هنر مدیریت @honaremodiriat Channel on Telegram

هنر مدیریت

@honaremodiriat


تماس با ادمين کانال:
@MrMedos

هنر مدیریت (Persian)

هنر مدیریت یک کانال تلگرامی است که به بررسی مفاهیم و مهارت های مرتبط با مدیریت و رهبری می‌پردازد. با عضویت در این کانال، شما به دنیایی از دانش و تجربیات در حوزه مدیریت و رهبری وارد می‌شوید. برای ارتباط با ادمین کانال و ارسال سوالات و پیشنهادات، می‌توانید با ایشان تماس بگیرید توسط این آیدی تلگرام: @MrMedos. همچنین مطالب کانال شامل مقالات، ویدیوها، و پادکست‌هایی از اساتید و متخصصان معتبر در زمینه مدیریت و رهبری می‌باشد. به عنوان یک فرد علاقه‌مند به بهبود مهارت‌های مدیریتی خود و یادگیری اصول بهترین عملکردهای مدیریتی، این کانال مناسب برای شماست. پس همین الان به جمع اعضای هنر مدیریت بپیوندید و از دانش مفید این کانال بهره‌مند شوید.

هنر مدیریت

19 Feb, 12:02


◀️ اگر می خواهید پولتان را دور بریزید کافی است برای کاری که هزینه مشخصی لازم دارد تا درست انجام شود، به صرفه جویی روی بیاورید!

دیوید اگیلوی






@honaremodiriat

هنر مدیریت

12 Feb, 14:24


تکنیک گاو بنفش!

ست گادین، نویسنده کتاب گاو بنفش، در کتابش می‌نویسد که چند سال پیش به همراه خانواده در فرانسه مشغول رانندگی بودم که ناگهان مجذوب صدها گاوی شدم که در مرتع زیبایی در کنار جاده می چریدند. از پشت شیشه اتومبیل، به این منظره چشم دوختم و از این همه زیبایی لذت بردم.

اما بعد از گذشت حدود بیست دقیقه، این منظره برام خیلی عادی و حتی کسالت آور شد. چون همه‌ی گاوها یک شکل و تکراری بودند. ممکن بود در کیفیت و جزییات متفاوت باشند، اما در چشم‌انداز کلی همگی یکسان و کسالت‌آور بودند.

ست گادین معتقد است که اگر میان آن همه گاو، رنگ یکی از آن‌ها بنفش بود، قطعا توجه همه را به خودش جلب می کرد و همه در موردش صحبت می کردند و می گفتند این یک چیز استثنایی و جدید و جالب است.

ست گادین این فرآیند و دیدگاه متمایز شدن از سایرین را تکنیک گاو بنفش نامگذاری کرد که در کسب و کار کاربرد زیادی دارد.

در بازار اشباع امروز که برای هر صنفی ده‌ها و صدها رقیب وجود دارد، باید یک موضوع بنفش برای کسب و کارتان ایجاد  کنید تا مردم به شما نگاه کنند و در مورد شما حرف بزنند.






@honaremodiriat

هنر مدیریت

08 Feb, 16:47


بررسی روند GDP ایران (تولید ناخالص داخلی)

🔴۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ جایی که اوباما تحریم های شدیدی بر ایران اعمال کرد

🟢۲۰۱۵ توافق هسته ای امضا و تحریم ها لغو شدند

🟢۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ سالهای برجام و رشد بیش از ۱۶ درصدی اقتصاد ایران

🔴۲۰۱۷ خروج ترامپ از برجام و ادامه ماجرا




@honaremodiriat

هنر مدیریت

28 Jan, 14:50


🔵 هفته‌نامه اکونومیست

18 ژانویه 2025

#هفته‌نامه_اکونومیست




@honaremodiriat

هنر مدیریت

26 Jan, 16:30


مدیر بودن نقش مهم و سختیه، به‌خصوص در شرایط امروز که سازمان‌ها همواره در حال تغییرن‌. اما اصلاً وظیفه یه مدیر چیه و چه مهارت‌هایی لازم داره؟

یه مدیر در سطح اول باید مهارت‌هایی مثل برنامه‌ریزی، سازماندهی، نظارت و هدایت رو داشته باشه تا بتونه مطمئن بشه که کارها درست، سریع و باکیفیت انجام می‌شن. در سطح دوم مهارت‌هایی قرار دادن که نیازن تا مدیر بتونه به کارکنان انگیزه بده و بهشون کمک کنه رشد کنن. در مرحله بعدی مهمه که مدیر بتونه خودش و زمانش رو به درستی مدیریت کنه. در مرحله آخر و بالاترین سطح یه مدیر برای موفقیت باید مهارت رهبری داشته باشه تا بتونه الهام‌بخش افراد باشه و مطمئن بشه که استراتژی و عملکرد شرکت با رسالت و چشم‌انداز اون هم‌راستا هستن‌.

تکراسا





@honaremodiriat

هنر مدیریت

24 Jan, 14:30


چه کنید تا کارکنان به شما احترام بگذارند؟

آرزوی هر مدیری است که بر کارکنانش تاثیر بگذارد تا به اهداف مورد نظر سازمان تحت رهبری او دست یابند و از سویی دیگر مورد احترام افرادش نیز باشد. یکی از هنرهای مدیران بزرگ و موفق این است که به هر دوی این دو ایده‌آل‌ها به‌طور همزمان دست یافته‌اند و در این مسیر اصول و راهکارهایی را مورد توجه داشته‌اند که در این مطلب به آنها پرداخته خواهد شد.

سبک مدیریتی خودتان را پیدا کنید:

اینکه شما به روشنی بدانید که سازمان یا تیم تحت رهبری تان را با دانش فنی‌تان کنترل می‌کنید یا اینکه از کاریزما و کیش شخصیتی‌تان برای هدایت و انگیزه دادن به کارکنان‌تان بهره می‌گیرید، باعث خواهد شد افرادتان شما را قبول داشته باشند و برای شما احترام قائل شوند.

نسبت به افرادتان دلسوز باشید و این دلسوزی را به آنها نشان دهید:

هیچ‌چیزی بیشتر از بی‌اعتنایی به کارکنان و ارزش قائل نشدن به شخصیت افراد موجب از بین رفتن نفوذ و احترام مدیر نزد کارکنانش نمی‌شود.

تا آنجا که می‌توانید اطلاعات‌تان را افزایش دهید:

هرچه دانش و آگاهی یک مدیر از شرایط و مسائل پیرامون سازمان بیشتر و عمیق‌تر باشد، بر میزان کارآیی و تصمیم‌گیری‌های درست و بجای او افزوده خواهد شد و همین مساله باعث افزایش منزلت و اعتبار او نزد افرادش خواهد شد.

روی خودتان سرمایه‌گذاری کنید:‌

رهبران بزرگ همیشه در حال یادگیری هستند و از طریق آموختن چیزهای جدید است که روی خود سرمایه‌گذاری می‌کنند.

بِرندتان را مدیریت کنید:

شما به‌عنوان رهبر یک شرکت یا سازمان باید مدیریت کاملی بر برندتان داشته باشید و برای این کار بايد از طریق بازخورد گرفتن از مشتریان و کسانی که با شرکت‌تان در ارتباط هستند، نام و شهرت مجموعه تحت رهبری‌تان را بهبود ببخشید.

روی آینده تمرکز کنید:

هنر رهبران بزرگ، تصویرسازی از آینده و متمرکز ساختن تمام قوای سازمانی بر تحقق اهداف آتی است.

افرادتان را به‌طور دقیق بشناسید:

این هنر یک مدیر خوب است که بداند افرادش به چه چیزی علاقه دارند، سرگرمی مورد علاقه‌شان چیست، نام فرزندشان چیست و از همه مهم‌تر اینکه آنها در چه چیزی عالی و توانمند هستند. کارکنان، عاشق مدیری هستند که شناخت دقیقی از آنها دارد.

به رشد و ارتقای حرفه‌ای کارکنان‌تان توجه کنید:

شما به‌عنوان یک رهبر حتما بايد زمینه رشد و ترقی افرادتان را نیز فراهم آورید، چرا که موفقیت فردی تک تک افراد باعث موفقیت کل سازمان خواهد شد.

به‌طور نامحدود افرادتان را مورد ستایش قرار دهید:

وقتی افرادتان عملکرد خوبی از خود نشان دادند، حتما از آنها تقدیر کنید. شما می‌توانید تعریف و تشکر از کارکنان‌تان را هم به صورت حضوری و در مقابل دیگران انجام دهید و هم به صورت مجازی و از طریق فرستادن ایمیل‌های حاوی سپاس و قدردانی و در صورت امکان دادن هدایایی کوچک اما معجزه گر به آنها.

به افرادتان ثابت کنید که هوای آنها را دارید:

مطمئن باشید در این صورت آنها هم در مواقع بحرانی هوای شما را خواهند داشت.

بهترین‌ها را در اطرافتان جمع کنید:

از قدیم گفته‌اند «همه چیز را همگان دانند» پس شما هم باید از غرور بیجا دست بردارید و با جمع کردن بهترین نیروها و کسانی که نقاط ضعف شما را پوشش می‌دهند و جبران می‌کنند یک من برتر و کامل‌تر به وجود بیاورید.

اول بشنوید بعد سخن بگویید:

رهبران بزرگ بیشتر گوش می‌کنند و کمتر حرف می‌زنند. آنها همچنین قبل از هر اظهار‌نظری خوب در مورد آن پرس‌و‌جو می‌کنند و پس از تفکر کافی تصمیم‌گیری می‌کنند.

همیشه خطر کنید:

چرا که تا ریسک و مخاطره‌ای نباشد خبری از موفقیت و پاداش نخواهد بود. افرادی که تحت مدیریت رهبران جسور و بی باک کار می‌کنند هم آنها را تحسین می‌کنند و هم برای آنها فداکاری خواهند كرد.

همیشه به دنبال بزرگ‌ترین‌ها و بهترین‌ها باشید.

رهبران بزرگ و محبوب همیشه به دنبال تکامل هستند. آنها به درستی بر این اعتقادند که بهترین روز کاری‌شان فردا خواهد بود و بزرگ‌ترین موفقیت‌ها در آینده انتظارشان را می‌کشد.

منبع: entrepreneur





@honaremodiriat

هنر مدیریت

21 Jan, 12:52


بدون شرح...




@honaremodiriat

هنر مدیریت

18 Jan, 18:40


با کارکنان تان مهربان باشید

جنیفر اسپالدینگ رهبر و مربی اجرایی است که برای ارتقای رهبران کسب و کار، کارآفرینان و تیم‌ها تلاش می‌کند. در طی دو دهه دوران حرفه ای اش، او از طریق گفتگو، کارگاه های آموزشی، مربیگری و نوشتن، مهارت‌های خود را به اشتراک می گذارد. در اینجا نیز اطلاعاتش در مورد اهمیت مهربان بودن را با ما به اشتراک گذاشته است.

چه یک کارآفرین باشید، مدیر یا عضو یک گروه موسیقی، علم ثابت می‌کند که مهربانی یک مزیت رقابتی برای شما خواهد بود.
اگر این بیانیه را در 20 سالگی شنیده بودم، این‌ نگرانی در من به وجود می‌آمد که نشان دادن مهربانی در محل کار باعث می‌شود ضعیف به نظر برسم و یا این اجازه را به دیگران می‌دهد که از من سوءاستفاده کنند. ممکن است شما نیز به همین موضوع فکر کرده باشید‌.

همان‌طور که در نردبان شرکتی بالاتر می‌رفتم و مرزها و حد و حدود را تمرین می کردم، متوجه شدم که محبت واقعی بلیط من برای روابط عمیق‌تر، فروش بیشتر و پروژه‌های بهتر است. به علاوه، احساس خیلی خوبی داشت و مانند انجام کار درستی به نظر می‌رسد که در مکانی از عشق و مهربانی رهبری کنیم.

هنوز متقاعد نشدید؟ تحقیقات فراوانی وجود دارد که ثابت می‌کند که محبت به طور مثبت محل کار را تغییر داده و به شما زمینه‌ی رقابت را می‌دهد.

مهربانی فروش را افزایش می‌دهد

مهربانی کردن به مشتریان، بزرگ دانستن بازگشت‌ آن‌ها، و خوشحال کردنشان زمانی که حداقل انتظار را دارند، اعتماد و شادی را در آنان ایجاد می‌کند. خرده فروشانی مانند "زاپوس" از طرفداران وفادارشان از لحاظ مالی سود می‌برند.

مهربانی به کارکنان انگیزه می‌دهد

اگر شما به عنوان فردی غیر صمیمی به نظر برسید، شانس بسیار کمی برای به دست آوردن بالاترین میزان اثربخشی به عنوان یک رهبر را خواهید داشت.
برخی از اقداماتی که می توانند نمره مطلوبیت رهبر را افزایش دهند عبارت‌اند از:

▪️تقویت ارتباطات عاطفی مثبت با دیگران
▪️نمایش یکپارچگی به طور مداوم
▪️عمل به عنوان مربی و معلم
▪️رقابت کمتر با دیگران و همکاری بیشتر
▪️الهام بخشی کسانی که در اطراف شما هستند
▪️تلاش برای تغییر در هنگام درخواست بازخورد
▪️به اشتراک گذاشتن دیدگاه خود برای آینده

مهربانی خلاقیت را افزایش می‌دهد

تعامل احترام آمیز با افراد و تیم‌ها خلاقیت را افزایش می دهد. تعامل احترام آمیز به عنوان "انتقال حضور، برقراری ارتباط، تأیید، گوش دادن مؤثر و برقراری ارتباط حمایتی" تعریف می شود.
همه این اقدامات محترمانه، یک شبکه اجتماعی مثبت تر و یک حس ارزشمند بودن بالاتر و پردازش اطلاعات ارتباطی بهتر را تسهیل می کنند. این امر، به نوبه خود، باعث افزایش خلاقیت می شود.

مهربانی خستگی را کاهش می‌دهد

اگر رئیس، هم تیمی یا همکارانتان زمانی که بیمار شدید، یک فرد عزیز را از دست دادید یا یک رویداد زندگی(مثلاً متولد شدن فرزندتان، عروسی، تولد و غیره) را جشن گرفتید به رسمیت شناختند، شما تأثیر مهربانی بر تمایل تان برای ماندن در آن شغل را حس می کنید.

مهربانی خوشبختی را افزایش می‌دهد

انجام اعمال محبت آمیز نه تنها احساس خوبی به شما می‌دهد، بلکه باعث افزايش رضايت کلی شما در زندگی مي شود. بنابراین لحظاتی را برای نوشتن لیستی از دو یا چند کار محبت آمیز که در هفته گذشته انجام دادید صرف کنید. آیا احساس می کنید شادی شما افزایش یافته است؟

امروز چقدر مهربانی از خود نشان می دهید؟ اگر به چند ایده برای نشان دادن مهربانی و محبت خود نیاز دارید در ادامه چند مورد را معرفی خواهیم کرد:

▪️در هنگام بیان انتقاد دشوار
▪️زمانی که چیزی درست پیش نمی‌رود یا شما اشتباهی انجام می‌دهید.
▪️هنگامی که هم تیمی‌تان شما را اذیت می‌کند.
▪️وقتی رئیس، همکار یا مشتری شما برای درک چیزی مشکل دارد.
▪️هنگامی که شما هر روز صبح خود را در آینه می بینید.

منبع: Forbes





@honaremodiriat

هنر مدیریت

17 Jan, 08:42


ثروتمندان طول عمر بیشتری هم دارند و میانه عمر ۱۰ درصد ثروتمند آمریکا ۸۶ سال است که ۱۴ سال بیشتر میانه ۱۰ درصد فقیر است.






@honaremodiriat

هنر مدیریت

15 Jan, 20:25


فرسودگی شغلی را جدی بگیریم

کارزدگی یا فرسودگی شغلی پدیده‌ای ست که تقریبا همه در طول زندگی کاری خود درگیرش می‌شویم و تجربه‌اش می‌کنیم. کارزدگی معمولاً نتیجه استرس خیلی زیاد می باشد.




@honaremodiriat

هنر مدیریت

13 Jan, 20:20


مدیر تکامل و نوآوری

مدیر تکامل و نوآوری مسئولیتی در سازمان‌های امروزی است که با وجود عمر کوتاه، اهمیتی بسیاری در رشد و توسعه‌ی آن‌ها دارد. مدیر نوآوری موقعیت کاری جدیدی در دنیای کسب‌وکار محسوب می‌شود؛ به‌همین‌دلیل، هنوز تعریف و استاندارد مشخصی برای آن وجود ندارد. مسئولیت‌های این شغل بسته به نوع شرکت و مشکلات کسب‌وکار و پس‌زمینه‌ی افراد شاغل در آن تنوع زیادی دارند. افرادی که در موقعیت مدیریت نوآوری فعالیت می‌کنند، از مدیران باتجربه و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و نوآوران برجسته تا متخصصان مسائل مالی و مدیران خلاق و بنیان‌گذاران استارتاپ را شامل می‌شوند. مدیران نوآوری در سازمان‌های گوناگون، دسته‌بندی‌های شخصیتی و رویکردی متفاوتی دارند. هرچند نمی‌توان هیچ دسته‌بندی را به‌صورت خاص برای یک سازمان پیشنهاد داد، اطلاع‌داشتن از توضیحات و تفاوت‌های هریک می‌تواند در شناخت نیازها و راهکارهای نوآوری سازمان مفید باشد.

محقق یا پژوهشگر: نوآوری در دید محققان، همیشه همان «یافتن پدیده‌ی بزرگ و مهم بعدی» تعریف می‌شود. محققان اغلب در دسته‌ی افراد ساکت‌تر قرار می‌گیرند و علاقه‌شان به پوشش آزمایشگاهی و همچنین مدارج علمی متعدد، از خصوصیات ویژه محسوب می‌شود. آن‌ها نوآوری با «اختراع چیزهای کاملا جدید» معنا می‌کنند.

مهندس: رویکرد مهندس با عبارت «همیشه تلاش برای بهترکردن چیزی به‌انداز‌ه‌ی حتی کوچک» تعریف می‌شود. مهندس عموما در دپارتمان‌های توسعه‌ی محصول دیده می‌شود و شاید او را بسیاری از اوقات مشغول تعمیر تجهیزات خودش ببینید که از این کار هم واقعا لذت می‌برد.

سرمایه‌گذار: سرمایه‌گذار نوآوری را ابزاری در مسیر هدف می‌داند؛ هدفی که تنها با کلمه‌ی «رشد» آن‌هم از نوع رشد عظیم تعریف می‌شود. نوآوری موفق در ذهن سرمایه‌گذار به‌معنای جمع‌آوری دقیق منابع با هدف بهینه‌سازی فرصت‌های برگزیده است.

حامی:افراد حامی برخلاف سرمایه‌گذاران با ایده‌ها و آرزوهای بزرگ (خصوصا از جانب مشتریان) کار ایده‌پردازی را شروع می‌کنند. آن‌ها عموما پس‌زمینه‌ی بازاریابی یا تفکر طراحی دارند.

مشوق: آن‌ها با علاقه‌ی شدید به روایت و انسان‌ها و استعدادها شناخته می‌شوند و اغلب رفتاری دوستانه دارند. آن‌ها نوآوری را با عبارت «آزادکردن نوآوری در دیگران» تعریف می‌کنند.

سازمان‌دهنده: افراد با تفکر سازمان‌دهی اعتقاد دارند فرایندها اصول کار را شکل می‌دهند. آن‌ها با رفتارهایی همچون تقویم‌های کاری منظم و پایبندی به روش «انجام صحیح کارها» و میزهای منظم شناخته می‌شوند.

منبع: HBR





@honaremodiriat

هنر مدیریت

12 Jan, 20:12


نردبان شغلی دوسویه (Dual Career Ladder) چیست؟

نردبان شغلی دوسویه برنامه‌ای برای توسعه کارراهه و مسیر شغلی است که به کارکنان اجازه می‌دهد بدون این‌که روی سمت‌های سرپرستی یا مدیریتی منصوب شوند، به سمت سطوح سازمانی بالاتر حرکت کنند.

این برنامه معمولا به‌عنوان روشی برای پیشرفت و ارتقای کارمندانی است که دانش فنی عمیق یا تحصیلاتی خاص دارند، اما علاقه‌ یا دانشی برای ادامه کار در پست‌های مدیریتی و ریاستی ندارند.

نردبان شغلی دوسویه می‌تواند یک ابزار ارزشمند برای سازمان‌ها باشد تا به کارکنان خود فرصت‌های پیشرفت و ارتقای شغلی در حوزه تخصصی خود را بدهند. با اجرای دقیق این برنامه، سازمان‌ها می‌توانند استعدادهای خود را حفظ کنند، بهره‌وری را افزایش دهند و در بازار رقابتی بهتر عمل کنند.





@honaremodiriat

هنر مدیریت

10 Jan, 08:55


آیا تفکر منطقی همیشه جواب می‌دهد؟!

در روستایی کشاورزی زندگی می‌کرد که پول زیادی را از پیرمردی قرض گرفته بود و باید هرچه زودتر به او پس می‌داد. کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی‌ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمع‌کار متوجه شد کشاورز نمی‌تواند پول او را پس دهد معامله‌ای پیشنهاد داد. او گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهیش را خواهد بخشید. دختر از شنیدن این حرف به وحشت افتاد.

پیرمرد کلاه‌بردار برای این‌که حسن‌نیت خود را نشان دهد گفت: اصلا یک کاری می‌کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه‌ای خالی می‌اندازم. دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون آورد، اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من شود و بدهی بخشیده می‌شود، و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می‌شود. اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.

این گفت‌وگو در جلوی خانه‌ی کشاورز انجام شد که زمین آن‌جا پر از سنگریزه بود. پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد که او دو سنگریزه‌ی سیاه از زمین برداشته است، ولی چیزی نگفت!

سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آن‌ها را از کیسه بیرون آورد. تصور کنید اگر شما آن‌جا بودید چه کار می‌کردید؟! چه توصیه‌ای برای آن دختر داشتید؟

اگر خوب موقعیت را تجزیه و تحلیل کنید می‌بینید که سه امکان وجود دارد:
۱. دختر جوان باید آن پیشنهاد را رد کند.
۲. هر دو سنگریزه را در آورد و نشان دهد که پیرمرد تقلب کرده است.
۳. یکی از آن سنگریزه‌های سیاه را بیرون آورده و با پیرمرد ازدواج کند تا پدرش به زندان نیفتد.

لحظه‌ای به این شرایط فکر کنید، هدف این حکایت ارزیابی تفاوت بین تفکر منطقی و تفکری است که اصطلاحا جنبی نامیده می‌شود. معضل این دختر جوان را نمی‌توان با تفکر منطقی حل کرد. به نتایج هر یک از این سه گزینه فکر کنید. اگر شما بودید چه کار می‌کردید؟!

این کاری است که آن دختر زیرک انجام داد: دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و بدون این‌که سنگریزه دیده شود وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه‌های دیگر غیرممکن بود. در همین لحظه دختر گفت: چقدر من دست‌وپا چلفتی هستم! اما مهم نیست، اگر سنگریزه‌ای را که داخل کیسه است درآوریم، معلوم می‌شود سنگریزه‌ای که از دست من افتاده چه رنگی بوده است... و چون سنگریزه‌ای که در کیسه بود سیاه بود پس باید طبق قرار، سنگریزه‌ی گم شده سفید باشد.

پیرمرد هم نتوانست به حیله‌گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است! نتیجه‌ای که ۱۰۰ درصد به نفع آن‌ها بود.

به یاد داشته باشیم که:
۱. همیشه یک راه‌حل برای مشکلات پیچیده وجود دارد.
۲. این حقیقت دارد که ما همیشه از زاویه‌ی "خوب" به مسایل نگاه نمی‌کنیم.
۳. همه‌ی ما می‌توانیم سرشار از افکار و ایده‌های مثبت و تصمیم‌های عاقلانه باشیم!






@honaremodiriat

هنر مدیریت

08 Jan, 08:17


📣 شروع دوره جدید DBA
با سرفصل «مدل‌های ذهنی مدیران موفق»

🥇اولین مرکز تخصصی آموزش
MBA & DBA
در ایران

📆 تاریخ شروع: پنج‌شنبه ۲۰ دی ماه
ساعت: ۱۷:۳۰ الی ۲۰:۳۰

جهت شرکت در این کلاس و یا دریافت مشاوره رایگان، فرم زیر را تکمیل کنید. کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.
https://tonl.ir/fzYKu


🌍 www.bahar.ac.ir
☎️ 02188730184
✔️ @Baharbusinessschool

هنر مدیریت

08 Jan, 06:27


خودتخریبی چیست؟

خود تخریبی یا self-sabotage در روانشناسی به عملی گفته میشه که شخص به نحوی عمدا یا ناخودآگاه رفتارهایی رو انجام میده که منجر به موانع، شکست‌ها یا عقب‌نشینی‌های خودش میشه. افرادی که  درگیر خود تخریبی هستند، معمولاً الگوهای رفتاری نامناسب دارند که ممکنه مانع رشد شخصیتی و شخصی اونها بشه.

همه این علائمی که نشانه وجود یک چرخه خود تخریبه رو بررسی کنیم تا ببینیم کجا ما تو زندگی سر راه خودمون می ایستیم و زندگی رو برای خودمون دشوار میکنیم. علایم رایج:

به تعویق انداختن
procrastination
تأخیر در انجام وظایف مهم یا ضروری یا اجتناب از آنها، که منجر به عواقب منفی می‌شود.

خودسرزنشی
negative self-talk
وارد شدن در یک الگوی خودسرزنشی  و شک و تردید نسبت به خود، که می‌تواند اعتماد به نفس را زیر سوال ببرد و منجر به احساس بی ارزشی شود.

کمال‌طلبی
perfectionism
تعیین استانداردهای بسیار بالا برای خود و بیش از حد انتقادی شدن هنگام عدم رسیدن به آن استانداردها، که می‌تواند به ترس از شکست و اجتناب از برداشتن خطرات منتهی شود.

اجتناب از مسئولیت
avoidance of responsibility
ترس از مسئولیت به جای پذیرش مسئولیت اعمال و پیامدهای آن.

ترس از موفقیت
fear of success
احساس اضطراب یا عدم شادی درباره دستیابی به موفقیت، که می‌تواند منجر به رفتارهایی شود که از دست یافتن به اهداف یا شناختن ظرفیت خود جلوگیری می‌کند.

رفتارهای خودناباورانه و مخرب
self-destructive behaviour
وارد شدن به اقداماتی که به رفاه و خوب‌بودن خود آسیب می‌زنند، مانند سوءمصرف مواد، پذیرفتن ریسک‌ های بالا

عدم مراقبت از خود
lack of self-care
نادیده گرفتن نیازهای سلامت جسمی، عاطفی یا روانی خود، که می تواند به احساس استرس، فرسودگی شغلی و نارضایتی کلی از زندگی منجر شود.

اصلاح الگوهای رفتاری، ایجاد اعتقادات مثبت درباره خودمون، توسعه مهارت‌های مدیریت استرس و احساسات، تقویت خودآگاهی و خودشناسی و مشارکت در مشاوره یا روان‌درمانی می‌تونه کمک کنه تا از الگوهای خود تخریبی خودمون فاصله بگیریم و به سوی رشد و توسعه شخصی پیش بریم.

لازمه به یاد داشته باشیم که خودتخرببی یک الگوی رفتاریه که می‌تونه تأثیرات منفی جدی بروی زندگی و روابط ما داشته باشه، اما با شناخت و تلاش برای تغییر، امکان ایجاد تغییر مثبت و بهبود در زندگی وجود داره.





@honaremodiriat

هنر مدیریت

07 Jan, 17:56


🔵 وبینار معبر: عبور از خجالت، ورود به دنیای جسارت!⁣⁣

🌟 در این وبینار یاد می‌گیرید:⁣⁣
چطور اعتمادبه‌نفس واقعی را بسازید⁣
چگونه بر خجالت و استرس اجتماعی غلبه کنید⁣
مهارت‌های ارتباطی را تقویت کنید تا دیده و شنیده شوید و.....⁣

🎓 مدرس: استاد مهدی صادقلو⁣⁣

مدرس بیش از 45 هزار دانشجو⁣
کارشناس برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی⁣

آخرین فرصت! ظرفیت محدود

این وبینار رو به جای( ۹۰۰هزارتومان) با (۲۵۰هزارتومان )ثبت نام کن⁣⁣

📩برای ثبت‌نام و مشاوره:⁣⁣

👤پیام به آیدی:⁣⁣
@sadeghloo_support2⁣
🌐یا کلیک روی لینک زیر:⁣⁣
https://sadeghloo.academy/passage.aspx⁣
آدرس کانال موسسه:⁣
https://t.me/speechkimiya

هنر مدیریت

07 Jan, 16:38


در ماه‌های انتهایی سال هستیم و هدف‌گذاری دقیق، کمک‌ خواهد کرد تا با قدرت و اطمینان وارد سال جدید بشویم.

اما گاهی این اتفاق نمی افته:

* نمی‌توانیم هدفی تعریف کنیم یا شک داریم که هدف مان درست هست یا نه!
* گاهی درگیر حس سردرگمی، آشفتگی، عدم اطمینان، تردید و ... هستیم.

تجربه اش رو دارید؟

در وبینار اطمینان در هدف‌گذاری خواهیم گفت که چطور با استفاده از کوچینگ بهترین هدف‌گذاری را انجام داده و حتی به دیگران هم در این خصوص کمک کنید.

همین الان از طریق لینک زیر در این وبینار رایگان ثبت‌نام کن!
https://karocoaches-goal-vebinar2.yek.link

@Karocoaches

هنر مدیریت

06 Jan, 07:50


مثل آن چایی که می‌چسبد به سرما بیشتر
با همه گرمیم با دل‌های تنها بیشتر
 
درد را با جان پذیراییم و با غم‌ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می‌خوری پا بیشتر
 
بَم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار
زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر
 
هر شبِ عمرم به یادت اشک می‌ریزم ولی
بعدِ حافظ خوانیِ شب‌های یلدا بیشتر
 
رفته‌ای اما گذشتِ عمر تأثیری نداشت
من که دلتنگ توام امروز، فردا بیشتر
 
زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلخ‌تر
بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشتر
 
هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید
هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر

بر بخارِ پنجره یک شب نوشتی: عاشقم
خون انگشتم بر آجر حک کنم: ما بیشتر

حمید عسگری

◀️ آرزو میکنیم که همیشه چایتان را نه به یاد هم، که در کنار هم بنوشید❤️
@gilsaa_ir

تماس با ما و سفارش خرید:

@gilsaa

09373690457

هنر مدیریت

03 Jan, 21:08


حریم شخصی در محیط کار

همه ما در زندگی فردی در محیط منزل، دوستان، کار و ...، دو محدوده شخصی و عمومی را خواسته یا ناخواسته تعریف می نماییم.

نفوذ و مداخله در حریم خصوصی افراد، یکی از معضلات شایع در انواع محیط های کاری است.

همه ما دوست داریم یک مرز و خط قرمز مشخصی داشته باشیم.
اما این حریم امن، پیش از آنکه از سوی دیگران رعایت شود، می بایست مورد توجه و احترام خود شما قرار گیرد.

همانطور که گفته شد، شما نمی توانید با توقع اینکه دیگران باید حریم شخصی شما را بدانند و به آن پایبند باشند، زندگی کنید. درواقع، این شما هستید که اجازه دخالت در حریم خصوصی خود را می دهید. و یا بالعکس دیگران را از مداخله در آن باز می دارید.

در قدم اول، خود را ملزم کنید که در زندگی و حریم امن همکاران، وارد نشوید.
چرا که در این حالت مجوز مداخله و فضولی آنان را ناخودآگاه صادر کرده اید.

در قدم بعد بررسی کنید در کدام موقعیت ها نتوانسته اید از حریم خصوصی خودتان پاسبانی کنید؟
سپس سعی کنید موقعیت های اینچنینی را تحت کنترل گرفته و شجاعت خود را بالا ببرید.

نکات زیر را همواره رعایت نمایید :

۱. یک مرزبندی درست برای حریم خصوصی تان داشته باشید.
۲. از بروز اطلاعات و اسرار شخصی خود جلوگیری نمایید (درد و دل نکنید).
۳. تماس های خارج از ساعت اداری ممنوع.
۴. تلفن های شخصی را در ساعات اداری جواب ندهید.
۵. یادبگیرید که نه بگویید.
۶. صفحات مجازی خود را محدود نمایید.
۷. میان دوستان و همکاران تفاوت قائل شوید.
۸. در زمان لازم تذکر دادن را فراموش نکنید.

اگر در دسته مدیران و صاحبان کار و پروژه قرار می گیرید توجه داشته باشید که با قرار دادن هر کارمند در محیطی که مربوط به شخص او می شود، پیش از هر چیز حدود یک کارمند را در محیط کار مشخص می کنید و این موجبات ایجاد حریم خصوصی را فراهم می کند.

به بیانی مشخص تر ؛ یک میز شخصی در اختیار هر کارمند قرار بدهید تا با قرار گرفتن روزانه در یک محیط مشخص و نظم دادن به آن محیط طبق علایق خود، متمرکز تر  و خلاقانه تر درکارش پیش برود.

اگر یک محیط وسیع و کافی در اختیار دارید و می توانید در عوض یک میز، یک اتاق در اختیار کارمندان خود قرار دهید که شرایط بهتر نیز خواهد شد.

اما اگر مهیا کردن چنین فضای وسیعی برای شما ممکن نیست می توانید با پارتیشن بندی محیط کار یک فضای مشخص و شخصی را در اختیار هر کارمند خود قرار دهید تا در نحوه عملکرد او بهترین تاثیر را شاهد باشید.

بنابراین به عنوان یک مدیر حرفه ای که در جهت بهبود شرایط محیط کاری در تلاش است این امکان را به کارمندان خود بدهید تا از حریم خصوصی برخوردار باشند.





@honaremodiriat

هنر مدیریت

03 Jan, 17:30


⭕️ وبینار رایگان نکات عقد قرارداد های 1404 (آنلاین)

به گفت و گو خواهیم نشست بر سر چالش های قراردادی پیش رو در تمدید و جذب نیرو های جدید برای سال 1404 و نکات مهم اخلاقی و قانونی قرار داد های سال پیش رو.

🗓 دوشنبه 17 دی ماه
ساعت 21 الی 22

ثبت نام رایگان وبینار از طریق لینک زیر 👇

🔵 ثبت نام در وبینار 🔵


به امید میزبانی شما بزرگان.

هنر مدیریت

03 Jan, 12:12


با وظایف شغلی ملال‌‏‌آور چه کنیم؟

تقریبا هر شغلی، مقداری وظایف یکنواخت و ملال‌‌‌آور دارد که قابل اجتناب نیستند. تکمیل یک فایل اکسل و ارسال یا خواندن سرسری ایمیل‌‌‌ها، مثال‌‌‌هایی از وظایف شغلی غیرجذاب و ملال‌‌‌آور هستند. افراد اغلب فکر می‌کنند که موثرترین روش برای مواجهه با وظایف شغلی ملال‌‌‌آور، مبارزه با دلزدگی و اصرار برای اتمام آن کار در کوتاه‌‌‌ترین زمان ممکن و بدون استراحت است.

پژوهش جدیدی نشان می‌دهد که این روش ممکن است موثرین استراتژی نباشد. اصرار برای اتمام وظایف ملال‌‌‌آور به بهره‌‌‌وری افراد در وظایف بعدی نیز آسیب می‌‌‌زند. بر اساس این پژوهش، به جای پافشاری برای اتمام وظایف کاری ملال‌‌‌آور، بهتر است آن را در طول روز پخش کرده و با وظایف جذاب و معنادار تلفیق کنیم. زمانی که افراد ملال ناشی از وظایف تکراری را نادیده بگیرند یا سرکوب کنند، اغلب دچار پریشانی ذهن می‌‌‌شوند که پیامد آن کاهش بهره‌‌‌وری در تمام روز است.

کاشر بلیندا، استادیار مدیریت در مدرسه کسب‌و‌کار «مندوزا» دانشگاه نوتردام که یکی از نویسندگان پژوهش اخیر است، برای ملال ذهن، نقشی مهم و مشابه درد متصور است. او می‌‌‌گوید: «زمانی که دست خود را روی یک اجاق داغ می‌‌‌گذارید، درد و سوزش به شما می‌‌‌گوید که دست خود را بکشید.» به طور مشابه، ملال و دلزدگی به ما هشدار می‌دهد که فعالیت کنونی خود را متوقف کنیم و استفاده دیگری برای ذهن خود بیابیم.

 اثر سرریزی

بلیندا شرح می‌دهد: «به طور کلی، دلزدگی محدود به زمانی کوتاه نیست و بر تمام فعالیت‌‌‌های بعدی روز اثر منفی می‌‌‌گذارد. به این اثر، سرریز شدن دلزدگی می‌‌‌گوییم. با این حال، اثر سرریزی با درک اهمیت و معنادار بودن وظیفه دوم، تعدیل می‌‌‌شد.»

بلیندا توصیه می‌کند که کارکنان نگاهی کل‌‌‌گرایانه به هر روز داشته باشند و وظایف روز را به دو دسته «ملا‌‌‌ل‌‌‌انگیز» و «معنادار» تقسیم کنند و ساعات کارشان را به نحوی برنامه بریزند که بین این دو دسته در رفت‌‌‌وآمد باشند. بلیندا می‌‌‌گوید: «زمانی که افراد به کاری معنادار برای خود مشغول می‌‌‌شوند، تمرکزشان بازمی‌گردد و انرژی‌‌‌شان تجدید می‌شود.»

مدیران نیز می‌توانند بخشی از راهکار باشند. به گفته پژوهشگر این مقاله، «آنها می‌توانند برای کارکنان توضیح دهند که اصرار بر اتمام یکباره وظایف ملال‌‌‌آور، به نفع هیچ‌‌‌کس یا سازمان نیست.» مدیران همچنین می‌توانند کارکنان را به داشتن برنامه‌‌‌ای برای طول روزشان تشویق کنند. بلیندا توصیه می‌کند: «الهام‌‌‌بخش آنها باشید تا به اثر احتمالی هر وظیفه شغلی بر احساسات و تمرکز خود توجه کنند و طبق آن برنامه‌‌‌ای اثربخش در پیش بگیرند.»

منبع: Wall Street Journal





@honaremodiriat

هنر مدیریت

27 Dec, 16:20


از اپیکور تا سعدی!

یاسر عرب

"اﭘﻴﻜﻮر"، ﻓﻴﻠﺴﻮف ﻣﺸﻬﻮر ﻳﻮﻧﺎنی، دهﻫﺎ ﺳﺎل ﭘﻴﺶ ازﻣﻴﻼد ﻣﺴﻴﺢ می‌زﻳﺴﺖ. "اﭘﻴﻜﻮر" ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮد ﻫﺪف زﻧﺪگی، ﺧﻮش ﺑـﻮدن اﺳﺖ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ اﮔﺮ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻧﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﻮد در زﻧﺪگی ﺧﻮش ﺑﮕﺬراﻧﻴﻢ، به ﻫﻴﭻ دردی نمیﺧﻮرد!

ﺑﺎ اﻳﻦ وﺻﻒ، ﻣﺮدم «آﺗﻦ» ﺗﺼﻮر میﻛﺮدﻧﺪ اﭘﻴﻜـﻮر در ﻛـﺎﺧﻲ زﻳﺒـﺎ زﻧﺪگی می‌ﻛﻨﺪ و از ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺧﻮردنیﻫﺎ و ﻧﻮﺷﻴﺪنیﻫﺎ ﺗﻐﺬﻳﻪ می‌کند. ﺗﺼﻮر میﻛﺮدﻧﺪ اﭘﻴﻜﻮر، ﻟﺒﺎسﻫﺎی ﮔﺮان‌ﻗﻴﻤﺖ می‌ﭘﻮﺷﺪ و اصطبلی ﭘﺮ از اﺳﺐﻫﺎی اﺻﻴﻞ دارد. ﺑﺮداﺷﺖ ﻣﺮدم از ﮔﻔﺘﻪ‌ﻫﺎی «اﭘﻴﻜﻮر»، اﻳﻦ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ زﻧﺪگی را ﺻﺮف ﻋﻴﺶ و ﻧﻮش ﻛﺮد. «اﭘﻴﻜﻮر» در ﺣﻮﻣﻪی آﺗﻦ زﻧﺪگی می‌ﻛﺮد. ﺑﺮخی از ﻣﺮدم آﺗﻦ، ﺳﺮاﻧﺠﺎم ﻛﻨﺠﻜﺎو ﺷﺪﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺳﻜﻮﻧﺖ اﭘﻴﻜﻮر ﺑﺮوﻧﺪ و زﻧﺪگی ﭘـﺮﺗﺠﻤـﻞ او را ﺑﺒﻴﻨﻨـﺪ.

اﻳـﻦ اﻓﺮاد ﭘﺲ از ﻳﺎﻓﺘﻦ ﻣﺤﻞ ﺳﻜﻮﻧﺖ اﭘﻴﻜﻮر، ﺷﮕﻔﺖ‌زده ﺷﺪﻧﺪ؛ ﭼﺮا ﻛـﻪ در ﻛﻠﺒﻪی ﺳﺎده و کوچکی ﺑـﺎ ﭼﻨـﺪ ﺗـﻦ از دوﺳـﺘﺎن ﺧـﻮد زﻧﺪگی می‌ﻛﺮد و اﻏﻠﺐ ﻏﺬای آﻧﺎن ﻣﺤﺪود ﺑﻪ ﻧﺎن و ﺳﺒﺰی و ﻛـﻮزه‌ای آب ﺑﻮد!

اﻳﻦ اﻓﺮاد از «اﭘﻴﻜﻮر» اﻳﺮاد ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺧﻮدت ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ‌ﻫﺎﻳﺖ ﻋﻤﻞ نمیکنی، ﺑﻪ اﻳﻦ ﺳﺎدگی و ﻗﻨﺎﻋﺖ زﻧﺪگی می‌کنی و می‌گویی ﻫﺪف از زﻧﺪگی، ﺧﻮش ﺑـﻮدن اﺳـﺖ؟! «اﭘﻴﻜـﻮر» ﻓﻬﻤﻴـﺪ ﻛـﻪ ﻣـﺮدم، ﺑﺮداﺷﺖ درستی از ﮔﻔﺘﻪﻫﺎی او ﻧﺪاﺷﺘﻨﺪ.

او ﺑﺮایشان ﺗﻮﺿﻴﺢ داد ﻛـﻪ ﺧﻮشﺑﻮدن، یک وﺿﻌﻴﺖ روانی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ زﻧﺪگی در ﻛﺎخﻫـﺎی زﻳﺒـﺎ، ﺧﻮردن ﻏﺬاﻫﺎی رﻧﮕﺎرﻧﮓ و داﺷﺘﻦ اصطبلی ﭘﺮ از اﺳـﺐﻫـﺎی اﺻـﻴﻞ ﻓﺮاﻫﻢ نمیﺷﻮد؛ ﺑﺪن ﻣﺎ ﻧﻴﺎزﻫـﺎیی دارد. ﺑـﺮای داﺷـﺘﻦ ﺑـﺪنی ﺳـﺎﻟﻢ، ﺧﻮردن ﻏﺬاﻫﺎی ﺳـﺎﻟﻢ و ﺳـﺎده، زﻧـﺪگی در ﺧﺎﻧـﻪ‌ای ﺗﻤﻴـﺰ و اﻣـﻦ و ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺑﺪنی ﻣﻨﺎﺳﺐ، ﻛﺎفی اﺳﺖ. ﺑﻴﺶ از اﻳﻦ، ﻫﺮﭼـﻪ را ﺻـﺮف ﺑـﺪن ﺧﻮد ﻛﻨﻴﻢ، ﺑﺮ ﺧﻮشی ﻣﺎ اﻓﺰوده نمیﺷﻮد. ﺧﻮشﺑﻮدن، زﻣـﺎنی ﻣﺤﻘـﻖ میﺷﻮد ﻛﻪ ﻣﺎ ﻋﻼوه ﺑﺮﻧﻴﺎزﻫﺎی ﺑﺪنﻣﺎن، ﺑﻪ ﻧﻴﺎزﻫﺎی روانیﻣـﺎن ﻫـﻢ رﺳﻴﺪگی ﻛﻨﻴﻢ.

"اﭘﻴﻜﻮر" ﺳﻪ ﻧﻴﺎز اﺳﺎسی را ﻧـﺎم ﺑـﺮد ﻛـﻪ ﺑـﺴﻴﺎری از ﻣﺮدم، ﺑﻪ دﻟﻴﻞ اﻳﻦ ﻛﻪ از آنﻫـﺎ ﺑﺮﺧـﻮردار ﻧﻴـﺴﺘﻨﺪ، اﺣـﺴﺎس ﺧﻮشی نمیﻛﻨﻨﺪ:

یکی از آن‌ﻫﺎ، ﻧﻴﺎز ﺑﻪ دوﺳﺘﺎن ﻫﻢ رﻧﮓ و ﻣﻮاﻓﻖ اﺳﺖ؛ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ از ﻣﻌﺎﺷﺮت ﺑﺎ آﻧﺎن ﻟﺬت ﺑﺒﺮﻳﻢ، ﺑﺮایشان ﻧﻘﺶ ﺑﺎزی ﻧﻜﻨﻴﻢ و ﺑﺪاﻧﻴﻢ که آﻧﺎن ﻫﻢ ﺑﺮای ﻣﺎ ﻧﻘﺶ ﺑﺎزی نمیﻛﻨﻨﺪ.

ﻧﻴﺎز دﻳﮕﺮ ﻣﺎ ﺑﺮای ﺧﻮش ﺑﻮدن، ﻏﻮﻃﻪور ﺷﺪن و ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺗﺤﻘﻴﻖ در آﻓﺎق اﺳﺖ. از ﻧﻈﺮ«اﭘﻴﻜﻮر» داﻧﺶ، ﻏﺬای روح اﺳﺖ و کسی ﻛـﻪ در روز، وقتی را ﺑﺮای ﻛﺴﺐ ﻣﻌﻠﻮﻣﺎت ﺻﺮف نمیﻛﻨﺪ، نمیﺗﻮاﻧﺪ از زﻧﺪگی ﻟﺬت ﺑﺒﺮد.

ﺳﻮﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎز اﺳﺎسی روح و روان ﻣﺎ، ﻧﻴﺎز ﺑـﻪ «آزادگی» اﺳـﺖ. از ﻧﻈﺮ «اﭘﻴﻜﻮر»، ﺗﻨﻬﺎ ﻓﺮدی میﺗﻮاﻧﺪ اﻳﻦ ﻧﻴﺎز روح ﺧﻮد را ﺑﺮآورده ﻛﻨﺪ و «ﺧﻮش ﺑﮕﺬراﻧﺪ» ﻛﻪ ﻗﻨﺎﻋﺖ و ﺳﺎدگی ﭘﻴﺸﻪ ﻛﻨﺪ ﭼﺮا ﻛـﻪ اﻓـﺮادی ﻛـﻪ میﺧﻮاﻫﻨﺪ از ﻛﺎخ‌ﻫﺎی زﻳﺒﺎ، ﻏﺬاﻫﺎی رﻧﮕﺎرﻧـﮓ و اﺳـﺐﻫـﺎی اﺻـﻴﻞ ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﭼﺎره‌ای ﺟﺰ اﻳﻦ ﻧﺪارﻧﺪ ﻛﻪ ﮔﺎهی ﭘـﺎ روی ارزشﻫـﺎی اﺧﻼقی ﺧﻮد ﺑﮕﺬارﻧﺪ. اﻓﺮادی ﻛﻪ ﻗﻨﺎﻋﺖ، ﭘﻴﺸﻪ ﻧﻜﻨﻨﺪ، ﮔﺎهی ﺑﺎﻳـﺪ ﺑـﻪ ﺧﺪﻣﺖ زورﻣﻨﺪان و ﺳﺘﻤﮕﺮان درآﻳﻨﺪ و ﻳﺎ ﺑﻪ ﺳﻴـﺴﺘﻢ‌ﻫـﺎ و ﻧﻬﺎدﻫـﺎیی ﺧﺪﻣﺖ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ اﻫﺪاف و ﻋﻤﻠﻜﺮد آﻧﺎن، ﻏﻴﺮ اﺧﻼقی اﺳـﺖ و ﻣـﺮدم را اﺑﺰاری ﺑﺮای اﻧﺒﺎﺷﺘﻦ ﻗﺪرت و ﺛﺮوت ﺧﻮد می‌داﻧﻨﺪ.

از ﻧﻈﺮ«اﭘﻴﻜﻮر»، کسی ﻛﻪ آزادگی ﺧﻮد را زﻳﺮ ﭘﺎ میﮔﺬارد، نمیﺗﻮاﻧـﺪ ﺧﻮش ﺑﺎﺷﺪ و از زﻧﺪگی ﻟﺬت ﺑﺒﺮد، ﭼﻴﺰی در درون او ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ او ﺑﺮمیﺧﻴﺰد و او در راﺣـﺖﺗـﺮﻳﻦ ﺑـﺴﺘﺮﻫﺎ ﻧﻴـﺰ ﺧـﻮاب راﺣـﺖ ﻧـﺪارد و ﻟﺬﻳﺬﺗﺮﻳﻦ ﻏﺬاﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺮای او ﺳﻮءﻫﺎﺿﻤﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه می‌آورد!

ﺷﻴﺦ ﻣﺼﻠﺢ‌‌اﻟﺪﻳﻦ ﺳﻌﺪی ﺷﻴﺮازی میﮔﻮﻳﺪ:

دو ﺑﺮادر ﺑﻮدﻧﺪ، ﻳﻜﻲ از ﻣﻼزﻣﺎن و ﺧﺪﻣﺘﮕﺰاران ﺳﻠﻄﺎن و دﻳﮕـﺮی ﺑـﺎ آﻫﻨﮕﺮی، زﻧﺪگی ﺧﻮد را می‌ﮔﺬراﻧﺪ. ﺑـﺮادر درﺑـﺎری، ﺑـﻪ ﺑـﺮادر ﻛـﺎرﮔﺮ میﮔﻮﻳﺪ ﺗﻮ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ درﺑﺎر ﺑﭙﻴﻮﻧﺪ ﺗﺎ از ﻣﺮارت اﻳـﻦ ﻛـﺎر ﺳـﺨﺖ، رﻫـﺎیی یابی. آﻫﻨﮕﺮ ﺑﻪ ﺑﺮادرش ﭼﻨﻴﻦ ﭘﺎﺳﺦ می‌دﻫﺪ:
ﺑﻪ دﺳﺖ، آﻫﻦِ ﺗﻔﺘﻪ ﻛﺮدن ﺧﻤﻴﺮ
ﺑﻪ از دﺳﺖ ﺑﺮ ﺳﻴﻨﻪ ﭘﻴﺶِ اﻣﻴﺮ






@honaremodiriat

هنر مدیریت

27 Dec, 07:04


🔴 مهارت های نرم مدیریتی!
🎯در دوره تخصصی و کوتاه مدت《 مدیریت عامل حرفـــــه‌ای 》
با حضور برجسته ترین اساتید مدیریتی کشور

🔰 ویژه مدیران عامل و علاقه‌مندان به مهارت‌های نوین مدیریتی

📚 برخی از سر فصل ها:
1️⃣ قوانین کار و تامین اجتماعی
2️⃣ بهبود توسعه و عملکرد
3️⃣ انواع رهبری
4️⃣ کارآفرینی
و ...

✔️ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید : @elmsaz_admin10

🎓 《 به همراه ارائه معتبر ترین مدرک رسمی از وزارت علوم کشور》

✔️ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید : @elmsaz_admin10

🔹 با ما همراه باشید
🌐 علمساز،ساز یادگیری👇👇
📱 Instagram |📱 Telegram |

هنر مدیریت

25 Dec, 04:54


"بن هاروویتز"، مالک شرکت آپسور، سال‌ها قبل با مشکلی مدیریتی مواجه شد: دو قسمت فوق‌العاده موفق شرکت، یعنی پشتیبانی مشتری و مهندسی فروش، باهم به مشکل خورده بودند.
بخش مهندسی فروش، بخش پشتیبانی مشتری را متهم می‌کرد که به مشتریان پاسخ درست و به‌موقع نمی دهد؛ قسمت پشتیبانی مشتری هم بخش فروش را متهم می‌کرد که فقط دستورات ناقص را می‌نویسد و پیشنهادهای آنها را برای بهبود نادیده می‌گیرد.

مشخصاً لازم بود که هر دو بخش با هماهنگی کامل با یکدیگر کار کنند. هر کدام از بخش ها به صورت مجزا خیلی خوب مدیریت می شدند و از کارکنان فوق‌العاده‌ای بهره می‌بردند. درخواست از آنها برای اینکه مسائل را از زاویه دید طرف مقابل نگاه کنند کمک چندانی به حل کشمکش نکرد تا اینکه هاروویتز راه حلی پیدا کرد.

رئیس قسمت پشتیبانی مشتری را بصورت دائم رئیس مهندسی فروش کرد و برعکس. در ابتدا هر دو کاملاً شوکه بودند، اما یک هفته بعد از این که پشت میز دشمنان‌شان مشغول کار شدند، اختلافات‌شان به حداقل رسید. طی هفته های بعد فعالیت‌هایشان را با هم تنظیم کردند و از آن به بعد بیش از هر دو بخش دیگری با یکدیگر هماهنگ بودند.

اینکه خودتان را در موقعیت رقیب‌تان تصور کنید به ندرت نتیجه می دهد. قوه تخیل قدرتمندی می طلبد و انگیزه کافی برای این کار وجود ندارد. برای اینکه واقعاً کسی را درک کنید باید در موقعیتش قرار بگیرید، آن هم نه به شکل ذهنی، بلکه عملی. باید جای او باشید و موقعیت رقیب تان را شخصاً تجربه کنید.

عجیب است که ما این‌قدر کم از این ترفند استفاده می‌کنیم. بعضی از شرکتها این مسئله را متوجه شده اند. شرکت "شیندلر" یکی از پیشگامان صنعت تولید آسانسور است. هر کارمند از منشی گرفته تا مدیران عامل، در اولین سال حضورش در شیندلر باید سه هفته در محل نصب آسانسورها کار کند. بدین ترتیب افراد تازه‌کار، کار در محل پروژه را تجربه می کنند. این کار همچنین این پیام را هم دارد: "آنقدرها خودم را بزرگ نمی بینم که دست به سیاه و سفید نزنم." همین اتفاق به تنهایی رابطه خوب و عمیقی را بین افراد در دپارتمان‌های مختلف ایجاد می کند.

فکر کردن و عمل کردن دو روش کاملاً متفاوت برای شناختن دنیا هستند، هر چند اکثر مردم آنها را با هم اشتباه می گیرند. اگر می‌خواهید استاد ادبیات شوید، مطالعه در رشته ادبیات فوق‌العاده است، ولی اصلا فکر نکنید شما را به یک نویسنده خوب تبدیل می کند.
آیا اساتید اخلاق که هر روزه با سوالات اخلاقی مواجه می شوند، آدم های بهتری هستند؟ تحقیقات پژوهشگران نشان داده است که اساتید اخلاق، اخلاقی‌تر از بقیه رفتار نمی‌کنند!

هر وقت متوجه شدید فکر کردن و عمل کردن دو دنیای متفاوت دارند، می توانید از این موضوع استفاده مفیدی بکنید. کلیساها، ارتش‌ها و دانشگاه‌ها، ازدرون خودشان افراد تازه را استخدام می کنند. هر فرمانده یک روز سرباز بوده است و شما رئیس دانشگاه نمی‌شوید مگر آنکه زمانی استادیار بوده باشید.
فکر می‌کنید مدیرعامل شرکتی مثل والمارت، کسی که نزدیک به ۲ میلیون کارمند دارد، فرمانده مناسبی برای دستور دادن به ۲ میلیون سرباز می‌شود؟ مسلم است که هیچ ارتشی در جهان به استخدامِ او فکر هم نمی کند!

پا در کفش دیگران کردن و قدم زدن با این کفش‌ها ارزشش را دارد. این کار را در مورد مهمترین روابط زندگی‌تان انجام دهید؛ شریک زندگی‌تان، مشتری‌تان، و کارمندتان.
تعویض وظایف، کارآمدترین و سریع‌ترین و کم‌هزینه ترین روش برای رسیدن به درک متقابل است.

شبیه آن پادشاه معروف باشید که با پوشیدن لباس گدایی خودش را قاطی مردم عادی می‌کرد. اما چون این کار همیشه ممکن نیست یک پیشنهاد دیگر می دهم: رمان بخوانید. غرق شدن در یک رمان خوب و همراهی کردن با قهرمان اصلی داستان در فراز و نشیب‌ها، یک میان‌بُر خوب بین فکر کردن و عمل کردن است.

هنر خوب زندگی کردن
رولف دوبلی





@honaremodiriat

هنر مدیریت

24 Dec, 15:28


یلدا، چمدونتو ببند! کریسمس امسال در انگلستان باش!

اگر می‌خوای سال جدید رو با تحصیل در یکی از بهترین دانشگاه‌های انگلستان شروع کنی، الان وقتشه! ما پذیرش و ویزای تحصیلی ترم ژانویه ۲۰۲۵ رو در کوتاه‌ترین زمان ممکن برات دریافت می‌کنیم.

🌟 چرا مای‌آرمان؟

* پذیرش فوری از طریق پرتال نمایندگی دانشگاه
* بدون هزینه اپلیکیشن
* پذیرش و ویزای تضمینی
* بورسیه‌های ویژه و انحصاری

فرصت محدود!
برای استفاده از این فرصت کوتاه، لازمه مدارکت آماده باشه. تیم ما تمام مراحل رو به ساده‌ترین و سریع‌ترین شکل برات انجام می‌ده.

🎯 چطور اقدام کنی؟
از طریق لینک زیر با ما در ارتباط باش:


http://myrmn.co/yt
#مای_آرمان
#پذیرش_تحصیلی
#تحصیل_در_انگلیس
#یلدا_تا_کریسمس

هنر مدیریت

24 Dec, 09:49


🌱 موسسه آموزش عالی آزاد بهار
⭐️اولین مرکز تخصصی MBA و DBA در ایران
برگزار می کند :

📣 شروع دوره MBA فروش در موسسه بهار
📅 پنجشنبه، ۶ دی ، ساعت ۱۴ تا ۲۰

.
📝 برای کسب اطلاعات بیشتر و جهت حضور در دوره ، فرم زیر را تکمیل کنید. کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.

https://tonl.ir/LukIN

⚠️ ظرفیت محدود
.
شروع دوره MBA :
* شروع کلاس های دوره فروش از :
* پنجشنبه ها ساعت ۱۴ تا ۲۰
*جمعه ها ساعت ۹ تا ۱۲


🌍 www.bahar.ac.ir
☎️ 02188730184
✔️ @Baharbusinessschool

هنر مدیریت

24 Dec, 06:31


تنها 8 روز دیگر تا‼️
🔝شروع بزرگترین بوت کمپ آموزشی مدیران کشور

آموش+تفریح+شبکه سازی
در ۱۴اُمین بوت کمپ مدیران الماسی
💎

مدرسین کارگاه ها اساتید آقایان
🔸دکتر محمود محمدیان
🔸دکتر محمدرضا نظری
🔸 دکتر بابک بادکوبه
🔸استاد علی حاجی محمدی
🔸+کارگاه جنگ روانی با"رضــــــــــا رشـیدپور"

همراه برندهای مطرح کشوری:
کویر موتور،نامی نو،بیمه دات کام و...

✔️ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید : @elmsaz_admin3

📆حضوری:۱۲ و۱۳ دی‌ ماه تور جزیره کیش
آنلاین:سراسر کشور

✔️ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید : @elmsaz_admin3

🔹 با ما همراه باشید
🌐 علمساز،ساز یادگیری👇👇
📱 Instagram |📱 Telegram |

هنر مدیریت

17 Dec, 15:07


کارهایی که انجام داده ایم یا کارهایی که انجام نداده ایم؟ کدام مهمترند؟

امیرعباس زینت بخش

در بیشتر مواقع، وقتی می خواهیم از رموز موفقیت یک قهرمان در ورزش، کارآفرینی، کنکور، تحصیلات و...بدانیم سوال کلیشه ای که پرسیده می شود این است که: "لطفا برای ما توضیح دهید برای رسیدن به این مقام و موفقیت چه کارهایی انجام داده اید؟" و قهرمان ما هم پاسخ می دهد: "روزی ١٨ ساعت تمرین، کار، مطالعه کردم و این کار و آن کار را انجام دادم..."

در حالی که سوال درست تر این است که: "لطفا برای ما توضیح دهید که برای رسیدن به این مقام و موفقیت چه کارهایی انجام نداده اید؟"

که در پاسخ خواهیم شنید: "فلان غذاها یا نوشیدنی ها را نخوردم، با خیلی آدم هایی که در راستای اهداف و ارزش هایم نبودند معاشرت نکردم، با دوستانم به سینما نرفتم، به میهمانی ها و گَده هایی که شب ها تا نیمه شب برگزار می شود نرفتم و...به این موقعیت ممتاز رسیدم" که مجموعه ایست از کارهای انجام نشده!

امیر کلام (ع) در پاسخ به سوال کننده ای که پرسید: "چگونه به این جایگاه رفیعی که هستی رسیدی" پاسخ داد: "دروازه بان قلبم بودم"... یعنی اجازه ندام خیلی از احساسات، افکار، ایده ها و اندیشه ها وارد قلب و فکرم شوند و به خیلی از خواسته هایم "نه" گفتم!

بنابراین؛ پشت هر کار موفق و دست آورد ارزشمندی؛ ده ها، صدها و شاید هزاران کار است که انجام نشده است! و انسان های موفق، بی رحمانه و بدون تعارف به بسیاری از پیشنهادها، ایده ها، و کارهایی که در راستای اهداف و ارزش هایشان نیست یک "نه"محکم می گویند!

همان گونه که استیو جابز؛ اسطوره خلاقیت و کارآفرینی می گفت:
People think focus means saying yes to the thing you’ve got to focus on. But that’s not what it means at all. It means saying no to the hundred other good ideas that there are. You have to pick carefully. I’m proud of many of the things we haven’t done as the things we have done. Innovation is saying ‘no’ to thosand things.
Steve Jobs
آدمها فکر می کنند تمرکز یعنی "بله" گفتن به کاری است که باید روی آنها تمرکز کنید. اما این معنی تمرکز نیست بلکه معنی آن "نه" گفتن به صد تا ایده خوب دیگر می باشد! باید با دقت از میان آنها انتخاب کنید.

من به خیلی از کارهایی که انجام نداده ایم به همان اندازه افتخار می کنم که به کارهایی که انجام داده ایم!
نو آوری به معنی "نه" گفتن به هزار تا کار است!

جالب این است که وارن بافت؛ سلطان بازار سهام هم می گوید:
The difference between successful people and really successful people is that really successful people say no to almost everything.
Warren Buffett
تفاوت میان "مردمان موفق" و "مردمان واقعا موفق" این است که "مردمان واقعا موفق" تقریبا به همه چیز "نه" می گویند!

پس وقتی جک ما؛ رئیس علی بابا می گوید:
You should learn from your competitor, but never copy. Copy and you die.
Jack Ma
باید از رقیبتان بیاموزید اما هرگز کپی نکنید. کپی کنید و نابود شوید!
دقیقا به این نکته توجه کرده که در کپی کردن؛ نهایت موفقیت کپی کننده؛ دیدن کارهای انجام شده است و چون نمی تواند کارهای انجام نشده را ببیند، در عرصه رقابت محکوم به فناست!

می گویند یکی از مدیران عامل خودروسازی در آمریکا بر سر این تفکرش که برای سودآوری بیشتر باید کیفیت را بالا برد، اختلاف پیدا کرد و پس از عزل یا استعفا وارد کار با یک خودروساز ژاپنی در ژاپن شد. پس از چند سال از مدیریت او، سهم بازار خودرو کوچک و جمع و جور ژاپنی در بازار کادیلاک و شورلت و... پهن پیکر، به بیش از ١٠ درصد رسید. همکاران سابقش از او خواستند اجازه بدهد از خط تولید او در ژاپن دیدن کنند و او پذیرفت! آمدند و فیلم هم گرفتند! دوستانش با تعجب از او پرسیدند چگونه جرات کردی چنین کاری انجام بدهی؟ آنها همه اسرار را فهمیدند و به زودی کپی می کنند و او پاسخ داد:
جای هیچ نگرانی نیست چرا که آنها تنها کارهایی که ما کرده ایم را دیدند و پشت هر کار انجام شده؛ ده ها کار، انجام نشده است و هرگز نمی توانند آنها را ببینند!





@honaremodiriat

هنر مدیریت

16 Dec, 14:59


◀️ امریکا همچنان در هوش مصنوعی پیشتاز است و چین تنها توانسته فاصله خودش را با این کشور کاهش دهد!

⬇️ در خاورمیانه، به غیر از اسرائیل که سال‌هاست بازیگر جدی در زمینه هوش مصنوعی است، حالا عربستان و امارات هم سرمایه‌گذاری گسترده‌ای را انجام داده‌اند!

⭕️ و تمام اینهایی که می‌خوانید در حالی‌ست که رئیس جمهور کشور ما نیز از بدو بر سرکار آمدن دولتش دارد تلاش می‌کند چند شبکه اجتماعی عادی و پرکاربرد در ایران فیلتر نباشد و نمی‌تواند!
و خانم سخنگوی دولت نیز هر هفته با کلمات قلمبه سلمبه به ادبیات معلمهای دبستان دهه شصت وعده رفع فیلترینگ را تکرار می‌کند و البته قاطعیت حرفهایش هر هفته کمرنگ تر از هفته پیش می‌شود!

کمر به ویرانی این خاک چندهزارساله اگر بسته اید؛
بدانید که کور خوانده‌اید!


@honaremodiriat

هنر مدیریت

16 Dec, 09:57


هوش مصنوعی شغل من رو هم می‌گیره! چاره چیه؟

هوش مصنوعی مثل یک سیل، شغل شما رو خواهد گرفت! البته اگه بی‌حرکت بمونید. خبر خوب اینکه اگه از تغییرات به وجود اومده بهره‌مند شین، می‌تونین پیشرفت پیدا کنین، زنده بمونین و حتی لذت ببرین! در اینجا چند نکته برای این منظور آورده شده:

۱. در کاری که انجام می‌دین واقعاً خوب باشین!

وقتی اخراج‌ها اتفاق می‌افتن، معمولاً ۱۰٪ تا ۵۰٪ پایین‌ترین افراد اخراج می‌شن. صعود به ۵٪ (یا حتی ۱٪) برتر در حوزه خودتون، شانس بقای شما رو به طور قابل توجهی افزایش می‌ده. علاوه بر این، شما تبدیل به کارشناس مورد اعتماد خواهید شد که برای آموزش و تأیید هوش مصنوعی و رفع اشکالات‌اش در مواقع بحرانی فراخوانده می‌شه.

۲. شما شغل‌تون نیستین، شما مهارت‌هاتون هستین.

عنوان شغلی شما ممکنه بخشی از هویت شما باشه. بنابراین، از دست دادن شغل می‌تونه به طور ناخودآگاه به معنی از دست دادن هویت باشه. اما اگه هویت‌تون رو از عنوان شغلی جدا کنین، می‌شه در زمان از دست دادن شغل، همچنان احساس تعلق و مفید بودن داشت.

اگه هویت‌تون رو با مهارت‌های اصلی مثل حل مسئله، همدلی، تفکر انتقادی، ارتباطات، یادگیری و... مرتبط کنین، مطمئن باشین که همیشه "شما" باقی می‌مونین. به این ترتیب، از دست دادن شغل مثل از دست دادن دم در مارمولک می‌شه و با استفاده از مهارت‌های اصلی می‌شه دوباره رشد کرد.

۳. به جای مبارزه، سوار موج شین!

اگه در اقیانوس هستین و موج بزرگی به سمت شما میاد، نمی‌تونین با نگه داشتن سپر در جلوش متوقفش کنین. راه‌حل؟ سپر رو جلوتون نگه ندارین، بلکه ازش به عنوان تخته موج‌سواری استفاده کنین. از نظر عملی، این به معنی پذیرش هوش مصنوعی و ادغامش در کاره.






@honaremodiriat

هنر مدیریت

13 Dec, 19:57


۱۰ مهارت اساسی در مذاکره

مذاکره یکی از حیاتی‌ترین مهارت‌هایی است که در زندگی شخصی و حرفه‌ای به آن نیاز داریم. از خرید خانه تا مذاکره در محیط کار، همه ما به نحوی با مذاکره سر و کار داریم. در اینجا به بررسی شش مهارت اساسی که برای موفقیت در مذاکره لازم است، می‌پردازیم.

ایجاد رابطه


اولین قدم در هر مذاکره‌ای، ایجاد یک رابطه انسانی با طرف مقابل است. وقتی بتوانید ارتباطی دوستانه و صمیمانه برقرار کنید، طرف مقابل کمتر شما را به عنوان دشمن می‌بیند و تمایل بیشتری به همکاری خواهد داشت.

شنیدن فعال

یکی از مهم‌ترین اصول در مذاکره، شنیدن فعال است. یعنی به جای تسلط بر گفتگو، به دقت به حرف‌های طرف مقابل گوش دهید و نشان دهید که به نظرات او اهمیت می‌دهید. این کار باعث می‌شود طرف مقابل احساس کند که شما به او احترام می‌گذارید و این باعث افزایش احتمال رسیدن به توافق می‌شود.

آینه‌ کردن

یکی دیگر از روش‌های موثر در مذاکره، آینه‌کردن رفتارها و گفتارهای طرف مقابل است. این کار باعث می‌شود طرف مقابل احساس راحتی و اعتماد بیشتری نسبت به شما پیدا کند. به عنوان مثال، اگر او از یک اصطلاح خاص استفاده می‌کند، شما هم همان اصطلاح را به کار ببرید یا از زبان بدنی مشابه استفاده کنید.

کنترل احساسات

در هنگام مذاکره، کنترل احساسات بسیار مهم است. اگر احساسات خود را نشان دهید، ممکن است نقاط ضعف شما برملا شود و این می‌تواند به ضرر شما تمام شود.

توانایی ترک مذاکره

همیشه این نکته را در ذهن داشته باشید که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. باید به خوبی بدانید که حداقل پذیرش شما چیست و اگر طرف مقابل نتواند آن را تامین کند، آماده باشید که مذاکره را ترک کنید.

خلاقیت

برای دستیابی به توافقی که برای هر دو طرف سودمند باشد، نیاز به خلاقیت دارید. سعی کنید خارج از چارچوب فکر کنید و راه‌حل‌های جدید و غیرمعمول ارائه دهید.

تعیین هدف‌های واضح

داشتن هدف‌های مشخص در مذاکره بسیار مهم است. باید بدانید که چه می‌خواهید و چرا آن را می‌خواهید. این کار به شما کمک می‌کند تا در طول مذاکره تمرکز خود را حفظ کنید و از مسیر اصلی منحرف نشوید. همچنین اهداف خود را به صورت اولویت‌بندی شده در نظر بگیرید تا در صورت لزوم بتوانید از برخی اهداف کمتر مهم صرف نظر کنید.

مدیریت زمان

مدیریت صحیح زمان می‌تواند به شما کمک کند تا به بهترین نتایج برسید. به عنوان مثال، قبل از شروع مذاکره، زمان محدودی برای هر بخش تعیین کنید یا اگر بحثی به نتیجه نمی‌رسد، بهتر است به موضوع دیگری بپردازید و بعداً به آن بازگردید.

شناخت فرهنگ‌ها

شناخت و احترام به تفاوت‌های فرهنگی در مذاکره‌ها بسیار مهم است. هر فرهنگ دارای نکات و روش‌های خاص خود در مذاکره است که باید به آنها توجه شود.

تحلیل قدرت

شناخت قدرت‌های موجود در مذاکره و استفاده صحیح از آنها می‌تواند به شما کمک کند تا به نتایج بهتری برسید. مثلا منابع قدرت خود را بشناسید و به تعادل قدرت توجه کنید. در صورت نیاز، سعی کنید از منابع قدرت خود به نفع خود استفاده کنید.






@honaremodiriat

هنر مدیریت

12 Dec, 06:07


⭕️ ثروتمند‌ترین کشورهای جهان




@honaremodiriat ✔️

هنر مدیریت

11 Dec, 05:22


🔷ده برند ارزشمند جهان در سال 2024

🔹نکات قابل توجه:
فاصله‌ی اپل با سه برند بعدی
فاصله‌ی ۴برند نخست با دیگران
سقوط آمازون نسبت به سال گذشته
کاهش ارزش والمارت
رشد تیک‌تاک و فیسبوک
ورود فیسبوک و تی‌تلکام به لیست ده برند
خروج ورایزون و تسلا از ده برند



@honaremodiriat

هنر مدیریت

05 Dec, 12:36


⭕️ بزرگ‌ترین صادرکنندگان در جهان

مقایسه سال ۲۰۰۰ و شرایط کنونی




منبع: بلومبرگ فارسی



@honaremodiriat

هنر مدیریت

04 Dec, 09:44


🌱 موسسه آموزش عالی آزاد بهار
⭐️اولین مرکز تخصصی MBA و DBA در ایران
برگزاری بیش از ۴۰۰ دوره مدیریت MBA و بیش از ۱۰۰ دوره مدیریت DBA طی ۲۰ سال
تحت نظارت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
.
📝 برای کسب اطلاعات بیشتر و جهت مشاوره رایگان برای ثبت نام در دوره های جدید، فرم زیر را تکمیل کنید. کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.

https://tonl.ir/VyBir

کانال تلگرامی موسسه بهار:

🌐 https://t.me/MBA_DBA_Bahar

هنر مدیریت

27 Nov, 20:09


نشانه‌های فردی که صلح درون دارد:

مصطفی سلیمانی

سازگاری شناختی: آن‌چه که در فرد خالص و یک‌رنگ خودنمایی می‌کند این است که تناقضی میان رفتارها و باورهای او دیده نمی‌شود. از این رو، فرد خالص، دچار تشویش و ناهم‌خوانیِ درونی نیست و در نتیجه، نیازی نمی‌بیند که برای رفع این تشویش و اضطراب به خودفریبی یا دیگرفریبی پناه ببرد. زمانی که رفتارهای فرد با اعتقادات درونی او انطباق نداشته باشند، درون‌دادهای آزاردهنده و ناراحت‌کننده بسیاری را تجربه می‌کند که او را به سمت و سوی رفع ناهم‌خوانی و عذاب وجدانِ ناشی از یک‌رنگ نبودن سوق می‌دهند.

اطمینان به باورها: فردی می‌تواند یک‌رنگ و یک‌دل باشد که نسبت به باورهایی که دارد به قطعیت و یقین رسیده باشد. زمانی که در درون فرد نسبت به یک باور تردید وجود داشته باشد، به صورت ناخودآگاه، بسیاری از اعمال او مطابق با باور ذکر شده نخواهد بود و به همین علت، زمینه برای بی‌اخلاصی و تنازع درونی او فراهم خواهد شد.

رضایت درونی: زمانی که یک فرد به این توانایی می‌رسد که بتواند مصیبت‌های زندگی و رنج‌های روحی و جسمی خودش را کنترل کند، احساس عمیقی مبنی بر رضایت درونی در او شکل می‌گیرد.

خودانگیختگی: فردی که به خلوص و یک‌رنگی درونی رسیده است، بر پایه ترس‌ها و تجربیات گذشته خود زندگی نمی‌کند. او نسبت به آینده تفکر مثبتی دارد و با توجه به تمرکزی که بر اهداف قوی خود دارد، نوعی اعتماد به نفس و خودکارآمدی را در درون خود حس می‌کند و در نتیجه، تاب‌آوری و تحمل بالایی را در مواجهه با موانع خواهد داشت. چنین فردی به راحتی قادر است به رفتارهای خودانگیخته و ابتکارآمیز دست بزند.

لذت‌جویی در لحظه: در حالت اخلاص و یک‌دلی، فرد هیچ‌گونه کشمکش و نزاعی درون خود ندارد و اضطراب و ترسی نیز احساس نمی‌کند. او می‌تواند به صورت متمرکز لحظه را احساس کند و ارتباط عمیقی با احساسات و افکار خود و دیگران برقرار کند. لذت بردنِ بی‌کم‌ و کاست از زندگی، رهاورد ثبات و یک‌رنگی درونی است.

پذیرش بی‌قضاوت: قضاوت نتیجه غیبت بخش هوشیار ذهن است. فرد خالص و یک‌رنگ، از این‌ رو که توانسته بخش هشیار ذهن خودش را با بخش ناهشیار آن مرتبط کند، دچار پیش‌داوری و قضاوت در مورد دیگران نمی‌شود. او نسبت به فرد مقابل خود هیچ‌گونه جهت‌گیری‌ای ندارد و در نتیجه می‌تواند بدون تعصب و گمانه‌زنی، بر مبنای واقعیت با دیگران مواجهه داشته باشد. فرد خالص، به هیچ‌وجه تمایلی به ارزشیابی و تعبیر و تفسیر رفتار دیگران ندارد، زیرا مایل به جنگ و ستیز و کشمکش با دیگران نیست.

فراغت: تشویش خاطر در لحظه حال، برآمده از گذشته نامطلوب و آینده مبهم است. فردی که به اخلاص و صفا و صمیمیت درونی رسیده است، از این نوع نگرانی‌ها فارغ است.

خشنودی: این باور که جهان هستی هدفمند و هماهنگ است، سبب می‌شود که فرد خالص، یک همبستگی عمیق میان خود و دیگران و طبیعت احساس کند و به این ترتیب، در برخورد با رویدادهای زندگی، احساس سپاس، تقدیر و تحسین داشته باشد. تنها چنین فردی است که می‌تواند با لبخند و تبسم به جهان هستی نگاه کند.

سهل‌گیری: روحیه یک فرد با اخلاص و یک‌رنگ، کاملاً صمیمانه و آغشته به صفا و نشاط است. بدیهی است که این حالات، تنها با تسامح، آسان‌گیری و مدارا پدید می‌آیند و سخت‌گیری به هیچ عنوان با آرامش هم‌خوانی ندارد.





@honaremodiriat

هنر مدیریت

27 Nov, 18:27


پیش ثبت نام هفتمین دوره جنآب منابع انسانی - حضوری و آنلاین.

‼️ 10% تخفیف برای 10 نفر اول ‼️
‼️ 10% تخفیف برای 10 نفر اول ‼️

💎 جامع ترین دوره مدیریت منابع انسانی ویژه مدیران به پشتوانه بیش از 20 سال سابقه اجرایی از جناب آقای دکتر سعید شهباز مرادی .

🔹 48 ساعت آموزش فشرده و تخصصی
🔹به همراه امتیاز حضور در گردهمایی های تخصصی مدیران و کیس استادی مشکلات سازمان ها به صورت گروهی.
🔹با ارائه گواهی حضور معتبر مدیریت منابع انسانی از سازمان فنی‌و‌حرفه‌ای کشور
🔹امکان پرداخت به صورت اقساط

ثبت نام و با گرفتن مشاوره به آیدی پیج زیر مراجعه فرمایید👇🏻

@Rahefirouze


و یا از طریق لینک به صفحه اختصاصی دوره مراجعه فرمایید👇🏻

🟢 ثبت نام و مشاوره 🟢
🟢 ثبت نام و مشاوره 🟢
🟢 ثبت نام و مشاوره 🟢

هنر مدیریت

27 Nov, 07:27


چگونه می‌توان در محیط کار با افراد غیرقابل‌تحمل همکاری موثر داشت؟

شما می‌توانید دوستان خود را انتخاب کنید، اما معمولا انتخاب همکاران یک امر غیرممکن است. این احتمال وجود دارد که در طول کار خود با شخصی غیرقابل تحمل همکار شوید که از او متنفر باشید، در این زمان چگونه باید با او همکاری کنید؟

۱. قبول کنید که این موضوع مشکل شماست

این واقعیت که شما فرد دیگری را دوست ندارید، مشکل شماست نه دیگران. با این حال باید به این نکته مهم اشاره کرد که متنفر بودن با بی‌اعتمادی متفاوت است. تنها تا زمانی می‌توانید با افراد دیگر همکاری کنید که آن‌ها از حد خود عبور نکرده باشند یا قوانین محل کار نقض نشده باشد.

۲. دلایل تنفر خود را شناسایی کنید

متنفر بودن اصطلاح مبهمی است و دلایل مختلفی را می‌تواند به همراه داشته باشد. دلایل متنفر بودن از دیگران می‌تواند نحوه‌ رفتار، صحبت یا برخورد آن‌ها نسبت به دیگران باشد. برای مثال ممکن است متوجه شوید دلیل تنفر شما از فرد دیگری، دلخوری یا حسودی باشد. بنابراین در این شرایط باید واکنش‌های احساسی خود را مورد بررسی قرار دهید تا بتوانید آن‌ها را بهتر مدیریت کنید.

۳. اهمیت کار کردن با دیگران را مشخص کنید

برای اینکه با یکدیگر همکاری موفقیت‌آمیزی داشته باشید، دلایل اهمیت این همکاری را مشخص کنید. به عنوان مثال، ممکن است با همدیگر مشغول کار روی یک پروژه عالی‌رتبه باشید.
این موضوع به این معنا نیست که شما حتما باید دوست یکدیگر باشید. بلکه این روش به شما کمک می‌کند تا تنها برای تمرکز روی این کار به انجام این همکاری اقدام کنید.

۴. برنامه‌ای برای حرکت رو به جلو طراحی کنید

داشتن یک دلیل مشترک می‌تواند به شما کمک کند تا کارایی موثرتری با یکدیگر داشته باشید. همچنین داشتن مکالمه با یکدیگر می‌تواند باعث شود فرد مقابل صفات انسانی پیدا کند و به شما کمک می‌کند احساسات خود را از نو تنظیم کنید.

در نهایت، در مورد هیچ کس پیش‌ داوری نکنید. به یاد داشته باشید که دیگران برای انجام کار صحیح استخدام شده‌اند. در صورت نیاز با خود روی این مسئله فکر کنید. اگر تلاش نکنید، به جایی نخواهید رسید. در نهایت ممکن است با روابط کاری کارآمد مواجه شوید.

منبع: fastcompany




@honaremodiriat

هنر مدیریت

23 Nov, 20:15


ویژگی های شخصیتی افراد برونگرا و درونگرا

۱. برونگراها:

▫️ علاقه مند به وقایع پیرامون خود.
▫️ رو راست و معمولا پرحرف.
▫️ عقیده خود را با عقاید دیگران مقایسه می کند.
▫️ اهل عمل و پیشقدمی در کارها.
▫️ به سهولت دوستان جدیدی یافته و یا با یک گروه خود را وفق می دهد.
▫️ افکار خود را بیان می کند.
▫️ علاقه مند به افراد جدید.
▫️ تنهایی برای وی بسیار آزار دهنده می باشد.
▫️ از تعامل و ارتباط برقرار کردن با دیگران انرژی می گیرند.
▫️ خوش مشرب بوده اما زیاد احساساتی نیستند.
▫️ ریسک پذیرند، و سریع تصمیم می گیرند.
▫️ اجتماعی هستند، درک آنها آسان است، و شخصیت آنها در خلوت و حضور دیگران یکسان است.
▫️ پس از آنکه حرف خود را زدند به گفته خود می اندیشند.
▫️ علاقمند به کار گروهی هستند. نقل هر مجلس می باشند. موسیقی با صدای بلند و فعالیت های هیجان انگیز را بیشتر دوست دارند.
▫️ رنگ های روشن را بیشتر دوست دارند.
▫️ بیشتر از اعمال دیگران خشمگین می گردند تا اعمال خودشان.
▫️ اطلاعات شخصی خود را به سادگی با دیگران قسمت می کنند. 
▫️ تنها از روی تجارب زندگی خود درس می گیرند و نه عبرت گرفتن از دیگران.
برونگراها  ۵۷ الی ۶۰ درصد از جمعیت زمین را تشکیل می دهند.

۲.درونگراها:

▫️ علاقمند به احساسات و افکار خودشان و نیازمند به داشتن قلمرو شخصی هستند. کم حرف، ساکت و متفکرند.
▫️ دوستان زیادی ندارند. در ارتباط برقرار کردن با افراد جدید مشکل دارند.
▫️ علاقه مند به سکوت و تمرکز. از دید و بازدید های غیر منتظره و ناگهانی بیزارند.
▫️ کارایی وی در تنهایی بیشتر است. بزرگترین وحشت آنها آنست که در یک جمع شلوغ قرار بگیرند یا فردیت خود را از دست بدهند. از فعالیت های انفرادی انرژی می گیرند.
▫️در بین انبوه مردم بودن آنها را خسته می کند. معمولا کمرو هستند. درکشان مشکل است و اهل ایده و عقاید نو می باشند.
▫️ شخصیتی متمایز در خلوت خود و در حضور دیگران دارند. مشتاق و احساساتی می باشند و معمولا احساساتشان را بیان نمی کنند.
▫️ در جمع ناآشنا ساکت اما در جمع دوستان خود راحت می باشند.
▫️ تمرکزشان قوی است.
▫️ برای تصمیم گیری به زمان نیاز دارند.
▫️ پیش از حرف زدن می اندیشند.
▫️ از در میان گذاشتن اطلاعات شخصی خود با دیگران ممانعت می کنند.
▫️ مایل به رویکرد آهسته اما دقیق می باشند.
▫️ با مشاهده درس می آموزند (عبرت از دیگران) و پس از آموختن روش زندگی، زندگی خود را آغاز می کند.

درونگراها  ۲۵ الی ۴۰ درصد از جمعیت را تشکیل می دهند.

هر دوی این دو نوع شخصیت کاملا طبیعی و نرمال هستند. برونگرایان به سوی جهان عینی متمایل بوده و درونگرایان به سوی جهان ذهنی و غیر عینی.
این خصوصیات هیچ ارتباطی با کمرویی درونگرایان ندارد و ممکن است آنها خیلی هم با اعتماد به نفس باشند.






@honaremodiriat

هنر مدیریت

23 Nov, 06:11


یک آزمایش جالب!

آزمایشگر (دن آریلی) در یک رستوران به عده‌ای از مشتریان چند سؤال میدهد تا در ازای گرفتن 5 دلار به آن سؤالات پاسخ دهند اما هنگام دادن پول به آنها بجای 5 دلار 9 دلار میدهد و تظاهر می‌کند که حواسش نیست و اشتباهاً 9 دلار داده است ... برخی از مشتریان صادقانه 4 دلار اضافه را برمیگردانند ولی برخی هم به روی مبارک نیاورده و 9 دلار را در جیب می‌گذارند و رستوران را ترک می‌کنند !!

در آزمایش دیگری همین کار تکرار می‌شود با این تفاوت که آزمایشگر در هنگام گفت‌و‌گو با مشتریان تلفن همراهش زنگ میخورد و چند دقیقه‌ای با تلفن صحبت می‌کند و پس از قطع کردن از مشتری‌ها برای اینکه وسط گفت‌و‌گو با آنها به تلفنش را جواب داده عذرخواهی نمی‌کند و به نوعی بی‌احترامی میکند ... در این آزمایش تعداد کسانی که 4 دلار اضافه را برمی‌گردانند تنها یک نفر است یعنی وقتی مشتریان احساس میکنند فردی وقت آنها را بدون عذرخواهی گرفته درصدد انتقام بر آمده و پول بیشتری که اشتباهاً به آنها داده شده را باز نمی‌گردانند

این آزمایش حاوی نکتۀ جالبی‌ست که می‌توان از آن برای توجیه اینکه چرا در بعضی مناطق جهان آمار بالایی از ریاکاری و دزدی و ناهنجاری وجود دارد استفاده کرد :
کارکنان زمانی که حس می‌کنند به آنها از سوی حاکمان و رهبران سازمان ظلم میشود یا حق‌شان در جایی خورده شده هرکجا که دستشان برسد سعی خواهند کرد با ریاکاری، کم کاری، کارشکنی  و یا حتی گاهی دزدی این حق خورده شده را جبران کنند ، در واقع این سطح از دزدی و ریاکاری و ناهنجاری در همۀ جوامع به نوع تعاملِ رهبران سازمان با مردم بازمی‌گردد و رفتار آنها بشدت روی شکل‌گیری اخلاق در جامعه تأثیرگذار است و حتی می‌تواند مرزهای اخلاق را جابه‌جا کند.

در صورتی که الگوهای رفتاری رهبران به شکلی باشد که مردم احساس ظلم کنند آنان هم خود را محق به نادیده گرفتن هنجارهای اخلاقی خواهند دانست و ریاکاری و دزدی و تقلب در سازمان پررنگ شده و بعد از یک دورۀ زمانی از اخلاق ، تنها نامی باقی خواهد ماند.






@honaremodiriat

هنر مدیریت

20 Nov, 21:03


منظم پاداش ندهید!

دانشمندان، آزمایش جالبی را درباره مکانیزم پاداش انجام دادند. آنها دو کبوتر را به گونه ای شرطی کردند که بعد از نوک زدن به یک میله، دانه دریافت کنند اما با یک تفاوت: کبوتر اول، بعد از آن که ۳ بار نوک می زد دانه می گرفت اما کبوتر دوم، گاهی بعد از ۲ بار نوک زدن دانه می.گرفت، گاهی بعد از سه دفعه و گاه بعد از پنج مرتبه نوک زدن به میله و بیشتر.

بعد از آن، دانشمندان تصمیم گرفتند بعد از نوک‌زدن‌های کبوتران، دیگر دانه‌ای به آنها ندهند؛ فکر می‌کنید چه شد؟
کبوتر اول، چندین بار بخت خود را با سه بار نوک زدن به میله آزمود و چون دید خبری از دانه نیست، به زودی از خیر نوک زدن گذشت. اما کبوتر دوم - که به طور منظم دانه نگرفته بود - زمان بیشتری را صرف نوک زدن به میله کرد. او بارها و بارها سراغ میله رفت، یک بار دو مرتبه نوک زد، دفعه دیگر ۵ نوک زد، زمانی سه بار و ... .

دانشمندان با انجام آزمایش‌های متعدد بر روی کبوتران و سپس انسان‌ها، کوشیدند بهترین سیستم پاداش‌دهی در محیط‌های کاری را بیابند. برآیند همه این پژوهش‌ها این بود: "پاداش را به صورت نامنظم ارائه دهید."

بدیهی است که پاداش در قبال "ایده یا عمل عالی کارمند" داده می‌شود اما دانشمندان علوم رفتاری می‌گویند نباید در قبال "تعداد مشخصی ایده یا عمل عالی"، پاداش داده شود. همچنین نباید ایده ها و اعمال عالی، بی‌پاداش بمانند. در صورت اول (پاداش در قبال تعداد مشخصی ایده یا عمل عالی) دو اتفاق می افتد:

آنچه امروز به عنوان پاداش به کارمندتان می‌دهید و برای او دلچسب و انگیزه‌بخش است، بعد از چند بار تکرار، به یک "حق مسلّم" تبدیل می‌شود و قدرت انگیزشی‌اش را از دست می‌دهند.

در صورتی که وقفه ای در ارائه پاداش پیش بیاید، "کارمندِ شرطی شده به پاداش مشخص" از ادامه فعالیت‌های مثبت خویش دست برمی‌دارد.

در صورت دوم (ندادن پاداش) نیز مشخص است که انگیزه بعدی برای ادامه کارکرد مثبت وجود نخواهد داشت.

بنابراین، به مدیران توصیه می شود سیستم پاداش‌دهی‌شان را "غیرمنظم" کنند. یعنی ممکن است یک کارمند یک بار بعد از انجام "۵ کار مثبت" پاداش بگیرد، دفعه بعد دو بار پشت سر هم و هر بار برای "۱ کار مثبت" پاداش بگیرد و بار دیگر بعد از انجام "۳ کار مثبت" و ... . در چنین صورتی،  اولا مرز بین حقوق و پاداش برای کارمندتان شفاف می‌شود، ثانیاً در صورتی که به هر علتی وقفه‌ای در نظام پاداش‌دهی رخ بدهد، کارمند از ادامه عملکردهای مثبت باز نمی‌ایستد.
فراموش نکنید که به عنوان یک مدیر، باید به نیروهای‌تان انگیزه بدهید و "پاداش غیرمنظم" یکی از راه‌های علمی این انگیزه‌بخشی است.






@honaremodiriat

هنر مدیریت

20 Nov, 09:45


🌟 موسسه بهار ؛ پیشرو در آموزش MBA و DBA در ایران

🔗 اولین مرکز تخصصی MBA و DBA با بیش از 20 سال سابقه
🔗 برگزارکننده 400+ دوره MBA و 100+ دوره DBA
🔗 تحت نظارت کامل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری

برای مدیرانی که به پیشرفت می‌اندیشند.

💡 فرصت ثبت‌نام در دوره‌های MBA با مشاوره رایگان

📞 فرم را تکمیل کنید و با کارشناسان ما در مسیر موفقیت همراه شوید.

📝https://tonl.ir/DQFEd

کانال تلگرامی موسسه بهار:

🌐https://t.me/MBA_DBA_Bahar

هنر مدیریت

19 Nov, 20:51


نظريه پنجره شكسته

اين نظريه در حوزه علم جامعه شناسى مطرح شده است و يك واقعيت اجتماعى را با استعاره از "پنجره شكسته" تشريح مى نمايد.
هنگامى كه شيشه پنجره خانه اى شكسته شده باشد، در صورتى كه پس از مدتى پنجره شكسته ترميم نشود، به تدريج رهگذران با تصور اينكه ساختمان خالى از سكنه است، اقدام به شكستن شيشه هاى پنجره هاى ديگر خواهند كرد و به مرور زمان بر سرعت شكستن پنجره ها نيز افزوده خواهد شد!

كاربرد نظريه پنجره شكسته در علم مديريت:

۱. در صورت بروز كوچك ترين مشكل و نقطه ضعف توسط مدير (بالاخص ضعف شخصى) در يك سازمان، آن مى بايست سريعا رفع شود.

۲. در صورت عدم بهبود نقطه ضعف توسط مدير، برخى از كاركنان و ارباب رجوع ممكن است از ضعف موجود حداكثر سوء استفاده را كرده و اقدام به زدن ضربه هاى بيشتر به مدير و سازمان كنند.

۳. نتيجه اين كار افزوده شدن ضعف ها و به عبارتى افزايش تعداد پنجره هاى شكسته است.

۴. بنابراين پنجره شكسته اول مى تواند در صورت عدم ترميم نهايتا منجر به فروپاشى و اضمحلال مديريت شود!





@honaremodiriat

هنر مدیریت

18 Nov, 18:48


خودتخریبی در مصاحبه شغلی!

هنگامی که بنا دارید شغلتان را عوض کنید، هیچ بهانه‌ای برای ورود بدون آمادگی به یک مصاحبه شغلی ندارید. بسیاری از افراد تصور می‌کنند نیازی به آمادگی نیست و مثلا ۲۰ سال تجربه کافی است تا بهترین گزینه برای شغل درخواستی باشند؛ درحالی‌که قبل از ورود به مصاحبه باید همه چیز را در‌باره شرکت مربوطه بدانید و الزامات مذکور در شرح شغل را به وضوح درک کنید.

مصاحبه‌کننده‌ها تحمل افراد متکبر را ندارند و شرکت‌ها به دنبال فردی هستند که بیشترین تناسب را با شغل مربوطه داشته باشد و مایل به جذب افرادی نیستند که احتمالا طی سه تا پنج سال آینده با آنها به مشکل بر‌می‌خورند.

ممکن است مصاحبه‌کننده بپرسد: «‌چرا می‌خواهید اینجا کار کنید؟»، «‌در‌باره شرکت ما، ماموریت ما، محصولات و خدماتش چه می‌دانید؟»
اگر نتوانید به این قبیل پرسش‌های سرراست پاسخ دهید، از اینکه به خود حتی زحمت یک جست‌وجوی ساده را هم نداده‌اید، نتیجه می‌گیرند که شرکت برایتان اهمیتی ندارد. در این مورد باید از پیش خوب فکر کنید و آماده باشید که از ویژگی‌های آخرین مسوولیت‌های شغلی و موفقیت‌هایتان و از مهارت‌ها، تحصیلات، تجربه و سایر عوامل به‌گونه‌ای صحبت کنید که نشان دهد برای شغل درخواستی گزینه مناسبی هستید وگرنه به پریشان‌گویی دچار می‌شوید.

در مصاحبه حضوری یا ویدئویی تماس چشمی را با مصاحبه‌کننده حفظ کنید. بی‌قراری، حرکات شتاب‌زده و حواس‌پرتی نشانگر وجود اشکالی در شماست. پس‌زمینه به هم ریخته، اتاق کم‌نور، کیفیت پایین صدا و مانند اینها، بی‌توجهی به ریزه‌کاری، بی‌انضباطی و تنبلی استنباط می‌شود.

اگر احتمال می‌دهید که دیر به جلسه مصاحبه برسید فورا مصاحبه‌کننده را مطلع و یک زمان تقریبی دیگر برای رسیدن‌تان مشخص کنید. اگر مصاحبه‌کننده را بیش از ۱۵ دقیقه منتظر بگذارید، بی‌ادب و بی‌ملاحظه دیده می‌‌‌شوید.

زمانی تیر خلاص را به یک مصاحبه می‌زنید که با نخوت و از بالا به پایین با دیگران برخورد کنید. رفتار بی‌ادبانه شما با نگهبان در ورودی و هر شخص دیگری در شرکت به گوش رئیس می‌رسد و برای دور بعدی مصاحبه دعوت نخواهید شد. هیچ‌کس دوست ندارد با آدم خود‌بزرگ‌بینی که فکر می‌کند همه چیز را می‌داند کار کند.

در حین مصاحبه آن‌گونه باشید که واقعا هستید. عجیب است که بسیاری از افراد که اتفاقا شخصیت‌های بسیار اجتماعی، شاد و بذله‌گو دارند به تله عمل به توصیه‌های غلطی چون «در مصاحبه جدی باشید و چیز زیادی بروز ندهید» می‌افتند و مانند یک روبات و با صدایی یکنواخت و کسل‌‌‌کننده به سوالات جواب می‌دهند. در مصاحبه ویژگی‌های درخشان شخصیتی خود را پنهان نکنید و البته مراقب باشید که بی‌ادب، تحقیرآمیز، روح فرسا و خودپسند نباشید. ‌

هنگام مذاکره درباره حقوق به تعداد کاندیداهای صاحب صلاحیت توجه کنید. اگر تعداد آنها زیاد است، کمی چانه بزنید اما برخورد بیش از حد تهاجمی در مورد حقوق و شرایط کار ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.

همچنین اگر رزومه خود را برای چند شغل در یک شرکت ارسال کنید، شما را چندان جدی نخواهند گرفت.

بدترین کاری که ممکن است از شما سر بزند بدگویی از رئیس، همکاران و مدیران سابقتان است. در این حالت مصاحبه‌کننده به درستی نتیجه می‌گیرد که شما فردی هستید که اگر روزی آنها را نیز ترک کنید، پشت سرشان بدگویی خواهید کرد.

اگر پس از چند مصاحبه، به دور دوم مصاحبه دعوت نشدید یا برای شغلی انتخاب نشدید، زمان خودارزیابی فرارسیده است. با خود صادق باشید و به شیوه ارائه خود نگاه انتقادی داشته باشید. به خاطر داشته باشید که مسوولان استخدام تمایل دارند افرادی را جذب کنند که مثبت، باانگیزه، مشتاق، با اعتماد به نفس، خوش‌خلق و صبور باشند. شاید کلیشه‌‌‌ای به نظر برسد؛ اما حقیقت دارد.

منبع: Forbes





@honaremodiriat

هنر مدیریت

18 Nov, 09:32


💻 وبینار مدیریت بهتر شرکت‌ها و سازمان‌ها با استفاده از OkR

⬇️ محوریت وبینار:
🔵 چرا نیاز به روشی برای مدیریت بهتر داریم؟
🔵 درک مفهوم OKRو مثال‌هایی از OKR
🔵 جلوگیری از ایجاد OKR در خلاء چرخه OKR
🔵 دلایلی که OKR کار نمی‌کند چیست؟
🔵 از نرم افزار OKR چگونه استفاده کنیم؟

👤 سخنران: مهندس امیر ایمن‌پور
🟢 مدیر کسب‌وکار و مربی OKR

📆 تاریخ: سه‌شنبه / ۲۹ آبان / ساعت ۲۰:۳۰

📌 ثبت‌نام رایگان :
📎 eseminar.tv/wb147647

⚪️ موسسه آموزش عالی آزاد توسعه

🌐 https://tihe.ac.ir
📞 021-86741

هنر مدیریت

17 Nov, 14:13


🔵 شروع دومین دوره DPA یکساله در مدرسه حکمرانی تهران

مدت دوره: یکساله
شروع دوره :دی ماه 1403
نحوه برگزاری: حضوری و آنلاین
دریافت گواهینامه دوزبانه از دانشگاه تهران

مشاوره و ثبت نام :
☎️ 02188973649
📲 09001040244

🔗برای ثبت‌نام در دوره بر روی لینک کلیک کنید.

جهت دریافت اطلاعات بیشتر به وبسایت مدرسه حکمرانی تهران مراجعه فرمایید.

🆔@madrese_hokmrani

هنر مدیریت

15 Nov, 20:33


آنتونی برجس ٤۰ ساله بود که دکترها به وی گفتند یک سال دیگر بیشتر زنده نیست، زیرا توموری در مغز خود دارد. وی بیشتر از خود نگران همسرش بود، که پس از وی چیزی برایش باقی نمی‌گذاشت.

آنتونی قبل از آن هرگز نویسنده‌ حرفه‌ای نبود، اما در درون خود میل و کششی به داستان‌نویسی حس می‌کرد و می‌دانست که استعداد بالقوه‌ای در وی وجود دارد. بنابراین تنها برای باقی گذاشتن حق‌الامتیاز نشر برای همسرش پشت میز تحریر نشست و شروع به تایپ کرد.
او حتی مطمئن نبود که آیا ناشری حاضر می‌شود داستان وی را چاپ کند یا نه؛ ولی می‌دانست که باید کاری انجام دهد.

در ژانویه ١٩٦۰ وی گفت: من فقط یک زمستان، بهار و تابستان دیگر را پشت سر خواهم گذاشت، و پاییز آینده همراه با برگ‌ریزان خواهم مرد.
در این یک سال، وی ۵ داستان را به انتها رساند و یکی دیگر را تا نیمه نوشت. بهره‌وری او در این یک سال برابر با بهره‌وری نصف عمر فورستر (رمان‌نویس معروف انگلیسی) و دو برابر سلینجر (نویسنده‌ معاصر آمریکایی) بود.

اما آنتونی برجس نمرد! وى ٧٦ سال عمر کرد و طی این سال‌ها ۷۰ کتاب نوشت. مشهورترین کتاب وی پرتقال‌کوکی است.بدون سرطان شاید وی هیچ‌گاه نمی‌نوشت، هیچ‌گاه به چنین پیشرفتی نمی‌رسید.

بسیاری از ما نیز استعدادهایی پنهان داریم، مانند آن‌چه که در برجس بود و گاه منتظریم که یک وضع اضطراری بیرونی آن را بیدارکند.
اما بهتر است منتظر آن وضعیت اضطراری نشویم، و هم‌اکنون از خودمان بپرسیم که اگر من در وضعیت آنتونی برجس بودم، چه می‌کردم؟ چگونه زندگی روزمره‌ی خود را تغییر می‌دادم؟






@honaremodiriat

هنر مدیریت

15 Nov, 06:37


🍀بذار برندت بفروشــــــــه!
۱۴اُمین بوت کمپ مدیران الماسی
💎

✔️با حضور"رضا رشید پور" و اساتید کشوری
🔸دکتر محمود محمدیان
🔸دکتر محمدرضا نظری
🔸 دکتر بابک بادکوبه
🔸استاد علی حاجی محمدی

🔝بزرگترین گردهمایی برندهای برتر کشوری:
کویر موتور،نامی نو،بیمه دات کام و...

✔️ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin10

🗓حضوری:۱۲ و۱۳ دی‌ ماه تور جزیره کیش
آنلاین:سراسر کشور

🎁کد تخفیف3میلیونی فقط تا "1" آذر:Diamond3

✔️ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin10

🔹 با ما همراه باشید
🌐 علمساز،ساز یادگیری👇👇
📱 Instagram |📱 Telegram |

هنر مدیریت

13 Nov, 17:14


جان‌ آماری و جان شخصی!

فرض کنید به‌خاطر جرمی محکوم به این شده‌اید که در مقابل اسلحه‌ صدلول سربازی قرار بگیرید که فقط ۵ لوله‌ آن حاوی فشنگ است. سرباز فقط می‌تواند یک‌بار ماشه را بچکاند. قبل از اجرای حکم، دادگاه تجدیدنظر جرم شما را تقلیل می‌دهد و دو راه پیش پای شما می‌گذارد:

چهار فشنگ را از اسلحه‌ی صدلول خارج کنید.

اسلحه‌ی صدلول را با اسلحه‌ی هزارلول عوض کنید و در عوض تعداد فشنگ‌ها را ۱۰ عدد کنید.

اغلب در انتخاب بین این دو گزینه، گزینه‌ اول را انتخاب می‌کنند! اگرچه نتیجه آماری کاهش احتمال مرگ در هر دو گزینه یکسان است.
درواقع درک و ارتباط حسی افراد برای زنده‌ماندن با فشنگ بیشتر از آمار است.

باید توجه داشت که همیشه بین گزینه‌های انتخابی ما، نتیجه هردو انتخاب یکسان نخواهد بود و گاهی به‌شکل ناخودآگاه این کج‌رفتاری باعث زیان بیشتر خواهد شد. بگذارید مثال دیگری بزنیم که در آن انتخاب‌ها نتایج یکسانی ندارند.
فرض کنید در دو‌مورد نیاز به کمک مالی مردم به‌مبلغ ۱۰۰ میلون تومان باشد. نخست از مردم بخواهند برای نجات جان یک دختربچه یتیم که نیاز به درمان سرطان دارد، کمک مالی کنند. دوم این‌که از مردم بخواهند برای تعریض یک جاده که سالانه جان ده‌ها نفر را می‌گیرد، پول جمع کنند.

نتایج نشان می‌دهد که برای مورد نخست صندوق کمک‌ها پر می‌شود از مبلغ‌های فراوان مردم که حتی بیشتر از هزینه عمل هم خواهد شد. اما در مورد گزینه دوم به‌ندرت مبلغی به اندازه کمک به جان آن یک‌نفر دختربچه جمع‌آوری می‌شود!
دلیل این امر این است که مردم به‌راحتی جان شخصی را می‌پذیرند اما جان آماری را به‌سختی قبول می‌کنند. این دو مثال، حکایت از کج‌رفتاری ذهنی افراد در تفکیک جان شخصی و جان آماری دارد.

چه باید کرد؟

در زمان تصمیم‌گیری و هزینه‌کردن، مخصوصا وقتی سود و زیان دو گزینه متفاوت هست، به‌سرعت تصمیم نگیریم و گزینه‌های آماری را مدنظر قرار دهیم. درواقع تلاش کنیم به این کج‌رفتاری‌ها به‌شکل آگاهانه توجه کنیم.

برگزفته از کتاب کج‌رفتاری
نوشته ریچارد تیلر





@honaremodiriat

هنر مدیریت

13 Nov, 06:37


🍀بذار برندت بفروشــــــــه!
۱۴اُمین بوت کمپ مدیران الماسی
💎

✔️با حضور"رضا رشید پور" و اساتید کشوری
🔸دکتر محمود محمدیان
🔸دکتر محمدرضا نظری
🔸 دکتر بابک بادکوبه
🔸استاد علی حاجی محمدی

🔝بزرگترین گردهمایی برندهای برتر کشوری:
کویر موتور،نامی نو،بیمه دات کام و...

✔️ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin5

🗓حضوری:۱۲ و۱۳ دی‌ ماه تور جزیره کیش
آنلاین:سراسر کشور

🎁کد تخفیف3میلیونی فقط تا "1" آذر:Diamond3

✔️ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید:@elmsaz_admin5

🔹 با ما همراه باشید
🌐 علمساز،ساز یادگیری👇👇
📱 Instagram |📱 Telegram |

هنر مدیریت

12 Nov, 18:16


سطوح توسعه نیروی انسانی

کارکنان در یک وظیفه به‌خصوص می‌توانند در چهار گروه (دسته) طبقه‌بندی شوند:
کارکنان D1 دارای صلاحیت کم و تعهد بالا هستند. آن‌ها تازه‌واردند و نمی‌دانند چگونه باید به نحو صحیح کار را انجام دهند ولی از هیجان لازم برای انجام آن و از عهده برآمدن مسئولیت‌ها برخوردارند. سبک رهبری مناسب با این دسته کارکنان رهبری S1 یا دستوری (فرماندهی) است.

کارکنان D2 به‌عنوان کارکنانی که دارای برخی صلاحیت‌ها هستند ولی از سطح تعهد کمتری برخوردارند، شناخته‌شده‌اند. سبک رهبری مناسب با این دسته کارکنان رهبری S2 یا تشویقی (مربیگری) است.

کارکنان D3 معرف برخورداری از مهارت بالا ولی تعهد کم هستند ولی مطمئن نیستند که از عهده انجام این وظایف به نحو صحیح برآیند. سبک رهبری مناسب با این دسته کارکنان رهبری S3 یا حمایتی (مشارکتی) است.

بالاخره کارکنان D4 که از هر دو جنبه صلاحیت و شایستگی و تعهد به انجام کار برخوردارند، دارای مهارت لازم برای انجام کار و انگیزه کافی برای اتمام آن هستند. سبک رهبری مناسب با این دسته کارکنان رهبری S4 یا تفویضی است.





@honaremodiriat

هنر مدیریت

12 Nov, 14:26


💱🆕وبینار رایگان با مربی تحول

چگونه باورهای ذهنی درباره زمان را تغییر دهیم؟

فقط 48 ساعت فرصت دارید

این وبینار ذخیره نخواهد شد

مدرس:علی ترقی‌جاه
کوچ توسعه فردی، کوچ مدیران ارشد، نویسنده کتاب و کارآفرین


💰 ارزش اصلی وبینار: 1,200,000 تومان


          ثبت نام رایگان

🖥در این وبینار چه خواهید آموخت؟

شکستن باورهای محدودکننده درباره زمان

چگونه از استرس زمانی رها شویم؟

ایجاد تعادل میان کار و زندگی


زمان: چهارشنبه ۲۳ آبان ماه ساعت 19


🔽 ثبت نام رایگان🔽

https://B2n.ir/b98102  

        @simorqschool |مدرسه سیمرغ

هنر مدیریت

11 Nov, 15:54


🌱 موسسه آموزش عالی آزاد بهار
⭐️اولین مرکز تخصصی MBA و DBA در ایران
برگزار می کند :

📣 سمینار آشنایی با دوره های MBA در بهار
📆 تاریخ برگزاری سمینار: جمعه 25 آبان ماه ساعت 10:00
.
📝 برای کسب اطلاعات بیشتر و جهت حضور در سمینار، فرم زیر را تکمیل کنید. کارشناسان ما آماده پاسخگویی به شما هستند.

.https://tonl.ir/urhwv

🎁 شرکت در این سمینار رایگان می باشد.

🌍 www.bahar.ac.ir
☎️ 02188730184
✔️ @Baharbusinessschool

هنر مدیریت

11 Nov, 10:51


از دید جک ما کارآفرین بزرگ چینی زندگی کاری ما در ۲۰ تا ۶۰ سالگی باید به چه شکلی باشد؟

جک ما (Jack Ma)، بنیانگذار علی بابا (Alibaba) و کارآفرین چینی را خیلی‌ها می‌شناسند. او جوانان مشتاق را تشویق می‌کند و نکته‌های زیادی را به آنان آموزش می‌دهد. او در یک سخنرانی در سال ۲۰۱۵ برای جوانان کره جنوبی صحبت می‌کند و به آنان می‌گوید که چگونه در زندگی موفق باشند.
جک ما در این برنامه، مسیر زندگی پیشنهادی خود را از ۲۰ تا ۶۰ سالگی مطرح می‌کند. البته این مسیر راهی کلی است و قطعاً موارد استثنایی و موفق دیگری هم وجود دارند. در پایان هم، او از حسرت‌های خود در طول زندگی صحبت می‌کند.

قبل از ۲۰ سالگی

دانش‌آموز خوبی باشید. برای کارآفرین شدن صبر کنید و فقط چند تجربه کوچک داشته باشید.

بین ۲۰ تا ۳۰ سالگی

افراد تأثیرگذاری را دنبال کنید. به یک شرکت کوچک بروید. معمولاً در شرکت‌های بزرگ، فرآیندها را به خوبی فرامی‌گیرید و عضوی از یک ماشین بزرگ خواهید بود؛ اما زمانی که به شرکت کوچکی بروید، شما یاد می‌گیرید که پرشور (Passion) باشید و رویاپردازی کنید. همچنین یاد می‌گیرید که تعداد زیادی کار را همزمان انجام دهید. بنابراین پیش از ۳۰ سالگی مهم نیست که به چه شرکتی خواهید رفت؛ مهم رئیس شماست. مهم کسی است که شما به دنبال او می‌روید. یک رئیس خوب به شیوه متفاوتی به شما آموزش می‌دهد.
در این دوره سنی تا می‌توانید اشتباه کنید. از اینکه شکست می‌خورید، نگران نباشید؛ به زمین می‌افتید و دوباره بلند می‌شوید. از این شکست‌ها یاد بگیرید و لذت ببرید. مهم‌ترین درآمدی که شما در آینده کسب خواهید کرد، یادگیری از همین شکست‌های سنین جوانی است.

بین ۳۰ تا ۴۰ سالگی

باید دقیق فکر کنید که آیا می‌خواهید برای خودتان کار کنید یا خیر. آیا واقعاً می‌خواهید یک کارآفرین شوید؟

بین ۴۰ تا ۵۰ سالگی

شما باید کاری را انجام دهید که در آن ماهر هستید. سعی نکنید از این شاخه به آن شاخه بپرید و کار خود را عوض کنید؛ زیرا خیلی دیر شده است. ممکن است با این تغییر موفق شوید، اما احتمال شکست شما بسیار بالاست. بنابراین از ۴۰ تا ۵۰ سالگی روی کارهایی که در آن‌ها ماهر هستید تمرکز کنید.

بین ۵۰ تا ۶۰ سالگی

برای جوانان کار کنید؛ زیرا افراد جوان‌تر بهتر از شما کار می‌کنند و می‌توانید به آن‌ها اعتماد کنید. روی جوانان سرمایه‌گذاری کنید و مطمئن شوید که خوب کار می‌کنند و خوب یاد می‌گیرند.

۶۰ سالگی به بعد

برای خودتان وقت بگذارید. به ساحل بروید و آفتاب بگیرید! الان برای تغییر خیلی دیر شده است...

حسرت‌های زندگی جک ما

او می‌گوید: "من زمان زیادی را صرف سخت کار کردن کردم و زمان بسیار اندکی را با خانواده خود سپری کردم. اگر زندگی دیگری داشتم، هیچوقت این کارها را تکرار نمی‌کردم. البته زندگی کوتاه است. باید در تمام مراحل زندگی تجربه‌های مختلفی به دست آورد. آدم‌ها نگاه‌های متفاوتی دارند. بعضی‌ها فکر می‌کنند که شما ثروتمند هستید، موفق هستید، اما در حقیقت هیچکدام آن‌ها نیستید! بعضی افراد می‌گویند این شخص پول ندارد، او فرد افتضاحی است؛ اما این هم شاید غلط باشد. هر کس مسئول زندگی خودش است.
اما الان برای حسرت خوردن بسیار دیر شده است. حسرت خوردن را فراموش کنید. به اینکه در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده چه خواهید کرد بیاندیشید."






@honaremodiriat

هنر مدیریت

09 Nov, 06:39


چه چیزی باعث می شود استعدادها مارا ترک کنند؟

اغلب ما اینگونه فکر می کنیم که حقوق و مزایا و شغل خوب میتواند یک فرد با پتانسیل بالا(استعدادها) را در شرکت نگهدارد ولی در واقع آنچه تحقیقات مختلف بیان کرده اند چیزی خلاف بر این است.

اینکه چه چیزی باعث می شود استعدادها مارا ترک کنند  را به شرح زیر بیان کرده اند:

    رفتار و تعامل مدیر مستقیم
    نبود مسیر شغلی روشن
    ارتباطات ضعیف
    فعالیتها و وظایف بی معنی
    کمبود بازخورد
   کمبود حقوق

اینکه چه کاری انجام دهیم که آنها مارا ترک نکنند بر اساس مقالات و تحقیقات مختلفی که انجام شده است می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

    کمک کنیم آنها احساسات خود را بیان کنند. شرکت های موفق در این حوزه تلاش می کنند به نگرانی های کارکنان خود جهت بدهند به نحوی که این نگرانی ها در مسیر نگرانی های شرکت قرار گیرد.

    دانسته های آنها را به چالش بکشیم. رکود مهمترین عامل در کاهش رضایت شغلی آنها است. حال اگر دانسته های آنها را به چالش بکشیم، به مرحله اجرا در بیاوریم و یا درخواست کنیم به دیگران آموزش بدهند، آنها هیچگاه احساس رکود و رخوت نخواهند کرد.

کانال مدیریت منابع انسانی





@honaremodiriat

هنر مدیریت

08 Nov, 16:30


آیا میخواهید یک کوچ حرفه ای با گواهینامه بین المللی باشید؟

🔹رشد و توسعه فردی، حرفه ای و ارتباطی خود و دیگران از طریق کوچینگ
🔹دریافت مدرک بین المللی مورد تایید فدراسیون جهانی کوچینگ ICF
🔹  کسب درآمد با توجه به گسترش فرهنگ کوچینگ به ویژه در سازمانهای پیشرو
🔹تخفیف ویژه ثبت‌نام زود هنگام نهمین دوره تربیت کوچ حرفه‌ای

فکر می کنید می توانید یک کوچ حرفه ای عالی باشید؟

با پاسخ به پرسشنامه «آیا کوچینگ رسالت شماست؟» در لینک زیر، پاسخ خود و بسیاری از اطلاعات دیگر را خواهید یافت:
B2n.ir/g69085
کسب اطلاعات بیشتر :
تلگرام:
@karocoaches

هنر مدیریت

05 Nov, 05:51


سبزها موافق رفع فیلترینگ و قرمزها مخالف رفع فیلترینگ!

خوب است کسانی که با حداقل سطح دسترسی مردم ایران به اینترنت هم مخالف هستند و مالیات پراختی ما را صرف محدودسازی دسترسی های خودمان می کنند، بشناسیم.

منبع: خبر آنلاین





@honaremodiriat

هنر مدیریت

04 Nov, 07:58


قاعده اقلیت متعصب

نسیم نیکلاس طالب (نویسنده قوی سیاه) در فصلی از کتابش از قاعده‌ای یاد می‌کند که می‌توان آن را قاعده اقلیتِ متعصب نام گذاشت؛ این قاعده درباره قدرت تعصب و متعصبان است. حتی اگر در اقلیت باشند، آنها می توانند قاعده‌شان را به جامعه بزرگتر تحمیل کنند.

به مثال زیر توجه کنید:
طالب در یک کنفرانس متوجه شد که همه نوشیدنی‌های تهیه شده برای حاضران کوشر است (نوشیدنی‌هایی که بنا بر مناسک یهودی تهیه شده است و برای یهودیان "حلال" به حساب می‌آید). طالب با توجه به اندک بودن تعداد یهودیان حاضر در کنفرانس تعجب کرده بود که چرا باید میزبان، کل نوشیدنی‌ها را به صورت کوشر سرو کند.

پاسخ این بود که یهودیان هرچند در اقلیت‌اند، ولی فقط نوشیدنی کوشر مصرف می‌کنند، و از طرف دیگر، غیریهودی‌ها، هم نوشیدنی کوشر می‌نوشند و هم غیر کوشر. برگزارکنندگان کنفرانس خودشان را اذیت نمی‌کنند و نوشیدنی همه را به صورت کوشر تهیه می‌کنند. نتیجه روشن است: اکثریت بر مبنای قاعده اقلیت عمل می کنند!

اقلیت می توانند با پافشاری بقیه را به رفتار بر اساس قاعده خود وادار کنند. جالب اینجاست که ناظر بیرونی هم وقتی به اوضاع نگاه می‌کند، تعداد پیروان اقلیت را خیلی بیشتر تخمین می‌زند و این در رفتارهای آینده اش اثرگذار است و وضعیت را به نفع اقلیت تغییر خواهد داد.






@honaremodiriat

هنر مدیریت

03 Nov, 08:32


وبینار رایگان افول سازمانی یا نگاه انسانی - آنلاین

با چالش های امروزی که همه کسب و کارها درگیرشون هستند ، مدیریت منابع انسانی برای رسیدن به اهداف سازمان ها اهمیت بیشتری پیدا کرده است. برای دستیابی به موفقیت و رسیدن به اهداف، سازمان‌ها باید اقدامات موثری در حوزه  مدیریت منابع انسانی در تمامی بخش ها انجام دهند. این امر نیازمند حاکم شدن نگاهی جدید در مدیریت سازمان هاست، داشتن "نگاه انسانی"  برای تمام مدیران در هر بخشی از سازمان با هدف محقق کردن رشد در سال های پیش رو الزامی خواهد بود.

📆  15 آبان

  20:30 تا 21:30

👇🏻برای اطلاعات بیشتر و ثبت نام از لینک زیر به صفحه اختصاصی وبینار مراجعه کنید👇🏻
     ❗️ثبت نام در وبینار افول سازمانی ❗️
      ❗️ثبت نام در وبینار افول سازمانی ❗️
      ❗️ثبت نام در وبینار افول سازمانی ❗️

هنر مدیریت

31 Oct, 10:48


۹ عادت برونگراها که درونگراها نمی توانند آن ها را تحمل کنند!

نحوه عملکرد و رفتار درونگرا‌ها و برونگرا‌ها با یکدیگر تفاوت‌های زیادی دارد. این تفاوت‌ها گاهی می‌توانند منجر به بروز مشکلاتی شوند. علم روانشناسی چندین عادت افراد برون‌گرا را شناسایی کرده که درون‌گرا‌ها نمی‌توانند آن‌ها را تحمل کنند. در ادامه، به بررسی ۹ عادت می‌پردازیم

۱) حضور مداوم در رویدادهای اجتماعی

افراد برون‌گرا از ارتباطات اجتماعی و حضور در جمع انرژی می‌گیرند و علاقه‌مندند که به طور مداوم در رویداد‌های اجتماعی شرکت کنند. اما برای درون‌گرا‌ها، این ارتباطات می‌توانند بسیار خسته‌کننده باشند و آن‌ها نیاز به زمان بیشتری برای بازیابی انرژی خود دارند. در حالی که برون‌گرا‌ها از فعالیت‌های اجتماعی لذت می‌برند، درون‌گرا‌ها نیاز دارند که پس از ارتباطات اجتماعی زمانی را به تنهایی بگذرانند تا احساس راحتی و آرامش کنند.

۲) سطح بالای انرژی

افراد برون‌گرا معمولاً با انرژی بالا و شور و هیجان وارد مکالمات و رویداد‌ها می‌شوند. آن‌ها دائماً در حال صحبت کردن و حرکت هستند و تلاش می‌کنند که محیط را با انرژی خود پر کنند. اما برای درون‌گرا‌ها، این سطح بالای انرژی می‌تواند طاقت‌فرسا باشد و آن‌ها ترجیح می‌دهند که مکالمات آرام و با تفکر بیشتری داشته باشند. این تفاوت در سطوح انرژی گاهی می‌تواند باعث خستگی و ناراحتی درون‌گرا‌ها شود.

۳) نیاز به پاسخ فوری

برون‌گرا‌ها به دلیل نحوه پردازش دوپامین در مغزشان، تمایل به دریافت بازخورد فوری دارند و دوست دارند که پاسخ‌ها و واکنش‌ها را به سرعت دریافت کنند. اما درون‌گرا‌ها نیاز دارند که زمان بیشتری برای تفکر و پردازش اطلاعات داشته باشند و تحت فشار قرار گرفتن برای پاسخ‌دهی سریع می‌تواند برایشان استرس‌زا باشد. درک این تفاوت می‌تواند به بهبود ارتباطات بین این دو گروه کمک کند.

۴) علاقه به بودن در کانون توجهات

برون‌گرا‌ها اغلب دوست دارند مرکز توجه باشند و از اینکه در کانون توجه قرار بگیرند، لذت می‌برند. آن‌ها از بیان داستان‌ها، رهبری بحث‌ها و جلب توجه دیگران خوشحال می‌شوند. اما برای درون‌گرا‌ها، این سطح از توجه می‌تواند ناراحت کننده باشد و آن‌ها ترجیح می‌دهند که بیشتر گوش دهند و مشاهده کنند تا اینکه خودشان در مرکز توجه باشند. گاهی اوقات این تفاوت در نیاز به توجه می‌تواند باعث ایجاد تنش بین افراد برونگرا و درونگرا شود.

۵) ایجاد وقفه‌های مکرر در گفتگو

برون‌گرا‌ها معمولاً با صدای بلند فکر می‌کنند و ایده‌های خود را به سرعت و به طور آزادانه به اشتراک می‌گذارند که ممکن است به ایجاد وقفه در مکالمات دیگران منجر شود. برای درون‌گرا‌ها که نیاز به زمان بیشتری برای شکل‌دهی به افکارشان دارند، این وقفه‌ها می‌توانند آزاردهنده باشد و احساس کنند که ایده‌هایشان به اندازه کافی مورد توجه قرار نمی‌گیرد. احترام به سبک ارتباطی یکدیگر می‌تواند به بهبود مکالمات کمک کند.

۶) عدم درک نیاز به زمان سکوت

برون‌گرا‌ها اغلب لحظات سکوت در مکالمات را به عنوان وقفه‌های ناخوشایندی می‌بینند که باید با صحبت پر شوند. اما برای درون‌گرا‌ها، این لحظات سکوت بسیار ارزشمند و زمانی برای تفکر، بازیابی انرژی و جمع‌آوری افکارشان هستند. عدم درک نیاز به زمان سکوت توسط برون‌گرا‌ها می‌تواند برای درون‌گرا‌ها ناامیدکننده و خسته‌کننده باشد.

۷) عدم علاقه به مکالمات عمیق

شاید شما هم تا به حال خواسته باشید که در مورد ایده‌ای عمیق با یک برونگرا صحبت کنید، اما او دائماً بحث را به موضوعات سطحی تغییر می‌داده است. برای درون‌گرا‌ها، شرکت در مکالمات عمیق که از بحث‌های سطحی فراتر ‌می‌روند، بسیار لذت‌بخش است. در حالی که برون‌گرا‌ها اغلب مکالمات سریع و پرهیجان را ترجیح می‌دهند. این تفاوت می‌تواند باعث سوءتفاهم شود، اما مهم این است که هر دو طرف به ترجیحات یکدیگر احترام بگذارند.

۸) به اشتراک‌گذاری بیش از حد اطلاعات

برون‌گرا‌ها معمولاً افکار و احساسات خود را بدون تردید به اشتراک می‌گذارند و از بیان تجربیات شخصی خود با دیگران، حتی افرادی که تازه ملاقات کرده‌اند، ابایی ندارند. در مقابل، درون‌گرا‌ها بیشتر مایل به حفظ حریم خصوصی خود هستند و فقط با افرادی که اعتماد کامل به آن‌ها دارند، تجربیات شخصی‌شان را به اشتراک می‌گذارند.

۹) عدم توجه به نیاز درونگراها به زمان تنهایی

برون‌گرا‌ها از بودن در کنار دیگران و شرکت در فعالیت‌های گروهی انرژی می‌گیرند و از این طریق خود را شارژ می‌کنند. اما درون‌گرا‌ها برای بازیابی انرژی و پردازش افکارشان نیاز به زمان تنهایی دارند. مهم است که برون‌گرا‌ها بدانند درون‌گرا‌ها به زمان تنهایی خود نیاز دارند و این درخواست یک نیاز طبیعی برای بهبود عملکرد آن‌هاست.





@honaremodiriat

هنر مدیریت

27 Oct, 17:25


کشف رزومه‌های مشکوک

کتی فایوک در کتاب ارزشمند خود به نام «۵۳ اصل استخدام بهترین‌ها» می‌نویسد:

به نظرتان آیا تمام اطلاعاتی که در یک رزومه درج شده‌اند، صحیح و واقعی هستند؟ احتمالا پاسخ شما هم مثل پاسخ من است: خیر

در حقیقت، متقاضیان باهوش و زرنگ می‌دانند که رزومه‌شان بهترین ابزار برای تبلیغ و بازاریابی آنهاست و سعی می‌کنند از آن به نحو مطلوبی استفاده کنند. درست مثل شرکت‌ها که بعضی وقت‌ها در تبلیغات‌شان دروغ می‌گویند، متقاضیان یک شغل هم ممکن است این کار را در رزومه‌شان انجام بدهند

خیلی وقت‌ها، داوطلبان استخدام در رزومه‌شان دروغ نمی‌گویند، بلکه اطلاعات شخصی و سوابق شغلی‌شان را طوری بازگو می‌کنند که بهتر از آن چه که هستند، به نظر برسند

به همین دلیل، ما به عنوان فردی که می‌خواهیم با داوطلبان مصاحبه و آنها را ارزیابی کنیم، باید گیرنده‌های قوی داشته باشیم و هر گونه اغراق و چرب‌زبانی در رزومه و فرم‌های استخدامی را تشخیص بدهیم

برای این منظور می‌توانیم از این روش‌ها کمک بگیریم:

وقتی داوطلب در فرم استخدامی می‌نویسد «حضورا توضیح می‌دهم» یعنی در پاسخ سوال ما می‌خواهد داستان پیچیده‌ای را سرهم کند که احتمالا بخش مهمی از آن غیرواقعی است

اگر عبارت «حقوق درخواستی» یا «آخرین حقوق دریافتی» سفید باقی مانده، یعنی احتمالا داوطلب انتظار بسیار بالاتری از حقوق قبلی‌اش دارد ولی نمی‌خواهد آن را بیان کند تا ببیند می‌تواند ما را حضورا متقاعد کند یا نه

بی‌پاسخ گذاشتن برخی سوالات فرم استخدامی، احتمالا بدین معناست که داوطلب می‌داند اگر به آنها پاسخ بدهد، شغل مدنظر را از دست می‌دهد

مشخص نکردن دقیق تاریخ‌ها در فرم‌های استخدامی و رزومه، احتمالا به معنی تاریخ گذشته و به درد نخور بودن موضوع مدنظر است

وقتی بخش‌هایی از پاسخ‌های داوطلب یا رزومه او گنگ و نامفهوم به نظر می‌رسند، احتمالا مشکلی در آن قسمت‌ها وجود دارد

وقتی داوطلب در فرم استخدامی و در پاسخ به سوالی مثل «هدف شما از کار در این شرکت چیست؟»، بیش از حد از شرکت‌مان تعریف می‌کند، یعنی می‌خواهد ما را فریب بدهد

اگر در قسمت «موفقیت‌های قبلی»، فهرستی از وظایفش در شرکت‌های قبلی را نوشته، یعنی موفقیت قابل توجه و در نتیجه، توانایی مهمی ندارد

مارکتینگ آز




@honaremodiriat

هنر مدیریت

27 Oct, 06:33


📌📌📌📌
آکادمی مهرپندار برگزار می کند؛
سمیتئاتر آموزشی جذب، استخدام و تعامل
موثر با نسل Z

👨‍🏫💁‍♀️👩‍🏫
با حضور منتورهای برجسته حوزه مدیریت منابع انسانی
دکتر عباس غفاری
مهندس محمد مهدی پیروزان
امیر مُهری
سارا غفاری دانا
💺🪑💺🪑
پنل تخصصی نسل Z:
دکتر جواد محجوب
ابوالفضل احمدیان
بازیگران :
🎭🎭
مهدی محمودی
فهیمه رضایی
دنیا احمد زاده
زمان؛ پنج شنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۳
مکان؛ سالن همایش یاس تهران
از ساعت ۸/۳۰ تا ۱۳/۳۰
همراه با پذیرایی و ارائه مدرک معتبر
📌📌📌📌
محورهای همایش؛
خطاهای مصاحبه استخدامی
اصول مصاحبه استخدامی ساختار یافته
رویکردهای نوین جذب و استخدام
شرکت های بزرگ چگونه استخدام می کنند
تعامل موثر با نسل Z
اصول جذب، نگهداشت و برقراری ارتباط برد_برد با نسل Z
📌📌📌📌
در این همایش دو تئاتر آموزشی اجرا می گردد و سپس منتوریگ و در نهایت یک پنل جذاب پرسش و پاسخ با حضور منتخبین نسل Z و مدیران ارشد سازمان‌ها خواهیم داشت.
برای حضور در این رویداد متفاوت، جذاب و در عین حال آموزنده لطفاً همراهمان باشید

☎️شماره تماس؛ ۰۲۱-۹۱۰۹۵۳۹۰
📱واتس اپ و تلگرام؛ ۰۹۰۳۶۹۵۴۰۰۱- ۰۹۹۹۱۳۰۰۸۲۱
ظرفیت محدود
🔗لینک ثبت نام؛
https://evnd.co/KK29S

هنر مدیریت

25 Oct, 09:50


رئیس جمهور جدید این ۳ کار را انجام ندهد

مجتبی لشکربلوکی

بگذارید با یک خاطره شروع کنم. کسی می گفت که در یکی از ماموریت های خارجی در تیم همراهان وزیر بودم. لیست همراهان وزیر در آن سفر کاملا معلوم بود. می گفت دیدم که یکی از معاونین وزیر که در لیست نبود هم سر و کله اش پیدا شد؛ ساعت ۲ شب پرواز از فرودگاه امام! نشسته بودیم در پاویون. تشریفات اداری انجام شد. همه رفتیم به سمت هواپیما. آن معاون ماند. برایم جای تعجب شد. از وزیر پرسیدم که چرا فلانی نیامد. گفت که پروتکل است که وقتی وزیر، کشور را ترک می کند، یکی از معاونین می آید تا آخر دقایق نزد وزیر باقی می ماند تا اخرین نکات و هماهنگی را انجام دهد تا زمانی که وزیر در ایران نیست بر اساس آخرین نکات همه چیز تدبیر شود.
واقعا چه پروتکل احمقانه ای! در جهانی که شما در حین سفر و در اوج آسمان هم به اینترنت دسترسی داری! اصلا چه نیازی هست که یک معاون وزیر را نیمه شب به فرودگاه خارج از شهر بکشانی و او فردا خمار و خواب آلوده در مورد مهم ترین مقتضیات حوزه کاری خودش تصمیم گیری کند؟
با خودم فکر کردم که این پروتکل از اول احمقانه نبود. هیچ پروتکلی احمقانه نیست. ما آدم ها هستیم که احمق هستیم. پروتکل ها زمانی که بوجود می آیند بر اساس تجربه و خرد جمعی و تاریخی به این نتیجه می رسیم که این کار لازم است. در لحظه تولد دلیل منطقی دارند اما در گذر زمان که شرایط متفاوت می شود دیگر به آن پروتکل نیاز نیست ولی ما آن را حفظ می کنیم!
این خاطره را بهانه می کنم و به رئیس جمهور جدید چند پیشنهاد ساده می دهم:

۱) سخنرانی نکنید!
ما از رئیس جمهور هیچ انتظاری نداریم که سخنرانی کند. اصلا چه نیازی هست که شما در روز کارگر، کارمند، معلم، روز قوه قضائیه و صدها روز دیگر سخنرانی کنید. به سخنرانی هفته دولت و نوروز و گزارش دهی فصلی کفایت کنید. اصلا چه نیازی هست که شما در رخدادهای مختلف سخنرانی کنید. هر سخنرانی شما میلیاردها تومان برای ما آب می خورد. اصلا اصلا مبالغه نمی کنم: هزینه های انتظامی و امنیتی (چک و خنثی)، هزینه فرصت مدیرانی که جهت ادب باید از دستگاه های خود بیایند و منظم بنشینند و به حرف های نه چندان کلیدی شما گوش کنند. هزینه استهلاک جاده و ماشین های دولتی، هزینه تیم اداری تجهیز فضا و ....
ما از رئیس جمهور انتظار داریم پشت میزش بنشیند، تمرکز کند و چند تصمیم مهم بگیرد. همین! ما به سخنران نیاز نداریم! کشور ما نیازمند تصمیمات خردمندانه، جسورانه و حاصل اجماع است. شما باید تصمیم بگیرید. سخنرانی را به دیگران واگذار کنید.

۲) پروتکل های بی فایده تشریفاتی را ادامه ندهید !
مثلا همه فکر می کنند که رئیس جمهور وقتی می رود یک استانی، باید تیم استاندار، امام جمعه و نمایندگان مجلس باید به استقبال بیایند. یک دختر کوچک زیبا را هم هماهنگ می کنند که برای شما شعر بخواند. پیش خودتان حساب و کتاب کنید که همین تشریفات چقدر زمان و هزینه از جیب بیت المال خرج می کند. شجاع باشید و دستور بدهید تمام تشریفات استقبال را حذف کنند. مستقیم تشریف ببرید به جلسه تصمیم گیری و نه سخنرانی. ما مالیات و نفت نمی دهیم که برای شما تشریفات استقبال و بدرقه فراهم کنند.

۳) بیش فعال نباشید!
مملکت ما پر از مساله است. اما قرار نیست یک رئیس جمهور همه مسائل را حل کند. رئیس جمهور باید حداکثر ۵ مساله اصلی را از هزاران مساله انتخاب کند و آن را حل کند. اینکه شما راجع به همه چیز صحبت می کنید. راجع به همه چیز جلسه می گذارید. راجع به همه چیز اظهار نظر می کنید. راجع به همه چیز تصمیم می گیرید نشانه آن است که اولویت و ضداولویت (نااولویت) ندارید. مدیری که توانایی تشخیص اولویت ها را از مسایل فرعی تر و کم اهمیت ندارد، اولین شرط مدیریت و عقلانیت را نقض کرده است. می دانم که تحت فشار هستید که راجع به همه چیز واکنش نشان دهید ولی اگر در این مسیر بیفتید این راه انتها ندارد!

تجویز راهبردی پایانی:
خلاصه می کنم؛ سخنرانی نکنید، تصمیم گیری کنید. کورکورانه پروتکل های باقی مانده از ادوار قبلی را تکرار نکنید. جسارت داشته باشید و پروتکل های بی فایده، تشریفاتی و هزینه زا را کنار بگذارید. شجاعت داشته باشید و مسائل فرعی را در پای مسائل اصلی قربانی کنید و تمرکز کنید روی اولویت های سرنوشت ساز و توسعه آفرین.






@honaremodiriat

هنر مدیریت

25 Oct, 06:30


اینو بخری بردی‼️
کارگاه حضوری و آنلاین🔻"تکنیک‌های متقاعدسازی برندهای موفق از تبلیغات تا فروش"🔻

👨🏻‍🏫با تدریس دکتر محمود محمدیان/دکتر مجید مجیدی

📌 شماری از سرفصل ها:
1️⃣ چیستی و چگونگی متقاعدسازی
2️⃣ تکنیک های متقاعدسازی در تبلیغات و فروش
3️⃣ تبلیغات متقاعد کننده
4️⃣ برندسازی از مسیر متقاعدسازی
5️⃣ برسی نمونه‌های موفق
و...

✔️ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید : @elmsaz_admin10


📍مهلت ثبت نام فقط تا 24 آبان ماه
ظرفیت محدود!

✔️ برای دریافت مشاوره رایگان و ثبت نام با این آیدی در ارتباط باشید : @elmsaz_admin10

🔹 با ما همراه باشید
🌐 علمساز،ساز یادگیری👇👇
📱 Instagram |📱 Telegram |

هنر مدیریت

24 Oct, 14:57


طولانی ترین و جامع ترین دوره آموزش مهارت های نرم و توسعه فردی در ایران
🚀 آماده‌ای زندگی‌ت رو متحول کنی؟
دوره 90 روزه مهارت‌های فردی و توسعه فردی به صورت کاملاً صوتی، تو رو قدم به قدم به بهترین نسخه‌ی خودت تبدیل می‌کنه!
مهارت‌هایی که یاد می‌گیری:
– افزایش اعتماد به نفس
– ارتباطات موثر
– مدیریت زمان حرفه‌ای
– هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی
– حل مسئله و مدیریت استرس
و کلی مهارت دیگه..
کاملا رایگان، دوره شروع شده تا فایل ۳۱بارگذاری شده
برای اطلاعات بیشتر و شرکت در دوره عضو کانال تلگرام بشوید

https://t.me/academy_zivari

هنر مدیریت

24 Oct, 11:04


🎧 پادکست جدید: گفتگو با مدیران 🔹

↗️ به دنبال بهبود مهارت‌های تیمی خود هستید؟

💯 با استاد وحید کریمی همراه شوید و نکات کلیدی برای ایجاد تیم‌های موفق را بیاموزید.

🔸 مباحث این پادکست شامل:

🔺ایجاد تیم‌های کارآمد
🔺رهبری و مدیریت مؤثر
🔺تقویت تعامل و همکاری
🔺انگیزه‌بخشی و هدف‌گذاری
و خبر خوب! 🎉

🟩 ◀️استاد کریمی دوره تیم‌سازی رایگان را به شما پیشنهاد می‌دهد▶️ 🟩

🔗 برای ثبت‌نام و اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید:

🔸 دریافت رایگان دوره تیم برنده 💠

🚀 به جمع برندگان بپیوندید و مهارت‌های خود را ارتقا دهید!

📱 Telegram 📱 Instagram 📱 Site

هنر مدیریت

19 Oct, 17:08


نخست وزیر هلند در زمان ورود به پارلمان قهوه‌اش روی زمین می‌ریزد.
بقیه ماجرا را تماشا کنید.

چیزی بنام فرهنگ بد/خوب وجود ندارد تنها رهبران بد/خوب وجود دارند.

رهبران جامعه/سازمان عامل اصلی در تثبیت فرهنگ سازمانی شان هستند. میتوان چنین گفت که هر فرهنگ نیازمند یک الگوست. و الگوها در ثبات یا تزلزل فرهنگ و ارزش های حاکم، نقش اساسی دارند.
رفتار های دوگانه و بی ثبات و متاثر از یک ایدئولوژی، حزب، قومیت، جنسیت و ... عامل اصلی در تخریب بنیان های فرهنگی یک جامعه/سازمان اند. در اکثر اوقات رفتار و کردار رهبران الگوی فکری رفتارهای مردم/کارکنان است.

مرتضی جوشقانی





@honaremodiriat

هنر مدیریت

19 Oct, 06:31


📌📌📌📌
آکادمی مهرپندار با همراهی انجمن صنفی مدیران منابع انسانی برگزار می کند.
📌📌📌📌
ثبت نام اولین سمیتئاتر آموزشی و منتورینگ جذب و استخدام و تعامل موثر با نسل Z آغاز شد.
🎭🎭
در این رویداد متفاوت و جذاب، قرار هست فرآیند یادگیری از طریق تئاتر آموزشی، بازخوردگیری از مخاطبین با استفاده از نرم افزار منتیمتر و منتورینگ توسط اساتید به نام حوزه منابع انسانی صورت گیرد و در انتها یک پنل پرسش و پاسخ جذاب با حضور عزیزان نسل Z داشته باشیم.
👨‍🏫👩‍🏫
منتورها و اساتید
دکتر عباس غفاری
دکتر جواد محجوب
محمد مهدی پیروان
سارا غفاری دانا
امیر مُهری
مهدی محمودی
💁‍♂️💁‍♀️
بازیگران تئاتر آموزشی
مهدی محمودی
فهیمه رضایی
دنیا احمدزاده
زمان؛ ۱۰ آبان ۱۴۰۳
از ساعت ۸/۳۰ تا ۱۳/۳۰ به همراه پذیرایی، ارائه مدرک معتبر و اهدا جوایز
مکان؛ سالن همایش یاس تهران
ثبت نام زودهنگام و با تخفیف ؛ ۶۰۰۰۰۰ تومان بجای ۸۰۰۰۰۰ تومان
ثبت نام گروهی؛ ۵۰۰۰۰۰ تومان
ظرفیت محدود
☎️ثبت نام؛ ۹۱۰۹۵۳۹۰-۰۲۱
📱واتس اپ و تلگرام؛ ۰۹۰۳۶۹۵۴۰۰۱-۰۹۹۹۱۳۰۰۸۲۱

🔗https://evnd.co/KK29S
🔗www.mehrpendar.ir
🔗https://eseminar.tv/wb146398

با مهرپندار حرفه ای منابع انسانی شو

هنر مدیریت

18 Oct, 07:42


۲۰ عادت بد مدیران از دیدگاه گلد اسمیت

۱- برنده‌شدن بیش‌ازحد: یعنی نیاز به برنده شدن در هر شرایط و به هر قیمت ممکن.

۲- اتکای بیش‌ازحد به ارزش‌ها: یعنی برای اخذ هر تصمیمی بیش‌ازحد به ارزش‌هایمان متکی باشیم.

۳- قضاوت‌کردن: نیاز به ارزیابی دیگران و تحمیل ارزش‌ها و معیارهایمان بر آنان.

۴- حرف‌های مخرب و نادرست: استفاده از جملات طعنه‌آمیز و ریشخندکردن دیگران که سبب می‌شود آنان رفتار ما را زننده و نامطلوب بخوانند.

۵- شروع جمله با نه، اما و هرچند: استفاده بیش‌ازحد از صفات منفی که شکل دیگری از جمله حق با من است. تو اشتباه می‌کنی.

۶- به همه نشان دهیم که چقدر باهوش هستیم: وقتی نیاز داریم به دیگران اثبات کنیم باهوش‌تر از آن هستیم که فکر می‌کنند.

۷- حرف‌زدن هنگام عصبانیت: استفاده از خشم و عصبانیت به عنوان ابزار مدیریت.

۸- منفی‌بافی" بزار توضیح بدم چرا این کار غیرممکن است": نیاز به در میان گذاشتن افکار منفی‌مان با دیگران حتی وقتی چنین درخواستی از ما نداشته‌اند.

۹- امتناع از بیان اطلاعات: امتناع از تسهیم اطلاعات برای حفظ برتری‌مان بردیگران.

۱۰-  نادیده‌گرفتن دیگران در موفقیت‌های گروهی: عدم توانایی در تصدیق عملکرد دیگران.

۱۱- ادعا به داشتن اعتبار و شهرتی که شایسته‌اش نیستیم: در اغلب موارد خود را بیش‌ازحد در موفقیت‌ها سهیم می‌دانیم.

۱۲- بهانه‌آوردن: نیاز به توجیه رفتار آزار دهنده‌مان تا دیگران به خاطر آن از ما عذرخواهی کنند.

۱۳- اتکا به اتفاقات گذشته: نیاز به اتکا به اتفاقات گذشته برای سرزنش‌کردن، کسانی که در آنها سهیم بوده‌اند. یعنی سرزنش هر کس جز خودمان.

۱۴- ایفای نقش فردی محبوب: نپذیرفتن این واقعیت که گاهی رفتار ما نیز مانند دیگران نادرست است.

۱۵- عذرخواهی‌نکردن: امتناع از قبول مسئولیت کارها و رفتارمان، امتناع از پذیرفتن اشتباهات‌مان و این واقعیت که اعمال و رفتارمان بر دیگران اثر می‌گذارد.

۱۶- گوش‌ندادن: یکی از بدترین عادات رفتاری بد، بی‌احترامی و بی‌اعتنایی به همکاران در موقع حرف‌زدنشان است.

۱۷- قدردانی‌نکردن از تلاش‌ها.

۱۸- تنبیه فردی که حامل خبری است: نیاز به پرخاشگری و حمله به فرد بی‌گناهی که فقط قصد کمک به ما را دارد.

۱۹- مسئولیت کار خود را به گردن دیگری انداختن: نیاز به سرزنش‌کردن هر کسی جز خودمان.

۲۰- نیاز مبرم به منیّت: یعنی از اشتباهات و معایب‌مان به عنوان فضایل اخلاقی یاد می‌کنیم. صرفا به این دلیل که متعلق به ما هستند.





@honaremodiriat

هنر مدیریت

16 Oct, 18:41


۱۰ نشانه ای  که نشان میدهد شما برای پذیرش پست مدیریت آمادگی ندارید:

۱. اگر به منظور راحت شدن فعالیت هایتان قصد قبول پست مدیریت را دارید، در این صورت باید از پذیرفتن آن خودداری نمایید.

۲. اگر تنها دلیل شما برای پذیرش سمت جدید، دریافت حقوق بیشتر باشد، در این صورت آمادگی لازم برای پذیرش پست جدید را ندارید.

۳. در صورتی که به خاطر عنوانِ پست شغلی قصد تصدی سِمت جدید را دارید، باید بدانید که جاه طلبی مانع موفقیت در مدیریت می شود.

۴. آیا تصور می کنید به محض اینکه مدیر شوید، باید برخی از کارمندان را توبیخ کنید؟ در این صورت الان زمان مناسبی برای قبول جایگاه مدیریت توسط شما نیست؛ زیرا ترفیع شما ممکن است منجر به تسویه حساب های فردی در سازمان شود.

۵. اگر برای فخر فروشی سِمت شغلی خود به دیگران، قصد قبول پیشنهاد مدیریت را دارید، نباید آن را بپذیرید.

۶. در صورتی که اظهار نظر در موارد مرتبط با کسب و کار سازمان برایتان سخت است، پس جایگاه پیشنهادی برایتان مناسب نیست؛ زیرا در آینده نیز نمی توانید در مورد امور مهم سازمان تان اظهار نظر کنید.

۷. شاید تصور کنید سایر کارمندان تنبل هستند و می خواهند از فعالیت هایشان شانه خالی کنند، در این حالت نیز پذیرفتن سِمت مدیریت از جانب شما، تصمیم درستی نیست. زیرا ممکن است از جانب شان این گونه برداشت شود که آنها را دست کم گرفته اید.

۸. در صورتی که به افراد گروه کاری که در آن فعالیت می کنید، اعتماد ندارید یا نمی توانید با آنها ارتباط برقرار کرده و مشکلات را با هم حل نمایید، به سوی پست مدیریت قدم بر ندارید.

۹. آیا تصور می کنید که مدیران ارشد سازمان بی کفایت و بی نزاکت هستند؟ در این صورت سمت مدیریت را قبول نکنید؛ زیرا ممکن است در حین فعالیت در پست جدید، با مدیران ارشد روبرو شوید و احترام دو طرفه بین تان از بین برود.

۱۰. اگر تصور می کنید که سمت مدیریت آتی، ساده است، مطمئن باشید که از کار فعلی تان ساده تر نخواهد بود. در صورت ساده انگاری پست پیشنهادی، باید از پذیرش آن خودداری نمایید.

منبع: Forbes




@honaremodiriat

هنر مدیریت

16 Oct, 06:50


چطور ارزش خود را در محیط کار ارتقا دهیم؟

همه ما به دنبال ارتقای ارزش خود در محیط کار هستیم چرا که در این صورت مسیر ارتقای شغلی هموار شده و شانس افزایش دستمزد هم بیشتر می‌شود.
برخی ممکن است برای نشان دادن ارزش خود سراغ راه‌های اشتباهی نظیر بر عهده گرفتن مسئولیت‌های بیش از حد یا تخریب همکاران بروند که نه تنها باعث رسیدن به نتیجه دلخواه نخواهد شد، بلکه ممکن است نتایج منفی هم به بار بیاورد.

برای ارتقای ارزش در محیط کار باید راه‌های معقولی را در پیش بگیرید که در ادامه به آنها اشاره شده است.

▪️نسبت به بازخوردها بی‌تفاوت نباشید

هیچ کس از تعریف و تمجید بدش نمی‌آید اما کمتر کسی است که انتقاد را با هم با آغوش باز پذیرا باشد. این در حالی است که انتقادهای سازنده نقطه ضعف‌های ما را برجسته می کنند که با کار کردن روی آن می‌توانیم خود را به مراتب ارزشمندتر سازیم.

▪️ذهنیت دستاورد محور داشته باشید

افراد دستاورد محور همان‌هایی هستند که پیوسته خود را به چالش کشیده و دنبال موفقیت‌های بزرگتر هستند. برای یافتن چنین ذهنیتی کافی است یک کار روزمره را در نظر گرفته و سعی کنید آنرا به شکل بهتری انجام دهید. برای ارزیابی عملکردتان هم معیارهایی مثل زمان یا کیفیت کار را در نظر بگیرید. با هر بار دستیابی به هدف تعیین شده ذهنتان به شما پاداش داده و سوخت لازم برای پیشرفت بعدی را مهیا می‌کند.

▪️مدارک حرفه‌ای بگیرید

کسب گواهینامه‌های حرفه‌ای راهی مطمئن برای اثبات مهارت‌ها و توانایی‌ها است، نه تنها هنگامی که دنبال یک شغل جدید می‌گردید، بلکه حتی زمانی که مشغول به کار هستید.
از طرف دیگر برقراری ارتباط با متخصصان صنعتی که در آن مشغول به کار هستید، می‌تواند تمام مشکلاتی که خارج از حیطه توانایی‌های شماست را برطرف کند، به خصوص در رویه کاری روزانه..

▪️خارج از چارچوب فکر کنید

استفاده از ایده‌ها و تجربیات تازه یکی از تکنیک‌های فوق‌العاده برای حل مشکلات به شمار می‌آید. اگر گاهی خود را محصور به انتظارات و شرایط عادی شرکت بکنیم، نمی‌توانیم به اندازه کافی و با نگاهی باز به شرایط نگاه کرده و فراتر از آنها را ببینیم. نه به این معنا که لازم باشد قوانین را بشکنید؛ صرفا ذهنی باز داشته باشید و دنبال راهکارهای ایده‌آل بگردید.

منبع: zety






@honaremodiriat

هنر مدیریت

15 Oct, 08:19


تئوری انتخاب

■دکتر ویلیام گلاسر روان شناس برجسته آمریکا و جهان و بنیان گذار "تئوری انتخاب" (Choice Theory) است.

□گلاسر در تحقیقات مستمری که بیش از نیم قرن طول کشید، دریافت که روان شناسی سنتی که مبتنی بر "کنترل  بیرونی" است، مبدأ بسیاری از مشکلات انسان ها چه در سطح فردی و چه درسطح خانوادگی و اجتماعی است.

□وی محور تحقیقات علمی خود را یافتن پاسخ به این سؤال قرار داده است که *"چرا انسان ها در روابط خود با دیگران ناخشنود هستند؟"* بنابراین کوشید روش جدیدی را در روان شناسی و ارتباطات انسانی پیدا کند و در نهایت به "تئوری انتخاب" رسید.

○کنترل بیرونی که مبنای روان شناسی سنتی است، هنوز هم به طور گسترده در سراسر جهان مورد استفاده قرار می گیرد. کنترل بیرونی می گوید: شما می توانید دیگران را کنترل کنید. حتی فراتر از این، می گوید: شما حق دارید دیگران را کنترل کنید. باز پا فراتر می گذارد و می گوید: شما وظیفه دارید دیگران را کنترل کنید.

■بر این اساس، روان شناسان معتقد به کنترل بیرونی همواره کوشیده اند راه هایی برای کنترل رفتارهای دیگران بیابند و مثلاً مکانیزم های تنبیه و تهدید و تشویق را طراحی کرده اند تا افراد بتوانند با آنها، دیگران را کنترل کنند.

□این کنترلگری، الزاماً با اهداف منفی همراه نیست و بسیاری از اوقات، خیرخواهانه هم هست، مانند پدر و مادری که می خواهند بر فرزند خود اعمال سلطه کنند یا معلمی که می خواهد رفتارهای اخلاقی و درسی دانش آموزانش را اصلاح کند.

●اما واقعیت این است که در نظر دکتر گلاسر و همکارانش، کنترل بیرونی فقط اثر کوتاه مدت دارد و تغییر ذاتی در رفتار آدم ها ایجاد نمی کند به طوری که به محض حذف عوامل کنترلگر، افراد به رفتارهای پیشین رجوع می کنند. بنابراین باید درصدد راهی بود که انسان ها بدون نیاز به عوامل کنترل بیرونی، رأساً به رفتارهای بهنجار مبادرت کنند.

○اینجاست که پای "تئوری انتخاب"، به میان می آید. تئوری انتخاب می گوید که همه انسان ها، رفتارهای خود را خودشان انتخاب می کنند و فشارهای بیرونی، در نهایت محکوم به شکست هستند. این تئوری قائل به این است که حتی رفتارها و احساساتی مانند خشم و افسردگی نیز، محصول انتخاب مستقیم یا غیر مستقیم خود ما هستند هر چند که بعد از وقایع ناگوار بیرونی حادث شوند.

■در تئوری انتخاب، افراد به جای آن که دیگران را تحت سیطره و کنترل خود در آورند تا بتوانند بر رفتار آنها اثرگذار باشند، همیشه این سؤال را از خود می پرسند که "رفتاری که من، اکنون انجام می دهم، آیا مرا به فرد مورد نظر نزدیک می کند یا از وی دور می سازد؟" اگر دور می سازد، نباید آن را انجام داد و اگر نزدیک می کند، می شود انجامش داد.

□اصل دیگر تئوری انتخاب این است؛ تنها کسی که من می توانم کنترلش کنم، خودم هستم. من فقط روی رفتار خودم تسلط دارم نه بر روی دیگران. تنها کاری که من می توانم در قبال دیگران انجام دهم، ارائه اطلاعات به آنهاست نه به کنترل گرفتن زندگی، رفتار، افکار و احساسات شان.

●تئوری انتخاب معتقد است که کنترلگری، هم به شخص کنترلگر آسیب می زند و هم به شخص تحت کنترل. این رنجی دو سویه است که در سراسر تاریخ بشر استمرار داشته است و اکنون باید بدان پایان داده شود.

○ما هر گاه در روابط خود با دیگران، دست از کنترلگری آنها برداریم، مجبورسازی دیگران را کنار بگذاریم، نسبت به آنها احساس مالکیت نداشته باشیم، در روابط مان حمایتگر، مذاکره کننده، شنوا، اطلاعات دهنده، احترام گذار و گشاده رو باشیم، به تئوری انتخاب، نزدیک شده ایم.

■تئوری انتخاب معتقد است که همه رفتارهای ما، حتی احساساتی مانند خشم و افسردگی، مستقیم یا غیرمستقیم توسط خود ما انتخاب می شود. تئوری انتخاب، از زمانی که شکل گرفته است، زندگی افراد زیادی را چه در سطوح فردی و خانوادگی و چه در اجتماع و تحصیلات به طرز شگفت انگیزی متحول کرده است.





@honaremodiriat

هنر مدیریت

12 Oct, 18:58


چگونه مدیران، تبدیل به رهبر می‌شوند؟

بسیاری از ستاره‌ های برجسته در شرکت‌ها، زمانی که از رهبری یک عملیات به رهبری یک سازمان منصوب شده و برای اولین بار مسئولیت سود‌ و‌ زیان و نظارت بر کل عملیات سازمان را به عهده می‌گیرند، دچار لغزش می‌شوند. به منظور درک واقعیت، با نگاهی عمیق به این نقطه عطف بحرانی، مصاحبه‌های جامع و گسترده‌ای با بیش از ۴۰ مدیر اجرایی انجام شد. نتایج نشان داد برای اینکه این جابه‌جایی با موفقیت انجام شود، مدیران باید به شیوه‌ای زیرکانه‌ تغییراتی در مهارت‌های رهبری خود ایجاد کنند که می‌توان از آن به عنوان هفت مرحله گذار یاد کرد:

۱. از یک متخصص به رهبری با  دانش کلان عمومی
اولین چالش، تغییر از رهبری یک واحد ساده به نظارت بر کل عملکرد کسب‌وکار است. رهبران سازمانی باید قادر باشند اولا تصمیماتی اتخاذ کنند که برای کل کسب‌و‌کار مفید باشد، ثانیا استعداد افراد تیم خود را ارزیابی کنند. رهبران باید بتوانند به زبان تمامی بخش‌های سازمانی صحبت کرده و در صورت لزوم مفاهیم را تفسیر کنند و از معیارهای مناسبی جهت ارزیابی و به کارگیری افراد در زمینه‌هایی که خود تخصص ندارند، بهره گیرند.

۲. از یک تحلیل‌گر به فردی با قابلیت ایجاد ائتلاف بین اجزا
اولین مسوولیت رهبران سازمانی، جذب، توسعه و مدیریت افرادی است که در فعالیت‌های خاص کسب‌وکار مهارت دارند. هنر رهبر سازمانی، توانایی ایجاد یکپارچگی بین دانش جمعی تیم‌ها و برقراری توازن مناسب جهت حل مسائل مهم سازمانی است.

۳. از یک فرد ماهر و باتدبیر به یک استراتژیست
رهبرانی که از آنها به عنوان رهبرانی با تاکتیک قوی یاد می‌شود، همواره پرورش سه مهارت تغییر سطح، درک الگوها و شبیه‌سازی ذهنی را مدنظر دارند. تغییر سطح به معنی توانایی شناسایی زمان مناسب برای تمرکز بر جزئیات یا تمرکز بر کلیات به طور جداگانه و چگونگی ایجاد ارتباط بین این دو می‌باشد. درک الگوها به معنی توانایی ایجاد تمایز بین روابط سببی و سایر عوامل مهم در کسب‌وکارهای پیچیده و محیط اطراف آن است و شبیه‌سازی ذهنی نیز به معنی توانایی پیش‌بینی واکنش‌های ممکن از سوی عوامل کلیدی خارج از سازمان (شامل رقبا، قانون‌گذاران، رسانه‌ها و عموم) نسبت به تصمیمات سازمان و تعیین بهترین استراتژی می‌باشد.

۴. از یک آجرچین به یک معمار چیره دست
رهبران، همزمان با ارتقا به سطوح بالای سازمانی، نسبت به طراحی و تغییر معماری سازمان خود، استراتژی، ساختار، فرآیندها و مبانی مهارتی مسوولیت پیدا می‌کنند. برای تبدیل شدن به یک معمار سازمانی موثر، آنها باید تفکر سیستماتیک داشته باشند.

۵‌. از یک حلال مشکلات به یک قانون‌ گذار
هرچند که اکثر مدیران در زمینه حل مشکلات در سازمان بسیار توانمند هستند؛ با این وجود، زمانی که رهبران سازمانی می‌شوند، ‌باید کمتر بر حل مشکلات تمرکز کرده و توجه خود را به تعریف مشکلاتی که سازمان باید به مقابله با آنها بپردازد، معطوف کنند.

۶. از یک جنگجو به یک دیپلمات
دیپلمات‌های شرکت‌های بزرگ از ابزار های دیپلماسی، شامل مذاکره، ترغیب، مدیریت تعارض و ایجاد اتحاد، برای شکل دادن به محیط کسب‌‌وکار به منظور حمایت از اهداف استراتژیک بهره می‌گیرند. در این راستا، آنها با رقبای خود، همکاری می‌کنند.

۷. از نقش یک حامی به فردی با نقش رهبری
در نهایت، تبدیل شدن به یک رهبر سازمانی حرکت زیر چراغ روشن است. مدیران در همه سطوح تاحدی نقش الگو را ایفا می‌کنند؛ اما در سطح سازمانی تاثیر آنها بسیار زیاد است، به طوری‌که همه افراد به چشم الگوی رفتارها و نگرش‌های «صحیح» به آنها می‌نگرند.

Harvard business review



@honaremodiriat

هنر مدیریت

11 Oct, 09:34


شغل مدنظرتان را بیش از حد بزرگ نکنید


کتی فایوک در کتاب ارزشمند خود به نام «53 اصل استخدام بهترین‌ها» می‌نویسد:

خیلی وقت‌ها با داوطلبان زیادی مصاحبه کرده‌اید، ولی هنوز کسی را برای شغل مدنظرتان پیدا نکرده‌اید. در نتیجه، خسته و درمانده شده‌اید. برای همین، آرزو می‌کنید ای کاش یک فرد مناسب برای استخدام پیدا می‌کردید

در این شرایط، به رزومه‌ای برخورد می‌کنید که بسیار خوب به نظر می‌رسد چون تجربیات و تحصیلات او مناسب است. برای همین، پیش خودتان فکر می‌کنید: عالیه، این همان کسی است که دنبالش هستیم و باید او را جذب کنیم

اما به ناگهان یادتان می‌آید آخرین داوطلب خوبی که دنبال جذب او بودید، به خاطر شرایط کاری و حقوق و مزایای شرکت‌تان، پیشنهادتان را نپذیرفت

در این فکر هستید که ناگهان به ذهن‌تان می‌رسد برای راضی کردن فرد مدنظرتان، می‌توانید کمی اغراق کنید و شغل پیشنهادی را بهتر و بزرگ‌تر از آن چه که هست، نشان بدهید و مثلا در مورد جذابیت شغل، کسب تجربه بیشتر بعد از پذیرفتن آن شغل، امکان رشد و ترقی و غیره اغراق کنید

در حقیقت، پیش خودتان فکر می‌کنید اگر بتوانید این داوطلب مستعد و خوب را جذب کنید، چه اشکالی دارد کمی دروغ بگویید؟

اما اگر بتوانید فرد مورد نظرتان را با دروغ‌گویی و اغراق جذب کنید، وقتی او را استخدام کردید و متوجه شد که آن چه در مصاحبه به او گفته‌اید، با واقعیت‌ها مطابقت ندارد، بسیار دلسرد و ناراحت می‌شود و به احتمال زیاد یا استعفا می‌دهد یا بهره‌وری‌اش را به شدت پایین می‌آورد

به همین دلیل، بعد از مدتی از یک کارمند خوب و مستعد که آرزوی جذب آن را داشتید، به یک کارمند بهانه‌جو و ناراضی تبدیل می‌شود و روحیه همکاران دیگرش را هم خراب می‌کند

پس تحت هیچ شرایطی، درباره وضعیت شرکت‌تان دروغ نگویید و اغراق نکنید. چون با این کار، شاید یک مشکل‌تان را حل کنید، ولی در آینده با چند مشکل بزرگ‌تر مواجه می‌شوید

مارکتینگ آز




@honaremodiriat

هنر مدیریت

10 Oct, 20:26


درآمد خانوار در استان‌های کشور

مرکز آمار ایران در گزارش هزینه درآمد خود در سال ۱۴۰۲ وضعیت درآمدی خانوار در استا‌ن‌های مختلف را منتشر کرده است. بر اساس این گزارش استان تهران در صدر درآمد خانوارها قرار گرفته است. طبق این داده‌ها درآمد یک خانوار تهرانی در سال ۱۴۰۲ معادل ۳۸۱ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان بوده است.

این در حالی است که میانگین درآمد سالانه یک خانوار در کشور معادل ۲۵۶ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان بوده است. این آمارها نشان می‌دهد تهرانی‌ها ۱۲۵ میلیون تومان بیشتر نسبت به میانگین کشوری کسب درآمد کرده‌اند.

در سمت دیگر این طیف درآمدی استان سمنان قرار گرفته که کمترین سطح درآمدی میان استان‌ها را داشته است. طبق بررسی‌ها یک خانوار سمنانی در سال ۱۴۰۲ حدود ۱۵۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان درآمد کسب کرده است.

کانال اکونومیست فارسی





@honaremodiriat

هنر مدیریت

04 Oct, 15:06


نیرویی که از ۱۰۰ نفر بهتر است!

استخدام یک نیروی قابل‌اعتماد یعنی حصول اطمینان از اینکه او صادق و شریف باشد؛ یعنی:

▪️حتی وقتی کسی حواسش به او نیست، به استانداردها و اصولی پایبند باشد.
▪️باوجدان و وظیفه‌‌‌شناس باشد.
▪️مطمئن باشید که درست قضاوت می‌کند و به آنچه می‌‌‌گوید عمل می‌کند.
▪️نیازی به نظارت بر او یا مدیریت ذره‌‌‌بینی او نداشته باشید
▪️اهداف تیم را درک کند و به اندازه شما به کیفیت کار اهمیت دهد.

"وارن بافت" این ویژگی را بسیار ارج می‌‌‌نهد تا جایی که در نامه‌‌‌ای به سهامداران در سال ۲۰۰۳، عقد قرارداد با شرکت مک‌‌‌لین وابسته به والمارت را به عنوان مثال آورد. یک قرارداد عظیم با یک شرکت بزرگ.
فرآیند تایید قاعدتا باید کلی طول می‌‌‌کشید. ده‌‌‌ها وکیل باید تک تک قراردادها و اسناد و توافقات را می‌‌‌خواندند. یک لشکر حسابدار باید تک تک آیتم‌‌‌ها در صورت‌های مالی شرکت را بررسی می‌کردند، و‌ میلیون‌‌‌ها دلار و ماه‌‌‌ها زمان لازم بود تا پروسه کامل شود.

اما "وارن بافت" تنها با صرف دو ساعت، یعنی در یک جلسه دو ساعته و یک دست دادن، قرارداد را نهایی کرد. او می‌‌‌گوید: «بررسی خاصی نکردیم. می‌‌‌دانستم که همه چیز دقیقا همانی خواهد بود که والمارت گفته بود. و همان‌طور هم شد.»

یک جلسه دو ساعته و دست دادن و تمام؟ تصور کنید که چقدر زمان و پول و زحمت هدر می‌‌‌رفت اگر بافت به طرف مقابل اعتماد نداشت. جلوگیری از اتلاف این همه سرمایه، صرفا به این خاطر بود که یکی از طرفین مطمئن بود طرف مقابل به حرف‌‌‌هایش عمل می‌کند.

در مورد استخدام هم همین است. داستان بافت نشان می‌دهد که اعتماد چه اهرم قدرتمندی است که با اتکا به آن، با تلاشی ناچیز می‌توانید نتایج عالی بگیرید. بهتر است یک کارجوی کم تجربه اما صادق، مبتکر و باهوش را استخدام کنید. به هر حال اگر او سابقه خودجوش بودن و اخلاق‌‌‌مداری و تشخیص مشکل را داشته باشد، احتمالا عملکرد بالایی نیز خواهد داشت. بدون اعتماد، داشتن یک تیم با عملکرد بالا ممکن نیست.






@honaremodiriat

هنر مدیریت

30 Sep, 04:21


۳۷ رفتار و عادت اشتباه در محیط کار که همکارانتان را کلافه می‌کند!

دزدیدن غذای دیگران از یخچال مشترک، بوی بد دهان یا بدن، و سخن‌چینی درباره همکاران از نمونه‌ رفتارهای آزاردهنده در محیط کارند. شاید هرکدام از ما نیز سهوا برخی از آنها را انجام دهیم، بدون آنکه به عواقبش فکر کنیم یا متوجه شویم سایر همکاران را می‌آزاریم.

در اینجا، ۳۷ عادت ناپسند در محیط کار را معرفی می‌کنیم. باشد که هیچ‌کدام از‌ این عادت‌ها در ما نباشند!

از بلندگوی گوشی در محیط کار استفاده می‌کنید!

با صدای بلند با تلفن حرف می‌زنید!

به تماس‌های تلفنتان پاسخ نمی‌دهید!

صدای یاد‌آورها و پیام‌های گوشی‌تان قطع نمی‌شود!

به حریم شخصی دیگران تجاوز می‌کنید.  بیش‌ازحد نزدیک‌شدن، لمس‌کردن، شوخی‌های نامناسب و… از مصادیق تجاوز به حریم همکاران است.

مکالمات دیگران را شنود، و یا در آن مداخله می‌کنید!

شایعه‌پراکنی می‌کنید و آنچه را دیده و شنیده‌اید با چاشنی‌های اضافه برای دیگران تعریف می کنید.

از پشت خنجر می‌زنید و رازهای دیگران را با دیگر همکاران در میان می‌گذارید.

میزتان همیشه به‌هم‌ریخته است.

غذایتان را پخش‌وپلا می‌کنید!

آشپزخانه یا آبدارخانه محیط کار را به هم می‌ریزید!

از سرویس‌بهداشتی، درست استفاده نمی‌کنید!

دیر به جلسات می‌‌آیید.

دیر به سر کار می‌‌آیید.

زمان ناهار را کش می‌دهید!

متلک می‌پرانید!

ایمیل‌های حاوی بدگویی به رئیسریا همکاران‌تان ارسال می‌کنید!

صدای موسیقی‌تان خیلی بلند است!

هنگام گوش‌کردن به موزیک هم‌خوانی می‌کنید.

مدام به دستان یا پایتان ضربه می‌زنید و حواس بقیه را پرت می‌کنید.

صدای خنده‌هایتان آزاردهنده است.

با صدای بلند غذا می‌خورید!

فین‌فین می‌کنید!

غذاهای بودار سر کار می‌آورید!

لباستان بو می‌دهد و دوش‌نگرفته به سرکار می‌روید.

در محیط کار از اسپری و عطر تند استفاده می‌کنید.

خودسرانه و بدون پرسیدن نظر دیگران ،کولر را روشن یا خاموش می‌کنید.

خوراکی‌های دیگران را از یخچال مشترک برمی‌دارید!

مدام از همکاران پول قرض می‌کنید.

هنگام بیماری سر کار حاضر می‌شوید!

کفش‌تان را درمی‌آورید و پایتان بو می‌دهد!

سؤالاتی می‌پرسید که جوابشان در اینترنت هست!

مدام سؤال می‌پرسید!

مدام درباره شغلتان غر می‌زنید!

درباره مسیر هرروزه تا رسیدن به محل کار غر می‌زنید!

راجع‌به اینکه خیلی سرتان شلوغ است غر می‌زنید!

پیش رئیس خودشیرینی می‌کنید!

منبع: coburgbanks




@honaremodiriat

هنر مدیریت

23 Sep, 08:04


⭕️ گزارش رسمی مرکز آمار از افزایش بی‌سابقه هزینه‌های خانوار در سه‌سال دولت رئیسی!

هرچه که صداوسیما و رسانه های هم‌پیاله از گل و بلبل بودن وضع اقتصادی کشور قلم زده باشند، در نهایت این آمار و ارقام هستند که سخن می‌گویند.

در طول سه سال زمامداری دولت سیزدهم تورم متوسط حدود ۵۰ درصدی کمرشکن ترين دوران اقتصادی کشور را رقم زد که اثرات آن بر زندگی مردم تا سالها باقی خواهد ماند.

گویا در نظر رسانه های سیاسی تنها چیزی که اهمیت ندارد مردم هستند!



@honaremodiriat

هنر مدیریت

14 Sep, 17:23


بهترین مشاغل برای افراد درونگرا

اگر شما هم درونگرا هستید، احتمالا به‌سختی می‌توانید با انواع مشاغل کنار بیایید؛ چراکه معمولا درونگراها ترجیح می‌دهند به‌صورت کاملا مستقل و دور از هرگونه هیاهو و استرس کار کنند.

به‌طور کلی، افراد درونگرا بیشتر به‌سمت مشاغلی که در آن استقلال بیشتری دارند می‌روند. آنها خواهان آرامش بیشتر و ارتباطات کمتر با سایر افراد جامعه‌اند. اگر به آنها پیشنهاد کار در منزل بدهید، اغلب بدون هیچ بحث خاصی حتما می‌پذیرند.

برخلاف باور عمومی، افراد درونگرا همیشه هم  کم‌صحبت نیستند. در حقیقت، درونگرایان می‌توانند بسیار اجتماعی و دارای مهارت‌های روابط بین فردی خوبی باشند. با این حال، برخلاف برونگرایان، که انرژی‌شان را از محیط‌های گروهی کاری دریافت می‌کنند، افراد درونگرا ترجیح می‌دهند در تنهایی خود انرژی تحلیل رفته‌شان را بازیابی کنند. به همین دلیل، افراد درونگرا توانایی انجام مشاغلی را دارند که از قدرت فردی خود بیشترین استفاده را ببرند.

بهترین مشاغل برای افراد درونگرا باید دارای این خصوصیات باشند:

در آنها محیطی آرام و بی‌سروصدا فراهم باشد.

در آنها فرد درونگرا بیشتر شنونده باشد تا گوینده.

در آنها اولویت با وظایف مستقل و فردی باشد، نه با جلسات گروهی کاری.

در آنها امکان متمرکزشدن روی یک پروژه یا یک کار در زمانی مشخص وجود داشته باشد (چندوظیفه‌نبودن).

مشاغلی که ارتباطات به‌صورت فردی و خصوصی انجام شود (سخنرانی در جمع عمومی مناسب برای آنها نیست).

برای کمک به شما، در اینجا فهرستی از انواع مشاغل متناسب با شخصیت افراد درونگرا و البته با درآمد بالا را ذکر می‌کنیم:

مدیر حسابداری
امروزه، مدیریت حسابداری بیشتر با رایانه است که همین مسئله از دلایلی است که درونگرایان این شغل را برمی‌گزینند.

معمار یا طراح فضای سبز
این شغل یکی از آرامش‌بخش‌ترین مشاغل برای درونگراها محسوب می‌شود.

رفتاردرمانگر
وظیفه اصلی درمانگر رفتاری، کمک به بیمارانی است که دچار بیماری‌های روحی و روانی اند.

مدیر محتوا
افراد می‌توانند به‌صورت کار در منزل و از راه دور این‌ کار را انجام دهند و در این شغل، علاوه بر استقلال کاری، از درآمد بسیار خوبی هم برخوردار می‌شوند.

سرآشپز
سرآشپز در رأس سایر آشپزها قرار دارد و به همین دلیل، استقلال بسیار خوبی دارند. افراد درونگرا با کسب تجربه و تخصص کافی می‌توانند در این زمینه فعالیت کنند.

ویراستار
افراد درونگرا به‌صورت دورکار و با کار در منزل نیز می‌توانند این شغل را انتخاب کنند.

گرافیست یا طراح گرافیک
این شغل کاملا روحیه هنری نیاز دارد. اگر درونگرایید و به طراحی علاقه‌مندید، به‌راحتی می‌توانید در خانه و دورکار گرافیست شوید و درآمد خوبی داشته باشید.

مدیر فناوری اطلاعات یا آی‌تی
مدیران فناوری اطلاعات کارشان را فقط با رایانه‌ها انجام می‌دهند و نیازی نیست با افراد زیادی صحبت کنند. اگر به حوزه فناوری اطلاعات علاقه‌مندید، با تحصیل در این رشته می‌توانید درآمد بسیار بالایی کسب کنید.

کتابدار
این شغل نیز بدون استرس است و گزینه مناسبی برای افراد درونگراست.

مکانیک
مکانیکی شغلی مستقل است که فرد درونگرا با تجربه و تخصص کافی می‌تواند درآمد خوبی داشته باشد.

محقق یا پژوهشگر
وظیفه اصلی محقق‌ها تجزیه‌وتحلیل انواع آزمایش‌ها و مدارک معتبر علمی است. آنها علاوه بر موشکافی مسائل، توانایی پاسخ به سؤالات علمی را نیز دارند.

مدیر شبکه‌های اجتماعی
می‌توانید این‌ کار را در خانه برای شرکت‌ها و افراد انجام دهید و از درآمد خوبی برخوردار شوید.

مهندس نرم‌افزار
این شغل بیشتر با رایانه و ارتباطات دیجیتال سروکار دارد و شاخه‌ای از رشته آی‌تی است.

روان‌شناس
وظیفه اصلی روان‌شناس توانایی هم‌دلی و گوش‌دادن به حرف‌های مراجعه‌کنندگان است. این شغل دقیقا مطابق با شخصیت افراد درونگراست. آنها هنر خوب گوش‌کردن را به‌طور ذاتی دارند.

آمارگر
این کار یکی از بهترین مشاغل کم‌استرس و پردرآمد برای افراد درونگراست.

ممیز یا حسابرس
این شغل یکی از بهترین مشاغل برای درونگراهاست. البته ممکن است در فصل حسابرسی مالیات‌ها کمی پراسترس شود.

هنرمند
وظیفه اصلی هنرمند خلق هنرهای خلاقانه است. هنر در دنیای موسیقی، شعر، نویسندگی، نقاشی و… علاوه بر آرامش باعث ایجاد درآمد مستقل نیز خواهد شد.

عکاس
افراد درونگرا به‌راحتی می‌توانند با دوربین عکاسی، بهترین و کم‌استرس‌ترین شغل را برای خود ایجاد کنند.

مترجم
افراد درونگرا می‌توانند به‌راحتی حتی در خانه نیز شروع به کسب درآمد از طریق ترجمه متون عمومی و تخصصی کنند.

دام‌پزشک
اگر علاقه زیادی به حیوانات دارید، این شغل کاملا برای شما مناسب است.

مسئول بایگانی
افراد در این شغل می‌توانند به‌راحتی و دور از اجتماع مشغول به کار شود.






@honaremodiriat

هنر مدیریت

10 Sep, 16:54


مدیران قدرتمند چه کارهایی را انجام نمی‌دهند؟

۱. وقت خود را برای تاسف خوردن برای اشتباهات گذشته تلف نمی کنند.

اگر می خواهید یک مدیر موفق باشید، باید تاسف خوردن بی مورد را کنار بگذارید. حس نا امیدی و ضعف شما به عنوان یک مدیر به شدت روی کارمندانتان تاثیر منفی می گذارد و موجب می شود آن ها نیز نتوانند وظایف خود را به درستی انجام دهند. بالعکس، اگر شما به عنوان یک مدیر همیشه خوش بین و پر انرژی باشید و در برابر مشکلات از خود قدرت نشان دهید، این حس قدرتمندی به تمام پرسنل شما منتقل می شود و بازدهی کار شما را چندین برابر می کند.

۲. قدرت خود را به هیچ قیمتی واگذار نمی کنند.

افراد معمولی توان دیدن پیشرفت افراد موفق و با انگیزه را ندارند. به همین دلیل است که آن ها همواره در تلاش هستند تا با نظرات منفی و بدبینانه شان افراد موفق را از ادامه ی مسیر نا امید کنند. اگر به دنبال کسب موفقیت های بزرگ هستنید باید یاد بگیرید تا این افراد بدبین و منفی باف را کاملا در زندگی خود نادیده بگیرید. اگر ذره ای به حرف های آن ها توجه نشان دهید، در واقع بخشی از قدرت خود را واگذار کرده و از دست داده اید. گاهی لازم است برای زندگی بهتر و کار موفق تر و بی دغدغه تر با برخی اطرافیانتان قطع رابطه کنید اما مطمئن باشید به زودی دوستانی همراه تر و خوش بین تر خواهید یافت.

۳. بر روی آنچه قابل تغییر است تمرکز می کنند نه آنچه قادر به تغییر آن نیستند.

بسیاری از مردم وقت خود را صرف فکر کردن به اموری می کنند که هرگز قادر به تغییر آن نیستند. شاید بد نباشد اگر کمی تمرین کنیم که چگونه با اموری که تغییر ناپذیرند کنار بیاییم تا این گونه بتوانیم تمرکز خود را معطوف به اموری کنیم که قابل تغییر و اصلاح اند.

۴. اشتباهات گذشته را هرگز تکرار نمی کنند.

یک تعریف قدیمی از جنون و دیوانگی وجود دارد و آن این است: انجام چندین و چند باره یک کار مشابه و انتظار دست یابی به یک نتیجه ی متفاوت. افرادی که به لحاظ روانی و ذهنی قدرتمند اند بخشی از روز خود را به مرور آنچه اتفاق افتاده اختصاصی می دهند و سعی می کنند کار های مثبت و منفی خود در طول روز را به نحو کاملا هدفمند، تحلیل و بررسی نمایند. شاید در ابتدا این کار کمی سخت به نظر برسد؛ چرا که انسان به طور کلی از ارزیابی خود ترس و واهمه دارد و مواجه شدن با نقاط ضعفش کار چندان آسانی نیست. اما باید بدانید که افراد موفق همیشه به دنبال کشف حقیقت درباره ی خود هستند و از رو به رو شدن با نقاط ضعفشان هراسی ندارند. مدیران موفق بیش ترین شناخت و آگاهی را نسبت به خود دارند و به محض آن که به نقطه ضعف خود پی می برند، در جهت اصلاح آن قدم بر می دارند.

پس برای موفقیت در امر مدیریت باید شجاعانه با نقاط ضعف خود رو به رو شویم، تصمیمات عاقلانه بگیریم و وقت خود را صرف چیزهایی که قابل تغییر نیستند نکنیم. گاهی نیز باید با برخی از اطرافیانی که حضورشان برای ما و موفقیت ما مضر است خداحافظی کنیم.





@honaremodiriat

هنر مدیریت

28 Aug, 09:20


من فیلسوفم اما موتور‌سیکلت تعمیر میکنم!

دکتر متیو بی. کرافورد، دکترای فلسفه از دانشگاه شیکاگو و تعمیرکار موتورسیکلت

نشر: گاهنامه مدیر

پول‌های مچاله‌ ته جیبم در تعمیرگاه موتورسیکلت در مقایسه با حقوقی که در شغل قبلی‌ام می گرفتم، حس بسیار متفاوتی دارد. پس از اخذ مدرک دکتری در رشته فلسفه از دانشگاه شیکاگو، مدیر اندیشکده (اتاق‌فکر) واشنگتن شدم. آن روزها همیشه واقعاً خسته بودم و صادقانه بگویم نمی‌توانستم هیچ دلیل منطقی‌ای برای حقوقی که می‌گرفتم پیدا کنم.

این سوال همواره در ذهنم بود که این‌جا چه محصول ملموس و چه خدمت مفیدی برای کسی انجام می‌دهم؟. این حس بی‌فایدگی واقعاً برایم تحقیرآمیز بود. حقوق خوبی داشتم ولی در حقیقت احساس می‌کردم این حقوق نوعی جبران خسارت است. سرانجام بعد از پنج ماه این کار را کنار گذاشتم تا تعمیرگاه موتورسیکلتم را باز کنم. شاید این جابه‌جایی به خاطر این بود که من واقعاً برای کار دفتری ساخته نشده بودم، اما آنچه بدون شک می‌توانم بگویم این است که در این اتفاق هیچ چیز غیرمعمولی برایم رخ نداده است.

من قصه‌ زندگی خودم را برایتان می‌گویم، نه به این خاطر که فکر می‌کنم زندگی خارق‌العاده‌ای داشته‌ام. برعکس، دلیل بازگو کردنش این است که گمان می‌کنم زندگی‌ای کاملاً عادی دارم. هنگام انجام کارهای دستی، همیشه احساس می‌کردم این کارها، در مقایسه با مشاغلی که کارهای دانشی نام گرفته‌اند واجد معنای عمیق‌تری از عاملیت و کارایی‌اند. (برداشته شده از آوانگارد)

پشت میزنشین‌ها هر روز صبح سر کارشان می‌روند و روی همان صندلی همیشگی می‌نشینند و به مانیتور و در و دیوار اتاقشان چشم می‌دوزند. همه چیز یکنواخت است: رایانه‌شان، کاغذهایشان، و پنجره‌ای که به دیوار ساختمان روبه‌رو باز می‌شود. گاهی احساس می‌کنند جز این صحنه تکراری رابطه‌ای با دنیای واقعی ندارند؛ آن‌ها همان کسانی هستند که از دبیرستان به دانشگاه و سپس به این اتاقک و میز و صندلی هدایت شده‌اند.

تا اینجا تفاوتی با نویسنده این کتاب و اغلب کارمندان اداری یا دانشگاهیِ دیگر ندارند. اما متیو کرافورد استاد فلسفه‌ای است که بعد از کار اداری روزمره‌اش پا به دنیای تازهای می‌گذارد؛ به تعمیرگاه موتورسیکلت خودش پناه می‌برد و مشغول تعمیر موتورهای فرسوده می‌شود. او از تجربه فلسفی‌اش در انجام کارهای یدی حرف می‌زند و ما را به سفری برای کشف کار معنادار و لذت‌بخش می برد. (برداشته شده از ترجمان)

کتاب دکتر کرافورد نکات مهم و جالبی و بسیار متنوعی دارد اما سه آموزه کلیدی که ما می‌خواهیم آن را برجسته کنیم چنین است:

︎نگذارید جامعه برای شما تعیین تکلیف کند. در طول زمان برای ما جا افتاده است که کارهای اداری (یقه سفیدها) شرافت بیشتری دارند. در صورتی که مشاغل یدی، مانند مکانیکی، لوله‌کشی، و نجاری، نوعی از کار را ارائه می‌دهند که از نظر فکری جذاب، خلاقانه و با پاداش شخصی است، برخلاف تصور عموم که چنین کاری را پست یا بی‌اهمیت می‌داند.

︎کار کردن ذاتا ارزشمند است. کرافورد این ایده را به چالش می‌کشد که کار صرفاً وسیله‌ای برای رسیدن به هدف بیرونی است، مانند دریافت حقوق. او استدلال می‌کند که کار باید از طریق احساس عاملیت شخصی، ارتباط با نتایج ملموس کار و فرصت به کارگیری مهارت‌ معنابخش باشد.

︎کار باید تعالی‌بخش باشد. کرافورد بر ارزش کاری تأکید می‌کند که به افراد امکان می‌دهد عمیقاً درگیر شوند، با آن ارتباط برقرار کنند، در آن غرق شوند، از آن لذت ببرند و عاملانه و فعالانه کار کنند، مسوولیت نتایج را بر عهده بگیرند و به دستاوردهای خود افتخار کنند.

معنای کتاب فیلسوفی در تعمیرگاه برای من و شما چیست؟

ما بخش مهمی از زندگی‌مان را صرف کار می‌کنیم حدودا یک سوم. بنابراین اگر کار ما فقط منجر به دریافت حقوق شود، به‌گونه‌ای که پس از آن با پولی که به دست می‌آوریم زندگی کنیم به عبارت دیگر ما در حال خودفروشی مدرن هستیم. چه باید کرد؟

حتی‌الامکان به مشاغلی بپردازیم که ارزش واقعی تولید می‌کنند به گونه‌ای که علاوه بر آنکه جیب ما را پر می‌کنند قلب و روح ما را نیز پر کنند. در صورتی که دست ما برای پیدا کردن شغل دلخواه بسته است اما راه پیش روی ما بسته نیست:
۱. جنبه‌های خلاقانه به کارمان اضافه کنیم؛ مانند راننده تاکسی که کل کابین داخل تاکسی را پر کرده بود از نوشته‌های الهام‌بخش.
۲. کاری را که دوست داریم به شغل‌مان اضافه کنیم مانند فروشنده لاستیک ماشینی که اطراف و درون مغازه‌اش را پر کرده بود از گلدان‌های زیبا.
۳. در کنار کار اصلی‌مان ارزش‌های معنادار خلق کنیم مانند آرایشگری که روانشناسی خوانده بود و همیشه پادکست‌های خوب در آرایشگاه پخش می‌کرد و حتی گاهی هم مشاوره می‌داد.

این ما هستیم که به زندگی و کارمان معنا می‌بخشیم.





@honaremodiriat

هنر مدیریت

26 Aug, 09:20


اگر سه نفر شما را اسب خطاب کردند، بروید و یک زین بخرید!

«اگر سه نفر شما را اسب خطاب کردند، بروید و یک زین بخرید!» این یک ضرب‌‌المثل مجارستانی است که دوری کلارک آن را بر سر زبان‌ها انداخت. کلارک، نویسنده و مشاور بازاریابی استراتژیک است و البته «کارشناس برندسازی شخصی». او سال‌هاست که در زمینه وجهه حرفه‌‌ای و برداشت دیگران، تحقیق می‌کند. به اعتقاد او، راز موفقیت حرفه‌‌ای در عصر حاضر، متمایز بودن از دیگران و به زبان حرفه‌‌ای، برندسازی شخصی است.

برند شخصی، وجهه شما در محیط حرفه‌‌ای است. شما سال‌ها تلاش کرده‌‌اید برای خودتان وجهه و اعتباری دست و پا کنید. وقتی اتاق را ترک می‌‌کنید، می‌‌دانید دیگران درباره‌‌ شما چه می‌‌گویند: «او یک بازاریاب خلاق است» یا «فلانی، یک وکیل کارکشته است». اما این تنها مزیت برند شخصی نیست.

طبق نظر دوری کلارک، در دنیای شلوغ و پر همهمه امروز که رقابت در آن به شدت تنگاتنگ است، اگر کارشناس یک حوزه بخواهد از دیگران متمایز شود یا اصطلاحا «به چشم بیاید» تنها راهش این است مدیریت وجهه و برندسازی شخصی را یاد بگیرد. او می‌‌گوید: «برند شخصی شما مثل کارت ویزیتتان است.»

او طی سال‌های اخیر، بارها ناچار شده به دلایل مختلفی مثل از دست دادن شغلش، برند شخصی خود را بازبینی و دوباره تعریف کند. از گزارشگر گرفته تا کارشناس کمپین‌‌های سیاسی، استاد دانشگاه و نویسنده مستقل. همین باعث شد او به حوزه برندسازی شخصی علاقه‌‌مند شود و نهایتا دو کتاب در این‌باره بنویسد.
او معتقد است که در بازار متغیر امروز، همه ما باید برندسازی شخصی را بلد باشیم و بتوانیم در صورت نیاز، آن را بازتعریف کنیم.

او با اشاره به این ضرب‌‌المثل مجارستانی «اگر سه نفر شما را اسب خطاب کردند، بروید و یک زین بخرید» تاکید می‌کند که اگر چند نفر، نظری یکسان درباره شما داشتند، باید لحظه‌‌ای مکث کنید. شاید میان تصویر شما از خودتان و تصویر دیگران از شما، شکاف عمیقی وجود داشته باشد. پس باید همواره، نظرات دیگران نسبت به خودمان را زیر نظر داشته باشیم.

او می‌‌گوید: «بارها از خود بپرسید که من از بیرون چطور دیده می‌‌شوم؟ خودم دوست دارم از نگاه دیگران، چه شکلی دیده شوم؟ اگر بتوانید این دو را با یکدیگر همسو کنید، گام مهمی در راستای برندسازی شخصی برداشته‌اید.» او می‌‌گوید: «به برندسازی شخصی به چشم یک پروژه نگاه کنید.»

برند شخصی، ضامن امنیت شغلی

امروز، اکثر افراد حرفه‌‌ای می‌‌دانند داشتن یک برند شخصی چقدر ارزشمند است. به هر حال، اگر نام شما در سازمان، با یکسری نقاط قوت یا ویژگی‌‌ها گره نخورده باشد، احتمالا در سازمان‌تان نامرئی هستید. شاید الان در این جایگاه با این مشکلی نداشته باشید اما برای پیشرفت، باید خود را به نوعی از دیگران متمایز کنید.

اگر یک برند شخصی قدرتمند داشته باشید، مردم معمولا فرصت‌‌های جدید را به شما پیشنهاد می‌کنند یا دوست دارند با شما کار کنند. یک برند شخصی قدرتمند، مثل بیمه‌‌ای است که به شما امنیت شغلی می‌دهد.

منبع: HBR





@honaremodiriat

هنر مدیریت

25 Aug, 05:10


⭕️ ایرانی‌های مقیم خارج از کشور کجا زندگی می‌کنند؟

🔸آمریکا با ۱.۵ میلیون ایرانی رتبه اول
و اسرائیل با ۲۵۰ هزار ایرانی در رتبه ششم!


بلومبرگ فارسی


@homaremodiriat

هنر مدیریت

22 Aug, 12:25


سندرم یادگیری IAKI– I Already Know It (من خودم می‌دانم)!

بسياري مواقع وقتي می‌خواهید به كسي چيزي ياد بدهيد و او را از نکته‌ای آگاه سازيد، قبل از اينكه شروع به صحبت كنيد گوش‌ها و چشم‌هایش را می‌بندد؛ او در دلش می‌گوید: «من قبلاً هم اين را می‌دانستم» يا به عبارت ساده‌تر «خودم بلدم»!

اما معمولاً این‌گونه نیست! اغلب افراد به جای داشتن اطلاعاتی عمیق درباره یک موضوع، تنها چیزهایی گذرا از آن شنیده‌اند. درنتیجه دچار این توهم می‌شوند که آن موضوع را می‌دانند. این مسئله در یکی از مطالعات معروف دانشگاه کرنل توسط دانینگ و جاستین کروگر هم بررسی شده است. یکی از نتایج این مطالعه که به آن اثر دانینگ- کروگر می‌گویند، این‌گونه استدلال می‌کند: افراد کم‌اطلاع معمولاً میزان آگاهی و دانش خود را بسیار بالاتر از آنچه واقعاً هست، ارزیابی می‌کنند.

در ادبیات فارسی بیت معروف و آموزنده‌ای از ابو شکور بلخی داریم که می‌گوید: «تا بدان جا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم». بیتی که حکیم ابوعلی سینا آن را بسیار دوست می‌داشت و دائماً تکرارش می‌کرد.

مدیران باید ضمن مقابله با سندرم IAKI در از بین بردن یکی از مهم‌ترین موانع یادگیری سازمانی کوشا باشند. نكته ديگر اينكه بسياري مواقع شاید کلیاتی از يك موضوع را بدانيم اما در لابه‌لای آن نكات مهم و جديدي نهفته باشد كه قبلاً آن‌ها را نمی‌دانستیم. درواقع زیاد پیش می‌آید که فرد، دانش عمیقی درباره یک موضوع ندارد؛ اما به‌واسطه ابتلا به سندرم یادگیری IAKI کانال‌های اطلاعاتی جدید را به‌طور ناخواسته به روی خودش می‌بندد.

چه کسانی بیشتر مستعد ابتلا به سندرم IAKI هستند؟

سندرم IAKI بیشتر افرادی را تهدید می‌کند که به‌تازگی فارغ‌التحصیل شده‌اند یا زمان زیادی را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانند. علاوه بر این، افرادِ برخوردار از اطلاعات عمومی بالا نیز با احتمال بیشتری به این سندرم یادگیری مبتلا می‌شوند. در سازمان‌ها نیز معمولاً این مدیران میانی و تکنسین‌ها هستند که بیشتر تحت تأثیر این مورد از موانع یادگیری سازمانی قرار می‌گیرند.






@honaremodiriat

هنر مدیریت

18 Aug, 04:41


اثر لگد!

شواهد متناقض علیه مدل ذهنی ما، حتی ممکن است ما را بر اعتقادمان مصمم‌تر کند! این قضیه را «اثر لَگَد» ( اشاره به لگد و ضربه‌ای که به هنگام خروج گلوله از لوله تفنگ، به تیرانداز وارد می‌شود) می‌نامند.

در آزمایشی، نایان و ریفلر، مقاله‌هایی چالش‌برانگیز در روزنامه‌ها نوشتند. این مقالات شامل نظرات آنها در مورد چهره‌های سیاسی بود که اطلاعات ناصحیحی را ارائه می‌داد. به عنوان مثال، یک مقاله حاوی نقلِ قول رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده، "جورج دبلیو بوش" بود با این مضمون که: "عراق، سلاح‌هایِ کشتار‌جمعیِ زیادی قبل از تهاجم ایالات متحده به این کشور در اختیار داشته است."

بلافاصله پس از مطالعه این مطلبِ ساختگی و اشتباه، مطلب صحیح و واقعی در اختیار افراد قرار می‌گرفت. مطلب واقعی این بود: "عراق هیچ سلاح کشتار جمعی قبل از حمله آمریکا، نداشته است." در یک اتفاق جالب، مخالفانِ جنگ به سرعت تصحیح مقاله را پذیرفتند، اما در مقابل، موافقان لشکرکشیِ آمریکا به عراق، به شدت با آن مخالفت کردند و جالب‌تر اینکه بر باور خود بیشتر پافشاری کردند.

این مساله، به تاییدگرا بودن مدل ذهنی تعبیر می‌شود. مفاهیم تصمیم‌گیری شخصی عمیق هستند: ما تمایل داریم که همان انتخاب‌های قبلی را، بر اساس عقیده و فرضیه‌های مشابه و بارها و بارها انجام دهیم.

زمانی که ما نیاز به توجیه اعتقادمان داریم، به سادگی شواهدی را پیش می‌کشیم که از دیدگاه ما حمایت می‌کند و هر چیزی را که ممکن است آن را مخدوش کند، نادیده می‌گیریم. در نتیجه، تعامل با کسانی که با نظرات ما مخالف هستند، مملو از اختلاف و بی‌اعتمادی است.






@honaremodiriat

هنر مدیریت

13 Aug, 15:25


راه‌هایی برای خوشایندکردن شنبه ها

تصور کنید ساعت ۶ یا ۷ صبح شنبه است و زنگ هشدار تلفن همراهتان به صدا درمی‌آید. در چنین شرایطی به چه چیزی فکر می‌کنید؟ احتمالا فکر بلندشدن از خواب و روبه‌روشدن با همه کارهایی که به شنبه موکول کرده‌اید، باعث اضطرابتان می‌شود. در چنین شرایطی، حتی ممکن است به مرخصی‌گرفتن هم فکر کنید اما این راه‌حل درست نیست. برای خوشایندکردن شنبه‌ها باید به فکر راه‌حلی بهتر باشید.

جمعه‌شب زود بخوابید

جمعه‌شب زود خوابیدن و خواب کامل شبانه می‌تواند به شما کمک کند صبح شنبه خسته و بی‌حال نباشید.

جلسات سنگین و پراسترس را به صبح شنبه موکول نکنید

اگر می‌توانید برنامه‌های صبح شنبه را طوری تنظیم کنید که بتوانید این روز را راحت‌تر شروع کنید. بیشتر ما در روزهای شنبه با حداکثر توان خود کار نمی‌کنیم. بنابراین بهتر است جلسات فشرده و پراسترس را برای اواخر روز یا روزهای دیگر هفته برنامه‌ریزی کنیم.

روز جمعه، خود را برای شنبه آماده کنید

زمان اندکی از روز جمعه خود را صرف آماده‌شدن برای شنبه کنید. این‌طوری بهتر برنامه‌ریزی می‌کنید. نیازی نیست که روز جمعه وقت زیادی صرف کنید. همین که ۱۰ تا ۱۵ دقیقه از بعدازظهر جمعه برای مرتب‌کردن وسایل و برنامه‌ریزی وقت بگذارید هم تفاوت اوضاع شنبه صبح را کاملا احساس خواهید کرد.

به فکر درمان حرفه‌ای اضطرابتان باشید

کمی وقت بگذارید و به این فکر کنید که چرا شنبه‌ها برای شما به‌معنای ترس یا احساسات منفی هستند. بعضی از چیزهایی که ممکن است باعث استرس و اضطراب بیجا در محل کار شوند عبارت‌اند از: رئیس زورگو، محیط کار سمی، حجم کاری طاقت‌فرسا.
شاید با بررسی موقعیت خود در محل کار به این نتیجه برسید که در شغلتان تجدیدنظر کنید و سراغ گزینه‌های شغلی بهتر بروید. هیچ‌وقت نباید احساس کنید که مجبور به تحمل موقعیتی بد هستید. اگر هم همیشه دچار استرس و اضطراب می‌شوید، بهتر است درباره مشکل خود با روان‌درمانگری حرفه‌ای صحبت کنید.

برنامه آخر هفته را متعادل کنید

برای اینکه روز جمعه برای استراحت وقت کافی داشته باشید، کارهایی را که معمولا به جمعه موکول می‌کنید، سایر روزهای هفته انجام بدهید. در طول هفته، ساعت‌هایی را به امور خانه یا معاشرت با دوستان اختصاص بدهید. این‌گونه روز جمعه را بیشتر صرف استراحت می‌کنید و مجبور نیستید کارهای عقب‌افتاده را انجام بدهید.

جمعه‌ها به‌جای کمیت بر کیفیت تمرکز کنید

در تعطیلات آخر هفته، خود را گرفتار مشغله‌های گوناگون نکنید. اگر شنبه‌ها احساس می‌کنید که خسته و کلافه‌اید، احتمالا برنامه آخر هفته درستی نداشته‌اید. برای برنامه‌ریزی فعالیت‌های آخر هفته، آنچه را برایتان اهمیت بیشتری دارد در اولویت بگذارید.

به شنبه به‌عنوان شروعی دوباره نگاه کنید

به‌جای اینکه با دلواپسی به شنبه نزدیک شوید،ک این روز را به‌عنوان شروعی دوباره در نظر بگیرید. شنبه می‌تواند فرصتی برای انجام‌دادن کارهای جدید و شروعی دوباره باشد.

روز خود را با مدیتیشن شروع کنید

مدیتیشن راهی مؤثر برای شروع بهتر صبح شنبه است. طبق تحقیقات، مدیتیشن عملکرد مغز را بهبود می‌بخشد و ذهنیت شما را مثبت می‌کند.

به سر و وضع خود برسید

روزهای شنبه سعی کنید خوش‌تیپ شوید. لباسی به رنگ روشن بپوشید یا پوشیدن لباس موردعلاقه‌تان را امتحان کنید تا کمی شادتر شوید. به سر و وضع خود رسیدن طوری که انگار قرار است به دیدن شخص خاصی برویم، می‌تواند به ما احساس مثبت‌تر و اعتمادبه‌نفس بیشتری بدهد.

صبحانه‌ای سالم بخورید

برای خود یک صبحانه سالم و مغذی آماده کنید. صبحانه‌ای خوب که موردعلاقه‌تان باشد، به بهبود خلق‌وخو و افزایش انرژی شما در طول روز کمک می‌کند.

برای یک کار جالب برنامه‌ریزی کنید

صرف ناهاری خوشمزه، ملاقات با دوستی بعد از ساعت کاری یا حتی تماشای سریال یا برنامه موردعلاقه خود قبل از خواب می‌تواند به شما احساس بهتری بدهد.






@honaremodiriat