دکتر محمد دهقانی

🔅 روح آدمی «بوته‌ای است که شعله‌ور است اما نمی‌سوزد»، هیچ‌چیز نمی‌تواند آن را خاموش سازد و ذهن آدمی بسان «کژدم کوچک» یک افسانهٔ آفریقایی است.

تو این کژدم را دوست خواهی داشت، مونتیتا.
در سراسر سفر، این کژدم درون من می‌جهید. کژدم کوچک می‌گفت:
«من کژدم کوچک، هرگز از خدا استمداد نمی‌جویم. هرگاه بخواهم کاری کنم، آن را با دم خویش انجام می‌دهم!»



🔅#سفرنامه
🔅#سیر_آفاق
🔅#نیکوس_کازانتزاکیس
🔅#ترجمه_محمد_دهقانی
🔅#پیشنهاد_کتاب
🔅#لذت_متن







🔆‌ @dmdehghani

🍂#تاریخ_بیهقی
🍂#حدیث_خداوندی_و_بندگی
🍂#یادداشت
🍂#انتقاد
🍂#اعتراض
🍂#دو_مصحح
🍂#نگاه_نو
🍂#مهدی_سیدی
🍂#محمدجعفر_یاحقی





🔆 @dmdehghani

🌑#تاریخ_بیهقی
🌑#حدیث_خداوندی_و_بندگی
🌑#یادداشت
🌑#انتقاد
🌑#اعتراض
🌑#دو_مصحح
🌑#نگاه_نو
🌑#مهدی_سیدی
🌑#محمدجعفر_یاحقی





💠 @dmdehghani

🔘 از جمله رمان‌های خوبی که اخیراً خوانده‌ام یکی هم خانه‌ی گربه‌ها، نوشته‌ی هیوا قادر و ترجمه‌ی مریوان حلبچه‌ای، است. رمان به سبک کاملاً رئالیستی و با زبانی موجز از مواجهه‌ی دو فرهنگ شرق و غرب سخن می‌گوید و نیز از اختلافات هنوز لاینحل قومی میان ترک‌ها و کردها. صحنه‌ی وقایع به‌ظاهر یکی از مراکز نگهداری و فروش گربه در سوئد است، اما راوی داستان که خود قهرمان اصلی آن هم هست ما را با نگرش چندسویه و بدیع خود ضمناً به تأمل در ذات آدمی و تناقص‌های وجودی‌اش وامی‌دارد. می‌خواهم بگویم رمان در عین واقع‌گرایی جذاب خود عاری از جنبه‌های عمیق روان‌شناختی هم نیست.
عکسی که می‌بینید از نویسنده‌ی رمان است در خانه‌ی خودش، در شبی که همراه مریوان حلبچه‌ای و جمعی از دوستان مهمان او بودم.





🔅#رمان
🔅#هیوا_قادر
🔅#مریوان_حلبچه‌ای_مترجم
🔅#نشر_ثالث
🔅#معرفی_کتاب
🔅#پیشنهاد_کتاب
🔅#کردستان_عراق
🔅#ادبیات_همسایه







🔆 @dmdehghani

🔘 اخیرا راجع به افکار و عقاید و دبستان فلسفی و شخصیت کافکا کتاب‌های بسیاری نوشته شده که مورد تعبیر و تفسیر فراوان قرار گرفته و مانند موشی که در کیسه بیفتد ولوله به پا کرده است‌. هرگاه برخی به‌طرف کافکا دندان‌قروچه می‌روند و پیشنهاد سوزاندن آثارش را می‌کنند، برای این است که کافکا دلخوش‌کنک و دستاویزی برای مردم نیاورده. بلکه بسیاری از فریب‌ها را از میان برده و راه رسیدن به بهشت دروغی روی زمین را بریده است. زیرا گمان می‌کند که زندگی پوچ و بی‌مایهٔ ما نمی‌تواند «تهی» بی‌پایانی را که در آن دست‌وپا می‌زنیم پر بکند و آسایش دمدمی ما در جلو تأیید نیستی به هم می‌خورد. _ این گناه پوزش‌ناپذیر است و خود گواه دلهره‌ای است که در دل مردمان بعد از جنگ به وجود آمده است. چون او بیش از دیگران نفی زمانه را به رخ ما می‌کشد، به‌نحوی که لحنش جنبهٔ پیشگویی به خود می‌گیرد. _ در دنیایی که نفی انگیزهٔ آن است و دوباره با آن برخورد کرده و از هر دوره‌ای مردمان به یکدیگر بیگانه‌ترند، ترس از آدم‌ها جانشین ترس از خدا شده است. _ این پیام هرچه می‌خواهد باشد، مطلبی که مهم است، صدای تازه‌ای درآمده و به آسانی خفه نمی‌شود. کسانی برای کافکا چوب تکفیر بلند می‌کنند مشاطه‌های لاش‌مرده هستند که سرخاب و سفیداب به چهرهٔ بی‌جان بت بزرگ قرن بیستم می‌مالند‌. این وظیفهٔ کارگردان‌ها و پامنبری‌های «عصر آب طلایی» است. همیشه تعصب‌ورزی و عوام‌فریبی کار دغلان و دروغ‌زنان می‌باشد. عمر کتاب‌ها را می‌سوزانید و هیتلر به‌تقلید او کتاب‌ها را آتش زد. این‌ها طرفدار کند و زنجیر و تازیانه و زندان و شکنجه و پوزبند و چشم‌بند هستند‌. دنیا را نه آن‌چنان که هست بلکه آن‌چنان که با منافع‌شان جور درمی‌آید می‌خواهند به مردم بشناسانند و ادبیاتی در مدح گندکاری‌های خود می‌خواهند که سیاه را سفید و دروغ را راست و دزدی را درستکاری وانمود بکنند، ولیکن حساب کافکا با آن‌ها جداست.

(صادق هدایت)



🍂#مرگ_در_پاریس
🍂#صادق_هدایت
🍂#ناصر_پاکدامن
🍂#مان‌کتاب
🍂#مقدمه_محمد_دهقانی
🍂 #معرفی_کتاب





💠 @dmdehghani

🍂 بخشی از یک نامهٔ صادق هدایت


👇👇👇

‌
‌نشر نی برگزار می‌کند:
خوانش انتقادی شاهنامهٔ فردوسی
دکتر محمد دهقانی
حضوری و آنلاین

زمان: سه‌شنبه‌ها، ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹:۳۰
مدت دوره: ۸ جلسه
شروع دوره: ۲ بهمن‌ماه
مهلت ثبت نام: تا ۲۹ دی‌ماه
هزینهٔ دوره: یک میلیون تومان
مکان: خیابان فاطمی، خیابان رهی معیری، بعد از تقاطع فکوری، ساختمان نشر نی، پلاک ۲۰، طبقهٔ پنجم

ثبت‌نام آی‌دی تلگرام: @nashreney_pr

🔘 خطایی تازه در چاپ جدید تاریخ بیهقی



🍂#تاریخ_بیهقی
🍂#حدیث_خداوندی_و_بندگی
🍂#اعتراض
🍂#انتقاد
🍂#مهدی_سیدی
🍂#محمدجعفر_یاحقی
🍂#یادداشت
🍂#دو_مصحح




💠 @dmdehghani

🔆 «سخت است که تاریخی برای آن مشخص کنم یا بگویم این تغییر چطور شروع شد.
ولی یادم است که با یکی از طرف‌های دعوا بر سر زمینِ [مِلک] سلیمان پاشا صحبت می‌کردم، می‌گفت: از جنابعالی سپاسگزارم؛ شما به نحو حیرت‌انگیزی به جزئیات موضوع وارد هستید، همان‌طور که شایسته نام بزرگ‌تان است و من بسیار امیدوارم که در این پرونده برنده شویم. گفتم من هم همین‌طور. با خوشحالی زیاد خندید و من ناگهان، بی‌آنکه علتش را بدانم، گفتم: فرض کن همین امروز پرونده را بُردی و زمین را مالک شدی و فردا دولت آن را گرفت. سرش را با بی‌اعتنایی تکان داد و گفت مهم این است که پرونده را ببریم، مگر نه اینکه زندگی می‌کنیم با آنکه می‌دانیم خدا زندگی‌مان را خواهد گرفت.
به منطق درست او تسلیم شدم ولی ناگهان به سرگیجه افتادم و همه چیز ناپدید شد.

زینب با چشمانی وحشت‌زده او را نگریست و پرسید:
– همه‌اش همین بود؟
– نه… علت مشخصی نمی‌بینم، اما دچار تغییر پنهان و مستمری شده بودم. به همین دلیل بود که بیخودی از حرف آن مرد آشفته شدم، سخنی که‌ میلیون‌ها نفر هر لحظه آن را تکرار می‌کنند بی‌آنکه تأثیری بر کسی بگذارد».


🔅#رمان
🔅#گدا
🔅#نجیب_محفوظ
🔅#ترجمه_محمد_دهقانی
🔅#نشر_نیلوفر
🔅#نوبل
🔅#پیشنهاد_کتاب






💠 @dmdehghani

🔅 نوبل‌خوانی

.
در هفت‌پیکرِ نظامی، سفرِ بهرامِ گور از روز شنبه با رنگ سیاه آغاز می‌شود و در آخرین روزِ هفته، جمعه با رنگ سپید پایان می‌گیرد.
رنگ‌های زرد، سبز، سرخ، فیروزه‌ای و صندلی* نیز به ترتیب هر کدام نشان از روزهای دیگر هفته یکشنبه، دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه و پنج شنبه دارند.

برای کسبِ اطلاع از چگونگی ثبت نام لطفاً به صفحهٔ رودنویس در اینستاگرام دایرکت دهید.

🔗https://www.instagram.com/roodnevis?igsh=MWU3eThnazg3djByYQ%3D%3D&utm_source=qr


#هفت_پیکر #کارگاه_آموزشی #کارگاه_آنلاین #دکتر_محمد_دهقانی #محمد_دهقانی #ادبیات #ادبیات_فارسی #ادبیات_ایران #ادبیات_کلاسیک #ادبیات_کهن #ادبیات_داستانی #نظامی #رود_نویس #رودنویس

📳@thehistoryofbeyhaqi

🔘 بیهقی دربارهٔ زنانی که در عرصهٔ سیاسی فعال و مؤثرند هیچ نظر خوشی ندارد. حتا دربارهٔ زن ظاهرا مقتدر و کاردانی چون همسر فخرالدولهٔ دیلمی، که در زمان سلطان محمود حکومت مستقلی در ری داشت، از زبان محمود و وزیر او با لحنی یاد می‌کند که تحسین و ریشخند در آن به هم آمیخته است. به روایت بیهقی، وزیر محمود، خواجه احمد حسن، تصرف ری را کار آسانی می‌دانست، زیرا والی آن دیار «زنی» بود، و محمود می‌خندید و می‌گفت: «آن زن اگر مردی بود ما را لشکر بسیار بایستی داشت به نشابور.» سخن محمود به این معنی است که حاکم ری، چون زن است، از توان و جاه‌طلبی مردان بی‌بهره است؛ از این‌رو خطری ندارد و محمود هم لازم نیست به قلمرو او لشکرکشی کند و درواقع «تا آن زن برنیفتاد وی قصد ری نکرد»




🌿#تاریخ_بیهقی
🌿#حدیث_خداوندی_و_بندگی
☘#تألیف
🌿#پیشنهاد_کتاب
🌿#نشر_نی






💠 @dmdehghani

🔘 ناصر خسرو، شاعر فراموش‌شده، در گفت‌وگو با محمد دهقانی





🍂 #تاریخ_و_ادبیات
🍂 #ناصر_خسرو
🍂 #مصاحبه
🍂 #شعر_کلاسیک
🍂#تألیف
🍂#پیشنهاد_کتاب
🍂#نشر_نی






▫️@dmdehghani

▫️در ارتباط با مطالعه این مجموعه (تاریخ و ادبیات)، چندان امیدی به جامعه دانشگاهی ندارم و راستش فکر می‌کنم این مجموعه، اگر امکان ادامه دادنش فراهم باشد، در آینده تأثیر خودش را نشان خواهد داد. دنبال این نیستم که تأثیری آنی و فوری از انتشار این کتاب‌ها ببینم. بااین حال خودم به کاری که می‌کنم اعتقاد کامل دارم؛ نمی‌نویسم برای این که صرفا یک کتاب به کتاب‌هایی که نوشته یا ترجمه کرده‌ام اضافه کنم بلکه هدفی از این کار دارم که امیدوارم در آینده محقق شود.


▫️لطفا ادامهٔ مصاحبه را در این‌جا مطالعه کنید:

👇👇👇

.
در هفت‌پیکرِ نظامی، سفرِ بهرامِ گور از روز شنبه با رنگ سیاه آغاز می‌شود و در آخرین روزِ هفته، جمعه با رنگ سپید پایان می‌گیرد.
رنگ‌های زرد، سبز، سرخ، فیروزه‌ای و صندلی* نیز به ترتیب هر کدام نشان از روزهای دیگر هفته یکشنبه، دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه و پنج شنبه دارند.

برای کسبِ اطلاع از چگونگی ثبت نام لطفاً به صفحهٔ رودنویس در اینستاگرام دایرکت دهید.

🔗https://www.instagram.com/roodnevis?igsh=MWU3eThnazg3djByYQ%3D%3D&utm_source=qr


#هفت_پیکر #کارگاه_آموزشی #کارگاه_آنلاین #دکتر_محمد_دهقانی #محمد_دهقانی #ادبیات #ادبیات_فارسی #ادبیات_ایران #ادبیات_کلاسیک #ادبیات_کهن #ادبیات_داستانی #نظامی #رود_نویس #رودنویس

📳@thehistoryofbeyhaqi

◽️دون کیشوت مضحک بود زیرا آرمانی بلند و حزن‌انگیز داشت و می‌جنگید تا آن را از طریق روش‌های خنده‌آور واقعیت بخشد. با نیزه‌ای چوبی و کلاه لبه‌دار سلمانی بیرون رفت تا با سلاح‌های جدید زمان خودش روبه‌رو شود: توپ و تفنگ.
ژاپنی‌ها خواسته‌ای عظیم دارند، اما وسایلی که برای تحقق بخشیدن آن‌ها به کار می‌برند کاملا نوین است. و روشی که به کار می‌بندند همه صبر است و سکوت و سماجت.



🌸#سفرنامه
🪷#چین_و_ژاپن
🌸#نیکوس_کازانتزاکیس
🪷#ترجمه_محمد_دهقانی
🌸#پیشنهاد_کتاب
🪷#نشر_نی



🎨 نقاشی «دون کیشوت» اثر پابلو پیکاسو






💠 @dmdehghani

‌
‌رودكى در روزگارى مى‌زيست كه يكى از بهترين دوره‌هاى تاريخ ايران و شايد بتوان گفت درخشان‌ترين عصر تمدن ايران پس از پيدايش اسلام بود. ظاهراً در دوران سى ساله سلطنت نصر بود كه رودكى به دربار سامانى راه يافت و به نخستين شاعر بزرگ زبان فارسى بدل شد.
رودكى را بايد پدرِ شعر فارسى به‌شمار آورد. او البته نخستين كسى نيست كه به فارسى شعر گفته است. پيش از او و همزمان با او هم بوده‌اند شاعران فارسى زبانى كه شايد ميان مردم عصر خود شهرت و محبوبيتى داشته‌اند اما از آنها شعرهاى زيادى بر جاى نمانده، و آن مقدار هم كه هست از حيث زيبايى و استوارى و رعايت اسلوب شعر فارسى در مقامى فروتر از شعر رودكى قرار مى‌گيرد. ليكن اين شعرها، در قياس با اشعار برجاى مانده از رودكى، از حيث وزن و آهنگ و لفظ و معنا غالباً خام و ناهموارند. بخش اعظم اشعار و منظومه‌هاى رودكى را دست حوادث از ميان برده است و ما امروزه فقط مقدار كمى از آنها را كه اندكى بيش از هزار بيت است در اختيار داريم. اما در همين مقدار ناچيز هم آن‌قدر شعر عالى و سنجيده هست كه سرايندهٔ آن‌ها را بايد بى‌ترديد شاعرى توانا و بی‌‏بديل محسوب كرد.

از کتابِ رودکی، پدر شعر فارسی
محمد دهقانی

◽️ دکتر محمد دهقانی: «رودکی اولین شاعر فارسی‌زبان نبود، از این‌ حیث به او پدر شعر فارسی می‌گوییم که مشهورترین شاعر یا به ‌عبارت ‌دیگر نخستین شاعر مشهور آن دوره است که شعرهایی از او باقی‌ مانده است.
...تعداد کمی شعر از رودکی باقی ‌مانده اما همین تعداد کم، تقریباً همه شعرهایش، شاهکار و شعرهای خوبی هستند. البته در تذکره‌ها و جاهای دیگر به رودکی اشاره شده و نوشته‌اند که او شاعر بسیار بزرگی بوده است.»


🌿 ادامهٔ مصاحبه دربارهٔ روز رودکی و فرهنگی که این شاعر ایرانی نماینده‌اش بود:


http://B2n.ir/x09149





🌿#رودکی
🌿#تاریخ_و_ادبیات
🌿#تألیف
🌿#شعر_کلاسیک
🌿#نشر_نی






💠 @dmdehghani

◽️ از حیث اخلاقی فردوسی دین‌داری را در بی‌آزاری خلاصه می‌کند و ترس از خدا و بی‌آزاری را ملازم یکدیگر می‌بیند:

بترس از خدا و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس

از همین روست که به آداب و شعایر مذهبی تقریبا هیچ اعتنایی ندارد. با همهٔ دشمنی‌ها و کینه‌توزی‌هایی که در شاهنامه میان ایرانیان و تورانیان می‌بینیم، هرگز شاهد این نیستیم که آن‌ها به دلایل مذهبی مقابل یکدیگر قرار گرفته باشند و اصولا از این حیث تفاوت آشکاری میان آن‌ها دیده نمی‌شود.

... جهانی که فردوسی در شاهنامه ترسیم کرده، در مقایسه با دنیای واقعی روزگار او، از تعصب مذهبی و جنگ‌های عقیدتی تا حد زیادی برکنار مانده است. یکی از عوامل محبوبیت فردوسی میان عموم مردم ایران نیز بی‌گمان همین احتراز او از جدل‌ها و خصومت‌های خطرناک دینی و عنایتش به جنبه‌های اخلاقی و انسانی دین در معنای عام کلمه بوده است.



☘#فردوسی
🌿#شاهنامه
☘#تألیف
🌿#پیشنهاد_کتاب
☘#نشر_نی




💠 @dmdehghani

☘ درس‌گفتارهای گلستان سعدی: دکتر محمد دهقانی (جلسهٔ بیست‌وسوم)





🍀 #سعدی
🍀 #گلستان
🍀 #درس‌گفتار










💠 @dmdehghani

▫️اینجا دریاست، اینجاست که می‌توانیم شهر را فراموش کنیم...
اینک همه‌چیز آرام است! دریا رنگ‌پریده و مواج آنجا غنوده است و نمی‌تواند سخن بگوید. آسمان بازی شامگاهی و خاموش خود را با سرخ و زرد و سبز آغاز نهاده است و نمی‌تواند سخن بگوید. صخره‌های کوچک و باریکه‌های سنگ که تا قعر آب فرو می‌روند... هیچ‌یک نمی‌توانند سخن بگویند. این سکوت پر هیبت که ناگاه بر ما چیره می‌شود خوشایند و هولناک است، دل در برابر آن به وجد می‌آید... کم‌کم از سخن گفتن متنفر می‌شوم، حتا از اندیشیدن متنفر می‌شوم؛ ...

ای دریا، ای غروب!...
شما به انسان می‌آموزید که انسان بودن را کنار بگذارد! آیا باید خود را تسلیم شمایان کنم؟ آیا باید چنان بشود که اکنون شمایید، رنگ‌پریده، مواج، خاموش، پر هیبت، سخت مطمئن به خود؟ سخت غره به خویشتن؟




☘#زندگی‌نامه_فلسفی
☘#فریدریش_نیچه
☘#جولیان_یانگ
☘#ترجمه_محمد_دهقانی
☘#نشر_نی
☘#پیشنهاد_کتاب





💠 @dmdehghani

▫️این عکس را عجالتاً می‌فرستم و داستانش را فردا می‌گویم که چیست و زمناکو کیست و چه بر او گذشته است.


🍂#حلبچه
🍂#رژیم_بعث
🍂#سفرنامه
🍂#کردستان_عراق



💠@dmdehghani

▫️ در سلیمانیه هستم که می‌گویند مرکز فرهنگی اقلیم کردستان عراق است. دوشنبه شب گذشته رسیدیم برای شرکت در جشنواره‌ی ادبی و فرهنگی گلاویژ، که موضوعش امسال ادبیات و بحران است و من هم قرار است در آن سخن‌رانی کنم. این جشنواره‌ی بین‌المللی از سال ۱۹۹۶ مرتباً برگزار شده است. امسال در حقیقت به لطف و دعوت مریوان حلبچه‌ای، مترجم مبرّز آثار ادبی کردی به فارسی و بالعکس، در آن شرکت کرده‌ام. به فرودگاه سلیمانیه که رسیدیم استقبال شایانی از ما صورت گرفت و در واقع اولین بار بود به عمرم که در بخش وی آی پی فرودگاهی خارجی از من پذیرایی می‌شد. هتل خوب پنج‌ستاره‌ای هم به نام تایتانیک برایمان تدارک دیده بودند. برخلاف انتظارم با شهری پر از جلوه‌های مدرن روبه‌رو شدم. مدل توسعه در اینجا به نظرم تقلیدی است از همان شیوه‌ای که در امارات دیده‌ام. هتل پر است از کارگران آسیای شرقی: فیلیپین و اندونزی و مالزی و...
ساختمان‌های بلند چهل طبقه یا بیشتر فراوان است و فروشگاه‌های کوچک و بزرگ زنجیره‌ای هم، درست از آن نوع که در عربستان هم می‌شود دید. مردمی فوق‌العاده مهربان و خون‌گرم که ایرانی‌ها را سخت دوست دارند و البته با آنها احساس قرابت زبانی و فرهنگی بسیاری دارند‌. روز اول را به دیدار از موزه‌ی آثار باستانی سلیمانیه گذراندیم که حقاً شگفت‌آور و حیرت‌انگیز است. تکه‌هایی از الواح حماسه‌ی کهن گیلگمش و بسیاری اشیای باستانی دیگر از هزاره‌ی ششم پیش از میلاد به این سو در آن هست که تصویر بعضی از آنها را اینجا می‌بینید. موزه چنان وسیع و پروپیمان بود که دیدن دقیق همه اشیایش حقاً دو سه روزی وقت لازم داشت. ما فقط دو ساعت توانستیم آنجا باشیم.
بعد از زندان و شکنجه‌گاه حزب بعث دیدن کردیم که در ۱۹۹۱ گلوله‌باران شد و به تصرف مردم درآمد. جای گلوله‌ها و ترکش‌های توپ و خمپاره بر همه‌ی دیوارهای آن دیده می‌شود.
آن زندان حالا بدل به موزه شده است و در آن شیوه‌ی شکنجه‌ی زندانیان و اعتراف‌گیری از آنها را به تصویر کشیده‌اند.
دیروز هم به کانون نویسندگان و شاعران کرد رفتیم که عنوان سردم (معاصر) دارد و مؤسس آن شاعر مشهور کرد، شیرکو بی‌کس، است. مدیر کانون الان آقای آزاد برزنجی است که بسیاری از آثار داستان‌نویسان معاصر ایرانی را به کردی ترجمه  کرده است. داستان‌نویس مشهور کُرد، هیوا قادر، هم آنجا بود.
بعداً راهی حلبچه شدیم که صدام آنجا را بمباران شیمیایی کرد و هزاران تن را به مرگی شکنجه‌بار از پای درآورد یا تا پایان عمر معلول کرد. باز آنجا هم موزه‌ای ساخته و صحنه‌های پس از آن فاجعه‌ی جهنمی را بازسازی کرده‌اند. مریوان برایمان تعریف کرد که در زمان بمباران در حلبچه بوده و شیمیایی شده است و بعد با خانواده‌اش پیاده به ایران گریخته‌ و پس از سقوط صدام بازگشته‌اند.
سری هم به اورامانات زدیم که در ارتفاعات سرسبز سلیمانیه واقع شده و هم‌مرز ایران و در واقع دامنه‌ی شرقی ارتفاعات پاوه و سردشت و مریوان خودمان است، پوشیده از درختان بلوط و باغ‌های انگور‌.



🌿#سفرنامه
🌿#سلیمانیه_عراق
🌿#گلاویژ






💠@dmdehghani

🌿‌ رضا ستوده، من، ناتاشا محرم‌زاده و مریوان حلبچه‌ای در کنار مجسمه‌ی شیرکو بی‌کس

🌿 به همراه هیوا قادر و آزاد برزنجی (سمت چپ عکس، نخستین و دومین نفر بعد از من)

🍂 موزه حلبچه به یاد کشتگان بمباران شیمیایی صدام

🍂 صحنه‌های بازسازی‌شده‌ی کشتار حلبچه

🌸 روح ژاپنی هماره چیزی زنانه دارد که تخم بیگانه را مشتاق است و می‌پذیرد. کم‌کم آبستنی و شبیه‌سازی پربار در شکم ژاپن آغاز شد. آنچه به کارشان نمی‌آمد دور افکندند، تنها آنچه را که روح‌شان می‌توانست با آن جور شود نگه داشتند. عشق به طبیعت را پذیرفتند. همه، یکی هستند_ گیاه، حیوان، انسان. همه عمیقا با ریشه‌های قلب‌مان پیوند دارند. آنان وارستگی را هم پذیرفتند، بی‌اعتنا در مقابل مصیبت و مرگ را، لبخندی نپژمردنی که همیشه بر لب‌هاشان می‌شکفد، حتی اگر روحشان درد بکشد. آنان حتی رفتار مؤدبانه، خوش‌رویی در برخوردهای اجتماعی، و حساسیتشان را از دین بودا گرفتند:

ای برگ زرد که بر زمین افتادی، سردت نیست؟
ای برگ زرد، تو را در آغوش خود خواهم گرفت
تا آن‌گاه که آفتاب دوباره نمایان شود و برف‌ها را آب کند
ای برگ زرد، تو را در آغوش خود گرم خواهم کرد!



🌸#سفرنامه
🪷#چین_و_ژاپن
🌸#نیکوس_کازانتزاکیس
🪷#ترجمه_محمد_دهقانی
🌸#پیشنهاد_کتاب
🪷#نشر_نی





💠 @dmdehghani

☘ درس‌گفتارهای گلستان سعدی: دکتر محمد دهقانی (جلسهٔ بیست‌ودوم)





🍀 #سعدی
🍀 #گلستان
🍀 #درس‌گفتار










💠 @dmdehghani

⚜ دوستان گرامی و مخاطبان ارجمند کانال، تصمیم گرفته‌ام درس‌‌گفتارهای شاهنامه را هم از باب تبرع اینجا منتشر کنم، چون دیدم علاقه‌مندان بسیاری در گوشه و کنار کشور هستند که حقیقتاً نمی‌توانند پولی بابت خرید این جلسات بپردازند.
با این حال، چون من هم عجالتاً هیچ راه دیگری جز انتشار و فروش آثارم برای زنده ماندن و تداوم کار خود ندارم، از همه‌ی دوستانی که از این درس‌گفتارها بهره می‌برند و برایشان ممکن است که به این کانال کمک مالی کنند خواهشمندم از این کمک به هر مقدار که می‌توانند دریغ نکنند. بدانند که کمک آنها هر قدر هم ناچیز باشد در تقویت کار این کانال و گسترش مباحث و مطالب آن مؤثر است. آرزومند روزی هستم که یک دانشکده‌ی آزاد متون و نقد ادبی در این کشور تاسیس شود. این کانال فعلاً سایه‌ای از آن آرزوست و امیدوارم به یاری شما دوام آورد.

در پایان خواهش می‌کنم دوستانی که با نیت کمک به کتابخانهٔ مینوی پولی به حساب من واریز می‌کنند لطفاً نام و میزان کمک خود را اطلاع دهند تا آنچه پرداخت می‌کنند فقط صرف پژوهش‌های مربوط به آن کتابخانه شود.


⚜ شماره کارت بانک صادرات:

6037697700478628


🌿 آیدی تلگرام دکتر محمد دهقانی:


@maddehghani




🌿#درس‌گفتار
🌿#شاهنامه
🌿#مجتبی_مینوی
🌿#کتابخانه_مینوی
🌿#ارمغان_مینوی






⚜ @dmdehghani

⚪️ در باب «اهمیت کتابخانهٔ مجتبی مینوی» و درخواستی از همهٔ دوستان



🌿#مجتبی_مینوی
🌿#ارمغان_مینوی
🌿#کتابخانه_مینوی
🌿#فردان
🌿#مجله_خواندنی




💠 @dmdehghani

⚪️ سخنرانی دکتر محمد دهقانی در مراسم یادبود محمدعلی اسلامی‌ندوشن



🌿#سخنرانی
🌿#اسلامی_ندوشن
🌿#یادبود




💠@dmdehghani

💠 به یاد استاد عبدالله انوار (متن کامل و سانسور نشدهٔ مقاله)



🌿#عبدالله_انوار
🌿#اعتراض
🌿#سانسور
🌿#آزادی_بیان
🌿#مجتبی_مینوی






💠 @dmdehghani

🔴 سه‌شنبه هفته‌ی پیش (۲۹ آبان ۱۴۰۳) مرا به این بهانه که مجلسی برای رونمایی از یادنامه‌ی سید عبدالله انوار در کتابخانه‌ی ملی برگزار می‌شود به آنجا کشاندند. وقتی رفتم دیدم شحنه و داروغه و بگیر و ببند در کار است. تلفن همراهم را گرفتند و بعد مرا به سالن سخن‌رانی کتابخانه راه دادند. معلوم شد مجلس معارفه‌ی رئیس جدید کتابخانه‌ی ملی، یعنی دکتر غلامرضا امیرخانی، است و ضمن آن از یادنامه‌ی انوار هم رونمایی می‌شود. آن مجلس وعظ دراز بیهوده را به‌ناچار تحمل کردم و سرانجام یک دوره‌ی دو جلدی آسمان معرفت (مجموعه مقالات در گرامیداشت سید عبدالله انوار) نصیبم شد که تصویر جلد دومش را اینجا می‌بینید. مقاله‌ی من در همین جلد دوم، صفحات ۱۲۸۱ تا ۱۲۸۷ آمده است، بدبختانه با دستکاری‌ها و سانسورهای نابجا، بی آن که خودم مطلع باشم. چون راه دیگری ندارم، مراتب اعتراض خود را به این سانسور نابجا در اینجا اعلام می‌کنم و مسئوليت آن را هم متوجه دوست گرامی‌ام دکتر غلامرضا امیرخانی می‌دانم که حالا رئیس کتابخانه‌ی ملی است و این یادنامه به کوشش او گردآوری و منتشر شده است. متن کامل مقاله‌ام را همراه با عکس صفحاتی که در این مجموعه سانسور شده‌اند در این کانال منتشر می‌کنم تا به زعم خود پاس آزادی قلم را بدارم و دیگر به سخن هیچ صاحب‌دولتی، هرچند مدعی علم و پاس‌داشت اهل علم باشد، اعتماد نکنم.



🌿#یادداشت
🌿#اعتراض
🌿#انتقاد
🌿#آزادی_بیان
🌿#سانسور





💠 @dmdehghani

🥀 تصویر صفحات سانسور شده


🌿#سانسور
🌿#آزادی_بیان
🌿#اعتراض



💠@dmdehghani

💎 گفت‌وگو پیرامون مجموعهٔ تاریخ و ادبیات




☘#تاریخ_و_ادبیات
☘#تألیف
☘#پیشنهاد_کتاب
☘#نشر_نی
☘#خوانش_انتقادی





💎 @dmdehghani