◾وقتی نقطه قوتت فهمیدن است، نقطه ضعفت هم فهمیدن است چراکه کندت میکند.
◾وقتی نقطه قوتت عمیق شدن است، نقطه ضعفت هم عمیق شدن است، چراکه سعی میکنی که در یک لیوان هم غواصی کنی.
◾وقتی دنبال پاسخ به سختترینهایی، آسانترینها را نمیبینی.
◾وقتی در انتخاب درمان محتاط و دقیقی، از درمان عوارض گریزانی و به آنها دقت نمیکنی.
◾وقتی در لذتِ درمان غرقی، از اهمیت پیشگیری غافلی
◾وقتی دنبال نادرترینهایی تا دیدهشوی، و برای تشخیص و درمانشان شُهره شوی، شایعترینهایی که استیجر هم میداند را نمیدانی.
◾وقتی قدرتِ درمان و حس همهتوانی مسحورت میکند، پیشآگهیها بیاهمیت میشوند.
◾وقتی ارتباطها را خوب میفهمی، دنبال ربط در بیربطهایی.
◾وقتی هنرت غواصیست، سرت به کف استخر میخورد. وقتی....
در روابط دیگر هم همین است مثلا در رابطه با تعارضات زن و شوهرها:
🔹اگر نقطه قوتِ رابطه تعلق و ابراز محبت است، نقطه ضعف و علت رنجشها هم حس طرد است.
🔹اگر نقطه قوت رابطه تعهد است، نقطه ضعفش هم سختگیری و حساسیت به قولهاست.
🔹اگر نقطه قوت رابطه مراقبت و توجه است، نقطه ضعفش هم چسبندگی و حس کنترل است....
چون قدرت و ضعف دو روی یک سکهاند، به همین خاطر دیدن همزمانشان بسیار سخت است، باید عکسی از سوی دیگر سکه بگیری و بچسبانی روی دیوار تا هرروز ببینیاش،
حتی لحظهی قبل از امتحان هرروز، هرروز....
«آدم قدرتطلب با قدرت تباه میشود، آدم پول دوست با پول، آدم مطیع با اطاعت و آدم لذتجو با لذت.» -
هرمان هسه