از آشوبِ منظمِ منحنیهای تنت
که مثلِ عکسی از آبِ رودخانه
جریانِ ساکنی دارد بر تخت
از صلحِ خونینی که در لبهایت رخ میدهد
از لطفی که در منافذِ پوستت روییده
از سخاوتت که زیبایی را در تمامِ جهات به عدالت پخش میکند.
تا به حال از تو چیزی به خودم نگفته بودم
وگرنه عشق کمترین پیشامد میانِ ما بود
حتی اگر در آغوشم باشی
سفر به تو دورتر از سفر به ماه است
برنگشتنیتر از سفر به مرگ
#شعر_زمان_ما
#کیانوش_خانمحمدی
@pelicanacademy 🍷✍️