🪶انجمن شاهنامه‌خوانی هما (اشـه)

🏛آهنگی دلنشین که به مناسبت ۲۱ آذر روز نجات آذربایجان توسط بزرگان موسیقی ایران ساخته شد.

شعر: رهی معیری
آهنگساز: روح الله خالقی
با صدای: استاد غلامحسین بنان

پس از نجات آذربایجان و گریز اهریمن (۲۱ آذر ۱۳۲۵)، استاد روح الله خالقی به همراهی استاد بنان و شادروان رهی معیری تصنیف بسیارشورانگیز «آذربایجان» (در دستگاه شور، ابوعطا) را ساختند و برای نخستین بار در تبریز برای مردم اجرا کردند.



#گریز_اهریمن
#نجات_آذربایجان



@shahnamehferdowsiii

🪶لطفا آدرس کانال انجمن شاهنامه‌خوانی هما را برای علاقمندانِ فرهنگ و ادبیات و تاریخ زرینِ ایران‌ زمین ارسال کنید و ما را در گسترش این کنش ملی‌-میهنی یاری دهید.

🪶باز نشر محتویات این کانال در رسانه‌ها با ذکر منبع آزاد است.

🪶دریافت وجه از شنوندگان با عنوان فروش، حمایت مالی یا هر عنوان دیگر ممنوع است.


با مهر و فروتنی


                👇👇لینک کانال👇👇

  https://t.me/shahnamehferdowsiii

به پاس هر وجب خاكی از اين مُلک
چه بسيار است، آن سرها كه رفته!
ز مستی بر سر هر قطعه زين خاک
خدا داند چه افسرها كه رفته


دکتر مهدی حمیدی شیرازی
 



@shahnamehferdowsiii

چو خسرو به بیداد کارَد درخت
بگردد بَرو پادشاهی و بخت



وقتی پادشاه درخت ستم و بیداد را در سرزمین خود بکارد و در حق مردمش ظلم کند، بخت و اقبال از او رویگردان شده و تاج و تختِ شاهی‌اش رو به زوال و افول خواهد نهاد.



داستان رزم دوازده رخ
از زبان شاه کیخسرو به موبدان و کارآگهان



پی‌نوشت:

گردیدن: برگشتن، رویگردان شدن، دور شدن، اعراض، انحراف حاصل کردن، منحرف شدن.

نمونه‌های دیگر در شاهنامه...


🪶سیاوش بدو آفرین کرد سخت
که از گوهر تو مگرداد بخت

🪶نداریم چاره در این بند سخت
همانا که از ما بگردید بخت

🪶نهانی چرا گفت باید سخن
سیاوش ز پیمان نگردد ز بن

🪶ز پیمان بگردند و از راستی
گرامی شود کژی و کاستی

🪶بگردند یکسر ز عهد و وفا
به بیداد یازند و جور و جفا

🪶نباید که گردی تو ای خوب کیش
ز پیمان و عهد و ز گفتار خویش



@shahnamehferdowsiii

#کیخسرو
#داستان_رزم_دوازده_رخ۱۴


بیتهای (۹۹۷ تا ۱۱۰۴) شرح و خوانش:



🎙@Bahador_Qasemi



@shahnamehferdowsiii

لطفا با به اشتراک نهادن فیلم فوق از این جوانانِ شایسته که دل در گرو ادبیات و تاریخ و فرهنگ ایرانشهر دارند حمایت کنید.
فرزندان برومندی که خردمندانه با استدلال‌گرایی و بیِّه‌جویی نور به تاریکخانه‌ها می‌پاشند و روشنگری می‌کنند. فریدونها و کاوه‌ها و فرانکهایی که با دستی تهی و دلی مالامال از مهر میهن به جنگ اجامر و اوباش تجزیه‌طلب می‌روند و آب در لانهٔ ماران و مورانِ خرافه‌پرست و جاعل می‌ریزند.




🏛پیوند #آذربایجان و #شاهنامه


‏این پیوند بالغ بر هزار سال تدام داشته است.
‏کهن‌ترین سند این پیوند به اشعار ⁧ #قطران_تبریزی ⁩ بر‌می‌گردد.


منابع :
_کتاب آذربایجان و شاهنامه اثر دکتر سجاد آیدنلو، صفحه ۲۰۵ تا صفحه ۲۰۹ و صفحه ۳۱۱ تا ۳۱۴.
_کتاب دیوان قطران تبریزی تصحیح مسعود جعفری و محمود عابدی صفحه ۴۱۵ و ۴۱۶.
_کتاب کلیات دیوان شهریار



دست‌اندرکاران تهیه فیلم: مهراد ملکی _ احسان خداپرست _ آناهید اکبری _ مهدی رحیمی.


@shahnamehferdowsiii

🏛مهر آهو

دیشب «و» چیز عجیبی تعریف کرد. او و [برادرش] در بچگی آهوی کوچک دست‌آموز عزیزی داشتند که او هم دوستشان می‌داشت و به آنها خو گرفته بود. در دِهِ «خانقاه» بودند. برادر حصبه می‌گیرد و در حال احتضار است و دیگران کنار او نشسته‌اند و از ناچاری درمانده و منتظر که مرگ بیاید. آهو وارد اطاق می‌شود؛ دیرگاهِ شب. کسی جم نمی‌خورد و همه خاموشند و با تعجب نگاه می‌کنند. آهو می‌رود کنار بستر بیمار، بویش می‌کند، لحظه‌ای می‌ایستد، دوری می‌زند، می‌رسد بالای سرِ [برادر] یک بار دیگر او را می‌بوید و همانطور که آمده بود، آرام می‌رود. آخر شب برادر عرق می‌کند و از مرگ نجات می‌یابد. همه از خوشی بچه‌آهو را از یاد می‌بَرند. فردا بعد از ظهر به یاد آهو می‌افتند، می‌گردند و در گوشه‌ای از باغ پیدایش می‌کنند. آهو مرده بود.


(روزها در راه، شاهرخ مسکوب، ص۷۲۷، نشر خاوران، ۱۳۷۹).


🪶فایل پی دی اف کتاب دو‌جلدی روزها در راه



@shahnamehferdowsiii

استاد #شاهرخ_مسکوب
بیستم دی ماه
زادروز




@shahnamehferdowsiii

امروز بیستم دی‌ ماه زادروز استاد شاهرخ مِسکوب شاهنامه‌پژوه نامی معاصر بود.

یادش زمزمه‌ی نیمه شب مستان باد.

@shahnamehferdowsiii

https://www.youtube.com/@academicpersian


اگر وقت چندانی برای مطالعه ندارید، در کانال یوتیوب بالا می‌توانید مقالات فراوانی را در زمینه‌ تاریخ و ادب ایران، زبان فارسی و بزرگان ایرانشهر بصورت صوتی بشنوید.


@shahnamehferdowsiii

و سخت دشوار است بر من
که قلم بر این سخن می‌رود
و لیکن
چه چاره است؟
در تاریخ محابا نیست!

طباطبایی یک ناسیونالیست به معنی متعارف آن نبود. او می‌خواست ایران را از پیرایه‌ها پاک و پالوده سازد. او در زمانی که بیابانِ برهوت و بی‌آب و علفِ #بی‌وطنی گسترش می‌یافت، به #وطن می‌اندیشید.



@shahnamehferdowsiii

مفهوم «ایران باستان»
در اندیشه ایرانشهری
مناظره اسماعیل مطلوب‌کاری
و امید غیاثی

#نسخه‌_کامل

🎞 نسخه‌ با کیفیت این برنامه را در کانال یوتوب آسیانیوز ایران (لیست پخش ایران کجاست) ببینید.

🔸سید جواد طباطبایی حول محور ایدهٔ ایران و مفهوم ایرانشهر به نظریه‌پردازی و انحطاط‌شناسی تاریخ ایران پرداخته است.
🔸آیا مفهوم ایرانشهر در اندیشه طباطبایی مبنای علمی و تاریخی در دوره شاهنشاهی ساسانیان دارد؟
🔸موافقان و مخالفان طباطبایی در این زمینه چه نظری دارند؟

🔸در همین راستا در سلسله نشست‌های «ایران کجاست»، به وسیله آسیانیوز ایران و موسسه علمی و تاریخی آتوسا، مناظره‌ای با حضور دکتر اسماعیل‌ مطلوب‌کاری و دکتر امید غیاثی برگزار کرده‌ایم.

آسیانیوز ایران
موسسه علمی و تاریخی آتوسا
با مشارکت موسسه فرهنگی بزرگمهر حکیم

آتوسا: نهاد ترویجی اندیشه سیاسی و دانش تاریخی در ایران

آتوسا را به دوستان خود معرفی بفرمایید

🆔 @atusa_sbu
@asianewsiran

تا خداینامه
مستندی از زندگی دکتر جلال خالقی مطلق

کاری از محمدعلی میرزایی و زهره خسروی

با همکاری گروه ایرانشناسی دانشگاه هامبورگ

پژوهش و مصاحبه : دکتر شروین فریدنژاد، دکتر پژمان فیروز بخش، دکتر زهره خسروی، امیر مصلحی و...
دستیار کارگردان: عاطفه موسوی
تدوین: عارف شریفی
به زودی...

@anjomane_mihr

🏛 نامه‌ای برای تمام فصول


🪶یکی از آثار ارزشمند و عمیقی که از قافله سالار «سخن»، دکتر پرویز ناتل خانلری، باقی مانده، نامه کوتاهی است که او به فرزندش، آرمان، نوشته است. این فرزند که در هشت سالگی جان سپرده بود، داغی ابدی بر دل استاد نهاده بود. او این دوری را دست‌مایه قرار می‌دهد و نامه‌ای خطاب به تمام جوانان ایران زمین می‌نویسد.

🪶در این نامه او تلاش می‌کند تا سوالی اساسی را که طی دو سده‌ی اخیر در کنج ذهن بسیاری از جوانان لانه کرده است، پاسخ دهد: چرا باید ماند و تن به مهاجرت نداد؟

🪶خواندن این نامه بر تمام کسانی که دل در گرو میهن دارند، ضروری است. آن هم نشان می‌دهد که خادمان واقعی فرهنگ چگونه می‌اندیشیده‌اند و هم چگونه باید در این «زمانه‌ی عسرت» عمل کرد.




@shahnamehferdowsiii

درود دوستان ارجمند


چنانچه از درس‌گفتارهای انجمن هما استفاده می‌کنید و تمایل به حمایت مالی از ما دارید می‌توانید وجوه خود را به شماره حساب یا کارت زیر واریز نمایید.


شماره شبا

IR160550310180006878774001


شماره حساب
0006878774001


شماره کارت

6274121202109435

بانک اقتصاد نوین بنام بهادر قاسمی


با مهر و فروتنی



@shahnamehferdowsiii

🏛شهر خاموش من


خواننده: وحید تاج
آهنگساز و نوازنده کمانچه: میلاد فلاحی
نوازنده تنبک و سازهای کوبه‌ای: توماج فرحبخش
شاعر: دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی

🪶متن شعر

شهر خاموش من آن روح بهارانت کو؟
شور و شیدایی انبوه هزارانت کو؟
می خزد در رگ هر برگ تو خوناب خزان
نکهت صبحدم و بوی بهارانت کو؟
کوی و بازار تو میدان سپاه دشمن
شیههٔ اسب و هیاهوی سوارانت کو؟
زیر سرنیزهٔ تاتار چه حالی داری؟
دلِ پولادوش شیر شکارانت کو؟
سوت و کور است شب و میکده‌ها خاموش‌اند
نعره و عربدهٔ باده‌گسارانت کو؟
چهره‌ها درهم و دلها همه بیگانه ز هم
روز پیوند و صفای دل یارانت کو؟
آسمانت همه جا سقف یکی زندان است
روشنای سحر این شب تارانت کو؟



منبع :
@vahid_taj




@shahnamehferdowsiii

🏛بار و آیین آن در ایران

بفرمود تا پرده برداشتند
بر اسبش ز درگاه بگذاشتند
هجیر اندرآمد، چو خسرو بدوی
نگه کرد، پیشش بمالید روی

🪶این دو بیت مربوط است به «بار دادن شاهان و آیین آن در ایران باستان» که یکی از مهمترین آیینهای درباری و کشورداری ایران و یکی از آشکارترین مثالهای پیوستگی و استمرار فرهنگ این کشور و نفوذ آن در فرهنگ‌های دیگر است. در فایل سیزدهم از داستان رزم دوازده رخ به این آیین مهم پرداخته و آن را واکاوی کرده‌ایم.

🪶فیلم فوق را در سال ۱۴۰۰ در موزه ملی ایران ضبط کرده‌ام. این سنگ نگاشته نمایانگر بار عام داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی است که در حفاریهای هیآت آمریکایی در سال ۱۹۳۶ م. در محل گنج‌خانه تخت جمشید پیدا شد. شرح جزئیات فوق‌العادهٔ این سنگ نگاشته را در فایل صوتی سیزدهم بشنوید.


با مهر




@shahnamehferdowsiii

وُدیگر که این جایِ کین جستن‌ست
جهان را از آهرمنانْ شستن‌ست


اکنون موقع و مقامِ کین‌خواهی و پاک و پالودنِ جهان از اهریمنان و دیو‌سیرتان است.




شاهنامه، داستان رزم دوازده‌رخ، از زبان گودرز کشوادگان به پسرش گیو.




@shahnamehferdowsiii

🏛لینک کل خوانشهای شاهنامه که تاکنون در کانال بارگذاری شده است.




@shahnamehfedrdowsiii

همه دستْ لعلْ از میِ لعلْ‌فام
غریونده چنگ و درخشنده جام



در آن مجلسِ جشن دستِ میگساران از رنگِ سرخِ میِ در جام، به مانند لعل سرخ بود. چنگ در دستانِ نوازندگان می‌خروشید و جام مِی بود که در دست باده‌نوشان می‌درخشید.


از مجالس بزم شاهنامه، پادشاهی کیخسرو، داستان بیژن و منیژه




@shahnamehferdowsiii

#کیخسرو
#داستان_رزم_دوازده_رخ۱۲


بیتهای (۸۸۲ تا ۹۳۸) شرح و خوانش:



🎙@Bahador_Qasemi



@shahnamehferdowsiii

#منتشر_شد

نظام حقوقی و قانونگذاری در شاهنامه فردوسی

سمیه ارشادی؛ تهران: نشر نگاه معاصر؛ ۱۴۰۳

کتاب پیش‌رو بخشی از رساله دکتری‌ نگارنده با عنوان "حقوق بشر در شاهنامه فردوسی" (۱۳۹۶) است.

🔸 «حق برخورداری از عدالت اجتماعی»، «اجرای صحیح و عادلانه دستگاه قضایی»، «حق امنیت اجتماعی» و «حقوق، خدمات و مزایای گوناگون اجتماعی و اقتصادی» از قبیل: "حق مالکیت خصوصی و اداره اموال"، "حق کار و مزایای بیکاری"، "انواع خدمات بیمه تأمین اجتماعی" و "مساعدت‌های اقتصادی دولتی و بنیادهای خیریه" از مهم‌ترین موضوعات مطرح‌شده در این کتاب هستند که در تمامی متن شاهنامه و به طور کامل و دقیق مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

✅ کانون پژوهش‌های شاهنامه

🇯‌🇴‌🇮‌🇳 🔰
@shahnameh_ferdowsi

🏛ایران من

🪶آواز: محمد معتمدی


🪶نام تو پر از خاطره‌هایی‌ست که صد قرن
از حادثه ها و تب ایام گذشته‌ست
سرسبزترین سرخی فردای سپید است
رازی که به پیشانی کوه و دل دشت است
در فرش و خط و نغمه در شعر و ترانه
فرهنگ و زبان گویش هر کوی و کرانه
در خشت و در آیینه در ترمه و کاشی
 شوقی‌ست که تو هستی و ذوقیست که باشی
ایران من ای ریشهٔ من برگ و بر من
با نام تو تاریخ پر است از اثر من
ایران من ای عشق من ای دار و ندارم
جان از تو گرفتم به که جز تو بسپارم
از عمق خلیج فارس تا اوج دماوند
تفتان و سرخس و ارس و زاگرس و اروند
هر قوم وطن صف شکن روز مباداست
نام تو خروشانی و آرامش دریاست



@shahnamehferdowsiii

ای کاش که یلدای وطن را سحری بود💔


#وطن
#ایران
#ایرانشهر


@shahnamehferdowsiii

🏛مهر را می‌ستاییم.

🪶در جشن و آیین یلدا نیز مانند جشنهای بزرگ ایرانی همچون نوروز، خوانی ویژه گسترده می‌شده است و هنوز هم می‌شود که از دید نمادشناسی نشانه‌های رازآورانهٔ خورشید را در بر دارد.

🪶راه و رسم آن است که بر این خوان آیینی، دانه‌های خوردنی نابرشته را می‌نهند، آنچه که آجیل شب یلدا نامیده می‌شود، همراه با پاره‌ای میوه‌های خشک همچون انجیر و خرما .

🪶این خوان از میوه‌های تازه نیز بی‌بهره نمی‌ماند و میوه‌ای که هر ایرانی هنوز بر خود بایسته می‌داند که آن را بر این خوان بنهد انار است.

🪶استاد کزازی معتقد است، انار میوه‌ای است نمادین، آیینی و سپند که رنگ و ریخت آن یادآور خورشید است. خورشیدی که هم گرد است و هم یکی از برجسته‌ترین رنگ‌های آن سرخی است، زیرا خورشید است که با پرتو و گرمای خود زمین سرد، فسرده و مرده را در زمستان دگر بار جان و جنب و برنایی می‌بخشد و میوه‌ها و فراورده‌های گوناگون را که آدمیان برای زیستن بدان نیاز دارند از آن می‌رویاند.




@Shahnamehferdowsiii

ابراهیم پورداود:
از مشروطه‌خواهی تا ترجمه اوستا

#نسخه_کامل

🔸گفتگو با ابوالقاسم اسماعیل‌پور، استاد زبان‌های باستانی دانشگاه شهید بهشتی در مورد استاد ابراهیم پورداود

🔸 ایران در عصر مشروطه و پهلوی شاهد حضور شخصیت‌های ایران‌ساز زیادی در حوزه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و علمی بوده است که به نوعی بنیان‌های ایران مدرن را ایجاد کردند. یکی از این شخصیت‌ها "استاد ابراهیم پورداود" است که نقش مهمی در شکل‌گیری مطالعات زبان‌های باستانی و مطالعات ایران‌شناسی در ایران ایفا کرده است. او اولین مترجم ایرانی اوستا محسوب می‌شود و پژوهش‌های وی در زمینه اوستا و زبان‌های باستانی شهرتی ملی و جهانی برای او به ارمغان آورده است.
در همین راستا، در سلسله نشست‌های «ایران کجاست»، برگزار شده توسط مؤسسه علمی و تاریخی آتوسا و آسیانیوز ایران، گفت‌و‌گویی با دکتر ابوالقاسم اسماعیل‌پور، استاد زبان‌های باستانی دانشگاه شهید بهشتی، داشتیم.

آسیانیوز ایران
موسسه علمی و تاریخی آتوسا
با مشارکت موسسه فرهنگی بزرگمهر حکیم

آتوسا: نهاد ترویجی اندیشه سیاسی و دانش تاریخی در ایران

🆔 @atusa_sbu

🏛مردی ز شهر هرگزم از روزگار هیچ
سیمرغْ جویِ غافلم از کوهسارِ هیچ





🪶مردی ز شهر هرگزم از روزگار هیچ
جان از نتاج هرگز و تن از تبار هیچ
از شهر بی‌ کرانۀ هرگز رسیده‌ام
تا رخت خویش باز کنم در دیارِ هیچ
از کوره راهِ هرگز و هیچم مسافری
در دست، خونِ هرگز و در پای، خارِ هیچ
در دل، امیدِ سرد و به سر آرزوی خام
در دیده اشکِ شاید و بر دوش، بارِ هیچ
در کام، حرفِ بوک و به لب، قصۀ مگر
بر جبهه، نقشِ کاش و به چهره، نگارِ هیچ
دنبال آب زندگی از چشمه‌ سارِ مرگ
جویای نخلِ مردمی از جویبارِ هیچ
دست از کنار شسته، نشسته میانِ موج
پا بر سرِ جهان زده، سر بر کنارِ هیچ
دیوانۀ خِرَدْوَر و فرزانۀ جهول
عقل‌آفرینِ دشتِ جنون، هوشیارِ هیچ
با عِزّ اقتدار و به پابندِ ذُلّ و ضعف
با حکمِ اختیار و به دست اختیارِ هیچ
هم خود کتابِ عبرت و هم اعتبارجوی
از دفترِ زمانۀ بی‌ اعتبارِ هیچ
چندی عبث نهاده قدم در ره خیال
یک چند خیره کوفته سر بر جدارِ هیچ
عمری فشانده اشکِ هنر پیش پای خلق
یعنی که کرده گوهر خود را نثارِ هیچ
قاف آرزویِ باطلم از دشت پُر غُراب
سیمرغْ جویِ غافلم از کوهسارِ هیچ
گم کرده راه پیکی‌ام از شهر بی نشان
پیغام پُر ز پوچ رسانم به یارِ هیچ
صراف سرنوشتم و سنجم بهای خاک
نقاد بادسنجم و گیرم عیارِ هیچ
بیع و شَرای خونم و بَیاع داغ و درد
بازارگانِ مرگم و گوهرشمارِ هیچ
جنسِ همه‌ زیانم و سودای هیچْ سود
سوداگر خیالم و سرمایه‌دارِ هیچ
گنجینۀ دریغم و ویرانۀ فسوس
اندوهگین بیهُده افسوس‌خوارِ هیچ
آیایِ بی‌ جوابم و امای بی‌ دلیل
گفتار پوچ‌گونه و پنداروارِ هیچ
ناپایدار کوهم و بر جای مانده سیل
گردون نورد گردم و گردون سپارِ هیچ
پرگار سرنگونم و عمری به پای سر
بر گرد خویش دور زده در مدارِ هیچ
عزلت نشین خانۀ بی‌‌آسمانه‌ام
محنت گزین بی در و پیکر حصارِ هیچ
اندیشۀ محالم و سودای باطلم
معنی‌ ترازِ صورت و صورت نگارِ هیچ
در وادی فریبم و لب تشنۀ سراب
در خانۀ دروغم و چشم انتظارِ هیچ
بد نامی حیاتم و بر صفحۀ زمان
با خون خود نگاشته‌ام یادگارِ هیچ
محکوم بی‌‌گناهم و معصوم بی‌‌پناه
مظلوم بی‌‌تظلم و مصلوب‌وارِ هیچ
دردم از اینکه تافته‌ام از امیدِ سرد
داغم از اینکه سوخته‌ام در شرارِ هیچ
کس خواستار هرگز، هرگز شنیده‌اید؟
یا هیچ دیده‌اید کسی دوستدارِ هیچ؟
آن هیچ کس که هرگز نشنیده‌ای منم
هم دوستدار هرگز و هم خواستارِ هیچ


استاد مظاهر مصفا








@shahnamehferdowsiii

که چون کاهلی پیشه گیرد جوان
بماند مَنِش‌پست و تیره‌روان



اگر یک جوان به جای تلاش و کوشش، تنبلی و کاهلی را پیشهٔ خود سازد، خوی و خصلتش به پستی گراییده و تیره‌روان و افسرده خواهد شد.



شاهنامه، داستان رزم دوازده رخ (از نصایح گودرز به گیو و بیژن).





@shahnamehferdowsiii

#کیخسرو
#داستان_رزم_دوازده_رخ۱۱


بیتهای (۸۲۴ تا ۸۸۱) شرح و خوانش:



🎙@Bahador_Qasemi



@shahnamehferdowsiii

@shahnamehferdowsiii

🏛مستند نجات آذربایجان


همی تاز تا آذرآبادگان
به‌ جای بزرگان و آزادگان



بیست و یکم آذر ماه سالروز نجات آذربایجان، سر ایران، از چنگال روس‌ها و گریزاندن مزدورانشان از خاک پاک وطن گرامی باد.



https://www.google.com/amp/s/www.radiofarda.com/amp/how-did-the-liberation-of-azerbaijan-take-place/31622850.html



@shahnamehferdowsiii

شـــــــــرح کــــلیات ســــــعدی

۴۰ ساعت متن‌خوانی و شرحِ کاملِ هشت بابِ کتــــــابِ گــلستــــانِ سعدی در قالب ۷۷ فایل صوتی.



🏛دیــــــــباچــه (فایل یکم تا پنجم)

🏛باب اول، در سیرت پادشاهان(فایل ششم تا بیست و دوم)

🏛بــــاب دوم، در اخلاق درویشان(فایل بیست و سوم تا سی و پنجم)

🏛باب سوم، در فضیلت قناعت(فایل سی و ششم تا چهل و چهارم)

🏛باب چهارم، اندر فضیلت خاموشی(فایل چهل و پنجم تا چهل وهفتم)

🏛باب پنجم، در عشق و جوانی(فایل چهل و هشتم تا پنجاه و‌ پنجم)

🏛باب ششم، در ضعف و پیری(فایل پنجاه و شش و پنجاه و هفت)

🏛باب هفتم، در تآثیر تربیت(فایل پنجاه و هشت تا شصت و پنج)

🏛باب هشتم، در آداب صحبت(فایل شصت و ششم تا هفتاد و هفتم)



پی‌نوشت:

📌باز نشر محتویات این کانال در رسانه‌ها با ذکر منبع آزاد است.

📌دریافت وجه از شنوندگان با عنوان فروش، حمایت مالی یا هر عنوان دیگر ممنوع است.


با مهر و فروتنی



@SAADI_SHIRAZI_POEMS

بَدان‌اَند و بر بد شده پیشْ‌دست
مکافاتِ این بدْ نشاید نشست


اینها (تورانیان) شرّ مجسم و مطلق بدی هستند، که بر ظلم و جنایت پیش‌دستی کرده‌اند. ما نمی‌توانیم بدون اینکه آنها را به سزای اعمالشان برسانیم، مماشات کرده، مکافات و مجازات این بدی را ندهیم و همینطور نشسته و نظاره‌گر باشیم.



شاهنامه، داستان عَرْض کردن کیخسرو






@shahnamehferdowsiii

🏛پادشاهی کیخسرو

گفتار اندر رزم بیژن گیو‌ با هومان ویسه

🪶بخشی از متن فایل دهم



وزآن جایگه روی برگاشتند
به شب دشت پیکار بگذاشتند

به لشکرگه خویش بازآمدند
بر پهلوانان فراز آمدند

همه شب به خواب اندر آشیب و شیب
ز پیکارْشان دل شده ناشکیب

سپیده چون از کوه سر بردمید
شد آن دامن تیره شب ناپدید

بپوشید هومان سلیح نبرد
بشد پیش پیران همه یاد کرد

که من بیژن گیو را خواستم
همه شب همی جنگش آراستم

یکی ترجمان را ز لشکر بخواند
به گلگون بادآورش برنشاند

هم اندر زمان بیژن آمد دمان
بسیچیدهٔ جنگ با ترجمان

به شیده شباهنگ بر بسته تنگ
چو جنگی پلنگان گرازان به جنگ

زره تیره کرده بر پهلوی
درفشان سر از مغفر خسروی

به هومان چنین گفت کای بادسار
ببردی ز من دوش سر یاددار

امیدستم امروز که این تیغ من
سرت را ز بن بگسلاند ز تن

که بر خاک خیزد ز خون تو گل
یکی داستان اندر آری به دل

که با آهوان گفت غرم ژیان
که گر دشت گردد همه پرنیان

ز دامی که پای من آزاد گشت
نپویم بر آن سو ترا آباد دشت

چنین گفت هومان که امروز گیو
بماند جگر خستهٔ پور نیو

به کوه کنابد کنم کارزار
وگر سوی زیبد، برآرای کار

که فریادرسمان نباشد ز دور
نه ایران کس آید به یاری نه تور

بدو گفت بیژن که تا کی سخن
کجا خواهی آهنگ آورد کن



@shahnamehferdowsiii

#کیخسرو
#داستان_رزم_دوازده_رخ۱۰


بیتهای (۷۴۱ تا ۸۲۳) شرح و خوانش:



🎙@Bahador_Qasemi





@shahnamehferdowsiii

🏛انقیاد زنان


🪶قوانین برای ایمنی شهروندان، حفظ دولتها و آرامش و خوشبختی زندگی انسان‌ها، ابداع شدند. و اینکه آنهایی که برای نخستین بار قوانین نوشته را به اجرا درآوردند، مردم را متقاعد ساختند که قصد ایشان تدوین و اجرای قواعدی است که در صورت پذیرش و عمل بدان‌ها، حیاتی شرافتمندانه و شاد برای آنان به ارمغان خواهد آورد. هنگامی که چنین مقرراتی وضع و اجرا شدند آشکار است که انسان‌ها آنها را «قوانین» می‌نامند. از این منظر، به سادگی می‌توان فهمید که آنانی که قوانین شر و ظالمانه برای ملتها تدوین کرده‌اند، با این کار عهد و پیمان خود را شکسته‌اند و آنچه را که اجرا می‌کنند هر چیزی می‌توان نامید جز «قانون».
گوستاو رادبروخ از بزرگترین اندیشمندان فلسفهٔ حقوق می‌گفت: «در صورتی که قوانین به طور عمدی غریزهٔ عدالت را زیر پا بگذارند، باطل هستند. مردم وظیفه‌ای در پیروی از این قوانین ندارند و حقوقدانان نیز بایستی جرئت قانون ندانستن آنها را داشته باشند». یک حقوقدان آلمانی دیگر به نام هلموت کوینگ معتقد بود: «نقضِ عمدیِ حقوقِ طبیعی بایستی با موافقت منفی روبرو شود. اخلاقْ مقاومتِ فعال تا مرز استفاده از زور را لازم نمی‌آورد. اما به حکم حقوقِ طبیعی مقاومت در برابرِ حکومتِ مجرمی که عامدانه اَعمال منع شده توسطِ حقوقِ طبیعی را انجام می‌دهد، جایز و مشروع است.
اینگونه قوانین اساساً چیزی از جنس قانون در خود ندارند. اینطور نیست که قانونِ غلط باشند، بلکه به طور کلی قانون نیستند.


🪶منبع: تاریخ مختصر تئوری حقوقی در غرب، جان کِلی، ترجمهٔ دکتر محمد راسخ، تهران، طرح نو، ۱۳۸۲، صص ۱۱۲ و ۶۰۵.




🪶پی نوشت۱: قانون حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب.

🪶پی‌نوشت۲: «انقیاد زنان» با عنوان اصلی و کامل «دربارۀ آزادی و انقیاد زنان» نام کتابی است نوشتهٔ جان استوارت میل که یک اثر کلاسیک و البته یکی از تاثیرگذارترین متون در زمینۀ نظریۀ حقوق زنان است.





@shahnamehferdowsiii

یارا به بادهٔ دیدارِ خود لبم بِمَـز!
زان پیش که موج فنا لب گزد مرا


پنجم آذر ماه سالروز درگذشت شادروان محمدعلی فروغی.

@shahnamehferdowsiii

چرا باید ایران را دوست داشت؟


قوم ایرانی هروقت شوکت و سیادت داشته، قدرت خود را برای استقرار امنیت و آسایش و رفاه مردم به کار برده، اقوام زیردست خویش را به ملاطفت و رافت اداره کرده، مزاحم آداب و رسوم و زبان و خصوصیت قومیت آنها نشده، هرگز به هدم و تخریب آبادی ها و قتل عام نفوس نپرداخته و با آنکه از طرف دشمنان مکرر به بلیات نهب و حرق و قتل و چپاول گرفتار گردیده، هنگام قدرت در صدد تلافی برنیامده است.
کیش باستانی ما ویرانی و درندگی را مانند بیماری و تاریکی از آثار شیطان و اهریمن خوانده و ایجاد وسایل آبادی و روشنایی و تندرستی را مایه‌ی تقرب یزدانی دانسته است.

در تمام دوره‌ی سه هزار ساله‌ی تاریخ ما از صاحبان شوکت آنها که ایرانی حقیقی بوده اند، نام خود را به عملیاتی مانند فجایع آشوریان و بابلیان و چنگیزیان و تیموریان و امثال آنها ننگین و ملوث ننموده‌اند.
رفتار سلاطین صفویه با ارامنه نمونه ای از این شیوه و طریقه است و دست یافتن کوروش، شاهنشاه ایران، بر بابل بشارت آزادی قوم یهود از اسارت هفتاد ساله بوده است.
هریک از این ادوار شوکت و سلطنت ایرانی را که بنگریم، می‌بینیم در آن دوره آثار و خصایص انسانیت از علم و حکمت و شعر و ادب و زراعت و تجارت و صناعت و کلیه لوازم مدنیت رونق و رواج داشته است، ایرانی ها خود راسا به آن امور اشتغال می‌ورزیدند، بیگانگان را هم در این راه تشویق و ترغیب و تقویت و حمایت می‌نمودند. داراها و اردشیر های ما دانشمندان و حکمای یونان و ... را به دربار خود دعوت می‌کردند و فلاسفه و علمایی که از وطن خود طرد و تبعید می‌گردیدند، در نزد اکاسره به مهربانی پذیرفته شده و در دارالعلم های ما به مطالعات و عملیات علمی اشتغال می‌ورزیدند.

سیاست‌نامه‌ی ذکاه‌الملک: مقاله‌ها، نامه‌ها و سخنرانی‌های سیاسی محمدعلی فروغی ص۲۵۳.
به کوشش ایرج افشار، هرمز همایون‌پور
تهران: انتشارات دکتر محمود افشار.

@shahnamehferdowsiii

لحظهٔ مرگ سهراب...



کنون گر تو در آب ماهی شوی
وگر چون شب اندر سیاهی شوی
وگر چون ستاره، شوی بر سپهر
ببّری ز روی زمین پاک مهر
بخواهد هم از تو پدر کین من
چو داند که خاک است بالین من




شاهنامه فردوسی، تصحیح استاد جلال خالقی مطلق، ج دوم، پادشاهی کیکاوس، داستان رستم و سهراب، چاپ نیویورک، ص۱۸۶.






@shahnamehferdowsiii

🏛شاهنامه و فردوسی را باید واقعا شناخت.


جانا سخن از زبان ما می‌گویی...

دکتر ژاله آموزگار



شاهنامه را عمیق و دقیق بخوانید. وقتی این کتاب سترگ را واقعا شناختید، این شناخت عشق می‌آورد.




@shahnamehferdowsiii

کارگاه "شاهنامه‌خوانی" با دکتر فرانک جهانگرد.

به صورت حضوری و آنلاین
.
☎️ 09034447132 / 66042896



ارتباط با ادمین:
@Baraye_honarrr





@shahnamehferdowsiii

🏛مناجات‌خوانی‌های استاد محمد معتمدی


🪶۱)ثنا و حمد بی‌پایان خدا را (سعدی)

🪶۲)دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی (فیض کاشانی)

🪶۳)خداوندا دری از غیب بگشا(هلالی جغتایی)

🪶۴)الهی سینه‌ای ده آتش افروز(وحشی بافقی)

🪶۵)باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش(حافظ)

🪶۶)هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک(حافظ)

🪶۷)ای خدا این وصل را هجران مکن(مولانا)

🪶۸)ای حیات دل هر زنده دلی(جامی)

🪶۹)ای دوای درون خسته دلان(هلالی جغتایی)








https://t.me/SAADI_SHIRAZI_POEMS

شـــــــــرح کــــلیات ســــــعدی

کتــــــاب گــلستــــان

بــــاب هفتم، در تآثیر تربیت



🪶فایل پنجاه و هشت

🪶فایل پنجاه و نه

🪶فایل شصتم

🪶فایل شصت و یکم

🪶فایل شصت و دوم

🪶فایل شصت و سوم

🪶فایل شصت و چهارم

🪶فایل شصت و پنجم



پایان باب هفتم



@SAADI_SHIRAZI_POEMS

شـــــــــرح کــــلیات ســــــعدی

کتــــــاب گــلستــــان

بــــاب ششم، در ضعف و پیری




🪶فایل پنجاه و شش

🪶فایل پنجاه و هفت






پایان باب ششم









@SAADI_SHIRAZI_POEMS

از ابیات شاهکار باب دهم بوستان سعدی

به فصل خزان‌در نبینی درخت
که بی برگ مانَد ز سرمای سخت
برآرد تهی دستهای نیاز
ز رحمت نگردد تهیدست باز
مپندار از آن در که هرگز نبست
که نومید گردد برآورده دست
قضا خلعتی نامدارش دهد
قَدَر میوه در آستینش نهد
همه طاعت آرند و مسکین نیاز
بیا تا به درگاه مسکین‌نواز
چو شاخ برهنه برآریم دست
که بی برگ از این بیش نتوان نشست




سرآغاز باب دهم بوستان سعدی، در مناجات و ختم کتاب.



@shahnamehferdowsiii

🏛به مناسبت بیست و ششم آبان ماه سالروز درگذشت استاد ابراهیم پورداوود.



🪶استاد ابراهیم پورداوود (زاده ۲۰ بهمن ۱۲۶۴، رشت - مرگ ۲۶ آبان ۱۳۴۷، تهران) ایران شناس معاصر، اوستاشناس، نخستین مترجم فارسی اوستا و استاد فرهنگ ایران باستان و زبان اوستایی در دانشگاه تهران بود.

🪶در فیلم فوق تلاش کرده‌ایم بطور مختصر این استاد گرانسنگ، آثار فاخر و گرانبهایش و برخی از شاگردان فرهیخته‌اش را به علاقمندان معرفی کنیم.


@shahnamehferdowsiii

🏛یادداشتی کوتاه به مناسبت سالروز درگذشت استاد ابراهیم پورداوود.

🪶پورداوود را بنیانگذار ایران‌شناسی در سرزمین ایران، و زنده‌کنندهٔ فرهنگ و زبان‌های ایران باستان دانسته‌اند. وی از کودکی به دانستن اوضاع ایران قدیم علاقه‌مند بود و چون به سن رشد رسید، مطالعهٔ کتاب‌هایی را که راجع به ایران باستان بود، بر مطالعهٔ کتاب‌های دیگر ترجیح داد و به خصوص کتاب‌های مربوط به دین زردشتی بیش از همه توجه او را به خود جلب کرد و سال‌های دراز در این‌باره به تحقیق پرداخت (پورداود، مقدمه بر یشت‌ها، ۱۱–۱۲) و با آگاهی وسیعی که از زبان‌های فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی و ترکی و دیگر زبان‌های کهن داشت، تمام کتاب‌های مربوط به ایران قدیم را - که به زبان‌های گوناگون نوشته شده بود - در کتابخانهٔ شخصی گرد آورد و تا آخرین دقایق حیات به مطالعه و بررسی سرگرم بود و در این راه از مباحثه و مکاتبه با دانشمندان بزرگ ایران‌شناسی دنیای غرب از جمله مارکوارت، مان، هارتمان، فرانک، شدر، براون، میتووخ، مینورسکی، ولف و بلوشه دریغ نمی‌کرد. بر اثر کوشش‌های پیگیر او ایرانیان می‌توانند اوستا را به زبان فارسی سادهٔ امروزی مطالعه کنند و از اوضاع و رسوم و اخلاق و مواعظ و حِکم، معتقدات دینی، روایت‌های تاریخی و اساطیری نیاکان خود آگاه شوند.

🪶خدمت بزرگ او دربارهٔ تفسیر اوستا به خدماتی تشبیه شده‌است که گروته و راولینسون در قرن نوزدهم نسبت به کشف الفبای میخی کردند و دنیا را از تاریخ قوم آریایی و ایران هخامنشی آگاه ساختند.

🪶ترجمه و گزارش اوستا برجسته‌ترین اثر پورداوود به شمار می‌رود. با در نظر گرفتن سیاق عبارت‌های اوستایی و دور بودن آنها از شیوهٔ زبان فارسی امروز و نیز با توجه به متن مشکل و پر از ابهام اوستای نخستین، اهمیت کار پورداوود روشن می‌شود. او می‌کوشید ترجمه‌ای روان از اوستا به دست دهد و بدون آنکه از حدود قواعد زبان فارسی دور شود، با استفاده از واژه‌های کهن، ترکیباتی رسا و خوش‌آهنگ پدید آورد. امتیاز دیگر کار او مقدمه و توضیحاتی است که برای هر یک از بخش‌های اوستا نگاشته‌است.

🪶این مجموعه علاوه بر تفسیر و ترجمه، لغت‌نامهٔ بزرگی در ریشه‌شناسی واژه‌های ایرانی نیز هست و از بهترین مآخذ برای پی بردن به فرهنگ ایران باستان به‌شمار می‌آید.

🪶پورداوود در تحقیقات خود روش دانشمندان آلمانی را به کار می‌بست و به خصوص از نظر نشان دادن مراجع متعدد و حواشی بسیار، تحت تأثیر آنان بود و نزد ایران‌شناسان جهان مقامی والا داشت. او به سبب احاطه کامل به زبان‌های آلمانی و فرانسوی و دانستن زبان‌های عربی و انگلیسی، و در پیروی از روش تحقیق اروپاییان در میان معاصران خود کم‌نظیر بود.

🪶 دقت وسواس‌گونه در ذکر منابع، به کار بردن جمله‌های کوتاه و کامل، پرهیز از تصنع، سادگی، گنجاندن معانی بسیار در عبارت‌های مختصر، دوری از تکرار و پرهیز از اطناب از ویژگی‌های مهم وی در کار تألیف و ترجمه به‌شمار می‌آید. پورداوود از واژه‌سازی‌های نابهنجار و نامربوط پرهیز می‌کرد و اصراری در به کار بردن الفاظ عربی نداشت و آنها را ساخته ایرانیان و جزو گنجینه زبان فارسی می‌دانست.

🪶پافشاری او در پارسی‌گویی در نظر برخی رنگ‌وبوی تعصب داشت و می‌پنداشتند با زبان عربی دشمنی دارد. پورداوود در طول سال‌ها معلمی خود، شاگردان فراوانی تربیت کرد که هریک خود معلمان و محققان نامدار در عرصهٔ ادب و فرهنگ ایران شمرده می‌شوند و از آن میان محمد معین، محمد مقدم، بهرام فره‌وشی، احسان یارشاطر و جلیل دوستخواه بیش از دیگران شناخته‌شده هستند.

یادش زمزمهٔ نیمه شب مستان باد.



@shahnamehferdowsiii

⚫️به فرهنگ باشد روان تندرست

⚫️ایران سرزمینی کهن با فرهنگ باستانی است. سرزمین نیکی‌ها و مردمان نجیبی که ستایشگر داد و راستی و دوستی و نکوهشگر ظلم و دروغ و دشمنی‌اند. باید تا می توان از ایران گفت و نوشت. چرا که ظرف و محتوای توسعه کشور است. باید زبان فارسی را دوست داشت و در جهت ترویج آن از هیچ اقدامی دریغ نکرد. باید تا حد ممکن فرزندان کشور را با حافظ و سعدی، با فردوسی و مولوی و نظامی آشنا کرد. اگر ایده ایران از جمع معدودی نخبگان خارج شود و در میان مردم و سیاستگذاران شکل خودآگاهانه بگیرد معنای امنیت، مصلحت و منافع ملی شکل خواهد گرفت. حقیقت این است که امروزه ایران مورد غفلت قرار گرفته است و بدون وطن، کشور و ایراندوستی هیچ تحول مهمی رقم نمی‌خورد.

⚫️فهرست زیر از کوشاترین و معتبرترین رسانه ها و نهادهای فرهنگیِ مستقل تشکیل شده است که جملگی در گستره‌یِ گسترده‌یِ تاریخ و ادبیات و فرهنگِ زرینِ ایران زمین می‌کوشند.
با پیوستن به این رسانه ها و نهادها به توسعه فرهنگی در جامعه یاری رسانیم.
                     
    ⚫️ پـــــــایــنده ایــــــــــران⚫️


⬛️دکتر محمّد‌علی اسلامی‌نُدوشن

⬛️ادبسار(پارسی سخن بگوییم، نه فارسی).

⬛️کتاب گویا (لذت مطالعه با چشمان بسته).

⬛️زین قند پارسی
(درست بنویسیم، درست بگوییم).

⬛️کتابخانه تخصصی ادبیات

⬛️بهترین داستان‌های کوتاه جهان

⬛️رسانه رسمی استاد فریدون فرح اندوز
(گوینده و مجری رادیو و تلویزیون ملی ایران).

⬛️رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه

⬛️مولانا و عاشقانه شمس(زهرا غریبیان لواسانی)

⬛️حافظ // خیام ( صوتی )

⬛️استاد جلیل شهناز

⬛️علم سیاست

⬛️بنیاد فردوسی خراسان
(كانون شاهنامه فردوسی توس‏).

⬛️رمانهای صوتی بهار

⬛️گزین‌گویه‌ها، گل‌چینِ خواندنی‌ها


⬛️مردم‌نامه، فصلنامه مطالعات تاریخ‌ مردم.

⬛️نسخ خطّی فارسی در کتابخانه‌های جهان

⬛️خردسرای فردوسی
(آینه‌ای برای پژواک جلوه‌های دانش و فرهنگ ایران زمین).

⬛️چراغداران (دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران، صداهای نایاب فرهنگ و ادب و هنر)

⬛️خانه ویراستار (سیدحمید حیدری‌ثانی)

⬛️آرخش، کلبه پژوهش حماسه‌های ایرانی
(رسانه دکتر آرش اکبری مفاخر).

⬛️سرو سایـه‌فکن
(رسانه ای برای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی).

⬛️شاهنامه کودک هما

⬛️منابع تاریخ ساسانیان

⬛️مطالعات قفقاز

⬛️ستیغ، خوانش اشعار حافظ و سعدی و...(رسانه سهیل قاسمی)

⬛️زبان شناسی و فراتر از آن (درگاهی برای آموختن درباره زبان‌ها و فرهنگ‌ها).

⬛️شاهنامه برای کودکان
(قصه های شاهنامه و خواندن اشعار برای کودکان و نوجوانان).

⬛️تاریخ اشکانیان

⬛️مأدبه‌ی ادبی، شرح کلیله و دمنه و آثار ادبی فارسی (رسانه دکتر محمّدامین احمدپور).

⬛️شرح غزلیات سعدی با امیر اثنی عشری

⬛️بوستان سعدی با امیر اثنی عشری

⬛️تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایران زمین

⬛️کانون پژوهش‌های شاهنامه
(معرفی کتاب‌ها و مقالات و یادداشت‌ها پیرامون شاهنامه).

⬛️تاریخ پادشاهی مادها (منابع و مآخذ).

⬛️گاهگفـت
(دُرُست‌خوانیِ شعرِ کُهَن).

⬛️ملی‌گرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی

⬛️رهسپر کوچه رندان
(بررسی اندیشه حافظ).

⬛️فرهنگ یاریگری، توسعه پایدار و زیست بوم‌داری

⬛️دژنپشت(کتابخانهٔ کهن سرزمین پارس به روزگار پارت‌ها)

⬛️تاریخ روایی ایران

⬛️کتابخانه متون و مطالعات زردشتی

⬛️حافظ‌خوانی با محمدرضاکاکائی

⬛️انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا)

⬛️سفر به ادبیات
(مرزبان‌نامه و گلستان، تک‌بیت‌های کاربردی )

⬛️تاریخ میانه

⬛️کتاب و حکمت

⬛️سخن و سخنوران
(سخنرانی و گفتگوهای نایاب نام آوران وطن فارسی).

⬛️انجمن شاهنامه‌خوانی هما
(خوانش و شرح بیتهای شاهنامه).


⚫️کانال میهمان:


⬛️عیدگاه
(سروده‌ها و نوشته‌های وحید عیدگاه طرقبه‌ای، استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران)



⚫️فـــرِّ ایــــران را می سـتایـیـم.


⚫️هماهنگی جهت شرکت در تبادل



⚫️@Arash_Kamangiiir

بدو گفت کآی مردِ بدبختِ شوم
ز کار تو ویران شد آبادبوم!
پشیمانی آید ترا زین سَخُن
بپیچی ازین بد، نگردی کَـهُن!
تو چندین چه نازی به خون ریختن!
به ‎#ایران به تاراج و آویختن!
گه آمد که بر تو سرآید زمان!
شوی کُشته بر دستِ آهرمنان!



شاهنامه فردوسی، از داستان کشته شدن رستم به دست برادرش شَغاد






@shahnamehferdowsiii

🖤🖤🖤



@shahnamehferdowsiii

یکی باد نوشین درود سپهر
به رستم رسانید شادان به مهر


باد خوش جانبخشی از سوی ایران برخاست و درود آسمان را با مهر و شادمانی به رستم رسانید.



شاهنامه، پادشاهی کیخسرو، داستان بیژن و منیژه






@shahnamehferdowsiii

#کیخسرو
#داستان_رزم_دوازده_رخ۹

بیتهای (۵۹۷ تا ۷۴۰) شرح و خوانش:


🎙@Bahador_Qasemi




@shahnamehferdowsiii

شـــــــــرح کــــلیات ســــــعدی

کتــــــاب گــلستــــان

بــــاب پنجم، در عشق و جوانی


🪶فایل چهل و هشت

🪶فایل چهل و نه

🪶فایل_پنجاه

🪶فایل_پنجاه_و_یک

🪶فایل_پنجاه_و_دو

🪶فایل_پنجاه_و_سه

🪶فایل_پنجاه_و_چهار

🪶فایل_پنجاه_و_پنج


پایان باب پنجم



@SAADI_SHIRAZI_POEMS

دیده بان ایران درباره کوروش​، تاریخ ایران، دین زرتشت​ و زرتشتیان گفت و گو کرده است.

موبد پدرام سروش پور:
امروز جامعه ایران به دنبال گذشته ای است که به ایرانیان اعتبار داد. کوروش ۲۵۰۰ سال پیش به ما یاد داد به نام دین نباید مرز بکشیم .دین و آزادی نباید مقابل یکدیگر قرار بگیرند. بهشت وعده دادنی نیست ساختنی است . ایرانیان کوروش را به عنوان پدر ملت می شناختند. بهشت را می توان در این دنیا ساخت . بیش از ۴۰ سال است که درباره #جشن_مهرگان​ در جامعه صحبتی نمی شود. جشن اسفندگان نماد «زن، زمین، زندگی» است. هیچ وقت نباید فرهنگ را مقابل دین قرار دهیم. تا گذشته نشناسیم نمی توانیم آینده را هم بشناسیم. دین نباید مقابل شادی مردم قرار بگیرد.


https://youtu.be/QNoE73IrPw8?si=egnM5kXd8yxOeCwP




@shahnamehferdowsiii

«و این گرگ پیر گفت: قومی ساخته‌اند، از محمودی و مسعودی، و به اغراض خویش مشغول، ایزد عزَّ ذکرُه عاقبت (ایران را) به خیر کناد.»


دیبای دیداری، مجلد ششم تاریخ بیهقی، فروگرفتن اریارق، نشر سخن، تهران، سال ۱۳۹۰، ص۲۷۶.






#عباس_پالیزدار

https://ifilo.net/v/ycozaSB


@shahnamehferdowsiii

تا جهان باقیست باقی باد ایران بزرگ
دوستانش کامیاب و دشمنانش نامراد
شاه ایران نامجوی و خلق ایران کامجوی
فرّ یزدانی در او باقی الی یوم المعاد

ملک الشعرا بهار




عکس: خانم سارا دودانگه





@shahnamehferdowsiii

ای غوک‌ها که موجْ برآشفته خوابتان
و افکنده در تلاطمِ شطِّ شتابتان

خوش یافتید این خزۀ سبز را پناه
روزی دو، گر امان بدهد آفتابتان

دم از زلال خضر زنید و مسلّم است
کز این لجن‌کده‌ست همه نان و آبتان

بی‌شرم‌تر ز جمع شمایان نیافرید
ایزد که آفرید برای عذابتان

کوتاه‌بین و تنگ‌نظر، گرچه چشم‌ها
از کاسه‌خانه جَسته برون چون حبابتان

در خاک رنگ خاکی و در سبزه سبزرنگ
رنگِ محیط بوده، هماره، مآبتان

از بیخ گوش نعره‌زنانید و گوش خلق
کر شد ازین مُکابرۀ بی‌حسابتان

یک شب نشد کز این همه بی‌داد بس کنید
وین سیم بگسلد ز چُگور و رَبابتان

تسبیح ایزد است به پندار عامیان
آن شوم‌ْشیونِ چو نَعیب غُرابتان

هنگام قول، آمرِ معروف و در عمل
از هیچ مُنکَری نبود اجتنابتان

بسیار ازین نفير نفسگیرتان گذشت
کو افعی‌ای که نعره زند در جوابتان

داند جهان که در همۀ عمر بوده است
روزی ز بال پشّه و خون ذُبابتان

جز جیغ و ویغ و شیون و فریاد و همهمه
کاری دگر نیامده از شیخ و شابتان

تکرار یک ترانه و یک شوم‌ْنوحه است
سر تا به سر تمامِ سطورِ کتابتان

چون است و چون که از دل گندابۀ قرون
ناگه گرفته است تب انقلابتان؟

وز ژاژِ ژنده، خنده به خورشید می‌زند
شمع تمام‌ْکاستۀ نیم‌تابتان

مانا گمان برید که ایزد به فضل خویش
کرده‌ست بهر فتح جهان انتخابتان

یا خود زمان و گردش افلاک کرده است
بر جملۀ ممالک مالکْ‌رِقابتان

گر جمع «مادران به خطا»، نامتان نهیم
هرگز نکرده‌ایم خطا در خطابتان

نی اصلتان به‌قاعده، نی نسلتان درست
دانسته نیست سلسلۀ انتسابتان

جز این حقیقتی که یکی ابر جادُوی
آورد و برفشاند بر این خاک و آبتان

پروردتان به نم‌نم بارانِ خویشتن
تا برگذشت حد نصیب از نصابتان

این آبگیر گند که آبشخور شماست
وین سان بوَد به کام ایاب و ذهابتان

سیلی دمنده بود ز کهسار خشم خلق
کاین‌گونه گشته بسترِ آرام و خوابتان

تسبیحتان دعای بقای لجن‌کده‌ست
بادا که این دعا نشود مستجابتان

ای مشت چَنگلوک زمین‌گیرِ پشّه‌خوار
شرم‌آور است دعوی اوج عقابتان

گاهی درون خشکی و گاهی درون آب
تا چند ازین دوزیستنِ کامیابتان؟

چون صبح روشن است که خواهد ز دست رفت
فردا، عنانِ دولتِ پا در رکابتان

چندان که آفتاب تموزی شود پدید
این جلبکان سبز نگردد حجابتان

این آبگیر عرصۀ این جنگ و دار و گیر
گردد بخار و سر دهد اندر سرابتان

و آنگاه، دیوْبادِ دمانی رسد ز راه
بِپْراکَنَد به هر طرفی با شتابتان

وز یال دیوْباد درافتید و در زمان
بینم خموش و خسته و خرد و خرابتان

وین غوك‌جامه‌های چو دستارِ تازیان
یک یک شود به گردنِ نازک طنابتان

وان مار را گمارَد ایزد که بِشْکَرَد
آسودگی‌طلبْ تنِ خوش خورد و خوابتان

وز چشم مار رو به خموشی نهید و مار
باری درین مُجاوَبه سازد مُجابتان

نک خوابتان به پهنۀ مرداب نیم‌شب
خوش باد تا سحر بدمد آفتابتان

با این همه گزند که دیدیم دلخوشیم
تا بو که خلق درنگرد بی‌نقابتان



استاد محمدرضا شفیعی کدکنی






منبع: مجموعۀ شعر طفلی به نام شادی، دفترِ «زیر همین آسمان و روی همین خاک»، انتشارات سخن، چاپ ۱۳۹۹.



@shahnamehferdowsiii

میهن خویش را کنیم آباد

عباس یمینی شریف...



سر زد از پشت ابرها خورشيد
باغ و بستان دوباره زيبا شد
فصل سرما و برف و باد گذشت
موقع گردش و تماشا شد
در چمن بر درخت گل بلبل
وه چه شيرين ترانه‌ای دارد
هست خشنود و شادمان زيرا
وطنی، آشيانه‌ای دارد
کودکان اين زمين و آب و هوا
اين درختان که پرگل و زيباست
باغ و بستان و کوه و دشت همه
خانه ما و آشيانه‌ی ماست
دست به دست هم دهيم به مهر
ميهن خويش را کنيم آباد
يار و غم‌خوار همدگر باشيم
تا بمانيم خرم و آزاد


@shahnameh_kodakan

شاعرِ مطلق؛
سعدی

محمدرضا شفیعی کدکنی:

استادی که مانند ندارد بدیع الزمان فروزانفر است‌.
او هر وقت می‌خواست از شاعر مطلق صحبت کند می‌گفت:
سعدی!
من یادم هست سر کلاس
صحبت می‌کرد که هر کسی باید خلاقیّت ذاتی خودش را داشته باشد.
یک‌مرتبه گفت:
گیرم شدی سعدی!
وجودِ مکرّری خواهی بود.


#سعدی
فیلم: رامتین نظری‌جو




https://t.me/SAADI_SHIRAZI_POEMS

🏛کورش بزرگ



🪶هفتم آبان، روز نکوداشت کورش بزرگ پادشاه شکوهمند سلسلهٔ هخامنشیان.



@shahnamehferdowsiii

جلد چهارم


فایل صوتی خوانش و شرح بیت به بیت شاهنامه، تصحیح استاد جلال خالقی مطلق، چاپ نیویورک، جلد چهارم، پادشاهی کیخسرو (داستان رزم دوازده رخ)


داســتـان رزم دوازده رخ


۱)داستان رزم دوازده رخ۱
۲)داستان رزم دوازده رخ۲
۳)داستان رزم دوازده رخ۳
۴)داستان رزم دوازده رخ۴
۵)داستان رزم دوازده رخ۵
۶)داستان رزم دوازده رخ۶
۷)داستان رزم دوازده رخ۷
۸)داستان رزم دوازده رخ۸
۹)داستان رزم دوازده رخ۹
۱۰)داستان رزم دوازده رخ۱۰
۱۱)داستان رزم دوازده رخ۱۱
۱۲)داستان رزم دوازده رخ۱۲
۱۳)داستان رزم دوازده رخ۱۳
۱۴)داستان رزم دوازده رخ۱۴
۱۵)داستان رزم دوازده رخ۱۵
۱۶)داستان رزم دوازده رخ۱۶
۱۷)داستان رزم دوازده رخ۱۷
۱۸)داستان رزم دوازده رخ۱۸
۱۹)داستان رزم دوازده رخ۱۹
۲۰)داستان رزم دوازده رخ۲۰



@shahnamehferdowsiii

ادامه جلد سوم

۲۶ ساعت فایل صوتی خوانش و شرح بیت به بیت شاهنامه، تصحیح استاد جلال خالقی مطلق، چاپ نیویورک، جلد سوم، پادشاهی کیخسرو(داستان رستم و اکوان دیو، داستان بیژن و منیژه).

داستان رستم و اکوان دیو

۱)رستم‌ و اکوان دیو۱
۲)رستم و اکوان دیو۲
۳)رستم و اکوان دیو۳
۴)رستم و اکوان دیو۴
۵)رستم و اکوان دیو۵

داســــتان بیــــژن و منیــــژه

۱)بیژن و منیژه۱
۲)بیژن و منیژه۲
۳)بیژن و منیژه۳
۴)بیژن و منیژه۴
۵)بیژن و منیژه۵
۶)بیژن و منیژه۶
۷)بیژن و منیژه۷
۸)بیژن و منیژه۸
۹)بیژن و منیژه۹
۱۰)بیژن و منیژه۱۰
۱۱)بیژن و منیژه۱۱
۱۲)بیژن و منیژه۱۲
۱۳)بیژن و منیژه۱۳
۱۴)بیژن و منیژه۱۴
۱۵)بیژن و منیژه۱۵
۱۶)بیژن و منیژه ۱۶
۱۷)بیژن و منیژه۱۷
۱۸)بیژن و منیژه۱۸

@shahnamehferdowsiii

ادامه جلد سوم

۳۱ ساعت فایل صوتی خوانش و شرح بیت به بیت شاهنامه، تصحیح استاد جلال خالقی مطلق، چاپ نیویورک، جلد سوم، پادشاهی کیخسرو(داستان کاموس کُشانی)

پادشاهی کیخسرو

داستان کاموس کُشانی

کاموس کُشانی۱
کاموس کُشانی۲
کاموس کُشانی۳
کاموس کُشانی۴
کاموس کُشانی۵
کاموس کُشانی۶
کاموس کُشانی۷
کاموس کُشانی۸
کاموس کُشانی۹
کاموس کُشانی۱۰
کاموس کُشانی۱۱
کاموس کُشانی۱۲
کاموس کُشانی۱۳
کاموس کُشانی۱۴
کاموس کُشانی۱۵
کاموس کُشانی۱۶
کاموس کُشانی۱۷
کاموس کُشانی۱۸
کاموس کُشانی۱۹
کاموس کُشانی۲۰
کاموس کُشانی۲۱
کاموس کُشانی۲۲
کاموس کُشانی۲۳
کاموس کُشانی۲۴
کاموس کُشانی۲۵
کاموس کُشانی۲۶
کاموس کشانی۲۷
کاموس کشانی۲۸
کاموس کشانی۲۹
کاموس کشانی۳۰
کاموس کشانی۳۱
کاموس کشانی۳۲
کاموس کشانی۳۳

@shahnamehferdowsiii

آغاز جلد سوم

۱۷ ساعت فایل صوتی خوانش و شرح بیت به بیت شاهنامه، تصحیح استاد جلال خالقی مطلق، چاپ نیویورک، جلد سوم، پادشاهی کیخسرو(داستان عَرض کردن کیخسرو، داستان فرود سیاوخش)

پادشاهی کیخسرو

داستان عَرض کردن کیخسرو

عَرض کردن کیخسرو۱
عَرض کردن کیخسرو۲
عَرض کردن کیخسرو۳
عَرض کردن کیخسرو۴
عَرض کردن کیخسرو۵
عَرض کردن کیخسرو۶

داستان فَرود سیاوخش

فَرود سیاوخش۱
فَرود سیاوخش۲
فَرود سیاوخش۳
فَرود سیاوخش۴
فَرود سیاوخش۵
فَرود سیاوخش۶
فَرود سیاوخش۷
فَرود سیاوخش۸
فَرود سیاوخش۹
فَرود سیاوخش۱۰
فَرود سیاوخش۱۱
فَرود سیاوخش۱۲
فَرود سیاوخش۱۳
فَرود سیاوخش۱۴
فَرود سیاوخش۱۵
فَرود سیاوخش۱۶
فَرود سیاوخش۱۷
فَرود سیاوخش۱۸
فَرود سیاوخش۱۹
فَرود سیاوخش۲۰

@shahnamehferdowsiii

۱۳ ساعت فایل صوتی خوانش و شرح بیت به بیت شاهنامه، تصحیح استاد جلال خالقی مطلق، چاپ نیویورک، جلد دوم، پادشاهی کیکاوس(داستان کین سیاوخش، داستان رفتن گیو به ترکستان)

پادشاهی کیکاوس

داستان کین سیاوخش

کین سیاوخش۱
کین سیاوخش۲
کین سیاوخش۳
کین سیاوخش۴
کین سیاوخش۵
کین سیاوخش۶
کین سیاوخش۷
کین سیاوخش۸

داستان رفتن گیو به ترکستان

رفتن گیو به ترکستان۱
رفتن گیو به ترکستان۲
رفتن گیو به ترکستان۳
رفتن گیو به ترکستان۴
رفتن گیو به ترکستان۵
رفتن گیو به ترکستان۶
رفتن گیو به ترکستان۷
رفتن گیو به ترکستان۸
رفتن گیو به ترکستان۹
رفتن گیو به ترکستان۱۰


پایان جلد دوم



@shahnamehferdowsiii

۳۱ ساعت فایل صوتی خوانش و شرح بیت به بیت شاهنامه، تصحیح استاد جلال خالقی مطلق، چاپ نیویورک، جلد دوم، پادشاهی کیکاوس(داستان سیاوخش)

پادشاهی کیکاوس

داستان سیاوخش

سیاوخش۱
سیاوخش۲
سیاوخش۳
سیاوخش۴
سیاوخش۵
سیاوخش۶
سیاوخش۷
سیاوخش۸
سیاوخش۹
سیاوخش۱۰
سیاوخش۱۱
سیاوخش۱۲
سیاوخش۱۳
سیاوخش۱۴
سیاوخش۱۵
سیاوخش۱۶
سیاوخش۱۷
سیاوخش۱۸
سیاوخش۱۹
سیاوخش۲۰
سیاوخش۲۱
سیاوخش۲۲
سیاوخش۲۳
سیاوخش۲۴
سیاوخش۲۵
سیاوخش۲۶
سیاوخش۲۷
سیاوخش۲۸
سیاوخش۲۹
سیاوخش۳۰
سیاوخش۳۱
سیاوخش۳۲
سیاوخش۳۳
سیاوخش۳۴
سیاوخش۳۵
سیاوخش۳۶
سیاوخش۳۷
سیاوخش۳۸
سیاوخش۳۹
سیاوخش۴۰
سیاوخش۴۱
سیاوخش۴۲
سیاوخش۴۳
سیاوخش۴۴
سیاوخش۴۵
سیاوخش۴۶
سیاوخش۴۷
سیاوخش۴۸
سیاوخش۴۹
سیاوخش۵۰
سیاوخش۵۱

@shahnamehferdowsiii

۱۴ ساعت فایل صوتی خوانش و شرح بیت به بیت شاهنامه، تصحیح استاد جلال خالقی مطلق، چاپ نیویورک، جلد دوم، پادشاهی کیکاوس(داستان رستم و سهراب)

پادشاهی کیکاوس

داستان رستم و سهراب

رستم و سهراب۱
رستم و سهراب۲
رستم و سهراب۳
رستم و سهراب۴
رستم و سهراب۵
رستم و سهراب۶
رستم و سهراب۷
رستم و سهراب۸
رستم و سهراب۹
رستم و سهراب۱۰
رستم و سهراب۱۱
رستم و سهراب۱۲
رستم و سهراب۱۳
رستم و سهراب۱۴
رستم و سهراب۱۵
رستم و سهراب۱۶
رستم و سهراب۱۷
رستم و سهراب۱۸
رستم و سهراب۱۹
رستم و سهراب۲۰
رستم و سهراب۲۱
رستم و سهراب۲۲
رستم و سهراب۲۳
رستم و سهراب۲۴

@shahnamehferdowsiii

درود بر شما دوستان و همراهان گرانقدر

انجمن شاهنامه‌خوانی هما یک سازمان مردم نهاد (سمن) است که بطور خصوصی و با همت برخی از عاشقان فرهنگ و ادبیات ایران، بدون دریافت هیچ‌نوع بودجه‌ای از نهادهای دولتی اداره می‌شود. همانگونه که دوستانِ همراهِ کانال مستحضرند ما تاکنون حدود ۲۰۰ ساعت فایلِ صوتی شاملِ خوانشِ درست و شرحِ تک تکِ ابیاتِ شاهنامه را در این کانال بارگذاری کرده‌ایم.
برای شرح شاهنامه از منابع دست اول و آثار شاهنامه پژوهان اهلِ دقتی استفاده شده است که بطور خلاصه عبارتند از...
۱_یادداشتهای شاهنامه دکتر جلال خالقی مطلق(سه جلد).
۲_نامه باستان دکتر میر جلال الدین کزاری(نه جلد).
۳_شرح شاهنامه دکتر مهری بهفر (شش جلد) که تا پایان داستان سیاوخش منتشر شده و باقی در دست انتشار است.
۴_فرهنگ جغرافیای تاریخی شاهنامه، مهدی سیدی فرخد.
۵_واژه‌ نامک، عبدالحسین نوشین.
۶_لغت شاهنامه، عبدالقادر بغدادی.
۷_واژه‌نامه‌ی شاهنامه، پرویز اتابکی.
۸_آثار و مقالات فراوانی از اساتید گرانقدر جلال خالقی مطلق، سجاد آیدنلو، ابوالفضل خطیبی و محمود امیدسالار.
۹_درسگفتارهای صوتی و خوانش دکتر ابوالفضل خطیبی منتشر شده در کانال تلگرام ایشان.
۱۰_درسگفتارهای کارگاه شاهنامه تبریز (جناب جواد رنجبر درخشیلر).
۱۱_و کتب اساتید و شاهنامه‌پژوهانِ بنامِ دیگری چون محمدامین ریاحی، محمد دبیرسیاقی، علیرضا شاپورشهبازی، ژاله‌ آموزگار، مهرداد بهار، احمد تفضلی، حمیدرضا اردستانی رستمی و...

استفاده از این درسگفتارها کاملا تبرعی و رايگان است. اما عزيزانی که تمکن مالی داشته و شخصا تمايل به حمايت از اين حرکت فرهنگی دارند، می‌توانند وجوه حمايتی خود را به شماره کارت زير واريز، و منت نهاده و ما را از طریق شناسه @Bahador_Qasemi از نام گرامی خويش و مقدار وجه واريزی مطلع نمايند.


با مهر

شماره کارت بانکی 👇

۶۲۷۴ ۱۲۱۲ ۰۲۱۰ ۹۴۳۵

بانک اقتصاد نوین، بنام بهادر قاسمی

🍁در آن شب سرد پاییز...

آواز: پروین زهرایی منفرد (نوری‌وند)
ایرج بسطامی
شعر: تورج نگهبان
آهنگ: همایون خرم

درد عشق و انتظار
دارم زآن شب یادگار
در آن شب سرد پاییز
آهنگ سفر می‌کردی
از رهگذری محنت‌خیز
دیدم که گذر می‌کردی
تو رفتی و دلم غمین شد
قرین آه آتشین شد
از آن شبی که برنگشتی
جهان که شادی آفرین بود
به چشم من غم آفرین شد
از آن شبی که برنگشتی
از آن شب سرد خزان شبها گذشته
داستان باده و مینا گذشته
روزگاری بر من تنها گذشته
منم چو چشمهٔ سرابم
چو نقش آرزو برآبم
همچو قصه و فسانه‌ام
بلرزدم دل از نسیمی
به بحر زندگی حبابم
در زمانه بی‌نشانه‌ام
آرزو، آرزو، ای سراب بی‌کران
ای امید بی‌نشان
ای که شعله‌های تو
آتشم زند به جان
عشق من بُوَد گناهِ من
منم عاشق منم رسوا
بار غم به دل نشسته‌ای
منم عاشق منم شیدا
مرغ بال و پر شکسته‌ای
چرا از ما تو ای زیبا
رشتهٔ الفت گسسته‌ای
نمی‌پرسی ز حالِ ما
فارغ از این حال خسته‌ای
جز به دل مشتاقش غم آهی نمی‌سازد
آن که ندارد سوزی دیوانه نمی‌سازد
سوز دل بود گواه من
منم چو چشمهٔ سرابم
چو نقش آرزو برآبم
همچو قصه و فسانه‌ام
بلرزدم ز دل نسیمی
به وقت زندگی حبابم
در زمان بی نشانه‌ام


@shahnamehferdowsiii

هرشــب
زیر شـــانه‌هایِ وطــنم را می گــیرم
دستــش را تکیــه می دهــم
به کمــرگاه صخـره‌ای در کوهـستان
و بــا هـــم
نقشـــهٔ فــرار می‌کــشیم.






@shahnamehferdowsiii

🏛گرگها در کمینِ دِه...


🪶امروز صبح در اخبار خواندم که به ادعای برخی رسانه‌های ترکیه تروریست‌های پانکردی پژاک که یکی از شاخه‌های پ‌ک‌ک نیز محسوب می‌شود نیروهای خود را آماده کرده است تا وقتی اسرائیل به ایران حمله کند، در صورت آماده بودن شرایط در استان آذربایجان غربی وارد عمل شود و عملیات تروریستی انجام دهد و جنگ قومیتی راه‌اندازی کند تا با این طریق زمینه تجزیه ایران و تشکیل کشور جعلی کردستان را رقم بزند. ماجرای ادعای امارات بر تعلق جزایر سه‌گانهٔ ایرانی به خودش را هم که شنیده‌اید؟ از موضع طالبان در شرق ایران و جفتک‌پرانی‌های الهام علی‌اف در باکو هم که نیک آگاهید.

🪶وقتی همهٔ اینها را در ذهنم مجسم کردم ناخودآگاه به یاد ماجرای خسروپرویز و پسرش شیرویه افتادم. در شاهنامه آمده وقتی خسروپرویز در حبس پسر نابکارش شیرویه گرفتار است، هنوز دل و جانش مالامال از عشق به ایران است. یکی از اتهامات او این است که چرا بزرگان و دلاوران و پهلوانانِ نخبهٔ ایران را در مرزها مستقر کرده است. خسرو وقتی با این پرسش مواجه می‌شود به شیرویه می‌گوید که همین کار برای حفاظت و حراست از مرزهای سرزمینی ایرانشهر درست است و تو هم بعد از من باید همین کار را بکنی. بعد از نیای خود کسری‌انوشیروان نقل و قولی می‌کند که هنوز بعد از هزاران سال وقتی به اوضاع و احوال این روزهای ایران می‌نگرم می‌بینم چقدر این حرف دقیق، سخته و سنجیده است.

🪶خسرو به شیرویه می‌گوید: یکی از شاهان هند به انوشیروان نوشته بود که کشور بهشت‌آسای شما غبطهٔ تمام همسایگان است. او ایران را به باغی خرم تشبیه می‌کند که همه می‌خواهند از دیوارهای آن بگذرند و وارد باغ شوند. در بندهشن (ص ۱۴۱) آمده است « هیون و ترک به بس شمار و بس درفش در ایرانشهر بتازند. این ایرانشهر آبادان خوشبوی را ویران کنند‌».
باری خسرو به شیرویه می‌گوید آگاه باش:
که ایران چو باغی است خرم بهار
شکفته همیشه گل کامگار
پر از نرگس و نار و سیب و بهی
 چو پالیز گردد ز مردم تهی،
سپرغم یکایک زبن بر کنند
 همه شاخ نار و بهی بشکنند
 سپاه و سليح است دیوار اوی
به پرچینش‌بر، نیزه‌ها خار اوی
 اگر بفگنی خیره دیوار باغ
 چه باغ و چه دشت و چه دریا چه راغ
 نگر تا تو دیوار او نفگنی
 دل و پشت ایرانیان نشکنی
 کزان پس بود غارت و تاختن
 خروش سواران و کين آختن
 زن و کودک و بوم ایرانیان
 به اندیشه بد منه در میان
 اما سالی چند از مرگ خسرو پرویز نمی‌گذرد که این باغ خرم بهار به ریگستان سرزمین‌های حجاز وصل می‌شود و دل و پشت ایرانیان برای همیشه شکسته می‌ماند.


كركس و كفتار دارد باغِ ما
تا بخواهی، مار دارد باغِ ما
بلبلان، از باغ ما كوچيده‌اند
جای بلبل، سار دارد باغِ ما
باغ پهلویی، ببین! گل کرده است
گل ندارد، خار دارد باغِ ما
بر دلش داغِ بهاران مانده است
حسرتِ ديدار دارد باغِ ما
سر درختی‌های ما يخ بسته است
سرنوشتی تار دارد باغِ ما
برخلافِ آنچه مردم گفته‌اند
باغبان، بسيار دارد باغِ ما
بوي باروت است جای بوی گل
وحشتِ كشتار دارد باغِ ما
در ميانِ دهكده پيچيده است،
ديوِ آدمخوار دارد باغِ ما
باغ، تا باغی شود بارِ دگر
صد هزاران كار دارد باغِ ما
وصفِ باغِ ما، به «كيوان» رفته است
يک جهان اَسرار دارد باغِ ما


بامهر




@shahnamehferdowsiii

میخانه‌ نشینی‌ام نه از باده‌پرستی‌ است
از دلْ نتوان کرد برون، حُبٍّ وطن را...



🏛مرز میان آزادی و خیانت به کشور


سخن گفتن در امور عالیِ کشور دانشِ ویژهٔ خود را دارد. همه رأیی دارند، اما همه حرفی برای گفتن در آن گونه از مسائل کشور که سخن گفتن درباره آنها به علمی نیاز دارد، ندارند. تا اطلاع ثانوی، اینجا ایران است و کسی را نمی‌رسد که چیزی از آن را به مزایده دشمنان آن بگذارد. تنها علم به چیزی به کسی اجازه می‌دهد که دربارهٔ آن سخنی بگوید. بدیهی است که منظورم نظر شخصی نیست، زیرا حتی دیوانگان نیز آزاد هستند در مواردی فریاد بزنند؛ منظور اظهارنظر به ظاهر عالمانهٔ مبتنی بر جهل است، بویژه در امور عالی که کیانِ ملی ما به آن بستگی دارد. اشکالی ندارد که کسی از جمع‌آوری زباله‌های شهر سررشته  نداشته باشد و به هر مناسبتی از شیوه جمع‌آوری زباله انتقاد کند، حتی بنویسد. این مندرج در تحت آزادی عقیده است، اما هیچ کسی حق ندارد خلاف شئونات کشور و منافع ملی سخن بگوید؛ این جا مرز میان آزادی و خیانت به کشور بسیار نزدیک است.

دکتر جواد طباطبایی، سیاست‌نامه، فصل دوم، سال یکم، شماره ۴ و ۵، خرداد و تیر ۱۳۹۵.




@shahnamehferdowsiii

پوشهٔ شنیداری سخنرانی دکتر سلمان ساکت در وبینار ویژگی‌های تاریخ‌نگاری ابوالفضل بیهقی
(۳۰ مهرماه ۱۴۰۳)

روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی گرامی باد.



منبع:
@avaze_sorkh





@shahnamehferdowsiii

و این جهانِ گذرنده دارِ خُلود نیست و بر کاروانگاهیم و پسِ یکدیگر می‌رویم.
هیچ کس را اینجا مُقام نخواهد بود. چنان باید زیست که پس از مرگ دعای نیک کنند.



منبع: دیبای دیداری، ابوالفضل بیهقی، تصحیح محمد جعفر یاحقی و مهدی سیدی، انتشارات سخن، چاپِ اوّل، ۱۳۹۰، ص ۳۹۹.





@shahnamehferdowsiii

اول آبان روز بزرگداشت #ابوالفضل_بیهقی پدرِ نثرِ سخته و سنجیدهٔ فارسی گرامی‌باد.
آنکه ترازوی سخن سَخته کرد
بخت وران را به سخن بَخته کرد

...و ندانم تا این نوخاستگان درین دنیا چه بینند که فراخیزند و مشتی حُطام‌ گِرد کنند وز بهرِ آن خون ریزند و منازعت کنند و آنگاه آن را آسان فروگذارند و با حسرت بروند، ایزد، عزَّ ذکره، بیداری کرامت کناد، بمنّه و کرمه‌.

توضیح:
بخته: بر وزن تخته، فربه و پرورده.
حُطام: مال اندک

منبع:
تاریخ بیهقی، تصحیح علی‌اکبر فیاض ، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی، چاپ دوم، ۱۳۵۶، ص ۳۹۲.



@shahnamehferdowsiii

🏛بررسی تصحیحات شاهنامه و تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق.

🪶سخنران: شادروان دکتر ابوالفضل خطیبی

سه‌شنبه، ۲۴ آذر ۱۳۹۴، دانشگاه تهران.





@shahnamehferdowsiii

🏛تصحیح نوآیین شاهنامه، بررسی ویرایش فریدون جنیدی

✍دکتر سجاد آیدنلو، دانشیار دانشگاه پیام نور ارومیه

آیینه میراث، پاییز و زمستان ۱۳۹۰، شمارهٔ ۴۹.


@shahnamehferdowsiii

🏛بازشناسیِ روایاتِ «اکوان دیو» در سنّتِ داستانیِ ایرانی

✍دکتر سجاد آیدنلو(دانشیار دانشگاه پیام نور ارومیه)

فصلنامهٔ علمی و پژوهشی کاوش نامه، سال شانزدهم(۱۳۹۴)، شماره ۳۰.



@shahnamehferdowsiii

🏛ترانه ایران من با صدای محمد حشمتی


ﻧﻪ ﺑﻪ ﺗﻴﺮ ﺑﻠﺎ ﻧﻪ ﺑﻪ تیغ ﻣﻐﻮل ﻧﻪ ﺑﻪ آﺗﺶ اﺳﻜﻨﺪر
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺟﻮر زﻣﺎن ﻧﻪ ﺑﻪ ﺟﺒﺮ زﻣﻴﻦ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻗﻠﺪری ﻗﻴﺼﺮ
ﺑﻪ ﻏﻢ ﺗﻮ ﻗﺴﻢ ﻛﻪ ﻧﺪﻳﺪه ﻛﺴﻰ ﺑﻪ ﺟﻬﺎن ﺳﺮ خم‌ات را
ﺑﻪ ﺟﺰ از ﺧﻮدِ ﻣﺮدم ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ ﻧﺨﻮرد ﻛﺴﻰ ﻏﻤﺖ را

اﻳﺮان ﻣﻦ دور از ﺗﻮ ﭼﺸﻢ ﺑﺪ
ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺗﺎ اﺑﺪ ﺑﺎ ﻣﻦ می‌ماند
اﻳﺮان ﻣﻦ از ﻫﺮﻣﺰ ﺗﺎ ﺧﺰر
روﻳﺎﻳﻰ ﺗﺎزه‌تر ﻣﺎ را می‌خواند

ﺷﻤﻌﻰ ﺷﻌﻠﻪ‌ور ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺳﺤﺮ ﺗﺎ روﺷﻦ ﻛﻨﻢ ﺗﻮ را
ﺑﺎ ﺧﻮن رﮔﻢ ﻣﺜﻞ قصه‌ها رویین تن ﻛﻨﻢ ﺗﻮ را
ﭘﻨﻬﺎن ﺑﻮده‌ای ﻣﺜﻞ ﺑﻮی ﮔﻞ در ﻫﺮ ﺑﺮگ ﻣﺜﻨﻮی
ﺑﺎغ ﺳﻌﺪی و ﺑﻴﺖ ﺣﺎفظی ﻗﺮص و ﻣﺤﻜﻢ و ﻗﻮی

اﻳﺮان ﻣﻦ دور از ﺗﻮ ﭼﺸﻢ ﺑﺪ
ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺗﺎ اﺑﺪ ﺑﺎ ﻣﻦ می‌ماند
اﻳﺮان ﻣﻦ از ﻫﺮﻣﺰ ﺗﺎ ﺧﺰر
روﻳﺎﻳﻰ ﺗﺎزه‌تر ﻣﺎ را می‌خواند


@shahnamehferdowsiii

🏛شش منبع مطالعاتی دست اول در زمینهٔ تعلق این جزایر به خاک پاک وطن و حاکمت سرزمینی بلامنازع ایران بر این جزایر سه‌گانه.



🪶۱- جزیره ابوموسی و جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک: شامل اوضاع طبیعی، جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، ایرج افشار سیستانی، اداره نشر وزارت امور خارجه، سال ۱۳۷۴.

🪶۲ـ مطالعاتی در باب بحرین و جزایر و سواحل خلیج فارس، استاد عباس اقبال آشتیانی، نشر اساطیر.

🪶۳- هیاهو بر سر هیچ (مبالغهٔ مستعار) استاد محمدعلی موحد، انتشارات کارنامه.

🪶۴ـ یک میراث استعماری(اختلاف بر سر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک)، دکتر فرهنگ مهر، انتشارات چاپخش.

🪶۵-جزایر سه گانه از منظر تاریخی و حقوق بین الملل، روح الله پورطالب، ناشر خبرگزاری فارس.

🪶۶- جزایر سه‌گانهٔ ایرانی(پیشینه تاریخی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک)، محمود عرب اسماعیلی و سلمان قاسمیان، ناشر: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.


@shahnamehferdowsiii

جزایر سه‌گانهٔ ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک در درازنای تاریخ جزء لاینفک و ابدی خاک ایران بودند، هستند و خواهند بود.



به خون گر کشی خاک من دشمن من
بجوشد گل اندر گل از گلشن من
تنم گر بسوزی، به تیرم بدوزی
جدا سازی ای خصم، سر از تن من
کجا می‌توانی ز قلبم ربایی
تو عشق میان من و میهن من؟

سپیده کاشانی


@shahnamehferdowsiii

شـــــــــرح کــــلیات ســــــعدی

کتــــــاب گــلستــــان



🏛دیــــــــباچــه (فایل یکم تا پنجم)

🏛باب اول، در سیرت پادشاهان(فایل ششم تا بیست و دوم)

🏛بــــاب دوم، در اخلاق درویشان(فایل بیست و سوم تا سی و پنجم)

🏛باب سوم، در فضیلت قناعت(فایل سی و ششم تا چهل و چهارم)

🏛باب چهارم، اندر فضیلت خاموشی(فایل چهل و پنجم تا چهل وهفتم)

ادامه فایلها به مرور بارگذاری و در دسترس علاقمندان قرار خواهد گرفت.


@SAADI_SHIRAZI_POEMS

زبانی که اندر سرش مغز نیست
اگر دُرّ بارَد همان نَغز نیست

زبان در دهان یک انسان بی‌بهره از خرد که در آن مغزی نیست، هرچقدر هم دُر افشانی کند، سخنانش نغز و نیکو نخواهد بود.
به تعبیر دیگر می‌گوید: بی خرد هرچقدر سخنان نغز بگوید و دُر و گوهر ببارد، این حرفهایش از تهی سرشار است. اگرچه براق، اما تو خالی است.

شاهنامه، داستان رزم دوازده رخ، از زبان پیران در برخورد با سبکسریِ برادرش هومان.




@shahnamehferdowsiii

#کیخسرو
#داستان_رزم_دوازده_رخ۷

بیتهای (۴۴۵ تا ۵۲۰ ) شرح و خوانش:


🎙@Bahador_Qasemi


@shahnamehferdowsiii

🏛وطنیات

🪶وطن‌پرستی در اوجِ اشغال و بمباران دمشق بر روی دیواری نوشته بود...
«الوطن لیس فندقا نغادره حین تسوء الخدمة. سوف نبقی هنا.» یعنی...
«وطن هتل نیست که هر وقت خدماتش خوب نبود، ترکش کنیم و برویم، ما اینجا باقی خواهیم ماند».

🪶چندی پیش در جایی خواندم که نوشته بود...
«وقتی جنگل آتش می‌گیرد، درختان فرار نمی‌کنند، حیوانات فرار می‌کنند، ما اینجا ریشه در خاکیم».

مضمون زیبا و بسیار دلنشینی داشت. حقش بود که به نظم کشیده شود. ناگاه ابیات زیر به ذهنم رسید...


چو آتش فُتَد در تنِ جنگلی
لهیبش بسوزد تنِ هر گلی
گریزد دد و دام و هر چارپا
درختان بسوزند سر تا به پا
وطن جنگل است و من و تو درخت
به آتش نبایست بربست رخت
درختی! بمان در تنِ خاکِ پاک
رسد شاخه‌ات بآفتاب از مغاک



با مهر - بهادر قاسمی





@shahnamehferdowsiii

در فهرست کتاب‌های در دستِ چاپِ انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، کتابی با نام: «مقدّمه‌ای بر شرح مشکلات شاهنامه (ضبط‌ها، معانی و خوانش‌ها)» آمده است که مولّف آن دکتر سجّاد آیدِنلو، شاهنامه‌شناس و استاد دانشگاه پیام نور اورمیّه است.
ایسنا به همین مناسب از استاد آیدِنلو دربارۀ این کتاب پرسیده است که می‌توانید توضیحات این شاهنامه‌شناس را در فایل پی‌دی‌اف فوق بخوانید.




@shahnamehferdowsiii

🏛در محضر آفتاب


تـنهــا نـــه آفــتـــاب نـشابور و کـدکـنی
در ایـــــن شـــــبان تیــــره چراغــان مــیهنی
ده قرن شوق و ذوق و هنر در تو خفته است
تــــو ســـومین هـــزاره‌ی ایــن باغ و گلــشنی



دکتر سجاد آیدنلو در ثنای استاد محمدرضا شفیعی کدکنی



سپاس از سرکار خانم سارا دودانگه بابت ارسال فیلم.

@shahnamehferdowsiii

🏛تبر

با صدای استاد قدمعلی سرامی

تبر به پشتِ درختِ جوان فرود آمد
چونان گریست
که هیزم شکن پشیمان شد
به خویش گفت: ازین روزیِ سیاه چه سود؟
دِریغ! چند توان خورد نانِ خون‌آلود؟

درخت گفت: بزن! گریه‌ام ز جور تو نیست
گلایه از تو ندارم،
حکایت دگری است!
مرا شکایت از این تندِ تیزِ چالاک است!
که دستهٔ تبر از ماست،
جگر ز جورِ جگرگوشه‌ای مرا چاک است.




@shahnamehferdowsiii

آنانی که زندگی‌شان در خواب و خور و خشم و شهوت خلاصه می‌شود به کنار که بقول سعدی:

خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت
حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت

اما انسانی که اندکی از قوهٔ تفکر بهره‌مند باشد و دغدغه‌مند، قطعا به این پرسش‌های اساسی می‌اندیشد که...
ماهیت جهان چیست؟
آیا جهان از طریق خلق الهی به وجود آمده یا نتیجه فرایند تدریجی رشد است؟
جایگاه انسان در جهان هستی کجاست؟
آیا او اشرف مخلوقات است و توفیق مفتخرانهٔ جهانِ  در حال رشد؟ یا ذره و غباری ناچیز در بیکرانگی جهان هستی؟
آیا جهان برای من و ما دل می‌سوزاند یا اینکه ارزش ما برای او بیشتر از شن‌ریزهٔ ساحلِ دریا نیست؟
آیا ما می‌توانیم جهان را مطابقِ میلِ خود درآوریم یا جهان است که نهایتاً ما را ضایع خواهد ساخت؟
خیر و شر کدام است و انسان چگونه می‌تواند خیر را از شر تمیز و تشخیص دهد؟
آیا یک قدرت ماورائی و الهی معیارهایی برای خیر و شر وضع کرده است یا این دو بستگی به جغرافیا و فرهنگ محلی دارند؟
ماهیت خداوند چیست؟ آیا خداوند موجودی شبیه انسان است که بر جهان حکومت می‌کند یا روحی است که در همه چیز سریان دارد؟
آیا ما افراد آزادی هستیم که می‌توانیم خودمان انتخاب کنیم و بدون مانع و راع درباره اعمال خود تصمیم بگیریم یا اینکه دستخوش سرنوشت هستیم و اسیر چنبرهٔ قضا و قدر و تقدیری که بر آن هیچگونه کنترلی نداریم؟
روحی که این همه درباره‌اش شنیده‌ایم چیست؟ آیا روح چنان طبیعتی دارد که آن را توانا می‌سازد تا پس از مرگ بدن در جهانی دیگر به حیات خود ادامه دهد؟ یا اینکه نه! روح هم با بدن می‌میرد؟ آیا زندگیِ اخرویی وجود دارد که در آن برای خوبی پاداش و برای بدی تنبیه قائل شوند یا اینکه مرگ به همه چیز پایان می‌بخشد؟

این چند مورد پرسش‌هایی بودند که در طول ۲۵۰۰ سال تاریخِ فلسفه در مغرب زمین، بزرگترین اذهان جهان را به خود مشغول داشته و هر یک درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش‌ها بوده‌اند و همگی اندر خم یک کوچه‌اند. حقیقتا هنوز هم نتوانسته‌اند پاسخ درخوری بیابند. به نظر این‌ها اسرار ازل هستند که نه تو آنها را خواهی دانست و نه من. معماهایی غیر قابل درک با عقل و حواس پنجگانه، این ابزارهای شناخت ناچیز ما آدمیان.
حقیقت این است که ما بیابان نوردانِ شبِ تاریکِ جهان هستی هستیم. ره زین شب تاریک به بیرون نخواهیم برد. در مدت ۷۰-۸۰ سالهٔ عمر فسانه‌ای گفته و رهسپار عدم می‌شویم. نمی‌دانیم و نمی‌توانیم پی ببریم که این آمدن و رفتنمان از بهر چه بود؟ بسان مسافر در این کهنه رباط ترددی می‌کنیم آن را به دیگران حواله داده و می‌رویم به صندوق عدم یک یک باز.  ابتدای هستی و تولدمان به دست ما نبوده و مرگ و انتهای آن هم به دست ما نیست. بین مرگ و این زندگی کوتاه دست و پایی می‌زنیم و به ناکجاآبادی تاریک و ناشناخته می‌شتابیم. هنوز به آن طرف نرفته‌ایم! از آنجا هم کسی نیامده تا باز گوید که احوال مسافران دنیا چون شد؟

کس نامد از آن جهان که پرسم از وی
کآحوال مسافران دنیا چون شد؟

حال چه باید کرد؟ هیچ! دریاب دمی که با طرب می‌گذرد. دم را غنیمت بشمار. تنها دارایی تو همین عمر و زندگی و الان و اکنونی است که در آنی. به قول اخوان‌ثالث هی فلانی زندگی شاید همین باشد. همین دم و بازدم. همین سلامتی. همین پدر. همین مادر. همین نوزاد ترد و لطیف و نظیف. همین درخت ستبر. همین عطر گلهای شب‌بو و سرخ. همین تماشای آسمان آبی و نیلی. همین ماه و همین ستاره‌ها در دل شب تاریک. همین دریا و شب‌های مهتابی و ماهناکی‌اش.  همین کوهستان‌ و دوستان. همین قلبِ عاشقِ سرخ که در سینه‌ات می‌تپد. همین همین‌ها.
کس مشکل اسرار ازل را نگشاد
کس یک قدم از نهاد بیرون ننهاد
من می‌نگرم ز مبتدی تا استاد
عجز است به دست هرکه از مادرزاد



✍بهادر قاسمی




@shahnamehferdowsiii

🏛وطنیاتی با دیدهٔ تر



🪶شهری‌ست که از چهره‌اش افتاده نقاب
هر کوچه و هر خانه پر از مست و خراب
شهری‌ست موذنش زنی میخواره
گلدستهٔ هر مسجد آن جام شراب



🪶رویید هزار آرش از خاک تنم
گل کرد حماسه‌ای دگر با سخنم
با تیر به آسمان بدوزم خورشید
آنسان که دگر شبی نبیند وطنم



🪶زخمی‌ست هوا، شهر تهی از شادی
خون می‌چکد از چهرهٔ هر فریادی
زنجیر به پا و دست در دست همیم
ایران مرا ببوس ای آزادی



✍ایرج زبردست




@shahnamehferdowsiii

🏛مستند "قلم فرسایان"

🪶نگاهی گذرا به زندگی شخصی و ادبی نادره‌ٔ دردانه‌ٔ دهر، دكتر محمدرضا شفیعی كدكنی، بزرگمردی که بر پاک‌جانش خرد پادشاست.



🪶نوزدهم مهرماه هشتاد و پنجمین سالروز تولد استاد محمدرضا شفیعی کدکنی فرخنده باد.







@shahnamehferdowsiii