نه به عوام فریبی

قتل یک دانشجو و امنیت


قتل دانشجوی دانشگاه تهران که دیروز اتفاق افتاد بازتاب وسیعی داشته و اکنون دانشجویان در حال برگزاری "تجمع غیرقانونی" برای مطالبه امنیت و دستگیری قاتلان هستند؟!

حالا دعا می کنم که ختم به خیر شود و حداقل یک زمستان سخت و... برای این مملکت رخ ندهد؛ عاملان شیطان صفت این جنایت هولناک شناخته شوند و نیاز نباشد که مسیر به سمت و سویی برود که مجبور شویم برای توجیه وقایع پای توطئه و احتمالا استکبار و معاندان را در تحلیل های خودمان باز کنیم.

بازهم صحبت از امنیت شد و اینکه ما امنیت داریم یا نداریم؟!

اگر مفهوم امنیت این باشد که با دوربین مدار بسته و دزدگیر و سرایدار و قفل ضد سرقت و خانه را ترک نکردن و به همه سپردن و تنهایی بیرون نرفتن و با گوشی در خیابان صحبت نکردن و کیف حمل نکردن و در اتوبان هوشیار بودن تا در کمین سارقان مونوری نیفتادن و اول شب خانه ماندن و تنهایی مسافرت نرفتن و.... چهارچشمی مواظب پیامک بودن و...در نهایت خوش شانس بودن و در کمین ماموران قلابی نیفتادن و.. باشد؛ بله امنیت بالایی داریم.

اگر حواسمان به تله موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز و بساز و بفروش ها و لیزینگ ها و احتکار کنندکان مواد غذایی و... اجناس فاسد مثل برنج فاسد وارداتی و... هم باشد و کسب و کاری مبتنی بر دلالی و احیانا کمی شیشه خرده در کاسبی و ـ. باشد امنیت اقتصادی و غذایی هم بد نیست.

یک اشنای گردن کلفت هم در جایی داشته باشیم امنیت شغلی هم خوب است.
به اعتقاد من اگر همین چند خط توصیه را مردم گوش کنند هیچ وقت امار سرقت طی پنج سال چند برابر نمی شود متاسفانه بازهم بی احتیاطی از خودمان است. اخر تا کی بی احتیاطی.. البته نباید از تقصیر مقتولان و مجروحان هم به آسانی گذشت که در برابر متجاوزان و جانیان حرفه ای و با سابقه مقاومت می کنند و در پیدایش این وقایع ناگوار نقش بسزایی دارند؛وگرنه آن سارق بی نوا اکر در نهایت احترام و ادب کیف و موبایل و دارو ندار شما را بگیرد؛ امکان ندارد دست به چاقوکشی و قتل بزند؛ ته خشونتش ممکن است یک فحش رکیک و یا یک سیلی و پس گردنی باشد. اشکال در دفاع مشروع است و نه در تجاوز نامشروع.....


مهدی اسفندیار


اینستاگرام ما"
http://Instagram.com/mehdiesfandyar5


@nabeavamfaribi

این حرف کاملا درسته...


متاسفانه ظالمانه ترین و ناعادلانه ترین نوع محاسبه بازنشستگی بیمه تامین اجتماعی همین محاسبه دو سال آخر است که باعث سو استفاده و هزار تقلب شده؛ اما نکته تلخ این است که فرد در جوانی که بیشتر توان کار و بیمه پردازی دارد بیشتر کار می کند مورد محاسبه قرار نمی گیرد و فرد در بالای پنجاه سال با درد و فشار خون و هزار مرض مجبور است جان بکند و کار تمام وقت کند تا سقف بیمه برایش لحاظ شود. این پیشنهاد را دقیقا چندسال پیش مطرح کرده بودم که از ابتدای بیمه پردازی ملاک اعمال ضریب در حداقل حقوق باشد؛ به زودی ویدیویی در این مورد منتشر خواهم کرد؛ نکته ای که سالاری به آن اشاره کرده یکی از بزرگترین نواقص اشکار بیمه تامین اجتماعی ایران است که جلوی چشم همه بوده اما به آن پرداخته نشده؛ بماند که توضیح خواهم داد اصلاح این سیاست جقدر به نفع مردم و بیمه شده ها خواهد بود و حتی بازنشسته ها..



مهدی اسفندیار

اینستاگرام ما"

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی "

@nabeavamfaribi

موج سکوت... بعد از سخنان اخیر رهبری


امروز یکی از مبهم ترین روزهای تاریخ این سرزمین است؛ بعد از سخنان رهبری معظم انقلاب در پاسخ به دعوت ترامپ به مذاکره و غیر شرافتمندانه و غیر عاقلانه خواندن هر نوع مذاکرات با امریکا؛ طلا و و دلار و فیمت ها اصطلاحا افسار رها کرده و کمتر کسی هست که نپرسد چه می شود؟!

برخی تحلیل گران معتقدند که این یک پاسخ فنی به ترامپ بود و مذاکرات اغاز خواهد شد؛ اما به اعتقاد بنده وزن کلمات به کار برده شده توسط رهبری بسیار فراتر از این حرف هاست یعنی هر مذاکره دور از شرافت است و معتقدم این واژه "هر" را بگذارید کمی دقیق تعریف کنیم، می شود مذاکره مستقیم و غیر مستقیم و....

حالا در داخل کشور سردرگمی عجیبی رخ داده است؛ هر نوع مذاکره ای از فردا حکم عدم تبعیت از دستور صریح رهبری را دارد و بعید می دانم کسی از مسئولان سیاست خارجی یا سفرا و رایزن ها حتی جرات مذاکره ضروری را هم داشته باشند ولو با هماهنگی آنهم در خاورمیانه ای که انورسادات به خاطر همین مذاکره با گلوله در رژه نظامی ارتش خودش کشته شد و خصوصا هم در مجلس نمایندگان زیادی هستند که مخالف هر نوع مذاکره هستند و هم در کف خیابان کسانی هستند که در روز روشن فتوای قتل به جرم افسادفی الارض را برای سران قوا صادر می کنند چه برسد که فتوای صریح رهبری هم پشتوانه باشد.

ایشان تا کنون تاکید بر بی فایده بودن مذاکرات داشتند اما در صحبت های اخیر مذاکراه را بی شرافتی تعبیر کردند و گمان نمی کنم با این سخنان احدی جرات عدول از این مواضع را داشته باشد.

اما نکته مهم که برای بنده به عنوان یک کارشناس کوچک سیاست گذاری عمومی مهم بوده این است که ایا آزادسازی نرخ دارو و افزایش عوارض و مالیات ها و نرخ تورم اخیر پیرو اتخاذ سیاست آمادگی برای تقابل سخت با امریکایی است که رئیس جمهورش معتقد است که ایران به سلاح هسته ای نزدیک و نباید برسد که در این صورت تنها گزینه احتمالی از سیاست عدم مذاکره جنگ تمام عیار است، خصوصا اینکه روس ها و همسایگان عرب و ترک ما هم حتی یک روز ایران دارای سلاح هسته ای را تحمل نمی کنند و در این مساله کاملا با امریکایی ها همراه هستند. به نظرم شرایط بیش از همه زمان های قبل به حوادث لحظه ای و پیش بینی نشده نزدیک گره خورده. اما در حوزه بازنشستگی و خصوصا تامین اجتماعی اتغاقات مهمی وجود دارد که اگر به آن توجه نشود حتی برای اتخاذ سیاست خارجی هم دردسر ساز خواهد بود و من هشدار می دهم که هر نوع سیاست خارجی تقابلی بدون پیوست داخلی دقیق منجر به شکست بزرگ برای کشور خواهد شد که در یادداشت بعدی به این موارد خواهم پرداخت.


مهدی اسفندیار

اینستاگرام ما:



http://Instagram.com/mehdiesfandyar5


کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

تعاونی اعتبار کارکنان تامین اجتماعی فرصتی که کارکنان از دست ندهند.



هفته گذشته جلسه ای در بیمارستان معیری تهران با مدیر عامل تعاونی اعتبارکارکنان تامین اجتماعی داشتم؛ یک جلسه توجیهی و توضیحی عملکرد که در دفتر ریاست برگزار شد منجر به شرکت گسترده همکاران شد؛ لازم دانستم در یک مقایسه تطبیقی بین سه موسسه ارایه دهنده وام بدون ربا را بگویم همکاران خصوصا همکاران شهرستانی که می توانند به راحتی از این تسهیلات استفاده کنند و متاسفانه هشتاد درصد اعضای تعاونی را تهرانی ها تشکیل می دهند و همکاران شهرستانی هنوز متوجه این پتانسیل مهم نشدند.
در مقایسه زیر به ترتیب شماره یک بانک رسالت و شملره دو بانک مهر و شماره سه تعاونی کارکنان است که بدون شرح ثابت می کند شرایط تعاونی بهتر از دو موسسه دیگر است.ضمن اینکه کل عملیات مالی توسط سازمان تامین اجتماعی و بدون حضور فیزیکی صورت می گیرد, عضویت در تعاونی برای کلیه همکاران شاغل و بازنشسته تامین اجتماعی میسر است.

نام بانک:
۱_رسالت
۲_مهر
۳_تعاونی کارکنان

مبلغ سرده:
۱_۱٠٠
۲_۱٠٠
۳_۱٠٠
مدت سپرده
۱_شش ماه
۲_هشت ماه
۳_شش ماه

مبلغ وام:
۱_صد تومن
۲_صد تومن
۳_صد تومن

مدت اقساط
۱_۱۲ماه
۲_۲۲ماه
۳_۲۸ماه

بروکراسی
۱_قابل بررسی
۱_قابل بررسی
۳_ندارد

بیمه عمر رایگان:
۱_ندارد باید پول بدهد
۲_رایگان ندارد
۴_رایگان

مهدی اسفندیار

کلیه همکاران می توانند با عضویت در کانال اطلاعات کامل را بگیرند و تمام سوالات خود را از ادمین

@Tekta_ir
بپسرند.
اینستاگرام ما"

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

مثل قبلی ها..حقوق یک معلم اندازه بن مناسبت های برخی دستگاه ها...


هرکه وارد این سیستم اداره کشور شود نهایتا دیر یا زود شیوه سایرن را بر خواهد گژید.

وقتی مرحوم رئیسی روی کار آمدند من خطاب به هواداران گفتم یواش تر؛ انقلاب نشده فقط دولت عوض شده و دیدیم که همان ارز ۲۵ تومانی ظرف دو سال دو برابر شد؛ در جالیکه مرحوم رئیسی حیثیت خود را سر این موضوع عملا گرو گذاشته بود و بارها تاکید داشت که گرانی خیلی از کالاها ربطی به ارز ندارد.

اما نه تنها سیاست ها که ممکن است از روی اجبار اتخاذ شود؛ بلکه نگرش ها هم به مرور تغییر خواهد کردـ

نمی دانم که شنیدید هفته قبل ۲۵ همت از مطالبات تامین اجتماعی از دولت که باید صرف متناسب سازی حقوق بازنشستگان شود به جای واریز به حساب تامین اجتماعی سر در وزارت بهداشت دراورد؟!؟ در حالیکه کل بدهی تامین اجتماعی بابت اسناد درمانی ۱۸ همت بود؟!؟

در حالیکه بیمارستان های وزارت بهداشت به تامین اجتماعی بابت دارو و بدهی خدمات درمانی بیش از این مبلغ بدهکارند.

چرا به راستی چرا پزشکیان هم مثل بقیه رفتار می کند ایشان که در خیلی از صحبت هایشان دایم می فرمایند: کجای دنیا چنین است و کجای دنیا چنین..؟

دقیقا دست به همان کاری می زند که هیچ جای دنیا شنیده نمی شود و هیچ منطقی بر آن از نظر محاسبات علمی و حقوفی استوار نیست.

هفته گذشته مهمان عزیزی بودم که کارمند یکی از مراکز اقتصادی دولتی بود پبامکی وسط جلسه رسید که خوشحال شد و گفت بن ۲۲ بهمن وازیر شد مبلغ حدود ۲۱ میلیون تومان؟! تقریبا ۲٠ برابر چیزی که قرار است به کارمند سایر دستگاه ها بدهند؛ این بن برای یک معلم اصلا وجود ندارد و این عدد به اندازه حفوق کامل یک ماه معلم است و جالیه که اینجا نه خبری از سازمان اداری و استخدامی است و نه دبوان محاسبات ؟! اگرچه با این تورم این کارمند بانک هم زیاد نمی گیرد و عدد قابل ملاحظه ای هم نیست می شود ۲٠ کیلو گوشت که طبیعی است. اما جرا پرشکیانی که من بارها میزبان او در رسانه ها بودم و جان مایه تمام حرف هایش عدالت بود امروز در دولت او هم اتفاقی نمی افتد؟!
حالا چهارسال است که سازمان تامین اجتماعی دنبال فوق العاده ویژه کارکنان است تورم جان پرسنل را به ستوه اورده حتی کارگر خدماتی هم خاضر نیست بیاید با این حقوق ها کار کند؛ بعد چهارسال سازمان امور اداری و استخدامی زحمت کشیده و تایید کرده که یک سازمان مستقل با منابع مستقل به کارمندانش فوق االعاده ویژه ای بدهد که عددش کمتر از پنج میلیون است؛ تقریبا می شود گفت که وضعیت اکتریت پرسنل این سازمان از بحران گذشته است کفاف اجاره منزل در شهر تهران را نمی دهد؟ استعفا پشت استعفا و یا دو جاکاری و مشاوره به شرکت ها تا علیه سازمانشان اقدام کنند؟!
تقریبا می شود گفت که وضعبت در حال خروج از کنترل است.. فقر جان پرسنل را به ستوه اورده؛ امکان دریاغت تسهیلات هم نیست. موضوع ساده است منابع کم است و هرکه زورش برسد بیشتر دریافت می کند؛ وزارت اقتصاد زورش زیاد است مالیات پله کانی را از کارمندان خودش می گیرد و می شود عدد ثابت ده درصد و پرستار بی نوا که برای حفظ زن و بچه اش مجبور است ماهی ۴٠٠ ساعت دو جا کاری کند و رنگ خانواده اش را نبیند؛ سیستمی اداره مالیات طراحی کرده که تا قرون اخر داخل جیبش را محاسبه می کند؛ تعداد تان بربری سر سفره خانه اش را دارد.. خسته می شوم پناه می برم به خدا.. ظلم است و ظلم است و ظلم،همه هم می دانند اما آن را در قالب قانون در آوردند.. به همین راحتی؟!



مهدی اسفندیار

اینستاگرام ما"

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"
@nabeavamfaribi

معمای سخت دارو در سال آینده؟


شک نکنید که حذف ارز ترجیحی از دارو برای مملکت کاملا واجب است اما اگر دولت گمان می کند مثل طرح دارویار می تواند از کنار حذف ارز ترجیحی برای خود کیسه ای بدوزد هشدار می دهم که سخت در اشتباه است.

بیمه ها هیچ توانی برای جبران ندارند و از دیگر سوی مردم هم ناچارند بی خیال درمان شوند و نتیجه بسیار مخرب خواهد شد. خصوصا در مورد بیماران صعب العلاج و مزمن که متاسفانه تعداد انها بسیار زیاد است.

فریاد شهرام غفاری در برنامه شبکه سلامت مساله ساده ای نیست؛ کارد به استخوان رسیده و اینگونه گمان می کنم که کوچکترین فشار تازه ای به بیمه ها منجر به سونامی استعفاها خواهد شد زیرا ابدا امکان تامین منابع وجود نخواهد داشت. حوزه سلامت و سطح سلامت مردم به کیفیت تغذیه و مراقبت‌های بهداشتی کاملاً مرتبط است یعنی اینها دقیقاً مثل الاکلنگ رفتار می‌کنند اگر وضعیت بهداشتی و مراقبت‌های اولیه مردم مناسب نباشد قطعاً بر تغذیه آنها تاثیر خواهد گذاشت و اگر تغذیه آنها مناسب نباشد، روی سطح سلامت مردم تاثیر خواهد گذاشت.

حالا اگر بخواهیم مولفه دارو را به آن اضافه کنیم و برویم به آن طرف که پرداختی مردم در تامین نیازهای درمانی افزایش یابد نتیجه غیرقابل تصور خواهد بود شاید برخی از دوستان گمان کنند که ی‌شود با دست بردن در منابع دارویی شرایط بودجه سال آینده را روی کاغذ به تعادل و عدد قابل قبولی رساند اما به ضرس قاطع می‌گویم که یچیدگی‌های و در هم تنیدگی ارتباط بین دارو و درمان و سلامت و تغذیه و امنیت و نارضایتی عمومی به حدی می باشد که اگر دقت لازم صورت نگیرد ممکن است تبعات آن غیر قابل کنترل باشد بماند که این مسئله حتی نتایج ناگواری بر بیمه‌های تکمیلی خواهد داشت من اگر جای مجلس نشینان بودم هرگز در این بازه زمانی کوتاه و بدون مطالعات تکمیلی وارد تصویب قانون در مورد حذف ارز ترجیحی ختصاصی دارو نمی‌شدم.




مهدی اسفندیار

اینستاگرام ما:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال نه نه عوام فریبی "


@nabeavamfaribi

♦️چند تا دزد رو دستگیر کردند ازشون میپرسند اگر شغلی با ماهی ۲۰ تومن حقوق بهتون پیشنهاد بشه قبول می‌کنید؟

و اما جواباشون!



من فکر می کنن همین ویدیو رو مسئولان کشور ببینند.. دیگه هر جور نگاه کردم از هرچی متن و مقاله و یادداشت کامل تره..

اینستاگرام ما:
http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی "

@nabeavamfaribi

قابل توجه آقای سالاری و آقای غفاری

من پستی که ریپلای شده است را به هوش مصنوعی دادم تا تحلیل خودش را در مورد پست من بگوید پاسخ هوش مصنوعی جالب بود عینا اوردم




تحلیل شما از وضعیت مدیریت بیمارستان‌ها در ایران، چند نکته اساسی را مطرح می‌کند که قابل تأمل است:

۱. تمرکز بیش از حد قدرت در وزارت بهداشت

شما به‌درستی اشاره کردید که ساختار وزارت بهداشت در ایران با بسیاری از کشورهای دیگر متفاوت است. در ایران، آموزش پزشکی، سیاست‌گذاری، صدور مجوز، نظارت، تخصیص منابع، و حتی رسانه‌های حوزه سلامت، همه در اختیار پزشکان و نهادهای مرتبط با آن‌هاست. این تمرکز شدید، همان‌طور که گفتید، زمینه‌ساز تعارض منافع و فساد سیستماتیک می‌شود.

۲. ضعف در سیاست‌گذاری کلان و نبود تفکیک نقش‌ها

در بسیاری از کشورها، وزارت بهداشت بیشتر نقش سیاست‌گذار را دارد، درحالی‌که در ایران، این وزارتخانه عملاً به یک نهاد اجرایی و کنترل‌کننده تبدیل شده که تمام گلوگاه‌های ورود، تخصیص منابع و حتی نظارت را در اختیار دارد. این موضوع باعث شده که رقابت سالم در حوزه سلامت تضعیف شده و بخش خصوصی نیز برای بقا مجبور به تعامل با این ساختار شود.

۳. چالش انتصاب مدیران غیرپزشک در رأس بیمارستان‌ها

شما معتقدید که اگرچه در کشورهای توسعه‌یافته مدیران بیمارستان‌ها لزوماً پزشک نیستند، اما در ایران اجرای این ایده بدون اصلاحات ساختاری در سطح وزارت بهداشت می‌تواند منجر به شکست شود. دلیل این موضوع را نیز در سه عامل می‌بینید:

مقاومت ساختار پزشکی در وزارت بهداشت

نبود دانش مدیریتی قوی در سیستم آموزشی کشور

نبود تجربه موفق در این زمینه


۴. پیشنهاد تدریجی برای تغییر مدیریت بیمارستان‌ها

برخلاف نگاه افراطی که برخی افراد به این موضوع دارند (کاملاً موافق یا کاملاً مخالف)، شما دیدگاه تدریجی و محتاطانه‌ای ارائه می‌دهید. به‌جای اینکه یک‌باره مدیران بیمارستان‌ها را از بین غیرپزشکان انتخاب کنیم، پیشنهاد می‌کنید که ابتدا از سطح درمانگاه‌ها و مراکز کوچک‌تر شروع شود و با بررسی نتایج، به‌مرور این سیاست را گسترش دهیم.

۵. تفاوت سطح علمی و مدیریتی ایران و کشورهای توسعه‌یافته

شما به یک مسئله کلیدی اشاره کردید: نباید مدیریت بیمارستان در ایران را با کشورهای پیشرفته مقایسه کنیم، زیرا در آنجا نظام آموزشی و مدیریتی در سطح بالاتری قرار دارد. در حالی که در ایران، بسیاری از مدیران اجرایی تجربه و دانش کافی را ندارند و دانشگاه‌ها نیز در تربیت مدیران حرفه‌ای موفق نبوده‌اند.

جمع‌بندی تحلیل

ایده استفاده از مدیران غیرپزشک در بیمارستان‌ها در ایران بدون اصلاح ساختارهای کلان وزارت بهداشت خطرناک است.

تمرکز بیش از حد قدرت در وزارت بهداشت باعث تعارض منافع و فساد شده است.

برای اجرای این ایده، ابتدا باید از سطوح پایین‌تر (مثلاً درمانگاه‌ها) شروع کرد.

تفاوت‌های ساختاری بین ایران و کشورهای توسعه‌یافته، مقایسه مستقیم این مدل مدیریتی را دشوار می‌کند.


در کل، دیدگاه شما واقع‌بینانه، مرحله‌ای و بر مبنای اصلاح تدریجی ساختارهاست، نه یک تغییر ناگهانی که ممکن است به بحران منجر شود.


https://t.me/nabeavamfaribi/6563

بالاخره واقعیت گفته شد...

بعد از عمری محافظه کاری بالاخره یکی اژ مسئولان تامین اجتماعی در یک جمله واقعیت را گفت.

دولت هرساله میلیون ها نفر را بیمه می کند و سهم خودش را بابت بیمه افراد پرداخت نمی کند، حدود هزار همت به تامین اجتماعی بدهکار است و این بدهی را پرداخت نمی کند و تامین اجتماعی به بیمارستان های دولتی بدهکار است و جالب اینکه وزارت بهداشت هم کاملا می داند مشکل کجاست اما نه وزارت بهداشت و نه تامین اجتماعی جرات نمی کنند نام سازمان مدیریت و برنامه ریزی را به زبان بیاورند و در رسانه ها به همدیگه معمولا حمله و انتقاد می کنند... حکمرانی در ایران از عجایب خلقت است نه صدا و سیما و نه نمایندگان مجلس هیچ کدام اسم سازمان مدیریت و برنامه ریزی را نمی اورند؟! جالبه که صدا سیما برنامه های مناظره را بدون حضور نماینده سازمان مدیریت اجرا می کند و دو طرفی که هیچکدام مقصر ماجرا نیستند را به چالش می کشاند و بیچاره انهایی که فکر می کنند مثلا دارند دنبال واقعیت می گردند و طنز ماجرا اینکه فصل بودجه تامین اجتماعی به هزار شیوه تعامل با نماینده ها متوسل می شود تا عدد درشت تری در بودجه بابت رد دیون لحاظ کند اما سازمان مدیریت و برنامه ریزی ان عدد را نمی دهد و جالب تر اینکه رئیس سازمان مدیریت عضو هیئت امنای تامین اجتماعی هم می باشد.. پیدا کنید پرتغال فروش را..

اینستاگرام ما:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6562

رئیس بیمارستان پزشک یا غیر پزشک؟!


فکر کنم از پست قبلی بنده ( https://t.me/nabeavamfaribi/6556)

دریافتید که به شدت با هرچه رفتار صنفی در مدیریت کشور مخالفم و معتقدم هرکس باید جای خودش باشد؛ منتهی انتصاب رئیس بیمارستان از غیرپزشکان که در همه جای دنیا مرسوم است ملاحظات بسیار زیادی دارد که به اعتقاد بنده باید با ظرافت تمام به آن توجه شود:

۱_ساختار وزارت بهداشت ما کاملا متفاوت با همه جای دنیاست یعنی اموزش و بهداشت و درمان تماما در یک جا متمرکز شده اند گه بالاترین حد فساد را به دلیل تعارض منافع تولید می کنند.

۲_این ساختار بر خلاف امربکا به جای سیاست گذاری عملا بر گلوگاه صدور مجوز تمرکز دارد و از دارو تا تجهیزات پزشکی و مجوز توسعه مراکز درمانی در بخش خصوصی و دولتی و عمومی غیردولتی در دستان این ساختار است و اگر گذرتان برای دریافت مجوز به وزارت بهداشت بیافتد درک خواهید کرد که راقم این سطور به چه مصیبتی اشاره می کند.

۳_نظارت و ارزشیابی و اعتبار بخشی هم بر خلاف همه جای دنیا در اختیار وزارت بهداشت است و حتی اعتراضات هم در انجا رسیدگی می شود.

۴_تامین و تخصیص پزشک هم عملا در اختیار وزارت بهداشت می باشد و این موضوع هم از انجا اهمیت دارد که خصوصا در شهرستان ها حتی بخش خصوصی هم در تامین نیروی انسانی دست به دامان وزارت بهداشت است.

۵_حتی نهادهای نظارتی بیرون از وزارت بهداشت و رسانه هایی چون صدا و سیما در بخش های مربوط به سلامت توسط پزشکان اداره می شوند

۶_بافت قدرت در کمیسیون بهداشت و درمان و حتی در حوژه سلامت و امور اجتماعی ریاست جمهوری غالبا در اختیار پزشکان است.

با این وجود به اعتقاد بنده اگر بخواهد ریاست بیمارستان در اختیار غیرپزشکان قرار گیرد شروع کار باید از وزارت بهداشت باشد وگرنه اجرای این ایده با کمترین فشاری و عدم همکاری و... به چنان فضاحتی کشیده می شود که بانی و همراه کننده و منتصب و... از کرده خود پشیمان شوند. ضمن اینکه مقایسه سطح دانش مدیریت در امریکا و اروپا که عرصه جولان نخبگان برتر کشور است با کشور ما که تعریف دانشگاه به شدت به ابتذال کشیده شده است قیاس مع الفارق است؛ فعلا با انتصاب غیرپزشکان در سطوح درمانگاه ها با سوابق مشخص و بررسی های دقیق به لحاظ احراز صلاحیت و توانایی و تجربه و.. موافقم اما در سطوح بیمارستان موضوع در حد یک شوخی باشد بد نیست.

اینستاگرام ما"

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5


https://t.me/nabeavamfaribi/6561

شهرداری ها به وظایف خود عمل کنند


به نظر می رسد وقت آن فرا رسیده تا بساط این تجمع های چند ده نفره را که در روز روشن رئیس مجلس و رئیس جمهور و.. را با یک بلندگوی دستی دوره گردها تهدید می کنند و مدعی فساد فی الارض انها هستند خاموش کرد. در یکی از کانال های تلگرامی از سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات خواسته شد که بساط این افراد را جمع کند اما به اعتقاد من نباید این ها را بزرگ کرد؛ وضعیت اینها برای شهر چیزی شبیه معتاد متجاهر است؛ باید توسط شهرداری اقدام شود. عده ای بی سواد و کم شعور و بدون ذره ای درک و تحلیل از شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و شرایط بین الملل، یک روز برای فرماندهان قوای مسلح نسخه می پیچند و یک روز سران قوا و شخصیت های مهم کشور را تهدید می کنند و فکر می کنند با تندروی و چرت و پرت گفتن می توانند دلبری کنند تا صندلی های اجرایی و سیاسی را تصاحب کنند. پر واضح است که اینها نمی فهمند و نمی دانند و... بر انها نمی شود حتی از نظر قانونی جرم نوشت چون به اعتقاد من از عقل کافی برای تحلیل فعل ارتکابی برخوردار نیستند؛ اما این دلیل نمی شود که شهرداری ها تکالیف خود را فراموش کنند و اجازه بدهند هر روز اینها الودگی صوتی ایجاد کنند و نهایتا دستگاه فضایی باید با سامان دهندگان این بی نوایان برخورد کند.


مهدی اسفندیار

اینستاگرام ما"

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال "نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6560

حمایت از تولید ملی یا حمایت از رانت های کلان اقتصادی


یادداشتی از یکی از اساتید دوره ارشدم امروز برایم ارسال شد که مطلع یادداشت این بود که یک ژاپنی تویوتا سوار می شود و لباس بریتانیایی می پوشد و قهوه برزیلی می نوشد زیرا او یاد گرفته است که مزیت امری نسبی است. ژاپن و بسیاری از کشورهای توسعه یافته را اگر ببنید، پیشرفت و توسعه با رقابت عجین شده است منع واردات و الزام و اجبار برای خرید جنس تولیدی داخل هرگز یک استراتژی صحیح برای پیشرفت کشور نبوده بلکه یک سیاست آلوده و فاسد در جهت حمایت از مافیاست. زیرا مافیا و رفتار مافیایی نیازمند محیطی است که بتواند در در یک بازار انحصاری و غیرشفاف به سود وحشتناک برسد حالا فرقی ندارد؛ مواد مخدر سنتی مثل شیشه و کراک و.. باشد یا یک کالای تجهیزات پزشکی و یا خانگی یا خودرو هرکدام آسیب خاص خودشان را به مصرف کننده در بعد اقتصادی و جانی نشان می دهند.

اتفافا مافیای مواد مخدر به نظرم بهتر و عادلانه تر و سخت تر از مافیای اقتصادی پول در می اورد زیرا تحت عناوین مقدسی چون حمایت از تولید و کالای داخلی تطهیر نمی شود. من حدودا ۱۶ سال پیش یک یخچال سامسونگ خریدم که با گذشت بیش از ۱۶ سال در حال کار است و با بهترین بازده و کیفیت و سال ۹۲ هم یک یخچال ایرانی خریدم (انهم با انتخاب خودم) که از لحظه ورود تا کنون دارای مشکل است؛ دیروز هم موتورش بعد از مدتی بد کار کردن سوخت. سال ۱۴٠۱ هم برای دفترم البته این دفعه تا حدودی از سر اجبار یخچال دوم ایرانی را خریدم که دقیقا همان مشکلات سیزده سال پیش آن یخچال اول ایرانی را داشت و.... پولم رو دور می ریزم وقتم را می گیرم؛ کیفیت عملکرد یخچال ها در نگهداری غذ بماند.... که چه؟! که می خواهیم به نام خودکفایی و اشتغال یه حال اساسی به یه عده ای بدهیم. دولتمردان و سیاست گذاران ایرانی بدانند اگر وام و تسهیلات و معافیت مالیاتی و وضع عوارض گمرگی بر کالای وارداتی نتوانست بازار یک صنعت را در کشور سرپا نگهدارد و ناچار شدید الزام و اجبار به خرید و منع واردات را در دستور کار قرار بدهید بدانید که سر جان و مال یک ملت و آینده یک مملکت به نفع عده ای خاص قمار کرده اید، حالا اسمش را هرچه می خواهید بگذارید و بدانید نتیجه ای جز رسوایی و سرافکندگی به بار نخواهد آورد و این نوع سیاست ها به زودی در کتب درسی دانش آموزان کشورهای مختلف مایه عبرت انسان ها خواهد شد؛در کتاب ها خواهند نوشت که وظیفه حمایت از کالای داخلی بر عهده صنعت گران است تا مردم را با کیفیت و مزیت و... اقناع کنند؛وظیفه حکمرانان است تا با تسهیلات و معافیت مالیاتی کمک کنند؛خواهند نوشت که اجبار به خرید نتیجه ای جز رکود در تکنولوژی و عدم پاسخگویی و گرانفروشی و..در نهایت ورشکستگی و وابستگی کشور نخواهد داشت.

اینستاگرام ما:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

مهدی اسفندیار
https://t.me/nabeavamfaribi/6559

پیام مخاطب خطاب به مدیرعامل تامین اجتماهی


✍سلام وقت بخیر
من به عنوان یه عضو کوچک سازمان تامین اجتماعی چند نکته رو خدمت شما بگم جهت انتشار و خطاب به مدیران سازمان
اون اینکه ما کارمندان بخش بیمه ای چه گناهی کردیم که تامین اجتماعی را برای شغل انتخاب کردیم که بحث فوق العاده ویژه رو چندین ساله رو هواست و کسی پاسخگو نیست در صورتی برخی ارگان ها نه تنها فوق العاده ویژه بلکه فوق العاده خاص رو هم اجرا کردند(در ضمن سازمان برای پزشکان پول دارد )

دوم اینکه چرا تو این سازمان اصلا شایسته سالاری وجود ندارد هر کسی با هر رزومه ضعیف صاحب پست و مقام می‌شود
باور کنید ما هم دل مرده شدیم و هم بی انگیزه
اصلا باور کنید روزمرگی حداقل در جایی که من کار میکنم تو پرسنل موج میزند
با تشکر از شما

پ. نوشت: متعهد به درج پیام های مخاطبان که در چهارچوب نقد سازنده و احترام متقابل می باشد هستیم.

اینستاگرام ما:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5


@nabeavamfaribi

آقای سالاری شما نمی توانید؟!


سخنان دیروز مصطفی سالاری در مورد چرایی پیدایش وضعیت کنونی سازمان تامین اجتماعی از وضعیت ضریب پشتیبانی که به زیر چهار کاهش پیدا کرده تا قوانین ضد بیمه ای تحمیل شده بر سازمان تامین اجتماعی اگرچه ارزش مرور داشت اما به شخصه معتقدم آسیب شناسی مسائل تامین اجتماعی فراتر از این حرف هاست که مهم ترین علل پیدایش این وضعیت عبارتند از:

۱_افت محسوس کیفیت حکمرانی در ایران که در همه حوزه ها از اشتغال و تورم و ارزش پول ملی تا مسکن و خودرو و اقتصاد رانتی و فساد و.... برای کشور مسائل بغرنج درست کرده است. که ریشه همین افت نیز به فقدان تن دادن نظام سیاسی به گردش نخبگان و کاهش کیفیت آموزش عالی و آموزش ابتدایی و نفی شایسته سالاری و قائل شدن امتیازات ویژه در استخدام و اموزش و اقتصاد و در یک جمله ریشه رقابت آزاد در مملکت در آمده است

۲_نظام فرهنگی و سیاسی و اجتماعی ایران نتوانسته انسان با کیفیت مناسب توسعه را تربیت و تولید کند که پیش شرط توسعه است.

۳_ساختار سیاسی کنونی و نوع تعاملات قوا در ایران به هیچ عنوان برای توسعه مناسب نیست و توان تولید قدرت لازم برای توسعه مناسب با الزامات قرن حاضر را ندارد؛ قاچاق سوخت و فسادهای کلان باتکی و ناتوانی روسای جمهور در برخورد با آنها یا بی اثر ماندن درخواست عالی ترین مقام اجرایی و سیاسی و مذهبی کشور از نمایندگان مجلس در عدم دخالت در انتصابات دولت (که به شکل انبوه این بی توجهی صورت می گیرد) حکایت از آن دارد که ساختار سه قوه ای مستقل و هماهنگ در عمل یک کلاف سر درگم و دست و پاگیری خلق کرده که هر یک دیگری را مزاحم خویش می یابد و حتی در درون دولت هم شاهد موازی کاری و تداخل و عدم اعتماد و انحراف از ماموریت هستیم که مصداق بارز آن در همین هفته جاری در مورد تامین اجتماعی دیده می شود که ۲۵ همت مطالبات تامین اجتماعی از دولت مستقیما به حساب وزارت بهداشت واریز شده است تا بدهی های تامین اجتماعی به مراکز دانشگاهی که ۱۸ همت بوده است پرداخت شود؟!؟!! یعنی اصلا ساز و کار بیمه ای مورد پذیرش خود دولت هم نیست ...

به اعتقاد من در این شرایط آقای سالاری بیش از هر زمانی دیگر باید فکری به حال مغز سازمان یعنی توان کارشناسی این سازمان در راس آن یعنی تک تک معاونت ها و ادارات کل و تمام پست های سازمانی بکند؛ از معاونت فرهنگی تا معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی و... تا نظارت و... باید افرادی باشند که تمام سلولهای جسم و روحشان به چالش های تامین اجتماعی فکر کند و پالس های تصمیم گیری و اجرایی دقیقی به لایه های زیرین صادر کند و بتواند از سیاست تا اقتصاد و رسانه و شرکای اجتماعی را تحت تاثیر بگذارد؛ وگرنه نه تغییر ساختار کلان سیاسی کشور بر عهده آقای سالاری است و نه اقناع بازیگران پشت پرده و نه توصیه به همکاران درون دولت برای درک ماموریت یک سازمان بیمه ای بین النسلی؛ اکنون موتور واقعی و توانمند مورد نیاز تامین اجتماعی خاموش است و اگر یک لکوموتیورلن از جنس قوی ترین مرد ایران هم پشت این لکوموتیو بنشیند نمی توان با بهترین ایده ها و مسیرها کاری از پیش ببرد؛ برای درک این خاموشی همین بس که بررسی کنید که این برداشت ۲۵ همتی مساله چه تعداد از مدیران و کارکنان سازمان هفتاد هزار نفری با ۴۵ میلیون بیمه شده و ده ها هزار کارفرما و میلیون ها بازنشسته و با صدها رسانه و صدها نماینده مجلس است؛اما تغییر یک مدیر می تواند مجمع نمایندگان یک استان را دچار تنش کند؟!

آقای سالاری فکری به حال ستاد کنید... هم از بعد نیروی انسانی و هم روش های تولید فکر و اندیشه...


مهدی اسفندیار


اینستاگرام ما"

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6557

یدون شرح.... در ان مورد نیاز به بحث علمی و غیر احساسی وجود داره

۱_چرا در دنیایی که حتی وزیر بهداشت غیر پزشک است در یک نامه از بکارگیری هرچه غیرپزشک در سیستم بعداشتی ممانعت شده؟!

۲_ایا سطح دانش مدیریت در کشور ما بع جزوات ۱۵ صفحه ای همان است که نظام سلامت دنیا را اداره می کند؟! چون خودم به جد معتقدم با این مدارک کیلویی مدیریت از دانشگاه های آپارتمانی و نامعتیر و فیک نمی شود مملکت را اداره کرد.

۳_دانش مدیریت را جدی بگیریم و استاندارد های سخت بگذاریم یا کلا بسپاریم همه چیز را به صنف؟!


صفحه اینستاگرام:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی "

https://t.me/nabeavamfaribi/6556

پیام ارسالی مخاطب خطاب به مدیران ارشد تامین اجتماعی


جناب اسفندیار عزیز باسلام و احترام

احتراما ما پرسنل اداری مالی مراکز درمانی ملکی سازمان تامین معلوم نیست چرا اینجوری سازمان باهامون رفتار میکنه!؟
مگر نه اینکه تو یه بیمارستان کار میکنیم؛مگه ویروس همه گیری یه پاندمی میاد فرق من پرسنل صندوق و ترخیص ومالی با پرسنل پذیرش در چیه؟ مگه منم مستقیم درگیر نریض و ارباب رجوع نیستم شونه به شونه پذیرش؟؟؟

تو واحد ترخیص و مالی و اداری خداشاهده کمتر که نه حتی بیشتر از سایر پرسنل درمانی و شونه به شونه اونا داشتیم کار میکردیم .
بصورت مستقیم درگیر بیمار و همراه بیمار بودیم و هستیم.

۱_ فوقالعاده ویژه که اومد برای کل درمان تصویب کردن برای ما گفتن شما پشتیبانین شاملتون نمیشه ، این تبعیض تو یه واحد درمانی یعنی چی؟
۲_تو ایام ازین قبیل تعطیلات  ،برودت و مصرف انرژی و ....
که اداری مالی های مراکز درمان دولتی و دانشگاهی تعطیل بودن مارو اوردن سر کار و همیشه سر کار حاضریم.
۳_تو این قبیل تعطیلات برعکس، میگن شما خدمات رسان و درمانی هستید باید بیایین سر کار! چون بحث کاره!

۴_ پرسنل مالی بیمارستان تو این تعطیلات 

اولا؛ سازمان تو تهران تعطیل بود هیچ دستوری نمیشد اجرا کنیم
ثانیا: ادارات کل و مدیریت درمان و ستاد و اسناد پزشکی هامون تعطیل بود که ما ازشون اطلاعات بگیریم
مگر نه اینکه اونا پشتیبان ما هستن چرا اونا سر کار نباشن ؟
ثالثا:
از همه مهمتر همه بانکها و بانک عامل ما  رفاه کارگران تعطیل بود
دقیقا اینجا ما باید از چی پشتیبانی کنیم ؟؟؟؟
رابعا:
الان برای پنجشنبه ها دقیقا همینطور تو ایتان ما تمام ادارات ،بانکها ،بیمه ها،مدیریت درمان ،اسناد و .... تعطیل
ما چرا سر کاریم؟؟؟

تروخدا قسمت میدم اینا رو درج کنید بلکه یه فکری هم به حالا ما بشه 
بحث پول که میشه ما پشتیبانی م 
بحث تعطیلات و حق خودمون میشه ما درمانی هستیم.
.تروخدا تو کانالتون درج کنیدـ


پ. نوشت: فکر می کنم مجموعه تدابیر به گونه ای پیش بره که تا پایان سال این سوالات دیگه تکرار نشه؛ خبرهای خوبی در راه است.


اینستاگرام ما:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

نه به عوام فریبی pinned «اخباری که احتمالا پیرامون تامین اجتماعی و گشایش کارکنان و بهبود شرایط خدمت رسانی به مردم خواهیم شنید به نقل از یک منبع اگاه: ۱_با توجه به محدودیت در کارکرد پزشکان و وضعیت اشفته زیرمیزی و گرفتاری مردم در بازار آزاد؛ سقف پزشکان مثل وزارت بهداشت خواهد شد تا…»

اخباری که احتمالا پیرامون تامین اجتماعی و گشایش کارکنان و بهبود شرایط خدمت رسانی به مردم خواهیم شنید به نقل از یک منبع اگاه:


۱_با توجه به محدودیت در کارکرد پزشکان و وضعیت اشفته زیرمیزی و گرفتاری مردم در بازار آزاد؛ سقف پزشکان مثل وزارت بهداشت خواهد شد تا فعالیت بیمارستان های تامین اجتماعی افزایش یابد و بیمه شدگان کمتر زیر بار هزینه های بخش خصوصی آسیب ببینند.

۲_قوق العاده ویژه کارکنان اداری و مالی و شعب به احتمال صد درصد قبل عید اعمال خواهد شد و معوقات پرداخت خواهد شد.

۳_معوقات ترمیم حقوق که در ماه دیماه اجرا شد؛ از ابتدای ۴٠۱ محاسبه و در صورت تصویب هیئت امنا معوقه پرداخت خواهد شد.

۴_تعطیل کاری برخی از گروه ها مثل رادیولوژی برقرار خواهد شد.

۵_رویکرد انتصاب غیرپزشکان در مسئولیت درمانگاه ها همزمان با ادغام این درمانگاه ها در بیمارستان ها اجرا خواهد شد (مسئولیت بسیار سنگین تامین اجتماعی در احصا دقیق شرایط افراد واجد شرایط از نظر عملکرد و تحصیلات از دانشگاه های معتبر هشدار جدی از این بابت)

۶_ارزیابی و پایش عملکرد مراکز درمان ملکی در دستور کار قرار خواهد گرفت (کاری بسیار ضروری)

۷_برای شعب و کارکنان پشتیبانی درمان در ایام تعطیلی مربوط به الودگی هوا یا سیاست اضافه کار اعمال خواهد شد یا تعطیلی با درصدی از نیروهای پشتیبانی با تشخیص رئیس مرکز


پ. نوشت: نکته جالب این است که در صورت تحقق این امورات بر جای مانده باید پرسید که چرا این کارها در دوره ای که مدیرعامل و مدیریت توسعه هر دو حقوقدان هستند اجرا شده اما در دوره مدیران تحصیل کرده در رشته های مدیریت ناشدنی تصور می شد؟!؟ پیش داوری نمی کنیم و صبر می کنیم تا ببینیم در دو ماه اینده کدام یک از این موارد اجرا می شود.



اینستاگرام ما"

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فرببی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6553

نظام ارجاع یا پزشک خانواده کدام یک مورد نظر سالاری است؟!

مصطفی سالاری روز گذشته بر خلاف سخنان قبلی که بر اجرای پزشک خانواده و نظام ارجاع توسط تامین اجتماعی تاکید داشت در سخنان اخیر صرفا بر اجرای نظام ارجاع تاکید کرده است و به احتمال قوی پذیرفته است که اجرای پزشک خانواده توسط تامین اجتماعی تحت هیچ شرایطی امکان پذیر نیست. البته این پذبرش نه تنها جای مذمت ندارد بلکه ستودنی نیز می باشد؛ بنده در ۲٠ بند دلایل را بر شمردم و با اساتید بزرگ حوزه پزشک خانواده رایزنی کردم و تماما هم این اشکالات را وارد دانسته اند و انجام پزشک خانواده را در تامین اجتماعی ناشدنی دانستند؛ هدف بنده هم که به خوبی هزینه نقد و نقادی را در کشورهای توسعه نیافته و خصوصاً کشور ما می دانم صرفا جلوگیری از خسارت هنگفت برای بیمه شدگان و بازنشستگان و در درجه دوم پیشگیری از مرگ سیاسی و اجرایی شخص آقای سالاری بود و همانطور که وعده دادم بودم از کار اجرایی استعفا کردم تا راحت تر بنگارم و انشالله به محض موافقت با استعفا با تمام وجود سعی می کنم شبانه روزی در مورد بخش درمان کشور و تامین اجتماعی به کار کارشناسی خودم متمرکز شوم و به اتفاق فعالان و صاحب نطران محترم راهبرد ها و سیاست های درمان را در تمامی حوزه ها از قبیل سیاست گذاری و اجرا و شفافیت و.. به بحث و گفتگو بگذارم.

در مورد نظام ارجاع مورد اشاره آقای سالاری هم عرض کنم که نیاز واجب تامین اجتماعی است و استراتژی صحیحی است؛ حالا اینکه چگونه اجرا شود؛ متاسفانه تاکنون از چند و چون طرح اطلاعاتی در دسترس نیست و امیدوارم که حالت محرمانه به خود نگیرد و مدیران ستادی و استانی و روسا و مدیران مراکز از مرحله تصمیم گیری تا مرحله اجرا به مشارکت طلبیده شوند و با یک اجماع و حمایت همگانی این طرح اجرا شود؛ نکته اینکه سخن سالاری در مورد تدوین و اجرای گایدلاین ها به اعتقاد من مهم تر از خود نظام ارجاع است و می تواند مثل نسخه نویسی الکترونیک تاریخ ساز شود؛ خصوصاً معاونت درمان حاضر با وجود نقدهای جدی به ایشان، تجربه تدوبن گایدلاین های واقعی و کارامد که به کار سازمان می آید را در دوره مدیریت عامل خود در موسسه عالی پژوهش دارد که نقطه روشن عملکرد وی در آن دوره نیز می باشد. سالاری برای نظام ارجاع باید حواسش بیش از همه به این نکته جمع باشد که سد اول اجرای نظام ارجاع مدیران رسوب کرده و غیرخلاق و بند این نماینده و فلان شخصیت و تحت ملاحظات صنفی و... هستند که تا کنون هر نوع نوآوری و اصلاحات را ناشدنی کرده اند با ادم هایی که عمری مثل کبک راه رفته اند نمی توان مثل ققنوس پر کشید زیرا شاکله فکری انها و دریافتهای انها و مسائل انها و دغدغه آنها چیزی غیر از آنچه است که سالاری مطرح می کند و می اندیشد. سند این مدعا در خودش نهفته است که چگونه بحث نظام ارجاع و تدوین گایدلاین ها که نیاز شب تامین اجتماعی با هفتاد سال عمر است توسط یک مدیرعامل غیر درمانی و غیرسازمانی مطرح می شود. سایرین تاکنون چگونه اندیشیده اند و چگونه مدیریت کرده اند که این نیاز حیاتی نه مطرح شده و نه دغدغه ای قابل لمس که صدایش توسط کارکنان شنیده شده باشد.



مهدی اسفندیار

کانال "نه به عوام فریبی "

@nabeavamfaribi

برای درج در تاریخ


برخی از مطالبی که اینجا می نویسم صرفا برای درج در تاریخ است و برای ادم های اینده این مملکت که می خواهند قضاوت داشته باشند و مطمئنا کانال از این پوینت ها زیاد دارد.

دکتر غلامرضا نیاکانی از جمله افرادی در سازمان تامین اجتماعی است که در پاکدستی و دانش و تعهدش تا کنون ندیدم احدالناسی از سوت زنان و فعالان مبارزه با فساد یا کارشناسان ستادی حتی در حد ذره ای در باب سلامت نفس و مال و نگاه و... خدشه و یا حتی شبهه ای وارد کرده باشند. کسی که بدون هیچ خط و ربط سیاسی و یا اقتصادی و... پله پله ترقی را از صف تا ستاد تا مرحله معاونت بازرسی سازمان تامین اجتماعی طی کرد و در هر بزنگاهی فقط طرف بیمه شده و اموالش ایستاد و ذره ای تزلزل و بیم به خود راه نداد. دکترای جامعه شناسی اقتصاد و مسلط به چند زبان زنده دنیا که می تواند و می توانست در بسیاری از پوزیشن های مهم تامین اجتماعی کشور کمک حال این سازمان بین النسلی باشد. این مرد خاموش و بی ادعا و باسواد را برای بهره گیری نه تنها من که بسیاری از دغدغه مندان به مدبرعامل معرفی کردیم ولی خوب تصمیم اقای سالاری تا این لحظه این نبود گه از ایشان استفاده کند در حالیکه معتقد بودم و هستم که پست برای نیاکانی هیچ شاخصی از موفقیت در زندگی نیست و نبوده اما این شخصیت برای دوره مدیریت سازمان تامین اجتماعی یک پوینت است و یک شاخص و یک سوال تاریخی برای همه کسانیکه می خواهند در مورد فعل و انفعالات این سازمان در حال و اینده تحقیق کنند. او فاصله ای چندان با بازنشستگی ندارد مشقش را بی خط و خش نوشت همین سعادت او و خانواده اش و منتسبانش را بس.


تو از نهاد کدام خاک از جان گذشته ای که از جان گذشته ای و هنوز مانده ای.


پ. نوشت۱: دیروز در کانال خبری اقای شهابی اسم اقای نیاکانی امد و امروز خبردار شدم که با واکنش اقای نیاکانی حذف شد؛ اما امروز این یادداشت را نوشتم و بنا ندارم ولو با تماس ایشان حذف کنم زیرا غرض ایشان نبود و بلکه وقایع نگاری است برای یک سازمان بین النسلی.



مهدی اسفندیار

پ. نوشت۲: امروز یعنی ۴ بهمن ماه نکته ای تعجب برانگیز در مورد این پست نظرم را جلب کرد و آن اینکه در حالیکه بعد از ۲۴ ساعت سیر لایک گذاشتن این پست طبیعی پیش می رفت و مخاطبان با نسبت ۳٠ به یک مطلب را با نظر موافق لایک کرده بودند به یکباره و در دو الی سه مرحله متوجه شدم مطلب دیسلایک بالا میگیره؟!؟ از تیم فنی درخواست بررسی کردم دیدم که برای تخریب آقای نیاکانی یکی از آی دی ها امروز دیسلایک خریده و روی پست اعمال کرده؟!؟ خدایا در چه مملکتی زندگی می کنیم؟! در این مورد به زودی یادداشتی خواهم نوشت!؟؟ به راستی که مبارزه با فساد چه هزینه سنگینی دارد؟!؟

اینستاگرام ما:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6551

چقدر کم می آورم؟!


گفتگوی دیشب با دختر ۱۴ ساله ام من را دوباره به فکر فرو برد که با وجود اینکه مثلا در کانون خبر و پرسشگری این نسل z هستم اما نمی توانم به پرسش های این نسل پاسخ بدهم حالا بماند که برخی از سیاست گذاران فرهنکی و اجتماعی ما بالای هفتاد سال سن دارند و تصورات انها از دنیا و باورها و تفکرات این نسل کاملا از گفته هایشان پیداست که بیگانه و... نا مرتبط و در حد فیلترینگ چندتا پلتفرم است و کاملا بیگانه با دنیای جولان استارلینگ و تکنولوژی هپروتی سیاست می نویسند.

دیشب دخترم به من می گوید: بابایی کاش شما استاندار تهران بودی؟!

پاسخ دادم که چرا این ارزو را داری؟!

می گوید آخه اینها که درجه هوا هفتگی رو از ماهواره می گیرند و از قبل دارند؛ آب و هوا رو هم پیش بینی می کنند؛ خودشون هم می دونند چقدر گاز و چقدر برق دارند از مصرف هم اطلاع دارند چرا تا شب قبلش نمی تونند تعطیلی مدرسه رو اعلام کنند که من بدونم فردا تعطیلم یا نه؟!

راستش یه چیزی سرهم کردم و جواب دادم اما نتوانستم بگویم ما ابنقدرم هم توی پیش بینی ضعیف نیستیم ما می تونیم زمستان سخت اروپا را از تابستان پیش بینی کنیم و جلوی سفارت خانه های کشورهای اروپایی هبزم بزاریم اما در تهران خودمون از روی نقشه های هواشناسی نمی توانیم یه پیش بینی از هوای دو روز دیگه ارایه بدهیم؟!؟! پیش بینی از سقوط و افول و ظهور قدرت ها در شرق و غرب عالم داریم اما از برودت هوا و تورم و مسکن و درامد و.. ملت خودمون رو نمی تونیم داشته باشیم.


مهدی اسفندیار

اینستاگرام ما

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی "

@nabeavamfaribi

نه به عوام فریبی pinned «🔹آقای دکتر پزشکیان فورا ورود کنید. چند وقتی است که متاسفانه بخاطر کج فهمی وزارت صمت بحث کسب و کار اینترنتی درمان راه افتاده است و می رود تا کشور را دچار مخاطراتی کند که به عقل جن هم نمی رسد. موضوع اینگونه است که نمونه گیر آزمایشگاه استخدام کردند و بدون…»

🔹آقای دکتر پزشکیان فورا ورود کنید.


چند وقتی است که متاسفانه بخاطر کج فهمی وزارت صمت بحث کسب و کار اینترنتی درمان راه افتاده است و می رود تا کشور را دچار مخاطراتی کند که به عقل جن هم نمی رسد.

موضوع اینگونه است که نمونه گیر آزمایشگاه استخدام کردند و بدون اینکه پزشک بیمار را ویزیت کند و بدون ارزیابی اینکه مساله چک آب است تا درمان و.. با کدملی بیمار برایش انبوهی از آزمایشات سنگین را درخواست می کنند و هزینه های وحشتناکی را به بیمه ها وارد می کنند که در هیچ کشوری به این شیوه بسیار احمقانه کسب و کار نمی گویند.
متاسفانه وزارت اقتصاد و دارایی بدون درک درست از مساله پیگیر رواج این داستان است و حالا بماند از بستر وسیع سو استفاده ها که به شکل کنونی ممکن است رخ دهد؛ منابع محدود بازنشستگان را که حقوق کنونی انها کفاف نان شبشان را نمی دهد تهدید کرده و اگر درست پیگیری و برخورد نشود خطرات ان برای منابع بازنشستگی از قاچاق سوخت هم بیشتر است و کشور و حاکمیت را به سختی دچار مشکل خواهد کرد انهم در کشوری که به دلیل عدم وجود گایدلاین ها احتمال تولید خدمات غیرضروری به شدت بالاست. به وزارت اقتصاد و دارایی و معاونت فن اوری ریاست جمهوری توصیه می کنم قبل از گسترش کسب و کارهای اینترنتی دقت کنند و ماهیت درمان و اصل یکپارچگی منابع و گایدلاین ها و خدمات القایی و پدیده تقسیم پول را مطالعه کنند و اینگونه بی محابا و بدون شناخت چاله و حفره ای برای دولت پزشکیان حفر نکنند و سنگی درون چاه نیاندازند که هیچ عاقلی نتواند آن را در بیاورد؛ درک کنید و بفهمید که حتی در اقتصاد کاملا ازاد نیز چنین تصمیماتی به شدت محدود و با احتیاط بسیار بالا و با محوریت وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی و بیمه ها و.. صورت می گیرد و بخاطر مخاطرات بالای آن بر سلامت جامعه و منابع ملی ملاحظات بسیار زیادی بر ان حاکم است؛ رسانه های غیرتخصصی هم دقت کنند که مساله در حد تسهیل دریافت خدمات نیست وگرنه نظام سلامت ما بیشتر از شما دنبال حل چالش دسترسی اسان مردم به خدمات درمانی است. از شورای عالی بیمه و بیمه های کشور می خواهم به شدت با مراکز پاراکلینیکی و پزشکانی که متاسفانه متوجه داستان نیستند و با اینجور کاسبی ها همکاری می کنند برخورد عبرت اموز کنند و از جناب اقای پزشکیان که قطعا با همین اشاره تا ته ماجرا را فهمیده اند می خواهم که وزارت صمت را متوجه خبط ورود آن به مساله استارت اپ های سلامت در بستر پر از تعارض منافع و فقدان زیرساخت های ای تی و نظارتی بکنند و برای دولت گرفتاری جدیدی درست نکنند که از عهده ان نه دولت بر بیاید و نه ملت؛ به رسانه ملی و رسانه های محترم امادگی خودم را برای مناظره با مدعیان چه در حوزه استارت اپ ها و چه مناظره با مسئولان صمت رو در روی مردم اعلام می کنم،این هشدار از سوی بنده که به شدت طرفدار توسعه استارت اب ها در فضای کسب و کار هستم و هیچ نفعی و منافع مشترکی با پزشکان ندارم و پزشک و صاحب کسب و کار نیستم امیدوارم از سوی دولت و نهادهای نظارتی جدی گرفته شود.



مهدی اسفندیار

کارشناس ارشد سیاست گذاری عمومی
اینستاگرام ما"
http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6547

نمی دانم از کجا شروع کنم...


اپیزود اول؛ خبر خوشحال کننده؛ دکتر عبدی جراح ارتوپد بیمارستان معیری ریورژن مفصل هیپ را در بیمارستان تامین اجتماعی معیری انجام داد؛ این عمل جراحی تعویض مجدد مفصل لگن است که جراحان ارتوپدی معدودی شاید زیر سی نفر در کشور مسئولیت این کار را بخاطر پیچیدگی ها و دشواری های مسئولیت آن انجام می دهند. حالا تصور کنید با دستمزد پنج میلیون تومان آنهم تحت مالیات پله کانی؟! حرف زدن راحت است اما شرافت و انسانیت و ایرانی بودن و عمل کردن به حرف است که در این شرایط دشوار مردمت را تنها نگذاری و قید صد میلیون و دویست میلیون زبرمیزی را بزنی و رحمت به جان کارگر بی نوا بیاید. این روزهای دشوار اقتصادی که برخی ها دنبال رهایی از درمان مستقیم تامین اجتماعی با محاسبات دفتری هستند دلم می خواهد سرشان را در حساب و کتاب این روزهای مملکت بکنند که بیمه تکمیلی هم زیر بار هزینه ها مانده و سقف تعهداتش به بازنشستگان هنوز به پایان سال نرسیده پر شده و بماند که وقتی کار به زیرمیزی می رسد اصلا فاکتوری ارایه نمی شود؛نمی دانم چند خانم و چند دختر بچه ایرانی این روزها گوشواره های خود را در می اورند تا پول زیر میزی جراحی پدر و برادر و.. مادرشان را بدهند.

ایپزود دوم چند روز پیش یک فوق تخصص خون اطفال شاغل در یکی از بیمارستان های تامین اجتماعی بخاطر حمله همراه بیمار دچار شکستگی انگشت دست شده؟!؟ حالا خودش باید بدون همراه و حقوقی و.. دنبال شکایت برود....

مردمی خسته و مستاصل و خدمتگزارانی زیر ضرب و توهین و فحاشی و... کاش و کاش مدیرعامل تامین اجتماعی و معاونت فرهنگی این سازمان این روزها برنامه ای تدارک ببینند و یه خسته نباشید جانانه به کسانی بگویند که حجاب اصالت و وقار و تعهدشان چشم مادیات را کور کرده تا هنوز ملجا و پناه کارگران و بازنشستگان و زن ها و مردان و دختران و پسران این مملکت باشند. اینان ستون های ارامش یک ملت و سرمایه های اجتماعی این مرز و بوم هستند.


مهدی اسفندیار

اینستاگرام ما"

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"
https://t.me/nabeavamfaribi/6546

عاقبت اجرای پزشک خانواده در وزارت بهداشت بعد از قریب به بیست سال

معاون بهداشت وزیر:

_پول را به جوب می ریزیم.
_به پزشکان خانواده پول می دهیم تا بوتاکس کنتد!؟


پ. نوشت: اخیرا مدیرعامل محترم سازمان تامین اجتماعی جهت اجرای پزشک خانواده اعلام آمادگی کرد؛ اگرچه نیت ایشان و دغدغه ایشان ستودنی است و به شخصه قائل به کمک کردن به ایشان هستم، اما بابت عواقت اجرای آن در این شرایط ایشان را ارجاع می دهم به سخنان معاون وزارتخانه ای که تمام اختیارات حوزه سلامت را یکجا دارد. کار محال نیست اما در این شرایط قریب به محال است.



مهدی اسفندیار


اینستاگرام:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال "نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

بازگشت به این پست توضیح اینکه حق اشعه کارکنان در ایام مرخصی زایمان قطع شده است که ماهیت قانون حمایت از جوانی جمعیت روشن و صریج بر این موضوع تاکید دارد که نباید از حقوق و فوق العاده ها کم گردد_اگر استدلال امده در ابن بخشنامه که لغو گردیده است به استناد نامه دکتر نعیمی نادرست و رد شده است همان منطق در مورد حق اشعه نیز صادق است.


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

تعارض منافع به زبان ساده:


اگر قدرت ایجاد باران به کسی که چتر می فروشد داده شود حتی یک روز افتابی نخواهیم داشت.

پس مدیریت نظام سلامت را دست کادر درمان ندهید؛ مدیر تربیت کنید.

أيها المسؤول افهم

responsible person, understand

O verantwortlicher
Mensch, verstehe

Ey sorumlu kişi, anla


اینستاگرام ما:
http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"
https://t.me/nabeavamfaribi/6543

جناب آقای نعیمی جلوی این بخش نامه غیرقانونی را بگیرید.


بر اساس قانون حمایت از خانواده و جوان سازی جمعیت و بر اساس ماده ۱۷ ان قانون پرداخت حقوق و کلیه فوق العاده های مرتبط با آن به خانم های شاغل در دستگاه های دولتی الزامی بوده و منابع ان در ماده ۷۲ همان قانون پیش بینی شده است.

اجازه نفرمایید کارکنان در این روزگار سخت اقتصادی بیش از این بابت تولد فرزند دغدغه داشته باشند.



مهدی اسفندیار

اینستاگرام:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی "

@nabeavamfaribi

ابتذال به تمام معنا.....


بعد مدتها یک فیلم سینمایی ایرانی به نام صبحانه با زرافه ها را نگاه کردم از ابتدا تا انتهای فیلم به نوعی صحنه های مصرف کوکائین بازیگران و مستی یک پزشک و نمایش ناهنجاری.... بود.

حیف خانواده ها و حیف جوانان این مملکت که چنین مزخرفاتی را به عنوان فیلم سینمایی نگاه کنند؛ رادان و بنفشه خواه و پژمان جمشیدی و هوتن شکیبا از بازیگران این فیلم بودند نمی دانم چقدر دستمزد برای این فیلم گرفتند اما به شخصه اگر فقط نانی برای خوردن داشته باشم محال است بخاطر دستمرذ و زندگیم تن به چنین کارهایی بدهم. فیلم به نوعی اثر عادی سازی مصرف مواد مخدر بود تا اینگه بخواهد چیزی برای گفتن داشته باشد. اسمش کمدی بود اما به نظرم یک تراژدی مرگ سینمای ایران بود.


مهدی اسفندیار

کانال "نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6541

بخش دوم:

تهدید برای تامین اجتماعی

بخش اول مطلب ۲۵ چالش پیش روی تامین اجتماعی مورد توجه رسانه تخصصی سلامت نیوز قرار گرفت و می توانید در لینک زیر مشاهده کنید

https://www.salamatnews.com/news/381811


اما سالاری روی سیاستی انگشت گذاشت که با وجود نیت درست و نیاز کشور؛ تامین اجتماعی را وارد بحران سختی خواهد کرد در پست قبلی به ۱٠ چالش پیش روی تامین اجتماعی در اجرای پزشک خانواده در مقایسه با اجرای پزشک خاتواده در انگلستان اشاره کردم در این پست به ده چالش دوم و در پست سوم به پنج چالش یعدی و ارای کارشناسان مطرح کشور خواهم پرداخت:


۱۱_در انگلستان گایدلاین ها تعریف شده و جلوی خدمات القایی گرفته شده بود و خودارجاعی منع شده بود و تفکیک فعالیت کارکنان بخش خصوصی و دولتی صورت گرفته بود و مباحث حقوقی و جامعه شناسی و اقتصادی و مطالعات تظبیقی طرح با جامعه هدف و... صورت گرفته بود.

۱۲_تامین مالی با نهاد قدرتمند دولت بود و نه یک سازمان بیمه ای با ابرچالش های ضریب پشتیبان و تعهدات سر رسید شده و کارکنان و بیمه شدگان ناراضی


۱۳_مصرف دارو به جز محدودی otc کلا بدون تجویز پزشک ممنوع بود و اقتدار قانون بحث هایی مثل ناصرخسرو و فروش دارو خارج چرخه و مدیریت تکنولوژی سلامت را به سامان رسانده بود.


۱۴_انتخاب مدیران و سطح دانش مدیریت ابدا قابل مقایسه با سیستم ما نیست و مدیریت عرصه جولان نخبگان کشور در انگلستان و جوامع توسعه یافته است عرصه افراد خلاق و نکته سنج و ایده پرداز نه پخمگان از همه جا رانده شده که با جزوه ۱۵ صفحه ای و سهمیه هفتاد درصدی از دانشگاه های یالغوزآباد ارشد و دکتری بیاورند؛ تازه همین ها هم خیلی های انها؛ شغل اولشان تجارت و دلالی و... کارهای دیگر است؛ پزشک خانواده را نخبگان انگلستان پیش بردند.

۱۵_پزشک خانواده اراده کلان سیاسی نظام سیاسی و احزاب و تمام قوا بود؛ معتقدم بخش عمده نظام سیاسی ما هنوز به واقع نمی دانند موضوع پرشک خانواده چیست و دغدغه انها نیست.

۱۶_ساختار کنونی تامین اجتماعی در اداره خودش هم ناکارامد است چه برسد به تناسب آن برای اجرای یک طرح ملی؛ اگر تامین اجتماعی ایران می خواهد وارد این طرح شود باید تغییر ساختار و تعریف جدید ماموریت را در قانون مربوط به خودش بگنجاند.


۱۷_در انگلستان سیستم پرداخت به کادر درمان متفاوت بوده و تقریبا عدد ثابتی است؛ تامین اجتماعی ایران حداقل سه اهرم از پنج کنترل ناب مورد نیاز برای اجرای طرح را ندارد یعنی حمایت قانونی_رفتار ارایه دهندگان و گیرندگان خدمت _سازماندهی
در دو کنترل ناب دیکر هم یعنی تامین منابع و سیستم پرداخت تامین اجتماعی نیازمند عوامل بیرونی است.

۱۸_ساختاری به نام وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی در هم تنیده شده با اختاپوس تعارض منافع به عنوان مانع اصلی پزشک خانوده در انگلستان وجود ندارد که شما مجبورید از آن ساختاز مجوزها را هم بگیرید.

۱۹_ باور مردم به توانایی دولتمردان برای اجرای طرح های ملی شرط حتمی است من گمان نمی کنم در شرایط کنونی مردم باور داشته باشند که موفقیتی حاصل خواهد شد و همراهی نمی کنند همانطور که فرجام اجرای طرح در فارس و مازندران پیش روی انهاست.

۲٠_ پاسخگویی به مردم و سخن گفتن با انها داشتن یک سیستم قوی کنترل و ارزیابی و تصمیم گیری سریع و بدون درگیری با بروکراسی اداری از نیازهای جدی طرح است که در سیستم دولتی ما وجود خارجی ندارد.


مهدی اسفندیار

اینستاگرام ما:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6540

۲۵ چالش بزرگ مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی در اجرای پزشک خانواده و نظام ارجاع (بخش اول)


پیرو سخنان اخیر مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی در مورد لزوم اجرای پزشک خانواده؛ به ۲۵ چالش بزرگ اجرای این طرح از سوی تامین اجتماعی رسیدم که در مقام مقایسه با کشور موفق انگلستان در اجرای این طرح قابل ذکر است و لازم می دانم ضمن تایید و تاکید بر اینکه باید این مهم در کشور ما اجرا شود آنها را با کارشناسان حوزه سلامت و بیمه اجتماعی در ۳ پست مجزا به اشتراک بگذارم که رفع برخی از این چالش ها شاید به تنهایی بین پنج تا ده سال زمان ببرد.


۱_ساختار و اختیارات دولت و معادلات قدرت در کشوری مثل انگلستان که این طرح را اجرا کرد کاملا با کشور ما متفاوت است و پزشک خانواده و نظام ارجاع به مفهوم واقعی خود نیاز به قدرت به مفهوم تام و تمام دارد؛حتی ریاست محترم جمهور در ایران هم قدرت لازم برای اجرای پزشک خانواده را ندارد زیرا بیمه نیروهای مسلح و بهداشت و درمان آن مجموعه مستقل است.

۲_ دولت در انگلستان در برابر مجلس شرایط شکننده ای ندارد و مجلس چون نخست وزبر را انتخاب می کند حمایت قاطع هم از برنامه ها دارد. و دولت مجبور نیست برای اخذ رای و جلب نظر یک نماینده وی را در پنجاه و اندی سالگی استخدام کند،دقت بفرمایید تنها سه ماه بعد رای اعتماد مجس سه وزیر برای استیضاح فرا خوانده شدند آنهم با وجود درخواست و منع شخص اول رهبر عالی مملکت

۳_سیستم قضایی کاملا متفاوت داشته و دستگاه قضا در انجا کاملا در بحث های سیاست گذاری قائل به استقلال نیست.

۴_رسانه های دولتی دقیقا همراه با دولت هستند و تابع محض سیاست های دولت و انجا در بحبوحه اجرای نسخه الکترونیک سلامی دوربین به دست در داروخانه ها نمی گردد، بدون همکاری و همراهی رسانه ها کار بسیار دشوار است.

۴_حداقل و دست کم برای اجرای طرح نیازمند سی هزار پزشک عمومی هستیم که اکنون حداکثر پانزده هزار پزشک عمومی پای کار بهداشت و درمان مملکت هستند و دست کم برای هر مرکز باید ۱۵٠ میلیون تومان کنار بگذارید که این عدد سوای از همه هزینه های دارو و کاغذ و.. نزدیک به 50 هزار میلیارد در سال براورد می شود که سهم تامین اجتماعی حداقل ۲۵ هزار میلیارد تومان هست؛ حالا بحث های مامایی و بهداشت و خانه های بهداشت سوا باید محاسبه شود، از اینها گذشته آنجا را پزشک خاتواده می چرخاند که یک رشته تحصیلی جدا از پزشک عمومی است.

۵_بیمه ها اقتدار مطلق دارند؛ پزشک بدون قرارداد با بیمه، پزشک بیکار محسوب می شود، نه مثل ایران که پزشک بدون قراداد با بیمه پزشک خوشبخت شناخته شود.

۶_ انضباط مالی وجود و تعهدات دولت بدون ذره ای تاخیر انجام می شود و سازمان بیمه ای آنجا مجبور نیست به امید دریافت مطالبات قانونی خود از دولت پسر رئیس سازمان مدیریت برنامه و بودجه را با صفر سال سابقه اجرایی به سمت معاونت اقتصادی بگمارد و دست اخر هم چیزی گیرش نیاید.

۷_از راس تا ذیل نظام سیاسی و نظامی و... تحت پزشک خانواده هستند و هیچ استثنایی بر نمی دارد.

۸_بخش خصوصی اصلا گستردگی کنونی کشور ما را ندارد و در مورد بخش درمان عکس بخش اقتصادی بسیار کم قدرت هستند و نماینده صاحب سهام در مجلس و.. ندارند.

۹_ دارای ثبات مدیریت هستند و سیاست از اداره سال هاست که جدا شده، بقا و دوام و ثبات مدیریت ها که لازمه پیشرفت برنامه هاست به امتیاز دهی و توافقات پشت پرده بر سر شرکت های اقتصادی و ساخت مراکز درمانی و خرید سی تی اسکن و ام آر ای و.. منوط نیست.

۱٠_تعارض منافع حداقل بیست سال قبل" تقریبا تا حدود زیادی "خشکانده شده و . اینگونه نیست که وزیر و وکیل با دو صد شرکت و کارخانه داروسازی انسان متعهد برای کار در ساختار نظام سیاسی محسوب شوند که اگر لو بروند به عنوان خائن و مجرم شناخته می شوند.


پ. نوشت: به شخصه بخاطر اعتقاد به پزشک خانواده معتقدم که همه باید کمک کنند اما اگر این چالش ها بر شمرده حل نشود و وارد موضوع پزشک خانواده و نظام ارجاع شویم؛ قطعا تامین اجتماعی و مدیرعامل و... همه چیز به فنا خواهد رفت؛ اگر جای مدیرعامل تامین اجتماعی بودم روی گایدلاین ها در مراکز درمانی تامین اجتماعی و اصلاحات روی همین سیستم بدون دست بردن بر ساختار متمرکز می شدم



مهدی اسفندیار

اینستاگرام ما:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال" نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6539

چندش یعنی همین...

یه گزارشگر محترم  ورزشی این مملکت رو که با صداش موج شادی رو به مردم هدیه می ده اوردند توی برنامه بهش کفن و اگهی ترحیمش رو چاپ کردند و نشون میدن؟!

مجری برنامه یه جوری میگه کیها؟!

انگار توی این مملکت اختلاس گر و مسئول دروغگو و ناکارامدی و دزدی و... نیست..

یعنی نادانی رو هم انتهایی نیست!؟

اینستاگرام ما:
http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال "نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6538

نتیجه کار اقای دکتر دهکردی در موسسه عالی پژوهش


نتیجه مدیریتش این شده که کمتر از صد و پنجاه میلیون تومان پول پژوهش داده _حدود شش میلیارد تومان هم هزینه روی دست سازمان تامین اجتماعی گذاشته..

مساله دهکردی نیست مساله این آرامشی هست که مدیرعامل تامین اجتماعی و وزیر محترم با این اوضاع دارند که هنوز با گذشت پنج ماه تکلیف این موسسه رو روشن نمی کنند البته از نظر من منهدم شده است رایگان واگذار بشه به اقای دهکردی.. اصلا از خیرش بگذریم بهتره...




کانال"نه به عوام فریبی "

@nabeavamfaribi

مراسم تودیع و معارفه یا مراسم.... در مدیریت درمان استان مازندران چه گذشت؟!؟

دکتر خورشیدی مدیر درمان مازندران در دولت های احمدی نژاد روحانی و.. که بعد از بیش از یک دهه برکنار شد وسط جلسه با همراهان تشریف اوردند (معاون اداری و مالی و معاون درمان دوره خودش را که بازنشسته شده بودند) و عده ای در حد ۷ و ۸ نفر یهویی سوت و کف زدند براشون و یهویی خورشیدی به اتفاق معاونان بازنشسته خودشان بالای سن تشریف بردند و کنار نماینده عالی سازمان اقای دکتر پناهی زاده ایستادند (معاونان بازنشسته ایشون هم یهویی بالای جایگاه رفتند و خورشیدی سمت چپ پناهی زاده و معاون اداری مالی بازنشسته راست پناهی زاده ایستاد و معاون درمان بازنشسته ایشون در انتهای تصویر سمت راست ) دقت بفرمایید در مراسمی که نماینده استاندار و نماینده عالی سازمان می توانستند کسانی باشند که در جایگاه حضور دارند.

به راستی این مراسم با این شکل چه پیامی برای کارکنان مدیریت درمان مازندران دارد؟! بازگشت در سایه یا یک اتفاق یهویی؟!

پ. نوشت: مراسم تودیع و معارفه از اموری است که شخصیت یک سازمان را معرفی می کند.

اینستاگرام ما:
http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6535

آقای میدری آقای سالاری روز روز علی بن ابیطالب ع است...



مدتی بود که سعی داشتم درد دلی با وزیر تعاون و مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی داشته باشم؛ نقدهایی دارم که معتقد بودم و هستم باید کلان حرکت وزیر و مدیرعامل را دید و نمی شود در این اقتصاد بحران زده بخاطر یک دستمال کاخ قیصر را به آتش کشید ولی اکنون سطح نگرانی هایم بیشتر از یک دستمال و بلکه مساله همان کلان است و انشاالله با چهارچوب اصولی خودم به زودی با فراغت از کار اجرایی خواهم نوشت؛ زیرا معتقدم حضور در رسانه اکنون واجب تر از کار اجرایی است.

جنابان آقایان میدری و سالاری

شما شیعه مولی الموحدین علی بن ابیطالب هستید؛ جملاتی از ایشان وجود دارد که باید سرلوحه هر دولتمرد عزتمند و شرافتمندی باشد سوای از هر دین و آیینی:



خدایا جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری”
یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرفم، انسانيتم، عدالتم، و….
گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم که تو جانم را می گیری.
و این همان جمله معروف است که می گوید: ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم.

آقای میدری و اقای سالاری

امام محمد غزالی در کتاب
نصایح الملوک در اوصاف ده گانه حاکمان می نویسند:

کفایت نمی کند که حاکم خودش عادل و منصف و... باشد بلکه تا انتهای هرم حکومت باید از این اوصاف برخوردار باشند و این را وظیفه و مسئولیت شرعی حاکمان می داند و نه یک توصیه اخلاقی

این روزها انتصابات در جریان است و افراد تغییر می کنند و شنیده ها و بحث های جدی وجود دارد که انتخاب و عزل و انتصاب افراد در بخش درمان سازمان تامین اجتماعی از جامع نگری لازم برخوردار نبوده و اصطلاحا دست فرمان اقای شهرام غفاری بر حلقه دوستان و آشنایان تمرکز داشته و آتشی بر جان مردم به ستوه امده از فساد و ناکارامدی است.

بی توجهی بالاتر از این نیست که یکی از شناخته شده ترین افراد دارای دو دهه تعارض منافع را که مستقیما و بدون واسطه شرکت متعلق طرف مراوده مالی با سازمان تامین اجتماعی بوده را به عنوان مشاور خود انتخاب کرده و این چیزی جز استهزا شعارهای وزیر تعاون در منع تعارض منافع (که شدیدترین نوع فساد در حکمرانی امروز دنیاست) در انظار کارکنان و جامعه به ستوه آمده از ناکارامدی نیست و چه دردناک تر که خصوصا مدیرعامل سازمان دارای دکترای حقوق و استاد دانشگاه باشد و این مملکت برای او هزینه داده باشد تا بخواند و به کار اید تا جلوی دقیقا همین مسایل را بگیرد.

جنابان آیا عدالت و شرافت و انصاف مورد اشاره امیرالمومنین علی بن ابیطالب ع مصداق همین مساله نیست که حالا در سطح بالا تا پایین سازمانتان که لااقل در بیخ گوشتان را بپایید تا مردم باور کنند آنچه می گویید و آنچه بدان عمل می کنید برابر است؟!

بقیه درد و دل هایم را می گذارم برای انشاالله ابتدای بهمن ماه که فارغ از کار اجرایی فقط نماینده مردم باشم. اما هشدار می دهم که مراقبت کنید آنچه در درمان سازمان تامین اجتماعی پیش می رود منجر به حذف افراد دلسوز و پای کار و روی امدن افرادی نباشد که در حلقه های سیاسی و صنفی و... باشند و مساله اول نسبتشان با سازمان منافع شخصی باشد(اگرچه ایمان دارم باید به بدن مدیریت مملکت با تغییرات جدی خون تازه دمیده شود نه خون کهنه و فاسد).

اگاه باشید که جامعه و خصوصا تحریمی ها به واقع به ستوه آمدند. نکته ای هم خطاب آقای میدری عرض می کنم؛ امیرکبیر هم تفکرات و ایده ها و نگرش هایی شبیه به شما داشت؛ آنهم نه در جایگاه وزیر که بالاتر در جایگاه صدراعظم و با اختیار قوا و... اما با وجود همه افتخارات و نام اوری ها و.. که تاریخ ساز شد؛ ناتوانی امیر در بسط گفتمان خود در جامعه و تنهایی فکر کردن و تنهایی پیش بردن کارها را یکی از نقاط ضعف امیر بر شمردند بطوریکه معتقدند او قدرت مهدعلیا مادر شاه را دست کم گرفته بود؛ امروز فساد نماد مهد علیای دربار است؛ به کارگیری نخبگان و اندیشمندان و بسط گفتمان و جذب افراد دلسوز همه گروه ها و طیف های سیاسی و اجتماعی و مذهبی و..امری واجب و حتمی و لازم و کاملا یک الزام مدیریتی برای پیشبرد امور است نه یک توصیه اخلاقی.



مهدی اسفندیار

#میدری
#سالاری
#گوش_شنوا

#سالاری

پ. نوشت: به اینستاگرام ما ملحق شوید بنا داریم سلسله گفتگوهایی در مورد مباحث حوزه سلامت و رفاه و تامین اجتماعی با کارشناسان و متخصصان داشته باشیمـ

اینستاگرام ما:
http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6534

.... خیلی دلم می خواد این ویدیو رو ببینید..

سوای از اینکه استقلال ایران بماند یا نماند و هم مرز کدام کشور باشیم؛ موقعیت ژئوپولیتیک ما چه باشد؛ پرسش مهم این است که آیا کشوری به نام" ایران " باقی خواهد ماند یا خیر؟!



کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6533

مثل سگ می زدمت...



فکر کنم حدود یک سال پیش، یکی از روزهای کاری در حیاط یکی از بیمارستان های کشور در حال تردد بودم که بگو مگوی یک نگهبان با یک خانم مسن نظرم را جلب کرد؛ الفاظ بسیار زشتی از سوی پیرزن نثار نگهبان می شد که واقعا ناپسند بود؛ نگهبان هم حوصله اش سر رفت و جواب او را با ملایمت اما خوب با الفاظ نامناسب می داد؛ یک جمله ای هم نگهبان گفت که در ذهنم نقش بست "اگر توی بیمارستان نبود و بیرون بودی مثل سگ می زدمت" جلو رفتم و از محل پرس و جو؛ نگهبان توضیح داد که این خانم خارج از ضابطه قصد تردد دارد و به جای تمکین به قانون فحاشی می کند. کمی دقت کردم دیدم پیرزن همچتان بدون توقف الفاظ رکیک می زند و اما توالی جملات او چندان مناسب نیست؛ خلاصه کمی نگهبان را دور کردم و با پیرزن که می خواست وقت فیزیوتراپی بگیرد همراهی کردم و سر صحبت را کمی خونسردانه تحت عنوان مادر و فرزندی باز کردم و متوجه شدم که بنده خدا داروی اعصاب مصرف می کند و به کل به شدت هیستریک است و.... بعد از گرفتن وقت و جلب اعتماد او که برایش خیرخواهی می کنم او را متوجه سختان نامناسب کردم؛ دیدم به شدت از آن طرف بام افتاد که واای چه اشتباهی کردم جوان مردم را بی جهت مورد توهین قرار دادم و... به طرف نگهبانی راه افتاد و از نگهبان عذرخواهی کرد و با ندامت رفت.

این خاطره برایم از آن بعد اهمیت داشت که تاسفی عمیق را برایم ایجاد کرد که چند دهه است که در اروپا و امریکا و استرالیا و ژاپن یک رشته تخصصی به نام health security تاسیس کردند و با دروس اختصاصی روانشناسی و تربیت بدنی و حقوق بیمار و.... افراد را خیلی تخصصی برای بیمارستان تربیت می کنند تا امنیت فیزیکی و روانی بیماران و کادر درمان را حفظ کنند؛نه خبری از نیروی انتظامی در بیمارستان است و نه کلانتری... اما انگار متولیان وزارت بهداشت ما با این همه مشکل و درگیری و نزاع و قتل؛ ضعف قانون در حمایت از کادر درمان؛ جز صدور بیانیه و ابراز تاسف قرار نیست حرکتی برای اصلاح این مشکلات عملا انجام دهند. پرسنل خدمات و اشپزخانه و افراد با تحصیلات دیپلم که هیچ دوره اختصاصی ندیدند در قسمت حفاظت فیزیکی بکارگیری می شوند و کمی ضمن خدمت آموزش می بینند؛ این مشکل جایی تاسف برانگیز تر می شود که بدانیم وزارت بهداشت ما بر خلاف ۱۷٠ کشور دیگر دنیا متولی آموزش پزشکی و رشته های مرتبط با بهداشت و درمان هم هست.


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6521

نهایت فهم غلط با ادبیات هیجانی

۱_وزارت بهداشت متولی تعرفه خودرو نیست و مانع واردات خودرو با کیفیت نیست
۲_اکثر بیمارستان های تهران در الوده تربن نقاط شهر هستند و سرطان پزشکان را هم نابود می کندـ

۳_اداره شهر و خیلی امورات دیگر با مالیات طرح ترافیک هست و.....


جناب اقای حسینی؛ قبلا بابت فرار مالیات پزشکان هم حرف هایی زذند که عذزخواهی کردند؛ در مورد نیت ایشان پیش داوری نمی کنم و حمل بر خیرخواهی می کنم اما به عنوان دانش اموخته مدیریت عرض می کنم این حرف ها بغالیت و نهایت ظلم است به جامعه پزشکی کشور و بخشی از چرخه انتقال خشم....

مهدی اسفندیار

کارشناس ارشد مدیریت.


کانال"نه به عوام فریبی

@nabeavamfaribi

اولین قربانی دولت مشخص شد.


میدری قربانی خواهد شد؛ او یا درک نکرده است که این فسادهایی که بر شمرده ناشی از تعاملات سیاسی فاسد است که قدمتی چند ده ساله دارد  یا اینکه به سیم آخر و اصطلاحا به انتحار رسیده است.

او را خواهند زد اتفاقا با فریاد شفافیت و با صدای حمایت از بازنشسته ها و کارگران....

او قربانی خواهد شد؛ برای سال بعد قطعی می دانم منتظر نعره هایی باشید که به ظاهر در دفاع از حقوق بازنشستگان و... بلند خواهد شد...


اینستاگرام ما:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6519

سوال ۲٠ سال پیش علی اکبر اعلمی از وزیر اطلاعات

سال ۱۳۸۳:چرا جلوی قاچاق روزانه ۶میلیون لیتر سوخت گرفته نمی شود؟!

سال ۱۴٠۳:چرا جلوی قاچاق روزانه ۲۵ میلیون لیتر سوخت گرفته نمی شود؟!

نکته۱: مصرف بنزین در سال ۸۳ حدود ۷۵ میلیون لینر در روز بوده که در سال ۱۴٠۳ به حدود ۱۲٠ میلیون لیتر رسیده که نشان می دهد سهم ۸۵ میلیون ایرانی از افزایش ۵٠ میلیون لیتری طی این بیست سال برابر با سهم قاچاقچیان بنزین است؟!

نکته ۲:طی این سال ها پنج دوره مجلس دست اصول گرایان و دولت هم تقریبا ده سال دست اصول گرایان و ده سال دست اصلاح طلبان و اعتدالیون بوده است و هیچ وزیر یا مقامی بخاطر قاچاق بنزین استیضاح نشده؟!؟

نکته ۳:دیروز ۱۳۶ نفر از نمایندگان مجلس با صدور بیانیه ای نسبت به رفع فیلتر وانساپ و گوگل پلی اخطار داده و ابراز نگرانی شدید کردند؟!؟


@nabeavamfaribi

رنگ باختن مفهوم مدیریت در کشور

بیشتر از کشتار در خاورمیانه مرگ انسان ها در این کشور بخاطر آلودگی هوا و سوانح جاده ای صورت می گیرد.
در مورد آلودگی هوا اعتماد در گزارشی سی هزار نفر در سال و هزینه پنجاه هزار میلیاردی برای وزارت بهداشت و قطعا با توجه به سهم پرداختی مردم عددی در حدود پنجاه هزار میلیارد تومان هم مردم پرداخت می کنند و اگر غرامت بیمه ها و اثار محیط زیستی این آلودگی ها و رشد بیماری هایی چون سرطان و... را در نظر بگیریم اوضاع مافوق تصور بحرانی است.

تجارت نیوز در گزارشی خسارت آلودگی هوا را در حدود ۱۱/۳ میلیارد دلار از نظر خسارت جانی براورد کرده است که برابر با چهل درصد بودجه سالانه کل کشور است.

در مورد حوادث جاده ای رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی سال پیش هزینه مالی مستقیم و غیرمستقیم مرگ یک نفر را هشت میلیارد تومان و با توجه به مرگ ۲٠٠۴۵ نفر در سال کذشته بالای ۱۶٠ هزار میلیارد تومان خسارت مالی مرگ حوادث جاده ای در ایران است و در سال ۴٠۲ تعداد ۱۱۵ هزار نفر مصدوم جاده ای داشتیم که ۲۶ هزار نفر انها به پزشکی قانونی مراجعه کردند.

تازه از این میزان باید به فوت یا از کارافتادکی افراد و هزینه های مستمری و ایام استعلاجی و بیمه بیکاری و درمان بعد از مرخص شدن را هم اضافه کرد که سالانه دست کم صد هزار میلیارد تومان بر بیمه های بازنشستگی تحمیل می شود.

یعنی راحت بگوییم فقط در دو مورد الودگی هوا و حوادث جاده ای کشور ما دست کم ۱۵ میلیارد دلار هر سال هزینه مادی پرداخت می کند.

حالا نگاهی بیانداریم به ارزش خودروسازهای بزرگ دنیا که می توانیم بخریم و بیاوریم در ایران عبارتند از:

فولکس واگن۱۵/۱ میلیارد دلار_ فورد۱۴/۸ میلیارد دلار_ نیسان ۱۲/۶ میلیارد دلار_ فراری ۱٠/۸ میلیارد دلار و کیا ۷ میلیارد دلار

و در مورد خودروسازی چینی هم

جیلی ۱۲/۴ میلیارد دلار و فاو بسترن ۶ میلیارد دلار و دانگ فنگ ۴ میلیارد دلار قیمت دارند.


حالا تصور کنید که به مصلحتی یا هرچه اسم ان را بگذاریم سالانه نزدیک پنجاه هزار نفر انسان را به کام مرگ می کشانیم و بالای صد هزار نفر مصدوم روی دست کشور می گذاریم و چند برابر دنیا یارانه بخاطر مصرف بالای سوخت می دهیم و سالیانه چهل هزار میلیارد تومان زیان انباشته خودروسازی بر ایرانیان تحمیل می کنیم تا این صنعت را حفظ کنیم.

متاسفانه هزینه های معنوی و روحی و روانی فوت پدر و مادر و عزیزان قابل احصا نیست. این ها مشکلاتی است که اگر استراژی درستی برای آنها باشد ظرف سه سال نه که کاملا حل شود اما حداقل می تواند نصف شود؛ به هرحال دولت های ایران در طی این چهار سال اگر هم می خواستند کاری بکنند بخاطر نبود منابع و فقدان اولولیت یا ناتوانی در برخورد با قاچاق و کلونی های فساد در خودرو و... تحریم و.. نمی توانند کاری کنند، لذا پیش بینی میشود در این شرایط باید بپذیریم که سالانه پنجاه هزار مرگ هموطنان و داغدار شدن خانواده ها را... در واقع مفهوم مدیریت از دست رفته و آنچه امروز می بینیم کم شدن یارانه ها و افزایش تورم و گذر از امروز با دعا و نیایش به فرداست در حالیکه برای تولید رضایت عمومی کار سختی نیست اگر بخواهیم اجازه بدهیم که همان سیاست هایی که در کشورهای اروپایی و خاورمیانه در مورد خودروسازی هست در ایران هم باشد.


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

وقتی جنازه از خودت نباشه؛ حلوا به دهنت شیرین میاد



این روزها عده ای دنبال فیلترینگ و تحریم و جنگ و... هستند؛ به نظر شما با این تورم وحشتناک که حقوق کارگر ایرانی زیر صد دلار در ماه است و کفاف ده کیلو گوشت رو درماه نمی کنه(اجاره و لباس و سایر خوراکی ها و شوینده و حمل و نقل و احیانا امر خیر و شر را گذاشتم کنار)؛ چه کسانی می توانند بی خیال همه چیز و با بی عاری و بی خیالی هرچه تمام تر بر تداوم شرایط دلار هشتاد تومانی و.... اصرار کنند.

در حالیکه کارگر ایرانی و بازنشسته ایرانی با تمام درامد فرضا دو جاکاری و یارانه و.. زیر ۱۵ میلیون درامد داره یکی گفته ساعتی ۶٠ میلیارد تومان به جیب قاچاقچیان سوخت میره... این وضعیت رو چه کسانی بر این مردم تحمیل کردند تازه خسارت تحریم ها فقط در حوزه انتقال پول بخاطر مشکل FATF سالی بیست میلیارد دلار براورده میشه که عده ای با این هم موافقند که ماهیانه بر هر ایرانی ۱۵ میلیون تومان خسارت وارد می کند. اری وقتی زن و بچه ها و سرمایه ها و اینده یک عده ای خارج از ایران باشد و فیلترینگ و تحریم و.. نانشان را سکه کند؛ چرا تحریم و فیلترینگ و عدم تصویب FATF و جنگ و... بد باشه براشون؛ درست گفتند وقتی جنازه از خودت نباشه حلوا به دهنت شیرین میاد؛میگن که به یکی گفتند اگر این درخت صنوبر رو بکنی تو حلقوم همسایه بهت صد میلیون می دیم، پرسید با شاخه یا بدون شاخه؟! گفتند با شاخه بکنی ۲٠٠ میلیون می گیری؛گفت آهان پس با شاخه می کنم، بعضی ها اینجوری در مورد دیگران انصاف و عدالت و منطق دارند.



کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

آری دنیا راه خود را به طرف تکنولوژی و تسلط بر دیگران با ابزار علم با سرعت مافوق تصور ما طی می کند.


پ. نوشت: ساده انگاری است که تصور کنیم تهدیدی از تکنولوژی متوجه ما نیست اما حکمرانی قرن ۲۱ هم هیچ سنخیتی با فیلترینگ و سانسور ندارد؛وحدت ملی و حمایت حداکثری مردم از سیاست های حکمرانان و پاسخگویی هرچه بیشتر حاکمان تنها راه غلبه بر تهدیدهاست.

@nabeavamfaribi

من معذرت میخام....

خدایا.. اکنون ۴۳ سال از حرف های امام خمینی رحمت الله گذشته؛ این روزها به عنوان مدیر سیستم احساس شرم می کنم؛ تهران به دلیل آلودگی تعطیل میشه و....

شرم باد بر کسانیکه به جای عذرخواهی با وجود چنین ویدیوهایی که نشان می دهد یکی از اهداف انتقلاب رفع محرومیت و فقر و.. بوده می گویند هدف از انقلاب اصلا رفاه نبوده، ما به قطع شرمنده شهدایی هستیم که حتی به نامشان رحم نکردیم؛ شرمنده خانواده های آنها؛ شرمنده جوانان و مردان و زنانی که خسته از باندبازی ها و سهم خواهی ها لابه لای وعده های ما گم شدند...

من معذرت میخوام😔😔😔


کانال"نه به عوام فریبی"
@nabeavamfaribi

حاضرم نون خشک بخورم پیش زن و بچه ام باشم

ای وااای برما

امام صادق ع می فرمایند: «تورم و گرانی، اخلاق و رفتار مردم را بد می‌کند، امانت‌داری را از بین می‌برد و فرد مسلمان را به‌ستوه می‌آورد.



کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6513

توهم متخصصان تک بعدی مانع توسعه مملکت شده است؟!


تمرکز نوشتن برنامه های توسعه ای یا اصلاحات اقتصادی بر پایه اندیشه متخصصین اقتصاد و سیاست یکی از سخت ترین اشتباهات حکمرانی این مملکت است که ظاهرا دست بردار کشور نیست.

بزرگترین غفلت آنجاست که متخصصین تک بعدی حوزه های اقتصاد و سیاست یادشان می رود که قرار است که برنامه ها توسط انسان های جامعه و افراد حاضر در مملکت اجرا شود؟؟

صحبت از برنامه و اصلاحات در کشور و وزارتخانه ها و سازمان ها و ادارات کردن صحبت بسیار گزافی است اگر نتوانیم درک کنیم کیفیت کارکنان و قدرت کار تیمی و الزام به وجود مولفه هایی چون فرهنگ دلبستکی سازمانی و گفتگو و.... تا چه حد مهم است؛ اینکه گمان کنیم به صرف اینکه فلج اطفال را ریشه کن کردیم می توانیم مثلا پزشک خانواده را هم اجرا کنیم را باید بزرگترین توهم تاریخ بدانیم؛ من به قطع می گویم سرنوشت پزشک خانواده محکوم و محتوم به شکست است زیرا جامعه شتاب زده؛ مستعد ویژه خواری و اقتصاد و سیاست محصور در دستان مقامات دارای تعارض منافع؛ قلم ها و اراده های هرکسی که پا در مسیر پزشک خانواده بگذارد را له و حیثیت او را تاراج می گذارد. دقت کنید که قدرت فساد و ویژه خواری در کشور به حدی بالاست که طی یک ماه اخیر ۹ نفر شهروند بیگناه با چشمانی سالم و با پای خودشان به یک مرکز چشم پزشکی رفتند و با چشمان کور به شرایط نابینایی مطلق دچار شدند و مالکان بیمارستان از قانون گذاران کشور هستند؟!؟ ما همین الان حداقل پنجاه سال از فهم بدیهی ترین اصول حکمرانی مثل منع فعالیت همزمان شاغلان حقوق بگیر از بودجه عمومی در بخش خصوصی و دولتی عقبیم؟!؟ در تمامی سطوح اجرایی کشور و حتی کارشناسی کشور امکان و استعداد قرار گرفتن و اولویت یافتن منافع گروهی و شخصی بر منافع ملی وجود دارد؛ این مساله اگر هم حل شود تازه شروع ماجراست؛ قانع کردن جامعه به اینکه سعادت جمعی اولی بر سعادت فردی است؛ متقاعد کردن مسئولان به بازنشستگی قبل از مرگ و شایسته گزینی و چرخش نخبگان و پذیرش رسانه های آزاد و نقاد و.. از الزامات توسعه است که اوضاعشان در کشورمان نیازی به بیان ندارد.

لذا در این شرایط برای ثبت در تاریخ می نویسم ایران محال الامر است که رنگ واقعی توسعه را به خود ببینید تا روزی که نهاد آموزش و پرورش مورد توجه قرار نگیرد تا نیازهای فرهنگی توسعه را فراهم کند و نهاد قانون گذاری درک نکند؛ که محال الامر است که برنامه ای در کشور اعم از نهضت مسکن و خودرو و محیط زیست و سلامت و دارو.... در دستور کار قرار گیرد و با این سطح از تعارض منافع و خویشاوندسالاری و صنفی گرایی و.... به نتیجه ای جز فساد و سرخوردگی حادث شود. همانطور که نتایج سند بیست ساله که قرار بود در صنعت و کشاورزی و قدرت پول ملی و خانواده و... یکی از سه تای منطقه باشیم در پیش روی ماست و بعد از ۱۹ سال سعی می کنیم اسمی هم از آن برنامه و وعده ها نبریم. به هر روی معتقدم تا اموزش و پرورش محور نشود و نهاد قانون گذاری حاضر نباشد پیش نیازهای قانونی توسعه کشور را تصویب کند؛ پرداختن به برنامه ها و سندهای توسعه ای امری کاملا خطا و متوهمانه است؛اگر جز این است مصداقی از یکی از کشورهای توسعه یافته بیابید که نماینده مجلسش درگیر بیزینس بخش خصوصی و آموزش و پرورش ان کشور دارای معلم هایی باشد که بیش از نود درصد انها زیر خط فقر حقوق بگیرند.



مهدی اسفندیار

@nabeavamfaribi

حمله به دولت هوراااااا....




این روزها؛ چقدر راحت برخی صفحات ایرانیان خارج نشین با خوش خیالی هرچه تمام تر فکر می کنند ارتش اسرائیل که نامش را دفاعی گذاشته و در تمام دوران ظهورش جز تجاوز و جنگ طلبی نداشته کاری نکرده؛ قرار است منجی کشورمان باشد؟!
زهی خیال باطل که نقشه شوم انها جز تصویری از یمن و سوریه و به خاکستر نشاندن ایران و کشاندن ان به تاریکی مطلق هیچ برنامه ای ندارد.



من امید دارم که عقلانیت در داخل و اجماع واقعی و تمرکز بر ارای همه ملت ایران از ترک و کرد و بلوچ و فارس و... به عنوان تنها راه وحدت ملی در دستور کار قرار گیرد و این تنها راه استحکام کشور در برابر تهدیدات دشمن است آنهم درحالیکه دشمنان یکپارچگی این کشور بیش از هر زمانی دیگر باهم متحد شدند؛ اسرائیل سرمست از دست آوردهای نظامی و سقوط سوریه (که با سکوت و همراهی بسیاری از کشورهای همسایه و مسلمان به دست امده) این روزها یمن را مورد اماج حملات خود قرار داده و... برای کشورمان شاخ و شانه می کشد اگرچه خوب می داند که در مواجه با ایران و ایرانیان هرگز نخواهد توانست کامیابی های قبل را تکرار کند؛ تنها مسائل مهم امروز ایران

۱_عدم اجماع داخلی
۲_تخریب و تضعیف دولت اگرچه قطعا به ان نقد وارد است
۳_تمرکز روی مسائل غیرضروری و گاها مخرب است.


مهدی اسفندیار

کانال" نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

علم الهدی و.... دین و اقتصاد و سیاست؟!


حجت الاسلام علم الهدی امام جمعه مشهد این هفته سخنانی بر زبان اورد که ادمی به شدت در شک و شبهه می رود که به راستی آیا مقصودی از این سخنان درکار است؟!


علم‌الهدی: اول باید دین مردم و بعد دنیای مردم را مدیریت کنیم.

این در حالی است که
‏رسول خدا(ص) می فرمایند: «خدايا در نان ما بركت ده و ميان ما و آن جدايى ميانداز؛ زیرا اگر نان نبود ما نماز نمى‌خوانديم و روزه نمی‌گرفتیم و واجبات پروردگارمان را به‌جا نمی‌آوردیم.»
‏
ایضا امیرالمومنین
علی(ع) می فرمایند: «فقر دین انسان را ناقص و عقل و اندیشه او را مشوش می‌کند.»
‏
و صاحب فقه جعفری حضرت
امام صادق(ع) می فرمایند: «كَادَ اَلْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً؛
‏ نزدیک است که فقر به کفر بیانجامد.»
و باز امام صادق ع می فرمایند: «تورم و گرانی، اخلاق و رفتار مردم را بد می‌کند، امانت‌داری را از بین می‌برد و فرد مسلمان را به‌ستوه می‌آورد.


این سخنان به راستی کدام اندیشمند یا دانشجو و دانش اموز پرسشگر امروز را قانع می کند؟!



کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

تفسیر زیبای فال حافظ توسط پزشک اورژانس بیمارستان شهید دکتر معیری تامین اجتماعی شهر تهران


امشب به همت و هزینه شخصی ریاست و دفتر پرستاری و سرپرستاران تمامی بخش ها و دفتر بهبود کیفیت این بیمارستان؛ سفره یلدا برای پرسنل زحمتکش شبکار چیده شد و غذای شب با افزودن یک منو کمی تغییر کرد؛ این تفسیر زیبای قرآنی دکتر اذری پور پزشک اورژانس اختتام زیبای مراسم بود.


کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

یادش بخیر.. یه روزی شب یلدا تلویزیون می دیدیم...می خندیدیم...



کانال"نه به عوامفریبی"

@nabeavamfaribi

مدیران و کارکنان فلسفه بخوانند.. 


پل تامسون در کتاب فلسفی "تردید در باورهای رایج" به یک دیالوگ جالب اشاره می کند که خواندنش بد نیست.

واقعیت این است که خیلی از امور در کشور ما از جمله اداره یک سازمان و یک اداره کل یا بیمارستان می بایست با نگاه فلسفی دیده شود؛ نگاه تکنیکال بسیار نگاه خوب و لازمی است اما اگر با اندیشه جامع و فلسفی همراه نشود بسیار خطرناک است.
همراه کردن ادم ها با این همه پیچیدگی و تفاوت با بخشنامه ها و قوانین میسر نیست؛ باید به یک اندیشه و تصور درست از کارکردن باهم برسیم و این واقعیت را بپذیریم که تفاوت ها تا جایی که چوب لای چرخ امور نگذارند باید تحمل شود.

اگر امکانش و قدرتش را داشتم خواندن فلسفه را برای همه ایرانی ها الزامی می کردم


کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

یعنی همه چیز سراب بود...


این روزها سینه ام از جهل و ناکارامدی و کتمان واقعیت که جامعه ما را در نوردیده، سنگین است.

یکی از اشعارم رو دکلمه کردم؛ امیدوارم که گوش خراش نباشه؛حکایت شبی بود که از نوشتن خسته شده بودم گوش شنوایی پیدا نکرده بودم شروع کردم به درد و دل با "قلم"


مهدی اسفندیار


کانال"نه به عوامفریبی"

@nabeavamfaribi

..... بدون شرح....


خوب نتیجه این تفکرات به نام خودکفایی با هرچیزی دیگر امروز شد قطع برق و گاز و... خوراک ضد انقلاب خارج نشین...

حالا بحث این است که تخصص مقدم است یا تعهد؟!

چقدر زیبا شهید بهشتی گفتند:
کسی که تخصص کاری رو ندارد و آن را بر عهده می گیرد قطعا تعهد ندارد.


@nabeavamfaribi

نابودی اعتماد مردم نیاز به تبلیغات دشمن ندارد؟!


دیروز ریاست محترم جمهوری از بابت گم شدن روزانه ۲٠ میلیون لیتر سوخت در کشور اتتقاد کرد یعنی روزانه ۱٠٠٠ تانکر بیست هزار لیتری سوخت گم می شود؟!؟!؟ لطفا درست نگاه کنید روزانه ۱٠٠٠ تانکر؟! سالی ۳۶۶ هزار تانکر؟!؟

اما چندی پیش اقای قالیباف ریاست محترم مجلس این عدد را بین ۲۵ الی ۳٠ میلیون لیتر یعنی روزانه بین ۱۲۵٠ الی ۱۵٠٠ تانکر بیست هزار لیتری دانست یعنی سالیانه حدود نیم میلیون تانکر سوخت مفقود می شود؟!؟


یعنی اگر فقط سود هر لیتر را تنها ۳۵ هزار تومان (حدود نصف قیمت سوخت در ترکیه یا پاکستان) حساب کنیم سالیانه نزدیک به ۳۵٠ همت سود گیر قاجاقچیان می آید یا عددی نزدیک پنج میلیارد دلار که اگر این عدد بین ۶ میلیون بازنشسته تقسیم شود ماهیانه حدود پنج میلیون تومان به حقوق بازنشستگان اضافه می شود. یا تقریبا مشکلات مردم در حوزه درمان حل می شود و ریشه تمام مشکلات مربوط به زیر میزی و.. در می آید چون کل اعتبارات نظام بیمه ای ایران عددی نزدیک به همین مبلغ است.

حالا پرسش این است که مردم برای حل مشکلات طبق نظر نظام سیاسی ایران در انتخابات شرکت می کنند حالا اگر متتخبان هم به جای حلال بودن و حل کردن مشکل به متتقدان اضافه شوند چه می شود؟!؟

ببینید اینکه مشکل را بیان می کنند و به آن اقرار می کنند قطعا ارزشمند است و نشان از دغدغه دارد اما حل نشدن آن نیز چیزی حز ییان استیصال و ناتوانی و غم و غصه نمی تواند باشد. همین مساله قطعا باعث کاهش اعتماد عمومی می شود. این اخبار و این سخنان برای اناتکه عمر و جوانی خود را در راه اعتلای نظام و مملکت دادند بسیار تاسف بار و اندوهناک است؛ مگر غده ای سرطانی تر از این در اقتصاد کشور داریم مگر دشمنی بزرگتر از این برای نظام داریم؟! چه الویتی بالاتر از این برای تمام مسئولان نظام وجود دارد؟! من به عنوان یک کوچک اهل قلم متعلق به دهه پنجاه؛ چگونه می توانم با این دست اتفاقات جوانان و نوجوانان پرسشگر دهه هشتادی را متقاعد کنم که ما کارامدیم؟! فرضا که متقاعد کنم به نظر می رسد چیزی از عوارض واقعیت کم نمی شود؟! از فردا مثلا اگر به عنوان یک کارشناس در سیمای جمهوری اسلامی حضور پبدا کنم چگونه می توانم از مصرف بالای انرژی یا فرار مالیات پزشکان صحبت کنم؟!

تعقلوا


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

پزشکیان را برکنار کنید


من از اواخر سال ۱۳۹۸ که فاجعه بیماری کووید آمد به شدت نسبت به سطح تدبیر و درایت و تحلیل در اداره کشور نگران شدم؛ اپیدمی بیماری کووید این فرصت را به من داد که تخصصی به مسئله حکمرانی در ایران نگاه کنم؛ موازی کاری؛ فقدان مدیریت متمرکز و فاصله ها از ادعا تا عمل و آنچه رخ داد شدیدا موجب نگرانی بنده شد.

اکنون نظام اسلامی در جبهه داخلی از سه سو مورد هجمه واقع شده است

۱_جریانی که کار نظام را با توجه به تحولات سوریه تمام می دانند

۲_جریانی که دنبال اصلاحات اساسی در نحوه اداره کشور هستند.

۳_جریانی که معتقد است باید همان سیاست های قبلی را در اداره کشور ادامه داد.

بحث ما جریان نخست نیست بلکه دو جریان دیگر است. معتقدم که اصلاحات و تغییر رویکرد در شرایطی که مثل روز روشن، شرایط آب و برق و گاز و تورم و جمعیت و مسکن و بحران صندوق های بازنشستگی پیش روی ماست، امری لازم و بسیار حیاتی است و از همه مهمتر صرف نظر از اینکه چه کسی سکان دار اداره کشور باشد و یا چه جریانی؛ دادن اختیارات و یا فضای بیشتر به کسی که مسئولیت معاش یک جامعه ۸۵ میلیونی که با اتباع به نزدیک صد میلیون رسیده است را برعهده دارد، کاری بسیار واجب و عاقلانه است.

من گمان می کنم، نباید از تهدید و تمسخر و•••• و تخریب جریانی که جمهوری اسلامی را در نقطه پایان ماجرا می داند ترسید ولو اینکه دائما القا کنند که نظام در حال عقب نشینی است؛ زیرا اصلاح ساختارها به نفع رفاه عمومی و افزایش رضایتمندی و امید مردم، نه عقب نشینی، بلکه موجب اقتدار نظام است.

متاسفانه عده ای به نام انقلاب و انقلابی گری دقیقا در حال بازی کردن به سود ضد انقلاب بوده و سعی دارند نظام را از وسط بازی بکشانند به همان جایی و نقطه ای که کمترین حمایت عمومی از آن صورت گیرد یعنی جایی که نقشه شیطانی دشمن برای تجزیه ایران ما رقم بخورد.

تضعیف و تخریب و مخالفت با رئیس جمهوری که در طوفانی ترین شرایط تاریخ معاصر عهده دار مسئولیت کشوری که دچار مشکلات عدیده است شده، نتیجه ای جز تزلزل بنیان حکمرانی در کشور ندارد. به دوستان اصولگرا توصیه می کنم اگر نگران بقا و استحکام نظام و مردم نیستند، لااقل به بقای خودشان هم شده فکر کنند.
چه پزشکیان یا هرکس دیگری سر کار بیاید برای حفظ مملکت چاره ای جز تن دادن به اصلاحات نیست؛ ادم ها و شیوه های قبلی پاسخگوی نیازهای این مملکت در قرن حاضر نیست؛ آسمان و زمین را هم از دست خواهیم داد. این کشور را مثل روستا نمی شود اداره کرد تکنولوژی و صنعت و ارتباطات و.. می خواهد؛ اگر از پزشکیان خوشتان نمی آید او را برکنار کنید اما واقعیات را بیشتر از این قربانی ظهور سوفیانی و یمانی و خراسانی و.. در چند ماه اینده نکنید برای کشور زشت است که سیصد سال بعد از سقوط شاه سلطان حسین صفوی؛ با القائات ظهور (که حسب روایات تاریخ آن نامشخص و مدعیان دانستن تاریخ ظهور کذاب هستند) سرنوشت این آب و خاک را با تاریکی همسان کنیم.


تعقلوا


مهدی اسفندیار
کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

دستگیری مدیر زندان صیدنایا سوریه توسط تحریرالشام


پ. نوشت: برخلاف ادعای تحریرالشام مجازات بدون برگزاری دادگاه در خیابان ها در جریان است.

@nabeavamfaribi

کارهایی که در کشور فوریت دارند و انجامشان ضروری است..

۱_بازگشایی گره اقتصاد خارجی

۲_تغییر سیستم اداره کشور به شیوه فدرالی یا حداقل افزایش اختیارات استان ها و تمرکز زدایی

۳_رقابتی شدن اقتصاد و خروج هرچه دولتی و شبهه دولتی از اقتصاد

۴_تمرکز تمام فعالیت های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بر ایجاد وحدت ملی بر اساس منافع ملی

۵_برنامه ریزی دقیق و صرفا مبتنی بر گشایش امور مردم خصوصا وحدت مسئولین


پ. نوشت: این کارها قطعا پر هزینه و نیازمند شهامت مسئولین تراز اول دارد اما فواید ان از شمار خارج است.

مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

کسی هست؟!


وقتی بچه بودیم خصوصا توی دوران ۱۲ تا ۱۷ سال خیلی دوست داشتیم که مثلا با چهارتا سوال و.. یه معلم یا یه استاد رو بایکوت کنیم و بگیم یه چیزی پرسیدیم که نمی دونست یا بالاخره تایید کرد که آهان تو راست میگی؟!


این روزها با برخی مخاطبان مواجهم که انها هم می دانند که از ناترازی ها گرفته تا صندوق های بازنشستگی و مهاجرت نخبگان و حمل و نقل و خودرو و محیط زیست و فرونشست زمین و مرتع خواری و... تا تورم و کاهش ارزش پول ملی دچار مشکلات بی سابقه ای هستیم اما خیلی تمایل دارند تا بگویند همه چیز عالی است.

حالا امروز درست در زمانیکه ما بیش از حد نیازمند وحدت ملی و ارایش ملی در برابر تهدیدات داخلی و خارجی هستیم. کارهایی از جمله قانون عفاف و حجاب که تحت هیچ شرایطی قابل اجرا نیست و تنها منجر به تولید نارضایتی عمومی می شود در دستور کار قرار می گیرد و رئیس جمهوری که باید مساله اصلی او معیشت مردم و رفع عناصر مزاحم وحدت ملی باشد را درگیر کارهایی کرده که هیچ اولویتی برای کشور ندارد.

برای مسائل عمومی در همه جای دنیا خرد بشری راهکار اندیشیده شده و اینقدر مسائل پیچیده نیست؛ رجوع به افکار سنجی برای اجرای سیاست ها کاری بسیار ساده است وقتی ادعا می کنیم ۹٠ درصد مردم دنبال و پیگیر قانون عفاف و حجاب و اجرای فیلترینگ و... هستند خوب چه وحشتی یا ترسی از این بابت داریم که نظرسنجی کنیم و به خواست مردم تن بدهیم و دهان مخالفان و یا حتی مجامع بین المللی را ببندیم؟!

افسوس که واقعیت چیز دیگری است و همه می دانیم که موضوع مورد پذیرش عمومی نیست.

نکته اینجاست که چه شده و سیاست ها چگونه پیش می رود که نه در حوزه سیاست خارجی و داخلی و اقتصاد و تورم و ارزش پول ملی که احدی از مسئولین کشور حتی توان یک پیش بینی ساده از نتایج سیاست های پیش رو و یا حتی تعهد ساده برای حل یک مشکل از ازدواج تا مسکن یا خودرو را ندارند؟!

من می پرسم که واقعا چگونه می توان و با چه ابزاری و چه پشتوانه از سوابق وفا به عهد به جامعه امید داد؟!

خیلی مشتاقم که به جای این عباراتی که سینه ادمی را به درد می اورد امروز به نقل از یک مسئول بنویسم
"مشکل مسکن حل می شود حتی تا بیست سال آینده"
مشکل تورم حل می شود حتی تا ده سال آینده؟!؟

کسی هست؟!؟

این مملکت درست شدنی است بلاشک

اگر بپذیریم خواست مردم اولویت دارد اگر بپذیریم اجرای سیاست های عمومی فقط با حمایت قاطع مردم محقق می شود اگر بپذیریم ما هم مثل همه جای دنیا نیاز به یک سیستم کنترل و ارزیابی داریم اگر بپذیریم که هر نهاد عمومی که نتواند نیازی از نیازهای عمومی را رفع کند خودش بخشی از مشکل است؛ اگر بپذیریم رقابت هسته مرکزی موتور پیشرفت و انحصار (به هر اسمی) سرطان اقتصاد هر کشوری است. اگر بپذیریم علاج واقعه را باید قبل وقوع گرفت اگر بپذیریم؛اگر بپذیریم این جامعه شناسان و این اقتصاددانان و... که با پول و امنیت و امکاناتی که همین مملکت فراهم کرده تا تربیت شوند باید به کار بیایند. اگر بپذیریم فرهنگ را با ابزار فرهنگی و اقتصاد را با ابزار اقتصادی و جامعه را با علوم اجتماعی باید سامان داد؛ اگر بپذیریم و بفهمیم که وقتی مشکلات حل نمی شوند احیانا ساختارها و سیاست ها مشکل دارد وگرنه تا ثریا می رود دیوار کج...



مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی "
@nabeavamfaribi

بالاخره انجام شد...



در سال های اخیر سیاست نادرست دولت در گذاشتن سقف دریافتی در بیمارستان های دولتی؛ ضربه بسیار بزرگی به مردم وارد کرده است زیرا با تعدادی مشخص عمل جراحی سقف پرداختی پزشکان پر شده و این امر موجب شد که بیماران به بخش خصوصی ارجاع داده شوند.

اوج این مصیبت انجایی قابل درک است که یک عمل جراحی در بخش دولتی امروز یک دهم اعمال جراحی بخش خصوصی که زیرمیزی در آن بیداد می کند بوده و حالا برای همین دست مزد اندک هم سقف و مالیات پله کانی گذاشتند که نتیجه آن ضربات سخت و غیرقابل جبران برای بیماران و بدون استفاده ماندن ظرفیت بیمارستان های دولتی و عمومی غیردولتی بوده است. برخی از متخصصان متعهد و ایثارگر کشور با این وجود کنار مردم ایستادند و بر اساس گزارشات مستندی که به کانال واصل شده ماهانه تا صد میلیون تومان دچار سوخت پرکیس شدند و برخی دیگر به انجام تعهد خود وفادار و برخی ها هم عطای کار را به لقایش بخشیدند حالا اصلاح دیرهنگام این بخشنامه در سازمان تامین اجتماعی صورت گرفته و می تواند کمک زیادی به مردمی کند که زیربار تورم و زیرمیزی و.. له شده اند.


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی "

@nabeavamfaribi

پیش بینی دقیق شخصی به نام استاد رائفی پور از تحولات منطقه در یکم آبان سال ۱۴٠۲ و دقیقا پانزده روز بعد حمله حماس به اسرائیل

پیش بینی دقیقا درست اتفاق افتاد فقط جا به جایی مرزها عکس نظر استاد اتفاق افتاد و رژیم صهیونیستی تا ۲٠ کیلومتری دمشق پیش آمده

چقدر دانشجو چقدر دانشگاه ها پای نشست این استاد نشستند؟!؟

اما مهمترین پرسش این است که اسد چرا به ایران نیامد و به روسیه رفت؟! پاسخ به این پرسش به اعتقاد من کلید تمام سوالات امروز در حوزه تحولات خاورمیانه است.


کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

حکومت اسد باید سقوط می کرد


بلاتشبیه اگر آتش زیر کتاب خدا هم بگیرید قطعا بخاطر فراهم شدن اسباب ؛ وقوع امر حتمی است. حکومت ها به هر درجه از اطمینان محق بودن یا خدمت گزار بودن هم برسند اما اسباب حکومت داری را رعایت نکنند بلاشک سقوط خواهند کرد؛ طبق ویدیویی گزارش خبرگزاری فارس پنج دلیل برای سقوط حکومت اسد شمرده شده که دو بند اول آن عدم حمایت مردم بخاطر ناامیدی از حل مشکلات و عدم گشایش سیاسی و وفاق ملی بوده است این گزارش در حالی نشر داده شد که بر اساس انتخابات سال ۱۴٠٠ سوریه اعلام شد که ۷۸ درصد مردم شرکت کردند و ۹۵ درصد به اسد رای دادند؟!

اما انچه دیده می شود رقص و پایکوبی مردم و سجده شکر انها از رفتن اسد در تلویزیون های دنیا است.

اسد تنها بازیگر این سیرک مزخرف نبود و بشکند قلم ها و خفه باد و لعنت بر آنانکه می دیدند و می دانستند و جور دیگر بیان کردند.

اما تاریخ کلاس درس برای عبرت اموزی همه اقوام و همه افراد است و اکنون پرسش اساسی این است که آیا ماجرای اسد برای ما هیچ درس اموزی ندارد و همه مشق هایمان را خوب نوشتیم؟!

اگر بخردانه نگاه کنیم و بپذیریم که فلسفه شکل گیری نهاد حاکمیت و دولت در تمام اقصی نقاط دنیای متمدن پاسخگویی و رفع نیاز عامه است امروز در کشور ما اولویت ها چگونه شکل گرفته است که مسکن_سلامت_قدرت خرید_اشتغال_محیط زیست و منابع طبیعی _آب_هوا به این روز در امده و فیلترینگ و لایحه حجاب و ممیزی و... اولویت پیدا کرده است؟!

نظام سیاسی ما قطعا از نظامات سیاسی کشورهای حاشیه خلیج فارس به لحاظ دموکراسی و انتخابات و.. بسیار با سابقه تر است اما می ببینیم که بخش قابل ملاحظه ای از جوانان ما برای مهاجرت به کشورهای حاشیه خلیج فارس اقدام می کنند نه تنها انها که صاحبان کسب و کار و تولید هم راهی این کشورها می شوند.
با این حساب باید گفت که مجموع سیاست های ما به گونه ای بوده است که حتی افرادی که مساله انها نوع حکومت و سیاست و دین و.. نبوده از کشور فراری شدند.

من خیرخواهانه و به عنوان کارگزار کوچک و وفادار نظام عرض می کنم که تا دیر نشده باید اولویت های خودمان را پیدا کنیم و کشور را از این خودی و غیرخودی مخرب نجات بدهیم و دستبوس هر کسی باشیم که گره از کار مملکت باز کند. شان و شئونات این کشور با این ذخایر غنی و تمام نشدنی تحریم کردن است نه تحریم شدن؛ تعیین کننده بودن آرایش در مجامع بین المللی است نه تعیین شدن؛ اقتصاد بعد از سال ۱۹۹٠؛اقتصاد رقابتی و سرعت تصمیم گیری است نه اقتصاد انحصارات و اسثنائات؛ حکمرانی بعد از ۱۹۹٠ و بعد از فروپاشی شوروی حکمرانی تکیه بر تکثر است نه متکی بر اقلیت؛ برای بحث پوشش که این روزها با قانون جدید بهت برانگیز شده است راهکار این حقیر تمرکز دولت بر شئائر اسلامی در دستگاه های دولتی و واگذاری بعد اجتماعی به استان ها و اقوام است؛ مثل ایالات متحده امریکا که بسیاری از ایالات قوانین خود را دارند در حالیکه از نظر تصمیمات کلان تابع و متعهد به دولت فدرال هستند.


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی "

@nabeavamfaribi

خطاب به نهادهای بازرسی و حراست کل کشور



یکی از چالش های بزرگ این سال های کشور بحث مهار نشت اطلاعات است. اینکه چگونه نهادهای اطلاعات نشت پیدا می کند بحثی است که چالش های زیادی در مدیریت های کلان کشور ایجاد کرده است.

اما به عنوان کوچکی از اهل رسانه می گویم که ذات و ماهیت رسانه نشر این اخبار و پیکیری حقوق عامه است و لذا تلاش برای جلوگیری از ایفای این نقش نمی تواند دغدغه مدیران وطن پرست و دارای علقه برای بهبود روال اداره کشور باشد که مدیران عاشق مملکت را باید از نوع ارتباط انها با سوت زنان و فعالان سالم رسانه ای شناخت.

اما خطاب به نهادهای نظارتی عرض می شود که مهمترین دلایل نشر و نشت اطلاعات عبارتند از:

۱_کاهش اعتماد کارکنان به نهادهای نظارتی درون سازمان

_رشد اسانسوری و عجیب افراد مساله دار در سازمان ها
_تبعیض بین کارکنان
_اختلاف فاحش حقوق و مزایای بین مدیران و کارکنان و انگیزه زیر پاکشی
_بی فرجام ماندن گزارشات سو جریان در دستگاه ها و سازمان های دولتی

۲_سواد رسانه ای پایین مدیران که نحوه تعامل با رسانه ها را نیاموختند و درک درستی از رسانه ندارند و نقش انها را در پیشبرد صحیح امور نمی دانند.

۳_اتمفسر سیاسی و اجتماعی کشور که اداره سازمان ها را بدون برخی ملاحظات حتی ناخوشایند خود مدیران میسر نمی کند.


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی "

https://t.me/nabeavamfaribi/6495

انتصابی بسیار مهم و استراتژیک


انتصاب علیرضا وثوقی فر به سمت معاونت پشتیبانی سازمان تامین اجتماعی با سبقه بسیار روشن و مسلط و... اتفاقی بود که حقیقتا انتظار آن نمی رفت؛ به جرات می توان گفت بی نقص _غیرمنتظره _شفاف_فنی


جناب آقای سالاری_مرحبا_دمتون گرم.


پ. نوشت: نگرانی بزرگ از این بابت وجود دارد که مسایل و مشکلات وسیع تر از حد تصور بوده و این مدیران قهرمانان بزرکی هم باشند... اما به جز کمک و همکاری و همفکری پرسنل و تلاش هفتاد هزار نفری امکان توفق بر مشکلات میسر نیست.


کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

حماه و بقا یا پایان اسد



طبق خبرها امشب معارضان سوری با حمایت تسلیحاتی قطر و ترکیه به شهر استراتژیک حماه حمله خواهند کرد؛ انها از پشتوانه سلاح های پیشرفته و نیروی زمینی زیادی برخوردارند و نکته اینکه حماه تا دمشق تنها ۲/۵ ساعت فاصله دارد و فاصله این شهر با شهر حمص که سومین شهر بزرگ سوریه است تنها ۲۶ کیلومتر است؛ خبرها از تخلیه نیروهای روسیه از شهر حماه و فروپاشی روحیه ارتش سوریه دارد که سه روز پیش حلب را با کمترین مقاومتی از دست داد؛ تنها نکته اتکای ارتش اسد نیروی هوایی آن است که معارضین سوری از آن بی بهره اند؛ به زعم بسیاری از کارشناسان سقوط حماه موجب هجوم مخالفان سوری به حمص خواهد شد که تنها ۱۶٠ کیلومتر با پایتخت فاصله دارد. اخیرا برخی از کارشناسان و مقامات نظامی ما اعلام کردند که تاکتیک نظامی سوریه کشاندن مخالفان به داخل خاک سوریه و قلع و قمع کردن آنهاست؛ به نظر می رسد تنها یک ماه با پایان جنک سوریه فاصله باشد یا با حمله غافلگیرانه شیرازه مخالفان اسد و تروربست های تکفیری فرو خواهد پاشید یا حماه و حمص و دمشق سلسله وار سقوط خواهند کرد. به نظر می رسد خیلی سریع تر از تصور؛ تنها یکماه دیگر درستی یا نادرستی تحلیل های موافقان و مخالفان سیاست خارجی ما در سوریه مشخص خواهد شد.


کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

قدرت پنهان و موثر زیر دستان در سازمان های دولتی ایران


یکی از چالش های بزرگ مدیریت در ایران؛ عدم درک قدرت زیر دستان است.

گاها یک کارمند یا یک نیروی خدماتی به چنان قدرتی در سیستم تبدیل می شود که بخشی از قدرت مدیران ارشد را تصاحب می کند. اما این قدرت چگونه به دست می آید:

۱_در فقدان یک سیستم گزارش دهی چابک (در زمینه نظارتی یا اجرایی) زیر دستان اطلاعات را گاها سریعتر و حتی دقیق تر و جامع تر منتقل می کنتد و مدیران فاقد نگرش سیستمیک به جای تمرکز بر اصلاح سیستم فکر می کنند که زیر دستان در حال پنهان کاری یا خیانت هستند لذا از نظر روانی به این افراد وابسته می شوند و آنها را در تصمیمات خود شریک می کنند.

۲_به دلیل فقدان یک سیستم کنترل و ارزیابی علمی و دقیق؛ بقای مدیران بیش از هر چیزی به پروپاگاندا و جوسازی ها و... وابسته بوده لذا افراد دارای سر و صدا و.. میدان دار می شوند و مدیران به جای تمرکز بر عملکرد به حفظ و بها دادن به چنین افرادی بیشتر بها می دهند.


۳_به دلیل عدم فرهنک سازی مناسب در سازمان ها و ادارات دولتی ما؛ کارکنان و افکار عمومی داخلی هم به واقع تحت تاثیر اخبار ناصحیح قرار می گیرند؛ لذا خبر بیارها و خبر ببرها واقعا می توانند در داخل سازمان ها موج ایجاد کنند و مدیران توان لازم و حتی سیستم های درست برای مقابله ندارند؛ در حالیکه ورود کارکنان به مسائلی چون بقا یا عزل مدیران جز در بحث نظرسنجی علمی و دقیق و گزارش فساد و ناکارامدی باید جزو خطوط قرمز سازمان ها باشد.

۴_سطح و شان مدیریت در ایران به دلیل تولید قدرت های موازی و بیرونی_عدم وجود یک سیستم رتبه دهی درست_تنزل امینیت شغلی_عدم تناسب امکانات و اختیارات با وظایف_تمرکز گرایی در ستادها و.. به شدت تنزل یافته و این مساله باعث ایجاد فضا برای نقش آفرینی مخرب پرسنل زیر دست می شود.

۵_فقدان آموزش مهارت های ارتباطی در پروتکل های اموزشی مدیران نیز آنها را در درک این نقش افرینی مخرب ناتوان می کند.


اما اینکه چگونه مدیران به پرسنل جز قدرت می دهند و چگونه آنها به اهداف مسموم دست می یابند و حتی مدیران سالم را جزیی از جریان فساد و چرخ دنده جریان باندی می کنند؛ مساله ای است که در نوشتار بعدی به استحضار می رسد.


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6492

اشتباهات مهلک فعالان مبارزه با فساد در ایران( ۲)


در یادداشت اول به این مطلب اشاره کردیم که شناخت جریان فساد مهم تر از شناخت مفسده است.

در طول سال هایی که در نظارت و اجرا بودم نکاتی در مورد مشخصات اختصاصی جریان فساد باید تذکر بدهم که شناخت افراد فاسد را از دل این جریان راحت تر می کند و می بایست روی آن نکات دقت کرد مهم ترین ویژگی هایی که در جریان فساد می توان دید:

۱_حرکت اتوبوسی یا اصطلاحا گله ای به سمت سازمان ها و وزارت خانه ها

۲_فرار از رسانه ها و پرسش و پاسخ با آنها یا تمایل به پاسخگویی به سوالات از پیش گزیده شده

۳_عدم تمایل به بازنشستگی و مقاومت در برابر آن

۴_مدیریت گعده ای (فارغ التحصیلان یک دانشگاه یا همشهری ها یا مدیریت فامیلی)

۵_مقاومت در انتشار اسناد اداری و مالی یا همان دسترسی آزاد به اطلاعات

۶_اسنثنا پذیری قوانین در مورد افراد مختلف

۷_افراط و تفریط در انجام امور

۸_بسط بساط، تملق: بدون هیچ تردیدی جایی که تملق رواج می یابد فساد حتما متولد می شود

۹_استاندارد دوگانه یا چندگانه در انتصابات



مهدی اسفندیار


کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

مهلک ترین اشتباه فعالین مبارزه با فساد در ایران چیست؟



مهلک ترین کار در مسیر مبارزه با فساد عدم تشخیص مسیر و جریان فساد است که متاسفانه ببشتر فعالان مبارزه با فساد در ایران در این جریان شناسی مشکل دارند و دیر به آن پی می برند و عمر خود را صرف اثبات موارد فساد میکنند . 

برای فهم این مساله یک مثال می زنم:

وقتی می بینید که یک مقام ارشد مثلا یک وزیر؛ گزینه ای برای پست معاونت از بین ده ها نفر انتخاب می کند که فساد این گزینه محرز است؛ و با افشای اسناد از انتصاب آن فرد منصرف می شود و گزینه دوم را معرفی می کند که او هم دارای پرونده فساد مالی است و با افشای فساد انتصاب این فرد هم منتفی می شود و حالا گزینه سوم و به همین منوال گزینه سوم هم منتفی می شود.. اینجا دو تفسر وجود که

۱_ عجیب وزیر شنونده ای و ضد فسادی داریم که اگر یک فرد فسادی داشته باشد را نصب نمی کتد

۲_عجب وزیر فاسدی داریم که بین این همه آدم پاک و حسابی؛ هر گزینه ای را که او  نشانه می رود و اتتخاب می کتد؛ دارای فساد مالی است.


در دنیای امروز با این سطح از اشراف اطلاعاتی و داده ها و.. گزینه دوم معقول تر و کاملا با عقل منطبق است. 

در واقع باید در نخستین گام رفتار افراد و جریانات فاسد تحلیل گردد و نه موارد فساد؛ زیرا بالاخره ممکن است گزینه فاسدی انتخاب شود که اطلاعاتی از او تا کنون نشر داده نشده باشد.

در جهت نشر و تبادل آرا پیرامون جریان فساد و ویژگیهای مدیران فاسد مطالبی با توجه به تجربیاتم در حوزه نظارتی نشر خواهم که امیدوارم به کار صاحب نظران و قشر تحصیل کرده و صاحب تحلیل جامعه بیاید و مثال هایی از این باب در کانال "نه به عوام فریبی"  خواهم داشت.


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6490

هواپیمایی قطر موفق شد برای اولین بار در جهان یک فروند بوئینگ ۷۷۷ را به اینترنت ماهواره ای وصل کند و مدیران آن حین پرواز با ایلان ماسک تماس تصویری برقرار کردند؛اگرچه حدود سالهاست که از امکان استفاده از اینترنت در خطوط هوایی می گذرد اما تماس تصویری با استارلینک اولین بار رخ داده است.


پ. نوشت: پ ما چی؟!


کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

خشم مقدسی نسبت به دانایی در جریان است.


این روزها در شگفتی عجیبی به سر می برم؛ گفته شده که با مسئولان شبکه اپارات از سوی صدا و سیما تماس گرفته شده و در مورد ممنوعیت گزارش گری عادل فردوسی پور تذکر داده شده است. این تفکر که در ادامه تفکراتی چون فیلترینگ است حداقل ۵٠ سال از بدیهیات یک حکمرانی مدرن عقب است. 

استارلینگ امروز اعلام کرد که موبایل های تولید شده بعد از ۲٠۱۳ به زودی بدون نیاز به وسایل جانبی می توانند به اینترنت جهانی وصل شوند و........ من بارها و بارها به متولیان امر گفته بودم که برای "حفظ نظام" هیچ راهی جز پیدا کردن مسیر همراهی با تکنولوژی شتابان امروز نیست و تحریم و فیلترینگ و ممیزی تکنولوژی و انحصار به اسم خودکفایی و...چیزی جز نابودی مملکت و نارضایتی مردم و تضعیف حکومت نیست.

هفت سال پیش در یادداشتی که در همین کانال نوشتم عنوان کردم "تکنولوژی ضامن بقای حکومت ها و نه ایدئولوژی"

حالا وضعیت خودرو و انرژی و حمل و نقل و آموزش و پرورش و...  حتی بودجه ریزی کشور حاکی از این است که ما در کدام مسیر در حال حرکتیم در مسیر پیشرفت یا در حال نزدیک شدن به عصر تیرکمان شاه هستیم


به شرایطی مبتلا شدیم که گویی خطر بمب را فقط در صورت انفجار می فهمیم و متاسفانه حرف کارشناسی دلسوزانه و خیرخواهانه زدن هزینه های غیرقابل تصوری دارد. آن روز که جامعه شناسان تحمل نشدند و دانشگاه رفت دست خودی ها؛ فهمیدم که از اساس خشم مقدسی نسبت به دانایی در جریان است؛ حالا بسیار مشتاقم تا بدانم شورای عالی فضای مجازی برای مقابله با استارلینک چه تدبیری دارد تا هم صنعت مخابرات ما بماند و هم امنیت ملی ما خدشه دار نشود.

اما نکته اینکه همه چیز استارلینگ نیست استارلینگ یک از صدها مساله حکمرانی امروز است؛هوش مصنوعی و....که اصلا وقت جلسه گذاشتن برای انها را نداریم چه برسد تشکیل شورا و...



مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

توسعه و تله


✍ الکس_تبرک،استاد اقتصاد دانشگاه جورج میسون

فساد می تواند در اقتصادهای در حال توسعه بسیار فراگیر شود و حتی خود را باز تولید کند،بطوریکه خروج از تله فساد بسیار سخت شود.

مثالی که در اینجا به آن اشاره می شود از کتاب Katherine Boo بنام Behind the Beautiful Forevers است. او چهار سال در زاغه نشین بنام "آناوادی" نزدیک فرودگاه بمبئی در هندوستان به تحقیق سپری کرد. ساکنین آناوادی از زباله های تولیدی فرودگاه و هتل های اطراف گذران زندگی می کنند.داستان حول زندگی یک خانواده مسلمان، عبدل پدر خانواده و حسین فرزند او است.او با بازیافت زباله زندگی می گذراند.ما در اینجا با انواع متداول فساد آشنا میشویم،مثلا پلیس گاهی به سراغ او می آید و پولش را به زور می گیرد،یا گنگ ها از او اخاذی می کنند،و پلیس هم در واقع عملکردی مثل گنگ ها دارد.اما بزودی متوجه میشویم فساد در واقع تمام زندگی مردم این زاغه نشین را در چنبره دارد.

زن همسایه عبدل اقدام به خوسوزی می کند به قصد خودکشی.اما وقتی این زن را به اداره پلیس منتقل می کنند ادعا می کند حسین او را آتش زده است.
هرچند شاهدان بسیاری دروغ بودن این ادعا را می دانند و حتی دختر آن زن به پلیس می گوید که مادرش اقدام به خودسوزی کرده،افسر پلیس به جای بستن پرونده زن را متقاعد میکند ادعا کند حسین او را کتک زده و مجبور به خودکشی کرده است.
به اینصورت افسر پلیس تلاش می کند با تشدید موضوع بتواند رشوه بیشتری از حسین بگیرد.حسین حاضر به پرداخت رشوه نمیشود بنابراین پدر و خواهران حسین به زندان افتاده مورد ضرب و شتم قرار می گیرند تا انها را مجبور به پرداخت رشوه کنند.

همه در این ماجرا بنوعی درگیر فساد هستند. حتی تعدادی از همسایگان تلاش می کنند با میانجگری بین خانواده زن و خانواده حسین پولی به جیب بزنند.آن زن بعد از مدتی بدلیل عفونت (و نه سوختگی) فوت می کند اما دکتر گزارش می دهد که او سوختگی بالای 90% داشته،تا بدین شکل پرونده ضرب و شتم به قتل تبدیل شده و امکان گرفته رشوه بیشتر از حسین فراهم شود.

مادر حسین تلاش می کند تا پسرش را از زندان به یک دارالتادیب نوجوانان انتقال دهد که شرایط بهتری دارد اما برای اینکار مجبور است مدرسه ای را راضی کند تا گواهی دهد حسین 17 ساله است.پزشکی که مسئول بررسی این مورد است به او می گوید اگر به من دو هزار روپیه بدهی از نظر من 17 ساله هستی وگرنه گزارش می دهم که 21 ساله هستی.

در هندوستان به افراد بسیار فقیر کوپن های غذا داده می شود،اما ارزیابی ها نشان می دهد بین یک چهارم تا نصف این تغذیه یارانه ای بدلیل فساد دزدیده می شوند بشکلی که افراد ثروتمندتر از این کوپن ها استفاده می کنند و بسیاری فقرا حتی موفق به گرفتن آن از دولت نمی شوند.

دولت تصمیم به اجرایی طرحی می گیرد که در زاغه نشین ساختمان سازی شود و به ساکنین آن اپارتمان های نو داده شود.اما در نهایت این افراد ثروتمندتر هستند که قادرند گواهی بگیرند که تمام عمرشان در آنجا زندگی کرده اند و مالک اپارتمان های نو شوند و نه فقرا.

فساد انگیزه سرمایه گذاری را کاهش می دهد. هر کس که پیشرفت کند بسرعت در تیررس افراد و سازمان های فاسد قرار می گیرد. به این صورت با افزایش عدم قطعیت، همه به فکر منفعت مقطعی و سریع هستند چون آینده قابل پیش بینی نیست.
همچنین وقتی فساد کم باشد پیدا کردن و تنبیه آن آسان است اما وقتی همه گیر شود نه تنها متوقف کردن آن مشکل است، بلکه فساد دیگر خود نحوه ای از زندگی و عادی است.

در داستان ما در نهایت حسین با دادن رشوه قادر می شود از این وضعیت خلاص شود.مادر حسین به خانمی که مدیر یک سری مدارس و سازمان های خیریه است رشوه می دهد.این مدارس از دولت و کمک های خارجی بودجه می گیرند اما در واقع اصلا مدرسه ای وجود ندارد بلکه همه بخشی از شبکه فساد است.

درسی که می شود از این ماجرا گرفت اینست که عدالت و حقوق فردی مستقل از فرایند توسعه نیستند بلکه پیش زمینه و لازمه توسعه هستند.مردم باید در مورد جان،آزادی و اموال خود امنیت داشته باشند.مردم لازم دارند بدانند اگر در زمینه ای تلاش و سرمایه گذاری کنند،سود آن نصیب خودشان می شود.

توجه کنید در اینجا عدالت در واقع تنبیه خطاکار نیست بلکه افراد بیگناه بدانند در عرصه عمومی دارای آزادی هستند.


کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6487

ده شاخص و قرائن مدیران فساد ستیز


یکی از چالش های بزرگ سوت زنان در ایران بحث مبارزه با فساد و شناسایی مدیران فساد ستیز است که در تعریف آنها نمی توان به نقطه واحدی رسید؛ زیرا علاوه بر پیچیدگی های انسان امروزی و جریان های سیاسی که شناخت هویت انها به غایت دشوار است؛ تعریف فساد نیز در ذهن همه ما یک شکل نیست اما در حوزه رفتار می توان به قرائنی روشن رسید که نشان دهد مدیران فساد ستیز هستند یا خیر:


۱_شنونده های خوبی هستند و مشتاقانه به طرف سوت زنان حرکت می کنند؛ تو گویی که طفلی برای شیر مادر بی قرار است.

۲_امنیت شغلی سوت زنان و گزارش دهندگان برای آنها مهم است.

۳_سرشناس ترین و قوی ترین افراد را از منظر پاک دستی و برخورد با فساد به عنوان بازوهای نظارتی به کار می گیرند.

۴_سیستماتیک و فرایندی نگاه می کنند و به قواعد اولیه چون منع تعارض منافع؛ منع دوشغله گرایی؛ مدیران تمام وقت؛ شایسته سالاری و جدایی سیاست از اداره و از کجا آورده ای و... پایبند هستند.

۵_فاقد استاندارد دوگانه و استثنا در مبارزه با فساد هستند.

۶_دارای ارزیابی کمی و کیفی و سیستم ارزیابی و کنترل هستند.

۷_بروکراسی ستیز هستند و به سازمان های غیرعمودی و افقی تر و پویا اعتقاد دارند.

۸_دارای سبک درهای باز و اندیشه دسترسی آزاد به اطلاعات هستند.

۹_ فاقد آدم های مادامالعمر بوده و به گردش نخبگان معتقدند.

۱٠_به سرمایه های اجتماعی و آرای نخبگان اهمیت می دهند و به آنها پاسخگو هستند.


این ده خصیصه را از مهمترین و بارزترین وجوه مدیران شفاف می دانم و معتقدم؛ اینها پارامترهای اصلی بوده که اگر در مدیرانی یافت شود باید به آنها کمک کرد در غیر اینصورت تلاش برای اثبات سلامت یا بی گناهی و گناهکار بودن افراد با پیچیدگی های رفتاری انسان امروزی کاری بسیار دشوار است.


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6486

چرا شکست می خوریم؛ تا ثریا می رود این دیدار کج؟!



یکی از بزرگترین تحریف های تاریخی در مورد پیشرفت این است که می گویند فلان رئیس جمهور یا فلان فرد با تغییر سبک مدیریت، اصلاحات اینچنینی در فلان کشور ایجاد کرد. در حالیکه مدیریت ها مولود نگرش های جدید فلسفی در علوم انسانی هستند. شکست ما در اجرای برنامه های توسعه ای بیشتر از هرچیزی ناشی از نگرش های بنیادین ما به حکمرانی دارد و گمان می کنیم که بدون تغییر نگاه فلسفی به مسائل چیزی را حل کنیم ریشه تمام شکست ها در اجرای برنامه های توسعه در ایران دقیقا به این مطلب بر می گردد که برنامه نویسان گمان می کنتد بر اساس مدل های توسعه در غرب و شرق می توانند به توفیقات قابل ملاحظه ای برسند و نکته قابل ملاحظه تر اشتباه فاحش برنامه ریزانی است که گمان می کنند می توانند دانشگاه و صنعت و بهداشت و درمان و... را از غرب بیاورند و آن را ایرانی یا بومی کنند.

درست مثل اینکه شما خودروی بنز را بیاورید ایران و بخواهید آن را بومی کنید؟!؟ یا مثلا معادلات مربوط به فیزیک حرکت را تغییر دهید و مثلا یک مصرع از حافظ را پشت معادلات سرعت قید کنید؟!؟

ما در درجه اول باید بفهمیم که خودروی بنز یا نظام بیمه بازنشستگی و راه آهن و صنعت هواپیمایی و.. محصول یک نگرش علوم انسانی است که خروجی آن کالا یا سازمان جدید سیاسی است. حالا اگر شما بخواهید سازمان جدید سیاسی ایجاد کنید شدنی است اما باید آن نگرش را داشته باشید. حالا برخی مدعیان معتقدند که نگرش جدید و نو دارند اما می خواهند این نگرش را با ساختار غربی پیش ببرند. بماند که نه صاحبان نگرش نوین قادر به اثبات کارایی نگرش خود هستند و نه مسئولیت آن را می پذیرند و در نهایت می گویند نشد با نفهمیدید یا نگذاشتند؟!؟

یک فهم کج از مسائل در میان اندیشمندان علوم انسانی ( اندیشمندان میدان دار یعنی دارای قدرت) ما وجود دارد که متعلق به خودشان است و احدی را قادر به فهم آن نیست چه برسد به اینکه مدیران و نخبگان طراحی سازمان ها بتوانند این فهم کج را درک کنند و بر اساس آن سازمان ها را به عنوان ابزار پیاده سازی آن مفهوم طراحی کنند. مضحک ماجرا اینجاست که کسانی عهده دار نظریه پردازی در مورد سازمان های سیاسی می شوند که به مفاهیمی چون پاسخگویی و مسئولیت سیاسی و اجتماعی و.. قائل نیستند و مضحک تر اینکه با وجود این عدم قائل بودن می خواهند سازمان سیاسی تولید کنند یا اداره کنند در حالیکه فلسفه ایجاد سازمان سیاسی رفع نیاز عامه است نه اشتغال کارمندان.



مهدی اسفندیار


کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6485

خاویر میلی Javier Milei رئیس‌جمهور آرژانتین

وی به نتایجی دست یافت که اقتصاددانان جهان آن را غیرممکن می‌دانستند...

در یک مصاحبه دو ساعتِ توضیح می‌دهد که چگونه در مدت ۶ ماه بیش از ۳۰۰۰ قانون را حذف کرد
و چرا ایلان ماسک به دنبال استفاده از تجارب وی است

‏وقتی او به قدرت رسید، آرژانتین در آستانه فروپاشی قرار داشت.

کشور با تورم پیش‌بینی‌شده 17,000 درصدی مواجه بود.
نخبگان سیاسی و اقتصادی می‌گفتند اصلاحات اقتصاد را نابود خواهد کرد.
اما میلی یک برنامه متفاوت داشت:

‏«من از دولت متنفرم. از سوسیالیسم بیزارم. از خشونت نفرت دارم.»

راه‌حل او چه بود؟ استفاده از یک اره‌برقی برای بریدن بروکراسی.

رسانه‌ها او را "El Loco" (دیوانه) نامیدند.
نخبگان می‌گفتند که او شکست خواهد خورد.

در اولین ماه ریاست‌جمهوری‌اش:

50,000 شغل دولتی را حذف کرد.
نیمی از تمام وزارتخانه‌ها را منحل کرد.
هزاران مقررات را لغو کرد.

نتایج همه را شگفت‌زده کرد:

تورم از 17,000% به 2.4% کاهش یافت.
برای اولین بار در 123 سال اخیر مازاد بودجه به دست آمد.
اقتصاد دوباره رشد خود را آغاز کرد.

بزرگ‌ترین تغییر:

مردم می‌گفتند بروکراسی «خیلی بزرگ است که قابل حذف باشد.»

او در 30 روز خلاف این را ثابت کرد.
حالا یک انقلاب بزرگ‌تر در راه است

ایلان ماسک و Doge چندین دیدار با میلی داشته اند
میخواهند از شیوه ارژانتین برای امریکا هم استفاده کنند.

توصیه میلی به DOGE ساده بود:

«یکراست بروید سر اصل مطلب. آن را تا حد نهایی پیش ببرید.»

«هوشیار بمانید. هرگونه امتیاز ویژه را حذف کنید.»


کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6484

حرمت جامعه پزشکی کجا شکست؟!


چند روز پیش که قتل دردمندانه دکتر داوودی متخصص قلب عواطف یک ملت را جریحه دار کرد؛ این پرسش پیش آمد که چرا قتل یک متخصص رخ داده است؟!

متاسفانه متاسفانه مساله ابدا به درستی واکاوی نشد و انگشت اتهام به طرف رسانه ها و.. رفت در حالیکه قتل فقط متوجه جامعه پزشکی نیست.

علما و حکما و پهلوانان و امرا از ستون های اجتماعی مملکت ما بوده اند و جامعه ایرانی را منسجم و پویا در برابر مخاطرات نگه داشته اند و می ببینیم که قتل متوجه همه این گروه ها است. در واقع اعتماد عمومی کاهش یافته و جامعه به شدت به طرف ابتذال روی اورده است.

ارزش هایی چون جوانمردی؛ صداقت؛ وفا به عهد؛ هم دردی و... رو به افول نهاده و ما در حکمرانی آن ظرفیت لازم برای تعامل با نخبگان را نداریم و خیلی اوقات هم انها را مزاحم یافتیم. همه اینها در ابعاد کلان به ما آسیب زده است.

اما در این میان جامعه پزشکی به شدت زخمی و آزرده خاطر است؛ بی عدالتی در پرداخت ها؛ کم شدن قدرت خرید و مهاجرت و مالیات و وجود رابطه مالی بین بیمار و پزشک و درگیری های صنفی؛ تبلیغات مخرب در حوزه پزشکی؛ پدیده تقسیم پول و سرخوردکی بابت عدم توانایی در اجرای برنامه ها و پیدایش شبه علم پزشکی( که آن را معلول اقتصاد بیمار و ضعف قوانین می دانم) و بی توجهی به علوم انسانی در اداره نظام سلامت( که قدرت تجزیه و تحلیل تهدیدها و فرصت ها را گرغته است) و.. ده ها مولفه دیگر سبب شده تا جامعه پزشکی ما نیز برای یک فعالیت روان و بی دغدغه در حوزه سلامت دچار مشکلات عدیده ای گردد که در کنار مولفه های مخرب دیگر چون کارکرد معیوب رسانه ها و دستگاه های فرهنگی و ضعف بنیادین سیاست گذاران این مشکلات تشدید شده است.

معتقدم که سیستم های پزشکی دولتی و عمومی غیردولتی در شرایط موجود برای تولید نارضایتی در جامعه کفایت می کنند. به اعتقاد من وقتی پزشک ناچار شود که ساعتی ۱۳ بیمار را ویزیت کند و یا در یک روز ده ها جراحی انجام دهد که حتی نام بیارانش را به یاد نیاورد؛ حتی اکر بهتربن پزشک مملکت باشد باز هم نمی تواند استاندارد ارایه خدمت را رعایت کند و طبیعتا تولید نارضایتی خواهد زیرا هیچ کس از بیماران نمی داند که چه استاندارد مزخرفی برای کار پزشکان نوشته شده است مردم صرفا یک پزشک بی حوصله و خسته را می بینند که می خواهد بدون پاسخگویی به سوالات آنها تایم ویزیت را کوتاه کند و آنها را از اتاق بیرون کند.

این سیستم درمانی بزرگترین تهدید برای حرمت جامعه پزشکی است زیرا در همه پارامتر ها اعم از طبابت_اخلاق پزشکی _رعایت حقوق بیمار_دسترسی عادلانه به امکانات_سازماندهی _رفتار دریافت کننده خدمت و تامین مالی دارای مشکلات اساسی است.


مهدی اسفندبار

https://t.me/nabeavamfaribi/6483

مملکت را باید با همین پفیوزها ساخت؟


در دنیا دانشگاه مبدا تحولات بزرگ در تمام سطوح اقتصادی و اجتماعی و پزشکی و صنعت و... است؛ می توان به جرات گفت که آمریکای کنونی و حتی اروپای کنونی هم نتیجه اندیشمندان علوم انسانی بر امده از دانشگاه هاست.

اما دانشگاه در ایران اگرچه منشا تحولات بسیاری شد اما در مقایسه با دانشگاه های غربی می توان گفت که از نظر قدمت بسیار نوپا و از نظر اهمیت هم آن اهمیت غرب را نیافت و انحراف تا بدانجا پیش رفت که دانشگاه تبدیل به ابزار تولید مدرک برای نظام بروکراسی فرسوده و خلاقیت گریز ایران شد. مدرک گرایی توسعه یافت و اما ضعف شدید رشته های علوم انسانی در دانشگاه های ایران سبب شد که دانشگاه هم به امراض خاصی مبتلا شوند که برای اصلاح انها نیاز به دانشگاه باشد.

دانشگاه قرار بود انسان تربیت کند اما دچار بی توجهی به علوم انسانی شد که متاسفانه نه دانشگاه دانشگاه ماند و نه انسان ان انسانی شد که برای توسعه کشور لازم است. مدیران تربیت یافته به کف مهارت گفتگو و پاسخگویی و صداقت نرسیده اند و نه تنها مدیر که این دانشگاه ها اگر پزشک هم تربیت کنند شاید بتواند سر یک انسان را به انسانی دیگر پیوند بزند اما نمی تواند با همان انسان دو کلام گفتگوی مناسب داشته باشد.

از این مملکت وقتی یک اقتصاددان برتر تربیت می شود آنهم با دغدغه مسئولیت اجتماعی؛ اصلا تعجب نکنید اگر یک مهندس را برای بنگاه اقتصادی معرفی کند یا پزشک دارای تعارض منافع را برای مسئولیت دولتی؛ اینجا اصلا تعجب نکنید اگر یک متخصص اقتصادی یا علوم مدیریت با تز شایسته سالاری و نخبه گرایی و تحول؛ به جای اعمال دانش مکتسبه در حوزه کاری خود؛ رفقای گرمابه را بر مسند بنشیند. در واقع شارلاتانیزم و جر زنی و خلاف گویی و باند و باند بازی و.. گله گرایی و رفیق بازی و نابود کردن نخبگان چنان در فرهنگ ما رسوخ یافته است که حالا حالا ها طول می کشد تا این جامعه گرفتار قضاوت شخصی و این نخبگان گرفتار افات فرهنگی و سیاسی؛ کمری راست کنند و به واقع پاسخ بدهند که
پس ایران چه؟!

بزرگترین اشتباه این است که وقتی آلبوم عکس های تاریخی را از قجر با آن عبا و قبا و چرک و چروک به عصر کنونی با کت و شلوار و ادکلن ورق می زنیم فکر کنیم که مدرن شدیم اتفاقا ما در خیلی جاها همان اخلاقیات و جوانمردی و.. را هم از دست دادیم و نسبت به آینده این مملکت ادم های بی رگ و بی تفاوت تربیت کردیم و نتیجه ان آب الوده و هوای آلوده و فساد بانکی و اختلاف طبقاتی و باندسالاری و.. هزار کثافطی شد که در قجر هم نمود نداشت و در ابعاد فرهنگی مفهوم مسئولیت جای خود را به قدرت داد و سوابق خدمت جای خود را به دو خط سابقه و سنوات سوابق داد.

این مطالب را از آن رو نوشتم که عرض کنم ارمان گرا نیستم و میدانم مملکت را باید با خیلی از همین پفیوزهایی ساخت که دندانپزشک است اما حاضر نیست دهان یک بیمار را معاینه کند دنبال کرسی مدیریت است؛ مدیریت خوانده اما یک خلاقیت از او در نمی آید.

نماز اول وقت می خواند اما غیبت از دهانش نمی افتد؛اقتصاد اسلامی خوانده و بهره بانکی را مباح می کند و سیاست خوانده اما خیانت می کند و شرع را از بر است و همیشه تک ماده مصلحت را برای تامین منفعت بلد است... آری مملکت را باید با صبر و حوصله و خون دل خوردن ساخت با حضور همین پفیوزها...



پ. نوشت: پفیوز به کسی در لغت گفته می شود که به خود می نازد بدون اینکه شایسته باشد


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6480

ویدیو حرف های مهمی دارد


اوکراین بیخ گوش و همسایه روسیه است که این ابرقدرت پوشالی با اقتصاد نفتی و غیرصنعتی که هیچ چیزی در اقتصاد جهانی ندارد را با سلاح های پنجاه سال پیش اروپا و امریکا دو سال است که خسته کرده.. او به ایندپندنت می گوید که رهبران روسیه ضعیف تر از ان هستند که با استفاده از سلاح هسته ای خودکشی کنند.

آنوقت در ایران کسانی دنبال اتحاد با کشور روسیه هستند که تمام توان نظامی و اقتصادی خودش را برای نابودی ایران در طول تاریخ انجام داده...



کانال "نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

پتروشیمی امیر کبیر و ظهور مجدد دایه ها در رسانه ها..


امروز خبری در فضای مجازی در مورد انتصاب مدیرعامل پتروشیمی امیرکبیر درج شد که فحوای کلام تکان دهنده است از سالاری تا میدری و ربیعی و... را کشاندند وسط گود...در مورد متن قضاوت نمی کنم اما عبارت "سالاری مدیرعامل پرحاشیه" به خوبی بیان گر فضای ذهنی نگارنده است چه انکه حداقل سبقه سالاری در دوره قبل هم نشان می دهد به تنها چیزی که فکر نمی کند حاشیه است.
اما این مطلب برای من حکم باز شدن دریچه انبوه خاطرات تلخی است که در این سال ها با آن مواجه شدم.

وقتی سالاری کلید نسخه نویسی الکترونیک را زد؛ انبوهی از حملات رسانه ای شروع شد و در همان زمان با یکی از وزرای اسبق بهداشت صحبت کردم که بهم گفت مافیا اجازه نمی دهد که این پروژه انجام شود و.. از در و دیوار سنگ بود که بر سر تامین اجتماعی ریخت حتی از بیمه شدگان مصاحبه می گرفتند که سامانه قطع است و چه و چنین و چنان تا کاری را متوقف کنند که دست کم اکنون جلوی پنج هزار میلیارد تومان هدر رفت منابع را گرفته و این پول برای درمان هزینه می شود.

سال ۹۸ خبری را در مورد مقاومت یکی از مدیران عامل بازنشسته شرکت های تابعه شستا منتشر کردم که اینبار یکی از کانال های خبری بزرگ با تلفن من تماس گرفت و درخواست حذف خبر را داشت و پیشنهاد ملاقات با آن بنده خدا را داد؟!؟

سال ۹۲ یکی از روزنامه ها تماس گرفت و در خواست مصاحبه ای در مورد تکلیف تحقیق و تفحص از مجلس را داشت که من نماینده بخش درمان آن بودم؛ مصاحبه هرگز منتشر نشد و بعدها متوجه شدم ابزار فشاری برای گرفتن صندلی در مدیریت های عامل یا هیئت مدیره ها بود.

در قاطبه موارد موضوع ادم ها هستند و مدیریت ها و بحث اصلا روی شاخص ها نیست؛ کسی به پرتفوی شرکت و ضرر و زیان و زیان انباشته و افزایش سرمایه و دارایی و.. کاری ندارد مهم فقط آن ادمی است که مطلوب جریانی است.

خوب دقت کنیم می بینیم کسی دلش به حال متناسب سازی حقوق بازنشستگان نمی سوزد کسی دلش به حال سهم یارانه بیمه شدگان از بودجه دولتی نمی سوزد کسی دلش به حال قوانین مخربی که علیه ما تصویب می شود و مثل زلزله ده ریشتری کیان سازمان را به خطر می اندازد نمی سوزد؛ مساله فقط آن ادمی است که باید فلان پست را بگیرد.. فقط همین.. ما می مانیم و زخم هایی که هر روز عمیق تر می شود و در تنگنای تورم و هزار مصیبت دیگر منگنه می شویم.البته که سو مدیریت وجود دارد در همین حوزه ارتباطات ما می توانیم صدها صفحه از نخبگان و دلسوختگانی را با تامین اجتماعی همراه کنیم که اگر به درستی اگاهی یابند و از روندهای ما اعتماد حاصل کنند بدون هیچ چشم داشتی چون حصاری محکم سازمان را در برابر حملات چنگیز وار مافیای فساد محافظت خواهند کرد.


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6478

✳️ برخی از معاونان و مدیران جدید تامین اجتماعی منصوب شدند:

1⃣شهرام غفاری؛ معاونت درمان

2⃣عمران نعیمی؛ معاونت توسعه

3⃣ابراهیم جواهری؛ معاونت پارلمانی

4⃣قائم موهبتی؛ معاونت امور استانها

5⃣ داریوش پناهی زاده؛ درمان غیرمستقیم

6⃣ ابراهیم کشاورز؛ مدیرکل وصول و درآمد

7⃣بنفشه محمودیان؛ مدیرکل مستمری‌ها

🔷هیچ‌کدام از اعضای هیئت‌مدیره نهایی نشده و احتمالا در ترکیب افرادی که در روزهای اخیر مطرح بودند، تغییرات اساسی انجام شود؛

منبع: کانال محمد علی شهابی

پ. نوشت: با توجه به اینکه برخی از احکام را نداشتم از یک مرجع معتبر که نخواست نامش فاش شود؛ استعلام کردم انتصابات کاملا درست است؛ این انتصابات تلفیقی از تجربه و دانش بود و به اعتقاد من حداقل در بخش درمان و پارلمانی و مدیرکل وصول و مستمری ها؛درمان غیرمستقیم که افراد کاملا ازمون پس داده نشسته اند که اگرچه به قطع کمی سر و صدای ذینفعان پشت پرده ممکن است بلند شود اما معتقدم برایند بضاعت و دارایی در حوزه منابع انسانی همین افراد بودند که حالا ممکن است گزینه هایی با اندک اختلاف امتیاری هم بودند؛ به اعتقاد بنده سالاری درست و جسورانه اقدام کرد. امیدوارم امیدوارم که تیم جدید با تمرکز بر اهداف سازمانی کارهای مثبت و سریع را در دستور کار قرار دهد؛ وضعیت معیشت کارکنان (خصوصا بیمه ای ها و اداری ها هرچند درمان هم زیر تورم شکسته است و بازنشستگان...) به گونه ای عجیب نگران کننده است.

@nabeavamfaribi

چند کلامی با جناب آقای دکتر رئیس زاده ریاست نظام پزسکی کشور


بعد از قتل فجیع و مظلومانه دکتر مسعود داوری؛ که من او را شهید خدمت و مظلومی که به دست جهل و درخت انتقام کور بر امده از جهل می دانم؛ دکتر محمد رئیس زاده حملاتی به نویسندگان و خبرنگاران و.. منتقدان جامعه پزشکی کرد که بی سابقه ترین نوع حملات توسط ریاست جامعه پزشکی کشور از نظر من ارزیابی شد.

بخشی از این سخنان درست بود زیرا رسانه های ما خصوصاً رسانه ملی و یا رسانه هایی که از بودجه دولتی استفاده می کنند در حوزه جامعه پزشکی دو خطای راهبردی را مرتکب شدند

۱_تمییز جامعه پزشکی و سیستم پزشکی را این رسانه ها به درستی قائل نشدند

۲_متوجه کارکرد سیستم و سیاست گذاران و تصمیمات کلان و... بر کارکرد جامعه پزشکی و عوارض آن نشدند و فقط با اشاره به عوارض پیدا شده بر جامعه پزشکی تاختند.


اما این مساله به هیچ عنوان نباید مستمسکی قرار گیرد تا بگوییم مقصر رسانه ها هستند این نگاه آقای دکتر رئیس زاده عمق ضعف دانشی ایشان را در مسائل علوم انسانی و ارتباطی نشان می دهد مگر اینکه بگوییم تحت تاثیر جو غالب مراسم احساساتی شدند و صحبت کردند.

باید خدمت اقای دکتر رئیس زاده عرض کنم جامعه رسانه ای ما هم تحت تاثیر سیاست های ناصحیح به شدت دچار اختلال در عملکرد و سو رفتار است که هم از ابعاد معیشت و هم حرفه ای گری دچار مشکل اند که اصلا قابل انکار نیست اما اگر توقع دارید که در برابر انبوه پیام های مردم مستاصل که لنگ نان شب هستند و توان تامین زیر میزی را ندارند و گرفتار این شهر و آن شهر هستند تا بخاطر توزیع نابرابر امکانات؛خدمتی که برای جان حیاتی ولو یک خدمت عادی باشد را بگیرند سکوت کنند و این صداها را منعکس نکنند باید گفت که اصلا شناختی از کارکرد رسانه ندارید.

فرمودید که مقصر تهران نشینان هستند؛ مگر جنابعالی از کجای مملکت به جز جمع تهران نشینان تشریف آوردید؟!

آقای دکتر رئیس زاده عزیز _برادر گرامی؛ یک سیاست گذار با لعن و تکفیر و تخریب هیچ راهی به سوی ابادی و اصلاح بر نداشته است از شما می خواهم که عمیقا به موارد زیر دقت بفرمایید:

۱_ناعادلانه ترین مالیات بر کارکنان بخش مظلوم دولتی که با نازلترین تعرفه کار می کنند.

۲_فقدان پرونده الکترونیک سلامت و فقدان راهنماهای بالینی و هدر رفت شدید منابع دولت و مردم و بیمه ها

۳_کمبود و نقص در توزیع نیروی انسانی که با توجه به احداث و گسترش مراکز درمانی و ایجاد نیازهای جدید شکل گرفته است.

۴_کاهش قدرت اقتصادی کشور و مردم و کاهش توان بیمه ها و آزادسازی قیمت ها و کاهش یارانه ها

۵_فقدان رسانه های اختصاصی و تحلیل گر

۶_بی توجهی به سرمایه های اجتماعی

۷_کاهش اعتماد عمومی به توانایی ساختارها و سیستم ها در حل مسائل عمومی

۸_ناتوانی یا نارسایی ساختارهای فرهتگی (رسانه _آموزش و پرورش و تریبون های رسمی)

۹_تعارض منافع و عدم رغبت به حل مسائل یاد شده در فوق


را دلایل اصلی مرگ این متخصص عزیز می دانم؛ اگر باور دارید که از خود بپرسید سهم جنابعالی و وزیر بهداشت و کمیسیون بهداشت و دولت و رسانه ها (قانون گذار_مجری_محکمه _رسانه _نخبگان) در پیدایش شرایطی که منجر به از دست رفتن این مرد بزرگ شد چه بوده؟از خود بپرسید که چه باید می کردید که نکردید.

حالا اگر به عنوان نماینده جامعه پزشکی که بسیاری از آنها اهل رسانه هستند و شب و روز سیاست های فرهنگی و اقتصادی و نظامی و صنعتی و... را نقد می کنند معتقدید که علت اصلی نه اشکالات سیستمی بلکه رسانه ها هستند؛ چیزی جز بیان اختلاف نظری عمیق با شما ندارم و امیدوارم که مشکلات جامعه پزشکی با این سخنرانی جنابعالی حل شود و از همه مهمتر انشاءالله به زودی طرحی تصویب شود که ریشه هرچه رسانه و قلم و منتقد و اصلا یک کلام ریشه بیان در مملکت کنده شود تا انشاالله مشکلات نظام سلامت و سیاست و فرهنگ و اجتماع و..... حل گردد؛ البته کم نیستند باورمندانی که معتقدند ریشه مشکلات مملکت تلکرام و رسانه ها و اینترنت و هرچه پدیده جدید است و همراهان زیادی برای گفتمان خود پیدا خواهید کرد؛ البته که در آن جمع باید تحمل کنید هم نشینی با کسانی را که طب نوین ما را نفس شیطان و نجس می دانند؛ اما خوب شاید بیارزد که کنار باورمندان به درمان مرض قلب با ادرار شتر بنشینید اما صدای رسانه های منتقد را به همت هم خاموش کنید.



مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6476

☄️پزشکی ایران در سایه وحشت ترور



حکایت عجیبی در بخش درمان کشور در جریان است؛ قتل و ضرب و شتم کادر درمان و دستور ویژه مقامات قضایی و انتظامی و نامه وزیر بهداشت و سازمان نظام پزشکی!؟؟


به راستی کارکرد کمیسیون های قضایی؛ بهداشت؛ امنیت ملی در بازنگری قوانین و بازدارنده بودن جرم چگونه است که به این راحتی کارکنان سازمان های خدمات عمومی مورد ضرب و شتم و قتل قرار می گیرند و....  مگر کشور نهاد قانون گذاری ندارد؟! اگرچه حتی با سخت ترین قوانین هم امکان وقوع جرم وجود دارد اما پر واضح است که ضرب و جرح کادر درمان مساله ای بغرنج و فراگیر است که به دلایل نامعلوم هرگز در اولویت سیاست گذاران قرار نگرفته است.

آیا کمیسیون بهداشت و مرکز پژوهش های مجلس زحمت یک پروژه مطالعاتی در مورد ریشه های فرهنگی و اجتماعی و حقوقی خشونت علیه کادر درمان را کشیده اند؟!  که این مشکل به دلیل کمبود پزشک یا نقص در فرایند گرفتن خدمت یا ضعف دانش عمومی در مواجه با اورژانس یا چیز دیگری است. اگرچه در پایان نامه هایی این بحت مطالعه شده است اما به نظر می رسد که این مطالعات کفاف تبدیل شدن موضوع به سیاست گذاری را نمی دهد.

نتیجه این غفلت بزرگ قانون گذاران و مجریان منجر به از دست رفتن بهترین و ارزشمند ترین فرزندان این مملکت شده و معتقدم در هر دو سو یعنی قاتل و مقتول خسارت غیر قابل جبران است.


در این میان معتقدم سرمایه های اجتماعی جامعه و افراد مرجع می توانند تا حدودی جور کم کاری نهادهای فرهنگ ساز کشور را بکشند و جامعه را بیش از پیش متوجه این نکته کنند که پزشکان و پهلوانان و علما از ستون های اجتماعی این دیار کهن هستند و این مساله را بسط بدهند که قتل یک متخصص ممکن است به قتل غیر مستقیم ده ها و صدها نفر به دلیل فقدان حضور پزشک منجر شود بماند که من به روشنی می بینم که پزشکان ما در سایه وحشت ترور جرات پذیرش ریسک را که یکی از مهمترین نیازهای یک درمانگر برای نجات جان مردم است تا حدودی از دست دادند که عواقب آن غیرقابل جبران است.

امیدوارم جناب آقای دکتر ظفرقندی طبق روال این دو ماهه اخیر که پیگیری های جدی مطالبات صنفی جامعه پزشکی را در دستور کار اصلی خود قرار دادند؛ بحث اصلاح قوانین و حمایت قانونی از کارکنان دولت در برابر خشونت عریان و کور را نیز در پیشانی برنامه های خود قرار دهند و مساله را در حد پیام تسلیت و نامه خاتمه ندهند و از متخصصین علوم انسانی برای حل مشکل کمک بگیرند.



مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6475

صبر کنید اندکی صبر کنید..



چند روزی است که به انتقادهای برخی از دوستان در مورد انتصابات در حوزه وزارت تعاون و... نگاه می کنم با انکه معتقدم اخبار بسیار خوبی از انتصابات در برخی جاها مثل شرکت ملی نفتکش ایران و معاونت های وزارت تعاون و ارتباطات و... به گوش می رسد و به درستی این تغییرات صورت گرفته و دوستان را متوجه این مطلب می کنم که اساسا انتخاب میدری یک فرصت برای سیستم برنامه ریزی و اجرای "نظام جمهوری اسلامی" است. اگرچه در ارزیابی عملکرد هنوز زود است.

معتقدم که آرمان گرایی اگرچه مطلوب است و باید در گوشه ذهن همه منتقدان باشد تا نقد جان بگیرد اما دور از ذهن ما نباشد که

۱_گفتمان پاسخگویی هنوز در کشور ما شکل نگرفته است چه برسد به خود پاسخگویی

۲_مراقبت کنیم تا انتظارات از همه عزیزان در حدی نباشد که گویی یک سیستم مدرن و نوین تصمیم گیری با ظرفیت های عجیب و بکر علمی بر مسند قرار گرفته است معتقدم حتی بهترین و باارزش ترین و علمی ترین و نوآورترین مدیران ما به خاطر زیست در اتمفسر سیاسی ایران به درجاتی از بومی گرایی _آشناسالاری_حزب سالاری و تصمیمات نقطه ای آلوده اند و اصلا فرهنگ سازمانی حاکم بر اداره کشور و تعاریف قدرت الزاماتی تولید کرده که یک آشنای کارنابلد بهتر از یک متخصص کاربلد است همینکه مدیرانی سرکار بیایند که آشنایان کار بلد را استفاده کنند باید کلاه خود را به آسمان بیاندازیم.

۳_ توجه کنیم که بافت قدرت نظام سیاسی ایران به گونه ای است که بخشی نگری در آن الزامی است وگرنه حیثیت سیاسی مدیران تاراج می شود؛ بطور مثال همه می دانیم منابع کشور ثابت است اگر از بودجه حقوق بازنشستگان در دولت کسر شود و به منابع درمانی اضافه شود؛ در حالیکه تصمیم در دولت گرفته شده است اما به یک وزیر که بودجه اش کم شده لعنت و به دیگری که بودجه بیشتر گرفته است مرحبا می فرستند؛ هنوز مانده تا حتی در سطح وزیر هم نگرش بخشی حذف شود و رقابت بر سر دریافت منابع بیشتر بدون ذره ای توجه به سرنوشت بخش دیگر و یا کشاندن دعواهای درون دولت و بین وزارتخانه ها به جامعه دقیقا نشان می دهد که انتظارات خود را باید از دولتمردان کم کنیم.

۴_ذاتا دنیای سیاست دنیای اخلاق نیست و شما با تفکری مواجه هستید که معتقد است تاریخ را فاتحان می نویسند و لذا به شخصه معتقدم؛ نباید از سیاست مداران توقع رفتار عین گفتار داشت که اگر چنین بود وارد سیاست نمی شدند. آنچه برای من اهمیت دارد؛ میان داری اجتماعی است کاری که گاها از آن خسته می شوم زیرا دنیای سیاست خیلی اخلاقی نیست؛ این سیاست بی اخلاق در جایی خطرناک تر می شود که به عناصری مثل اعتماد و صداقت و... به عنوان شکاف های ضعف می نگرند. حالا اینجا صبوری کردن دشوار است؛ تحمل صبر بر منافع ملی بیشتر یا تذکر این نکته که "خودتی"؟!

به اعتقاد من باید اساس را بر برایندها گذاشت نه خط ها و آرمان ها... چاره ای نیست باید پذیرفت که هنوز فاصله داریم تا انتخاب های علمی و روشمند و درست و تحسین برانگیز و رسیدن به نقطه انطباق مطلق حرف و عمل؛ برای درک این مطلب توصیه می کنم به نهاد آموزش و پرورش و دانشگاه و کانون های فرهنگ ساز از فرهنگ تجارت تا انتخابات نگاه کنیم و.. نه اصلا به رانندگی نگاه کنیم؛ فکر می کنم کمی از آرمان های خود دست می کشیم و می فهمیم این دولتمردان از مریخ نیامدند.

صبر کنید کمی تامل کنید؛ اصلا ساده تر بگوییم اینکه ده ها دستگاه با ده ها نوع پرداخت داریم؛اینکه در یک سازمان یا وزارتخانه سیستم پرداخت فردی به فردی و از گروهی به گروه دیگر تفاوت های فاحش دارد اینکه معلم در نازل ترین اشل حقوقی به سر می برد؛ فکر می کنید ریشه در چه چیزی جز فرهنگ دارد؟! اینها را می فهمم اما... معتقدم مساله فرهنگ با زیر میز زدن و دشنام و لعن و تفرین حل نمی شود؛ جامعه ما بالاخره راه خود را پیدا می کند به گذشته نگاه کنیم متوجه می شویم بسیاری از مسائل فرهنگی ما حل شده است؛ اگرچه جان ها و نسل ها هزینه شده اند.



مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6474

خدا به ما رحم کند؛ ماجرای مازوت سوزی دورنمای خیلی چیزهاست.


شیوه های تصمیم گیری و تصمیم سازی و اجرا در کشور بسیار بسیار از کف عقلانیت فاصله گرفته است؛ آنچه در مورد جلوگیری از مازوت سوزی و خفه کردن ایرانیان در این روزها می شنویم از موارد نادری است که شاید گفت بر اساس شیوه کاربرد ریاضی در تحقیق در عملیات به دست آمده است و این سیاست با همه تلخی آن درست و حتی جای تقدیر دارد که شهامت شفاف سازی پذیرفته شده است.

آری تلخ است که مهد انرژی دنیا مجبور است در خاموشی به سر ببرد اما همین خاموشی هم نعمت بزرگی است به نسبت مرگ دست جمعی.

بسیاری از دوستان گمان می کنند که راقم این گفتار از اندیشه های اصولی خود دست بر داشته است اما واقعیت اینطور نیست و من طرفدار حکومت دینی هستم منتهی معتقدم که حکومت چه لاییک باشد و چه غیرلاییک و دینی برای گذران امور خود نمی تواند از عقلانیت فاصله بگیرد. یعنی شما به مقصد استانبول یا مکه بروید در استفاده از ابزارها نمی توانید از ابزاری جز هواپیما استفاده کنید. متاسفانه باید بگویم ما در سیاست داخلی و اقتصاد و رفاه و... گونه ای تصمیم گرفته ایم که گویی هر کدام از این حوزه ها در کشوری جداگانه نوشته و اجرا می شود و قبول نکردیم که بدیهی ترین کار در سیاست گذاری تصمیم گیری مبتنی بر جامع نگری و هماهنگی بین سازمانی و بین بخشی است.
بزرگترین معضل کشور در شرایط کنونی تعدد مراکز تصمیم گیری است که هم در درون و هم در برون سازمان ها حرکت و پیشرفت را کند کرده است. این تعدد ویرانگر متاسفانه نه در سطح کشور که در سطوح دستگاه ها هم نفوذ پیدا کرده است و تصمیم گیری ها در نهایت به گونه ای است که رافع هیچ نیازی نیست. اینکه وضعیت ارزش پول ملی در سقوط آزاد گرفتار شده و اینکه بر خلاف همه ادعاهای صورت گرفته در جدایی اقتصاد از نفت تحریم به خوبی عیان کرد که ما بدون نفت هیچیم؛بیانگر این واقعیت است که فرجام سیاست هایی که عقلانیت و خرد جمعی و اصول اساسی شیوه های تصمیم گیری را کنار می گذارد با دعا و آرزو به نیکی ختم نخواهد شد.

یکی از معضلات دیگر ایران کنونی این است که تصمیم گیران اصلا متوجه این مطلب نیستند که پیشرفت اساسا با قیاس معنی پیدا می کند.
در برنامه بیست ساله این غفلت به خوبی به چشم می خورد؛ برنامه ریزان به گونه ای صحبت از رسیدن ایران به قدرت بلامنازعه خاورمیانه کردند که تو گویی کشورهای همسایه چراغ توسعه و برنامه ریزی را خاموش کردند و چشم به ربودن گوی سبقت توسط ایران دوختند؟؟

اما این فقدان جامع نگری که منبعث از مدیران نقطه ای (مدیرانی که در تنهایی فکر می کنند و تصمیم می گیرند ولو با بهترین نیت) هم در سطح کلان و هم در سطح خرد موجب شده است که فرصت ها یکی پس از دیگری از کشور سلب شود؛ ساختارهای کنونی سازمان های دولتی به خوبی نشان می دهد که این ساختارها نه بر اساس اصول علمی و یا هدف رفع نیاز عامه که غالبا بر اساس نگرش استیلا شکل گرفته است؛ در واقع مجاری قانون گذار و قضاوتی و دارای قدرت تغییر بدون در نظر گرفتن اهداف تشکیل سازمان ها اقدام به تغییر مناسبات اختیار و قدرت کردند؛ نبود سیستم ارزیابی و کنترل از یک سو و جهل مدیران ارشد در مورد لزوم بازنگری؛ (البته شاید ترس از سرزنش افکار عمومی) موجب توزیع نامتوازن قدرت شده که این بدترین ضربه به یک سازمان است زیرا اگر توزبع قدرت به درستی صورت گیرد باعث افزایش توان مدیریتی کل سازمان می شود اما واگذاری قدرت به شکل نامتوازن مثل این می ماند که به دست ها دو برابر پا قدرت بدهیم شاید در دفاع در جایی این کار منطقی اما رکود و کرختی نتیجه این تصمیم است.

امروزه مدیران در ایران یا اصلا فرصت ریسک ندارند یا اگر هم داشته باشند با عواقب ویرانگری مواجه می شوند.

حالا این چرخ لنگ لنگان می چرخد اما روزیکه منابع ته بکشد و اقتصاد نتواند منابع لازم در قالب بودجه های دولتی یا اعتبارات بانکی یا عوارض و حتی رشوه و منابع غیرقانونی را تامین کند و نتواند هزینه های این کم کاری ها و کج اندیشی ها در سیاست ورزی را جبران کند انگاه خاموشی ها اجتناب ناپذیر است اینبار چراغ خدمت یک به یک خاموش می شود و آن روز باید خدا به ما رحم کند.



مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6473

خیال خامی" به نام تصور توسعه



اول بگذارید بنالم از حافظه معیوب ما ایرانی ها؛ از خوش باوری ها و از نگاه های بسیار سطحی و...

سیستم اداری ما به تمام معنا در اداره کشور پوکیده است و در همه ابعاد از نظارت تا اجرا و قانون گذاری می لنگد. برای اصلاح آن خشم مقدس یا وضو و نیت کافی نیست؛ بلکه اندیشه و علم می خواهد.

در این جامعه خسته و به شدت بی حوصله از وعده و وعید فردا ها... اشکال اساسی در فلسفه است. فرقی ندارد چپ و راست و اصولگرا یا اصلاح طلب؛ داستان این است که سطح اعتماد به تصمیم گیری های مدیران به گونه ای است که جرات بیان انتخاب ها و تصمیمات قبل از ابلاغ وجود ندارد.
با هر فریادی و هر ادعایی هم افراد بر راس کار بنشینند و هر لباسی بر تن کنند بازهم به درجاتی به الودگی صنقی و حزبی و قومی و... آلوده اند و بازهم به درجاتی قائل به زیرپاگذاشتن اصول هستند.

ریشه تمام این انحرافات در عدم داشتن بینش فلسفی نسبت به مسایل است.

سیستم بروکراسی ما شب و روز در حال گسترش است و نه بخاطر خدمت به مردم بلکه برای جایگاه سازی_جایگاه معلم_جایگاه رئیس_جایگاه مدیر~جایگاه ناظر_جایگاه... تنها جایگاهی که عملا وجود خارجی ندارد جایگاه مردم است. ما از بیست سال پیش تاکنون به شدت با منابع مردم که باید خرج توسعه می شد جایگاه سازی کردیم و چنان کلاف سردرگمی ایجاد کردیم که بعضا به این فکر می کنم که اصلا گشودنی است؟!

در واقع قدرت دادیم و اختیار دادیم اما خروجی هیچ اهمیتی برای ما نداشته و در این فرهنگ مشتاق استیلا؛ تولید قدرت برای استیلا اولین مطلوبیت سیستم هاست. مالی بر اداری و اداری بر مالی و مجری بر ناظر و ناظر بر مجری و.. در یک کلام اعداف سازمانی بیش از حد به تمسخر گرفته شده و جالب است که اسمش را هم گذاشتیم تعارض دوایر؟! تا آن را مطلوب و علمی جلوه دهیم. فرایند تصمیم گیری در این دنیای سریع و شتابان در کشور ما به حدی کند است که اگر بحث های اجتماعی؛ سیاسی و اقتصادی را کنار بگذریم هیچ نخبه ای قادر به تحمل این حصار تنگ و سخت و بی روح نیست؛ نحوه مواجهه با انتخاب و انتصاب و همراهی با مدیران در کشور ما به گونه ای است که کف اعتماد به مدیران در عمل وجود ندارد به همین خاطر ده ها اهرم کنترل گر قرار دادیم که البته انها هم بر اساس اهداف سازمانی کنترل نمی کنند بلکه کنترل ها دقیقا بر اساس بی اعتمادی است.
و درد انجاست که کارکرد ساختار ها و سازمان ها هم از شکل تخصصی خارج شده و وقتی به ساختارها نگاه می کنید متوجه می شوید که از تمام دستگاه ها همه نوع کارکرد از سیاسی و فرهنگی و هنری و.. خواسته اند؟!؟


قضاوت ها تا بخواهید شخصی و زبان فحاشی و توهین به جای نقد بیشتر طرفدار دارد و ذائقه ها را شیرین میکند.

بهترین مدیران ما نقطه ای (در پستو و تنهایی فکر می کنند و تصمیم می گیرند) تصمیم می گیرند و قادر نیستند تصمیمات خود را به بوته نقد کارشناسان بگذارند؛ خطر آنجا بیشتر مشاهده می شود که باید ها و نباید ها و حتما و قطعا در زبان و گفتار و رفتار مدیران نقطه ای جای ادبیات شاید و ممکن است را که ادبیات علمی است می گیرد و اینها مصیبتهایی است که موجب سرخوردگی جامعه می شود.

در این شرایط بهترین اقتصاددانان و بهترین سیاست مداران و.. وقتی گزینه ای را انتخاب می کنند گمان می کنی که از کوه موش زاییده شده است. زیرا انان نیز الوده به مصلحت و اتمسفر همین فضای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی هستند. از انتخاب هایشان در حالی دو شفله ها و پیرها و افراد دارای تعارض منافع در می آید که گویی اصلا یادشان رفته است که تمام عمر فریاد زدند که راه علاج دردهای مملکت درمان تعارض منافع و منع دوشغله ها و توجه به دانش و... هست.
اینجا دیگر عجیب نیست اگر قانون وضع شود برای قانونی شدن یک تخلف برای به صدر نشاندن یک ادم نامربوط... تا این انگاره های ضد فرهنگی در ما وجود دارد و تا نگاه فلسفی به مسائل دوخته نشود تصور توسعه خیال خامی بیش نیست.


مهدی اسفندیار


کانال "نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

دردا............


کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

🔹مرگ ناخواسته بیماران دیالیزی

نامه سرگشاده پرفسور علویان به وزیر بهداشت

جناب آقای دکتر ظفرقندی وزیر محترم بهداشت درمان و آموزش پزشکی

با سلام و احترام این اولین نامه اینجاب به حضرتعالی در دوران وزارت است و ضمن قدردانی از قبول این مسئولیت خطیر برایتان آرزوی موفقیت در بهبود و اعتلای نظام سلامت کشور دارم.

در روزهای اخیر اخبار نگران کننده ای در باره مرگ ناخواسته تعدادی از بیماران دیالیزی به دلیل مشکلات در کیفیت و تأمین داروهای مورد نیاز منتشر شده است که باعث واکنش های فراوان و نگرانی های عمیق در میان مردم و جامعه پزشکی شده است از آنجایی که تجربه های گذشته نشان داده است که برخوردهای پنهان کارانه و عدم شفافیت می تواند به بی اعتمادی عمومی و آسیبهای بیشتر منجر شود، ضروری است این بار با شفافیت کامل؛ مسئولیت پذیری و جدبت به این موضوع پرداخته شود.

برای درک بهتر اهمیت، شفافیت و برخورد قاطع با چنین مواردی، مروری بر تجربه های گذشته میتواند مفید باشد. در سالهای ۱۳۷۵و۱۳۷۶ هنگامی که برای نخستین بار آزمایش تشخیص هپاتیت سی در دسترس قرار گرفت ما در درمانگاه هپاتیت انتقال خون ایران که در آن زمان تنها مرکز تخصصی کشور بود.

این آزمایش را برای بیماران هموفیلی انجام دادیم و با کمال تاسف متوجه شدیم که بیش از پنجاه درصد از این بیماران به ویروس هپاتیت سی آلوده شدند اما به جای رسیدگی؛ این مشکل بی پاسخ باقی ماند و با تشکیل دادگاه ها و پرونده های متعدد آسیب های مالی و اعتباری بزرگی به نظام سلامت وارد شد. بنده در سرانجام در سال 1384 سمت معاونت سلامت و با مشورت وزیر وقت تصمیم به پذیرش رسمی مسئولیت این موضوع گرفتیم. در نتیجه با عذرخواهیی رسمی از بیماران پرداخت دیه به آنها انجام شد و خدمات لازم در دولتهای بعدی برای جبران این مسئله ادامه یافت خوشبختانه اکنون میتوانیم با افتخار بگوییم هپاتیت سی در میان این بیماران درمان شده است.

با توجه به این تجربه درخواست های زیر از حضرتعالی به منظور مدیریت بهتر حادثه اخیر و بازسازی اعتماد عمومی مطرح می شود:
۱_ پاسخگویی مسئولین مرتبط:

حادثه اخیر در دوره وزارت قبلی افتاده وزیر وقت و معاون محترم فعلی غذا و دارو از منصوبان وزیر قبلی است باید نسبت به عملکرد و نظارت در حوزه دارو پاسخگو باشد. شفاف‌سازی این موضوع و معرفی مسئولین واقعی می تواند از سردرگمی در میان مردم و کادر درمانی جلوگیری کند.

۲_تعیین آمار دقیق جان باختگان و دلایل آن:

درخواست می‌شود به طور شفاف تعداد بیماران دیالیزی
فوت شده به علت این حادثه اعلام شود تا جامعه و کادر درمان از عباد دقیق آن مطلع شود.

۳_ جبران خسارت و دیه به خانواده های داغدار:

پیشنهاد می شود بررسی های لازم جهت پرداخت دیه و جبران خسارت به خانواده های جانباختگان صورت گیرد. تدوین دستور العملی شفاف در این زمینه ضمن نشان دادن مسئولیت پذیری وزارت بهداشت می تواند به حمایت مادی و روانی از خانواده های آسیب دیده کمک کند.

۴_ تأمین و تضمین کیفیت داروهای دیالیز و اصلاحات در زنجیره تأمین دارو:

با توجه به اهمیت داروهای دیالیز و تأثیر آنها بر حیات بیماران لازم است نظام نظارت و کنترل این مسئله می تواند با بهبود کنترل ها و افزایش دقیق در نظارت به کاهش حوادث مشابه کمک کند.

۵_ بررسی و برخورد با تخلفات احتمالی. چنانچه در این حادثه سهل انگاری تخلفات یا قصوری از سوی هر یک از افراد یا نهادهای مرتبط صورت گرفته باشد، تقاضا می شود که به طور شفاف و بدون اغماض اعلام و برخورد قاطع شود.

۶_ اطلاع رسانی دقیق و مستمر به جامعه و کادر درمان در راستای جلوگیری از شایعات و سوء تفاهم ها: اطلاع رسانی شفاف و منظم به کادر درمان و جامعه امری ضروری است. این اقدام از طریق کانال های رسمی به بازسازی اعتماد عمومی و ارامش خاطر بیماران و خانواده هایشان کمک می کند.



انتطار می رود که با پیگیری قاطع و دقیق؛ اقدامات لازم برای پیشگیری از تکرار چنین حوادثی در آینده صورت گیرد. این مساله
علاوه بر تأمین سلامت بیماران گامی در جهت حفظ اعتبار و اعتماد نظام سلامت کشور خواهد بود؛ در پایان موفقیت حضرتعالی را در این عرصه حساس از خداوند متعال مسئلت دارم.


دکتر سید موید علویان
استاد بازنشسته دانشگاه

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6470

روز پرستار بر پرستاران گرامی مبارک باد.


چقدر کسل کننده است وقتی هر سال جمعی از مسئولان شرمسار اجرای قانون در روز پرستار دور هم جمع می شوند؛ روز پرستار امروز را بخاطر کسالت شرکت نکردم اما واقعیت این است که پرستاری شغلی به شدت فرسایشی است که نه از سوی مردم خیلی درک شده و نه متولیان نظام سلامت و دخلش هم با کف خرج های این روزهای مملکت جور در نمی آید؛ مساله و مسائل پرستاران در دو بخش قابل بررسی است:

۱_بخشی که مثل همه ایرانیان گرفتار تحریم و تورم و ناکارامدی؛ آنها هم گرفتارند.

۲_بخشی که متاثر از ساختار نظام سلامت است.

تجربه نشان داده است که با این ساختار تصمیم گیری در نظام سلامت ما حتی اگر تحریم ها و... نباشند؛ اراده کافی برای بهبود شرایط پرستاران نیست؛ خوب نگاه کنیم با نفت صددلاری و درآمدهای افسانه ای هم مساله پرستاران حل نشده است حالا که دولت میراث دار دلار هفتاد تومنی و انبوهی لاز قطعنامه ها و تنگناهاست.


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6469

ترامپ رئیس جمهور امریکا شد.




بر اساس گزارش نیویورک تایمز و رسانه های مختلف ترامپ پیروز قطعی انتخابات امریکاست.

خوب آنچه که نمی خواستیم شد و براساس گزارش هایی غیر رسمی اما با پیش بینی بالای ۹٠ درصد ترامپ با حدود ۳۵٠ رای الکترال؛ برنده قطعی است و از سویی کنترل سنا را نیز جمهوری خواهان در دست گرفتند.


اینستاگرام:
http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال "نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6468

تکان دهنده تر از آنچه بخواهید تصور کنید؟


تنها ظرف شش سال آینده دنیا کلا زیر و رو خواهد شد و هوش مصنوعی قادر خواهد بود خود را بازنویسی کند؛ ظرف شش سال اینده شما با ربات های مصنوعی مواجه خواهید شد که تا ۹٠ درصد بهترین فیزیکدان و بهترین شیمیدان و بهترین مهندس الکترونیک و بهترین مهندس..  اطلاعات خواهد داشت در حالی که هیچ بشری قادر به داشتن چنین توانایی هایی در خود به یکجا ندارد.

این سخنان اریک اشمیت مدیرعامل سابق گوکل است و او تاکید میکند به هیچ عنوان آنها برای پذیرش چنین شرایطی آماده نیستند.

پ. نوشت: اگر آنها با ان صنعت و نظام آموزش عالی و سیستم اینترنت و... اماده نیستند پس ما.. ما به راستی چه باید بکنیم؟!؟ که فعلا در خم فیلترینگ گرفتاریم؟ قبلا گفتم که فقط تصمیمات شجاعانه در حکمرانی فقط همین


اینستاگرام ما:
http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6467

بی ناموس پدرت است!*

🖊دکتر مجتبی لشکربلوکی

ببخشید که عنوان این نوشته بی ادبانه است اما اگر جلو بروید متوجه می شوید که داستان چیست. امروز می خواهم راجع به چالشی بنویسم که خودم مبتلا به آن هستم. اول نوشته کوتاهی را با هم مرور کنیم که باعث شد به این مساله توجه کنم.

در شبکه های اجتماعی کسی نوشته بود: توهین، فرصت تأمل و تعامل رو از آدم‌ها میگیره. ‏وقتی به کسی می‌گویید «بی ناموس! ۲+۲ می‌شود ۴» نمی‌گوید بله مطلب درستی است و حق با شماست! خواهد گفت: بی‌ناموس پدرت است!

این جمله مرا به فکر فرو برد که حرف حق اگر با لحن نابحق گفته شود نتیجه عکس دارد. ما و از جمله خود من چقدر ناتوانیم که با هم محترمانه مخالفت کنیم، مودبانه نقد کنیم و با متانت تعامل کنیم. این مشکل فراگیر است، حتی در بین خبرگان و نخبگان ما.

به یک نمونه واقعی توجه کنید: دو تن از اساتید دانشگاه این فرصت را پیدا کردند که با یکی از مدیران ارشد کشور گفتگویی اختصاصی و طولانی داشته باشند فرصتی که برای همه حتی نخبگان به این راحتی فراهم نمی شود، در همان ابتدای جلسه جمله ای که گفتند چنین بود: «شما حرف بی ربطی زدید». آن هم با لحنی بد و از بالا به پایین.
هیچ اشکالی ندارد که شما یک مدیر ارشد کشور را شجاعانه و جسورانه نقد کنید این نشانه استقلال و آزادمنشی شماست اما اینکه نمی توانید آن را به شیوه ای موثر منتقل کنید نشانه چیز دیگری است.
تحلیل و تجویز کاربردی:
بارها و بارها شنیده ایم که باید هنر گفتگو را بیاموزیم. اما می دانیم که گفتگو که همیشه گل و بلبل نیست. در بیشتر موارد، من یک باور دارم و شما باوری دیگر. چگونه با هم مخالفت کنیم و همدیگر را نقد کنیم که کار به جای باریک نکشد و تیتری که در بالا خواندیم را تجربه نکنیم؟
همه ما باید این مهارت را بیاموزیم: مهارت مخالفت محترمانه. برای شروع این ۶ نکته را تمرین کنیم.

🔹جملات را با تو شروع نکنیم! جملاتی که بدون فاعل آغاز می شود یا با من آغاز می شود راهی برای تمرکز بر خود ایده است، نه شخصی که می خواهیم با او مخالفت کنیم. جملاتی مانند «اینجوری به نظر می رسه که یا من اینجوری برداشت می کنم که ...» خیلی کمتر حساسیت برانگیزند به جای آنکه بگوییم «تو/شما گفتی که ...».

🔹مخالفت های خود را حتی الامکان (یعنی اگه شد) در جمع نگویید. بازخوردهای منفی در حضور جمع تقابل برانگیزند و افراد احساس می کنند که به جای آنکه ایده یا عملکرد آنان را نقد کنید، دارید ترور شخصیت می کنید. 

🔹به جای مخالفت صریح ابتدا ابراز تردید کنید: با طرح سوالات هوشمندانه در خصوص نظراتی که با آن ها مخالف هستید ابراز تردید کنید و سعی کنید به گونه ای این کار را انجام دهید که دیگران را به سمت تردید ببرید و سپس مخالفت خود را اعلام کنید. مثلا اینگونه آغاز کنید: در مورد این ایده یک سری چیزها هست که من نمی دونم و در موردش تردید دارم ....

🔹مسیر را به سمت راه حل جایگزین کج کنید: به جای اینکه مستقیم یک ایده را نقد کنید، بگویید که در کنار ایده شما، می توانیم ایده دیگری را نیز مطرح کنیم یا از منظر دیگری به آن نگاه کنیم. اینگونه مسیر بحث به جای تقابل به سمت تعامل می رود.

🔹دیگران را احمق تصور نکنید. مثلا کتابی وجود دارد به نام هنر کنار آمدن با احمق‌ها! خب کسی که این کتاب را می خوانند، تصور می کنند که بالاخره هر کسی می تواند یک احمق بالقوه باشد و آنگاه خود به خود نگاهش به وی از بالا به پایین و غیرمحترمانه خواهد شد.

🔹جای فرار بگذارید. یک مشکل رایج این است که افراد ایده را مساوی خودشان می گیرند و اگر ایده نقد شد احساس می کنند که شخصیت شان، شعورشان، باهوشی شان و خبرگی شان زیر سوال رفته است. چه باید کرد؟ ایده تان را مساوی شخصیت تان نگیرید. همان ابتدا که ایده خود را مطرح می‌کنید برای خودتان جای فرار بگذارید. بگویید که این یک ایده ناقص است که فعلا به آن معتقد هستید و اصلا مطرح کرده اید که در معرض نقد و تکمیل قرار بگیرد. خودتان هم به این ایده نقدهایی دارید و در مورد آن تردیدهایی دارید به این ترتیب از این به بعد هر کسی شما را نقد کرد می توانید نقدها را بشنوید و سپس ایده خود را بهبود دهید و ایده کامل تر را ارایه کنید. شما همیشه راه فراری برای بازگشت از ایده و پس گرفتن ایده دارید. در ضمن چون گفته اید که خودتان هم در مورد ایده حرف ها و نقدهایی دارید، با زیرسوال رفتن ایده، زیر سوال نمی روید.

🔹خلاصه آنکه اگر بیاموزیم چگونه مودبانه دیگران را نقد کنیم و چگونه محترمانه با دیگران مخالفت کنیم، آنگاه کار به تقابل و خصومت کشیده نمی شود. باید تمرین کنیم اول از همه، خودم! توسعه یعنی حل مسایل جمعی.

حل مسایل کشور یا سازمان مدیون کسانی است که می توانند با هم محترمانه مخالفت کنند و به یک جمع بندی متفاوت از موضع اولیه شان برسند.


منبع: گاهنامه مدیر



کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6466

🔹چند کلامی با نویسندگان منتقد


مطلبی چندی پیش از کانال"محمد علی شهابی" در مورد حمایت از تیم میدری و سالاری و.. با حفظ اصول خبرنگاری و استقلال رای و نقد و شفافیت خواندم که از ته دل آرزو کردم که روزی رسانه های کشور چنین بی دوربایستی بر مدیران بتازند و جا دارد بابت گزارش های اخیرشان در مورد موسسه عالی پژوهش سازمان تامین اجتماعی و انتشارات علمی و فرهنگی با تمام وجود تشکر کنم.


با این وجود و با اینکه به شخصه معتقد به مدیریت با تصمیم گیری سریع و قاطع و بدون ملاحظه ولو کوتاه مدت هستم و مدیران سریع را بیشتر دوست دارم اما به دوستان عزیز توصیه می کنم که موارد زیر را به ذهن بسپارند:

۱_آرمان گرایی ممکن است خسارات زیادی به بار آورده و عرصه را برای رشد پوپولیست ها باز کند

۲_اگر هدف از نقد کارکرد اپوزیسیون نیست که قطعا در بین این عزیزان داخل نشین مستقل نظیر علی اکبر اعلمی و محمد علی شهابی و راغفر و رنانی و.. نقد مطلقا با نیت خیرخواهی است باید بر اساس ملاحظه ظرفیت های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و از همه مهمتر کارکرد ساختار باشد چه آنکه

_قوانین کشور هرگز اجازه به کارگیری نخبگان را در یک رقابت صحیح نمی دهد
_قوانین کشور اجازه تمییز در پرداخت بین یک نخبه و یک پخمه را نمی دهد
_بازی سیاسیون در مجلس و دولت گاها در حد محلی هم نیست چه برسد به سطح ملی و با اهداف ملی فاصله بسیاری دارد

_قوم گرایی و تبارگرایی در کشور ریشه چندهزار ساله دارد بطوریکه فاجعه را انجا می توان لمس کرد که بعضا نخبکان یک قوم در دنیایی که مرزها در حال فرو ریختن است درخواست رسمی سهم خواهی قومی می کنند.

_قوانین کشور تکالیف دولت را بر عهده مردم گذاشته است بطور مثال هزینه ماندکاری پزشکان در مناطق محروم و یا تمام وقتی اساتید که وظیفه ذاتی دولت بر اساس قانون اساسی است بر عهده بیمه ها گذاشته شده تا با حق بیمه کارگران پرداخت شود.

_نظام ارزش یابی و کنترل و مساله یابی و خط مشی گذاری در کشور به بغایت و نهایت تا بخواهید از بدیهیات علمی فاصله داشته که گویی جهاد مقدسی علیه عقلانیت شکل گرفته است.

_تصمیمات نه تنها به رای و نظر مردم گذاشته نمی شود که حتی در سازمان های سیاسی هم به نقد و بررسی کارشناسان گذاشته نمی شود.
ـ_ساختار به شدت خلاقیت گریز و ضد نوآوری است.

_اختیارات مدیران هیچ تناسبی با وظایف نداشته و به همین جهت مدیران صرفا مجری بخشنامه ها هستند.
_استقلال قوا در حد شوخی اجرا شده و نمایندگان مجلس حتی به ظاهر هم دستورات شخص اول کشور را در عدم دخالت در عزل و نصب های دولت رعایت نمی کنند که البته انهم ریشه در نظام انتخابات و سطح کارکرد مجلس و دولت دارد.

همه اینها یک طرف و نکته مهم اینکه به دلیل فقدان یک سیستم دقیق کنترل و ارزیابی؛ قضاوت ها نسبت به عملکرد مدیران شخصی و غیر سیستمی است.

لذا توصیه می کنم و پیشنهاد می کنم که با رویکرد فلسفی و پدیدار شناسی به موضوعات نگاه شود و دلایل از مدیران ارشد پرسیده شود و در صورت عدم پاسخگویی نشر داده شود. زیرا پوپولیست ها منتظرند تا ذهن عوام را اشغال کنند کاری که چندبار موفق شدند و کیان کشور را به خطر انداختند.


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6465

🔹: مصطفی سالاری با حکم وزیر تعاون رسما مدیرعامل تامین اجتماعی شد



🔹: دکتر احمد میدری امروز رسما دکتر مصطفی سالاری را به عنوان مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی منصوب کرد. سالاری قریب به یکماه است که پیشتر با حکم وزیر سرپرستی سازمان تامین اجتماعی را بر عهده داشته و با طی فرایند قانونی امروز حکم انتصاب به عنوان مدیرعامل را دریافت کرده است.  طبق گزارش های واصله وی در این مدت ارزیابی های مفصلی از عملکرد معاونان داشته است و احتمالا؛ تغییرات مدیریتی و انتصابات مورد نظر وی در ستاد مرکزی به سرعت صورت خواهد گرفت.


کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6464

زندگی و امید در جریان هست...


مدتی هست که مسئولیت یکی از بیمارستان ها را پذیرفتم؛ وضعیت برایم در ابتدا بسیار وحشتناک بود بسیارـ...

همه ناراضی همه شاکی و همه معتقد بودند حقشان درست ادا نمی شود؛ بی شمار افراد معتقد بودند در ارتقاهای اداری و پست و ردیف و.. حقشان خورده شده است. اعتماد به مدیریت در حد نازل ترین میزان بود زیر چهل درصد؟!؟ اولیه ترین نیازهای بیمارستان روی زمین بود؛ ویلچرها شکسته بودند و همراهان برای حمل بیماران شکنجه می شدند چون عملا باید مریض را با ویلچر کول می گرفتند؟!؟

پرسنلی که از ساعت شش صبح از خانه ببرون می زدند نان به دست اول به فکر خوردن چیزی بودند که قند خونشان پایین نیاید.. تعداد پرسنل اشپرخانه تقریبا نصف حد استاندارد؛ تامین کالا با قوانین توانیران سخت و خرید کالای بی کیفیت ایرانی با دو برابر فیمت خارجی به اسم حمایت از تولید داخل (در بعضی از کالاها) اجباری بود که فریاد متخصصان و پرستاران را به آسمان بلند کرده بود و هیچ راهی برای نجات مردم نبود.

حالا معیشت و حقوق اندک کارکنان و کمبود نیروی خدماتی و.....

تنها چیزی که می توانست نجاتم بدهد توجه به سرمایه های اجتماعی بود؛ ظرف دو ماه ویلچرها با کمک سرمایه های اجتماعی تهیه شد؛ ده عدد ابسردکن فیلتر دار و شش عدد قهوه ساز و هفتصد کیلو برنج طارم هاشمی و نیم تن عدس و هفت میلیارد وام و سیصد و پنجاه کیلو سیب و دو عدد یخچال .. تامین شد و .. صبحانه پرسنل با همراهی پرسنل واحد تغدیه راه افتاد و میوه شبکاران تامین شد و با اندکی توجه موتور غیرت و استعداد پرسنل روشن شد و.. کار تسریع شد رضایت به بالای ۶٠ رسید.

اما اوج هیجانم اینها نبودند؛ چند روز پیش سرپرستاران بیمارستان را برای هم اندیشی دور هم جمع کردم در پایان جلسه برای شب یلدا صحبت کردیم؛ یکی از سرپرستاران تقبل پخت شیرینی را قبول کرد؛ یکی شکلات؛ یکی انار و یکی آجیل و یکی کارامل... یکی هم.... خدای من اینهمه ادم بزرگ داشتیم که من از فرط خجالت در صندلی خودم فرو رفتم... دیدم اینها انگار همه بیمارستان را مثل خانه و خانواده نگاه می کنند اینان چقدر بزرگ و اندیشمند هستند.


خدای من فقط کمی میدان دادن و مشارکت دادن و اجازه دادن چقدر تحول می افریند.. جلسه تمام شد و من با بغضی تمام از شادی و بهت در خودم فرو رفتم... بدون تردید پرستاران با شکوه ترین گروهی بودند که من در هرجا فرصت خدمت یافتم کمکم کردند حالا مسئولیتم بیشتر شد تا ببشتر به انها احترام بگذارم و در برابر انها سر تعظیم فرود اورم؛ حالا می دانم که موظفم به این خانواده بزرگ بیمارستان همه دخل و خرجم را توضیح بدهم با انها مشورت کنم و انها را راهنمای خودم بدانم؛ خانواده ای بزرگ از پزشکان و پرستاران و پیراپزشکان و نگهبانان و کارکنان تغذیه و تاسیسات و مالی و اداری و تدارکات و صندوق.. همه و همه که می دانم بینشان قدر تمام ستاره ها انگیزه برای خدمت هست.



خاطرات یکی از مدیران بیمارستان های کشور
نام محفوظ


کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6462

شفافیت و هبه برای آرمان جریان مقاومت



اخیرا بحثی در کانال آقای محمدعلی شهابی؛ در مورد عدم واگذاری یک واحد سازمانی توسط یکی از مشاوران مدیرعامل سابق سازمان تامین اجتماعی مطرح شد که بازخورد و بحث های مختلفی داشته است؛ظاهرا مشاور یاد شده قصد فروش ملک مسکونی شخصی خود جهت کمک به جریان مقاومت را داشته که بحث مفصلی در این مورد و حواشی آن صورت گرفت که جان مطلب اقای شهابی این بوده که اقا اول واحد سازمانی را تحویل بده و بعد مال خودت را هبه کن که چون تمامی ابعاد موضوع برای من مشخص نیست و بخاطر حساسیت حقوفی نمی توانم اسم اشخاص را بیاورم اما در مورد نگارنده یعنی اقای شهابی و مطلبش و حواشی نکاتی را عرض می کنم:

۱_بدون اینکه قضاوتی در مورد اصل و فرع و درستی و اشتباه بودن مطلب داشته باشم معتقدم؛ شفافیت حتی در وسط نماز هم واجب است یعنی اول دین بدهکار بعد ادامه نماز پس به شکل اولی هبه حتی برای اصل انقلاب و اصل ولایت فقیه هم باید شفاف و طیب و طاهر و برگرفته از شفاف ترین وجه ممکن باشد بطوریکه هیچ سوالی به آن وارد نشود؛ اتفاقا حساسیت و دقت نظر برای وابستگان و دلدادگان به انقلاب و ولایت باید هزار برابر باشد.

۲_معتقدم که اقای شهابی را می توان منتقد تمام ارکان نظام دانست منتقد حکومت دینی دانست اما اگر فقط این مطالب یک سال اخیر ایشان را مطالعه کنیم با صد من سریش هم نمی توان محمدعلی شهابی را مخالف جریان مقاومت دانست و در مواقع بسیار حساس مثل پاسخ ایران به شرارت های رژیم اشغال گر قدس؛ محمدعلی شهابی خیلی بهتر از بنده اصولگرا در تبیین و دفاع از مواضع نظام و کشور تلاش کرده است که حتی با قاطعیت می گویم شهابی در دل؛ یکی از خوشحال ترین ادم های این مملکت بابت کمک به حزب الله است؛ انصاف نیست تا نگویم با وجود اختلافات مبنایی در موضوعات سیاسی با ایشان؛ وی مدافع شهید سلیمانی بوده و او را شخصیت ستودنی برای هر ایرانی وطن پرست دانسته است.

۳_برادر جان جناب اقای مشاور شما که همه هست و نیست و جایگاه و تحصیلات و.. همه چیزت از این انقلاب و ولایت است؛ دمت گرم و سرت هم سلامت و یک دنیا سپاس بابت این ایثار ستودنی که یک واحد مسکونی را هدیه کردید؛ چرا بی سر و صدا و ارام نه و... هرچه خموش تر بهتر و اجرش والاتر

۴_اصلا کاری به درست و صحت قانونی دریافت اقامت سرا و یا هرچه دیگر ندارم؛ الان یک بیمه شده به نام اقای شهابی از حضورتان در آن واحد راضی نیست؛ بنه و بگذر.. تمام.


مهدی اسفندیار


کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6461

احمد میدری زیر "ذره بین"



شیوه انتصابات وزیر تعاون؛ صرف نظر از اینکه بگوییم درست است یا نادرست و برای او سودمند است یا مضر به شکل عجیبی متفاوت با وزرای پیشین است.

به طور مثال آقای صولت مرتضوی به شکل مطلق از اعضای جبهه پایداری استفاده کرد و حمایت بسیار قوی از این جریان را تا آخرین روز کاری خود دریغ نکرد و حتی به درخواست و دستور رئیس جمهور جدید هم توجهی نکرد و این حمایت حزبی را ادامه داد و البته حزب هم در حمایت سیاسی از وی در مجلس و..  اصطلاحا کم نگذاشت.
شریعتمداری هم به نوعی با تیم قبلی کار کرد و ترجیح داد هیچ دستی به ترکیب وزارت تعاون نزند و در برخی انتصابات انجام شده مسیر برایند فنی _سیاسی انتصابات را رقم زد.

ربیعی را شاید بتوان گفت که توازن سیاسی و اجتماعی و برایند قدرت سیاسی اجتماعی و گروه های نفوذ را دست کم نگرفت و اتفاقا  بیشتر از همه وزرا اذیت شد؛ موقع رفتن جمله عجیبش هم  این بود که "به والله راحت شدم"


اما میدری تا اینجا گارد کاملا بسته ای به سهم خواهی های سیاسی و صنفی نشان داده است و از زمان معرفی به مجلس تاکنون در مورد شایسته سالاری کوتاهی یا نرمش نشان نداده است کما اینکه به نقل از برخی از دوستان به ایشان بعضا گفته بودند مثلا فلان و فلان آدم را نگه دار رای خواهیم داد اما زیر بار پیش فروش صندلی صدارت نرفت. انتصابات میدری تاکنون نشان داده است که تلفیقی از تجربه و جوان گرایی بوده و سر سازگاری با جریانات بیرونی و فضاسازی ها ندارد؛ گفته می شود که می توان به او گزینه پیشنهاد کرد و پیشنهاد گیرنده خوبی است اما بررسی و اعلام نظر را در صلاحیت خود می داند و به سهامداری معتقد نیست.  حالا باید دید که در انتخاب هیئت مدیره سازمان تامین اجتماعی چه رخ خواهد داد؛ همان مسیر تجربه و جوانی و نوآوری؛ یا مغز متفکر بزرگترین سازمان کشور به سرنوشت تکرار و رکود و تزاحم و اختلاف و بازنشستگی و....  تبدیل می شود؛ برخی کارشناسان معتقدند که گفتمان میدری سبک خاصی از حکمرانی در جمهوری اسلامی است که با تاکید بروفاداری و تعهد؛ توجه به قالب های جدید حکمرانی نوین را در قالب نهادسازی مطرح می کند که می تواند جمهوری اسلامی را در غلبه بر چالش های بزرگ حوزه رفاه اجتماعی با تکیه بر مشارکت نخبگان و عموم مردم یاری کند و فرصتی است که نباید از دست برود.  به همین خاطر سوای از اصناف و فعالان حوزه های مختلف کارگری و..  ؛ اندیشمندان علوم سیاسی و جامعه شناسی و..  میدری و تصمیمات او را زیر ذره بین دارند؛ به نظر می رسد او بیش از هرچیزی و هرکسی می داند که مراقبت از گفتمانش بیشتر از حفظ صدارتش اهمیت دارد.




مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

انجمن اسلامی جامعه پزشکی: تقوی نژاد مسئول این اختلاف افکنی و تنش های چند روزه است. وی سودای وزارت تعاون را دارد؟!؟


🔴بنابر شنیده ها از منابع بسیار موثق و نزدیک در دولت:🔻
🔶وزیر رفاه دکتر میدری  و وزیر بهداشت  دکتر ظفرقندی با حضور مدیر عامل سازمان  تامین اجتماعی دکتر سالاری در طی دو هفته گذشته با برگزاری جلسات کارشناسی و صمیمانه  در مورد بدهی های وزارت رفاه به وزارت بهداشت تا پایان سال به توافق میرسند و با آوردن بند ۹/۲۷  سهم درمان سازمان تامین اجتماعی به خزانهُ و هزینه کرد با نظارت دولت که توسط سازمان برنامه و بودجه و دبیرخانه دولت در قانون بودجه ۱۴۰۴ آورده شده بوده، را با توافق آقای دکتر میدری و آقای دکتر ظفرقندی با نظر مخالف با این بند حذف می شود.
ولی علیرغم این توافق هر دو وزیر رفاه و بهداشت مبنی بر حذف این بند و علیرغم مخالفت شدید آقای دکتر میدری در هیبت دولت، آقای تقوی نژاد دبیر هیئت دولت این مصوبه را  از طریق آقای دکتر عارف معاون اول رئیس جمهور ابلاغ میکند واز منابع موثق ومتعدد در دولت عنوان کردند قطعاّ هر دو وزیر در این مصوبه هیچ نقشی نداشتند بلکه پس از جلسات توافق درخواست حذف این بند مسکوت مانده چند ساله را از بودجه ۱۴۰۴ را داشته اند.
🔶 حال باید دبیر هیبت دولت و رییس سازمان برنامه و بودجه پاسخگوی این ایجاد این تنش و نگرانی در زیر مجموعه های تحت پوشش و جوامع کارگری و بیمه گزار  باشند، که علیرغم مخالفت وزیر رفاه و توافق هر دو  وزیر رفاه و بهداشت مبنی بر حذف این بند مسکوت مانده زیر خاکی که (محل اختلاف در سالها قبل هم بوده است) را باز در هیئت دولت مطرح و این مصوبه با امضای معاون اول محترم ابلاغ می شود.
❌ آقای تقوی نژاد هنوز در رؤیای وزارت رفاه و مدیر عاملی سازمان تامین اجتماعی مصوبه در رؤیا صادر میکند.

▫️دکتر هادی عبداللهی
▫️دبیر کمیته صنفی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران

#مدیران نیابتی ‼️
#مدیران سفارشی‼️



پ. نوشت: روایت دبیر انجمن اسلامی جامعه پزشکی (انجمنی که وزیر بهداشت در ان عضو است) از ماجرای مصوبه تحریف شده که تنش زیادی در کشور بر انگیخت)


کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6459

حملات هوایی اسرائیل به مناطقی در ایران


به گژارش منابع داخلی و خارجی؛ جنگنده های رژیم صهیونیستی دیشب حملاتی را به نقاطی در تهران و کرج و برخی نقاط ایران آغاز کردند؛ اگرچه اسرائیلی ها عنوان کردند که این حملات دو موج دارد و موج اول با ۱۴٠ فروند هواپیمای جنگی برای از کار انداختن پدافند هوایی کشور بوده است و موج دوم حملات در راه است اما اسکای نیوز و منابع عربی و حتی عبری این حملات را نا امید کننده خواندن و حتی کانال های داخلی رژیم صهیونیستی نیز به نوعی از آن گذشتند؛ساده انکه گویی یک مانور مشترک برگذار شد و نه آب و برقی و گازی قطع شد و نه جایی منفجر شد؛تنها مساله مهم اینکه نخست وزیر رژیم صهیونیستی چرا با شروع این حرکت نمایشی وارد پناهگاه شد؟

صبح امروز هم پایان عملیات اعلام شد و دولت امریکا هم از دولت ایران خواست هیچ پاسخی ندهد.




کانال "نه به عوام فریبی"

nabeavamfaribi

خروج دایناسورها از کوه های ولنجک و هوش مصنوعی در امارات


کره ۱/۵ تریلیون وون روی خودروهای هوشمند سرمایه گذاری کرده و دولت ایران همین مقدار وام داده تا تحریم مردم در خرید خودروهای قاتل را بشکند؟!

امارات اکنون با منصوب کردن اولین وزیر هوش مصنوعی دنبال این است که از بازار ۱۵ تریلیون دلاری هوش مصنوعی در سال ۲٠۳٠ (شش سال بعد) سهم مملکتش را بگیرد و ۲۵ درصد ساختمان های امارات را با تکنولوژی سه بعدی بسازد و آنوقت ایننرنت ازاد رویای ما شده تا بتوانیم بدون فیلترینگ چهارتا سایت علمی را ببینیم؟! و هیولاهایی سر براوردند که پهنای باند اینترنت را کم کنند. ترکیه به خاطر پانصد هزار مگاوات تولید برق جشن گرفته انهم بدون ذخایر کربنی و اروپا می رود تا بیست سال آینده سوخت نفت و هیدروکربن را به صفر برساند و احمق ها در ایران دنبال زمستان سخت اروپا می گردند تا جشن بگیرنذ.

در این وانفسا چند روز پیش در ایران طرفداران فیلترینگ در جلوی ساختمان وزارت ارتباطات تجمع کردند و...

راستش به حدی سینه ام سنگین می شود که قلم را از فرط سنگینی سینه توان تکان دادن ندارم... رسما کشور را به روزی داریم در می اوریم که از نظر عقب ماندگی تکنولوژی به نسبت سایر کشورها مثل مشاهده بومیان برگ پوش افریقایی به نظر بیاییم..

کشور نیاز به شجاعت مسئولان تراز اول سطوح حکمرانی دارد تا بساط هرچه حماقت و تحجر و بی خردی برداشته شود که خدا می داند از این دست فرمان نه ملک بماند و نه مملکت..

هوش مصنوعی هیچ؛ دو تا بیمارستان دولتی توی تهران بهم وصل نیستند تا مردم پرونده به دست در خیابان ها اوارگی نکشند؛ بعضی اوقات فکر می کنم که شاید زمان در حال بازکشت به عقب است و شاید امروز و فردا دایناسورها از کوه های ولنجک پایین بیایند و ما را بخورند...


به حدی وقایع دنیا سریع حرکت می کند که تنها کار ممکن تصمیم شجاعانه مسئولان مملکت و عبور از دست فرمان موجود و تغییر تمام معادلات است؛ من موافق هیچ نوع سازشی سر ارزش ها نیستم اما مسیر مبارزه را فقط از تکنولوژی و المپیادهای علمی و ارتباطات آزاد و رفع انحصارات و سلام بر واقعیات و شایسته سالاری و رفع هر نوع امتیازات و طبقه سالاری و.. میسر می دانم... جز این هر مصلحتی به هر زبان و منطق و استدلالی کشور را به نابودی می کشاند.


مهدی اسفندیار

کانال "نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

اطلاعیه وزارت تعاون پیرو واکنش های سخت کارشناسان و جریان های کارگری به مصوبه بدون هماهنگی


متن اطلاعیه:


این مصوبه به پیشنهاد سازمان برنامه و وزارت بهداشت (و نه وزارت تعاون) در دولت مطرح شده است.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی باتوجه‌به پیچیدگی‌های اجرای این قانون که از سال ۱۳۵۴ تاکنون مسکوت مانده، در دولت با آن مخالفت کرده است. زیرا از نظر ایشان اجرای قانون نیازمند طراحی فرایند دقیق میان ارائه‌دهندگان خدمات درمانی در بخش دولتی و خصوصی، خزانه‌داری و سازمان تأمین اجتماعی است. باتوجه‌به تصویب این پیشنهاد در هیئت وزیران، باید به‌صراحت اعلام کنیم که در صورت اجرای این مصوبه سازمان تأمین اجتماعی امسال و سال‌های بعد دیگر پولی به‌حساب بیمارستان‌های دولتی پرداخت نخواهد کرد و تسویه بدهی دولت به‌صورت مستقیم توسط سازمان برنامه از محل بدهی‌های دولت به سازمان تأمین اجتماعی انجام می‌شود. 
 دکتر میدری در جلسه مربوطه جدول مطالبات سازمان تأمین اجتماعی که انتهای این مطلب آمده را تشریح کرده است. بر اساس این جدول دولت در سال ۱۴۰۳ باید مبلغ ۳۵۷ هزار میلیارد تومان به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت کند. «۹ بیست‌و‌هفتم» (۲۷/۹) این مبلغ سهم درمان دوره اشتغال و بازنشستگی هر بیمه شده است. بدین ترتیب سهم درمان از میزان بدهی جاری دولت در سال ۱۴۰۳ بالغ بر ۱۱۹ هزار میلیارد تومان خواهد بود. دولت می‌تواند این مبلغ را به‌حساب سازمان تأمین اجتماعی یا خزانه‌داری واریز کند. این مبلغ تعهد دولت برای سال ۱۴۰۳....
ادامه در لینک زیر

👇👇
 https://www.mcls.gov.ir/fa/news/353434/اطلاعیه-وزارت-تعاون-کار-و-رفاه-اجتماعی-درباره-مصوبه-اخیر-دولت


پ. نوشت: شتاب زدگی در تصمیم گیری همانطور که پیش بینی می شد متاسفانه با واکنش بسیار سخت و هشدار امیز جریان های کارگری مواجه شد. که امشب در این مورد گزارش ویژه خواهیم داشت؛ کاش همکاران اقای پزشکیان دقت می کردند که این تصمیم چگونه کارشناسان و کارگران باورمند به گفتمان اقای پزشکیان را دچار شوک کرده است و دولت را در مسیر تقابل با کارگران و بازنشستگان قرار داد.



کانال"نه به عوام فریبی"


https://t.me/nabeavamfaribi/6456

نه به عوام فریبی pinned «🔹🔹 بحران در تامین اجتماعی بخاطر یک مصوبه مجهول یا مخدوش یا مبهم در هیئت دولت؟! امروز عصر مصوبه ای از هیئت وزیران به بیرون درز کرد که بهت و حیرت و سردرگمی را در جامعه کارگری و فعالان و کارشناسان بیمه ای موجب شد. بر اساس این مصوبه ۹/۲۷ از منابع سازمانی…»

🔹🔹

بحران در تامین اجتماعی بخاطر یک مصوبه مجهول یا مخدوش یا مبهم در هیئت دولت؟!


امروز عصر مصوبه ای از هیئت وزیران به بیرون درز کرد که بهت و حیرت و سردرگمی را در جامعه کارگری و فعالان و کارشناسان بیمه ای موجب شد. بر اساس این مصوبه ۹/۲۷ از منابع سازمانی تامین اجتماعی از حساب های این سازمان جدا و به حسابی دیگر در حزانه منتقل می شود. این در حالی است که سازمان تامین اجتماعی بر اساس قانون تشکیل شده و اساسنامه ان به تصویب هیئت وزیران رسیده و ماموریت و حساب و کتاب و دخل و خرج ان کاملا مشخص است.

حالا آنچه بیشتر این مصوبه را برجسته کرده است انشای کذبی است که در سطر اول آن انجام شده است؛ در آن کاملا به اشتباه یا هرچه که اسم آن را بگذارید ادعا شده است که این مصوبه بر اساس پیشنهاد وزارت بهداشت و وزارت تعاون تصویب شده است و این در حالی است که در تماس های بنده با برخی کارشناسان وزارت تعاون؛ از اساس و بنیان وجود هر نوع پیشنهادی در این حوزه از سوی وزارت تعاون به شدت تکذیب شده و حتی عنوان شده است که احمد میدری وزیر تعاون با بر شمردن استدلال های عقلی و علمی و اجتماعی و حقوقی و اقتصادی و.. قویا با این برداشت مبتذل وزارت بهداشت در مورد جایگاه سیستم بیمه ای مخالفت کرده است. حالا نشر این مصوبه از دو منظر بسیار با اهمیت تلقی می شود:

۱_متن مصوبه که قطعا باعث هجوم جریان های کارگری به احمد میدری وزیر تعاون می شود و وی را با بحران مواجه می کند توسط دبیرخانه هیئت دولت تنظیم می شود که مسئولیت ان با کامل تقوی نژاد است که از او به عنوان اصلی ترین رقیب احمد میدری برای تصدی پست وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعی در ایام گمانه زنی های لیست وزرا یاد می شده که با مخالفت صاحب نظران و رسانه ها و جمع بندی رئیس جمهور محترم حذف شده است و انتصاب این مطلب کذب به وزارت تعاون تحت مدیریت احمد میدری توسط دبیرخانه تحت کنترل تقوی نژاد به شدت بحث برانگیز شده است.

۲_این مصوبه از نظر حقوقی کاملا مردود بوده و به معنی انحلال یک شبه سازمان تامین اجتماعی و تنش شدید دولت پزشکیان با جامعه کارگری است که ابدا به نظر نمی رسد موضوع برنامه های دولت رئیس جمهور محترمی باشد که دایما بر ترک اختلافات و وفاق ملی و رسیدگی به معیشت بازنشستگان و کارگران تکیه کرده اند.

پ. نوشت:
۱_سبقه این مساله به سال ۹۸ بر می گردد که وزات بهداشت با نگاه بسیار غیرعلمی و فشار سیاسی این ایده فاجعه بار را مطرح کرد و با مخالفت علی ربیعی و مرحوم نوربخش و اندیشمندان و متخصصان بیمه و در نهایت با مخالفت مجلس از دستور کار خارج شد.

۲_وزارت بهداشت در سنوات اخیر با پروپاگاندای رسانه ای مدعی شده است که باید برای حل مشکل کمبود منابع؛ بیمه ها را در اختیار بگیرد؟!( اگرچه این منطق به شدت از سوی مجامع دانشگاهی و نظامات سلامت دنیا به دلیل عوارض مفسده انگیز و فساد مالی و ناکارامدی گسترده ای که در کشورهای مختلف تجربه شده؛ رد شده است.)؛ ماجرا آن جا مهیج تر می شود و مشخص می شود که این ادعاها کذب است که وزارت بهداشت هم اکنون حدود هشت هزار میلیارد تومان به شرکت های دارویی سازمان تامین اجتماعی بدهکار است و حاضر به تهاتر این بدهی ها با مطالبات خود از این سازمان نیست؟!؟ که این امر شرکت های دارویی متعلق به کارکران را در نوسازی خطوط تولید دچار مشکلات عدیده کرده است.

۳_در حالی احمد میدری با این انشای بسیار بحث برانگیز و خلاف واقع در معرض اتهام از سوی بیمه شدگان قرار گرفته است که به شکل کاملا قابل قبولی حادثه فاجعه بار انفجار معدن طبس را از مرحله بررسی و تا اقدام و پیشگیری با تلاش شبانه روزی مدیریت کرد و اجازه نداد سر سوزنی به حیثیت دولت لطمه وارد شود.




مهدی اسفندیار


کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6454

سیستم تاراج و عمل بر اساس غنایم جنگی و پنج بمب هسته ای


در سال ۱۸۸۸ وقتی ویلسون رئیس جمهور آمریکا شد طرح جدایی سیاست از اداره را مطرح کرد. ایشان معتقد بود که در امریکا حزب پیروز به سیستم اداره کشور مثل غنایم جنگی نگاه می کند و تمام پست ها را بین طرفداران خود توزیع می کند. سیستم تاراج در ایران بعد از دهه هفتاد به شدت اوج گرفت و در واقع تمام دولت ها کم و بیش دنبال ادم خوب (هم حزبی) می گشتند و کسی دنبال سیستم خوب نبود و این شد که جیب خیلی ها پر شد و جیب مردم خالی.

حالا دولت جناب آقای پزشکیان با گفتمان وفاق با بزرگواری هرچه تمام تر به نفع ارمان های ملی از این نکته تا حدود زیادی چشم پوشید و دنبال کار برای مردم است بماند که خود را در اماج حملات کج اندیشان دو جناح قرار داد.

اما این هم کفایت نمی کند و همین الان حداقل ۱۳٠ سال از فهم ویلسون در حکمرانی عقب هستیم زیرا هنوز سیستم خوب طراحی نکردیم که هیچ بلکه ما فجایعی در اداره کشور رقم زدیم که واقعا باید گفت دست معجزه کشور را نگه داشته است زیرا پنج بمب هسته ای مهیب در سیستم اداره کشور کار گذاشته شده که به تناوب منفجر شده و دوباره می رویند و عجبا که سیاست گذاران درسی هم بابت این انفجارات نمی گیرند که عبارت است از:


۱_آموزش و پرورش فقیر
۲_نظام علمی سهمیه بندی؟!؟( یکی از بالاترین درجات فساد و منحصرا در بین تمام کشورهای جنگ زده فقط در کشور ماا اجرا شده است.)
۳_گسترش نظام دوشغله گری و اشتغال همزمان در بخش خصوصی و دولتی ( بالاترین درجات فساد در تمام دنیا)
۴_وضع انحصارات با اهرم صدور مجوز و تولید فساد با از بین بردن رقابت به نام مقدسی چون تولید ملی که باید عرصه جولان کارافرینان باشد و نه دلالان (یکی از بالاترین درجات فساد در تمام دنیا)
۵_تهدید خواندن ngo ها که باید انها را شکل مدرن تعاونی ها خواند که سرمایه های اجتماعی کشور را به محاق برد

همین پنج خطای بزرگ راهبردی کافیست تا خوب درک کنیم چرا مهاجرت نخبگان و خام فروشی و ناکارامدی موج می زند و چرا سیاست های درست روی کاغذ می ماند؛ چرا شعارگرایی و تملق و دروغ رواج می یابد و قضاوت های شخصی و سطحی جای قضاوت های کیفی و سیستمی می نشیند و چرا متخلف ترین ادم ها با وجود عبور از چندین فیلتر؛ با حکم نظر به شایستگی و تجارب و .. به پست جدید منصوب می شوند و چهاردهه چالش تورم دو رقمی و ترافیک و محیط زیست و خانواده و مهاجرت و.. تداوم دارد و چالش های جدید و غیر منتظره و نوین به چالش های قبلی اضافه می شود.


مهدی اسفندیار

کارشناس سیاست گذاری عمومی

کانال"نه به عوام فریبی"


https://t.me/nabeavamfaribi/6453

عضو درمانی هیئت مدیره...



نمیخواهم خیلی به شرایط درمان تامین اجتماعی و انچه که هست بپردازم که اطاله کلام است و همه چیز مبرهن خلاصه:

۱_از وزیر و معاونان و مدیرعامل تا کارکنان همه ناراضی (اگرچه هنوز از بخش دولتی در جمیع جوانب پیش است)

۲_از بیمه شده تا بازنشسته همه ناراضی اگرچه هنوز آخرین ملجا و پناه در این شرایط هولناک اقتصادی است.


حالا بر اساس یک شیوه سنتی و یک روال منطقی هریک از اعضای هیئت مدیره علاوه بر وظایف جمعی یک وظیفه تخصصی بر دوش می کشند و یک عضو هیئت مدیره در مورد سیاست ها و قوانین این حوزه جریان دهی کلی درمان را برعهده دارد و قطعا انچه مورد نیاز است:

_فردی متخصص و حداقل دارای تجربه در حوزه درمان
_تمام وقت که وقف این مجموعه بزرگ و مهم باشد

_دارای خلاقیت و نوآوری که بتواند در این شرایط کمبود منابع مشکلات را با نوآوری بکاهد و تلطیف کند چون حل آنها خیلی بعید است.

۵_فاقد فساد بوده و خصوصا شکل شدید آن یعنی تعارض منافع را تداشته باشد.

۶_با تفکرات و نگرش مدیرعامل همراه باشد تا کارها متوقف نشود.

حالا باید کمی صبور بود و دید از کوزه صبر و تامل و اندیشه نوین حکمرانی تیم احمد میدری چه کسی بیرون خواهد تراوید.


مهدی اسفندیار

کانال "نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6452

احتمال تکرار فاجعه طبس؛ هفت معدن تعطیل می شوند.


احمد میدری وزیر تعاون از ارائه درخواست تعطیلی هفت معدن به خاطر فقدان ایمنی به دستگاه قضا گفت


میدری: درخواست تعطیلی ۷ معدن را به دستگاه قضایی دادیم/ ۶۲ معدن فاقد استاندارد ما هستند

وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در صحن علنی مجلس:
🔹از اواسط مهرماه تیمی برای بررسی معادن کار خود را شروع کرد. ما ۱۰۱ معدن زغال سنگ در کشور داریم که ۶۲ معدن مورد بررسی قرار گرفت.

🔹از ۶۲ معدن مورد بررسی همه معادن زغال سنگ متاسفانه فاقد استاندارد و اصول ایمنی مندرج در مقررات ما هستند.

🔹از این ۶۲ معدن ۷ معدن را وزارت تعاون از نهادهای قضایی درخواست کرد که تعطیل شود، اما از آنجا که ما می‌دانیم تعطیلی معادن مشکلاتی برای شهرها دارد در دولت در هیئت وزیران مصوب کردیم که بودجه لازم برای پرداخت حقوق سه ماه کارگرانی که در معادن متوقف شده کار می‌کردند پرداخت شود./ دانشجو


کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

نه به عوام فریبی pinned «⚡بالاتر از انسان به نام ناصر اطهری بیمارستان تامین اجتماعی ارتوپدی معیری در قلب پایتخت نیاز به معرفی ندارد و بیمه شدگان تامین اجتماعی در تهران و اقصی نقاط ایران از خدمات آن استفاده می کنند. تمام خاطرات خوب مردم از این بیمارستان به انسان های بزرگی بر می…»

⚡بالاتر از انسان به نام ناصر اطهری



بیمارستان تامین اجتماعی ارتوپدی معیری در قلب پایتخت نیاز به معرفی ندارد و بیمه شدگان تامین اجتماعی در تهران و اقصی نقاط ایران از خدمات آن استفاده می کنند. تمام خاطرات خوب مردم از این بیمارستان به انسان های بزرگی بر می گردد که در کسوت متخصص و پزشک و پرستار و پیراپزشک و نگهبان و... دست به دست هم دادند تا اعتبار بیمارستان و خاطرات خوش آن رقم بخورد؛ اما اما اینها دلیل انگبزه ای نبود که امشب مرا دست به قلم برد. من نگران نام هایی هستم که با تمام وجود وقف مردم بودند و از جایگاهی پر از اصالت و نجابت و دانش و تعهد برخواستند و منشا خدماتی شدند که چنین افرادی شاید انگشت شمار باشند و اصطلاحا صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر بار مادر گیتی چو تو فرزند بزاید.

دکتر ناصر اطهری اکنون ده سالی است که از بیمارستان شهید دکتر معیری نیست و بازنشست شده و متاسفانه خبری از ایشان ندارم. بالای سی سال به مردم خدمت کرد. از او نه زیرمیزی کشف شد و نه ارجاع از سر اکراه و یا حتی هدایت مردم به مطب. در کارش بسیار خبره بود و اصطلاحا اهل ارجاعات بی مورد به فوق تخصص ها و.. نبود؛ هیچ فعالیتی در بیمارستان های خصوصی نداشت؛ کمترین حد تصور عوارض بعد از عمل یا جراحی ناموفق را داشت؛ صفر تا صد اعمال جراحی را از شکافتن بافت تا گچ گیری بیمار را خودش انجام می داده و با وسواس غیرقابل تصوری بیماران را بعد از جراحی تا بهبودی کامل حمایت و پیگیری می کرد. هیچ زد و بندی با مراکز تامین ارتز و پروتز نداشت و کسی حتی تصور خریدن این انسان را در سر نمی پروراند و در معاینات بیمار حوصله و صبرش زبانزد بود. به تمام معنا درجه یک بود و.. بسیار مبادی آداب و با شخصیت بود و به تمام اجزای بیمارستان احترام می گذاشت و کوچک و بزرگ بیمارستان را به ادب تکریم می کرد.

خاطره ای یکی از بیماربران تعربف می کرد که یک روز بک بچه پنج ساله را از زابل اوردند بیمارستان معیری که جفت استخوان های ساعد بچه شکستگی سختی داشت. پدر نااگاه بچه رضایت شخصی داده بود که بچه را پیش یکی از قصابان محل ببرد. اطهری در هنگام خروج آن بچه از موضوع رضایت شخصی مطلع می شود و از پشت میز می دود و تا دم درب بیمارستان می اید و التماس کنان پدر بچه را متقاعد می کند که بچه را برگرداند تا در بیمارستان درمان شود و خودش بچه را جراحی و درمان می کند.

ای افسوس که در کشور ما تمثال چنین شرافتمندانی را از طلا نمی سازند و ای افسوس که بیمارستانی به نام این افراد نیست و ای افسوس که موضوعی به نام سرمایه های اجتماعی در کشور و خصوصا در وزارت بهداشت و سازمان تامین اجتماعی نیست که این افراد را شناسایی کنند و تکریم کنند و شانشان را پاس بدارند که لااقل نسل جوان ما از آنها بیاموزند و نتایج خیر ان به این مردم برسد.

ای صد رحمت به پدر و مادرت و اگر هستی نفست چاق بزرگمرد و الهی که از ذریه و هفت نسل اتی و ماضی بهره مند از لطف حق و هرچه دعای خیر در کائنات؛ که او یک فرشته است. سعی کردم که ایشان را بیابم تا خاطراتش را بتگارم ولی در ایران زندگی نمی کنند و دستم از ایشان کوتاه که انشالله به مدد حق و کمک مخاطبان ایشان را بیابم؛ از دوستانی که از ایشان خبری دارند خواهش می کنم از طریق ادمین کانال به ما اطلاعات لازم را بدهند.




مهدی اسفندیار


اینستاگرام ما:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6449

⚡اژدهای فساد هفت سر دارد اما با یک قلب



خطرناک ترین مدل تصمیم گیری آن است که تصمیمات یک کشور یا وزارتخانه یا سازمان به دست کسانی سپرده شود که خودشان هیچ هزینه ای بابت آن تصمیمات نمی دهند.



متاسفانه تحریم _ سیاست های حوزه خودروسازی_مواجه با FATF_ سیاست های کنونی حمایت از کالای داخلی (خصوصا انحصار و اجبار در خرید کالاهای بی کیفتی که گاها باعث مرگ شهروندان می شود) و طرح های من درآوردی و حیف و میل اموال مردم با شو و تبلیغات و.... اینها همه به این بر می گردد که هزینه های این تصمیمات نه تنها بر تصمیم سازان تحمیل نمی شود؛ بلکه این زیان ها هرچه بیشتر منافع تصمیم گیران بیشتر است؛ همانطور که امروز فیلترینگ منافع بسیار سرشاری برای اقتصاد پنهان و نامشروع دارد. اینها همگی نشان می دهد که:

" اژدهای فساد ممکن است هفت سر داشته باشد اما یک قلب بیشتر ندارد و آنهم تعارض منافع است"


مهدی اسفندیار


کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6447

...


اینستاگرام:
http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6446

🔹سالاری گام اول را برداشت.



متاسفانه سقف سنگین مالیات ضربات اساسی به بدنه نیروی انسانی سازمان زده بود به حدی که نیروهای جدید الاستخدام این سازمان را ترک کردند و بدتر اینکه قوانین دوگانه سازمان امور مالیاتی برای پزشکان و پرستاران شاغل در وزارت بهداشت و سازمان تامین اجتماعی سبب شد که کار کردن در مراکز درمانی عملا کار برای سازمان مالیات شده و مردم بیچاره و کارگران و بازنشستگان که تنها امیدشان همین دفترچه های درمانی بود با مراکز خالی از متخصص مواجه شوند.


حالا یک منبع اگاه سازمان تامین اجتماعی به ما گفت که سالاری مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی گام اول را برداشت و رویه غیرقانونی مالیات بر مزایای انگیزشی را متوقف کرد. انشالله در قانون بودجه سال آینده حذف مالیات پله کانی از کادر درمان در مراکز دولتی و نیروهای مسلح و تامین اجتماعی یکسان شود تا این مردم در مواجه با اژدهای تورم و زیرمیزی از دست نروند. اگرچه ترمیم ویژه حکم اداری و پشتیبانی هم از مطلبات به حق بخش بیمه و اداری است.


مهدی اسفندیار

اینستاگرام ما:

http://Instagram.com/mehdiesfandyar5

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6444

☄️برای تمامی کارکنان اتاق عمل


🔹حفاظت در برابر تشعشع در C-Arm و به طور کلی فلوروسکوپی:

در فلوروسکوپی نسبت به پرتونگاری معمولی از mA (میلی آمپر) به مراتب پایین تری استفاده می شود که در حدود ۱تا۳ میلی آمپر است و تا چند ده و حتی چن صد برابر کمتر از رادیولوژی جنرال می باشد. البته لازم به ذکر است که مثلا میزان تشعشع در تصویربرداری CT اسکن از بالاترین مقدارها در بین مدالیته های تشخیصی برخوردار است.
۱- اگر در حین تابش دهی تیوب در پایین بیمار و دتکتور بالا قرار گیرد می تواند تا ۳۵ برابر موجب کاهش تابش گیری شود.
۲- قرار گرفتن در زاویه ۹۰ درجه به نسبت تیوب برای پرسنل و پزشک موجب کاهش پرتوگیری می شود.
۳- رعایت فاصله ۱متری موجب کاهش پرتوگیری به یک هزارم می شود.
۴- استفاده از فیلم بج جهت مانیتورینگ فرد از بابت پرتوگیری ( که خوشبختانه در اکثر موارد این دز درحد دز زمینه و به مانند افراد عادی جامعه است)


نویسنده: پیمان امینی
کارشناسی ارشد رادیوبیولوژی


کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6443

مساله این نیست؟


یکی از دغدغه های مدیران عامل تامین اجتماعی همیشه این بوده است که دستی به سر و روی درمان بکشند؛ اینکه درمان مستقیم تقویت بشود یا محدود شود یا خرید خدمت در دستور کار قرار بگیرد و اینکه عدالت در دسترسی همگان به خدمات صورت بگیرد و..... اینکه مراکز ملکی توسعه پیدا کنند یا همین مراکز در شرکتی ادغام شوند و غیرملکی شوند.

همه این مباحث مهم هستند اما نکته ای بسیار مهم وجود دارد که مغفول مانده است و آن مساله سیاست های کلان و در واقع نقشه راه درمان سازمان تامین اجتماعی به عنوان یک سازمان بیمه ای است.

در تمام دنیا سازمان بیمه ای از سه راهبرد در درمان استفاده می کند

۱_پیشگیری از ریسک: مثل واکسناسیون سرماخوردگی در سنین بالای ۶۵ سال که در صورت ابتلا به آنفولانزا احتمال بستری شدن در بخش ویژه و.. هزینه های بالا انجام می شود _ آموزش تغذیه _اصلاح سبک زندگی و اصلاحات حوزه ارگونومی و بحث های مربوط به پیشگیری

۲_تعدیل ریسک: مثل غربالگری سرطان سینه و سرطان رحم و سرطان پروستات که ممکن است هزینه داشته باشد اما به لحاظ بهبود کیفیت زندگی بیمه شده ها و هزینه سرسام اور درمان سرطان قطعا به صرفه تر است.

۳_پذیرش ریسک: که قبول اسناد درمان پزشکی را شامل می شود.


متاسفانه سازمان تامین اجتماعی از بدو تشکیل به غلط فقط در حوزه پذیرش ریسک عمل می کند و خود را در چاه ویل و دورباطل گرفتار کرده است؛شاید در هفتاد سال پیش و حتی تا سی سال پیش بیمه های دنیا غالبا همین مسیر را می رفتند اما در سی سال اخیر راهبردها تغییر کرده است. البته کارهایی در دو حوزه پیشگیری و تعدیل در بیمه نیروهای مسلح در سال های ۱۳۹۶ الی ۱۴٠٠ صورت گرفت ولی در بقیه بیمه ها انجام نشد.

امیدوارم آقای سالاری از پاردایم حاکم بر فضای اجرایی و سیاست گذاری درمان در این هفتاد سال بگذرند و روی این سه راهبرد متمرکز بشوند که در این صورت ایمان دارم مثل نسخه نویسی الکترونیک می تواند از چهره ماندگار مدیران تحول آفرین در حوزه سلامت نظام بیمه ای ایران بسازد.



مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6442

نمونه ای از رفتار سالاری با زیر مجموعه..

چیزی که به مردم قول دادیم چرا مانده؟!

من تشخیص دارم و می فهمم که دارید درجا می زنید.



@nabeavamfaribi

نه به عوام فریبی pinned «🔹مصطفی سالاری مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی شد بالاخره مدیرعامل بزرگترین صندوق بازنشستگی کشور صادر شد. مصطفی سالاری دانش آموخته حقوق و سیاست مداری که سابقه یک دوره نسبتا موفق را در سازمان تامین اجتماعی با پرچم سفید و غیرسیاسی داشت به عنوان مدیرعامل سازمان…»

🔹مصطفی سالاری مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی شد


بالاخره مدیرعامل بزرگترین صندوق بازنشستگی کشور صادر شد. مصطفی سالاری دانش آموخته حقوق و سیاست مداری که سابقه یک دوره نسبتا موفق را در سازمان تامین اجتماعی با پرچم سفید و غیرسیاسی داشت به عنوان مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی در حالی منصوب شد که در یکماه اخیر برخی فعالان کارگری و بازنشستگی در جلسات مختلف بر لزوم بارگیری مجدد وی تاکید کردند در همین حوزه فعالان و کارشناسان حوزه رفاه و تامین اجتماعی و بخش های دانشگاهی غالبا در پیام هایی معتقد بودند که وی با تجربه کافی و با توجه به حضور تیم تازه نفس و تخصصی وزارت تعاون می تواند شرایط این سازمان را بهبود بخشد؛ اجرای متناسب سازی حقوق بازنشستگان و سر و سامان دادن به وضعیت معیشت کارکنان مطالباتی است که روز اول شروع به کار سالاری در پیش روی اوست چیزی شبیه همان شرایطی که در سال ۹۷ با ان مواجه شده است. سالاری با بهره گیری از ظرفیت های داخلی و تعامل با شرکای اجتماعی در فواصل سال های ۹۸ تا ۴٠٠ توانست سازمان تامین اجتماعی را بعد از دوره ای فترت و.. به طرف جلو براند و با دریافت مطالبات این سازمان از محل بنگاه های سود ده و اجرای نسخه نویسی الکترونیک و...گام های مهمی برای این سازمان بردارد. اگرچه اکنون با دشواری هایی به مراتب سخت تر از گذشته مواجه است اما شاید بخت با او از این بابت همراه باشد که وزیری و تیمی در وزارت تعاون بر سرکار است که بسیار بهتر از گذشته با او همراه بوده و نه تنها با او سر ستیز ندارتد که به استقلال عمل او و کمک به پیشبرد سیاست های این سازمان "عالمانه" اعنقاد دارند.

امیدوارم مثل سابق جربان های کارگری و بازنشستگی و نخبگان و پیشکسوتان این دو حوزه به عنوان دو بازوی قدرتمند و کارکنان فهیم این سازمان سالاری را در "تدوین سیاست ها و پیگیری مطالبات" یاری کنند.


مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی "

https://t.me/nabeavamfaribi/6438

☄️گپی با وزیر بهداشت اقای ظفرقندی



🔹
چندی پیش خبری به بنده رسید که وزیر بهداشت درخواست کرده اند تا معاون درمان سازمان تامین اجتماعی با مشورت ایشان انتخاب شود(داخل پرانتز از جامعه کارگری و بازنشستگی تقاضا می کنم که توجه بفرمایند خبر تایید شده نیست و واکنشی برای این موضوع لازم نیست و صرفا یک خبر تایید نشده است)

اما جناب آقای دکتر ظفرقندی؛ استاد ارجمند و مشاوران محترم و خصوصا جناب آقای موهبتی که تجربه این گفتمان و هزینه های آن را دارند ملاحظه بفرمایند.

۱_سازمان ها و وزارتخانه های دولتی بر اساس قانون تشکیل می شوند و بر اساس ماموریت قانونی دارای ساختار و معاونت ها و دوایر می شوند و لذا درخواست یک وزیر برای انتخاب معاون یک وزیر یا سازمان ديگر امری بسیار غیرحرفه ای و دور از شئونات مقامات دولتی در قرن ۲۱ است و در گذشته که خیلی مسائل درست تحلیل نمی شد و عدم درک ماموریت ها و ساختارها در شبکه اداره هیئتی معمول بود این نوع درخواست ها مطرح می شد.

۲_معاونت درمان تامین اجتماعی مهم نیست منصوب شما باشد یا اصطلاحا ادم شما باشد کافیست کسی باشد که دارای تجربه و دانش نظری و علاقمند به بهبود سطح خدمات درمانی باشد؛ که گمان می کنم شما قصد ندارید به دکتر "احمد میدری" تفهیم کنید که قدرت و قابلیت تشخیص چنین ادمی را ندارد و یا نمی تواند وزارتخانه را اداره کند؟! اما قطعا بیان چنین حرفی و چنین درخواستی معنای دیگری جز این ندارد.

۳_معاونت درمان سازمان تامین اجتماعی؛ معاون بیمه ای درمان است نه معاونت درمان به مفهوم آنچه شما در وزارت بهداشت دارید.

۴_حتی اگر فرضیه شما را در موضوع هماهنگی بپرسیم بر اساس انصاف و رعایت احترام متقابل باید گفت بیش از پنجاه درصد از خدمت گیرندگان شما در وزارت بهداشت بیمه شده تامین اجتماعی هستند پس محبت فرموده انتصاب معاونت درمان و بهداشت خودتان را با هماهنگی وزیر تعاون انتخاب نمایید.

۵_جناب آقای ظفرقندی؛ استاد محترم اخلاق و فرزانه گرامی؛ نه مراکز درمانی تامین اجتماعی و نیروهای مسلح که حتی مراکز درمانی بخش خصوصی هم کوله بار زحمت شما هستند و می بایست به عنوان وزیر دولت؛ کمک کنید تا از نظر نظارت و سیاست گذاری و تامین نیروی انسانی و امکانات و تجهیزات درست کار کنند تا سطح سلامت جامعه ارتقا یابد شما به نوعی رهبری همه دست اندرکاران نظام سلامت را برعهده دارید باید همه به حول گفتمان شما و دغدغه ها و نگرانی ها و برنامه های شما گرد آمده و فکری به حال مملکت کنیم؛ اگر گفتمان قوی و مورد توافق شما شکل گیرد معاونت درمان تامین اجتماعی که سهل است وزیر تعاون و رئیس جمهمور و حتی رهبر معظم انقلاب هم پای کار سلامت خواهند آمد.

جناب آقای دکتر ظفرقندی خواهشا شایعه این خبر را تکذیب فرمایید و اجازه بفرمایید در چهارچوب نظامات تعریف شده اداره کشور و تعاملات فی مابین در شورایعالی بیمه و شورایعالی رفاه و.... دست به دست هم داده و فراتر از این قیل و قال هایی که نتایج نامناسب آن قبلا تجربه شده به درک مناسبی و هم دلی و وفاق برای افزایش سطح سلامت مردم برسیم.



ارادتمندم:
مهدی اسفندیار


کانال "نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6437

☄️دست ها روی کیبورد تخریب آزاد
؟!


"استاد فرزانه و اندیشمند؛ برادر ارجمند جناب اقای دکتر میدری اخذ رای اعتماد مجلس شورای اسلامی را به شما تبریک می گویم؛ بنده بدون چشم داشت تماما در خدمت جنابعالی هستم قطعا این کشتی به گل نشسته سکان داری چون شما می خواهد"

جناب اقای میدری؛ خداوکیلی چندتا از این پیام ها داشتید؟! یکی دو تا صدتا هزارتا و. ـ برید بالاتر..

حالا چیزی نمانده به انتخاب مدیرعامل بزرگترین صندوق بازنشستگی کشور _صبر کنید تا ببینید عیار این تبریک ها چقدر است قدرالسهم شما از آن فرزانگی و اندیشمندی در ذهن و در باور و عمل شادباش دهندگان چقدر است؟!

چیزی به بیرون زدن عیار واقعی توسعه یافتگی جامعه نمانده؟!

چند روز صبر کنید؟!
اصلا تعجب نکنید اگر مطالبه گران دیروز محاکمه مسببان وضع موجود با مطالبه گران امروز محاکمه مسببان وضع موجود همصدا شدند؟!

اگر همراهان امروز همراه شدند با نهی کنندگان یارگیری مدیران اصلاح طلب؟! و نهی کنندگان عزل مدیران اصول گرا همراه شدند با حامیان عزل مدیران اصولگرا؟!

اصلا تعحب نکنید که پشت شادباش ها؛ نیت "پس ما چی" در آمد؟!

اصلا تعجب نکنید اگر از آن اندیشمند فرزانه به خام بی اندیشه تنزل یافتید؟!

اصلا تعجب نکنید اگر شب نامه ها راه افتاد و قلم ها کار افتاد و تعجب نکنید؛اگر آن دانش آموزانت برای آن معلم اندیشمند دیروز هزار درس و مشق توصیه کنند؟!


من فکر میکنم که برای دریافت علل عقب ماندگی ما از علم و اخلاق و تکنولوژی و وحدت و وفاق و... همه و همه چیز.. اگر فقط و فقط یک مطالعه جامع علوم انسانی روی رفتار خواص شمردگان در مواجه با انتصابات صورت گیرد کافیست تا بفهمیم وقتی خط و مشی و عملکرد و ارزیابی و کارشناسی در محاق باشد و انتصابات و قرابت ها و باندها شاخص باشد.. تا ثریا هم دیوار کج می رود.

و تو تنها نیستی.. این درد قرین است با این خاک از قجر تا امروز؛ مدرنیزه امد اما توسعه یافتگی صورت نگرفت؛ مصداق و شاهد روشنش وضعیت مدرسه های ماست.

راستش دلم می خواست به شما به جای تبریک بگویم به صحرای آتش خوش آمدید؛ جایی که به هیچ چیز رحمی نشود.

سال هاست که دیگر درس خواندن برای طی راه دانایی نیست و برای ثروت اموزیست؛ هدف سفت شدن جاپاست وگرنه قدمی بر داشته می شد. پا روی منافع بگذارید تا عیار و فاصله حرف تا عمل مشخص شود.

دست ها روی کیبورد تخربب ها آزاد.

صبر کنید تا ببینید آنانکه کلاه به احترام از سر برداشته اند راهشان را به کدام سو کج می کنند.. دست ها روی ماشه کیبورد_تخریب آزاد...



مهدی اسفندیار


کانال"نه به عوام فریبی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6436

🔹ربیعی دستیار رئیس جمهور شد




🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽🔽


دکتر علی ربیعی وزیر اسبق تعاون و کار و رفاه اجتماعی با حکم رئیس جمهور به عنوان دستیار اجتماعی رییس جمهور منصوب شد.

یادداشت تحلیلی ما در این مورد به زودی انتشار می یابد؛ موضوع فراتر از بحث های صندوق های بازنشستگی است.



کانال"نه به عوام فرببی"

https://t.me/nabeavamfaribi/6435

چقدر تکان دهنده.....


#رانت
#قدرت
#جنایت
#دروغ
#ریا
#دزدی
#چپاول


کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi

☄️آقای وزیر: سنگ بزرگ نشانه نزدن است


🔴سخنان اخیر میدری در مورد حادثه طبس شاید برای اولین بار نشان از رویکرد اصلاح سیاست به جای پیام تسلیت بود.


✔️_اصلاح قوانین ایمنی
✔️_اصلاح نظارت
✔️_اصلاح حقوق و مزایا
✔️_بررسی اقتصاد ذغالسنگ
✔️_بررسی و مطالعه نقش عوامل مهم حکمرانی


🔹اما نکته مهم این است که اینها زمانبر بوده و این وظیفه رسانه ها و نخبگان است تا پیگیری کنند و این کارگران بی نوا و مظلوم را رها نکنند. اما یک کار مهم باید توسط وزیر تعاون و کار و رفاه اجتماعی بالفور صورت گیرد:

"اصلاح حقوق معدن کاران"

نمی شود که این مهم که حق ذاتی و شرعی کارگران معدن است منوط به شورای حقوق و دستمزد و تشکیلات حوزه کار شود بلکه می توان با بازنگری در سطح سختی کار و اصلاح مزایای قانونی معدن کاران این مشکل را خیلی سریع بر طرف کرد.

"اقای میدری فعلا برای معدنکاران از راه میان بر اصلاح مزایای سختی کار بهره بگیرید"



مهدی اسفندیار

کانال"نه به عوام فریبی"

@nabeavamfaribi