همیشه عاشق درس ریاضی بودم. حل معادلات بزرگ و پیچیدهی ریاضی برایم یکی از آن چالشهای دوستداشتنی بود.
عشق ریاضی بودن، علاقه به فیزیک را هم به من نشان داد و من حس کردم تنها به درد رشتهی ریاضی فیزیک میخورم.
👷🏻♀️درست ۲۰ سال پیش بود که من «مهندسی عمران، شبانه دانشگاه گیلان» قبول شدم.
عشق من به ریاضیات و فیزیک همچنان استوار بود، اما رشتههای فنی، دانش بیشتری از ریاضی و فیزیک لازم داشت.
با این حال دروس تخصصی رشتهی عمران در سالهای پایانی، بیش از دروس ابتدایی، به ریاضی و فیزیک متصل بود.
همین امر باعث شد من فولاد، بتن و زلزله را با علاقهی افزونتری از استاتیک، تحلیل سازهها و مقاومت مصالح بخوانم.
⛲️وقتی برای ۳ سوال امتحانی، بیش از ۴ برگهی امتحانی پر میکردم، سرچشمهی لذت وجودم، فوران میزد.
به جهت جوابهای طولانی، دستمان برای گرفتن برگههای بیشتر هم باز بود.
اما در اصل زندگی، گاهی برای یک سوال مهم، انتظار داریم با یک برگهی امتحانی و در زمانی مشخص به جواب برسیم.
وقتی این اتفاق نمیافتد، فکر میکنیم از امتحان زندگی مردود شدهایم، یا به تصور اینکه ادامه دادن امتحان فایدهای ندارد، برگه را بدون رسیدن به جواب نهایی تحویل میدهیم.
حال آنکه نه زمان امتحان تمام شده و نه برگههای ما محدود است.
❔
چند روز پیش در صحبت با یکی از دوستان کتابنویس، به این موضوع پرداختیم.
او به توصیه مشاورش، میخواست چالش ذهنیاش را بدون رسیدن به جواب؛ تنها بپذیرد.
برایش شرح دادم که ما میتوانیم تعریف جدیدی از چالش ارائه دهیم.
این تعریف جدید میتواند هم میزان پذیرش موضوع را بالا ببرد و هم راهیابی به ریشه را آسانتر کند.
❓سوالات مهم زندگی شما چیست؟
❓چه چیزهایی در زندگی شما بدون راه حل باقیماندهاند؟
❓کدام مسئله را در زندگیتان بدون رهیافتی نو میدانید و تنها آن را پذیرفتهاید؟
❓اگر کسی پیدا شود و به شما برگهای جدید با زمانی بینهایت بدهد، آیا به دنبال ادامه دادن جواب هستید؟
🕊من باور دارم که جواب هر سوال مهمی وجود دارد، به شرط آنکه من از رسیدن به جواب دست نکشم.
طاهره خادمی ✍️
یادروز #سوال
🆔 @taherehkhademi
🌐 Taherehkhademi.ir