جناب گاو @jenabegav Channel on Telegram

جناب گاو

@jenabegav


افاضات شخص شخیص جناب گاو در باب اقتصاد و فرهنگ (و شاید کمی سیاست)
می توانید نظرات خود را به آدرس ایمیل [email protected] برایم بفرستید. با سپاس!

جناب گاو (Persian)

جناب گاو یک کانال تلگرامی است که به بررسی افکار و اندیشه های شخصی در زمینه اقتصاد، فرهنگ و شاید کمی سیاست می پردازد. در این کانال، شما می توانید از نظرات و دیدگاه های جالب و تند جناب گاو در مورد موضوعات مختلف مطلع شوید. اگر شما هم دارای نظرات یا سوالاتی در این زمینه هستید، می توانید نظرات خود را به ایمیل [email protected] ارسال کرده و با اشتراک گذاری افکار خود، در این جامعه فکری فعال شرکت کنید. به جناب گاو بپیوندید و از محتوای متنوع و جذاب این کانال لذت ببرید.

جناب گاو

18 Nov, 05:06


البته ناگفته نماند: من مخالفتی با مالیات و افزایش نقدینگی ندارم، مادامی که خرج امور بسیار مهمی چون کلینیک درمان ترک حجاب و حقوقِ حقوق‌بگیران حلال‌لقمه و حلال‌زاده شود.

#دیبی

@jenabegav

جناب گاو

18 Nov, 05:01


دزدان و باجگیران

داروغه جدید ناتینگهام، جناب همتی فرموده‌اند: «سال ۹۶ اندازه نقدینگی ۳۶۰ میلیارد دلار بوده، امسال ۱۴۰ میلیارد دلار، پس علاوه بر رشد نقدینگی عادی می‌توان ۳۰۰ هزار میلیون تومان دیگر هم نقدینگی را رشد داد!»

نقدینگی تومانی را به دلار اندازه می‌گیرند!

اگر داروغه قبلی ناتینگهام، جناب خاندوزی، چنین فرمایشی فرموده بود، جمیع اساتید اقتصاد و روشنفکران اصلاح‌طلب او را جر می‌دادند.

خاندوزی آمد و کمی (فقط کمی!) از شتاب دیوانه‌وار افزایش نقدینگی کاست! ولی دولت و ادنابش و جمعیت رانت‌خوار خرج دارند، پس سفت و سخت چسبید به مالیات‌گیری. حالا همتی آمده، هم همان مالیات‌گیری شدید را ادامه خواهد داد، و هم با شتاب دادن دوباره افزایش نقدینگی، بیشتر و بیشتر از داشته‌های من و شما (به نفع رانت‌داران و دولتیان) خواهد کاست.

بعد هم که ما فقیرتر و مفلوک‌تر شدیم، پشگل‌فروشانی چون راغفر و مومنی و یا اراذل و اوباشی چون مجید حسینی و رائفی‌پور تقصیر را به گردن "لیبرالیسم" خواهند انداخت و خواهان مبارزه با "سرمایه‌داری لجام‌گسیخته" خواهند شد.

@jenabegav

جناب گاو

16 Nov, 18:06


عیب وی جمله بگفتی هنرش نیز بگو!

چند شب پیش نوشته‌ای از امیر حسین ثابتی نماینده تراپش (تهران، ری، اسلامشهر، پردیش، شمیرانات!) نقل کردیم که نشان می‌داد کلا چیزی از ماجرای تولید و مصرف بنزین در ایران نمی‌داند.

امروز می‌خواهیم کار خوب این نماینده اولی را هم بگوییم.
لیستی منتشر کرده از فهرست پروژه‌هایی که «دستور» داده به بودجه دولت اضافه شود تا تورم حاصل از کسری از آن به پاچه ملت اضافه شود!

اگر امیرحسین پای این رویه شفافیت بماند که دمش گرم و خیلی هم خوب است. ما که همچین فرمی را تابحال ندیده بودیم!

خلاصه که نماینده‌ها اینطوری کسری بودجه را بیشتر و تورم را زهردارتر میکنند. فی المجلس امیرحسین شصت‌چی با این ۵ مورد پیشنهاد «دستوری»، ۳۰ میلیارد تومان با این فرم در پاچه ملت فرو کرد. آن هم برای چیزی که صرفا خودش تشخیص می‌داده که مهم است و باید از جیب ملت برایش خرج شود: حوزه علمیه و مرکز بهداشت و تاسیسات آب و مدرسه.

شما هم ممکن است با یکی دوتایش موافق نباشید ولی با بقیه موافق هستید و اگر نماینده بودید احتمالا این کار را می‌کردید! ولی سوال اینجاست که چرا باید یک نماینده که با رای تعداد کمی مردم انتخاب شده (در مورد ثابتی 5 درصد مردم تهران) بتواند کسری بودجه دولت و تورم را افزایش بدهد؟

البته که او نماینده اولی است. احتمالا نماینده‌های با سابقه چندین دوره خیلی بیشتر از 30 میلیارد بودجه را چاق می‌کنند، خصوصاً که اکثراً به شفافیت هم اعتقادی ندارند.

خبر رسیده ۵۸۰۰ پیشنهاد برای اصلاح بودجه به مجلس رسیده! که یعنی به ازای هر نماینده چیزی حدود ۲۰ پیشنهاد!

بابا دمت گرم امیرحسین که به ۵تا بسنده کردی!
اسمش را هم می‌گذارند «اصلاح بودجه» که شبیه همان سیستم نامگذاری طرح صیانت و نور و باقی مصوبات‌شان است!
مناسب‌تر این بود نام پیشنهادات را متورم کردن تورم یا چاق کردن چپق مردم می‌گذاشتند.

خلاصه که بودجه مهم است عزیزان. مهم ترین چیزی است که هر ساله در پاچه ملت می‌رود.

اینجا باز هم یادی کنیم از این جمله حکیمانه میزس که می‌گوید: «مهمترین نکته این است که به یاد داشته باشیم تورم آزمون الهی از جانب خداوند، یا بلایی از جانب طبیعت یا طاعون ناشی از ویروس نیست. تورم یک سیاست است!»

هر سال پاییز و زمستان، دولت به مجلس پیشنهاد می‌دهد که چقدر کسری بودجه و تورم در پاچه ملت فرو کند. مجلس هم بجای اینکه شاخ و برگش را بزند، چیزی هم رویش می‌گذارد و خودش آن را تصویب می‌کند. آیا در چنین ساختاری می‌توان امید به کاهش تورم داشت؟ مسلما نه! فقط می‌توان پیش بینی داشت و کلاه خود را چسبید که باد نبردش...

یک نمونه پیشنهاد اصلاحی بودجه را در این ویدئو ببینید تا فردا در مورد یک اصلاح واقعی در آرژانتین صحبت کنیم. Afuera یعنی اخراج، یعنی بریزش دور!

https://t.me/ChorazRef/21

جناب گاو

16 Nov, 10:47


“مشروطه ایرانی همیشه بت مورد پرستش روشنفکر ایرانی بوده است! و این عجیب است، چون این معبود خیلی سریع شکست خورد و حاصلش فقط تباهی شد! از امضای فرمان مشروطه توسط مظفرالدین‌شاه تا کودتای سیدضیا که آغاز قدرت گرفتن رضاشاه بود ۱۵ سال هم نشد، و در این ۱۵ سال که از بدترین سال‌های هرج و مرج در ایران بود، از شعارهای آزادی‌خواهی و قانون‌طلبی، همه رسیدند به آرزو کردن که یک دیکتاتور منور بیاید تا ایرانی‌ها را آدم کند! از حکومت سلطنتی که علیرغم "مستبد" بودنش، هزار و یک محدودیت ساختاری در اعمال قدرت داشت، رسیدیم به یک دیکتاتوری کامل که هیچ محدودیتی در قدرت نمی‌شناخت و به هیچ قانونی پایبند نبود. مشروطه عصر تغییرات خیلی آرام و تدریجی، که در درازمدت می‌توانست اصلاحات زیادی موجب شود، را تمام کرد و ما را وارد دنیای انقلابات و تغییرات شدید کرد، ولی نتوانست نظم پایداری بر پایه قانون و سیستم جدید بچیند. حاصل مشروطه ۱۵ سال به هم‌ریختگی و آشوب بود و بعد از آن دیکتاتوری واقعی و بعدش انقلاب بعد از انقلاب بعد از انقلاب!”

جناب گاو

16 Nov, 10:47


روشنفکر ایرانی مزوّر، نابکار و خیلی فرصت‌طلب است. مشروطه برایش ابزار بازی است و الا چه کسی است که نداند همین جماعت، کارگزاران دیکتاتوری منوّر بوده‌اند. همان‌ها که دم از «حقوق اساسی» می‌زدند پایه‌های یک نظم آهنین و بی‌ثبات را فراهم آوردند. روشنفکر ایرانی مثل اسلاف غربی و شرقی خود، هیچگاه در پی آزادی معقول و ثبات سیاسی نبود بلکه به دنبال قائدی توانا، زورگو و مطلقه می‌گشت تا آرمان‌های مصنوع و مضحک خود را اجرایی کند. اینها در پی بر هم زدن تمام رسومات مفید و جانشینی مهملات انتزاعی خودشان بودند. تاریخ قرن بیستم خیلی واضح به ما می‌آموزد که روشنفکران، در عقد با مخوف‌ترین دیکتاتورها، و مروجِ کریه‌ترین ایدئولوژی‌ها بوده‌اند.

#تلنگر

جناب گاو

15 Nov, 17:42


سیاست‌های حمایتی-نظارتی در #اروپا، موجب شده که اقتصاد اروپا به شدت درجا بزند. الان اروپائیان خود خیلی از این مساله ناراضی نیستند، چون اروپا هنوز می‌تواند با تکیه بر انباشت سرمایه در نسل‌های قبل این سیاست‌ها را جلو ببرد. ولی دیر نخواهد پایید که این سیاست‌ها به فقر منجر شود!

سیاست‌های چپی هر جا وارد شد آنجا را خراب خواهد کرد.

این رشته توئیت در این باره جالب است:
https://x.com/PeymanMedia/status/1857431683458359373

آن را در اینجا هم می‌توانید ببینید:
https://threadreaderapp.com/thread/1857431683458359373.html


وضعیت #کانادا حتی بدتر است. کانادا نه آزادی اقتصادی آمریکا را دارد و نه سیاست‌های حمایتی اروپا را‌! به اندازه کشورهای اسکاندیناوی مالیات می‌گیرد، ولی در سطح خدمات دولتی فرق زیادی با آمریکا ندارد!

@jenabegav

جناب گاو

14 Nov, 11:04


جناب درویش! با سلام

بنده، جناب گاو، شما را نمی‌شناسم، ولی این کلیپ را دیدم و خواستم جواب آن بازپرس محترم را خدمت‌ شما و ایشان خیلی خلاصه عرض کنم.

اداره محیط زیست و اداره منابع طبیعی دو بوروکراسی‌اند مثل بقیه بوروکراسی‌ها. هدف‌شان صرفاً ایجاد شغل و رانت برای عده‌ای است. ممکن است به اسم محیط زیست و منابع طبیعی مزاحم مردم شوند و حتی بدون دلیل و فقط با اتکا بر قوانین احمقانه پدر یک نفر (آدم معمولی بی‌پارتی و بی‌رانت) را درآورند، ولی هدف‌شان حفظ محیط زیست و منابع طبیعی نیست.

از دانشگاه و دانشگاهیان هم بگذر، به خصوص از استادانش که، در اکثریت قریب به اتفاق موارد، افرادی‌اند با خوی و خصلت کارمندی، فقط با ادعاهای بیشتر و با توهمات گنده‌تر. و یا خودشان دخیل در انواع رانت‌های کوچک و بزرگ.

@jenabegav

جناب گاو

12 Nov, 18:00


نتیجه حفر زوری چاه عمیق بر روی چشمه روستا (فاصله ۵۰۰ متری چشمه) و ۳۰ سال استخراج آب شیرین برای شست و شوی زغالسنگ در کویر طبس!

وقتی زور مردم به دولت نمیرسه و مجبورن نابودی میراث هزار ساله نیاکانشون رو به چشم ببینند!

لعنت بر شرکت های دولتی!

🔗 محمد قادری

جناب گاو

12 Nov, 16:07


من از اولش هم اشتباهی بودم...
مسعود شصت چی


امیر حسین ثابتی که با رای 5 درصد مردم تهران به مجلس راه یافته است، گفته:

"تا قبل از روی کار آمدن دولت روحانی در سال ۹۲؛
نه قطعی برق داشتیم
و نه وارد کننده بنزین بودیم
اما تفکر قاجاری دولت روحانی با محوریت ظریف، ترکان و... امروزه کشور را به وارد کننده بنزین و قطع مکرر برق رسانده است.
تاوان یک انتخاب اشتباه در سال ۹۲، همچنان گریبانگیر یک ملت است..."


ببینیم چند تا غلط در 4 جمله‌ای که ایشون فرمایش کرده وجود دارد:
1- تا قبل از روی کار آمدن روحانی قطعی داشتیم، خوب هم داشتیم. یک نمونه اش خاموشی های برنامه ریزی شده سال 87:
جدول خاموشی اطراف تهران
برنامه خاموشی استان یزد
و البته خاموشی های اوایل دهه 90...

2- نه وارد کننده بنزین بودیم؟ جدی میفرمایید؟
ما برحسب آمار رسمی تقریبا در تمام تاریخ معاصر وارد کننده بنزین بودیم بجز سالهای 98، 99 و 1400 که همه در دوران ریاست جمهوری روحانی بودند و با روی کار آمدن رئیسی مجددا به سرعت به وارد کننده تبدیل شدیم. البته ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس از سال 1385 شروع شده بود که در سال 97 پس از برجام و واردات تکنولوژی مورد نیاز به ثمر نشست.
به نظرتون امیرحسین شصت چی هیچ ایده‌ای در مورد بنزین داره؟

3- تفکر قاجاری ظریف و ترکان؟ کل صنعت نفت مدیون تفکر توسعه محور ترکان در دهه 70 و 80 است و پالایشگاه ستاره که بزرگترین پالایشگاه جهان است مدیون برجام ظریف و مجوز برجامی واردات پمپ های آن بود.

4- انتخاب اشتباه مردم در سال 92 یا 82؟
این جدول تاریخچه قیمت بنزین از سال 1330 تا حال حاضر را نگاه کنید که خیلی حرفها در آن نهفته است. تنها سالهایی که در تاریخ معاصر ایران، مشکل قیمت بنزین وجود نداشته سالهای 1377 تا 1383 بوده که اول فروردین هر سال قیمت بنزین حدود 20 درصد و متناسب با تورم بالا میرفته. که میشود از چند ماه بعد از روی کار آمدن دولت خاتمی تا سال یکی مانده به آخر آن. خب سال آخر چرا این روند ادامه پیدا نکرد؟ بخاطر مجلس هفتم و همفکران امیر حسین شصت چی که طرح ضد منافع ملی "تثبیت قیمت ها" را تصویب کردند و جلوی دولت خاتمی را گرفتند و کشور را در مهلکه ناترازی انرژی انداختند. پس از آن دیگر قیمت انرژی درست نشد که نشد. افزایش قیمت های چند صد درصدی قبل و بعد از خاتمی را نگاه کنید... مشکلی که با بالا رفتن تدریجی قیمت حل شده بود را حدادعادل و توکلی و نادران و سبحانی و دیگر اصولگرایان دوباره احیا کردند و کشور را به مهلکه ناترازی انرژی انداختند.


به نظر شما انتخاب مردم در سال 92 اشتباه بوده یا انتخاب 5 درصدی امیرحسین شصت چی؟


https://t.me/ChorazRef/13

جناب گاو

09 Nov, 04:59


از من به همه دوستان جوان یک نصیحت: از فلسفه خواندن احتراز کنید! من خیلی کم آدم دیده‌ام که فلسفه خوانده باشد و عقلش دچار مشکل نشده باشد. آنهایی که دیده‌ام که فلسفه خوانده‌اند و دچار زوال عقل نشده‌اند، واقعاً انسان‌های فرهیخته‌ای بودند: با ذکاوت و هوش تیز، با فضیلت‌های اخلاقی و بسیار متواضع در برابر حقیقت. ولی اینها در تجربه من استثنائات نادرند. اغلب آن چه فلسفه‌خوان دیده‌ام تباه شده است.

شکر خدا به جا می‌آورم که علیرغم تمایلم به مطالعه فلسفه در جوانی، هیچگاه نتوانستم به طور جدی به آن بپردازم.

@jenabegav

جناب گاو

05 Nov, 05:19


برای تلخ‌خنده صبحگاهی!
@jenabegav

جناب گاو

02 Nov, 18:49


یوم‌النحس ۱۳ آبان
بخش۲: عوارض و عواقب

در ایران
اثری که ۱۳ آبان ۵۸ و حوادث بعد از آن بر ایران گذاشت بی‌سابقه بود. حتی شاید بسیار بیشتر از خود انقلاب ۵۷. به قول دوستی: ۱۳ آبان روزی بود که عروس ایران بعد از ۵۰ سال مقاومت به زور به حجله کمونیست‌ها برده شد.

در ایران، دشمنی با آمریکا و تمام ایدئولوژی چپ به واسطه‌ی این حرکت در عمیق‌ترین لایه‌های حکومت نهادینه شد. در ۴۵ سال گذشته، در کنار کره‌ی شمالی (که به صورت رسمی هنوز در حال جنگ با آمریکا به شمار می‌رود) تنها دو کشوری هستیم که با آمریکا روابط دیپلوماتیک نداریم. حتی ویتنام و کوبا (حتی کوبا!) در آمریکا سفارت دارند. در بسیاری از جنگ‌های بزرگ و کوچک قرن بیستم، دو کشور متخاصم حتی در زمان جنگ هم سفارت‌های خود را در کشور همدیگر حفظ کردند.

روز ۱۳ آبان رادیکالیسم را جزو لاینفک تمام سیاستگذاری‌های بعدی در امور خارجی کرد: رادیکالیسمی که همواره شعار و ایدئولوژی را جایگزین عقل سلیم و دیپلوماسی کرد. در تمام این سال‌ها، هر گونه روابط با آمریکا یا حتی مذاکره با آن به یکی از تابوهای ج.ا. تبدیل شده، که هر جور نگاه کنی کاملاً بی‌معناست، و فقط با همان نوع بلاهتی می‌خواند که هنوز گروگانگیری سال ۵۸ را عملی قهرمانانه می‌بیند.

چسبیدن به آمریکاستیزی، آن هم به این گونه‌ی افراطی، کشور ما را دچار یک تصلب ايدئولوژيک کرد و آن را به یک طلسم حاکمیت احمقانه دچار کرد. از طرف دیگر، این اقدام ستونی شد برای خبیث‌ترین افراد جامعه (انحصارطلب، رادیکال، سرکوبگر، ضدعقل و عقده‌ای) که دور آن گرد آیند و بقیه را حذف کنند و با هزینه زندگی چند نسل مفتخوری کنند. حتی آنهایی در میان مقامات بالا که در ابتدا با این کار مخالف بودند، خیلی زود کشف کردند که وجود یک "دشمن" بزرگ چه قدر به نفع حکومت‌شان است. در واقع گروگان گیری سفارت مقدمه و تمثیلی شد از به گروگان گرفتن چهل ساله ملت ایران.

در آمریکا
از آن طرف، آمریکایی‌ها ۴۴۴ روز، هر روز و هر ساعت، با دلهره شاهد استخفاف و تحقیر دیپلومات‌هایشان در دست تعدادی اوباش بودند، که مرتب از تلویزیون و روزنامه‌ها گزارش می‌شد. تقریباً برای تمام آمریکایی‌ها، از هر دسته و گرایشی، تصویری که از ایران و ایرانی شکل گرفت تصویر مردمی بود که به هیچ قاعده و قانونی و مرامی پایبند نیست. چهار دهه گذشت تا نسل آمریکایی که با آن تصاویر بزرگ شد و هرگز آن اعمال جبن‌آمیز را نبخشید و فراموش نکرد، کم‌کم با نسل‌های جوانتر جایگزین شود.

ملتی دچار مازوخیسم (خودآزاری)
کمتر از ده ماه از حادثه‌ی ۱۳ آبان نگذشته بود و هنوز گروگان‌های امریکایی در ایران بودند که جنگ بین عراق و ایران شروع شد. مسلماً یکی از مهم‌ترین عواملی که صدام را به جنگ با ایران تشویق و تشجیع کرد این بود که می‌دانست که، به دلیل حرکت ابلهانه‌ی ۱۳ آبان، آمریکایی‌ها (که تا آن زمان مهم‌ترین فروشنده سلاح به ایران بودند)، و در کل غربی‌ها، در مورد فروش سلاح به ایران کاملاً بی‌میل عمل خواهند کرد. در کلِ جنگ، عراق تقریباً تمام سلاح خود را از بلوک شرق خرید. بلوک غرب، به خصوص آمریکا، در این زمینه تقریباً بیطرفانه عمل کرد و به هر دو طرف سلاح کمی فروخت (جزئیات اینجا)، و در حالیکه شوروی که به ایران حتی اجازه‌ی حمل سیم خاردار را هم نمی‌داد، تقریباً تمام سلاح عراق را تامین می‌کرد. این در همان هشت سالی بود که ما، از طرفی داشتیم سلاح‌های آمریکایی خریداری شده در زمان شاه را به کار می‌بردیم (سلاح‌هایی که ما را از شکست کامل نجات داد!)، و از طرف دیگر یک لحظه شعار "مرگ بر آمریکا" را ترک نکردیم و هر چه بیشتر سعی می‌کردیم خود را به بلوک کمونیسم (که ما را جزو آدم حساب نمی‌کردند و با صدام خیلی رفیق‌تر بودند) بچسبانیم!

از این ابلهانه‌تر و مازوخیستی‌تر ممکن بود؟!

عاملان
تا آنجا که می‌دانم هیچ یک از عاملان این بدترین ضربه‌ی تاریخی به ایران هیچگاه هیچ علامتی از پشیمانی از خود نشان نداد. اینها بعداً از سفره‌ی انقلاب خوب چریدند و مشهور شدند و به مقامات رسیدند و بعضی‌شان بچه‌هایشان را به آمریکا فرستادند و بعضی‌شان اصلاح‌طلب شدند و .... ولی پشیمانی از فقر و فلاکت و مرگ‌های بیشماری که این عمل شومشان بر سر بسیاری از مردم ایران آورد، هیچگاه در ناصیه‌شان نبود. هیچ آدم عاقلی به چنین افرادی نباید کوچکترین اعتمادی کند، حتی اگر امروز حرف‌های خوب و موجهی هم بزنند! هیچ کدام از اینها، لااقل تا وقتی که روی دو زانو نیفتاده، از مردم ایران به خاطر بلایی که سرشان آورده پوزش نطلبد، قابل اعتماد نیست!

@jenabegav

جناب گاو

02 Nov, 18:49


یوم النحس ۱۳ آبان
بخش۱

یوم‌الشیاطین!
روز ۱۳ آبان، تعدادی دانشجوی چپی (دانشجویان خط امام) از دیوارهای سفارت بالا رفتند، و ۶۶ نفر از اعضای سفارت را گروگان گرفتند. خواسته‌شان: استرداد شاه پیر و بیمار بستری در بیمارستانی در آمریکا برای اعدام شدن به دست خلخالی!

ترهات و خزعبلات بعدی در مورد "لانه‌ی جاسوسی" را فراموش کنید. عمل گروگانگیری، آن هم گروگانگیری دیپلومات‌های یک کشور خارجی، در سطح جهانی بسیار مذموم و جبن‌آمیز حساب می‌شود، و گروگانگیری دیپلومات‌ها در آبان ۵۸ حتی خیلی زشت‌تر و قبیح‌تر جلوه می‌نمود، زیرا که هدفش حتی یک خواسته اعلای سیاسی نبود! بلکه هدفش انتقام انقلابی از یک پیرمرد بیمار بود! زشتی و پلشتی بی‌حد این مساله نظام را بعداً مجبور کرد که روایت را عوض کند: از گروگانگیری به "تسخیر لانه‌ی جاسوسی"! ولی حتی اگر مسأله جاسوسی هم مطرح بود، در عرف جهانی همواره کشور میزبان فقط حق اخراج دیپلومات‌ها را دارد. کما آنکه در طی شدیدترین سال‌های جنگ سرد بین آمریکا و شوروی و جاسوسی از هر دو طرف، هرگاه کسی از کادر دیپلوماتیک از کشور مقابل به جاسوسی متهم می‌شد، فقط از کشور اخراج می‌شد.

نگاهی سریع کنیم به آنچه اتفاق افتاد!

آمریکا و انقلاب ۵۷
در جريان انقلاب ۵۷، آمریکایی‌ها عمدتاً نقش تماشاگر را بازی کردند. از آنجا که دوران جنگ سرد با شوروی بود، و آمریکایی‌ها متقاعد شده بودند که شاه کنترل خود را بر امور از دست داده (و شاید از سرطان شاه باخبر بودند)، عمده نگرانی‌شان افتادن ایران به دست کمونیست‌های وابسته به شوروی بود‌. این بود که، اگر چه با نگرانی، از قدرت گرفتن طیف مذهبی (گرچه چپی!) در انقلاب خیلی ناخشنود نبودند؛ آنها حتی از حدود دو ماه قبل از پیروزی انقلاب مذاکراتی را نیز با انقلابی‌ها شروع کرده بودند. با حجم زیاد تسلیحاتی که به ایران فروخته بودند (اسلحه‌ای که در جنگ ۸ساله‌ی بعدی با عراق، ایران را نجات داد!)، و نیز از آنجا که ایران یکی از تامین‌کنندگان نفت دنیا بود، نگرانی آمریکایی‌ها قابل فهم بود.

بعد از پیروزی انقلاب، آمریکا بلافاصله حکومت جدید را به رسمیت شناخت.

انقلاب چپ‌ها و آمریکا
ولی جو ایران آن روز به شدت چپ‌زده بود، و دشمنی با آمریکا تقریباً بلافاصله از اولین روز پیروزی انقلاب در میان انقلابیون شروع شد. انگار که مسابقه در نفرت از آمریکا باشد، افراد و گروه‌های مختلف سعی می کردند تا در شعار و تبلیغات از بقیه در ضدآمریکایی بودن جلوتر باشند. حرف هایشان هم همان حرف‌های همیشگی چپ‌ها بود: ویتنام، شیلی، کوبا، امپریالیسم آمریکا....

سه روز بعد از پیروزی انقلاب، یعنی روز ۲۵ بهمن ۵۷، اعضای سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران که یکی از ده‌ها گروه از اراذل و اوباش انقلابی آن زمان بود به سفارت آمریکا حمله‌ی چریکی کردند و برای چند ساعت دیپلومات‌های آمریکایی را حبس کردند و قهرمان‌بازی درآوردند. این فتنه‌ی اول با دخالت دولت موقت پایان یافت، و دولت موقت توانست آمریکا و دنیا را متقاعد کند که این حرکت کاملاً ابلهانه و جبن‌آمیز حاصل شور اول انقلاب بوده، و غائله را رفع و رجوع کردند.

شاه به آمریکا می‌رود!
شاه فراری از کشور دچار سرطان بود، و برای معالجه از کارتر رئیس‌جمهور وقت آمریکا درخواست ورود به آمریکا کرده بود. کارتر علیرغم میلش و علیرغم خواستش برای حفظ رابطه با حکومت جدید، بعد از چندی تامل و تردید به شاه اجازه‌ی ورود به آمریکا داد. بعضی از مشاوران کارتر مخالف بودند، ولی در مقابل بعضی‌شان می‌گفتند که راه ندادن‌پیرمردی بیمار و دم مرگ که قبلا متحد آمریکا بوده وجهه‌ی آمریکا را خراب می‌کند. هر چه بود، شاه در آخر مهرماه ۵۸ وارد آمریکا شد، ولی بدون هیچ استقبال رسمی یا غیررسمی! چنان سرد با شاه مخلوع بیمار رفتار کردند که هیچ شبه‌ای برای او و خانواده‌اش نگذاشتند که الان به آنها به چشم مهمانان مزاحم نگاه می‌شود.

اوباش به سفارت می‌روند
دانشجویان خط امام در ابتدا فقط یک چیز می‌خواستند و آن استرداد شاه بود. البته آن اوباش خود دقیقاً نمی‌دانستند برنامه‌شان چیست! احتمالاً بیشتر می‌خواستند ضرب شصتی به آمریکای جهانخوار نشان دهند، دو سه روزی گروگان‌ها را نگهداری کنند، و بعد بشوند قهرمان خلق! ولی موج حمایتی که از این عمل ابلهانه به عمل آمد، خود آنان را هم متحیر کرد و در معرض عمل انجام‌شده قرار داد. حمایت‌ها از هر طرف بود: تمام گروه‌های چپی، تمام گروه‌های چپ مذهبی، روشنفکران (غلامحسین ساعدی، شاملو، هوشنگ ابتهاج....)، روحانیت انقلابی (مگر تک و توکی که بعداً به محافظه‌کاران مشهور شدند)، همه از این حرکت استقبال کردند، و روزانه راهپیمایی‌هایی در حمایت از آنها انجام می‌شد.

دولت موقت بازرگان به شدت با این عمل مخالف بود! ولی الان بر عکس بهمن ۵۷ وقت خلاص شدن از دست آنان بود، پس اینبار به آنان توجهی نشد و دولت موقت مجبور به استعفا شد!
ادامه دارد...

@jenabegav

جناب گاو

02 Nov, 07:31


رحیم قمیشی رزمنده سابق در جنگ ایران و عراق و بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ در اسارت ارتش صدام بود. اینجا از خاطراتش در جنگ و شکسته شدن توهماتش می‌گوید.

جنگ‌های مدرن همیشه با پروپاگاندا همراهند. به علاوه، باور کردن این پروپاگاندا به نوعی وظیفه ملی حساب می‌شود، و کسی که در پروپاگاندا شک کند، اگر متهم به خیانت نشود، لااقل به نداشتن احساس وظیفه ملی یا مذهبی متهم خواهد شد.

@jenabegav

جناب گاو

31 Oct, 17:13


شاید هم نه!

الله اعلم! خدا رحم کند!

جناب گاو

31 Oct, 15:18


فاز "یک کم دقت کن!"

@jenabegav

جناب گاو

31 Oct, 11:54


همین طوری و از چیزهایی که می‌بینم و می‌شنوم، به نظرم می‌رسد برادران ارزشی کم‌کم حالی‌شان شده چه خبر است و از فاز "انتقام بگیریم" و "بزنیم" درآمده، احتمالاً وارد فاز "دقت کن" شوند‌.

فقط امیدوارم نتانیاهو از خر شیطان پایین بیاید و ماجرا را کش ندهد.
@jenabegav

پی‌نوشت: شاید هم نه!

الله اعلم! خدا رحم کند!

جناب گاو

30 Oct, 16:32


در دانشگاه‌های کشور دو نوع کارمند وجود دارد: کارمندان معمولی، و کارمندان عالی‌رتبه که به آنها استاد می‌گویند!

علت غایی و هدف ایجاد دانشگاه‌هایی چون دانشگاه شریف یا دانشگاه صنعتی اصفهان این بود که مراکز علم و تکنولوژی برای کشور ایران شوند. که البته از همان ابتدا هدف بیهوده‌ای بود! چرا؟ چون برعکس آنچه تصور می‌شود، در یک روال طبیعی، تکنولوژیک شدن قبل از دانشگاهی شدن می‌آید. صنعتی شدن در یک روال درست حاصل آزادی و کارآمدی اقتصادی است. ولی به هر حال، درست یا نادرست، هدف همین صنعتی شدن بود.

اما آنچه در عمل اتفاق افتاد این است که الان هدف اصلی دانشگاه‌ها (هدف اصلی، و نه آنچه هنوز ادعا می‌شود) موارد زیر (به ترتیب اهمیت) است:

۱- ایجاد آمار خوب (با استفاده از تعدد مقالات نوشته‌شده)؛
۲- تربیت خیل بزرگی از بوروکرات‌های مطیع و رام برای بوروکراسی‌های دیگر؛
۳- تربیت تعدادی تکنوکرات برای "مدیریت" بعضی کارهای صنعتی (نه حتی لزوماً مدیران خوب).

دانشکده‌های اقتصاد و مدیریت وضع‌شان حتی بدتر است. از بعضی استثناهای خیلی نادر که بگذریم، معمولاً در بهترین حالت، کارمند پرمدعا تولید می‌کنند.

اما تاثیرگذارترین و مخرب‌ترین محصولات تمام این دانشگاه‌ها، پرورش تعداد زیادی افراد ایدئولوژی‌زده و روشنفکران ایده‌فروش بوده، و نیز تعداد زیادی افرادی که انواع توهمات دانش و مدیریت و برنامه‌ریزی دارند.

@jenabegav

جناب گاو

30 Oct, 02:33


دیگه جا نیست…

#متفرقه

جناب گاو

29 Oct, 16:51


آنقدر که دانشگاه‌های ما به کشور ما ضربه زدند هیچ کس نزده. با پرورش خبایثی که در دانشگاه بلد شدند دو کلمه حرف درست یا خوشگل هم وسط حرف‌هایشان بزنند، ولی اول و آخر حاضرند مملکت و مردم خودشان را فدای خودارضایی‌های ذهنی و ایدئولوژیک خود کنند.

و البته با پرورش همه جور جانور چپی یا فاشیست یا بقیه انواع جانوران.

@jenabegav

جناب گاو

27 Oct, 13:37


🔴کنایه علی نصری به جریان پایداری: تخصصی ندارند؛ به هیجان و آدرنالین اعتیاد دارند

🔸سرگرمی‌شان شده که دیپلمات‌ها را در حین مذاکرات زیر فشار بگذارند که میز مذاکره را ترک کنند و نظامیان را در شرایط جنگی زیر فشار بگذارند که عملیات انجام دهند.‌ اینها نه تخصصی در سیاست دارند، نه در امور نظامی. فقط به هیجان و آدرنالین اعتیاد دارند و ۹۰ میلیون نفر باید هزینه‌ش را بدهند



-baamdadeno-

@uttweet

جناب گاو

26 Oct, 17:20


جماعت تندروی که عملیات وعده صادق ۲ را به حکومت تحمیل کردند، الان هم دوباره مشغول فشار برای خبطی بس بزرگ‌ترند.

تلویزیون که به طور کامل دست‌ این تندروها است و مساجد و هیئت‌های مذهبی نیز!

اگر سه دهه گذشته را نگاه کنیم، این جماعت معمولاً با سروصدا کارهای خود را پیش برده‌اند. جماعت موسوم به اصولگرا که زمانی برای منافع خود به این‌ها میدان داد، حالا گروگان آنهاست.

جماعت نادان متوهم، که در ضمن بسیار هم خودبزرگ‌بین و خودشیفته است و القاب عدالتخواه و شهادت‌طلب و مجاهد و .... را برای خودش مناسب می‌بیند.

@jenabegav

جناب گاو

24 Oct, 18:04


سازندگان فیلم‌های پورن سلیقه مشتریان خود را می‌شناسند، و می‌دانند که هر چه فیلم‌هایشان و صحنه‌های مستهجن آن با دنیای واقعی و رابطه جنسی معمول و نرمال فاصله داشته باشد، نه تنها مشتریان‌شان را نمی‌راند، بلکه بیشتر و بیشتر جذب می‌کند.

حالا امثال رائفی‌پور هم مطالب فانتزی برای خودارضایی ذهنی مخاطبان خود تولید می‌کنند. نه برای خودشان و نه برای مخاطبان‌شان اهمیتی ندارد که فانتزی‌های آنها با واقعیت‌ها ارتباطی دارد یا نه.

بیخود وقت شریف را صرف بحث و استدلال عقلانی با آنها یا در مورد مطالب‌شان نکنید.

@jenabegav

جناب گاو

24 Oct, 11:43


در واکنش به این پست، دوستی جمله فوق از توماس ساول را برایم فرستاد!
@jenabegav

جناب گاو

24 Oct, 06:03


البته ج.ا. در دهه‌های پیش از این حاتم‌بخشی‌ها زیاد کرد، به خصوص در مورد لبنان. بسیاری از خرابی‌های جنوب لبنان بعد از جنگ با اسرائیل با پول ایران بازسازی شد، و در تمام این سال‌ها ج.ا. مشغول نیروسازی و تجهیز و دادن انواع تسلیحات و مهمات به حزب‌الله لبنان بود. این چیز پنهانی نبوده و نیست!

ولی اگر لبنانی‌ها منتظرند همان روال ادامه پیدا کند، بسیار مایوس خواهند شد‌. حتی اگر حمله‌ای به ایران هم صورت نگیرد، ایران امروز با ایران دو دهه پیش که پول نفت داشت و جمعیت جوانی داشت و اقتصاد نسبتاً رو به پیشرفتی داشت، کاملاً متفاوت است. الان ایران کشوری است که از همه جهات رو به ورشکستگی است (صندوق‌های بازنشستگی، مساله برق و گاز و سوخت....).

البته حکومت ج.ا. همچنان به بذل و بخشش خود ادامه خواهد داد! ولی واقعیت روی زمین این است که اسرائیل ظرف چند ماه سرمایه‌گذاری ایران در منطقه در چند دهه را تقریباً نابود کرد، و ایران الان از لحاظ اقتصادی و سیاسی دیگر در موضعی نیست که بتواند آن حاتم‌بخشی‌ها را در آن سطح یا حتی یک‌چهارم آن تکرار کند.

عاقبت زیستن در توهمات!

@jenabegav

جناب گاو

24 Oct, 03:57


دوم آبان ۱۴۰۳

جناب گاو

22 Oct, 17:39


جناب فیاض زاهد! اینکه نسل شما طرفدار سوسیالیسم نوع بهشتی و شریعتی و مطهری بود نشان نمی‌دهد که کمتر از طرفداران امروزه علم‌الهدی ابله بودید‌. فقط نشان می‌دهد که ابلهان شیک‌تری بودید، و ضررتان هم حتی بیشتر بود.

#بی‌تعارف

@jenabegav

جناب گاو

22 Oct, 12:30


موجودی است که از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده، معمولا عُرضه زیادی در دنیای حقیقی و غیرتصنعی (=غیردولتی) ندارد، علمش حتی در مورد تخصص خودش هم نصفه-نیمه است، و بسیار هم پرمدعاست. چون بی‌عرضه یا ترسوست، کارمند دولت می‌شود، و کارش این است که با وسواس کامل مزاحم کار افرادی شود که کار واقعی و مفید انجام می‌دهند. کم‌کم، این مزاحمت تبدیل به معنای زندگی برای او می‌شود.

به چنین موجودی "کارشناس" گفته می‌شود!

روز اول آبان، روز کارشناس، بر همگی مبارک باد!

@jenabegav

جناب گاو

22 Oct, 11:31


صادرات در پنج پرده

مناسبت‌های تقویمی در حوزه اقتصاد خیلی کسالت‌بار شده‌اند. روز صنعت، روز تولید، روز استاندارد و حالا روز صادرات. دستگاه پیچیده و ناکارآمد اداری ایران، یک روز سال را به نام روز ملی صادرات ثبت کرده و در این روز قصد تکریم صادر کنندگان را دارد. طرفه آن‌که در سال یک روز به فکر صادرات می‌افتند و در مقابل، 364 روز برای محدود کردن آن تلاش می‌کنند. می‌پرسید چگونه؟ به این پنج مورد توجه کنید.

اول: گیج و سرگردان
تازه رئیس اتاق کرمان شده بودم که برای تقویت صادرات، کمیته‌ای تشکیل دادند و از رئیس‌ اتاق هم دعوت کردند که در جلسه شرکت کند. هر ماه جلسه را به ریاست استاندار تشکیل می‌دادند و درباره موانع صادرات صحبت می‌کردند. بعد از چند جلسه سکوت، یک بار پیشنهاد کردم که از همه اعضای حاضر در جلسه، بخواهند روند ارسال یک محموله صادراتی را بنویسند. کاغذ و قلم برداشتند و دانسته‌های خود را درباره صادرات نوشتند. از 25 نفری که در جلسه حضور داشتند، فقط دو یا سه نفر توانستند مختصری درباره فرآیند صادرات بنویسند که این افراد نیز جزو مدیران گمرک یا اداره استاندارد یا سازمان بازرگانی استان بودند که البته هر‌کدام از زاویه کار خود، صادرات را تشریح کردند. به استاندار گفتم، اغلب اعضای این جلسه نمی‌توانند فرآیند صادرات را روی کاغذ توضیح دهند، چطور می‌توانند مشکلات صادرکنندگان را حل کنند؟

دوم: سرگردانی مطلق
سال‌ها پیش اتحادیه اروپا ورود پسته ایران را به دلیل آلودگی به سم افلاتوکسین ممنوع کرد. مدت‌ها لابی و رایزنی صورت گرفت تا راضی شدند که دوباره صادرات را آغاز کنیم اما به این شرط که محموله‌های صادراتی، گواهی بهداشت را داشته باشند. به این ترتیب، مسیر باز شد و توانستیم صادرات را از سر گیریم. بعد از دوندگی‌های زیاد اولین بار محموله‌ای را برای صادرات به بندرعباس فرستادیم و قصد داشتیم در کانتینرها بارگیری کنیم که گفتند باید گواهی بهداشت ارائه کنید. برای دریافت گواهی بهداشت مراجعه کردیم که گفتند نیاز به شماره کانتینر داریم. دوباره برای گرفتن شماره کانتینر مراجعه کردیم که گفتند تا گواهی بهداشت نباشد، بارگیری نمی‌کنیم و تا بارگیری انجام نشود، شماره کانتینری در کار نیست. شاید باورتان نشود اما چهار تا پنج ماه دوندگی کردیم تا موفق شدیم همین مشکل ساده را رفع و رجوع کنیم.

سوم: حرف عجیب آقای رئیس
در یکی از جلسات رسمی، رئیس‌کل گمرک حرف عجیبی زد. گفت: در گمرک قوانینی داریم که به استناد آنها می‌توانیم صادرت یا واردات کالایی را ممنوع کنیم و اگر تمایل داشته باشیم، به استناد همان قوانین می‌توانیم بدون کوچک‌ترین هزینه یا معطلی، صادرات یا واردات آن را بلامانع بدانیم.

چهارم: صادر کننده نمونه
سال‌ها قبل فرد گمنامی به عنوان صادر کننده نمونه پسته، از رئیس‌جمهور وقت جایزه دریافت کرد. کسی او را نمی‌شناخت و ما متوجه شدیم تاجر نیست و پیله‌ور است و عده‌ای فقط از کارت بازرگانی او استفاده کرده‌اند. شنیدم چندماه بعد او را به خاطر فساد بازداشت کردند.

پنجم: بدفهمی همیشگی
در یکی از نشست‌ها، مدیری اثرگذار بر فرآیند تجارت از من پرسید چطور است که پسته در سوپر مارکت‌های اروپا، کیلویی۲۰ دلار است اما شما کیلویی 8 دلار را هم نمی‌پذیرید؟ آن روزها هم با محدودیت‌های ارزی مواجه بودیم و میزان ارزش کالای صادراتی در گمرک با وقعیت فاصله داشت. برای آن مدیر محترم توضیح دادم؛ پسته‌ای که ما صادر می‌کنیم پسته خام است که به صورت فله‌ای صادر می‌شود اما پسته‌ای که شما از سوپر مارکت می‌خرید، بسته‌بندی شده و طبیعی است که قیمت بیشتری داشته باشد. هرچه توضیح دادم، قانع نشد. و بعید می‌دانم هنوز هم متوجه شده باشد.


☑️محسن جلال‌پور

@mohsenjalalpour

جناب گاو

21 Oct, 08:35


استاد معظم چنین فرمودند!

جناب گاو

19 Oct, 06:07


اندر احوالات ملتی که هیچگاه درس نمی‌گیرد و همیشه گمان می‌کند که خدا و کائنات به او بدهکارند!

@jenabegav

جناب گاو

17 Oct, 08:15


خیلی از ایرانی‌ها دید معوج و ابلهانه‌ای به دنیای خارج از ایران و نقش ایران در جهان دارند. درجاتی از نوعی نارسیسیسم (خودشیفتگی) جمعی که با درجاتی از پارانویا و همه-دشمن-انگاری و نظریات توطئه ترکیب شده، و منحصر به گروه و ایدئولوژی خاصی هم‌ نیست و مشترک بسیاری از ایرانی‌هاست. از بعضی روشنفکران دوره قاجار شروع شد و الان همه‌گیر شده است.

اوج این نگاه را در سیاست‌های خارجی احمقانه در نیم قرن گذشته می‌توان دید. ولی این نوع نگاه از قبل از ج.ا. هم متداول بود: مصدق بسیار مبتلا به آن بود و بسیار به رواج و نهادینه شدن آن دامن زد، و حتی محمدرضاشاه (علیرغم سیاست خارجی بسیار معقول‌ترش) از آن برکنار نبود.

خلاصه که اگر دیدید بعضی هموطنان، علیرغم این که با ایدئولوژی نظام همراه نیستند و حتی با آن مخالفند، از عملیات‌های "وعده صادق ۱ و ۲" چنان ذوق‌زده شدند، تعجب نکنید. این بیماری ملی ماست!

@jenabegav

جناب گاو

16 Oct, 12:39


نه آقای سلطانی! روس‌ها بیشرف باشند یا باشرف، رفتارشان با ما ربطی به وجود و عدم شرف‌شان (یا پدرشان!) ندارد!

حرمت امام‌زاده به متولی آن است! ماییم که ۴۷ سال آزگار است در روابط خارجی خود بد و ابلهانه و کاملاً ایدئولوژیک رفتار کرده‌ایم. در این مورد فقط با کره شمالی و کوبا در رقابت بوده‌ایم. حتی شوروی زمان استالین هم، با آن قدرت زیادش، اینقدر در روابط خارجیش ایدئولوژی‌زده نبود که ما هستیم. چین مائو هم اینگونه نبود. حماقت ما تقریباً منحصر به فرد است!

طرف مست کرده بود و در اتوبان رانندگی می‌کرد. از رادیوی ماشین شنید که به رانندگان همان اتوبان اخطار می‌داد که "راننده‌ای مست کرده و اتوبان را خلاف جهت می‌رود". این را که شنید، گفت: "بابا این چه می‌گوید! اینجا همه مست کرده‌اند و خلاف جهت می‌روند جز من!"

یک بار هم که شده باید بنشینیم و ببینیم که چرا همه دنیا، از آمریکا و اروپا و عرب‌ها و روسیه و چین و هند و ژاپن، به ما که می‌رسند "بیشرف" و "بی‌پدر" می‌شوند. شاید ماییم که نزدیک نیم قرن است مست کرده‌ایم. مست ایدئولوژی!

@jenabegav

جناب گاو

15 Oct, 11:02


زبان ملی مایه وفاق ملی نیست!

بلکه کاملاً برعکس!

شکی نیست که زبان فارسی نقشی اساسی و محوری در تاریخ سرزمین‌هایی فلات ایران داشته است. ولی اعلام زبان فارسی به عنوان "زبان ملی" در دوره رضاشاه پهلوی خبطی بزرگ بود.

فارسی قبل از آن هم زبان رسمی اداری بود و می‌توانست همانگونه هم‌ ادامه پیدا کند، اگرچه مثال‌های کشورهایی چون سوئیس، کانادا، اسپانیا و هند نشان می‌دهد که چنین انحصاری حتی لازم هم نبود. در هر صورت، مسلماً انتخاب زبان "ملی" و اجبار آن توسط دولت لازم نبود.

وقایعی چون واکنش‌های ابلهانه به خوشامدگویی به زبان ترکی در هواپیمایی در مسیر تبریز-تهران، و نیز آن حرف بس ابلهانه "کارشناس" دعوت شده در تلویزیون در مورد "ترکی"، اینها خاطر بسیاری از ترک‌زبان‌های کشورمان را می‌آزارد، و حق دارند که آزرده‌خاطر شوند. حتی اگر با من در مورد زبان "ملی" مخالف باشید، نمی‌توانید این نکته را نادیده بگیرید که چنین رفتارهایی وفاق بین افراد جامعه را تضعیف و تخریب می‌کند.

فراموش هم نباید بکنیم که زبان ترکی و اقوام ترک‌زبان جزو لاینفک و بسیار بزرگ تاریخ و فرهنگ ایران در هزار سال گذشته بوده‌اند. نیاکان هر یک از ما ممکن است که، قرن‌ها یا حتی دهه‌ها قبل، یک "ترک" بوده باشد، و خود از آن بی‌خبر باشیم.

گاهی بعضی "ملی‌گرایان" اشعار فردوسی در مورد "ترکان" را نوعی تحقیر ترکی می‌دانند، و بعضی قومگرایان ترک نیز همان را دلیلی برای اثبات نژادپرست بودن فردوسی می‌گیرند!

اگر نگاه‌های کاملاً مدرن را به اشخاص در گذشته‌های دور تعمیم دهیم، هیچ‌یک از آنها از انگ نژادپرستی یا مانند آن مصون نخواهد ماند. چنین نگاهی را به درست "زمان‌پریشی" می‌نامند. اجازه دهید در مورد فردوسی آنچه قبلا گفته‌ام را تکرار کنم: فردوسی تورانیان (که در اساطیر اصلی ایران نشانی از ترک بودن‌شان نیست و اسامی‌شان نشانی از ترک بودن ندارد) را با ترکان یکی می‌گیرد، چون در زمان فردوسی اقوامی که (همچون تورانیان در داستان‌های کهن) از شمال شرقی به خراسان آن زمان کوچ یا تاخت‌وتاز می‌کردند اقوام ترک بودند. برای فردوسی "ترک" فقط همین‌ معنا را داشت، و نه مفهومی زبانی و یا نژادی (به معنایی که امروز از "نژاد" درک می‌کنیم). مضافاً آنکه، فردوسی برای تورانیان (یا "ترکان") یا هیچ قوم دیگری حقارت نژادی قائل نبود، کما آنکه در شاهنامه مادرِ مقدس‌ترین و بزرگ‌ترین شاه ایران، یعنی کیخسرو، یک تورانی (یا مطابق کلام فردوسی، یک "ترک") است. این‌که شاهنامه، به پیروی از اساطیر کهن، "ایران" و "ایرانیان" را مرکز عالم می‌گیرد، چیزی است که مشترک بین اساطیر کهن هر قوم است که قوم خود را به نوعی مرکز عالم می‌گیرند.

"ترکان پارسی‌گو، بخشندگان عمرند!" ولی حتی آن هموطن ترک (یا کرد یا لر یا عرب یا بلوچی) که فارسی را به زحمت، گاه زحمت بسیار زیاد، تکلم می‌کند، همانقدر باید برایمان عزیز و محترم باشد که هر هموطن دیگری. زبان مادری عطیه‌ی الهی به هر شخص است و مهم‌ترین زبان برای آن شخص همان زبان مادری اوست. اهمیت زبان‌های دیگر را نباید با زور و اجبار دولتی برای اشخاص افزود یا کم کرد.

@jenabegav

جناب گاو

13 Oct, 04:54


جنگ!

بد نیست نگاهی بکنیم به وضع زیرساخت‌های انرژی کشور، در حالی که تصمیم به ورود به جنگ گرفته شد:

برق را کم‌وبیش همه اطلاع دارند که چه کمبودی داریم و چگونه زمستان و تابستان با سوزاندن مازوت و به بهای آلوده کردن هوا برق کشور تامین می‌شود. البته مردم عادی کمتر می‌دانند و واقعیت بدتر است: تقریباً تمام صنایع در تابستان دو الی سه روز در هفته تقریبا کل روز را برق نداشتند. تخمین زده می‌شود که اگر همین امروز با قدرت و بودجه هر چه تمام‌تر کار شود و سرمایه‌گذاری شود (که با وضعیت فعلی اقتصاد خیلی امیدی به آن‌نیست)، به زحمت پنج سال دیگر تولید برق تراز مصرف شود.

مردم در مورد مساله گاز حتی کمتر می‌دانند! پارسال به تمام صنایع هشدار داده شد که در زمستان قطعی‌های گسترده گاز خواهند داشت. این که این اتفاق نیفتاد، مرهون گرمی بیسابقه هوا در زمستان پیش بود. وضعیت امسال حتی بدتر است و اگر هوا به اندازه معمول خود سرد شود در صنایع حتماً قطعی گاز خواهیم داشت.

با این حالِ بیمار، تندروها که تمامی تریبون‌های رادیو تلویزیون و خیلی تریبون‌های دیگر را در دست دارند، با جار و جنجال و فشار کشور را وارد جنگی کردند که آینده‌اش نامعلوم است. اگر ضربه‌ای حتی کوچک به زیرساخت‌های انرژی زده شود، خدا می‌داند چه عواقب کوتاه‌مدت یا دراز مدتی خواهد داشت.

این جنگ تحمیلی از سوی تندروها است؛ ولی البته عاقل‌ترها و خود رئیس‌جمهور که با انفعال با آن روبرو شدند نیز مقصرند!

حال اگر در آینده معلوم شد که این جنگ به نفع کشور بوده که بنده عذرخواهی خواهم کرد. و اگر معلوم شد که به ضرر، آن هم ضرر زیاد، بوده، باید حق دهید که به همه آن تندروها و همه‌ی مسوولان بگوییم: تف بر ذات بی‌شرف‌تان که همیشه مردم ایران را فدای حماقت‌ها و ایدئولوژی‌های ابلهانه خود می‌کنید! تف بر شما!

@jenabegav

جناب گاو

10 Oct, 04:58


جنگ، خائنین و خادمین

سال ۱۳۶۶ بود. بحث جنگ بود، و پیرمرد دهاتی با لبخندی تلخ گفت: "هی می‌گن خونواده‌های شهدا خواستار ادامه‌ی جنگند! من پدر شهیدم و می‌گم تمومش کنید!" بچه بودم، و شنیدن این حرف ساده شوکه‌ام کرد! پروپاگاندای "جنگ جنگ تا پیروزی" آن روزها آن قدر قوی بود که در ذهن من بچه نمی‌گنجید که یک "پدر شهید" خواهان اتمام جنگ باشد. حتی تا یک هفته قبل از پذیرش قطعنامه در سال ۱۳۶۷، در خیابان‌ها و میدان‌ها بنر می‌زدند که "هر که در ادامه‌ی جنگ شک کند خائن به رسول‌الله است"!

الان می‌دانیم که در آن سال‌ها بسیاری در قسمت‌های مختلف نظام به این نتیجه رسیده بودند که باید جنگ را هر چه زودتر خاتمه داد. فهمیده بودند که نمی‌توان عراق را شکست داد و نمی‌شود بغداد را گرفت. ولی جرات نمی‌کردند که با صدای بلند آن را بگویند. جنگ را طول دادند و طول دادند تا سال ۱۳۶۷ که شکست از همه طرف سراغمان آمد: عراقی‌ها به سرعت پیشرفت کردند واسرا و کشته‌های بسیار زیادی از ما گرفتند. وضعیت اقتصادی هم به واسطه جنگ رو به فروپاشی کامل بود. آنجا بود که جام زهر نوشیده شد، و ایران مجبور شد در ضعیف‌ترین حالت وارد مذاکرات بعد از جنگ شود، در حالیکه هنوز بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر مربع از خاک‌ کشورمان در دست عراق بود. شانس آوردیم که صدام آن بلاهت آشکار را نشان داد و به کویت حمله کرد و بعد داستان حمله گسترده آمریکا پیش آمد که ماشین جنگی عراق را نابود کرد! و الّا معلوم نبود که چه شرایط خفت‌باری بر ما تحمیل می‌شد.

آن افراد معدودی که در سال‌های بین ۱۳۶۲ و ۱۳۶۷ با صدای بلند خواستار پایان جنگ بودند، آن زمان با انواع و اقسام تهمت‌ها و بدگویی‌ها مواجه شدند. از "لیبرال‌های طرفدار آمریکا" گرفته تا "خائن به رسول‌الله" و ..... ولی امروز چون روز روشن است که اینها، لااقل در این فقره، خادمین واقعی به مردم ایران بودند. اینها در آن روز واقعیتی را می‌گفتند که برایشان بی‌احترامی می‌آورد و بعد از جنگ هم کسی برای آنها بابت آن اعتباری و افتخاری قائل نشد.

صدای لات و لوت‌ها و گنده‌گوها و افراطی‌ها همیشه بلندتر است! آنها آن هنگام که جنگ می‌افروزند افتخار کسب می‌کنند، و در شکست هم باز مخالفین را متهم می‌کنند.

فاعتبروا یا اولی‌الابصار!

@jenabegav

جناب گاو

09 Oct, 16:36


شیعه و مبارزه با ظلم

واقعیتی بدیهی، که در میان جریانات ایدئولوژیک دنیای مدرن برای بسیاری از مردم به نحوی وارونه ارائه شده است، این واقعیت است که: امامان شیعه اثناعشری فعالین اجتماعی و مبارزه‌کنندگان با ظلم (به حالتی فعال و مبارزانه) نبودند. حتی امام حسین نیز، هرچند که مظلوم بود، ولی هدفش در بدو امر مبارزه با ظلم نبود، بلکه خودداری از بیعت با یزید بود و یا پاسخ مثبت به مردمانی (در کوفه) که او را شایسته زمامداری خود می‌دیدند. او هر چه در توان داشت کرد تا از جنگ بپرهیزد بدون آنکه با یزید بیعت کند.

شیعیان زیدی در این مورد با جریان شیعه اثناعشری متفاوت بودند که آنها کسی را فقط وقتی امام می‌دانستند که، علاوه بر اینکه از نسل پیامبر باشد، در جامعه نقشی فعال و راهبرانه داشته باشد. در نظر زیدیه هر کسی که این دو را داشت امام بود و الّا فَلا! از این روست که بعد از امام سجاد، تنها امامی از میان امامان بعدی در شیعه اثناعشری که آنها به عنوان یکی از امامان خود قبول داشتند امام امام رضا بود، از این جهت که امام رضا با قبول ولیعهدی مامون (هرچند با اکراه) نقشی در جامعه برای خود پذیرفته بود.

بعد از داستان کربلا امامان شیعه نه تنها خود در مبارزه فعالانه با ظلم شرکت نمی‌کردند، بلکه بارها و بارها و بارها و به تواتر از قیام و انقلاب منع می‌کردند، چنانچه از انتقادهای گاه شدید امام باقر و امام صادق نسبت به قیام زید (برادر امام باقر) و قیام‌های پسرانش، و یا قیام محمد نفس زکیه از نوادگان امام حسن و دیگر قیام‌های علویان می‌توان دید، و نیز از احادیث زیادی در منع شراکت در زیر هرگونه علم و پرچمی قبل از ظهور قائم.

دل‌سوزاندن برای هر مظلومی در هر کجای عالم که باشد یک چیز است و وظیفه برای تلاش برای رفع ظلم چیز دیگر! مسلماً آنجایی که هر فردی می‌تواند، باید در حیطه قدرت خود، از ظلمی که قابل پیشگیری است پیشگیری کند، البته آن هم با در نظر گرفتن جهل همیشگی انسان که لزوماً عدل را از ظلم به درستی تشخیص نمی‌دهد و یا ظلمی را با ظلمی دیگر جایگزین می‌کند.

ولی هیچ جا در قرآن یا سنت یا احادیث به عهده هیچ مسلمانی گذاشته نشده که در سرزمین‌های دور به دنبال ظلم گشته، با آن مبارزه کند. از آن بدتر احساس منجی عالم بودن و رسالت جهانی داشتن است که، بیش از آنکه از احساس دینی بیاید، حاصل وسوسه شیطان و نوعی تفرعن پنهان یا آشکار است.

والله اعلم

@jenabegav

جناب گاو

09 Oct, 15:11


جهت تاریخ

در بسیاری از ایدئولوژی‌های دو قرن اخیر، برای تاریخ جهتی پیش‌رونده و پیشرفت‌کننده متصور می‌شوند. در این نوع نگاه، تاریخ و جریانات تاریخی جهتی رو به جلو و به سوی ترقی دارند: اگر هم عقبگردهایی اینجا و آنجا اتفاق افتد در کل جریان به سوی پیشرفت است و خلل زیادی در آن وارد نمی‌شود. نوعی داروینیسم تاریخی در خیلی از این نگاه‌های ایدئولوژیک مشهود است.

در میان بعضی دینداران این تلقی از تاریخ با آموزه‌های آخر زمانی ترکیب شد و ایده‌هایی از این نوع موجب شد که: "با تلاش و جهاد جهادگران، عدالت به تدریج و با پیروزی عدالت‌طلبان در جهان گسترده خواهد شد، مستکبران شکست خواهند خورد، و این روند با آمدن منجی نهایی تکمیل خواهد شد."

اما در حقیقت دیدگاه دینی متضاد با این دیدگاه است! در دیدگاه دین جهتی برای تاریخ در نظر گرفته نمی‌شود. مگر البته جهتی که حاصل از تاثیر زمان بر همه چیز است که چیزی جز افزایش آنتروپی (یعنی همان انحطاط و فرسودگی) نیست. طبق دیدگاه دینی جوامع انسانی با دور شدن از زمان وحی، به تدریج منحط می‌شوند و تاریکی بیشتر و بیشتر بر جهان حاکم می‌شود. آمدن منجی موعود در راستای روندی تاریخی نیست، بلکه دست الهی است که در زمان انحطاط کامل می‌آید تا چیزها را به روال اولیه خود (همان فطرت الهی) برگرداند. تلقی جهت‌دارانه از تاریخ که آن را در جهتی مثبت می‌داند که این جهت را فعالان (مجاهدان، مذهبی‌ها، .....) تقویت می‌کنند و به جلو می‌برند تا در نهایت به مدینه فاضله موعود برسد، نگاهی دینی نیست، بلکه برگرفته از ایدئولوژی‌های مدرن (به خصوص مارکسیسم) است.

@jenabegav

جناب گاو

07 Oct, 06:10


در دروغگویی بعضی از جماعتی که آنقدر برای کودکان غزه گریه و سوگواری کردند همین بس که واقعه‌ای که شروع آن تراژدی خوفناک بود (یعنی ۷ اکتبر) را جشن می‌گیرند. اینها برایشان کودکان غزه مهم نیستند، بلکه ضربه به اسرائیل است که مهم است.
@jenabegav

جناب گاو

06 Oct, 05:17


روز به روز، ساعت به ساعت، ثانیه به ثانیه، به لحظه دود شدن سراب‌ها و توهمات نزدیک می‌شویم.... سیلی سخت واقعیت‌های تلخ بدجور به صورت متوهمین خواهد خورد!

و حتی به صورت بقیه!
@jenabegav

جناب گاو

05 Oct, 12:24


"هیچی، فقط منتظرم ببینم چی اختراع می‌کنی، ده بیست تایی بخشنامه و مقررات برایش صادر کنم."

و احتمالا یک سامانه جدید!

@jenabegav

جناب گاو

04 Oct, 07:51


احمقی‌ام پس مبارک احمقی است،
که دلم با برگ، و جانم متقیست.

گر تو خواهی کِت شقاوت کم شود،
جهد کن تا از تو حکمت کم شود!

حکمتی کز طبع زاید وز خیال،
حکمتی بی فیض نور ذوالجلال!

#مولانا
@jenabegav

جناب گاو

03 Oct, 22:16


در صد و بیست سال گذشته، ایرانیان از خیلی چیزها بت ساختند: پیشرفت (ترقی)، توسعه، دموکراسی، انقلاب، ولایت فقیه، عدالت اجتماعی، ....

اما بزرگترین بتی که ساختند خود "ایران" بود! خیلی‌ها حاضرند قربانی انسانی فدای این بت کنند. از مردم ایران!
@jenabegav

جناب گاو

03 Oct, 22:12


وطن‌فروش وطنش و مردمش را فقط به پول نمی‌فروشد، بلکه خیلی وقت‌ها به ایدئولوژی پوچ می‌فروشد! حتی اگر آن ایدئولوژی "ملی‌گرایی" نامیده شود. فلاکت مردمش و خرابی مملکتش را برای ارتقای ایدئولوژیش هزینه زیادی نمی‌داند.

وطنفروش ملی‌گرا کم نداریم!
@jenabegav

جناب گاو

02 Oct, 17:25


می‌گویند که پیش‌بینی کار ابلهان است، و بنابر این، این جناب (گاو) اگر چه پیش‌بینی‌های زیادی می‌کنم، معمولاً آن را جایی درج نمی‌کنم تا بلاهتم آشکار نشود!

ولی امشب می‌خواهم یک پیش‌بینی خود را اینجا بنویسم: خیلی طول نخواهد کشید که عملیات "وعده صادق ۲" به عنوان هدیه‌ی تندروهای کشور به نتانیاهو قلمداد خواهد شد، خیلی‌ها که دیشب خوشحالی کردند دنبال عوامل نفوذی اسرائیل که این عملیات را بر حکومت تحمیل کردند خواهند گشت، و بازی "کی بود کی بود؟ من نبودم!" راه خواهد افتاد.

و البته الله اعلم!
@jenabegav

جناب گاو

29 Sep, 15:44


یکی از دلایلی که ایرانیان، به خصوص نسل‌های جوان، هر روز بی‌دین‌تر می‌شوند.

@jenabegav