کلکتیو ۹۸ @collective98 Channel on Telegram

کلکتیو ۹۸

@collective98


کلکتیو چپ، مستقل، فمینیست و انترناسیونالیست

ایمیل:
[email protected]

اینستاگرام:
www.instagram.com/collectif98

دربارۀ ما:
https://t.me/Collective98/27

کلکتیو ۹۸ (Urdu)

کلکتیو ۹۸ ایک مستقل ٹیلیگرام چینل ہے جو چپ، فمینسٹ اور انٹرنیشنلسٹ قومیہ کی باتیں کرتا ہے۔ اس چینل کا مقصد لوگوں کو عوامی موضوعات پر آگاہ کرنا، ان کی توجہ دلانا اور ان کی خودکار فکریت کو جگانا ہے۔ یہاں آپ کے مواد کو شیئر کرنے اور بحث کرنے کا موقع ملے گا۔ اگر آپ اپنی رائے کو اظہار کرنا چاہتے ہیں، نئے اور دلچسپ انٹرنیشنل بات کرنا پسند کرتے ہیں تو کلکتیو ۹۸ آپ کیلئے مکمل پلیٹ فارم ہے۔ اس ٹیلیگرام چینل کی ماحول دوست اور خوش آمدید ہے جو اپنے کاروباری استقلال کو بہتر بنانا چاہتے ہیں۔ چینل میں مختلف موضوعات پر مواد شیئر کیا جاتا ہے جیسے سیاست، معاشرت، تعلیم، صحت اور کرپشن وغیرہ۔ اس کے علاوہ، آپ کسی بھی وقت اس ٹیلیگرام چینل کے مالک سے رابطہ کر سکتے ہیں۔ اگر آپ خودکار فکریت، فمینسم یا انٹرنیشنل جماعتی کام کے حامی ہیں تو کلکتیو ۹۸ آپ کے لئے بہترین چوئس ہو سکتا ہے۔ اس چینل کو شامل ہو کر آپ ایک مؤثر اور معاشرتی طور پر آگاہ انسان بن سکتے ہیں۔

کلکتیو ۹۸

09 Jan, 12:55


پخشان یک زندگی است!

حکم #اعدام #پخشان_عزیزی در دیوان‌عالی کشور تایید شد.
#نه_به_اعدام #زن_زندگی_آزادی

کلکتیو ۹۸

08 Jan, 09:38


🚩 گسترش کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" به ۳۰ زندان مختلف؛
«پیوستن زندان سپیدار اهواز و زندان رامهرمز در پنجاهمین هفته»

به سنت دیرینه در همه جای دنیا حتی در زمان جنگ‌ها و درگیری‌های دو ملت و یا دو کشور، میان حکومت‌ها در روزهای عید و مناسبت‌های خاص آتش‌بس صورت می‌گرفت و یا حاکمان اسیران و زندانیان را آزاد می‌کردند.
اما اکنون در ایرانِ تحت حاکمیت مستبدان دینی، گویی در یک جهان موازی دیگر هستیم و تمام سنت‌ها و ارزش‌ها پایمال و ضد ارزش‌ها ارزش شده‌اند.
به طوری که این حکومت تنها در روز ۱۲ دی ماه، هم‌زمان با سال نو میلادی، ۲۱ تن از شهروندان این سرزمین را به دار آویخت و از ابتدای دی‌ماه تاکنون نیز بیش از ۸۰ تن اعدام شده‌اند. اعدام ۱۰۰۰ تن در سال میلادی ۲۰۲۴ رکورد دیگری از جنایات این حکومت است.
این در حالی است که بسیاری از دولت‌های دیگر در جهان در حال توقف و لغو اعدام در کشور خود هستند؛ و تاکنون ۱۲۸ کشور این حکم قرون وسطایی را لغو کرده‌اند؛ در این راستا نیز چند روز پیش کشور زیمبابوه به عنوان هدیه سال نو حکم اعدام را به طور کامل لغو کرد. اما در ایران اشغال‌شده هر روز شاهد افزایش اعدام و سرکوب و شکنجه هستیم.

مردم آزاده و مقاوم ایران برای دفاع از ارزش‌ها و آزادی‌های خود ثابت کرده‌اند که هرگز مرعوب نخواهند شد و با وجود از دست دادن جان خود هم که شده از حقوق انسانی و خواسته‌های به‌حق خود دفاع خواهند کرد و اکنون نیز که حکومت برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه و پیشگیری از خیزش‌های مردم، سرکوب و اعدام می‌کند، در مقابل کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" رو به گسترش است. به‌طوری که در چند روز گذشته تعدادی از زندانیان در زندان‌های سپیدار اهواز و رامهرمز اعلام کردند در اعتراض به حکم اعدام به این کارزار می‌پیوندند و در اعتصاب غذا خواهند بود.

اعضای کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام در حالی روز سه شنبه، ۱۸ دی ۱۴۰۳ در اعتصاب غذا هستند که هم‌زمان با سالگرد شلیک جنایتکارانه به هواپیمای اوکراینی است. خوشبختانه امروز ما شاهد اتحاد و همبستگی تمام دادخواهان با خانواده جان‌باختگان این فاجعه هستیم. این اتحاد و همبستگی بسیار با ارزش است و باید به اتحاد با خانواده اعدام شدگان، از جمله زندانیان جرایم اجتماعی و عمومی منجر گردد. ما ضمن تسلیت به خانواده تمام جان‌باختگان راه آزادی و برابری، یاد و خاطره جان‌باختگان سقوط هواپیمای اوکراینی را گرامی می‌داریم و تأکید می‌کنیم دادخواهان و قربانیان جنایات حکومت، ضروری است با حکم اعدام مخالفت کنند و خواهان حمایت آنان از «کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام» هستیم.

ما ضمن قدردانی از تمامی فعالان داخلی و خارجی در حوزه‌های مختلف که از کارزار حمایت کرده‌اند مجدداً از همه‌ مردم عزیز ایران و جهان می‌خواهیم برای نهادینه شدن خواسته به‌حق "نه‌ به اعدام" در جامعه تلاش کرده و مقابل این حکم غیر انسانی مقاومت و ایستادگی کنند و یقین داشته‌ باشند که پیروزی در دسترس و ممکن است.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه‌ به اعدام" با پیوستن زندان سپیدار اهواز و رامهرمز به ۳۰ زندان مختلف گسترش یافته‌است و اعضای کارزار در هفته پنجاهم در زندان‌های زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)
زندان قزلحصار (واحد ۲ و ۴)
زندان مرکزی کرج
زندان تهران بزرگ
زندان خورین ورامین
زندان اراک
زندان خرم‌آباد
زندان اسدآباد اصفهان
زندان دستگرد اصفهان
زندان شیبان اهواز
زندان نظام شیراز
زندان بم
زندان کهنوج
زندان طبس
زندان مشهد
زندان قائمشهر
زندان رشت (بند مردان و زنان)
زندان رودسر
زندان اردبیل
زندان تبریز
زندان ارومیه
زندان سلماس
زندان خوی
زندان نقده
زندان سقز
زندان بانه
زندان مریوان
زندان کامیاران
زندان سپیدار اهواز
زندان رامهرمز


#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
هفته پنجاهم – سه‌شنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳

@collective98

کلکتیو ۹۸

06 Jan, 21:57


🚩 ظهور ماهیت حکومت‌ها در زندان

فاجعه انسانی دیگری در زندان قزلحصار در راه است!


حکومت‌ها را می‌توان در خلوتشان، بدون جلوه‌های بیرونی، شناخت؛ همان جایی که هیچ نظارت خارجی بر آنها وجود ندارد. گرامشی، فیلسوف ایتالیایی، می‌گوید: "ماهیت هر حکومتی را از زندان‌های آن باید شناخت؛ دقیقاً همان‌جایی که هیچ نظارتی وجود ندارد و ماهیت خود را به‌طور کامل آشکار می‌سازد."

ظرفیت رسمی زندان قزلحصار حدود ۸۰۰۰ نفر است. اما در حال حاضر، تنها در یک واحد از چهار واحد این زندان (واحد ۱)، چنین ظرفیتی به‌طور کامل اشغال شده است و سایر واحدها نیز بسیار بیش از ظرفیت رسمی خود زندانیان را در بر دارند. به‌عنوان نمونه، در واحد ۲ حدود ۱۶۰۰ نفر که به اعدام محکوم شده‌اند نگهداری می‌شوند.

در این شرایط، مقامات حکومت مستبد تصمیم گرفته‌اند ۱۷۰۰ زندانی، عمدتاً از واحد ۴ زندان قزلحصار، را به واحدهای دیگر منتقل کرده و این واحد را به زندان مرکزی استان البرز واگذار کنند.
بحث تنها جلوگیری از فاجعه نیست؛ چرا که زندان قزلحصار خود فاجعه است. در حال حاضر، حدود ۱۲,۰۰۰ زندانی در بندها، حسینیه‌ها، و حتی راهروها به شکلی غیرانسانی و فاجعه‌آمیز نگهداری می‌شوند.

در خلوت‌گاه حکومتی که هیچ نظارتی بر آن وجود ندارد، زندانیان تنها به‌عنوان اعداد و ارقامی دیده می‌شوند؛ نه کرامتی انسانی برایشان متصور است، نه خانواده‌های چشم‌انتظارشان و نه حقوق حداقلی انسانی‌شان به رسمیت شناخته می‌شود.

تصمیم‌گیرندگان بی‌درد، به‌سادگی تصمیم می‌گیرند، و سخنگوی قوه قضائیه نیز، بی‌آنکه از فجایع داخل زندان‌ها مطلع باشد، اعلام می‌کند که فلان زندان تعطیل می‌شود و مقدمات ساخت زندان دیگری فراهم خواهد شد!
این در حالی است که اساساً اطلاعی از نسبت بالای ورود زندانیان نسبت به خروج آنها ندارند. حتی اگر تعدادی از زندانیان به بهانه‌هایی مانند ۲۲ بهمن یا تخلیه اتباع افغانستانی آزاد شوند، کمتر از یک ماه، آمار زندانیان از قبل نیز بیشتر خواهد شد و بحران عمیق‌تر می‌شود.

این میزان بی‌عدالتی و تعدی که حتی حداقل حقوق انسانی، مانند فضای مناسب برای خواب و حرکت، را برای زندانیان فراهم نمی‌کند، ناشی از فقدان نظارت بر زندان‌هاست.
اگر جهان، خانواده زندانیان و مردم ایران بدانند که زندانیان به شکلی مانند چیدن کتاب در قفسه‌های کتابخانه و در تخت‌های سه‌طبقه نگهداری می‌شوند، شاید کارزارهای گسترده و مداومی علیه چنین فجایعی به راه می‌افتاد.

ما، زندانیان سیاسی واحد ۴ قزلحصار، ضمن هشدار نسبت به پیامدهای فاجعه‌بار تصمیم اخیر (واگذاری واحد ۴ زندان قزلحصار به زندان مرکزی کرج)، اعتراض و نگرانی شدید خود را نسبت به این روش‌ها و رفتارهای ناقض حقوق بشر اعلام می‌کنیم.

اسامی امضاکنندگان متن:
۱- زرتشت احمدی راغب
۲- سپهر امام جمعه
۳- لقمان امین پور
۴- احمد رضا حائری
۵- میثم دهبان‌زاده
۶- آرشام رضائی
۷- رضا سلمان زاده
۸- صلاح‌الدین ضیائی
۹- حمزه سواری
۱۰- مصطفی رمضانی
۱۱- سعید ماسوری
۱۲- رضا محمد حسینی تامه

@collective98

کلکتیو ۹۸

06 Jan, 08:45


#سنندج
فریاد علیه خشونت و جنایت علیه زنان:

قتل و خشونت علیه زنان یک برآمد ساختاریست. آنرا به یک فرد و یا اختلافات خانوادگی تقلیل ندهیم.

برگزاری تجمع اعتراضی در محکومیت قتل غزاله حدودی


جمعی از فعالان حقوق زنان و کنشگران مدنی در سنندج با برگزاری تجمعی اعتراضی، قتل وحشیانه غزاله حدودی را به شدت محکوم کردند.

این جنایت، که به علت رد درخواست ازدواج توسط یک مرد صورت گرفته، بار دیگر زنگ خطر خشونت علیه زنان را به صدا درآورده که نشات گرفته از خشونت و تبعیض ساختاری حکومت علیه زنان است.

معترضان با شعارهایی علیه خشونت و قتل زنان، خواستار اقداماتی فوری برای جلوگیری از تکرار این فجایع شدند.

تجمع‌کنندگان بر ضرورت آگاه‌سازی جامعه و ایجاد سازوکارهای مؤثر برای پیشگیری از خشونت علیه زنان تأکید کردند. این حرکت نشان‌دهنده اراده جمعی برای تغییر و بهبود وضعیت زنان در جامعه است و بر لزوم پیگیری مداوم این مسائل در سطوح مختلف اجتماعی تأکید می‌کند.

#زن_کشی_ساختاریست

#زن_زندگی_آزادی


@Shbazneshasteganir

کلکتیو ۹۸

05 Jan, 17:45


زیر خط فقر، دست پینه بسته کارگری را دیده اید؟

فقر سخن می گوید!

بازنشستگان شوش در یکشنبه های اعتراضی

عیسی مظفری  از بی‌عدالتی حاکم بر توده زحمت‌کش و تحت ستم سخن می‌گوید .


یکشنبه /۱۶ دی/۱۴۰۳

#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی
#رهایی

@collective98

کلکتیو ۹۸

05 Jan, 16:16


#گلرخ_ایرایی متولد ۱۳۵۹ است و نخستین بار ۱۵ شهریورماه ۱۳۹۳ از سوی قرارگاه ثارالله اطلاعات سپاه بازداشت و با اتهام «توهین به مقدسات» و «تبلیغ علیه نظام» به شش سال حبس محکوم شد. ظاهرا مصداق اتهامی او برای «توهین به مقدسات»، داستانی منتشرنشده درباره‌ی سنگسار بود که نیروهای امنیتی در تفتیش منزلش پیدا کرده بودند، داستانی‌‌ خیالی‌ که در آن زنی جوان در واکنشی احساسی به فیلم سنگسار ثریا، چنان از کوره در می‌رود که نسخه‌ای از قرآن را آتش می‌‌زند.

ابوالقاسم صلواتی در غیاب گلرخ ایرایی و بدون شنیدن دفاعیات او برایش حکم شش سال حبس صادر کرد و دادگاه تجدیدنظر هم این حکم را عیناً تائید کرد. آرش صادقی، همسر او همان زمان در نامه‌ای نوشت که قاضی در اواخر دادگاه گفته است «که اگر دستم باز بود قطعاً به تو بابت نگارش این داستان حکم اعدام می‌دادم.»

صدور چنین حکمی برای داستانی منتشرنشده، از بی‌عدالتی‌، قانون‌شکنی‌ و میل افسارگسیخته به سرکوب در نهاد قضایی کشور پرده بر می‌داشت. با این همه، حکم گلرخ ایرایی سوم آبان‌ماه ۱۳۹۵ و با بازداشت او در منزلش، بدون این‌که احضاریه کتبی دریافت کرده باشد به اجرا در آمد. او طی گذران دوران حبس خود در زندان اوین با پرونده‌سازی تازه‌ای به «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به رهبری» متهم شد و مجددا به سه سال و هفت ماه حبس تعزیری و دو سال محرومیت از عضویت در گروه‌ها و احزاب محکوم شد که با اعمال ماده ۱۳۴ (تجمیع احکام) دو سال و یک ماه حبس و محرومیت قابل اجرا بود.

از همین رو، آزادی‌اش در فروردین‌ماه ۱۳۹۸ کم‌دوام بود و او مجددا در آبان‌ماه ۱۳۹۸ بازداشت و به زندان قرچک ورامین فرستاده شد، سپس به زندان آمل تبعید شد و نهایتا اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ با پایان دوران محکومیتش آزاد شد. تا تنها چند ماه بعد، در فروردین‌ماه ۱۴۰۱ و یک هفته پس از شروع اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» بازداشت شود.

بازداشت‌های مکرر به بهانه‌های واهی، جابه‌جایی‌های بی‌دلیل میان زندان‌ها و حبس‌های طولانی مبارزه‌ی گلرخ ایرایی را خاموش نکرده‌اند. او از درون زندان‌ها نسبت به شرایط کشور، تحولات منطقه و به خصوص صدور و اجرای احکام اعدام واکنش نشان داده و جامعه را به مبارزه علیه این حکم فراخوانده است. از این مبارز خاموشی‌ناپذیر، بیش‌تر بخوانیم.

@collective98

کلکتیو ۹۸

05 Jan, 16:11


در زندان: از گلرخ ایرایی و مبارزه‌ی خاموش‌نشدنی‌اش علیه اعدام چه می‌دانیم؟

گلرخ ایرایی را می‌توانیم مبارزی سرسخت علیه حکم اعدام بنامیم. از او بخوانیم که بار اول برای داستانی «منتشرنشده» درباره‌ی سنگسار به پنج سال حبس محکوم شد و بازداشت‌های مکرر به بهانه‌های واهی، مبارزه‌اش را خاموش نکرد.

https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/844804/&rhash=0ceb6994783a68

https://www.radiozamaneh.com/844804/

@RadioZamaneh | رادیو زمانه

کلکتیو ۹۸

05 Jan, 11:03


رژیم جهانی جنگ، تفکر اردوگاهی و انترناسیونالیسم نوین؛ در گفت‌وگو با ساندرو مزادرا


#ساندرو_مزدرا در این گفت‌وگو از رژیم جهانی جنگ، نظام چند‌قطبی و انترناسیونالیسم سخن می‌گوید — مفاهیمی که او و بِرِت نیلسُن در مقالات متعدد و همینطور کتاب اخیرشان «مابقی و غرب: سرمایه و قدرت در جهان چندقطبی» (ورسو، ۲۰۲۴) پرورش داده‌اند.

مزدرا رژیم جهانی جنگ را به عنوان نظامی‌شدن فزاینده حیات اجتماعی در سرمایه‌داری معاصر می‌فهمد، وضعیتی که در آن حتی جوامعی که دور از نزاع نظامی به سر می‌برند از طریق منطق جنگی اداره می‌شوند. از نظر او، حمله امپریالیستی روسیه به اوکراین و نسل‌کشی در #غزه متعلق به یک کل واحد اند و اجزای مرتبط یک سیستم جهانی سرمایه‌داری جنگی هستند.

در پیوند با رژیم جنگ جهانی، مزادرا همچنین از ساختار «چندقطبی» سرمایه‌داری معاصر سخن می‌گوید، به عنوان ساختار ژئوپولتیک-اقتصادیِ کنونی جهان مبتنی بر بلوک‌های قدرتی که از سرمایه، دولت و بازیگران غیردولتی تشکیل شده و برای کنترل چرخه‌های جهانی انباشت در رقابت با یکدیگر اند. مزدرا مفهوم هنجاری چندقطبی بودن را زیر سؤال برده و آن را خاستگاه اجتماعی تفکر اردوگاهی درنظر می‌گیرد، موضعی که در تقابل با امپریالیسم غربی از رژیم‌های استبدادی نظیر جمهوری اسلامی ایران حمایت می‌کند. برای مزدرا، تنها انترناسیونالیسمی که ریشه در سیاست #رهایی‌بخش دارد قابلیت در هم گسستن ماشین جنگی کنونی را دارد.

این مصاحبه توسط گروه پژوهش‌های ماتریالیستی — که بر جغرافیای ایران، افغانستان و منطقه منا (خاورمیانه و شمال افریقا) متمرکز است—در پاریس، ژوئن ۲۰۲۴ انجام شد . تشکر ویژه از رضا صاحب‌داد، فیلمساز هزاره-ایرانی، برای امکان‌پذیر ساختن این مصاحبه. زیرنویس فارسی به زودی منتشر می‌شود.

لینک یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=p7G8wpizUlI

In this comradely conversation, #Sandro_Mezzadra discusses the global war regime, multipolarity, and internationalism—a conceptual constellation he and Brett Neilson explore in depth in their recently published book, The Rest and the West: Capital and Power in a Multipolar World (Verso, 2024).

Mezzadra understands the global war regime as the escalating militarization of social life, where even societies not directly engaged in military conflicts are governed through the logic and mechanisms of war. From the perspective of the current conjuncture of war, Russia’s imperialist invasion of Ukraine and the genocidal war on #Gaza, now extending into #Lebanon, are interconnected elements of the same capitalist world system.

At the heart of the global war regime lies the multipolarity of contemporary capitalism, critically understood as the configuration of power blocs—comprising capital, state, and non-state actors—competing for control over global circuits of accumulation. Mezzadra deconstructs the normative conception of multipolarity, linking it to the social genesis of “campism”, where support for authoritarian regimes (such as the Islamic Republic of Iran) emerges as a reaction against Western imperialism. For Mezzadra, only an #internationalism rooted in the politics of #liberation holds the potential to dismantle the current war machine.

This interview was conducted by the Materialist Research Group—a critical research collective focused on Iran, Afghanistan, and the MENA region—in Paris, June 2024.
Special thanks to Reza Sahibdad, the Hazara-Iranian filmmaker, for making this possible.

https://www.youtube.com/watch?v=p7G8wpizUlI

@MaterialistResearch

کلکتیو ۹۸

17 Dec, 21:36


🚩صدای مقاومت در کردستان زنده است:
اعتراض به قتل صهیب احمدی توسط نیروهای امنیتی در مراسم خاکسپاری او در جوانرود با سوال «چرا میترسیم؟»


صهیب احمدی مقارن بامداد یکشنبه ۲۵ آذر در محله باباجانی شهر جوانرود با گشودن خودسرانه آتش توسط مامورین انتظامی به قتل رسیده است.

در تصاویر مذکور مردم خواهان دادخواهی نسبت به قتل فراقانونی این جوان هستند.

یکی از حاضری با صدایی پر از اعتراض و خشم میگوید: « ...نیروهای دولتی[انتظامی] کاری با ما کرده‌اند که به صرف دید ایشان از ترس فرار میکنیم. چرا باید اینگونه باشد این جوان نیز به صرف دیدن مامورین دولتی هراسان شده و فرار کرده...».

تا کنون هیچ یک از قاتلان صهیب احمدی بازداشت نشده و هیچ یک از مقامات حکومتی پاسخگوی دادخواهی خانواده وی و مردم محل نیستند.

#جمهوری_کشتار
#مقاومت_زندگیست
#ژن_ژیان_ئازادی

@collective98

کلکتیو ۹۸

17 Dec, 20:39


🚩 پیوستن زندان‌های "طبس" و "خورین ورامین" به کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" ؛ گسترش کارزار به ۲۷ زندان در چهل و هفتمین هفته

چنانکه شاهد هستیم در ماه‌های اخیر آمار اعدام‌ها به اوج خود رسیده و حکومت جنایتکارانه از هر فرصت استفاده می‌کند که جان انسان‌ها را بگیرد.

در پی سقوط حکومت خاندان جنایتکار اسد در سوریه، کارخانه مواد مخدر که وابسته به "حکومت ولایت فقیه" بود کشف شده است که ده‌ها تُن مواد مخدر را در آنجا انبار و به نقاط مختلف جهان پخش می‌کردند‌. این در حالی است که روزانه شاهد اعدام زندانیانی به اتهام نگهداری چند گرم مواد مخدر در ایران هستیم.
به طوری که از سه‌شنبه گذشته تا کنون دست کم ۴۰ تن اعدام شده‌اند که تعدادی از آنها به اتهام مواد مخدر به دار آویخته شده‌اند.

مردم مظلوم سیستان و بلوچستان که در محرومیت گسترده و تحت ستم مضاعف قرار دارند ، در این هفته دستکم ۱۰ تن از اعدام شده‌ها شامل هموطنان در این استان بوده است.

در ادامه این سرکوب‌ها در چند روز گذشته یک زندانی به نام محمد‌ امین مهدوی شایسته  که در دادگاه بدوی در روند دادرسی مبهم و ناعادلانه به اتهام جاسوسی محکوم به اعدام شده، به زندان قزلحصار منتقل و خطر تایید حکم و اجرای حکم اعدام برای او وجود دارد.

یک زندانی سیاسی نیز در زندان قزلحصار به نام سامان محمدی خیاره که از ۱۵ سال پیش ظالمانه در زندان است و به اعدام محکوم شده، در قزلحصار  به انفرادی منتقل شده که بیم آن می‌رود حکمش اجرا گردد.

در چند روز گذشته تعدادی از زندانیان در زندان طبس در استان خراسان جنوبی و تعدادی از زندانیان در زندان خورین ورامین در نامه‌های جداگانه اعلام کردند در اعتراض به افزایش آمار اعدام‌ها به کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" می‌پیوندند و سه‌شنبه‌ هر هفته در اعتصاب غذا خواهند بود. به این ترتیب تعداد زندانهای شرکت کننده در هفته چهل و هفتم در این کارزار به ۲۷ زندان رسیده‌است.

کارزار "سه‌شنبه های نه به اعدام" با هشدار جدی نسبت به جان زندانیان محکوم به اعدام، مجددا اعلام می‌کند که این کارزار برای مقابله با احکام اعدام تشکیل شده‌است و چنانکه این حکومت برای بقای خود دست به اعدام می‌زند، بنابراین بسیار ضروری است که با هر شکل ممکن باید مقابل این عمل ضد انسانی ایستادگی کرد و صدای زندانیان محکوم به اعدام و خانواده‌های آنها را به گوش همگان رساند.

فعالان این کارزار همچنین از عموم هموطنان می‌خواهند با ابتکار عمل مقاومت در برابر ماشین اعدام و سرکوبِ این حکومت استبدادی، زندانیان زیر حکم اعدام را یاری داده و مطمئن باشند روز بیداری عمومی برای برچیدن چوبه‌های دار در ایران نزدیک است.

اعضای کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" سه‌شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳ در هفته چهل و هفتم در ۲۷ زندان مختلف زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:

زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان اراک ، زندان خرم آباد ، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان دستگرد اصفهان ، زندان شیبان اهواز ، زندان نظام شیراز ، زندان بم ، زندان کهنوج ، زندان مشهد ، زندان قائمشهر ، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان ، زندان کامیاران ، زندان طبس و زندان خورین ورامین

سه‌شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

@collective98

کلکتیو ۹۸

11 Dec, 16:43


🚩 بشنوید از مازن حماده؛ صدای آزادی که در زندان مخوف صیدنایا در سوریه خاموش شد

مازن حماده، روزنامه‌نگار و فعال سوری، داستانی غم‌انگیز از مقاومت، افشاگری، و نهایتاً قربانی شدن را به همراه دارد که یادآور سرنوشت هزاران زندانی سیاسی در خاورمیانه است. او در جریان اعتراضات ۲۰۱۰ سوریه علیه رژیم بشار اسد دستگیر و به مدت دو سال در زندان‌های این رژیم، از جمله صیدنایا، تحت شکنجه‌های بی‌رحمانه قرار گرفت. مازن پس از رهایی از این جهنم، به هلند پناه برد و در مصاحبه‌ای تلویزیونی پرده از جنایات رژیم و تجاوزات و شکنجه‌های جنسی برداشت که به خودش تحمیل شده بود.

افشاگری‌های مازن صدای مظلومان بسیاری شد، اما همین صداقت و شجاعت باعث شد رژیم اسد او را هدف قرار دهد. در سال ۲۰۲۰، با وعده‌ای دروغین مبنی بر امنیت و بازگشت به خانواده‌اش، او را به دمشق فریب دادند. او پس از ورود به فرودگاه دمشق ربوده شد و در نهایت، جسد بی‌جانش در زندان صیدنایا، این قصاب‌خانه‌ی مخوف، یافت شد.

این سرنوشت غم‌انگیز اما پرسشی تلخ را مطرح می‌کند: چرا نهادهای حقوق بشری و دولت‌های بین‌المللی، که از وضعیت مازن و شرایط زندان‌های سوریه آگاه بودند، تنها نظاره‌گر باقی ماندند؟ آیا سکوت آن‌ها به معنای شراکت در جنایات رژیم نبود؟ این داستان، یادآور زخم عمیق همکاری قدرت‌های جهانی با رژیم‌های سرکوبگر است که انسان شرقی را تنها یک ابزار و قربانی بی‌ارزش می‌بینند.

مازن حماده با نگاه‌های پر بغض، صدای لرزان و اشک‌های آتشینش نمادی از مقاومت و حقیقت‌جویی بود. او ندای مبارزه با فاشیسم و بی‌عدالتی و زنگ بیداری برای همه ماست. مازن حماده، با مرگ خود، درسی جاودان به یادگار گذاشت: مبارزه علیه ظلم، حتی در برابر مرگ، ارزشی بی‌پایان دارد. او زیست‌جهانی برای آگاهی و ایستادگی در برابر ستم بود و یادش الهام‌بخش هر انسانی است که قلبی برای آزادی و عدالت دارد.

🚩 در این ویدیو روایت های او از شکنجه اش را می‌شنوید!

#بەرخۆدان_ژیانە
#مقاومت_زندگیست

@collective98

کلکتیو ۹۸

11 Dec, 12:52


🚩 برخوردهای سرکوبگرانه سجاد لروند، ریاست گارد حفاظت زندان قزلحصار با زندانیان به ویژه افغانستانی‌ها

بنابر اطلاع ، سه‌شنبه ۲۰ آذرماه ۱۴۰۳، گارد حفاظت زندان قزلحصار به سرکردگی سجاد لروند به زندانیان در سالن یک بند ۱۹ یورش برده و لوزام زندانیان که بیشتر تبعه افغانستان بودند را تخریب کردند.

هفته گذشته یک زندانی تبعه افغانستان، که به دلیل قتل غیرعمد زندانی است به دفتر رئیس بند جهت گرفتن وکالت‌نامه مراجعه می‌کند و توسط سجاد لروند مورد ضرب و جرح قرار می‌گیرد. این اقدام بدون هیچ سابقه و موضوعی انجام شده و صرفا یک موضوع فردی سجاد لروند با زندانی بوده است.

زندانی تبعه افغانستان به نام علی حسینی توسط وی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دنده‌های وی به شدت آسیب می‌بیند که وی را به بهداری زندان قزلحصار منتقل می‌کنند.

در پی اعتراض سایر زندانیان، سجاد لروند که ریاست گارد حفاظت زندان قزلحصار است با نیروهای تحت امر خود ابتدا به سالن ۱۹ و سپس سایر سالن ها یورش برده و وسایل شخصی زندانیان را تخریب کرده و زندانیان را مورد ضرب و جرح قرار می‌دهند.

وکیل بند به نام حسینی‌تبار به دلیل عصبانیت از این اقدامات دچار شوک شده و به بهداری زندان قزلحصار منتقل شده است. وی در رابطه با اقدامات سجاد لروند گفته بود وی تعادل روانی ندارد و رفتارش غیرقابل کنترل است.

سجاد لروند پیش از انتقال به زندان قزلحصار در زندان رجایی شهر بوده و در آنجا نیز به اذیت و آزار زندانیان پرداخته بود.

سجاد لروند یکی از اعضای گارد زندان قزلحصار است که در جریان یورش به بند زندانیان سیاسی واحد چهار قزلحصار در بهمن ۱۴۰۲ نقش موثر داشت.

@collective98

کلکتیو ۹۸

10 Dec, 21:46


🚩 «همزمان با روز جهانی حقوق بشر  کارزار"سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در چهل و ششمین هفته ادامه دارد»

۱۰دسامبر۱۹۴۸ بعد از سالها نقض حقوق بشر در جهان به دست حکومت‌های خودکامه و دیکتاتور، سازمان ملل این روز را روز جهانی حقوق بشر نام‌ گذاری کرد و چارچوبی در جهت جلوگیری از نقض حقوق بشر طرح و به ثبت رساند؛ تا شاید بتوان جلوی نقض حقوق انسانها را گرفت.

اکنون بعد از ۷۶ سال از این واقعه همچنان شاهد نقض حقوق بشر در جهان بویژه در ایران به طور آشکار هستیم، علاوه بر تمام سرکوب‌های اعتراضات شهروندان و کشتار مردم به جان آمده و دهها و صدهها انسان که دچار ناپدیدسازی قهری شدند، بیش از ۱۰۰هزار تن در دوران چهل و پنج ساله‌ی این حکومت فقط اعدام شده‌اند؛ که تنها در یک مورد در ۲۰ روز گذشته تا کنون ۷۵ تن اعدام شده‌اند و در کمتر از ۹ ماه سال۱۴۰۳، ۷۷۰ تن حلق‌آویز گردیده‌اند؛ و به جرأت می‌توان گفت حکومت ولایت فقیه رکوردار نقض فاحش حقوق بشر در جهان است.


همزمانی روز جهانی حقوق بشر با آنچه که امروز در فضای رسانه‌ای از زندانهای مخوف سوریه از جمله زندان "صیدنایا" در حومه دمشق جهانیان را در بهت فرو برده، شاید تقارنی تصادفی باشد ولی برای همه وجدانهای بیدار و نهادهای حقوق بشری  هشداری است برای پیگیری‌های جدی‌تر و پاسخگو کردن عاملان این گونه جنایات که بر روی زمین با حلق‌آویز کردن و در زیر‌زمین با دفن و زنده‌بگور کردن و یا در میان "دستگاههای پرس" و دهها شیوه شکنجه و اعدام دیگر، کشتار و جنایات خود را به بهانه‌ "اعدام‌های قانونی" ادامه داده و به هیچ وجه هم پاسخگوی اَعمال خود نیستند .

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" که اکنون وارد چهل و ششمین هفته خود شده ضمن تبریک به مردم آزاده سوریه و زندانیان مقاومی که بعد سالها شکنجه اکنون آزاد شدند و با امید به رهایی زندانیان و مردم ایران از احکام اعدام در روز جهانی حقوق بشر این وقایع (آنچه در سوریه دیده شده) را نقطه عطفی در توجه بیشتر کنشگران حقوق بشر و آزادیخواهان و انسان دوستان در مخالفت با احکام اعدام می‌داند، تا این مبارزه و مخالفت به حرکتی سراسری، جمعی‌تر و متحدتر تبدیل گشته و حاکمان را از این سلاح جنایتکارانه، خلع سلاح کنند.

سه‌شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳ در چهل و ششمین هفته کارزار ، زندانیان در ۲۵ زندان زیر در اعتصاب غذا می‌باشند:
زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان اراک ، زندان خرم آباد ، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان دستگرد اصفهان ، زندان شیبان اهواز ، زندان نظام شیراز ، زندان بم ، زندان کهنوج ، زندان مشهد ، زندان قائمشهر ، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان و زندان کامیاران.

سه‌شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

@collective98

کلکتیو ۹۸

09 Dec, 21:36


🚩 سنگ روی سنگ بند نیست

تحولات منطقه سریع و سرگیجه آور است. بشار اسد و رژیم بعث سوریه هم در این گرداب غرق شدند. مردم ستمدیده‌ای که تجربه چند دهه حاکمیت ستمگر ناسیونال فاشیستی خاندان اسد را بر دوش داشتند و قیام مردمی آن‌ها در بهار عربی با گلوله و زندان و شکنجه و سلاح شیمیایی پاسخ گرفته بود به خیابان‌ها ریخته‌اند و از رفتن دیکتاتور خونریز شادند؛ و شادمانی‌شان برحق است.

در مرکز صحنه سیاسی سوریه، ائتلافی از نیروهای مسلح اسلام‌گرای سوریه به رهبری تحریر الشام هلهله‌کشان سهم خود از قدرت را طلب می‌کنند. نیروهای دمکراتیک سوریه که حول محور روژاوا شکل گرفته با نگرانی به صف‌آرایی‌ها می‌نگرند و خود را برای مقابله با طرح‌های کشتار و توسعه‌طلبی قدرت‌های منطقه و مشخصا دولت فاشیست ترکیه و مزدوران اسلام‌گرای آن نظیر «ارتش ملی سوریه» آماده می‌کنند. امپریالیست‌های غربی که دل‌خوشی از رژیم اسد به مثابه متحد رقیب امپریالیست روس خود نداشتند در مجموع نسبت به وقایع سوریه ابراز خشنودی می‌کنند.

روسیه که در آخرین روزهای رژیم اسد نتوانست یا نخواست تمام قد به حمایت از او در برابر پیشروی‌ هیئت تحریر الشام و دیگران برخیزد و حداقل برایش وقت بخرد به فکر آینده حضور نظامی خود در سوریه و پایگاه استراتژیک‌ا‌ش در کرانه دریای مدیترانه ‌است. دولت نسل‌کش اسرائیل با عجله می‌خواهد رویای گسترش سرزمین‌های اشغالی به آن سوی بلندی‌های جولان را عملی کند و در اولین گام روی صد مرکز نظامی و اطلاعاتی در خاک سوریه بمب می‌ریزد.

در این میان، وضعیت جمهوری اسلامی از همه بحرانی‌تر و نامطمئن‌تر است. نه فقط یکی دیگر از ستون‌های «محور مقاومت» و «عمق استراتژیک» ایران در فاصله‌ای کوتاه فرو ریخته بلکه امواج تزلزل به راهروهای قدرت در تهران سرازیر شده است.

اسب‌های ارابه حاکمیت در سربالایی گردن هم را گاز می‌گیرند. تحولات سوریه و تشدید شکاف‌ها در راس جمهوری اسلامی بدون شک بر رابطه میان رژیم و پایگاه اجتماعی و مهره‌های نظامی ـ امنیتی‌اش تاثیر می‌گذارد و ترس و تردید نسبت به آینده نزدیک را به جان‌شان می‌اندازد. در این شرایط چنگ انداختن هر چه بیشتر به سرکوب و ارعاب مردم در داخل، به عنوان «راه حلی» در برابر رژیم جلوه می‌کند تا شاید از این راه بتواند نقاط ضعفش را بپوشاند و جامعه را تحت کنترل نگه دارد. در عین حال همین شرایط، امکان بروز واکنش‌ شدید از جانب مردم نسبت به سرکوبگری‌ها را بالا می‌برد. سقوط هر ستمگر امکان تکرار این ماجرا را به ذهن ستمدیدگان سایر کشورها راه می‌دهد. به ویژه وقتی که با سقوط حکومتی روبرو شوند که متحد و شریک دیرینه ستمگران خودی بوده است.

فهم وضعیت پیش ‌رو و آینده سوریه با توجه به اینکه همزمان محصول تضاد و تناقض چندین بازیگر منطقه‌ای و جهانی‌ست مبهم، مه‌آلود و ناروشن است. در چنین اوضاعی که نظریات توطئه فراگیر است باید از صدور احکام قطعی در مورد سیر تحولات و ائتلافات و افتراقات احتمالی پرهیز کرد. اما بدون شک مهم‌ترین خطر در حال حاضر، دل بستن مردم و نیروهای انقلابی به کنش و واکنش قدرت‌های بزرگ و کوچک مرتجع و امپریالیست و واگذار کردن چگونگی پیشرفت تحولات به اقدامات آنهاست. چرا که این قدرت‌ها تنها و تنها به دنبال تامین منافع استراتژیک و تاکتیکی خود در رقابت‌های جهانی و منطقه‌ای هستند. سود جستن از نقاط ضعف و شکاف‌های واقعی و فزاینده در میان بالایی‌ها، سود جستنی که در خدمت پیشروی انقلاب باشد، فقط با سازماندهی جنبش‌های اعتراضی و حق‌طلبانه و سیاسی از پایین و حفظ نیرو و کسب گام به گام آمادگی سیاسی و تشکیلاتی و لجستیکی از جانب کسانی که در صف مقدم این اعتراضات می‌ایستند امکان‌پذیر است. این فشرده درس‌هایی است که از شکست‌های تعیین‌کننده انقلاب‌ها از ٥٧ گرفته تا بهار عربی آموخته‌ایم.

@collective98

کلکتیو ۹۸

08 Dec, 23:22


🚩 عکس روز:

انقلابیون سوریه زنده اند، حتی بعد از سقوط دیکتاتوری اسد!

روی پارچه نوشته شده:

نه جولانی (رهبر تحریرالشام گروه در قدرت)، نه اسد؛
خودمون می‌خواهیم کشورمان را بسازیم

@collective98

کلکتیو ۹۸

08 Dec, 18:50


🚩 سقوط بشار اسد؛ گامی بزرگ اما آغازی بر مبارزه‌ای بزرگ‌تر برای آزادی، عدالت، و برابری و راهی برای رهایی از چرخه خشونت و استبداد

ارسالی به کلکتیو۹۸

شیوا عاملی‌راد

بی‌تردید، سقوط دیکتاتوری بشار اسد نتیجه سال‌ها مقاومت مردم سوریه است که نشان دادند هیچ استبدادی نمی‌تواند اراده انسان‌ها برای آزادی را سرکوب کند، هرچند حمایت ایران و روسیه این مقاومت را داعشیزه کرد. اما این پیروزی ناقص و شکننده باقی مانده است. انقلاب‌های مردمی یک‌شبه و در عرض دو هفته محقق نمی‌شوند. گروه‌های جهادی و تفکرات تکفیری با ربودن دستاوردهای مردم، خود را مدعیان آزادی قلمداد می‌کنند، اما پشت سر آن‌ها، خون هزاران انسان جاریست که طی دو دهه اخیر برای پایان دادن به استبداد خاندان اسد ایستادگی کردند. امیدی که روزگاری زمینه انقلاب بود، اکنون با سایه خشونت و بنیادگرایی تهدید می‌شود. نیروهای افراطی که به‌عنوان قهرمانان سقوط دیکتاتوری ظاهر شده‌اند، در صورت قدرت‌یابی تنها جایگزینی برای تداوم استبداد خواهند بود.

سوری‌ها و تمامی آزادی‌خواهان خاورمیانه بی‌تردید از سقوط حکومت بعث و رهایی از دیکتاتوری بشار اسد شادمان شدند. اما این شادی به‌سرعت جای خود را به نگرانی عمیقی داده است؛ چراکه این رهایی با خطر گرفتار شدن در دوگانه‌ای مرگبار میان جهادی‌گری و استبداد همراه است. در چنین شرایطی، دست‌یابی به عدالت و آزادی آسان نخواهد بود. آنچه ممکن است باقی بماند، ویرانه‌هایی است که خشونت بنیادگرایانه و سیاست‌های تفرقه‌افکنانه در آن به شکلی گسترده‌تر ریشه خواهند دواند.

انتقال قدرت در سوریه، به‌جای تحقق عدالت و دموکراسی، به خطر فرو رفتن در چرخه‌ای جدید از استبداد مذهبی منجر خواهد شد. خشونت علیه زنان، سرکوب سیستماتیک کوردها، مسیحیان، ایزدی‌ها، دروزی‌ها و دیگر اقلیت‌ها، و ادامه سیاست‌های تبعیض‌آمیز، در سایه بنیادگرایی مذهبی، همچنان تهدیدی جدی برای آینده سوریه و منطقه است.

از طرف دیگر، حامی اصلی حکومت بعث سوریه، یعنی جمهوری اسلامی ایران، تا خرتناق در منجلاب سیاست‌های شکست‌خورده «محور مقاومت» فرو رفت. با این حال، واقعیت تلخی نیز وجود دارد: اشغالگری ایران و روسیه ممکن است جای خود را به سیاست نوعثمانی‌گری و فاشیسم ترکیه بدهد، که این امر تهدیدی جدی برای آینده سوریه و ثبات منطقه خواهد بود.

انقلاب واقعی زمانی به ثمر می‌رسد که تمامی اشکال استبداد، چه در هیئت دیکتاتوری دولتی و چه در قالب بنیادگرایی مذهبی، با مبارزه‌ای فراگیر به چالش کشیده شوند. تنها عدالت اجتماعی، برابری، و آزادی می‌توانند چرخه خشونت و استبداد را متوقف کنند و راه را برای آینده‌ای روشن در سوریه و منطقه هموار سازند.

@collective98

کلکتیو ۹۸

08 Dec, 16:32


🔻به دنبال سقوط دیکتاتوری اسد و دمشق در سوریه، نیروهای امنیت داخلی روژآوا(آسایش)، کنترل تمامی نهادها و سازمان‌های وابسته به رژیم سابق سوریه در شهرهایی مانند حسکه و قامیشلو در مناطق اداره خودگردان دموکراتیک شمال و شرق سوریه-روژآوا را به دست گرفتند.

همچنین نیروهای سوریه دموکراتیک (ق‌س‌د)، کنترل دادگاه هنگ ۵۴ ارتش رژیم سوریه در قامشلو را به دست گرفتند.

@collective98

کلکتیو ۹۸

08 Dec, 16:09


🚩 تجمع فعالین سوریه، فلسطین و گرجستان در میدان جمهوری پاریس در فرانسه، امروز

شعار سمت چپ: زندانیان سیاسی را آزاد کنید

شعار سمت راست: از سوریه تا گرجستان، همه جا سرنگون باد رژیم!


@collective98

کلکتیو ۹۸

08 Dec, 15:54


ویدئو مربوط به لحظه آزادسازی زنان از زندان صیدنایا است. زندانی که گفته می‌شود رژیم بشار اسد ۱۳ هزار نفر را در آن اعدام کرده و هزاران نفر دیگر را تحت شدید‌ترین شکنجه‌ها قرار داده است. زنان زندانی‌ به شکنجه جنسی و تجاوز گسترده در زندان‌های بشار اسد شهادت داده بودند. عده‌ای از این زنان با اتکا به صلاحیت قضایی جهانی در کشورهای اروپایی پی دادخواهی و پاسخگو کردن رژیم اسد رفتند. در ادامه بخش‌هایی از روایات و شهادت‌های زنان زندانی را می‌خوانید.

هشدار: محتوای آزاردهنده

پرتمان می‌کردند روی زمین و لگد می‌زدند‌، سرتاسر بدنمان را مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دادند‌. با کابل‌های ضخیم برق شلاقمان می‌زدند. روی دست و پستانهایم سیگار خاموش کردند. یک بار با ضربه محکمی به سرم بیهوش شدم.

به‌زور به پشت می‌خواباندنم و پاهایم را بالا می بردند‌. بعد به ران و پاهایم با چوب و کابل برق حمله می‌کردند‌. بارها این کار را انجام دادند‌.

جنازه‌ها را با تحقیر روی زمین می‌کشیدند، زندانیان را آویزان می‌کردند و شکنجه می‌دادند‌. روی دیوارها رد خون بود. سلول‌های زندان بوی خون می‌داد.

ژاکت مشکی برایم صحنه‌های تجاوز را تداعی می‌کند. صدای قطره‌های آب مرا به سلول انفرادی بازمی‌گرداند‌. ابزارهای شکنجه بازجو دایما در کابوس‌هایم ظاهر می‌شوند.

در دفتر رئیس گارد جمهوری‌خواه در حلب، زیر تصویر بشار اسد به من تجاوز کردند. دچار خونریزی شدم.

طی دو هفته در فرودگاه ارتش در المره، بیش از سه بار مورد تجاوز و تعرض جنسی قرار گرفتم. در بازجویی‌‌ها لختم کردند و از جلو و پشت مورد تجاوز قرار گرفتم. از تجاوز فیلم گرفت و تهدید کرد که برای آشنایان و اطرافیانم می‌فرستد‌.

می‌توانستی در صورت همه زنان ببینی که شکنجه شده‌اند. دختری ۱۶ ساله توسط شش نفر مورد تجاوز گروهی قرار گرفته بود. از خانواده‌ای مذهبی بود. بردندش و دیگر از او خبری نرسید.

شکنجه شدم، به من جلوی دیگران تجاوز کردند. در سلول حبسم کرده بودند، اما صدای فریاد زندانیان را می‌شنیدم. صدایشان تا ابد در گوشم زنگ می‌زند و فراموش‌ کردن آن ممکن نیست.

«فرمانده سلیمان زیباترین دختران را انتخاب می‌کرد و به اتاق خود می‌برد. در دفترش دو اتاق بود. جلوی آن دفتر بود و پشت آن اتاق تجاوز جنسی. یکی از دخترانی که مورد تجاوز قرار گرفته بود باردار شد. آن‌ها به تجاوز به او در دوره‌ بارداری هم ادامه دادند تا جایی که در ماه ششم بارداری زایمان کرد و جلوی چشمش به بچه شلیک کردند.

@harasswatch

کلکتیو ۹۸

06 Dec, 16:48


🚩 بچه‌های اکباتان زیر سایه اعدام: روایت زن زندگی آزادی از دل یک شهرک

شهرک اکباتان یکی از کانون‌های اصلی اعتراضات زن زندگی آزادی در غرب تهران بود. تظاهرات و شعار‌های شبانه، درکنار شعار‌نویسی و گرافیتی‌های اعتراضی‌اش، اکباتان را از دیگر نقاط پایتخت متمایز می‌کرد. ساختار جغرافیایی، معماری متراکم، مناسبات اجتماعی-فرهنگی و البته سنت مبارزات خیابانی‌اش همه و همه دست در دست هم داد تا فضایی منحصر به فرد برای شکل‌گیری سازماندهی محلی در اکباتان فراهم شود. از قتل دولتی ژینا امینی در شهریور ۱۴۰۱ تا سالگرد آبان، مبارزات پرشور اکباتان و همبستگی بی‌نظیر مردم نیروهای سرکوب را برای چند ماه متوالی در این شهرک سرگردان کرد.

در چهلم ژینا امینی، ۴ آبان ۱۴۰۱، یک طلبه بسیجی ۲۱ ساله به نام آرمان علی‌وردی در اکباتان کشته شد. جمهوری اسلامی به سیاق همیشگی دست به شهید‌سازی زد و از او یک «قربانی» ساخت که در راه «امنیت» جان خود را فدا کرده است: طلبه‌ای «فرهیخته» که در کوله‌پشتی‌اش به جای باتوم، شوکر برقی و اسپری، قرآن و کتاب حمل می‌کرده و «مظلومانه» بدست «اغتشاشگران» به قتل می‌رسد. ماجرا تا جایی پیش رفت که خامنه‌ای بر سر گور او نماز خواند و متروی کوهسار را به نام «شهید آرمان علی‌وردی» تغییر نام دادند؛ حتی زمزمه‌های تغییر نام شهرک اکباتان به همین نام هم بر سر زبان‌ها افتاده بود.

پس از قتل علی‌وردی بیش از ۵۰ نفر دستگیر شدند. دو سال پس از تشکیل پرونده امینتی، شکنجه و اعتراف اجباری، و دستگیری‌های فله‌ای، درنهایت در ۲۳ آبان ۱۴۰۳ شش تن از «بچه‌های اکباتان» توسط شعبه ۱۳ دادگاه کیفری تهران به اتهام «مشارکت در قتل عمد» محکوم به اعدام شدند. به رغم اینکه رئیس شعبه با صدور این حکم مخالف بوده، اما دو قاضی مستشار به شکل امنیتی در پرونده مداخله و به «قصاص نفس» رأی دادند. این حکم «بدوی» و قابل فرجام خواهی است اما جان میلاد آرمون، علیرضا کفایی، امیرمحمد خوش اقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک اکنون در خطر است – درکنار پخشان عزیزی و وریشه مرادی، زندانیان سیاسی کُرد، و همه زندانیانی که زیر سایه اعدام اند.

در این پادکست با یکی از معترضین زن زندگی آزادی گفت و گو شده که خود در تظاهرات‌های شبانه اکباتان مشارکت داشته است. از او درباره این موضوعات سؤال پرسیده شده: مبارازت و حال‌وهوای شهرک اکباتان در بحبوبحه اعتراضات زن زندگی آزادی؛ روایت‌های متناقض از مرگ آرمان علی‌وردی و پروپاگاندای حکومتی حول شهیدپروری؛ روند دادرسی ناعادلانه بچه‌های اکباتان و نقش قضات مستشار.

@collective98

کلکتیو ۹۸

05 Dec, 21:11


🚩 شهر حما در سوریه، ۲۰۱۱:
الشعب یرید إسقاط النظام
مردم خواهان سرنگونی رژیم هستند

Hama, Syria, 2011:
The people want to fall of the regime

لحظات انقلابی با مردمی که خواهان تغییر از پایین اند، خواهان جهانی برابر و عادلانه تر، خواهان آزادی و کرامت انسانی، برای همیشه در تاریخ و خاطره جمعی ثبت خواهند شد؛
مخاطب این ویدئو کسانی است که حضور انقلابیون و مردم انقلابی در سوریه را از همان اول کتمان کردند و می کنند؛ نه! تمام مردم سوریه «جهادی» نبودند و نیستند، انقلابیون را مجموعه ای از مناسبات استعماری امپریالیستی جهانی، نطامی گری منطقه ای، فرقه گرایی دولتی و عزم دیکتاتوری برای بقا آرام آرام از صفحه سیاست سوریه کنار زد تا امروز اقلیتی بیش نباشند و البته ایران سهم مهمی در سرکوب انقلابیون سوری داشت.


@collective98

کلکتیو ۹۸

05 Dec, 09:04


🚩 به بهانه‌ی ۱۶ آذر

"استمداد از دانشجویان برای نجات جان‌های زیر حکم اعدام"

زندانی سیاسی سعید ماسوری
زندان قزلحصار ۱۵ آذر ۱۴۰۳

ارسالی به کلکتیو۹۸

روزگاری کلاسهای آناتومی با تاریخچه‌ آن و نقاشی‌ها و مطالعات لئوناردو داوینچی شروع می‌شد. با آن تصاویر پرسپکتیوش در نمایش آناتومی بدن انسان.

همچنین می‌خواندیم از دانشجویان دانشگاه پدوآ "Pedoa" که در سالن تشریح با وجودی که استادان از رساله‌های جالینوس برای آنها می‌خواندند ولی دانشجویان آنچه را بر روی "میز تشریح" می‌دیدند، می‌پذیرفتند. همانطور که بر همان میز تشریح واضح بود. که تعداد دنده‌های قفسه سینه در مرد و زن برابر هستند و زن از یک دنده مرد ساخته نشده ...! و این را Vetalu به همه نشان داد.

تا ویلیام هاروی که کارکرد قلب و حجم خون در گردش را در بدن محاسبه کرد و گالوانی که با قورباغه‌هایش کارکرد الکتریسیته در بدن را به اثبات رساند و آنگاه که میکروسکوپ اختراع گردید. جهان با جزئیات بی‌سابقه به نمایش درآمد. واحد حیاتی، نامگذاری سلول و رنگ‌آمیزی آن و آشکار شدن تقسیم سلول و کروماتین‌ها و بعد کروموزوم و با کشف پرتوهای ایکس توسط فیزیکدان‌ها زمینه عکس‌برداری و شناخت ساختمان DNA فراهم گردید و این‌همه و انبوهی دیگر تلاش‌هایی برای نجات جان انسان‌ها بود.

از طرفی دیگر، اما پروژه منهتن در صدد ساختن بمب اتمی بود. که تنها با یک "Little boy" (پسر کوچولو) صدها ‌هزار نفر را به طور مستقیم و ملتی را (و شاید هم بشریت) را به طور غیرمستقیم به خاک و خون کشید. ولی بودند دانشجویان، پژوهشگران و دانشمندانی که چشم خود را نبسته بودند؛ از اعتراضات دانشجویی در آمریکا ، فرانسه و...، علیه جنگ ویتنام و نابرابری‌ها تا خروج از پروژه‌هایی مانند پروژه منهتن، افرادی چون موریس ویلیکینز که از پروژه هسته‌ای خارج و با به کارگیری فیزیک در زیست‌شناسی با استفاده از شکست مولکول و آشکار کردن ساختمان DNA همت گماشت و پایه‌گذار دوران جدیدی در علم پزشکی و نجات جان‌ها شد.

شاید مبالغه نباشد اگر بگوییم که امروز در میهن‌مان ایران، دسته‌ دسته انسان‌ها به طور مستقیم کشته و از زندگی محروم می‌گردند و بسا انسان‌های بیشمار دیگر که به طور غیرمستقیم سوژه این کشتار و محرومیت از زندگی می‌شوند و در اینجا نه با بمب هسته‌ای بلکه با طناب‌های دار و اعدام.

بمب اتم هم ابتدا به بهانه تضمین صلح و بازدارندگی ساخته شد(درست همانطور که حکم اعدام و قصاص را هم برای عبرت و بازدارندگی از جنایت می‌گویند) ولی خودش نفس جنایت گردید. چرا که وقتی بمب ساخته‌ می‌شود هم‌زمان بستر کشتارهای هیروشیما و ناکازاکی فراهم گردیده و دیگر فجایع متعاقب آن دور از انتظار نیست و به طریق اولی زمانی که اعدام و حلق‌آویز، پذیرفته و نص قانون می‌شود، بستر جنایت و کشتار و اعدام‌های دسته‌جمعی هم اجتناب ناپذیر می‌گردد.

خصوصاً توسط حکومتی که سرشت قرون وسطایی و جنایت‌کارانه‌اش بسا بسا خطرناکتر از بمب اتم است.(کافیست آمار کشته‌های بمب اتمی در هیروشیما را با آمار اعدام‌های این حکومت مقایسه‌ کرد)

کارزار و جنبشی که برای مقابله به خنثی کردن این "بمب فعال شده اعدام" به راه افتاده بسیار مهم‌تر و جدی‌تر از مخالفت آن دوران با بمب هسته‌ای است.

چون این "قانونی بودن حکم اعدام" زمینه ساز اعدام‌های دلبخواهی و انبوه است. خصوصاً که با شکست‌های غزه و لبنان و جدیداً سوریه ، موج اعدام‌ها به مثابه بمب‌هایی وحشی است که در جلوی چشم مردم را منفجر می‌کند تا مردم به جان آمده را مرعوب و بقای خود را تضمین کند.

اینجاست که از دانشجویان و اساتید و معلمان به عنوان آگاه‌ترین اقشار اجتماعی انتظار می‌رود که از پیشتازان حمایت از برچیدن حکم اعدام و کارزار "نه به اعدام" باشند، به‌عنوان یکی از مبرم‌ترین وظایف انسانی در میهن‌شان با هر آنچه در توان دارند ، اعم از :

سخنی و قلمی یا قدمی و عَلَمی

@collective98

کلکتیو ۹۸

04 Dec, 15:38


🚩 راهپیمایی اعتراضی مردم باکوور کردستان در ترکیه به سمت مرز کوبانی با شعار "زنده باد مقاومت روژآوا"و "ژن.ژیان.ئازادی"

بخش هایی از مردم روژآوا در پی تحولات جدید در سوریه، با خطر آوارگی چندباره و حتی قتل عام مواجهند و مناطقی از روژاوا تیز از نو با خطر اشغال روبه رو شده است.

#ژن_ژیان_ئازادی
#مقاومت_زندگیست_قیام_زندگیست
#بەرخۆدان_ژیانە

@collective98

کلکتیو ۹۸

03 Dec, 17:17


🚩 کارزار "سه‌شنبه های نه به اعدام" در ۲۵ زندان مختلف وارد چهل و پنجمین هفته شد.

حکم اعدام برای ۶ تن از زندانیان سیاسی اعضای کارزار "سه‌شنبه های نه به اعدام"

در آستانه ۱۶ آذر ، روز دانشجو را به تمام دانشجویان عزیز به ویژه دانشجویانی که در چند سال اخیر نقطه کانونی خیزش و اعتراضات مردمی علیه حکومت مستبد ولایت فقیه بودند، تبریک و شاد باش می‌گوییم. دانشجویانی که شجاعانه دانشگاه را به سنگر مقاومت، آزادی و برابری تبدیل کردند. تعداد زیادی دستگیر و تعدادی در راه تحقق آرمان‌های جنبش دانشجویی و مردم ایران جان باختند. یاد تمام جانباختگان از جمله دانشجویان را گرامی می‌داریم.

طبق معمول ماشین اعدام حکومت جرم و جنایت بدون توقف در حال کشتار است. به طوری که از سه‌شنبه گذشته تاکنون بیش از ۲۸ تن را در زندان‌های مختلف به دار آویخته که ۲ تن از آن‌ها کودک مجرم بودند. این دو تن در زندانهای یزد و قزلحصار اعدام شدند. بنا بر اخبار منتشر شده تعداد قربانیان و اعدام‌ها از ابتدای سال ۱۴۰۳ تاکنون حدود ۷۴۳ تن است. شدت اجرای این احکام قرون وسطایی در هفته‌های اخیر به اندازه‌ای بود که اعضای کارزار " سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در زندان لاکان رشت، که از جمله مهم‌ترین مراکز اجرای اعدام در چند ماه اخیر بود را وادار به واکنش و صدور بیانیه‌ اعتراضی در اول هفته جاری نمود.
حکومتی که در حل بحران‌های معیشتی به بن‌بست رسیده و باعث گسترش تجمعات اعتراضی تمام اقشار جامعه شده، با تصویب قانون زن ستیزانه لایحه حجاب و عفاف، سرکوب و اعدام ، قصد ایجاد رعب و وحشت در جامعه را دارد.
در ادامه همین سرکوب‌ها قوه قضائیه حکومت چند روز گذشته در اقدامی ضد انسانی، یک زندانی سیاسی در زندان ارومیه به اسم محراب عبدالله‌زاده که از بازداشتی‌های ۱۴۰۱ است را به اعدام محکوم و در اقدامی دیگر برای ۶ زندان سیاسی در زندان اوین به اتهام بغی حکم اعدام صادر کرده‌ است.
این زندانیان سیاسی با اسامی(وحید بنی عامریان، پویا قبادی، بابک علی‌پور، علی اکبر دانشور، ابوالحسن منتظر، محمد تقوی) از اعضای کارزار "سه‌شنبه های نه به اعدام" هستند.

نکته مهم و تاسف بار درباره روند دادرسی ناعادلانه این زندانیان سیاسی این است که ایمان افشاری رئیس شعبه ۲۶ بی‌دادگاه انقلاب به استناد "علم قاضی" دستور "قتل حکومتی" این زندانیان را صادر کرده است.

در طول سال‌های گذشته علم قاضی حربه‌ای برای دستگاه قضائیه "جمهوری اسلامی" بوده تا در پرونده‌های بسیاری برای صدور حکم اعدام از آن استفاده کند. چرا که با اعمال ماهها شکنجه‌ و حبس در انفرادی و بازجویی ، استناد به علم قاضی برای اعدام ، به‌ اندازه کافی رسوا بودن چنین پرونده‌سازی‌هایی را آشکار می‌سازد.

این احکام اعدام در حالی است که چند هفته پیش نیز برای ۶ تن از زندانیان سیاسی معروف به "بچه‌های اکباتان" حکم اعدام صادر شده بود.

اما قطعا این احکام و سرکوب‌های سبعانه بی‌پاسخ نمی‌ماند و زنان و مردان شجاع ایران همچنان که در گذشته ثابت کرده‌اند مرعوب نخواهند شد و برای آزادی و رهایی مصمم‌تر اقدام خواهند کرد.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" که با هدف مقابله با حکم ضد انسانی اعدام با هر نوع اتهامی شکل گرفته، گرفتن حق حیات را شایسته کرامت انسانی نمی‌داند و خواهان لغو اعدام و پایان دادن به این خشونت و سرکوب در ایران است.

بنابراین این کارزار ، همه‌ی سازمان‌ها و مراجع مدافع حقوق بشر را به اقدام فوری و کار آمد برای نجات جان زندانیان و آزادی همه زندانیان سیاسی فرا می‌خواند و عاملان و آمران این جنایت‌ها باید در پیشگاه عدالت قرار گیرند و پاسخگو شوند.
همچنین جا دارد از زنان و مردان شجاعی که در دل تهران و زیر سایه سرکوب تجمع علیه اعدام بر پا می‌کنند و از تمام کارگران، بازنشستگان، معلمان و پرستاران که در تجمعات خود علیه اعدام شعار سر می‌دهند. و دانشجویانی که از کارزار حمایت می‌کنند. تشکر و قدردانی نماییم. ما معتقدیم این قبیل حرکات باید گسترده‌تر و پیوسته ادامه یابد تا حکومت را وادار به تسلیم نماید. همچنان ما بر اقدام عملی و جمعی و متحدانه علیه اعدام تاکید می‌کنیم.

اعضای کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" سه‌شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ در هفته چهل و پنجم در ۲۵ زندان مختلف در اعتصاب غذا خواهند بود.

زندانیان اعتصابی :

زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان اراک ، زندان خرم آباد ، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان دستگرد اصفهان ، زندان شیبان اهواز ، زندان نظام شیراز ، زندان بم ، زندان کهنوج ، زندان مشهد ، زندان قائمشهر ، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان و زندان کامیاران

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
سه‌شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳

@collective98

کلکتیو ۹۸

03 Dec, 09:37


🚩 پیام همبستگی ورونیکا گاگو، فعال فمینیست و نویسنده و معلم آرژانتینی، با فعالین فمینیست و کارگری زندانی در ایران به بهانه اعلام حکم جدید عاطفه رنگریز به اتهام تشکیل گروه تلگرامی برای ترجمه آثار #ورونیکا_گاگو

در این پیام ویدیویی علاوه بر صحبت از شرایط #عاطفه_رنگریز، گاگو با اشاره به صدور حکم اعدام برای #پخشان_عزیزی و #وریشه_مرادی و همچنین صدور حکم‌های طولانی‌مدت برای فعالین در ایران، این وضعیت را گواهی بر #جنگ_علیه_زنان و دگرباشان جنسی/جنسیتی می‌داند و آن را به شدت محکوم کرده و خواهان هم‌صدایی و همبستگی جنبش فمینیست بین‌الملل در محکومیت جمهوری اسلامی ایران و اقدام عملی در جهت رهایی فعالین زندانی در ایران شد.

او از سازمان‌دهندگان جنبش #نه_حتی_یکی_کمتر (#NiUnaMenos) در سال ۲۰۱۵ در آرژانتین در اعتراض به زن‌کشی بود.
همچنین او از نظریه‌پردازان اعتصاب فمینیستی است.
در کتاب "فمینیست اینترنشنال" در مورد پتانسیل‌های جنبش‌های فمینیستی جدید صحبت می‌کند که جنبش‌های اعتراضی دیگر را به هم متصل می‌کنند.

مطلبی از سبا معمار در رادیو زمانه درباره گاگو و آثارش.

#ژن_ژیان_ئازادی

@collective98

کلکتیو ۹۸

01 Dec, 20:19


🚩 توماج صالحی زندانی سیاسی از زندان آزاد شد

او پیشتر به اعدام محکوم شده بود، حکمی که در بازنگری تغییر یافت.

بنامید آزادی دیگر زندانیان سیاسی به ویژه زندانیان گمنام!

#توماج_صالحی
#انقلاب_ژینا
#ژن_ژیان_آزادی

@collective98

کلکتیو ۹۸

26 Nov, 16:16


🚩 کارزار"سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در ۲۵ زندان مختلف وارد هفته چهل و چهارم شد
با محکوميت "صدور احکام "فله‌ای" اعدام راهبرد حکومت مستبد ایران برای ایجاد رعب و وحشت"

هم‌زمان با هفتاد و یکمین محکومیت حکومت ایران به خاطر نقض حقوق بشر توسط مجمع عمومی سازمان ملل!

در حالی که جامعه ایران با مشکلات معیشتی فراوان و بغرنجی روبرو و حکومت در حل آن به بن‌بست رسیده است. حکومت از ترس تکرار اعتراضات فراگیر مردمی افزایش اعدام را تنها راه‌حل می‌داند. به طوری که روزانه در زندان‌های مختلف شاهد اجرای احکام اعدام هستیم. بنا بر اخبار منتشر شده تنها در یک هفته گذشته دست‌کم ۲۵ تن اعدام شده‌اند.

ماه گذشته نیز حکومت  با اعدام بیش از ۱۴۰ تن، صدها خانواده را عزادار کرد. احکامی که هیچ‌گونه بازدارندگی ندارد و صرفا هدف از این احکام نه مجازات شخص، بلکه هدف آن سیاسی و به قصد ایجاد ترس و اختناق در جامعه است.

در اقدامی سرکوبگرانه حکومت مستبد حاکم بر کشور، در چند روز گذشته برای دو زندانی سیاسی کُرد در زندان مرکزی ارومیه به اسامی مهران حسن‌زاده که در اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده بود و زندانی دیگر حمید عبدالله زاده حکم ضد انسانی اعدام صادر کرده است. صدور این احکام همزمان با محکومیت حکومت ایران برای هفتاد و یکمین بار از طرف مجمع عمومی سازمان ملل به خاطر نقض فاحش حقوق بشر است.
فراموش نمی‌کنیم که دو سال پیش و در اوج اعتراضات مردمی ۱۴۰۱، فایل صوتی از نشست گروهی از صاحبان قدرت افشا گردید که در آن فایل به صورت کاملاً مشخص از قول خامنه‌ای اشاره شده بود که قوه‌قضائیه باید دست‌کم ۷۰-۸۰ نفر از معترضان بازداشتی را اعدام کند. و از دستگاههای امنیتی و قضائی خواسته بود که پرونده‌های اعدام‌شدگان حتی‌المقدور به صورت "قصاص" رسانه‌ای شود.
صدور حکم اعدام برای مهران حسن زاده و حکم اعدام "فله‌ای" برای شش متهم پرونده "اکباتان" را باید در همین راستا ارزیابی و راهبرد حکومت برای جلوگیری از آغاز یا گسترش اعتراضات مردم جان به لب رسیده ایران دانست.

چنان‌که پیش‌تر به انتقال چهار زندانی سیاسی محکوم به اعدام از هموطنان عرب در زندان شیبان اهواز به سلول انفرادی اشاره شده‌بود. اکنون نزدیک به ۴۰ روز است که این چهار زندانی(عدنان غبیشاوی، علی مجدم، معین غنفری، محمدرضا مقدم) هم‌چنان در بی‌خبری کامل از وضعیت آنها به سر می‌بریم و جانشان در معرض خطر جدی است.

کارزار"سه‌شنبه‌های نه به اعدام" ضمن محکوم کردن تمامی اعدام‌ها و روند ناعادلانه دادگاه‌ها و نقض آشکار حقوق بشر در ایران نسبت به گسترش اعدام‌ها هشدار جدی می‌دهد و از تمام نهادها و اشخاص حقیقی و حقوقی در سراسر جهان، از جمله فعالان سیاسی ، حقوق‌بشری ، مدنی ، صنفی و ... می‌خواهد جهت نجات جان زندانیان زیر حکم اعدام در ایران تلاش بیشتری کنند. ما همچنان به اتحاد عمل و همبستگی جمعی برای توقف ماشین کشتار تاکید می‌کنیم.

اعضای کارزار"سه‌شنبه‌های نه به اعدام"  در روز  سه‌شنبه، ۶ آذر ۱۴۰۳، در ۲۵ زندان مختلف برای ۴۴ هفته مستمر در اعتراض به احکام اعدام در ایران در اعتصاب غذا هستند.

زندانیان اعتصابی شامل زندان‌های زیر می‌باشد:

زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان اراک ، زندان خرم آباد ، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان شیبان اهواز ، زندان نظام شیراز ، زندان بم ، زندان کهنوج ، زندان مشهد ، زندان قائمشهر ، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان و زندان کامیاران

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳

@collective98

کلکتیو ۹۸

25 Nov, 22:31


🚩 اعتراضات خیابانی مردمی پس از اعلام ممنوعیت شعار ژن ژیان ئازادی در برخی شهرهای کردستان در باکوور در ترکیه

جواب جمعیت متحد به این ممنوعیت این بود: طنین پرقدرت شعار #ژن_ژیان_ئازادی در خیابان!


@collective98

کلکتیو ۹۸

25 Nov, 15:12


🚩٢٥ نوامبر روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان

این روز نمادین را به مناسبت قتل دولتی خواهران میرابال به سال ١٩٦٠ در یکی از کشورهای آمریکای مرکزی به نام جمهوری دومینیکن انتخاب کرده‌اند. پاتریا، مینروا و ماریا ترزا را ارتشیان شبانه ربودند و کشتند، آن هم به علت شرکت فعال در مبارزه علیه رژیم یک نظامی دیکتاتور که تروخیلیو نام داشت. آن‌ها برای صحنه‌سازی جسد خواهران میرابال را در اتوموبیل‌شان گذاشته و به دره پرتاب کردند ولی هیچکس فریب نخورد.

فقط هفت ماه بعد از این جنایت رژیم تروخیلیو در جریان یک کودتای نظامی سرنگون شد و خود او نیز به قتل رسید. اگرچه قتل خواهران میرابال یک قتل سیاسی بود اما خصلتی مردسالارانه/ زن‌ستیزانه هم داشت. یازده سال پیش از آن، خانواده میرابال که به طبقات مرفه و بالایی جامعه تعلق داشتند به میهمانی رئیس جمهور تروخیلیو دعوت شدند. نگاه هیز دیکتاتور به مینروای نوجوان دوخته شد و وقیحانه از او خواست که معشوقه‌اش شود. اما با جواب تند مینروا روبرو شد و از همان موقع، کینه مینروا را به دل گرفت. به دستور تروخیلیو برای کل خانواده پرونده‌سازی کردند و برای مدتی آنان را به زندان انداختند.

٦٤ سال بعد از کشتن خواهران میرابال دنیا پر است از زن‌کشی و شکل‌های عریان و پوشیده خشونت بر زنان. از قتل‌های پدرسالارانه در خانواده‌های سنتی جنوب جهانی گرفته تا پارتنر کشی‌های «مدرن» در کشورهای شمال. از تحقیر و هیچ‌انگاری زنان در صنعت بهره‌کشی جنسی و پورنوگرافی گرفته تا به خاک و خون کشاندن تن زنان در نسل‌کشی‌ها و له کردن روح زنان با کودک‌کشی‌ها؛ نظیر آنچه امروز در غزه شاهدیم. از تمکین و حجاب اجباری گرفته تا محدودیت و ممنوعیت سقط جنین و تجاوز جنسی در کوچه پس کوچه‌ها و زندان‌ها و جنگ‌ها.

هدف و نتیجه همه این‌ها تثبیت جایگاه فرودست اجتماعی زنان است خواه در افغانستان باشد خواه در آمریکا. بخشی از این خشونت‌ها بازمانده از اعصار گذشته و روابط و ارزش‌های کهنه‌ است و بخشی همزاد و هم‌پای شیوه تولید سرمایه‌داری. اما در دنیای امروز، این انبوه خشونت هر خصلتی هم که داشته باشد، به بقاء و بازتولید یک نظام جهانی واحد یعنی سرمایه‌داری امپریالیستی خدمت می‌کند (امپریالیسمی که دیگر صرفاً به غرب منوط نیست).

سرمایه‌داری در همه کشورها (نشسته بر کوه پیشرفته‌ترین فن‌آوری‌ها یا فرو رفته در قعر سنت‌های قرون وسطایی) تبعیض جنسیتی و جنسی و ابزار خشونت را برای ادامه بخشیدن به انباشت سودآور بکار می‌گیرد و منطق عمومی نابرابری و تبعیض و برتری‌جویی را در جامعه بشری تثبیت و تحکیم می‌کند. 

جمهوری اسلامی ایران با قوانین، ارزش‌ها، گفتار و عملکرد سیستماتیک‌اش مصداق بارز خشونت بر زنان است. آنچه در جریان خیزش ژینا بر زنان شورشی و مقاوم گذشت و آنچه امروز در بیدادگاه‌ها و زندان‌های ایران می‌گذرد نمونه‌های زنده زن‌ستیزی و خشونت جنسیتی و جنسی و زن‌کشی است. صدور حکم اعدام برای مبارزانی چون وریشه مرادی و پخشان عزیزی، نگهداشتن زینب جلالیان در شرایط مرگ تدریجی، بی توجهی به وضعیت ناگوار سلامت و بهداشت ده‌ها و صدها زن زندانی گمنام و نام‌آشنا در زندان‌های عادی یا امنیتی ایران همگی قطعات پراکنده یک تصویر واحدند. در روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان، فریاد اعتراض خود را به شرایط زنان زندانی و مشخصا حکم اعدام بلندتر کنیم.

@collective98

کلکتیو ۹۸

24 Nov, 17:48


🚩٢٥ نوامبر روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان

این روز نمادین را به مناسبت قتل دولتی خواهران میرابال به سال ١٩٦٠ در یکی از کشورهای آمریکای مرکزی به نام جمهوری دومینیکن انتخاب کرده‌اند. پاتریا، مینروا و ماریا ترزا را ارتشیان شبانه ربودند و کشتند، آن هم به علت شرکت فعال در مبارزه علیه رژیم یک نظامی دیکتاتور که تروخیلیو نام داشت. آن‌ها برای صحنه‌سازی جسد خواهران میرابال را در اتوموبیل‌شان گذاشته و به دره پرتاب کردند ولی هیچکس فریب نخورد.

فقط هفت ماه بعد از این جنایت رژیم تروخیلیو در جریان یک کودتای نظامی سرنگون شد و خود او نیز به قتل رسید. اگرچه قتل خواهران میرابال یک قتل سیاسی بود اما خصلتی مردسالارانه/ زن‌ستیزانه هم داشت. یازده سال پیش از آن، خانواده میرابال که به طبقات مرفه و بالایی جامعه تعلق داشتند به میهمانی رئیس جمهور تروخیلیو دعوت شدند. نگاه هیز دیکتاتور به مینروای نوجوان دوخته شد و وقیحانه از او خواست که معشوقه‌اش شود. اما با جواب تند مینروا روبرو شد و از همان موقع، کینه مینروا را به دل گرفت. به دستور تروخیلیو برای کل خانواده پرونده‌سازی کردند و برای مدتی آنان را به زندان انداختند.

٦٤ سال بعد از کشتن خواهران میرابال دنیا پر است از زن‌کشی و شکل‌های عریان و پوشیده خشونت بر زنان. از قتل‌های پدرسالارانه در خانواده‌های سنتی جنوب جهانی گرفته تا پارتنر کشی‌های «مدرن» در کشورهای شمال. از تحقیر و هیچ‌انگاری زنان در صنعت بهره‌کشی جنسی و پورنوگرافی گرفته تا به خاک و خون کشاندن تن زنان در نسل‌کشی‌ها و له کردن روح زنان با کودک‌کشی‌ها؛ نظیر آنچه امروز در غزه شاهدیم. از تمکین و حجاب اجباری گرفته تا محدودیت و ممنوعیت سقط جنین و تجاوز جنسی در کوچه پس کوچه‌ها و زندان‌ها و جنگ‌ها.

هدف و نتیجه همه این‌ها تثبیت جایگاه فرودست اجتماعی زنان است خواه در افغانستان باشد خواه در آمریکا. بخشی از این خشونت‌ها بازمانده از اعصار گذشته و روابط و ارزش‌های کهنه‌ است و بخشی همزاد و هم‌پای شیوه تولید سرمایه‌داری. اما در دنیای امروز، این انبوه خشونت هر خصلتی هم که داشته باشد، به بقاء و بازتولید یک نظام جهانی واحد یعنی سرمایه‌داری امپریالیستی خدمت می‌کند (امپریالیسمی که دیگر صرفاً به غرب منوط نیست).

سرمایه‌داری در همه کشورها (نشسته بر کوه پیشرفته‌ترین فن‌آوری‌ها یا فرو رفته در قعر سنت‌های قرون وسطایی) تبعیض جنسیتی و جنسی و ابزار خشونت را برای ادامه بخشیدن به انباشت سودآور بکار می‌گیرد و منطق عمومی نابرابری و تبعیض و برتری‌جویی را در جامعه بشری تثبیت و تحکیم می‌کند.

جمهوری اسلامی ایران با قوانین، ارزش‌ها، گفتار و عملکرد سیستماتیک‌اش مصداق بارز خشونت بر زنان است. آنچه در جریان خیزش ژینا بر زنان شورشی و مقاوم گذشت و آنچه امروز در بیدادگاه‌ها و زندان‌های ایران می‌گذرد نمونه‌های زنده زن‌ستیزی و خشونت جنسیتی و جنسی و زن‌کشی است. صدور حکم اعدام برای مبارزانی چون وریشه مرادی و پخشان عزیزی، نگهداشتن زینب جلالیان در شرایط مرگ تدریجی، بی توجهی به وضعیت ناگوار سلامت و بهداشت ده‌ها و صدها زن زندانی گمنام و نام‌آشنا در زندان‌های عادی یا امنیتی ایران همگی قطعات پراکنده یک تصویر واحدند. در روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان، فریاد اعتراض خود را به شرایط زنان زندانی و مشخصا حکم اعدام بلندتر کنیم.

@collective98

کلکتیو ۹۸

23 Nov, 15:51


به مناسبت ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان

امروز شنبه سوم آذر ۱۴۰۳ جمعی از فعالین حقوق زنان سنندج مراسمی به مناسبت ۲۵ نوامبر برگزار کردند.

در ادامه مبارزه ۴۴ ساله زنان علیه نابرابری و تبعیض جنسیتی در ایران که با قتل دولتی ژینا امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ وارد مرحله ی دیگری شد انقلابی زنانه انسانی با خواستهای معین و روشن علیه هرگونه تبعیض و با رهبریت زنان و شعار زن زندگی آزادی در وسیع ترین شکلش فریاد زده شد.
در ۲۵ نوامبر که مصادف است با ۵ آذر به پاس جانفشانیهای زنان ایرانی برای رهایی به پاس جسارتها و شجاعتهای زنان علیه ستم و خشونت و به یاد زنان جانباخته به یاد ژیناها و نیکاها و.... فریاد زنان زندانی علیه حکم اعدام را با صدایی بلند به گوش سراسر جهان برسانیم.

زنان مبارز و انقلابی سنندج

سوم آذر ۱۴۰۳

کلکتیو ۹۸

19 Nov, 09:05


🔹مردانی محترم و متجاوز

یکی از مردان متجاوز در پرونده ژیزل پلیکو، که طی چهار سال، شش بار در حالت بیهوشی به او تجاوز کرده است، پیشنهاد داده بود که به مادر خودش هم داروی بیهوشی بخورانند و به او تجاوز کنند. چارلی ۳۰ساله، یکی از ۵۱ مردی است که در بازه سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ به دعوت و همراه دومینیک پلیکو همسر ژیزل، به او در حالت بیهوشی تجاوز کرده است. دومینیک پلیکو قرص خواب و داروی ضداضطراب را در غذای همسرش می‌ریخت و او را بیهوش می‌کرد. در ماه نوامبر سال ۲۰۲۲، پلیس ژیزل را احضار کرد و به او اطلاع می‌دهد که در کامپیوتر همسرش فایلی پیدا کرده که از تجاوزهای مکرر به او در خانه خودش پرده برمی‌دارد.

چارلی اولین‌باری که به ژیزل تجاوز کرد ۲۲ سال داشت. ژیزل در آن زمان ۶۲ساله بود. او و دومینیک پلیکو حتی در شب تولد ۶۶سالگی ژیزل هم او را مورد تجاوز قرار دادند، در تخت خودش و در حالت بیهوشی. او اتهام تجاوز را انکار کرده و گفته قصد تجاوز نداشته است. اما ویدئوهای موجود از مکالمات دومینیک و چارلی، نشان می‌دهد که این دو برای داروخوراندن به مادر چارلی و بیهوش‌کردن او برنامه‌ریزی می‌کنند. چارلی حتی تاریخ و آدرسی را برای این برنامه مشخص می‌کند. هر دو مرد در دادگاه گفته‌اند که نیت تجاوز به مادر چارلی را عملی نکرده‌اند. چارلی ادعا می‌کند از ترس دومینیک این پیشنهاد را داده چون او پرسیده بوده که آیا زنان دیگری در ذهن داری که دلت بخواهد به آنها تجاوز کنی یا شاهد مورد تجاوز قرارگرفتن آنها باشی؟

اکثریت متهمان این پرونده ادعا کرده‌اند که نمی‌دانستند کاری که می‌کنند تجاوز است. آنها می‌گویند دومینیک دروغ می‌گفته که همسرش خودش را به خواب زده، و این بخشی از بازی جنسی آنهاست و او به این رابطه جنسی رضایت دارد. ویدئوها ژیزل را کاملا بیهوش نشان می‌دهد که هیچ تکانی نمی‌خورد و حتی با صدای بلند خروپف می‌کند. یکی دیگر از متهمان به نام پاتریس، پس از یک ساعت وقت گذراندن در اتاق ژیزل و تجاوز به او به دومینیک می‌گوید: «به نظر می‌رسد همسرت واقعا خواب است»، دومینیک جواب می‌دهد که به او قرص خورانده، و بارها این کار را انجام داده و سپس ژیزل را به دست مردان دیگر داده است. پاتریس می‌گوید: «تو مریضی» و خانه را ترک می‌کند، اما هرگز سراغ پلیس نمی‌رود و موضوع را گزارش نمی‌کند: «من یه برق‌کار محترم در محله‌ام هستم و نمی‌خواستم وقتم را در ایستگاه پلیس هدر بدهم.» چند تن از زنان اطراف پاتریس در دادگاه در حمایت از او شهادت دادند و گفتند که او همواره مردی نرم‌خو و دوست‌داشتنی بوده است و تجاوز از او برنمی‌آید.

متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2382/

@harasswatch

کلکتیو ۹۸

18 Nov, 09:08


🚩 گرامیداشت پنجمین سالگرد قیام آبان توسط اعضای کارزار #سه‌شنبه‌های_نه_اعدام در زندان قزلحصار

برگزاری مراسم بزرگداشت یاد و خاطره جان‌باختگان قیام آبان در بند سیاسی زندان قزلحصار

روز جمعه، ۲۵ آبان ۱۴۰۳، زندانیان سیاسی در زندان قزلحصار مراسمی به مناسبت پنجمین سالگرد قیام آبان برگزار کردند. زندانیان ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای قیام آبان، بر ادامه مسیر آنان تا تحقق آزادی، دموکراسی و برابری تأکید نمودند. در پایان مراسم، زندانیان مقاوم از تبعیدگاه قزلحصار علیه حکومت دیکتاتوری ولایت فقیه شعار سر دادند.

@collective98

کلکتیو ۹۸

17 Nov, 19:00


آنچه جرقه جست‌وجوی حقیقت را در ذهن سیمون زیمرمن روشن می‌کند و در ادامه، او را به دفاع از مردم فلسطین می‌رساند، مناظره‌ها، ابراز مخالفت‌ها، افشاگری‌ها و مبارزات جاری در خیابان‌ و محیط‌های آموزشی است. وجود و تداوم این حرکت، حتی اگر در حد پوستر یا شعار ضد اشغالگری بر دیوار دانشگاه باشد، با تصویر دروغین برساخته از اسرائیل در تناقض قرار می‌گیرد و ذهن جست‌وجوگر را برمی‌آشوبد. برای زیمرمن همین اتفاق می‌افتد. او به تاریخ‌سازی صهیونیستی در مورد «سرزمین موعود هزاران‌ساله‌ای» که بدست «وحشیانِ عربِ مادونِ انسان» به منطقه‌ای بی آب و علف و خالی از سکنه تبدیل شده بود و قوم برگزیده یهود به آنجا بازگشت و آبادش کرد شک می‌کند و برای بازبینی واقعیت میدانی با عینکی جدید راهی فلسطین اشغالی می‌شود.

این بار تلاش می‌کند «غیر خودی»ها را ببیند و هم‌زمان رابطه قدرت متکی به سرباز و برج‌ نگهبانی و ایست‌ بازرسی و گیت‌ با فلسطینیان را زیر ذره‌بین قرار دهد. آنچه می‌بیند انسان‌های واقعی است در زندگی روزمره با فرهنگ و رنج‎ها و شادی‌های‌شان و در مقابل، پدیده‌ای که جز آپارتاید و اشغالگری نمی‌توان نام دیگری برایش پیدا کرد. زیمرمن بر این متن به تاریخ واقعی قرن بیستم برمی‌گردد؛ به اشغال و سرکوب و اخراج و «نکبه» یا فاجعه‌ای که از ١٩٤٨ تا به امروز ادامه دارد. همین بیداری سیاسی را یکی دیگر از مصاحبه‌شوندگان در فیلم به نام ایتان از مسیری دیگر پیموده است. ایتان نیز بعد از زیارت‌های چند باره سرزمین موعود در دوران کودکی و نوجوانی، بعد از تحصیلات متوسطه به اسرائیل می‌رود و به ارتش می‌پیوندد. اما از عملکرد این ارتش و همراهی و یا سکوت خودش در برابر ستمگری و خشونت روزمره علیه فلسطینیان تکان می‌خورد و پس از مدتی آنجا را ترک می‌کند و به آمریکا برمی‌گردد و دچار عذاب وجدان می‌شود. او برای ما تعریف می‌کند که چگونه هر فلسطینی اعم از پیر و جوان، زن و مرد و کودک، دائماً مورد خشونت و سرکوب سربازان اسرائیلی قرار می‌گیرد. خانه‌گردی‌ها، ضرب و شتم اسیران و تخریب مزارع و خانه‌های فلسطینیان پیاپی اتفاق می‌افتد. سربازان با سلاح‌های‌شان بر بام‌ها مستقرند و دستور دارند که خود را در برابر چشم مردم فلسطینی به نمایش گذارند. هدف از این حضور و کنترل عریان، تحقیر ستمدیدگان است. سرانجام ایتان سکوتش را می‌شکند و به جنبش اعتراضی در آمریکا ملحق می‌شود.

«اسرائیلیسم‌» حکایت کسانی است که به قول سیمون زیمرمن «به اسرائیل رفتند و از فلسطین برگشتند.» شاید بتوان گفت بزرگترین امتیاز این فیلم فاصله گرفتنش از اسرائیل به مثابه یک کلیت (ماشین آپارتاید ـ اشغالگری ـ استعمار) است. در اینجا حرفی از جناح خوب و جناح بد در بین صهیونیست‌ها نیست. این مستند زبان یهودیانی است که نمی‌خواهند خود را با اسرائیل معنا کنند و در مقابل جنایت و نسل‌کشی و بی‌عدالتی تاریخی می گویند: به نام ما نه!

«اسرائیلیسم» را می‌توانید در نشانی زیر ببینید:
https://www.youtube.com/watch?v=Iq6J7Q6L0yw

@collective98

کلکتیو ۹۸

17 Nov, 19:00


🚩 اسرائیلیسم: نگاه به دولت مستعمراتی اشغالگر از دریچه‌ای دیگر

به تازگی فیلم مستند «اسرائیلیسم» از شبکه تلویزیونی الجزیره پخش شده است (لینک در پایین پست). این مستند در برگیرنده تصاویر و مصاحبه‌هایی‌ست که پیش از هفت اکتبر ٢٠٢۳ در فلسطین اشغالی و همچنین ایالات متحده گرفته شده و تغییر دیدگاه چند یهودی-آمریکایی را از شیفتگان اسرائیل به مخالفان این رژیم اشغالگر به نمایش می‌گذارد. کارگردان فیلم دختر یهودی جوانی به نام سیمون زیمرمن است و تهیه کننده‌اش ارین اکسلمن. در واقع شخصیت اصلی داستان، خود زیمرمن است که رابطه متحول خود با اسرائیل را از کودکی و نوجوانی تا به امروز به تصویر می‌کشد. او از مغزشویی و تبلیغات شبانه‌روزی در جامعه یهودیان آمریکا می‌گوید و از نهادهای آموزشی، مذهبی، سیاسی و روابط خانوادگی و دوستی‌ها که دفاع مطلق از اسرائیل را به فلسفه وجودی هر «یهودی واقعی» تبدیل می‌کند.

در این مستند سفرهای برنامه‌ریزی شده گروه گروه کودک و نوجوان از آمریکا به اسرائیل را می‌بینیم که انجامش یک فریضه دینی/ملی به حساب می‌آید. به تن کردن یونیفرم ارتش اسرائیل، شرکت در مانورها و تمرین‌های نمادین نظامی و تیراندازی به سیبل‌ «دشمن فرضی» جزء ثابت این سفرها است. تاثیر این مغزشویی سیستماتیک به گونه‌ای است که گروهی از این زائران بعد از رسیدن به سن قانونی دوباره راهی اسرائیل می‌شوند تا در ارتش اشغالگر خدمت کنند. به علاوه، نهادهای قدرتمند حامی اسرائیل در جامعه آمریکا در کالج‌ها و دانشگاه‌های این کشور جلساتی با حضور مبلغان جوان اسرائیلی به راه می‌اندازند تا به اصطلاح واقعیات میدانی را برای جوانان یهودی و غیریهودی توضیح دهند و افشاگری‌های مخالفان صهیونیسم و مدافعان مردم فلسطین را خنثی کنند.

زیمرمن به طور موازی تجربه تغییر فکری گروهی از یهودیان آمریکایی و دردسرهایی که با آن روبرویند را به تجربه شهروندان فلسطینی ـ آمریکایی در بازگشت به سرزمین اشغال‌شده مادری پیوند می‌زند و این دو روند موازی را به هم نزدیک و نزدیک‌تر می‌کند. او با گنجاندن نظرات نژادپرستانه و توجیهات سیاسی صهیونیست‌ها و حمایت دستگاه حاکمه آمریکا از اسرائیل (از اوباما گرفته تا ترامپ و بایدن و...) در لابلای فیلمش قطب مقابل جنبش دفاع از حقیقت و عدالت را هم نشان‌مان می‌دهد.

کلکتیو ۹۸

14 Nov, 12:05


🚩 ترانه-ویدئویی برای آهو دریایی
و تقدیم به همه مبارزان راه آزادی و برابری و به یاد و خاطره همه جانباختگان آزادی

ارسالی به کلکتیو۹۸

خیابون و سُکوتیْ تَلخ، جَسَدهای ِ تَماشاچی
گِرِفتی پشت ِ تن، سنگر، با دست ِ خالی میجنگی
حالا یک گله ی وحشی، کشیده چنگ در گیسوت
نبردی تن به تن با تو، که خشمت، مخزن ِ باروت
...
خیابون رامه زیر ِ پات، از اینجا، خوب پیدایی
موهات فریاد ِ توی ِ باد، تنت یک درس ِ تاریخی
طلوع ِ نور ِ پیروزی، تو این شبهای یلدایی
...
تو دل ها ژن-ژیان داریم، میریم تا عمق ِ آزادی
نترسیم، با هم هستیم ما، شکسته سد ِ تنهایی
خیابونا از آن ِ ماست، به رمز و نام ژینایی
...
ط‌نین ِ شوق ِ سارینا، مث ِعصیان نیکایی
تو تعبیر اساطیر و وقوع ِ رسم ِ ققنوسی
تو همخون تگرگ و باد، مث ِ طغیان ویدایی
...
گرفتی شعله ی شورش، جُنون ِ عشق و بیداری
توو چشمات، قره العینی، چه فرقی داره اسم ِ تو؟
سپیده، عادله، مرجان، کوئیر، نینا یا لیلایی
همه، گُردان ِ آهویی، همه امواج ِ دریایی
...
تو دل ها ژن-ژیان داریم، میریم تا عمق ِ آزادی
نترسیم، با هم هستیم ما، شکسته سد ِ تنهایی
خیابونا از آن ِ ماست، به رمز و نام ژینایی

مزدک آذر

@collective98

کلکتیو ۹۸

13 Nov, 13:19


🚩 صدور حکم اعدام برای شش متهم پرونده "شهرک اکباتان"

با حکم شعبه ۱۳ دادگاه کیفری تهران، میلاد آرمون، علیرضا کفایی، امیرمحمد خوش اقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک، متهمان پرونده موسوم به “#شهرک_اکباتان” همه به اعدام محکوم شدند.


بابک پاکنیا وکیل دادگستری با انتشار این خبر نوشت: در پرونده اکباتان، با رای مستشاران شعبه سیزدهم دادگاه کیفری حکم به قصاص نفس صادر شد رییس شعبه با این حکم‌ مخالف بود و رای اقلیت صادرنمود این حکم قابل فرجام خواهی است.
صدای محکومین به #اعدام باشیم!

#ژن_ژیان_آزادی
#جمهوری_اعدام
#نه_به_اعدام
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

@collective98

کلکتیو ۹۸

13 Nov, 11:32


🚩 علیه احکام اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی؛ کبوتران سرزمین زخمی

هستی امیری

می‌نویسد حکم جوانا ابلاغ شد، اعدام. دوباره نگاه می‌کنم. می‌نویسم لعنت و کلمه کم می‌آورم. گوشی را که بالا و پایین می‌کنم اسم و عکسش همه‌جا تکرار می‌شود. این لحظات همه‌چیز درباره حکم اوست. در یک‌ خط خبر از صدور حکم اعدام داده‌اند. در یک جمله حکم قتل او را صادر کرده‌اند. ناتوانی تمام بدنم را می‌گیرد. آنچه در این جهان بی‌ارزش شده جان آدمی است. هم‌سرنوشتی زنان کورد بند زنان حالا در حکمشان هم نمایان شده‌ است. چند ماه قبل پخشان عزیزی و حالا وریشه مرادی به اعدام محکوم شدند.

درباره روند رسیدگی پرونده ایرادات بسیاری وجود دارد اما بعد از یک سال و سه ماه جنگ روانی، آزار و شکنجه و محرومیت از ملاقات و حقوق اولیه، انتظار برخورد قانونی و عادلانه منطقی نیست مخصوصا که اگر از پیرامون آمده باشی به اسارت در مرکز. هرچند باید تاکید کنیم قوانین موجود خود منشا ناعدالتی قضایی هستند و اساسا انتظار عدالت و رسیدگی عادلانه از اجرای تام‌و‌تمام قوانین موجود امری بیجا است. مخالفت با صدور حکم اعدام اگر از روند رسیدگی آغاز شود نهایتا در جایی به دفاع از اعدام معترف خواهد شد. دقیقا در جایی که رسیدگی را قانونی و عادلانه ببیند ناگزیر به اعدام روی خواهد آورد.

حکم اعدام برای هرکس و با هرجرمی حتی به موجب قانون و دادگاهی صالح بی‌عدالتی محض است. اعدام مسئله‌ای حقوقی و قضایی نیست که به مواد خام و بی‌جان قانونی استناد کنیم بلکه امری تماما سیاسی است. استدلال قضایی البته در جایی که افراد خط و منش سیاسی محکوم به اعدام را قبول ندارند بیشتر نمایان می‌شود. چرا که هویت سیاسی محکوم قابل مصادره و انکار نیست. استدلالِ ایرادات در روند رسیدگی دقیقا به ما نشان می‌دهد که نه محکوم به اعدام حیاتش مسئله است و نه فلسفه وجودی اعدام، بلکه عدم رعایت حقوق متهم از سوی دادگاه و در حقیقت نمایش ناقص قضایی دادگاه است که مسئله شده‌ است و مثلا اگر قاضی شعبه ۱۵ به وریشه و وکلا اجازه دفاع می‌داد برای ما چه معنی‌ای می‌داد؟

به همین خاطر اگر فعال سیاسی ادعا کند که مخالف اعدام است، در دفاع بدون اماواگرش از مخالف سیاسی خودش محک زده می‌شود.
دفاع از حیات و تضمین زندگی، ابتدایی‌ترین وظیفه دولت است، نه آنکه دولت ناتوانی خود را با سلب حق حیات مردم پاسخ دهد. همان دولت (البته اگر بتوان اسم آن را دولت گذاشت) که خود بر جان و زندگی مردم اسلحه کشیده است، در پاسخ به هر کنش و واکنشی سرکوب را انتخاب می‌کند و طناب دار عیان‌ترین و بی‌رحمانه‌ترین شکل سرکوب‌هاست. چرا که فرد زندانی به مثابه اسیر را در دادگاهی نمایشی با قوانینی که خود نوشته‌، محکوم و حکم اعدام را اجرا می‌کنند.

گفته‌اند مجازات ابزاری است برای دفاع از جامعه در برابر تجاوز به وضعیت اساسی و حیاتی‌اش. درحقیقت اما دولت مجازات را برای جرائم از دید خودش سنگین و فجیع اجرا می‌کند و این فجیع‌بودن نه به معنای درگیرکردن و تجاوز به جامعه، بلکه فجیع درقبال منافع خود دولت است. برای دولت اقتدارگرا چه چیز فجیع‌تر از آن است که تضادهای موجودش عیان شود؟ مخصوصا اگر سوژه رسواکننده از حاشیه و میان فرودستان آمده باشد. فکر می‌کنم مجازات اعدام برای دولت دیگر پاسخی در برابر تجاوز به جامعه نیست بلکه پاسخی در برابر حمله به تضادها و ناتوانی‌های خود است. به همین خاطر اعدام، یعنی کشتن و حذف محکوم، مهمترین ابزارش خواهد بود. وجود امکان صدور حکم اعدام برای هر دولتی به هرجرمی در عمل تقدیم ابزار سرکوب و حذف افشاکنندگان بحران‌ها است. با همین استدلال نیز باید تا لغو آخرین حکم اعدام و حذف مجازات اعدام از قوانین پیش رفت.

وریشه مرادی اعتصاب غذا کرد تا صدایی باشد در این آهنگ ناموزون اخبار موجود علیه اعدام و حالا خود محکوم به اعدام شده‌ است. وریشه زنی کورد است، علیه داعش در کوبانی جنگیده و آثار جنگ بر بدنش هنوز باقی است. جنگ را دیده‌ و مبارزه را زندگی کرده‌ است. سربریدن داعش را روایت کرد و حالا راوی رنج و ستمی خواهد بود که محکوم به مرگ با طناب دار خواهد داشت. به قول خودش که می‌گوید: «مقاومت زندگیست، ایستاده‌بودن را از زاگرس یاد گرفتم و تا ایستاده‌بودن زاگرس؛ ایستاده‌ام.»

@harrasswatch
@collective98

کلکتیو ۹۸

12 Nov, 19:43


🚩 جمعی از زندانیان سیاسی زندان لاکان رشت که پیش از این به کارزار سه‌شنبه های نه به اعدام پیوسته بودند، اعلام کرده‌اند در ادامه اعتصاب غذای هر سه‌شنبه، این هفته در اعتراض به صدور حکم اعدام علیه وریشه مرادی در اعتصاب غذا خواهند بود.

آنان حکم اعدام علیه این زن کورد را محکوم نموده و خواهان لغو مجازات اعدام، از جمله حکم وریشه مرادی شده‌اند.

زندانیان اعتصابی این کارزار شامل زندان‌های زیر می‌باشد:

زندان‌های اوین (بند زنان ،بند ۴و۸)، قزلحصار(واحد ۳و۴)، مرکزی کرج ، تهران بزرگ، اراک ، خرم آباد ، اسد آباد اصفهان ، شیبان اهواز ، نظام شیراز ، بم ، کهنوج ، مشهد ، قائمشهر ، لاکان رشت (بند مردان و زنان )، اردبیل ، تبریز ، ارومیه ، سلماس ، خوی ، نقده ، سقز ، بانه ، مریوان ، کامیاران و دستگرد اصفهان

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
سه‌شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳

@collective98

کلکتیو ۹۸

10 Nov, 20:38


🚩 صدای وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد محکوم به اعدام، از زندان اوین

متن شعر به #کوردی:

"کوتری سپی
نامه‌ی ئاشتی
ولاتیكی زامداری بو میژوو ئه‌برد
راوچی هاتن
ديو جامه‌یان بو راگرت و
ده‌سریژیان کرد
له‌ پر زه‌وی زریکاندی
ئاسمان له‌ خو راچهلکا
خوینی کوت
دلوپ
دلوپ
به‌ سه‌ر هه‌موو دنیا تكا!"

🔥ترجمه #فارسی:

"کبوتر سفید،
پیغام صلح سرزمینی زخمی را
برای تاریخ می‌برد.
شکارچیان آمدند،
دیوها دوره‌اش کردند و آزارش دادند.
ناگهان، زمین فریاد کشید،
آسمان از خواب پرید،
خون کبوتر
قطره
قطره
بر جهان چکید!"

شعری از جلال ملکشاه

#جمهوری_اعدام
#نه_به_اعدام

@collective98

کلکتیو ۹۸

07 Nov, 15:12


🚩 شعار «فلسطین را آزاد کنید» از پاریس، از قلب مسابقات فوتبال، علی‌رغم تمام ممنوعیت ها و سرکوب‌های دولت‌های غربی

نام #فلسطین تا زمان تداوم آپارتاید و #نسل‌کشی طنین انداز خواهد شد، در همانجا که انتظارش را ندارید...

در هفته چهارم رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپا، پاری‌سن‌-ژرمن در خانه مغلوب مهمان اسپانیایی خود، اتلتیکو مادرید، شد. پاریسی‌ها با نتیجه ۲ بر ۱ شکست تلخی را تجربه کردند. پیش از آغاز بازی دو تیم پاری سن-ژرمن و اتلتیکو مادرید در ورزشگاه خانگی پاریسی‌ها، پارک دِ پرنس، هواداران پاریسی برای #فلسطین سنگ تمام گذاشتند و با بنری بزرگ شعار «#فلسطین_را_آزاد_کنید» سر دادند.

#فلسطین_غرق_در_خون
#نسل‌کشی_فلسطینیان
#آپارتاید_نظامی_اسرائیل_میکشد

@collective98

کلکتیو ۹۸

05 Nov, 16:44


🚩 چهل و یکمین هفته از کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در ۲۴ زندان مختلف

هشدار درباره متهمان پرونده اکباتان پشت درهای بسته

در حکومت اعدامی ، سرکوب و اعدام کماکان در حال افزایش است و متاسفانه این رویکرد ضد انسانی علیه شهروندان و زندانیان مثل همیشه به عنوان یک رویه ادامه دارد.
به طوری که از اول آبان تا کنون نزدیک به ۵۶ تن از زندانیان اعدام شده‌اند؛ و از هفته گذشته تا کنون نیز دستکم ۲۳ تن حلق آویز شده اند، که یکی از این اعدام شده‌ها یک زندانی هموطن یهودی به اسم آروین قهرمانی  در زندان دیزل آباد کرمانشاه بود که در روند دادرسی بسیار مبهم و ناعادلانه محکوم به اعدام شده بود.

روز گذشته نیز شاهد محاکمه ۸ تن از جوانان بازداشت شده اعتراضات ۱۴۰۱ موسوم به پرونده اکباتان در پشت درهای بسته بودیم که با توجه به اتهامات سنگین وارده به آنها بیم آن می رود در معرض حکم اعدام قرار گیرند.

کارزار " سه‌شنبه‌های نه به اعدام" اکنون در هفته چهل و یکم در ۲۴ زندان مختلف کشور گسترش پیدا کرده و هموطنان در داخل و خارج از کشور در هفته‌های اخیر در حمایت از کارزار تجمع‌های مختلفی داشته‌اند و این نشان از عزم راسخ مردم ایران در لغو حکم غیر انسانی "اعدام" است.

خاطر نشان می شود همانطور که در گزارش هفته پیش آمده بود ۴ تن از هم‌وطنان بلوچ به نام‌های عیدو شه‌بخش ، عبدالغنی شه‌بخش ، عبدالرحیم قنبرزهی و سلیمان شه‌بخش، از اعضای کارزار، حکم اعدامشان در دیوان عالی تایید و به شعبه یکم اجرای احکام دادسرای ناحیه ۳۳ ارجاع شده‌است و هر لحظه ممکن است حکمشان اجرا و به چوبه دار سپرده شوند.

با توجه به  اینکه سرعت ماشین کشتار روز به روز در حال افزایش و فزونی است، ضروری است که تمام فعالان در حوزه های مختلف جهت توقف و لغو حکم اعدام در ایران مخالفتشان را بسیار رساتر از قبل فریاد کنند و عاملان و آمران ماشین اعدام و کشتار را در برابر وجدان‌های بیدار افشا نموده و آنان را نسبت عمل جنایتکارانه خود پاسخگو و محاکمه نمایند. این خواسته ممکن نخواهد بود جز با مقاومت و عمل جمعی مردم آزاده و تمامی فعالان سیاسی ، حقوق بشری ، صنفی ، مدنی و ... که توقف اقدام برایشان امری ضروری و مهم است.

کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در هفته چهل و یکم روز سه‌شنبه ۱۵ آبان در ۲۴ زندان مختلف در اعتصاب خواهند بود.

این زندانها شامل زندانهای زیر می‌باشند:
زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج ، زندان تهران بزرگ، زندان اراک ، زندان خرم آباد ، زندان اسد آباد اصفهان ، زندان شیبان اهواز ، زندان نظام شیراز ، زندان بم ، زندان کهنوج ، زندان مشهد ، زندان قائمشهر ، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان اردبیل ، زندان تبریز ، زندان ارومیه ، زندان سلماس ، زندان خوی ، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان و زندان کامیاران

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳

@collective98

کلکتیو ۹۸

02 Nov, 18:22


🚩 اعتراض رادیکال یک زن علیه حجاب اجباری و مردسالاری سرکوب‌گرانه از نوع دانشگاهی

روز شنبه، ۱۲ آبان ۱۴۰۳، دانشگاه علوم و تحقیقات تهران صحنه‌ای از اعتراض جسورانه یک دانشجوی زن بود؛ اعتراضی که فراتر از یک حرکت فردی، فریادی علیه تحمیل حجاب اجباری و ساختارهای سرکوب‌گر مردسالارانه در فضای دانشگاهی به شمار می‌آید. این دانشجو با کنار گذاشتن حجاب و لباس‌های اجباری، به‌طور نمادین اعتراضش را به تحمیل هویت و کنترل بر بدن زنان بیان کرد. اقدام او پیام روشنی داشت: بدن زن نه وسیله‌ای برای اعمال قدرت است و نه ابزاری برای تحمیل ایدئولوژی‌های سرکوبگر.

این حرکت نمادین در واقع خشم انباشته‌شده‌ی زنان و دانشجویان را بازتاب داد؛ خشم و نارضایتی‌ای که به سیاست‌های تهاجمی و اجبارگرانه‌ای معترض است که سال‌هاست بدن و آزادی فردی زنان را هدف قرار داده. در حالی که دانشگاه به‌عنوان نهاد علمی باید حامی تفکر آزاد و حق انتخاب باشد، این دانشجو در اعتراض به نقض چندباره این حقوق و فشارهای مکرر حراستی ها، حجاب و لباس اجباری را کنار گذاشت تا اعلام کند که از اسارت این ساختارها خسته است، مثل میلیونها زن دیگر در کشور!

اما پاسخ این جسارت، خشونت عریان نیروهای حراست بود. آنها با زور و تهدید، لباس‌ها را بر سرش کردند، او را به شکلی تحقیرآمیز مورد ضرب‌وشتم قرار دادند و به مکانی نامعلوم بردند. عده ای از تعرض جنسی به او قبل از بازداشت خبر داده اند این برخورد نه تنها پرده ای از سیاست‌های سرکوب‌گرانه علیه زنان است، بلکه نشان میدهد چگونه دانشگاه به جای پایگاهی برای آزادی، به محلی برای کنترل و تحقیر بدل شده است.

این دانشجوی شجاع با اعتراض بی‌پرده‌اش، فریاد نسل جوانی را نمایان کرد که حاضر نیست به هیچ قیمتی زیر بار زور دیکتاتور برود و بهای آن را هم پرداخت می کند.

#جمهوری_زن_ستیز
#زنان_به_عقب_برنمیگردند

@collective98

کلکتیو ۹۸

02 Nov, 13:15


🚩 بدرقه ژینا مدرس گرجی، روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان، توسط فعالان زن سنندج برای اجرای حکم ۱۶ ماه حبس

امروز شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳، #ژینا_مدرس_گرجی برای اجرای حکم ۱۶ ماه حبس، خود را به دفتر اجرای احکام سنندج معرفی کرد و روانه زندان شد. جمعی از فعالان زن وی را تا درب دادگاه بدرقه کردند. یکی از حاضران میگوید: ژینا خواهر همه ماست، او نه تنها به نام خودش، بلکه بنام همه ما فعالان زندان راهی زندان میشود، امیدواریم روزی برسد که هیچ کس بخاطر فعالیت هایش حبس نخورد و همه این عزیزان بتوانند آزاد شوند و به آغوش خانواده شان بازگردند.

بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان، شعبه ۴ اجرای احکام کیفری شهرستان سنندج در تاریخ اول آبان طی ابلاغیه‌ای از این فعال زن کُرد خواسته بود ظرف ۱۰ روز جهت اجرای حکم صادره در این شعبه حاضر شود.


@collective98

کلکتیو ۹۸

01 Nov, 10:44


🚩 اول نوامبر، روز جهانی کوبانی ست، روز پیروزی خلق متحد کورد در روژآوا علیه محاصره و اشغال نظامیان داعش

روز جهانی کوبانی، اول نوامبر، نمادی فراتر از یک مقاومت ساده در برابر تهاجم داعش است؛ این روز یادآور یکی از شکوهمندترین جلوه‌های مبارزه انقلابی و ایستادگی مردمان کرد در روژاوا برای تحقق آرمان آزادی، برابری و عدالت است که در ادامه مقاومت مردم کورد باکور در ترکیه تعریف میشود.

در سال ۲۰۱۴، زمانی که تهاجم نیروهای داعش کوبانی را در آستانه سقوط قرار داده بود، زنان و مردان کرد در یگان‌های مدافع خلق (YPG) و یگان‌های مدافع زنان (YPJ) به پا خواستند و به نمادی از اراده انقلابی در برابر نیروهای اشغالگر تبدیل شدند و توانستند مانع یک قتل عام احتمالی بزرگ توسط داعش در این منطقه شوند.

این مقاومت، تنها نبردی نظامی نبود، بلکه تجلی آرمان‌های انقلابی جنبش روژاوا نیز بود که در آن زنان نقشی پیشرو داشتند، و به جهانیان نشان دادند که آزادی و برابری در بطن مبارزه ای مداوم و با اراده ای جمعی و سیاسی مردمی متولد می‌شود: بسیاری از کوردهای باکور در روزهای محاصره برای رساندن اسلحه و امکانات به مبارزان کوبانی جانشان را در مرزها توسط گلوله های ترکیه و داعش از دست دادند، صدها نفر کشته شدند ولی دشمن پیروز نشد. کوبانی نقطه‌ای بود که مرزهای معمول مبارزات جهانی را در هم شکست و وجدان‌های بیدار سراسر جهان را به خود فراخواند و بیش از همه انترناسیونالیست ها و چپ ها به حمایت از آن در گوشه به گوشه جهان برخواستند، همبستگی ای که نظیرش کمتر دیده شده بود و یادآور همبستگی چپ جهانی با مردم ویتنام بود در جنگ امپریالیستی آمریکا علیه آنها.

از آن زمان، روز جهانی کوبانی به یادمانی برای پاسداشت روحیه ایستادگی و آرمان‌خواهی انقلابی کُردها تبدیل شده، روزی که فراتر از نبردی محلی، صدای فریاد مردمانی است که در برابر ستم و سرکوب ایستاده‌اند و برای جهانی عادلانه‌تر، مستقل‌تر و متکی بر اراده خلق ها مبارزه می‌کنند.

در روزهای اخیر که روژآوا از نو مورد حملات اشغال‌گرانه ترکیه قرار گرفته، پشتیبانی از انقلابیون این جغرافیا و حمایت برای بقای پروژه‌ی سیاسی اجتماعی در حال پیشروی آنها، بخشی لز مسئولیت جمعی همه ما به شمار می‌رود چون سرنوشت مردمان تحت ستم منطقه عمیقا بهم گره خورده است.

#کوبانی
#روژآوا

@collective98

کلکتیو ۹۸

01 Nov, 07:19


🚩 محکوميت مرتضی صیدی، ناصر امیرو و محمد ایران‌نژاد، سه کارگر ساختمانی و زندانی سیاسی، توسط دادگاه انقلاب شهریار به دو سال حبس

مرتضی صیدی، ناصر امیرو و محمد ایران‌نژاد، سه کارگر ساختمانی و زندانی سیاسی، توسط دادگاه انقلاب شهریار به دو سال حبس محکوم شدند. این سه نفر ابتدا در بازپرسی قلعه حسن خان تحت بازجویی قرار گرفتند و سپس به اتهامات سیاسی، از جمله اعتراض به شرایط کار و حقوق کارگران، محاکمه شدند. حکم صادرشده علیه این کارگران بدون ارائه دلایل و شواهد کافی بوده و از سوی فعالان کارگری به عنوان ابزاری برای سرکوب جنبش‌های کارگری و صدای اعتراضات توصیف شده است. این حکم در شرایطی صادر می‌شود که جامعه با مشکلات اقتصادی و فشارهای اجتماعی زیادی روبروست و خواسته‌های کارگران برای بهبود شرایط کار و معیشت همچنان بی‌پاسخ مانده است. محکومیت این سه کارگر به دو سال حبس، نشانی دیگر از محدودیت‌های شدید بر حقوق کارگران و آزادی بیان است.

@collective98

کلکتیو ۹۸

29 Oct, 13:31


🚩 پیوستن زندان کهنوج به کارزار "سه‌شنبه‌های‌ نه به اعدام" در چهلمین هفته این کارزار

“تایید حکم اعدام چهار تن از اعضای کارزار”

این روزها ماشین اعدام در حکومت مستبدِ ولایت‌فقیه، بی‌دنده و ترمز سرعت گرفته و سر باز ایستادن ندارد. در حکومت قرون وسطایی حاکم بر ایران روزانه شاهد گسترش فزاینده اعدام‌ها هستیم. از  ابتدای سال جاری تاکنون قریب به ۵۶۷ اعدام صورت گرفته که ۱۵۰ تن از محکومان تنها در مهرماه اعدام شده‌اند. به طوری که در هفته اول آبان ماه، ۲۷ تن به دار آویخته شدند و ۲۱ اعدام در ۳ روز اجرا شد. یعنی هر روز هفت اعدام. 

متاسفانه روز گذشته، جمشید شارمهد پس از ۴ سال حبس ظالمانه اعدام شد. جمشید شارمهد تمام این مدت در بازداشگاه امنیتی محبوس بود و نهادهای امنیتی در چهار سال گذشته با هدف پنهان نگه داشتن شکنجه‌ها و نقض حقوق‌انسانی وی، اجاره انتقال جمشید شارمهد به بند عمومی را نداده بودند.

در اقدام سرکوبگرانه دیگر، روز ۴ آبان حکم چهار زندانی سیاسی _عقیدتی بلوچ توسط دیوان تایید و به اجرای احکام دادسرای امنیت تهران ارجاع داده شد؛ این چهار زندانی به نام‌های عیدو شه‌بخش ، عبدالغنی شه‌بخش ، عبدالرحیم قنبرزهی و سلیمان شه‌بخش از اعضای کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" هستند و در شرایط بسیار اسفبار نزدیک از ۱۶ ماه پیش در "بند امن" واحد سه زندان قزلحصار محبوس بوده و جانشان در خطر جدی است و هر لحظه احتمال اجرای حکم آنان وجود دارد.

در ادامه این سرکوب‌ها در چند روز گذشته بی‌دادگاه کیفری دو تهران، ۵ زندانی سیاسی زنِ محبوس در اوین را که به اعدام‌ها‌ی گسترده، اعتراض کرده بودند مجموعاً به ۲۷ ماه حبس اضافی محکوم نمود. که یکی از آنها زندانی سیاسی وریشه مرادی است که با اتهام واهی بغی روبرو بوده و خود در معرض حکم اعدام است. وی ۱۹ روز  است در اعتراض به صدور احکام عدام و گسترش آنها اعتصاب غذا کرده‌است.

با تمام این سرکوب‌ها و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، اما مقاومت و ایستادگی همچنان ادامه‌ دارد. چنان‌که هفته گذشته همزمان با کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" جمعی از خانواده‌های زندانیان محکوم به اعدام مقابل مجلس تجمع اعتراضی علیه اعدام برگزار نمودند. شعار نه به اعدام سر دادند و از نیروهای سرکوبگر نترسیدند. ما این شجاعت را ستایش می‌کنیم و به این خانواده‌های مقاوم درود می‌فرستیم.

در خبری دیگر، روز گذشته جمعی از زندانیان سیاسی زندان کهنوج استان کرمان، در نامه‌ای اعلام کردند که از این هفته به کارزار‌ "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" می‌پیوندند و در اعتصاب غذا خواهند بود.

اعضای این کارزار در چهلمین هفته خود در ۲۴ زندان مختلف، اعدام‌های گسترده در ایران و همچنین ارجاع پرونده  ۴ زندانی بلوچ ـ که در دادگاهی بسیار مبهم و به دور از حق دادرسی منصفانه محکوم شده‌اند ـ را شدیداً محکوم می‌کند و از همه فعالان سیاسی، حقوق بشری و تمام وجدان‌های بیدار می‌خواهد صدای این زندانیان بی نام و نشان و تمام محکومان به اعدام باشند و خواهان حمایت عملی از خانواده‌های محکومان به اعدام هستند. ما همچنان تاکید می‌کنیم تنها راه توقف ماشین اعدام، اقدام و همبستگی جمعی است.

در هفته چهلم، زندانیان اعتصابی در زندان‌های زیر در اعتصاب هستند:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرم‌آباد، زندان اراک، زندان اسدآباد اصفهان، زندان نظام شیراز، زندان شیبان اهواز ، زندان بم، زندان مشهد، زندان لاکان رشت (بند زنان و مردان)، زندان قائمشهر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان کهنوج کرمان

سه‌شنبه‌ ۸ آبان ۱۴۰۳
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

@collective98

کلکتیو ۹۸

21 Oct, 10:02


این‌که مراسم‌های‌ یادبود تصویر تحریف‌ شده‌ای از تاریخ ارائه می دهد، دیگر برای هیچ‌کس جز ساده لوحان، شگفت‌آور نیست. هدف از برگزاری آن‌ها ارائه روایتی مطابق نظر روز حاکمان در هر دوران است. باز نویسی تاریخ جنگ دوم جهانی ابعاد وسیع‌تری دارد و رسانه‌ها، کتاب‌های درسی، موزه‌ها و در برخی کشور ها حتی سیاست‌های عمومی را در بر می‌گیرد.
ادامه در لینک پ د اف:
https://ir.mondediplo.com/IMG/pdf/edito_benoit.pdf

کلکتیو ۹۸

21 Oct, 10:02


تاریخ به روایت دسیسه گران از جنگ جهانی دوم تا درگیری های خاورمیانه
آنچه می‌خوانید مقدمه مقاله‌ای است که به‌نوا بره‌ویل Benoît Bréville عضو هیئت تحریریه ماهنامه لوموند دیپلماتیک در مورد روند رو به گسترش بازنویسی معوج تاریخ نزدیک به ویژه از سوی مراجع سیاسی و آکادمیک غرب نگاشته است. این مقاله تامل برانگیز در شماره ماه اکتبر ٢٠٢٤ لوموند دیپلماتیک منتشر شده که متن کامل آن را در فرمت پ د اف ضمیمه همین مقدمه کرده‌ایم. مترجم این مطلب به زبان فارسی برای سایت لوموند دیپلماتیک مرمر کبیر است. کلکتیو٩٨

هنوزمرکب قلم امضای تسلیم نامه آلمان، در ماه مه ۱۹۴۵، خشک نشده بود که مؤسسه‌ی نظرسنجیIFOP از مردم فرانسه پرسید: «به نظر شما کدام کشور بیشترین نقش را در شکست آلمان در سال ۱۹۴۵ ایفا کرد ؟» در آن زمان، همه به یاد داشتند که میلیون‌ها سرباز شوروی در جبهه‌ی شرق جان باختند و نقش مهمی در تضعیف ارتش نازی ایفا کردند به همین دلیل ۵۷٪ از پاسخ‌دهندگان شوروی را به‌عنوان مهم‌ترین عامل شکست آلمان معرفی کردند. اما در سال ۲۰۲۴، وقتی همان پرسش تکرار شد، پاسخ‌ها کاملاً متفاوت بود: ۶۰٪ از شرکت‌ کنندگان در نظرسنجی، آمریکا را موثرترین کشور در شکست آلمان می‌دانستند و تنها ۲۵٪ شوروی را.
براساس شرایط سیاسی و منافع دوران، حافظه‌ی جمعی با گذشت زمان تغییر می‌کند. در طول سال‌ها، صنعت سینمای آمریکا نقش ایالات متحده را به‌عنوان منجی جهان و قهرمانی سربازان آمریکایی در جنگ جهانی را با فیلم‌هایی چون «طولانی‌ترین روز» ۱۹۶۲، «نجات سرباز رایان» ۱۹۹۸ ، «پاتون»۱۹۷۰ و یا «قرمز بزرگ» ۱۹۸۰ به نمایش گذاشت. در مقابل، حزب کمونیست فرانسه، که یاد قربانیان اتحاد شوروی فروپاشیده را زنده نگه می‌داشت، بسیار تضعیف شد. طی چهل سال گذشته، دولت فرانسه بزرگداشت عملیات ورود ارتش آمریکا به سواحل نرماندی را به‌عنوان نقطه‌ عطف جنگ جهانی دوم معرفی کرده است.
در اوایل دوران پس از جنگ و برای مدتی طولانی، عملیات نرماندی به عنوان رویدادی با اهمیت نسبی تلقی می‌شد. برای مثال، روز ششم ژوئن ۱۹۴۹، در پنجمین سالگرد آن، مراسم ساده‌ای برگزار شد : یک گروه محلی شیپورچی، دو دختر جوان که تاج‌های گل بر ساحل گذاشتند و چند هواپیمای بمب افکن که بر فراز محل پرواز کردند و گل بر زمین ریختند، هرچند بعدها مراسم کمی مفصل‌تربرگزار شد اما هرگز هیچ رئیس‌جمهور آمریکایی در آن حضور نداشت. حتی در سال ۱۹۶۴، ژنرال دوگل از شرکت در این مراسم خودداری کرد و گفت : «می‌خواهید من در مراسم بزرگداشت ورود آمریکایی ها به نرماندی شرکت کنم، در حالیکه این عملیات آغاز اشغال مجدد کشورم بود ؟ نه، نه، روی من یکی حساب نکنید».
در سال ۱۹۸۴، در بحبوحه تشدید تنش‌های میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، همه چیز تغییرکرد. از آن پس، برگزاری مراسم بزرگداشت ۶ ژوئن با برنامه‌های تلویزیونی صبحگاهی در ایالات متحده همزمان شد و جنبه‌ نمایشی و بعد ژئوپلیتیکی خود را دیگر هرگز از دست نداد. فرانسوا میتران در آن سال رونالد ریگان، ملکه الیزابت دوم، نخست‌وزیر کانادا پیر الیوت ترودو، و بودوئن ول، پادشاه بلژیک را دعوت کرد. «جهان آزاد» اتحاد خود را به نمایش می‌گذاشت و خود را به ‌عنوان حامی دموکراسی معرفی می‌کرد. ریگان در یک سخنرانی با لحنی تهاجمی اظهار داشت : «نیروهای شوروی که به مرکز اروپا آمده بودند، پس از بازگشت صلح، به کشور خود بازنگشتند. کسی از آن‌ها دعوت نکرده بود و نزدیک به چهل سال پس از جنگ، هنوز اینجا هستند.»
از آن زمان، در هر مراسم تهیه فهرست مهمانان، ترتیب و محتوای سخنرانی‌ها، و نحوه برگزاری رژه‌های نظامی، به فرصتی برای انتقال یک پیام سیاسی تبدیل شد. در ششم ژوئن سال گذشته، به مناسبت هشتادمین سالگرد، حداقل بیست‌وپنج رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر و شخصیت‌های سلطنتی بر سواحل نرماندی قدم گذاشتند. اردوگاه آتلانتیک به‌طور کامل حضور داشت، اما برای نخستین بار از زمان جنگ سرد، هیچ نماینده‌ای از روسیه دعوت نشده بود، حتی یک مشاور سفارت نیز حضور نداشت. کاخ الیزه اعلام کرد: «روسیه به دلیل شرایط موجود و به ویژه جنگ تجاوزکارانه علیه اوکراین دعوت نشده است.» در مقابل، رئیس‌جمهور اوکراین در مراسم حضور داشت و چهار هزار تماشاچی به احترامش کف زدند. آقای جو بایدن به فداکاری سربازان آمریکایی اشاره کرد و گفت: «آزادی ارزشمند است، دموکراسی ارزشمند است، آمریکا ارزشمند است و جهان ارزشمند است». آقای ولودیمیر زلنسکی به یکی از مقایسه‌های تاریخی معروف خود دست زد و توضیح داد که «چگونه نبرد نرماندی با مبارزه عادلانه‌ای که ملت اوکراین امروز پیش می‌برد، هم‌راستاست.» بدین ترتیب، روسیه که در نبرد استالینگراد ماشین جنگی هیتلر را درهم شکسته بود، به‌طور ضمنی در کنار رژیم نازی قرار داده شد.

کلکتیو ۹۸

16 Oct, 16:02


🚩 کشتار سیستماتیک مهاجران افغانستانی در مرز سراوان؛ مهاجرستیزی حکومتی و نژادپرستی افغانستانی ستیزانه فراگیرشده با همدستی یکدیگر جان عزیز دست‌کم ۲۶۰ نفر را گرفته‌اند


حادثه تیراندازی مرگبار در منطقه مرزی کلگان سراوان، نمادی از سیاست‌های بی‌رحمانه و سرکوبگرانه جمهوری اسلامی علیه مهاجران افغانستانی است که با سکوت و بی‌عملی مقامات همراه شده است. بر اساس گزارش‌های منتشرشده از منابع محلی و سازمان‌های مستقل مانند «حال‌وش»، نیروهای مرزی ایران به طور سازمان‌دهی‌شده به سمت حدود ۳۰۰ نفر از مهاجران تیراندازی کرده‌اند که تنها ۶۰ تا ۷۰ نفر از این جمعیت جان سالم به در برده‌اند؛ بقیه یا کشته شده‌اند یا به شدت زخمی شده‌اند.

این مهاجران که اکثراً از ولایت بادغیس افغانستان و عمدتاً جوان و کم‌سن‌وسال بوده‌اند، با امیدی به دور از خشونت و نابرابری به مرزهای ایران پناه آورده بودند. با این حال، نیروهای نظامی جمهوری اسلامی که از پیش کمین کرده بودند، با استفاده از سلاح‌های سنگین همچون آرپی‌جی و تیراندازی مستقیم، آنها را به خاک و خون کشیدند. شاهدان عینی و مهاجرانی که از این حادثه جان به در برده‌اند، تأیید کرده‌اند که بیش از ۲۶۰ نفر از مهاجران در این حمله کشته شده‌اند.

علی‌رغم مستندات گسترده از این کشتار و گزارش‌های متعدد از منابع معتبر، قاتلان جمهوری اسلامی تا این لحظه هیچ واکنشی نشان نداده‌اند. سکوتی که بازتاب سیاست‌های کلان و سازمان‌دهی‌شده‌ای است که مهاجران افغانستانی را هدف قرار می‌دهد و با نژادپرستی و بیگانه‌هراسی در جامعه ایران تقویت می‌شود و به فاجعه هایی از این دست منجر می‌شود؛ ایران با خشونت و سرکوب، بحران مهاجرت افغانستانی‌ها را تشدید کرده و حقوق اولیه انسانی آنها را به سادگی نادیده می‌گیرد.

جلوگیری از چنین خشونت‌هایی نیازمند مسئولیت جمعی و اقدامات غیردولتی است، به‌ویژه در شرایطی که حاکمیت با گسترش گفتار نژادپرستانه و دیگری‌ستیزانه، به ترویج نفرت دامن می‌زند. در این وضعیت، هرکسی که به هم‌صدایی با این گفتار حکومتی بپردازد، ناخواسته در این خشونت‌ها شریک می‌شود و نقش‌آفرینی می‌کند.


#نژادپرستی_میکشد

@collective98

کلکتیو ۹۸

16 Oct, 15:13


کشتار صدها مهاجر افغانستانی در مرز سراوان

اعلامیه «شبکه همبستگی با زنان»

طبق گزارش سازمان حقوق بشری ایران، ده‌ها مهاجر افغانستانی که در حال ورود به ایران بودند، از سوی پولیس مرزی این کشور کشته و زخمی شده‌‎اند. مطابق آمار تخمینی این نهاد، از حدود ۳۰۰ مهاجر، ۶۰ و یا ۷۰ نفر توانسته‌اند فرار کنند و باقی، کشته یا زخمی شده‌اند. هنوز، آمار دقیقی از کشته‌ها و زخمیان این حادثه در دست نیست. آنچه تا کنون از جزییات این فاجعه همگانی شده است، نمایش یک جنایت هول‎ناک بشری‎ست. این جنایت، در منطقه‌ی سراوان رخ داده؛ نقطه‌ی مرزی ایران و پاکستان که مهاجران از آن‌جا به شکل قاچاق وارد ایران می‌شوند.

ابعاد گسترده‌‎ی این جنایت بشری و انسانی، نشان می‌دهد که مطابق پالیسی دولت ایران در کنترل ورود مهاجران افغانستانی، انجام شده و در واقع، خواسته‌اند با خلق چنین فاجعه‌ای، ترس ورود به ایران را افزایش دهند. به این سادگی هم نیست که دولت فرمان داده باشد و نیروهای نظامی آن را اجرا کرده باشند. به رگبار بستن چندصد نفر بی‌‎دفاع که از یک رژیم تروریستی فرار کرده‌‎اند، باید انگیزه‌‎ی کافی داشته باشد تا آن سرباز را به خلق چنین فاجعه‌‎ای همراهی کند. این انگیزه، از تعریف افغانستانی به عنوان دیگری و دشمن اخلاقی می‎‌‌آید که این روزها در فضای رسانه‌های و جمعی ایران علیه مهاجران و پناهندگان افغانستانی جریان دارد. چنین انگیزه‌ای، از کف خیابان‎‌ ‌های ایران بلند و در نقطه‌‎ی مرزی این‎‌‌گونه خودش را نشان می‎‌‌دهد. این فاجعه، پیاده‌‎سازی شعارهای «مرگ بر افغانی» در خیابان‎‌‌های ایران است. متاسفانه ما در پایان این فاجعه نیستیم؛ این آغازی از فاجعه‎‌‌ای است که با چهره‌‎ی فاشیسم به میان آمده و امکان‌‎های خشونت‎گری خود را آشکار می‎‌‌کند.

شبکه‌‎ی همبستگی با زنان، با تاکید بر این که، کشتار جمعی ده‎ها مهاجر افغانستانی توسط پولیس مرزی ایران، یک جنایت بشری است، نهادهای حقوقی و قضایی ایرانی و بین‎‌‌المللی را مسوول پی‌گرد و مجازات عاملان این جنایت می‎‌‌داند. این پیگرد، باید بتواند در آینده از اتفاق افتادن چنین جنایت‎‌‌هایی در نقاط مرزی یا داخل ایران از سوی پولیس و مردم ایران، جلوگیری کند.

اگر جریان‎‌های پیش‎رو در افغانستان و ایران نتوانند به شکل هدف‎مند و برنامه‎ریزی شده علیه راست افراطی و واپس‎گرای بانی چنین خشونت‌‎هایی کار کنند، در آینده دامنه‌ی افغانستانی‌ستیزی و افغانستانی‌هراسی گسترده‌‎تر خواهد شد. گسترش این فضا، ممکن به کاهش مهاجران و پناهندگان افغانستانی در ایران بینجامد؛ اما فضای سیاسی ایران را به جریان فاشیستی‌ای می‌سپارد که در آینده‌ی نزدیک به افغانستان و دیگر کشورهای منطقه نیز صادر خواهد شد؛ مانند ولایت فقیه که در چهره‌های مختلف تاکنون در افغانستان و منطقه، بازسازی و بازتعریف می‌شود.

شبکه‎ همبستگی با زنان
۲۵.۷.۱۴۰۳ / ۱۶.۱۰.۲۰۲۴

@collective98

کلکتیو ۹۸

16 Oct, 06:18


🚩هیچ نظمی در خلاء زاده نمی‌شود

نقدی بر بیانیه‌ی «علیه نظم نوین تحمیلی بر خاورمیانه»


کارگاه دیالکتیک


فراخوان ضدجنگی که اخیراً به‌همت جمعی از رفقای دور و نزدیک منتشر شده* (علیه «نظم نوین» تحمیلی بر خاورمیانه) تمرکز خود را به واکنش در برابر جریان مسلط جنگ‌طلبانه و حامی اسرائیل معطوف کرده است. از آنجا که این فراخوان لبه‌ی تیز نقد خود را تنها متوجه یکی از سویه‌های ماجرا کرده است (گیریم سویه‌ای که دست بالا را دارد)، روایتی چپ‌گرایانه در چارچوب همان منطق دوگانه‌سازِ مسلط عرضه کرده است. مشخصاً در این متن نقش و جایگاه جمهوری اسلامی و پیوند آن با حکمرانی داخلی در بحران‌ کنونی مورد نقد قرار نگرفته است. اگرچه دولت اسراییل و حامیان امپریالیست‌اش در جهنمی که فلسطینان گرفتار آن‌اند نقش اصلی را داشته‌اند، اما دست‌کم طی چهل و پنج سال اخیر ابعاد این جهنم نمی‌توانست بدون نقش‌آفرینی مخرب جمهوری اسلامی و به‌اصطلاح «محور مقاومت» در خاورمیانه تا این مرزهای تراژیک گسترش یابد.

نقد ما بر بیانیه به‌هیچ رو ناظر بر آن نیست که تهیه‌کنندگان متن یا امضاکنندگانِ آن به نکته‌ی فوق باور ندارند، بلکه از دید ما تفکیک و اولویت‌بندی‌ای که این متن بر اساس آن تنها یک سویه‌ی ماجرا (شر بزرگ‌تر) را برجسته کرده است، هم به‌لحاظ روش‌شناسیِ تحلیلِ تاریخی و هم به‌لحاظ سیاسی نادرست و زیان‌بار است. چون با چنین تصویری، درهم‌تنیدگیِ ریشه‌های تکوین و بازتولید بحران و ستم و رنج در خاورمیانه به حاشیه می‌رود. برای مثال، ضرورت مبارزه‌ی همبسته و انترناسیونالیستیِ مردمان خاورمیانه که متن به‌درستی از آن یاد می‌کند، تنها درصورتی - به‌سان یک ضرورت - آشکار می‌شود که درهم‌تنیدگی شالوده‌ی ستم‌ها و رنج‌ها مورد بازشناسی و تاکید قرار گیرد.

به‌رغم اینکه با نیت‌مندیِ ضدجنگ بیانیه کاملا همدلیم و با بسیاری از نکات متن در شرح و نقد ریشه‌ها و پیامدهای پیشبرد فاجعه‌بار پروژه‌ی صهیونیستی-امپریالیستی در فلسطین و خاورمیانه توافقِ نظر داریم، اما از دید ما مسکوت‌گذاشتن جایگاه و‌ کارکرد دولت ایران در تعمیق بحران‌ فلسطین/خاورمیانه هیچ توجیهی ندارد. چرا که این غفلت موجب شده است بیانیه، به‌رغم اشاراتی تزئینی به برخی کلیدواژه‌های خیزش ژینا، فاقد مرزبندی روشنی با گفتار چپ محور مقاومت باشد. بیانیه قادر نیست به مخاطبانش نشان دهد که چرا ایستادگی در برابر استعمارگریِ جنگ‌طلبانه‌ی دولت اسراییل (و در همبستگی فعال با آرمان‌ فلسطین) به شیوه‌ای درونی پیوند دارد با پیکار علیه دستگاه سلطه و ستم حاکم بر ایران؛ و اینکه ما مجبور نیستیم در یکی از دو حبهه‌ی مسلط بایستیم.

نقد فوق همچنین بر این درک متکی‌ست که در شرایط حاضر گفتار و چشم‌انداز سیاسی چپ درباره‌ی فلسطین بیش از هر زمانی باید از فضای دوقطبی‌ای که گفتارهای دولت‌محور و پروژه‌های قدرت‌مدار حول بحران خاورمیانه پرورده‌اند فاصله بگیرد تا بتواند تکیه‌گاهی برای مبارزه با تاثیراتِ عمومیِ بازدارنده‌ی این گفتارها و پروژه‌ها تدارک ببیند. برای روشن‌تر شدنِ منظورمان، قدری به‌عقب بازگردیم:

زمانی وفاداری به آرمان فلسطین یکی از مهم‌ترین اصولِ سیاسیِ چپ ایران (و‌ جهان) بود. اما پس از پیدایش جمهوری اسلامی و تلاش‌های نظام‌مندش درجهت ادغام مساله‌ی فلسطین در نظام ایدئولوژیک و راهبردهای ژئوپولتیکی‌اش، سخن‌گفتن از مساله‌ی فلسطین برای چپ‌گرایان در ایران و خاورمیانه هر دم‌ دشوارتر و پیچیده‌تر شد. وانگهی، با به‌حاشیه‌رفتن چپ در سطح جهانی و تلاش‌های نظام‌مندی که به اسلامیزه‌شدنِ فزاینده‌ی جنبش مقاومت فلسطین منجر شدند، حمایت و همبستگی با فلسطین دشوارتر شد. این پیچیدگی و دشواریِ مضاعفْ خلایی گفتاری و سیاسی در رویکرد به مساله‌ی فلسطین (از منظر چپ) ایجاد کرد که در گذر زمان هرچه بزرگ‌تر شد.

سربرآوردن جریان «چپ محور مقاومت» نشانه‌ و پیامدی از این وضعیت و خلاء همزادِ آن بود. به‌دلیل تکیه‌ی مفرط و حقانیت‌طلبِ این جریانِ شبه‌آنتی‌امپریالیست بر مساله‌ی فلسطین و مصادره به‌مطلوبِ آن، برای چپ‌‌گرایان تنگنای سخن‌گفتن از فلسطین حادتر شد. غیاب گفتار و پراتیک بدیل چپ حول مساله‌ی فلسطین (یا فقدان بُرد و‌ نفوذ اجتماعی‌اش)، مقارن شد با رشد دو رویکرد مخالف: در یک‌سو، استفاده‌ی ابزاری دولت ایران از رنج تاریخیِ فلسطینیان؛ و در سوی دیگر، گفتارسازیِ یک‌جانبه‌ی اندیشکده‌ها و رسانه‌های مین‌استریم غربی در حمایت از اسرائیل. بر بستر چنین شرایطی، فهم انتقادی مساله فلسطین و موضع‌گیری مستقل نسبت به آن برای توده‌ی ستمدیدگان ایران و خاورمیانه از همیشه دشوارتر شده است.

ادامه متن را در اینجا بخوانید:

https://tinyurl.com/mpberkc5

@kdialectic
@collective98

کلکتیو ۹۸

15 Oct, 20:17


🚩 سی و هشتمین هفته کارزار "سه‌شنبه های نه به اعدام" در ۲۲ زندان مختلف ادامه دارد

همزمان با روز جهانی علیه اعدام حکومت اعدامی در ایران ، ۷ تن را در زندانهای مختلف اعدام کرد.
در هفته گذشته نیز بیش از ۳۶ تن اعدام شدند  به طوری که تنها در روز ۱۸ مهر، ۱۹ تن حلق‌آویز گردیدند. در میان این اعدام‌شدگان دو کودک مجرم به اسم مهدی براهویی و علی شیروانی وجود داشتند، که در زمان بازداشت به ترتیب ۱۷ و ۱۵ سال سن داشتند.

در ادامه این سرکوب‌ها و خشونت‌ها، قضائیه حکومتی در ۲۲ مهر ماه پرونده قطع دست ۸ متهم به سرقت را در تهران به دادگاه ارجاع داد. این میزان خشونت علیه مردم ایران همزمان با "روز جهانی علیه اعدام" توسط حکومت ایران نشان از به سخره گرفتن و لگدمال کردن قوانین حقوق بشر بین‌المللی است؛ تا در برابر اعتراضات و قیام احتمالی سد ببندد .

اعضای"کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام" اکنون بیش از ۸ ماه است که سه شنبه هر هفته دست به اعتصاب غذا می‌زنند و در مقابل احکام غیر انسانی اعدام مقاومت می‌کنند.

این کارزار که از بهمن ۱۴۰۲ از زندان قزلحصار شروع شده ، با مقاومت و پایداری زندانیان  اعتصاب‌کننده تا به امروز، به ۲۲ زندان مختلف گسترش یافته است.

هدف این کارزار مقابله با احکام غیر انسانی اعدام و لغو آن در ایران است و در این مدت تلاش کرده است صدای زندانیان زیر حکم اعدام فارغ از هر نوع اتهامی باشد. و همانطور که خانم مای ساتو گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران در آخرین اظهاراتش کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام را مورد اشاره قرار دادند ، از شخص ایشان ، شورای حقوق بشر و همه نهادهای بین‌المللی حقوق بشر انتظار اقدامات عاجل‌تر و جدی‌تری در متوقف کردن این ماشین کشتار داریم ، اقداماتی موثرتر که جان بسیاری از زندانیان بی‌پناه در گرو آن است.

فلذا از همه وجدان‌های بیدار و رسانه‌های مستقل و مردمی انتظار می‌رود که در راستای لغو اعدام و مقابله با آن قدم بردارند. تا این مبارزه در جامعه نهادینه شود تا کشوری آزاد، برابر و به دور از خشونت و اعدام به همراه صلح و دموکراسی با قوه قضاییه مستقل را بسازیم.

در همین راستا این سه‌شنبه، ۲۴ مهر ۱۴۰۳، اعضای این کارزار در هفته سی‌و‌هشتم در ۲۲ زندان مختلف در اعتصاب غذا خواهند بود.

زندانیان اعتصابی شامل زندانهای زیر می‌باشند:
زندان اوین(بند زنان،بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرم آباد، زندان اراک، زندان اسد آباد اصفهان، زندان نظام شیراز، زندان بم، زندان مشهد، زندان لاکان رشت(بند زنان و مردان)،زندان قائمشهر، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران.

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
۲۴ مهر ۱۴۰۳

@collective98

کلکتیو ۹۸

14 Oct, 15:13


فایل پی دی اف «مارکس و فمینیسم»

ترجمه: آنیشا اسداللهی

کلکتیو ۹۸

14 Oct, 15:10


🚩 مارکس و فمینیسم

سیلویا فدریچی

ترجمه آنیشا اسداللهی

نقد اقتصاد سیاسی


در این نوشته بر جنبه‌های فمینیسم و جنسیت در نظریه‌ی مارکس تمرکز شده است. روش‌شناسی مارکس ابزارها و مقولاتی منطقی را در اختیار ما گذاشته تا بتوانیم همزمان به جنسیت و طبقه، فمینیسم و ضدیت با سرمایه‌داری بیندیشیم. با این حال، ادای سهم او در این زمینه غیرمستقیم است، زیرا مارکس هرگز نظریه‌ی جنسیت را تکامل نبخشید. لحاظ کردن نقش کار بازتولیدی، کار بردگی، کار مهاجر، کار در جنوب جهانی و بیکاران در تحلیل انتقادی سرمایه‌داری و تقسیم کار آن اهمیت به‌سزایی دارد. کار بازتولیدی وسیع‌ترین شکل فعالیت در این کره‌ی خاکی است و زمینه‌ی اصلی تقسیمات درون طبقه‌ی کارگر به حساب می‌آید.

در دهه‌ی 1970 میلادی، برخی فمینیست‌ها مارکسی متفاوت را کشف کردند؛ آن‌ها در جست‌و‌جوی نظریه‌ای بودند که بتواند ریشه‌های ستم بر زنان را از دیدگاه طبقاتی توضیح دهد.

نتیجه یک انقلاب نظری بود که مارکسیسم و فمینیسم هردو را متحول کرده است. با درک نقش محوری کار بدون مزد زنان در خانه با هدف تولید نیروی کار، این تنها کار خانگی نبود که بازتعریف شد، بلکه ماهیت خود سرمایه‌داری و مبارزه با آن نیز تعریف تازه‌ای یافت. این موضع به این معنا بود که مارکس را وارونه کنیم تا اهمیت کارش برای فمینیسم را نشان دهیم.

متن کامل را در وبسایت نقد اقتصاد سیاسی بخوانید:

https://pecritique.com/2023/07/26/%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B3-%D9%88-%D9%81%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D9%84%D9%88%DB%8C%D8%A7-%D9%81%D8%AF%D8%B1%DB%8C%DA%86%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87/

@collective98

کلکتیو ۹۸

12 Oct, 08:09


🚩 چرا خواهرم کوثر دهبان‌زاده را دستگیر کرده‌اند
نامه زندانی سیاسی میثم دهبان‌زاده در رابطه با دستگیری خواهرش کوثر

در شهر و خانواده‌ایی مذهبی_سنتی به دنیا آمدیم و رشد کردیم، تماماً تحت آموزش و تربیت خانواده‌ای که بیش از ده‌ نفر آنها پیوسته در جبهه بودند و اغلب جانباخته و پرپر شده همان جنگ شده بودند.

از کودکی و نوجوانی یاد گرفتیم که غیرتی و متعصب باشیم از نوع "ناموس پرستی" که نکند تارِ مویی از آنها بیرون باشد و یا زبانم لال از مدرسه تا خانه را تنها بیایند ...چرا که ما خانواده شهیدیم!!
وقتی تصویر "آقا" از تلویزیون پخش می‌شد اگر صلوات نمی‌فرستادیم گناه‌کار و اگر سوال خارج از عرفی می‌پرسیدیم و یا حرفی "آنچنانی" می‌زدیم، اخطارهای فوری از نزدیکترین کسان خود دریافت می‌کردیم که همراه بود با تهدید و تحقیر و تخفیف و...!!

در عین حال، شب‌هایی بود که چیزی برای خوردن نداشتیم ، حتی لقمه‌ی نان !!
زیر سقف آسمان با شکم گرسنه در منزل سرایداری "عکس در ماه" را ستایش می‌کردیم.

آرزویمان جان دادن برای همین "نظام مقدس" بود ، با پاهای برهنه که بعضا تا مغز و استخوان بریده می‌شد ، گریه و زاریمان برای بچه‌های مظلوم فلسطین بود و از خدا نه یک جفت دمپایی که سلامتی و صحت " آقا" را طلب می‌کردیم.
با دیدن اقوام سپاهی ( دایی و عمو و...) به خود می‌بالیدیم ، به ویژه وقتی می‌دانستیم برای جنگ با "ضد انقلاب" به ماموریت رفته‌اند و آرزو می‌کردیم که هر چه زودتر بزرگ شده مثل آنها، در روزهای سخت از مردم و امنیت کشورمان دفاع کنیم!!

برای نماز به مسجد می‌رفتیم، بر روی فرش‌های نرم که مثل موکت‌های زبر خانه‌یمان، زانوهایمان را نمی‌خراشید و بخاری‌های آن بر خلاف علاءالدین خانه‌یمان ، بجای گاز‌های خفه کننده و بوی دود ، گرما تولید می‌کرد ؛ شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه سر می‌دادیم!!

باری... گذشت. و خود وارد جامعه شدیم ، در کمال حیرت و درد ، دیدیم که همه چیز دروغ بود و خنجری از فریب در پشتمان فرو رفته... به ویژه در دی ماه ۹۶ شاهد کسانی بودیم که در خیابان‌ها برای اعتراض آماده بودند. آنها هم جوانانی امثال من بودند ، یعنی همان "ضد انقلاب‌هایی" که خویشان من هم در ردیف "سپاهیان انقلاب" برای کشتن آنها می‌رفتند.

وقتی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و به موج بیکاران و "زیر خط فقرهای تحصیل کرده" پیوستم تازه با شرایط فاجعه بار اجتماعی مردمان آشنا شده و مثل همه جوانان در صدد اعتراص به شرایط موجود و استیفای حقوق پایمال شده خود برآمدم ، فلذا در زمره "ضد انقلاب‌هایی" در آمدم که جزء سرپناهی ، شغلی شرافتمندانه و یا ذره‌ای کرامت ، حقوق انسانی و آزادی‌هایشان چیز دیگری نمی‌خواستند و تنها به همین جرم در خیابانها و خانه‌هایشان آماج گلوله‌ها قرار می‌گرفتند و یا بر چوبه‌های دار حلق اویز شده و در زندان‌ها مورد شدیدترین بی‌رحمی‌ها قرار می‌گرفتند...

حال پس از آنها ، در سال ۱۳۹۹ نوبت من شد که سوژه وحشیگری‌ها  و جنایات این خدا‌نشناسان "ولایی" قرار گیرم.

از این که امثال من در چنان محیطی به یک مخالف سیاسی ، ضد ولایت فقیه و به قول خودشان "ضد انقلاب" مبدل شده بودم ، بسیار کینه به دل گرفته و انتقام می‌گرفتند.مستقیم یا غیرمستقیم خانواده‌ام (پدر ، مادر ، خواهرم کوثر) را تحت فشار قرار می‌دادند و از هیچ رذالت و فشاری کوتاهی نکردند.چه در مورد خودم در زندان‌های ( اوین ، مرکزی یاسوج، گوهردشت ، تهران بزرگ و قزلحصار) و یا انفرادی و تبعید و ... و چه در مورد خانواده‌ام که در تازه‌ترین مورد اقدام به دستگیری خواهرم ( کوثر) کرده‌اند و برای ارعاب و فشار بیشتر بر من و خانواده‌ام او را دستگیر و مستقیم به دخمه‌های انفرادی زندان شیراز برده‌اند در حالی که جز علاقه‌اش به من (علاقه هر خواهر به برادرش)  هیچ جرم دیگری ندارد و جز نترسیدن در پیگیری کارهای قضائی من هیچ " خلاف شرعی" را مرتکب نشده.

فشارهای این جانیان اطلاعاتی پیش‌تر منجر به دوبار سکته مادرم شد و حال با دستگیری کوثر (جگر گوشه‌مان و از قضا کمک کار خانواده در تهیه داروهای مادرم ) به حمله قلبی دیگری رسیده. البته از این جانیان هر جنایتی بر‌ می‌‌آید و درست به همین دلیل هم بدون هیچ اطلاعی و در بی‌خبری کامل او را به سلول‌های انفرادی منتقل کرده تا هر بلایی که می‌خواهند بر سر او بیاورند و وادارش کنند که آنچه می‌خواهند را اعتراف کند ولی این وحوش اطلاعاتی هم می‌دانند که جز اعتراف به این که خواهر من است از او چیزی نخواهند شنید. اگر چه نوید افکاری را هم فراموش نکرده‌ایم که در همان جا و با وجود بی‌گناهی مظلومانه بر چوبه دار به‌شهادت رساندند.

حال از همه وجدانهای بیدار می‌خواهم که صدای خواهرم ( کوثر دهبانزاده) باشند.
هرچند من و خواهرم ، از همه جگرگوشگانِ میهنمان که آنها هم بی‌هیچ گناهی به شهادت رسیدند ، عزیزتر نیستیم.

زندانی سیاسی میثم دهبان‌زاده
مهر ۱۴۰۳ زندان قزلحصار

@collective98

کلکتیو ۹۸

09 Oct, 07:10


🚩 جان محمد تقوی محبوس در بند ۲۰۹ زندان اوین به خاطر اعتصاب غذا و عدم رسیدگی پزشکی در خطر است.

زندانی سیاسی #محمد_تقوی که از روز ۱۱ تیر ۱۴۰۳، در بند ۲۰۹ اوین به سر می‌برد، با خواسته انتقال به بند عمومی و در اعتراض به شکنجه شدید هم سلولی خود و پرونده‌سازی علیه خود و هم پرونده‌ای هایش بیش از یک ماه است که در اعتصاب غذا است.

به گزارش یک منبع مطلع، روز یکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳، زندانی سیاسی محمد تقوی با جسمی نحیف برای شرکت در دادگاه، از بند ۲۰۹ اوین به دادگاه منتقل شد. به گفته همین منبع او به قدری نحیف شده بود که اطرافیان از دیدن او حیرت کردند.
وی چهار ماه پیش از بند عمومی به بند ۲۰۹ به دستور قاضی ایمان افشاری منتقل شد تا مورد آزار و اذیت و شکنجه برای اعتراف گیری اجباری قرار گیرد.
وی با دو زندانی دیگر از جمله یک زندانی افغانستانی هم سلول است که به شدت شکنجه شده و در وضعیتی وخیمی قرار دارد. یک علت دیگر اعتصاب غذای او اعتراض به شکنجه این فرد است.

لازم به ذکر است که جلسه رسیدگی به پرونده زندانی سیاسی سیدمحمد تقوی در یک پرونده مشترک با شش زندانی سیاسی دیگر از جمله برادرش مجتبی تقوی و بابک علیپور، وحید بنی عامریان، پویا قبادی، علی اکبردانشورکار، ابوالحسن منتظر در روز یکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳، برگزار شد اما وی در دادگاه شرکت نکرد و دادگاه را غیرقانونی و شرایط بازداشت و نگهداری خود در بند امنیتی را غیرانسانی دانست و حاضر نشد صورتجلسه دادگاه را امضا کند. وی و چهار زندانی دیگر در این پرونده به اتهام بغی با کیفرخواست اعدام روبرو هستند.

این زندانی سیاسی در دهه شصت چهار سال در زندان بود و طی چند سال گذشته چندین بار بازداشت شده‌است.

@collective98

کلکتیو ۹۸

08 Oct, 13:48


🚩 "کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در ۲۲ زندان مختلف کشور در آستانه "روز جهانی علیه اعدام" وارد ۳۷ امین هفته اعتصاب غذا شد

حکومت اعدام در ایران برای جلوگیری از اعتراضات مردمی به ماشین اعدام و کشتار خود سرعت بخشیده است.
تنها در روزهای ۱۰ و ۱۱ مهر ۳۰ تن در زندانهای مختلف کشور اعدام شده‌اند که ۳ تن از آنها زن بوده‌اند. و یک زندانی به نام "محمود دهمرده" که محکوم به اعدام بوده در زندان زابل بر اثر سکته قلبی و عدم رسیدگی پزشکی جان خود را از دست داد.
در هفته گذشته یک زندانی سیاسی به نام "حمید حسین‌نژاد حیدرانلو" توسط دادگاه انقلاب ارومیه محکوم به اعدام شد.این زندانی از فروردین ۱۴۰۲ بازداشت شده است و تحت شکنجه وادار به اعتراف اجباری شده است و بدون رعایت حداقل حق دادرسی منصفانه به اتهام "بغی" محکوم به اعدام شده و جانش در خطر است.

اکنون در آستانه "روز جهانی علیه اعدام" که توسط مجمع عمومی سازمان ملل اعلام شده است؛ شاهد شدیدترین خشونت‌ها توسط حکومت قرون وسطایی هستیم که زندانیان را در ملاء عام اعدام می‌کند و در رتبه نخست اعدام در جهان است. به طوری که از ابتدای سال ۱۴۰۳ تا کنون قریب به ۴۵۰ تن را اعدام کرده است.
این در حالی است که بسیاری از کشورهای جهان مجازات اعدام را در کشور خود لغو و یا در صدد بر چیدن آن هستند.

لذا "کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام" از نهادها و ارگانهای سیاسی ، مدنی و حقوق بشری مستقل داخلی و بین‌المللی همچنان می‌خواهد که برای نجات جان محکومان به اعدام در ایران از این کارزار حمایت کرده و جامعه جهانی را برای محاکمه و بازخواست سران این رژیم بخاطر بیش از چهار دهه جنایت علیه بشریت و کشتار و اعدام زندانیان، مجاب نمایند.

اعضای "کارزار سه‌شنبه‌‌های نه به اعدام" در ۲۲ زندان مختلف در سی‌وهفتمین هفته خود، روز سه‌شنبه، ۱۷ مهر ۱۴۰۳، در زندان‌های زیر دست به اعتصاب غذا زده‌اند:
زندان اوین(بند زنان،بند ۴و۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خرم‌آباد، زندان اراک، زندان اسد آباد اصفهان، زندان نظام شیراز ،زندان بم ، زندان مشهد ، زندان لاکان رشت(بند زنان و مردان)، زندان قائمشهر،زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده ، زندان سقز ، زندان بانه ، زندان مریوان ، زندان کامیاران .

#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

۱۷ مهر ۱۴۰۳

@collective98

کلکتیو ۹۸

07 Oct, 20:27


🔺 ملت، ملیت و قوم در مصاحبەی پادکست بانگ آزاد با کامران متین

#کامران_متین
#تئوری
#ناسیونالیسم

@KurdistanProblematic

کلکتیو ۹۸

06 Oct, 11:42


🚩 وخامت حال زندانی سیاسی گمنام مجید روشن‌نژاد:
نیاز فوری به رسیدگی پزشکی و محرومیت از حقوق قانونی

مجید روشن‌نژاد که با اتهام اخلال در زندان از طریق مشارکت در آتش‌سوزی در اوین به شش سال و نیم حبس محکوم شده‌است. این زندانی سیاسی در بند ۴  در تیپ ۴ محبوس است در وضعیت نامناسب و بدون رسیدگی پزشکی قرار دارد.

وی نیازمند رسیدگی پزشکی و جراحی مچ دست است اما وی با بخیه سطحی در مرداد ماه تنها یک روز در بیمارستان لقمان بستری و بدون رسیدگی تکمیل پروسه درمان به زندان برگردانده شد.

لازم به ذکر است وی از اواخر مردادماه ممنوع‌االملاقات بوده و بدون تفکیک جرایم در بند زندانیان متهم به سرقت و اقدام مسلحانه قرار دارد. و به درخواست‌های وی برای انتقال به اوین موافقت نمی‌شود. آقای روشن‌نژاد از داشتن وکیل در روند دادرسی محروم بوده‌است.

#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

@collective98

کلکتیو ۹۸

06 Oct, 07:38


#هم‌اندیشی‌ـ‌چپ
موج تازه‌ی افغانستانی‌ستیزی و تشدید فشار بر مهاجران افغانستانی -- بخش ۱

شرکت‌کنندگان: طاهره سجادی، حمیدرضا فراهانی و سعید افشار (گفت‌وگوگردان)

۲ مهر ۱۴۰۳ (۲۳ سپتامبر ۲۰۲۴)


موج تازه‌ی #نژادپرستی ضد مهاجران افغانستانی‌‌ روز‌به‌روز بیشتر اوج می‌گیرد:
-- محروم‌کردن افغانستانی‌ها از حقوق پایه‌ی انسانی؛ ممنوعیت ورود آن‌ها به برخی شهرها و حتی نفروختن نان به آن‌ها؛
-- اخراج روزانه‌ی هزاران #افغانستانی و تبلیغ دائمی مسئولان درباره‌ی ضرورت اخراج‌ها؛
-- اعلام آمار دروغ چندبرابری درباره‌ی جمعیت مهاجران افغانستانی؛
-- اظهارات بی‌پایه‌ی اعضای «خانه‌ی کارگر» درباره‌ی موقعیت‌های شغلی کارگران افغانستانی ...

این نژادپرستی که ریشه‌های عمیقی در اقتصاد سیاسی سرمایه‌داری ایرانِ کنونی دارد در سطح حاکمیت محدود نمانده. بخش‌هایی از جامعه هم با اظهارات‌ ضدافغانستانی ابعاد هراس‌انگیزی از نژادپرستی را آشکار می‌کنند.

برخی از پرسش‌ها یا موضوع‌هایی که در این گفت‌وگو با شرکت‌کنندگان در میان گذاشته شد:
 
* تاریخ‌چه‌ی مهاجران / پناهندگان افغانستانی در ایران.
* نگاه به #افغانستانی‌ستیزی برخی ایرانیان باوجود اشتراک‌های دینی، فرهنگی، زبانی و تاریخی دیرینه میان ایران و افغانستان.
* نظام‌مند بودن تبعیض علیه افغانستانی‌ها در ایران.
* تحلیل از تأثیر «دیگری‌سازی» بر روابط فردی و اجتماعی.
* تأثیر فرایند دیگری‌سازی و تفرقه‌افکنی به‌دست قدرت‌های خارجی در منطقه بر وضعیت اجتماعی و سیاسی افغانستان و نقش آن در ایجاد و تشدید بحران‌های داخلی و منطقه‌ای.
* نقش رسانه‌ها در تشدید یا کاهش افغانستانی‌ستیزی و تبعیض‌های اجتماعی در ایران.
* راه‌کارهای عملی‌ برای مقابله با این تبعیض‌ها و تغییر نگرش جامعه.

لینک یوتیوب:
https://youtu.be/1n-uKMIWm5I
‏ ‏