#مایکل_سندل از مشاهیر فلسفه سیاسی و اخلاق معاصر و از چهرههای مطرح اندیشه جماعتگرایی است. شهرت و اهمیت سندل بیش از هر چیز متاثر از کتاب تاثیرگذارش «لیبرالیسم و محدودیتهای عدالت» است که در سال ۱۹۸۲ میلادی و در نقد اثر برجسته جان راولز یعنی نظریه #عدالت به مثابه انصاف و لیبرالیسم وظیفهگرا و کانتی او نگارش نمود. سندل همچنین به جهت ایراد سخنرانیهای پر مخاطب در کلانشهرهای گوناگون در باره مسائل عینی زندگی عمومی و کف خیابان در بین مردم عادی نیز شهرت زیادی کسب نموده است. [...]
آنگونه که سندل در کتاب «آنچه با پول نمیتوان خرید» تشریح میکند، بازاری شدن به همه حوزههای زندگی انسان معاصر از جمله عشق، هدیه، تبریکگویی، کسب افتخار، آموزش، فرزندآوری و زایمان، طرح ترافیک، تفریحات و ... سرایت کرده است، به گونهای که هیچ پدیدهای نیست که نتوان آنرا با پول خرید، افسوس! از این رو سندل میگوید باید از خودمان بپرسیم آیا چیزهایی هست که نشود با پول خرید؟ پاسخ او منفی است. سندل این وضعیت را «فخر فروشی بازار» مینامد که در آن راه بهروزی و شادکامی مردم از بازار و از دریچه پول میگذرد! پس از تشریح این وضعیت نابسامان در زندگی انسان معاصر، سندل این پرسش جدی را مطرح میکند که این حرکت به سوی پولی شدن جامعهای که در آن همه چیزش قابل خرید و فروش است چرا باید ما را نگران کند؟ او پاسخ میدهد به دو علت "نابرابری" و "فساد" عمیقاً باید نگران وضعیت موجود بود! به نابرابری فکر کنید، در جامعهای که همه چیزش قابل خرید و فروش باشد، زندگی برای افراد بیبضاعت سخت میشود، البته اگر با پول فقط بتوان قایق شخصی و تعطیلات آنچنانی و با کیفیت خرید، نابرابری خیلی اهمیت ندارد، اما اگر بتوان با پول مراقبت پزشکی و سلامت، خانه در محلهای امن، تغذیه مناسب، امکان تحصیل در مدارس نخبهپرور به جای مدارس ورشکسته را خرید، زمین تا آسمان فرق میکند که پول داشته باشی یا نداشته باشی! سندل در ادامه میگوید قیمت گذاشتن روی همه چیز مایه فساد نیز خواهد بود، به این صورت که بازار فقط کالا پخش نمیکند، بلکه نوع نگاه به کالا را هم نشان میدهد و تبلیغ میکند. برای مثال به مزایده گذاشتن صندلیهای و اموال یک دانشگاه ممکن است به بودجه دانشگاه کمک کند، اما شرافت و ارزش مدرکش را نیز همزمان زیر سوال میبرد، یا استخدام نیروهای خارجی برای جنگیدن به جای ما ممکن است جان شهروندان ما را حفظ کند، ولی معنای شهروندی به صورت رایج آن را خراب میکند، چون معتقدیم که تکالیف مدنی را نباید ملک خصوصی به شمار آورد، باید مسئولیت اجتماعی برشمرد ...! در دستگاه فکری سندل چنین وضعیتی را میتوان دستاندازی بازار و فرهنگ پولی بر جنبههایی از زندگی دانست که از قدیم هنجارهای غیر بازاری بر آنها حاکم بودهاند. به هر شکل، این وضعیت از مهمترین تحولات زمانه معاصر ماست که سندل آن را به شیواترین شکل ممکن در آثار مهم خود به بحث گذاشته و البته به بیانهای دیگری توسط برخی از متفکران و جامعهشناسان امروزی نیز مطرح شده است. این تحول هر چه هست، نتیجه آن را میتوان بازاری شدن و پولی شدن جهان زیست/ زندگی انسان معاصر دانست. بدون شک پدیدار شدن این نوع جهان با چنین خصایلی منجر به گسترش هر چه بیشتر خودخواهی، نگرشهای ابزاری، کشمکش و نابسامانی اخلاقی میان انسانها شده و متاسفانه در ادامه گسترش بیشتری نیز خواهد داشت!
✍🏼 #مختار_نوری
🔗 منبع
#وضعیت #پول #مصرفگرایی
@Jaryaann