تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین @tarikhfarhanghonariranzamin Channel on Telegram

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

@tarikhfarhanghonariranzamin


یادداشت‌هایی برای روشنگریِ تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیاتِ ایرانِ بزرگِ تاریخی

ج.ط نژند (سروش نژند)
@S_nazhand

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین (Persian)

با وجود غنی بخش تاریخی، فرهنگی، هنری و ادبیاتی که ایران به خود اختصاص داده است، اگر به دنبال یادداشت‌های تازه و روشنگر برای این موارد هستید، کانال تلگرام "تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین" مناسب ترین گزینه برای شماست. این کانال توسط ج.ط نژند (سروش نژند) مدیریت می‌شود و هدف اصلی آن ارائه یادداشت‌هایی ارزشمند و پر محتوا در زمینه‌های تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایران است. از خاطره‌های باستانی گرفته تا اندیشمندان معاصر، این کانال یک منبع علمی و آموزشی برای علاقه‌مندان به تاریخ و فرهنگ ایران است. با عضویت در این کانال، شما به دنیای فراموش‌نشدنی از ایران باستان و معاصر وارد می‌شوید. بنابراین اگر دنبال یادگیری و شناخت بیشتر از ارزشهای فرهنگی و تاریخی ایران هستید، حتما این کانال را دنبال کنید.

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

16 Feb, 18:10


بي مـهر تـو دل صـواب نـبود
زيــراك بــجز خـراب نـبود
هر دل كه بـدست عشـق افـتاد
جــز ســوخته و كـباب نـبود
دل چون سر زلف نـيكوانست
بد بـاشد اگـر بـه تـاب نـبود
بــي زخـمۀ گـوشمال مـطرب
هــيزم بــود آن ربــاب نـبود
بــر درگـه عشـق هـيچ‌كس را
بــــی آتش درد آب نـــبود
در عشق بسی سوال بـاشد
كان را هــرگز جـواب نـبود
لشكرگه عشق گم شـدن راست
آنــــجا ره بــازياب نــبود


#ضیاء‌الدین‌عمربن‌محمد‌بسطامی

#عشق

تذکرۀ لباب‌الالباب؛ محمّدبن محمّد عوفی؛ به تصحیحِ ادوارد جی. براون؛ با مقدمۀ محمّد قزوینی و تصحیحاتِ جدید و حواشی و تعلیقاتِ سعید نفیسی؛ هرمس؛ ۱۳۸۹: ج ۱: ۲۵۵.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

16 Feb, 14:41


اندیشمندان گرامی
با سلام و احترام
به اطلاع شما می‌رسانیم که همایش ملی «زندگی، آثار و شخصیت پژمان بختیاری» به منظور بررسی ابعاد مختلف آثار و اندیشه‌های این شاعر بزرگ، در تاریخ هشتم اسفندماه سال جاری برگزار می‌شود. این همایش درنگی است تا اهل ادبیات و پژوهشگران در کنار هم، به گفتمان و تبادل نظر در خصوص زندگی وآثار پژمان بختیاری و نقش او در فرهنگ و ادبیات معاصر بپردازند.
ضمن دعوت ویژه از شما دوستان فرهیخته جهت حضور در روز همایش، خواهشمند است جهت غنای این همایش و ارتقای سطح علمی آن با نگارش یک مقالۀ‌‍ تخصصی به شکوه آن بیفزایید.
لطفا مقاله‌ی خود را از طریق وب سایت همایش های دانشگاه شهرکرد به این نشانی « http://conf.sku.ac.ir »ارسال فرمایید.
مقالات برتر چاپ خواهد شد

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

15 Feb, 14:19


غم رونقِ بوستان و باغِ دلِ ماست
هم آتش و هم پنبه‌ی داغِ دلِ ماست
هر خانه چراغ و آفتابی دارد
ماییم و همین غم که چراغِ دلِ ماست


#اسدبیگ‌قزوینی #اسدشیخ‌ابوالفضلی
#جوان #مرگ

تذکره‌ی ‌میخانه؛ ملاعبدالنبی فخرالزمانی قزوینی؛ تصحیح و تنقیح و تکمیل تراجم باهتمام احمد گلچین‌معانی؛ اقبال؛ ۱۳۶۷: ۷۵۷. زیرنویس.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

15 Feb, 10:17


ای آنکه به زلف، شام و از رُخ سحری
چون شام و سحر سیه‌گر و پرده‌دری
می طعنه زنی به مفلسی مر ما را
ما مفلس ازینیم که تو سیم‌بری


#علاء‌الدین‌اوزجندی
#زیادت

تذکرۀ لباب‌الالباب؛ محمّدبن محمّد عوفی؛ به تصحیحِ ادوارد جی. براون؛ با مقدمۀ محمّد قزوینی و تصحیحاتِ جدید و حواشی و تعلیقاتِ سعید نفیسی؛ هرمس؛ ۱۳۸۹: ج ۱: ۲۱۹.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

14 Feb, 15:03


فهرستی از کانال‌های سودمند در زمینهٔ فرهنگ و تاریخ و ادبیات ایران:

ادب و فرهنگ
@aaadab1397farhang
از گذشته و اکنون
https://t.me/azgozashtevaaknoon
از ویرایش
https://t.me/azvirayesh
استاد دکتر محمّدعلی موحّد
https://t.me/movahed1302
امید طبیب‌زاده
https://t.me/OmidTabibzadeh
انجامه
https://t.me/Anjaame
ایرانشناسی
https://t.me/Iranistics_UT
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
@AfsharFoundation
بیاض
https://t.me/atefeh_tayyeh
بیهقی (درس‌گفتارها و مقالات)
@SeyediBeyhaghi
پارسی‌جوی
https://t.me/ParsiJoy
تاریخ فرهنگ هنر و ادبیات ایران‌زمین
@tarikhfarhanghonariranzamin
تالار آینه
https://t.me/talar_ayne
تنیده ز دل بافته ز جان
@Tanideh_az_del
جامعه و فرهنگ
https://t.me/peymaneshaghi110
جستارهای ابوالفضل خطیبی
@dr_khatibi_abolfazl
چشم‌و‌چراغ
https://t.me/cheshmocheragh
چهارخطّی
@Xatt4
حاصل اوقات
@HaseleOwqat
حدیثِ آرزومندی
https://t.me/mr_moshtaqian
خردسرای فردوسی
https://t.me/kheradsarayeferdowsi
خشت و خیال
https://t.me/kheshtbekhesht
خوانش متون استاد مهدی سیدی
@seyedimotun
خوشنویسی قدما
@khoshnevisi_Qodama
دکتر بهرام پروین گنابادی
https://t.me/dr_bahram_parvin
دکتر رحیمی واریانی
@r_varyani
دکتر محمّد دهقانی
https://t.me/dmdehghani
دکتر محمّد مرادی
@drmomoradi
دکتر مهدی نوریان
@dr_mehdi_nourian
دیوار مهربانی نسخ خطّی
@nosakhekhati
رجبعلی لباف خانیکی
https://t.me/Labbafkhaniki
رسول جعفریان
https://t.me/jafarian1964
رضا موسوی طبری
https://t.me/rezamousavitabari
زین قند پارسی
https://t.me/qande_parsi
سایه‌سار
https://t.me/Sayehsaar
سیرجان‌نامه
@sirjanname
شفیعی کدکنی
https://t.me/shafiei_kadkani
شکفتن در آفتاب
https://t.me/shekoftandaraftab
شهرام یاری
@Shsyari
فرهنگ مکتوب و شفاهی گلپایگان
@farhangegolpayegan
فنّ ادبیات
@fanneadab
قدح‌های نهانی
https://t.me/qadahha
قطب علمی فردوسی و شاهنامه
https://t.me/ghotbeelmiferdowsi
قلم‌انداز
@QalamAndaz
کاروند پارسی
https://t.me/karvandparsi
کانون پژوهش‌های شاهنامه
@shahnameh_ferdowsi
کتابخانهٔ ایران‌شناسی
@ketabxaneiranshenasi
کتابخانهٔ تخصّصی ادبیات
@eliteraturebook
کتابخانهٔ تخصّصی تاریخ اسلام و ایران
https://t.me/Historylibrary
کتابخانهٔ سپهسالار
@sepahsalaar
کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران
https://t.me/UT_Central_Library
گاهنامهٔ ادبی
https://t.me/gahnameyeadabi
ماهروز
https://t.me/mahrooz87
مباحث ایران‌شناسی
@IranologyTopics
مجلّهٔ سفینهٔ تبریز
https://t.me/Safinehyetabriz
مجمع پریشانی
https://t.me/majmaeparishani
مرتضی کریمی‌نیا
https://t.me/kariminiaa
مردم‌نامه (تاریخ مردم)
https://t.me/mardomnameh
مطالعات اسلامی
https://t.me/islamicstudies
مقالات دکتر علی‌اشرف صادقی
https://t.me/aliashrafsadeqi
مقطّعه
@moqattae
مؤسّسهٔ پژوهشی میراث مکتوب
@mirasmaktoob
نسخ خطّی فارسی در کتابخانه‌های جهان
@n_kh_f_j
نسخهٔ خطّی
@manuscript_ir
نقش بر آب
https://t.me/naghshbarab
نور سیاه
https://t.me/n00re30yah
والایش
https://t.me/bahmanbanihaashemi
یادداشت‌های سید احمدرضا قائم‌مقامی
https://t.me/YaddashtQaemmaqami
یادداشت‌های شاهنامه استاد خالقی مطلق
@shahnameh1000
Al News
https://t.me/Ancientirannews



اگر شما هم کانال سودمندی در این حوزه می‌شناسید معرفی کنید.

سلمان ساکت
۲۶ بهمن‌ماه ۱۴۰۳



@Avaze_Sorkh

instagram.com/Salmansaket.Official

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

11 Feb, 21:35


سه رباعی قجری در ذمّ اصحابِ عصرحجری

خاوری شیرازی (۱۱۹۰–۱۲۶۶ ق)، شاعر و تاریخ‌نویس دورۀ قاجار که پیشتر در مورد او مطلبی نگاشتیم، در تاریخ ذوالقرنین که به وقایع‌نگاری شاهان قاجار اختصاص دارد، در سرگذشت ملامحمد زنجانی، پیشنماز دارالخلافۀ طهران، چنین می‌آورد که: «در اواخر شهر محرم الحرام شخصی از رنود بازاری خود را از شراب خلاّری سرمست ساخت و در معبری از معابر، با جناب آخوند به کار عربده پرداخت. آخوند را از جسارت آن دیوانه بهانه به دست افتاد و با جمعی از مریدانِ جانانه، روی به خرابی کلیسای ارامنه نهاد... جناب آخوند علی الصباح به کنایس* آن جماعت رفته، خُم‌های شراب را سرنگون کرد و در اسباب عشرت و مایحتاج آن جماعت پریشانی و شکست آورد. بعضی از اماکن آن‌ها را به تیشۀ ستم خراب و به اعتقاد خود بر آبروی شریعت افزود. کارگزاران نوّاب حسنعلی میرزا ـ حکمروای دارالخلافه ـ وقتی‌آگاه شدند که کار از کار گذشته و امر دیگرگون گشته است. چون آخوند در سلک طلاّب بود و اذیت او خلاف رسم و آداب می‌نمود، لهذا حسب الامر الاعلی، تنبیه آخوند به اخراج از بلد محوّل، و با اهل و عیال از دارالاخلافه بیرون رفته، مشغول شغل اوّل شد» (تاریخ ذوالقرنین، ۱: ۴۰۶-۴۰۷).

این حکایت، خاوری شیرازی را به روزگار جوانی خود در شیراز می‌برد و یادش می‌آید که شیخ شیراز، علاوه بر خُم شکستن، مؤذنان شهر را نیز از گلدسته‌خوانی منع فرموده بود: «وقتی هم جناب شیخ محمدجعفر نجفی در دارالعلم شیراز این عمل را کرد و خرابیِ خرابات و شکست خمخانه‌جات و منع مؤذنین از گلدسته‌خوانی، اهتمامات به عمل آورد. مؤلف این روزنامچۀ همایون، در آن اوقات جوان و در‌آن ولایت بودم و این سه رباعی را در آن سه فقره انشاء نمودم:

در منع غنا
ای شیخ که کارت همه دم طامات است
گویی که غنا حرام اندر ذات است
آن را که به دین ما غنا می‌خوانند
صوت تو بود که انکر الاصوات است

در منع خرابات
ای شیخ! عبث زحمت اوقات مده
بر دُردکشان درس مقامات مده
خواهی که کنی دل جهانی آباد
فتوا به خرابی خرابات مده

در شکست خم شراب
ای شیخ! که بی‌جا خُم مَی می‌شکنی
واندر کف مستان دف و نی می‌شکنی
آن خُم که به میخانۀ معمورِ دلت
لبریزِ مَی ریاست، کی می‌شکنی؟»
(همان، ۴۰۷–۴۰۸).
‏..

*. کنایس جمع کنیسه است. منظور نویسنده کلیسا بوده نه کنیسه.
توضیح تکمیلی: مرحوم دهخدا، کنیسه را عبادتگاه یهود و نصارا و کفار دانسته و از شعر ناصرخسرو بر می‌آید که تمایزی میان کلیسا و کنیسه وجود نداشته است: کنیسۀ مریمستی چرخ گفتی پُر ز گوهرها. در فرهنگ بزرگ سخن نیز کنیسه عبادتگاه غیر مسلمانان بویژه یهود و نصارا معنی شده است.
‏..

"چهار خطی"
https://telegram.me/Xatt4

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

11 Feb, 17:31


فهرستی از کانال‌های سودمند در زمینهٔ فرهنگ و تاریخ و ادبیات ایران

آواز سرخ
@Avaze_Sorkh
ادب و فرهنگ
@aaadab1397farhang
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
@AfsharFoundation
بیهقی درس‌گفتارها و مقالات
@SeyediBeyhaghi
تاریخ فرهنگ هنر و ادبیات ایران‌زمین
@tarikhfarhanghonariranzamin
تنیده ز دل بافته ز جان
@Tanideh_az_del
جستارهای ابوالفضل خطیبی
@dr_khatibi_abolfazl
چهارخطّی
@Xatt4
حاصل اوقات
@HaseleOwqat
خوانش متون
@seyedimotun
خوشنویسی قدما
@khoshnevisi_Qodama
دکتر مهدی نوریان
@dr_mehdi_nourian
دکتر محمّد مرادی
@drmomoradi
دکتر رحیمی واریانی
@r_varyani
دیوار مهربانی نسخ خطّی
@nosakhekhati
سیرجان‌نامه
@sirjanname
شهرام یاری
@Shsyari
فرهنگ مکتوب و شفاهی گلپایگان
@farhangegolpayegan
فنّ ادبیات
@fanneadab
قلم‌انداز
@QalamAndaz
کانون پژوهش‌های شاهنامه
@shahnameh_ferdowsi
کتابخانهٔ ایران‌شناسی
@ketabxaneiranshenasi
کتابخانهٔ تخصّصی ادبیات
@eliteraturebook
کتابخانهٔ سپهسالار
@sepahsalaar
مؤسّسهٔ پژوهشی میراث مکتوب
@mirasmaktoob
مباحث ایران‌شناسی
@IranologyTopics
مقطّعه
@moqattae
نسخ خطّی فارسی در کتابخانه‌های جهان
@n_kh_f_j
نسخهٔ خطّی
@manuscript_ir
یادداشت‌های شاهنامه استاد خالقی مطلق
@shahnameh1000

https://t.me/mr_moshtaqian

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

10 Feb, 11:53


ورود سيب‌زمينی به ايران، تحولی اساسی در كشاورزی سنتی دورهٔ قاجاريه
 
#مهدی‌وزين‌افضل
#ذبيح‌الله‌اعظمی‌ساردویی

مطالعات تاريخ فرهنگي؛ پژوهش‌نامهٔ انجمن ايرانی تاريخ؛ سال سوم، شمارهٔ دوازدهم، تابستان۱۳۹۱، صص ۱۵۵_۱۳۱.

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

10 Feb, 10:44


سیب‌زمینی

بخشِ دوم

اما نیازی بدان نیست. فقط ازبرای آزمایش و بدست‌آوردن يك‌گونه سیب‌زمینی نو، آنرا بکاربرنده ازاین آزمایشها و آب‌وهوای مختلف و زمینهای متفاوت است که در آلمان بیش از سه‌هزار گونه و درفرانس هزارودویست گونه سیب‌زمینی مورد تحقیق گردیده است. سیب‌زمینی از گیاهانی است که درهمه سرزمینهای کم‌وبیش خوب پرورش میشود. از پرتو همین نهاد سازگار آن است که در سرزمینهایی چون ایرلند Island و آلمان و اتریش و نروژ و سوئد و سرزمینهای دیگر سیب‌زمینی‌خیز که یادکردیم کشت آن دربرخی از آنها، بکشت دانهای خوراکی که ازبرای نان بکارآید، فزونی یافت. گیاهی است که سرما و گرما را بردباری تواند کردن با آنکه از خشکی زود از پا درنمیآید اما
برای اینکه آنچنانکه باید ببالد بآب فراوان نیازمند است.
اینک سیب زمینی در ایران: در المآثر والآثار که درسال ١٣٠٦ هجری (چهلمین سال پادشاهی ناصرالدین قاجار) نوشته‌شده آمده: «شیوع استعمال سیب‌زمینی، این نعمت معتدبها که اصلا امریکی است اگرچه از عهد خاقان مغفور فتحعلیشاه بتوسط سرجان‌ملکم سفیر حکومت کنپانی هندوستان مقیم دربار دارالخلافه طهران وارد ایران گردید و در دوران شاه مرحوم محمدشاه قاجار بتربیت حاجی‌میرزاآقاسی اندك رواجی پذیرفت ولی بسرحدی نرسید که مانند سایر زراعات از ارتفاعات ایران بشمار آید. امروز از اقوات عمومی محسوب است وهر دو صنف درنزد توانگر و درویش مرغوب». این سرجان‌ملکم Sir John Malcolm همان نویسنده تاریخ ایران (History of Persia) است که میرزاحیرت شیرازی آنرا بزبان فارسی درآورده است. گویند فتحعلیشاه(۱۲۱۲-۱۲۵۰) پادشاه بلندریش و کوتاه خرَد به‌ملکم گفت:«اگر سیب‌زمینی را درکشور خود رواج دهیم پادشاه تو در پاداش بما
چه خواهدداد».
ازآغاز قرن هجدهم میلادی سیب‌زمینی در ایران شناخته‌شده، یعنی نزديك به دویستوپنجاه سال پس از شناخته‌شدن آن در اروپا چندی در ایران بنامِ آورنده آن آلوی ملکم خوانده‌میشد نام کنونی آن نزد ما ناگزیر ترجمه نام فرانسه آن است(Pomme de terre) ترکان عثمانی نیز یرالماسی (یر=زمین+الما=سیب+سی) گویند. در زبان هلندی و آلمانی و انگلیسی نیز این گیاه و میوه‌اش، سیب‌زمینی است که بزمین بازخوانده‌شده‌است Earth apple;Erdapfel; aardappel). در گفتار ترنج (ص٧٥) گفتیم که لغت سیب در زبانهای یونانی و لاتین melon-pomun بمعنى مطلق میوه نیزآمده ودر بسیاری از زبانهای کنونی اروپا که وارثان یونانی و لاتین‌اند سیب چنین است، از اینرو در نامهای برخی از میوه‌ها همین لغت بايك جزء دیگر ترکیب‌یافته است. درگفتار گوجه‌فرنگی هم درزبانهای کنونی اروپا خواهیم دید که باز لغت سبب در جزء نامهای گوناگون این میوه که آنهم از امریکاست، نموداراست. اما سیب در فارسی چنین مفهوم علمی ندارد، جز میوهٔ مخصوص و معروف به‌بار درخت و یاگیاه دیگر اطلاق نمیشود، در پهلوی زبان رایج روزگار ساسانیان واژه سیو Sev نیز مانند سیب فارسی است. درست است که سیب‌زمینی همانند سیب درختی نیست، اما نامی است که بادو جزء فارسی ترکیب یافته وبیش از صدسال است که درسراسر ایران پذیرفته‌شده است. چه منطق برتر و بهتر ازاینکه مردمی باختیار لغتی را برگزیده‌باشند.
در زبان آلمانی درهمان هنگامی که در آنجا تازه بکشت سیب‌زمینی آشنا شده بودند درهمه‌جا مردم آنرا گلابی زمینی نامیدند(Grundbirne یا Erdbirne) نامی که امروزه در زبان رایج آلمانی بآن داده‌میشود کار توفل Kartoffel میباشد واین نامی است که در ایتالیا بآن داده‌شده تاراتوفلی taratufflt گفتند. تارتوفولو در ایتالیایی که در فرانسه تروف truffe خوانند، همان است که درفارسی
دنبلان یا دمبلان(tuber) گوییم*. اما نام بومی که سیب‌زمینی باخود از امریکای جنوبی باروپا آورده وهنوز در بسیاری از زبانها بجای مانده لغت بتاته batata میباشد که گویا از هایتی Haiti است. این لغت باین هیئت و بهیئتهای پتانه Patata و پوتاتو potato باسپانیا رسیده است.

۱.دنبلان چنانکه در تحفه حکیم مؤمن آمده «فقع» است. در همۀ کتب ادوية مفرده فقع تعريف گردیده و پلینیوس آن را از شگفتیها یادکرده‌ست.
عبارتی که دربارهٔ سیب‌زمینی از المآثر والآثار نقل کردیم از دو صنف سیب‌زمینی یادشده ودرجای دیگر آن کتاب (ص۱۰۰) در فهرست تره‌بارها از سیب‌زمینی فرنگی نام برده، ندانستم مقصود اواز دو صنف و سیب‌زمینی فرنگی چیست؟ يك‌‌گونه از این سیب‌زمینی در تهران "سیب‌زمینی ترشی" خوانده میشود این گیاه نیز از آمریکاست. در لاتین آن را helianthus tuberosus و در فرانسه topinambour خوانند و خود این کلمه اخیر بومی امریکاست.

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

10 Feb, 10:44


سیب‌زمینی

بخشِ سوم

در زبان ایتالیایی کنونی گیاه و میوه آنرا با همان نام بومی آمریکایی آن پتاته patate خوانند. در زبان انگلیسی نیز سیب‌زمینی پوتاتو ( potato, pl. potatoes) خوانده میشود و سیب‌زمینی شیرین را درهمان زبان بتانه batata گويند. شك نيست که پوتاتو و بتاته هردو يك كلمه است همچنین در فرانسه بتاته batate (پتانه patate) نام سیب‌زمینی شیرین است. دراینجا باید یادآور شویم که مقصود ما از سیب‌زمینی شیرین فقط نام آن است که دربرخی از کشورهای اروپا باین گیاه داده‌شده وآن نام در اصل نام بومی آمریکایی سیب‌زمینی معمولی بوده است گیاه و میوه‌ای که سیب‌زمینی شیرین خواندیم فقط از اینرو است که این میوه مانند سیب‌زمینی يك‌گونه ساقه زیرزمینی است، اما درازتر از آن. این‌دو گیاه از يك جنس نیست و مرزوبوم دیرین آنها هم یکی، نیست چنانکه گفتیم میهن سیب‌زمینی معمولی جنوب امریکا، در سرزمینهای کوههای اند Andes میباشد. اما سیب‌زمینی شیرین (Jponioea batatates) را از هند دانسته‌اند دربسیاری از زبانهای رایج کنونی هند این سیب‌زمینی شیرین «شکرقند» خوانده میشود و سیب‌زمینی معمولی را «آلو» گویند
عرب‌زبانان در زبان رایج خود از برای سیب‌زمینی همان نام بومی آمریکایی را بکار برده بطاطه خوانند.

#سیب‌زمینی #آلوملکم #آلو #سرجان‌ملکم #فتح‌علی‌شاه‌قاجار #قاجاریه #آمریکا #اسپانیا #فرانسه #پیزارو #پرو #المآثروالآثار #پوتاتو #بطاطه

هُرمَزدنامه؛ نگارشِ استاد ابراهیم پورداود؛ اساطیر؛ ۱۳۸۰: ۱۷۳تا۱۷۸.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

10 Feb, 10:44


سیب‌زمینی

بخشِ نخست

دیگر از گیاهانی که از آمریکا بایران رسیده و دراینجا نام ایرانی یافته، سیب‌زمینی و گوجه‌فرنگی و بادام‌فرنگی (یا پسته‌ی زمینی) است. این گیاهان کم‌وبیش در ایران کشت میشود و امید است در آینده رو بفزونی رود و مایه فراخ‌روزی مردم این کشور گردد. درمیان این گیاهان سیب‌زمینی امروزه مايه‌ی زندگی هزاران‌هزار مردم گیتی است. در برخی از کشورها پایهٔ خورش بشمار میرود، بویژه در کشورهای اروپای مرکزی و شمالی همان ارزشی را که گندم و برنج نزد مردم بخشهای دیگر جهان دارد، سیب‌زمینی همان ارزش را در بسیاری از مرز و بومهای آمریکا و اروپا دارد. با گشوده شدن آمریکا در سال ١٤٩٢، درهای بخشایش ایزدی بروی جهان گشوده شده، یکی از این بخشایشها همین سیب‌زمینی است.
سیب‌زمینی (Solanum tuberosum) از گیاهان بومی آمریکای جنوبی است دامنه کوهای اند Andes میهن آن است، هنوز هم در آن سرزمینها خود رو
فراوان است.
نخستین‌بار پیزارو pizarro اسپانیایی که درسال ١٥٢٦ پرو Peru را بگشود، درمیان کشتهای بومیان سرزمینهای اند Andes بسیب‌زمینی برخورد درسال ۱۵۳۸ سیزه Cieza، امیرالبحر اسپانیایی این گیاه را در آن مرز و بومها بیشتر بررسی کرد و در سرزمینهای کلومبیا Columbia و اکوادر Ecuador و جزاینها کشتزارهای بزرگ سیب زمینی دید . درسال ١٥٦٠ سیب‌زمینی از آمریکا باسپانیا رسید و دیری نپایید که در سال ١٥٦٤ از اسپانیا بایتالیا در آمد و در سال ١٥٨٦ بانگلستان و ١٥٨٨ به وینه برده شده است. تاریخ ورود سیب زمینی دربرخی از کشورهای دیگر اروپا کم‌وبیش روشن است، از یادکردن آنها دراینجا خودداری میکنیم. درآغاز سیب‌زمینی در باغها نشانده شده و رفته‌رفته از باغ و بوستان راه کشتزار پیش گرفت و فقط از برای خوراك خوك بکار میرفت. درهنگامِ بیش از یکصدسال در فرانسه که امروزه یکی از سرزمینهای سیب‌زمینی اروپا بشمار است، کسی یارای خوردن آن نداشت چه کمان میکردند، ازآن دچار بیماری جذام گردند.
گویند در سویس کودکی در دبستان خودداری کرد که پهلوی کودک دیگری که در خانواده‌اش سیب‌زمینی میخوردند، بنشیند از برای پیشرفت کشت سیب‌زمینی و بکار رفتن آن در خورش مردم بایستی قحط‌سالی پیش بیاید، مانند سال ۱۷۶۹ در فرانسه و سالهای ۱۷۷۱ و ۱۷۷۲ در آلمان و اتریش یا اینکه شهریار و فرمانروایی مردم را بزور بکشت آن بگمارد و بخوردن آن ناچار کند، مانند لویی شانزدهم Louis (۱۷۹۳-۱٧٧٤) در فرانس یا فریدريك بزرگ Frederic (١٧٤۰-١٧٨٦) در آلمان. بهر سبب که باشد خواه گرسنگی و بیچارگی و خواه بیم و ترس شاهان و بَساهَم با
نيرنگ و دستان بکار بردن کسان، سیب‌زمینی جای خود را در اروپا باز کرد، آنچنانکه اگر آنرا از آنجا برانند هزاران‌هزار مردم بی‌روزی میمانند و هیچ چیز جای آنرا نتواند گرفت، نه گندم و نه برنج و نه ذرت برای اینکه دانسته شود اهمیت سیب زمینی تابچه اندازه است آمار يك دو كشور اروپا را در کشت آن که اتفاقاً از این
سالهای اخیر در زیر دست است مینگاریم:
در سال ۱۷۹۶ میلادی در فرانس نزدیک به ۳۵۰۰۰هکتار (هر هکتار ۱۰۰۰۰متر مربع است) سیب‌زمینی کشت شد و در سال ١٩٤٣ کشت آن بيش از يك ميليون‌وچهارصد (۱٤۰۰۰۰۰) هکتار زمین را فرا گرفت و محصول آن نزديك به ١٥ميليون تُن بوده است (هرتُن Tonne ۱۰۰۰۰ کیلوگرام است) و باید بیادداشت که فرانسه بویژه کشور سبب‌زمینی‌خوار نیست، نان در آنجا پایه خورش (base alimentaire) مردم است. رونق کشت سیب‌زمینی در آلمان و اتریش از پایان قرن ۱۷ و آغاز قرن ۱۸ میلادی است. امروزه در آلمان مرکز اروپا ، کشت سیب زمینی از همه جای دیگر
بیشتر است و خاک رست آن سرزمین از برای پرورش این گیاه بسیار سازگار است. درسال ١٩٤٧ دومیلیون‌ و هشتصدهزار هکتار زمین را درچآنجا کشت سیب‌زمینی فرا گرفت و نزديك به چهل‌میلیون تن محصول آن بوده است. محصول سیب‌زمینی درهمه‌جا یکسان نیست در فرانسه درهرهکتار میان ۹ تا ۱۰ تن و در بلژيك ميان ۱۸ تا ۱۹ و در نروژ میان ١٥ تا ١٦ تن بدست میآید. از سیب زمینی روی‌هم آنچه کشت شود دراین کشورهایی که برشمردیم و در کشورهای سیب‌زمینی‌خیز دیگر چون لهستان و چك و اتريش و جزاینها، پنجاه‌درصد آن بخوردِ آدمی و سی‌درصد خوراك جانداران است و دودرصد نشاسته و آرد میشود از برای شیرینی و هجده‌درصد از برای خود کِشتِ نو بکار میرود. چنانکه میدانیم از برای کشت سیب‌زمینی خود آن میوه بکار میرود، اینچنین که ازهر یك سیب‌زمینی میتوان چندین گیاه رویانید، درصورتی که آن نقطه از میوه که جوانه آن است و در گیاه‌شناسی چشم سیب‌زمینی خوانده میشود و در فرورفتگیهای آن جای دارد، بریده شود و در هنگام کمیابی و سختی چون جنگ یا پیش آمد دیگر که مایۀ زندگی کمتر شود، می‌توان پوست سیب‌زمینی را در صورتیکه همان جوانه یا چشم بجا و درست جداشود، ازبرای کشت آینده بکار برد و از خود تخم این گیاه نیز می‌توان بهره برداشت.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

08 Feb, 21:49


به‌یادِ دانش‌آموزانِ کرمانی

جان چيست؟ غم و درد و بلا را هَدَفى   
دل چيست؟ درونِ سينه سوزىّ و تَفى
القصّه پیِ شکستِ ما بسته صفى         
مرگ از طرفىّ و زندگى از طرفى‏!


#مومن‌یزدی
#جوان #کرمان

رباعیاتِ مومن، به همراه چند غزل و قطعه؛ مومن حسین‌بن باقی یزدی؛ تصحیحِ حسین مسرّت؛ میراث مکتوب؛ ۱۳۹۴: ۲۱۲.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

08 Feb, 09:13


🔴٪۲۵ درصد تخفیف یا ۲۵۰٫۰۰۰ تومان #یارانه_کتاب برای هر ایرانی
با خرید کتاب از یارانهٔ کتاب خود بهره‌مند شوید؛
#کتابسرای_جاویدان javidanbookshop
(فرصت محدود ۰۳۱۳۲۲۰۰۷۶۱ ۰۳۱۳۲۲۴۳۱۵۵)

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

07 Feb, 08:54


گفت‌وگوی ایبنا با علی رواقی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی:
جمشید مظاهری در دانشگاه اصفهان مورد بی‌مهری قرار گرفت

http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/272687/%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%B8%D8%A7%D9%87%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D9%87%D8%B1%DB%8C-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA

#استادجمشید‌مظاهری
#سروشیار
#استادجمشیدسروشیار
#یادبود_بزرگان

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

07 Feb, 08:54


تکنوازی بسیار زیبا
از شهنواز تارِ ایران


به یادِ استادِ فراموش‌نشدنی استاد جمشید سروشیار (مظاهری)

#چهارمضراب #بیات‌اصفهان
#استادجلیل‌شهناز

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

07 Feb, 08:54


تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین pinned «دمنیان/دومنیان/دمنی/دومنی یادداشت کوتاهی از من، چاپ شده در فصلنامۀ گزارش میراث، شماره‌های ۹۷_۹۶. پیشکش به روان استاد دکتر جمشید مظاهری (سروشیار) ج.ط نژند در تاریخِ بیهقی مصحّح استادان محمّدجعفر یاحقّی و مهدی سیّدی، ذیل حوادث سال ۴۲۱هـ.ق، در فرمان امیرمسعود…»

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

07 Feb, 08:53


با یادِ آزادمردِ دانشمند
روانشاد استاد جمشید مظاهری (سروشیار)

#استاددکترجمشید‌مظاهری
#سروشیار #یادبود_بزرگان
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

04 Feb, 18:39


جانا زِ رُخَت نمی‌گریزد چشمم
نقشِ دگری نمی‌پذیرد چشمم
این تشنۀ دیدارِ تو غرق است در آب
ترسم که در آب، تشنه میرَد چشمم


#شهریاری

تذکرۀ لباب‌الالباب؛ محمّدبن محمّد عوفی؛ به تصحیحِ ادوارد جی. براون؛ با مقدمۀ محمّد قزوینی و تصحیحاتِ جدید و حواشی و تعلیقاتِ سعید نفیسی؛ هرمس؛ ۱۳۸۹: ج۲: ۶۶۹.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

02 Feb, 16:18


یکی از شعرهای دفتر معجز تازه.
برای سفارش این کتاب به @RevaghBookstore_admin پیغام دهید.

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

02 Feb, 11:56


بنفش
#دکترنغمه‌دادور
پانویس‌ها:

🔹گَجَر در میان بلوچها، معادلی برای غیربومیان و فارسهاست.
🔹حداقل قیمت یکدست لباس بلوچیِ دست‌دوزِ میانکار، در تابستان ۱۴۰۳ چهارده میلیون تومان بود. زنان بلوچ، عموماً لباسهای دست‌دوز می‌پوشند؛ هرچه پرکارتر، گران‌تر.
🔹گاندو نوع نادری از تمساح پوزه‌کوتاه است که زیستگاهش در ایران؛ در جنوب بلوچستان و عموماً در شهرستانهای دشتیاری و راسک است.
🔹چلیم نوعی قلیان بلوچی است با کوزه سفالی و تنباکوی خاص و دست‌ساز که گلوله‌ای سیاه‌رنگ و خوشبوست. هنگام استفاده بافتِ ماسه‌ایش را در مشت، خرد کرده و روی ذغال قلیان می‌ریزند. این قلیان غالباً مورد استفاده‌ی زنان بلوچ است.
🔹بَلّو در بلوچی معادل مادربزرگ است. عموماً به زنان پیر «بلّو» و به مردان پیر «پیرو» گفته می‌شود.
🔹هر لباس بلوچی حداقل ده تکۀ کوچک و بزرگِ سوزن‌دوزی دارد که بسته به خُردکار، میانکار یا پرکار بودن، دوختنش از دو تا شش ماه وقت می‌برد.
🔹کرایی از غذاهای محلی بلوچستان است که با مرغ یا گوشت پخته می‌شود. نوعی خورشت بسیار تند با ادویۀ فراوان به رنگ قرمز یا سفید است که با نان خورده می‌شود.
۵بهمن۱۴۰۳
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

26 Jan, 15:22


چه خلاف سرزد از ما....

برگِ سبز ۳۴

#استاداکبرگلپایگانی
#فروغی‌بسطامی
#استادمرتضی‌محجوبی
#بیات‌ترک

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

25 Jan, 17:31


معجز تازه
نخستین کتاب با موضوع شعر از شاعران معاصر در مجموعه آیه‌های امروزین‌ نشر سنگلج منتشر شد؛

معجز تازه، مجموعه‌ای از اشعار کلاسیک و نیمایی علی‌اکبر یاغی‌‌تبار فیروزجائی است که در حال و هوایی عاشقانه و حدیث نفسی و واگویه‌ای سروده شده‌اند.
به‌جز شعرهای عاشقانه، حال‌وهوای اغلب اشعار همچون حال‌وهوای مخاطبان شاعر است و لبالب از ترافیک فکری. شاعر در این مجموعه به واژه و شعر روی خوش نشان نمی‌دهد و آن‌ها را شماتت می‌کند؛ توگویی دلیل ناکامی‌های خود را زبان و مفاهیم و صناعات می‌داند. علی‌اکبر یاغی‌‌تبار فیروزجائی متولد و ساکن بابلسر است و این کتاب چندمین مجموعهٔ اشعار اوست.

https://t.me/sanglajpublication

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

25 Jan, 11:44


https://t.me/NegargariBolourchi

این مجموعه آموزشی، چکیده زندگی هنری بنده است که با زحمت بسیار تهیه و تنظیم کرده‌ام،
که شامل:

* دوره طراحی سنتی مقدماتی
* دوره طراحی سنتی پیشرفته
* دوره گل و مرغ
* در حال تکمیل دوره تشعیر
*منابع مرتبط با نگارگری، خوشنویسی، قلمزنی و سایر شاخه‌های هنرهای سنتی و تجسمی
* و طراحی‌های روزانه
می‌باشد.

برای مشاهده مطالب آموزشی پیام‌های پین یا سنجاق شده را دنبال فرمائید، هردوره به صورت مجزا طبقه‌بندی و بارگذاری شده است.

لطفا کانال آموزش نگارگری را به سایر دوستان عزیز هنردوست معرفی بفرمائید، به امید پیشرفت و ارتقای هنر اصیل کشورمان ایران 🙏🌾

https://t.me/NegargariBolourchi

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

24 Jan, 10:55


به‌حشر، از خاکْ اربابِ ستم ژولیده برخیزند
چو دزدِ کهنه‌ای کاو تازه از زندان برون آید
رهایی خواهی از افلاک کسبِ روسفیدی کن
که خون شد شیر اول، آخر از پستان برون آید


#اشرف‌مازندرانی

مجموعهٔ خیال؛ برگزيده غزلیاتِ چهل‌وشش شاعر، از بابافغانی شیرازی تا صفاء‌الحق همدانی؛ گزینش و ویرایشِ علیرضا ذکاوتی قراگزلو؛ نشرِ نو؛ ۱۳۹۷: ۵۶۱
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

23 Jan, 12:18


با یاد دکتر جلال متینی


استاد دکتر جلال متینی، از نامداران دانشگاه مشهد/فردوسی به قافلهٔ درگذشتگان این دانشگاه پیوست.
خدای عزّ و جل جمله را بیامرزاد.

-نخستین‌بار نام ایشان را بر پشت جلد کتابِ کهنِ “هدایةالمتعلّمین فی‌الطب” دیدم. کتابی با جلد گالینگورِ قرمز و چاپ سال ۱۳۷۱.
با این‌که دانشجوی نوخط ادبیات بودم، شیفتهٔ این کتاب و حروف‌چینی نه‌چندان چشم‌نوازش شدم. قیمت پشت جلدِ این کتابِ ۹۱۵ صفحه‌ای ۳۰۰۰ ریال بود!
پس از این کتاب، مقالات چاپ شدهٔ ایشان را در مجلّهٔ دانشکده نیز خواندم. موضوع عموم این مقالات کندوکاو در نثر ادوار نخستین زبان پارسی بر اساس دستنویس‌های کهن بود. جلال متینی پیشترها تحت‌نظر استادش بدیع‌الزمان فروزانفر در نثر فارسی سدهٔ چهارم، تحقیق و مطالعه کرده‌بود و نگارش چنان مقالات پرباری حاصل آن مطالعاتِ عمیق بود.
جلال متینی از بزرگان دانشگاه مشهد/فردوسی بوده‌است. متینی عشقی آتشین و استوار به ایران و به فرهنگ و تاریخ ایران داشت. این جغرافیای نجیب و متعلّقاتش برای او در حد ناموس، ارج و اعتبار و اهمیت داشت. در مقالات کوتاه و بلندش شعله‌ها و شراره‌های این عشق و اشتیاق را معاینه می‌توان دید. ای‌کاش مقالات دکتر متینی در مجموعه‌ای گردآوری و‌ چاپ شود. هرچند تعدادی ازین مقالات فعلاً در فضای مطبوعاتی ما اجازهٔ انتشار نخواهد یافت!
کتاب‌هایی که به‌تصحیح او چاپ و منتشر شده‌است از نمونه‌های برجستهٔ نقد و تصحیح متون است. متینی به‌گواه کتابهایی که تصحیح کرده‌است، پژوهشگری باحوصله و متین و دقیق بود. از حیث روش تحقیق، با کمال اطّلاعی که داشت، کارهایش یگانه بود.
-دکتر متینی در کنار استادی دانشگاه و پژوهش، در دانشکده و دانشگاه، ریاست و مسؤولیت هم داشت، و شوربختانه ساحت مدیریتی او به روشنی و سنجیدگی ساحت پژوهشی او نبوده‌است. از قدمای دانشگاه مشهد(از جمله استادم زنده‌یاد دکتر راشد محصّل، مترجم فقید محمّد روحانی برادر زنده‌یاد استاد دکتر حسین روحانی) دربارهٔ همکاری و بلکه دلدادگی او با نهادهای امنیتی(با ذکر مثال و نمونه) در آن‌سال‌ها زیاد شنیده‌ام.
چه‌بسیار دانشجویان و استادانی که با گزارش‌های دکتر متینی دچار گرفتاری‌ها و مخاطرات امنیتی شدند. دکتر متینی در ضمیر چنین کسانی، سیمای ناخوشایندی دارد. متینی وقتی رئیس دانشکده شد، افسر وظیفه‌ای را با لباس نظامیِ ارتشی مأمور کنترل کلاس‌ها، و حضور و غیاب استادان نمود.
شیوهٔ مدیریتی متینی موجب آشفتگی و اعتصابات بسیاری در میان دانشجویان شد.
در همان دانشکدهٔ ادبیات، در همان‌سال‌ها استادان نامدار دیگری همچون دکتر فیّاض، دکتر لطف‌الله مفخّم پایان، دکتر احمدعلی رجایی بخارایی، و دکتر غلامحسین یوسفی هم بودند. بزرگانی که حرمت علم و حریم دانشگاه و استاد و دانشجو را پاس می‌داشتند.
یک نمونه از این حرمت‌گذاری‌ها را با هم بخوانیم:
در سالگرد ۱۶ آذر در حدود سال‌های ۱۳۴۶-۱۳۴۷ دانشجویان در دانشکده اعتصاب و تجمّع کرده‌بودند. پلیس، پشت نرده‌های دانشکده ایستاده‌بود تا با دانشجویان معترض مقابله کند. دکتر رجایی‌بخارایی که رئیس دانشکدهٔ ادبیات بود به حضور پلیس اعتراض می‌کند و آنها را وادار می‌کند از دانشکده دور شوند.
آن‌سال‌ها در دانشکدهٔ ادبیات مشهد مشهور بود دکتر رجایی‌بخارایی برای دانشجویان پدری بااحترام است، و دکتر جلال متینی، رئیسی بدون احترام!*
بگذریم.

کار و‌ کارنامهٔ دکتر جلال متینی را توأمان در دو ساحت پژوهشی و مدیریتی باید بررسید، و بررسی هریک از این دو ساحت بدون آن دیگری، کاری ناقص خواهد‌بود.
جلال متینی در کسوت استادی دانشگاه و در قلمرو ایران‌شناسی، خدمات ماندگار و درخشانی به ایران و به زبان فارسی کرده‌است که از یادها نخواهد رفت، امّا منصفانه نیست که از انسان‌ها اسطوره بسازیم و ضعف‌های ایشان را پنهان کنیم.

استاد دکتر جلال متینی پژوهشگری بزرگ و برجسته و پرمایه بود. او در آمریکا هم که بود با انتشار دو مجلّهٔ ایران‌نامه و ایران‌شناسی، یاد و یادگارهای ارجمندی از خود به‌جا گذاشت، با این همه مجاز نیستیم در داوری کارنامهٔ او از منش مدیریتی و از وابستگی‌هایش چشم بپوشیم.

روانش را بیامرزاد یزدان

*در لابه‌لای خاطرات دکتر پاپلی یزدی نکات خواندنی و مهمّی از منش، و مناسبات میان استادان دانشکدهٔ ادبیات مشهد در سالهای دههٔ چهل و پنجاه وجود دارد. برای نمونه مراجعه کنید به مجلّد سوم شازده حمّام، صفحهٔ ۱۸۳ به بعد.

https://t.me/naghshbarab

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

23 Jan, 12:17


🔸خدا رحمت کند استاد دکتر جلال متینی را. مرد دانشمندی بود و آثار ارجمندی از خود به یادگار گذاشت. اهل فضل با مواریث او اعم از تصحیح و تحقیق آشنایی دارند. گفتگوی سید ولی‌رضا نصر با جنابش در مجموعۀ تاریخ شفاهی بنیاد مطالعات ایران (۸ سپتامبر ۱۹۸۷) منبع کامل و قابلی برای شناخت بهتر از اوست. در همین هفتۀ اخیر در ۹۶ سالگی دور از وطن ترک حیات گفت. اظهارات او خصوصاً در باب بعض مشاهیر همچون مصدق و شریعتی و آل احمد، یا جریانات مهم سیاسی مانند توده‌ای‌ها و اسلام‌گرایان شنیدنی است.
به هرحال متینی تا آخرین سال‌های حیاتش در غربت غربیه به ایران و زبان فارسی و فرهنگ آباء و اجدادی‌اش خدمت کرد. در ابتدای انقلاب کتابخانه‌اش را مصادره کردند. چه کسانی؟ دقیق نمی‌دانیم. هرچه هست با کتاب بیگانه بودند، وگرنه آن همه نفایس نباید از بساط دستفروشی‌های خیابان انقلاب سر درمی‌آورد. گواه این ادعا تصاویر بالاست. تا کنون سه مورد از آن کتاب‌ها به تفاریق به چنگ کمترین افتاده که از حسن اتفاق هر سه اهدایی اساتید هند و پاکستان به آن مرحوم بوده است. خدایش بیامرزاد و مسبّبان مهجوری امثال او از وطن را مکافات دهاد.
رضا موسوی طبری
http://t.me/Anjomanara

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

23 Jan, 11:10


به یاد استاد روانشاد دکتر جلال متینی
به قلم زیبای دکتر میلاد عظیمی

https://t.me/n00re30yah/995

https://t.me/n00re30yah/996

https://t.me/n00re30yah/997

https://t.me/n00re30yah/998

https://t.me/n00re30yah/999

https://t.me/n00re30yah/1000

https://t.me/n00re30yah/1001

https://t.me/n00re30yah/1002

https://t.me/n00re30yah/1003


#استاددکترجلال‌متینی
#دکترمیلادعظیمی

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

20 Jan, 17:32


آزاده‌دلان گوش به‌مالش دادند
وَز حسرت و غم، سینه به‌نالش دادند
پشتِ هنر، آن روز شکستند درست
کاین بی‌هنران پشت به‌بالش دادند.


#خاقانی‌شروانی #حکیم‌خاقانی

پ.ن: در هیچ‌یک از چاپ‌های دیوان خاقانی این رباعی نیامده. در تاریخِ جهانگشای جوینی ج۱: ۵ بی‌نامِ گوینده آمده است.

نزهة‌المجالس؛ چهار هزار رباعی از سیصد شاعر؛ جمال خلیل شروانی؛ تصحیح و مقدّمه و حواشی و توضیحات و توضیحِ زندگانی گویندگان و فهرست‌ها از دکتر محمّدامین ریاحی؛ علمی؛ ۱۳۷۵: ۶۸۲.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

20 Jan, 17:31


عالم، زِ لباسِ راحتم عریان یافت
با چشمِ پُر آب و [با] دلِ بریان یافت
هر شام که بگذشت، مرا غمگین دید
هر صبح که خندید، مرا گریان یافت!


#خاقانی #حکیم‌خاقانی‌شروانی

پ.ن: استاد ریاحی در حاشیه آورده‌اند که این رباعی در دیوانِ خاقانی نیامده و به نام عراقی نیز مشهور است. و در چاپِ دیوانِ خاقانی ویراستهء استاد کزازی به نقل از همین نزهة‌المجالس آورده شده.

نزهة‌المجالس؛ چهار هزار رباعی از سیصد شاعر؛ جمال خلیل شروانی؛ تصحیح و مقدّمه و حواشی و توضیحات و توضیحِ زندگانی گویندگان و فهرست‌ها از دکتر محمّدامین ریاحی؛ علمی؛ ۱۳۷۵: ۶۸۱.
دیوان خاقانی؛ ویراستهء دکتر میرجلال‌الدّین کزازی؛ مرکز؛ ج۲: ۱۲۸۱.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

18 Jan, 17:52


ای زلف تو زنجیر دل برده من
عشق تو دریده ناگهان پرده من
پرسید دل از دیده که این فتنه ز چیست
می‌گفت به دل دیده که: از کرده من


#جمال‌الدین‌محمدبن‌نصیر

تذکرۀ لباب‌الالباب؛ محمّدبن محمّد عوفی؛ به تصحیحِ ادوارد جی. براون؛ با مقدمۀ محمّد قزوینی و تصحیحاتِ جدید و حواشی و تعلیقاتِ سعید نفیسی؛ هرمس؛ ۱۳۸۹: ج١: ۱۶۰
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

15 Jan, 20:23


بد باشد اگر خاطر نیک‌اندیشت
یادی نکند ز عاشق دل‌ریشت
بازآی مگر بر رخ تو جان بدهم
بنشین پیشم مگر بمیرم پیشت


#صدرالدین‌خجندی
#صدرخجندی

تذکرۀ لباب‌الالباب؛ محمّدبن محمّد عوفی؛ به تصحیحِ ادوارد جی. براون؛ با مقدمۀ محمّد قزوینی و تصحیحاتِ جدید و حواشی و تعلیقاتِ سعید نفیسی؛ هرمس؛ ۱۳۸۹: ج ۱: ۲۸۴.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

14 Jan, 12:46


بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی برگزار می نماید:

سومین نشست شاهنامه پژوهی
بررسی داستان رستم و اسفندیار در شاهنامه و طومارهای نقالی



سخنران دکتر بهمن خیابانی
شاهنامه پژوه و دکترای ادبیات حماسی

دوشنبه ۱ بهمن ساعت ۱۶
خیابان ثقه‌الاسلام،  کوی سرخاب، خانه‌ تاریخی شربت‌اوغلی

  بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی


https://t.me/Iranshenasi_tabriz

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

12 Jan, 19:46


به هرکه هرچه دَهی نامِ آن مَبَر صائب
که حَقِّ خود طلبیدن کم از گدایی نیست


#صائب‌تبریزی

مجموعهٔ خیال؛ برگزيده غزلیاتِ چهل‌وشش شاعر، از بابافغانی شیرازی تا صفاء‌الحق همدانی؛ گزینش و ویرایشِ علیرضا ذکاوتی قراگزلو؛ نشرِ نو؛ ۱۳۹۷: ۴۸۲.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

11 Jan, 12:12


جاری شو ...


آهنگ رهایی
گفت‌وگوی سازها

#استادفریدون‌شهبازیان
۲۱ خرداد ۱۳۲۱
٢٢ دی ١۴٠٣

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

10 Jan, 20:04


سده در شاهنامه
به یاد شاهنامه‌پژوه فقید، دکتر ابوالفضل خطیبی

بخش دوم


گفتیم که «سده» شانزده بار در شاهنامه آمده‌است.(۱) هم در پژوهش‌های شاهنامه و هم در تحقیقات سده اشاره کرده‌اند که تمام این دفعات در نیمۀ دوم شاهنامه است و غالب آن‌ها در دوران ساسانی. ولی نگاهی دقیق‌تر نشان می‌دهد که این کاربرد به زمان سروده شدن داستان‌ها راجع است نه محتوای آن‌ها. مثلاً «سده» به محتوای زردشتی حکایات وابسته نیست، چون در کل پادشاهی انوشیروان نیامده ولی درست پیش و پس از او آمده‌است، یا جایی که اقتضا می‌کرد مدام با «آتشکده» قافیه شود، یعنی پادشاهی گشتاسپ، نیامده ولی در اشکانیان آمده‌است.

تنها نوبتی که «سده»ای را در شاهنامه می‌توان تاریخ‌گذاری کرد در نامۀ یزدگرد به طوس است که فقط چند صفحه پیش از پایان شاهنامه است و باید آن را سرودۀ حوالی ۴۰۰ دانست. این یعنی فردوسی هرگز در قطعاتی که می‌دانیم بین ۵۸ و ۶۶سالگی سروده این کلمه را به کار نبرده‌است. مثلاً در پادشاهی شاپور اول تا بهرام چهارم که می‌دانیم در ۶۳سالگی سروده «سده» نگفته، ولی درست قبل از آن، در پادشاهی اشکانیان و اردشیر - که نمی‌دانیم کی سروده شده - «سده» دارد. عجیب است که تصور کنیم فردوسی «سده» را در مخزن لغاتش داشته و دقیقاً در آن هشت-نه سال که تصمیم گرفته از سنّش حرف بزند تصادفاً و بدون وابستگی به محتوا از کاربرد آن تن زده‌است.
دلیل دیگری که نشان می‌دهد فردوسی این لغت را در حوالی سال ۳۹۵ «کشف» کرده این است که در تمام بخش‌هایی که «سده» ندارند (یعنی حدود هشتاد درصد شاهنامه) «آتشکده» فقط پنج بار قافیه شده و با چهار لغت مختلف (دو بار «آژده»)، ولی در آن بیست درصد که «سده» هست «آتشکده» پانزده بار با سده قافیه شده و فقط دو بار با «آژده». درواقع در دسترس قرار گرفتن «سده» به فرمولی در دست شاعر تبدیل شده که آن را در کنار نوروز و مهرگان و آتشکده چونان نماد سنن ایرانی که باید حفظشان کرد بیاورد.

این نه تنها دلیلی دیگر است بر این که روایت جشن سده در پادشاهی هوشنگ در همان ابتدای شاهنامه الحاقی است، بلکه مشکل ترتیب زمانی سروده‌شدن قطعات شاهنامه و نیز روابط فردوسی با دربار غزنه را نیز به کلی حل می‌کند، به این شکل که:
نکتۀ دیگری که بین بیشتر قطعات «سده‌دار» شاهنامه مشترک است این است که نام محمود در آن‌ها نیست. مثلاً «لهراسپ» که مدح ندارد «سده» دارد و «گشتاسپ» که مدح دارد سده ندارد. درواقع گذشته از پادشاهی یزدگرد، تنها جایی که هم «سده» هست و هم مدح محمود، دو قطعه کوتاه پیش و پس از اسکندر است. این یعنی فردوسی در بیشتر قطعاتی که پس از ۳۹۵ سروده نامی از محمود نبرده‌است. پیشتر با دلایلی دیگر نوشته‌بودم که نام محمود در پایان شاهنامه الحاقی است. اینک دلیل دیگری هم بر این موضوع داریم. درواقع فردوسی مدت کوتاهی بعد از رد اثرش دست از مدح محمود برداشته‌است.

تفصیل سال‌های سرودن شاهنامه -که یکی از محصولات جنبی پژوهش فعلی من است و پیشتر به شکل یادداشت‌هایی خام در همین کانال آمده‌است- به زودی در مقاله‌ای منتشر خواهدشد. آنچه می‌ماند دریغی است: در تمام مدتی که مشغول این بخش از پژوهش بوده‌ام جای خطیبی خالی بوده و در حلقۀ دوستان من که با ایشان ارتباط مستمر دارم و خجالت نمی‌کشم که گاه و بیگاه وقتشان را بگیرم او کسی بود که هم با تمام اطراف و جوانب موضوع آشنا بود، هم حوصله داشت بخواند و بشنود، هم ممکن بود هیجان‌زده شود و تشویق کند، و هم محتمل بود بحث کند و طولانی هم بحث کند و سر قانع شدن نداشته‌باشد. یادش گرامی باد!

@fanneadab

۱. یکی از این شانزده مورد از دو نسخۀ لندن و استانبول غایب است و ممکن است افزوده‌ای کهن با منشأ شرق ری باشد.

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

02 Jan, 14:02


پوشه شنیداری سخنرانی با عنوان «مقایسۀ شب یلدا با جشن دِیِگان و جشن سده»

سخنران:
دکتر فرزانه گشتاسب

روز ۱ دی‌ماه ۱۳۹۷، این سخنرانی بخشی است از نشست «شب افسانه، شب یلدا»، برگزار شده در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

@IranologyTopics

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

01 Jan, 19:03


وقتِ پیری می‌جهانَد روزگار از چنبرت
اخترِ خود را اگر در آسمان میمون کنی
بددرونی همچو ماهی، خوش‌برونی همچو مار
می‌شوی رسوا اگر این جامه را وارون کنی


#سالک‌قزوینی

مجموعهٔ خیال؛ برگزيده غزلیاتِ چهل‌وشش شاعر، از بابافغانی شیرازی تا صفاء‌الحق همدانی؛ گزینش و ویرایشِ علیرضا ذکاوتی قراگزلو؛ نشرِ نو؛ ۱۳۹۷: ۴۲۲.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

31 Dec, 19:06


کتاب خلخال در آیینه ی اسناد تألیف و گردآوری: یوسف افلاکی اندبیل و عزیز دهپور آتش بک به زودی توسط انتشارات بلاغ خلخال منتشر خواهد شد.
کتاب حاضر حاصل چهارده سال تلاش در بازخوانی و تشریح اسناد تاریخی با درون مایه های زیر می باشد:
۱- اسناد حکومتی ۲- اسناد خانوادگی و شخصی مربوط به دوره های قاجاریان (بیشتر) و صفویان شامل عریضه جات و مکاتبات گزینش شده از قبیل سلطانیّات، دیوانیّات، اخوانیّات، شرعیّه و ...
این کتاب بیش از ۱۵۰ فقره عنوان اسناد، ۸۵ تصویر، مقدمه، یادداشت مؤلف، پیشگفتار، واژه نامه، جدول، نمایه و کتابنامه با ذکر ۲۹ منبع در صفحات مرتبط دارد.
قطع کتاب وزیری و جمع تعداد صفحات ۶۵۴ صفحه می باشد.
---------------
             ۱۱ دی ۱۴۰۳
مدیر مسؤول انتشارات بلاغ خلخال
سید مرتضی مرتضوی هشجین

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

30 Dec, 18:51


دل را چه دهم فریب چندین بسَخُن
چون کار مرا نه‌ سر پدید است و نه بُن
در سال نو از رفته قیاسی می‌کُن
سال نو و صد هزار اندوه کُهُن


#تاج‌الدین‌اسماعیل‌باخرزی

#سال‌_نو‌_ترسایی #کریسمس

تذکرۀ لباب‌الالباب؛ محمّدبن محمّد عوفی؛ به تصحیحِ ادوارد جی. براون؛ با مقدمۀ محمّد قزوینی و تصحیحاتِ جدید و حواشی و تعلیقاتِ سعید نفیسی؛ هرمس؛ ۱۳۸۹: ج۲: ۵۲۱.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

29 Dec, 20:35


موجِ این دریا به‌تیغِ آبدارت می‌کُشَد
گر چو ماهی پای تا سر غوطه در جوشَن زَنی


#سالک‌قزوینی

مجموعهٔ خیال؛ برگزيده غزلیاتِ چهل‌وشش شاعر، از بابافغانی شیرازی تا صفاء‌الحق همدانی؛ گزینش و ویرایشِ علیرضا ذکاوتی قراگزلو؛ نشرِ نو؛ ۱۳۹۷: ۴۲۲.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

28 Dec, 17:11


از دستِ رستخیزِ حوادث کجا رَوَم؟
ما را میانِ بادیه باران گرفته است...


#صائب‌تبریزی

مجموعهٔ خیال؛ برگزيده غزلیاتِ چهل‌وشش شاعر، از بابافغانی شیرازی تا صفاء‌الحق همدانی؛ گزینش و ویرایشِ علیرضا ذکاوتی قراگزلو؛ نشرِ نو؛ ۱۳۹۷: ۴۸۳.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

27 Dec, 19:26


هر خاک که بر دامنِ هر هشیاری‌ست
دارد گهری که قیمتش بسیاری‌ست
بل سرمۀ نورِ چشمِ دل‌سوخته‌ای‌ست
یا نیلِ کمانِ ابروی دلداری‌ست



#سیدابوعلی‌بن‌حسن‌مروزی

تذکرۀ لباب‌الالباب؛ محمّدبن محمّد عوفی؛ به تصحیحِ ادوارد جی. براون؛ با مقدمۀ محمّد قزوینی و تصحیحاتِ جدید و حواشی و تعلیقاتِ سعید نفیسی؛ هرمس؛ ۱۳۸۹: ج۲: ۶۷۵.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

26 Dec, 18:30


🌲به فرهنگ باشد روان تندرست🌲

🌲ایران سرزمینی کهن با فرهنگ باستانی است. سرزمین نیکی‌ها و مردمان نجیبی که ستایشگر داد و راستی و دوستی و نکوهشگر ظلم و دروغ و دشمنی‌اند. باید تا می توان از ایران گفت و نوشت. چرا که ظرف و محتوای توسعه کشور است. باید زبان فارسی را دوست داشت و در جهت ترویج آن از هیچ اقدامی دریغ نکرد. باید تا حد ممکن فرزندان کشور را با حافظ و سعدی، با فردوسی و مولوی و نظامی آشنا کرد. اگر ایده ایران از جمع معدودی نخبگان خارج شود و در میان مردم و سیاستگذاران شکل خودآگاهانه بگیرد معنای امنیت، مصلحت و منافع ملی شکل خواهد گرفت. حقیقت این است که امروزه ایران مورد غفلت قرار گرفته است و بدون وطن، کشور و ایراندوستی هیچ تحول مهمی رقم نمی‌خورد.

🌲فهرست زیر از کوشاترین و معتبرترین رسانه ها و نهادهای فرهنگیِ مستقل تشکیل شده است که جملگی در گستره‌یِ گسترده‌یِ تاریخ و ادبیات و فرهنگِ زرینِ ایران زمین می‌کوشند.
با پیوستن به این رسانه ها و نهادها به توسعه فرهنگی در جامعه یاری رسانیم.
                     
   🌲پـــــــایــنده ایــــــــــران🌲


🌳کتاب گویا (لذت مطالعه با چشمان بسته).

🌳زین قند پارسی
(درست بنویسیم، درست بگوییم).

🌳دکتر محمّد‌علی اسلامی‌نُدوشن

🌳مولانا و عاشقانه شمس(زهرا غریبیان لواسانی)

🌳رسانه رسمی استاد فریدون فرح اندوز
(گوینده و مجری رادیو و تلویزیون ملی ایران).

🌳انجمن شاهنامه‌خوانی هما
(خوانش و شرح بیتهای شاهنامه).

🌳رمانهای صوتی بهار

🌳خردسرای فردوسی
(آینه‌ای برای پژواک جلوه‌های دانش و فرهنگ ایران زمین).

🌳بنیاد فردوسی خراسان
(كانون شاهنامه فردوسی توس‏).

🌳سرو سایـه‌فکن
(رسانه ای برای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی).

🌳شرح غزلیات سعدی با امیر اثنی عشری

🌳چراغداران (دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران، صداهای نایاب فرهنگ و ادب و هنر)

🌳حافظ‌خوانی با محمدرضاکاکائی

🌳کتابخانه متون و مطالعات زردشتی

🌳بوستان سعدی با امیر اثنی عشری

🌳شاهنامه کودک هما

🌳مأدبه‌ی ادبی، شرح کلیله و دمنه و آثار ادبی فارسی (رسانه دکتر محمّدامین احمدپور).

🌳ستیغ، خوانش اشعار حافظ و سعدی و...(رسانه سهیل قاسمی)

تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایران زمین

🌳شاهنامه برای کودکان
(قصه های شاهنامه و خواندن اشعار برای کودکان و نوجوانان).

🌳گاهگفـت
(دُرُست‌خوانیِ شعرِ کُهَن).

🌳سفر به ادبیات
(مرزبان‌نامه و گلستان، تک‌بیت‌های کاربردی )

🌳ملی‌گرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی

🌳تاریخ‌نگار (بررسی نکات تاریک تاریخ ایران)

🌳کانون پژوهش‌های شاهنامه
(معرفی کتاب‌ها و مقالات و یادداشت‌ها پیرامون شاهنامه).

🌳انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا)

🌳فرهنگ یاریگری، توسعه پایدار و زیست بوم‌داری

🌳رهسپر کوچه رندان
(بررسی اندیشه حافظ).

🌳آرخش، کلبه پژوهش حماسه‌های ایرانی
(رسانه دکتر آرش اکبری مفاخر).

🌳تاریخ روایی ایران

🌳سخن و سخنوران
(سخنرانی و گفتگوهای نایاب نام آوران وطن فارسی).

🌳کتاب و حکمت

🌳تاریخ میانه

🌳زبان شناسی و فراتر از آن (درگاهی برای آموختن درباره زبان‌ها و فرهنگ‌ها).

🌳خواندن و شرح تاریخ عالم‌آرای عبّاسی (میلاد نورمحمدزاده).

🌳شرح کلیات سعدی
(تصحیح و طبع شادروان محمدعلی فروغی).



کانال میهمان:

🌳دانشکده مجازی انبارستان



🌲فـــرِّ ایــــران را می سـتایـیـم
.🌲


🌲هماهنگی جهت شرکت در تبادل



🌲@Arash_Kamangiiir

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

26 Dec, 18:30


دیوانِ استیفاء

https://t.me/Divan_e_Estifa

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

25 Dec, 11:45


🎼تصنیف وَطَنِ مَن

#استادملک‌الشعراءبهار
#استادپرویزمشکاتیان
#استادایرج‌بسطامی

#یاد_بود_بزرگان #بم #زمین‌لرزه‌بم #زلزله‌بم #زلزله #ایران
@tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

24 Dec, 08:36


رودکی میراث‌دار سنتِ گوسانان پارتی

#دکترمحمدابراهیم‌پورنمین
#دکتراحدپیشگر

#رودکی

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

24 Dec, 08:35


آمد بَرِ من، که؟ یار، کی؟ وقتِ سحر
تَرسنده زِ که؟ زِ خَصم، خَصمَش که؟ پدر
دادمش دو بوسه، بر کجا؟ بر لبِ تَر
لب بُد؟ نه، چه بُد؟ عقیق، چون بُد؟ چو شِکَر


#رودکی #ابوعبدالله‌جعفربن‌محمدرودکی

محیطِ زندگی و احوال و اشعار رودکی؛ سعید نفیسی؛ ابن سینا؛ ۱۳۴۱: ۵۱۵.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

23 Dec, 14:59


اعضای جدید فرهنگستان زبان و ادب فارسی معرفی شدند

در چهارصد و هشتاد و چهارمین نشست شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نصرالله امامی، حافظ‌پژوه و استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید چمران اهواز، و چنگیز مولایی استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تبریز به عنوان اعضای پیوستۀ جدید فرهنگستان معرفی شدند.

همچنین، در این نشست، سید علی میرافضلی، رباعی‌پژوه و خیام‌شناس، و محمدرضا عدلی، پژوهشگر ادیان و عرفان و دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی به عضویت وابستۀ فرهنگستان برگزیده شدند.

گفتنی است این نشست با حضور نظام‌الدین زاهدی، سفیر جمهوری تاجیکستان در ایران، عبدالنبی ستارزاده، عضو پیوستۀ خارجی فرهنگستان زبان و ادب فارسی و تنی چند از استادان دانشگاه‌های تاجیکستان که به منظور شرکت در «نخستین همایش رودکی و پیوندهای ایران و تاجیکستان» به ایران سفر کرده‌اند، برگزار شد.

@theapll

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

23 Dec, 07:25


ای پاره‌ی وطن به خدا می‌سپارمت
#دکترنغمه‌دادور

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

20 Dec, 19:34


چو روزِ عاشقان بودی، شبِ یلدایِ هرسالی
اگر میلادِ روح‌الله در آن زلفِ دوتاه‌ستی


#سیف‌اسفرنگ

#چله #یلدا #زمستان #مسیح

دیوان سیف اسفرنگ؛ سیف‌الدّین الاعرج احمد اسفرنگی؛ تصحیح انتقادی شادروان دکتر فرزاد جعفری؛ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ ۱۳۹۶: ۷۱۱.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

20 Dec, 18:25


سخنم بلندنام از سخنِ تو گشت و شاید
که درازعمری از نامِ مسیح یافت یلدا


#سیف‌اسفرنگ

#چله #یلدا #زمستان #مسیح

دیوان سیف اسفرنگ؛ سیف‌الدّین الاعرج احمد اسفرنگی؛ تصحیح انتقادی شادروان دکتر فرزاد جعفری؛ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ ۱۳۹۶: ۱۸۴.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

20 Dec, 16:12


هر شبِ یلدا اگر زادن روحی‌ستی
صدشبِ یلداستی در سرِ هر موی تو


#سیف‌اسفرنگ

#چله #یلدا #زمستان #مسیح

دیوان سیف اسفرنگ؛ سیف‌الدّین الاعرج احمد اسفرنگی؛ تصحیح انتقادی شادروان دکتر فرزاد جعفری؛ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ ۱۳۹۶: ۷۰۷.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

19 Dec, 21:22


کانال کتابفروشی برخط مرا به دوستان خود معرفی کنید. از شما سپاسگزارم!


https://t.me/RevaghBookstore

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

19 Dec, 10:26


▪️مجالس کاتبان (۱۵) برگزار می‌شود.

🔹کامیابی‌ها و ناکامی‌های حزین
🔹بررسی میراث موجود و مفقود حزین لاهیجی


🔸دکتر هومن یوسفدهی
(پژوهشگر نسخ خطی و مصحح متون کهن، رئیس اداره کل نسخ خطی کتابخانه ملی)

▫️پنج‌شنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳ ش.، ساعت ۱۹:۰۰
▫️قم، میدان رسالت، ابتدای خیابان سمیه، پلاک ۱۵

▫️بنیاد محقق طباطبائی، تالار میرزا عبدالله افندی

شرکت برای عموم آقایان و خانم‌ها آزاد است.

@mtiforg

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

17 Dec, 14:01


برتولوت برشت شعری دارد با این مضمون که، "من در جنگل های سیاه به دنیا آمده ام و سردی این جنگلهای سیاه تا پایان عمرم در جان من همچنان خواهد ماند". من هم در شبی متولد شدم در تبریز سردی که شوروی، آذربایجان را تجزیه کرده بود و این خاطره همچنان موضوعی در افق دید من هست و کوشش میکنم آن را در خودم زنده نگهدارم(جواد طباطبایی، موسسه بهاران، حاشیه درسگفتار ایده آلیسم آلمانی،۲۳ آذر ۱۳۹۵).

۲۳ آذر، زادروز فیلسوف ملی ایران، سرو ایرانشهر گرامی باد
@JavadTaba 🌲

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

15 Dec, 19:58


کس را طمعِ لبِ چو شهدِ تو مباد
جز فرقد و مَه مرقد و مهدِ تو مباد
تو جهد کُنی بِهجر و من جِد بِوِصال
چون نیست بِجِدِ من بِجَهدِ تو مباد


#استادابومحمدبن‌محمدرشیدی‌سمرقندی
#رشیدی‌سمرقندی

تذکرۀ لباب‌الالباب؛ محمّدبن محمّد عوفی؛ به تصحیحِ ادوارد جی. براون؛ با مقدمۀ محمّد قزوینی و تصحیحاتِ جدید و حواشی و تعلیقاتِ سعید نفیسی؛ هرمس؛ ۱۳۸۹: ج۲: ۵۴۰.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

14 Dec, 09:55


تتبع ذوالفقار شروانی از رباعی مجد همگر

فاضل ارجمند آقای علی صفری آق قلعه، در جستاری کوتاه که سال‌ها پیش در مجلۀ ارجمند گزارش میراث چاپ شده (شمارۀ ۲۱ و ۲۲: خرداد و تیر ۱۳۸۷) از قصیده‌ای یاد کرده‌اند که ذوالفقار شروانی (د. حدود ۶۸۹ ق) در ستایش مجد همگر شیرازی سروده است. ذوالفقار شروانی در نیمۀ دوم قرن هفتم مدتی در همدان مداح اتابکان لر و مدتی در کرمان ستایشگر قراختائیان کرمان بود و چندی نیز در اصفهان می‌زیست و احتمالاً در همین شهر با مجد همگر دیدار کرده و او را در قصیده‌ای ستوده است.

در دیوان ذوالفقار شروانی، دو رباعی وجود دارد که شاعر آن‌ها را به اقتفای رباعی مشهوری از مجد همگر سروده و در هر رباعی، مصرعی از رباعی مجد را تضمین کرده است. این رباعیات نیز گواه مراودات ادبی این دو شاعر است. چون ندیده‌ام که جایی به آن اشاره شود، آن‌ها را اینجا نقل می‌کنم.

بی روی تو دل چیست، چه کار آید از او
جز ناله که هر دمی هزار آید از او
چندان گریم که خاک ره گِل گردد
نی روید و ناله‌های زار آید از او
(مجد همگر، دیوان، دستنویس بادلیان، ۱۷۴پ)

روی تو که رشک لاله‌زار آید از او
نی نی غلَطم که لاله، زار آید از او
دل بُرد و از اوست رونق دل، ور نه
بی روی تو دل کیست چه کار آید از او
‏..
از رنگ رخت که نور، نار ‌آید از او
وز لعل لبت که آب، تار آید از او
جانم به لب آمد چو نی و همدم نیست
جز ناله که هر دمی هزار آید از او
(ذوالفقار شروانی، دیوان، ۴۵۲، ۴۵۳)
‌‏..

رباعی مجد همگر، به اوحد کرمانی نیز منسوب است (دیوان رباعیات، ۲۷۷، ۲۹۲).
‏..

"چهار خطی"
https://telegram.me/Xatt4

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

13 Dec, 08:40


نشر سنگلج قلم، در راستای انتشار آثار مهم فرهنگ، ادب و تاریخ ایران و اسلام، به زودی کتاب‌های ارزشمندی را منتشر خواهد کرد؛
سپاس از شما که ما را همراهی می‌کنید.
کارهای نشر سنگلج را به دوستان خود معرفی کنید.

https://t.me/sanglajpublication

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

07 Dec, 17:39


هر ذرّه که در بسیط خاکی بوده‌است
رخشنده سهیلِ تابناکی بوده‌است
هر گِل که سِرشته‌اند از وی خُمِ می
البته حَریفِ سینه‌چاکی بوده‌است


#سنجر‌طهرانی
#میرزاعبدالعطوف‌محمدتقی‌کمال‌الدین‌زندی

سنجرِ طهرانی، میرزاعبدالعطوف محمدتقی کمال‌الدین؛ دکترسیدحسن عباس؛ پژوهش‌های ایران‌شناسی؛ ناموارۀ دکتر محمود افشار؛ به کوشش ایرج افشار با همکاری کریماصفهانیان؛ بنیاد موقوفات دکترمحمود افشار؛ ۱۳۹۲؛ ج ۲۱: ۳۸۳.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

06 Dec, 19:22


به همین دلیل با «همکاری صمیمانه» یار دیرینش خانم دکتر ژاله آموزگار آثاری که به کار دانشجویان‌ و عموم‌ علاقمندان‌ به زبان‌ و ادبیات‌ پهلوی و فرهنگ ایران پیش از اسلام می آمد، تألیف و ترجمه کرد. از جمله کتاب" زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن" که خودآموزی سودمند‌ و کارآمد‌ است. نیز کتاب خوشخوان و بسیار مفید "اسطوره زندگی زردشت" که چهره اسطوره‌ای پیامبر ایران باستان را از خلال مهمترین‌ متون پهلوی و برخی منابع فارسی و عربی،بازتاب می‌دهد. مؤلفان در این کتاب به تصحیح انتقادی برخی متون پهلوی و ترجمه آن به فارسی پرداختند و شرح موجزی از سیمای تاریخی زردشت‌ نیز‌ به کتاب افزوده‌اند. همچنین ترجمه کتاب جان هینلز با عنوان "شناخت اساطیر ایران" که طرحی جامع و ساده دارد. تا نام خانم آموزگار عزیز در میان است از ترجمه کتاب بزرگ « نمونه های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه ای ایران» شاهکار تحقیقی آرتور کریستن سن یاد کنم. کتابی که تاریخ افسانه ای ایران را از گیومرث تا جمشید برمی رسد و روایت می کند. مترجمان به ترجمه بسنده نکردند و در مواردی سهو و خطای مؤلف را اصلاح کرده اند. هنوز مزه چکیده ای که از مطالب دو جلد فراهم آورده اند، زیر دندانم است.

تفضلی برای‌ دانشنامه‌‌ ایرانیکا‌، دایرة المعارف بزرگ‌ اسلامی‌، دانشنامه ایران و اسلام و دانشنامه جهان اسلام‌ مقاله می نوشت. مقالات دانشنامه ای او از حیت استنباطات تازه و عالمانه بودن یادآور مقالات رزیاب است و به نظرم از مقالات زریاب شسته رفته تر است. برخی از این مدخل‌ها، مقالات تحقیقی مهمی است؛ مثلا‌ برای ایرانیکا مدخلهای "دهقان"( ترجمه ابو الفضل خطیبی) و ‌"فهلویات‌" (ترجمه‌ فریبا‌ شکوهی‌) را نوشته که سرشار از استنباطات تازه مبتنی بر جمیع منابع قابل اعتناست؛ به گمان من مقاله "فهلویات"شاهکار مسلم است؛ ایجاز و کثرت معلومات دقیق عرضه شده و طبقه‌بندی منظم این مدخل شگفت آورست . یا مدخل "آیین‌نامه‌"( نشر در دایرة المعارف بزرگ اسلامی که بعد در "تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام " بازنشر شد) به نظرم نمونه است‌.در‌باره مدخل«آیین‌نامه» گفتنی است که تفضلی آن را اول بار برای "دانشنامه ایران و اسلام" نوشته بود . مقایسه دو‌ ویراست این مدخل نشان می‌دهد او در این سال‌ها تحقیق کرد و مآخذ تازه و دریافت‌های تازه‌ای به مقاله خود افزود و در نهایت مقاله‌ای منسجم‌تر و پراطلاع‌تر نوشت.

همچنین به‌ طور ویژه باید‌ یاد کنم از مقاله‌ ‌«چند واژه عالمانه از پهلوی در شاهنامه» که با همه کوتاهی چگونگی استفاده از پهلوی‌دانی‌ در‌ شاهنامه‌پژوهی را می آموزاند. همچنین ما نوآموزان باید مکرر مقاله «هرزبد در شاهنامه‌ فردوسی‌» را بخوانیم تا«روش تحقیق» و«اسلوب مقاله‌نویسی تحقیقی»را از استاد تفضلی بیاموزیم.

تفضلی چند نقد کتاب هم نوشته است. نقدهایی عالمانه و از سر بصیرت کامل. منصفانه و مؤدب و پیراسته از تلخی و خودشیرینی. به تتبعات لغوی هم علاقه داشت و چند مقاله مایه ور تحقیقی در این موضوع نوشته است.

تفضلی درباره تاریخ و فرهنگ عصر ساسانی مقالات خواندنی نوشته است؛ در مقاله «فهرستی از‌ صنایع‌ و پیشه‌های عصر‌ ساسانی» با استفاده از منابع متعدد روشنی بر کار و بار طبقه پیشه‌ور جامعه ساسانی ‌افکند.‌ همچنین باید نام ببرم از مقاله «کرتیر و سیاست اتحاد دین‌ و دولت‌ در‌ دوره ساسانی»که شاهکار است و مقاله خواندنی«باربد یا پهلبد»که علی القاعده باید کامل‌ترین مطلب موجود در این موضوع باشد‌. همچنین باید یاد کنم از کتابچه"جامعه ساسانی" که دو ترجمه از آن به فارسی در دست است. اصل این کتاب متن سخنرانی تفضلی در دانشگاه هاروارد است. او در‌ این‌ خطابه‌ اطلاعات را از متون و منابع مختلف برگرفته و مثل یک هنرمند منبت کار با هوشمندی در کنار هم نشانده و خطابه‌ای درخشان درباره طبقات ارتشتاران و دبیران و دهقانان خوانده است.
🍁🍁🍁

بیش از بیست سال از مرگ احمد تفضلی می گذرد و هنوز محموعه مقالاتش گردآوری و چاپ نشده و هنوز مقالاتی که به فرانسه و انگلیسی نوشته بود به فارسی ترجمه نشده است...

مرگ بی هنگام تفضلی دشنه تلخی بود بر پیکر ایران شناسی. دشنه ای تاریک که دل و جان ایرانشناسی را درید. مرگی گجستگ و تدارک ناپذیر ... روزی که پیکر نحیف و غرقه به خون استاد تفضلی یافته شد او در جهان دانش و ایرانشناسی مثل خورشید بود. می درخشید. روشنی و گرمی می داد...ایرج افشار نوشت که دست کم بیست سال دیگر "می توانست و می بایست" بتابد... وقت غروب غمگین و خون رنگش نبود...
https://t.me/n00re30yah

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

06 Dec, 19:22


نوشته‌هایش انسجام و استحکام ساختاری دارد. فرقی ندارد در گستره بزرگی چون "تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام" باشد یا مثلا در مقالات فشرده‌ای مانند«باختر»(ایرانیکا) و «آتش»‌،«آدم» و «آخر الزمان در ایران باستان»(هر سه در دایرة المعارف بزرگ اسلامی‌). از نظم و انسجام درونی نوشته هایش برمی آید نویسنده بر موضوع مسلط است و خوب می‌داند چه باید و چه نبایدبنویسد. به همین دلیل در‌ نوشته‌های او‌ از پراکندگی و از این شاخه به آن شاخه پریدن نشانی نیست. از این بابت مثل خانلری و یارشاطر است.

اگر چه گسترده گرفتن دایره مخاطب و سخن علمی را به زبانی آسان یاب بیان کردن از مزیتهای میراث علمی تفضلی است، تخصص‌گرایی و استقرار‌ همه فعالیت‌های‌ پژوهشی در محدوده موضوعات خاص و مشخص نیز ویژگی بارز اوست. من کمتر دانشمند ایرانی را دیده ام که این همه تخصصی کار کند. تا آنجا که دقت‌ کرده‌ام، فقط چند مقاله دارد که خارج از محدوده مطالعات زبان‌های باستانی‌ و فرهنگ ساسانی است.( برای نمونه مدخل‌های‌«بنیاد‌ فرهنگ ایران»، «دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران»و «بنیاد شاهنامه فردوسی» که اینهارا را به علت سالها همکاری و عضویت در مؤسسات نامبرده برای ایرانیکا نوشت ‌و دو مقاله‌ نیز به خاطر سال‌ها آشنایی و دوستی درباره زریاب خویی نوشت و همچنین یادداشتی در مقایسه نسخه چاپی لسان التنزیل با دستنویسی کهن و...).

"تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام"برجسته‌ترین اثر تفضلی است؛ شاهکاری‌ که‌ به‌ گفته دکتر یارشاطر«در زبان‌های اروپایی هم تألیف جامعی مانند آن‌ وجود‌ ندارد». این کتاب چند مزیت دارد: اول اینکه از رهگذراحاطه شگرف‌ مؤلف بر مجموعه منابع و تحقیقات قدیم و جدید بسیار عالمانه ومحققانه است. دیگر اینکه ساختاری پیراسته و کارآمد دارد؛ دراین کتاب خوشخوان‌ لب لباب مطالب متقن مستدل بایسته ‌در‌ قالب و تبویبی راهگشا عرضه شده و از ورود به مباحث فرعی و جزئیات درازدامن‌ کم‌ فایده‌ ‌پرهیز شده و درنتیجه در‌ صفحاتی‌ محدود چکیده‌ای‌ از‌ انبوه‌ معلومات و تتبعات قدیم و جدید در دسترس‌ خواننده‌ قرارگرفته است تا به آنجا که خواننده غیر متخصص نیز پس از مطالعه‌ دقیق این کتاب درخشان‌، ارزیابی و معرفت منسجم و روشنی از موضوع‌ به دست می‌آورد. این‌ کتاب‌ اوج خردمندی، اشراف علمی‌ و روش‌دانی‌ استاد تفضلی است و به عقیده من از آثار تحقیقی گرانبهای ایران در قرن اخیر محسوب می‌شود. همچنین پاسخی مستدل و روشنگر‌ است‌ به غفلت و تغافل‌ کوته بینانی ‌که رقم بطلان و خوارداشت بر‌ بخش‌ بزرگی از تاریخ ایران می‌کشند و تاریخ و تمدن ایران را در بعد از اسلام خلاصه می کنند.

یکی از‌ میدان های کار تفضلی ترجمه متون‌ پهلوی بود. متنهایی چون"مینوی خرد"،"شهرستان‌های ایران"،"اندرز بهزاد فرخ پیروز"، متنهای مندرج در"اسطوره زندگی زردشت " و پاره‌های متنوع از متون مختلف که در مطاوی‌ کتب‌ و مقالات او پراکنده است. کسانی که ترجمه‌های او را خوانده‌اند، انصاف‌ می‌دهند‌که «نثر»ترجمه‌های او ساده، مفهوم و امروزی است و از باستان‌گرایی، سره‌نویسی و کاربرد لغات پهلوی پیراسته است. مثلاً نثر ترجمه "مینوی خرد" او را با‌ نثر‌ ترجمه "بندهشن" از مهرداد‌ بهار‌ یا ترجمه خانم آموزگار از"اردوایراف‌نامه" و "کتاب پنجم دینکرد"( در کتاب اخیر مقدمه و تعلیقات و واژه‌نامه و ترجمه متن به فارسی از خانم آموزگار است و همکاری تفضلی تا مرحله تصحیح و ترجمه به فرانسه‌ و آوانویسی‌ بوده است) مقایسه کنید تا تمایز‌ها آشکار گردد. جملات حکیمانه زیر فشرده روش و پسند تفضلی را در ترجمه متون پهلوی می نمایاند:«وظیفه مترجم برگردانیدن متنی است از زبانی که دریافت‌ آن‌ برای خواننده‌ ناممکن یا دشوار است، به زبانی که آن را می‌داند. به کار گرفتن واژه‌های مهجور و توضیح آنها‌ زیر هر صفحه خواننده را خسته و وازده می‌کند و از توجه به‌ مفهوم‌ باز‌ می‌دارد. البته علاقمندان به یافتن اصل کلمات و متخصصان زبان‌شناسی همیشه می‌توانند به متن اصلی یا آوانویسی یا ‌‌واژه‌نامه‌ کتاب مراجعه کنند».(مینوی خرد،ص13) این یعنی او مخاطب ترجمه های خود را فقط متخصصان نمی دانست.

👇👇👇

https://t.me/n00re30yah

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

06 Dec, 19:22


سالمرگ استاد احمد تفضلی

به سوگ سیاوش سیه پوشد آب
کند چرخ نفرین بر افراسیاب

من زبان و ادبیات فارسی خوانده ام و می‌دانیم که بسیاری از‌ آثار دکتر تفضلی خارج از محدوده دروس متداول و رسمی گروه زبان و ادبیات فارسی قرار‌ دارد‌ . پس نمی توانم درباره کارنامه او نظر تخصصی بدهم. اما تفضلی از محبوب ترین چهره های علمی برای من است. دریغ بزرگم این است که او را ندیدم . آرزو داشتم به کلاسهایش بروم اما چند ماه پیش از اینکه به دانشگاه تهران بیایم با شوربختی بسیار تفضلی به جهان دیگر رفت.(سرمقاله دردمندانه دکتر نصرالله پورجوادی در نشر دانش را درباره مرگ نابهنگام تفضلی باید به یاد بیاوررم). در این سالها نوشته های تفضلی را کمتر از نوشته های فروزانفر و قزوینی و تقی زاده و شفیعی نخوانده ام. برایم «طعم وقت» دارد نوشته هایش. این یادداشت "غیر‌ تخصصی"‌ من شاید بتواند بیانگر‌ فوایدی‌ باشد‌ که«عموم» علاقمندان به فرهنگ ایران، از آثار آن استاد یگانه می‌توانند به دست آورند‌. استادی که عاشق ایران بود و مایه مباهات ایران بود. یادش پیوند بخورد به نام روشن ایران و جاودانه بماناد.
🍁🍁🍁
در میان محققان‌ ایرانی‌ انگشت شمارند کسانی که آثارشان مورد اعتنا و مراجعه ایرانشناسان غیر ایرانی قرار بگیرد. این مسئله در عرصه مطالعات مربوط به تاریخ و فرهنگ ایران پیش‌ از اسلام مشهودتر است چون پژوهشگر ایرانی باید مقدمات علمی فراوانتری فراهم آورد. دکتر احمد تفضلی(1375-1316‌) ‌ که‌ به‌ تعبیر استاد یارشاطر«در پیشبرد تحقیقات مربوط به زبان پهلوی و آثار فرهنگ ساسانی در‌ ایران‌ اسلامی‌، سهمی بسزا داشت»،نمونه کمیابی است از دانشمندان ایرانی معتبر و موثق در مجامع بین المللی ایران شناسی.

تفضلی خوب درس خوانده بود. در ایران و فرنگ نزد استادان بزرگ تلمذ کرده بود. شاگرد فروزانفر و مینوی و پورداوود و هنینگ و دومناش و بنونیست بود .با زبانهای آلمانی‌، فرانسوی‌، انگلیسی و روسی- که مهمترین تحقیقات مربوط به ایران پیش از اسلام‌ به این زبانهاست‌، آشنا بود. ‌عربی‌ می دانست و با متون کهن عربی که از منابع مهم ایرانشناسی است مأنوس بود. در زبان و ادب فارسی‌ صاحب‌نظر‌ بود. شیفته شاهنامه بود و همکار مجتبی مینوی در بنیاد شاهنامه. عطش‌ علمی‌ داشت و بسیارخوان بود. در تحقیق کمال طلب و ژرف کاو بود.(مثلا در مقاله "برخی‌ عبارات‌ فارسی میانه در متون کهن‌ فارسی‌ و عربی" برای اطمینان از دقت و صحت نظرش به‌ دستنویس‌های‌ البدء‌ و التاریخ و محاضرات راغب مراجعه کرد). استاد دانشگاه تهران بود و عضو و معاون علمی فرهنگستان و همکار و مستشار ایرانیکا و دایره المعارف بزرگ اسلامی. جایزه های معتبر داخلی و بین المللی دریافت کرد. قدرش شناخته نشد اما نیک قدر دان استادان پیشکسوت و پیران میوه خویش بخشیده بود. نوشته اند که محمد تقی دانش پزوه و عباس زریاب خویی را سخت دوست می داشت . برای زریاب جشن نامه درآورد(" یکی قطره باران") که از بهترین جشن نامه های ایرانی ست. عضو انجمن های معتبر علمی بود و در مجامع ایران شناسی حضور مستمر داشت. مانند احسان یارشاطر و ایرج افشار با ایرانشناسان غیر ایرانی ارتباط گسترده داشت.
مثل خورشید بود. می درخشید. وقت غروب غمگین و خون رنگش نبود...

نوشته هایش پشتوانه تحقیقی و علمی پرمایه داشت. احاطه و اشراف عجیبی بر منابع و مآخذ‌ به دست آورده بود‌ که‌ اوج آن را در کتابنامه‌"تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام"می‌توان دید. "گزارش سفر علمی به پترسبورگ "نشان می‌دهد که چقدر‌ بر منابع ایران‌شناسی‌ اشراف‌ داشت. اما با همه اشراف علمی گرانجان و خودنما نبود و ‌در ارجاع دادن به مآخذ اندازه نگه می داشت و به ضروریات اکتفا می کرد. قصد نداشت خواننده را مرعوب‌ کند و این نشانه پختگی و اعتماد به نفس و فروتنی او بود. فضیلت امانت‌ علمی‌ ‌را به کمال داشت تا به آنجا که به پایان‌نامه چاپ نشده دانشجویی گمنام ارجاع می داد و آن را کسر شأن خود نمی دانست(نک: «لهجه آمره‌ای» در دایرة المعارف بزرگ اسلامی).

زمانی‌ می‌نوشت‌ که‌ سخن تازه‌ای داشت و همانقدرمی‌نوشت که بایسته بود؛ درازگویی و انشانویسی در قاموس‌ علمی اش‌ نبود. کلامش موحز و منطقش قوی بود و اقتدار علمی او را نشان می داد. به مقاله «دژ بهمن و آذرگشنسب»(نک: "مهر و داد و بهار") بنگرید که چقدر موجز ولی پرنکته است. یا در مدخل«دماوند‌ در‌ اسطوره ایرانی»(نک:ایرانیکا) زبده وقایع اساطیری مرتبط با دماوند در سطوری معدود درج آمده است. نثر احمد تفضلی به نظرم یکی‌ از‌ نقطه های‌ اوج نثر علمی و تحقیقی‌ معاصر ماست. نثری محتشم‌ و موقر‌ و رسا و شیوا. در انتخاب لغات‌ و صفات‌ ‌دقیق بود و از اینکه لحن نثرش عاطفی و خطابی شود، پرهیز داشت؛ ‌ می‌کوشید‌ که خوانندگانش را اقناع علمی و عقلی کند نه اقناع ادبی و هنری و عاطفی‌.

https://t.me/n00re30yah

👇👇👇

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

06 Dec, 19:11


سالها پیش احمدِ تفضلی در سوگنامهء [ژان پیر] دومناش نوشت: "همهء ما دانشمندانی را می‌شناسیم و احیاناً با برخی از انسان‌های واقعی آشنا هستیم. اما شاید کمتر به دانشمندِ انسان برخورده باشیم..."
ما دوستان و دوستدارانِ احمدِ تفضلی از زمره کسانی هستیم که "دانشمند انسانی" را شناختیم، از این شناخت احساسِ خوشبختی کردیم و از این که زود و نابهنگام او را از دست دادیم غمگین و متاسف شدیم.

#دکتر_احمد_تفضلی #استاددکتراحمدتفضلی
#استاددکترژاله‌آموزگار #یادبود_بزرگان

مقالاتِ احمدِ تفضلی؛ گردآورنده: دکتر ژاله آموزگار؛ مقالهء "احمدِ تفضلی، انسانی والا، دانشمندی بنام"؛ دکتر ژاله آموزگار؛ توس؛ ۱۳۹۸: ۱۳.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

06 Dec, 19:11


او راه درازی را برای کسب مقصود پیمود ولی از همان آغاز گوهر علمی‌اش مشخص بود. هنوز بسیار جوان بود که استاد فروزانفر در مقدمۀ کتاب عطار (در خرداد ۱۳۴۰) از همراهی او در بازنویسی یادداشت‌ها تشکر کرد.
در سال‌های ۳۰ عمر او، دومناش در مقدمۀ دو کتاب ارزنده در زمینۀ تحقیقات ایرانی به دید علمی و موشکافی‌های اواشاره کرده است. فیلیپ ژینیو با اشاره به این موارد، یادآوری کرده است که دانشمند جوانی در سال‌های ۳۰ عمر خود از چه ویژگی علمی باید برخوردار باشد که استاد با تجربه‌ای هم‌چون دومناش که در آن زمان ده‌ها سال از عمرش را به مطالعه بر روی متن‌های مشکل زبان پهلوی گذرانده بود، به کمک‌های ارزندۀ او اشاره کند و از این که در رفع اشکالات و اشتباهات این آثار او را یاری نموده است و نکته‌های تازه‌ای گوشزد کرده است تشکر نماید. لازمۀ این تبحر به جز استعدادهای ذاتی و مطالعات شخصی، تلمذ در محضر استادان برجسته نیز بوده است. از استادان مستقیم او در ایران می‌توان از شادروانان استاد عبدالعظیم قریب، استاد فروزانفر، استاد جلال همایی، استاد پورداود، دکتر معین، دکتر خانلری، دکتر صفا و هم‌چنین آقایان دکتر کیا و دکتر یارشاطر نام برد. او هم‌چنین همیشه با احترامی شایسته از شادروانان استاد مینوی، استاد زریاب و استاد دانش‌پژوه به عنوان استادان غیر مستقیم خود یاد می‌کرد.
از میان استادان خارجی او می‌توان به هنینگ، مری بویس، مکنزی، بیوار، بنونیست و دومناش اشاره کرد.
او خود نیز در دانشگاه تهران به عالی‌ترین مقام استادی رسید و همیشه به استادی دانشگاه تهران افتخار می‌کرد، ولی در حقیقت او افتخار دانشگاه تهران بود.....
پای‌بندی موازین اخلاقی و قراردادهای اجتماعی بود. زندگی پرابر علمی هرگز او را از انجام وظایف خانوادگی باز نداشت. حرکت خانواده‌اش را نگاه می‌داشت. همسر و پدری مهربان بود و برای دوستانش دوستی فداکار، غمخوار و آماده به خدمت. مهم‌تر از همه به ایران عشق می‌ورزید. با وجود این که بارها موقعیت‌های مناسبی در دانشگاه‌های معتبر خارجی برایش پیش آمد، هرگز به رفتن از ایران و دل‌کندن از این سرزمین تن در نداد. او این سرزمین را دوست می‌داشت و با تحقیقات ارزشمندش و سخنرانی‌های علمی در جای جای جهان برای ایران افتخار و نام آورد.
احمد تفضلی علی‌رغم طبیعت خردگرایش موجودی لطیف بود. احساساتی رقیق به لطافت باران داشت، از شعر خوب لذت می‌برد. در کنار کتاب‌های علمی رمان می‌خواند، موسیقی داروی آرام‌بخش روح‌ گاه آشفتۀ او بود. موسیقی اصیل ایرانی، آوای سه تار خوب و به‌خصوص صدای بنان را دوست می‌داشت و از آهنگ‌های او بیش از همه به «دیلمان» عللاقه‌مند بود. او در ۱۶ آذر ۱۳۱۶ در اصفهان به دنیا آمد و در شامگاه ۲۴ دی ۱۳۷۵ در تهران به تلخی خاموش شد.

#دکتر_احمد_تفضلی #استاددکتراحمدتفضلی
#یادبود_بزرگان

مقالاتِ احمدِ تفضلی؛ گردآورنده: دکتر ژاله آموزگار؛ مقالهء "احمدِ تفضلی، انسانی والا، دانشمندی بنام"؛ دکتر ژاله آموزگار؛ توس؛ ۱۳۹۸: ۱۴تا۱۶.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

06 Dec, 13:54


با یاد مجتبی عبداللّه‌نژاد(۱۳۴۸-۱۵ آذرماه۱۳۹۶)

زنده یاد مجتبی عبدالله نژاد مترجم و ادیبی خودساخته و خودآموخته، و دانشمندی بسیاردان و برجسته بود. رشته ریاضی و مطالعه اعداد و ارقام، انطباقی با جان شیفته و شوریده‌اش نداشت. «معادله های ریاضی» را وانهاد و «آوازهای ماه» را برگزید.(۱) رها کرد و بی‌تابانه بال گشود به اقلیم روشن و رنگارنگ ادبیات و علوم انسانی. شبانه‌روز تراشید و خراشید و دمی آرام نگرفت. جنون خواندن و اندوختن و آموختن داشت. در هر کتاب و مقالتی که به دست می‌گرفت از پی پاسخ پرسشهای بی‌شمار ذهن و ضمیر بی‌تابش بود. حاصل این تلاش و تکاپوی مستمر و مدام، نگاهی نافذ و دقیق، و ذهنی موشکاف و عمیق بود، و اشراف و آگاهی در ساحات گونه‌گونی همچون نقد و‌ نظریه‌ادبی، اساطیر، زبانشناسی، فنّ ترجمه و تسلّط بر متون و‌ منابع کهن تاریخی و ادبی . یادداشتهای فیس‌بوکی‌اش آینه وجودی پرکار و پر از تأمّل و درنگ و دوراندیشی بود. با این همه او نه بانگ بلندی برای ادّعا داشت نه ادّعایی برای خودنمایی. از «فروتنی خودخواهانه» نیز بر کنار و به دور بود. مجتبی عبدالله نژاد به قول سعدی«طبله عطّار» بود؛ خاموش و هنرنمای.
در کارنامه پربار و پر برگش، کاری هست که ابداع خودش بود(۲)؛مصاحبه با ادیبان کلاسیک ادب پارسی. ژانری که بی‌سابقه بود و خودش بنیاد نهاده‌بود، امّا شوربختانه نماند تا بیشتر در این ژانر، برای ما کتاب بنویسد. او در این ژانر، گفتگو با مسعود سعد سلمان(شاعر و حبسیّه‌سرای نامدار سده ششم هجری‌قمری) را نوشت.(۳) از رهگذر این گفتگوی خیالی، کتابی دلچسب و خواندنی با چشم‌اندازهایی قابل تأمّل پدید آورد. اعمّ اغلب مطالب و محتوای این کتاب، مستند به منابع و مآخذ ادبی، تاریخی و جغرافیایی دست اوّل و اصیل است. نگارش چنین کتابی با این حجم از ارجاع و استناد، نشان از تبحّر نویسنده در جستجو و بررسی منابع کارش دارد. شاید مهمترین ویژگی در چنین ژانری، شناور شدن زمان و خلاصیِ -بویژه مصاحبه شونده- از قید ماه و سال و سده باشد. مسعود سعد بر فراز سالیان و قرون ماضی و مستقبل پرواز می‌کند و از هرآنچه مصاحبه‌کننده از او می‌پرسد ذهنیت و تصوّری روشن دارد. مصاحبه‌کننده در سخنان و سؤالاتش به مشروطه، کاوشهای باستان‌شناسی،مکاتب فکری و فلسفی معاصر، فرم، وجوه اجتماعی شعر، حقوق بشر، اخلاق و هنر اشاره می‌کند و مسعود سعد، ازین همه، مطابق با یافته‌های امروزی، علم و اطّلاع دارد. او مولانا(۱۱۴)، عبدالرحمن جامی(۱۲۰)، قاآنی(۱۲۰) محمّدعلی فروغی(۸۹)نجف دریابندری(۱۰۲)، شاملو(۱۲۰)، اخوان(۱۲۴)و ... را هم می‌شناسد. سؤالات عبدالله ‌نژاد در این کتاب از مسعود سعد در چند بخش قابل طبقه‌بندی است:
- اطلاعات زندگی‌نامه ای مسعود سعد.
- ایّام زندان و حبسیّه‌سرایی.
- فرم و محتوای اشعار شاعر.
- رابطه شاعر با معاصران، پادشاه، ارباب قدرت و درباریان.
-تحلیل اوضاع تاریخی، سیاسی و اجتماعی روزگار شاعر و غزنویان.
- پرسش از پاره‌ای حوادث که اسناد کهن، درباره آنها خاموش است.
- ابهاماتی که در مطالعه تاریخ عصر غزنوی و شعر مسعود سعد برای عبدالله نژاد پیش آمده است و ...

واقعیت آن است که پاسخهایی که مسعود سعد به عبدالله نژاد می‌دهد -به جز آنها که مستند به منابع تاریخی و ادبی است- عمدتاً نتیجه دریافتهای منطقی و ذوقی و حاصل اصطلاحاً «گمانه‌زنی»‌های شخص مصاحبه‌گر است که بر زبان مسعود سعد می‌نشیند و تحویل خواننده کتاب می‌شود.
این کتابِ مفید و مغتنم، با حجم اندکش، آمیزه‌ای است از مباحث نقد ادبی، تاریخ ادبیات، سبک شناسی، فلسفه و روانشناسی که بر مدار شعر و شخصیت مسعود سعد و به کیمیاکاری و نبوغ مؤلّف دانشمندش فراهم آمده است. عبدالله نژاد گفته‌بود درباره ناصرخسرو و سعدی هم چنین کاری را کرده‌بود(۴) و قرار بود آنها هم در مجموعه«تاریخ شفاهی ادبیات قدیم ایران» چاپ و منتشر شود که نشد.دریغا که اجل مهلت نداد.
ای بسا آرزو که خاک شده...!

۱. اشاره است به نام نخستین و واپسین مجموعه شعر مجتبی عبدالله نژاد: آوازهای ماه و معادله‌های ریاضی، تهران، انتشارات ترانه، ۱۳۷۳.
۲.روزنامه ایران، مورّخ ۲۵ دی ۱۳۹۳ ، شماره ۵۸۴۲
۳.گفتگو با مسعود سعد سلمان، مجتبی‌عبدالله نژاد، نشر هرمس، تهران، ۱۳۹۶
۴. روزنامه ایران، همانجا.
https://t.me/naghshbarab

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

05 Dec, 12:40


به بهانه پانزدهم آذرماه
روز حسابدار



https://t.me/Divan_e_Estifa

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

05 Dec, 12:04


هله عاشقان بشارت که <نمانْد آن> جدایی

بیش از دو سال از زمانی که مؤسّسۀ لغت‌نامۀ دهخدا به تصرّف بیگانگان با فرهنگ و ادب درآمد و تألیف «لغت‌نامۀ فارسی» متوقّف شد می‌گذرد. آن روز که قلم را بر این مصیبت می‌گریاندم و لغت‌نامه را شمعی که مردنش را به نظاره نشسته‌ایم وصف می‌کردم، دیدنِ امروز بسیار دور از انتظار بود؛ آن روز می‌پنداشتم که این شب هیچ گاه سیاه‌کاری از سر نخواهد نهاد. امروز اما بشارت می‌رسد که استاد حسن انوری به لغت‌نامه بازمی‌گردند و دیگر مؤلّفان دانشمند لغت‌نامه نیز همراه ایشان خواهند بود. بشارت می‌رسد که روزگار فترت سپری شده‌است. بشارت می‌رسد که تألیف لغت‌نامۀ فارسی از سر گرفته خواهد شد، و مرا که در این دو سال و اندی یکی از بزرگ‌ترین حسرت‌هایم توقّف تألیف آن فرهنگ گرامی بوده‌است -اگرچه بر سر راه آغاز دوبارۀ تألیف عوایق بسیار است- «بدین بشارت فرخنده شاد باید بود».
اما نکته‌ای که ممکن است برای بعضی محلّ پرسش باشد آن است که 'با وجود فرهنگ جامع زبان فارسی دیگر چه نیازی به تألیف لغت‌نامۀ فارسی هست؟'. مقایسۀ گذرای شیوه‌های این دو فرهنگ نشان می‌دهد که این‌ها، با وجود هم‌پوشانی، نه رقیب یکدیگر که مکمّل هم‌اند. بعضی شیوه‌های روزآمد در تألیف لغت‌نامۀ فارسی پذیرفته نشده و این از قضا نقطۀ قوّت آن نسبت به فرهنگ جامع است؛ هرچند نقطۀ قوّت فرهنگ جامع روزآمد بودن و قاعده‌مداری آن است. لغت‌نامۀ فارسی گذشته از آن‌که معانی دقیق و تفکیک‌های جزئی را به دست می‌دهد، یک پیکرۀ بزرگ، گزیده و پیراسته از واژگان زبان فارسی است که بر خلاف فرهنگ جامع، بنای آن در نقل شواهد بر تفصیل است. فواید چنین فرهنگی را نه از "فرهنگ‌نویس" که از متن‌پژوه باید پرسید. مقایسۀ این دو فرهنگ ارزشمند نوعی قیاس مع‌الفارق است.

باری آن‌چه بر لغت‌نامه رفت تجربه‌ای بود که بهروزیِ بعضی کسان را به محک زد و آن را که در او غش بود سیه‌روی ساخت؛ و نعوذ بالله من الخذلان. اگر بخت یاری کند و بزرگان و دلسوزانِ زبان و فرهنگ ایرانی به حمایت خود از لغت‌نامه ادامه دهند، امید است که تألیف این فرهنگ عظیم ادامه یابد و این سند عظمت زبان و فرهنگ ایرانی، مانند بسیاری کارهای دیگر، ناقص نماند. نمی‌دانم که آیا به سرانجام رسیدن تألیف لغت‌نامۀ فارسی را خواهم دید یا باز هم کسانی آن را متوقّف خواهند ساخت؛ در این هنگامۀ بشارت چاره‌ای جز امیدواری نیست و از این‌جا که منم در دست ما هیچ نیست جز دعا.

@QalamAndaz

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

04 Dec, 18:11


سدِّ راهِ قربِ یزدان‌ست اوجِ اعتبار
پشتْ بر محرابْ واعظ بهرِ منبر می‌کند


#صائب‌تبریزی

مجموعهٔ خیال؛ برگزيده غزلیاتِ چهل‌وشش شاعر، از بابافغانی شیرازی تا صفاء‌الحق همدانی؛ گزینش و ویرایشِ علیرضا ذکاوتی قراگزلو؛ نشرِ نو؛ ۱۳۹۷: ۴۸۶.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

29 Nov, 20:17


گر در دلِ من ندانی اندازه ٔ درد
ای دوست! سرشکِ سرخ بین و رخِ زرد
ور نیستی آگه که به منْ هجر چه کرد
برخیز و بیا گَرمْ بپرس از دمِ سَرد


#شهاب‌الدین‌ابوالحسن‌طلحه

تذکرۀ لباب‌الالباب؛ محمّدبن محمّد عوفی؛ به تصحیحِ ادوارد جی. براون؛ با مقدمۀ محمّد قزوینی و تصحیحاتِ جدید و حواشی و تعلیقاتِ سعید نفیسی؛ هرمس؛ ۱۳۸۹: ج۲: ۵۱۸.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

29 Nov, 07:34


شرکت در این دوره‌ها برای عموم ادب‌دوستان آزاد است.
می‌دانید که جلساتمان همیشه در گپ گروهی تلگرام برگزار و ضبط می‌شود.
برای نام‌نویسی به ادمین ادب‌آموز در تلگرام یا ایتا پیام دهید:
@adabamooz_admin

@adabamooz_com

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

28 Nov, 18:52


رندی‌ست که اسبابِ وی آسان ندهد دست
سرمایه‌ء تزویرْ عصایی و ردایی‌ست


#صائب‌تبریزی

مجموعهٔ خیال؛ برگزيده غزلیاتِ چهل‌وشش شاعر، از بابافغانی شیرازی تا صفاء‌الحق همدانی؛ گزینش و ویرایشِ علیرضا ذکاوتی قراگزلو؛ نشرِ نو؛ ۱۳۹۷: ۴۸۴.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

25 Nov, 17:59


آسیبِ زمانه چون به رویَم بَرزَد
سنگی به میانهٔ سَبویم بَرزَد
مُشکَم به‌بَها بِخواست نَفروختَمَش
بِسْتَد زِ مَن و سیم به رویَم بَرزَد


#بهاءالدین‌محمد‌اوشی
#بهاء‌اوشی

تذکرۀ لباب‌الالباب؛ محمّدبن محمّد عوفی؛ به تصحیحِ ادوارد جی. براون؛ با مقدمۀ محمّد قزوینی و تصحیحاتِ جدید و حواشی و تعلیقاتِ سعید نفیسی؛ هرمس؛ ۱۳۸۹: ج ۱: ۲۱۹.

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

22 Nov, 12:01


🔸لغتی فارسی در استعمال هندی
🔹بخشی از سخنرانی موسوی طبری در مراسم رونمایی کتاب منّ و سلوی در سفارت هند

اینکه در تصحیح متن، مأخذ اشارات قرآنی شاعر را مشخص کنیم ضروری و مفید است اما ضروری‌تر از آن پرداختن به اختصاصات متن و ایضاح کلمات و اصطلاحات هندی در چنین کتابی است. آیه را امروز خواننده با جستجوی یک کلمه در گوشی به دست می‌آورد اما وقتی می‌خواند:
 
غنچه‌سان دلتنگ گردی و خجل
در گره چیزی نه غیر خون دل

 
این نیازمند تشریح و توضیح مصحّح است. همین نعمت‌خان جای دیگر در غزلی می‌گوید:

ز عیش رفت به باد آنچه بود در گرهم
چو گل شکفتگی دل خراب کرد مرا


گره البته فارسی است امّا استعمال خاص هندی یافته است. به این معنی که از آن چیزی غیر از بستن فهم می‌شود که ما اکنون می‌فهمیم. در متون شبه قاره مکرّر به معنی کیسه دیده شده است. اینجا هم به معنی کیسه است که البته گره جزئی از کیسه است و اتفاقاً همین جزء، به کلّ اطلاق شده است. اطلاقِ جزء به کل یک قاعدۀ زبانی است. به فرهنگ‌های اردو-فارسی یا هندی-فارسی نگاه کنید گره را جیب نوشته‌اند. در فرهنگ‌های ما این معانی نیست. مگر در شکل ترکیبی؛ مثلا گره‌بُر به معنی جیب‌بُر. حتی در لغتنامۀ دهخدا که به واسطۀ فرهنگ‌های فارسی نوشته‌شده در هند شواهد خوبی در این خصوص گرد آمده این معنی را به صورت مستقل ذکر نکرده‌اند بلکه ذیل ترکیبات و امثال آورده‌اند که البته در جای خود مفید است اما روشنگر ابهام بیتی که نقل کردیم نیست. گره در فارسیِ هندی‌شده اولا به معنی کیسه است. به این بیت از امیرخسرو دقت کنید:
 
او می‌رود به ناز و گره می‌زند به زلف
مردن مراست، از گره او چه می رود؟

 
یعنی این منم که خسارت می‌بینم، از کیسۀ او که چیزی کم نمی‌شود. صائب هم که سال‌ها در هند بوده می‌گوید:
 
خون می‌چکد ز غنچۀ منقار بلبلان
زین نقد تازه کز گره روزگار رفت

 
عجیب اینکه در فرهنگ اشعار صائب تا جایی که به خاطرم می‌آید علی رغم ذکر معانی مختلف، به این معنی از گره اشاره‌ای نشده است.
پس گره را اولا به معنی کیسه در ذهن داشته باشیم. ثانیاً و توسّعاً به معنی بساط آمده است. مثلا در متنی می‌خوانیم: "جز این چیزی در گره ندارد" که معادل آه در بساط نداشتن است. ثالثاً و تضیّقاً هم به معنی جیب است.
 
۲۴ آبان‌ماه ۱۴۰۳/ مرکز فرهنگی سفارت هند/ مرکز پژوهشی میراث مکتوب
 
 http://t.me/Anjomanara
 https://t.me/iranianpoetsocity

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

21 Nov, 19:22


چهارباغ اصفهان از آغاز تا امروز

https://youtu.be/QpEiYpMJI50

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

21 Nov, 19:20


پایتخت شاه عباس بزرگ صفوی
اصفهان

https://youtu.be/PB2bBz3yPZo

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

21 Nov, 07:56


دستورالعمل سیرِ شهرِ اصفهانِ بهشت‌نشان
دستورالعمل سیاری (=سیر) شهر اصفهان بهشت‌نشان، من گفتار در[ر]بار مرحوم نواب وحید الزمانی میرزا طاهر.
«رقعه‌ای است که جناب آقامنصور دستورالعمل سیر اصفهان صفاآشیان و گشت بازارها به جناب رکن‌الدین نوشته».
زندانی بیت‌الاحزان، فراق عاشق مشتاق نمی‌داند که به کدام زبان، بیان شدّت مفارقت نماید، و به چه عنوان شرح محنت مهاجرت نگارد؛ و بالغرض اگر کاتب اندیشه، اشجار چارباغ را قلم ساخته، به مداد زاینده‌رود بر صفحه میدان نقش جهان، به ید طولای شوق سوانح نگار ایّام فراق گردد، به سال‌های بی‌پایان، اندکی از بسیار آن نتواند نوشت. بسی مرکب چوبین پایِ خامه در فضای نامه، چه جولان تواند نمود، و چه مقدار راه به پایان/بیابان «راه بیان» تواند پیمود؟ «شعر»: 
کی تواند خامه، شرح شدّت هجران کند
اسب چوبین در چُنین میدان چه سان جولان کند
در حساب دردهای صبر فرسا عاجزم
چون تواند کس حساب قطره‌ی باران کند
چون توانم عشق را پوشیده از اغیار داشت 
کی تواند لاله، داغ خویش را پنهان کند
از خیال آن خم ابرو و مژگان دراز 
شوق با تیر و کمان هر لحظه قصد جان کند
«آبروی زنده رود از دیده‌ام ریز به خاک
خاطر افسرده هر گه یاد اصفاهان کند»
دوری از یاران و محرومی ز سیر چهارباغ
سخت دشوار است بر عاشق، خدا آسان کند 
بعد از شکایت فراق و اظهار مراتب اشتیاق، دستورالعملی در باب سیر بازارها و گشت گلزارها و نظاره دیدارها، مرقوم کلک بیان می‌گردد، و به هیچ وجه از این طریق، انحراف جایز نداشته، به هیچ روش تخلّف نورزند. «شعر»:
بدین دستور می‌باید عمل گردد*
دل مشتاق را از خود خجل کرد 
اراده خاطر آن بود که دستور وافی به شرح کافی «شافی»، در هر باب نوشته شود. چون وقت مقتضی نبود، به انموذجی از آن اکتفا نمود. 
اگر طبیعت سخن‌رس است، همین بس است.
عزیز من! بامداد که استاد چابکدست قضا، تخته صبح از پیش دکان مشرق برداشته، آینه فروش «خورشید» بازار روزگار را گرم سازد، و ذرّه تُنک مایه بساط خُرده‌فروش را بیاراید، به هوای سودای پَری‌رخان طنّاز، و به اراده خریداری متاع عشوه و ناز، از حجره، احرام بسته، رو به راه نهند. 
اوّلاً از بازارچه تیمچه، «از» کیفیت دیدار شوخ نسرین و بناگوش تنباکوفروشِ صبوحی‌زده، سورت (صداع) خمار فراق را تسکین بخشند. «رباعی»: 
در دل چو هوای وصل خوبان داری 
بگذر ز دکان آن پری‌رو، باری 
زان چهره خمار هجر را تسکین بخش 
زان باده بکن صبوحی دیداری 
[دکان کافربچگان ارامنه]
از اینجا به در دکان کافربچگان ارامنه عبور نموده، به آیین ملت مسیحی «مسیحا» زنّاری زلف چلیپای گلرخان بلا بالا گردند. 
نگهشان برد دل به جادو فنی
بود دوستیشان بدل «به جان» دشمنی 
ز خونم بتی «بسی» خاک گل کرد گفت 
بدین رنگ باشد گل ارمنی 
نصیحت اوّل آنکه هرگاه پا در دایره محبّت نهادی، باید که از کفر و اسلام و ننگ نام، کناره گزین باشی. «شعر»: 
به دامان محبّت چون زدی چنگ
بهر کس باش چون آئینه یکرنگ 
به هفتاد و دو ملت آشنا باش 
گهی ترسا و گاهی پارسا باش
گهی با صوفیان شو در مناجات 
گهی با رند مَی‌ کش در خرابات 
گهی می‌باش مصحف‌خوان رخسار 
گه از زلف بتان می‌بند زنّار 
ز هر ملت گزین کن ملت عشق
که گردی رستگار از دولت عشق
[قیصریه_دکان صالح خواص‌خان_ قهوه‌خانه خواجه‌علی]
آنگاه از (پشت) راه پایین «مابین» قهوه «و پشت قهوه» [خانه]، به سمت قیصریه متوجه گردیده «گردند»، به در دکان صالح خواص‌خان، به قدر کشیدن یک قلیان، توقف جایز است. 
و اگر طبعت میل «مایل به» قهوه داشته باشد، در قهوه‌خانه خواجه‌علی از دست میرزا‌ اشرف، فنجانی بگیرند. و از آن مکان سیرکنان بر در قیصریه که برج اشرف شرف و (اختر) سعادت و درج گوهر حسن و صباحت است، منزل گزیده، در آن باب‌الصفا از نگار جواهرفروش «جوهر فروش» خریدار یاقوت لب و لعل بناگوش گردند: «رباعی»:
روی مه جوهری گل امید است 
سر تا پایش ز جوهر خورشید است 
چشم و لب و رنگ و عارض و دندانش
جزع و یاقوت و لعل و مروارید است 
از جوهر بیجان ارزنده‌ی خیال جمالش، رشته رگهای جان را به گوهر آلوده، حقّه دل را مملو گردانند، چون از نهیب دورباش غمزه دلخراشی یارای خریداری جواهر قرب وصال ندارند. 
و پیش تخت دکانچه ثعلب‌پزی و شیره‌فروشی که محاذی برج آن ماه دلبریست آرام گرفته، یک دو پیاله ثعلب که از شیره جان (= شیره نبات) شیرین تر و به مشک و عنبر معطر است، و از فیض دیدار، کار نوشدارویی لؤلؤی و مفرّح یاقوتی می‌کند، به قدر حوصله و گنجایی و ظرف طاقت بنوشند، و بدان بهانه از شربت دیدار، کام جان را شیرین سازند. «رباعی»:
از دیده شراب وصل دلدار بنوش 
وزدیده پیاله‌های سرشار بنوش 
هر دم به نظاره جرعه‌ی ثعلب را 
آمیخته با شربت دیدار بنوش .....

#اصفهان
*پ.ن: ظ کرد

دستورالعمل سیر شهر اصفهان بهشت‌نشان؛ میرزامحمدطاهر وحید قزوینی/آقامنصور سمنانی؛ بکوشش رسول جعفریان؛ ۱۳۹۸: ۲۷تا۳۰.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

21 Nov, 07:56


به بهانهء هفتهء گرامی‌داشتِ اصفهان

#اصفهان #شیخ‌بهایی

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

21 Nov, 07:54


یکم آذر روز اصفهان خجسته باد
#آذر #اصفهان
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

21 Nov, 07:12


همی ترسیدم ای پیری که آیی نزد من روزی
نخواندم مر تو را ناخوانده زی من زحمت افکندی
کنون بیش است ترسِ من که روی از من بگردانی
مرا ضایع فرومانی و ناگه رخت بربندی


#معین‌الملک‌حسین‌بن‌علی‌اصم‌کاتب
#معین‌اصم
#معین‌الدین‌حسین‌بن‌علی‌اصم‌کاتب

#زندگی #پیری #جوانی

تذکرۀ لباب‌الالباب؛ محمّدبن محمّد عوفی؛ به تصحیحِ ادوارد جی. براون؛ با مقدمۀ محمّد قزوینی و تصحیحاتِ جدید و حواشی و تعلیقاتِ سعید نفیسی؛ هرمس؛ ۱۳۸۹: ج ۱: ۱۲۱.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

20 Nov, 17:56


غنیمت است جوانی که مو سفید شدن
به قدرِ فرصتِ یک شیر گرم کردن نیست


#شوکت‌بخاری

#زندگی #جوانی #پیری

مجموعهٔ خیال؛ برگزيده غزلیاتِ چهل‌وشش شاعر، از بابافغانی شیرازی تا صفاء‌الحق همدانی؛ گزینش و ویرایشِ علیرضا ذکاوتی قراگزلو؛ نشرِ نو؛ ۱۳۹۷: ۵۵۱.

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

18 Nov, 11:33


https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin