهندگان نهضت سوادآموزی، مدرسین طرح امین، برون‌سپاری، و جز این‌ها، “تبصره ۱۵ بند خ قانون برنامه بودجه” ۱۴۰۳ آموزش و پرورش را “مجاز” می‌کند معلمان بازنشسته را تا “۲۴ ساعت در هفته” به‌کار گیرد؛ ۲۰ شهریورماه معلمان غیررسمی از شهرهای مختلف به تهران آمده و مقابل ساختمان آموزش و پرورش تجمع اعتراضی برگزار کردند. این نیروها با ساعات کار بسیار طولانی و گاه حتا با حقوقی کم‌تر از “دستمزد پایه وزارت کار” و بیمه‌ “بسیار محدود”، بهبود وضعیت حقوق، کاهش ساعت کار، برقراری فوق‌العاده خاص و رفع مشکلات شغلی خود را خواستار شدند. یکی از تجمع کنندگان گفت: “ساعات کارمان بسیار طولانی و طاقت فرساست… شرایط کار ما قابل تحمل نیست و باید تغییر کند.” با انتقاد شدید از حقوق “یک‌سوم خط فقر” خود، ۱۸ شهریور شماری از نیروهای خدماتی آموزش و پرورش خمینی‌شهر به اداره آموزش و پرورش مراجعه کرده و خواستار “افزایش حقوق و مزایا، تخصیص ۵۰ درصد فوق‌العاده و حل چالش‌هایی مانند کمبود نیرو شدند.”

در به‌اصطلاح تذکر شفاهی و خطاب به وزیر آموزش و پرورش، ۴ مهرماه، نماینده مجلس غلامرضا توکلی بر “پرداخت حق بازنشستگی نیمه دوم سال ۱۴۰۰ معلمان بازنشسته”، “همسان‌سازی” حقوق بازنشستگان، اصلاح “احکام فرهنگیان”، و “جذب و استخدام سرایداران مدارس” تأکید کرد؛ و روز ۲۴ شهریور، سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس احسان عظیمی‌راد” بحث و “تبادل نظر جدی” با “اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت آموزش و پرورش” در مورد “اضافه کردن حقوق معلمین عزیز پیش‌دبستانی در بند خ تبصره ۱۵ قانون بودجه سال ۱۴۰۳” را وعده داد. در اعتراض به سقوط “ارزش پول”، “عدم واریز معوقات مزدی و پاداش پایان خدمت”، و پاسخگو نبودن کارگزاران رژیم، روز ۲۶ شهریور جمعی از بازنشستگان فرهنگی ۱۴۰۲ مقابل سازمان برنامه بودجه در تهران تجمع اعتراضی برگزار کردند و خواستار “تخصیص اعتبار مناسب برای واریز پاداش پایان خدمت” خود شدند. بار دیگر ۷ مهرماه جمعی از بازنشستگان فرهنگی از استان‌های مختلف به تهران آمدند و با برگزاری تجمع اعتراضی مقابل نهاد ریاست جمهوری خواستار “مطالبات معوق خود ازجمله عدم پرداخت به‌موقع پاداش پایان خدمت” خود شدند و روی “ناکافی بودن حقوق بازنشستگی” تأکید کردند. این بازنشستگان گفتند: “در سال‌های اخیر وعده‌های زیادی شنیدیم اما تا امروز به این وعده‌ها عمل نشده است.” فرهنگیان با مبارزات مداوم و ستایش‌برانگیز خود بخش جدایی‌ناپذیر جنبش سندیکایی زحمتکشان میهن ما بوده و هستند.

به نقل از ضمیمۀ کارگری «نامۀ مردم»، شمارۀ ۹۰، ۱۶ مهر ۱۴۰۳


https://www.tudehpartyiran.org/?p=17675


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg

حزب توده ایران

16 Oct, 15:02


کانال رسمی حزب توده ایران
@tudehpartyirandotorg