هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

@lettucetaco

《واقع اینکه من خودم را محق می‌دانم انواع و اقسام سؤال‌ها را از تو بپرسم. دقیقاً به این دلیل که حاضرم هرگونه تاوانی برای سؤال‌هایم بپردازم.》
-فیودور داستایفسکی، قمارباز

https://t.me/BChatBot?start=sc-314555117

lettucetaco (Persian)

خوش آمدید به کانال تلگرامی lettucetaco! این کانال محلی است که به تبادل دیدگاه‌ها، تجربیات و ایده‌های مختلف می‌پردازد. علاقمندان به گفتگوی هوشمندانه و پرمحتوا می‌توانند در این کانال شرکت کنند و با مخاطبان دیگر به اشتراک تجربیات خود بپردازند. بیایید در این فضای دوستانه و فعال به اشتراک گذاری اطلاعات بپیوندیم و با یکدیگر از تفاوت‌ها و تنوع‌های موجود در جامعه بهره‌مند شویم. برای شروع به مشارکت در گفتگوهای پرمحتوا و جذاب، فقط کافی است به لینک زیر مراجعه کنید: https://t.me/BChatBot?start=sc-314555117

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

07 Jan, 09:55

دومی رو چرا زدین؟
دومی رو چرا زدین؟
دومی رو چرا زدین؟
دومی رو چرا زدین؟
دومی رو چرا زدین؟

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

06 Jan, 13:26

باید اسلحه را می‌چرخاند، اسلحه‌ی خودش بود زیر و بمش را می‌شناخت... ولی باید این کار را انجام می‌داد، در آخرین لحظه گفت مرا نکش، دوستت دارم، ماشه را چکاند و همه‌چیز خالی بود.
انگار وجودش به سبکی همان اسلحه شده بود، به سرعت بلند شد روی عرشه رفت، باد خنک پیشانی‌اش را که موهای نازک و خرمایی سرش آن را پنهان کرده بود قلقلک می‌داد، بی حال بر زمین چوبی کشتی نشست و با چشمان بی‌رمقش در دور جزیره‌ای کوچک دید.

140

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

04 Jan, 19:32

«غمگینان از برای غمگین بودن، دو دلیل دارند:
یا نمی‌دانند،
یا امیدوارند.»

-آلبر کامو،
سیزیف

178

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

03 Jan, 20:18

فکر می‌کنم به جد یکی از بدترین تجربیات احساسی انسان اینه که عمیقاً دلت برای کسی بسوزه و مطلقاً هیچ کاری برای کمک بهش از دستت ساخته نباشه.

237

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

02 Jan, 18:53

شاید صدای گنجشکی
از شاخه‌ی سپیده نیاید
شاید که بامداد
خو کرده است با خاموشی
چشمان بسته‌ات را اما می‌شناسم
و زیر پلک‌هایت
بیداری من است که بی‌تابم می‌کند.

-محمد مختاری

256

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

26 Dec, 16:38

"Where I does not exist, nor you
so close that your hand on my chest is my hand
so close that your eyes close as I fall sleep."

-Pablo Neruda

378

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

25 Dec, 19:23

Artist: Kwoon
Album: Odyssey

381

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

25 Dec, 19:23

Jayne — Kwoon

Jayne, come back
I’m such a fool
I’m waiting for your gun

I’m sad I’m sad…
We could have change the world
But I’m waiting for your shot

And I ll hate you, I will hate you, ooh I’ll hate you

Jayne, my girl
I’m waiting for the day when the wind blow all your past

Can you see, can you see, can you see all these bleeding roses
It’s your wicked landscape

Now I see you, Now I feel you, Now I see you...Jayne

363

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

22 Dec, 16:21

همیشه یک دلخوری‌ای از نپذیرفتن تبریک و تبریک نگفتن این روز برای اطرافیانم پیش می‌آید اما برایم اهمیتی ندارد. انتخاب ۸ مارس به عنوان روز زن غرب‌زدگی نیست تنها نپذیرفتن ابعادی‌ست که امروز را در برمی‌گیرد.
روز زن در تقویم فارسی با ولادت فاطمه و روز مادر هم‌راستاست. «روز زن در تقویم فارسی روزی مختص زنان متأهل است.» این موضوع به نوعی هویت‌سازی می‌کند. زن، زنان نازا، زنی که طلاق گرفته و یا زنانی که همسرشان را از دست داده‌اند، هرکدام به نوعی بی‌هویت محسوب می‌شوند؛ انکار هویت مستقل و عزیز شمردن هویتی که در وابستگی به آدم‌ها و وظایفی تعریف می‌شود.
حال اگر از تمام این‌ها هم بگذریم، خطاب به آن‌هایی که تبریک می‌گویند، چه کار می‌کنید برای‌شان؟ امروز گل می‌دهید فردا فحش ناموس از دهانتان نمی‌افتد. امروز طلا می‌خرید فردا برای تمسخر یکدیگر را به زنان تشبیه می‌کنید.
پس گور پدرتان با تبریک و هدیه‌های‌تان، حقوق‌مان را بدهید.
#زن_زندگی_آزادی

345

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

19 Dec, 17:39

لا یرید الهم منک اکثر من ان تریده و فیاتی.

اندوه، چیزی بیشتر از اینکه آن را بخواهی، از تو نمی‌خواهد و می‌آید.

413

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

13 Dec, 11:15

but we won't get caught like that
soldiers on our backs
we won't get caught like that

537

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

12 Dec, 12:00

جرم سیاه من و تو: رویای رنگی داشتن...

455

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

11 Dec, 20:26

همه‌چیز رو به گند کشیدید. نه کتابی، نه نقاش و نقاشی خوبی، نه شعری که صفحاتش رو اشک‌ها تر کنن، نه عکسی... همه‌چیز و همه‌کس رو کشتید. چشم آدم‌ها رو از نور خالی کردید و همه رو بی‌تفاوت، روزی نیست که تو پیاده‌رو راه نرم و بی‌خانمانی رو نبینم که از فرط سرما گوشه کرکره و تورفتگی یه مغازه و بانک مچاله شده باشه... شایدم مرده، یا نزدیک به اون...
من خیلی تو رنجم، پر از عصبانیتم و از اینکه قلبی دارم که میزنه شدیدا از خودم بدم میاد... امروز یک مرد جلوی چشمام برای خرید لوازم آرایشی از پله‌های مغازه بالا رفت، از تموم این شیش تا پله با سر افتاد زمین؛ پاش لیز خورده بود و از درد فریاد میزد.. همه مات نگاهش میکردن پاش در رفته بود، دستش در رفته بود... نمیذاشت به کسی زنگ بزنم خبر بدم که چی شده... گریه میکرد... گریه برای همه‌چیز. همه‌ی اینها به کنار فقط ای کاش آنقدر عصبانی نبودم و جزئیات رفتار دوتا آدم بی‌شرفی که تو آمبولانس بودن رو می تونستم بنویسم. با بدترین لحن باهاش حرف میزدن و مثل بی‌ارزش ترین چیزی که فکرشو کنید انداختنش رو تخت و بردنش، تاخیر چهل دقیقه‌ای آمبولانس هم انگار کاملا طبیعیه... آنقدر ما برای هم بی‌ارزشیم.
راستی رو پله‌های اونجا یه کیسه موند که توش یه جعبه‌ی کادو‌پیچ‌شده بود... زندگی همین‌قدر گنده.

495

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

08 Dec, 08:17

رنج ها
یگانه درخت منند
عصر های پاییزی بار می‌دهند
سراسر شب
به چیدن خود مشغولم.

654

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

07 Dec, 19:25

من مُرده ام که آب و نور و هوا را
آلوده میکنم این گونه؟
یا تو،
که عطر ناب تنت را به خاک ها ایثار کرده ای.

558

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

27 Nov, 21:52

زندگی چیه جز دو تا دوست،
غذا و
سفر خوب؟
که اونم گرفتن ازمون...

687

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

26 Nov, 08:50

بعد از ۶سال اومدم شمال:) امان از اینهمه زیبایی و رنگ والا.

688

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

25 Nov, 23:20

بر مزار کدام‌یک از رویاهایمان گل پرپر کنیم؟

682

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

25 Nov, 23:13

Draped in death
The howl of lore
This is the last will and testament of father

690

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

25 Nov, 22:53

دوتا از شخصیتای متضادم از همین دوتا عکسی که پشت هم دانلود کردم کاملاً مشخصن:

198

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

22 Nov, 16:57

#Post_Rock
#Ambient
#Instrumental
Iran
2024
💎

@amirmdiazchannel

@Postrocky

304

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

13 Oct, 10:46

This great evil, where's it come from?
How'd it steal into the world? What seed, what root did it grow from? Who's doing this? Who's killing us, robbing us of life and light, mocking us with the sight of what we might've known? Does our ruin benefit the earth, does it help the grass to grow, the sun to shine? Is this darkness in you, too? Have you passed through this night?

611

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

23 Sep, 10:15

بر روی تابلو نوشته‌اند "گلها را نچینید."
اما افسوس که باد سواد ندارد.

773

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

21 Sep, 03:54

I was made
and meant to
look for you
and wait for you
and become yours forever.

"Robert browning"
1812-1889

817

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

01 Sep, 17:36

ای کُرد روح
گیسو بلند
قیقاج چشم
ابرو کشیده سوی معجزه‌ها
معجر هوس
خشخاش چشم
خورشید لب
دزد هزار آتش! ای قاف!
ای قهقهه گدازه‌ی مس در تب طلا.
-رضا براهنی

1,050

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

23 Aug, 21:00

همه‌مون یه خونواده‌هایی می‌بینیم که اینطوری‌ان که: وای ما نوه می‌خوایم. کاش بچه‌هامون ازدواج کنن سر و سامون بگیرن ما نوه‌هامونو بغل کنیم.

داداش با این گندی که شما تو زندگی بچه‌هات زدی نهایت لطفی که بهت بکنن اینه که خودشونو نکشن.

1,294

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

14 Aug, 21:14

سیبی انداختم که بیای
حرفت رو به من بگی
اگه نتونستی منو ببینی
به سنگ قبرم بگی
-رضا براهنی،
آوشویتس خصوصی دکتر شریفی

...

بعد از هشت سال همچنان این جملات برایم غمگین‌ترین شعر دنیا هستند. به نوعی می‌فهممشان ولی نمی‌دانم که چرا؟ بعد از این همه سال که به کل فراموش کرده بودم روزی چنین شعری خوانده‌ام، امروز از صبح تک تک جملاتش بدون هیچ تغییری در ذهنم مرور می‌شدند. این برای من نهایت حسی است که اسمش را گذاشته‌ام «شعردردی»...

1,166

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

07 Aug, 18:49

by Dara Scully | lettucetaco

1,046

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

07 Aug, 18:46

ولی آلبوم جدید اوپث داره میاد تا ۲ماه دیگه پس ادامه می‌دیم. | @lettucetaco

934

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

07 Aug, 18:44

در احساس ناچاری، نداشتن آزادی، غبطه خوردن به برخی، خستگی و افسردگی غوطه‌ورم. روانم در تحریک‌پذیر‌ترین حالت خودش قرار داره و در عین حال امیدوارم و گاهی احساس می‌کنم این که امید دارم احمقانه‌ست. اما خب.

897

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

13 Jul, 20:10

یه معلم زبان داشتم که یک بار داشت بهمون می‌گفت: «دنیا آماده‌ست که هر قدمی که بر می‌دارین، جفت‌پا بیاد تو شکمتون پرتتون کنه دوباره عقب. فقط هرچی پیش می‌رین انگار شکمتون قوی‌تر می‌شه:)»
حدود یک سال و خرده‌ایه که بیش‌تر از هر زمان دیگه‌ای این نقل قول رو زندگی کردم. کوچک‌ترین پیش‌رفتی که می‌کنم (یا حداقل فکر می‌کنم که کردم) یه مشکل غیرقابل‌حل از یه جایی می‌زنه بیرون.
مشکل عاطفی، دوستانه، مالی، سلامتی و... .
واقعیت اینه که خیر، بعضی مشکلات راه حلی ندارن، اینطور نیست که «ما راه حلشو هنوز پیدا نکرده باشیم» یا هرچی. راه حل ندارن. همین. نهایتاً بتونی شکلشو عوض کنی و کاری کنی جای شکمت لگد بزنه توی پهلوت.
و در این لحظه فکر می‌کنم دنیا برای کسایی که اینو می‌پذیرن جای بدتریه. چون حتی امیدی هم دیگه نیست. می‌دونی که نمی‌شه.
بدترین بخشش هم اینه که این ناامیدی می‌تونه مثل ویروس منتشر شه توی کل زندگیت.

شاید هم همه‌ی این‌ها اشتباه باشه.
صرفاً جایی ایستادم که هر قدمی که به جلو بر می‌دارم، چندین قدم پرت می‌شم عقب. و آدم چندان قوی‌ای نیستم فکر کنم. متاسفانه.

1,513

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

06 Jul, 12:10

با دیدن واکنش مردم به قضایای مربوط به انتخابات، مدام اون توییت نادر فتوره‌چی توی ذهنم تکرار می‌شه:
«ما بیش از آنکه به امید کاذب نیاز داشته باشیم، به ناامیدی واقعی نیازمندیم...»
چه‌ته ایرانی؟..

1,264

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

02 Jul, 21:47

یعنی شما هر لحظه فکر نمی‌کنین آدما ازتون بدشون میاد؟
فقط من فکر می‌‌کنم همه با دلیل و بی ‌دلیل ازم بدشون میاد؟
منظورتون چیه؟

1,428

هیتلر از پنجره‌اش کسی را بغل کرده بود

01 Jul, 22:23

ترسناک است
دوست داشتن چیزی که مرگ می تواند لمس‌اش کند.
ترسناک است
دوست داشتن، امید بستن، رویا بافتن، بودن-
بودن،
و آه!
از دست دادن...
چیزی‌ برای احمق هاست
و مقدس است،
مقدس است
عشق ورزیدن.
چرا که بودِ تو در من زیسته است،
خنده‌ات روزی مرا بالا کشیده است،
کلامت هدیه‌ای بوده برای من.
به یاد آوردن‌اش شادی‌ای با خود دارد دردناک‌:
«عشق، چیز‌ی‌است انسانی،
مقدس است، دوست داشتنِ چیزی
که مرگ لمس‌اش کرده است.»
-یهودا هلوی، قرن ۱۱ میلادی

1,440