لیبراسیون/لیبرالیسم @cafe_andishe95 Channel on Telegram

لیبراسیون/لیبرالیسم

@cafe_andishe95


🕊 گسترش گفتمان لیبرالیسم-محوریت آزادی فردی و اجتماعی-فردگرایی و شهروندی-اندیشۀ انتقادی و خردگرایی-حاکمیت قانون سکولار-دموکراسی-مدرنیتۀ سیاسی-جامعه مدنی-مالکیت خصوصی 🌌
#بازگشت_به_مشروطه
#ملی_گرایی
#لیبرالیسم_محافظه‌کار
#ناسیونالیسم_لیبرال

لیبراسیون/لیبرالیسم (Persian)

با خوش آمدید به کانال "لیبراسیون/لیبرالیسم" با نام کاربری @cafe_andishe95. این کانال به گسترش گفتمان لیبرالیسم متمرکز است و درباره موضوعاتی از جمله آزادی فردی و اجتماعی، فردگرایی و شهروندی، اندیشۀ انتقادی و خردگرایی، حاکمیت قانون سکولار، دموکراسی، مدرنیتۀ سیاسی، جامعه مدنی، و مالکیت خصوصی بحث و گفتگو می‌کند. این کانال به شیوه‌ای آموزشی و پژوهشی به مباحث مختلف می‌پردازد و اعضای خود را به فکر واقعی و اندیشه پذیری تشویق می‌کند. از آنجا که این کانال به بحث و تبادل اندیشه‌های سازنده می‌پردازد، تمامی افراد با تمایل به گسترش دیدگاه‌های لیبرالیسم و شرکت در گفتگوهای فلسفی و سیاسی دعوت به عضویت در این کانال می‌شوند. برای کسب اطلاعات بیشتر و اشتراک گذاری دیدگاه‌های خود، به کانال "لیبراسیون/لیبرالیسم" بپیوندید. #بازگشت_به_مشروطه #ملی_گرایی #لیبرالیسم_محافظه‌کار #ناسیونالیسم_لیبرال

لیبراسیون/لیبرالیسم

21 Jan, 09:20


🖋روح تواب خسرو سگ‌سبیل، به مناسبت تولدش

وقتی که شهوت وطن‌ستیزی و آمریکاستیزی چپ و چوله‌های حاکم بر بی‌بی‌سی چنان بر آنها غلبه می‌کرد که از شدت هیجان بابت شاشیدن  یک دختر چپ آمریکایی روی پرچم این کشور چنان به هیجان می‌آمدند که حاضر می‌شدند برای ابراز این هیجان شهوانی خود با پای گذاشتن بر روی همه‌ی اصول اخلاقی لازم در کار نگارش حرفه‌ای رسانه‌ای رکیک‌ترین کلمه‌ی موجود در زبان فارسی را با ترفند سه نقطه چند بار در متن خبر خود نسبت به سه مفهوم شامل ملی گرایی، کشور و پرچم تکرار کنند تا بیش از همه اوج عقده و دشمنی و کینه و نکبت و حقارت و ذلت خود را در سرسپردگی کثیف‌شان نسبت به مفاهیم انترناسیونالیستی و مارکسیستی در معرض نمایش بگذارند.
با تاسی به اولین سوسیالیست خاورمیانه اعلام می‌دارم که باید بروید و بگردید و پیدا کنید که ملی گرایی و پرچم و مفهوم مقدس کشور چه گاف‌هایی از این دست به دست این رفقا داده‌اند که اینگونه نسبت به آنها آلرژی داشته و دارند و نعره ی گاف گاف شان در چنین مواقعی از اعماق بواسیرهای به گاف رفته‌شان بلند می‌شود که حاضر می‌شوند به این شکل خفت بار به شکلی علنی و تنها بخاطر خالی شدن کمی از بار چرک و عفونت‌های تلنبار شده در رگ هایشان بخاطر به گاف رفتن همه‌ی آرمان‌های انترناسیونالیستی در دنیای امروز و افزایش روز افزون عشق مردمان به وطن ها و پرچم هایشان آشکارا گاف بدهند.

در عین حال دیدیم که سر موضوع شاشیدن بر قبر یکی از ابله‌ترین تاریک‌اندیشان تاریخ بشریت(از منظر سیاسی) چه بلبشویی راه انداختند، حال اینکه غلامحسین  اساسا هنرمند بود و از آن‌جا که آفرینش هنری، باید راحت بیاید و آرام کند، شبیه شاشیدن است، پس شاشیدن در این کانتکست منعی نداشته و به مثابه خلق یک اثر هنری بوده است.

  به قول رومن گاری:

شب، وقتی آدم از زور خواب سرپا بند نیست،
جلو در، رو به آسمان پر ستاره روی برف شاشیدن کیفی دارد که مطلقا هیچ کیفی به پایش نمی‌رسد. گویی یک اثر هنری در حال خلق شدن است.

ان الحیاه العقیده و الجهاد
دوم بهمن ماه یک هزار و چهارصد و سه شمسی
خسرو گلسرخی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

21 Jan, 00:01


نامه‌ به پرزیدنت ترامپ به مناسبت آغاز ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

20 Jan, 15:40


🗽توسعه و مدرن شدن ضرورتاً نیاز به تشکیل دولت مدرن دارد و دولت هم نقش بسیار مهمی در سیاستگذاری توسعه دارد🔩

نمونه موردی ژاپن🔻

دوره میجی (۱۸۶۸-۱۹۱۲) در ژاپن، دوره‌ای از تغییرات اساسی و شگرف بود که بنیان ژاپن مدرن را گذاشت. این تغییرات در سطوح مختلفی از جمله حکومت، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ رخ داد و به «انقلاب میجی» معروف شد. در این دوره، ژاپن از یک جامعه فئودال منزوی به یک قدرت صنعتی و نظامی مدرن تبدیل شد. برخی از مهم‌ترین تغییرات عبارتند از:
🇯🇵

🏛در سطح حکومت:

پایان شوگون‌سالاری و احیای امپراتوری: قدرت شوگون توکوگاوا، حاکمان نظامی، به پایان رسید و امپراتور میجی قدرت مطلقه خود را بازیافت. این تغییر، نظام سیاسی ژاپن را از یک سیستم فئودالی به یک سیستم مدرن‌تر، اگرچه هنوز اقتدارگرا، تغییر داد. قدرت متمرکز در دست امپراتور و دولت مرکزی قرار گرفت.

🗾ایجاد یک دولت مدرن: ژاپن به سرعت سیستم‌های اداری مدرن را از کشورهای غربی اقتباس کرد. این شامل ایجاد وزارتخانه‌های جدید، سیستم‌های مالیاتی و قضایی جدید، و یک ارتش و نیروی دریایی مدرن بود. ساختار بروکراسی و قوانین جدید، بر اساس الگوهای غربی، به سازماندهی بهتر کشور و توسعه اقتصادی کمک کرد.
📓تدوین قانون اساسی: اگرچه قانون اساسی میجی در سال ۱۸۸۹ از الگوی قانون اساسی پروس الهام گرفته شد، اما قدرت اصلی در دست امپراتور باقی ماند و یک نظام پارلمانی واقعی را ایجاد نکرد. با این حال، ایجاد مجلس نمایندگان و مجلس اعیان گامی در جهت مدرن‌سازی نظام سیاسی بود.

🌏 اصلاحات ارضی: سیستم فئودالی مالکیت زمین از بین رفت و زمین‌ها ملی شدند و به کشاورزان فروخته شد. این امر به ایجاد یک بازار آزادتر برای کشاورزی و افزایش تولید کمک کرد.


علاوه بر تغییرات در سطح حکومت، انقلاب میجی شامل تغییرات مهمی در دیگر جنبه‌های زندگی ژاپنی بود، از جمله:

💸مدرنیزاسیون اقتصادی: ژاپن سرمایه‌گذاری عظیمی در صنعت و زیرساخت‌ها کرد. راه‌آهن، کارخانه‌ها و صنایع سنگین توسعه یافتند. سیستم آموزشی نیز اصلاح شد تا نیروی کار متخصص و ماهر تربیت کند.
🔧توسعه نظامی: ژاپن ارتش و نیروی دریایی قدرتمندی ایجاد کرد که به آن اجازه می‌داد در جنگ‌ها پیروز شود و منافع خود را در خارج از کشور دنبال کند.
🎽 تغییرات اجتماعی و فرهنگی: پوشاک، آداب و رسوم و سبک زندگی مردم تغییر کرد. ایده‌های غربی در زمینه علم، تکنولوژی، آموزش و هنر نفوذ پیدا کرد، اما سنت‌های ژاپنی نیز به موازات این تحولات حفظ شدند.

🎱در کل، انقلاب (از بالا) میجی یک تغییر اساسی در تمام ابعاد جامعه ژاپن ایجاد کرد. گرچه این تغییرات با سرعت زیاد و گاهی به قیمت سرکوب مخالفان انجام شد، اما ژاپن را به یک قدرت جهانی جدید تبدیل کرد و بنیان ژاپن مدرن را به وجود آورد. حاکمیت در این فرآیند، نقش محوری در هدایت و اجرای این تغییرات داشت و نقش مهمی در تبدیل ژاپن به یک کشور مدرن ایفا کرد.
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

20 Jan, 11:13


🌳 مفهوم توسعه پایدار چیست ؟ ⚙️

در سال ۱۳۴۷ قراردادی با شرکت «ستیران» فرانسه امضا شده بود برای مطالعات و تهیه طرح توسعه پایدار که آنزمان "سند آمایش سرزمین" نامیده شد.

📑تهیه طرح برای "سند آمایش سرزمین" توسط شرکت فرانسوی "ستیران" در سال ۱۳۴۷ شروع شد و درسال ۱۳۵۳ تحویل داده شد، و افق فاز اول آن ۲۵ ساله، یعنی تا سال ۱۳۷۸ بود.

نکته‌ای که دراین طرح به درستی به آن توجه شده بود، این بود که ایران کشوری خشک است و در فلات مرکزی به منابع آب پایدار دسترسی ندارد و همچنین با این فرض و با توجه به موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایران و همچنین داشتن ذخایرعظیم نفت وگاز درجنوب ایران جمعیت ایران در پایان طرح یعنی سال ۱۳۷۸ کلاً ۵۰ میلیون پیش‌ بینی شده بود و قراربود بخشی از این ۵۰ میلیون جمعیت، یعنی ۲۵ میلیون آن در سواحل شمالی خلیج فارس (سواحل مکران) اسکان داده شوند.

در این طرح گفته شده بود دلیل این استقرار اولاً موقعیت ترانزیتی مرزهای آبی ایران در خلیج فارس و ثانیاً دسترسی به آب فراوان و پایدار اقیانوس هند به خصوص برای سیستم سرمایشی صنایع که این چنین آبی در داخل سرزمین ایران برای صنایع آب‌ بَر وجود ندارد، ثالثاً وجود انرژی در پهنه سواحل ایران درخلیج فارس است

و مضافاً قرار بود که در سواحل مکران سالیانه بیش از یک صد میلیون تن محصول ( اعم از کشاورزی، یا صنعتی ) تولید شود.

در‌ سند آمایش سرزمین، همچنین گفته شده بود که ۲۵ سال بعد ازسال ۱۳۷۸ و درصورت تحقق اهداف اولیه طرح،  میتوان ۲۵ میلیون نفر دیگر را در این سواحل مستقر و کلاً پنجاه میلیون نفر را در این سواحل اسکان داد. ( فاز دوم)

درحال حاضرجمعیت کل مناطق ساحلی خلیج فارس به ۲ میلیون نفر هم نمی رسد !!

شرکت "ستیران" فرانسه معتقدبود همه فعالیت های صنعتی باید در این سواحل مستقر شوند، خودروسازیها در کنار ساحل استقرار یابند، وحدوداً ۱۰۰ میلیون تن ظرفیت تولید در این منطقه پیش‌ بینی کرده بودند، که ۱۵ میلیون تن آن در شعاع ۲۵ کیلومتری بندرعباس مستقر می شد.

دو میلیون تن از آن ۱۵ میلیون تن ظرفیت تولید، همان فولاد بندرعباس بودکه بعداز انقلاب اسلامی آنرا بدون مطالعه کافی به منطقه مبارکه اصفهان منتقل کرد.(انقلابیون اصفهانی سهم بیشتری می خواستند، و اکنون مصیبت آن گریبان مردم آن استان‌ را گرفته است)

هرنوع فعالیت صنعتی که تصور کنید در آن منطقه دیده شده بود؛ این طرح هم به دنبال استقرار فعالیت در آن منطقه بود و هم استقرار جمعیت که اگر محقق شده بود، شهرهای جنوب ایران وضعیت به مراتب بهتر از امارات متحده عربی می داشتند، و بزرگترین سرمایه گذاری خارجی در کل منطقه خلیج فارس صورت می گرفت، و تمام استانهای جنوبی ایران در خدمات مولد، صنایع پیشرفته، کشاورزی مدرن و گلخانه‌ای رکورد دار جهان می شدند.

📥سند آمایش سرزمین، تهیه شده توسط متخصصان بین المللی شرکت «ستیران»، زیر نظر و با هدایت مدیریت ارشد و کارشناسان آگاه و دلسوز و میهن دوست داخلی، در واقع طرح محرومیت‌ زدایی از کشور و به‌ ویژه مناطق جنوبی ایران بود، ولی شوربختانه به علت عدم همسویی اهداف بلند مدت نظام جدید با اهداف انسانی و ملی آن، ناآگاهی مردم، بی تفاوتی کارشناسان حرفه ای، عدم شایستگی و ناکارآمدی مسئولین برای کشور، کنار گذاشته و سرنوشت مردم این کشور بگونه‌ای دیگر رقم خورد.

سرمایه گذاری های انجام شده همه و همه به دست فراموشی سپرده شد و برخی از روی نابخردی و بخشی نگری نمایندگان و مسئولین بی مسئولیت، اجرای این طرح های ملی بخردانه و پروژه های ملی توسعه پایدار و  هوشمندانه را؛ متاسفانه خیانت به ایران دانستند،  و با انقلابیگری دستوری، یک توسعه کاملاً نامتوازن را در کشور شکل دادند و آب برترین صنایع را، در خشکترین استان‌های کشور (مانند اصفهان، یزد، کرمان، خراسان رضوی، سمنان و….) به خدمت خودشان گرفتند.

نتیجه این عمل امروز، بعد از ۴۳ سال ، کاملاً مشخص است!

🌲توسعه نامتوازن موجب شد از سال  ۱۳۵۷ تاکنون بیش از نیمی از وسعت جنگلهای هیرکانی شمال ایران را از دست بدهیم و نابود شوند.

طی ۲۵ سال اخیر  میزان چهار ملیون هکتار از اراضی مستعد کشاورزی ایران عمدتاً توسط سپاه دچار تغییر کاربری شده و غالباً تبدیل به ویلاسازی و منبع درآمد شده اند.

کشاورزی در ایران رو به نابودی رفت و همین توسعه نامتوازن موجب شد (دریاچه ارومیه) کلاً خشک شود و (تالاب گاوخونی) تبدیل به کانون ریزگرد شود و هزاران مصیبت دیگر که دامان این سرزمین را گرفت!

...... و امروز کشور در آستانه فروپاشی سرزمینی قرار دارد !

🗓تهیه کننده گزارش:
حمید رضا رمضانی
کارشناس ارشد آب دماوند.
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Jan, 19:30


«پایان اُدیسه‌ای فاشیستی»

بازخوانی نسخهٔ پیش از چاپ کتابِ «فاشیسم» امشب تمام شد. پس از سیزده سال و پنج ماه کار این کتاب به پایان رسید! روزی که شروع کردم به ترجمۀ این کتاب، چنان خوش‌خیال بودم که در صفحۀ نخست آن نوشتم: «اول مهر ۱۳۹۰ ــ اول مهر ۱۳۹۱»؛ یعنی خیال داشتم یک‌ساله کار را تمام کنم.

می‌توانم بگویم هر چه تا امروز کرده‌ام مقدمۀ این کتاب و هر چه از این پس می‌کنم، مکمل آن خواهد بود.

عواملی باعث شد تکمیل این کتاب این‌قدر طول بکشد. اما بیراه نیست اگر بگویم این کتاب در تمام این سال‌ها همیشه روی میزم گشوده بود. شاید روی هم برای آن حدود چهار سال وقت گذاشته باشم. طولانی شدن کار باعث شد دو بار ترجمه را با متن اصلی تطبیق دهم و از تجربیات این سال‌ها بهره برم.

نسخهٔ فارسی بالغ بر ۱۲۰۰ صفحه شد؛ کتابی که به گمانم بهترین اثری است که دربارۀ فاشیسم نوشته شده. سال‌ها پیش، پروفسور نولته، متفکر آلمانیِ نویسندۀ کتاب که لطفی همیشگی به من داشت، یادداشتی بر نسخۀ فارسی کتاب نوشت و چند ماه بعد در ۹۳ سالگی درگذشت.

کتاب در بهار ۴۰۴ به عنوان سیزدهمین مجلدِ مجموعۀ «ایدئولوژی‌پژوهی» منتشر خواهد شد.

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Jan, 10:09


این‌جا استان الجبیل عربستان سعودی‌ست، قطب صنعت پتروشیمیایی در آینده‌ای نزدیک، شهری صنعتی که شرکت‌های بزرگی که به نام الهیئه الملکیه معروف هستند، در آن قرار دارد. شرکت نفت عربستان سعودی (آرامکو) و شرکت توتال انرژیز از چند سال پیش برای احداث چندین مجتمع بزرگ پتروشیمیایی به توافق رسیده‌اند و سرمایه‌گذاری‌های عظیمی صورت گرفته است.
این مجتمع‌های عظیم پتروشیمی، پالایشگاهی به‌نام ساتورب در الجبیل را قادر می‌سازد تا گازهای ساطع شده از پالایشگاهها و نفتا و همچنین اتان و بنزین طبیعی آرامکو را به مواد شیمیایی با ارزش تبدیل کند، موضوعی که به توسعه استراتژی این شرکت برای تبدیل مایعات به مواد شیمیایی کمک می‌کند و سودآوری چشم‌گیری خواهد داشت.

پ.ن: ما نیز به واسطه حکومت مشتی ابله و نادان فقط نظاره‌گریم و میدان‌ها را پشت هم تحویل رقبا می‌دهیم، با توجه به شرایط اقتصادی افتضاح داخلی، بزودی این استان استراتژیک، مملو از مهندسان ایرانی فعال در حوزه پتروشیمیایی و نفت خواهد شد.

ر.ک:
https://t.me/cafe_andishe95/17806

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Jan, 06:05


یک‌سالِ پیش یک پوزیشن شغلی رو در مجموعه آرامکو اپلای کردم، اما پس از دریافت این فایل در قالب یک ایمیل، که نحوه حضور به هم رساندن در شهر جده عربستان سعودی و نحوه مصاحبه و آمادگی برای مصاحبه و... بود، هرگز به جده نرفتم، جای بسی پیشرفت داشت و دارد، دریافتی چند هزار دلاری که می‌توانست پُلی باشه برای مهاجرت به آمریکای شمالی و همکاری با شرکت‌های غول نفتی (شل، توتال، شلومبرژه و...),، فقط نگران یک مسئله بودم:
آیا می‌توان با اعراب تعامل کرد؟آیا این‌که روی در و دیوار و آگهی و تلویزیون خلیج ع‌.ر.ب.ی ببینی و فقط لبخند بزنی و سکوت کنی که مبادا دیپورت شوی قابل تحمل خواهد بود؟ و اما و اگرهای دیگر...

اما اوج دشمنی نسل من با ۵۷‌ای هاست، این حجم از حقارت‌ها و تحقیرها و بدبختی‌ها و نکبت‌ها یک مسبب بیش‌تر ندارد، نسل نکبت ۵۷، نسل انقلابیون ۵۷، بالشخصه با برخوردهای رادیکال و تند و خشن با پسمانده‌های انقلابیون ۵۷ هیچ مشکلی ندارم و ایمان دارم روزی با این جماعت تسویه حساب خواهیم کرد.

لیبراسیون
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Jan, 05:14


ملک ملت در هلند هم پَر

@cafe_andishe95

پس از دفتر شرکت ملی نفت ایران در لندن NIOC house که ملک بسیار مرغوبی هم بود، در سکوت خبری ساختمان شرکت ملی نفت ایران در رتردام هلند با حکم نهایی دادگاه محلی مصادره شد و به خریدارش در مزایده منتقل گشت.
پرونده کرسنت فقط یکی از خیانت‌های اوباش ۵۷ به ملت ایران است که چندین میلیارد دلار خرج روی دست ملت گذاشت.
از دفاتر شرکت ملی نفت ایران، فقط دفتر هندوستان و سنگاپور و چین باقی مانده است که بزودی آن‌ها هم مصادره خواهد شد.

اوباش ۵۷

لیبراسیون/لیبرالیسم

18 Jan, 18:29


🗽📩آرمان بنیادین لیبرالیسم این است که افراد و گروه ها عموماً مجاز باشند مطابق اعتقادشان دربارهٔ آنچه به زندگی ارزش و معنا می دهد زندگی کنند.جان استوارت میل (حلقه ای اطراف هر انسان) متصور می‌شود که فرد حق دارد تعیین کند که چه کسی به آن واردبشود.

مداخلات بیرونی در زندگی فردی باید تا حد امکان محدود شوند.لیبرالیسم نظریه خیر نیست نظریه حقوق است.

نظریه لیبرال دستورالعملی برای زندگی خوب نیست و صرفاً معتقد است که زندگی خوب اشکال مختلفی دارد و تلاش دارد که شرایط لازم برای تحقق این اشکال را مشخص کند.

همچنین می‌کوشد تعیین کند چطور می توان فضایی تأمین کرد که افراد در آن طبق خواسته خود زندگی کند، آن هم با علم به اینکه فرد گاه کارهایی می‌کند که برای خودش و دیگران عواقب وحشتناکی دارد. هابز از اصلی به نام( سکوت قانون ) سخن می‌گوید: یعنی هر چیزی که صراحتاً ممنوع نباشد مجاز است.

🔻هر چند شاید امروزه نظریهٔ هابز را خلاف لیبرالیسم بدانیم _ چون می‌گوید هر یک از اعضای جامعه حق خود تعین بخشی را به فردی، فرمانروا، محول می‌کند که قدرتش نامحدود است - اما او نقش مهمی در شرافت مفهوم حقوق جهانی سوژهٔ لیبرال و دولت مشروط داشته است. فارغ از این مباحث هر محدودیتی برای آزادی استثنایی است که باید به صراحت کنار گذاشته شود زیرا موجب از بین رفتن خیری در سطوح عالی می شود. همچنین روشن است که آزادی خیری مطلق نیست زیرا در برخی موقعیت ها که خیر دیگری برتر از آزادی باشد، دلایل خوبی در دست هست که آزادی را محدود کنیم با تمام این‌ها باز هم آزادی پیشاپیش مسلم فرض میشود.

◻️ادموند برک گفته بود که «آزادی خیری است که باید ارتقا یابد نه شری که محدود شود.»لیبرالیسم نظریه کاملی برای آزادی نیست و تنها از جنبه های سیاسی به آن می پردازد.برداشت لیبرال از آزادی متضمن محدودیت برای سیاست و قانون است و نه اخلاقیات، همچنین لیبرالیسم تأکید می‌کند که باید بین این محدودیت‌ها تمایز قائل شد. قانون باید محدودیت بیشتری از اخلاق داشته باشد. یعنی ممکن است ما از نظر قانون مجاز باشیم برخی اعمال غیر اخلاقی را انجام دهیم اما این موضوع در غیر اخلاقی بودن این اعمال تفاوتی ایجاد نمی‌کند. شاید کسی دلایل خوبی در دست داشته باشد تا شماری از اعمال را از نظر اخلاقی محکوم کند بدون اینکه بخواهد این رفتارها از نظر قانونی ممنوع شوند. در اینجا می توانیم از استدلالی کانتی علیه اخلاق قانون گذار استفاده کنیم: اینکه اخلاق را بسته به قانون کنیم مانع از این میشود که مردم به واقع اخلاقی رفتار کنند!


📚فلسفهٔ آزادی، صص ۹۷_ ۹۸
لارس اسوندسن📖

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

18 Jan, 10:27


به‌یاد قهرمان جنگ، خلبان برجسته نیروی هوایی ایران، زنده‌یاد بهرام ایکانی که با حکم رازینی قاضی مرگ جمهوری اسلامی اعدام شد.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

18 Jan, 00:04


🟥جوهر استبداد اجرای قوانین احمقانه است

ادموند برک
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

17 Jan, 19:06


نظام حقوق هر جامعهٔ مدنی باید اساس اخلاقی داشته باشد.


کانت
فلسفهٔ حقوق، ص ۲۳۱
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

10 Jan, 17:29


لاطائلات شریعتی

«آدم اگر یک روشنفکر مسلمان نباشد و آدم باشد، باید مارکسیست شود، مگر این که برود یک سرمایه دار یا فاشیست یا کلیسایی شود. راه دیگری ندارد. می گویند: اسلام بین مارکسیسم و سرمایه داری است. این حرف مفتی است! سرمایه داری بیماری است که اسلام و مارکسیسم در مبارزه با آن با هم رقابت دارند. بنابراین، در یک هدف مشترک با هم کار می کنند. اخلاق مارکسیستی با اخلاق اسلامی اصولا یکی است. اخلاق یک سوسیالیست، اخلاق یک مسلمان است.»

علی شریعتی
مجموعه آثار
جلد 28

پ.ن: شریعتی تحت تاثیر سارتر و البته هایدگر ، دنبال یک آگاهی مثلاً بومی بود. این بومی  شدن برای او در دین خلاصه می‌شد. البته نه یک دین پروتستانی، یک دین کاتولیکی که روی خوشی به فلسفه و عقلانیت نشان ندهد. یک دین به تعبیر هایدگر ناب و خالص. برای همین دو قطبی: شیعه علوی و صفوی را علم کرد. شریعتی به دنبال دستاویزی برای شورش و انقلاب بود که نقطه عزیمت این شورش را در مارکسیسم یافت و به دنبال کاراکترهای آن در صدر اسلام گشت و بعد هم رجوع به ابوذر و قس علی هذا...

نسل تباه ۵۷

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

10 Jan, 15:50


🗽لیبرالیسم اصولی برای محدود کردن استفادهٔ مشروع از قدرت فراهم می‌کند و اساساً حامی این است که قدرت دولت محدود به چیزی شود که شهروندان خود مختار و برابر می‌خواهند.

به علاوه، سازوکارهای مشخصی نظیر تفکیک قوا برای نظارت بر این قدرت وجود دارد به بیان ویلهلم روپکه :
«در لیبرالیسم هر نوع تمرکز قدرتی مشکل ساز است زیرا هر قدرتی که تحت نظارت قدرت معارضش نباشد دیر یا زود دچار فساد می شود. از نظر او تنها یک راه برای حفظ آزادی انسان وجود دارد توزیع قدرت و برقراری قوای متعارض »

او همچنین می‌گوید نباید قدرت مردم را با آزادی مردم یکی انگاشت، چون شاید این طور تلقی شود که اعطای قدرت نامحدود به مردم آزادی شان را نیز بیشینه می‌کند. البته مردم همواره باید قدرت داشته باشند و این با به رسمیت شناختن حقوق بنیادینی ممکن می‌شود که از شهروندان در برابر تصمیمات اکثریت دفاع می‌کنند.

🗓 از نظر تاریخی دولت لیبرال نتیجه روندی طولانی است که به تدریج قدرت مطلقه سران دولت را از دستشان خارج کرد و این کار تا حدی از طریق اصلاحات جزئی و تا حدی از طریق شورش‌های خشن ممکن شد.
بعد از آن به جای دولتی مطلقه، قرار شد که مشروعیت قدرت سیاسی در اصل بسته به موافقت افرادی باشد که تحت حکومت قرار دارند‌.

به علاوه، حقوق مشخصی وجود دارند که سران دولت نمی توانند نادیده بگیرند و افراد هم باید توافق کنند که دولت ضامن این حقوق باشد. البته سران دولت بنا به درخواست شهروندان وظایف دیگری نیز دارند اما هرگز نمی توانند این حقوق را به طور مشروع نقض کنند. در دموکراسی، مردم حاکم اند.


📁📒فلسفهٔ آزادی، صص ۹۴_ ۹۵
لارس اسوندسن
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

10 Jan, 10:49


به گمانم خویشاوندان و دوستان بازرگان در دوران گرفتاری‌اش، داده بودند دستش، چکیده کتاب این است:

محاسبه انتگرال خیرات و میرات از طریق فرمول  ماسیو، دیفرانسیل نیروهای اخلاقی، محاسبه بازدهی تقوا، ترمودینامیک حیات، ترمودینامیک در اجتماع و اقتصاد، ترمودینامیک در اخلاق، ترمودینامیک بعد از حیات و اثبات اجر و پاداش الهی.

بنظرم اگر بازرگان چند سوایی بیش‌تر عمر می‌کرد و باعث اتلاف اکسیژن می‌شد، به مباحثی همچون محاسبه‌ی  سرعت نسبی گاری و هواپیما و اثراتش بر بازدهی ایمان، مناسبات الاغ سواری در ترمودینامیک،  فاصله چراغ موشی تا پروژکتور از منظر ترمودینامیک هم می‌پرداخت.

واقعن دخیل بستن به این چنین موجود ابلهی را در ۵۷ نمی‌توان توجیه کرد.

نسل ۵۷ نسل ابله و نادانی بود.

درس‌هایی از ترمودینامیک (نا)مهندس بازرگان

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

10 Jan, 08:49


🚩🎭روشنفکر چپ ایرانی ،به غلط گمان می‌کرد و هنوز هم گمان می‌کند که ایدئولوژی همان تک‌فرمول نجات‌بخشی است که با آن می توان همه مسائل جامعه را ،از اقتصاد و سیاست تا اجتماع و فرهنگ،حل کرد. از نظر آنها دوره انقلاب دوره‌ای است که می‌توان با اسلحه از تاریخ جلو زد و .......

نمونه می‌خواهید؟ به این مصاحبه جناب مسعود کیمیایی (فیلمسازی که جایگاه هنری‌اش برایم محفوظ و محترم است اما برای عقاید سیاسی‌اش هیچ ارزشی قائل نیستم) توجه کنید که چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی با روزنامه میزان انجام داده است.من با دقت این مصاحبه را خواندم و هیچ نشانی از دموکراسی‌خواهی و مدنیت‌خواهی در آن ندیدم.باز هم هدف اول روشنفکر آن زمانی ما صرفا مبارزه با امپریالیسم و تقدیس خشونت چریکی بود. بعد جناب جواد مجابی در مصاحبه امروزش با روزنامه اعتماد از این شاکی است که چرا مردم ایران روشنفکر ستیز شده‌اند؟خوب اخوی ،این ستیز به خاطر اشتباهات فاحش سیاسی روشنفکران آن زمان بوده
.باری، به این فرازها از مصاحبه جناب کیمیایی،که می دانم امروز نظرات کاملا متفاوتی دارند،توجه کنید:

🎥"فیلم اگر دست کم فرهنگساز نیست ،نباید در نفی فرهنگ جهان سومی باشد،یا نباید گرایش های امپریالیستی در حیطه اندیشه فیلمساز باشد..."

"کشورهایی مثل ما که همیشه زیر نفوذ چپاول سرمایه و امپریالیسم بوده اند،به هیچ کیفیتی نمی توانند آرام باشند و آرام نبودن یعنی هنر ایدئولوژیکی داشتن."

"سینمای هنر محض ،سینمای هنر خاص،سینمایی از این دست،و فرهنگی از این دست ،مال کشورهای استثمارگر است،کشورهایی که ترجیح می دهم به آن ها کشورهای مهاجم بگویم."

چنین بود اندیشه‌های روشنفکرانی که در آن سال‌ها ،خواسته و ناخواسته ،به الگوهای فکری و ذهنی ما بدل شده بودند. سال‌ها باید می‌‌گذشت تا فاجعه ایدئولوژی‌گرایی و ژدانف‌گرایی را با پوست و گوشت و استخوانمان بفهمیم.

✍🏼بیژن اشتری
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

09 Jan, 16:37


🎞The New Year That Never Came 2024



🎥داستانی درهم تنیده از شش زندگی در تاریخ بیستم دسامبر سال1989 در حین ناآرامی های انقلاب رومانی.
فیلم که درواقع نسخه بسط داده شده ای از فیلم کوتاه مورسانو به نام" هدیه کریسمس" است،

🚩روایتی از انسان هایی است که لابه لای چرخ دنده های رژیم کمونیستی رو به زوالی درحال له شدن هستند. اشخاصی که هریک به نوعی قربانی رژیمی فاسد و ناکارآمدند.

مورسانو درباره فیلمش می گوید:بسیار علاقمند به انسانیت موجود در این زندگی های کوچکی هستم که در معرض وقایع تاریخی قرار گرفته اند و همچنین نحوه کنار آمدن آنها با احساس ناپدید شدن دنیایشان". شخصیت های متعدد اصلی فیلم چون پازلی در کنار هم قرار گرفته و با طنز سیاه خود ماشین زمانی می سازند که ما را به دورانی دیگر می برد وهرچند به سلامت باز می گرداند، اما با اتمام فیلم ، گویی روح و جانمان زخم خورده دورانی شده که مدتها از سپری شدنش می گذرد. فیلم " سال نویی که از راه نرسید" در هشتاد و یکمین جشنواره بین المللی فیلم ونیز نمایش داده و جایزه بهترین فیلم را در بخش" افق ها" از آن خود نمود.
شب جمعه با سینما📽
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

09 Jan, 07:40


بمانیم چه کنیم؟

🖋یک مهندس

‍ ‍ ‏نظامِ آموزشی ما غالباً یک موجود سرشار از انرژی، خلاقیت و پرسشگری را تحویل می‌گیرد و یک موجود توسری خورده، خسته، مطیع و بیسواد با محفوظات بالا تحویل می‌دهد.
همه چيز ما به همه چيزمان می‌خورد.

‏در کشوری که اکثر مناطقش ۳۶۰روز سال آفتابی است و نصف آن بیابانی و غالباً بادخیز، دولت به جای نیروگاه بادی و خورشیدی و تولید انرژی ارزان، سد می‌سازد آن‌هم با آب ناچیز مملکت هندوانه و گلابی و آن هم به شیوه غرقابی کشت می‌کند! اکوسیستم بالادست و پایین‌دست را رسما به گُه می‌کشد! که در گه زدن به منابع آب و البته تولید هندوانه خودکفا بشود.
‏اثری که ج.ا. بر اقتصاد و فرهنگ و آموزش و اکوسیستم ایران گذاشت، ده‌ها برابر از اثر جنگ جهانی اول و دوم بدتر بود. کشور جنگ زده که فرهنگ و منابعش سالم است، مثل ژاپن و فرانسه و آلمان از خاک بلند می‌شود اما ج.ا. هیچ چیزی برای فردای خودش نگذاشته، همین امروز هم که حکومت عوض شود چیزی برای بهبود نیست.
ایران از مجموع ۱۵کشور اروپایی بزرگ‌تر و ۳۸برابر کل اروپا ذخایر معدنی و ۵۶ برابر ذخایر نفت و گاز کشف شده دارد و از این نظر از کل اروپا ثروتمندتر است اما مردم غالبا فقیر هستند، علت فقر چیست؟ مدیریت نادرست و فساد سیستماتیک.
این مملکت دقیقا کجا و به چه علت به متخصص و مهندس نیازمند است؟
آبا تا به حال سری به صنایع نفت و گاز و پتروشیمی که از مهم‌ترین صنایع هستند، زده‌اید؟ آیا در آن صنایع مشغول به کار بوده‌اید؟ مدیران و صاحب منصبان آن مجموعه‌ها آیا متخصص و مهندس‌اند؟
حرف برای گفتن بسیار است، اما به نظرم در این مملکت
‏اگر دزد نیستید
اگر صاحب ارث نیستید
اگر پاچه خوار نیستید
اگر شرافت دارید
اگر رانتخوار نیستید...
اگر هیچ کدام این‌ها نیستید از این مملکت مهاجرت کنید. ما ماندیم و امید بر باد گره زدیم. اینجا جایی برای متخصص‌ها نیست.

پ.ن: دلایل و توضیحات این پست، صرفا نظرات رسمی و مورد تایید ادمین لیبراسیون نیست.


@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

09 Jan, 07:29


حمید شوکت: « … اعتماد به نيروهای اسلامی را حاصل چه انديشه ای می دانی؟»

محسن رضوانی: «ببين ما آن قدر به مکتبمان عشق و به خود اعتماد داشتيم که فکر می‌کرديم با هرکی رو به رو شويم می‌توانيم او را تغيير دهيم و تنها کافی است با طبقه کارگر تماس برقرار کنيم. فکر می‌کردیم تنها اشکال در اين جا بود که شاه رابطه ما را به عنوان روشنفکران طبقه کارگر با آنان قطع کرده است. بعدها، وقتی در ايران با کارگران روبه رو شديم ديدم کسی گوشش به حرف‌های ما بدهکار نيست. حتی يکبار نزديک بود چند کارگر مرا درخيابان فردوسی کتک بزنند.»

نگاهی از درون به جنبش چپ ایران
گفتگو با محسن رضوانی/حمید شوکت/
صفحه ی 30 

پ.ن: ولی باید بدانیم که چپ بعد از گُه‌کاری‌هایش حتی اگر بفهمد باز بهتر از احمق مردنشان است. هر چند قدما می‌گفتند:خوشا بحال آنکه کره خر آمد و الاغ رفت.
ولی شما جوانان که قدما نیستید! شما دانسته‌ها را بخاطر چند راس پیر پاتال پس مانده ۵۷یی نباید پنهان کنید. شما بهترین بچه‌های ایران هستید. فکور و دانشمند. در جلوتان هر حماقتی که می‌بینید باید درو کنید.
از حادثه لرزند بخود چپ و چوله‌ها
ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم
سیلاب دانش شما جوانان همه آنهایی که در برج عاج حماقت لمیده بودند را با خود خواهد برد. بقول خسرو سگ سیبیل، دیگر غار و غور، چپ و چول‌ها را نجات نخواهد داد.         

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

08 Jan, 13:30


روشنفکر پشت‌کوهی (2)

🔻اما حتی اگر پروژه‌ی خلق نوعی رئالیسم جادویی ایرانی با آن زبان فارسی الکن و نثر بد آقای ساعدی ممکن می‌شد، چیزی به اعتبار سیاسی وی نمی‌افزود.
امروز البته در پرتو تبعات فعالیت سیاسی آقای ساعدی و همفکرانش ایران به افلاسی افتاده که ایرانی در حد و برای بقا می‌جنگد و ما حتی خوابش را هم نمی‌بینیم که یک نویسنده‌ی ایرانی به ابعاد شهرت و اهمیت مارکز برسد، اما همین مارکز از جهات مواضع سیاسی چیزی بدهکار امثال ساعدی نیست. او تمام عمر تمام قد از تروریسم دولتی کاسترو در کوبا دفاع کرد و در مصاحبه‌ای با پلینیو مندوسا صراحتاً از شکست کارتر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شکوه کرد، زیرا گمان می‌کرد با وجود کارتر و کاسترو ممکن بود آمریکای لاتین رنگ آرامش به خود ببیند. (طبعا یک آمریکاستیز بی‌گذشت مثل مارکز برای آمریکا رئیس‌جمهوری مثل کارتر را می‌پسندد که باعث تخفیف و تحقیر و تضعیف آمریکاست) وقتی مندوسا از او پرسید:
«دلت می‌خواهد کشورت چطور حکومتی داشته باشد؟»
مارکز جواب داد: «حکومتی که دل فقرا را شاد کند.»


🔖 مشکل بتوان پاسخی از این احمقانه‌تر از دهان یک نویسنده‌ی بین‌المللی برنده‌ی جوایز متعدد و از جمله نوبل سراغ کرد. این پاسخ حتی دارای خصال معمول خزعبلات روشنفکری نیست. حرف‌های قلنبه‌ای نیست برای خیانت و توجیه جنایت. سعی نمی‌کند با پیچاندن حرف و پیچیده وانمودن موقعیت انتقادی را خنثی کند یا از یک جانی دفاع کند. خلاصه چیزی از جنس مهملات سارتر و فوکو نیست. این حرف حتی از دهان عوام‌گراترین (پوپولیست‌) سیاستمدار پیش از انتخابات روز بعد هم درنمی‌آید. مارکزی که مثل هر روشنفکر دیگر جهان اسپانیایی زبان یک کرم کتاب هم هست (البته به مراتب کمتر از امثال برخس و فوئنتس، ولی به مراتب بیش از حد تصور هر روشنفکر ایرانی) به راستی چرا چنین جواب یاوه‌ی مضحکی می‌دهد؟ جوابی که انگار ریشه در هیچ فلسفه‌ی سیاسی ندارد، حتی بدترینشان.
⚠️ به نظر من این پاسخ نه از سر بی‌سوادی است نه از سر عوامفریبی؛ این پاسخ ناشی از پشت‌کوهی بودن است، از سر تعلق و بالیدن در زیست‌بومی پرت و توسعه‌نیافته. سادگی بلاهت‌باری در آن هست که فقط وقتی به وجود می‌آید که تا سن بلوغ کسی با بعضی پیچیدگی‌های ذاتی زندگی در مناطق توسعه‌یافته و متمدن روبرو نشده باشد. این پاسخ آدمی است که در آراکاتاکا (بخوانید ماکوندو) در انتهای جهان بزرگ شده و جهاتی بدوی باقی مانده. هر اتفاقی بعداً بیفتد، حتی اگر روزی با پاپیون در آکادمی نوبل حاضر شود و جایزه بگیرد، چیزهایی در این آدم پشت‌کوهی و عقب‌مانده می‌ماند. اینجاست که امثال غلامحسین ساعدی به چنین چهره‌هایی احساس نزدیکی می‌کنند.

▪️البته منظورم شخص غلامحسین ساعدی نیست. نمی‌خواهم زندگینامه‌ی او را به شیوه‌ی روانکاوان بکاوم و دلیل بیاورم که کودکی او در فلان‌جا باعث بهمان ناهنجاری او در بزرگسالی شده. نه، مساله اصلا این یا آن فرد بخصوص نیست. مساله این است که ایران از زمان صفویه به نحوی فزاینده در مسیر تبدیل شدن به پشت کوه و جای پرت‌افتاده و مقعد جهان (anus mundi) است. این دیگر ایرانشهر نیست که مرکز جهان پنداشته می‌شد و تا حدی هم بود. این ولایتی است پشت‌کوه که اگر برایش از پایتخت توسعه‌یافته کدخدا بیاورند، جماعت پشت‌کوهی بیشتر ممکن است گیج و مضطرب شوند، تا اینکه به خود بیایند و با تبعیت از کدخدا آدم بشوند.

⭕️ اینکه ساعدی که خودش نویسنده است و با سینما و تئاتر همکاری دارد می‌گوید: «انقلاب کردیم چون هر روز در کشور مهمانی بود، چون جشنواره‌ی هنر شیراز برقرار بود» برای نسل جدید آنقدر عجیب است که بیشتر به معمایی لاینحل می‌ماند.
اما راستش پشت‌ کوه جای این کارها نیست. هراس آل احمد از تراکتور و عشقش به دست‌های از درد نیمه‌افلیج زنان روستایی که قالی می‌بافتند، بیماری صنفی روشنفکران دوران پهلوی دوم بود. آنها دنبال نوعی خلوص و سادگی روستایی بودند که می‌ترسیدند از دست برود. مهم نبود که قیمتش آن باشد که زن روستایی به خاطر محرومیت از خدمات ماشین و تکنولوژی محروم و بی‌سواد بماند. (فقط به ساعاتی فکر کنید که ماشین لباسشویی در وقت یک زن خانه‌دار صرفه‌جویی می‌کند و بود و نبودش چقدر می‌تواند وقت این زن را بگیرد یا آزاد کند) ساعدی و یک نسل تقریبا کامل از مثلا-روشنفکران عصر پهلوی دوم پشت کوهی بودند و کشور را پشت کوهی می‌خواستند تا در آن راحت باشند. می‌توان گفت آنها به آنچه می‌خواستند رسیدند. اینک ایران کشوری است که هر موجود متمدن در آن به رنج و عذاب است.

✍️سپاس ریوندی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

08 Jan, 11:30


روشنفکر پشت‌کوهی (1)

🔺امروز بعضی شعرا و نویسندگان (؟) ادبیات جدید فارسی برای اولین بار خارج از حوزه‌ی امنی که استاد استاد به‌شان می‌بستند، در بوته‌ی نقد ایدئولوژیک قرار گرفته‌اند. می‌گویم نقد ایدئولوژیک، به این معنا که کسی به شعر یا داستان آنها از جنبه‌ی فنی و ادبی کاری ندارد. البته اگر منتقد فنّان بدردخور ادبی می‌داشتیم که ضمناً حاضر باشد وقتش را تلف اینها کند و ضعف فنّی اینها را هم نشان دهد، وضع به مراتب بهتر می‌بود، اما در کشوری که چنین به افلاسش کشانده‌اند، کسی وقت و بنیه برای چنان هزینه‌ای ندارد. باری، آنچه نسل جوان‌تر به آن می‌پردازد مواضع سیاسی آنهاست. پیراهن چاک کردن و غزل سرودن احمد شاملو برای جنایتکاران کره‌ی شمالی، عشق خاموشی‌ناپذیر ابتهاج برای سبیل استالین و مخالفت سرسختانه‌ی غلامحسین ساعدی با تحصیل زنان در نامه‌هایش به طاهره که می‌گفت «اگر تو درس بخوانی در کثافت فرو می‌روی.»

🧟‍♂️ ساعدی خصوصاً موهم آن شده که تلاشی می‌کرده برای ایجاد نوعی رئالیسم جادویی ایرانی. وی به ادعای خودش به یکی از مترجمان هم‌سن و سال خود سفارش کرده بود هفت مصاحبه‌ی ریتا گیبرت با نویسندگان آمریکای لاتین را ترجمه کند و شخصاً برای دیدن مراسم زار (از آیین‌های شمنی به شکل موسیقی‌درمانی) به جنوب ایران سفر کرده بود که در آنجا مصالحی برای کار گیر بیاورد؛ یعنی چیزهای عجیب و غریبی که به درد نوشتن در سبک رئالیسم جادویی بخورد.

🔗 به تاثیر روشنفکری فرانسوی و کمونیسم روسی بر جماعت مثلاً-روشنفکر ایران در قرن گذشته تا حدی پرداخته‌اند. اما تاثیرات آمریکای لاتین بسیار کمتر شناخته شده است و جز عشق به شمایل تروریست سرخ، چه‌گوارا، کمتر صحبتی از آن هست، حال آنکه آمریکای لاتین از جهات مختلف برای چپ‌های ایرانی الهام‌بخش بود. در آمریکای لاتینِ جهان سومی، گرایش چپ بروز خاصی در سندیکا و سازمان کارگری و تحزب و ... نداشت. تروریسم بود و زندگی چریکی یک مشت موجود لچر بوگندوی ساکن جنگل با لباس سبز کماندویی و پوتین‌های پر خاک و عرق که به اسم حقوق پابرهنه‌ها اسلحه می‌کشیدند و اگر می‌شد از جنگل به شهر می‌ریختند و حکومت را ساقط می‌کردند (مدل کاسترو در کوبا). آمریکای لاتین بود که در ابعاد گسترده نشان داد مارکسیسمی که می‌گوید دین افیون توده‌هاست می‌تواند با کلیسا آشتی کند و هیولاهای تازه بزاید، زیرا دین محرک بزرگی برای توده‌ی کم‌سواد جهان سومی در فلان جهنم‌دره‌ی پرت‌افتاده‌ی آمریکای لاتین است.

📝 باری ساعدی فراتر از اینها رفته و می‌خواست سبک نویسندگی امثال مارکز را هم تقلید کند. کوششی اولاً و بالذات مبتذل، چرا که همانطور که مارکز مکرر گفته و دیگرانی نیز تایید کرده‌اند، رئالیسم جادویی در آمریکای لاتین بومی است. شگفتی و خرافات و جادو جنبل عنصر فانتزی نیست که نویسنده برای جاذبه‌ی کار به داستانش اضافه کند، چیزی است که با آن بزرگ می‌شود. این عنصر جادویی در هند و آمریکای لاتین حضوری پررنگ دارد، اما در ایران، حتی صد سال پیش، در سایه‌ی استیلای خرافات و عقب‌ماندگی هم اعتقاد به جادوجنبل شکل رایجش در مثلاً هند یا نزد سرخپوستان گوآخیرا و گوآدالاخارا را نداشته. طبیعی است که نویسنده‌ی ایرانی در فضای خود چیزی از جنس صد سال تنهایی مارکز یا بچه‌های نیمشب سلمان رشدی ننویسد، چون در محیطی مثل آنان بزرگ نشده.
ادامه دارد...

✍️سپاس ریوندی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

08 Jan, 10:08


چند فکت:
۱. جمهوری اسلامی، توان پاسخگویی به طالبان را بر سر مسئله آب خراسان ندارد.

۲. جمهوری اسلامی، توان پاسخگویی به توهین‌های مکرر الهام علی‌اف و ترکیه به مقاماتش را ندارد و حتی رسانه‌های خودشان را هم کنترل می‌کنند.

۳. بنا به بند دوم و عدم پاسخگویی به تحرکات ترکیه و باکو می‌توان نتیجه گرفت که بخشی از بدنه فاسد جمهوری اسلامی در دست عوامل نفوذی‌ست.

۴. هر سه بند بالا، نتیجه مستقیم تصمیمات شخص اول جمهوری اسلامی است.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

07 Jan, 20:30


‏شلیک به هواپیمای اوکراینی نمود تمام‌عیار «وحشت بزرگ»ی بود که پیش از فاجعه۵۷ به مردم ایران هشدارش داده شده بود. همه آمران و عاملان این جنایت هولناک و قاتلان ده‌ها مسافر بی‌گناه، از شخص علی خامنه‌ای گرفته تا سرکردگان تبهکار سپاه تروریستی، بدانند که پرونده این جنایت همچنان باز خواهد ماند تا در دادگاهی ملی به آن رسیدگی شود. یاد جان‌باختگان بی‌پناه آن پرواز را گرامی می‌دارم و برای خانواده‌های داغدارشان آرزوی شکیبایی و آرامش دارم.

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

07 Jan, 18:05


چپ‌فکت

«هیچ‌کدام از چهره‌های ادبی و فرهنگی که گفته می‌شود به چپ گرایش داشتند مارکسیسم را نمی‌شناختند…مد بود.
همه این‌جوری بودند. کسانی که مارکسیسم را می‌شناختند فقط چند نفر بودند، تمدن بود، شرمینی بود، قندهاریان بود، حسین ملک بود. آن‌هایی که مطالعه مارکسیسم می‌کردند، مطالعه فکری می‌کردند. کسی دیگری نبود. این همه آدم که توی خیابان‌های تهران راهپیمایی و تظاهرات می‌کردند هیچ کدامشان اصلاً نمی‌فهمید مارکسیسم چی هست. می‌گفتند، شلوغ می‌کردند، قربان سیبل استالین هم می‌رفتند اما کجا مارکسیست بودند؟»

نوشتن با دوربین صفحه ۱۰۷   
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

07 Jan, 17:50


چپ‌پند

غیراخلاقی‌ترین عمل آن است که با کسانی‌که با تمامیت کشورت دشمنی می‌کنند، محترمانه تعامل کنی.
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

07 Jan, 09:31


چپخند

🖋روح تواب خسرو سگ سیبیل

پوپولیسم رسانه‌ای و رهبرتراشی مصنوعی و التماس مذبوحانه‌ به کشورهای بیگانه فقط بخشی از خرابکاری‌های چپ‌ها در جریان مبارزه با برادرِ خونی آن‌ها (ج.ا) بود و هست تا جایی‌که جلوی عمل شجاعانه و همبستگی و خلاقیت میدانی را گرفت و مردمی که با آن حرارت برای گرفتن حقشان در حال مبارزه بودند، تبدیل شدند به موجودات ترسویی که زیر پست این نماینده‌ی پارلمان و آن سفیر، در حال التماس و ضجه بودند و منتظر مثلاً اتحاد اپوزیسیون تا خون جوانان کمتر ریخته شود...
در ایدئولوژی غرب‌ستیزی حضرات انسانیت جایی نداشت و ندارد، چرا که اساساً هر ابله و گاگولی می‌داند وقتی یک فعال چپ نمی‌تواند از حق و حقوق کیان و سارینا و... دفاع کند، در مواجهه با قدرت‌های جهانی هم حق کودک فلسطینی را  نمی‌تواند احیا کند.
چهل و شش سال درگیر شو و نمایش هستیم.
همانطور که می‌دانیم با تکثر و اصول آزادی است که حداکثر امکان مشارکت و همکاری فراهم می‌شود، ما روزی می‌توانیم به توانایی همبستگی ساده‌ترین چیزها هم ایمان بیاوریم،
چند روز پیش در وسط جهنم با بیژن جزنی چندساعتی هم کلام شدم، او می‌گفت قبلاً از عقایدمان شناخت آنچنانی نداشتیم و بقول ابراهیم گلستان فقط مارکسیسم را عربده می‌کشیدیم، در روسیه باران می‌زد ما در تهران چتر به دست می‌شدیم الان در جهنم من اما با تأسی به اولین سوسیالیست دنیا می‌گویم با نژاد سگ‌ها آشنایی ندارم ولی پدر سگ‌ها را خوب تشخیص می‌دهم هر چند ریا نباشد من نماد بارز چپ بی‌عمل بودم، زمان زندگانی هم روی تختم فعالیت خیلی خوبی داشتم نه جیش می‌کردم نه می‌افتادم پایین، آن زمان اگر واژه سوسیالیسم را از من می‌گرفتند، عین گربه‌ای که سیبیلش را چیده‌اند کج کج راه می‌رفتم.
اما اکنون که بسیاری از هم‌نسلان من مُرده‌اند، قبرشان که هست...شاید همین سبب همبستگی شود.

این صرفاً یک پیشنهاد است.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

07 Jan, 05:59


⭕️دموکراسی یا دموکرات?!: گذار از نما به نمود


🔻شاید در جهان‌‌معاصر کمتر واژه‌ای مانند "دموکراسی" بدل به برچسبی شده باشد که تمامی نیروهای سیاسی بنابر زعم‌خود دعوی پایبندی بدان را داشته و آنرا حیات‌خلوت پدری خود بدانند. به عبارتی به همان میزان که "فاشیست" یا "توتالیتر" خطاب کردن هماورد سیاسی نقل‌محافل کارزار های انتخاباتی است, هواخواهی از دموکراسی به عنوان یک "ارزش سیاسی" دائما در دهان مدعیان ان نشخوار می‌شود. با چنین نگرشی پیشبرد پیروزی انتخاباتی و غضب ارثیه قدرت‌سیاسی را باید هدفی بدانیم که حاصل از دیالکتیک بین خطاب کردن دیگری به مثابه یک "دیکتاتور" در مقام یک پاد ارزش و "دموکرات" دانستن خود در مقام یک ارزش است.

🔻با این حال کمتر کسی بدین نکته اشاره می‌کند که دموکراسی را نه به معنای یک ساختار که باید به مثابه یک منطق درونی‌شده یا فرهنگ تلقی کرد. بدین معنا دموکراسی پیش از آنکه به عنوان یک ساختار سیاسی یا روش‌حکمرانی موجودیت یابد که هر گرایشی دعوی پایبندی بدان داشته باشد, بدل به فرهنگی می‌شود که نه از بالا به پایین بلکه از پایین به بالا جاری می‌شود. دموکراسی‌حقیقین نه محصول صوری‌سازی انتخاب‌های ما به واسطه برگه‌های رای که برخواسته از رفتار و افکار شهروندانی‌دموکرات است. چنین شهروندانی سیاست را نه میدان کارزارهای‌ انتخاباتی که ابزاری برای انکشاف و تحقق حقیقت از مجرای دیالکتیک‌ افکار گوناگون می‌دانند.

🔻اندیشیدن به شهروندی "دموکرات" شجاعت بیشتری نسبت به اندیشیدن به ساختاری "دموکراتیک" می‌طلبد. چرا که اگر مقصود خود را پرورشی شهروندی دموکرات بدانیم که نمود ان ساختاری دموکراتیک است, آنگاه انگشت اتهام از ساختارسیاسی به سوی خود ما نشانه خواهد رفت. به تعبیری از افتادن نورافکن بر روی سیمای افکار خود بیش از آشکار شدن ماهیت حاکمیت هراس داریم. چرا که بشر مطالبه از دیگری را سهل‌الوصول تر از اصلاح خود می‌پندارد. تجمیع آرا در دموکراسی بدون حضور شهروندانی دموکرات به معنای تجمیع قوای دیکتاتورهای کوچکی است که دیکتاتور بزرگی را پرورش خواهد داد و این تناقض شگرف به مثابه تعارض ساختار با محتوا و تعارض کلیت‌ نظام‌سیاسی با اجزای سازنده آن است.

✍️محمدامین سلیمانی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

06 Jan, 21:53



اهمیت کشف حجاب و فرمان آزادی زن ایرانی(۱۷ دیماه۱۳۱۴) بدست ‎#رضاشاه_بزرگ با استاد امیر طاهری

‎@AmirTaheri4

لیبراسیون/لیبرالیسم

06 Jan, 18:15


قدرت برتر نظامی منطقه، توهم یا واقعیت

@cafe_andishe95

صادرات دفاعی ترکیه در سال گذشته به رکورد 7.1 میلیارد دلار رسید که این رقم نشان‌دهنده رشد 29 درصدی و فراتر رفتن از هدف 6.5 میلیارد دلاری آنکارا است. این موفقیت عمدتاً به فروش پهپادها و توافق‌های نظامی با کشورهای عضو ناتو مرتبط است. رئیس سازمان صنعت دفاعی ترکیه اعلام کرد که این کشور محصولات دفاعی خود را به 180 کشور صادر کرده و در نمایشگاه تسلیحات اخیر توافق‌های صادراتی به ارزش 4.6 میلیارد دلار به دست آمده است. ترکیه همچنین با اسپانیا و پرتغال قراردادهای مهمی برای خرید هواپیما و ساخت کشتی‌های پشتیبانی امضا کرده است. شرکت‌های بزرگ دفاعی ترکیه مانند TUSAS و Aselsan در این موفقیت‌ها نقش مهمی ایفا کرده‌اند و شرکت Baykar به عنوان بزرگترین تولیدکننده پهپادهای رزمی جهان، با خرید شرکت ایتالیایی Piaggio Aerospace، حضور خود را در بازار دفاعی اروپا تقویت کرده است. رشد صادرات دفاعی نه تنها به تقویت اقتصاد ترکیه کمک می‌کند، بلکه جایگاه ژئوپلیتیکی این کشور را نیز ارتقاء می‌دهد. ترکیه در تلاش است تا با توسعه فناوری‌های پیشرفته، به یکی از قطب‌های تولید تسلیحات در جهان تبدیل شود و همکاری‌های دفاعی با کشورهای دیگر را گسترش دهد.


چهل و شش سال توهم

لعنت خداوند بر نسل تباه ۵۷

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

06 Jan, 17:46


هفدهم دی‌ماه یادآور اقدام شجاعانه و تاریخ‌ساز رضاشاه بزرگ در آزادسازی زنان ایران از پستوی تحجر و انزوا است. این روز، به معنای دقیق، نه روز «کشف حجاب» بلکه روز «آزادی پوشش» است. زنان ایران در این روز، به پشتوانهٔ دولت ملی که نگاهبان آزادی و امنیت‌شان بود، فرصت یافتند از بند ارتجاع رها شوند و همسانِ مردان در اجتماع حضور داشته باشند. بدین ترتیب، میهن کهن ما توانست از توان و استعداد نیمی از جامعه برای پیشرفت و آبادانی کشور بهره‌مند شود.

من آن تصمیم رضاشاه را دوران‌ساز می‌دانم چرا که نه تنها در زمان خود پیشرو بود، بلکه آغازگر تحولی تاریخی در دستیابی زنان ایران به حقوق خود شد که تا همین امروز نیز آثار آن در جامعه ایران پدیدار است، و حتی جمهوری اسلامی نیز با وجود سرشت عمیقا واپس‌گرای خود هرگز نتوانست وضعیت را به پیش از آن باز گرداند. چنانکه امروز نیز زنان ایران از پیشگامان انقلاب ملی برای برانداختن جمهوری اسلامی هستند و همچون سدی استوار، مقابل زن‌ستیزی و آزادی‌ستیزی این ارتجاع مذهبی ایستاده‌اند.

یاد همه مردان و زنان میهن‌پرستی را که در آن روزها از پیشگامان آزادسازی زنان ایران بودند، گرامی می‌دارم، و به زنان و مردان شجاع ایران که امروز دوشادوش هم برای بازپس‌گیری میهن‌ و آزادی‌شان مبارزه می‌کنند، درود می‌فرستم.

پاینده ایران

‏@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

04 Jan, 20:11


🔗در آن زمانی که رژیمی جنایتکار قواعد قانون را به کلی زیرپا می‌گذارد، در آن زمانی که جرم و جنایت مجاز شمرده می‌شود، در آن زمان که عده‌ی معدودی که فراتر از قانون هستند می‌کوشند دیگران را از شأن و‌ کرامت و حقوق اولیه‌شان محروم کنند، اخلاق مردمان عمیقاً آسیب می‌بیند.

رژیم‌های جنایتکار به خوبی از این امر آگاهند و آن را می‌شناسند و سعی می‌کنند با ایجاد وحشت، شرف و رفتار اخلاقی آدمیان را به مخاطره اندازند، شرف و اخلاقی که بی‌آن هیچ جامعه‌ای، حتی جامعه‌ای تحت حکومتِ چنین رژیمی نمی‌تواند بپاید. اما بر همگان معلوم شده است که ترور و وحشت وقتی که مردمان انگیزه‌ای برای رفتار اخلاقی‌ دارند نمی‌تواند به جایی برسد یا چیزی به چنگ آورد.

📍در سال‌های بعدی پی بردم که بسیار اندکند آن چیزهایی که بتوانند جایگزین شرف از دست رفته، اخلاق آسیب دیده شوند، و شاید برای همین بود که تا جایی که می‌شد جان کندم که این اصول را در طول دوره‌ی رژیم کمونیستی حفظ کنم.
هر جامعه‌ای که بنایش بر بی‌صداقتی است و هر جرم و جنایتی را تحمل می‌کند با این بهانه که این بخشی از رفتار عادی انسانی است، رفتاری منحصر به مشتی از نخبگان، و گروه دیگری را هر قدر اندک و کوچک محروم می‌کند از غرور و شرفش و حتی حق زندگی‌اش، خودش را دستی دستی محکوم به انحطاط اخلاقی و نهایتاً فروپاشی محض می‌کند.



📗روح پراگ، ص ۲۵
✍️ ایوان کلیما

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

04 Jan, 05:46


🔒قدرت توتالیتری اجازه نمی‌دهد که افکار و عقاید مختلف بروز پیدا کند و بنابراین اجازه نمی‌دهد بحث یا گفت‌وگویی معنادار شکل بگیرد.
در رژیم‌های توتالیتر، فعالیت فکری ناممکن است. حتی افراد، فارغ از آنچه در دورن دارند، ناگزیرند خودشان را با الگوی رسمی وفق دهند، قیدوبندهایی هستند که نمی‌گذارند شخصیت در افراد پرورده شود؛ و فضایی که در آن جان و ذهن انسان حرکت می‌کند دائماً تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شود.

📎نظام توتالیتری به همه‌ی خواست‌ها فقط یک پاسخ می‌دهد. در برابر ناراضیان فقط به زور متوسل می‌شود. برای همین است که دولت‌های توتالیتر نمی‌توانند بی‌وجود پلیس سیاسی، دادگاه‌های فرمایشی، حکم‌های غیرقانونی، اردوگاه‌های کار اجباری، و اعدام‌هایی که غالباً نوعی آدم‌کشی در هیأت مبدل هستند، سر کند.

نظام توتالیتری در اوج تکاملش از این جهت چشمگیر است که شمار نوکران حلقه به گوشش در سرتاسر جامعه بسیار زیاد است... آن‌چه آنان را به حرکت درمی‌آورد دیگر شور و شوق نیست بلکه ترس است.
با این همه شخصی که انگیزه‌ی اعمالش یک ترس دائمی است، صفتی را از دست می‌دهد که کل فرهنگ از دل آن صفت برمی‌آید: او خلاقیتش را از دست می‌دهد، چشم‌اندازش را از دست می‌دهد.رقتار او را می‌توان به رفتار ساکنان شهری محاصر شده تشبیه کرد. یگانه آرزوی او زنده ماندن است.


📓روح پراگ، ص ۱۴۴
✍️ ایوان کلیما
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

03 Jan, 20:07


وقتی اصلاح طلبان به حمایت از مجاهدین خلق برمیخیزند.
پیوندی دیرینه بین مجاهدین خلق و چپ امنیتی جمهوری اسلامی وجود دارد که در آینده به آن خواهم پرداخت

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

03 Jan, 19:08


🎭دو کودک یکی از آمریکا و دیگری از شوروی باهم گفتگو می‌کنند.

کودک آمریکایی: ما شکلات داریم.

کودک روس: ما در عوض استالین داریم.

کودک آمریکایی: خب ما هم می‌توانیم استالین داشته باشیم.

کودک روس: در آن صورت شما هم شکلات نخواهید داشت.


📗به آن می‌خندم، ص ۱۶
✍️ میخائیل میلنیچینکو
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

03 Jan, 11:30


♦️ شاملو و زنان
💢 چه کسی احمد شاملو را کشف کرد و چگونه پله‌ی شهرت و ثروت او شد؟

ماجرای گور انترفکر ساعدی، سبب کاویدن بیش‌تر در زندگی و دیدگاه‌های واقعی این قماش شده که برای مسموم کردن ذهن جوان ایرانی ماموریت داشتند و نتیجه‌اش تباهی زندگی، ایرانیان بود.

احمد شاملو یکی از آن‌هاست؛ سارق ادبی، بی‌سواد و انیرانی که او را با شعرهایش و بیش‌تر عاشقانه‌هایش می‌شناسند. شاملو سه بار ازدواج کرد:
نخستین بار و پیش از شهرتش با اشرف‌الملوک اسلامیه، برای بار دوم با طوسی حائری و بار سوم و آخرین بار، آیدا سرکیسیان که بیش از دو نفر پیشین شهرت دارد و شاملو تلاش کرد او را به عنوان منبع الهام عاشقانه‌هایش بشناساند فارغ از آن‌که تمام عمرش، بی‌بندوبار و لاقید بود.

اشرف‌الملوک اسلامیه، نخستین زن شاملو، یک آموزگار بود که ده سال با شاملو زندگی کرد و ۴ بار باردار شد. هر ۴ بچه‌ی شاملو از اوست که به دلیل کاری که با مادرشان کرد، عمومن از او بیزارند. شاملو در این دوران فردی بی‌شهرت بود که حتا دیپلم هم نداشت و در تقلا برای یافتن راهی به مجلس‌های ادبی بود.

این‌جا با طوسی حائری آشنا شد، زنی از طبقه‌ی شناخته‌شده، از پیشگامان جنبش زنان، کسی که می‌توانست راه ورود او به محفل‌های ادبی، پله‌ی شهرت و پل ثروت شود. طوسی‌ حائری، که بیش‌تر او را با نام نخستین گوینده‌ی رادیوی ملی ایران می‌شناسند، یکی از ۱۲ پیشگام ورود دختران به دانشسرای عالی و دانشکده علوم و ادبیات دانشگاه تهران بود؛ جایی که پس از قانون آزادی پوشش رضاشاه، بسیاری بزرگان از فرستادن دختران‌شان و اختلاط آزاد دختر و پسر و آزادی پوشش دختران‌شان می‌ترسیدند اما طوسی حائری نه تنها نخستین زنی شد که لیسانس ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفت که برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در نهایت با مدرک دکترای ادبیات از دانشگاه سوربون به ایران بازگشت.

برخلاف کلیشه‌ها درباره‌ی آیدا، بی‌تردید طوسی بود که شاملو را پرورش داد. شاملو با استفاده از سرشناسی طوسی حائری به محفل‌های ادبی بزرگ‌تر و مهم‌تری معرفی شد، با استفاده از سواد ادبی و تسلط همسر دومش به زبان فرانسه، کتاب‌ها و شعرهایی ترجمه و به زبان فارسی منتشر کرد و خودش را با نام مترجم در کنار شاعر جا انداخت در حالی که فرانسه نمی‌دانست و بیش‌ترین سهم در ترجمه‌ی این کتاب‌ها را طوسی حائری داشت. هم‌چنین طوسی حائری با راه‌اندازی مجله‌ی «آشنا» از ثروت شخصی‌اش، شاملو را که پیشینه‌ی چندانی در روزنامه‌نگاری نداشت، به سردبیری این مجله گمارد که به زودی پاتوق شاعران و نویسندگان شد و به شاملو اعتبار و وزن بخشید.

زندگی مشترک طوسی و شاملو بیش از ۴ سال دوام نیافت. اعتیاد شاملو به افیون و ارتباطات خارج از ازدواجش، به ویژه در سال آخر با آیدا سرکیسیان، این ازدواج را به بحران کشید، به ویژه که هدف شاملو از ازدواج با زنی که ۸ سال از او بزرگ‌تر و در زمان خودش مشهورتر و معتبرتر بود، تامین شده بود و دیگر به طوسی حائری نیازی نداشت. نجف دریابندری درباره‌اش نوشته است:‌ «طوسی زن خوبی بود. من بیش‌تر با او رفیق شدم. علت جدا شدن من از شاملو هم همین رفتارش با طوسی بود. طوسی یک روز به من گفت: «شاملو معتاد است. من چند بار او را پیش دکتر برده‌ام ترک کرده اما دوباره! شما که رفیقش هستی بهش بگو که ترک کند.»‌

🔻افزون بر اعتیاد که شاملو تمام عمرش در بند آن بود، او در عین بی‌سوادی و فقدان تحصیلات و سرقت‌های ادبی‌اش، از خودشیفتگی هم رنج می‌برد، بنابراین، پس از افزایش شهرت و اعتبارش، نمی‌توانست زنی را تحمل کند که مجیزش را نمی‌گفت و خودساخته و مستقل بود. سیروس شاملو درباره‌ی جدایی پدرش از طوسی حائری گفته است: «یکی از دلایلی که شاملو از او جدا شد این بود که طوسی اظهارنظر می‌کرد و خودساخته بود و نمی‌خواست به شوهرش متوسل شود. یعنی بعضی برای ایرادگرفتن فکر آینده‌شون رو می‌کنند، ولی بعضیا نمی‌کنند.»‌

ازدواج این دو سرانجام به پایان رسید، و شاملو به قول انترفکر ابراهیم گلستان، پس از بالا کشیدن ثروت طوسی، او را از خانه بیرون کرد، زنی را که تمام زندگی و داشته‌هایش را به او مدیون بود و در شعر «ماهی»‌، «برای طوسی‌»‌ نوشته بود:

من فکر می‌کنم
هرگز نبوده قلب من‌
اینگونه گرم و سرخ. ‌
احساس می‌کنم در بدترین دقایق این شام مرگزای
چندین چشمه خورشید
در دلم
‌می‌جوشد از یقین؛‌
احساس می‌کنم در هر کنار و گوشه این شوره‌زار یاس
چندین هزار جنگل شاداب
ناگهان
می‌روید از زمین.

✍️ساسان آقایی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

03 Jan, 09:54


جهت یادآوری

🖋️افشین پارسافر، دکترای علوم سیاسی

@cafe_andishe95

یادم نمی‌رود سخنان دکتر رضا منصوری،  فیزیک‌دان ایرانی و استاد دانشکده‌ی  فیزیک دانشگاه صنعتی شریف را، گفته بود وظیفه‌ی ما گفتن واقعیت به اهل قدرت است.
در دورانِ  ویروس‌یاب، طرح جامع انرژی کشور، و جرم صداقت علمی  در فضای علم کشور چه خبر است؟؟

جمعه ۲۹ فروردین ۱۳۹۹ بود.

اخبار ساعت ۲۱ شبکه‌ی یک سیما، سران بزرگترین قدرت نظامی خاورمیانه(!)، ابر قدرت منطقه(!)، و مدافعان راستین کشورمان را نشان داد.
می‌گفت دیگر می‌ترسم حرفی بزنم. حرمت نیروهای نظامی ما کجا رفته است؟
می‌گفت بسیج علمی دانشگاه شریف کجاست که به دادِ علم برسد؟
می‌گفت می‌ترسم! این همه بی‌تدبیری در عالی‌ترین سطح قدرت؟ فاجعه است، ویروس دو قطبی؟ از فاصله صد متری؟ در ۵ ثانیه؟
چه حکمتی در این ۵ ثانیه است؟ خارق‌العاده است؟
می‌گفت بله تقیّه می‌کنم، تقیه‌ای خارق‌العاده
می‌ترسم. نگران ایرانم...

گفته بود: قبل از عید به بسیج دانشگاه خودمان در یک مصاحبه گفتم بسیج یعنی این که مدافع مردم باشد نه مدافع قدرت و مقابل مردم.
حالا بسیج دانشگاهی کجا است تا از منِ مردم در مقابل شیادی و حماقت علمی و وهن انقلاب و علم ایران، و آبروریزی در جهان، حمایت کند؟؟
اگر بسیج دانشگاه شریف، (به دانشگاه‌های دیگر کاری ندارم)، در مقابل این وهن علم و دانشگاه و انقلاب و اسلام سکوت کند، آن هم در این دوره ی کرونایی که مردم حمایت همه جانبه می‌خواهند، باید خجالت کشید از این عنوان شریف! این عین بی‌شرافتی‌ست

بله! آموزش عالی می‌ترسد.

دانشگاهی می‌ترسد.

کار به جایی رسیده که دانشگاهی مانند اهل علمِ(!)حوزوی تقیّه می‌کند. دانشگر هم که نداریم تا مانند دانشگران جهانی اجازه ندهد کسی شیادی علمی بکند. و چه راحت شیادان در دنیا و ایران کلاه بر سر قدرت‌مداران ما گذاشته‌اند بسیار...
کلاه تتلو بر سر روحانیت یک جور و کلاه شیادان علم و فناوری بر سر اهل قدرت جور دیگر....
این حجم از بلاهت از کجا می‌آید؟

می‌گفت وظیفه‌ی  اصلی ما به عنوان دانشگر یادمان نرود که گفتن واقعیت است به اهل قدرت...
می‌ماند مدعیان بسیج علمی کجایند؟

در همان قیل و قال کرونا و دورِ کرونایابِ نظامی بود که دولت طرح جامع انرژی کشور را تصویب کرد!!!
گفته بود، من شک ندارم هیچ کس در دولت آن را به قصدِ نقد نخوانده است، مگر کارشناسان یا قدرت‌هایی که آنها هم به این منظور که ببینند کجا چقدر دلار برای آنها تَهَش می‌ماند که از الان به فکر «وثوقانه» خودشان باشند.
حتی ده در صد از ۵۰۰ میلیارد دلاری که قرار است هزینه شود لقمه‌ی چربی است، چه رسد به کل مبلغ!!

می‌گفت دریغ از کمی دوراندیشی. دریغ از مسئولیت برای نسل‌های آینده. نکند این قیل و قال این روزهای انواع و اقسام کشفیات ضد کرونایی برای رد گم کردن باشد تا به راحتی بشود غنیمتی را به‌موقع تقسیم کرد؟ غنیمتی که پشت عنوان فخیم طرح جامع انرژی مخفی است ما را سرِ کار گذاشته‌اند؟

می‌گفت خداوندا نسل بعد را از این بی‌تدبیری‌ها و وقاحت‌ها برحذر بدار
وای برما... شرمنده‌ی نسل بعدم. شرمنده...

پ.ن: ذکرش زیاد مناسب نیست اما لعنت خداوند بر نسلِ ۵۷.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

03 Jan, 06:25


چهل و شش سال توهم

لیبراسیون/لیبرالیسم

02 Jan, 22:54


توییت حسین اشتری آسیب دیده چشمی:

سام رجبی و علی ابراهیم‌زاده که به اسم ما پول جمع کردن و کامل جمع شد ورفت تو جیب خودشون ولی ما به اسم خودمون نمیتونیم کمک جمع کنیم چشمم نیاز به جراحی داره کتفم باید عمل بشه و این‌ها تنها گوشه‌ای از زخمیه که با خودم حمل می‌کنم من اینجا هستم صادق و بی‌هیچ واسطه‌ای فقط برای درمانم

‏از لینک پایین میتونید کمک رسانیتون انجام بدید🙏🏻❤️
گوفاندمی:
https://www.gofundme.com/f/medical-and-life-support?attribution_id=sl:f77be938-8eac-4090-b7cd-a96046965931&utm_campaign=natman_sharesheet_dash&utm_medium=customer&utm_source=copy_link

لیبراسیون/لیبرالیسم

02 Jan, 16:33


جنگنده KAAN ترکیه و اوهام تعبیر نشده‌ی قاهر ۳۱۳

@cafe_andishe95

قاهر ۳۱۳ قرار بود نماد خودکفایی و پیشرفت جمهوری اسلامی در صنایع دفاعی باشد که سرنوشتش به قابلمه کرونایاب سپاه پاسداران دچار شد.

هواپیمایی که در سال ۹۲ با حضور بارزترین نماد بلاهت جمهوری اسلامی(احمدی‌نژاد) رونمایی شد و آن‌زمان این هواپیما را فوق پیشرفته هم معرفی کردند اما به شکل فضاحت‌باری مشابه ماکتی بود که نحوه تولید آن هم مشکلات ظاهری فراوانی داشت و البته طبیعی بود که این هواپیما اصلن نتواند پرواز کند.

در آنسوی مرزها اما، ترکیه با همکاری بین‌المللی توانست پروژه TF Kaan را عملیاتی کرده و امروز کار بجایی رسیده است که عربستان سعودی به خرید 100 فروند جنگنده رادارگریز  TF Kaan ترکیه علاقه‌مند شده است که این تصمیم به دلایل سیاسی و فنی مرتبط با نیازهای نیروی هوایی سعودی اتخاذ شده است. یکی از مهم‌ترین دلایل این انتخاب، تلاش ریاض برای نشان دادن گزینه‌های جایگزین برای جنگنده F-35 است. همچنین، TF Kaan می‌تواند به عنوان یک راه‌حل موقت تا دستیابی به جنگنده‌های نسل ششم در دهه 2040 مورد استفاده قرار گیرد. عربستان سعودی در حال حاضر همکاری‌های گسترده‌ای با ترکیه دارد و سفارش این جنگنده می‌تواند به توسعه صنایع دفاعی ترکیه کمک کند. علاوه بر این، این سفارش می‌تواند به کاهش قیمت هر هواپیما و جذب مشتریان خارجی بیشتر منجر شود. TF Kaan به موتورهای بومی نیاز دارد تا به قابلیت‌های کامل نسل پنجم دست یابد. عربستان همچنین به دنبال خرید جنگنده‌های مدرن دیگری مانند F-15SA و Rafale است و در عین حال به دنبال گزینه‌هایی برای پیوستن به پروژه‌های بین‌المللی نظیر GCAP است. این تحولات نشان‌دهنده تمایل عربستان به تقویت توان دفاعی خود و همکاری‌های بیشتر با ترکیه است.
از طرفی با وجود تامین موتورهای آمریکایی برای این مدل جنگنده نیز باز هم برای آمریکا و ترکیه بازی دو سر برد است، چرا که تولیدکنندگان محصولات نظامی آمریکا سود خود را می‌برند و از طرفی ترکیه نیز محصولی ارزان‌تر از جنگنده های نسل پنجمی آمریکا و اروپا به مشتریان خاورمیانه‌ای خواهد فروخت.

این وسط اما جمهوری اسلامی ایران با تخدیر «ما می‌توانیم» و انزوا و دشمنی با دنیا ماکت‌های پیشرفته‌تری را می‌تواند رونمایی نماید.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

02 Jan, 16:00


آزادسازی فرضی قدس در مانور سپاه تهران!

گر میسر نیست ما را کام او
عشق‌بازی می‌کنیم با نام او

@Nejatbahrami

لیبراسیون/لیبرالیسم

02 Jan, 07:04


🧟‍♂️ نادر ابراهیمی "روشنفکر مبارز" نویسنده مشهور و عضو کانون نویسندگان و سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران پس از سقوط نظام پادشاهی مامور تصفیه و تجدید سازمان کانون پرورش فکری می‌شود. او رسما آنجا را تبدیل به یک اردوگاه بازپروری و شکنجه‌گاه می‌کند، از همان نوعی که رفقای کامبوجی و ویتنامی‌اش در همان سال‌ها برپا می‌کردند‌. در نمونه‌ای که او خود شرح می‌دهد، دستور داده پیراهن یک دختر جوان را به عنوان تنبیه پوشش ناکافی با سوزن به گوشت و پوستش بدوزند...فکرش را بکنید: کانون پرورش فکری...

🔊 چند روز پیش در پی غائله ساعدی، همانطور که در تصویر می‌بینید، علی‌اکبر معصوم بیگی نویسنده و مترجم "مبارز" و تروریست سابق عضو فداییان اقلیت از همفکرانش دعوت می‌کند که سر پادشاهی‌خواهان را روی سنگ‌فرش خیابان‌ها متلاشی کنند. اینها همان کسانی بودند که دو رفیق سازمانی زن و مردشان را به جرم روابط عاشقانه، به اعدام انقلابی محکوم کرده و کشتند. یعنی کاری که حتی داعش یا نواب صفوی هم نکرده، چرا که آن دو نفر هیچ کدام متاهل نبودند.

🔺سوال مهم این است که کدام اندیشه و فرهنگ سیاسی چنین هیولاهایی را تربیت می‌کند؟ پاسخ را باید در ترکیب خطرناکترین و ارتجاعی‌ترین سویه‌های پدرسالاری خاورمیانه‌ای با اندیشه‌های کارل مارکس یافت و من این روزها می‌خواهم به دومی بپردازم. سال‌های زیادی از عمرم را با خواندن متون نظری و تاریخ جنبش‌های مارکسیستی احتمالا تلف کردم و به این نتیجه رسیدم که اندیشه‌های کارل مارکس از بسیاری جهات از نازیسم و بدتر از آن هم درنده‌خوتر و خطرناک‌ترند. به علاوه یک حقیقت هم به دشواری و با صرف زمان بسیار برایم آشکار شد: هیچ فاصله، تفاوت و تمایزی میان عملکرد حکومت‌ها و سازمان‌های مسلح کمونیستی، با برآیند اندیشه‌های کارل مارکس وجود ندارد.
🧨 کارل مارکس فقط بزرگترین کلاش تاریخ بشریت نیست، بلکه واضع درنده‌خوترین و خون‌آشام‌ترین نظریه فلسفی سیاسی در تاریخ بشر هم هست. اگر جامعه ایران به درک حقیقی از سنت مارکسیستی برسد، درخواهد یافت که حتی با کسانی که صرفا به مباحث نظری مارکسیسم علاقه‌مندند و جلسات خوانش آثار مارکس ترتیب می‌دهند، نیز باید با دقت و احتیاط برخورد کرد. چرا که ممکن است برخی از آنها در آینده ایران دست به عمل سیاسی مارکسیستی بزنند و هر فعال سیاسی واقعی مارکسیست یه تروریست و خون‌آشام بالقوه است. اگرچه به احتمال زیاد چنین فعالینی بسیار کم تعداد و کم اثر خواهند بود، اما باز هم هشیاری منطبق با موازین دمکراتیک واجب است. در نوشته‌های آتی توضیح خواهم داد که کدام خطوط و سرنخ‌ها در آثار مارکس نظریه او را به مهلک‌ترین و خون آشام‌ترین اندیشه سیاسی در تاریخ بشر تبدیل می‌کند.

✍️توس طهماسبی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

02 Jan, 04:00


نادر ابراهیمی، نویسنده:
تنبیهات بد و سخت و خشن به خرج می‌دادم برای کسی که گوشه‌ای از بدنش پیدا بود
دگمه بالای یقه یک خانمی باز بود گفتم این دگمه باز میشه. گفت خودش میشه. گفتم حالا کاری می‌کنم که نشه. به خیاط گفتم بدوز به گردنش این رو. همونجا به تنش لباس رو دوختیم
@hafezeye_tarikhi

لیبراسیون/لیبرالیسم

01 Jan, 19:48


ادعای ادمین سابق پیج رسمی مجاهدین خلق:

ظاهراً ‎#سازمان_رجوی همچنان قصد دارد با ماجرای قبر ‎#غلامحسین_ساعدی بازی کند. پس جهت اطلاع ادرار به قبر ساعدی کار ‎#احسان_طرلانی از کودک سربازان مجاهدین در پاریس بوده که برای یک هوادار پهلوی ارسال شده. احسان فرزند زینب صفایی مستقر در اشرف است که خانواده او در تهران زندانی هستند.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

01 Jan, 18:51


🗓✉️در سال ۱۶۷۵ یک دیندار کاتولیک به نام آلبرت بورگ در نامه‌ای به اسپینوزا نوشت: «من این نامه را بنابر وظیفهٔ دینی خود برایتان می‌نویسم تا عشق به همسایه را حتی به شما که یک کافر هستید نشان دهم. شما را فرا می‌خوانم که روح خود را به موقع نجات دهید و به مسیحیت بگروید. شما مدعی هستید که سرانجام، فلسفه حقیقی را یافته‌اید. اما از کجا می‌دانید که فلسفهٔ شما بهترین است؟ آیا می‌خواهید کفرگویی‌های ناگفتنی موجودی نکبت‌زده، کِرمی حقیر و انسانی خاکی را که سرانجام غذای کِرم‌ها می‌شود، گستاخانه بر حکمت بی‌انتهای پدر جاودانی برتر شمارید؟ از شما خواهش می‌کنم بس کنید و دیگران را نیز همراه خود به فساد نکشانید».


📩اسپینوزا در پاسخ این مؤمن مسیحی نوشت:

«من ادعا نمی‌کنم که بهترین فلسفه را یافته‌ام، اما می‌دانم که حقیقت را می‌توان شناخت. تمام دلیل‌هایی که شما در نامهٔ خود اقامه کردید، فقط در طرفداری از کلیسای رومی است. آیا معتقدید که با آن‌ها می‌توان اقتدار این کلیسا را به روش ریاضی اثبات کرد؟ و چون این چنین نیست چگونه می‌خواهید باور کنم که بُرهانهای من، ساخته و پرداخته ارواح خبیث است و سخنان شما مُلَهم از پروردگار؟ افزون بر آن، من می‌بینم و نامهٔ شما نیز آشکارا نشان می‌دهد که بردهٔ این کلیسا شده‌اید، نه به خاطر عشق به خداوند، بلکه از بیم آتش دوزخ که تنها علت خرافه است. این خرافه را از خود دور سازید و خردی را که خداوند به شما ارزانی داشته به رسمیت بشناسید و اگر نمی‌خواهید جزو موجودات فاقد خرد به‌شمار آیید، از آن بهره گیرید. بس کنید و خطاهای ابلهانه را معما و رازورزی جلوه ندهید!».

📙تاریخ فلسفه -اسپینوزا -ویل دورانت
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

01 Jan, 11:42


پانترکیست‌ها و وطن‌دوستان و نتایج و درسهايی که از اثر دانینگ - کروگر می‌توانند بگیرند

🖋️پژمان بهادری، دانشجوی دکتری مهندسی پیشرفت، دانشگاه علم و صنعت ایران


گاهن در فضای مدیا دیده‌اید که آتروسک‌ها (اجداد رومی‌ها)، سومری‌ها، اکدی‌ها، اجداد ملت ژاپن، سرخپوست‌ها و تقریبن تمامی تمدن‌های موجود در روی کره‌ی زمین ترکی معرفی می‌شوند که البته تاریخ‌نگاری نوین و جعلی‌ای که دارند هم سودوساینس است، البته سودوساینس نامیدن این چنین تفکری غلط است، چرا که بیش‌تر شبیه شوخی یا یک جوک است، برای مثال مراد آجی از پانترکیست‌های شناخته شده اصرار دارد که ۲۰۰ هزار سال پیش مردمی پیشرفته با خون ترک در کوه‌ههای آلتایی زندگی می‌کرده اند و ۳۵ هزار سال پیش اولین ایالت جهان بنام اورال را تاسیس و حتی تا قاره آمریکا هم مهاجرت کرده‌اند.

در دو مقاله قبلی ذکر کردیم که این چنین توهماتی ماحصل مشکلات روحی روانی است تا یک کنش سیاسی.

اما پانترک‌ها و وطن‌دوستان از اثر دانینگ کروگر چه درس‌هایی می‌توانند بیاموزند:

۱- اشخاص بی کفایت و نادان خود را معمولن دست بالا می‌گیرند و در باره دانش نداشته خود و هر چیزی که در طول تاریخ نداشته‌اند غلو می‌کنند.

۲- امکان ندارد که بشود به پانترک‌ها فهماند که نادان و بی کفایت هستند.
اگر شخصی قادر به دانستن و استفاده از استدلال منطقی نباشد، ما قادر به فهماندن بلاهت آنها با برپائی یک استدلال منطقی نیستیم. حتمن تا به حال مشاهده کرده اید که در گفتگو ها و جدل های شبکه های اجتماعی بشود شخصی را مجاب کرد که ابله است  ( نه به عنوان یک توهین، بلکه یک توصیف ) و راجع به موضوع مورد بحث چیزی نمی‌داند.

۳- تنها راه مقابله با اثر و سمپتم دانینگ - کروگر فراگیری بیشتر دانش در موضوعی خاص است.(در اینجا تاریخ) با بالا بردن سطح دانش و کفایت خود می‌توان به این نقطه رسید که شخص در ابتدا قبول خواهد کرد که راجع به موضوع مورد بحث دانش کافی ندارد. هم هنگام لازم است که به خود و دیگران تواضع و فروتنی بیاموزیم. لازم به یادآوری این نکته است که قبول کنیم که همه ما کم و بیش در معرض اثر دانینگ - کروگر هستیم و میبایستی همیشه از خود این سؤال را بپرسیم که چگونه می‌شود از تحت تاثیر قرار گرفتن و دچار شدن به این اثر جلوگیری کرد.

می‌توان از راه های زیر از دچار شدن به این سمپتم تا حد زیادی جلوگیری کرد:

۱- خردمند کسی است که قادر شود که بگوید نمی‌داند، و یا مطمئن نیست و یا اینکه اقرار کند که اشتباه کرده است. تواضع فضیلت است و یقین کامل داشتن نشانه ای است از جهل.

۲-دانش خود را توسعه دهیم، خود را تعلیم دهیم و کنجکاو باشیم. هر چقدر بیشتر راجع به موضوعی دانش داشته باشیم،‌ کمتر در مقابل غیر واقعی بودن مطلبی تسلیم پذیر خواهیم بود.

۳- مواظب سو گیری و تائید شناختی باشیم. مردم به طور معمول به دنبال اطلاعاتی هستند که باورها و عقاید شخصی شان را تائید می‌کند. برای واقع‌ گرا بودن و پرهیز از خیالبافی، استدلال هر دو طرف را میبایستی مورد نقد و توجه قرار داد و‌ سپس عقاید خود را شکل دهیم. حتی بهتر است به دنبال مدارکی باشیم که باورهای ما را رد می‌کنند. در این مورد می‌توانید  ابطال پذیری، علم و شبه علم  را در گوگل اسکالر سرچ کنید و مقالاتی را مطالعه نمایید.


۴- هنگام استدلال از جنگ و دعوا میبایستی احتراز کنیم و از به کاربردن کلمات رکیک و توهین آمیز خودداری نمائیم. از طرفی دیگر، به طرف مقابل با احترام برخورد کنیم و به او به آهستگی بفهمانیم که در پی کمک به او برای درک بیشتر موضوع هستیم. برای درک موضوعی بهتر است که هر دو باهم در جستجوی واقعیت باشیم.

۵- همیشه قبول کنیم که می‌توانیم در اشتباه باشیم. تصدیق کنیم که می‌توانیم زیر تاثیر سمپتم دانینگ - کروگر باشیم.    

۶-پانترکیست‌ها، هرچقدر هم انزجار آفرین باشند و عقاید خنده‌دار و مضحکی داشته باشند، باز هم هم‌وطنان ترک زبان ما هستند، بیش‌تر از در دلسوزی وارد شوید، احتمالن خودشان هم نمی‌دانند که عقایدشان مشتی خزعبل و خرافات است و در مجامع آکادمیک هم جایی ندارند، لذا با عطوفت  با ایشان برخورد نمایید.
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

01 Jan, 09:30


🛑 ‏بزرگترین قربانی فاجعه۵۷ مفهوم ‎روشنفکر بود
شبه روشنفکران بیمار ایرانی چنان مفهوم ‎روشنفکر را به لجن کشیدند که تا مدت نامعلوم جامعه ایرانی با تردید و ناباوری به مفهوم روشنفکر نگاه میکند
و از خودش می‌پرسد اگر اینها روشنفکرند پس آدمهای کج فهم و خطاکار و متعصب چه کسانی هستند

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

01 Jan, 07:32


🗽دموکراسی چیزی نیست که خودش بی هیچ زحمت و تلاشی از راه برسد.
چیزی است که باید برای به دست آوردنش جنگید و همین است که راه رسیدن به آن را اینقدر دشوار می‌کند.

📚 کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم، اسلاونکا دراکولیچ
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

31 Dec, 21:50


🎄
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

31 Dec, 21:45


🎄آغاز سال نو میلادی را به شما عزیزان شادباش می‌گوییم.💐


(11) آنکه در میان شما از همه بزرگتر است، خدمتگزار شما خواهد بود. (12) زیرا هر که خود را بزرگ سازد، پست خواهد شد و هر که خویشتن را فروتن سازد، سرافراز خواهد گردید.
(متی، 11:23-12)

📚📖 عهد جدید، انجیل متی، باب 23، آیات 11 و 12
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

31 Dec, 21:42


🎄
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

31 Dec, 19:24


گروهی از مارکسیست‌ها و طرفداران مجاهدین خلق و جمهوری‌خواه‌ها، روز گذشته بر سر مزار شعبان جعفری حاضر شده و بنا به دلایلی نامعلوم، عکس صورت شعبان جعفری را مخدوش کردند.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

31 Dec, 11:14


‏شاه متولّی ایران است

مسعود اسپنتمان

وقتی جواد طباطبایی می‌گفت: «ایران، متولّی ندارد!»، منظورش این بود که «ایران، شاه ندارد»، چون شاه «متولّی» ایران است. این تولیّت بار حقوقی دارد. شاه ایران را به مثابه مِلک شخصی به ارث نمی‌برد. اموال عمومی به ارث نمی‌رسند. بلکه این تولیّت ایران است که از شاه به وارث او به ارث می‌رسد. این یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های «شاهی» با «ولایت فقیه» است. ولی فقیه بر صغیران شرعی قیمومیّت دارد. یعنی ولی‌فقیه قیّم امّت خود است. امّا انتقال این قیمومیّت به‌صورت موروثی ممکن نیست. به‌عکس در پادشاهی، این تولیّت اموال عمومی است که به میراث می‌رسد و نه خود کشور یا پیکر سیاسی.

از سوی دیگر وقتی می‌گوییم که شاه، شَانِ مقام متفاوتی با دیگر مردمان دارد، ازین بابت است که در هر قدم، شاه باید از جایگاه شَانِ مقام Dignitas سلطنتی دست به اقدام بزند و نه جایگاه شخصی خود. چون شاه در معنای اصلی خود پیکر سیاسی است و نه شخص! او نمی‌تواند چیزی را متصرّف شود، مگر برای استفادهٔ تاج‌وتخت و کشور. در فرهنگ رومی این Dignitas شرایط احرازی داشت، از جمله:
Gravitas
جدّیت و وقار و معظّم بودن
Constantia
ثبات قدم و استواری
Fides
قابل اطمینان و اعتماد بودن و وفاداری
Pietas
وقف کردن خویش در مسیر وطن و ایثار و فداکاری در راه مردم

در ایران نیز شَانِ شاهی به داشتن این صفات بوده است:
هنر با نژاد است و با گوهر است
سه چیز است و هر سه به بند اندر است
چو این هر سه یابی خرد بایدت
شناسنده‌ی نیک و بد بایدت

از همین بابت است که توس و گستهم فرزندان نوذر با آن‌که فرهمند اند امّا به شاهی نمی‌رسند:
اگر داردی توس و گستهم فر
سپاه است و گردان بسیار مَر
نزیبد بر ایشان همی تاج‌و‌تخت
بباید یکی شاه بیداربخت
که باشد بدو فره ایزدی
بتابد ز دیهیم او بخردی

حکیم فردوسی نشان می‌دهد که ایرانیان از تمایز میان شخص شاه با تاج‌وتخت آگاه بوده‌اند. یعنی برخلاف آن‌چه عدّه‌ای از سر غرض گفته‌اند، پادشاهی ایرانی، نوع سلطنت بر اساس قهر و غلبه و یا تسلسل دودمانی محض نبوده، به‌عکس معیارهایی نظری برای شاهی آرمانی همواره وجود داشته که واقعیّت شاهی موجود را به محک آن می‌زده‌اند.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

31 Dec, 00:46


ایران داستانی است که هنوز نوشته میشه

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

30 Dec, 19:15


دلار ۸۲هزار تومانی تازه‌ترین دستاورد رژیم بی‌کفایت جمهوری اسلامی و دولت دست‌نشانده علی خامنه‌ای است. در حالی که تاثیرات افزایش قیمت ارز همین امروز نیز در زندگی مردم ایران به‌وضوح احساس می‌شود، کارشناسان اقتصادی هشدار می‌دهند که با افزایش قیمت بنزین و انرژی در هفته‌ها و ماه‌های پیش‌رو، شرایط معیشتی مردم به‌مراتب بحرانی‌تر خواهد شد.

در این اوضاع، بازاریان شریف که حاضر نیستند بار گرانی بیشتر را بر دوش مردم بگذارند، با اعتصاب و تعطیلی کسب و کار، صدای اعتراض خود را به گوش همگان رسانده‌اند. هم‌زمان، بازنشستگان فولاد، معدن، مخابرات، آموزش و پرورش، تأمین اجتماعی، پرستاران و کارکنان بخش درمان، و کارگران بخش‌های انرژی و پتروشیمی نیز برای احقاق حقوق پایمال‌شده خود به اعتراض برخاسته‌اند.

همان‌گونه که همیشه توصیه کرده‌ام، اعتصابات و نافرمانی‌های مدنی، در کنار اعتراضات خیابانی راهی مؤثر برای به زانو در آوردن این رژیم است. در همین راستا، از همه هم‌میهنان می‌خواهم که فراتر از خواسته‌های صنفی،‌ پشتیبان و حامی اعتراضات یکدیگر باشند. با همبستگی و اتحاد همه اقشار ملت ایران است که می‌توان به هدف بزرگ‌تر که آزادی و نجات ایران است، دست یافت.

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

30 Dec, 17:00


🗓دستکم تا دو سال پس از پنجاه‌ و هفت، مدام در روزنامه‌ها و مجلات با این دسته از شعرا و نویسندگان به اصطلاح مبارز مصاحبه می‌شد و خاضعانه از آنها تقاضا می‌‌کردند که نظام‌ سیاسی و اقتصادی مطلوب برای آینده کشور و رویکرد مناسب برای رابطه با جهان را مشخص نمایند!

این موضوع به روشنی نشان می‌داد که آنها یک گروه مرجع نیرومند در جامعه ایران آن روزها و همچنین با توجه به ضعف و انزوای شاخه‌های تخصصی علوم انسانی و سیاسی، نیرومندترین بخش از جریان روشنفکری و تنها گروه موثر آن به شمار می‌رفتند. در غیر این صورت و اگر این شرایط ویژه پنجاه و هفتی بر ایران حاکم نبود، هیچ دلیل عقلانی وجود نداشت که اخوان ثالث، هوشنگ ابتهاج و غلامحسین ساعدی، مدام در روزنامه‌ها درباره الگوی مطلوب نظام اقتصادی یا روابط خارجی کشور سخن بگویند!

سیطره این دسته از "ادبای مبارز" بر جریان روشنفکری ایران، بخش مهمی از شرایطی را ایجاد می‌کرد که در آن بطور مثال صدای غلامحسین صدیقی شنیده نمی‌شد و صدایی علیه اعدام روشنفکرانی نظیر محمود جعفریان و پرویز نیکخواه برنمی‌خاست.

🚩 گرایش سیاسی این "ادبای مبارز" ترکیبی از چپ‌گرایی مارکسیستی و غرب ستیزی حقیرانه جهان سومی بود. آنها در تناقض‌ها و تضاد‌های عمیق درونی خود در ارتباط با تجدد و جامعه تکان خورده و در حال تحول آن روز ایران غرق بودند و طبعا چیزی نداشتند که به پروسه پیشرفت کشور و خوشبختی مردم هدیه کنند.

برای همین است که می‌بینید مثلا غلامحسین ساعدی از یک طرف از مطب روانپزشکی خود برای رابطه جنسی خارج از عرف با زنان و حتی همسر دوست نزدیکش سوءاستفاده می‌کند و از طرف دیگر از معشوقش می‌خواهد که چادر سیاه بر سر کرده، ترک تحصیل کند و با مردان غریبه سخن نگوید. این روشن‌ترین بیان برای آن تناقض، سردرگمی و عقده‌های فروخورده است که اشاره کردم و به هیچ وجه منحصر به شخص ساعدی نبود و غالب این به اصطلاح روشنفکران مبارز را در بر می‌گرفت. برخی دیگر به قدری در مصرف هروئین افراط می‌کردند که می‌بایست چند وقت یکبار عملا آنها را از جوب خیابان جمع کنند، دیگری در حالی تئورسین الگوی نوین زن مسلمان انقلابی به شمار می‌رفت، یک معتاد الکلی افسار گسیخته بود که دائما مرتکب خشونت خانگی می‌شد.

⚫️استعداد فکری و ذهنی آنها صرف تشفی آن عقده‌ها و تناقض‌ها و گرفتن انتقام از جامعه در حال پیشرفت آن روز می‌گردید. برای ارضای کینه‌ی افسار گسیخته‌‌ی خود از تجدد و پهلوی، از آوار کردن بدترین مصیبت‌های ممکن بر سر ملت ایران ابا نداشتند.

🌳امروز ایران در آستانه یک انقلاب بزرگ تمدنی است. اگرچه از سرمایه اجتماعی و نفوذ این "ادبای مبارز" میزان بسیار ناچیزی باقی مانده، اما این موج بزرگ انقلاب تمدنی در راه، همین میزان ناچیز را همچون پسمانده کوچکی از برف زمستان روبیده و نابود خواهد کرد. موج بزرگ انقلاب فرهنگی ایران برای تضمین پیروزی تمام عیارش، هیچ بت کوچک و نیمه شکسته‌ای را برای مراسم جادوگری اصحاب ۵۷ باقی نخواهد گذاشت.

✍🏻 توس طهماسبی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

28 Dec, 18:43


🎙تاملی در نسبتِ قانون، اخلاق و نافرمانی مدنی
🖱مصطفی ملکیان

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

28 Dec, 16:41


منتظر شنیدن خبرهای مهمی طی روزهای آتی باشید.

خط قرمز ما تمامیت ارضی ایران است و لاغیر.

لیبراسیون/لیبرالیسم

28 Dec, 08:18


مجاری عبور آب در زیر بنای نیایشگاه آناهیتای بیشاپور از شاهکارهای تاسیساتی دوران ساسانیان است.

البته بنای معبد آناهيتا در بيشاپور از نظر معماری هم بی‌نظیر است و از لحاظ رعايت و تنظيم و تقسيم كننده و كنترل جريان آب نيز نظير نداشته است.
تصور کنید در دورانی که نه valve های صنعتی وجود داشتند و نه pumpهای سیرکولیشن، اما این چنین به زیبایی جریان آب در حال گردش بوده است.

جریان آب در این نیایشگاه ها در زمان اجرای آیین دینی، یک نوای خوش و حالت آرامش بخشی را در معبد ایجاد می‌کرده است. بنظر می‌رسد که این معبد جایی مثل محل تطهیر قبل از ورود به آتش‌کده(که در همان نزدیکی است) می‌باشد.

ساده‌شده این سیستم گردش آب به همراه دیچ‌های انتقال آب را در پاسارگاد و موضع کاخ بار عام و کاخ اختصاصی هم می‌توان مشاهده نمود.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

27 Dec, 20:16


‍ ‍ ‍ ناسیونالیسم ایرانی و ایرانشهر

🖋️مریم اسدی، دانشجوی دکترای تاریخ، دانشگاه خوارزمی

پس از آن‌که حکومت ساسانی در جنگ با اعراب مسلمان شکست خورد و ایرانیان [به‌زور شمشیر] اسلام آوردند، کارهای خلاف اصول انسانیت در حق ایرانیان به اشکال مختلف از جمله خودبرتر بینی تازیان، تحقیر ایرانیان و موالی شمردن آن‌ها، قتل و غارت سرداران عرب همچون حجاج بن یوسف و یزید بن مهلب و قتیبه و گرفتن مالیات های سنگین بنام جزیه، تصرف نیمی از کارمزد روزانه آن‌ها، پیاده به دنبال خود بردن، کنیز شمردن دختران و زنان ایرانی، محروم کردن ایرانیان از حق داشتن القاب، منحصر به فرد کردن مقام‌های حکومتی، اهانت به تمدن و فرهنگ ایرانی، انتقال اقوام عرب به ایران و گذاشتن ارباب بر سر خانواده‌های ایرانی، محروم کردن آن‌ها حتی از شرکت در نماز جماعت و دیگر اقدامات ناعادلانه و نابخردانه صورت گرفت و باعث واکنش غرورآمیز اما تدریجی ایرانیان نسبت به اثبات کردن پوچی باور تازیان در مورد ایرانیان را از پی خود آورد که به صورت ناسیونالیسم‌ و مبارزه با بیگانه و واکنش نسبت به تحقیر ملیت ایرانی در جنبش‌های ملی گرایانه مختلفي نظير شعوبیه، سپید جامگان اول، ابو مسلمیان، سیاه جامگان، سپید جامگان دوم، بنیادیان، اسحاقیان، راوندیان، خرم دینان، استاد سیان، عیاران، سرخ جامگان، سرخ درخشان، سپید جامگان سوم، اسماعیلیان، سربداران، نقطویان و دیگر جنبش‌ها، ساخته و پیش بردند.

از سوی دیگر ایرانیان در کنار نهضت‌ها مسلحانه ناسیونالیسم فرهنگی خود را که موثر‌تر بوده است با طرح عصر زرین فرهنگ ایران زمین با نوآوری در تمام شاخه های علوم از جمله طب، نجوم، ریاضی، جغرافیا، تاریخ و فلسفه و غیره به کار گرفتند. آن‌ها با احیای نظریه ایران‌شهر یا همان شاهنشاهی با استفاده از سیاست و کاردانی خود تا قلب امپراتوری اسلامی و خلیفه مسلمانان پیش رفتند و اولین قوم بودند که جریان یکسان سازی تمام اقوام امپراتوری اسلامی را نپذیرفتند، بلکه هویت ایرانی و ناسیونالیسم آن را از طریق نگهداری و بسط فرهنگ ایرانی و زبان فارسی حفظ کردند، ناسیونالیسم ایران از قرن سوم هجری به بعد با تاسیس دولت‌های نيمه مستقل فعالیت‌های خود را در واکنش به اشغال وطن نشان داد. ایرانیان با وجود اشغال کشورشان توسط اعراب و به سیطره رفتن آن به عنوان بخشی از امپراطوری اسلامی، هیچگاه در ذهن خود مفهوم ایرانشهر و فرهنگ و تمدن آن و خاطرات درخشان و خوشنامی آن دوران را فراموش نکردند بلکه در هر کجایی قلمرو اسلامی که می رفتند خود را اهل ایرانشهر و ایرانی معرفی می‌کردند و به اصالت پاک و فرخنده و نجيب خود می بالیدند و افتخار می کردند. پیدا شدن تابوت یک ایرانی در استانبول در قرن نهم میلادی یعنی سیصد سال بعد از اشغال ایران توسط اعراب و جملاتی که برای معرفی او بر تابوت او حک شد این ادعای ما را ثابت می کند ( خرداد، پسر هرمزآفريد، از ایرانشهر، روستای چالگان، از ده خشت) این جملات در واقع نشان دهنده این است که ایرانیان همواره خود را ملتی با تمدن و فرهنگ جدا از دیگر ملل اسلامی می‌دانستند و حاضر به پذیرش گفتمان یکسان سازی اقوام در حکومت اسلامی نبودند و بر ایرانی بودن خود تاکید و افتخار می‌کردند. ایرانیان بعد از تازش اعراب برای ایران و فرهنگ آن کوشش فروان کردند و اجازه ی فراموشی تمدن ایرانی را شبیه به آنچه که بر سر ملتهای همانند قبطی های مصری و آرامی‌های آسیای نزدیک آمد را ندادند. بلکه با جنبش‌های ملی گرایانه و ایرانگرایانه در عرصه های فرهنگی، علمی، سیاسی و مسلحانه، ایران و فرهنگ آن را زنده نگاه داشتند.

[خط 1] این گور خورداد pusar i hurmuzd-āfarīδ rā ast, ki-š xudā bi-āmurzā, az mān i ērānšahr, az rūstā čālakān (?), az dih xišt (?),

[خط ۲] ki yak sāl ba ummēδ u xwāštārī-kardan i bār xudā i masīḥ i rast u pērōz ba rūm andar būδ'

این مقبره متعلق به خرداد پسر هرمزدآفرید است که خدایا رحمتش کن! – از دیار (روشنی «خانه») ایران‌شهر ، از ناحیه چالاکان (؟)، از روستای خشت (؟)، که یک سال در بیزانس به امید و آرزوی مطالعه‌آمیز به خداوند مسیح عادل ساکن شدند و پیروز».

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

27 Dec, 18:17


روشنفکر ۵۷ی!


‏اکبر معصوم‌بیگی که در رسانه‌ها به عنوان روشنفکر معرفی میشه اما تروریسته و تهدید به قتل می‌کنه مثل باقی هم‌تبارانش. اینها به چیزی کمتر از قتل مخالف راضی نیستن.

@cafe_andishe96

لیبراسیون/لیبرالیسم

27 Dec, 12:45


📌خشم و انزجار بخش عظیمی از ملت رنج‌کشیده ایران از روشنفکران و ادبای پنجاه و هفتی که نقش بزرگ و غیرقابل انکاری در سقوط ایران به چاه نابودی و هلاکت داشتند، کاملا برحق و مشروع است. این خشم مشروع یک پژواک پویا و ماندگار تاریخی در ابعاد کلان است.

▪️ارتجاع عریان بدون خلع‌سلاح ذهنی و گمراهی عاطفی روانی طبقات اجتماعی مدرن در دهه‌های چهل و پنجاه شمسی نمی‌توانست به پیروزی دست یابد. برای این پیروزی سیاه لزوما می‌بایست دانشجویان، تحصیل‌کردگان و طبقه متوسط جدید، منافع عینی و ملموس خود را گم کنند و به دام یک هپروت دو بنی سقوط نمایند: رادیکالیسم ارتجاعی! این خطرناک‌ترین دام کلاسیک برای جوامع جهان سوم و به خصوص خاورمیانه بود که به تازگی حرکت به سوی مدرنیزاسیون و تجدد را آغاز کرده بودند: در این جوامع بسیاری از سوژه‌ها نه کاملا قادر به زیست در سنت‌اند و نه قادر به رهایی ذهنی کامل از آن و از سمت دیگر تاب و رغبت صبر و پشتکار برای پیمودن تنها مسیر معقول برای توسعه و تجدد را ندارند. بنابراین بسیار مستعد اوهام سیاسی و چشم‌اندازهای اجتماعی تغزلی‌اند که نوید وحدت تام تمنای ذهن با واقعیت بیرونی و رفع تمام شکاف‌ها و تضادها را می‌دهند.
🔗 در خاورمیانه نیروهای سیاسی مشخصی از قبیل بعثی‌ها، ملی‌مذهبی‌ها، سوسیالیست‌های خدا پرست، ناسیونالیست‌های چپ‌گرای غرب ستیز، روشنفکران دینی و حتی خود مارکسیست لنینیست‌ها این وظیفه شوم را بر عهده گرفتند که برای این اقشار نوپا، بی‌تاب و مضطرب، نقش روانگردان را ایفا کرده، بطوریکه دیگر راه خانه‌شان را هم پیدا نکنند و دشمن جان و مال‌شان را به سان حضرت دوست بشناسند. در این میان با توجه به روانشناسی اجتماعی و تاریخ و فرهنگ ایران و خاورمیانه، به طور طبیعی برنده‌ترین سلاح برای این رستاخیز معکوس شعر و ادبیات بود. در خاورمیانه فرهنگ مکتوب بسیار ضعیف و فرهنگ شفاهی غالب است و زبان شعر و عاطفه همواره بسیار نیرومندتر از زبان استدلال بوده‌است. از آنجا هم که انباشت منظم تاریخی مکتوب وجود ندارد، فرار از مواجه شدن با سوالات بنیادی و مسئولیت پیامدهای ناگزیر این قبیل شبه‌اندیشه‌های تغزلی و منظوم بسیار آسان است.
📯 احمقانه‌تر و جاهلانه‌تر از این سخن وجود ندارد که برخی می‌گویند جمعی روشنفکر و شاعر بینوا و بی‌قدرت چه نقشی می‌توانستند در حوادثی بزرگ نظیر انقلاب داشته باشند؟" گویندگان چنین سخنانی هیچ درکی از مکانیسم چند وجهی و دراز مدت تحولات بزرگ تاریخی ندارند. رسوبات درازمدت فرهنگی، روانی و عاطفی می‌تواند در لحظه‌ حساس یک تحول بزرگ تاریخی، یک طبقه اجتماعی را گیج کند، فلج کند و حتی او را از منافع حیاتی‌اش متنفر و منزجر نماید. اسطوره سازی‌ها و دیوتراشی‌های هپروتی می‌توانند تا دهه‌ها پس از مرگ آفرینندگانشان به حیات خود ادامه دهند و همچنان با توان کم یا زیاد در مسیر خوشبختی یک ملت دست انداز و مانع بسازند. پس این ادعا که این بحث‌ها قدیمی و بی فایده است، کاملا نادرست و خطرناک است. ما در آستانه یک انقلاب تمدنی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در جهت معکوس ۵۷ هستیم. این انقلاب بزرگ تمدنی بدون رسوا نمودن و پاک کردن آخرین رسوبات فرهنگی و عاطفی به ظاهر موجه موج تاریخی پیشین به انجام نمی‌رسد.

✍️توس طهماسبی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

27 Dec, 07:30


💢‍ عده‌ای عقیده دارند که آزادی‌های فردی سبب شکوفایی تمدن است (صد البته این گزاره درست است) منتها چاره کار ملت‌های خاورمیانه را در ‎فدرالیسم معکوس می‌دانند.
یعنی عملاً معتقدند که فدرالیسم سبب عدم تمرکز قدرت می‌شود و به نوعی همین علت آزادی‌های فردی را مهیا کرده ‏و رشد و بالندگی علمی فرهنگی سیاسی را در پی خواهد داشت.

اما مسئله اینجاست که حتی شوروی و اکثر کشورهای بلوک شرق بصورت ‎فدرالی اداره می‌شدند منتها عملاً ‎الیگارشی احزاب مارکسیستی حاکم بود! یک حکومت ‎پلیسی به تمام معنا!

⭕️ ‏فدرالیسم اساساً در قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی، چکسلواکی و یوگسلاوی آمده بود در حالی که این کشورها با نظامی تک حزبی و دولتی متمرکز اداره می‌شدند. در این کشورها در پشت روبنای حقوقی دلفریب فدرالیسم که آن را برابر با ‎دموکراسی یا ‎کثرت گرایی قرار می‌دادند ‏مفهوم ‎توتالیتاریسم قرار داشت که در آن خودمدیری [خودمختاری] توهمی بیش نبود. در برخی از کشورهای دیگر، که پس از استعمارزدایی به استقلال رسیدند هم می بینیم که در چارچوب حقوقی فدرالیسم، نظامی تک حزبی و دیکتاتوری بر اریکه ی قدرت تکیه زده است.

🔰‏از این رو باید گفت که فدرالیسم الزاماً پیام آور دموکراسی و سعادت نیست و در بسیاری از کشورها، نظام فدرالی عملاً به دولت مقتدر مرکزی و یا دیکتاتوری تبدیل شده است. فدرالیسم حقیقی، بستگی تام و تمامی با دموکراسی داشته و دارد. ‏دمکراسی بر اساس احترام به حقوق بشر و آزادی های عمومی استوار است نه الزاماً فدرالیسم! (آنهم نوع مغلطه وارش!) اعلام رعایت این دو نکته هم برای استقرار دموکراسی کافی نیست مگر اینکه تضمین و استفاده ی مؤثر از آن ها فراهم باشد.
🔺‏تضمین و استفاده ی مؤثر از حقوق بشر هنگامی به دست می‌آید که قوه‌ی قضاییه‌ی قوی و مستقلی در جامعه وجود داشته باشد.

عده‌ای خواب‌هایی برای ایران‌مان دیده‌اند
باید هوشیار بود.


@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

26 Dec, 14:39


در باب فدرالیسم معکوس

بخش دوم

🖋پژمان بهادری، دانشجوی دکترای مهندسی پیشرفت، دانشگاه علم و صنعت ایران

چنین آدابی از آبشخور تطبیق با شرایط طبیعی محیط از همسایگان سیراب می شود. همان گونه که اعتقاد به نیای مشترک اساس و پایه تشکیل گروه قومی است.

فرهنگ ایرانی، به معنای عام آن، مشترک میان همه اقوام ایرانی ست. موسیقی ایرانی آئینه تقریبا کاملی از گوناگونی فرهنگ ایرانی است.

‏هریک از گوشه های دستگاه های موسیقی ما، راهی به دیاری و یا مردمی از کشور دارد!
نمونه دیگر، اشتراک افسانه ها میان قوم های مختلف ایرانی است که همه آداب و تار و پود یافته به دست مردم را در خود جای داده است.

‏افسانه هایی که یادبودهای گذر از تاریخی طولانی است و مردم ایران تا کنون با همه اغتشاشات و یورش های حکومت خودکامگان نگذاشته و نمی گذارند نابود شود. نقال قهوه خانه های ایران یکی از راه های حفظ این آداب نیست؟ هر قوم  ایرانی نوروز، رستم و یا کاوه را از آن خود نمی داند؟

‏آیا این نشانه ای از همبستگی تعلقات ملی نیست؟ تا کنون شنیده نشده است که کردهای ساکن ترکیه داستان دده قورقود را - که ترکها به حق یا به ناحق از آن خود می پندارند _برای فرزندان خود حکایت کنند و یا به نقل آن در قهوه خانه های ترکیه بپردازند؟

‏در حالی که همان کردها برای برپایی جشن نوروز، پنجاه نفر کشته می دهند و هنوز خود را از بازماندگان کاوه آهنگر میدانند. و به نظر مسلم می آید که کردهای ساکن عراق نیز، بخت النصر را از خود نمی دانند و یا به قادسیه افتخار نمی‌کنند.

‏به گفته ارنست رنان، جوهر یک ملت این است که همه افراد نقاط مشترک داشته باشند. در انسان چیز والاتری از زبان وجود دارد و آن اراده است. یک ملت اصلی است روحی، نتیجه پیچیدگی عمیق تاریخی، خانواده ای روحانی نه یک گروه معین که به وسیله پیکر زمین مشخص شود.

‏یک ملت همینگی بزرگی است که بر اساس فداکاری های گذشته و احساس آنهایی که هنوز حاضر به فداکاری هستند تشکیل می شود، حاصل آنکه ملت بیشتر مربوط به روح است.

پاینده ایران

@cafe_andishe95


لیبراسیون/لیبرالیسم

26 Dec, 14:36


در باب فدرالیسم معکوس

بخش اول

🖋پژمان بهادری، دانشجوی دکترای مهندسی پیشرفت، دانشگاه علم و صنعت ایران

📍اساسا در کشورهایی که حکومت قانون تثبیت نشده  و نهادهای دموکراتیکی استقرار‌ پیدا نکرده باشد، حدود و ثغور شرکت مردم در حیات سیاسی روشن نخواهد شد و ‎استبداد‌ اکثریت می‌تواند جانشین حکومت قانون شود.

وانگهی پیامدهای نامطلوب استبداد اکثریت برای مردم و اجتماع از استبداد فردی خطرناک‌تر است. الکسی دوتوکویل، بر آن بود که زمانی که در انقلاب فرانسه خواست و اراده توده‌ها، جای ‎قانون را گرفت، حاصل آن، جز استبداد جدید نبود.
‏در این صورت الکسی‌دوتوکویل، به دنبال منتسکیو، خودکامگی اکثریت را یکی از خطرهای نظام‌های دموکراتیکی تلقی می‌کرد.

حکایت امروزی پاره ای از نخبگان محلی ایران و سیاسیون شکست‌خورده در داخل و خاصه در بلاد غریبه، بی شباهت به گفته یکی از ملی گرایان افراطی فرانسه نیست که گفته بود:

من ایتالیائی ها، روسی‌ها، اسپانیولی ها، انگلیسی ها و فرانسوی ها را دیده ام
اما تاکنون با بشر برخورد و آشنایی نداشته ام.

نخبگان محلی و سیاسیون شکست خورده، به ویژه غربت نشینان،آن چنان راجع به گروه‌های گوناگون قومی و اقلیت بودن آنان داد سخن می دهند که دیدار با ایرانی غیر وابسته به یک گروه قومی و یا اقلیتی،  کم کم دارد به آرزوئی حسرت آور تبدیل می‌شود.

‏اگر اصطلاح رایج نخبگان گروه‌های قومی را درباره شوونیسم فارسی با  توجه به این که قومی به نام فارس وجود ندارد!بپذیریم! محلی گرایی افراد به درجه‌ای است که امروزه می‌توان آن را به وطن پرستی ولایتی_محلی تعبیر کرد!

چنین به نظر می رسد که پاره ای از نخبگان شکست خورده در عرصه سیاسی شاید به هوای غنیمتی و نصیبی، به هواداری سرسختانه از محلیگرایی و قومگرایی پرداخته‌اند. زیرا، گفتار و کردار آنان چنین القا می کند که می خواهد در سرزمین خود اگر نه رهبر، حداقل، از سرکردگان آن باشند
‏از این روی، در ایران، بحث درباره فدرالیسم بیشتر از آنچه مورد درخواست گروه قومی باشد محدود به نخبگانی شده است که خود را برگزیده از گروهی قومی می دانند و یا حاصل پوپولیسم و سرگرم کردن ملت ایران با دوخت و دوز دوباره مملکت است. اغلب اینان به دام اغراق و مبالغه در مورد محلی گرائی افتاده‌اند و به گفته هابس باوم گرفتار پیش ملی گرایی خلقی و مردمی هستند.
‏(populaier Protonationalismc)

جمع بندی استدلال های این گروه از نخبگان را می توان به شرح زیر بیان کرد(که در ادامه خواهم گفت):در نزد آنان، فدرالیسم، آن اعظمی است که با توسل به آن، طلسم همه خودکامگی دولتمردان، محرومیت ها و عقب افتادگی ها شکسته خواهد شد!!

اما کمتر دیده شده است که علت وجودی، مسئولیت ها، ابزار، صلاحیت ها، ارکان و نوع فدرالیسم را تعیین کنند. آنان خود را نماینده مردم و خلق دانسته و هواداری از خودمختاری و فدرالیسم را برای خود واجب عینی می‌دانند تا با آن حد و مرز جداگانه ای بیافریند.

‏اقلیت سازی و ملت سازی یکی دیگر از اشتغالات فكری این نخبگان است درحالی که این مسئله در سده نوزدهم میلادی، اساسا مربوط به ملت های اروپایی زیر ستم بود که در سده بیستم به آسیا و آفریقا منتقل شد و در آنجا جنبه استعماری به خود گرفت. ‏این گروه از نخبگان ماهم بدلایل مختلف اقوام ایرانی را ملت نامیده و از استعمار داخلی داد سخن میدهند آنان با این پنداربافی ها از داخل و خارج  کشور، زهرابه بدگمانی و کینه توزی قومی را می پراکنند!

‏تقلید از کشورهای دیگر بوسیله برخی از باصطلاح نخبگان! بی توجه به تاریخ ایران یکی از علل آشفتگی اش در مفهوم تمرکز زداییست که پیشینه ای تاریخی دارد!
این چنین نخبگانی، به این نکته ساده و روشن توجه ندارند که از تاریخ دولت به معنای نوین آن در ایران هیچ گروه قومی غیر بومی (Allogene) در ایران زندگی نمی کند، گروه های قومی بومی ما تا به امروز، در حالی که اغلب اوقات به نام خود آنها نامیده می شود، زندگی میکنند و شاید به همین علت است که رقابت، کینه توزی و جنگ میان اقوام، در کشور ما کمتر سابقه دارد.

‏چنین وضعی نه تنها در منطقه، بل، در اغلب کشورهای اروپایی هم کم مانند است
کردهای ساکن ترکیه، عراق، ارمنستان، سوریه و آذربایجان، غیر بومیان آن کشورها هستند! در حالی که در کشور ما چنین نیست. وجود هویت های گوناگون در همزیستی اقوام با یکدیگر در ایران بسی ریشه دارتر از کشورهای اروپایی است که اواخر سده نوزدهم موضوع هویت های گوناگون و اقلیت سازی را به کشورهای شرقی (اعم از اروپا و آسیا صادر کردند و سبب برهم خوردن بافت اجتماعی و فرهنگ همزیستی در این منطقه ها شدند.)

برخی از نخبگان محلی، فراموش میکنند که تار و پود ملی هر کشور تاریخی، ساخته و پرداخته مردم در درازای تاریخ آن کشور است ماکس وبر می‌نویسد: تنها ادراک و دریافت تفاوت ها با جوامع دیگر است که می تواند اخلاق و آداب مشترک را پایه گذاری کند.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

26 Dec, 12:06


🗽تبیین کوهن از نظریۀ ناسیونالیسم مدنی یا لیبرال⬜️

هانس کوهن، مورخ و نظریه‌پرداز سیاسی برجسته، در آثارش به مولفه‌های متعددی در ناسیونالیسم مدنی لیبرال اشاره می‌کند. او این نوع ناسیونالیسم را در تقابل با ناسیونالیسم قومی و ناسیونالیسم اتنیک قرار می‌دهد. مولفه‌های کلیدی ناسیونالیسم مدنی لیبرال به شرح زیرند:

💠شهروندی برابر: اساس این نوع ناسیونالیسم، برابری حقوق و فرصت‌ها برای همه شهروندان صرف نظر از قومیت، مذهب، زبان یا هر ویژگی دیگری است. کوهن بر اهمیت حق شهروندی و نه قومیت تاکید می‌کند.

💠حاکمیت قانون: حاکمیت قانون و سیستم قضایی مستقل، تضمین کننده حقوق شهروندی و جلوگیری از تبعیض است. این عامل برای ایجاد حس تعلق به جامعه مدنی حیاتی است.

💠 لیبرالیسم سیاسی: این نوع ناسیونالیسم به شدت با ارزش‌های لیبرال مانند آزادی بیان، آزادی اجتماعات، و حاکمیت قانون گره خورده است. این ارزش‌ها فضای لازم برای شکوفایی فرهنگ‌های مختلف در چارچوب یک ملت را فراهم می‌کند.

💠 تاکید بر وفاداری به دولت- ملت: برخلاف ناسیونالیسم قومی که بر پیوندهای قومی و زبانی تاکید دارد، ناسیونالیسم مدنی لیبرال بر وفاداری به قانون اساسی و نهادهای دموکراتیک دولت- ملت متمرکز است. این وفاداری جایگزین وفاداری به گروه‌های قومی یا مذهبی می‌شود.

💠 شمولیت و پذیرش: ناسیونالیسم مدنی لیبرال به دنبال ایجاد جامعه‌ای فراگیر است که در آن افراد از هر پیشینه می‌توانند به عنوان شهروند برابر شرکت کنند. این رویکرد بر پذیرش مهاجران و اقلیت‌ها بر اساس رعایت قانون و قبول ارزش‌های مشترک تاکید می‌کند.

💠 عدم قوم‌گرایی: ناسیونالیسم مدنی لیبرال به طور صریح از ناسیونالیسم قومی که بر پایه فرهنگ، نژاد یا زبان خاص است فاصله می‌گیرد.

💠 محافظت از حقوق اقلیت‌ها: در حالی که بر وفاداری به دولت- ملت تاکید می‌کند، این نوع ناسیونالیسم به طور همزمان از حقوق و آزادی‌های اقلیت‌ها و فرهنگ‌های مختلف در چارچوب قانون حمایت می‌کند.

کوهن به این نکته اشاره می‌کند که ناسیونالیسم مدنی لیبرال یک ایده آل است و در عمل تحقق کامل آن بسیار دشوار است. با این حال، او آن را به عنوان یک الگوی مطلوب برای ساختن جوامع دموکراتیک و چندفرهنگی ارائه می‌دهد که در آن برابری شهروندی و احترام به حقوق بشر اولویت دارند. او نشان می‌دهد که ناسیونالیسم به خودی خود منفی نیست، اما نوعی از آن که بر اساس تعصب قومی و انحصارطلبی باشد می‌تواند خطرناک باشد.
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

26 Dec, 07:29


▪️گویند دولت بزرگ است، ناکارآمد است. می‌خواهند دولت‌های محلی و مجالس محلی درست کنند، تا ناکارآمدی را حل کنند. چند صد دولت قبیله‌ای درست کنند و رذائل قبایل را در آن‌ها بنشانند. هر کس سه صفحه درس درست در علوم انسانی خوانده باشد می‌داند فدرالیسم چیست. چرا سرزمین‌ها تصمیم به درست کردن فدارسیون می‌گیرند. می‌فهمد حرکت از کثرت به سوی وحدت یعنی چه؛ به هر کس که این‌کاره باشد بگویی ما یک سرزمین و دولت یکپارچه داریم و در طول تاریخ داشته‌ایم و می‌خواهیم از وحدت به سمت کثرت برویم، می‌داند گوینده این حرف شیرین عقل است یا تجزیه طلب.
پیش از انتصابات پزشکیان‌ نسبت به‌ نگاه قبیله‌گرایانه او‌ هشدار داده بودیم. عده‌ای که‌ وطن برایشان حواله خودرو، لواشک، قرمه‌سبزی و صدور دو مورد آخر به‌تورنتو‌ و اوتاوا است، به هیچ‌شان‌ هم نبود و‌ نیست.

♻️ تشکیل دولت و پارلمان قبیله‌ای و طایفه‌ای تهدید اصلاح‌طلبان باری به‌هر جهت‌ است به تجزیه ایران؛ ناکارآمدی دلیلش پنجاه‌وهفتی جماعت و گفتار آن‌هاست. حال که اصرار به ماندن دارند به هر چیزی چنگ می‌زنند. جماعت عربده‌کش، تروریست و عقب افتاده‌ سوار بر خر مراد شده، هیچ‌جوره‌‌هم در نظرشان‌ نیست‌ که‌ پیاده‌ شوند.
می‌خواهند دول المتحده درست کنند خودشان هم بشوند شیوخ فدرال؛ مگه‌چی از شیوخ الامارات‌کم دارند. می‌خواهند ایران را تکه تکه کنند تا این غنیمت، یعنی همین‌جا که ما به آن‌ می‌گوییم وطن و آن‌ها اشغالش کردند، حفظ گردد. سفره را نمی‌خواهند از دست دهند.
زهی خیال باطل
شما و طبقات منحط بر ساخته‌تان برای ماندن بر سر میهن اشغال شده ما بر تاریکی چنگ زده‌اید؛ باشید تا صبح دولتتان بدمد!
که دیر نیست.
پاینده ایران.

✍️اشکان زارع
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

25 Dec, 20:29


‍ محلی‌گرایی بر اساس ایل و عشیره و یا بر اساس مذهب و زبان، خطرهای فراوانی دارد، نمونه‌هایی از آن را پس از سقوط شوروی، نیز در اروپای شرقی و مرکزی پس از سقوط یوگوسلاوی و نیز در ژنوساید روآندا دیدیم. بقول کارل پوپر:

«هرچه تلاش برگشت به دوران قهرمانی جامعه ایلی افزایش یابد، تفتیش عقاید و پلیس مخفی و گانگستریسم با صورتکی رومانتیک افزایش می‌یابد»

حاصل این‌گونه تفکر، انجماد فکری، اشتیاقی عمیق برای ساختن ایده‌آلی مجرد است. به گفته آلبر کامو:
«فاجعه قرن ما در آن است که کسانی که از نظر تاریخی بار کشیدن طلب آزادی را به دوش داشتند، از وظیفه خود اعراض کردند»

نخبگان محلی مانند دیگر سرآمدان و نخبگان باید امانت داران واقعی فرهنگ و تاریخ مملکت خود باشند، آنان باید حافظان خاطرات تاریخی و نگهبانان نظام ارزش‌هایی شوند که تاریخ، فرهنگ و تمدن ایرانی بر آن بنا شده است و همبستگی سرنوشت مشترک ما به آن وابسته است. نخبگان قومی و محلی ایران باید نخست، برای استقرار آزادی فردی و لیبرالیسم در سراسر کشور بکوشند. آنچه پس از مشروطه رخ داده است در راستای سلطه و تفوق قوم خاصی نبوده است، در واقع آنچه که مورد سرکوب واقع شده است، آزادی‌های فردی بوده است.

@cafe_andishe95

🖋️افشین پارسافر، دکترای علوم سیاسی

لیبراسیون/لیبرالیسم

25 Dec, 19:04


⚜️در عصر تمدن وجود ملت نادان و آزاد ناممکن بوده و خواهد بود


توماس جفرسون

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

25 Dec, 13:18


⭕️"کارل اشمیت": برده "امر واقع"

🔻 علی‌رغم تمام زبدگی و خبرگی که کارل‌اشمیت در تسلط بر علم‌حقوق, سیاست و الهیات دارد, از نقطه‌ضعف عجیبی رنج می‌برد و ان ترسیم یک تئوری رهایی‌بخش و دست یازیدن به امرمطلوب است. اشمیت اندیشمند امرواقع است و مهارت ویژه‌ای در تشریح مسائل فی‌الحال موجود دارد.

🔻 با این حال اشمیت بدان جهت که امرسیاسی و قدرت را هستی بخش و سایر امور را هستی‌مند می‌داند, اصالت را به قدرت می‌دهد. بی جهت نیست که عنوان "هابز قرن‌بیستم" زیبنده اوست.
کاتخون(مانع‌شونده) عنوانی است که اشمیت خود را با ان مزین می‌کند تا عاملیت و فعلیت‌اراده خویش را در تاریخ جهت مقابله با کمونیسم و لیبرالیسم نشان دهد.
محوریت "اصالت قدرت" در قاموس‌فکری اشمیت که منجر به مطلوب‌پنداشتن امرواقع می‌‌گردد, صرفا در سر حد نظریات اشمیت باقی نمی‌ماند. بلکه رویکرد عملی اشمیت و کنشگری‌سیاسی او را را نیز متاثر می‌کند.

🔻انگاه که جمهوری‌وایمار بر سپهرسیاسی المان سیطره داشت, اشمیت از  توطئه‌های نازی‌ها بیمناک بود و گهگاهی انها را بربر و متوحش می‌نامید. در ان هنگام اشمیت بر ان بود تا ضمن استناد به اصل ٤٨ قانون اساسی و برقراری "وضع‌اضطراری, تمامی نیروهای حول حاکمیت من جمله نازی ها تعلیق شوند. اما انگاه که هیتلر بر سریر قدرت نشست, در سال ١٩٣٣ میلادی وارد ائتلاف با نازی‌ها شد و به سمت‌های متعددی من جمله ریاست انجمن حقوق دانان المان و قاضی‌القضاتی دست یافت به نحوی که وکالت چند پرونده قضایی المان را در دادگاه های بین‌المللی بر عهده گرفت. تا انکه عاقبت در سال ١٩٣٦ میلادی او به سبب رویکرد فرصت‌طلبانه‌اش از حزب اخراج و تمامی سمت‌های رسمی جز تدریس در دانشگاه برلین از او سلب گردید.
چه بسا اگر حمایت "هرمان گورینگ" از اشمیت نمی‌بود او طعمه رژیمی می‌شد که باری علی‌رغم ضدیت با انها, به ایشان به علت چرخش قدرت دست‌دوستی داده بود.

محمدامین سلیمانی

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

25 Dec, 11:56


🗽یکی از ویژگی‌های مهم جامعهٔ آزاد این است که مردم در تغییر و تعیین حاکمان، صاحب رأی و قدرت باشند،
اما در جامعه‌ای که معیشت مردمان در دست حاکمان است (اقتصاد دولتی) چنین امکانی عملا منتفی است.

مردم با وابستگی معیشت خود نمی‌توانند با صاحبان قدرت به مخالفت برخیزند.

بنابراین شرط لازم برای ایجاد آزادی سیاسی، جدا کردن معیشت مردم از دولت، یعنی برقراری اقتصاد آزاد (غیر دولتی) است.


📘میلتون فریدمن

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

25 Dec, 10:29


⚫️محمدباقر مجلسی (۱۰۳۷–۱۱۱۰ هجری قمری) مشهور به علامه مجلسی و مجلسی ثانی، فقیه شیعه اخباری دوران شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی و مؤلف بحارالانوار است

مجلسی تصوف را از شیعه جدا کرد و عقل‌گرایی فلسفی را از تشیع تا حدود زیادی زدود.با علم مخالف بود و به برداشت‌های حسی بیشتر از عقلی اهمیت می‌داد. تأسیس بسیاری از سنت‌های شیعه کنونی مثل عزاداری و زیارت قبور امامان به مجلسی نسبت داده می‌شود.مجلسی که برخی او را پدر تشیع امروزی ایران می‌دانند، مؤمنان را تشویق می‌کرد که تصورات خیال‌انگیز را به عنوان بخشی از ایمان خود بپذیرند و رهبران خود را به‌عنوان شخصیتی مافوق بشری تجلیل کنند. سیاست ستیز با اهل سنت که توسط مجلسی تدوین شده بود باعث ناراحتی سنیان خراسان و تسخیر اصفهان توسط افغان‌ها و نابودی امپراتوری صفوی شد. این اتفاق یک هویت افغان را در خراسان تثبیت کرد که در قرن بعدی یکی از عوامل جدایی افغانستان از ایران شد

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

24 Dec, 21:05


.
سالروز شهادت زرتشت پیامبر
 
۵ دی ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی
 
زرتشت تنها پیامبر ایرانی است.
این نوشتار بهر گرامی‌داشت او در سالروز شهادتش آورده می­‌شود که پنجم دی بود، به ۳۷۶۳ سال پیش از امروز:
 
زرتشت پسر پوروشسپ، نسب به اورمزد می­‌رساند. مادرش دوغدو، نسب به گیومرث می‌رساند، نخستین شهریار جهان و انسان نخستین، پدر آدمیان جهان در اندیشه ایرانی.
 
سپیده‌دم ششم فروردین در روستای راگ خراسان از مادر بزاد. برخی هم گفته‌اند اندر آتروپاتکان بزاد، آذربایگان امروز ایران.
پدرش او را زرتشت نامید.
 
او ببالید. از ۳۰ تا ۴۰ سالگی هفت بار با اورمَزد دیدار کرد. بر فراز کوه اُشیدر بود که نخستین بار پیام آسمانی بدو آمد. پس از آن به بلخ، به دربار گشتاسپ، شاهنشاه ایران، شد و او را به دین بخواند. گشتاسپ بپذیرفت و به زرتشت گروید. آیین او از دربار پادشاه ایران برخاست و پراکنده شد. بدین روی آیینی است که پا بر مدنیت، دارایی و بزرگی دارد، و چیزی از خوی وحشیان و دوری از راه آدمی در آن نیست.
 
نخستین کس که بدو گروید میدیوماه بود، پسر عموی او. پس هوتوس، زن گشتاسپ‌شاه، بدو بگروید.
 
آگاهی به ارجاسپ، پادشاه توران رسید که گشتاسپ دین دیگر پذیرفته، و او بر جای و جاه خویش بیمناک شد. پس با سپاهیانش به ایران تاخت. جنگی درگرفت که گزارشی از آن در کتاب یادگار زریران بمانده. تورانیان در آن جنگ بشکستند. زان پس شاهزاده اسفندیار، به گرد جهان بگشت و دین را اندر دنیا بگسترد.
 
آموزه بنیادین آیین زرتشت سه پایه است:
گفتار نیک، کردار نیک، و پندار نیک.
به این سه پایه «سه نیک» گفته‌اند. گمان می‌رود که تثلیث مسیحیان از این بنیاد برگرفته شده باشد. کتاب او «اوستا» نام دارد.
 
پیروان زرتشت را، به نیرنگ، آتش‌پرستان خوانده‌اند. این سخن به نزد عامه، دستمایه تازش بر زرتشتیان شده. این سخن بی پایه را خصوصا در فرمانروایی صفویان و قاجاران در میان مردم پراگندند و ایرانیان بی‌شماری را بدین نام بکشتند. تا چنان شد که زرتشتیان ترک زادبوم خویش گفتند و به هندوستان شدند.

بیشتری از زرتشتیان تا آن سده‌ها در خاور ایران بودوباش داشتند. خاور ایران، از شمال تا میانه‌اش که قاینات و بیرجند باشد، هم تا زمان قجران زرتشتی‌نشین بود. داستان ستم بر زرتشتیان و خونریری قجران در خاور ایران داستانی است پر آب چشم!
 
زرتشت ۷۷ سال بزیست تا در تازش دوم ارجاسپ تورانی به ایران، در زمان نیایش در شهر بلخ بر دست یکی تورانی به نام «برادریش» شهید شد. نام کشنده زرتشت را «توربراتور» هم گفته‌اند. روز پنجم ماه دی بود، به ۳۷۶۳ سال پیش.
 
آیین او از پس شهادتش در ایران بزرگ بپراکند. به روزگار ساسانیان آیین حکومت شد.
پس از ساسانیان، نماد و نشان ایرانی‌گری ماند. و هست.


https://t.me/dejnepesht4000

لیبراسیون/لیبرالیسم

24 Dec, 20:30


مسیحیان سراسر جهان طی دو هفته آینده، کریسمس و آغاز سال نو میلادی را جشن می‌گیرند، و یهودیان نیز عید روشنایی‌ها (حنوکا) را گرامی می‌دارند. من این دو عید را از صمیم قلب به همه مسیحیان و یهودیان ایران، که بخشی جدایی‌ناپذیر از ملت کهن و متمدن ما هستند، شادباش می‌گویم.

شما، هم‌میهنان عزیز مسیحی و یهودی، از زمان سلطه‌ی جمهوری اسلامی بر ایران، مورد ظلم مضاعف این رژیم قرار داشته‌اید؛ از حقوق‌ بدیهی‌تان محروم شده‌اید، و با اعدام و ترور، زندان و شکنجه، و نفرت‌پراکنی و آزار سیستماتیک روبه‌رو بوده‌اید.

اما به شما اطمینان می‌دهم که پس از سقوط رژیم، در آینده‌ی آزاد و دموکراتیک ایران، حقوق اساسی شما بازگردانده خواهد شد؛ تبعیض مذهبی پایان خواهد یافت؛ و در سایه سکولاریسم و حکومت قانون، آزادی باور همه شهروندان تضمین خواهد شد. در آن آینده شکوهمند، ایرانیان، با هر دین و آیین، در کنار هم، نقش اساسی در بازسازی میهن‌مان ایفا خواهند کرد.

ما فرزندان کوروشیم و میراث ارزنده‌ او برای ما هم‌زیستی مسالمت‌آمیز ادیان و مذاهب زیر چتر‌‌ دولتی قدرتمند و مدافع حقوق بشر است. باور داشته باشیم که بار دیگر نور ایران بر تاریکی اهریمن پیروز خواهد شد، و ملت ایران به آرامش، آزادی، و امنیتی که شایسته آن هستند، دست خواهند یافت.

عید کریسمس و عید حنوکا بر شما فرخنده باد!

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

23 Dec, 21:16


پانترکیسم و روانکاوی فرویدی!
🟢🔴

فروید به عنوان مبدع علم روانکاوی برای درمان بیمارانش از آن‌ها می‌خواست که بر روی کاناپه دراز بکشند. دیکتاتورها یا حاکمان تمامیت خواه سوژه جذاب روانکاوان بودند، اما بنظرم پان‌ترک‌ها سوژه بسیار جذابتری‌اند. البته دیکتاتورها حاضر نبودند بر کاناپه روانکاو بنشینند، این وسط نیز روانکاوان بیکار ننشسته اند و بسیاری از دیکتاتورها را بر اساس رفتار و سخنانشان تحلیل کرده اند. رسالتشان با تحلیل شخصیت پانترکیست‌ها کامل می‌گردد!

در سال ۱۹۳۹ کارل گوستاو یونگ فیلسوف و روانکاو سوئیسی در برلین با هیتلر و موسولینی ملاقات کرد و شاهد روابط میان آن‌ها بود. به گفته یونگ، هیتلر حتی یک بار هم نخندید و به نظر می‌رسید که بدخلق است. یونگ او را فردی خالی از جنسیت و خالی از انسانیت دید که تنها یک هدف در سر داشت: ایجاد رایش سوم، یک آلمان قادر مطلق و اسرارآمیز که بر تمام تهدیدهایی که هیتلر احساس می‌کرد، غلبه می‌کند و توهین‌هایی که در طول تاریخ به آلمان شده بود را پاسخ می‌دهد. هیتلر در یونگ تنها حس ترس را برانگیخت. در عوض، موسولینی به چشم یونگ ظاهرن مردی اصیل آمد که گرما و انرژی داشت.

فردریک کولیج و دانیل سگال، روان‌شناسان شخصیت دانشگاه کلورادو در سال ۲۰۰۹ شخصیت چند تن از حاکمان تمامیت خواه را مورد بررسی قرار دادند و فرضیه‌ ‌‌ای به نام "۶ بیماری بزرگ" را مطرح کردند که شامل بیماری های روانی پارانویا، خودشیفتگی، ضداجتماعی، سادیسم، اسکیزوفرنی و زیر شاخه اسکیزوفرنیک‌‌ ‌‌گونه بود.

بارزترین بیماری افراد تمامیت خواه پارانویا یا بدگمانی است، که این را به جامعه خود نیز منتقل می کنند.
پانترکیست‌ها هم تمامی ویژ‌گی‌های طرح شده در مطالعه‌ی کولیج را دارا هستند.

پانترکیسم ایدئولوژی نیست، حالتی روانی است که اضطراب یا ترس به توهم غیرمنطقی تبدیل می‌شود، مثل پارانوئید، افراد پارانوئید فکر می‌کنند که دیگران به دنبال آزار و اذیت یا توطئه علیه آن‌ها هستند وارد کردن اتهامات غیرواقعی و عدم اعتماد و خودبزرگ بینی و برخورد خصمانه و تهاجمی معمولن از دیگر نشانه‌های پارانویا است. پارانویا با اعتقاد به تئوری‌های توطئه ارتباط مستقیم دارد.
دقیقن به همین دلیل است که برای پانترکیست‌ها، کُرد (سوریه، عراق، ایران)، عرب (عراق، سوریه)، چینی و روس و ارمنی دشمن خونی هستند و به همین دلیل است که تمدن روم، تمدن سومر، تمدن مصر، اشکانیان، ساسانیان و حتی تمدن ژاپن و سرخپوست‌های قاره آمریکا ترک محسوب شده و حتی پیغمبر اسلام نیز ترک است.
پانترکیست‌ها که متاثر از رویکرد دائی جان ناپلئونی دچار  توهم توطئه هستند و  بدون ذره ای تردید معتقدند یک محفل سری در   دنیا بویژه در  چین و روسیه و ایران به دلیل حسادت و هراسان از پیشرفت خیره کننده آن‌ها زمینه سرنگونی ترک ها را فراهم می‌آورند.
این بیماری و ویروسی است که از ترکیه به بخشی از جامعه ترک‌زبان ما نیز منتقل شده است و البته آسیبی چندانی نخواهد زد، اما مراتب احتیاط را باید کرد.

واکسیناسیون واجب است.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

23 Dec, 15:35


🗽هانس کوهن لیبرال ناسیونالیست🕊
( ۱۸۹۱ – ۱۹۷۱)
Hans Kohn
یک فیلسوف و تاریخ‌نگار لیبرال آمریکایی بود. او بنیان‌گذار مطالعه علمی ملی‌گرایی به شمار می‌آید و به عنوان یک مولف در این حوزه شناخته می‌شود.

کوهن در یک خانواده یهودی آلمانی‌زبان در پراگ، بوهمیا، که در آن زمان بخشی از امپراتوری اتریش-مجارستان بود، به دنیا آمد. پس از فارغ‌التحصیلی از یک دانشگاه آلمانی محلی در سال ۱۹۰۹، او به تحصیل فلسفه، علوم سیاسی و حقوق در بخش آلمانی دانشگاه کارل-فردیناند در پراگ پرداخت.

به محض فارغ‌التحصیلی، در اواخر سال ۱۹۱۴ کوهن به پیاده‌نظام ارتش اتریش-مجارستان فراخوانده شد. پس از آموزش، او به جبهه شرقی در کوه‌های کارپات فرستاده شد و با ارتش امپراتوری روسیه روبه‌رو شد. او در سال ۱۹۱۵ به اسارت درآمد و به یک اردوگاه زندانی در آسیای مرکزی (در حال حاضر در ترکمنستان) منتقل شد. در خلال جنگ داخلی پس از انقلاب بلشویکی، لژیون‌های پروغرب چکسلواکی به آسیای مرکزی رسیدند و او آزاد شد. با آنها به سمت شرق سفر کرد تا اینکه در ایروتسک توقف کرد. وضعیت سیاسی به او اجازه داد به اروپا بازگردد و در سال ۱۹۲۰ به آنجا رسید.

کوهن سپس در پاریس زندگی کرد و در سال ۱۹۲۱ با جتی وال ازدواج کرد.

این زوج به لندن منتقل شدند، جایی که کوهن برای سازمان‌های صهیونیستی کار کرد و مقالاتی برای روزنامه‌ها نوشت. او در سال ۱۹۲۵ به فلسطین نقل مکان کرد و از آنجا به طور مکرر به ایالات متحده سفر می‌کرد. نوشته‌های او کم‌کم شکل کتاب به خود گرفته و وی در مورد ژئوپولیتیک معاصر و ملی‌گرایی بحث کرد. در سال ۱۹۲۹، او نامه نوشت با عنوان "یهودیت ملی‌گرایی نیست". در نهایت این زوج در سال ۱۹۳۴ به آمریکا مهاجرت کردند.

کوهن یکی از رهبران برجسته "بریت شلوم" بود که یک راه‌حل دو ملیتی برای ترویج همزیستی یهودیان و اعراب در فلسطین تحت قیمومیت را ترویج می‌کرد.


🗓کوهن تاریخ معاصر را در کالج اسمیت در نورث‌همپتون، ماساچوست تدریس کرد. از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۱، او در کالج شهر نیویورک تدریس کرد و همچنین در مدرسه جدید برای تحقیقات اجتماعی و همچنین در مدرسه تابستانی دانشگاه هاروارد تدریس نمود.

او کتاب‌های متعددی در مورد ملی‌گرایی، پان‌اسلاویسم، افکار آلمانی و یهودیت نوشت و یکی از اولین نویسندگان مؤسسه تحقیقاتی سیاست خارجی در فیلادلفیا بود.

📖در سال ۱۹۴۴، او اثر اصلی خود، "ایده ملی‌گرایی"، را منتشر کرد که به بررسی دوگانگی بین ملی‌گرایی غربی و شرقی می‌پردازد. کوهن تلاش کرد که ظهور ملی‌گرایی را از طریق توسعه تمدن غربی و ظهور لیبرالیسم درک کند. او همچنین زندگینامه مارتین بوبر را منتشر کرد. خودزندگی‌نامه او که در سال ۱۹۶۴ به چاپ رسید، شامل تأملاتی در مورد زمان‌های خود و زندگی شخصی‌اش است

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

23 Dec, 12:35


🚩🔱گزمیش از پیروان ایدئولوژی تروریستی لنینیسم ترکیه (1972-1947)

در25سالگی و خامی اعدام شده
آموزش چریکی تروریستیش در فلسطین بود
او دانشگاه می بست و با ترور و خشونت مانع سخنرانی ها برنامه های مخالفانش می شد.
در درگیرهای مسلحانه فراوان نقش داشت و مانند مائو بدنبال قدرت از لوله تفنگ بود.
اصولا ایدئولوژی لنین تروریستی است و خود لنین با افتخار خود را ژاکوبن یعنی طرفدار "حکومت وحشت و ترور" می دانست.

در ۱۹۷۰، گزمیش و رفقای او به سمت دو افسر پلیس که از سفارت ایالات متحده در آنکارا محافظت می‌کردند، آتش گشودند و هر دوی آن‌ها را مجروح کردند. در ماه بعد، او در یک سرقت بانک
۱۹۷۱، او و سایر اعضای ارتش آزادی‌بخش ترکیه 4 سرباز آمریکایی را در ، آنکارا، را ربودند.

پس او به جرم هایی چون دزدی قتل آدم ربایی خشونت و تروریست به حق به سزای تبه کاریهای خود رسید.


ولی کمونیست ها بدون هیچ قابلیت در نقد و رد تروریسم و خشونت ضد بشری تنها نگران این هستند که در پایان عمر ننگینش گفته:

🎼"می خواهم به کنسرت گیتار آرانخوئز گوش دهم "و خواسته اش را هم عملی نکردند!
تا رمانتیسیسم شیطانی کمونیسم تحت پوشش هنر مویه کند!
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

23 Dec, 11:08


کاخ اردشیر ساسانی سر سلسله ساسانیان یا آتشکده فیروزآباد

شکوه معماری ایرانی-ساسانی (که بعدها اسلامی هم گفته شد).

بیش‌تر بخوانید:

https://t.me/cafe_andishe95/13875

لیبراسیون/لیبرالیسم

23 Dec, 10:51


پس از ۱۵۰۰ سال...
کاخ و شکارگاه بهرام پنجم ساسانی.
این خشت و سنگ‌ها با یتا اهو آشنایند...

پاینده ایران🌹

لیبراسیون/لیبرالیسم

22 Dec, 16:31


🔰توتالیتاریانیسم آزادی اندیشه را تا حدی که در هیچ عصری سابقه نداشته، از بین برده است. و مهم است که درک کنیم کنترل آن بر اندیشه پیامدهایی منحصر به فرد و کاملاً از پیش تعیین شده دارد. نه تنها شما را از بیان حتی فکر کردن به افکار خاص منع می‌کند بلکه به شما دیکته می‌کند به چه چیز باید فکر کنید، ایدئولوژی‌ای برای شما خلق می‌کند و می‌کوشد علاوه بر کنترل زندگی عاطفی شما، منشوری اخلاقی نیز مستقر کند. و تا جایی که شدنی باشد، شما را از دنیای بیرون جدا و در دنیایی ساختگی محصور می‌کند که در آن هیچ معیاری برای مقایسه نداشته باشید. حکومت استبدادی می‌کوشد به هر قیمتی افکار و عواطف شهروندانش را حداقل به همان شدتی که رفتار و اعمال آن‌ها را کنترل می‌کند، تحت نظر بگیرد و مهار کند.

📚📖فاشیسم و دموکراسی، جرج اورول ترجمه سودابه قیصری
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

22 Dec, 12:44


📍افراد متعصب به‌ ندرت بذله‌گو هستند. در واقع آنها طنز را تهدیدی برای یقین‌ های خودشان می دانند. طنز عموما از یک سو قطعیت را به سخره می گیرد و از سوی دیگر پشتیبان کسی است که با افراد متعصب مخالفند. برای همین است که بازار جوک عمدتا در شرایط سرکوب سیاسی گرم می‌ شود ...

اتحاد شوروی و اقمارش بستری مناسب برای انبوه جوک‌هایی بودند که هم رژیم‌ های مختلف کمونیست را به سخره می‌ گرفتند و هم حامی مخالفین این رژیم‌ها بودند.

📚📖 اعتقاد بدون تعصب، پیتر برگر و آنتون زایدرولد ترجمه محمود حبیبی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

22 Dec, 07:29


🌿 میلتون فریدمن، مخالف مبارزه دولت‌ها با مواد مخدر

🔺 میلتون فریدمن، اقتصاددانان شهیر آمریکایی و از مدافعان اقتصاد آزاد، از مخالفان شناخته شده مبارزه دولت‌ها با مواد مخدر بود. فریدمن برای مخالفت با مبارزه دولتی با مواد مخدر به مبارزه دولتی با مشروبات الکلی در آمریکا و ممنوعیت الکل بین سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۳ اشاره می‌کرد که نه مصرف الکل را کاهش داد و نه تجارت آن را از بین برد. فقط این تجارت را به تجارتی مافیایی بدل کرد و به ظهور باند‌های گنگستری و آل‌کاپون‌ها منجر شد. بسیاری از شهروندان نیز به علت مصرف مشروبات الکلی فاسد، مسموم شدند و آسیب دیدند. در نهایت نیز مبارزه دولتی با مشروبات الکلی کنار گذاشته شد.

🔸 فریدمن معتقد بود مبارزه با مواد مخدر سبُک از جمله ماری‌جوانا و کوکایین، صرفا به زیر زمینی شدن تولید مواد مخدر انجامیده و فرایند تولید را از کنترل خارج کرده است. به نحوی که پس از غیرقانونی شدن کوکایین و تشدید مبارزه با آن، قیمت آن به حدی بالا رفت که بسیاری از مصرف کنندگان، توان مالی مصرف آن را نداشتند و تولیدکنندگان برای تامین تقاضای این قشر به تولید هرویین و کراک پرداختند که اگرچه قیمت آن ارزان‌تر بود و بسیاری توان مالی مصرف آن را داشتند، اما زیان‌ها و آسیب‌های آن به مراتب بیش از کوکایین بود. همچنین ممنوعیت ماری‌جوانا به مصرف مواد محرک دیگری منجر شده که بسیار زیان‌بارتر است.

🔻 فریدمن باور داشت، غیر قانونی شدن مواد مخدر سبک، صرفا قیمت آن را بالا می‌برد و باعث می‌شود عرضه و تقاضای مواد مخدر سنگین که قیمت کمتر و اثر مخدر یا محرک بیشتری دارند، هم برای عرضه کنندگان و هم برای متقاضیان، توجیه اقتصادی پیدا کند. فریدمن در مصاحبه‌ای به صراحت گفته بود اگر تولید و مصرف ماریجوانا و کوکایین ممنوع نشده بودند، ماده مخدری مانند کراک یا موارد مخدر سنگین مشابه، هرگز پا به عرصه وجود نمی‌گذاشتند.

▪️ از سوی دیگر فریدمن معتقد بود ممنوعیت تولید، توزیع و مصرف مواد مخدر سبک صرفا و در عمل پشتیبانی از مافیا‌های تجارت مواد مخدر است چرا که جرم‌انگاری مواد مخدر موجب شده حاشیه سود این تجارت از یک حاشیه سود عادی که در تمام تجارت‌های مشابه وجود دارد، به یک حاشیه سود بسیار نجومی و چند صددرصدی تبدیل شده و جیب فعالان این کسب و کار پر پول‌تر از هر تجارت دیگری بشود. به نحوی که مافیای مواد مخدر با سود هنگفت ناشی از این تجارت، امکان ایجاد یک تشکیلات مافیایی را پیدا کند. از این رو باند‌های بزرگ مواد مخدر راضی به قانونی شدن این تجارت نیستند چرا که با از بین رفتن ریسک این تجارت، حاشیه سود نجومی نیز از بین خواهد رفت. همچنین غیرقانونی شدن عملا باعث می‌شود بسیاری جرات فعالیت در این حوزه را نداشته باشند و انحصار در تولید بیشتر می‌شود. پول‌شویی نیز که یکی از مشکلات بزرگ بانکی در دنیا است از دیگر پیامد‌های مبارزه دولتی با مواد مخدر است.

🔹در مجموع فریدمن معتقد بود به لحاظ انسان‌شناسی، هنگامی که برای موارد مخدر نیز مانند سیگار، تنباکو و مشروبات الکلی، تقاضا وجود دارد، بی‌تردید عرضه شکل می‌گیرد و این قانون طلایی عرضه و تقاضا است.
🌀جرم‌انگاری تولید و مصرف نه تنها در عمل هیچ گونه تاثیری بر کاهش مصرف ندارد که صرفا به پیامد‌های نامطلوب‌تر و تالی فاسد، خواهد انجامید. از این رو پیشنهاد فریدمن قانونی شدن تولید، توزیع و مصرف مواد مخدر سبک مانند ماریجوانا و کوکایین تحت نظارت دولت بود. همانند تولید مشروبات الکلی و سیگار و تنباکو.

✍️مهدی الیاسی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

21 Dec, 18:48


⁉️چرا روشنفکران به مارکسیسم باور دارند،

برای مارکس، منافع‌ که توسط یک ایدئولوژی پیش برده می‌شوند، منافع یک طبقه حاکم هستند.

همچنین می‌توانیم پیشنهاد دهیم که منافع پیش‌برده شده توسط ایدئولوژی‌های اقتدارگرا، منافع یک نخبگان جاه‌طلب است.
و می‌توانیم با روح مارکسیستی با ایدئولوژی‌های اقتدارگرا مواجه شویم و آن را از نظر کارکرد اجتماعی‌اش توضیح دهیم و در نتیجه ادعاهای شناخت شناسی آن را درهم بشکنیم.

🔅این حقیقت مارکسیسم نیست که تمایل روشنفکران به باور به آن را توضیح می‌دهد، بلکه قدرتی است که به روشنفکران می‌دهد تا تلاش کنند جهان را کنترل کنند.

و از آنجا که، همان‌طور که سوئیفت می‌گوید، تلاش برای متقاعد کردن کسی به ترک یک عقیده، که او به آن عقیده به‌طور منطقی نرسیده، بیهوده است،
می‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم که قدرت شگفت‌انگیز مارکسیسم در بقا در برابر هر انتقادی، به این واقعیت برمی‌گردد که این یک سیستم فکری است که به سمت قدرت، نه به سمت حقیقت، هدایت می‌شود.

📖راجر اسکروتن-فیلسوف و زیبایی شناس محافظه کار
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

21 Dec, 15:19


سخن حق
مهدی تدینی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

21 Dec, 10:01


🗽دولت مدرن لیبرالی ماکس وبر🏛

ماکس وبر، جامعه‌شناس و اقتصاددان لیبرال آلمانی، به ویژه به دلیل تمایزهایش در مفهوم "دولت مدرن" شناخته شده است. او چندین مولفه کلیدی برای تعریف دولت مدرن و مفهوم دولت-ملت ارائه داده است:

دولت لیبرالی دولتی ابزاری است و نه دولت ارگانیک خدایگانی از نوع هگل.

حق انحصاری بر خشونت توجیه شده
یکی از مهم‌ترین مولفه‌های وبری از دولت، این است که دولت باید حق انحصاری بر اعمال خشونت قانونی را داشته باشد. به عبارت دیگر، تنها نهادی که می‌تواند از زور استفاده کند، دولت است و این استفاده از زور باید توجیه‌پذیر و تحت کنترل قوانین باشد.
آنارکوکاپیتالیستها و بقیۀ آنارشیستها به دروغ این حق را خشونت طلبی دولت معرفی میکنند و با مغلطه دولت را به اعمال خشونت منحصر می دانند.

قانونمداری
وبری بر این باور بود که دولت باید از نظر قانونی و مشروعیت جامعه به رسمیت شناخته شود. یعنی شهروندان باید متقاعد شوند که قدرت دولت مشروع است و باید از آن اطاعت کنند. وبر
استفاده از سه نوع قانونمندیِ
قانونی سنتی و کاریزماتیک صحبت کرده است.

بوروکراسی
بروکراسی عقلانی سازی ابزاری سازو کار دولت است.
دولت مدرن به شدت به بوروکراسی وابسته است. بوروکراسی به عنوان یک ساختار سازمانی، کارایی و نظم را در اجرای قوانین و سیاست‌های دولتی تضمین می‌کند. این سیستم مستلزم معیارهای مشخصی برای استخدام و ارتقاء است و به قابلیت پیش‌بینی و کنترل در فرآیندهای دولتی کمک می‌کند.

سازماندهی و ادغام
دولت مدرن باید یک سیستم پیچیده از نهادها و سازمان‌ها را شامل شود که بتوانند وظایف مختلف اجتماعی و اقتصادی را انجام دهند. این نهادها به شهروندان خدمات ارائه می‌دهند و آنها را تحت پوشش حمایت‌های اجتماعی قرار می‌دهند.

حاکمیت
دولت مدرن باید حاکمیت را در یک سرزمین مشخص داشته باشد. این به معنای کنترل و اقتدار دولت بر قلمرو جغرافیایی و جمعیت آن است.

🏢در تبیین مفهوم دولت-ملت، وبر بر این نکته تأکید می‌کند که دولت مدرن و ملت به گونه‌ای در هم تنیده شده‌اند. ملت به عنوان یک جامعه دارای هویت مشترک و فرهنگ مشخص، باید تحت یک دولت واحد سازماندهی شود. این دولت نه تنها نماینده منافع ملی است بلکه باید توانایی مشروعی برای اعمال اقتدار بر آن ملت را داشته باشد. در نتیجه، دولت-ملت به یک هویت سیاسی و اجتماعی تبدیل می‌شود که در آن مرزهای جغرافیایی، هویت فرهنگی و نظام سیاسی با هم ترکیب می‌شوند.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

20 Dec, 17:30


شکوه ایران در جاودانگی آیین‌های کهن آن جلوه‌گر است، و شب چله، که با نام دلنشین یلدا نیز شناخته می‌شود، از درخشان‌ترین نمادهای این میراث گران‌بهاست؛ آیینی ریشه‌دار که سده‌هاست در تار و پود فرهنگ ایرانی تنیده شده است.

جمهوری اسلامی و دیگر اشغالگران این سرزمین در طول تاریخ، با وجود تمامی تلاش‌های مذبوحانه برای زدودن هویت ایرانی، هرگز نتوانسته‌اند آیین‌های ایرانی هم‌چون شب چله را از خانه‌های مردم این مرزوبوم بیرون کنند. این پایداری در حفظ و پاسداری از آیین‌های ملی در دوران تیره سلطه جمهوری اسلامی، بازتابی از عزم راسخ ملت حق‌جو و آزادی‌خواه ایران برای بازپس‌گیری میهن و حاکمیت ملی‌شان است.

ایرانیان در خانه مادری در حالی یلدا را جشن می‌گیرند که سفره‌های‌شان زیر عبای سنگین بی‌کفایتی و فساد ساختاری جمهوری اسلامی، خالی‌تر از همیشه شده و رنج و فقر بر زندگی آنان سایه افکنده است. از این رو، این شب یلدا، بیش از هر زمان دیگر، نمادی از همبستگی ملی و ایستادگی در برابر رژیمی است که هستی مردم را به تاراج برده است.

در این شب بلند و سرد، هم‌دل و هم‌صدا با خانواده‌های داغ‌دار و دادخواهی هستم که جای عزیزان‌شان را در کنار خود خالی می‌بینند؛ دلیرانی میهن‌پرست که با فداکاری، پیام‌آوران روشنایی و امید در ظلمت میهن شدند و با شجاعت، در دل اهریمن، هراس نابودی افکندند. یادشان جاویدان و راه‌شان چراغی‌ست در مسیر رسیدن به فردای آزاد و آباد ایران.

یلدای‌تان شاد!
پاینده ایران

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

20 Dec, 09:50


🗽خوش به حالتان،
سرمایه داری فضایی ایجاد کرده که می‌توانید فکر کنید
💸


نظام سرمایه داری بویژه در کشورهای آلمان ، فرانسه ، انگلستان و....و سر آمد همه اینها "آمریکا" فضا و امکانی ایجاد کرده تا اندیشمندان شان فکر کنند و ایده بسازند تا ما آنها را در دانشگاههای‌مان تدریس کنیم، تا شاید گشایشی به سوی توسعه و پیشرفت بیابیم.
جامعه سرمایه داری-  بویژه آمریکا - مخالف‌ترین و منتقدترین افراد ضد سرمایه‌داری را در خود پرورش می‌دهد و آنها ایده‌های ضد لیبرالیسم و کاپیتالیسم را به جهان صادر می کنند.
از دوره جوانی ما اندیشه های سوسیالیستی، مارکسیستی و انتقادی را که همگی در دامن نظام سرمایه‌داری رشد کرده‌اند می‌خواندیم- الان نیز می خوانیم-  و لذت می بردیم! و آنهارا به خاطر اندیشه هایشان تحسین می‌کردیم و می‌کنیم.
الان مشهور ترین و شاید بزرگترین منتقد سیاست های آمریکا در همان آمریکا زندگی می کند. نوام چامسکی.
چه کسی هست که "نوام چامسکی" منتقد سر سخت سیاست های آمریکا در جهان و استاد دانشگاههای آمریکا را نشناسد و تحسین نکند!

به عبارت دیگر از خود مارکس گرفته( که البته با کمی محدودیت دوران آغازین سرمایه‌داری) تا مکتب انتقادی فرانکفورت و... همگی در هوای نظام سرمایه‌داری تنفس کرده‌اند و رشد کرده‌اند.
اسامی منتقدان و مخالفان سرمایه‌داری زیاد است. از ماکوزه تا هابرماس، گوندرفرانک، پل باران ، پل سوئیزی، سمیر امین، والر اشتاین ،ادوارد سعید، سی رایت میلز، الوین‌گولدنر و ژیژک و....

نظام سرمایه داری با همه گندهایش نعمتی برای جهانیان است!.

با خود می‌گویم اگر همه این افراد را سوار مینی‌بوس می‌کردند و مثلا به نظام استالینی شوروی می‌بردند، با این زبان سرخ و سر شوریده حالی که داشتند، سر سال نشده اجساد و اسکلت‌هایشان را در برف سرمای تبعیدگاه سیبری جمع‌آوری می‌کردند.
اینجانب کسی رو نمی شناسم که اندیشه های او  به محافل علمی ودانشگاهی جهان راه یافته باشد، و بر سر عقایدش بحث کنند ولی در جامعه ای غیر از جهان آزاد غرب و نظام سرمایه داری زندگی کرده باشند. حتی لنین جوان - رهبر انقلاب روسیه-   هم بخشی از زندگی خود را در اروپای آزاد(آلمان) گذراند واندیشه‌هایش را از مارکس گرفت. مارکسی که در انگلستان سرمایه‌داری رشد و نمو کرد.
سعید معدنی

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Dec, 20:57


سری که جلوی بیگانه خم شود، به روی تنش نمی ارزد

تنها مانده بود خم شود و‌ کرنشی چاکرمآبانه کند و میزان مفلسی و رذالت و‌ بی‌شرفی را معنایی تازه بخشد. آن نگاه مشتاق و عاشقانه و زبون در معیت اردوغان رازها آشکار می‌کند.
زبان بدن لاتی‌اش برای ایرانی است و دریوزه بودنش برای دشمن ملت ایران.
اف بر اول و آخر ۵۷ی. از هر قماش و مسلک...

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Dec, 19:52


ترکیه نفوذی داره، اسرائیل جاسوس داره، روسیه نوکر داره. تو جمهوری اسلامی کسی هم پیرو جمهوری اسلامی مونده!؟!

Nobody

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Dec, 17:25


حجت کلاشی، در ارتباط با راه‌اندازی بخش فارسی تلویزیون دولتی ترکیه این اقدام آنکارا را تاثیرگذاری بر افکار عمومی ایران برای تضعیف ایران دانست. آقای کلاشی همچنین می‌گوید ترکیه در نهادهای مختلف جمهوری اسلامی نفوذ کرده است.

@kalashi_hojjat

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Dec, 15:59


📽فایل فیلم
🎞Carlos the jackal 2010
: 720p Blu-Ray

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

06 Dec, 15:39


🚩✖️نیچه درباره سوسیالیسم چه نگرشی داشت؟

گرداوری این مبحث میتواند تعارض فکری سوسیالیست‌های نیچه دوست را نشان دهد و نشانگر این است تلفیق سوسیالیسم با اندیشه نیچه تا چه پایه نا همخوان است:

1-سوسیالیسم غیرقابل قبول است، زیرا برابری را همچون قاعده‌ای هستی‌شناسانه، وجودی، اخلاقی و حقوقی ارایه می‌دهد.

(پاره نوشته‌های منتشر شده پس از مرگ بهار ١٨٨٨)

سوسیالیسم نفرت از سلسله مراتب و انکار واقعیت زندگی است که سراسر بهره‌کشی، غارت و چپاول، مبارزه و خشونت است.
(فراسوی خیر وشر ٢٥٩)

برای نیچه انسان مسلما نه غایتی برای خویشتن و نه غایتی سیاسی است. او فقط یک وسیله یا مواد و مصالحی برای کارشکل دادن و تبدیل شدن است.
(حکمت شادان ٣٥٦)

سوسیالیسم دورویی و تزویراست، زیرا به‌طور آشکار در پی انحطاط و زوال دولت و حکومت است. (بشری بس بسیار بشری ٤٧٢)

سوسیالیسم با تمام توانش آزار رسانده است: سوسیالیسم شکلی از خودکامگی و استیلای سیاسی است و از این منظر خویشاوند خودکامگی به شیوه افلاطونی است.
(بشری بس بسیار بشری ٤٧٣)

بازی دوگانه‌اش به راحتی قابل مشاهده است: با نوعی نزدیکی به آنارشیسم خود را دشمن دولت می‌داند و ایدئولوژی به ظاهر پیشرواش برنامه مرتجعانه و خشونت‌آمیزش را کتمان می‌کند. (بشری بس بسیار بشری٤٧٣)

سوسیالیسم خودکامگی میانمایگان است و هدفش برابری و یکسان‌سازی از طریق فرومایگی و ابتذال و عوام‌گرایی است.
(بشری بس بسیار بشری ٤٨٠)

نیچه در کتاب دجال زبان به دشنام آنها می‌گشاید: اراذل و اوباش، بی‌سروپاها، سوسیالیست‌ها. (دجال ٥٧)


سوسیالیسم با ترکیبی از دموکراسی و عدالت صرفا در پی حق و حقوق است: حق داشتن کار، حقوق کار، حق خوشبختی، حقوق برابر وجامعه آزاد، نه سرور نه برده.
(حکمت شادان ٣٧٧)

اما سوسیالیسم فاقد آن بینش است که بداند حوزه حقوق مشروط به درجات نیرو و توان است. پرسش «چه کسی حق دارد مطالبه‌ای داشته باشد» تعیین‌کننده تمامی پرسش‌های دیگر است. آیا سوسیالیست این را درک می‌کند که چه کسی از چه چیزی حق دارد- چه کسی به چه چیز حق دارد ؟
(بشری بس بسیار بشری ٤٤٦)

و نهایتا مخاطب قول مشهور «برابری در حقوق» خود رهبران سوسیالیست و فهم آنها از عدالت است. مخاطب قرار دادن آنها که با ازخودگذشتگی از قدرت کناره و با ایثار افلاطونی از ثروتمند شدن فاصله بگیرند.
(بشری بس بسیار بشری ٤٥١- آواره و سایه‌اش ٢٨٥)

سوسیالیسم از مسیحیت با ایده خوشبختی از طریق رحم که واگنر را شیفته خود کرد میراث می‌برد. به وسیله غریزه انتقام‌جویی‌اش. نفرت کاهلانه از این تسلای خاطر انتزاعی که جامعه نامیده می‌شود. با فرهنگ حسادت و حرص و طمع.
(بشری بس بسیار بشری ٢٣٥- فراسوی خیر و شر ٢٠٢- دجال ٥٧)

سوسیالیسم با ایدئولوژی‌اش درباره انسان نیک از صلح و از خوشبختی جمعی دم می‌زند.
(بشری بس بسیار بشری ٢٣٥)

با امید به یک واپسین داوری همچون تسلابخشی فرجام‌گرایانه و شیرین- و همه اینها چیزی نیستند جز شور و اشتیاق ناشی از نارضایتی از ضعف و سستی. سوسیالیسم برجسته کردن اخلاق بردگان است. (فراسوی خیر وشر ٢٥٩- حکمت شادان ٢٤- پاره‌نوشته‌های زمستان ١٨٨٧)

سوسیالیسم به صورت مسری فقط می‌تواند توده‌ها را بفریبد و نوعی بیماری دل چرکینی و نفرت است، یک طاعون.
(بشری بس بسیار بشری ٣٠٤)

سوسیالیسم همانند ایده‌آلیسم استاد توهم و خیال‌پردازی و فریبندگی و اغوا است. سوسیالیسم همچون نیلبک زنی است که به صدای نی‌اش نه بچه‌های کوچک که مورچه‌های کارگری که در بردگی یک دولت یا یک حزب انقلابی‌اند گوش فرا می‌دهند.
(بشری بس بسیار بشری ٤٧٣- حکمت شادان ٤٠)

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

06 Dec, 09:05


🎙 مصاحبه خودمونی
رین ویلسون
با ایلان ماسک
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

05 Dec, 20:21


تنها در روزهای اخیر، اخبار افزایش قیمت آب، برق، گاز، نان و دارو تأیید شده است. دلار از مرز ۷۲ هزار تومان گذشته و سفره مردم ایران بیش از پیش کوچک شده است. قیمت خودرو به شکلی ناگهانی افزایش یافته و گرانی بنزین نیز در راه است. در این میان، رهبر گروه تروریستی حزب‌الله با وقاحت اعلام می‌کند که تاکنون ده‌ها میلیون دلار از ثروت ملت ایران به حامیان این گروه در لبنان پرداخت شده و صدها میلیون دلار دیگر نیز قرار است طی ماه‌های آینده پرداخت شود.

همان‌گونه که بارها، از جمله پیش از سیرک انتخابات اخیر رژیم، تأکید کرده‌ام، جمهوری اسلامی اصلاح‌پذیر نیست. اصلاح‌طلب و اصولگرا، دو بازوی علی خامنه‌ای برای غارت منابع و ثروت ملت ایران هستند. رقابت میان این دو جناح نه برای حل مشکلات مردم، بلکه برای چپاول بیشتر و برداشتن سهم بزرگ‌تری از «سفره انقلاب» است.

فاطمه و محمدحسین سپهری، دو زندانی سیاسی شجاع، در پیام اخیرشان به‌درستی تأکید کرده‌اند که جمهوری اسلامی ریشه تمام ناترازی‌ها و بحران‌های کشور است، و ملت ایران مصمم است تا این ریشه فاسد و خشکیده را برای همیشه از خاک پاک ایران بَرکَنَد.

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

05 Dec, 18:35


✌🏻به عقیده کانت، اصول درستی که فرهنگ باید بر اساس آنها بنا شود و آغاز به کار کند اصولی اخلاقی و عقلانی هستند و صرفاً طبیعت یا آداب و رسوم نیستند.

در غیر این صورت سازگار نمودن یکی با دیگری بسیار مشکل خواهد بود. منظور کانت از گفتن اینکه فرهنگ باید با عقل آغاز شود، این نیست که نخست باید با تربیت اخلاقی آغاز کرد بلکه مراد او این است که باید از همان ابتدا هم زمان با تربیت فیزیکی تربیت اخلاقی را [نیز] در نظر داشته باشیم،  با این حال به عقیده او این موضوع انقلابی در تعلیم و تربیت در پی دارد، زیرا با تعلیم و تربیت راز بزرگ کامل شدن طبیعت انسان به میان کشیده می‌شود.

خود کانت بر این باور بود که عصر روشنگری در فراهم کردن شرایط ضروری ایجاد آغازی تازه در این حوزه گام نخست بود؛ آغاز تازه ای که نژاد بشر را به حصول سرنوشت اخلاقی اش هدایت می‌کند.

ایده کانت درباره هدف تعلیم و تربیت، عمدتا معطوف به درونی ساختنِ اصول اخلاقی است‌. تا اینکه آنها تبدیل به نوعی طبیعت ثانویه شوند.



📗فرهنگ، آموزش و نظریه اجتماعی کانت،ص ۲۹
●مارتا گنزالس📒
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

05 Dec, 12:43


🕯" عشق به متافیزیک تقدیرِ من بوده است؛ گرچه مشکل بتوانم از آن جهت که مورد عنایت او قرار گرفته ام به خود ببالم."

( ایمانوئل_کانت / در سال 1776 )


متافیزیک چیست؟

متافیزیک شاخه ای از فلسفه است که نامش را از کتابِ متافیزیکِ (مابعدالطبیعه) ارسطو می‌گیرد.
متافیزیک نام مجموعه‌ای از رساله ها و مقالات درسی ارسطو است که در زمان های مختلفی نوشته شده است و بعد ها توسط یک نویسنده‌ی ناشناخته‌ی قدیمی گرد آمده. گرد آورنده، نام مابعدالطبيعه را بر آن مجموعه نهاد؛ چرا که ارسطو عناوین آن بحث را پس از فلسفۀ طبیعت (فیزیک) آورده بود.

دلیل دیگر هم این بود که آن نوشته ها با واقعیت به مثابه یک کلیت سر و کار داشت. (متا در زبان یونانی، معنی بالا و ماوراء می دهد.

🗒در کتاب متافیزیک ارسطو آمده:

" شاخه ای از دانش وجود دارد که به مطالعۀ هستی به منزله‌ی هستی و صفاتی که به واسطه‌ی ذات خود هستی به آن متصف می‌شوند، می پردازند. این شاخه از دانش مشابه هیچ کدام از آن چیز هایی نیست که به علم موسومند؛ چرا که هیچ کدام از آنها به پژوهش درباره‌یِ هستی به منزله ی هستی نمی پردازند."

📖 از کتاب: kant for beginners

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

04 Dec, 22:36


‌‌قانون حجاب و فراز و فرود خاورمیانه

پیش‌نوشت: ابتدا ویدئوی پیوست را ببینید.


از عجایب خاورمیانه همین بس که "حجاب اجباری" در دهه ۱۹۶۰ میلادی آن‌قدر نامعمول بود که رئیس ناصر، رهبر کاریزماتیک مصر، می‌توانست در جمعی بزرگ حجاب اجباری و رهبر اخوان‌المسلمین را این‌طور به سخره گیرد. شک ندارم که در ایران و حتی افغانستانِ دههٔ ۱۳۴۰ نیز حتی برای افراد مذهبی، حجاب اجباری خواسته‌ای نامعقول و ناممکن می‌نمود.

این البته نتیجهٔ این واقعیت است که در دوران ورود خاورمیانه به عصر جدید در همهٔ کشورها قدرت‌هایی سکولار حاکم بودند. هنوز چند دهه مانده بود تا اخوان‌المسلمین و مجاهدین و فداییان اسلام ظهور کنند — یعنی هنوز چند دهه مانده بود تا حسن‌البنا و نواب، سیدقطب و شریعتی ظهور پیدا کنند. اما شد، آنچه ناممکن پنداشته می‌شد...

این روزها که بحث ابلاغ و اجرای قانون حجاب و عفاف ذهن جامعه را درگیر و مضطرب کرده، یاد این گفتگوی رئیس ناصر با مرشد اخوان‌المسلمین افتادم.

قانونی نوشته‌اند که هر بند آن شوکه‌کننده است. من نمی‌دانم انگیزهٔ واقعیِ پشت این قانون چیست، وقتی هر نظاره‌گر عاقلی می‌فهمد این قانون شهروندان را بسیار می‌آزارد. نمی‌دانم رقیبان سیاسی می‌خواهند زیر پای دولت جدید را سست کنند و نارضایتی ایجاد کنند تا بازی تکراریِ ناامیدسازی که در دور دوم روحانی رخ داد تکرار شود، یا قصد نهایی این است که دولت سوپرمن ماجرا شود و با مقاومت در برابر این قانون محبوبیت بخرد — واقعیت را بخواهید برایم اهمیتی هم ندارد قضیه چیست. ما نه سر پیازِ وفاقشانیم و نه تهِ پیازِ شقاقشان.

فقط هر چه هست من به اندازهٔ یک نفری که هستم، به اندازهٔ یک صدا، به عنوان یکی از مردهای ایرانی، در طرف خواهرانم می‌ایستم و با قانونی که حقوق آنها را محدود کند و باعث آزار و اذیتشان باشد، مخالفت می‌کنم. رنج و نارضایتی در ایران زنانه–مردانه نیست؛ گرچه جای سر سوزنی تردید نیست که زنان همیشه با مشکلات و معضلاتی دست‌به‌گریبان بوده‌اند که در مخیله منِ مرد نمی‌گنجد. اما مسئلهٔ حجاب و مسئلهٔ زنان بخشی از مسئلهٔ آزادی‌های فردی است که تفکیک آن به زن و مرد، تضعیف آن است. زنان را آزار ندهید. همین چند سال پیش می‌خواستید با جبر و اجبار دکمه را به مانتو بازگردانید، خود مانتو پرید! زنان آزار می‌بینند، اما به هدفشان می‌رسند...


مهدی تدینی

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

04 Dec, 14:16


⚙️نیچه و مغالطه گری به شیوۀ مسموم کردن سرچشمه🪦

مغلطه "مسموم کردن سرچشمه" یا "poisoning the well" به نوعی استدلال منطقی اشاره دارد که در آن فرد یا گروهی به طور عمدی اطلاعات یا شواهدی را برای تخریب اعتبار یک شخص، ایده، یا ادعا، پیش از بررسی یا قضاوت درباره‌ی آن ارائه می‌دهد. این نوع مغلطه به نحوی انجام می‌شود که انگار یک نقطه ضعف یا نقص را در شخص یا ایده‌ای که قرار است تحت نقد قرار گیرد، قبلاً معرفی کرده‌اند، به طوری که دیگران از همان ابتدا به آن مشکوک می‌شوند.

به عنوان مثال، اگر کسی بخواهد به انتقاد از یک نظریه علمی بپردازد اما قبل از آن اطلاعات منفی در مورد عالم یا محققی که این نظریه را ارائه داده، مطرح کند، در واقع در حال "مسموم کردن سرچشمه" است، چرا که می‌خواهد اعتبار خود نظریه را با زیر سؤال بردن فردی که آن را مطرح کرده، کاهش دهد.


مغالطه‌ای است که کسی ادّعایی کند و برای جلوگیری از اعتراض دیگران، صفت زشتی را به مخالفان آن مدّعا نسبت دهد؛ به‌طوری‌که اگر کسی بخواهد اعتراض کند، گویا خود را مصداقی از مصادیق آن صفت مذموم دانسته باشد. این کار در حقیقت بستن راه استدلال و تحقیر مخالفان به جای ارائهٔ دلیل برای اثبات مدّعا است
===========
🔍برای مثال نیچه در پیشگفتار کتاب دجال شروع به انواع حملات و بی احترامی ها به مخاطب میکند و با طرح مسئله شرافت سعی کرده از تکنیک فحش گذاشتن در داستان لباس پادشاه استفاده کند و پیشاپیش همه مخالفان تفکرات ارتجاعی خود را بدون شرافت معرفی کند تا آنها را در موقعیت آچمز قرار دهد که منتقد یارای نقد او را نداشته باشد و تعریف و تمجید از خود اینگونه القا کنده فقط افراد عمیق و با درک بالا و خیلی خواص قادر به فهم مواضع من هستند و به طور منطقی هر کسی مخالف باشد مشکل از خودش است و هوش و توان پایینش.او با شبه جنونی خودشیفته چنان از خود تعریف میکند تا مخاطب پیشاپیش با مغلطه هایش منکوب شود.
دقت بفرمایید:

«زندگانی بعضی کسان پس از مرگشان آغاز می شود.
شرایطی را که در آن کسی مرا می فهمد و سپس الزاماً در می یابد، نيك میشناسم. انسان باید در امور معنوی تاحد خشونت شرافتمند باشد تا جدمرا تحمل کند و شور مرا انسان باید به زندگانی در کوهساران و به دیدن پر چانگی های بی دوام و نکبت آور سیاست و غرور ملی در زیر پای خویش خوگر شود. انسان باید بی اعتنا شده باشد و نباید هرگز از خود بپرسد که حقیقت سودمند یا فاجعه است قدرتی که مسائلی را برتری میدهد که امروز کسی برای روبرو شدن با آنها چندان که باید دلیر نیست : جرأت برای ممنوع آمادگی مقدر از پیش برای مسائل بغرنج آزمونی از هفتخوان تنهایی. گوشهای نو برای موسیقی های نو دیدگانی نو برای دورترین چیزها. وجدانی نو برای حقیقت هایی که تاکنون گنگ مانده اند و اراده به صرفه جوئی [ ایجاز] در سبکی شکوهمند لگام زدن به نیرو و اشتیاق خویش حرمت به خویش
عشق به خویشتن، آزادی مطلق همراه با احترام به خود..»
(پیشگفتار دجال-نیچه)

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

03 Dec, 15:35


🔎مک آیور استدلال می‌کند که دموکراسی بهترین وسیله برای پی بردن به خواست اکثریت و پاسداری از حقوق اقلیت است. به عبارت دیگر
دموکراسی حکومت اکثریت یا توده‌ها و یا حمایت توده‌ای از حکومت نیست،
زیرا دیکتاتوری‌ها نیز از حمایت کامل توده‌ای برخوردار بوده‌اند؛ و استبداد اکثریت در عصر جدید بسیار متداول بوده است.

«حکومت استبدادی ممکن است از پشتیبانی اکثر مردم برخوردار باشد. اکثریت حتی اگر از طریق مقبول‌ترین شیوه‌های دموکراتیک قدرت را به دست گرفته باشد، باز ممکن است اصول دموکراسی را نقض کند. گاه مردم‌فریبان و رهبران توتالیتر بیشترین آراء را به دست می‌آورند؛ و سپس نهادهای دموکراتیکی را که از طریق آنها به قدرت رسیده‌اند نابود می‌کنند.»

برعکس، دموکراسی فقط شیوه‌ای برای تعیین حکام و اهداف حکومت است. تحقق دموکراسی به این معنی مستلزم سه چیز است:

📍اول، حق رأی عمومی؛ دوم، بحث آزاد درباره‌ی سیاست؛ و سوم، آزادی کامل احزاب در فعالیت سیاسی. این سه وسایل اصلی و ضروری پی بردن به خواست اکثریت است. نظامی که یکی از این وسایل را نداشته باشد غیردموکراتیک است.

همچنین وقتی مردم گرفتار ترس و اضطراب و احساس ناامنی باشند به دام مردم‌فریبان می‌افتند؛ و میان مردم‌فریبی و دموکراسی فاصله بسیار است.

📙تاریخ اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم / جلد دوم لیبرالیسم و محافظه‌کاری، حسین بشیریه، تهران: نشر نی، ۱۳۷٨، صص ۴۰ و ۴۱

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

03 Dec, 12:35


✏️آن کس که آزادی را جز به خاطر خودِ آزادی می خواهد برای بندگی ساخته شده است.


📒📍الکسی دو توکویل
نظام قدیم و انقلاب
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

03 Dec, 11:03


🗳ارزش حقیقی دموکراسی در حفاظت از ما در برابر سوءاستفاده از قدرت است و به مانند اقدام پیشگیرانه بهداشتی عمل می‌کند.

دموکراسی به ما کمک می‌کند تا از دست یک حکومت خلاص شده و حکومت بهتری را جایگزین آن کنیم. به عبارت دیگر، برای تغییر صلح‌آمیز [قدرت]، دموکراسی تنها رویه‌ای است که تاکنون کشف کرده‌ایم. تحت این عنوان، دموکراسی ارزش والایی است که می‌ارزد تا با تمام قوا از آن دفاع کنیم، زیرا هر حکومتی که مردمانش نتوانند از طریق چنین روندی آن را تغییر دهند، دیر یا زود به دست نااهلان می‌افتد.

اما دموکراسی به هیچ وجه والاترین ارزش سیاسی نیست زیرا یک حکومت دموکراتیک بدون محدودیت می‌تواند بدتر از حکومت‌های محدود از نوع دیگر باشد.


📖قانون، قانون‌گذاری و آزادی (جلد سوم: نظم سیاسی مردمان آزاد)، فریدریش فون‌هایک، ترجمه مهشید معیری، موسی غنی‌نژاد، تهران، انتشارات دنیای اقتصاد، ۱۳٩۳،

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

02 Dec, 22:47


نسخه کامل گفتگو با شاهین نجفی

@OfficialRezaPahlavi

https://youtube.com/watch?v=5fRkXzIuyWg

لیبراسیون/لیبرالیسم

01 Dec, 19:46


📕نظریه مارکسیستی، نوعی از جبرگرایی اقتصادی است🔗

نظریه مارکسیستی، نوعی از جبرگرایی اقتصادی است که باور دارد تغییرات اساسی در روابط اقتصادی همواره به شکل انقلابی و با قیام خشونت‌آمیز علیه نظم کهن و فروپاشی «روبنای» سیاسی که بر آن ساخته‌شده، همراه است. این نظریه تقریباً به‌طورقطع نادرست است، با وجود این، در تصویر مارکسیستی چیزی وجود دارد که در «افراد روشنفکر» اراده‌ی باور را برمی‌انگیزد. 

مارکس با تعریف فرهنگ به‌عنوان محصول جانبی نیروهای مادی (فیزیکی)، دیدگاه عصر روشنگری مبنی بر اینکه نیروهای مادی تنها نیروهای موجود هستند را تائید می‌کند. از منظر وی، فرهنگ کهن با خدایان و سنت‌ها و اولیای امورش، همچون شبکه‌ای به‌هم‌پیوسته از توهمات به نظر می‌آید (افیون توده‌ها که غم‌های آن‌ها را تسلی می‌دهد).

بنابراین پس از روشنگری، نه‌تنها واکنشی توسط بِرک و هِردر بیان و توسط رمانتیک‌ها تزیین شد، بلکه یک بدبینی متضاد نسبت به اصل مفهوم فرهنگ نیز به وجود آمد. نگاه بیرونی به فرهنگ به شیوه‌ای عادی برای بررسی و تعریف آن تبدیل شد، آن‌هم نه به‌عنوان گونه و شیوه‌ای از اندیشه که معرف میراث اخلاقی ما است بلکه بسان یک روکش بدلی پیچیده که از طریق آن قدرت‌های مصنوعی با نیرنگ خود را به‌عنوان حقوق طبیعی جلوه‌گر کنند.

به لطف مارکس، نظریه‌های بی‌اعتبار کننده‌ی فرهنگ به بخشی از فرهنگ تبدیل‌شده‌اند. این تئوری‌ها از ساختاری بهره‌مند هستند که مارکس پیش از همه آن‌ها را به وجود آورد. ساختاری که قدرت را به‌عنوان واقعیت و فرهنگ را همچون پوشش و نقاب معرفی می‌کنند. علاوه بر این، نظریه‌های مزبور آینده‌ای را نوید می‌دهند که در آن، ما از دروغ‌ها و فریب‌هایی که ستمگران مسلط بر ما، برای ما ساخته‌اند، «آزاد» خواهیم شد.

📕برگرفته از کتاب فرهنگ مدرن

راجر اسکروتن 
ترجمه‌ی دکتر مهدی نوری‌مقدم

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

01 Dec, 14:24


🧮هیچ‌کس حق ندارد اعتقاد بورزد
مگر آنکه شاگردیِ شکّ را کرده باشد.



📗ویل دورانت، درباره معنی زندگی

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

01 Dec, 10:38


🚩⚫️احمق‌ها، شیادان، و هوچی‌ها: متفکران چپِ نو

این عنوانِ کتابِ سِر راجر اسکروتن یکی از تحریک‌آمیزترین عنوان‌هایی است که فیلسوفی در نقد چپ نوشته است و به یقین واکنش‌های زیادی هم داشته است.

در Fools, Frauds and Firebrands که به احمق‌ها، شیادان، و هوچی‌ها ترجمه شده است، اسکروتون با تجزیه‌ و تحلیل بی‌رحمانه چپ جدید شروع به کار می‌کند و با بررسی دقیق و کامل نویسندگان برجسته چپ می‌پردازد. ای. پی. تامپسون، رونالد دورکین، آر. دی. لینگ، یورگن هابرماس، گئورگی لوکاکس، ژان-پل سارتر، ژاک دریدا، سلاووی ژیژک، رالف میلیبند و اریک هابزبوم. در یک بررسی کامل جریان‌های اصلی در فکر چپ درو می‌کند
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

30 Nov, 20:20


✳️الکساندر سولژنیتسین و زیست شرافتمندانه در زمانه استبداد

🎙جردن پیترسون
🎥

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

30 Nov, 05:35


🔰نئو-مارکسیست‌ها را بهتر بشناسیم🚩

فاشیسم و کمونیسم که زمانی تصور می‌شد برای همیشه به خاک سپرده شده‌اند حالا به ویژه در مغرب زمین از گور برخاسته و جان تازه‌ای گرفته است.
.مارکسیسم سنتی که زمانی نمود اصلی‌اش را در تحزب و سازمان‌های سیاسی و جنبش‌های کارگری‌ و شورشی‌گری می‌دیدیم حالا جای خود را به مارکسیسم تازه‌ای داده که همه توجه خود را معطوف نقد فرهنگی و اجتماعی کرده تا از این طریق زیر‌ساخت‌های قدرت را متحول کند.

نبرد طبقاتی مارکسیسم سنتی و جبرگرایی اقتصادی‌اش حالا جای خود را به نفوذ در مراکز فرهنگی و آموزشی داده .

شست و شوی مغزی مخاطبان در دستور کار است،آن هم با ظاهر علمی و انتقادی و با تئوری‌های دهن پرکنی مثل «نظریه انتقادی»، توام با به‌روز کردن ماهرانه اصول مارکسیستی و آمیختن این اصول با انواع سنت های روشنفکری ،از روان‌درمان‌شناسی تا اگزیستانسیالیسم،از نیچه تا فروید.

نئو- مارکسیست‌ها حتی جنایت‌های استالین و مائو و انواع همگنان آنها را محکوم می‌کنند و این را به حساب تخطی از مارکسیسم می‌گذارند.

💢نئو- مارکسیست‌ها بر خلاف مارکسیست‌های سنتی که مذهب را افیون توده‌ها می‌دانستند، معتقدند مذهب نه تنها یک نیروی محافظه کار حامی نظم موجود نیست بلکه می‌تواند مشوق تغییر اجتماعی و انقلاب باشد و در اثبات نظرشان جنبش مدنی سیاهان آمریکا به رهبری کشیش مارتین لوترکینگ ،انقلاب اسلامی ایران و الهیات رهایی بخش آمریکای لاتین را مثال می‌زنند.

♨️نئو-مارکسیست‌ها در دو قطبی‌سازی استادند: سفیدها سرکوبگرند رنگین‌پوستان سرکوب‌شده ؛ مردان سرکوبگرند زنان سرکوب‌شده ؛ بزرگسالان سرکوبگرند نوجوانان و کودکان سرکوب‌شده و تا آخر.
آن ها هر چیز اجتماعی را سیاسی می‌کنند، تجزیه و تحلیل‌های به ظاهر علمی از معضلات اجتماعی و فرهنگی می‌کنند اما به بهای عمیق‌تر کردن شکاف‌های اجتماعی و سیاسی ، بدون ارایه راه حل های عملی،بدون مشاهده ظرفیت‌های مسالمت‌آمیز و منطقی جامعه برای تغییرات و بدون مشاهده تنوع فکری و فرهنگی در جامعه .شعار اصلی‌شان برقراری «عدالت اجتماعی » است

و از دموکراسی سخن نمی‌گویند و اگر مجبور شوند از دموکراسی بگویند از «دموکراسی رادیکالی» سخن می‌گویند که ورژن به‌روز‌شده‌ای است از «دموکراسی خلقی» کذایی مارکسیست‌های سنتی.
حالا تاکید بر هویت طبقاتی مارکسیسم سنتی جای خود را داده به تاکید بر هویت نژادی،هویت قومی، هویت جنسی و غیره.در نتیجه مارکسیست‌های جدید در جذب مخاطب دست فراخ‌تری نسبت به اسلاف خویش دارند و در نتیجه خطرشان بسیار جدی‌تر است.
گفتنی در این باره زیاد است.در آینده به نئو-مارکسیست‌های وطنی هم خواهم پرداخت.

بیژن اشتری
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

29 Nov, 13:59


☑️ نقدهای کارل پوپر به روانکاوی فروید در ایران شناخته شده‌اند. پوپر روانکاوی را یک شبه‌علم می‌دانست که مدعاهای آن ابطال‌پذیر نیست. نقدهای بی‌شمار دیگری نیز به روانکاوی توسط دیگر متفکران طرح شده است، و برخی از آنها روانکاوی را شبه‌علم یا خرافات و برخی آن را فرضیهٔ علمی ابطال شده می‌دانند. به عنوان مثال، ریچارد فاینمن روانکاوی را به جادوگری تشبیه کرده و روانپزشکی به نام «فولر توری» اعتبار علمی روانکاوی را در حد دعانویسی می‌داند. شاید به جز مواردی استثنایی، در هیچ دانشگاهی در جهان روانکاوی تحت عنوان علم (زیرشاخهٔ روانشناسی یا روانپزشکی) تدریس نمی‌شود.
نقدی کمتر شناخته شده به روانکاوی توسط ویتگنشتاین طرح شده است. نقد ویتگنشتاین متوجه ساز و کار تداعی‌های به کار گرفته شده در روانکاوی است. روانکاوی هنر ربط دادن امور بی‌ربط به هم است. یک رویداد (رویا، برانگیختگی، تپق و…) به رویدادی دیگر در زندگی شخص (یا در کودکی یا بعدتر) مرتبط می‌شود و بدین شکل برای شخص معنادار می‌شود. شاید دلیل اینکه روانکاوی، به‌رغم بی‌اعتباری علمی آن، همچنان بین عامهٔ مردم طرفدارانی دارد همین باشد. ما تمایل داریم یک چارچوب معنابخش برای تمام اتفاق‌های زندگی خود داشته باشیم. چرا این خواب را دیدم؟ چرا آن لحظه اینقدر خشمگین شدم؟ چرا در حین حرف زدن این سوتی را دادم؟ معنای اینها چیست؟ اگر بتوان همه اینها را با یک چارچوب واحد برای شخص معنادار کرد، دیگر نیازی نیست با مسئولیت دشوار جستجوی علل و دلایل هر رویداد و مسئولیت فردی خود مواجه شود. دلایل اجتماعی هم می‌توان برای آن یافت، مثلا عضویت در یک کلوب که از دیگر اعضای جامعه که نزد روانکاو نمی‌روند متمایز می‌شوند.

✍️زهیر باقری نوع‌پرست
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

29 Nov, 09:47


🔅 گفتگوی مهدی نصیری با حجت کلاشی

دفاع از پادشاهی مشروطه، استدلال علیه جمهوری

@kalashi_hojjat

لیبراسیون/لیبرالیسم

28 Nov, 18:43


رضا شاه، دولت مطلقه مدرن و سرمایه‌داری اولیه


🔹 واقعیات اقتصاد سیاسی ایران در آستانه به قدرت رسیدن رضاشاه نشان می‌دهد که ایده‌های انتزاعی لیبرال و تحلیل لیبرتارینی از شکل‌گیری سرمایه‌داری اولیه و نظام تولید انبوه در ایران و دولتی نامیدن آن به قصد تخطئه، رویکردی نادرست و واجد اشکالات اساسی است.

🔹 اساسا تجارب سایر کشورهای دنیا در چگونگی از میان برداشتن اقتصاد معیشتی و فئودال و حرکت به سوی تولید انبوه و سرمایه‌داری اولیه، نشان می‌دهد که چنین گذاری بدون دولت‌های مطلقه مدرن و بدون رویکردهای حمایتی و مرکانتلیستی، امکان‌پذیر نیست. تجربه اروپا در سده‌های پیشین و همچنین مدل‌های متاخر توسعه در آسیای شرقی، موید این ادعاست و تجربه ایران در دوران رضا شاه نیز مدلی موفق و راهگشا و مطابق با سایر تجارب جهانی است.


🔹 برخی تحلیل‌های لیبرالی و لیبرتارینی از اقدامات اقتصادی رضا شاه و تخطئه آن با توسل به ایده‌های افرادی چون موری روتبارد و فون هایک و میزس، نشان دهنده درک ناقص و نادرست و فهم زمان‌پریشانه و کاملا انتزاعی از وضعیت کشوری همچون ایران در ابتدای قرن ۱۳۰۰ است.

مهدی الیاسی-تاریخ اقتصاد

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

28 Nov, 13:52


💡از دید «اسپینوزا» ممانعت از تشکیل یک دستگاه کشیشی مقتدر عمومی، پیش شرط یک جمهوری آزاد است.

[زیرا] شکل های بیرونی مذهب و اقتدار مذهبی به نحوی اساسی بر انسجام، ثبات و انتظام کشور و همچنین آزادی فردی و آزادی اندیشه اثر می گذارند‌.
هر کجا که به قدرت کلیسا اجازه داده شود تا مسیر مستقلی برای خویش تعیین کند، توده ها- هرگاه دولتشان بخواهد از آزادی اندیشه،بیان و مطبوعات در مقابله سلسله مراتب مذهبی پشتیبانی کند- ناگزیر با دولت خویش تنافر پیدا می کنند، و جاهلان سیل آسا به یاری کسانی می شتابند که تشنه سلطه بر دیگران اند.

📗مقدمه فارسی بر کتاب "رساله الهی-سیاسی" بندیکت اسپینوزا، با ترجمه علی فردوسی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

28 Nov, 06:05


📕یک روز از زندگی ایوان دنیسویچ

رمانی است از الکساندر سولژنیتسین

نخستین بار در نوامبر ۱۹۶۲ در مجله ادبی «دنیای نو» در شوروی منتشر شد. کتاب دربارهٔ اردوگاه‌های کار اجباری در دهه ۵۰ میلادی در شوروی سابق است و زندگی یک روز یک زندانی معمولی با نام «ایوان دنیسویچ شوخوف»
انتشار کتاب رویدادی نامعمول در تاریخ ادبیات شوروی بود چرا که پیش از آن هیچ کتابی دربارهٔ سرکوب‌های دوران استالین این چنین منتشر نشده بود.

🖍«ایوان دنیسویچ شوخوف» محکوم به حبس در مجموعه زندان‌های گولاگ در شوروی سابق به جرم جاسوسی برای آلمانی‌ها پس از به اسارت گرفته شدن در جریان جنگ جهانی دوم می‌شود. او بی‌گناه است با این حال حکومت او را به جرم جاسوسی تنبیه می‌کند. او به ده سال زندان محکوم می‌شود اما در کتاب تأکید می‌شود که بسیاری هیچ وقت آنجا را ترک نمی‌کردند.
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

27 Nov, 11:50


💵 تجارت و مدرنیته💷

“من نمی‌دانم کدام یک سودمندتر است:
لرد پودرمالیده‌ای که از زمان دقیق بیدار شدن پادشاه از خواب باخبر است؟
یا تاجری که کشور خود را ثروتمند می‌کند، دستورات خود را از دفتر خود در گجرات یا قاهره می‌فرستد و به بهروزی جهانیان کمک می‌کند؟”

- ولتر، 1733


📗انجیل می‌گفت ثروتمندان به ندرت وارد بهشت می‌شوند. این رتوریک در عصر روشنگری تغییر کرد، تجار دیگر دشمنان خدا نبودند بلکه سازندگان بهروزی زمینی آدمیان بودند.

زمانی که جان لاک به تحسین از کار و مالکیت می‌پردازد، ولتر طبقه اشراف فرانسه را تمسخر و تجار را تحسین می‌کند، نهاد‌ها تغییر نمی‌کنند، ایده‌ها تغییر می‌کنند. این تغییر در ایده‌ها باعث می‌شود آنها وارد طبقه اشراف انگلستان بشوند.

زمانی که تجارت از امری شوم تبدیل به امری ضروری و محترم می‌شود و از آن طرف قضیه، جنگ و خونریزی تقدس خود را از دست می‌دهد، جهان مدرن متولد می‌شود.

در اینجاست که توصیف مک‌کلاسکی دقت بیشتری از عجم اوغلو و نورث دارد:

نهاد مالکیت بیشتر از اینکه به دلیل زور کارا باشد به دلیل احترام و باور جمعی کارا بود. احترام به این نهاد باعث شد نوآوری اتفاق بی‌افتد. اگر ایده احترام به نهاد مالکیت و تجار نبود، صرف زور دولت نمی‌توانست مردم را متقاعد کند، همانطور که در فرانسه این اتفاق رخ نداد. نهاد‌های مشابه در کشور‌های مختلف، نتایج مشابهی به ارمغان نمی‌آورند زیرا مردم باورهای متفاوتی دارند و صرفا بر اساس محدودیت‌های دولتی رفتار نمی‌کنند. صرف تغییر نهاد‌ها مدرن شدن جهان را توضیح نمی‌دهد!

📌در اروپای قرون وسطی، تجار را دشمنان خدا می‌دانستند. تجار و بازرگانان که در دوران قبل از سرمایه‌داری، افرادی بودند که اعتبار اجتماعی پایینی داشتند به طبقه اشراف انگلیس پیوستند. اگر آنها آزادی سود کردن از نوآوری‌های خود را نداشتند، بی گمان این تغییر طبقه و اقتصادی اتفاق نمی‌افتاد. آنها با مال و ابزار‌های تحت مالکیت خود ریسک می‌کردند و در صورت پیروزی، خودشان سود می‌کردند. برعکس، در فرانسه اینگونه نبود. رویه تجارت در فرانسه به این گونه بود که شما نیاز به مجوز‌های دولتی برای ساخت کارخانه داشتید و دولت فرانسه سیاست‌های تشویقی برای تجارت (صادرات) داشت. در فرانسه انقلاب صنعتی اتفاق نیفتاد و طبقه الیت فرانسه برای قرن‌ها از یک گروه تشکیل شده بود.

احترامی که برای تجار در آمستردام و بعد از آن لندن در قرن هفدهم میلادی قائل بودند از ارکان اصلی به دنیا آمدن جهان مدرن بود. کارآفرینان به جای اینکه مورد تنفر واقع شوند، محبوب شدند. همین اتفاق در هنگ کنگ و چین افتاد.  هنگ کنگی که روزی یک جزیره ماهیگیری بود تبدیل به یکی از قطب‌های تجاری دنیا با جمعیت 8 میلیونی شد، چینی که ده‌ها میلیون نفر در آن بخاطر قحطی مردند تبدیل به اقتصاد دوم دنیا شد. کارآفرینانی که در چین مائو شیاطین زمینی بودند تبدیل به قشری محترم شدند.

لیبرالیسم عامل این توسعه بود: از یک طرف افراد آزادی کار و تجارتشان از طرف دولت تضمین شده بود و از طرف دیگر، هنگامی که از طریق کار و نوآوری ثروتی به دست می‌آوردند مورد تنفر جامعه واقع نمی‌شدند.


پیام این تجربه‌ها برای ما روشن است و در طول تاریخ بار‌ها این درس تکرار شده: جلوی تخریب خلاق نایستیم، با توسعه و نوآوری دشمن نباشیم و بگذاریم آزادی کار خود را بکند.

✍🏼 مانی بشرزاد


@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

26 Nov, 17:02


🛑 نظامات سوسیالیستی به مردم وعده خوشبختی و راه حلی برای همه مشکلاتشان می‌دهند، نوعی بهشت روی زمین. ما از آزمایشات سوسیالیستی قرن بیستم می‌دانیم که این وعده‌ی بهشت اغلب به جهنم ختم شده. دانشمندان بیش از 100 میلیون مرگ را در نتیجه این آزمایشات سوسیالیستی برشمرده‌اند.

📚📖 در دفاع از کاپیتالیسم؛ افشای اسطوره‌ها، راینر زیتلمن ترجمه محمد ماشین‌چیان و محمدامین عامری و میلاد سفیدیان
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

26 Nov, 13:58


5️⃣پنج مرحله تحول تفکرات مصطفی ملکیان

#فلسفه
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

26 Nov, 09:56


💎میراث ماندگار فروغی💎

محمد علی فروغی

لیبرال ملی گرا
🗓
5 آذر 1321سالروز درگذشت اوست
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

25 Nov, 13:50


⚜️آیزایا برلین و کارل پوپر دو متفکر لیبرال مهم قرن بیستم هستند که اندیشه یوتوپیایی را از دو نظرگاه رد میکنند⚜️

سِر آیزایا برلین به عنوان یک فیلسوف و تاریخ‌نگار ایده‌ها، به خصوص در بحث لیبرالیسم و ارزش‌های انسانی، شناخته می‌شود. او به شدت بر روی تفاوت بین "آزادی منفی" (عدم مداخله در زندگی افراد) و "آزادی مثبت" (توانایی افراد برای تحقق پتانسیل‌های خود) تأکید می‌کند.

او همچنین به نقد یوتوپیای کامل می‌پردازد و معتقد است که تلاش برای دستیابی به یوتوپیای ایده‌آل می‌تواند منجر به سرکوب آزادی‌های فردی و دیکتاتوری شود.زیرا همه افراد باید طبق یک نُرم مشخص کانالیزه شوند .

برلین به تاریخ یوتوپیای سیاسی اشاره می‌کند و بر این باور است که یوتوپیای غیرواقعی می‌تواند پیامدهای زیان‌باری برای بشر داشته باشد.

اما کارل پوپر، فیلسوف و نظریه‌پرداز علمی، نیز دیدگاه خاصی درباره یوتوپیای اجتماعی دارد. او به نقد کور و مطلق‌گرایی یوتوپیایی می‌پردازد و معتقد است که نظریه‌های بزرگ و ایده‌آل‌گرایانه در سیاست می‌توانند به دیکتاتوری و سرکوب منجر شوند.

🔅 پوپر الگوی "جامعه باز" را ترویج می‌کند و بر این باور است که بهتر است به جای تلاش برای ایجاد یک یوتوپیای ایده‌آل، به اصلاحات تدریجی و تحولی در جوامع بپردازیم. او همچنین مفهوم "چالش" را به عنوان یک اصل اساسی در پیشرفت علمی و اجتماعی معرفی می‌کند و بر این نکته تأکید دارد که جامعه باید به نقد و خودانتقادی به‌طور مستمر بپردازد.

هر دو متفکر به نقد یوتوپیای مطلق‌گرا و خطرات آن تأکید دارند، اما برلین بیشتر بر اهمیت آزادی‌های فردی و تنوع ارزش‌ها تأکید می‌کند، در حالی که پوپر بر اصلاحات تدریجی و اجتناب از نظریه‌های مطلق‌گرا تمرکز دارد.
هر دو بر این نکته تأکید دارند که تاریخ نشان داده است تلاش برای تحقق یوتوپیای کامل در ایدئولوژی هایی مثل کمونیسم،فاشیسم،بنیادگرایی و..عواقب ویران‌کننده‌ای به همراه دارند
.

یوتوپیا هم محال و ناممکن هستند و هم نا مطلوب.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

25 Nov, 12:32


قانون و عُرف برای زندگی اجتماعی کافی نیستند، زیرا قانون و عُرف برای حفظِ نظم می‌باشند ولی آدمی علاوه بر نظم، احتیاج به نوعی آرامشِ درونی هم دارد که از طریقِ "اخلاق" تأمین می‌شود.

قانون و عُرف، قراردادی است ولی اخلاق از عواطفِ انسانی مایه می‌گیرد.
.

دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

24 Nov, 16:44


💠 خاویر میلی: در برابر پیمان چپ‌گرایان با رژیم در ایران، ما با اسرائیل پیمان می‌بندیم | دوبله فارسی

🔹خاویر میلی، رئیس جمهور آرژانتین در سخنانی که در مراسم اهدای جایزه «رهبری اسرائیل» به وی در سفارت اسرائیل در بوینس آیرس برگزار شد، با اعلام این‌که در کنار اسرائیل و ایالات متحده خواهد ایستاد، گفت: «در حالی که چپ‌گرایان پوپولیسم با رژیم در ایران پیمان بستند، ما با اسرائیل این کار را می‌کنیم. آنها پیمان‌های جعلی سکوت و مشارکت در جنایت را امضا کردند، اما ما با همنوعان خود در دفاع از عدالت و آزادی ائتلاف می‌کنیم.»

@Unikador
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

24 Nov, 13:57


صادق زیباکلام مارکسیست اسلامی از همفکران امثال معمر قذافی که امروز در دکان دونبش اصلاحطلبی کاسب هستند..اشاره میکند که تفکرات تروریستی چریکی چگونه در او قوت گرفت
این واقعیت ،راز حمایت کنونی او از اعراب را هم نشان می دهد
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

24 Nov, 09:54


🎥💎اسپینوزا از مژده رسانان بزرگ مدرنیته سیاسی و لیبرالیسم
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

23 Nov, 16:58


⭕️قذافی کمونیست مذهبی دیوانه!

در هنگام رهبریش بر جماهیریه عربی سوسیالیستی خلق عظیم لیبی یکی از متحدان کلیدی او اوگاندا بود و در سال 1979، در طول جنگ اوگاندا- تانزانیا، قذافی 2500 سرباز را برای دفاع از رئیس جمهور ایدی امین در برابر مهاجمان تانزانیا فرستاد. ماموریت شکست خورد. 400 لیبیایی کشته شدند و لیبی مجبور به عقب نشینی شد.
قذافی از اتحاد خود با امین پشیمان شد و آشکارا او را به عنوان یک "فاشیست" و "خودنما" مورد حمله قرار داد!


@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

23 Nov, 09:48


🔰تمام تلاش ها برای تحقق سوسیالیسم فقط به نابودی جامعه منتهی می شود.  کارخانجات، معادن و راه آهن متوقف خواهند شد، شهرها متروک خواهند شد.
فون‌میزس

🔰سوسیالیسم این آموزه است که انسان حق ندارد به خاطر خود وجود داشته باشد، زندگی و کار او به او تعلق ندارد، بلکه متعلق به جامعه است، که تنها قانون عادلانه است.
آین رند

🔅یک آپولوژیستِ سوسیالیست از نوع عاطلِ باطلِ بی اراده که ادای روشنفکر ها را فقط یاد گرفته بازی کند،در این ایدئولوژی(سوسیالیسم)پویایی،موفقیت و منطق در خور توجهی نخواهد یافت.اما باز هم باورش دارد،چرا؟چون مبلغین سوسیالیسم اجازه نداده اند که او خودش ادعاها را مشاهده و سپس در قیاس و تجزیه و تحلیل،آن را بسنجد،بلکه او را باورمند ساخته اند که باید برای تشکیل وحدت و همدلی همه سوسیالیست ها هم در باور و هم در ایمان همدیگر شریک باشند،باور و ایمان به آن را هم باید به ایدئولوژی سوسیالیسم اقتدا کرد و بس.
قُل هُوَ السوسیالیسمُ اَحِد.
(روزِ خوش)
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

22 Nov, 10:12


🌐⚠️تحریم‌ها زندگی را بر مردم لیبی مشکل‌تر از پیش ساخت. قیمت‌ها رو به افزایش گذاشت. تورم سالیانه حدود 35% بود که نفس مردم را گرفت.
گرچه دولت نظام کوپنی را برقرار کرد تا مردم گرسنه نمانند اما ادامه معیشت برای اکثریت مردم دشوارتر شد. علاوه بر این، برای بسیاری از خانواده‌ها، متکی شدن به کوپن تجربه حقارت‌باری بود.

آنچه کار را بدتر می‌کرد فساد موجود در نظام کوپنی بود. مقامات فقط بخشی از کالاهای کوپنی را بین مردم توزیع می‌کردند و بقیه کالاها سر از بازار سیاه در می‌آورد.

تحریم ها موجب سربرآوردن طبقه‌ای از نوکیسگان شد. این طبقه جدید نه فقط مقاماتی را شامل می‌شد که از راه دور زدن تحریم ها به سودهای آنچنانی رسیده بودند بلکه تجار بخش خصوصی را که پارتی‌های دم کلفت حکومتی داشتند را نیز شامل می‌شد. این تجار به لطف دسترسی به ارزهای خارجی کالا وارد کشور می‌کردند و این کالاهای وارداتی را با قیمت های گزاف تورم زده می‌فروختند.

نرخ تورم به قدری بالا بود که مردم به خرید این کالاها قادر نبودند. هر گوشی تلفن همراه معادل پنج برابر حقوق ماهیانه یک استاد دانشگاه بود.

همزمان ویلاهای شیک که متعلق به کاسبان تحریم و اقوام و نزدیکان سران حکومت بود در طرابلس و بنغازی ساخته می‌شد تا بر زخم مردم لیبی نمک بپاشد.
شکاف رو به گسترش میان اغنیا و فقرا موجب بروز نفرت تلخی در بین آن‌هایی شده بود که در نبرد برای یکی کردن خرج و دخلشان به حال خود وانهاده شده بودند

📚آلیسون پارچتر «قذافی؛ظهور تا سقوط»
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

21 Nov, 18:40


▪️مغلطه به جای فلسفه▪️

خیر نباید همگانی باشد وگرنه دیگر خیر نیست زیرا چیزهای همگانی ارزشی ندارند

(فردریش نیچه
)

مغلطه‌ای به نام "تعمیم شتابزده" (Hasty Generalization) مشاهده می‌شود. در این مغلطه، نویسنده به اشتباه نتیجه می‌گیرد که اگر چیزی عمومی باشد، از ارزش آن کاسته می‌شود. این ادعا نادرست است زیرا وجود مثال‌هایی مانند اشعار خیام، فیلم‌ها و موسیقی‌های خوب، دموکراسی، حقوق بشر و اخلاق مدرن نشان می‌دهد که بسیاری از چیزهای همگانی می‌توانند دارای ارزش‌های بالایی باشند.

علاوه بر این، مغلطه‌ی "سفسطه‌ی تعریف" (Definition Fallacy) نیز وجود دارد، چرا که نویسنده مفهوم "خیر" را به گونه‌ای تعریف می‌کند که خاص و منحصر به فرد باشد و در نتیجه، چیزهای همگانی را از دایره‌ی خیر و ارزش خارج می‌کند. در حقیقت، خیر می‌تواند همگانی باشد و در عین حال ارزشمند نیز باشد.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

21 Nov, 11:30


⚫️غروب بتها طلوع مغالطه گری▪️

به مثال زیر دقت کنیم

"اگر همۀ مردم به امری باور داشته باشند، خود دلیلی است بر ضد آن."
(فردریش نیچه-غروب بت‌ها)



یکی از مغالطات معروف
مغلطه توسل به اکثریت ( Appeal to the Majority )هست.
نوعی استدلال غلط است که در آن به دلیل اینکه اکثریت مردم یک نظر، عقیده یا رفتار خاصی را دارند، آن نظر یا عقیده به‌طور خودکار درست یا معتبر تلقی می‌شود.
به عبارت دیگر، این مغلطه بر این فرض استوار است که درستی یک ادعا به تعداد افرادی که آن را قبول دارند وابسته است


حالا دقیقا برعکس کردن این مغلطه هم خود نوعی مغلطه گری است.نیچه اینجا از تکنیک برعکس کردن این مغلطه استفاده کرده.
مغلطه گریِ ناشیانه که ابتدا ممکن است گول زننده باشد.

همانطور که اگر ادعا کنیم چیزی که همه به آن باور دارند قطعا درست است مغلطه کردیم
این نیز که بگوییم هر چه همگانی بود نادرست است نیز مغلطه عکس مغلطه قبلی است
مثالهای فراوانی هم این مغلطه را افشا میکند حافظ و سعدی عمومیت یافته و دست اکثر مردم و مورد تایید آنان است اما نادرست و مبتذل نیست.


@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

21 Nov, 09:25


✝️عبادت به عنوان صرف یک اشتغال و به عنوان یک حرفهٔ معین، فاقدِ هر معنا و ضرورت است،
خشیت از خدا می تواند صرفا در اعمال ما و نه در عبادات ما متجلی گردد.



ایمانوئل کانت
درس های فلسفه اخلاق ، ص ۱۲۶
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

20 Nov, 16:16


🗣تنهایی دیکتاتور👤


موسولینی وقتی در ایتالیا به قدرت رسید همچون رهبری فرهمند با آغوش باز مردم روبرو شد.در آن سال‌های نخست حکومتش «قهرمان ملی» ایتالیایی ها بود و «بهترین شمشیرزن و سوارکار »ایتالیا و«مردترین مرد» ایتالیا و.همه ایتالیایی ها گوش به فرمان او بودند. اما به تدریج ستاره بخت دیکتاتور غروب کرد و پس از بیست سال حکومت جابرانه عاقبت مجبور به فرار شد.با این حال حتی در آخرین روزهای حکومتش باورش شده بود که مردم ایتالیا یکپارچه پشت سرش هستند.

موسولینی در دسامبر 1944از پایتخت به شمال ایتالیا فرار کرد.او در صدد این بود به نحوی جان خودش را از دست مردم و نیروهای متفقین نجات دهد.او طی فرار گذارش به شهر شمالی میلان افتاد.مردم شهر که از حضور ناگهانی موسولینی مطلع شده بودند دور ماشینش جمع شدند.شمار جمعیت به ده ها هزار نفر بالغ می‌شد.آنها به هر دلیلی شروع کردند به شعار دادن به نفع موسولینی(رفتار مردم بعضی وقتها غیرقابل پیشبینی و گول‌زننده است).حاکم فراری ایتالیا باورش نمی‌شد که در اوج فرار و سقوط با چنین واکنش پرشوری روبرو شود.

او چند ساعت بعد به همسرش گفت:"من بیست سال در این مملکت حکومت کردم اما هرگز چنین استقبال پرشوری را تجربه نکرده بودم.تشویق‌ها به قدری کوبنده بود که دیوارها به لرزه درآمده بود.حس فوق العاده‌ای بود. روی صندلی ماشین ایستاده بودم و به فریادهای اعلام وفاداری آن‌ها گوش می‌دادم...." موسولینی تا چند روز باورش شده بود که مردم ایتالیا یکپارچه حامی خودش و رژیمش هستند.اما همه این‌ها توهم بود.درست است که میلانی‌ها از دیدن رهبر فراری کشورشان ذوق زده شده بودند و فریاد دوچه دوچه سر داده بودند اما دیکتاتور عملا هیچ طرفداری نداشت.دو سه ماه بعد از تظاهرات میلان، موسولینی امیدوار بود که لشکر انبوه پیراهن سیاهانش به کمک او بیایند.او از همه طرفدارانش خواسته بود که به نقطه ای در شمال کشور بیایند تا همراه او با دشمن بجنگند.تعداد پیراهن سیاهان(بسیجی‌های شبه‌مسلح)به بیش از چهار میلیون تن بالغ می‌شد تا آنجا که در هر روستا و ده‌کوره ایتالیا یکی دو پایگاه داشتند.اما این مربوط به دورانی می‌شد که دیکتاتور در قدرت بود .....

موسولینی از دستیارش پاوولینی پرسید:"چند نفر آمده اند؟"
پاوولینی سکوت کرد.
موسولینی:"میگم چند نفر از پیراهن سیاهان آمده اند؟"
پاوولینی :"قربان فقط دوازده نفر"

خلاصه شده از کتاب «موسولینی»، ترجمه بیژن اشتری.

بیژن اشتری
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

20 Nov, 09:24


⚫️⭕️در جامعه کمونیستی هیچ‌کس حیطه‌ی مجزایی از فعالیت ندارد و هرچه دلش خواست می‌تواند باشد.
جامعه تولید همگانی را تنظیم می‌کند و به همه این امکان را می‌دهد که امروز کاری و فردا کاری دیگر انجام دهند، صبح شکار کنند، بعد از ظهر ماهی بگیرند، غروب شیر بدوشند، بعد از شام نقد کنند، بدون نیاز به این‌که تبدیل به شکارچی، ماهیگیر، چوپان یا منتقد شوند.(آرمان ضد تخصص مارکس)

آرمان‌های فراوانی وجود دارند که در ظاهر جالب‌اند اما زمانی که فکر می‌کنیم چطور قرار است عملی شوند همه چیز پیچیده می‌شود. نمونه‌ی بارزش این فرمول مارکس است:

از هر کس به اندازه‌ی توانش و به هر کس به اندازه‌ی نیازش. مشکل دقیقاً این است که برای تحقق عملیِ این آرمان به نظارت و کنترل کامل تمام شهروندان نیاز داریم؛ یعنی به دولت توتالیتر.

به علاوه مشکل بتوان تصورکرد که این جامعه اصلاً چیزی تولید کند.

📗کتاب"فلسفه آزادی"، ص ۳۷۸
لارس اسوندسن

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Nov, 10:30


«با جنگ‌افروزان نمی‌توان به صلح رسید. تنها صلح‌طلبان هستند که می‌توانند صلح را برقرار کنند. جمهوری اسلامی یک رژیم جنگ‌افروز است. در مقابل، مردم ایران یک ملت صلح‌دوستند. ما هیچ خصومتی با عربها و یهودیان نداریم. ما با هیچ‌کدام از همسایگان‌مان، و با هیچ کشوری در جهان دشمنی نداریم.»

نسخه کامل گفتگو با EWTN News Nightly در شبکه تلویزیونی جهانی مسیحیان کاتولیک (زیرنویس فارسی)

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Nov, 08:59


نبرد فالکلند💥

جنگ فالکلند، که به عنوان جنگ مالویناس نیز شناخته می‌شود، در سال 1982 بین آرژانتین و بریتانیا بر سر کنترل جزایر فالکلند (مالویناس) رخ داد. در آوریل 1982، آرژانتین به این جزایر حمله کرد و آن‌ها را اشغال کرد. بریتانیا در پاسخ، نیروی نظامی به منطقه اعزام کرد و پس از چند هفته نبرد، در ژوئن 1982 موفق به بازپس‌گیری جزایر شد. این جنگ حدود 650 کشته برای آرژانتین و 255 کشته برای بریتانیا به همراه داشت و تأثیرات سیاسی عمیقی بر هر دو کشور گذاشت.
🇦🇷🇬🇧
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Nov, 08:49


مارگارت تاچر فصل مهمی در تاریخ بریتانیا
🇬🇧

مارگارت تاچر در نخستین مصاحبۀ خود پس از رسیدن به نخست وزیری گفت: در سیاست اگر سخنرانی می خواهید یک مرد را انتخاب کنید، اما اگر عمل می خواهید یک زن را انتخاب کنید.

یازده سال و شش ماه هدایت بریتانیا توسط مارگارت تاچر در خاطرۀ سیاسی بریتانیایی ها و جهان حک شد.
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

13 Nov, 20:30


‏در مقابل رژیم مرگ و اعدام، مبارزه ما برای زندگی است.

‏⁧ #کیانوش_سنجری⁩
‏⁧ #اکباتان

⁩ @OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

13 Nov, 18:29


زندگی یک وطن بهم بدهکاره که توش فقط به زندگی فکر کنم نه به وطن

🖤روانش در آرامش
#کیانوش_سنجری

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

13 Nov, 18:11


🏛دولت از دید کانت🗽
از دیدگاه امانوئل کانت، دولت نقش کلیدی و بنیادینی در ایجاد و حفظ وضع مدنی دارد. در فلسفه سیاسی او، دولت به عنوان نهاد و سازمانی که وظیفه‌اش تأمین شرایط لازم برای تحقق عدالت و آزادی انسانی است، تعریف می‌شود.
دولت به عنوان نهاد قانونی است. کانت دولت را به عنوان یک نظام قانونی می‌بیند که می‌تواند اصول عدالت و حقوق فردی را بر اساس عقل و مفاهیم اخلاقی به جریان بیندازد. او معتقد است که دولت باید به تأمین حقوق طبیعی افراد و جلوگیری از تضییع آن‌ها بپردازد.

مجرای حاکمیت قانوناست. کانت به اهمیت حاکمیت قانون و قواعد حقوقی تأکید می‌کند. او بر این باور است که تنها در یک دولت قانون‌مدار، افراد می‌توانند آزادی خود را به‌طور مؤثر تجربه کنند و امنیت خود را تضمین نمایند.

شرط لازم برای اخلاق است؛ از نظر کانت، وجود دولت به عنوان یک هنجار اخلاقی ضروری است. نهادهای دولتی باید به تحقق و پشتیبانی از اصول اخلاقی و حقوق بشر همت گمارند.

🗼 نقش دولت در ایجاد وضع مدنی
تأسیس نظم اجتماعی. دولت وظیفه دارد تا نظم و سازماندهی را در جامعه به وجود آورد. این نظم به افراد کمک می‌کند تا بتوانند بدون ترس از جنگ و منازعه، کنار یکدیگر زندگی کنند.
حفاظت از حقوق فردی. دولت با وضع قانونی و اجرای آن، حقوق طبیعی افراد را محافظت می‌کند. این حقوق شامل حق حیات، آزادی، مالکیت و امنیت است.
حل و فصل تضادها.در صورت بروز اختلافات و تضادها میان افراد، دولت باید از طریق سیستم‌های قضایی و نهادهای قانونی، به حل و فصل این مسائل بپردازد و عدالت را برقرار سازد.

تشویق به همزیستی و همکاری.دولت باید به گونه‌ای عمل کند که شرایط لازم برای همکاری و تعامل میان افراد را فراهم سازد. این می‌تواند شامل فراهم آوردن زیرساخت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باشد.
تضمین امنیت و آرامش. دولت نقش محوری در تأمین امنیت اجتماعی دارد. از طریق نهادهای انتظامی و نظامی، دولت از شهروندان در برابر تهدیدات داخلی و خارجی محافظت می‌کند.
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

13 Nov, 14:10


👥انسان به طور فطری شرارت دارد و آن در عقل او نهفته است به همین دلیل بایستی وضع خویش را از طبیعی به مدنی انتقال دهد.

📗کانت
متافیزیک اخلاق، ص ۳۱۲
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

13 Nov, 09:10


📆سال ۱۹۵۹ خروشچُف رهبر شوروی اعلام کرد کسی که با حکومت مستقر مخالفت کند حتماً از لحاظ روانی مشکل دارد چرا که امکان ندارد کسی مواهب کمونیسم را ببیند و منتقد آن باشد!

بر همین تفکر یک سوم مخالفان در مراکز روانپزشکی زندانی شدند اما افزایش تخت‌ روانپزشکی هم مسیر تاریخ را تغییر نداد.. محمدپارسی


🗽الیف شافاک، نویسنده ترک بریتانیایی و فعال حقوق بشر با انتشار تصویری از آهو دریایی در اینستاگرامش آن را روح زیبا، مقاوم و سرکش زنان ایرانی خواند. او نوشت در حال خواندن شعری از فروغ فرخزاد بوده که تصویر این دانشجوی ایرانی را دیده است
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

12 Nov, 19:15


🏆تفکر بَرَندۀ ترامپ

«کریس کلمبوس» کارگردان مشهور آمریکائی فیلم تنها در خانه می‌گوید:

🎥هنگام فیلمبرداری «تنها در خانه ۲: گمشده در نیویورک» (Home Alone 2: Lost in New York)، «دونالد ترامپ» اجازه داد ما در هتل پلازا نیویورک که مالکش دونالد ترامپ هست فیلمبرداری داشته باشیم، اما با یک شرط، آن هم اینکه او گفت من باید چند ثانیه‌ای در فیلم (حضوری افتخاری داشته باشم)‌
گفتم چرا ؟؟ گفت یکروزی شاید بیست و پنج سال بعد در آمریکا رئیس جمهور شدم و من و عوامل فیلم همه خندیدیم ، حالا میبینم او به جای یکبار دوبار رئیس جمهور شده!

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

12 Nov, 11:54


♻️حقیقتی که یک مستبد نمی‌تواند بفهمد◼️

خروشچف رهبر کمونیست شوروی در کتاب خاطراتش نوشته است «آیزنهاور رییس جمهور ضعیفی بود.او مرد خوبی بود اما مرد محکمی نبود.رگه ملایمی در شخصیتش وجود داشت.رییس جمهور آمریکا بودن برای او همیشه بار گرانی بود.یادم هست هشت سال دوره ریاست‌جمهوری اش رو به اتمام بود.با این حال،او از چنان نفوذ و حیثیتی در جامعه آمریکا برخوردار بود که به راحتی می‌توانست برای بار سوم در انتخابات پیروز شود.»
و در ادامه، این حرف‌ها بین خروشچف و آیزنهاور رد و بدل می‌شود.

خروشچف:«آقای رییس‌جمهور،با توجه به این محبوبیتی که دارید،فکر نمی‌کنید بتوانید کاری کنید که کنگره به شما برای بار سوم اجازه دهد که در انتخابات شرکت کنید؟»

آیزنهاور:«نه،تا اینجا هم از رییس جمهور بودن سیر شده‌ام.بیش از این مایل به داشتن این مقام نیستم و هیچ اقدامی برای تداوم دوران ریاست جمهوری ‌ام نخواهم کرد.خدمت من در کاخ سفید رو به اتمام است و از این بابت خوشحالم.حالا نوبت جوانترهاست که با ایده‌های نو زمام امور مملکت را به دست بگیرند»

خروشچف:«اما در کشور شما سابقه ای برای این کار وجود دارد.پرزیدنت روزولت سه دوره انتخاب شد،شما هم می‌توانید همین کار را بکنید»

آیزنهاور:«خدمت بیش از دو دوره ی پرزیدنت روزولت به علت درگیر بودن کشور ما در جنگ جهانی دوم بود، اما حالا چنین شرایط خاصی وجود ندارد.من فقط و فقط یک آرزو دارم و آن اینکه دوران فعالیت سیاسی ‌ام را هر چه زودتر به پایان ببرم‌»

نکته اینجاست که خروشچف،حاکم به قدرت رسیده در یک نظام استبدادی، تمایل یک رییس جمهور دموکرات برای کناره‌گیری از قدرت در پایان دوره هشت ساله اش را حمل بر «ضعیف» بودن او می‌کند ،در حالی‌که خودش اذعان دارد که این رییس‌جمهور در بین مردم کشورش چنان نفوذ و حیثیت عظیمی دارد که به راحتی می‌تواند برای بار سوم انتخاب شود.او ظاهراً متوجه نیست که اگر آیزنهاور چنین اعتبار و حیثیت بالایی بین مردمش دارد صرفا به خاطر پایبندی اش به اصول و قواعد حکمرانی دموکراتیک و از جمله انتقال مسالمت آمیز قدرت است.

✍🏼بیژن اشتری
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

11 Nov, 20:03


🗽✖️چرا باید دربارهٔ هگل نگران بود؟ چیزی که درسیاست این امر را به شدت نمایان می سازد این واقعیت است که جناح چپ افراطیِ مارکسیست ها و میانه روی های محافظه کار و فاشیست های راستگرای تندرو، همگی هگل را مبنای فلسفهٔ سیاسی خویش قرار می دهند، به جای جنگ ملت ها که در طرح مبتنی بر اصالت تاریخ هگل دیده می‌شود،
جناح چپ قائل به جنگ طبقات
و جناح راستگرای افراطی، معتقد به جنگ نژادهاست، فلسفهٔ هگل به وجه احسن با این نظریات سازگار است، فلسفهٔ هگل به مثابۀ تولد دوبارهٔ قبیله پرستی است.

اهمیت تاریخی هگل را در این واقعیت می توان دید که او، با اصطلاح حلقهٔ مفقوده بین افلاطون و صورت امروزی توتالیتاریسم است. پیروان امروزی توتالیتاریسم اغلب آگاه نیستند که اندیشه هایشان به افلاطون باز می گردد، اما بیشترشان به دینی که هگل دارند واقفند و همگی در فضایِ بسته فلسفهٔ هگل بار آمده اند و یاد گرفته اند که دولت و تاریخ و قوم را بپرستند.



📗جامعهٔ باز و دشمنان آن، ص ۶۸۷
کارل پوپر
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

11 Nov, 13:28


بارتلی:

بریان مگی می نویسد: نمی دانم چگونه انسانِ عاقلی پس از خواندن نقد کارل پوپر از مارکس می تواند باز هم مارکسیست باقی بماند.


📗آینده باز است، ص ۱۲۶
گفتگوی کنراد لورنتز با پوپر
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

11 Nov, 08:11


📌🔗دولتی که بخواهد روح مردم را تحت سلطه خود درآورد، ستمگر دانسته می‌شود.

هر قدرت حاکمه‌ای آنگاه که بخواهد به شهروندان خود دیکته کند که باید چه چیزی را به عنوان حقیقت بپذیرند و چه چیزی را به عنوان ناصواب طرد کنند.
چه عقایدی باید داشته باشند و چگونه خدا را پرستش کنند، زیانبار و غاصب حقوق مردم است.

زیرا اینگونه امور از جمله موارد اصلی حقوق هر شهروند به شمار می‌آیند، که خود او هم قادر به سلب آنها از خود نیست، حتی اگر اراده‌ای برای انجام آن داشته باشد»


📓 باروخ اسپینوزا - رساله الهی‌سیاسی

ویدئو تکه‌ای از فیلم پرسپولیس ساخته مرجان‌ساتراپی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

10 Nov, 16:30


🗽ایلان ماسک از هر فرصتی برای ادای احترام به پرچم ملی کشورش استفاده میکند در جهان سوم و ذهنیت جهان سومی چپ هم داشتن پرچم ملی شیر و خورشید گویی جرم در نظر گرفته میشود!
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

10 Nov, 13:07


⚫️ نئوکمونیسم📄

برخی از دوستان از من تقاضای صحبتی دربارۀ انتخابات اخیر امریکا داشتند. حقیقتاً من چیز چندانی برای گفتن نداشتم. به‌ویژه که کفایت بحث در اطراف این گسل به نظرم بدیهی می‌رسید. البته این هم هست که چه بسا حرفی هم اگر داشته باشم شاید چندان خوشحال‌کننده نباشد.

من اگر شهروند امریکا بودم، اگر کاندیدای ریپابلیکن‌ها یک آدمک هم بود، به او رأی می‌دادم. بنابراین روشن است که از نتیجۀ این انتخابات هم خوشحالم. حالا هر چقدر هم روی شخصیت کاندیدای برنده حرف و نقل باشد یا چنانکه مشهور است، رأی‌دهندگان به او بیشتر از نواحی کمتر پیشرفته و کم‌سوادتر باشند یا اینکه در شعارهایشان سخنانی مثل مخالفت با ابورشن باشد که امروزه دیگر کمتر عقل سلیمی زیر بار آن می‌رود.

از سوی دیگر خودم، در فضای دانشگاهی نیواینگلند، با امریکایی‌هایی حشر و نشر داشتم که گرایش دمکرات داشتند و بعضاً انسان‌هایی فرهیخته، دلسوز و دوست‌داشتنی بودند. همه این را می‌دانند که هر حزبی جناح رادیکال دارد و جناح معتدل. و اصلاً گاهی ممکن است یک رأی‌دهنده احساس کند با نیمی از شعارهای یک حزب موافق است و نیمی از شعارهای حزب رقیب. با این‌ همه، بسته به حساسیت‌ها، برخی ممکن است یک حزب را به‌ طور بنیادی برای آیندۀ کشور (امریکا) و دنیا پرخطر و پرخسارت ببینند. برای من حزب دمکرات چنین حزبی است.

در طول دو دهۀ بین دو جنگ جهانی و نیز پس از آن، کمونيسم بخش‌های مهمی از آسیا، افریقا و امریکای جنوبی را کشور به کشور فتح کرد و پیش آمد، و جریان‌های روشنفکری، دقیقاً مثل ستون پنجم، با تبلیغ «صلح‌گرایی» و ضدیت با جنگ، غرب و امریکا را در مقابل آن‌پیشروی‌ها متزلزل کردند. حزب دمکرات پناهگاه و پشتیبان اغلب اینان بود که برخی حتی جاسوس شوروی بودند و در مهمترین پست‌ها نفوذ کرده بودند. صلح‌طلبی و جنگ‌ستیزی از نوعی که در زمان پیروزی‌ کمونیست‌ها در چین، ویتنام و کره تبلیغ می‌شد، دقیقاً شبیه این بود که در دعوای میان دو نفر یک نفر را به بهانۀ اینکه دعوا خوب نیست، دست‌هایش را بگیرند و طرف دیگر از این فرصت استفاده کند و ضربه‌هایش را وارد کند.

آن زمانه اینک گذشته است. ولی کمونیست‌ها و دیگر کسانی که نظم مدرن لیبرال دمکراسی و توسعه‌گرا را دوست ندارند، پشت ماسک‌های گوناگونی از محیط زیست تا حقوق بشر پنهان شده‌اند تا از تمدن غربی انتقام بگیرند و آن را زمین بزنند. و این کار را با جابه‌جایی دشمن واقعی و دشمن فرضی انجام می‌دهند. برایشان تروريسم، توتالیتاریسم، مهاجرت انبوه، چین، روسیه، حکومت‌های شبیه کوبا و کرۀ شمالی دشمن نیستند و ابداً خطری ندارند. خطر کجاست؟ اسلام‌هراسی، تبعیض نژادی، تبعیض جنسیتی، یکسان‌سازی فرهنگی، پیشرفت تکنولوژیک، مشکل محیط زیست و یک مشت شبه‌مسألۀ دیگر. این نشانیِ غلط دادن دقیقاً مثل تاک‌تیک‌های جنگی است که شاخۀ فرعی سپاه را به سمتی می‌رانند تا حریف در پی تعقیب آن برآید و سپس دستۀ اصلی از پشت حمله کند و کار را تمام. حزب دمکرات هم اردوگاه اصلیِ این عملیات است.

حزب دمکرات تقریباً آماج همۀ انتقادهایی است که به جریان‌های روشنفکری عقل‌گریز و تمدن‌ستیز وارد است. همان‌هایی که یکی از دستاوردهایشان همین بدبختی است که دهه‌هاست گریبان ما را گرفته. در واقع، همان دست‌بستگی پیشین در مقابل کمونیسم، اینکه در برابر پیشروی استبداد آیینی در حال تکرار است.

اما در خصوص آقای ترامپ، گمان نمی‌کنم به خصوص برای ما ایرانیان از برکت ایشان مشکلی حل شود. شاید بعضی موضع‌گیری‌های بی‌رودربایست ایشان دل برخی را خنک کند، ولی بیش از این، گمان نمی‌کنم.

دکتر مرتضی مردیها
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

09 Nov, 16:45


چیزی که مرا بسیار خوشحال می‌کند سرگشتگی اتحادیه اروپا (بخوان چپ افراطی) از پیروزی ترامپ است. اروپایی‌ها امید داشتند با کمکِ به اصطلاح الیت، دانشگاهیان و سلبریتی‌های امریکایی، ایالات متحد را به رنگ اروپا درآورند و خب، حالا زانوی غم به بغل گرفته‌اند و چه خجسته روزیست دیدن استیصال‌شان!

🔸سودابه قیصری
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

09 Nov, 13:20


💠 «ترامپ کاخ سفید را پس گرفت»


ترامپ برگشت. هیچ تردیدی در این نیست که این یکی از بزرگ‌ترین کامبک‌های تاریخ آمریکا بود. البته میل دارم بگویم: «ترامپ کاخ سفید را از کرونا پس گرفت.» اگر کووید در ماه‌های سرنوشت‌ساز گریبان آمریکا را نمی‌گرفت، بعید می‌دانم ترامپ شکست می‌خورد. کووید زلزله‌ای بود که صندلی را از زیر هر رئیس‌جمهوری در آمریکا می‌کشید. ترامپ هر کاری می‌کرد شکست می‌خورد. قضیه به نظام انتخاباتی آمریکا ربط دارد: به دلیل رقابت نزدیک دو حزب و شیوۀ الکترال، دهم درصد اهمیت می‌یابد و در چنین مبارزۀ نزدیکی یک بحران بزرگ و مهارناشدنی مثل کووید دست‌کم بین سه تا پنج درصد آرا را به هم می‌ریزد.

شاید بگویید ترامپ در ابتدای کووید سهل‌انگارانه عمل کرد، وگرنه شکست نمی‌خورد. اما نمی‌توان چنین گفت، زیرا همان اندازه که تدابیر سهلگیرانه نارضایتی ایجاد می‌کرد، تدابیر سختگیرانه هم با نارضایتی روبرو می‌شد. اگر ترامپ قرنطینۀ شدیدی اعمال می‌کرد، باز هم بازندۀ انتخابات بود، زیرا نارضایتی بخش دیگری را برمی‌انگیخت. اینکه ترامپ آن اوایل پس از شکست در انتخابات می‌گفت «به ویروس چینی باخته است»، بیراه نبود؛ گرچه لازم نیست به تئوری توطئه باور داشته باشیم؛ همین بیان واقعیات عینی کافی است.

📌آمریکا از زمان جنگ جهانی اول بازیگر تعیین‌کنندۀ جهان بوده است. اگر از منظر ایدئولوژی‌ها به جهان بنگریم، بزرگ‌ترین پرسش این است که چرا ایدئولوژی‌های ضدآزادی مانند فاشیسم و کمونیسم در آمریکا ظهور نکرد؟! اینکه آمریکا ــ برخلاف اروپا ــ هیچ‌گاه به کارخانۀ تولید توتالیتاریسم تبدیل نشد و ارتجاع فاشیستی و کمونیستی پدید نیاورد، ریشه در خاستگاه این کشور دارد و بحث گسترده‌ای می‌طلبد، اما دست‌کم با مشاهدۀ تاریخ و عینیات آن می‌توان فهمید که اگر آمریکا نبود، اروپا از فرانکنشتاین‌های توتالیتری که بر میز آزمایشگاه خود ساخته بود، کمر راست نمی‌کرد. کمونیسم و فاشیسم هر دو شورش اروپایی بودند: شورش علیه لیبرالیسم؛ علیه آزادی‌های فردی؛ علیه کاپیتالیسم و پیشرفت‌باوریِ انفجاری آن.

بنابراین آمریکا برای اروپا مانند لنگر عمل کرده است. بریتانیا برای نجات اروپا کافی نبود و دست‌تنها نه در برابر فاشیسم یارای مقاومت داشت و نه در برابر کمونیسم. لازم بود برادری از آن سوی آتلانتیک جلوی توتالیتاریسم‌های اروپای مرکزی و شرقی بایستد. این معادله همچنان عوض نشده است. نسبتی که میان اروپا و آمریکا وجود داشت، همچنان کم‌وبیش وجود دارد و در این میان آنچه خطرناک است این است که یک آمریکای منحصربه‌فرد کنار اروپا وجود نداشته باشد. ایرادی که بر دموکرات‌ها وارد است این است که به دنبال «اروپائیزه کردن آمریکا» هستند. اینکه اکثریت مطلق اروپایی‌ها هریس را به ترامپ ترجیح می‌دهند حکایت از همین دارد که این شکاف هویتی همچنان میان آمریکایی و اروپا وجود دارد. اروپای سوسیال‌دوست آمریکای کاپیتالیست را نمی‌فهمد و نمی‌خواهد. این شکاف نباید پر شود، زیرا اروپا از آزمون مدرنیته سربلند بیرون نیامده و نقاط تاریکی در کارنامه دارد. نه شخص ترامپ، بلکه کلیت جمهوری‌خواهان در این زمینه بهتر از دموکرات‌ها عمل می‌کنند و از اروپائیزه شدن آمریکا جلوگیری می‌کنند. آمریکا موتورخانۀ جهان است، بهتر است سکاندار آن مدافع هویت آمریکایی باشد. نفع اروپا هم در وجود همین شکاف است؛ گرچه در برابر آمریکا ژست روشنفکری بگیرد و نفهمد چقدر آمریکا در بهروزی خود و جهان مؤثر است.

در نهایت می‌رسیم به ما مردم ایران. چهار سال مثل برق گذشت. اگر قرار بر احیای برجام و جبران آسیب‌های تحریم بود، در طول چهار سال چهار بار می‌شد این کار را کرد. سیاست برجام از ابتدا پایۀ سست داشت زیرا نتیجۀ مذاکره با یک حلقۀ بسته از دموکرات‌ها بود. آمریکا فقط دموکرات‌ها نیست و دموکرات‌ها هم فقط حلقۀ اوباما نیستند. اگر کسی می‌خواهد با آمریکا معاهده‌ای ببندد، باید با دو جناح آمریکا ببندد، نه دولتی که با چند ده رأی الکترال می‌آید و می‌رود. هر توافقی با آمریکا باید با دو جناح آمریکا باشد و راه آن نیز این است که کنگره پشت آن باشد. نمی‌توان با کمک یک جناح و یک حلقه به جایی رسید.

سیاست جمهوری اسلامی نیز چنین چیزی نیست. هریس هم می‌آمد، باز فرقی نمی‌کرد. وزیر خارجۀ دولت پزشکیان روز اول آب پاک را ریخت بر دست همه و گفت ما با آمریکا مشکل مبنایی داریم و مسئله فقط کم کردن از هزینه‌های این اختلاف است. قطعاً روزهای سختی در پیش است. وقتی برای حصول توافق با بایدن همت و اراده‌ای وجود نداشت، با ترامپ محال اندر محال است. اما حقیقتش را بخواهید، جایی برای حسرت نیست، زیرا بر شخص من دست‌کم مسجل است که با هریس و سهلگیرتر از هریس هم همین وضع بود. بازیگران منطقه‌ای مثل اسرائیل هم اصلاً بیکار ننشسته‌اند ــ اصلاً! و برخی کلیدها نیز در جیب روسیه است.

✍️مهدی تدینی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

08 Nov, 20:36


🗽پیروزی ترامپ می‌تواند تحقق بخش نسخه جدیدی از طرح قدیمی "خاورمیانه جدید" باشد. این طرح در زمان دولت بوش و پس از عملیات نظامی برای سرنگونی صدام حسین مطرح شد اما به دلایل مشخصی ناکام ماند. مهمترین دلیل این ناکامی، شرایط دشوار و باتلاق ‌گونه‌ای بود که برای آمریکا در عراق پیش آمد و بخشی از این شرایط به سبب عامل کلان‌تری بود که نقش مهمی در شکست طرح "خاورمیانه جدید" داشت: در آن زمان بنیادگرایی سنی و شیعه، نیرومند و تازه نفس بودند و شرایط اجتماعی منطقه هنوز آماده یک تغییر بزرگ سیاسی و تمدنی نبود. در سال‌های دو هزار چهار تا دو هزار و هفت، نه تنها تلاش‌های آمریکا برای سر و سامان دادن به وضعیت عراق و تبدیل آن به یک الگوی خوشبخت و جذب کننده در منطقه ناکام ماند، بلکه اسرائیل هم در تلاش خود برای ریشه‌کن کردن قدرت نظامی حزب‌ا... لبنان شکست خورد.

امروز اما تمام این پارامترها تغییر کرده‌اند. تجربه حکومت بنیادگرایان چه مدل اخوانی در مصر و چه نسخه داعش در عراق و سوریه و جنگ و خونریزی وحشتناک فرقه‌ای حاصل از آن تغییر نگرش جدید و بسیار مهمی در منطقه پدید آورده است. دریای خونی هم که در جنگ داخلی سوریه به راه افتاد، به برخی توهم‌ها پایان داد و خیلی از مشت‌های بسته را باز کرد. علاوه بر آن ثابت شد که سیاست ضد تجدد و غرب ستیز در هر کجا که باشد، به ورشکستگی مطلق اقتصادی و اجتماعی راه می‌برد، چه در لبنان، چه در عراق و یمن و چه در جاهای دیگر.

💡پدیده بسیار مهم و تاریخی اصلاحات تجدد گرا در عربستان که بسیاری از معادلات را تغییر داده حاصل همین تغییر نگرش فرهنگی و اجتماعی جدید در خاورمیانه است. به عبارت دیگر برخلاف سال دو هزار و شش، انرژی تاریخی بنیادگرایی در منطقه تا حد زیادی تخلیه شده و از میان رفته است. در همین فضای جدید است که پدیده‌ای همچون پیمان ابراهیم امکان تحقق می‌یابد. پدیده‌ای که گسترش آن به عربستان در کنار نتایج جنگ غزه و لبنان می‌تواند زمینه‌ساز طرح مجدد و توفیق "معامله قرن" باشد. گفته‌های بن سلمان پیرامون بی اهمیتی مسئله فلسطین برای او در قیاس با برنامه‌های کلانش برای توسعه و مدرنیزه کردن عربستان، طرح کمربند اقتصادی آیمک با شرکت هند، عربستان، اسرائیل، امارات و انگلستان که تا همین چند سال پیش قابل تصور نبود، تغییر بنیادی موازنه قوا در لبنان و بلوک شیعی منطقه و گسترش تمایل برای خلع سلاح گروه‌های مسلح در عراق که از زبان آیت‌الله سیستانی هم بیان شده است، همه روندهای جدیدی هستند که خبر از تحولات کلان می‌دهند. به نظر می‌رسد این بار همه چیز برای یک تغییر بزرگ آماده است.

✍️توس طهماسبی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

08 Nov, 16:44


«برنامه‌های شاه به نفع ایران بودند؛ ما نمی‌فهمیدیم!»


عزت‌الله سحابی، فعال سیاسی مخالف حکومت شاه که مدتی ریاست سازمان برنامه و بودجه را در دولت مهدی بازرگان در دست داشت، در کتاب خاطرات خود می‌نویسد که بسیاری از برنامه‌های محمدرضا شاه، از نظر اصولی به نفع ایران بوده اما اغلب مخالفان، از جمله خودش، آن زمان این را متوجه نمی‌شدند.

سحابی می‌نویسد: «بسیاری از کارشناسان صدیق اذعان می‌کنند که تعدادی از برنامه‌های شاه از نظر اصولی به نفع ایران بود. مثلاً وقتی که قرارداد ۱۹۷۵ میان شاه و صدام حسین بسته شد، دو دولت امضاء کردند، در دو مجلس نیز تصویب شد و به سازمان ملل رفت و بسیار در آن محکم‌کاری شد. این قرارداد خیلی به نفع ایران بود و خطی را به عنوان خط مرز تعیین کردند که قسمت پرعمق اروندرود بود. شرق این خط به ایران تعلق گرفت ولی ما این را متوجه نمی‌شدیم.»

سحابی دربارهٔ خریدها و ساخت‌وسازهای نظامی حکومت سابق ایران نیز با ذکر مثال پایگاه‌های هوایی وحدتی و شاهرخی، نوشته است: «از دههٔ ۴۰ رژیم شاه در غرب کشور شروع به ایجاد استحکاماتی نمود. پایگاه وحدتی و پایگاه شاهرخی که در حقیقت شهری زیرزمینی است و فرودگاه آن نیز زیر زمین است. من خود در زمان جنگ پایگاه وحدتی دزفول را دیدم. هواپیماهای جت اف-۱۴ از زیر زمین با سرعت تمام بیرون می‌آمدند و به هوا می‌رفتند یا از بالا می‌آمدند،‌ چتری پشت آن‌ها باز می‌شد و یک‌راست به زیر زمین می‌رفتند؛ تشکیلات عظیمی بود.»

سحابی در جای دیگری از کتابش می‌گوید:‌ «در آن روزها یعنی در دوران حاکمیت مطلقهٔ شاه، بیشتر دوستان و حتی خود من می‌گفتیم شاه خیانت می‌کند و می‌خواهد جنگ اصلی ما را که باید با اسرائیل باشد، به جنگ با اعراب بدل کند! باری انقلاب شد و عراق به ایران حمله کرد، آن روز تازه دانستیم که در اساسنامهٔ حزب بعث ‹وحدت سرزمین‌های عربی زبان› یک اصل شمرده شده است.»

«منظور از سرزمین‌های عربی زبان همین استان‌های عربی زبان بود که در ایران است. یعنی ایلام، گیلان‌غرب و خوزستان. پس عراق به طور ذاتی به ایران نظر داشت و می‌خواست قسمتی از ایران را ضمیمه خاک خود نماید. شاه این را فهمیده بود و در غرب استحکامات می‌ساخت اما ما به همین خاطر به او ناسزا می‌گفتیم.»

عزت الله سحابی مسألهٔ منابع طبیعی را مثال می‌آورد و می‌نویسد: «منصور روحانی وزیر کشاورزی وقت، یک زمان اعلام کرد که باید هشت میلیون رأس دام، از مراتع کشور خارج شوند وگرنه مراتع از بین می‌روند. خود شاه نیز در سخنرانی خود گفت حیوان شریری به نام بز وجود دارد که ریشه‌های گیاهان را می‌کند. این حیوان باید از بین برود. من در زندان این مطالب را در روزنامه خوانده بودم و پیش خود تحلیل می‌کردم که شاه با این کار می‌خواهد روستاییان را وابسته نماید.»

او ادامه می‌دهد: «روستاییان از بز، پشم و شیر به دست می‌آورند و از همه‌چیز و حتی شاخ و گوشت آن استفاده می‌کنند. این حیوان اساس زندگی روستاییان است و آنان با همین حیوانات و زندگی ساده‌شان از دولت مستقل‌اند. و ما فکر می‌کردیم شاه می‌خواهد به این دسیسه روستاییان را به دولت وابسته کند.»

سحابی در ادامه می‌نویسد: «در حالی که پس از انقلاب، هنگامی‌ که به عنوان نمایندهٔ مردم به مجلس راه یافتیم، در کمیسیون برنامه و بودجه، مسؤلین وزارت کشاورزی پس از انقلاب به کمیسیون می‌آمدند، برخی از آنان مسؤلان سازمان جنگل‌ها بودند و می‌گفتند باید سی میلیون رأس دام از مراتع خارج شوند، تا کنون مراتع از بین رفته است و برای احیای باقی‌مانده‌اش، این کار باید انجام بشود، و ما آن زمان فهمیدیم که واقعاً در کنار گود بودن و شعارهای بزرگ دادن با مسوولیت اجرایی داشتن تفاوت دارد.»


•• از جلد دوم خاطرات عزت‌الله سحابی (سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۹) به نام «نیم قرن خاطره و تجربه» که در ایران اجازهٔ چاپ نیافت و از سوی نشر خاوران پاریس منتشر شده و در کتاب‌فروشی‌های خارج از کشور در دسترس است. یادداشت بالا از صفحات ۲۶ و ۲۷ کتاب آورده شده‌اند.
اندیشه
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

07 Nov, 18:53


"قیاسی معنادار"

دلواپسان دمکراسی!

بعد از روشن شدن نتیجه انتخابات آمریکا و پیروز شدن "دونالد ترامپ"، امروز گشتی در گروه‌های باز تلگرامی که عضوشان هستم، زدم ‌که از میان آن همه مطالب‌ گوناگون، این "کلیپ‌ قیاسی" را دیدم و پسندیدم که بطور مختصر یکی از تفاوت‌های عمده انتخابات ریاست‌جمهوری در جمهوری اسلامی، با آمریکای جهانخوار را در خود داشت.

با این‌حال "طنز ماجرا" در این است که نیروهای سیاسیِ ایرانی اعم‌ از اصلاح‌طلب و چپ که خود را "دمکراسی‌خواه" می‌خوانند! با وجود این همه تفاوت بنیادین آشکار میان دو انتخابات ایران و آمریکا؛ در این روزها، اما بشدت دل‌نگران و "دلواپس وضعیت دمکراسی در آمریکا" هستند!!

نکته: از این دمکراسی‌خواهان دلواپس دمکراسی در آمریکا! (در یک نوشتار جداگانه) بیشتر خواهم نوشت.

نبشته‌ی: اسفنداد ایرانیاد
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

07 Nov, 13:24


🔺مهم‌ترین مسائل برای رای‌دهندگان در ایالت‌های کلیدی (آریزونا، جورجیا، میشیگان، نوادا، کارولینای شمالی، پنسیلوانیا و ویسکانسین)


💎هفت ایالت اساسی که هریس در افتضاحی تاریخی همه آنها را واگذار کرد!


سهم رای‌دهندگانی که یکی از موارد زیر را به عنوان مهم‌ترین مسئله در تصمیم‌گیری رای خود انتخاب کرده‌اند:

اقتصاد (شامل مشاغل و بازار بورس): ۲۴٪
سقط جنین: ۱۸٪
مهاجرت: ۱۵٪
وضعیت دموکراسی و فساد: ۸٪
شخصیت و صلاحیت نامزد: ۶٪
عدم رضایت از نامزد مخالف: ۵٪
تورم و هزینه زندگی: ۴٪
سیاست خارجی: ۳٪
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

07 Nov, 09:17


⚫️فساد گسترده در زمینۀ جاسوسی و خیانت به امنیت ملی دموکراتها مسکوت می ماند
اما با روشها ناجوانمردانه برای ترامپ پرونده سازی می شود!


▪️شکایت از دولت بایدن‌ به‌دلیل ممانعت از تحقیق در مورد نماینده آمریکا در امور ایران


وزارت خارجه آمریکا نزدیک به هفت ماه است که مانع تحقیق «مرکز ارتقای امنیت» درباره رابرت مالی شده و درخواست‌های متعدد گروه برای دسترسی به اطلاعات نادیده گرفته است


گزارش‌های رسیده به واشینگتن فری بیکن حاکی از آن است که یک گروه ناظر از دولت بایدن‌ـ‌هریس به‌دلیل ممانعت از تحقیق در مورد تعلیق رابرت مالی، نماینده ویژه امور ایران در وزارت خارجه آمریکا، شکایت کرده است. این در حالی است که اف‌بی‌آی همچنان مشغول تحقیق در مورد اتهام سوءمدیریت مالی در نگهداری از اطلاعات محرمانه است.

بر اساس اسنادی که به دست فری بیکن رسیده است، «مرکز ارتقای امنیت در آمریکا» (CASA) اواخر هفته گذشته از وزارت خارجه به‌دلیل جلوگیری از دسترسی به مکاتبات داخلی مربوط به رابرت مالی، تعلیقش از کار، و هرگونه بحث بعدی در مورد ماهیت اطلاعاتی که او ممکن است در معرض نقض امنیتی قرار داده باشد، شکایت کرده است.

وزارت خارجه آمریکا نزدیک به هفت ماه است که مانع تحقیق مرکز ارتقای امنیت شده و درخواست‌های متعدد این نهاد را نادیده گرفته است که در چارچوب قانون آزادی اطلاعات، خواستار دسترسی به جزئیات تعلیق رابرت مالی و پنهان‌‌سازی تخلفاتش از کنگره بوده است.

بیش از یک سال از لغو مجوز امنیتی رابرت مالی و مرخصی بدون حقوقش می‌گذرد، و قانون‌گذاران و مردم در مورد اتهام‌هایی که علیه او مطرح است اطلاعات چندانی ندارند. وزارت خارجه بارها تحقیق‌های کنگره در این زمینه را نادیده گرفته است و از دسترسی سازمان‌هایی مانند مرکز ارتقای امنیت به اسناد داخلی مرتبط جلوگیری می‌کند.

گرچه مالی از سال ۲۰۲۳ دیگر در دولت حضور ندارد، شماری از اطرافیانش از جمله آرین طباطبایی همچنان در موقعیت‌های رده‌بالا مشغول به کارند. سال گذشته، مشخص شد که طباطبایی یکی از اعضای گروه «طرح ابتکاری کارشناسان ایران» است که از جانب جمهوری اسلامی هدایت می‌شود. یک گروه ناظر دیگر نیز ماه گذشته از دولت بایدن به‌دلیل مانع‌تراشی در تحقیق درباره فعالیت‌های طباطبایی در پنتاگون شکایت کرد.
در آوریل ۲۰۲۴، مرکز ارتقای امنیت در چارچوب قانون آزادی اطلاعات از وزارت خارجه درخواست کرده بود تمام سوابق مرتبط با مالی در زمینه «مجوز امنیتی»، «تعلیق»، «مرخصی بدون حقوق»، «نگرانی‌های جدی امنیتی»، و «مدیریت اطلاعات حفاظت‌شده» را ارائه دهد.
ایندیپندنت
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

06 Nov, 18:30


جناب رئیس‌جمهور ترامپ، انتخاب شما را شادباش می‌گویم. شما در اولین دوره ریاست جمهوری خود، قاطعانه در کنار مردم ایران و علیه جمهوری اسلامی ایستادید؛ رژیمی که نه فقط خاورمیانه، بلکه مردم آمریکا را هم با ترور، بی‌ثباتی و آشوب تهدید می‌کند. اکنون شما این فرصت را دارید که تاریخ‌ساز شوید و با کمک به پایان دادن به این تهدید، یک بار برای همیشه، میراثی از صلح پایدار به جا بگذارید. در این مأموریت، مردم ایران بهترین شریک صلح شما هستند.

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

06 Nov, 14:08


"God Bless the USA" 🗽
🎼🎹
این آهنگ توسط لی گرین وود (Lee Greenwood) ساخته شده و
به عنوان یک آهنگ ملی‌گرایانه و مناسبتی در مراسم‌های مختلف آمریکایی از جمله کمپین
پرزیدنت دانلد ترامپ استفاده می‌شود.
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

06 Nov, 10:52


🗽بازگشت دومین رئیس جمهور سابق تاریخ آمریکا به کاخ سفید



این برای دومین بار در تاریخ آمریکاست که یک رئیس جمهور سابق به کاخ سفید بازمیگردد. پیشتر استیون گروور کلیولند از حزب دموکرات طی سال های 1885 تا 1889 رئیس جمهور آمریکا بود. پس از او بنجامین هریسون از حزب جمهوریخواه به قدرت رسید. کلیولند در سال 1893 به قدرت بازگشت و تا سال 1897 در این سمت بود. او نخستین رئیس جمهور تاریخ آمریکا بود که در دوره غیر متوالی ریاست میکرد. حال این تجربه برای جمهوری خواهان تکرار شده است و دونالد ترامپ که در سال های 2017 تا 2021 رئیس جمهور آمریکا بوده است و پس از وی جو بایدن به قدرت رسید دوباره به کاخ سفید بازخواهد گشت و دومین رئیس جمهور تاریخ آمریکا است که در دو دوره غیر متوالی فعالیت می کند.
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

05 Nov, 18:52


آیزایا برلین: پرسشگری و تربیت فلسفی

🔅آیزایا برلین در این مصاحبه به اهمیت پرسشگری کودکانه و نقش آن در تربیت فلسفی می‌پردازد. او نشان می‌دهد که چگونه همین سؤالات ساده می‌توانند دریچه‌ای به مسائل عمیق فلسفی باز کنند. برلین تاکید می‌کند که فلسفه از دل پرسش‌هایی برمی‌آید که شاید در ابتدا بی‌اهمیت به نظر برسند، اما در واقع ریشه‌های عمیقی در درک ما از جهان دارند.


ترجمه و زیرنویس: علی نانوایی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

05 Nov, 13:33


"می‌گویند ترامپ از کنترل خارج شده ، اما نشده. او فقط از کنترل آن‌ها خارج شده است."

تاکر کارلسون

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

05 Nov, 09:57


🗄خشک مغزی منشأ خود فریبی است و در حکومت ، نقش بسیار بزرگی دارد و عبارت از این است که اوضاع و احوال را بر مبنای تصورات ثابت و پیش ساخته ارزیابی کنیم و علایم و قراین مخالف را نادیده بگیریم با مردود بشماریم و به پیروی از آرزوهای خود عمل کنیم و واقعیت ها را گردن ننهيم.
عصاره خشک مغزی را یکی از مورخان در گفته ای درباره فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا و سردستۀ تاجداران یک دنده و خشک مغز بیان کرده است:

«تجربه هیچ شکستی ایمان او را به برتری ذاتی سیاست خویش سست نمی کرد.»


📘تاریخ بی خردی!-باربارا تاکمن
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

04 Nov, 19:00


بخشی از گفتگوی تازه‌ام با پاتریک بت‌-دیوید، کارآفرین ایرانی-آمریکایی در پادکست او، PBD Podcast

نسخه کامل این گفتگوی تقریبا دوساعته را می‌توانید در یکی از لینک‌های زیر ببینید:

https://x.com/pbdspodcast/status/1853437053062861070

https://youtu.be/sinjRvAlqkc

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

04 Nov, 17:36


📕📘دولتهای توسعه گرا.آدرین لفت ویچ📗

"در طول قرن‌های 19 و 20 م. به‌ویژه در دهه‌های پایانی قرن اخیر و در حالی که بسیاری از کشورهای در حال توسعه بیش از پیش فقیر و درمانده می‌شدند، برخی از کشورها به موفقیت‌های بزرگی در زمینه توسعه دست یافتند. کتاب حاضر به بازخوانی تجربیات این کشورهای موفق در زمینه توسعه با تاکید بر نقش دولت در آن‌ها پرداخته است.

⭐️در این راستا نویسنده به بیان اهمیت سیاست در امر توسعه می‌پردازد و بر این باور است که متغیر اصلی و غالب که نه تنها طرح و شکل توسعه، بلکه موفقیت یا شکست فرایند توسعه را در همه جامعه‌های انسانی رقم می‌زند، سیاست آن جامعه‌هاست.

سیاست به معنای مدنظر نویسنده، به خصوصیت، ساختار و ظرفیت دولت شکل می‌دهد و به نوبه خود از آن‌ها تاثیر می‌پذیرد. توسعه نیز در ارتباط با بازتوزیع منابع ارزشمند در هر جامعه مدنظر قرار می‌گیرد و لذا مقوله‌ای مرتبط با سامان سیاسی آن جامعه خواهد بود.

🔒در مقابل، دولت‌های ناتوسعه‌گرایی قرار دارند که نویسنده کتاب آن‌ها را با ویژگی‌هایی همچون فساد، بی‌کفایتی، مالکی‌گرایی افراطی، حامی‌پروری و حاکمیت صریح غارت‌گری مشخص می‌سازد."
#کتاب
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

04 Nov, 09:38


⚫️ راسل بر این باور بود که مارکس به‌خاطر تأکید قوی‌ بر جنبه‌های اقتصادی و مادی زندگی انسان، جنبه‌های روحی و فرهنگی انسان را نادیده می‌گیرد. از نظر او، این دیدگاه بر عمل انسانی و جنبه‌های پیچیده‌تر زندگی اجتماعی و انسانی تأثیر منفی می‌گذارد.
⚫️راسل معتقد بود که مارکس فاقد یک مبنای اخلاقی برای توجیه نظریات خود درباره عدل اجتماعی و اقتصادی است. او استدلال می‌کرد که بدون یک نظریه اخلاقی، هرگونه تحولی در نظام اجتماعی ممکن است به بی‌عدالتی منتهی شود.
⚫️ راسل اشاره کرد که بسیاری از پیش‌بینی‌های مارکس درباره سیر تاریخ و تحولات اجتماعی، به‌ویژه در مورد فروپاشی سیستم سرمایه‌داری و ظهور ایدئولوژی کمونیستی، به وقوع نپیوسته است. او این موضوع را دلیلی بر نادرستی نظریات مارکس می‌دانست.
⚫️راسل به نقد مفهوم ماتریالیسم تاریخی مارکس پرداخت و بر این باور بود که تاریخ نمی‌تواند تنها از جنبه اقتصادی تفسیر شود و عوامل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز باید در نظر گرفته شوند.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

03 Nov, 14:44


انسان ها بیش از هر چیز دیگر، از اندیشیدن وحشت دارند، بیش از فقر، حتی بیش از مرگ. «اندیشه» انقلاب می کند، از تخت به زیر می کشد و نابود می سازد. امتیازات دروغین، سنن و عرف جوامع، و عادات راحت طلبانه ی انسان ها را، بدون ذره ای رحم، از دم تیغ می گذراند. هیچ قانونی را به رسمیت نمی شناسد؛ آنارشیست است.
مراجع قانونی را به پشیزی نمی انگارد و بر خرد کهن نیز وقعی نمی نهد. اندیشه به سادگی در گودال جهنم می نگرد و هراسی او را فرا نمی گیرد. بشر، لکه ی کوچکی مغروق در ژرفای بی پایانی از سکوت است؛ اندیشه این را می بیند و با این حال، غرورمندانه خود را به نمایش می گذارد، گویی ارباب کائنات است.
اندیشه، چالاک، آزاد و عظیم است، یگانه روشنایی این جهان و بزرگ ترین مایه ی فخر بشر.


«برتراند راسل»
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

03 Nov, 13:15


🗽انسان برای سامان دادن به کار خویش چه به لحاظ برون ذهنی یعنی آنچه به اراده اش مربوط است. و چه به لحاظ درون ذهنی یعنی آنچه به توانایی او مربوط است. به هیچ وجه نیازمند دین نیست. بلکه قوهٔ عقل عملی برایش کافی است.


کانت
دین درمحدوده عقل تنها، ص ۵۱
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

02 Nov, 18:34


🪶🕊چرا آزادی انتخاب و فردگرایی به کل جامعه سود می‌رساند....
جان استوارت میل توضیح میدهد....

🪶از نظر جان استوارت میل،
فردگرایی و آزادی انتخاب به نفع کل جامعه است. میل با این ایده که آزادی فردی به یک گروه سود می‌رساند، مخالفت می‌کند و به ما نشان می‌دهد که ما با آزادی انتخاب می‌توانیم به انتخاب‌کنندگان بهتری تبدیل شویم....

در آن طرف قضیه، فردگرایی به مثابه،
تفاوت در اندیشه‌ها، سلایق و ترجیحات باعث
نوآوری در اقتصاد می‌شود. زمانی که افراد با ترجیحات مختلف آزادی انتخاب دارند، می‌توانند با انتخاب فعال به تصمیم‌گیرندگان بهتری تبدیل شوند و کسب و کارها نیز کالا و محصولات بهتری ارائه دهند.....
"از کتاب"
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

02 Nov, 14:20


🛢💸پول نفت برای مردم
از نفت به ثروت ملی

داستان کشوری که نفت را خرج نکرد، بلکه سرمایه کرد
مقایسه مورد نروژ با کشورهای دیگه مثل ایران

گوینده: علی بندری
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

01 Nov, 21:44


🟥یکی از مغطه های دیگر که که آنارشیسم بر آن اساس استوار شده:

مغالطهٔ طردِ شُقوق یا مغالطه دوراهی کاذب است

مغلطه دوراهی کاذب (یا به عبارت دیگر "دو گزینه‌ای کاذب") یک نوع مغلطه منطقی است که در آن شخص به ارائه دو گزینه محدود می‌پردازد و به گونه‌ای استدلال می‌کند که تنها یکی از این دو گزینه ممکن است، در حالی که در واقع ممکن است گزینه‌های بیشتری وجود داشته باشند.

این نوع استدلال می‌تواند به ایجاد فشار بر دیگران برای انتخاب یکی از دو گزینه ارائه‌شده منجر شود، در صورتی که واقعیت پیچیده‌تر از آن باشد. به عنوان مثال، ممکن است کسی بگوید: "شما باید یا از حکومت حمایت کنید یا با آن مخالف باشید"، در حالی که در حقیقت، افراد ممکن است مواضع میانه یا گزینه‌های دیگری داشته باشند.

به عبارت دیگر، مغلطه دوراهی کاذب یک شیوه فریب‌دهنده است که با محدود کردن انتخاب‌ها به دو گزینه ساده و دروغین، ممکن است باعث اشتباه در قضاوت یا تصمیم‌گیری شود.

⏹️می توان گفت ذات آنارشیسم بر این مغلطه استوار گشته.
زیرا به شما دروغ می گوید که تنها دو حالت وجود دارد یا دولت است که همه اشکال آن مترادف بیچارگی و تباهی است یا بی دولتی که کاملا گل و بلبل و مترادف آزادی است.که دعاوی کاملاً جعلی و دو قطبی گرایی کاذب است.

ایدئولوژی آنارشیسم در سست ترین حالت خودش قرار دارد و مغلطه بنیاد است.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

29 Oct, 20:37


اهمیت ژئولیتیک و جغرافیای ایران


نشست اندیشکده کورش
سوئد

@kalashi_hojjat

لیبراسیون/لیبرالیسم

29 Oct, 19:02


🗽💸آزادی اقتصادی به مفهوم توانایی افراد و شرکت‌ها در انجام فعالیت‌های اقتصادی بدون مداخله‌های غیرضروری از سوی دولت و دیگر نهادهاست. این مفهوم به طور معمول با مجموعه‌ای از مولفه‌ها و شاخص‌ها ارزیابی می‌شود که به شرح زیر هستند:

1. حق مالکیت: اطمینان از این که افراد می‌توانند دارایی‌های خود را مالکیت کنند و از آنها بهره‌برداری نمایند.

2. آزادی فعالیت اقتصادی: امکان آغاز و ادامه کسب‌وکار بدون موانع زیاد از سوی دولت.

3. حمایت قانونی: وجود سیستم قضائی موثر برای حل و فصل اختلافات اقتصادی و حمایت از حقوق مالکان.

4. شفافیت و کاهش فساد: وجود سیستم‌های شفاف برای نظارت بر فعالیت‌های اقتصادی و کاهش فساد اداری.

5. آزادی تجارت: حذف موانع تجاری، تعرفه‌ها و محدودیت‌های صادرات و واردات.

6. سیاست‌های مالی و پولی سلامت: وجود سیاست‌های کلان مالی و پولی مناسب که به ثبات اقتصادی کمک کند.

7. رقابت: وجود شرایط رقابتی در بازار که به بهبود کیفیت و کاهش قیمت‌ها منجر شود.

8. آزادی کار: امکان انتخاب شغل و شرایط کاری توسط افراد بدون مداخله.

9. نظام مالی و بانکی: وجود نظام مالی پایدار که به تأمین مالی کسب‌وکارها و افراد کمک می‌کند.

10. مقررات اقتصادی: وجود قوانین و مقرراتی که به تسهیل فعالیت‌های اقتصادی کمک کند و نه محدودیت.

این مولفه‌ها و شاخص‌ها به ایجاد یک محیط اقتصادی سالم و پایدار کمک می‌کنند که در آن فرصت‌های برابر برای افراد و کسب‌وکارها فراهم می‌شود.
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

29 Oct, 14:31


🗒در زمانی که کانت افکارش را به رشته تحریر در می آورد، اعتقاد به لیبرالیسم بسیارافراطی تلقی می‌شد و هم در تضاد با معمول ترین نوع حکومت، یعنی حکومت جابرانه بود، و هم در تضاد با اعتقاد سنتی به این که کرامت شخص فقط به موقعیت و مرتبت اجتماعی اوست، و این که آیا او از خاندان سلطنتی است یا از سلک نجبا و اعيان. كانت استدلال می کرد که به عکس آنچه به هر کس کرامت می‌دهد، نه مقام اجتماعی با استعدادهای ویژه یا موفقیت بلکه نیروی فطری عقل است
و نیز توان هر فرد از زن و مرد برای این که بیندیشد و تصمیم بگیرد که تنها به زندگی خود شکل دهد. بلکه با وضع قوانینی که ساختار قانونی زندگی همه کس را تشکیل دهد، به حفظ و ترویج احترام متقابل میان مردم یاری برساند

📔📖
راجر سالیوان
فلسفه اخلاق کانت،
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

28 Oct, 20:15


کوروش بزرگ، پادشاهی دادگر و آزادی‌گستر، و نماد مدارا و احترام به تفاوت‌های مذهبی و فرهنگی مردمش بود. او به جهانیان نشان داد که قدرت می‌تواند در خدمت صلح و کرامت انسانی باشد. رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی اما تماما در نقطه مقابل ارزش‌هایی قرار دارد که کوروش بزرگ و سرزمین کهن ایران برای قرن‌ها به آن‌ها شناخته شده‌اند. بی‌دلیل نیست که این رژیم و رهبر حقیرِ آن حتی از آرامگاه کوروش در پاسارگاد و حضور فرزندان ایران در آن مکان شکوهمند نیز هراس دارند. باور دارم که به همت جوانان دلیر و آگاه ایران، سرزمین کوروش آزاد خواهد شد و ایران و ایرانی بار دیگر پیام‌آور صلح و امنیت و حقوق بشر خواهند بود.


#روز_کوروش_بزرگ

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

28 Oct, 18:45


بنیان‌گذار شاهنشاهی ایران کورش است که بحق وی را بزرگ لقب داده‌اند. کورش شاهنشاهی ایران را بر چندگونگی ادیان و رعایت عدالت بنیان نهاد.

وی را می‌توان در حقیقت بنیان‌گذار فکر امروزی صیانت حقوق بشر نیز خواند چراکه نخستین کس در جهان عهد عتیق بود که منشوری آزادمنشانه در این زمینه تدوین و اعلام کرد. اسرای جنگی را آزاد ساخت و به سرزمین‌های خود بازگرداند و به حقوق و عادات و سنت‌ها و ادیان اقوام و مللی که شاهنشاهی ایران را تشکیل می‌دادند، احترام نهاد.

سیاست کورش بزرگ، با خصلت‌ها و منش ایرانیان کاملاً هماهنگ بود و از آن الهام می‌گرفت. همه پادشاهان بزرگ ایران از سیاست آزادمنشانه و صلح‌جویانه پیروی کرده‌اند و ایران همواره یک کشور "پناهگاه" محسوب می‌شده است.

محمدرضاشاه پهلوی، پاسخ به تاریخ، ص ۱۴

پی‌نوشت: حضور محمّدرضاشاه پهلوی، شهبانو فرح پهلوی و ولیعهد رضا پهلوی در آیین بزرگداشت کوروش بزرگ در پاسارگاد، آرامگاه بنیان‌گذار شاهنشاهی ایران
مراسم "دوهزاروپانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران"، ۲۰ مهرماه ۱۳۵۰ خورشیدی

#پاسخ_به_تاریخ
#پهلوی
#محمدرضاشاه
#تاریخ_مشروطه
#کوروش_بزرگ

@HistoryofIran_Official

لیبراسیون/لیبرالیسم

28 Oct, 15:45


📜بریده ای از متن کتیبه‌ استوانه‌ای شکل کورش بزرگ

مردوک خدای بلندمرتبه، انلیل خدایان، به سوی همه اقامتگاه‌هایی که رها شده بودند، و همه مردم سومر و اکد که مانند اجساد مردگان شده بودند، روی آورد.
وی آرام شد و بر ایشان رحمت آورد. وی تمام سرزمین‌ها را به طور کامل بررسی و جستجو کرد، همه جا را گشت و سپس شاه عادلی را که مطلوب وی بود انتخاب کرد، و نام او را اعلام کرد: کورش، شاه انشان؛ او را برگزید تا بر همه جهان شاه باشد. ...

او به وی فرمان داد که به شهرش بابل برود. او را در مسیر بابل مستقر کرد، و همچون دوست و هم‌پیمان همراه وی حرکت کرد.
ارتش بزرگ وی که شمار آن را همچون آب رودخانه نمی‌توان دانست، کاملاً مسلح همراه وی حرکت کرد.
او باعث شد که وی بدون جنگ یا درگیری به شهر وی وارد شود؛ او بابل را از سختی نجات داد. او نبونایید را، شاهی که وی را احترام نمی‌کرد، به دستان وی تسلیم کرد. ...

خداوندگاری که با کمک او مرده جان گرفت، و تمام کسانی که از سختی و مشکلات نجات یافته بودند، با شادمانی از او استقبال کردند و نام وی را ستودند.

👑 من کورش هستم، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه قدرتمند، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه (جهان)
. ...

ارتش وسیع من در صلح و آرامش به بابل وارد شد؛ من به هیچ‌کس اجازه ندادم که مردم سومر و اکد را بترساند.

🔹من آسایش شهر بابل و همه مکان‌های مقدس آن را تامین کردم. مردم بابل را که او (نبونایید) برخلاف میل خدایان، بر ایشان کار اجباری تحمیل کرد، که شایسته ایشان نبود.
من سختی ایشان را آسان کردم، و دست ایشان را (از بند) آزاد کردم.
مردوک، خداوند بزرگ، از اعمال خوب من شادمان شد.
او من را مورد رحمت خویش قرار داد، من کورش، شاهی که او را پرستش می‌کند، و کمبوجیه، پسری که زاده من است، و تمام ارتش من را مورد رحمت خویش قرار داد.
🔸ما در صلح، در برابر او، با دوستی و صفا، حرکت کردیم (وارد شهر شدیم). ... از بابل تا آشور و از شوش، اکد، اشنونا، زمبان، مِتورنو، دیر، تا ناحیه دوردست گوتیوم، مکان های مقدس بر آن سوی دجله، که معابد آنها برای مدتی طولانی ترک شده بود،
من (مجسمه‌های) خدایان را که در آنجا (=بابل) ساکن شده بودند، به مکان‌های (اصلی)شان بازگرداندم، و آنها را در اقامتگاه‌های ابدی سکونت دادم. من همه مردم آنها را جمع کردم، و اقامتگاه‌های شان را به ایشان بازگرداندم.

به علاوه، به فرمان مردوک، خداوند بزرگ، من خدایان سومر و اکد را که نبونایید، به رغم خشم سرور خدایان، به بابل آورده بود، در سکونتگاه‌هایشان، در مکان‌هایی دلنشین، سکونت دادم. ...

📚📖 فرمان کوروش بزرگ ترجمه از اکدی، مترجم حسین بادامچی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

28 Oct, 12:00


⚜️ (22) در نخستین سال سلطنت کوروش پادشاه پارس، تا کلام خداوند که به زبان اِرمیا گفته شده بود به انجام رسد. خداوند روح کوروش پادشاه پارس را برانگیخت تا در سرتاسر قلمرو خویش اعلامیه‌ای صادر کند و آن را مرقوم نیز بدارد، بدین مضمون: (23) «کوروش پادشاه پارس، چنین می‌فرماید: " یهوه خدای آسمان‌ها، همه ممالک زمین را به من داده است، و مرا مامور فرموده تا در اورشلیم که در یهوداست، خانه‌ای برای او بسازم. از تمامی قوم او، هر یک از شما که برود، یهوه خدایش همراه او باشد."»

📚📖عهد عتیق، دوم تواریخ، باب 36، آیه‌ی 22 و 23
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

28 Oct, 10:00


روز ‎کوروش بزرگ مردی که زنجیرهای ستم و اسارت را پاره کرد، بر همه آزادی‌خواهان ایرانی خجسته باد.

آینده به کوروش بزرگ، به صلح و به آزادی تعلق دارد.

ما با هم پیروزیم ✌️

لیبراسیون/لیبرالیسم

27 Oct, 23:45


به مناسبت ۷ آبان, روز کورش بزرگ

لیبراسیون/لیبرالیسم

27 Oct, 23:00


سخنرانی حجت کلاشی در نشست اندیشکده کورش در سوئد

نسخه صوتی کم حجم

🔗لینک ویدئوی کامل نشست

@kalashi_hojjat

لیبراسیون/لیبرالیسم

27 Oct, 23:00


سخنرانی حجت کلاشی در نشست اندیشکده کورش در سوئد



🔗لینک ویدئوی کامل نشست

@kalashi_hojjat

لیبراسیون/لیبرالیسم

27 Oct, 14:47


🗽فلسفه تجربه گرایی

جان لاک و دیوید هیوم


@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

26 Oct, 15:57


👥📗نظریه ارگانیک الزام سیاسی به طور ضمنی در آموزه اراده عمومی یا واقعی که روسو و هگل مطرح کرده اند، مندرج است
. یعنی نظریه های نوعاً ذات گرایا و یا عَرضگرا، اوضاع و احوال اساسی سیاسی را به گونه ای می انگارند که در آن بخشی از مردم، یعنی شهروندان، کاملاً متمایز از بقیه مردم یعنی دولت، و تماماً تابع آن تلقی می شوند.

این نحوه ی تلقی به اعتقاد نظریه پردازان گروه سوم، یعنی طرفداران نظریه ی ارگانیک به هر حال غیر لازم و نامطلوب است و احیاناً، از نظر براهین عقلی و نظری توهمی بیش نیست.

در هر نظام سیاسی کاملاً سامان یافته، و یا شاید در هر نظام سیاسی عملاً دایر و کارآمدی، دولت همانا خود شهروندان و یا نماینده ی کامل عیار اراده واقعی عمومی غیر شخصی و اخلاقی ایشان در مقابل اراده های خصوصی جزئی و بی جهت خودخواهانه افراد است. در یک چنین نظام سیاسی ای شهروندان با اطاعت از دولت در واقع احساسات و عواطف غیر منطقی و خودخواهانه خود را تحت ضابطه خرد اجتماعی و اخلاقی خویش در می آورند و انگیزه های طبایع واقعی یا برتر خود را دنبال می کنند.

روسو معتقد است که وصول به نظام سیاسی ارگانیکی که در آن شهروندان تماماً و مطلقاً تابع الزامات سیاسی باشند، بسیار دشوار است و احتمالاً جز در جوامعی که جمعیتی اندک و نهادهای دموکراتیک بلا واسطه و مستقیم داشته باشند. میسر نیست،
هگل بر این باور بود که هر دولت کارآمدی در جهت وصول به چنین نظامی گام می‌زده و نیل به این گونه نظامی حداقل از نظر تاریخی ناممکن نبوده است.

☑️همان اندازه که آرمان فرادموکراتیک روسو غیر قابل وصول است، توصیف سهل گیرانه و فریبنده هگل از واقعیات زندگی سیاسی نیز غیر واقع بینانه است.


📕📖فلسفه سیاسی، ص ۳۳
آنتونی کوئینتن
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

26 Oct, 14:18


🛖اعتراف هگل به دولت پرستی خود.

دولت ارگانیک و ضد لیبرال هگل از بزرگترین ضعف های تئوری سیاسی این متفکر آلمانی بود.
دولت در مقام خدای رمانتیک گون او مساوی با استبداد و نابودی آزادی و فردگرایی است ،چیزی که هگل به مثابۀ یک جمعگرا متوجه تالیهای فاسد آن نبود.

دولت جمعگرای خداگون چیزیست منسوخ و بی ارزش و در ضدیت با مدرنیته سیاسی و آزادی و دموکراسی.
که ناتوان از برقرای نسبت درست بین جامعه مدنی و دولت است.
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

25 Oct, 16:16


«حقیقت تاریخ برای همیشه پنهان نخواهند ماند. دیر یا زود حقیقت آشکار خواهد شد.»

پدر عزیزم، یادت گرامی و همیشگی!

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

25 Oct, 12:46


موزیک ویدئوی زیبای پادشاه از زنده یاد فریدون فرخزاد

چهارم آبان ماه زادروز شاهنشاه آریامهر و والاحضرت شاهدخت اشرف را به تمام میهن‌پرستان شادباش می‌گوییم.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

25 Oct, 11:25


🔍نقد ایدئولوژیک به منزله تقلیل و تباهی نقد!

🎨در باب هنر.در 25 اکتبر روز جهانی هنرمند

🔻عموما کمونیستها در مواجهه با اثر هنری و شاهکارهای ادبی رویکرد دگم و ایدئولوژیک را جایگزین نقد هنری-ادبی میکنند.
به این معنی که به معیارهای درونی هنر و ادب و شاخصه های اثر ادبی و هنری کاملا بی توجه هستند.
زمینۀ اجتماعی را به نحوی اولویت می دهند که خود هنر تحت تاثیر منفی قرار میگیرد.
و نقد را تنها به زمینه اجتماعی و سیاسی تقلیل می دهند از سویی همین نقد تقلیل یافته را هم مجدداً به سمت ایدئولوژی خود فرو می کاهند.

🎻یعنی با سلب آزادی از هنر و هنرمند که گوهر مهم خلق اثر ادبی و هنری است آن را به صرفاً ابزار تبلیغاتی ایدئولوژی خود تنزل میدهند.
اثر ادبی خوب آن است که الزاماً اجتماعی و سیاسی باشد حال آیا با هر نوع رویکرد اجتماعی سیاسی هم موافقند؟

مسلماً خیر.. تنها آن صورتی پذیرفته است که در جهت پیشبرد گفتمان منسوخ کمونیستی باشد یعنی حمایت از پرولتاریا حمایت از منش تاریخی مارکس متریالیسم او و...


🎷در نمونه های تاریخی این نوع نقد فاجعه بار می توان به نقد شاملو بر سهراب سپهری از بزرگترین مدرنیستهای ایران اشاره کرد شاملو با تنگنظری و تقلیل به هنر والای سهراب خرده می گیرد که چرا در آن بویی از شرایط جامعه نیست؟!
سهراب را پرت از جریان معرفی کرده!

در حالی که او تحت تاثیر گفتمان چپ غافل از این بود که هنر چنان عرصه آزادی و فردیت است که اجتماعی بودن یا نبودن ارزشی به ذات نیست و یک اثر فرمالیستی و "هنر برای هنر" میتواند از یک اثر با نیات سیاسی-اجتماعی هزاران بار برتر باشد.

هنرمند هیچ تعهدی به کسی نداده و نمی دهد که چه بگوید چه نگوید!ذات هنر چنین است ایدئولوگ هایی که دنبال خم کردن سر هنر در پای ایدئولوژی خود هستند بهتر است اصلا قید هنر را بزنند و در موردش چیزی نگویند.

✖️نقد شاملو به طور اخص و کمونیستها به طور اعم بر شاهنامه نیز چنین خصلت ماقبل نقد عقب مانده ایی دارد.
مثل اینکه منتقد شاهکار ادبی و هنری یونان باستان را مثل ایلیاد و ادیسه هومر را مواخذه کند که چرا از شاهان و خدایان مثل پاریس و آگاممنون و زئوس و...استفاده کرده و به طبقات زحمتکش و پرولتاریا نپرداخته!!

این نوع رویکرد به تاریخ ادبیات و هنر شبیه کمدی و طنز بوده و ابدن در عرصه هنر هیچ وجهی نداشته و ندارد.

🎨سهراب همچنان در دو عرصه از بزرگترین نوگرایان ایران بوده و هست هم شاعری و هم نقاشی، پس حتی سهراب از خود شاملو هم مقام بلندپایه تری داشته و دارد شاملو چیز زیادی از نقاشی نمی فهمید.همچنانکه فروغ فرخزاد بیشتر هنر را فهمید و از سهراب در مقابل حمله رفقای چپگرا چون شاملو دفاع کرد.

هنر وسیلۀ برآورده کردن اهداف ایدئولوژیک شما رفقا نیست.هنر خدمتکار تز سیاسی نیست

هنر به مثابه آزادی مطلق بشر بوده که زایندۀ تیزترین لبه های برنده جامعه برای پیشرفت و دگرگونی در وجوه متکثر و بیشمار تجربۀ زندگی بشر است و قابل تقلیل به یک یا چند وجه ایدئولوژیک نیست...

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

24 Oct, 15:44


🗽📄از منظر کانت، آزادی شرط پیشین قانون اخلاقی است.
او آزادی را علت وجودی قانون اخلاقی می‌داند و قانون اخلاقی را نیز علت شناختی آزادی قلمداد می‌نماید. او بر این نظر است که اثبات آزادی انسان ازنظر عقل نظری فراتر از محدودیت‌های بشری است، اما بر اساس عقل عملی، آزادی انسان تبیین می‌شود.فاعل عاقل، بما هو عاقل،فقط بر اساس این پیش‌فرض که آزاد است فقط تحت ایدهٔ آزادی می‌تواند عمل کند.


از منظر عملی فاعل -و نه از منظر بیننده- همین کافی است؛زیرا قوانینی که برای موجودی که نظراً آزاد دانسته می‌شود معتبر خواهد بود. ازلحاظ مقاصد عملی- برای موجودی هم که باید بر اساس پیش‌فرض آزادبودنش عمل کند، ضرورتاً معتبر هستند.اثبات چنین پیش‌فرض ضروری ای برای توجیه قانون اخلاقی و بنابراین برای اتمام کار فیلسوف اخلاقی کافی است.
اگر فاعل عاقل باید بر اساس پیش‌فرض آزاد بودنش عمل کند باید بر اساس این پیش فرض عمل کند که تحت اصل خود قانونگذاری است.

📚📖جیمز پیتن-کتاب فلسفه اخلاق کانت،
آرسین

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

24 Oct, 09:50


🚩یکی از بازدیدکنندگان از کره‌شمالی هنگام بازدید از کتابخانه مرمرین باشکوه ملی در پیونگ یانگ نوشته بود: «در اینجا هیچ چیز کوچکی وجود ندارد جز خود مردم کره‌شمالی که به قطع ۳ اینچ کوتاه‌تر از عموزاده‌های جنوبی‌شان هستند.»

سال‌ها حکومت مستبدانه کمونیست‌ها در کره‌شمالی، حتی روی قد مردم این گوشه از دنیا هم اثر خود را به جا گذاشته است. طبیعت رازآلود بیمارگونه‌ای که بر کره‌شمالی حاکم است، به دست آوردن مقدار بالای دیتای قابل استناد در مورد تفاوت قد، وزن و تغذیه درست مردم را به کاری تقریبا غیرممکن تبدیل کرده است، اما نه کاملا ناممکن. پناهندگان و فراریانی که از کره‌شمالی بیرون آمده‌اند مورد مناسبی برای به دست آوردن دیتای مورد نیاز هستند. بر اساس مطالعاتی که دنیل شوکندیک Daniel Schwekendiek پروفسوری از دانشگاه سونگ کیونکوان Sungkyunkwan سئول در طول سال‌ها انجام داده است، مردان کره‌شمالی به طور میانگین ۳ تا ۸ سانتی‌متر از کره‌جنوبی‌ها کوتاه‌تر هستند.

تفاوت میان کودکانی که در دو سوی مرز به دنیا آمده‌اند هم کاملا واضح است. بر این اساس، کودکان پیش دبستانی (پسر) که در کره شمالی به دنیا آمده و رشد کرده‌اند حدودا ۴ سانتی‌متر و کودکان پیش دبستانی (دختر) حدودا ۳ سانتی‌متر کوتاه‌تر از کودکان کره جنوبی هستند.
برخی آمار دیگر حتی عددها را از این هم بالاتر می‌برند و اختلاف قد مردم دو کره را به ۱۰ تا ۱۳ سانتی‌متر می‌رسانند. چرا مهم است؟ باید دانست که این مردم تفاوت ژنتیکی خاصی با یکدیگر ندارند که چنین فاصله‌ای را توجیه کند. در یک سو ما با یک کشوری رو به رو هستیم که در طول سال‌های متمادی ‏به لطف سیاست‌های کمونیستی حاکم با کمبود مواد غذایی و قحطی‌های پی در پی دست به گریبان بوده است، همان کشوری که به گفته یکی از فراریانش زمانی که مردم در دهه ۹۰ نان برای خوردن نداشتند، رهبر کبیر از شیرین نبودن سیب‌هایش گله داشت و سربازان پای درخت‌ها شکر می‌ریختند؛ و از سوی دیگر کره جنوبی قرار دارد که پیشرفت اقتصادی‌اش در طول دهه‌های گذشته (حال به هر لطفی که می‌خواهید اسمش را بگذارید) عملا آن را از یک کشور دست سوم با سطح رفاه پایین برای شهروندانش به یکی از ابر قدرت‌های اقتصادی در قاره تبدیل کرده است.
در یک سو شعار و آرمان‌گرایی محض قرار دارد و در سوی دیگر واقعیات مسلم جهانی. در یک سو کشوری قرار دارد که می‌پندارد با داشتن کلاهک‌های هسته‌ای به قله‌های جهانی رسیده است و در سوی دیگر کشوری که یاد گرفته است با جهان دوست باشد. هر دو با مردمی یکسان اما حکومت‌های متفاوت.

همان بازدیدکننده‌ای که جمله‌ی نخست رشته را با او شروع کردم در پایان سفرش نوشته بود «به سربازانی نگاه کردم که مسئول نگهبانی از مرز DMZ (منطقه غیرنظامی، مرز بین دو کره) بودند. رو به روی هم ایستاده بودند و به هم نگاه می‌کردند تا مبادا آن یکی به فکر فرار بی‌افتد. یکی از آن افسران با افتخار به من می‌گفت که هیچ رهبر جهانی‌ای سال‌هاست که جرات ندارد -با توجه به قدرت کره شمالی- از کره جنوبی دیدن کند! این حرف را درست همان روزی که پرزیدنت اوباما به کره جنوبی آمده بود گفت
محمد الف
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

23 Oct, 20:30


«امشب که این جایزه را می‌پذیرم، نه فقط برای خود، بلکه برای مردم ایران می‌پذیرم. این افتخار متعلق به آن‌هاست. آن‌ها معماران واقعی صلح هستند. دهه‌هاست که آنان زیر یوغ رژیمی ظالمانه متحمل رنج‌های غیرقابل تصور شده‌اند؛ رژیمی که تلاش کرده است امیدها و آرزوهای‌شان را نابود کند. اما با وجود همه این‌ها، آن‌ها همچنان برخاسته‌اند و همچنان برای تحقق تمدن بزرگ ما مبارزه می‌کنند.»

ویدئوی کامل و با زیرنویس فارسی سخنرانی پذیرش جایزه سالانهٔ بنیاد ریچارد نیکسون با عنوان «معمار صلح»

سه‌شنبه ۲۲ اکتبر ۲۰۲۴ (۱ آبان ۱۴۰۳/۲۵۸۳)

متن کامل سخنرانی

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

23 Oct, 09:33


‏باعث افتخارم است که جایزه سالانه «معمار صلح» بنیاد ریچارد نیکسون را بپذیرم. من این جایزه را به نمایندگی از هم‌میهنانم و به یاد و احترام همه آنهایی دریافت می‌کنم که جان خود را در راه آزادی ایران فدا کرده‌اند.

‏این مراسم و سخنانم را می‌توانید به صورت زنده در لینک زیر ببینید.

@OfficialRezaPahlavi

‏https://www.youtube.com/live/RKLLALxzfmo

لیبراسیون/لیبرالیسم

22 Oct, 18:36


🗽دربارۀ ملیگرایی و اهمیت سیاست ملی🗽

مراد ثقفی-پژوهشگر علوم سیاسی

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

21 Oct, 19:00


🔗 چهار روز است که شبکه برق کوبا از کار افتاده و سراسر کشور در خاموشی فرو رفته است. مردم کوبا دهه‌ها است که زندگی وحشتناک و غیر قابل تصوری را سپری می‌کنند. اکثر مردم غالبا گرسنه‌اند و خوردن پوست و ریشه گیاهان رایج است. تعداد گاری‌هایی که با اسب و الاغ کشیده می‌شوند از اتومبیل‌هایی که آنها هم مدل هفتاد تا هشتاد سال قبل هستند، بیشتر است. اکثر مناطق شهری همچون بیغوله‌هایی پوسیده و رها شده است. دستکم تا همین هشت سال پیش استفاده از اینترنت و موبایل ممنوع بود. فضای بیمارستان‌ها و مراکز درمانی شبیه خرابه‌هایی است که به زباله‌دانی تبدیل شده‌اند. حتی برخی از زنانی که پزشک یا استاد دانشگاه هستند، مجبورند برای تامین مخارج خود به روسپی‌گری تن دهند. حکومت برای تامین مخارجش شهروندان را همچون بردگان بی مزد برای کار یا جنگ به کشورهایی نظیر روسیه می‌فرستد و مزد آنها را خودش دریافت می‌کند. تعداد زندانیان سیاسی از کل کشورهای آمریکای مرکزی بیشتر است. کوبا تنها کشور قاره آمریکا است که در آن اردوگاه‌های بازپروری سیاسی وجود دارد که در آنها ده‌ها هزار نفر زندانی‌اند.

📍چرا مردم کوبا باید چنین روزگار بگذرانند؟ آنان چه گناهی مرتکب شده‌اند که باید سهمشان از زندگی این باشد؟ پاسخ را باید در تصمیم‌گیری و انتخاب در برهه‌های حساس تاریخی جستجو کرد. کوبا پیش از انقلاب شوم کاسترو و چه‌گوارا برترین اقتصاد آمریکای مرکزی را داشت و یکی از پر رونق‌ترین مراکز توریسم جهانی بود.
در دهه شصت میلادی، ژان پل سارتر فیلسوف شهیر و چپگرای فرانسوی به کوبا سفر می‌کرد و در ستایش افکار و برنامه‌های کاسترو و چه‌گوارا کتاب می‌نوشت و از شور و هیجان سر از پا نمی‌شناخت. در آن دوره روشنفکر چپگرا یا نیمه چپگرایی را نمی‌توان یافت که تحسین‌گر کوبای سوسیالیستی نبوده باشد. اگر سازمان سیا این خدمت بزرگ را به مردم قاره آمریکا نکرده بود که ارنستو چه‌گوارا این آدم‌کش متعصب و دیوانه را همچون موش فاضلاب از گودالی در جنگل‌های بولیوی بیرون کشیده و به درک واصل کند، چند کشور دیگر در این قاره به سرنوشت کوبا دچار شده بودند.
آنچه امروز برای ما مردم ایران اهمیت اساسی دارد، حساسیت و هشیاری کامل نسبت به فریب‌ها و ترفند‌های روانی فعالین و روشنفکران چپگرا است. این هشیاری می‌تواند و باید مانع از آن شود که اسماعیل بخشی‌ها، فرج سرکوهی‌ها، یوسف اباذری‌ها و کامران متین‌ها نقشی در ساختن آینده ما داشته باشند.

✍️توس طهماسبی
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

21 Oct, 12:49


🧰ده میلیون تن از جمعیت میلیونی کوبا در خاموشی مطلق بهشت سوسیالیستی را تجربه می‌کنند

مردم کوبا که تا پیش از این به چهارده ساعت قطع برق در هر بیست و چهار ساعت عادت کرده بودند از دو روز پیش خاموشی بیست و چهار ساعته را هم دارند تجربه می‌کنند.نخست وزیر اعلام کرده معلوم نیست مشکل نیروگاه اصلی کشور چه زمانی حل شود.این هم آخر و عاقبت یک کشور انقلاب زده مفلوک کمونیستی.شصت و چند سال از به اصطلاح انقلاب شکوهمند سوسیالیستی‌شان می‌گذرد و حالا باید به سبک زندگی غارنشینی عادت کنند.

همین کوبا در یک دهه قبل از انقلاب، در دهه پنجاه میلادی، یکی از کشورهای مرفه آمریکا ی لاتین بود و از حیث رفاه و درآمد سرانه مقام سوم را در بین بیست کشور این منطقه داشت.کمونیست‌ها با وعده تبدیل کردن کوبا به بهشت به سر کار آمدند و در طول حکومت‌شان گوش‌های جهانیان را پر کردند از پیشرفت‌های مشعشع در زمینه بهداشت و مسکن و سوادآموزی و علم‌آموزی و غیره.اما در عمل کوبا تبدیل شده به جهنم روی زمین.

نظام سلطه کمونیستی چنان ریشه‌ای در این جا دوانده که مردم توان رهایی از آن را ندارند.کمونیسم نه تنها مردم را فقیر کرده بلکه همه قدرت اراده و عزت نفس آنها را هم تباه کرده است.همه نظام‌های استبدادی ایدئولوژی‌محور این گونه‌اند.کشور را به زمین سوخته تبدیل می‌کنند و انسان‌ها را از انسانیت تهی می‌کنند تا چند صباحی بیشتر حکومت کنند.

✍️بیژن اشتری
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

20 Oct, 11:07


📕🖍 بلشویک‌ها چگونه در پرتو دکترین مارکسیستی به قدرت خود می‌نگرند؟

دکترین مارکسیستی چیست؟ این دکترین در اصل تفسیر جامعه‌ای است که می‌گوید زیرساخت‌های اقتصادی تمام جوانب دیگر را تعیین می‌کنند؛ و توسعه جوامع مدرن از کاپیتالیسم به سوسیالیسم می‌انجامد. ولی دکترین مارکسیستی تقریباً هیچ نکته مشخصی در مورد اینکه یک رژیم اقتصادی سوسیالیستی باید چه‌طور باشد یا قدرت سیاسی چه نقشی باید در سوسیالیسم ایفا کند، ندارد.

از نظر اقتصادی، بلشویک‌ها تنها چند ایده راهنما دارند: مالکیت عمومی بر وسایل تولید و برنامه‌ریزی. آنها در واقع بلافاصله مالکیت عمومی بر وسایل تولید را برقرار کردند و سعی کردند اقتصاد را برنامه‌ریزی کنند و به‌طور آزمون و خطا رژیم اقتصادی برنامه‌ریزی‌شده‌ای را مستقر کردند که می‌تواند از نظر مارکسیستی توجیه شود، زیرا مارکس هرگز نگفت که اقتصاد باید چگونه سازماندهی شود.

از نظر سیاسی، وضعیت پیچیده‌تر است زیرا دکترین مارکسیستی در این زمینه به سادگی به این نکته اشاره دارد: دولت وسیله‌ای برای سلطه و استثمار است که از یک طبقه به هزینه طبقه دیگر استفاده می‌شود. در مورد آینده، آینده مارکسیستی به‌نوعی تمایل به آنارکی (پس از نابودی دشمنان طبقاتی، دیگر دولتی نخواهد بود) داشت یا تا حدی تحت تأثیر سنت سیمون قرار داشت. انگلس اغلب از عبارت «اداره امور به‌جای حکومت انسان‌ها» استفاده می‌کرد. مارکس نیز از عبارتی استفاده کرد که در دو سند یافت می‌شود: «دیکتاتوری پرولتاریا»، که برای دوره گذار در ساخت سوسیالیسم تصور شده بود. اما دیکتاتوری پرولتاریا باید چگونه باشد؟ این مفهوم می‌تواند به دو طریق کاملاً متفاوت تفسیر شود. یا دیکتاتوری پرولتاریا باید شبیه به کمون پاریس در سال 1871 باشد؛ مارکس یک‌بار نوشت:

«اگر می‌خواهید بدانید دیکتاتوری پرولتاریا چیست، به کمون پاریس نگاه کنید»؛ اما بر اساس اسناد دیگر، دیکتاتوری پرولتاریا باید اساساً قدرت مطلق، تروریستی و متمرکز باشد، شبیه مدل ژاکوبن‌ها(گروه ترو و وحشت تندرو در جریان انقلاب فرانسه)

📄📖دموکراسی و توتالیتاریسم-ریمون آرون-جامعه شناس لیبرال
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Oct, 19:00


ربایش و بازداشت #نسرین_شاکرمی، نشانه‌ای آشکار از ضعف، و هراس رژیم جمهوری اسلامی از زنان، مادران، و ایرانیان حق‌گو و میهن‌پرست است. بانو نسرین، شیرزنی که نیکای دلیر ایران را پرورش داد، پس از قتل فرزند جاویدنامش، چون سروی آزاد در برابر رژیم ایستاد و دروغ‌های صداوسیمای ضدملی را افشا کرد.

رژیم اشغالگر در تلاش است این صدای حق‌طلبی را خاموش کند، اما شعله آگاهی ملی خاموش‌شدنی نیست. نسرین شاکرمی باید فوراً و بدون قید و شرط آزاد شود.

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Oct, 12:56


🗺نقشهٔ دزدان دریایی برای جزایر ایرانی

در معتبرترین نقشهٔ ایران از اواخر قاجار که انجمن جغرافیایی سلطنتی انگلستان در سال ۱۸۹۲ در لندن منتشر کرده جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک به رنگ سرزمین ایران کشیده شده

و جایی که امروزه کشور امارات است به نام "ساحل دزدان دریایی" نامیده شده است.

آرش رئیسی نژاد

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

19 Oct, 08:47


🏛نقش دولت در جامعه آزاد

💸از منظر آدام اسمیت پدر اقتصاد آزاد



پس سخن آنارشیستها که دولت دزد سر گردنه است سخنی بی مایه و اشتباه است.
ذات آنارشیسم با مغلطه تعمیم ناروای یکی از کارکردهای دولت فاسد به کلیت مفهوم دولت همراه است.
آنارشیسم چیزی نیست جز مقداری مغلطه

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

18 Oct, 15:31


🗽آمریکایی ها آنقدر شیفتۀ برابری هستند که ترجیح می دهند در بردگی برابر باشند تا نابرابر در آزادی."

🔻البته منظور الکسی دو توکویل نویسنده دموکراسی در آمریکا برابری حقوقی است و نه برابری در همه چیز.

🗽به عبارتی یک ملت برابر یک ملت دموکراتیک و آزاد است.

کسانی مثل نیچه که اندیشه های تبعیض آمیز ضد برابری حقوقی دارند پیشا مدرن و ماقبل آزاد محسوب می شوند.
البته نیچه تفاوت بین برابری حقوقی و برابری در همه امور را درک نمی کرد و با هم اشتباه می گرفت
.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

18 Oct, 11:28


🌟كانت با الگو گرفتن از انقلاب کوپرنیکی در ستاره شناسی آشکارا انقلابی در معرفت شناسی به وجود آورد.

وی در نقد عقل محض در راستای معرفت شناسی خاص روشنگری می خواهد هم مرزهای شناخت ما را تعیین کند و هم بنیانی برای شناخت علمی طبیعت فراهم سازد.

او می کوشد این کار را با بررسی نقادانه قوای شناختی انسانی ما انجام دهد. در همان حال که مرزهای دقیقی برای شناخت عقلانی رسم می کند می کوشد از عقل به عنوان قوۀ شناخت که نقشی ضروری در علوم طبیعی ایفا می کند در برابر چالش‌های شکاکانه ای که عقل در این دوره با آنها مواجه است دفاع کند.

به عقیده کانت، شناخت علمی طبیعت، صرف شناخت آنچه به واقع در طبیعت رخ می‌دهد نیست، بلکه شناخت قوانین علمی طبیعت است که طبق قوانین آن ها آنچه در واقع رخ می‌دهد بایدرخ دهد.

☀️ بر اساس انقلاب معرفت شناختی کانت ما می‌توانیم به شناخت علمی از طبیعت دست یابیم چرا که این شناخت را به صورت پیشین طبق صورت‌های شناختی معینی ساخته و پرداخته می‌کنیم، معرفت شناختی کانت نمونه ای است از تفکر روشنگری از آن رو که به جای تلقی خدامدارانه از شناخت، در سنت عقل باورانه تلقی انسان مدارانه از شناخت را می نشاند.

ایدئالیسم کانت گرچه از همان آغاز به شدت مناقشه انگیز است. بازتابی است از جدی ترین کوشش روشنگری در فهم کیهان به طریقی که تصور آن از انسان در یک نظام واحد با یکدیگرهماهنگ باشد.


ویلیام برستو،
روشنگری، صص۲۴-۲۳
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

17 Oct, 18:00


رژیم جمهوری اسلامی با اقدامات خرابکارانه، تروریسم و باج‌خواهی، ایران را به انزوا کشانده و جایگاه و احترام ایرانیان را در جامعه بین‌المللی خدشه‌دار کرده است. زیر سوال بردن حق حاکمیت ملی ایران بر جزایر سه‌گانه ایرانی در نشست مشترک کشورهای عربی خلیج فارس و اتحادیه اروپا، از پیامدهای ضعف و زبونی جمهوری اسلامی است. این رژیم ضدملی، بزرگترین تهدید برای آب و خاک و تمامیت ارضی ایران به شمار می‌رود.

@OfficialRezaPahlavi

لیبراسیون/لیبرالیسم

17 Oct, 17:00


💎قوانین، انسانهای کوچک را کنترل می کنند
و اخلاقیات انسانهای بزرگ را.


مارک تواین
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

17 Oct, 11:07


👥مهارتهای بشری و نیچه غیر بشری!!‼️

نیچه از متفکرین اسطوره اندیشی بود که به دلخواه و با مغلطه همدلی انسانها را مسیحی دانست و به تبع آن را مردود شمرد اما واقعیت زیست بشری چیزی متفاوت است:

سازمان بهداشت جهانی مهارت‌های دهگانه ای را معرفی کرده است که هر کس باید این توانایی ها را برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق کسب کند:

1- مهارت خودآگاهی
2- مهارت همدلی
3- مهارت روابط بین فردی
4- مهارت ارتباط موثر
5- مهارت مقابله با استرس
6- مهارت مدیریت هیجان
7- مهارت حل مسئله
8- مهارتت تصمیم گیری
9- مهارت تفکر خلاق
10- مهارت تفکر نقادانه

مهارت خودآگاهی

 توانایی شناخت نقاط ضعف و قوت و یافتن تصویری واقع بینانه از خود. شناخت نیازها و تمایلات فردی برای آشنایی با حقوق و مسئولیت های فردی - اجتماعی

🔅مهارت همدلی

درک کردن دیگران و مشکلاتشان در هر شرایطی. این مهارت به دوست داشتن و دوست داشته شدن و در نتیجه،روابط_اجتماعیِ بهترِ افراد با یکدیگر می انجامد.

مهارت روابط_بین_فردی

 مشارکت و همکاری با دیگران، همراه با اعتماد واقع بینانه، که در کنار تقویت دوستی ها، دوستی های ناسالم را خاتمه می دهد تا کسی از چنین روابطی آسیب نبیند.

مهارت ارتباط موثر

 درک بهتر نیازها و احساسات دیگران، به شیوه ای که فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را نیز در میان بگذارد. تا ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.

مهارت مقابله با فشار عصبی

 با آموختن این مهارت افراد هیجان های مثبت و منفی را در خود و دیگران می شناسند و سعی می کنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند.

مهارت مدیریت هیجان

هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر می گذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.

مهارت حل مسئله

زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده  است. با کسب این مهارت بهتر می توانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ می دهند، از سر راه زندگی مان برداریم.

مهارت تصمیم‌گیری

برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیم گیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیم گیری های او مشخص می کند. با آموختن این مهارت هداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راه حل های موجود بهترین را انتخاب می کنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده می گیریم.

مهارت تفکر خلاق

تفکر یکی از مهمترین مهارت‌های زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایده ای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواری‌ها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل می کنیم.هنگامی که تفکر خلاق را می آموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راه حل های جدید بیابیم و مشکلات را به گونه ای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.

مهارت تفکر نقادانه

این مهارت موجب می شود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

16 Oct, 18:25


🟩🟩🟩🟩🟩🟩🟩
⬜️⬜️⬜️🦁⬜️⬜️⬜️
🟥🟥🟥🟥🟥🟥🟥
☑️راز جاودانگی ایران از دید
پیتر چلکوفسکی استاد دانشگاه نیویورک:

ایران با وجود یورشهای یونانیان، اعراب،
مغولها، ترکان و... پابرجا و پویاست ..!

فرهنگ و هنر ایرانی ..
دنیا را مغلوب کرده است

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

16 Oct, 11:54


📖هر قانون اساسی درست تا آنجا که به اشخاص پذیرندهٔ آن بر می گردد، یکی از سه صورت زیرین را خواهد داشت:

یک: قانون اساسی مطابق با حقوقِ مدنی مردمان یک ملت.
دو: قانون اساسی مطابق با حقوقِ ملت ها در ارتباط با یکدیگر.
سه: قانون اساسی مطابق با حقوقِ جهان شهروندی، چندان که افراد بشر و ملت ها در وضع متقابلا موثری از مناسبات شهروندی یک ملت جهانی مرکب از افراد بشر قرار گیرند.

این تقسیم بندی خودسرانه نیست، بلکه تقسیم بندی است که در ارتباط با فکرت صلح پایدار لازم است. زیرا اگر حتی یکی از ملت ها فقط نفوذی مادی ( فیزیکی ) بر یکی دیگر داشته باشد، هر دو در وضعِ طبیعی قرار خواهند گرفت و در نتیجه همراهیشان نوعی همراهی در وضعیت جنگی خواهد بود. نیت ما این است که آن ها را از این موقعیت رها کنیم،


📒کانت-طرحی فلسفی به سوی صلح ابدی، ص ۱۲

🔖از نظر کانت، بدترین شر جوامع بشری، جنگ است؛ او حتی جنگ را سرچشمه همه شرها و تباهی های اخلاقی می‌پندارد،

و.ب.گالی
فیلسوفان صلح و جنگ، ص ۳۴
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

15 Oct, 14:14


📝به راستی کانت یک فیلسوف لیبرال است( کسی که این قدر به انسان ارج می نهد).

کانت لیبرالی خردمند، و جانبدار اصل های آزادی، برابری و استقلال است، لیبرالیسم کانت دارای معیار های چهارگانهٔ زیر است:

نخست برپایهٔ ارزش اخلاقی انسان فردگرایانه است.

دوم بر زمینه جایگاه اخلاقی انسان، تساوی گرایانه است.

سوم با پذیرش همبستگی اخلاقی در نوع بشر و اهمیت دادن به نهادهای تاریخی و شکل‌های فرهنگی در مرتبه بعد کلیت گرایانه است.

چهارم با تأیید اصلاح پذیری و ارتقای نهادهای اجتماعی و ترتیبات سیاسی بهبود گرایانه است.


به طور فشرده تر می توان گفت لیبرالیسم سیاسی کانت بر شالوده فردگرایی، تساوی گرایی و اصلاح طلبی بر زمینهٔ اخلاق می‌کوشد با مدد جستن از اصل کلیت آموزه ای فراگیر و جهانی ارائه کند که در معماری جامعه مدنی همچون بنیادهای استوار به کار آیند،



📙سید علی محمودی
فلسفه سیاسی کانت، ص ۲۱۴- آرسین
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

15 Oct, 12:11


بشر حتی اگر از دید اخلاقی خوب نباشد، ناگزیر است شهروند خوبی باشد.

ایمانوئل کانت
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

14 Oct, 19:26


🎙سخنان #شهیار_قنبری ترانه سرای "بوی گندمِ"داریوش!

"ما نفهمیدیم... تجربه های درخشانی داشتیم که قدرشون رو ندونستیم...به یاد دارم که این مبارزان چپ و برادران مکتبی در اون روزگار با جشن هنر چه کردند"...




این روزها که همچنان شاهد تداومِ نفهمیدن‌ها هستیم، شنیدن این سخنان خالی از لطف نیست!

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

14 Oct, 05:43


من از جانبِ خویش، بی هیچ اطاله‌ی کلامی، اقرار می‌کنم که کتابِ مقدس را نمی‌فهمم، گرچه برایش سال‌ها وقت گذاشتم. ولی به خوبی می‌دانم تنها آن زمان از دامِ شک و تردید رها می‌شوم که به استدلال‌هایِ محکم چنگ زده باشم.

از این رو کاملاً از راهی که عقل بر من آشکار ساخته خشنودم، و می‌دانم که عقل هرگز مرا نمی‌فریبد، حتی وقتی که با کتابِ مقدس در تضاد است... چراکه حقیقت با حقیقت در تضاد نیست...

حتی اگر زمانی متوجه شوم آنچه عقلِ طبیعی به من هدیه کرده خطا بوده است، باز هم خوشبخت خواهم بود، زیرا همیشه از آن لذت برده‌ام. من در زندگی نه در پیِ پشیمانی و افسوس، بلکه در پیِ آرامش، خوشی و سرمستی‌ام و به همین خاطر همیشه یک پله بالاتر می‌روم.

📗باروخ اسپینوزا📩 در نامه‌ی ۲۱، به بلیینبرگ، ۱۶۶۵
@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

13 Oct, 14:07


✉️پاسخ کامل محمدرضا یزدان‌پناه به داریوش: چطور در لوله تفنگ چریک‌های فدایی آزادی بود؟!

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

12 Oct, 18:56


🏛 این سیستم سیاسی است که ثروت مردم را بهره ور میکند و به آن چارچوبی می دهد که درون آن فعالیت کنند🎙

🗽مارگارات تاچر-نخست وزیر اسبق انگلیس


داشتن منابع طبیعی هرگز ثروت نیست، ثروت داشتن سیستمی است که بتواند این دارایی ها را در جهت خلق ثروت و رفاه به کار گیرد، سیستم سرمایه‌داری مسئولیت پذیر.

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

12 Oct, 11:42


🔮 آرزوهای خیالی"!!

۱_فیدل کاسترو رهبر انقلاب کوبا در سال ۱۹۶۲ میلادی:

"در ده سال آینده ما استاندارد زندگی بالاتر از ایالات متحده خواهیم داشت.

ما کوبا را به مرفه‌ترین کشور آمریکا تبدیل خواهیم کرد. کوبا به بالاترین استاندارد زندگی از هر کشور دیگری در جهان خواهد رسید، زیرا در حالی‌که قدرت‌های بزرگ باید درصد عظیمی از انرژی خود را در ساخت سلاح سرمایه‌گذاری کنند؛ ما همه‌چیز را در تولید ثروت، ساختن مدارس، تأسیس صنایع، تولید زمین‌های خود، توسعه ثروت‌های عظیمی که در خود داریم سرمایه‌گذاری می‌کنیم. سرزمین شگفت انگیزی که علاوه بر غنی بودن، زیباترین آن نیز هست."

۲_یکی از رهبران طالبان یک سال پس از تصرف کابل و بعد از تشکیل حکومت اسلامی در افغانستان توسط طالبان:

"روزی خواهد رسید که آمریکا دست گدایی را به سمت افغانستان دراز خواهد کرد.
روزی خواهد رسید که آمریکا با ذلت و خواری ما را التماس خواهد کرد که ده عدد آمریکایی را به کار بگیریم".

چه تکراری شده‌اند این آرزو خیالات تکراریِ بدون پشتوانه‌ی عملی و این رجزهای تکراری در همه‌ی این دهه‌های تکراری!
و
چه توهمی‌ست این آرزو خیالات که پایان ندارد، اگر آغاز شود!!

توهمی که البته برای ما هشت دهه پیش توسط بعضی از نیروهای سیاسی آغاز و در دهه پنجاه به "اوج عمومیتِ خود" رسید و اکنون نیز ادامه دارد هم‌چنان توسط همان‌ها با همان وعده_توهم‌های کهکشانی "در قالب آروزهای خیالی"!

نبشته‌ی: اسفنداد ایرانیاد

@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

11 Oct, 10:45


🗽📄تاریخ دموکراسی - آمریکا
عصر دموکراسی جکسونی


@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

11 Oct, 10:45


🗽📄تاریخ دموکراسی - آمریکا
گسترش حق رای


@cafe_andishe95

لیبراسیون/لیبرالیسم

11 Oct, 10:44


🗽📄تاریخ دموکراسی - آمریکا، ریاست جمهوری جورج واشنگتن

@cafe_andishe95