پیش‌درآمد

آفرین خوب حفظ ظاهر کردی حالا پرانولات رو آروم بده بالا.

این پستو فقط اونایی که دلخسته‌اند از عالم، دلبسته‌اند به ساقی فوروارد کنند.

عکس چیزای بامزه برای اینکه انرژی منفی‌هایی که با موفقیت بهتون وارد کردم یه ذره برن بالاتر. 🪄

چیزی که بیشتر ناراحتم می‌کنه اینه که هنوزم بعد از اینکه این همه مدته اینطوری‌ام، بازم باورش خیلی برام سخته که انقدر غمگینم نمی‌دونم متوجه می‌شی یا نه. مثلاً گاهی یهویی یه چیز کوچیک مثل جرقه باعث می‌شه یادم بیوفته. و هربار هم شکه می‌شم یه کم، انگار که یه خبر بد و جدید شنیده باشم. فکر کنم نمی‌خوام باور کنم اینطوریه. بچه‌تر که بودم خیلی مطمئن بودم که بزرگ‌ شم بالاخره می‌تونم آدم شادی باشم یا روزای شاد زیادی داشته باشم. چند سال که گذشت از خودم می‌پرسیدم که یعنی یه زمانی خوب می‌شم؟ ولی الان مدت خیلی طولانی‌ایه که به این سؤال حتی فکر هم نکردم. ظاهراً امید و این چیزا کاملا مفهومشون رو از دست دادن.

بعضی وقتا (همیشه) چقدر همه‌چی کسشعر، الکی، بیخود و مزخرفه. همه‌ش‌ هیچی به هیچی. یادم نمیاد آخرین باری که برای فقط پنج ثانیه احساس شادی یا خوش‌بختی کردم کی بود. و وقتی می‌گم یادم نمیاد برای واقعی نمیاد. عجیبه. یا مثلا به هفته‌ی آینده فکر می‌کنم گریه‌م می‌گیره چون مغزم سریع می‌گه وای یه هفته دیگه هم هست یعنی؟ واسه همین هم اصلاً نمی‌فهمم آدما چطوری پلن‌های بلند مدت می‌ریزن و باورم نمی‌شه یه زمانی بود که مثلا به یچیزی تو ماه بعد فکر می‌کردم چون کم کم دارم دیگه کانسپت «فردا» رو هم نمی‌تونم. هر شب ترجیح می‌دم که فردا نباشه مثلاً. فکر کنم خیلی خسته‌م فقط.

میو

ترسناک‌ترین نقطه‌ی سرمایش هوا برام اونجاییه که حموم و مستراح تبدیل می‌شن به ایگلو. خارکسده به هرچی دست می‌زنی دماش منفی ده درجه‌ست.

-

متاسفانه مغز بعضیا جنبه‌ی این قدرت تخیل رو نداره...

من خودم یچیزی می‌دونم که در سال ده تا هم خواب نمی‌بینم-

بعد آخه واضح‌ و شفاف و واقعی و پردیتیل‌ترین خواب جهان بود. انگار داشتم یه سریال پنج فصلی می‌دیدم که هر فصل دوازده تا قسمت یک ساعتیه.

امروز کیر می‌فرستیم برای مغزم فهمیدی

حالا می‌دونم دیشب تا موقعی که خوابم برد داشتم به نامه‌ی خودکشی‌م فکر می‌کردم ولی بازم دلیل نمی‌شه نه ساعت بی‌وقفه خواب بد ببینم. تازه یک بارم وسطش بیدار شم و دوباره که خوابیدم ادامه‌ی همونو ببینم. 😭

بنده‌ی حقیر بعد از اینکه چهل و یکمین آلارم رو برای چهار ساعت دیگه تنظیم کردم:

@pishdaramat

مهمه-

حس می‌کنم اینو سی بار دیگه منشن کرده بودم

منتال بریک‌دون تو دستشویی یه جور دیگه‌ای حال می‌ده اینو که دیگه قبول دارید

وقتشه بزنم تو کار صادرات اسید.