꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂ @poetry_channel_zehneziba Channel on Telegram

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

@poetry_channel_zehneziba


اشعار ناب از شعرای ایران زمین‌و سایر کشورهای جهان

اجراهای زیبای دوستان گروه beautiful mind

@Poetry_channel_zehneziba

کانال شعر و ادب ذهن زیبا (Persian)

با خوش آمدید به کانال شعر و ادب ذهن زیبا! اینجا جایی است که شعرهای ناب از شعرای ایران زمین و سایر کشورهای جهان به اشتراک گذاشته می‌شوند. اگر عاشق شعر و ادبیات هستید، بدون شک این کانال برای شماست. از اجراهای زیبا و بی‌نظیر دوستان گروه beautiful mind نیز می‌توانید لذت ببرید. با پیوستن به این کانال، به یک جمع فرهیخته از دوستداران شعر و ادبیات پیوسته و لحظاتی شاد و زیبا را تجربه خواهید کرد. برای شعر و ادبیات همراه ما باشید و از زیبایی‌های بی‌پایان این هنرها لذت ببرید. پیوند به زبان‌شناسی ذهن زیبا!

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

21 Nov, 17:23


دوستانی که به هر دلیلی نمی توانند به پیوی #مهربانو_مهردخت برنامه مراجعه کنند برای اعلام آمادگی جهت اجرا در قسمت دیدگاه این پست اطلاع رسانی بفرمایند



با تشکر،
مدیریت ذهن زیبا🌺🙏

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

21 Nov, 17:18


به شب شعر ذهن زیبا خوش امدید🌺🌺🙏🙏

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

21 Nov, 17:14


برای اجراهای زیباتون در پیوی #مهربانو_مهردخت،با یه نقطه یا هر طور که صلاح میدونید اعلام آمادگی کنید تا بر اساس ترتیب این اعلام آمادگی ها،لیدر برنامه مایک رو در اختیارتون بگذارند،برای اجرای مجدد اعلام آمادگی مجدد بفرمایید🌺🙏

لیدرهای امشب:


#جناب_حمیدرضا و #جناب_امیر_لطفی


#نکته: برای اعلام‌ آمادگی جهت اجرا به پیوی #مهربانو_مهردخت مراجعه کنید

👇
@mehr2kht62





توجه: اگر زیرصدای خاصی مدنظرتون هست در پیوی #مهربانو_مهردخت ارسال کنید
👇
@mehr2kht62




شروع برنامه ساعت ۲۱

پایان برنامه ساعت ۲۳

در صورت لزوم تمدید خواهیم کرد

شبتون سرشار از آرامش🌺🙏

مدیریت ذهن زیبا


https://t.me/Poetry_channel_zehneziba?livestream=06f6321141f90c169f

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

21 Nov, 17:03


دوستان عزیز

هم اڪنون دعوتید بہ شب شعـر در ویسڪال ڪانال ذهن زیبا

منتظر حضـور و اجراهاے زیبا و نواے دلنشین شما خوبان هستیم

حضورتون مایہ مباهات و دلگرمیست 🌹🍃


لیــدرهای امشب :


#جناب_حمیدرضا     و #جناب_امیر_لطفی



#نکته: برای اعلام‌ آمادگی جهت اجرا به پیوی  #مهربانو_مهردخت  مراجعه کنید

👇
@mehr2kht62

ساعت شروع: : ۲۱:۰۰


ساعت پایان: ۲۳:۰۰




https://t.me/Poetry_channel_zehneziba?livestream=eaece3a1aac2a78d41

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

21 Nov, 17:02


Live stream started

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

21 Nov, 15:54


꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂ pinned «شب شعر ساعت : ۲۱ یڪ جـرعہ شعر صبحگاهے ساعت :   ۱۰ صبح در ویس چت ڪانال گپ، روزهاے فـرد 💎💎💎 💎💎 💎💎 💎 💎 دفتر شعر من اے دوست، ز تو نام گرفت قلمم از زخ زیباے تو  الهام گرفت مصرع اول هر بیت ،بجز یاد تو نیست تا ڪه  ابیاتِ  غزل ،از تو سرانجام گرفت…»

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

21 Nov, 15:54


شب شعر ساعت : ۲۱
یڪ جـرعہ شعر صبحگاهے ساعت :   ۱۰ صبح
در ویس چت ڪانال گپ، روزهاے فـرد


💎💎💎
💎💎
💎💎
💎
💎


دفتر شعر من اے دوست، ز تو نام گرفت
قلمم از زخ زیباے تو  الهام گرفت

مصرع اول هر بیت ،بجز یاد تو نیست
تا ڪه  ابیاتِ  غزل ،از تو سرانجام گرفت

هر چہ از عشق سرودم، همہ در وصف تو بود
هر ڪلامے ڪہ نوشتم ،ز رُخَت وام گرفت

دلم از دیدہ بہ هر سو  نگران ، داشت نگاہ
تا تو را دید نگاهم ، دلم آرام گرفت

مسجد و میڪدہ ،جز وصف جمال تو نبود
سر بہ محراب و، دل از دست توأم  جام گرفت

نظری  دل بہ دلِ حادثہ بسپار و  برو
چون تو بسیار در این حادثہ ‌، ایام گرفت



💎💎💎💎💎


با سـلام و ارادت خدمت همراهان عزیز محفل و ڪانال ذهن زیبا

توجه📣📢📣📢📣


برنامہ ویسڪال روزهاے فـرد صبحها در ڪانال شعـر و ادب ذهن زیبا


حضور شما زینت بخش محفل ما خواهد بود.

صبح ها ساعت :   ۱۰:۰۰  الے ۱۱:۳۰  صبح
شب ها ساعت :    ۲۱:۰۰ الے ۲۳   شب


لیـدرهای امشب:



#جناب_حمیدرضا ساعت ۲۱:۰۰ تا ۲۲:۰۰


#جناب_امیر_لطفی ساعت ۲۲:۰۰ تا ۲۳:۰۰





https://t.me/Poetry_channel_zehneziba

💎
💎
💎💎
💎💎
💎💎💎

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

21 Nov, 11:13


" آذر"
باید بانویی باشد با گیسوان طلایی
که هر روز و هر شب
دامن نارنجی اش را
می تکاند بر زمین تشنه

باران می بارد ،
برف می بارد ،
عشق می بارد ...

گاه طعم گس خرمالو را
با شیرینی انار در هم می آمیزد
و گاه لذت نیمکت نشینی های عصرانه را
با اندوه دوری و تلخی صبوری ...

حالا دوباره " آذر "
مهمان دلهای ما و شماست
بیایید عاشقانه های تازه ای بسازیم
برای خاطره بازی با واپسین فرزند پاییز !




#طیبه_قادری













꧁☬شعر و ادب ذهن زیبا☬꧂

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

21 Nov, 10:38


جبر می‌کرد تا پیاده شوم
توی یک ایستگاه نامعلوم
ترس دارم از این شب مشکوک
مثل بچه از امتحان علوم

ترس دارد به خواب می‌چسبد
تا به فردای پوچ شک بکند
شاید آن چشم‌های بی‌روشن!
به شب لعنتی کمک بکند

موشی از پشت تخت می‌گذرد
در تنم گریه‌ای‌ست جرواجر
موس بر روی میز می‌لغزد
عکس خورشید توی کامپیوتر

امتحان از تو دادن و کردن
بر لبم مزه‌ی شکست و عرق
بر کتابی که نیست خم شده‌ام
توی تاریکی شب مطلق

آرزوی پلنگ‌های جوان
می‌دود از گذشته در تختم
مثل یک موش مرده غم دارم
مثل یک موش مرده خوشبختم
باید از خواب‌ها پیاده شدم
زندگی ایستگاه مشکوکی‌ست
همه‌ی شب، مچاله زیر پتو
هق و هق عروسکی کوکی‌ست




#سیدمهدی_موسوی














꧁☬شعر و ادب ذهن زیبا☬꧂

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

21 Nov, 09:40


بی تو تنها میشوم ای نیمه ی جانم ، نرو
من تو را لطف و صفای عشق میدانم ، نرو

روز و شب با بودنت کار دلم دیوانگیست
در کنارت سالهای سال خندانم ، نرو

دل ببر از من به هر اندازه میخواهی ولی
پای عشق من بمان، پای تو می مانم ، نرو

عشق تو سهم من دیوانه باشد کافی است
مثل لیلا باش چون مجنون دورانم ، نرو

همنشین شو با من درمانده تا هنگام صبح
امشب از پهلوی من ای ماه تابانم ، نرو

لشگر غم رو به رویم، بی سپر در جنگ عشق
مثل یک فرمانده ی سر در گریبانم ، نرو

در هوایت مانده ام ،دل خسته در ویرانه ها
در مسیر باد مثلِ شمعِ سوزانم ، نرو

دل به تو دادم که باشی همدم تنهایی ام
بی تو تنها میشوم ای نیمه ی جانم ، نرو




#محرم_زمانی














꧁☬شعر و ادب ذهن زیبا☬꧂

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

21 Nov, 08:07


من اینجا
دلم سخت معجزه می‌خواهد و
تو انگار
معجزه‌هایت را
گذاشته‌ای برای روز مبادا.
چشم‌اندازى عریان
که دیرى در آن خواهم زیست
چمنزارانى گسترده دارد
که حرارت تو در آن آرام گیرد
چشمه‌هایى که پستان‌هایت
روز را در آن به درخشش وا می‌دارد
راه‌هایى که دهانت از آن
به دهانى دیگر لبخند می‌زند
بیشه‌هایى که پرندگانش
پلک‌هاى تو را می‌گشایند

زیر آسمانى
که از پیشانى بى‌ابر تو باز تابیده
جهان یگانه‌ى من
کوک شده‌ى سبک من
به ضربآهنگ طبیعت
گوشت عریان تو پایدار خواهد ماند…




#پل_الوار














꧁☬شعر و ادب ذهن زیبا☬꧂

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

20 Nov, 15:13


نمیگویم بہ جانِ توو .... ڪہ جان هستے ، ولے هستے
نمیگویم ڪہ لیلایِ.... زمان هستے ، ولے هستے

خیالِ چشمِ مخمورت ، فتادہ بر دل و جانم
نمے گویم بہ جانِ ما ، نهان هستے ، ولے هستے

چہ باڪ از طعنہ ے اغیار تو را چون بوستان خوانم
نمیگویم بسان بوستان  هستے ، ولے هستی

چہ حاصل وقت دیدارت زبانم بند مے آید ،
نمیگویم  مرا بند و عنان هستے ، ولے هستے

نہ از ابرے نہ از شمعے ، نمے بارد چنین باران
نمیگویم مرا اشڪ روان هستے ، ولے هستی

مرا بر اختر  و اقبال چہ حاجت ماہ تابانم ،
نمے گویم ڪہ ماہ آسمان هستے ، ولے هستے

هزاران تیر در مژگان نشان از جان ما دارند
نمے گویم چو تیرے در ڪمان هستے ، ولے هستی

نگاهت معجز عشق است دهانت ڪان مرجانهاست
نمے گویم ڪہ افسونِ عیان هستے ، ولے هستے

بگیر این جانِ راحم را اگر عاشق ڪُشے خواهے
نمے گویم فزون از جان سِتان هستے ، ولے هستے




#راحم_تبریزی_فرجیان













꧁☬شعر و ادب ذهن زیبا☬꧂

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

20 Nov, 04:47


می‌برد سودای چشم مستش از راهم دگر
از کجا پیدا شد این سودای ناگاهم دگر؟

دیده می‌بندم ولی از عکس خورشید بلند
در درون می‌افتد از دیوار کوتاهم دگر

هست در من آتشی سوزان، نمی‌دانم که چیست؟
این قدر دانم که همچون شمع می‌کاهم دگر

هر شبی گویم که فردا ترک این سودا کنم
تازه می‌گردد هوای هر سحرگاهم دگر

زندگانی در فراقت گر چنین خواهد گذشت
بعد از نیم زندگانی بس نمی‌خواهم دگر

همچو خاکم بر سر راه صبوری معتکف
باد بر بوی تو خواهد بردن از راهم دگر

یار گندمگون خرمن سوز سنبل موی من
جو به جو بر باد خواهد داد چون کاهم دگر

ساقیا از آب رز یک جرعه بر خاکم فشان
هان که درخواهد گرفتن آتشین آهم دگر

در ازل خاک وجود من به می گل کرده‌اند
منع می‌خوردن مکن سلمان به اکراهم دگر!




#سلمان_ساوجی












꧁☬شعر و ادب ذهن زیبا☬꧂

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

20 Nov, 04:47



برخیز تا تفرّج بستان کنیم و باغ
چون دست می‌دهد نفسی موجب فراغ

کاین سیلِ متّفق بکَنَد روزی این درخت
وین بادِ مختلف بکُشد روزی این چراغ

سبزی دمید و خشک شد و گل شکفت و ریخت
بلبل ضرورت است که نوبت دهد به زاغ

بس مالکانِ باغ که دورانِ روزگار
کرده‌ست خاکشان گِلِ دیوارهای باغ

فردا شنیده‌ای که بُوَد داغِ زر و سیم
خود وقت مرگ می‌نهد این مرده ریگ داغ

بس روزگارها که برآید به کوه و دشت
بعد از من و تو ابر بگرید به باغ و راغ

سعدی به مال و منصب دنیا نظر مکن
میراث بس توانگر و مردار بس کلاغ

گر خاک مرده باز کنی روشنت شود
کاین بادِ بارنامه نه چیزیست در دماغ

گر بشنوی نصیحت و گر نشنوی، به صدق
گفتیم و بر رسول نباشد به جز بلاغ




#سعدی














꧁☬شعر و ادب ذهن زیبا☬꧂

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

19 Nov, 13:48


آخر ای دوست دلم از تو وفا میخواهد
شده دیوانه ی تو ، جان مرا میخواهد

دلبرانه به تمنای تو تا اوج نیاز
رفته دل ، تا که بگوید تو را میخواهد

تو طبیبی و دلم از غم تو بیمار است
دل بیمار فقط از تو شفا میخواهد

معنی عشق تویی بی تو دلم میمیرد
دل من با تو فقط عشق و صفا میخواهد

دل غارتگر تو برد به یغما دل من
به فنا رفت ولی باز بقا میخواهد

بی تو من با چه دلی لب به سخن باز کنم
ساز دل از لب تو باز هوا میخواهد

می عشق تو کند مست مرا تا به سحر
به سحر باز دلم از تو چه ها میخواهد

من همان عابد چشمان غزلخوان توام
که از آن چشم ترت باز ثنا میخواهد

منم آن شاعر دیوانه که مهتاب شبی
عشقت آورد به دل درد و... دوا میخواهد




#مهتاب_جهانفر














꧁☬شعر و ادب ذهن زیبا☬꧂

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

19 Nov, 13:29


یک روز اگر گیاه شوم ..‌
چمنی در سبزه‌زاری باشم ای کاش ...
نه این‌که شوکران ..!

یک روز اگر مسیری در زیر پاها باشم ...
ای کاش ماشین عروس از من عبور کند ...
نه این‌که زنجیر فولادین تانک‌ها ...

و کودکان ای کاش روی من بدوند ...
نه سربازانی که فرار می‌کنند ...
یا آن‌که در تعقیب دیگران‌اند‌ ..!


یک روز اگر بخواهید ...
از خاک من آجر بسازید ...
برای مدرسه‌ها باشد ای کاش ..
نه این‌که برای زندان‌ها ...!


اگر نفسی ماندگار باقی بمانَد ...
ای کاش نغمه‌یی در سوت بنوازد ...
ای امان ..! نه این که در سوتکی بدمد ..!

شما قلم از من بسازید... قلم ..!
و سروده‌هایی درباره‌ی عشق بنویسید ...
نه این که فرمان مرگ..!


من پس از مردن‌ام ...
در هیات برگ‌های درخت غار ...
زندگی خواهم کرد ...
نه این‌که در هیات جنگ‌افزار‌ها ...!




#عزیز_نسین













꧁☬شعر و ادب ذهن زیبا☬꧂

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

19 Nov, 10:43


تو رفته‌ای و رفتنت یک اتفاق ساده نیست
ناچار این پرواز را این‌بار باور می‌کنم

یک عهد بستم با خودم وقتی بیایی پیش من
یه احترام رجعتت من ناز کمتر می‌کنم

یک شب اگر گفتی برو دیگر ز دستت خسته‌ام
آن شب برای خلوتت یک فکر دیگر می‌کنم

صحن نگاهت را به روی اشتیاقم باز کن
من هم ضریح عشق را غرق کبوتر می‌کنم

شعریست باغ چشم تو غرق سکوت و آرزو
یک روز من این شعر را تا آخر از بر می‌کنم

گرچه شکستی عهد را مثل غرور ترد من
اما چنان دیوانه‌ام که با غمت سر می‌کنم

زیبا خدا پشت و پناه چشم‌های عاشقت
با اشک و تکرار و دعا راه تو را تر می‌کنم




#مریم_حیدرزاده














꧁☬شعر و ادب ذهن زیبا☬꧂

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

19 Nov, 10:37


زنی به نام رویا به دیدارم آمد
زنی که به دامنه‌های ماهور می‌رقصید
همیشه به دامنه‌های ماهور دیده‌ بودمش،
با گیسوان بلند برهنه که باد می‌گشودشان
به زمانی که هیچ
سری
گیسوی برهنه‌ای به خاطر نمی‌آورد...

زنی به نام رویا
هستی‌اش
وابسته‌ی سکوت من بود
و به نخستین جرقه‌ی کلام
دود شد و به هوا رفت و به آفتاب پیوست!
شاید اما
باز‌آمده باشد یک‌بار
پریزادی به ترانه‌ی فایز
با چشمان خاکستری سرزنش‌آمیز
که انگار
می‌گفت:
برو فایز سزای تو همین بود
پریزادی مثل مرا در خواب بینی!
زنی به نام زندگی آمد
به رنگ برشته‌ی گندمزار
که گیسوان بافته‌ی زرین داشت
و نگاه مهربان و ستیزنده‌اش
مرا به دبستان روانه می‌کرد
که گریخته بودم از آن
صدها سال پیش،
و تن
نیرومندش را
هر چند می‌ستودم
بدان ایمان نیاوردم
صنمی سرکش
که میان من و رویاهایم
چون دو یار برنزی ایستاده بود
و ماندگاری‌اش
وابسته‌ی تسلیم من بود،
پس به نخستین عربده‌ی مستانه
ترک برداشت و فرو ریخت
چون آبی خنک
که فراپاشی‌اش برابر محکومی
عطش زده!
سومین زن نامش عشق بود
چشمان سبز شگفت داشت
که در هر نوری دیگرگونه می‌گشت
سبز گندمی
سبز دریایی
سبز یشم و زهر
و سبز تن‌برگ‌های کوهستانی.
چشمانی شاد و هیاهوگر
که هستی‌‌اش وابسته‌ی جنب‌وجوش بود
که می‌خواست مرا به فراز قله‌هایی بکشاند
که قرن‌ها پیش از آن‌ها فرود آمده بودم،
پس رنجِ تلخ عمیق مرا که حس کرد
پژمرده و پلاسیده شد
و چون به میان بیشه‌های مردابی می‌خزید
ناله سر داد
دیگر نخواهمت دید
اما تو مرا در نام دیگر باز خواهی جست
ای تنواره انکار!
چهارمین
نامی نداشت
به سیمای تمامی زن‌های پیشین بود
هربار به سیمای یکی و همیشه یکی دیگر
هر بار به چشمان یکی و همیشه به چشمی دیگررنگ،
و در یک لحظه شاد و غمناک
پارسا و شهوتناک
و شرمگین و گستاخ بود
عقیقی بود
که رگ‌های درهمی از انگبین و شیر و شرنگ و خون و سبزینه
در آن یگانه شده بود،
و چون نامش را پرسیدم
قهقهه سر داد،
نام کوچکم مرگ است
نام خانوادگی‌ام عشق
به نام‌های مستعار رویا و زندگی هم آوازه‌ای دارم.
زنی آمده بود به دیدارم
که چهار نام داشت
تا مردی را وسوسه کند
که نامش تنهایی بود.




#منوچهر_آتشی














꧁☬شعر و ادب ذهن زیبا☬꧂

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

18 Nov, 17:53


صاف کن ای سنگدل با دردمندان سینه را
می کند دربسته آهی خانه آیینه را

درد و داغ عشق را در دل نهفتن مشکل است
این سپند شوخ، مجمر می کند گنجینه را

عمر باقی مانده را نتوان به غفلت صرف کرد
ساقیا پیش آر آن ته شیشه دوشینه را

زنگ از آیینه تاریک صیقل می برد
مگذران بی باده روشن شب آدینه را

هیچ سیل خانه پردازی چو گرد کینه نیست
در درون خانه باشد خصم، صاحب کینه را

گل ز شبنم در دل شبها نمی باشد جدا
خودپرستان در بغل گیرند شب آیینه را

از نمد، آیینه صائب در حصار آهن است
صوفیان دانند قدر خرقه پشمینه را




#صائب_تبریزی














꧁☬شعر و ادب ذهن زیبا☬꧂

꧁༒☬ کانال شعر و ادب ذهن زیبا☬༒꧂

18 Nov, 17:44


بس که در جان فگار و چشم بیدارم تویی
هر که پیدا می شود از دور پندارم تویی

آن که جان می بازد و سر درنمی آری منم
وان که خون می ریزد و سر برنمی آرم تویی

گر تلف شد جان چه باک این بس که جانان منی
ور ز کف شد دل چه غم این بس که دلدارم تویی

گرچه صد خواری رسد هر دم ز دست غم مرا
من چه غم دارم عزیز من که غمخوارم تویی

روز را دریوزه نور از شب تار من است
تا به آن روی چو مه شمع شب تارم تویی

با که گویم درد خود یا رب درین شب های غم
آگه از صبر کم و اندوه بسیارم تویی

گرچه نستانی به هیچم بر سر بازار وصل
خودفروشی بین که می گویم خریدارم تویی

گفته ای یار توام جامی مجو یار دگر
من بسی بی یار خواهم بود اگر یارم تویی




#جامی














꧁☬شعر و ادب ذهن زیبا☬꧂

3,231

subscribers

84

photos

266

videos