مصطفی نیک اقبال @nikeghbal_mostafa Channel on Telegram

مصطفی نیک اقبال

@nikeghbal_mostafa


زندگی با قرآن و عترت

زندگی با قرآن و عترت (Persian)

با عرض سلام و خوش آمدید به کانال تلگرام "زندگی با قرآن و عترت" که توسط کاربر محترم "مصطفی نیک اقبال" اداره می‌شود. این کانال یک جایگاه ویژه برای کسانی است که علاقه‌مند به زندگی مطابق با اصول و آموزه‌های قرآن و عترت هستند. اینجا مکانی است که شما می‌توانید از مطالب متنوعی مانند سخنرانی‌ها، مقالات و ویدیوهای آموزشی در مورد موضوعات مربوط به قرآن و عترت بهره‌مند شوید

کانال "زندگی با قرآن و عترت" به دنبال ارتقاء دانش و آگاهی شما درباره اصول دینی و تعالیم اسلامی است. اگر شما هم دنبال یک محیط الکترونیکی معتبر برای یادگیری و تفکر در مورد مسائل مهم دینی هستید، این کانال گزینه‌ی مناسبی برای شما است. همچنین، با پیوستن به این کانال می‌توانید با افراد دیگری که از اهمیت قرآن و عترت آگاه هستند، ارتباط برقرار کنید و تجربیات خود را با آنان به اشتراک بگذارید

پس بی‌دل‌غرض، با پرسش و جستجو در مطالب مفید و آموزنده کانال "زندگی با قرآن و عترت"، به دنیایی از علم و معرفت پا نهاده و از محتواهای ارزشمند این کانال بهره‌مند شوید. نگذارید این فرصت طلفان به دست خود از دست بدهید. اکنون به کانال ما بپیوندید و از این سفر الکترونیکی با ما همراه شوید!

مصطفی نیک اقبال

24 Jan, 10:57


(کشف الغُمة ج۱ص۱۷۳)
سوده در پاسخِ معاویه که پرسیده بود از علی(ع) چه دیدی که از تمجیدش دست نمی‌کشی؟! گفت: روزی خدمتش رسیدم تا از کسیکه برای جمع زکات به سوی ما فرستاده بود گله کنم. وقتی رسیدم، علی(ع) در نماز بود. تا فهمید کاری دارم، نمازش را تمام کرد و رفق و تعطّف و ترحّم بسيار نمود و پرسيد چه حاجت دارى؟ من احوال را گفتم كه فلان، بر ما جور كرده! حضرت بگريه درآمد و گفت: بار خدايا تو گواهی که چنین ظلم‌هایی در حکومت من، به امر من نیست! بعد از آن ورقى درآورد و نوشت:
بِسْمِ‌ الله اَلرَّحْمٰنِ‌ اَلرَّحِيمِ‌ قَدْ جٰاءَتْكُمْ‌ بَيِّنَةٌ‌ مِنْ‌ رَبِّكُمْ‌ فَأَوْفُوا اَلْكَيْلَ‌ وَ اَلْمِيزٰانَ‌ وَ لاٰ تَبْخَسُوا اَلنّٰاسَ‌ أَشْيٰاءَهُمْ‌ وَ لاٰ تُفْسِدُوا فِي اَلْأَرْضِ‌ بَعْدَ إِصْلاٰحِهٰا ذٰلِكُمْ‌ خَيْرٌ لَكُمْ‌ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِينَ(اعراف:۸۵)‌. اما بعد؛ پس چون این نوشته به دستت رسید و آن را خواندی، فی‌الفور دست از کار بکش و زکاتی که تاکنون جمع کرده‌ای، پیش خود نگاهدار تا آمدن كسى كه آن را از تو تحویل بگیرد، و السلام.
سوده مى‌گويد كه: رقعه را من داد و آن را حتی مهر نفرمود! من آمدم و رقعه را به کارگزارش دادم. في الحال دست از عمل كشيد و معزول شد.
(گوییم: سوده دختر عمارة بن اشتر هَمْدانی، از یاران امام علی(ع) و از زنان شاعر شیعه بود. او در جنگ صفین، به همراه جِرْوَه دختر مُرَّة بن غالب تمیمی، اُمّ سَنان دختر خَیْثَمه و زَرقاء دختر عَدی هَمْدانی و ام الخیر، در حمایت امام علی(ع) حضور داشت و اشعاری در حمایت از آن حضرت و تشویق لشکریانش می‌سرود. سوده پس از شهادت امام علی(ع)، برای شکایت از بُسْر بن اَرطاة از کارگزاران اموی به شام رفت و با معاویة ملاقات کرد. تا چشم معاویه به او افتاد گفت: تو همان نیستی که در صفّین با اشعار خود سپاهیان علی را علیه من تشجیع میکردی؟ سوده بدون ترس و وحشت گفت: بله، من همانم و پشیمان هم نیستم. امّا معاویه! آن روز، گذشته و جنگ صفّین تمام شده؛ گذشته را نادیده بگیر و سخن از حال به میان آور. معاویه گفت: چطور گذشته را فراموش کنم؟! سوده پاسخ داد: نگفتم فراموش کن؛ گفتم نادیده بگیر!‌ اکنون تو حاکم شده‌ای و کارگزارت بُسر، بر ما ستم می‌کند و به تو باید در قیامت جواب آن را پس دهی! معاویه در غضب شد و سوده را تهدید کرد. سوده در برابر تهدید معاویه، سر به زیر انداخت و با صدای آرام، شعری در مدح علی(ع) سرود. معاویه گفت: شماها از پسر ابیطالب چه دیده‌اید که از او دست برنمی‌دارید؟! سوده در پاسخ معاویه داستان بالا را تعریف نمود. در نهایت معاویه گفت: آنچه می‌خواهد، برایش بنویسید و او را به شهر خود بازگردانید که شکایتی نداشته باشد!)

مصطفی نیک اقبال

01 Jan, 07:16


اشتراک گذاری ماه رجب.pdf

مصطفی نیک اقبال

19 Dec, 10:48


ابن‌طاووس به سند مفصّل، دعایی را از امیرمؤمنان(ع) از رسول خدا(ص) نقل می‌کند و آن را از اسرار الهی و لازم‌الإختفاء از نااهلان میداند. رسول خدا(ص) فرمود: یا علی، این دعا موجب میشود بنده در حال عبودیتِ مدام باشد. این دعا را در شب معراج، خداوند به من آموخت و فرمود: وقتی بنده‌ام بر سر دوراهی انجام کاری قرار می‌گیرد و دوست دارد که من برایش مطابق رضای خودم انتخاب کنم، و آن را برایش پیش ببرم، بگوید:
اَللَّهُمَّ اِخْتَرْ لِي بِعِلْمِكَ وَ وَفِّقْنِي بِعِلْمِكَ لِرِضَاكَ وَ مَحَبَّتِكَ،
اَللَّهُمَّ اِخْتَرْ لِي بِقُدْرَتِكَ وَ جَنِّبْنِي بِقُدْرَتِكَ مَقْتَكَ وَ سَخَطَكَ،
اَللَّهُمَّ اِخْتَرْ لِي فِيمَا أُرِيدُ مِنْ هَذَيْنِ اَلْأَمْرَيْنِ وَ تُسَمِّيهِمَا أَسَرَّهُمَا إِلَيَّ وَ أَحَبَّهُمَا إِلَيْكَ وَ أَقْرَبَهُمَا مِنْكَ وَ أَرْضَاهُمَا لَكَ،
اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْقُدْرَةِ اَلَّتِي زَوَيْتَ بِهَا عِلْمَ اَلْأَشْيَاءِ كُلِّهَا عَنْ جَمِيعِ خَلْقِكَ،
فَإِنَّكَ عَالِمٌ بِهَوَايَ وَ سَرِيرَتِي وَ عَلاَنِيَتِي،
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اِسْفَعْ بِنَاصِيَتِي إِلَى مَا تَرَاهُ لَكَ رِضًا فِيمَا اِسْتَخَرْتُكَ فِيهِ حَتَّى يُلْزِمَنِي ذَلِكَ أَمْراً أَرْضَى فِيهِ بِحُكْمِكَ وَ أَتَّكِلُ فِيهِ عَلَى قَضَائِكَ وَ أَكْتَفِي فِيهِ بِقُدْرَتِكَ،
وَ لاَ تَقْلِبْنِي وَ هَوَايَ لِهَوَاكَ مُخَالِفاً وَ لاَ بِمَا أُرِيدُ لِمَا تُرِيدُ مُجَانِباً،
اِغْلِبْ بِقُدْرَتِكَ اَلَّتِي تَقْضِي بِهَا مَا أَحْبَبْتَ عَلَى مَنْ أَحْبَبْتُ بِهَوَاكَ هَوَايَ،
وَ يَسِّرْنِي لِلْيُسْرَى اَلَّتِي تَرْضَى بِهَا عَنْ صَاحِبِهَا،
وَ لاَ تَخْذُلْنِي بَعْدَ تَفْوِيضِي إِلَيْكَ أَمْرِي بِرَحْمَتِكَ اَلَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ،
اَللَّهُمَّ أَوْقِعْ خِيَرَتَكَ فِي قَلْبِي وَ اِفْتَحْ قَلْبِي لِلُزُومِهَا يَا كَرِيمُ آمِينَ رَبَّ اَلْعَالَمِينَ.
چنین که گفت، منافع عاجل و آجل وی را در نظر می‌گیرم.‌ (فتح الأبواب ج۱ص۱۹۲)