کاوه ایران‌فره @kavehiranfarr Channel on Telegram

کاوه ایران‌فره

@kavehiranfarr


کاوه ایران‌فرّه | 𐬐𐬁𐬎𐬎𐬀𐬵 𐬍𐬭𐬁𐬥𐬟𐬀𐬭𐬭𐬀𐬵

پردازندهٔ اندیشهٔ «نوایرانشهری»

حقوق و ارشد علوم سیاسی | دانشگاه تهران

پژوهشگرِ [تاریخ، جامعه‌شناسی، حقوق، روانشناسی و فلسفه‌]‌‌ در علوم سیاسی

کاوه ایران‌فره (Persian)

کاوه ایران‌فره یک کانال تلگرامی با نام کاربری @kavehiranfarr است که به پردازش اندیشه نوایرانشهری می‌پردازد. این کانال تحت نظر یک پژوهشگر با تحصیلات در حوزه حقوق و ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران است و تخصص وی شامل تاریخ، جامعه‌شناسی، حقوق، روانشناسی و فلسفه می‌باشد. در این کانال مطالب و پژوهش های جامع و عمیق در حوزه های مختلف ارائه می‌شود. اگر به افزایش دانش و اطلاعات خود در زمینه‌های مختلف علوم انسانی علاقه‌مندید، کاوه ایران‌فره یک کانال مناسب برای شماست، که مطالب و مقالات ارزشمندی را در اختیار شما قرار می‌دهد.

کاوه ایران‌فره

23 Jan, 19:05


جشن بهمنگان

جشن بهمنگان، دوم بهمن‌ماه به‌گاهنامۀ زرتشتی و 26 دیماه به‌گاهشمارِ جلالی، جشنِ گرامی‌داشتِ ایزدِ خردمندیِ ایرانیان _ یعنی ایزدِ وهومَنَه _ است. وهومنه یا بهمن از دو واژۀ وهو (به‌معنای نیک) و منه (به‌معنای منش) تشکیل‌یافته‌است؛ پس بهمن یعنی «منشِ نیک» و منش جمعِ سه پیامِ «اندیشۀ نیک، گفتارِ نیک و کردارِ نیک» است.

ازاین‌رو کسی که منش نیک را بر روانِ خود فرمانروا نماید، در اندیشه، گفتار و کردارش به نیکی دست‌می‌یابد؛ که این مفهومِ کُلیِ «نیکی» آنگاه‌که به‌زیرِ ذره‌بین می‌رود، به سه مفهومِ جزیی‌ترِ «آشتی، راستی و خردمندی» ریزتر می‌شود؛ که آشتی در اندیشه است و راستی در گفتار و خردمندی در کردار.

ازاین‌رو، نمادِ مینویِ ایزدِ بهمنگان «دانایی و خرد» و نمادِ مادیِ آن «جانوران» اند و ایرانیان در روز جشن بهمنگان از گرفتنِ جانِ جاندارانِ سودمند خودداری می‌کنند.

درون‌مایه (Theme) جشن بهمنگان

چنانکه پیشتر نیز گفته‌شده، هریک‌از جشن‌های ایرانی یک «درون‌مایه» (Theme به‌انگلیسی) دارند؛ که این‌درون‌مایه شاملِ یک گل، یک نماد، یک رنگ، خوانِ جشن و محتویاتِ روی خوان است که رنگ جشن عموماً از رنگِ گلِ آن گرفته‌شده‌است.

گلِ ویژه جشنِ بهمنگان گیاهِ «بهمنجَنه» است که به‌رنگِ سپید و کمی سرخ است. در روزِ جشنِ بهمنگان آشی به‌نامِ «بهمنجِه» یا «دانگو» (به‌شیرازی تلفظ شود!) پخته‎‌می‌شود که در آن، از گَرد خشک‌شدۀ گیاهِ بهمنجنه استفاده‌می‌شود. همچنین گیاه‌را به‌صورتِ دمنوش نیز دم‌کرده و می‌نوشند. خواصِ گیاهِ داروییِ بهمنجنه «گرمی» است که هم در فصلِ سردِ زمستان ما را درمقابلِ بیماری‌هایی چون سرماخوردگی مقاوم‌می‌سازد؛ و هم ازجهتِ گرمی بودن، باتوجه‌به‌اینکه گرمیجات تقویت‌کنندۀ حافظه و مغز و قوای فکریِ انسان است، ارتباط معنایی با «اندیشۀ نیک» دارد؛ زیرا خوردنِ آن به تقویتِ اندیشه و خردِ انسان می‌انجامد و ازهمین‌روی این‌گیاهِ دارویی نمادِ وهومنه/ بهمن و نمادِ بیداری و خردمندی است.

خوانِ جشن بهمنگان

بنابراین در جشنِ بهمنگان، بر روی خوانِ سپیدی این‌اجزاء را قرارمی‌دهیم:
آشِ دانگو
گیاهِ بهمنجنه خام به‌صورتِ نمادین
نان و پنیر با گردِ بهمنجنه (مثلِ نان و پنیر با گردو؛ که خاصیتِ سردیِ آن را خنثی نماید)
ماست با گردِ بهمنجنه
سیر
شیرینی
آجیل
شراب (سه جزء جدانشدنیِ هر خوان)

و به‌صورتِ آیینی در بامدادِ روزِ جشن بهمنگان، په‌گاه از بستر برخاسته به کوه و دشت و صحرا می‌رویم و تا نیمروز (ظهر) به گردآوریِ گیاهانِ دارویی ازجمله بهمنجنه می‌پردازیم و آن‌را به نزدیکان خود نیز هدیه می‌دهیم. پس‌از بازگشت به‌صورتِ دسته‌جمعی به پختنِ آشِ دانگو می‌پردازیم تا آن‌را برای ناهار صرف‌کنیم.

علتِ دانگو نامیدنِ این‌آش این است که ازآنجایی که آش با همکاریِ همۀ اهل‌محل پخته‌می‌شود، هرکسی‌از همسایگان که پس‌از گردشِ صحبگاهیِ روز جشن میزانی‌از بهمنجنه را تهیه‌کرده، آن‌را (دُنگِ خود را) دراختیارِ آش‌پز قرارمی‌دهد تا او آش را در دیگِ بزرگی برای همۀ محل بپزد؛ و ازاین‌رو این‌آش را دانگو نیز می‌خوانند.

***

فصلِ زمستان پرجشن‌ترین فصلِ سال نزدِ ایرانیان است؛ که علتِ آن، فراخواندنِ بیشترِ ایرانیان به گرد‌هم‌آیی، نزدیکی و ایجادِ گرما، صمیمیت و شادی‌ست؛ ازاین‌رو که هم فصل سرد است و هم دشوار و مشکلاتِ زندگی بسیار؛ و ایرانیان شاید برای چیرگی‌بر این‌مشکلات، گردِ هم آمده و باهم مشورت و چاره‌اندیشی کنند تا با کمکِ یکدیگر بر دشواری‌های زمستانی چیره‌شوند؛ و این یکی‌از سازوکارهای تقویت‌کنندۀ همبستگیِ جمعی درمیان ایرانیان، و یکی‌از سازوکارهای باستانیِ تبدیل‌شدنِ ایرانیان به «ملت» است.

#بهمنگان #بهمن #جشن #ایرانی #بهرام_ورجاوند
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

19 Jan, 22:32


قابل توجه دوست‌داران تاریخ و ادب و فرهنگ، به‌ویژه هم‌وندان انجمن افراز؛

دوازدهمین نشست جُنگ افراز

دوشنبه یکم بهمن‌ماه، ساعت ۱۷.۴۵ تا ۲۰
خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی (تالار حافظ)

سخنی درباره‌ی جشن بهمن‌گان (کاوه ایران‌فره)▪️ شاهنامه‌خوانی؛ دوره‌ی هوشنگ و کشف آتش (سامان اصفهانی)▪️ سخنران مهمان؛ دکتر آرزو رسولی (طالقانی)، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی، «سخنی درباره‌ی جشن‌های ایرانی، با محوریت جشن سده»▪️نگاهی به معماری آتشکده‌ها (استاد ایمان کوشکی)▪️...

▫️ورود برای همگان رایگان و آزاد است.
▫️دوستان علاقه‌مند خود به کارهای گروهی را به نشست دعوت کنید تا با کارگروه‌های فعال انجمن آشنا شوند.
▫️در زمان تعیین‌شده بیایید تا برنامه سر وقت آغاز گردد.

#شورای_مشورتی
#کارگروه_تاریخ
#کارگروه_جشن‌های_ایرانی
#کارگروه_ادبی
#کارگروه_اجتماعی
#کارگروه_معماری
#کارگروه_کتابخوانی
#کارگروه_نمایشنامه‌خوانی
#کارگروه_نقد_فیلم
#افرازگشت

@anjomanafraz
www.anjomanafraz.com

کاوه ایران‌فره

19 Jan, 18:55


بحث فدرالیسم _ قسمت چهارم

▫️طی قسمت‌های پیشین بررسی‌کردیم که فدرالیسم بر دو نوعِ زبانی(قومی) و غیرزبانی بوده؛ و آن‌شکل از فدرالیسم که مدنظرِ تجزیه‌طلبان و قومگرایان است، فدرالیسمِ زبانی‌ست نه فدرالیسمِ غیرزبانی که صرفاً شکلی اداری برای تسهیلِ امر حکومت است و در کشورهای آلمان، ایالات‌متحده و روسیه وجود دارد.

▪️همچنین بازگفته‌شد که فدرالیسمِ زبانی-قومی مخصوصِ کشورهایی‌ست چند ملیتی؛ که همگیِ آنان، یا نوبنیاد هستند و یا اگر همچو هند نوبنیاد نباشند، اما «مستعمره» بوده‌اند و پس‌از استعمار دولتی جدید در این‌کشورها بنیاد نهاده‌شد. همچنین شبه‌قارۀ هند، که بسیار موردِ مثالِ تجزیه‌طلب‌هاست، سرزمینی‌ست پهناور و هرگز در طولِ تاریخِ بلندِ خود «یک ملت» و یک «تمدنِ واحد» نبوده‌است که اینک امروز بخواهد یک ملت دانسته‌شود. در قسمت‌های پیشین مثالِ هند را موردبررسی قرارداده و به آن پرداخته‌ایم و در این‌قسمت مطابقِ پیمان به مثالِ کانادا خواهیم‌پرداخت.

🔸کانادا نیز، چنانچه تابه‌اینجای‌کار گفته‌شد، هم در ذیلِ کشورهای نوبنیاد قرارمی‌گیرد و هم در ذیلِ کشورهایی که سابقاً مستعمره بوده‌اند؛ کانادا کشوری‌ست که جمعیتِ امروز آن که ساکنان این‌کشور را تشکیل‌می‌دهند، همگی مهاجرانِ اروپایی بوده و در عصرِ استعمار از اروپا به این‌سرزمین مهاجرت‌کرده و پس‌از استقلال از کشورهای متبوعِ خود _ انگلستان و فرانسه _ در یکم ژوئیۀ سال 1867 میلادی (یعنی متاخرتر از سوئیس و بلژیک) به استقلالِ سیاسی رسید. تاپیش‌ازآن، این‌‌سرزمین مسکونِ سرخپوستانِ بومیِ قارۀ آمریکا بود که آنان را به‌زور از میهنِ خود بیرون‌رانده و سرزمین‌شان را اشغال‌کردند.

🔻حال شما به‌عنوانِ یک شهروندِ عادی با منطقِ کاملا عادی و دانشی کاملا عادی و بدونِ نیاز به داشتنِ دانشِ تخصصی با خود بگویید؛ کجای کشورِ کانادا شبیهِ ایران، و کجای کانادا قابل‌مقایسه با ایران است که بتوانیم این دو کشور را مقایسه‌کنیم....

1- کانادا کشورِ استقلال‌یافته در 1867؛ ایران کشورِ باستانی؛ فاقدِ تاریخ استقلال

2- کانادا؛ کشوری که جمعیتِ آن طیِ 300 سالِ گذشته از اروپا به این‌کشور مهاجرت‌کرده؛ و سپس از همان دولت‌های پیشینِ خود استقلال‌یافتند. هرچند کانادا همچنان زیرنظرِ پادشاهیِ بریتانیا است و به «استقلالِ کامل» دست‌نیافته.

3- کانادا؛ کشوری‌ست دوملیتی؛ زیرا جمعیتِ ساکنینِ آن را مهاجرانِ استعمارگرانش؛ یعنی فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها تشکیل‌داده‌اند.

4- کانادا؛ کشوری که مردمش خانه‌هایشان را بر خونِ بومیانِ آن‌سرزمین بناکردند؛ و میهنِ بومیان را اشغال‌کردند.

5- کانادا؛ کشوری که در آن، مفهومی تحت‌عنوانِ «هویتِ ملیِ کانادایی» موضوعیت ندارد؛ زیرا چنین مفهومی وجود ندارد و مفهومِ ملیتِ کانادایی، امری صرفا «حقوقی» و کاغذی است.

6- ازمیانِ مردمِ کانادا، آنهایی که به‌انگلیسی سخن‌می‌گویند «انگلیسی‌تبار» و آن‌هایی که فرانسوی صحبت‌می‌کنند، «فرانسوی‌تبار» می‌باشند.

7- کانادا برای تشکیلِ یک کشورِ مستقل، برای ایجادِ اتحاد میانِ مردمانِ ملت‌های خود، بایستی دولتی فدرال تشکیل‌می‌داد و حالتی غیرازاین نمی‌توانست اتفاق‌بیافتد؛ زیرا کانادا یک کشورِ چندملیتی است.

🔺فراتر از تمامیِ آنچه گفته‌شد:
به‌عنوانِ موردِ هشتم، نکتۀ بسیار قابل‌توجه و قابل‌ذکر نیز این است که برخلافِ آنچه که تجزیه‌طلبان در ایران می‌گویند که فدرالیسمِ زبانی باعثِ «اتحاد» می‌گردد، اتفاقاً آنچه که در کانادا (و اسپانیا و بریتانیا) دیده‌می‌شود، نه‌تنها اتحاد نیست؛ بلکه جدایی‌طلبیِ بیشتر است. مردمِ دو ایالتِ فرانسوی‌زبانِ کانادا، علی‌رغمِ رسمیتِ زبانِ فرانسوی در این دوایالت، همچنان تمایل‌به جدایی‌از کانادا و تشکیلِ کشورِ مستقلِ خود می‌باشند. در اسپانیا و بریتانیا نیز همین‌چنین است و در همه‌پرسی‌ای که در سالِ 2017 در این‌کشور انجام‌شد، 95% مردمِ کاتالونیا به جدایی‌از اسپانیا رای‌دادند. این درحالیست که در ایالتِ کاتالونیا «زبان کاتالونیایی» رسمی است.

بنابراین؛ جمع‌بندی

▫️کوچکترین شباهت و وجهِ اشتراکی میانِ ایران و کانادا وجود ندارد؛ که ازآن بتوان این دوکشور را با هم موردمقایسه‌قرارداد؛ اگر کسی کانادا را برای شما مثال‌زد، او را به این‌چالش فرابخوانید که یک شباهت میانِ دو کشورِ ایران و کانادا برای شما مثال‌بزند؛ نخواهدتوانست.

در قسمتِ بعدی به فدرالیسمِ اسپانیا خواهیم‌پرداخت.


#ایران #فدرالیسم #پان #زبان #کانادا
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

18 Jan, 18:04


آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا؟؟

🔸بارها گفته و همچنان می‌گویم؛ «اندیشه» تعیین‌کنندهٔ همه‌چیز است؛ اندیشه همچون «اثرِ پروانه‌ای» است؛ اندیشه است که سرنوشتِ یک تمدن را تعیین می‌کند. در تاریخ، ملتِ پیروِ اندیشه‌های نیک، سازنده و درست، به پیروزی و سربلندی می‌رسد و ملتِ پیروِ اندیشه‌های بد، نادرست و ویرانگر، شکست‌می‌خورد. وقتی یکی‌از اندیشگان ایرانیان در دورانِ پساسقوطِ ساسانیان «مدارا با دشمن» بوده که در افکار و اندیشه‌های شاعران، بیشتر همین رویکرد است که دیده‌می‌شود، پس طبیعی است که ایرانیان به ملتی شکست‌خورده تبدیل‌شوند. تساهل و تسامحِ فرهنگ ایرانی باعث شده که درمقابل فرهنگ‌های مهاجمی که هیچ تساهل و تسامحی ندارند، مانند مسلمانان، خلع‌سلاح شویم؛ چون آن‌ها همواره با بی‌رحمی ما را می‌کشته‌اند؛ درحالی‌که ما ایرانیان نمی‌خواسته‌ایم با آن‌ها مانند خودشان مقابله‌به‌مثل کنیم.

🔹این هرگز تنها موردِ توصیه به مدارا با دشمن در ادبیات فارسی پساساسانیان نیست؛ برای‌نمونه حکایتِ «نیش کژدم» را نیز بیشترمان به‌یادداریم که در آن چنین روایت شده‌است که کژدم اگر نیش می‌زند این طبیعتِ اوست؛ تو که کژدم نیستی، انسانی؛ پس تو درپاسخ‌به نیش‌زدنت کژدم، به آن آب بده.

🔸البته جناب سعدی شیرازی در یکی‌از اشعار خود آورده‌است:
با بدان بد باش و با نیکان نکو/ جای گل گل باش و جای خار، خار

🔻این سخن همان‌اندیشهٔ جایگزینی‌ست که از آن سخن می‌گویم؛ هرچند که خود سعدی شیرازی نیز اما، بارها در اشعارش خلافِ همین را نیز گفته و توصیه کرده که اگر به تو بدی کردند، تو با بدان نیز خوب باش (و این دومی بیشتر در اشعارش به‌چشم‌می‌خورد):

🔺خبیثی که بر وی ترحم نکرد، ببخشود بر وی دلِ نیک‌مرد/
عجب ناید که از سیرتِ بخردان، که نیکی کنند از کرم با بدان

🔹اشعار و پندهای «نیکی‌کردن با بدان» در ادبیات فارسیِ پس‌ازاسلام بسیار بیشتر از پندهای «با بدان بد باش» مشاهده‌شده‌است؛ و این «سیرِ اندیشگیِ ملتِ ایران» را طی قرونِ پسا سقوطِ ساسانیان نشان‌می‌دهد؛ که مردمی شده‌بوده‌اند جنگ‌پرهیز و ترجیح‌مند به مدارا با دشمنانِ خود؛ و همین اندیشه ازجمله اندیشگانی بوده که ما را دربرابر دشمنان‌مان خوار و ذلیل کرده (اما به‌هیچ‌روی این تنهااندیشهٔ ویرانگر نبوده! بلکه تنها یکی‌شان بوده‌است).

◾️به‌عنوانِ یک نظامیِ اهل رزم، شعر را بدین‌سان بازمی‌سرایم:

آسایشِ دو گیتی‌ست تفسیرِ این دو جمله/ با دوستان محبت؛ با دشمنان گلوله

#بهرام_ورجاوند #ایران #دشمن

کاوه ایران‌فره

16 Jan, 19:18


مانندِ همیشه که هر ماه دربارۀ همۀ جشن‌های ماهیانه می‌نویسم و توضیح‌می‌دهم، به‌زودی دربارۀ جشن بهمنگان نیز توضیحات فراخته (کامل) و گسترده‌ای را ارسال‌خواهم‌داشت.

کاوه ایران‌فره

16 Jan, 19:15


↩️ جشن بهمنگان (26 دی) خجسته باد.

💠 #بهمنگان جشنی به پاس بهمن امشاسپند است. «بهمن» نیز که از روزن واژگانی به معنی «نیک‌اندیشی» می‌باشد، نام نخستین فروزه از شش فروزه‌ی اصلی اهورامزدا (خداوند دانا) به شمار می‌رود. این فروزه در سروده‌های اَشو زرتشت، پلی میان انسان و خداست به گونه‌ای که هر انسان از راه پرورش این فروزه در وجودش، می‌تواند نیوشای پیام خداوند شده و از سوی او آموزش ببیند؛ چنان که خود اشو زرتشت نیز از همین راه به جایگاه پیامبری دست یافت.

💠 #بهمن مانند دیگر امشاسپندان با طیف گسترده‌ای از مفاهیم در جهانبینی زرتشتی پیوند دارد؛ چنان که بر پایه‌ی دینکرد، کسی که بهمن را درون اَخو یا قوه‌ی فرمانده روانش جای دهد، ضمن چیره نمودن اخوی خویش بر تمایلات خود، سه نشانه در وی آشکار خواهند شد؛ آشتی در اندیشه، راستی در گفتار و خِرَد در کردار او تجلی خواهد یافت. پیامد روشن این سه نیز آن خواهد بود که او از گناه روی برتافته و سوی کرفه (ثواب) خواهد شتافت.

💠 گفتنی‌ست که نماد مادی بهمن امشاسپند جانوران اند؛ چنان که بهمنگان را می‌توان جشنی برای ارج‌گزاری به آنها نیز دانست.

بهدین #تیرداد_نیک‌اندیش

🔥 @AshemVohu2581 🔥

کاوه ایران‌فره

16 Jan, 18:57


در پایانِ جلساتِ آموزشِ اینستاگرام، دورۀ آموزش فن‌بیان را نیز داریم که به شما هم‌میهنانِ میهن‌پرست و دغدغه‌مند آموزش‌داده‌شود که بتوانید با بهترین فن بیان و بهترین صوتِ ممکن، دربارۀ تاریخ و فرهنگ و ملیتِ ایرانی سخن‌گفته و از میهنِ خود در هر جا به‌خوبی دفاع‌کنید.

آنچه که در اینجا یادمی‌گیرید برای شما سکویی برای دستیابی به موفقیت‌های شخصی و خصوصی نیز خواهدبود؛ و می‌توانید با دانشی که از نحوۀ عملکرد الگوریتمِ رسانه‌های مجازی می‌آموزید، هرگاه که می‌خواهید برای خود رسانه تاسیس‌کرده و به فعالیتِ اقتصادیِ خصوصیِ خود نیز بپردازید.

همین دوره‌ای را که بنده در این انجمن برای شما آموزش‌می‌دهم، برخی‌از صفحاتِ «آموزش اینستاگرام» روی فضای مجازی با دریافتِ هزینه‌های هنگفت از مردم آموزش می‌دهند؛ درحالی‌که هدفِ ما در اینجا «خدمت‌به میهن» است و ازاین‎‌رو از پذیرشِ افرادی چون «پان‌ها و سایر ایرانستیزان» خودداری می‌کنیم.

کاوه ایران‌فره

16 Jan, 18:50


کارگاه آموزش اینستاگرام در موسسۀ فرهنگی بهاران از انجمن افراز؛ هدف اصلی آموزشِ هم‌میهنانی‌ست که بتوانند با تولید محتوای فرهنگی، تاریخی و ملی، آگاهی عمومیِ ایرانیان را نسبت‌به تاریخ و فرهنگ و ملیتِ خود افزایش‌دهند و برای انجامِ چنین‌کاری نیازمندِ رسانه هستیم و آزادترین رسانه، فضای مجازی‌ست که با آموزشِ اینستاگرام این‌امکان برای جوانانِ ملیگرا و میهن‌پرست فراهم‌می‌شود.

باتوجه‌به اینکه آموزش اینستاگرام طی جلسات، نیازمند مکان و امکانات است طبیعتاً برای موسسه و خودِ بنده خرج‌دارد؛ و ازاین‎‌رو هزینه‌ای از شما هموطنان گرفته‌می‌شود که تلاشمان را کرده‌ایم که تاجای‌ممکن کم باشد؛ زیرا هدف ما از این‎کار «ارتزاق و کسب درآمد» نمی‌باشد و درنتیجه با احتسابِ تمامِ هزینه‌ها، دوره را تاجای‌ممکن با حداکثر تخفیفِ ممکن (60% تخفیف) برگزار می‌کنیم.

یادگیری اینستاگرام، و به‌دنبالِ آن یوتیوب و تلگرام برای شما فراتراز فعالیتِ ملی و فرهنگی، یک سرمایه خواهدبود که تازمانی‌که فضای مجازی و رسانه وجود خواهدداشت، از آن بهره خواهیدبرد؛ پس حتما تشریف‌بیاورید.

کاوه ایران‌فره

16 Jan, 18:50


کارگاه آموزشی اینستاگرام (حضوری)
مدرس: کاوه ایــران‌فـرّه
روزهای شنبه تا دوشنبه در موسسه بهاران

در این کارگاه شش جلسه‌ای مخاطبی که در اینستاگرام در حال تولید محتوا است؛ می‌آموزد که چگونه در این فضا:
رشد کند، فعالیت‌های خود را توسعه دهد و به مخاطبان خود بیفزاید. این کارگاه برای هموندانی که آشنایی مختصری با فضای کلی اینستاگرام دارند و تولید کننده محتوا هستند مناسب است.
ثبت نام: 👇
@Baharan_School_ad


کانال موسسه فرهنگی بهاران👇
@Baharan_School

کاوه ایران‌فره

14 Jan, 17:33


آیا جنگ جهانی اول را ملی‌گرایان به‌راه‌انداختند؟

🔻درادامۀ بحث چندشب‌پیش دربارۀ رزومۀ جنایاتِ پانیسم، جنایاتِ پان‌اسلاویسم را جای‌انداختم؛ این را که انگیزۀ راه‌افتادنِ جنگ جهانیِ اول چه بود؟

▫️می‌دانیم که آتش جنگ جهانی اول با ترور وارث تاج‌وتخت امپراتوریِ اتریش-مجارستان _ یعنی آرشیدوک فرانتس فردیناند _ به‌دست فردی صرب‌تبار (تیره‌ای از قومِ اسلاو) به‌نامِ «گاوریلو پرینسیپ» برفروخت؛ که به‌دنبالِ اولتیماتومی به صربستان ازسوی امپراتوری اتریش که صربستان از پذیرش آن خودداری نمود، به این اعلان‌جنگ داد؛ و روسیه نیز ازاین‌جهت که خود را حامی و پشتیبان تمامِ «اسلاوهای اروپا» می‌دانست، ازدرِ حمایت از صربستان برآمده و به اتریش-مجارستان اعلان‌جنگ داد. آلمان هم ازآنجایی‌که متحد اتریش بود، در روز اول آگوست 1914 به روسیه و _ به‌ناچار _ در دوم آگوست 1914 به فرانسه که متحد روسیه بود، اعلانِ جنگ داده و بدین‌ترتیب جنگ‌جهانی‌اول، به‌طرزی غافلگیرمنشانه و در یک چشم‌به‌هم‌زدن شعله‌ور گردید. انگلستانِ سیاستمدار نیز شکیبایی به‌خرج داده تا با نخستین خطای آلمانی‌ها پای خود را به‌داخل جنگ بگذارد که این‌خطای زودهنگام نیز، تجاوز آلمانی‌ها به بلژیکِ بی‌طرف بود؛ با این‌انگیزه که استحکامات نظامی فرانسه در مرز فرانسه _ آلمان را دور زده و به‌سرعت به پاریس برسند که علی‌رغم اعزام فوری نیروهای انگلیسی به‌فرماندهیِ «سر جان فرنچ» که فامیلی‌اش با محل خدمتش یکی شد و ایستادگی درکنار نیروهای فرانسوی دربرابرِ ارتشِ دیوانۀ آلمان، آلمانی‌ها درحالی که انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها را تُند تُند به عقب‌عقب‎راه‌رفتن مجبور می‌کردند خود را به‌سرعتِ نور به هشتاد کیلومتریِ پاریس رساندند تا در آنجا در نبردِ تاریخ‌سازِ «مارن 1» در میدانی به وسعتِ 100 کیلومتر دربرابرِ مارشال فُشِ فرانسوی شکست‌بخورند (فُش بخورند) و به مرزِ بلژیک عقب‌نشینی کنند و در آنجا دربرابرِ هم کَندَگ (خندق)هایی بــلـــنــد به طولِ مرز فرانسه - آلمان حفرکنند و چهار سالِ آزگار همانجا بی‌حرکت نشسته به کشتنِ هم بدونِ ذره‌ای پیشروی در خاک یکدیگر بپردازند تا سرانجام در سال 1918 یک‌باردیگر از کندگ‌های خود خارج‌شده و دوباره انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها را تندتند به عقب‌عقب رانده و این‌بار حتی کمی بیشتر _ تا قلعۀ تی‌یِری در نزدیکیِ پاریس بتازند تا دراینجا نیز در برابر 2 میلیون سربازِ تازه‌به‌جبهه‌پیوستۀ بی‌کله و دیوانۀ آمریکایی که با پیاده‌نظام به‌سمتِ تیربارها هجوم‌می‌بردند! با چاشنیِ اختراعِ خوفناکِ انگلیسی‌ها _ یعنی تانک _ دوباره در نبردِ تاریخ‌سازِ «مارنِ 2» به صرفِ غذای موردعلاقۀ خود (شکست؛ همیشه دوتا دوتا) پرداخته و غزلِ خداحافظی را از زبانِ حافظ شیرازی اما با زیرنویسِ آلمانیِ گوته بلندبلند خوانده و زحمت را از سرِ قارۀ بخت‌برگشتۀ اروپا کم‌کرده به خانه‌های خراب‌شدۀ خود برگردند.

🔻انگیزۀ گاوریلو پرینسیپ از کشتنِ وارثِ تاج‌وتختِ اتریش چه بود؟

▪️اینکه امپراتوریِ اتریش-مجارستان، آخرین وارث خود را نیز ازدست‌بدهد و سقوط‌کند؛ که صرب‌تبارانِ تحتِ امپراتوریِ اتریش بتوانند از آن جداشده و «کشورِ مستقلِ خود» را تشکیل‌دهند. بنابراین گاوریلو پرینسیپ یک «پان‌اسلاو» خواهانِ تجزیۀ امپراتوریِ اتریش-مجارستان بود.
آلمان نیز ازاین‌جهت از امپراتوریِ اتریش حمایت‌می‌کرد که اتریشی‌ها هم‌تبارانِ آلمانی‌ها و «ژرمن» بودند.

🔺بنابراین جنگ جهانیِ اول را دعوای دو تفکرِ «پان‌اسلاویسم» و «پان‌ژرمنیسم» به‌راه‌انداخته و نخستین گلوله‌های این جنگ از اسلحۀ یک «پان‌اسلاو» به قلب یک «ژرمن» شلیک گردید.

🔹حالا بیایید سراغِ منطقۀ خودمان...
به‌نظرِ شما جریان‌های پان‌کُردیسم، پان‌تُرکیسم، پان‌عربیسم، پان‌افغانیسم (نامِ غیررسمی) و ملت_کشور ایران که طرف‌حسابِ همۀ‎‌شان است، درصورت موفقیت [فرضی] به جداشدن از ایران، چه بلایی بر سر خودشان و منطقه خواهندآورد؟

🔸ملاحظه‌کنید که آلمان، روسیه، صربستان و اتریش چهار تا کشورِ مستقل! بودند که اروپا را اینچنین به خاک و خون کشیدند؛ این‌پلشت‌ها که حتی هنوز کشور هم نیستند دیگر چه جنایاتی می‌خواهند رقم‌بزنند؟

به‌عنوانِ یک نظامی، فردای آزادیِ ایران‌شهر همۀ پان‌ها را به‌بیرحمانه‌ترین وضعِ ممکنن نابود خواهم‌کرد.

بشریت این‌تاریخ را پیش‌ازاین تجربه کرده؛ و احتیاجی به تکرار دوبارۀ تاریخ نیست که درس گرفته‌شود؛ کافیست که تاریخ بخوانیم. ازاین‌روست که تاریخ ملت خود و بشریت را می‌خوانیم؛ تا پاسخِ چهار پرسش را بدانیم:

قبلا کجا بودیم؟
امروز کجا هستیم؟
چگونه به این‌جایی که امروز هستیم رسیده‌ایم؟
فردا باید به کجا برویم؟

با پان‌ها سرِ شوخی نداشته‌باشید؛ آن‌ها را جدی‌بگیرید. آن‌ها بارِ هلوکاست میلیون‌ها میلیون انسان را به‌دوش‌می‌کشند و درصددِ اجرای دوبارۀ همۀ آن‌ها، این‌بار نه در خاورمیانه؛ که در ایران‌شهر خودمان اند.

#پان
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

13 Jan, 16:20


یکی‌از مشکلاتِ پان‌ایرانیست بودن

▫️سال‌ها پیش بعد از حدود سه هفته صحبت‌کردن با فردی ارومیه‌ای که دروغ‌های پانترکیسم در مغزش رخنه کرده‌بود (اما پانترک نبود؛ فقط تحت‌تاثیر بود بلکه پدر و برادرش پانترک شش‌سیلندر بودند) و پاکسازی‌کردنِ باورهای بی‌اساس از مغزش، به من گفت «من کلا هیچ پانی رو قبول ندارم» (که درست هم گفت) و من معترضانه گفتم خب پس پان‌ایرانیسم چی؟؟

▪️گفت نه دیگه پان‌ایرانیسم هم نه؛ کلا هیچ پانی رو قبول ندارم.

▫️بعد خودم کمی فکرکردم دیدم این نگاهِ من چقدر شبیهِ الگوی «همه بدن و ما خوبیم» بوده! یعنی همۀ پان‌ها بدن و پان‌ایرانیسم خوبه؟ خب بقیۀ پان‌ها هم که دربارۀ خودشون همینو می‌گن!

▪️من اون‌روز اون‌خانم رو با گفتنِ این که «نه؛ پان‌ایرانیسم قومگرا نیست و ملی‌گراست (!) و درجهتِ تجزیه نیست بلکه درجهتِ حفظ ساختار و تمامیتِ ارضی ایران است» قانع کردم که پان‌ایرانیسم با اونا فرق داره و پذیرفت؛

🔻اما خب این سخن من هم کاملاً درست نبود؛ زیرا:

1- همۀ پان‌ها درجهتِ «حفظ ساختارِ خود» و حفظِ تمامیتِ ارضیِ خودشان حرکت‌می‌کنند.
2- ازنظر پان‌ایرانیسم هم، کُردهای ترکیه، عراق و سوریه ازآنجاییکه ایرانی اند باید به ایران بازگردند که این مستلزم تجزیۀ آن‌کشورهاست.

=> پس پان‌ایرانیست هم در کشورهای دیگر تجزیه‌طلب می‌شود! پس چه فرقی بین پان‌ایرانیست با بقیۀ پان‌هاست؟

🔺بنابراین یکی‌از بدبختی‌ها و دردسرهای نه‎‌تنها پان‎‌ایرانیست، بلکه هرکسی که از پان‌ایرانیسم دفاع‌می‌کند، این است که در یک پارادوکس بزرگ زندگی‌می‌کند که این‌پارادوکس، این است که این‌فرد درحالیکه تمامیِ پان‌های دنیا را انکار می‌کند و آن‌ها را فاقدِ حق می‌داند، ادعا می‌کند که پان‌ایرانیست اما، نه این فرق دارد و سخنش درست است؛ علت؟ به‌این‌علت که پان‌ایرانیست درمقایسه‌با پانترکیسم، پانعربیسم و پانکُردیسم «نیازی به دروغ‌گفتن و جعل تاریخ» ندارد؛ بله؛ کُردهای عراق و سوریه و ترکیه ایرانی هستند! کُردها قطعاً ترک و عرب نیستند و پانکُردیسم نیز برای ادعای این که کُرد ایرانی نیست مجبور است تاریخ را تا ناموس جعل‌کند؛ اما پان‌ایرانیست نیازی به هیچ‌یک‌از این‌کارها ندارد. بنابراین بحث من بر سرِ «محتوای» پان‌ایرانیسم نیست؛ بلکه بحث من بر سرِ «عنوانِ نادرستِ» پان‎‌ایرانیسم است. به‌یادمی‌آورم که ما «ایرانی هستیم» و بنیادِ ملیتِ ایرانیِ ما که «دینِ زرتشتی» باشد، ما را به «راستی» فراخوانده و ما ایرانیان دروغگو نیستیم؛ و این همین، تفاوتِ اساسی و بنیادینِ ما با دیگر ملت‌هاست. آن‌ها گاهی دروغ‌می‌گویند؛ اما شاهنشاهِ ما ایرانیان داریوشِ بزرگ در کتیبۀ خود نوشته‌است:

«اهورامزدا این‌کشور را از دروغ، دشمن و خشکسالی بپایاد»

▫️و ازاین‌روست که پان‌ایرانیست به‌خاطرِ استفاده‌از عنوانِ شیطنت‌آمیزِ «پان» همواره در مظانِ اتهام است و ازاین‌رو، یکی‌از بدبختی‌های پان‌ایرانیست بودن این است که یک پان‌ایرانیست همواره، در هر جا و در هر بحثی باید یک ساعت با مخاطبِ خود بحث‌کند تا او را قانع‌کند که پان‌ایرانیست با همۀ پان‌های جهان فرق‌دارد! و فرقش این است که پان‌ایرانیست دروغ نمی‌گوید؛ که حقیقتاً زیاد قانع‌کننده نیست؛ درواقع این تنها ما میهن‌پرستان هستیم که این را می‌فهمیم؛ اما یک شهروندِ ایرانیِ انتخابی و معمولی که در داخلِ جامعه زندگی‌می‌کند به‌سختی با توضیحاتِ طاقت‌فرسای شما قانع‌می‌شود؛ و تازه، آن هم درصورتی‌ست که فن بیانِ و استدلالِ خیلی خوبی داشته‌باشید! زیرا به‌عنوانِ یک پان‌ایرانیست، دیالوگِ شما در چارچوبِ الگوی «ما خوبیم و همه بدن» قرارگرفته و یک دیالوگِ ازپیش‌بازنده است؛ و برنده ساختنِ دیالوگِ بازنده، تنها ازپسِ آن وکلای مدافعِ شیطانی برمی‌آید که مجرمان را در دادگاه تبرئه می‌کنند! ازاین‌رو اکثرِ پان‌ایرانیست‌ها حتی نمی‌توانند از عنوانِ آلوده‌دامانِ مکتبِ خود نزدِ عموم دفاع‌کنند!

🔻بنابراین، پس‌چرا باید از یک چنین عنوانِ نادرستی بهره‌جست که ما را اینچنین به‌زیرِسوال‌برده و خوارمان کند؟

▪️آن هم درحالی‌که هرآنچه که پان‌ایرانیسم از آن سخن‌می‌گوید، در اندیشه‌های سیاسیِ ایرانی وجود دارند.
تلاش برای حفظ تمامیت ارضی، زبان فارسی و دینِ زرتشتی، نامش «اندیشۀ ایران‌شهری» است.
تلاش برای بازگرداندنِ مردمِ ایرانی‌ای که از کشورِ ایران جداشده‌اند و میانِ ما مرز کشیده‌شده‌است، مانندِ تاجیکان، کُردها، آران و شیروان (باکو) و افغانستان و حرکت درجهتِ همبستگیِ ملتِ ایران نامش «ملی‌گراییِ ایرانی» است؛ نام «پان‌ایرانیسم» ازنظر علمی و آکادمیک نابه‌جا و نادرست و بی‌جا است که چراییِ این نادرستی را از شبِ پیش تابه‌کنون نویسانم.

🔺نابراین بهتر است که هرآنچیزی که پان‌ایرانیست‌ها خواستارِ آن اند، حفظ؛ و با یک «عنوانِ» درست بیان‌شود؛ بحث بر سرِ عنوان است؛ نه بر سرِ محتوا. محتوا راست است؛ عنوان دروغ.

#پان_ایرانیسم #پان
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

12 Jan, 18:30


تصویری nude از پان‌دلقک‌ایسم🇦🇿؛ موید تمامِ آنچه دربالا گفتم؛ این مجانین سرنوشتِ تیره و غم‌انگیزی را برای خود رقم‌زده‌اند؛ چون من آدمِ مهربانی نیستم.

کاوه ایران‌فره

12 Jan, 18:18


ادامۀ متن☝🏼

🔻اما پرسشی که ممکن است (و حتما) برای شما پیش‌آمده درخصوصِ لفظِ «پان‌ایرانیسم» است؛ که پس پان‌ایرانیسم چه؟

🔺درپاسخ باید گفت که این‌لفظ نه‌تنها کاملا نادرست و بی‌معناست؛ بلکه پدیدآوردن و اختراعِ چنین‌لفظی یک توهین و دشنام به ملتِ ایران است.

▫️چنانچه دربالاتر گفته‌شد، پانیسم جریانی‌ قومی‌ست که هنوز تبدیل‌به ملت نشده و درجستجوی گردهم‌آوردنِ جمعیتِ یک قوم به‌دورهم و تشکیلِ یک ملت از آن قوم (تبدیل آن قوم به ملت) است؛ و وقتی شما چنین لفظی را درخصوصِ «ایران» به‌کارمی‌برید، این یعنی اینکه ایران طبقِ تفکرِ شما هنوز نامِ یک ملت نیست که شما به‌دنبالِ چنین آرمانی می‌گردید.

▪️می‌توانست به‌جای واژۀ پان‌ایرانیسم، از واژۀ دیگری تحت‌عنوانِ «پان‌آریاییسم یا پان‌آریَنیسم» بهره‌گرفته‌شود که هستۀ آن را قومِ آریایی تشکیل‌می‌دهد؛ هرچند که آن هم باز اشتباه است زیرا آریایی‌ها تشکیل‌دهندۀ دو ملتِ تاریخیِ ایران و هندِ سانسکریت بوده‌اند و این دو در این رویا به‎‌سرنمی‌برند که باهم یکی شده و یک ملتِ واحد را تشکیل‌دهند که بخواهیم پان‌آریاییسم داشته‌باشیم‌.

▫️همچنین، آرمانِ این اصطلاحاً_تفکرِ پان‌ایرانیسم، که متحدکردنِ مردمانِ تمامیِ سرزمین‌های ازدست‌رفتۀ ایرانیان، مثلِ تاجیک‌ها و کُردها به ملت_کشورِ ایران است، نامش، آشکارا «ناسیونالیسمِ ایرانی» است و نه پان‌ایرانیسم.

▪️بدبختانه ضعفِ آکادمیکِ علوم انسانی در کشورِ ما طی دورۀ معاصر، و پی‌رویِ طوطی‌وارِ ایرانیان از اندیشه‌های سیاسیِ اروپا منجر به یک چنین اشتباهاتِ مهلکی گردیده‌است. چنانچه روشنفکران و تحصیل‌کردگانِ ایرانیِ آن‌زمان، مفهومِ پانیسم را به‌درستی مطالعه‌کرده و آن را شناخته‌بودندی، هرگز یک چنین خطایِ تازه‌کارانه‌ای را مرتکب‌نمی‌شدندی. خطایی که هرگز و به‌هیچ‌روی حتی در شانِ یک فردِ دانشگاهی و دانش‌آموخته نیست.

—————————————————————————
#تاریخ #پان #پانترک #پانکرد #فدرالیسم #ملت #ایران #قوم #ethnicity #تجزیه #بهرام_ورجاوند
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

12 Jan, 18:17


گذری کوتاه بر داستانِ پانیسم درطول‌تاریخ

🔻دردرجۀ‌نخست باید پرسید که این «پان» که می‌گوییم به‌چه‌معناست؟

🔸پان واژه‌ای یونانی‌ست به‎‌معنای «همه»؛ و پان_هرچیسم یعنی جریان و تفکری که به‌دنبالِ گردهم‌آوری و جمع‌کردنِ آن چیز و تشکیل‌دادنِ یک ساختارِ جدید از آن است؛ و بدین‌ترتیب، پان‌اسلاویسم یعنی تفکری که درپیِ جمع‌کردنِ تمامیِ مردمِ قومِ اسلاو، و تشکیلِ یک ملت بزرگ از قومِ اسلاو است؛ پان‌ژرمنیسم، پان‌ترکیسم، پان‌عریسم و پان‌هرقومیسم به‌همین‌معناست. ازاین‌رو باید دو نکته را درخصوصِ جریان‌های پان دانست:

1- پان یک جریانِ «قومگرا» است؛ یعنی در مرحلۀ پیشاملّی‌گرایی قراردارد و هنوز به مرحلۀ ملیت و ملی‌گرایی نرسیده‌است.

2- پان‌ها ملت نیستند؛ ما در هیچکدام از ملت_کشورهای تاریخیِ جهانِ غرب که تفکرِ پانیسم در آن شکل‌گرفت، جریانِ پان نداریم؛ مثلا چیزی تحت‌عنوانِ پان‌فرانکیسم، پان‌ایتالیسم، پان‌هیسپانیسم، پان‌انگلیسم نداریم؛ زیرا این کشورها ملت‌های تاریخی اند؛ اما در کشورهای نوبنیادِ هویت‌گرفته برپایۀ قوم، مثلِ آلمان (در اینجا باید اشاره کرد که قوم ژرمن دارای قدمت تاریخی‌ست اما کشورِ Deutschland نه؛ و پیشتر اشاره‌شد که ملت آلمان ملتی تاریخی-حقوقی است) و روسیه جریانِ پان داشتیم؛ که پروندۀ پان‌اسلاویسم با انقلاب بلشویکیِ 1917 بسته‌شد و تمامیِ جریان‌های روس و اسلاوگرایانه با ورودِ کمونیسم به تاریخ پیوستند و جریان‌های پراکنش‌گرایانه جای آن‌ها را گرفتند؛ که قلمروِ روسیه را که روزی برایش درتلاش بودند تا به یک ملت تبدیل‌شود، به «اتحادِ جماهیر» (ملت‌ها) تبدیل‌کردند؛ اتحادِ جماهیرِ شورایی. دولتی جدید با نامی اداریِ محض و خالی‌از هرگونه هویت انسانی. پان‌ژرمنیسم نیز با شکست در دو جنگِ جهانی مورد سرکوب واقع‌گشته و پرونده‌اش بسته‌شد؛ و اما نکتۀ قابل‌توجه دراین‌باره، شباهتِ فراوانِ رفتاریِ تمامیِ جریان‌های پان با یکدیگر است؛ که «فاشیسم، نژادپرستی و شوونیسم» ماهیتِ درونیِ همۀ این‌ها؛ و «نسل‌کشی، تلاش برای یکدست‌سازیِ نژادی و دیگرستیزی» کارنامۀ همۀ جریان‌های پانیستی است؛ درخصوصِ جنایاتِ نژادیِ آلمانِ نازی که بهتر است نگویم که همه می‎‌دانیم؛ اما جنایتِ بزرگی که کمتر به آن اشاره‌شده جنایاتِ پانتُرکیسم در جنگ‌جهانی‌اول است؛ نسل‌کشیِ ارامنه، اخراجِ یونانی‌ها، اعراب و آشوری‌ها از سرزمینِ خود در اناتولی و ظلم و تبعیض علیهِ آریایی‌های آناتولی، جنایاتی که تابه‌امروز صدسال است که ادامه‌دارند.

🔹تمامیِ جریان‌های پانیستی انسان‌ستیز اند و هیچ نمونۀ استثنایی‌ای وجود نداشته‌است؛ چراکه مجبور اند انسان‌ستیز باشند؛ زیرا در هیچ‌کجای جهان اقلیم یا جغرافیایی یافت‌نمی‌شود که ازنظر قومی کاملا یکدست باشد و ازاین‌رو، جریانی که برای ساختنِ یک ملتِ جدید از یک قوم تلاش‌می‌کند، همواره ناچار است دست‌به یکدست‌سازیِ آنجا بزند؛ و ازاین‌رو، خواصِ «شوونیسم، فاشیسم، راسیسم (نژادستیزی)، دیگرستیزی، فحاشی و تروریسم» اجزای جدانشدنیِ هر جریانِ پانیستی‌ای در دنیا است؛ این جمله بدین‌معنیست که خواصِ گفته‌شده جزء صفاتِ نسبت‌داده‌شده به این جریان‌ها نیستند؛ بلکه «خودِ این جریان‌ها» هستند؛ و دقیقا ازهمین‌روست که مدام از دهانِ پانترک‌ها می‌شنویم که که همۀ انسان‌ها را با کلماتِ فاشیست، شوونیست، نژادپرست و ... خطاب‌می‌کنند (فرارِ روبه‌جلو) و شعارشان این است:

کُرد، فارس، ارمنی/ آذربایجان دوشمنی
(تمامی اقوامِ همسایۀ آذربایجان، به‌غیراز روس که ارباب است) و نام گرجی هم نیامده زیرا در وزن شعری جای‌نمی‌گرفت.

🔸حقیقتاً پانترکیسم که تابه‌امروز با داشتنِ «حداقل قدرتِ ممکن» «بیشترین جنایاتِ» تاریخِ معاصرِ بشریت را مرتکب‎‌شده، درصورتِ داشتنِ قدرتی درحدِ آلمانِ نازی، جنایاتی به‌مراتب و به‌طرزی باورنکردنی بزرگتر را مرتکب‌خواهدگردید که از تصورِ کنونیِ ما خارج است؛ مثلِ نسل‌کشیِ کاملِ تمامیِ مردمِ ارمنی، کُرد و فارس به‌منظورِ تبدیل‌کردنِ این جغرافیا به کشورِ تورک‌ها بدونِ مزاحم. به شما قول‌می‌دهم که نجس‎‌تر و مشمئزکننده‌تر از این کلمۀ «تورک» را حتی تا پایانِ عُمرِ خود نخواهیدشنید.


🔺به‌هرروی طبقِ آنچه که تاریخِ معاصرِ بشریت تابه‌کنون راویِ آن بوده، تمامیِ جریاناتِ پانیستی تابه‌امروز با شکست مواجه‌شده‌اند؛ و آخرین مثالِ زندۀ راویِ داستان، دولتِ پان‌عربِ بشار اسد است؛ دولتِ پانعربِ قبلی نیز صدام حسین بود.

ادامۀ متن👇

کاوه ایران‌فره

12 Jan, 03:29


پگاه هموندان نیک؛ امروز به بررسی مسئله‌ای خواندنی و جالب درخصوص تاریخ معاصر پدیدهٔ «پانیسم» می‌پردازیم؛ و از سرگذشت و سرنوشتِ ‌پان‌اسلاویسم و پان‌ژرمنیسم در قرن بیستم سخن می‌گوییم. سپس به ادامهٔ بحث فدرالیسم می‌پردازیم که آن‌را تا قسمت سوم ادامه داده‌ایم.

با من همراه باشید

کاوه ایران‌فره

09 Jan, 15:13


.
🔵 سخنان استاد « ژاله آموزگار » که میلیون‌ها بازدید در فضای مجازی داشته ...

ایشان زاده ۱۳۱۸ در شهر خوی آذربایجان است و دکترای زبان‌های باستانی از دانشگاه سوربن فرانسه به استادی امیل بنونیست را دارند و به چند زبان مسلط هستند. ایشان ۳۶ سال در دانشگاه تهران تدریس کرده و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است ؛ مقالات و کتاب‌های بسیار ارزنده‌ای در زمینه زبان‌های باستانی ایران و ادیان کهن ایرانی به یادگار گذاشته‌اند‌. نشان ناپلئون بناپارت فرانسه، یعنی لژیون دونور و نشان « سرو ایرانی » را نیز به پاس خدمات فرهنگی خود دریافت کرده‌اند

به ایشان، لقب «بزرگ‌بانوی مطالعات ایران‌ِ باستان» را داده‌اند که بیش از ۱۳ کتاب، ۵۷ مقاله علمی، پژوهشی و ترویجی به زبان فارسی، ۷ مقاله به زبان انگلیسی، ۲۹ سخنرانی در دانشگاه‌ها و مجامع علمی و بین‌المللی و عضویت در هیأت تحریریه ۸ نشریه داخلی را در فعالیت‌های پژوهشی خود دارد

🆔 @iranzamin777
🆔 Admin @f777kim

‌.

کاوه ایران‌فره

08 Jan, 21:30


ایلان ماسک خطاب به جاستین ترودو( کاسترو)
دختر جون، زر نزن. تو دیگه فرماندار کانادا نیستی!
https://t.me/iranpazhohi

کاوه ایران‌فره

08 Jan, 16:40


چرا باید میهن خود را دوست‌بداریم؟

۱- زیرا ما «انسان» هستیم.

۲- انسان در زندگی درجستجوی رسیدن‌به «خوشبختی» است؛ و این فلسفهٔ زندگیِ اوست.

۳- خوشبختی یعنی پاسخِ انسان به تمامی نیازهای روانی و فیزیکی‌اش.

۴- او سرزمینی را که در آن‌سرزمین به «خوشبختی» دست‌می‌یابد، «بهشت» می‌نامد و همواره درجستجوی رسیدن‌به بهشت می‌گردد؛ حال برخی‌از انسان‌ها با با نگرش مذهبی (مرگ و رسیدن‌به بهشت در آن‌دنیا) و برخی‌دیگر از انسان‌ها با نگرش دینی (ساختن بهشت در همین‌دنیا) بهشت را جستجو می‌کنند؛ که ایرانیانِ زرتشتی در دستهٔ دوم قرارمی‌گیرند.

۵- ازآنجایی‌که انسان موجودی اجتماعی است؛ پس رسیدنش به خوشبختی و به بهشت، تنها ازطریق زندگی درکنار انسان‌های دیگر، و بناکردنِ این‌بهشت باکمکِ یکدیگر امکان‌پذیر می‌شود.

۶- پس انسانِ ایرانی (هوموساپینسِ آریایی) درکنار سایر انسان‌های ایرانی «اَئیرینَم‌خَشْتَرَه» یا شهریاریِ ایران را بنا کردند تا در آن به فلسفهٔ زندگی خود دست‌یابند و آن را به بهشت تبدیل‌نمایند.

۷- و این اَئیرینَم‌خَشتره شد میراثِ هزاران‌سال کوشش و تلاش اجداد ما انسان‌های ایرانی برای رسیدن به فلسفه و دلیلِ زندگیِ خود برروی زمین؛ همان بهشتی که همواره جستجویش می‌کرد.

۸- بنابراین؛ «ایران‌شهر» فلسفهٔ زندگیِ ماست.

ایران‌شهر فلسفهٔ زندگی ما، دلیلِ زندگیِ ما، بودنِ ما، هست و نیستِ ما و همه‌چیزِ ماست؛ هرچه داریم و هرچه نداریم از ایران‌شهر است؛ ایران‌شهر معنا و شرحِ «انسان‌بودن/ انسانیتِ» ماست؛ بدونِ ایران‌شهر، ما انسان نیستیم که بخواهیم زندگی را برای خود معنا کنیم.

ایران‌شهر معنا و ترجمهٔ وجودِ ماست.

#بهرام_ورجاوند (کاوه ایران‌فرّه) #ایران #ایرانشهر #میهن #وطن

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

06 Jan, 20:51


کارگروه جشن‌های ایرانی انجمن افراز برگزار می‌کند

جشن دیگان

تاریخچه و آیین‌های دیگان
اهمیت برگزاری جشن‌های باستانی
در باب اسطوره‌های آفرینش در فرهنگ ایرانی
نقالی و موسیقی سنتی


گاه: جمعه ۲۱ دی ساعت ۱۵ عصر
مکان: مجموعه فرهنگان قریب(فروشگاه کتاب بوک‌بار)

حضور برای همگان آزاد و رایگان است

#کارگروه_جشن‌های_ایرانی
#انجمن_افراز

@anjomanafraz
http://www.anjomanafraz.com

کاوه ایران‌فره

03 Jan, 15:02


ادامۀ متن👆

نتیجه‌گیری
بنابراین، باتوجه به توضیحاتی که در بالا داده‌شد، می‌توانیم این را به‌نیکی دریابیم که ارتباط میانِ «رسیدن به تمدن» و «رسیدن به احساسِ ملت‌بودگی» چیست؛ و به‌طورخلاصه و به‌منظورِ مرور و جمع‌بندی، تکرار می‌کنم که:

آن ویژگی‎‌هایی که به یک مردمی، احساس «ملت بودن» را می‌بخشند، همگی ویژگی‌های تمدنی هستند؛ مثلِ دستگاهِ حقوقی و قانونِ مشخص، دیوانسالاریِ مشخص، زبان و الفبای مشخص (هر ملتِ باستانی‌ای یک الفبا دارد و در جهان، ما ملتِ باستانیِ بی الفبا نداریم)، ارتش و ساختارِ نظامیِ مشخص و همیشگی فرهنگِ شهروندیِ مشخص، معماریِ مشخص و تمامیِ این شش شناسۀ تمدنی هستند که به یک انسان احساسِ روانیِ «ملت بودن» را می‌بخشند؛ و نخستین اثرِ حس ملت‌بودگی در هر جامعه‌ای «میل به حفظِ ساختار (نه تشکیل!) ملت_کشور است.

در پیامِ بعدیِ همین‌جستار مورد «ملتِ حقوقی» را بررسی‌خواهم‌نمود.

#ایران #فدرالیسم #ملت #تاریخ
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

01 Jan, 19:33


ادامۀ متنِ پیشین:

🔹آنچه را که درخصوصِ شرقِ گیلان گفتم، می‌توانیم در گوشه‌گوشۀ ایران ببینیم؛ مانندِ ارومیه که میانِ آذربایجانی‌های کُرد و تُرک‌زبان تقسیم‌شده‌است؛ مانندِ خوزستان که مردمانِ ایل بختیاری، فارس و سایرِ لُرها با هم درآمیخته و درکنار ایرانیانِ عرب زندگی‌می‌کنند و ازدواج‌های زیادی میانِ آن‌ها و ایرانیانِ عرب صورت‌می‌گیرد. یا بهترین مثال، مثل همین بحث و دعوایی که بر سرِ لر یا کُرد نامیدنِ لک‌ها و کلهرها وجود دارد که گروهی می‌گویند کلهرها و لک‌ها لُر اند و گروهی می‌گویند کُرد؛ زیرا تفاوتی که میانِ آنان وجود دارد به‌اندازه‌ای نیست که بتوان میانِ آنان مرزبندی کرد؛ و آنانی که درجستجوی مرزبندی و مرزکشیدن میانِ مفاهیمِ لُر، لک و کُرد اند، قطعا «پان» می‌باشند و باید با آنان برخورد کرد.
این پان‌ها افرادی اند که اکنون اگر من بنویسم «لک و کلهر، نه لر است و نه کُرد؛ لک لک است و کلهر کلهر است» خشمگین می‌گردند؛ زیرا درجستجوی انکارِ فولکلور و گویش/زبانِ آن‌ها و مصادرۀ آن‌ها اند. و جالب است که این افرادِ فاشیستِ تمامیت‌خواه، آنچه را که خود هستند به مخاطب نسبت‌داده و ما ایرانیانِ ملی‌گرا را که می‌گوییم «همۀ ما ایرانی هستیم» فاشیست و تمامیت‎‌خواه خطاب‌می‌کنند.

🔷بنابراین به‌عنوانِ نتیجه‌گیری؛ «تیره» مفهومی‌ست شاخه‌شاخه‌شده از یک گروهِ قومی یا اتنیکی؛ تیره‌های کُرد و لر و فارس و تات و لک و بلوچ و ... همگی شاخه‌هایی از قومِ ایر/آریا یا قومِ بزرگِ ایرانی می‌باشند که همگی در فرهنگی کلان و واحد تحت‌عنوانِ فرهنگِ ایرانی _ که برای همۀ ما آشناست _ با هم مشترک هستند.

بنابراین:
نژاد > قوم > ملت > تیره

در جستار بعدی به فرق میان مفهوم ملتِ حقوقی و ملتِ حقیقی (تاریخی) پرداخته و سپس بحث فدرالیسم را ادامه‌می‌دهیم.

#فدرالیسم #ethnicity #ایران #تجزیه
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

01 Jan, 19:32


فرق میانِ تیره و قوم

🔶در جَستارِ پیشین به بررسی و شرحِ تفاوتِ میانِ قوم، نژاد و ملت پرداختیم؛ اما ماند مفهومی به‌نامِ تیره.

🔸تابدین‌جای‌کار دانستیم که قوم یعنی مثالِ آریایی (ایر)، عرب، ترک، مغول، آنگلوساکسون، ژرمن، فرانک، ایتالیک، هیسپانیک، اسلاو، بنی‌اسرائیل، هان (در چین) و مثال‌های فراوانِ دیگری که در سراسرِ جهان می‌توان‌زد؛ و هر ملتِ کهنی از اکثریتِ جمعیتیِ یک گروهِ قومی تشکیل‌یافته‌است؛ مانندِ ایران که از اکثریتِ قومیِ ایر (آریا) تشکیل‌یافته‌است؛ چین از هان، فرانسه از فرانک، انگلستان از آنگلو-ساکسون، ایتالیا از ایتالیک و روسیه از «تیرۀ» روس از قومِ گستردۀ اسلاو؛ و ملت‌های نوبنیاد نیز عموماً حتی‌اگر چنین نبوده‌اند، اینچنین ملت‌سازی شده‌اند؛ مانندِ ترکیه که در جغرافیای آسیای کوچک (شبه‌جزیرۀ آناتولی) شکل‌گرفت و اگرچه درآغاز بخش بزرگی از این جغرافیا را غیرِ تُرک‎زبانان تشکیل‌می‌دادند؛ اما به‌هرترتیب از طُرُقِ گوناگون این جغرافیا را تُرکانیده و ارمنیان را نسل‌کشی کرده، رانده؛ تاجایی‌که بخش غربی را از دورانِ باستان یونانی‌نشین بود، از یونانیان خالی‌نموده و امروزه تنها بخشِ شرقیِ آریانشینِ آن که از قومِ آریا و از تیرۀ کُرد اند باقی‌مانده‌ و این‌سرزمین را بدین‌روش به سرزمینی با اکثریتِ جمعیتیِ قومِ تُرک تبدیل‌کرده‌اند.

🔹بنابراین؛ اکنون می‌توانیم بدانیم که ویژگی‌های مشترکی که مفهومِ یک «قوم/ethnicity» را می‌سازند، عبارت‌اند از:

1- ریشۀ نژادی (تباری) مشترک
2- ریشۀ فرهنگیِ مشترک
3- ریشۀ زبانیِ مشترک

🔸اینک به بررسیِ عُرفِ غلطِ رایج در ایران پرداخته که طیِ آن به‌غلط _ آن هم غلطی نابخردانه و ایدئولوژیک _ هر یک از مردمانِ کُرد، لر، فارس، گیلک، بلوچ، طبری، تاشی، تات و ... را که همگی از یک گروهِ قومیِ واحد هستند، هریک یک گروهِ قومی/ اتنیکیِ جداگانه نامیدند؛ بدون اینکه حتی برای این‌عمل توضیحِ علمیِ شفافی ارائه‌دهند.

🔻آیا مردمِ کُرد در «فرهنگ، زبان و ریشۀ خونی» با مردمِ لُر، فارس، گیلک، بلوچ، تات و ... تفاوتی دارند؟

🔹آنچه که روشن است این است که همۀ مواردِ نام‌برده ریشۀ تباریِ مشترکی دارند.
در زمینۀ فرهنگ، همۀ آنان بهره‌مند از «فرهنگِ ایرانی» بوده و جشن‌های ایرانی چون نوروز، یلدا، سده و دیگر جشن‌های ایرانی‌ای را که طیِ چند قرنِ اخیر از دورۀ صفویه بدین‌سو به فراموشی سپرده‌شده‌اند همچون مهرگان، تیرگان، آبانگان و جشن‌های ماهیانه جشن‌می‌گرفته‌اند. جمعیتِ بزرگی از همۀ این‌مردمان تا همین چند سدۀ پیش، در سال 1700 میلادی، همچنان هنوز پیروِ آیینِ ملی ایرانیان _ آیینِ زرتشتی _ بودند. موسیقیِ ملیِ ایرانی، آوازِ ایرانی و سازهایش درمیانِ تمامیِ این مردمان مشترک است.
درخصوصِ امرِ زبان نیز که تمامیِ مردمانِ نام‌برده به «زبان‌های ایرانی» سخن‌می‎‌گویند و زبان‎‌های ایشان، همچو فارسیِ نو، همگی گویشی از زبان پارسیگ (فارسی میانه، پهلوی) می‌باشد که به‌علتِ چندپارگیِ سیاسیِ ایران در دورانِ پس‌ازاسلام و تشکیلِ دولت‌های محلی در گوشه‌گوشۀ ایران به‌مدتِ چند قرن، از هم جدا افتاده و زبانِ واحدِ پارسیگ یا پهلوی که تمامِ مردمِ «قومِ ایرانی» به آن سخن‌می‌گفتند، به‌تدریج به چند زبانِ گوناگون تبدیل گردید.

🔺ازاین‌رو، مردمانِ ایرانیِ کُرد، لُر، فارس، لک، و ... دارای «فرهنگ» واحد، «خانوادۀ زبانی» واحد و «تباری» واحد می‌باشند و اینان همگی در ذیلِ قومی واحد قرارمی‌گیرند.

و اما بحثِ فولکلور یا خرده‌فرهنگِ محلی
خرده‌فرهنگِ محلی عبارت‌است از مواردی چون غذاهای متفاوتِ هر شهر؛ گویش یا لهجۀ هر شهر یا منطقه؛ لباس یا رقصِ خاصی که در یک شهر، روستا و یا یک منطقه وجود دارد مثلِ رقص قاسم‌آبادی در منطقۀ شرقیِ گیلان.

🔸خرده‌فرهنگِ محلی چونان امرِ پراکنده‌ایست که ما می‌توانیم شاهدِ چندین نوع خرده‌فرهنگ در یک استان، مثلا در استانِ گیلان باشیم؛ و بدین‎سان نیست که برای‌مثال بگوییم که مثلا مردمِ لر یا گیلک همگی به‌صورتِ مشابه دارای خرده‌فرهنگ/فولکلورِ ثابت و واحدی می‌باشند؛ خیر؛ شهرها و روستاهای گوناگون خرده‌فرهنگِ متفاوتی دارند و گاهی چونان درهم‌آمیخته و مخلوط اند که تشخیصِ آنان از هم دشوار می‌نماید؛ مثلاً ما نمی‌توانیم دقیقاً تشخیص‌دهیم مردمِ منطقۀ شرقِ گیلان، از رودسر به‌آن‌سو (که نویسنده اهلِ همین خطه هستم) به‌طورِ دقیق فولکلورِ گیلانی دارند یا مازندرانی؛ و آیا شهرِ رامسر گیلک اند یا طبری؟ این پرسش پاسخِ دقیقی ندارد؛ زیرا هم گیلک اند و هم طبری! حتی در امرِ لهجه و گویش تفاوتِ مشخصی میانِ گیلکی‌ای که در رشت صحبت‌می‌شود با گیلکیِ منطقۀ چابکسر وجود دارد؛ و درواقع گویشِ مردمِ شرقِ گیلان آمیزه‌ای از گیلکی و مازندرانی است.

ادامه در متنِ بعدی:👇

کاوه ایران‌فره

31 Dec, 11:24


سخنی درخصوصِ تفاوتِ میان مفاهیمِ ملت، قوم، تیره و نژاد

🔶آیا تِرم‌های «عرب، تُرک و آریایی» ملیت اند؟ چرا به‌اشتباه به این سه واژه «ملت» گفته‌می‌شود؟ عرب، ترک و آریایی تِرم‌های اند مانندِ اسلاو، ژرمن و آنگلوساکسون؛ هیچ‌یک از این‌ها نامِ یک ملت یا ملیت نیستند؛ ما چیزی تحت‌عنوانِ ملتِ اسلاو، ملتِ ژرمن، ملتِ آنگلوساکسون، ملتِ عرب، ملتِ بنی‌اسرائیل، ملتِ ترک، ملتِ آریایی نداریم؛ مگر در ادبیاتِ «پان‌ها» که قوم‌های خود را ملت قلمداد می‌کنند که ازنظرِ واژه‌شناسیِ علوم‌سیاسی به‌طورکلی نادرست و باطل است.

🔸جملگیِ این‌مفاهیم معرفِ یک «قومیت» یا به‌انگلیسی ethnicity می‌باشند؛ و هیچ ‌‌ethnicity (گروه اتنیکی | ethnic group) ای با ملت برابر نیست.

▪️ما گروهِ قومی (اتنیکیِ) عرب داریم؛ و ملت‌های عربی چون:
ملت حجاز (عربستان) _ که ملتِ تاریخی است.
ملت امارات _ که ملتی حقوقی است.
ملت مصر _ که تاریخی است.
ملت سوریه _ که حقوقی است.
ملت عراق _ که حقوقی است.

▫️ما گروهِ قومی (اتنیکیِ) تُرک داریم؛ و ملت‌های تُرکی چون:
ملت ترکیه _ که ملتی حقوقی است.
ملتِ ازبکستان _ که تاریخی است.

▪️ما گروه قومی (اتنیکیِ) مغول داریم؛ و ملتِ مغولی چون:
ملتِ مغولستان _ که ملتی تاریخی است.

▫️ما گروهِ قومی (اتنیکیِ) آریایی داریم؛ و ملت‌های آریایی چون:
ملتِ ایران _ که ملتی تاریخی است.

*هندوستان اگرچه ریشه‌اش در قومیتِ آریایی (حوزۀ سانسکریت) می‌باشد؛ اما شبه‌قارۀ هند تراقومیتی است و نمی‌توان آن‌را به‌طورقطع ملتی تشکیل‌یافته‎‌از قومیتِ آریایی دانست. همچنین پاکستان و افغانستان نیز اگرچه ملت‌هایی حقوقی اند تشکیل‌یافته‌از قومیتِ آریا؛ اما ازنظر فرهنگی با این‌قومیت فاصله پیداکرده‌اند.

▪️ما گروهِ قومی (اتنیکیِ) ژرمن داریم؛ و ملتِ ژرمنی چون:
ملتِ آلمان _ که ملتی تاریخی-حقوقی است. (Deutschland تشکیل‌یافته در 1871 میلادی؛ اما Prussia دارای قدمت تاریخی).

▫️ما گروه قومی (اتنیکیِ) آنگلوساکسون داریم؛ و ملتِ آنگلوساکسونی چون:
ملتِ انگلستان _ که ملتی تاریخی است.

▪️ما گروهِ قومی (اتنیکی) فرانک را داریم؛ و ملتِ فرانک چون:
ملتِ فرانسه _ که ملتی تاریخی است.

▫️ما گروهِ قومی (اتنیکیِ) هیسپانیک را داریم؛ و ملتِ هیسپانیکی چون:
ملتِ اسپانیا _ که ملتی تاریخی است.
ملتِ پرتغال _ که ملتی تاریخی است.
ملتِ خودخوانده و غیررسمیِ کاتالونیا _ که دارای قدمت تاریخی است.

▪️ما گروهِ قومی (اتنیکیِ) ایتالیک را داریم؛ و ملتِ ایتالیکی چون:
ملتِ ایتالیا _ که ملتی تاریخی است. (می‌توانست ملتِ رُم نیز نامیده‌شود).

▫️ما گروهِ قومی (اتنیکیِ) اسلاو داریم؛ و ملت‌های اسلاوی چون:
ملتِ روسیه _(به‌نامِ تیرۀ روس از قومِ اسلاو) _ که ملتی تاریخی است.
ملتِ اکراین _ که ملتی تاریخی است.
ملتِ بلاروس _ که ملتی حقوقی است.

▪️ما گروهِ قومی (اتنیکیِ) بنی‌اسرائیل را داریم؛ و ملتِ بنی‌اسرائیل چون:
اسرائیل _ که ملتی حقوقی است.

🔻اینک که فرقِ میانِ ethnicity و ملیت را درک‌کرده‌ایم، بپردازیم به فرق مفهومِ نژاد با این‌دو.

▪️گروه‌های قومیِ ترک و مغول از نژاد (تبارِ) آلتایی اند.
▫️گروه‌های قومیِ آریایی، ژرمن، اسلاو، فرانک، هیسپانیک، ایتالیک و آنگلوساکسون از نژاد (تبار) هندواروپایی اند.
▪️گروه‌های قومیِ بنی‌اسرائیل و عرب از نژاد(تبار) سامی اند.

🔺بنابراین؛ ازنظرِ گستردگی و دربرگیرندگی:
نژاد (تبار) > گروهِ قومی > ملت

🔸ممکن است برخی این‌ایراد را بگیرند که؛ پس چگونه است که ما در یک ملت چندین قوم داریم؛ همچو ملتِ ایران که در آن گروهِ قومی ترک (ترکمن‌ها) و گروه قومی عرب دیده‌می‌شود؛ یا در ترکیه و عراق گروهِ قومیِ آریایی (اشاره به کُردها) و در اسرائیل عرب‌ها؟
این امری طبیعی‌ست؛ اکثریتِ جمعیتی که تشکیل‌دهندۀ ملت‌های ایران، ترکیه، عراق و اسرائیل اند، از گروهِ قومیِ ویژه‌ای اند؛ اما گروه‌های قومی با جمعیت‌های کوچکتر نیز در _ بدون اغماض _ همۀ کشورهای پهناور و پرجمعیتِ جهان دیده‌می‌شوند. درواقع می‌توانستم هند را نیز به‌عنوانِ ملتِ تشکیل‌یافته‌از قومیتِ آریایی مثال‌بزنم؛ اما جمعیتِ آریاییان در هند نسبت‌به باقیِ جمعیت تااین‌اندازه بالا (یعنی تشکیل‌دهندۀ اکثریت) نیست.

🔷در متنِ بعدی به این خواهیم‌‌‌‌پرداخت که «تیره» چیست؛ و فرق میان تیره و قوم را شرح‌داده و نیز به توضیح مفهوم «ملت حقوقی» و «ملت حقیقی»‌ پرداخته؛ و سپس به ادامهٔ بحث فدرالیسم می‌پردازیم. این‌موضوعات را درمیانهٔ بحث فدرالیسم شرح‌دادم؛ زیرا برای ادامهٔ بحث، دانستنشان لازم بود.

#ایران #تجزیه #فدرالیسم #ethnicity
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

30 Dec, 15:41


بحث فدرالیسم — قسمت سوم

🔶آنچه تابه‌کنون از فدرالیسم دریافته‌ایم، این بوده که در فدرالیسمِ قومی-زبانی (اتنیکی) در جهت تشکیل یک واحد سیاسیِ بزرگتر حرکت‌می‌نماید؛ همچون بلژیک که از گردهم‌آمدنِ سه گروه قومی (درواقع ملیت) فرانسوی، هلندی و آلمانی در سال ۱۸۳۰ تشکیل‌شده‌است و سوئیس نیز در سال ۱۸۴۵ از گرد‌هم‌آمدنِ سه گروه قومی (ملیت) فرانسوی، آلمانی و ایتالیایی به‌اضافهٔ یک گروه قومیِ غیرملیتی رومانش.

🔻ازاین‌رو سوئیس و بلژیک دو کشور اند با ویژگی‌های زیر:

۱- جدیدالتاسیس و فاقد قدمت تاریخی؛ هر دو در قرن نوزدهم به‌‌وجودآمده‌اند.

۲- هر دو تشکیل‌شده‌اند از چند گروه قومیتی و ملیتی؛ که ملیت‌های ایتالیا، آلمان، هلند و فرانسه ملیت‌هایی دارای قدمتِ تاریخی می‌باشند؛ نه مثلاً مثل بلاروس و ملیتِ آذری (جمهوری باکو) که پس‌از تجزیهٔ شوروی در دههٔ ۱۹۹۰ میلادی تاسیس شده‌باشند؛ یا مثل ملیت ترکیه که تازه در قرن بیستم میلادی ایده‌پردازی و به‌وجودآورده‌شد.

۳- در هر‌ دو مورد سوییس و بلژیک، این بخشی از مردم هلندی‌تبار، فرانسوی‌تبار، آلمانی‌تبار و ایتالیایی‌تبار بودند که «تصمیم‌گرفتند» از ملت قبلی خود جدا و به تاسیس یک کشور جدید بپردازند؛ که این درست در جهت مخالفِ تجزیه‌طلبیِ قومیتی است. این یعنی‌اینکه به‌جای‌آنکه در میان مردمان فرانسوی، آلمانی و ایتالیاییِ سوییس این تمایل و گرایش را ببینیم که خودشان را «آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی یا در بلژیک هلندی»‌ بخوانند و تمایل‌به بازگشت به خاک آن‌کشورها را داشته‌باشند، در آن‌ها این تمایل را می‌بینیم که خود را «سوئیسی و بلژیکی» معرفی‌کرده و هرگز علاقه‌ای به بازگشت به خاک کشورهای قبلیِ خود نشان نمی‌دهند.

۴- سوئیس و بلژیک هرگز ملت-دولت نبوده و کشورهایی اند جدید و قراردادی.

۵- ملیت در کشورهای سوییس و بلژیک حقوقی و طبق قانون اساسی است؛ نه تاریخی.

۶- ملیت‌های سابق ازطریق «اتحاد و پیوستن‌به‌هم» این کشورهای جدید را به‌وجودآورده‌اند؛ نه آن‌که این کشورها وجود داشته‌بوده‌باشند و سپس بعد از آن به چند گروه قومی و ملی تقسیم‌شوند.

🔺اینک به بررسی تمامی مواردِ نام‌برده درمقایسه‌با ایران می‌پردازیم:

۱- کشور ایران برعکس این دو کشور، کشوری‌ست کهن و تاریخی؛ که از عهد قدیم ملت بوده‌است.

۲- ایران تشکیل‌یافته از سه گروهِ قومی‌ست؛ گروه قومی ایرانی یا ایر (آریایی)، گروه قومی ترکمن در شمال شرقی و گروه قومی عرب در جنوب غربی؛ و ما در ایران (حداقل در ایرانِ کنونی) گروهِ قومیِ ملیتی نداریم. مثلاً چنانچه ارمنستان نیز امروزه بخشی‌از ایران می‌بود، می‌توانستیم این گروه را یک گروهِ ملیتی بخوانیم زیرا ارمنی‌ها دارای ملیتِ تاریخی اند.

۳- چنین اتفاقی در ایران _ حداقل در دورهٔ معاصر _ پیش‌نیامده‌است که چند گروه قومی، خواهان اتحاد با ایران و تشکیل یک کشور بزرگتر باشند.

۴- ایران یک ملت-دولت تاریخی است. اشاره‌به ترمینولوژی واژهٔ ایران‌شهر؛ که ایران نام ملت و شهر (شهریاری) نام دولت است.

۵- ملیت در ایران یک امر حقوقی و قراردادی نیست؛ چراکه ایران، یک کشور حقوقی و قراردادی نیست؛ و ملیت «ایرانی» از نوعِ تاریخی و تکوینی است.

۶- در ایران در دوره معاصر چنین پیش‌نیامده‌است که چند ملت مانند گرجی‌ها، ارمنی‌ها، روس‌ها، هندی‌ها یا حجازی‌ها خواهان پیوستن به ایران و تشکیل کشور جدیدی باشند.

🔸بنابراین نتیجه‌می‌گیریم که دو کشورِ نوبنیادِ سوئیس و بلژیک هیچ شباهت و وجه‌اشتراکی با ایران نمی‌دارند؛ و ازاین‌رو قیاس این دو کشور با ایران قیاسی بی‌جا و بی‌اساس، و مغالطه ازنوعِ «قیاس مع‌الفارق» است.

🔹افزودهٔ تکمیلی‌ای را به این‌مطلب درراستای شرح تفاوت واژگانِ «قومیت و ملیت» و تفاوت میان «ملیتِ تاریخی و ملیتِ حقوقی» خواهم‌فرستاد.

🔸در قسمت‌های بعدی، به کانادا و سایر کشورهای فدرال خواهیم‌‌پرداخت.

#فدرالیسم #ایران #تجزیه
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

29 Dec, 18:06


☝️درراستای تیم تولیدمحتوای علمی - فرهنگی برای روشنگریِ ملّی و مبارزه با جریان‌های تجزیه‌طلب ایرانستیز بر روی فضای مجازی؛ که پیشتر اعلام‌گردید.

تمامی داوطلبان و علاقه‌مندان به فعالیت ملی و فرهنگی و تولید محتوا از هر نوع، پیام‌بدهند.

کاوه ایران‌فره

29 Dec, 13:18


بحث فدرالیسم — قسمت دوم

🔶در قسمت پیشین خواندیم که فدرالیسم اصولاً درجهت تشکیل یک واحد سیاسی بزرگتر _ یک کشورِ بزرگتر _ حرکت‌می‌کند؛ نه آنکه یک واحد سیاسیِ بزرگ را به واحدهای کوچکت‌تری تقسیم‌نماید؛ مانند دولت فدرالِ آلمان | Deutschland که ازطریق اتحاد و به‌هم‌پیوستن دولت‌های کوچکِ قبلیِ جغرافیای خود در سال ۱۸۷۱ تشکیل‌گر‌دید. دولت ایالاتِ متحدهٔ آمریکا نیز در آغاز کار، ۱۳ ایالت استعماریِ بریتانیا بود که این ۱۳ ایالت با هم متحد گشته علیه بریتانیا قیام‌کردند؛ و پس‌از پیروزی در سال ۱۷۷۶، به‌هم پیوسته و دولت «ایالاتِ متحدهٔ» آمریکا را به‌وجودآور‌ند.

🔸هندوستانِ استعماری نیز مثال جالب دیگری‌ست؛ اگرچه در شمال هندوستان حوزهٔ تمدنی سانسکریت و ملتِ باستانیِ Bharat وجودداشته‌است؛ اما «شبه‌قارهٔ هند» هرگز در تاریخ خود «یک ملت و یک تمدن» نبوده‌است. دولت‌ها‌یی در تاریخ هند وجود‌داشتند که کوشیدند شبه‌قاره را متحد کنند؛ که واپسینش دولت هندِ پسااستعمار بود؛ که انجام این‌کار و متحدکردنِ سراسر ‌شبه‌قارهٔ هند باهم تحت یک دولت، به‌جز ازطریق «اتحاد به‌روش فدرالیسم» امکان‌پذیر نبود؛ به‌ویژه به‌این‌دلیل که پس‌از حدود دو قرن استعمار بریتانیا بر این کشور، زبان انگلیسی درش جایگاه اداری و سیاسی پیداکرده و به زبانِ میانجی یا lingua franca در این کشور تبدیل‌شده‌است و مردمِ نواحیِ گوناگونِ کشور هندوستان اغلب زبانِ یکدیگر را «نمی‌فهمند» و ناچار به صحبت‌ با هم به‌زبان انگلیسی هستند. فراترازاین، حتی در دوران دولت امپراتوری نامدار گورکانیانِ هند نیز که جز دولت‌های نامدار تاریخ این‌سرزمین است، همچنان زبانی غیر‌از زبانِ هندی _ یعنی زبان فارسی _ زبان رسمی این دولت بوده‌است که بیش‌ازپیش مردمِ این ملت را از زبان ملی خود یعنی هندی/سانسکریت دور می‌ساخته‌است.

🔻ازاین‌رو مقایسهٔ هندوستان با ایران مثال قیاس بسیار بی‌جا و بی‌مصداقی‌ست؛ چراکه شبه‌قارهٔ هند نه هرگز یک ملت و نه یک تمدن بوده و نه حتی اغلب مردم آن از یک نژاد بوده‌اند؛ و ارتباط مردم آن با زبان ملی خود نیز بسیار دور بوده‌است؛ و افزون‌بر عوامل قبلی هند کشوری سابقاً مستعمره نیز بوده‌است؛ که مجموعهٔ این عوامل منجربه این می‌شوند که برای تشکیل یک‌ دولت جدید در این‌کشور چاره‌ای جز دستیازی به سیستم فدرالی از نوعِ دوم وجود نداشته‌باشد. هند ازهیچ‌روی شباهتی با ایران نمی‌دار‌د.

در ادامه، به بررسیِ بقیهٔ دولت‌های فدرالی در جهان می‌پردازیم.

#فدرالیسم #ایران
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

28 Dec, 12:52


بحث فدرالیسمقسمت یکم

🔶درخصوص شرحِ کامل مسئلهٔ فدرالیسم به یک جستار کامل و مفید می‌پردازم که آن‌را طیِ چندقسمت برای شما ارسال‌خواهم‌داشت.

🔸نخستین نکته‌ای درخصوص فدرالیسم باید دانست، آن است که فدرالیسم بر دو نوع است.

◾️یک‌ نوع آن سیستمِ فدرالی‌ست که صرفاً به‌‌دنبال کاستن‌از تمرکز قدرت در مرکز و پراکندنِ آن در سطح کشور است که در کشورهایی مثل آلمان و آمریکا دیده‌می‌شود و صرفاً یک نوع سیستم سیاسی-اداری بدون جروبحث است که هدف اصلیِ آن تسهیل امور اداریِ مملکتی‌ست؛ که این نوع از فدرالیسم در بحثی که امروز در ایران مطرح‌شده موضوعیتی ندارد.

◽️نوع دیگرِ فدرالیسم، سیستمِ فدرالی‌ست مبتنی‌بر گروه‌های قومی و زبانیِ کشورها؛ که ایالت‌های فدرال را بر اساس و محوریتِ «زبان و قومیت» تقسیم‌بندی نموده و به هر ایالت این اختیار را می‌دهد تا یک «زبان رسمی» جداگانه برای خود داشته و به میزانی از خودمختاری دست‌یابند؛ که از این‌دست کشورها می‌توان سوئیس، بلژیک، هندوستان و اتحاد جماهیر شوروی سابق را مثال‌زد. آن نوع‌از سیستم فدرال که بحثش مطرح‌شده و جنجال به‌پاکرده، این نوع است.

🔸حال به‌بررسی بیشتر مورد دوم بپردازیم. دردرجهٔ نخست باید پرسید که سیستم سیاسی-اداریِ فدرال در چه‌جور کشورهایی شکل‌می‌گیرد؟

🔹سیستم فدرال اصولاً در کشورهایی شکل‌می‌گیرد که دارای یک یا چند مورد از ویژگی‌های زیر اند:

۱- کشورهای جدیدالتاسیس؛ به‌ویژه در قرن نوزدهم میلادی.
مثال: کانادا
۲- کشورهای جهان‌سومیِ استقلال‌یافته از استعمار دول اروپایی.
مثال: هندوستان، پاکستان
۳- کشورهایی که از اجتماع چند ملیت تشکیل‌یافته‌اند.
مثال: سوئیس و بلژیک
۴- کشورهایی (جدیدالتاسیس) که به‌وسیلهٔ فدرالیسم متحد و منسجم گشته و به یک کشور تبدیل‌شدند مانند آلمان و ایالات‌متحدهٔ آمریکا.

🔻بنابراین نتیجه‌گیری‌ای که از این مسئله حاصل‌می‌شود این است که هدفِ سیستم فدرالیسم ایجادِ «اتحادی» درمیان چند واحدِ سیاسیِ جدا از هم، و تبدیلِ آن‌ها به «یک واحد سیاسی» می‌باشد؛ درست مثل کشور آلمان که پس‌از تجزیهٔ «رایش اول»، ازهم‌پاشیده و آن امپراتوری منسجم، پس‌از تجزیه به دولت‌های کوچک خودمختاری چون بادن‌وورتمبرگ، بایرن، پروس (مرکزی)، هانوفر و … تقسیم‌گردید؛ و پس‌از گذارِ دو قرن با تلاش‌های خاندان Hohenzollern و صدراعظم نامدار اتو فُن بیسمارک، سرانجام در سال ۱۸۷۱ موفق‌شدند دولت‌های پراکندهٔ مستقلِ آلمانی را ازطریق بنیادگذاریِ یک دولت فدرال باهم متحد کرده و کشورِ نوینی را تحت‌عنوانِ Deutschland و رسمیتِ زبان واحدِ Deutsch (آلمانی) ایجادکنند.

🔺بنابراین چنانچه می‌بینیم این فدرالیسم بود منجر به «تشکیل کشور آلمان» از کشورهای جدا و مستقل گردید؛ و برای‌نمونه؛ چنانچه ما بخواهیم حرکتی مشابه‌به این را درموردِ ایران تصور کنیم، این تصور چنین‌سان خواهدبود که کشور‌های گرجستان، ارمنستان، تاجیکستان و ایرانِ کنونی را با تشکیلِ دولتی فدرال به یک کشور بزرگتر تبدیل‌نماییم.

🔷بدین‌ترتیب درمی‌یابیم که فدرالیسم درجهت «تشکیلِ یک واحدِ سیاسیِ بزرگ‌تر» حرکت‌می‌‌نماید.

دنبالهٔ مطلب در قسمت بعدی

#فدرالیسم #ایران
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

27 Dec, 17:17


بحثِ فدرالیسم مطرح‌شده؛ به‌زودی دربارهٔ فدرالیسم سخن مفصلی گفته‌خواهدشد؛ شکیبا باشید.

کاوه ایران‌فره

27 Dec, 17:05


به‌مناسبت سالروز درگذشت (کشته‌شدن) اشوزرتشت پیام‌آور ایرانیان

ما ایرانی هستیم و بنیادِ این ایرانگی را «اندیشه ایرانی» تشکیل‌می‌دهد که بنیانگذار آن اشوزرتشت پیام‌آور ایرانی است.

انسان خردمند از خرد به اندیشه می‌رسد؛ از اندیشه به فرهنگ؛ از فرهنگ به تمدن؛ تمدن شهروندی (ملیت) را تشکیل می‌‌دهد و ملیت نیز انسانیت را. بنابراین اندیشه و فرهنگ ریشهٔ ملیت است؛ و ریشه و بنیاد ملیت ایرانی را اندیشه‌های اشوزرتشت و کتاب گات‌ها تشکیل‌می‌دهد. گات‌ها بخوانیم؛ سروده‌های پاک اشوزرتشت را.

«خوشبخت آن‌کسی‌ست که خواهان خوشبختیِ دیگران باشد»

«زرتوشت‌رهه اسپیتامهه اش اونو فروشیم یزمئیده»
به فروهرِ پاک اشوزرتشت اسپنتمان درود می‌فرستم

تلفظ اوستایی:
Zaratushtrahe spitamahe ash onu fravashim yazamaiida

*ویدیوی مربوط به درگذشت اشوزرتشت بر روی اینستاگرام:

https://www.instagram.com/reel/DEAmUpTiV44/?igsh=MXR0dmI2Z3ZqdjJ4Yw==

#زرتشت #ایران #دین #ایرانشهر

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

26 Dec, 12:58


جشن دیگان❄️☃️🧣

جشن دیگان. واژهٔ دی (دتوشوی اوستایی) به‌معنای اهورامزداست و اهمیت جشن دیگان «شادی کردن و ایجادِ گرماست».

داریوش شاه در کتیبهٔ بیستون فرماید:
خدای بزرگ است اهورامزدا
که شادی را آفرید
که شادی را برای مردم آفرید

و در اوستا می‌خوانیم:
ای اهورامزدا ما در نماز تو شادیم

چنانچه پیشتر نیز گفته‌ام هر جشنی یک تِم، رنگ و گل دارد؛ تِم جشن دیگان سرخ❤️ و سپید🤍 است؛ و بر روی سفرهٔ سپیدی میوه‌های سرخی چون انار و خربوز (هندوانه)🍉 افزون‌بر آجیل و شیرینی🍪 و شراب سرخ🍷 و سایر میوه‌های فصلی قرارداده‌می‌شود.

باتوجه‌به‌اینکه یکی‌شدنِ نام روز و نام ماه در تقویم زرتشتی منجر به جشنِ ویژهٔ همان ماه (آبانگان، آذرگان و …) می‌شود؛ در ماه دی که یک روز به‌نام اورمزد و سه روز به‌نام دی داریم (دی‌به‌مهر، دی‌به‌آذر و دی‌به‌دین) چهار جشن دیگان داریم که این چهار روز در تقویم جلالی می‌شوند: ۲۵ آذر (نخستین جشن دیگان که شب اورمزد است)، ۳ دی، ۹ دی و ۱۷ دی.

ارزش و اهمیت اصلی دیگان در این است که باتوجه‌به سردیِ فصل زمستان و مشکلات فراوانی که در این‌فصل برای زندگی ایرانیان پیش‌می‌آمده، در دیگان بر «همدلی، نزدیکی و صمیمیت و انسجامِ اجتماعی» بسیار تاکید شده تا بدین‌سان، ایرانیان با جمع‌شدن در کنار یکدیگر، بتوانند مشکلاتِ همدیگر را حل‌نمایند و با ایجاد گرما و صمیمیت و صفا و شادی‌کردن، بر «سرمای زمستان» چیره‌شوند.

گزارش‌شده که جشن دیگان را هم در منازل، هم درکنار درختانِ سروِ کهن و همچنین در آتشکده‌ها جشن می‌گرفته‌اند.

شادی‌کردن در دین زرتشتی «پرستش و نیایش» اهورامزداست.

شب اورمزد آمد از مـاهِ دی
ز گفتن برآسای و بردار مـی
دی و اورمزدت خجسته‌بواد
در هـر بـدی بر تو بسته‌بواد

بنابراین فلسفهٔ اصلی جشن دیگان، شادی (نیایش اهورامزدا) و ایجاد گرمی و صمیمیت و اتحاد و همدلی و همبستگی اجتماعی است.

*توجه داشته باشید به اینکه اتحاد و همبستگی اجتماعی در این‌زمانی که اکنون در آن هستیم چه اهمیتِ حساس و کلیدی‌ای دارد.

ویدیوی دیگان بر روی اینستاگرام:
https://www.instagram.com/reel/DECadojCOxm/?igsh=OWZycXV2ZGNjOWxj

#دیگان #زرتشت #شادی #ایران
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

24 Dec, 13:35


آیا دین افیون توده‌هاست؟

دین (دئنای اوستایی، خرد) هرگز افیون نبوده و نیست. جملهٔ «دین افیون توده‌هاست» جمله‌ایست که هیچ نویسنده و روشنفکری تابه‌کنون در تاریخ بشریت برزبان‌نیاورده‌است؛ «کارل‌مارکس» نیز گفت:

«Die (Religion) ist die Opium des Volkes»
«(مذهب) افیون توده است». (او نگفت دین)

کسی که فرقِ بین دین (یک واژهٔ فارسیِ اصیل و پدیده‌ای آسیایی) و #مذهب یک واژهٔ عربی و پدیده‌ای خاورمیانه‌ای) را نداند، جملهٔ ساختگی و من‌درآوردیِ «مذهب شاخه‌ای از دین است» را تکرارمی‌کند؛ درحالیکه دین و مذهب هیچ رابطه‌ای با یکدیگر ندارند.

واژهٔ مذهب بروزنِ مَفعَل است و از ریشهٔ ذهب (رفتن)؛ و وزن مفعل در عربی به «مکانِ انجامِ کار» اشاره‌‌دارد؛ بنابراین مذهب به‌معنای شیوهٔ انجامِ کارِ «رفتارکردن» است؛ یعنی «چارچوبی که باید براساسِ آن رفتار کنیم»؛ به‌زبان ساده: «راه و روشی برای زندگی که ما را به سعادت برساند». این معنای مذهب است.

و امّا دین؛ دین واژه‌ایست پارسی از ریشهٔ اوستاییِ «دَئِنا» به‌معنای «بینش، وجدانِ روشن، خردِ روشنِ درون‌نگر» و به‌معنای [چراغی‌ست که می‌تواند به انسان برای تشخیصِ امور یاری برساند].

درواقع دین به‌عنوانِ یک بینش و یک خرد، یاری‌رسانندهٔ اندیشهٔ انسان در تشخیصِ «راستی از ناراستی‌ست»؛ که انسان هرآیینه تنها و تنها با «خرد و اندیشهٔ خودش» به‌این‌درک‌برسد که چه‌چیزی درست و چه‌چیزی نادرست است؛ و دین هیچ ارتباطی‌با مذهب که امری کاملاً جبری بوده و خودش — کاملاً مستقل‌از خردِ انسان، از بالا — برای انسان تعیین‌می‌کند که چه‌چیزی درست و چه‌چیزی نادرست است، ندارد.

در مذهب به شما امرمی‌شود که یا آنچه‌را که به شما گفته‌می‌شود بپذیرید و مطابق‌آن عمل‌کنید؛ و یا سرنوشت‌تان تباه و تیره خواهدبود و در آتش جهنم سوزانده‌خواهیدشد. پس چاره‌ای جز اطاعت‌از مذهب نداشته و از آزادی برخوردار نمی‌باشید.

در دین به‌شما یاری رسانده‌می‌شود تا راستی را از ناراستی تشخیص‌دهید؛ و هرآیینه شما در گزینش میانِ راستی و ناراستی کاملاً #آزاد اید و هیچ اجباری در گزینشِ راستی وجودندارد و تنها چیزی که دراین‌میان مهم است این است که شما «مسؤول» گزینش‌های خود هستید؛ چراکه #آزادی مسؤولیت به‌همراه‌می‌آورد.

این یعنی چنانچه با گزینش‌های نادرست و اندیشه و گفتار و کردارِ زشت به خود یا دیگری آسیبی بزنید، پاسخگوی این آسیب، خودتان خواهیدبود. ولی کسی شما را در آتش جهنم نمی‌سوزاند.

#راستی #زرتشت #کنفوسیوس #شینتو #تائو #بودیسم #مزدیسنا #دین #دئنا
#بهرام_ورجاوند

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

24 Dec, 13:35


↩️ آیا دین تعصب را جایگزینِ خردورزی می‌کند؟

💠 آیا شما هم شنیده اید که می‌گویند همه‌ی دین‌ها از آنجایی که نگاهی مطلق‌گرایانه دارند، منتقدان را سرکوب می‌کنند و تعصب‌های کورکورانه را جایگزینِ خردورزی می‌نمایند؟

💠 در پاسخ باید گفت که گویندگانِ این سخن بیگمان هیچ چیز درباره‌ی دینِ زرتشتی نمی‌دانند! زیرا این کیش به وارونِ بسیاری از کیش‌های دیگر، به‌روشنی با این گونه مطلق‌گرایی‌ها در ستیز است. چه، بر پایه‌ی جهانبینیِ زرتشتی، جهانی که ما امروز در آن زیست می‌کنیم، در زمانه‌ی آمیختگیِ نیکی و بدی به سر می‌برد [1] و از این رو، در این زمانه هیچ نیکوکاری نیست که یکسره از بدی دور باشد و هیچ بدکاری نیز نیست که یکسره از نیکی دور باشد. [2] بر این پایه، حتی اَشو زرتشت را هم نمی‌توان انسانی بی‌گناه (معصوم)، بی‌کاستی و نقدناپذیر دانست. چه، خودِ اشو زرتشت هم در یکی از پرسش‌هایش در گاتها، درستیِ آموزه‌های خود را به چالش می‌کشد و بدین سان خود را خطاپذیر می‌شناسد. [3] چه، اگر چنین نبود، هرگز پیروانِ خویش را به سنجیدنِ گفته‌های خودش از راهِ اندیشه‌ورزی فرا نمی‌خواند و آنها را حتی از پیرویِ کورکورانه از خودش پرهیز نمی‌داد. [4]

💠 گذشته از این، در فرهنگِ زرتشتی، خِرَدِ ذاتی آشکارا سرآمدترین و استوارترین پیام‌آورِ خداوند دانسته شده است؛ [5] این بدین معنی‌ست که به نزدِ هر کس، خرد در پیام‌آوری حتی از اشو زرتشت نیز جایگاهِ والاتری دارد. پس، با کنارِ هم نهادنِ همه‌ی اینها، آشکارا می‌توان دریافت که دینِ بهی نه تنها با سرکوبِ منتقدان و ستم بر دگراندیشان در ستیز است، بلکه زرتشت‌وارترین خیم‌وخوی را از آنِ کسانی می‌داند که سرسخت‌ترین مخالفان را هم‌ترازِ همکیشانِ خود دوست می‌دارند. [6] افزون بر این، دینِ بهی پیرویِ کورکورانه از هیچکس حتی موبدِ موبدان را هم روا نمی‌داند. [7]

🗯 پی‌نوشت‌ها:
(1) در فرهنگِ زرتشتی، به زمانه‌ی آمیختگیِ نیکی و بدی "زمانه‌ی گُمیختگی" می‌گوییم.
(2) «اینکه اندر گیتیِ پر از بیم، مردمانِ میرا، سرتاسر آکنده از خردِ نابِ وُهومَنی [= نیک‌اندیشانه] و یکسره رها از بداندیشی‌ها و بدآگاهی‌های اَکومَنی [= بداندیشانه] باشند، و یا اینکه لبالب از بداندیشی‌ها و بدآگاهی‌های اکومنی و سرتاسر تُهی (خالی) از خردِ نابِ وهومنی باشند، ناشدنی است.» (دینکردِ سوم؛ کرده‌ی 63)
(3) اشو زرتشت: «آیا به‌راستی چنین است که من نوید می‌دهم؟» (اوستا- گاتها؛ هاتِ 44، بندِ 6)
(4) اوستا- گاتها؛ هاتِ 30، بندِ 2
(5) دینکردِ سوم؛ کرده‌ی 77
(6) «زرتشت‌وارترینِ مردمان از روزنِ خیم‌وخوی، کسی است که مردم را چه آنانی که دورترین پیوند را از روزنِ اندیشه با وی دارند، هم‌ترازِ همکیشانِ خود پشتیبانی می‌کند و آنان را همچون هم‌رزمانِ این جهانیِ خویش دوست می‌دارد.» (دینکردِ سوم؛ کرده‌ی 163)
(7) «حتی درستیِ داوریِ موبدان‌موبد هم استوار بر چَم‌ورزی (استدلال) است.» (دینکردِ سوم؛ کرده‌ی 67)

بهدین تیرداد نیک اندیش

🔥 @AshemVohu2581 🔥

کاوه ایران‌فره

24 Dec, 13:34


↩️ آیا دین و خرد با یکدیگر ناسازگارند؟

💠 آیا شما نیز شنیده اید که برخی می‌گویند دین و خِرَد هرگز با یکدیگر سرِ سازگاری ندارند زیرا دین به پیرویِ کورکورانه نیاز دارد و خرد به رفتارِ آگاهانه؟

💠 در پاسخ باید گفت که بیگمان گوینده‌ی این سخن، سرِ سوزنی دینِ مَزدَیَسنا را نمی‌شناخته است. چه اگر می‌شناخت، می‌دانست که اَشو زرتشت حتی پیرویِ کورکورانه از خود را هم به کسی سِپارِش (توصیه) نکرده است. [1] گذشته از این، جهانبینی و فرهنگِ زرتشتی را می‌باید گنجینه‌ی سترگِ خردگرایی دانست. زیرا در جای‌جایِ بنمایه‌های کهنِ زرتشتیان، نه تنها خرد همواره برترین ابزارِ شناساییِ نیکی از بدی دانسته شده است، [2] بلکه خرد و اندیشه‌ی نیک در جایگاهِ استوارترین و سرآمدترین پیام‌آورِ اهورامزدا در نزدِ جهانیان شناسانده شده است [3] که مردم با بهره از آن می‌توانند از سوی آفریدگارِ جهان آموزش ببینند.

💠 رسیدنِ مردم از راه خردورزی و نیک‌اندیشی به نزدِ اهورامزدا، یکی از مفاهیم نهادینه در دینِ مزدیسناست که "هَندیمان‌گری (به حضور رساندن)" نامیده می‌شود. [4]

🗯 پی‌نوشت‌ها:
(1) اشو زرتشت: «پس، بهترین گفته‌ها را به گوش بشنوید، و با اندیشه‌ی روشن بنگرید، و هر یک از شما برای خویشتن، از این دو راه یکی را برگزینید، و پیش از رویدادِ بزرگ، هر یک بدرستی آگاه شوید، و این آیین را بیاموزید و بگسترانید.» (اوستا- گاتها؛ هات 30، بند 2)
(2) «کارِ خرد اینست: گزینش کردن و خوب و بد را شناختن، کارِ خوب را کردن و کارِ بد را رها کردن.» (دینکرد ششم)
(3) «خردِ خداداد در دَم، استوارترین و سرآمدترینِ همه‌ی پیام‌رسانان از جهان‌آفرین سوی آفریده‌های گیتیایی است.» (دینکرد سوم؛ کرده‌ی 77)
(4) «بهمن [= نیک‌اندیشی] را خویشکاری هندیمان‌گری است.»، «هندیمانیِ اورمزد را بهمن کند.» (بندهش؛ بخش 11) / اشو زرتشت: «تو را پاک شناختم ای مزدا اهورا، آنگاه که بهمن بسوی من آمد، در آن هنگامی که من نخست از سخنانِ شما آموزش یافتم.» (اوستا- گاتها؛ هات 43، بند 11)

بهدین تیرداد نیک اندیش

🔥 @AshemVohu2581 🔥

کاوه ایران‌فره

23 Dec, 14:09


↩️ دیگان، جشنی برای شادی به پاس آفریدگار

«ای اهورامزدا! ما در نماز تو شادمانیم.»
📚 اوستا
«خدای بزرگ است اهورامزدا که شادی مردم را آفرید.»
📚 سنگ‌نبشته‌ای از داریوش بزرگ
«بدان روی برای او شادی را فراز آفرید که اکنون که آمیختگی است، آفریدگان به شادی درایستند.»
📚 بندهش

💠 چنان که پیداست، شادی و شادمانی پاره‌ای ناگسستنی از فرهنگ ایرانشهری‌ست. شادمانی در این فرهنگ، دارای پشتوانه‌ای فلسفی در یزدان‌شناسی زرتشتی است زیرا آرمان واپسین دین مزدایی همانا دستیابی جهانیان به نیکبختی و شادی همگانی می‌باشد. هم از این روست که ایرانیان باستان می‌کوشیدند از هر بهانه‌ای برای جشن و شادی بهره گیرند تا آنجا که گاهشمار خود را به کلکسیونی از جشن‌های گوناگون تبدیل کردند که یکی از آنها جشن‌های چهارگانه‌ی دیگان است که به پاس اهورامزدا -آفریدگار گیتی- برپا می‌شود.

💠 بر این پایه، یک ایرانی و زرتشتی راستین باید شادی را خویشکاری (وظیفه‌ی) اهورایی خود بداند و برای گسترش آن در جهان بکوشد‌ و بدین سان، بنیه‌ای بیابد تا در این روزگار گمیختگی (زمانه‌ی آمیختگی نیکی و بدی در جهان) به نبرد اهریمن رود.

بهدین تیرداد نیک اندیش

🔥 @AshemVohu2581 🔥

کاوه ایران‌فره

23 Dec, 12:55


مادیگان هزارداتستان

کتاب حقوق مدنی زمان ساسانیان؛ به‌پژوهش سعید عریان.

واژهٔ مادیگان جمع واژهٔ فارسیِ ماده است؛ (مادیگان = مواد حقوقی)

مواد جمع عربی و اشتباه واژهٔ فارسی ماده است؛ و واژهٔ هزارداتستان از دو واژهٔ هزار و دات ساخته‌شده؛ دات به‌معنای قانون؛ و مادیگان هزار داتستان به‌معنای «هزار رآی یا مادهٔ حقوقی» است. دستگاه حقوقی ایرا‌ن‌شهری به‌نظر‌می‌آید که به common law شباهت دارد.

***

باتوجه‌به‌اینکه دیدم پسر کوچک شیادی که در تمامیِ حوزه‌های علمی این کرهٔ خاکی اظهار فضل کرده و خودش را نخبهٔ علوم و دانش‌ها و دانای عالم دانسته، در فضای مجازی پیداشده که پس‌از یاوه‌گویی‌های کبیر و خنده‌آورِ خود در حوزهٔ علوم‌سیاسی دربارهٔ دولت و لیبرالیسم و فاشیسم و اسلام و دین و آزادی و گیرآوردنِ ملت، اینک تصمیم‌گرفته که در حوزهٔ علم «حقوق» هم اظهارِ فضل کند، لازم دانستم این‌کتاب‌را بفرستم.

کاوه ایران‌فره

23 Dec, 12:43


فرخ مرد بهرامان
مادیان هزار دادستان
(هزار رای حقوقی)
پژوهش : سعید عریان

کاوه ایران‌فره

23 Dec, 10:50


مردمان عزیز ترک‌زبان :

در عراق لباس عربی می‌پوشند
در ازبکستان لباس تاجیکی می‌پوشند
در قفقاز لباس بومیان قفقازی را می‌پوشند
در روسیه و اوکراین لباس اسلاوی می‌پوشند
در ترکیه لباس کردی و ارمنی و یونانی می‌پوشند

و در ایران انواع لباس های محلی ایرانی، ازجمله لباس بومی جنوب ایران را می‌پوشند. پوششی که ۵۰۰۰ سال در جنوب ایران قدمت دارد و مربوط به پیش از کوچ ترک‌زبانان قایی به این منطقه است

هیچکدام از اینها لباس به اصطلاح ترکی نیستند، لباس ترکی را میتوان در میان بومیان سیبری، کوهستان آلتای، مغولستان و ... پیدا کرد، که در نوع خود بسیار هم زیبا و با ارزش هستند


🆔 @iranzamin777
📚 Admin @f777kim

‌.

کاوه ایران‌فره

21 Dec, 19:20


این تلویزیون کثیف دولتی ترکیه TRT که به‌‌تازگی بخش فارسیش(@trt_farsi) رو راه‌انداخته، در بخشِ انگلیسی، مرتبا از اسم جعلی برای خلیج‌فارس استفاده‌می‌کنه.

اینو از همین‌الان بایکوتش کنید و هر کاربری هم که فالو یا پروموتش کرد آنفالو و بلاک‌نمایید.

#SiktirTRTfarsi

کاوه ایران‌فره

20 Dec, 14:42


شب یلدا، شب چله

یلدا واژه‌ای‌ست سُریانی به‌معنای زایش (همان Genesis لاتین). زایشِ «مهر» (میثرَه).

اما چله یعنی چه؟ چله همان «چهله» است؛ همچون دهه، هفته، پنجه؛ و اشاره‌به چهل‌روز نخست زمستان (سردترین روزهای زمستان) دارد تا دهم بهمن‌ماه که جشن سده است؛ و پس‌از جشن سده نیز بیست‌روز تاپایانِ بهمن باقی‌می‌ماند که ماهِ بهمن به‌پایان می‌رسد و از اسفند هوا روی‌به گرم‌ترشدن می‌گذارد؛ برای‌همین جشن شب یلدا را چله‌ی بزرگ و جشن سده را چله‌ی کوچک می‌نامیم که طیِ این دوچله، سخت‌ترین روزهای سردِ زمستان سپری‌می‌شوند.

#بهرام_ورجاوند #چله #یلدا
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

20 Dec, 14:39


به‌یاد یلدا آقافضلی

همانا فلسفه‌ی شب یلدا که طولانی‌ترین «شبِ» سال است در این است که مطابق‌با فلسفه‌ی شب و روز (یا یین و یانگ☯️ در اندیشه‌ی چینی) یا سپنتامن (نیکی) و اهریمن (بدی) در اندیشه‌ی ایرانی، روشنایی دقیقاً در اوجِ تاریکی زاده‌می‌شود؛ و شبِ درازِ یلدا که درازترین شب — یعنی درازترین و پرشکوه‌ترین تاریکیِ سال — است، همان‌شبی‌ست که خورشید (مهر، ایزد میترا) و روشنی در این شب زاده‌می‌شود؛ و ازهمین‌روست که شب درازِ یلدا نزد ایرانیان گرامی داشته‌می‌شود که نمادِ زایش روشنایی و خورشید در زمانه‌ی اوجِ تاریکی‌ست؛ و روشنی و روزگار خوشبختی را به ایرانیان نوید می‌دهد.

چنانچه به نمادِ یین و یانگ ☯️ بنگرید؛ در تاریکی نقطه‌ی نوری‌ست و در روشنی نیز نقطه‌ی تاریکی؛ و این به‌این‌معناست که مطابق قانون طبیعت، هرچیزی در نقطه‌ی اوجِ خویش واژگون می‌شود؛ و ازهمین‌روی، یلدا مژده‌ی خورشید‌ می‌دهد.

به‌یا‌د یلدای زیبایِ ایران‌شهر؛ یلدا آقافضلی؛ به‌یاد گیسوی بلندِ خرمایی و چشمانِ سیاهِ او که چون شبِ یلدای ایران است؛ و به یاد چهره‌ی مهر‌انگیزِ روشنِ او که همچو پگاهِ ایران است.

پاینده ایران و انوشه‌باد ایران‌شهر 🍷
یلدایتان پیروز

#بهرام_ورجاوند #یلدا #ایرانشهر
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

17 Dec, 13:26


فرق دین و مذهب

دین را با مذهب اشتباه نگیرید؛ دین (واژه‌ای فارسی) یعنی «خرد و وجدانِ روشن» (وابسته‌به اختیار)؛ و مذهب (واژه‌ای عربی) یعنی «راه‌وروشی برای زندگی‌کردن که از سوی خدا بر انسان نازل‌شده».

واژهٔ «مذهب» بر وزنِ مفعل است و از ریشهٔ ذهب؛ که وزن مفعل مخصوصِ «مکان یا جایی انجامِ عمل» است و زمانی‌که ریشهٔ ذهب به‌معنای «رفت» را در این‌وزن قرارمی‌دهیم، معنایش می‌شود «چارچوبی/ جایی برای رفتارکردن و عمل‌کردن» و یا همان «راه‌وروشی برای زندگی‌کردن که از سوی خداوند فرستاده‌می‌شود تا ما‌ را به سعادت برساند»؛ درحالیکه واژهٔ دین واژه‌ایست فارسی از ریشهٔ دئنای اوستایی به‌معنای چشم روشن درون‌نگر/ خرد روشن درون‌بین/ وجدان روشن، که نخستین‌بار در کتاب «اوستا» به‌کاررفته‌است.

مسیحیت و یهودیت (کلاً ابراهیمیت) دین نیستند؛ بلکه مثال‌هایی از مذهب اند؛ درحالی‌که زرتشت (ایران)، کنفوسیوس(چین)، تائو(چین)، بودا(تبت) و شینتو (ژاپن) مذهب (یعنی راه و روشی برای زندگی) نیستند بلکه «دین» (یعنی وجدان روشن) هستند.

برخی می‌‌گویند که کلمهٔ دین در قرآن آمده‌است و ازاین‌رو دین را کلمه‌ای عربی تصور می‌کنند. دراین‌خصوص باید گفت که کلمات فارسی فراوانی در قرآن پیدامی‌شود که واژهٔ دین نیز یکی‌از این واژگان است. واژهٔ دین پس‌از ورود به زبان عربی در معنایی کاملاً متفاوت نسبت‌به آنجه‌که در زبان فارسی معنی می‌داد به‌کاررفته‌است _ یعنی در همان معنای «مذهب» _ که ربطی‌به معنای واژهٔ دین ندارد.

بنابراین این قولِ معروف که گفته‌می‌شود «مذهب شاخه‌ای از دین است» ادعای نادرست و بی‌ربطی است که از همین دستکاریِ معنایی ناشی‌می‌شود و پس‌از تغییرداده‌شدنِ معنای واژهٔ دین در زبان عربی و رواجِ آن درمیانِ ایرانیانِ مسلمان، این «قراردادِ زبانی» میان آن‌ها بسته‌شد که مذهب به‌عنوان شاخه‌ای از دین شناخته‌شود؛ حال‌آنکه دین و مذهب هیچ ارتباطِ معنایی‌ای با هم نداشته‌اند.

بنابراین واژهٔ دین معنایی نزدیک‌به «آیین» که در ذهن ماست دارد؛ برای‌همین است که می‌گوییم آیینِ کنفوسیوسی، شینتو و یا آیین زرتشت و نمی‌گوییم دین؛ چراکه ذهنیتی که از واژهٔ دین در ذهن اکثر افراد است، مذهب است؛ و ازاین‌رو از واژهٔ آیین استفاده‌می‌شود که با مذهب اشتباه فهم نشود.

#ایران #زرتشت #بهرام_ورجاوند
#دین #مذهب

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

16 Dec, 14:00


چرا باید میهن خود را دوست‌بداریم؟

۱- زیرا ما «انسان» هستیم.

۲- انسان در زندگی درجستجوی رسیدن‌به «خوشبختی» است؛ و این فلسفهٔ زندگیِ اوست.

۳- خوشبختی یعنی پاسخِ انسان به تمامی نیازهای روانی و فیزیکی‌اش.

۴- او سرزمینی را که در آن‌سرزمین به «خوشبختی» دست‌می‌یابد، «بهشت» می‌نامد و همواره درجستجوی رسیدن‌به بهشت می‌گردد؛ حال برخی‌از انسان‌ها با با نگرش مذهبی (مرگ و رسیدن‌به بهشت در آن‌دنیا) و برخی‌دیگر از انسان‌ها با نگرش دینی (ساختن بهشت در همین‌دنیا) بهشت را جستجو می‌کنند؛ که ایرانیانِ زرتشتی در دستهٔ دوم قرارمی‌گیرند.

۵- ازآنجایی‌که انسان موجودی اجتماعی است؛ پس رسیدنش به خوشبختی و به بهشت، تنها ازطریق زندگی درکنار انسان‌های دیگر، و بناکردنِ این‌بهشت باکمکِ یکدیگر امکان‌پذیر می‌شود.

۶- پس انسانِ ایرانی (هوموساپینسِ آریایی) درکنار سایر انسان‌های ایرانی «اَئیرینَم‌خَشْتَرَه» یا شهریاریِ ایران را بنا کردند تا در آن به فلسفهٔ زندگی خود دست‌یابند و آن را به بهشت تبدیل‌نمایند.

۷- و این اَئیرینَم‌خَشتره شد میراثِ هزاران‌سال کوشش و تلاش اجداد ما انسان‌های ایرانی برای رسیدن به فلسفه و دلیلِ زندگیِ خود برروی زمین؛ همان بهشتی که همواره جستجویش می‌کرد.

۸- بنابراین؛ «ایران‌شهر» فلسفهٔ زندگیِ ماست.

ایران‌شهر فلسفهٔ زندگی ما، دلیلِ زندگیِ ما، بودنِ ما، هست و نیستِ ما و همه‌چیزِ ماست؛ هرچه داریم و هرچه نداریم از ایران‌شهر است؛ ایران‌شهر معنا و شرحِ «انسان‌بودن/ انسانیتِ» ماست؛ بدونِ ایران‌شهر، ما انسان نیستیم که بخواهیم زندگی را برای خود معنا کنیم.

ایران‌شهر معنا و ترجمهٔ وجودِ ماست.

#بهرام_ورجاوند (کاوه ایران‌فرّه) #ایران #ایرانشهر #میهن #وطن

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

14 Dec, 20:55


همراهان در جریانید که بنده فارس نیستم و گیلک ام؛ و به‌عنوانِ یک ایرانی، از مردمِ دل‌آور و تاریخ‌سازِ فارس _ که از هر سو بهشان توهین می‌شود؛ ولی نه تنها بی‌ادعا ترین مردم اند، بلکه بی‌دفاع ترین نیز هستند _ محکم و استوار دفاع می‌کنم.

کاوه ایران‌فره

14 Dec, 20:46


پانترک (و ‌‌پانکُرد + پانلُر) می‌گویند که در جنگ‌ها همیشه فارسِ سوسول در آرامش می‌نشست تو خونش؛ ما می‌رفتیم از فارس دفاع می‌کردیم و برای ایران می‌جنگیدیم و اگر ما نمی‌بودیم الان ناموس فارس زیر دست عرب‌ها (صدام) بود.

باشه عزیز دلم :) بیا یه نگاهی به آمار جانباختگانِ جنگ ایران و عراق بندازیم.

کل آمار شهدای استان‌های آذربایجان رو جمع‌بزنی، به یک اصفهان نمی‌رسه؛ دیگه بذار بقیه رو نگم؛ بذار کمی بهت رحم کنم.

***

ضمنِ نشان‌دادن این آمار به آن نـازنــیــــنـان، هزینه‌های بسیار بالای جراحیِ فک‌و‌صورت را بهشان هشدار دهید …


بهرام ورجاوند
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

12 Dec, 19:55


پیوستِ یادبودِ سالروزِ آزادسازیِ آذرآبادگان از اشغال

آذرآبادگان در تمام تاریخ خود زادگاه ایرانیانِ میهن‌پرستی بوده که برای دفاع‌از ایران دربرابرِ مهاجمان، از تورکانِ عثمانی گرفته تا گنده‌تجزیه‌طلب‌های استالین‌پناهی چو پیشه‌وری و میرجعفر باقرُف استوارانه ایستادند.

حالا، امروزه ناکسانی پیداشده‌اند که مدعی‌اند می‌خواهند این تکه را از ایران جداکنند؛ این ادعا، خود به‌تنهایی بزرگترین توهین به آذرآبادگان و مردمش است. توهینی به آروندیِ مردمِ این‌خطه و به کارنامه‌شان در تاریخِ ایران‌شهر؛ توهینی به شعور و شرافتِ مردمِ تبریز؛ جسارتی به «نام» آذرآبادگان! جسارتی که غیرتِ مردمِ آذرآبادگان را _ که به همان معروف هستند _ به‌زیرِ سؤال می‌برد. چگونه می‌توان ادعای جدایی خطه‌ای را از خاکِ میهن کرد که شاه‌سخنِ قهرمانِ همین خاک، ستارخان، که «می‌خواهم هفت کشور زیر بیرق ایران باشند» بر پیشانیِ بلندِ تاریخ میهنش نقش بسته‌است؟

مگر این خاک دیگر باکر‌ی‌ها و رهام اردبیلی‌ها و فرخ‌زاد اسفندیاران و ستارخان و پاپک خرم‌دینان ندارد که توی نارسیده‌جوجک بیایی و داوِ جداییِ سرِ ایران از آن سر دهی؟

بهرام ورجاوند (کاوه ایران‌فرّه)

کاوه ایران‌فره

12 Dec, 17:58


گانتر فلینگر عضو کمیسیون سازمان‌ملل با انتشار تصویری از نقشهٔ تجزیه‌شدهٔ ایران از طرحِ ناتو پرده برداشت و نوشت: «۳۰۰ عضو سازمان ملل آمادهٔ اجرای این طرح تا سال ۲۰۳۰ هستند».


ای‌جاان! تو فقط بیا و ایران رو‌ تجزیه بکن.

من عاشقِ به‌چالش‌کشانیده‌شدن هستم!

خیلی لذت‌می‌برم از این‌که مرا به‌چالش‌می‌کشی؛ وقتی‌که تک‌تکِ اعضای پیکرهای تجزیه‌شدهٔ نیروهایتان را برایتان به‌صورتِ کادوپیچ‌شده در جعبه‌های پُستی ارسال‌کردم، مشتاقانه منتظرِ خواندنِ توئیتِ بعدیِ تو خواهم‌بود.

«بهرام ورجاوند»

کاوه ایران‌فره

08 Dec, 18:55


جشن آذرگان

جشن آذرگان جشن بزرگداشت آذر (آتش) یکی‌از چهار آخشیگ (عنصر) سازندهٔ طبیعت (آب، باد، خاک، آتش) است و به‌یادآورندهٔ این‌که ما نیز همچون آتش درخشان، «پاک، راست، درخشنده و همیشه روبه‌بالا» باشیم.

چنان‌که گفته‌شد هریک‌از جشن‌های ایرانی یک «تِم» دارد؛ و تِمِ آذرگان کاملاً پاییزی و به‌رنگ‌های سرخ❤️ و نارنجی🧡 و زرد💛 است🍁🍂.

دربارهٔ جشن آذرگان در ادبیات فارسی
ابوریحان بیرونی در صفحهٔ ۲۵۶ ترجمهٔ آثارالباقیه دربارهٔ این جشن می‌آورد: «... روز نهم آذر عیدی است که به‌مناسبت توافق دو نام (آذرجشن) می‌گویند و در این‌روز به افروختن آتش نیازمند می‌باشند و این روز، جشن آتش است. زرتشت امر کرده در این روز آتشکده‌ها را زیارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمایند …»

در باور ایرانیان (زرتشتیان)، آذر به معنی آتش نماد قانونِ اشا، راستی و پاکی اهورایی است. آتش تنها ماده‌ای است که آلودگی به خود نمی‌گیرد. در همه حال روبه‌بالا می‌رود. خود می‌سوزد و دیگران را گرما و نور می‌دهد.

شیوهٔ جشن‌گرفتنِ آذرگان
نیاکانمان آذرگان را روزی خجسته می‌دانستند و در خانه‌ها و بام‌ها آتش افروخته و آن‌روز را با شادی و شادمانی و خواندن نیایش‌ها و گستردن سفرهٔ آیینی با خوراکی‌های گوناگون در آتشکده‌ها که آذین‌بندی شده‌بودند، جشن‌می‌گرفتند. به‌هنگام جشن، بر آتش چوب‌های خوش سوز و خوش‌بو می‌نهادند؛ و آنگاه به‌مناسبت آغاز سرما، از آتش فروزان در آتشگاه، هر کس اخگری (شعله‌ای) به خانه برده و آن آتش تا پایان زمستان در خانه‌ها فروزان بود و نمی‌گذاشتند خاموش‌شود و آن را نیک‌فرجام و فرخنده می‌دانستند.

نیایش‌ها
یکی‌از نیایش‌هایی که در آذرروزِ هرماه و ازجمله در آذر روز از آذرماه خوانده می‌شود «آتش نیایش» نام دارد که پنجمین نیایش از پنج نیایش «خرده اوستا» است:

متن آتش نیایش: 
  درود بر تو ای آتش، ای برترین آفریده سزاوار ستایش اهورامزدا،به خشنودی اهورامزدا، راستی بهترین نیکی است، خرسندی است. خرسندی از آن کسی‌ست که خواهانِ بهترین راستی باشد. برمی‌گزینم که مزداپرست زرتشتی باشم و خدایان پنداری را زدوده، تنها به اهورا باور داشته‌باشم. درود به تو ای آتش! ای پرتوِ اهورامزدا! خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش برساد. افروخته باش در این خانه، پیوسته افروخته باش در این خانه، فروزان باش در این خانه، تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه، به من ارزانی‌ده ای آتش، ای پرتو اهورامزدا، آسایش آسان، پناه آسان، آسایش فراوان، فرزانگی، افزونی، شیواییِ زبان و هوشیاری روان و پس از آن خرد بزرگ و نیک و بی زیان و پس از آن دلیری مردانه، استواری، هوشیاری و بیداری، فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و انجمن آرا، بالنده، نیک‌کردار، آزادی‌بخش و جوانمرد، که خانۀ مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند و انجمن برادری کشورها و همبستگی جهانی را فروغ بخشند.
راستی بهترین نیکی است،خرسندی است، خرسندی برای آن کسی‌ست که راستی را برای بهترین راستی بخواهد.

https://youtube.com/shorts/76WDDnqeLXo?feature=share

کاوه ایران‌فره

06 Dec, 18:03


آیا بابک خرم‌دین ترک بود؟

در قرن نهم میلادی بابک خرمدین یک ایرانیِ آذربایگانی بوده که با اندیشه و آرمان آزادسازی ایران‌شهر از اشغال خلافت اسلامی (عباسیان) قیام‌کرد و بیست‌ودوسال برای آزادی ایران‌شهر جنگید و در پایان، با خیانت‌ شکست‌خورد. شماری‌از ترکانی که خدمتگزار خلافت عباسی بودند نیز درمقابل بابک خرم‌دین جنگیدند و نام فرمانده «ایتاخ‌بوغا» در میان دشمنان بابک خرمدین به‌چشم‌می‌خورد.

در قرن نهم میلادی مردم آذربایجان به زبانِ «آذربایجانی» صحبت‌می‌کردند که شباهت فراوانی با کُردی، تاتی، گیلکی و تالشی دارد؛ ازاین‌رو که تمامی این‌ها «زبان‌های شمالی-غربی ایرانی» به‌شمارمی‌آیند. دربارهٔ منابع «زبان آذربایجانی» که پیش‌از ترکی‌شدن زبان آذربایجان در این‌منطقه صحبت‌می‌شده، در پستی پیشین (پست رسالهٔ روحی انارجانی) سخن‌گفته‌شد.

نام «بابک» یک نام اصیل ایرانی فارسیِ میانه ا‌ست: پاپک، برگرفته‌از پاپا به‌معنای بابا؛ هم‌وزن با «مزدک» برگرفته‌از مزدا.

نام‌ها (و نام‌واژگان) با پسوند کاف در زبان «فارسی میانه» فراوان اند؛ چکاوک، پوپک، فرانک، رامک، پونک، نارمک، ولنجک، ونک، مردمک، و … که بابک (پاپک) نیز یکی‌از همان‌هاست.

منابع:

AMORETTI, B.S (2007). “SECTS AND HERESIES”. THE CAMBRIDGE HISTORY OF IRAN . Vol. 4. New York: CAMBRIDGE UNIVERSITY PRESS.

Crone, Patricia (2011). “ḴORRAMIS”. Encyclopædia Iranica. new york: Bibliotheca Persica Press. Archived from the original on 13 April 2011. Retrieved 13 April 2011

BOSWORTH, C.E (1989). “AZERBAIJAN iv. Islamic History to 1941”. Encyclopædia Iranica. Vol. 3. New York: Bibliotheca Persica Press. p. 223-234. Archived from the original on 1 July 2012. Retrieved 1 July 2012.

Huart, Cl. “Bābek”. Encyclopaedia of Islam. Vol. 1 (1nd ed.). Leiden: E. J. Brill. Archived from the original on 16 January 2013. Retrieved 13 April 2011.

MADELUNG, W (1986). “KHURRAMIYYA”. Encyclopaedia of Islam. Vol. 5 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill. p. 63-65

لینک ویدیو بر روی یوتیوب:
https://youtube.com/shorts/RepTr99riL4?feature=share

_____________________

*این‌مطلب روی اینستاگرام وایرال‌شده و تابه‌کنون نزدیک به یک میلیون بازدید خورده‌است.

بالای ۳۰هزار کامنت برای این پست ارسال‌شده که بیش‌از ۱۰هزارتای آن به‌علت دربرداشتن واژگان ممنوعه، به‌طورخودکار توسط اینستاگرام حذف‌شده‌اند و محتوای اکثر ۲۱هزار کامنت باقیمانده را نیز «فحاشیِ پانترک‌ها» تشکیل‌می‌دهد. شمار کامنت‌های مؤدبانه بسیار کم است. لینک ویدیو بر روی اینستاگرام:

https://www.instagram.com/reel/DCteONvRKoD/?igsh=MTRsbnloMW1rNGI5dA==

کاوه ایران‌فره

05 Dec, 14:46


پانترک؛ بزرگترین توهین‌کننده به مردم آذربایجان

هموطنان آذربایجانیِ عزیز و گرامی‌ام؛ پاتنرک‌ها بزرگترین گروهِ توهین کننده به مردم آذربایجان اند و به‌طور شبانه‌روزی مشغول توهین کردن به آن‌ها بوده و موجب تمسخر آذربایجانی‌ها می‌شوند. درنتیجه نخستین قربانی پانترکیسم، آبرو و حیثیت تبریزی‌هاست

پانترکیسم درحال بدنام‌کردن آذربایجانی‌ها نزد بقیهٔ ایرانیان هستند و با نفرت‌پراکنی به بقیهٔ مردم ایران و توهین به تمام مردم ملت ایران مثل کُردها، ارمنی‌ها، فارس‌ها، لرها، شمالی‌ها، تالشی‌ها، لک‌ها و تات‌ها با ماسکِ آذربایجانی‌ها، درحال ایجاد احساس نفرت نسبت‌به آذربایجان و بدنام‌کردن آن نزد بقیهٔ مردم ایران بوده؛ و بدتر از همه، ‌‌درحالِ مسخره کردنِ تبریزی‌ها، آذربایجانی‌ها (و ترک‌زبانان) نزد بقیهٔ مردم ملت ایران اند. پانترک‌ها شبانه‌روز و به‌صورت بی‌وقفه و بدون توقف درحال توهین به مردم آذربایجان و آبرو و حیثیت این مردم اند.

ازاین‌رو نخستین کسانی که بایستی جلوی پانترک‌ها ایستاده و جلوی آن‌ها را گرفته و آن‌ها را خنثی سازند، خود آذربایجانی‌ها به‌ویژه هموطنان تبریزی‌مان هستند.

باید جلوی این وُحوش را هرچه‌سریعتر گرفت. یادآوری می‌کنم که نخستین کسانی که باید جلوی پانترک‌ها بایستند، خود آذربایجانی‌ها هستند که خود نخستین قربانی آنها اند.

https://youtube.com/shorts/fWo2ds2iu5E?si=xx7j757w_P62CmoY

کاوه ایران‌فره

29 Nov, 12:36


↩️ افسانه‌ی اشکانی‌ستیزی ساسانیان

💠 یکی از برساخته‌های بی‌پایه‌ی معاصر که شوربختانه طوطی‌وار بازگو می‌شود، افسانه‌ی «اشکانی‌ستیزی ساسانیان» است.

💠 باورمندان این افسانه، بدون داشتن هیچ سندی از نابودی آثار اشکانی به دست #ساسانیان، کمبود آثار آن دوره را دلیلی بر تباه‌سازی‌شان به دست ساسانیان می‌دانند! اما به وارون این ادعای بی‌پایه، ابوریحان بیرونی علت اشفتگی تاریخ #اشکانیان را غفلت و وضعیت مضطرب خود آنها می‌داند که ریشه در تازش اسکندر داشته است. بیگمان اداره‌ی کشور به شیوه‌ی ملوک‌الطوایفی در این دوره، تاییدگر دیدگاه اوست.

💠 شگفت آنکه برخی هنوز اصل ادعای خود را اثبات نکرده به جستجوی علت اشکانی‌ستیزی ساسانیان رفته و آن را آزاداندیشی اشکانیان به وارون تعصبات دینی ساسانیان می‌خوانند!

💠 در اثبات بی‌پایگی این سخنان همین بس که ساسانیان گرچه ویژگی ملوک‌الطوایفی اشکانیان را به لحاظ سیاسی نکوهش می‌کردند، اما متون پهلوی مانند «زند وهومن یسن»، «یادگار جاماسپی»، «دینکرد چهارم» و «بندهش»، که جزو متون مهم زرتشتی نیز هستند، یادمان کلی اشکانیان نزد ساسانیان را مثبت می‌نمایانند.

بهدین #تیرداد_نیک‌اندیش

🔥 @AshemVohu2581 🔥

کاوه ایران‌فره

28 Nov, 19:16


آیا در دورهٔ پهلوی (و کلا در دورهٔ معاصر، تا امروز) هرگز تُرکی ممنوع بوده؟!

در دورهٔ معاصر _ به‌ویژه دورهٔ پهلوی _ آهنگ‌های بسیار زیادی به‌ترکی تولید و در تلویزیون پخش‌شده‌است؛ همچنین کتاب‌های زیادی به‌ترکی چا‌پ‌شده‌اند که نام‌آن‌ها را در این‌جا نیز می‌نویسم:

اشعار شهریار شاعر تبریزی به‌زبان ترکی آذربایجانی، مثل سهندیه و حیدربابایه سلام
دیوان ملا محمد هیدجی
دیوان رضا صراف تبریزی
دیوان ابوالحسن راجی تبریزی
دیوان فضولی بغدادی
دیوان میرزا علی معجز شبستری
دیوان شمس‌الحکمای تبریزی
خودآموز ترکی دکتر سلام‌الله جاوید

این تنها نمونه‌ای از کتاب‌های چاپ‌شده به‌زبان ترکی آذربایجانی در دورهٔ حکومت پهلوی بوده‌است.

اگر از ممنوعیت سخن بگوییم، اتفاقاً باید از «ممنوع‌کردنِ زبان فارسی» در دورهٔ حکومت فرقهٔ دموکرات سخن‌گفت.

یاوه‌گویی کنتور نمی‌اندازد و بلاهت انتهایی ندارد. روش مقابله‌با ابلهان هرگز بحث‌کردن با آن‌ها نیست؛ بلکه روشنگری واقعیات بدونِ مخاطب‌قراردادنِ آن‌هاست. یک ابله همیشه ابله می‌ماند؛ اما با هوشیارترشدن جامعه، ابله نیز ناچار می‌شود بلاهت خود را به‌سطوحِ بالاتری به‌روزرسانی‌کند.

https://youtube.com/shorts/idH2tODFjpc?si=TDY7H5m6bMKdsFsv

کاوه ایران‌فره

25 Nov, 18:35


کشتار ۲۵ هزار آذربایجانی!؟

ردی بر شایعهٔ من‌درآوردی و شکمیِ کشتار مردم آذربایجان در بیست‌ویکم آذر سال ۱۳۲۵.

جالبه که درخصوص رقم کشتار هم همین عدد ۲۵ را که از سال ۱۳۲۵ گرفته‌شده درآورده‌اند و عدد جدیدی به کله‌هایشان خطور نکرد.

این شایعه را مجاهدین خلق مطرح‌کرده که به‌طرز جالبی صفحهٔ آن‌ها در «فیلترنتِ ایران» ((غیرِ فیلتر)) است که بتوان به‌راحتی به آن دسترسی‌یافت. و رفقای مجاهدین خلق که پان‌ترکها می‌باشند بابت این‌شایعه از آن‌ها تشکر شایانی به‌جای‌آورده‌اند.

جالب است که حتی در سایت برای کشتار زحمتی به خود نداده و تصویر متفاوتی جعل‌نکرده‌اند و از همان تصاویر کتاب‌سوزی برای کشتار نیز استفاده کرده‌اند.

نیکی شاید خودش بی‌عرضه‌تر از آن باشد که بتواند بر بدی پیروز شود؛ اما ما آن‌را بر بدی، و راستی را بر دروغ پیروز می‌کنیم.

https://youtube.com/shorts/FzeFvfQrMyI?si=HtW9ZB3X7mezgc-x

کاوه ایران‌فره

24 Nov, 17:20


آیا بابک خرم‌دین ترک بود؟

در قرن نهم میلادی بابک خرمدین یک ایرانیِ آذربایگانی بوده که با اندیشه و آرمان آزادسازی ایران‌شهر از اشغال خلافت اسلامی (عباسیان) قیام‌کرد و بیست‌ودوسال برای آزادی ایران‌شهر جنگید و در پایان، با خیانت‌ شکست‌خورد. شماری‌از ترکانی که خدمتگزار خلافت عباسی بودند نیز درمقابل بابک خرم‌دین جنگیدند و نام فرمانده «ایتاخ‌بوغا» در میان دشمنان بابک خرمدین به‌چشم‌می‌خورد.

در قرن نهم میلادی مردم آذربایجان به زبانِ «آذربایجانی» صحبت‌می‌کردند که شباهت فراوانی با کُردی، تاتی، گیلکی و تالشی دارد؛ ازاین‌رو که تمامی این‌ها «زبان‌های شمالی-غربی ایرانی» به‌شمارمی‌آیند. دربارهٔ منابع «زبان آذربایجانی» که پیش‌از ترکی‌شدن زبان آذربایجان در این‌منطقه صحبت‌می‌شده، در پستی پیشین (پست رسالهٔ روحی انارجانی) سخن‌گفته‌شد.

نام «بابک» یک نام اصیل ایرانی فارسیِ میانه ا‌ست: پاپک، برگرفته‌از پاپا به‌معنای بابا؛ هم‌وزن با «مزدک» برگرفته‌از مزدا.

نام‌ها (و نام‌واژگان) با پسوند کاف در زبان «فارسی میانه» فراوان اند؛ چکاوک، پوپک، فرانک، رامک، پونک، نارمک، ولنجک، ونک، مردمک، و … که بابک (پاپک) نیز یکی‌از همان‌هاست.

منابع:

AMORETTI, B.S (2007). “SECTS AND HERESIES”. THE CAMBRIDGE HISTORY OF IRAN . Vol. 4. New York: CAMBRIDGE UNIVERSITY PRESS.

Crone, Patricia (2011). “ḴORRAMIS”. Encyclopædia Iranica. new york: Bibliotheca Persica Press. Archived from the original on 13 April 2011. Retrieved 13 April 2011

BOSWORTH, C.E (1989). “AZERBAIJAN iv. Islamic History to 1941”. Encyclopædia Iranica. Vol. 3. New York: Bibliotheca Persica Press. p. 223-234. Archived from the original on 1 July 2012. Retrieved 1 July 2012.

Huart, Cl. “Bābek”. Encyclopaedia of Islam. Vol. 1 (1nd ed.). Leiden: E. J. Brill. Archived from the original on 16 January 2013. Retrieved 13 April 2011.

MADELUNG, W (1986). “KHURRAMIYYA”. Encyclopaedia of Islam. Vol. 5 (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill. p. 63-65

https://youtube.com/shorts/RepTr99riL4?si=HfTb-WEmF9ODGUUK

#بابک #آذربایجان #ایران #تاریخ #بابک_خرمدین #ترک

کاوه ایران‌فره

23 Nov, 18:31


آذری یا زبان باستان آذربایجان

مدارک برای نشان‌دادن وجود زبان آذربایجانی (از زبان‌های شمالی-غربیِ ایرانی) پیش‌ازاینکه زبان منطقهٔ آذربایگان به ترکی تغییر یابد فراوان است؛ فارغ‌از آثاری که در کتاب «سفینهٔ تبریز» به‌جامانده؛ که ضمن آوردن نمونه‌ای از آن، ارجاعاتی را نیز به زبان مردم آذربایگان پیش‌از تغییر این‌زبان به ترکی می‌آورم.

شعری «ملمّع» از «همام تبریزی» به فارسی و آذری که در سفینهٔ تبریز موجود است:

بدیدم چشم مستت رفتم از دست/کوام آذردلی بو کو نبی مست
دلم خود رفت و می‌دانم که روزی/به مهرت هم بشی خوش گیانم اژ دست
به آب زندگی ای خوش عبارت/لوانت‌لاو جَه‌من دیل و گیان بست
دمی بر عاشق خود مهربان شو/که زی‌سر مهرورزی گست بی گست
به عشقت گر همام از جان برآید/مواژش کان یوان بمروت و وارست
گرم خا واکَنی لشنم بوینی/به بویت خُته بام ژاهنام سرمست

ابن‌حوقل که در نیمه یکم سده چهارم کتاب «المسالک و الممالک» را نوشته، در سخن از آذربایجان و آران و ارمنستان چنین میگوید: «زبان مردم آذربایجان و زبان بیشتری از مردم ارمنستان فارسی و عربی است لیکن کمتر کسی بعربی سخن گوید. المسالک و الممالک استخری، چاپ لیدن، صفحه ۲۵۰

مسعودی تاریخ‌نگارِ بنام نیمه‌های سدهٔ چهارم هجری در کتاب «التنبیه و الاشراف» چون استانهای ایران را از آذربایگان و ری و تبرستان و خراسان و سیستان و کرمان و فارس و خوزستان و دیگر جاها میشمارد چنین میگوید: «همه این شهرها و استانها یک کشور بود و یک پادشاه داشت، و زبانشان هم یکی بود اگرچه به نیم‌زبانهای گوناگون ـ از پهلوی و دری و آذری و دیگر مانند اینها» التنبیه و الاشراف، چاپ لیدن، صفحهٔ ۸۷

یاقوت حموی جغرافی نگار دانشمند سدهٔ هفتم قمری درباره آذربایجان مینویسد: « نیم‌زبانی دارند که آذریه نامیده‌شود و کسی جز از خودشان نفهمد». (معجم البدان چاپ مصرجلد اول صفحه ۱۶۰)

گویش آذری هنوز ازمیان‌نرفته‌است؛ جمله‌هایی از زبانِ آذری کنونی که در اطراف خلخال صحبت‌می‌شود:

امسور ورن خیلی ورسته سیل خیلی آمارا گندومی خروب کردیه. (معنی: امسال باران بسیار باریده سیل بسیار آمده و گندمها را خراب کرده.)
شو اشمه توتولمش بره تکه زونوسلا یا نزنوسلا (شب ماه گرفته بود تو هم دانستی یا ندانستی)

در پایان لازم است سخن مهمی گفته‌شود؛ هدفِ پانترک‌ها ازبین‌بردن زبان ترکی آذربایجانی است؛ اما ما جلوی آن‌ها ایستاده‌ایم و هرگز به آن‌ها اجازه‌نخواهیم‌داد که زبان ترکی آذربایجانی را ازمیان‌ببرند.

https://youtube.com/shorts/aFcWPlL27k0?si=oA1Qp2Kdua8bNQ7L

#ایران #تاریخ #تبریز #ترکی #آذربایجان #تورکی

کاوه ایران‌فره

23 Nov, 18:31


رساله اشعار روحی انارجانی به زبان کهنِ آذربایجانی
قرن ۱۷ میلادی

@kavehiranfarr @ kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

11 Nov, 18:32


🔴پاسخ به استناد های ظاهری و نمایشی برخی جریان های قومی


احتمالا دیده اید که کانال های قوم گرایانه استدلال میکنند که فلان مورخ در قرن ۱۲ گفته اشکانیان ترک بودند پس واقعا بودند!
در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت.

اما لازم به ذکر است که چنل اشکانی به گفتمان های غیر آکادمیک بخصوص جریان های زرد پانترکیسم نمی‌پردازد با اینحال به درخواست عزیزان از آنجا که ادعای آنها با توسل به مدارکی است شاید مفید باشد تفاوت مطلب تلقین شده از سوی آنها و واقعیت آن اسناد را تحلیل کنیم.

🔶اسکن های توضیحات زیر+اسکرین از یکی از این دسته کانال ها



📚Rome in the East: The Transformation of an Empire Warwick Ball


A historical relationship between the Kurds and Medes? A critical reassessment c. ninth to fifteenth century CE Leiden University Name: Ariyan Mahmoud Supervisor I: P. Buc Supervisor II: O.P Kennedy Date: 16-6-2022


@ARSACID_CHRONICLE 🏹

کاوه ایران‌فره

11 Nov, 18:14


آیا اشکانیان ترک بودند؟ صحبت با پروفسور جمال تکین‌اوغلو (فرهادی)

در پست پیشین متأسفانه برخی‌از هموطنان پروفسور را به‌تمسخر گرفته و به ایشان خندیدند؛ مایهٔ تاسف است. رزومهٔ پروفسور مشخص است؛ ایشان فارغ‌التحصیل دانشگاه آنکارا در سال ۲۰۰۷ بوده و ترجمهٔ بیش‌از ۳۷ کتاب داستان از زبان‌های مختلف به زبان ترکی استانبولی و تألیف چهار کتاب و صفر مقاله در زمینهٔ تاریخ و فرهنگ جهان در کارنامهٔ درخشان ایشان ثبت‌شده‌است. کتاب‌های استاد نیز همگی به زبانِ ترکی استانبولی می‌باشند. پروفسور وقت گرانبهای خود را برای نوشتن به لهجهٔ حافظ و سعدی و مولانا و شهریار و قطران تبریزی و نظامی گنجوی و گات‌های زرتشت تلف‌نمی‌نمایند و تمامی آثار خویش را به زبان ترکی استانبولی به‌رشتهٔ‌تحریر درمی‌‌آورند.

برخی‌از هموطنان نیز متاسفانه در کمال بی‌ادبی به کُندی صحبت‌کردن استاد ایراد گرفتند؛ حقیقتاً پروفسور سال‌های زندگانیِ خویش را در کشور موردعلاقهٔ خود ترکیه زندگی‌کرده و ازاین‌رو زبان فارسی را به‌خوبی صحبت‌نمی‌کنند. ایشان مدت کوتاهی در ایران حضور داشته و به‌زودی دوباره به ترکیه بازمی‌گردند که دراین‌فاصله با هم گفتگویی داشتیم.

استاد معتقد هستند که سلسلهٔ اشکانیان ترک می‌باشند؛ به بررسیِ آراء و ادلهٔ اثبات می‌پردازیم.

هرکسی که با خود من صحبتی دارد، می‌تواند آن‌را در گروهِ نوایرانشهری مطرح نماید.

@kavehiranfarr

https://youtu.be/VX3KCnwcXQQ?si=vEECpcvd7oSOPstl

کاوه ایران‌فره

11 Nov, 17:58


تخت‌جمشید جعلی است! صحبت‌های یک پانترک

صحبت با پروفسور جمال تکین‌اوغلو (فرهادی)، فارغ‌التحصیل تاریخ و فرهنگ تورکان از دانشگاه آنکارا بر سرِ ادعاهای پانترکیسم.

طی یک مناظرهٔ طولانی بیشتر ادعاهای پانترکیسم در مناظره مورد بحث قرارگرفته که چندین قسمت، با اجازهٔ پروفسور بر روی اینستاگرام ارسال‌می‌شود. پروفسور درحال‌حاضر حساب اینستاگرامی ندارد.

قسمت اول — تخت‌جمشید و بیستون جعلی است؛ مادها تُرک اند.

*درخصوص «هویت ملی» ساختن باید گفت که اگرچه آتاترک در ترکیه دست‌به «اختراع» یک هویت ملی برای کشور نوبنیادِ ترکیه زد؛ اما این به انگلیس ربطی ندارد. انگلیس دیوانه نیست که برای کشورهای جهان سومی و مستعمرات هویت ملی ساخته و آن‌ها را به ابرقدرت‌های تازه تبدیل کند.

https://youtu.be/13FEfcbpwXM?si=FZUx1UPP-ydfMaOB

کاوه ایران‌فره

06 Nov, 06:44


ترامپ رئیس‌جمهور شد.

کاوه ایران‌فره

06 Nov, 03:55


جمهوری‌خواهانِ امریکا همچنین در انتخابات مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا، قاطعانه پیش هستند.

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

06 Nov, 03:43


[به‌احتمال بسیار قوی] دونالد ترامپ تا ساعاتی‌‌دیگر پیروز انتخاباتِ سال ۲۰۲۴ ایالات‌متحدهٔ آمریکا خواهدبود.

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

04 Nov, 18:46


هموطن عزیز، اگه مسئله لخت‌شدن این‌قدر مناقشه‌برانگیزه، علتش وجود این موجودات است.

لخت‌شدن شاید ازنظر برخی‌ یک «عُصیان» دربرابر زور شناخته‌شود؛ اما، این‌حرکت یک حرکت نمادین و معنادارِ وکیستی (کمونیستی) است.

و درنتیجه بااین‌روش، این‌ها می‌توانند:

«هرگونه اعتراضاتِ ایرانیان» را به‌نفع خود، ایدئولوژی خود و جنبش‌های خود مصادره‌، آن‌را از «مفهومِ سیاسی و اندیشگی خود» تُهی؛ منحرف و به هر مسیری غیراز آن‌مسیری که خواستهٔ مردمِ معترض است کشانده؛ و در پایان، آن‌را به شکست کامل و سرکوب بکشانند.

و این دقیقاً هدف آن‌هاست؛ به شکست کشانیدن هرگونه اعتراض ملت با این‌روش.

اگر این جریان‌های داس‌وچکشی وجودنمی‌داشتند، هرگز کسی حتی نمی‌توانست به ملت این تهمت را بزند که «شما می‌خواید لخت شید» زیرا کسی نمی‌خواست لخت‌شود و چنین‌چیزی موضوعیت نمی‌داشت.

_ دراینجا لازم است کوتاه اشاره‌کنم مغاطهٔ برخی‌از افراد هم، قاطی‌کردن موضوع لخت‌شدن با «لخت‌شدن در لب ساحل برای شنا» است؛ گویی‌که آدم احساس می‌کند نامبرده مقاومت شدید و اصرار عجیبی بر نفهمیدن دارد.

هر اعتراضی «فلسفه‌ای» دارد؛ وقتی اعتراضی صورت‌می‌گیرد، در درجهٔ نخست به «اندیشه و فلسفهٔ آن» توجه‌می‌شود؛ که «پیام معترضان، خواستهٔ آنان و اندیشهٔ آنان چیست» و وقتی چنین موجودات رذلی وجود دارند که سراسرِ اندیشه، خواسته و مطالبات ایرانیان معترض را به «ما می‌خوایم لخت شیم» فرومی‌کاهند و تمامی مبانی فکری و اندیشگی آن را ازبین‌می‌برند، نه‌تنها هر بیننده‌ای در جهان به‌این‌نتیجه‌می‌رسد که این اعتراض صرفاً شورشی‌است وُکیستی ازسوی فرقه‌ای از چریک‌های سابق خلق و به‌هیچ‌عنوان خواسته‌ای در سطح کلان نیست و نمی‌توان آن‌را به ملت ایران تعمیم داد؛

بلکه مهمتر از این، باعث‌می‌شوند که پیام اصلی معترضان و اندیشهٔ والای پشت اعتراض آن‌ها و خواستهٔ اصلی‌شان خفه شده و هرگز شنیده‌نشود!

که نتیجه‌اش نیز چیزی به‌جز «جدی نگرفتن» اعتراض ملت ایران از سوی مردم و سیاستمداران کشورهای جهان نیست.

*اسم این گفتمان «تفکرِ وُکیسم» است که نسل نوین تفکر «کمونیسم» است؛ کمونیسم و سوسیالیسم چپِ دمده و ازرده‌خارجی اند که امروزه دیگر مطرح نیستند. امروز وُکیسم و موج ششم فمنیسم تفکرات «چپ نو» هستند و ما امروز با چپ نو سروکار داریم.

#چپ #دختر_علوم_تحقیقات

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

04 Nov, 18:46


مرام یک «وُکیست» (نسل نوی کمونیست‌ها):

تن‌فروشی ناسزا نیست؛ تن‌فروشی می‌تواند یک شغل محترم، و دارای حقوق و بیمه و امنیت شغلی باشد.

کاوه ایران‌فره

01 Nov, 18:48


مقایسهٔ هالووینِ ژرمنی🎃و آبانگان آریایی🌊

🔶هالووین که در پایان ماه اکتبر و آغاز نوامبر برگزارمی‌شود، یک جشن باستانیِ ژرمنی‌ست که فلسفهٔ آن، پایان نیمهٔ گرم و روشن سال و آغاز نیمهٔ سرد و تاریک سال است؛ و ازاین‌رو، به‌باور ژرمن‌های باستان، در چنین‌شبی که این انقلاب بزرگ☯️ درحال رخ‌دادن است، «سرنوشت‌ها» نیز نوشته‌می‌شوند.

🔸ازاین‌رو، ارواح مردگان (اجداد زندگان) در چنین‌شبی به نزدیکیِ فرزندانشان می‌آیند و فرزندان می‌توانند از ارواحِ اجدادِ خود آرزوهایشان را درخواست‌کنند تا آ‌ن‌ها ‌این‌آرزوها را برایشان برآورند.

🔷اینک فلسفهٔ چشن آبانگان.

🔹جشن آبانگان برای بزرگداشت ایزد «آناهیتا یا آناهید» ایزدِ نگهبان آب‌های جاری برگزار می‌شود؛ و جشن‌گرفتن آبانگان، که به‌فراخورِ تقارنِ ماه آبان و روز آبان در تقویم رخ‌می‌دهد (۴ آبان به‌تقویم جلالی و ۱۰ آبان به‌تقویم زرتشتی)، جشنی‌ست که در آن، با خواندن نیایش «آب‌زور» از آبان‌یشتِ کتاب اوستا _ کتاب محترم و ورجاوند ایرانیان _ «جایگاه، اهمیت و ارزش آب در زندگی» را به خود یادآور شده؛ و آموزه‌های اوستا درزمینهٔ صرفه‌جویی در «مصرفِ آب و هدرندادنِ آن، استفادهٔ درست از آن و آلوده‌نکردنِ آن (آب را گل‌نکنیم) و پاک‌نگاه‌داشتنش» را مرور کرده و بر عمل به این‌آموزه‌ها برای داشتنِ ایران‌شهری پیروز که هرروزش بهتر از دیروز باشد تاکید می‌کنیم.

🔹نیایش آب‌زور:
«ای آناهید، ای نیک، ای تواناترین، اینک مرا این كامیابی فراز دِه كه به‌ارجمندی، به یک خوشبختیِ بزرگ دست‌یابم. آن خوشبختی‌ای كه، هركسی دست‌یابد به هرآنچه که دوست‌می‌دارد و به هرآنچه که برای یک زندگی خوش و خرم به‌کارمی‌آید.»
(آبان یشت).

🔹می‌ستاییم آب‌را که زندگانی از آن است. (نیایش ویژهٔ آبانگان)

🔹حوض‌های آبی در حیاط خانه‌های قدیمی که درمیان خود «فواره» هم داشتند، به‌خاطر جایگاه آب در چهار عنصر سازندهٔ هستی و ایزد آناهید در اندیشهٔ ایرانیان بوده‌است.

🔹بر سفرهٔ آبی‌رنگ‌جشن آبانگان عناصرِ «آب، گلاب، شراب، شیرینی، آجیل، انار و مرکبات، عود و کندر، مجسمهٔ آناهید، کتاب اوستا و شاهنامه و آتشدان» را قرارمی‌دهیم.

◾️حالا شما به‌عنوان یک انسانِ ایرانی پاس‌داشتِ جشن ملّیِ آبانگان💙 را ترجیح‌می‌دهید یا برگزارکردن هالووین🎃 را؟

#آبانگان #هالووین

🔻ویدیوی توضیح و تفسیر جشن هالووین و مقایسه‌اش با آبانگان:

https://www.instagram.com/reel/DB1hHbMOhON/?igsh=c2c2cmVueHA5OW50

کاوه ایران‌فره

28 Oct, 19:41


کوروش بزرگ (کوروش دوم هخامنشی) کیست؟

او پرچمدارِ اندیشه‌ی ایرانی _ مَزدیَسنا (یا آیین زرتشتی) و مُجریِ اوست.

کوروش بزرگ هخامنشی کسی بوده‌است که برخلافِ اکثر بنیانگذاران دولت‌های بزرگ جهان، دولت و امپراتوریِ خویش را با «داد» _ یعنی با منشِ ایرانی _ بنیان‌گذاشت.

او با نبوغِ خویش، اندیشه‌ی ایرانی را در سراسرِ مرزهای شرق و غربِ دنیای متمدنِ آن‌زمان گسترد.

چنانچه پیشتر نیز بارها بازگفته‌ام، همه‌چیز از «اندیشه» آغاز می‌شود. این «اندیشه» است که یک تمدن، یک امپراتوری، یک ملت و یک میهن را به‌وجودمی‌آورد. ملیّتِ ایرانیِ ما برپایه‌ی اندیشه و منشِ نیکی بنیاد گذاشته‌شده‌است که کوروشِ بزرگِ هخامنشی (که ابوریحان بیرونی او را با شخصیت کیخسروی کَیانی در شاهنامه تطبیق‌داده) آن‌را به‌منصه‌ی ظهور کشاند.

هرآیینه میراثِ کوروش/ کیخسروی بزرگ، انوشه، ورجاوند و پیروز است. اَئیرینَمْ خَشْتَرَه، ایران‌شهر و یا مُلکِ ایران درختِ کهنسالِ پیل‌پیکرِ تناوری‌ست که ریشه‌هایش را کوروش بزرگ هخامنشی با «کردارِ نیکِ» خویش که از اندیشه‌ی نیکِ ایرانی (مَزدَیَسنا) برمی‌آمد، آبیاری‌کرد و داریوش بزرگ هخامنشی از نهالِ آن پاسداری؛ و خسرو انوشیروان دادگر آن‌را به اوجِ شکوه و فرازشِ خویش رساند؛ تا در زمستانِ سخت، جان‌فرسا و طولانی‌ای که پیش‌رو داشت، دوام‌بیاورد. دوام بیاورد تا پس‌از گذار از آن، در بهارِ بعدی، به چونان شکوه، شکوفایی و فرازناکی‌ای دست‌یابد‌ که در تاریخ بشریت همانندی ندارد.

کوروش بزرگ هخامنشی نمونه‌ی کاملی‌ست از هوموساپینسِ ایرانی/ انسانِ آریایی _ انسانِ فرازشگرِ سخت‌جانِ تاریخ.

انسانی که «دلِ زمین» را برای برپاییِ مُلکِ خود برگزید؛ وانگاه که حُکم دل باشد، حاکم، انسانِ ایرانی‌ست.

انوشه‌باد ایران‌شهرِ ورجاوند ✌🏻🍷

#آیین_زرتشت
#کوروش_بزرگ

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

27 Oct, 18:21


پس از شکست و فرارِ مزدوران شوروی (استالین) از آذربایجان در سال ۱۳۲۵، مرکز چاپ و نشر آن ها در محله‌ی شتربان (دوه‌چی) کشف‌شد؛ و همه‌ی روزنامه‌ها، جزوه‌ها و کتاب‌های فرقه‌ی دموکرات، جمع آوری و به‌صورتِ نمادین در میدان ساعت تبریز آتش زده‌شد.

این کتاب‌ها، نه به‌خاطر زبان (که اتفاقاً همانطور که در مستندی که قبل‌از انقلاب ساخته‌شده می‌بینید، اتفاقاً بسیاری از آن‌ها به‌زبان #فارسی هستند!) بلکه، به‌خاطر محتوای کمونیستیِ دروغین، تبلیغاتی و ضد‌ایرانی‌شان نابود شدند.

کتاب‌هایی که حتی از جلدشان هم آشکار است سرتاسر ستایش و چاپلوسی برای استالین و شوروی بودند.
پانترک‌های بی‌وجود که امروزه از راه دیگری درحال‌ادامه‌دادن راه فرقه‌ی دموکرات هستند، فقط قسمتِ آتش‌کشیدن کتاب‌ها را به آذربایجانی‌ها نشان می‌دهند و به مردم می‌گویند که در زمان حکومت پهلوی کتاب‌های ترکی به آتش کشیده‌شد و زبان ترکی به‌کل ممنوع شد! (ولی همانطور که در این‌مستند مشاهده می‌کنید حقیقت چیز دیگری‌ست).

مردم آذربایجان باهوش‌تر از آن هستند که گولِ چندتا توله‌مزدور تجزیه‌طلب را بخورند؛ و زمانی‌که شرایطش پیش‌بیاید، همچون سال ۱۳۲۵، بساط تجزیه‌طلب‌ها را درهم‌خواهندکوبید.

ننگ و نفرین بر مزدوران وطن‌فروشِ تجزیه‌طلب‌

پاینده و انوشه‌ باد ملت و کشورِ ایران💚🤍❤️

#پانترکیسم

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

27 Oct, 18:21


سندی در ردِ یاوهٔ وقیحانهٔ پانترک‌ها (= کمونیست‌ها) مبنی‌بر «آتش‌زدن کتاب‌های ترکی!» در دورهٔ محمدرضاشاه پس‌از ساقط‌کردنِ جعفر پیشه‌وری

#پانترکیسم
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

24 Oct, 14:30


🩵جشنِ آبانگان🌊 خجسته باد💙🍷

🔷در تقویم ایرانی قدیم هر روزی از‌ ماه، همچون دوازده‌ماه، یک نام داشت؛ نام‌هایی همچون مهر، آبان، آذر، دی، شهریور، سپندارمذ و … و هرگاه نام روز با نام ماه برابر می‌شد، جشنی می‌گرفتیم به‌همان‌نام؛ مثل جشن آبانگان؛ که مصادف‌ است با چهارم آبان در تقویم جلالی و دهم در تقویم زرتشتی. و اما اندیشه‌ی‌ (فلسفه‌ی‌) پشتِ این‌جشن چیست؟

🔹جشن آبانگان جشنِ پاسداشتِ «ایزد بانو آناهیتاست» و مهمترین‌پیام و اندیشه‌ی فرهنگی‌ای که در جشنِ آبانگان برای‌ما وجوددارد، یادآوریِ ارزشِ عنصرِ آب در زندگیِ انسانِ ایرانی، و لزومِ پاک‌نگاه‌داشتنِ آن، و استفاده‌ی درست از آن در فرهنگِ اصیلِ ایرانی است. ایرانیان همواره از آلودن و هدردادنِ آب می‌پرهیختند و آب را کاملاً به‌اندازه استفاده می‌کرده‌اند. چنانکه هردودوت گوید:

«ایرانیان هرگز در آب ادرار نمی‌کنند، هرگز در آب تف نمی‌اندازند، هرگز دست و روی خود را در آبِ روان نمی‌شورند؛ بلکه به‌منظورِ شستشوی دست و روی، آب را برداشته و در ظرفی (یا حوض آبی - آبگیر) جمع‌می‌کردند؛ و سپس دست و روی خود را در آن‌ می‌شستند و هرگز بدن آلوده‌ی خود را در آب نشسته و به‌منظورِ شستشوی خود، سیستمِ استحمام دارند».

🔹فلسفه‌ی وجود «حوض‌های آبی» (آبگیر) در حیاطِ خانه‌های قدیمیِ ایرانی نیز، ارزش و جایگاه آب و نمادی‌از ایزدبانو آناهیتا و به‌جهتِ استفاده‌ی درست و بهینه از آب بوده‌است.

🔵ایزدبانو آناهیتا ایزدبانوی نگاهبانِ آب‌های‌جاری‌ست؛ یعنی آب‌های چشمه، جوی، آبشار، رود و رودخانه.

فراموش نکنیم که از اندیشه به فرهنگ می‌رسیم.

اندیشهٔ
نیک
گفتار نیک
کردار نیک

مجموع گفتار و کردار «فرهنگ» را تشکیل می‌دهد.

اندیشهٔ
پشتِ جشن آبانگان «نگاهداری‌از آب‌های جاری و استفادهٔ‌ درست از آن، نیالودن و هدر ندادنِ آن، و یادآوریِ‌ جایگاه آن در تمدنِ انسانِ ایرانی‌ست.»

و «فرهنگ ایرانی» ای را که این‌اندیشه می‌سازد در گفته‌های هرودوت دربارهٔ ایرانیان، و در طرز رفتاری که از آبانگان می‌آموزیم، می‌بینیم.

#ملیت_ایرانی
#آیین_زرتشتی

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

22 Oct, 18:23


مبارزه با چپ یعنی این یعنی جوابِ مسائل و قضایایی رو بدی که هنوز داده‌نشده؛ نه اینکه با جسدِ شوروی کشتی بگیری روش بارانداز بزنی

(اون هم وقتی که اون‌زمانی که شوروی هنوز زنده‌بود نه‌تنها جراتشو نداشتی جلوش وایسی، بلکه طرفدارش هم بودی)

کاوه ایران‌فره

22 Oct, 18:21


رد مغلطۀ پرطرفدارِ چپ‌ها می‌گویند «ملیت مهم نیست؛ همه انسان هستیم!»

https://youtu.be/JSaeFAiUMZk

کاوه ایران‌فره

22 Oct, 18:15


آقا این‌روزا تمام رسانه‌ها (که ازقضا همه‌شون یکدست لیبرال اند! درست مثلِ زمان شاه که همه‎‌شون یکدست سوسیالیست) _ یعنی همواره وفادار به مد و Fashion ِروز _ بودند، تماماً دارن از قطعی برق کوبا می‌گن که ببینید؛ سوسیالیسم اینه! می‌بینید چقدر چیزِ بدیه؟! پس دیگه سوسیالیست نباشید بیاید لیبرال باشید.

درحالیکه سرکاریم آقا سرکار!!
الان سوسیالیسم دیگه اصلاً مطرح نیست بلکه «چپ نو» مطرحه؛ ولی روشنفکرِ پیشتاز! ایرانی تازه پس‌از 50 سال اینو یادگرفته که سوسیالیسمی که دهۀ 1970 میلادی پیروِ بی‌قیدوشرطش بود (و الآن سال‌هاست که شکست‌خورده و عصرش تموم‌شده و دیگه هیچ حزب و جناحِ مطرحی دنباله‌روِش نیست و حتی اگه نکوبنش هم باز هرگز نمی‌تونه به قدرتِ سیاسی برسه) چیزِ بدیه!

روشنفکر ایرانی، درعینِ حمله‌اش به چپِ قدیمیِ ازمدافتادۀ بی‌رمقی که حتی یه گردن‌گیر هم نداره که درقبالِ این حملات ازش دفاع‌کنه، در مقابلِ «چپِ نو» امّا، تفکر که چه عرض‌شود؛ حتی شجاعتِ نقد هم نداره! حتی جراتشو نداره به چپِ نو بگه بالای چشمت ابروئه!

بس کن روشنفکرعلی
اینقدر مزخرف نگو سرِ ما رو درد نیار

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

22 Oct, 14:21


سندی دیگر از اعتراف و تایید نام «خلیج پارس» ازسوی ملک عبدالعزیز _ بنیانگذار نظام سعودی در حجاز _ در سال 1307 (1928 میلادی)، چهارسال پیش‌از بنیادنهیِ این دودمان

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

22 Oct, 13:35


‎کارت هویتیِ بنیانگذار رژیم «امارات متحدهٔ عربی» توسط محمدرضاشاه پهلوی صادر گردیده؛ و نام «خلیج فارس» در آن ذکر شده‌است.

🗒Ariel
@fighter_radar

بااینکه حتی در همان‌زمان هم ادعای جعل نامِ خلیج پارس ازسوی دزدان‌دریایی مطرح‌می‌شد؛ اما، در تمامی اسناد و مدارکِ خودشان که به‌جای‌مانده‌از همان زمان‌ها و سال‌های ابتداییِ چشم‌به‌جهان‌گشایی‌شان است، همگی به نام خلیج پارس اعتراف‌کرده و بی‌اختیار بر آن صحه‌گذاشته‌اند.

علتِ خواری و زبونیِ کنونی ما، چیزی به‌جز ضعف و فتور ناشی‌از «هیپنوتیزم تاریخی» نیست؛ به‌محض‌آنکه حافظهٔ خویش را دوباره به‌دست‌بیاوریم و به اصل خویش بازگردیم، تمامی این قورباغگانِ هفت‌تیرکش و سگانِ روبَه‌فرصت، دسته‌جمعی از بیشه پای به گریز نهاده و در افقِ تاریخ محو خواهندگردید.

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

22 Oct, 11:05


یادداشتی از جناب خشایار پازوکی باستان‌شناس افزوده‌بر روشنگری دربارهٔ نام جزیرهٔ بوموسو

کاوه ایران‌فره

21 Oct, 21:26


می‌پرسند که این رده‌بندی براساس چیست؟

Statistics on data published until now by the Index

آمار براساس معیار «آثارِ تولیدشده» است؛ که معیار بسیار درستی‌ست؛ هرچه زبانی آثار بیشتری تولیدکند معتبرتر نیز می‌گردد.

حالا اینکه فارسی در این‌لیست درکنار زبان‌های روز جهان مثل انگلیسی، روسی و آلمانی قرارنگرفته هم به‌علت ضعف و فتور و عقب‌ماندگی ایرانیان طی قرون اخیر است؛ واگرنه جایگاه فارسی می‌بایستی در بین ۱-۱۰ زبان برتر باشد.

یکی‌از دلایلی نیز که عربی در جایگاه بالایی قرارگرفته جمعیت زیاد کشورهای عرب‌زبان است که طبیعتاً هر‌ محتوا و مطلبی که به‌این‌زبان تولید کنند، رتبه‌شان را بالامی‌برد.

به‌هرروی این رنکینگ، آن‌هم ازسوی «یونسکو» یی که تجزیه‌طلب‌های دیوانه بسیار از آن بالامی‌روند، برای جواب‌دادن به پانترک‌ها و پانکردها بسنده و تمام‌کننده است.

جواب‌ پانکُر‌دها را به ادعای مضحکِ «هشتمین زبان بودنِ کُردی» چندروز دیگر خواهم‌داد.

کاوه ایران‌فره

21 Oct, 17:53


پاسخ یونسکو به ادعای پان‌ها که «فارسی لهجهٔ ۳۳ زبان عربی است»

https://www.unesco.org/xtrans/bsstatexp.aspx?crit1L=3&nTyp=min&topN=50

در تنها رنکینگ زبانی‌ای که در سایت #یونسکو پیدامی‌شود، زبان فارسی از ترکی در رتبه‌ای بالاتر؛ و زبانِ ساختگیِ سورانی (کُردی رسمی‌شده) هم اصلاً در این‌لیست نیست.

این لینک را برای هر مزدوری که با تولید اصوات به روی اعصاب شما رفت، بفرستید؛ تا ‌برای‌همیشه خاموشش‌کنید.

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

21 Oct, 17:46


بدانیم و سربلند باشیم

کتابی نیک و بسیار سودمند برای آشنایی با اندیشهٔ ایرانی مَزدَیَسنا (زرتشتی)

چونان‌که می‌دانیم، بنیادِ فرهنگ، «اندیشه» است؛ تا اندیشه نباشد فرهنگی درکارنخواهدبود؛ ازاین‌رو بری زنده‌کردن و نگاهداری «فرهنگ ایرانی» لازم است نخست «اندیشهٔ ایرانی» به‌نیکی دانسته، آموزانده و نگاه داشته‌شود.

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

21 Oct, 17:46


📚 «آیین زردشت و پارسیان» | نوشته‌ی جان راسل هینلز | برگردان سعید علی‌محمدی

💠 این کتاب نیز مانند هر کتاب دیگری، در جزئیات خود بی‌نقص نیست. اما اگر در پی کلیاتی چکیده و سودمند پیرامون جهانبینی، استوره‌شناسی، اخلاق، آیین‌ها و تاریخ دین زرتشتی هستید، خوانش این کتاب را به گونه‌ی ویژه پیشنهاد می‌کنم.

🔥 @AshemVohu2581 🔥

کاوه ایران‌فره

21 Oct, 10:08


اندیشهٔ ایرانی چیست؟

🔶همواره دربارهٔ فرهنگ ایرانی سخن‌گفته‌می‌شود؛ پس اندیشهٔ ایرانی چه؟

🔻ازآنجایی‌که ما چرخهٔ انسانیت را می‌دانیم که:

۱- از انسان خردمند(هوموساپینس) «خرد» می‌آید؛
۲- از خرد «اندیشه» می‌آید؛
۳- از اندیشه «فرهنگ» می‌آید؛
۴- از فرهنگ «تمدن» می‌آید؛
۵- از تمدن «شهروندی» (ملیت) می‌آید و
۶- از شهروندی نیز «انسانیت»؛

=> پس انسان خردمند از این‌مسیر به انسانیت دست‌می‌یابد.

🔸بنابراین باید بدانیم که هر «فرهنگی» بر «اندیشه‌ای» استوار است و اگر اندیشه پشتوانهٔ آن نباشد، آن‌فرهنگ نابود می‌شود.

🔻مثلاً شما اگر ندانی که «برای‌چه» نوروز و یلدا و چهارشنبه‌سوری را جشن‌می‌گیری، هرچقدر هم که در زنده‌نگاه‌داشتنِ نوروز و یلدا و چهارشنبه‌سوری بکوشی، فایده‌ای ندارد؛ و نتیجه‌اش می‌شود آنچه که می‌بینیم:
جشن زیبای چهارشنبه‌سوری تبدیل‌به «چهارشنبه‌سوزی!» شده‌است. زیرا برگزارکنندگان آن نمی‌دانند که «فلسفه‌ی پشتِ این جشن» چیست و اصلاً چهارشنبه‌سوری یعنی‌چه.

🔹بنابراین برماست که بیش و پیش‌از تاکید بر زنده‌نگاه‌داشتن و یادگیریِ فرهنگ ایرانی، بر زنده‌نگاه‌داشتن و یادگیری «اندیشهٔ ایرانی» تاکیدکنیم؛ اندیشهٔ ایرانی نیز اندیشهٔ مَزدَیسنا (همان آیین زرتشتی) است؛ زیرا این اندیشه، اندیشه‌ایست که فرهنگ ایرانی را درطول‌تاریخ ساخته‌است.

🔹نیز لازم است که اشاره‌کنم که «یادگیری» اندیشهٔ ایرانی (مَزدَیَسنا یا آیین زرتشتی) به‌معنای «تغییردین» نیست؛ شما می‌توانید یک شهروند کیشدار (مثلاً مسیحی، مسلمان) و یا حتی آتئیست باشید، ولی اندیشهٔ مَزدَیَسنا را که سازندهٔ فرهنگ ایرانی‌ست آموخته، و کاملاً با آن آشنا باشید. درست همانطور که ما ایرانیان جشن باستانی شب یلدا را که آئینی مهری و متعلق‌به آئین ایزدان‌پرستی (پاگانیسم) ایرانی است پاس‌می‌داریم؛ درحالی‌که می‌دانیم که ما پاگانیست و میتراپرست‌ نیستیم.

🔶بنابراین برای زنده‌نگاه‌داشتن فرهنگ ایرانی، نیاز به پاسداری از اندیشه است و باید اندیشه را دانست و اجرا کرد.

#آیین_زرتشت #زرتشتی #مزدیسنا

@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

20 Oct, 19:56


شاهزادهٔ امارات فعلاً که از این قیافه‌ی کاملاً ایرانی‌اش مشخصه که بی‌شک پدرش یک ایرانی بوده و داره علیه سرزمین پدریش دُم‌درازی می‌کنه…

و درخصوص این «زور» هم هیچ‌چیزی برای‌من خوشحال‌کننده‌تر از این‌خبر نیست.

زیرا شماری‌از جزایر ما الان دستِ این دزدان دریایی هست؛ و اگه «فردا» خودشون جنگ رو شروع‌کنند، به ما لطف و محبت بزرگی می‌کنند که طیِ جنگی که خودشون علیه ما راه‌انداخته‌اند، بدونِ دردسرهای حقوقیِ بین‌الملل این‌جزایر رو پس‌بگیریم.

فردا به‌شدت مشتاقِ مشاهدهٔ این زور ‌خواهم‌بود :)

#جزایر_سه_گانه
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

20 Oct, 15:32


آیا ما ملت ترک و ملت عرب و ملت آریایی داریم؟

نژاد مقولهٔ بسیار گسترده‌ای‌ست؛ مثل سه نژاد هندواروپایی، سامی و آلتای؛ قوم شاخه‌بندی بعدی است؛ مثل قوم آریایی و قوم اسلاو از نژاد هندواروپایی، قوم‌های عرب، بنی‌اسرائیل و آشوریان سه قوم از نژاد سامی و قوم ترک و مغول نیز دو قوم از نژاد آلتای. ملت نیز شاخه‌بندی بعدی‌ست؛ ملت حجاز (عربستان) و ملت یمن دو ملتِ تاریخی از قوم عرب اند؛ ملت ایران و هند دو ملت تاریخی از قوم آریایی اند (البته فقط شمال هند آریایی‌تبار است و نیمهٔ جنوبی‌اش دراویدی‌تبار اند) و ملت ترکیه، قرقیزستان و قزاقستان نیز سه ملت از قوم ترک اند. اگر بخواهیم یک ملت باستانیِ آلتای‌تبار را نام‌ببریم، می‌توانیم ملت مغولستان را مثال‌بزنیم.

ناگفته‌نماند که نام‌هایی مثل مردمِ «فارس» و مردم «کُرد» شاخه‌هایی از قومِ ایرانی/آریایی هستند.

بنابراین ازنظر گستردگی:
نژاد > قوم > ملت > تیره

اقوامی چون آشوریان نیز که تمدن باستانی آشور از ایشان است هریک یک «قوم» بوده و هستند؛ آشوریان پسرعموی اعراب اند و از نژاد سامی؛ اما «عرب» نیستند بابلی‌ها و اکدیان نیز مانند آشوریان و یهودیان (قوم بنی‌اسرائیل) از نژاد سامی اند و پسرعموی اعراب (امّا نه عرب).

https://youtube.com/shorts/_0RQsaK6ucc?feature=share
@kavehiranfarr

کاوه ایران‌فره

19 Oct, 10:06


چو بیشه تهی ماند از نره‌شیر
شـغـالان درآیـنـد آنجا دلـیـر
چو بیشه ز شیران تهی یافتند
سگان فرصت روبـهـی یافتند

کاوه ایران‌فره

18 Oct, 21:24


به عبارت «Pirate Coast» (ساحل دزدان دریایی) که روی جغرافیای اماراتِ کنونی نوشته‌شده توجه داشته‌باشید.

و سخنوارهٔ «شهر که شلوغ می‌شه، قورباغه هفت‌تیرکش می‌شه» را به‌یادبیاورید.

همچنین:
«چو بیشه تهی ماند از نره‌شیر/ شغالان درآیند آنجا دلیر»

به چونان خفّت و خواری‌ای افتاده‌ایم که چهارتا دزد دریاییِ تازه‌به‌دوران‌رسیده برای ما خط‌ونشان می‌کشند.

*دیر نیست آن‌روزی که خورشید ایران‌شهر را دوباره طلوع‌کنیم و این هفت‌تیرکشان را به همان‌وضعیتی که شایانِ آن هستند بازگردانیم.

@kavehiranfarr

6,293

subscribers

964

photos

214

videos