سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال @pitersburgneshin Channel on Telegram

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

@pitersburgneshin


روسی‌دانِ شمال‌پسند.
چنل آنلاین شاپم: @lilymoonwear
چنل آهنگای قررری:
@gherbedebaba

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال (Persian)

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال یک کانال تلگرامی است که برای افرادی طراحی شده که علاقه‌مند به فرهنگ و زبان روسیه شمالی هستند. این کانال توسط کاربر pitersburgneshin اداره می‌شود، که خود روسی‌دان شمال‌پسندی است. در این کانال شما می‌توانید مطالب و اطلاعات مربوط به سنت پترزبورگ و مناطق شمالی روسیه را بیابید.

علاوه بر این، pitersburgneshin به شما امکان معرفی و تبادل ندارم را می‌دهد. بنابراین، شما می‌توانید از این کانال برای یادگیری و به اشتراک گذاری اطلاعات مفید استفاده کنید.

همچنین، کاربران می‌توانند از امکانات دیگر کانال نیز بهره‌مند شوند. برای مثال، شما می‌توانید به فروشگاه آنلاین lilymoon_shop که در کانال معرفی شده است، مراجعه کنید و محصولات مورد نیاز خود را تهیه کنید. همچنین، می‌توانید از آهنگ‌های قررری در کانال آهنگای قررری با نام gherbedebaba لذت ببرید.

بنابراین، اگر به فرهنگ و هنر روسیه شمالی علاقه‌مند هستید و دنبال یک جامعه متخصص در این زمینه هستید، حتما از کانال سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال با نام کاربری pitersburgneshin دیدن کنید.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

10 Jan, 21:00


تکه‌هایی از یک زندگی خیلی معمولی!

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

10 Jan, 18:28


روزی که حسن یاد بگیره وقتی تو جمع بهش پیام میدم جواب پیام رو تو همون گوشی بده و سرشو بلند نکنه جوابمو بده عید منه.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

10 Jan, 17:34


اولین اقدام از سمت من وقتی سفره‌ی مازندرانیا پهن میشه:
به‌صورت نامحسوس دکمه شلوارم رو باز می‌کنم تا جا باز شه برای خودکشی با غذا.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

10 Jan, 13:05


آها اینا هم ماییم❤️
قبل‌تر گذاشته بودما گفتم شاید خواستین دوباره ببینین 🤣

عکاس: خانوم ماری 😌

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

10 Jan, 12:44


از بیوی قبلی نزدیک ۱ سال میگذره. آپدیتش کنم:

من لیلی‌ام. ۲۶ سال و اندی و به زودی میشم ۲۷ ساله.
کارشناسی زبان روسی خوندم و ارشد ادبیات روسی دارم.
۱۲ اسفند ۹۷ روز تولدم ارتباطم با خرس قهوه‌ای (حسن عزیزم) شکل گرفت و به یه عشق عمیق و بزرگ تبدیل شد. فروردین ۴۰۱ عقد کردیم و بهمن همون سال عروسی.
در حال حاضر یه آنلاین شاپ دارم، به صورت آنلاین زبان روسی تدریس می‌کنم، تو یه شرکت هم به‌عنوان کارمند و مترجم روسی کار می‌کنم. به‌صورت پاره وقت و پروژه‌ای هم ویراستاری می‌کنم.
یه عروس هلندی داریم به اسم میشا.
عاشق خوشحالی‌های کوچیک و ساده‌ام.
عاشق خونه زندگیمم. از آشپزی‌کردن لذت می‌برم. عاشق رقصیدنم. و همینا دیگه.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

10 Jan, 12:18


بسیار انسان کباب را به پیتزا ترجیح بده‌ای هستم.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

10 Jan, 09:33


جمعه و نور ملایم زمستون

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

09 Jan, 21:28


و در آخر هم، من نه آدم موفقی‌ام، نه آدم همه چی دون، نه کلا هیچی. یه پر تو هوا. فقط دارم تلاش میکنم «برای خودم» و دلم می‌خواد اگه کسی منو می‌بینه یه ذره انگیزه بگیره تو این دنیای خاکستری.🤍

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

09 Jan, 21:23


و یه چیز دیگه
من از وقتی ارزش خودم رو دونستم، از وقتی فهمیدم باید به خودم در درجه‌ی اول اهمیت بدم تا بتونم به عشقم، به خونواده و اطرافیانم اهمیت بدم آدم دیگه‌ای شدم. تونستم وقت بذارم. تونستم خیلی جاها بلند شم از جام چون «من» خیلی خیلی مهمه برام.
حقیقت تلخیه ولی هیچکدوم از ماها دوباره برنمی‌گردیم به این سن و سال و تموم ترسم اینه بگذره و بعدا از نکرده‌هام پشیمون شم. چون الان بابت هرکاری که قبلا کردم حتی اشتباه، یا میگم نوش جونم، یا میگم درس گرفتم ازش. ولی حسرت بابت کارای نکرده‌م رو نمی‌تونم چیزی براشون بگم.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

09 Jan, 21:18


درمورد اون پستی که پرسیدید چی از جا بلندت میکنه؟

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

09 Jan, 18:03


در حالی‌که داشتم با یه مازندرانی‌الاصل می‌رقصیدم این مکالمه بینمون شکل گرفت:
من: باید مازندرانی برقصم؟
اون: نه بابا منم بلد نیستم.
من: آخه من بلدم.
اون: عههه پس وای بر من🤣

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

09 Jan, 07:16


گاهی وقتا حسن بهم میگه: چقدر تو انرژی داری آخه؟
من از این سوال خوشحال میشم :)) چون آدم بسیار کم‌انرژی، زود خسته‌شو، بی‌حال و‌ حوصله، خسته، کار نکُن، منفعل و گوشه‌نشین بودم. اینی که میگم در حدی که یه بازار برم برگردم از خستگی پخش زمین شم یا چه میدونم ۱۱ از خواب بیدار شم و تا غروب هیچ کاری نکنم منظورمه.
ولی الان انگار ده‌تا جون دارم. انگار ده نفر نیرو شدم. انگار انرژی لایتنهایی دارم.
خسته میشم ها ولی خستگیم یه خوشحالی ریزی تهش داره که باعث میشه بیشتر دووم بیارم.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

09 Jan, 07:03


شخصیت من وقتی پیش کسایی‌ام که باهاشون راحتم:

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

09 Jan, 04:55


بچه‌ها اینقدر خسته‌م، اینقدر خسته‌م که واقعا پاهام قدرت راه رفتن نداره. دیروز از سر کار برگشتم مستقیم رفتم سر گاز سیب زمینی سرخ کردم، به سرعت خوردم آماده شدم رفتم کلاس رقص. از اونجا خودم برگشتم خونه، رو مبل نیم ساعت چهل دقیقه با لباس بیرون و موهای بسته خوابیدم. سگ خواب شدم به عبارتی.
پا شدیم رفتیم پیش بچه‌ها و اونجا هم ته مونده انرژی‌مون تخلیه کردم. برگشتیم خونه و الکی ۲ ساعت چرخ چرخ کردم تو سوشال مدیا. ۲ونیم خوابیدم و ۷:۳۰ پاشدم، دوتا بسته بسته‌بندی کردم و کوفته‌ام دوستان کوفته. از اینجا هم باز باید مستقیم برم کلاس موسیقی و تازهههه به استاد بگم تمرین نکردم☺️ شب هم تعاونی خاله‌ها و دخترخاله‌های حسن دعوتم.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

08 Jan, 22:58


از امشبی که جزو قشنگ‌ترین شب‌های زمستون این چند سال بود🔥

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

04 Jan, 09:47


The girl in Cherry 🍒

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

03 Jan, 21:09


همین‌قدر بهتون بگم که از خستگی شرحه‌شرحه شدم🥲
دراز کشیدم گوشی گرفتم دستم . اتفاقی بیوی یکی از شماها که تازه جوین شده رو خوندم. نوشته بود: خطاب به تمام خستگان جهان؛
باشد که اشک بعدی شما اشک شوق باشد…
لبخند شدم. چون این نشونه‌ست برام و من به نشونه‌ها ایمان دارم

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

03 Jan, 07:35


بچه‌ها، من این چند روزی، ۳تا از زبان‌آموزای قشنگم‌ رو راهی روسیه کردم.🇷🇺
ظرفیت کلاسام دوباره باز شده. اگه بهم پیام داده بودین و گفتم ظرفیت تکمیله می‌تونید الان پیام بدید.
اگه اطرافتون کسی رو می‌شناسید که نیاز به کلاس داره برای همزمانی با پادفک هم پیام منو براش بفرستید.💖

اطلاع بیشتر از کلاسای زبان روسی
@russianlil

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

03 Jan, 06:49


داستان #دست‌ها و نور 🫴🏻

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

02 Jan, 18:59


یعنی فقط منم که از بازیکن ۰۰۱ خوشم میاد؟

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

02 Jan, 09:38


رسیدم خونه گذاشتم غذا گرم بشه برم کلاس موسیقی.
طبق معمول هم زیاد تمرین نکردم ☺️ اینجور وقتا شبیه موش مرده میشم :))

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

02 Jan, 09:36


امروز برای ۳ ماه دیگه تمدید کردم قراردادم رو. یه پروژه ازمیر ترکیه، و یه ازبکستان تو این ۳ ماه داریم. خدا برسه به دادم واقعاً 👹

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

01 Jan, 18:02


می‌دونستید‌ وقتی از آنلاین شاپ‌ها شماره کارت می‌گیرید و پرداخت نمی‌کنید چه اتفاقی می‌افته؟
برید اینو ببینید و به قول بچه‌ها خمس و زکاتش رو بدید با لایک و کامنت و سیو و شیر و نشر و نصب و فلان🥹💖

https://www.instagram.com/reel/DESsqH8Ovc2/?igsh=MXB5bHdqc3phY2pveA==

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

01 Jan, 06:31


تو اون کاپوچینوی صبح سرد زمستونی💖

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

31 Dec, 20:40


2025🎄

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

30 Dec, 18:47


راستش من هنوزم مثل همون دختر ۲۱ ساله‌ای که وارد این رابطه شد ذوق می‌کنم وقتی سرِ کارم و اسمشو رو گوشیم می‌بینم. یا هربار که به هم می‌رسیم جوری نیش جفتمون باز میشه انگار قرار پنجم شیشمه.
خیلی حرف دارم در این مورد. خودتون تا تهش رو برید دیگه… قلبتون پروانه‌ای بشه از وجود کسی که دوستتون داره.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

30 Dec, 18:44


یه سری چیزای رابطه اگه مثل اولش باشه خیلی قشنگه. مثل ذوق‌های اوایل رابطه.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

30 Dec, 18:31


تا الان فقط دمپاییا رو نگینی نکردم بریزم توی سوپ.
یک چیز اَبلَق اَشلَقی شده که نگم براتون.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

30 Dec, 04:32


راستی بهتون گفتم اصلا دندونم درد نداره؟ اثر مسکن‌ها بوده :)) دیشب می‌خواستم بخوابم گفتم ولش کن دیروقت شده قرص نخورم بهتره. درد هم که نمی‌کنه. دیدم هی شروع کرد به دردگرفتن، هی شدید و شدیدتر شد و تا وقتی قرص نخوردم نتونستم از درد بخوابم. آره خلاصه گول منو نخورید.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

30 Dec, 04:28


تو‌ سریال سوپرنچرال یه شیطانی هست که من بهش میگم شیطان سر چهارراه. مسئولیتش هم انجام معاملاتیه که از قدرت بشری خارجه. دارم دنبال چهارراه می‌گردم که روحمو بفروشم بهش و‌ در ازاش یه گوشه بگیرم بخوابم.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

29 Dec, 06:16


از امروز و شروع هفته‌ی کاری ^^

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

28 Dec, 17:02


در نهایت هم بخیه زد، باند گذاشت و تموم.
یه صحنه دیدم دستای دکتر خونیه داشتم پس میفتادم. در حینش اصلا درد نداشت. موقع بخیه زدن یه کوچولو سوزن رو حس می‌کردم. بعدش هم چون مسکن مصرف می‌کنم درد چندانی نداره. فقط گشنمه و غذاهای نرم و سرد می‌تونم بخورم.
اصلا ترس نداشت، درد نداشت، خیلی راحت و‌ سریع بود و کلا ۲۰ دقیقه طول کشید.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

28 Dec, 16:59


حالا دکتر همون هم ولایتیم بود. دید می‌ترسم یه کم حرف زد برام. منشی و دستیارشم به شدت مهربون بودن آرومم کردن. دیگه ۳ تا بی‌حسی زد تو دهنم تا چشمم بی‌حس شد 😂
۳تا کله بالا سرم بود، صدای قلبمو می‌شنیدم. اول با یه چیز شبیه چکش کوچولو افتاد به جون دندونم بعدم یه دستگاه با صدای سنگ فرز کرد تو حلقم. بعدم درش آورد به چه بزرگی بود لعنتی.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

21 Nov, 20:52


میشه بهتون فیلم fight club رو پیشنهاد کنم؟
دیالوگ‌های محشری داره. روند فیلم هم جالبه واقعاً. اینکه تقریباً اواخر فیلم، یهو می‌فهمید که چی به چیه. من عاشق دیالوگ‌هاش شدم.
امتیازش بالاست، 8.8، از 250 فیلم برتر هم سیزدهمیه. واقعاً قشنگ بود.
ببینیدش.
#فیلم

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

21 Nov, 15:06


به عنوان کسی که کل امروز صبح تا ظهر رو مشغول گشتن دنبال هتل توی ازمیر ترکیه بوده، merhaba, Nasılsın ؟

(سلام حال شما چطوره به ترکی.)

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

20 Nov, 10:25


از جزئیات یک روز پاییزی.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

20 Nov, 05:22


صبح‌ها چون حدود ۴۵ دقیقه زودتر می‌رسم، میام اینجا. خانومه خیلی مهربونه باهاش حرف زدم که مجبورم زود بیام. گفت بیا بشین اینجا پیش من.
از مهربونیش قلبم ذوب میشه.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

20 Nov, 04:25


صبح‌ها اونقدری از نظر مغزی در سطح پایینی هستم که اومدم نشستم کافه، تو آهنگی که داشت پخش می‌شد می‌گفت: بگه جونم، بگه جونم، بگه جونم
و من ۲ ساعت داشتم فکر می‌کردم بِگِجونم یعنی چی :))

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

19 Nov, 19:11


البته هم‌چنین عاشق استراحت، لش کردن، هیچ کاری نکردن 🤣

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

19 Nov, 18:58


من؟ عاشق خستگیِ ناشی از تلاش.🩵

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

19 Nov, 08:30


بچه‌هاااا 😂 اولین ترجمه با تماس تصویریم رو هم آنلاک کردم. جالبه که اعتماد به نفسم رو حفظ کردم و البته، دیگه بهرام غرفه ساز برامون خودمونیه. منو دید گفت:
Очень красива 🤣
یعنی خیلی خوشگلی.
بعد یه کم حرف زدیم درمورد غرفه‌ها، من دیدم صدا نویز میندازه ویدیو رو قطع کردم. بعد اون داشت یه چی می‌نوشت، سرشو آورد بالا یهو گفت:
Где красивая девушка?
دختر خوشگله کجاست؟ 🤣
بعد کارفرمام گفت:
У нее есть муж (Она замужем )
یعنی شوهر داره.
مرده گفت:
Ах, моё сердце разбилось.
آخ قلبم شکست :))))
می‌خواستم بگم مرض نیشتو ببند بحث کاریه.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

19 Nov, 06:03


چرا کسی به من نگفته ترکیه ویزا نمی‌خواد؟ 🤣 داشتم می‌گفتم بعد آقاهه گفت ترکیه که ویزا نمی‌خواد خانوم.
گفتم عهه نمی‌خواد؟ آخه من تماس قبلیم برای ازبکستان بود، همینجوری تو ذهنم موند.
فقر ۱۰/۱۰
جمع کردن ۱۰/۱۰

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

19 Nov, 05:24


بچه‌ها نگران نباشید. یه اتاق مجزای تکی ولی سرد داریم. از دیروز که بخاری سالن رو روشن کردن این اتاقه گرم‌تر شده. اومدم اینجا رو غصب کردم. تنها هم هستم. تازه تو اتاقم تخته وایت برد و چیزای خوشگل هم دارم 😌 مثلاً بادبزنی که روش روسی نوشته.
(دراما در حد بچه ۸ ساله)

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

19 Nov, 05:21


خب، با همه خیلی صمیمیه و منی که شبیه اینم، حسودیم شده. 🤣

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

19 Nov, 05:15


روزی که باید زود می‌رسم دیر رسیدم و این دختره پاچه پاره که ۳ روز در هفته میاد و کارآموزه، میزمو گرفته و عن خانوم.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

18 Nov, 21:22


چیزی که تو زندگی بهش چنگ می‌زنی یعنی:
ساعت ۱۲:۳۰ شبه، دارم از خستگی می‌میرم، ولی دامن کوتاهه رو می‌پوشم و با دو سه‌تا آهنگ رندوم می‌رقصم و کِیف می‌کنم.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

18 Nov, 08:39


به یکی زنگ زدم، گفت این شماره مدیرعامل شرکته، مدیرعامل الان خارج از کشوره، بابت این نمایشگاه که تو ترکیه‌ست، خودشون دوتا شرکت دیگه توی ترکیه دارن، شاید بخوان از اونجا شرکت کنن.
من این‌جوری بودم که: آها.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

18 Nov, 08:34


امروز با اونی که می‌خواد جلسات رو با سفارت و اینا ترتیب بده، خانومه که هتل‌داره برای گرفتن هتل تو تاشکند و بهرام غرفه ساز صحبت کردم.
اون اولیه رو استرس داشتم براش که عالی پیش رفت.
دومی هرچی می‌گفتیم خانومه می‌گفت نمی‌تونم این قیمت، روسی هم متوجه نمی‌شد درست. دیگه زنگ زدیم صلاح‌الدین مترجم، با اون خانومه تو واتسپ ازبکی حرف زدن به توافق رسیدن.
سومی هم که دیگه داداشی شدیم :)) وویس دادم احوال‌پرسی کردم و ۱۲۴ بار رو یه چیز تأکید کردم گفت حتماً چشم.
بگم براتون از بازاریابی. یکی ۹۰ درصد ترغیب شد، بقیه‌ها هم گفتن براشون پکیج رو بفرستم 🤲🏼

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

18 Nov, 04:36


صبح.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

17 Nov, 20:15


تا یادم میفته فردا باید یه عالمه به اینور اونور زنگ بزنم برای نمایشگاه بین‌المللی فلان کشور و اینا، می‌خوام اشک بریزم. بابا من گوشیم زنگ می‌خوره خودمو می‌زنم به ندیدن و نشنیدن. بعد تلفن بگیرم دستم بگم سلام آقای مهندس فلانی، فلانی هستم از فلان جا برای فلان کار تماس گرفتم و ۱۸۷۲۶ جمله توضیحات؟ ولم کنین تو رو خدا.
تازه، یادم افتاد که فردا هماهنگی جلسات ازبکستان رو هم باید انجام بدم و ترجمه روی ترجمه. من اون گوشی رو دستم می‌گیرم زبان مادریمم یادم میره.
و خب، از سخت‌ترین ترجمه‌ها، ترجمه از زبان مادری به خارجیه.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

17 Nov, 10:38


واکنش صادقانه همسر عزیزم:

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

17 Nov, 09:58


یه چیز جالبِ دیگه:
روس‌ها (ازبک‌ها، قزاق‌ها و سایر) این شکلی‌ان که پیام میده: اگه تا فردا ۱۰۰ درصد مبلغ رو پرداخت کردی، اوکی وگرنه لغو میشه.
حالا ما ایرانیا: باشه مهندس، اشکالی نداره داداش، اصلا من از جیب میدم تو بهم بده.
عمرا لغو کنیم. فقط پول رو کم کم برسون بهم و... 🤣

اونا خییییلی هم رسمی، خشک و جدی.
یه здравствуйте می‌نویسه اولش و شروع می‌کنه ور‌ورورورورور جدی حرف زدن.

حالا باز اون ازبکه با خنده و شوخی سلام احوال پرسی می‌کنی با خنده جواب میده ولی واسه کار ۱۰۰۰۰۰ درصد جدی‌ان.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

17 Nov, 09:36


بعد هرچی میگم بذار تایپ کنم، دستشو می‌گیره رو اون بیلبیلک وویس، میگه نه وویس بده.
وویسه رو که دادم، گفتم وای، جونم در اومد.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

17 Nov, 08:46


وای خدا این مرد دیوونه‌م کرد. یهو میاد ۱۵ خط نشونم میده، میگه: چی میگه؟
مگه من روسم حمال؟ 🤣

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

17 Nov, 06:33


قیافه من همه جا:

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

17 Nov, 05:39


اینم خود طرف

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

17 Nov, 04:52


https://www.instagram.com/reel/DCcBAXwN2Ya/?igsh=YjhmdTZsYW1mY3Zq

دم راهتون اینم یه ویو بزنین، لایک کنید که چه خوب، اگه کامنت بذارید که قربون شما، share هم بشه که اصلا بوووس.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

17 Nov, 04:34


صبح بخیر 🍁

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

16 Nov, 20:26


دارم از خستگی شرحه شرحه میشم.
ولی...
حس خوبی دارم❤️

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

16 Nov, 19:40


آیا اطلاع دارید که بنده یه انلاین شاپ دارم؟

https://t.me/botibaeuty

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

16 Nov, 15:19


وای بچه‌ها من تو کل ترجمه‌ی زبان روسی، از ترجمه شفاهی خیلی می‌ترسیدم همیشه و هنوزم می‌ترسم. بعععد، امروز یهو یه شبیخونی بهم زدن که داشتم سکته می‌کردم 🤣 فقط تو کار اومدن خوبیش اینه نمی‌تونی فرار کنی از مسئولیتی که بهت میدن. آقا یهو صدام زدن که می‌خوان یه مکالمه‌ای رو برقرار کنم. تو دلم گفتم خب چت یا وویسه دیگه حله. گفت تماس می‌گیرم و راجع به برگزاری جلسه با اتحادیه‌ی کشاورزی، اتحادیه صادرکنندگان و واردکنندگان، اتاق بازرگانی و صنایع، صحبت کن ☺️ و جلسات رو هماهنگ کن. من؟ روح از تنم جدا شد چون فارسی اون کلمات رو هم بلد نبودم 🤣
بعد اتحادیه کشاورزی به روسی میشه:
сельскохозяйственный союз 🤣
تو دهنم نمی‌چرخه.
خدا نجاتم داد چون امروز شنبه بود روز آخر هفته‌شون زود رفتن جواب ندادن 🤲🏼😂
افتاد واسه دوشنبه.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

16 Nov, 08:46


در ابتدای کار با آقای بهرام غرفه ساز وویس بازی کردم بریم ببینیم بعدش چی میشه.
می‌خواستم بگم سلام آقا بهرام حالتون چطوره؟ (به روسی). یاد بهرام بوقی تو رهایم کن افتادم یهو خنده‌م گرفت. تا آخر وویس یه جوری بود صدام انگار ذوق دارم 🤣

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

16 Nov, 07:11


دارم روی تابلو اسم شرکت‌ها رو می‌خونم. ساخت همه‌شون اینجوریه که:
بِه (به معنای بهتر) + نام محصول، کاری که انجام میدید، بن مضارع باشه بهتره + گستر + آریا/آریاک + ایران + مکان جغرافیایی

مثلاً اگه کارخونه شما سس تند تولید می‌کنه و تو مازندرانه، اسم کارخونه میشه:
کارخانه‌ی به سس گستر تندر آریاک ایران شمال مازند

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

16 Nov, 05:42


کل هفته تون شیرین باشه الهی

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

16 Nov, 05:39


ولی این‌قدر بد مسیر بود که این پروژه رو تموم کنم شاید بای بای کنم.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

16 Nov, 04:10


استرس قرارگیری در مکان جدید، هیجان انجام کار جدید همراه مقادیری گشادی ناشی از قبول انجام کار :))

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

10 Nov, 18:22


دلم می‌خواد اینو با یه شلوار سفید بپوشم.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

10 Nov, 12:45


خرید کردن من:

حالا مشتری‌های خودم اینقدددددر بعضیاشون اذیتم می‌کنن که واقعا بیچاره من.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

10 Nov, 10:51


گوجه بادمجون شبیه اون گناه شیرینیه که می‌دونی گناهه ولی با لذت انجامش میدی :))
می‌دونی چربه، می‌دونی ضرر داره ولی جوری می‌چسبه بهت که هی دلت می‌خوادش❤️

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

10 Nov, 08:53


نمی‌دونم از اضطرابه، استرسه یا چی
یهو گلوم از پایین به بالا سمت چونه‌م به شدت منقبض شد که حس کردم دارم خفه میشم.
همون لحظه مامانم از راه رسید با پیامای رگباری بکن نکن، یه نگاه به دور و برم و به هم ریختگی اطرافم کردم و اشکم در اومد.
هنوزم اون انقباضه هست تو گلوم ولی کمتر. خیلی بد بود جدی احساس خفگی شدید بهم دست داد.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

10 Nov, 07:40


سلام از من و میشا و یگانه 🙋🏻‍♀

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

10 Nov, 07:06


امروز بهتره همه چیز. حسن حالش خوب شد و رفت سر کار. بارون میاد، میشا رو بیشتر دوست دارم چون خواب دیدم از دستش دادیم. چایی گذاشتم. برنامه امروز رو نوشتم و خیلی کار دارم. به شدت هم کمبود خواب دارم ولی می‌خوام امشب زود بخوابم. رقص رو هم باید تمرین کنم چون چهارشنبه تست داریم و همین دیگه.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

09 Nov, 11:34


عاشق لباسای پاییزی زمستونی‌ام 💃🏻

به اون وسایل تولید محتوامم توجه نکنین :))

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

09 Nov, 08:50


من بعد از هر تماس تلفنی با بابام:
به مامان اطلاعات ندیا. 🤣

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

09 Nov, 05:38


پاشیم پاشیم خودمونو جمع و جور کنیم که بسته‌بندی و اداره پست و غیره در انتظارمونه. /شنبه‌تون بخیر🌱

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

08 Nov, 19:53


و خب، می‌خوام تشکر کنم از اینکه مجازی هستید، با قلب‌های واقعی و مهربون❤️ از اینکه کنارم بودید، پیام دادید، اینجا، پی وی و حتی اس‌ام‌اس، خیلی خوشحال شدم :)
و گفتم: نه، دوست‌هایی دارم که براشون مهمم🌱

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

08 Nov, 19:52


آره خب، زندگی همینه.
شب قبل برنامه میچینی که دوتایی برید پیک نیک، شب هم فیلم ببینید و خوش بگذرونید.
یهو یه اتفاقی میفته و برنامه‌هات که کنسل میشه هیچی، مجبوری چیزای دردناکی رو تحمل کنی.
ولی تو انجامش میدی، از پسش برمیای و چای می‌ریزی و ادامه میدی🩵

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

08 Nov, 09:31


وای لیلی احمق قوی باش گریه چیه. یه ویروس ساده گرفته پسره.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

08 Nov, 09:27


رفتیم بیمارستان. اولین‌بار بود که تنهایی رفتم و واقعا نمی‌دونستم باید چیکار کنم. از صد نفر سوال پرسیدم.
کلی دارو و سرم داده، منتظریم خواهرش بیاد بزنه براش.
یه قرص بهش دادم خوب نشد.
زیر پتوعه و من واقعاً غمگینم.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

08 Nov, 07:59


پسر کوچولوم از صبح که بیدار شده سرگیجه شدید داره و حالت تهوع و لرز.
خوددرمانی کردیم و رفتم براش از داروخونه یه قرص گرفتم. خوب نشه میریم بیمارستان. این پسر همینجوری مظلومه، مریض میشه میزان مظلومیتش هزار برابر میشه و من هی اشکم درمیاد براش. 😢

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

07 Nov, 22:14


من همیشه شبای جمعه گوشی رو سایلنت می‌کنم که فردا صبح حتی اگه دنیا تموم شده بود کسی بیدارم نکنه.
شبتون بخیر 🙂‍↔️

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

07 Nov, 21:31


🤲🏼

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

02 Nov, 15:12


https://www.instagram.com/reel/DB34f0jtjfO/?igsh=aXBjYm40Y3Zra2dq

فکر می‌کنم این قشنگ‌ترین و شیک‌ترین و تمیزترین ویدیوییه که ادیت کردم.
میشه حمایتش؟ 🥺👈🏼👉🏼

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

02 Nov, 13:24


ماری عزیزم، من درمورد کانالت نمی‌خوام نظری بدم، چون دیگه دوستیمون از کانال و مجازی در اومده...
اما درمورد خودت، می‌خوام بگم تو یه دلگرمی بزرگی برام. یه نور وسط سیاهیای مجازی، یه رنگ سبز وسط پاییز دوستیا، یه قرمز خوش رنگ وسط خاکستریا.
هربار به این فکر می‌کنم که مجازی چقدر ناراحتم کرده، یادم میاد که ولی تو رو بهم داده و خوشحال میشم بابتش❤️
روزی که از حال بد دنبال یه نفر می‌گشتم که باهاش حرف بزنم، زنگ تو اونقدر خوشحالم کرد که وسط اون همه پریشونی ذوقتو کردم.
از ته ته ته دلم آرزو می‌کنم دوستیمون موندگار بشه و یه روز شاید وقتی ۴۰ ۵۰ سالمون شده درمورد این روزا صحبت کنیم باهم.
دوسِت دارم، مهربون🌱

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

02 Nov, 13:24


شب های دو نفره ما🧡🍃

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

01 Nov, 11:19


این چند وقت این‌قدر تو یکی دوتا جمع دوستی محدودی که داشتم ایگنور شدم، حتی جمله‌ی «بچه‌ها خیلی دارید ایگنور می‌کنید من رو» هم بهشون گفتم و همچنان پذیرفته نشدم که حس می‌کنم یکی یه دعایی وردی چیزی خونده همه ازم فرار کنن.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

01 Nov, 09:37


از این کارا.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

31 Oct, 20:03


سعی در جشن گرفتن دونفره، حرف زدن درمورد مسائل پیش آمده و حل کردن، فیلم دیدن و پرت شدن از دنیای واقعی🩵

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

31 Oct, 15:41


در این لحظه و این حال، غمم تا انتهای دنیا گینه.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

31 Oct, 13:02


من رقص و چای رو تو این دنیا خیلی دوست دارم.
پارتنر عزیزم، نه رقص بلده نه چای دوست داره.🤲🏼

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

30 Oct, 20:48


گفت: من به تو و تمام زن‌هایی که دارن برای زندگی تلاش می‌کنن افتخار می‌کنم.

و من در حالی‌که دارم از خستگی بیهوش میشم، هی این جمله رو تو ذهنم تکرار می‌کنم...🌱

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

30 Oct, 17:15


سلام اولین شاگردم: خواهرزاده حسن 💃🏻

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

30 Oct, 15:51


رفتم اولین جلسه‌ی کلاس رقص رو.
تو رقص ایرانی یه کم خنگ می‌زدم. یعنی می‌گفت این‌جوری برقصین حرکت رو آموزش می‌داد خنگ می‌شدم، می‌رقصیدم اوکی بودم🤣

ولیییی نگم براتون از رقص عربی 😍😭 داشت یه حرکتی رو توضیح می‌داد برای ما دو نفر که تازه اومده بودیم کلاس، من سریع می‌گرفتم و انجام می‌دادم. یهو وسط توضیحش گفت تو جایی کلاس رفتی قبل اینجا؟ گفتم نه
گفت هنوز حرکتو توضیح ندادم بلدی.
و دوباره جمله‌ی «استعدادشو داری» رو شنیدم و عررررر 😍😭❤️
نمی‌دونید چقدر خوشحالم.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

30 Oct, 07:12


من، چای، نور کم‌جونِ پاییزی.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

30 Oct, 06:12


چالش بذاریم؟ تو کامنتا برنامه‌تونو بفرستید، آخر شب بیاید ادیتش کنید و برای اونایی که انجام دادین ، اونایی هم که انجام ندادید بذارید.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

30 Oct, 06:11


برنامه امروز رو نوشتید؟
امروز کلاس رقص اولین جلسه‌ست و من واقعاً هم ذوق دارم هم استرس قرارگیری تو موقعیت جدید و آدمای جدید😭

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

29 Oct, 15:37


تو یه راه‌هایی پا گذاشتم که استادام بهم بگن:
واقعاً استعدادشو داری❤️
و من امروز وقتی این جمله رو شنیدم سراسر ذوق و لبخند شدم.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

29 Oct, 12:23


احساس کردم این صحنه اسمش آخیشه.
برای اولین‌بار خورشت آلو مرغ درست کردم و طعمش محشر شد و جای شما خالی❤️

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

28 Oct, 18:53


امروز صبح بیدار شدم، صبحانه خوردیم، بسته‌بندی کردم، هم‌زمان تولید محتوای اینستاگرام رو انجام دادم، رفتیم اداره پست،‌ برگشتیم، شاپ رو مرتب کردم چون هال رو ترکونده بودم، ناهار آماده کردیم، ناهار خوردیم، مشتری جواب دادم، آماده شدم، رفتم باشگاه، برگشتنی پیاده برگشتم، رسیدم، ظرفا رو شستم، ۱ ساعت و نیم کلاس برگزار کردم و ترکیدم از خستگی.
شام هم از بیرون کباب سفارش دادیم و منتظریم پلو دم بیاد...

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

26 Oct, 15:51


:)))) تا اردبیل خنده

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

26 Oct, 15:50


۲-۳ تا سی دی قدیمی هست، کلی عکس توشه از دوران بلوغ من.
بعد تو یه سری عکسا احساس باکلاسی هم می‌کردم 🤣
آخه کدوم ابلهی مانتو شلوار مهمونی رو با دمپایی لاانگشتی سبز فسفری می‌پوشه؟ 🤣
دماغم؟ بادمجونی در میان سیل انبوهی از سیبیل و ابرو.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

26 Oct, 09:47


وقتی آنلاین شاپ لباس داری ولی مازندرانی😁
چیزی که قاطی لباسا می‌فرستی 😌

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

26 Oct, 07:19


این سه شنبه نتونستیم بریم بازار محلی، مامان حسن زحمتشو برامون کشید.
بعد بنده خدا پیازی که خریده محلیه. جاتون خالی من اینجا پیازه رو پوست می‌گیرم، همسایه بغلی هم باهام اشک می‌ریزه.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

25 Oct, 18:30


راستی، مائده گفت خیلی بامزه حرف می‌زنی
و گفتن که خیلی قشنگ می‌رقصی.
و بله، فضای اتاق برای پرواز کافی نبود رفتم پشت بومشون.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

25 Oct, 18:11


من خونه مائده اینا:

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

25 Oct, 18:08


بعدش عین یه مازندرانی اصیل، از غذاها پک کرد برای شوهر مهمون 🤣

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

25 Oct, 18:07


در حال انفجارم به سلامتی:))

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

25 Oct, 18:04


امروز با ویونا، دوتایی رفتیم خونه مائده 😍
این‌قدر خوش گذشت که گذر زمان رو حس نکردم واقعا.
رقص، غذاهای خوشمزه، تولد بازی 💃🏻

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

25 Oct, 11:05


چندین روز بود هوس آش کرده بودم.
امروز تو چنل یکی از بچه‌ها یه کلمه «آش» رو دیدم دوباره یادم اومد و داغ دلم تازه شد :))
همسایه بالایی آورد😍

کاش هوس لامبورگینی کرده بودم 🤣

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

24 Oct, 16:58


من خیلی تو یه زمینه‌ای کثافتم 🤣 چه زمینه‌ای؟
همیشه وقتی میایم خونه مامان حسن، من ظرفای چایی رو که اغلب ۴-۵ تا لیوان و یه سینیه رو می‌شورم.
بعد خودمو از همه ظرفای دیگه معاف می‌کنم.
نمیگن بیا بشور ها، ولی یه جوریه که بخورم بشینم یه گوشه. واسه همین قبلش یه دستی می‌رسونم که بعدش احساسی نداشته باشم😂

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

24 Oct, 13:47


دیروز عصر🩵
گپ دونفره و حال خوب کن...

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

24 Oct, 13:46


من زنده‌ام 👀

شما چه خبرا؟

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

23 Oct, 07:02


یه چندتاش دیگه جا نشد :))
برنامه‌ی امروز شما چیه؟

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

22 Oct, 19:39


مگه میشه؟ اینا مگه مال پینترست نبودن؟ اینجا چیکار می‌کنن 😭

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

22 Oct, 19:37


تارت پاییزی🍂🍮

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

22 Oct, 19:34


قلم زری، خاصه، قشنگه، خودمونیه.❤️

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

22 Oct, 19:34


سلام
اینجا قرار است برای شما بنویسم
با من همراه باشید🧡

متن هایی که #روایت، دارند تجربیات کاملا واقعی من هستند.

متن هایی که #داستان، دارند زاییده تخیل من هستند.

سنت پترزبورگ نشین ساکن شمال

22 Oct, 19:10


لحظاتی که خوش گذشت، با یگانه❤️