سالن بازپروریِ کابینت نمناک. @salobaz Channel on Telegram

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

@salobaz


مجاری ارتباط: @Kabioskbot
کَب. کِوین رضائی.
داد نزنید. حوصله ی همو سر ببرید اما سر همو نبرید. فرض کنید هر روز چهارشنبست، چون چهارشنبه هارو دوست دارم. کپی کردی؟ ذکر اسم مادرت یادت نره ها. بهترین چنلِ تاریخ تلگرام.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک (Persian)

با خوش آمد گویی به سالن بازپروریِ کابینت نمناک، یک کانال تلگرامی جذاب و پر از محتوای متنوع که توسط کاربر با نام کاربری salobaz اداره می شود. این کانال با ارتباط مستقیم با ربات Kabioskbot قابل دسترسی است. کابینت نمناک تلاش دارد تا با تکیه بر محتوای خلاقانه و جذاب خود، همواره حوصله شما را سرگرم کند. کاربر که از نام که که کیوین رضائی است، وظیفه دارد تا شما را به دنیای جذاب و متنوع کابینت نمناک بکشاند. هر روز چهارشنبه، چون چهارشنبه هارو دوست دارد و این کانال به خاطر حرفهای جالب و جذاب کاربر، بهترین چنل تاریخ تلگرام خوانده می شود. اگر دنبال برنامه های جذاب و خنده دار هستید، با داد زدن به این کانال، حوصله ی خود را بزنید و از محتوای فوق العاده آن لذت ببرید. حتما از کپی کردن محتوا بپرهیزید، زیرا یادآوری اسم مادرتان به خیالتان نمی رود. پس عجله کنید و به کانال سالن بازپروریِ کابینت نمناک بپیوندید تا از تمامی خواسته های خود در دنیای مجازی برخوردار شوید!

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

21 Nov, 17:14


مرسی. خوش گذشت. ادامش، باشه برای یه دنیای دیگه.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

21 Nov, 11:00


ناجیِ در آینه رو، تاخت زدم با یه رفیقِ بد. شاید دیگه امیدی نباشه به نجاتم، اما همراه خوبی ام برای بگا رفتنهای پیش روی من.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

21 Nov, 10:43


خسته تر ازونه تنم که برقصه به سازِ تو.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 22:09


شب، شبِ "شب بخیر" های غمگین بود و با بیداری مطلق، به تاریکی سقف خیره شدن.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 21:34


ببخشید اگه من، مریضم من یکم. یه جایی از خودت بستریم کن.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 20:57


یه دو دقیقه دونه دونه از دست نرید تا ببینم چیکار میتونم بکنم.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 20:01


سخت بود همش. نیاوردم به رو. بیصدا مردم.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 18:44


چهره ای آشنا، کنج کافه ی مورد علاقم، صدای بلند عجله ی افراد که از دل خیابون بلند میشه و موسیقی ای دور، که جایی از حافظه‌م رو، به یاد خاطره ای میندازه که آرزوم شده فراموش کردنش. زندگی هنوز ادامه داره.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 13:47


منم میخوام بیام

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 13:47


😭😭😭😭😭😭😭اه

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 13:34


در هر حال. ما داریم میریم هفتِ تیر. اگه دیدی پیام رو و براه بودی، پاشو بیا.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 13:33


رفیق صمیمی مردم وقتی میخواد باهاشون بره بیرون، نهایتا دیر میکنه. رفیق صمیمی من موبایلشو خاموش میکنه کلا. قربونش برم که در هر عرصه خاصه و پیشتاز.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 13:06


هیچوقت نمیشه که، بطور همزمان شماره ی تو و شماره ی دیلر رو سیو داشته باشم. همخوانی ندارید با هم. وقتی تو باشی، به دیلر نیازی نیست. و وقتی به دیلر نیازه که تو نباشی.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 13:06


چقدر خاص بودی. انگار از پرتوهای ماه زاده شده و روی زمین، به خوش سلیقه ترین شکل ممکن، در جسمی حلول کرده بودی. میشد از به تو نگاه کردن، از منظره ای که حضورت رقم میزد، از بی حسی صدای آرامش بخشت، از طریقه ی سیگار کشیدنت و حتا، از سبک خمیازه کشیدنت، سالهای سال بی ترس از خسته شدن قلم، نوشت.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 13:06


اون قدیما که مارو تحویل میگرفتی، یه حسی هم توی من بود که میشد بهش گفت عشق. مگه میشد به تو خیره شد و کیف نکرد. کیف میکردم از بودنت. ازینکه همیشه، یه نخی داشتی که با لب من شریک بشی. ولی ترسیدم. ترسیدم که با تو بودن، بشه آخرین فاجعه ی عمرم. جوون بودم برای نابود شدن. هرچند، که بی تو هم نابود شدم. ولی اون نابودی، تدریجی بود و خود خواسته. ردی از عطر تو نبود روش. و همین، برای من کافی بود.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 13:06


و خدا، به ما پسرا، دخترارو بخشید تا همیشه بهانه ای برای بگا رفتن داشته باشیم. تا فاکداپ بودن خودمون رو، پشت یه بریک آپ پنهان کنیم، تا همون قربانی ای باشیم که یه جادوگر پلید، گولش زده. چرا که نه.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 13:06


اینکه همه چیز به تو بستگی داره، منو هم به خنده میندازه.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 13:06


دوباره خطا میکنم. و همین ترسناکه. همینه که دلهره میده بهم. این نترس بودن، در قبال خطاکار بودنم. انگار همیشه پلیدی ای در من هست که بابت گناه بهم حق بده. نمیدونم از کی، ولی از جایی به بعدِ زندگیم، دیگه آدم نبودم. یه ماشین خود تخریب گر وحشتناک بودم که از هیچکاری، برای معدوم سازی خودش دریغ نمیکرد. چه به سرم اومد؟ سوال سال. و من، با فکی باز، به پنجره خیره. بی هیچ جوابی.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 13:06


من در خداحافظی کردن استعدادی ندارم.

سالن بازپروریِ کابینت نمناک.

20 Nov, 13:06


نذار به خودم بیام. فراموشی رو باعث شو. بذار فکر کنم من یه بی هویت در تو حبس شده‌م. صدا بزن صدامو، بکش بیرون تنمو از گلوی این سکوت. بذار فریادی بشم در حق هر حسی که این همه وقت از هم، پنهان کردیم.