نباید می‌خواندیم @nabayad_mikhandim Channel on Telegram

نباید می‌خواندیم

@nabayad_mikhandim


Instagram.com/nabayad_mikhandim

Instagram.com/moein_dehaz

صفحه دیگر ما:
@nabayad_m

ارتباط با ادمین (تبلیغ):
@Pedram_sin






-

نباید می‌خواندیم (Persian)

با عضویت در کانال تلگرام "نباید می‌خواندیم" ما با یک جامعه علاقمند به کتابخوانی و ادبیات روبرو خواهیم شد. این کانال اینستاگرام ما را دنبال کنید تا از آخرین اخبار و پست‌های ما مطلع شوید. از همراهی و حمایت شما سپاسگزاریم. ادمین‌های ما از جمع آوری بهترین مطالب و کتاب‌ها برای شما عزیزان بر تلاش می‌کنند. کانال دیگر ما نیز وجود دارد، که می‌توانید به آن مراجعه کنید. برای هر گونه تبلیغات و همکاری با ما، با ادمین کانال تماس بگیرید. در این کانال فضایی دوستانه و فرهنگی برای بحث و گفتگو در مورد کتاب‌ها و ادبیات فراهم شده است. همچنین می‌توانید با دنبال کردن کانال ما، از تخفیفات و جوایز ویژه برای اعضای وفادار بهره‌مند شوید. پیوستن به این کانال تلگرام، مانند یک دعوت به یک سفر جذاب و الهام بخش به دنیای کتاب و ادبیات است.

نباید می‌خواندیم

09 Jan, 17:33


از این به بعد نباید و نمی‌خواهم غیر از خودم به کسی دیگر و چیزی دیگر سرگرم شوم. بنابراین بهتر این است که در خودم فرو بروم و با روح خودم صحبت کنم. زیرا روح من تنها موجودی است که مردم نمی‌توانند آن را از من بگیرند _ روسو، تفکرات تنهایی، ترجمه‌ی پزشکپور

نباید می‌خواندیم

06 Jan, 18:58


حتی در مورد بهترین چیزها باید آدم بتواند و به موقع دست نگه دارد.


رومن گاری
خداحافظ گری کوپر، ترجمه‌‌ی سروش حبیبی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

04 Jan, 17:03


پنجاه سال دیرتر، او هنگامی که یک آلبوم عکس خانوادگی را ورق می‌زد، پی برد که زیبا بوده است.

سارتر، کلمات، ترجمه‌ی فروغان‌
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

04 Jan, 11:08


«خانم اسمت چیه؟»
«نمی‌دونم.»
«چند سالته؟ اهل کجایی؟»
«نمی‌دونم.»
«چرا اون پناهگاه رو درست کردی؟»
«نمی‌دونم.»
«چند وقته که خودت رو مخفی کردی؟»
«نمی‌دونم.»
«چرا انگشت من رو گاز گرفتی؟»
«نمی‌دونم.»
«نمی‌دونی که ما اذیتت نمی‌کنیم؟»
«نمی‌دونم.»
«کدوم طرف هستی؟»
«نمی‌دونم.»
«این جنگه، مجبوری انتخاب کنی.»
«نمی‌دونم.»
«دهکده‌ت هنوز وجود داره؟»
«نمی‌دونم.»
«اون‌ها بچه‌هات هستن؟»
«آره.»

ویسلاوا شیمبورسکا
شعرِ ویتنام
ترجمه ملیحه بهارلو

@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

02 Jan, 19:40



دریافت پاداش احساس خوبی به انسان می‌دهد، پس کوشیدیم آنچه را دیگران از ما انتظار دارند انجام دهیم تا بتوانیم پاداش بگیریم. با توجه به ترس از تنبیه و نیاز به پاداش، ما کم‌کم ادعا کردیم کسی هستیم که نبودیم - فقط به خاطر خوشایند دیگران، تنها به خاطر این که به نظر دیگران به اندازه کافی خوب باشیم. در آغاز خشنود کردن آموزگاران در مدرسه، و سپس کلیسا. تا این که به نقش بازی کردن عادت کردیم. ما از ترس طرد شدن مدعی شدیم کسی هستیم که نبودیم. ترس از طرد شدن تبدیل به ترس از مطلوب نبودن شد. سرانجام ما به کسی تبدیل شدیم که در حقیقت نیستیم. تبدیل به رونوشتی شدیم از باورهای مادر، پدر، جامعه و مذهب. همه تمایلات طبیعی ما در فرایند اهلی شدن از دست رفته است… اهلی شدن به قدری شدید است که در دوره‌ای از زندگی دیگر نیازی نیست که شخص دیگری ما را اهلی کند. دیگر نیازی به پدر و مادر یا مدرسه یا کلیسا نیست تا ما را اهلی کنند. ما به قدری خوب تربیت شده‌ایم که خودمان خود را اهلی می‌کنیم. ما حیوانی هستیم که خودش خود را اهلی می‌کند.
‌‌‌

دون میگوئل روئیز
چهار میثاق‌
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

02 Jan, 16:41


من چیره‌شدنِ آرزویی عجیب را بر وجودم احساس می‌کنم. آرزوی اینکه بدانم چه می‌کنم و چرا هنوز نمی‌دانم.

بکت
مالون می‌میرد
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

02 Jan, 16:24


کسی چه می‌داند در این لحظه که من با دلسردی کلمات را پشت سر هم می‌گذارم تو چه حال و روزی داری؟ عزیزم، زندگی خیلی بی‌مقدار است و فقط کسی که می‌داند چطور با شلاق وارد معرکه شود برنده می‌شود.
فقط بخواب، بخواب! تنها در خواب می‌توان در میان ارواح نیکوکار بود. بیداریِ زیاد مرگ را به همراه می‌آورد.

فرانتس کافکا
نامه به فلیسه
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

02 Jan, 09:02


پرسید: چه چیزی در "صمیمیت"
از همه بیشتر تو را به هراس می‌اندازد؟
جواب داد: شتاب.



امبرتو اکو
نام من گل
(نقل‌قول از کتابِ گل سرخ با هر نام دیگر، ترجمه‌ی ویسی)‌
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

31 Dec, 12:37


حتما نباید کسی پدرت را کشته باشد تا تو از او بیزار باشی. آدم‌هایی یافت می‌شوند که راه رفتنشان، گفتنشان، نگاهشان و حتی لبخندشان در تو بیزاری می‌رویاند.


محمود دولت‌آبادی
جای خالی سلوچ
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

31 Dec, 12:35


آدم‌های تنها بیشتر خودشان دلشان می‌خواهد تنها باشند. چون نمی‌خواهند بهای روحی و عاطفی با دیگران بودن را بپردازند. آن‌ها به آدم‌ها آلرژی دارند و ازشان زیاد متاثر می‌شوند.


دیوید فاستر والاس
در کتابِ فلسفه تنهایی، اسونسن
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

30 Dec, 19:56


از وقتی فهمیده‌ام
در دورترین جای زندگی کسانی هست
که فکر می‌کردم قلبا به من نزدیکند
بسیار غمگینم.
انگار که راه رفته‌ام
راه رفته‌ام
ولی نرسیده‌ام.

‌‌
منسوب به عایشه گل گنچ
از اینستاگرامِ نامه‌ها
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

30 Dec, 14:05



دستت را که می‌گیرم
انگار دستم را در چشمه‌ای فرو می‌برم
ما چون سیب سرخی به هم رسیدیم
و خاک، سبزه‌ی علفی را به دندان گرفت
عزیزم
مرا چون شاخه‌ی گندمی زیبا کن


غلامرضا بروسان
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

29 Dec, 09:54


من آبروی عاشقان جهانم
هشدار! تا به خاک نریزی
من پاسدار حرمت دردم


نصرت رحمانی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

28 Dec, 09:32


نه ناخوشم نه ناامید، اما هیچ چیز در مکان و زمان خودش نیست. احساس می‌کنم نیاز مبرمی به سفر به مکانی ناشناخته دارم یا به سکوت و ماندن در سایه‌های تاریک.


عبدالرحمن منيف
ترجمه: سعید هلیچی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

26 Dec, 16:35


با اینکه آن‌ها مرا دوست نداشتند من‌ به همه‌ی مردم علاقه‌مند بودم، ولی چه سود که از دوستی من دست کشیدند و محبت مرا از یاد بردند.


روسو، تفکرات تنهایی، ترجمه‌ی پزشکپور
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

22 Dec, 17:23



موضوع بسیار ساده است و روشن
هر کسی آن را می‌فهمد
تو مرا دوست نداری
و هرگز دوست نخواهی داشت
من چرا چنین دل‌بسته‌ام
به مردی کاملا بیگانه؟
چرا شام‌گاهان
چنین از تهِ دل برایت دعا می‌کنم؟
چرا دوستم را، کودک موطلایی‌ام را
شهر محبوبم را، سرزمین‌ام را
ترک کرده‌ام
و در خیابان‌های این پایتختِ بیگانه
چون کولیِ سیاه‌پوشی
سرگردانم؟
اما چه زیباست
اندیشه‌ی دیداری دیگر با تو


آنا آخماتووا
ترجمه‌ی احمد پوری
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

21 Dec, 18:36


‌‌‌‌‌
امروز اتوبوس سربازهای وظیفه به تهِ دره‌ای رفت. آن‌ها از خوزستان عازم کرمانشاه بودند. هفت نفر یا ده نفر، کشته شدند. حتی آمارهای رسمی متفاوت است. جان‌های عزیزی از دست رفت. خدمت اجباری، ستمی جنسیتی علیه مردان جوان است. اگر این اجبار وجود نداشت یا دست‌کم (به‌عنوان کمترین اقدام) اگر قوانین طوری اصلاح می‌شدند که نیازی به انتقال از استان به استان نبود، الان این انسان‌ها زنده بودند.
‌‌‌
امیدوارم روزی سربازی اجباری لغو شود. به‌عنوان کسی که سربازی را شخصا تجربه کرده می‌نویسم: این شیو‌ه‌‌ی خدمت چیزی جز ستمکاری و اتلاف عمر جوانان نیست، و به حدی بی‌کیفیت و نامیزان است که حتی به درد دستگاه نظامی هم نمی‌خورد _ معین دهاز
‌‌‌
‌‌‌‌‌‌

#سرباز
عکاس ناشناس است.
آمارها از ایسنا و همشهری است.



نباید می‌خواندیم

21 Dec, 09:18


من او را ‏طوری نگاه می‌کردم
‏انگار آخرین گلی‌ بود
‏که در جهان باقی مانده بود


‏جمال ثریا
ترجمه‌ی سیامک تقی‌زاده
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

19 Dec, 19:18


از زور تنهایی دارم مثل سگ‌ کار می‌کنم و فراموش میکنم که شماها رفته‌اید و برنمی‌گردید.

زندگی همین است. یا باید خودت را با سعادت‌های زودیاب و معمول مثل بچه و شوهر و خانواده گول بزنی یا با سعادت‌های دیریاب و غیرمعمول مثل شعر و سینما و هنر و از این مزخرفات! اما به‌هرحال همیشه تنها هستی. تنهایی تو را می‌خورد و خرد می‌کند. من قیافه‌ام خیلی شکسته شده و موهایم سفید شده و فکر آینده‌ام خفه‌ام می‌کند ولی بگذریم... بگذریم... بگذریم...
فروغ از زندگیِ گذشته، به کل بریده. وقتی کامی (پسر فروغ) را در خیابان می‌بینم که حالا قدش تا شانه‌ام می‌رسد، تنم شروع می‌کند به لرزیدن و قلبم به ترکیدن می‌افتد. اما نمی‌خواهمش، نمی خواهمش. فایده‌ی این علایق و روابط چیست؟
آدم باید دنبال جفت خودش بگردد و هرکس یک جفت دارد. باید جفت خودش را پیدا کند با او همخوابه شود و بمیرد. معنی همخوابگی همین است. یعنی کامل شدن و مردن. چون زندگی فقط تلاش برای جبران نقص‌هاست.
من خیلی بدبخت هستم فری جانم و هیچکس نمی‌داند. حتی خودم هم نمی‌خواهم بدانم. چون وقتی با این مساله روبرو می‌شوم تنها کاری که می‌توانم بکنم این است که خودم را از پنجره پایین بیاندازم.
آه... دارم چرت‌و‌پرت می‌نویسم. پاییز که آمدی با هم صحبت خواهیم کرد. فراموش نکن که زندگی همین است.


فروغ فرخزاد
نامه‌ای به فریدون فرخزاد
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

19 Dec, 17:16


‌‌
فروید معتقد بود که ما نمی‌توانیم همه‌ی انسان‌ها را دوست داشته باشیم‌. چون همه شایسته‌ی چنین محبتی نیستند. در کتابِ تمدن و ملالت‌های آن بیشتر بخوانید‌:

"عشقی که تفاوت قائل نشود، مقداری از ارزش خود را از دست می‌دهد. زیرا به معشوق بی‌عدالتی روا می‌دارد. دیگر این‌که: همه‌ی آدمیان سزاوار عشق نیستند." _ ترجمه‌ی مبشری

@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

19 Dec, 16:17


بحران دقیقا عبارت از این واقعیت است که کهنه در شرف مرگ است و نو قادر به زاده شدن نیست، در این میانه انواع بسیاری از نشانه‌های خوفناک پدیدار می‌شود.


آنتونیو گرامشی
دفترهای زندان
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

18 Dec, 18:27


سفر کن و به هیچکس نگو
چون داستانی واقعی زندگی کن و به هیچکس نگو
با نشاط زندگی کن و به هیچکس نگو
مردم زیبایی‌ها را تباه می کنند.


منسوب به جبران خلیل جبران
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

18 Dec, 16:44


اگر از ته دل عاشق یکی باشی، در زندگی رستگار شده‌ای. حتی اگر نتوانی به او برسی.


هاروکی موراکامی
1q84‌
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

18 Dec, 16:38


هیچ‌وقت یکی را با همه‌ی وجودت دوست نداشته باش، یک‌ تکه از خودت را نگه‌دار برای روزهایی که هیچ کسی را جز خودت نداری.


هاروکی موراکامی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

17 Dec, 18:37


به من گفت: بیا
به من گفت: بمان
به من گفت: دوست بدار
به من گفت: بمیر.

آمدم
ماندم
دوست داشتم
مُردم.

‌‌
ناظم حکمت
برای همسرش "وِرا"
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

17 Dec, 14:43



دیگر برای رجوع مجدد
راهی نمانده است
من مثل باد
با برگ‌های باغ شما قهرم
من با بهار باغ شما قهرم
من در نگاهِ قوم شما گیجم.
‌‌‌
ای «بی‌منی» برای تو دهشت‌زا
دیگر خیالِ بودن با من را
مانند این درازِ کج و معوج!
که در حدود ساعت سه‌وبیست
شهر عروسکی تو را پشت سر نهاد
پشت سر بنه
زیرا که من
با این بهار و باغ شما قهرم.


هوشنگ چالنگی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

16 Dec, 08:10


سینما را ترجیح می‌دهم.
گربه‌ها را ترجیح می‌دهم.
درختان بلوط کنار رود وارتا را ترجیح می‌دهم.
دیکنز را بر داستایفسکی ترجیح می‌دهم.
خودم را که آدم‌ها را دوست دارد،
بر خودم که بشریت را دوست دارد، ترجیح می‌دهم.
ترجیح می‌دهم نخ و سوزن آماده دمِ دستم باشد،
رنگ سبز را ترجیح می‌دهم.
ترجیح می‌دهم نگویم که
همه اش تقصیر عقل است.

استثناها را ترجیح می‌دهم.
ترجیح می‌دهم زودتر بیرون بروم.
ترجیح می‌دهم با پزشکان، درباره‌ی چیزهای دیگر صحبت کنم.
تصویرهای قدیمیِ راه راه را ترجیح می‌دهم.
مزخرف بودن شعر نوشتن را
به مزخرف بودن شعر ننوشتن ترجیح می‌دهم.
در روابط عاشقانه،
جشن‌های بی‌مناسبت را ترجیح می‌دهم،
برای این که هر روز جشن گرفته شود.
اخلاق‌گرایان را ترجیح می‌دهم،
آن‌هایی را که هیچ وعده‌ای نمی‌دهند.

مهربانیِ حساب‌شده را
به اعتمادِ بیش‌ازحد ترجیح می‌دهم.
منطقه‌ی غیرنظامی را ترجیح می‌دهم.
کشورهای اشغال‌شده را بر کشورهای اشغال‌کننده ترجیح می‌دهم.
ترجیح می‌دهم به هر چیزی، کمی شک بکنم.
جهنمِ بی‌نظمی را بر جهنمِ نظم ترجیح می‌دهم.
قصه های برادران گریم را بر اخبار صفحه‌ی اول روزنامه‌ها ترجیح می‌دهم.
برگ‌های بدون گُل را بر گُل‌های بدون برگ ترجیح می‌دهم.
سگ‌هایی که دُم‌شان بریده نشده را ترجیح می‌دهم.
چشم‌های روشن را ترجیح می‌دهم،چرا که چشم‌های خودم تیره‌اند.

کشوهای میز را ترجیح می‌دهم.
چیزهای زیادی را که در این‌جا از آن‌ها نامی نبرده‌ام،
به چیزهای زیادی که خودم ناگفته گذاشته‌ام ترجیح می‌دهم.
صفرهای آزاد را به صفرهای به‌صف‌شده برای عدد شدن، ترجیح می‌دهم.
تعیین زمان توسط حشرات را به تعیین زمان توسط ستاره‌ها ترجیح می‌دهم.
ترجیح می‌دهم بزنم به تخته!
ترجیح می‌دهم نپرسم تا کِی و کِی.
ترجیح می‌دهم حتی این امکان را درنظربگیرم
که دنیا به یک دلیلی به‌وجود آمده است.


ویسواوارشیمبورسکا
آدم‌ها‌ روی پل
ترجمه مارک اسموژنسکی، شهرام شیدایی، چوکا چکاد
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

14 Dec, 14:55


‏نمی‌دانستم چرا می‌خواهم بگریم،‌
اما می‌دانستم
اگر کسی با من حرف بزند
یا دقیق نگاهم کند
یک هفته‌ی تمام خواهم گریست.

‌‌
سیلویا پلات
مترجم ناشناس
[متن انگلیسی دست‌کم دو سطر بیشتر دارد و در ترجمه حذف شده]

@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

13 Dec, 09:05


‌‌
در میان مردهای جهان مردی را می‌شناسم
که مثل معراج از زندگی من گذشت
و زبانِ گیاهان
زبانِ دوست داشتن
و زبانِ آب را به من آموخت
روزگار سخت اطرافِ مرا شکست
و نظم اشیاء را تغییر داد.

مردی را می‌شناسم
که وقتی به او پناه بردم، درونم زن را بیدار کرد
و بیابان قلبم را بیشه‌زار ساخت.


منسوب به سعاد الصباح
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

12 Dec, 16:17


می‌گویم می‌خواهم بروم در یک غار زندگی کنم. استعاره و کنایه نیست. به کوهستان می‌روم، یه غاری پناه می‌برم. هر وقت دنیا جای بهتری شد، خبرم کن.


از نامه‌های حسین دریابندی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

12 Dec, 14:50


زنان زندگی‌اند. از اين جهت که زندگی به خنده‌ی خداوند بسیار نزدیک است. زنان، در غیبت خداوند، مراقب زندگی‌اند. آن‌ها مسئول احساسات صاف و زلال زندگی فانی هستند. حسِ بنیادین زندگی‌ جاودانه‌اند.


بوبن
قدیس فرودستان، ترجمه‌ی فرزانه مهری
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

11 Dec, 09:12


می‌خواهی راز قدرت مرا بدانی؟
هیچکس هیچوقت واقعا مرا دوست نداشت.


ناشناس
(منسوب به غاده السمان)
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

10 Dec, 18:37


در زندگی هر کس روزی فرامی‌رسد که توقعات موهومی را که در جوانی از همنوعانش داشته است، کنار بگذارد.

‌‌
فروید
تمدن و ملالت‌های آن، ترجمه‌‌ی مبشری
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

09 Dec, 16:49


گفتیم از چه دانش، سبقت ‌کنیم بر خلق؟

تعلیمِ «هیچ بودن»
فرمود موبد ما


بیدل دهلوی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

21 Nov, 17:02



عشق نباید التماس کند، نباید تمنا کند. عشق باید قدرت لازم را برای یافتن راه خود و رسیدن به اطمینان داشته باشد. آن وقت دیگر نیازی به جذب شدن ندارد، بلکه خودش مجذوب می‌کند.


هرمان هسه
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

19 Nov, 18:30


پفیوز کیست؟ پفیوز کسی است که فکر می‌کند خیلی باهوش است، هیچ‌وقت نمی‌تواند جلوی دهانش را بگیرد. مهم نیست بقیه چه می‌گویند، او باید مخالفتش را بکند. یک آدم پفیوز تمام سعی‌اش را می‌کند که تو همیشه خیال کنی گند زده‌ای. مهم نیست تو از چه حرف می‌زنی، او بهتر از تو می‌داند.


کورت ونه گات
گهواره گربه
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

19 Nov, 12:32


‌ ‌گاهی اوقات آدم باید خفه شود، تا صدایش شنیده شود.


استانیسلاو یرژی لتس
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

18 Nov, 19:00


من با آنکه انتقام‌جو و کینه‌توز نیستم، حافظه‌ام در مورد جراحات و تحقیر‌ها، به‌رغم بزرگواری‌ام، بسیار قوی است. نمی‌دانم دیگران نیز همین‌طورند یا نه؟

‏ داستایفسکی
جوان خام
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

18 Nov, 18:15


🔘۱۰۰ اجرایی شد!

🔘نمایش «در انتظار گودو» با استقبال بیش از ۱۰ هزار نفر به اجرای صدم رسید.

نویسنده: ساموئل بکت
کارگردان: امیرحسین جوانی
تهیه کننده: سجاد افشاریان

🔺کد تخفیف:godot20🔺

🔘آغاز پیش فروش سانس‌های فوق‌العاده به علت استقبال مخاطبین

🔘خرید بلیط:
👈👈 ایران‌کنسرت

نباید می‌خواندیم

18 Nov, 16:26


بغلم کن میلنا
بغلم کن که حرف زدن کافی نیست


فرانتس کافکا
نامه به میلنا
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

15 Nov, 08:18


کتاب به او فرصت گریختن از نوعی زندگی را می‌داد که هیچ‌گونه رضایت خاطری از آن نداشت.

بار هستی
میلان کوندرا
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

14 Nov, 18:47


‌انسان با صمیمیت بی‌اندازه با دیگران، از قدر و احترام خود می‌کاهد، زیرا «طبایع پست» از همه‌چیز سوءاستفاده می‌کنند؛ خصوصا زمانی که دریابند دسترسی به شما نیز آسان است. از این رو آدمی باید بکوشد علی‌رغم گرایش طبیعی به مردم‌داری، در مراوده با آدم‌های بی‌سروپا بیشترین خست را به خرج دهد.


شوپنهاور
هنر خودشناسی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

13 Nov, 19:24



آدمی تنهاست با دردی که دارد
مثل اینکه تندخیز ابری به خارستان ببارد
گریه‌ها بی‌سود مانند
بگذرد از آن زمانی و شود افسانه‌ای دلکش
کیست داند (آنچنانی که بباید) از چه رنجورند مردم؟
مردمان در دود آه خود شده گم
هر کسی سودای خود دارد
هیچکس را نه صفایی، نه وفایی هست
از حسد میرند اگر بینند
بر بساط دودناک این جهانی روشنانی را
زندگانی گوی غلتانی‌ست، می‌غلتد
بر زمین‌های بسی هموار و ناهموار
از برِ سنگی به سنگی تا شود یک روز پاره
‌‌
‌‌
نیما یوشیج
@nabayad_mikhandim


نباید می‌خواندیم

12 Nov, 08:44


لااقل نگذار زندگی طوری پیش برود که وقتی دنیا به آخر رسید، ببینی آن که از همه کمتر دوستش داشتی، خودت بودی.


ناشناس
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

10 Nov, 17:04


اگر بدانیم آدم‌ها واقعا چه فکر می‌کنند، نمی‌توان با آن‌ها زندگی کرد.

کامو
یادداشت‌ها، ترجمه‌‌ی دیهیمی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

08 Nov, 09:52


آدم ضعیفی نبود؛ اما دیگر حوصله‌ی سختی‌ها را نداشت. میل عجیبی به گریز پیدا کرد، به ندیدن، ندانستن، رفتن برای همیشه.

ناشناس
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

07 Nov, 19:01


‌‌
دلم گرفته است
مثل همه زنانی که به زمین خیره می‌شوند،
و انگشترشان را می‌چرخانند

دلم گرفته است
و تو بیشتر از همه مسئول منی
و چشم‌های زیبای تو
که از درون به من می‌نگرند

قوی نیستم، اگر شعری می‌نویسم
باد قوی نیست، اگر لباس‌های روی بند را تکان می‌دهد

غروب ساعت غمگینی است
نمی‌تواند حتی گلدانی را بیندازد
و غم کمی جابه‌جا شود

در خانه نشسته‌ام
زانوهایم را در آغوش گرفته‌ام
تا تنهایی‌ام کمتر شود
تنهایی‌ام
کمد پر از لباس
اتاقی که درش قفل نمی‌شود
تنهایی‌ام حلزونی است
که خانه‌اش را با سنگ کُشته‌اند


الهام اسلامی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

03 Nov, 18:54


چه کنم که پاییز
بر اندک مساحتِ سبزِ زندگی‌ام نخزد؟


عدنان الصائغ
ترجمه: سعید هلیچی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

02 Nov, 20:30


چگونه می‌توانستم تو را فاش کنم
که حتی برهنگی‌ات را از تن درآورده بودی

بیژن الهی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

02 Nov, 19:06


‌‌‌
من از آنِ تو نیستم
گمشده در تو نیستم
کاش بی‌نشان از خود
گم می‌شدم در تو 
بی‌نشان، چون نور شمعی در نیم‌روز
بی‌نشان، چون دانه‌ی برفی در دریا
دوستم می‌داری، می‌دانم
روح و جانِ منی، زیبا و تابناک
اما من
بر آن سرم که نیست شوم،
چون نوری که در فروغِ نوری دیگر
آه در عشق غرقه‌ام کن...
حواسم را در هم بریز
و کر و کور بر جایم بگذار
بی‌قرارِ تندبادِ عشقت،
شعله‌ای لرزان در بادی سرکش



سارا تیزدِیل
ترجمه: بنفشه میرزایی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

31 Oct, 13:41


[او] دشمن من است. بعضی‌ها دشمن باشند بهتر است تا اینکه دوست باشند.


داستایفسکی
برادران کارامازف، ترجمه‌‌ی رستگار
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

30 Oct, 18:37


‌‌
نمی‌دانم آیا مادرش هم او را به اندازه من دوست داشت؟ آیا کسی می‌توانست بفهمد که دوست داشتن او چه لذتی دارد، و آدم را به چه ابدیتی نزدیک می‌کند؟ آدم پر می‌شود. جوری که نخواهد به چیزی دیگر فکر کند. نخواهد دلش برای آدم دیگری بلرزد، و هیچ گاه دچار تردید نشود. نه.
‌‌

عباس معروفی
سمفونی مردگان
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

29 Oct, 18:54


هر کسی سزاوار یک نفر است که بتواند به چشم‌هایش نگاه کند و بگوید: تو کافی هستی. تو با تمام زخم‌هایت، خوب و کافی هستی.

ناشناس
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

25 Oct, 18:13


ایران مادرهای خوب دارد و غذاهای خوشمزه و روشنفکران بد و دشت‌های دلپذیر _ سهراب سپهری، نامه

نباید می‌خواندیم

24 Oct, 08:24


آغاز پیش‌فروش سانس‌های فوق‌العاده جدید نمایش «در انتظار گودو»

نویسنده: ساموئل بکت
مترجم: نجف دریابندری
کارگردان: امیرحسین جوانی
مشاور پروژه: سیامک صفری
تهیه کننده: سجاد افشاریان

/اجرای محدود/

کد تخفیف:
godot20

ویدئو:
نظرات توییتری مخاطبین

خرید بلیط:
ایران‌کنسرت

نباید می‌خواندیم

23 Oct, 17:59


کارلوس دروموند د آندراده
صدای احمدرضا احمدی
ترجمه‌‌ی محمدرضا فرزاد

"حالا چی ژوزه؟"
@nabayad_m

نباید می‌خواندیم

23 Oct, 17:59



حالا چی ژوزه؟
مهمونی تموم شده
چراغا خاموشن
ملت رفتن
شب، سرد شده
حالا چی ژوزه؟
حالا چی - هی تو-؟
تو که بی‌نامی
و بقیه رو دست می‌اندازی
تو که شعر می‌نویسی
عاشق می‌شی
شکوه می‌کنی
حالا چی ژوزه؟

زن نداری
حرفی نداری
عشقی نداری
شب سرد شده
و همه‌چی تموم شده
و همه‌چی غیب شده
و همه‌چی خراب شده
حالا چی ژوزه؟

حالا چی ژوزه؟
حرفای دل‌نشینت
لحظه‌های تب و تابت
عیش‌ونوشت
کتاب‌خونه‌ت
معدن طلات
چمدون شیشه‌ایت
ناسازگاریت
کینه‌ت...
حالا چی؟

کلیدی تو دستت
می‌خوای در رو وا کنی
این‌جا که دری نیست
تو دریا نمی‌ری
اما دریا هم خشکیده
می‌خوای بری مینیاس
مینیاسی دیگه نیست
ژوزه؛ حالا چی؟

اگر تونستی بخواب
اگر تونستی خسته شو
اگر تونستی بمیر
اما تو نمی‌میری
تو سگ‌جونی ژوزه
تنها تو تاریکی
مث یه چهارپای وحشی
بی‌ هیچ خدا-پیغمبری
حتی بدون یک دیوار
که بتونی به‌ش تکیه بدی
بی‌اسب سیاهی
که بتازونیش
تو کوچ می‌کنی ژوزه
به کجا ژوزه؟

‌‌

کارلوس دروموند د آندراده
ترجمه‌ی محمدرضا فرزاد
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

19 Oct, 09:10


آدم‌هايی هستند که می‌توانند در عرض يک لحظه ناپديد شوند و هرگز برنگردند


ساموئل بكت
مرسيه و كاميه
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

18 Oct, 16:36


به خودم گفتم
راحت باش، یک دلِ سیر گریه کن، بعد اشک‌هایت را خشک کن، دستمالت را کنار بگذار، به تنِ ماتم‌زده‌ات تکانی بده و صفحه‌ی جدیدی را باز کن، به چیز دیگری فکر کن، راه بیفت و همه‌چیز را از نو شروع کن.

‌‌‌
آنا گاوالدا
کسی که دوست داشتم
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

16 Oct, 16:57


راستش من گاهی فکر می‌کردم شاید این یک جور قدرت باشد که بتوانی وانمود کنی از کسی نرنجیده‌ای.

شاری لاپنا
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

15 Oct, 16:36


‌‌
دیگر
نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری به مرگ!

یعنی
من مرده‌ام!
اما اگر قرار باشد زیاد غمگین شوی
بلند می‌شوم
با هم صبحانه می‌خوریم
گپ می‌زنیم
بعد هم می‌روم
سری به خاک دوستانم بزنم برگردم
اگر هم حوصله‌ام نشد
شاید همان دور وُ برها خودم را چال کنم
چرا که دیگر
نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری به مرگ!

یعنی
اگر گلوله‌ای به سمتم شلیک شود
سرم را هم
خم نخواهم کرد
یعنی اگر برای بریدنِ این رگ
تیغ در خانه نباشد
تا مغازه هم نخواهم رفت

چرا که دیگر
نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری به مرگ!

اگر به خانه‌ام بیایی
تمامِ خانه را گل خواهم کاشت
اگر نیایی هم
تمام خانه را گل خواهم کاشت
اگر بروی هم
اگر بمیری هم!
چرا که دیگر
نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری به مرگ!

یعنی زمان را از دستم باز کرده‌ام
چاقو را از جیب درآورده‌ام
و رابطه‌ی علت و معلول را
بریده‌ام
چرا که می‌خواهم
بی‌دلیل تنها باشم

درست چون نوازنده‌ای
که در میان اجرا
سازش را زمین می‌گذارد
تا موسیقی‌اش تمام نشود

درست چون خدایی
که انسان‌اش را زمین گذاشته
تا بر آسمان بنویسد:
دیگر
نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری به مرگ!

نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری به مرگ!

نه اصراری به زندگی دارم
نه اصراری…


‌‌
گروس عبدالملکیان
کتاب: سه‌گانه‌ی خاورميانه
@nabayad_mikhandim


نباید می‌خواندیم

14 Oct, 18:28


آهسته مرا ببوس
انگار که زخمی را می‌دوزی

ناشناس
ترجمه‌ی سینا کمال‌آبادی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

13 Oct, 17:15



بدی‌های من به‌خاطر بدی كردن نيست. به‌خاطر احساس شديد خوبی‌های بی‌حاصل است. می‌خواهم به اعماق زمين برسم. عشق من آن‌جاست، در آنجايی كه دانه‌ها سبز می‌شوند و ريشه‌ها به‌هم می‌رسند و آفرينش، در ميان پوسيدگی خود را ادامه می‌دهد. گويی بدن من يک شكل موقتی و زودگذر آن است. می‌خواهم به اصلش برسم. می‌خواهم قلبم را مثل يک ميوه‌ی رسيده به همه‌ی شاخه‌های درختان آويزان كنم.


فروغ فرخزاد
از نامه‌‌ها
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

13 Oct, 15:41


آيا زن تنها چيزى نيست كه براى ما از بهشت به جا مانده است؟

کامو
سقوط
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

13 Oct, 09:27


کارلوس، آرام بگیر
عشق همین است که می‌بینی:
امروز بوسه، فردا بی‌بوسه
پس فردا، یکشنبه است و
هیچکس نمی‌داند حکایت دوشنبه چیست.

نه جان سختی ثمری دارد، نه خود‌-کشی.
اما خود را نکُش، خود را نکُش.
تمام و کمال، خود را نگهدار برای عروسی
گیرم کسی نداند آیا و کی خواهد بود.
پسرم کارلوس
عشقِ در تاریکی، نه! عشقِ در روشنای روز
همیشه اندوهبار است
اما این را به هیچکس نگو
که نه می‌داند
و نه خواهد دانست


کارلوس دروموند د آندراده
ترجمه‌ی بهنود فرازمند
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

11 Oct, 16:22


مثل احمق‌ها لابه‌لای صورت آدم‌ها دنبال صورت تو می‌گشتم.

‌جومپا لاهیری
خاک غریب، ترجمه‌ی امیرمهدی حقیقت
@pixels_ThatAreLife

@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

10 Oct, 16:28



در درون من، بسیاری چیزها که برای همیشه ماندنی‌شان می‌پنداشتم، نابود شده‌اند و چیزهای تازه سر بر کشيده‌اند و از آن‌ها رنج‌ها و شادی‌های تازه‌ای زاده می‌شود که در آن زمان گمان نمی‌کردم، همچنان که درکِ رنج‌ها و شادی‌های گذشته اکنون برایم دشوار شده است. همچنین، زمان درازی است که دیگر پدرم نمی‌تواند به مادرم بگوید: "برو پیش بچه". اما کوتاه زمانی است که دوباره، اگر خوب گوش فرا دهم، می‌توانم هق‌هق گریه‌ای را بشنوم که توانستم پیش پدر مهار کنم و تنها زمانی سد شکست که با مادرم تنها ماندم. حقیقت این است که این گریه هیچگاه فرو ننشسته بود.

‌‌
مارسل پروست
در جستجوی زمان ازدست‌رفته، ترجمه‌‌ی سحابی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

06 Oct, 19:05


زن، نه مرد ثروتمند می‌خواهد
نه مرد خوش اندام
و نه حتی شاعر...
مردی می‌خواهد که چشمانش را
هنگام اندوه بفهمد
آنگاه به سینه‌اش اشاره کند
و بگوید: "اینجا وطن توست"


منسوب به نزار قبانی
ترجمه: سعید هلیچی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

05 Oct, 18:10


باید در خودت، یک گوشه از وجودت، انسانی ساخته باشی که در روزهای سخت، نیاز به پناه بردن به هیچ‌کجا و هیچ‌کس نداشته باشد.

ناشناس
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

03 Oct, 18:14


من قصه‌هايی رو دوست دارم كه آخرش
زن‌ها خودشون خودشون رو نجات می‌دن.

نيل گيمن
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

02 Oct, 17:47


مهربانىِ بچه‌ها شفابخش است، دوست‌داشته‌شدن شفا‌بخش است. اما دوست‌داشتن مرا زخمی می‌کند عزالدین. برای همین به این بچه‌ها پناه آورده‌ام. هر کس از فردا می‌پرسد، می‌گویم به خلوت نیاز دارم. به زندگی در دشت‌ها ، در کوهستان. عاقبت به یک غار پناه خواهم برد.


حسین دریابندی
نامه به عزالدین ماهرویان
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

02 Oct, 16:20


کنارِ جاده نشسته‌ام...
راننده چرخی را عوض می‌کند
از آن‌جا که می‌آیم دلی خوش ندارم
به آن‌جا که می‌روم نیز میل چندانی ندارم
پس چرا بی‌صبرانه
به عوض کردن چرخ نگاه می‌کنم؟



برتولت برشت
ترجمه: علی عبداللهی
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

01 Oct, 09:14


فايده‌اش چيست که انسان هی از خودش بپرسد که اگر فلان لحظه يا بهمان لحظه جور ديگری برگزار شده بود، کار به کجا می‌کشيد؟


کازوئو ایشی گورو
بازمانده روز
ترجمه نجف دریابندری
@nabayad_mikhandim

نباید می‌خواندیم

29 Sep, 18:17


یک سوال در دل همه مطرح شده بود. دوست‌داشتنِ سگ آسان‌تر است یا مهرورزیدن به آدم‌ها؟ و کدام‌یک بهتر عشق ما را تلافی می‌کنند؟
این سوال همه را ناراحت کرده بود.

اریک امانویل شمیت
سگ، ترجمه‌ی سروش حبیبی
@pixels_ThatAreLife

@nabayad_mikhandim