در جستجوی حقیقت @tajeddin_mohammadbagher Channel on Telegram

در جستجوی حقیقت

@tajeddin_mohammadbagher


جنگ هفتاد دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند(حافظ)
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما ین است که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم(سهراب سپهری)
در جستجوی حقیقت کانالی است برای معرفی نوشته ها و تأملات دکتر محمد باقر تاج الدین

در جستجوی حقیقت (Persian)

Welcome to 'در جستجوی حقیقت' Telegram channel, managed by تاج الدین. This channel is dedicated to introducing the writings and reflections of Dr. Mohammad Bagher Tajeddin. Inspired by the quote 'جنگ هفتاد دو ملت همه را عذر بنه, چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند' by حافظ and 'پی آواز حقیقت بدویم' by سهراب سپهری, this channel aims to explore the depths of truth and wisdom. Join us on a journey to uncover the mysteries of life, through the insightful writings of Dr. Tajeddin. Whether you seek guidance, inspiration, or simply a new perspective on profound truths, 'در جستجوی حقیقت' is the place to be. Don't miss out on this opportunity to delve into the realm of knowledge and spirituality. Subscribe now and embark on a path towards enlightenment and self-discovery.

در جستجوی حقیقت

18 Nov, 17:41


☸️اخلاقی زیستن در شرایط دشوار و اضطراری چگونه ممکن است؟

✍️محمدباقر تاج الدین

این موضوع کم و بیش آشکار و مسلم است که تمام انسان ها در شرایط گوناگون وظیفه دارند که تا آن جا که ممکن است اخلاقی زیستن را در پیش بگیرند و ارزش ها و قواعد اخلاقی را رعایت کنند تا از این طریق امکان رشد و بالندگی فردی و جمعی فراهم شود. اما می ماند این پرسش مهم که در شرایط اضطرای و دشوار که برای هر کسی ممکن است در طول زندگی اَش پیش بیاید چه باید کرد؟ آیا در چنین شرایطی نیز انسان ها موظف به اخلاقی زیستن هستند یا این که می توانند از هنجارهای اخلاقی سرپیچی کنند؟ برای مثال دست به دزدی بزنند یا دروغ بگویند که از شرایط اضطراری و به اصطلاح از مهلکۀ نابودی جان سالم به در ببرند؟ به نظر می رسد که پرسش آسانی نباشد چرا که پیچیدگی ها و ابعاد گوناگونی دارد.

✳️این که سعدی از "دروغ مصلحت آمیز" سخن گفته است نیز ناظر به همین موضوع است چرا که با چنین دروغی جان انسانی نجات می یابد. آشکار است که این گفته هرگز مجوز دروغ گویی برای همیشه و تمام موقعیت ها را برای هیچ کس صادر نمی کند، بلکه فقط و فقط برای شرایط اضطراری. لذا هنگامی که شرایط اضطراری برطرف شد دیگر نباید قواعد اخلاقی را زیر پا گذاشت. در مثالی دیگر اگر فرد فقیری برای نجات جان فرزندش از بیماری ناچار دست به دزدی بزند عملی غیر اخلاقی انجام نداده است و نباید هم تحت تعقیب و مجازات قرار گیرد چرا که در شرایط اضطراری دست به چنین عملی زده است. البته فلاسفۀ اخلاق برای چنین وضعیتی عنوان دوراهه ها یا دشواره های اخلاقی نیز نهاده اند که آدمی باید بین دو شرایط دشوار یکی را برگزیند و دیگری را فروبنهد.

❇️واقعیت این است که نمی توان به افراد در شرایط دشوار و اضطراری توصیه های اخلاقی نمود و از آنان خواست که انسان های اخلاقی و به اصطلاح نرمالی باشند. چنین توصیه هایی نه تنها نوعی فریب برای آنان محسوب می شود، بلکه از صدها دشنام هم برای شان بدتر است. انسان های فقیر و بی نوایی که از برآورده نمودن نیازهای اولیه و ضروری یک زیست معمولی نیز درمانده شده اند چگونه می توانند آدم های اخلاقی باشند؟! اگر اخلاقی باشند که بسیار عالی و بلکه آرمانی است(و البته در مواردی هم دیده می شود که واقعاً اخلاقی اَند) اما اگر نباشند هم نمی توان آنان را سرزنش کرد. لذا اخلاقی زیستن بیش از همه برای شرایط نرمال و بهنجار است که دست کم نیازهای اولیه و ضروری همگان در حدّ مطلوبی برآورده شده باشد و نه برای شرایط دشوار و اضطراری.

این گونه به نظر می رسد که شرایط اضطراری شرایطی است که طی آن فقر و محرومیت از یک سو و تنگناهای اجتماعی و اقتصادی از سوی دیگر عرصه را برای کسر قابل توجهی از مردم محدودتر و دشوارتر نموده باشد و در نتیجه انتظار اخلاقی زیستن انسان ها نیز بسیار دشوار شود. نکتۀ مهم تر در این زمینه این است که در وضعیت و شرایطی که عده ای اندک بخش بزرگی از ثروت و سرمایه های کشور را در اختیار گرفته و حتی به غارت برده باشند نمی توان از مردمان فقیر و بی نوا در خواست اخلاقی بودن را داشت که در حقیقت نوعی فریب آشکار است. به زبان ساده اگر در جامعه ای عده ای فرصت طلب و در واقع غارتگر و دزد سرمایه های کشور را به آسانی به یغما ببرند و از مردم به ویژه بی نوایان و فقیران بخواهند که شما اخلاقی باشید روشن است که راه غارتگری و به یغما بردن سرمایه های مردم نیز به آسانی باز خواهد شد. بدتر این که در اثر بروز چنین وضعیتی هیچ گونه انتظاری برای بهبودی وضعیت فقرا و محرومین نیز وجود نخواهد داشت. در واقع، نمی شود که عده ای اندک سرمایه ها و ثروت ملی شهروندان یک جامعه را به آسانی به یغما ببرند و از همان شهروندان بخواهند که شما زیست اخلاقی داشته باشید که این نوعی فریب و شارلاتانیسم بزرگ و کُشنده است!!
#اخلاقی_زیستن
#شرایط_اضطراری
#انسان
#جامعه


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

15 Nov, 04:44


☸️درود و آفرین بر خیّرین عزیز کشورمان به ویژه خیّرین عزیز تبریزی
(عبادت به جز خدمت خلق نیست)

✍️محمدباقر تاج الدین

پس از آن که ویدئوی زندگی دشوار مادری با فرزند معلولش در شهر تبریز هم رسانی شده است خبرها حکایت از این دارد که خیّرین ارجمند و عزیز تبریزی برای این مادر و فرزند خانه ای فراهم کردند و در اختیارشان گذاشتند که کاری است بسیار انسانی و اخلاقی که جای سپاسگزاری فراوان دارد. چنین اقدامات نیکویی حقیقتاً دل های انسان های رنج دیده و تلخ کام زیادی را شاد می کند. این عزیزان الگوهای انسان دوستی و خیر خواهی اَند که همواره باید مورد تشویق و حمایت قرار گیرند و به جامعه معرفی شوند تا تمامی آن کسانی که امکان یاری و کمک به آسیب دیدگان و رنج دیدگان را دارند بدون فوت وقت دست به چنین کارهای ارزشمند و نیکویی بزنند. هنگامی که این خبر را شنیدم بسیار خوشحال شدم و در دل به این خیّرین عزیز هزاران درود و آفرین فرستادم و از صمیم قلب تندرستی و موفقیت روزافزون را برای آنان آرزو کردم. درود بر تمامی خیّرین عزیز کشورمان و درود بر خیّرین ارجمند آذربایجان و تبریز. همیشه گام های تان استوار باد و دل های تان شاد و خرّم.

✳️این که بزرگانی چون سعدی شیرازی گفته اند عبادت به جز خدمت خلق نیست و یا ای که دستت می رسد کاری بکن/ پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار همگی حکایت از انسان دوستی هایی دارد که همۀ ما ضرورت دارد چنین رویه و روند ارزشمند و اخلاقی ای را در زندگی خود در حد توان مان در پیش بگیریم. چنین کارهای ارزشمندی هرچه بیش تر باید در جامعه افزایش یابد و به روندی همگانی بدل شود و همگان بیاموزیم که بنیادی ترین اقدام و عمل در زندگی اقدام در جهت کاهش درد و رنج انسان ها است، همین و بس. اگر تمامی کنش گری ها و فعالیت های ما انسان ها در طول زندگی مان به کاهش درد و رنج هم نوعان منجر نشود تو گویی که زندگی نزیسته ای داشته ایم و در حقیقت زندگی بی ارزش!!
#انسان
#خدمت
#عشق_ورزی
#خیرین
#آذربایجان
#تبریز


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

13 Nov, 18:36


☸️پیشنهاد راه اندازی چند کلینیک بسیار ضروری و مهم

✍️محمدباقر تاج الدین

حالا که مقرر شد کلینیک ترکِ بی حجابی راه اندازی شود در همین راستا پیشنهاد می شود چند کلینیک زیر که از قضا بسیار کلیدی و ضروری نیز هستند راه اندازی شود. یادآور می شود که با راه اندازی این کلینیک ها هم خداوند از شما راضی و خشنود خواهد شد و هم خلق خداوند یعنی مردمانی که از طریق راه اندازی این کلینیک ها مشکلات و گرفتاری های شان تاحدودی حل می شود و نتیجه اَش با اجازه شما می شود توسعه و آبادانی هر چه بهتر و بیش تر کشور. البته موارد فراوان است که اگر به تمام آن ها پرداخته شود لیست بلند بالایی خواهد شد لذا فقط به تعدادی از مهم ترین آن ها اشاره می شود.
1.کلینیکِ رفعِ بی کاری؛ این دوستان اگر نمی دانند بدانند که درصد زیادی از جوانان کشور که از قضا دانش آموختگان رشته های مختلف از دانشگاه های کشور هستند دچار بلیه ای بزرگ به نام بی کاری اَند و به هر دری می زنند نمی توانند شغلی مناسب برای خودشان فراهم کنند به گونه ای که کسر قابل توجهی از آنان به مشاغل کاذب مانند دستفروشی، اسنپ، مسافرکشی، کولبری، دادزنی، و مواردی مشابه روی آورده اند.

2.کلینیکِ رفعِ بی خانمانی(رفع مشکل مسکن)؛ باز هم اگر این دوستان خبر ندارند خوب است باخبر شوند که کسر قابل توجهی از شهروندان به دلایل گوناگون از خانه و کاشانۀ مناسبی برای زندگی برخوردار نبوده و دچار بی خانمانی اَند. یا مستأجر در خانه های کوچک یا سرگردان درون شهرهای بزرگ و خیابان خواب و ماشین خواب و چادر خواب و کانکس خواب. قصّۀ دردناک مسکن در این کشور گوش فلک را هم پُر کرده است اما چگونه است که این دوستان از این مشکل بی خبرند خود موضوعی قابل تأمّل و صد البته تعجب است!!!

3.کلینیکِ رفعِ بی پولی و بی درآمدی(رفع فقر و محرومیت)؛ به اطلاع این بزرگواران می رساند که در اثر شرایط ناگوار و دردناک اقتصادی هر روز بر تعداد فقرا و محرومین جامعه افزوده می شود تا جایی که حالا طبقۀ متوسط جامعه به جمع طبقۀ پایین و در واقع طبقۀ محروم و فقیر نیز اضافه شده است. در برخی مناطق محروم که فقر و محرومیت خانوارها بیداد می کند به گونه ای که از شدت فقر در بدترین وضعیت ممکن روزگاران خود را سپری می کنند!!!

4.کلینیکِ رفعِ بی دارویی؛ به سمع و نظر این دوستان می رسد که هم اکنون بسیاری از بیمارانی که دچار بیماری های مزمن و حادّی چون سرطان هستند به شدت از فقدان دسترسی به داروهای مطلوب و مفید محروم هستند به گونه ای که نسخه به دست از این داروخانه به آن داروخانه می روند تا شاید دارویی بیابند که مرهمی بر زخم های جانکاه شان باشد!!

5.کلینیکِ رفعِ بی عدالتی؛ بسیار دور از انتظار است که این دوستان خبر نداشته باشند که بی عدالتی در این کشور در زمینه های گوناگون بیداد می کند و از این منظر نوعی شکاف طبقاتی بروز نموده است که ثروتمندان هر روز ثروتمند تر و فقیران هر روز فقیرتر می شوند. عده ای اندک به بسیاری از قرصت ها، خدمات و امکانات رنگارنگ به هر نحو ممکن دسترسی آسان دارند و در مقابل بسیاری از شهروندان از بسیاری از فرصت ها، خدمات و امکانات موجود محروم اَند!!!

6.کلینیکِ رفعِ بی حمایتی؛ خوب است این دوستان بدانند که گروه های آسیب پذیر مختلف جامعه از کارگران گرفته تا بازنشسنگان و سالمندان و زنان سرپرست خانوار و معلمان و روستاییان و معلولین از حمایت های ضروری و مفید برای برخورداری از یک زندگی معمولی محروم اَند به گونه ای که در اثر چنین وضعیتی دچار مشکلات و مسائل گوناگونی شده اند و به تنهایی و بدون حمایت های لازم امکان رفع مشکلات خود را ندارند!!
#کلینیک
#فقر
#محرومیت
#بیکاری
#بی_خانمانی
#بی_عدالتی
#انسان
#جامعه

@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

12 Nov, 15:30


☸️از کولبری تا دستفروشی در مترو توسط یک جوان با استعداد

✍️محمدباقر تاج الدین

امروز که برای شرکت در جلسه ای سوار بر مترو شدم پس از تغییر خط و ورود به خطی دیگر جوانی خوش قد و قامت که در حال دستفروشی بود برای لحظه ای جهت رفع خستگی آمد و در کنارم نشست. از فرصت پیش آمده استفاده کردم و از ایشان پرسیدم که چرا دستفروشی می کنی؟ گفت: من یک کردم و پیش از این کوله بری می کردم . اهل کردستان هستم و به دلیل بروز مشکلات فراوان درس خودم را در دانشگاه در رشتۀ مهندسی رها کردم و به ناچار و جهت تأمین هزینه های بسیار زیاد خانواده ام فعلا دستفروشی می کنم. مادرم به شدت بیمار است و پدرم نیز توانایی کار کردن را از دست داده و چندین برادر و خواهرم نیز در وضعیتی نیستند که بتوانند هزینه های اقتصادی را تأمین کنند و به ناچار فقط من می توانم از این راه دست کم بخشی از هزینه های خانواده را پوشش دهم.

✳️من به اندازۀ یک ابر دلم گرفت هنگامی که از مشکلات گوناگون و از آن تأسف بارتر از ضایع شدن چنین استعدادی مطلع شدم!!! جوان با استعدادی که باید درس بخواند و آینده ای روشن تر و بهتر از این را برای خودش رقم بزند اما به دلیل تنگناهای زندگی این گونه باید در مترو دستفروشی کند و به مردم التماس کند که چیزی از او بخرند تا شاید بتواند خود و خانواده اَش که چشم در راه وی هستند را اندکی امیدوار سازد!!! اگر فقط همین یک مورد بود آدمی با خود می گفت که شاید قابل تحمل باشد اما هر روزه در مترو و سایر مکان های عمومی دیگر ده ها و بلکه صدها مورد شبیه این را می توان یافت که این چنین استعداد و توانمندی های جوانی شان بر سر مشاغل کاذب و بی ثبات از بین می رود و تو گویی که هیچ اهمیتی هم برای دست اندرکاران امور ندارد !!! اینان حالا به "طبقه ای پا در هوا" تبدیل شده اند که برای یافتن موقعیتی در جامعه به هر دری می زنند تا بلکه بتوانند جان خود را از این مهلکۀ دشوار و دردناک نجات دهند!!

❇️جوانانی که باید در کارِ درس و علم تولید و پژوهش باشند بدون هرگونه حمایتی و بدتر از آن بدون هرگونه امیدی و تنها و تنها برای گذران یک زندگی کاملاً معمولی و روز را به شب رساندن این گونه کوشش می کنند!! اینان در حقیقت هنگامی که دیده اند دیگر هیچ نهاد و سازمانی به دادشان نمی رسند خود دست به کار شده اند و این گونه زیست معمولی شان را سامان می بخشند!! آنان که بر طبل ازدیاد جمعیت می کوبند و دادِ سخن می دهند لطفاً بگویند که برای این همه نوجوان و جوان بیکار و بی آینده چه کرده اند که دوباره نوجوانان و جوانان دیگری از راه برسند و این گونه در چرخه ای معیوب گرفتار شوند؟!!!
#کولبری
#دستفروشی
#نوجوان
#جوان
#بیکاری
#شغل
#استعداد


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

09 Nov, 16:11


🔵عشق مادر به فرزند واقعا چه غوغایی به پا می کند. مادری فرزند معلول خود را با تمام دشواری هایی که دارد نگاه می دارد. باید سر تعظیم به پیشگاه این مادر عزیز فرود آورد. من که با دیدن این صحنه ها اشک در چشمانم حلقه بست و در دل هزاران درود و ارادت نصیب این مادر نمودم. اما می ماند وظیفۀ سازمان های حمایتی که امید است با دیدن این فیلم کاری درخور برای این مادر و فرزند انجام دهند.


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

08 Nov, 05:08


☸️مفاهیم را درست فهم کنیم و رویدادها را مطابق با واقع تحلیل کنیم

✍️محمدباقر تاج الدین

با تأسف باید گفت که برخی از ایرانیان به ویژه بخش نخبگانی جامعه معمولا در برخی گفتارهای خودشان و یا تحلیل هایی که دربارۀ امور گوناگون ارائه می کنند فهم درست و مطابق با واقع ارائه نمی کنند و نوعی سردرگمی و ناسازگاری در بیان آنان وجود دارد. برای مثال واژۀ آزادی یا برابری یا قدرت را که در متون گذشته و زیست جهان سنتی توسط اندیشمندان آن روزگار بیان شده است را عیناً برای این روزگار مدرن نیز به کار می برند و گمان می کنند گذشتگان نیز فهم و دریافت شان از چنین واژگانی همانی بوده است که ما امروزه می فهمیم و این خطایی آشکار است. مثال دیگر تحلیل برخی حوادث و امور امروزین در جوامع دیگر است که به صورت وارونه و سراسر اشتباه دست به چنین کاری می زنند!! البته در این میان از برخی اغراض سوگیرانه ای که برخی تحلیل گران دارند نمی توان چشم پوشی کرد که با اهداف خاصی دست به چنین کاری می زنند که کم و بیش می دانیم چه کسانی اَند و چه اهدافی را دنبال می کنند!!

✳️اما روی سخن من در نوشتار حاضر با کسانی است که از سرِ کشف حقیقت و با نیت درست اقدام به چنین کاری می کنند. این دوستان ضرورت دارند بدانند که با به کار گرفتن مفاهیم در جای درست خودش و با معناهای دقیق و منطقی از واجبات اخلاق پژوهش است تا اگر قصد آگاهی دیگران را داریم این اقدام با دقت هر چه تمام تر انجام گیرد. برای مثال اگر می شنویم که در پی اختلاف صدراعظم آلمان با وزیر دارایی این کشور دولت آلمان سقوط کرد بدانیم که این به معنای سقوط آن کشور و یا تجزیه شدن و نابودی شان نیست و این امری عادی و روندی پربسامد در این دست کشورها است و دولت ها به راحتی جابجا می شوند و تغییر می کنند چرا که در اثر گسترش و عمق دموکراسی احزاب و جامعۀ مدنی با قدرت با یکدیگر رقابت می کنند و بروز چنین حوادثی در این کشورها امری طبیعی و جزیی از روند دموکراتیک است!!

❇️نمونه ای دیگر مفاهیمی است که در حوزۀ ادبیات و شعر توسط ادیبان یا شاعران به کار گرفته شده یا می شود که باید دقت نمود این دسته مفاهیم در متن و زمینۀ شعری و ادبیات معنای خاص خودشان را دارند و نمی توان آن ها را برای سایر زمینه ها به آسانی و دلبخواهانه به کار گرفت و نوعی "این همانی" را به ذهن خواننده القاء کرد. باز هم برای نمونه فراوان دیده می شود که کسانی برخی اشعار و مفاهیم شاعرانی چون مولوی را مفاهیم روان شناسانه تلقی کرده آن هم در حوزۀ روان شناسی مدرن که از بیخ و بُن حوزه ای دیگر است و این هم نوعی اشتباه هولناک است!! مولوی هر چه که بود روان شناس به معنای رایج امروزین نبود و این سخن هرگز به معنای این نیست که نمی توان از اشعار و بلکه افکار ایشان برای امروز استفاده نمود که آن بحثی دیگر است!! سخن بر سر به کار گیری نابجای مفاهیم و اندیشه ها است که دقت و ظرافت علمی و فکری فراوانی را می طلبد.

حتی می توان گفت که دربارۀ به کارگیری مفاهیم و امور فراتاریخی که برخی معتقدند در تمام دوره های تاریخی قابل کاربرد اَند نیز باید دقت و وسواس علمی و پژوهشی لازم را به خرج داد چرا که زیست جهان هر دورۀ تاریخی و نفسیرها و برداشت هایی که انسان های هر دورۀ تاریخی ارائه می کنند تفاوت هایی اساسی با یکدیگر دارند. مفاهیمی چون آزادی و برابری در اندیشه و باور اندیشمندان پیشین بسی با اندیشه های اندیشه ورزان و سایر انسان های امروزین تفاوت دارد که هرگز نباید آن ها را با یکدیگر یکسان در نظر گرفت. حتی از فرهنگی به فرهنگی دیگر و از جامعه ای به جامعه ای دیگر نیز چنین تفاوت هایی را باید با دقت مد نظر قرار داد. البته که اشتراک اندیشه و نظر در بین تمام افراد بشر و گروه ها و فرهنگ ها وجود دارد که سخنی است منطقی و پذیرفتنی. اما سخن بر سر به کارگیری دقیق و منطقی مفاهیم و تحلیل عقلانی و منطقی امور است که صد البته کوشش های فراوان علمی و فکری را می طلبد. به منزلۀ حسن ختام این بحث به خطاهای آشکار و بلکه خانمان سوز بسیاری از انقلابیون در بسیاری از انقلاب های دنیا و بلکه ایران بنگرید که چه مفاهیمی را خلق کرده اند و چه معناهایی را در سر داشته اند که بعدها مشخص شد در چه مسیر نادرستی گام نهاده اند و سرنوشت ملتی را تیره و تار کرده اند. شعار آزادی و برابری سر داده اند اما بعدها گفته اند که منظور ما از آازادی و برابری یعنی آن گونه که اکنون شرایط را برای تان فراهم ساخته ایم!!تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!!
#مفاهیم
#امور
#فهم_درست
#تحلیل_منطقی
#واقعیت
#حقیقت
#فرهنگ
#سنت
#مدرنیته


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

07 Nov, 05:22


☸️از دغدغه های مردم ؛ ببخشید 5 میلیون تومان دارید به من قرض بدید؟

✍️محمدباقر تاج الدین

دغدغه های مردم آن چنان به سطح نازلی رسیده که برخی از آن ها که از قضا تعدادشان کم هم نیست حالا برای گذران امور معمولی زندگی شان هم دچار عجز و ناتوانی شده اند. شب گذشته یکی از آشنایان به من تلفن کرد که اگر ممکن است مبلغ 5 میلیون تومان قرض بدهید که بتوانم بچه ام را ببرم بیمارستان چون هیچ پولی ندارم!!! یا دیگری تلفن می کند که برای پول رهن خانه ای کوچک نیازمند مبلغی پول هستم که توان وام گرفتن و پرداخت اقساط ماهانه را ندارم!! این دغدغه ها چیز کمی نیستند و بسیار باید آن ها را جدی گرفت چون نشانه های فقیرتر شدن و بلکه فلاکت زده تر شدن کسر قابل توجهی از شهروندان را با خود دارند.

✳️بماند که هر روز در خیابان ها و متروها و اتوبوس ها و بلکه تمام مکان های عمومی شهر با بسیاری از افرادی روبرو می شویم که تقاضای کمک دارند و برخی از آن ها فقط برای سیر کردن شکم شان تقاضای چنین کمک هایی را دارند. ممکن است گفته شود که برخی از این افراد به دروغ خود را در قالب افراد فقیر و بی چیز در می آورند تا از این راه مردم را به اصطلاح سرکیسه کنند. احتمال دارد که این گونه باشد اما بحث اصلی بر سر این است که اولا تمام این ها را نمی توان گفت که لزوماً دروغ می گویند و دوم این که ما خودمان در بین اطرافیان و آشنایان تعداد به نسبت زیادی از چنین افراد درمانده و فقیری را داریم که حقیقتاً برای گذران یک زندگی معمولی دچار مشکلات و دشواری های فراوانی هستند!!

❇️این در حالی است که در همین جامعه دغدغۀ برخی دیگر از شهروندانی که در طبقۀ بالای جامعه قرار دارند این است که برای مثال جشن تولد فرزندشان را در خارج از کشور برگزار کنند یا نه؟ یا غذا را از کدام رستوران لاکچری شهر سفارش بدهند و یا این که در ویلای لاکچری خود چه جشن ها و پارتی های برگزار کنند!!! شهروندی را می بینیم که برای 5 میلیون تومان دچار درماندگی است و شهروندی دیگر در عرض یک دقیقه شاید 5 میلیون تومان را چونان آب خوردن خرج می کند!!! بازنشسته ای که مثلا مبلغ 7 میلیون تومان درآمد ماهانه دارد تصور کنید که چگونه باید زندگی خود را سامان دهد؟ این بازنشسته حتی توان پرداخت پول خورد و خوراک را هم نخواهد داشت چه رسد به سایر هزینه های ضروری زندگی!!!
#فقر
#دغدغه_مردم
#درماندگی


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

01 Nov, 09:34


☸️چرا ریشت کوتاه است؟

✍️محمدباقر تاج الدین

این روزها فراوان در خبرگزاری های مختلف می خوانیم که رژیم وحشت و احمق طالبان در افغانستان به جای این که به فکر زندگی و رفاه باشندگان خودش باشد به جان زنان و مردان این سرزمین افتاده و گاه و بی گاه با استفاده از زور و خشونت می خواهد مردم را به سمت و سوی ایدئولوژی ای ببرد که فقط مبتنی بر نادانی و حماقت است. به گفتۀ بسیاری از مردان افغانستان یک بار نشده که مأموران رژیم طالبان از ما بپرسند که کار دارید؟ درآمد دارید؟ شکم تان سیر است؟ اما مرتب می پرسند که چرا ریش تان کوتاه است؟ یا مرتب از زنان می خواهند که با پوشیه و به همراه یکی از اعضای خانواده در مکان های عمومی حضور یابند!!! اما گرسنگی و فقر و بی جا شدن این زنان و دختران را نمی بینند!! نمی پرسند که دختران چرا به مکتب(مدرسه) نمی روند و بی سواد باقی می مانند؟!اما می پرسند که چرا پوشیه ندارند و بدون اعضای مرد خانواده به خیابان می آیند؟!! واقعا! حماقت و خشونت از این بدتر در کجا می توان سراغ گرفت؟!!

✳️این دقیقا نمونه ای از جایگزین شدن و برتر بودن ایدئولوژی به جای انسان و انسانیت است!!! هنگامی که ایدئولوژی جایگزین حقوق انسانی می شود چنین رفتارهای سراسر خشونت آمیزی توسط حاکمان ابله و خشنی چون طالبان بر باشندگان کشور افغانستان اِعمال می شود!!! حاکمان احمق و خشن طالبان گمان می کنند که فقط تکلیف دارند نوعی ایدئولوژی را برای مردم افغانستان پیاده کنند و رفاه و حقوق شهروندی و در یک کلمه زندگی باشندگان هیچ اهمیتی برای شان ندارد!! میلیون ها نفر از باشندگان این سرزمین برای یافتن شغل و درآمد مجبور به مهاجرت به ایران و پاکستان و ترکیه و اروپا و سایر کشورها شده اند و در شرایط بسیار دردناک روزگاران خود را سپری می کنند اما تو گویی که حاکمان طالبان هیچ مسئولیتی در قبال این وضع اسف بار ندارد و تنها به چیزی که می اندیشد و عمل می کند نوعی ایدئولوژی سراسر خشونت آمیز و مبتنی بر جهل و حماقت است!!!

❇️صدها هزار نفر از دختران افغانستان به واسطۀ سخت گیری های بی مورد طالبان از ادامۀ تحصیل در مدارس و دانشگاه ها محروم شده اند و حق حضور در مجامع عمومی و یا سازمان ها را ندارند!! ضمن این که به واسطۀ چنین سخت گیری هایی بسیاری از فرصت های شغلی برای جوانان نیز از بین رفته است و در نتیجه بیکاری و فقر و بدبختی بیداد می کند!! اما حکومت پلید طالبان تمام این ها را نادیده می گیرد و چسبیده است به ریش مردان و پوشیۀ زنان!!! راستی چرا ریشت کوتاه است؟!! به گفتۀ دکتر شریعتی این ریش هم در جوامع ما چه داستان غم انگیزی داشته و دارد!!!
#افغانستان
#طالبان
#خشونت
#حماقت
#پوشش_زنان
#فقر
#محرومیت


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

30 Oct, 04:04


☸️ایران؛ جامعۀ نابهنجار(آنومیک)

✍️محمدباقر تاج الدین

جامعۀ نابهنجار جامعه ای است که از هنجارها و قواعد مشخصی پیروی نکند و نوعی سردرگمی و بلاتکلیفی لایه های گوناگون جامعه را در بر گرفته باشد. شرایط آنومیک یا نابهنجار شرایطی است که طی آن هنجارها، باورها و ارزش های یک جامعۀ سنتی دستخوش تغییرات اساسی شده و نتوانسته به هنجارها، ارزش ها و باورهای جامعۀ مدرن و جدید تبدیل شود. هرگاه هنجارهای جامعه آن چنان دستخوشِ تغییراتی قرار گیرند که اثر و نفوذ خود را بر افراد جامعه از دست بدهند و راهنمای عملِ افراد قرار نگیرند و همبستگی اجتماعی دچار فروپاشی بشود در این شرایط دیگر هنجاری برای تنظیم رفتارها و کنش های افراد وجود نداشته و یا وجود دارند و کارکرد خود را از دست می دهند. در چنین وضعیتی نوعی بلا تکلیفی برای افراد جامعه به وجود می آید و افراد نمی دانند از کدام هنجار، ارزش و یا باور پیروی کنند. در شرایط نابهنجار نمی توان از افراد انتظار تعهد، وفاداری و پیوند متقابل را داشت و از آن جا که شبکۀ پیوندها و تعهدات متقابل دچار فروپاشی شده اند و همبستگی های اجتماعی تا حدود زیادی سست و بی پایه شده اند، لذا افراد جامعه در تنهایی و فردیت خود راهی برای برون رفت از مشکلات و گرفتاری ها جستجو می کنند و غافلند از این که بدون وجود تعهدات و همبستگی هایِ قویِ اجتماعی امکان حل همه مشکلات وجود ندارد.

✳️زندگی در فردیت خویش و نبود همبستگی ها، تعهدات و پیوندهایِ متقابلِ اجتماعی نتیجه ای جز ساختار اجتماعی ضعیف و بیمار نداشته و بدتر این که در چنین وضعیتی نه افراد و نه جامعه قادر به برون رفت از مشکلات اجتماعی نخواهند بود. از قضا گسستن از پیوندها و شبکه های اجتماعی و فرو رفتن در تنهایی و انزوای بیمار گونه نه تنها بحران های فردی و اجتماعی را کاهش نمی دهد، بلکه آتش مشکلات و گرفتاری ها را شعله ورتر می سازد. راه چاره تقویت پیوندها و همبستگی های اجتماعی است و نه پاره کردن و گسستن این پیوندها و همبستگی ها. از سوی دیگر، شرایط نابهنجار مستعدترین و مناسب ترین شرایط برای بروز و گسترش انواع آسیب های اجتماعی است. اکنون باید دانست که بروز گستردۀ طلاق، سرقت، فرار از منزل، کارتن خوابی، بیکاری، کودکان کار، روسپیگری، اعتیاد، خشونت و سایر آسیب های اجتماعی ناشی از چنین شرایطی است و دلیل بروز آنها را باید بیش از همه در همین شرایط و وضعیت جستجو نمود.

❇️همچنین شرایط نابهنجار مستعد فرسایش کارکرد سازمان ها و نهاد های اجتماعی هم هست، چرا که نهادها و سازمان های اجتماعی کارکرد مؤثر و مفید خود را از دست می دهند. از آنجا که نهادهای اجتماعی بر اساس کارکردی که دارند مقرر است نیازهای اساسی جامعه را برآورده سازند، لذا در شرایطی که دچار فرسایشِ ناشی از نابهنجاری می شوند نمی توانند آن نیازها را برآورده سازند. ضمن این که در مواردی شاید به مانع بزرگی بر سر راه برآورده نمودن نیازها هم تبدیل شوند. نگاهی هرچند سطحی به وضعیت سازمان های مختلف در ایران به خوبی گویای این مدعا است که این سازمان ها عموما نه تنها گرهی از کار افراد جامعه نمی گشایند، بلکه در بسیاری از موارد گره های تازه ای هم می افزایند. وجود بوروکراسی های(نظام اداری و سازمانی گسترده) در ایران که هنوز هم قادر به حل بسیاری از مشکلات جامعه نیستند به نظر می رسد که از وجود و دوام شرایط آنومیک در جامعه حکایت می کنند، یعنی بوروکراسی های بی کارکرد و بی اثر!!.

شرایط نابهنجار که مهم ترین پیامد آن کاهش و فروپاشی همبستگی اجتماعی، انسجام اجتماعی و از بین رفتن تعاملات و پیوندهای اجتماعی است، منجر به فرسایش و فروپاشی سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، سرمایه های انسانی، طرد اجتماعی، انزوای اجتماعی و ده ها پیامد منفی دیگر هم خواهد شد. در چنین شرایطی است که انتظار حل و فصل مشکلات و معضلات اجتماعی دور از ذهن خواهد بود. ضمن این که امکان توسعۀ اجتماعی پایدار به آرزویی دست نایافتنی تبدیل می شود. جامعه ای خواهد توانست به توسعۀ اجتماعی پایدار و همه جانبه دست یابد که بتواند بر شرایط نابهنجار خود غلبه کند و جامعه را به تعادل پیشین بازگرداند و در جهت تقویت همبستگی های اجتماعی و پیوندهای اجتماعی گام بردارد. در واقع، تقویت همبستگی و پیوندهای اجتماعی منجر به گسترش و تقویت اعتماد اجتماعی دو جانبه بین مردم و دولت گردیده و در پرتو آن همکاری های اجتماعی مسالمت آمیز و مثبت افزایش یافته و از این طریق امکان حل مشکلات تا حدود زیادی میسر و آسان می شود.
#ایران
#جامعه_نابهنجار
#مسائل_اجتماعی
#همبستگی_اجتماعی


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

25 Oct, 15:52


☸️ما هم مردمانیم

✍️محمدباقر تاج الدین

این فرزندان عزیزی که در تصویر مشاهده می کنید فرزندان این آب و خاک اَند که در مناطق فقر زده و محروم سیستان و بلوچستان با کم ترین امکانات، خدمات و فرصت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زندگی می کنند. من دوبار به این استان سفر کردم و از نزدیک نهایت فقر و محرومیت را در آن جا دیدم. غرض از نوشتن این متن در حقیقت بیان این نکتۀ اساسی است که این فرزندان می گویند ما هم مردمان این سرزمین هستیم و اگر سهمی هرچند ناچیز از امکانات، خدمات و فرصت های گوناگون را در اختیار داشته باشیم می توانیم استعدادها و توانمند های قابلیتی خود را شکوفا سازیم اما اکنون که در چرخۀ فقر و محرومیت گرفتار شده ایم چگونه دست به چنین کاری بزنیم؟!! اینان می گویند که ما بی استعداد و عقب ماندۀ ذهنی و بی عرضه نیستیم اما دچار محدودیت ها و محرومیت های گسترده و عمیقی از هر لحاظ هستیم و اگر حتی اندک خدمات و امکانات و فرصت هایی در اختیارمان باشد ممکن است بتوانیم به انسان های اثرگذار و شکوفایی تبدیل شویم.

✳️اینان می گویند ما هم مردمانیم و دست کم به امتحانش می ارزد که برخی امکانات و فرصت های اقتصادی و اجتماعی در اختیارمان قرار گیرد تا ما هم بتوانیم به شکوفایی بخشی از استعدادها و قابلیت های خودمان بپردازیم. اما اکنون ما در آزمون و مسابقه ای نابرابر از هر جهت وارد شده ایم که مثلا باید با بچه های فرزندان خانواده های ثروتمند تهران و سایر کلان شهرها رقابت کنیم و انصافاً آیا چنین رقابت نابرابری به لحاظ انسانی و اخلاقی درست است؟!! ما که در این برهوت بدون هرگونه امکانات و خدماتی زندگی می کنیم کجا و بچه های شمال شهر تهران که در مدارس لاکچری درس می خوانند و در خانه های لاکچری زندگی می کنند و خودروهای لاکچری سوار می شوند کجا؟!! پس کجاست ادعای برابری و مروت و انصاف که گوش فلک را پر کرده است؟!!!

❇️ما هم مردمانیم و آرزوهای زیادی در سر داریم که بسیاری از آن ها در این جای دشواری که زندگی می کنیم هرگز برآوردنی شدنی نیستند!!! ما شاید فقط در خواب بتوانیم داشتن یک زندگی حتی معمولی را ببینیم و در عمل که هنوز چیزی ندیده ایم!! ما با اشک و آه به افق های دور خیره مانده ایم تا شاید وضعیتی بهتر از این برای مان رقم بخورد. اما این را هم بگوییم که ما هرگز دچار تنبلی و بی کارگی و رکود فکری و عملی نیستیم که خیال کنید در گوشه ای نشسته ایم و هیچ کوششی نمی کنیم که از قضا بسیار هم کار و کوشش می کنیم اما چه کنیم که در چرخه ای محدود و بسته از انواع مسائل و گرفتاری ها و مشکلات محاصره شده ایم. بی آبی، خشکسالی، نداشتن امکانات آموزشی مناسب و حداقلی، نداشتن امکانات بهداشتی و درمانی مناسب و مطلوب، فقدان زیرساخت های شهری مطلوب، فقدان شغل مناسب، فقدان درآمدی که کفاف زندگی معمولی مان را هم بدهد و خلاصه این که فقدان فرصت های مناسب برای دسترسی به یک زندگی انسانی! آری ما هم مردمانیم، مردمان این سرزمین، و نه مردمانی بیگانه از جایی دیگر!!!
#مردم
#شهروندی
#انسان
#زندگی
#فقر
#محرومیت
#سیستان_و_بلوچستان


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

25 Oct, 15:30


☸️ما هم مردمانیم

✍️محمدباقر تاج الدین


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

24 Oct, 02:57


🔵بارش نخستین برف پاییزی در روستاهای آذربایجان شرقی


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

23 Oct, 04:15


☸️فقدان طبقۀ متوسط به مثابه گسترش نابرابری های اجتماعی

✍️محمدباقر تاج الدین

طبقۀ متوسط، طبقه ای است که ضمن داشتن توانمندی های اقتصادی و درآمدی دارای توانمندی های فکری، فرهنگی و اجتماعی است و می تواند به نیرویی اجتماعی برای توسعۀ متوازن تبدیل شود. به عبارت دیگر، طبقۀ متوسط به نوعی بخش مدنی هر جامعه ای را شکل می دهد و نمایندگی می کند و با داشتن میزان قابل توجهی از توانمندی های فکری و معرفتی و همچنین رفتارهای مناسب و منطقی زمینه های ایجاد یک جامعۀ متعادل و نرمال را فراهم می سازد. در واقع وجود طبقۀ متوسط گسترده و قوی در هر جامعه ای نشانگر توزیع عادلانه و برابرانه قدرت و ثروت در جامعه هم هست و هر چقدر این طبقه تضعیف شود و در مقابل طبقه فقیر و پایین گسترده تر شود آن وقت است که شاهد گسترش نابرابری های اجتماعی گسترده در جامعه بوده و چنین شکاف طبقاتی ای جامعه را مستعد بروز و ظهور انواع و اقسام خشونت و درگیری و نزاع خواهد ساخت.

✳️عموما کارکنان دولت و بخش خصوصی، استادان دانشگاه، معلمین، و بخشی از کارگران فنی و تحصیل کرده را می توان به نوعی جزء طبقه متوسط به حساب آورد که دارای درآمد، تحصیلات و شغل مناسبی بوده و از همه مهم تر این که توان علمی، فکری و فرهنگی لازم برای فعالیت های مدنی را دارا هستند. به عبارت دیگر طبقه متوسط قدرت و نفوذ لازم برای ایجاد بسترهای مناسب جهت توسعه جامعه را دارا هستند. بدیهی است که شرایط نامناسب و ناگوار اقتصادی و سیاسی و اجتماعی می تواند موجب تضعیف طبقه متوسط شده و حتی موجب سقوط این طبقه به طبقۀ پایین شود. در این سال ها هر چقدر جلوتر آمدیم و شرایط اقتصادی بدتر شد نه تنها شاهد اسف بارتر شدن طبقۀ پایین یا به اصطلاح طبقۀ محروم و فقیر جامعه بودیم بلکه بدتر این که طبقۀ متوسط جامعه نیز رفته رفته دچار سقوط و اضمحلال شده است.

❇️در شرایط فعلی که کشور دچار شرایط نامناسب اقتصادی شده است متأسفانه شاهد سقوط طبقه متوسط به طبقه پایین هستیم. بنابر آمارهای موجود در خصوص خط فقر در ایران که در مناطق شهری رقم حدود 30 میلیون تومان را تخمین زده اند(بنابر آمارهای رسمی چون برخی اقتصادان ها این رقم را 40 میلیون تومان تخمین زده اند) می توان گفت بخش قابل توجهی از افراد طبقه متوسط مانند استادان دانشگاه، کارکنان بخش دولتی و خصوصی و معلمین کم و بیش به سمت طبقه پایین سوق داده شده و این رانده شدن تا حدود زیادی اجباری هم بوده است. این موضوعی است که مورد اذعان برخی مسئولین کشور هم بوده است و جملگی از فقیرتر شدن طبقه متوسط و تضعیف آن سخن گفته اند.

سقوط طبقۀ متوسط پیامدهای ناخوشایند برای جامعه به همراه خواهد داشت که به برخی از آنها در زیر اشاره می شود: 1. رکود فکری و معرفتی طبقۀ متوسط، 2.تضعیف نفوذ طبقۀ متوسط در بخش مدنی جامعه، 3.تضعیف جامعۀ مدنی، 4.کاهش قدرت علمی و فکری جامعه، 5.تأخیر در بسط و گسترش فرایند دموکراسی و مدنیت در جامعه 6.تضعیف مشارکت مدنی و اجتماعی در مسیر توسعه کشور، 7.نا امیدی و سرخوردگی طبقۀ متوسط و به تَبَعِ آن نا امیدی و سرخوردگی طبقه پایین جامعه، 8.رها شدگی نمایندگی بخش مدنی جامعه، 9. فرسایش سرمایۀ اجتماعی، 10.تسلط هر چه بیشتر دولت بر نهادهای مدنی، 11.تضعیف کارکرد توسعه ای طبقۀ متوسط و 12.تعویق فرایند توسعه متوازن و پایدار کشور
#طبقه_متوسط
#فقر
#طبقه_پایین
#توسعه

@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

19 Oct, 15:41


☸️رنگین کمان مدارس در ایران(گفتار در فعالیت 23 نوع مدرسه در کشور)

✍️محمدباقر تاج الدین

بنابر بررسی های صورت گرفته می دانیم که 23 نوع مدرسه در ایران در حال فعالیت هستند از مدارس دولتی گرفته تا مدارس غیر انتفاعی، نمونه دولتی، هیأت امنایی، تیزهوشان(سمپاد)، شاهد، استثنایی، غیردولتی، خیریّه، و چندین مدرسه دیگر که همگی مبتنی بر یک نظام آموزشی اقدام به ارائۀ آموزش به دانش آموزان می کنند. به رساتی وجود این همه مدارس گوناگون و رنگارنگ بنابر کدام ضرورت آموزشی راه اندازی شده اند و در نهایت قرار است کدام یک از اهداف مهم آموزش را برآورده سازند؟ ممکن است گفته شود بنابر تکثر و تنوع در جامعه مدارس نیز متنوع و متکثر شده اند که از جهتی ممکن است این پاسخ جای تأمّل و بررسی داشته باشد. اما در ادامه باز هم پرسش دیگری مطرح می شود <و آن بحث عدالت آموزشی است که این همه دربارۀ آن داد سخن داده می شود!!

✳️هنگامی که نظام آموزشی کشور به صورت یگانه و مبتنی بر سیاست های متمرکز و خاصی تنظیم می شوند آن وقت وجود این همه مدارس متفاوت چگونه قابل توجیه است؟ می ماند این نکتۀ مهم که فقط برخی مدارس لاکچری و آن چنانی که شهریه های گزافی دریافت می کنند برخی امکانات خاص و ویژه برای دانش آموزان تدارک می بینند که سایر مدارس به ویژه مدارس دولتی هرگز توان ارائۀ چنین خدمات و امکاناتی را ندارند. البته آشکار است که مدارسی با شهریه های گزاف مانند مدارس غیرانتفاعی کوشش می کنند از معلمان با سابقه و با دستمزدهای گران نیز استفاده کنند تا با برگزاری کلاس ها و دوره ها ی آموزشی خاص دانش آموزان را برای ورود به دانشگاه های معتبر و تراز اول آماده سازند. آن گاه این دانش آموزان مدارس لاکچری و خاص را مقایسه کنید با دانش آموزان مدارس دولتی در مناطق محروم کشور که از ابتدایی ترین امکانات نیز بهره مند نیستند!!

❇️واقعیت این است که بسیاری از ایرانیان گمان نمی کردند که روزگاری برسد که با رنگین کمانی از مدارس گوناگون مواجه شوند که هر کدام شان گویی که در حال برپا کردن دنیایی خاص برای دانش آموزان شان باشند!! موضوع جالب این جا است که برخی نهادهای سیاستگذاری و برنامه ریزی کشور نیز بارها وجود این همه مدارس متنوع و رنگارنگ را خلاف عدالت آموزشی اعلام کرده اند اما در عمل نه تنها هیچ گونه تجدید نظری اساسی در این قضیه صورت نگرفت بلکه تو گویی که هر روز بر تنوع این مدارس نیز افزوده شد!! بدترین وضع را در این میان نیز مدارس دولتی دارند که بودجه شان نزدیک به صفر است و برای گذران امور معمولی روزانه مانند پرداخت قبوض آب و برق و تلفن دست به دامن والدین دانش آموزان شده اند، آن هم والدینی که به اصطلاح هشت شان گرو نُهشان است و از فرط فقر و محرومیت توان تهیۀ ملزومات ساده و اولیّۀ تحصیلی فرزندان خودشان را هم ندارند چه رسد به این که به مدارس کمک هم بکنند!! خانواده ای فرزند خودش را با شهریه چند صد میلیون تومانی به مدارس ویژه در شمال شهر تهران می فرستد و خانواده ای دیگر در مناطق محروم یا توان فرستادن فرزندان خود را به مدرسۀ معمولی هم ندارد یا اگر هم بفرستد با وضعی اسف بار و دردناک!!!
#مدرسه
#ایران
#آموزش


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

16 Oct, 04:51


☸️گریز از آگاهی، به مثابه گریز از مسئولیت انسانی

✍️محمدباقر تاج الدین

این گونه به نظر می رسد که تمام انسان ها آگاهی و شناخت را دوست داشته باشند و از نادانی گریزان باشند، اما واقعیت در این زمینه به گونه ای دیگر است چرا که در عمل دیده می شود که دست کم برخی از انسان ها چندان هم از آگاهی استقبال نمی کنند و تو گویی که به سمت و سوی نادانی پناه می برند. این موضوع دردناک و نگران کننده در جوامع توسعه نیافته رواج بیش تری دارد. دربارۀ جامعۀ ایران نیز برخی شواهد و قرائنی وجود دارند که نشان می دهند حتی امروزه در همین قرن بیست و یکم برخی(اقلیتی) ایرانیان هنوز هم از آگاهی و شناخت نسبت به بسیاری از امور این جهانی و اموری که رابطۀ مستقیم با زندگی شان دارد نیز رویگردان هستند. این همان موضوع دردناکی است که "اریک(اریش) فروم" روان شناس نامی در کتاب "گریز از آزادی" و اروین یالوم دربارۀ گریز از آزادی(مسئولیت) بیان کرده اند چرا که آزادی و دانایی برای انسان مسئولیت هایی را به همراه دارد و شوربختانه این که برخی افراد از این مسئولیت ها گریزان اَند.

✳️موضوعی بسیار تلخ و دردناک است که انسان هایی برای این که آگاه شوند و از این طریق زندگی شان هر چه بهتر و با کیفیت تر شود رویگران باشند و تو گویی که نادانی را بر دانایی ترجیح می دهند زیرا نمی خواهند مسئولیت بسیاری از پیامدهای شوم و دردناکی که با آن ها روبرو هستند را بپذیرند و ساده ترین عمل این است که تمام مشکلات و گرفتاری های شان را به گردن دیگران بیندازند. تجربۀ زیسته اَم در سال های گذشته و بررسی هایی که به صورت میدانی و تجربی انجام داده اَم نیز کم و بیش نشان از وجود چنین روند و رویّۀ نگران کننده ای در جامعۀ ما دارد. برای مثال بارها کوشش کرده ام برخی افراد فامیل و یا دوستان و همشهریان را از برخی حقایق دربارۀ امور مختلف دینی، سیاسی، اجتماعی و انسانی آگاه سازم اما با مقاومت های جدی این افراد روبرو شدم و به سدّی ستبر از تعصب و جزم اندیشی برخورده ام. این افراد حتی حاضر به شنیدن کلمه ای از حقایق موجود نبودند و مبتنی بر برخی آموخته های کاملا نادرست پیشین که به طور کاملاً تقلیدی و متعصبانه و جزم اندیشانه از پدران و مادران شان یا دیگران فراگرفته بودند، برخورد می کردند.

❇️ ناگفته نمی توان گذاشت و گذشت که به یاری جهان مدرن و گسترش مدارس و دانشگاه ها از یک سو و وسایل ارتباط جمعی به ویژه فضاهای مجازی سطح آگاهی و سواد بیش تر افراد جامعه به نحو مناسبی افزایش یافته و امیدواری هایی را ایجاد کرده است. روی سخن در این نوشتار با گروهی از اقلیت افراد جامعه است که شوربختانه به دلیل برخورداری از تعصب، جزم اندیشی و پیش داوری همچنان در دنیای نادانی شان غوطه ور اَند و از دانایی گریزان!! این اقلیت نه تنها دچار تعصب، جزم اندیشی(دگماتیسم) و پیشداوری هستند، بلکه از نوعی توهم دردناکی هم برخورداراَند به گونه ای که در جهانی از پندارهای باطل و بی پایه و اساس غوطه می خورند. این جماعت متوهم و نادان با تمام توان در برابر دانایی و آگاه شدن مقاومت می کنند و شوربختانه این که گریز از دانایی و آگاهی را نیز برای خود افتخار تلقی می کنند!!

اگر کوشش شود که برای این دسته از افراد استدلال های عقلانی و منطقی و مستندات قابل اتکا هم ارائه شود آنان بنابر آن که دچار تعصب و جزم اندیشی و پیشداوری هستند به هیچ عنوان تن به چنین استدلال ها و مستنداتی نمی دهند و همچنان بر داشته های نادرست و باطل خود اصرار می ورزند. قصّۀ دردناک ماجرا این جا است که برخی از این افراد در برخی سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های ریز و درشت جامعه هم دخالت دارند و برای میلیون ها شهروند برنامه هایی را نیز اجرا می کنند که به جز خسارت و تیره بختی هیچ نتیجۀ دیگری در پی ندارد. تصور کنید در نظام آموزش و پرورش کشور برخی از همین افراد با تعصب و جزم اندیشی شان اقدام به تألیف کتاب های درسی یا سایر برنامه های آموزشی و پرورشی برای دانش آموزان می کنند آن هم دانش آموزانی که به طور کامل در زیست جهانی متفاوت با آن ها زندگی می کنند و سبک و شیوۀ زندگی شان از اساس دیگرگون شده است!! این که می بینید بیش تر دانش آموزان از بسیاری از دروس و برنامه های مدارس گریزان هستند مهم ترین دلیلش وجود همین دسته از افراد در حوزۀ سیاستگذاری و برنامه ریزی آموزش و پرورش کشور است!!

✳️سخن درست بگویم گریز از آگاهی و دانایی سرنوشت شوم و دردناکی را برای ملتی رقم خواهد زد و وجود حتی اقلیتی از افرادی که هنوز هم از آگاهی و دانایی گریزان اَند بسیار برای جامعه خطرناک و دردناک خواهد بود چرا که همین اقلیت اگر از برخی پشتوانه هایی نیز برخوردار باشند راه را بر هرگونه توسعه و پیشرفت علمی و فکری و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی خواهند بست!!!
#آگاهی
#دانایی
#مسئولیت
#انسان

@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

14 Oct, 16:35


🔵مصاحبه با روزنامه هم میهن دربارۀ دانشگاه


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

11 Oct, 05:38


☸️قصّۀ دردناک "همراه بیمار" در بیمارستان ها

✍️محمدباقر تاج الدین

"همراه بیمار " بودن برای تمام ما ایرانیان کم و بیش امری آشنا است که به هر حال برای یک بار هم که شده با آن روبرو شدیم. به هر بیمارستانی که مراجعه کنیم چه دولتی و چه خصوصی "همراه بیمار " را صدا می زنند و فهرستی به نسبت طولانی را به دستش می دهند که انجام بدهد. از بالا زدن آستین بیمار برای گرفتن نمونۀ خون تا بردن نمونه به آزمایشگاه، همراهی بیمار برای رفتن به سرویس بهداشتی، همراه شب بودن، بردن بیمار به رادیولوژی و آندوسکوپی و تا چندین کار دیگر که همگی بر عهدۀ "همراه بیمار" گذاشته می شود. در واقع، "همراه بیمار" در مدتی که بیمار در بیمارستان حضور دارد تو گویی که بدل به یکی از کارکنان بیمارستان می شود اما همه می دانیم که نه تنها هیچ دستمزدی دریافت نمی کند، تازه برای غذا و تخت خواب شبانه هم باید هزینه هایی پرداخت کند.

✳️چنین وضعیتی که دربارۀ "همراه بیمار" توصیف می شود دقیقاً نشان از فشل بودن ساختار درمانی و بهداشتی کشور است که توان ارائۀ خدمات لازم و ضروری به بیماران را ندارد چرا که بخش قابل توجهی از خدمات مورد نظر توسط "همراه بیمار" ارائه می شود و در این جا باید پرسش شود که نقش کادر درمانی اعم از پزشک و پرستار و نیروهای خدماتی و دیگران چیست؟ بدتر این که در مواردی همین "همراه بیمار" که چندین کار را انجام می دهد مورد توهین و طعنه هم قرار می گیرد(تجربۀ زیسته ای که من خودم در چندین مورد در بیمارستان های مختلف داشتم). از یک سو به طور مرتب "همراه بیمار" را برای انجام امور مختلف صدا می زنند و از سوی دیگر اگر همین "همراه بیمار" پرسشی مطرح کند یا درخواستی داشته باشد مورد عتاب و سرزنش قرار می گیرد!!!

❇️"همراه بیمار" موظف است بسیاری از امور مربوط به بیمار را انجام بدهد اما حق ندارد پشت در اتاق عمل بایستد، در اورژانس بماند، در راهروها راه برود، در ایستگاه پرستاری از پرستاران چیزی درخواست کند،و یا دست به چیزی بزند. پزشکان که شأن شان بسی فراتر از این است که "همراه بیمار" بخواهد از ایشان چیزی بپرسد و اساساً "همراه بیمار" هرگز نباید در محدودۀ این پزشکان وارد شوند که تو گویی خط قرمزی را رد کرده اند!! با این همه می ماند این پرسش اساسی که "همراه بیمار" در کجای این میدان وسیع درمانی و بهداشتی تعریف شده است؟ و اساساً چرا باید حضور داشته باشد؟ اگر قرار بر این باشد که بخشی از امور بیمار را "همراه بیمار" انجام دهد پس نقش کادر درمانی چیست؟ و مهم تر این که حقوق انسانی "همراه بیمار" برای حضور چند روزه یا چند هفته در بیمارستان چیست؟ از تغذیۀ ایشان گرفته تا جای استراحت و خواب و موارد دیگر!! بدتر و تأسف بارتر از همۀ این ها "همراه بیمار" نگون بختی است که از روستا یا شهرستان دوری به تهران آمده و هیچ سرپناه و قوم و خویشی هم ندارد و به صورت شبانه روز در بیمارستان سرگردان و حیران است. چنین "همراه بیمار" ی که قرار است همراه و همدل بیمار باشد حالا خودش با چندین غم و گرفتاری مضاعفی دست به گریبان می شود(لطفاً سری به اطراف بیمارستان های بزرگ تهران بزنید تا ببینید وضعیت اسف بار این همراهان چگونه است!!! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!!
#بیمار
#همراه_بیمار
#بیمارستان
#حقوق_بیمار
#حقوق_همراه_بیمار


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

10 Oct, 16:11


https://www.dinonline.com/43870/%d8%a7%d8%ae%d9%84%d8%a7%d9%82-%d8%af%d9%88%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%af%d8%b1%d9%86/

در جستجوی حقیقت

08 Oct, 16:56


🔵به مناسبت سال روز درگذشت خسرو آواز ایران استاد محمدرضا شجریان


@tajeddin_mohammadbagher

در جستجوی حقیقت

08 Oct, 16:42


☸️انسانِ کامل؛ انسانِ سالم

✍️محمدباقر تاج الدین

برخی افراد گمان می کنند که انسان می تواند به عنوان موجودی کامل و عاری از هرگونه عیب و نقص ظاهر شود و تو گویی که این امر در این جهان خاکی شدنی می نماید. اما واقعیت این است که هیچ انسانی در این جهان نمی تواند به صورت انسان کامل و عاری از تمام عیوب و نواقص زیست کند چرا که شرایط و قوانین حاکم بر انسان و جامعه و جهان چنین امکانی را به او نمی دهد. البته که ممکن است بسیاری از انسان ها آرزوی این را داشته باشند که انسان کامل بودن را تجربه کنند اما می دانیم که این فقط یک آرزو است. انسان کامل بنا به تعریف انسانی است که تمام استعدادها و توانمندی های بالقوّۀ خودش را به فعلیت رسانده و به عالی ترین درجۀ انسانیت و در واقع به شکوفایی کامل از هر لحاظ رسیده باشد. همۀ ما کم و بیش می دانیم که چنین انسانی دست کم تا به امروز وجود نداشته است. در مقابل، انسان سالم کسی ا‌ست که از نظر جسمی و روانی در مسیر رشد و بهره‌وری از استعدادها و توانایی‌های خودش قرار دارد و نسبت به نقاط ضعف و قوّت جسمی و روانی خودش آشنایی داشته و بنابر فرصت ها و امکاناتی که در اختیار دارد کوشش می کند زیست عقلانی، انسانی و اخلاقی داشته باشد. غرض از طرح بحث حاضر این است که به دنبال انسان کامل در این جهان بودن کوششی بیهوده است چرا که مجموعۀ شرایط و قوانین حاکم بر انسان، جامعه و جهان اجازۀ بروز و ظهور چنین انسانی را به هیچ کس نمی دهد و ضرورت تام دارد که در این زمینه واقع بین باشیم و بدانیم که انسان سالم را خواستن بسی مطلوب تر از انسان کامل است. براین اساس می توان برخی ویژگی های انسان سالم را به شرح زیر بررسی نمود:
1.انسان سالم بیش و پیش از همه به خودشناسی می پردازد تا نسبت به توانمندی ها و ناتوانمندی های واقعی خودش پی ببرد.
2.انسان سالم همواره کوشش می کند تا توانمندی های خودش را به نحو مطلوب شکوفا سازد و ناتوانمندی های خودش را نیز بپذیرد و البته برای غلبۀ نسبی بر آن ها تلاش می کند.
3.انسان سالم می داند که قوانین این جهان لزوماً مطابق با خواست و آرزوی وی تنظیم نشده اند، لذا کوشش می کند که مطابق با قوانین مورد نظر زندگی خود را تنظیم کند تا دچار سرخوردگی و حسرت های بی مورد نشود.
4.انسان سالم می داند که آزادی هایی در این جهان دارد که برای وی مسئولیت هایی را نیز به دنبال خواهد داشت، لذا کوشش می کند مسئولیت های انسانی خودش را تا حد ممکن به جای آورد.
5.انسان سالم می داند که تغییر دنیا و دیگران به سادگی امکان پذیر نیست و در نتیجه کوشش می کند که در درجۀ نخست خودش را تغییر دهد تا تغییر دیگران، جامعه و جهان تا حدودی امکان پذیر شود.
6.انسان سالم می پذیرد که زندگی بدون مشکل، دشواری، گرفتاری و غم در این جهان غیر ممکن است و در نتیجه خود را برای روبرو شدن با هر مشکل و گرفتاری ای آماده می کند.
7.انسان سالم می داند که واقعیت های این جهانی بسی گسترده تر و عمیق تر و پیچیده تر از عقل و اندیشۀ وی هستند و لذا کوشش می کند این واقعیت ها را بپذیرد و با خردورزی و دانش اندوزی هر چه بیش تر با آن ها مواجه شود.
8.انسان سالم می داند که وظایفی چون عشق ورزی به هم نوعان، کاهش درد و رنج دیگران و خدمت رسانی به همگان را در حیطۀ فرصت ها و امکانات در اختیار خودش دارد.
9.انسان سالم می داند که این جهان فقط برای او ساخته و پرداخته نشده و تمام انسان های دیگر حق برخورداری از فرصت ها و امکانات موجود را دارند لذا کوشش می کند همواره به حقوق دیگران احترام بگذارد و از تجاوز به حقوق دیگران به شدت دوری کند.
10.انسان سالم می داند که هرگونه زیاده خواهی، طمع ورزی، بدبینی، کین توزی، آزار رساندن، شهرت طلبی، ثروت اندوزی و قدرت طلبی وی را از دست یابی به یک زندگی سرشار از تعادل و آرامش دور می سازد.
11.انسان سالم می داند که وسایلی در این جهان وجود دارند که قرار است وی را به اهداف ارزشمند برسانند و لذا جای وسایل با اهداف را اشتباه نمی گیرد.
12. انسان سالم به خوبی می داند که همواره برخی کاستی های عقلانی، اخلاقی و انسانی در وی وجود دارد که ضرورت دارد برای بر طرف کردن این ضعف ها به کوشش های مستمر خودش ادامه دهد.
13. انسان سالم این جهان و مردمان اَش را با تمام ویژگی های بد و خوبی که دارند می پذیرد و می داند که بهترین عمل مدارا با همگان است تا زیست با کیفیتی نصیبش شود.
14. انسان سالم تا جایی که امکان دارد در طلب زندگی ارزشمند، خوش و خوب هم برای خودش و هم برای دیگران است و در این مسیر از هیچ کوششی فروگذار نمی کند.
#انسان_کامل
#انسان_سالم


@tajeddin_mohammadbagher