جهان کتاب @jahaneketabpub Channel on Telegram

جهان کتاب

@jahaneketabpub


موسسه فرهنگی - هنری جهان کتاب علاوه بر انتشارات "جهان کتاب"، ناشر ماهنامۀ "جهان کتاب" نیز هست. "جهان کتاب" ماهنامه‌ای است با روش خبری، آموزشی و اطلاع‌رسانی.

برای اطلاعات بیشتر:

Tel: 66968097-8
Fax: 66968037

[email protected]

جهان کتاب (Persian)

با خوشامدگویی به شما عزیزان، امروز می‌خواهیم به شما درباره‌ی کانال تلگرام بسیار جذاب و معروف با نام "جهان کتاب" معرفی کنیم. این کانال توسط موسسه فرهنگی - هنری جهان کتاب اداره می‌شود که علاوه بر انتشارات "جهان کتاب"، ناشر ماهنامۀ "جهان کتاب" نیز هست. ماهنامه "جهان کتاب" با روش خبری، آموزشی و اطلاع‌رسانی فعالیت می‌کند و مطالب مفید و جذابی را در زمینه‌های مختلف ارائه می‌دهد

اگر به دنبال گسترش دایره‌ی دانش و اطلاعات خود در زمینه کتاب و ادبیات هستید، کانال "جهان کتاب" یکی از بهترین گزینه‌ها برای شماست. با عضویت در این کانال، شما می‌توانید از آخرین اخبار و مقالات مرتبط با کتاب‌ها و ادبیات با خبر شوید و به روزترین اطلاعات را دریافت کنید

برای کسب اطلاعات بیشتر و ارتباط با موسسه فرهنگی - هنری جهان کتاب، می‌توانید با شماره‌های تماس زیر تماس بگیرید:nnTel: 66968097-8nFax: 66968037nnهمچنین می‌توانید از طریق ایمیل به آدرس [email protected] با موسسه در تماس باشید. منتظر حضور گرم شما عزیزان در کانال "جهان کتاب" هستیم تا با هم به دنیای جذاب کتاب‌ها پیوسته و از مطالب فرهنگی و هنری آن لذت ببریم.

جهان کتاب

23 Jan, 06:22


◽️


آدینه
منبعی دست اوّل برای مطالعات مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی آسیای مرکزی است.

|آدینه (رمان)| صدرالدین عینی | به‌کوشش محسن فرحبَر |

#صدر‌الدین‌_‌عینی
#آدینه
#رمان‌_‌تاجیکی
#داستان‌_‌های‌_‌زمانه

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

21 Jan, 12:50


◽️
📌 منتشر شد

اصناف روزنامه‌نگاری و مطبوعاتی تهران

(1357 تا 1403)

سیّد فرید قاسمی


کتاب اصناف روزنامه‌نگاری و مطبوعاتی تهران، حاوی مشخصه‌های تشکل‌هایی است که در این شهر در سال‌هایی از 1357 تا 1403 برقرار بوده‌اند. شماری به تاریخ پیوسته‌اند. دو جمعیت بلاتکلیف‌اند و در برزخ به سر می‌برند. بسیاری در حال حاضر فعال‌اند. برخی در چارچوب شهری باقی مانده‌اند و بعضی استانی و کشوری/ سراسری شده‌اند که این‌گونه انجمن‌ها در دیگر شهرهای ایران شعبه و نمایندگی دارند.

کتاب حاضر، افزون بر فصل‌های «آغاز» و «سِـیر»، تاریخک 94 کانون، سندیکا، شورا، انجمن، سرا، جبهه، مؤسسه، ستاد، شرکت، مجمع، باشگاه، خانه و اتحادیۀ روزنامه‌نگاران، ناشران و کارکنان مطبوعات و نام‌نامه‌ای از شماری تشکل‌های مرتبط را دربر دارد.

#تاریخ‌_‌مطبوعات‌_‌ایران
#تشکلهای‌_‌مطبوعاتی
#سندیکای‌_‌نویسندگان‌_‌و‌_‌خبرنگاران
#انجمن‌_‌صنفی‌_‌روزنامه‌_‌نگاران
#روزنامه‌_‌نگاری
#روزنامه‌_‌نگاران
#سید‌_‌فرید‌_‌قاسمی

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahanekjetabpub

جهان کتاب

20 Jan, 16:14


https://s8.uupload.ir/files/124523_6miu.jpg

◽️

فراموشی
أحمد الحاج محمود


قسم خورد که فراموشم خواهد کرد...

روز بعد تماس گرفت تا باخبرم کند که خودش را سرگرمِ چیزهایی کرده که به فراموش کردنم کمک می‌کند.

روز بعدش تماس گرفت و گفت که در فراموش کردنم حتماً موفق خواهد شد.

حالا هر روز مدام تماس می‌گیرد و تأکید می‌کند که فراموشم کرده.


| زندگی موازی | گزینه‌ای از داستانک‌های معاصر عربی | ترجمۀ امیر فرهنگ‌دوست |

#ادبیات‌_‌معاصر‌_‌عرب
#داستانک
#جبران‌_‌خلیل_‌جبران
#نجیب‌_‌محفوظ
#زکریا‌_‌تامر_و‌_‌دیگران

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahanekjetabpub

جهان کتاب

20 Jan, 08:36


◽️

📌فهرست انتشارات جهان کتاب (بهمن 1403)

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

20 Jan, 08:34


◽️

کتاب‌های ما را از کتابفروشی‌های معتبر
و نیز
فروشگاه‌های مجازی بخواهید.





⭕️ همچنین می‌توانید از «سایت جهان کتاب» (با ارسال رایگان به سراسر ایران) خرید کنید:
www.jahaneketab.ir

@jahaneketabpub

جهان کتاب

19 Jan, 10:56


◽️

📌 منتشر شد:

زندگی موازی
گزینه‌ای از داستانک‌های معاصر عربی

ترجمۀ امیر فرهنگ‌دوست


داستانِ بسیار کوتاه یا «داستانک» سبکی از داستان‌نویسی با مختصات فرمی و محتوایی خاص است که در ادبیات غرب عمدتاً تحت عنوان «میکروفیکشن» یا «داستانِ مینی‌مال» و در ادبیات عربی با اصطلاحاتی چون «الأقْصُوصَة» یا «القصّة القَصیرة جداً» شناخته می‌شود.

این مجموعه‌ مشتمل بر هفتادوپنج داستانک از داستان‌نویسان عرب است. قریب به نیمی از آن‌ها از آثار نویسندگان چیره‌دست و بقیه از چهره‌های کمتر شناخته‌شده یا حتی ناشناختۀ ادبیات داستانی عربی است؛ نویسندگانِ عمدتاً جوانی که به‌رغم گمنامی‌، زبان محکم و ساختمندی دارند و سوژه‌های بدیعی را به کار گرفته‌اند.

#ادبیات‌_‌معاصر‌_‌عرب
#داستانک
#جبران‌_‌خلیل_‌جبران
#نجیب‌_‌محفوظ
#زکریا‌_‌تامر_و‌_‌دیگران

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahanekjetabpub

جهان کتاب

19 Jan, 10:52


◽️

📌 منتشر شد:

آدینــه

(رمان)

صدرالدین عینی
به کوشش محسن فرحبَر

صدرالدین عینی (1878-1954) از بزرگ‌ترین شاعران، نویسندگان، تاریخ‌نویسان و زبان‌شناسان فارسی‌گوی آسیای مرکزی است که آثار او نقشی ارزنده‌ در تحولات فرهنگی و ادبی ورارود (ماوراءالنهر) در سدۀ بیستم داشته است.

آدینه نخستین رمان انقلابی در ادبیّات معاصر تاجیکستان، رنج‌نامۀ مردمی است که عمری را در سایۀ استبداد با فقر و فلاکت و جهل سر کردند ...

آدینه به‌ویژه رنج‌نامۀ زنان و دخترانی است که در جامعۀ آن روز به‌حساب نمی‌آمدند و چون کالایی دست‌به‌دست می‌شدند.

آدینه منبعی دست اوّل برای مطالعات مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی آسیای مرکزی است.

#صدر‌الدین‌_‌عینی
#آدینه
#رمان‌_‌تاجیکی
#داستان‌_‌های‌_‌زمانه

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

16 Jan, 11:47


◽️

در «مجموعۀ نقاب»
به قلم ژرژ سیمنون و با ترجمۀ دکتر عباس آگاهی
به ترتیب تاریخ انتشار در زبان اصلی :


1931 پی‌یِترِ لتونی
1931 شبِ چهارراه
1932 بندرگاه مه‌آلود
1932 دیوانۀ برژراک
1932 قضیۀ سن‌فیاکر
1932 کافۀ دوپولی
1932 مِگره در کافه لیبرتی
1932 مِگره نزد فلاماندها
1932 مِگره و سایۀ پشت پنجره
1933 مِگره و جان یک مرد
1934 مگره
1944 خشم مگره
1944 مِگره و مرد مرده
1948 تعطیلات مِگره
1950 دوست مادام مگره
1950 مِگره و بانوی سالخورده
1951 مِگره در اتاق اجاره‌ای
1951 مگره در پیکراتس
1951 لونیون و گانگسترها
1951 مِگره و زن بلندبالا
1953 مگره می‌ترسد
1953 مِگره و مرد روی نیمکت
1955 مِگره دام می‌گسترد
1955 مِگره و جسد بی‌سر
1956 ناکامی مِگره
1957 سفر مِگره
1957 مِگره سرگرم می‌شود
1958 دلواپسی‌های مِگره
1962 مگره و مردمان محترم
1963 مگره و مرد بی‌خانمان
1964 مِگره از خود دفاع می‌کند
1964 مگره و شبح
1965 شکیبایی مِگره
1968 تردیـدِ مـگره
1968 دوست کودکی مِگره
1968 مگره در آبگرم ویشی
1969 مِگره و جنایتکار
1971 مِگره و خبرچین
1972 مِگره و آقای شارل

#مجموعه‌_‌نقاب

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

15 Jan, 06:34


◽️

📌 زندگی موازی
گزینه‌ای از داستانک‌های معاصر عربی

ترجمۀ امیر فرهنگ‌دوست

#ادبیات‌_‌معاصر‌_‌عرب
#داستانک
#جبران‌_‌خلیل_‌جبران
#نجیب‌_‌محفوظ
#زکریا‌_‌تامر_و‌_‌دیگران

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahanekjetabpub

جهان کتاب

14 Jan, 08:10


◽️
ایستادن در برابر پوپولیسم
اعادۀ حیثیت کار

مایکل سندل
ترجمۀ مهدی مقیسه

#پوپولیسم
#نولیبرالیسم
#شایسته‌_‌سالاری
#فاصله‌_‌طبقاتی
#حیثیت‌_‌کار
#مایکل‌_‌سندل
#مهدی‌_‌مقیسه
#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب

⭕️www.jahaneketab.ir

@jahaneketabpub

جهان کتاب

14 Jan, 08:09


👆 ما امروز شایسته‌سالاری را نوعی از کمال مطلوب و آرمانی والا تلقی می‌کنیم، حتی آن را معرف جامعۀ عادلانه می‌شماریم؛ اما مایکل یانگ، واضع این اصطلاح، اصلاً این‌گونه به شایسته‌سالاری نگاه نمی‌کرد. او شایسته‌سالاری را نوعی خوارمانشهر (dystopia) می‌دید که جامعه‌ای رقابتی متشکل از برندگان و بازندگان خلق می‌کند که در آن برندگان از فراز برج عاج موفقیت به بازندگان نگاه می‌کنند و بازندگان احساس شرم و حقارت می‌کنند. یانگ پیش‌بینی کرد که در 2034 شورشی پوپولیستی برای سرنگون کردن نخبگان شایسته‌سالار در خواهد گرفت. او درست می‌گفت، جز اینکه آن شورش پوپولیستی 18 سال زودتر و در 2016 رخ داد. به‌این‌ترتیب ما به این نقطه رسیده‌ایم...

متن کامل از مجله جهان کتاب👇

#پوپولیسم
#نولیبرالیسم
#شایسته‌_‌سالاری
#فاصله‌_‌طبقاتی
#حیثیت‌_‌کار
#مایکل‌_‌سندل
#مهدی‌_‌مقیسه
#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب

جهان کتاب را مشترک شوید و هر شماره را همزمان با انتشار با پست پیشتاز دریافت کنید.
⭕️www.jahaneketab.ir

@jahaneketabpub

جهان کتاب

14 Jan, 08:09


https://s8.uupload.ir/files/sandel_ll55.jpg
◽️
ایستادن در برابر پوپولیسم
اعادۀ حیثیت کار

مایکل سندل
ترجمۀ مهدی مقیسه


روی دیگر شایسته‌سالاری

به‌این‌ترتیب به پروژۀ نولیبرال جهانی‌شدن منطق ایدئولوژیکی ضمیمه شد که ما را به مسئلۀ استبداد شایستگی (Tyranny of Merit) رهنمون می‌شود؛ زیرا تکیه بر اصل شایسته‌سالاری راه‌حلی قلمداد شد که می‌توان با آن شکاف فزایندۀ میان برندگان و بازندگان را پُر کرد. شایسته‌سالاری در مقام یک پروژۀ سیاسی را می‌توان در این شعار خلاصه کرد: هرکس می‌تواند تا آنجا که تلاش و استعدادش اجازه می‌دهد ترقی کند؛ و این شد ترجیع‌بند سخنان سیاستمداران، و از جمله سیاستمداران چپ میانه.

من اسم این حرف‌ها را گذاشته‌ام تُرَّهات ترقی (rhetoric of rising). در این شعار طنینی برابری‌خواهانه به گوش می‌رسد، زیرا - و به‌درستی - بر برداشتن موانع رشد تأکید دارد: سابقۀ خانوادگی، طبقاتی، نژادی، قومی، یا جنسیتی شما هرچه باشد، باید بتوانید به نسبت استعداد و کوششی که به خرج می‌دهید ترقی کنید. چه کسی می‌تواند با این حرف مخالفت کند؟ اما به‌رغم رنگ و روی ظاهراً برابرطلبانۀ آن، تُرَّهات ترقی به‌جای به چالش کشیدن نابرابری درآمد و ثروت، به تثبیت و تقویت آن کمک کرد؛ زیرا به‌جای کاستن از نابرابری‌ها از طریق تجدیدنظر در سیاست‌های اقتصادی که درواقع مولد نابرابری بودند، آن مشکلات ساختاری را دور می‌زد و راه‌حل ترقی فرد به کمک تحصیلات دانشگاهی را پیش رو می‌نهاد.

آنچه نخبگان در این میان از آن غافل شدند، نخبگانی که این پیام را ارسال می‌کردند که اگر می‌خواهید موفق شوید، اگر می‌خواهید رشد کنید، اگر می‌خواهید از دام دستمزد ثابت خلاص شوید، بروید و مدرک دانشگاهی بگیرید، بله آنچه ایشان از آن غافل بودند، توهینی بود که در این نصیحت نهفته است. این توهین که اگر شما در این اقتصاد جدید به جایی نمی‌رسید و اگر مدرک دانشگاهی هم نگرفته‌اید، خودتان مقصر شکست‌تان هستید. آن شعار همین را به مخاطب می‌رساند؛ زیرا درست هم‌زمان با تأکید بر ترقی فردی - اگر تلاش کنید موفق می‌شوید- جای پای ایدۀ موفقیت مبتنی بر شایستگی را محکم‌تر می‌کرد.

حالا دیگر مسئله فقط بیشتر شدن فاصلۀ غنی و فقیر، بازنده و برنده نبود، چیز دیگری هم با این نابرابری در ثروت و درآمد توأم شده بود و آن تغییر طرز تلقی از موفقیت بود. آنها که به موفقیت می‌رسیدند حالا بر این باور بودند که موفقیتشان نتیجۀ زحمت خودشان و نشانگر شایستگی ایشان بوده است و درنتیجه سزاوار جایزه‌ای بوده‌اند که بازار به ایشان عطا کرده است؛ اما روی دیگر این سکه می‌گفت آنهایی که با مشکلات اقتصادی دست در گریبانند، آنها که رقابت را باخته و عقب مانده‌اند، نیز لابد مستحق چنین سرنوشتی بوده‌اند.

مسابقه‌ای را تصور کنید که همه از یک خط آغاز می‌کنند، و نه‌فقط از یک نقطه شروع می‌کنند بلکه همه‌کس دسترسی مساوی به تمرین خوب، مربی خوب، تغذیۀ خوب، و تجهیزات و کفش خوب دارند. خوب این را می‌شود برابری منصفانۀ فرصت به حساب آورد، و بااین‌حال باز هم می‌شود حدس زد که چه کسی احتمالاً برندۀ مسابقه خواهد بود: کسی که دو استعداد ذهنی و جسمی بهتری دارد؛ و آنچه این طرز تلقی از موفقیت از دیده دور می‌کند، نقش بخت و تصادف و پیشامد در زندگی، و حتی در جامعه‌ای است که در آن موفق شده‌ایم همه‌کس را به نقطۀ شروع مساوی برسانیم.

این طرز برداشت از جامعه به‌مثابۀ مسابقه‌ای رقابتی، افراد موفق و برنده را به این طرز تلقی سوق می‌دهد که نقش بخت و اقبال را در توفیقشان به فراموشی بسپرند؛ از آن مهم‌تر، باعث می‌شود که برندگان دِین خود را به کسانی که راه پیروزی را برایشان هموار کرده‌اند از یاد ببرند، و نیز موجب نوعی احساس غرور و خودبینی در میان برندگان می‌شود…

درواقع شایسته‌سالاری ایده‌ای به‌نسبت جدید است. مایکل یانگ این اصطلاح را در دهۀ 50 میلادی وضع کرد، او جامعه‌شناسی بریتانیایی و عضو حزب کارگر بود. طی سال‌های بعد از جنگ دوم ساختار طبقاتی بریتانیا در حال فروپاشی و تحول بود، اکنون دست‌کم بعضی از فرزندان طبقات کارگر می‌توانستند به مدارس خوب بروند و برای به‌دست آوردن مشاغل خوب تلاش کنند: همۀ اینها تحولات مطلوبی بود؛ اما مایکل یانگ در این احوال متوجه چیزی شد: هرچه به تحقق ایدئال شایسته‌سالاری نزدیک‌تر می‌شویم، قضاوت جامعه دربارۀ کسانی که موفق نشده‌اند، سخت‌گیرانه‌تر و بی‌رحمانه‌تر می‌شود…👇

جهان کتاب

13 Jan, 15:53


◽️

📌 دو مجموعه از گفت‌وگوهای مجلۀ پاریس ریویو با نویسندگان سرشناس جهان
با انتخاب و ترجمۀ دو مترجم نام‌آشنا

#هزارتوی‌_‌نوشتن
#نویسندگان‌‌_سرشناس‌_‌جهان
#گفتگو‌_‌با‌_‌نویسندگان
#پاریس‌‌_‌ریویو
#مژده‌_‌دقیقی
#‌احمد‌_‌اخوت

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

13 Jan, 13:14


◽️
| دل‌مشغولی‌های بهار | به همراه گزیده‌ای از مقاله‌های سیاسی – اجتماعی او | ناصرالدین پروین |

#ملک‌ـ‌الشعرای‌‌ـ‌بهار
#ناصرالدین‌_‌پروین
#برگی‌_‌از‌_‌تاریخ

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

13 Jan, 06:57


◽️

ای. اچ کار تصوّر می‌کرد که هر دو دنیای کمونیست و غیرکمونیست به‌سوی جامعه‌ای نو در حرکتند_ و می‌بایست می‌بودند_ و با این برآورد قاطع و استوار از جهان قرن بیستم بود که تاریخ روسیۀ شوروی را نوشت.

هدف کار «شرح وقایع انقلاب نبود (این وقایع‌نگاری‌ها همان زمان به‌دست بسیاری کسان انجام شده بود)، بلکه می‌خواست نظم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برخاسته از آن را بیان کند.»

این، به آن شکل که ای. اچ. کار می‌دید، بر او «وظیفۀ دوجانبه‌ای تحمیل کرد که بر هر تاریخ‌نگار جدّی فرض است: ترکیب درک خلاقانۀ دیدگاه و هدف شخصیت مورد تجسّم خود با ارزیابی بی‌چون‌وچرا از اهمیّت عمومی عمل.» او قصد داشت این کار را بدون وسوسه شدن «به ارزیابی روسیۀ لنین، تروتسکی و استالین با معیارهای عاریتی از بریتانیای مک‌دانالد، بالدوین و چرچیل یا آمریکای ویلسن، هووِر و فرانکلین روزولت» انجام دهد.

#برگی‌_‌از‌_‌تاریخ
#ای_‌اچ‌_‌کار
#انقلاب‌_‌روسیه
#لنین
#استالین
#اتحاد‌_‌شوروی

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

12 Jan, 15:54


◽️
آدینــه
(رمان)

صدرالدین عینی
به کوشش محسن فرح‌برَ

#صدر‌الدین‌_‌عینی
#آدینه
#رمان‌_‌تاجیکی
#داستان‌_‌های‌_‌زمانه

@jahaneketabpub

جهان کتاب

12 Jan, 08:09


◽️
در آستانۀ صدسالگی
از روزنامهٔ اطلاعات تا نامهٔ اطلاعات

سیّد فرید قاسمی

#روزنامه‌_‌اطلاعات
#تاریخچه‌_‌اطلاعات
#تاریخ‌_‌مطبوعات
#سید‌_‌فرید‌_‌قاسمی
#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب


⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

12 Jan, 08:08


https://s8.uupload.ir/files/4a737748-86a3-4511-8ced-79687d801445_hunn.png

◽️

در آستانۀ صدسالگی
از روزنامهٔ اطلاعات تا نامهٔ اطلاعات

سیّد فرید قاسمی

19 تیرماه 1404 خورشیدی، نشریهٔ روزانهٔ نامهٔ اطلاعات/ اطلاعات وارد صدمین سال حیات می‌شود. چون کارنامهٔ مطبوعاتی هفده سال نخست (1289-1305) عباس مسعودی (1274- 1353) بنیادگذار مؤسسهٔ اطلاعات را به‌درستی ننوشته‌اند، دربارهٔ سرآغاز نشر روزنامهٔ اطلاعات جابه‌جایی‌هایی می‌بینیم که وجیزهٔ حاضر می‌خواهد درصدد رفع شبهه‌های یادشده برآید.

اگر از نشریهٔ اطلاع (1298- 1327 ق) درگذریم. از نام و نشان 12 روزنامه‌گونهٔ ادواری با نام «اطلاعات» که پیش از 1305 در ایران ثبت شده‌اند، مطلعیم. گویا چهار عنوان فقط مجوز گرفته‌اند؛ چرا که نسخه‌ای از آنها در هیچ‌یک از کتابخانه‌های دسترس‌پذیر جهان وجود ندارد؛ اما از هشت نشریه با فاصلهٔ انتشار ناهمگون - روزنامه، دوروزنامه، نیم‌هفته‌نامه و هفته‌نامه - آگاهی‌هایی در دست داریم که نام و سکان‌دارهایشان اینانند:

روزنامهٔ اطلاعات: حبیب‌الله شیراز؛ روزنامهٔ اطلاعات: حسین یوسف‌زاده؛ اطلاعات: میرزاعلی زنجانی؛ اطلاعات بی‌سیم رُستا: سادوفسکی؛ اطلاعات روزانه: میرزا محمّدرضا هرندی اصفهانی (مدبرالممالک)؛ اطلاعات مهمه: رضا نوری مازندرانی، سیّد حسن حسینی؛ اطلاعات یومیه: محمدعلی واله خراسانی (چاپ مشهد)؛ اطلاعات یومیه: «دایرهٔ مطبوعات نمایندگی مختار اتحاد شوروی روس»، روسیه (چاپ تهران).

برای گشودن این گره تاریخی در نخستین گام باید بدانیم حبیب‌الله شیراز، که اوّل بار روزنامهٔ اطلاعات را انتشار داد، کیست؟ او حبیب‌الله آموزگار (1269- 1359) است که پیش‌تر دست‌کم سه نام خانوادگی دیگر داشت: اصطهباناتی، شیراز، شیرازی. آموزگار نحوهٔ آشنایی خود را با عباس مسعودی این‌گونه به قلم آورده است:

«من با شادروان مسعودی در جریان جنگ اوّل جهانی آشنا شدم. آن زمان من هیجده یا بیست سال داشتم و مصحح مجلّه‌ای بودم که مجلس شورای ملّی انتشار می‌داد. روزی یکی از دوستانم به من گفت: فلانی، مردم خیلی علاقه‌مند به اخبار جنگ و اوضاع آلمان هستند و اگر بتوانی این خبرها را به‌طور منظم ترجمه و منتشر کنی، اطمینان می‌دهم مورد توجه شدید قرار خواهد گرفت. این تذکر مرا به صرافت انداخت و از آن پس با همکاری چند تن از رفقا به ترجمهٔ اخبار آلمان و جریان جنگ پرداخته، آن را در یک صفحه زیر عنوان «اطلاعات فوق‌العاده» انتشار می‌دادیم. در همان ایام، جوانی زبر و زرنگ و مؤدب که بیش از شانزده، هفده سال نداشت، نزد من آمد و خود را عباس مسعودی معرفی کرده گفت: من در خیابان لاله‌زار بنگاهی برای توزیع جراید تأسیس کرده‌ام و نشریه یا بولتن شما را هم اگر بخواهید برایتان توزیع می‌کنم. بدین‌سان آشنایی ما شروع شد و به دوستی ساده‌ای انجامید. طولی نکشید که آلمان شکست خورد و جنگ به پایان رسید و نشریهٔ ما هم از بین رفت ولی رابطۀ دوستی من با عباس مسعودی ادامه یافت تا روزی که مسعودی به من گفت که درخواست امتیاز روزنامه‌ای کرده و نام اطلاعات را برای آن برگزیده است. من هم فوق‌العاده خوشحال شدم و به او تبریک گفتم. بعد از آنکه روزنامهٔ اطلاعات منتشر شد، من غالباً مقالاتی به آن می‌دادم و می‌توانم بگویم یکی از قدیم‌ترین نویسندگان اطلاعات بودم که مقالاتی در مسائل اجتماعی و اخلاقی می‌نوشتم و مجموعهٔ این مقالات به همّت مرحوم مسعودی در سه کتاب به اسامی اصلاحات اجتماعی؛ عالم ارواح؛ و زن در جامعه انتشار یافت...»

یکی از آفت‌های خاطره‌گویی و یادمانده‌نویسی را باید گفتارها و نوشتارهای ایام کهولت سن دانست. آموزگار به‌رغم اینکه بین سال‌های 1335 تا 1350 خاطرات سیاسی و فرهنگی‌اش را گاه به‌تناوب و سال‌هایی به‌توالی در سالنامهٔ دنیا نوشت اما نگارش جزئیات کارنامهٔ مطبوعاتی خود را به بعد موکول کرد. زمانی که دیگر حافظه یاریگر نبود. به همین دلیل این بخش از یادمانده‌های مطبوعاتی او اشکال‌هایی دارد...

متن کامل از مجله جهان کتاب👇

#روزنامه‌_‌اطلاعات
#تاریخچه‌_‌اطلاعات
#تاریخ‌_‌مطبوعات
#سید‌_‌فرید‌_‌قاسمی
#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب

جهان کتاب را مشترک شوید و هر شماره را همزمان با انتشار با پست پیشتاز دریافت کنید👇
⭕️www.jahaneketab.ir


@jahaneketabpub

جهان کتاب

12 Jan, 07:34


◽️
📌معرفی کتاب «آسیموف» در خبرگزاری مهر 👇

https://www.mehrnews.com/news/6344473


| آسیموف از ادبیات علمی‌تخیّلی می‌گوید | آیزاک آسیموف | ترجمۀ سعید سیمرغ|

#آسیموف
#ادبیات‌_‌علمی‌_‌تخیلی
#نویسندگان‌_‌علمی‌_‌تخیلی


⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

11 Jan, 11:34


هجوم مریخی‌ها به زمین!
اچ. جی. ولز و جنگ دنیاها

در همان دهه‌ها بود که شور و شوق عمومی نسبت به «آبراهه‌ها»ی روی مریخ اوج گرفته بود. برخی اخترشناسان گزارش داده بودند که خط‌های صاف و متقاطعی روی مریخ می‌بینند. این موضوع دانسته شده بود که مریخ منابع آبی و هوای کمتری از ما دارد و بر اساس نظریۀ آن روزها دربارۀ خاستگاه منظومۀ شمسی، مریخ سیاره‌ای کهن‌تر از زمین دانسته می‌شد. به نظر می‌رسید که یک تمدن قدیمی و شاید رو به زوال مریخی نومیدانه در تلاش است تا مانع از نابودی نهایی میان بیابان رو به گسترش شود و برای این کار آخرین قطره‌های آب سیاره را که در کلاهک‌های قطبی ذخیره شده به عرض‌های جغرافیایی پایین‌تر انتقال می‌دهد.

به‌این‌ترتیب اچ. جی. ولز رمان جنگ دنیاها را نوشت. او مریخی‌هایش را واداشت تا دست از سیاره‌شان بکشند و گام نهایی را با سوار شدن به موشک‌هایشان به مقصد زمین، به منظور انتقال تمدنشان به سیاره‌ای بزرگ‌تر، جوان‌تر و سرسبزتر بردارند.

برای آن‌ها، ما همان بومیان بودیم و آن‌ها همان‌قدر به ما کم‌توجه بودند که اروپایی‌ها نسبت به اهالی آفریقا. آن‌ها به‌سادگی بر ما چیره شدند.

این نخستین داستان از جنگ‌های بین سیاره‌ای است که نوشته شده. تا آن زمان، مهاجمان خیالی از فضا می‌آمدند تا ما را مشاهده کنند و به حماقت‌هایمان بخندند. بااین‌حال ولز علاقه‌ای نداشت آن‌ها را وادار به خندیدن به حماقت‌های ما کند؛ او با بی‌رحمی‌ای خونسردانه به ما نشان داد که اگر خود ما در موقعیت تأثیرپذیر باشیم، حماقت‌هایمان چگونه به نظر خواهد رسید.

این رمان در محبوبیت دیدگاه مریخ به‌عنوان خانۀ مهاجمان تأثیر بسیار بیشتری داشت تا یافته‌های اخترشناسی آن روزگار. افزون بر این، ترسی مرگ‌بار از فرازمینی‌ها در دنیا به وجود آورد، ترسی که هرگز از میان نرفت. جنگ دنیاها ساختۀ جورج پال یکی از بهترین و تأثیرگذارترین فیلم‌های علمی‌تخیّلی دهه‌های اخیر است و اقتباس رادیویی جنگ دنیاها اثر اورسن ولز در سال 1938 باعث گسترده شدن وحشت و اضطراب شد. حتی امروزه نیز کسانی هستند که فکر می‌کنند ما نباید این‌قدر مشتاقانه به دنبال هوشمندان فرازمینی بگردیم... مبادا آن‌ها ما را پیدا کنند...

| آسیموف از ادبیات علمی‌تخیّلی می‌گوید | آیزاک آسیموف | ترجمۀ سعید سیمرغ|


#آسیموف
#ادبیات‌_‌علمی‌_‌تخیلی
#نویسندگان‌_‌علمی‌_‌تخیلی
#اچ‌_‌جی‌_‌ولز

◽️

https://s8.uupload.ir/files/03_fxut.jpg



⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

11 Jan, 07:42


◽️
بعد از بازی در فیلم 'روشنایی‌های شهر' دیگر تنها یک آرزو داشتم و آن اینکه کارگردان سینما بشوم‌. گاهی آرزوهای دیگری هم در سرم پیدا می‌شد، ولی هرچه بیشتر در هالیوود می‌گشتم و در گوشه کنار استودیوها کار می‌کردم، این آرزو که جزئی از کار فیلمسازی باشم در دلم بیشتر جان می‌گرفت.


| بچهٔ هالیوود | رابرت پریش | ترجمهٔ پرویز دوائی |

#سینما
#هالیوود
#رابرت_پریش
#پرویز‌ـ‌دوائی
⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

10 Jan, 19:35


◻️

#مجموعه_نقاب

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

10 Jan, 10:05


◻️
جهان کتاب را مشترک شوید
و هر شماره را همزمان با انتشار از طریق پست پیشتاز دریافت کنید.

برای اشتراک به سایت جهان کتاب مراجعه کنید👇

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahanaketabpub

جهان کتاب

08 Jan, 06:44


https://s8.uupload.ir/files/slop_0fm9.jpg
◽️

اسلاپ چیست؟
اسلاپ یا «زبالۀ هوش مصنوعی» همه جا هست!

استلا گوت
ترجمۀ جلال رستمی گوران

زباله همه‌جا وجود دارد و «زبالهٔ هوش مصنوعی» نیز به‌طور فزاینده و به شکل آنلاین به یک مشکل بزرگ‌تر تبدیل شده است. بااین‌حال، فلسفه به‌عنوان رشته‌ای که به «تفکیک زباله‌های ذهنی» می‌پردازد، می‌تواند سهم مهمی در این زمینه ایفا کند.

به‌طورکلّی، زباله به‌عنوان موضوعی برای فلسفه محسوب نمی‌شود، که به‌طور سنتی با امر خیر، زیبایی و حقیقت سروکار دارد؛ اما نگاهی به جهان نشان می‌دهد که پرداختن به این موضوع چقدر اهمیت دارد؛ زیرا زباله همه‌جا هست: در دریا، روی زمین، در فضا و حتی درون ما انسان‌ها. انسان‌شناس بریتانیایی، مری داگلاس، زباله را به‌عنوان ماده‌ای در مکان نادرست توصیف می‌کند. برای مثال، اگر اردک پلاستیکی دیگر در وان حمام ما شنا نکند، بلکه در اقیانوس رها شده باشد، زباله محسوب می‌شود. این مشخص است که با اعلام یک شی‌ء به‌عنوان زباله، آن شیء ارزش خود را از دست می‌دهد و انتظار می‌رود که انسان‌ها آن را دور بیندازند. تعریف رایج از زباله به‌شدت با «ماده» بودن آن گره خورده است.

با افزایش زباله‌های غیرمادی، تعریف زباله به‌عنوان «ماده» نیز به نظر می‌رسد که بیش از حد نارسا/ محدود است. زیرا بعد از ایمیل‌های انبوه ناخواسته (اسپم)، اکنون «زباله‌های هوش مصنوعی» نیز به آن اضافه شده است؛ که ما به معنای تحت‌اللفظی «اسلاپ» (Slop) به معنای «غذای خوک» به کار گرفته‌ایم، اما در اینجا منظور زباله‌های هوش مصنوعی است که خود را بازتولید کرده و واقعیت و افسانه را با هم ترکیب می‌کند. یکی از نمونه‌های برجسته در این زمینه، کتاب‌های تولید شده توسط هوش مصنوعی است؛ به‌ویژه اخیراً در مورد یک راهنمای جمع‌آوری قارچ هشدار داده شده است که حاوی توصیه‌های خطرناک از طرف چت‌بات‌ها بود. وب‌سایت‌هایی که به‌طور انحصاری برای درآمدهای تبلیغاتی طراحی شده‌اند، به‌تدریج اینترنت را مسدود می‌کنند. خطر آنها عدم دسترسی دانش به دلیل ناتوانی در انجام تحقیقات مبتنی بر شواهد در «وب» است. این یک عقب‌نشینی به قرن گذشته است. همان‌طور که اصطلاح اسپم آگاهی دربارۀ ایمیل‌های ناخواسته را افزایش داده است، امید می‌رود که با تعریف اسلاپ، این تهدید شناخته شود و با آن مقابلۀ بیشتری صورت گیرد.

همراه با گذر زمان، زباله نیز می‌آید

گفتنش آسان‌تر از انجامش است، زیرا به نظر می‌رسد ساختارهای اجتماعی بر اساس همین زباله‌ها ساخته شده‌اند. وقتی که کارل مارکس از «شکاف درمان‌ناپذیر» در تبادل مواد بین انسان و طبیعت سخن می‌گوید، آن زمانی است که چرخۀ زیست‌محیطی از تعادل خارج شده است، زیرا در سرمایه‌داری نه ارزش مصرف، بلکه تولید مورد توجه است؛ بنابراین زباله نه‌تنها محصول این نظام اقتصادی، بلکه پیش‌فرض آن است. نویسنده و فیلسوف فرانسوی، گیوم پائولی، می‌نویسد: «نه‌تنها خود محصول، بلکه زباله نیز در ابتدا به‌صورت ایدئال وجود دارد.» به‌طور متوسط، هر فرد آلمانی سالانه ۶۲۰ کیلوگرم زباله تولید می‌کند. این بار عظیم زیست‌محیطی امروز تقریباً غیرقابل مدیریت به نظر می‌رسد.

اما زباله همیشه وجود داشته است. چیزی جدا می‌شود و باقی می‌ماند؛ از باقی‌مانده‌های غذا، تا سنگ‌های آتشزنه‌ای که کارایی‌شان تمام شده است. بنابراین حتی در عصر حجر هم زباله وجود داشت، اما این زباله‌ها تجزیه‌پذیر بودند و برای انسان‌های کوچ‌نشین مشکلی ایجاد نمی‌کردند. تنها با اسکان، زمانی که انسان‌ها شروع به زندگی با زباله‌هایشان کردند، این مسئله تبدیل به مشکل شد و به‌سرعت جنبهٔ منفی زباله نیز آشکار گردید و عوامل بیماری‌زا و انگل‌ها رویش یافتند. برای مقابله با این وضعیت، در عصر برنز، اولین گودال‌های دفن زباله ایجاد شد. همچنین خوک‌ها به‌عنوان پردازش‌گران طبیعی زباله مورد استفاده قرار گرفتند؛ روشی که تا ۱۵ سال پیش در قاهره نیز استفاده می‌شد: «زباله به‌عنوان غذای خوک».

امروزه غذای خوک از خیابان به اینترنت منتقل شده است. اسلاپ یا غذای خوک در هر گوشه‌ای قابل مشاهده است و اگر این روند همین‌گونه ادامه یابد، اسلاپ به‌طور پیوسته افزایش خواهد یافت. جلوگیری از این روند، طبق نظر پیتر اسلوتردایک [فیلسوف مطرح معاصر آلمانی-م]، ازآنجایی‌که فلسفه هنوز زنده است، نه‌تنها وظیفهٔ آن است بلکه به نظر او امروزه بیش از هر زمان دیگر فلسفه به «تفکیک زباله‌های ذهنی» خدمت می‌کند. طبق این دیدگاه، مشکل اسلاپ با جدا کردن مواد ارزشمند فکری از بقیۀ آن قابل‌حل است و تنها مواد ارزشمند است که می‌بایست به سامانه‌های هوش مصنوعی وارد شوند.

| مجلۀ جهان کتاب | شمارۀ 408 | آذر و دی 1403 |

* استلا گوت، کارآموز تحریریۀ مجلۀ فلسفه در آلمان است.
برگرفته از:
https://www.philomag.de/artikel/alles-muell

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

07 Jan, 07:26


◽️

«برادر بزرگ تو را می‌نگرد»
جورج اورول و تخیل علمی در رمان 1984


بسیاری از مردم رمان 1984 را یک رمان علمی‌تخیّلی می‌پندارند، ولی تقریباً تنها مورد در این رمان که باعث می‌شود چنین فکری کنیم این است که ماجرای این رمان در آینده رخ می‌دهد.

چنین نیست! اورول چیزی درمورد آینده نمی‌دانست و تغییر موقعیت داستان هم بیشتر جنبۀ جغرافیایی دارد تا جنبۀ زمانی. حرکت زمان در لندنِ داستان از 1949 تا 1984 به اندازۀ حرکت در مکان از مسکو تا لندن در هزار و پانصد کیلومتر آن‌سوتر نیست.

اورول تصور می‌کند که بریتانیای کبیر دچار انقلابی می‌شود شبیه انقلاب روسیه و همان مراحلی را پشت‌سر می‌گذارد که توسعۀ اتحاد شوروی آن‌ها را پشت‌سر گذاشت. تقریباً هیچ تفاوتی در بن‌مایه به ذهنش نمی‌رسد. اتحاد شوروی در دهۀ 1930 مجموعه‌ای از پاک‌سازی‌ها را داشت، بس سوسیانگل (سوسیالیسم انگلیسی) نیز در دهۀ 1950 مجموعه‌ای از پاک‌سازی‌ها را داشت.

اتحاد شوروی یکی از انقلابی‌هایش، یعنی لئون تروتسکی را تبدیل به تبهکار کرد و رقیب او، یوزف استالین را قهرمان دانست. به همین ترتیب سوسیانگل یکی از انقلابی‌هایش به نام امنیوئل گولدشتاین را تبدیل به تبهکار کرد و رقیب او را که مثل استالین سبیل داشت قهرمان دانست. اورول حتی هیچ توانایی‌ای برای وارد کردن تفاوت‌های جزئی در داستانش نداشت. گولدشتاین ‌هم مثل تروتسکی «صورتی لاغر مثل یهودی‌ها و سوراخ‌های گوشی پوشیده با موهای سفید و ریش بزی کوچکی داشت.» ظاهراً اورول نمی‌خواهد با دادن اسمی متفاوت به استالین این مفهوم را مخفی کند، به همین دلیل او را صرفاً «برادر بزرگ» می‌نامد.

در آغاز داستان روشن می‌شود که تلویزیون (که در زمان نوشته شدن کتاب تازه پا به عرصه گذاشته بود) به‌عنوان وسیله‌ای برای شستشوی مغزی مردم مورد استفاده قرار می‌گیرد، زیرا نمی‌توان آن‌را خاموش کرد (و ظاهراً در لندنِ روبه‌تباهی که در آن هیچ‌چیزی کار نمی‌کند، این دستگاه‌ها هیچ‌وقت خراب نمی‌شوند).

یکی از پیشکش‌های اورولی به فناوری آینده این است که تلویزیون‌ها دستگاه‌هایی دوسویه هستند و افرادی که مجبورند صدا و تصویر تلویزیون را بشنوند و ببینند، صدا و تصویر خودشان هم تمام مدت شنیده و دیده می‌شود و حتی وقتی خواب هستند یا به دستشویی رفته‌اند هم تحت نظارت دائم قرار دارند. جملۀ «برادر بزرگ تو را می‌نگرد» از همین ‌جا گرفته شده.

این یک نظام فوق‌العاده بی‌کفایت برای تحت کنترل نگه داشتن مردم است. اینکه کسی تمام‌وقت زیر نظارت باشد به این معنی است که یک نفر دیگر تمام‌وقت باید او را نظارت کند (حداقل در جامعۀ اورولی این‌طور است) و باید این کار را خیلی دقیق انجام دهد، زیرا باید در هنر تفسیر زبان بدن و حالت‌های چهره پیشرفت بزرگی حاصل شود...

https://s8.uupload.ir/files/1984_v198.jpg

| آسیموف از ادبیات علمی‌تخیّلی می‌گوید | آیزاک آسیموف | ترجمۀ سعید سیمرغ|

#آسیموف
#ادبیات‌_‌علمی‌_‌تخیلی
#نویسندگان‌_‌علمی‌_‌تخیلی
#جورج‌_‌اورول
#رمان1984

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

05 Jan, 09:19


https://s8.uupload.ir/files/408__rztl.jpg
در این شماره:

یاران (یک نامه)/ پرویز دوائی

بازی جنگ (داستان)/ ساتیار فرج‌زاده

ایستادن در برابر پوپولیسم: اعادۀ حیثیت کار / مایکل سندل، ترجمۀ مهدی مقیسه

ترکان ایران و ایران ترکان/ کاوه بیات

سرگردان میان ایدئولوژی و فرهنگ/ سیّد علی آل‌داود

ایران و آمریکا: برداشت‌ها، رقابت‌ها/ مجید رُهبانی

نگاهِ چپ به چرچیل!/ فرّخ امیرفریار

پیرمردها مُردند، اما جوان‌ها فراموش نکردند/ طه رادمنش

تلمُّذ در «مکتب حافظ»/ فرهاد طاهری

واویشکا، مجموعۀ خوشمزه/ مرضیه کَهرانی

گرسنگی شهودی/ سوری احمدلو

تُک تُک تُک؛ صدای بی‌صدایان/ دلبر یزدان‌پناه

جستارهایی برای زندگی

ضروری‌ترین اما بی‌قدرترین مکان!

ویرایش از 1300 به بعد/ عبدالحسین آذرنگ و مروارید رفوگران

«گویش» در بندِ تعریف‌های منشوری/ مجدالدین کیوانی

از روزنامۀ اطلاعات تا نامۀ اطلاعات/ سیّد فرید قاسمی

اسماعیل خویی و تعبیرها و تصویرهایش از شعر و شاعران ایران (1)/ کامیار عابدی

نخستین گفت‌وگو با زنی که درخت شد/ جنی رایدن، ترجمۀ پیام شمس‌الدینی

درون‌مایه‌های اسلامی در آثار خورخه لوئیس بورخس(2)/ لوس لوپز بارالت، ترجمۀ محمدعلی روانبُد

کرونا و تمرین همدلی/ سیّد علی کاشفی خوانساری

نقش اتحادیۀ ملّی نشر فرانسه در صنعت نشر (1)/ طیبه شهرابی فراهانی

زباله همه‌جا هست!/ استلا گوت، ترجمۀ جلال رستمی گوران

هزار و یک داستان/ زری نعیمی

معرفی کوتاه

تازه‌های بازار کتاب/ فرّخ امیرفریار

به یاد محسن ذاکری و لبخند دیرآشنایش/ مهدی مقیمی‌زاده

درگذشتگان

#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب
⭕️ www.jahaneketab.ir

جهان کتاب

05 Jan, 08:57


◽️
📌 شمارۀ جدید جهان کتاب منتشر شد

سال بیست و نهم
شمارهٔ 408
آذر - دی ۱۴۰۳

⭕️ این شماره را از سایت جهان کتاب هم می‌توانید تهیه کنید:
www.jahaneketab.ir

⭕️ شما می‌توانید مجلۀ جهان کتاب را مشترک شوید و هر شماره را، همزمان با انتشار، از طریق پست دریافت کنید. برای اشتراک به سایت جهان کتاب مراجعه کنید و یا با ما تماس بگیرید:
۶۶۹۶۸۰۹۷-۹۸

⭕️ همچنین می‌توانید جهان کتاب را در اپلیکیشن‌ طاقچه بخوانید:
www.taaghche.ir

#مجله‌ـ‌جهان‌ـ‌کتاب

جهان کتاب

04 Jan, 12:40


https://s8.uupload.ir/files/ژول_ورن_q757.jpg
◽️
نخستین نویسندۀ علمی‌تخیّلی

ژول ورن که در روز 8 فوریۀ سال 1828 در شهر نانت کشور فرانسه به دنیا آمد نخستین نویسندۀ علمی‌تخیّلی دنیا دانسته می‌شود. صدالبته او نخستین کسی نیست که داستان علمی‌تخیّلی نوشته. پیش از او ادگار الن پو، و پیش از او مری ولستنکرافت شلی بودند و پیش از آن‌ها نیز صفی دراز از نویسندگان قدیمی‌تر ایستاده‌اند که دربارۀ سرزمین‌های غریب و هیولاهای ترسناک سخن گفته‌اند.

بااین‌حال ورن نخستین نویسنده‌ای بود که در علمی‌تخیّلی‌نویسی خبره بود و از این راه زندگی‌اش را نیز می‌گرداند. البته او چیزهایی را که می‌نوشت علمی‌تخیّلی نمی‌نامید. هیچ‌کس دیگری هم چنین اسمی روی آن‌ها نمی‌گذاشت. اصطلاح «علمی‌تخیّلی» تا یک‌چهارم سده پس از آنکه ورن در روز 24 مارس سال 1905 مرد ابداع نشده بود.

ورن در آغاز به تحصیل حقوق پرداخت، ولی آن‌قدر به نویسندگی علاقه داشت که نمی‌توانست خودش را دور از آن نگه دارد. او برای تأمین هزینه‌های زندگی‌اش به دلالی سهام رو آورد، نمایشنامه و شعر و داستان نوشت و دستش را در هر چیزی که می‌توانست آزمود، بدون اینکه موفقیت چندانی به دست بیاورد.

در سال 1863، زمانی که به اوایل میانسالی رسیده بود، کتابی نوشت با عنوان پنج هفته در بالون. در آن کتاب بالون ورن خیلی پیشرفته‌تر از بالون‌هایی بود که در واقعیت وجود داشتند و می‌توانست مدت بیشتری در آسمان بماند، ولی درعین‌حال کاملاً باورپذیر توصیف شده بود. ورن داستانش را یک «سفر شگفت‌انگیز» می‌خواند و بی‌درنگ با موفقیت خیره‌کننده‌ای روبه‌رو شد.

ورن فهمید که مردم تشنۀ ماجراجویی‌‌هایی هستند که از دیدگاهی تازه روایت می‌شوند، دیدگاهی که علم آن را در دوره‌ای امکان‌پذیر کرده بود که خوش‌بینی نسبت به پیشرفت‌های علمی در اوج خود قرار داشت. ورن بی‌درنگ به نوشتن داستان‌های «سفر شگفت‌انگیز» دیگر پرداخت و کارش را با هشتاد رمان به پایان رساند که بسیاری از آن‌ها می‌توانستند علمی‌تخیّلی تعریف شوند و معروفیت جهانی یافتند.

درواقع او در عرض پنج سال به چنان ثروتی دست یافت که یک قایق صید میگوی هشت تنی خرید و آن را تبدیل به یک کشتی تفریحی کرد. بادبان کشیدن بر پهنۀ اقیانوس به او ایده‌ای داد. او در کتاب‌هایش ماجراجویان را نه‌فقط در هوا، بلکه به ماه و به مرکز زمین رسانده بود. پس چرا نباید یک داستان دریایی آن‌هم از دیدگاهی تازه- از زیر سطح- می‌نوشت؟

نتیجه، رمان بیست هزار فرسنگ زیر دریا بود...

| آسیموف از ادبیات علمی‌تخیّلی می‌گوید | آیزاک آسیموف | ترجمۀ سعید سیمرغ|


#آسیموف
#ادبیات‌_‌علمی‌_‌تخیلی
#نویسندگان‌_‌علمی‌_‌تخیلی
#ژول‌_‌ورن

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

04 Jan, 12:20


◽️
به مناسبت صد و پنجمین زادروز آیزاک آسیموف منتشر شد:

📌آسیموف
از ادبیات علمی‌تخیّلی می‌گوید


آیزاک آسیموف
ترجمۀ سعید سیمرغ

#آسیموف
#ادبیات‌_‌علمی‌_‌تخیلی

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

02 Jan, 05:53


#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

02 Jan, 05:49


https://s8.uupload.ir/files/استادان10_cue8.jpg
◽️

عبدالحسین آذرنگ و کریم امامی

«کار کردن در محیطی که احساس کنی دانش و مهارت و تجربه‌ات باید بیش از آن باشد که هست، و مدیر سخت‌گیری هم بالای سرت باشد که مدام به تو نیش و سُقُلمه بزند و عیب‌ها و کاستی‌هایت را پیش رویت بگذارد یا به رُخت بکشد، نه خوشایند است و نه تحمل کردن آن کاری آسان است. وقتی اولین کارم را همراه با یادداشت گزنده‌ای پس دادند، و ناگزیر شدم آن را با هرچه در توانم بود بازنگری و بازنگاری کنم، در حالی که کارکنان قدیمی از کنارم می‌گذشتند و عرق ریختنم را می‌دیدند، به خود گفتم: تو بودی که عجله می‌کردی خدمت وظیفه‌ات هر چه زودتر تمام شود؛ تو بودی که خیال می‌کردی باغ بهشت در انتظار توست! ... اما مصمم بودم بر کارها مسلط شوم، و علاقه‌مند بودم یاد بگیرم. به تجربه آموخته بودم که خودآموزی، مؤثرترین راه تغییر است. از تجربة خدمت نظام، قدری صبر و تحمّل هم آموخته بودم که پیش از آن کمبودش را در خودم حس می‌کردم. اطمینان داشتم که شکیبایی، کار، مداومت، هدف‌گذاری، یادداشت‌برداری دقیق، و داشتن برنامة منظم روزانه، و از کف ندادن وقت، سرانجام بر دشواری‌ها چیره می‌شوند...

مدیرم کریم امامی، مرا به کسی سپرد که وظیفه‌ای را به من بیاموزد. کار پیش نمی‌رفت، او بازی می‌کرد، و مسیرهای نادرست نشان می‌داد، یا بخشی از راه را نشان می‌داد و بخشی را نه... چند ماه گذشت و او شگرد کار را به من نیاموخت... تصمیم گرفتم که دیگر نزد او نروم، بلکه بروم سراغ کتاب‌های فرنگی و سعی کنم شگرد کار را به جای آموختن از معلم بخیل، از کتابِ بخشندة بی‌حسد بیاموزم؛ تصمیمی به ظاهر ساده، اما در عمل همراه با پیامدهای متفاوت، گاه دشوار، و در مجموع بسیار مؤثر و الهام‌بخش...

چند ماهی گذشت. صبحی برفی بود، و پشت میزم مشغول نوشتن بودم. برقی زد. سرم را بلند کردم، فلاش دوم و سوم دوربین. کریم امامی بود. عکاسی و ظهور عکس در لابراتوار کوچک خانه‌اش، از سرگرمی‌های او بود. آرام و با طمأنینه نزدیک آمد، و روی صندلی لهستانی قهوه‌ای رنگ کنار میزم برای نخستین بار نشست؛ نشانهٔ تازه‌ای از مناسباتی تازه بود...

او به‌تدریج با من سختگیرتر، اما مهربان‌تر شد. محبت‌های تازه‌اش را نسبت به خودم، که هیچ گاه به زبان نمی‌آمد، از نگاه‌هایش و از پس عینکش حس می‌کردم. رفتارش که دوستانه می‌شد، دست می‌برد و موهای بلند اندکی ژولیده‌اش را پس می‌زد و قدری آن‌ها را نوازش می‌کرد. آن مونوازی هم نشانة دیگری از ابراز محبت بود. تیز، خوش‌حافظه، و باهوش بود. انگشتش را درست می‌گذاشت روی عیب‌ها و نقص‌ها. می‌چزاند، جزغاله می‌کرد، اما می‌آموزاند، و در عین حال بال و پر می‌داد. باید یاد می‌گرفتی از او بیاموزی ...»

|استادان و نااستادانم | عبدالحسین آذرنگ | چاپ دهم |

#استادان_و_نااستادانم
#عبدالحسین_آذرنگ
#آموزش
#آموختن
#آموزگاران
#دانشجویان
#استادان

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

31 Dec, 09:57


https://s8.uupload.ir/files/نقاب_94_zrz.jpg
◽️

زندگی من پس از قتل؟ من به دنبال چیزی ورای جایگاه حقیقی‌ام بودم که منجر به چنین فاجعه‌ای شد. امیلی به‌خاطر من به ‌قتل رسیده بود. حالا چطور می‌توانستم کارهایی را بکنم که قبلاً می‌کردم، مثل مدرسه رفتن، بازی با دوستان، شیرینی و شکلات خوردن و خندیدن؟ احساس می‌کردم حق ندارم هیچ‌کدام از این کارها را انجام دهم.

بودن من با آدم‌ها فقط باعث درد سرشان می‌شد. حتی‌اگر با آن‌ها هیچ رابطه‌ای هم نداشتم، احساس می‌کردم صرفاً فقط حضور من کافی است تا برای کسی که احیاناً کنار من است، دردسر درست شود.

در مدرسه دائم نگران بودم که اگر کوچک‌ترین حرکتی کنم ممکن است به کسی بخورم و مجروحش کنم؛ به‌همین‌خاطر غیر از زنگ تفریح، آن هم فقط برای رفتن به دست‌شویی، از جایم تکان نمی‌خوردم و به صندلی‌ام می‌چسبیدم.

کمی بعد از آن ماجرا، صبح‌ها یا با دل‌درد از خواب بیدار می‌شدم و یا به‌شدّت احساس دل‌آشوب و کسالت می‌کردم و مدرسه نمی‌رفتم.

معلم‌ها و پدر و مادرم غیبت‌هایم را خیلی جدّی نمی‌گرفتند و باتوجه به آنچه در کلاس چهارم بر من گذشته بود، این موضوع را تاحدودی طبیعی قلمداد می‌کردند. ولی وقتی کلاس پنجم شروع شد، به‌نظر می‌رسید به این نتیجه رسیدند که دیگر کافی است. وقتی در شهری قتلی رُخ می‌دهد، کسانی که مستقیماً با قتل در ارتباط نبوده‌اند، بعد از شش ماه به این ماجرا به چشم یک اتفاق دور و کهنه نگاه می‌کنند.

آن زمان فقط برادر بزرگ‌ترم، کوجی، بود که به من دلداری می‌داد...

◽️

در شهر کوچکی در ژاپن، در روز جشنوارۀ اُبُن، خانواده‌ها به سنّت هرساله گردهم‌می‌آیند. در این روزِ تعطیل پنج دختربچه به زمین بازی دبستان می‌روند تا دور از ضیافت بزرگسالان با هم بازی کنند. مردی با لباس کار نزدشان می‌آید و برای تعمیر هواکش‌های استخر کمک می‌خواهد...

این کتاب روایت چهار دختر است از فاجعه‌ای که در آن روز اتفاق افتاد، آن‌چه بعدها بر سرشان آمد و تاوانی که هریک پرداختند.

| تاوان | کانائه میناتو | ترجمهٔ آزاده سلحشور |

#تاوان
#کانائه‌_‌میناتو
#آزاده‌_‌سلحشور
#مجموعه‌ـ‌نقاب
#نقاب93

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

29 Dec, 07:42


◽️

اگر از آیـزاک آسیمـوف دربارۀ کارش می‌پرسیـدید، معمولاً پاسـخ می‌داد: «چیز می‌نویسم.»

اگر دقیق‌تر از او می‌پرسیدید که چه چیزهایی می‌نویسد، پاسخ می‌داد: «همه‌جور چیزی می‌نویسم، ولی بیشتر به دلیل نوشتن داستان‌های علمی‌تخیّلی شهرت دارم.»

حقیقت این است که آیزاک آسیموف یکی از نویسندگانی بود که دوران طلایی ادبیات علمی‌تخیّلی را شکل دادند. آسیموف همراه با رابرت اِی. هاینلاین و آرتور سی. کلارک تبدیل به سه غول ادبیات علمی‌تخیّلی شدند و در همان مقام باقی ماندند.

آسیموف در طول سال‌هایی که به نویسندگی مشغول بود، دربارۀ تجربیاتش در ادبیات علمی‌تخیّلی قلم زده است. این مقاله‌ها یکی از بهترین مراجع برای آشنایی با این نوع از ادبیات به شمار می‌روند که همگی در این کتاب گردآوری شده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

#آسیموف
#ادبیات‌_‌علمی‌_‌تخیلی

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

28 Dec, 08:11


◽️

فرانتس کساور کروتس در سال ۱۹۴۶ در مونیخ به ‌دنیا آمد و در شهر زیمباخ در جنوب ایالت بایرن بزرگ شد. پس از مرگ پدرش، در پانزده‌سالگی دبیرستان را رها کرد و از ۱۹۶۱ در مونیخ و سپس در وین مدرسۀ هنرپیشگی را گذراند. پس از آن به شغل‌های متعددی ازجمله رانندگی کامیون و بهیاری مشغول شد.

کروتس از ۱۹۷۲ تا ۱۹۸۰ در حزب کمونیست آلمان فعال بود و حتی از طرف این حزب در فهرست نامزدهای پارلمان هم قرار گرفت.

او به‌ویژه در دهۀ هفتاد با نوشتن و به روی صحنه بردن نمایشنامه‌هایش، تصویر جامعۀ آلمان و قشر محافظه‌کار آن را همچون آینه‌ای در مقابل دیدگانشان نگاه داشت و اضمحلال اخلاقـی و وابستـگیِ ذهنیِ همچنان به‌جامانده از آلمان نازی را آشکار ساخت. دو نمایشنامۀ «سرباز» و «انتخاب کار» بازتابی از همین دیدگاه است.

| سرباز و انتخاب کار (دو نمایشنامه) | فرانتس کساور کروتس | ترجمۀ ناصر زاهدی |

#نمایش‌ـ‌های‌ـ‌زمانه
#فرانتس‌ـ‌کساور‌ـ‌کروتس
#ناصر‌ـ‌زاهدی

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

27 Dec, 14:31


◽️

| رویای نوشتن: نویسندگان معاصر از نوشتن می‌گویند | ترجمۀ مژده دقیقی | ۴۰۰ ص | چاپ هفتم |


#رویای‌_‌نوشتن
#مژده‌ـ‌دقیقی
#پاریس‌ـ‌ریویو

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

26 Dec, 11:16


◽️

ترجیع‌بندِ سخن هاگاکُوره (آیین‌نامۀ سلحشوران ژاپن) «مرگ» و «اندیشۀ مرگ» است کتاب، با این پیام آغاز می‌شود: «چنین یافته‌ام که طریقت سامورایی مرگ است. آنجا که میان مردن و زنده ماندن سرگردان باشی، بی‌درنگ مرگ را برگزین.»

اما چون کتاب را سراسر بخوانیم، نکته را در‌می‌یابیم و می‌بینیم که از مرگ، فلسفۀ زندگی ساخته است و پیام آن زیستنِ راستین و ارزشمند و انسانی است.

هاگاکُوره زمان را ارزش نمی‌نهد چرا که زمان و زمانه، حال‌ها و کارها را رو به تباهی بیشتر می‌بَرَد... آنچه در فلسفۀ سامورایی ارزش دارد «زندگی در لحظه» است و حقیقتی جز لحظه‌به‌لحظه بودنِ زندگی نیست.

سنّت و اخلاقیات سامورایی به‌ گمان بسیاری از پژوهندگان مایه و زمینۀ روحیۀ ژاپنی را ساخته است.

| رسم و راه سامورایی| آیین‌نامۀ سلحشوران ژاپن | یاماموتو تسونه‌موتو | ترجمۀ هاشم رجب‌زاده |

#سامورایی‌‌
#آداب‌ـ‌‌سامورایی
#آیین_‌نامه‌_‌سلحشوران‌_‌ژاپن
#هاگاکوره
#هاشم‌ـ‌رجب‌ـ‌زاده


⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

25 Dec, 13:48


◽️

دنیا کمال (متولد 1982 در قاهره) در جهان عرب فرد شناخته‌شده‌ای است. او علاوه بر فعالیت رسانه‌ای در مصر و امارات و تولید برنامه‌های تلویزیونی، به نویسندگی نیز می‌پردازد و داستان‌هایش مورد توجه محافل ادبی قرار دارد.

ترتیب‌های تصادفی، روایت تجربه‌های یک بانوی روزنامه‌نگار از مشکلات زندگی در جامعه‌ای بسته و سنّتی، دشواری‌های فعالیت حرفه‌ای در محیط استبدادی، و نیز تلاش او برای استقلال و رهایی است.

در بخشی از کتاب، تصویری زنده از فضای پرشور و آشوب قاهره در کوران "بهار عربی" و امیدهای نسل جوانِ جویای آزادی و دگرگونی ترسیم شده است.

| ترتیب‌های تصادفی | دنیا کمال | ترجمۀ امیر فرهنگ‌‌دوست |

#دنیاـ‌کمال
#‌امیر‌ـ‌فرهنگ‌ـ‌دوست
#قاهره
#بهار‌ـ‌عربی

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

25 Dec, 07:59


https://s8.uupload.ir/files/جاناتان_سویفت_qruh.jpg
◽️
جاناتان سویفت
و لی‌لی‌پوت‌های روزگار


جاناتان سویفت می‌خواست که با نوشتن سفرنامۀ گالیور انتقام بگیرد؛ و راستی هم این کتاب دربار، وزراء و تشکیلات سیاسی و احزاب انگلستان را به زشت‌ترین و مضحک‌ترین شکل نمایش می‌دهد.

سفرنامۀ گالیور شامل چهار بخش است: در بخش اول، گالیور که کشتی‌اش شکسته است، شناکنان خود را به ساحل کشور «لی‌لی‌پوت» می‌رساند. جثۀ مردمان «لی‌لی‌پوت» از چند بند انگشت تجاوز نمی‌کند. در آنجا و در کشور همسایۀ آن، «بلفاسکو» همه‌چیز به همین نسبت کوچک است. گالیور، پس از چندی، نخست محبوب و مقرب درگاه امپراطور لی‌لی‌پوت می‌گردد و در جنگی که بین آن کشور و بلفاسکو روی می‌دهد، امپراطور را یاری می‌کند، لکن در آخر، بدخواهان امپراطور را به کشتن او ترغیب می‌کنند. گالیور آگاه می‌شود و خود را به کشور بلفاسکو می‌رساند و از آنجا به میهن خود بازمی‌گردد.

مهم‌ترین قسمت سفرنامۀ گالیور را همین بخش تشکیل می‌دهد. در این قسمت جامعۀ انگلستان و تشکیلات سیاسی آن به‌شدت مورد انتقاد قرار می‌گیرد. بسیاری از اشخاص داستان با سیاستمداران مشهور آن زمان قابل تطبیق‌اند. لی‌لی‌پوت، خود انگلستان و بلفاسکو فرانسه است. «رابرت والپول» رهبر حزب ویگ در لباس «فلیمنپ» درآمده، نزاعی که بین طرفداران سر تخم‌مرغ و هواداران ته تخم‌مرغ روی داده اشاره به اختلافاتی است که بین کاتولیک‌ها و طرفداران کلیسای انگلستان موجود بوده و شارل اول امپراطوری است که در این راه جان خود را از دست داده و جیمز دوم امپراطوری است که از تاج‌وتخت خود جدا گردیده است.

سفر لی‌لی‌پوت تنها انتقاد از اجتماع انگلستان نیست، بلکه اشاره‌ای است به ابتذال بشریت. سویفت در این کتاب با لحنی جدی جنگ‌ها، رقابت‌ها و سیاست‌بازی‌ها را مسخره می‌کند. کوچکی مردمان لی‌لی‌پوت کنایه از پستی و حقارت بشر است...

| خواندنی‌های نوباوگان ایران | دفتر دوم: ادبیات کودک در نشریات دورۀ پهلوی (۱۳۰۶-۱۳۳۶) | به‌کوشش و گزینشِ سیّد علی کاشفی خوانساری |

#ادبیات‌_‌کودکان
#تاریخ‌_‌ادبیات‌_‌کودکان‌_‌‌ایران
#ادبیات‌_‌کودکان‌_‌دردوره‌_‌پهلوی
#سیدعلی‌_‌کاشفی‌_‌خوانساری

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

25 Dec, 05:49


◽️
📌
از احمد اخوّت منتشر شد

تا روشنایی بنویس
(چاپ نهم)
تفنگ چخوف
(چاپ چهارم)
خودِ نوشتن
(چاپ چهارم)

#هزارتوی‌ـ‌نوشتن
#نویسندگی
#داستان‌ـ‌کوتاه
#وحشت‌ـاز‌ـصفحه‌ــ‌سفید
#احمد‌ـ‌اخوت

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

24 Dec, 12:35


◽️
در حوالی کتاب:

گفت‌و‌گو با هاروکی موراکامی

ترجمۀ مژده دقیقی

#در_‌حوالی‌_‌کتاب
#هاروکی‌_‌موراکامی
#مژده‌_‌دقیقی
#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

24 Dec, 12:33


https://s8.uupload.ir/files/haruki_murakami_vhly.jpg
◽️
در حوالی کتاب:

گفت‌و‌گو با هاروکی موراکامی

ترجمۀ مژده دقیقی

نویسندۀ کتابِ حرفه رمان‌نویس می‌گوید: «کتاب‌هایی که سعی می‌کنم برای خواندن به دست نگیرم، و دوست ندارم بخوانم، کتاب‌هایی هستند که خودم در گذشته نوشته و منتشر کرده‌ام. هرچند این کار باعث می‌شود تلاش کنم اثر بعدی‌ام را بهتر بنویسم.»

چه کتاب‌هایی روی میزِ کنار تخت شماست؟

کتاب عدالت اجرا شد نوشتۀ مایکل کانِلّی . کتابی با جلد گالینگور که در یک فروشگاه کتاب‌های دست دوم در هونولولو به یک دلار خریده‌ام. وقتی شروع می‌کنم به خواندن این کتاب، سخت است آن را زمین بگذارم. البته قیمت همه‌چیز نیست، ولی آیا شکل دیگری از سرگرمی هست که با یک دلار این‌همه لذّت ببری؟

آخرین کتاب درخشانی که خواندید کدام است؟

آخرین غول، نوشتۀ اف. اسکات فیتزجرالد. ترجمۀ من از این کتاب به ژاپنی همین چند ماه پیش منتشر شد. ترجمه حدّ اعلای خوانش دقیق است. وقتی این رمان را، سطر به سطر، می‌خواندم، یک بار دیگر تحت تأثیر متن حیرت‌انگیزش قرار گرفتم. هرگز از شکوه آن کم نمی‌شود، و هر آنچه را که لازم است می‌گوید. فیتزجرالد تا روز مرگش رشد کرد و بهتر شد. می‌دانم گفتنش بی‌فایده است، ولی کاش توانسته بود این رمان را به پایان برساند.

رمان کلاسیکی هست که تازگی برای اولین بار خوانده باشید؟

جوانِ خامِ داستایفسکی. نسخۀ جلدشمیزش را توی کیفم گذاشته‌ام و با خودم همه‌جا می‌برم و با دقت می‌خوانم. چند اثر دیگر از داستایفسکی هست که هنوز نخوانده‌ام. همین‌طور بالزاک.

تجربۀ مطالعۀ دلخواهتان را توصیف کنید (کِی، کجا، چه کتابی، چگونه).

به گمانم وقتی بود که در یونان زندگی می‌کردم و در ایوانی آفتابگیر مشغول خواندن مجوسِ جان فاولز بودم، و تمام مدت گربۀ همسایه را نوازش می‌کردم. چون جزیره‌ای که در آن زندگی می‌کردم، بر حسب تصادف، محل وقوع آن رمان بود. اما آن گربه اختیاری بود.

در میان نویسندگانی که امروز کار می‌کنند ــ اعم از رمان‌نویس‌ها، نمایشنامه‌نویس‌ها، منتقدان، روزنامه‌نگاران، شاعران ــ چه کسی را از همه بیشتر تحسین می‌کنید؟


کازوئو ایشی‌گورو. او رمان‌نویسی است که شیفته‌اش هستم. همیشه ارزش دارد که منتظر کتاب‌های جدیدش بمانید؛ خیلی هم جذاب و دوست‌داشتنی است.

شما گفته‌اید وقتی نویسندۀ جوانی بودید، با ترجمۀ آثار چندلر و شاید همینگوی و سایر نویسندگان آثار ماندگار غربی صدای خودتان را پیدا کردید. از آثار آنها چه بهره‌ای بردید، و آیا امروز هنوز هم این آثار را می‌خوانید؟

من همۀ رمان‌های چندلر را ترجمه کرده‌ام، ولی هیچ کتابی از همینگوی ترجمه نکرده‌ام. همۀ آثار ریموند کارور را هم ترجمه کرده‌ام ــ از داستان‌های کوتاهش گرفته تا شعرها و مقاله‌هایش. البته در این روند خیلی چیزها یاد گرفته‌ام، اما مهم‌ترین چیزی که فهمیده‌ام این است که اثر برجسته باید بی‌بروبرگرد کشش داشته باشد. نیرویی لازم دارد که خواننده را به پیش براند.

وقتی مشغول نوشتن رمان هستم، اغلب اثر داستانی ترجمه می‌کنم. تغییر فضای خوبی است؛ راه بی‌نظیری برای تغییر وضعیت ذهنی است. ترجمه، در مقایسه با نوشتن رمان، بخش متفاوتی از ذهن را به کار می‌گیرد، در نتیجه نمی‌گذارد یک طرف ذهنم فرسوده شود...

📌متن کامل در مجله جهان کتاب 👇

#در_‌حوالی‌_‌کتاب
#هاروکی‌_‌موراکامی
#مژده‌_‌دقیقی
#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

24 Dec, 11:56


◽️
نمایشنامه‌ها

غسان کنفانی
ترجمۀ فاروق نجم‌الدین


#غسان‌_‌کنفانی
#نمایش‌های‌_‌زمانه

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

23 Dec, 15:39


انقلاب اکتبر 1917 روسیه یک نقطۀ عطف در تاریخ جهان بود و بجاست که تاریخ‌نگاران آتی آن را بزرگ‌ترین واقعۀ قرن بیستم ارزیابی کنند. این انقلاب همچون انقلاب فرانسه، تا مدّت‌های مدید افکار و عقاید را در دو قطب مخالف روبه‌روی هم قرار خواهد داد؛ عده‌ای به‌مثابه حادثه‌ای دوران‌ساز در رهایی بشر از فشار و تضییقات گذشته به آن درود خواهند فرستاد، و عده‌ای دیگر آن را به‌مثابه تبهکاری و فاجعه محکوم خواهند کرد. انقلاب روسیه اوّلین رویارویی آشکار با نظام سرمایه‌داری را که در اروپا در پایان قرن نوزدهم به نهایت رسیده بود به نمایش گذاشت. وقوع آن در مرحلۀ اوج جنگ جهانی اوّل، و تا حدودی در نتیجۀ وقوع جنگ، بسی بیشتر از یک اتفاق بود. جنگ ضربۀ مرگباری به نظام سرمایه‌داری جهانی، به آن شکل که پیش از سال 1914 وجود داشت، وارد آورده بود و ناپایداری ذاتی آن را آشکار ساخت.

با این وصف گرچه انقلاب 1917 از اهمیت جهانی برخوردار بود، در شرایط خاص روسیه نیز ریشه داشت. نمای پُرهیبت استبداد تزاری اقتصاد راکد کشاورزی را که از زمان آزادی سِرف‌ها پیشرفت‌ چشمگیری نکرده بود، به همراه چهرۀ دهقانان گرسنه و ناراضی از انظار پنهان ساخته بود. از دهۀ شصت قرن نوزدهم گروه‌های تروریستی به فعالیت‌هایی خشونت‌آمیز دست می‌زدند که سرکوب می‌شد. این دوره شاهد ظهور جنبش نارودنیک بود که بعدها حزب سوسیالیست انقلابی جانشین آن شد که دهقانان را به خود جلب کرد. پس از سال 1890 سرمایه‌داری تاخت‌وتازهای قابل‌توجهی در اقتصاد ابتدایی کرد، و ظهور یک طبقۀ مالی صنعتی را که در حزب کادت (حزب دموکراتیک مشروطه‌خواه) تجلّی یافت، ترغیب کرد. این پروسه با رشد طبقۀ پرولتاریا/ کارگر صنعتی و اوّلین نشانه‌های شورش‌های کارگری همراه بود؛ اوّلین اعتصاب‌ها در دهۀ هشتاد رخ داد. در 1898 از این تحوّلات حزب کارگران سوسیال‌دموکرات روسیه (مارکسیست)، حزب لنین، مارتُف و پِلِخانُف زاییده شد. شکست روسیه در جنگ با ژاپن (1904-1905) و سرافکندگی ناشی از آن، ناآرامی‌ها و غلیان‌ها را به سطح جامعه آورد...

| انقلاب روسیه: از لنین تا استالین (۱۹29-۱۹17) | ای. اچ. کار | ترجمۀ شهلا طهماسبی |

https://s8.uupload.ir/files/photo_2024-11-08_00-52-13_mar9.jpg
◽️

#برگی‌_‌از‌_‌تاریخ
#ای_‌اچ‌_‌کار
#انقلاب‌_‌روسیه
#لنین
#استالین
#اتحاد‌_‌شوروی

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

22 Dec, 11:55


◽️
📌
چاپ جدید سه‌گانهٔ احمد اخوت


تا روشنایی بنویس
(چاپ نهم)

تفنگ چخوف
(چاپ چهارم)

خودِ نوشتن
(چاپ چهارم)


#هزارتوی‌ـ‌نوشتن
#نویسندگی
#داستان‌ـ‌کوتاه
#وحشت‌ـاز‌ـصفحه‌ــ‌سفید
#احمد‌ـ‌اخوت

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

21 Dec, 06:53


◽️

📌 بررسی کتاب انقلاب روسیه: از لنین تا استالین

ای. اچ. کار
ترجمۀ شهلا طهماسبی

امروز در روزنامۀ سازندگی

#برگی‌_‌از‌_‌تاریخ
#ای_‌اچ‌_‌کار
#انقلاب‌_‌روسیه
#لنین
#استالین
#اتحاد‌_‌شوروی

@jahaneketabpub

جهان کتاب

21 Dec, 06:11


◽️

📌 فهرست انتشارات جهان کتاب
(دی ۱۴۰۳)


⭕️ www.jahaneketab.ir

جهان کتاب

21 Dec, 06:10


کتاب‌های ما را از کتابفروشی‌های معتبر
و نیز
فروشگاه‌های مجازی بخواهید:
www.behanbook.ir
www.30book.com
www.pakatshop.com
www.gbook.ir
www.shahreketabonline.com
www.bookcityonline.ir
و...

⭕️ همچنین می‌توانید از «سایت جهان کتاب» (با ارسال رایگان به سراسر ایران) خرید کنید:
www.jahaneketab.ir


@jahaneketabpub

جهان کتاب

20 Dec, 12:49


@jahaneketabpub

جهان کتاب

20 Dec, 09:53


◽️

قلبش از انتظار آنچه در شرف وقوع بود در سینه می‌تپید. مطمئن بود کشف خواهد کرد که چه چیزهای دیگری ممکن است... با آن موجودات دیگر به چه چیزهایی می‌شد رسید... آن موجودات بزرگ...

موجوداتی که به نظر می‌رسید به احتمال زیاد بین ستارگان سفر می‌کردند؛ آن هم زمانی که نیاکان انسان‌ها در آفتابی که زیر چتر درختان نقطه‌نقطه شده بود، از این شاخۀ درخت به شاخۀ دیگر می‌پریدند...

| تماس | کارل سِیگِن | ترجمۀ سعید سیمرغ | 520 ص |


#کارل‌_‌سیگن
#تماس_با_فرازمینی_ها
#هوش_‌فرازمینی
#سفر‌_‌در‌_‌فضا
#سعید_سیمرغ
#SETI
#Contact


⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

18 Dec, 06:08


https://s8.uupload.ir/files/محجوب_h0ah.jpg

◽️
محمدجعفر محجوب و امیرارسلان نامدار

دوازده سال بیش نداشتم که برای نخستین بار کتاب امیر ارسلان رومی را برای مطالعه به چنگ آوردم. همسایۀ دیواربه‌دیوار منزل ما زنی بی‌سواد و خرافاتی بود که به اینگونه سرگذشت‌ها دل‌بستگی فراوان داشت و از بس کتاب امیر ارسلان رومی (وی هیچ‌گاه نام امیر ارسلان را بدون لقبش به زبان نمی‌آورد) را به کودکان نوآموز برای خواندن داده و خود سراپا گوش شده بود، جزئیات حوادث (و حتی گاهی جمله‌ها و شعرهای) آن را از بر داشت و موبه‌مو برای شنوندگان خویش (که از زن‌های بیکار و بی‌سواد همسایه تشکیل می‌شد و تعداد آنان نیز کم نبود) تقریر می‌کرد.

وقتی این کتاب به دست من افتاد، جلد و شیرازه‌ای برای آن نمانده و اوراق کتاب به وضعی اصلاح‌ناپذیر پاره و فرسوده و از هم فرو ریخته شده و جز مشتی کاغذ پاره و پوسیده از آن باقی نمانده بود؛ اما من به خواندن فصلی از کتاب در هر شب قانع نبودم و نخستین صفحات کتاب چنان در نظرم کَشنده و جذاب آمد که با التماس و درخواست چند روزی آن را از وی به امانت خواستم. زن همسایه نیز در برابر تمنای آتشین من تسلیم شد و کتابی را که هرگز از خویش جدا نمی‌کرد، با نگرانی و تردید فراوان به امانت به من سپرد. بی‌درنگ به صندوق‌خانۀ تاریکی که پشت اطاق نشیمن ما جای داشت و پدرم هرگز به سراغ آن نمی‌آمد، پناه بردم و به گوشه‌ای نشسته کتاب را گشودم و خمار صدشبۀ خویش را از آن شراب‌خانۀ فرح‌انگیز فرونشاندم و چشم از خطوط فروشسته و محوشده و کج‌ومعوج کتاب، جز برای کارهای بسیار ضروری بازنگرفتم و چون خوشبختانه هنگام تعطیل تابستان بود و درس و بحثی در کار نبود، دوروزه مطالعۀ کتاب به پایان آمد و چنان اثری در روح من بر جای گذاشت که تا روز مرگ آن را از یاد نخواهم برد...

دومین و آخرین روزی که کتاب برای مطالعه در اختیارم بود، داستان قلعۀ سنگ‌باران و مادر فولادزره دیو و شمشیر زمرّدنگار و باقی قضایا را مطالعه کردم و از شدت تأثیر آن بر روی اعصاب ظریف و ناتوان خویش مانند بید می‌لرزیدم و آن صندوق‌خانۀ تاریک را که دریچه‌ای به خانۀ همسایه داشت - و تنها روزنی که این بیغوله از آن کسب نور می‌کرد، همان بود - قلعۀ سنگ‌باران می‌پنداشتم و هر آن در انتظار آن بودم که باران سنگ بر سرم فرو ریزد و یک‌باره نابودم کند.

شب‌هنگام نیز از هیبت و هراس به خواب نمی‌رفتم و پس‌ازآنکه بعد از کشاکش فراوان خواب مرا در ربود، از بیم وقایعی که در میان صفحات کتاب شاهد وقوع آن بودم و شدت تأثیر وحشت‌انگیز آن حادثه‌ها، چندین بار از خواب جستم و مادر فرشته‌خوی خویش را بیدار و نگران بالای سرخویش دیدم...

| خواندنی‌های نوباوگان ایران | دفتر دوم: ادبیات کودک در نشریات دورۀ پهلوی (۱۳۰۶-۱۳۳۶) | به‌کوشش و گزینشِ سیّد علی کاشفی خوانساری |


#ادبیات‌_‌کودکان
#تاریخ‌_‌ادبیات‌_‌کودکان‌_‌‌ایران
#ادبیات‌_‌کودکان‌_‌دردوره‌_‌پهلوی
#سیدعلی‌_‌کاشفی‌_‌خوانساری

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

17 Dec, 12:10


◽️
📌چاپ دهم منتشر شد

استادان و نااستادانم

عبدالحسین آذرنگ

در این کتاب، با تجربه‌های شخصی و دست اول نویسنـده‌ای آشنا می‌شویم که با زبانی ساده و بی‌پـرده از کسانی سخن می‌گوید کـه راه می‌گشودند، و کسانی کـه بن‌بست می‌ساختند. شریک شدن در این تجربه‌ها شاید راهی به سوی شناختن بهتر این واقعیت باز کند که مسیرهای آینده در گرو گشوده شدن انواع راه‌هاست.

خواندن این کتاب برای آموزگاران، استادان، دانشجویان، ... و همهٔ کسانی که با آموختن و آموزش دادن سر و کار دارند سودمند و راهگشاست.

#استادان_و_نااستادانم
#عبدالحسین_آذرنگ
#آموزش
#آموختن
#آموزگاران
#دانشجویان
#استادان

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

16 Dec, 12:39


◽️
📌 خواندنی‌های نوباوگان ایران
دفتر دوم: ادبیات کودک در نشریات دورۀ پهلوی (۱۳۰۶-۱۳۳۶)


به‌کوشش و گزینشِ سیّد علی کاشفی خوانساری

نوشتن دربارۀ چیستی و چگونگی ادبیات کودک و نوجوان در مطبوعات ایران پیشینه‌ای قدیمی‌تر از دورۀ پهلوی دارد... بااین‌حال در دورۀ سی‌سالۀ مورد بررسی این کتاب، ادبیات کودک و نوجوان ایران تحولات و دستاوردهای مهمی داشت.

اگر در دورۀ قاجار تنها می‌توانستیم چهار یا پنج نویسنده را نام ببریم که به‌طور نسبتاً مستمر به تألیف کتاب برای کودکان می‌پرداختند، در این دوره واژۀ جدیدی به نام «نویسندۀ کودکان» متداول شد...

در این کتاب گزیده‌ای از مطالب مطبوعات ایران طی سال‌های ۱۳۰۶ تا ۱۳۳۶ با موضوع کتاب کودک و نوجوان و مباحث نظری و نقد آن فراهم آمده است. علت انتخاب این مقطع، که چندان با مقاطع سیاسی کشورمان منطبق نیست، انتشار اولین نشریه دربارۀ مسائل نظری آموزش و تربیت کودکان با نام تعلیم و تربیت در ۱۳۰۶ و انتشار اولین ویژه‌نامۀ ادبیات کودک در تاریخ مطبوعات ایران توسط مجلۀ سپیدۀ فردا در ۱۳۳۶ است.



⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

15 Dec, 15:49


◽️

📌اتحاد شوروی از تأسیس تا فروپاشی

1. انقلاب روسیه:
از لنین تا استالین (۱۹۱۷-۱۹۲۹)

ای. اچ. کار
ترجمۀ شهلا طهماسبی

2. قرن شوروی
موشه لووین
ترجمهٔ پیروز اشرف


#برگی‌_‌از‌_‌تاریخ #ای_‌اچ‌_‌کار #انقلاب‌_‌روسیه #لنین #استالین #اتحاد‌_‌شوروی #فروپاشی‌ـ‌شوروی #موشه‌ـ‌لووین #پیروز‌ـ‌اشرف

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

04 Dec, 15:49


👆👆👆

از میان این کلمه‌ها، من تاریخچهٔ یکی را به‌خوبی می‌دانم و مایلم که در اینجا آن را بگویم. این کلمه لغت «واژه» است. توجه می‌فرمایید که واژهٔ «واژه» چنان در فارسی امروزی جا افتاده است که نمی‌شود از آوردن آن در «جای خود»، و در آنجا که ضرورت کلام اقتضا می‌کند و در اقتضای کلام، صرف‌نظر کرد. «واژه» اصلاً لغتی است که در زبان دری زرتشتی به کار می‌رود با همان معنای «لغت». این کلمه را استاد ابراهیم پورداود از ارباب جمشید سروشیان شنید و آن را پسندید. می‌دانیم که با هدایت و همراهی استاد پورداود، و البته با همیاری شادروان استاد منوچهر ستوده کتاب فرهنگ بهدینان، تألیف ارباب جمشید سروشیان در حدود سال ۱۳۳۵ خورشیدی انتشار یافت. به هر تقدیر، پورداود و ارباب جمشید با یکدیگر دوستی و مراوده داشتند. وقتی پورداود لغت «واژه» را از ارباب جمشید می‌شنوَد، آن را خیلی می‌پسندد و درواقع، این کلمه را به زبان فارسی معرفی می‌کند. «واژه» را توجه می‌فرمایید که چنان در زبان زندهٔ امروزی جا افتاده است که نمی‌شود کلمهٔ دیگری را به‌راحتی به جای آن «نشانید» و به کار برد. البته احتمال آن‌هم هست که جست‌وجوی بیشتری کاربرد آن را در نوشته‌های پیشینیان هم معلوم کند، و معلوم شود که این لغت را در فارسی، پیش از اینها هم به کار برده‌اند؛ چنانکه از «کاررَفتِ» wāžag در دوران میانهٔ زبان‌های ایرانی خبر داریم.

بنا بر اطلاعات کنونی، امروز می‌دانیم که پورداود چنان کاربرد این واژه را سزاوار و مغتنم می‌یابد که در روندی که متناسب است با شرایط زبان و کاربرد کلمات در آن، درواقع آن را از یک زبان ایرانی، یا به‌اصطلاح معروف، از یک گویش به فارسی معاصرمی‌آورد، و این کلمه در زبان فارسی به‌خوبی جا می‌افتد.

پس می‌بینیم که این رقم وام گرفتن، و این «واژه» ها را می‌باید مثالی دانست از برای یکی از منابع مهمی که زبان فارسی امروزه می‌تواند نیازهای تازهٔ خود را با توسل جستن به آنها برطرف کند. معلوم است که در روزگار ما، به موجب دگرگونیها و تغییراتی که در ارتباطات پدید آمده است، فارسی به وام‌واژه‌های بسیاری نیاز دارد تا بتواند نقش جهانی، و نیز تاریخی خود را ایفا کند؛ تا هم بتواند در شرایط کنونی ابزار ارتباط باشد با جهانِ باز امروزی با درهای گشوده، و هم آنکه ارتباط ما را با گنجینهٔ کهنسال ادب فارسی و این ارثیهٔ یگانه و بی‌همتای نیاکانی خودمان حفاظت کند. این منبع بزرگ و اصلی برای قرض گرفتن واژه‌ها برای زبان فارسی، البته سرشار و بزرگ است و شمارهٔ ارقام و «یکان» آن و درواقع، شمارهٔ این منابع، و زبان‌های زندهٔ ایرانی به بیش از صد می‌رسد.

افشاری: پس، مثل وارد شدن و جا افتادن واژهٔ «تَنِش» در فارسی امروزی، فارسی خراسانی و شیرازی و افغانی و تاجیکی هم مثلاً لغات بسیاری را می‌توانند به فارسی کتابتی و رسمیِ امروزی بدهند. مگر نه؟
مزداپور: البته که درست می‌فرمایید و این واژه‌ها مغتنم هستند و رجحان دارند. اما پس از آن، به نظر من گنجینهٔ مهم، همین منابعی مثل زبان دری زرتشتی، و زبان‌های کردی و لری و بلوچی و گیلکی و مازندرانی است، و دیگر زبان‌های زندهٔ ایرانی، یا به‌اصطلاح امروزی «گویش» هاست. زبان‌های ایرانی متعددی که شمارهٔ آنها را هم نمی‌دانیم، از کوههای پامیر گرفته تا شمال دریای خزر، از جنوب خلیج فارس تا مناطق کردنشین، و گونه‌های فارسی که در شهرها، و نواحی مختلف، از یزد و رشت و اهواز و شهر ایلام گرفته تا افغانستان و هندوستان و پاکستان، و البته در فرارودان به آنها گفت‌وگو می‌شود، این منابع هستند. از نظر تاریخی هم متون بسیاری هست. از آنها هم می‌شود واژه‌های مورد نیاز را به وام گرفت.

امروزه تا جایی که من می‌دانم، افزون بر تحقیقات پژوهشگران ایرانی، در مسکو دکتر ویلادیمیر بوریسوویچ ایوانف و چند تن دانشمند در آن گروه، که متأسفانه به‌رغم ارادتی که خدمتشان دارم، نامشان را نمی‌توانم به یاد آورم، در بیرون از مرزهای کنونی ایران دربارهٔ این زبانها کار می‌کنند.

👇👇👇

جهان کتاب

04 Dec, 15:49


👆👆👆 (ادامه از بالا)

پیش از اینها، به فرمودهٔ شادروان دکتر صادق کیا، با تدبیر و زحمات بسیار کوشیدند تا نام این گویشها را، البته در درون مرزهای سیاسی ایران کنونی، پیدا کنند و نمونه‌هایی از هر یک از این زبانها را فراهم آورند. هدف آن بود که فهرست نام این زبانها به دست آید و نمونه‌هایی از واژه‌ها و ساخت دستوری و آوایی آنها. موجب تأسف بسیار است که هنوز این کار به سرانجام نرسیده بود که همهٔ این اسناد طاغوتی اعلام شد و به سبب ندانم‌کاری و آشوب، بخش بزرگ آن از میان رفت. همکاران ارجمند این پژوهش بخشی از این اسناد را حفاظت کردند. خود این اقدام پژوهشی مهم داستانی سزاوار جستار و بحث دارد. بزرگوارانی ارجمند، چون دکتر نادر جهانگیری آگاهی بیشتری در این باب دارند و نیز دوستان و استادانی دیگر. تندرست باشند و توانا، و امید است که این پژوهش که در راستای تداوم آن‌هم کوشیده‌اند، به سرانجام برسد. تحقیق دربارهٔ زبان‌های ایرانی در بیرون از مرزهای کنونی و سیاسی ایران امروزی استبعادی ندارد.

افشاری: این را می‌دانیم که شمار بسیاری از این زبان‌هایی که آنها را به علت آمدن واژهٔ ēr، و «ایرانی» در خود همان متون قدیمی، و از رویِ نشانه‌های زبان‌شناختی، «زبان‌های ایرانی» می‌نامیم، حالا در بیرون از مرزهای امروزی کشور ایران است که آنها را به کار می‌برند.

|زبانِ میانگانِ فارسی و شاهنامهٔ فردوسی | گفت‌وگوهای کتایون مزداپور، فیروزه دیانت و مهران افشاری |

#زبان_فارسی
#زبان_میانجی
#زبان_ملی
#شاهنامه_فردوسی

⭕️ www.jahaneketab.ir

@jahaneketabpub

جهان کتاب

04 Dec, 15:49


https://s8.uupload.ir/files/sun_zd8i.jpg
◽️
زبان‌های ایرانی

کتایون مزداپور: فرصت کوتاهی می‌خواهم تا کمی بیشتر برسیم به لغات و کلمات فارسی از گذشته‌های هزاران‌ساله تا امروز. شاهنامه سرشار است از این واژه‌ها. آنچه امروزه می‌بینیم، نیاز سخت است به واژه و طرزهای واژه‌سازی و پیدا کردن و کاربرد کلماتی که در فارسی امروزی لازم است. ما می‌دانیم که مثلاً کلمهٔ «گفتمان» یک کلمهٔ جدید و «نوساخته» است، مگر اینکه خلاف این گفته ثابت شود.

«گفتمان» کلمه‌ای است که امروزه به‌خوبی در زبان فارسی جا افتاده است و شده است یک واژهٔ آشنا با کاربردی روزمرّه و ضروری. به سازندهٔ آن، استاد داریوش آشوری باید گفت که دست‌مریزاد! نظیر این واژه‌های «نوساخته» باز هم هست و از این قبیل واژه‌های «تازه‌ساز» را می‌شود بازهم آورد، که مثال آنها، یکی هم کلمهٔ «خودرو» است. این‌گونه واژه‌ها چقدر ارزشمند هستند و ضروری.

مهران افشاری: از استاد دانشمند آقای دکتر شفیعی کدکنی شنیدم که ایشان وقتی در دائرةالمعارف مصاحب کار می‌کردند واژهٔ «روزآمد» را در برابر up to date ساخته‌اند. جالب است نه؟ کمتر کسی می‌داند که این واژه‌های نوساخته را نخستین بار چه کسی ساخته است. یا مثلاً مرحوم استاد ایرج افشار «انجامه» را در نسخه‌های خطی به جای ترقیمه برساخته است.

مزداپور: غیر از لغات «نوساخته» می‌شود واژه‌های قدیمی را هم در فارسی امروزی از سرِ نو به کار برد.

مثل کلمهٔ «فرسته» که من خیلی پسندیدمش. از رادیو شنیدم که کسی در آن، کلمهٔ «فرسته» را برای «پُست» و «ارسال محموله» به کار برد. نفهمیدم که آیا خودش آن را ساخته است یا آن را از فارسی قدیم برداشته است.

کلمات را از گونه‌های زبان فارسی هم می‌شود گرفت. یک منبع بزرگ دیگر برای به وام گرفتن کلمات، زبان‌های دیگر ایرانی است. من کلمهٔ «آیان» را از فرهنگ فارسی معین «ربودم». مدت‌ها بود که به دنبال کلمه‌ای می‌گشتم که معنایی را برساند معادل با «آنچه در جایی می‌آید؛ مطلبی که در متنی به کار رفته است»، یا مفهومی معادل این. در فرهنگ معین اتفاقاً به این واژه برخوردم. واژهٔ «آیان» از فعل مضارع از مصدر «آمدن» است؛ مثلاً در «بیا» یا «بیایید» و «نیایید»؛ مثل «خندان» که از «خندیدن» است. توجه کنیم که چه قدرت نهفته‌ای دارد این زبان فارسی برای واژه‌سازی!

چیز دیگری که از این مخزن و گنجینهٔ بزرگ واژه‌های قدیمی به دستم آمد، «بی از» است که معادل دقیق همان «بدونِ» است، مثلاً در «بِدونِ تعارُف»، که به جای آن می‌شود گفت: «بی از تعارف»؛ «بی از» را از یکی از کتابهای خانلری شکار کردم.

واژهٔ رایجی که از خود زبان فارسی زنده و رایج کنونی در جایی از همین سرزمین، گویا مثل ساوه یا آشتیان امروزه آمده و در فارسی معیار جا افتاده است و رایج شده است، و به‌صورت عام به کار می‌رود، کلمهٔ «تَنِش» است. این واژه را در حدود سالهای ۱۳۴۰ خورشیدی از یک «گونه» از فارسی رایج و امروزی خودمان گرفتیم و حالا اصلاً فراموش شده است که هرچند که این واژه «نوساخته» نیست، اما «نووارد» است و «پذیرفته»، و به‌تازگی در فارسی رسمی و عام کاربردش رواج یافته است و معادل با tension فرنگی به‌خوبی به کار می‌رود.

مثال دیگر، واژهٔ «بُستان» است که همین حالا، در حدود ابهر و زنجان آن را برای «مزرعه» و «کشتزار» به کار می‌برند. این کلمه که در زبان ترکی در آن حدود و یا شاید در نواحی دیگری هم به کار می‌رود و هنوز زنده است، یک نمونه است و از نظایر آن به‌خوبی می‌شود بهره‌برداری و استفادهٔ تازه و امروزی کرد.

گذشته از این واژه‌های قدیمی در فرهنگهای فارسی و گونه‌های زبانی زنده، که می‌شود آنها را پیدا کرد و امروزه هم به کار برد، از دیگر زبان‌های ایرانی هم می‌شود کلمات را گرفت. همان‌طور که واژه‌های «خدیو» و «آغاز» و مثلاً «ویژه» را فارسی از قدیم، از دیگر زبان‌های ایرانی به قرض گرفته است، حالا می‌شود کلمات دیگری را هم از زبان‌های زندهٔ ایرانی گرفت.

فیروزه دیانت: روشا، ژینا و روژین کردی است. این‌ها نام خاص هستند. تارا و روجا هم شمالی است و در حدود گیلان و مازندران رایج بوده و حالا هم در همه جای ایران این نامها را بر بچه‌ها می‌گذارند.

مزداپور: دیگر از این «رسته» اسم‌های زنانهٔ «ماری» است. «ماری» را در زبان‌های شمالی هم داریم به معنای «مادرَک». این «ماری» با آن «ماری» فرنگستانی حالا در فارسی قاطی شده است. عجب اتفاق و اختلاطی!
👇👇👇

جهان کتاب

02 Dec, 10:56


|صد سال جنگ بر سر فلسطین: تاریخ استعمار شهرک‌نشینان و مقاومت (1917-2017) | رشید خالدی | ترجمۀ مریم صالحی |

#برگی_از_تاریخ
#فلسطین
#تاریخ‌‌_‌فلسطین
#رشید‌_‌خالدی
#سرزمین‌_‌های‌_‌اشغالی
#غزه
#کرانه‌_غربی
#شهرک‌_‌نشینان
#اسرائیل
⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

02 Dec, 10:55


‎روزنامه نیویورک پست نوشت که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در «بلک فرایدی» و هنگام خروج از یک فروشگاه با کتابی که در دست داشت بسیاری را غافلگیر کرد. این کتاب با عنوان«جنگ صد ساله علیه فلسطین: تاریخ استعمار شهرک نشینان و مقاومت ۱۹۱۷-۲۰۱۷» تشکیل دولت اسراییل را اقدامی استعماری توصیف می‌کند.
‎به نوشته این روزنامه مشخص نیست بایدن این کتاب را خریده یا کسی در فروشگاه به او داده است.
‎نیویورک پست به نقل از رشید خالدی نویسنده کتاب، نوشته است که بایدن باید ۴ سال پیش این کتاب را می‌خواند.
@sahandiranmehr

جهان کتاب

02 Dec, 08:45


◽️
📌 معرفی کتاب انقلاب روسیه: از لنین تا استالین

ای. اچ. کار
ترجمۀ شهلا طهماسبی

در خبرگزاری مهر 👇

#برگی‌_‌از‌_‌تاریخ
#ای_‌اچ‌_‌کار
#انقلاب‌_‌روسیه
#لنین
#استالین
#اتحاد‌_‌شوروی


https://mehrnews.com/news/6302852

جهان کتاب

27 Nov, 15:58


◽️
شعر نو، غزل نو، ترانهٔ نو
در آثار محمدعلی بهمنی

(همراه با پنج نمونه از سروده‌هایش)

کامیار عابدی


#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب
#محمدعلی‌_‌بهمنی
#کامیار_‌عابدی
#شعر‌_‌نو
#غزل‌_‌نو
#ترانه‌_‌نو


⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

27 Nov, 15:57


https://s8.uupload.ir/files/58_lqns.jpg
◽️
شعر نو، غزل نو، ترانهٔ نو
در آثار محمدعلی بهمنی

(همراه با پنج نمونه از سروده‌هایش)

کامیار عابدی

کسانی که سیر تحولات شعر فارسی را فارغ از گرایش‌های فکری و ادبی و دور از بایدها و نبایدها بر اساس نگاه عینی دنبال می‌کنند، تصدیق خواهند کرد که پس از شکل‌گیری نسل نخست و دوم شعر نیمایی در حدود دهه‌های 1330-1340، نمی‌توانیم از نسل سوم شعر نیمایی به‌ویژه در دههٔ بعد سخن بگوییم. هرچند سه-چهار شاعر نیمایی از متولدان دههٔ 1320 را می‌توان در این دوره سراغ گرفت، فقدان انسجام نسل ادبی در میان این شاعران نیز چنان مُحرز است که درواقع، پروندهٔ شعر نیمایی جز در آثار شماری اندک از برجستگان و پویندگانِ پابرجای این نوع شعر، در عمل در دههٔ 1350 بسته می‌شود. باآنکه در جست‌وجوی دلیل باید به سراغ زمینه‌های مختلفی رفت، شاید اصلی‌ترین سبب را بتوان اصطکاک شدید دو نیروی سنت و تجدد در قلمروهای اجتماع و فرهنگ و لاجرم ادبیات در این دهه دانست. این اصطکاک سبب شد که در حوزهٔ شعر، شاعران نوگرا از سویی به سنت متمایل شوند- حاصل آن: غزل نو- و از دیگر سو به نثر گرایش یابند – و نتیجه‌اش: شعر منثور یا سپید. درواقع،در این موقعیت بغرنج،گروهی از شاعران نسل ادبی مورد نظر به دادوستد با گذشته مشغول شدند و گروهی به دادوستد با آینده.

به‌احتمال‌زیاد، یکی از بهترین نمونه‌های این موقعیت ویژه محمدعلی بهمنی باشد. او، که در دورهٔ کودکی و نوجوانی شعرگویی را با رباعی و دوبیتی آغاز کرده بود، بسیار زود در نیمهٔ دههٔ 1340 به‌عنوان شاعری نوگرا در نشریه‌های ادبی و نیز شب‌های شعر خوشه (1347) شناخته شد (صور و اسباب، صص 152، 429؛ نیز برای آگاهی از تصریح خود او در زمینهٔ مقدم بودن تجربهٔ شعر نیمایی و شعر سپید بر غزل‌سرایی در آثارش ر.ک: کسی هنوز، ص 83). دفتر باغ لال (1350) وی مشتمل است بر شعرهایی نیمایی همراه با چهار غزل که یکی از غزل‌ها به زبان شکسته است؛ اما در دفتر در بی‌وزنیِ (1352) این شاعر نه با شعر نیمایی که یکسره با شعر سپید روبه‌رو می‌شویم. پس از این دو دفتر، هم‌زمان با ترانه‌نویسی، تمایل به غزل‌سرایی نیز در وی نیرو می‌گیرد. البته، گرایش اخیر چندان غیرمنتظره نیست. چون او اندکی پیش در یکی از شعرهای نیمایی خود در دفتر باغ لال در حال و هوای غزل به‌صورت عمومی و غزل حافظ به‌صورت اختصاصی، چنین مؤکد کرده بود:

«دلم هوای غزل کرده ست
هوای زمزمه در یک اتاق دربسته
که رمز هیچ کلیدی
به قفل آن نخورَد
تمام دیشب را
درون دفتر حافظ
به جست‌وجو بودم»(ص 98)

ازاین‌رو، شش سال بعد به‌عنوان یکی از شاعران حاضر در شب‌های شعر انجمن فرهنگی ایران و آلمان (1356) دو غزل و یک مثنوی خود را می‌خواند و نه هیچ یک از شعرهای نیمایی و سپیدش را...

#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب
#محمدعلی‌_‌بهمنی
#کامیار_‌عابدی
#شعر‌_‌نو
#غزل‌_‌نو
#ترانه‌_‌نو

📌 متن کامل از مجلۀ جهان کتاب👇

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

25 Nov, 13:48


◽️
«هدف ای. اچ. کار از تألیف تاریخ انقلاب روسیه شرح وقایع انقلاب نبود (این وقایع‌نگاری‌ها همان زمان به ‌دست بسیاری کسان انجام شده بود)، بلکه می‌خواست نظم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برخاسته از آن را بیان کند. این، به آن شکل که کار می‌دید، بر او وظیفۀ دوجانبه‌ای تحمیل کرد که بر هر تاریخ‌نگار جدّی فرض است: ترکیب درک خلاقانۀ دیدگاه و هدف شخصیت مورد تجسّم خود با ارزیابی بی‌چون‌وچرا از اهمیّت عمومی عمل...»
(آر. دبلیو. دِیویس)



از کتاب #انقلاب‌_‌روسیه: از لنین تا استالین (۱۹۱۷-۱۹۲۹)
ای. اچ. کار
ترجمۀ شهلا طهماسبی

#برگی‌_‌از‌_‌تاریخ #ای_‌اچ‌_‌کار #انقلاب‌_‌روسیه #لنین #استالین #اتحاد‌_‌شوروی

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

24 Nov, 15:55


◽️
📌 منتشر شد

انقلاب روسیه:
از لنین تا استالین (۱۹۱۷-۱۹۲۹)


ای. اچ. کار
ترجمۀ شهلا طهماسبی

#برگی‌_‌از‌_‌تاریخ
#ای_‌اچ‌_‌کار
#انقلاب‌_‌روسیه
#لنین
#استالین
#اتحاد‌_‌شوروی

⭕️ www.jahaneketab.ir

@jahaneketabpub

جهان کتاب

23 Nov, 14:05


https://s8.uupload.ir/files/chegooneh_az_ketab_e_khod_moraghebat_konim03_kzbc.jpg
◽️
چگونه از کتاب خود مراقبت کنیم؟
(بخش پنجم)


مایکل دیردا

ضبط و نگهداری کتاب

کتاب که خوانده شد، آن را باید نگهداری کرد. برای این کار می‌توان از قفسۀ کتاب استفاده کرد. کتاب نباید در معرض تابش مستقیم نور خورشید باشد و دمای اطاق و میزان رطوبت آن نیز باید متعادل و مستمر باشد. رطوبت بالا باعث کپک‌زدگی کتاب می‌شود و حرارت زیاد نیز موجب زرد شدن و شکنندگی کاغذ می‌گردد. بهتر آن است که قفسۀ کتاب در امتداد یک دیوار درونی باشد تا احیاناً رطوبت بیرون را به خود نگیرد.

قفسه‌هایی که دَرِ شیشه‌ای دارند، از دیرباز به عنوان بهترین محل نگاهداری کتاب تلقی شده‌اند. در یک چنین قفسه‌هایی گرد و غبار، دود سیگار و دیگر مواد آلاینده از کتاب دور می‌ماند. ولی باید دقت کرد که دَرِ قفسه به مدتی طولانی کیپ و بسته نماند زیرا کتاب‌ها نیز بدشان نمی‌آید هوایی تازه کنند.

با این حال قفسه‌های دردار گران هستند و اکثر مردم قفسه‌های باز را ترجیح می‌دهند که آن‌ها نیز به خوبی جوابگو هستند.

یک دسته کتاب باید همانند یک دستۀ نظامی، واحدی بسته و متکی به خود را تشکیل دهند. قطع یکسان کتاب‌ها، به نحوی که دو شادوش کنار یکدیگر قرار گیرند، شرط مطلوب تشکیل یک چنین دسته‌ای است؛ زیرا یک چنین ترتیبی به صاف و مستقیم ماندن جلد کتاب‌ها کمک می‌کند. اگر فاصلۀ میان کتاب‌های درون قفسه زیاد باشد، وضعیتی مایل به خود گرفته و این امر به صحافی و شیرازۀ کتاب لطمه می‌زند. اگر کتاب کوچکی را کنار یک کتاب بزرگ قرار دهیم، ممکن است بخش فوقانی کتاب بزرگتر باز شده و جلد آن آسیب ببیند.

برخی برای برقرار داشتن کتاب‌ها از نوعی گیرۀ L شکل فلزی [غشی‌گیر] استفاده می‌کنند. از آن جایی که در این وضعیت لبۀ تعدادی از کتاب‌ها روی گوشه‌ای از این گیره قرار می‌گیرد، امکان آسیب دیدن کتاب‌ها کم نیست. بهتر آن است که به جای استفاده از چنین وسیله‌ای، قسمت خالی قفسه را با کتاب پُر کنید و یا از یک قطعه چوب که به اندازۀ کتاب باشد و روی آن را هم پارچه گرفته باشد، استفاده کنید.

پاره‌ای از کتاب‌های بزرگ مانند فرهنگ لغت یا کتاب‌های مقدس را نیز می‌توان روی رحل قرار داد.

هنگام جابه‌جایی یا برداشتن کتاب از قفسه، دقتی دو چندان لازم است. کتاب‌های مجاور کتاب مورد نظر را کمتر بدین سوی و آن سو فشار دهید؛ بخش زیرین جلد ممکن است آسیب ببیند. برای برداشتن کتاب، مجلّدات کناری را اندکی به جلو فشار داده و آنگاه بخش میانی کتاب مورد نظر را گرفته و به آرامی خارج سازید. هیچ‌گاه کتاب را با انگشت از بالای عطف، بیرون نیاورید؛ احتمال دارد شیرازۀ کتاب آسیب دیده یا ضعیف شود.

در عین حال که ردیف کتاب‌ها باید چند سانتی‌متری از لبۀ قفسه فاصله داشته باشد، آن‌ها را به ته قفسه نیز نچسبانید؛ چرا که در این صورت نه فقط مانع از گردش آزاد هوا خواهید شد، بلکه کتاب به بخشی از قفسه می‌چسبد که معمولاً از موادی با کیفیت نازل و حتی مضّر ساخته شده است، و یا آن‌که مستقیماً با دیوار و سرما / گرمای آن تماس خواهد یافت.

با قرار دادن کتاب‌ها در چند سانتی‌متری لبۀ قفسه، آن‌ها نمای زیباتری می‌یابند و برای بیرون آوردن کتاب نیز لازم نیست آن را بیش از حدّ روی قفسه بکشیم، هیچ‌گاه اجازه ندهید که عطف کتاب از قفسه بیرون بزند؛ زیرا در این صورت امکان دارد که در حین رفت و آمد افراد، تا شده و یا بیرون بیفتد. علاوه بر این، عطفِ پا در هوا می‌تواند به مرور خراب شود.

سیسرو گفته است: «احداث یک کتابخانه در خانه، اهدای یک روح بدان خانه است.» اگر می‌خواهید قفسۀ کتاب درست کنید، هیچ‌گاه از چوب خام استفاده نکنید. الوار بدون رنگ و جلا حاوی مواد و ترشحات مختلفی هستند که به مرور جذب کتاب‌ها می‌شوند. طول قفسه‌ها نباید از 90 سانتی متر تجاوز کند، زیرا اگر تکیه گاه دیگری به کار گرفته نشود، به تدریج زیر بار کتاب‌ها خم خواهند شد.

قفسۀ کتابخانه‌های بزرگ باید در امتداد دیوارهایی احداث شوند که دارای استحکام لازم باشند و اگر در طبقات بالای خانه نصب می‌شوند، باید نه در امتداد، بلکه در جهت عکس تیرهای حاملِ کف اطاق تعبیه شوند. کسانی که احداث کتابخانه‌ای با بیش از هزار مجلّد را در نظر دارند. بهتر آن است که در این کار از لحاظ ارزیابیِ استحکام طبقات با یک مهندس ساختمان نیز مشورت کنند.

کتاب‌های درون قفسه باید به طور مرتب، حداقل سالی دوبار و حتی بیشتر گردگیری شوند. گرد و خاکی که روی کتاب می‌نشیند به تدریج به داخل آن نفوذ کرده، رنگ کاغذ را خراب می‌کند. در ادوار پیشین معمولاً لبۀ بالای کتاب‌ها طلاکوب می‌شدند که مانع از نفوذ گرد و خاک به درون کتاب می‌شد. ولی امروز به دلیل هزینۀ زیاد آن، این سنّت متروک شده است.
👇👇👇

جهان کتاب

23 Nov, 14:05


👆👆👆
برای گردگیری کتاب، آن را از وسط گرفته، نخست بخش فوقانی، و آن‌گاه دیگر قسمت‌های آن را پاک کنید. همیشه از عطف به سمت خارج گردگیری کنید و نه برعکس. یک قلم موی نرم مانند قلم موی جلاکاری، از گردگیرهای ساخته شده از پر مواد مشابه بهتر است.

گردگیری باید به نحوی صورت گیرد که گردوغبار روفته، مجدداً روی کتاب‌ها ننشیند و این امر معمولاً مستلزم آن است که کتاب‌ها برای گردگیری به فضای باز و یا به محل دیگری برده شوند. اینک معمولاً توصیه می‌شود که گردگیری با استفاده از یک برس نرم و مناسب و توسط جاروی برقی صورت گیرد.

اگر اوراق کتاب خشک و شکننده شده‌اند می‌توان روی برس را با یک تنظیف یا پارچۀ توری پوشاند که احیاناً مانع از مکیده شدن بخش‌هایی از اوراق کتاب به درون جاروبرقی گردند.

پاک کردن خود قفسه‌ها از گرد و خاک، تارِعنکبوت و دیگر حشرات نیز قویاً توصیه می‌شود. از آنجا که نظافت کتابخانه کار کثیفی است، حتماً از دستکش استفاده کنید و مواظب باشید که دست‌های آلوده کتاب‌ها را کثیف نکنند.
(ادامه دارد)

#نگهداری_از_کتاب
#نگهداری_از_کتابخانه
#کلکسیون_کتاب
#مجموعه_داری
#ترمیم_کتاب
@jahaneketabpub

جهان کتاب

21 Nov, 07:08


◽️

📌 فهرست انتشارات جهان کتاب
(آذر ۱۴۰۳)


⭕️ www.jahaneketab.ir

جهان کتاب

21 Nov, 07:07


◽️
کتاب‌های ما را از کتابفروشی‌های معتبر
و نیز
فروشگاه‌های مجازی بخواهید:
www.behanbook.ir
www.30book.com
www.pakatshop.com
www.gbook.ir
www.shahreketabonline.com
www.bookcityonline.ir
و...

⭕️ همچنین می‌توانید از «سایت جهان کتاب» (با ارسال رایگان به سراسر ایران) خرید کنید:
www.jahaneketab.ir


@jahaneketabpub

جهان کتاب

19 Nov, 12:11


https://s8.uupload.ir/files/انقلاب_روسیه_02_j8hx.jpg
◽️

تاریخ روسیۀ شوروی _ کتاب پُرحجمی که در سی سال گذشته مرا مشغول داشته بود، و در چهار بخش انقلاب بلشویکی، 1917-1923؛ دورۀ فترت، 1923-1934؛ سوسیالیسم در یک کشور، 1924-1926؛ و پایه‌های یک اقتصاد برنامه‌ریزی‌شده، 1926-1929تکمیل شده _ بر اساس تحقیقات مشروح و مفصل تدوین و به‌منظور استفادۀ متخصصان طراحی شده بود.

پس از تکمیل آن، به فکرم رسید که با فشرده کردن این تحقیق در یک کتاب کم‌حجم به شکلی کاملاً متفاوت، بدون ارجاع به منابع یا دادن پانوشت، خوانندۀ عمومی و دانشجویانی که در پی پیش‌درآمدی برای ورود به موضوع هستند، از این کتاب منتفع خواهند شد. نتیجه، این کتاب مختصر تاریخی است که می‌بینید. مقصود از تفاوت در مقیاس و تعمیم این است که این یک ترکیب جدید زیربنایی است. به‌ندرت جمله‌ای از اثر اصلی در این کتاب جدید تغییر کرده است.

انقلاب روسیه: از لنین تا استالین، 1917-1929، دربردارندۀ همان دوره‌ای است که در تاریخ بزرگ آمده است. این دوره‌ای است که برای آن (برخلاف سال‌های بعد)، منابع فراوانی از عصر شوروی در دسترس قرار دارد. همچنین دوره‌ای است که نطفۀ دورۀ بعدی تاریخ شوروی را حمل می‌کرد؛ در نتیجه برای درک آنچه در آن‌زمان رخ داد باید دید بعداً چه رخ داد. شرح سال‌های دهۀ 1920 با معیارهای گذار از انقلاب روسیۀ لنین تا انقلاب روسیۀ استالین، بی‌تردید، مستلزم ساده‌کردن بیش از حدّ است. اما به یک پروسۀ بااهمیت تاریخی تشخّص می‌بخشد، و جمع‌بندی آن‌چیزی است که همچنان در آیندۀ پیش‌بینی‌ناپذیر نهفته است...
(از پیشگفتار کتاب)

| انقلاب روسیه: از لنین تا استالین (۱۹۱۷-۱۹۲۹) | ای. اچ. کار | ترجمۀ شهلا طهماسبی |

#برگی‌_‌از‌_‌تاریخ
#ای_‌اچ‌_‌کار
#انقلاب‌_‌روسیه
#لنین
#استالین
#اتحاد‌_‌شوروی

@jahaneketabpub

جهان کتاب

19 Nov, 10:03


◽️


آینـه

محمد خلفوف
ترجمهٔ سیّد محمدحسین میرفخرائی

#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب
#داستان‌_‌کوتاه
#آینه
#محمد‌_‌خلفوف
#سید_‌‌محمد_حسین‌_میرفخرائی

@jahaneketabpub

جهان کتاب

19 Nov, 10:02


◽️

آینـه

محمد خلفوف
ترجمهٔ سیّد محمدحسین میرفخرائی

چند وقتی است دلم یک چیز می‌خواهد: داشتن یک آینه.

سر راه محل کارم، یک فروشگاه لوازم خانگی هست. جلوی ویترینش می‌ایستم، روبه‌روی آینه‌ای بلند با قاب سیاه. چند ثانیه خودم را ورانداز می‌کنم، بعد راهم را می‌کشم و می‌روم. برگشتنه هم کارم همین است. گذر زمان باعث شده این کار عادتم بشود.
این‌طوری بود که عاشقِ داشتن آینه شدم...

#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب
#داستان‌_‌کوتاه
#آینه
#محمد‌_‌خلفوف
#سید_‌‌محمد_حسین‌_میرفخرائی

📌 متن کامل از مجلۀ جهان کتاب👇

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpu

جهان کتاب

18 Nov, 12:12


https://s8.uupload.ir/files/chegooneh_az_ketab_e_khod_moraghebat_konim03_2bkx.jpg
◽️
چگونه از کتاب خود مراقبت کنیم؟
(بخش چهارم)

مایکل دیردا



نشانه گذاری

حال که نوبت به خواندن کتاب رسیده است، تذکر یکی دو نکتۀ دیگر نیز لازم می‌آید. در شرایط ایده‌آل، کتاب را باید در یک محیط تمیز، با روشنایی کافی، پشت میز یا روی یک صندلی راحت خواند. از خواندن کتاب در حمام، لب دریا و کنار استخر جداً اجتناب کنید. سعی کنید که در حین مطالعه، نخورید و نیاشامید. شاید بتوانید دقت کنید که قطره‌ای چای یا کمی سُس روی کتاب ریخته نشود، ولی دستان شما به آن اندازه چرب و آلوده خواهد شد که کتاب را ملکوک کند.

البته می‌توانید این توصیه‌ها را نیز نادیده بگیرید. کیست که از یک فنجان قهوۀ داغ، در یک عصر زمستانی و کتاب جذابی از دیگ فرانسیس در بَر، لذت نَبَرد؟ با این حال باید که از عواقب آن با خبر باشید.

در افسانه‌ها آمده است که روزی، سیریل کانالی، منتقد معروف انگلیسی، برای نشانه‌گذاری در کتابی که می‌خواند از یک ورق چربی خوک (بیکن) استفاده کرد! این روش خوبی نیست، ولی لااقل این حُسن را دارد که بحث نشانه گذاری را پیش می‌کشد. باز هم ایده‌آل آن است که از نشانه‌گذاری اجتناب شود؛اگر نمی‌توانید به خاطر بیاورید که تا کجای کتاب خوانده‌اید، احتمالاً دِل به کار نداده و سرسری خوانده‌اید. با این حال آن گروه از افرادی که بر نشانه‌گذاری اصرار دارند باید از نشانه‌هایی که ماننده گیره عمل می‌کنند دوری گزینند؛ این نوع نشانه‌ها در نهایت به اوراق کتاب آسیب می‌رسانند. از چوب الف‌های ضخیم و رنگی نیز باید پرهیز کرد. اگر آن‌ها را برای مدتی طولانی لای کتاب بگذارید، به تدریج صفحات کتاب رنگ می‌گیرد. از این گذشته، اگر از چوب الف‌های چاپی هم استفاده نشود بهتر است؛ زیرا آن‌ها به تدریج رنگ باخته و کتاب را نیز خراب می‌کنند. یک برگ کاغذ نازک – ترجیحاً کاغذ بدون اسید که در فروشگاه‌های لوازم نقاشی موجود است – بهترین چوب الف را تشکیل می‌دهد. لازم به تذکر نیست که هیچ‌گاه نباید از عینک، گیرۀ کاغذ یا مداد به عنوان نشانه استفاده شود، زیرا آن‌ها کتاب را از ریخت می‌اندازند.

کتاب را به صورت باز و از رو قرار ندهید؛ این عمل به شیرازۀ آن آسیب می‌رساند. هنگامی که کتابی را به قفسه باز می‌گردانید مواظب باشید که چیزی لای آن نمانده باشد، به خصوص خرده‌ریزهای غذایی که حشرات را نیز «کتابخوان» می‌کند!
*
اتفاق افتاد؛ در صفحۀ 26 کتاب گل سرخ تحمل ناپذیر تنهایی خوابتان بُرد. برخلاف آن‌چه تبلیغ شده بود، کتابی که نتوان آن را بر زمین گذاشت هم نبود. در نتیجه فردای آن شب تصمیم گرفتید که آن را با خود به سرکار ببرید. اگر داخل کیف یا ساک شما هم به نوع پا به سِن گذاشتۀ کیف مدرسۀ بچه‌ها شباهت دارد. یعنی انبانی است آکنده از مایع شست‌وشوی لنز، دسته کلید، غذای ظهر و تنقلات، خودکارهای کهنه و دیگر خرده‌ریزهای مشابه، شاید بهتر آن باشد که کتاب خود را داخل کیسه‌ای گذاشته و بعد در کیف خود قرار دهید. کتاب آلوده به سُس مایونز و یا جوهر خودکار... اصلاً لطفی ندارد!

در مترو یا اتوبوس دست به کتاب برده و مشغول خواندن هستید که ناگهان جمله‌ای توجه شما را جلب می‌کند: «یک روز سرد و روشن بهاری بود و صدای زنگ ساعت سیزده را اعلان کرد.» قلمی بر می‌دارید تا این جمله را جهت تأمل بیشتر در آینده، علامت بزنید. ناگهان به خاطر می‌آورید که آن را قبلاً هم خوانده‌اید؛ در کمال شگفتی حتی به خاطر می‌آورید کجا و تصمیم می‌گیرید که این نکته را در حاشیۀ کتاب ثبت کنید: «رجوع شود به: جرج اورول، 1984.»

ناگهان دست نگه‌داشته و فکر می‌کنید آیا درست است در حاشیۀ کتابی که اینقدر برای حفظ آن کوشیده‌ایم چیز بنویسیم؟ پرسش دشواری است که هر خواننده یا مجموعه‌داری خود باید دربارۀ آن تصمیم بگیرد. تردید نیست کتابی چون موبی‌دیکِ انتشارات آریون که صدها هزار دلار ارزش دارد باید نوعی اثر هنری تلقی شود و به همان صورت نیز از آن نگهداری شود؛ ولی یک داستان پرفروش یا یک کتاب فنّی چطور؟

کار مشکل‌تر شد. در واقع هر علامت و نوشته‌ای بر کتاب، ارزش آن را کم می‌کند. بسیاری از مجموعه داران و حتی خوانندگان در باب تمیز بودن کتاب ریزبین هستند. صِرف ثبت نام خود بر صفحۀ اول کتاب، از سوی منزّه طلبانِ این عرصه، نوعی هتک حرمت تلقی می‌شود و برای گروهی نیز هر نوع خط و ستاره و نشانه بر حاشیۀ کتاب، ... همانند دیوار نوشته‌ای پَرت. یادداشت‌های مفصل بر حاشیه یا صفحات سفید کتاب، معمولاً یک کتاب خوب را به پدیده‌ای منحصر به فرد – و در نتیجه بی‌ارزش – تبدیل می‌کند. این موضوع به‌ویژه در باب ردّ بر جای مانده از خوانندگانی صدق می‌کند که انواع روان‌نویس را به یک مداد صاف و ساده ترجیح می‌دهند.
👇

جهان کتاب

18 Nov, 12:12


👆
با این حال... خواندن کتاب باید به نوعی مشارکت فکریِ فعال نزدیک شود؛ با کتاب باید وارد بحث شد و با آن زندگی کرد. برخی از صاحبنظران بر این اعتقادند که بدون مداد حتی نمی‌توان کتاب خواند. پاره‌ای از خوانندگان مُسن‌تر رسالۀ کلاسیک مورتیمر جی. آدلن در باب راه و رسم علامت زدن بر یک صفحۀ کتاب را به خاطر دارند. وی در این رساله راه‌های مختلف حاشیه‌نویسی و ارجاع در حواشی متن را از لحاظ درک و فهم بهتر کتاب توضیح داده بود. خوانندگانی که کتاب‌های درسی قدیمی خود را نگه داشته‌اند به خوبی می‌دانند که مرور مجدد یک کتاب کار شده و آکنده از علائم و نوشته‌های مختلف چه لذتی دارد.

آن‌هایی که فکر می‌کنند ممکن است روزی کتاب‌هایشان را بفروشند باید آن‌ها را تمیز نگه دارند، مگر آن‌که اطمینان داشته باشند که معروف خواهند شد. در قرن 19، یک کتابفروش فرانسوی در پایان سعی و تلاش دشوار خود برای پاک کردن یادداشت‌های حاشیۀ کتاب خاطرات سن‌سیمون از دربار لویی چهاردهم، متوجه شد که این یادداشت‌ها از سن بُو، منتقد معروف آن روزگار بوده است. نسخۀ شخصی و حاشیه‌نویس شدۀ شکسپیر از حیات مردان نامی پلوتارک، یا کتاب مقدس موشح به یادداشت‌های میلتون، یا نسخۀ همینگوی از گتسبی بزرگ اسکات فیتزجرالد... چه ارزشی که می‌توان داشته باشد؟

کتابفروش‌ها چنین نسخه‌هایی را «نسخه‌های موشّح» ((Association copies خوانده و بهایی به مراتب بیش از چاپ اول‌های معروف برایشان قائل‌‌اند. هر چه باشد سرگذشت و افسانه هم از جوانب مهم کلکسیون کتاب است.

برای بسیاری از ماها، بهترین پاسخ ممکن به چنین معضلی – حاشیه نوشتن یا ننوشتن – یک دفتر یادداشت است. در این دفترچه می‌توانید نام کتاب را ثبت کرده، قسمت‌های مورد نظر را رونویسی کنید و دقایق و نکاتی را که به نظرتان می‌رسد بنویسد. بدین ترتیب در عین حال که کتاب‌های خود را تمیز نگه می‌دارید، دفترچه‌ای فراهم می‌آورید که خود می‌تواند جایگاه ارزشمندی در کتابخانۀ شما بیاید. لازم به تذکر نیست که برای کسانی که از کتابخانه‌های عمومی استفاده می‌کنند، یک چنین دفترچه‌ای از اوجب واجبات است.
(ادامه دارد)

#نگهداری_از_کتاب
#نگهداری_از_کتابخانه
#کلکسیون_کتاب
#مجموعه_داری
#ترمیم_کتاب
@jahaneketabpub

جهان کتاب

17 Nov, 13:26


◽️
📌 به‌زودی منتشر خواهد شد:

انقلاب روسیه
از لنین تا استالین (۱۹۱۷-۱۹۲۹)


ای. اچ. کار
ترجمۀ شهلا طهماسبی



#برگی‌_‌از‌_‌تاریخ
#ای_‌اچ‌_‌کار
#انقلاب‌_‌روسیه
#لنین
#استالین
#اتحاد‌_‌شوروی

@jahaneketabpub

جهان کتاب

17 Nov, 09:25


https://s8.uupload.ir/files/chegooneh_az_ketab_e_khod_moraghebat_konim03_rdqx.jpg
◽️
چگونه از کتاب خود مراقبت کنیم؟
(بخش سوم)


مایکل دیردا



اصول ابتدایی

اصول ابتدایی نگهداری از کتاب به قرار ذیل است:

1. کتاب را در محلی دور از رطوبت زیاد، حرارت یا سرمای بسیار یا نور مستقیم خورشید نگه دارید. کتاب‌ها دوستدار مکانی تاریک، با هوایی غیرساکن و محیطی معتدل با درجۀ حرارتی بین 13 تا 21 درجۀ سانتی‌گراد و رطوبتی نسبی بین 40 تا 55 درصد هستند.

2. کتاب‌ها را به صورتی مناسب در قفسه قرار داده و جابه‌جا کنید. کتاب‌ها باید طوری در قفسه چیده شوند که در عین پشت و پناه یکدیگر بودن، بتوانند با سهولت و بدون دردسر جابه‌جا شوند. هیچ‌گاه یک کتاب را با نوک انگشتان و از بالای شیرازۀ آن در نیاورید. این کار می‌تواند منجر به آسیب دیدن شیرازۀ کتاب شود. اطراف کتاب را بگیرید، کتاب را بیش از 180 درجه باز کنید. در صورتی که کتاب روکش دارد، می‌توان به هنگام مطالعه آن را کنار گذاشت. هیچ‌گاه برای نشانه‌گذاری در کتاب، قلم، گُل، عکس و بریدۀ روزنامه در داخل آن قرار ندهید. این‌ها یا شیرازۀ کتاب شما را از شکل می‌اندازند و یا صفحاتش را کثیف می‌کنند. کتاب‌های بزرگ را باید به صورت افقی در قفسه قرار داد تا بر جلد و شیرازۀ آن‌ها فشار زیاد وارد نشود.

3. کتاب‌های خود را به صورت منظم بررسی کنید. این‌گونه بازدیدهای مرتب مانع از آن می‌شوند که آفاتی چون موریانه، کرم کتاب و گسست شیرازه کتاب‌های شما را از بین ببرند. گردگیری مرتب کتاب و کتابخانه نیز به حفظ کتاب‌ها کمک می‌کند. استفادۀ گاه به گاه از جاروی برقی که به بُرُس نرمی مجهز شده باشد معمولاً بهترین راه گردگیری است.

قبل از خواندن

سرانجام بچه‌ها خوابیدند، خانه مرتب شد و ظرف‌ها شسته شدند؛ حالا وقت آن است که در جایی راحت بنشینیم و کتاب بخوانیم. در نگاه نخست با روکش کتاب مواجه می‌شویم و عناوین و تصاویر و جمله‌هایی چند در توصیف و معرفی کتاب که بر آن نقش بسته‌اند.

روکش کتاب در قرن 19، و به مثابه وسیله‌ای برای جلوگیری از کثیف شدن کتاب در کتابفروشی ابداع شد. تا مدتی رسم بر آن بود که خریدار کتاب به محض آنکه به خانه می‌رسید، روکش کتاب را دور می‌انداخت. ولی امروزه روکش نیز یکی از اجزای اصلی کتاب تلقی می‌شود؛ حاوی اطلاعات مفیدی دربارۀ خود کتاب یا نویسندۀ آن است و هر از گاه به طرح‌های زیبایی آراسته است. خلاصه آنکه روکش کتاب مهم است و باید از آن نگهداری کرد.

برای نگهداری از روکش، می‌توان آن را به هنگام خواندن کتاب، به کناری گذاشت؛ در غیر این صورت روکش حتماً چروک شده، تا می‌خورد و از ریخت می‌افتد.

با کنار گذاشتن روکش، شکل واقعی جلد کتاب آشکار می‌شود. در گذشته جلد کتاب به مراتب شکیل‌تر از وضعیت فعلی آن بود. گالینگور زیبا، همراه با عنوان طلاکوب و نقش‌هایی تزیینی. ولی امروزه بیشتر عطف کتاب است که نشانی از نام کتاب برخود دارد و مابقی همان گالینگور ساده است.

برای حفظ روکش کتاب می‌توانید همان‌گونه که در کتابخانه‌ها معمول است از روکش‌های پلاستیکی‌ای استفاده کنید که در بازار موجود است. این روکش‌ها گران نیستند و استفاده از آن‌ها آسان است.

پیش از خواندن کتاب، آن را به نرمی «بشکنید». آیا ملاحظه کرده‌‌اید که پس از پایان خواندن یک کتاب نو چگونه عطف آن کج و اوراقش به یک سو مایل شده است؟ یا اینکه در جایی که به زور باز شده و چسب عطفِ آن ترک خورده، باز می‌شود؟ گاهی نیز شیرازۀ کتاب از هم گسسته شده و اوراق آن می‌ریزد، به ویژه در مورد کتاب‌های شمیز.

برای جلوگیری از چنین پیش آمدهای اسفناکی، می‌توان کتاب نو را به تدریج با سختیِ خوانده شدن آشنا کرد. کتاب را بر عطف آن روی یک میز قرار دهید؛ سپس با گرفتن خود کتاب به صورت مستقیم، جلد آن را – هم جلد رو و هم جلد پشت – باز کنید. بیست صفحۀ اول و بیست صفحۀ آخر کتاب را انتخاب کنید و از طریق فشار ملایم بر وسط کتاب و رو به عطف، آن را باز کنید. این کار را با انتخاب بخش‌های مشابه تا رسیدن به وسط کتاب ادامه دهید. با این عمل، کتاب با سهولت بیشتری باز خواهد شد و در ضمن شیرازۀ آن نیز آسیب نخواهد دید.

(ادامه دارد)

#نگهداری_از_کتاب
#نگهداری_از_کتابخانه
#کلکسیون_کتاب
#مجموعه_داری
#ترمیم_کتاب
@jahaneketabpub

جهان کتاب

17 Nov, 06:17


◽️
هیچ‌گاه احساسات واقعی او را درنیافتم. شاید به ‌قدری شاهد مرگ انسان‌ها بوده که نسبت به درد و رنج آن‌ها بی‌تفاوت شده بود. دو برادر و همسرش را حکومت ملّی اعدام کرد. پسر بزرگش در جنگ کره کشته شد. چند فرزندش در جریان راهپیمایی بزرگ در اواسط دههٔ 1930 گم شدند و هیچ‌گاه پیدا نشدند...

او شاهد مرگ انسان‌های زیادی در جریان طولانی انقلاب بود و شاید به این نتیجه رسیده بود که خودش عمری طولانی خواهد داشت و کسانی که کشته‌شده‌اند، شهدای راه انقلاب به شمار می‌روند...

| زندگی خصوصی مائو تسه تونگ: خاطرات پزشک مخصوص مائو | لی جی‌سویی. ترجمۀ محمدجواد امیدوارنیا| 244 ص. مصور |

#برگی_از_تاریخ
#مائو
#خاطرات‌_‌پزشک‌_‌مخصوص
#چین
#انقلاب‌_فرهنگی_چین

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahanekietabpub

جهان کتاب

16 Nov, 13:15


https://s8.uupload.ir/files/chegooneh_az_ketab_e_khod_moraghebat_konim02_y2v5.jpg
◽️
چگونه از کتاب خود مراقبت کنیم؟
(بخش دوم)


مایکل دیردا



کتاب نو

یک کتاب نو، شکل و شمایلی برّاق و زیبا دارد و باید حتی الامکان آن را به همان صورت نگه داشت. یک کتابِ منتخبِ «باشگاه کتاب ماه» معمولاً در یک چنین وضعیتی به دست خواننده می‌رسد. ولی بسیاری از مشترکان آن باشگاه، از جاهای دیگر نیز کتاب می‌خرند. در این صورت، بد نیست که یکی دو راهنمایی ارائه شود.

پیش از خرید یک کتاب نو، آن را با دقت بررسی کنید. نسخه‌ای را انتخاب کنید که روکشی تمیز و برّاق و بدون تاخوردگی داشته باشد. چرا جنس معیوب بخریم؟ معمولاً فروشنده کتاب شما را می‌پیچد ولی اگر چنین هم نکند، کیسه‌ای طلب کنید. کیسه از کتاب شما تا منزل مراقبت می‌کند.

دقت کنید که این گنج نویافته را در سبد خرید خود، کنار مثلاً یک بستۀ پنیر نیندازید! اگر هم در راه گرفتار باران شدید از این که کتاب شما در کیسه‌ای پلاستیکی قرار دارد، شکرگزار باشید.

وقتی که به خانه رسیدید، اگر روی کتاب شما برچسب قیمت قرار دارد، آن را با دقت بکنید؛ چرا که چسب می‌تواند کتاب شما را لک کند.

اگر کتابخانۀ خود را نوعی سرمایه‌گذاری تلقی می‌کنید و کتاب را در کنار لذت مطالعه، به حساب ارزش بالقوۀ آن در آینده نیز خریداری می‌کنید، سعی کنید که فقط چاپ اول‌ها را بخرید، چرا که فقط آن‌ها با احتمال افزایش قیمت روبه‌رو هستند. خریداران و مجموعه‌داران، به گونه‌ای تنگ نظرانه، فقط به چاپ اول کتاب‌ها توجه دارند و تازه در سال‌های اخیر است که پژوهشگران کتاب‌شناسی، اهمیت چاپ‌های بعدی را در درک و فهم بیشتر تاریخ نشر کتاب متذکر شده‌اند. برای مثال می‌توان از چاپ دوم کتاب تمام مردانِ شاه رابرت پِن وارِن یاد کرد که بدون روکش می‌تواند حدود 10 دلار به فروش برسد، حال آنکه چاپ اولش – آن هم بدون روکش – می‌تواند بین 50 تا 100 دلار خرید و فروش شود و ارزش آن با یک روکش تمیز و دست نخورده نیز بین 750 تا 1000 دلار است.

برای بررسی آنکه کتابی «چاپ اول» است یا خیر، می‌توان به صفحۀ شناسنامۀ آن رجوع کرد که یا مشخصاً «چاپ اول» بودن آن ذکر شده و یا در صورت عددی بودن مشخصات کتاب، با شمارۀ 1 مشخص شده است. اگر هم این اطلاعات را ملاحظه نکردید، تاریخ مندرج در صفحۀ عنوان را با تاریخ مندرج در شناسنامۀ کتاب مقایسه کنید؛ اگر آن‌ها با هم مطابقت داشتند، کتاب مزبور احتمالاً یک «چاپ اول» است.

هر چند این قاعده در مورد بسیاری از کتاب‌های قدیمی‌تر نیز صدق می‌کند، ولی با توجه به روش‌های مختلفی که در ثبت مشخصات کتاب‌ها به کار رفته است، شاید لازم شود که برای تدقیق این امر به روش‌های دیگری نیز متوسل شویم؛ از جمله مراجعه به مراجع به مراجع کتاب‌شناسی و تجارب حاصل از مراجعۀ مکرر به مراکز خرید و فروش کتاب‌های دست دوم.

معمولاً اگر یک داستان یا زندگینامۀ جدید را به محض انتشار می‌خرید، می‌توانید مطمئن باشید که یک «چاپ اول» خریده‌اید. ولی فرض کنیم که مصمم شده‌اید که کتاب جنجالی و جدید گل سرخ تحمل ناپذیر تنهایی اثر اومبرتو گارسیا کوندرا را به دست آورید که مدتی است منتشر شده و نسخۀ موجود در ردیف اول کتاب‌فروشی، نسخه‌ای متأخر است. چه باید کرد؟ پشت ردیف اول کتاب‌ها را هم نگاه کنید؛ گاهی اوقات یک نسخۀ چاپ اول هنوز هم در آن گوشه‌ها موجود است؛ در غیر این صورت یک کتابفروشی دیگر را امتحان کنید.
(ادامه دارد)

#نگهداری_از_کتاب
#نگهداری_از_کتابخانه
#کلکسیون_کتاب
#مجموعه_داری
#ترمیم_کتاب
@jahaneketabpub

جهان کتاب

16 Nov, 13:08


◽️
قرارهای کافه‌ای

احمد اخوّت


#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب
#قرارهای‌_‌کافه‌_‌ای
#احمد‌_‌اخوت
#پاتوق‌_‌های‌_‌فرهنگی

@jahaneketabpub

جهان کتاب

16 Nov, 13:07


https://s8.uupload.ir/files/قرارهای_کافه_ای_mq5r.jpg

قرارهای کافه‌ای

احمد اخوّت

«پاتوق‌های پرهمهمۀ شب‌های بی‌قراری.»
(تی. اس. الیوت، سرود عاشقانۀ آلفرد پروفراک)

فرهاد گفت: «لیست دادند اسم من را هم بنویس». پاییز ۱۳۵۱ بود و من سال دوم دانشگاه بودم. آن زمان رشته‌ام جامعه‌شناسی بود و بعدها تغییر رشته دادم. درس جامعه‌شناسی عمومی درسی چهار واحدی و اجباری برای تمام رشته‌های علوم اجتماعی و برای همین کلاسش نسبتاً شلوغ بود و در دانشکدۀ ادبیات تشکیل می‌شد. پنجاه و هفت نفر این درس را گرفته بودند اما بیشتر از بیست و چند نفر در کلاس حاضر نمی‌شدند. استاد درس ظاهراً چندان اعتقادی به حضور و غیاب نداشت و برای همین لیستی دست به دست می‌شد و هر کسی اسم خودش (و نام هر کس را که دوست داشت) می‌نوشت و تعداد فراری‌های کلاس زیاد بود. یکی از این¬ها فرهاد بود که زیاد سر کلاس‌ها نمی‌آمد. هرجا می‌شد در می‌رفت. سرش جاهای دیگر گرم بود و به فعالیت‌های دیگری مشغول بود، آن هم درست در ابتدای شروع سال‌های توفانی اوایل دهۀ پنجاه. ظاهراً هدفش بیشتر این بود که در دانشگاه باشد. می‌گفت هشت سال است مثلاً دارد لیسانس می‌گیرد و هر وقت می‌خواهند او را از دانشگاه بیرون کنند گواهی‌ای جور می‌کند که فلان بیماری را دارد. آدمی تودار و مرموز، بسیار حرّاف و مهربان بود. دانشکدۀ علوم اجتماعی تازه تأسیس شده و محلش کنار میدان بهارستان درست پشت سازمان برنامه بود. جایی قدیمی، بسیار زیبا و خلوت و به دور از شلوغی‌های دانشگاه. بماند که بیشتر درس‌های عمومی‌مان در دانشکدۀ ادبیات برگزار می‌شد و واقعاً کبوتر دو بُرجه بودیم.

روزی نزدیک ظهر تازه درسم در دانشکدۀ ادبیات تمام شده بود و می‌رفتم ناهار بخورم که برخوردم به این فرهادِ همیشه غایب. پرسید: کجا؟ گفتم: ناهار. گفت: کجا؟ گفتم: سلف هنرها. گفت: سلف سوسول‌ها. تو و سلف هنرها؟ پناه بر خدا! بعد گفت: امروز را بی‌خیال هنرها شو. بیا برویم یک جای خلقی ناهار. گفتم: مثلاً؟ گفت: کافۀ پرسپولیسی‌ها، تو میدان بهارستان. گفتم: انگار یادت نیست امروز کجا هستیم. از اینجا تا بهارستان خیلی راه هست. گفت: با اتوبوس می‌رویم. حرف می‌زنیم زود می‌رسیم. گفتم: من گرسنه‌ام، صبحانه و ناهار را با هم می‌خورم. امروز نه، باشد چهارشنبه که با هم در دانشکدۀ خودمان کلاس داریم. غُری زد و بدون خداحافظی رفت.

چهارشنبه بعد از کلاس، صلاة ظهر رفتیم ناهار. کافۀ پرسپولیسی‌ها درست در میدان بهارستان بود. بیشتر رستوران بود تا کافه، ولی به کافه معروف بود. اینجا جای شلوغی بود و بیشتر مشتری‌هایش از طرفداران تیم پرسپولیس بودند. دیدم فرهاد از وسط شلوغی‌ها رفت آخر کافه که جای خلوتی بود. از کنار میزی گذشتیم که پیرمردی پشتش نشسته بود. ظاهراً فرهاد با او آشنا بود چون با او سلام و علیک گرمی کرد و آهسته چیزی به او گفت. پیرمرده با لحن مسخره‌ای گفت: تاجی که نیست؟ فرهاد جواب داد: نه بابا. تاجی کدام است؟ فرهاد اصلاً در خط ورزش و فوتبال نبود. اینجا پاتوقش بود و بیشتر ظهرها اینجا ناهار می‌خورد و با دوستانش قرار می‌گذاشت. اینجا کافه‌ای کاملاً مردانه بود و هیچ زنی دیده نمی‌شد. فرهاد دیزی و من جای شما خالی لوبیاپلو با سالاد شیرازی خواستم. فرهاد هفت‌سالی از من بزرگ‌تر بود و با من مثل برادربزرگ‌ها حرف می‌زد. گفت: چرا دیزی نخواستی؟ اینجا دیزی‌هایش حرف ندارد. دیزی غذای خلقی است. با خجالت گفتم: من دیزی زیاد دوست ندارم. بوی دنبه‌هایش می‌زند تو ذوقم. گفت: این سوسول‌بازی‌ها را بگذار کنار. مثل مردم غذا بخور. یک‌بند حرف می‌زد و حکم می‌کرد. دائم توی نخ غذا خوردن من بود. مثلاً می‌گفت: قشنگ سالاد را بریز روی پلو و بخور. مثل آدم‌های گرسنه. حرف‌هایش پُر بود از کلماتی مانند «پروسه»، «روند»، «سمت‌وسو»، «آریانپور»، «دیالکتیک». من بیشتر توی نخ طرز حرف زدنش بودم. اینکه دائم دست‌هایش را تکان می‌داد. اینکه دوتایی رو در روی هم نشسته بودیم، ناهار می‌خوردیم و حرف می‌زدیم. من که در شبانه‌روز بیشتر از ده جمله حرف نمی‌زدم. دو زبان با هم و همراه یکدیگر در کار بودند. زبانی که حرف می‌زد و زبانی که غذا می‌خورد. بعدها دربارۀ این دو زبان مطالب زیادی خواندم اما آن روز قشنگ به چشم دیدم اینها با هم چه طور کار می‌کنند و چه قدر با یکدیگر همراهند...

#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب
#قرارهای‌_‌کافه‌_‌ای
#احمد‌_‌اخوت
#پاتوق‌_‌های‌_‌فرهنگی

📌 متن کامل از مجلۀ جهان کتاب👇

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

14 Nov, 12:06


https://s8.uupload.ir/files/chegooneh_az_ketab_e_khod_moraghebat_konim01_82kd.jpg

◽️
چگونه از کتاب خود مراقبت کنیم؟
(بخش اول)


مایکل دیردا



کتاب‌ها و خواننده‌ها

از کتاب به عنوان دستگاهی برای تفکر نیز یاد شده است. ما در حاشیۀ آن یادداشت می‌کنیم، زیر جملاتی را خط می‌کشیم، در ذهن خود و یا بر روی صفحۀ کاغذ با نویسندۀ آن وارد بحث و جدل می‌شویم، لبۀ صفحات مورد نظر خود را تا می‌کنیم، تا جایی را که خوانده‌ایم با مداد علامت می‌گذاریم، هنگامی که در حین استحمام کتاب می‌خوانیم جلدش را خیس می‌کنیم، و سرانجام هنگامی که نویسنده زیاده‌روی می‌کند، این کتاب بی‌مصرف و عصبانی کننده را به گوشه‌ای پرت می‌کنیم و یا حتی بدتر از آن...

روزی نرو وُلف، قهرمان داستان‌های پلیسی رکس استات، اوراق چاپ سوم لغت‌نامۀ وبستر را دسته دسته کند و با عصبانیت به درون آتش ریخت. چرا؟ زیرا با نرمش و تساهلِ زبانیِ آن در قبال پاره‌ای از کاربردهای نه چندان دقیقِ لغات و اصطلاحات انگلیسی موافق نبود. توماس دکوینسی، نویسندۀ انگلیسی قرن نوزدهم، که بیشتر به دلیل کتاب اعترافات یک تریاکی انگلیسی‌اش شهرت دارد، از آنجا که در آن دوره هنوز دستگاه فتوکپی اختراع نشده بود و او حوصلۀ رونویسیِ بخش‌های مورد علاقۀ کتاب‌ها را نداشت، از طریق پاره کردن صفحات مزبور یادداشت‌برداری می‌کرد. وُرد زوُرتِ شاعر از یک کارد آغشته به کره برای از هم گسستن شیرازۀ یک جلد از آثار بُرک استفاده کرد و جرج سانتایانای فیلسوف نیز در اواخر عمر برای خواندن یک کتاب آن را عملاً تکه تکه می‌کرد. او پس از جدا کردن جلد کتاب، بخش‌های مختلف آن را بر اساس فرم‌های16 یا 32 صفحه‌ایِ تا شده جدا می‌کرد و معمولاً هنگامی که در تختخواب دراز کشیده بود، آن‌ها را می‌خواند و سپس مستقیماً به درون سطل زباله می‌انداخت!

آیا می‌توان گفت که آن‌ها در حق کتاب ظلم می‌کردند؟ پرسش دشواری است. هر یک از آن‌ها کتابِ فیزیکی را در نظر داشتند و آن را به مثابه یک محفظۀ صِرف می‌نگریستند؛ یک جعبۀ حلبیِ حاوی دانه‌های سبز شعر و خِرَد. مهم، ارزش معنویِ درون آن بود.

با این حال کتاب را می‌توان به عنوان یک شی‌ء زیبا و لذتی جاودانی نیز در نظر گرفت. کتاب‌های اولیه اشیائی مقدس تلقی می‌شدند؛ چنین نیز بودند، چرا که بسیاری از آن‌ها متون مقدس را در دل داشتند. در تکریم آن‌ها هنرمندانی چیره دست به تذهیبشان پرداخته، تصاویری زیبا برایشان ترسیم می‌کردند. جلد کتاب از چرمِ ساخته و پرداختۀ صحافان ماهر گرفته می‌شد و معمولاً چفت و بست داشت و مُرَصّع بود. در واقع آسیب رساندن به این کتاب، جز عملی کفر آمیز، به نوع دیگری نمی‌توانست تعبیر شود.

رویکرد خوانندگان امروزی را می‌توان در حالتی بین این دو افراط و تفریط تعریف کرد. می‌خواهیم از خواندن کتاب‌هایمان لذت ببریم و در عین حال می‌خواهیم برای مدتی نیز آن‌ها را در دسترس داشته باشیم. شاید بخواهیم کتاب‌های مورد علاقه‌مان را چند بار دیگر هم بخوانیم؛ شاید هم بخواهیم آن‌ها را برای فرزندانمان به ارث بگذاریم، و یا امیدوار باشیم که بهای برخی از آن‌ها بالا برود و خودمان – یا ورّاثمان – آن‌ها را به قیمت خوبی بفروشیم. امروزه یک نسخه از چاپ اول تیمور لنگ و دیگر اشعار ادگار آلن‌پو که در سال 1827 به تعدادی معدود منتشر شد، دست‌کم 250 هزار دلار می‌ارزد. ولی حتی چاپ‌های تمیز متأخر نیز می‌تواند به نحو شگفت‌انگیزی ارزشمند باشد. چاپ اولِ رمانِ موفقِ داروی عشق اثر لوییز الدریخ می‌تواند برای یک مجموعه‌دار به قیمت 200 دلار تمام شود و بهای آن هر روز هم رو به افزایش است.

حفظ و نگهداری یک کتابخانۀ خانگیِ تمیز و جذاب مستلزم اندکی توجه است و مقادیر معتنابهی فهم و شعور معمول. نه لازم است که از کتاب‌هایتان همانند یک مجموعۀ چینیِ سِوْر محافظت کنید، که صِرف حضور یک کودک در اطراف آن می‌تواند موجودیت‌اش را به خطر افکند، و نه آن‌که مانند یک روزنامه با آن‌ها برخورد کنید. از کتاب‌هایی که دارید مواظبت کنید؛ در نتیجه کتاب‌هایی خواهید داشت که ارزش حفظ کردن داشته باشند.
(ادامه دارد)

#نگهداری_از_کتاب
#نگهداری_از_کتابخانه
#کلکسیون_کتاب
#مجموعه_داری
#ترمیم_کتاب
@jahaneketabpub

جهان کتاب

12 Nov, 09:07


◽️

🌸 به مناسبت هفتۀ کتاب

کتاب‌های مورد علاقه‌تان را با تخفیف و ارسال رایگان تهیه کنید:
⭕️www.jahaneketab.ir

◽️

جهان کتاب

09 Nov, 14:05


◽️

«رژیم شوروی سرنگون نشد بلکه بعد از خرج کردن تمام منابع درونی خود جان داد و زیر بار وزن خود فروریخت.»

| قرن شوروی | موشه لووین | ترجمهٔ پیروز اشرف | ۶۲۴ ص | چاپ سوم |

#برگی‌ـ‌از‌ـ‌تاریخ
#اتحاد‌ـ‌شوروی
#فروپاشی‌ـ‌شوروی
#روسیه
#موشه‌ـ‌لووین
#پیروز‌ـ‌اشرف

⭕️www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

08 Nov, 09:38


📌 معرفی کتاب تماس

در روزنامه سازندگی

#کارل‌_‌سیگن
#تماس_با_فرازمینی_ها
#هوش_‌فرازمینی
#رادیوتلسکوپ
#سفر‌_‌در‌_‌فضا
#سعید_سیمرغ
#SETI
#Contact

جهان کتاب

06 Nov, 13:27


◽️

اگر نویسنده‌ هستید و داستانی نوشته‌اید که دلتان می‌خواهد بقیه هم آن را بخوانند می‌توانید آن را برای ما بفرستید. داستان‌های رسیده توسط داوران مجله جهان کتاب بررسی می‌شوند و در صورت پذیرفته شدن در مجله‌ چاپ می‌شوند.

شرایط ارسال داستان‌:
۱. محدودیت موضوعی ندارد.
۲. بیشتر از ۲۵۰۰ کلمه نباشد.
۳. فایل ورد ارسال شود.
۴. همراه با داستان، نام کامل و شماره تماس نویسنده ذکر شود.
۵. داستان قبلاً در رسانه‌های چاپی یا فضای مجازی منتشر نشده باشد.

نحوه‌ ارسال:
داستان‌ خود را به نشانی ایمیل [email protected] ارسال کنید و در قسمت موضوع ایمیل عبارت "داستان کوتاه" را ذکر کنید.
منتظر دریافت داستان‌های خواندنی شما هستیم!

@jahaneketabpub

جهان کتاب

04 Nov, 15:20


◽️
داستان

رفیق ابراهیموف
علی خزاعی‌فر

#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب
#داستان‌_‌کوتاه
#رفیق‌_‌ابراهیموف
#علی‌_‌خزاعی‌_‌فر


⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

04 Nov, 15:19


https://s8.uupload.ir/files/56_frw8.jpg
◽️
داستان

رفیق ابراهیموف
علی خزاعی‌فر

ابراهیم آلِ‌محمود هوادارِ سینه‌چاکِ ادبیاتِ روسی بود و این ادبیات را با روحیهٔ غم‌پرور و متفکّر ایرانی کاملاً سازگار می‌دید. پوشکین که پدر زبان و ادبیات روسی بود و احترامش محفوظ. آن‌قدر رمان هفت هزار خطی او، یوگنی آنگین، را خوانده بود که حتی جمله‌های یومیه‌اش هم از سادگی و زیبایی تغزلی زبان او تأثیر می‌پذیرفت. درمورد تولستوی معتقد بود اگر او فقط یک کتاب نوشته بود، آنا کارنینا، و اگر فقط جملهٔ اول آن کتاب را نوشته بود («همهٔ خانواده‌های خوش‌بخت شبیه هم هستند، ولی هر خانوادهٔ بدبخت بدبختی‌اش منحصربه‌فرد است.») در نظر او همچنان بزرگ‌ترین نویسندهٔ جهان بود. البته تولستوی را به خاطر اندازهٔ کارهایش هم دوست داشت و می‌گفت گرچه اندازه آن‌قدر هم مهم نیست ولی مطلبی را که بزرگ‌ترین نویسندگان جهان در هزار کلمه بیان می‌کنند تولستوی قادر است در سه هزار کلمه بیان کند. چخوف را به خاطر نگاه طنزآمیزش به زندگی تناقض‌آمیز بشردوست داشت، و هر وقت هوا خوب بود این جملهٔ او را نقل می‌کرد: «چه هوای خوبی است امروز! نمی‌دانم یک فنجان چای بخورم یا خودم را حلق‌آویز کنم.»

تورگنیف را مخصوصاً به خاطر مضمون «مرد زائد»ش دوست داشت و دشمنانش را مصداقِ مرد زائد او می‌دانست. درمورد نیکلای گوگول هم معتقد بود داستایوسکی حرف اول و آخر را زده و گفته «همۀ ما از تویِ شنل گوگول درآمده‌ایم.» گاهی هم به شوخی حرف داستایوسکی را به روایت خودش نقل می‌کرد و می‌گفت: «نویسندگان یا از تویِ شنل گوگول درآمده‌اند یا از زیرِ بته.» ولی داستایوسکی را بیشتر از بقیه دوست داشت چون معتقد بود او بیشتر از بقیه به اعماق ذهن شخصیت‌هایش فرو می‌رود.

هیچ‌وقت به شوروی سفر نکرده بود و هیچ میلی هم نداشت به کشوری سفر کند که کمونیست‌های صد پشت بیگانه با ادبیات بر آن حکومت می‌کردند. در خیالش روسیهٔ محبوبش که قبل از آمدن کمونیست‌ها به بالاترین مرتبهٔ شکوفایی خود در ادبیات دست یافته بود، در هفدهم اکتبر به پایان زندگی دنیایی خود رسید و بزرگان ادبیات روس حالا در کنار یکدیگر و در بهشتی به حیات خود ادامه می‌دادند که در آن زمان و ویرانی راه نداشت و نویسندگان سایر کشورها همچون طفلانی نزد آنها تا ابد به تلمّذ و روزی‌خواری مشغول بودند.

او که ثروت هنگفتی از پدر به ارث برده بود و عمر خود را وقف یادگیری زبان روسی و خواندن و ترجمهٔ آثار بزرگان ادبیات روسی کرده بود، از دو چیز متنفر بود، گرچه نمی‌دانست از کدام یک بیشتر متنفر است: اولی ترجمه‌های ادبیات روسی به زبان فارسی که به نظر او هیچ اصالت و اعتباری نداشتند چون از زبان‌های غیرروسی به فارسی ترجمه شده بودند؛ دومی حزب توده و طرفداران آن چون این‌ها حتی به بزرگان ادبیات روس هم خیانت کرده بودند و با وقاحت و بی‌شرمی تولستوی و چخوف و پوشکین و گوگول و داستایوسکی و بقیه را بورژوا می‌نامیدند...

#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب
#داستان‌_‌کوتاه
#رفیق‌_‌ابراهیموف
#علی‌_‌خزاعی‌_‌فر

📌 متن کامل از مجلۀ جهان کتاب👇

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

03 Nov, 06:03


◽️
📌 معرفی کتاب تماس

در خبرگزاری مهر👇
https://www.mehrnews.com/news/6276399

#کارل‌_‌سیگن
#تماس_با_فرازمینی_ها
#هوش_‌فرازمینی
#رادیوتلسکوپ
#سفر‌_‌در‌_‌فضا
#سعید_سیمرغ
#SETI
#Contact

جهان کتاب

31 Oct, 12:19


◽️
من از شیطان و اجنه به عنوان نماد ادبی استفاده می‌کنم. این درست، ولی به این دلیل از آنها به عنوان نماد استفاده می‌کنم که احساس می‌کنم وجود دارند. اگر احساس نمی‌کردم که وجود دارند، از آنها استفاده نمی‌کردم. هنوز هم بر این باورم که انواع و اقسام نیروها ما را احاطه کرده‌اند، من با این باور بزرگ شده‌ام و هنوز هم آن را رها نمی‌کنم. نه اینکه نخواهم، آنها هستند که مرا رها نمی‌کنند...

| رویای نوشتن: نویسندگان معاصر از نوشتن می‌گویند | ترجمۀ مژده دقیقی | ۴۰۰ ص | چاپ هفتم |


#آیزاک‌_‌باشویس‌_‌سینگر
#رویای‌_‌نوشتن
#مژده‌ـ‌دقیقی
#پاریس‌ـ‌ریویو

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

29 Oct, 11:19


https://s8.uupload.ir/files/407__3xr.jpg
◽️
📌 در این شماره:

رفیق ابراهیموف/ علی خزاعی‌فر

آینـه/ محمد خلفوف، ترجمۀ سیّد محمدحسین میرفخرائی

قرارهای کافه‌ای/ احمد اخوّت
*
احمد فردید و مواجهۀ ایرانی با مدرنیسم/ معصومه علی‌اکبری

ر. اعتمادی به سعی ظریف/ سیّد فرید قاسمی

سهمِ شناخت اقلیم در اقلیمی‌نویسی/ رجبعلی مختارپور

برکنار از منطق متعارف / فرهاد طاهری

نگارش در آغوش ویرایش/ نازنین‌زهرا ادیبی

شبح بود؛ اما هنوز زنده/ مرضیه کَهرانی

دام‌چالۀ طبیعت یا حضور ارواح شیطانی/ حمید نامجو

دست‌های شکستۀ سن‌فرانسیس/ نیما همّتی

شاعر ذاتاً مهاجر است/ فاطمه نقوی

برگ‌هایی از هنر معاصر ایران/ فرّخ امیرفریار
*
ویرایش در عصر مشروطه و پسامشروطه/ عبدالحسین آذرنگ و مروارید رفوگران

جوانه‌های تاریخ‌نویسی ادبیات کودک در دورۀ قاجار/ سیّد علی کاشفی خوانساری

شعر نو، غزل نو، ترانۀ نو: شناختی از آثار محمدعلی بهمنی / کامیار عابدی

میراث حقیقی: فونت‌های حسین عبدالله‌زاده حقیقی/ کوکب طاهباز

درون‌مایه‌های اسلامی در آثار خورخه لوئیس بورخس(1)/ لوس لوپز
بارالت، ترجمۀ محمدعلی روانبُد

ترجمۀ تصویر/ جیلیان لتی، ترجمۀ مانا عسگری

در حوالی کتاب: هاروکی موراکامی/ ترجمهٔ مژده دقیقی
*
هزار و یک داستان/ زری نعیمی

معرفی کوتاه

تازه‌های بازار کتاب/ فرّخ امیرفریار

از مورّخی ایران‌دوست/ فخرالدین عظیمی

درگذشتگان

#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب
⭕️ www.jahaneketab.ir

جهان کتاب

29 Oct, 10:14


◽️
📌 شمارۀ جدید جهان کتاب منتشر شد

سال بیست و نهم
شمارهٔ ۴۰۷
مهر - آبان ۱۴۰۳

⭕️ این شماره را از سایت جهان کتاب هم می‌توانید تهیه کنید:
www.jahaneketab.ir

⭕️ شما می‌توانید مجلۀ جهان کتاب را مشترک شوید و هر شماره را، همزمان با انتشار، از طریق پست دریافت کنید. برای اشتراک به سایت جهان کتاب مراجعه کنید و یا با ما تماس بگیرید:
۶۶۹۶۸۰۹۷-۹۸

⭕️ همچنین می‌توانید جهان کتاب را در اپلیکیشن‌ طاقچه بخوانید:
www.taaghche.ir

#مجله‌ـ‌جهان‌ـ‌کتاب

جهان کتاب

24 Oct, 08:27


◽️
کمی بعد از انتشار بازماندۀ روز، با همسرم در رستوران ارزان‌قیمتی نشسته بودیم، و در این مورد صحبت می‌کردیم که چطور باید برای مخاطب جهانی رمان نوشت و سعی می‌کردیم مضمون‌های جهانی پیدا کنیم. همسرم اشاره کرد که زبان رؤیاها یک زبان جهانی است. هر کسی از هر فرهنگی با آن احساس نزدیکی می‌کند. تا چند هفته بعد از این گفت‌وگو، از خودم می‌پرسیدم دستور زبان رویاها چیست؟...

| رویای نوشتن: نویسندگان معاصر از نوشتن می‌گویند | ترجمۀ مژده دقیقی | ۴۰۰ ص |

#کازوئو‌_‌ایشی‌_‌گورو
#رویای‌_‌نوشتن
#مژده‌ـ‌دقیقی
#پاریس‌ـ‌ریویو

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

24 Oct, 08:10


#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب


@jahaneketabpub

جهان کتاب

23 Oct, 12:47


https://s8.uupload.ir/files/untitled-7_qmv7.jpg
◽️

روزنامه‌ها پر شده بودند از مطالب کوچک. همان چند نکتۀ رقت‌انگیزی که شناخته شده بود ... سخت می‌شد در تمام کرۀ زمین کسی را پیدا کرد که به طریقی چیزی دربارۀ پیام نشنیده باشد.

فرقه‌های مذهبی، چه مذاهب مهم و چه حاشیه‌ای، و همین‌طور چند مذهب تازه که به همین هدف پدید آمده بودند، مفاهیم خداشناسی پیام را کالبدشکافی می‌کردند و برخی فکر می‌کردند که از جانب خداست، و برخی هم آن را از جانب اهریمن می‌دانستند. مایۀ حیرت بود که برخی‌شان نامطمئن بودند. علاقۀ پلیدی به هیتلر و رژیم نازی دوباره سر برآورده بود... گروهی که نام خودشان را «آریایی‌های فضایی» گذاشته بودند مدارکی قطعی ارائه می‌کردند که بشقاب‌پرنده‌ها در آلمان هیتلری اختراع شده‌اند. آن‌ها می‌گفتند که گونه‌ای اصیل و خالص از نازی‌ها در منظومۀ وگا رشد یافته‌اند و حالا آماده‌اند همه‌چیز را روی زمین درست کنند.

عده‌ای بودند که گوش کردن به سیگنال‌ها را کار زشتی می‌دانستند و از رصدخانه‌ها می‌خواستند این کار را متوقف کنند. گروهی بودند که این سیگنال‌ها را نشانۀ ظهور مسیح می‌دانستند و درخواست ساخت رادیوتلسکوپ‌های بزرگ‌تری داشتند که برخی‌شان در فضا باشند... و عده‌ای هم بودند که تغییر در حال و هوای سیاسی جهان را حس می‌کردند و به صرف وجود پیام راضی بودند و می‌گفتند حتی اگر هیچ‌وقت رمزگشایی نشود، تأثیری دائمی روی کشورهای متخاصم خواهد داشت.

برخی می‌گفتند ازآنجاکه تمدن ارسال‌کنندۀ پیام آشکارا از ما پیشرفته‌تر بود، و ازآنجاکه آشکارا ــ حداقل در بیست و شش سال پیش ــ خودش را نابود نکرده بود، درنتیجه تمدن‌های بر پایۀ فناوری ناچار خود-نابودگر نیستند. در دنیایی که مشغول خلع سلاح‌های هسته‌ای بود، پیام برای تمام مردم زمین دلیلی برای امیدواری به‌شمار می‌رفت. عده‌ای پیام را بهترین خبر پس از مدتی طولانی می‌دانستند...

| تماس | کارل سِیگِن | ترجمۀ سعید سیمرغ | 520 ص |


#کارل‌_‌سیگن
#تماس_با_فرازمینی_ها
#هوش_‌فرازمینی
#رادیوتلسکوپ
#سفر‌_‌در‌_‌فضا
#سعید_سیمرغ
#SETI
#Contact


⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

22 Oct, 05:15


◽️

📌 فهرست انتشارات جهان کتاب
(آبـان ۱۴۰۳)


⭕️ www.jahaneketab.ir

جهان کتاب

22 Oct, 05:14


◽️
کتاب‌های ما را از کتابفروشی‌های معتبر
و نیز
فروشگاه‌های مجازی بخواهید:
www.behanbook.ir
www.30book.com
www.pakatshop.com
www.gbook.ir
www.shahreketabonline.com
www.bookcityonline.ir
و...

⭕️ همچنین می‌توانید از «سایت جهان کتاب» (ارسال رایگان به سراسر ایران) خرید کنید:
www.jahaneketab.ir


@jahaneketabpub

جهان کتاب

21 Oct, 14:44


@jahaneketabpub

جهان کتاب

20 Oct, 07:44


◽️
در هجده‌سالگی شعر می‌گفتم و بعضی از شعرهایم را هم در ترکیه منتشر کردم، ولی شعر گفتن را رها کردم. چون فهمیدم شاعر کسی است که خداوند از زبان او سخن می‌گوید. شعر باید ذهن را تسخیر کند. من در شعر طبع‌زمایی کردم ولی بعد از مدتی فهمیدم که خداوند با من سخن نمی‌گوید.

از این موضوع متأسف شدم و سعی کردم پیش خودم تصور کنم که اگر خداوند از طریق من سخن می‌گفت، چه می‌گفت؟ خیلی با وسواس و به‌کندی شروع کردم به نوشتن؛ سعی می‌کردم جواب این سؤال را پیدا کنم. این کار نوشتن نثر است، نوشتن داستان است.

| رویای نوشتن: نویسندگان معاصر از نوشتن می‌گویند | ترجمۀ مژده دقیقی | ۴۰۰ ص | چاپ هفتم |

#اورهان‌_‌پاموک
#رویای‌_‌نوشتن
#مژده‌ـ‌دقیقی
#پاریس‌ـ‌ریویو

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

20 Oct, 07:39


◽️
📌 معرفی کتاب حواصیل خاکستری و دیاسپورا

در خبرگزاری مهر👇

#نمایش‌ـ‌های‌ـ‌زمانه
#حواصیل‌_‌‌خاکستری
#دیاسپورا
#محسن‌_‌یلفانی

https://www.mehrnews.com/news/6258791

جهان کتاب

19 Oct, 15:53


◽️

قلبش از انتظار آنچه در شرف وقوع بود در سینه می‌تپید. مطمئن بود کشف خواهد کرد که چه چیزهای دیگری ممکن است... با آن موجودات دیگر به چه چیزهایی می‌شد رسید... آن موجودات بزرگ...

موجوداتی که به نظر می‌رسید به احتمال زیاد بین ستارگان سفر می‌کردند؛ آن هم زمانی که نیاکان انسان‌ها در آفتابی که زیر چتر درختان نقطه‌نقطه شده بود، از این شاخۀ درخت به شاخۀ دیگر می‌پریدند...

| تماس | کارل سِیگِن | ترجمۀ سعید سیمرغ | 520 ص |


#کارل‌_‌سیگن
#تماس_با_فرازمینی_ها
#هوش_‌فرازمینی
#سفر‌_‌در‌_‌فضا
#سعید_سیمرغ
#SETI
#Contact


⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

19 Oct, 08:03


◽️
📌 معرفی کتاب سرباز و انتخاب کار

در خبرگزاری مهر👇

#نمایش‌ـ‌های‌ـ‌زمانه
#فرانتس‌ـ‌کساور‌ـ‌کروتس
#ناصر‌ـ‌زاهدی


https://www.mehrnews.com/news/6251552

جهان کتاب

15 Oct, 06:12


◽️
📌 منتشر شد:

تمـاس

کارل سِیـگِن
ترجمۀ سعید سیمرغ

۵۲۰ صفحه.


این رمان نوشتۀ کارل سیگن/ ساگان (اخترفیزیکدان مشهور) است که چند اثر علمی او تاکنون به زبان فارسی منتشر شده است.

"تماس" روایتی داستانی از یک پروژۀ علمی واقعی است: جست‌وجوی هوش فرازمینی. گوش سپردن به سیگنال‌های رادیویی از فضای بی‌انتهای کیهان و تلاش برای کشف رمز پیام‌ها...

کاری که از چند دهه پیش در چارچوب پروژه بزرگ "سِتی" (SETI) در حال انجام است.

#کارل‌_‌سیگن
#تماس_با_فرازمینی_ها
#هوش_‌فرازمینی
#سفر‌_‌در‌_‌فضا
#سعید_سیمرغ
#SETI
#Contact


⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

◽️

جهان کتاب

05 Oct, 07:37


◽️


📌 نخستین شمارۀ مجلۀ جهان کتاب ۱۴ مهر ماه ۱۳۷۴ منتشر شد.



#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

03 Oct, 12:05


◽️
📌 منتشر شد:

حواصیل خاکستری و دیاسپورا

(دو نمایشنامه)

محسن یلفانی

108 صفحه.


«... تو یه چیزهایی می‌دونی. یا خیال می‌کنی می‌دونی. یه چیزهایی بهت گفته‌ن، یه اطلاعاتی بهت داده‌ن. تو هم همه رو باور کرده‌ا‌ی. هیچ‌وقت هم فکر نکرده‌ا‌ی که ممکنه اونچه بهت گفته‌ن حقیقت نداشته باشه... یا تموم حقیقت نباشه؟

... تو این وضعی که ما گرفتار شده‌ا‌یم،‌ حقیقت فقط اون چیزهایی نیس که ما می‌دونیم یا خیال می‌کنیم می‌دونیم… خیلی چیزهای دیگه هم هس که تو نمی‌دونی، ولی حقیقت دارن...»

#نمایش‌ـ‌های‌ـ‌زمانه
#محسن‌_‌یلفانی

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

02 Oct, 12:35


◽️
📌 منتشر شد:

سرباز و انتخاب کار
(دو نمایشنامه)

فرانتس کساور کروتس
ترجمۀ ناصر زاهدی

۱۰۰ صفحه.

فرانتس کساور کروتس در سال ۱۹۴۶ در مونیخ به ‌دنیا آمد و در شهر زیمباخ در جنوب ایالت بایرن بزرگ شد. پس از مرگ پدرش، در پانزده‌سالگی دبیرستان را رها کرد و از ۱۹۶۱ در مونیخ و سپس در وین مدرسۀ هنرپیشگی را گذراند. پس از آن به شغل‌های متعددی ازجمله رانندگی کامیون و بهیاری مشغول شد.

کروتس از ۱۹۷۲ تا ۱۹۸۰ در حزب کمونیست آلمان فعال بود و حتی از طرف این حزب در فهرست نامزدهای پارلمان هم قرار گرفت.

او به‌ویژه در دهۀ هفتاد با نوشتن و به روی صحنه بردن نمایشنامه‌هایش، تصویر جامعۀ آلمان و قشر محافظه‌کار آن را همچون آینه‌ای در مقابل دیدگانشان نگاه داشت و اضمحلال اخلاقـی و وابستـگیِ ذهنیِ همچنان به‌جامانده از آلمان نازی را آشکار ساخت. دو نمایشنامۀ «سرباز» و «انتخاب کار» بازتابی از همین دیدگاه است.

#نمایش‌ـ‌های‌ـ‌زمانه
#فرانتس‌ـ‌کساور‌ـ‌کروتس
#ناصر‌ـ‌زاهدی

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

01 Oct, 10:20


◽️

10 مهر 1320 حزب تودهٔ ایران تأسیس شد و تا سال ها در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران نقش ایفا کرد.

در هشتاد و سومین سالگرد، سه پژوهش مستند و معتبر نکاتی ناشناخته را دربارهٔ گذشتۀ این حزب مطرح می‌سازد.

| جاسوسی در حزب: برادران ‌یزدی‌ و حزب‌تودهٔ ایران | قاسم شفیع نورمحمدی | جهان کتاب | 348ص. مصور |

| سال‌های مهاجرت: حزب تودهٔ ایران در آلمان شرقی (پژوهشی بر اساس اسناد نویافته) | قاسم شفیع نورمحمدی | 376 صفحه. مصور|

|وحدت نافرجام: کشمکش‌های حزب تودۀ ایران و فرقۀ دموکرات آذربایجان(1324 - 1372)| شیوا فرهمند راد | ۶۰۰ صفحه |

#حزب_توده_ایران
#فرقه_دموکرات‌_آذربایجان
#وحدت‌_‌نافرجام
#جاسوسی‌ـ‌در‌ـ‌حزب
#برادران‌ـیزدی
#آلمان‌ـ‌شرقی
#مهاجرت
#قاسم‌ـ‌نورمحمدی
#شیواـ‌فرهمندراد

⭕️ www.jahaneketab.ir

@jahaneketabpub

جهان کتاب

26 Sep, 13:18


◽️

صفحات تکّه‌پاره شده
سرنوشت و قدرت کتاب‌ها در زمان جنگ


کلودیا راث پیرپونت
ترجمۀ سعید پزشک

#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب
#کتاب‌_‌در_‌جنگ


@jahaneketabpub

جهان کتاب

26 Sep, 13:17


https://s8.uupload.ir/files/17_w8xi.jpg
◽️
صفحات تکّه‌پاره شده
سرنوشت و قدرت کتاب‌ها در زمان جنگ


کلودیا راث پیرپونت
ترجمۀ سعید پزشک

در کریسمس ۱۹۳۹، چند ماه پس از شروع جنگ جهانی دوم، کتاب‌فروشی‌های لندن بسیار شلوغ بودند. جنگ مردمی را به میان آورد مشتاق دانستن دربارۀ سلاح‌ها، هواپیماها و شناخت کشوری که بار دیگر دشمن بود. اعتمادبه‌نفس بالا بود و کنجکاوی - هم‌اندازۀ ترس- حاکم. در میان عناوین تازۀ کتاب‌ها، کتاب من با یک آلمانی ازدواج کردم پنج بار چاپ شده بود و تمام نسخه‌های طنز مصوّر آدولف در بلالندرلند چندروزه تمام شد؛ کتابی الهام‌گرفته از لوئیس کارول که هیتلر را در نقش یک کودک سبیلو و همراه با یک موش یهودی در اردوگاه کار اجباری نشان می‌داد. ناشران برای نشان دادن اینکه چقدر انگلیسی‌ها با آلمانی‌هایی که کتاب‌سوزان بر پا کرده‌اند متفاوتند، چاپ ترجمۀ تازه‌ای از متن کامل کتاب نبرد من را منتشر کرده بودند که به‌سرعت به فروش رفت؛ حق نشر کتاب هم به صلیب‌سرخ واگذار شد، که کتاب‌هایی را برای اسیران جنگی بریتانیایی ارسال کرد. تابستان بعد، تازه پس از فروپاشی کاملاً غیرمنتظرۀ فرانسه که بمب‌ها شروع به باریدن کردند و سیاستمداران هشدار دادند که تهاجم آلمان قریب‌الوقوع است، مردم اعتراف کردند مطالعه برایشان دشوار شده؛ درست همان زمان ‌که حتی چرچیل گفت: «اگر قرار است این داستان طولانیِ جزیرۀ ما بالاخره به پایان برسد...»

البته کتابخوانی فقط دشوار شده بود نه غیرممکن: با ادامه یافتن جنگ رمان‌های زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آید و بربادرفته، داستان‌هایی آمریکایی از جنگ‌های قبلی، به پرفروش‌ترین کتاب‌ها تبدیل شدند. وقتی بمب‌ها هزاران شهروند لندن را مجبور به پناه گرفتن در ایستگاه‌های قطار زیرزمینی شهر کرد، اغلب در آن‌ها قفسه‌های کتاب کوچکی برای تقویت روحیه نصب می‌شدند. یکی از معروف‌ترین عکس‌های لندنِ زمان جنگ، گروهی از مردان خونسرد را نشان می‌دهد که کلاه بر سر دارند و در حال بررسی کتاب در قفسه‌هایی هستند که به شکل معجزه‌آسایی در بمباران کتابخانۀ عمارت کنزینگتون سالم مانده‌اند...

#مجله‌_‌جهان‌_‌کتاب
#کتاب‌_‌در_‌جنگ

📌 متن کامل از مجلۀ جهان کتاب👇

@jahaneketabpub

جهان کتاب

25 Sep, 09:02


⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

24 Sep, 12:01


◽️
📌از مجموعۀ «ایران ما»
منتشر شد:

طبّ ایرانی
پانزده گفتار از پزشکان و ادیبان معاصر

به‌کوشش و گزینش سیّد محسن مهرابی
200 ص

پزشکی و درمان، عمری به بلندای عمر انسان دارد. با این حال، در طول هزاره‌ها فراز و فرودهایی را تجربه کرده و در هر زمان و مکانی به سبکی و سیاقی درآمده است. در ایران نیز، پزشکی و طبابت از باورهای عامیانه و خرافی تا روش‌های علمی و تجربی را طی کرده تا به طبّ امروز رسیده است.

این کتاب، در سه بخش، به بررسی تاریخ طبّ در ایران از روزگار باستان تاکنون، معرفی طبیبان معروف و نیز معالجات بیماری‌ها می‌پردازد.

مطلبی موجز در بیان ارکان پزشکی ایرانی و تعریف مؤلفه‌های آن هم در مقدمه آورده شده تا خواننده با مبانی مکتب طبّ ایرانی آشنا شود و اطلاعاتی هرچند مختصر به دست بیاورد.


#ایران‌ـ‌ما
#طب‌ـ‌ایرانی

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

22 Sep, 07:06


◽️

🌸به مناسبت اول ماه مهر
منتشر شد:

نوجوان ایرانی و آموزش زبان فارسی
شانزده گفتار از ادیبان، نویسندگان و استادان نامدار ایران

به‌کوشش و گزینش مهدی شعبانی
124 ص

این کتاب حاوی گزیدۀ مقالاتی است با موضوع زبان و ادب فارسی، از سال‌های 1297 تا 1356. این مقالات از ادیبان و نویسندگان و استادان بنام ایران هستند که دغدغۀ طرح و حل مسائل آموزشی زبان فارسی و موضوعات زیرمجموعه آن مانند فنون مکالمه، زبان معیار، فن نگارش و انشاء، حراست از زبان، دستور زبان، ادبیات و ... را داشتند.

در این مجموعه سعی شده است از مقالات تخصصی زبان‌شناسی و مباحث پیچیدۀ دستوری استفاده نشود و مقالات کاربردی گزیده شوند. ازاین‌رو مخاطب این کتاب چه نوجوان علاقه‌مند به رشتۀ زبان و ادبیات فارسی باشد، چه جوان دانشجو و چه بزرگ‌ترها، هر یک به سهم خود می‌توانند از مطالعه و به‌کارگیری این مطالب بهره‌مند شوند.

#ایران‌_‌ما

⭕️ www.jahaneketab.ir
@jahaneketabpub

جهان کتاب

22 Sep, 07:00


◽️

@jahaneketabpub