چشم‌انداز ایران @cheshmandaz_iran Channel on Telegram

چشم‌انداز ایران

@cheshmandaz_iran


کانال نشریه چشم‌انداز ایران. تلفن: 02166433207.
ارتباط با ما: [email protected]


توئیتر: https://twitter.com/
LotfollahMeisam

Promotional Article for Telegram Channel 'چشم‌انداز ایران' (Persian)

چشم‌انداز ایران یک کانال تلگرامی است که توسط نشریه چشم‌انداز ایران اداره می‌شود. این کانال به منظور ارائه آخرین اخبار، مقالات و تحلیل‌های مرتبط با ایران و جهان به وجود آمده است. اگر به دنبال آشنایی با مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران هستید، کانال چشم‌انداز ایران بهترین منبع برای شماست. با دنبال کردن این کانال شما به روز با آخرین تحولات در این حوزه‌ها خواهید بود. اطلاعات تماس با کانال عبارتند از: تلفن: 02166433207، ایمیل: [email protected]، و لینک توئیتر: https://twitter.com/LotfollahMeisam. بنابراین، اگر علاقه‌مند به دنبال کردن اخبار و مطالب مهم از منابع معتبر هستید، به کانال چشم‌انداز ایران بپیوندید تا از اطلاعات به‌روز و موثق برخوردار شوید.

چشم‌انداز ایران

06 Feb, 17:09


🔻رقص با شیطان

🖊
گفت‌وگوی هیثم مناع با روزنامه اومانیته

💠 هیثم مناع، فعال حقوق بشر سوری است که از دوران حافظ اسد با این رژیم مبارزه کرده است. او به دلیل فعالیت‌هایش در زمان حافظ اسد، هجده سال از عمر خویش را در زندان به سر برده است. او ضمن آنکه از سقوط خاندان اسد خوشحال است، دست به افشای پروژه هیئت تحریرالشام و احمد الشراع می‌زند. آنچه در ادامه می‌آید گفت‌وگویی است که با روزنامه «اومانیته» در تاریخ 31 دسامبر 2024 داشته است.
این گفت‌وگو را در سایت اومانیته بخوانید.

🌐 پیر باربانس: احمد الشراع، رهبر هیئت تحریرالشام (HTC)، دیدگاه خود را درباره تغییر رژیم در سوریه در گفت‌وگوهایی بیان کرده است. نظر شما درباره اظهارات اخیر او چیست؟

مناع: اگر لباس‌های جدید و کراوات او را کنار بگذاریم، مانند کسی که کودتای نظامی کرده صحبت می‌کند. همان الگویی که در استان ادلب داشتند. نقشه راه آن‌ها بسیار رقت‌انگیز است. او می‌خواهد همایشی ایجاد کند و در آن هوادارانش و چند نفر دیگر را گردهم آورد و در ابتدا برای چند سال انحصار قدرت و سرنوشت مردم کشور را در دست بگیرد.

🌐 پیر باربانس: آیا پروژه اپوزیسیون دموکراتیک و سکولار که شما یکی از نمایندگان آن هستید، می‌تواند در پروژه HTC ادغام شود؟

مناع: امروز تجربه خمرهای سرخ با پرچم سیاه را پیش‌روی خود داریم. برای دولت فعلی تجربه ادلب یک الگوست، اما در آنجا تا به امروز حتی یک زندانی را در یازده زندان تحت کنترل خود آزاد نکرده‌اند، حقوق زنان وجود ندارد و هیچ حزبی بجز خودشان در آنجا اجازه فعالیت ندارد. وقتی از مزدوران خارجی که برای جهاد به سوریه آمده‌اند می‌پرسید می‌گویند «در اروپا بعد از پنج سال پناه‌جویان را به‌عنوان عضو شهروند به رسمیت می‌شناسند، این افراد ده سال است در سوریه فعالیت دارند». آن‌ها از اظهارنظر درباره وضعیت آینده زنان، رابطه بین دین و دولت، رویکرد فرقه‌ای و توتالیتر جبهه النصره خودداری می‌کنند. آن‌ها وعده قانون اساسی جدید و انتخابات را موکول به سه چهار سال بعد کرده‌اند. نمی‌توان با آتش بازی کرد و با شیطان رقصید.2

🌐 پیر باربانس: چگونه می‌خواهید اعتماد مردم سوریه را جلب کنید؟

مناع: ما حدود ده جریان سیاسی دموکراتیک و غیردولتی متعهد به حقوق بشر و جامعه مدنی هستیم که مخالف رژیم اسد بودیم و با هم شبکه‌ای تشکیل داده‌ایم. ما در حال برگزاری یک همایش بزرگ پیش از ۲۰ ژانویه در سوریه هستیم و قصد داریم به‌صورت ویدئوکنفرانس، نشست‌هایی در شهرهای مختلف سوریه برگزار کنیم. نقشه راه ما اقدام مشترک برای ساختن سوریه‌ای است که متکی به رأی اکثریت باشد و مدافع حقوق همه مردم سوریه باشد.


🗓 پی‌نوشت:

اندکی پیش از این گفت‌وگو، احمد الشرع، در حکمی 49 نفر از اعضای تحریرالشام را در سمت‌هایی منصوب کرد. شش نفر از این افراد غیرسوری هستند!


🔻منبع: چشم‌انداز ایران شماره 149

🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

05 Feb, 19:08


🔻آزمونی برای مخالفان استبداد

🖊 مهدی غنی/ پژوهشگر


22 بهمن که مردم به پایگاه‌ها و مراکز نظامی حمله کرده و آن‌ها را تصرف می‌کردند، عده‌ای به ستاد مشترک ارتش در چهارراه قصر حمله می‌کنند. در اینجا 26 نفر از مستشاران امریکایی و فرماندهان ارتش حضور داشتند. آن‌ها در محاصره نیروهای مردمی قرار می‌گیرند و به زیرزمین آنجا که پناهگاه بوده پناه می‌برند. سپس با سفارت تماس می‌گیرند تا امکان رهایی آن‌ها را از محاصره نیروهای مردمی فراهم کنند. سولیوان، سفیر امریکا، با تماس‌های پی‌درپی با مقامات دولت موقت از آن‌ها می‌خواهد برای نجات جان امریکایی‌ها کمک کنند. در همین لحظات که سولیوان در پی نجات جان مستشاران امریکایی است، نیوسام معاون وزارت خارجه امریکا، با او تماس می‌گیرد و گزارش اوضاع را درخواست می‌کند. یک ربع بعد نیوسام و کریستوفر، معاون ارشد وزارت خارجه، دوباره زنگ می‌زنند. سولیوان نتیجه این مکالمات را چنین توصیف کرده است: «نهایت خشم و عصبانیت من در این مکالمه موقعی بود که گفته شد برژینسکی درباره امکان ترتیب دادن یک کودتا برای استقرار یک رژیم نظامی به جای حکومت در حال سقوط بختیار از من نظر می‌خواهد. این فکر و این سؤال در آن شرایط به‌قدری سخیف و نامعقول بود که بی‌اختیار مرا به ادای یک کلمه زشت درباره برژینسکی وادار ساخت.

چند ماه پیش از پیروزی انقلاب که نگارنده در زندان بودم با معدودی از دوستان همبند وقایع بیرون را رصد و تحلیل می‌کردیم. زمانی که شعار «آزادی زندانیان سیاسی» مطرح شد و بر سر زبان‌ها افتاد، دلواپسی هم به جان دوستان افتاد. اختلافات و کشمکش‌های نیروها را در درون زندان دیده بودیم. هر طرف خود را حق و بی‌عیب و دیگری را یک‌سره بر خطا می‌دانست. دغدغه هرکدام نفی و طرد دیگری بود. به این نتیجه رسیدیم که این شعار را تئوریسین‌های ساواک بر سر زبان‌ها انداخته‌اند تا با آزادی زندانیان سیاسی، اختلافات به درون جامعه کشیده شود و حرکت یکپارچه مردم دچار پراکندگی و تنش‌های درونی شود. بنا شد از طریق خانواده‌ها که به ملاقات می‌آیند این پیام را به بیرون منتقل کنیم.

من نیز چنین کردم و از مادرم که با بعضی مرتبطین نهضت آزادی آشنایی داشت، خواستم که توصیه کند از این شعار صرف‌نظر کنند. بعد شنیدم این توصیه نتیجه عکس داشته است و آن‌ها گفته بودند این زندانیان عجب تواضعی دارند! اما بعد از پیروزی این دلواپسی به عینیت تبدیل شد.

گروه‌های مختلف مثل حزب توده، مجاهدین خلق، مجاهدین انقلاب اسلامی، جامعه زنان انقلاب اسلامی، جنبش مسلمانان مبارز، جاما، اعضا سازمان مجاهدین مستقل از جنبش ملی (گروه میثمی)، حزب جمهوری اسلامی، حزب خلق مسلمان، نهضت آزادی و سندیکای نویسندگان از تصرف سفارت امریکا حمایت کردند و هرکدام دانشجویان را به برخورد تندتری نسبت به امریکا تشویق می‌کردند. ازجمله قطع رابطه کامل با امریکا، لغو هر گونه قرارداد با امریکا، محاکمه گروگان‌ها، افشای اسناد به دست آمده و تبدیل سفارت به موزه جنایات امریکا. هر گروهی سعی می‌کرد مطالبات تندتر و رادیکال‌تری علیه امریکا ارائه دهد تا انقلابی‌تر باشد. این حرکت به ابهت امریکا در ذهن ملت‌ها لطمه شدیدی زد، اما برای کشور خودمان هم هزینه‌های هنگفتی به ارمغان آورد.

🔻(متن کامل این مقاله را در چشم‌انداز ایران شماره 149 بخوانید)

🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

05 Feb, 09:16


🔻ترامپ و آزادی فلسطین


🖊گفت‌وگوی قاضی آندرو ناپولیتانو با جفری ساکس/ هرج‌ومرج بی‌سابقه‌ در اسرائیل | ایران آمادۀ حملۀ متقابل؟



۲۹ ژانویه ۲۰۲۵
برگردان: شبنم کاظمی
این گفتگو در این پیوند قابل مشاهده است



اسرائیل نمی‌تواند به حکمرانی بر مردم، کشتن آنها، بیرون راندن آنها از خانه‌هایشان و نابودی سرزمینشان ادامه دهد. دونالد ترامپ خیلی سریع این را متوجه خواهد شد. و به زودی می‌فهمیم که او چه برنامه‌ای برای این موضوع دارد. اما فکر می‌کنم جهان امروز بسیار متفاوت از جهانی است که او در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱، هنگام ترک کاخ سفید با آن روبرو بود. او از عربستان سعودی و کشورهای دیگر جهان خواهد شنید که هیچ صلحی نمی‌تواند وجود داشته باشد، هیچ عادی‌سازی‌ای در کار نخواهد بود، مگر اینکه یک دولت فلسطین وجود داشته باشد.

اسرائیل گفته که می‌خواهد غزه را برای ۲ میلیون نفری که ساکن آن هستند، کاملاً غیرقابل سکونت کنند. این جنایت جنگی است. این جنایت علیه بشریت است. به همین دلیل است که نتانیاهو حکم بازداشت بین‌المللی دارد. به همین دلیل پرونده‌ای علیه اسرائیل در دیوان بین‌المللی دادگستری برای جنایت نسل‌کشی در حال رسیدگی است و فکر می‌کنم دادگاه به زودی حکم خود را در این باره صادر خواهد کرد. بنابراین، هدف اصلی افراط‌گرایان خشونت‌طلب در دولت اسرائیل، مانند اسموتریچ و بن‌گویر که دو تن از افراطی‌ترین‌ها هستند و بارها دربارۀ آنها صحبت کرده‌ایم، دقیقاً کشتن یا پاکسازی قومی جمعیت فلسطین است. آنها این را کاملاً صریح بیان می‌کنند. وقتی دونالد ترامپ گفت: «چرا آنها به اردن یا مصر نمی‌روند؟» بلافاصله اسموتریچ گفت: «این ایده عالی است»، چون برنامه دقیقاً همین بود. اینها جنایات جنگی بزرگی هستند. و نمی‌دانم ترامپ از این موضوع اطلاع دارد یا نه.

ایران آخرین کشور از هفت کشوری است که نتانیاهو می‌خواهد آمریکا به آن‌ها حمله کند. به هر حال، فکر نمی‌کنم این کار جواب بدهد. دلیلش این است که ایران و روسیه چند روز پیش یک توافق امنیتی امضا کردند. ما قرار نیست به خاطر نتانیاهو به جنگ جهانی سوم برویم. بنابراین فکر نمی‌کنم این کار جواب بدهد. حالا آیا ترامپ به نتانیاهو می‌گوید «متأسفم، ماجراجویی‌های خشونت‌آمیز و جنایتکارانۀ افراطی شما به پایان رسیده است، چون آمریکا می‌خواهد روابط خوبی با عربستان سعودی، با مصر و با سایر کشورها داشته باشد. صلح و اقتصاد چیزی است که ما می‌خواهیم، نه جنگ مداوم.» اگر ترامپ این را به نتانیاهو بگوید، کارش را به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده انجام داده است. بایدن به احتمال زیاد نمی‌توانست رئیس‌جمهور باشد، چون چند سال حضورآگاهانه‌ای نداشت و قادر نبود به این شکل رهبری کند. ترامپ، نتانیاهو را مجاب کرد. امیدوارم به او بگوید: «متأسفم. من ایالات متحده را اداره می‌کنم، نه تو.»

بیماری کرونا توسط ویروسی ایجاد شد که از همان ابتدا نشانه‌های واضحی از این داشت که در یک آزمایشگاه ساخته شده است. من این موضوع را در طول ۴ سال گذشته عمیقاً مطالعه کرده‌ام، چون ریاست یک کمیسیون جهانی دربارۀ این مسائل را بر عهده داشتم. سیا در نهایت گفت که حقیقت دارد، یعنی این ویروس از یک آزمایشگاه خارج شده است.

اما چیزی که نگفتند و بسیار مهم است، این است که تقریباً مطمئناً در یک آزمایشگاه در آمریکا ساخته شده است، نه در یک آزمایشگاه چینی. ممکن است در یک آزمایشگاه چینی آزمایش شده باشد، اما احتمالاً در یک آزمایشگاه امریکایی ساخته شده است، احتمالاً در دانشگاه کارولینای شمالی.

چیزهای زیادی هست که باید بفهمیم، اما شواهد زیادی برای این موضوع وجود دارد. دولت بایدن این را پنهان کرده بود. تصمیم رئیس سیا برای افشاگری فقط یک قدم جزئی است.

حقیقت این است که احتمالاً توسط دانشمندان آمریکایی ساخته شده و برای برای آزمایش به چین فرستاده شده است. یک نظریۀ متقاعدکننده این است که تأسیسات ووهان گونۀ خاصی از خفاش‌ها را دارد که دانشمندان آمریکایی می‌خواستند برای آزمایش این ویروس جدید استفاده کنند. می‌خواستند ببینند که آیا این خفاش‌ها در چین به این ویروس تازه ساخته‌شده حساس هستند یا نه. شواهد زیادی برای این ادعا وجود دارد. در نهایت، سیا نیست که به این موضوع رسیدگی می‌کند. اگر بخواهند این پرونده را بررسی کنند، FBI مسئول رسیدگی می‌شود. چون این یک کار داخلی ایالات متحده است و فهمیدن منشأ آن چندان دشوار نخواهد بود. احتمالاً خودشان می‌دانند. دانشگاه کارولینای شمالی، به‌ویژه، به خاطر ایمیل‌های مربوط به سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ مورد شکایت قرار گرفته است. آنها از انتشار ایمیل‌های ۲۰۱۹ (۲۲) خودداری می‌کنند.

🔻(متن کامل این گفت‌وگو را در سایت چشم‌انداز ایران بخوانید)

🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

04 Feb, 15:07


🔻با ادبیات استعماری همراه نشویم


🖊گفت‌وگو با آزاده ثبوت


نظرسنجی که مرکز فلسطینی برای سیاست‌گذاری و پژوهش نظرسنجی انجام داده نشان می‌دهد پس از هشت ماه از جنگ در غزه، ۷۳ درصد فلسطینی‌ها از تصمیم حماس برای عملیات طوفان الاقصی حمایت می‌کنند. این نظرسنجی همچنان افزایش قابل‌توجه رضایت از حماس و رهبر آن، یحیی سنوار، در مقایسه با نظرسنجی مشابهی را نشان می‌دهد که پیش از آن انجام شده بود. دکتر خلیل شیکاکی، مدیر مرکز تحقیقات سیاسی و نظرسنجی فلسطین، نظرسنجی انجام داده نشان می‌دهد که پس از طوفان الاقصی حمایت از حماس در کرانه باختری از ۱۲ درصد در سپتامبر ۲۰۲۳ به ۴۴ درصد در ماه دسامبر ۲۰۲۳ افزایش یافته است. در دومین نظرسنجی که در ماه مارس ۲۰۲۴ انجام شده بود حمایت از حماس ۳۵ درصد و در سومین نظرسنجی در ماه مه ۴۱ درصد بوده است.

دکتر شیکاکی در مصاحبه‌ای در مقر خود در رام‌الله، اولین جهش محبوبیت حماس در کرانه باختری را به آزادی ۲۴۰ اسیر فلسطینی در مبادله با ۱۰۵ گروگان غیرنظامی اسرائیلی آزادشده مرتبط دانسته بود. به‌ویژه اینکه همه زندانیان آزادشده از کرانه باختری بودند. همچنین نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند نزدیک به ۸۰ درصد فلسطینی‌ها معتقدند عملیات طوفان الاقصی، موضوع فلسطین را در مرکز توجه منطقه‌ای و بین‌المللی قرار داده است.

جلوگیری از ورود کمک‌های بشردوستانه، دارو و از میان بردن شرایط امکان زندگی با از بین بردن دسترسی به غذا و آب آشامیدنی که بیش از هفده سال است در اردوگاه اجباری غزه به سلاحی برای نسل‌کشی تبدیل شده را تنها به میانجی پارادایم استعمار مستعمره‌نشین می‌توان فهمید. منطقی که می‌خواهد انسان بومی و زیست‌بوم آن منطقه را از بین ببرد تا کسان دیگری را جایگزین کند. این فرآیند جایگزینی به مستعمره‌نشینان امکان می‌دهد ماتریس قانونی، جغرافیایی و اجتماعی خانه‌های جدید خود را بازنویسی کنند و با عادی‌سازی امتیازات و شیوه‌های خشونت، هویت خود را پنهان و حتی فراموش کنند و بومی شوند.

در هفده سال گذشته، بیش از ۲ میلیون فلسطینی در یک اردوگاه اجباری حبس شده‌اند. ۹۷ درصد از آب موجود در غزه غیر قابل آشامیدن بوده است. آن‌ها حداکثر شش ساعت در روز به برق دسترسی داشته‌اند. فلسطینی‌ها اجازه کنترل آب، مرزها و برق خود را ندارند. آن‌ها حق حفاری برای آب ندارند و مجبورند از شرکت‌های وابسته به رژیم آب را به بهایی گزاف بخرند. آن‌ها اجازه واردات و صادرات محصولات مورد نیازشان را هم ندارند. رؤیاها و آرزوهای بسیاری از جوانان غزه درهم‌شکسته و آینده آن‌ها در دستان قدرت اشغالگر است.

سازمان ملل متحد در تابستان گذشته گزارش داد از سال ۱۹۶۷، زمانی که رژیم صهیونیستی قدس شرقی، نوار غزه و کرانه باختری را به اشغال خود درآورد، حدود یک میلیون فلسطینی را ربوده و زندانی کرده است؛ یعنی از هر پنج فلسطینی، یک نفر در زندان‌های رژیم صهیونیستی به اسارت گرفته شده‌اند.

تعداد فلسطینی‌هایی که تا پیش از ۷ اکتبر در زندان‌های رژیم بودند ۵۲۰۰ نفر بودند که ۳۳ نفر آن‌ها را زنان و ۱۷۰ نفر آن‌ها را کودکان تشکیل می‌دادند.

گزارش منتشرشده صندوق کودکان ملل متحد نشان می‌دهد در فاصله سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ حدود ۷۰۰۰ کودک فلسطینی از خانه‌هایشان یا در ایست‌های بازرسی توسط نیروهای اشغالگر ربوده شده‌اند. این یعنی به‌طور متوسط دو کودک فلسطینی در هر روز تحت بازداشت، بازجویی، پیگرد قانونی یا زندان قرار گرفته است. یافته‌های این گزارش نشان می‌دهد این کودکان تحت مجازات‌هایی بی‌رحمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز قرار گرفته‌اند، از غذا محروم شده‌اند، مورد ضرب و شتم و حمله سگ‌ها قرار گرفته‌اند.

پروفسور رشید الخالدی، یکی از برجسته‌ترین مورخان معاصر فلسطین، در کتاب جنگ صدساله با فلسطین: تاریخچه استعمار شهرک‌نشین و مقاومت، به این اشاره می‌کند که پیش از تشکیل رژیم اسرائیل بیش از سیصد شهر و روستا در فلسطین نابود شده بود؛ یعنی این ادعا که گفته می‌شود در جنگ اسرائیل و اعراب فلسطینی‌ها فرار کردند و بعد روستاها تخلیه شد اصلاً واقعیت ندارد. شکل‌گیری اسرائیل نتیجه یک پروسه پاک‌سازی قومی و نسل‌کشی مستمر بود که تا به امروز هم ادامه دارد.

اسرای فلسطینی حزب خودشان را دارند. حزبی که نه با مختصات یک حزب سیاسی متعارف، اما در فضاهای بینابینی مناسبات سیاسی فلسطینی‌ها و در فضایی ورای ساختارهای احزاب سیاسی موجود فعالیت می‌کنند. حزب الاسیر الفلسطینی که جایی از آن نام برده نمی‌شود همان حزبی است که طراحی و اجرای عملیات طوفان الاقصی را پیش برده است. اعضای آن را اسرای دوازده حزب سیاسی فلسطینی و خانواده‌هایشان تشکیل می‌دهند.


🔻(متن کامل این گفت‌وگو را در چشم‌انداز ایران شماره 149 بخوانید)

🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

03 Feb, 20:17


🔻شرح پریشانی روزگار در پیوند با خیابان
جستاری در باب میدان توحید تهران


🖊احمد هاشمی


از هر سوی چهارراه وسیله‌ای چرخ‌دار روان است؛ دوچرخه، سه‌چرخه، چهارچرخه و فرغونی هم در حاشیه جنوبی پارک شده است. اینجا میدان توحید است.

در حقیقت زمانی میدان بود و حالا چهارراه نه، پنج‌راه است و شاید هم بیش از پنج راه، اگر آسمان را هم حساب کنیم؛ از آسمان و زمین وسیله نقلیه و آدم می‌بارد. شاید این تصویر کمی اغراق‌آمیز باشد، ولی اگر کنار میدان مشغول صحبت با تلفن همراه باشید و در کسری از ثانیه متوجه شوید گوشی تلفنتان رفته است و نفهمید سارق از کجا و کی آمده و کی رفته است واقعیت این مکان را بدون اغراق درک می‌کنید؛ هرج و مرج است و حیاط‌خلوت گوشی‌قاپ‌ها.

شکل ناهمگون اینجا کاریکاتوری از اوضاع روزگار ماست. با اینکه پلیس عبور و مرور خودروها در میدان را با چراغ راهنمایی مدیریت می‌کند، هنگامی که چراغ سبز است باید راننده قابلی باشید که از آن مهلکه به سلامت عبور کنید. زمانی که از شرق به غرب می‌آیید یا باید به شمال در مسیر بزرگراه چمران بروید، یا به غرب و خیابان ستارخان، یا به غرب و خیابان نصرت غربی و یا جنوب و خیابان توحید. اگر وسایل نقلیه‌ای را که عبور ممنوع می‌روند در نظر نگیریم، از غرب به شرق هم خودروها به سه مسیر چمران، گلبار و خیابان توحید می‌روند. حالا فرض کنید چراغ شرق به غرب و غرب به شرق سبز است و خودروها سعی می‌کنند از لای هم رد شوند و راه بگیرند. این شرایط زمانی بغرنج‌تر می‌شود که بار ترافیک شمال به جنوب خیابان توحید از چهارراه آزادی می‌رسد به میدان توحید. چهارراه قفل می‌شود و موتورسوار و ماشین‌سوار سعی می‌کنند از روی یکدیگر رد شوند و به مقصود برسند.

حالا چرا بار شمال به جنوب خیابان توحید پس می‌زند به میدان؟ سر چهارراه آزادی آن‌قدر به خیابان آزادی زمان می‌دهند که ماشین‌ها در وسط چهارراه متوقف می‌شوند و راه پیش ندارند. از آن طرف کسی که از شمال به جنوب می‌رود گاهی نیم ساعت در مسیر می‌ماند. در خیابان آزادی، یک چهارراه قبل‌تر هم همین بساط است. از خیابان قریب که به سمت آزادی می‌روید ممکن است سه چهار بار چراغ سبز شود و شما نتوانید حرکت کنید، چون خودروها در صف چراغ بعدی در وسط چهارراه مانده‌اند.

گاهی مشکلات آن‌قدر بزرگ است که دیده نمی‌شود. یکی همین معضل کمبود توالت عمومی. بسیاری از مردم در خیابان کار می‌کنند. دست‌فروشان، رانندگان تاکسی، نیروهای انتظامی، بازاریابان و بسیاری دیگر از مردم. افراد کهنسال و دارای شرایط ویژه نیاز بیشتری به توالت عمومی دارند. آیا سرویس بهداشتی به تعداد کافی و متناسب با این نیاز در شهر هست؟ چون نیک بنگریم این یک معضل بزرگ است و از قضا هیچ‌کس هم درباره آن سخن نمی‌گوید. تا دو سه سال پیش در گوشه غربی میدان توحید یک پارک کوچک بود با یک سرویس بهداشتی. گاهی یک راننده تاکسی را می‌دیدی که ماشینش را نصفه‌نیمه پارک کرده و با شتاب به سمت دستشویی می‌رود. افزون بر رهگذران، دست‌فروشان میدان، خیابان‌خواب‌ها و کارگران جنسی مشتریان خاص آن سرویس بهداشتی بودند. حالا سرویس بهداشتی که می‌گوییم شاید کمی توقعات بالا برود. منظور مکان بسیار بدبویی است که یک شیر روشویی و یک آیینه شکسته و کدر و گاهی مایع دستشویی دارد؛ همان هم الآن نیست.

همین فردا می‌شود برای احیای فضای سبز و دستشویی عمومی اقدام کرد. آشکار است که در فضای سبز باید گیاهان کم‌آب‌بر بکاریم. -شما همین کار را در فضای سبز کل کشور انجام دهید و ببینید چه تأثیر بزرگی در صرفه‌جویی آب دارد- برای ایمنی عابران پیاده باید در تمام اضلاع چهارراه پل عابر پیاده با پله‌برقی احداث شود. عبور مردم از پل عابر پیاده باعث می‌شود عبور و مرور خودروها راحت‌تر شود. مسئله بعدی استفاده از کارشناسان کنترل ترافیک برای تنظیم زمان چراغ راهنمایی است. منظور این است که در بخش انتظام خودروها نگاه پلیسی باید با نگاه مهندسی جایگزین شود، یعنی با استفاده از نرم‌افزارهای پیشرفته تأثیر حتی یک ثانیه را در وضعیت ترافیک تعیین کنیم. ساده‌ترین کار این است که زمانی که مسیر مقابل بسته است چراغ قرمز شود. چراغ‌های راهنمایی هر محدوده باید به هم متصل باشد تا بار ترافیکی به چهارراه‌های بعدی نرسد و گره ترافیکی ایجاد نکند.

🔻(متن کامل این جستار را در چشم‌انداز ایران شماره 147 بخوانید)
🔻این روزها مشغول جابه‌جایی دفتر چشم‌انداز ایران، از میدان توحید به شهرک اکباتان هستیم. میدان توحید هرچه باشد برای ما یادآور خاطرات خوب از همراهی شما مخاطبان عزیز خواهد بود.

🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

03 Feb, 08:18


🔻عصر چریک‌ها با لطف‌الله میثمی (بخش دوم)

«عصر چریک‌ها» عنوان مجموعه گفتگوهایی است که احمد غلامی و روزنامه شرق، با چریک‌های دهه‌های 40 و 50 شمسی ایران داشته است.

لطف‌الله میثمی که سال‌ها مبارزه را در کارنامه خود دارد یکی از مهمانان احمد غلامی در این برنامه است.
بخش دوم از این گفتگوی خواندنی را در این نشانی ببینید.

🔺بخش نخست


🎯برای اشتراک نشریه با ما تماس بگیرید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

02 Feb, 18:23


🔻فراخوان سنت به حضور اجتماعی زن

🖊 گفت‌وگو با منیر همایونی (پوراصلانی)/ فعال اجتماعی، مدیر کانون توسعه فرهنگی کودکان


انقلاب ۵۷ باعث شد نسل جوان زنان وارد عرصه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی شدند. وقتی این اتفاق افتاد، حالا دیگر نمی‌شد آن‌ها را از این حوزه‌ها بیرون راند.

زنان خواستار تصمیم‌گیری بیشتر در فعالیت‌های اجتماعی شدند و سهم بیشتری مطالبه کردند. آن‌ها حتی موفق شدند در دوره‌هایی بیش از مردان وارد دانشگاه شوند. با باز شدن این فضاهای جدید پیش‌روی زنان، دیگر آن‌ها به کنج خانه رانده نمی‌شدند.

به نظر من بعد از انقلاب، مشارکت اجتماعی زنان در کل جامعه بیشتر شده است. درواقع این مشارکت عمومی‌تر شده است. پیش از انقلاب این مشارکت محدود به زنان نخبه و طبقه متوسط جامعه بود و الآن عمومی شده است. شاهد مثال من برای این ادعا حتی در روستاها نمایان است. دختران روستا که زمانی حق درس خواندن نداشتند، امروز تحصیلات دیپلم، لیسانس و بالاتر دارند و این نشان‌دهنده سطحی پیشرفت فرهنگی زنان است.

اینکه می‌گویم زنان فعال شده‌اند، به این معنی نیست که مشکل وجود ندارد. مشکلات و موانع بسیاری هم وجود دارد که موضوع صحبت ما نیست و من به آن نمی‌پردازم، اما زنان از لاک سنتی خود بیرون آمده‌اند. زنان ما امروز طالب آموختن شده‌اند و می‌خواهند پیشرفت کنند و خودشان را در سطحی بیاورند که قبلاً نبوده‌اند و این کاملاً مشهود است، اما به هر حال موانعی نیز وجود دارد.

مشکلات سیاسی را همه می‌دانیم و البته سیاست‌های توسعه‌طلبانه کشورهای دیگر در خاورمیانه باعث شده است فشار بیشتری بر زنان وارد شود؛ اما آن‌ها آرام ننشستند و جاهایی را دست گذاشتند که کمتر مورد توجه بود. آن‌ها به سمت جامعه مدنی و فعالیت‌های اجتماعی رفتند. من فکر می‌کنم اگر بررسی بیشتری دربارۀ سازمان‌های مردم‌نهاد انجام شود، می‌بینیم که بیشتر این سازمان‌ها به دست زنان تأسیس شده است و بسیاری از اعضای فعال آنان را نیز زنان تشکیل می‌دهند. همچنین زنان در عرصه توان‌افزایی خودشان بسیار فعال‌اند و نهادهای بسیاری را در این حوزه بنیان گذاشته‌اند. آن‌ها در این حوزه‌ها، هم استعدادهای خود را شناسایی کرده‌اند و هم دانش خوبی را کسب کرده‌اند که همه این‌ها دستاوردهای چشم‌گیری است.

در خانواده ایرانی که سه نسل کنار هم زندگی می‌کنند تأثیر انقلاب بر نسل جوان‌تر بیشتر بود و آن‌ها به‌واسطه انقلاب از حضور در بیرون از خانه بیشتر استقبال کردند. درواقع همان‌ها بودند که نخواستند به خانه برگردند و خواستند به دانشگاه بروند و بیرون از خانه کار کنند.

مسئله زنان مذهبی چنین روندی داشت؛ آن‌ها به میدان آمدند، چون حجت شرعی پیدا کردند و دیگر نشد آن‌ها را به خانه برگردانند و حرکت اجتماعی آن‌ها رشد کرد؛ البته راه نپیموده نیز زیاد است و بسیار بیش از این باید تلاش کرد، اما دستاوردهای بسیاری هم مشاهده شده است. الآن در کمتر روستایی است که نگذارند دخترشان تا کلاس ششم درس بخواند، مگر اینکه عامل فقر مانع شود، وگرنه خواست عمومی این است که دختران هم مانند پسران تحصیل کنند.

معتقدم باید یک تغییر نگرش نسبت به حقوق انسانی و نسبت به زندگی در شرایط برابر در همه ما اعم از زن و مرد ایجاد شود. اگر این تغییر نگرش ایجاد شود، آن‌وقت به سمت تحقق حقوق تمامی انسان‌ها می‌رویم. زن و مرد تفاوتی با هم ندارند و همه جامعه باید برای تحقق حقوق انسان‌ها و عدالت اجتماعی تلاش کنند. ممکن است مشکلات امروز زنان بیشتر از مردان باشد، اما همه باید برای این اصل تلاش کنیم که همه از نظر حقوقی با هم برابرند و هیچ قشری بر دیگری برتری ندارد. ما باید پیگیر زندگی بهتر برای همه انسان‌ها باشیم و تلاش کنیم امکان رشد برای تمام انسان‌ها مهیا باشد و یکسان ایجاد شود. با این رویکرد من تفاوتی میان پیگیری حقوق کودکان و زنان از نظر اولویت نمی‌بینم و شخصاً دوست داشتم کاری کنم که برای همه باشد، اما از یک منظر دیگر هم می‌توان به ماجرا نگاه کرد. رفع تبعیض‌های قانونی از زنان با وضع قوانین جدید و جبران عقب نگه‌داشتن آنان در عرصه‌های گوناگون و در مورد کودکان به‌دلیل نیازهای ویژه و لزوم حمایت از آنان تا مرحله رشد کامل یعنی هجده سالگی واجب و ضروری است.

🔻(متن کامل این گفت‌وگو را در چشم‌انداز ایران شماره 113 بخوانید)

🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

02 Feb, 11:06


🔻در ستایش انقلاب

🖊 نوشته مرحوم محمد برقعی


به‌جای نوشدن اندیشه‌ها و ذهن‌ها، راه‌ها و عمارات و ظواهر مادی جامعه نو شدند. به‌عبارتی مدرنیزاسیون به‌جای مدرنیته غالب شد. این دگرگونه شدن چنان همت حکومت شد که شکل و شمایل مردم نیز باید عوض می‌شد. لباس‌های بومی نشان عقب‌ماندگی شد که باید جایش را به کت‌وشلوار و شاپو بدهد. چادر چنان نشان عقب‌ماندگی شد که حکومت با سرسختی و خشونت بسیار این نماد عقب‌ماندگی را پاره می‌کرد. این نفی سنت و نفرت از هویت تا بدانجا بود که حتی مخالفان حکومت چون ایرج‌میرزا، عارف و صادق هدایت هم همان ساز را می‌نواختند.

هدایت، مردم را اراذل و اوباش می‌خواند. «حاجی‌آقا» را که عنوان محترمی نزد مردم بود نماد سودپرستی و شهوترانی و مال‌اندوزی معرفی می‌کرد. ایرج میرزا زن چادری را هم‌تراز فاحشه می‌دید. عارف از لنین می‌خواست تا بیاید و این ملت خر را مسخر کند.

حاصل کار چنان شد که لباس‌ها نو شد و جاده‌ها آسفالته و عمارات مدرن، ولی در زیر این کلاه‌فرنگی و زلف آلاگارسن مردمی بی‌اعتماد به نفس بودند و شرمنده از هویت و فرهنگ خود. آنان به‌جای پیوستن به قافله تمدن پیادگان، روانه به دنبال کالسکه اربابان شدند. این روند که از رضاشاه سیاست دولت شد تا پایان دوره خاندان پهلوی ادامه یافت. درنتیجه ملت به خانه تجدد نرفت، بلکه غلام درگاه جهان متجدد غرب شد. تا جایی که نه‌تنها ساختن‌هایشان تقلید کورکورانه از اربابان شد، بلکه اعتراضاتشان نیز به شیوه نق و نق خدمتکار بی‌قدرت به ارباب نیرومند شد. هر کم و کاستی کار انگلیس‌ها بود و هر صاحب‌مقامی را دست‌نشانده غربیان می‌دانستند. بی‌جهت نبود که دایی‌جان ناپلئون ایرج پزشکزاد این‌همه شهرت و محبوبیت یافت.

با حکومت خاندان پهلوی ایران نوسازی شد؛ اما غروری که مشروطه برای ملت آورده بود لگدمال شد. غروری که پس از چند قرن استعمار و تسلط روس و انگلیس می‌رفت به جامعه بازگردد و اما چون هر انسانی باید برای خود افتخاراتی داشته باشد که با آن، حقارت موجودش را بتواند تحمل کند حکومت رضاشاه ایران باستان را بزرگ کرد و در موردش چنان خیال‌بافی‌ها شد که محمدرضاشاه جشن ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را ترتیب داد تا خود را جانشین کوروش معرفی کند و بگوید سران اروپا باید بیایند و از من شیوه حکومتداری را بیاموزند. درحالی‌که نه‌تنها خود از سفرا و ژنرال‌های امریکایی حساب می‌برد، بلکه گاه یک سرجوخه امریکایی امیران ارتشش را تحقیر می‌کرد. عکس‌العمل به این حقارت و غرب‌زدگی نظریه بازگشت به خود بود، فردید و آل‌احمد و شریعتی پرچم‌دار این نهضت شدند. نهضتی که محدود به ایران نبود و عقده‌ای بود که گلوی بسیاری از مردم جهان سوم را گرفته بود و صدالبته که شیفتگان غرب بیکار ننشستند و با زدن انگ غرب‌ستیزی سعی در بی‌اعتبار کردن و خفه کردن صدای آنان کردند.

بر آنم که انقلاب با همه عوارضش جامعه ایران را چنان رشد داده که فارغ از آنکه حکومت‌ها بمانند یا بروند، یا در آنچه تحولاتی صورت بگیرد این راه رشد و ترقی را ادامه خواهد داد. به‌ویژه اگر بهاری فرارسد و خشکسالی کنونی با ریزش بارانی به سر آید، این بار ملت ایران با این زیربنا یک‌شبه ره صدساله را خواهد پیمود.


🔻(متن کامل این مقاله را در چشم‌انداز ایران شماره 119 بخوانید)

🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

02 Feb, 07:53


🔻استبداد شاه عامل اصلی انقلاب بود

🖊 گفت‌وگو با دکتر همایون کاتوزیان


در ایران پیش از مشروطه، «قانون» به معنای احکامی که دولت نیز تابع آن باشد مطلقاً وجود نداشت؛ به عبارت دیگر حکومت فردی، استبدادی و خودسرانه بود: «چه فرمان یزدان چه فرمان شاه». در آن دوران و پیش از آن استبداد شکل طبیعی حکومت تلقی می‌شد؛ یعنی بدیلی برای آن متصور نبود، بلکه بحث بر سر عدل و ظلم و پادشاه عادل و ظالم بود. هم پادشاه عادل و هم ظالم خودکامه و خودسر بودند و اگر جز این بود عدل و ظلم شخص پادشاه معنایی نمی‌داشت. قیام‌های تاریخی ایران عموماً بر ضد یک فرمانروای مستبد ظالم و به امید استقرار یک فرمانروای مستبد عادل بودند.

انقلاب مشروطه استبداد را هدف گرفت که معنای معکوسش استقرار حکومت قانون بود. در نتیجه همه طبقات (جز رعایای کشاورزی که در آن زمان در حوزه سیاست نبودند)، در آن شرکت کردند. انقلاب بهمن ۱۳۵۷ نیز یک انقلاب ضد استبدادی بود و همه ملت در آن شرکت کردند. در این انقلاب، مانند انقلاب مشروطه شعارها و عقاید گوناگونی مطرح شد، اما آنچه همه را از دارا و ندار، مرد و زن و مسلمان و کمونیست به هم پیوند می‌داد «شعار این [شاه] برود و هر چه می‌خواهد بشود» بود.

در فاصله کودتای ۲۸ مرداد و انقلاب بهمن ۱۳۵۷ هزار واقعه ممکن بود اتفاق بیفتد یا نیفتد که سرنوشت کشور را تغییر دهد. چنان‌که در چند جا و به‌ویژه در کتاب ایرانیان توضیح داده‌ام، پس از ۲۸ مرداد، حکومت دیکتاتوری شد نه استبدادی؛ یعنی حکومتی که صرفاً فردی نبود، بلکه طبقات بالا (که به آن‌ها هیئت حاکم می‌گفتند) در حکومت حقوق و نفوذی داشتند، ولی ده سال پس از آن با آغاز انقلاب سفید حکومت فردی و استبدادی شد و از این تاریخ به بعد بود که زمینه‌های انقلاب بهمن پدید آمد.

رضاشاه وقتی رفت، ایران در اشغال متفقین بود. اگر یک پایگاه اجتماعی قوی می‌داشت می‌توانست به کمک آن در ایران بماند، چون تسلیم متفقین شده بود (ضمناً بگویم اولتیماتومی در کار نبود) او ناگزیر از رفتن بود، چون هیچ پشتیبانی در داخل کشور نداشت. از سوی دیگر در مورد پهلوی دوم، قدرت‌های غربی از شاه حمایت می‌کردند، ولی حاضر نبودند لشکر بکشند و او را نجات دهند! آخر اینکه استبداد یک رژیم تاریخی بود. شاه‌عباس، شاه سلطان حسین، آقا محمدخان و غیره مستبد بودند، بدون آنکه به ابرقدرت‌ها وابسته باشند.


🔻(متن کامل این گفت‌وگو را در چشم‌انداز ایران شماره 149 بخوانید)

🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

01 Feb, 19:08


🔻حاکمانی که صدای مردم خود را نشنیدند


🖊 بدرالسادات
مفیدی

بشار اسد که در سال ۲۰۰۰ میلادی بعد از مرگ پدر قدرت را به دست گرفت، در ابتدا تلاش کرد دست به اصلاحاتی بزند، اما به دلیل ساختار منقبض اطلاعاتی امنیتی نظام حاکم در سوریه به‌عنوان میراث پدر و تمرکز قدرت در میان معدود وفاداران خاندان اسد و حزب بعث، به‌ جای رفاه و آبادانی، فقر و فلاکت و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی برای مردم و کشور خود بر جای گذاشت. نحوه حکمرانی اسدها به‌تدریج به سمتی رفت که فقدان مشروعیت و مقبولیت آن‌ها را نه‌فقط نزد مردم سوریه، بلکه از نگاه حامیان سنتی حزب بعث و نیز در درون ارتش به همراه داشت و زمینه فروپاشی و سقوط دولت بشار اسد را فراهم کرد.

به گواه تاریخ، وسعت و عمق جنایات وحشیانه قذافی نسبت به مخالفان خود به حدی بود که طی سالیان دراز، رعب و دلهره سراسر فضای لیبی را پر کرده و کمتر کسی جرئت مخالفت داشت. اوج برخوردهای بی‌رحمانه و خشونت‌آمیز او در ایام خیزش بهار عربی بود که دست به سرکوب شدید و خونین معترضان زد و این به‌تدریج دایره اطرافیانش را کوچک و کوچک‌تر کرد؛ به‌طوری‌که در روزهای آخر حکمرانی معدود افرادی مزدور و گروهی اندک تحت فرمانش باقی ماندند. قذافی عاقبت پس از ۴۲ سال، تحت فشار مردم و نیروهای ناتو که از طریق عملیات هوایی به کمک انقلابیون مسلح آمده بودند و نیز دخالت بعضی از کشورهای عربی ازجمله قطر ناچار شد قدرت را رها کند و بگریزد. او پس از ماه‌ها فرار بالاخره در زادگاهش «سرت» درحالی‌که در کانال فاضلاب پنهان شده بود توسط گروهی از انقلابیون بیرون کشیده شود و به فجیع‌ترین وضع در زیر مشت و لگد آن‌ها شکنجه شد و سپس به نحو نامعلومی کشته شد. این در حالی بود که اگر قذافی به جای بی‌تدبیری و خودرأیی در عرصه داخلی و بین‌المللی و نیز تلاش برای به ارث گذاشتن قدرت برای یکی از فرزندان خود، مردم لیبی را درمی‌یافت و هر چه زودتر دست به اصلاحاتی از جنس اصلاحات پادشاه مراکش در پی گسترش انقلاب بهار عربی می‌زد یا هر چه سریع‌تر از قدرت کناره می‌گرفت شاید به این صورت فجیع جان خود را از دست نمی‌داد و از این مهم‌تر کشورش را در معرض یک دهه آشوب و ناآرامی پس از خود و حرص و طمع گروه‌های مافیایی و نیروهای خارجی پشت سر آن‌ها برای تسلط بر منابع این کشور نفت‌خیز قرار نمی‌داد.

سقوط نیکلای چائوشسکو، رئیس‌جمهور و دبیرکل حزب کمونیست رومانی، نمونه اروپایی همین وضع است که طی دوره مسئولیت خود چه در جایگاه دبیر کل حزب حاکم و چه ریاست‌جمهوری از سال ۱۹۶۵ تا سال ۱۹۸۹ میلادی که با اعتراضات سراسری کارش به پایان رسید، فضای پلیسی-امنیتی و خفقان‌آوری را در کشور خود ایجاد کرده بود. به‌طوری‌که تحلیلگران در آن زمان حکومت او را به‌عنوان سرکوبگرترین حکومت در بلوک شرق توصیف می‌کردند. افزون بر این، سوء‌مدیریت چائوشسکو در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی، رومانی را به کشوری ضعیف با بدهی‌های خارجی بسیار و اعمال جیره‌بندی برای خدمات اولیه مردم ازجمله غذا، دارو، آب و برق تبدیل کرده بود. حال‌آنکه سال‌های پایانی حکومت چائوشسکو هم‌زمان با به قدرت رسیدن میخائیل گورباچف در اتحاد جماهیر شوروی بود و او اصلاحات ضروری و مهمی ازجمله تجدید ساختار در حوزه اقتصادی و گشودگی در فضای سیاسی و فراهم کردن بستر برای آزادی بیان و آزادی مطبوعات را در شوروی شروع کرده بود، اما چائوشسکو به‌رغم هشدار بسیاری از روشنفکران و فعالان اجتماعی-سیاسی و حتی برخی از اعضای حزب کمونیست رومانی، استبداد فردی خود را کنار نگذاشت و حاضر به انجام اصلاحات نشد.

نمونه‌های ذکرشده در بالا حکایت از یک واقعیت مهم دارد و آنکه فاصله گرفتن از مردم برای بیشتر حاکمان، عاقبت و سرنوشت خوشی نداشته و چنان‌که همه آن‌ها به ترتیبی یا با خشونت و خونریزی و یا تحت فشار نیروهای خارجی و یا... ناچار به کنار رفتن از قدرت شدند. در این میان اما کشورهایی به‌ویژه در شرق آسیا وجود دارند که حاکمان آن‌ها با درک واقعیت‌ها و عمق مسائل، با شجاعت، رویکرد و سیاست‌های گذشته را اصلاح کرده و کشور خود را در مسیر پیشرفت و توسعه قرار داده‌اند. چین هم نمونه‌ای ازجمله همین کشورها محسوب می‌شود که رهبران آن به‌رغم اعمال محدودیت‌های سیاسی در کشور، با تجدیدنظر در سیاست‌های اقتصادی خود و تعامل با غرب توانسته‌اند درآمد مردم را به بیش از پنجاه برابر دوره مائو برسانند و از این طریق رضایتمندی ایجاد کنند.

🔻(متن کامل این مقاله را در نشریه شماره 149 بخوانید)

🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

31 Jan, 19:55


🔻خطای محاسباتی و فرصت‌های‌ پیش‎رو

🖊 گفت‌وگوی لطف‌الله میثمی
با ماشاالله شمس‌الواعظین


به نظر من ۷ اکتبر حرکتی بود برای خروج فلسطین از بن‌بستی که دچار آن شده بود. از یک‌سو فلسطینی‌ها از هرگونه حرکتی مأیوس شده بودند و مدت‌ها بود هیچ دستاوردی نداشتند و رهبری محمود عباس هم به نتیجه‌ای نرسیده بود و از سوی دیگر، منطقه با طرح اسرائیلی-امریکایی «ابراهیم» روبه‌رو بود؛ بنابراین فلسطین و مسئله فلسطین در ارتباط با کل مسائل خاورمیانه، محو و به فراموشی سپرده می‌شد.

همچنین جنبش حماس که رهبری ۷ اکتبر را به عهده داشت هشدارهای پیوسته‌ای به اسرائیل داده بود، از قبیل حملات تندروهای یهودی به بیت‌المقدس که حملات هفتگی را و به حملات روزانه تبدیل کرده بودند و برای مسلمانان در شرق بیت‌المقدس هم ممنوعیت رفت‌وآمد وجود داشت. در این منطقه یهودی‌سازی شده، تونل‌های زیرزمینی برای رسیدن به مقبره سلیمان حفر کرده بودند. حماس با هشدارهای خود به اسرائیل می‌گفت این کارها را نکنید که باعث برانگیختن احساسات مسلمانان خواهد شد.

۷ اکتبر شبیه غافلگیری جنگ شش‌روزه ژوئن ۱۹۶۷ است. به نظر من یحیی سنوار و محمد ضیف، ویژگی‌های جنگ ژوئن ۱۹۶۷ را به دقت بررسی کرده بودند و شباهت‌های بسیاری به دست آوردند و همان ویژگی‌ها را به اجرا گذاشتند و موفق شدند. عناصری که در جنگ ژوئن اتفاق افتاد: یکی، استفاده آن‌ها از مرخصی ارتش مصر بود. جمعه‌شبی بود که آن‌ها در مراسم آواز ام‌کلثوم، خواننده مشهور مصری، شرکت کرده بودند. اسرائیلی‌ها از این وضعیت استفاده کردند و تورات به دست حمله را شروع کردند؛ نکته دوم، استفاده از غافلگیری بود و نکته سوم، حمله به مراکز حساس نظیر رادارها، پدافندها، هواپیماها و باندهای فرودگاه‌ها بود.

اسرائیل گمان نمی‌کرد اقدامی چون ۷ اکتبر اتفاق بیفتد و محاسبه نادرستش باعث شد ضربه سختی بخورد. خطای محاسباتی ایران نیز این بود که گمان نمی‌کرد ارتش اسرائیل یک سال بایستد و مقاومت کند. هیچ‌وقت شعار ایران و محور مقاومت این نبود که جنگ باید پایان یابد و آتش‌بس امضا شود. حالا که جنگ فرسایشی شده باید تأیید می‌کردند که جنگ ادامه پیدا کند، درحالی‌که محور مقاومت خواهان پایان جنگ بود، ولی این بار اسرائیل به هیچ وجه خواهان پایان جنگ نبود.

من معتقدم پایان دوره دوم دولت ترامپ پایان یک دوره ابرقدرتی در ایالات‌متحده خواهد بود. چراکه عرصه‌هایی که در پیش‌روی ایالات‌متحده است عرصه‌های امیدوارکننده برای ایالات‌متحده نیست. کسانی، چه شیعه چه مسیحی و از هر دین و مذهبی که در لبنان زندگی می‌کنند، بیشتر دشمنی اسرائیل را حس می‌کنند تا کسانی که در ایران هستند؛ چه موافق انقلاب باشند و چه مخالف آن. مسیحیان لبنان دشمنی بیشتری با اسرائیلی‌ها دارند تا مسلمانان. آن‌ها شاهد بمباران، نابودی، تخریب و کشته شدن توسط اسرائیل را تجربه و لمس کرده‌اند. در چنین شرایطی ایالات‌متحده امریکا یا فصل ماقبل آخر یا فصل آخر خود را در زمینه ابرقدرت بودن طی می‌کند و پس از آن شاهد برابری و توازن قدرت توده‌ها با قدرت ایالات‌متحده خواهیم بود.

برای خروج از این وضعیت و خروج از ایده جنگ جهانی ما ناچار به توافق‌های مقطعی هستیم و تردید ندارم به سود ایران است که در یک مقطعی به این توافق‌ها تن دهد، چراکه طی چهار دهه گذشته شاهد بوده‌ایم که ایران از هر دهه به دهه دیگر، چندین بحران را پشت سر گذاشته و این جمهوری اسلامی را به‌شدت تضعیف کرده و جاذبه‌های آن را در نزد افکار عمومی از دست داده است. ما به لحاظ استراتژیک باید بتوانیم دوران نفس‌کشی داشته باشیم تا از جاذبه‌ها و ایده‌های خود پاسداری کنیم؛ چراکه ایده‌های عدالت‌خواهانه از بین رفته است و به نوعی کاریکاتور محسوب می‌شود؛ بنابراین برای بازگرداندن این ایده‌ها باید به برخی امور تن دهند. دست‌اندرکاران جمهوری اسلامی رسالتی بیش از توان خود برداشتند. به نظر من تغییر دکترین ما اشتباه بوده است. از آیت‌الله خمینی در برابر نماینده صلح که به ایران آمده بود نقل شده که به رهبران عرب بگویید ما به نیابت از آن‌ها با اسرائیل نخواهیم جنگید و آیت‌الله هاشمی این ایده که در پایان جنگ و حمایت از فلسطین بود را در نماز جمعه تکرار کرد، اما چه شد که به‌یک‌باره دکترین خود را تغییر دادیم و صرفاً با تکیه بر بازوان خودمان اقدام کردیم که نابرابری ایجاد کرد و برتری تکنولوژی غرب را نشان داد و آن‌ها به ایران با اف ۳۵ حمله کردند؛ بنابراین برای ایجاد یک فرجه زمانی بلندمدت باید بتوانیم به‌عنوان بازیگر منطقه‌ای حداقل باقی بمانیم و باید توافقی انجام دهیم.

🗓چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌های معتبر و کیوسک‌های روزنامه‌فروشی بخواهید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

30 Jan, 19:46


🔻عصر چریک‌ها با لطف‌الله میثمی

«عصر چریک‌ها» عنوان مجموعه گفتگوهایی است که احمد غلامی و روزنامه شرق، با چریک‌های دهه‌های 40 و 50 شمسی ایران داشته است. چریک‌هایی که هرچند سازمان‌های آنها در آستانه انقلاب آسیب‌های بسیاری دیده بود، اما روزنه‌هایی گشوده شد و انقلاب رخ داد.

بخش نخست از این گفتگو را به‌طور کامل در این نشانی ببینید.


🎯برای اشتراک نشریه با ما تماس بگیرید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

30 Jan, 18:07


🔻لطفا این کتاب را نخرید!


پرویز پیران نامی آشنا در جامعه‌شناسی و مطالعات شهری است. پیران، تدریس در دانشگاه‌های آمریکا را رها کرد و به ایران آمد و سال‌ها در دانشگاه علامه، دانشگاه شهید بهشتی و دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تدریس کرد تا اینکه در دولت مهرورز احمدی‌نژاد به شکلی عجیب از دانشگاه اخراج شد.

چندی پیش رمانی از او توسط نشر نی برای دریافت مجوز به ارشاد رفت که هنوز منتظر مجوز است. اما کتاب به زبان انگلیسی در آمریکا منتشر شده است. در این میان یکی از ناشران که کتاب‌های طبی و کمک‌آموزشی منتشر می‌کند، نسخه‌ای از این کتاب را به دست آورده، منتشر کرده و به قیمت 1 میلیون تومان در بازار می‌فروشد!

دکتر پیران در نوشتاری از همه خواسته است از خرید این کتاب خودداری و با اطلاع‌رسانی از توزیع این کتاب جلوگیری کنند.

ما نیز در دفاع از حقوق صنفی نویسندگان و ناشران از همه دوستان می‌خواهیم این کتاب را نخرند:
عنوان کتاب: The Wounds of Life, Devils at Work, A a true story

🎯برای اشتراک نشریه با ما تماس بگیرید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

30 Jan, 09:26


🔻اصلاح و پوزش

در شماره 149، در مقاله‌ای از آقای دکتر احمد علوی، اقتصاددان و استاد دانشگاه استکهلم در سوئد، در لید مطلب، ایشان به اشتباه، به‌عنوان عضو پیشین مجاهدین معرفی شده‌اند.

ضمن پوزش از ایشان به‌دلیل این اشتباه و سپاسگزاری از این استاد گرامی بابت این مقاله خواندنی که با عنوان «ریشه‌های وابستگی افراد به سازمان‌های فرقه‌ای» در شماره 149 نشریه چشم‌انداز ایران صفحه 53 منتشر شده است، از آنجا که نشریه منتشر شده و امکان اصلاح آن نیست، در سایت و کانال نشریه این اشتباه اصلاح خواهد شد.

🎯برای اشتراک نشریه با ما تماس بگیرید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

29 Jan, 18:11


🔻راه نجات
(سرمقاله شماره ١۴٩)

🖊 لطف‌الله میثمی


خطا و اشتباه امری طبیعی و انسانی است، مهم این است که از این اشتباهات درس بگیریم و آن را تکرار نکنیم. در ادبیات مردمی ما گفته می‌شد «گل بی‌عیب خداست»؛ بنابراین داشتن نقص و کاستی برای بنده خدا امری پذیرفتنی و بلکه حتمی است، اما این نگاه در میان ما جا نیفتاده است. این‌چنین است که در فرهنگ سیاسی ما کمتر کسی اشتباه می‌کند. اگر هم خطایی آشکار از او سر زد، ده‌ها دلیل و عامل برای توجیه آن و پوشاندن آن پیدا می‌کند. اگر شده پای خدا و کائنات و تقدیر و سرنوشت را هم به میان می‌آورد تا خود را تبرئه کند، اما علی‌رغم این فرهنگ نادرست در طول تاریخ، همواره صداقت و راستی ماندگار بوده و خوشایند و مطلوب مردم بوده است.


هشتم ژوئن که شکست مصر از اسرائیل برملا شد مردم مصر او را عامل این شکست دانستند و در کوچه و خیابان از او انتقاد می‌کردند. وضع اقتصادی مصر هم در این اواخر با مشکلات زیادی روبه‌رو بود، اما رفتار ناصر وضعیت مصر را دگرگون کرد. او تصمیم گرفت همه مسئولیت‌ها را به گردن بگیرد و کنار برود. همین کار را کرد و از ریاست‌جمهوری استعفا داد. اریک رولو، خبرنگار معروف لوموند، آن روزها در مصر شاهد وقایع بود. او می‌گوید وقتی ناصر استعفانامه‌اش را از روی کاغذ در تلویزیون می‌خواند چهره‌ای پریشان و صدایی لرزان داشت. پس از پخش خبر استعفای ناصر، مردم به خروش آمدند. اریک رولو می‌نویسد: «مردم مانند مورچگانی که ناگهان از لانه‌های خود خارج می‌شوند، از منازل خویش بیرون می‌آمدند... مردان دوان ‌دوان و گریان، با لباس خانه و پابرهنه و زنان با لباس خواب و بچه‌ها هراسان و نگران فریاد می‌زدند: ناصر...ناصر! ما را ترک نکن... ما به تو احتیاج داریم...».

مردم پشیمانی و توبه عبدالناصر را پذیرفتند و دوستی بیشتر خود را نسبت به گذشته به وی ابراز داشتند. عبدالناصر دعوت مردم را پذیرفت و دوباره با عزمی راسخ‌تر مشغول به کار شد. او خود را در ملت ذوب کرد و ملت هم در او ذوب شد. تلاش‌های او در امر دفاع از کشور را جانشینش هم ادامه داد و در اکتبر ۱۹۷۳ خط دفاعی شرق کانال سوئز را شکست و با هماهنگی اردن و سوریه، صحرای سینا و بلندی‌های جولان را پس گرفت و بر اسرائیل پیروز شد.



🗓برای خواندن متن کامل این یادداشت، از سایت چشم‌انداز ایران بازدید کنید.

ما را در اینستاگرام دنبال کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

28 Jan, 21:21


◀️برنامه‌های مخفی ایالات‌متحده و اسرائیل برای جنگ

🔻ترجمه‌ گفتگویی با جفری ساکس
مصاحبه کانال یوتیوب Deep Dive Politic

🖊ترجمه: شبنم کاظمی


به نظر من اگر توافقی صورت گرفته، نشان‌دهنده این است که ایالات‌متحده نیازی ندارد سیاست خارجی کشور دیگری را دنبال کند. ایالات‌متحده می‌تواند سیاست خودش را دنبال کند. این توافق دستاورد دونالد ترامپ است. متأسفانه جو بایدن در این سال‌ها کاری را که کشورهای دیگر می‌گفتند انجام می‌داد. این آتش‌بس باید مدت‌ها پیش انجام می‌شد و اگر این اتفاق بیفتد که باید بیفتد، نتیجه فشارهایی است که باید مدت‌ها پیش اعمال می‌شد.

ما نه‌تنها در مورد جنگ در خاورمیانه، بلکه در مورد جنگ در اوکراین نیز در این مورد بحث کرده‌ایم. اگر سیاست خارجی کشور؛ یعنی سیاست خارجی ایالات‌متحده را به یک دولت دیگر بسپاریم و بگوییم همه کارهایی که ما می‌کنیم، توسط اوکراینی‌ها یا توسط اسرائیلی‌ها تعیین می‌شود، باور کنید به چیزی که به نفع ایالات‌متحده است نمی‌رسیم، حتی به چیزی که در جهت منافع واقعی آن کشورهای دیگر باشد، هم نمی‌رسیم. چیزی که به دست می‌آوریم شاید به نفع چند سیاستمدار در آن کشورها باشد که ایالات‌متحده را در اختیار خود دارند، اما این بدان معنا نیست که آن‌ها صادقانه به کشورهایشان خدمت می‌کنند. رئیس‌جمهور ایالات‌متحده باید به سایر دولت‌ها بگوید: «نه، شما سیاست خارجی ما را تعیین نمی‌کنید.» من امیدوارم از این به بعد همین اتفاق بیفتد

سال 2024 بود. تاریخ آن دقیق یادم نیست. سفر کوتاهی به بریتانیا داشتم. فرصتی پیش آمد تا به آکسفورد و کمبریج بروم و با دانشجویان آنجا ملاقات کنم. آن‌ها به سیاست خارجی علاقه‌مند بودند. چرا این همه جنگ وجود دارد؟ چرا این خطر همچنان در حال افزایش است؟ درباره این‌ها حرف زدم.

ما حالا اطلاعات زیادی از شرکت‌کنندگان در جنگ عراق داریم. می‌دانیم نتانیاهو چطور وارد شد و حامی بزرگ این جنگ بود. متأسفانه، می‌دانیم لابی اسرائیل چه نقشی در شعله‌ور کردن این جنگ، جنگی با بهانه‌های دروغین ایفا کرد. باز هم متأسفانه می‌دانیم که یک استراتژی سیاسی اساسی وجود دارد که به سندی به نام «جدایی پاک» در سال 1996 برمی‌گردد، زمانی که نتانیاهو با مشاوران سیاسی امریکایی برای اولین بار نخست‌وزیر اسرائیل شد. جدایی پاک، جدایی از فرآیند بین‌المللی «زمین برای صلح» بود.

زمین برای صلح، ایده‌ای که بر اساس آن یک دولت فلسطینی در کنار اسرائیل و مطابق با قوانین بین‌المللی تشکیل می‌شد و صلح در این چارچوب محقق می‌شد. نتانیاهو با قدرت به دنبال این بود که از تشکیل یک دولت فلسطینی جلوگیری کند. این برخلاف قوانین بین‌الملل بود. ادعا بر سرزمین و حکمرانی بر میلیون‌ها فلسطینی. ادعای او این بود که ما می‌توانیم این کار را انجام دهیم، چون این کار را با شما، ایالات‌متحده انجام می‌دهیم و دولت‌هایی را که با سیاست‌های ما مخالف‌اند، سرنگون خواهیم کرد و وقتی حماس یا حزب‌الله یا گروه‌های دیگر با اسرائیل می‌جنگند، دولت‌های منطقه‌ای را که از آن‌ها حمایت می‌کنند، سرنگون خواهیم کرد. شما باید با آن‌ها وارد جنگ شوید. ایده همین بود؛ و چه ایده‌ای هم بود! به جای دیپلماسی و توافق بر اساس صلح... اسرائیل گفت: نه، نه، ما کل سرزمین را می‌گیریم. شما باید بجنگید تا ما کل سرزمین را بگیریم.

اکنون ما با دولت جدیدی در امریکا روبه‌رو هستیم که در گذشته با رئیس‌جمهور ترامپ، حمایت بسیار قوی و بی‌قیدوشرطی از اسرائیل نشان داده است و بسیاری از اطرافیان رئیس‌جمهور ترامپ در گذشته گفته‌اند: «بله، ما می‌توانیم مسئله فلسطین را نادیده بگیریم، چون دولت‌های دیگر در منطقه، به‌ویژه عربستان سعودی، با اسرائیل صلح می‌کنند و به فلسطینی‌ها اهمیتی نمی‌دهند». اهمیتی نمی‌دهند که یک دولت فلسطینی وجود دارد یا نه. آن‌ها اهمیتی نمی‌دهند که اسرائیل در حال اشغال یک سرزمین است یا جنگ‌های کاملاً وحشیانه و غیرضروری راه انداخته و ده‌ها هزار نفر را می‌کشد، آن‌ها اهمیتی نمی‌دهند، اما این اشتباه است.

آنچه رئیس‌جمهور ترامپ قرار است هنگام ورود به دفتر خود در چند روز آینده با آن روبه‌رو شود و فکر می‌کنم که خودش هم می‌داند، این است که دولت عربستان سعودی که متحد مهمی برای ایالات‌متحده است، به‌وضوح می‌گوید: «ما می‌توانیم در خاورمیانه صلح داشته باشیم. ما می‌توانیم با اسرائیل روابط عادی داشته باشیم و این خونریزی را پایان دهیم، اما این مستلزم وجود یک دولت فلسطینی است که در کنار دولت اسرائیل در صلح زندگی کند.

سال‌هاست که تمام جهان، به‌جز دولت اسرائیل و امریکا همین را می‌گویند. دولت اسرائیل تحت رهبری نتانیاهو و دولت ایالات‌متحده، تحت رهبری بایدن که هر کاری را که نتانیاهو می‌گفت، انجام می‌داد.


🗓برای خواندن متن کامل این گفتگو از سایت چشم‌انداز ایران بازدید کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

27 Jan, 13:48


💎طوفان الاقصی نام عملیاتی است که توسط حماس علیه اسرائیل انجام شد. عملیاتی که امروز پرسشهایی درباره چرایی و چگونگی آن وجود دارد.

🔺شبکه الجزیره در مستندی به بررسی این عملیات همراه با انتشار اسناد جدید از آن اقدام کرده است.

🔺در این فیلم، فرماندهان عملیات، از نحوه اجرا صحبت کرده‌اند و اسناد و فیلم‌های جدیدی از عملیات منتشر شده است.

🔺در این مستند یکی از مقامات سابق امنیتی در اسرائیل، جزئیات قابل توجهی در اختیار مخاطبان قرار داده است.

🔺جزئیات جدید از مواجهه در کیبوتص با غیرنظامیان و کشتار ساکنان کیبوتص توسط خود اسرائیل در این فیلم افشا شده است.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

26 Jan, 04:33


یک‌صدوچهل‌ونهمین شماره‌ نشریه چشم‌انداز ایران منتشر شد.

این شماره با سوگواره‌هایی برای دکتر رئیس‌طوسی آغاز می‌شود،

مقصود فراستخواه از آینده دین در ایران گفته است،

عماد باقی در سالگرد مرحوم منتظری به مفهوم وفاق از دیدگاه فقیه عالیقدر پرداخته است،

به «ناترازی»ها در اقتصاد ایران پرداخته شده است،

احمد علوی ریشه‌های وابستگی افراد به سازمان‌های فرقه‌ای را بررسی کرده است،

نسل «زد» در نوشتاری از امیرعلی مالکی از نسبت خود با شهر گفته است،

در بخش تاریخ مقاله‌ها و گفتگوهایی درباره انقلاب و کارتر خواهید خواند ازجمله گفتگویی با دکتر همایون کاتوزیان

پرونده ویژه چشم‌انداز ایران به سوریه و خاورمیانه «پسااسد» اختصاص دارد. شمس‌الواعظین، محمد احمدی، هیثم مناع، محمدرضا کربلایی و بدرالسادات مفیدی در این موضوع نوشته‌اند. همچنین گفتگویی مفصل با آزاده ثبوت درباره فلسطین و 7 اکتبر خواهید خواند.

در ادبیات به سینمای سهراب شهیدثالث پرداخته شده و ...

سرمقاله نشریه نیز به درس‌گیری از ماجراهای خاورمیانه اختصاص دارد.

🔻چشم‌انداز ایران را از کیوسک‌های روزنامه فروشی و کتابفروشی‌ها بخواهید🔻


🎯برای اشتراک نشریه با ما تماس بگیرید.


@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

26 Jan, 04:15


یک‌صدوچهل‌ونهمین شماره‌ نشریه چشم‌انداز ایران منتشر شد.
چشم‌انداز ایران را از کتابفروشی‌ها و کیوسک‌های روزنامه تهیه کنید.

Telegram: @cheshmandaz_iran
Instagram:@cheshmandaziran
Website: cheshmandaziran.ir

چشم‌انداز ایران

24 Jan, 11:34


🔻 نفت ما
داستان پرفرازونشیب نفت در ایران؛
سرگذشتی که با سرنوشت سرزمین ما پیوند خورد.

نفت ما، روایت نفت ایران است، تأثیر آن در روابط بین‌المللی، اقتصاد، سیاست و جامعه ما...
نشریه چشم‌انداز ایران از آغازین روزهای اتنتشار، دغدغه نفت ملی داشته است و در این مسیر، مقاله‌ها و گفتگوهای بسیاری با کارشناسان این حوزه داشته است.

مجموعه‌ای از این نوشتارها در دو جلد با عنوان «نفت ما» در حال انتشار است.

🎯برای پیش‌خرید این اثر ارزشمند و راهبردی با ما تماس بگیرید.


@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

22 Jan, 16:21


و بی‌گمان زمانه‌ی ما تصویر چیزی را به خود آن، نسخه‌ی کپی را به نسخه‌ی اصلی، بازنمود را به واقعیت، و نمود را به بود ترجیح می‌دهد... آن‌چه برایش مقدس است، وهم است و بس، اما آن‌چه نامقدس است حقیقت است. از این هم بهتر، هرچه حقیقت کاهش و توهم افزایش می‌یابد، مقدسات در نظرش بزرگ‌تر می‌شود، آنچنان که اوج توهم برایش همانا اوج تقدس است. فوئرباخ (پیشگفتار دومین چاپ ذات مسیحیت)

گی دوبور در کتاب ارزشمند «جامعه نمایش» نشان می‌دهد که چگونه همه عناصر انسانی تبدیل به تصویر و تصویر تبدیل به کالا می‌شود. این دیدگاه را دوبور حدود یک قرن پیش مطرح کرد و جامعه امروز بسیار جدی‌تر درگیر نمایش است.

در ایران یک ژانر عقب‌مانده‌تر از جامعه نمایش هم وجود دارد. اساسا جامعه نمایش، ضد نگاه عمیق و تاریخی است، اما این نگاه عقب‌مانده و عقیم، بیشتر در جهان سوم دیده می‌شود.

خبری در رسانه‌ها منتشر شده بود که گویا بلاگری در املش برای دیده‌شدن قلعه‌ای 1500 ساله که ثبت ملی هم شده است را به آتش کشیده است. جدای از زشتی این کار منحط، به‌نظر می‌رسد گویا این اثر ثبت ملی شده مثل دیگر آثار ملی در این مملکت، صاحب و مراقب ندارد.
@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

21 Jan, 07:28


خالده جرار فعال حقوق زنان فلسیطنی و عضو دفتر سیاسی جبهه خلق برای آزادی فلسطین روز گذشته در میان زندانیان آزاد شده از چنگال اسرائیل، از زندان آزاد شد. جرار مدت‌ها در زندان انفرادی نگهداری می‌شد و سلول او حتی هوای تازه نداشت و بارها وضعیت نگهداری او مورد اعتراض قرار گرفته بود.

دیگر زندانی آزاد شده از زندان «عوفر» در غرب رام‌الله، بوشره الطویل، خبرنگار فلسطینی است که بارها به اتهام فعالیت روزنامه‌نگاری توسط اسرائیل دستگیر شده است. نخستین دستگیری الطویل در سن 18 سالگی در سال 2011 بود که به 16 ماه زندان محکوم شد. در نخستین موج از آزادی زندانیان، 90 زندانی ازجمله 20 کودک از زندان آزاد شدند.

اسرائیل بیش از 10 هزار فلسطینی را در زندان‌های خود نگهداری می‌کند.

همچنین شبکه الجزیره گزارش داد که شب گذشته شهرک‌نشینان اسرائیلی به دو روستا در کرانه باختری حمله کردند و حداقل 12 نفر را مجروح کردند. ارتش اسرائیل در حمایت از شهرک‌نشینان مهاجم، وارد این دو روستا شد و عده‌ای را دستگیر کرد.

طوفان الاقصی با این هدف طراحی شده بود که فلسطینیان بتوانند با استفاده از گروگان‌ها بخشی از اسرای خود را آزاد کنند.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

21 Jan, 05:08


چشم‌انداز ایران pinned «🔻امید به دولت در رفع فیلترینگ 🖊 گفت‌وگو با علی‌اصغر سیدآبادی وقتی از فیلترینگ حرف می‌زنیم گویی از موضوع تازه‎ای حرف می‌زنیم، درحالی‌که نام ِدیگر فیلترینگ، سانسور است و سابقه‌ای طولانی دارد. در تاریخ سانسور ایران، دولت با حمایت گروه‌هایی از مردم تلاش کرده…»

چشم‌انداز ایران

21 Jan, 05:07


🔻امید به دولت در رفع فیلترینگ

🖊 گفت‌وگو با علی‌اصغر سیدآبادی


وقتی از فیلترینگ حرف می‌زنیم گویی از موضوع تازه‎ای حرف می‌زنیم، درحالی‌که نام ِدیگر فیلترینگ، سانسور است و سابقه‌ای طولانی دارد. در تاریخ سانسور ایران، دولت با حمایت گروه‌هایی از مردم تلاش کرده است، سانسور اعمال کند. برای اعمال سانسور تمهیدات قانونی و شبه قانونی هم تدارک دیده، اما نقش این تمهیدات فقط تأخیر انداختن بوده و نتوانسته جلوی پیام‌ها و آثار را بگیرد. اگر این تمهیدات موفقیت‌آمیز بود، الآن نه رادیو فراگیر بود و نه تلویزیون و نه حتی دستگاه فتوکپی و نه چیزهای دیگر. در برابر همه این پدیده‌ها دولت سانسور اعمال کرد، اما موفق نبود. کما اینکه الآن ماهواره طبق قانون ممنوع است، اما در عمل این قانون قابل اجرا نیست.

فیلترینگ و سانسور حتی اگر موفقیت‌آمیز باشد، باعث محروم شدن حاکمیت از شنیدن صدای مردم می‌شود و در تله خودفریبی گرفتار می‌شود. محروم شدن از صدای نقد باعث از دست رفتن فرصت اصلاح می‌شود. اشکالات وقتی هنوز کوچک‌اند قابل اصلاح‌اند. سانسور مردم در واقع سانسور مدیران است. درست است که ظاهراً بستن صدای مردم است، اما هم‌زمان محروم کردن آنان از صدای مردم است. سانسور باعث می‌شود مردم به خیابان بیایند تا صدایشان را به گوش‌های بسته برسانند. اگر سانسور نباشد، اعتراضات شکلی آرام‌تر خواهند داشت. این محدود به یک نسل نیست. مسئله نسل جدید در سانسور با نسل‌های پیشین تفاوتی ندارد، اما ارزش‌ها و نگرش‌ها و در نتیجه سبک زندگی‌اش تغییر کرده است و حتی حمایت بخش بزرگی از نسل‌های گذشته را برای حقوق خودش کسب کرده است.

دستاورد فرهنگی فیلترینگ نصیب دشمنان و مخالفان و رقیبان ایران شده و دستاوردهای مالی‌اش نصیب فیلترشکن‌فروشان شده است و بروکراسی کوچکی هم ایجاد شده است شامل چند پست دولتی و حاکمیتی برای گروهی کوچک.

آزادی با مسئولیت همراه است. اتفاقاً یکی از اشکالات فیلترینگ این است که از ما سلب مسئولیت می‌کند. مردم را شایسته مسئولیت نمی‌داند. مردم در چشم فیلترینگ و سانسور صغیرند؛ وگرنه هر کس در قبال حرفی که می‌کند و کاری که می‌کند مسئول است. حفظ فیلترینگ به بهانه‌های مختلف نقض غرض است. فیلترینگ کیفر قبل از خطای احتمالی است، محکومیت بدون محاکمه عادلانه یا حتی بدون اتهام است. این‌ها بهانه است. فیلترینگ نه توان جلوگیری از خطا و تخلف و جرم را دارد و نه در آن از نور رستگاری خبری است. باید فیلترینگ برداشته شود و ما مردم در برابر گفتار و رفتار خود مسئول و پاسخگو باشیم.

من ترجیح می‌دهم درباره آقای پزشکیان خوش‌بین باشم و فکر می‌کنم قصد رفع فیلترینگ را دارد. موانع کم و بیش روشن است. امیدوارم که موفق شود. موفقیت او رضایت مردمی، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را افزایش می‌دهد و سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه را تقویت می‌کند.
🗓برای خواندن متن کامل این گفتگو از سایت چشم‌انداز ایران بازدید کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

20 Jan, 04:40


▪️صد چشمه اشک غم شد و صد باغ لاله داغ...

بانو فریده جمشیدی، همسر صبور و مقاوم زنده یادهدی صابر نیمه شب گذشته به وقت ایران درگذشت.
به حنیف و شریف دو فرزند عزیز هدی و فریده که سالها برای سلامتی مادر زحمت کشیدند، و همه بستگان و دوستان به ویژه سرکار خانم فیروزه صابر که همیشه همراه این خانواده بودند تسلیت می‌گوییم و امیدواریم صبر آنها در این غم جانکاه فزون و روح آن مرحوم شاد باشد.

به قرار اطلاع فرزندان پیکر ایشان فردا در آمریکا به خاک سپرده خواهد شد. مراسم بعدی در هماهنگی با خانواده ایشان به اطلاع خواهد رسید.

لطف الله میثمی و همکاران نشریه چشم انداز ایران

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

19 Jan, 14:44


🏫 #لطف_الله_میثمی در پویش #خانه_طالقانی


📌#خانه_طالقانی با تلاش‌های خانواده و وزارت میراث فرهنگی ثبت ملی شده‌است. اما به دلیل تخریب‌های پیشین نیاز به ترمیم و بازسازی دارد. جمعی از کنشگران سیاسی، اجتماعی، شهری و ...در مورد حفظ این خانه از منظر ملی و تاریخی صحبت کرده‌ و به پویش #خانه_طالقانی پیوسته‌اند. 

اگر شما هم مایل هستید به این پویش بپیوندید، در فضای مجازی با این هشتگ محتوایی تولید یا برای حساب‌های کاربری #کتابخانه_آنلاین_طالقانی_و_زمانه_ما در شبکه‌های اجتماعی ارسال کنید تا در ترمیم این خانه مهم و تاریخی سهمی داشته باشید.


#طالقانی_و_زمانه_ما #پدر_طالقانی #کتابخانه_آنلاین_طالقانی_و_زمانه_ما #آیت_الله_طالقانی #خانه_طالقانی #ثبت_ملی_خانه_طالقانی #نجات_خانه_طالقانی #مرمت_خانه_طالقانی

@taleghani_zamaneh



@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

18 Jan, 19:08


🔻مردی که تالابی بی‌جان را جان بخشید

🖊 محمد
ایرانمنش/ پژوهشگر مدیریت مخاطرات

تالاب بین‌المللی کمجان با حدود 5 هزار هکتار مساحت در 85 کیلومتری شمال شرق شیراز در روستای کمجان از توابع بخش کربال شهرستان خرامه قرار دارد. این تالاب در فوریه 1971(13 بهمن 1349) شناسایی شد و پس از شکل‌گیری نخستین کنوانسیون جهانی تالاب‌ها که در رامسر برگزار شد، در سال 1973 میلادی به تأیید آن کنوانسیون رسید و در فهرست تالاب‌های بین‌المللی ثبت شد. کنوانسیون رامسر تنها کنوانسیون جهانی به نام ایران است و برگزاری آن برای نخستین بار در رامسر افتخاری برای کشور ما در پیشگامی نشست هم‌اندیشی جهانی جهت حفظ عرصه‌های تالابی به شمار می‌آید. در نشست رامسر، کشورهای عضو متعهد شدند با همکاری یکدیگر از عرصه‌های تالابی در سراسر جهان محافظت کنند.

در حوالی سال 1362، دو رشته زهکش با عرض تقریبی 40 متر و عمق 4 تا 5 متر و طول مجموع بیش از 100 کیلومتر در محدوده تالاب با نیّت توسعه کشاورزی ایجاد شد، چون آن‌ها بدون مطالعات لازم و بدون اخذ مجوز از سازمان محیط زیست انجام گرفتند در نهایت تالاب را به بیابانی خشک و شوره‌زار تبدیل کردند. در کنار این زهکش‌ها، فعالیت‌های کشاورزی و دامداری جریان داشت. پس از راه‌اندازی سدهای ملاصدرا و سیوند در سرچشمه‌های رودخانه کُر، از پرآب‌ترین رودخانه‌های استان فارس، با تنوع زیستی گسترده در دهه 80، این رودخانه نیز خشکانده شد و آسیب‌های جدی به کشاورزی منطقه و معیشت کشاورزان وارد شد.

مجموع این اقدامات ناسنجیده، طبیعت کمجان را به مرور خشکاند. با گذشت سال‌ها، بستر خشکیده تالاب به کانون تولید ریزگردهای نمک تبدیل شد و در پی فرسایش بادی، سلامت مزارع، مردم منطقه و حیات وحش را با مخاطره جدی مواجه کرد. در نتیجه این تغییرات ناگوار، مردم کم‌کم مهاجرت کردند.

در چنین شرایط به‌غایت اسف‌بار، مردی به نام آقای سیروس زارع، با هدف کاهش مهاجرت روستاییان کمجان به فکر احیای تالاب افتاد. به گفته او برای امید بخشیدن به مردم و جلب اعتماد آنان برای مشارکت هیچ راهی نداشتیم، جز آنکه از دست آسیب‌هایی که خودمان به طبیعت وارد کرده بودیم به طبیعت پناه ببریم. بهترین اقدام، شروع به احیای قسمت‌هایی از تالاب خشک‌شده و ایجاد رونقی نسبی و حداقلی برای جامعه محلی بود تا آنان بتوانند در نواحی حاشیه‌ای، دوباره به فعالیت‌های خود مشغول شوند.

سیروس زارع از سال 1378 با هدف جلب مشارکت اهالی، شروع به گفت‌وگو با آنان کرد. پیشنهاد او ایجاد آب‌بندهایی برای رشد دوباره پوشش‌های گیاهی و راه‌اندازی مجدد کشاورزی بود، اما اهالی به دلایل مختلف در برابر انجام هر اقدامی مقاومت می‌کردند. شاید مهم‌ترین دلایل این مقاومت، نگرانی اهالی محل از رویارویی با دستگاه‌های دولتی و برخوردهای پیش‌بینی‌نشده و بروز مخاطراتی احتمالی بود؛ چراکه در سال‌های قبل نیز بر سر تصرف اراضی خشکیده تالابی مناقشاتی رخ داده بود.

سال ۱۳۸۶، آخرین سالی بود که در رودخانه کُر آبی برای کشاورزی وجود داشت. به‌طوری‌که در سال بعد، اندوهی جانکاه همه روستاییان را فراگرفت. بسیاری افسرده و بیمار شدند. تمایلی به کار و حتی صحبت کردن نبود. در مقطعی از زمان، تقریباً در هر خانواده‌ای در روستاها، چند نفر دچار سرطان و برخی بیماری‌های خطرناک شدند و جان باختند. در این شرایط ناگوار، تمایل و توانی برای رهاسازی آب برای شروع احیای تالاب نمانده بود. متأسفانه مردم در نبود دانش محیط زیستی، مجموع این مسائل را به کمبود باران و خشک‌سالی نسبت می‌دادند و از حقوق خود غافل بودند.

در اثر خشک شدن رودخانه کُر، معیشت اهالی نابود شد و آنان لاجرم راه مهاجرت را در پیش گرفتند و روستاها به‌تدریج خالی از سکنه می‌شدند. این شرایط موجب شد که در سال 88 مردم محلی به این نتیجه برسند دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. در نتیجه سه چهار نفری با سیروس زارع همراه شدند.

در یکی از جمعه‌های آذرماه آن سال، این گروه کوچک به‌طور مخفیانه لودری به منطقه آوردند که راننده‌اش چندان آنان را نمی‌شناخت. آن روز از صبح تا شب مشغول به کار شدند و یکی از مسیرهای خروج آب از تالاب را بستند. پس از اینکه اهالی از ماجرا مطلع شدند تصور کردند دستگاه دولتی دست به این کار زده است. این گروه کوچک هم اساساً تمایلی نداشتند در آن وضعیت همه بدانند کار آنان بوده است.

طی بیست‌وپنج سال تالاب کاملاً از بین رفته بود و خشک شده بود و دشت نمکی به ضخامت ۲۰ سانتی‌متر شکل گرفته بود. با تجمع روان‌آب‌ها و زه‌آب‌ها در منطقه آسیب‌دیده و هدایت آن به‌سوی بستر خشکیده این نمکزار، بافت خاک در مدت‌زمان کوتاهی نمک‌شویی شد و خوشبختانه پوشش گیاهی منطقه با رویش گونه‌های گیاهی شورپسند به‌خصوص سالیکورنیا، منظره چشم‌نوازی پیدا کرد.



🗓برای خواندن متن کامل این گفتگو از سایت چشم‌انداز ایران بازدید کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

17 Jan, 19:31


🔻حقیقت تکان‌دهنده درباره نحوه عملکرد لابی اسرائیل در ایالات‌متحده!

🖊
سخنان میرشایمر در GlobalPeaceTV/ برگردان: شبنم کاظمی

آنچه در خاورمیانه در حال وقوع است، این است که ایالات‌متحده قوانین بین‌المللی را نقض می‌کند. این کشور قوانینی را که مدت‌ها از آن حمایت کرده به چالش می‌کشد. واقعاً قابل‌توجه است که ایالات‌متحده تا چه حد به نهادهایی مانند دیوان بین‌المللی دادگستری، دادگاه کیفری بین‌المللی و غیره حمله می‌کند. سؤالی که باید از خود بپرسید این است که چرا ما این کار را انجام می‌دهیم. می‌خواهم تأکید کنم این کار نه‌تنها در راستای منافع استراتژیک ما نیست، بلکه از نظر اخلاقی هم موضع درستی نیست.

منافع اصلی ما در خاورمیانه، اطمینان از این است که هیچ قدرت واحدی کنترل نفت در آن منطقه را در دست نداشته باشد. این مدت‌هاست که از منافع اصلی ما در منطقه بوده است؛ و منافع ثانویه ما که با آن منافع اول بی‌ارتباط نیست، داشتن ثبات در خاورمیانه است. این به‌ویژه درباره درگیری اسرائیل-فلسطین صادق است. همان‌طور که همه می‌دانید ایالات‌متحده مدت طولانی است که به دنبال یک راه‌حل دودولتی بوده است. چرا تقریباً هر رئیس‌جمهوری از زمان جیمی کارتر به‌شدت تلاش کرده تا یک راه‌حل دودولتی پیدا کند؟ چون ما درک می‌کنیم که این به نفع ماست.

درباره چگونگی عملکرد لابی، باید بگویم لابی اساساً در دو سطح فعالیت می‌کند. اولین سطح گفتمان عمومی است. لابی بسیار برای گفتمان عمومی اهمیت قائل است، چون می‌خواهد این تصور را ایجاد کند که اسرائیل تنها دموکراسی در خاورمیانه است. این کشور نزدیک‌ترین متحد ایالات‌متحده است؛ ارزش‌های غربی را به اشتراک می‌گذارد و آماده است تا با آدم بدها روبه‌رو شود و این آدم بدها همان‌طور که دشمنان اسرائیل هستند، دشمنان ما هم هستند. مجموعه خاصی از روایت‌ها وجود دارد که با این گفتمان همسوست. آن‌ها برای کنترل گفتمان تلاش‌های زیادی انجام داده‌اند و در سال‌های اخیر با مشکلات زیادی برای انجام این کار روبه‌رو بوده‌اند، عمدتاً به دلیل اینترنت یا به‌عبارت دیگر رسانه‌های جایگزین؛ بنابراین در سطح گفتمان عمومی، لابی به مرور زمان نفوذ خود را از دست داده است.

سطح دوم و به نوعی سطح مهم‌تر، سطح سیاست است. در این سطح، تأثیر لابی بیشتر از همیشه است و این به وابستگی شدید اسرائیل به ایالات‌متحده برمی‌گردد. اسرائیل به مرور زمان بیشتر و بیشتر به حمایت امریکا وابسته شده است و این موضوع بعد از ۷ اکتبر به‌وضوح قابل مشاهده است، اما این بدان معناست که لابی باید بیشتر از همیشه تلاش کند تا مطمئن شود ایالات‌متحده به حمایت خود از اسرائیل ادامه می‌دهد. اسرائیل به ما بسیار وابسته است؛ بنابراین فعالیت لابی اسرائیل در سطح سیاست دو برابر شده و در گرفتن حمایت بی‌قیدوشرط از اسرائیل بسیار مؤثر است؛ و نتیجه‌اش جایی است که امروز هستیم. تقریباً هیچ سیاستمداری در ایالات‌متحده نمی‌بینید که به‌طور معناداری اسرائیل را مورد انتقاد قرار دهد. با توجه به اینکه نسل‌کشی در غزه در حال وقوع است، انتظار می‌رود حداقل چند سیاستمدار درباره این موضوع فریاد بزنند، اما این‌طور نیست.

اسرائیلی‌ها در کنترل گفتمان عمومی با مشکل مواجه هستند و این بر نحوه تفکر بسیاری از مردم درباره رفتار اسرائیل در نسل‌کشی تأثیر گذاشته است. من برخی نظرسنجی‌ها را دیده‌ام که نشان می‌دهد بیش از ۵۰ درصد امریکایی‌ها فکر می‌کنند اسرائیل در غزه در حال نسل‌کشی است؛ بنابراین هیچ شکی نیست که حمایت‌ها کم شده است، اما بین سیاست‌های امریکایی و آنچه در سطوح پایین اتفاق می‌افتد، یک فاصله واقعی وجود دارد.
لینک یوتیوب: https://www.youtube.com/watch?v=RRTuNDK6JlU
تاریخ: 7 ژانویه 2025 (1403/10/18)


🗓برای خواندن متن کامل این گفتگو از سایت چشم‌انداز ایران بازدید کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

17 Jan, 05:46


▪️خنده پشت مرزها ماند

حتی کسانی که به او نقد داشتند احتمالاً با نوشته‌های او از ته دل خندیده‌اند. کسانی که دهه‌های 70 و 80، سال‌هایی که هنوز «امید» رمق داشت، مخاطب روزنامه‌ها بودند، با طنز ابراهیم نبوی، روزنامه‌نگار و طنزپرداز آشنا هستند. پس از فشارهای امنیتی او نیز چون بسیاری از روزنامه‌نگاران و هنرمندان، از ایران رفت. رفت شاید در فضای بهتری به ایران باز گردد و در این سال‌ها که «امید» در نازلترین وضعیت خود قرار دارد، ناامید از ایجاد «فضای بهتر» در ایران، قصد داشت برگردد. برگشتنی که می‌دانست با فشارهای امنیتی بیشتر و مشکلات بیشتر همراه است و باز هم مانع شدند. معمار خنده با حسرت دوری از وطن پشت مرزها ماند. مرزهایی که هرچه می‌گذرد بیشتر نشانه جدایی و «دیگر بودگی» می‌شوند. ای کاش به قول شفیعی کدکنی «آدمی وطنش را مثل بنفشه‌ها در جعبه‌های خاک، یکروز می‌توانست همراه خویشتن ببرد هرکجا که خواست».

او تلاش کرد که بازگردد و نشد و خنده‌هایش به شرنگی تلخ در کام مخاطبان، دوستان و خانواده‌اش تبدیل شد. یادش گرامی‌، روحش شاد و صبر مخاطبان، دوستان و خانواده‌اش در این فراق فزون باد.

همکاران نشریه چشم‌انداز ایران

چشم‌انداز ایران

17 Jan, 04:11


چشم‌انداز ایران pinned «🔻نکته باریک‌تر ز موی در ادبیات و فرهنگ افغانستان مدخلی در نحوه مواجهه و چگونگی فهم و خوانش ادبیات و فرهنگ افغانستان به مناسبت چهارمین سال‌یاد درگذشت شخصیت بی‌بدیل ادبی و داستان‌نویس شهیر افغانستانی، زنده‌یاد رهنورد زریاب (متولد ۱۳۲۳ کابل- متوفای ۲۱ آذر/قوس…»

چشم‌انداز ایران

16 Jan, 19:58


🔻نکته باریک‌تر ز موی در ادبیات و فرهنگ افغانستان
مدخلی در نحوه مواجهه و چگونگی فهم و خوانش ادبیات و فرهنگ افغانستان


به مناسبت چهارمین سال‌یاد درگذشت شخصیت بی‌بدیل ادبی و داستان‌نویس شهیر افغانستانی، زنده‌یاد رهنورد زریاب (متولد ۱۳۲۳ کابل- متوفای ۲۱ آذر/قوس ۱۳۹۹ در کابل) این سیاه‌مشق به این شخصیت کم‌نظیر وطن فارسی تقدیم می‌شود.

🖊 رضا عطایی
(مهاجر افغانستانی، کارشناس‌ارشد مطالعات منطقه‌ای دانشگاه تهران)

حضور بیش از چهار دهه‌ای مهاجران افغانستانی در ایران نیز منجر به تکان خوردن تصویر و شناخت عمومی از افغانستان و افغانستانی‌ها در ایران نشده است. اگرچه از جانب جامعه مهاجر، به‌ویژه شخصیت‌های ادبی-فرهنگی-علمی مهاجر با توجه به محدودیت‌هایی که داشته‌اند فعالیت‌های ارزشمندی در طول این چند دهه در خصوص ارائه شناخت و تصویری منطبق بر واقع از افغانستان و جامعه و فرهنگ آن کشور صورت گرفته است و بسیاری از چهره‌های ادبی-فرهنگی-علمی مهاجر در میان قشر نخبگانی ایرانی (خواص) شناخته‌شده هستند، اما این امر هنوز حالت عمومی به خود نگرفته است و عموم جامعه ایران، افغانستان، فرهنگ و جامعه آن را آن‌چنان که شایسته و بایسته است نمی‌شناسند.

اگر در خیابان انقلاب، به‌عنوان یک قطب فرهنگی در تهران و ایران، از رهگذران پرسیده شود یک نویسنده افغانستانی را نام ببرند، تجربیات شخصی نگارنده این سیاه‌مشق نشان می‌دهد از شنیدنِ نام خالد حسینی و بادبادک‌باز فراتر نخواهیم رفت و چه‌بسا نام بزرگانی همچون رهنورد زریاب، اکرم عثمان، حسین فخری، حمیرا قادری، مریم محجوب یا نویسندگانی که روزگاری در ایران هم زندگی کرده‌اند، همچون محمدآصف سلطان‌زاده، محمدحسین محمدی، ضیا قاسمی و غیره را هم نشنیده باشند.

ادبیات مهاجران افغانستانی یا افغانستانی‌های مقیم ایران، اعم از منظوم و منثور، ناخواسته متأثر و الهام‌گرفته از فضای ایران و تجربه زیسته مهاجرتی در ایران بوده است که شعر «بازگشت» محمدکاظم کاظمی و داستان تویی که سرزمینت اینجا نیست نوشته محمدآصف سلطان‌زاده نمونه‌های بارز خوبی برای مقایسه با نوع ادبیات داخل افغانستان است. به ‎نحوی ‎که می‌توان گفت فضای ذهنی-زبانیِ شعر «بازگشت» و داستان تویی که سرزمینت اینجا نیست نیز با فضای ذهنی-زبانی ادبیات داخل افغانستان، به‌عنوان نمونه مقایسه‌ای با اشعار صوفی ‌عشقری و داستانِ گلنار و آیینه رهنورد زریاب، متفاوت است.


🗓برای خواندن متن کامل این گفتگو از سایت چشم‌انداز ایران بازدید کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

16 Jan, 16:23


❇️ پيام تسليت انجمن صنفى روزنامه نگاران ايران به مناسبت درگذشت ابراهيم نبوى در غربت

مرگ دردناک سید ابراهیم نبوی طنزپردار به نام ایران ضایعه بزرگی برای حوزه فرهنگ و ادبیات وعرصه های متنوع فرهنگی به ويژه مطبوعات محسوب مى شود.

درگذشت این نویسنده زبردست آن هم در دیار غربت جامعۀ نویسندگان، روزنامه‌نگاران و دوستداران نوشته‌های او را در شوک فرو برد. متاسفانه ممانعت عملی دست اندرکاران امور امنیتی از بازگشت او به میهن پس از سالها تلاش و روياى زندگى در سرزمين مادرى، این واقعه را دردناکتر وغم انگیزتر می سازد.

@cheshmandaz_iran

او از دوران دانشجویی سری پُر شور و پُر از احساس مسئولیت در برابر انقلاب و کشور داشت و استعداد نویسندگی و طنزپردازی خود را نشان می‌داد، اما از اوایل دهۀ هفتاد بود که به طور جدی وارد عرصۀ روزنامه‌نگاری شد و آن را به عنوان یک حرفۀ تمام وقت انتخاب کرد.

با انتخابات دوم خرداد ٧۶ و گشایش فضای فعالیت‌های فرهنگی و رونق بازار رسانه‌های مکتوب، ابراهیم نبوی زمینۀ مساعدتری برای بروز فعالیت‌های خود فراهم دید و در سلسه روزنامه‌های جديد الانتشار، با ستون‌های طنز خود، به چهرۀ شاخص، مبتکر و تأثیرگذار طنزنویسی ایران بدل شد. او با بكارگيرى شيوه هاى خلاق و تنوع کم‌نظیر در قالب‌ها كه با شجاعت‌ و جسارت‌های سیاسی اش درآميخته بود، توانست طنزهاى روزآمد، جذاب و کارآمدى را به مخاطبان خود عرضه كند.

خروج ابراهيم نبوى از ایران در سال ٨٢ که در پی تحمل زندان و فشارها و ممنوعیت فعالیت صورت گرفت، بر روح و روانش تأثیر منفی و شکننده‌ای به جا گذاشت. متأسفانه دورافتادگی او از وطن بر فشارهای روانی اش افزود و او را در بن‌بست و سرگشتگی عمیقی فرو برد. در نهايت ابراهيم نبوى سرنوشت تلخی را برای خود رقم زد؛ سرنوشتی که به تنهایی در تحقق آن مؤثر و مقصر نبود.

انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران با تسلیت این ضایعه اسفبار به جامعه فرهنگی کشور به ويژه خانواده دردمند ایشان، از ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران و وزیر محترم فرهنگ وارشاد اسلامی تقاضا مى كند هرچه زودتر موضوع بازگشت فرهیختگان این مرزوبوم به کشور که طبق اطلاعات واصله درسالهای اخیر اشتیاق بیشتری در میان شخصیتها و سرمایه های ملی برای بازگشت به میهن شنیده و دیده می شود، در دستور کار خود قرار دهند و ضمن پایان دادن به محدودیتهای غیر انسانی و غیر ملی به حق اولیه ایرانیان برای انتخاب محل زندگی احترام بگذارند.

بازتاب بسیار گسترده مرگ دردناک سید ابراهیم نبوی یکبار دیگر به حکمرانان کشور یادآور مى شود که سیاستهای انقباضی ومحدودیتهای ساختگی برسر استیفای حقوق ابتدایی ملت در زمینه انتخاب محل زیست پیامدهای ویرانگری در روابط ملت-دولت درپی دارد.

انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران
٢٧ دى ١٤٠٣
@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

16 Jan, 14:57


🔻پیام تسلیت جمعى از زنان فعال سیاسی و اجتماعی به مناسبت درگذشت استاد مجتهد بانو منیره گرجی


▪️هو الحق

آفتابی در نگاه و
فرشته‌ایی در پیرهن
از انسانی که تویی
قصه‌ها توانم کرد

▪️با دریغ و افسوس بسیار، روح زلال و بیقرار نادره استادمان بانو منیره علی (گرجی) ندای هاتف غیب را پذيرا گشت و خود را از بند جسم فرسوده رهانید و سراپا شوق دیدار معبود به‌سوی افق اعلا پرکشید و در جوار قرب حق آرام گرفت.

▪️درگذشت مهربانو منيره گرجی را که آیات مهرش تا بیکران روان بود، به ملت ایران، فرزندان، خاندان سرافراز و شاگردان آن مرحومه تسلیت عرض می‌کنیم و به یادش و برای شادی روح بلندش جمعه 28 دی 1403 از ساعت ١٠/٣٠ تا ١٢ گرد هم می‌آییم و در رثایش به سوگ می‌نشینیم.

نشانی: فرمانیه، خیابان دیباجی شمالی، نرسیده به بزرگراه صدر، مسجد الرضا


🗓فهرست کامل اسامی در سایت چشم انداز ایران.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

16 Jan, 11:03


چشم‌انداز ایران pinned «🔻دیپلماسی فعال و توسعه؛ راه نجات کشور 🖊 گفت‌وگو با محسن امین‌زاده در امریکا نظریه‌ای مطرح است که روسیه به‌عنوان یک قدرت بزرگ در محاصره خشکی است و از دست دادن تسلط بر تنها آبراه مؤثر متصل به دریای سیاه برای روسیه قابل‌ تحمل نیست. اوکراین باید در قبال تضمین…»

چشم‌انداز ایران

16 Jan, 11:03


چشم‌انداز ایران pinned «🔻دن‌کیشوت‌وار؛ در برابر رسانه‎های آزاد 🖊 گفت‌وگو با حسن نمکدوست/مهدی فخرزاده ترس مواجه شدن با فنّاوری، هر نوع فنّاوری، دلایل متعددی دارد. همین آقایان عجم اوغلو و رابینسون که امسال جایزه صلح نوبل را بردند از نقش فنّاوری‌های نو در پدید آمدن مفهومی به نام…»

چشم‌انداز ایران

16 Jan, 08:02


▪️شنیدن خبر درگذشت بهمن رضاخانی که مردی نیک‌سرشت و درست‌کردار بود موجب تألم بسیار شد. درگذشت ایشان را به خانواده گرامی و دوستداران ایشان تسلیت می‌گوییم و از خداوند منان برای ایشان علو درجات خواستاریم.

لطف‌الله میثمی و همکاران نشریه چشم‌انداز ایران

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

15 Jan, 11:54


🔻دیپلماسی فعال و توسعه؛ راه نجات کشور

🖊 گفت‌وگو با محسن امین‌زاده


در امریکا نظریه‌ای مطرح است که روسیه به‌عنوان یک قدرت بزرگ در محاصره خشکی است و از دست دادن تسلط بر تنها آبراه مؤثر متصل به دریای سیاه برای روسیه قابل‌ تحمل نیست. اوکراین باید در قبال تضمین استقلال و تمامیت ارضی و امنیت سرزمینش به روسیه امتیازی برای تسلط بر تنها آبراه مؤثرش در دریای سیاه بدهد و از عضویت در ناتو هم منصرف شود. ترامپ معتقد به کاهش تعهدات امریکا نسبت به ناتو و امنیت اروپاست و ممکن است مشوق چنین نظری باشد. این دیدگاه مخالفان جدی در امریکا و البته اروپا دارد، ولی با توجه به بن‌بست‌های جنگ اوکراین احتمالش منتفی نیست.

ایران باید برای خروج از روند بحرانی کشور و قدرتمندتر شدن و قدرتمندتر ماندن، علاوه بر توان نظامی به توان اقتصادی و مقتضیات آن بیندیشد. برای تحقق این وضعیت ایران به کاهش تنش در صحنه بین‌المللی و تصمیماتی همچون تصمیم‌های رهبران جمهوری خلق چین در دهه ۷۰ میلادی نیاز دارد. باور من این است اگر ایران به سمت سیاست خارجی بالنده‌ای برای تحقق اقتدار ملی ایران در همه حوزه‌ها و خارج شدن از تله انحصار اقتدار در قدرت نظامی برود، حتماً پیروزی ترامپ برای ایران فرصت‌های خاص و متفاوت خود را خواهند داشت.

اگر سیاست خارجی دولت ترامپ پایان دادن به جنگ‌ها باشد، عوامل متعددی به‌ویژه در خاورمیانه می‌تواند این سیاست را تغییر بدهد. اسرائیل تمام همت خود را به کار بسته تا امریکا را وارد منازعات خود با ایران کند و ممکن است چنین تلاش‌هایی ترامپ را به سمت اقدامات مخرب‌تر علیه ایران سوق دهد. از سوی دیگر ترامپ روی افزایش تولید نفت امریکا و تحریم کامل نفت ایران تأکید می‌کند که طبعاً اثر منفی بر منافع ایران دارد. در عین حال، ترامپ اشتیاق بسیاری برای مدیریت بحران‌های جهانی امریکا از طریق دیپلماسی نشان می‌دهد و روی مذاکره با ایران هم تأکید می‌کند. هشت سال پیش ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود بر نقش ایران در مبارزه با داعش تأکید داشت و ابراز می‌کرد در مبارزه با داعش با ایران همراه و هم‎نظر است. همان زمان به مقامات عالی کشور پیشنهاد کردم به این موضع مهم توجه کنند و ضمن مبارزه با داعش که سیاست نظام بود، وارد گفت‎وگو با کشورهای غربی و به‌ویژه دولت ترامپ شوند و زمینه کاهش فشارهای اقتصادی به ایران را فراهم کنند؛ البته نظام توجهی نکرد و در مراحل بعد بحران روابط با امریکا و غرب با ترور سردار سلیمانی تشدید هم شد.

به‌رغم آنکه دموکرات‌ها پیوندهای محکمی با اسرائیل و جریان یهودی تأثیرگذار بر حاکمیت امریکا دارند، اما تهدیدات دولت هریس برای جمهوری اسلامی ایران کمتر از تهدیدات دولت ترامپ بود. در عین حال تاریخ روابط ایران و امریکا نشان می‌دهد همواره مقاصد و دیپلماسی ایران مهم‌ترین اثر را داشته و وجود دولت‌های دموکرات یا جمهوریخواه تفاوت چندانی در بحرانی شدن روابط و یا بهبود روابط دو کشور نداشته است. شروع نسل جدید تحریم‌های مصوب امریکا علیه ایران به‌عنوان پیامد فروپاشی شوروی، مربوط به سال ۱۳۷۵، دوره ریاست‏جمهوری کلینتون دموکرات و البته تسلط حزب جمهوریخواه در کنگره است. تحریم‌هایی که تا یازده سال بعد فعال نشد و تأثیر مهمی روی اقتصاد ایران نداشت و نهایتاً در دوره دوم ریاست‏جمهوری جرج بوش، پس از ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل، به اعمال تحریم‌های امریکا علیه کمپانی‌های مهم غیرامریکایی فعال در ایران کشیده شد.


🗓برای خواندن متن کامل این گفتگو از سایت چشم‌انداز ایران بازدید کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

14 Jan, 14:37


🔻دن‌کیشوت‌وار؛ در برابر رسانه‎های آزاد

🖊 گفت‌وگو با حسن نمکدوست/مهدی فخرزاده


ترس مواجه شدن با فنّاوری، هر نوع فنّاوری، دلایل متعددی دارد. همین آقایان عجم اوغلو و رابینسون که امسال جایزه صلح نوبل را بردند از نقش فنّاوری‌های نو در پدید آمدن مفهومی به نام «تخریب خلاق» نام می‌برند و درواقع توضیح می‌دهند چگونه با آمدن و پذیرش نوآوری، نهادهای اقتصادی و سیاسی، سازمان‌ها و روابط اجتماعی دستخوش تغییر و تحول می‌شوند و به‌خصوص مناسبات قدرت تحت تأثیر قرار می‌گیرد. درواقع، کسانی که در چارچوب فنّاوری‌های کهنه صاحب اقتدار بودند موقعیت پیشین را از دست می‌دهند، از قدرت رانده یا ناچار به ترک قدرت می‌شوند و کسانی دیگر از قدرت برخوردار می‎شوند. به همین دلیل هم مواجه شدن و کنار آمدن صاحبان قدرت از انواع آن، با نوآوری و فنّاوری‌های نو به هیچ وجه امر آسانی نیست. به همین دلیل هم سال‌ها پیش دانشمندان توسعه مانند اورت راجرز بحث و دشواری و چالش‌های پذیرش نوآوری‌ها را به تفصیل مطرح کرده‌اند و در همه این سال‌ها نیز مباحثه در این باب فراوان بوده است.

وقتی بحث نوآوری در فنّاوری‌های ارتباطی-رسانه‌ای و آن هم در جامعه‌ای مانند ایران می‌شود دست بر قضا این پیچیدگی‌ها به مراتب بیشتر و موضوع به‌شدت غامض‌تر هم می‌شود. دلیل این امر هم حاکم بودن یک نظام و تفکر ارتباطی-رسانه‌ای خودمحورانه و استبدادی نزد همه حاکمیت‌ها از زمان پدیدار شدن نخستین رسانه‌های جریان اصلی در ایران است. برای مثال، در تمام نزدیک به دو قرنی که از پیدایش روزنامه‌نگاری و مطبوعات در ایران می‌گذرد دولت با برداشت و تصور «ابزار تبلیغاتی» از رسانه‌ها، کوشش کرده مقدرات تمامی رسانه‌های مهم و بزرگ از روزنامه و مجله و صنعت نشر کتاب تا رادیو و تلویزیون و رادیو و سینما و تئاتر و حالا هم اینترنت را در ید قدرت خود بگیرد و مانع فعالیت آزادانه شهروندان در این عرصه‌ها بشود. بهانه هم روشن است: همگان صلاحیت فعالیت رسانه‌ای را ندارند و این حاکمیت است که می‌تواند و باید تعیین کند چه کسانی این صلاحیت را دارند.

در حقیقت دو مجموعه درهم‌تنیده‎اند، البته هرکدام بنا بر منافع مشخص خود همواره ذی‌نفع انسداد رسانه‌ای بوده‌اند: یکی کسانی که یا مسئولیت سانسور و فیلتر و ایجاد مانع را داشتند که احساس می‌کنند هر قدر دامنه کنترل‌ها وسیع‌تر باشد شغل و منزلت و درآمد و قدرت آن‌ها افزون‌تر است. آن‌هایی که احساس می‌کنند فیلترینگ و سانسور به آن‌ها کمک می‌کند دارای مخاطب باشند یا پرمخاطب شوند و از این راه به منزلت، پول و قدرت دست بیابند؛ و دیگری، حاکمیت که تلقی دستگاه تبلیغاتی را از رسانه‌ها دارد و از دیدگاه آن رسانه‌های جریان اصلی مستقل، آگاه و منتقد و رسانه‌های اجتماعی مبتنی بر حضور و تولید شهروندان، یا به بیان اولی آزادی بیان و آزادی ارتباط مخل تصمیم‌گیری‌ها، سیاست‌گذاری، برنامه‌ها و پیشبرد امور است. به همین دلیل به‌کرات گفته‌ام و باز هم می‎گویم که در سانسور به معنای اعم و فیلترینگ در معنای اخص، حتماً باید به منفعت ذی‌نفعان توجه کرد.

تمهیداتی مانند فیلترینگ تنها کاری که توانسته انجام دهد هدر دادن سرمایه‌ها، از سرمایه اجتماعی تا سرمایه اقتصادی، خرد کردن اعصاب‌ها، سرعت پایین دریافت خدمات و نصب فیلترشکن‌های با نام و بی‎نشان و از این راه تهدید حریم خصوصی کاربران و دسترسی خطرناک اپلیکیشن‎ها به محتوای گوشی‌ها بوده و بس، اما آیا حاکمیت جرئت و جسارت مواجه شدن با این واقعیت و مهم‌تر پذیرش ارتکاب چنین اشتباه مهلکی را دارد؟ به نظر من نه.

اصولاً مگر جز یکی دو مورد، حاکمیت پذیرفته که در تمام این چهل‌وچند سال مرتکب اشتباهی شده است؟ مثلاً بیاید بگوید ما اشتباه کردیم از دیوار سفارت امریکا بالا رفتیم و در تمام این سال‌ها ملت و مملکت را گروگان این سیاست اشتباه کرده‌ایم؟ آیا شنیده‌اید آقایان بگویند ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر اشتباه بوده؟ یا کسی آمده است بگوید مهاجرت دست‌کم شش میلیون ایرانیِ عمدتاً صاحب تحصیلات و مهارت و درآمد، از کشور نتیجه سیاست‌های اشتباهی در داخل بوده است؟ همه چیز در مملکت ما گل و بلبل است. به‌زعم آقایان نظام گزینش، عالی و بی‌نقص است، نظام سهمیه‌بندی حرف ندارد، رفتار با جوانان و زنان فوق‌العاده است، تنها رفتار درست با رسانه‌ها و آزادی ارتباطات همین است که در ایران انجام می‌شود. سیاست خارجی و رویکرد حاکم بر آموزش پرورش و آموزش عالی همگی الگوی جهانی‌اند و دیگران باید بیایند و از روی دست ما مشق کنند.

هر پیشرفت و توسعه‌ای پیش از همه نیازمند خودانتقادگری و پذیرش و به رسمیت شناختن انتقادهای دیگران است.

🗓برای خواندن متن کامل این گفتگو از سایت چشم‌انداز ایران بازدید کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

11 Jan, 09:09


🔻راه برون‌رفت از وضعیت جاری
🖊عباس آخوندی

ایران با توجه به رویکرد ایدئولوژیک و سیاست‌هایی که پس از انقلاب به‌ویژه در سه دهه اخیر اتخاذ شده، متأسفانه می‌توان گفت از تاریخ بیرون افتاده است. ویژگی مهم این دوره تاریخی ایران این است که خلاف نظم بین‌الملل در حرکت بوده است. درنتیجه کُنهِ تحولات جهان را در چه در حوزه انقلاب ارتباطات و اطلاعات و چه در سایر حوزه‌ها چون نانوفنّاوری، هوش مصنوعی، انرژی‌های تجدیدپذیر و انقلاب زیست‌فناوری درنیافته است.

درحالی‌که این تحولات به تغییر سبک زندگی، نظام ارزشی و حتی نظام اخلاقی مردمان جهان منجر شده است، اما جریان مسلط هنوز در پی آن است که با تکیه بر مزیت‌های ژئوپلیتیک و ایدئولوژی‌اش، تمام ناکارآمدی‌های خود را در حوزه اقتصاد، امنیت، سیاست، فرهنگ و نظم اجتماعی جبران کند. حال آنکه با تغییر جهان، دیگر این ابزارها برش و کارایی پیشین خود را ندارند.

کشورهای جنوب خلیج فارس می‌گویند ما امنیت خود را با امنیت سایر ملت‌ها پیوند زده‌ایم و اگر آسیبی به جامعه ما وارد شود، همه ملت‌ها آسیب می‌بینند؛ بنابراین تجاوز به امنیت ما تجاوز به امنیت بسیاری از ملت‌های دیگر از جمله ملت‌های قدرتمند است.
https://cheshmandaziran.ir

ملت ایران احساس می‌کند فرصت‌های بسیار زیادی داشته که از دسترس او خارج شده است. این احساس، موجب سرخوردگی شدید، انباشت خشم و خشونت در جامعه شده و پیامدهای امنیتی خطرناکی در داخل دارد و موجبات نفوذ خارجی در کشور می‌شود. ادامه این روند، متضمن مخاطراتی چون تجزیه‌طلبی و قوم‌گرایی است.

ایران در فرآیندهای تاریخی توسعه تا این لحظه در شکل‌دهی هر دو نهاد ملت و دولت به مفهوم مدرن آن ناموفق بوده است. هرچند به سمت آن حرکت کرده و توفیق‌هایی نسبی نیز کسب کرده است، لیکن تا رسیدن به حداقلی کارآمد از شکل‌دهی این دو نهاد هنوز با مانع‌های بنیادین روبه‌روست.

بزرگ‌ترین عامل امتناع شکل‌گیری دولت-ملت مدرن در ایران تا این لحظه تاریخی، مسئله استقرار نهاد ملت، اجماع درباره مفهومی به نام هویت ملی و قبول مرز سرزمینی برای آن است. آنچه هویت ملت‌ها را از حیث نهادی شکل‌ می‌دهد، عامل‌های مشترک تاریخی، تجربه زیستی مشترک انسان‌های درون سرزمین، تبعیت از یک دولت معین و قبول وفاداری و تعهد به سرزمین در قلمرو فرمانروایی یک دولت است.

ایران نیز در کشاکش رویارویی با مدرنیته و عصر جدید، هم با پدیده سوسیال اینترناسیونال و هم با پدیده اخوان المسلمینی در قالب شیعی آن مواجه بوده است. همچنین، باید به برخی انگیزه‌های قوم‌گرایی که با تحریک خارجی گهگاه ظهور خارجی یافته است، اشاره کرد.

کوتاه‌سخن آنکه، ملت، پدیداری فراتر از قوم، دین، مذهب و ایدئولوژی است، در عین‌ِ حال که واجد همه آن‌هاست. فروکاست ملت به امت یا پیروان سوسیالیسم جهانی یا بی‌تعهدی به ملت در قالب جهان بی‌مرز، ثمری جز جنگ و خون‌ریزی ندارد. به هر روی، باید آگاهانه به موانع فراروی شکل‌گیری اجماع ملی در مورد مفهوم ملت در ایران توجه کرد. از منظر من، مؤثرترین عامل در این رهگذر بی‌توجهی به مفهوم «تاریخی بودن ملت ایران»، «اندیشه ایران‌شهری و ایده ایران» است. اجماع ملی تنها در چارچوب ایده ایران قابل‌ دستیابی است. مابقی عناوین بیش از اجماع‌آفرینی موجب جدال و منازعه خواهند بود.


🗓برای خواندن متن کامل این گفتگو از سایت چشم‌انداز ایران بازدید کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

08 Jan, 11:31


🔴 تسلیت بیش از ۸۰۰ نفر از شخصیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به مناسبت درگذشت دکتر رضا رئیس‌طوسی


▪️به‌نام هستی‌بخش

🔸دکتر رضا رئیس‌طوسی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران ، از تبار نواندیشان دینی و‌ نسل اول مجاهدین، یار و‌ همراه شریعتی ‌ها و سحابی ها و از فعالان ملی مذهبی در چهاردهم دی ماه با جهان‌هستی وداع گفت و به دیار باقی شتافت .

▪️او کنشگری در عرصه سیاست و علم را با اخلاق گره زد و برای دانشجویان و همرزمان خویش اسوه ای از صبر و متانت و فروتنی بود. بی ادعا علم و تجربه‌ی خود را در طبق اخلاص گذاشت و در آخرین سال‌های واپسین عمر،در سکوت به رواج اندیشه پرداخت . رفتن چنین دوستی سخت و‌جبران ‌ناپذیر است .


🔸این ضایعه را به همسر محترم شان خانم زارع و فرزندان عزیزش سارا و علی رئیس‌طوسی و یاران و دانشجویان این بزرگ مرد تسلیت می گوییم و از خداوند، رحمت و‌ آرامش برای دوست بزرگوارمان طلب می کنیم‌.

🔹مراسم یاد بود دکتر رضا رئیس طوسی:

▫️زمان : روز پنجشنبه مورخ ۲۰ دی ماه ۱۴۰۳ از ساعت ۱۶-۱۴

▪️مکان : مسجد و کانون توحید،خیابان آزادی،خیابان رودکی شمالی(شهدای منا)، خیابان پرچم، پلاک ۷۰

@cheshmandaz_iran

متن و اسامی امضاکنندگان:


https://B2n.ir/f55661

چشم‌انداز ایران

07 Jan, 12:16


🔻دوستان موقت در سوریه🔻
🖊مصاحبه گلن دیس با جان میرشایمر و الکساندر مرکوریس / برگردان: شبنم کاظمی

گلن دیس: در ماه گذشته جهان و به‌ویژه خاورمیانه به‌شدت تغییر کرده است. شکست سوریه به وضوح تعادل قدرت در منطقه را مختل کرده است. اکنون گروه HTS (هیئت تحریرالشام) که یک سازمان به‌شدت تروریستی است جایگزین اسد شده است. ترکیه از شمال حمله می‌کند و اسرائیل سوریه به‌اصطلاح آزادشده را از سمت جنوب بمباران می‌کند. به نظر می‌رسد حزب‌الله تضعیف شده و حمایت از فلسطین هم کاهش یافته، البته رسانه‌ها اکنون نشان می‌دهند در سوریه صلح برقرار شده که ادعایی بسیار عجیب و اگر نگوییم گمراه‌کننده، حداقل ساده‌انگارانه است.

پروفسور میرشایمر: سوریه قبل از سقوط اسد، مجموعه متنوعی از مکان‌های مختلف بود که گروه‌های مختلف آنجا را اشغال کرده بودند. قبل از سقوط اسد، این کشور یک کشور متحد نبود و حالا هم نیست. باید به یاد داشته باشید امریکایی‌ها و کردها کنترل بخش بزرگی از شرق سوریه را قبل از سقوط اسد در دست داشتند و هنوز هم آنجا هستند. ترکیه هم قبل از سقوط اسد در شمال کشور دخالت داشت و هنوز هم آنجا حضور دارد. آنچه تغییر کرده این است که اسرائیلی‌ها اکنون بخش نسبتاً بزرگی از سرزمین را در جنوب اشغال کرده‌اند. به نظر می‌رسد ترکیه هم از شمال حمله خواهد کرد. به نظر من هیچ چشم‌اندازی برای یک سوریه یکپارچه در آینده نزدیک وجود ندارد. قبل از سقوط اسد هم سوریه یکپارچه‌ای وجود نداشت. سؤالی که باید بپرسیم این است که این دوره چگونه رو به جلو خواهد رفت.

مشخص نیست روس‌ها سوریه را ترک کنند و دو پایگاه خود را در آنجا رها کنند، اما اگر این کار را بکنند، قطعاً به لیبی خواهند رفت. در حال حاضر هم در لیبی تجهیزات و نیروهای نظامی جابه‌جا می‌کنند؛ بنابراین معتقدم روس‌ها همچنان حضور خود را در خاورمیانه حفظ خواهند کرد. تکرار می‌کنم؛ این برای روس‌ها یک نمایش فرعی است.

من فکر می‌کنم ایران بزرگ‌ترین بازنده است. حزب‌الله هم در حال حاضر تا حدی بازنده بزرگی است، چون جنوب سوریه مجرایی بود که در آن زمان، سلاح‌ها از آنجا منتقل می‌شد. این اتفاق دیگر نمی‌افتد، حداقل فعلاً. من فکر می‌کنم از این نظر ایران بازنده است. خیلی از افراد می‌گویند ایران در حال حاضر بیشتر از همیشه آسیب‌پذیر است. من این را باور ندارم. من معتقدم وقتی صحبت از آسیب‌پذیری ایران می‌شود، منظور آسیب‌پذیری سایت‌های هسته‌ای است و من یک لحظه هم باور ندارم که این سایت‌های هسته‌ای بیشتر از قبل آسیب‌پذیر باشند.
https://cheshmandaziran.ir

اکساندر مرکوریس: کشور سوریه فروپاشیده است. این قطعاً به درگیری بسیار طولانی منجر خواهد شد. به‌علاوه، نیروهای بسیار بزرگی هم وجود دارند که سوریه را می‌گیرند و در سوریه منافع دارند. اگر شما مثل من اهل بالکان باشید نظرتان این خواهد بود که وقتی چنین وضعیت‌های آشفته‌ای پیش می‌آید، قدرت‌های خارجی که بیش از حد درگیر می‌شوند در خطر کشیده شدن به درگیری با یکدیگر قرار دارند؛ بنابراین در حال حاضر، ترک‌ها و اسرائیلی‌ها را می‌توان همدست یا حتی همراه دانست، اما آن‌ها در تقسیم سوریه به حوزه‌های نفوذ با هم شریک هستند. مگر اینکه بتوانند با احتیاط این موضوع را با یکدیگر مدیریت کنند که به نظر نمی‌رسد افراد مناسبی برای انجام این کار باشند.

پروفسور میرشایمر: یکی از دلایلی که به نظر می‌رسد روس‌ها می‌خواهند از سوریه خارج شوند این است که آن‌ها متوجه هستند اوضاع آشفته می‌شود و نمی‌خواهند به شکلی معنادار درگیر جنگ شوند. همان‌طور که پوتین در کنفرانس خبری‌اش گفت هنوز مشخص نیست روسیه در سوریه بماند. فکر کنم می‌توانید وضعیتی را تصور کنید که روس‌ها با تعداد معقولی نیرو در سوریه بمانند و هم‌زمان نیروهایی هم در لیبی داشته باشند؛ بنابراین درواقع در دو جا هستند، نه یکی.

الکساندر مرکوریس: فکر نمی‌کنم اسرائیل بخواهد سوریه‌ای پایدار وجود داشته باشد، چون ممکن است دوباره برخی از سیاست‌های مشابه گذشته نسبت به اسرائیل را در پیش بگیرد؛ بنابراین فکر نمی‌کنم تمایلی برای بازسازی یا دوباره تنظیم کردن سوریه وجود داشته باشد.

🗓برای خواندن متن کامل این گفتگو از سایت چشم‌انداز ایران بازدید کنید.

لینک این گفتگو در یوتوب
@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

07 Jan, 06:21


توضیح ضروری

پیرو ابهام پیش‌ آمده و پرسش دوستداران شادروان دکتر رئیس‌طوسی، به اطلاع می‌رسانیم پیش از این بنا بود آئین یادبود ایشان در سالن زمرد خیابان هرمزان برگزار شود، اما با نظر خانواده و همراهان ایشان به محل کانون توحید منتقل شده است.

یادشان گرامی

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

06 Jan, 16:49


آیین گرامیداشت یاد دکتر سیدرضا رئیس‌طوسی روز پنچشنبه بیستم دی‌ماه 1403 در مسجد کانون توحید به نشانی میدان توحید، خیابان پرچم، کانون توحید از ساعت 16-14 برگزار می‌شود.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

06 Jan, 16:38


چشم‌انداز ایران pinned «🔻آیا با وفاق ملی چالش‌های کشور حل‌شدنی است؟ 🖊بدرالسادات مفیدی از زمانی که مسعود پزشکیان وارد عرصه رقابت انتخاباتی شد و به‌عنوان نامزد اختصاصی جبهه اصلاحات اصلاح‌طلبان از او حمایت کردند تا هم‌اکنون که به جایگاه رئیس‌جمهوری ایران رسیده، گفتمان اصلی او وفاق…»

چشم‌انداز ایران

06 Jan, 13:39


رضا رئیس‌طوسی دغدغه ایران را داشت

سخنان سرکار خانم زارع، همسر شادروان رضا رئیس‌طوسی، در آئین تشییع ایشان

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

06 Jan, 13:35


مرحوم رئیس‌طوسی نگاهی تاریخی به وقایع داشت و به دنبال عبرت از گذشته بود

سخنان حبیب‌الله پیمان در آئین تشییع شادروان رضا رئیس‌طوسی

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

06 Jan, 13:28


مرحوم رئیس‌طوسی مسائل جهان را می‌شناخت و منافع ملی را تشخیص می‌داد

سخنان حسین رفیعی در آئین تشییع شادروان رضا رئیس‌طوسی

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

06 Jan, 13:22


✅️ نقطه‌عطف زندگی مرحوم رئیس‌طوسی ایستادگی او در برابر ضربه 54 بود

✅️ سخنان لطف‌الله میثمی در آئین تشییع شادروان رضا رئیس‌طوسی

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

06 Jan, 10:37


🔻آیا با وفاق ملی چالش‌های کشور حل‌شدنی است؟

🖊بدرالسادات مفیدی

از زمانی که مسعود پزشکیان وارد عرصه رقابت انتخاباتی شد و به‌عنوان نامزد اختصاصی جبهه اصلاحات اصلاح‌طلبان از او حمایت کردند تا هم‌اکنون که به جایگاه رئیس‌جمهوری ایران رسیده، گفتمان اصلی او وفاق بوده است.

آیا حاصل چنین نگاهی می‌تواند در حل بحران‌ها و چالش‌هایی که هم‌اینک چون اختاپوس ایران را به‌رغم برخورداری از ظرفیت‌های بالای سرزمینی احاطه کرده مؤثر باشد؟ آیا به‌کارگیری مدیران قبلی یا اشخاص وابسته به جریانی که طی سال‌های گذشته مسبب اصلی ایجاد همین بحران‌ها در کشور بوده، حکایت از تثبیت همان روند گذشته ندارد؟ و آیا این گفتمان می‌تواند برای حامیان و رأی‌دهندگان به پزشکیان در انتخابات ریاست‎جمهوری که خواهان تغییر روند قبل هستند و ۵۰ درصدی که اصلاً پای صندوق‌های رأی نیامدند، رضایت‌مندی به همراه داشته باشد؟

این گفتمان اما نزد حاکمیت نه‌تنها خریداری نداشت، بلکه به خالص‌سازی متأثر از بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی که از چند سال قبل‌تر شروع شده بود شتاب بیشتری داد. در مقابل اکثریت اصلاح‌طلبان هم مسیر قبل خود را که فقط از طریق حضور در قدرت جهت پیشبرد اهداف اصلاحی کارساز می‌دانستند، تغییر دادند.

https://cheshmandaziran.ir

اینک که بیش از سه ماه از شروع به کار رئیس‌جمهور می‌گذرد، در عمل مراد او از وفاق ملی آشکار شده است. آنچه مسلّم است ایده آشتی ملی خاتمی، رابطه حاکمیت و ملت را هدف گرفته بود که باید میان آن‌ها رخ دهد تا در مرحله اول از طریق کاهش بی‌اعتمادی و شکاف میان حاکمیت و ملت که طی سال‌های اخیر به نازل‌ترین سطح رسیده است، ایران بتواند به بخش بزرگی از مشکلات داخلی و خارجی خود فائق آید، لیکن به نظر می‌رسد مقصود پزشکیان از وفاق ملی، جذب و ایجاد رضایتمندی در گروه‌های درون حاکمیت از طریق به‌کارگیری آن‌ها در بخش‌های مختلف دولت است.

وفاق ملی در شرایطی رخ می‌دهد که توازن قدرت وجود داشته باشد؛ چنان‌که در کشوری مثل پاکستان که به مراتب از ایران ضعیف‌تر و ناپایدارتر است، اما به دلیل حضور چهار قبیله در قدرت که هیچ‌کدام اکثریت مطلق را ندارند و به‌ناچار باید یکدیگر را تحمل کنند، نوعی دموکراسی هرچند قبیله‌ای وجود دارد.

آنچه در حال حاضر جای نگرانی دارد این است که تا وقتی تغییر اساسی در نگاه و رویکرد حاکمیت رخ ندهد، نبود صدای واحد در دولت چهاردهم و حضور گروه‌های متصل به بخش غیرانتخابی نظام در درون این دولت به دلیل برخورداری زیاد از قدرت، امکان اعمال فشار و تخریب برنامه و سیاست‌های پزشکیان بالاست و تحقق وعده‌های او را با چالش جدی روبه‎رو خواهد کرد.

در لایحه بودجه سال آینده نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار به نیروهای مسلح تخصیص داده شده که تقریباً معادل بودجه کالاهای اساسی و داروست؛ البته قابل درک است که بخشی از این تخصیص ناشی از شرایط بحرانی و جنگی حال حاضر است، اما به هر حال نمی‌توان رویکرد توجه ویژه به سیاست‌های نظامی طی سال‌های گذشته را در این تصمیم نادیده گرفت. حال آنکه تجربه کشور بزرگی چون شوروی پیش‌روی ماست و تاریخ نشان داد که به دلیل اعمال همین سیاست و تمرکز بیش از حد بر روی هزینه‌های نظامی عملاً فرصت توسعه و دستیابی به تکنولوژی پیشرفته را به‌رغم برخورداری از منابع زیاد از دست داد و در نهایت هم فروپاشید.

حال با توجه به بحران‌های فزاینده داخلی و خارجی کشور، تحولات منطقه و جهان به‌ویژه نتیجه انتخابات امریکا و پیروزی ترامپ، شرایط سختی پیش‌روی مسعود پزشکیان وجود دارد که همان‌طور هم در بالا اشاره شد، امکان اینکه برنامه وفاق ملی او بتواند گره‌ای از مشکلات اساسی کشور را باز کند، بعید به نظر می‌رسد؛ لذا هیچ راهی غیر از این باقی نمی‌ماند که حاکمیت سیاست‌های خود را نسبت به اوضاع داخلی و خارجی عوض کند و حتی شاید لازم باشد که ایران به فوریت، چالش دیرینه خود با امریکا را حل کرده و از طریق مذاکره مستقیم لااقل به مسئله تحریم‌ها که معیشت و کسب‌وکار ایرانیان را به خطر انداخته و فقر را بر ۳۰ میلیون ایرانی برخوردار از نعمت بزرگ نفت و گاز مستولی کرده، خاتمه ببخشد. آنچه مسلّم است بخش مهمی از سیاست‌های جدیدی که باید اتخاذ شود خارج از توان دولت مستقر است و اساساً حاکمیت و کل نظام باید در مورد آن تصمیم بگیرند و اگر به‌زودی این تغییر سیاست‌ها روی ندهد، معلوم نیست چه بر سر ایران و ایرانی خواهد آمد؟!

https://cheshmandaziran.ir

چشم‌انداز ایران

05 Jan, 04:42


چشم‌انداز ایران pinned «🖤انا لله و انا الیه راجعون🖤 سوگ را گویی این روزها پایانی نیست. مهندس لطف‌الله میثمی، مدیرمسئول گرامی نشریه چشم‌انداز ایران در سوگ خواهر نازنین خود نشستند. از خداوند برای ایشان صبر و سلامتی و برای مرحوم میمنت میثمی که دور از وطن جان به جان آفرین تسلیم کرد…»

چشم‌انداز ایران

05 Jan, 04:42


🖤انا لله و انا الیه راجعون🖤
سوگ را گویی این روزها پایانی نیست.
مهندس لطف‌الله میثمی، مدیرمسئول گرامی نشریه چشم‌انداز ایران در سوگ خواهر نازنین خود نشستند.
از خداوند برای ایشان صبر و سلامتی و برای مرحوم میمنت میثمی که دور از وطن جان به جان آفرین تسلیم کرد آمرزش می‌طلبیم.
آیین‌ گرامی‌داشت یاد ایشان در ادامه اعلام خواهد شد.
همکاران نشریه چشم انداز ایران

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

04 Jan, 17:06


🔻به نام مهربان‌ترین مهربانان🔻
شبم از بی‌ستارگی شب گور
در دلم پرتو ستاره‌ی دور
آذرخشم گهی نشانه گرفت
گه تگرگم به تازیانه گرفت
بر سرم آشیانه بست کلاغ
آسمان تیره گشت چون پر زاغ
مرغ شب‌خوان که با دلم می‌خواند
رفت و این آشیانه خالی ماند.
آهوان گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتگان بی‌برگشت
(ه.ا.سایه)
دکتر رضا رئیس‌طوسی هم رفت و به خیل رفتگان بی‌برگشت این سال‌ها پیوست که جای‌شان در این خاک بی‌سروسامان خالیست.

داغ درگذشت دکتر رئیس‌طوسی سنگین است، برای آخرین وداع، پیکر این کنشگرِ پژوهنده را یک‌شنبه شانزدهم دی‌ماه، ساعت 10 از مقابل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تشییع خواهیم کرد و در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا این جان پرشور و گرم را به خاک سرد خواهیم سپرد.

مراسم یادبود این استاد گرانقدر روز پنج‌شنبه بیستم دی‌ماه، ساعت 16 تا 18 در سالن زمرد به نشانی میدان صنعت، بلوار خوردین، خیابان هرمزان بین برج خیام و حافظ برگزار خواهد شد.


او هرگز نخواهد مرد چرا که یادگاران بسیاری برای ما برجای گذاشته است.
لطف‌الله میثمی و همکاران نشریه چشم‌انداز ایران
@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

03 Jan, 18:14


متأسفانه امشب مطلع شدیم دکتر رضا رئیس‌طوسی، استاد دانشگاه، پژوهشگر و کنشگر اجتماعی درگذشتند. جدای از آثار و کتاب‌های فراوانی که از ایشان برجای مانده است، دکتر رئیس طوسی کنشگری سیاسی و اجتماعی بود و برای احقاق حقوق مردم و تحقق آرمان‌های انسانی همچون عدالت و آزادی در جامعه تلاش فراوان کرد. در بسیاری از موارد مقالات ایشان در نشریه چشم‌انداز ایران منتشر شده است. درگذشت این عزیز بزرگوار را به همسر ایشان، سرکار خانم زارع و فرزندانشان، سارا خانم و علی آقا و یاران و همراهانشان تسلیت می‌گوییم و برای بازماندگان این مرد که از اهالی صبر و استقامت بود، از خداوند آرزوی صبر داریم. روحشان شاد و یادشان گرامی باد.
لطف‌الله میثمی و همکاران نشریه چشم‌انداز ایران
@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

02 Jan, 08:48


🔸پزشکیان و وفاق ملی یا چالش‌های وفاق ملی

🖊 میزگرد با حضور
محمدحسین بنی‌اسدی، آذر منصوری و لطف‌الله میثمی

وفاق چیست؟ آیا باید طرفداران کاندیداهای شکست‌خورده نیز به تناسب آرایشان در دولت سهم داشته باشند؟

پاسخ به پرسش‌هایی از این دست موضوع گفتگوی لطف‌الله میثمی با محمدحسین بنی‌اسدی، دبیرکل نهضت آزادی و آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت است.

منصوری: ما هم در بخش خدمات اجتماعی و رفاهی با ناترازی‌های بی‌شماری مواجه هستیم، هم در بحث بودجه، هم در گاز و نفت و برق و آب با ناترازی‎های جدی مواجه هستیم. فرونشست‌هایی که سال ‌به‌ سال تعداد آن بیشتر می‌شود و سوءمدیریت حکمرانی صحیح آب و در کنار آن نداشتن دیپلماسی آب برای اینکه بتوانیم یک نسبتی در این زمینه با کشورهای شمال و جنوب و شرق و غرب خودمان برقرار کنیم و ظرفیت‌هایی از این دست را فعال کنیم. همه این‌ها در کنار شکاف عمیق بین حاکمیت و مردم است که به‌رغم آمدن ما در این انتخابات و فراخوانی که دادیم و چهره‌های ملی که آمدند و اعلام حمایت کردند بیشتر از نیمی از جمعیت واجد شرایط رأی دادن در این انتخابات شرکت نکردند؛ یعنی اتفاقاً در بحث شکاف دولت و ملت که انباشتی از ناترازی‌ها می‌تواند موجبات این شکاف را فراهم کرده باشد ما با یک ناترازی غیر قابل مقایسه با ادوار گذشته مواجه هستیم. هم در سیاست خارجی این ناترازی موج می‌زند و هم در سیاست داخلی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی این ناترازی به ابعاد غیر قابل مقایسه‌ای با دوره‌های گذشته رسیده است.

میثمی: پس از سه سال دستگاه دیپلماسی ما نتوانست کوچک‌ترین قدمی برای رفع تحریم‌ها بردارد و فرصت برجام هم همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد از دست رفت. ناکامی در سیاست خارجی از یک‎سو و سیاست داخلی و اعتراضات 1401 و پیامدهای پس از آن از سوی دیگر، کشور را در یک وضعیت به‌شدت بحرانی قرار داد، حتی اگر در این انتخابات تصور بر این بوده که تأیید صلاحیت آقای پزشکیان می‌تواند فضای انتخابات را رقابتی کند و این رقابت موجب افزایش مشارکت سیاسی مردم در این انتخابات شود خود این برداشتن یک گام است و یک تغییر رویکرد در حاکمیت است برای اینکه بخواهد فضا را از این بن‌بستی که در آن قرار گرفته است خارج کند و همین را باید به فال نیک بگیریم.
وفاق ملی شعار اصلی آقای پزشکیان است. در این شعار آقای پزشکیان می‌گوید من نمی‌خواهم با آدم‌ها صفر و یکی مطلق برخورد کنم و با اشتراکات آن‌ها برخورد می‌کنم، در حد اینکه اگر با یکی اشتراک دارم فعالش می‌کنم. این نگاه جدیدی است. در دستگاه امنیتی شاه و دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی همیشه نگاه صفر و یکی بوده است که با نقاط ضعف آدم‌ها برخورد می‌کنند.

بنی‌اسدی: شعار وفاق با «دعوا نکنیم» مطرح شد. دعوا نکنیم آغاز وفاق است. وفاق یک فرآیند است. امروز مردم هم وفاق کافی ندارند، حتی اگر هم داشته باشند این وفاق حالت فعال و تشکل ندارد و سازمان‌یافته نیست. اینجاست که پای احزاب به میان می‌آید. به نظر من یکی از مشکلات اساسی ما این است که تجربه شکست دائماً تکرار می‌شود. از مشروطیت تا الآن بارها مبارزات مردم ناکام مانده است. هر بار یک قدم جلو رفته، دو قدم به عقب آمده است. اینکه چرا این‌طور است خیلی مهم است. یکی از دلایل آن ضعف تشکل در زندگی و در احزاب و بین احزاب و در جامعه مدنی ماست. دانش کافی نداریم و وقت لازم صرف آن نمی‌کنیم و به اینکه در این راه اجماع و وفاق چقدر می‌تواند مؤثر باشد کمتر توجه داریم.

میثمی: آقای منتظری به حق شهروندی صورت‌بندی قرآنی و فقهی داده است. این شرط اصلی وفاق است. اگر بتوانیم در جامعه مرکب ما که اقوام و نژادهای مختلفی هستند حق شهروندی را نهادینه کنیم، عملاً قانون‌گرایی نهادینه می‌شود، چون جوهر قانون حق شهروندی است. فکر کنم این نسبت به وفاق مسئله عمیق‌تری است.

منصوری: اگر اصل 4 و اصل 110 را کنار هم بگذاریم با هم تناقض دارند؛ از یک‌سو گفته ‎شده ولایت مطلقه فقیه و از سوی دیگر آمده طبق اصل 110 اختیارات و وظایف مقام رهبری محدود است. یک‌عده که به این اختیارات محدود قائل هستند به غیرخودی بودن متهم می‌شوند. تا این ایراد هست به نظر من خیلی از مسائل حل نمی‌شوند؛ یعنی دولت‌ها بیایند و بروند، ولی درنهایت آن صخره ستبری که آقای خاتمی می‌گفت بن‌بست است همچنان باقی می‌ماند.

بنی‌اسدی: نگرانی‌ای که گروه‌های امنیتی از وفاق و گفت‌وگوی بین مردم دارند باید رفع شود. آنان باید بدانند امنیت پایدار در مشارکت واقعی و پشتیبانی خود مردم است و مردم پشتیبانی نمی‌کنند مگر اینکه حداقل آزادی‌هایی که در قانون اساسی آمده است برای آن‌ها فراهم بشود، بنابراین فرآیند وفاق، فرآیندی است که با گفت‌وگو شروع می‌شود و از طریق این گفت‌وگوست که مسائل کشور تعریف و حل می‌شود.

🎯 متن کامل این گفتگو را اینجا در سایت چشم انداز ایران بخوانید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

31 Dec, 21:01


🔸چرا جنگ جهانی سوم اجتناب‎ناپذیر است؟

🔺جان میرشایمر و جفری ساکس در نشست All-In 2024
🔺چرا رقابت امریکا و چین قرن بیست و یکم را شکل خواهد داد؟
🔺برگردان: شبنم کاظمی

پروفسور میرشایمر، وقتی صحبت قدرت می‌شود، افراد دیگری هم در جهان هستند که برای انباشت قدرت تلاش می‌کنند. در حال حاضر، ما در یک جهان چندقطبی زندگی می‌کنیم و برخی از این افراد نیت‌های شرورانه‌ای دارند. آن‌ها دموکراسی ندارند. اینکه به مردم افغانستان بگوییم باید تکامل پیدا کنید و به دموکراسی کاملی که ما داریم برسید، عملی نیست. همه موافقیم که این غیرواقعی و احمقانه است. نظر شما درباره اتحاد کشورهای آزاد جهان برای جلوگیری از حمله دیکتاتورها به کشورهای دیگر چیست؟ آیا این کار شرافتمندانه است؟ آیا استفاده خوبی از قدرت و چارچوب مناسبی برای تحول امریکاست؟

میرشایمر: نه. من این‌طور فکر نمی‌کنم. من فکر می‌کنم ایالات‌متحده باید نگران منافع ملی خود باشد. در برخی موارد، ممکن است در راستای منافع ملی لازم باشد با یک دیکتاتور همسو شود. اگر به جنگ جهانی دوم برگردیم، در 8 دسامبر 1941، شما قطعاً با هم‌پیمان شدن با استالین و اتحاد جماهیر شوروی علیه آدولف هیتلر در آلمان نازی موافق خواهید بود. گاهی اوقات باید چنین سازش‌هایی انجام داد. همان‌طور که قبلاً گفته‌ام، من دموکراسی لیبرال را دوست دارم و هیچ مشکلی با همسویی با دموکراسی لیبرال ندارم، اما شروع می‌کنید که این‌طور فکر کنید، در نهایت به مهندسی اجتماعی در سراسر جهان تمایل پیدا می‌کنید و این مشکلات زیادی به وجود می‌آورد.

پیشنهاد من این بود که وقتی دیکتاتوری‌ها به کشورهای دیگر حمله می‌کنند، ما اقدام کنیم تا شاید از آن‌ها دفاع کنیم.

میرشایمر: بستگی دارد. منظور شما این است که وقتی روسیه به اوکراین حمله می‌کند می‌خواهید به نمایندگی از اوکراین علیه روسیه وارد جنگ شوید. آیا شما از این موضوع حمایت می‌کنید؟

نه. من می‌گویم ما باید تمام تلاش خود را برای دیپلماسی انجام دهیم، اما اگر آن‌ها به کشورهای آزاد دیگر حمله کنند، فکر می‌کنم لازم است که کشورهای آزاد جهان متحد شوند و بگویند «به دیکتاتورها اجازه نمی‌دهیم این کار را انجام دهند».
ساکس: من می‌توانم وارد بحث شوم؟ می‌توانم چند چیز را روشن کنم؟ ببینید، اول از همه، تقریباً همیشه ما به این دلیل مداخله می‌کنیم که وضعیت را یک وضعیت قدرت برای ایالات‌متحده می‌بینیم؛ بنابراین چه اوکراین باشد یا سوریه یا لیبی یا جاهای دیگر، حتی اگر بگوییم قصد دفاع از چیزی را داریم، باور کنید قصدمان دفاع از چیزی نیست، بلکه موضوع درک قدرت و منافع ایالات‌متحده و اهداف هژمونی جهانی ایالات‌متحده است. اگر مناقشه اوکراین را کمی عمیق‌تر تحلیل کنیم، می‌فهمیم این درگیری در مورد حمله پوتین به اوکراین نیست. چیزی کاملاً متفاوت است که مربوط است به نمایش قدرت ایالات‌متحده در اتحاد جماهیر شوروی سابق. دوم اینکه، اگر ما تصمیم بگیریم که نقش پلیس را بازی کنیم، نمی‌توانید تصور کنید برای توجیه اقدامات خود چه مزخرفات ریاکارانه‌ای به کار می‌بندیم. ما از توجیهات ریاکارانه استفاده کردیم و گفتیم داریم از مردم بنغازی دفاع می‌کنیم تا لیبی را بمباران کنیم و معمر قذافی را بکشیم . چرا این کار را کردیم؟ خوب، من متخصص و کارشناس آن منطقه هستم و می‌توانم بگویم چون سارکوزی قذافی را دوست نداشت. دلیل محکم‌تری وجود ندارد، جز اینکه هیلاری بمباران کردن را دوست داشت و اوباما هم متقاعد شده بود که «چون وزیر امور خارجه گفته با ناتو پیش بروید، پس ما باید مأموریت ناتو پیش برویم». این هیچ ارتباطی با لیبی نداشت و باعث ایجاد پانزده سال آشوب شد و شورای امنیت سازمان ملل را فریب داد. چون مثل همه کارهایی که تا به حال کرده‌ایم، بر اساس پیش‌فرض‌های غلط بود. همین کار را با تلاش برای سرنگونی سوریه انجام دادیم و همین کار را با توطئه برای سرنگونی ویکتور یانوکویچ در اوکراین در فوریه 2014 انجام دادیم؛ بنابراین مشکل من با این استدلال این است که ما آدم‌های خوبی نیستیم. ما سعی نمی‌کنیم دنیا را نجات دهیم. ما سعی نمی‌کنیم دموکراسی‌ها بسازیم.


نشانی متن کامل این گفتگو در سایت چشم‌انداز ایران

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

31 Dec, 10:34


🔸صلیب خویش را بردارید
✍️ مهدی غنی

می‌بینیم پیروان او صلیب عیسی را به نشانه وابستگی به او بر گردن می‌آویزند، بر تارک معابدشان نیز صلیب او را نصب می‌کنند، در برابر صلیب او به تعظیم می‌ایستند و خود را از گناهان پاک می‌کنند، اما در متون، عیسایی را می‌بینیم که سخن از صلیبی دیگر می‌گوید. سخن از صلیب مسیح نیست، بلکه حرف از صلیب من و توست:
«هرکه صلیب خود را برنداشته از عقب من نیاید لایق من نباشد».1
«اگر کسی بخواهد از من پیروی کند، باید خود را فراموش کرده و صلیب خود را بردارد و به دنبال من بیاید؛ زیرا هر کس بخواهد جان خود را حفظ کند آن را از دست خواهد داد».2

در قاموس او، مرگ و زندگی معنایی دیگر دارند. چه نزدیک است به نگاه حسین بن علی وقتی از مکه به سمت کوفه بیرون می‌آید. مسلمانی که بوی مرگ را از کاروان او شنیده است، بر او خرده می‌گیرد که تو مگر در قران نخوانده‌ای که خود را به دست خود به هلاکت میندازید؟ حسین می‌گوید از قضا برای عمل به همین آیه می‌روم.

مسیح در جست‌وجوی پیروانی است که صلیب خویش را پیش از آنکه ستمگران برافرازند خود بر دست گیرند، در راه حقیقت ازجان نهراسند، نه آنکه صلیب دیگری را بر گردن آویزند و جز به رفاه و آسایش خویش نیندیشند.

چنین شد که همه چیز وارونه شد. به جای صلیب ما، صلیب مسیح نشست، به جای آنکه ما از مسیح بیاموزیم و در راه حقیقت و عدالت و رحمت از جان و مال بگذریم، باور کردیم که او قربانی شود تا ما به آسایش و آرامش رسیم و چنین شد که برخی اسقفان با سلاطین همراه شدند و کشیشان آزادیخواه امریکای لاتین که صلیب خویش برگرفته با ستمگران می‌ستیزند به حکم آنان گمراه هستند!

از همه این‌ها بگذریم، مسیحی که خود را بنده خدا و فرستاده او معرفی می‌کرد به خدایی رساندیم و از یاد بردیم که او خود چه گفته بود:
«شخصی دوان دوان آمده ...سئوال نمود که ‌ای استاد نیکو! چه کنم تا وارث حیات جاودانی شوم. عیسی بدو گفت چرا مرا نیکو گفتی و حال آنکه کسی نیکو نیست جز خدا فقط». 3
«عیسی گفت مرا می‌شناسید و نیز می‌دانید از کجا هستم و از خود نیامده‌ام، بلکه فرستنده من حق است که شما او را نمی‌شناسید».4
«یهودیان تعجب نموده گفتند این شخص هرگز تعلیم نیافته، چگونه کتب را می‌داند. عیسی در جواب ایشان گفت تعلیم من از من نیست، بلکه از فرستنده من. اگر کسی بخواهد اراده او را به عمل آرد درباره تعلیم خواهد دانست که از خداست یا آنکه من از خود سخن می‌رانم».5
«او مرا فرستاده است»6. «اول همه احکام این است که خدای ما خداوند واحداست و خداوند خدای خود را به تمامی دل و تمامی جان و تمامی خاطر و تمامی قوت خود محبت نما ...» 7
1- متی، باب 10، فراز 38.
2- مرقس، باب 8، فراز 34 و 35.
3- مرقس، باب،10 فراز 18؛ متی، باب 19، فراز 17.
4- یوحنا، باب 7، فراز 28.
5- یوحنا، باب 7، فراز 16-17.
6- یوحنا، باب 7، آیه 28
7- مرقس، باب 12، آیه 29 و 30.

🌲میلاد مسیح مبارک


@cheshmandaz_iran


https://s8.uupload.ir/files/2_d37.jpg

چشم‌انداز ایران

30 Dec, 06:29


🔸پیام عیسی؛ برادری، برابری، نه به واعظان ریاکار
✍️مهدی غنی

با همه این اوصاف اکنون بر ماست که از میان همین اناجیل و رساله‌های راویان که قدیمی‌ترین اسناد این حوزه‌اند، سیمای راستین مسیح و پیام انجیل او را بازیابیم.
انجیلی که قرآن، کتاب مسلمانان، نیز خود را تصدیق‌کننده و ادامه‌دهنده آن می‌داند و مسیحیان زمان خویش را به عمل به آن فرامی‌خواند (مائده: 47)
اهل انجیل به آنچه خداوند در آن نازل کرده است حکم کنند یا در آیه 68 مائده: به اهل کتاب بگو شما ارزشی ندارید مگر تورات و انجیل را و آنچه از جانب خدا نازل شده برپا دارید».

در میان متون به مسیحی برمی‌خوریم که به جای گلایه از بی‌دینان سخت از رفتار واعظان و کاهنان یهود برآشفته است:
«آنگاه عیسی به مردم و شاگردانش فرمود: علمای مذهبی و فریسیان بر کرسی موسی نشسته‌اند و احکام او را تفسیر می‌کنند. پس آنچه به شما تعلیم می‌دهند به جا آورید، اما هیچ‌گاه از اعمالشان سرمشق نگیرید؛ زیرا هرگز به تعالیمی که می‌دهند خود عمل نمی‌کنند. ایشان احکام دینی را همچون بارهای سنگینی بر دوش شما می‌گذارند اما خودشان حاضر نیستند آن‌ها را بجا آورند. هر کاری می‌کنند برای تظاهراست. دعاها و آیه‌های کتاب آسمانی را می‌نویسند و به بازوهایشان می‌بندند تا جلب‌توجه کنند و مردم آن‌ها را دیندار بدانند. چقدر دوست می‌دارند که در میهمانی‌ها ایشان را در صدر مجلس بنشانند و در عبادتگاه‌ها همیشه در ردیف جلو قرار گیرند. چه لذتی می‌برند که مردم در کوچه و خیابان ایشان را تعظیم کنند و به آنان آقا و استاد گویند؛ اما شما چنین القابی را از مردم نپذیرید، چون شما یک استاد دارید و همه شما با هم برادر و برابرید... وای به حال شما ای فریسیان! چقدر ریاکارید... نماز خود را طولانی می‌کنید تا مردم شما را دیندار بدانند، ولی دور از چشم دیگران اموال بیوه‌زنان بیچاره را می‌خورید... همه جا را زیر پا می‌گذارید تا کسی را پیدا کنید که مرید شما شود و وقتی موفق شدید او را دو برابر بدتر از خودتان سزاوار جهنم می‌سازید».1


1- متی، باب 23، فراز 1- 15؛ همچنین لوقا، باب 11، فراز 43 و مرقس، باب 12، فراز 38.

🌲میلاد عیسی مسیح مبارک

@cheshmandaz_iran


https://s8.uupload.ir/files/1_lon4.jpg

چشم‌انداز ایران

28 Dec, 07:08


🔸پایان دوره وسط‌بازی در سایه قدرت گرفتن ترامپ
🔺گفت‌وگو با ابراهیم اصغرزاده

اینکه می‌گویید ما چگونه می‌توانیم جایگاه و منزلت خودمان را در منطقه و در سطح بین‌المللی ارتقا بدهیم به پرستیژ و تلقی و درکی برمی‌گرددکه کشورهای دیگر از ما دارند. بخشی به توانایی‌های مادی و قدرت اقتصادی، قدرت نظامی و مسائلی که در داخل ایران می‌گذرد مربوط است که این‌ها باید تفسیر مادی داشته باشد تا جایگاه ما را ارتقا بدهد، اما در مورد جایگاه معنوی که ما نام آن را منزلت یا پرستیژ سیاسی می‌گذاریم باید ببینیم تلقی دیگران از ما چیست و چه مؤلفه‌هایی باعث می‌شود این پرستیژ و موقعیت ارتقا یابد. شما می‌بینید الآن ژاپن و آلمان کشورهایی هستند که به لحاظ نظامی و قدرت تسلیحاتی امکان زیادی ندارند، ولی در سطح دنیا منزلت و اعتبار بالایی را دارند. حال آنکه کشورهایی مثل کره شمالی یا پاکستان که امکانات تسلیحاتی بالا و بمب اتمی دارند در سطح بین‌المللی منزلت و شأن یا پرستیژ بالایی ندارند. بخشی از این مسئله به مجموعه‌ای از عوامل تأثیرگذار برمی‌گردد.

انتخاب ترامپ در امریکا روی سیاست‌های خارجی و حتی سیاست داخلی ایران تأثیر عمیقی خواهد گذاشت. باید بگویم این انتخاب برای ما تقریباً مثل عملیات تروریستی یازده سپتامبر است که موقعیت خطیر و حساسی برای ما ایجاد کرد؛ به دلیل اینکه رفتار امریکا در مقابل ما تهاجمی‌تر و در مقابل کشورهای همسایه و رقبای ما رفتار ملاطفت‌آمیزتری خواهد داشت و این موقعیت می‌تواند برای ما تهدیداتی را در پی داشته باشد؛ البته حرف من به این مفهوم نیست که ما با وضعیت کاملاً انعطاف‌ناپذیری مواجه هستیم و عملاً در بن‌بست قرار گرفته‌ایم. نه، این پدیده هم چون هر پدیده دیگری است که در طول انقلاب بارها با آن مواجه شده‌ایم؛ از جمله اشغال سفارت امریکا، طولانی شدن جنگ ایران و عراق، مشکلات متعددی که با آمدن رؤسای‌جمهور امریکا در روابط ایران و امریکا پیش آمد، مثل تهدید بوش پسر که ایران را محور شرارت خواند یا موضع و ابراز تأسف خانم آلبرایت، وزیر خارجه کلینتون، در مورد دخالت امریکا در کودتای ۲۸ مرداد که فرصتی طلایی را برای ما فراهم کرد یا طرح گفت‌وگو با ایران که اوباما بیان کرد.

اگر بارها فرصت‌سوزی نمی‌کردیم و موقعیت ما ارتقا پیدا می‌کرد، الآن به‌عنوان یک قدرت می‌توانستیم در مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی تأثیرگذار باشیم. به هر حال همه این‌ها نیازمند شناخت درست و واقع‌بینانه از تحولات جهانی است. باید از آمدن ترامپ و تأثیری که این اتفاق روی مسائل منطقه و به‌خصوص مناسبات اعراب و اسرائیل و حتی روی رابطه روسیه و چین با ایران خواهد گذاشت، ارزیابی دقیقی داشته باشیم. اکنون ما و امریکا با آمدن ترامپ روشن‌تر از همیشه می‌توانیم بگوییم که در چه سمتی از امنیت ملی طرف مقابل قرار گرفته‌ایم؛ مثلاً می‌توان گفت ایران در استراتژی امنیت ملی امریکا نقش محوری و مرکزی مثل چین پیدا خواهد کرد و برعکس روسیه به‌رغم تجاوز به اوکراین چنین وضعیتی نخواهد داشت. به همین خاطر ایران درباره استراتژی امنیت ملی خود باید شفاف برخورد کند و تصمیم جدی‌تری بگیرد. بالاخره نمی‌شود وسط‌بازی کنیم، یا باید مسئله با امریکا را حل بکنیم و یا در برابر امریکا قرار بگیریم. پیش‌فرض من در این مسئله مثل اتفاقی است که در خود انقلاب رخ داد؛ ما در انقلاب به‌روشنی می‌توانستیم یا به جبهه مخالف امریکا بپیوندیم یا نپیوندیم. خود امریکا هم برای اینکه ما به جبهه رقیب یا اردوگاه شرق نپیوندیم حاضر بود از بعضی تحولات سیاسی در ایران چشم‌پوشی کند و رژیم شاه را هم از دست بدهد. اکنون دوره وسط‌بازی و اینکه بتوانیم مثل زمان اوباما یا بایدن، شرایط نه جنگ و نه صلح را با امریکا جلو ببریم دیگر برای ما امکان‌پذیر نیست و به‌صورت اجتناب‌ناپذیری تمام مقاصد، برنامه‌ها و شیوه عمل ما تحت تأثیر تحولاتی قرار می‌گیرد که پس از انتخاب ترامپ رخ می‌دهد.

دولت آقای پزشکیان باید هزینه ماجراجویی علیه ایران را بالا ببرد؛ یعنی پرستیژ ایران را در دفاع از صلح‌طلبی در نظام جهانی آن‌قدر تقویت کند که افکار عمومی دنیا هیچ‌گونه انعطافی در مورد حمله امریکا به ایران از خود نشان ندهند؛ البته آقای پزشکیان به لحاظ سیاست داخلی هم باید اقداماتی انجام دهد، مثلاً اگر چهره نهادهای انتخابی در ایران قدرتمند و انتخابات معنادار بشود، مثل همین اتفاقی که در انتخاب خود ایشان افتاد، اگر یک تصویر دموکراتیک و مردم‌گرایی از حکومت ایران به خارج صادر بشود و وجوه دموکراتیک نظام، رابطه منطقی بین مردم و دولت، شفاف شدن حکومت؛ یعنی حکمرانی منطقی و صحیح را به دنیا نشان بدهد، در افکار عمومی دنیا تأثیر مثبت می‌گذارد و ماجراجویی‌ها علیه ایران را پرهزینه می‌کند.


منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۸

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/25w3100 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

27 Dec, 11:41


🔸تشنگان عدالت
✍🏼 مهدی غنی

مسیح دو چهره دارد. همچنان که صلیب و همچنان که کشیش دو گونه دارد، اما به ‌راستی سیمای راستین مسیح را چه کسی بازخواهد شناخت؟ آن‌ها که کوس جنگ می‌نوازند و برای همنوعان خویش صلیب بر پا می‌دارند یا آن‌ها که صلیب خویش بر دوش می‌کشند و برای برقراری صلح جان می‌بازند؟

متولیان دینی پس از او رواج دادند که روح عیسی با راه قیصر سازگار است، اما به شهادت همین اناجیل، عیسی مسیح به یارانی دیگر دل بسته بود. او به سلاطین و حکام پشت کرد و درصدد بود طرحی نو دراندازد و جهانی نو بیافریند. جهانی عاری از سلطه‌گری و استکبار:
«آنانی که حکام امت‌ها شمرده می‌شوند بر ایشان ریاست می‌کنند و بزرگانشان بر ایشان مسلط‌اند، لیکن در میان شما چنین نخواهد بود، بلکه هرکه خواهد در میان شما بزرگ شود خادم شما باشد و هرکه خواهد مقدم بر شما شود غلام همه باشد». (مرقس، باب 10، فراز 42-42)

«ای دولتمندان! به جهت مصیبت‌هایی که بر شما وارد می‌آید گریه و ولوله نمایید. دولت شما فاسد و رخت شما بیدخورده می‌شود. طلا و نقره شما را زنگ می‌خورد و رنگ آن‌ها بر شما شهادت خواهد داد». (رساله یعقوب، باب، 5 فراز 1-5)

او که بارها گفته بود هر کس پیروی مرا خواهد صلیب خویش را بردارد، می‌دانست که برقراری عدالت، محبت و رحمت در مناسبات بشری بدون ازخودگذشتگی میسر نخواهد بود.
«گمان مبرید که آمده‌ام تا سلامتی بر زمین بگذارم، نیامده‌ام تا سلامتی بگذارم بلکه شمشیر را... و هر که صلیب خود را برنداشته از عقب من نیاید لایق من نباشد؛ هر که جان خود را دریابد آن را هلاک سازد و هر که جان خود را به خاطر من هلاک کرد آن را خواهد یافت. (متی باب، 10 فراز 34- 40)

«الآن هر که کیسه دارد آن را بردارد و همچنین توشه‌دان را و کسی شمشیر ندارد جامه خود را فروخته آن را بخرد». (لوقا، باب 22، فراز 36)
«به ایشان گفت می‌دانید خوشا به حال گرسنگان و تشنگان عدالت، زیرا ایشان سیر خواهند شد... خوشا به حال رحم‌کنندگان زیرا برایشان رحم کرده خواهد شد... خوشا به حال زحمت‌کشان برای عدالت زیرا ملکوت آسمان از آن ایشان است». (متی، باب 5، فراز 6- 10)

اما در کشمکش امروز جهان که قیصر به نام مسیح تشنگان عدالت و محبت را بر صلیب می‌کشد، سیمای راستین عیسی را چگونه بازبینیم؟

🔺🔺میلاد عیسی مسیح مبارک باد🔺🔺

@cheshmandaz_iran

https://s8.uupload.ir/files/2_548o.jpg

چشم‌انداز ایران

26 Dec, 07:54


🔸عیسی مسیح و سرمایه‌داری
✍🏼مهدی غنی

برخورد او با ثروت‌اندوزی و مال‌پرستی چنان بود که حتی شاگردان را به شگفتی وا‌می‌داشت. وقتی ثروتمندی که همه احکام شرعی را بجا می‌آورد نزد او آمد تا عیسی تعلیمی تازه به او دهد پاسخی شگفت از او شنید:
«عیسی به وی نگریسته او را محبت نمود و گفت تو را یک چیز ناقص است، برو و آنچه داری بفروش و به فقرا بده که در آسمان گنجی خواهی یافت و بیا صلیب را برداشته مرا پیروی کن، لیکن او از این سخن ترش‌رو و محزون گشته روانه گردید؛ زیرا اموال بسیار داشت. آنگاه عیسی گرداگرد خود نگریسته به شاگردان خود گفت چه دشوار است که توانگران داخل ملکوت خدا شوند. چون شاگردانش از سخنان او در حیرت افتادند عیسی باز توجه نموده بدیشان گفت ای فرزندان چه دشوار است دخول آنانی که به مال و اموال توکل دارند در ملکوت خدا. سهل‌تر است که شتر به سوراخ سوزن درآید از اینکه شخص دولتمند به ملکوت خدا داخل شود. ایشان به‌غایت متحیر گشته». (مرقس، باب 10، آیه 22-25)

همین تعالیم عیسی بود که از یهودیانی که جان به عزرائیل نمی‌دادند و مال و ثروت را از جان عزیزتر می‌داشتند چنان آدمیانی ساخت که سوسیالیست‌های قرن 19 هم که خود را سوسیالیست علمی و نه تخیلی می‌شمردند نتوانستند چنان مناسباتی برقرار سازند:
«همه ایمانداران با هم می‌زیستند و در همه چیز شریک می‌بودند و املاک و اموال خود را فروخته آن‌ها را به هرکس به قدر احتیاجش تقسیم می‌کردند». (اعمال رسولان، باب 2، فراز 44)


«جمله مؤمنین را یک دل و یک جان بود. به حدی که هیچ‌کس چیزی از اموال خود را از آن خود نمی‌دانست بلکه همه چیز را مشترک می‌داشتند». (اعمال رسولان، باب 4، فراز 32)

«هیچ‌کس از آن گروه محتاج نبود؛ زیرا هر که صاحب زمین یا خانه بود آن‌ها را می‌فروختند و قیمت بیع آن را آورده به قدم‌های رسولان می‌نهادند و به هریک به قدر احتیاجش تقسیم می‌نمودند». (اعمال رسولان، باب،4 فراز 34 و 35)

🔺🔺 میلاد آن عزیز مبارک 🔺🔺

@cheshmandaz_iran

https://s8.uupload.ir/files/1_xhc7.jpg

چشم‌انداز ایران

25 Dec, 11:30


🔸هرج ‌و مرج طولانی‌مدت در سوریه
🔺مصاحبۀ افشین رتنسی با پروفسور جان میرشایمر / برگردان: شبنم کاظمی

به نظر من عواقب سقوط سوریه و اتفاقاتی که در نتیجۀ آن می‌افتد آن‌قدر زیاد است که سخت است تصمیم بگیریم از کجا شروع کنیم. واضح است که بازندگان این درگیری ایران، روسیه و حزب‌الله بودند. بدون شک برای ایران ضربۀ بزرگی بوده، چون سوریه متحد مهمی برای ایران بود. نکتۀ بسیار مهم‌تر اینکه، سوریه کانالی برای انتقال سلاح‌های ایرانی به حزب‌الله داخل لبنان بود. آن کانال حداقل فعلاً بسته شده است. فکر می‌کنم روس‌ها هم ضرر کردند، چون از سوریه حمایت می‌کردند؛ و البته حزب‌الله هم به دلایلی که ذکر کردم ضرر کرد. برنده‌های قاطع این درگیری اسرائیل، ایالات‌متحده و ترکیه هستند. نمی‌توان به‌طور قاطع گفت که همۀ این‌ها چطور پیش می‌رود و به کجا ختم می‌شود. تنها چیزی که قطعی به نظر می‌رسد این است که برای مدتی طولانی هرج‌ و مرج قابل‌توجهی در سوریه وجود خواهد داشت. چون احتمال تشکیل دولتی منسجم در دمشق که بتواند کل کشور را کنترل کند بسیار کم است.

گفتن اینکه در بلندمدت چه اتفاقی می‌افتد کمی سخت است، اما ممکن است به دلیل اتفاقاتی که در سوریه افتاده، ایران به سلاح‌های هسته‌ای دست پیدا کند و اگر ایران سلاح‌های هسته‌ای به دست آورد، برای اسرائیل و همچنین برای ایالات‌متحده فاجعه‌بار خواهد بود. چه کسی می‌تواند بگوید آیا این اتفاق خواهد افتاد یا نه؟ همچنین مشخص نیست این وضعیت چه پیامدهایی برای ترکیه دارد. به نظر من ترک‌ها معتقدند برکناری اسد منجر به ایجاد سوریۀ جدیدی می‌شود که روابط دوستانه‌ای با ترکیه دارد و به ترکیه اجازه می‌دهد بسیاری از مشکلاتش را به‌ویژه با کردها حل کند، اما من روی این موضوع زیاد شرط نمی‌بندم. فکر می‌کنم مدتی طولاتی در سوریه ناآرامی و بی‌ثباتی زیادی وجود خواهد داشت و این پیروزی کوتاه‌مدت برای ترکیه در بلندمدت تحول مثبتی نخواهد بود.

ایرانیها قبل از ژانویه نیازی به سلاح هسته‌ای نخواهند داشت؛ یعنی همۀ نشانه‌ها مبنی بر این است که دولت بایدن به اندازۀ دولت ترامپ نسبت به ایران سخت‎گیر خواهد بود؛ بنابراین فکر می‌کنم اتفاقی که در ۲۰ ژانویه می‌افتد برای ایرانی‌ها مهم نیست. طبق آخرین اطلاعات ما، آن‌ها هنوز تصمیمی در مورد ساخت بمب نگرفته‌اند، اما دلایل خوبی وجود دارد که فکر کنیم بالاخره این تصمیم را خواهند گرفت. هیچ شکی نیست که آن‌ها می‌توانند در عرض چند هفته مواد شکافت‌پذیر کافی برای ساخت یک بمب تولید کنند؛ یعنی تا این حد نزدیک هستند؛ اما داشتن مواد شکافت‌پذیر به معنی داشتن بمب نیست. به نظر من، برای ساخت یک بمب و قابلیت حمل آن، حداقل یک سال زمان نیاز دارند.

فکر می‌کنم هم در مورد اوکراین و هم در مورد خاورمیانه، کاری که دولت بایدن می‌خواهد انجام دهد این است که ترامپ را محدود کند و کمترین فرصت مانور را به او بدهد، اما فکر نمی‌کنم آن‌ها خیلی نگران باشند. فکر نمی‌کنم ترامپ بخواهد سیاست خارجی امریکا در خاورمیانه را حتی برای یک ثانیه تغییر دهد. دولت او پر از شاهین‌هایی است که می‌خواهند اگر بتوانند ایران را نابود کنند یا حداقل بر تغییر رژیم ایران تأثیر بگذارند. خود ترامپ هم یک شاهین است و نسبت به ایران دیدگاه تندی دارد. فکر می‌کنم اگر ترامپ بخواهد تأثیری بر سیاست خارجی داشته باشد، یعنی اگر بخواهد سیاست خارجی را به طرز معناداری تغییر دهد، این کار را در اوکراین خواهد کرد، نه در خاورمیانه.

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد رژیم جدید سوری با روس‌ها همکاری می‌کند و علاقه‌ای به بیرون کردن روس‌ها از سوریۀ جدید ندارد. می‌توان استدلال کرد که روس‌ها می‌خواهند بمانند. همچنین می‌توان استدلال کرد که روس‌ها باید جلوی ضررهای بیشتر را بگیرند و از سوریه خارج شوند. چون این موضوع چندان مهم نیست. من فکر می‌کنم آنچه در سوریه اتفاق افتاده، ضربه‌ای بزرگ‌تری به ایران است تا به روسیه. از دیدگاه روسیه، این اساساً یک موضوع فرعی است. آنچه واقعاً برای روسیه اهمیت دارد اتفاقاتی است که در اوکراین می‌افتد. آن‌ها ترجیح می‌دادند که اسد در سوریه در قدرت بماند، اما در کل چندان برایشان مهم نبود. تکرار می‌کنم: چون اعمال نفوذ در خاورمیانه در حال حاضر برای روس‌ها اهمیت زیادی ندارد.

تاریخ انتشار: ۱۸ دسامبر ۲۰۲۴/ ۲۸ آذر ۱۴۰۳

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/q55893 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

24 Dec, 11:12


به نام خدا


▪️دوست گرامی‌مان، دکتر سیدرضا مظهری، از میان ما رفت. افسوس! و چه زود!
به همین مناسبت و به یاد او گرد هم می‌آئیم.

▪️زمان:
پنج‌شنبه ششم دی ماه ۱۴۰۳ از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸:۳۰

▪️مکان:
میدان توحید، ابتدای نصرت غربی، پلاک ۲۴، واحد ۴، دفتر مجله چشم‌انداز ایران.

▪️مقدم تمامی دوستان را گرامی می‌داریم.


    🔹  چشم انداز ایران            🔸 ایران فردا


#ایران_فردا
#رضا_مظهری
#چشم‌اندار_ایران

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

21 Dec, 11:44


🔸ردپای سوء مدیریت در ناترازی صنعت برق
🔺گفت‌وگو با سید هاشم اورعی

ناترازی انرژی الکتریکی مسئله‌ای نیست که یک‌شبه ایجاد شده باشد، بلکه حاصل چند دهه بی‌برنامگی و بی‌توجهی و ضعف مدیریت است. اگر وضعیت فعلی برقمان را در نظر بگیریم، ۹۳ هزار مگاوات ظرفیت منصوبه نیروگاه‌های ماست. در تابستان سال جاری در اوج مصرف، تقریباً ۶۳ هزار مگاوات توانستیم تحویل شبکه بدهیم؛ یعنی تقریباً بیش از یک‌سوم از ظرفیت نیروگاهی ما در عمل میوه نمی‌دهد؛ البته این زیاد غیرعادی نیست. منظورم این است که نباید صفر باشد، ولی متأسفانه مشکلات مملکت ما زیاد است و دلایل عدیده دارد. ریشه ناترازی ما این است که در سال‌های متمادی و متوالی نرخ رشد تقاضای برق بیشتر از نرخ رشد تولید بوده است. آمار می‌گوید در سال‌های گذشته، متوسط رشد تقاضای ما حداقل حدود ۶ درصد بوده است، آن هم در شرایطی که رشد اقتصادی ما قابل توجه نیست. سال گذشته رشد تولید ما ۷/۱ بود؛ یعنی رشد تولید ما کمتر از یک‌سوم رشد تقاضا بوده است. وقتی که تقاضای شما بیشتر از تولید شما باشد فقط صحبت سر این است که کی به ناترازی می‌رسیم.

ما یک معاونتی در وزارت نیرو تحت عنوان معاونت برنامه‌ریزی و اقتصادی داریم. حداقل کارش این است که باید این‌ها را به مسئولان، دولت، مجلس و حتی به مردم گزارش می‌دادند که آقا داریم به این طرف می‌رویم. نگفتن این به نظرم بی‌صداقتی است. این ناترازی به دو علت اتفاق افتاده است. در وهله اول ظرفیت تولید را به اندازه تقاضا افزایش ندادیم؛ و بعد هر سال عمر تجهیزات ما بیشتر و بیشتر شده است. ۳ درصد نیروگاه‌های کشور عمری بالای ۴۰ سال دارند و ۱۵ درصد آن‌ها عمری بین ۳۰ تا ۴۰ سال دارند؛ یعنی عمر ۱۸ درصد از ظرفیت تولید ما (نزدیک یک‌پنجم کل ظرفیت تولید) بالای سی سال است. تکنولوژی سی چهل سال پیش آن هم با نگهداری نامناسب ما با تکنولوژی روز اصلاً قابل مقایسه نیست. ما نیروگاه‌هایی داریم که راندمان آن‌ها ۲۰ درصد است، ولی هنوز دارند کار می‌کنند، چون در قسمت تولید سرمایه‌گذاری نکردیم. در قسمت انتقال تا ده سال پیش خیال ما از بابت انتقال راحت بود. الآن مسئولان برق می‌گویند ما در انتقال برق هم محدودیت داریم. در قسمت توزیع هم که بدتر از همه جاست. می‌گویند ۱۲ درصد تلفات توزیع داریم، ولی من معتقدم چیزی بین ۱۵ تا ۲۰ درصد است. بعضی استان‌ها مثل خوزستان هم بالای ۲۰ درصد است، ولی اگر بخواهم عدد واقعی بدهم، حول و حوش ۱۸ درصد است؛ به‌عبارت دیگر وضعیت برق امروز کشور ماحصل حداقل دو دهه بی‌توجهی و ضعف مدیریت است.

در سال ۱۳۶۴، ۳۵ درصد از کل برق کشور از گاز بوده است. این رقم در سال ۱۴۰۱ به ۸۶ درصد رسیده است. اگر به آمار دنیا نگاه کنیم، می‌بینیم مثلاً آن زمان ۲۳ درصد بوده است و حالا ۳۰ درصد شده است؛ یعنی ما بدون اینکه کوچک‌ترین عقلانیتی به خرج بدهیم آمدیم تمام تخم‌مرغ‌های برقمان را در سبد گاز گذاشتیم. من معتقدم در حال حاضر آمار حدود ۹۰ درصد است. به‌عبارت دیگر آمدیم در سبدی تخم‌مرغ گذاشتیم که حالا فهمیدیم سبد سوراخ است و تخم‌مرغ افتاده و شکسته است. چرا؟ چون الآن گاز نداریم. این هم از امنیت انرژی ما. اگر به برق‌آبی نگاه کنیم می‌بینیم در سال ۱۳۶۴ مثلاً حدود ۲۵ درصد از برقمان را از برق‌آبی‌ها می‌گرفتیم، الآن به ۹ درصد رسیده است، چون آب آن را نداریم. پشت سدهای ما چیزی نیست، اصلاً انگار که رها بوده است. بدتر از آن، این است که الآن هم داریم همان کار را می‌کنیم. الآن معاونت برق وزارت نیرو و توانیر تمام همّ و غمّشان این است که در تابستان برای زمان پیک چه کار بکنند. امروز هم هیچ‌کس به فکر پنج سال دیگر نیست. ما باید قبول کنیم این است که راه‌حل مشکل ناترازی برق نه در کوتاه‌مدت ممکن است و نه بدون درد.

اقتصاد برق نه‌تنها یکی از عوامل است، بلکه مهم‌ترین عامل است. مشکل اینجاست که دولت محترم ما (نه‌تنها این دولت) سال‌هاست برق را از یک کالای تجاری به یک ابزار سیاسی تبدیل کرده است، درصورتی‌که اصلاً برق هم مثل سیب‌زمینی است، مثل بقیه کالاهای دیگر است. دولت یک زمانی برای اینکه محبوبیت بخرد، برای جلوگیری از عدم مشروعیت، از افزایش و واقعی شدن قیمت برق جلوگیری می‌کرد. مادامی که قیمت برق این‌طور باشد، اصلاحی در کار نخواهد بود. عددها خیلی پایین است. اصلاً محال است چیزی به نام بهینه‌سازی پا بگیرد. وقتی بهینه‌سازی مطرح می‌شود و معنی پیدا می‌کند که کالایی که بخواهید بهینه مصرف کنید ارزش داشته باشد. مادامی که قبض برق خانه من ماهی ۵۰ هزار تومان است اصلاً اهمیتی به برق نمی‌دهم. لامپ خانه‌ام روشن است، بگذار باشد، چه اشکالی دارد، ۵۰ هزار تومان پولی نیست.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۸

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/t7268p مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

18 Dec, 08:59


با سلام و احترام

به اطلاع مشترکین گرامی می‌رسانیم با پیگیری‌های مسئولین محترم پست مشکل ارسال نشریات حل شد.
با تشکر از آقای فخرآور، معاون اجرایی پست استان تهران و همکاران ایشان آقایان پیروی، حبیبی و نظیری.

چشم‌انداز ایران

17 Dec, 13:36


🔸توطئه خونین ایالات‌متحده و اسرائیل
🔺گفت‌وگوی جان میرشایمر با WAR ECHO ZONE/ برگردان: شبنم کاظمی

به نظر من شکی در این نیست که ایالات‌متحده نقش کلیدی در علل اساسی بحران سوریه ایفا کرده است. به نظر می‌رسد تحریم‌ها و کنترل ایالات‌متحده بر میادین نفتی مهم شرق سوریه، واقعاً ارتش سوریه را تضعیف و فتح آن را برای شورشیان آسان کرد. در زمینه تسلیحات و آموزش و حمایت از شورشیانی که بر کشور غلبه کرده‌اند سخت است بگوییم که در مقایسه با کاری که ترک‌ها و اسرائیلی‌ها انجام دادند، ما دقیقاً چه کار کردیم، اما شکی نیست که ما هم نقش کلیدی داشتیم؛ بنابراین به نظر من در تحلیل نهایی، ایالات‌متحده اگر کلیدی‌ترین بازیگر در سقوط اسد نباشد، بدون شک یکی از بازیگران کلیدی بوده است.

گروه‌های مختلف داخل دولت، مانند سیا و البته خود کاخ سفید، همگی به‌شدت مشتاق برکناری اسد بودند و تقریباً حاضر بودند هر کاری برای رسیدن به این هدف انجام دهند. راستش را بخواهید درک نمی‌کنم وقتی مشخص نبود چه کسی جای اسد را می‌گیرد و عواقب برکناری او چه خواهد بود، چرا این‌قدر متعهد بودند که او را برکنار کنند؟

کاری که سیا سعی می‌کند انجام دهد این است که این موارد را مخفی نگه دارد و اعلام نکند که چه اتفاقی دارد می‌افتد. مشکل این است که با وجود پلتفرم‌هایی مانند برنامه شما و انواع دیگر پلتفرم‌ها، این روزها مخفی نگه داشتن این مسائل زیاد آسان نیست؛ بنابراین به نظر می‌رسد ما عمیقاً ریاکاری کرده‌ایم و درواقع همین‌طور است، اما چنین مسائلی در سیاست بین‌الملل زیاد اتفاق می‌افتد. بعد از جنگ جهانی دوم را به یاد بیاورید. زمانی که ما تغییر موضع دادیم و دشمنان شوروی را به متحدان آلمانی‌ها تبدیل کردیم. با همه نوع نازی دست ‌به ‌یکی کردیم. فکر می‌کردیم آن‌ها شوروی و ارتش سرخ را خوب می‌شناسند و می‌توانند خدمات مهمی برای ما انجام دهند؛ بنابراین حاضر بودیم برای همکاری با نازی‌های سابق هر کاری بکنیم، چون فکر می‌کردیم این کار به ما کمک می‌کند تا شوروی را در اوایل جنگ سرد مهار کنیم.

فکر می‌کنم در سطح بسیار عمومی، قبلاً شرایط طوری بود که آژانس‌های اطلاعاتی می‌توانستند به هر طریقی که شده قسر در بروند و مردم مدت‌ها چیزی نفهمند. فقط کافی است درباره مورد اسرائیل فکر کنید. اسرائیلی‌ها قبل از ظهور رسانه‌های جایگزین، قبل از ظهور اینترنت و توئیتر توانستند از خیلی چیزها قسر در بروند، اما امروز و اینجا، دیگر هیچ فرد اسرائیلی نمی‌تواند کاری را مخفیانه انجام دهد. همه چیز بلافاصله فاش می‌شود. همین امر درباره بسیاری از تخلف‌های سیا هم صدق می‌کند. در دنیای مدرن، واقعاً سخت است که مثل گذشته در پشت صحنه یا در تاریکی کاری را انجام داد.

اسرائیل می‌تواند به‌نوعی با آن‌ها سازش و مصالحه کند، چون اگر اسرائیل ظرفیت‌های نظامی‌شان را نابود کند آن‌ها می‌فهمند. می‌توانند در آینده ظرفیت‌های نظامی آن‌ها را نابود کرده و انواع آسیب‌ها را به آن‌ها وارد کنند؛ بنابراین به نظر من اسرائیل در این برهه از زمان باید سعی کند هر طور شده به مصالحه‌ای با جهادی‌ها برسد، سرزمینی در جنوب سوریه تصرف نکند و همچنین ظرفیت‌های نظامی جهادی‌ها را نابود نکند. ممکن است این عجیب به نظر برسد، اما اگر من در حال حاضر جای آن‌ها بودم، این کار را می‌کردم. می‌دانید؟ آخرین چیزی که اسرائیلی‌ها به آن نیاز دارند یک درگیری دیگر است. به نظر من درگیری در جنوب سوریه و مقابله با جهادی‌هایی که از رفتار اسرائیل عصبانی هستند چیزی نیست که اسرائیلی‌ها در حال حاضر به آن نیاز داشته باشند.

باید تأکید کنم روس‌ها واقعاً می‌خواستند از اسد حمایت کنند. آن‌ها او را به این دلیل که نمی‌خواستند کمکش کنند تنها نگذاشتند. روس‌ها به این نتیجه رسیدند که نمی‌توانند به اسد کمک کنند، چون ارتش سوریه به ‌قدری ضعیف شده بود که هیچ شانسی برای پیروزی در میدان نبرد نداشت؛ بنابراین آن‌ها نمی‌توانستند به اسد کمک کنند، نه اینکه نخواهند. درباره کل مسئله اهمیت پایگاه‌های دریایی روسیه در سوریه و اینکه حضور روس‌ها در سوریه چقدر مهم است، باید بگویم که چندان مهم نیست. فکر می‌کنم در یک دنیای ایده‌آل، روس‌ها دوست دارند نفوذ زیادی در سوریه داشته باشند و در خاورمیانه تأثیرگذار باشند، اما در تحلیل نهایی، این چندان مهم نیست. خاورمیانه در حال حاضر نوعی نمایش جانبی است. روس‌ها تا گردن در باتلاق اوکراین و به‌طور کلی در اروپا غرق شده‌اند و نمی‌خواهند با تمرکز بر خاورمیانه از آن جنگ منحرف شوند.

تاریخ انتشار: ۱۲ دسامبر ۲۰۲۴- ۲۲ آذر ۱۴۰۳

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس yun.ir/oisxad مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

15 Dec, 06:56


🔸در باب یک ناترازی فراموش‌شده
✍️لطف‌الله میثمی

مشترکین محترم نشریه چشم‌انداز ایران
با پوزش از تأخیر رخ‌داده در ارسال نشریه، به اطلاع می‌رسانیم بیش از دو هفته است نشریه در اداره پست در صف ارسال است، اما به دلیل مشکل خرابی دستگاه نقش تمبر هنوز ارسال نشده است. بر اساس پیگیری‌های ما، ظاهراً در تهران فقط یک دستگاه نقش تمبر وجود دارد که در یکی از شعبات پست مرکز تهران است. حسب شنیده‌های ما یکی از قطعات این دستگاه خراب شده است و به دلیل مشکلات واردات –تحریم؟!- امکان جایگزینی آن وجود ندارد. ناگزیر دست به دامان دانش بومی شده‌اند و یکی از صنعتگران وطنی در خیابان قزوین تهران قول تعمیر آن قطعه را داده است که هنوز انجام نشده است.
روی سخن ما اکنون نه با متصدی دستگاه نقش تمبر، نه با مسئول مربوطه ایشان در اداره پست مرکز، نه با رئیس کل پست، نه با وزیر محترم ارتباطات و نه با دیگر مسئولین است. خطاب ما به آن صنعتگر محترم در خیابان قزوین است که ظاهراً نه‌فقط کار ما که رفع گرفتاری بسیاری از نشریات در گرو همت ایشان است. خداوند به بازوان پرتوانشان قوت دهد.
از مسئولین محترم می‌خواهیم افزون بر توجه به ناترازی‌های مختلف ازجمله ناترازی برق و آب و گاز و گازوئیل و بنزین و هوای سالم و دیگر ناترازی‌ها، به ناترازی پست هم توجه کنند.

چشم‌انداز ایران

14 Dec, 11:24


🔸موازی‌کاری عامل ضربه‌پذیری
🔺مسئله نفوذ امنیتی در گفت‌وگو با سعید حجاریان

اوایل دهه ۱۳۶۰ و زمان تأسیس وزارت اطلاعات نظرات متفاوت و متضادی مطرح بود و طرح ما این بود که تشکیلات یکپارچه اطلاعات به‌صورت وزارت دربیاید؛ یعنی تابع نظرات مجلس شود و در مقابل نمایندگان مردم پاسخگو باشد. زمانی که نمایندگان مجلس بتوانند در مورد کارکرد و رویکرد وزارتخانه تحقیق و تفحص کنند و رفتارش را کنترل کنند به روش‌های غیرقانونی و غیراصولی کشیده نخواهد شد.

افزایش کیفیت کار اطلاعاتی که موجد امنیت پایدار و پیشگیری از تهدید است چند رکن دارد که یکی از آن‌ها نظارت‌پذیری و پاسخگویی است؛ البته این رکن ناظر باید خود برآمده از انتخاباتی رقابتی و دموکراتیک باشد. یکی دیگر از این ارکان یکپارچگی سیستمی است، دیگری آموزش است؛ البته مؤلفه‌های دیگری هم مطرح است که شاید لزوماً به بحث ما مربوط نباشد.

در بحث‌های مربوط به تحلیل انقلاب، به تأسی از ماکس وبر می‌شود گفت هر چه از لحظه انقلاب به پیش آمده‌ایم، نیروی کاریزما روال‌مند شده است. به موازات همین روند چسب ایدئولوژی هم تا حد زیادی از خاصیت افتاده است؛ یعنی نیروی انسانی دیگر انرژی و وابستگی‌اش را صرفاً از منبع ایدئولوژی نمی‌گیرد و اصطلاحاً چندمنبعی شده است. این افراد چندمنبعی از نقطه‌ای ذهن مقایسه‌گر هم پیدا می‌کنند. مگر حقوق یک سپاهی یا یک کارمند امنیتی چقدر است؟ اگر سفری به قبرس و ترکیه برود و آنجا به او بگویند ۵ هزار دلار می‌دهیم، ممکن است حساب و کتاب کند و سریعاً پاسخ منفی ندهد. این البته مختص به همه مشاغل است و نه لزوماً کارهای امنیتی. توجه کنید در بعضی مناطق محرومیت و فقر  و نابرابری زیاد است، افراد از وضعیت خودشان دلخور و ناراحت‌اند، بنابراین طبیعی است که چنین افرادی با پیشنهاد پول زیاد بلغزند و همکاری کنند، حتی جمعیت‌های تبلیغی دینی و مذهبی هم از این خلأ توسعه‌نیافتگی و بی‌عدالتی بهره می‌برند، چه رسد به سازمان‌های اطلاعاتی. به این‌ها باید یک نکته مهم را اضافه کرد و آن جذب‌های بی‌ضابطه نیروی انسانی است. اگر توجه کنید، واژه Inteligence دو معنا دارد: اول معنای اطلاعات می‌دهد؛ و دیگری معنای هوش؛ یعنی می‌توان گفت نبرد دستگاه‌های اطلاعاتی نبرد هوش‌هاست.

واقعیت این است که هر کشوری در کنار ارگان‌های امنیتی و اطلاعاتی یک بخش ضد اطلاعات دارد که کار ضد جاسوسی انجام می‌دهد. لازم نیست نتانیاهو بگوید گروه تشکیل دادیم. همیشه چنین تشکیلاتی وجود داشته است. چند سال پیش هم یکی از وزرای بازنشسته اسرائیل را به جرم جاسوسی برای ایران دستگیر، محاکمه و مجازات کردند؛ البته او وزیر کلیدی نبود که اطلاعات خاصی داشته باشد، ولی نفس این مسئله مهم است؛ یعنی آن‌ها مثل همه کشورها در برابر جاسوسی و نفوذ دیگران در سیستم خودشان حساسیت داشته‌اند. مربوط به این روزها و این سال‌ها نیست. نسبت دادن این کارها به ایران یک شو تبلیغاتی است. ترور ترامپ یک نوع بازیگوشی بود، اما ترامپ از آن برای تحریک افکار عمومی استفاده کرد. حمله حماس هم مشخص است که کار خود آن گروه بود. آن‌ها از طرق مختلفی غیر از ایران هم حمایت مالی می‌شوند. روشن است که آن‌ها طرفدار سید قطب و اخوان المسلمین هستند و با ایران زاویه فکری دارند.

یکی از عواملی که ضربه‌پذیری ما را بالا می‌برد، موازی‌کاری است. مراجع ضد جاسوسی ما دو تا شده و این اشتباه بزرگی است. در زمان شاه که ساواک و شهربانی و در سطحی ضد اطلاعات ارتش فعال بودند، کمیته مشترک ضدخرابکاری را برای چه درست کردند؟ برای اینکه در خیابان همدیگر را نکشند. قبل از آن تیم‌های تعقیب و  مراقبت، نیروی همدیگر را به اشتباه دشمن فرض کرده بودند و چند بار با  هم درگیر شدند. بعد آمدند این کمیته مشترک را درست کردند که موازی‌کاری نشود و همه هماهنگ عمل کنند. تازه جلوگیری از کشته شدن یکی از عوامل بود، گاهی پیش می‌آمد شهربانی و ساواک هرکدام روی بخشی از پرونده متهم کار می‌کردند و متهم از خلأ موجود استفاده می‌کرد. این تجربیات حرفه‌ای نادیده گرفته شده است. نکته دیگر این است که بخش ضد جاسوسی آموزش می‌خواهد و نیاز به کسب مهارت و تجربه کافی دارد.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۸

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/j96295 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

09 Dec, 10:39


🔸کاش شاعران دیده می‌شدند
✍🏼مهدی فخرزاده

«آقای رئیس‌جمهور! عقل و واقعیت حکم نمی‌کند که دموکراسی در سوریه بعد از سقوط نظام شما ایجاد خواهد شد، اما عقل و واقعیت حکم نمی‌کند که وضعیت امنیتی و خشونت‌آمیز فعلی تداوم یابد».

این بخشی از نامه آدونیس خطاب به بشار اسد است. نامه‌ای که حدود یازده سال پیش نوشته شد. آدونیس شاعر، پژوهشگر و اسطوره‌شناس بزرگ سوری است که در رژیم اسد تبعید شد. او در دومین‌ماه از اعتراضات داخلی سوریه نامه‌ای به بشار اسد نوشت که واکنش‌های متفاوتی ایجاد کرد. آدونیس در آن نامه از بشار اسد خواست استعفا دهد و حکومتی جدید مبتنی بر حقوق انسانی ایجاد کند. آدونیس از آن پس گفت‌وگو‌های مختلفی داشت که در آن‌ها هم به نقد رژیم اسد و هم نقد مخالفان اسد پرداخته بود. از نظر آدونیس، همان‌طور که اسد می‌خواهد حکومت حزبی را بر سوریه حاکم کند، مخالفان اسد هم به دنبال تحقق حکومت‌های ایدئولوژیک با رویکردهای مختلف بودند. او از مخالفان اسد خواست که مبانی اندیشه خود را صریح و دقیق بیان کنند.

سومین جریانی که در سوریه نقش‌آفرینی داشت، قدرت‌های خارجی بودند. آدونیس با حضور خارجی و جنگ داخلی هم مخالف بود. او در گفت‌وگو با روزنامه گاردین بار دیگر مواضع خود درباره حضور خارجی را تکرار کرد: «مداخلات خارجی دیدیم چه کردند، آن‌ها عراق و لیبی را ویران کردند. کسانی که صحبت از مداخله نظامی برای حمایت از شهروندان می‌کنند، درحقیقت به دنبال سرپوشی برای رسیدن به طمع‌های استعماری‌شان هستند. … اگر غرب واقعاً بر دفاع از حقوق بشر پافشاری می‌کند و برای آن حرص می‌خورد باید قبل از هر چیز به دفاع از حقوق فلسطینی‌ها برخیزد. آن دسته از کشورهای عربی که حرف از مداخله خارجی می‌زنند به هیچ‌وجه خیرخواه و منطقی نیستند. چگونه می‌توانیم به دست کسانی که قبلاً ما را به استعمار گرفته بوده‌اند حکومت بسازیم؟ مگر ندیدیم امریکایی‌ها در عراق چگونه بر روی جنازه‌ عراقی‌ها قدم می‌زدند، آن‌ها همان کسانی هستند که ادعای آزادسازی جهان عرب را دارند و اکنون نیز می‌خواهند بر بازماندگانشان گند بزنند».

آدونیس در همین سال گفت‌وگویی با روزنامه «الرأی» کویت کرد و آنجا نقد جدی‌تری به مخالفان اسد کرد: «من تابه‌حال درباره جنبش‌های جدید جهان عرب سکوت کرده بودم چون در این جنبش‌ها نمی‌دیدم حرفی از جدایی حکومت سکولار یا حقوق زنان گفته شود. به نظر می‌رسد انقلابی‌ها سرگرم بازی سیاسی برای کسب قدرت هستند نه پرپایی یک جامعه مدنی». او در گفت‌وگوهای دیگر نیز تأکید کرد که انقلاب‌های عربی بیشتر دنبال احیای ارزش‌های گذشته هستند تا ارزش‌های مدرن. آدونیس در گفت‌وگو با السفیر لبنان باز هم به نقد مخالفان اسد و البته خود اسد پرداخت. او معتقد بود اسد باید استعفا دهد و خودش دست به تغییر بزند؛ زیرا در مقابل این رژیم، با انقلاب مردمی مواجه نیستیم، بلکه نیروهای خارجی و قدرت‌های بزرگ آنجا حضور دارند و هدفشان بیش از آنکه رژیم اسد باشد، خود کشور سوریه است. آدونیس می‌گوید ملتی که یک سوم آن مهاجرت کرده است، انقلابی نیست و فضای سوریه انقلابی نیست، در چنین شرایطی حضور قدرت‌های مسلح خارجی خطرناک است.

لحن نخستین نامه آدونیس به بشار اسد آن‌چنان دوستانه بود که بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند بشاراسد او را خواهد دید. دیداری که هیچ‌گاه رخ نداد. بشار به‌جای دیدار با روشنفکران وطنش که دلسوز سوریه بودند، با کسانی وارد مذاکره شد که تنها منافع خودشان را در گفت‌وگو با حکومت سوریه می‌جستند.

نه حافظ اسد، نه بشار اسد نخواستند با این سرمایه نمادین سوریه و جهان عرب و کسانی چون او دیدار داشته باشند. تنها ارتباط او با حکومت این بود که به جرم فعالیت سیاسی و عضویت در یک حزب غیر از حزب بعث، شش ماه زندان شد و پس از زندان به بیروت تبعید شد.

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/e92943 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

09 Dec, 10:38


بخشی از یک گفت‌وگو با آدونیس شاعر، پژوهشگر و اسطوره‌شناس بزرگ سوری که در رژیم اسد تبعید شد. مصاحبه‌گر پرسیده است چرا عصر انقلاب‌ها را پایان‌یافته می‌دانی؟
آدونیس: چون واژه انقلاب به ابتذال کشیده شد. یعنی انقلابیون امروز، تندروتر و وحشیانه‌تر از حکومتی که علیه آن انقلاب کردند عمل می‌کنند.
یعنی ما در دورانی زندگی می‌کنیم که «راه‌حل‌ها» از «مشکلات» بدتر هستند.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

08 Dec, 11:09


🔸سخنی درباره ناترازی و بحران انرژی
✍🏼محمد آقائی تبریزی

انرژی از پایه‌های اساسی در صنعت، اقتصاد، تجارت و فعالیت‌های اجتماعی است. اساساً زمانی که صحبت از ناترازی انرژی یا حاملی از آن، مثل حامل‌های ذکرشده به میان می‌آید، با پدیده مکفی نبودن تأمین و تولید در رویارویی با تقاضا و نه مصرف، مواجه هستیم. تقاضا نیازها را دربر می‌گیرد و مصرف دامنه تحقق تقاضاها را شامل می‌شود. ممکن است برای حاملی تقاضا بیشتر از تحقق مصرف باشد و البته چون مصرف با میزان تأمین، عرضه و تولید پیوند مستقیم دارد، بخشی از تقاضای اضافه‌تر از مصرف به دلیل کمبود تأمین، عرضه و تولید بی‌پاسخ می‌ماند و همین دلیل اصلی ناترازی است. بدین لحاظ به هیچ وجه نباید تقاضا با مصرف اشتباه شود. تقاضا همواره بالاتر از مصرف است و در صورت وجود ترازی با آن برابر است.

حکمرانی و مدیریت مکفی و بهینه و صحیح انرژی، باعث توازن بین تأمین، تولید و عرضه از یک طرف و تقاضا و مصرف انرژی یا حامل مربوطه از طرف دیگر در بستر تقاضاهای مستمر و متغیر حال و آینده است، چون مصرف تحت تأثیر تقاضاست،  برای  حکمرانی صحیح انرژی و جوابگویی عینی به تقاضا می‌بایستی مستمراً تقاضا را مدیریت کرد تا  ابتلا به ناترازی انرژی یا حاملی از آن پیش نیاید. «بهینه‌سازی مصرف انرژی» از اساسی‌ترین مقولات برای توازن‌بخشی دائمی آن با تولید و هماهنگی مستمر آن با تقاضاست که از الزامات آن توسعه فنّاوری‌ها در تأسیسات و وسایل مصرف‌کننده حامل‌های انرژی بوده و منشأ جدی در بهره‌وری انرژی است.

«تنوع‌بخشی به حامل‌های انرژی» فضایی مؤثر در استفاده و جایگزینی حامل‌های انرژی با یکدیگرند. شرط توفیق در این زمینه رعایت توجیهات فنی، اقتصادی، زیست‌محیطی و ساختاری برای جایگزینی حامل‌های جدید به جای حامل‌های موجود و افزایش تقاضا در یکی و کاهش تقاضا در دیگری است، نظیر جایگزینی CNG  یا  LPG و نفت گاز و متانول و هیدروژن در وسایل حمل‌ونقل یا پیل سوختی در وسایل نقلیه هیبریدی و یا برقی و امثال آن به جای بنزین است. «بهینه‌سازی مصرف انرژی» و  «تنوع‌بخشی به حامل‌های انرژی» از مؤثرترین راهبردها با  بهترین تجربیات موفق در مدیریت تقاضاهای حامل‌های انرژی در جهان است که نمونه‌های بسیار گسترده‌ای از نتایج مثبت آن  در سطح بسیاری از کشورهای صنعتی تحقق یافته است.

قطعاً «راهبرد اصلاح قیمتی به‌طور تدریجی» و هماهنگ با شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و موازی راهبردهای فوق‌الذکر در مدیریت تقاضا، نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. در این مورد نهایت دقت در شرایط اقتصادی می‌بایستی مدنظر قرار گیرد و شتاب‌زدگی از یک طرف و کوتاهی  از طرف دیگر در ارتباط با آن معنا و مفهومی ندارد. به‌خصوص منابع زیرزمینی وقتی استخراج می‌شوند و در  سطح زمین فرآورش و پالایش می‌شوند یا صادر می‌شوند و یا در داخل عرضه می‌شوند همگی دارایی بین‌نسلی‌اند و درآمد فروش آن‌ها باید صرفاً برای توسعه‌های زیربنایی بین‌نسلی هزینه شوند. این‌ها صرفاً برای یارانه نسل کنونی نیستند و با تدابیر و راهبردهای فوق‌الذکر و دیگر راهبردهای موازی باید به‌شدت از قاچاق آن‌ها جلوگیری شود تا این ثروت و دارایی‌های ملی و بین‌نسلی به‌طور صحیح، همان‌طور که معروض افتاد، مصرف شوند.

«کیفی‌سازی تولید» و «بهینه‌سازی تولید» و «تنوع‌بخشی به تولید» و «افزایش کمّیت تولید فرآورده‌های باارزش و کیفی  و باارزش افزوده بیشتر» به‌طور مستمر و در طول زمان از مهم‌ترین راهبردها در این زمینه است، لیکن در این عرصه نیز حتماً باید به الزامات «توجیه فنی، اقتصادی، زیست‌محیطی و ساختاری» توسعه در حامل‌های انرژی توجه عمیق داشت. استفاده مؤثر از «سرمایه‌گذاری‌های به‌موقع و اولویت‌دار» و «فنّاوری‌های نوین» در توسعه و تولید حامل‌های انرژی نکته بسیار بااهمیتی است. نمونه بارز آن اولویت دادن به سرمایه‌گذاری‌ها و فنّاوری‌های جدید برای ارتقای مستمر درجه و کیفیت پالایشگاه‌های موجود و افزایش کمّیت فرآورده‌های کیفی‌تر، نظیر بنزین و گازوئیل و نفتا و کاهش فرآورده‌های سنگین و به حداقل رساندن آن‌ها با کیفی‌سازی و ارتقای کیفیت تولیدات آن‌هاست که سرمایه‌گذاری و زمان‌بری کمتری نسبت به توسعه پالایشگاه جدید می‌طلبد و از اولویت ممتازی برخوردار است تا متوسط حداقل ۱۰ میلیون لیتر در روز ناترازی بنزین حل شود؛ البته توسعه پالایشگاه‌های جدید با رعایت الزامات آن در جای خود از  اهمیت بسزایی برخوردار است. همچنین افزایش بازدهی و راندمان نیروگاه‌های تولید برق موجود و توسعه سیکل ترکیبی تولید برق در آن‌ها و در نیروگاه‌های جدید از رهاوردهای به‌کارگیری این راهبردهاست.

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/e51152 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

05 Dec, 09:17


🔸حزب‌الله لبنان جزو عالم تشیع
✍🏼آلیستر کروک/ برگردان: شبنم کاظمی

🔺چشم‌انداز ایران: آقای آلیستر کروک، نویسنده مقاله حاضر به مدت سی سال در سازمان امنیتی انگلستان MI6 کار کرده و پس از بازنشسته شدن عمر خود را در جهت صلح در خاورمیانه گذرانده است. وی مشاغل مختلف زیادی داشته که مورد تأیید کارشناسان سیاسی-راهبردی می‌باشد. رسانه‌های غرب تلاش دارند که لبنان را نیابتی ایران به شمار آورند، ولی آلیستر کروک نظر دیگر و مغایر با رسانه‌ها دارد. به نظر می رسد این مقاله مکمل و در راستای گفت‌وگوی پرفسور جان میرشایمر با تلویزیون Global Peace TV درباره بحث آتش‎بس میان لبنان و اسرائیل با عنوان «شکست اسرائیل در مقابل حزب‌الله لبنان؛ درخواست آتش‌بس» میباشد. مطالعه این دو مقاله را به خوانندگان چشم‌اندار ایران توصیه می‎کنیم.

جامعۀ شیعه در جنوب لبنان، با مدارس، دانشگاه‌ها و خانه‌های خود، نقش مهمی در تأسیس دولت ایرانی در سال ۱۵۰۱ایفا کرد. این لبنان بود که وارد شد و معماری اصلی دولت ایرانی را ساخت؛ بنابراین، اعضای حزب‌الله به هیچ وجه خود را شاخه‌ای از ایران نمی‌دانند. آن‌ها خود را به‌طور کامل بخشی از جامعۀ شیعه و دنیای شیعه می‌دانند، چون لبنانی هستند. همیشه می‌بینم که بسیاری از غربی‌ها این موضوع را به اشتباه تفسیر می‌کنند. گاهی اوقات تهران از حزب‌الله مشاوره می‌گیرد، نه حزب‌الله از تهران. این یک تعامل دوطرفه است. هر دو به یکدیگر احترام می‌گذارند. هرکدام تخصص خود را دارند. ایران یک چشم‌انداز استراتژیک دارد که ممکن است در برخی جنبه‌ها متفاوت باشد، اما اغلب با حزب‌الله همپوشانی دارد؛ بنابراین رابطه بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که معمولاً به نظر می‌رسد. حزب‌الله صرفاً از ایران دستور نمی‌گیرد. آن‌ها خدمتکار نیستند که ایران از آن‌ها استفاده کند… این یک سوءتفاهم کامل است.

شیعیان پانصد سال در جنوب لبنان مستقر بوده‌اند. اینکه اسرائیل بتواند به‌سادگی آن‌ها و حزب‌الله را به سمت دیگر رودخانه لیتانی منتقل کند، ابلهانه است. اسرائیل می‌گوید «ما شیعه‌ها و حزب‌الله را از جنوب به سمت لیتانی منتقل خواهیم کرد». آن‌ها پانصد سال آنجا بوده‌اند. فکر نمی‌کنم برنامه‌ای برای رفتن به جای دیگری داشته باشند. آنجا خانه‌شان است. شمال لیتانی درواقع یکی از قسمت‌های کوچک لبنان است که به هر حال نسبت به حزب‌الله رویکردی خصمانه دارد، چون در سمت ساحلی، سنی‌های نسبتاً رادیکالی مستقر هستند. آنجا بیشتر سرزمین حریری و بعد دروزی‌ها است که بازی‌های سیاسی پیچیده‌ای دارند. برخی از آن‌ها در ارتش اسرائیل هستند و خدمت می‌کنند و شهرت بسیار بدی دارند. بقیۀ آن‌ها که از اسد حمایت می‌کنند، بسیار وفادار هستند و در سوریه شهرت خوبی دارند. مطمئنم وقتی این پیشنهادها مطرح می‌شود، مردم حتی به آن فکر نمی‌کنند. فرستادن آموش هوخشتاین به لبنان نشان‌دهندۀ درک نادرستی از سیاست است.

مردم این‌طور فکر نمی‌کنند. من چند سال در لبنان زندگی کرده‌ام. این کار غیرممکن است. چه کسی حزب‌الله را از جنوب بیرون می‌کند؟ مگر اینکه نیروهای خارجی را وارد کنید که در این صورت منجر به جنگ خواهد شد؛ اما چه کسی آن‌ها را بیرون می‌کند؟ یونیفل این کار را نخواهد کرد. ارتش لبنان عمدتاً سربازان وظیفه‌ای دارد که بسیاری از آن‌ها هم شیعه هستند. چیزی که آن‌ها نمی‌فهمند این است که شیعه‌ها تاریخی طولانی پر از رنج و کشتار را پشت سر گذاشته‌اند. شیعه‌ها حدود نهصد سال پیش بر کل منطقه تسلط داشتند؛ یعنی همه جا شیعه بود؛ و سپس سنی‌ها و خلیفه‌های سنی آن‌ها را سرکوب کردند. در آن زمان مصر نیز شیعه بود. شیعه‌ها در زمان سرکوب اجازه نداشتند به مساجد خود بروند.

وقتی دو سال پیش حماس هوشمندانه تصمیم گرفت واقعۀ ۷ اکتبر را «طوفان الاقصی» بنامد، باید حدس می‌زدید. آن‌ها آن اتفاق را با الاقصی نمادین کردند. چراکه آنجا نه متعلق به سنی است، نه شیعه، نه وهابی، نه اخوان المسلمین. متعلق به اسلام و تمدن اسلام است که بیش از هزار سال دوام داشته است. پس از آن شاهد جرقۀ ملی‌گرایی بودیم که از دهۀ ۱۹۵۰ با سرکوب بزرگ جمهوری‌های عربی بعثی و سوسیالیستی خاموش شده بود. این سرکوب نتیجۀ سند «پاک‌سازی» بود که افرادی مانند ریچارد پرل و دیگران تولید کرده بودند تا با پادشاهان و امیران علیه جمهوری‌های عربی سوسیالیستی متحد شوند، چون آن‌ها را خیلی نزدیک به روسیه می‌دیدند. ویلفویتز بسیار نگران ارتباطات آن‌ها با روسیه بود.

تاریخ انتشار: ۲۹ نوامبر ۲۰۲۴- ۹ آذر ۱۴۰۳

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/m89b72 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

04 Dec, 08:38


🔸شکست اسرائیل در مقابل حزب‌الله؛ درخواست آتش‌بس | روسیه و امریکا
🔺مصاحبۀ Global Peace TV با پروفسور میرشایمر / برگردان: شبنم کاظمی

به نظر من، امریکایی‌ها برای آتش‌بس فشار زیادی به نتانیاهو وارد کرده‌اند. همچنین احتمال پیروزی اسرائیل در جنگ علیه حزب‌الله بسیار کم است. با توجه به اینکه در غزه هم مشغول است و مشکلات زیادی هم در جبهۀ داخلی دارد، فکر می‌کنم منطقی بود که وقفه‌ای بیندازد. با وجود اینکه مقاومت زیادی نسبت به این آتش‌بس در داخل اسرائیل وجود دارد، نتانیاهو روز گذشته در سخنرانی‌اش سه دلیل برای اینکه چرا در حال حاضر باید آتش‌بس برقرار شود مطرح کرد. دومین دلیلی که ارائه داد این بود که ارتش اسرائیل تحت فشار است و به استراحت و بازسازی نیاز دارد. او گفت ارتش در حال حاضر وضعیت خوبی ندارد و نیاز به فرصتی برای تجدیدقوا و آماده شدن برای نبردهای آینده دارد.

از نظر قدرت نظامی خام، بدون شک اسرائیلی‌ها قوی‌ترین کشور منطقه هستند و از این لحاظ قطعاً نسبت به حماس و حزب‌الله در جایگاه بالاتری هستند، اما باید این قدرت نظامی را در یک بستر بزرگ‌تر بسنجیم. اگر به غزه بروید و ارتش اسرائیل را در برابر حماس قرار دهید یا به جنوب لبنان بروید و ارتش اسرائیل را در برابر حزب‌الله قرار دهید، قدرت نظامی خام چندان اهمیتی ندارد؛ و طرف دیگر جنگ، مزایای زیادی دارد که اسرائیلی‌ها ندارند. این وضعیت مشابه وضعیت ما در جنگ ویتنام است. شکی وجود نداشت که ایالات‌متحده از نظر قدرت خام به مراتب برتر از ویتنام شمالی و ویت‌کنگ‌ها بود، اما در بستر آن جنگ، ما در موقعیتی نبودیم که بتوانیم ویتنام شمالی و ویت‌کنگ را شکست دهیم و نتیجۀ نهایی این بود که جنگ را باختیم. مشکل اسرائیلی‌ها هم مشابه همین است. آن‌ها نمی‌توانند حماس را به‌طور قاطع شکست دهند. نمی‌توانند حزب‌الله را به‌طور قاطع شکست دهند و اکنون به نظر می‌رسد در هر دو مورد در یک جنگ طولانی گیر افتاده‌اند. این روی اقتصاد هم تأثیر می‌گذارد، چون از نظر اقتصادی بار سنگینی روی اسرائیل است.

وقتی صحبت از مشکلات سیاسی می‌شود نتانیاهو برای خودش یک پا هودینی است و در کمال تعجب بسیاری از افراد، از ۷ اکتبر تاکنون خوب توانسته دوام بیاورد. به نظر نمی‌رسد او به این زودی‌ها به مشکل بخورد. ممکن است اتفاق غیرمنتظره‎ای در یک یا دو ماه آینده بیفتد و او درگیر مشکلات جدی شود، اما در حال حاضر از نظر سیاسی زنده مانده است، حتی می‌توان گفت تحت شرایط کنونی او از نظر سیاسی شکوفا شده و دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم این وضعیت به این زودی‌ها تغییر کند.

من از این تعجب نمی‌کنم که ترامپ تعداد زیادی جنگ‌طلب را در دولت خود منصوب کرده است. از این تعجب می‌کنم که آن‌ها را در فشار نگذاشته تا مراقب حرف‌هایشان باشند و زبانشان را کنترل کنند. اگر به حرف‌های مایک والتز آخر هفتۀ گذشته و سباستین گورکا، مخصوصاً سباستین گورکا دقت کنید، متوجه می‌شوید که حرف‌هایشان برای دولت ترامپ مفید نیست. با توجه به اینکه رئیس‌جمهور ترامپ می‌گوید علاقه‌مند به پایان دادن به جنگ اوکراین و برقراری روابط خوب با روس‌هاست، این حرف‌ها به نفع او نیست. اگر هدف او پایان جنگ باشد، برای من قابل درک نیست که چنین افرادی را انتخاب کند و به آن‌ها اجازه بدهد هر چیزی که می‌خواهند که شامل تحریک روس‌ها هم می‌شود بگویند.

فکر می‌کنم اولاً پوتین کاملاً درک می‌کند که غرب یک تهدید مرگبار یا یک تهدید اساسی برای روسیه است. شاید در آغاز درگیری تردیدهایی در این مورد داشت، اما الآن دیگر هیچ شکی ندارد. به نظر من پوتین کاملاً درک می‌کند که باید با غرب و به‌ویژه با ایالات‌متحده سخت برخورد کند. به نظرم او باید در حال حاضر کمی محتاط باشد، چون در میدان نبرد در موقعیت برتر قرار دارد و نباید کاری انجام دهد که او را از ادامۀ موفقیت در جنگ زمینی در جبهۀ شرقی بازدارد؛ بنابراین نباید بیش از حد واکنش نشان دهد، اما کاملاً متوجه است که شاید مجبور شود بیش از حد واکنش نشان دهد. مطمئنم او می‌داند که ممکن است در برخی مواقع مجبور شود از سلاح‌های هسته‌ای استفاده کند. در حال حاضر بعید است پوتین از سلاح هسته‌ای استفاده کند، اما احتمالش کم نیست؛ یعنی نکته‌ای که باید مدنظر داشته باشید این است که ناتو قرار است این جنگ را ببازد. ایالات‌متحده قرار است این جنگ را ببازد.

منبع: Global Peace TV
تاریخ انتشار: ۲۹ نوامبر ۲۰۲۴ – ۹ آذر ۱۴۰۳

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/k78179 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

03 Dec, 11:44


🔸قانون حجاب، حجابی بر سیاست‌های دیگر
✍🏼مهدی فخرزاده

مطرح شدن قانون حجاب، واکنش‌های مختلفی را در جامعه برانگیخته است. محتوای مجازات‌ها نشان از رویکردی مبارزه‌جو در طراحان این قانون دارد. رویکردی که در فضای پرآشوب و جنگی منطقه، صلاح حکومت را در این می‌بیند که با جامعه نیز درافتد. انتخابات اخیر با تحلیل‌های مختلفی مواجه بود. از جمله برخی آن را عزم جزمی در بخش بزرگی از حاکمیت می‌دیدند که قصد داشت اعتماد بربادرفته بین مردم و حکومت را تا حدودی بازگرداند. مواضع کسانی که از فیلترهای خاص شورای نگهبان عبور کرده بودند و مجوز حضور در صحنه را داشتند، در گفت‎وگوهای انتخاباتی بسیار تأمل‎برانگیز بود. به‌جز سه کاندیدای وابسته به جریان‌های افراطی، سه کاندیدای دیگر که بخش‌های مجاز و نیمه‎مجاز درون حکومت را نمایندگی می‌کردند هر سه نفر موضعی نقدآمیز نسبت به قانون حجاب و فیلترینگ داشتند. در این میان، آیت‌الله پورمحمدی که حمایت جریان راست سنتی را با خود داشت، نقدهای تندتر و جدی‌تری نسبت به این موارد داشت.

پس از انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر، دولت و برخی از ارکان حکومت دائم صحبت از رفع فیلترینگ برخی شبکه‌های اجتماعی کرده‌اند. شبکه‌هایی که تقریباً بخش بزرگی از مردم امروز به آن‌ها دسترسی دارند و مقاومت بر سر فیلتر کردن آن‌ها، تنها صرف هزینه را در پی خواهد داشت.

درباره قانون حجاب نیز سال‌هاست که بخش‌های بزرگی از نسل‌های نو، احکام حکومتی در ایران را به رسمیت نمی‌شناسند. اعمال زور و فشار ممکن است برای مدتی منجر به عقب‌نشینی زنان شود، اما خود قانون‌گذاران نیز می‌دانند که نه‌تنها احکام حکومتی را با اقبال در جامعه مواجه نخواهد کرد، بلکه شکاف ایجاد‌شده بین مردم و ساختار قدرت را عمیق‌تر خواهد کرد. شکافی که پیش‌تر برای حل آن دست به دامان حتی امثال «تتلو» شدند و حل نشد و شاید حضور پزشکیان در انتخابات اخیر راهی برای ترمیم موقت آن بود.  با این اوصاف چرا ساختار حاکم در ایران همچنان بر اجرای چنین قوانینی پای می‌فشارد؟ ایجاد تنش بیشتر با جوانان و زنان چه سودی به حال جریان‌های حاکم خواهد داشت؟ در این مورد می‌توان گمانه‌های بسیاری زد. ازجمله اینکه بسیار معتقدند چنین مسیری غیرعقلانی است. یکی از گمانه‌ها نیز می‌تواند این باشد که این قوانین نعل وارونه برای کاری بزرگ‌تر هستند.

در آغازین روزهای پس از انتخاب پزشکیان، جمعی از اقتصاددانان که در آن زمان گمان غالب بر این بود با دولت همفکری بیشتری ممکن است داشته باشند، در دیدار با ایشان  هشدارهایی دادند که بسیار قابل توجه بود. عمده بحث آن‎ها این بود که جامعه به ‌هیچ‌ وجه آمادگی شوک‌های اقتصادی را ندارد و پزشکیان در آن گفت‎وگو اعلام کرده بود از تصمیماتی که بر طبقات فرودست جامعه تأثیر منفی بگذارد، جلوگیری خواهد کرد.

در این چند ماه با توجه به انتصاب‌ها و مواضع دولت، به نظر می‌رسد بخش عظیمی از سیاست‌های دولت‌های پیشین در دستور کار قرار دارد. بی‌تردید مواضع دولت درباره حذف یارانه از حوزه‌های مختلف برخلاف وعده‌های آقای پزشکیان، باز هم سفره‌های طبقات فرودست را کوچک‌تر خواهد کرد. خانم نائومی کلاین در کتاب دکترین شوک، معتقد است حکومت‌ها برای اجرای سیاست‌هایی که طبقات بی‌صدا و فرودست جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد، ناگزیر هستند شوک‌هایی ایجاد کنند. شاید نیاز است جامعه دستخوش تنش‌هایی شود و کوچک شدن سفره‌ها راحت‌تر انجام شود. شاید بیش از مجازات‌های عجیب و غریبی که زنان را در صورت نپوشاندن موی سر هدف قرار می‌دهد (و البته حق پوشش، حقی ابتدایی و انسانی است)، مجازات‌های نانوشته‌ای که در صحبت‌های رئیس‌جمهور پنهان بود تلخ و دردناک باشد.

مدت‌هاست اخبار قاچاق سوخت و کامیون‌های بزرگ در حال قاچاق در رسانه‌های رسمی منتشر می‌شود. این نوع خبرها همیشه پیش از اجرای شوک به قیمت سوخت، بیشتر منتشر می‌شوند؛ اما آیا این همه سال قیمت سوخت افزایش یافته است، منجر به کاهش قاچاق سوخت شده است یا قاچاق سوخت بیشتر شده؟

به نظر می‌رسد بخشی از ساختار قدرت اسب خود را برای افزایش قیمت سوخت زین کرده و بدن زنان، عرصه ایجاد شوک برای اجرای سیاست‌هایی چون افزایش قیمت سوخت و حذف یارانه‌هاست. بین پزشکیانی که قرار بود سیاست‌هایش به طبقات فرودست آسیب نزند تا پزشکیانی که امروز از سیاست‌هایی سخن می‌گوید که ادامه روند این سال‌های پرآسیب است، چند ماه بیشتر فاصله نیست. شاید بهتر است دولت از همین ابتدای کار، شفاف‌تر مشکلاتش را با مردم در میان نهد.

https://B2n.ir/f44031

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

02 Dec, 10:25


🔸موشک‌های بالستیک قاره‌پیما در روسیه و بمب‌های هسته‌ای آن، زنگ خطر جهانی را به صدا درآورد!
✍🏼مصاحبۀ War Echo Zone TV با پروفسور جان میرشایمر/ برگردان: شبنم کاظمی

پوتین در واکنش به استفادۀ اوکراین از موشک‌های دوربردی که از سمت غرب تأمین شده، خط قرمزی را ترسیم کرده است؛ اما سؤال این است که روس‌ها چه باید بکنند؟ آنچه روس‌ها تاکنون انجام داده‌اند، پذیرش رسمی یک دکترین هسته‌ای جدید است که با سخت‎گیری کمتری اجازۀ استفاده از تسلیحات هسته‌ای را صادر می‌کند. علاوه بر این، آن‌ها اکنون این موشک بالستیک را شلیک کرده‌اند. من تصور می‌کنم روس‌ها کارهای دیگری نیز انجام دهند. به‌عنوان مثال، آن‌ها می‌توانند حوثی‌ها و حزب‌الله را با انواع سلاح‌های جدید تأمین کنند و به آن‌ها سلاح‌های قوی‌تری برای هدف قرار دادن اسرائیلی‌ها و امریکایی‌ها بدهند. آن‌ها گزینه‌های زیادی دارند؛ اما نکتۀ مدنظر من این است که واکنش بیش از حد روس‌ها در حال حاضر فقط حماقت است. این کار ضروری نیست. باید روشن کنند که پاسخ داده‌اند، اما نباید در رفتار خود تغییر عمده‌ای ایجاد کنند. این کار اصلاً ضرورتی ندارد.

ما قبلاً دربارۀ ATACها صحبت نکرده‌ایم. همان‎طور که می‌دانید ATACM هیچ تأثیری بر آنچه در میدان جنگ اتفاق می‌افتد، نخواهد داشت. تنها دلیلی که پوتین واقعاً باید در پاسخ به آن کاری انجام دهد، این است که خط قرمزی ترسیم کرده و باید پیام بازدارنده‌ای به غرب ارسال کند؛ اما از نظر تأثیر ATACMها در میدان جنگ، باید بگویم که این موضوع تقریباً اهمیتی ندارد. مگر چند تا از این‌ها دارند؟ ۵۰ تا ATACM. تا به حال از شش تای آن‌ها استفاده کرده‌اند؛ بنابراین ۴۴ تا ATACM باقی مانده است. با ۴۴ تا ATACM چه کار می‌توانند بکنند؟ طبق تمام گزارش‌ها، روس‌ها حدود ۶ هزار موشک بالستیک در این جنگ شلیک کرده‌اند.

به نظر می‌رسد باید تأکید کنیم آنچه در اینجا اتفاق افتاده، نتیجه سیاست‌های احمقانۀ دولت بایدن است. ما به وضوح کره شمالی‌ها، ایرانی‌ها، روس‌ها و چینی‌ها را به هم نزدیک کرده‌ایم. اکنون آن‌ها یک بلوک نسبتاً متراکم تشکیل داده‌اند؛ و وقتی دربارۀ درگیری امریکایی‌ها با ایران صحبت می‌کنید، احتمالاً روس‌ها هم به نوعی حضور دارند. کاملاً واضح است که روس‌ها فنّاوری‌های دفاعی و چیزهای دیگر به ایرانی‌ها می‌رسانند؛ بنابراین، می‌بینید که پیوندی وجود دارد. روابط بسیار نزدیکی بین کره شمالی و روسیه در حال توسعه است. درواقع، صحبت‌های زیادی دربارۀ حضور نیروهای کره شمالی در روسیه و درگیر شدن آن‌ها در نبرد وجود دارد.

روسیه و چین مدت‌هاست که به دلیل رفتار کشورهای عربی در اوکراین به هم نزدیک شده‌اند؛ بنابراین با وجود این بلوک متراکم، می‌توان فرضیات مختلفی را تصور کرد که در آن روس‌ها به جنگی که ایران هم در آن درگیر است، کشیده شوند. یا اگر جنگی بین کره شمالی و کره جنوبی آغاز شود، می‌توان تصور کرد که چینی‌ها و روس‌ها به نفع کره شمالی و امریکایی‌ها به نفع کره جنوبی وارد عمل شوند؛ بنابراین هر زمان که یک ائتلاف متراکم یا یک بلوک متراکم از کشورها مانند چین، روسیه، کره شمالی و ایران وجود داشته باشد، احتمال تشدید تنش‌ها از یک صحنه به صحنۀ دیگر همیشه وجود دارد و ما باید بسیار محتاط باشیم. با این حال، من معتقدم با وجود همۀ این‌ها، بعید استدر آیندۀ نزدیک شاهد چیزی شبیه به جنگ جهانی باشیم؛ و امیدوارم که در این زمینه حق با من باشد.

ما مدت‌هاست بحث می‌کنیم که علت اصلی این جنگ این است که روسیه، اوکراین و ناتو را یک تهدید اساسی می‌داند. باید زیر کلمۀ «اساسی» خط بکشیم. از دیدگاه روسیه، اتفاقاتی که در اوکراین اتفاق می‌افتد، برای روسیه اهمیت استراتژیک عظیمی دارد. آن‌ها امنیت و بقای خود را در خطر تهدید می‌بینند. حالا مشکل این است که بیشتر مردم در غرب، بیشتر مردم در تأسیسات سیاست خارجی حاضر نیستند این استدلال را بپذیرند که اوکراین در ناتو تهدیدی اساسی برای روسیه است. برعکس اعتقاد دارند پوتین فقط یک متجاوز سنتی خوب است که می‌خواهد برخی از سرزمین‌ها را تصاحب کند و اگر بتوانیم او را متوقف کنیم یا حتی کمی عقب برانیم، می‌توانیم او را به میز مذاکره بکشانیم و توافقی انجام دهیم. این می‌تواند یک توافق موقت باشد که می‌توانیم در بیست سال آینده، وقتی که اوکراینی‌ها آن‌قدر قوی شوند که سرزمین‌هایی را که از دست داده‌اند، پس گیرند، اصلاحش کنیم. اما این افراد در غرب که اکثریت قاطع هستند، اوکراین و ناتو را تهدیدی اساسی برای روسیه نمی‌بینند.

منبع: War Echo Zone TV
تاریخ انتشار: ۲۴ نوامبر ۲۰۲۴- ۴ آذر ۱۴۰۳

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/b92502 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

01 Dec, 11:23


🔸وفاق ملی و بازدارنده‌های آن
✍🏼لطف‌الله میثمی

آقای رئیس‌جمهور! شما گفتید عدالت، تبعیض میان کرد، ترک، لر، بلوچ، عرب و فارس را برنمی‌تابد. همچنین به فرمان علی(ع) به مالک اشتر استناد کردید و گفتید مردم مصر یا در خلقت با تو برابرند یا در دین؛ بنابراین اصل برابری و برادری باید اجرا شود و به کسی ظلم نشود. این گزاره‌ها بیان دیگری از حق شهروندی است؛ یعنی در جامعه‌ای که مرکب از ادیان، نژادها و زبان‌های مختلف است، حق شهروندی می‌تواند عدالت را به بهترین وجهی تأمین کند.

در مبارزات ملت ایران از مشروطیت تاکنون، گام‌های کوچک و بزرگی در راستای حق شهروندی برداشته شده است که امروز کسی نمی‌تواند این حق را به لحاظ انسانی، قانونی و مذهبی انکار کند. دکتر سید جواد طباطبایی بدین مضمون گفت که روشنفکری ایران از انقلاب مشروطیت شروع شد و در این انقلاب، روشنفکرترین شخص آیت‌الله نائینی بود که در جامعه مرکبی چون ایران با هنر خود توانست دین و فقه را به‌صورت قانون و حقوق درآورد تا قاطبه مردم ایران از حق شهروندی برخوردار باشند. وقتی همه شهروندان به نحوی و در مرتبه‌ای در چرخه مدیریت کشورشان مشارکت داشته باشند طبیعی است با داشتن قانون اساسی، راه توسعه را در پیش خواهند گرفت. نه‌تنها علامه نائینی، بلکه آخوند خراسانی هم مؤید و پیش‌برنده انقلاب مشروطیت و رهنمون کردن مردم به قانون اساسی، متمم آن و قانون‌گرایی بود.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۵۸، حتی اصل ۵ ولایت فقیه را مشروط به پذیرش آرای عامه مردم ایران کرده است و در اصل ۶ این قانون بدین مضمون آمده که هیچ کاری در مملکت اعتبار ندارد، مگر مبتنی بر آرای مردم ایران باشد و در اصل ۵۶ بدین مضمون آمده گرچه خدا خالق ماست، ولی هیچ فرد یا گروهی نمی‌تواند حق تعیین سرنوشت را از انسان بگیرد.

در راستای حق شهروندی در ایران گام‌های بلندی برداشته شده و این در حالی است که هم مردم قانون اساسی را پذیرفتند و هم از نظر دینی اندیشمندان، علما و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی آن را تأیید کردند. گام بلند و موزون دیگری که در این راستا برداشته شد، تألیف کتاب حقوق آیت‌الله منتظری بود. در این کتاب، صورت‌بندی قرآنی و فقهی حق شهروندی به رسمیت شناخته شده است. ایشان در این کتاب روی «انسان بماهو انسان» تأکید دارند و معتقدند انسان مقدم بر ایدئولوژی و فکر است؛ بنابراین دیگر نمی‌توان به بهانه انسانی، قانونی و دینی، منکر حق شهروندی شد. هر چه میزان وفاداری ما به حق شهروندی بیشتر شود به همان نسبت از وفاق ملی منسجم‌تری برخوردار خواهیم شد. از میرزایوسف مستشارالدوله که اولین کتاب قانون با عنوان یک کلمه را نوشت و بر سر آن قربانی شد تا کتاب حقوق آیت‌الله منتظری، روند ۱۵۰ ساله‌ای را طی کرده‌ایم که تردیدی در آن نیست و امیدواریم آینده ایران نیز در ادامه این روند باشد.

آقای رئیس‌جمهور! به نظر می‌رسد زیربنای حق شهروندی، اصل کرامت انسان و اصل عدالت است که در قرآن تصریح شده و شما بارها در مناظره‌های انتخاباتی به آن استناد کرده‌اید. در آیه ۱۰۳ سوره آل‌عمران، بدین مضمون خطاب به مردم آمده است که آیا به یاد می‌آورید در گذشته میانتان خشونت برقرار بود و بر لبه پرتگاه جنگ داخلی بودید، ولی به نعمت پذیرش خدای خالق بین قلب‌هایتان الفت برقرار شد و همه با هم برادر شدید؟ بدین‌سان خداوند بر اصل برادری و برابری انسان‌ها تأکید کرده و این می‌تواند اساس حکمرانی خوب باشد.

متأسفانه ما از این مبانی حکمرانی خوب، فاصله گرفته‌ایم و به وضعیت موجود رسیده‌ایم که بخشی از آن را شما در مناظره‌های انتخاباتی تشریح کردید. اینک این پرسش مطرح است که چرا به چنین وضعیتی رسیده‌ایم. طبیعی است در پیدایش این شرایط عوامل بسیاری نقش داشته‌اند، ولی یک عامل مهم و انسانی آن، کج‌دلی و کج‌اندیشی برای حذف نیروهای کنشگر بوده است. نقطه عطف حذف‌ها از سال ۱۳۵۵ و در درون زندان‌های ستم‌شاهی ایران شکل گرفت. بدین معنا که پس از انتشار بیانیه تغییر مواضع ایدئولوژیک سازمان مجاهدین به رهبری تقی شهرام و حذف ۵۰ درصدی اعضای مسلمان و برادرکشی‌های درون‌سازمانی، جامعه ما وارد مرحله جدیدی شد؛ مبارزان ضد استبداد و ضد استعماری که همه با هم وحدت داشتند و در زندان‌ها بر سر یک سفره غذا می‌خوردند دچار صف‌بندی شدند. بخشی از روحانیت درون زندان به استناد به یک رساله عملیه اعلام کردند هر کس خدا را قبول ندارد نجس است. از یک‌سو ساواک به نوبه خود به این حرکت دامن زد و متأسفانه از سوی دیگر نیز بعضی از کنشگران و مبارزان این واقعه را تحولی مبارک قلمداد کردند و به این صف‌بندی دامن زدند. بدین‌سان سنگ بنای فرآیند حذف سیستماتیک نیروها نهاده شد و به جامعه نیز تسری یافت.

منبع: سرمقاله چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۸

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/y01499 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

30 Nov, 06:01


یک‌صدوچهل‌وهشتمین شماره‌ نشریه چشم‌انداز ایران منتشر شد.

Telegram: @cheshmandaz_iran
Instagram:@cheshmandaziran
Website: cheshmandaziran.ir

چشم‌انداز ایران

28 Nov, 14:54


🔸علیه خشونت
✍🏼 شهرام اقبال‌زاده

در علوم اجتماعی، اصطلاحی داریم با عنوان  problematic یعنی برجسته کردن یا شدن یک مسئله حاد و حساس. گاه جامعه‌شناسان می‌کوشند واقعیت‌ها و مسائلی را برجسته کنند و زوایای پیچیده و به حاشیه رانده‌شده‌ آن را پیش چشم دیگران بگذارند که بر اثر تبلیغات گسترده‌ رسانه‌های رسمی، جریان اصلی غربی و دنبالچه‌های شبه‌ایرانی امر بر مافیای رسانه و قدرت و ثروت، با جابه‌جایی واقعیت‌های تاریخی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، و تخفیف و تحقیر برخی جریان‌ها، ملت‌ها و دولت‌های غیر‌غربی و اغراق درباره‌ دستاوردهای «دموکراسی اسرائیل»، فلسطینی‌ها را مشتی تروریست‌ و مردمانی وحشی قلمداد کنند.

یکی از دروغ‌های افسانه‌گون درباره‌ جنگ اخیر غزه، این است که سرمنشأ این جنگ «حمله‌ تروریستی ۷ اکتبر» امسال است؛ درصورتی‌که طبق اسناد تاریخی حدود ۱۰۰ سال و به‌صورت گسترده‌تر دست‌کم ۷۵ سال مستمر، حتی طبق مصوبات سازمان ملل از ۱۹۴۸ دو دولت همجوار اسرائیلی و فلسطینی رسمیت یافته است، اما اسرائیل نه‌فقط به آن تن نداده، بلکه با اتکا به پشتیبانی بی‌قیدوشرط امریکا و انگلستان و کمابیش اتحادیه اروپا، با کشتار فلسطینی‌ها و راندن آن‌ها از سرزمین مادری و گسترش شهرک‌سازی و بازداشت و شکنجه‌ فلسطینی‌های ساکن کرانه‌ باختری و غزه و پاک‌سازی قومی و کودک کشی، با سکوت مجامع بین‌المللی و مماشات دادگاه بین‌المللی لاهه، همچنان به کشتار گسترده غیرنظامیان و کودکان و زنان ادامه می‌دهد.

بحث بر سر دفاع از ایدئولوژی بنیادگرایان اسلامی و سازمان‌هایی چون حماس و جهاد اسلامی نیست! که اگر چنین باشد، در یک سده‌ اخیر، اولین دولت بنیادگرای مذهبی در خاورمیانه، دولت اسرائیل است که متکی به مافیای بین‌المللی صهیونیستی، با اتکا به اسطوره‌ عهد عتیق و سرزمین موعود و وعده بازگشت به صهیون، یهودیان پراکنده در سراسر جهان را به قیمت تصرف زمین‌های فلسطینی‌ها و آواره کردن آن‌ها، در اسرائیل کنونی اسکان داده و با شهرک‌سازی ‌گسترش‌یابنده و تخریب خانه و آشیانه‌ بی‌پناهان فلسطینی، اسکان می‌دهد.

پس از حمله‌ برق‌آسا و ضربه‌ هولناک ۷ اکتبر، بر اثر پروپاگاندای جهان سرمایه و مافیای رسانه‌ای جهان غرب و پخش گسترده‌ ویدئو‌های هولناک سر بریدن کودکان و مرگ دردناک غیرنظامیان در یک جشنواره‌ رقص که مشخص شد بسیاری از آن‌ها ساختگی است،  افکار عمومی جهان- حتی رسانه‌های مستقل- علیه حماس و جهاد اسلامی و بنیادگرایان اسلامی، حتی مردم فلسطین، شوریدند.

باری، آن‌چنان دوغ و دوشاب و دروغ و حقیقت به هم آمیخته که تمیز آن دشوار شده... اما به‌تدریج با‌ آشکار شدن ریشه‌ بحران چند دهه‌ای این بیداد، جنگ، کشتار و ویرانی غزه و پاک‌سازی قومی و کودک‌کشی، ورق برگشت. جنبش دانشجویی و معترضان به این جنگ بیدادگرانه به‌پاخاستند. این امر دولت‌های حامی اسرائیل را واداشت تا به دانشجویان معترض صلح‌طلب، چنگ و دندان نشان‌ دهند.

اما ایران همچنان تنها کشوری است که بخشی از افکار عمومی آن، به‌ویژه جوانان، در دهن‌کجی به جمهوری اسلامی و تحت تأثیر تبلیغات گسترده رسانه‌های شبه‌ایرانی، از کشتار فلسطینی‌ها و آوارگی و گرسنگی دادن به مردم غزه، حمایت می‌کنند! وقتی «قهرمان شجاع آزادی رسانه» بشود کسی که با لذتی سادیستیک پاک‌سازی قومی و کودک‌کشی «پودر سازی» بخواند، معلوم است که ناشی از سردرگمی و آگاهی کاذب و اسیر فراواقعیت شدن است.

فراواقعیت یا واقعیت حاد و یا ابرواقعیت (به انگلیسی:  hyperreality) در  نشانه‌شناسی عدم توانایی انسان را در افتراق واقعیت از خیال توضیح می‌دهد؛ به‌ویژه در فرهنگ‌های پست‌مدرن با تکنولوژی‌های در سطح پیشرفته. فراواقعیت مفهومی است برای توصیف راهی که آگاهی انسانی، واقعیت را در دنیایی که انبوه رسانه‌ها قادرند به هر اتفاق یا تجربه اصیل شکل دهند یا آن را فیلتر کنند، درک می‌کند.

نیروهای پلیس در امریکا، آلمان، فرانسه و انگلستان با سوءاستفاده از یونیفورم و موقعیتشان، بدون دلیل موجه به تظاهرکنندگان حامی فلسطین، به بهانه‌ «یهود ستیزی» در دفاع از صهیونیسم و کشتار کودکان و غیرنظامیان به معترضان و صلح‌دوستان حمله و آن‌ها را سرکوب می‌کنند.

@cheshmandaz_iran

https://B2n.ir/k77174

چشم‌انداز ایران

23 Nov, 13:00


🔸برنامه هسته‌ای ایران، امریکا و تل‌آویو را ترسانده!
🔺مصاحبه War Echo Zone TV با پروفسور جان میرشایمر/ برگردان: ‌شبنم کاظمی

برای من سخت است تصور کنم روس‌ها در جنگ بین ایالات‌متحده و ایران مستقیماً دخالت کنند، چون آن‌ها به‌شدت درگیر جنگ اوکراین هستند و اینجا موضوع اولویت‌ها مطرح می‌شود. حتماً می‌دانید روس‌ها می‌خواهند به اوکراین رسیدگی کنند، اما فکر نمی‌کنم کسی شک داشته باشد که روس‌ها به ایرانی‌ها کمک خواهند کرد و احتمالاً با گذشت زمان کمک‌هایشان بیشتر و بیشتر خواهد شد. این به آن معناست که ایالات‌متحده و روسیه در ایران و همچنین در اوکراین با یکدیگر درگیر خواهند شد. این وضعیت خوبی نخواهد بود؛ البته ممکن است من اشتباه کنم و روس‌ها فقط به اوکراین کمک کنند. این هم ممکن است.

واقعیت این است که ایالات‌متحده پر از افرادی است که معتقدند می‌توانیم با سیاست چماق بزرگ همه مشکلات را حل کنیم و هر دشمنی را شکست دهیم. اسرائیلی‌ها هم همین ذهنیت را باور دارند. من متوجه نمی‌شوم چرا نمی‌توانیم بفهمیم که محدودیت‌هایی برای کاری که با نیروی نظامی می‌توان انجام داد، وجود دارد. این فکر که بتوانیم ایران را بزنیم، روسیه را بزنیم، بتوانیم روسیه را در اوکراین شکست دهیم، همه این طرح‌ها نتیجه‌ای جز شکست ندارند. ادامه دادن به این مسیر از نظر من با عقل جور درنمی‌آید.

حتماً به یاد دارید که تا سال ۱۹۸۹، جنگ سرد تمام شده بود و سپس در دسامبر ۱۹۹۱، اتحاد جماهیر شوروی از روی زمین ناپدید شد. فروپاشید. این برای ما یک پیروزی بزرگ بود. این شاهین‌های چین دوست دارند همین کار را با چین کنند. می‌خواهند چین را ویران کنند. دوست ندارند آن را فقط مهار کنند. کسی مثل من به مهار کردن علاقه دارد. من می‌خواهم قدرت چین را مهار کنم تا مطمئن شوم آن‌طور که ما بر نیمکره غربی تسلط داریم، بر شرق آسیا تسلط نداشته باشد، اما فکر می‌کنم باید در سیاست مهار خود بسیار محتاط باشیم و از دنبال کردن سیاست عقبگرد اجتناب کنیم؛ چراکه سیاست عقبگرد در نهایت امکان وارد شدن به جنگ مسلحانه با چینی‌ها را بسیار زیاد می‌کند و این چیزی نیست که ما می‌خواهیم. دوباره برمی‌گردیم به نکته‌ای که درباره دیپلماسی چماق بزرگ گفتم.

باید به یاد داشته باشید که در زمان برجام، توافقنامه کنترل تسلیحات اساسی که دولت اوباما نقش کلیدی در تدوین آن داشت، هم چینی‌ها و هم روس‌ها در تدوین برجام با ما همکاری کردند. روس‌ها و چینی‌ها هیچ علاقه‌ای به گسترش تسلیحات هسته‌ای ندارند و می‌خواستند مانع از هسته‌ای شدن ایران شوند؛ بنابراین در آن مقطع زمانی همه با هم متحد بودیم، اما با توجه به تحولات پس از آن، فکر می‌کنم دو کشور روسیه و چین دیدگاه‌های متفاوتی درباره ایران و سلاح‌های هسته‌ای ایرانی دارند. من فکر نمی‌کنم هیچ‌کدام از این دو کشور مایل باشند مانع از دستیابی ایران به سلاح‌های هسته‌ای شوند؛ بنابراین به نظر من، اگر ایران شروع به حرکت در مسیر هسته‌ای کند، برای ما خیلی دشوار است که برای جلوگیری از این اتفاق، مثل زمان تدوین برجام روس‌ها و چینی‌ها را با خود همراه کنیم. علاوه بر این، فکر می‌کنم روس‌ها و چینی‌ها از هر راهی به ایرانی‌ها کمک خواهند کرد و همان‌طور که پیش‌تر درباره آن صحبت کردیم، این موضوع ممکن است حتی در جبهه هسته‌ای هم صدق کند.

بسیار مهم است که متوجه باشیم سیاست امریکایی‌ها روس‌ها، چینی‌ها، ایرانی‌ها و کره شمالی‌ها را به هم نزدیک‌تر کرده است. آن‌ها اکنون بلوک نسبتاً محکمی تشکیل داده‌اند. اگر ایران شروع به حرکت در مسیر هسته‌ای کند، تعجب نمی‌کنم که چینی‌ها و روس‌ها مخالفتی نکنند. یا اگر چیزی علیه ایران گفتند به شکل معنی‌داری سر حرفشان نایستند؛‌و در نهایت، ایران به سلاح‌های هسته‌ای دست پیدا می‌کند. حتی تعجب می‌کنم که چرا هنوز سلاح هسته‌ای ندارد. اگر من مشاور امنیت ملی ایران بودم، مدت‌ها پیش ایران سلاح هسته‌ای داشت، اما با توجه به مسیری که ما در آن حرکت می‌کنیم و با توجه به دیدگاه‌های افرادی که رئیس‌جمهور ترامپ اخیراً منصوب کرده است، ایرانی‌ها انگیزه‌های بیشتری دارند تا زودتر به سلاح‌های هسته‌ای برسند.

منبع: War Echo Zone TV
تاریخ انتشار: ۱۵ نوامبر ۲۰۲۴- ۲۵ آبان ۱۴۰۳

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/n12528 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

19 Nov, 11:47


🔸حماس و اقدام ۷ اکتبر
✍🏼لطف‌الله میثمی

از بدو اقدام حماس در روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳، نیروهای مختلف مواضع متفاوتی اتخاذ کردند. برخی می‌گویند نتانیاهو در پی تظاهرات مردم در حال اضمحلال بود، ولی این اقدام او را تقویت کرد. همچنین گفته می‌شود در حماس جریانی نفوذ داشته که دست به چنین اقدامی زد، یا مطرح می‌کنند آیا این اقدام ارزش کشتار این همه از فلسطینیان را داشت؟ آیا این اقدامی بزرگ نبود که نتوان عوارض آن را پیش‌بینی کرد؟ آیا اسرائیل با دستگاه‌های اطلاعاتی وسیع خود امکان نداشت از این حرکت اطلاع داشته، ولی اجازه داده این اتفاق روی دهد تا بهانه‌ای برای سرکوب فلسطینیان و همچنین ادامه حاکمیت نتانیاهو باشد؟

اگر اقدام حماس حرکت درستی بوده باشد، باید با معیار و استاندارد حرکت توحیدی هماهنگ باشد. هر حرکت توحیدی را باید در سه وجه بررسی کرد: نخست، آیا این اقدام نیروهای حماس را منسجم‌تر کرده و آن‌ها را از وحدتی ساده به وحدتی عالی‌تر ارتقا می‌دهد؟؛ دوم، آیا تضادهای اسرائیل را که اشغالگر و دشمن آشکار فلسطینیان است تشدید کرده و ضربه‌ای به اسرائیل وارد می‌سازد؟؛ سوم، آیا این اقدام توانسته نیروهای بینابینی، یعنی نیروهایی که نه حامی اسرائیل‌اند و نه حامی فلسطینی‌ها را جذب کند؟
در این باره این پرسش مطرح ‎شده که اهداف حماس از این اقدام چه بوده و آیا به اهداف سه‌گانه یادشده رسیده است یا خیر. در پاسخ باید گفت بسیار طبیعی است که وقتی فلسطینی‌ها ۷۵ سال متمادی در معرض اشغال، سرکوب، تبعیض، تحقیر و پاک‌سازی قومی و نسل‌کشی تدریجی بوده‌اند، رهایی از اشغال یا مقاومت در برابر آن نمی‌تواند مشروع و عمل صالح آنان باشد؟

نظرسنجی‌های علمی، منطقی و جهانی، انگیزه‌های حماس و جهاد اسلامی را بررسی کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که اصلی‌ترین انگیزه آن‌ها رهایی از اشغال، تبعیض و سرکوب و به دست آوردن آزادی و تشکیل دولت مستقل فلسطینی بوده است. سازمان ملل متحد در قطعنامه‌های بسیاری، تشکیل دولت مستقل فلسطینی را مورد تأکید قرار داده که اسرائیل تاکنون به هیچ وجه زیر بار آن نرفته است، نه‌تنها با آن مخالف بوده، بلکه دو ماه پیش در پارلمان اسرائیل تصویب شد تشکیل دولت فلسطین در سرزمین‌های اشغال‌شده به هیچ وجه ممکن نیست و در پی آن پارلمان تصویب کرد فعالیت‌های کمک‌رسانی نهاد «آنروا» سازمان ملل در غزه و کرانه باختری تعطیل شود.

طبیعی است همان‌گونه که ویتنامی‌ها با سه میلیون شهید، آزادی و استقلال خود را به دست آوردند، الجزایری‌ها با یک میلیون شهید از اشغال فرانسوی‌ها رها شدند، مردم آفریقای جنوبی با پرداخت هزینه‌های بالا و اشکال مختلف حرکت سیاسی و مسلحانه از تبعیض از آپارتاید نجات یافتند، فلسطینی‌ها نیز تاکنون هزینه‌های بسیاری در راه آزادی داده‌اند. مائو تسه ‌تونگ، رهبر انقلاب چین، راه رهایی از امپریالیسم و فئودالیسم را راهپیمایی بزرگ می‌دانست. در این راهپیمایی از ۳۰۰ هزار رزمنده ۳۰ هزار نفر باقی ماندند که انقلاب را به ثمر رساندند؛ بنابراین آن‌ها هم بدون پرداخت هزینه به استقلال و آزادی دست نیافتند.

بر اساس نظرسنجی‌ها، دومین انگیزه آن‌ها ضربه زدن به اسرائیل اشغالگر بود که طی ۷۵ سال فلسطینی‌ها را سرکوب کرده و بیش از ۲ میلیون شهروند غزه را در یک زندان روباز محاصره کرده بودند. آنچه مسلّم است و همه کارشناسان نظامی و راهبردی دنیا اعتراف می‌کنند اسرائیل با اقدام حماس و جهاد اسلامی ضربه بزرگ امنیتی و حیثیتی را متحمل شد. اسرائیل خود را یک قدرت نظامی و امنیتی شکست‌ناپذیر معرفی می‌کرد؛ بنابراین اقدام ۷ اکتبر معادل یک شکست بود تا ضربه. در این روز ۱۲۰۰ نفر اسرائیلی توسط حماس و اسرائیل کشته شدند که به اعتقاد قوم یهود کشتن یهودیان توسط همدیگر افول مهمی تلقی می‌شود که آغاز آن ترور اسحاق رابین بود که ضربه بزرگی به قوم یهود زد. در این روز از ۵ هزار رزمنده فلسطینی ۲۵۰ نفر به شهادت رسیدند.

سومین انگیزه فلسطینی‌ها در اقدام ۷ اکتبر این بوده که مدتی قبل از آن، سران هفت کشور صنعتی در نشست خود به این نتیجه رسیدند کریدوری را ساماندهی کنند که از هند شروع شود و با عبور از اقیانوس هند به جنوب خلیج‌فارس و کشورهای امارت متحده عربی برسد تا از آنجا به عربستان، اردن، اسرائیل و اروپا ادامه یابد. فلسطینی‌ها با اطلاع از این کریدور که به محو آن‌ها می‌انجامید با اقدام خود در ۷ اکتبر این نقشه را برملا کردند که به نظر می‌رسد با آنچه اتفاق افتاد تا مدتی این کریدور دوباره مطرح نشود.

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/f95773 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

17 Nov, 13:58


🔸چگونه مستبد می‌سازیم؟
✍🏼مهدی غنی

رضاشاه: من از آخر و عاقبت خودم شروع می‌کنم. بعد از اینکه انگلیسی‌ها مرا با خفت از حکومت ایران ساقط کرده و به جزیره موریس تبعید کردند، من دیگر آن رضاشاه قدرقدرت نبودم. دیگر کسی به من حضرت اشرف نمی‌گفت. چاپلوسان نبودند که بی‌جهت مرا بستایند. آنجا چشمم به روی حقایقی باز شد که قبلاً آشکار نبود. بعد از مرگ هم که روح آدمی از کالبدش و بستر تاریخی‌اش فاصله می‌گیرد، نگاهی جامع‌تر به مسائل پیدا کرده و حقایق بیشتری می‌فهمد. آنجا دوستان و دشمنان واقعی خود را می‌شناسد. در تبعید صحبت‌های فرانتس مایر، افسر برجسته اس‌اس در سفارت آلمان قبل از حمله متفقین به ایران را به یاد آوردم که در آخرین یادداشت‌هایم نوشته‌ام: «مایر نامه هیتلر را به من داد که در آن تقاضا شده بود پل‌های مهم را خراب کنم و راه‌آهن را از حیّز انتفاع بیندازم. این‌طور که آلمان‌ها اطلاع می‌دادند قوای متفقین نقشه دارند به ایران حمله کنند. گفتم اگر چنین بود مأموران سرحدی ما مطلع می‌شدند. آلمان‌ها گفتند مأموران شما معتاد به افیون هستند و در خواب غفلت به سر می‌برند. اگرچه خودم را از این حرف ناراحت نشان دادم، اما از شهامت و راست‌گویی اعضای سفارت خوشم آمد. این حرف درست است. بیست سال است می‌خواهم این مملکت را درست کنم نمی‌شود. یکی از بدبختی‌ها همین افیون است که همراه با چای غلیظ و تنباکو سه تفریح مورد علاقه و عشق ایرانی جماعت است».

قبل از اینکه از قدرت ساقط شوم، همه مرا اعلیحضرت خطاب می‌کردند و مطیع محض اوامر من بودند. هر کاری می‌کردم تأیید و تمجید می‌کردند. زمین و باغ و مزرعه از مردم گرفتم، هیچ‌کس اعتراض نکرد که این کار خلاف قانون و عدالت است، اما به‌محض اینکه فهمیدند من از قدرت کنار رفته‌ام، هنوز از ایران بیرون نرفته، در مجلسی که نمایندگانش را خودم انتخاب کرده بودم علیه من شروع به اعتراض و مخالفت کردند. یکی گفت نگذارید برود تا املاک مردم را پس ندهد، آن یکی گفت مواظب باشید جواهرات سلطنتی را با خود نبرد. در میانه راه در اصفهان بودم که دفتر و محضردار آوردند که همه اموال و املاکم را به محمدرضا هبه کنم و کردم. مطبوعاتی که قبل از آن همه مجیز مرا می‌گفتند شروع به افشاگری و فحاشی کردند. من از این بی‌وفایی خیلی ناراحت بودم. آقای محمود جم که در سفر تبعید تا بندرعباس همراه ما بود گفت نباید ناراحت باشید، این خاصیت عوام است که در ایام قدرت حکام مجیزگوی آن‌ها هستند و در ایام ضعف پنجه به روی آن‌ها می‌کشند.

آنجا دیدم همه این حضرت اشرف و اعلیحضرت و رضاشاه کبیر و بله‌قربان‌گویان کشک بوده و در یک روز به باد فنا می‌رود. روی همین جهت در جزیره موریس که بودم لباس نظامی با همه درجات را می‌پوشیدم و روبه‌روی آینه می‌ایستادم و می‌گفتم اعلیحضرت، قدرقدرت، صاحب شوکت رضاشاه کبیر! ای زکی! همه رهایم کردند، حتی همسرم به بهانه اینکه آب و هوای آنجا سازگار نیست و محمدرضا در ایران تنهاست، من شصت‌وپنج‌ساله را گذاشت و به ایران بازگشت.

این تجربه تلخ فقط برای من نبود، محمدعلی شاه همچنین سرنوشتی پیدا کرد و در خارج از وطن از دنیا رفت، حتی احمدشاه هم که فرصت دیکتاتوری پیدا نکرد به خودتبعیدی دچار شد. من و پسرم هم عاقبت خوشی نداشتیم. همین جا به برادران مستبد و هم‌قطارانم می‌گویم فریب چاپلوسان پیرامون خود را نخورند و به عاقبت خود بیندیشند. چه‌بسا آن‌ها که ما را تأیید نمی‌کنند، مفیدتر و به‌دردبخورتر باشند. همان‌طور که من آخر کار مجبور شدم دست به دامن فروغی شوم که طردش کرده بودم و خانه‌نشین شده بود، اما اینکه من چگونه به چنان قدرت و سلطه‌ای رسیدم خود حکایتی دارد.

من از کودکی با رنج و فقر و محرومیت زندگی کردم. در آلاشت سوادکوه به دنیا آمدم. مادرم که همسر دوم پدر بود به خاطر فشار خانواده اول، مجبور شد در چهل‌روزگی من به سمت تهران مهاجرت کند. در گردنه امامزاده هاشم در برف و کولاک گرفتار شد و نزدیک بود از سرما جان بسپارد. وقتی او را به قهوه‌خانه رساندند جان تازه گرفت، اما کودک قنداقی‌اش را که من باشم مرده یافت. مرا در آخور گذاشتند تا با فروکش کردن برف به خاک بسپارند و خود با کاروان راهی شد، اما در بین راه پشیمان شد و بازگشت تا جسد مرا هم با خود ببرد. این بار مشاهده کرد من نفس دارم و زنده‌ام. پدرم عباسعلی خان از نیروهای قزاق بود. نیروی قزاق سال ۱۲۵۷ شمسی در حکومت ناصرالدین‌شاه توسط روس‌ها راه‌اندازی شد. سلاح و آموزش قزاق هم توسط آن‌ها تأمین می‌شد. مأموریت این نیرو حفاظت از شاه و درباریان و حفظ نظم موجود بود. پدر نه ماه بعد از تولد من از دنیا رفت و من و مادرم بی‌سرپرست شدیم.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۷

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/u91371 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

12 Nov, 08:39


🔸اسرائیل به پای خودش شلیک می‌کند
🔺مصاحبه قاضی اندرو ناپولیتانو با پروفسور جان میرشایمر / برگردان: شبنم کاظمی

ترامپ وعده داده بود که این بار متفاوت از دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش؛ یعنی ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۲۱ عمل می‌کند، اما وقتی می‌گوید افرادی مانند مایک پمپئو و تام کاتن در موقعیت‌های کلیدی تصمیم‌گیری قرار خواهند گرفت، آدم فقط می‌تواند تعجب کند که درباره چه چیزی صحبت می‌کند. این دو شخص نماینده سیستم موجود و هر دو در اصل نئومحافظه‌کارند. به‌شدت جنگ‌طلب هستند و تمام تلاششان را خواهند کرد تا دستور کار رادیکالی را که ترامپ مطرح کرده، تضعیف کنند. با این اوصاف، من فکر نمی‌کنم ترامپ با انتصاب افرادی مانند این دو نفر، در نهایت در سیاست خارجی امریکا تغییرات اساسی ایجاد کند.

شکی نیست که ترامپ در مورد اسرائیل و حتی در مورد چین، قرار نبود خیلی با بایدن فرقی داشته باشد. درواقع، بایدن هم در مورد چین و خاورمیانه خیلی با ترامپ فرقی نداشت. مسئله کلیدی که ترامپ می‌گوید در آن تغییر ایجاد خواهد کرد، مسئله اوکراین-روسیه است. ترامپ می‌خواهد روابط امریکا با پوتین و به‌طور کلی روس‌ها را بهبود بخشد و مدام لاف می‌زند که می‌تواند به جنگ اوکراین پایان دهد. من مدت‌هاست معتقدم فرقی نمی‌کند ترامپ یک بازدارنده را به قدرت برساند یا کسی مثل مایک پمپئو را. در مورد اوکراین تفاوت چندانی ایجاد نخواهد کرد. بیشتر به این دلیل که فکر می‌کنم مسئله اوکراین در میدان نبرد حل‌وفصل خواهد شد، نه پشت میز. فکر نمی‌کنم ترامپ بتواند به توافق معناداری با روسیه برسد که جنگ را مستقل از آنچه در میدان نبرد اتفاق می‌افتد، پایان دهد. واقعیت این است که روس‌ها و مخصوصاً پوتین دیگر به غرب اعتماد ندارند. به دونالد ترامپ هم بیشتر از کامالا هریس اعتماد ندارند.

اروپایی‌ها درست مثل امریکایی‌ها، صبرشان تمام شده، سلاح‌ها و پول‌هایشان تمام شده و علاقه‌ای به ارائه کمک بیشتر یا کمک شایان توجه به اوکراین ندارند. آن‌ها اساساً تسلیم شده‌اند و نکته جالب برای من این است که آن‌ها واقعاً باور ندارند که پیروزی روسیه در اوکراین تهدید بزرگی برای اروپای شرقی باشد، چه برسد برای خودشان در اروپای غربی. می‌دانید، این صحبت‌ها وجود دارد که اگر پوتین در اوکراین پیروز شود، تمام اوکراین را فتح خواهد کرد، سپس به سمت شرق حرکت خواهد کرد و درست مانند اتحاد جماهیر شوروی در دوران جنگ سرد عمل خواهد کرد. اگر اروپایی‌ها واقعاً این را باور داشتند، الآن در حال تقویت مواضع دفاعی‌شان برای محافظت از خودشان بودند؛ اما اگر به مقدار پولی که خرج می‌کنند و وضعیت ارتش‌های سراسر اروپا، مخصوصاً ارتش‌های بریتانیا و آلمان نگاه کنید، می‌بینید این ارتش‌ها در وضعیت اسف‏باری قرار دارند و در موقعیتی نیستند که با روس‌ها مقابله کنند، اما آن‌ها سعی نمی‌کنند وضعیت را اصلاح کنند، چون در اعماق وجودشان می‌دانند که روسیه تهدید معناداری نیست. این بدان معناست که علاقه و تعهد آن‌ها برای اطمینان از اینکه اوکراین جلوی روسیه را بگیرد چندان زیاد نیست؛ بنابراین روس‌ها در نهایت پیروزی زشتی به دست خواهند آورد.

نتانیاهو واقعاً توانایی چشمگیری در شلیک کردن به پای خودش دارد، اما توانایی چشمگیری هم در جان به در بردن دارد. او پیش از ۷ اکتبر کارهای احمقانه زیادی انجام داده است. اگر یادتان باشد، پیش از ۷ اکتبر از حماس حمایت می‌کرد و از ۷ اکتبر به بعد هم کارهای احمقانه زیادی کرد؛ اما از همه آن‌ها جان سالم به در برده و زنده مانده است و امروز به نظر می‌رسد موقعیت سیاسی محکمی دارد. اجازه بدهید چند کلمه درباره رابطه او با گالانت بگویم. فکر می‌کنم در این رابطه سه مسئله وجود دارد که شما به دو مورد از آن‌ها اشاره کردید؛ اما یک مورد سوم هم وجود دارد که بسیار مهم است. همان‌طور که شما اشاره کردید، اختلاف بزرگی بین آن دو در مورد یهودیان ارتدکس افراطی و آوردن آن‌ها به ارتش و خدمت کردن آن‌ها وجود دارد. گالانت می‌خواهد این کار را انجام شود و نتانیاهو به دلایل سیاسی نمی‌خواهد. این اختلاف‌نظر بزرگی بین آن‌هاست. دومین اختلاف‌نظر همان‌طور که اشاره کردید، مربوط به بازگرداندن گروگان‌هاست؛ اما مسئله مهمی مرتبط با غزه برای مدت طولانی بین آن دو وجود داشته و آن این است که گالانت می‌خواست نتانیاهو برنامه‌اش را برای اینکه وضعیت غزه پس از توقف درگیری چطور خواهد بود، ارائه دهد. گالانت معتقد بود کسی باید غزه را اداره کند و آن شخص باید از طرف فلسطینی‌ها باشد و می‌خواست بداند برنامه چیست، اما ازآنجاکه نتانیاهو طرفدار پاک‌سازی قومی غزه است و می‌خواهد وقتی کارش تمام شد کسی در غزه باقی نمانده باشد، برنامه‌ای ارائه نمی‌دهد و از ارائه برنامه طفره می‌رود.

تاریخ انتشار: ۶ نوامبر ۲۰۲۴- ۱۶ آبان ۱۴۰۳

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/f62107 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

08 Nov, 18:29


▪️کل من علیها فان

دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار
بسی تیر و دی‌ماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت

دوستان گرامی و یاران مهربان

با سپاس فراوان از پیام‌های پرمهر شما عزیزان که تکیه‌گاهی محکم در رویارویی با غم ازدست دادن پدرمان بود، به اطلاع می‌رسانیم آیین یادبود شادروان محمدرضا فخرزاده روز دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸:۳۰ در دفتر نشریه چشم‌انداز ایران برگزار می‌شود.

میدان توحید، ابتدای نصرت غربی، پلاک ۲۴

مهدی فخرزاده و زینب احمدی

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

07 Nov, 06:54


🔸پیشنهادهای من توسط دولتمردان امریکا و اسرائیل شنیده نمی‌شود
🔺مصاحبه سنتر استِیج الجزیره با جان میرشایمر/ برگردان: شبنم کاظمی

  فکر می‌کنم اصلی‌ترین زمینه‌ای که من به آن وارد شدم، به این امید که شاید بتوانم تأثیری داشته باشم اما نداشتم، مسئلۀ اوکراین بود. من مدت طولانی دلیل آوردم که گسترش ناتو به اوکراین منجر به فاجعه می‌شود، چون کاملاً متوجه بودم که روس‌ها پیوستن اوکراین به ناتو را یک تهدید اساسی می‌بینند. از فوریه ۲۰۱۴ کاملاً واضح و با صدای بلند از ایالات‌متحده می‌خواستم که از تلاش برای پیوستن اوکراین به ناتو دست بکشد، اما ما برعکس عمل کردیم. به گسترش ناتو ادامه دادیم و نتیجۀ نهایی‌اش این بود که در فوریه ۲۰۲۲ جنگ آغاز شد. صادقانه بگویم، فکر می‌کنم اگر به حرف من گوش داده بودند و ناتو را گسترش نمی‌دادند، یا سعی نمی‌کردند ناتو را به اوکراین گسترش دهند، جلوی جنگ گرفته می‌شد.  

  در دهۀ نود میلادی، به نظر می‌رسید که حق با فرانک فکویاما است. او استدلال کرده بود که «ما به پایان تاریخ رسیده‌ایم. سیاستِ قدرت‌های بزرگ، دیگر وجود ندارد و ما همه در خوشبختی زندگی خواهیم کرد.» درواقع، فرانک فکویاما در پایان مقاله‌اش «پایان تاریخ» گفت که بزرگ‌ترین مشکلی که در آینده با آن مواجهیم، خستگی و کسالت خواهد بود؛ اما این نظریۀ روابط بین‌الملل، که توضیح می‌دهد که در نهایت به یک جهان صلح‌آمیز خواهیم رسید، دیگر قابل اعتبار نیست.

سام هانتینگتون استدلال کرد که ما شاهد برخورد تمدن‌ها هستیم و یکی از ویژگی‌های محوری استدلال او، بحث اسلام در برابر غرب بود. زمان اتفاق ۱۱ سپتامبر، خیلی‌ها فکر می‌کردند که حق با هانتینگتون بوده. من این‌طور فکر نمی‌کردم. چون معتقدم مفهوم تمدن کافی به نظر نمی‌رسد. این مفهوم برای تحلیل روابط بین‌الملل کافی و آن‌قدر که باید قوی نیست. من معتقدم قوی‌ترین ایدئولوژی در جهان ناسیونالیسم است. جهان پر از دولت‌های ملی است. دولت‌های ملی تجسم ناسیونالیسم و ملی‌گرایی هستند. به نظر من، اینکه فکر کنیم «این تمدن‌ها هستند که واقعاً اهمیت دارند و جنگ‌ها بین تمدن‌ها اتفاق می‌افتد، نه بین دولت‌های تمدن‌های مختلف» اشتباه است. 

به نظر من اسرائیلی‌ها از همان اول هم هرگز علاقه‌ای به راه‌حل دو دولت نداشتند؛ یعنی عقیدۀ جمعی در غرب، مخصوصاً در ایالات‌متحده این است که اسرائیلی‌ها بارها با سخاوت به فلسطینی‌ها پیشنهاد داده‌اند که دولتی مستقل داشته باشند؛ و هر بار فلسطینی‌ها این پیشنهاد سخاوتمندانه را رد کرده‌اند. فکر می‌کنم این بی‌معنی است. واقعاً درست نیست. اسرائیلی‌ها هرگز به فلسطینی‌ها دولتی برای خودشان پیشنهاد نداده‌اند که قابل قبول باشد و هرگز علاقه‌ای هم به این کار نداشتند. امروز ما در نقطه‌ای هستیم که دیگر عملاً غیرقابل تصور است که اسرائیل دولت مستقلی به فلسطینی‌ها بدهد.

به نظر من در واقع فقط دو امکان در این زمینه وجود دارد. یکی، ادامۀ آپارتاید اسرائیل یا پاک‌سازی قومی فلسطینی‌ها در غزه و کرانۀ باختری است. این روند از سال ۱۹۴۸ با نکبه آغاز شد. پاک‌سازی بزرگ دوم در سال ۱۹۶۷ اتفاق افتاد؛ و اکنون هم برخی فعالیت‌های پاک‌سازی‌ها در حال انجام است. هرچند که اسرائیلی‌ها نتوانسته‌اند تعداد زیادی از فلسطینی‌ها را از غزه یا کرانۀ باختری خارج کنند؛ و امیدوارم که نتوانند این کار را انجام دهند.

امریکایی‌ها تحت فشار زیادی از سمت لابی اسرائیل هستند تا به هر قیمتی از اسرائیل حمایت کنند؛ بنابراین وقتی اسرائیل مرتکب نسل‌کشی شود، مانند کاری که در غزه می‌کند، هیچ شکی نیست که لابی تمام تلاشش را می‌کند تا سیاستمدارها و تصمیم‌گیرنده‌ها را تحت فشار قرار دهد. به‌شدت تلاش می‌کند تا به‌طور کامل از اسرائیل حمایت کنند و بیشتر آن‌ها دارند همین کار را می‌کنند. من واقعاً تعجب می‌کنم از اینکه می‌بینم افراد کمی ایستاده‌اند و گفته‌اند که این کار اسرائیل غیرقابل قبول است و باید متوقف شود. 

تاریخ انتشار: ۴ نوامبر ۲۰۲۴- ۱۴ آبان ۱۴۰۳

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://b2n.ir/r86060 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

04 Nov, 11:30


🔸آموزش بر مبنای مشارکت
🔺گفت‌وگو با منیر همایونی (پوراصلانی)

آموزش ‌و پرورش امروز به ‌نظر من در مسیر درستی قرار ندارد. من گمان می‌کنم آموزش ‌و پرورش ضمن اینکه باید به نیاز بچه‌ها و نسل‌های آینده و نیازهای کشور نگاه کند، باید رویکرد جهانی هم داشته باشد. برای ایجاد چنین وضعیتی ما به سیاست‌گذاری‌های کلان نیاز داریم، اما آنچه در آموزش ‌و پرورش ما می‌گذرد بیشتر سیاست‌زدگی است تا سیاست‌گذاری. از طرفی محتوای درسی از زمانه ما خیلی عقب افتاده است. کودک و والدین آن بر این گمان است که آنچه می‌آموزد برای فردایش کاربردی ندارد، حتی در تربیت معلم هم این مسئله وجود دارد که معلم‌ها آموزش‌هایشان به‌روز نیست.

مشکلات آموزش ‌و پرورش ما فراوان است. از کمبود فضای آموزشی بگیرید تا محتوا و ساختار و موارد دیگر، اما من می‌خواهم از منظری به ماجرا نگاه کنم که از دل آن ایده‌ای راهگشا هم می‌توان داشت. نقدی که من می‌خواهم به مدرسه داشته باشم از منظر مشارکت‌پذیری است. چقدر مدارس سعی می‌کنند والدین و دیگران را در امور مدرسه مشارکت دهند؟ فاصله بین والدین و اولیای مدرسه امروز چه اندازه است؟ ما می‌توانیم به موارد ساختاری فکر کنیم و بخش بزرگی از راه‌حل آن موارد دست دولت است. باید مطالبه کنیم، اما تمام اجزایش دست ما نیست که بتوانیم آن را حل کنیم. می‌توانیم به مواردی بپردازیم که قدرت اصلاح آن را داریم. من فکر می‌کنم می‌توانیم به بحث مشارکت‌پذیر بودن یا مشارکت‌ناپذیر بودن مدارس بپردازیم. ایرادی که می‌توان آن را اصلاح کرد.

با توجه به وضعیت نظام آموزشی ما، به‌ویژه در مدارس دولتی، والدین نقش بسزایی در آموزش بچه‌ها می‌توانند داشته باشند؛ یعنی آن‌ها باید در کنار معلم و مدرسه به دانش‌آموز کمک کنند. اگر این همراهی و همکاری صورت بپذیرد و فضای بازی برای مشارکت وجود داشته باشد، می‌توان از آسیب‌هایی که در آموزش برای بچه‌ها وجود دارد، کاست. من می‌بینم والدین نسبت به وضعیت مدارس بچه‌ها و برخورد اولیای مدرسه گله‌مند هستند. این گلایه‌ها می‌تواند با مشارکت‌جویی و مشارکت‌پذیری برطرف شود. بخشی از گلایه والدین دقیقاً همین است که ساختار مدرسه اجازه نمی‌دهد ما در فضای مدرسه مشارکتی داشته باشیم. نتیجه این وضعیت این است که ذوق و انگیزه یادگیری در بچه‌ها کم می‌شود و امروز می‌بینیم که بچه‌ها از فضای مدرسه فراری هستند، درحالی‌که شاید با کمک والدین می‌شد فضای مدرسه را جذاب کرد.

گمان من این است که مشکل اساسی در بحرانی شدن رابطه‌هاست. اگر کودک با خانواده رابطه خوبی ندارد، باید بررسی کرد ببینیم رابطه پدر و مادر با هم چگونه است؟ این‌ها مشکلاتی است که باید بتوان از پس آن برآمد. چه زمان می‌توان راه‌حل خلاقانه برای مشکلات داشت؟ زمانی که شما مسائل بچه‌ها را بدانید. دانستن این مسائل نیاز به فضای ارتباطی خوب دارد. هم بین خانواده، هم بین خانواده و مدرسه هم بین اجزای مدرسه. وقتی مسائل را بدانید می‌توانید برای حل آن با مشورت والدین راه‌حل خلاقانه داشته باشید. حالا چه زمانی می‌توان این راه‌حل خلاقانه را اجرا کرد؟ وقتی مشارکت وجود داشته باشد. اگر مشارکت خانواده نباشد این کارها بسیار سخت می‌شود.

امروزه همه به نظر من در یک رویکرد فرافکنانه می‌گویند تقصیر سردی روابط انسان‌ها بر گردن گوشی‌های موبایل است. من فکر می‌کنم همه تقصیرها گردن موبایل نیست، بلکه نوع استفاده از تکنولوژی می‌تواند به نتایج مختلف بینجامد. ما وقتی این حرف را می‌زنیم منظورمان این است بچه‌ها موبایل کمتر استفاده کنند، اما رویکرد خود پدر و مادر در استفاده از موبایل و تکنولوژی چیست؟ وقتی همه وقت روی استفاده از ابزار تکنولوژی برود، مشکل ایجاد می‌کند، ولی نمی‌توان از این ابزار استفاده نکرد. باید با مکانیسم‌هایی مثل زمان‌بندی مشکل را حل کرد. یکی از کارهایی که می‌تواند به روابط خانواده کمک کند این است که در بستر خانواده گفت‌وگو وجود داشته باشد، حتی درباره محتواهایی که در فضای متصل به موبایل با آن مواجه می‌شویم می‌توانیم با هم گفت‌وگو کنیم.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۷

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://b2n.ir/j69519 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

02 Nov, 12:09


✔️ برادر گرامی، جناب آقای مهدی فخرزاده
درگذشت پدر گرامی‌تان را تسلیت می‌گوییم و از خداوند متعال برای آن مرحوم علو درجات خواستاریم.
لطف‌الله میثمی و همکاران نشریه چشم‌انداز ایران

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

30 Oct, 10:50


🔸ما در این نسل‌کشی با اسرائیل همدست هستیم
🔺مصاحبه کریس هجز با جان میرشایمر
برگردان: شبنم کاظمی

 موضوع این است که لابی اسرائیل اصرار دارد که ایالات‌متحده باید بی‌قیدوشرط از اسرائیل حمایت کند. وقتی درباره فلسطینی‌ها حرف می‌زنیم این موضوع اهمیت زیادی پیدا می‌کند. به این معنا که اسرائیلی‌ها آزادند هر کاری که بخواهند انجام دهند، از جمله نسل‌کشی در غزه و ما هم در هر حال از آن‌ها حمایت خواهیم کرد. این چیزی است که امروز مشاهده می‌شود؛ بنابراین وقتی مردم از جنگ‌های اسرائیل در خاورمیانه حرف می‌زنند -منظورم جنگ در غزه علیه فلسطینی‌ها، جنگ در لبنان علیه حزب‌الله و جنگ بین اسرائیل و ایران است- منظورشان جنگی است که ایالات‌متحده و اسرائیل با هم و مشترکاً درگیر آن هستند. امریکا به‌طور جدی در این درگیری‌ها دخیل است. خوشبختانه ما سرباز پیاده‌نظام نداریم که کشته شوند؛ البته پیاده‌نظام در اسرائیل داریم، اما نه زیاد، اما واقعیت این است که به اسرائیلی‌ها انواع تسلیحات و حمایت‌های دیپلماتیک می‌دهیم و اجازه می‌دهیم هر کاری که می‌خواهند انجام دهند. این کار پیامدهای زیادی برای منطقه دارد. همین‌طور برای خود ایالات‌متحده. 

 واضح است که اسرائیل علیه حزب‌الله می‌جنگد، چون حزب‌الله با پرتاب موشک و راکت به سمت شمال اسرائیل از حماس حمایت می‌کند. نتیجه نهایی این شد که بین ۶۰ تا ۷۰ هزار اسرائیلی مجبور شدند شمال اسرائیل را ترک کنند و موقتاً به مرکز منتقل شوند؛ سپس دولت نتانیاهو عمیقاً متعهد می‌شود که آن‌ها را به خانه‌هایشان در شمال بازگرداند؛ بنابراین آن‌ها می‌خواهند پرتاب موشک توسط حزب‌الله به سمت شمال اسرائیل را متوقف کنند. حزب‌الله می‌گوید فقط به شرطی پرتاب موشک را متوقف خواهد کرد که جنگ یا نسل‌کشی در غزه متوقف شود و البته اسرائیلی‌ها از انجام این کار امتناع می‌کنند، چون مصمم هستند غزه را پاک‌سازی قومی کنند؛ بنابراین نتیجه نهایی این است که اسرائیلی‌ها باید راه دیگری برای مقابله با حزب‌الله پیدا کنند؛ اولین استراتژی که به کار گرفتند حذف رهبران و سران بود. آن‌ها حسن نصرالله و تعدادی دیگر از مقامات ارشد حزب‌الله را کشتند، اما این هم تأثیر چندانی نداشت. بعد تصمیم گرفتند شهرها و روستاهای جنوب لبنان و بیروت را بمباران کنند و افراد زیادی را بکشند. امیدوار بودند با این کارزار تنبیهی حزب‌الله را مجبور کنند دست‌هایش را بالا بیاورد و تسلیم شود، اما این هم کارساز نبود؛ بنابراین استراتژی سومی را دنبال کردند که شامل حمله زمینی به جنوب لبنان بود؛ کاری که طی چند هفته گذشته انجام داده‌اند، اما این راه هم جواب نمی‌دهد. 

اگر روزنامه‌های اسرائیلی را بخوانید، می‌بینید که حزب‌الله روزانه به پرتاب ۱۳۰، ۱۴۰ و ۱۵۰ موشک به سمت اسرائیل ادامه می‌دهد؛ بنابراین اسرائیل با این کار مشکلش در لبنان را حل نمی‌کند. باید اضافه کنم در غزه هم مشکل به این شکل حل نمی‌شود. با استفاده از نیروی نظامی هم مشکلش با ایران حل نخواهد شد؛ بنابراین همه این‌ها به این معناست که اسرائیلی‌ها در دردسر بزرگی گرفتار شده‌اند و چون امریکا به‌شدت با اسرائیلی‌ها پیوند دارد ما هم در دردسر بزرگی هستیم.

 اسرائیل همیشه تأکید کرده است آخرین چیزی که می‌خواهد یک جنگ طولانی و فرسایشی است. به جای آن جنگ‌های سریع می‌خواهد. جنگ‌هایی که شش روز طول بکشند، مانند جنگ شش‌روزه معروف در سال ۱۹۶۷. علاوه بر این، اسرائیلی‌ها مدت‌هاست تأکید می‌کنند که می‌خواهند بتوانند این جنگ‌ها را به‌ تنهایی انجام دهند. نمی‌خواهند به کشور دیگری وابسته باشند. خوب، اگر به آنچه امروز در حال وقوع است نگاه کنید می‌بینید که آن‌ها در سه جنگ جداگانه درگیر هستند که هیچ نشانه‌ای از پایان آن‌ها وجود ندارد. حداقل یک سال است که این جنگ‌ها ادامه دارند و این بدان معناست که اسرائیلی‌ها واقعاً به مشکل خورده‌اند، چون نمی‌توانند به‌سرعت و به‌طور قاطع در این جنگ‌ها پیروز شوند.

باید به یاد داشته باشید در تاریخ ۱۴ آوریل که ایران به اسرائیل حمله کرد ایالات‌متحده نقش کلیدی در کمک به اسرائیل برای دفاع از خود در برابر موشک‌ها و پهپادهای ایران داشت. ما هر روز منتظر حمله دیگری از سوی اسرائیل علیه ایران هستیم و انتظار داریم بعد از آن ایران تلافی کند. خوب، اگر ایران تلافی کند، امریکا بیش از هر زمان دیگری نیرو در اسرائیل دارد تا به اسرائیل برای دفاع از خود کمک کند. چرا؟ چون خود اسرائیل نمی‌تواند حمله موشکی ایران را دفع کند؛ بنابراین با وضعیت بسیار جالبی مواجه هستیم که نه‌تنها اسرائیل نمی‌تواند در جنگ‌های پیشِ روی خود پیروز شود، بلکه این جنگ‌ها به جنگ‌های طولانی تبدیل شده‌اند و این جنگ‌های طولانی شامل وابستگی شدید اسرائیل به ایالات‌متحده است.

تاریخ انتشار: ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴- ۵ آبان ۱۴۰۳

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://b2n.ir/z55130 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

28 Oct, 08:34


🔸ناترازی گاز؛ سوءمدیریت یا مشکلات فنی
🔺گفت‌وگو با سید محمدحسین عادلی

ایران ذخایر بسیار عظیم گازی دارد. طبق برآوردهای منابع بین‌المللی در اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی، ایران اولین ذخایر گاز را داشت و روسیه در جایگاه دوم قرار داشت، ولی امروز به‌واسطه اکتشافات جدید در روسیه و بر اساس آمارهای معتبر جهانی ایران با حدود ۳۲ تریلیون مترمکعب حدود ۱۸ درصد ذخایر جهان را بعد از روسیه در سرزمین خود دارد، ولی مسئله ذخایر با توانایی بهره‌برداری از آن متفاوت است. به دلیل عدم سرمایه‌گذاری کافی و بهره کم از تکنولوژی روز، تولید گاز نتوانسته است میزان مصرف و صادرات کشور را تأمین کند. مشکلات ناشی از عدم سرمایه‌گذاری، هم برای نگهداری چاه‌های گاز فعلی و جبران افت فشار و کاهش تولید ناشی از آن و هم برای توسعه میادین جدید موجب کاهش تولید شده است؛ البته از طرف دیگر مصرف بیش از اندازه و افزایش شدت مصرف انرژی در کشور چالش دیگری است که گریبان گاز را گرفته و موجب کمبود آن شده است. در این میان اما چالش مهم‌تر در آینده نزدیک اتفاق خواهد افتاد. اینکه اگر به‌صورت عاجل به یک‌سری سرمایه‌گذاری‌ها اقدام نکنیم ایران با وجود چنین ذخایر ارزشمندی به واردکننده گاز تبدیل خواهد شد.

تولید از پارس جنوبی طبق برآورد کارشناسان در حال حاضر حدود ۷۰۰ میلیون مترمکعب در روز است که ۷۰ درصد تولید گاز کشور را تشکیل می‌دهد. فشار چاه‌های پارس جنوبی از سال ۱۴۰۴ رو به کاهش می‌گذارد و تا دو الی سه سال بعد؛ یعنی در سال ۱۴۰۷ به لحاظ افت فشار تولید آن میدان به نصف، یعنی ۳۵۰ میلیون مترمکعب در روز می‌رسد. اگر این اتفاق بیفتد، برای اقتصاد و امنیت اجتماعی و سیاسی فاجعه‌بار خواهد بود. امید داریم وزیر جدید بتواند جلوی این اتفاق را بگیرد؛ البته هر مدیری باشد بدون داشتن سرمایه و تکنولوژی روزآمد، موفقیت قابل قبولی نخواهد داشت.

میدان پارس جنوبی یا گنبد شمالی که نام قطری آن است، بزرگ‌ترین میدان واحد گازی جهان است. حدود ۴۰ درصد آن در داخل آب‌های سرزمینی ما قرار دارد و بقیه آن در قطر قرار گرفته است. قطری‌ها از اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی شروع به توسعه این میادین کردند و با شرکت‌های بین‌المللی امریکایی، انگلیسی، فرانسوی، ژاپنی و کره‌ای و غیره شریک شدند و به استخراج گاز و تهیه ال‎ان‌جی یا گاز مایع مبادرت ورزیدند. قطری‌ها از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ سالانه با حدود ۱۸ الی ۲۰ درصد رشد اقدام به تولید ال‌ان‌جی‎ کردند و تولید خود را به سالی ۷۷ میلیون تن رسانیدند. در اثر این تولید مقام اول صادرکننده ال‌ان‌جی‎ جهان را به خود اختصاص دادند و این مقام را تا حدود یکی دو سال پیش داشتند. 

در مقابل قطری‌ها و هم‌زمان با آن‌ها ایران نیز طرح‌هایی برای توسعه میادین و فازهای پارس جنوبی تهیه کرد و قراردادهایی نیز در شرف انعقاد بود، ولی به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته‌ای به‌ویژه از سال ۱۳۸۵ به بعد و تحریم‌های شورای امنیت مانع از مشارکت شرکت‌های خارجی شد و تولید ما با سرعت بسیار کمی پیش رفت. به این ترتیب تولید قطر از ایران برای سال‌ها پیش گرفت و قطر از این میدان عظیم برداشت بسیار زیادی کرد. از سال‌های ۱۳۹۶ به بعد در دوره رئیس‌جمهور روحانی مهندس زنگنه، وزیر نفت وقت، توانست با اولویت دادن به تولید از این میدان برداشت گاز را به‌اندازه قطر بگرداند و حتی برخی مواقع چند میلیون مترمکعبی بیشتر از قطر برداشت می‌شد، ولی مجدداً موازنه در حال به هم خوردن است و شدیداً به هم خواهد خورد. قطر در دو مرحله اعلام طرح‌های افزایش تولید گاز کرده است: در مرحله اول، قصد دارد تولید خود را از ۷۷ میلیون تن به ۱۲۶ میلیون تن برساند که اقدامات و قراردادها برای آن چند سال منعقد شد و سال آینده میلادی تولید قطر را به ۱۲۶ میلیون تن می‌رساند؛ و در مرحله دوم برای افزایش تولید تا ۱۴۲ میلیون تن برنامه‌ریزی کرده است و همه طرح‌های آن به مرحله اجرا درآمده در سال ۲۰۲۷ تا حداکثر ۲۰۳۰ کامل می‌شود. 

بخشی از میدان آرش بر اساس خط مرز آبی که ایران دارد متعلق به ایران است و این میدان از نظر ایران یک میدان مشترک بین ایران، کویت و عربستان تلقی می‌شود. ایران در سال‌های گذشته و در زمان آقای مهندس زنگنه اقدام به حفر چاه آزمایشی کرد و کویت نسبت به آن اعتراض کرد و ایران مجبور شد آن را متوقف کند. در زمان رئیس‌جمهوری خاتمی با کویت مذاکره شد تا به‌صورت مشترک از این میدان بهره‌برداری شود؛ البته در همان زمان کویتی‌ها خواستار آن بودند که ابتدا تکلیف خط مرزی آبی بین دو کشور معلوم شود سپس به این کار مبادرت ورزند.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۷

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://b2n.ir/w28465 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

26 Oct, 10:59


🔸پیگیری حق و عدالت از رهگذر بینامتنیت خلّاق
🔺گفت‌وگو با مقصود فراستخواه

همان‌طور که می‌دانید دولت در چند دهه اخیر بعد از انقلاب دست‌کم شش هفت بار دست به دست شده است و به تعبیر آیه «وَ تِلْکَ الْأَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ»، روزها و دوره‌ها مدام دست به دست شده است و درواقع یک نوع تداول قدرت در قالب دولت را در چند دهه گذشته داشته‌ایم. می‌تــــوان حداقــل شــش هفــت مــورد جابه‌جــایی را برجسته کرد. ابتدا ملی-مذهبی‌هایی که با یک وجه غالب دینی لیبرال‌منش عقل‌گرا و صلح‌اندیش دولت را سکان‌داری می‌کردند، همان دولت موقت که به نمایندگی مرحوم مهندس بازرگان یک گرایش ملی-مذهبی را نمایندگی می‌کرد، هرچند افرادی مثل مرحوم دکتر سامی و عزت‌الله سحابی و… هم بودند که نماینده طیف چپ اینان بودند، ولی نوعاً طیف لیبرالی و عقل‌گرا و صلح‌گرا این دولت را نمایندگی می‌کردند. مرحله دوم روحانیت عمل‌گرا و تعدیل‌گرا به نمایندگی هاشمی بر سر کار آمد. مرحله سوم اصلاح‌طلبان دوست جامعه مدنی به نمایندگی آقای خاتمی آمدند. مرحله چهارم پوپولیست‌های مذهبی به نمایندگی آقای احمدی‌نژاد آمدند. مرحله پنجم اعتدالیون تدبیرگرا به نمایندگی آقای روحانی آمدند. بعد از آن‌ها خالص‌سازانی آمدند که بیشتر در پشت مسافرت‌ها و دیدارهای مردمی مرحوم آقای رئیسی فعالیت می‌کردند و نهایتاً اکنون نوبت به یک سوسیال‌دموکراسی شکننده‌ای رسیده است که آقای دکتر پزشکیان آن را نمایندگی می‌کند.

دولت بازرگان با مقابله و تحرکاتی که انقلابیون تندرو آن دوره داشتند که یکی از نمونه‌های بارز آن تصرف سفارت امریکا بود، عملاً شکست خورد و نتوانست در این زمین بسیار لیز و تیزی که ایجاد شد و با مداخله‌ها و تندروی‌ها و موانعی که بود ادامه بدهد. بعد هم که درگیر جنگ تحمیلی شدیم و دفاع از سرزمینمان در اولویت قرار گرفت و داستان‌های بعدی که دیگر نمی‌خواهم وارد آن‌ها بشوم. بعد به دوره‌ای وارد می‌شویم که مردم از جنگ خسته شده، خرابی‌هایی روی دست مانده و از طرف دیگر دوره رهبری کاریزماتیک و فرهمند گذشته است. در این دوره یک طیف عمل‌گرا از دل روحانیت به نمایندگی آقای هاشمی آمدند که بخش تکنوکرات باقی‌مانده‌ای که در صحنه اداری همچنان مانده بود در سایه آن‌ها فعالیت می‌کردند. بعد از انقلاب، طیفی از تکنوکرات‌ها یا از قبل از انقلاب مانده بودند یا از انقلابیون به مدیریت کشور پیوسته بودند و بوروکرات‌های صحنه اداری پشت این طیف عمل‌گرای هاشمی، دولت سازندگی را شکل دادند و با تعدیل اقتصادی سرمایه‌گذاری و به‌عنوان اینکه ویرانی‌های جنگ باید بهبود بخشیده بشود این دوره را سامان دادند.

بعد از سال ۶۸ تا نیمه دهه ۷۰ جامعه فرصت پیدا کرد تنفسی داشته باشد و آمادگی‌های بالقوه‌ای که در جامعه به‌ویژه در روزنامه‌ها و نهادهای مدنی بود در این دوره فعال شدند. من تجربه‌های شخصی محدودم را کاملاً یادم است. فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی در این دوره بیشتر شد، آموزش‌های تخصصی افزایش پیدا کرد، برای مدیرانی که در کشور و در دستگاه‌های دولتی بودند دوره‌های آموزشی اهمیت پیدا کرد.

می‌خواهم بگویم، هم نهادهای مدنی در جامعه فرصت رشد پیدا کرد و هم در دستگاه نظام اداری کشور، مدیران به‌روز شدند. مسائل جدید علمی، عقلانی، نحوه اداره، حکمرانی، سازمان، برنامه‌ریزی عقلانی و این‌جور چیزها را در این دوره‌های آموزشی دوره کردند و از دل این رشد نهادهای مدنی و انباشت آموزش‌های تخصصی جدید هم جامعه قبلی فعال شد و کنشگران مدنی بیشتر به صحنه آمدند و هم نظام اداری دولت مستعد تحول شد؛ به عبارت دیگر کنشگران مرزی در این دوره رشد یافتند.

حاصل این‌ها دوم خرداد بود و دولت خاتمی. خاتمی سابقاً نماینده آیت‌الله خمینی در کیهان و بعد هم وزیر ارشاد بود و دوست جامعه مدنی بود. نیروهای روزنامه‌نگار و مدنی در دوره دولت ایشان بعد از انتخابات به‌یادماندنی دوم خرداد با آن اشتیاقی که مردم برای انتخاب فردی که بتواند آمال و آرزوهایشان را دنبال بکند به پای صندوق‌های رأی آمدند، به‌درستی شکل گرفت، اما گروه‌های پایین‌تر اقتصادی که شما هوشمندانه اشاره کردید در یک غفلت سیستماتیک جمعی قرار گرفت. من فکر می‌کنم همه ما در آن دوره؛ یعنی از سال ۷۶ تا سال‌های بعد یک کم‌توجهی جمعی نسبت به این نهادهای اجتماعی داشتیم و طبقه متوسط بیشتر مدنظر ما بود تا لایه‌ها و گروه‌های پایین‌تر اقتصادی. دوره بعدی از این طریق شکل گرفت.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۷

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/m07436 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

23 Oct, 12:03


✔️سخنان لطف‌الله میثمی در آیین یادبود شادروان مهندس علی‌اکبر طاهری

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

21 Oct, 09:01


🔸اسرائیل آبروی خودش را می‌برد و کاری از دست کسی برنمی‌آید
🔺گفت‌وگوی اندرو ناپولیتانو با پروفسور میرشایمر/ برگردان: شبنم كاظمی

فکر نمی‌کنم رقابت امنیتی امریکا و چین قابل اجتناب باشد. هر کشور قدرتمندی -مثل اتحاد جماهیر شوروی که تا قبل از تسلیم شدن آلمان در ماه مه ۱۹۴۵ قدرتمندترین کشور اروپا بود- تهدیدی برای تسلط بر تمام اروپاست. این نتیجۀ جنگ جهانی دوم است و ایالات‌متحده تحمل نمی‌کند که هیچ کشوری، آن‌طور که ما بر نیمکرۀ غربی تسلط داریم بر منطقه‌اش تسلط یابد؛ بنابراین عجیب نیست که برخلاف جنگ جهانی اول، پس از جنگ جهانی دوم در اروپا ماندیم تا اتحاد شوروی را مهار کنیم. چون کس دیگری نمی‌توانست این کار را انجام دهد و نتیجۀ نهایی آن هم جنگ سرد بود.

به عقیدۀ من، بسیاری از نخبگان سیاست خارجی امریکا نتوانسته‌اند این فکر را که جنگ سرد تمام شده و روسیه با اتحاد جماهیر شوروی برابر نیست، از سرشان بیرون کنند. روسیه تهدیدی برای فتح تمام اوکراین نیست، چه برسد به بخش بزرگی از شرق اروپا یا کل اروپا. ما باید روابط خوبی با روس‌ها داشته باشیم. الآن اوکراین باید کاملاً دست‌نخورده می‌بود و این واقعیت که امروز شاهد چنین وضعیت فاجعه‌باری در اوکراین هستیم تا حد زیادی به دلیل ناتوانی ما در کار کردن با روس‌هاست.

مسئلۀ بزرگ دیگری که نباید فراموش کنیم این است که روس‌ها در مسائلی مانند حقوق هم‌جنس‌گرایان و غیره دیدگاه بسیار محافظه‌کارانه‌ای دارند و نسبت به این تنوع، برابری آن‌ها، حقوق این اقلیت‌ها و برنامه‌هایی مثل اینکه در غرب لیبرال بسیار محبوب هستند، بسیار خصمانه برخورد می‌کنند. این موضوع افراد زیادی را خشمگین می‌کند.

به نظر من چینی‌ها بیشتر می‌خواهند کاری را بکنند که من اسمش را آزار و اذیت تایوانی‌ها می‌گذارم. می‌خواهند نشان بدهند که قرار نیست ساکت بنشینند و اجازه بدهند تایوان به استقلال دو فاکتو خود ادامه دهد و حتی اشاره کند که می‌خواهد کاملاً مستقل شود. این برای چینی‌ها غیرقابل‌تحمل است. من هرگز یک فرد چینی را در تمام عمرم ندیده‌ام که متعهد به بازگرداندن تایوان نباشد و واقعیت این است که ایالات‌متحده اکنون به نفع تایوان ایستاده است. این موضوع را برای چین بسیار دشوار می‌کند که به فکر بازپس‌گیری تایوان از طریق نظامی باشد. اینکه تایوانی‌ها یک روز تصمیم بگیرند که بخشی از چین شوند، اتفاق نخواهد افتاد؛ بنابراین چینی‌ها در یک موقعیت دشوار قرار دارند و کاری که می‌کنند این است که هر ماه سیاست‌های آزاردهندۀ خود را افزایش می‌دهند.

من فکر می‌کنم اسرائیل فقط اگر بخواهد به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کند، به امریکا نیاز دارد. تقریباً همه توافق دارند که اسرائیلی‌ها به‌تنهایی توانایی از بین بردن تأسیسات هسته‌ای ایران را ندارند. مشخص نیست که آیا ایالات‌متحده و اسرائیل با هم می‌توانند این کار را انجام دهند یا نه. امریکا شانس قابل قبولی برای دستیابی به این هدف دارد، اما اسرائیلی‌ها نمی‌توانند به‌تنهایی این کار را انجام دهند. فکر می‌کنم اسرائیلی‌ها به‌تنهایی توانایی از بین بردن تقریباً تمام اهداف دیگر را دارند و مهم‌ترین اهداف هم تأسیسات انرژی یا نفت، میدان‌های نفتی و پالایشگاه‌های نفتی هستند. فکر می‌کنم اسرائیلی‌ها می‌توانند آسیب‌های زیادی وارد کنند.

تاریخ انتشار: ۱۷ اكتبر ۲۰۲۴- ۲۶ مهر ۱۴۰۳

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/ma6675 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

20 Oct, 12:19


🔸پزشکیان سوپاپ اطمینان یا فرصتی برای تغییر
🔺گفت‌وگوی لطف‌‎الله میثمی و بدرالسادات مفیدی با بهزاد نبوی

مفیدی: اصلاح‌طلبان طی سال‌های پس از دوم خرداد ۷۶ که آغاز طرح مطالبات اصلاح‌طلبانه بود، تاکنون وضعیتی پیدا کرده‌اند که هر گاه گامی در جهت تحقق این مطالبات برداشته و جلو آمده‌اند، چندی نگذشته که تحت فشار حاکمیت دو گام عقب رفته‌اند؛ به این معنا که به جای دستیابی به حداکثرها ناچار به پذیرش حداقل‌ها و بعضاً کمتر از حداقل‌های قبل‌تر شده‌اند. شما وضعیت الآن را که آقای پزشکیان به‌عنوان نامزد اصلاح‌طلبان رئیس‌جمهور شدند با دوره‌ای که آقای خاتمی رئیس‌جمهور بود، مقایسه کنید. ما در حال حاضر نصف فضای باز و آزادی را که در دوره اصلاحات وجود داشت، نداریم. از نظر شما چرا اصلاح‌طلبان به مرور هر چه جلو آمدیم کوتاه آمدند و عقب نشستند و به قولی با رضایت دادن به حداقل‌ها تغییر مشی داده و محافظه‌کارانه و محتاطانه عمل می‌کنند؟ آیا نباید روی شیوه اصلاحی مورد نظرتان تجدیدنظری صورت بگیرد؟ بله درست می‌فرمایید انقلاب نتیجه خوبی ندارد و من هم چون شما قائل به روش اصلاح‌طلبانه هستم، ولی اگر اصلاحات مرتباً به معنی عقب‌نشینی باشد به‌تدریج چیزی از آن باقی نمی‌ماند!

نبوی: من جامعه را که در حال توقف نمی‌بینم. واقعیت این است پیروزی خاتمی در سال ۷۶ حاکمیت را غافل‌گیر کرد. حاکمیت ما که طرفدار آزادی و دموکراسی و رأی مردم نیست و فقط می‌خواهد موجودیت خود را حفظ کند؛ بنابراین در دوره بعد تصمیم گرفت که نگذارد حادثه دوم خرداد ۷۶ تکرار شود و آوردن احمدی‌نژاد هم برای جلوگیری از دوم خرداد بود. در ماجرای اعتراضات سال ۸۸ هم که اصلاح‌طلبان فتنه‌گر خوانده شدند و با این برچسب نگذاشتند که دیگر به میدان بیایند. در سال ۹۲ هم فرد معتدل و میانه‌رویی مانند آقای روحانی که خودش عضو جامعه روحانیت مبارز بود کاندیدا شد و ما هم از او حمایت کردیم و کار درستی هم کردیم. اینکه به ما می‌گویند چرا همیشه بین بد و بدتر انتخاب می‌کنید، چون این کار عاقلانه‌ای است! طبیعی است وقتی ترمز ماشین شما در جاده‌ای می‌برد که یک طرف آن کوه است و طرف دیگر آن دره، شما حتماً به کوه می‌زنید تا به دره نیفتید، این‌طوری احتمال نجات شما به‌رغم آنکه ماشین هم داغان شود، بیشتر است. بر این اساس وقتی حاکمیت اصلاح‌طلبان را از صحنه خارج کرد، آن‌ها سراغ میانه‌روها و معتدل‌ترین‌ها حتی با گرایش اصولگرایی رفتند مثل آقای روحانی. زور ما هم محدود و معین است. آخر دوره آقای خاتمی را اگر یادتان باشد بچه‌های خودمان عبور از خاتمی را مطرح کردند، البته از اول هم همین‌طور بود ولی به هر حال در اواخر دولت خاتمی به گونه‌ای شد که فکر می‌کردند دیگر آن راه بن‌بست است. الآن هم همین‌طور است. می‌گویند اصلاً فکر کنید آقای خاتمی مجدداً آمد، او چه کاری می‌تواند انجام دهد؟ کاری از پیش نمی‌برد. آقای روحانی هم با سد محکم آتش زدن برجام در مجلس مواجه شد. طرف مقابل هم که بیکار نمی‌نشیند. طرف مقابل برای خودش کادرسازی کرده و دو سه میلیون کادر زبده و پای‌کار پیدا کرده است و از آن کادر استفاده می‌کند و با این کادر هم مانع توفیق روحانی شد.

میثمی: آقای پزشکیان حرف‌هایی در مناظره‌های انتخاباتی بیان کرد مثل اینکه ما می‌خواهیم به جای جنگ با جهان تعامل سازنده داشته باشیم یا می‌گفت ۱۵۰ میلیارد دلار صادرات و واردات داریم، ۳۰ درصد گران می‌خریم و ۳۰ درصد ارزان می‌فروشیم و درواقع شسته‌ورفته گفت سالی ۴۵ میلیارد دلار ضرر خالص است که تازه آن هم جنس بنجل به جای پول به ما می‌دهند و بعد گفت ما با روسیه قرارداد ۲۰ ساله داریم و با چین قرارداد ۲۵ ساله، ولی همین‌ها که هم‌پیمانان ما هستند نمی‌توانند در کشور ما سرمایه‌گذاری کنند. خب این یک بن‌بست است، دیگر! جالب است بعداً آقای پورمحمدی در مورد FATF هم گفت که این‌ها قبول دارند، منتها می‌گفتند شما اجرا کنید، نه دولت روحانی! در ضمن به فرض که این مسئله سیاست خارجی حل شد، اما در شرایطی که ما ثبات قانونی نداریم آیا سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی شروع می‌شود؟ ببینید اصل ۴۴ را بدون مجلس و بدون بازنگری تغییر می‌دهند، کاری به خوب و بد آن ندارم، یا گفته می‌شود اسلام سخت‌افزار است و قانون نرم‌افزار. با این اوصاف کدام سرمایه‌گذار به اینجا می‌آید و با این بی‌ثباتی قانونی سرمایه‌گذاری می‌کند؟ ما در حال حاضر غیر از مجلس چند مجمع قانون‌گذاری داریم؛ شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، نهاد جدیدی که در این مجمع به وجود آمده است، شورای‌عالی هماهنگی سران سه قوه و خب صحبت‌های مقام رهبری هم علاوه بر این موارد هست.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۷

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/x08224 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

19 Oct, 08:50


همراهان گرامی نشریه چشم‌انداز ایران

با توجه به تماس‌های مكرر از شهرستان‌های مختلف و شکایت از موجود نبودن نشریه در دكه‌ها، به اطلاع می‌رسانیم پخش نشریه از پخش اطلاعات به پخش نشر گستر تغییر یافته است؛‌ بنابراین احتمالاً توزیع در دكه‌ها دچار تغییراتی شده است.

برای دریافت راحت‌تر نشریه می‌توانید مشترك نشریه شوید:
هزینه اشتراك یكساله نشریه: یك میلیون و دویست هزار تومان
شماره کارت: 6104337377550239
به نام لطف‌الله میثمی

برای اطلاعات بیشتر و ثبت اشتراك با دفتر نشریه تماس حاصل فرمایید.
02166433207

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

16 Oct, 11:30


🔸اصلی‌ترین چالش پزشکیان؛ شکاف میان حاکمیت و ملت
✍🏻بدرالسادات مفیدی

اکنون که از استقرار دولت چهاردهم قریب به دو ماه می‌گذرد، مسعود پزشکیان با انواع و اقسام مشکلات، انتظارات و خواسته‌ها مواجه شده است. طبیعتاً او پیش از اینکه پا به این عرصه بگذارد بارها درباره ابرچالش‌های پیش‌روی کشور شنیده و برحسب توانایی و فهم خود نسبت به وسعت مشکلات برای حل آن‌ها پیش‌فرض‌هایی را در نظر گرفته است اما اینکه پیش‌فرض‌های او تا چه حد با واقعیات موجود مطابقت داشته باشد و بتواند مسائل لاینحل ایران را حل کند، نکته مهمی است که بخشی از آن در پروسه عمل قابل سنجش خواهد بود. این در حالی است که هر چه جلوتر می‌آییم علاوه بر پیچیده‌تر و کورتر شدن گره ابر چالش‌ها، بر تعداد آن‌ها نیز افزوده می‌شود. بحران در نهادهای مالی و اقتصادی کشور ناشی از تحریم‌های بین‌المللی، ورشکستگی نظام بانکی و صندوق‌های بازنشستگی و نقدینگی بالا، بحران تورم، گرانی و فقر فزاینده و وضعیت بد معیشتی و عدم توازن اقتصادی در بیشتر خانواده‌های ایرانی، بیکاری فراگیر، بحران محیط زیستی و کم‌آبی شدید، خروج مستمر سرمایه انسانی و به‌عبارت دیگر فرار مغزها از کشور، مسائلی است که هریک به‌تنهایی می‌تواند یک ملت را از پای دربیاورد. در این میان اما شاید ادعای بزرگی نباشد که پرخطرترین همه این بحران‌ها را بحران بی‌اعتمادی و شکاف بین مردم و حاکمیت دانست.

مردمی که یک دوره سخت و طولانی جنگ همراه با درگیری‌های داخلی و ترور را بلافاصله پس از پیروزی انقلاب با صبوری و ایستادگی به جان خریدند و در پی آن سال‌های متمادی با اعتماد به نظام، دست‎یابی به مطالبات خود را از طریق صندوق رأی پیگیری کردند، اما چه شد که در دو دوره انتخابات اخیر استفاده از این ابزار را کنار گذاشتند و با قهر خود میزان مشارکت را به زیر ۵۰ درصد کاهش دادند؟! پدیده مهمی که شاید وقتی در انتخابات اخیر مجلس رخ داد، حاکمیت را به فکر چاره‌ای در انتخابات بعدی که به دلیل وقوع حادثه غیرمنتظره سقوط بالگرد مرحوم رئیسی زودهنگام برگزار شد، انداخت. اینکه به مسعود پزشکیان به‌عنوان نامزد اختصاصی جبهه اصلاحات ایران در انتخابات ریاست‌جمهوری اجازه ورود به میدان رقابت داده شد، احتمالاً یکی از دلایل آن را بتوان در همین محدوده افزایش مشارکت مردم به‌منظور افزایش میزان مشروعیت نظام ارزیابی کرد. حال آنکه نتیجه این انتخابات در دو مرحله برگزاری نیز نشان داد این حد از نرمش حاکمیت که پیش از این در راستای گام دوم انقلاب و برای رسیدن به حکومت اسلامی، مسیر یکدستی و خالص‌سازی را به‌صورت شتابان طی می‌کرد، نیز نتوانست مردم ناراضی را برای آمدن به پای صندوق رأی اقناع کند.

اینک اما پزشکیان در جایگاهی قرار گرفته که خواه‌ناخواه نارضایتی اکثریت جامعه از حکمرانی پرمسئله و چالش‌برانگیز حاکمان جمهوری اسلامی دامن او را به زودی دربر خواهد گرفت. شکاف و بی‌اعتمادی گسترده میان ملت و حاکمیت ناشی از حضور و دخالت یک‌طرفه حکومت در همه ابعاد و شئون زندگی معمولی مردم و تحمیل فقط خواست و سلیقه جریان فکری حاکم در اداره کشور، بزرگ‌ترین مشکلی است که اگر رئیس دولت چهاردهم با همراهی و پشتیبانی هسته اصلی قدرت، ترمیم و بازسازی آن را در اولویت برنامه‌های خود قرار ندهد، سرنوشتی فاجعه‌بار برای کل کشور محتمل است.

شاید از همین منظر هم باشد که مسعود پزشکیان شعار اصلی خود برای پیشبرد امور کشور را وفاق ملی مطرح کرده تا در پرتو شکل‌گیری چنین وفاقی، بتواند با نرم کردن دل جریان حاکم بخشی از رفتارهایی را که ناامیدی و سرگشتگی جامعه ایرانی را به همراه داشته، مهار کند. حال آنکه بسیاری معتقدند این وفاقی که رئیس‌جمهور تاکنون پیگیر بوده است به ‎جای آنکه ملی باشد و مردم را به‌عنوان یکی از طرفین اصلی ماجرا در کنار حاکمیت پشت میز وفاق بنشاند، وفاق میان مراکز و جریانات قدرت است و در این معادله جایی برای نقش‌آفرینی اصلی مردم در نظر گرفته نشده است. طبیعتاً هم تا وقتی که بی‌اعتمادی مردم به حاکمیت رو به تزاید باشد نه‌تنها وفاق ملی موردنظر پزشکیان حاصل نخواهد شد، بلکه در حل ابرچالش‌های پیش‌روی کشور که بالاتر اشاره رفت، ناکام خواهد ماند؛ البته در عین حال نمی‌توان رابطه دوطرفه میان معضل شکاف میان مردم و حاکمیت را با ابرچالش‌های دیگر نادیده گرفت.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۷

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/x45250 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

14 Oct, 11:20


🔸طالقانی و تفسیر رهایی‌بخش از قرآن
✍🏻علی‌اکبر احمدی افرمجانی

موضوع بحث من این است که نوع تفسیر طالقانی چیست و اگر بخواهیم سنخ‌شناسی کنیم و نوع تفسیر ایشان را از سنخ و نوع تفسیر دیگران متمایز کنیم، در خصوص این تمایز چه می‌توانیم بگوییم. طالقانی چه نوع تفسیری از قرآن عرضه کرد؟ این مسئله از این نظر بسیار مهم است که در نهایت ما به نوعی مرزبندی می‌رسیم بین تلقی و تفسیر او از قرآن، با تفسیری که دیگر آموزگاران قرآن از این کتاب شریف و آسمانی به عمل آورده‌اند و احیاناً، نوری و پرتویی به دست می‌آوریم برای حل بعضی از مسئله‌هایی که امروزه با آن‌ها سر‌و‌کار داریم. همگان اطلاع دارند که در سال‌های اخیر چه مطالبی در باب تفسیر قرآن و رجوع به قرآن مطرح ‌شده و چه حوادثی به وجود آمده است. خوب است که از یک قرآن‌شناس برجسته مثل طالقانی الهام بگیریم و در حل این مسائل جدید از روش تفسیری او بهره‌مند شویم.

در باب نوع تفسیر طالقانی سخن کم گفته نشده است. برخی تلقی او از قرآن را یک تلقی سنتی به حساب می‌آورند و معتقدند طالقانی چارچوب‌شکن و چارچوب‌ستیز نبوده است، بلکه در چارچوب مألوف و سنتی در مورد قرآن می‌اندیشید و پیام قرآن را در چارچوب اندیشه‌های سنتی بیان می‌کرد. این رأی قائلان کمی ندارد، ولی این رأی مطابق با متن نیست؛ یعنی اگر کسی به تفسیر طالقانی رجوع کند، متوجه می‌شود طالقانی در چارچوب اندیشه‌های سنتی گام برنمی‌داشت. رأی، تلقی و برداشت او از قرآن، چنان نبود که در گذشته مطرح بوده باشد. می‌توان مؤیداتی برای این رأی از آثار طالقانی استخراج کرد، اما این کار به ناچار گزینشی خواهد بود و نمی‌تواند جامع و پوشش‌دهنده کلیّت کار او باشد.

نمی‌توان طالقانی را در عداد متکلمان، فیلسوفان یا فقهای گذشته قلمداد کرد و برداشت او از قرآن را چیزی از این سنخ دانست. اینکه برخی بر آن فتوای مشهور طالقانی و دوستانش در زندان تأکید می‌کنند که مخالفان ازجمله مارکسیست‌ها را نجس شمرد، یا اینکه طالقانی در جایی حکم قرآن درباره بریدن دست سارق و متجاوز را حکمی بحق دانسته است؛ این‌ها نمی‌تواند حاکی از این باشد که طالقانی در چارچوب فقه سنتی اندیشه می‌کرد؛ زیرا او هم در «پرتویی از قرآن» و هم در «اسلام و مالکیت»، صریحاً تأکید می‌کند فقه باید در چارچوب و بر مبنای عدالت حرکت کند؛ برخی تیرگی‌ها که در فقه سنتی محصول عدول از چارچوب عدالت‌اند باید با رجوع به محور عدالت مجدداً بازخوانی و بازشناسی و تصحیح شوند؛ بنابراین نمی‌توان او را در چارچوب فقه سنتی قرار داد. به‎عبارت دیگر با آنکه موارد یادشده موارد درستی هستند، اما تفسیر «پرتویی از قرآن» یا دیگر مباحث تفسیری طالقانی به چارچوب سنتی تن نمی‌دهند.

رأی دیگر در مورد تفسیر قرآن طالقانی این است که گفته‌اند تفسیر طالقانی یک قرائت انسانی از دین است و کمابیش خواسته‌اند طالقانی را در عداد متفکران لیبرال به شمار آورند و او را مدافع ارزش‌ها و آرمان‌های لیبرالی معرفی کنند؛ در اینجا نیز می‌توان مؤیداتی از اقوال و اعمال طالقانی به دست داد. تکیه طالقانی بر حقوق بشر، آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی احزاب و خصوصاً تکیه طالقانی بر مسئله شورا و تأکید او بر اینکه تمامی آحاد بشر باید در سرنوشت خودشان مشارکت و مدخلیت داشته باشند، مسائلی نیست که بتوان به‌راحتی نادیده گرفت. عظمت طالقانی در تکیه بر مواردی از این دست و پایمردی و صداقت‌ورزی در این آراست؛ در این شکی نیست، اما نمی‌توان گفت طالقانی با روح لیبرالیسم پیوندی برقرار کرده است. او صریحاً این نقد را به نظریه حقوق بشر وارد می‌داند که این نظریه به مصالح واقعی توجه نمی‌کند؛ این نقد، نقد بسیار مهمی است.

طالقانی اومانیسم خاصی را که در بن‌مایه فلسفه لیبرالیسم هست، به‌ هیچ‌ وجه تأیید نمی‌کند. پس اگر از شورا، آزادی اندیشه و آزادی مخالف حرف می‌زند و اگر حضور سه تن دگراندیش را در شورای سنندج می‌پذیرد و اعتراضی نمی‌کند و معتقد است که مخالف باید در مجلس خبرگان حاضر بشود، در این موارد او از چارچوب قرآنی و مبانی فلسفی و انسان‌شناسی خاصی که در قرآن مطرح است استفاده می‌کند، نه از مبانی فلسفی لیبرالیسم. میان آرای طالقانی در باب حقوق بشر و در باب شورا و امثالهم با آنچه لیبرال‌ها در این خصوص می‌گویند صرفاً در یک معنای کلی می‌توان اندک شباهتی یافت.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۷

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/u51907 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

13 Oct, 03:42


کلُّ مَنْ عَلیها فَان

▪️علی‌اکبر طاهری قزوینی، مرد مبارز ملی و قرآن‌پژوه، پس از ایامی چند بیماری به دیار باقی شتافت. یک عمر خدمت از طریق قرآن‌پژوهی و مبارزه با ظلم، به‌اجمال کارنامه استاد علی‌اکبر طاهری قزوینی است.

از آثار ارزشمند ایشان ترجمه قرآن مبین است که با نگاهی نواندیشانه صورت گرفته است. ایشان از حامیان و همراهان همیشگی نشریه چشم‌انداز ایران بود و از این پس جای نگاه موشکافانه و نقدهای همدلانه و همراهی‌های ایشان خالیست.

درگذشت ایشان را به خانواده و یاران و همراهان ایشان تسلیت می‌گوییم و از خداوند منان برای ایشان علو درجات و برای بازماندگان صبر و پایداری می‌خواهیم.

لطف‌الله میثمی و همکاران نشریه چشم‌انداز ایران

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

12 Oct, 09:37


🔸آیا حمایت امریکا به ضرر اسرائیل نیست؟
🔺 گفت‌وگوی اسپکتیتور تی‌وی با جان میرشایمر
برگردان: شبنم کاظمی

اگر اسرائیل نسبت به حزب‌الله تسلطی بر تشدید تنش داشت، می‌توانست پرتاب موشک‌های حزب‌الله به سمت شمال اسرائیل را متوقف کند. شکی نیست که اسرائیل می‌تواند آسیب بیشتری به لبنان و حزب‌الله وارد کند تا بالعکس. هیچ شکی در این مورد نیست، اما واقعیت این است که اسرائیلی‌ها می‌خواهند بتوانند از قدرت هوایی خود برای حل مشکلی که با حزب‌الله دارند، استفاده کنند. آن‌ها می‌خواهند پرتاب موشک‌های حزب‌الله به سمت شمال اسرائیل را برای همیشه متوقف کنند تا ۶۰ هزار آواره بتوانند به شمال نقل مکان کنند، اما نتوانسته‌اند این کار را انجام دهند.

اسرائیلی‌ها در غزه به دو هدف اصلی خود یا آنچه دو هدف اصلی خودشان اعلام کرده‌اند، نرسیده‌اند. هدف اول شکست قاطع حماس بود که می‌بینید هنوز زنده و سالم است؛ و هدف دوم نجات گروگان‌ها بود که هنوز نتوانسته‌اند آن‌ها را پس بگیرند؛ بنابراین آن‌ها در غزه گیر کرده‌اند و حالا تو دربارۀ فرستادن ارتشی که تقریباً یک سال در جنگ بوده به لانۀ زنبور صحبت می‌کنی. حزب‌الله کمین می‌کند و منتظر خواهد ماند. همچنین باید به یاد داشته باشیم اسرائیلی‌ها با قطع کردن سر حزب‌الله قطعاً پیروزی تاکتیکی چشمگیری کسب کرده‌اند. شکی در این مورد وجود ندارد، اما حزب‌الله آن رهبران را جایگزین خواهد کرد؛ و مهم‌تر اینکه ۴۰ هزار جنگجو در جنوب وجود دارد که با انواع تسلیحات تا بن دندان مسلح شده‌اند و سنگرهایی حفر کرده‌اند و انواع قابلیت‌ها را در زمین‌های ناهموار ساخته‌اند که این امر باعث می‌شود پیروزی اسرائیل در این درگیری بسیار دشوار باشد.

مدت‌هاست معتقدم اسرائیلی‌ها سعی دارند امریکایی‌ها و ایرانی‌ها را به جنگ وادارند و هم امریکایی‌ها و هم ایرانی‌ها علاقه‌ای به درگیر شدن در جنگ ندارند. خیلی واضح است آخرین چیزی که ما امریکایی‌ها می‌خواهیم وارد جنگ شدن با ایران است. ما حتی نمی‌خواهیم با حزب‌الله درگیر شویم. مدت‌هاست که سعی داریم اسرائیلی‌ها را ترغیب کنیم تا با حزب‌الله آرام‌تر برخورد کنند.

وضعیت اوکراین اساساً با وضعیت اسرائیل-امریکا فرق دارد. ایالات‌متحده رابطه‌ای با اسرائیل دارد که هیچ مشابه تاریخی ندارد. ما بدون قید و شرط به اسرائیل کمک می‌کنیم، به‌ویژه وقتی صحبت از فلسطینی‌ها باشد؛ و این تا حد زیادی به خاطر سیاست داخلی ایالات‌متحده است. این قدرت لابی اسرائیل است. ما رابطۀ خاصی داریم و هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد حمایت امریکا از اسرائیل در آینده کاهش خواهد یافت.

اگر به آنچه در نتیجۀ جنگ اوکراین اتفاق افتاده نگاه کنیم، می‌بینیم که اقتصاد ایالات‌متحده تقریباً هیچ آسیبی ندیده. درواقع، می‌توان گفت از جنگ اوکراین سود هم برده، اما این اروپایی‌ها، یعنی متحدان ما هستند که از آن جنگ آسیب اقتصادی دیده‌اند و البته اوکراینی‌ها نیز به‌شدت آسیب دیده‌اند. روس‌ها هم آسیب دیده‌اند، اما ایالات‌متحده آسیبی ندیده. ایالات‌متحده یک کشور فوق‌العاده قدرتمند است و احساس آسیب‌ناپذیری دارد، احساس اینکه می‌تواند تقریباً هر کاری را که می‌خواهد انجام دهد و حتی اگر به نتیجه‌ای که می‌خواهد نرسد، هزینۀ قابل‌توجهی نمی‌پردازد.

تاریخ انتشار: ۳۰ سپتامبر - ۹ مهر ۱۴۰۳

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/p11520 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

09 Oct, 09:00


🔸از «حق و عدالت» تا «فضاهای ممنوعه»!
✍🏻سیدعلی محمودی

مسعود پزشکیان به‌عنوان نامزد ریاست‌جمهوری در انتخابات دوره چهاردهم جمهوری اسلامی، طی فعالیت‌های انتخاباتی شعار خود را «برای ایران، با ایرانیان، بر اساس حق و عدالت» قرار داد. این گزاره با بنیان اصلی یعنی «ایران» آغاز می‌شود: هدف حفظ ایران و افزایش سرمایه‌های نهفته در آن بر مدار توسعه هماهنگ، مداوم و پایدار است، با همکاری و هم‌افزایی شهروندان ایرانی در داخل و خارج از کشور. با «ایرانیان» است که می‌توان کشور را بر اساس دانش و تجربه، نوسازی و اداره کرد.

بدیهی است مردم مالک و صاحب ‌اختیار ایران‌اند و حاکمان در تمام سطوح، کارگزاران و به‌صورت مستقیم یا از طریق مجلس نمایندگان برگزیده، مجریان منویات مردم‌اند و بر اساس حاکمیت ملی، خواسته‌های آنان را عملی می‌کنند. اراده اصلی در کشور از آنِ شهروندان است و حاکمان اراده ملی را در عمل تبلور می‌بخشند؛ نه چیزی از آن کم می‌کنند و نه چیزی بر آن می‌افزایند. آنچه حاکمان نباید از یاد ببرند آن است که آنان صاحب اختیار مردم نیستند؛ نه «قَدَرقدرت»اند و نه «قوی ‌شوکت».

اگر شهروندان بخش‌هایی از حقوق اجتماعی و سیاسیِ جمعی خود را بر اساس اراده و تصمیم شخصی، به‌طور موقت و مشروط به نمایندگانی وامی‌گذارند و آنان را بر مسند قدرت می‌نشانند این قدرت و شوکت مردم است که آن را نمایندگی می‌کنند. آنان از خودشان حق و امتیاز ویژه ندارند و باید در سیاست‌های خُرد و کلان و در چگونگی اداره کشور، تابع موکلان خود یعنی شهروندان باشند. شهروندان حق دارند مطالبات خود را از حکومتی که بر سر کار آورده‌اند، بخواهند. حاکمان باید این مطالبات را با برنامه‌ریزی‌های علمی و سازنده جامه عمل بپوشانند. نباید فراموش کرد این شهروندان هستند که مطالباتی دارند و این مطالبات را مطرح می‌کنند و خواهان تحقق آن‌ها توسط حکومت می‌شوند. حاکمان از صدر تا ذیل مطالبه‌گر نیستند. آنان باید در عمل پاسخگوی مطالبات شهروندان باشند.

در شعار پزشکیان، دو مفهوم «حق و عدالت» نیز آمده است. مراد او از حق، چنان‌که در گفتارهای خود توضیح داده است، «حقوق مردم» است. حقوق شهروندان امری ذاتی است، به این معنی که آنان به‌مثابه «غایت ذاتی و فی‌نفسه» از این حقوق برخوردارند. هیچ مقام و نهادی، حقوقی را به شهروندان تفویض نمی‌کند. این شهروندان ذی‌حق‌اند که بر مدار قرارداد اجتماعی، شماری از حقوق خود را به برگزیدگان خود می‌سپارند تا آنان کشور را بر اساس قانون اداره کنند. حاکمان برگزیده باید در برابر شهروندان پاسخگو و ملتزم به رعایت اصل شفافیت باشند و آنان را به‌عنوان پرسشگر و نقاد به رسمیت بشناسند. اگر حاکمان وفق قانون عمل نکردند، اگر خود را مافوق یا برابر قانون پنداشتند و اگر رابطه «خدایگان و بنده» را در مواجهه با شهروندان و مدیریت کشور جایگزین نظام نمایندگی کردند، باید آنچه را به‌طور موقت و مشروط به حاکمان سپرده‌اند از آنان پس بگیرند.

منبع: چشم انداز ایران شماره ۱۴۷

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/r51513 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

06 Oct, 10:16


🔸اگر شورای نگهبان بودم
✍🏻مهدی غنی

از قدیم می‌گفتند اگر را کاشتیم سبز نشد، اما اگرهای نگارنده که از آبان ۹۷ شروع شد و انگیزه‌ای جز اصلاح امور ما ایرانیان در کار نبود، به نظر نمی‌رسد چندان بی‌ثمر بوده است. تلاش این بود که خود را جای شخصیت‌های اثرگذار بگذارم و منصفانه و واقع‌بینانه حداقل آنچه را از وی در جهت پیشرفت کشور انتظار می‌رود بیان کنم. در این مسیر می‌خواستم به جای طرد و نفی و تحقیر یکدیگر بکوشیم گامی به جلو برداریم و در این راستا از خاندان پهلوی تا مسئولان فعلی و قبلی کشور یاد کردیم. در همین جا از همه آن‌ها که سعه صدر نشان داده و نگارنده را تحمل کردند باید سپاسگزاری کنم. در پی اگرهای گذشته، این بار حضور فقهای محترم شورای نگهبان رسیدم و گرچه جایگاه آنان برای روزنامه‌نگاری ناشی، حکایت دست ما کوتاه و خرما بر نخیل است، جسارتاً در عالم خیال خود را در آن جایگاه دیدم.

اگر عضو فقهای شورای نگهبان بودم، یک روز در خلوت با خدای خودم، کلاه یا عمامه خود را قاضی می‌کردم و بعضی مسائل را صادقانه، منصفانه و بی‌طرفانه بررسی می‌کردم. درست است خداوند عمر طولانی به من و همفکرانم می‌دهد، اما باید کاری کنم آن روز که دستم از این دنیا کوتاه شد و اعمال و رفتارم مانند فیلمی مستند به یادم آمد، وجدانم دچار عذاب نشود و افسوس و حسرت بی‌فایده به جانم نیفتد. اگر چنین مقام و مسئولیت بزرگی داشتم به این گفته امام صادق (ع) عمل می‌کردم که فرمود: «حاسِبوا أنْفُسَکُم قَبلَ أنْ تُحاسَبوا»، قبل از اینکه ارزیابی شوید، خود را ارزیابی کنید.

همفکران من فلسفه وجودی شورای نگهبان را در این می‌دانند که این نهاد ضامن اسلامیت نظام است، هم در وجه قانون‌گذاری مراقبت می‌کند که مصوبات مجلس که با آرای اکثریت نمایندگان موضوعیت پیدا می‌کند، خلاف شرع و قانون اساسی نباشد و هم در مورد انتخابات مراقب است فردی که به اسلام پایبند نیست وارد تشکیلات شود. مبنای این گزاره هم این است معیار اکثریت که در نظام دموکراسی وضع شده ملاک حق و باطل نیست، این معیار تنها به‌عنوان یک شیوه کاربردی و عملی برای تصمیم‌گیری است و بیانگر حقانیت و حقیقت نیست. ممکن است اکثریت بر امری توافق کنند که درست نباشد و نظر اقلیت به حقیقت نزدیک‌تر باشد. ما که طبق قانون اساسی می‌خواهیم قوانینی هماهنگ با شرع و مبانی اسلام داشته باشیم، نمی‌توانیم صرفاً به نظر اکثریت بسنده کنیم.

در مورد قوانین و انتخابات هم باید بررسی شود کدام نظر با مبانی اسلام همخوانی دارد، این کار هم مطابق اصول ۹۱ تا ۹۹ قانون اساسی بر عهده شورای نگهبان گذاشته شده است. اما شورای نگهبان چگونه تصمیم می‌گیرد و نظر اسلام را اعلام می‌کند؟ مطابق اصل ۹۶ تشخیص عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با احکام اسلام با اکثریت فقهای شورای نگهبان است؛ یعنی برای کشف نظر اسلام نهایتاً اکثریت آرا را معیار قرار داده است که در هیچ نظام لیبرالی چنین اعتباری برای اکثریت قائل نیستند. درحالی‌که ممکن است نظر اقلیت به صواب نزدیک‌تر باشد، اما چون زمان تصمیم‌گیری محدود است، کفایت مذاکرات اعلام و با رأی اکثریت یعنی چهار نفر از شش نفر تصمیم نهایی اتخاذ می‌گردد؛ بنابراین به ناچار به یک دوگانگی برمی‌خوریم که در مورد مجلس اکثریت آرا را معیار حقانیت نمی‌دانیم، ولی در مورد شورای نگهبان از ملاک اکثریت استفاده می‌کنیم. چرا از خود نمی‌پرسیم اگر اکثریت ملاک و معتبر نیست، چطور در درون شورای نگهبان ما خود با رأی اکثریت تصمیم می‌گیریم؟

در مورد انتخابات ما مدعی هستیم مردم صلاحیت افراد را نمی‌توانند تشخیص دهند، بنابراین اگر انتخابات کاملاً آزاد باشد و هرکسی بتواند نامزد شود و مردم هم هر کس را خواستند انتخاب کنند، در این صورت ممکن است افراد ناصالح یا حتی وابسته به بیگانگان به درون مجلس یا رأس نظام نفوذ کنند و موجب انحراف اساسی در کشور شوند. ولی ما که درس فقه خوانده‌ایم و به مسائل شرع آشناییم می‌توانیم حق را از باطل تشخیص دهیم. بر این اساس به خود حق می‌دهیم کاندیداهای مجلس شورای اسلامی و ریاست‌جمهوری و مجلس خبرگان را غربال کنیم و افرادی را که به نظر ما ناصالح هستند مردود و الباقی را که به نظر ما شایسته‌اند به مردم معرفی کنیم و به این ترتیب نگذاریم نظام منحرف شود و افراد ناصالح مدیریت کشور را بر عهده گیرند.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۷

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/h50255 مراجعه کنید.

چشم‌انداز ایران

01 Oct, 09:53


🔸چرایی انعطاف حاکمیت
✍🏻لطف‌الله میثمی

چهاردهمین انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در هشتم و پانزدهم تیرماه انجام شد، اما در حاشیه این رخداد انتخاباتی پرسش‌ها و مسائل بسیاری مطرح شده که مردم می‌خواهند بدانند در عمق و پشت این رخداد چه جریان‌هایی فعال بوده و چگونه می‌توان آن را ریشه‌یابی کرد

بدیهی است عوامل بسیاری در چنین رخدادی مؤثر بوده و به هیچ وجه این رخداد تک‌عاملی نیست. به نظر می‌رسد انتخابات یادشده در پی فعل‌وانفعالاتی راهبردی، سیاسی و اجتماعی بوده که برآنیم در این مورد تأملی داشته باشیم. عامل مهمی که در این تحول و انتخابات نقش داشت، دستاوردها و آمارهایی بود که در سطح معاونت وزارت «تعاون، کار و رفاه اجتماعی» انجام گرفته است. دکتر احمد میدری، معاون این وزارتخانه در دولت یازدهم و دوازدهم، تحقیقاتی درباره دهک‌های درآمدی مردم ایران انجام داده و نتایج آن‌ها نشان داده طبقه متوسط ایران به‌شدت آسیب‌پذیر شده است، به‌طوری‌که به لحاظ درآمدی، شغلی و مسکن روند تضعیف را طی می‌کند. این طبقه امکانات خود را تا حدی از دست داده است که حتی به طبقه فرودست هم تنه می‌زند. طبیعی است چنین روندی امنیت اجتماعی و تعادل جامعه را بر هم می‌زند و عوارض ناگواری چون شورش‌های خیابانی را به دنبال دارد.

به نظر من از زمان انقلاب مشروطیت تا کنون مبارزات آزادی‌خواهانه، استقلال‌طلبانه و عدالت‌طلبانه بر دوش طبقه متوسط سنگینی می‌کرده است. بار عمده مبارزات نهضت ملی ایران به رهبری دکتر مصدق در جریان قانون ملی شدن صنعت نفت و خلع‌ید هم به دوش این طبقه مبارز-مولد و هم زیرمجموعه آن بوده است که به آن «زیرِ متوسط» یا «خرده‌بورژوازی چپ» می‌گویند.

دکتر مصدق نهضت ملی را درواقع احیای قانون اساسی انقلاب مشروطیت می‌دانست. در روز سی‌ام تیرماه ۱۳۳۱، سی نفر از کنشگران به شهادت رسیدند تا یکی از بندهای قانون اساسی مشروطیت احیا شود و آن بند، این بود که مدیریت وزارت جنگ که در دست شاه بود به نخست‌وزیر وقت منتقل شود. دکتر مصدق هم بلافاصله وزارت جنگ را به وزارت دفاع تبدیل کرد.

پس از کودتای انگلیسی-امریکایی ۱۳۳۲، ضربه سختی به طبقه متوسط وارد شد، بدین معنی که به کمک درآمد نفت، واردات کالاهای مختلف از خارج به شکل روزافزونی به کشور سرازیر شد. هر تاجری می‌توانست نمایندگی یک یا چند کالای خارجی را داشته باشد. این روند تا آنجا ادامه داشت که تجارت، صنعت و بانک‌های ما به‌تدریج به خارج وابسته شدند و بخش عمده طبقه متوسط که در بستر این روند قرار گرفته بودند به «خط میانه» تبدیل شدند. «خط میانه» اصطلاحی است که در اسناد سفارت امریکا در ایران به کار برده شده است. تبدیل تدریجی طبقه متوسط به خط میانه در اثر تلاش‌های سفارت امریکا و انگلیس در ایران بود، به‌طوری‌که اسناد منتشرشده از سفارت امریکا در ایران توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام این روند را به‌خوبی نشان می‌دهد.یکی از تجار ملی و حامی دکتر مصدق که نسبتی هم با ما داشت پس از کودتا مدتی به جزیره خارک تبعید شد. پس از بیست سال یک بار که ایشان را در فرودگاه مهرآباد دیدم متوجه شدم نمایندگی ۱۵۰ کالای وارداتی را در اختیار دارد. وقتی علت را جویا شدم که این با مشی شما نمی‌خواند، گفت فضای اقتصادی به نحوی است که کار دیگری نمی‌شود کرد. به‌طوری‌که افراد مانند او کم نبودند.

هم‌زمان با کنگره جبهه ملی ایران در زمستان ۱۳۴۱ و پس از آن، شاه به تعدادی از تجار و صنعتگران که با جبهه ملی ایران همکاری داشتند گفته بود یا جبهه ملی را انتخاب کنید یا تجارت و صنعت وابسته را یا بهتر بگوییم خط میانه را؛ شاه در برابر اقتصاد ملی و مولد دکتر مصدق که ضد استعمار و ضد استبداد هم بود خود را نماد ناسیونالیسم مثبت می‌دانست، به‌طوری‌که تا آنجا که ‌توانست در جهت تضعیف نیروهای ملی و طبقه متوسط عمل کرد. استبداد و خودکامگی او به حدی فزونی گرفت که حتی سرمایه‌داری وابسته هم با او زاویه گرفت و او را تنها گذاشت. طبقه متوسط که اهداف ملی داشت، هم در دوره شاه تضعیف شد و هم پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷.

منبع: سرمقاله چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۷

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/d65258 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

29 Sep, 06:18


🔸همه‌چیز میرا است، مگر اینکه در راه خدا و در راه تکامل باشد (سوره قصص، آیه 88).

امید است که شهادت دبیرکل حزب‌الله لبنان، آقای سید حسن نصرالله و همراهانش به دست اهریمن زمان تازیانه تکاملی تلقی شده و موجب ریشه‌یابی و رشد موزون و همه‌جانبه حزب‌الله شود.

لطف‌الله میثمی

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

26 Sep, 06:49


یک‌صدوچهل‌وهفتمین شماره‌ نشریه چشم‌انداز ایران منتشر شد.

Telegram: @cheshmandaz_iran
Instagram:@cheshmandaziran
Website: cheshmandaziran.ir

چشم‌انداز ایران

12 Sep, 07:15


▪️جناب آقای دکتر حبیب‌الله پیمان، سرکار خانم مینو مرتاضی

ضایعه درگذشت شادروان محمود پیمان را به شما تسلیت می‌گوییم. خداوند روح ایشان را قرین رحمت کند.
یادشان گرامی

لطف‌الله میثمی و همکاران نشریه چشم‌انداز ایران

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

11 Sep, 12:15


🔸اگر مستبدان سخن بگویند
✍🏻مهدی غنی

راستش خیلی وقت است که در فکرم این مطلب را بنویسم، اما نمی‌دانستم از کجا شروع کنم و چگونه حرفم را بزنم که هم فهم شود و هم مستبدین محترم بهانه دستشان نیفتد و انقلابیون گرامی هم مرا عمله و جیره‌خوار مستبدین نشمارند و خلاصه نه سیخ بسوزد و نه کباب، اما دیدم در این فضای پرتلاطم چنین کاری محال است. نمی‌شود وارد دریا شد و خیس نشد. دل به دریا زدم و سر از جبهه استبداد درآوردم. بالاخره بعد از عمری ترکه‌ خوردن از استبداد، هوس کردم ساعتی هم بر مسند آن بنشینم و ببینم در این‌سو چه می‌گذرد؛ هرچه بادا باد.

اما از کدام مستبد شروع کنم؟ شکر خدا این یک ‌قلم را کم نداریم. از هر رنگ و قوم و کسوتی نمونه‌ای می‌یابی. آخرش رسیدم به دورانی که مبارزه با مستبدین در ایران ما شروع شد و ما صاحب انقلاب مشروطه و قانون اساسی شدیم. انقلابی که می‌خواست شاهان مستبد قاجار را در چارچوب قانون مقید و محدود کند؛ بنابراین رفتم توی جلد محمدعلی شاه با آن قیافه مقتدر که با توپ بستن مجلس نزد ایرانیان شناخته شده است. بعد اگر این قلم برقرار باشد، خدمت سایر مستبدین هم خواهیم رسید. همین‌ جا از همه کسانی که هنوز نشان تیغ استبداد بر تن و روانشان نمایان است پوزش می‌خواهم که نگارنده هم خود یکی از آنان است. راستش ازآنجا که ما ایرانیان علاقه زیادی به سرنگونی مستبدین و جایگزین کردن مستبد دیگر به جایش داشته‌ایم و نمی‌توانیم بنا به عادت دوهزاروچندصدساله در فضای آزاد نفس راحت بکشیم به فکرم رسید سخن گفتن از دل مستبدین، آن هم مستبدین قدیمی شاید بیشتر به دل مبارزان بنشیند، اما محمدعلی شاه هم عجب زبانش دراز است و گلایه‌هایش بسیار.

محمدعلی شاه: اول از همه به ایرانیان که قبلاً رعیت می‌نامیدمشان و حالا شهروند شده‌اند می‌گویم من ازجمله پادشاهانی بودم که حرمسرا نداشتم و تنها با یک همسر زندگی کردم و به او وفادار ماندم. حتماً می‌دانید موقع خواستگاری او شرط کرد همسر صیغه‌ای که داشتم طلاق دهم و من مستبد تسلیم شرایط او شدم؛ یعنی قبل از اینکه شما مشروطه بیاورید او مرا مشروط کرد. مادرم تاج‌الملوک ملقب به ام‌الخاقان دختر میرزا تقی‌خان امیرکبیر بود که اولین اصلاحات و اقدامات ترقی‌خواهی را بنیان نهاد، اما از بد روزگار من شاید اولین شاهی باشم که پایان عمرش را در خارج از وطن سپری کرد و بعد از من همه شاهان ایران به این بلا مبتلا شدند.

می‌دانم اغلب ایرانیان مرا به‌عنوان پادشاهی مستبد که اولین مجلس مشروطه را به توپ بست و انقلاب مشروطه را فلج کرد لعن و نفرین می‌کنند، اما من هم حرف‌هایی دارم که اینجا با شما در میان می‌گذارم. آنچه می‌گویم ممکن است پاسخ این سؤال باشد که چرا کشور ایران همواره در بند استبداد گرفتار است و گرچه عده‌ای با آن مبارزه می‌کنند، اما همچنان به اشکال مختلف بازگشت می‌کند. از مجله چشم‌انداز هم سپاسگزارم که گرچه خودش سخت با استبداد مخالف است، اما برای اولین بار اجازه داد یک مستبد هم از خودش دفاع کند.

احمد کسروی را حتماً می‌شناسید. او در کتاب تاریخش درباره شخصیت من نوشته است: «این مرد با خودکامگی بزرگ گردیده و پادشاهی را جز گردن کشیدن و فرمان راندن نمی‌شناخت و کنون که در هنگام جوانی به تاج و تخت رسیده بود، این بر وی سنگین می‌افتاد که کسانی از توده در برابر او بالا افرازند و با وی گفت‌وگو از کارهای توده و کشور کنند. معنی مشروطه و سود همدستی با توده چیزهایی بود که به مغز او راه نمی‎یافت». من نمی‌خواهم گفته او را تکذیب کنم. کاملاً تحلیل درستی از شخصیت من کرده است. من در محیطی پرورش یافتم که شاه را سایه خدا می‌دانستند و همه علما او را حمایت می‌کردند. مردم هم از او فرمان می‌بردند. در ادبیات ما جملاتی از قبیل «چه فرمان یزدان، چه شاه» فراوان است، حتی زمانی که جدم امیرکبیر، جد دیگرم، ناصرالدین شاه را راضی کرد برای مملکت قانون اساسی تهیه کنند و چنین کردند در تعریف شرایط قانون نوشته بود: قانون باید بیان اراده شاهنشاهی و متضمن صلاح عامه خلق باشد. اختیار وضع قانون و اختیار اجرای آن را هم هر دو حق شاهنشاهی دانسته بود.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۶

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/j91530 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

05 Sep, 12:23


🔸سقف بی‌ستون
🔺گفت‌وگو با بیت‌الله ستاریان

شکست طرح‌ها ناشی از دو علت عمده است: یکی اینکه مجموعه ساختار حکومتی دولت ما در خصوص مسکن فقر شدید اطلاعاتی دارند؛ یعنی خود مسکن و مسائلش برایشان ناشناخته است. عموماً هم این طرح‌ها از جاهای مختلف کپی‌برداری شده است مثل مسکن اجتماعی، مسکن ویژه، مسکن اجاره به شرط تملیک و مسکن مهر. این‌ها از کشورهایی برداشته شده است که رویکرد ویژه‌ای در اقتصاد دارند و مشکل مسکن را تقریباً حل کرده‌اند. مشکل مسکن در ایران تفاوت‌های بسیاری با آن کشورها دارد. در ایران دهک‌های میانی و حتی میانی بالا هم درگیر چنین مشکلی هستند و به همین دلیل یکی از مشکلات بزرگ اقتصاد ما شده است.

در کشورهای دیگر بخشی از دهک‌های پایین نمی‌توانند مشکل مسکن خودشان را حل کنند و به همین دلیل دولت‌ها مداخله می‌کنند. طرح‌هایی مانند مسکن اجتماعی، مسکن شهرداری یا هر نامی ساخته می‌شود یا اجاره می‌دهند یا اجاره به شرط تملیک می‌شود، یا اشکال دیگری از مسکن اجتماعی است. آن‌ها سالانه ۳۰-۴۰ هزار مسکن به تناسب استهلاک خانه‌هایی که قبلاً ساخته‌اند تولید می‌کنند تا مشکل دهک‌های پایین را حل کنند، ولی ما برای مشکلی که بخش بزرگی از جمعیت ما را دربر گرفته است و حتی دهک‌های میانی را با مشکل مواجه کرده، سراغ این طرح‌ها رفته‌ایم. برای همین است که جواب نمی‌دهد. این طرح‌ها برای تأمین چند ده هزار مسکن است و با نیاز یک میلیون واحد مسکونی که بخش خصوصی در همه کشورها به تناسب جمعیتشان در اختیارشان قرار می‌دهد قابل قیاس نیست. مشکل این است که ما الآن یک میلیون واحد مسکونی در سال نیاز داریم ولی ۱۰۰ هزار واحد تولید می‌کنیم. در دو سال گذشته تعداد واحدهای تولیدشده کمتر از ۳۰۰ هزار واحد بوده است.

مسکن و صنعت ساختمان در همه جای دنیا در اختیار بخش خصوصی است. دولت توان چنین کاری را ندارد، اما در ایران چون سیاست‌های بالادستی و ابزار و امکانات طوری طراحی شده که در دست بخش‌های دولتی یا خصولتی قرار بگیرد، این‌ها در اختیار بازار قرار نمی‌گیرد. درواقع باید این ابزار در اختیار بازار باشد تا بگوییم اقتصاد آزاد است. بخش خصوصی در ایران ۹۵ تا ۹۷ درصد از تهیه مسکن را در اختیار دارد، اما ابزار و امکانات در اختیار دولت‌هاست. گاهی تسهیلاتی به بخش خصوصی مرحمت می‌کند که این هم یکی از ده‌ها ابزار مالی است که باید طوری طراحی می‌شد که در اختیار بازار باشد تا بتواند فعالیت کند. بخش خصوصی کشورهای اطراف ما جواب نیازهای جامعه‌شان را می‌دهند، حتی برای همسایه‌های خودشان هم بازار ایجاد می‌کنند، چرا بخش خصوصی ما نمی‌تواند؟ به همین دلایلی که گفتم.

شاکله اقتصادی ما این‌طور است که دولت متولی همه‌چیز است همه منابع، همه درآمدها، بانک‌ها، بانک مرکزی در اختیار دولت است در این اقتصاد قابلیت و پتانسیل و توانایی بخش خصوصی بیش از تولید یک‌پنجم این نیاز نیست. همان یک‌پنجم را که گفتم می‌توانیم هم بخش خصوصی می‌تواند. خود دولت که هیچ نمی‌تواند. باید این اقتصاد باز باشد باید ابزارهای مالی وسیعی در اختیار گرفته بشود تا بتوانیم از این ابزارهای مالی استفاده بکنیم و بخش خصوصی بتواند تولید بکند. مابقی طرح‌های دیگر که در این حاشیه داده می‌شود عموماً کمک است نه اینکه اصل طرح باشد؛ یعنی دولت‌هایی که در دنیا در بخش مسکن ویژه، مسکن اجتماعی، مسکن اجاره به شرط تملیک و مسکن مهر فعالیت دارند، هدفشان گروه خاص و کوچکی است که توانایی تأمین سرپناه ندارند. با این طرح‌ها این مشکل حل می‌شود، نه اینکه بخواهیم مشکل به این بزرگی را با طرح‌های کوچک حل کنیم.

ما دو نوع صنعت اجاره‌داری داریم. یکی صنعت اجاره‌داری در بخش خصوصی است و ما در این حوزه ۷ میلیون واحد مسکونی داریم. این یعنی یک صنعت اجاره‌داری بسیار قوی و پیشرفته. ۳۰ درصد از خانه‌های ما الآن اجاره‌ای است. قرار نیست همه مالک خانه باشند، قرار است همه سرپناه داشته باشند، ولی مشکل اینجا شده که چون قیمت مسکن بالاست، اجاره‌اش هم بالاست و این اجاره آن‌قدر بالا رفته که گاهی از درآمد روزانه یک نفر خارج شده است. هزینه مسکن باید در سبد خانوار حدود ۱۵ درصد باشد؛ یعنی شما با حدود یک ساعت کار روزانه بتوانید اجاره‌تان را تأمین کنید. مابقی حدود شش ساعت و نیم باید صرف خوردوخوراک و پوشاک و تفریح شود؛ اما در ایران شما حتی اگر هشت ساعت هم کار کنید باز نمی‌توانید فقط هزینه مسکن را تأمین کنید. باید شش ساعت هم کار اضافه انجام دهید تا فقط بتوانید صاحبخانه را راضی کنید؛ چون مسکن گران است.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۶

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/w30341 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

03 Sep, 12:10


🔸مسکن نیاز یا رؤیا
🔺 گفت‌وگو با فردین یزدانی

اگر بخواهیم درباره بعد از انقلاب حرف بزنیم، به نظرم باید خیلی متفاوت نگاه کرد؛ چون مثلاً از دهه ۶۰ تا پس از جنگ، نظام حاکمیتی و اقتصادی ما یک ویژگی‌های اقتصادی و اجتماعی داشت، از دهه ۷۰ به بعد یک ویژگی داشت و در دهه ۸۰ نیز یک تحول ساختاری با توجه به تغییر حاکمیت و جناح سیاسی ایجاد می‌شود و متفاوت می‌شود، ولی در همه این‌ها باید یک نکته را رعایت کرد: اولاً مسکن و توزیع آن و بهره‌مندی خانوارهای ایرانی از تولیدات بخش مسکن که واحد مسکونی و فضای مسکونی است یک نمادی از نظام اقتصادی حاکم و ساختار قدرت اقتصادی در سطح جامعه است، چون مستغلات یک بخش مهمی از ثروت جامعه را نشان می‌دهد و توزیع مستغلات بین گروه‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی نمادی از توزیع ثروت است؛ بنابراین هر زمان که ساختار اقتصادی در راستای تا حدی ایده‌آل به سمت عدالت و به سمت بهبود نسبی حرکت کردند، هم از لحاظ اندازه اقتصاد، هم از لحاظ الگوی توزیع شاهد هستیم وضعیت مسکن هم تا حدی بهتر شده و هر زمان هم کیک درآمد ملی و اندازه اقتصاد ملی آب شده یا رشد نکرده یا سرانه‌اش تقلیل یافته در کنار آن نظام توزیع ثروت و درآمد به‌شدت مبتنی بر نابرابری رفته وضعیت مسکن هم خراب‌تر شده است. چرایی این را به نظرم باید در نظام اقتصادی اجتماعی حاکم جست‌وجو کرد.


ما در ادبیات مسکن یک شاخصی به نام index affordability داریم که آن را به توان‌پذیری خانوار ترجمه می‌کنند؛ یعنی درآمد چند سال خانوار معادل خرید یک واحد مسکونی است. الآن اگر نگاه کنید، به‌طور متوسط در تهران حدود هفده سال و در کشور شانزده سال درآمد یک خانوار است؛ یعنی اگر یک خانواده شانزده سال هیچ مصرفی نداشته باشد و درآمدش را جمع کند، می‌تواند بعد از شانزده سال یک واحد حدوداً ۸۰ متری بخرد. با این استدلال اگر یک خانوار یک‌سوم درآمدش را پس‌انداز کند حدوداً دوره انتظار برای تملک مسکن پنجاه سال است. نتیجه این است که در درجه اول یا وارد مسکن استیجاری می‌شود، بعد مسکن استیجاری چون در کانتکس اقتصاد کلان تنش و آشوب است، قیمت‌های ریل استیت۱ و تورم بالا می‌رود. در نتیجه مالک آن واحد مسکونی که اجاره می‌داد، اجاره‌ها را افزایش می‌دهد که یک بازدهی از دارایی‌اش را به دست بیاورد و آن خانواری که از ابتدا به ساکن از بازار ملکی به استیجار رفته به‌تدریج امکان استیجار در جایی که می‌توانست تصاحب کند از او صلب می‌شود. در نتیجه به مسکن سکونتگاه غیررسمی یا حاشیه، پانسیون‌ها و مسکن‌های اشتراکی می‌رود، تراکم خانوار بالا می‌رود و همین‌جوری بدمسکنی توسعه پیدا می‌کند. این وضعیت چند سال اخیر بود.


اصولاً برای اینکه یک بازار خوب کار کند و کلاه سر کسی نرود مهم‌ترین چیز این است که یک جریان شفاف اطلاعات باشد از اینکه امروز در شهر تهران این تعداد ملک با این قیمت عرضه شده است و این تعداد تقاضا هم شده است و این تعداد معاملات هم شده است؛ بنابراین فکر می‌کنم نفس خود اپلیکیشن کارکرد بسیار مثبتی دارد، حتی در قیمت‌گذاری؛ البته امکان دارد چند تا معاملات ملکی در اپلیکیشن قیمت بالاتری بگذارند، ولی چون تولید اطلاعات در مقیاس انبوه است، من خریدار هم درواقع سرچ می‌کنم و سنس می‌گیرم. اینکه گفته می‌شود اپلیکیشن ها را ببندید یا محدود کنید این کاملاً به ضرر مصرف‌کننده و متقاضی است، چون سازندگان آدم‌های حرفه‌ای هستند و به اندازه کافی اطلاعات دارند. اپلیکیشن‌ها می‌تواند به رفع عدم تقارن اطلاعاتی و به کنترل کمک کند. حقیقت این است که قیمت مسکن ناشی از بحران اقتصادی و تورم است و اپلیکیشن‌ها جز شفاف‌سازی نقشی ندارند.

بخش خصوصی برای گروه‌های کم‌درآمد بدون حمایت دولت هیچ کاری نخواهد کرد؛ یعنی درواقع دولت باید کاری بکند. اگر ما جامعه را به سه گروه کم‌درآمد، میان‌درآمد و پردرآمد تقسیم کنیم برای گروه کم‌درآمد حتماً باید مداخله دولت باشد. برای گروه میان‌درآمد و پردرآمد بخش خصوصی تولید می‌کند و آن‌ها هم می‌روند می‌خرند، برای گروه میان‌درآمد بخش خصوصی می‌تواند مؤثر باشد. چرا اکباتان مؤثر بود: اول، چون نظام تأمین مالی خوب برای آن ریختند و نظام بانکی کمک کردند؛ و دوم، چون تأمین زمین کردند؛ بنابراین دولت می‌تواند به بخش خصوصی کمک کند تا برای گروه‌های متوسط درآمد با بسته‌های متنوع سرمایه‌گذاری کمک کند و تأمین مالی از طریق نظام بانکی کاملاً هم شدنی است؛ البته اگر بخواهم در کانتکس حرف بزنم، طبقه متوسط ما دیگر بسیار نازک شده است و به معنای ده بیست سال پیش ما دیگر طبقه متوسط نداریم.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۶

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/b17268 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

31 Aug, 10:46


🔸از «ماشین رشد مستغلاتی» به مسکن اجاری در استطاعت
🔺 گفت‌وگو با اعظم خاتم

در ایران مجموعه‌ای از عوامل در سطح کلان و خرد و در حوزه سیاست و اقتصاد مشوق بحران مسکن هستند که به‌سادگی و با اقدامات موضعی رفع نمی‌شوند. اگر از منظر اقتصاد سیاسی نگاه کنیم، طبقه حاکمه با انباشت ثروت از طریق غارت منابع طبیعی و سوداگری زمین و ساختمان مشکلی که ندارد هیچ، بخش مهمی از گروه‌های ذی‌نفوذ آن به همین شیوه انباشت متکی است. شما می‌توانید این امر را در گرایش نهادهای حکومتی به تملک املاک از راه‌های غیرقانونی ببینید، حتی جناح‌هایی که دم از مستضعفان می‌زنند و مسکن مهر و مسکن ملی را راه انداختند از نظر قدرت اقتصادی متکی به بخشی از سرمایه‌داران مستغلاتی کشور هستند، پس بخش‌های مختلف طبقه حاکمه انگیزه زیادی برای مهار این سوداگری ندارد. توجه کنید ثروت ملکی بیش از سایر اشکال ثروت در انباشت‌های بعدی مؤثر است، چون به اعتبار آن می‌توان وام و اعتبار گرفت.

اقتصاد سیاسی شهری هم تحت تأثیر ائتلاف شهرداری‌ها با سرمایه مستغلاتی به انباشت ثروت از زمین و مسکن متکی است. مهم‌ترین کارکرد شهرداری‌ها در ایران اضافه کردن املاک تازه به شهر و افزایش بازدهی اقتصادی زمین از طریق افزایش تراکم ساخت بر آن است. اصلاً سایر کارکردهای شهرداری‌ها در ایران، مثل افزایش عرصه عمومی و خدمات شهری تحت تأثیر نقش آن‌ها در اقتصاد سیاسی مستغلات تعطیل شده است. عواملی هم در سطح اقتصاد کلان به کمک این روند سوداگری زمین و مسکن آمد، مثل تحریم‌ها و فرار سرمایه از بخش‌های دیگر اقتصادی به مستغلات که کمتر از سایر بخش‌ها گرفتار آثار تحریم‌های بین‌المللی و موانع مبادله تجاری با دنیاست. در کشورهای مختلف وقتی عواملی مثل شیوع کووید و رکود تولید، یا انتقال و صدور صنایع به آسیا، یا ورودِ سرمایه بین‌المللی به مستغلات شهری موجب تورم سرمایه در بخش مستغلات شد؛ چون طبقات حاکم همگی شریک قافله نبودند و دولت‌ها هم خواهان مهار آن بودند و سیاست‌های مختلفی برای مقابله با آن اتخاذ شد. نمونه آن افشاگری درباره تخلف فرماندار انتاریو، داگ فورد، در واگذاری املاک کمربند سبز شهر تورنتو به حامیانش در کسب‌وکار مستغلات بود.

ابزارهایی که این طبقات و دولت‌ها برای جلوگیری از هجوم سرمایه به مستغلات در اختیار دارند یا مالی است، یا قوانین شهری یا ابزارهای سیاسی. برای مثال آن‌ها میزان واگذاری وام‌های بانکی به سازندگان یا بهره وام مسکن به خریدار و مصرف‌کننده را کنترل می‌کنند تا تقاضای سوداگرانه در بازار کاهش یابد. یا قوانین تازه مثل مالیات از خانه خالی و خانه دوم و سوم را اجرا کردند، مکانیسم کنترل اجاره را که از قدیم داشتند استفاده کردند و مانع تخلیه خانه‌های اجاری شدند تا از ارزش مصرفی خانه در برابر ارزش مبادلاتی آن دفاع کنند.

در ایران دولت با طرح‌های نسنجیده مسکن مهر و مسکن ملی سعی کرد بخشی از این پیمانکاران و سرمایه‌های مستغلاتی را پای کار تولید مسکن برای محرومان و کم‌درآمدها بیاورد. نظام بانکی هم تسهیلات فراوانی در اختیار آن‌ها قرار داد؛ اما بدیهی بود که سوداگری مستغلات در مسکن لوکس به دلایلی که گفتیم ادامه داشت، تازه افزایش تولید در این دو طرح خودش به کمبود و گرانی زمین و مصالح و نیروی کار دامن زد. مقایسه نقش مستغلات در تولید ناخالص داخلی ایران با کشورهای دیگر این تورم و بزرگ‌شدگی مسکن را نشان می‌دهد.

حدود چهل سال پیش یک نظریه‌ای درباره «ماشین رشد شهری» در شهرهای امریکایی مطرح شد توسط یک جامعه‌شناس به نام هاروی ملوچ که بحث اصلی‌اش همین ذی‌نفعان رشد شهری بود. ملوچ می‌گفت یک الیت محلی هست که منافع زیادی در توسعه زیرساخت‌های شهری و ساخت‌وساز در آن دارد، حتی کشاندن صنایع و فعالیت‌هایی که لزوماً برای شهرها فایده زیادی ندارند. او می‌گفت این طبقه حاکمه محلی که زمین و سرمایه شهری را در دست دارد با شهرداری و فرمانداری‌ها ائتلاف «ماشین رشد» درست کرده‌اند. در ایران در دهه ۷۰ شهرداری تهران شروع کرد این ذی‌نفعان محلی را با فروش تراکم تشویق کند که وارد ائتلاف برای راه انداختن ماشین رشد در بخش ساختمانی تهران بشوند و موفق هم شد، اما بعد از او این ائتلاف ماشین رشد ساختمان مداوم بزرگ‌تر شد و حجم عملیات و رقابت آن با سایر بخش‌های اقتصادی بقیه ائتلاف‌ها و ماشین‌های رشد شهری (صنعتی و خدماتی و غیره) را نابود کرد.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۶

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/e03693 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

28 Aug, 10:14


🔸سقف کوتاه مسکن در نگاه دولت‌ها
🔺گفت‌وگو با دکتر میرطاهر موسوی

قانون اساسی در دو اصل به‌تصریح مسئله مسکن را مطرح کرده است. درواقع این دو اصل پوشش‌دهنده قالب متوسطی از دولت رفاه هم هست. قانون اساسی ما تجویز دولت رفاه به معنای کامل را نمی‌کند، اما تصویری از دولت رفاه را ارائه می‌کند که نسبتاً قابل‌توجه و مهم است: یکی اصل ۳۱ قانون اساسی است که می‌گوید: «داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آن‌هایی که نیازمند هستند به‌خصوص روستاییان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند». این اصل خوب، مهم و درخشانی هم هست، گرچه من امروز که در سال ۱۴۰۳ به این اصل نگاه می‌کنم می‌بینم نقصی دارد که در سال ۱۳۵۸ مشکل مسکن ما در روستاها نبوده. با اجرای قانون اصلاحات ارضی از دهه ۴۰ ما با موج تخلیه روستاها روبه‌رو بودیم و بیشتر مشکل مسکن در شهرها بود. اینکه به روستاها و کارگران توجه شود خیلی نکته درخشانی است، اما اینکه از شهرها غفلت شده نکته‌ای است که الآن می‌توانیم روی آن تأمل و نقد کنیم.

در جامعه‌شناسی خیلی حاشیه‌نشینی را پذیرش نمی‌کنیم؛ چراکه بیشتر به یک وضعیت جغرافیایی میل می‌کند و یک مسئله اجتماعی را بیشتر جغرافیایی نشان می‌دهد؛ لذا در جامعه‌شناسی بیشتر سعی می‌کنیم که از عبارت مسکن غیررسمی استفاده کنیم. البته تعابیری مانند مسکن نامطلوب و مسکن خودساخته هم به کار می‌رود، اما شاید مفهوم استاندارد مسکن غیررسمی باشد. وقتی می‌گوییم حاشیه‌نشینی لزوماً حاشیه شهرها را در نظر داریم و خود شهرها وارد این بحث نمی‌شود، درحالی‌که ما شاهد هستیم در ایران بخش عمده‌ای از مسکن به‌اصطلاح حاشیه‌ای در درون شهرها به وجود آمده. شما در تهران ده ونک، تپه فرحزاد، محله فرحزاد، محله بالای جمشیدآباد یا در حاشیه تهران، شهرری، قرچک، ورامین، پیشوا یا بخش‌های مهمی از اسلامشهر یا نسیم‌شهر یا خود شهرستان بهارستان را می‌بینید. درواقع مفهوم حاشیه‌نشینی دقیقاً در متن شهر شکل گرفته و دیگر نمی‌توان به آن حاشیه‌نشینی گفت؛ لذا مسکن غیررسمی شاید مفهوم دقیق‌تری باشد.

در همین سال‌های اخیر شاهد رشد قابل‌توجهی در مهاجرت از مناطق کم‌آب ایران به مناطق با منابع آب بهتر هستیم. یا در اثر ریزگردهایی که چندین استان را درگیر کرده باز شاهد مهاجرت و جابه‌جایی جمعیت در سرزمین هستیم. این جابه‌جایی گسترده جمعیت، مسکن غیررسمی و حاشیه‌نشینی را تشدید می‌کند و اجتناب‌ناپذیر است. برخی از پژوهشگران از اسکان غیررسمی و حاشیه‌نشینی به‌عنوان «آپاندیس شهری» یاد می‌کنند. این عبارت به‌نوعی به وضعیت انفجاری، برآمدگی و تورمی که حالت انفجاری در شهر دارد اشاره می‌کند. گاهی اوقات در اثر جابه‌جایی وسیع جمعیت و اسکان غیررسمی از آن تحت عنوان کوچک‎سری و بزرگ‌سری سرزمینی نام می‌برند. این بزرگ‌سری و کوچک‎سری یک رابطه حلقوی و دوسویه با تشدید نابرابری‌ها و آسیب‌های اجتماعی دارد. به این معنا که نابرابری‌های طولی و عرضی و آسیب‌های اجتماعی ناشی از نابرابری‌ها خود می‌تواند عامل مولد و تشدیدکننده اسکان غیررسمی باشد. در عین ‌حال اسکان غیررسمی می‌تواند به‌عنوان عامل تشدید نابرابری‌ها و پیدایش و تشدید آسیب‌های اجتماعی عمل کند.

در مسئله حوزه شهر باید سه مفهوم را از هم تفکیک کنیم. گاهی اوقات این سه مفهوم با هم اختلاط پیدا می‌کند؛ رشد شهری، شهرنشینی و شهرگرایی. رشد شهری همان‌طور که از نام آن پیداست رشد کمّی جمعیت در شهرهاست که با آمار قابل ‌بررسی است. به فرآیندی شهرنشینی می‌گوییم که جمعیت چگونه از جاهای مختلف در قالب مهاجرت در شهرها یعنی جایی که سبک زندگی شهری را داشته باشد مستقر می‌شوند؛ اما شهرگرایی مسئله بسیار پیچیده‌ای است که شاید الآن بحرانی که در ایران هم داریم همین هست. شهرگرایی مربوط به شیوه‌ای از یک نوع زندگی می‌شود که الگوهای هنجاری و ارزش‌هایی را در شهر مرسوم می‌کند و ساکنین شهر بایستی این الگوها و هنجارها را رفتار و تکرار کنند و نهادینه شود. به نظر می‌رسد ما در ایران با رشد شهری و شهرنشینی فراوان روبه‌رو هستیم، ولی شهرگرایی در ایران به حد کافی اتفاق نیفتاده است.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۶

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/u94800 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

26 Aug, 11:26


🔸زیست مؤمنانه در این زمانه
🔺سخنرانی دکتر مقصود فراستخواه در جمع خصوصی «کندو»  در  فروردین ۱۴۰۳


ایمان یکی از قابلیت‌های مهم انسانی است. یکی از صورت‌های امکانی بشر  است، از جمله ساحات وجودی ماست؛ البته این ساحت ممکن است در کسانی و به عللی فعال نشود یا نیمه‏فعال باشد، اما در بخشی از مردمان این ساحات وجودی فعال می‌شود. پس می‌توانیم بگوییم دین یکی از ابعاد هستی‌شناسی بشر و از ساحات ذهن و زبان ماست و به معنی ویتگنشتاینی، یکی از فرم‌های زندگی است. کسانی با این شیوه زیست و با این زبان زندگی می‌کنند. قاعده‌ای هست که بهترین دلیل برای اینکه چیزی امکان دارد یا نه وقوع آن است.۱ ایمان به هست آن را به‌عنوان واقعیت می‌بینیم. خیلی‌ها با ایمان زندگی می‌کنند و مابازای جمعیتی دارد. ضمناً یک امر تاریخی نیز هست. به لحاظ تاریخی قدمت دارد و در دوره معاصر و حاضر نیز انواع پیمایش‌ها نشان می‌دهد افراد و گروه‌های با ایمان در جوامع هستند، هرچند با تغییرات و تکثرات که در ایمان و زیست دینی به چشم می‌خورد. پس ایمان یک واقعیت فرهنگی، ذهنی، انسانی، روانی و اجتماعی است.

ایمان ساحتی متمایز از سایر ساحات ذهن و زبان مردمان است. مثلاً از فلسفه به‌عنوان ساحتی دیگر از ذهن آدمی، متمایز است، چون فلسفه تقلای معطوف به حقیقت است، ولی ایمان معطوف به یک امر قدسی و استعلایی است. پس ایمان چیزی متمایز از فلسفه است. ممکن است کسی هم فلسفه بورزد و هم ایمان داشته باشد، ولی هریک از این دو ساحت تمایزهای خود را دارد. همین‌طور ایمان از دیگر ساحات نیز متمایز است. مثلاً ساحت هنر تمنای معطوف به زیبایی است، ساحت اخلاق میل معطوف به فضیلت است و ایمان از هر دو این‌ها متمایز است؛ البته ممکن است کسی از ایمانش در خلاقیت هنری استفاده بکند یا ایمانش به اخلاقش اعتلای بیشتر بدهد مثلاً حقوق دیگران را بیشتر رعایت کند، اما هنر و اخلاق اصولاً مستقل از دین و ایمان هستند و خودارجاعی دارند.

برای اخلاقی بودن هیچ لزومی به مؤمن بودن نیست، حتی بعضی ایمان‌ها ضد اخلاقی نیز هست؛ چون ایمان و دین‏ورزی توأم با خشونت و رذیلت‌های اخلاقی و دگرآزاری و مردم‌آزاری می‌شود و این را هر روز دور و بر خویش به چشم می‌بینیم، برخلاف انتظار معقول که ایمان صحیح باید به اخلاق کمک بکند اما نه‌تنها نمی‌کند برعکس ابتدایی‌ترین اخلاقیات مثل رعایت حقوق و آزادی‌های افراد و گروه‌ها در این جامعه را نابود می‌کند. ایمان از ساحت علم نیز جداست. علم کوشش نظری و تجربی و سیستماتیک برای تبیین علّی جهان است و برای خود قواعدی دارد و نباید به نام ایمان، قواعد معرفتی و روش‌شناختی علم را مخدوش کنیم. پس ایمان، ساحتی متمایز  از فلسفه، هنر، اخلاق، علم و غریزه است. غریزه عبارت از امیال معطوف به زندگی و بقا و لذت و مانند این‌هاست. ایمان، این هم نیست. پس ایمان چیست؟

ایمان تقلای معطوف به امر استعلایی است. شما یک امر استعلایی را احساس می‌کنید و مدام می‌خواهید قرب به او داشته باشید، یعنی یک امر قدسی است که مدام می‌خواهید توجه به آن داشته باشید. ایمان معطوف به رستگاری غایی و نهایی است و حیاتی فراسوی زندگی مادی در ایمان وجود دارد. ایمان متمایز است و زبان خاص خودش را دارد، دل‌بستگی‌های خاصی در ایمان است، در ایمان امید و آرامش و اعتماد است. ایمان به شما قدرت توکل و تصمیم و امید و آرامش می‌دهد.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۶

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/t79526 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran

چشم‌انداز ایران

24 Aug, 11:35


🔸فقه شیعه محصور در پدرسالاری است
🔺گفت‌وگو با فاطمه صادقی

یکی از بحث‌هایی که از دوره مشـروطه مطرح بود و برای زنان اهمیت داشت، مشارکت در انتخابات و داشــتن حق رأی بــود، حقی که تا ســال ۱۳۴۱ و تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی که مشارکت زنان در مقام رأی‌دهنده را در انتخابات هموار می‌کرد به تعویق افتاد. ظهور تدریجی گفتار زن‌ستیز، اثر مستقیمی بر حق رأی و حق انتخاب شدن زنان داشت و بــا اینکــه زنــان حــق رأی پیــدا کردند، امــا حق انتخاب شــدن آن‌ها بــا مخالفت جدی اسلام‌گرایان روبرو شد.

پس از ورود زنان به انتخابات، اطلاعیه‌های متعددی بر ضد این اقدام صادر شد. ازجمله آیت‌الله گلپایگانی انتخاب کردن و انتخاب شــدن زنان را مغایر با اسلام دانست و نسبت به آن هشدار داد. آیت‌الله مرعشی نجفی نیز در نامه‌ای به اسدالله علم به این روند اعتراض کرد. همچنین در ســال ۱۳۳۹ کتابی با عنوان زن و انتخابات زیر نظر مکارم شــیرازی منتشر شد که در آن تعدادی از مراجع و طلاب آن زمان ازجمله زین‌العابدین قربانی، محمد مجتهدشبستری، علی حجتی کرمانی، عباســعلی عمید زنجانی، حسین حقانی و مکارم شیرازی بر ضد حضور زنان در سیاست قلم زدند. مقالات مختلف این مجموعه عناوینی دارد از این قبیل است: چرا زن حق حکومت ندارد؟ آثار سوء آزادی فعلی زنان، تمدن و آزادی زنان و جز آن‌ها.تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی که به زنان حق رأی داده بود، مخالفت علما را به دنبال داشـت. ازجمله آیت‌الله خمینی در یکــی از نطق‌های خود ضد این لایحه در ۲۵ اردیبهشـت ۱۳۴۲ گفت: «ما با ترقی زن‌ها مخالف نیســتیم. ما با این فحشا مخالفیم. با این کارهای غلط مخالفیم. مگر مردها در این مملکت آزادند که زن‌ها [آزادی] داشته باشند؟ مگر آزاد زن و آزاد مرد با لفظ درست می‌شود؟»

پس از انقلاب، اول لایحه حمایت از خانواده لغو شد که مشکلات زیادی را به بار آورد، چون به مردان اجازه می‌داد هر زمان بخواهند همسر خود را طلاق دهند و همسر دیگری اختیار کنند. یک نوع آنارشی به وجود آمد که آقایان خود ناچار شدند از نو قاعده بگذارند. بعد هم ماجرای حجاب اجباری که مخالفت زنان را به دنبال داشت و تا به امروز ادامه دارد، اما یکی از مسائلی که کمتر در مورد آن صحبت شده مخالفت علما ازجمله آقای خمینی با رئیس‌جمهور شدن زنان پس از انقلاب است. خانم گرجی در مذاکرات قانون اساسی به آن اشاره کرده است. او می‌گوید خود امام به او چنین گفته است. آدم‌های دیگر هم این مطلب را تأیید کرده‌اند؛ البته باید این نکته را متذکر بشوم که آقای خمینی هرچند در دهه ۴۰ با حق رأی زنان مخالف بود، اما به خاطر شرکت گسترده زنان در انقلاب ۵۷، نخواست یا نتوانست با حق رأی آنان مخالفت کند، ولی با انتصاب آن‌ها در پست‌های سیاسی به‌ویژه ریاست‎جمهوری مخالفت کرد و این مسئله به نحوی در قانون اساسی ایران با تأکید بر «رجال» انعکاس پیدا کرده است که نوعی تقیه و پنهان‌کاری به شمار می‌آید، ولی معنای روشنی دارد.

در چند سال اخیر اما تحولی در حوزه اتفاق افتاده که در پی آن بعضی از طلاب جوان‌تر به این درک رسیده‌اند که باید فقه را بر اساس تحولات اجتماعی به‌روز کنند. آثاری هم در این زمینه تولید شده است. ازجمله می‌توان به آقای موسوی عقیقی اشاره کرد که کتابی با عنوان زنان در آرای فقهی (نشر نگاه معاصر) تألیف کرده است. او در این کار به بررسی احادیث مختلف در مورد حجاب، قاعدگی، دیه و جز این‌ها پرداخته و حرفش این است که این‌ها با زمانه هم‎مسیر و همراه نیستند و به بازنگری نیاز دارند. درمجموع برخلاف نسل‌های قبل که مسائل زنان را چندان جدی نمی‌گرفتند، در بین نسل‌های جدیدتر هرچه جلوتر می‌آییم این مسائل جدی‌تر گرفته می‌شود. قبلاً چیزی به اسم حقوق زن در بین فقه اسلامی و به‌ویژه فقه شیعه مطرح نبود. زن به آن معنا اساساً واجد حق نبود. یک‎سری تکالیف بود که زن باید انجام می‌داد و یک چیزهایی هم مطابق با عرف و شرع به او تعلق می‌گرفت، ولی مفهوم حقوق و حق به معنای مدرن کلمه به هیچ وجه مطرح نبوده است. نه‌فقط در مورد زنان، اصولاً مسئله حق یک مسئله جدی است، درحالی‌که در فقه اسلامی با تکلیف مواجه هستیم.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۴۶

برای مطالعه متن کامل مقاله به آدرس https://B2n.ir/x02370 مراجعه کنید.

@cheshmandaz_iran