لایه پنجم، "آناندامایا کوشا" نامیده میشود. «آناند» به معنای سرور یا شادمانی عمیق است. این لایه هیچ ارتباطی با ابعاد فیزیکی زندگی ندارد. تنها آنچه فیزیکی است، میتواند «اینجا» یا «آنجا» باشد. هر چیزی که غیر فیزیکی باشد، نه اینجا است و نه آنجا. بلکه همه چیز است و درعینحال هیچ چیز. بنابراین، عمیقترین هسته وجود، آن بُعدی است که فراتر از فیزیکی است. این بُعد چیزی نیست، یا به تعبیر دقیقتر، "هیچ-چیز" است. (میان «هیچ» و «چیز» یک خط فاصله بگذارید: "هیچ-چیز"). این بُعد نه شیء است و نه فیزیکی. فراتر از طبیعت فیزیکی قرار دارد. نمیتوان آن را توصیف یا تعریف کرد. به همین دلیل، راه از آن تنها در قالب تجربه صحبت میکند. وقتی با آن بُعد فراتر از فیزیکی ارتباط برقرار میکنیم، به حالت سرور و شادمانی دست مییابیم. به همین دلیل، "آناندامایا کوشا" را «بدن سرور» مینامند. اما اینطور نیست که یک حباب سرور در ساختار فیزیکی شما وجود داشته باشد. چنین چیزی نیست. بلکه وقتی به این بُعد غیر قابل تعریف دست پیدا میکنید، تجربهای بیاندازه سرشار از سرور ایجاد میشود. این بُعد هیچ شکلی از خود ندارد.
وقتی کسی میمیرد، تنها لایههای بیرونی او—"آنامایا کوشا" و بخشهای آگاهانه از "مانومایا کوشا"—از بین میروند. او بهطور کامل از بین نمیرود. بقیه ساختار همچنان باقی است؛ این ساختار به دنبال رحمی دیگر میگردد و بار دیگر در سطح فیزیکی تجلی مییابد. به همین دلیل، مرگ به معنای انحلال کامل نیست—خیلی زود دوباره بازخواهید گشت. اما اگر بدن انرژی، بدن ذهنی و بدن فیزیکی از بین بروند، بدن سرور نیز بخشی از کیهان خواهد شد. تنها زمانی که بدن انرژی، بدن ذهنی و بدن فیزیکی حضور داشته باشند، بدن سرور میتواند باقی بماند. وقتی این سه لایه دیگر وجود نداشته باشند، بدن سرور هم از بین میرود. در این مرحله، دیگر هیچچیز باقی نمیماند. این، داستان کامل زندگی، مرگ و انحلال است.
┄┅═┅⊰※⊱┅═┅┄
نقل است که حاتم گفت: هر روزی بامداد ابلیس وسوسه کند که
امروز چه خوری؟ گویم: مرگ.
گوید: چه پوشی؟ گویم: کفن.
گوید: کجا باشی؟ گویم: بهگور.
گوید: ناخوش مردی.
مرا ماند و رفت.
تـذڪرة الـاولـیــاء - ذڪر ﺣاﺗﻢ اﺻﻢ
┄┅═┅⊰※⊱┅═┅┄
#کتاب
#مرگـداستانیازدرون