بدیهی است که جامعه نمیتواند مستقیماً این اختیار را اعمال کند، بلکه باید نهادی ایجاد شود که این وظیفه را بر عهده بگیرد. ساختار این نهاد و نحوهی تعیین سیاستهای آن در اینجا اهمیت ثانویه دارد. با این حال، میتوان فرض کرد که این فرآیند به نحوهی انتخاب اعضای این نهاد بستگی دارد و در جوامعی که قدرت در اختیار یک دیکتاتوری نباشد، تصمیمات آن بر اساس رأی اکثریت اتخاذ خواهد شد.
در یک نظام اقتصادی مبتنی بر مالکیت خصوصی، فردی که کالاهای مصرفی را تولید کرده است، دو انتخاب پیش روی خود دارد:
میتواند کالاهای تولیدشده را شخصاً مصرف کند.
میتواند آنها را در اختیار دیگران قرار دهد.
اما در نظام سوسیالیستی، مالکیت کالاهای مصرفی در اختیار جامعه قرار دارد و جامعه بهعنوان یک کل نمیتواند مصرفکنندهی مستقیم این کالاها باشد. بنابراین، مسئلهی اصلی این است که چه کسی باید این کالاها را مصرف کند و به چه میزان؟
در نظام سوسیالیستی، توزیع کالاهای مصرفی باید کاملاً مستقل از فرآیند تولید و شرایط اقتصادی آن باشد. به دلیل مالکیت عمومی بر وسایل تولید، نمیتوان سود حاصل از تولید را بر اساس میزان مشارکت یا نقش افراد در فرآیند تولید، میان آنها توزیع کرد. بنابراین، هرگونه ارتباط میان تولید و توزیع در این نظام از بین میرود.
راههای مختلفی برای توزیع کالاهای مصرفی در جامعهی سوسیالیستی پیشنهاد شده است. برخی بر این باورند که این توزیع باید بر اساس نیاز هر فرد انجام شود، به این معنا که هرکس به اندازهی نیاز خود کالا دریافت کند. گروهی دیگر معتقدند که توزیع باید بهطور برابر میان همهی افراد جامعه صورت گیرد. برخی نیز بر این عقیدهاند که توزیع باید بر اساس میزان کار و خدماتی که هر فرد به جامعه ارائه میدهد، تنظیم شود.
صرفنظر از اینکه کدام روش توزیع انتخاب شود، نکتهی اساسی این است که دولت یا نهاد مسئول، بهتنهایی دربارهی مقدار و نوع کالاهای مصرفی که هر فرد دریافت میکند، تصمیم خواهد گرفت.
در چنین شرایطی، امکان مبادلهی کالاهای مصرفی میان افراد جامعه وجود خواهد داشت، زیرا افراد دارای نیازهای متفاوتی هستند. برای مثال، فردی که علاقهای به مصرف سیگار ندارد، ممکن است سهمیهی سیگار خود را با فرد دیگری که علاقهمند به آن است، مبادله کند. همچنین، فردی که به موسیقی علاقهمند است، میتواند بلیت سینمای خود را با بلیت یک کنسرت عوض کند.
اما این مبادلات همواره در چارچوب کالاهای مصرفی باقی خواهند ماند، زیرا در یک جامعهی سوسیالیستی، وسایل تولید بهطور کامل تحت کنترل دولت قرار دارند و قابل خرید و فروش نیستند. این امر باعث میشود که هیچ بازاری برای وسایل تولید شکل نگیرد و در نتیجه، هیچ قیمتگذاریای برای این کالاها انجام نشود.
در اقتصادهای سرمایهداری، پول بهعنوان یک ابزار مبادله، نقش تعیینکنندهای در تخصیص منابع ایفا میکند. اما در نظام سوسیالیستی، پول تنها میتواند برای مبادلهی کالاهای مصرفی مورد استفاده قرار گیرد و نقش آن بهشدت محدود خواهد شد. بدون بازار برای وسایل تولید، محاسبهی ارزش آنها غیرممکن خواهد شد.
بنابراین، در یک جامعهی سوسیالیستی، نهتنها تصمیمات مربوط به تولید بهطور کامل در اختیار دولت خواهد بود، بلکه فرآیند توزیع نیز بر اساس برنامهریزی مرکزی و بدون در نظر گرفتن مکانیزمهای بازار انجام خواهد شد. در نتیجه، نبود نظام قیمتگذاری و مبادلهی آزاد، باعث ایجاد مشکلات اساسی در تخصیص منابع و کارایی اقتصادی خواهد شد.
📚 محاسبه اقتصادی در جوامع سوسیالیستی
✍ فون میزس