كاغذ پاره

مناسب صبح نم زده‌ی تهران

🎙حسین ستوده
جز حسین هیچکی نبود

حالا درسته که من با روانشناسی مثبت نگر و زرد و اینا زاویه دارم



ولی واقعا دکتری خوندن نشانه جدی‌ از سندرم استکهلمه! مخصوصا اگر از این آدم درس‌خون‌های کسالت بار بودید تو زندگی تحصیلیتون :))

وقتی کو فاندر با هر گونه ادایی بازی و روانشناسی زرد و این چیزا مخالفه :))

کوچینگ، یک راه نجات یا یک کسب و کار با کلاس؟

سلام مامان‌ها وقتتون بخير!

این روزها خیلی‌ها برای بهبود شرایط کاریشون، روابطشون و حتی مسئله مادریشون به سراغ کوچینگ می‌رن تا به زندگی‌شون نظم بدن.👩🏻‍💻
باید دقت کنیم که بعضی وقت‌ها، افراد به ظاهر کوچ از روانشناسی زرد استفاده می‌کنند. این یعنی به جای کمک به شما، بهتون آسیب میزنن و از تکنیک‌هایی که بیشتر برای جذب مخاطب طراحی شدن استفاده می‌کنن تا کمک واقعی.😧😱


حالا راه تشخیص چیه؟
لطفا و حتما به این موارد توجه کنید:

۱. بررسی سوابق آموزشی و حرفه‌ای
مدارک و گواهینامه‌ها:
یک کوچ معتبر معمولاً مدارک معتبر از مؤسسات آموزشی شناخته‌شده یا گواهینامه‌های بین‌المللی در زمینه کوچینگ یا روانشناسی داره. مثلا
ICF (International Coach Federation):
این گواهینامه یکی از معتبرترین مدارک در دنیای کوچینگه.


۲. سوابق حرفه‌ای:
از کوچ بخواید که تجربیات کاری خودش رو با شما در میان بگذارد. آیا قبلاً با مادران یا افرادی که مشکلات مشابه شما را داشته‌اند کار کرده؟🤔
متاسفانه خیلی‌ها در این زمینه با شما صادق نیستند. 😔

۳. مراجعه به نظرات و توصیه‌هانظرات مراجعین قبلی:
یکی از بهترین روش‌ها برای ارزیابی کوچ، شنیدن نظرات و تجربیات کسانی است که پیش از شما با او کار کرده‌اند.
برای این کار به هایلایت‌های صفحه اینستاگرامی یک فرد اعتماد نکنید، یادتون نره که هیچکس تجربه‌های منفی مراجعه کننده‌هاش رو باهاتون به اشتراک نمی‌ذاره!❌ بهتره سراغ افراد حقیقی برید و درباره تجربه‌شون گپ بزنید!👥

۴. ارزیابی شیوه‌های کاری و استفاده از روش‌های علمی و معتبر:
یک کوچ معتبر معمولاً از روش‌های علمی و اثبات‌شده در کوچینگ استفاده می‌کنه. در صورتی که کوچ بیشتر بر پایه احساسات و شعارهای عامیانه صحبت کنه نشانه‌ای از روانشناسی زرده! پس در این حالت خیلی زود جلساتتون رو لغو کنید.😏

۵. شفافیت در فرآیند کوچینگ:
یک کوچ باید بتونه فرآیند کاری خودش رو به وضوح توضیح بده و شما رو در جریان تمام مراحل قرار بده. این شامل برنامه‌ریزی جلسات، اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت، و روش‌های ارزیابی پیشرفته. اگر نتونه این کار رو بکنه قطعا نمی‌تونه برای رسیدن شما به اهدافتون هم بهتون کمک کنه!🤌


یادتون نره که کوچینگ نمی‌تونه درمان باشه!‌و در بهترین حالت می‌تونه مکمل درمان باشه. پس اگر کوچی به شما وعده درمان داد با شما صادق نیست.⚠️


و توصیه در گوشی اینکه تو انتخاب کوچ به زندگی فردیش نگاه کنید! آیا به اهداف خودش رسیده؟ روابط درست و اصولی داره؟ آسیب و چالش‌هایی که داشته رو به حد قابل قبول حل کرده؟🧐

ما در جهان پیچیده‌ای زندگی می‌کنیم، مشکلات پیچیده‌ای داریم و این بین برای یه عده فرصت «کسب و کار» ایجاد شده تا از تلاش ما برای براومدن از پس پیچیدگی‌ها سو استفاده کنن، پس باید خیلی بیشتر مراقب خودمون باشیم.🫂


⚪️زینو؛ زندگی نو، خانواده نو
@ziinoteam_ir

تو این مقاله‌ی مطالعه رادیوییم موضوعم چیه؟ اینکه پر مخاطب ترین پادکست فارسی زبان برمبنای روانشناسی زرد تولید محتوا می‌کنه!
یه جورایی انگار گشتم یه عذاب الهی برای خودم جور کردم :/

تربیت برای نااهل مثل گردو رو گنبده!



چه دقیق :)

خیال...به پیوستش چی گوش بدیم؟...

مثلا من نمی‌فهمم دوره آموزشی ببینی که چی؟ زندگی بدون آدما اگر شدنی بود که اجدادمون اصلا از غارهاشون بیرون نمیومدن :) چی شد که بشر انقدر ضد بشر شد؟ مرگ بر روانشناسی زرد و توهم‌هایی که روش لیبل توسعه‌ی فردی و این چرت و پرتا رو گذاشتید! فردی که خیرش به جهان اطرافش نرسه به لعنت خدا نمی‌ارزه!

درون گرا بودن با بحران ارتباطی داشتن فرق داره


ایدئالگرایی و کمال گرایی هم با تنبلی فرق داره

برای عادات غلط و مشکلات رفتاری اسم باکلاس پیدا نکنیم :)

اثر گذاری زنان
اندیشمندان جهان؛ متحد نشوید!

بعضی کلمات شبیه باتلاق اند. اگر در دامشان بیافتی به این سادگی رها نمی‌شوی. چون مفاهیم مختلفی را در برمیگیرند، ابعاد مختلفی دارند، سطوح زیادی را شامل می‌شوند و در نهایت؛ معناهای متفاوتی دارند. اگر در نگارش یک متن در دام این کلمات بیافتی به کمتر از مقاله ختم نمی‌شود. «اثر گذاری»، «زنان» و ترکیب «اثر گذاری زنان» دقیقا از همین جنس واژگان اند. باتلاق هایی که رها شدن از آنها ابدا ساده نیست.
برای همین من سعی ندارم وارد هیچ یک از این واژگان شوم. برای بحث در این باره بهتر است ابتدا بر سر چند گزاره توافق کنیم. نخست آنکه با هر خوانشی که به تاریخ نگاه کنیم، از ابتدای خلقت تا کنون زن عنصری اثر گذار بوده است. و همان طور که امروز بر سر ابعاد این اثر گذاری و کثرت آن در جوامع مختلف نظرات متفاوتی وجود دارد می‌توان این کثرت را به اثر گذاری در گذشته و به طور کلی اثر گذاری در طول تاریخ تعمیم داد.
کلید واژه بعدی «زنان»است. زن مفهومی متکثر است! به عدد فرهنگ‌ها، نقش ها و حتی روحیات فردی زنان می‌توان از زن تعریف به میان آورد. و در نهایت هیچ کدام نه درست باشد و نه غلط!
مسئله آنجاست که اندیشمندان و به طور خاص اندیشمندان غربی مدت هاست به دنبال نسخه‌ای واحد برای این مفهوم متکثر اند. در حالی که ارائه یک نسخه واحد خود به معنای عدم پذیرش تکثر است!
هر ایده و اندیشه‌ای در نقطه‌ی ارائه نسخه، با مفروض نگرفتن تکثر مقدمه خطا را برای خود خلق کرده است. اگر در ارائه تئوری در باب زنان، زنانی که میل به حضور اجتماعی ندارند به اندازه زنانی که مایل به حضور اجتماعی در عرصه های مختلف هستند به یک اندازه لحاظ نشوند آن تئوری ابدا قابلیت تعمیم دهی ندارد. از سوی دیگر باید در نظر گرفت که «فرهنگ» عنصری انکار ناپذیر در ایجاد هویت زنانه است. زن متولد هندوستان، زن متولد عربستان، زن شرقی، زن سیاه پوست، زن بومی آمریکا از عناصر خلق هویتی یکسانی ندارند، بنابراین هویت یکسانی نیز ندارند. و چطور می‌توان برای چنین تنوعی یک نقطه نظر داشت؟ تنها نقطه نظر مشترک در اینجا «زن» بودن است. با اضافه کردن هر عبارتی به این لازم به خلق یک تئوری جدید منطبق با ویژگی‌ها، ارزش‌ها و هویت آن دایره ایست که این ترکیب بر آنها اطلاق می‌شود. برای مثال وقتی درباره «اثر گذاری زنان شیعه» صحبت می‌کنیم در دایره ای از نظام ارزشی و هویتی حرف می‌زنیم که نسبت آن با دیگر زنان عموم و خصوص من وجه است.
بخشی از اندیشمندان و فعالان حوزه زنان سال هاست که در سطح جهان با خلق مارپیچ سکوتی بزرگ از یکسان بودن راهکار برای رهایی بخشی زنان صحبت می‌کنند. و در تلاش برای اشتراک بر سر مواجهه با مسائلی که ظاهر مشابه با یکدیگر دارند هستند. در حالی که این راهکارهای یگانه خود نادیده گرفتن زنان است. به عبارتی در ادبیات مطالعات فرهنگی و علوم اجتماعی «زنان» اقلیت به حساب می‌آیند و امروز شاهد در اقلیت قرار گرفتن این اقلیت توسط افرادی هستیم که ادعای نجات بخشی دارند.
در اینجا و با فاصله از هر دو کلمه «زن» و « اثر گذار» می‌توان با تکیه بر عبارت «اثر گذاری زنان» بر نقطه دیگری دست گذاشت. مگر نه آنکه زنان در جوامع مختلف اثر گذاری‌های متفاوتی دارند؟ مگر می‌توان اثر گذاری مادران مارشمیرا را اثر گذاری دانست و از نقش زنانی که برای حق رای در اروپا جنگیدند چشم پوشی کرد؟ اگر اثر گذاری را نقطه‌ی بعد از کنش بدانیم می‌توان گفت اثر گذاری مثبت محقق نمی‌شود مگر با انطباق بر نظام ارزشی، فرهنگی و اجتماعی. یکی از آسیب های به رسمیت نشناختن این کثرت و تنوع هویتی کاسته شدن از «اثر گذاری زنان» است. چرا که بخشی از نقش‌ها و آثار زنان در برخی ساختمان های اندیشه ورزی اساسا به رسمیت شناخته نمی‌شود. به این ترتیب جلوی آن گرفته می‌شود و یا به حاشیه رانده می‌شود.
چه باید کرد؟ شاید بهتر باشد فریاد بزنیم اندیشمندان جهان؛ متحد نشوید، تنوع هویتی و فرهنگی را به رسمیت بشناسید، کثرت مسائل زنان را به ضمیمه فرهنگیشان الصاق کنید و بعد دست به تئوری پردازی بزنید.

✒هدی محمدی

در داک تکانی امروز یک یادداشت قدیمی پیدا کردم، نه یادم می‌آید برای کی است و نه برای چه نشریه‌ای! اما دیدم بدک نیست اینجا منتشر شود...

اینستاگرام یاداوری کرد پارسال این موقع داشتم سخنرانی سیدحسن رو گوش می‌دادم...

فخر السادات موسوی فقط همسر احمد یوسفی نیست
خودش فخرالسادات موسویه
کتاب کارکتر داره پیرامون یه کارکتر نمی‌چرخه
خوشحالم :)

پاییز آمد رو شروع کردم، شروع طوفانی‌ای نداشت...! البته جنس قلم جعفریان آغاز طوفانی نیست :)

کتاب این روزهاتون چیه؟🙃

اگر برای خرید کتاب «پاییز آمد» به مشکل خوردید، بهم پیام بدید.

وسط بهت شها*دت سید بودیم، زهرا گفته بود جمع بشیم خونه‌ی اون تا هر کدوم تنها یه گوشه عزا نگیریم! راستش این موقع ها عزای دسته جمعی شبیه جلیقه نجاته!‌کمکت میکنه تو غم غرق نشی! وسط احساس شکست و گریه از دست دادن بودیم که مامانِ لیلا گفت:«چقدر شماها لوسید! ما وسط جنگ میگ دشمن از بالا سرمون رد میشد احساس شکست نمی‌کردیم! حالا شما نشستید تو خونه‌هاتون، هم آب و برق و گاز دارید هم غذا دارید!‌ احساس شکست می‌کنید؟» گفتیم: «آخه سید حسن فرق می‌کرد!» گفت:« هفته‌ای نبود که یه فرمانده جوون شهید نشه! وقتی خط بودن معلوم نبود اصلا جنازه‌شون برمیگرده یا نه! خیلیاشون هیچوقت برنگشت»...
راستش اولش که تصمیم گرفتم باز برای جمع خوانی تو این صفحه تلاش کنم، میخواستم اول برم سراغ رمان‌های مقاومت، رمان‌های عربی ترجمه شده!‌مثلا تانکی زیر درخت کریسمس! عایده که منتشر شد گفتم: بذار یه روایت نزدیک‌تر از جبهه مقاومت بخونیم، مثلا عایده! مامان لیلا یادم انداخت که امروز دوباره باید خودمون رو یاد خودمون بیاریم!‌ یادمون بیاریم که ما قوی بودیم و هستیم، ما ترسو نبودیم و نیستیم، دوشنبه که تقریظ رونمایی شد از بین کتاب‌های کتابخونه برش داشتم! تا به بهونه‌ش کمی بیشتر حرف بزنیم، پاییز آمد :)

ماجرا از اونجا شروع شد که یه آمار تکان دهنده دیدم! آمار میزان مطالعه دانشجوها
بهم برخورد، درباره‌ش نوشتم! درباره‌ی اینکه چقدر اوضاع بده
بعد سعی کردم اندازه‌ی یک نفر تو بهبود این وضعیت سهیم باشم
فکر کردم که چطور آمار مطالعه بالا میره؟ با تعهد و استمرار
پس شاید خواندن جمعی بهتر از فردی باشه
برای همین تصمیم گرفتم از شنبه (که امروز باشه) یک سری کار برای مطالعه جمعی بکنم!
حالا چرا کتاب پاییز آمد؟...
پستی که تو اینستا گذاشتم رو براتون میفرستم.