تجربه زیسته l امین بزرگیان @aminbozorgiyan Channel on Telegram

تجربه زیسته l امین بزرگیان

@aminbozorgiyan


آنکه خانه‌ای ندارد، در نوشتن خانه می‌کند. آدورنو

(استفاده، انتشار و به اشتراک گذاری مطالب این صفحه با ذکر نام نویسنده بدون اشکال است)
Contact : aminbozorgian60

https://linktr.ee/amin.bozorgian

تجربه زیسته l امین بزرگیان (Persian)

امین بزرگیان یک کانال تلگرامی فعال و پرمحتواست که به تازگی تجربه زندگی و آدورنو را به اشتراک می‌گذارد. در این کانال، شما می‌توانید مطالب جذاب و الهام بخشی را درباره‌ی تجربه‌های زندگی و مفاهیم آدورنو بخوانید. امین بزرگیان با استفاده از عبارات شگفت‌انگیز و تحلیل‌های عمیق، خانه‌ای بینشی را برای شما می‌سازد تا در آن به دنیای پراشکال عقاید و تجربیاتش وارد شوید. اگر شما هم علاقه‌مند به تجربه زیسته و آدورنو هستید، حتما این کانال را دنبال کنید. امین بزرگیان همواره با شما در ارتباط است و آماده‌ی پاسخگویی به پرسش‌ها و نیازهای شماست. برای اطلاعات بیشتر و دسترسی سریع‌تر به محتواهای این کانال، می‌توانید با امین بزرگیان در ارتباط باشید و از لینک زیر استفاده نمایید: https://linktr.ee/amin.bozorgian

تجربه زیسته l امین بزرگیان

11 Jan, 19:28


~ برخی بواسطه نقش آمریکا و بی‌تفاوتی سهمگین اکثریت جامعه‌اش نسبت به نسل‌کشی در فلسطین از آنچه در لس‌آنجلس می‌گذرد احساس رضایت می‌کنند یا آن را «کارما» یا همان «چوب خدا» می‌دانند. روشن است که این صورت‌بندی تا چه حد شبه‌مذهبی و از حیث عقلانی ناموجه است. از نظر سیاسی هم با اندیشه مخربی روبروییم چون در نهایت راه حل فاجعه کنونی را در فاجعه‌ای تازه می‌جوید: نوعی اندیشه آخرالزمانی. این نوع اندیشه نا-سیاسی البته درباره مسایل داخل ایران نیز پرکاربرد است: افراد آسیب دیدن حامیان حکومت و خانواده‌هایشان توسط قدرتی قوی‌تر را به حساب کارمای عمل آنان دانسته و از آن ابراز رضایت می‌کنند. ما در واقع در همه این موارد با نوعی عمل واکنشی و استیصال نسبت به نظمی ستمکارانه روبروییم.

اینگونه مواجهات اما راوی موضوع دیگری نیز هست. آمریکایی‌ها چه مسوولیتی نسبت به رفتارها و سیاست‌های دولت خود نسبت به فجایعی که ساخته است، دارند؟ آیا اگر اندیشه کارمایی و شبه‌مذهبی ما نسبت به آنچه در لس‌آنجلس می‌گذرد، باطل است، شهروند آمریکایی نیز می‌تواند این رابطه را به کلی منتفی بداند؟ نکته این است که هرچند ارتباط منطقی بین غزه و لس‌آنجلس وجود ندارد، اما رابطه اخلاقی و سیاسی این دو تخریب به وضوح می‌تواند برای شهروندان آمریکا سخن بگوید.

شهروند مدرن و مسؤول آمریکایی با دیدن بی‌خانمانی ساکنان لس‌آنجلس، تخریب و آتش‌سوزی خانه‌اش اگر به یاد غزه و نقش محوری دولت و مالیاتش در تولید نسل‌کشی نیفتد قطعاً دچار ضعف اخلاقی و سیاسی شده است. اگر برای دیگران و ما مسوولیت اخلاقی، هم‌دردی با آسیب‌دیدگان لس‌آنجلس است، همین مسؤولیت برای شهروند آمریکایی اگر نتواند کثافت دستگاه حکمرانی آمریکا را به خاطر بیاورد، هیچ چیز دیگری نمی‌تواند.

نقش دولت آمریکا در نسل‌کشی اخیر قابل اغماض نیست. آمریکا به عنوان اصلی‌ترین پشتوانه سیاسی، نظامی و بین‌المللی اسراییل در کشتار اخیر، هر شهروند آمریکایی را مورد خطاب قرار می‌دهد. او اگر با فاجعه‌ای که تجربه می‌کند، فاجعه‌ای که ساخته است را به یاد نیاورد چگونه می‌تواند خود را «انسان» -آنهم شهروند مدرن- بنامد. این هشدار را ولتر پس از زلزله بزرگ لیسبون (١٧۵۵) و در پاسخ به لایب‌نیتس پیش کشید. پس از آن واقعه‌ی طبیعی ولتر خطاب به کلیسا و مسیحیان پرسید: آیا این کشتار شما را به یاد نقش‌تان در فجایع بشری نمی‌اندازد؟

آتش‌سوزی لس‌آنجلس اگر نتواند از نقش آمریکا در کشتار و ستم بکاهد، تنها یک فاجعه طبیعی باقی خواهد ماند، بدون هیچ دستاوردی برای آن جامعه.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

03 Jan, 14:29


آنچه حول و حوش بی احترامی به گور غلامحسین ساعدی رخ داد نشان میدهد که تا چه میزان انقلاب ۵۷ رویدادی اکنونی است.

ایدئولوژی کم وبیش فراگیر امروزه این است که انقلاب ۵۷ رویدادی منفی و اشتباه بوده است. این ایدئولوژی مشترک طیف بزرگی از اصلاح طلبان تا سلطنت طلبان است تا حدی که میتوان به خاطر آن هتک حرمت به مردگان را نیز توجیه کرد.

این متن کوتاه از ژیل دلوز میتواند چیزهایی هم درباره‌ی ۵۷ به ما بگوید. دلوز میگوید که پیامدهای یک انقلاب به طور کامل نمی‌توانند واقعه را توضیح دهند.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

03 Jan, 14:27


این متن کوتاه از ژیل دلوز می‌تواند چیزهایی هم درباره‌ی ۵۷ به ما بگوید. دلوز می‌گوید که پیامدهای یک انقلاب به‌طور کامل نمی‌توانند واقعه را توضیح دهند. چراکه «یک رویداد ممکن است سرکوب، مصادره یا بدان خیانت شود، اما چیزی از آن باقی می‌ماند که هرگز قدیمی یا منسوخ نمی‌شود... حتی اگر یک رویداد متعلق به گذشته‌ای دور باشد، نمی‌تواند منسوخ شود، زیرا گشایشی به‌سوی امکانات جدید است.»
_____________
👈متن کامل

تجربه زیسته l امین بزرگیان

31 Dec, 10:17


~ بعد از چند روز که «روشنفکران مخالف روشنفکری» از این گفتند که «حالا کار خوبی نکرد اما خب خود ساعدی و روشنفکران ایرادات و اشکالاتی دارند و داشته‌اند»، کم‌کم وارد مرحله‌ای شده‌ایم که «اساساً خوب کرد که بر قبر ساعدی شاشید». قابل پیش‌بینی بود. دلایل این اهدای مدال به «شاشنده» چیست؟ به زبان ساده اگر بخواهیم باز تکرار کنیم؛ بخاطر اینکه روشنفکران کمک کردند شاه سابق ساقط شود. آنچیزی که در اوایل کمتر کسی -جز چند کاربر بی‌نام و نشان و با اسامی مستعار- آن را با شهامت می‌گفت، امروز از زبان تئوریسین‌های راست به صراحت بیان می‌شود: خوب کرد اصلا شاشید بر قبرش. تنها چند روز برای از پیله درآمدن کافی بود.

اهمیت هشدار جمعی درباره فاشیسم تازه روشن می‌شود. آن عمل فردی بر سر قبر ساعدی در برابر حمایت فکری و نظری از جوانان «اس‌اس» بومی برای شکافتن و تخریب، مسأله ای به غایت پیش پا افتاده است. فاشیسم چیزی نیست جز موجه شدن عمومی غلبه بر انسانیت؛ اتفاقا از طریق کاری روشنفکرانه؛ جایی که بی‌مقدار کردن کرامت و جان دیگران تبدیل به «هنجار اجتماعی» می‌شود.
پشت شکل‌های متنوع فاشیسم همواره روشنفکران و سخنورانی برجسته بوده‌اند: روشنفکرانی مخالف روشنفکری. مثلاً نگاه کنید به روشنفکر مشهور آلمانی، فریدریش منه‌که؛ تاریخ‌پژوه برجسته‌ای که ضدیت با یهودیان را تئوریزه کرد و وضعیت آلمان را محصول روشنفکرانی دانست که روح آلمان را فروخته‌اند. در واقع کسانی که ویرانگری را تئوریزه کردند. جنبش‌ ضد روشنفکری تاریخ طولانی‌ای دارد، اما خصلت آیرونیک آن اینجاست که بقول بالزاک، فقط روشنفکران این توان را دارند که ضد روشنفکری باشند. تا دیدید کسی دارد ضد روشنفکری حرف می‌زند، خبردار شوید که این رساله‌ای است برای ورود به میدان روشنفکران. حتی وقتی گفته می‌شود مردم عادی کوچه و بازار از روشنفکران بیشتر می‌فهمند، حرف گوینده را قطع کنید و به او بگویید؛ عزیزم! اگر اینطور است، همین را چرا می‌گویی و می‌خواهی اثبات کنی؟ مردم خودشان می‌دانند. نقد و حتی تخریب روشنفکری خود یک کار روشن‌فکرانه است.

و حال که شما با بهره‌گیری از متد روشنفکران ثابت کردید که روشنفکر انسان بدکاره‌ای است، عجیب است که ناگهان انتظار «عصمت» از همکاران‌تان را داشته باشید؛ به این دلیل ساده که زندگی و مرگ و قبر خودتان در امان نخواهد بود، زیرا تاریخ زندگی‌تان، اگر صادقانه با آن روبرو شوید، اگر بدتر نباشد دست کمی از دیگر همکارانتان ندارد، آنهم بدون نوشته، قصه، شعر یا فیلمی در خور آنکه نام روشنفکر پیدا کنید.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

29 Dec, 09:40


ترجمه «غزه در پیشگاه تاریخ» منتشر می‌شود؛
روایت یهودشناس ایتالیایی از نسل‌کشی غزه



آخرین کتاب تراورسو «غزه در پیشگاه تاریخ» (Gaza devant l'histoire) که اکتبر ۲۰۲۴ به فرانسوی و انگلیسی منتشر شده، با برگردان امین بزرگیان در«بایگانی بازگشوده» در نشر مردم‌نگار منتشر می‌شود.
آخرین کتاب انزو تراورسو به نام «غزه در پیشگاه تاریخ» (Gaza devant l'histoire) که اکتبر ۲۰۲۴ به فرانسوی و انگلیسی منتشر شده، با برگردان امین بزرگیان به‌زودی توسط نشر مردم‌نگار در قالب یکی از عناوین مجموعه «بایگانی بازگشوده» این‌ناشر منتشر می‌شود.

انزو تراورسو (Enzo Traverso) نویسنده این‌کتاب، متولد ۱۹۶۷ در پیه‌مونت، تاریخ‌نگار و آکادمیسین ایتالیایی در حوزه تاریخ اندیشه اروپا است. او پس از ۲۵ سال تحصیل و تدریس در فرانسه، اکنون استاد کرسی علوم انسانی سوزان و بارتون وینُکُر در دانشگاه کرنل (ایتاکا، نیویورک) است.
از زمینه‌های تخصصی او تاریخ یهود، به‌ویژه در دوران نازیسم، است که کتاب‌های متعددی در این باره منتشر کرده؛ مانند مارکسیست‌ها و مسئله یهودی (۱۹۹۰)، یهودیان و آلمان، از همزیستی یهودی-آلمانی تا خاطره آشویتس (۱۹۹۲)، تاریخ گسسته: درباره آشویتس و روشنفکران (۱۹۹۷)، در باب نقد بربریت مدرن: نوشتارهایی درباره تاریخ یهودیان و یهودستیزی (۲۰۰۰)، اندیشه پراکنده: چهره‌های تبعیدی یهودی-آلمانی (۲۰۰۴)، پایان مدرنیته یهودی: تاریخ نقطه عطفی محافظه‌کارانه (۲۰۱۳)
برخی آثار تراورسو اقبال عمومی بالایی داشته و به بیش از ۱۵ زبان ترجمه شده‌اند؛ از جمله خشونت نازی (۲۰۰۲)، آتش و خون (۲۰۰۷) و انقلاب: تاریخ فکری (۲۰۲۲). او همچنین نویسنده کتاب‌های مهمی چون گذشته‌های منحصربه‌فرد (۲۰۰۵) و ماخولیای چپ (۲۰۱۶) نیز هست که کتاب آخر به فارسی نیز ترجمه شده است.

این‌ مولف درباره کتاب «غزه در پیشگاه تاریخ» می‌گوید: آیا تخریب غزه تنها واکنشی به حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ است یا اینکه این اقدام گامی دیگر برای فرآیند طولانیِ اشغال و نابودی است؟ آیا اینکه گفته شود این کشتار ویژگی‌های نسل‌کشانه دارد، یهودستیزانه است؟ برای پاسخ به این پرسش‌ها، باید معنای واژه‌های «یهودستیزی»، «صهیونیسم»، و «نسل‌کشی» را روشن کرده و تبارشناسی این مفاهیم را با فاصله گرفتن از روایت‌های مرسوم و عمدتاً شرق‌شناسانه‌ای که اسرائیل را جزیره‌ای دموکراتیک در اقیانوسی از تاریک‌اندیشی می‌داند و حماس را جماعت وحشی تشنه خون برمی‌شمارد، بررسی کرد. ۷ اکتبر بی‌شک قابل دفاع نیست، اما نمی‌توان آن‌ها را «بدترین پوگروم (آزار اقلیت‌های مذهبی) تاریخ پس از هولوکاست» نامید. گنجاندن این رویدادها در روایت تاریخی یهودستیزی تنها به مشروعیت بخشیدن به پاسخ اسرائیل کمک می‌کند، و علت حقیقی واقعه را که برآمده از دهه‌ها استعمار و شانزده سال جداسازی کامل غزه است، پنهان می‌کند. این کتاب پیشنهاد می‌کند که بحران کنونی را به‌طور تاریخی تحلیل کنیم و از تأیید نسل‌کشی به نام «مبارزه با یهودستیزی» بپرهیزیم. چرا که اگر اشغال غزه به نکبت دوم منجر شود، مشروعیت اسرائیل به‌طور قطعی خدشه‌دار خواهد شد که نه سلاح‌های آمریکایی، نه رسانه‌های غربی، و نه حافظه تحریف‌شده و دگرگون‌شده هولوکاست قادر به بازگرداندن آن نخواهند بود.

کتاب مورد اشاره به‌زودی منتشر و راهی بازار نشر می‌شود.
گزارش در مهر فرهنگ و ادب
@MardomNegarPub

تجربه زیسته l امین بزرگیان

27 Dec, 10:46


~ در تمام این هفت سال‌ درباره ویدا موحد و آنچه کرد بسیار سخن گفته شده است. کنش نمادین او اصالت خود را از این واقعیت کسب می‌کند که هر چه از آن واقعه دور شدیم، اهمیتش بیشتر روشن شده است. این یک معیار مهم در داوری درباره آثار، رویدادها و افراد است. کیفیت در فرایند گذشت زمان ارزیابی می‌شود.
پیش از سخن گفتن درباره مهمترین خصلت کنش نمادین موحد، به شما خواننده محترم بسیار کنش‌ها و افراد را یادآوری می‌کنم که در تمام این سال‌ها به صحنه آمده و اجراهایشان را دیده‌ایم. وقتی سکه رایج، نقد کردن (یا کسب سود شخصی) از کنش سیاسی و اجتماعی به واسطه توجه اولیه‌ی تماشاچیان است، آنوقت است که نه تنها آنچه ویدا موحد کرد، بلکه خود او و درک غیر مصرف‌گرایانه‌اش از کنش‌گری بیش از پیش عیان می‌شود؛ روحیه‌ای برآمده از یک سلامت نفس نادر.
اما اگر بخواهم مهمترین خصلت آنچه او انجام داد را عنوان بدهم، دمیدن بر کالبد تخیل جمعی است. موحد تخیلی را یادآوری کرد که چندی بعد بگونه‌ای همگانی اجرا شد. جامعه‌ای که می‌رفت در زیر بار مسایل پیچیده حیات تمام تخیل‌اش را از حق آزادی به واقعیت صلب و سخت اقتصاد و سیاست ببازد، با اجرای موحد چیزی را به یاد آورد. او مثل واژه‌ای کوچک یا شی‌ای نادیدنی عمل کرد که کلمه‌ یا خاطره‌ای فراموش شده را به یاد می‌آورد؛ مثل شیرینی کوچکی که به واسطه آن مارسل، مادر و شهر و خاطرات کودکی‌اش را در رمان جستجوی زمان از دست‌رفته پروست به خاطر آورد. کنش موحد یادآوری یک تخیل جمعی و قدیمی بود. همچون آذرخشی بر جعبه برقی در خیابان انقلاب جهید و ناپدید شد.
چگونه یک نفر می‌تواند در میان این همه مبارز تقلبی که کار را به شاشیدن در قبرستان‌ها و فضای مجازی و رسانه‌ها و تحلیل‌ها رسانده‌اند، این گونه باشد؟ پاسخ به این سوال، راه حلی برای این وضعیت زوال‌یافته است.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

26 Dec, 12:06


معرفی کتاب مسأله رنج
روزنامه هم‌میهن/ رضا صائمی

https://hammihanonline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-27/30428-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C

تجربه زیسته l امین بزرگیان

23 Dec, 17:50


قطعه یک/ زندگی

تجربه زیسته l امین بزرگیان

23 Dec, 17:49


در فصل پنجم از کتاب مسأله رنج، موضوع سوگواری را به میانجی این آلبوم از حسین علیزاده و بطور خاص قطعه عمق فاجعه، مورد بررسی قرار داده‌ام؛ که در اینجا می‌توانید آن را بشنوید:

تجربه زیسته l امین بزرگیان

14 Dec, 22:07


~ چرا نظام سیاسی حاضر نیست موضوع حجاب را بی‌خیال شود؟ چرا با وجود عدم پایبندی مردم و نظام به «حجاب اسلامی»، حکومت رها نمی‌کند؟ چرا اینقدر برایشان مهم است نمایش دهند که در حال کنترل‌اند؟ آیا عقلانی است که حکومت سر این موضوع تا این حد هزینه دهد؟

باید این مسأله را در ساختار پیچیده نظام حکمرانی دید. در واقع بسیاری از مسائل که آن را به سادگی به ایدئولوژی یا احکام فقهی آخوندها و غیره مربوط می‌کنیم، تا این حد ساده نیستند. در واقع از بدویت رفتار نمی‌توان بدویت سیستم را نتیجه گرفت. برای فهم بهتر مسأله باید جایگاه یک پدیده را در نظام حکمرانی فهمید. عقلانیت موجود در آن را باید کشف کرد تا بتوان راه فروپاشی‌اش را پیدا کرد.

درون طبقه حاکم جدالی مدام بر سر قدرت جریان دارد. می‌دانیم که منابع گوناگونی قدرت حکومت را ساخته‌اند. بخشی از آن متکی به معانی، ایدئولوژی و قوانین الهی است که بسیاری از حامیان نظام را همچنان هوادار و محافظ آن نگه داشته است. در واقع بخش بزرگی از قدرت طبقه حاکم به بدنه‌ای مربوط است که به میانجی باورهای دینی و شیعی که توسط روحانیت سنت‌گرایِ حامی‌نظام محافظت می‌شود، از سیستم مراقبت می‌کنند. بخش دیگری از قدرت نظام برآمده از نظم عقلانی، ساختار بروکراتیک، نیروهای نظامی و مدیران اجرایی است که بیش از هرچیزی (از جمله قوانین فقهی و شیعی) حفظ حکومت برایش در اولویت است. بخش بروکراتیک برای اداره امور مدام ناگزیر است که در گفتگو و حتی گاهی نزاع با بخش الهیاتی، به وی امتیازهایی دهد تا بتواند در جاهای دیگر از دین و فقه عدول کند. بخش بروکراتیک، دکورهای اسلامی را سعی می‌کند بخاطر تداوم حمایت بخش الهیاتی حفظ کند تا در مناطق و مواقع ضروری مثل بانک، نظام اقتصادی، امور نظامی و... از احکام فقهی و دینی و معنوی عدول و سرپیچی کند. ولی‌فقیه این نزاع و تنظیمات را اداره می‌کند تا اتحاد طبقه حاکم حفظ شود.

زنان میدان معامله در سازوکار حکمرانی‌اند. قانون حجاب بطور مثال امتیازی است که بخشی از طبقه حاکم به بخش دیگر می‌دهد تا بتواند در جایی دیگر از قوانین مذهبی عدول کند. وقتی قانون حجاب اینقدر هزینه‌زا شود که نتواند به چیزی برای معامله تبدیل شود، از روی میز برداشته می‌شود و چیز دیگری جایگزین آن خواهد شد.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

09 Dec, 21:11


متن حاضر اولین بار در نشستی تحت عنوان « هفتم اکتبر ذیل یک تداوم تاریخی» ارائه شد؛ نشستی بر خط که به همت مؤسسه مدرسه تهران و با همکاری انجمن علمی جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و با حضور امید مهرگان، آزاده ثبوت و نگارنده برگزار گردید.

«پس از جنگ معلوم شد که مسئلۀ یهودیان، که یگانه مسئلۀ لاینحل در نظر گرفته می‌شد، در حقیقت حل شده است، یعنی از طریق مستعمره کردن و سپس تصرف یک سرزمین؛ اما این راه‌حل نه مسئلۀ اقلیت‌ها را حل کرد و نه معضل مردمان بی‌سرزمین را. برعکس و عملاً مانند تمام دیگر رخدادهای قرن بیستم، راه‌حلِ مسئلۀ یهودیان صرفاً گروهی تازه از آوارگان، یعنی عرب‌ها، را پدید آورد؛ بدین‌ترتیب بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر به شمار افراد بی‌دولت و فاقد حق‌وحقوق افزوده شد.» هانا آرنت/ نوشته‌های یهودی
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

09 Dec, 16:17


نشانه‌شناسی هفتم اکتبر

امین بزرگیان − در هر لحظه‌ای از مقاومت، بازگشت و طلب سکونت داشتن، «فلسطین» احضار می‌شود، هرچند که خود افراد شاید از این احضار نمادین آگاه نباشند.

https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/841880/&rhash=0ceb6994783a68

https://www.radiozamaneh.com/841880

@RadioZamaneh | رادیو زمانه

تجربه زیسته l امین بزرگیان

09 Dec, 08:12


~ یک: سقوط‌های زیادی را نسل ما به سبب انقلاب‌های نارنجی، حملات نظامی آمریکا، کودتاها و انقلاب‌های عربی دیده‌ است. اسد آخرین آن نخواهد بود. وقتی از بالا به این دوران نگاه میکنیم، می‌بینیم که ما در منظومه‌ای از تحولات سیاسی و اجتماعی هستیم با دو ویژگی برجسته: اول، پایان‌پذیری ظرفیت‌های موجود، به این معنا که سازوکارهای حکمرانی چون دولت‌ها و اعضای طبقه حاکم نمی‌توانند وضعیت موجود را تداوم دهند. دوم اما، آلترناتیوهایی که برای این وضعیت سر بر آورده‌اند سودای حذف ارزش‌های مدرنیستی را دارند؛ تا حدی که جایگزین‌ها غالباً نیروهایی ارتجاعی‌تر از میانگین فرهنگی و تاریخی جوامع‌شان هستند. این دو ویژگی فقط مربوط به خاورمیانه نیست بلکه با شمولیتی جهانی روبروییم تا حدی که می‌توان این را خصلت سیاسی عصرمان بدانیم. در اینجا دیگر فرقی بین کشور دموکراتیک و غیردموکراتیک یا صنعتی و توسعه‌نیافته نیست؛ از آمریکا تا سوریه، از فرانسه تا افغانستان و از آرژانتین تا لیبی هم صدایی مبنی بر نخواستن وضعیت شنیده می‌شود و هم کنشی در جهت قدرت‌گرفتن چهره‌ها و احزاب ارتجاعی دیده می‌شود: حال یا راستگرایی ضد روشنگری یا بنیادگرایی ضد مدنی. اگر موضوع جهانی و عام است، پس خصلت‌های بومی در درجه دوم اهمیت‌اند. رفتن اسد و آمدن بنیادگرایان محصول هفتم اکتبر یا ضعف حامیان اسد نیست، اینها فقط کاتالیزورهای رویداداند. چیزی جهانی، عمومی و فراگیر سازنده این وضعیت است: وضعیتی که ترامپیسم و بنیادگرایی را برکشیده است، وضعیتی که در آن خود مدرنیسم تحت فشار قرار گرفته هرچند روح‌اش در میل به تغییری که در مردم عادی هست هنوز جولان می‌دهد.

دو: روشن است که دولت ایران با رفتن اسد نیروی مهمی را از دست داده است. اما این موضوع می‌تواند به شانسی بزرگ برای او تبدیل شود: امکانی که در روان جمعی محقق می‌شود. شکست پروژه براندازی اسد، جنگ داخلی، بدتر شدن اوضاع در سوریه و نتایجی شبیه به این، طبقه متوسط ایران را بیش از پیش به این سمت سوق خواهد داد که رژیم‌چنج راه حل وضعیت نیست. تأثیرات روان‌شناختی وقایع سیاسی پیشین از انقلاب ۵٧ تا بهار عربی و عراق و افغانستان و غیره در همه این سالها بسیار به کار دولت ایران آمده است. اگر واقعیت سیاسی و اقتصادی اکنونی در ساخته شدن «سوژه معترض» در ایران بسیار مؤثر بوده، روند وقایع -آنگونه که در تاریخ یا در دانش عمومی از دیگر کشورها تجلی می‌یابد- امکان ساخته شدن «سوژه انقلابی» را سخت و بعید کرده است. همه‌ی اخبار خاورمیانه رویدادهایی به نفع نظام حاکم بر ایران‌اند، هر چند برخی از آن‌ها شکست و تضعیف او را توضیح دهند.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

07 Dec, 16:33


https://vrgl.ir/bHjdd

سوختن نوتردام و تعلیق لائیسیته
امین بزرگیان

تجربه زیسته l امین بزرگیان

05 Dec, 14:30


حافظه (خاطره) جمعی چیست؟

تجربه زیسته l امین بزرگیان

30 Nov, 14:58


موضوع وطن‌دوستی امروزه به بخش مهمی از مطالعات علوم اجتماعی و سیاسی تبدیل شده است. این اهمیت ناشی از بحرانی شدن این موضوع در تاریخ مدرن است.
اگر بخواهیم تاریخ اکنون را ثبت کنیم، می‌توانیم به‌روشنی دریابیم که با بحرانی در موضوع وطن‌دوستی در ایران دست به گریبان هستیم. بخشی از معضلاتی که در مواجهه‌ی با وقایع سیاسی و بین‌المللی در جامعه‌ی امروز ایران مشاهده می‌شود ریشه در درک و دریافت جمعی جامعه ما از مفاهیمی چون وطن‌دوستی، حبّ وطن یا به تعبیری کلی‌تر، ناسیونالیسم دارد. در این مقاله سعی می‌کنم در ابتدا کمی درباره ماهیت این بحران در ایران کنونی صحبت کنم و سپس نشان دهم چگونه می‌توان بر آن غلبه یافت.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

30 Nov, 14:46


وضعیت واقعی ما با وضعیت ملل دیگر پیوند خورده است. بدون لبنان، فلسطین و افغانستانِ بهتر، ایران بهتری وجود نخواهد داشت... توهّم است اگر فرد یا اجتماعی سیاسی فکر کند که می‌توان ایران‌دوست بود و همزمان نسبت به وضعیت دیگر مردم درسراسر دنیا از چین تا لبنان، از غزه تا افغانستان بی‌تفاوت بود. میهن‌دوستی مادی و انضمامی یعنی توجه به عناصر مادی جامعه ازجمله محیط زیست، جغرافیا و انسان‌هایی که در سرزمینی زندگی می‌کنند که بخشی از یک موقعیت جهانی و انترناسیونالیستی است. به همین دلیل است که ملی‌گرایی انضمامی همواره انسان را فراسوی هر مسئله دیگری قرار می‌دهد، میهن‌دوستی که از درون دوستی با نوع انسان بیرون آمده است؛ انسانی که با آن زندگی کرد‌ه‌ایم و هم‌سایه‌ی ابدی ماست.
___________________
👈متن کامل

تجربه زیسته l امین بزرگیان

29 Nov, 09:51


برای تهیه کتاب می‌توانید به این آدرس از نشر کرگدن

https://kargadanpub.com/book/مسئلۀ-رنج/

و کتابفروشی‌های سراسر کشور مراجعه کنید.
مقدمه کتاب ضمیمه است.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

29 Nov, 08:56


کتاب به معنای کامل کلمه حاصل خون دل است. هم محتوای کار که درباره رنج و فقدان است، و هم از حیث نگارش آن که بسیار زحمت و مرارت برد. زمستانی در اوایل قرنطینه کووید بود که نوشتن آن را شروع کردم، و اوایل کشتار غزه به ناشر تحویل دادم. در واقع کتاب نه تنها راوی مسایل مؤلف آن است که در میانه‌ی دو کشتار وسیع نوشته شده، و طبیعتاً مالامال از احساس درماندگی و تمنای جستن راهی برای گریز است.
اغراق نیست اگر بگویم بیش از ده بار بازنویسی شد و باز هم احساس می‌کنم ناتمام است و چیزی کم دارد. بر خلاف کتاب‌های قبلی، احساسم این بود که این متن چیزی برای از دست‌دادن ندارد و مراقب این نیست که جایی بایستد که نمی‌خواهد؛ بی‌پروا نوشتم و برای بیان مسأله‌ام محدوده‌ای حس نکردم. متن اما کُند پیش می‌رفت، خاطراتی را زنده می‌کرد و با نویسنده درگیر می‌شد.
تنها چیزی که بدان وفادار بودم این بود که جان‌مایه‌ی اصلی کار را مسایل شخصی‌ترم پنهان نکند: رنج پدیداری است برآمده از زندگی اجتماعی ما با تمام نهادها و ساختارهای ذهنی و عینی‌اش. کتاب «مسأله رنج» متنی است درباره جامعه‌شناسی فقدان و یا به تعبیر دیگر اگزیستانسیالیسم انتقادی.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

26 Nov, 09:36


📣 فایل صوتی نشست مشترک #مدرسه_تهران و انجمن علمی جامعه‌شناسی دانشگاه تهران:

📌 «هفتم اکتبر، ذیل یک تداوم تاريخی»

🎙 با حضور:
■ امید مهرگان
● «فاتحه‌ی یک عصر»
■ آزاده ثبوت
● «فراتر از زمانه نسل‌کشی»
■ امین بزرگیان
● «نشانه‌شناسی فلسطین»

■ دبیر نشست: پارسا زنگنه

تجربه زیسته l امین بزرگیان

25 Nov, 17:16


📣 ویدئو کامل نشست مشترک #مدرسه_تهران و انجمن علمی جامعه‌شناسی دانشگاه تهران:

📌 «هفتم اکتبر، ذیل یک تداوم تاريخی»

🎙 با حضور:
■ امید مهرگان
● «فاتحه‌ی یک عصر»
■ آزاده ثبوت
● «فراتر از زمانه نسل‌کشی»
■ امین بزرگیان
● «نشانه‌شناسی فلسطین»
.
.
🔗 https://youtu.be/1Z8Xca7Mr7s?si=q1Pvguq9ddlHJ0E1

تجربه زیسته l امین بزرگیان

21 Nov, 17:44


~ هرچه به سمت طبیعت پیش می‌رویم زندگی در کلیت آن ظاهر می‌شود. مقصود از کلیت زندگی، مجموعه‌ای از گشودگی‌ها و بستگی‌هاست، مرارت‌ها و شادمانی‌ها. طبیعت ذات زیستن را به خاطر می‌آورد، زیرا آدمی خویشتن‌اش را به مثابه جزئی از طبیعت باز می‌یابد. طبیعت با چرخش فصول و تغییر رنگ‌ها و حالات، فراز و فرودهای ذخیره در جوهر زندگی را چون وضعیتی عادی به یاد می‌آورد و این راز میل وافر انسان شهری‌شده و تکنیک‌زده به رجعت به طبیعت، روستا و مناطق بیرونی است. انسان به این محتاج است که فرودهای زندگی‌اش را با صعود از کوهی یا قدم زدن میان جنگلی معنا دهد و به‌عنوان قطعه‌ای از حیات ادراک کند که می‌گذرد.
امر مصنوع، شهر و عرصه تکنولوژی اما در کار ارائه معنایی استعلا یافته، یکدست و بی‌زحمت از زندگی است. تکنیک با همه اجزای پیچیده و گسترده‌اش می‌خواهد زیستن را از زحمت و نارسایی بزداید و کیفیتی عالی و تکرارشونده بسازد. این پروژه اما مدام به شکست می‌انجامد و از کار می‌افتد. در واقع، انتظار از زندگی با ظهور ناکارآیی‌ها برآورده نمی‌شود. امر مصنوع درک کلیت زندگی را مخدوش می‌کند و بی‌وقفه حالتی از ناکامی می‌سازد. می‌توان اینگونه صورت‌بندی کرد که هرچند ابزار زیستن را ساده‌تر می‌کنند اما در عین حال معنای خود زندگی را مصنوعی می‌سازند؛ و این حقیقت راز این احساس همگانی برای شهرنشینان است که به همان میزان که خود را در تکنولوژی غرق می‌کنند، رؤیای فرار از آن را می‌سازند.
ثروتمندان با تهیه جایی در طبیعت، در بیرون از شهر (جایی که تحت عنوان ویلا می‌شناسیم) می‌توانند برای این سرگردانی وجودی راهی بیابند. در حقیقت، ثروتمندان برای تهیه امکانات مالی جهت گریز از شهر است که آدمیان را به شهر و درون تکنیک می‌کشانند.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

21 Nov, 10:16


فایل صوتی جلسه‌ی چهارم جمع‌خوانیِ «پرتاب‌های فلسفه»
- گفتگو با امین بزرگیان
۳۰ آبان ۱۴۰۳

>@partabhaa

تجربه زیسته l امین بزرگیان

19 Nov, 13:04


https://youtu.be/x9iJ8sRlKZM?si=oCV8S9AkIkFfMHfd

تجربه زیسته l امین بزرگیان

19 Nov, 12:22


.
فایل صوتی نشست آنلاین

🔹معرفی و نقد کتاب «تفاوت: گفت‌وگو با ژاک دریدا دربارهٔ اسلام و غرب»

با حضور:
     مریم وحدتی
    امین بزرگیان
    حسین مصباحیان


🔹 جمعه، ۲۵ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۷-۱۹ (به‌وقت تهران)

فایل ویدئویی این نشست را می‌توانید در کانال یوتیوب «جمهوری فلسفه و ادبیات» ملاحظه کنید:

https://youtu.be/x9iJ8sRlKZM?feature=shared

              «جمهوری فلسفه و ادبیات»

تجربه زیسته l امین بزرگیان

17 Nov, 18:05


در چهارمین جلسه از جمع‌خوانی پرتاب‌های فلسفه، این هفته میزبانِ امین بزرگیان خواهیم بود تا درباره‌ی ایده‌های کتاب گفتگویی داشته باشیم.

تاریخ گفتگو:
چهارشنبه ۳۰ آبان ماه ( ۲۰ نوامبر) ساعت ۲۰ به وقت ایران (۱۷:۳۰ به وقت اروپای مرکزی) در محیط گوگل‌میت.

(حضور برای عموم آزاد است.)

لینک ورود به گفتگو:
https://meet.google.com/ddt-fxzn-ask

پس از برگزاری جلسه، فایل این گفتگو در کانال قرار داده می‌شود.

> @partabhaa

تجربه زیسته l امین بزرگیان

15 Nov, 12:58


🔴مرزهای ملی‌گرایی و فاشیسم؛ در زیر سایه‌ی جنگ

🔷گفتگوی ایران فردا با «امین بزرگیان»
🔻ازمصطفی محب‌کیا


▪️ با توجه به ضرب‌آهنگ تندی که اتفاقات ملی، منطقه‌ای و بین المللی پیدا کرده، و تهدیداتی که متوجه ایران و منافع ملی شده است که هر یک، اثرات مستقیمی بر کنش‌ها و واکنش‌های جامعه ما گذاشته و می‌گذارد ، ضروری است برای رصد آنچه در عرصه‌ی اجتماع رخ می‌دهد و فهم هر چه بهتر آنچه در زیر پوست شهر در جریان است، هر چه بیشتر به نظرات کارشناسی جامعه شناسان رجوع شود.

🔸بی تفاوتی بخش‌هایی از جامعه و انفعال و سکوت بسیاری از روشنفکران نسبت به دخالت و تجاوز خارجی

🔸 چراغ سبز بخش‌هایی از جامعه برای حمله ی اسراییل به ایران که با ساده سازی آن را حمله به جمهوری اسلامی و نه حمله به ایران قلمداد می کند

🔸 ملی‌گرایی نژاد پرستانه و فاشیستی (با نمودهای افغانی ستیزی)جایگزین ملی‌گرایی مترقی و انسانی شده و در بخش هایی از جامعه تسری یافته است

▪️زمینه ساز گفتگو با #امین_بزرگیان گردید که به صورت پوشه‌ی صوتی و نوشتاری تقدیم شما می شود.

#ایران_فردا
#امین_بزرگیان
#مصطفی_محب‌کیا
#نسبت_مای_ملی_با_مای_جهانی


http://t.me/iranfardamag

تجربه زیسته l امین بزرگیان

14 Nov, 00:19


~ حقیقتاً راهی نیست جز مبارزه کردن با تمامی عناصری که چنین جهان سیاه و زندگی‌های تباهی ساخته‌اند. و این تنهاترین راه با «زندگی کردن» ممکن می‌شود. در درون نیروی زندگی و میل بدان است که «سیاست» یعنی تلاش برای بهبود وضعیتِ جمعی ممکن می‌شود. چرا حاکم جانی می‌کُشد؟ چون می‌خواهد با کاستن از زندگی، سیاست را تضعیف کند.

در این راه «کم آوردن» یا حتی «گم‌شدن» چیز خارق‌العاده‌ای نیست. مرگ، کنار کشیدن و فرار ما را وسوسه می‌کند.

آن کس که بیرون می‌کشد را در آغوش می‌کشم، اما به چشمانش نگاه نمی‌کنم. نمی‌گذارم راهنمای حیاتم باشد.

@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

11 Nov, 12:47


.
❇️ «جمهوری فلسفه و ادبیات» برگزار می‌کند:

نشست آنلاین معرفی و نقد کتاب «تفاوت: گفت‌وگو با ژاک دریدا دربارهٔ اسلام و غرب»

با حضور:
     مریم وحدتی
    امین بزرگیان
    حسین مصباحیان

مدیر نشست: ساجد طیبی

🔹 زمان: جمعه، ۲۵ آبان ۱۴۰۳، ساعت ۱۷-۱۹ (به‌وقت تهران)

🔹 لینک برگزاری در پلتفرم زوم (zoom):

https://us06web.zoom.us/j/86405071082?pwd=2xPRBNNeD7HKG7DRbp9Re3I0LiAWXR.1

Meeting ID: 864 0507 1082
Passcode: 5rcuiu


                            «جمهوری فلسفه و ادبیات»

تجربه زیسته l امین بزرگیان

10 Nov, 17:57


📣 #مدرسه_تهران با همکاری انجمن علمی جامعه‌شناسی دانشگاه تهران برگزار می‌کند:

📌 «هفتم اکتبر، ذیل یک تداوم تاريخی»

🎙 با حضور:

امید مهرگان
● «فاتحه‌ی یک عصر»
آزاده ثبوت
● «فراتر از زمانه نسل‌کشی»
امین بزرگیان
● «نشانه‌شناسی فلسطین»

● دبیر نشست: پارسا زنگنه


📍شنبه ۲۶ آبان‌ماه، ساعت ۱۹
♦️ به صورت آنلاین
🔺️ حضور در این نشست رایگان است.

📮 برای ثبت‌نام به آیدی زیر مراجعه کنید:
🔗 @pouya_teh_82

تجربه زیسته l امین بزرگیان

06 Nov, 13:30


https://www.telos-eu.com/fr/politique-francaise-et-internationale/trump-ou-lart-de-dechirer-le-rideau.html

تجربه زیسته l امین بزرگیان

02 Nov, 19:06


~ نه فقط از آغاز جنبش زن، زندگی، آزادی که از طلیعه‌ی مطرح شدن خواست حجاب اختیاری، حامیان آزادی مدام از جوانب گوناگون متهم شدند که «شما می‌خواهید لخت شوید». فراموش نکرده‌ایم که این حرف نه فقط از جانب حکومت و حامیان آن، که از سوی فرقه «مرد، میهن، آبادی» نیز شنیده شد (صحبت‌های علی کریمی در همان میانه جنبش را به یادتان می‌آورم). فارغ از آنچه امروز در دانشگاه رخ داده است، برهنه شدن زنی در شهر را چگونه می‌توان فهمید؟ رویدادی است در تأیید گفتار مخالفان آزادی، یا به نهایت رسیدن خواست آزادی پوشش؟

برهنه شدن در ذیل قانون حجاب و تاریخ درازدامنه‌ی زن در ایران روشن است که چه طنین شدیدی دارد. اگر خواست حجاب اختیاری در حرکت نمادین ویدا موحد بروز یافت (و او توانست فیگوری از نماینده مردم را پیدا کند)، برهنگی زنی در دانشگاه (و در خلال کشاکش با مأمور قانون حجاب) تماماً حرکتی مازاد بر امر اجتماعی، کنشی استعلایی و انتزاعی است تا حدی که مترصد این است که در ذهن تماشاگران «جنون‌آمیز» فهمیده شود. مواجهه‌ی سراسر حیرت تماشاگران حاضر در آن صحنه و نیز همه کاربران اینترنت از این تصویر استثنایی گویای موقعیت جدا افتاده‌ی آن از عینیت و ذهنیت اجتماعی- و فاصله‌اش با نمایندگی است.

بازیگر اصلی این صحنه خطاب به مخالفان متنوع «زن» نشان می‌دهد که وقتی از «لخت شدن» سخن می‌گویید از چه وضعیتی حرف می‌زنید. او در خلال یک جنون سیاسی، شکل واقعی یک «اتهام» را نشان می‌دهد. او با به انتها بردن و شدت بخشیدن، امکانی را برای همه مدافعان حجاب اختیاری از این لحظه اکنونی تا همیشه می‌گشاید: دیگر کسی نمی‌تواند خواست آنان را با «برهنگی» یکی کند. او رابطه‌ی زبانی و سمبلیک بین آزادی پوشش و برهنگی را از هم می‌گسلد و مخالفان زن را خلع سلاح می‌کند. هر آزادی‌خواهی می‌تواند با اشاره به او بگوید برهنگی یعنی آن، نه چیزی که من پوشیده‌ام (یا می‌خواهم). در واقع، «زن علوم-تحقیقات» با شکافی که بین حجاب اختیاری و برهنگی با عمل‌اش می‌اندازد، نظمی ایدئولوژیک و تاریخی که مدام می‌گوید «خواست حجاب اختیاری همان خواست برهنگی است» را بی‌اعتبار می‌کند.

او با شهامتی جنون‌آمیز خواستی اجتماعی را نمایش نداد، بلکه تصویری شد از فریبکاری حامیان سرکوب کردن زن. شدت بخشید تا شدت تاریخی نظام سرکوب گفتاری را برهنه و عیان کند. از خودش مایه گذاشت تا بی‌مایگی نظمی بزرگتر را نشان دهد که می‌خواهد خواست زن برای آزادی را چیزی دیگر معرفی کند.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

23 Oct, 07:53


https://pecritique.com/wp-content/uploads/2024/10/lineaes-of-revolts.pdf
مقدماتی در فهم خاورمیانه امروز
معرفی کتاب تبار خیزش
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

23 Oct, 07:53


جنبش‌های بهار عربی منجر به تغییرات پایدار نشده‌اند، اما آن‌ها تناقضات عمیق سرمایه‌داری در خاورمیانه را نشان می‌دهند. آینده‌ی منطقه به توسعه‌ی جنبش‌های طبقاتی بستگی دارد که بتوانند هم با استبداد و هم با نظم نولیبرالی مبارزه کنند. قیام‌های عربی به‌تنهایی قادر به ایجاد تغییرات عمیق و پایدار نخواهند بود، مگر این‌که ریشه‌های ساختاری سرمایه‌داری و نابرابری در منطقه مورد توجه قرار گیرد.
___________
👈متن کامل

تجربه زیسته l امین بزرگیان

22 Oct, 13:56


نتایج نظر سنجی مؤسسه استاسیس از ایرانیان درباره سیاست خارجی دولت به وضوح پارادوکسیکال است. در حالیکه ٧٨ درصد مخالف سیاست خارجی نظام هستند اما ۶٧ درصد مخالف عادی‌سازی رابطه با اسراییل هستند. این تناقض ظاهری چه معنایی دارد؟
هر مراجعه‌ای به جامعه چه از طریق آمارگیری و چه روش‌های دیگر، پیچیدگی‌های جامعه را عیان می‌کند. علوم اجتماعی روش مواجهه با این پیچیدگی‌هاست.

گزارشی از نظر سنجی را اینجا می‌توانید ببینید:
https://surveycenter.io/projectfuture/survey3_iran_foreign_policy/en/data/Download_Report-EN.pdf

@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

21 Oct, 12:34


حزب‌الله لبنان؛ معرفی سه تحقیق دانشگاهی

امین بزرگیان – در بحث‌های سیاسی امروزین، از جمله در گفت‌وگوهای تلویزیونی، «حزب‌الله» لبنان با عنوان‌های مختلفی معرفی می‌شود. کسی که بخواهد قضاوت دقیقی داشته باشد، لازم است به تحقیق‌های جدی از نظر روش و اطلاعات سنجیده رجوع کند.

https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/836709/&rhash=0ceb6994783a68

https://www.radiozamaneh.com/836709/

@RadioZamaneh | رادیو زمانه

تجربه زیسته l امین بزرگیان

21 Oct, 12:32


حمله اسراییل به لبنان و تصمیم به از بین بردن حزب‌الله واکنش‌هایی را درباره ماهیت حزب‌الله لبنان در همه جای دنیا و از جمله ایران در پی داشته است. وقتی به مجموعه اظهار نظرها بالاخص پس از ترور حسن نصرالله در رسانه‌های فارسی نگاه می‌کنیم با دوگانه واضح و روشنی روبرو می‌شویم که بسیار تقلیل‌گرا و مُد روز است: حزب‌الله به عنوان یک گروه تروریستی و از دیگر سو حزب‌الله به عنوان یک گروه مقاومت در برابر امپریالیسم. آنچه از برآیند این سر و صداها به گوش می‌رسد، ناآگاهی‌های فزاینده در مواجهه با حزب‌الله است. در این گزارش، کوشیده‌ام با بررسی اجمالی و شتاب‌زده از سه کتاب پژوهشی مهم درباره «حزب الله»، اطلاعاتی اولیه را درباره این گروه روایت کنم. هر سه کتاب جزو منابع جدید و مهم در حوزه خاورمیانه‌شناسی و به طور ویژه شناخت حزب‌الله در دانشگاه‌های غربی‌اند که برای من که تخصصی در این موضوع ندارم بسیار راهگشا بوده‌اند. قطعاً متون مهم دیگری نیز وجود دارند که می‌توانند به افزایش دانایی ما درباره این موضوع کمک کنند.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

18 Oct, 17:33


زن، زندگی، آزادی: نوشتارهایی در باره ی خیزش اعتزاضی مردم ایران. نقد اقتصاد سیاسی، ویژه نامه ی شماره 1. سپتامبرو اکتبر 2022/ شهریور و مهر1401.
نخستین ویژه‌نامه‌ی نقد اقتصاد سیاسی درباره‌ی جنبش «زن، زندگی، آزادی» منتشر شد. این ویژه‌نامه شامل متن کامل یادداشت‌ها و تحلیل‌هایی است که از آغاز شکل‌گیری خیزش اعتراضی تا 27 مهرماه در سایت نقد اقتصاد سیاسی منتشر شده است.
نویسندگان این ویژه‌نامه عبارتند از: عرفان آقایی، یوسف اباذری، نرگس ایمانی، مهسا اسداله‌نژاد، امین بزرگیان، مرضیه بهرامی برومند، خسرو پارسا، آذر تشکر، آسو جواهری، فائق حسینی، هیمن رحیمی، مبین رحیمی، سیامک زندرضوی، مجید فنایی، نسیم ساداتی، میثم سالخورد، حامد سعیدی، هه‌ژبین شاهو، فاطمه صادقی، پرویز صداقت، لاله عرب، شیرین کریمی، جهانگیر محمودی، آرمان ناصری، لعیا هوشیاری،…

تجربه زیسته l امین بزرگیان

14 Oct, 11:30


رادیو همبستگی: فضای جنگی و چندپارگی فرهنگی ایرانیان
از بنی آدم اعضای یک پیکرند تا نفرت از دیگری
گفتگوی فرزین ایران‌فر با امین بزرگیان

@radiohambastegi

تجربه زیسته l امین بزرگیان

13 Oct, 23:26


~ اهمیت داریوش مهرجویی بدین سبب است که او یکی از معدود هنرمندانی است که توانسته سازنده «خاطرات مصنوعی» برای بسیاری از ایرانیان از طریق برخی آثارش باشد. منظور از خاطره مصنوعى «خاطراتى است كه حاصل تجربه زندگى واقعى صاحبش نيست. اينها خاطراتِ كاسته شده و مرزهايى بى‏‌قرار و مغشوش‏‌اند كه ميان چيزهاى واقعى و ساختگى قرار دارند و غالباً نيز اختلالى ديگر به همراه دارند: اختلال و نابسامانى در بدن انسان و جسم او و استقلال و هويت و تمايز او از حيوانات و چيزهاى تكنولوژيك.»
ما (بالاخص سه نسل ۴٠-۵٠ و ۶٠) خاطراتی داریم که لزوماً تجربه نکرده‌ایم اما به واسطه سینمای مهرجویی آن را به مثابه خاطرات شخصی ادراک می‌کنیم. مثلاً بسیاری از ما خاطراتی داریم نه فقط از دیدن و تماشای هامون که از «حمید هامون بودن». هر ارجاعی به خستگی، استیصال و پوچی در زندگی‌مان خاطره حمید هامون بودن را پیش می‌کشد. این کیفیتی علاوه بر ساختن فیلم خوب یا تأثیرگذار است. فیلمسازان بزرگی داشته‌ایم که حتی شاید فیلمساز بهتری از مهرجویی بوده‌‌اند، اما آثار معدودی هستند که توانسته باشند چون او خاطره مصنوعی بسازند تا حدی که یک نسل در دوره‌ای عمیقاً احساس کند «گاو» خود را گم کرده است.
چند اثر مهرجویی آثاری همچون خاطره در ذهن و بدن ایرانیان معاصر گذاشت، و نوع ویژه‌ی مرگ دهشتناک او تداوم این اثر و خاطره را با تمامی عناصرش در خود مؤلف ظاهر کرد. مهرجویی با گاو، آقای هالو، دایره مینا، اجاره‌نشین‌ها، هامون، بانو و لیلا سه نسل از ایرانیان را درون خاطراتی گذاشت که مال آنان نبود اما بعداً توانستند با اتکا بدان هویت پیدا کنند و چیستی پیچیده‌ی خود را درک کنند و توضیح دهند.
در این نزدیک به دو سالی که در آخرین خانه مهرجویی و خانواده‌اش در استراسبورگ فرانسه زندگی می‌کنم، با چیزی از خاطراتی که او تجربه نمی‌کند نیز درگیرم، و این تجربه‌ای عجیب است.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

10 Oct, 13:52


~ آنچه بابک اسحاقی، خبرنگار ایران اینترنشنال، بر خرابه‌های غزه با لبخند انجام داد، فقط از حیث شناعت و زشتی‌اش در تاریخ خبرنگاری مدرن ایران باقی نخواهد ماند؛ بلکه این حرکت می‌تواند پدیداری را نمایندگی کند که پس از جنبش اخیر در ایران آن را مشاهده کرده‌ایم.

سخن گفتن از آنچه بر سر جنبش «زن، زندگی، آزادی» غالباً در خارج از ایران آمد، تکرار مکررات است. اینکه چگونه چنان اتفاق مهم و درخشانی در شاخه‌ای از حرکت خود به چنین زوال و انحطاطی افتاده که ستایشگر بزرگترین دستگاه کشتار معاصر شده است را باید در یک اصل مهم سیاسی ادراک کرد.

جنبش ژینا یک نیروی اجتماعی عظیم تولید کرد. مشاهده کردیم که چگونه بواسطه‌ی این جنبش، بدنه جامعه تغییر اجتماعی جمعی را تجربه کرد، همبسته شد، تولید نماد کرد و در برابر نظام سیاسی و فرهنگی رسمی خود را نمایان ساخت. اما می‌دانیم توان اجتماعی یک جنبش برای تغییر، برای بهبود زندگی و چیزهایی ازین قبیل لزوماً به تغییرات سیاسی نمی‌انجامد؛ انقلاب به مثابه جنبش اجتماعی با انقلاب به مثابه تغییر سازوکار حکومت متفاوت است. آن نیروی سیاسی که می‌تواند جنبش اجتماعی را از آن خود کند، یا به تعبیر بهتر آن را از زمین بردارد و در دستگاه خود جای دهد -آن را نقدینه کند- در سرنوشت یک جنبش اجتماعی مهمترین نقش را خواهد داشت. باید به این فکر کرد که نیروی حاصل از یک جنبش اجتماعی در جیب چه جهان‌بینی، چه دستگاه و چه نظام مادی‌ای رفته است تا بتوان تاریخش را نوشت. این موضوع را جامعه ما در ۵٧ و حتی ٧۶ تجربه کرده است. نیروی اجتماعی ۵٧ را در نهایت چه نیروی سیاسی‌ای از آن خود کرد؟

بیراه است اگر فکر کنیم که تمام نیروی جنبش ژینا به جیب «فاشیسم» ریخته شده است؛ به جیب نیروهای ارتجاعی‌ای که یا برای کشتار در فلسطین هورا می‌کشند یا ساکت‌اند، و یا حامی نژادپرستی‌‌اند؛ اما هر آن کسی که دغدغه‌ی آن جنبش و سی سال تلاش برای آزادی و عدالت در ایران معاصر را دارد باید به این فکر کند که چگونه می‌توان شعار زن، زندگی، آزادیِ نماینده فاشیسم ایرانی را از دیوار خرابه‌های غزه پاک کرد؟

جنبش در همان اوایل با مردمیهن‌آبادی، با حلقه جرج تاون و بسیار نشانه‌های دیگر خطر زوال خود را هشدار داد؛ و امروز در قامت حمایت از «تروریسم دولتی» به سرحدات نهایی خود رسیده است. اگر جامعه ایران این آلودگی را از خود پالایش نکند، تاریخ ْ آن جنبش یگانه را بی‌رحمانه و با نادیده‌گرفتن تمام زیبایی‌ها و شکوهش قضاوت خواهد کرد.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

02 Oct, 21:24


~ در ادامه‌ی پست قبلی درباره‌ی نسبت میان گفتمانی که حول‌وحوش نتانیاهو و جنبش‌ زن، زندگی، آزادی به وجود آمده باید بیشتر سخن بگوییم.
پیغام نتانیاهو در چه زمانی صادر شد؟ او پس از کشتار غزه و حمله به لبنان این پیغام را خطاب به «مردم ایران» فرستاد. زمانی که او پیش‌تر گفته بود که باید «سر مار را زد»، و پس از تعیین تکلیف با نیروهای نیابتی به سراغ ایران می‌آییم. در واقع پیغام نتانیاهو در آستانه‌ی روانی جنگ نهایی، جنگ موعود، یعنی جنگ با ایران صادر شد. بیراه نیست که او در میانه‌ی سخنانش می‌گوید: «... وقتی ایران در نهایت آزاد شد...».این فضای مادی در مفصل‌بندی با این گفتار است که برخی مخاطبان ایرانی را به این نتیجه‌گیری رساند که: ایران به زودی توسط اسراییل و نتانیاهو آزاد خواهد شد. جنون ناشی از آن یعنی «ایران را بزن» محصول نسبتی است که زمان و بستر پیغام نتانیاهو با آزادی ایران ساخت. به‌خصوص که او می‌گوید: «آن روز خیلی زودتر از آنچه فکر می‌کنید فرا می‌رسد»: چیزی نمانده است که شما آزاد شوید.

فارغ ازاین‌که وعده‌دهنده کسی است که پیغام‌آور مرگ و کشتار برای بسیاری بوده است، گفتمان‌شناسی این پیام بسیار حائز اهمیت است. نتانیاهو در پیغام خود پیش از وعده‌ی «آزادی فوری» میگوید: «هیچ‌جایی در خاورمیانه نیست که دست اسراییل به آن نرسد». جمله‌ی مهم فوق، روغن چرخ‌دنده‌های این ماشین پروپاگاندایی است و معنای واضحی دارد: آنکه قدرت این را دارد که نظام ایران را سرنگون کند ماییم. قطعات پازل معنایِ زیرین پیام نتانیاهو اینگونه سرهم‌بندی می‌شود.
مرور کنیم: اسراییل است که هرکاری بخواهد می‌تواند انجام دهد، شما مردم ایران حکومت بدی دارید، و در نهایت: به زودی آزاد خواهید شد. فراموش نکنید که همه‌ی اینها در چه موقعیت جنگی و نظامی‌ای صادر شده است. این ساختار گفتمانی پروژه‌ی رقیب برای آزادی ایران از طریق جنبش‌های اجتماعی، انقلاب و مبارزات از طریق جامعه مدنی است. در زمانه‌ی کمرنگ شدن طنین امیدی که جنبش‌های اجتماعی برای رهایی عینی می‌سازند، مجال برای دیدگاه رقیب فراهم می‌شود. نتانیاهو با همه دنباله‌های ایرانی‌اش در اپوزیسیون راست، در واقع، خطابه‌ای رو به پدیدارهایی چون جنبش زن، زندگی، آزادی ارائه می‌کنند. آنها روی موج خستگی‌ها و ناامیدواری‌ها، ایده انقلاب را تضعیف می‌کنند، و با خدمتی بی‌بدیل به دولت مستقر در ایران، اراده به تغییر را به جایی تصوّری محول می‌کنند.

خیانت آنان به ایده‌ی آزادی البته بیراه نیست. آنان هم‌اکنون در حال کشتار و نسل‌کشی‌اند. هیچ پیام‌آور مرگی نمی‌تواند زندگی و آزادی را وعده بدهد.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

30 Sep, 19:59


~ سخنان نتانیاهو را حتما شنیده‌اید. یک رابطه سه بعدی سیاسی ساخته شده است: دولت اسراییل، دولت ایران و مردم ناراضی در ایران. آنچه یکی از بزرگترین جنایتکاران مدرن یعنی نتانیاهو درباره دولت مستبد ایران گفته، ایرانیانی خسته از وضعیت را به جنونی قابل تأمل کشانده تا حدی که در خفا یا در عموم از اسراییل می‌خواهند که «ایران را بزن». در ورای هر تحلیلی در اینباره این لحظه موقعیتی عمیقاً تراژیک در تاریخ یک ملت است.

دم‌دستی‌ترین معنای این فضا، افول سهمگین ارزش‌ها و مونادهایی است که چندی پیش در جنبش زن، زندگی، آزادی مشاهده کردیم. گفتار نتانیاهو و استقبال از او این پیام را دارد که آنچه جامعه مدنی ایران در قالب جنبش‌های متکثر و مبارزات متنوع در همه این بیست سال اخیر از سر گذرانده‌، اندیشه‌ها و رفتارهایی بیهوده است که نتیجه‌ای در بر ندارد. در سالگرد جمعه خونین زاهدان، مداخله‌ی قاتل غزه در وضعیت ایران یک پیام صریح دارد: شما ایرانیان ناتوان از تغییر وضعیت خویش‌ هستید.

این بی‌اعتبار کردن بنیادین اراده ایرانیان برای تغییر وضعیت‌شان و تمسخر همه تلاش‌ها و مبارزات و خون‌ها و دردهایی که از سر گذرانده‌ایم، بهترین و نفیس‌ترین هدیه نتانیاهو به دولت ایران است. اسراییل در واقع ایده تغییر از درون را تضعیف می‌کند، و چه چیزی می‌تواند تا این حد به نظم مستقر در ایران یاری رساند؟ آنچه روشن است، اینست که تمام آنهایی که از ایران، به هر دلیلی، برای او هورا کشیده‌اند را از نیروهای تغییر در ایران باید بیرون گذاشت. آنها «منتظر القائم‌»های جدیداند، کسانی که اراده‌شان را به چیزی موهوم تحویل داده‌اند.

این گفتار، هدیه بزرگ نتانیاهو به حکومت ایران بود؛ با اثرات عمیق روانی در میان جامعه ایرانی در سلب اراده و نفی بنیادین انقلاب.

بنیامین نتانیاهو را می‌توان قدرتمندترین دشمن جنبش زن، زندگی، آزادی تا امروز دانست که سعی کرد بنیان آن را در اراده ایرانیان تضعیف کند.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

29 Sep, 10:07


~ از پس سال‌های طولانی سخن گفتن از «ایران فرهنگی» با تمامی عناصرش از جمله تاریخ هزاران ساله، شعرا، فرهنگ و رسوم کهن که انباشته از «بنی آدم اعضای یکدیگرند» و « تو کز محنت دیگران بی‌غمی نشاید که نامت نهند آدمی»، وقتی می‌بینیم که چیز خاصی حاصل نشده، و جمعیتی انبوه از آدم‌های کوچه و بازار تا روزنامه‌نگار برای بیرون انداختن افغان‌ها و کشتار در غزه و بیروت هورا می‌کشند، به این اصل و واقعیت تاریخی اذعان می‌کنیم که بستر بربریت نه لزوماً سرزمین‌های غیر حاصلخیز فرهنگی که در تمدن‌های بزرگ و پرطمطراق است. اروپاییان بعد از جنگ دوم جهانی این موضوع را پیش کشیدند که چگونه ژرمن‌ها با آن همه دبدبه و کبکبه‌ی فرهنگی و فلسفی از گوته تا کانت به چنین توحشی مجهز شدند؟
در پس‌مانده‌ی ایران فرهنگی با قله‌هایی چون فردوسی و حافظ و غیره ملتی سر برآورده است که همه اینها را به سبب خستگی‌ها و معضلات خود به طرفه‌العینی دور می‌اندازد و خودش به همه آنچه بدان مفتخر است در جلوی دیدگان خود، انگشت میانی نشان می‌دهد. البته او این زوال دسته‌جمعی را در حین افتخار به آن سرگذشت و پیشینه تاریخی و فرهنگی نمایان می‌سازد، همانگونه که سربازان نازیسم در سنگرهای خود نیچه و شوپنهاور و گوته می‌خواندند.
آنچه میبینیم نشان می‌دهد که «ایران فرهنگی» با همه اجزا و عناصرش نتوانسته است حتی «انسان عادی» بسازد چه برسد به انسانی تراز؛ انسانی عادی که بر سر خیر و شر حساس باشد و به‌گونه‌ای وجدانی جانب شرّ نایستد. پس باید این سؤال هوسرل را پس از جنگ دوم و خطاب به ایرانیان تکرار کرد که این فرهنگ به چه کار می‌آید؟
آدمی وقتی گونه‌ای تحقیر را تجربه می‌کند، همه سرمایه‌های فرهنگی‌ و تاریخی‌اش را می‌تواند به ابزاری برای ترویج شرارت و بلاهت مبدل کند. سعدی به شی‌ای تجملاتی تبدیل می‌شود که می‌توان با جلد سخت آن بر سر دیگری کوبید. فرهنگ، من متورم جمعی می‌سازد که در آن افغانستانی و عرب و غیره به آن «یهودی» تبدیل می‌شوند که همراه سگ ورودش به پارک ممنوع شده است.
این خودشیفتگی جمعی محصول حس حقارت است، و می‌تواند تا جایی پیش رود که بی‌تفاوت به قتل عام هزاران انسان در فلسطین و لبنان، از کشته شدن اعضای حماس و حزب‌الله هلهله کند؛ گویی ما با بازی کامپیوتری روبرو هستیم که تنها در آن نصرالله را شکار کرده‌ایم. او که نمی‌تواند بر حاکمان ظالم خود چیره شود و خود را نجات دهد، بی‌توجه به رنج دیگری، هر نوع چیره شدن بر دشمنانش را جشن می‌گیرد، بی‌توجه به اینکه برای آنکه غلبه یافته خود او و خانواده‌اش در روز واقعه چیزی جز «سپر انسانی سپاه پاسداران» نیستند.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

27 Sep, 22:44


https://virgool.io/@amin.bozorgian/%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D9%89-%D9%88-%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D9%87%D9%89-%D8%AF%D9%88%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-mjz0tvyfvqfk
این مقاله اولین بار در سال ١٣٩٢ در بی‌بی‌سی منتشر شد.

تجربه زیسته l امین بزرگیان

24 Sep, 19:18


https://pecritique.com/wp-content/uploads/2024/09/enzo-traverso-gaza-war-and-memory-of-holocaust.pdf

حافظه هولوکاست و جنگ غزه
انزو تراورسو
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

24 Sep, 19:11


حافظه‌ی ‌هولوکاست، الگوی مهمی برای شکل‌گیری حافظه‌های دیگر در مواجهه با اشکال خشونت جمعی بوده است، از دیکتاتوری‌های نظامی در آمریکای لاتین تا هولودومور در اوکراین و نسل‌کشی توتسی‌ها در رواندا. اما اگر این حافظه با ستاره‌ی داوود ارتشی که در غزه نسل‌کشی انجام می‌دهد یکی دانسته شود، پیامدهای آن ویرانگر خواهد بود. در چنین وضعیتی، تمامی معیارهای ما، هم از نظر شناختی و هم سیاسی، محو می‌شود.
____________
👈متن کامل

تجربه زیسته l امین بزرگیان

16 Sep, 00:52


~ دو نیروی سیاسی-جنسیتی را در نظر بگیرید: x و y.

ایکس: زنانگی؛ آن نیرویی که سیاست را در گسترش رهایی از سلطه مفصل‌بندی می‌کند، با محوریت همبستگی با دیگران. جهان اطرافش را می‌خواهد به درون بکشد و چیزی نو بیافریند؛ «مراقب» است.«با» آن یکی هم‌دردی می‌کند، نیرویی که «بعلاوه» می‌کند.

ایگرگ: مردانگی؛ آن نیرویی که سیاست را افزایش قدرت معنا می‌کند، حزب محور است و استراتژی را در مرکز می‌گذارد. حفاظت می‌کند. از نیرویی سخن می‌گوییم که از طریق «منها» کردن خود «از» دشمن هویت می‌یابد.

هر یک ازین نیروها ردّپایی در تاریخ دارند. ایکس لحظه آغاز است و ایگرگ لحظه تأسیس و ثبات. زنانگی شوریده است و مردانگی محاسبه‌گر. سوژه‌های سیاسی البته می‌توانند زنانگی و مردانگی را در طول حیات خود تجربه و جنسیت عوض کرده باشند.

جنبش زن، زندگی، آزادی در بطن خود ایکس بود، به این معنا که به زنانگی مجال شکوفایی می‌داد، به ادبیات؛ نمادین و روایی بود. «روسری برداشتن» یک نماد قوی بود، و نیز هر حاضری می‌توانست از درون زندگی شخصی خود روایتی در نسبت با لحظه قیام بیان کند؛ جنبشی مالامال از داستان و حافظه. ما با جنبشی روبرو بودیم که سیاست را در «رهایی» تعریف می‌کرد، یک رهایی عام از اعمال سلطه در خانواده، مدرسه، زبان، خیابان، دولت و حتی نیروی ایگرگ.
در چنین جنبشی طبیعتاً زن مجال بیشتری می‌یافت که سوژه سیاسی شود؛ مثلاً روسری از سر بردارد. جنسیت او در لحظه‌ای نادر در تاریخ فرصت بالادستی یافته بود. مرد در این جنبش، ابزار نمادین و روایی ویژه‌ای نداشت، کم حرف و بطور ناخواسته پسیو شده بود. ضعف مرد، سیاست ایگرگ را در کل تضعیف کرده بود. در واقع ما با یک دگرگونی شکّه کننده در سلسله مراتب میدان سیاست روبرو شدیم.
اصل بقای ایگرگ در این لحظه بود که با کارگزاران زن و مرد خود وارد عمل شد، محتوای خیابان را سعی کرد با به میان کشیدن «واژن زنان»، نماد آن را با «مرد، میهن، آبادی» و صدای آن را به ساختن «اتحاد» آن هم توسط کسانی که حتی نمی‌توانستند یکبار روسری از سر بردارند، تغییر دهد. از صبح تا شب با گل‌سر و کراوات از این دفتر به آن دفتر مقامات اروپایی و آمریکایی رفت و خود را «ظریف» تخیل کرد. آنچه با دعوت از «دیگریِ» مورد ستم و طلب شنیدن روایت رنج آغاز شده بود به فضایی انباشته از «منها» کردن و طلب آتشین «رهبری» تبدیل شد.
ایگرگ از آینده سخن می‌گوید و تخیل جانشین شدن و نمایندگی دارد؛ و همین بود که توانست بشکافد و جلو برود. این نیرو هرچند دستاوردی نداشت اما بر ایکس غلبه کرد. به مرور نیروی ایکس دوباره ساکت شد و به سنگر خود بازگشت. او اما همچنان «بالقوه»‌گی را نگه داشت: او همچنان چیزی است که تحقق نیافته؛ یک امکان در جامعه پیشِ رو، و به همین سبب سیاسی. اگر می‌بینید که بعد از دو سال حمله مداوم از هر طرف همچنان نفس می‌کشد به این دلیل است.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

05 Sep, 11:17


متن حاضر، مقدمه مترجمان بر کتاب: «تفاوت: گفت‌وگو با ژاک دریدا درباره اسلام و غرب» است که به تازگی توسط نشر افکار منتشر شده است.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

28 Aug, 19:47


گفت‌وگویی کوتاه با بی‌بی‌سی فارسی درباره رواج مال‌دزدی و موبایل‌قاپی در ایران به بهانه دستگیری «آرسن لوپن» طهران.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

23 Aug, 20:02


~ ١. سندروم بنی‌صدر: در دهه نخست و زمان رهبر اول، مقام ریاست‌جمهوری پس از داستان بنی‌صدر به چیزی تشریفاتی بدل شد و رییس دولت، نخست‌وزیری بود که با نظر مستقیم رهبر انتخاب می‌شد.

٢. سندروم موسوی: قانون اساسی در سال ۶٧ به سبب نزاع درازدامنه میان خامنه‌ای و موسوی به سمت حذف جایگاه نخست وزیری تغییر پیدا کرد و رییس‌جمهور (یعنی منتخب مردم) دوباره نفر اول دولت شد.

٣. بازگشت بنی‌صدر: پس از مرگ رهبر اول، به سبب جایگاه رفسنجانی و ضعف کاریزماتیک رهبر دوم، ریاست جمهوری اهمیت مازاد پیدا کرد تا جایی که هم در دوره هاشمی و هم اوایل دوران خاتمی، رییس‌جمهور به مهمترین چهره دستگاه حکومت تبدیل شد.

۴. بازگشت موسوی: نهاد رهبری و نهادهای وابسته، به مرور و با قدرت‌یابی مجدد، باز در فکر حذف بنی‌صدر افتادند. در این مرحله، هرچند از حیث قانونی جایگاه ریاست جمهوری حفظ شد اما شخص رییس‌جمهور به نخست‌وزیر مبدل گردید. نخست‌وزیر کسی شد که با حفظ نام و پوزیشن قانونی فردی بود که توسط مردم انتخاب می‌شود، اما قدرت اصلی در اختیار او نیست؛ او فقط شریک رییس‌جمهور واقعی است. نخست‌وزیر بازگشته است ولی دولت را بطور کامل در اختیار ندارد؛ نخست‌وزیری انتخابی و شریک در دولت.
به طور خلاصه نتیجه این وضعیت اخیر این بوده است که جایگاه انتزاعی و در سایه‌ی «رییس‌جمهور» (قدرت اول دولت) در رویدادهای اخیر کم‌کم مشروعیت پیدا کرده و بدون لکنت از آن سخن به میان می‌آید.

نتیجه: پدیداری که از دو دهه قبل آغاز شده بود به ثمر نشسته است. بلوک‌های بالا دستی در حکومت جایگاه عینی دولت را هرچه بیشتر از خصلت‌های انتخابی خالی کرده‌ و توانستند ریاست‌جمهوری را به شکلی توافقی در دست بگیرند. نخست‌وزیر انتخابی (پزشکیان) با قبول این وضعیت توانسته ایده‌ی محافظه‌کاران جبهه اصلاحات را عملی کند که: سیاست را باید هماهنگ با برآیند وضعیت واقعا موجود تنظیم کرد. در واقع، «جمهوریت» عقب‌نشینی قابل توجهی به نفع «کارآمدی» کرده است.
قماری اصلاح‌طلبان روزنه‌گشا انجام داده‌اند؛ اگر حذف باقی‌مانده‌های ساختار جمهوریت به افزایش کارآمدی حکومت نینجامد، بازگرداندن مناطق اشغال‌شده‌ی جمهوریت دیگر ناممکن است.
@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

20 Aug, 15:25


☝️تابلوی نقاشی، لحظه‌ای از تجربه نقاش را ماندگار می‌کند. امپرسیونیست‌ها تلاش داشته‌اند خصلت‌های این تجربه را در آثارشان به سرحدات خود برسانند. اگر رئالیست‌ها این هدف را داشتند که جهان مادی بیرونی را در دقیق‌ترین شکل خود عرضه کنند به‌گونه‌ای که اثر بیشترین انطباق را با ابژه داشته باشد، امپرسیونیسم ثبت «تجربه»‌ی ابژه بود. آنها دغدغه تطبیق با امر بیرونی را نداشتند و در درجه اول بیان نوع خاص تجربه‌ی شان از امر واقع اهمیت داشت. از دل امپرسیونیسم بود که اکسپرسیونیست‌ها ظاهر شدند. آنها این تجربه سوبژکتیو از جهان بیرونی را مبذول عواطف و حواس انسانی کردند. ابژه آنها کمتر طبیعت که تولیدات انسانی و اثرات آن بر زندگی بود. مثلا نقاشی جیغ اثر ادوارد مونک را به خاطر بیاورید؛ اثری درباره تجربه بار سنگین زندگی برای انسان مدرن. نقاش در اکسپرسیونیسم، تکنیک‌های امپرسیونیسم را مصروف بیان عمیق‌ترین تجربیات وجودی و نیز اجتماعی‌اش می‌کند و تلاش دارد لحظه طغیان بر علیه تمامی نیروهای مرگ را به تصویر کشد.

این نقاشی ویدا ربانی، روزنامه‌نگار زندانی، بر روی ملحفه‌های زندان است. تابلویی است رنگ-روغن از نمای بیرونی پنجره‌های زندان که تپه‌های اوین را نشان می‌دهد.
پیوند نقاش در این اثر با تجربه‌ای خاص و یگانه در زندگی روشن است؛ بیانی است از تجربه یک منظره‌ی ویژه که تنها زندانیان می‌توانند آن را تجربه کنند. نقاشی در وهله اول ویژگی‌های اثری امپرسیونیستی را داراست: تصویری است از یک منظره طبیعی و عناصرش (درخت، برف، روباه و غیره) که با ضربات قلم‌مو جلوه‌ای رؤیاگون بدان بخشیده است.
اما نکته جالب اینجاست که هرچند ما لحظه‌ای اکسپرسیونیستی را در نقاشی پیدا نمی‌کنیم اما به غایت واجد آن است وقتی که می‌فهمیم نقاشی از پنجره بند زنان زندان اوین کشیده شده و متریال اثر از امکانات همان جاست. گویی با دیوارنوشته‌ای در زندان روبروییم. هیچ اثری به اندازه دیوارنگاره‌ی زندان واجد خصلت اکسپرسیونیستی و بیان یک تجربه ویژه نیست.

ما با درختی که درخت نیست، برفی که برف نیست و روباهی که روباه نیست روبرو می‌شویم و مدام به این وسواس فکری می‌افتیم که از تجربه‌ی نقاش ازین عناصر آگاه شویم. اما این فاصله با تجربه‌ی نقاش همیشه باقی می‌ماند، و اثر بیش از هر چیز تصویری می‌شود از این فاصله‌ی باقی‌مانده.

@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

20 Aug, 15:24


ویدا ربانی/ تپه‌های اوین/۱۴۰۲

تجربه زیسته l امین بزرگیان

14 Aug, 19:48


📌 توضیحات جناب آقای امین بزرگیان (پژوهشگر علوم اجتماعی در دانشگاه نیس فرانسه) حول دوره‌ی:

در جستجوی زمان از دست‌نرفته
جامعه‌شناسی حافظه جمعی [طرح درس]

۶ جلسه‌ ( ۷۲۰ دقیقه)
شنبه‌ها، ساعت ۱۸ تا ۲۰
از ۲۷ مردادماه

🔴 دوره به‌صورت آنلاین و آفلاین

📮 متقاضیان ثبت‌نام به آیدی زیر مراجعه کنید:
🔗 @Pouya_teh_82

تجربه زیسته l امین بزرگیان

12 Aug, 13:12


~ قبل از انتخابات نوشتم هر کسی که فکر کند در دوران ما با رأی دادن یا ندادن چیزهایی بنیادین تغییر خواهد کرد نا امید خواهد شد. سیاست‌ورزی حول و حوش انتخابات با موفقیت نخبگان سیاسی و شکست بدنه همراه است؛ چه در تجربه تحریم و چه در تجربه مشارکت. در سیاست رهایی‌بخش مسأله اصلی رأی دادن یا ندادن نخواهد بود؛ هرچند اصلاح‌طلبان به ما یاد دادند که ما باید بین این دو گزینه انتخاب کنیم. در واقع کسانی که همواره بین این دو گزینه، امر سیاسی را سامان می‌دهند، متأثر از گفتمان اصلاح‌طلبان‌اند.

امر سیاسی به کل از دموس یا مردم جدا شده است و فقط ما با تغییر کارگزاران یا چرخش نخبگان روبروییم. آیا این کارگزاران متفاوت نیستند؟ حتما هستند؛ اما نه به اندازه‌ای که بدان نیاز داریم.

در واقع امکان نه‌ی مطلق را سیستم منتفی کرده است. شما این کار را نه با تحریم می‌توانید انجام دهید نه با انتخاب گزینه بدیل.
اکنون هر دو گروه مشارکت‌کنندگان و تحریمی‌ها بنظرم در حال بیان آن به زبان‌های مختلف هستند.

https://pecritique.com/wp-content/uploads/2024/06/a-bozorgian-elections-1403.pdf

@AminBozorgiyan

تجربه زیسته l امین بزرگیان

11 Aug, 15:32


~ خانه برای آوارگان در لحظات نشاط‌آور و غم‌افزا، در وضعیت کمیک و تراژیک، در موقعیت متکی به اروس و تاناتوس به‌گونه‌ای متمایز به خاطر آورده می‌شود. گشودگیِ زندگی برای آواره در خلال زیست روزمره‌اش، خانه یا شهر یا وطن‌اش را تا حوالی او گسترش می‌دهد. آواره در شادی، مرزهای خانه‌اش را تا خود گسترده می‌کند و تصوری «امپراتوریک» از وطنش پیدا می‌کند. اما در هنگام زحمت و رنج، خانه و وطنش تا آغوش مادر کوچک می‌شود. فرد در هنگام مصیبت تجربه‌ی آواره را پیدا می‌کند حتی اگر در شهرش باشد. این پرتاب‌شدگی به رَحِم، جایی یوتوپیک در گذشته، شبیه میلی است که افراد به مهاجرت یا جهان‌گردی به عنوان برنامه‌ای برای آینده دارند.
غم‌های بزرگ تجربه‌ی آوارگی برای هر انسانی است، و این تنها گزاره‌ی آرامش‌بخش برای آواره‌ای است که در جایی بیرون از خانه مصیبتی طاقت‌فرسا را تجربه می‌کند.
@AminBozorgiyan