@iranfardamag
🌲 گر چه آن کاهنهی مرگآشنا ، شاعر بزرگ روزگار ما گفتهبود : "نجات دهنده در گور خفته است" ، اما هر بار که گاهشمار تاریخ فکرها و نبوت ورق میخورد ، مفهوم نجات و رهایی به خاطر ما میآید. "گاه"ها برای متن دینهای ایرانی چندان مهم است که از مسئلهی جهان و اشیاء تا مرحلهی آفرینهی بزرگ مردمان را در بر میگیرد. این هیجان آفرینش یکتاییی مفهوم پر درنگ "نجات" در قامت انسان ، همان است که در کتاب ما ایرانیان"هَمَسپَتمَدیم" (hamas pat midim) نامیده میشود ، که در آخرین روز سال ، آدمیان پدید میشوند.
🌸 عیسی نیز نجاتِ خود بود ، همچون یک متنِ باز در خلقت انسان، در همسپتمدیمِ روشنی که در واپسین لحظههای ترس و تباهی، رخدادِ بودن و شدنِ آدمیست.
🌿 شاید میان این باورها راهی به هم باشد. در پیچ و خم این کوچه کوچه شدنهای نهان ما که از آگاهیی کوچک ولی غنیی ما میرمند ، اما در زیست و مرگ ما با ما یگانه میشوند. اگر چنین باشد ، چه بسا میان مفهوم پر ثمر مردان آذر اندیش، شهزادگان مغان ، که از کوه سلوت یا ویکتورالیس در منتهیالیه شرق ، "اییریه ویجه" ، برای زادن عیسی جمیع ملتها را خبر خوش میآورند ، نسبتِ آفرینشِ دوباره در عصر عسرت را برای یک باکرهی زاییی نجاتبخش تجدید کرده باشند.
🌹 این "گاه"ها لحن "رخداد"ها را دارند ، چنانکه پل ریکور آنها را "روایت بنیانگذار" مینامد ، و چه بهتر که ما آن را "گاهِ" مردمان بنامیم تا به جای ظهور منجیان، منجم ستارههای بخت نجات در آسمان فکر و خیال خلاق خود باشیم.
☘️ با این وصف ، کریسمس اگر چه در خیالِ مردمان عیسویمسلک، گاهِ زایش روشنی و فرحبخشیست ، برای انسان امروز، هر"گاهِ" نشسته در خیال خلاق و فرحبخشی ، وقت خوش آرزومندی و رستگاری ست.
🍁 آدمیان در خلقت ، در زندگی و در مرگ هم سرنوشت هماند. سرشت یگانهی ما و جهان، برخیزاندنِ نجات از گورِ نجاتبخش است ، چون همرنج هستیم و چه بسا که گورهای بیشماری که در وجود یکایک ما گوهر نجات را در ما کُشته است ، ما را "معصیت" کار به نظر آرد.
🍀 ولی طریق "عصمت" در خلق و بدعتهای دوباره تعبیه است ، در باکرهزاییهای آزاد اندیشی نهان ست ، در ، عیسییِ تفکر را به مسیحِ کُنش رسانیدن است .
🌻 کریسمس وقت جهان را نو میکند ، همانگونه که نوروز رخت گیتی را تازه میکند. این جشنها "یزشن" دارد ، نیایشی و ستایشی از کار و بود گیتی ، و ، بود و باش مردمان ، که خویش را ، عیسیی درون را ، به مسیح جهان بپیوندانند و نجات را از گور وجودِ در گور خفتهی خویش برهانند، تو گویی نیایشها یا یزشن مردمان سر در شکوه قامت فراز کردن و انجام کار دارد . تو گویی ستودن نجاتبخش ، ستردن غبار فراموشی و غفلت از رخ معشوق نجات بایست بوده باشد.
🌱 ما نیز در کریسمس، تمام، یک تن میشویم ، چون بدان محتاجیم ، بدانسان که در نوروز ، بدان گونه در زایش مردمان در هَمَسپَتمدیم .
🌷...و آن شهزادگان مغان ، نیاکان خردمند ما ، که آتش ایزدان را از کوه سلوت به ناصره بردند ، گویی مفهوم نجات را در همهی روزگاران و جمیع ملتها میجویند. کریسمس باید ستایش رهایی ، آرامی جستن روانها ، و التیام جراحت اندوه به خاطر مردم کشی در سراسر زمین باشد. هر جا که دل ریشی از ستم کیشیی تجاوز به حق حیات ، قلبی بیپناه را مقروح و مجروح کرده باشد ، کریسمس خبری دارد از اینکه : آری ، اگر به سخن کاهنهی بزرگ شعر اکنون ما ، نجاتدهنده در گور خفتهاست، لیک ، نجات اما در قلب کوچک انسان ملت ما تپشی گرم دارد. "پسر انسان" ، همچون آذری که مغان با خویش به جلیله و ناصره به ارمغان بردند ، شبستان گیتی را فراخی و روشنی خواهد بخشید ، مادام که مُجَدِّدِ عصمتِ خلق و بدعتِ تازه در جمیع ملتها باشیم .
🍃 کریسمس همچون هر" گاهِ " توانبخش در میان مردمان دیگر ، عید شادمانه ، گاهِ نجاتورزانه ، و باور به پایان عصر عسرت است . ما در اقلیم همهی این گاهها مقام داریم و مقیم هر لحظهی شادورانه و نیک آیین هستیم و خواهیم بود ، زیرا ما به آگاهی ، آزادی ، خردمندی و روشن رایی ایمان راسخ میورزیم . این روز و ایام را که شادی در آن نورباران است ، بر یاران خود و بر همهی آدمیان بویژه مسیحیان جهان مبارک باد میگوییم.
🌺 ایران فردا
#کریسمس
#ایران_فردا
https://cutt.ly/PeMsrQi3
http://t.me/iranfardamag