ایرانبان کُرد

توهین و فحاشی های یک کرد به انتقاد مودبانه یک خانم فارسی زبان که از مدیریت جشن هزار دف گله مند بود.
این کرد در ویدئو، فارسی زبانان را (عجمه رشکه)یعنی (فارس شپشو ) خطاب می‌کند که با تایید سایر کردها مواجه می‌شود.
ویدئوی کنونی در بسیاری از پیج های کردی پخش شد و با توهین‌های شدید کردها همراه شد.
@iranban_kord

📝قبیله‌‌گرایی به بهانه حفظ سنت‌ها و طبیعت

صنعت گردشگری می‌تواند نقش بسیار مهمی در توسعه مناطق کم توسعه ایفا کند،با جذب گردشگر فعالیت‌های اقتصادی رونق پیدا می‌کند و در نتیجه، توسعه در ابعاد گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اتفاق می‌افتد.
در مناطق کم توسعه، با ایجاد هتل ها، رستوران ها، مراکز تفریحی و سایر تاسیسات گردشگری، فرصت‌های شغلی زیادی برای مردم محلی فراهم می شود و ورود گردشگران به منطقه باعث افزایش درآمد ساکنان محلی می شود.
آنها می‌توانند با ارائه خدمات به گردشگران، فروش صنایع دستی و محصولات محلی و اجاره مسکن درآمد کسب کنند.
برای جذب گردشگر، نیاز به بهبود زیرساخت‌های منطقه مانند جاده، فرودگاه، سیستم های آب و برق و امکانات بهداشتی است؛این بهبود زیرساخت‌ها به سود همه ساکنان منطقه خواهد بود.
همچنین گردشگری می تواند به حفظ و احیای فرهنگ و میراث محلی کمک کند و با معرفی جاذبه‌های تاریخی و فرهنگی به گردشگران، آگاهی نسبت به این ارزش‌ها افزایش یابد و انگیزه برای حفظ آنها تقویت شود.
البته توسعه گردشگری نباید به بهای تخریب محیط زیست صورت گیرد و باید از روش‌های پایدار برای مدیریت منابع طبیعی استفاده کرد.
در کل صنعت گردشگری می تواند ابزاری نیرومند برای توسعه مناطق کم توسعه باشد اما برای بهره‌برداری درست از این پتانسیل، نیاز به برنامه‌ریزی دقیق و جامع است.

📌صنعت گردشگری در مناطق کردنشین ،صنعت کردسازی غیر کردها  و پانکرد سازی از کردها

ترس کردها از صنعت گردشگری و از بین رفتن سنت‌ها و آسمیلیه کردها کاملا بی‌مبنا و بی‌معناست.
امروز فارسی زبانان واژه کرد را با همان ادبیات قبیله‌گرایانه (کورد) می‌نویسند و زنان اینفلوئنسر فارسی زبان برای گدایی لایک و کامنت با لباس مردانه کردی، آهنگ‌های کردی را دابسمش می‌کنند و در خیانت به هم‌جنسان خود که در کمتر جایی از کشور به اندازه مناطق کردنشین به بهانه‌ ناموس و غیرت کشته نمی‌شوند از غیرت و مردانگی کردها دم می‌زنند.
این رفتار حقارت‌آمیز سوژه کردها نیز شده است و با خودشیفتگی و تبختر از آویزان بودن دختران فارس به پسران کرد می‌گویند.
برگزاری مراسم آتش نوروزی با پرچم کردستان و چفیه عربی ،جشن انار پاوه ،مراسم پیرشالیار و ...از جمله مراسم هایی هستند که موجب جذب گردشگران کرد و غیر کرد و برانگیختن احساس تحسین و ستایش ایرانیان نسبت به کردها شده‌اند.
رقص ،لباس‌های رنگارنگ و جمعیت زیادی که برای انسان شهری ایرانی که فضای فردگرایانه و اتمیزه شهر را تجربه می‌کند و به دلیل نبود پیوندهای قبیله‌ای نمی‌تواند چنین جمعیتی را سازماندهی کند جذاب و توام با تجربه نوعی فضای نوستالژیک و صمیمانه بدوی قبیله‌ایست که به انسان ایرانی احساس امنیت و دور شدن از هیاهوی شهری را می‌دهد .
حال آنکه جشن انار هورامان برخلاف جشن انار زردشتیان یزد پیشته‌ای ندارد و در گذشته مراسم پیرشالیار و هزار دف یک مراسم مذهبی مربوط به دراویش و عارفان این خطه بوده است که چند سالیست با هدف جذب گردشگر و افزایش درآمد مردم بومی به یاری انجمن‌‌های فرهنگی این مناطق ساخته و یا به نوعی تجاری‌سازی شده‌اند که در کنار آن موجب اشاعه ناسیونالیسم کردی نیز شده است .
بنابراین می‌بینیم که بر خلاف ادعای کردها صنعت گردشگری نه تنها ارزش‌های قبیله‌ای کردها را سست نکرده بلکه در مراسم نوروز امسال پرچم کردستان از مراسم نوروزی مردم ایلام سر درآورد و با پخش ویدئوهای رقص کردی کردها در دزفول، کاخ اردشیر بابکان، مناطق لر و بختیاری نشین و ...آنها حتی مدعی کرد بودن و تحت اشغال بود این مناطق نیز شدند از این رو هیچ منطقی برای حمله به گردشگران و کسانی که در این صنعت کنشگر هستند وجود ندارد آن هم مردمانی که پتانسیل این را دارند که از انار ، دف و حتی جشن ملی و ایرانی نوروز ایران ستیزی استخراج کنند!
جامعه کرد جامعه‌ای قبیله‌ایست و ماهیت قبیله‌ در این است که حتی اگر در خطر نباشد باید وجود خطر را القا کند و هدف از پست‌ها و ویدئوهای این چنینی صرفا تحقیر فارسی زبانان و توهین و زیر سوال بردن ملیت و مدنیت ایران و در راس آن فارسی زبانان است .
صنعتی نبودن مناطق کردنشین هم به جغرافیا و هم به اخلاق قبیله‌ای کردها وابسته است ،جغرافیای سنگلاخی و سخت‌گذر کردها و قرار گرفتن در برابر ترکان عثمانی امکان ایجاد شهرهای امن و انباشت سرمایه را می‌گرفت،سبک زندگی ایلی و آنارشیسم حاصل از آن نیز معدود شهرهای این مناطق را همواره در معرض خطر چپاول ایلات و عشایر قرار می‌داد به گونه‌ای که همدان و کرمانشاه در دوره انقلاب مشروطه بارها توسط عشایر مورد غارت و چپاول قرار گرفتند و همین مسئله جغرافیا و سبک زندگی ایلیاتی تا دوران ایجاد دولت مدرن و تخته قاپوی عشایر به مردم این مناطق مجالی برای کسب فرهنگ شهرنشینی و صنعت نداد .
@iranban_kord

در حالی که شهر تبریز به دلیل ولیعهد نشین بودن و قرار گرفتن در مسیر راه‌های تجاری و پیوند با جهان بیرون از پررونق‌ترین شهرهای ایران بود و به پشتوانه این مدنیت در دوران مشروطه تبدیل به قلب تپنده ناسیونالیسم ایرانی شد؛ اصفهان و یزد به دلیل فرهنگ شهری کهن،محافظه‌کاری ،انباشت سرمایه و داشتن دشت‌های هموار برای ایجاد کارخانه و کار تولیدی مناسب بودند،خراسان نیز به دلیل راه‌های تجاری ،زائرین و معادن و زمین‌‌های حاصلخیز ثروتمندترین ولایت ایران محسوب می‌شد با این‌حال پیشرفت برخی شهرها وابسته به جریان نوسازی در دوره پهلوی بود ؛مانند توسعه شهرهای شمال کشور و تبدیل آنها از ناحیه‌ای باتلاقی به گردشگری و صنعتی ،توسعه شهر تهران به دلیل پایتخت بودن و ایجاد شهر کرج توسط کارآفرینان دوران پهلوی دوم ،تبدیل آبادان به عروس خلیج فارس و توسعه همه جانبه خوزستان که این ناحیه مهجور را از نظر رفاه و آسایش بالاتر از تهران قرار داد.
مسلما این توسعه یافتگی نمی‌توانست در مناطق صعب العبور با فرهنگ عشایری و دگرستیز با همان سرعت پیگیری شود .
در سیستان و بلوچستان افزون بر شرایط بد آب و هوایی برای کشت ،راهزنانی مانند دادشاه که بعدها نماد آزادگی شد با کشتار مهندسان آمریکایی باعث شدند طرح پالایشگاهی که قرار بود برای توسعه این ناحیه ساخته شود منتقل شود اما با این‌حال سوزن دوزی بلوچی به جهان شناسانده شد،کارخانه‌های قند در بیشتر شهرهای احداث شد و کشور از قرون وسطی پای به عصر مدرن نهاد .
با اینحال سرانجام سرعت مدرنیسم واکنش فرهنگ سنتی را برانگیخت و امروز ایلیاتی های انزواطلب در عین دگرستیزی خواهان صنعتی شدن هستند ،روندی که جز در سایه مدارا ،فضای باز فکری و فرهنگی ،فرهنگ کار و کوشش و شایسته‌سالاری شدنی نیست مسائلی که در جوامع قبیله‌ای و دگر ستیز محلی از اعراب ندارند .
@iranban_kord

📝قبیله‌‌گرایی به بهانه حفظ سنت‌ها و طبیعت
@iranban_kord

📌تحریک قبیله‌گرایان ایرانی توسط شبکه روداو کردستان عراق علیه سرمایه‌داران
شبکه روداو خبری کار کرده که در ناحیه قطور آذربایجان غربی که کردنشین است دولت زمینی را برای گسترش برنامه‌های گردشگری در اختیار سرمایه‌داری آذری گذاشته که به مخالفت و درگیری کردها با نیروی انتظامی انجامیده و در نتیجه این درگیری دو زن مجروح شده‌اند .
کردها می‌گويند: ما خاک کوردووستان را حفظ خواهیم کرد و آن را به عجم نمی‌دهیم.
حال باید پرسید چرا کردهای عراق نمی‌خواهند خاک خود را در برابر اتراک حفظ کنند و از فرط فساد و ناکارآمدی سران اقلیم و حملات پهبادی ترکیه کارشان به جایی رسیده که مجیز صدام حسین را می‌گويند؟!
@iranban_kord

راستش فیلم نرگس محمدی بیشتر از خودنئاندرتال پنداری کردها به شعور من توهین کرد 🫠😑

لعنت به اکسپلور 🫥

حتی کره ای ها هم دارن به فارس‌ها فحش میدن😂🤣
#فحشخور_ملس_فارس

📌سخنان یک مرد کُرد که چهار همسر و ۱۷ فرزند دارد .
مردم ایران به دلیل تبلیغات گسترده‌ای که در فضای مجازی ،شبکه های ماهواره‌ای ، مافیای چپ گرا  و البته ملی گدایان ایرانی در وصف کردها می‌کنند ‌آنان را مردمانی مترقی و فمنیست و آزادی خواه می‌دانند،  ‌لباس مردانه پوشیدن زنان کرد را نه به تجزیه‌طلبی ،زن ستیزی و مخدوش کردن هویت زنانه بلکه به برابری حقوق زن و مرد ربط می‌دهند ولی کردستان بدون سانسور داستان مردان چند زنه ،قتل ناموسی ،خودسوزی زنان به دلیل دخترزایی و سایر معضلاتی است که تا وقتی توسط مردان قبیله اعمال شود سرپوش گذاشته می‌شود و شگفت‌ آنکه زنان کرد بزرگترین تبلیغ کنندگان امر قبیله‌ای و ماله کشی بر مشکلات زنان کرد هستند.
حال مسئله‌ای مانند چند همسری مردان کرد که در بین اهل سنت کرد معمول است و اعتراض جامعه و زنان را برنمی‌انگیزد را با واکنش جامعه ایران بسنجید که با وجود ساخت صدها فیلم کمدی سخیف و تبلیغات در سطح بلیبود و تریبون‌های رسمی و...با توهین و تمسخر فارسی زبانان مواجه می‌شود.
انسانها از نظر حقوق انسانی با یکدیگر برابر هستند اما جوامع از نظر فرهنگ برابر نیستند .
@iranban_kord

نمونه‌ای از کامنتهایی که کردهای عراق برای سنا برزنجه خواننده کرد ایرانی که در کردستان عراق فعال است گذاشته‌اند و دلیل آن پوشیدن این لباس‌های معمول غربی است.
جدا از فحاشی‌های جنسی، کردهای عراقی برای توهین و تحقیر او را ایرانی....خطاب کرده‌اند
@iranban_kord

التماس کرد ناسیونالیست عراقی :ای کردهای باشور(عراق) به کردهای ایران نگویید بی‌ناموس، چون آنها کرد ایرانی نیستند و دوازده میلیون کرد به زور خاکشان به ایران وصل شده است، پس به آنها احترام بگذارید و نگویید بی ناموس، و مثل یک مدل ایرانی به آنها نگاه نکنید یا یک کالای ایرانی، آنها کسانی مانند قاضی محمد و هیمن و ... داشتند که نماد کردایتی هستند.
@iranban_kord

📝چرا کردهای عراقی به کردهای ایرانی فحاشی می‌کنند؟
ایرانی هیز !ایرانی قحبه !ایرانی سوک(سبک)! ایرانی گواد(قواد) کلیدواژه‌هاییست که از سوی کردهای عراقی به مدل‌ها ،اینستاگرامرها و هنرمندان زن کرد ایرانی که در کردستان عراق فعالیت می‌کنند اطلاق می‌شود.
در برابر این هتاکی ها بسیاری از کردهای ایران پاچه خوارانه می‌گویند ما ایرانی نیستیم، کوردیم نه ایرانی و ما اشغال شده‌ایم و کورد هر کجا که باشد کورد است و کوردستانی.
اما چرا کردهای عراقی با وجود نگاه حسرت‌بار و آرزومندانه کردهای ایران نسبت به کردستان عراق و همپوشانی بیشتر از نظر فکری ،روحی ،مذهبی و زبانی با کردهای ایران از موضع تحقیر و غرور برخورد می‌کنند؟
📌رفتار نامناسب برخی کردهای ایران با کردهای عراقی در دوران آوارگی
یکی از دلایل تنفر کردهای عراق از ایران و به ویژه کردهای ایرانی به دوران آوارگی آنها در ایران برمی‌گردد.
کردهای عراق در دوران شورش علیه حکومت مرکزی عراق چندین بار به ایران پناهنده شدند که بزرگترین موج آوارگی آنها با آغاز حمله دولت آمریکا به عراق آغاز شد .
کردهای عراقی که از حیث ثروت ، رفاه و امکانات بهداشتی و درمانی از همه کردها ثروتمندتر و مرفه‌تر بودند در این فرار ، ثروت منقول از جمله اتومبیل‌های خارجی، طلا و جواهرات و اسباب منزل و حتی تجهیزات و لوازم پزشکی بیمارستان‌های کردستان عراق را که هنوز در ایران نایاب بود را با خود آورده بودند و چون به نیازهای نخستین محتاج بودند آنها را در ازای مبلغ کم یا غذای مختصر به کردهای ایران فروختند.
با وجود آنکه برخی کردهای ایرانی نیز به آنها کمک کرده و به آنان سر پناه و خوراک و پوشاک دادند ولی بسیاری نیز سواستفاده کرده و کردهای عراقی زیان مالی هنگفتی متحمل شدند و حتی زنان خانواده‌های تنگدست ناچار به تنفروشی شدند.
از این رو می‌بینیم با آنکه کردستان عراق کعبه آمال کردهای ایرانی است و بسیاری از کردهای ایران در آنجا کار می‌کنند فاقد حقوق شهروندی‌اند و جدا از تبلیغاتی که می‌شود در نگاه عامه مردم محبوب نیستند .
📌فرهنگ مذهبی کردهای عراق
کردها مردمان مذهبی هستند و در میان کردهای چهار کشور، کردهای عراقی مذهبی‌تر و به فرهنگ اعراب نزدیک‌تر هستند.
گر چه مسائلی مانند ختنه زنان، چند همسری و قتل ناموسی در میان کردهای ایران نیز وجود دارد و استان‌های خوزستان، کردستان و ایلام بالاترین نرخ قتل ناموسی را به خود اختصاص داده‌اند اما این مسئله در کردستان عراق بسیار شدید‌تر است در حالی که کردهای ایران به دلیل تجربه زیست مشتر‌ک با سایر ایرانیان تا حدودی توانسته‌اند تعصبات مذهبی را دستکم به صورت ظاهری بروز ندهند.
جامعه کرد جامعه‌ای بسیار متناقض و درک آن پیچیده است،برای مثال نماینده کرد پارلمان کردستان عراق ،هورامی‌ها را به خاطر پوشیدن لباس محلی که در ایران مانند اسلحه از آن استفاده می‌شود تحقیر می‌کند اما برعکس در ایران این لباس محلی پوشان هستند که امر شهری و لباس مدرن را مسخره می‌کنند .
در ایران زنان کرد لباس سنتی کردی را تا حد نمایاندن لباس زیر که حتی در مهمانی‌های غربی‌ها معمول نیست دستکاری کرده‌اند اما لباس زنان کرد عراقی پوشیده تر است و به زنان خواننده‌ کرد به خاطر پوشیدن لباس غربی فحاشی می‌کنند .
با این‌حال تعصبات مذهبی کردهای عراقی بسیار شدیدتر از کردهای ایران است به گونه‌ای که کردها به قبرستان‌های ایزدی‌ها ،کاکه‌ای ها و مراکز آشوری‌ها حمله می‌کنند.
به تازگی سنا برزنجه خواننده کرد ایرانی که در کردستان عراق فعال است به دلیل پوشیدن لباسهای غربی سیبل توهین و فحاشی کردهای عراقی قرار گرفته و پای ثابت کامنت کردهای عراقی عبارت (ئیرانی هیز) است .
فرهنگ مذهبی کردهای عراق باعث شده تا به چشم هرزه و دلال محبت به کردهای ایران نگاه شود و از مدل و آوازه خوان ،تا خیاط ،آرایشگر و تتوآرتیست را به چشم فاحشه ببینند چرا که جامعه کرد عراق برخلاف تبلیغات پیرامون آن هنوز ظرفیت و جنبه روبرو شدن با دختران و زنان مستقلی که کار می‌کنند یا در شبکه‌های اجتماعی خودنمایی می‌کنند را ندارند که قتل ایمان سامی، اینفلوئنسر ۲۰ ساله به دست برادر کوچکترش یکی از این موارد است .
حمله گله‌ای مردان کرد عراقی به دختری به نام لیلی در مسابقات موتورسواری سلیمانیه و همینطور ضرب و جرح  زنان ایرانی که در کنسرت  ابی و منصور در اقلیم کردستان شرکت کرده بودند نمودهایی از ایران ستیزی و اسلام گرایی آنان است که ملی‌گرایان ایرانی که ذاتا به کردها گرایش دارند آنان را مسکوت گذاشته و به احترام همتباری سانسور می‌کنند.
@iranban_kord

بله!میترا واژه همسایگان کوردستان است ولی اصل آن (میرزا) است!
بماند اصل واژه میترا (میثره) ولی فقط فلسفه هایی که برای کلاه و نام کوروش ساختن 😄
@Iranban_kord

📝 تحریف سخنان عبدالمجید ارفعی،آیا کورش هخامنشی ایرانی نبود؟
@iranban_kord

📝 تحریف سخنان عبدالمجید ارفعی،آیا کورش هخامنشی ایرانی نبود؟

برگه‌ای کردی با گذاشتن ویدئویی بریده شده از سخنان پرفسور ارفعی مدعی شده که کوروش بزرگ ایرانی نیست .
بماند از آنجا که اصل عدم تناقض برایشان جر می‌خورد که هرازگاهی کوروش را کورد و کوره رش (پسر سیاه) می‌خوانند که فارس‌ها او را دزدیده‌اند!
این تئوری نخ‎نما شده که پیش‎تر از سوی برخی ایران‎دوستان و باستان‏پژوهان فضای مجازی هم مطرح شده بود و ایشان با استناد به همین سخنان مدعی بودند که کورش عیلامی بوده‎ ، حال پس از فراموش شدنش، این‌بار از سوی فرزند لوس پان‎ایرانیسم به کار گرفته شده است.
به عبارتی پانکردها گویا در این زمینه از ایرانشهری‎ها و پانترک‎ها عقب بوده‎اند و دوباره این فرضیه را مطرح کرده‎اند.
پرفسور عبدالمجید ارفعی برعکس آنچه که این برگه پانکردی می‎گوید، پدر زبانشناسی ایران نیست(در واقع پانکرد عزیز فرق دو رشته زبانشناسی و زبان‏های باستانی و تاریخ را نمی‎داند!) و بعد ادعا کرده که او از شاگردان پرفسور ارفعی در دوره دکترا بوده !خب تا اینجا جای شکر دارد که ارفعی را از شاگرد خود نمی‌داند!  
پرفسور ارفعی عیلام شناس و متخصص خط و زبان عیلامی و اکدی است. او در همان حوزه زبان‎های باستانی هم پدر این رشته نیست و در صفی است که در آغاز آن امثال زنده‌یاد احمد تفظلی ایستاده‎اند. 
وی در این ویدئو می‎گوید که کورش خود را شاه انشان معرفی می‎کند نه شاه ایران و انشان نیز عیلامی نشین بوده است. او همچنین به درستی متذکر می‎شود که انشان همان تل‎ملیان در مرودشت فارس بوده است نه ایذه امروزی! 
درواقع ارفعی نمی‎گوید که کورش ایرانی نیست! می‎گوید کورش خود را شاه انشان معرفی می‎کند نه شاه ایران!
اما پانکرد از این سخن به سود خود استفاده می‎کند و می‎گوید ببینید کورش ایرانی نیست و در ادامه با اشاره به بختیاری‎ها خطاب به ایشان می‏گوید شما که کلاه و لباس مادی! دارید ببینید انشان در ایذه نبوده لذا خود را به ایران و هخامنشیان و کورش نچسبانید. شما مادی هستید و هویت شما زاگرسی است!
به همین سادگی پانکردها با تحریف ،روایت مورد علاقه خود را از فیلم استخراج می‌کنند .
اما چرا ارفعی می‎گوید کورش خود را شاه ایران نمی‎خواند؟ پر واضح است که در آن زمان هنوز سرزمینی به نام ایران تعریف نشده بود و ایرانیان خود را همانند کتیبه داریوش در بیستون، آریایی معرفی می‏کردند، نه ایرانی!
دیگر اینکه کورش وقتی می‏خواهد خود را شاه سرزمینی بنامد، باید به نام جغرافیایی اشاره کند، نه نام قومی! چون بحث کشور در میان است و قلمرو نخستین کورش و پدرانش انشان بوده است.
از آنجا که پانکرد کشور ندارد و می‌کوشد نام هویتی زبان خود را تبدیل به نام کشور کند پس او از توان درک مفهوم سرزمین ناتوان است چرا که پشت به پشت او از این کوه به آن کوه در قلمرو کشورهای گوناگون کوچ می‏کردند و بعنوان مزدور حکومت‎ها بلای جان مردمان یکجانشین می‎شدند. بنابراین بر این پندار است که چون کورش سرزمین خود را ایران نمی‎نامد پس هویت ایرانی هم نداشته است! اما همو، هر جنبنده زنده و مرده‎ای را در زاگرس، کووورد معرفی می‏کند!
و اما کلاه و لباس مادی؛ مفهوم لباس و کلاه مادی که کردها مدتی روی آن دست‎ گذاشته‎اند از هدایای عزیزان ایرانشهری‌هاست که به صورت غیر حرفه‎ای صرفا با تکرار سخنان مستشرقین غربی سده بیستم، کلاهی که میان همه ایرانیان رایج بوده را کلاه مادی نامیدند و این هدیه را به مدعیان نام ماد تقدیم نمودند.
این کلاه در میان همه ایرانیان که هیچ، در میان بخش بزرگی از مردمان هندواروپایی رایج بوده است که در مناطقی، پارچه‎ای نیز به دور آن پیچیده میشد و جالب اینجاست کسانی با استفاده از نام ماد به دنبال مصادره این کلاه هستند که خود بدون کلاه بوده و مانند آشوری‌ها و اعراب عمامه به سر می‎کنند.
اگر ایرانیان از ۲۵۰۰ سال پیش تا صد سال گذشته همان شلوار گشاد ،قبای ساده، شال روی پیراهن و کلاه نمدی را می‌پوشیدند نه تنها افتخار نیست بلکه نمود جامعه‌ای ایستا و فاقد نوآوری است که به دلیل‌ ایلغار ترک و تازی و تن دادن به سامانه کوچنشینی و حکومت‌های عشایری به مدت ۱۴۰۰ سال مانند هزار سال پیش از آن زیست در حالی که مد و پوشش یکی از نمودهای تمدن است و نگاهی به تابلوهای نقاشی اروپایی و دگرگونی پوشش نشان می‌دهد آنان همواره در حال نوسازی و دگرگونی بودند ولی ایرانی به مدت ۲۵۰۰ سال تقریبا نوآوری در صنعت پوشاک نداشت و مانند گذشتگان پوشید و تازه آن مدنیت درخشان و جهان‌بینی شگرف نیز در تازش‌ها و ایلغارها تا حد بسیار زیادی در میان رفت .
@iranban_kord

شعر یک کرد عراقی در ستایش از صدام:
تا صدام بود، کرد درمانده نبود، از وقتی که صدام نیست کرد درمانده و موش مرده شده است.
+کامنت‌های برخی از کردهای عراقی هوادار صدام ،کردهای مخالف صدام بیشتر کردهای ایرانی بودند.
دولت اقلیم کردستان بخشی از درآمدهای خود و دستمزدهای فرستاده شده از بغداد را به حساب‌های غیر واقعی شامل اعضای حزب و خاندان‌های نزدیک به قدرت و گروه‌های ایرانستیز می‌ریزد و بخشی نیز صرفا باج‌دهی به ترکیه می‌شود تا به دولت مرکزی و جمهوری اسلامی نیازمند نباشد.
کردهای عراقی نسبت به روزگار صدام روزگار سختی را می‌گذرانند؛تنگنای معیشتی، وجود ده‌ها پایگاه نظامی ترکیه در کردستان عراق ،حملات پهبادی ترکیه ‌و نیروی زمینی ترکیه علیه شهروندان و گریلاها، اصل آرمان های کردی را با پرسش و تردید مواجه کرده است و با وجود تجربه انفال کردها در حال نزدیکی به اعراب هستند.
البته این را نباید از نظر دور کرد که خود سران اقلیم نیز ادبیات سختی نسبت به صدام ندارند و فرهنگ نفرت و فحاشی بیشتر در میان کردهای ایران است .
@iranban_kord

🎥فیلم‌هایی از رقص کردهای عراقی با پرچم کشور عراق🇮🇶
در حاشیه مسابقه تیم ملی عراق و اردن در ورزشگاه بصره آهنگ کردی پخش شد و کردهای عراقی در حالی که لباس کردی و پرچم عراق را در دست داشتند کردی رقصیدند ،کردهای ایرانی هم....

اقبال روزافزون کردهای عراق به دولت مرکزی عراق پدیده‌ایست که در سایه تبدیل اقلیم کردستان به حیاط خلوت ترکیه مدتهاست که آغاز شده است و کردهای عراقی با نظر نقد و تجدید نظر به تاریخ و شورش‌های کردی می‌نگرند.
واقعیتی که شاید بسیاری ندانند و برایشان مایه شگفتی باشد این است که کردهای عراق در طول تاریخ از کردهای سایر کشورها دارای رفاه و آسایش و امکانات بیشتری بودند اما با شورش‌هایی که برپا می‌کردند نه تنها عراق و دولت های حاکم را فرسوده و زمینه کودتا و سقوط آنها را فراهم می‌کردند بلکه رفاه و معیشت خود را نیز بر باد دادند و امروزه این اقلیم تبدیل به سرزمین مافیای عشیره‌ای و هدف پیاده‌نظام و پهبادهای ترکیه قرا گرفته است.
@iranban_kord

📌نمایه‌هایی از هشتاد و ششمین سالگرد بزرگداشت آتاترک و شکل‌گیری ترکیه نوین در اربیل و ادای احترام سیاست‌مداران اقلیم کردستان به سرود ملی ترکیه و آتاتورک
روز بزرگداشت آتاترک جشن آغاز جنگ‌های استقلال است که طی آن میلیون‌ها نفر از مردم ارمنی،آشوری، یونانی،یهودی، زازا علوی و ...کشتار و تبعید شدند و در نتیجه این پاکسازی نژادی ترکیه نوین شکل گرفت.
@iranban_kord

📝تسلط عراق و ترکیه بر اقلیم کردستان در سایه حذف ایران از کریدور های بازرگانی

پروژه عظیم بندر فاو، بزرگترین موج شکن جهان به طول ۱۴ کیلومتر در جنوبی‌ترین نقطه عراق است که کوتاه ترین ساحل را در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس دارد که تنها ۸۲ کیلومتر است حال آنکه ایران با داشتن طولانی‌ترین خط ساحلی و چندین جزیره و بنادر بیشتر ، مهجور و از رونق افتاده‌اند اما طراحان و سرمایه‌گذاران ایتالیایی و کره‌ای آنقدر عراق را امن می‌بینند ‌که بر خلاف تصوری که درباره این کشور وجود دارد پروژه بزرگ‌ترین بندر خاورمیانه را اجرا می‌کنند که حتی از بندر جبل على دبی نیز بزرگتر خواهد بود .
بندر فاو شاکله پروژه راه توسعه است که با راه آهن جنوبی - شمالی به طول ۱۲۰۰ کیلومتر به وسیله قطارهای تندرو و همچنین شبکه عظیمی از بزرگراه‌ها و خطوط لوله نفتی و گازی به فیش‌خابور در استان دهوک در اقلیم کردستان و سپس به شبکه ریلی ترکیه وصل و از آنجا به اروپا می‌رسد و بدین ترتیب خلیج فارس را به مدیترانه متصل می‌کند.
این نخستین رقابت کردیوری نیست که در آن ایران بازنده شده است ؛کریدور زنگزور یکی از جنجالی ترین پروژه‌های ترانزیتی است که در صورت اجرا راه تنفسی ایران به ار‌وپا در اختیار جمهوری آذربایجان قرار خواهد گرفت و هر گاه که بخواهد می‌تواند این راه را ببندد.
سال گذشته در اجلاس کشورهای گروه بیست یکی از بزرگترین پروژه‌های مسیر ترانزیتی که از هند به اروپا کشیده می‌شود، تصویب شد و ایران در این پروژه هیچ جایگاهی نداشت.
همچنین در کریدور (لاجورد) که ترکیه از راه آسیای میانه و کشورهای گرجستان، جمهوری باکو و ترکمنستان راه خود را به افغانستان، پاکستان و حتی چین رساند، ایران در حالی حذف شد که مسیر ایران بسیار ساده‌تر و مقرون به صرفه‌تر است اما ترکیه ایران را دور زد.
امنیت یک ‌کشور ورای قدرت نظامی است ،در دنیای امروز سهم کشورها از اقتصاد جهانی و کریدورهای تجاری میزان اهمیت کشورها را تعیین می‌کند ؛ امروزه کریدور‌ها،سرمایه،بنادر ،شبکه‌های بزرگراه و ترانزیتی ،خطوط راه‌آهن و نفت و گاز تضمین کننده امنیت کشورها هستند و از این رو کشورهای منطقه با رقابتی سهمگین می‌کوشند که سهم بیشتری از کریدورها را به خود اختصاص دهند و  کشوری که بازار و مسیرهای تجاری را از دست بدهد بود ، نبودش برای دنیا مهم نیست .

📎سرانجام اقلیم کردستان در نتیجه پروژه بزرگ راه توسعه

موقعیت اقلیم کردستان بی شباهت به ایران نیست و این کریدور تنها از ۸٫۱ کیلومتر از خاک اقلیم یعنی از خابور تا مرز اُواکوی می‌گذرد که خود این شهر نیز به شدت تحت سیطره ترکیه است و به نظر می‌رسد که اقلیم کردستان از این طرح عامدانه کنار گذاشته شده است.
کسب درآمد دولت مرکزی عراق از این ابرپروژه  منجر به قدرت گرفتن هر چه بیشتر و اقبال روزافزون کردها به دولت مرکزی عراق و کاهش قدرت حکومت اقلیم کردستان است.
در طول این‌سال‌ها هنر کردهای عراقی که سرمشق کردهای ایرانی نیز هستند این بود که در برابر حکومت مرکزی عراق این اقلیم را تبدیل به بخشی از ترکیه کند که نتیجه آن احداث ده‌ها پایگاه نظامی ترکیه و حملات زمینی و پهبادی این کشور است که غیر نظامیان را نیز هدف قرار می‌دهند .
از آنجا که ترکیه و تا حدودی ایران راه تنفس اقلیم کردستان در برابر دولت مرکزی هستند در نتیجه دولت اقلیم باید هر چه بیشتر وفاداری خود به ترکها را اثبات کنند کما اینکه در اقلیم کردستان مراسم بزرگداشت آتاتورک برگزار می‌شود‌ و سران آن در حالی به سرود ملی ترکیه ادای احترام می‌کنند که در آن گفته می‌شود ترک بودن بالا ترین افتخار است.

📎بازی با کارت کردها ،راه ساده و البته اشتباه برای مقابله با پروژه راه توسعه
دولت عراق با وجود روابط گسترده با جمهوری اسلامی از ساخت راه آهن شلمچه_بصره سر باز زد  تا از توان استراتژیک بندر فاو نکاهد ،همچنین ساخت راه آهن کرمانشاه _بغداد از مسیر قصر شیرین به خانقین  و نیز، راه اندازی خط سنندج_سلیمانیه از مرز باشماق می‌تواند ایران را به بازارهای عراق و از آنجا به بازارهای جهانی وصل کند که این پیشنهاد برخی از سران اقلیم کردستان به ایران بود که خطر قدرتمند‌شدن حکومت مرکزی را احساس کرده‌اند.
اقلیم کردستان این روزها اوضاع خوبی ندارد و فساد و ناکارآمدی و همچنین حملات پهبادی ترکیه به مردم ،کردها را به دولت مرکزی عراق نزدیک کرده است .
برخلاف تصوری که ایرانیان از دشمنی و نفرت کردها نسبت به اعراب و ترکها دارند،به دلایل مذهبی و همچنین مسائل جامعه شناختی که جوامع ایلیاتی مقهور خشونت هستند ،این ایرانیان هستند که سیبل نفرت ورزی کردها هستند و مردم کرد نه دشمنی آنچنان عمیقی با ترکها و اعراب دارند و نه حس هم تباری با ایرانیان را .
@iranban_kord

نباید از یاد برد کردهای اقلیم کردستان در خاک خودشان توسط پهبادهای ترکیه و در استانبول به دلیل کردی گفتن کشته می‌شوند ولی نه مردم و نه دولت اقلیم اعتراضی نمی‌کنند اما هزاران نفر از همین مردم کرد به صورت‌ خودجوش علیه موشک‌پرانی جمهوری اسلامی تظاهرات کردند.
در واقع اینگونه می‌توان گفت سرمایه‌گذاری دولت ایران در اقلیم کردستان که به کسب درآمد و قدرت گرفتن کردها منتج شود صرفِ دشمنی با ایران خواهد شد و افسانه برادران آریایی و همتبار، گور بدون مرده‌ایست که معلوم نیست ایرانیان ساده‌دل تا کی قرار است بر سر آن بگریند.
بنابراین اگر روزی خطوط راه‌آهن مزبور ایران به اقلیم کردستان ساخته شد هر ریال درآمد حاصل از آن برای ایران ستیزی و نفرت از فارس و زبان فارسی مصرف خواهد شد و کردهای ایران نیز بی‌توجه به آنکه دلیل این درآمد، اقتصاد بازار و نه ایزوله بودن است با نفرت هر چه بیشتر ایران‌ستیزی خواهند کرد .
راه برون رفت از چنین چالش هایی ارتباط آشتی جویانه و آزاد با همه دنیاست .
چابهار هنوز هم تنها بندر اقیانوسی خلیج فارس است و در صورت برقراری تجارت آزاد، ایران به صورت طبیعی و تاریخی چهار راه جهان محسوب می‌شود و به پل پیروزی معروف است.
شرایط ویژه و بی‌نظیر ایران می‌تواند کریدورهای دیگر را از رونق بیندازد بنابراین نباید از حربه کردها در برابر ترکیه و عراق استفاده کرد و مردم ایران نیز باید بپذیرند احساس مهر و عطوفتی که نسبت به کردها دارند احساسی یک سویه است و بیشینه کردهایی هم که تبار ایرانی خود را می‌پذیرند باز هم با حس برتری‌جویانه،قبیله‌گرایانه و همراه با نوعی نفرت از (انسان فارس) است .
ترکیه آنچنان بازیگر قهاری است که‌ چه ناتوانی و چه قدرت یافتن کردها منتج به پیروزی و کامیابی‌اش می‌شود و این در نتیجه استفاده از فرصت‌ها، ملی‌گرایی ،وطن پرستی در کنار رابطه سازنده با جهان و تجارت آزاد است ،اردوغان با وجود برخی موضع‌گیری های تند علیه آمریکا، روسیه و اسرائیل با چرخش‌های ناگهانی اوضاع را نرمال کرده است .
همچنین ترکیه فرایند ملت‌سازی را با چنان قدرت و خشونتی پیش برد که پس از نابودی ارمنی و آشوری ها به دست کردها به سراغ کردها آمد و با کشتار ،شکنجه ،تجاوز به زنان ،تحقیر جنسی و...آنان را دچار تروما و انفعال کرد و اینگونه است که انسان ایلیاتی ناامید از مقابله با ابرپروژه‌ها و دیوارهای بلند و بتنی تنها دیوار کوتاه و گلین ایران را برای بالارفتن پیدا می‌کند.

📎آیا قدرت یافتن دولت مرکزی عراق برای ایران تهدید است ؟
سیاست‌مداران عراقی به فساد و ناکارآمدی معروف هستند ولی احداث ابرپروژه‌ای که طول موج شکن آن در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده سرآغاز فصل تازه‌ای در عراق است .
عراق فاقد نیروی هوایی و پدافند موثر است و قراردادهایی برای خرید جنگنده و آموزش خلبان برای بازسازی نیروی هوایی منعقد کرده است و در کنار استفاده این کشور برای فروش هر چه بیشتر نفت خود به دلیل تحریم ایران توانسته توسعه عراق را به درستی پیش برد .
با توجه به جنگ هشت ساله این قراردها نگرانی برخی را از توان نظامی عراق برانگیخته و نگران حمله دوباره عراق در صورت قدرتمند‌تر شدن هستند حال آنکه یکی از دلایل این حمله کم بودن خط ساحلی عراق بود که به یاری تکنولوژی و سرمایه در پروژه اسکله فاو حل شده است ضمن اینکه سرمایه ترسو است و فاو هنوز هم بسیار آسیب پذیر می‌باشد و ماجراجویی می‌تواند چنین سرمایه عظیمی را به خطر بیندازد.
به نظر می‌رسد عراقی‌ها دیگر درس خود را از تاریخ گرفته‌اند و جذب سرمایه و تکنولوژی را جایگزین تفکرات الحاق گرایانه و پان عربی کرده‌اند و اگر عقل سلیمی در میان سران آنها باشد که به نظر می‌رسد وجود دارد راه سایر کشورهای عربی را خواهند رفت.
سرمایه و اقتصاد آزاد دولت‌ها را ناچار به آشتی‌جویی و مدارا می‌کند و عراق و هر کشور دیگری که آرامش و تولید ثروت را می‌خواهد چاره را در برقراری روابط آزادانه اقتصادی می‌بیند نه در ایزوله بودن و قبیله‌گرایی.
@iranban_kord

ادعای کرد کردن بودن کهکیلویه

@iranban_kord

📎کردی سازی کهکیلویه بخشی از توسعه طلبی پانکردی زیر پوشش تاریخ ایران!

بسیاری از رسانه های قبیله‌گرا سیاست های خود را بدون صراحت، در قالب محتوای تاریخی پیش می‌برند تا کسی نتواند ایشان را به تجزیه طلبی و ایرانستیزی متهم کند و اگر کسی چنین کند می‌گویند ما تاریخ ایران را روایت می‌کنیم و....
حال آنکه ایشان صرفا می‌کوشند تاریخ کرد را روایت کنند و همه چیز ایران را به نام کرد بزنند!
این درحالیست که بستر برای ایشان کاملا فراهم است چرا که جریان‌های گوناگون ایرانگرا، کردها را قدیس و نماد ایرانی اصیل شمرده و از سوی دیگر برای جلب نظر کردها، تاریخ ،فرهنگ و اساطیر ایران را به آنها بذل و بخشش می‌کنند.
نکته مهم برای فراهم بودن این بستر، تغییرات مفاهیم در ایران است.
برای مثال سیر تحول واژه مملکت در کتبی که به نگارش درآمده اند متفاوت است و از این رو شاهدیم که در کتب فارسی و سفرنامه‌ها از مملکت اصفهان همدان خراسان و ...گفته می‌شود یا واژه ملت به معنای باورمندان به دین و مذهب به کار می‌رفته و مفهوم امروزی ملت به مرور از دوران مشروطه جا افتاد بنابراین هنگامی که سفرنامه‌های دوران قاجار و پیش از مشروطه را می‌خوانیم باید به چنین نکاتی دقت کنیم .
یکی دیگر از این واژه‌ها (کرد) است که مفهوم پیشا اسلامی و تا سده‌های نخست اسلامی آن با امروز متفاوت است.
بارها گفته شده که در گذشته مردم از بابت سبک زندگی به دو گروه یکجانشین و رمه‌گردان تقسیم می‌شدند که رمه‌گردانان را کرد می‌خواندند و لذا در متون تاریخی دست کم پیش از عصر مغول، کرد به معنی عشایر است.
اما امروز همه آن‌ها نام های اجتماعی و جغرافیایی به واسطه خوانش‌های نادرست اروپایی‌ها و کپی برداری ‌های ایرانیان مدرن از مفاهیم اروپایی، دارای بار هویتی و نژادی شده اند.
درنتیجه چون امروز از نگاه همه جهانیان مفهوم کرد دارای بار زبانی، نژادی و سیاسی و حتی سرزمینی است، کردها با فراق بال هر آنچه که در گذشته، کرد خوانده می‌شد را به خود ربط داده و ذیل خود تعریف می‌کنند و به همین دلیل مدعی کرد بودن طبری‌‌ها ‌،لر بختیاری و فارس و خوزستان و ...می‌شوند چرا که به درستی کرد به معنای عشایر در همه جای ایران پراکنده بوده‌اند.
آنچنانکه می‌بینید ایشان مفهوم کردان فارس(عشایر منطقه فارس) را به کرد امروزی پیوند داده و یک قبیله را خاندان معرفی می‌کنند تا با این کار هم بخشی از تاریخ ایران را به نام خود بزنند هم ثابت کنند که روزگاری در همه جای ایران حضور داشتند و درنتیجه سایر عشایر این مناطق را ذیل خود تعریف کنند.
به عبارتی قبیله‌گرایان می‌کوشند با ذره ذره بلعیدن ایران، نام ایرانی را به کرد تغییر دهند و از همین روست که تمام تیره های ایرانی غیر ترک و غیر گویشور به فارسی معیار را کرد سازی کنند.
چنانچه در کپشن، بختیاری ها را کرد معرفی شده است.
حال آنکه حتی نمی‌داند منطقه کهگیلویه اصلا بختیاری نشین نیست و لرهای لیراوی ساکن آن منطقه بختیاری نیستند و نمی‌داند که در آن زمان که گیلویه می‌زیست این منطقه اصلا لرنشین نبوده است بلکه هویت‌های کرد لر لک بلوچ و ... در گذار صدها سال در ایران پس از اسلام ایجاد شده‌اند .
@iranban_kord

🎧پادکست
⏰بخش نخست سیر تاریخی زیان فارسی دری.
.
زبان های ایرانی چه نامیده می‌شدند؟
زبان های باستانی ایران

چندی پیش درگیری اراذل و اوباش در شهر ایلام  به بیمارستان این شهر کشیده شد و منجر به قطع نخاع یکی از شهروندانی  شد که برای تزریق سرم به بیمارستان‌ مراجعه کرده بود .
حمله به پزشکان و پرستاران ،جان و کیفیت  تندرستی همه افراد جامعه را تهدید می‌کند و مهاجرت هر پزشک و روی آوردن آنها به بازار بی‌دردسر عمل‌های زیبایی به جای قلب و عروق و ...تمام جامعه را در معرض خطر قرار خواهد داد و رسیدگی به شکایات و کم‌کاری ها مانند هر کشور متمدنی باید از راه درست و قانونی طی شود.
@iranban_kord

در حالی که زیرساخت‌های بهداشت و درمان فرسوده و کارکنان این بخش از نظر روانی و مالی روزگار خوبی ندارند عدم پشتیبانی قانونی ،جامعه ما به سوی بدویت و توحش خواهد برد و با مهاجرت پزشکان و آزادی فضا برای واکنش‌های خشونت بار وضعیتی بهتر از افغانستان نخواهیم داشت از این رو در نقد هر گونه اخلاق ایلی و خشونت‌ نباید تعارف داشت .
کسانی که امروز به بهانه اتحاد، از نقد روابط قبیله‌ای گله می‌کنند چگونه می‌توانند مدعی دفاع از حقوق زنان باشند وقتی زنان ایرانی هنوز هم در مناطق ایلیاتی قربانی رسومی مانند ختنه ،خونبس و قتل ناموسی هستند و آمار خودکشی و خودسوزی زنان در این جوامع روز به روز بدتر می‌شود؟
ایرانیان نباید فراموش کنند که هر آنچه که از زیست مدرن بر جای مانده حاصل خون‌دل و از خودگذشتگی پدرانی است که یکصد سال پیش بر گرده اسب زیر آفتاب و باران و برف از گردنه‌ای به گردنه دیگر غارتگران و راهزنان را تعقیب کردند و بسیاری از کسانی که در این امر شرکت داشتند نه تنها ارتش ‌کوچک و جوان ایران بلکه خود سران ایلات و عشایری بودند که ادامه این سامانه را به صلاح ایران نمی‌دیدند .
بنابراین هر سنگری که از زیست مدرن که از دست برود، چه در حیطه حقوق زنان باشد و یا ارزش نهادن به جان انسان‌ها به معنای بر باد رفتن آرمان و آرزوی پدران و مادران ایران نوین است که برای به بار نشستن این آرزو رنج‌ها برده‌اند.
با وجود آنکه تمام ایران قربانی سوءمدیریت است اما آمار بیکاری ،خشونت ،زن کشی ،باندبازی و رای های قومی قبیله‌ای نشان می‌دهد هر جا از کشور که بافت ایلیاتی داشته و هنوز هم آن را حفظ کرده است تا چه حد عقب مانده‌تر است.
سال گذشت که آمار زن کشی در مناطق کردنشین بازتاب داده شد و زنان مناطق قبیله‌ای این فرصت را به دست آوردند که دست‌کم در شبکه‌های اجتماعی از سختی های زندگی در محیط قبیله‌ای بگویند طبق معمول برخی به این‌ بهانه که به کردها برمی‌خورد و اتحاد نداشته بر باد می‌رود جلوی بازتعریف رنج‌های زنان و دختران مناطق قبیله‌ای را گرفتند و امروز نیز پزشکان و پرستاران را تحت فشار می‌گذارند و کار به جایی رسیده که آنها را تهدید می‌کنند!  ‌
باید درک کرد هنگامی که از خوی عشیره‌ای و بی‌قانونی و ستیز با مدنیت گفته می‌شود هدف تیره و گویشوران خاصی نیست بلکه نقد خود سامانه عشیره‌ایست که به مدت ۱۴۰۰ سال ایران را به ورطه انحطاط کشید و کشوری متمدن و مردمانی شهری را تبدیل به بزرگترین قربانیان وندالیسم کرد و امروز به طرز عجیبی از این مغاک تحجر و فساد و ناامنی می‌خواهند اصالت ،دلیری ،مهربانی و تمدن  استخراج کنند .
مساله زبانی که با آن در قبیله سخن گفته می‌شود نیست مشکل خود قبیله است و این قبیله می‌تواند فارسی زبان،ترک زبان ،کرد  ،لر ،عرب  و ...باشد و نقد آن ربطی به گویشورانش ندارد .
این شدت و ضعف سامانه قبیله ایست که حتی با رسوخ به نهادهای قانونی آن را ناکارآمد و خشونت را گسترش می‌دهد و نتیجه آن مرگ‌ارزان شدن انسان ایرانیست .
هر چه این سامانه قدرتمند تر باشد امنیت و جان انسانها بی‌ارزش‌تر و در جایی که فردیت حکم فرما باشد جان و مال افراد ارزشمند‌‌تر است.
مثال قابل لمس آن را می‌توان در حمل آزادانه سلاح در جوامع قبیله‌ای ایران دید که حتی  باسوادترین و فرهیخته ترین قشر اجتماع ایران امنیت ندارد اما حمل سلاح در کشوری مانند آمریکا برای دفاع از مالکیت و جان خود و خانواده است .
📌جامعه ایران خود را در برابر هزینه‌های سرسام‌آور پزشکی و پزشکان سهمیه‌ای که مقصر آن نه پزشکان بلکه اقتصاد و مدیریت ناکارآمد است بی‌پناه احساس می‌کند و از آنجا که دستش به جایی نمی‌رسد به جای حل ریشه‌ای مساله دیواری کوتاه تر از کادر درمان پیدا نمی‌کند.
از سویی خود کادر درمان به دلیل کمبود نیروی انسانی به نسبت بیماران، شیفت‌های طولانی، فشار کاری بالا ،استرس زیاد و .. وقت و توان ایجاد پل ارتباطی با مراجعین را ندارند و کارهایی مانند اعتراض به سریال در حاشیه چهره‌ای خودبرتربین و غیر قابل نقد از جامعه پزشکی نشان می‌دهد و همین مساله در جامعه‌ای با فرهنگ چپ ،حسادت ذاتی انسان‌هایی را بر‌می‌انگیزد که به دلیل‌ ناتوانی در رسیدن به مدارج علمی بالاتر  و کسب ثروت می‌کوشند تا با پایین کشیدن دیگران خود را با برترین‌ها هم تراز کنند.
نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا پزشکان ،پلیس ،وکلا و ...می‌توانند هدف انتقام‌جویی شوند اما آنچه که مهم است آمار و شدت عمل قانون شکنان و برخورد قانونی با آنان است ؛ بنابراین می‌بینیم که در شهرهایی مانند اصفهان ،تبریز ،یزد و تهران علی‌رغم جمعیت میلیونی تا چه حد چنین مسائلی کمرنگ تر است و دلیل آن تن دادن به ملزومات زندگی شهری است و حتی در درگیری‌هایی که در این شهرها  بروز پیدا می‌کند حضور مردمان ایلیاتی پررنگ است .
@iranban_kord

📝واکاوی حمله به کادر درمان در مناطقی با بافت عشایری
نخستین بار حملات به کادر درمان با هجوم میلیونی‌ها افغانی به ایران پس از سقوط دولت اشرف غنی و برآمدن طالبان خبرساز شد.
این مهاجرت عظیم که به اشغالگری بدون جنگ می‌ماند صرفا در حد گرفتن فرصت‌های شغلی ایرانیان نماند و فشار عظیمی بر کادر درمان و زیرساخت‌های بهداشتی فرسوده ایران وارد کرد.
چند مورد از این حملات به دنبال سزارین مادران افغانی بود که ادامه زایمان طبیعی جان مادر یا کودک را به خطر می‌انداخت اما با توجه به اینکه خانوارهای افغان تا بیش از ده فرزند دارند و با عمل سزارین زن چهاربار می‌تواند زایمان کند به پزشکان و پرستاران ایرانی حمله کردند.
بیشتر مهاجران افغانستانی، بی‌سواد ،قبیله‌گرا ، مذهبی و فاقد فرهنگ پاکیزگی و بهداشت هستند و مواردی چون ابتلای کودکان ایرانی محله‌های حاشیه‌نشین به فلج اطفال که در تماس با افغانها هستند نگرانی بسیاری را درباره شیوع دوباره این بیماری ریشه کن شده برانگیخت .
ویروس فلج اطفال علی‌رغم دریافت واکسن باز هم می‌تواند کودکان را فلج کند و افغان‌ها به بیماری‌هایی مبتلا هستند که آخرین بار در پایان دوره قاجاریه دیده شده است .
تا پیش از این معدود درگیری‌های اراذل و اوباش ایرانی در محیط بیمارستان‌ در برخورد با یکدیگر بود و نه کادر درمان اما جامعه ایرانی با شگفتی حمله مهاجمان بیگانه به یکی از محترم‌ترین اقشار جامعه ایرانی را دنبال می‌کرد حال آنکه از عادی بودن چنین درگیری‌هایی در برخی از مناطق کشور ناآگاه بودند .
خبر شوکه کننده قتل دکتر مسعود داوودی منش، متخصص قلب و عروق و استاد دانشگاه که ۲۱ آبان در یاسوج که به صورت دلخراشی توسط برادر یکی از بیماران به قتل رسید موجب بهت و خشم جامعه شد و فرصتی دست داد تا پرستاران و پزشکان از تجربیات خود در مناطقی با بافت ایلی عشیره‌ای بگویند که مرگ یا نقص عضو بیمار، به انتقام جویی خانوادگی کشیده شده و یا همراهان بیماری که به دلیل‌ خشم و نارضایتی از خدمات ، به کادر درمان حمله و آنان را مضروب کرده‌اند.    
روشنگری پزشکان و پرستارانی که بیشتر آنان از همین مردم هستند قبیله‌گریان و تفرقه‌گدایان را وا داشت که مانند همیشه در صدد گرفتن ماهی از آب گل‌آلود برآیند حال آنکه به اشتراک گذاشتن تجربیات نه تنها توهین به مردم نیست بلکه در دفاع از آنان برای داشتن یک محیط درمانی امن و گرفتن خدمات باکیفیت‌تر است و شرایطی را ایجاد می‌کند که انسان ایلیاتی از بیرون به نتیجه  ‌کنش و واکنش‌های خشونت‌بار و غیر منطقی خود بنگرد .
در طول این سالها جامعه پزشکی به دلیل جنجال پرونده‌های قصور پزشکی از جمله مرگ عباس کیارستمی،مساله سهمیه‌ها که موج پزشکان جوان و بی سواد به ترس و بی‌اعتمادی مردم دامن می‌زند در کنار منفعت‌پرستی برخی پزشکان که مال و جان بیماران را به خطر می‌اندازند مورد نقد و هجمه جامعه قرار گرفته‌اند اما همانگونه که کادر درمان باید به حق مورد نقد قرار بگیرند نباید از فداکاری آنان در دوران کرونا چشم پوشید و قصور و کاستی ها به مجوزی برای تهدید جانی آنان بدل شود .
این نقد نیز به جوامع محلی ، قوه قضائیه و نیروی انتظامی وارد است که چرا پزشکان و پرستاران را بی دفاع می‌گذارند و از پشتوانه قانونی بی‌بهره هستند؟

📎لزوم تقدس زدایی از سبک زندگی عشیره‌ای و حمایت قانون از کادر درمان

انسان ایرانی پس از برپایی دولت مدرن که با یکجانشینی اجباری ایلات و سرکوب غارت‌گری و نا‌امنی حاصل از این سامانه ممکن شد خاطره‌ای از دوران بلوا و بدویت ندارد و به چشم یک زنگ تفریح به آداب و رسوم ایلیاتی‌ می‌نگرد و از دیدن رنگ‌های شاد لباس زنان و شنیدن ساز و دهل برای مدت کوتاهی لذت می‌برد در حالی که تنها در صورت زندگی طولانی مدت در این محیط می‌تواند لایه‌های خشونت‌بار زندگی در جامعه قبیله‌ای را درک کند.
تفاوت سطح برخورد مردم ایران با جامعه پزشکی این است که این رابطه به صورت مداوم و در بدترین موقعیت‌های جسمی و روانی است و از این رو دچار چالش و اصحطکاک می‌شوند و جامعه پزشکی با توجه به کار سنگین و برخورد بیشتر با مردم در موقعیت‌های ناگوار هزینه بیشتری را می‌پردازند.
حال اگر گیرنده دریافتی این خدمات یک جامعه عشیره‌ای و پیشامدرن باشد شدت این اصحکاک و چالش نیز بیشتر است و در اینجا بیش از هر زمانی لزوم بر قراری امنیت و حکومت قانون احساس می‌شود.انتقام‌جویی شخصی و کشتن یک انسان ولو اگر جرم یا تقصیرش اثبات شده باشد به معنای بازگشت به دوران بی‌قانونی و هرج و مرج است چه برسد به قتل یک پزشک متخصص خوشنام که عامه مردم بر خدمتگزاری و دلسوزی او گواهی می‌دهند و قصور پزشکی نیز رد شده است .
@iranbsn_kord

شاید باورتون نشه ولی این استوری‌های یهودستیزانه و اسرائیل دوستانه در یک پیج و به صورت هم زمان گذاشته شده!
همراه با مسخره کردن لباس کوووردهای بختیاری!
@iranban_kord

📝پاسخ به سخنان نادانشیِ آقای محمود کویر برای خوش‌آمد کُردها

نادانشی و حتی ایران‌ستیزانه بودن سخنان آقای محمود کویر (با اصالت دادن به پرچم جعلی کردستان آن هم زیر نام ملی‌گرایی ایرانی) را نمی‌توان توجیه کرد، اما باید این دست سخنان را در این چارچوب درک کرد. ایشان بی هیچ پشتوانه و مدرکی می‌گویند واژه‌ی کُرد از دو بخش «کُر» و «دا» درست شده است و ادعا می‌کنند «کور» به معنی خورشید است. نخست اینکه در زبانهای ایرانی باستان، پسوندی به نام «دا» که معنیِ «از» و یا «از ریشه‌ی» بدهد وجود نداشت. واژه‌ی هور و خور به معنای خورشید نیز نه تنها در زبانهای ایرانی، بلکه در هیچ زبان هندواروپایی دیگری با «ک» آغازین نمی‌آید. «خور» در فارسی امروز که به صورت «خوَر» در فارسی کلاسیک ادا می‌شد، حاصل دگرش معروف زبانهای ایرانی نسبت به زبانهای نیا-هندوایرانی و نیا-هندواروپایی است که در آن همخوانِ /s/ نیا-هندواروپایی (و نیا-هندوایرانی) به /h/ ایرانی می‌چرخد که در نتیجه‌ی آن، «سوَرَ» در هندوایرانی به «هوَرَ» در نیا-ایرانی و ایرانی باستان و «هوَر» در ایرانی میانه‌ی آغازین، و این «هوَر» به «خوَر» در ایرانی میانه‌ی متاخر و ایرانی نو تبدیل شده است. امروزه در فارسی نو، هر دو صورت «هور» و «خور» برای خورشید وجود دارند ولی با واوِ صدادار یعنی بصورت /o/ یا /ū/ خوانده می‌شوند. در نتیجه، واژه‌های هم‌ریشه با «خور» در زبانهای هندواروپایی بیشتر با /s/ آغاز می‌شوند و هیچ زبانی نداریم که این /s/ هندواروپایی را به /k/ تبدیل کند.

📌قشر «میهن‌پرست کلاسیک» ایرانی و صدها بار نیش خوردن از سوراخ «جعل تاریخ برای بزرگنمایی کُردها»
جریان میهن‌پرست سنتی یا کلاسیک در ایران در فضایی بسیار متفاوت از امروز زاده شد؛ ایران در دوران رضا شاه نه تنها شالوده‌ خود را حفظ کرده بود بلکه با اندیشه‌ ملی‌گرایان ترقی‌خواه ایرانی در حال بازیابی بود.
در این دوران موج افتخار به ایرانی بودن در میان مردم ایران نیز داشت قوی‌تر می‌شد و همین افتخار به ایران چنان احساس خوش‌آیندی برای ملت ایران ایجاد کرد که بعدها تبدیل به مهم‌ترین سرمایه‌ ایرانیان در تاریک‌ترین روزهایشان شد و هم‌زمان برای برخی از ایرانیان حسی اعتیادگونه ایجاد کرد که باعث شد در هر گوشه‌ای به دنبال باززایی این حس خوش‌آیند بگردند.
همچنین، از آنجایی که نوزایی ایران در زمان مشروطه و پهلویِ نخست، تجربه‌ای تازه و راهی نپیموده بود، گروهی از الیت ایران که دیدگاه میهن‌پرستی داشتند (و حتی برخی ملی‌گرایان) را به سمت کنکاش در تاریخ خرده‌فرهنگ‌های ایرانی برد، به‌ویژه ایرانی‌زبانانی که زیست کوچرو داشتند و بنابراین تصور می‌شد که ای گروه اصالت ایرانی خود و عناصر فرهنگی ایران باستان را بهتر نگاه داشته‌اند.
به همین سادگی، رسمی مسموم به نام «اصالت‌سازیِ تاریخی برای ایرانی‌تباران غیرفارسی‌زبان» در میان میهن‌پرستانِ کشورمان گذاشته شد.
پس از جنگ جهانی دوم و تحت تاثیر ترس از تجزیه که جداییِ موقت آذربایجان از ایران بدست شوروی در میان میهن و ملی گرایانِ ایران درست کرد، و البته تحت تاثیر جریان امت‌گرا و مدرنیته‌ستیز مصدقی (که به همین دلیل هیچ پایبندی به مفهوم «فکت» نداشتند)، این روند تاریخ‌سازی برای غیرفارسی‌زبانان حالتی بیمارگونه پیدا کرد که البته وضعیت سیاست‌زده و روایت-محور تاریخ در سده‌ بیستم در سراسر جهان روی این روند تاثیرگذار بود. رسوب این تاریخ‌سازی را نه تنها در ذهنیت میهن‌پرستان سنتی بلکه حتی در گفتمان امروز جامعه می‌بینیم که گزاره‌هایی نادرست مانند؛
- کُرد بودن مادها (و بنابراین نیمه‌کُرد بودن کورش بزرگ)
- اصالت ژنتیکی کوچ‌نشینان غرب ایران
- کمتر بودن واژگان عربی در فارسی افغانستان و تاجیکستان نسبت به ایران
همچنان بدون بررسی و پرسش پذیرفته می‌شوند.
در پایان باید گفت خوبی این پست اینستاگرامی در خلاصه کردن رفتار کُردها نسبت به تاریخ‌سازی‌های ایران‌گرایانه برایشان است که در آن بخش‌های افتخار آمیز و به سود قبیله را برمی‌دارند (مانند قضیه‌ی کوردستان نویسی، خورشید روی مثلا پرچم کردستان، و ریشه‌تراشی‌ها برای اصطلاح کُرد)، و بخش ایرانی و آریایی آن را پس می‌زنند و حتی مسخره می‌کنند (گارد گرفتن در برابر پیوند با کورش بزرگ)، و در نهایت خود شخص تاریخ‌ساز را نیز صرفا به این دلیل که عضو قبیله نیست مورد توهین و تمسخر قرار می‌دهند و با هزار سال تاریخ که نیمی از آن هم مزدوری خلفای اسلامیست می‌گویند «اصالت خریدنی نیست». بهتر از این نمی‌شد در یک دقیقه هشدارهای ایرانبان کُرد به میهن‌پرستان ایرانی درباره‌ی جعل تاریخ به سود کُردها را خلاصه و تایید کرد و البته به نسل نوین ملی‌گرایان ایرانی آموزش داد.
@iranban_kord

محمود کویر:کلمه کرد کلمه ایست که در ابتدای نام کوروش هم هست
کردها :کوروش کویر را به ما نچسبان

📌فیلم از پیج تجزیه‌طلب برداشته شده و جملات روی آن توسط خود پیج افزوده شده

@iranban_kord

📌حمله ترکها به یک شهروند کرد ترکیه و ضرب و شتم او به دلیل اینکه گفته بود من ترک نیستم
در حالی که در کشور ما از استاد دانشگاه و خواننده خالتور و رقاص گرفته تا بالاترین سطوح مدیریتی و سیاسی تریبون قبیله‌گرایی شده‌اند در کشور همسایه اینگونه از خجالت کردها در می‌آیند؛ آن هم نه به این دلیل که تجزیه‌طبی را یک حق و یا ترکیه را کشوری چند ملیتی می‌دانند بلکه تنها به این خاطر که کرد ترکیه می‌گوید من ترک نیستم، همین !
این نرمش و خمودگی ملی‌گرایان و فارسی زبانان است که‌ هر کوتوله تازه به دوران رسیده‌ای را به بالا رفتن از دیوار کوتاه ایران و زبان فارسی واداشته ، انسان ایلیاتی ذاتا جنبه نرمش و انسانیت را ندارد و از آنجا که در زندگی تنها با زور و تحقیر سروکار داشته گمان می‌برد مهربانی به دلیل ترس است و دور بر می‌دارد.
روا نیست نام این وضعیت حقارت بار را دولت_ملت طبیعی بودن بگذاریم وقتی که این ملت بودگی یک طرفه‌ است. ملت بودن لیاقت می‌خواهد .
@irnnban_kord

صادق زیباکلام:اگر نصف به علاوه یک کردها بگویند می‌خواهند از ایران جدا شوند این حق را دارند .
خروجی دانشگاه ایران سوز تهران چنین استادان و دانشجویانی مانند لیلا حسین‌زاده است که در مراسم دفاع از پایان‌نامه‌اش لباس چریک های کوهستان‌ را می‌پوشد و با یاد پیشه‌وری و قاضی محمد از پایان‌نامه‌اش دفاع می‌کند.
حق تعیین سرنوشت متعلق به کشورهای استعمار شده‌ است در حالی که هرگز کشوری به نام کردستان وجود نداشته که اشغال شود و در آن ملتی به نام ‌کرد بخواهد با برگزاری همه پرسی کشور را تجزیه کند.
مادامی که اینگونه سخن ها برای استاد ، دانشجو، سیاستمدار ،فمیستیت و قبیله‌گرا و ... هزینه‌ای ندارد و مردم ایران توپخانه اینترکموله و بی‌بی  تجزیه را با لایک و فالو پر می‌کنند لایق ملت بودن نیستیم .
@iranban_kord

چه با افتخار هم میگن دموکرات کردستان به کیانوش سنجری پیشنهاد کاری داده و نپذیرفته و به خاطر اینکه وطنش رو نفروخته و به بی پولی تن داده مسخره ش میکنن !
فکر میکنن همه مثل خودشونن .
@iranban_kord

فهرستی از توهین های فاشیستی_مذهبی و تاریخ ستیزانه یکی از کانال‌های ناسیونالیستی کرد
بسامد واژه های صیغه‌ای ۱۴۰ بار
رافضی ۸۱ بار
خلیج عربی ۲۴ بار
همین‌ها مدعی می‌شوند که ایرانیان فاشیست و دگرستیز هستند و مشتی فارسی زبان ساده لوح که منتهای آشنایی ایشان با کردها از راه کلیپ های رقص اینستاگرم است گمان می‌کنند کردها مردمانی سکولار و مترقی و آزاداندیش و فارغ از تعصب های مذهبی و قومیتی هستند!
کردها ملتی می‌خواهند که لر،بختیاری ،لک و اهل حق ها و کردهای جنوبی که در دایره رفض قرار می‌گیرند اقوام درجه سه و گوشت دم توپ آن باشند .
@iranban_kord

قدردانی مردم زلزله زده شهرستان ثلاث باباجانی از ملت ایران و شهرهای کردنشین
لابد چون شهرهای کردنشین از ایران جداست و یا به صورت فدرال اداره می‌شود .
این ذهنیت کردهاست که به‌ این‌ شکل خود را نشان می‌دهد .
@iranban_kord

تصاویری از ترافیک شدید در جاده کرمانشاه به سرپل ذهاب به دلیل انبوه کمک‌های مردمی
@iranban_kord

زمین‌لرزه در کرمانشاه بود ولی هواداران تیم سردار بوکان شعار " کردستان تسلیت سر می‌دهند.
هنگامی سخن قومگرایی در عرصه فوتبال ایران می‌شود نگاه‌ها به تراکتورسازی و کمی هم به استقلال خوزستان معطوف می‌شود حال آنکه تجزیه طلبی در این مناطق یک جریان مصنوعی و با پشتوانه دولتی است ولی در مناطق کردنشین یک جریان درونی می‌باشد.
پس از صعود تیم خیبر لرستان که با آهنگ کردی رقصیدند پیج این تیم و سایر کردها کوشیدند تا لرها را بخشی از ملت کرد معرفی کرده که موجب واکنش لرها و رد و بدل شدن سخنان ناشایستی میان دو طرف شد
@iranban_kord

_مظلوم‌نمایی و توهم زلزله سازی

بستر پیشامدرن و اسطوره زده جامعه کرد آماده پذیرش خود قربانی پنداری بود و زمین‌لرزه هفت ریشتری را نه یک رویداد طبیعی بلکه آن را آزمایش‌های هسته‌ای و پروژه هارپ دولت فاشیست فارس برای نابودی (ملت کورد) معرفی کردند .برای مثال علی‌جوانمردی خبرنگار صدای آمریکا در پیج  و کانال شخصی اش از ژنراتورهای سپاه‌پاسداران گفت که می‌توانستند با آن زمین را بلرزانند !
عقل و منطق و خرد در میان این مردم قبیله‌ای در چنان سطح نازل و بحرانی بوده و هست که چندی پیش یکی از پیج‌های پرمخاطب کردی اعلام کرد با پیشرفت دانش و تکنولوژی ایجاد زمین‌لرزه بسیار آسان است و با ریختن مقداری  نفت خام و روغن ترمز در میان گسل‌ها می‌توان به سادگی زمین‌لرزه ایجاد کرد!
باور به ساختگی بودن این زمین‌لرزه بخشی از ذات و فطرت کردها ناشی از زیست قبیله‌ای و ناپخته و ابتدایی آنان است و لزوما ربطی به تجزیه‌طلبی ندارد. انسان قبیله‌ای ایرانی به مدت ۱۴۰۰ سال  در سامانه قبیله احساس امنیت کرده و اکنون این قبیله به همبستگی قومی گسترش پیدا کرده‌است.

_بایکوت بازتاب کمک های فارسی زبانان در شبکه‌های مجازی کردی و ماهواره‌ای

در پیج ها و کانال‌های تلگرامی شهرهای کردنشین و شبکه های ماهواره‌ای فارسی‌زبان و اقلیم کردستان کمک‌های امدادی شهرهایی که جمعیت فارسی زبان دارند را به صورت‌ کامل بایکوت کردند حتی در تهران که بر اساس برآوردها بیش از یک میلیون کرد زندگی می‌کند و به عنوان نماد فارس و مرکز، مورد نفرت قبیله‌گرایان است تنها کمک‌های کردهای مقیم تهران بازتاب داده می‌شد.
این بایکوت به صورت کاملا آگاهانه و تنها ویژه شهرهای فارسی زبان بود چرا که با وجود اختلاف و جنگ‌های قبیله‌ای دیرینه عنصر کرد و آذری از نشان دادن محموله‌های امدادی شهرهای تبریز، اردبیل، زنجان و ...امتناع نمی‌کردند که البته دلیل آن هم این است که کردها با وجود جنگ زرگری با ترکها و تلاش برای جلب نیروهای ملی ایرانگرا که در این زمینه پیروزی چشمگیری هم داشته‌اند همواره به دنبال اتحاد با پانترکها بوده و هستند اما این اتحاد هرگز مورد علاقه پانترکها نبوده است.
پس از آنکه چند کامیون اقلام امدادی از اقلیم کردستان وارد ایران شد موج تازه‌ای از نوحه سرایی آغاز شد و این حربه به زودی اثر خود را گذاشت و کار به جایی رسید  که با وقاحت مدعی شدند که تمام کمک‌هایی که برای مردم کرمانشاه فرستاده شده از سوی کردها بوده و  فارسها نه تنها  هیچ کمکی نکردند بلکه آنهایی هم که آمدند برای غارت کمک‌های های مردمی بوده است !کردها با بزرگنمایی چند کامیون اقلام امدادی اقلیم کردستان و بایکوت فارسی زبانان تلاش کردن  تا این امر را القا کنند که فقط کردها و اقلیت‌های تحت ستم در این جغرافیای جعلی است که به داد یکدیگر می‌رسند و نسبت فارسها و آنها نسبت استعمارگر و استعمار شونده است.
ژیار گل خبرنگار بی‌بی‌سی نیز در گزارشی گفت که بیشتر کمک های مردمی از مناطق کردنشین بوده است .
ماه‌ها پس از زمین‌لرزه فعالان تجزیه‌طلب کردجنوبی اعلام کردند که فارسها برای تجاوز به زنان و کودکان کرد به این منطقه آمده بودند و پس از زلزله آمار تجاوزها صد برابر شده است .

هر چه خوبی کنی دود شده و به هوا می‌رود
در جریان زمین لرزه شهر وان ترکها به جای فرستادن کمک های مردمی،پرچم‌های ترکیه را برای مردم این شهر فرستادند با اینحال کردهای ترکیه به این کشور وفادار هستند .
پس از زمین‌لرزه سرپل ذهاب شاهین صمدپور گزارشی از شهر بم تهیه کرد که برخی از مردم این شهر با گذشت سالها هنوز در کانکس زندگی می‌کردند حال آنکه مردم سرپل ذهاب پس از کم شدن پس لرزه‌ها ساخت خانه‌های چند طبقه خود را آغاز کرده و روستاها بازسازی شد و بسیاری با وجود مهاجرت به شهر فرصت را غنیمت شمرده و برای گذران آخر هفته‌هایشان در روستا از تسهیلات استفاده کرده و خانه ساختند .
امابا گران شدن آهن کامل کردن این آپارتمان‌ها به مشکل برخورد و این هم تبدیل به فرصتی برای مظلوم نمایی شد .
نمی‌توان منکر قدرشناسی مردم زلزله‌زده شد آنها سوگوار عزیزانشان بودند ولی بر روی چادر ،کانکس و دیوارهای به جا مانده از ارتش و مردم ایران تشکر  و هنگامی که ماموریت ارتش پایان یافت آنان را بدرقه کردند اما خودجداپنداری کردها تنها محدود به فضای مجازی نبود که آن را کنش سایبری ها یا یک اقلیت محدود تصور کنیم.
مردم شهرهای فارسی زبان با همان بردباری و مهربانی که فرجام دوام زیست شهری در جغرافیایی که ۱۴۰۰ سال میدان تاخت و تاز ایلات و عشایر  بود روانه کرمانشاه شدند و نتیجه آن ترافیک شدید مسیر کرمانشاه به سرپل ذهاب بود.
@iranban_kord

📝رفتار تجزیه‌طلبان در زمین لرزه سرپل ذهاب
هفتمین سالگرد زمین‌لرزه سرپل ذهاب

شامگاه ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۶ زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۷٫۳ ریشتر استان کرمانشاه را لرزاند.مرکز این زمین‌لرزه ازگله بود و ۷ شهر و ۱۹۳۰ روستای استان کرمانشاه خسارت دیدند و آمار کشته شدگان بین ۱۵۰۰ تا ۳۰۰۰ تن برآورد شد.
زمین‌لرزه سرپل ذهاب نیز مانند سایر رخدادهای خوب و بد نشان داد در ایران چیزی به نام نظم ، برنامه‌ریزی ، آمادگی و مدیریت بحران وجود ندارد با این‌حال نیروهای امدادی ازهمان ساعات نخست به سرپل ذهاب اعزام شدند و نیروهای ارتش با وجود تخریب پادگان‌ها وارد عمل شده و با حداقل امکانات در سرمای خشک منطقه، عملیات نجات و آواربرداری را آغاز کردند.
ارتشی ها همچنین جیره غذایی خود را به روستاهای دور افتاده‌ که دسترسی به آنها سخت‌تر بود رساندند و هوانیروز برای رساندن غذا و دارو و همچنین انتقال آسیب دیدگان به مرکز استان وارد عمل شد .
فشار کاری و استرس برای پرسنل هوانیروز به قدری سنگین بود که ستوان یکم حسن نیرپور از کادر یگان فسک پایگاه هوانیروز کرمانشاه در حین ماموریت کمک رسانی بر اثر سکته درگذشت.
مصدومان این زمین‌لرزه به قدری زیاد بودند که بیمارستان‌های کرمانشاه با وجود ورود تیم‌های پزشکی از سایر استان‌ها گنجایش نداشتند و در نتیجه بخشی از مصدومان به بیمارستان‌های همدان و تهران منتقل شدند.
بی‌برنامه‌گی و بی‌اعتمادی به نهادهای امدادرسانی مردم ایران را وا داشت که از شهر‌های بزرگ و کوچک شخصا به یاری هم میهنان خود بشتابند .
روزهای آینده علیرغم بی نظمی ،حمله مردم به کاروان‌ها و غارت برخی محموله‌های خوراکی   امدادی و انبار کردن چادر و پتو توسط برخی از مردم، شاهد همبستگی و غمخواری و یکی شدن ایرانیان بودیم .

قدرت فضای مجازی در شکل دهی ذهنیت مردم

در زمین‌لرزه سرپل ذهاب شاهد نقش پررنگ شبکه‌های اجتماعی به ویژه تلگرام و اینستاگرام  در شکل‌دهی ذهنیت و بسیج افکار عمومی بودیم.
تصاویر کودکان و مصدومانی که بر اثر شوک یا ضربه دچار فراموشی شده بودند توسط کادر درمان در فضای مجازی پخش می‌شد و خانواده‌ها می‌توانستند  گمشده‌های خود را بعضا در بیمارستان‌های استان‌های دیگر بیابند و مردم این شهرها نیز برای آسیب دیدگانی که به شهرشان اعزام شده بودند غذا ،پوشاک و لوازم بهداشتی تهیه می‌کردند .
هنرمندان و ورزشکاران نیز با نفوذی که در فضای مجازی داشتند اقلامی که به آنها نیاز بیشتری وجود داشت اعلام می‌کردند و مردم از شهرهای گوناگون به صورت خودجوش آنها را تهیه می‌کردند.
چگونه قبیله‌گرایان توانستند زمین‌لرزه را تبدیل به فرصتی برای ایران ستیزی کنند؟
در میان این شور و همدلی جریانی به صورت موازی می‌خزید تا فضا را در اختیار بگیرد و از آب گل‌آلود ماهی بگیرد که این جریان  چیزی نبود جز تجزیه‌طلبی کردی که با نمک نشناسی و خیانت و دروغ و مظلوم نمایی گره خورده است .
به زودی پدیده طبیعی زمین‌لرزه‌ تبدیل به توطئه‌ای طراحی شده برای از بین بردن ملت کورد شد و پتانسیل عظیم نفرت کورکورانه دستگاه ایلیاتی کردی نسبت به ایران و ایرانی را اثبات کرد و قبیله‌گرایان کوشیدند تا اهرم زلزله را تبدیل به کانون اتحاد کردها کنند .
اما  کردها چگونه توانستند این مسئله را جا بیاندازند؟

_ذهنیت پیشامدرن و اسطوره زده جامعه کرد

هنگامی که از جامعه ایران سخن می‌گوییم باید به خاطر بیاوریم که ذهنیت ایرانی هنوز هم میان خرد، دانش و حقیقت جویی با اسطوره ،خرافات و موهومات در نوسان است ؛ بخشی از جامعه ایران به دلیل باورهای سنتی هنوز هم در پشت رخدادهایی مانند  سیل ،خشکسالی، زمین‌لرزه و ...در پی مسائل ماوراءالطبیعه است و امروزه مفاهیمی مانند کارما،فرکانس منفی ،انرژی مثبت و  همچنین تئوری توطئه آزمایش های هسته‌ای،هارپ و ...نیز به آن افزوده شده‌است.
اگر اسطوره‌زدگی ،خرافات و عقل ستیزی جامعه ایران را چندین برابر کنیم می‌توان فهمی تقریبی از عقب‌ماندگی ذهنیت جامعه کرد داشت .
جامعه‌ای عقل گریز ، پیشامدرن، اسطوره زده که به فراخور ایلیاتی بودنش خودشیفته است و می‌اندیشد در چنان مرحله‌ای از  غیرت ،نبوغ!!! شجاعت و حتی زیبایی چهره چهره و اندام قرار دارد که تمام دنیا در اندیشه نابودی این نژاد بی‌نظیر است!
این مسئله لزوما ربطی به تجزیه‌طبی ندارد و ویژگی ذاتی انسان ایلیاتی ایرانی است که درکی از تفاوت دنیای اسب و استر ،چادرنشینی و برنو با قطارهای تندرو ،آسمان خراش‌ها و جنگنده f35  نمی‌بیند و نمی‌فهمد در جهانی که پای آدمی به ماه رسیده انسانی که هنوز از نظر فکری و عقلی کودک است ذره بی مقداری بیش نیست .

@iranban_kord

بر روی کامیونهای مردمان شهرنشین پلاکاردهای (هم میهن کرد تسلیت ) و (هم میهن ‌کرد تو تنها نیستی) جلب توجه می‌کرد و در دستان مردم کرد شهرهایی که آسیب ندیده بودند پلاکارد (ایران تشکر )و (کردستان تشکر ) به چشم می‌خورد ؛بله آنها منطقه و هویتی به نام کرد و کردستان را از ایران و ایرانی جدا می‌دانستند!
ایرانیان برای مردم کرد یک بار در زمین‌لرزه از مال خود گذشتند و در ماجرای مهسا امینی نیز از جان مایه گذاشتند، آنچه که می‌توان به فارسی زبانان گفت این است :فایده ندارد ،تقصیر شما نیست .چاره تنها یک چيز است، اینکه ایرانی نبودن باید تاوان داشته باشد.
@iranban_kord

سمت راست شوان پرور خواننده ناسیونالیست کرد ترکیه و دست در دست اردوغان و سمت چپ داریوش اقبالی از مجیزگویان توده‌ای ها در برابر پرچم جعلی کردستان
@iranban_kord

خاطره شوان پرور از دیدار با هایده و داریوش و
اعتیاد داریوش
@irsnban_kord

📝 خاطره شوان پرور از دیدار با هایده و داریوش
اخیرا گفتگویی از شوان پرور خواننده کرد ترکیه پخش شده که خاطره‌ای از دیدار زنده‌یاد هایده و داریوش اقبالی با خود تعریف می‌کند.
او در این گفتگو می‌گوید که هایده او را در آغوش کشیده و از علاقه خود به شوان گفته است و داریوش نیز به او حشیش تعارف کرده و گفته که بدون مصرف حشیش نمی‌تواند بخواند.
اگرچه داریوش اقبالی معتاد بوده و احتمالا هنوز هم هست و زندانی شدن او به دلیل اعتیاد راز سر به مهری نیست اما او و همکارانش که ستایشگر تروریست‌های توده‌ای و سیاهکلی بوده و هستند می‌کوشند دلیل این دستگیری را فعالیت‌های سیاسی و خواندن آهنگ‌های سیاسی نشان دهند .
مساله‌ای که با واقعیت همخوانی ندارد و واکنش فرید زولاند و کاوه یغمایی را به دنبال داشته است .
اما نکته مغفولی که در اینجا هست خوش رقصی‌های داریوش اقبالی برای تجزیه‌طلبان کرد است؛ اجرای زیبای آهنگ یکصد گل سرخ یگ گل نصرانی در حالی که رقص مردان سورانی پوش، چریک های کرد را تداعی می‌کرد،عکس انداختن با تجزیه‌طلبان و پرچم تجزیه‌طلبانه کردها و مصاحبه با شبکه‌های تجزیه‌طلب کردی دنباله همان روند ایران ستیزانه او و هم‌پیاله های سوسیالیستش است که برای چریک های سیاهکل می‌خواندند و با چند آهنگ ایران دوستانه نمی‌توان بر آن ماله کشید .
اما در برابر این خوش‌رقصی ها برخورد کردهای تجزیه‌طلب با وی فرقی با بقیه ایرانیان ندارد و
او صرفا به این دلیل که فارسی می‌خواند نماد فارس فاشیست مرکزگراست که موسیقی ملیت های تحت ستم را سرکوب می‌کند و از آنجا که سبک او شباهتی به بزم و رقص موسیقی کردی ندارد به سرکوب جنبش‌های اجتماعی هم متهم می‌شود که البته معلوم نیست از کی تروریسم تبدیل به جنبش اجتماعی شده است !
حال آنکه آهنگ‌‌های چریک‌پرستانه و سنت‌گرایانه و مدرنیسم ستیزانه داریوش و سایر هنرمندان آن نسل که در اوج شکوفایی اقتصادی و روند صنعتی شدن ایران به دنبال بوی کاهگل و گنبد طلا بودند محرک توده‌های مخالف حکومت وقت بود و فضای سیاه ،دود تریاک گرفته و افسرده کننده موسیقی‌اش در جهت تزریق حس ناامیدی برای ایجاد خشم و نفرت و در نتیجه کنش‌های اجتماعی !!! چریکی بود .
اما همین قوم گرایان که او برایشان کلیپ می‌سازد و به پرچم شان کردیت می‌دهد تنها به دلیل آنکه فارسی می‌خواند این چنین تحقیرش می‌کنند که البته خوب می‌کنند.
احترامی که زنده یاد هایده و مرده باد داریوش برای یک خواننده کرد ترکیه قائل هستند را می‌توان با برخود خواندگان ترکیه با احمد کایا مقایسه کرد ،هنگامی که احمد کایا در مراسمی اعلام کرد چون مادرش کُرد است می‌خواهد در آینده آهنگی کردی بخواند مورد حمله خوانندگان ترک قرار گرفت و بسیاری از ستارگان ترکیه مانند ابرو گوندش ،ابراهیم تاتلیس و ...با چهره‌ای موذب و خشمگین به او نگاه می‌کردند،
حال آنکه در ایران خوانندگان فارسی زبان چون رامش ،هایده،لیلافروهر و... آهنگ کردی می‌خواندند و حسن زیرک در تلویزیون و رادیو ملی برنامه اجرا می‌کرد و مظهر خالقی با پیشنهاد استادان مرکزگرایش به جای فارسی خواندن وارد عرصه موسیقی کردی شد و ناصر رزازی به اعتراف خودش نخست برای دنبال کردن موسیقی فارسی به تهران رفت اما استادان پس از شنیدن صدا و لهجه‌اش گفتند کردی برای او بهتر است !
تظاهرات اخیر کردهای ترکیه نیز در اعتراض به برکناری شهردارهای مخالف اردوغان است و کردها جسارت شعار تجزیه‌طلبانه و آوردن‌ پرچم تجزیه‌طلبانه ندارند این در حالیست که کردهای ایرانی حتی در اوج همدلی ایرانیان دست از توهین ،فحاشی،شعار تجزیه‌‌طلبانه و آوردن پرچم برنداشتند .
با سنجشی میان رفتاری که کردهای ایرانی با هم میهنان فارسی زبانشان در پیش گرفته‌اند که به صرف فارسی زبان بودن حتی از نفرت ورزی در حق کودکان نیز ابایی ندارند در حالی که کرد ترکیه به کشور و ملتش وفادار است می‌توان فهمید اگر چه کردها مردمانی ایرانی زبان هستند اما ترکها زبان آنها را بهتر می‌فهمند!
@iranban_kord

در این نسخه خطی کهن خطی می‌بینیم واژه های مگوی به ریخت(مکوی) و واژه (هیچ ) به ریخت (هیج) نگارش شده است

چون بر سَفَریم ای پسر! هیچ مگوی
احوالِ حَضَر در این سفر هیچ مگوی

ما هیچ و جهان هیچ و غم و شادی هیچ
می‌دان که نِه‌ای هیچ؛ دگر هیچ مگوی
🔸 شاعر: خواجه نصیرالدین طوسی
📕 جُنگ یحیی توفیق ، محفوظ در کتابخانه سلیمانیه ترکیه ، کتابت 745 هـ .ق
کپی از کانال نسخه های خطی
@manuscript_ir

سمت چپ نمایه‌ای از برگه شاهنامه نسخه کمبریج مورد ادعای قبیله‌گرایان و سمت راست نمایه همان برگه به صورت کامل تر .
چنانچه می‌بینید در نمایه سمت راست که کامل تر است ،مصرع ( به بهرام گفتند انوشه بدی ) با ریخت (ببهرام کفتند انوشه بدی  )
و بیت (چنین گفت بهرام کاید سوار ) به ریخت (جنین کفت بهرام کاید سوار ) نگارش شده است اما برای کُردیده کردن بهرام چوبین با بزرگنمایی برگه تنها  بیت (چو نستوه را دید بهرام گُرد ) که به ریخت (جو نستوه را دید بهرام کرد) نوشته شده را نشان داده‌اند  اما ابیات بالایی که ثابت می‌کند در گذشته حرف (گ) به ریخت (ک) و حتی گاهی حرف (چ) مانند (ج)نوشته می‌شده‌اند را حذف کرده‌اند.
@iranban_kord

نمایه‌ای دیگر از شاهنامه نسخه کمبریج که در متن آن نیز  بهرام جوبینه به جای چوبینه نگاشته شده در بیت پایینی آن می‌بینید که (بهرام جنگی) به صورت (بهرام جنکی ) نوشته شده احتمالا از نظر کردها بهرام اهل قبیله‌ای به نام جنکی از عشایر کرد بوده است .
@iranban_kord

وظیفه هر حکومتی است که نخست به مردمانی که به ملیت ایرانی التزام دارند خدمت کند و آنان را به رفاه برساند، مثلا با دادن تسهیلاتی چون آب و برق ارزان‌تر به سرمایه‌داران بخش خصوصی و بخشودگی مالیاتی و یا حتی حذف کامل مالیات از واحدهای تولیدی در صورت کارآفرینی در این مناطق، کارآفرینان را تشویق کنند تا سرمایه های خود را در مناطق مردمان وفادار به کار اندازند، تیره‌هایی مانند بلوچ ، آذری ، لر، بختیاری و لک که به ایران وفادار هستند و از قضا شهرهای بزرگ فارسی زبان که
غرق ارزش‌های چپ و روشنفکری و جهان وطنی هستند باید از آنان میهن دوستی و ایرانی بودن را بیاموزند.
آیا وقت آن نرسیده که ما ایرانیان با اشک و اندوه شکست خود در ملت بودگی را بپذریم و سپس با امید و اراده پولادین ققنوس وار ملت تازه‌ای را بنیان نهیم؟
ایران بارها به چیزی نزدیک به پایان رسیده اما جوانتر و قدرتمند‌تر برخاسته ولی لزوم زایش ققنوسی تازه در گرو پذیرش پیر و از کارافتادگی ققنوس کنونی است.
هنگامی که ما نتوانیم از ملت بودگی‌مان محافظت کنیم ملت و کشورمان را به سوی نابودی می‌بریم و این کاری است که با بخشیدن اقوام و تاریخ و تمدن باستانی کشورمان به قبیله‌گرایانی که تا صد سال پیش حتی از اصل تمدن که یکجانشینی است بی بهره بودند و سهمی در تکوین هویت ایرانی نداشته‌اند کردیم.
ما با دست خود ملیت خود را مسموم و پیر و فرسوده کردیم و کشور را تبدیل به جولانگاه نیروهای قبیله‌ای کردیم که ایرانی بودن را به قبیله شان اولویت نمی‌دهند.
مرگ این ققنوس پیر و فرسوده اگر چه همراه با دریغ و افسوس و زایش دوباره آن گرچه دردناک و سخت است اما سرنوشت محتوم ماست.
این زایش نه برگرفته از تز جامعه کلنگی کاتوزیان بلکه با ارجاع به هویت و ملیت و تاریخ ایران خواهد بود.
زنده و پیروز و پابرجاست آن ملتی که بر ملیت و هویت خود پافشاری می‌کند و تعصب دارد و ننگ و افسوس برای ملتی است که قدر ملت بودنش را نمی‌داند و هر کوتوله تازه به دوران رسیده‌ای خشم و عقده هایی که از تیپا خوردن توسط دیگران دارد را بر سر او خالی می‌کند چرا که انسان قبیله‌ای تنها وقتی از دیوار شهری بالا می‌رود که ضعف او را ببیند.
@iranban_kord

📝از ممنوعیت ورود به پاسارگاد تا 29 اکتبر روز بنیانگذاری جمهوری ترکیه

سنت مسدود کردن مسیر پاسارگاد و تخت جمشید هفت ساله شد.
هفت سال است که حاکمیت فارس فاشیست در جغرافیای جعلی ایران مسیرهای منتهی به پایتخت و آرامگاه بنیانگذار ایران را مسدود می‌کند .
اما آیا ملیت های تحت ستم که خرج استان‌هایشان از دخل آنها بیشتر است در نفرت و کینه‌ای که از فارسی زبانان دارند تردیدی به خود راه داده‌اند؟
آیا برای یک لحظه اندیشه اند که این چگونه فاشیسم فارسی است که در هفت آبان اجازه گردهمایی ایران دوستان در تخت جمشید و پاسارگاد را نمی‌دهد؟
این چگونه ملی‌گرایی و مرکزگرایی است که تمام تریبون‌های رسمی در خدمت حمله به تاریخ و تمدن ایرانی است؟
چگونه حاکميت پان فارس نه تنها فکری به حال فرونشست زمین در مرودشت نمی‌کند بلکه همه چیز نشان می‌دهد دست‌هایی در حال محو و نابودی عامدانه آثار باستانی ایران هستند.
گل‌سنگ‌ها و زنگاری که به خاطر فعالیت پتروشیمی در نزدیکی تخت جمشید بر نقوش سنگی بر جای مانده و به عمق بیش از ۱.۵ سانتی‌متری سنگ نفوذ می‌کنند برای مهم ترین سازه ایران باستان خطری جدی است و فرونشست زمین در فاصله ۳۰۰ تا ۵۰۰ متری تخت جمشید در حال شکل‌گیری و سست کردن بنایی است که 2500 سال دوام آورده و تنها در عرض نزدیک به پنجاه سال به چنین نقطه‌ای رسیده است.
فرونشست زمین به فاصله ۱۰ متری نقش رستم که مجموعه‌ای از آرامگاه‌ها و نقش برجسته های پادشاهان هخامنشی و ساسانی است نیز رسیده است.
این کمدی سیاه با فعالیت معدن سنگ‌شکن شهرداری مرودشت در فاصله شش کیلومتری این محوطه باستانی تکمیل می‌شود!
بر اساس ضوابط حریم آثار تاریخی، هرگونه استخراج معدنی، فعالیت عمرانی و توسعه‌ای در این منطقه ممنوع است اما ادامه فعالیت معدن سنگ‌شکن در حریم درجه ۲ تخت جمشید، یادگار هخامنشیان را با تهدیدی جدی رو به رو کرده است.
این در حالیست که ایران تبدیل به جولانگاه نیروهای قبیله‌ای شده و در حال تقدیس ییلاق قشلاق و چادرنشینی هستیم!
ایران دوستان دربند و تجزیه‌طلبان از حاکمیت پان فارس برای نشر مطالب قبیله گرایانه شان کاغذ یارانه‌ای می‌گیرند اما در همسایگی ما ملتی نوین وجود دارد که تجدد و ملت شدن را بدون رودربایستی و تعارف پذیرفته است و می‌تواند برای ایرانیان الگو باشد؛ ملتی جوان، پویا و زیرک، ملتی که با شمشیر کردها دست به محو و نابود سازی آشوریان و ارامنه زد و سپس به خدمت خود کردها رسید.
ترکیه بر ویرانه‌های هخامنشی، بیزانس، ارمنستان کهن و آشورستان باستانی بنا شد و بر خلاف قوم ایرانی که ریشه در وطنش دارد، ریشه باستانی در خاک ترکیه ندارد و آنها مهاجر بودنشان را پذیرفته اند اما در پاسداشت این ملیت شوخی ندارند.
ملت ترک بر خلاف ایرانی، ملت بودن را گدایی نمی‌کند و آنها چه مذهبی باشند و چه لائیک، ملیت و حب وطن را بالا تر از هر چیزی می‌دانند.
اینگونه است که روزی نیست که خبر تجاوز، قتل و دزدی مهاجمان افغان به مردم ایران به گوش نرسد و علنا از کشتار روافض ایرانی می‌گویند چنانچه کردها نیز فارس ها را عجم و رافضی می‌نامند اما این ایرانی است که انگ فاشیسم می‌خورد اما تجاوز یک مهاجر سوری به کودک ترک حمله خونین ترکها به مهاجران سوری را به دنبال داشت.
حکایت درگیری ترکها با کردهای تجزیه‌طلب در آلمان خود حدیث دیگریست.
با وجود آنکه جمعیت عرب‌های ترکیه سه برابر جمعیت عرب‌های ایران است هیچ کنش تجزیه طلبانه‌ای ندارند.
سرباز ترک به زن کرد تجاوز می‌کند و یک سر ریسمان را به آلت مردان کرد می‌بندد و سر دیگر آن را به دست زنان کرد می‌دهد تا بکشد اما کرد ترکیه با وجود انکار زبان و قومیتش پرچم ترکیه را می پرستد و هنگامی که مرزبانان ترک با چاقو به کولبر کرد ایرانی تجاوز می‌کنند و گردشگر کرد عراقی را می‌کشند دم نمی‌زند اما کرد ایرانی آشکارا از بابت نابودی آثار باستانی ایران شادمان می‌شود و در شبکه‌های اجتماعی و روزنامه و نشریاتش ایران را جعل صد ساله رضا شاهی می‌خواند.
کرد ایرانی همزمان که سالروز آغاز به کار رادیو کردی تهران را تبریک می‌گوید حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی را به ممنوعیت زبان کردی متهم می‌کند!
باید پرسید در برابر تمام انسانیت و احترامی که در ایران خرج کردها شده چه به دست آورده‌ایم؟
با توجه به محبوبیتی که کردها در ایران دارند آنان می‌توانند در ایرانی رو به توسعه نخستین به سود رسیدگان و برندگان ایرانی بودن باشند اما به نظر می‌رسد تنها آرزوی آنان ایزوله شدن قبیله و حرف زدن رئیس قبیله به زبان خودشان است در حالی که بزرگترین بازنده فدرالیسم و تجزیه کردهای هستند که در برابر ترکیه بی دفاع خواهند ماند و باید اندک منابعشان را برای خرید گاز و بنزین مناطق جنوب ایران حراج کنند.
@iranban_kord

نگاره کوروش بزرگ، سلیمان نبی، سولون آتنی و آبراهام لینکلن و چند تن دیگر از نخبه‌گان سیاسی دوران باستان و معاصر در دادگاه عالی نیویورک.
@iranban_kord

📎پرسس نیای پارسیان در اساطیر یونانی

پرسئوس، پرسیوس یا برساووش (یونانی: Περσεύς ‎/ˈpɜːrsiəs, -sjuːs/‎ و انگلیسی: Perseus)؛ در اساطیر یونانی، پسر زئوس و دانائه و یکی از نخستین و نام‌آورترین پهلوانان اساطیر یونان باستان است.
وی را بنا به اساطیر یونانی بنیان‌گذار شهر موکنای و سلسلهٔ پرسه‌اید به حساب می‌آورند.
پرسئوس پهلوانی بود که توانست سر مدوسا را از بدنش جدا کند و آندرومده را از دست هیولای دریایی پوزسیدون نجات دهد همچنین وی برادر هراکلس (هرکول) بوده‌است.
یونانیان باستان پرسه( پرسس) فرزند پرسئوس را نیای پارس‌ها می‌دانستند. هرودوت در کتاب هفتم خود در گفتار ۶۱ و نیز ۱۵۰ به این موضوع اشاره کرده.
نام برساووش از نام پرسئوس گرفته شده.
یونانیان باستان (پرسه) را نیای پارسیان(ایرانیان) می‌دانستند که پس از مرگ پرسئوس به ایران امروزی رفت و بزرگترین دولت جهان باستان یعنی شاهنشاهی پارس را بنیان نهاد.
در جهان‌بینی اساطیری یونانی آنها ایرانیان را پسرعموهای خود می‌دانستند و این احساس تا به امروز باقی مانده است و مردم یونان و ایتالیا علاقه نوستالژیکی به ایرانیان دارند و جنگ های هزاران سال پیش را به چشم خاطرات خوش قدیم می‌نگرند!
با این حال یونانیان به تمام مردمانی که غیر یونانی سخن می‌گفتند بربر می‌گفتند.
با وجود یکه تازی یونانیان در عرصه فلسفه و اندیشه‌ورزی ستایشگر اخلاق و ساختار سیاسی ایران بودند و در متون سیاسی و اشعار و نمایشنامه هایشان آن را بازتاب می‌دادند.
گزنفون از شاگردان سقراط در کوروش‌نامه او را برترین شاه و الگوی کشورداری نامید و افلاطون در کتاب جمهور کوروش را در مقام شاه‌فیلسوف نهاد و همین الگویی برای پدران بنیانپذار آمریکا شد.
توماس جفرسون و جان آدامز از پدران بنیانگذار آمریکا که قدرتمندترین و ثروتمند ترین دولت در تاریخ بشریت را بنا نهادند رواداری کوروش بزرگ را سرمشق قرار دادند و به همین دلیل نگاره‌ای از کوروش بزرگ در کنار سلیمان نبی زینت بخش سقف گنبدی دادگاه عالی نیویورک است.
@iranban_kord

پیکره پرسئوس که یونانیان او را نیای پارسیان می‌دانستند.
#اسطوره_شناسی
Shoes Details of Perseus, 1804-1806, by Italian sculptor Antonio Canova (1757-1822)
Marble.
@iranban_kord

شعار کردها در جریان خیزش سراسری :اشغالگر، اشغالگر (ایرانی) ! از کشورم (کردستان) برو
از آنها انتظاری نباید داشت، در همان روزها و شب هایی که مردم ایران به خاطر یک دختر کُرد، جان و مال و کشور خود را به آتش کشیده بودند فیلم های زیادی از پرچم کردستان و شعارهای تجزیه طلبانه آنان پخش شد اما مردم ایران نجیبانه و مسیحی وار در برابر سیلی های بی رحمانه آنان روی دیگر صورت خود را به آنان نشان می‌دادند تا باز هم به آنها سیلی بزنند!
این در حالیست که آذری ها در تبریز و خوی و... جانم فدای ایران و بلوچ‌ها از ملیت ایرانی خود می‌گفتند.
@iranban_kord

سامان یاسین رپر کرمانشاهی که دو سال پیش در جریان خیزش سراسری بازداشت شده بود آزاد شد.
در ویدئویی که از او در شبکه های اجتماعی پخش شده بدون سپاسگزاری و نام بردن از ایران و مردم ایران تنها از کردها تشکر می‌کند و بژی کورد و بژی کوردستان می‌گوید.
@iranban_kord

این در حالی است که در ایران خلاف این مسئله اتفاق می‌افتد و هدف نابودی میراث ایران باستان است و در حالی که از تخریب آثار باستانی تا ساخت فیلم و مقاله و کتاب و... برای نابودی میراث ایران باستان از هیچ کوششی دریغ نمی‌شود چپ‌ها و تجزیه‌طلبانی که برای چاپ مهملات قوم‌گرایانه، فاشیستی و تاریخ ستیزانه‌اش کاغذ یارانه‌ای دولتی می‌گیرند به مانند دون‌کیشوت که به گمان جنگ با اژدها به آسیاب بادی حمله می‌کرد با پان فارس و باستان گرایی و فاشیسم حاصل از آن می‌جنگند!
این در حالیست که در اروپا الهیات مسیحی راه را باز کرد تا فرایند معرفت از متن مقدس شکافته شود و باززایی لوگوس صورت گرفت .
چیزی در نوع فرمان روایی کوروش وجود داشت که او را فراتر از زمان خویش می‌برد، خاطره نوع حکومت کردنش که تاثیری بجز بنیانگذاری کشوری که ایران نام گرفت به عنوان نجات دهنده یهودیان از بردگی در عهد عتیق، به عنوان شخصیت محبوب یونانیان عصر طلایی پریکلس و شاگردان سقراط ،الگوی فرمانروایی ماکیاولی در شهریار ،الهام بخش هگل در فهم نقطه آغاز روح به معنای آگاهی انسان از آزادی خویش ،و البته اعلامیه استقلال آمریکا هویداست .گادامر این پدیده را تاریخ می‌نامد یعنی چیزی که بیشتر (mehr) از زمان خودش است. اهمیت کوروش در تاثیری است که خاطره فرمانروایی‌اش به جا گذاشت ،وقتی به قول یونانی‌ها از راه قلب ها وارد شد .
واکنش تجزیه‌طلب قبیله گرا در برابر کوروش باید درک شود چرا که حتی با وجود فهرستی از جعلیات محیرالعقول و مضحک که ایشان برای نیاکان خیالی و افتخارات خیالی‌تر آنان می‌سازند باز هم توان هماوردی با تاثیری که کوروش بر تاریخ جهان گذاشته را ندارد؛ بخش بزرگتر این واکنش‌های هیستریک به دلیل حسادت است.
برای شخص قبیله‌گرا جهان و تمام آنچه بشریت از میراث مادی و معنوی و معرفتی در طول هزاران سال گرد آورده باید در حصار قبیله‌ اش به دست آمده باشد و گرنه خشم و دلسردی و حسادت او را در پی دارد و کوروش شخصی است که طومار حقیقی عملکرد و تاثیرش طومار توهماتش را در هم می‌پیچید.
به جای ابراز شگفتی از واکنش و خشم انسان قبیله‌ای باید با ذهنیت ابتدایی اش آشنا شد تا ساز و کار آن را درک کنیم .
@iranban_kord

🔷چرا غربی ها متن کوروش را به عنوان یک نماد تاریخی برای منشور حقوق بشر پس از جنگ جهانی دوم برگزیدند .
نخست باید گفت تنها در یونان یک اتفاق بسیار نادر حتی تا به امروز افتاد و آن هم شکاف لوگوس(اندیشه) از میتوس( اسطوره) بود. یعنی اندیشه ،منطق و کشف قانون هستی از میتوس ( اسطوره) تمیز پیدا کرد و در حوزه کنش مستقل ذهنی افراد قرار گرفت، این فرایندی است که در یونان به عنوان گذار از جهان اسطوره به فلسفه می‌شناسیم . یکی از نتایج این شکاف این بود که در جامعه مبتنی بر اسطوره روابط انسانی بر اساس تابو که مبتنی بر مقدسات کیهان شناختی دستگاه اساطیری است شکل می‌گیرد. وقتی اجتماعی از اسطوره گذار می‌کند در نتیجه ساز و کار مبتنی بر تابو کنار می‌رود؛ پس روابط انسانی باید بر چه اساسی شکل بگیرد؟
این موضوع بخش تازه‌ای از شیوه اندیشیدن یعنی فلسفه می‌شود که به آن فلسفه اتیک که به فارسی فلسفه اخلاق ترجمه شده می‌گویند که البته فلسفه کردار درست‌تر است .
این فلسفه کردار تبدیل به بنیان شکل گرفتن قانون و حقوق که پایه و اساس قانون هست می‌شود بنابراین مدنیت غربی از سه هزار سال پیش صاحب سنن حقوقی و قانون شد و به همین دلیل است که یونانی‌ها انواع حکومت را بازشناسی می‌کنند در حالی که در غیر یونان تنها یک نوع حکومت وجود دارد یعنی حکومت یک پادشاه که حائل بین زمین و آسمان است و دستگاه پادشاهی کارکردی اساطیری دارد .
این سنت حقوقی پس از مسیحیت توسط آکادمی های یونانی و ساز و کار مدنی روم که دارای حقوق مدنی و میراث‌دار شهروند گرایی یونانی بود به الهیات مسیحی منتقل شد و شاخه‌ای در الهیات مسیحی به نام کنونیسم یا حقوق کلیسایی شکل می‌گیرد.
در واقع هر چیزی که ما امروز به نام جامعه مدنی و مدرن می‌شناسیم محصول تکوین و تکامل حقوق کلیسایی و برگردان این حقوق به ساختار سکولار است. در پایان سده‌های میانی( قرون وسطی) الهی‌دانان اروپایی از اکویناس تا اسکوتوس، سوارز و...ایده‌هایی را در قالب یک حکومت جهانی تعریف کردند که مناسبات ملل و دولت‌های این ملت‌ها بر اساس یک منشور حقوقی تعریف شود تا از جنگ‌ میان ملت‌ها جلوگیری شود که اندیشه‌های این الهی‌دانان پایه و اساس الگوی سازمان ملل است .طبیعتا این فرایند همانگونه که گفته شد ریشه در سنت یهودی_مسیحی اروپایی و الهیات آنان داشت و تنها نمونه جهانی که نظم بین‌المللی را بر اساس رواداری میشناخت و یک متن روادارانه موجود بود حکومت کوروش در عهد عتیق بود.در هیچ امپراتوری حتی امپراتوری روم چنین ظرفیتی وجود نداشت چرا که رومی‌ها ملل تابعه را عناصر درجه دو حساب می‌کردند و شامل حقوق شهروندی رومی نشده یا از بخشی از آن برخوردار می‌شدند. تنها در حکومت هخامنشیان بود که همه ساکنان امپراتوری بنده( تبعه) شاه و از حقوق برابر برخوردار بودند و ملل تابعه از جمله ملت یهود شایسته داشتن آزادی دانسته شده بودند .
روشنفکر ایرانی از آنجا که سنت مدنی غرب را نمی‌فهمد و تجزیه‌طلب قبیله گرای انیرانی که افزون بر این مورد با هر آنچه مایه مباهات ایرانی است مشکل دارد می‌گوید حقوق بشر یک امر مدرن است و ربطی به دوهزار و پانصد سال پیش ندارد و نمی‌داند آمریکایی ها خود را ملت یهود جدید تاریخ می‌دانند و یک پیوستگی الاهیاتی و حقوقی در سنت یهودی_مسیحی را مدنظر دارند که باعث دامنه‌دار شدن چنین تفسیری نزد آنها می‌شود. در واقع این ایده حکومت جهانی اوکام ،اسکوتوس ،سوآرز و آکویناسی ریشه در سنت آگوستنی و ایده شهر خدا و حکومت جهانی مسیحِ آگوستین قدیس داشت که باز هم تنها بدیلش در تاریخ بشری حکومت کوروش بود چرا که کوروش در عهد عتیق به مثابه یک رهاننده ( مسیح) یاد شده است .کوروش تنها یک نماد ملی و پادشاه نیست بلکه یک حلقه پیوند با سنت سیاسی و الهیات سیاسی یهودی_مسیحی است .
هنری که الهی‌دانان اروپایی داشتند این بود که با روش‌های منطقی فلسفی که از میراث یونانی رومی می‌گرفتند تأویل هایی از متن مقدس به دست می‌آوردند که تضاد سنت مسیحی با مدنیت یونانی_رومی را حل و فصل می‌کرد و شهریگری یونانی را در مسیحیت و حکومت موسی باز تعریف کردند و از منظر سیاسی این یکی از راه‌های مهم باززایی غرب بود . منظور از تضادهای مسیحیت با مدنیت یونانی_رومی این است که مسیحیت ریشه‌های سامی دارد و از اساس به گنوسیسم آغشته است که در نتیجه با سنت یونانی_رومی ناهمخوانی داشت. الهی‌دانان مسیحی قرون وسطا این زوایا را تراش دادند و با سنت شهریگری یونانی و مدنیت رومی همخوان کردند به گونه‌ای که کلیسای مسیح ، عهد موسی را به مثابه فرهنگ سیاسی آتن و رومی (با تاویل به آیات مقدس ) باز تعریف کردند و به همین دلیل است که محافظه کاران غربی اینقدر به مسیحیت علاقه‌مند هستند چون با این دگرگونی‌ها مسیحیت به حامی الوهی مدنیت غربی و ارزش‌های یونانی _رومی یعنی خردگرایی، علم گرایی، آزادی خواهی، دموکراسی و ...تبدیل شد.
@iranban_kord

فَر شاهی را می‌ستایم 🔥
هفتم آبانماه گرامی داشت کیش تاریخی پدرشاه

از دیدگاه پدیدار شناسانه به تاریخ، مفهوم حقوق بشر را نمی‌توان برای دوره مدرن به کار برد، چون مفهومی متعلق به جهان مدرن است اما چیزی در نوع فرمانروایی کوروش وجود داشت که او را فراتر از زمان خود برد.
خاطره نوع حکومت کردنش که تاثیرش به جز بنیانگذاری کشوری که ایران نام گرفت به عنوان نجات دهنده یهودیان از بردگی در عهد عتیق، به عنوان شخصیت محبوب یونانیان عصر طلایی پریکس و شاگردان سقراط، الگوی فرمانروایی ماکیاولی در شهریار، الهام بخش هگل در در فهم نقطه آغاز روح به معنای آگاهی انسان از خویش و البته اعلامیه استقلال آمریکا که توماس جفرسون نوشت هویداست.
گادامر این پدیده را تاریخ می‌نامید، اهمیت اصلی کوروش در تاثیری است که از خاطره فرمانروایی اش به جای گذاشت، وقتی به قول یونانی از راه قلب ها وارد شد.

@iranban_kord

🦋 گزیدۀ بهترین‌های تلگرام:
📘تاریخی، علمی، آموزشی، ادبی، هنری، سرگرمی و...

💎 روی لینک زیر بزنید و عضو کانال‌های دلخواه خود شوید! 👇

💠 https://t.me/addlist/cUSYcF7E_l02ZGNk
➖➖➖
عضویت در لیست: @FiruzMehr

📝روحانیون کرد و مسئله تبارشناسی پانکردی

در گذشته به علت تفاوت‎های شیعه و سنی در ایران و تفاوت دو فقه حنفی و شافعی در عثمانی، بخش عمده ناسیونالیسم کرد بر دوش روحانیون بود و ایشان در آرزوی تشکیل یک کردستان اسلامی، عامل پیش برنده مکتب پانکردیسم در میان مردم عادی بودند.
یکی از نخستین کسانی که به نوشتن تاریخ کرد به شیوه مدرن آن پرداخت نیز یک روحانی کرد ایرانی به نام ملامحمد مردوخ بود که البته نمی‎توان او را تجزیه‎طلب و در آرزوی کشور کردستان خواند، با این حال او نیز همچون پانکردهای امروز تمام مردمانی که روزگاری در جغرافیای مناطق کردنشین امروزی ساکن بودند را کرد خوانده و البته نتوانسته پیوستاری تباری ایشان را نیز اثبات کند و عملا به صرف روایت تاریخ منطقه، هر جنبنده غیر فارس و عرب و ترکی را کرد خوانده است.

این رویکرد در سایر روحانیون کرد نیز وجود داشت و ایشان برعکس روحانیون شیعه، هویت قومی مردم خویش را نیز به اندازه اسلام مهم شمرده و حدالامکان، در قصص الانبیا و روایات و احادیث نیز دست برده‎اند تا بتوانند برای کرد، اعتبار بتراشند و از همین روی می‏‌بینیم که ایشان نوح و ابراهیم و... را کرد معرفی کرده و سخن از صحابه کردی پیامبر اسلام گفته‎اند که امروزه در برگه‌های پانکردی منتشر می‎شود.
از سوی دیگر، کردها مردمانی دست‎کم ایرانی‌زبان هستند که همچون یک فرورفتگی، با حذف مسیحیان ارمنی و آشوری، به درون ترک و عرب فرو رفته‏‌اند و به علل مذهبی از سایر ایرانیان همسایه خود در شرق جدا مانده‎اند.
بنابراین آنان که از ایران جدا هستند و پیوندی میان خود و ایران شیعه نمی‏‌بینند می‌کوشند هرآنچه که ایرانی است و در میان ایشان و همسایگان ترک و عربشان وجود ندارد را نه ایرانی، بلکه کردی معرفی کنند تا از این راه ،کرد را هم‌سطح و هم‌رده ترک و عرب معرفی کنند.
اینچنین است که می‏‌بینیم حتی ابایی از مصادره دیگر مردمان ایرانی و مولفه‎های ایشان ندارند و هر آنچه که در خود ایران است را به نام کرد می‌زنند.
در این نمونه ویدئوی این آخوند کرد را می‌ببینید که در شعری که سروده، مدعی می‌شود قدیم فقط دو کشور وجود داشت که یکی از آن دو کشور، فارس بود که همانا ما کردها هستیم و در آن زمان ترک و عرب و عجم(ایران) وجود نداشت. او در ادامه می‏‌گوید که ما در اشغالیم و از تمدن‎های کهن جهان درخواست دارد تا دست کردها را بگیرند و کردها را نیز دارای کشور کنند.
البته او اشاره نمی‏‌کند که کشوری که مدعی آن است(همان فارس که ما کردها هستیم) را مسلمانان نابود کردند!
اما براستی چرا برای کردها برعکس سایر ایرانیان، روحانیت اسلام تعارضی با هویت قومی و ملی ندارد؟
پاسخ آن، درواقع پاسخ بسیاری از پرسش‎هاست.

۱_ عدم تعارض اسلام با پان‎عربیسم، پان‎ترکیسم و پانکردیسم
درواقع ایران موجودیت خود را در شکستی که از اعراب مسلمان خورد از دست داد و پس از اسلام دیگر نتوانست قد راست کند و این درحالی است که ترک و عرب پیش از مسلمان شدنشان چیزی جز عشایر غارتگر با حکومت‎های موقت بیابانی(نظیر ترک‏ها) و یا دولت‏-شهرهای بازرگانی (نظیر اعراب) نداشتند و این اسلام بودکه به ایشان سرزمین و تمدن ،غرور، ثروت و عزت داد.
به عبارتی ترک‌ها و اعراب برخلاف ایرانیان هویت خود و اعتماد به نفس قومی خود را از اسلام دارند.
همین امر درمورد کردها که زندگی عشیرتی داشتند نیز صدق می‎کند، چراکه کردها نیز مانند بسیاری از مردمان ایرانی، هویت امروزی خود را مرهون، تجزیه و نابودی ایران به دست اسلام هستند و پیش از اسلام، کرد صرفا به معنای رمه‏‌گردان بود.
اما اسلام و انترناسیونالیسم و نظام جهادی آن، سبب شد گروهی از عشایر ایرانی به هدف جهاد و غنیمت گرفتن راهی مناطق غیر ایرانی‏ نشین شوند و در آنجا طی برخورد با غیر ایرانیان، هویت مستقلی برای خود پیدا کردند و سپس به واسطه جهاد اسلامی توانستند برای خود سرزمین و ثروت و اعتبار بسازند و با پاکسازی غیر مسلمانان، سرزمین‎های ایشان را تصاحب و با پافشاری بر یک فرقه اسلامی، عملا خود را از بدنه ایران جدا سازند.
@iranban_kord

حال آنکه ریشه های قدرتمند هویت ایرانی مانند سلسله‌های پادشاهی ایران باستان ،اساطیر ایرانی
،اوستا و نوروز و ...با ایدئولوژی تازه سنخیتی نداشت در حالی که کردها چنین چیزهایی را ندارند و تنها چیزی که دارند یعنی هلپرکه(رقص کردی) برگرفته از رقص ارامنه و آشوریان است که شبیه به آن را اعراب به عنوان دبکه انجام می‌دهند و از این رو کمترین اصحطکاک با اسلام را داشتند .
باستان گرایی کردها و دست‌درازی به سلسله‌ها و اقوام باستانی ایران ،جشن های ایرانی و ...میراثی کمی بیش از صد ساله است که تا بیست سال پیش هم از سوی جامعه کرد جدی گرفته نمی‌شد و تنها مختص برخی نخبگان کرد بود که برخی آنها نیز آخوند بودند .
اما پرسش این است چرا با آنکه کردهای امروزی به راستی باور کرده‌اند نوادگان کیومرث و خسروپرویز هستند و اوستایی حرف می‌زنند باز هم دچار تعارض و اصطحکاک با اسلام نمی‌شود؟
پاسخ به این پرسش نیز در دل دو دلیل دیگر است.

۲_ تعصب قبیله‌ای بسیار زیاد کردها

کردها اسلام، مارکسیسم، لیبرالیسم و هر ایدئولوژی دیگر را در خدمت قبیله گرایی شان در می‌آورند و از همین روست که امروز در میان جماعت لیبرتارین نیز کردهای قبیله‌گرایی را می‌بینیم که از نظر آنها با وجود اینکه ایران یک برساخت است اما کردها یک ملت و از نسل مادها هستند در حالی ایرانیان که بیشینه آنان فارسی زبان هستند فاقد قوم گرایی و عصبیت قومی و روحیه قبیله‌گرایی می‌باشند.

۳_ذهنیت پیشامدرن و ابتدایی کردها

ذهمیت جوامع ایلیاتی با جوامع مدرن متفاوت است و ذهن شرقی عرفانی به معنای لوی-برولی پایبند به اصل امتناع تناقض نیست.
لوسین لوی برول یکی از ویژگی‌های ذهنیت ابتدایی را در پایبند نبودن به اصل امتناع تناقض می‌داند.
بر پایه‌ی نظر برول ذهنیت مدرن و پیشرفته می‌تواند عناصر متناقض یک تفکر را تشخیص دهند، بنابراین اید‌ه ای که در آن عناصر متضاد به چشم می‌خورد را غیرمنطقی و در نتیجه مردود می‌داند اما اندیشه‌ ابتدایی یا عقب مانده برخلاف اندیشه‌ انسان مدرن آن را درک نمی‌کند و در کنش ذهنی او عناصر منطقی و غیر منطقی با یکدیگر همزیستی دارند.
بنابراین یک کرد با آنکه زبان خود را اوستایی و خود را فرزند شاپور اردشیران و زردشتی می‌داند می‌تواند مسلمان متعصب سرسختی باشد و با خوشحالی از نسل‌کشی غیرمسلمانان یاد کند.
کردها در برابر فکت های تاریخی مانند نام ایران در سنگ نبشته ها و سکه‌های ساسانیان و شباهت زبان آنان به فارسی راه انکار در پیش می‌گیرند حتی در مواردی در کلیپ های مربوط به اوستا خوانی مدعی فهم این زبان می‌شوند !
بنابراین نباید از ایشان انتظار داشت ساسانیان که زبان خود را پارسیگ می‌خواندند را کرد ندانند چرا اگر چه بیشترین شباهت زبان پارسی میانه با فارسی امروزی است اما ذهنیت ابتدایی کردها اجازه درک این مساله را نمی‌دهد که به صرف شباهت در تلفظ چند واژه آن را کاملا کردی ندانند و نتیجه آن حمله هزاران کرد به پستهایی است که برای آشنایی با زبان پارسیگ در فضای مجازی قرار داده می‌شود و مدعی کردی بودن آن می‌شوند. ،آن هم سلسله‌ای که از روم و بیزانس تا عرب و چینی آنها را پارسی خوانده‌اند.
از همین روست که می‌بینیم یک قومگرا می‌تواند هم زمان چندین ادعای متناقض را بیان کند و حقیقت و دروغ بدون ایجاد شبهه و پرسش در ذهن شخص قبیله‌گرا قرار می‌گیرد و عناصر متضاد با یکدیگر همزیستی دارند.
در واقع مشکل ذهنیت ابتدایی نه پیش داوری ایدئولوژیک بلکه یک مساله فرهنگی است .بسیاری از چنین کسانی نه تجزیه‌طلب هستند و نه حتی در آرزوی فدرالیسم بلکه مشکل، پرورش در یک جامعه با ذهنیت ابتدایی است که سیستم آموزش و پرورش کشور نیز نتوانسته سهمی در بلوغ فکری آنها داشته باشد و آنان را برای زندگی در جامعه ای پیشرفته و جهانی آماده کند چرا که نفس همان سیستم نیز ستیز با تجدد و تقدیس امر پیشامدرن با عنوان پر طمطراق (اصالت) است.
@iranban_kord

آخوند کرد سنی :پیشتر در دنیا دو دولت بود ،
یکی فارس بود که خود ما بودیم (!!!)
ترک و عرب و عجم(ایرانی!!!) نبود
@iranban_kord

«اروپا و جزایر سه‌گانه»


جنگ روسیه در اوکراین باعث شد ایران خنجر دیگری بخورد. اروپا ایران را در مورد جزایر سه‌گانه «اشغالگر» خوانده است. درست است که امارات با عصای موسای تجارت و اقتصاد و با بازی‌های بُردـ‌بُرد به خوبی یاد گرفته است کار خود را از پیش برد (کاری که البته هیچ مهارت شگرفی نیست، فقط لازم است ایدئولوژی چپ عقل سلیم را فلج نکرده باشد)، اما این فقره، یعنی این همراهی عجیب اروپا با امارات و غش کردن اروپایی‌ها در آغوش امارات بیشتر پیامد جنگ اوکراین و دوستی خاله‌خرسۀ روسیه با ایران است تا نتیجۀ مهارت عقل‌سلیمِ اماراتی. برویم عقب‌تر...

اوایل سال ۲۰۲۲ ــ زمستان ۱۴۰۰ ــ اولیانوف، نمایندۀ روسیه در مذاکرات هسته‌ای، مَرد پرحرفِ مذاکرات که همیشه دست‌به‌توئیت بود و بر اساس تعداد بطری‌ها روی میز مذاکرات هسته‌ای خبرهای خوش توئیت می‌کرد، در توئیتی نوشت «فقط پنج دقیقه تا توافق هسته‌ای با ایران مانده است». درست می‌گفت! فقط پنج دقیقه مانده بود، منتها این شعرِ او مصرع دومی هم داشت! نگفته بود که رئیسش، پوتین، قصد دارد در دقیقۀ چهارم به اوکراین حمله کند. لشکرهای روسیه وارد خاک اوکراین شدند و اولیانوف هم که دیگر کاری در ژنو نداشت دفترـ‌دستکش را جمع کرد و کلاً رفت که رفت!

ساعت مذاکرات در همان دقیقۀ چهارم برای همیشه به خواب رفت. در جنگ روسیه و غرب توافق هسته‌ای قطعاً به ضرر روسیه بود، زیرا روسیه می‌خواست از اهرم انرژی علیه غرب استفاده کند ــ همان تئوری پوچ و بی‌نتیجۀ «زمستان سخت» که روس‌دوستان در ایران نیز از «راشاتودی» یاد گرفته بودند و تأمل‌نشده تکرار می‌کرد... وینتر ایز کامینگ! وینتر ایز کامینگ! زمستان‌ها آمدند و رفتند و از انرژی اهرمی برای روسیه درنیامد، اما بازندۀ بازیِ روسیه با کارت انرژی که بود؟ ایران! در حالی که ایران می‌توانست دریچۀ امید اروپا باشد، روسیه جلوی مذاکرات را سد کرد و ایران را به بخشی از کابوس اوکراین بدل کرد.

این اقدام امروز اروپا را نیز باید یکی دیگر از ترکش‌های جنگ اوکراین بدانیم. اگر روسیه در جنگ با اوکراین واقعاً به کمک ایران نیاز دارد، یعنی از این پس نیز فقط برای ایران هزینه دارد! وقتی خود روسیه نمی‌تواند گلیم خود را در برابر غرب از آب بیرون کشد، چه گلی قرار است سر دیگران بزند؟ کَل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی! اروپایی که با مدل اقتصادیِ سوسیال دهه به دهه ضعیف‌تر، و به جیب مالیات‌دهندگانِ اقتصاد «نئولیبرالِ» آمریکا محتاج‌تر می‌شود، مجبور شده است برای اوکراین خرج کند. امارات وارد بازی بُردـ‌بُرد با اروپا می‌شود، در حالی که روسیه ایران را درون جنگی می‌کشد که برای اروپا فقط ضرر است. پس باید منتظر ضربه‌های دیگری از جانب اروپا باشیم. اما وقتی خود چین و روسیه که ــ به خیال ما ــ طرف ما هستند پای بیانیه‌ای را امضا می‌کنند که به نفع امارات است، از اروپا چه انتظاری می‌رود؟

دولت پزشکیان هم حتی قبل از تشکیل کابینه‌اش مشخص بود قرار نیست در این معادلات دیپلماتیک تغییری دهد. وزیر خارجه روز اول آب پاک را روی دست همه ریخت و گفت ما با آمریکا مشکل مبنایی داریم. پس مسئله فقط کاستن از هزینه‌های احتمالی است (اما مگر دولت‌های قبل چنین نکردند؟). این دنیا محل بده‌بستان است. طرفداران رابطۀ اقتصادی با چین در توجیه چین‌دوستی خود می‌گویند: چین دومین اقتصاد دنیاست! یعنی شگفت‌انگیزترین و البته عصبانی‌کننده‌ترین جواب ممکن را می‌دهند! استدلال کلان ما را خُرد می‌کنند و یک تکه از آن تحویل خود ما می‌دهند! اگر ارتباط با دومین اقتصاد بزرگ دنیا مفید است، پس تخریب رابطه با اقتصادهای اول، سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم، هشتم و نهمِ دنیا مطلقاً ضرر است! اتفاقاً رابطۀ اقتصادی با همان اقتصاد دوم هم زمانی واقعاً مفید است و به بهره‌کشی یک‌طرفه منجر نمی‌شود که همزمان ایران با سایر قدرت‌ها هم روابط اقتصادی داشته باشد. با هیچ پاک‌کن، با هیچ سمباده و با هیچ اسیدی نمی‌توان این اصل را از دفتر واقعیات این جهان پاک کرد! با شعار صخره‌ها جابجا نمی‌شوند. با فریاد کوه‌ها نمی‌گریزند. پس با تبلیغات صداوسیما هم نمی‌توان هزینه‌های بی‌کران انزوای ایران را انکار کرد.

نفت و گاز ما زیر خاک می‌ماند، استعداد جوانان ما هدر می‌رود و نخبگان ناامید می‌شوند، سرمایه‌هایی که باید به شمال خلیج فارس سرازیر شود، به جنوب آن می‌رود، انواع سرمایه از ایران می‌گریزد، از صادرکنندۀ گاز به واردکنندۀ آن تبدیل می‌شویم، مردمی که شصت سال پیش سوار خودروی آمریکایی، آلمانی و ژاپنی بودند، پرایدسوار می‌شوند، امید به خرید مسکن یک‌قرنی می‌شود و کشوری که آینده‌دارترین قدرت غرب آسیا به نظر می‌رسید، در برابر امارات توان دیپلماتیک لازم را برای دفاع از خود ندارد. ادامۀ این راه نیز چیزی مگر سرمایه‌سوزی در بر ندارد! والسلام!


▪️«داستان جزایر سه‌گانه»

مهدی تدینی

@tarikhandishi  |  تاریخ‌اندیشی

🦋 گزیدۀ بهترین‌های تلگرام:
📘تاریخی، علمی، آموزشی، ادبی، هنری، سرگرمی و...

💎 روی لینک زیر بزنید و عضو کانال‌های دلخواه خود شوید! 👇

💠 https://t.me/addlist/FzgwguCHuAI2OTBk

روحانیون کرد نیز دارای تمایلات مشهود ناسیونالیستی هستند ولی بیهوده به دنبال کسب حمایت اعراب هستند.
فمینیست کرد نیز برخلاف فمنیست ایرانی به دنبال ناسیونالیسم کردی است و حتی با وجود آگاهی از وضع بحرانی زنان در جامعه کرد حاضر است هزینه‌ هایی چون قتل های ناموسی ،ختنه زنان ،محدودیت در انتخاب همسر ،پیشه و... را به جان بخرد .
عده‌ای هم به دنبال جذب تیره‌های دیگر ایرانی از لربختیاری و آذری گرفته تا گیلک و تات وطبری و بلوچ ها به پانکردیسم هستند و بخش دیگر نیز می‌خواهند دل کردهای شیعه و اهل حق و ایزدی را به دست بیاورند .
حتی بازیگران فیلم های بزرگسالان کرد نیز پانکرد هستند!
بنابراین می‌بینیم تمام آن اقشاری که در جامعه ایران یا دارای تمایلات ملی میهنی نیستند و یا حتی با آن ضدیت دارند در جامعه کرد ناسیونالیست هستند؛ با این وجود کردها به شدت عشیره ای و قدرت طلب هستند و به همین دلیل اقلیم کردستان به عنوان نمونه‌ای از حکومت‌داری کردها جولانگاه فساد و قبیله‌گرایی دو جناح کرمانجی و سورانی در سلیمانیه و اربیل است .
حکومت کردی تقلیل دولت به عشیره است و از همین رو ناکارآمد و نتیجه آن دیکتاتورهای عشیره‌ایست .
@iranban_kord

📝غزه ،قوم یهود ،ناسیونالیسم کردی

ماموستا کلباشی از ملایان اهل سنت ضمن سرزنش اعراب از کشورهای اسلامی می‌خواهد به یاری غزه بروند و بر اساس قانون اسلام کردها را یاری دهند تا کرد هم دارای دولت باشد و همه طبق احکام اسلام رفتار کنند.
اما رابطه کردها با یهودیان چیست و چه چیزی کردها را در ستیز با یهودیان قرار می‌دهد ؟

۱_مذهب
تعصبات اسلامی را نمی‌توان از جامعه پیشامدرن کرد جدا کرد .
آنها از سپیده‌دم شکل گیری به عنوان یک تیره در خدمت منافع اسلام درآمده و از قفقاز گرفته تا آناتولی به جهد و جهاد برای اسلام پرداختند و از اسطوره‌های ایشان صلاح الدین ایوبی سردار جنگ های صلیبی است که قدس را از چنگ مسیحیان بیرون کشید و به پشتوانه اسلام سنی در پایان دوران عثمانی و آغاز شکل‌گیری ترکیه نوین ، میلیون‌ها مسیحی ،یهودی،ایزدی، علوی ،کاکه‌ای و خلاصه هر جنبنده غیر سنی مذهبی را نسل‌کشی کردند.
هنگامی که درباره کردها سخن گفته می‌شود نمی‌توان پشتوانه هزار سال مبارزه و پیشروی در راه اسلام که بخش اعظم هویت آنان است را نادیده گرفت.
تفاوت جامعه فارسی زبان و کُرد در این است که پس از برآمدن دولت مدرن در ایران اقلیت‌های مذهبی می‌توانند بدون هجمه و حمله مسلمانان زندگی کنند؛
به عنوان مثال زردشتی ها ،یهودی ها و مسیحی ها به آسانی در شهرهای فارسی زبان مانند یزد و اصفهان که از مذهبی ترین شهرهای ایران هستند بدون مشکل زندگی می‌کنند اما در کردستان عراق همچنان آشوری ها و ایزدی ها توسط کردها سرکوب می‌شوند و در کرمانشاه مزارع و باغ‌های اهل حق‌ها را به آتش می‌کشند.
مختصر سکولاریسمی که در میان کردهای ایرانی به وجود آمده مرهون تجربه زیستی مشترک ایشان با ایرانیان و بیشتر در مناطق کرد جنوبی است .
از همین روست که می‌بینیم با وجود بیزاری کردهای عراقی از ایرانیان پس از حملات موشکی جمهوری اسلامی به عراق موجی از پشتیبانی و حمایت کردهای عراقی در کامنت‌های پیج های خبری اقلیم کردستان به راه افتاد .

۲_ایران‌ستیزی
ناسیونالیست های کرد ایرانی به دلیل دشمنی با ایران و شخصیت های تاریخی مانند کوروش که در دین یهود از وی به عنوان حامی یهودیان یاد شده با یهودیان ضدیت دارند.
از نظر کردها تمام تاریخ ایران و شخص کوروش زاییده افسانه سازی های قوم یهود و صهیونیست‌ها برای سرور ساختن قوم فارس بر کورد است .
برخی از آنان بر این گمان هستند که فارس‌های کنونی نیز یهودی مخفی و یا جاسوس‌های یهودیان هستند و زبان فارسی، شاهنامه فردوسی و کوروش همگی ساخته یهودیان است و از سلسله هخامنشی با عنوان خاخامنشی نام می‌برند.
۳_نازیسم و فاشیسم
کردها به دلیل ریشه ایلیاتی تصور ناب و خالصی از نژاد کردی دارند و از نژادپرست خواندن خود نیز ابایی ندارند از همین رو می‌بینیم فارسی زبانان را سگ های نجس و زبان فارسی را پارس کردن سگ می‌خوانند.
چنین تصوراتی موجب نزدیکی آنان به ایدئولوژی نازیسم و فاشیسم می‌شود.
اگر چه هیتلر به عنوان صدراعظم آلمان که کشوری با تبار نوردیک است واژه آریایی را از ایرانیان گرفت و آن را در خدمت ایدئولوژی آخرالزمانی خود درآورد اما ناسیونالیست های کرد امروزی برخلاف گذشته خود را آریایی نمی‌دانند و تبار خود را به اقوام گوتی و لولوبی و ...می‌رسانند اما با این وجود جامعه پیشامدرن کرد استعداد شگرفی برای در کنار هم قرار دادن عناصر متضاد دارد و در عین نفرت از نام واژه های ایران و آریایی از اینکه مقلد کسانی مانند هیتلر باشند اجتناب نمی‌کنند.
۴_امپریالیسم ستیزی
جریان چپ ایرانی و کمونیسم روسی از آبشخورهای ناسیونالیسم کردی در ایران هستند و اسرائیل به عنوان مهمترین هم پیمان آمریکا در منطقه نماد کاپیتالیسم است.
از این رو کردها که از نظر فرهنگی و سیاسی با گرایشات چپ و جمع‌گرایانه عجین هستند نسبت به اسرائیل جبهه می‌گیرند
۵_هم ذات پنداری با فلسطینی ها به عنوان ملت بدون کشور
شاعران و ادیبان فلسطینی و کرد یکدیگر را به عنوان ملت‌هایی بدون دولت و کشور در رنج‌های مشترک همدرد و دارای تجربه مشترک می‌بینند و با یکدیگر احساس همذات پنداری می‌کنند.
البته بخشی از کردها به ویژه کردهای ایران خود را با اسرائیل نزدیک‌تر می‌بینند و آنها را به عنوان قومی که توانستند کشورسازی کنند الگوی خود می‌دانند و اسرائیل نیز بارها از کارت کردها در برابر ترکیه و ایران استفاده کرده است و سپس کنار گذاشته است و می‌توان همکاری موساد با سازمان میت ترکیه برای دستگیری عبدالله اوجالان را مثال زد .

با وجود یهود ستیزی های جامعه کرد و نه صرفا اسرائیل ستیزی، تفاوت سیاسیون کرد با ایرانی در این است که سیاسیون آنان غرب ستیزی و یهودستیزی نمی‌کنند و تصویری لیبرال از جامعه سنتی خود نشان می‌دهند اما از آنجا که جامعه مذهبی است با سایر مسلمانان هم‌نوا می‌شوند.
@iranban_kord

ماموستا طاهر کلباشی : کردها پس از رویدادهای غزه علیه اشغالگران کردستان شورش کنن (دی ماه ٢٠٢٣)

گفتگوی بی‌بی‌سی فارسی با شیخ عزالدین حسینی از رهبران ناسیونالیسم کردی و سخنگوی کردها در جریان خواست خودمختاری کردستان در اوایل انقلاب .
وی مانند سایر ملایان اهل سنت در عین مذهبی بودن از سران ناسیونالیستم کردی بود اما با سایر گروه های ناسیونالیست_مذهبی کُرد وارد جنگ قدرت شد. ‌
جدایی کردها از ایران در نتیجه برخورد دو باور مذهبی شیعه و سنی در دوران فاشیسم مذهبی صفویان بود که در دوران جدید با گرفتن ایده های ناسیونالیسم غربی و کمونیسم روسی ماهیت تازه‌ای پیدا کرد و نمی‌توان مساله مذهب را از آن جدا کرد.
گرایش کردهای شیعه و اهل حق به این ايدئولوژي مولود تاریخسازی های جناح ملی و ایرانشهری در بیست سال اخیر است که در برابر جریان مصنوعی پانترکیسم دست به بولد کردن خرده فرهنگ های قومی و ایلی عشیره‌ای زدند و گرنه تا پیش از آن در میان کردهای اهل تشیع جریان‌های تجزیه‌طلبانه وجود نداشت و امروز نیز کردهای تجزیه‌طلب شیعه ناچارند از راهزنان و غارتگری های عشیره‌ای به عنوان ناسیونالیست و حرکت تجزیه‌طلبانه نام ببرند!
@iranban_kord

اخوند سنی مسجد جامع سنندج در خطبه فروردین نماز جمعه خود به قازی محمد درود می‌فرستد و می‌گوید اگر چه او موفق نشد و ما هنوز درجه دو و سه هستیم ولی ما درود می‌فرستیم به‌ آن اسطوره پاکی و ایمان که خود را در راه ملت کورد فدا کرد.
همانگونه که گفته شد اساس ناسیونالیسم کردی بر فقه شافعی است و نسل‌کشی ایزدیها، آشوری ها، ارمنی ها ،علوی ها و...را باید در همین چارچوب دید چرا که اگر مساله فقط کرد بودن است ایزدیها و علوی ها با وجود کرد بودن نباید مورد حملات دامنه دار و خیانت کردها قرار می‌گرفتند.
اهل شیعه و اهل حق ایرانی که حاملان ناسیونالیسم کردی شده‌اند در نهایت رعیت درجه چندم و حمالان اندیشه های تکفیرگرانه آنان هستند چنانچه پیداست خود این حضرات در برچسب ‌های فاشیستی مذهبی مانند مجوس ،رافضی و عجم و مادر صیغه‌ای خواندن ایرانیان، گوی سبقت را از اربابان خود ربوده‌اند.
@iranban_kord

این آخوند سنی می‌گوید نوروز جشن کردی نیست و حتی نامش هم فارسی و متعلق به آتش پرستهاست و حتی اگر فرض کنیم اجداد ما این جشن را داشته‌اند جشن گناه و کفر است.
@iranban_kord

همچنین شیخ طه شمزینی به اردوی خالو قربان هرسینی که برای سازماندهی سواران عشایر مکریان آمده بود، حمله کرد و این مرد ایراندوست را به قتل رساند.
در سریال در چشم باد ساخته مسعود جعفری جوزانی که بیشتر به عنوان یک سریال وطن دوستانه شناخته می‌شود تحت نفوذ عوامل کُرد این سریال، سمکو شکاک را مظلوم و بی‌گناه معرفی کرده و در عوض خالوقربان هرسینی را خائن می‌نامند!

➖قازی محمد در ایران
قاصی محمد که کردها نام او را قازی محمد می‌نویسند از طبقه روحانیان و از مدیران ارشد دولت ایران در مهاباد بود(رئیس اداره معارف مهاباد و رئیس سازمان شیر و خورشید سرخ مهاباد) اما با این وجود کهنه پرستی کردها را خوار می‎شمرد به گونه ای که مخالف لباس سنتی کردی بود.
اگر چه وی به دلیل گرجی تبار بودن مورد تایید حزب (کومله ژک ) که ایدئولوژی نازیستی داشت و مخالف پیوستن کسانی بود که تبار غیر کردی داشتند، نبود اما تفکر پیشامدرن و اسطوره محور کردها و استعداد ذاتی آنها در مظلوم نمایی او را تبدیل به یک اسطوره و شخصیت کاریزماتیک کرد.
وصیت‌نامه‌ای منسوب به او وجود دارد که عجم(فارس) را بزرگترین دشمن کرد می‌داند و این تبدیل به مانیفست کردهای ایرانی شد.

➖ملامطفی بارزانی
اگر چه درباره سواد مذهبی ملا مصطفی بارزانی اما و اگرهایی وجود دارد اما او برای کردهای عراق ملا بود.
او و فرزندش مسعود بارزانی با ترکیه روابط خوبی داشته و دارند و حتی مسعود بارزانی هنگام جنگ برادرکشی « شه‌ڕی براکوژی» یا جنگ داخلی کردستان عراق(1994-1997)، با پشتیبانی ترکیه و سوار بر تانک‎های صدام، اربیل را از تصرف نیروهای اتحادیه میهنی خارج نموده و تمام پیشمرگان جلال طالبانی که اسیرش شده بودند را اعدام نمود. در این جنگ، ترکیه 50 هزار نیروی نظامی را در سال 1997 وارد شمال عراق کرد تا از بارزانی در برابر پ.ک.ک دفاع کند و از آن زمان پایگاه‎های خود را در عراق نه‎تنها حفظ کرده بلکه گسترش هم داده است و حال به بهانه مبارزه با پ.ک.ک 50 پایگاه نظامی در عراق دارد.
➖فرجام
چنانچه دیدیم نوعثمانی گری توان جذب کردها را دارد و روابط کردهای تجزیه‌طلب و ترکها یک مساله تاریخی است و به همین دلیل کردها نه از ترکها بلکه از ایرانیان متنفر هستند.
نکته دیگر اینکه کردها مسحور و مقهور زور و قدرت هستند. آنها به دلیل زیست عشایری احترام و محبت را حمل به ترس می‌کنند و از آنجا که از ترکها محبت و احترامی ندیده‌اند جرئت روبرو شدن با آنان را ندارند و تمام ضرباتی که از ترکها می‌خورند را به مردمان ضعیف یعنی ایرانیان بر می‌گردانند تا احساس حقارتشان را تخفیف دهند.
کردها میلیونها ارمنی، آشوری، ایزدی و علوی را کشتند و همواره به دلیل هم مذهب بودن با ترکها پیکان دشمنی خود را به سمت ایرانیان گرفتند و مظلوم نمایی ایشان درباره سرکوب توسط ترکها هرگز به بیان جزئیات نمی‌شد تا غرورشان خدشه دار نشود و توسط پان ایرانیست ها و ایرانشهری ها تغذیه شوند.
وضعیت کردهای شیعه و اهل حق در یک کشور کردی چیزی مانند شیعیان، ایزدی‌ها و علوی ها در کردستان ترکیه و عراق خواهد بود.
@iranban_kord

📝ملایان اهل سنت پرچمداران ناسیونالیسم کردی

➖میرمحمد رواندز معمار امروزی کردستان با نسلکشی ایزدی‌ها
میرمحمد رواندز مانند سایر سران کرد در سده نوزدهم سیاست جهادگری را در دستور کار قرار داد و نخستین قربانیان وی آشوریان بودند.
او در سال 1831 به امارت ایزدی ها در موصل که (داسنی) نام دا‌شت حمله کرد و هزاران مرد و زن و کودک ایزدی را به خیال ثواب اخروی کشتار کرد که به دنبال این قتل عام بیشینه جمعیت ایزدی از بین رفت و باقی ایشان به جبل سنجار و تورعابدین گریختند و امارت داسنی برای همیشه نابود شد.
او را می‌توان معمار کردستان کنونی دانست زیرا در نتیجه نسل‌کشی آشوری ها و ایزدی‌ها بود که سرزمینی یکپارچه کرد و سنی مذهب به وجود آمد.
این نسل‌کشی چنان بنیان افکن بود که ایزدی ها با وجود در اکثریت بودن و داشتن امارت و حکومت پس از آن به اقلیتی همواره در معرض یورش کردها تبدیل شدند و تاثیر آن تا به امروز در نزد ایشان باقی است.
ایزدی ها به دلیل ستم و جنایاتی که کردها در حق ایشان کرده‌اند خود را کرد نمی‌دانند و بیش از همه با ارامنه و آشوری ها احساس دوستی و نزدیکی دارند‌.
خیانت پیشمرگه ها به ایزدی ها نیز در ادامه همین نفرت مذهبی کردها از ایشان بود.

➖شیخ عبیدالله نهری
نخستین جنبش کردی در ایران، هجوم شیخ عبیدالله نهری در سال ۱۸۸۰ میلادی یعنی حدود ۱۴۱ سال پیش بود. او مورد پشتیبانی عثمانی بود و از آنان کمک های مالی و نظامی دریافت میکرد.
شیخ عبیدالله مایل به شورش در عثمانی بود اما زیرکانه اعتماد سلطان را جلب نموده بود و به پیشنهاد انگلیسی‎ها به ایران حمله کرد.
شیخ عبیدالله در حمله به ایران، به ترکمن‎های خراسان نامه داده و ایشان را به حمله به ایران دعوت کرده بود و از طرف دیگر به سلطان عثمانی وعده می‎داد که خاک ایران را برای او تسخیر می‎کند.
شیخ عبیدالله نهری دست به کشتار ارمنی‎های عثمانی و شیعیان و آشوریان ایران زد و در این میان جمعیت آشوریان ایرانی بیشترین آسیب را دید.
احمد کسروی در نکوهش خرافات سنی ستیزانه شیعیان آذربایجان به ماجرای شیخ عبیدالله نهری اشاره می‌کند و می‌گوید جنایات شیخ عبیدالله کرد و افرادش علیه زنان و کودکان روستاهای آذربایجان نظیر بریدن سینه زنان و قطع عضو ایشان، نتیجه رفتارهای دگرستیزانه قزلباشان از جمله مراسم «عمرکشان» بوده است.

➖شیخ محمود برزینجی
شیخ محمود برزینجی قطب صوفیه قادریه بود که خود را شاه کردستان خوانده و همزمان مورد پشتیبانی عثمانی و بعدها آتاترک بود.
شیخ محمود دومین رهبر ناسیونالیسم کرد بود که با ترک‎ها علیه ایران همکاری کرد.
او از شیوخ منطقه سلیمانیه بود که خاندان او با افول امرای بابان به قدرت رسیده بودند. او در جنگ جهانی نخست در کنار عثمانی‎ها و سپس مستقلا علیه انگلیسی‎ها جنگید. وقتی عراق به دست انگلیسی‎ها افتاد، آنان برای جلوگیری از همکاری کردها با ترک‎ها به ترویج ناسیونالیسم کرد و ایده کشور کردستان جنوبی پرداختند و شیخ محمود را علم کردند اما به زودی با او به مشکل خوردند...
در ماه مه 1917 جمعی از سران سلیمانیه تصمیم به ایجاد حکومتی محلی گرفتند که شیخ محمود برزینجی در راس آن بود. او به انگلیسی‎ها پیام داده و خود را نماینده کردها از سلیمانیه تا سنندج معرفی کرد. (مک‎داول، 1383: 221)
شیخ محمود در نوامبر 1922 سلیمانیه را پادشاهی کردستان اعلام کرد و خود را پادشاه کردستان خواند و سرزمین‎های اطراف را تصرف نمود و سران این مناطق را با قتل و ترور از بین برد. (مک‎داول، 1383: 287)
او از همکاری با انگلیسی‎ها علیه ترک‎ها سرباز زد. چندی بر نیامد که شیخ محمود، با اوزدیمیر وارد مذاکره شد و گفت: «آماده است در راه ارتش ترک جان فدا کند» و اعلام کرد به عوض استقلال حاضر به قبول خودمختاری تحت حاکمیت ترکیه است. او حتی با علمای نجف و کربلا تماس گرفت که شورشی سراسری در عراق ایجاد کند و از طرف دیگر با ترک‎ها همدست شد که مشترکا به کرکوک حمله کنند. (کوچرا، 1377: 86)
از جمله اقدامات او، حذف زبان فارسی بعنوان زبان علمی کردهای عراق بود.
➖شیخ طه شمزینی
شیخ طه شمزینی یکی دیگر از شیوخ کرد و از رهبران ناسیونالیسم کرد در عثمانی بود که از متحدان سمکو شکاک بود که ایشان در حملاتی که به ایران کردند پشتیبانی سربازان و توپچیان عثمانی را در اختیار داشتند.
سمکو شکاک از خوانین ایل شکاک با شیخ طه شمزینی از بزرگان ناسیونالیسم کرد متحد و برادرزاده خود را به او داده بود. وقتی سمکو با کمک شیخ طه به مهاباد حمله کرد، یکی از گروه هایی که مورد حمله قرار گرفتند، خانواده های روحانی این شهر نظیر خانواده قاضی محمد بودند.
افراد سمکو و شیخ طه چندتن از این روحانیون سنی مذهب نظیر قاضی لطیف را بخاطر عدم همکاری به قتل رساندند و باقی ایشان را نه تنها غارت کردند بلکه پس از احضار و توهین و تحقیر، آنان را لخت و عور نموده و در شهر گرداندند.

📝ملایان اهل سنت پرچمداران ناسیونالیسم کردی
📎آیا ستیز ملایان اهل سنت با نوروز به خاطر امت محوری است ؟

یکی از اشتباهات ایرانیان اعم از عامه مردم تا ملی‌گرایان تعمیم تجربیات تاریخی خود به جامعه کُرد است .
تصور ایرانیان این است که مثلا اگر جامعه روحانی و دینی ایران امت محورانه و فارغ از گرایشات وطن دوستانه و ملی‌گرایی است پس مذهبی ها و روحانیون کُرد نیز چنین هستند.
آنچه آخوندهای سنی را به واکنش در برابر برگزاری جشن نوروز وا می‌دارد این حقیقت است که نوروز در میان کردهای سنی پیشینه‌ای ندارد و آنان در واقع از سنت‌های (ملت کوردی) که به آن باور دارند و برایش جنگیده‌اند محافظت می‌کنند .
مساله دیگر این است که کردها با وقفه‌ای طولانی‌تر از ناسیونالیست‌های ایرانی می‌خواهند برای اعتماد به نفس دادن به ملت خود به گذشته‌ای باستانی و اساطیر آن ارجاع دهند و اکنون علمای اهل سنت حس می‌کنند که در حق آنان که بنيانگذاران ناسیونالیسم کردی هستند ناسپاسی شده و دور انداخته شده‌اند.
ایرانیانی که از برگزاری نوروز در میان کردها به وجد می‌آیند و گمان می‌برند روحانیون کرد نیز امت گرا بوده و نوروز در میان کردها نشانه ایرانی بودن آنهاست باید بدانند کردها نه خود را ایرانی می‌دانند و نه نوروز را .
برگزاری جشن نوروز در میان کردهای اهل سنت ایران آن هم بدین شکل پیشینه‌ای کمی بیش از ده سال دارد و آنها که مسلمانان معتقدی هستند رسوم ایران باستان و عناصری مانند آتش را نمادی از دین زردشت و در نتیجه شرک و کفر می‌دانند.
📎چرا کردها از ایرانیان متنفرند؟
هنگامی که تاریخ سرکوب کردها توسط ترکها را می‌خوانیم باز هم عامه مردم و ملی‌گرایان در این خیال خام که کردها هم زبان و هم تباران ایرانیان هستند برای آنها تاریخ جعل می‌کنند و گمان می‌برند که کردها از ترکیه نفرت دارند حال آنکه جامعه کرد به دلیل هم مذهب بودن با ترکیه آنان را به شیعیان ترجیح می‌دهند مظلوم‌نمایی های کردها در ایران صرفا برای آن بود که جریان‌های ملی برای آنان جعل و تاریخ سازی کرده و تمام ایران را تبدیل به عمق استراتژیک کُرد کنند و از همین روست که دیدیم طی ده سال پانکردیسم سر از جنگل های گیلان، دشت های خراسان و کرانه‌های خلیج فارس درآورد و به هر جایی که رفتند در آنجا بذر نفرت از فارسی زبانان را کاشتند.
ترکها چه در دوران عثمانی و چه در ترکیه نوین همواره از جنبش های کردی در خارج از مرزهای خود پشتیبانی کرده‌اند که نمونه بارز آن پشتیبانی این کشور در دوره عثمانی و جمهوریت از اسماعیل آقا سمیتقو و شیخ محمود برزینجی و خانواده بارزانی بوده است چرا که جامعه کرد هنوز هم یک جامعه عمیقا مذهبی و متعصب است و نوعثمانی گری می‌تواند کردها را جذب کند .
از این روست که می‌بینیم ترکها در جریان پاکسازی های درسیم حدود یک میلیون کردرا کشتند، به هزاران زن کُرد تجاوز کردند و بسیاری از زنان خد را داخل رودخانه «مونزور» انداختند، آنان را لخت کردند، به آلت مردان کرد ریسمان بستند، در دهه 80 میلادی در منطقه هکاری به کردها مدفوع خوراندند و امروز نیز با سر نیزه اسلحه به جنازه دختران پیشمرگه تجاوز می‌کنند و با دست علامت بوزقورد را نشان می‌دهند اما کرد ها به ویژه کردهای ایرانی، نه از ترکها بلکه از فارسها متنفر هستند و ایرانیان را بزرگترین دشمن خود می‌دانند و مهم‌ترین دلیل آن این است که بیشترین جمعیت ایران را فارسی زبانان شیعه تشکیل می‌دهد و ترکها چه در دوره عثمانی و چه ترکیه نوین از شورش‌های کردها علیه ایران پشتیبانی عملی و نظری کرده‌اند.


@iranban_kord

اهداف دست‌اندرکاران کتاب «پیوند نژادی کُرد و بلوچ» از تألیف آن، به نقل از خودشان:

◽️ آن‌چه پیش‌روی شماست، پیشگفتار بازگردانندهٔ این کتاب به فارسی، آقای محمد سابق نصری است. وی پس از اندکی حماسه‌سرایی در باب تاریخ بلوچ‌ها و تعریف و تمجید از آنان، به‌ صراحت بیان، بلوچ‌ها را کُرد خوانده است: «استاد میر نصیر خان (نویسندهٔ کتاب مزبور) با قاطعیت هر چه تمامتر و با افتخار و مباهات «کُرد و بلوچ» را از یک نژاد و نهاد می‌داند...».
در ادامه پس از اشاره به منابع اصلی این کتاب، یعنی «کورد گال نامه ک» و «تاریخ مردوخ»، می‌آورد که: «...آنچنان که کُرد گال نامه با صراحت و اطمینان بلوچ‌ها را از نژاد کُردها می‌داند و تاریخ مردوخ نیز به این حقایق مهر تأیید زده است».

◽️ به همین سادگی، پانکُردها با اندکی چرب‌زبانی و چاپلوسی، دار و ندار دیگران را می‌دزدند و به نام تاریخ کُرد مصادره می‌کنند. انتخاب صفت مناسب برای پانبلوچ‌هایی که با قماش پانکرد در راستای ملّت‌سازیِ کُردی همکاری می‌کنند تا هویت تاریخیِ بلوچ را به نام ملّت خیالیِ کُرد بزنند، به‌عهدهٔ مخاطبین آگاه پاردان گذاشته شده است.

🟣 @PardanShah

📎چرا انسان قبیله‌ای به چشم تحقیر شهرنشینان را نگاه می‌کند؟

فضای مجازی ویترینی از فضای رسمی و واقعی ایران است.
برخلاف آنچه برخی عقیده دارند که این فضا از جامعه حقیقی متفاوت است اما به نظر می‌رسد که اتفاقا در این فضا انسان‌ها بیشتر (خودشان) هستند و یا آنچه که دوست دارند باشند را بی پرواتر بیان کرده و نشان می‌دهند .
آنچه در این فیلم می‌بینید چشمه‌ای از تفکر انسان ایلیاتی درباره انسان شهری است ،یعنی فردی که با پوشیدن لباس محلی ،هویت و اصالت میابد و با غرور ،خشونت و تحقیر بچه شهری های ضعیف ،لوس و بی ارزش را از سر راه برمی‌دارد .
این دیدگاه لزوما ربطی به تجزیه‌طلبی بلکه تفکر راستین جوامع قبیله‌ای درباره شهری هاست که نسخه پیشرفته آن در فاشیسم قومی و تجزیه‌طلبی به کمال می‌رسد و از آنجا که فارسی زبانان بیشترین جمعیت شهری و کهن‌ترین فرهنگ شهری را دارند و مدرنیته به زبان فارسی به ایرانیان عرضه شد به صورت اتوماتیک احساس ستیز و نفرت به سمت آنان گسیل می‌شود.
یک فارسی‌زبان وقتی به شهرهای کردنشین سفر می‌کند مردمان مودب و مهمان نوازی را می‌بیند که بر خلاف ساکنان برخی شهرها که با نشانی اشتباه دادن و قیمت های غیر واقعی تجربه‌ای آزاردهنده برای مسافران می‌سازند به او کمک می‌کنند در حالی که ایشان همان کسانی هستند که در فضای مجازی به فارسی زبانان، تاریخ و فرهنگ ایرانی دشنام می‌دهند و یا دست‌کم کامنت ایموجی پرچم تاجیکستان و ۲+۲=۱ می‌گذارند .
اینکه آیا مهربانی آنان در فضای واقعی برای کردیت گرفتن قبیله از بیگانگان است یا احساس واقعی ست نیازمند نظرسنجی از پاسخ دهندگان راستگو است به هر حال هر چه شمار گردشگران از هر دو طرف بیشتر شود و قبیله از انزوا خارج شود از این نفرت کاسته و بر همدلی و همراهی افزوده خواهد شد اما نفرت پراکنی های ایشان روی دیگر جامعه کرد است .
شاید برای برخی باورنکردنی باشد اما اطلاق صفت (بچه فارس) در جوامع قبیله‌ای به یک پسر بسیار زشت است و این حاصل تجربه تاریخی ما ایرانیان از غارت ،کشتار و تجاوز به جوامع شهری توسط اقوام کوچرو و بیابانگرد است،سامانه‌ای که همان انسان فارسی زبان شهری هم اصالت و آرامش را در آن می‌جوید!
دوران مشروطه و سپس دولت مدرن فرصت خوبی بود تا انسان شهری ایرانی غرور خود را پس بگیرد اما جامعه شهری ایران پس از ۱۴۰۰ سال تجربه غارت‌شدگی و تجاوز به دست حکومت‌های ایلی عشیره‌ای چنان در ترس و زبونی فرو رفته بود که رمقی برای نابودی سامانه ایلی عشایری نداشت و یکپارچگی کشور و برقراری دولت مدرن نیز جز با همکاری همان نیروهای ایلیاتی پیشامدرن ممکن نبود .
از این رو می‌بینیم در کشور ما برخلاف ترکیه‌ آن ضربه بنیان افکنی که با قدرت پایان دوران آنها را اعلام کند تجربه نشد و همین باعث شد انسان ایلیاتی متوجه نشود که در دنیای اتم و الکترول نمی‌شود عشیره‌ای زیست و هنوز هم قبیله‌گرایان سرکوب خوانین راهزن و ممنوعیت ییلاق قشلاق را از جنایات رضا شاه میشمارند و راهزنان و سرگردنه بگیران را از لای خاطرات پدربزرگ‌ها و مادربزرگ هایشان بیرون کشیده و به غارت‌های آنان وجه هویت طلبانه و ناسیونالیستی می‌دهند!
حال دلیل بیزاری از فارسی زبانان روشن‌تر می‌شود؛ساکنان بزرگترین، کهن‌ترین و آبادترین شهرهای ایران فارسی زبانان هستند ،مردمانی که بعضا به دلیل نداشتن روحیه دگرستیزی به ترسو بودن متهم می‌شوند و تاریخ ایران پس از اسلام شرح ویرانی این شهرها و کشتار ساکنان فارسی زبان آن به دست اقوام چادرنشین است!
فارسی زبانان که از طرفی هویت قبیله‌ای و ستیزه جو ندارند و از سوی دیگر وارثان تفکرات امتی دیروز و جهان وطنانه امروز هستند برای لایک و کامنت گرفتن و روشنفکر به نظر رسیدن بلندگوی اصالت تراشی برای اقوام شده‌اند و فرهنگ شهری ، اخلاق مدنی و از همه مهم تر یکپارچگی سرزمینی ایران را به خطر انداخته‌اند.
امروز حتی در کردستان عراق می‌بینیم، کردها که مردمانی عشایری بوده‌اند، قبای بلند گوران‌های یکجانشین را مسخره و به کت و شلوار غربی افتخار می‌کنند حال آنکه در ایران، عکس این مساله در جریان است ؛این انسان ایلیاتی است که انسان شهری را به دلیل نداشتن لباس محلی مورد تحقیر ،تمسخر و اهانت قرار می‌دهد!
همه ما شوخی های بلاگرها و پیج های اصفهانی ،شیرازی و سایر شهرنشینان را در نقد رفتار خود دیده‌ایم اما در پیج‌های کردی فقط سخن از اصالت ،شرافت ، ستم‌دیدگی و در عین حال شکست ناپذیری است!
انسان شهری می‌تواند خود را به جد یا طنز نقد کند و در صدد بهتر شدن باشد اما برداشت انسان ایلیاتی از نقد و شوخی، توهین به هویتش است ؛ او انسان تنها، غم زده و ترسوییست که شهامت اندیشیدن ،تغییر و نقد خود و راه و رسمش را ندارد و از ترس مدرنیته به انزوای قبیله پناه می‌برد.
@iranban_kord

مغز انسان به صورت ناخودآگاه گذشته را زیباتر و آرامش بخش تر نشان می‌دهد، خاطرات تلخ را کمرنگ تر ولی بر جلوه خاطرات شیرین می‌افزاید تا با یادآوری این خاطرات از بار رنج هستی بر گرده آدمی بکاهد، اما اگر این گذشته گرایی رومانتیک از حد بگذرد ارتباط انسان با واقعیت مخدوش شده و از همینجا غول فاشیسم بیدار می‌شود.
رمانتیسم ایلی هنگامی تنه به تنه فاشیسم می‌زند که از وسایل مدرن برای بازتولید امر پیشامدرن بهره می‌برد یعنی با کمک گوشی های هوشمند ،اینترنت، شبکه‌های ماهواره‌ای ،کتاب و نشریات، تصویری نوستالژیک و آرمانی را از گذشته ترسیم می‌کند.
این موج احساس‌گرایی، انزوا خواهی، نادیده گرفتن واقعیت‌های زندگی، عدم توجه به منطق و خرد و استدلال باعث می‌شود که شخص رابطه با جهان حقیقی را از دست بدهد .
جوامع ایلیاتی به دلیل متحرک بودن از نظر فکری کُند و توانایی نوآوری ندارند ،برای پیشرفت ،ساختن و شکوفا شدن باید ابتدا در جایی ریشه زد و با وجود یکجانشینی اجباری در صد سال اخیر هنوز فرهنگ مسلط به دلیل ترس از تغییر و انزواگرایی و مغایرت با ارزش های فرهنگی چندان پذیرای مدنیته نیست .
مدرنیته مانند یک سیل خروشان با تغییرات عمیق اجتماعی و فرهنگی همراه است و مناسبات کهن خویشاوندی را به هم می‌ریزد.
در ۱۴۰۰ سال حکومت ایلی و عشیره‌ای و ویرانی و کشتار ، سامانه ایل به انسان ایرانی احساس امنیت و همبستگی می‌داد و کمرنگ شدن آنها باعث ایجاد احساس ناامنی و بی‌ثباتی می‌شود ،بخشی از کردهای جنوبی به همین دلیل جذب کردیسم شدند .
همچنین مدرنیسم با سنت‌ها و ارزش‌های فرهنگی انسان‌های ایلیاتی مغایرت دارد و در سامانه‌ای که زن حق گزینش همسر را نیز ندارد مردان در برابر محدود کردن دایره قدرتشان واکنش منفی نشان می‌دهند .
چالش با باورهای مذهبی وجه دیگر مدنیته ستیزی است ،مدرنیته با بسیاری از سنت‌ها و باورهای مذهبی و اخلاقی دچار اصطکاک می‌شود این مساله بیشتر در جوامع کرد اهل سنت بروز پیدا می‌کند.
باید بدانیم جامعه ایران هنوز درگیر پذیرش مدنیته است ،بخشی از جامعه ایران در شهرهای بزرگ جهانی می‌اندیشند و بخش دیگر به شدت قبیله‌ای و دگرستیزانه ،این دو قطبی شدن، جامعه ایرانی را وارد چالش می‌کند.
برای کمک به گذار جوامع پیشامدرن به مدرن چه می‌توان کرد
بزرگترین مانع مدنیته ترس است و ترس به دلیل عدم شناخت است.
می‌توان با برنامه‌های آموزشی مزایای مدرنیته را توضیح داد ،در هر صورت مدرنیته تاثیر عمیقی بر هویت فرهنگی جوامع خواهد گذاشت اما مدرنیته و پیشرفت می‌تواند با حفظ هویت فرهنگی و سنت‌های محلی پیش برود چنانچه در شهرهای بزرگ ایران مانند تبریز ،تهران و اصفهان می‌بینیم سنت‌های ایرانی هنوز زنده و پویا هستند .
همچنین با گفتگو و شنیدن سخنان نخبگان ،جوانان و ریش سفیدان جوامع محلی می‌توان فضایی برای نقد و بررسی مدرنیسم فراهم کرد .
تولید ثروت و بالا رفتن سطح رفاه مهمترین هدف سیاسیون است و ارائه فرصت‌های بیشتر اقتصادی حاصل جامعه‌ای مدرن و با ثبات است.
مدرنیته حکم محتوم تاریخ است و مقاومت در برابر آن غیر طبیعی تر از پذیرش آن است.
@iranban_kord

این ویدئو با کپشن (در حوالی کوردها ادعا داشتن ممنوع است )در شبکه‌های مجازی پخش شده ،فیلمی که یک زوج کُرد را نشان می‌دهد که هر دو لباس مردانه سورانی پوشیده‌اند و با هل دادن و تنه زدن به دختر و پسری که پوشش شهری (آستین کوتاه و شلوار جین) دارند آنها را از سر راه برمی‌دارند .
@iranban_kord

این پیکره همان کوله‌بالی است که در ایران نماد ملت کورد است ولی در کردستان سوران عراق تبدیل به نماد فرودستان گوران می‌شود و از میادین حلبچه جمع می‌شود تا مبادا حلبچه‌ای ها به یاد بیاورند مردم این شهر گوران‌زبان بودند که با اسمیلیه در سورانی، این زبان به چند روستای ایزوله در حلبچه منحصر شده است .
@iranban_kord

شیخ دارا روشی به گوران‌های عراق :شما کوله بال می‌پوشیدید ما به شما یاد دادیم کت و شلوار بپوشید و گرنه قبلا قبای بلند می‌پوشیدید .
@iranban_kord