مستاجر پلاک ١٢ @housenumberr12 Channel on Telegram

مستاجر پلاک ١٢

@housenumberr12


جمعه؛ ١ بهمنِ ١٤٠٠
روزمرگی غم‌انگیزِ مسافر بین تهران و قم.

مستاجر پلاک ١٢ (Persian)

مستاجر پلاک ١٢ یک کانال تلگرامی است که به صورت روزانه محتوای متنوعی منتشر می‌کند. این کانال با نام کاربری housenumberr12 در تلگرام فعالیت می‌کند و در تاریخ ١ بهمن ١٤٠٠ به صورت رسمی راه اندازی شده است. بازدیدکنندگان این کانال در جمعه‌ها با مطالب غم‌انگیز مربوط به مسافران بین تهران و قم روبرو می‌شوند

اگر به دنبال محتوای جذاب و متنوع هستید، حتما این کانال را دنبال کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر و همچنین ارسال تبلیغات و تعرفه‌ها، می‌توانید با آیدی @oonyekihamed در ارتباط باشید. برنامه‌ها و مطالب ارزشمند این کانال شما را شگفت‌زده خواهد کرد. پس دستی از دنبال کردن این کانال کوتاه نزنید و به جمع اعضای فعال آن بپیوندید.

مستاجر پلاک ١٢

03 Dec, 14:45


ولی حاضرم قسم بخورم که نسبت به قبل، ساعت و دقیقه‌ها خیلی سریع‌تر، تندتر، و عجیب‌تر می‌گذره. مثلا انگار همین نیم ساعت پیش صبح بود، یهو تو یه چشم به هم زدن شب شد. می‌گن عمر مثل باد می‌گذره همینه‌ها.

مستاجر پلاک ١٢

03 Dec, 14:38


دوتا از آدمای مورد علاقه‌ام‌ در یک‌ قاب. چه کردی با ما آقای صحت.

مستاجر پلاک ١٢

03 Dec, 14:29


مود

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 23:58


تو هم هرچندوقت یبار حس می‌کنی عقل نداری؟

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 23:44


شما رو نمی‌دونم ولی من هر از گاهی نیاز دارم به شدت از زندگی واقعی و روزمرگی همیشگی و تکراریم فاصله بگیرم و یک تغییر توش ایجاد کنم.

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 23:43


یه چیزی که هیچ‌وقت درک نمی‌کنم، این آدمایی‌ان که به واسطه تریبون، پیج، چنل یا هرچی که دارن مدام برای این و اون تعیین تکلیف می‌کنن که فلان کار رو نکنید، فلان کار رو بکنید، اونطوری نباشید، این شکلی باشید. مخصوصاً این بلاگرهای اَدایی که از خودشون فیلم می‌گیرن و ضر مُفت می‌زنن و فکر می‌کنن خیلی خفنن. خب بذار هرکی هرجوری که دلش می‌خواد باشه دیگه، تا وقتی که به خودش و کسی آسیب نزنه چه اشکالی داره؟ تو خودت سرِ پیازی یا ته پیاز؟ اَه.

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 23:37


سرده پدرسگ.

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 23:36


یکی هم نیست بهش بگم پاشو بریم شمال، بگه بریم.

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 21:32


هر طوری که شده عملیش می‌کنم

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 20:20


کاش می‌شد به مدت دو هفته، توی یک کلبه وسطِ جنگل خودم رو قرنطینه کنم. دور از کار و آدم‌ها و توی همچین محیطی، تمامِ اون دو هفته رو فقط کتاب بخونم. به شدت نیاز دارم به همچین محیط و همچین شرایطی.

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 18:50


شاید باورتون نشه ولی این کیرخر ۲۳ تومن شد نصفشم بادِ هوا بود.

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 16:32


من با این پلی لیستِ بی‌کلامِ نیم ساعته تونستم بخشِ مهم و دارکی از داستانم رو بنویسم. امیدوارم به دردتون بخوره.

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 15:43


یک دوستِ خیلی قدیمی امروز بهم زنگ زد و گفت ازت ممنونم بابت رادیو پلاک 12، خیلی جاها نجاتم داد. یک کسایی دارن به این پادکست گوش می‌کنن که پشمام ریخته.

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 15:36


دوستِ جدیدم.

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 11:49


کاش دوستی داشتم که می‌دونستم هر روز سر یک ساعت مشخص قراره فلان جا‌ ببینمش.
فاکینگ هر روز.

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 11:43


وقتی تو اینستا کامنتا رو زیر پستای راک و مِتال می‌خونم بیشتر به این نتیجه می‌رسم که ایران درست نمی‌شه.

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 11:30


سلام
کی منو با فامیلی صدا می‌زد؟
یادم نیست.

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 03:26


نیاز به خوابِ زمستونی دارم.

مستاجر پلاک ١٢

02 Dec, 00:59


نمی‌دونم چه مرگمه.

مستاجر پلاک ١٢

30 Nov, 22:59


استرس وحشتناک بهم حمله کرده و دلشوره‌ام زیاده و منبعِ مشخصی نداره. انگار هرچیزی که گذشته و هر آینده‌ای که قراره اتفاق بیوفته همش باهم باعث شده به بیش از حد غیرقابل تصوری به اضطراب برسم و اینجور وقتا دلم یک نقطه امن می‌خواد که برم کنج‌ش و خودم رو قایم کنم و بعد در حالی که دنبالش می‌گردم یادم میوفته که هیچ نقطه امنی ندارم. یهو خودم رو می‌بینم که دارم در حد مرگ پاهام رو تکون می‌دم و دستام می‌لرزن. همه چی تار و پودر می‌شه و زندگیم چندین بار به شکلِ چشمک زن از جلوم رد می‌شه. یهو صدای نفس‌هام رو می‌شنوم، کوتاه و بریده. انگار دارم غرق می‌شم، ولی هیچ آبی دورم نیست. دستم رو می‌گیرم به لبهٔ میز، اما لبهٔ میز هم انگار مثل دنیای توی سرم داره می‌لرزه. می‌خوام داد بزنم، ولی صدام گیر کرده. نه توی گلو، که توی حجمِ سنگینی که روی سینه‌م افتاده. بعد، وسط این طوفان، یه فکر کوچیک میاد توی سرم. خیلی کوچیک، مثل یه زمزمه: “یه لحظه وایسا.” دلم نمی‌خواد گوش بدم. انگار حتی به یه لحظه وایسادن هم اعتماد ندارم. ولی این فکر، این زمزمه، سمج‌تر از اونه که بشه نادیده گرفت. می‌شینم روی زمین. پاهامو جمع می‌کنم توی بغل. چشمامو می‌بندم و فقط سعی می‌کنم… یه دم عمیق بگیرم. فقط یکی. شاید یه هوای تازه بتونه این گرد و غبار رو یه ذره جابه‌جا کنه. هوای سرد اتاق از بین لب‌هام می‌گذره، می‌ره پایین و یه لحظه، فقط یه لحظه، احساس می‌کنم سنگینی اون طوفان کمتر شده. بعدش یه چیز دیگه میاد توی ذهنم: “باید بنویسی.” از کجا اومد؟ نمی‌دونم. ولی انگار چیزی توی درونم می‌خواد با این همه آشفتگی بجنگه. می‌خوام دست ببرم سمت دفترم، ولی لرزش دستام نمی‌ذاره. فقط گوشی رو برمی‌دارم، یادداشت باز می‌کنم و انگشتهام رو آزاد می‌ذارم. کلمه‌ها خودشون جاری می‌شن. از دلشوره، از اضطراب، از نقطهٔ امنی که نیست. با هر کلمه‌ای که تایپ می‌کنم، حس می‌کنم یه چیزی از اون طوفان بیرون می‌ریزه. هنوز همه‌چیز سر جاشه، هنوز اضطراب هست، ولی حداقل یه گوشه‌ش روشن شده. یه نقطهٔ کوچیک، مثل فانوس، وسط یه دنیای تاریک.

مستاجر پلاک ١٢

30 Nov, 22:22


یه‌ جوری سرد شده که انگار نه انگار بخاری روشنه و شعله تا تَه زیاده.

مستاجر پلاک ١٢

30 Nov, 20:56


چون اولین قسمتِ رادیو پلاک 12 بود که بر خلافِ قسمت‌های قبلی داستان داشت، از هرکسی که گوش داد می‌خوام صادقانه نظر بدن و نظرتون برام قابل احترام و ارزشمنده و باعث می‌شه انگیزه پیدا کنم. پیشاپیش ممنونم که وقت می‌ذارید.
@oonyekihamed

مستاجر پلاک ١٢

30 Nov, 20:55


این قسمت نسبت به قسمت‌های قبل کمی متفاوته، چون شما قراره داستان کوتاهِ کسی رو بشنوید که از قبر می‌ترسید و وصیت کرده بود بعد از مرگش، جنازه‌ش رو از قبر بیرون بیارن و بسوزونن.
لیستِ آهنگ های استفاده شده به ترتیب، از اول تا آخر:
.
1. "کاش دست هایم نلرزند" – پارسا سلیمی
.
2. "خونه کوچک" – محسن چاووشی
.
3. "crying wind " – black hill
.
4. "گم اندر‌گم" – کماکان
.
5. "تبعیدی" – مجید کاظمی
.
6. "Bogatyri" – we lost the sea
.
7. " گل یخ " – کوروش یغمایی
.
8. " تنها بودن" – محسن چاووشی

مستاجر پلاک ١٢

30 Nov, 20:54


رادیو پلاک 12
قسمت دهم: " کسی که از قبر می‌ترسید"
.
#رادیو_پلاک_۱۲
@HouseNumberr12

مستاجر پلاک ١٢

30 Nov, 14:54


ولی اون لحظه‌ای که وسطِ این همه مشکلات و درگیری‌های ذهنی وقتی وارد جمع دوستات می‌شی انقدر می‌گی می‌خندی که مشکلات یادت می‌ره رو با هیچی عوض نمی‌کنم.

مستاجر پلاک ١٢

30 Nov, 14:53


در حالی که داشتم به این ترک گوش می‌دادم، بین شلوغیِ جمعیت قدم می‌زدم. اینجور وقتا حس می‌کنم زندگیم یک فیلمِ سینماییِ حوصله سر بره که یک نفر از دور داره سکانس به سکانسش رو ضبط می‌کنه.

مستاجر پلاک ١٢

30 Nov, 10:13


توی تیزر فصل جدیدِ زخمِ کاری یه جوری نوشته پایانِ خون و جنون انگار فصلِ قبلش فقط بکش بکش بود، ما یه قطره خون ندیدیم توی اون فصلِ مسخره که دلمون خنک شه.

مستاجر پلاک ١٢

30 Nov, 10:09


سریالِ بازنده هم‌ تموم‌ شد. به عنوانِ یک دارک پرسن، از سکانس به سکانسِ این سریال لذت بردم، از تدوین و قاب بندی‌هاش گرفته، تا فضاسازی‌هاش و حس کردم سریال سازی توی ایران‌ وارد یک عصرِ جدیدی شد کلاً. پایان بندی‌ش هم دوست داشتم. کلاً کوتاه، مختصر، و مفید بود. بدونِ هیچ چیزِ اضافی‌.

مستاجر پلاک ١٢

30 Nov, 02:29


یک ساعت و چهل دقیقه لذتِ خالص.

مستاجر پلاک ١٢

29 Nov, 23:13


حس می‌کنم تو همه‌ی جنگ‌های زندگیم نه تنها مقصر من می‌شم بلکه تنها کُشته هم منم.

مستاجر پلاک ١٢

29 Nov, 20:28


کارگردانِ مری و مکس، بالاخره یک انیمیشنِ جدید ساخت، به اسم Memoir of a Snail، اگر مثل من عاشق انیمیشن‌های دارک و فانتزی هستید عاشقش می‌شید، چون زیادی فضاسازیش‌ خفن بود. خیلی خیلی زیاد.

مستاجر پلاک ١٢

29 Nov, 17:05


داشتم قسمتی از فصلِ سریالم رو می‌دیدم، هِی جلوتر رفت تو دلم گفتم این حال و هوا و شخصیت‌ها برام آشناس و به ادامه قسمتِ قبلی نمی‌خوره، فلش بکه؟ تا وسطای قسمت رو دیدم و فهمیدم به جای قسمتِ دهِ فصلِ سوم، فصلِ دوم رو دانلود کرده بودم.

مستاجر پلاک ١٢

29 Nov, 15:59


فکر کنم آدمِ عجیبی‌ام که انقدر روی مدل تایپ کردن‌ها حساسم و توجه می‌کنم. انقدر روی نحوه تایپ تمرکز می‌کنم که یه موقع‌هایی وسطِ یه مکالمه‌ی رسمی روم نمی‌شه بگم درست بنویس. دلیلش هم نمی‌دونم. شاید یه جور وسواس باشه، شاید هم صرفاً یه عادت ریشه‌دار. گاهی به این فکر می‌کنم که چرا این موضوع برام مهمه. مگه تایپ کردن یا درست نوشتن چقدر از ارزش حرف طرف مقابل کم یا زیاد می‌کنه؟ اما انگار ناخودآگاه این دقت جزئی به چشمم میاد و نمی‌تونم نادیده بگیرمش. یه بخشی از ذهنم می‌گه، “شاید پشتِ نحوه نوشتن، یه بخشی از شخصیت آدم‌ها رو می‌بینی. دقت، احترام، یا حتی میزان اهمیتی که به گفتگو می‌دن.” بعد خودم رو تصور می‌کنم که توی یه مکالمه هستم و به جای تمرکز روی حرف‌ها، دارم بی‌صدا غلط‌های تایپی رو اصلاح می‌کنم یا حتی نوعِ نقطه‌گذاری رو توی ذهنم درست می‌کنم. انگار دارم توی یه دنیای دیگه قدم می‌زنم، جایی که کلمات نه فقط پیام، بلکه آینه‌ای از شخصیت طرف مقابلن. ولی خب… به خودم که برمی‌گردم، گاهی حس می‌کنم این حساسیت جلوی ساده‌تر ارتباط گرفتنم رو می‌گیره. شاید لازم باشه گاهی ول کنم، یه کم راحت‌تر بگیرم. شاید هم همین‌طور که هستم خوبه.

مستاجر پلاک ١٢

29 Nov, 15:55


یه جوری هوا سرد شده که کاش یک بغلِ گرم داشتم.

مستاجر پلاک ١٢

29 Nov, 14:27


خسته‌ام.

مستاجر پلاک ١٢

29 Nov, 11:04


باید توی بیو تلگرامم بنویسم: وویس دادن ممنوع.

مستاجر پلاک ١٢

29 Nov, 10:44


بفرستید برای اونایی که فضاهای دارک و مرموز رو دوست دارن.

مستاجر پلاک ١٢

14 Nov, 14:29


آهنگ Planet Caravan از Black Sabbath خیلی با حال و هوای معمول کارهای سنگین و پرقدرتشون فرق داره. یه آهنگ آروم و فضاییه که حس سفر تو کهکشان رو می‌ده، انگار داری تو فضا شناور می‌شی و از سیاره‌ها رد می‌شی! صدای آروم آزی و افکت‌هایی که استفاده کردن، حال و هوای خیال‌انگیزی به آهنگ داده. کلاً یه تجربه عجیب و خاصه که از شلوغی و خشونت بقیه آهنگ‌های بلک سبث جداست و به شنونده یه حال عمیق و متفاوت می‌ده.

مستاجر پلاک ١٢

14 Nov, 14:27


آهنگ War Pigs از Black Sabbath یه جورایی یه بیانیه ضد جنگه که توش به آدمایی که جنگ راه میندازن، حسابی حمله می‌کنه. آهنگ پر از خشم و اعتراضه و با گیتار سنگین و صدای خاص آزی آزبورن، حس و حال عجیبی داره. به کسایی که از جنگ سود می‌برن ولی خودشون هیچ وقت تو میدون نمی‌جنگن، بدجور کنایه می‌زنه. کلاً این آهنگ انگار می‌خواد بگه که جنگ فقط آدمای بی‌گناه رو قربانی می‌کنه و دست کسایی که پشت صحنه نشستن به خون بقیه آلوده‌س.

مستاجر پلاک ١٢

14 Nov, 14:26


آهنگ Paranoid از Black Sabbath یکی از معروف‌ترین و تاثیرگذارترین قطعات هوی متاله که سال ۱۹۷۰ منتشر شد. این آهنگ با ریتم پرقدرت و اشعار تیره‌اش، به احساسات اضطراب و سردرگمی می‌پردازه و تجربه‌ای از پارانویا و ناامیدی رو به تصویر می‌کشه. به لطف گیتارنوازی تونی آیومی و صدای خاص آزی آزبورن، این آهنگ به یکی از نمادین‌ترین آثار ژانر هوی متال تبدیل شده و تأثیر زیادی روی موسیقی راک و متال گذاشته.

مستاجر پلاک ١٢

14 Nov, 14:25


Black Sabbath – Paranoid (1970)
این آلبوم رو تقریباً همه به عنوان یکی از اولین و مهم‌ترین آلبوم‌های متال می‌شناسن. آهنگ‌های Paranoid، Iron Man و War Pigs هر کدوم یه اثر کلاسیک و نمادین هستن. این آلبوم یه فضای تاریک و در عین حال گیرایی داره که متال رو به عنوان یه سبک موسیقی پرقدرت تعریف کرده.

مستاجر پلاک ١٢

14 Nov, 14:25


در ادامه‌ی‌ آلبوم‌های معروفِ متال:

مستاجر پلاک ١٢

14 Nov, 14:12


آقا فکر نمی‌کردم جوین بشید. دمتون گرم 🫂

مستاجر پلاک ١٢

14 Nov, 14:02


کاش بودی هایده پلی می‌کردیم و امشب مست می‌شدیم.

مستاجر پلاک ١٢

14 Nov, 13:59


روزهای ابری/بارونی نباید توی خونه تنها موند.

مستاجر پلاک ١٢

14 Nov, 13:25


آدم‌های آروم رو از آدم‌های شلوغ بیشتر دوست دارم.

مستاجر پلاک ١٢

14 Nov, 01:50


دلم نمی‌خواد صبح بشه.

مستاجر پلاک ١٢

13 Nov, 16:05


امیدوارم بابتِ بارونِ امروز و لباسِ گرم نپوشیدن سرما نخورم. پاییز داره تموم می‌شه و آخر یاد نگرفتم چه لباسی رو چه روزی بپوشم.

مستاجر پلاک ١٢

13 Nov, 16:04


رفیقِ واقعی اونیه که وقتی بهش می‌گی بریم بیرون بدونِ عذر و بهوونه می‌گه " کِی کجا؟ "

مستاجر پلاک ١٢

13 Nov, 15:54


رندوم ترین موزیک‌هایی که در طولِ روز گوش می‌دم و خوشم میاد مستقیم فورارد می‌شن اینور.

مستاجر پلاک ١٢

13 Nov, 15:54


جهتِ گوش دادن به موزیک‌های بیشتر بیاید اینجا.
https://t.me/HamedPlaylist2019

مستاجر پلاک ١٢

13 Nov, 14:26


خدایا خودت بهم صبر بده. یه جوری ترافیکه و بی‌آرتی‌ قفل و همه کیپ تو کیپن که دلم می‌خواد گریه کنم.

مستاجر پلاک ١٢

13 Nov, 12:45


اگر کاخ سعدآباد رو توی پاییز نرفتید، بهتون پیشنهاد می‌دم حتما یکبار تجربه‌ش کنید. برگ درخت‌ها همه زرد شدن. منظره‌های امروز زیادی قشنگ بود.

مستاجر پلاک ١٢

13 Nov, 00:39


دلم برای چیزایی تنگ شده‌ که دیگه هیچ‌وقت نمی‌تونم تجربه‌شون‌ کنم.

مستاجر پلاک ١٢

13 Nov, 00:09


متنِ داستان رو صرفاً برای پادکست نوشته بودم. زیاد خودتون رو درگیرِ واقعی بودن یا نبودنش نکنید. امیدوارم لذت ببرید.

مستاجر پلاک ١٢

13 Nov, 00:09


نامِ داستان: گریمور
نویسنده، راوی، تدوینگر: حامد اکبرین

مستاجر پلاک ١٢

08 Nov, 23:25


کلمات بعضی‌ها آغوشه، بدون این‌که حتی ذره‌ای لمس‌ت کنن.

مستاجر پلاک ١٢

08 Nov, 19:03


هرکدوم رو ندیدید برید ببینید، لذت ببرید و دعام کنید.

مستاجر پلاک ١٢

08 Nov, 19:02


سریال‌های ایرانی:
۱ - قورباغه
۲ - شهرزاد
۳ - خاتون
۴ - رهایم کن
۵ - می‌خواهم زنده بمانم
۶ - اکتور
۷ - زخم کاری (
فصلِ یک )
.
اینا واقعاً قشنگ بودن.

مستاجر پلاک ١٢

08 Nov, 18:59


این لیستِ سریال‌های خارجی بود و شاید باورتون نشه، یک لیست برای سریال‌های ایرانی هم دارم.

مستاجر پلاک ١٢

08 Nov, 18:59


رفتم یک سر به هاردم زدم، و دیدم توی پوشه سریال‌هام چه گنجینه‌هایی پیدا کردم. از اونجایی که مدت‌هاس هیچ سریالی نتونست اون علاقه‌ام به سریال دیدن رو اونطور که باید ارضا کنه، تصمیم گرفتم تاپ لیستِ سریال‌های مورد علاقه‌ام رو اینجا بنویسم، چون آرزو می‌کنم ای کاش حافظه‌ام پاک می‌شد و از اول می‌نشستم این سریال‌ها رو می‌دیدم.
.
1 - Leftovers
2 - Breaking bad
3 - True Detective (
فصل اول )
4 - Vikings
5 - The Walking Dead
6 - Stranger Things
7 - 13 Reasons Why
8 - The Bear
9 - The Boys
10 - Money Heist
11 - Skins
12 - Alice In Borderland
13 - All Of Us Are Dead
14 - See
15 - Mr Robot
16 - The Haunting of Hill House & The Haunting of Bly Manor

17 - Euphoria

مستاجر پلاک ١٢

08 Nov, 16:51


ِادیتور بودن اعصاب روانِ فولادین می‌خواد. دلم می‌خواد با هرکسی که بابتِ پروژه‌ باهاش در ارتباطم رو بزنم بلاک کنم.

مستاجر پلاک ١٢

08 Nov, 16:50


آدمایی که نشون می‌دن به یادمن، حتی با ارسالِ آهنگ؛ یه جورِ دیگه‌ای برام دوست داشتنی‌ان.

مستاجر پلاک ١٢

08 Nov, 16:04


یه قانون کلی در دنیا وجود داره، اینکه هر چی انرژی و هیجان بیشتر، ثبات و پایداری کمتر. هر چی عطش و اشتیاق بیشتر، عمق احساسات کمتر. اگر فردی که جدیدا باهاش آشنا شدی خیلی هیجان داره و مداوما داره زیر سیل ابراز احساسات غرقت میکنه، متاسفانه باید بگم که به احتمال زیاد احساساتش عمق نداره و بزودی نا امیدت خواهد کرد.

مستاجر پلاک ١٢

07 Nov, 18:25


وقتی کسی توی جنگِ آدم‌های دیگه می‌میره، عذاب رو بچه‌هاش می‌کشن، و اون عذاب به بچه‌های ‌اون‌ها می‌رسه. بعد از یه مدت هیچکس حتی یادش نمیاد دلیلِ عذاب چی بود. دلایل بی‌اهمیت می‌شن.

مستاجر پلاک ١٢

07 Nov, 17:38


آدما رو موقع حالِ بدت، بهتر می‌شه شناخت.

مستاجر پلاک ١٢

07 Nov, 16:09


یه وقتایی حس می‌کنم به هیچکس و هیچ‌جا تعلق ندارم.

مستاجر پلاک ١٢

07 Nov, 15:42


اشک‌های امشب رو یادم می‌مونه.

مستاجر پلاک ١٢

07 Nov, 11:39


سلام. اگه هنوز کسی بهت یادآوری نکرده؛ مراقب خودت باش.

مستاجر پلاک ١٢

06 Nov, 23:59


کاش شخصیتِ خیالیِ قصه‌هات بودم.

مستاجر پلاک ١٢

06 Nov, 23:40


برای " سه صبحی " ها

مستاجر پلاک ١٢

06 Nov, 23:34


باور کنید انگار یک مُشت مورچه؛ دارن مغزم رو می‌جوئَن و گاز می‌گیرن.

مستاجر پلاک ١٢

06 Nov, 23:27


دوستش ندارم. مالِ شما.

مستاجر پلاک ١٢

06 Nov, 23:27


میشه دفتر نقاشیت رو با همه ی نقاشی های توش بدزدم؟

مستاجر پلاک ١٢

06 Nov, 23:19


توی زندگی همه‌، یه سری کِرما هستن که فقط می‌مولن. اصلاً هم براشون هدف و انگیزه طرف مهم نیست و خودشونم هیچی نمی‌فهمنا. گاون، فقط دوست دارن الکی و بی‌دلیل؛ بِلولَن.

مستاجر پلاک ١٢

06 Nov, 23:16


می‌شه همیشه من اونی نباشم که اول پیام می‌ده؟

مستاجر پلاک ١٢

02 Nov, 23:47


بریم برای قسمتِ چهار؟

مستاجر پلاک ١٢

02 Nov, 21:22


به قسمت های پایانیِ سریالِ The Bear نزدیک می‌شم و عمیقا دلم نمی‌خواد تموم بشه. جز به جز سکانس‌های این شاهکار، یک اثرِ هنریِ درجه یک بود.

مستاجر پلاک ١٢

02 Nov, 20:33


وضعیت آنتن دهی و نت خونه به حدی ضعیفه که " صبوری " اگر اسکار داشت قطعا به من تعلق می‌گرفت. این انتظار بابتِ سرعتِ نت و همه چیش داره باهام کاری می‌کنه که نه تنها به صبورترین آدم تبدیل بشم بلکه این نفس‌های عمیقی که می‌کشم مطمئنم کمکم می‌کنه به کنترل خشمم تسلط بیشتری پیدا کنم. خب حروم...

مستاجر پلاک ١٢

02 Nov, 18:04


کمی با سبک کارهام فرق داره، ولی خب... لوازم طراحی رو نداشتم.

مستاجر پلاک ١٢

02 Nov, 16:33


واقعاً دلم‌ نمی‌خواد برم خونه. یک مسیری رو رندوم پیاده می‌رم ببینم به کجا می‌رسم.

مستاجر پلاک ١٢

02 Nov, 16:32


امروز آخرین جلسه کلاسِ شش ماهه عکاسی بود. هیچ‌کدوم از هم‌کلاسی‌هام تخمشون هم نبود. نمی‌دونم کلاً آدم‌ها بی‌احساس شدن یا من زیادی دلم برای همه تنگ می‌شه. گُه تو این دنیا.

مستاجر پلاک ١٢

02 Nov, 16:05


هرکس فندکش رو خونه‌ام جا بذاره نگه می‌دارم دفعه بعدی بیاد برداره، اگرهم نداشت بعدی‌ها که به فندک نیاز داشته باشن بردارن.

مستاجر پلاک ١٢

02 Nov, 14:27


خب هرکی اومد خونه‌ام کلی غر زد که چرا خونه‌ات انقدر سرده و هیچ سیستم گرمایشی‌ای نداری؟ من در جواب می‌گفتم اصلاً به این هوا اعتماد ندارم. می‌ترسم سرما کوتاه مدت باشه، شانس من باشه بخاری می‌خرم و بعدش هوا گرم می‌شه. خلاصه انقدر همه غر زدن که چقدر ‌خونه‌ات سرده‌ رفتم بخاری خریدم. بفرما؛ دو‌ روز بعد هوا انقدر گرم شد که با تیشرت بیرون می‌رم.

مستاجر پلاک ١٢

02 Nov, 10:16


مسئولِ این بخاری و کولرهای مترو کیه؟ من به کی باید بگم " درسته که زمستونه ولی دلیل نمی‌شه بخاریشو تا تَه زیاد کنی، کم کن زیر اون بی‌صاحابو پُختیم. "

مستاجر پلاک ١٢

02 Nov, 10:14


پدرسگ مگه نمی‌بینی هدفون رو‌ گوشمه. چرا آدرس می‌پرسی.

مستاجر پلاک ١٢

02 Nov, 10:13


کاش بعضی روزا به صورتِ اتوماتیک روی پیشونیم نوشته می‌شد: " امروز مزاحم نشوید. اعصاب ندارم. "

مستاجر پلاک ١٢

02 Nov, 04:55


فیلمِ جدیدِ سروش صحت اومده توی سینما و اصلاً دلم نمی‌خواد تنها برم‌ ببینم.

مستاجر پلاک ١٢

02 Nov, 04:54


اونوقت‌ به بعضیا می‌گی این هفته کِی ببینمت؟ می‌گن‌ " ویی ایمتیحین دیریم. "

مستاجر پلاک ١٢

01 Nov, 22:34


به رفیقم پیام دادم و گفتم: " دهنت سرویس. " منتظر بودم بگه چرا؟ تا توضیح بدم و بحث رو ادامه بدم. اصلا نپرسید چرا، سین کرد و فقط روی پیام لایک کرد.

مستاجر پلاک ١٢

01 Nov, 22:32


هرکسی که شب‌ها نمی‌خوابه باید کسی رو داشته باشه که دو صبح به بعد حرف بزنه باهاش و اصلا اسمش رو سیو کنه: " 2 به بعد " انقدر که این ساعت ظلماته. میای کتاب بخونی حواست پرت می‌شه، میای فیلم و سریال ببینی خوابت می‌بره، میای بخوابی فکرها نمی‌ذارن. یعنی چی خب.

مستاجر پلاک ١٢

01 Nov, 21:03


به رفیقش گفت " آخه سگ onyx می‌کشه؟! " و یه نخ از پاکت سیگار برداشت و گذاشت گوشه لبش. اومد روشن کنه رفیقش گفت: " آفرین، حالا واق‌‌واق کن. " سیگار رو روشن کرد و همینطور که کام‌ می‌گرفت واق واق می‌کرد.

مستاجر پلاک ١٢

01 Nov, 20:54


هر حس و حالی که نیمه شب به بعد داری، منم همینطور.

مستاجر پلاک ١٢

01 Nov, 20:26


بیشتر از نیم ساعت حواسش بهم نبود و تلگرامش رو بالا پایین کرد و به حرفام توجه نمی‌کرد. تهش عصبی شدم و گفتم خب دنبالِ چی می‌گردی؟ گفت: نمی‌دونم. یه لحظه فکر کردم باید به یکی پیام بدم و داشتم می‌گشتم ببینم کجاست و یهو یادم اومد کسی نیست.

مستاجر پلاک ١٢

01 Nov, 19:58


رفیقم گفت: « از صبح یک بوی بدی توی مشاممه که دهنم رو سرویس کرده، تو هم حس می‌کنی؟ » بهش گفتم: « داداش بوی عرق خودته. دهن ماهم سرویس کرده. » کمی زیربغلش رو بو کرد و با قیافه‌ی توی هم رفته گفت: « مگه زمستون هم آدم عرق می‌کنه؟ »
عقلِ مردم: