هزار سال پيش آن موقعي كه هنوز اينترنت پرسرعت نامحدود و تلگرام و واتزاپ به دنيا نيامده بودند يك وقتي از سال مادربزرگ دخترعمويم مرده بود. همان مادربزرگش كه مادربزرگ من نيست. دخترعمو قرار بود بعد از صد سال از شهرستانشان بيايد شهرستان ما براي مراسم خاكسپاري. خواهرم يك اس ام اسي به دختر عمو زد با اين محتوا "ضمن عرض تسليت لطفاً سي دي كلاه قرمزي را هم بياور". ياد حرف استادم مي افتم كه مي گفت هر چيزي را بايد در كانتكست خودش قرار داد و ديد كار مي كند يا نه. در كانتكست سفر دخترعمو براي خاكسپاري مادربزرگ بيمار نود ساله يادآوري آوردن سي دي كلاه قرمزي كنار مسيج تسليت كار مي كند.
مَکبِث
@mymacbeth
روزی خیال می کردم
فوجی نهنگ خواهم شد
https://t.me/harfmybot?start=6120953696
مَکبِث (Persian)
مَکبِث یک کانال تلگرامی با نام کاربری @mymacbeth است که شما را به دنیای جذاب شاهنامه و افسانه های ایرانی می‌برد. اگر علاقه‌مند به خواندن داستان‌های مهیج از تاریخ و فرهنگ ایران هستید، این کانال برای شما ایجاد شده است. در این کانال شما می‌توانید با خواندن داستان‌های جالب و هیجان‌انگیزی از افسانه‌های ایرانی به دنیایی جدید و شگفت‌انگیز سفر کنید. با عضویت در این کانال، شما فرصتی عالی برای آشنایی بیشتر با فرهنگ و تاریخ ایران خواهید داشت. بنابراین، بهترین راه برای رفع کنجکاوی و یادگیری داستان‌های فراموش نشدنی از افسانه‌های ایرانی، عضویت در کانال تلگرامی مَکبِث با نام کاربری @mymacbeth است. همچنین می‌توانید از لینک زیر برای عضویت در این کانال استفاده کنید: https://t.me/harfmybot?start=6120953696
مَکبِث
23 Jan, 15:53
امروز درست لحظه ای که فکر میکردم چرا نمیتونم فکر کنم به چیزی حس کردم داره قلبم وایمیسته از ناراحتی
مَکبِث
23 Jan, 15:53
وقتی مستم پستامو اینطوری میخونم که یبار میگم هرکاری ممکنه و همزمان میخونم ممکنه هرکاری
مَکبِث
23 Jan, 15:52
چقد نیاز داشتم پسفردا برم‌مسافرت و نمیشه
کاش حس و روحی وجود نداشت اینطوری ادم با غلطای زیادیش حال میکرد
کاش حس و روحی وجود نداشت اینطوری ادم با غلطای زیادیش حال میکرد
مَکبِث
23 Jan, 15:47
هومن
من آخرین بار که چنلت بودم ایران دانشجو بودی
من داشتم برا کنکور میخوندم بعدش چنلتو فروختی
عمیقا ناراحت بودم ی مدت
الان خیلی رندوم چنلتو پیدا کردم :)
امسال دندون پزشکی قبول شدم بالاخره(وی چهار سال پشت کنکور بوده)
:)
تو چه کردی با زندگیت؟
من آخرین بار که چنلت بودم ایران دانشجو بودی
من داشتم برا کنکور میخوندم بعدش چنلتو فروختی
عمیقا ناراحت بودم ی مدت
الان خیلی رندوم چنلتو پیدا کردم :)
امسال دندون پزشکی قبول شدم بالاخره(وی چهار سال پشت کنکور بوده)
:)
تو چه کردی با زندگیت؟
مَکبِث
23 Jan, 15:31
🤔 بازی کلمه 🤔 - وحشتناک
❓ چی میخوایم؟ کلمات طولانی تر از ۲ حرف
۲ کلمه ۷ حرفی(پیدا شدن)
۱۹ کلمه ۵ حرفی(یکی مونده)
۷ کلمه ۶ حرفی(یکی مونده)
و ۸۴ کلمه فرعی(۶ تا مونده)
شرکت کنندگان:
👤sara (۱۵۹❣️): سوسیس، سوییت، سیروس، شوروی، شوشتر، گسترش، ویروسی (+۱۴ فرعی)
👤Hooman (۱۳۱❣️): تیرگی، سرشیر، شستشو، گوگوش، توریست، سویشرت، شورشگر (+۵ فرعی)
👤﮼عَین‌میم (۱۱۲❣️): تروریست، توسری، ویروس، روشویی، گسستگی (+۷ فرعی)
👤Hasti (۶۰❣️): روسری، سرسری (+۹ فرعی)
👤mănarem (۵۱❣️): تیشرت، سرویس (+۶ فرعی)
👤mbina (۳۷❣️): تشویش (+۶ فرعی)
👤aydin (۳۲❣️): ریشتر (+۵ فرعی)
👤Negar (۲۵❣️): توریستی (+۱ فرعی)
👤parisa (۲۳❣️): (+۷ فرعی)
👤┇мoвιɴα┇ (۲۰❣️): (+۵ فرعی)
👤Fateme (۱۹❣️): (+۶ فرعی)
👥 و ۶ دوست دیگر با امتیاز کمتر از ( ۱۰ ❣️)
👥 و ۲۳ دوست دیگر با امتیاز ( ۰ ❣️)
@KalameBot
❓ چی میخوایم؟ کلمات طولانی تر از ۲ حرف
۲ کلمه ۷ حرفی(پیدا شدن)
۱۹ کلمه ۵ حرفی(یکی مونده)
۷ کلمه ۶ حرفی(یکی مونده)
و ۸۴ کلمه فرعی(۶ تا مونده)
شرکت کنندگان:
👤sara (۱۵۹❣️): سوسیس، سوییت، سیروس، شوروی، شوشتر، گسترش، ویروسی (+۱۴ فرعی)
👤Hooman (۱۳۱❣️): تیرگی، سرشیر، شستشو، گوگوش، توریست، سویشرت، شورشگر (+۵ فرعی)
👤﮼عَین‌میم (۱۱۲❣️): تروریست، توسری، ویروس، روشویی، گسستگی (+۷ فرعی)
👤Hasti (۶۰❣️): روسری، سرسری (+۹ فرعی)
👤mănarem (۵۱❣️): تیشرت، سرویس (+۶ فرعی)
👤mbina (۳۷❣️): تشویش (+۶ فرعی)
👤aydin (۳۲❣️): ریشتر (+۵ فرعی)
👤Negar (۲۵❣️): توریستی (+۱ فرعی)
👤parisa (۲۳❣️): (+۷ فرعی)
👤┇мoвιɴα┇ (۲۰❣️): (+۵ فرعی)
👤Fateme (۱۹❣️): (+۶ فرعی)
👥 و ۶ دوست دیگر با امتیاز کمتر از ( ۱۰ ❣️)
👥 و ۲۳ دوست دیگر با امتیاز ( ۰ ❣️)
@KalameBot
مَکبِث
22 Jan, 23:16
از بچه ای که در رَحِمَت زار میزند
از گرگ بغض کرده توی پیرهنم
از جنگ من برای فراموش کردنت
از اشک هایت برای فراموش کردنم
از گرگ بغض کرده توی پیرهنم
از جنگ من برای فراموش کردنت
از اشک هایت برای فراموش کردنم
مَکبِث
21 Jan, 22:53
من از یک جا به بعد متوجه شدم که در تمام ثانیه ها تو دلم دارم زار زار گریه میکنم.
مَکبِث
21 Jan, 16:19
چجوری طاقت آورد اونهمه روز و شب سیاه؟
به خنده‌های تو فکر میکرد شاید
تو تموم طول راه
به خنده‌های تو فکر میکرد شاید
تو تموم طول راه
مَکبِث
23 Dec, 20:33
سلام هومن چندتا ادکلن مردونه معرفی میکنی برای دوست پسرم بخرم؟ ادکلن خودت چیه الان؟؟؟؟؟؟؟؟؟هلپ
مَکبِث
29 Nov, 19:45
لیوان را بالا نگه داشت:
«به‌سلامتی زخم‌های دلیرانه‌ی تو.»
ارنست همینگوی
وداع با اسلحه
«به‌سلامتی زخم‌های دلیرانه‌ی تو.»
ارنست همینگوی
وداع با اسلحه
مَکبِث
29 Nov, 11:46
تا چندساعت پیش بحث کردیم و در نهایت تونستم از یه رابطه‌ی ازار دهنده بیام بیرون
مَکبِث
28 Nov, 22:40
من احساسات درب و داغونی دارم
وقتی میبینمش اشک و خنده و عشق و نفرت با هم بهم دست میده
هنوز همینه
داره بیشتر و بدتر میشه
یه چی تو سرم داد میزنه اینبار نه
وقتی میبینمش اشک و خنده و عشق و نفرت با هم بهم دست میده
هنوز همینه
داره بیشتر و بدتر میشه
یه چی تو سرم داد میزنه اینبار نه
مَکبِث
28 Nov, 22:35
خیلی راحت وقتی دوستش میگفت هومن دوستاتو بیار گفت اون هیچ دوستی نداره جز من
گفتم تو اینو میدونستی و شکوندیم
گفت نمیخوام دعوا کنیم
سرمو گذاشتم روی دستاش و گفتم باشه
گفتم تو اینو میدونستی و شکوندیم
گفت نمیخوام دعوا کنیم
سرمو گذاشتم روی دستاش و گفتم باشه
مَکبِث
21 Nov, 02:38
The day you couldn't stay You made me wanna pray But I think God's fake
There's no more stars to find And I'm too far behind And I'd love to let you go I'd love to let you go
There's no more stars to find And I'm too far behind And I'd love to let you go I'd love to let you go
مَکبِث
19 Nov, 19:13
خواستم بگم ماها که زمین میخوریم سرپا شدنمون مثل شماها نیست
خیلی دیر به خودمون میایم
ماها آدمای زیاد اندیش با تروماهای سنگین منظورم بود
شماها انسان های حمایت شده رو میگفتم
آره ماها خیلی دیر سرپامیشیم
چراشو هم نمیدونم.
خیلی دیر به خودمون میایم
ماها آدمای زیاد اندیش با تروماهای سنگین منظورم بود
شماها انسان های حمایت شده رو میگفتم
آره ماها خیلی دیر سرپامیشیم
چراشو هم نمیدونم.
مَکبِث
14 Nov, 17:10
تایم‌لاین پر شده از ابراز «رنج». رنج دوری، رنج غربت، عشق و بی‌وفایی، رنج نان و آزادی و خواهش‌ها و خواستن‌ها و آرزوهای بربادرفته و سرورِ در گلو خفته. آیا بودا درست می‌اندیشید که «زندگی سراسر رنج است»؟ که می‌پنداشت ذهن تا زمانی که چیزی را به‌عنوان میل طلب کند هرگز به آرامش نمی‌رسد.
#کیانوش_سنجری 💔
#کیانوش_سنجری 💔
مَکبِث
12 Nov, 17:56
«فهمیدم که بله!
آدم می‌تواند همزمان به پیشرفت و حرکت به جلو، و رفتن به کوه و دیگر برنگشتن فکر کند.»
آدم می‌تواند همزمان به پیشرفت و حرکت به جلو، و رفتن به کوه و دیگر برنگشتن فکر کند.»
مَکبِث
10 Nov, 03:20
تازگیا خوشم میاد تلاش آدمها رو برای نگه داشتن کسی که گفتم خوشم میاد ازش رو تماشا کنم
همیشه میبازن
مثل من که هروقت جنگیدم سر کسی باختم
چونکه آدمها جنده های ارزونین
همیشه میبازن
مثل من که هروقت جنگیدم سر کسی باختم
چونکه آدمها جنده های ارزونین
مَکبِث
10 Nov, 03:18
من تو تاریکی بزرگ شدم خوب میدونم چجوری باید صبر کنم اما بعضی آشغالا هستن که پیششون گریه میکنم و از این احمق بودن خوشم میاد
مَکبِث
09 Nov, 05:23
If this was meant for me, why does it hurt so much?
And if you're not made for me, why did we fall in love?
And if you're not made for me, why did we fall in love?
مَکبِث
07 Nov, 09:08
حرف زدن هم همه چیو بدترش میکنه
نیاز دارم سکوت کنم
و فکر کنم
اما یادآوری دیوانه‌م میکنه
یکی دیشب گفت تو یه ماهه ساکتی
درحالیکه حس نمیکنم حتی یک ساعت هم سکوت کرده باشم
نیاز دارم سکوت کنم
و فکر کنم
اما یادآوری دیوانه‌م میکنه
یکی دیشب گفت تو یه ماهه ساکتی
درحالیکه حس نمیکنم حتی یک ساعت هم سکوت کرده باشم
مَکبِث
07 Nov, 09:05
بعد مهاجرت یکی دو بار رفتم ایران و هر دوبارش بقدری خسته بودم که فکر کردن به این که چطور قراره خودمو برسونم خونه هم مثل مرگ بود
نیاز دارم یکی منو ببره خونه خودم تنهایی نمیتونم
نیاز دارم یکی منو ببره خونه خودم تنهایی نمیتونم
مَکبِث
07 Nov, 09:01
و مثل دیوانه‌ها بنظر میای
درحالیکه دیوونه‌ت کردن
چون کسی حواسش بهت نبوده و تو همیشه تنها بودی
درحالیکه دیوونه‌ت کردن
چون کسی حواسش بهت نبوده و تو همیشه تنها بودی
مَکبِث
07 Nov, 09:01
حتی یکبار گفتم دوربین ها رو ببینید طرف دیشب به من حمله کرد
و چنان متقاعدم کردن که من فکر کردم نکنه زمانی که من داشتم تصور میکردم دارم دندوناشو خورد میکنم تصور نبوده و من واقعا این کارو کردم؟؟
و چنان متقاعدم کردن که من فکر کردم نکنه زمانی که من داشتم تصور میکردم دارم دندوناشو خورد میکنم تصور نبوده و من واقعا این کارو کردم؟؟
مَکبِث
07 Nov, 09:00
و این زمانی روت میشینه که عده‌ی زیادی که معمولا طرز فکرشون شبیه همه و به نوعی روباهن و دمش، میگیرن روت که تو در اشتباهی!!
مَکبِث
07 Nov, 08:59
https://t.me/mymacbeth/17555
من تجربه‌اش رو داشتم
اولش فکر میکردم طرف داره قضاوتم میکنه ولی بعد متوجه شدم که نه دائم داره با این کار به من و رفتارام جهت میده و میخواد جای من صحبت کنه و بگه چه احساسی دارم یا چه فکری میکنم
بهم میگفت تو قراره وقتی بری دانشگاه به من خیانت کنی چون اینجوری هستی (اون اولین پسری بود که اونقدر بهش نزدیک شده بودم) و من یه جاهایی دیگه انگار باورم شده بود که آره اینجوریه قراره همینجوری بشه
من تجربه‌اش رو داشتم
اولش فکر میکردم طرف داره قضاوتم میکنه ولی بعد متوجه شدم که نه دائم داره با این کار به من و رفتارام جهت میده و میخواد جای من صحبت کنه و بگه چه احساسی دارم یا چه فکری میکنم
بهم میگفت تو قراره وقتی بری دانشگاه به من خیانت کنی چون اینجوری هستی (اون اولین پسری بود که اونقدر بهش نزدیک شده بودم) و من یه جاهایی دیگه انگار باورم شده بود که آره اینجوریه قراره همینجوری بشه
مَکبِث
23 Oct, 13:41
هو همین الان داشتم یه آهنگ بیکلام گوش میکردم و یادت افتادم اون گوشه تاریک مغزم بودی
مَکبِث
23 Oct, 13:14
امروز صبح یادم افتاد چقد مزخرفه
موضوعش چیه؟
تو قضیه چرنوبیل که همه کارکنان الوده میشن به مواد هسته‌ای،
شوهر یه زن تو بیمارستان بستری میشه
و خب میدونید حتی نباید به جنازه کسی که الوده به مواد هسته‌ایه نزدیک رفت
زنه حامله‌ست هرروز میره بیمارستان شوهر الوده‌شو بغل میکنه بهش رسیدگی میکنه فلان
بعد زنه روسه
روسا ازین کارا نمیکنن داداش از بس فانتزی و خشک و گوهن
حالا بعدتر بچه زنه میمیره چون تمام موادو به خودش جذب کرده بوده
خب معلومه که میمیره الاغ
اینجوری بودم که الان باید تحت تاثیر قرار بگیرم یعنی؟
موضوعش چیه؟
تو قضیه چرنوبیل که همه کارکنان الوده میشن به مواد هسته‌ای،
شوهر یه زن تو بیمارستان بستری میشه
و خب میدونید حتی نباید به جنازه کسی که الوده به مواد هسته‌ایه نزدیک رفت
زنه حامله‌ست هرروز میره بیمارستان شوهر الوده‌شو بغل میکنه بهش رسیدگی میکنه فلان
بعد زنه روسه
روسا ازین کارا نمیکنن داداش از بس فانتزی و خشک و گوهن
حالا بعدتر بچه زنه میمیره چون تمام موادو به خودش جذب کرده بوده
خب معلومه که میمیره الاغ
اینجوری بودم که الان باید تحت تاثیر قرار بگیرم یعنی؟
مَکبِث
18 Oct, 17:15
بعد هر تصمیم اشتباه ویتامین میخورم، ریشامو کوتاه میکنم و هرچقدرم که خسته باشم چند ساعت بعدش جبران میکنم
من اینجوری منو میبخشه
من اینجوری منو میبخشه
مَکبِث
12 Oct, 19:59
یادمه یه شب بهت گفتم یه آهنگ بفرست تو هم bu gece uyut beni رو فرستادی
دو سال گذشت هنوز که گوش میدم یه حسایی برام زنده میشه که ساعت ها نمیتونم حرفی بزنم:)
دو سال گذشت هنوز که گوش میدم یه حسایی برام زنده میشه که ساعت ها نمیتونم حرفی بزنم:)
مَکبِث
09 Oct, 15:24
بعد از مهاجرت و بعدتر اومدن به این شهر کوچیک و رسیدن به بیشتر ارزوها و دیدن پولهای بزرگ و خریدن هرچیز که چشمم خواست و معاشرت با قاتل ها، تریلیاردرها،مریضهای روانی، دخترهای زیبا، دزدها و گی‌ها و چسبیدن مارک دیوانگی به پیشونیم، شنیدن تعریف های زیاد و حرفهایی که ادمو از پا درمیاره و حل شدن درد از دست دادن خانواده و پیدا شدن هزاران حساسیت و معیار جدید توی ذهنم، فهمیدم آدمها فراموش می‌کنن.
همه چی رو. حسی که بهت داشتن. فحشی که بهت دادن. تعریفی که ازت کردن رو.
برای آدمها فقط مهمه که امروز براشون سودرسان باشی.
یادشون نمیاد دیروز بهت گفتن ازت متنفرن.
بخاطر کسی نه باید موند و نه باید رفت.
هروقت کارم تموم شد میرم
نه وقتی حال روحی تو خوب نبود و یه چی از دهنت در مورد من بیرون اومد.
همه چی رو. حسی که بهت داشتن. فحشی که بهت دادن. تعریفی که ازت کردن رو.
برای آدمها فقط مهمه که امروز براشون سودرسان باشی.
یادشون نمیاد دیروز بهت گفتن ازت متنفرن.
بخاطر کسی نه باید موند و نه باید رفت.
هروقت کارم تموم شد میرم
نه وقتی حال روحی تو خوب نبود و یه چی از دهنت در مورد من بیرون اومد.
1,559
subscribers
688
photos
100
videos
