کتاب گمشده @thelostbook Channel on Telegram

کتاب گمشده

@thelostbook


گیلگمش مصمم به رفتن شد . او گفت : اگر شکست هم بخورم ، حداقل مرابه عنوان کسی به خاطر خواهند آورد که کوشش خود را کرده است.

کتاب گمشده (Persian)

با خوشامدگویی به همه علاقه‌مندان به دنیای کتاب، از کانال تلگرامی 'کتاب گمشده' دعوت می‌کنیم تا به سفری جذاب و جالب در دنیای کتاب‌های گمشده و فراموش شده بپیوندید. این کانال توسط کاربر با نام '@thelostbook' اداره می‌شود و همراه با متن‌ها و نقل قول‌های الهام‌بخش از نویسندگان معروف، شما را به کاوش در دنیای ادبیات و کتاب‌های فراموش شده می‌برد. آیا به دنبال کتاب‌هایی هستید که در گوشه و کنار کتابخانه‌ها گم شده‌اند؟ آیا عشق شما به خواندن موجب می‌شود تا به تجربه‌ی یک ماجراجویی دنیایی بپردازید؟ اگر پاسختان مثبت است، پس 'کتاب گمشده' بهترین مقصد برای شما است. از جمله مواردی که می‌توانید در این کانال پیدا کنید، نقل قول‌های الهام‌بخش، معرفی کتاب‌های فراموش شده، و مطالب جذابی دربارهٔ اثرات آثار ادبی محبوب است. پس همین حالا به این کانال بپیوندید و به جستجوی کتاب‌های گمشده خود بپردازید، شاید از راهنمایی‌ها و پیشنهادات آنان برای پیدا کردن کتابی خاص بهره‌مند شوید. با 'کتاب گمشده' دنیای جدیدی از ادبیات را کشف کنید و به تبادل اندیشه با دیگر علاقه‌مندان به خواندن بپردازید.

کتاب گمشده

20 Jan, 03:04


بذرافشان‌ها
تهیه از :
@nibiru01
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

19 Jan, 15:55


جهت اطلاع علاقمندان مصاحبه با جان ویوانکو در دست ترجمه هست

کتاب گمشده

19 Jan, 07:03


@thelostbook

کتاب گمشده

19 Jan, 07:03


جان ویوانکو، یک مشاهده گر حرفه‌ای از راه دور با بیش از ۲۵ سال تجربه کار برای مشتریان شرکتی و دولتی، داده‌های شگفت‌انگیزی از دیده های از راه دور درباره بیگانگان کاشتگری که در تاریخ باستانی زمین ظاهر شده‌اند، دریافت کرده است. بر اساس داده‌های دریافتی از طریق یک مطالعه مشاهده از راه دور با کمک یک تیم متخصص، تیم ویوانکو کشف کرده که کاشتگران ( بذر افشانها ) موجودات فرازمینی هستند که هر ۱۲,۰۰۰ سال یک بار قبل و بعد از رویدادهای فاجعه‌بار چرخه‌ای به زمین سفر می‌کنند تا تمدن بشری را مشاهده، حفظ و راه‌اندازی مجدد کنند. او شواهدی از این فرآیند کاشت را در کیسه‌های مرموزی که توسط خدایان در نقش برجسته های سومری و مایایی به تصویر کشیده شده‌اند، ذکر می‌کند. ویوانکو اولین بار داده‌های خود را در یک قسمت اخیر از برنامه متافیزیک که او به عنوان مجری مشترک در Rise.TV مسئول برگزاری آن است ارائه داد. علاوه بر این، ویوانکو نتایج مشاهده از راه دور یوفو های مرموزی که بر فراز پایگاه‌های نظامی در ایالات متحده و سراسر جهان دیده شده‌اند را به اشتراک گذاشت. او می‌گوید این یوفوها متعلق به برنامه‌های نظامی فوق‌محرمانه‌ای هستند که در اقیانوس‌ها فعالیت می‌کنند. ویوانکو ادعا می‌کند که پهپادها شامل فناوری‌های بیگانه هستند و در جستجوی آثار باستانی بیگانگان در ایالات متحده‌اند که داده‌هایی درباره زمان وقوع رویدادهای فاجعه‌بار بعدی بر روی زمین را در بر دارند.
@thelostbook

کتاب گمشده

19 Jan, 06:50


@thelostbook

کتاب گمشده

19 Jan, 06:50


درباره مصاحبه با جان ویوانکو
النا دانان

ترجمه : مهر
مصاحبه عالی جان ویوانکو (John Vivanco) با دکتر مایکل سالا قطعاً توجه مرا جلب کرد. پس از اینکه شنوندگانم از من خواستند نظراتم را درباره مشاهده از راه دور او از تاثیر گروه بذر افشانها در تاریخ به اشتراک بگذارم، وقت گذاشتم تا نظر خودم را بنویسم. من فقط می‌توانم به عنوان یک عضو از فرهنگ آلتیان نظر بدهم، زیرا در آتلانتیس زندگی کرده‌ام و همچنین بخشی از اکتشاف آناک در کی( KI ) در ۳۷۲۰۰۰ سال پیش بوده‌ام. از آنجایی که خودم طور مستقیم در مهندسی و فعال‌سازی تبار آدمی (Adamic) دخالت داشتم، فکر کردم بتوانم نظری بدهم و موضوع را تشریح کنم اما اول می‌خواهم یک سوءتفاهم رایج را رفع کنم : اینکه آنوُنَکی‌ها بخشی از گروه بذر افشانهای کنفدراسیون بین‌کهکشانی نبودند.
بذر افشانها گروهی بسیار پیشرفته از دانشمندان هستند که در اصل از ۲۴ فرهنگ میان‌کهکشانی مختلف آمده‌اند و به منبع خالق در کاشت حیات در سراسر این جهان کمک می‌کنند و تحت هدایت آگاهی‌های پلاسمایی ابرآگاهی به نام نُه کار می‌کنند. بذرافشانها برای تسلط بر دنیاها با یکدیگر نمی‌جنگند. اما آنکیم
(یا آنوناکی)، که گروهی جداگانه از بیگانگان فضایی و یک امپراتوری مستقل هستند، گاهی اوقات این کار را می‌کنند. آنوناکی‌ به کاشت حیات در سیارات دیگر علاقه‌ای ندارد، چون برنامه آنو همیشه تسخیر سرزمین‌های جدید بوده است. آن‌ها به زمین نیامدند تا بذر حیات را بکارند ، بلکه برای تصاحب آن آمدند.
بنابراین، هرچند در نمادگرایی استعاری کیف کوچکی که حمل می‌کنند زیبا به نظر می‌رسد اما این کیف کیسه بذر نبوده ، زیرا آنوناکی‌ها بذرکار نبودند، بلکه فناوری‌ای مشابه با تریکودرها بود. ( منظور از تریکودر دستگاهی هست که در سریال پیشتازان فضا برای پویش محیط، تحلیل داده ها و ثبت اطلاعات استفاده می شد ) در دسامبر 2023 با دانی هندرسون یک نسخه سنگی سه‌بعدی از یکی از این دستگاه‌ها را در موزه بریتانیا دیدم و اصلاً شبیه یک کیسه حاوی بذرنبود، بلکه کاملاً شبیه یک لپ‌تاپ تخت با دکمه‌ها و بند حمل بود. همانطور که دکتر سالا به درستی اشاره کردند، دو برنامه ژنتیکی جداگانه از آنوناکی وجود داشت:
یکی توسط انکی برای فعال کردن پتانسیل معنوی در انسان‌های اولیه KI ( زمین ) و دیگری توسط انلیل برای احمق کردن و برده کردن انسان‌ها. آزمایشگاه‌های انلیل بر روی زمین بودند. جان ویوانکو درست می‌گوید وقتی که اشاره می‌کند آزمایشگاه مرکزی اصلی انکی در یک سفینه (در واقع نیبیرو) بوده و در کنارش آزمایشگاه‌های فرعی روی زمین. با این حال، پروژه مخفی انکی و نین‌هورسگ برای فعال‌سازی بخشی از بشریت در سفینه‌مادر نیبیرو به صورت مخفیانه انجام شد. وقتی انلیل از این موضوع باخبر شد، آدم و حوا به زمین اخراج شدند ( در واقع اینجا هبوط کردن دقیقاً به همان معنی فرود آمدن فیزیکی است . م ) آنها به یک مکان مخفی که می‌توانستند در آنجا پنهان شوند رفتند . «باغ عدن» یک آزمایشگاه زیستی در سفینه‌مادر نیبیرو بود.( البته باغ های عدن فرعی روی زمین بخصوص روی کوههایی خاص وجودداشت . م )
‏"Eden" در زبان آناک به معنای "آزمایشگاه زیستی گنبدی شکل" است. جان ویوانکو در مورد فعال‌سازی غده صنوبری به عنوان هدف برنامه مثبت انکی درست می‌گوید، اما انکی در چندین نقش برجسته باستانی سومری یک مخروط کاج را در دست دارد، نه یک بلوط. مخروط کاج نمایانگر غده صنوبری، یا چشم سوم، است و در اوج فرآیند فعال‌سازی کندالینی قرار دارد. کتزالکواتل یهوه نبود؛ او نینگیشزیدا بود. با این حال، نظر جان ویوانکو در مورد نمایندگی جهانی یهوه به عنوان "خدای اژدها" درست است، زیرا او قطعاً موجودی شبیه به خزنده و به واسطه مادرش ازنژاد سیاکاهربود ، البته بسیار بدخلق و بی‌ادب و یک موجود عوضی .
به‌خصوص از آنجای مصاحبه خوشم آمد که جان ویوانکو توضیح می‌دهد که یهوه چگونه با دیگر موجودات خشمگین در فرهنگ‌های مختلف جهان از طریق اسطوره‌شناسی تطبیقی جور در می آید . در مورد بذرافشان های واقعی، جان ویوانکو دوباره درست می‌گوید که آنها دی ان ای حیات بومی را دستکاری کرده و با دی ان ای خود ترکیب کردند. و اینکه سلاحی برای انکی ساخته شده بود و بعداً توسط مردوک به نام "ویرانگر جهان‌ها" غصب شد که می‌توانست سنگ را شیشه‌ای کند. من موافقم که ماهابهاراتا قبل از رویداد یانگر دریاس رخ داده است. برای من سخنرانی تطبیقی جان ویوانکو درباره یوگاهای مختلف در بسیاری از فرهنگ‌های باستانی بسیار جالب بود .
@thelostbook

کتاب گمشده

19 Jan, 06:50


محاسبه او از پایان دوره کالی یوگا در سال ۲۰۲۵ کاملاً درست است! چون من همین اطلاعات را از تماس‌های خارج از زمین خود داشتم بسیار خوشحال شدم وقتی جان ویوانکو اشاره کرد که در نتیجه مشاهده از راه دور تیمش به گذشته باستانی هند، او متوجه این موضوع هم شده که موجودات پوست آبی که در وداهای هندی به تصویر کشیده شده‌اند، از سیستم ستاره‌ای وگا آمده‌اند. در کتاب "هدیه‌ای از ستاره‌ها اشاره کردم که فرهنگ آدارای پوست آبی از سیستم ستاره‌ای وگا در هند باستان روزگاری بر زمین حضور داشتند، جایی که آنها زیستگاهی تأسیس کردند و سپس طی جنگی شدید با موجودات خزنده سیاکاهر، مورد تعقیب قرار گرفتند. همانطور که می‌دانیم، انلیل با سیاکاهر همکاری می کرد .
( کتاب هدیه ای از ستاره ها توسط آقای ناصری به فارسی ترجمه شده . م )
ثور هان اریدیون : "هنوز از آن‌ها در متون ودایی شما به عنوان نژاد آبی خدایانی که از آسمان فرود آمدند یاد شده". من با جان ویوانکو در دو نکته دیگر نیز موافقم: کوه شستا توسط خزندگان سیاکاهر اشغال شده بود که شهر باستانی تلوس را تصرف کرده بودند (و بله، خیلی ها را هم ربوده بودند) تا اینکه در سال ۲۰۲۱ توسط اتحاد زمین آزاد شد. آخرین نکته‌ای که می‌توانم تأیید کنم، اطلاعات حیاتی جان ویوانکو درباره تونل‌های زیرزمینی است که زیر هالیوود هیل از نواحی لس آنجلس قرار دارد. او می‌گوید که این تونل ها محل سکونت "نژادی سوسماری (خزنده ) " واپس گرایی است که به کارهای کثیفی مشغول هستند .
( شاید آتش سوزی لس آنجلس ربطی به این موضوع داشته باشد . م )
@thelostbook

کتاب گمشده

18 Jan, 13:28


مهر استوانه ای تپه حاجی خان ایران
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

18 Jan, 12:09


#ساسکوآچ
#انسان خردمند
#میمون
#تکامل
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

18 Jan, 11:16


https://t.me/thelostbook
#شاماران
#عهدعتیق
#مار

کتاب گمشده

18 Jan, 08:55


📹 Togo Sasquatch on Thermal Trailcam in Kettle Mountains of Washington
فیلم های استخراج شده از دوربین های نصب شده در جنگل ها که تصاویر ساسکواچ ها را شکارکرده اند .
مکان : کوههای کتله در واشنگتن

کتاب گمشده

16 Jan, 08:27


ETs Among Us 2: Our Alien Origins, Antarctica, Mars and Beyond (فارسی)

بیگانگان در میان ما پارت دوم: ریشه های بیگانه ما، قطب جنوب، مریخ و فراتر از آن

محصول سال ۲۰۱۸
مدت زمان : ۵۵ دقیقه

ترجمه و زیرنویس شده توسط گروه
یوفو پرشین

برای دریافت لینک دانلود به آی دی زیر پیام بدید
@amirirani64

https://t.me/ufopersian

کتاب گمشده

16 Jan, 05:20


از اون عکس هایی که من خیلی دوست دارم
یک پاگنده اسرارآمیز در بطن تصویر .
تنها چیزی که روش اتفاق نظر داریم پاهای گنده این گونه ها هست وگرنه اینها از یک نژاد نیستند .
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

14 Jan, 17:51


در ادبیات مانوی از آنجایی که اهریمنان زوج نخستین را آفریده اند و این دو در قلمرو آنها زندگی می کنند دیگر نیازی به ماجرای هبوط نیست با این حال همچنان مار (اژدها) و زن نخستین به نام مردیانه به عنوان یاریگران اهریمنان حضور دارند زن در این داستان بیشتر در اختیار اهریمنان است و گویا انعکاسی از جهی" و "لیلیث" را در خود دارد. او با نردیــوی بــه اسم "اشقلون "هم" خوابه میشود و بچه میزاید همین طور که با گهمرد، مرد نخستین به بقای نسل میپردازد ‌. او با سوء استفاده از نیروی شهوت گهمرد او را فریب میدهد تا با تکثیر هر چه بیشتر قالبهای انسانی ، نیروهای زندانی اهریمنان را پراکنده و از دسترس اهوراییان دور کند این بار اگر چه باز هم مار (اژدها) در منظومه نمادهای داستان آفرینش حضور دارد اما عامل فریب نیست بلکه همان طور که گفته شد نقش اساطیری خود را بر عهده دارد اهریمنان پس از اینکه زوج نخستین را می آفرینند اژدهایی سهمگین را بر آن دو می گمارند تا آن دو را بپاید و کس را نگذارد که آن دو را از آنان دور کند و یا به همکاری با ایزدانی بپردازند که به شکل آنها ساخته شده اند .
شاماران: ایزد بانویی که کشته شد
تالیف:آذرمیدخت فتاحی و کارن رستمی
پی نوشت :
جهی در دین زرتشت مظهر پلیدی‌های زنانه و مخصوصا روسپیگری است . لیلیث در الهیات کاتولیکی همین جلوه را دارد در حالیکه هر دوی اینها اشتباه و چیزی جز ستیز با دین الهه نیستند. همین ستیز در ادبیات مانوی دیده می شود که اینکه گهمرد دارای گرایش‌های نورانی بود و مردیانه اسیر شهوات. گهمرد از آمیزش با مردیانه پرهیز کرد تا اینکه در نهایت اغوا شد و از آمیزش آن دو شیث به وجود آمد. سپس عیسای درخشان از جهان نورانی به نزد گهمرد آمد و او را مصمم کرد که از درخت زندگی بخورد. گهمرد از آن درخت خورد و بهوش آمده و حقیقت خود را بازیافت و به‌دنبال عیسای درخشان راهی دیار روشنایی گردید؛ و شیث که پاره‌های نور را در روح خود و آفرینش اهریمنی تاریک را در جسم خود دارد در جهان باقی می‌ماند و به تولید نسل می‌پردازد.
در روایت دیگری :
اَشَقلون (= صَندید یا سَکلاس) نام جانوری-دیوزاد در اساطیر مانوی است که بهمراه جفت خود به نام پیسوس (= نَمرائیل یا نَقبائیل) برای بلعیدن پاره‌های نور رها شده در سرزمین تاریکی توسط اهریمن آفریده می‌شوند. پاره‌های نور خدایی که از امهرسپندان بودند در سرزمین پلیدی محبوس بودند توسط این دوجانور خورده شده و پس از همبستری آنان انسان‌های نخستین بنا‌های گهمرد و مردیانه پدید می‌آیند. آنها که وجودشان از نور محبوس در جسم دیوی بود پاره‌هایی از آز و خشم و شهوت دیوان را نیز باخود به ارث برده بودند و این اسطوره به عنوان اصل جدایی نور از ظلمت و پاکیزه نمودن بدن و روح از آلودگی‌ها برای انسان در دین مانوی پذیرفته شد
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

12 Jan, 19:22


#اژدها
#رستم
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

11 Jan, 18:01


نماد مار در کرمانشاه و کردستان
آنچه که از اهمیت بالایی برخوردار است این است که همراه با به وجود آمدن هر تمدنی از همان نخست مار دارای جایگاه والا و مقدسی نزد مردم بوده است. تا آنجا که در زاگرس به ویژه کرمانشاه و کردستان همچنان مناطق بسیاری از روستاها و زیارتگاه ها همچنین نام افراد با پیشوند و پسوند مار شروع شده و مورد خطاب قرار می گیرد.
همچنین وجود کاشی کاریهای با نقوش مار و اژدها و نیز از هم مهم تر شاماران و گفتمان مارها در زندگی مردم رواج دارد و هنوز هم در خانه ها قاب عکسی در طاقچه از شاماران وجود دارد و به مانند شی ارزشمند در کنار دیگر وسایل مهم و مقدس در طاقچه و در بالاترین قسمت خانه نگهداری میشود.
مار در کرمانشاه و به ویژه زاگرس نشینان در غرب کشور افزون بر رنگ و بوی آیینی بیانگر ریختی از زندگی مسالمت آمیز ایشان با یکدیگر را دارد تا آنجا که در باور عامه هرگاه کسی توسط ماری گزیده شود یا فردی به ماری آسیب برساند ناگزیر هستند که به نزد فردی رفته که در اصطلاح «بَش» دارد و میتواند به زبان مارها صحبت کند. این فرد به داوری میان مار و انسان می پردازد.
فراتر از آن در آیین مردم باورمند هستند که وجود اجاق در خاندان باباحیدری یکی از محکمه های داوری میان مار و انسان است. نگارندگان در زمانی که با آقای سید اللهیار جهانبانی به عنوان یکی از بزرگان آیین یاری پیرامون نام باوه و موضوع اجاق گفتگو داشتند، ایشان داستان اجاق را در آیین یاری و خاندان باباحیدری چنین بیان نمود: مردمان بسیاری از اهل سنت و شیعه و دیگر مذاهب که دچار مارگزیدگی شده بودند با بهره گیری از ویژگی باور به اجاق مداوا شده و بهبود یافتند
آقای جهانبانی ادامه دادند منظور از اجاق همان جایی است که در آن نان میپزند و کسی که مارگزیده میشود از خاک داخل همان اجاق روی قسمت مارگزیدگی گذاشته و آن شخص بهبود مییابد اجاق تا آنجا در نزد مردم یاری ارجمند است که به آن سوگند می خورند
در آیین یاری هفتاد دو گروه مار وجود دارد که هفتاد گونه آن خیر و دو نوع آن شر است و آن دو گونه از هیچکسی پیروی نمیکند منظور از عدم پیروی توسط این دو گروه پیروی از باوه و اجاق است که اگر شخصی توسط این دو گروه گزیده شود حتی با اجاق هم شفا نمی یابد آقای جهانبانی برادر کوچکتر خود را بعنوان یکی از اجاق دارهای خاندان باباحیدری معرفی کرد که هنوز کسانی که دچار بیماری هاری و مارگزیدگی می شوند به ایشان و اجاق مراجعه میکنند
در باور مردم چنین است که اگر کسی در چند کیلومتری توسط مارگزیده شده باشد و اگر آن شخص را به نزد اجاق در خاندان بابا حیدری برای شفا بیاورند آن مار هم خود را به اجاق میرساند و دلیل نیش زدن خود را بیان میکند که چرا آن شخص را گزیده است.
مردم باور دارند که کمک خواستن از اجاق پیش از کشف واکسن هاری و مارگزیدگی وجود داشته و مردم برای شفا یافتن از این دو نوع بیماری از اجاق بهره می گرفته اند. فرد مارگزیده به همراه خود قربانی و نمک میبرد و پس از شفا یافتن آن را در میان اهالی تقسیم میکند هم اکنون سه اجاق نخست در سنجابی دودیگر در سرپل ذهاب و سه دیگر در گیلان غرب وجود دارد که مردم از آن بهره می گیرند.
ایشان در ادامه بیان داشتند که در آیین یاری دارنده حکم مار و هار حضرت بابا حیدر است و ایشان از طریق سلطان سهاک ، این بَش یا حکم را دریافت کرده اند. خاندان بابا حیدر یکی از یازده خاندان آیین یاری است و مسند نشین کنونی آن پیر ارجمند جناب آقای سید شهروز بابا حیدری است.
آقای جهانبانی با اشاره به نذر برای وجود شاه ماران گفت که هنوز هم برای شاماران نذری پخته میشود و بر آن دعا میخوانند و بین فقرا تقسیم میکنند. ایشان شاماران را در نزد مردم با جنسیت مرد و رنگ آن را نیز سپید گفتند
شاماران : ایزد بانویی که کشته
تالیف: آذرمیدخت فتاحی و کارن رستمی

https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

11 Jan, 17:24


#یعقوب
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

11 Jan, 17:24


#صندوق عهد
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

11 Jan, 15:52


@thelostbook
فرشته بالدار یا الهه سومری #فرشتگان

کتاب گمشده

10 Jan, 05:46


در این عکس 1892 از حفاری های پی بادی در نزدیکی کوپان، هندوراس چه چیزی را متوجه می شوید؟
این گوی سنگی خیلی شبیه نماد یین و یانگ هست با این تفاوت که به جای دو نقطه یک نقطه در وسط این حجاری وجود دارد .
از دیدگاه چینیان باستان و تائوباوران، در همهٔ پدیده‌ها و اشیاء غیر ایستا در جهان هستی، دو اصل متضاد ولی مکمل وجود دارد.
یین و یانگ نشان دهنده قطب‌های مخالف و تضادهای جهان هستند. البته این بدان معنا نیست که یانگ خوب است و یین بد است (در حقیقت این تحریفی نادرست است). بلکه یین و یانگ مانند شب و روز یا زمستان و تابستان بخشی از چرخه هستی هستند. وقتی تعادل و احساس خوبی به وجود می‌آید که تعادل بین یین و یانگ برقرار باشد. نقطه‌های متضادی که داخل شکل یین و یانگ دیده می‌شود به این مفهوم است که یین وقتی به حداکثر خودش برسد، و می‌خواهد تمام شود در درونش یانگ را دارد و وقتی هم که یانگ می‌خواهد به حداکثر خود برسد در درونش یین را دارد؛ یعنی وقتی یکی تمام می‌شود، دیگری در درونش رشد می‌کند و این چرخه ادامه پیدا می‌کند.
@thelostbook

کتاب گمشده

09 Jan, 20:56


@thelostbook

کتاب گمشده

08 Jan, 12:44


عکسی از اکتشافات تیوبرت مالر از یک ساختار شگفت‌انگیز مایایی در نزدیکی کامپچ، مکزیک
@thelostbook

کتاب گمشده

07 Jan, 14:38


@thelostbook

کتاب گمشده

07 Jan, 14:38


عکسی هوایی از جایی که واقعاً در ظاهر غیرعادی است منتشر شده . جایی در جمهوری کاراکالپاقستان، ازبکستان به نام کوی کریلگان کلا (قوی قینلغان قلا) نام آن به طور تقریبی به "قلعه گوسفندهای مرده" ترجمه می‌شود که به خودی خود عجیب به نظر می‌رسد. اولین بار در اواخر دهه ۱۹۳۰ کشف شد و سپس در دهه ۱۹۵۰ کاوش شد. قدمت سنجی آن نشان می دهد که از قرن چهارم قبل از میلاد تا قرن اول میلادی مسکونی بوده است، و انگار در دورانی غارت و سوزانده شده است.بسیار شبیه که لابیرنت است . معماری بسیار پیچیده که استون هنج انگلستان در برابر آن بسیار بدوی به نظر می رسد . متاسفانه آنقدر تاریخ نگاری و باستان شناسی جریان غالب استعماری و یک طرفه است که تقریبا چیزی از این سازه پیچیده منحصر به فرد نشنیده ایم .
@thelostbook

کتاب گمشده

07 Jan, 14:38


@thelostbook

کتاب گمشده

07 Jan, 14:38


@thelostbook

کتاب گمشده

07 Jan, 14:38


@thelostbook

کتاب گمشده

07 Jan, 14:38


@thelostbook

کتاب گمشده

07 Jan, 14:38


@thelostbook
استون هنج انگلستان که تازه اونم سرهمش کردن باید در برابر پیچیدگی این بنا بوق بزنه . جایی در جمهوری کاراکالپاقستان، ازبکستان به نام کوی کریلگان کلا (قوی قینلغان قلا)

کتاب گمشده

05 Jan, 15:50


به گفته یوسف بن لوی، موجود دیگری با سه انگشت و بال‌ها کشف شده است.
منتظر اخبار و تصاویر تکمیلی هستیم
@thelostbook

کتاب گمشده

05 Jan, 12:59


تهیه از :
@nibiru01

کتاب گمشده

04 Jan, 14:22


به نظرتون کجا هست ؟
سوریه
اگر چنین چیزی را در انگلستان پیدا کرده بودند چنان در بوق می کردند ولی چون سوریه هست مسکوت گذاشتن .
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

03 Jan, 19:41


https://t.me/thelostbook
تهیه کتاب:
@nibiru01

کتاب گمشده

02 Jan, 17:53


https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

02 Jan, 17:53


https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

02 Jan, 16:04


پرنده‌انسان نمای مادیسونویل
کن گرهارد
کتاب :مواجهه با انسان نماهای پرنده

ترجمه : مهر
در تاریخ ۵ آوریل ۱۹۵۶، موجودی شبیه به یک فرشته بالدار توسط کارگران یک کارخانه فولاد در بیرمنگام، آلاباما مشاهده شد. در حالی که در حال پرواز به سمت شمال و بال زدن بود، کارمندان متوجه شدند که او نقره‌ای رنگ است. شاید این همان پدیده‌ای بود که به طور مداوم در جنگل‌های نزدیک شهر مادیسونویل، تنسی دیده شده بودکه تنها دویست مایل شمال بیرمنگام واقع شده است. برنت رینز بومی ایالت ولنتیر و محقق یوفوبا مارک بورینگ، سردبیر روزنامه مونرو کانتی باز، که این داستان را کشف کرده بود، مصاحبه کرد. ماجرا به سال ۱۹۶۴ یا حدود آن برمی‌گردد و گفته می‌شود که این شبح بارها توسط نوجوانان محلی که به یک مکان جنگلی به نام Hiwassee Knobs می‌رفتند، دیده شده است. در ابتدا تصور می‌شد که این موجود یک پرنده بزرگ است، زیرا شکل غیرعادی بزرگ آن معمولاً در حال پرواز در ارتفاعات بالا مشاهده می‌شد. اما خود بورینگ ادعا کرد که در جوانی آن موجود را دیده و احساس کرده بود که واقعاً چیزی کاملاً ناشناخته است. اوضاع زمانی عجیب شد که گروهی از همکلاسی‌های بورینگ در یک مورد "پرنده" را روی زمین دیدند و دنبالش کردند. آن‌ها ادعا کرده بودند که آن هیولا، که حداقل شش یا هفت فوت قد داشت، مانند یک انسان از آن‌ها فرار کرد. سپس، طبق رویه افسانه‌های محلی داستان‌ها پخش شدند. پرنده‌نما در همه جا دیده می‌شد، از جمله نشسته بر روی برج آب محلی. برخی از ساکنان ادعا کردند که از او عکس گرفته‌اند، که هرگز عکسی پیدا نشد، و گفته می‌شد که دیگران به هیولا با گلوله شلیک کرده‌اند. یک شکارچی محلی حتی اعتراف کرد که بخشی از پای آن موجود را منفجر کرده است، اما ظاهراً مؤسسه اسمیتسونیان نمونه را برای آزمایش برده بود. به نظر می‌رسد که مشاهده‌های مرد پرنده مدیسونویل تا اوایل دهه ۱۹۷۰ کاهش یافته‌اند. شاید آن روح مورد سرزنش بالاخره از آزار و اذیت‌های نوجوانان خسته شده بود و تصمیم به مهاجرت به مکان دیگری گرفت.
فرشته اکوادور
رابرت ترالینز در کتابش «غریبه‌های ماورایی»، داستانی از یک انسان پرنده آمریکای جنوبی با ویژگی‌های قهرمانانه روایت می‌کند. روایت چنین است:
در ارتفاعات کوه‌های آندز، حدود هفتاد و پنج کیلومتر دورتر از کیتو، شهر ال آنجل واقع شده است، جایی که ورا اولاچئا، دختر دانش‌آموز چهارده ساله، و امیلیو اسپینوزا، همکلاسی پانزده ساله‌اش، زندگی می‌کنند. صبح روز ۱۵ اکتبر ۱۹۶۶، ورا و امیلیو در حال بالا رفتن از صخره‌های یک قله بلند و در حال جستجوی تخم‌مرغ‌های پرندگان وحشی در لانه‌های پنهان آنجا بودند. ناگهان ورا لیز خورد و به سمت پرتگاه سقوط کرد. خوشبختانه، او توانست به برخی از درختچه‌ها که روی لبه‌ای باریک صخره‌ها رشد کرده بودند، چنگ بزند؛ این کار او را در آن لحظه وحشتناک باعث شد از افتادن در عمق صدها فوتی دره و روی صخره‌های تیز و برنده و مرگ حتمی در امان بماند. امیلیو با شجاعت از روی سنگ‌ها بالا رفت و سعی کرد به او برسد، اما چیزی برای چنگ زدن نداشت. او مجبور شد پاهایش را دور یک سنگ بپیچد و به سمت پایین آویزان شود تا به او کمک کند. در حالی که او این کار را انجام می‌داد، سنگ‌هایی که با پاهایش به آن‌ها چنگ زده بود شروع به واژگون شدن کردند و و نزدیک بود که از لبه پرتگاه سقوط کنند و او و ورا به کام مرگ کشیده شوند. در آن لحظه که همه چیز به نظر از دست رفته می‌رسید، ناگهان صدای بال زدن بزرگی مانند پرنده‌ای غول‌پیکر نزدیک به گوش رسید. یک هیبت بزرگ در هوا فرود آمد و سپس با دستانی قوی هر دوی آنها را گرفت و به مکان امنی برد. دو نوجوان مبهوت به اطراف خود نگاه کردند و دیدند که یک مرد-پرنده سفید بزرگ در حال پرواز دور می‌شود ولحظه‌ای بعد در ابرها ناپدید شد. دو جوان شگفت‌زده به سرعت به روستای خود برگشتند و به هر کسی که گوش می‌داد، درباره نجات معجزه‌آسا از مرگ حتمی توسط یک "فرشته" گفتند که امیلیو آن را با بال‌های برفی سفید توصیف کرد. در برابر تعجب و شگفتی آنها، به ورا و امیلیو گفته شد که در سال‌های گذشته، دیگر کودکان روستا نیز توسط موجود مرموزی که به عنوان محافظ آنها دیده می‌شد نجات یافته بودند. از این رو نام این شهر … ال آنخل نامگذاری شده .
@thelostbook

کتاب گمشده

30 Dec, 08:55


پارک لتوس لیک یک پارک ۲۴۰ هکتاری (۹۷ هکتار) تحت مدیریت شهرستان هیلزبرو است که در نزدیکی مرزهای شهری تامپا، فلوریدا واقع شده است. این پارک در خیابان فلچر بین بزرگراه بین ایالتی ۷۵ و دانشگاه فلوریدای جنوبی واقع شده است. رودخانه هیلزبرو در آن جریان دارد. پارک در سال ۱۹۸۲ افتتاح شد.
یک پاگنده بدون توجه به فیلمبردار که در قایقی نشسته مشغول جست و خیز در اب است .این انسان نماها در کجای زندگی تکاملی قرار دارند ؟ چرا حضور اینها توسط جریان رسمی دانش نادیده گرفته می شود ؟ آیا شواهد اینها با این همه مدارک حاصل از عکس برداری و فیلمبرداری قوی تر از استخوانهای نئاندرتال و کروماگنیون نیست ؟ بیشتر از آنها ارزش بررسی ندارد ؟
@thelostbook

کتاب گمشده

30 Dec, 05:20


ردپای پاگنده در جنوب شرقی کوه شستا ببینید چقدر بزرگ هست .
@thelostbook

کتاب گمشده

29 Dec, 07:16


آیا پا گنده می‌تواند نامرئی شود؟ -به گفته جفری پاتون این عکس منحصر به فرد توسط خانمی گرفته شده که متوجه حرکت موجودی پشمالو و قهوه ای از عرض رودخانه شد و از مرحله بیرون آوردن دوربین تا عکس گرفتن این موجود بسیار سریع محو شد و فقط این لکه قهوه ای آخرین مراحل مادی زدایی را ثبت کرد . تصویری بسیار منحصر به فرد و شگفت انگیز .
@thelostbook

کتاب گمشده

28 Dec, 07:38


ادبرزید ( زمان عالی و خاص که خلقت در آن صورت گرفت)

نگاهی متفاوت به اساطیر و‌اسطوره های ایرانی ، آیا بیگانگان فرازمینی در خلقت ما نقش داشتند ؟

جمشید شاه که بود و امشاسپندان چه کردند ؟

آیا مدرکی از حضور فرازمینی ها و رد پای آن ها در ایران وجود دارد ؟

شما می توانید برای سفارش این کتاب به آیدی زیر پیام دهید و یا با شماره ثبت شده تماس بگیرید


@ariankorat

09197378898
@thelostbook

کتاب گمشده

28 Dec, 07:37


ما در این کتاب شاهد اشاره به داستان شگفت‌انگیزی از کره ماه هم هستیم و این که شاید این قمر طبیعی نباشد! مؤلف در پایان به سراغ باورهای زرتشتیان هم می‌رود و حتی زندگی پیامبر ایرانی را هم بررسی می‌کند.
مؤلف می‌گوید ما در این جهان بزرگ و کهکشان تنها نیستیم و با بررسی شواهد تاریخی امروزه بسیاری در جهان معتقدند که ما تنها نیستیم و احتمالا با دخالت فرازمینی‌ها به چنین جایگاهی رسیدیم. ما چطور خلق شدیم؟ از کجا آمدیم و به کجا تعلق داریم؟ آیا روند خلقتمان بر اساس فرگشت و روند طبیعی بوده؟ آیا از ابتدا در زمین خلق شدیم؟ آیا پای بیگانگان در میان است؟ ما انسان‌ها به دلیل یک درصد اختلاف با نزدیک‌ترین هم‌نوعمان یعنی شامپانزه چنین اختلاف شگرفی در همه چیز با او‌ داریم حالا اگر موجود هوشمند دیگری فقط یک درصد از ما بیشتر بداند آیا او از خدایان‌ است ؟
کتاب ادبرزید(زمان و خاص و عالی برای خلقت) کتاب ادبرزید با شمارگان 1000 نسخه و بها۲۰۰هزار تومان از سوی انتشارات کیان دانش منتشر شده است.
@thelostbook

کتاب گمشده

28 Dec, 07:37


کتاب «اَدُبَرزید» منتشر شد؛
نگاهی متفاوت به اساطیر و اسطوره‌های ایرانی
کتاب «اَدُبَرزید»‌ (زمان عالی و خاص که خلقت در آن صورت گرفت) نگاهی جالب و متفاوت به اساطیر ایرانی و داستان خلقت داشته است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، اگر کمی اهل مطالعه تاریخ، فلسفه و یا اسطوره باشید به خوبی می‌دانید که اساطیر و تاریخ ایران جایگاه بسیار ویژه‌ای دارد، به طور مثال به هر جا که سرک می‌کشید و یا نگاهی می‌اندازید تأثیرات فرهنگی ایران را می‌بینید. خیلی جالب است که این تأثیرات تنها به مرزهای جغرافیایی فرهنگ‌های همسایه چون هند و چین و یا غرب محدود نمی‌شود و وقتی عمیق‌تر نگاه می‌کنید تأثیر فلسفه و تفکر ایرانی را می‌توانید حتی در فرهنگ‌های آفریقایی، اروپایی و سرخ‌پوستی هم ببینید!
قهرمانان اسطوره‌ای، مضامین اخلاقی و... نه تنها در فرهنگ دیگر تمدن‌ها تأثیر گذاشته است بلکه بدون شک می‌توانید نشانه‌های آن‌ها را در افکار فلسفی افرادی چون نیچه و ولتر هم مشاهده کنید. تأثیر فرهنگ و باور ایرانی حتی فراتر از این‌هاست و نشانه‌های آن را می‌توان به طور فراوان در بسیاری از باورهای دینی و مذهبی در دنیا از بودایی تا یهودی و مسیحی دید. باور به وجود خیر و شر که ابتدا در اعتقادات زرتشتیان بوده رفته رفته به مسیحیت و یهودیت هم رسیده است و امروزه به یک باور ثابت در جهان تبدیل شده است، به جرئت می‌توان گفت که اصلا اهریمن یا همان شیطان از زمانی وارد فرهنگ یهودیان شد که با زرتشتیان و ایرانیان برخورد داشتند.
جدا از آن‌ها ما تأثیر عمیق داستان‌های اساطیری ابتدای جهانی از خلقت تا ... را به خوبی در آثار امروزی در جهان می‌بینیم، فیلم‌هایی چون جنگ ستارگان، ابر قهرمانان و یا سریال تاج و تخت کاملا روند داستان‌شان بر اساس آن چیزی است که در داستان‌های ایرانی و زرتشتی شاهدش هستیم، این شباهت‌ها به قدری حیرت‌انگیز است که گویی نویسندگان کاملا مطالب باستانی ایرانی را کاملا فیلم تبدیل کرده‌اند.
اما فارغ از این مسائل نکات مهم‌تری هم وجود دارد که تنها در اساطیر و باورهای ایرانیان شاهد آن هستیم، آن هم ماجرای خلقت و یا روند پیشرفت انسان است که کاملا با باور سامیان و یا آنچه در فرهنگ مسیحیان و یهودیان وجود دارد متفاوت است و دقیقا به نکاتی اشاره دارد که کاملا ناب است. نکاتی که می‌تواند راهگشای بسیاری از سوالات و مجهولات خلقت و انسان باشد.
امروزه برخی در جهان بر این باورند که پیشرفت و خلقت انسان تنها روی طی شدن یک روند طبیعی نبوده است و دیگران یا همان موجودات فرازمینی و فرا انسانی هم تأثیر زیادی در آن داشتند و شاید اگر کمک آن‌ها نبود جامعه انسانی حال چنین شرایطی نداشت، این دسته افراد معتقدند که فرازمینیان یا همان‌هایی که ما آن‌ها را موجودات فضایی یا بیگانگان می‌دانیم با دانش و علم‌شان به پیشرفت انسان و حتی خلق آن کمک داشته‌اند.
نخستین‌بار اریک فون دانیکن سوئیسی در دهه 60 میلادی چنین نظراتی را بیان کرد و به سرعت و در چند دهه بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران و حتی برخی دانشمندان در جهان با بررسی نشانه‌های باستانی و امروزی به اعتقادات آن صحه گذاشتند. نشانه‌هایی در هند، مصر، آمریکای جنوبی و بین‌النهرین وجود دارد با این حال هیچ کدام از نویسندگان و پژوهشگران به نام این حوزه هیچ‌گاه به سراغ فرهنگ و سرزمین بزرگی چون ایران نیامدند و در آن دست به کاوش و بررسی نزده‌اند، آن هم فرهنگی که تا این حد و اندازه در جهان امروز ما تأثیرگذار بوده است.
حال اما مشخص شده که فرهنگ بزرگ ایرانی هم خالی از نشانه‌هایی نیست که تأییدکننده حضور بیگانگان و حتی کمک‌های غیبی آن‌ها باشد و حتی در آن نکاتی وجود دارد که کاملا می‌تواند مجهولات‌مان را حل کند.
آرین کُرات در کتاب ادبرزید(زمان و خاص و عالی برای خلقت) به بررسی این نشانه‌ها پرداخته و با بررسی یکی از ناب‌ترین داستان‌های خلقت در کتاب بندهش و همچنین بررسی آثار افرادی چون هرودوت یا دیگر نویسندگان و بررسی دیدگاه‌ها و داستان‌هایشان نگاهی کاملا متفاوت به اساطیر ایرانی داشته است و برخی مسائل به واقع عجیب در تاریخ و اسطوره ایرانی اشاره داشته است. البته نویسنده در این کتاب به هیچ عنوان نقدی بر باورهای دینی و مذهبی نداشته است و تنها به بررسی نشانه‌هایی در تاریخ و فرهنگ ایرانی از نگاه پژوهشگران داشته است.
کتاب ادبرزید در 41 بخش و در مجموع 114 صفحه ماجرا را از مهاجرت آریایی‌ها بر اساس شواهد تاریخی آغاز می‌کند و سپس به معرفی فرهنگ‌های دیگری چون سکاها که از جمله آریایی‌ها بودند به سراغ اصالت‌سنجی برخی نوشته‌ها و باورها می‌رود، مؤلف سپس به سراغ کتاب بندهش و ماجرای خلقت می‌رود و در ادامه به بررسی شخصیت‌هایی چون امشاسپندان، نخستین شهریاران و جمشید جم می‌پردازد.
@thelostbook

کتاب گمشده

27 Dec, 20:41


https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

27 Dec, 20:41


اینجا به اثر مهراستوانه ای جالب داریم. انگار یک جور آئین در حال اجرا هست . چند موجود ریشو کاملا عریان که دم دارند با آلت تناسلی برافراشته مشغول انجام کاری هستند . اینکه چرا آلت های ای موجود اینطور شق و تحریک شده است خودش نکته عجیبی است . یکی از آنها درختی را با قدرت خم کرده و زیر این درخت موجود قدرتمندی که ردایی را پوشیده در حال صحبت با موجود دیگری است که از تنه درخت بیرون آمده .میوه های درخت شبیه واژن هست . این آلت های برافراشته به اون واژن ها مرتبط هست . این موجودات همه دو تا شاخ اصلی دارند و یک چیزی شبیه کلاه با شاخک های کوچک تر . موجود هم در کنار درخت نشسته که فاقد شاخ هست و انگار یک دست بیشتر ندارد . تصورم این هست که موجودات عریانی با یک چیز کمربند مانند دم خودشان را بسته اند. یکی از این موجودات مشغول کاری با همنوع خود هست .حالا برخلاف این هیکل های ورزیده غول آسا خود این مهر چیزی در حد چند سانتی متر هست . انگار زیر ذره بین قدرتمندی این اثر را خلق کرده باشد . چه اصراری به این همه ریزه کاری و ریزه نکاری در حد چند سانتی متر بوده مشخص نیست .
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

27 Dec, 15:18


انسان نمای پرنده برزیلی
کن گرهارد
کتاب :مواجهه با انسان نماهای پرنده

ترجمه : مهر
یادداشت مترجم:
در فرهنگ میان رودان پازوزو و لاماشتو و لیلو جزء مشهورترین موجودات انسان نمای پرنده بالدار هستند .بعضی از آنها بسیار شروربوده و در دریدن انسانها درنگ نمی کنند . کهکشان ما ظاهرا مرکز تبار انسان نمایان هست اینکه می‌گوییم انسان نما بخاطر این هست که ما شناخت کافی از خاستگاه و تبار و آناتومی و پهنه زیستی این انسان نماها نداریم. در سراسر دنیا مواجه های عجیبی با این موجودات وجود داشته که شرح آن برای ما شگفت انگیز است .کن گرهارد از آن دسته پژوهشگرانی است که این انسان نمایان پرنده را نهان جاندار می داند . نهان جاندارن موجوداتی هستند که از بعد دیگری یا یک جور جهان موازی به واسطه گردابه های فضا زمانی یا درگاه وارد بعد ما می شوند .

یکی از بزرگ‌ترین تجربیات زندگی‌ام سفر در سراسر قاره آمریکای جنوبی بود .وقتی که هنوز نوجوان بودم مادرم که در آن زمان از سرطان بهبود یافته بود، شور و اشتیاق تازه‌ای برای زندگی پیدا کرده بود و می‌خواست من و خواهرم را به سرزمین‌های دور با تجربیاتی تازه ببرد. در میان شگفتی‌هایی که خوش شانس بودیم تا ببینیم، ویرانه‌های بلند و مرموز اینکا در ماچو پیچو در کوه‌های آند، و همچنین شگفتی‌های طبیعی متنوع جزایر گالاپاگوس هم قرار داشتند .
با این حال، هرگز ماجراجویی اردو زدن در کنار رودخانه عظیم آمازون، در عمق جنگل زمردی را فراموش نخواهم کرد. مثل همه پسرها، در شیفتگی‌ام به موجودات زنده بی‌احتیاط بودم و هر قانونی را شکستم، از دست زدن به یک کرم رنگارنگ اما کشنده تا آب‌تنی در آب‌های پر از پیرانآبها( ماهی های درنده گوشتخوار) . ما با قبایل اولیه یگوا و جاوارو آشنا شدیم که در وضعیت همزیستی دائمی با طبیعت زندگی می‌کنند و نسبتاً تحت تأثیر نفوذ قرن بیستم قرار نگرفته‌اند. من به شدت تحت تأثیر دورافتادگی و وسعت این دنیای واقعی گمشده قرار گرفتم. مطمئناً، اگر در هر نقطه‌ای از کره زمین جانداران عجیب و جدیدی پنهان شده باشند ، قاره سبز آمریکای جنوبی ممکن است همان مکان باشد.
ماجرا به طور خلاصه اینطور بوده که به نظر می‌رسد در دهه ۱۹۵۰ دو موجود بسیار عجیب در جنوب برزیل نزدیک شهر ساحلی پلوطاس مشاهده شده‌اند. بر اساس گزارش یک مجله آمریکای جنوبی که در سال ۱۹۷۶ منتشر شد، لوسی گرلاخ رئال و همسرش لوئیز دراساریو رئال در شبی مهتابی در حال قدم زدن در یک مسیر جنگلی بودند که یک جفت سایه سریع تیره شبح گونه را مشاهده کردند که در مسیر جلوتر از آن‌ها در حال حرکت بودند. وقتی زوج به آسمان نگاه کردند، آن‌ها چیزی را دیدند که به نظرشان دو پرنده بزرگ بودند که بر فراز درختان پرواز می‌کردند. اما وقتی حیوانات درست جلوی آنها فرود آمدند، مشخص شد که آن دو موجود در واقع از هر پرنده‌ای بلندتر و به شکل عجیبی شبیه انسان بودند.
در حالی که لوسی و لوئیز با شگفتی تماشا می‌کردند، موجودات خم شدند گویی که سعی دارند از دید پنهان بمانند. زوج نگران احساس ناخوشایندی داشتند، گویی که انگار توسط موجودات تحت تعقیب قرار گرفته‌اند. آن‌ها به سرعت از صحنه دور شدند، هرچند لوئیز بعداً اعتراف کرد که می‌خواست بماند تا هویت موجودات را تعیین کند. شاید هرگز ندانیم که شخصیت واقعی آنها چیست.
به موازات این ماجرا جالب است که بدانیم تنگو موجودی افسانه‌ای شبیه به انسان-پرنده است که نقش برجسته‌ای در فرهنگ ژاپنی دارد. در سال ۱۹۵۲ در کمپ اوکوبو (نزدیک کیوتو، ژاپن) یک سرباز نیروی هوایی ایالات متحده به نام سینکلر تیلور گزارش داد که به چیزی شلیک کرده که به طرز قابل توجهی شبیه یکی از این موجودات افسانه‌ای بوده. بر اساس شهادتی که در شماره سال ۱۹۸۳ مجله فیت منتشر شد، تیلور یک شب در حال نگهبانی بود که صدایی شبیه به بال زدن پرندگان را شنید. به بالا نگاه کرد و چیزی را دید که در ابتدا آن را یک پرنده بزرگ تصور کرد که بالای سرش در حال پرواز بود، گویی قصد حمله داشت. تیلور حس کرد که حیوان با نیت شوم به او زل زده است.
وقتی "پرنده" نزدیک‌تر شد، او آماده شد تا تفنگش را به سمت آن موجود بزرگ شلیک کند. در آن لحظه او وحشتناک ترین ترس عمرش را تجربه کرد. او توضیح می‌دهد: «چیزی که حالا به آرامی دوباره شروع به پایین آمدن کرده بود، بدن یک انسان را داشت.» از سر تا پا بیش از هفت فوت طول داشت و فاصله بال‌هایش تقریباً برابر با قدش بود. شروع به تیراندازی کردم و کل خشاب تفنگ لوله کوتاه کارابینم را در جایی که آن موجود به زمین فرود آمد خالی کردم.
اما وقتی نگاه کردم ببینم آیا گلوله‌هایم به هدف خورده‌اند، چیزی نبود. پس از بررسی حادثه، افسر ارشد تیلور به او اطلاع داد که یک نگهبان دیگر یک سال قبل با همان موجود برخورد کرده بود.
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

27 Dec, 15:18


پی نوشت :
کن گرهارد یک نهان جاندارشناس و پژوهشگر میدانی برای مرکز جانورشناسی فورتیان و سازمان پژوهش بیگ فوت در سواحل گلف کاست است، همچنین او عضو مؤسسه پانگه‌آ و مشاور گروه‌های مختلف ماورایی است.
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

27 Dec, 15:17


https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

26 Dec, 07:43


ETs Among Us 2: Our Alien Origins, Antarctica, Mars and Beyond (فارسی)

بیگانگان در میان ما پارت دوم: ریشه های بیگانه ما، قطب جنوب، مریخ و فراتر از آن

محصول سال ۲۰۱۸
مدت زمان : ۵۵ دقیقه

ترجمه و زیرنویس شده توسط گروه
یوفو پرشین

برای دریافت لینک دانلود به آی دی زیر پیام بدید
@amirirani64

https://t.me/ufopersian

کتاب گمشده

24 Dec, 05:46


نوع بشر به حال خود رهانشده است. اگرچنین بود این امکان وجود داشت که کارمای منفی، مدت‌ها پیش زمین را به‌ سمت نابودی سوق داده باشد. با این حال، از نظر سلسله ی مراتبی جهان‌ها و تمدن‌هایی وجود دارند که قرار است تا آنجا که ممکن است بدون دخالت در اراده ی آزاد مردم، تعادل خاصی را برای کل سیاره حفظ کنند.


https://t.me/dami_dar_hozoor

❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎
#ترانسیلوانیا_مه_خاست(کتاب دوم)
#رادو_سینامان
#هادی_ناصری
#مهر_ژوپیتر
#صفحه۱۰۹

کتاب گمشده

22 Dec, 08:42


کتاب «راز مصر - تونل اول» با تبدیل شدن رادو سینامار به متصدی ویلای عجیب الینور در بخارست آغاز می‌شود که یک آزمایشگاه کیمیاگری قابل توجه در زیرزمین آن ویلا وجود دارد. رادو سینامار به زودی پس از استخدام شدنش توسط واحد صفر ، مخفی‌ترین واحد اطلاعاتی رومانی، توسط دوست قدیمی‌اش سزار برَد ، به آنجا می‌رود و بخشی از یک هیئت اکتشافی برای بررسی و جستجوی تونلی مرموز می‌شود که از تالار زیر ابوالهول رومانیایی به تالار دیگری در زیر فلات جیزه در مصر منتهی می‌شود که حاوی یک دستگاه تشدید زیستی (Bioresonant) است که از طریق آن می‌توان رویدادهای گذشته و آینده را دید. در واقع ماشین زمان .
در این سفر شگفت‌انگیز یک آمریکایی از پنتاگون نیز در هیئت اکتشافی با یک لپ‌تاپ فوق سرّی کو آنتومی حضور داشت که او به طور شهودی به آن درارتباط بود. آن لپ‌تاپ نه تنها هولوگرام‌های پیچیده و درهم‌تنیده را نمایش می‌داد بلکه به فضای هیلبرت (میان‌بُعدی) نیز متصل بود . علم باستان‌شناسی کهن، با علومی از آینده در این ماجراجویی واقعی به هم می رسند و به روشی که قبلاً در جامعه ما حتی تصور آن سخت بود، پرده از بخشی از اسرار مصر برداشته می شود .

کتاب گمشده

20 Dec, 15:59


انقلاب رومانی از شهری به شدت دلگیر و حزن افزا آغاز شد انقلابها به ندرت از چنین جاهایی آغاز میشوند شهر تیمیشوارا در ایالت ترانسیلوانیای رومانی.
انقلاب های 1989
ویکتورشبشتین
ترجمه: بیژن اشتری
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

20 Dec, 07:19


ترانسیلوانیا :
رازهای مصر ( اولین تونل ) کتاب سوم
رادوسینامار
ترجمه: لژیون
تهیه از
@nibiru01
https://t.me/Buyingbook

کتاب گمشده

02 Dec, 06:13


.
مردم مصر از پیدا شدن جسد یک پسر ۸ ساله با دست‌های قطع‌شده، شوکه و خشمگین شدند. به گفته دادستانی این قتل به حفاری غیرقانونی آثار باستانی مربوط می‌شود.

جسد این کودک را پدرش، عصام ابوالوفا، چهار روز بعد از گم شدن او، در یک زمین کشاورزی در استان اسیوط، در منطقه مصر علیا پیدا کرد.

پلیس، سه برادر را در ارتباط با این قتل دستگیر کرده است. دو نفر از آنها اعتراف کرده‌اند که برای فروش دست‌های کودک به یک کاوشگر آثار باستانی مرتکب این جنایت شده‌اند که قصد داشته از آنها برای دسترسی به گنجینه‌ای مدفون در یک حفاری غیرقانونی استفاده کند.

ابوالوفا گفت: همه خاطراتم را با پسرم محمد به یاد می‌آورم. هر وقت تنها می‌نشینم، گریه می‌کنم و نمی‌توانم وضعیت را تحمل کنم. او هر روز منتظر من می‌ماند تا از سر کار برگردم.خبر مثل صاعقه روی سرم خراب شد. تحقیقات پلیس نشان داد کسانی که فرزندم را کشتند، از بستگانم بودند که با او بازی می‌کردند و حتی با من دنبالش می‌گشتند.

🔸این جنایت واکنش‌های خشم‌آلودی را در شبکه‌های اجتماعی به دنبال داشت.
بسیاری از کاربران این شبکه‌ها خواهان مجازات شدید مرتکبان شدند تا درس عبرتی برای دیگران باشد.

گروهی دیگر، از والدین کودکان خواستند با نظارت بیشتر بر افرادی که فرزندانشان با آنها در ارتباط هستند، از آنها بهتر محافظت کنند.

🔸در سال‌های اخیر جنایت‌های مشابهی در مصر رخ داده است. در سپتامبر ۲۰۲۱، روزنامه‌ها گزارش‌های زیادی از قتل و تکه‌تکه شدن یک جوان در روستایی در منطقه مصر علیا منتشر کردند.

به گزارش خبرنگاران محلی، عموی این جوان، عمه‌اش و پسرعموهایش به قتل او اعتراف کردند و گفتند که برای باز کردن یک مقبره باستانی، جسد او را به عنوان قربانی به یک روح تقدیم کرده‌اند.

🔸در سال ۲۰۲۳، دختری در مقابل پدرش در خانه‌شان در استان جیزه مورد تجاوز یک مرد قرار گرفت. دادستان پرونده مرد متهم به تجاوز را به دادگاه جنایی شهر جیزه ارجاع داد.

مرد ادعا کرد که دستور یک جن را برای باز کردن یک مقبره باستانی زیر خانه دختر دنبال می‌کرده است.
پدر دختر دستگیر شد و در زندان درگذشت. متهم به تجاوز نیز چند ماه بعد، چند روز قبل از صدور حکم دادگاه، مرد.

🔸قربانی کردن انسان‌ها در جست‌وجوی گنجینه‌های باستانی در مصر، جنایتی آشنا است.

این کار ریشه در این باور دارد که مقبره‌های باستانی باید در حضور یک «شیخ» باز شوند تا آن چه را که او طلسم‌های فرعونی می‌خواند، باطل کند.
@thelostbook

کتاب گمشده

02 Dec, 05:12


جدیدترین تصاویر ضبط شده از ساسکوآچ در جنگلهای کانرزویل شهری در ایالت ایندیانا، ایالات متحده آمریکا است.به ردپاها دقت کنید .
@thelostbook

کتاب گمشده

30 Nov, 16:25


تصویر سمت راست مربوط به UAP یا پدیده ناهنجار ناشناخته فرودگاه منچستر است و تصویر سمت چپ از کتاب قرن چهاردهمی به زبان فرانسه به نام Le Livre Des Bonnes Moeurs نوشته یا نگارگری Jacques Legrand به سال 1338 . نکته مهم اینجا است که چیزهای بسیاری در گذشته هم بوده و روایت شده یا تصاویری از پدیده های ناشناخته نقاشی شده اما تا جایی که امکانش هست جلوی نشر این مطالب گرفته میشود یا به متون درسی که اصلاً راه پیدا نمی کنند و هزینه مطرح کردن اینها را بالا برده اند و مهم نیست که شما در چه سطح بالای آکادمیکی باشید . شما را مسخره می کنند و در ذهنیت علمی شما تشکیک کرده و شما را دچارپریشان خاطری معرفی کرده و کم کم از صحنه های رسمی دانشگاهی حذف می کنند تا دیگر کسی جرات نکند چیزی را با چیزی مقایسه کند و به این نوع پدیده های و خاستگاهشان اهمیت بدهد .
@thelostbook

کتاب گمشده

30 Nov, 13:10


خبررسمی اینطور هست که :
تیمی از باستان شناسان کویتی و لهستانی یک مجسمه ۷۷۰۰ ساله و یک کارگاه جواهرسازی را در محوطه ماقبل تاریخ عبید (۵۵۰۰ تا ۴۰۰۰ قبل از میلاد) بحرا ۱ در صحرای سوبیه در حاشیه خلیج فارس کشف کردند .حسن اشکنانی، استادیار باستان شناسی و مردم شناسی در دانشگاه کویت گفت: کشف سر انسان سفالی که قدمت آن به ۷۵۰۰ تا ۷۷۰۰ سال پیش بازمی گردد، یکی از قابل توجه ترین یافته های این فصل از کاوش است.
او افزود که سر مجسمه ، از خاک رس ساخته شده است، دارای جمجمه مستطیل شکل متمایز، چشم‌های کشیده و بینی صاف است – ویژگی‌هایی که معمولاً در مجسمه‌های کوچک از فرهنگ عبید دیده می‌شود. این کشف همراه با کارگاه جواهرسازی ، درک عمیق تری از تکامل فرهنگ بشر در دوره نوسنگی ارائه می دهد، حتی اگر مجسمه های مشابهی در سراسر بین النهرین کشف شده باشند.
به نظر شما این چشم های کشیده و جمجمه ای که بصورت افقی امتداد پیدا کرده چه شباهتی به انسان امروزی داره ؟
@thelostbook

کتاب گمشده

30 Nov, 13:10


@thelostbook

کتاب گمشده

26 Nov, 18:01


ویدئویی حاوی تصاویر ضبط شده توسط دوربین های امنیتی و محیطی از نهان جانداران ، اسکین واکرها ، ساسکواچ ها و اشباح که هرکدام نیازمند توضیحات فراوانی هستند .‌این موجودات به قدری عجیب هستند که دانشمندان بطور رسمی هنوز هیچ توضیح منطقی برای دیده شدن آنها ارائه نکرده اند .
هشدار : دیدن این تصاویر برای همه سنین مناسب نیست .‌
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

21 Nov, 15:19


ترانسیلوانیا :خورخاست
دانشمند مرموزی به نام «دیوید اندرسون» در سال ۱۹۹۹ سفر پرحادثه‌ای به رومانی داشت (یادمان باشد که مصاحبه پنجم و نهایی با دکتر نرودا در سال ۱۹۹۸ انجام شد). دکتر اندرسون که از جانب دولت ایالات متحده مسئول توسعه فناوری پیشرفته پرش زمانی است، در این سفر ارتباطات دیپلماتیکی را با رومانی برقرار کرد و او در آنجا یک مرکز تحقیقات پیشرفته سفر در زمان را راه‌اندازی کرد که کارش مطالعه ریاضی امکان سفر در زمان بود. او پس از بازگشت به ایالات متحده با «پرستون نیکولز» و «پیتر مون»، نویسندگان معروف کتاب «پروژه مونتاک: آزمایش‌هایی درباره سفر در زمان» دیدار و خود را به آنها معرفی کرد. دکتر اندرسون به پیتر مون پیشنهاد همکاری داد. این همکاری شکننده و کوتاه‌مدت بود و در نهایت به خاطر ملاحظات امنیتی، آن هم به خاطر یک حمله سازماندهی‌شده به مرکز تحقیقات سفر در زمان شماره یک در لانگ آیلند متوقف شد؛ اما سفر دکتر اندرسون به رومانی در نهایت باعث ارتباط بین پیتر مون و یک رومانیایی شد که از اعضای بخش سرّی در سازمان اطلاعات رومانی به نام واحد صفر بود. نام او «رادو سینامار» بود. هدف از این همکاری، انتشار گزارش بزرگ‌ترین کشف باستان‌شناسی تاریخ بشریت بود؛ سالنی با امکانات پخش تصاویر هولوگرافیکی. اسناد و فناوری پیشرفته‌ای بسیار جلوتر از زمان ما و تونل‌هایی که هرکدام به مقصدی منتهی می‌شدند. «ترانسیلوانیا: خورخاست» داستان این کشف اسرارآمیز را بازگو می‌کند و اینکه چه دسیسه‌های سیاسی‌ای پیرامون آن شکل گرفته. پس از پنج سال وقفه بین رادو سینامار و پیتر مون، بعد از اینکه پیتر مون حقوق انتشار این داستان شگفت‌انگیز را از رادو برای نشر انگلیسی به دست آورد، دکتر اندرسون از او دعوت کرد تا به رومانی برود و این اسرار را در محل وقوع آن دنبال کند. این ماجرای هیجان‌انگیز در انتظار خوانده شدن توسط شماست...
@Buyingbook

کتاب گمشده

21 Nov, 15:19


ترانسیلوانیا :خورخاست ( کتاب اول )
تهیه از :
این کتاب در واقع رمزگشایی از بخشی از مصاحبه با نرودا درباره کپسولهای زمان هست و علاقمندان به مصاحبه با نرودا این کتاب را از دست ندهند . مجموعه هفت جلدی کامل آن در دست ترجمه هست .
@nibiru01
@Buyingbook

کتاب گمشده

21 Nov, 15:19


ترانسیلوانیا :خورخاست ( کتاب اول )
تهیه از :
@nibiru01
@Buyingbook

کتاب گمشده

21 Nov, 06:44


وسط بیابان اینطور سنگ هایی عظیم روی هم چیده شده اند . این یک ساختار طبیعی نیست بلکه کار کسانی هست که توانایی چیدن این تخته سنگ های عظیم و احتمالا تا حدی برش داده شده را داشته اند ؟ به چه هدفی مشخص نیست . به ابعاد انسانهایی که روی این بنا ایستاده اند دقت کنید .
@thelostbook

کتاب گمشده

19 Nov, 05:48


"معزز علمیه چیغ" یکی از بزرگترین سومرشناس جهان در ۱۱۰ سالگی درگذشت.
کتاب ابراهیم این سومرشناس در دست ترجمه هست .
کتابهایی که از ایشان به فارسی ترجمه شده :
منشاء سومری تورات انجیل و قرآن ترجمه: خانم آسایش
لودینگرای سومری : ترجمه سوزان حبیب
در دست ترجمه :
ابراهیم در الواح باستانی
@thelostbook

کتاب گمشده

19 Nov, 04:38


کشف غول سنگ ها در شمال پرو
خیلی شبیه به غول سنگ بعلبک
@thelostbook

کتاب گمشده

18 Nov, 08:24


پدیده ناهنجار ناشناخته (UAP ) الماسی شکلی که مثل یک خورشید شعله ور ولی به شکل لوزی به نظر می رسد . این ویدئو در 28 آوریل 2020 در بلگراد صربستان گرفته شده . ماهیت پدیده ناشناخته است .
@thelostbook

کتاب گمشده

17 Nov, 06:00


مینرآل ریج که یک جور پارک ملی در ایالت آیداهو محسوب می شود. این عکس عجب و منحصر به فرد توسط فردی در سال 2006 گرفته شده و برای اولین بار در شبکه ایکس جی اندرسون منتشر شده . تصویر توسط خود عکاس برای ایشان ارسال شده . نکته جالب علاوه بر یوفویی که در اوج تصویر قابل مشاهده هست یک ساختار سنگی عمودی معلق در هواست . این ساختار سنگی احتمالا با چشم غیر مسلح قابل رویت نبوده . این تخته سنگ های شناور معمولا یک جور فن آوری رصد و محافظت از ناحیه خاصی هستند . ظاهراً بعد از چاپ عکس این تخت سنگ شناور مشاهده شده .
@thelostbook

کتاب گمشده

16 Nov, 15:58


اسکین واکر
@thelostbook

کتاب گمشده

16 Nov, 15:58


طریقت اسکین واکر
رایان تی اسکینر

ترجمه : مهر
اسکین واکریک تغییر شکل دهنده است که طبق افسانه های سرخپوستان ناواجو این توانایی را دارد که به میل خودش به شکل حیوانی که معمولاً گرگ است در بیاید . آنها به " نلدلوشی " مشهور هستند به معنی " او که چهاردست و پا راه می رود " . ناواجوها براین باور هستند که جاهایی برزمین وجود دارند که قدرت های خیر و شر در آنجا درهم آمیخته اند . این قدرتها دو جور استفاده می شود . پزشکانی که به آنها آموزش داده شده پلی بین مردم زمین و دنیای غیر مادی هستند و از این قدرت ها برای شفادادن استفاده می کنند اما کسانی که جادوی سیاه را انتخاب می کنند دنبال هدایت قدرت های غیر مادی برای آسیب رسانی هستند .
طریقت جادوی ناواجو بالاترین سطح اش به کلیزیاتی به معنی شر مطلق مشهور است . برای رسیدن به این سطح ، جادوگر باید یکی از خویشاوندان نزدیک خود را بکشد . اسکین واکر از استخوانهای اجساد انسان برای ساخت ابزار و پودر لاشه استفاده می کند تا از آنها برای نفرین ، آسیب رساندن و کشتن قربانیان مورد نظر استفاده کند . پودر لاشه از استخوانهای به جای مانده از جسد و مخصوصاً از نوک انگشتان و پشت جمجمه ساخته می شود .
پودر به صورت قربانی دمیده می شود . پس از استنشاق ، قربانی ناتوان می شود و یک حالت زامبی پیدا می کند . اسکین واکر با تله پاتی قادر به کنترل طعمه خود می شود .
اسکین واکرها نه کاملاً انسان و نه کاملاً حیوان هستند ولی قادر به کنترل موجودات تاریکی هستند . آنها دارای قدرت های ماوراء الطبیعه ای هستند که با این قدرت ها می توانند سریعتر از هر وسیله نقلیه ای بدوند و از صخره ها بالا رفته یا از بالای آنها روی زمین بپرند . آنها می توانند ذهن فرد را بخوانند و افکار و رفتار او را کنترل کنند و باعث بیماری یا مرگ شوند . چشمان آنها شبیه انسان نیست . اگر کسی با آنها تماس چشمی برقرار کند برایش مرگبار خواهد بود چون آنها نیروی زندگی فرد را بیشتر جذب می کنند .
آنها در طول شب مدام می دوند و گاهی به یک توپ آتشین تبدیل می شوند و رگه هایی رنگی در پس خود باقی می گذارند . گاهی با فریبکاری در اطراف خانه ها صداهایی ایجاد می کنند . مثل ضربه زدن به پنجره ها و کوبیدن به درها .
در 31 اکتبر 1862 ارتش ایالات متحده برای تصرف زمین های سرخپوستان به هدف اکتشاف برای معادن با استفاده از حیله زمین سوخته به جنگ با ناواجوها می پردازد تا مزارع ، خانه ها و دام های آنها را نابود و اخراجشان کند .
با اینحال حتی قبل از شکست دادنشان ، کنگره مجوز ایجاد ناحیه رزرو یا ناحیه حفاظت شده را صادر می کند . جایی در فورت سامتر در مجاورت بوسکه ردوندا در امتداد رودخانه پکوس در نیومکزیکو . برخی از افسران بخاطر آلودگی آب و کمبود هیزم با این تصمیم مخالفت کردند اما در نهایت این ناحیه محافظت شده ایجاد شد .
نبرد ادامه پیدا کرد و در نهایت در ژانویه 1864 در کنیون دچلی ، ناواجوها تسلیم کیت کارسون و سربازانش شدند . در همان سال دولت ، ناواجوها را از سرزمین خودشان اخراج کرد و مجبور شدند تا ناحیه بوسکه ردوند که حدود چهل مایع مربع در نزدیکی فورت سومنر پست قرار داشت پیاده روی کنند . سه هزارنفر از اعضاء قبیله در این پیاده روی شرکت داشتند . ناواجوها این ناحیه را هِودای به معنای سرزمین رنج نامیدند . در آن سالها کسانی از افراد قبیله برای فرار از این شرایط وحشتناک و گریز از تلاش دولت برای همسان سازی فرهنگی تغییر شکل دادند .
اما پس از اینکه دولت متوجه اشتباه خود شد معاهده 1868 را با ناواجوها منعقد کرد و آنها اجازه پیدا کردند که به سرزمین خودشان در ناحیه چهارگوش بازگردند . اما تغییرشکل دهندگان هم در میان آنها بودند . روزی برخی از اعضاء قبیله ابزارهای جادوگری را پیچیده در میان نسخه هایی از معاهده 1868 پیدا کردند . از ترس اینکه جادوگران بخواهند دوباره برای آنها روزگار شومی به وجود بیاورند به شکار آنها رو آورند . برخی از جادوگران به ناحیه خاصی گریختن . به ناحیه ای نفرین شده اما تا سال 1878 تا چهل جادوگر مظنون به جادوی سیاه کشته شدند تا تعادل به قبیله برگردد .
اما آن ناحیه عجیب کجا است ؟ در یوتا ناحیه ای در مجاورت منطقه حفاظت شده قراردارد که ناواجوها معتدند که اسکین واکرها آنجا را به تلافی نفرین کرده اند . مکانی برای طریقت اسکین واکر . مردم بومی نواحی مجاور دور مزارع خود جمجمه های حیوانات را روی ستونهای حصار قرار داده اند تا به اسکین واکرها هشدار بدهند که وارد ملک آنها نشوند . یک ناحیه 512 هکتاری که در امتداد مرز جنوبی و در شرق ناحیه حفاظت شده قرار داد و هم مرز با شهرستان دوشنه اوینتا است . ناحیه نفرین شده مشهور به مزرعه اسکین واکر .
کتاب : کندوکاو در مزرعه اسکین واکر
@thelostbook

کتاب گمشده

16 Nov, 15:58


مردم بومی نواحی مجاور دور مزارع خود جمجمه های حیوانات را روی ستونهای حصار قرار داده اند تا به اسکین واکرها هشدار بدهند که وارد ملک آنها نشوند .
@thelostbook

کتاب گمشده

10 Nov, 16:13


اخیراً در مزرعه ای در نزدیکی روستوف، کشاورزان محلی با چیزی واقعاً باورنکردنی برخورد کردند - یک دهانه بزرگ که به اعماق ناشناخته می رفت از ناکجاآباد ظاهر شد.

به گفته نویسنده ویدیو، ته سوراخ ایجاد شده حتی قابل مشاهده نیست. جالب است که سنگ هایی که به پایین پرتاب می شوند در هنگام سقوط هیچ صدایی ندارند و همچنین صدای فریاد نیز شنیده نمی شود.
@thelostbook

کتاب گمشده

07 Nov, 15:46


دستگاه سری خنوخ
ویلیام هنری

ترجمه : مهر
اگرچه کتاب مکاشفه می گوید که عیسی روی ران خود نام شاه شاهان ، لرد لردها را خالکوبی کرده بود اما شاید به این معنی نباشد که واقعاً روی بدنش خالکوبی شده . در عوض با کنکاش بیشتر روی موضوع ستون پالدیوم اوزیریس متوجه می شویم که منظورش بلد بودن طرزکار با این دستگاه و دانش مرتبط با آن بود . در بسیاری از اسطوره ها ی مربوط به ظهور مسیحا ما با ستون طلایی مواجه می شویم که ابزار ذخیره سازی روح و حکمت منجی است .
در فراماسونری اسکاتلندی که از سپیده دم قرن چهاردهم آغاز شده ، خنوخ مثل تات از امتیاز فهم اسرار کتاب ها و کتابت برخوردار می شود . در این آئین او کسی است که اسرار فهم ساخت بناها را فقط به فراماسونها داد . طبق افسانه ، خنوخ درباره طوفانی که قرار بود رخ دهد هشدار داد . او با کمک پسرش متوشالح نه طالق هلالی شکل در مکانی سری را روی هم ساخت . در پایین ترین طاق ، خنوخ یک لوح مثلثی طلایی – یک نسخه از سنگ آذرین سفید شرقی – که حاوی نام غیر قابل وصف خدا بود را پنهان کرد . این نام به شخص قدرت کنترل همه عناصر را می داد . گفته شده که عیسی معجزات خود را با استفاده از این نام مقدس انجام می داده . نام مقدسی که هرکسی نمی توانست آن را تلفظ کند . این نام همان کلید گمشده حیات مصر باستان است .
روی لوح دوم که از جنس سنگ سفید بود خنوخ دانش سری فرشتگان را نوشته بود . او این لوح را به پسرش داد . پس از آن طاق ها مهروموم شدند و خنوخ ناظر ساخت دو ستون با شکوه و غیر قابل تخریب شد . یکی از مرمر ضد حریق ساخته شده و دیگری لاتروس یا نوعی آجر بود که در آب فرو نمی رفت در واقع سنگی شناور بر آب .
او روی ستون مرمری پیامی را حک کرد و گفت که در همان نزدیکی گنج عظیمی زیر طاق زیرزمینی دفن شده . پس از پایان کار ، خنخوخ به کوه موریا در اورشلیم رفت و به آسمان منتقل شد – معراج پیامبر اسلام هم در اورشلیم با وسیله ای به اسم بُراق (Buraq ) رخ داده . براساس فرهنگ نامه ایرانیکا عبارت Buraq از فارسی میانه barāg اقتباس شده و به سرعت زیاد وسیله ای اشاره می کند که برای این کار استفاده شده .-
جالب اینجاست که در یونانی ، مروس به معنی ران است . در اساطیریونانی ، باکوس ناجی با ران تغذیه می شد . هرودوت مورخ یونانی می گوید که مشتری ( ژوپیتر) – خدای درخشان نور که دی پاتر ، دیس پِتِر یا پتاح هم نامیده می شده – باکوس را در ران خود به نیسا یا مرو برد . ( مشخص هست که این ران بخشی از بدن نیست و یک وسیله است . م )
همه اینها برای من یک معنی دارد . اینکه جایی که خنوخ گنج خود را مخفی کرده و جایی که ازآنجا به آسمان منتقل شده هردو یک جا هستند : مرو
علاوه بر این دستگاهی که همان ستون پالادیوم است بعنوان کانوی یا سفینه برای این انتقال به تالارهای کریستالی بارگاه مسیح استفاده شده . مصری ها این نظریه را بخوبی تأیید
می کنند و برای همین ستون اوزیریس را ستون مرو نامیده اند .
سنت ژروم که بایبل را از عبری به لاتین ترجمه کرد تا جایگزین ترجمه قدیمی تری شود که از یونانی به لاتین انجام شده بود و ترجمه او به ولگاته مشهور است داستان این ستون را در قرن چهارم نوشت و مدعی شد که نه نام اعظم خدا در متون مقدس عبری وجود دارد . نام نهم Tetragrammaton مقدس نامیده می شده . اقتباسی از واژه یونانی tetra ( چهار ) و gramma ( حروف ) کلمه ای که نویسندگان یهودی اولیه که به زبان یونانی می نوشتند برای نشان دادن مقدس ترین و قدرتمند ترین نام خدا استفاده کرده اند .
( نگاه کنید به فیلم دروازه نهم اثر رومن پولانسکی . م )
این کلمه از چهار حرف عبری IHVH تشکیل شده . گفته شده که این لغت عصاره و طرح اولیه خلقت است . درک این کلمه اسرار تبادل پذیری مکان و زمان ، ماده وانرژی وانسان و فرشته را اشکار می کند . همه اینها چهار قرن پیش از عیسی پنهان شده بود .
@thelostbook

کتاب گمشده

07 Nov, 15:46


در این مهر استوانه ای هم شما در وسط تصویر یک جور ستون پالادیوم را می بینید . دور این ستون ارتعاش آن به تصویر کشیده شده و موجودات کالیکایی که با همکاری دو خدا مشغول استفاده از این ستون یا دستگاه هستند .
@thelostbook

کتاب گمشده

07 Nov, 06:16


گورستان پینه‌شلوار (شادباد مشایخ تبریز)
ظاهرا که امروزه در این گورستان دیگر چیزی نیست و بسیار تخریب شده
@thelostbook

کتاب گمشده

07 Nov, 06:16


گورستان پینه‌شلوار (شادباد مشایخ تبریز)
@thelostbook

کتاب گمشده

07 Nov, 06:15


گورستان پینه‌شلوار (شادباد مشایخ تبریز)
@thelostbook

کتاب گمشده

07 Nov, 06:14


گورستان پینه‌شلوار (شادباد مشایخ تبریز) پر از نمادهای فالیکی هست که در جنوب تبریز قرار دارد .
@thelostbook

کتاب گمشده

07 Nov, 05:54


اتیوپی سرزمین پر رمز و رازی است . ناحیه ای در جنوب به نام گدئو دارای بزرگترین مجموعه سنگ های ایستاده در آفریقا است که تعداد آنها به ده هزار عدد می رسد . در ناحیه باستان شناسی ساکاروسودو حدود سیصد سنگ در 186 کیلومتری کنیا وجود دارد که از ابسیدین تراشیده شده . این سنگ غنی از سیلیکات است که بافت شیشه ای سیاهرنگی دارد و از سرد شدن سریع ماگما به وجود می آید . نمونه این نوع سنگ های فالیکی - نمادهای باروری درفرهنگ پاگانی - در گورستان خالد نبی در ایران هم وجود دارد .
@thelostbook

کتاب گمشده

05 Nov, 05:33


در کتاب ما شما را نا امید نخواهیم کرد درباره نحوه ربوده شدن یا مکیدن شدن یا برده شدن که روش محترمانه تری هست به سفینه بیگانه کامل توضیح داده شده .

کتاب گمشده

04 Nov, 14:53


@thelostbook

کتاب گمشده

04 Nov, 14:53


تراپیوته ، ستون اوزیریس و نشانی بر ران
ویلیام هنری

ترجمه : مهر
آیا شواهدی وجود دارد که راهبه های وستال ( باکره ) از پالادیوم برای جابجایی ارواح بین ابعاد استفاده کرده باشند ؟
شاید بتوان سرنخ را در شعر آنئید از شاعر بزرگ روم ویرژیل جستجوکرد .
در آنئید ، قهرمان آنئاس در جستجوی خود به کبوترهایی می رسد که او را به سمت شاخه ای از داروش هدایت می کنند . عصای جادویی دروئیدی که از هالیوود یا چوب مقدس ساخته شده بود . او متوجه می شود که سرنوشت واقعی او در کشف مکاشفه ای برای بنیان گذاری امپراتوری روم نهفته است .
ویرژیل در جایی ورود پزشک بزرگ درمانگر را شرح می دهد :
بار دیگر او ( مونث ) نوزاد مقدس را معاینه می کند .
خدا دردرون یک دوشیزه مجنون ( تسخیرشده ) شعله ورخواهد شد و سپس این زن داستان پیشگویانه خود را روایت خواهد کرد .
درود بر پزشک بزرگ جهان . درود همه بر تو !
درود برنوزاد قدرتمندی که در سالهای آینده ملت ها را شفا داده وگور ( مرگ ) را فریب خواهد داد .
( این درود گفتن ها مرا به یاد بخش آخررمان بچه رزماری می اندازد . م )
رشد تو سریع باشد و پاداش تو افزون و باعث افزایش نوع بشر شود .
هنر متهورانه تو به مردگان جان می بخشد
تندر را برسر گناهکارت فرود آور و خواهی مرد اما از دل
سرای تاریکی پیروز برخاسته و دوباره خدایی خواهی کرد .
خطوط بالا درباره خدای شفا بخش یا پزشک بزرگی است که یادآور تراپیوته یا روانکاوان اسنی است که به آنها پزشکان روح می گفتند . ( اصطلاحات تراپیست و تراپی از اینجا اقتباس شده . م )
برای اینکه بتوانیم ارتباط کاملی بین تات ، خنوخ و ستون اوزیریس با عیسی و مصلوب شدن برقرار کنیم این نکته مهم را باید به یاد داشته باشیم که طبق کتاب مکاشفه ، عیسی کلمه قدرت را روی ران خود خالکوبی کرده بود .(درمکاشفه آمده که : بر ردا و ران او نامی نوشته شده .)
وقتی که برای نخستین بار عیسی درکتاب مکاشفه ظاهرمی شود او هفت ستاره یا پرتو را در دستهایش دارد ( مانند حواصیل مصری ) . ارتباط عمیقی بین هفت پرتو ، نام روی ران عیسی و ستون پالادیوم وجود دارد .در تصویر ، پرتو خورشید یا نیزه مستقیماً به سمت مجموعه ای از ستارگان نشانه گرفته شده که ما امروزه آنها را دب اکبر یا گاو آهن می نامیم اما مصریها آن را ران یا کفل گاو می نامیدند .
( موجودی که در این تصویر سمت چپ ایستاده یک موجود پوزه دار دم دار و سم دار است که روی دوپای خود ایستاده و یادآورخزندگان است . م )
این چه ارتباطی با استخوان ران معبدی ها و بازگشت عیسی دارد و همچنین با زخمی شدن ران شاه ماهیگیر درافسانه جام ؟
اوزیریس گاونرآسمانی نامیده می شد . پس معنی اصلی نشانه روی ران عیسی و کلام قدرت ربطی به اوزیریس و هفت ستاره دب اکبردارد .
گاو یا ران اوزیریس نام دیگری برای ستون اوزیریس و پالادیوم است . علاوه بر این نام عربی دب اکبر " نَش " به معنای تابوت است .
پی نوشت :
دو نکته جالب اینجا اضافه کنم یکی اینکه در داستان کشتی گرفتن یا مصارعه یعقوب با موجودی ناشناخته که ناگهان از هیچ کجا در کتاب پیدایش ظاهر می شود بعد از اینکه تا سپیده سحر با یعقوب کشتی گرفت و به نتیجه نرسید روی ران یعقوب کوبید و انگار از سپیده دم وحشت داشته باشد و بخواهد فرار کند به یعقوب می گوید که رهایم کن سپیده بر دمیده است . اینجا لقب اسرائیل به او داده می شود یعنی کسی که بر ئیل یا ال پیروز گشت . مطمئن باشید قبل از شروع این گلاویز شدن مرموز متن یک ماقبلی داشته که به دلایلی حذف شده .
نکته دوم اینکه دومین سوره قرآن بقره است ( به روایتی هم اول )یعنی گاو ماده .
بَقَره نام خدای باستان " بَغ " در روزگار چَندتاپَرَستی بوده که نمود ها و جِلوه ها یَش نام های پدیده های مادّی بوده است .
نام گاو در اَسل گایو ، گَیو = geo در لاتینی = زمین ، زندگی ست و سِپَستَر بر روی جانوری به نام گاو یا وَرزا که در آن روزگار یکی از مهندترین نیازها برای ادامه زندگی بوده نهاده شده است.
@thelostbook

کتاب گمشده

04 Nov, 03:23


اون آقا چهار دست و پا رفت تو تونل و شواهد رد پا را لگد مال کرد😄 بعد با اون همه سروصدا نباید انتظار داشت اون موجودات خودشون رو نشون بدن . باید دوربین نصب بشه و بصورت مخفیانه از این دهانه فیلم گرفته بشه .
@thelostbook

کتاب گمشده

02 Nov, 14:57


مستند جدید نتفلیکس
منهتن : ربوده شدن توسط عامل بیگانه
@thelostbook

کتاب گمشده

02 Nov, 14:39


تصویر واضح تر از همان مجسمه که شی ستاره مانندی زیر بغلش قرار دارد .
@thelostbook

کتاب گمشده

02 Nov, 14:19


عکسی در دهه 1930 از یک مجسمه مرموز از شهر فراموش شده اکسکینتوک، یوکاتان مکزیک. این مجسمه امروز در موزه تاریخ طبیعی مریدا قابل مشاهده است.
دارای جمجمه ای به شکل یک ربات اسباب بازی دهه 1950 است. چشم های مستطیلی بیرون زده، گوش های کشیده و دهانی زاویه دار.
یک شکل دایره ای بزرگ از قسمت میانی ( شکم ) بیرون زده و با یک تسمه نگهدارنده به ستون پشتی متصل شده . یاد آور نظریه آدرین مایر درباره خدایان و ربات ها . چیزهایی که حتی تصورش هم برای سخت هست که در جهان باستان در جاهای خاصی وجود داشته اند . مطمئن باشید بسیاری از اکتشافات هست که بلافاصله پنهان نگهداشته میشه . به اینجور اکتشافات لقب جنجال برانگیزو نامتعارف را داده اند تا همیشه شما تصویری عقب مانده از تاریخ باستان در ذهن داشته باشید . تصوری از ابزارهای ابتدایی و عقلی عقب مانده نسبت به دوران ما . توهم تصوری که فن آوری برتر فقط عصر دیجیتال ما است و بشر در گذشته فقط کشک را در دوغ می سابیده .
@thelostbook

کتاب گمشده

31 Oct, 15:46


https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

31 Oct, 15:46


https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

31 Oct, 15:46


شاه سمی ( بخش اول )
آدرین مایر

ترجمه : مهر
مدت ها پیش در پادشاهی کوچکی در کنار دریا ، ظهور یک ستاره دنباله دار تولد شاهزاده ای فوق العاده مهم را پیشگویی کرد که جرات خواهد کرد تا با قدرتمند ترین امپراتوری آن زمان دنیا وارد جنگ شود . وقتی که او هنوز یک بچه بود دشمنان در قلعه پدرش ، شاه را مسموم کردند . مادر خودش که ملکه بود سعی کرد شاهزاده را بکشد تا رقیبی در سلطنت نداشته باشد اما او فرار کرد و مانند رابین هود هفت سال در بیابان زندگی کرد . او قوی و شجاع شد و اسرار سموم و پادزهرها را آموخت .
شاهزاده به قلمرو پادشاهی اش بازگشت و مادرش ملکه شرور را کشت . او پادشاه محبوبی شد و هنگامی که امپراتوری قدرتمند آن سوی دریا به قلمرو او حمله کرد مردم بسیاری از سرزمین های دیگر به جنگ بزرگ او علیه امپراتوری پیوستند . نبردهای او علیه امپراتوری تمام عمرش ادامه داشت . ملکه های زیبایی با او همنشین بودند اما او عشق واقعی خود را با زنی همتراز خود در جنگ پیدا کرد . وقتی او درگذشت ( خودکشی کرد ) مرگ او با زلزله وحشتناکی همراه شد . هزاران سال پس از او هنوز اعمال او به یادآورده و یادش گرامی داشته می شود .
فکر می کنید تا اینجا با یک افسانه طرف هستید در حالیکه همه اینها واقعیت دارد . در حدود صد وبیست سال پیش از میلاد ، میثره داته ( میتراداتس ) یا مهرداد ششم اوپاثور بزرگ ، پادشاه پونتس ، پادشاهی کوچک اما ثروتمندی را در دریای سیاه ( شمال شرقی ترکیه ) به ارث برد . میتراداتس ( Mithra-DAY-tees ) نامی ایرانی به معنی فرستاده شده توسط میترا ) داده میثره) ، خدای خورشید ایرانی است . در دوران باستان در کتیبه های یونانی از او به میترادات یاد شده و رومی ها به او میتریدات می گفتند . متیرادات ( مهرداد ) یکی از نوادگان خاندان سلطنتی ایران بوده ( البته بعضی او را از خاندان سلطنتی یونان و دودمان اسکندر می دانند که این با نام ایرانی او سازگار نیست . م ) مهرداد خود را پل شرق و غرب و مدافع شرق در برابر سلطه رومی ها می دید . مهرداد رهبری پیچیده و فوق العاده باهوش و شدیداً جسور و جاه طلب بود . جمهوری روم را ابتدا با یک قتل عام تکان دهنده و سپس طی یک سلسله جنگهایی که نزدیک به چهل سال فرسایشی ادامه پیدا کرد به چالش کشید .
مسموم کردن یک سلاح سیاسی سنتی بود . پدر مهرداد با سم به قتل رسید و خود مهرداد چندین توطئه مسموم شدن علیه خودش را خنثی کرد . او درکودکی آرزو داشت که خودش را در برابر سم ها مصون سازد . پس از صدها آزمایش ، مهرداد به تناقض دارویی رسید که هنوز هم مورد مطالعه قرار دارد :
سم هم می تواند مفید و هم کشنده باشد .
بسیاری براین باور هستند که پادزهر خاص او دلیل قدرت و انرژی و طول عمر او بوده . پس از مرگش ( خودکشی ) اکسیر تجاری مهرداد توسط امپراتوران روم ، ماندارین های چینی و پادشاهان و ملکه های اروپا – در دوران معاصر استالین . م – الهام بخش جریانی از رساله های علمی درباره استادی شاه سمی مهرداد ششم در سم شناسی و پادزهر شده .
مهرداد حامی دانشمندان ، هنرمندان و علوم بود . مهندسان نظامی او نخستین آسیاب هایی که با نیروی آب کار می کردند را ساختند . آنها دژکوب ها و منجنیق ها و انواع شهربندهای پیشرفته - ابزارهای درهم شکستن حصار شهرها – را اختراع کردند . مکانیزم پیچیده و مرموز آنتی کی ترا مشهور به نخستین کامپیوتر جهان از دستاوردهای ارزشمند دانشمندان مهرداد است .
برای پیروانش او ناجی شرق بود و رومی ها لقب هانیبال شرق را به او داده بودند و هرگز ماشین جنگی امپراتوری روم نتوانست به مهرداد دست پیدا کند . او در ارتش خود اقوام متنوعی را از سرزمین های دور گردآورده و امپراتوری قدرتمند دریای سیاه را در رقابت با روم پدید آورده بود .
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

31 Oct, 08:20


این ماهی انسانها در واقع دوزیست هستند و بعضی از این وقایع به تصویر کشیده شده زیر آب هست نه در خشکی . در این تصویر این دو موجود اندامی برای راه رفتن در خشکی نداشته و اگر دقت کنید شناور هستند . اما نفر سمت چپ با اینها تفاوت دارد .بعضی از اینها واقعا نیمه ماهی و نیمه انسان هستند و بعضی فقط ردای ماهی پوشیده و نقش کهانت دارند .
@thelostbook

کتاب گمشده

30 Oct, 20:25


وستالها ( باکره ها ) و دستگاه پالادیوم
ویلیام هنری

ترجمه : مهر
وستالها ( راهبه های باکره ) به معنای فیزیکی نه ماهی بودند و نه باکره . آمیزش آنها با خدای آلت تناسلی مردانه پالادیوم ( آلت تناسلی نماد این دستگاه ستونی شکل پالادیوم بود . م ) به شکل وصال فیزیکی در معبد وستا و تحت شرایط بسیار مخفیانه ای انجام می شد . نام خدایی که پسر، معشوق و قربانی کهن مادر الهه است نه فقط پالاس ، جانور دریایی ، بلکه سالمونئوس ( سولومون ) است . ( یهودی ها شخصیت شاه سلیمان را از روی این خدا بازسازی کرده اند . م ) او انسان شاه بلوط است . خدای شاخ دار سنت پاگانی .
این مراسم توسط وستالها ( باکره ها ) انجام می شد که از ستون پالادیوم بعنوان نردبان یا پل میان ابعادی استفاده می کردند . کاهن اعظمی به نام پونتیفکس ماکسیموس یا سازنده بزرگ پونز به آنها کمک می کرد تا پل بین مادرملکوت و پدر زمین برقرار شود .
‏( pons عبارتی لاتین و به معنی پل است . م ) وستالها ( باکره ها ) توسط مسیحیان اولیه رژیم های قرون چهارم و پنجم میلادی ریشه کن شدند . ظاهراً این رژیم ها از قدرت این دستگاه عمودی ستونی شکل آگاه نبودند یا نمی دانستند که چطورکار می کند و آنها در فرایندی احمقانه با نابود کردن این راهبه های باکره تمام دانش طرزکار این دستگاه و ارتباط با الهه را از بین بردند .
( کارکرد این دستگاه همتراز صندوق عهد بود . م )
بجای آن و با اقتباس از آن سنت مسخره کنونی راهبه های باکره را به راه انداختند که هیچ سرو ته مشخصی ندارد ( این سنت عدم آمیزش با مردان عادی را بدون ذکر ماجرای اصلی در قالب نظام راهبگی به راه انداختند که هیچ کارکردی جزء عذاب تجرد دادن به زن های راهبه و اینکه آنها وقف مسیح هستند ندارد . م )
مقام پونتیفکس هم اکنون در قالب پونتیف یا پاپ معظم برقرار شده اما خبری از دانش و قدرت آن شخصیت اصلی نیست . حتی امروزه هم پاپ از کلاه مخصوصی استفاده می کند که شکل ماهی است که آن را میتره می نامند . تداعی گرلباس آپکالهای خردمندی که پوشش ماهی شکلی می پوشیده اند و کار با ماشین پالادیوس را بلد بودند.
طی تحقیقاتم درباره اینکه از این دستگاه چه استفاده ای می شده متوجه شدم که وقتی این دستگاه ستون مانند فعال می شده دری در فضا باز می شده که از طریق این در یک پیکره مارمانند ظاهر می شده . این پیکره مار – روح شکل ، بدن زنی از میان وستال ( باکره ها ) ها را انتخاب می کرده . این داستان اصلی مریم باکره و باروری اوست .
هیچ آمیزش جنسی با مردی که باید در لقاح این کودک دخالت داشته باشد وجود ندارد . این یک مراسم معنوی مدیکال ( طب باستانی ) بوده که منجربه کاشت یا حلول روح می شده . ( در کتاب پروژه مونتاک به آزمایشی اشاره می شود که طی آن روح دو انسان با هم جابجا می شود . م ) نام دیگر این نوع لقاح پارتنوجنسیس است یعنی بکرزایی . بچه دار شدن نوع ماده بدون بذر نر . این لغت از پارتئونز اقتباس شده . نام معبد پالاس آتنا که هنوز در آکروپولیس آتن قرار دارد . مسیحیان این معبد را بین قرون پنجم و ششم میلادی تصرف کرده و آن را وقف مریم باکره کردند .
@AncientOccultism

کتاب گمشده

30 Oct, 20:25


@AncientOccultism

کتاب گمشده

27 Oct, 18:00


دیواری به ارتفاع 300 فوت در بولیوی با بیش از 5000 ردپای دایناسور، متعلق به 10 گونه مختلف، در بیش از 462 مسیر مختلف پیدا شده که قدمت آن به 65 میلیون سال پیش می‌رسد . جالبه چجوری دیوار راست رو بالا رفتن .
احتمالا قبلا می‌تواند کف یک رودخانه بوده که بر اثر فشارهای وارده به حالت عمودی درآمده.  در ایران فسیل‌های گونه های دریایی در ارتفاعات کوهستانی پیدا می‌شود که زمانی دریا بوده .
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

27 Oct, 17:56


کاندیدای منچوری : داستان تلاشهای مخفی سازمان سیا برای کنترل رفتار انسان
نوشته : جان مارکس
ترجمه : فریدون دولتشاهی
پیشگفتار
یادداشت نویسنده
فصل اول - جنگ جهانی دوم
فصل دوم - جنگ سرد مغزها
فصل سوم - پروفسور و مداوای «آ»
فصل چهارم «ال. اس.دی»
فصل پنجم - پرونده دکتر «فرانک اولسون»
فصل ششم - خانه های امن
فصل هفتم - قارچهای ضد فرهنگ
فصل هشتم - شستشوی مغزی
فصل نهم - بوم شناسی انسانی
فصل دهم - سیستم ارزیابی جیتینگر
فصل یازدهم - هیپنوتیزم
فصل دوازدهم - نتیجه گیری
در جستجوی حقیقت
تهیه از :
@nibiru01

کتاب گمشده

26 Oct, 06:35


@thelostbook

کتاب گمشده

26 Oct, 06:35


@thelostbook

کتاب گمشده

26 Oct, 06:34


تصاویری که شاید کمتر دیده باشید
سربازان آمریکایی در زیگورات بزرگ اور
@thelostbook

کتاب گمشده

25 Oct, 11:04


تصویر جالبی از ایزدبانو میترا
بهرام اول ساسانی
مجسمه آزادی
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

25 Oct, 09:00


میدونین چرا میگه یادآور طرح های پست مدرن هست ؟ چون شبیه یک آدم مکانیکی هست .

کتاب گمشده

25 Oct, 08:29


https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

25 Oct, 08:29


.
از حوّا و دنده آدم...

این نقش از دست‌نویس ذخیره خوارزمشاهی، ۶۷۷ هجری، یادآور طرّاحی‌های پسامدرن است!

در باب دنده‌ها یا «اضلاع» آدمی نوشته که دوازده است و «بحثی نیست که در زن و مرد مساوی‌اند» و باطل است که برخی گفته‌اند زن یک دنده کمتر دارد! در عالم مسیحی-یهودی امّا زمانی باور بر آن بود که مرد یک دنده کمتر دارد چرا که مطابق قول عهد عتیق، زن از دنده مرد آفریده شد...

در تورات، کلمه‌ای که برای دنده آمده صلَع «צֵלָע» است معادل همان «ضلع» عربی. در قرآن ذکر پهلو و دنده نیست و به این بسنده شده که زوج آدم از او آفریده شد: خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا...

امّا این آفرینش غریب از «دنده» در تورات گویا حاصل «دیگرخوانی» و برداشت خاصی از متن‌‌ها و روایات خیلی کهن‌تر بوده است. پیشتر چند مثال از این نوع «تبدیل‌» کلمات، گاه عامدانه و گاه برگرفته از تاویل‌ها و خوانش‌ها، که در متون بعدی تفاصیل بلندی گرفته آورده‌ایم: «باکره» بودن مریم، به «آتش» درانداختن ابراهیم...

در دو لوح کهن سومری، حکایتی در باب اِنکی، بزرگ‌‌ایزد آب و خلقت و حکمت، و همسرش نین‌هورساگ، ایزدبانوی «زایش»، آمده. اِنکی در باغ، بعدِ برخی آمیزش‌ها، از هشت گل و گیاه ممنوع می‌خورد. رفتار او موجب قهر نین‌هورساگ می‌شود که او را نفرین می‌کند... انکی دچار دردهای شدیدی می‌شود. در نهایت نین‌هورساگ بر سر لطف می‌آید. سر انکی را در میان دامان خود می‌گیرد، از اعضای او درد را بیرون می‌کند و به جای آن یک یک الهه‌ای می‌زاید.

نکته این که نام این خدایان، جدای معنی مستقل خود، هجا یا پاره‌ای از نام آن عضو بدن را هم دارند. ببینیم سابقه چند هزارساله کارکرد جناس و صنایع زبانی را.

نین‌هورساگ، هشت بار، از انکی می‌پرسد:
کجایت درد می‌کند؟ سرم. آبو زاده می‌شود. (او: از اوگو دیلی به معنی سر)
کجایت؟ مویم. نین‌سیکی‌لا زاده می‌شود (سیکی به معنی مو)
بینی‌ام. نین‌گیریودو (گیری: بینی)
دهانم. نینکاسی (کا: دهان)
گلویم. نازی (زی: گلو)
دستم. آزیمو (آ: دست)
دنده‌ام. «نین‌تی» (تی: دنده)
پهلوهایم. انزاگ (زاگ: پهلوها)

ایزدبانوی هفتم، «نین‌تی» در اصل به معنی «حیات‌بخش» یا «حوّا» است، امّا «تی»، به معنی دنده هم هست. اشتراک اجزای «باغ» و «گیاه ممنوعه» و «دنده» و «حوّا» با آفرینش آدم و زوج او پنهان نیست امّا در طیّ قرون، پیش از رسیدن به کتاب مقدّس، تحوّل بسیار داشته و در این میان، آن بازی لفظی هم گم شده و آنچه مانده برآمدن و زاده شدن حوّای حیات‌بخش از «تی»، دنده یا پهلوی چپ است... دوش ای جان بر چه «پهلو» خُفته‌ای‌؟
يادداشتی از مجید سولی
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

24 Oct, 15:31


@thelostbook

کتاب گمشده

24 Oct, 15:31


یک گونه متفاوت از خزنده دوره عبید با جمجمه کشیده افقی و چشم های درشت و پوست خاص با لکه های سیاه یا قهوه ای .
@thelostbook

کتاب گمشده

24 Oct, 15:31


@thelostbook

کتاب گمشده

24 Oct, 15:31


فرهنگ و تمدن دوره عبید یا عبید صفر
آنتون پارکس

ترجمه : مهر
این دوره نام خود را از ناحیه ای واقع در نزدیکی اریدو و اور گرفته . این تمدن بطور رسمی در سال 6500 پیش از میلاد آغاز شده و پس از میلاد به نام دوره اوئیلی مشهور شده . فضای شهری آن حالتی طبقه بندی شده دارد که نشان دهنده اقامت نخبگان و نجیب زادگان دارای طبقه اجتماعی بالاتر است . اریدو شهر مقدس انکی ( اوزیریس ) مرکز اصلی این تمدن است . همان سطح بندی عبید در اریدو وجود دارد . کاوشهای باستان شناسی تا دوره ایرانی نوزده سطح را نشان می دهد . معبد انکی مشهور به É-ABZU هجده سطح ساختمانی دارد .
طبق متون سومری ، اریدو نخستین پادشاهی را در میان انسانها به خود دیده و این مدت ها قبل از وقوع سیل بزرگی بوده که در الواح گلی میان رودانی روایت شده . ( تا قبل از سیل بزرگ این موجودات انسان نما و انسانها و حتی موجوداتی که زیر زمین میزیستند مرز بندی مشخصی با هم نداشتند و در جوار هم می زیستند . م )
جایی که اکنون به نام اریدو می شناسیم اولین جایی نیست که این نام را برخود داشته . با بالا آمدن تدریجی سطح آب خلیج فارس برای هزاران سال ما به این نتیجه می رسیم که محوطه های باستانی امروزی در زیر آب بوده اند . ( این بخاطر همان سیل عظیم بوده و مثل عصر یخبندان هزاران سال طول کشیده تا آبها عقب نشینی کنند . م ) بعنوان مدرک ، قدیمی ترین محوطه های حاوی سفالهای باستانی مربوط به عبید در سراسر خلیج فارس واقع شده بودند . مثل : ابو خمیس ، دوسیریه ، خور ، دلمه ، مراوه ، ام القواین و ...
بنابراین اریدو بین ده هزار تا بیست هزار سال پیش جایی زیر آب های خلیج فارس بوده . اما باستان شناسان با یک مشکل کاملاً جدی هم مواجه شده اند . اریدویی که ما می شناسیم هیچ شکل مشخصی نداشته . محصور نبوده و برج و بارویی نداشته . ظاهراً شهر مقدس انکی نیازی به دفاع از خود در برابر نیرویی متخاصم نداشته . مکانی آرام که نخستین پادشاهان شرق باستان در آن سلطنت کرده اند .
این تمدن جو و گندم و گاو و خوک پرورش می داده در حالیکه به لحاظ اکولوژیک این ناحیه بسیار باتلاقی بوده . مردم در این دوره در مزارع بزرگ زندگی می کرده اند .
اما در بخش جنوبی میان رودان مجسمه های سفالی به نام اوفیدی پیدا شده که چهره آنها مارمولکی و خزنده سان است . در همه جای جنوب میان رودان از این چهره ها پیدا شده ، بخصوص در گورستان های اریدو و اور .
( پی نوشت : در تصویر می بینید که سرهای این موجودات مارمولی دقیقاً شبیه کله قند است . مخروطی و بزرگ . اگرچه این موجودات برهنه – در تصویر سمت چپ - بسیار کوچک هستند اما این احتمال وجود دارد که آنها قابلیت بزرگ شدن هم داشته باشند – مثل موردی که در واقعه روستای علی آباد خواف استان خراسان دیده شده – چون خانه های اریدو به اندازه این موجودات کوچک نیست و به اندازه زندگی انسانهایی به قامت ما است . این احتمال وجود دارد که این موجودات در جوار انسانها ولی زیر زمین میزیسته اند . شما کله بلند این موجود مارمولکی را با کله یک خدای آنوناکی مقایسه کنید که کلاه مخصوصی روی سرش گذاشته که زائده هایی از آن بیرون شده . احتمال دارد که این کلاه یک جوروسیله نیمه هوشمند باشد و بعید هم نیست و فقط یک کلاه معمولی نبوده . در این تصویر نکته عجیب دو چهره بودن این خدای ریش دار است . چرا در این تصاویر اینها چنین ریش های بلندی دارند ؟ این لباس ها هم بی دلیل پوشیده نمی شده . اینها نمی خواستند بعضی از ویژگی های اینها را انسانها ببینند یا موجب وحشت اینها نشود یا دلیل خاص دیگری داشته . ولی آن کلاه ها یک چیز عادی نیستند . چشم های این خدا مورب و باز و درشت است . چشم های موجود مارمولکی دوره عبید هم مورب ولی بسته است اما ساختار آن مثل چشم های موجود کلاه به سر هست . این نوع چشم ها از ویژگی های خزنده های انسان نما هستند . موجودات انسان نمای خزنده کوچک اندام دوره عبید چندین سر متفاوت دارند از کشیدگی سر افقی تا عمودی که نشان می دهد اینها از نژادهای مختلفی بوده اند . م)
@thelostbook

کتاب گمشده

23 Oct, 15:41


دم های دراز و جمجمه های کشیده در نوع بشر ( بخش دوم )
آنتون پارکس

ترجمه : مهر
اسطوره ها و تاریخ باستان اغلب بازتاب دهنده گونه ای ازخزنده ها هستند که درجوار انسان می زیستند . یک مورد کاملاً مشهود مار- شاه Κέκρωψ / Kékrops است که آتن باستان را بنیان نهاد و او را Cécropia یا Kecropia می نامیدند . آتن در دوران سیطره خدایان در قرن شانزدهم قبل از میلاد تأسیس شد . این Kecrops در اصل اختلاط یک گونه انسان – خزنده بود . طبق روایت ها این Kécrops مقیم ناحیه سایس در مصر بود . ( احتمالا این آمیزتبار منشاء آتلانتیسی داشته . م ) بعدا Kécrops و تبارش در آتیکا ( آتن ) ساکن شده اند و مزایای یک تمدن غیر فعال را با خود دارند . محققانی مثل پلوتارک بطور مشخص از او سخن گفته اند . دیودوروس سیسیلی می گوید که خاستگاه او از مصر بوده .
کروپس موجودی با سرشت دوگانه بوده – هم خزنده و هم انسان – مثل انکی ( اوزیریس ) مظهر تمدن .
او قربانی کردن انسان را منع و کشاورزی و نوشتن را به انسانها آموخت . Kécrops پدر Érichthonios است که شاه افسانه ای آتن بوده . او هم آمیزتباری از انسان و خزنده است .
بسیاری از تمدنهای اسطوره ای یا تاریخی خود را با همین ماهیت دوگانه به انسانها نشان داده اند . ( بنیانگذاران این تمدنهاخزنده های انسان سان بوده اند . م ) اغلب وقایع نگاران آنها را بخاطر اندازه بزرگ و پوست خزندگانی شان می شناسند . ( در کنار اینها قابلیت تغییرچهره اینها هم مطرح است . م )
در واقع در سراسر جهان مجسمه ها و مهرهای سفالی حاوی تصاویری از کله مخروطی ها و اسکلت ها و مومیایی های انسانی با جمجمه های بیش از حد دراز پیدا شده اند که نشان دهنده رده خاصی از موجودات هستند . در خصوص جمجمه های کشیده نمی شود مدام بحث نقص ژنتیکی یا هیدروسفالی ( بیماری تجمع مایع در جمجمه ) را مطرح کرد اما می توان از بزرگ سری ارادی صحبت کرد . قدیمی ترین جمجمه های درازی که پیدا شده به غار شانیدر در عراق مربوط می شود که قدمت آنها به 4500 پیش ازمیلاد می رسد . ( البته قدیمی ترین جمجمه های مخروطی مربوط می شود به گورستان چگاسفلا خوزستان به قدمت حدودی بیش از پنج هزار سال پیش از میلاد . م )
@thelostbook

کتاب گمشده

23 Oct, 15:41


@thelostbook

کتاب گمشده

21 Oct, 20:42


به اندام و چهره های خوفناک شاخ دار و ریش دار و دم دار این موجودات عجیب دقت کنید .‌دو نفری که در طرفین این موجودات ایستادند هم چهره های عجیبی دارند . دو نفری که در طرفین این موجودات هستن خزنده سانهای انسان نمایی هستند که مسئولیت این انسان سانهای ریش دار و شاخ دار و صاحب دم با آنهاست
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

21 Oct, 20:42


دو موجود کالیگا انسان _ حیوان دم دار در یک مهر میان رودانی
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

21 Oct, 20:42


یکی از عجیب ترین مهرهای میان رودانی . به آن انسان نمای ریشه دار شاخ دار دم دار و انعطاف بدنی عجیبش دقت کنید .
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

21 Oct, 15:31


https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

21 Oct, 15:31


دم های دراز و جمجمه های کشیده در نوع بشر ( بخش اول )
آنتون پارکس
ترجمه : مهر
هر زیست شناسی می داند که بین هفته چهارم و هشتم ، جنین انسان دُم دارد .بطور کلی این زائده شامل ده یا دوازده مُهره آخر می شود که به تدریج تا ابتدای هفته نهم ناپدید می شود . اما اگر هنوز در هنگام تولد وجود داشته باشد پزشکان به آن دُم می گویند . فرض علم چنین است که این دم بقایای یک زائده اجدادی است . باقیمانده دمی از اجدادی در دل تاریخ . به شکل رسمی گفته می شود که این دُم میراث اجداد نخستی ما بوده که هرگز یک حلقه گمشده از آنها را پیدا نکرده ایم . این نظریه که هنوز به زور خودش را غالب کرده می گوید که نوع بشر در فرایند سرپا شدن روی دوپا به تدریج این دم را از دست داده . ( یعنی برای حفظ تعادل و سایر کارکرها دیگر به این دم نیازی نداشته . م )
تعدادی از دانشمندان هم به چشم انداز دورتری نگاه می کنند و معتقدند که این میراث اجداد ما در آب است . در واقع طبق نظریه تکاملی داروینی همه ما قبل از خزیدن در خشکی و تبدیل شدن به مهره داران ، آبزی بوده ایم . همانطور که می بینید هم منشاء و هم علت ناپدید شدن این دُم همچنان در هاله ای از ابهام است . علم این زائده سه تا سیزده سانتی متری را به دو دسته تقسیم می کند :
دم واقعی و شبه دم .
دکتر و روزنامه نگار علم پزشکی، مارک گوزلان، به ما می گوید:
دم واقعی، بقایای قسمت انتهایی جنین (جوانه دمی)، حاوی چربی (چربی) و بافت همبند (الیاف کلاژن)، ماهیچه، عروق و اعصاب است. هیچ گونه استخوان، غضروف یا نخاع ندارد. این دم های وستیژیال معمولاً در سطح ناحیه مرکزی ساکروم یا دنبالچه کاشته می شوند .
اما " شبه دم " رشدهایی از ناحیه استخوان خاجی و دنبالچه هستند که حاوی بافت طبیعی اما غیرطبیعی هستند. آنها با ناهنجاری های رشدی مهره ها مرتبط هستند. در هر دو مورد، جراحی برای برداشتن این زائده دمی لازم است .پس متوجه شدیم که جنین انسان بین هفته هشتم و نهم دم خود را از دست می دهد . بخاطر یک جور برنامه ریزی ناشناخته ژنتیکی پدیده مرگ سلولی رخ می دهد که به آن آپوپتوز گفته می شود . بطور کلی عملکردی است که باعث از بین رفتن این دم بی فایده می شود و تنها چیزی که باقی می ماند دنبالچه است .
خب این دم یک جور آبزی و نخستی است یا دم یک خزنده ؟ شاید نیای ما یک خزنده بوده .
در سال 2011 زیست شناسان موسسه ام آی تی و هاروارد ، کمبریج و ماساچوست مطالعه کاملی را روی ژنوم یک مارمولک کوچک بیست سانتی متری به نام آنول سبز
‏( Anolis carolinensis) انجام دادند . این مطالعه تلاشی برای پر کردن شکافی بزرگ در تبارخزندگان بود .بررسی ژنوم این آنول سبز موجب کشفی شد . به واسطه توالی یک کروموزوم ایکس تاکنون ناشناخته جنسیت جنین مثل مورد انسان تعیین می شود ؛ برخلاف پرندگان که کروموزوم های جنسی متفاوتی دارند .
پس از نخستین تجزیه و تحلیل ها در سال 2014 مهندسان ژنتیک دانشکده حیات دانشگاه ایالتی آریزونا ، کار روی بازسازی پوست انسان را آغاز کردند . تجربیات آنها باعث شد که روی دم مارمولک سبز کار کنند . چون دم مارمولک پس از بریده شدن دوباره بازسازی می شود . محققان 236 ژن را کشف کردند که طی بازسازی فعال می شوند . این ژنها در رشد جنین ، بهبود زخم و پاسخ به سیگنالهای هورمونی نقش فعالی دارند . این ژنها در نواحی خاصی از دم قرار دارند و روند بازسازی دم بیش از 60 روز طول می کشد .
در کمال تعجب این 326 ژن در دی ان ای انسان هم وجود دارد !
دانشمندان قصد دارند از این یافته ها برای درمان نقص های مادرزادی آسیب های نخاعی و آرتروز استفاده کنند .
اگر تحقیقات روی خزندگان و دایناسورها ادامه پیدا کند چه چیزهایی پیدا خواهیم کرد ؟ احتمالآً در اعماق بدن انسان ما عناصر حتی باورنکردنی دیگری را هم کشف خواهیم کرد .
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

21 Oct, 15:31


https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

18 Oct, 08:27


یه سوراخ یا چاه هست که یه ادم رد میشه دراز کشیده شیب داره به سمت عمق زمین مثل چاه اب که میکنن اما عمود نیست. مایل به سمت چپ یکم رفتن تو اون چاه دیدن . اون موجودات وارد این حفره شدن .
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

18 Oct, 06:41


رد پاشونم هست که بچه ها میگفتن مثل سُم بوده البته من بر این باورم بچه تحت تاثیر داستانهای جن و سم دار بودن همچین چیزی تصور کرده رد رو زمین بیشتر شبیه پنجه هست نه سُم در ضمن شورای روستا میگه یکی از جوانهای روستا هم پارسال گفته کوتوله دیده اینجا حرفش و باور نکردن تک تک والدین بچه ها رو جدا می کنن راستی ازمایی کنن همه یک نوع تعریف کردن ماجرا رو و صحتش صد در صده چون بچه ها کاملن با شورو هیجان تعریف میکردن
یکی از دوستام گفت خاکستری بودن من قبول ندارم چون خاکستری ها بوی بد خاصی دارن. اولن بچه ها گفتن کوتوله ها استخوانها رو میخوردن و در ثانی بزرگ میشدن ضربه که میخوردن و جای زخمشون فورن خوب میشده و ترمیم میشدن سر جدا شده رو میچسبوندن سر جاش خوب میشده و اینکه بچه ها رو شکل خاکستری نشونشون دادم گفتن این شکلی نبودن .
بعدم با وسیله شون که بچه ها میگفتن ماشین چهل سانتی بوده رفتن تو یه سوراخ تو زمین .
روایت یکی از دوستانی که با این بچه هایی که با موجودات بیگانه مواجهه داشتن صحبت کرده .
پی نوشت: البته احتمالا این ماشین کاملا کارکرد متفاوتی از ماشین های ما داشته که با فاصله از سطح زمین حرکت می کرده و بصورت عمود وارد اون چاه یا چاله روی تپه شده . اینکه چرا با وجود آگاهی از خطرات مواجهه با انسان به این بچه ها نزدیک شدن و خواستن کباب بخورن جالب هست . احتمالا اگر بچه ها یکی یا دوتا بودن اینها را می ربودن. ‌این مواجهه یکی از جالب ترین و هیجان انگیز ترین برخوردهای رسانه ای شده با موجودات بیگانه هست .
https://t.me/thelostbook

کتاب گمشده

18 Oct, 06:41


قضیه روستای علی آباد خواف از اونجا شروع میشه که روز تعطیل مدارس بوده پنجشنبه جمعه ها  به رسم همیشه خانواده ها بیست و سه دانش اموز اونها رو با تنقلات و چیپس و پفک و سیخ و جوجه و نوشابه و اینا به جنگل طاق نزدیک روستا که بچه ها باهم باشن تا عصر و تفریح کنن و خانواده ها برمیگردن روستا دنبال کاراشون  بعد از حدود یکی دو ساعت دو سه تا دانش اموز زنگ میزنن مادراشون با جیغ گریه و دادو بیداد که برسین به دادمون که یک سری موجودات بهمون حمله کردن  ما رو کشتن صدای جیغ بچه ها میاد با موتور و وسایل دیگه میرن خانواده ها دنبال بچه ها تو این فاصله هم تماس میگیرن با شورای روستا و نیروی انتظامی که همچین تماسی گرفته شده  وقتی میرسن میبینن همه لوازم بچه ها پخش و پلاست و بچه ها گروه گروه شدن یک گروه یه طرف فرار کردن برخی رو زمین افتادن حالشون بد شده چندتاشون لکنت گرفتن برخی دوچرخه هاشونم انداختن وقتی میبیننشون جریان و تعریف میکنن بخاطر واژه ها مثلن( ایقزه ) که به معنی این اندازه ست من با بچه ها حرف زدم سلییس میگم چی شده دو سه  نفری از بچه ها که شر هستن یکم واز نزدیک باهاشون درگیر شده (سلمایی و ادریس جلالی و درخشنده ) که یکیشون (سلمایی) رو دوبار اینا میگیرنش تعریف کرد
زیر یه طاق نشسته بودیم تو سایه هر کدوم یه طرف کباب درست  میکردن و یه طرف هم داشتیم میخوردیم استخوانهای کباب رو پرت میکردیم  که دوتا موجود کوتوله بهشون نزدیک شدن ماشینشون و پارک کردن  (ماشین به گفته بچه ها 40 سانتی بوده و شاستی )میخواستن از این گوشت و کبابا بخورن و استخوانهایی که پرت کردنو شروع کردن خوردن دوتا موجود هم شبیه انسان پشت سر اونها بودن   یه خانم بوده  چون صورتش چروک و سوخته بوده میگه سلمایی پیرزن بوده  و یه مرد که قداشون 140 سانت با لباس آبی که پیرزنه موهاش بافته بوده تاروی زمین کشیده میشده  و چروکیده بوده چهره ش و خیلی فرز بوده و یه عصای کج داشته  اون یکی که کنار این پیرزنه بوده سرش کچل بوده  چهارتا گوش داشته دو گوش شبیه انسان و دوگوش شبیه به روواه یعنی روباه
که دو تا از بچه های شر یکیشون سیخ میزنه به موجوده میخواسته ببینه چیه که اینا حمله میکنن بهشون و یکیشون میزنه با یه دست بطری نوشابه رو از وسط نصف میکنه قد اینها بین 30 تا 40 سانت بوده شکلشون با ادما فرق داشت اما شبیه به ادما بودن  زمانی که اون دوتا موجود پشت اینها میبینن این اتفاق داره میفته یه اسلحه در میارن و با اون شلیک میکنن به سمت بچه ها ولی بهشون نمیزنن
رو بدن بچه ها جای کبودی و ضربات و ناخن و پنجه کشیدن ها و یه عصای کج داشته زده ش با اون هم هست
سلمایی و جلالی  به بچه ها میگن  سنگ پرت کنن برن جلو اینا و درگیر بشن باهاشون  و خودش و دوستش میرن طرف ماشین اینا که برش دارن یهو تا در ماشینو میخواد باز کنه سلمایی  جلوشون ظاهر میشن
البته جلالی میگفت با سیخ کباب زدمش که از سلمایی دفاع کنم از اونور شکمش درومد هیچی نشد ولی کوتوله بزرگ تر شد. سینا درخشنده هم میاد درگیر میشن با این کوتوله ها ادریس جلالی  از پشت با چاقو میزنه گردنش میفته اونور سرشو برمیداره و میزاره سرجاش  و خوب میشه اینا میترسن در میرن مامان بابا های بچه ها میان این کوتوله ها با ماشینشون گم و گور میشن و تو یه چاه میرن غیب میشن
جالبه فیلم بچه ها گرفتن اما تو فیلم نیفتادن اینها   زخمشون خیلی زود خوب میشده و یا رشد میکرده قسمتی که کنده میشده  همه بچه ها اینا رو دیدن سلمایی میگفت ما هر پنج شنبه جمعه میریم هرسال اینجا ولی در قسمتهای مختلف جنگل طاق میرفتن  و تا حالا این اتفاق نیفتاده بوده
در ضربه خوردن کوتوله ها بزرگ میشده قدشون نزدیک به قد سلمایی  میشده و  سلمایی  رو میگیره محکم زمینش میزنه اون یکی هم با سیخ کباب که دستش بوده میزنه تو شکم این از اونور در میاد تقریبن اما ردش خوب میشه فوری اینا پسره رو دوبار میگیره کوتوله زمین میزنه اینا درگیر ن باهم اون بچه های دیگه م یک سریشون این مسائل و میبیننن وحشت میکنن فرار میکنن که هنوز لکنت دارن چند تا از بچه ها سر همین ماجرا هنوزم که هنوزه
  کوتوله ها اینا رو چنگ میزنن و با سنگ هم میزنن اینا رو که کبودی ها و اثار چنگ و پنجه و رد عصا هنوز روی دست و پای بچه ها بود
یکی از بچه ها میگفت با یه حرکت دست نوشابه خانواده رو از وسط نصف میکنه و بلد نبودن در نوشابه رو باز کنن  البته از زبون بچه میگم رسایی میگفت  وقتی هم  دوتا کوتوله سوار ماشین شدند ماشین در حال رفتن از زمین یه مقدار جدا می شده و یکی از پسرا از اصطلاح سرعت نور استفاده کرد در همون حین که بابا ها رسیدن یکی از پدر ها میگفت بچه ها بهم کنار یه طاق و با دست نشون میدادن میگفتن اونجا واستاده داره نگاه میکنه ولی ما چیزی نمی دیدیم جز درخت و خاک پس بچه ها میدیدنشون اما بزرگترها نه
https://t.me/thelostbook

8,417

subscribers

2,705

photos

227

videos