فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era @asranarshism Channel on Telegram

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

@asranarshism


The Telegram Channel of The Federation of Anarchism Era
کانال تلگرام فدراسیون عصر آنارشیسم

www.AsrAnarshism.com
linktr.ee/asranarshism
[email protected]

Contact/تماس:@Asranarchism1

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era (Persian)

با افتخار معرفی می‌کنیم: کانال تلگرام فدراسیون عصر آنارشیسم. این کانال جدید، به عنوان یک فضای ارتباطی برای علاقمندان به انقلاب و آنارشیسم ایجاد شده است. با هدف ارائه تحلیل‌ها، مقالات و اخبار مرتبط با جریان آنارشیستی، فدراسیون عصر آنارشیسم به عنوان یک منبع قابل اعتماد برای دسترسی به اطلاعات متنوع و جذاب برای افرادی که به فلسفه آنارشیسم علاقه‌مندند، شناخته می‌شود.

با مراجعه به وب‌سایت رسمی فدراسیون عصر آنارشیسم به آدرس www.AsrAnarshism.com و دنبال کردن آنان در لینکتر ای که در bio کانال آن‌ها موجود است، شما می‌توانید به جدیدترین مطالب و اخبار آن‌ها دسترسی پیدا کنید. همچنین می‌توانید از طریق ایمیل [email protected] و یا از طریق تماس با آن‌ها در تلگرام با آی‌دی @Asranarchism1 ارتباط برقرار کنید.

با بهره‌مندی از این منبع ارزشمند، شما می‌توانید در جریان آخرین اخبار و تحلیل‌های مرتبط با جنبش آنارشیستی قرار بگیرید و به عنوان یک فعال مهم در این حوزه وارد عمل شوید. پس حتما از این فرصت شگفت‌انگیز استفاده کنید و به کانال تلگرام فدراسیون عصر آنارشیسم ملحق شوید!

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Feb, 18:57


Friends and Comrades,


This is a space for dialogue, critical inquiry, and open discussion. If you have questions about anarchism, anarchist thought, or topics related to philosophy, political science, and social sciences—or if you wish to offer a critique of these ideas—this is the platform for you.


Your questions will be acknowledged, examined, and thoughtfully discussed.
Our primary objective is not merely to defend anarchist principles, but to foster an environment where ideas can be analyzed, challenged, and explored in depth. We are committed to intellectual engagement rather than ideological promotion, believing that genuine dialogue, critical questioning, and the dissemination of knowledge are essential in paving the way for deeper understanding and a freer way Ana attitude for living.



Best respects and solidarity,

The Federation of Anarchism Era



https://t.me/anegofromworldgap

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Feb, 18:57


همراهان و هم‌قطاران گرامی،

اینجا جایی برای گفت‌وگو، تفکر و نقد است. اگر سؤالی درباره‌ی آنارشیسم، ایده‌های آنارشیستی یا موضوعاتی مرتبط با فلسفه، علوم سیاسی و اجتماعی در ذهن دارید، یا اگر نقدی به این دیدگاه‌ها وارد می‌دانید، این جمع برای شماست.

پرسش‌های شما شنیده می‌شوند، و به بحث و بررسی گذاشته خواهند شد.

هدف ما در وهله‌ی نخست، در اینجا فضایی برای تحلیل، به چالش کشیدن مفاهیم و بررسی اشکال مختلف تفکر و پدیده ها است.

بر این باوریم که پرسش‌گری، نقد و نشر دانش، راه را برای درک متقابل و گامی به‌سوی زیستنی آزادانه‌تر هموار می‌کنند.



با احترام و سپاس،

فدراسیون عصر آنارشیسم


https://t.me/anegofromworldgap

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Feb, 18:55


گزارش امروز ۱ام اسفند ماه،

دانشجویان دانشگاه علم و صنعت امروز با انتشار بیانیه ای با دانشجویان سایر دانشگاه ها و به ویژه دانشگاه تهران اعلام همبستگی کردند.

دانشجویان دانشگاه هنر اصفهان نیز به اعتراضات پیوستند.

اعتراضات کارگری و صنفی در سراسر کشور و در بین اصناف مختلف در جریان است.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Feb, 17:34


#freepalestine #stopoccupation #genocideingaza
دیالوگی بسیار جدّی و حیاتی ما بین پدر– خبرنِگار فلسطینی «أنَس الشَریف» ساکن نوارِ غَزّه – و دُخترش؛ خطاب به اَفکار همگانی جهان از جمله دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو: ما فلسطین را تَرک نمی کُنیم!
رویشِ ناگُزیر
گیرم که در باوَرتان، به خاک نشسته ام
و شاخه های جَوانم از ضَربه های تَبرهاتان، زَخمدار است
با ریشه چه می کُنید ؟
گیرم که برَ سَرِ این بام، بِنشسته در کمینِ پَرنده ای
پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید ؟
گیرم که بادِ هَرزه ی شَبگرد
با های و هوی نَعره ی مَستانه دَر گُذر باشد
با صبحِ روشنِ پُر ترانه چه می کنید ؟
گیرم که می زَنید
گیرم که می بُرید
گیرم که می کُشید
با رویشِ ناگُزیرِ جوانه چه می کُنید ؟
شعر از شهریار دادوَر / سوئد - ژانویه ۱۹۹۰
####
پدر: دُخترم
دختر: بَله
پدر: ترامپ می خواهد ما را به زور از غزّه اِخراج کُند
آیا حاضر هستی که غزه را تَرک بکنُی؟
دختر: نَخیر - می خواهم در غزه بمانم!
پدر: پس تو می خواهی در همین جا بمانی؟
دختر: بله
پدر: چرا؟
دختر: برای اینکه عاشقِ غزه هستم
پدر: عاشق غزه هستی؟
دختر: بله
پدر: بنابر این، نمی خواهی غزه را تَرک بکنی؟
دختر: نَخیر
پدر: بسیار خوب، پس با هم به « قَطر» می رویم
دختر: نََه، به قطر نمی خواهم بِروَم
پدر: به « اُردُن » چطور؟
دختر: نََه
پدر: بِه « مِصر»؟
دختر: نَه
پدر: بَه تورکیّه؟
دختر: نَه
پدر: پس به هر کشور دیگری؟
دختر: من می خواهم در همین سرزمین بمانم
پدر: پس تو می خواهی همین جا در غزه بمانی؟
دختر: بله
پدر: پس نمی خواهی غزه را ترَک بکُنی؟
دختر: دّرست است، من اَصلَن نمی خواهم (اینجا را) ترک بکُنم
پدر: تو مُطلقَن نمی خواهی (اینجا را) ترک بکنی؟
دختر: بله، دُرست است
پدر: اَصلَن؟ پس به آنان بگو: «ما نمی خواهیم این جا را ترک بکنیم!»
دختر: ما اینجا را ترک نمی کنیم!
پدر: ما ثابت قدم هستیم و در همین جا ماندگار خواهیم بود
دختر: دُرست می گوئی
پدر: ای جانم!
برگردان به زبان فارسی: هاسّه نیما گُلکار/ بهمن ماه ۱۴۰۳
Translated to Persian by Hasse-Nima Golkar / February 2025
www.youtube.com/watch?v=0FnhSw1BxLw

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Feb, 17:33


#freepalestine #stopoccupation #genocideingaza
A very serious and life-critical dialogue between a father – the Palestinian journalist “Anas al-Sharif,” living in the Gaza Strip – and his daughter; addressing global public opinion, including Donald Trump and Benjamin Netanyahu: We Will Not Leave Palestine!
"THE INEVITABLE GROWTH"
Suppose, in your belief, I have fallen to the ground,
And my young branches are wounded by the blows of your axes.
But what will you do with my roots?
Suppose you are sitting on this rooftop, lying in ambush for a bird,
And you declare flying forbidden.
But what will you do with the chicks resting in the nest?
Suppose the wandering night wind
Passes by with the wild roar of drunken cries.
But what will you do with the bright, song-filled morning?
Suppose you strike,
Suppose you cut,
Suppose you kill.
But what will you do with the inevitable sprouting of the bud?
Poem by Shahriar Dadvar / Sweden - January 1990
Translated to English by Hasse-Nima Golkar.
####
Father: (My) daughter!
Daughter: Yes!
F: Trump says he wants to force us out of Gaza. Do you want to leave Gaza?
D: No, I want to stay in Gaza
F: You want to stay here?
D: Yes
F: Why?
D: Because I love Gaza
F: Do you love Gaza?
D: Yes
F: So you don’t want to leave?
D: No
F: Alright, I want to take you to Qatar
D: Not to Qatar either
F: To Jordan then
D: No
F: To Egypt
D: No
F: To … To Turkey
D: No
F: To which country then?
D: I want to stay in this country
F: You want to stay here in Gaza?
D: Yes
F: So you’re not leaving?
D: Yes, I’m not leaving at all
F: You’re absolutely not leaving?
D: Yes
F: Not at all? Then tell them “We’re not leaving”
D: We’re not leaving!
F: We’re stay steadfastly here. My soul!
@AnasAlSharif0 / February 13, 2025
www.youtube.com/watch?v=0FnhSw1BxLw

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Feb, 16:36


بیانیه‌ی شوراهای صنفی علامه



“سایه ی وحشت بر فراز دانشگاه؛ خون مردم بر سنگفرش ناکارآمدی‌ها”

🟥 خبر ناگوار قتل امیرمحمد خالقی دانشجوی نوزده‌ساله، باری دیگر داغی بر دل‌های خونین‌مان نهاد که تحت سلطه ساختار سیاسی ناتوان و ناکارآمد، در وحشت و ناامنی، قربانی استبداد می‌شویم.

⬜️ امیرمحمد خالقی، دانشجوی نوزده ساله‌ایست که مورد حمله‌ی سارقان مسلح قرار گرفت و در پی درگیری با آنها با دو ضربه ی چاقو به قتل رسید.

🟥 خبر قتل این دانشجو هر وجدان بیداری را به فکر فرو می‌برد؛ قتلی که نه حاصل اتفاقی غیرمنتظره و اجتناب‌ناپذیر، بلکه ثمره‌ی بی‌توجهی به خطری بود که دانشجویان مدت‌هاست آن را فریاد می زنند: (فقدان امنیت)

⬜️ در سال‌های گذشته شاهد حوادث متعدد این‌چنینی از قبیل سرقت و زورگیری در اطراف محیط‌های دانشگاهی بوده‌ایم و دانشگاه‌های ایران به مانند تمام جامعه درگیر نا‌امنی هستند.

🟥 به واسطه همین ناامنی‌ها یک دانشجو کشته شد؛ اما قاتلان او فقط سارقان خیابانی نبودند؛ قاتل او سیستمی است که امنیت را قربانی بی‌کفایتی و ناکارآمدی خود کرده است و به جای تامین امنیت، با تمام قوا در پی سرکوب جامعه‌ی مدنی است.

⬜️ امنیت در این کشور خیلی وقت است معنای دیگری پیدا کرده و به ابزار و بهانه‌ای برای سرکوب و خفقان تبدیل شده است. برای نمونه وقوع این فاجعه، درست در همان روزی رخ داد که  ماموران امنیتی در آن منطقه حضور داشتند تا مانع از اعتراضاتی شوند که در سالگرد حصر رهبران جنبش سبز درحال وقوع بود.

🟥 نهاد های انتظامی که به ظاهر، مسئول حفظ امنیت هستند مدت هاست که از کارکرد اصلی خود فاصله گرفته و به ابزاری برای سرکوب جامعه تبدیل شده اند.

⬜️ قتل یک دانشجو تنها یک حادثه‌ی تلخ نیست بلکه مظهر شکست و ناکارآمدی سیستمی است که تنها اولویتش بقا است.

🟥 در برابر این جنایت به کجا می توان شکایت کرد زمانی که در پی اعتراض دانشجویان، ماموران امنیتی در اقدامی غیرقانونی وارد دانشگاه می‌شوند و به ضرب و شتم و سرکوب دانشگاه و دانشجو می‌پردازند.

⬜️ بحث ما تغییر فلان مسئول یا نصب دوربین یا ایجاد کیوسک پلیس نیست ؛ صحبت ما ساختار سیاسی‌‌ای است که خود عامل ایجاد ناامنی است.

🟥 امیرمحمد خالقی نماد همه‌ی ما بود، همه‌ی مایی که زیرسایه این ناکارآمدی نفس می‌کشیم و هرروز قربانی ناتوانی، فساد و بی‌مسئولیتی می‌شویم.

⬜️ اما ما در برابر این ظلم و ستم سکوت نمی‌کنیم و اجازه نخواهیم داد این جنایت در سکوت دفن شود. خواست ما پایان این چرخه ی ظالمانه و سیکل معیوب است، ما دیگر نمی‌خواهیم تاوان ناتوانی شما را پس دهیم.

کوتاه سخن آنکه: دیگر، جان دادن به دست شما کافی ست.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Feb, 14:24


⭕️بیانیه شورای صنفی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی در خصوص قتل امیرمحمد خالقی

«آزادی‌ام به‌طور تفکیک‌ناپذیر وابسته به آزادی همهٔ مردمان است.»
-ژان پل سارتر

    دانشگاه به مثابه نمونه‌ای تشریح شده از جامعهٔ حال حاضر است. تمامی سیاست‌ها، موازین و مفاهیم تعریف شده در جامعه، عاقبت از سوی قدرت حاکم در دانشگاه و نهادهای آن قابل مشاهده است. اگر ابژه‌ای در محیط بیرون در نوع زندگی آدمی اثرگذار باشد، بی‌شک کورسوهای مدنیت خود را در فضای آکادمیک دانشگاه بازسازی می‌کند.

    مفهوم امنیت در عصر مدرن برخلاف شرایط حال حاضر، از عمیق‌ترین نیاز‌های بشری بوده و حیات دانشجویی تنها به زیست دانشجویان در داخل محیط فیزیکی دانشگاه، خوابگاه و دیگر اماکن خلاصه نمی‌شود. رخداد شب ۲۴ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ و قتل امیرمحمد خالقی درمیان، تایید مستحکمی بر انحطاط امنیت در جامعه می‌باشد که این‌بار گریبان‌گیر خانواده دانشجویی ایران شده است. مطابق خیل گزارش‌های واصله از شرایط حاکم در دانشگاه‌های ایران می‌توان اذعان نمود که جان دانشجو هیچ‌گاه برای مسئولین وقت در اولویت نبوده و نیست؛ از امیرمهدیِ دانشگاه خواجه نصیر که در نتیجهٔ اهمال‌کاری مسئولین این دانشگاه در حوزهٔ اورژانس جان خود را از دست داد تا امیرمحمدِ دانشگاه تهران که در راستای فقدان امنیت همچون گلی در خیابان‌های پایتخت پرپر شد و قتل وی از سوی مسئولین بی‌پاسخ ماند!

    شورای صنفی دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی ضمن اعلام هم‌دردی با پیکرهٔ دانشجویی دانشگاه تهران، حمایت اکمل خود را از اعتراضات دانشجویان این دانشگاه اعلام کرده و در راستای نفی ورود نیروهای امنیتی مسلح به محیط ضد توحش دانشگاه‌ها، مطابق نص صریح قانون، این اقدام را محکوم و به مثابه لگدمال کردن تمدن فضای آکادمیک و امحا حقوق دانشجویان طلقی می‌کند؛ اعمال فضای خفقان در مقابله با اعتراض دانشجویان نتیجه‌ای جز افزودن خشم جامعه دانشجویی و غیردانشجویی در پی نخواهد داشت.

    شایسته‌سالاری، مبدل به واژهٔ ناآشنایی گردیده که سال‌هاست در انتصاب مسئولین دانشگاه و محیط آکادمیک آن نادیده گرفته می‌شود. تأمین امنیت، رفاه و حفظ آرامش این محیط اجتماعی فدای ایدئولوژی مفلوک نهادهای وابسته در دانشگاه شده است و مسائل پوشش دانشجویان و تلاش در اجرا تفکیک جنسیتی گسترده در فضای دانشگاه، این روزها تنها اولویت موجود می‌باشد.

     زخم بر گردهٔ مطالبات دانشجویی زمانی به عمق خود می‌رسد که تمامی اعتراضات صنفی دانشجویان با برچسب فعالیت سیاسی توسط نهادهای امنیتی به بیراهه کشیده می‌شود؛ مصادف با زمانی که قصور مسئولین در هیاهوی ایستادگی دانشجو جهت بازپس‌گیری حقوق اولیهٔ تضییع شده خود، نادیده گرفته می‌شود.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Feb, 07:34


Anarcho_Ai
Lyrics
Genre: Opera
@ritm_anarchy



به افغان فغان بسست نابکاران
آغاز عصرست
عصر ما
تا که شهرِ خسته خنده ببیند بر لب
به دستش بچیند هر دم
میوۀ کار

روبه‌رویتان
رهبران
تا روزِ پرشورِ شورا
ایستاده‌ایم سراسر
اگرچه برابر
آهن و آهک و آه

اگرچه برابر
خون برادر

نهایت
آغاز عصرست
عصر ما
عصر بی سرور بیاید
بپاید
به حکممان
به مشت ما



دریافتی

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Feb, 06:50


🔴  بیانیه انجمن آرمان دانشجویان علم و صنعت در حمایت از دانشجویان دانشگاه تهران

⚫️  خبر قتل دلخراش «امیرمحمد خالقی»، دانشجویی نوزده ساله، بر اثر حمله‌ی زورگیران در محدوده‌ی خوابگاه دانشگاه، جامعه‌ی دانشگاهی را در بهت و ماتم فرو برد، ضمن عرض تسلیت به خانواده، دوستان و هم‌دانشگاهیان آن مرحوم، انجمن آرمان دانشجویان علم و صنعت با اندوهی عمیق و خشمی فراوان این جنایت هولناک و غم‌انگیز را قویاً محکوم می‌کند.

🔸سال‌هاست که نسبت به افزایش ناامنی، زورگیری و سرقت در اطراف خوابگاه‌ها و محوطه‌های دانشگاهی هشدار داده‌ شده بود؛ اما اقدام مؤثری از سوی نهادهای ذی‌ربط صورت نگرفت. این مسأله نشان دهنده اولویت نداشتن امنیت دانشجوست. در حالی که در موضوعات فرعی دیگر، شاهد سخت‌گیری‌ها و نظارت‌های فراوان هستیم. نصب دوربین‌های پیشرفته با هزینه‌های هنگفت داخل دانشگاه، صرفا برای رصد دانشجویان، نمونه بارز این موضوع است.

🔸نکته قابل توجه دیگر این است که، این حادثه بار دیگه نشان داد که دانشجویان، حتی در محیط‌های دانشجویی، امنیتی در برابر نیروهای لباس شخصی ندارند. این موضوع همواره در گذشته نیز تکرار شده است. فاجعه‌ی ۱۸ تیر ۷۸ به دلیل ورود غیرقانونی و غیراخلاقی نیروهای لباس‌شخصی به داخل محوطه‌ی کوی دانشگاه شروع شده بود که باعث وجود آن رخداد دردناک شد. در جنبش مهسا نیز ما شاهد دخالت این نیرو ها در سرکوب اعتراض به‌حق دانشجویان بودیم؛ و هیچ‌کس با هیچ دلیل و توجیهی نمی‌تواند این حق بدیهی را از دانشجویان بگیرد.

🔸ما ضمن محکومیت شدید این رفتارهای غیرقانونی و غیرانسانی، تأکید می‌کنیم که دانشگاه باید فضایی امن برای طرح و پیگیری مطالبات برحق دانشجویان و اعتراض نسبت به بی‌مسئولیتی‌ها باشد نه عرصه‌ای برای ارعاب و اختناق. بدیهی است که هرگونه تداوم این رویکرد خصمانه، تنها خشم و ناامیدی را در بدنه‌ی دانشجویی افزایش می‌دهد.

🔸ما قاطعانه اعلام می‌کنیم که دانشگاه، حیاط خلوت نیروهای لباس شخصی نیست. دانشگاه، فضایی امن برای تحصیل، پژوهش و طرح مطالبات برحق دانشجویان است. تداوم این رویکرد خصمانه و امنیتی، جز افزایش خشم و ناامیدی در میان دانشجویان، نتیجه‌ای نخواهد داشت.

🔻اعتراض حق بدیهی هر فردی است و حل این مسئله در گرو رفع نگرانی‌هاست. دانشجویان، اساتید و فعالان دانشجویی صدای اعتراض خود را به گوش جامعه می‌رسانند و از پای نخواهند نشست تا امنیت و عدالت برای همه تأمین شود. ما نیز از حق دانشجویان برای اعتراض حمایت می‌کنیم

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

18 Feb, 20:15


گزارش ۳۰ ام بهمن،

امروز دانشگاه علامه به اعتراضات دانشجویی پیوست.

آن ها ضمن برگزاری تجمعی،در اصل و اساس سیاست های نظام جمهوری اسلامی را عامل فقر دانسته،و نه یک فرد را، بلکه فقر و فساد را عامل کشته شدن این دانشجو نوزده ساله معرفی کردند.

این تجمع با سرکوب حراست دانشگاه مواجه شد.


اعتراضات بازنشستگان همانند روز های پیشین امروز هم دنبال شد.

کارگران مخابراتی نیز در کنار سایر کارگران، به اعتراضات معیشتی سیاسی پیوستند.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

18 Feb, 18:21


جنگ و صلح میان ابرقدرت‌ها همیشه در راستای حفظ منافع امپریالیستی‌شان بوده است. انچه که در مذاکرات آمریکا و روسیه بدون حضور نماینده‌ای از اوکراین صورت گرفت نشانه‌ای آشکار از سلطه و اقتدار ابرقدرت‌ها بر دیگر دولت‌ها و مردم است .که دلیل ان رادر ماهیت دولت باید دانست که سلطه‌ی قدرت‌ بزرگ‌تر بر دیگر کشورها و جوامع تحت حاکمیت‌شان بنا می شود .

ابر قدرت ها همان معامله‌گران شرق و غرب، جهان انسانی را به هرج‌ومرج کشانده‌اند. جنگ‌های این دولت‌ها از برای پیشبرد منافع قدرت‌مداران است، و قربانیان آن ما مردم هستیم . آنچه برای دولت‌ها اهمیت دارد، نه عدالت است و نه آزادی، بلکه حفظ سیستم سرمایه‌داری، قدرت و سلطه‌ی آنان بر جهان.
از دیدگاه ما آنارشیست‌ها، ساختار دولت همواره منشأ بی‌عدالتی، نابرابری، سرکوب، فساد و در نهایت جنگ بوده و خواهد بود.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

18 Feb, 08:13


تعداد بازداشت‌شدگان اعتراضات دهدشت در حال افزایش بوده و هویت آن‌ها مشخص می‌شود.

یکی از این بازداشت‌شدگان شهرام نورانیان است که ماموران با خشونت و شلیک گلوله به خودروی‌اش، او را بازداشت کرده‌اند.

شهروندان بازداشت‌شده در اعتراضات اخیر دهدشت همچنان در حال افزایش است.
تاکنون هویت ۱۲ نفر از بازداشت‌شدگان توسط منابع محلی تأیید شده است.
هویت این افراد به شرح زیر است:
عاطفه طاهرنیا
امیرحسین جعفری (۱۷ ساله)
کامران بوذری (۱۶ ساله)
جابر فروغی
پوریا براتی
حسین پریسایی
علیرضا پریسایی
حمید پریسایی
احمد نورمحمدی
شهرام نورانیان
شهریار حشمت‌نسب
رضا یگانه

تعدادی از این معترضان به بازداشتگاه‌های اطلاعات سپاه دهدشت منتقل شده‌اند، در حالی که برخی دیگر به یاسوج انتقال یافته‌اند.

عاطفه طاهرنیا که پیش‌تر در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، بازداشت شده بود، همراه با امیرحسین جعفری، کامران بوذری، جابر فروغی، پوریا براتی در روز سه‌شنبه ۲۳ بهمن‌ماه توسط نیروهای ااطلاعاتی دستگیر شدند. همچنین، حسین پریسایی در روز پنجشنبه ۲۵ بهمن‌ماه بازداشت شد.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

18 Feb, 07:05


🔰بیانیه شورای صنفی دانشگاه شهید بهشتی درخصوص قتل امیرمحمد خالقی

با نهایت تأسف و اندوه، شورای صنفی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، حادثه تلخ و ناگوار قتل جناب آقای امیرمحمد خالقی، دانشجوی گرانقدر دانشگاه تهران، را که در نتیجه حمله وحشیانه سارقان مسلح به وقوع پیوست، به شدت محکوم می‌نماید.


این واقعه ناگوار که جان یک دانشجوی جوان و آینده‌دار را در محله‌ای نزدیک به کوی دانشگاه تهران گرفت، نشانه‌ای آشکار از وخامت شرایط انتظامی و امنیتی در اطراف محیط‌های دانشگاهی و افزایش تهدیدات جانی علیه دانشجویان است. چگونه است که دانشجویی در مسیر بازگشت به خوابگاه خود، که باید محیطی امن و مطمئن باشد، قربانی خشونت و ناامنی می‌شود؟

ما ضمن ابراز همدردی صمیمانه با خانواده، دوستان و هم‌دانشگاهیان این عزیز از دست‌رفته، خواستار رسیدگی فوری، دقیق و قاطع مراجع ذی‌صلاح به این جنایت دلخراش هستیم. بی‌تردید، امنیت جانی دانشجویان، که سرمایه‌های علمی و انسانی این کشور محسوب می‌شوند، بایستی از اولویت‌های اصلی مسئولان باشد و عدم برخورد قاطع با چنین حوادثی می‌تواند زمینه‌ساز افزایش ناامنی و تکرار حوادث مشابه گردد.

در سال‌های اخیر، شاهد آن بوده‌ایم که بخش عمده‌ای از تمرکز حراست دانشگاه‌ها معطوف به نظارت بر فعالیت‌های روزمره دانشجویی بوده است، در حالی که انتظار می‌رود تأمین امنیت و آرامش دانشجویان در اولویت قرار گیرد. در شرایطی که این نوع تهدیدهای جدی جان دانشجویان را به خطر می‌اندازد، اقدامات پیشگیرانه و هماهنگی مؤثر با نهادهای مربوطه می‌توانست از وقوع چنین حادثه ناگواری جلوگیری کند. این واقعه تلخ بار دیگر ضرورت بازنگری در سیاست‌های تأمین امنیت دانشگاه‌ها را یادآور می‌شود.

همچنین ما به صراحت اعلام می‌کنیم برخورد‌های قهری با اعتراض و مطالبه‌ی به‌حق دانشجویان راه حل این بحران نیست، و مسئولین باید با درک درست از وضعیت، مسئولیت‌پذیری خود را نشان داده و صدای دانشجویان را بشنوند. حفظ امنیت دانشگاه و دانشجویان تنها از طریق گفتگو، تعامل سازنده و پذیرش مطالبات برحق دانشجویان ممکن خواهد بود.

شورای صنفی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی از مسئولان انتظامی و قضایی کشور مطالبه دارد که در اسرع وقت نسبت به شناسایی و مجازات عاملان این حادثه اقدام نموده و تدابیر ویژه‌ای جهت تأمین امنیت دانشجویان در محیط‌های دانشگاهی و پیرامونی آن‌ها اتخاذ کنند. همچنین، از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری انتظار می‌رود که پیگیری‌های لازم را جهت ایجاد بسترهای ایمن برای دانشجویان در دستور کار قرار دهد.

ما بر این باوریم که ایجاد فضای امن برای دانشجویان تنها با همیاری و مسئولیت‌پذیری نهادهای اجرایی، انتظامی و دانشگاهی ممکن خواهد بود و در این مسیر، آماده هرگونه همکاری برای ارتقای امنیت جامعه دانشگاهی هست


دانشجویان متحد

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Feb, 17:59


گزارش امروز ۲۹ام بهمن ماه،


تجمعات و تحصن دانشجویی در دانشگاه تهران در محکومیت قتل هم دانشگاهی شان، و همچنین سرکوب حراست و لباس شخصی ها و محدودیت ها برای شورای صنفی، امروز ادامه یافتند.

دانشجویان دانشگاه های علامه،بهشتی و آزاد در مطالب و بیانیه هایی جداگانه بر همبستگی با دانشجویان دانشگاه تهران تاکید کردند.

کارگران نساجی امروز را نیز مانند روز های قبل در اعتصاب به سر بردند.

و تجمعات و اعتراضات پرستاران نیز دنبال شد‌.

بازنشستگان نیز تجمع و با دانشجویان اعلام همبستگی نمودند.

بر طبق رصد بازار نفت،صادرات نفت ایران در دور جدید به نصف میزان شش ماه گذشته رسیده است.

جمهوری اسلامی در تلاش برای سرکوب و مدیریت اعتراضات است.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Feb, 15:54


Anarcho_Ai
Lyrics: Anarcho_G
Genre: Expérimental
@ritm_anarchy


شکست در غبار شب
طلوع خشم حق‌طلب
به شعله بند را بسوز
به مرگشان بشو سبب

نمانده ترس در جگر، شود اگر
دروغ و ظلم، در گذر،
شود به سر
جهان شود چُنین دگر،
به این خبر:
_دهد ثمر!
که رنجمان دهد ثمر!_

عیان شده هرآن‌چه راز
سکوت شب نمانده باز
غزل بساز و بی‌نیاز
شرر بزن
بخوان به ساز:

_نمانده ترس در جگر، شود اگر
دروغ و ظلم، در گذر،
شود به سر
جهان شود چُنین دگر،
به این خبر:
_دهد ثمر!
که رنجمان دهد ثمر!_ _

ز «فضلِ شیخ»، جنون رسد!
بهار نو ز خون رسد!
به ظلمت و به رزم شب
طنین چُنین فزون رسد:

_نمانده ترس در جگر، شود اگر
دروغ و ظلم در گذر،هن
شود به سر
جهان شود چُنین دگر،
شود خبر:
_که رنجمان دهد ثمر!،
دهد ثمر!_ _

شکسته شد حصار شب
طلوع خشم این طلب
که بند بر دو دستمان
به مرگ شیخ شد سبب



...
پ.ن: در تمام دوران زندگی‌ام، برایم، نماد حقیقی روحانیت شیعه، شیخ فضل‌الله نوری بوده است و بس...

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Feb, 12:36


زندانبان هایی که فراموش نمی کنند!

اسرای آزاد شده توسط صهیونیست ها لباس هایی را برتن داشتند که روی آن ها با علامت هلوکاست نوشته شده بود که ما هرگز نمی بخشیم و هرگز فراموش نمی‌کنیم.

این احتمالا یکی از معدود دفعاتی در تاریخ باشد ‌که زندانبان هایی که شکنجه و کشتار کرده اند بر تن قربانیان شان لباس هایی را بکشند که پیام فراموش نکردن به همراه داشته باشد‌.

این پیام گرچه از طرف شکنجه گران و زندانبانان ظاهری شاید عجیب و مضحک دارد.اما در مورد صهیونیست ها به ذهنیتی مهم و قابل توجه اشاره میکند‌.
آن ها در روایت خودشان قربانیان تاریخی هستند.
و بر همین اساس هر جنایتی بکنند در این نقش تاریخی، دیده نمی شود و مصون می مانند.
و این بخش از جامعه اسرائیل خودش را همواره در وضعیت دفاع کننده ارزیابی می‌کند نه مهاجم.

آن چه امروز بر تن این اسرا نقش بسته است‌،یادآوری این مطلب می باشد.

و وظیفه ما همان طور که در ارتباط با دوران نازی ها افشای جنایتکاری فاشیست ها بود‌ و هست، امروز افشای ستمگری نظامیان و روایت پردازان صهیونیست وظیفه ما می باشد.‌‌که آن ها نه دیگر قربانی، بلکه قربانی کننده هستند.

دستی که شلاقی را بالا می برد و بر گرده ای پایین می آورد موضوعیت دارد، و آن دست حتی اگر پیش از این شلاقی خورده باشد مقدس نیست. و لازم است که مسئولیت جنایت هایش را پذیرا باشد.

پس آن ها به درستی نوشته اند که نمی بخشیم و فراموش نمی‌کنیم. آن چه در حال حاضر نابخشودنی و فراموش نکردنی است،عملکرد اسرائیل در قبال فلسطینی ها و بخشی از شهروندان اسرائیل هست. و از طرف ما نیز فراموش یا بخشیده نخواهد شد.


راوی

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Feb, 12:36


زندانبان هایی که فراموش نمی کنند!

اسرای آزاد شده توسط صهیونیست ها لباس هایی را برتن داشتند که روی آن ها با علامت هلوکاست نوشته شده بود که ما هرگز نمی بخشیم و هرگز فراموش نمی‌کنیم.

این احتمالا یکی از معدود دفعاتی در تاریخ باشد ‌که زندانبان هایی که شکنجه و کشتار کرده اند بر تن قربانیان شان لباس هایی را بکشند که پیام فراموش نکردن به همراه داشته باشد‌.

این پیام گرچه از طرف شکنجه گران و زندانبانان ظاهری شاید عجیب و مضحک دارد.اما در مورد صهیونیست ها به ذهنیتی مهم و قابل توجه اشاره میکند‌.
آن ها در روایت خودشان قربانیان تاریخی هستند.
و بر همین اساس هر جنایتی بکنند در این نقش تاریخی، دیده نمی شود و مصون می مانند.
و این بخش از جامعه اسرائیل خودش را همواره در وضعیت دفاع کننده ارزیابی می‌کند نه مهاجم.

آن چه امروز بر تن این اسرا نقش بسته است‌،یادآوری این مطلب می باشد.

و وظیفه ما همان طور که در ارتباط با دوران نازی ها افشای جنایتکاری فاشیست ها بود‌ و هست، امروز افشای ستمگری نظامیان و روایت پردازان صهیونیست وظیفه ما می باشد.‌‌که آن ها نه دیگر قربانی، بلکه قربانی کننده هستند.

دستی که شلاقی را بالا می برد و بر گرده ای پایین می آورد موضوعیت دارد، و آن دست حتی اگر پیش از این شلاقی خورده باشد مقدس نیست. و لازم است که مسئولیت جنایت هایش را پذیرا باشد.

پس آن ها به درستی نوشته اند که نمی بخشیم و فراموش نمی‌کنیم. آن چه در حال حاضر نابخشودنی و فراموش نکردنی است،عملکرد اسرائیل در قبال فلسطینی ها و بخشی از شهروندان اسرائیل هست. و از طرف ما نیز فراموش یا بخشیده نخواهد شد.


راوی

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Feb, 07:14


🔴تهران بر پاخیز. دانشگاه تهران ما را فرامی‌خواند ...


مردم آزادی‌خواه تهران و هم‌سنگران‌مان از دانشگاه‌های مختلف شهر تهران؛
فصلی است که هم‌کلاسی‌هایمان در کوی دانشگاه تهران، در محاصره نیروهای لباس‌شخصی و یگان ویژه حکومت هستند و به حمایت ما احتیاج دارند.

این دانشجویان به دادخواهی از قتل هم‌کلاسی‌شان #امیرمحمد_خالقی در کوی دانشگاه تهران، خیابان کارگر شمالی تهران، اعتراض کرده‌اند و اما پاسخ حکومت جنایتکار اسلامی به این اعتراض و دادخواهی، چیزی جز حمله و بازداشت و محاصره نبوده.

با زنجیره اتحادمان، به حمایت از دانشجویان دادخواه و معترض دانشگاه تهران برویم.
نگذاریم دوباره جنایت کوی #دانشگاه_تهران (در سال ۱۳۷۸) و جنایت #دانشگاه_شریف و #دانشگاه_آزاد_تهران_شمال (در سال ۱۴۰۱) تکرار شوند!

نهاد مستقل آزادی‌خواهان دانشگاه تهران شمال ضمن محکومیت قاطع این محاصره و اقدامات سرکوبگرانه حکومت و مقصر دانستن تمام مسئولانی که با بی‌توجهی‌های مدام منجر به وقوع این جنایت شدند، تمام هم‌دانشگاهیان آزادی‌خواه‌مان و دیگر هم‌سنگران‌مان در دانشگاه‌های سراسر تهران را فرامی‌خواند تا در دانشگاه‌هایمان و در سطوح مختلف شهر، هرگونه که می‌توانیم از دانشجویان دانشگاه تهران حمایت کنیم.
اعتراض و اعتصاب علیه این وضعیت، یک وظیفه انسانی برای ماست. این هشدار وضعیت قرمز است. کمک کنید تمامش کنیم!

🤝وعده ما:

از امشب تا اطلاع ثانوی
📍تهران، انتهای خیابان کارگر شمالی، کوی دانشگاه و دانشگاه‌های سراسر تهران



👊#به_خیابان_بازمی‌گردیم
ما تماشاچی نمی‌خواهیم، به ما ملحق شوید
✌️#زن_زندگی_آزادی

🏳️#آزادی‌خواهان_دانشگاه_تهران_شمال

📩@UniAzad_Admin
🕊ما در: Telegram

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Feb, 07:09


⭕️بیانیه‌ٔ اعلام همبستگی و حمایت جمعی از دانشجویان دانشگاه علامه از اعتراضات دانشجویان دانشگاه تهران

ما دانشجویان دانشگاه علامه حمایت قاطع خود را از اعتراضات دانشگاه تهران اعلام می‌داریم و دلیل اصلی وضع اسفبار کنونی و نیز قتل جوان دانشجو «امیر‌محمد خالقی» را شخص «علی خامنه‌ای» می‌دانیم. انسداد در راه بهبودِ وضعِ امورْ حاصلِ استبداد مطلقه‌ٔ نظام ولایی است. ما به عقب بازنمی‌گردیم، در تحلیل‌های‌مان اشتباه نمی‌کنیم و انگشت اتهام و انتقاد را نه به سوی این مدیر اصلاح‌طلب و آن مدیر اصول‌گرا، بلکه مشخصاً به سوی کسی نشانه می‌گیریم که متهم اصلی است.

تداوم حکومت ولایی به‌مثابه نابودی ایران و ایرانی است. در میانهٔ رجزخوانی‌ها و گردن‌کشی‌های بیرون از گودِ حاکمانِ جمهوری‌اسلامی برای آمریکا و اسرائیل و تلاش احمقانهٔ آن‌ها برای دستیابی به بمب اتم و لاف امنیت برای ایران، «امیر‌محمد خالقی» مظلومانه به قتل رسید؛ زیرا هزینه‌کردِ حکومت‌اسلامی نه برای امنیت ایران، بلکه همواره برای سرکوب مردم ایران بوده است. سؤمدیریتْ ذاتیِ جمهوری‌اسلامی است و نجات ایران جز با سرنگونی تخت سلطنت امکان‌پذیر نخواهد بود. بدین‌نظر، هیچ‌گونه مصالحه‌ای با دولت جمهوری‌اسلامی در کار نخواهد بود و ما دانشجویان در اتحاد و همبستگی با یکدیگر و با کل مردم ایران، برای دادخواهی از جنایات این رژیم، اعتراض خود را به اصل نظام اعلام می‌داریم.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Feb, 06:55


گزارش ۲۸ام بهمن ماه،

امروز همانند روز های گذشته تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران با تجمع و تحصن در دانشگاه به اعتراضات ادامه دادند.

همچنین تعدادی از پرستاران و کارگران نیز در ارتباط با پیگیری مطالبات افزایش دست مزد به تجمع و تظاهرات پرداختند.

قیمت دلار مجددا افزایش یافت.

و افزایش قیمت دلار ملتهب شدن بازار و گرانی بیش تر را به دنبال داشت.

در سطح شهر ها و شهرستان ها حضور ماموران لباس شخصی قابل توجه است.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Feb, 06:53


اقتصاد و آنارشیسم؟



از دیدگاه روان‌شناسی تکاملی، انسان به طور ذاتی در پی بهبود وضعیت خود و محیط پیرامون است. آثار کلاسیکی همچون The Selfish Gene (Dawkins, 1976) و مطالعات ارائه‌شده در حوزه روان‌شناسی تکاملی مانند آثار Buss (1995) نشان می‌دهند که رفتارهای اصلاحی و تلاش برای سازگاری، ریشه در نیازهای بقایی و انتقال ژنتیکی دارند. در نتیجه، فعالیت و کار نه تنها وسیله‌ای برای تولید ارزش، بلکه ابزاری برای بازسازی ساختارهای موجود در جامعه محسوب می‌شود.

با نگاهی به نارضایتی‌های موجود در نظام‌های متمرکز سرمایه‌داری، احتمال فروپاشی یا تحول عمیق این ساختارها مطرح است. در این میان، به جای ادامه فعالیت بنگاه‌های تجاری بزرگ، می‌توان شاهد ظهور شبکه‌های منعطف مبتنی بر یاری متقابل بود. این ایده برگرفته از اندیشه‌های کروپتکین در
Mutual Aid: A Factor of Evolution
است. شبکه‌های یاری متقابل، با تکیه بر تعاملات داوطلبانه و حمایت‌های متقابل، می‌توانند ساختارهای اقتصادی و اجتماعی نوینی را شکل دهند.

اگرچه کالا به عنوان واسطه‌ای در مبادلات اقتصادی از نظر نظری بی‌طرف به نظر می‌رسد، واسطه‌ها در عمل نقش بازتولید مناسبات سرمایه‌داری را ایفا می‌کنند. حتی در شرایطی که این ساختارها تحت نظارت دولت یا نهادهای دیگر باشند، ساختارهای بنیادی سرمایه‌داری پابرجا می‌مانند. از این رو، برخی تحلیل‌های انتقادی در خصوص رمزارزها مطرح شده‌اند و نشان می‌دهند که فناوری‌های نوین بدون تغییر ساختارهای اصلی، ممکن است الگوهای قدیمی انتقال ارزش را بازتولید کنند.

در مسیر شکل‌گیری ساختارهای اقتصادی نوین، نیاز به بازنگری در مفاهیم شبکه‌های یاری متقابل احساس می‌شود؛ شبکه‌هایی که از منظر اقتصاد مبتنی بر نیازها (Needs-Based Economy)، اقتصاد اشتراکی (Sharing Economy) و اقتصاد هدیه (Gift Economy) هستند. این شبکۀ منعطف در حوزه اقتصاد، مبنای ایجاد روابط انسانی مبتنی بر همبستگی و همکاری را فراهم می‌آورند.



گندم

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

16 Feb, 09:26


ما آنارشیست‌ها به اصول آزادی، برابری و ضدیت با دولت و قدرت متمرکز پایبندبم از این رو از هر نوع اعتراض مدنی و یا قهرآمیز علیه جمهوری اسلامی ایران حمایت می‌کنیم ، زیرا هر دو روش را ابزارهایی برای مقابله با ستم و سرکوب دولتی می‌دانیم . ما انارشیست ها به جای ساختارهای سلسله‌مراتبی، از خودگردانی، سازماندهی غیرمتمرکز و همکاری داوطلبانه حمایت می‌کنیم و بدین صورت انعطاف‌پذیری بیشتری داریم . از دیدگاه ما ، اعتراضات مدنی و همچنین قهرآمیز به عنوان اقدام مستقیم برای ایجاد تغییر و دفاع در برابر خشونت حکومتی مشروع تلقی می‌شوند. هدف نهایی ما آنارشیست‌ها پایان دادن به استبداد، سلسله‌مراتب قدرت و اقتدار نظام‌های مبتنی بر استثمار، و ایجاد جامعه‌ای بدون رهبر و دولت ، آزاد، عادلانه و بدون سرکوب مردمی است.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Feb, 20:06


مطلب دریافتی

بعد از جنبش *ژینا* و طنین انداز شدن شعار *ژن ژیان ئآزادی* در میان معترضان هر شعاری برای من چه از سمت چپ ایرانی و چه از سمت راست ایرانی اضافه و غیر ضروری است .این شعار فمینیستی
*زن، زندگی، آزادی* می‌تواند به‌عنوان یک شعار جامع در نظر گرفته شود که ابعاد مختلف انسانی و اجتماعی را پوشش می‌دهد:

• *زن*: نمادی از حقوق بشر، برابری جنسیتی، و مبارزه علیه تبعیض. این بخش از شعار به حقوق زنان، عدالت اجتماعی، و برابری همگانی اشاره دارد.

• *زندگی*: نشان‌دهنده کیفیت زندگی، مسائل اقتصادی، عدالت اجتماعی، رفاه، و نیازهای اساسی مانند نان، مسکن، و آموزش است.

• *آزادی*: مفهومی گسترده که شامل آزادی‌های سیاسی، حق اعتراض، آزادی بیان، و رهایی از سرکوب است.

اگر این تحلیل را بپذیریم، می‌توان گفت که *زن زندگی آزادی* یک شعار کامل و ریشه‌ای است که تمامی جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی را در بر می‌گیرد و نیازی به جایگزین کردن آن با شعارهای غیر ضروری دیگر مانند *کار، نان، آزادی* وجود ندارد. شعار دوم بیشتر بر جنبه اقتصادی تمرکز دارد، اما *زندگی* در شعار اول به شکلی گسترده‌تر آن را شامل می‌شود.

به‌عبارت‌دیگر، شعار *زن زندگی آزادی* نه‌تنها درباره آزادی‌های فردی، بلکه درباره حقوق اقتصادی، عدالت اجتماعی، و مسائل مدنی هم صحبت می‌کند و می‌تواند به‌عنوان یک چارچوب جامع برای یک جنبش گسترده باقی بماند.

علی از هانوفر

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Feb, 19:40


گزارش ۲۷ام بهمن ماه

دانشجویان متحد در چندین دانشگاه تهران فراخوان اعتراضات تا ۳۰ ام بهمن ماه را صادر کردند.
مسئول کلیه خوابگاه های دانشگاه تهران استعفا داد.
و رئیس کل پلیس تهران اعلام کرد که طرحی ویژه برای دستگیری قاتل در دستور کار است.

از ساعت دوازده و نیم ظهر،در دانشگاه تهران تجمعی اعتراضی شکل گرفت و دانشجویان مورد تهدید قرار گرفتند.

فضای سایر دانشگاه ها نیز ملتهب و ضدامنیتی بود.

پیکر دانشجو کشته شده به خاک سپرده شد و باتوجه به سنی مذهب بودن خانواده این دانشجو، مولوی عبدالحمید در پیامی ویژه این واقعه را محکوم و دادخواهی کرد.

در چندین نقطه کارگران صنعتی و پرستاران یک بیمارستان تجمعات اعتراضی صنفی و معیشتی برگزار کردند.

مردی در مرو دشت استان فارس به میدان مرکزی شهر رفت و ضمن شعار دادن بر علیه جمهوری اسلامی مردم را به قیام فرا خواند.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Feb, 19:38


تو این سن،پس از چند دهه تلاش و خدمت به جامعه ،بازنشستگان حق دارند استراحت و تفریح کنند ...
اما ...
چاره ای نمانده جز اینکه در این سرما تجمع کنند و فریاد بزنند ...
برای آنچه حق مسلمشان است...

باری این زمستان را نیز به پایان می رسانیم.


#تهران
تجمع اعتراضی بازنشستگان صنعت نفت مقابل وزارت نفت

شنبه ۲۷ بهمن‌ماه ۱۴۰۳

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Feb, 19:35


تخریب شخصیت (بی‌هویت‌سازی زندانیان، شکنجه‌ی روانی)
شکنجه‌ی جنسی (استفاده از تجاوز به‌عنوان ابزار تحقیر)
تحقیر فرهنگی (توهین به زبان، دین و هویت ملی قربانی)
این تغییر نشان می‌دهد که شکنجه در حال تبدیل‌شدن به ابزاری است که نه‌تنها بدن، بلکه هویت قربانی را هدف قرار می‌دهد. و همزمان به سمت شخصی سازی شدن بر اساس هویت قربانی پیش می رود.به علاوه یک دولت هرچه بتواند متکثر تر و خلاقانه و پیچیده تر شکنجه کنو این امر نشان دهنده اشراف امنیتی و شناختی آن است.
: آینده‌ی شکنجه – تمرکز بر قربانی یا حاکمیت؟
در نهایت، این پرسش مطرح می‌شود که آیا شکنجه‌ی مدرن بیشتر مبتنی بر هویت قربانی خواهد شد، یا همچنان به درک حکومت‌ها از اعمال رنج و بازنمایی هویت آن ها وابسته خواهد ماند؟
بررسی تاریخی و تحلیلی  نشان داد که اگرچه شکنجه در گذشته عمدتاً به‌عنوان ابزاری برای نمایش قدرت حکومت‌ها و تحمیل رنج جسمی به کار می‌رفت، اما در دوران مدرن، به ابزاری پیچیده‌تر تبدیل شده است که هویت قربانی را هدف قرار می‌دهد.
با توجه به روندهای اخیر، به‌ویژه در جنگ‌های اطلاعاتی و تعارض‌های هویتی، به نظر می‌رسد شکنجه‌ی آینده بیشتر بر نابودی روانی و اجتماعی قربانیان متمرکز خواهد شد. اما این تغییر به معنای کاهش قدرت حکومت‌ها در استفاده از شکنجه نیست، بلکه نشان‌دهنده‌ی تحول روش‌های آنان برای تحمیل کنترل است.
این پرسش همچنان باز می‌ماند:
آیا شکنجه به‌تدریج به ابزاری برای هدف‌گیری هویتی  و شخصی سازی شده برای قربانی  تبدیل خواهد شد، یا همچنان به‌عنوان ابزاری برای اعمال قدرت و ایجاد ترس  و بازنمایی هویت دولت باقی خواهد ماند؟

شکنجه، به‌عنوان ابزاری برای اعمال قدرت، در تقابل میان دو گرایش متناقض عمل می‌کند: از یک سو، دولت‌ها شکنجه را بر اساس فهم خود از امر رنج‌آور و چارچوب‌های فرهنگی و تاریخی غالب اعمال می‌کنند؛ از سوی دیگر، در دوران مدرن، با پیشروی جهان به سمت شخصی‌سازی، دولت‌ها به این درک رسیده‌اند که شکنجه‌ی مؤثرتر، شکنجه‌ای است که بر پایه‌ی هویت فردی قربانی و حساسیت‌های او شکل بگیرد. این تحول نشان‌دهنده‌ی تغییری عمیق در منطق سلطه است: دولت‌های مدرن نه‌تنها در اعمال قدرت انعطاف‌پذیرتر شده‌اند، بلکه شیوه‌های سرکوب خود را با الزامات عصر شخصی‌سازی منطبق ساخته‌اند.
این تناقض ظاهری، در واقع، بازتابی از سازوکار درونی قدرت دولت‌های مدرن است که فوکو آن را در قالب «زیست‌قدرت»  تبیین می‌کند. در این چارچوب، قدرت دیگر تنها بر بدن‌های مطیع اعمال نمی‌شود، بلکه به درون زیستِ افراد نفوذ کرده و آن‌ها را درونی‌سازی می‌کند. شکنجه نیز از یک ابزار تنبیهی عمومی به شیوه‌ای برای بازتعریف مرزهای هویت فردی تبدیل شده است. فرد شکنجه‌شده، دیگر صرفاً یک بدن معذب نیست، بلکه ابژه‌ای است که بر اساس ویژگی‌های منحصربه‌فردش به گونه‌ای متفاوت سرکوب می‌شود.
 در این وضعيت این ابژه که به‌ هومو ساکر تبدیل شده است و این گونه تعریف می‌شود که: هومو ساکر به فردی اطلاق می‌شود که از حمایت قانون خارج شده، اما همچنان تحت کنترل کامل آن قرار دارد—فردی که می‌توان او را کُشت، اما نمی‌توان برای او مراسم قربانی انجام داد. قربانی شکنجه های شخصی خواهد بود. در جوامع مدرن، این مفهوم بر گروه‌هایی اعمال می‌شود که از حوزه‌ی حمایت قانونی کنار گذاشته شده‌اند، اما در عین حال، هدف انواعی از خشونت سیستماتیک قرار دارند. شکنجه‌ی شخصی‌سازی‌شده، درواقع، تحقق مدرنِ همین وضعیت است: قربانی شکنجه درون وضعیت استثنایی قرار می‌گیرد، جایی که قانون برای او تعلیق شده، اما خودِ شکنجه در چارچوبی کاملاً تعریف‌شده و اتفاقا بر اساس رنج شخصی قربانی اعمال می‌شود.
در این راستا، دولت‌های مدرن از شکنجه نه فقط برای مجازات، بلکه برای بازتعریف و کنترل مرزهای اجتماعی و سیاسی استفاده می‌کنند. آن‌ها با مطالعه‌ی روان‌شناختی، فرهنگی و زیستی قربانی، شکنجه‌ای متناسب با حساسیت‌های فردی او طراحی می‌کنند، اما این فرآیند نه به معنای رهایی از چارچوب‌های قدرت، بلکه نشانه‌ی تکامل آن است. این امر نشان می‌دهد که گرچه شکنجه در ظاهر به سمت فردیت‌گرایی حرکت کرده، در باطن همچنان تابع منطقی است که دولت‌ها برای اعمال سلطه‌ی خود برگزیده‌اند. بنابراین، آنچه به نظر نوعی تناقض در منطق شکنجه می‌آید، درواقع، بازتابی از سازگاری دولت‌های مدرن با مقتضیات زمانه است—مقتضیاتی که خود بخشی از گفتمان حاکمیت مدرن را شکل داده‌اند.
 

راوی

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Feb, 19:34


شکنجه، هویت و حاکمیت: تحلیل تحولات معنایی و کارکردی شکنجه در نظام‌های سیاسی
مقدمه
شکنجه یکی از پایدارترین ابزارهای قدرت در تاریخ بشری بوده است. از دوران باستان تا دولت‌های مدرن، همواره از شکنجه برای تحمیل رنج، تثبیت قدرت و القای ترس استفاده شده است. اما این ابزار در طول زمان دچار تحولاتی مفهومی شده است که درک ما را از آن تغییر داده است. در این جستار، پرسش اصلی این است که آیا شکنجه در گذر زمان به ابزاری مبتنی بر هویت قربانیان تبدیل شده است یا همچنان بر اساس فهم حکومت‌ها از اعمال حداکثر رنج باقی مانده است؟
برای پاسخ به این پرسش، این موضوع از دو منظر اصلی بررسی خواهد شد:
چارچوب نظری مرتبط با قدرت، بدن و شکنجه، با تأکید بر اندیشه‌های فوکو و آگامبن
تحلیل تاریخی و فرهنگی معانی شکنجه در نظام‌های مختلف و بررسی اینکه آیا شکنجه به‌طور فزاینده‌ای هویتی شده است یا خیر
 چهارچوب  نظری
۱. قدرت، بدن و شکنجه در اندیشه‌ی فوکو
میشل فوکو در مراقبت و تنبیه (۱۹۷۵) شکنجه را در چارچوب تحول تاریخی قدرت تحلیل می‌کند. او استدلال می‌کند که در جوامع پیشامدرن، قدرت مستقیماً بر بدن اعمال می‌شد. مجازات‌های فیزیکی عمومی مانند شلاق، قطع عضو، و اعدام‌های نمایشی، بخشی از استراتژی حاکمیت بودند که نه‌تنها بدن مجرم را مجازات می‌کردند، بلکه پیام روشنی از قدرت مطلق حاکم را به جامعه می‌رساندند.
در دوران مدرن، این نمایش‌های خشن از عرصه‌ی عمومی به درون نهادهایی مانند زندان‌ها منتقل شد. قدرت، به‌جای تأکید بر بدن، به کنترل انضباطی و نظارتی تبدیل شد. شکنجه، اگرچه از خیابان‌ها و میدان‌ها حذف شد، اما در شکل بازجویی‌های روانی، حبس انفرادی، و تکنیک‌های پیشرفته‌ی تخریب روانی باقی ماند.
آگامبن  "هومو ساکر"
جورجو آگامبن مفهوم زندگی برهنه را در هومو ساکر مطرح می‌کند، یعنی زندگی‌ای که از حمایت قانونی محروم شده و تنها در وضعیت استثنایی قرار دارد. از نظر آگامبن، دولت‌های مدرن با تعریف مخالفان به دشمنان داخلی خلق مشروعیت می‌کنند و به شکنجه آن ها می پردازند.یک زندگی یا بدت برهنه شخصی است که تحت لوای دولت قرار دارد اما از تمامی حقوقی که می توانست صاحب آن ها باشد خلع شده است.و فرصتی برای بازنمایی اشکال دیگر سلطه قدرت بر هویت و بدن او فراهم است.
افراد در این وضعیت تحت شکنجه قرار می گیرند و این امر نه فقط برای تحمیل درد بلکه برای تبدیل کردن آن ها به یک هومو ساکر انجام می گیرد.
: شکنجه در فرهنگ‌های مختلف
۲. شکنجه در جوامع باستانی
در جوامع باستانی مانند مصر، روم، و ایران، شکنجه به‌عنوان یک ابزار مجازات و بازجویی استفاده می‌شد. در روم باستان، شکنجه به‌طور خاص برای بردگان و مجرمان غیربورژوازی به کار می‌رفت، که نشان از تمایز طبقاتی در کاربرد این ابزار داشت.
در امپراتوری ایران، شکنجه بیشتر برای بازجویی از جاسوسان و مخالفان سیاسی استفاده می‌شد. روش‌هایی مانند بریدن اعضای بدن و محبوس کردن در فضای تنگ، نشان‌دهنده‌ی درک حاکمان از شکنجه به‌عنوان ابزاری برای حذف دشمنان سیاسی و ایجاد درد جسمانی  بود. به علاوه این، شکنجه عضو گناهکار امری رایج به حساب می آمد که نشان دهنده درک صریح و عیان قدرت های باستانی از شکنجه است.
.۲ شکنجه در دوران مدرن
در دوران مدرن، شکنجه اشکال پیچیده‌تری به خود گرفته است. با رشد دولت-ملت‌ها و نهادهای قانونی، بسیاری از کشورها شکنجه را غیرقانونی اعلام کردند، اما این به معنای پایان یافتن آن نبود.
در نظام‌های توتالیتر قرن بیستم، شکنجه عمدتاً بر مبنای ایدئولوژیک اعمال می‌شد. در شوروی استالینی، شکنجه برای "اعتراف‌گیری" از مخالفان استفاده می‌شد. در آمریکای لاتین، دیکتاتوری‌های نظامی از تکنیک‌های شکنجه برای سرکوب نیروهای چپ‌گرا و دگراندیشان بهره می‌بردند.
 
از شکنجه‌ی فیزیکی به شکنجه‌ی هویتی
یکی از تغییرات عمده در شیوه‌های شکنجه، حرکت از شکنجه‌ی فیزیکی به شکنجه‌ی هویتی بوده است. در گذشته، شکنجه عمدتاً به هدف تحمیل رنج جسمی انجام می‌شد، اما در دوران مدرن، شکنجه به‌طور فزاینده‌ای متکی به هویت قربانی شده است.
شکنجه‌ی هویتی بر مبنای ویژگی‌های شخصی، نژادی، مذهبی یا سیاسی قربانی طراحی می‌شود. برای مثال، در بازداشت‌گاه‌های جنگی، شکنجه‌هایی که بر هویت مذهبی قربانی تمرکز دارند (مانند توهین به اعتقادات یا اجبار به اعمال خلاف دین) بیشتر دیده می‌شود.
تکنیک‌های شکنجه و فهم دولت‌ها از رنج
دولت‌ها هنوز هم شکنجه را به‌عنوان ابزاری برای تحمیل حداکثر رنج به کار می‌برند، اما این رنج دیگر فقط فیزیکی نیست. تکنیک‌هایی مانند:

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Feb, 19:32


While torture appears to be shifting towards individuality, it remains fundamentally governed by the logic of state dominance.
Therefore, what seems like a contradiction in the logic of torture is, in reality, a reflection of how modern states have adapted to the requirements of the times—requirements that themselves shape the discourse of modern governance.



Narrator

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Feb, 19:29


Torture Techniques and the State’s Understanding of Suffering

States continue to use torture to inflict maximum suffering, but this suffering is no longer just physical. Techniques include:
1. Character destruction (depersonalizing prisoners, psychological torture)
2. Sexual torture (using rape as a tool of humiliation)
3. Cultural humiliation (insulting the victim’s language, religion, and national identity)
This shift indicates that torture is increasingly being used as a tool that not only targets the body but also the victim’s identity, moving towards personalization based on the victim’s identity. Furthermore, the more sophisticated and multifaceted a state’s torture methods become, the more they demonstrate its security and intelligence dominance.

The Future of Torture – Focus on the Victim or the State?

Ultimately, the question arises: Will
modern torture become more identity-based, or will it continue to be shaped by states’ understanding of suffering and the representation of their authority?
Historical and analytical reviews suggest that although torture was primarily used in the past as a tool for displaying governmental power and inflicting physical pain, in the modern era, it has evolved into a more sophisticated instrument targeting the victim’s identity.
Considering recent trends, especially in information wars and identity conflicts, future torture methods are likely to focus more on the psychological and social destruction of victims. However, this shift does not signify a decline in state power; rather, it demonstrates an evolution in the techniques states use to impose control.
This question remains open: Will torture gradually become a tool for identity-based targeting and personalization of suffering, or will it remain a means for asserting power, instilling fear, and representing state identity?

Conclusion
Torture, as an instrument of power, operates within the tension of two opposing tendencies: On one hand, states employ torture based on their understanding of suffering and dominant cultural and historical frameworks; on the other hand, in the modern era, with the rise of personalization, states have realized that more effective torture is designed around the individual identity and sensitivities of the victim.
This transformation reflects a deeper shift in the logic of domination: Modern states have not only become more flexible in exerting power, but they have also adapted their methods of repression to fit the demands of the era of personalization.
This apparent contradiction is, in reality, a reflection of the internal mechanisms of modern state power, which Foucault explains through the concept of ‘biopower.’ In this framework, power is no longer only imposed on obedient bodies but penetrates into individuals’ lives, internalizing control. Torture has thus shifted from a public punitive tool to a method for redefining the boundaries of individual identity.
The tortured individual is no longer merely a suffering body; they become an object subjected to different forms of repression based on their unique characteristics. In this context, the concept of homo sacer becomes relevant: a person stripped of legal protection, yet fully controlled by the state—someone who can be killed but not sacrificed. This concept applies to groups excluded from legal protection but systematically subjected to state violence. Personalized torture in modern societies is, in fact, a realization of this condition: the torture victim is placed in a state of exception, where the law is suspended for them, but torture itself is meticulously defined and applied based on their personal suffering.
Thus, modern states use torture not only for punishment but also to redefine and control social and political boundaries. By studying the psychological, cultural, and biological aspects of their victims, they design torture methods tailored to individual sensitivities. However, this process does not indicate liberation from power structures but rather their evolution.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Feb, 19:28


Torture, Identity, and Sovereignty: Analyzing the Semantic and Functional Transformations of Torture in Political
Systems

Introduction

Torture has been one of the most enduring instruments of power throughout human history. From ancient times to modern states, torture has consistently been used to inflict suffering, consolidate power, and instill fear. However, over time, this tool has undergone conceptual transformations that have altered our understanding of it. The central question in this inquiry is whether torture has evolved into an instrument based on the identity of victims or whether it remains fundamentally rooted in states' understanding of inflicting maximum suffering.

Theoretical Framework

1. Power, the Body, and Torture in Foucault’s Thought

Michel Foucault, in Discipline and Punish (1975), analyzes torture within the historical transformation of power. He argues that in premodern societies, power was exercised directly on the body. Public physical punishments such as flogging, mutilation, and execution were strategies of sovereignty that not only punished the criminal’s body but also conveyed a clear message of the ruler’s absolute power to society.
In modern times, these brutal public displays were transferred to institutions such as prisons. Power shifted from a focus on the body to disciplinary and surveillance-based control. Although torture disappeared from streets and squares, it persisted in the form of psychological interrogations, solitary confinement, and advanced techniques of psychological destruction.

2. Agamben’s 'Homo Sacer'
Giorgio Agamben introduces the concept of ‘bare life’ in Homo Sacer, referring to a life stripped of legal protections and existing solely in a state of exception. According to Agamben, modern states legitimize torture by defining opponents as internal enemies. A ‘bare life’ or ‘bare body’ is one that, while under state control, is deprived of all rights it could possess, thus providing an opportunity to display new forms of power over identity and the body.
Individuals in this condition are subjected to torture not only to inflict pain but to transform them into a ‘homo sacer’— a person who can be killed but not sacrificed, existing in a zone of indistinction between law and lawlessness.

Torture in Different Cultures

1. Torture in Ancient Societies
In ancient societies such as Egypt, Rome, and Persia, torture was used as a tool for punishment and interrogation. In ancient Rome, torture was specifically applied to slaves and non-bourgeois criminals, reflecting a class-based distinction in its application.
In the Persian Empire, torture was mainly used for interrogating spies and political opponents. Methods such as mutilation and imprisonment in confined spaces illustrate rulers’ perception of torture as a means of eliminating political enemies and inflicting physical pain.

2. Torture in the Modern Era

In the modern era, torture has taken more complex forms. With the rise of nation-states and legal institutions, many countries officially declared torture illegal, but this did not mean its complete disappearance.
In 20th-century totalitarian regimes, torture was primarily ideologically driven. Under Stalinist Soviet rule, torture was used to extract confessions from dissidents. In Latin America, military dictatorships employed torture techniques to suppress leftist movements and political dissidents.

From Physical to Identity-Based Torture
One of the major shifts in torture practices has been the transition from physical torture to identity-based torture. Historically, torture was mainly inflicted to cause physical suffering, but in modern times, it increasingly targets the victim’s identity.
Identity-based torture is designed around the victim’s personal, racial, religious, or political characteristics. For example, in wartime detention centers, torture methods focusing on the victim’s religious identity (such as blaspheming their beliefs or forcing them to violate religious principles) have become more common.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Feb, 10:45


ما در پلتفرم‌های رسانه‌ای عصر آنارشیسم به دنبال افزایش و پوشش بیشتر اخبار مبارزاتی مردمی و اطلاع رسانی و‌سرعت بخشیدن به آن در سرتاسر جغرافیای ایران و افغانستان هستیم.

از شما دنبال‌کنندگان و مخاطبین، دعوت می‌کنیم تا اخبار، تصاویر و فیلم‌های اعتراضات را با رعایت مسایل امنیتی به ما ارسال کنید.

اطلاع‌رسانی فوری از وقایع در سازماندهی و حمایت مردمی از اعتراضات اهمیت زیادی دارد و به گسترش آگاهی و همبستگی در میان جنبش‌های آزادی‌خواهانه کمک می‌کند.

لازم به ذکر می‌دانیم که حفظ امنیت شما در اولویت ما قرار خواهد داشت. با این وجود؛ رعایت نکات آن، هنگام ارسال اطلاعات و نیز احتیاط لازم در تهیه آن از سوی شما ضروری است.

سعی کنید در حد امکان، روش‌های امن برای ارتباط را برگزینید؛ نصاویر را به گونه‌ای بردارید که قابلیت شناسایی در آن نباشد؛ و اطلاعات « متا دیتا» عکس‌ها و ویدئو‌ها را قبل از ارسال پاک کنید.


برای ارسال مطالب خود، می‌توانید از نشانی‌های زیر استفاده کنید:

۱- اینستاگرام: [عصر آنارشیسم](https://instagram.com/asranarshism/)

۲- ایمیل: [email protected]

۳- ایکس (توئیتر): [عصر آنارشیسم](https://twitter.com/asranarshism)

۴- تلگرام: @Asranarchism1


با امید به همبستگی بیشتر و تداوم مبارزات آزادی‌خواهانه، منتظر دریافت اخبار و تجربیات شما هستیم.

فدراسیون عصر آنارشیسم

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Feb, 09:50


مخاطبین و مبارزین جنبش آنارشیستی ایران و‌افغانستان

ما در فدراسیون عصر آنارشیسم با هدف گسترش و پوشش بیشتر اخبار مبارزات مردمی و تسریع در اطلاع‌رسانی، در تلاش هستیم تا صدای اعتراضات در سراسر جغرافیای ایران و افغانستان را به گوش همگان برسانیم. از شما دعوت می‌کنیم تا با رعایت مسائل امنیتی، اخبار، تصاویر و فیلم‌های مرتبط با اعتراضات و مبارزات را برای ما ارسال کنید. اطلاع‌رسانی به‌موقع از وقایع می‌تواند نقشی کلیدی در سازماندهی، حمایت مردمی و افزایش همبستگی در میان جنبش‌های آزادی‌خواهانه داشته باشد.

نکات امنیتی بسیار مهم:
1. امنیت شما اولویت ماست. لطفاً در ارسال اطلاعات، نهایت دقت را داشته باشید.
2. از روش‌های امن برای ارتباط استفاده کنید.
3. تصاویر و ویدیوها را به‌گونه‌ای ارسال کنید که افراد قابل شناسایی نباشند.
4. پیش از ارسال، اطلاعات «متادیتا» (metadata) عکس‌ها و ویدیوها را حتماً پاک کنید.

راه‌های ارتباطی ما برای ارسال مطالب:
۱. اینستاگرام: عصر آنارشیسم
۲. ایمیل: [email protected]
۳. ایکس (توییتر): عصر آنارشیسم
۴. تلگرام: @Asranarchism1

با امید به افزایش همبستگی و تقویت مبارزات آزادی‌خواهانه، منتظر دریافت اخبار، تصاویر و تجربیات شما هستیم.

فدراسیون عصر آنارشیسم


https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

14 Feb, 23:16


دیگه حتی بادمجون و کدو هم دونه ای می خریم_ سه تا بادمجون پنجاه هزار تومن_ از تره بار حاشیه شهر که خیلی از میوه فروشی مرکز شهر ارزونتره...
اینجا همون یک قدم مونده به انفجار بود _ حالا انفجار آغاز شد!

تو این زمستون سرد ما خیلی لرزیدیم
حالا موقع لرزیدن شماست.


‏« #خونی_که_ریخته_می‌شه_با_هیچی_پاک_نمی‌شه »
و البته پدران و مادرانی که چند شیفت کار می کنند و با وجود این گرانی ها باز هم توان تامین نیازهای فرزندانشان را ندارند، ترسی از خون دادن برای رهایی از این اوضاع فجیع ندارند.


#انقلاب

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

14 Feb, 22:19


Anarcho_Ai
Lyrics
Genre: Experimental


شعری از همقطاران فدراسیون عصر آنارشیسم در همبستگی با جنبش زنان جغرافیای موسوم به افغانستان و ایران

@ritm_anarchy

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

29 Jan, 17:57


. برای خانه



به یاد می‌آورم که وقتی کودک بودم، حسی عجیب نسبت به سرزمینم داشتم. انگار هر تکه از آن، در هر لحظه‌ای که می‌گذشت، بیش از پیش به ورطه‌ی نیستی سقوط می‌کرد، و من بر لبه‌ی بی‌خانمانی ایستاده بودم.

گویی دستی نامرئی تصمیم گرفته بود هر آنچه هست را به اشکال مختلف نابود کند و نگذارد قصه‌ای باقی بماند—یا شاید قصه‌ی خودش را آن‌طور که می‌خواست بنویسد. این احساس، پیش از آنکه صراحتاً سیاسی باشد، از زیستن در وضعیتی ناشی می‌شد که مدام مرا با از دست دادن‌ها مواجه می‌کرد؛ وضعیتی که ریشه در دلایل کلان سیاسی و اجتماعی داشت. من، اما، درست برعکس، به حفظ آنچه که جهان پیرامونم دور می‌انداخت، یا مرا از آن دور می‌ساخت، علاقه‌ای شدید داشتم. زندگی در بی‌خانگی را دوست نداشتم. می‌خواستم از این باقی‌مانده‌های خانه‌ام طنابی ببافم، خود را بالا بکشم و دوباره به خانه‌ام برسم—خانه‌ای که، همان‌گونه که نامش می‌گوید، باید واقعاً خانه باشد؛ محلی شایسته‌ی زیستن، نه مکانی برای از دست دادن‌های مکرر و صرفا گذران روز های عمر.


برای بافتن این طناب، گاه خود را میان کتاب‌ها و شعرها پیدا می‌کردم، گاه در مکان‌های قدیمی یا اخبار فراموش‌شده. گاهی پا را فراتر می‌گذاشتم و به جاهایی می‌رفتم که از آن‌ها منع می‌شدم. من حریصِ جمع‌آوری آنچه باقی مانده بود و دیدنِ آن بودم، و به هر شکل ممکن می‌خواستم آنچه را که از آنِ ما بود و خطِ آن را می‌زدند، حفظ کنم. اما این حفظ کردن از جنس حصار کشیدن نبود. نه قدرتش را داشتم، نه میلی به آن. من تنها در ذهن و روایت خودم تکه‌های این خانه را به هم می‌چسباندم و در مواقع لازم فریاد می‌زدم که بله، این برای ماست! و البته که یادم هست! اسم کوچه‌ی ما فلان کوچه است و شما اشتباهی نامش را عوض کرده‌اید. فلان مناسبت و فلان سرود را هم دزدیده‌اید. حتی شانس زندگی کردن ما را نیز دزدیده‌اید...


با این حال، هرگز با فلسطینی‌ها—که قربانی غاصبانی دیگر بودند—احساس همدردی نمی‌کردم. مثل بسیاری از ایرانی‌ها، فلسطینی‌هایی که من می‌شناختم، از دریچه‌ی جمهوری اسلامی روایت می‌شدند: آدم‌هایی که نه برای آزادی و خانه‌ی خود، بلکه برای اسلامی که جمهوری اسلامی تعریف می‌کرد، می‌جنگیدند. اوایل نوجوانی، در ذهنم می‌گفتم که انگار اگر این جماعت ولایی، تکه‌ی دیگری از خاک جایی را بگیرند، به سعادت کسی ختم نخواهد شد.

اما روزی، در نقطه‌ای دور از خانه، پسری فلسطینی را دیدم که با ناراحتی و برافروختگی می‌گفت: "مشکل این است که ما در همان‌جایی که به دنیا می‌آییم، زندانی می‌شویم. درد آنجاست که مجبورمان می‌کنند اسم کوچه، شهر و محله‌مان را عوض کنیم. هویت‌مان را می‌دزدند." او گفت که وقتی در ایست بازرسی اسرائیل اعتراض می‌کند، به او می‌گویند: "خب، از اینجا برو. جای دیگری زندگی کن تا مجبور نباشی به ما جواب پس بدهی." و من این را جایی دیگر شنیده بودم. مأموران جمهوری اسلامی هم، مردمی را که متفاوت می‌اندیشند، از سرزمین‌شان بیرون می‌کنند. کمی که بیشتر فکر کردم، یادم آمد که شهرداری و شرکت‌های نوسازی نیز حاشیه‌نشین‌ها را—از شهر ری تا برزیل—از خانه‌هایشان بیرون می‌اندازند. و آن‌جا بود که دریافتم ما، صاحب یک درد مشترکیم.

در جیب‌های آن پسر نوجوان، تکه‌های خانه‌اش را دیدم. حتماً مثل من، آرزو داشت که به طریقی به آن برسد، آن را حفظ کند، بازسازی کند. و احتمالاً امروز، که این متن را می‌نویسم، خانه‌ی او بیش از پیش هزارپاره شده است. اما قصه‌ی خانه‌های ما مردم، قصه‌ی فروریختن‌ها نیز هست. و امروز، همکلاسی سابق من، در هویتِ شکسته‌اش، چیزهای بیشتری برای روایت کردن دارد.


چند روز پیش، اخبار اعلام کرد که ترامپ، رئیس‌جمهور تازه‌ی آمریکا، گفته است که به دلیل هزارپاره‌تر شدن خانه‌ی فلسطینیان—که آن هم به برکت بارش موشک‌ها میسر شده—قصد دارد خانه‌ی تازه‌ای برای آن‌ها بتراشد. نقطه‌ی اتصال این تفکر با جمهوری اسلامی و ابرشرکت‌های نوسازی در این است که آن‌ها خود را صاحب چیزی می‌پندارند که نه واقعاً صاحبش‌اند و نه کوچک‌ترین حقی بر آن دارند. و چون قدرتی برای مداخله دارند، تصور می‌کنند که می‌توانند، به جای مردمی که تکه‌های خانه‌هایشان را در جیب‌هایشان حمل می‌کنند، وطنی را ایجاد یا سلب نمایند. و آنچه که این "ذی‌حق نبودن" را به عالی‌ترین شکل نشان خواهد داد، همان ساختمان‌های ویران‌شده‌ی غزه است—که نه‌تنها بر خانه‌ی فروریخته‌ی عده‌ای دیگر دلالت دارد، بلکه بر انسان بودن و رؤیای بازگشت دیگرانی نیز. و ما، به‌واسطه‌ی همین واژگان، در این رنج و رؤیا، خود را مشترک می‌دانیم و برای بازگشت به خانه‌های‌ مان و تحقق آزادی مبارزه خواهیم کرد.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

29 Jan, 09:37


احمد با موتورش مرا به سویِ یکی از بیمارستان‌های یارموک که فقط یکی از سه بیمارستانی که قابل بازسازی است می‌بَرَد.
کمال المصری، عضو هیئت‌ مُدیره یک سازمان خیریّه می گوید: پیش از سقوط اسد، ورود مَصالح ساختمانی به اینجا ممنوع بود. او رَوَند دُشوار بازسازی را نشان می‌دهد. روی پلّه‌های تخریب ‌شده ی بیمارستان، کارگران تخته‌های باریک قرار می‌دهند که باید برای بالا رفتن به طبقات بالاتر، در جائی که بخش‌های تخصُصی، بخش‌های بستری، زایشگاه و بخش مُراقبت‌های ویژه قرار دارند، روی آن‌ها تعادل خود را حفظ نمایند. این بیمارستان زمانی حدود پنجاه تخت داشت. اگر بتوانیم تأمین مالی از خارج داشته باشیم، بیمارستان بازسازی می‌شود و پرسنل آن نیز بازمی‌گردند. کمال المصری تأکید می‌کند؛ امّا بیمارستان های ویران شده ی دیگر، می بایست تخریب گردند.
سوریه یکی از آلوده‌ترین کشورها به مین‌ها و مواّد مُنفجره ی عَمَل ‌نکرده در جهان می باشد. همچنین، این کشور جائی است که مُهمّات باقی‌مانده، بیشترین جانِ انسان‌ها به ویژه در میان کودکان و در بخش کشاورزی را می‌گیرد.
بر پایه ی گفته ی "آیدا بورِنت کارگیل"، هماهنگ کُننده برای خنثی سازی مین ها در گروه "آکسیون بر علیه مین زُدائی در سراسر سوریه" (هول آو سیرین ماین آکشِن)؛ در هشت مَزرعه از هر ده مزرعه در سراسر سوریه و همچنین از مناطقی که بیش از چهارده میلیون نفر در آنها زندگی می کنند، ممکن است همچنان مُهمّات عمل ‌نکرده باقی مانده باشند. یارموک نیز یکی از این مناطق بسیار حسّاس برای مین‌زدائی است.
اما در شرائط کنونی، انسان هائی که به سوریه بازمی‌گردند، از چه راهی و چگونه باید زندگی کنند؟ مطابق آمار سازمان ملل، ۹ نفر از هر ۱۰ سوریه ای در زیر خطِ فَقر قرار می گیرند، یعنی روزانه کمتر از ۲۵ کرون سوئد [حدود ۲.۵ دلار آمریکا] درآمد دارند.
احمد همانند بیشتر مردم در یارموک بیکار است. وضعیّت در محلّه ی جنگ‌زده هاراستا، کمی بالاتر به سمت شمال، نیز همین‌گونه است. یک خانواده در سه نسل با ما ملاقات می‌کند. هیچ‌کدام از چهار پسر بالغ این خانواده شُغلی ندارند. در دوران اسد، پدربزرگ خانواده مجبور گردید تمام پس‌اندازش را خرج نماید یا خانواده را بدهکار کُند تا یکی از پسرانش را از زندان آزاد سازد. یک پسر دیگر که به ۳۱ سال زندان محکوم شده بود، در ۸ دسامبر[۲۰۲۴] آزاد گردید. همسر او که به فِکر نَوه هایش می باشد می گوید: "ما خیلی فقیر هستیم".
به همین دلیل است که وزارت امور خارجه سوئد همچنان هُشدار سفر به سوریه را حفظ کرده است. هیچ وزیر یا رئیس سازمان دولتی سوئد از زمان تغییر قدرت در دسامبر از دمشق بازدید نکرده است. اما وزیر امور خارجه نُروژ، آقای "اِسپن بارث ِایده" اَخیرن به دمشق سفر کرده است. همتای سوئدی او، خانم "ماریا مالمِراِستِنِرگارد" پس از سقوط اسد به سوئدی‌هائی که در سوریه باقی‌مانده بودند، توصیه کرد که با سُرعت این کشور را ترک کنند. امّا "جیمی ئوکه سون" رهبر حزب دموکرات سوئد [راستگرایان افراطی مُهاجرستیز] معتقد است که پناهندگان سوریه ای می بایستی از سوئد به کشورشان بازگردند.
از میان شش میلیون پناهنده سوریه ای در سراسر جهان، بسیاری بدون ‌شَّک آرزوی بازگشت به کشورشان را دارند. با این حال، بسیاری از آن‌ها در کشورهای جدید خود، مانند سوئد، ریشه دوانیده‌اند. اما حتی کسانی که کشور جدیدی را انتخاب کرده‌اند، نیاز دارند تا دوباره عزیزانشان را که یک دهه یا بیشتر از آن‌ها جُدا بوده‌اند، مُلاقات کنند. از میان پناهندگان سوریه ای در کشورهای همسایه لُبنان، تورکیه و اُردن، تاکنون دویست و ده هزار نفر پس از سقوط اسد بازگشته‌اند. پیش از آن، سیصد هزار سوریه ای در جریان بُمباران اسرائیل، به لبنان بازگشته بودند. بر اساس برآوردهای سازمان ملل، تعداد سوریه ای‌هائی که پس از فروپاشی رژیم تمایل به بازگشت دارند، از یک درصد به سی درصد افزایش یافته است.
رهبر دولت انتقالی سوریه، احمد الشرع [ابو محمد جولانی]، از بازگشت استقبال می‌کند، اما خواستار آن است که این رَوَند تدریجی و سازمان‌یافته و نَه از راهِ اخراج دسته‌جمعی باشد. کُمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، آقای "فیلیپو گراندی" که به‌تازگی از این کشور بازدید کرده، بر اَهمیّت بازگشتِ پایدار تأکید می‌کند، زیرا این اَمر شامل سَرمایه‌گذاری در أمنیّت، ثبات سیاسی، احترام به تنوّع [إتنیکی] در سوریه و به‌ویژه پُشتیبانی از بازسازی کشور خواهد بود.
تا هنگامی که تحریم‌های سازمان ملل برداشته نشوند، زمین‌های کشاورزی به‌طور گُسترده از مین‌ها پاک‌سازی نشوند، بیکاران شُغل پیدا نکنند و کودکان به مدارس و زمین‌های بازی دسترسی نیابند، اقتصاد نیز نمی‌تواند دوباره راه‌اندازی گردد.
Translated to Persian by Hasse-Nima Golkar
www.aftonbladet.se/kultur/a/0VOaao/syrien-efter-diktatorns-fall-bitte-hammargren

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

29 Jan, 09:36


ساکنانی که به اینجا بازگشته‌اند می گویند؛ روزی در این اُردوگاه حدود یک میلیون فلسطینی و سوریه ای زندگی می‌کردند، امّا گمان می رَود که امروز تنها ۳۵۰۰ خانواده (شاید حدود پانزده هزار نفر) در اینجا که بیشترشان پناهندگان فلسطینی هستند، وجود داشته باشند. بر پایه ی گفته ی یکی از اُرگان های سازمان ملل متحد "یو.ان.آر.دبلیو.آ" (آنروا)، بخش بُزرگی از اردوگاه یارموک به دلیل خانه‌های تخریب ‌شده، مدرسه ها و بیمارستان‌های ویران، کمبود برق و آب و همچنین مین‌ها و موادّ مُنفجره‌ای که ممکن است در زیر آوارها و ساختمان‌های نابودشده پنهان شده باشند، غیرقابل سکونت هستند.
مَردی که مُحیط ویران شده خانه‌اش را با چشم‌اندازی از کُره ی ماه مقایسه می کُند می گوید؛ نتانیاهو از بشار یاد گرفت تا شمال غزّه را با ارتش اسرائیل به یک چنین ویرانه ای تبدیل نماید.
من با احمد که به ‌تازگی به یارموک بازگشته است، ملاقات می‌کنم. او مرا در پُشت موتور سیکلتش سوار می‌کند. ما میان گودال‌های کوچک ناشی از تَرکش‌ها و گلوله‌ها حرکت می‌کنیم و از کنار بقایای اِسکلت ساختمان‌هائی که زمانی خانه‌های چندخانواری، مدرسه ها، بیمارستان‌ها و فروشگاه‌ها بودند، عبور می‌کنیم.
یارموک نمونه‌ برجسته ای است از اینکه چرا نیاز به تلاش‌های بُزرگ و زیادی برای بازگشت مردم وجود دارد. ساختمان‌هائی که قابل نجات هستند، با دست تعمیر می‌شوند، اما بیشتر آن‌ها باید توسط بولدوزر پاکسازی شوند. هیچ تجهیزات سنگین ساختمانی در اینجا دیده نمی‌شود. به دلیل کمبود لوله‌های آب، کامیون‌های تانکر آب آشامیدنی را که می گویند "شورای پناهندگی نُروژ" تأمین این آب را برعُهده دارد، به اینجا می‌آورند.
امّا از یاری رسانی سوئد چه خبر؟ من هیچ اثری از آن‌ نمی‌ بینم. علاوه بر این، سوئد کومک‌های خود به آژانس سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی (آنروا) را قطع کرده است که این امر به یارموک، بزرگ‌ترین اُردوگاه فلسطینی‌ها در سوریه، آسیب زده و می‌زَنَد. از شانزده مدرسه‌ای که "آنروا" پیش‌تر در این اُردوگاه بَرپا داشته بود، تنها یک مدرسه تعمیر شده است و اکنون به‌صورت دو شیفته کار می‌کند. با سیاست احزاب تیدئو [توافقنامه ای بین حزب های راستگرای حاکم برای امکانِ تشکیل دولت ائتلافی کنونی در جزیره ای به نام "تیدئو" امضاء شد]، سوئد دیگر در بازسازی مدرسه ها یا درمانگاه‌های آنروا در اینجا مشارکت نمی کُند.
یارموک سال‌ها تحت تأثیر جنگ‌های میان شورشیان با رژیم و مُتحدانش به ویرانه تبدیل شده است. در سال ۲۰۱۵ میلادی، گروه تروریستی داعش در این اُردوگاه پایگاه ایجاد کرد، اما ساکنانی که به اینجا بازگشته‌اند تأکید می کنند؛ نَه آن‌ها و نَه رژیم اسد هواداران زیادی در اینجا نداشتند.
من با یک فرمانده ی درجه بالا از بازماندگان گذشته، یک مرد سالخورده فلسطینی، به نام "سامی خَطاّب" که به "ابو مُحمّد" (پدرِ پسرِ بُزرگش محمد) نیز معروف است، ملاقات می‌کنم. او در سال ۲۰۲۲ میلادی همراه با بخشی از خانواده‌اش به این اُردوگاه بازگشت، در حالی که سایر اعضای خانواده در دیاسپورای فلسطینی پراکنده شده‌اند. هنگامی که از او درباره سِن و سالش ‌پُرسش می کُنم، با چشمانی خندان می‌گوید: «یک قرن» (یکصد سال). او با گویش انگلیسی صحبت می‌کند که در جوانی در فلسطین، زیر قیمومیّت بریتانیا، یاد گرفته است. با تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی، او مجبور به فرار از زادگاهش، عین اَلزیتون (چشمه زیتون) در نزدیکی "صافِد" شد. ابتدا به لُبنان و سپس به سوریه رفت. طی دهه‌ها، او شاهد بسیاری از رهبران اسرائیلی، فلسطینی و سوریه ای بوده و هنوز همچنان تسلیم نشده است. فلسطینی‌ها در سوریه شهروند این کشور محسوب نمی‌شوند و بیشتر آن‌ها همچنان رؤیای بازگشت به فلسطین یا اسرائیل امروزی را در سَر می پَروَرانند.
ابو محمد بُمباران هوائی رژیم اسد در یارموک را با هواپیماهای میگ روسی در سال ۲۰۱۲ میلادی به یاد می‌آورد. نخستین بُمب، مسجد بُزرگ "عبدالقادر" را هدف قرار داد و از گُنبدِ آن تا عُمق پنج طبقه فرو ریخت. در حین بمباران، عِدّه ای نمازگُزار مشغول نیایش حضور داشتند و تعدادی نیز از آوارگانِ داخلی در مسجد پَناه گرفته بودند:
من هنگام بُمباران هوائی در مسجد مشغول خواندنِ دُعا بودم که در آن ۱۳ تا ۱۴ نفر به قتل رسیدند. این حمله که "کُشتار میگ" نام گرفت، آغازی برای فرار دسته‌جمعی گردید. کسانی که ماندند، به دلیل درگیری شورشیان با رژیم، با توپخانه، بَمب‌های بُشکه‌ای و ماه‌ها در مُحاصره قرار گرفتن، مُجازات شدند. گُرسنگان مجبور بودند برای زنده ماندن؛ بَرگ درختان، عَلف، سگ‌ها و گربه‌های وِلگرد را بخورند.
تنها از امروز بازسازی مسجد عبدالقادر آغاز شده است و به دلیل نبود تجهیزات ساختمانی، هر بلوک بتُنی با زحمت بر روی پُشت خمیده ی انسان‌ها حمل می‌شود.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

29 Jan, 09:35


اما وضعیت آینده همچنان نامشخص باقی مانده است. آنهائی که از زندان‌های وَحشتناک رژیم آزاد شده‌اند همراه با آسیب‌های ذِهنی-رَوانی خود زندگی می‌کنند. شواهد و اَسناد جنایت های رژیم سابق، مانند گورهای جمعی که اکنون کشف می‌شوند، می باید ثبت شوند. اما سازمان نجات داوطلبانه - کُلاه سِفیدها - معتقدند که بی‌توجُهی زیادی در این زمینه وجود دارد. در زندان معروف صیدنایا، با کمال تعجُب شاهد هستم کارت های شناسائی که در مقابل یکی از سلول های انفرادی کابوس مانند بر روی زمین اوفتاده بودند توسط یک سرباز اچ.تی.اس بجای نگهداری برای مستند سازی، به آتش کشیده می شود.
چهارده سال جنگ ویرانگر، جانِ نیم میلیون انسان را گرفته است. همچنین طبق برآوردهای سازمان ملل، یافتن دستکم یکصد و سی هزار نفر "مفقودالأثر" باقی مانده اند. با این حال، کلاه سفیدها معتقدند که آمار واقعی بسیار بیشتر است و از هموطنان خود می‌خواهند که مشخصات مفقودین خود را به آنها گزارش دهند.
سربازان اچ.تی.اس از شهرهای إدلِب، حُمص و حَلَب، با خبرنگاران خارجی در خیابان‌ها عکس‌های سِلفی می‌گیرند. اما بسیاری از ساکنان دمشق حتا اگر بیشترین جمعیت سُنی‌مذهب و اغلب مُحافظه ‌کار باشند، نسبت به سربازان بی‌اعتماد هستند. از نقاط مختلف کشور خبرهائی از انتقام‌ گیری های سریع، از جمله اعدام‌های غیرقانونی در حُمص، می‌رسد. اما در طول یک هفته اقامتم در دمشق، شب‌ها آرام است و صدای تیراندازی شنیده نمی‌شود. هیچ خودروئی که سَوار آن می شوم، در هیچ ایستِ بازرسی متوقف نمی‌شود – چیزی که در خاورمیانه اَمری رایج است – به جُز زمانی که به زیارتگاه شیعیان در زینبّیه، جنوب دمشق می‌رَوَم. پیش‌تر این ایست بازرسی‌ها توسط حزب‌الله لُبنان که با اسد مُتحد بود کُنترل می‌ گردید. اما اکنون این ایست بازرسی‌ها بوسیله ی سربازان مُسلَح اسلامگرای سُنی اچ.تی.اس اداره می شوند.
در محیط‌های گوناگونِ سوریه‌ای که در حال دگرگونی است حرکت می‌کنم: شهر قدیمی دمشق، کافه‌ها و گالری‌های هنری در مرکز شهر، حومه‌های جنگ‌زده شرقی، یک اُردوگاه پناهندگان فلسطینی و زندان بدنام صیدنایا در شمال پایتخت که پیش‌تر به "کُشتارگاه انسانی" مشهور بود. [منطقه] صیدنایا، همچنین به خاطر کلیساها و صومعه‌هایش و چشم‌انداز خیره‌ کننده‌اش که ریشه در مسیحّیت باستان دارند معروف است.
بیشتر افراد، احساس آسودگی شدیدی از پایان یافتن دوران "هیولائی" اسد دارند، اما همچنین نسبت به آینده ای که به آن نیازِ مُبرمی دارند، نگران می باشند.
حدود هفده میلیون مردم سوریه به کومک‌های بشردوستانه نیاز مندند که شش میلیون از آنان آواره گان داخلی هستند. در عین حال، بیش از هفت میلیون نیز که از کشور فرار کرده اند، عُمدتَن در کشورهای همسایه زندگی می کنند. بخش‌های زیادی از زیرساخت‌ها ویران شده‌اند. سیستم خدمات بهداشتی در وضعیتی وخیم همچون عصای زیر بَغل حرکت می کند. تحریم‌های سخت سازمان ملل، که از زمان اسد باقی مانده‌اند، انتقال پول از طریق بانک‌های خارجی یا پرداخت با کارت را غیرممکن ساخته اند. این تحریم ها مانعی برای استفاده از اَپلیکیشن هائی مانند "فِیس تایم" در تلفن های همراه بخاطر نیاز داشتن به رَمزنگاری، شده اند. بر پایه ی داده های تخمینی برنامه توسعه سازمان ملل (یو.ان.دی.پی)، از پنج و نیم میلیون ساختمان در سراسر کشور، حدود دو میلیون از آنها به طور کامل و یا جُزئی تخریب شده اند. تولید ناخالص داخلی در طول چهارده سال گذشته از پنجاه و چهار میلیارد دُلار به هشت میلیارد دلار کاهش یافته است.
هر فردی که وارد کشور می‌شود می بایستی أرز خود را در مَرز تبدیل نماید. برای پنج اسکناس صد دُلاری نازک خود، بَسته‌های ضخیم اسکناس سوریه در یک کیسه پلاستیکی خاکستری دریافت می‌کنم که به نظر می‌رسد نیم کیلوگرم وزن داشته باشد. مطابق مثالِ یک دوست سوریه ای از تَورّم؛ والدینش در سال ۱۹۹۴[میلادی]، توانستند یک آپارتمان ۸۵ مترمربعی را با ۴۰۰ هزار پوند سوریه خریداری کنند. اما امروز با همان مبلغ فقط می‌توان یک شلوار جین خریداری نمود.
برای درک بهتراز شرائط سوریه امروز، کشوری که جوامع و محله‌ها به طور کامل در آن ویران شده‌اند، از کجا باید شروع کرد؟ به اُردوگاه بزرگ پناهندگان فلسطینی "یارموک" در دمشق پای می گذارم.
در دوران حکومت نیم‌قرنی خاندان اسد، خبرنگاران نمی‌توانستند بدون اجازه ی رژیم از این اردوگاه بازدید کنند و گرفتن چنین مُجوّزهائی بسیار دُشوار بود. اما یک و نیم ماه پس از فرار عجولانه اَسد به مسکو، سوار یک تاکسی زرد معمولی بدون هیچ مانعی در خیابان‌های دمشق به آنجا می رَوَم. در ورودی اُردوگاه، دیگرهیچ ایست بازرسی وجود ندارد. کسی از داشتن مدرک جواز بازدید پُرسش نمی کند. هنگام قدم زدن در کوچه‌های آنجا حتا یک نفر از نیروی های امنیّتی مُسلّح اچ.تی.اس دیده نمی شود.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

29 Jan, 09:35


پیشگُفتار مترجم:
آینده ی سوریه پس از سرنگونی حکومت دیکتاتوری - فاشیستی بَشّار الأسد با وجود چالش‌های بُزرگ برای رفع اختلاف ها، موضوعی پیچیده و وابسته به عوامل مختلف داخلی (روژئاوا، هیئت تحریرالشام و ...)، منطقه‌ای (ایران، تورکیّه، اسرائیل، عربستان سعودی و ...) و بین‌المللی ((ایالات متحده آمریکا، روسیّه و ...) از جمله بازگشت آوارگان و مُهاجران و بیش از هر چیزدیگری به سطح آگاهی سیاسی، توانائی و مشارکت مردم در خودسازماندهی اُفقی و خودمُدیریتی جامعه های إتنیکی گوناگون در ایجاد یک ساختار اجتماعی ( اقتصادی- سیاسی) در شِکل و مُحتوای «کنفدرالیسم دمکراتیک» برای برقراری آزادی، برابری و عدالت همگانی بَستگی خواهد داشت.
از دیدگاهِ آنارکوسندیکالیستی من؛ در جامعه های مُتنوّع إتنیکی از راهِ تشکیل شوراهای دمکراتیک مَردمیِ خودسازماندهی شده ی اُفقی و خودمُدیریّتی، می توان دَستِکم زمینه ی برپائیِ جوامع دمکراتیک در خاورمیانه و ایران در شرائط کنونی را فراهم ساخت.
ایده‌ی کنفدرالیسم دمکراتیک بدون ساختار "دولت-ملت" که در شمال و شرق سوریه (روژآوا) به‌عنوان یک سیستم سیاسی - اجتماعی برقرار شده است، بر مبنای اصول دموکراسی مستقیم، خودمدیریتی محلی، برابری جِنسی-جنسّیتی، و همزیستی مسالمت آمیز میان جوامع إتنیکی‌ و اَدیان مختلف بنا شده است. این ساختار، که متأثر از اندیشه‌های «عبدالله اوجالان» و تجارب تاریخی مردم این منطقه است، تاکنون نشان داده که می‌تواند مُدلی انقلابی، پیشرو، مُبتکرانه و متفاوت برای منطقه های جغرافیائی چند إتنیکی و پَساإستعماری باشد.
همچنین به یاد داشته باشیم که حدود پنجاه سال حکومت خاندان الأسد، چهارده سال جنگِ داخلی فاجعه آمیز و ویرانی بیشترِ زیرساخت‌های اجتماعی، دست و پنجه نرم کردن مردم با آسیب‌های جسمی-روانی ناشی از آنها، تحریم اقتصادی دولت های سرمایه داری-امپریالیستی اروپائی به ویژه آمریکا، بازسازی و ثبات أمنیّتی "سوریه دمکراتیک" را بدون یاری گرفتن از سازگاری ها و تعاملات محلی- منطقه ای- بین المللی دشوارتر نموده است.
ویرانه هائی که انتظار می رود (آوارگان و مهاجران) سوریّه ای هنگام بازگشت به خانه ی خود با آن مُواجه شوند
گزارشی از نشریه "آفتون بِلادِت" / ۲۸ ژانویه ۲۰۲۵
نویسنده: " بی تِّه هامّارگِرِن"
برگردان به زبان فارسی: هاسّه نیما گُلکار
خانم بیتِه هامّارگرن، متولد سال ۱۹۵۵ میلادی در جنوب غربی سوئد است. او نویسنده و روزنامه نگار آزاد (فری لانس) و تحلیلگرسیاسی مسائل خاورمیانه و شمال آفریقا می باشد.
[[تمامی توضیح های داخل کروشه از جانب مترجم می باشد]]

جیمی ئوکه سون [رهبر حزب راستگرای اِفراطی و مُهاجرستیز "دمُکراتهای سوئد "] بلافاصله پس ازسقوطِ ناگهانی رژیم [بَشّار] أسَد در ماه دسامبر [۲۰۲۴] گفت: به خانه های خود برگردید!
بنابر گفته ی رئیس بخش حقوقی اداره مهاجرت، برخی از سوریه ای ها اگر به کشور سابق خود سفر کنند در خطر از دست دادن اجازه اقامت خود در سوئد خواهند بود.
امّا آنها به کجا باید بازگردند؟ بیته هامّارگرن، روزنامه‌نگار آزاد و تحلیلگر خاورمیانه، یک ماه پس از سقوط دیکتاتوری به سوریه سفر کرده است:
بشار اسد همانند یک رهبر مافیائی، خود را به شکل یک رئیس دولت درآورده بود. زمانی که دیکتاتوری سوریه در ۸ دسامبر[۲۰۲۴] سقوط کرد، این اتفاق بسیار سریع از إدلِب در شمال تا دمشق توسط شورشیان از گروه اسلام‌گرای هیئت تحریر الشام [اچ.تی.اس] انجام گردید که تا جنوب پیشروی کرده بودند و تقریبَن هیچگونه مقاومتی از سوی یک ارتش به‌شدّت دِلسرد شده مواجه نشدند. سربازان ارتش به جای مقاومت، لباس‌های نظامی خود را پاره کردند. اسد در پناه تاریکی شب همدستان خود را در میانه ی راه رَها نمود و با همراهِ خود بُردنِ ذخایر طلای سوریه به مُسکو [روسیه] فرار کرد.
امروز اینجا در دمشق، هیچ‌کس خواهان مرتبط بودن با أسد نمی باشد. بر روی دیوارها تنها عکس هائی از چشم‌های درآورده شده یا جاهای خالی شده مشاهده می‌شود که زمانی تصویرهای تبلیغاتی او بودند. همکاران سابق او در سازمان‌های أمنیتی منفور یا فرار کرده‌اند، یا پوست انداخته‌اند و یا در شهرهای ساحلی سوریه [طَرطوس و لاذقیّه] پنهان شده اند.
نخستین مرحله ی شادمانی آزادی پس از سقوط دیکتاتور و باز شدن دَرهای زندان به پایان رسیده و کشور وارد مرحله‌ای از تَردید شده است. اما بر سَر میزهای کافه‌ها، سیاست به گونه‌ای آشکارا که پیشتر خطرناک بود مورد بحث و گفتگو قرار می گیرد. این جمله‌ ی "دیوارها گوش داشتند" توسط مردم درباره سوریه زیر حکومت اسد، بیان می شود.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

28 Jan, 22:32


هفتمین تجمع اعتراضی مردم اراک نسبت به ‎آلودگی هوا و سوخت مازوت امروز سه شنبه ۹ بهمن ۱۴۰۳ نیز این تجمع در شازند و اراک ادامه داشت و شعارهایی چون «مازوت‌سوزی جنایته، سکوت ما خیانته» سردادند.


https://t.me/anarchist_arak

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

27 Jan, 23:40


بسیار تکان‌دهنده است که سه نوجوان در حالی از سرما یخ زده‌اند که بارها به ۱۱۲ هشدار داده شده بود. این یک شکست بزرگ برای همه است؛ نه فقط پلیس بلغارستان، بلکه برای کل اتحادیه اروپا و تمامی کشورهای عضو آن.

https://t.me/anarchist_arak

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

27 Jan, 23:40


پلیس در مرز بلغارستان و ترکیه از نجات جان سه پسر مهاجر ۱۵ و ۱۶ و ۱۷ ساله خودداری کرد و مانع تلاش‌های فعالان برای کمک به آن‌ها شد

پرونده‌ای از شواهد گردآوری‌شده توسط دو سازمان بشردوستانه شامل عکس‌ها، شهادت‌ها و موقعیت‌های جغرافیایی است که ظاهراً نشان می‌دهد مقام‌های مرزی بلغارستان در نجات این پسران کوتاهی کرده‌اند؛ پسرانی که در سرمای شدید و در جنگل‌های بورگاس در جنوب شرقی بلغارستان گم شده بودند و برای کمک تماس گرفته بودند.

این دو سازمان، می‌گویند گزارش آن‌ها با عنوان «زندگی‌های یخ‌زده» تصویری بزرگ‌تر از خشونت علیه مهاجران در مرزهای اروپا را آشکار می‌کند.

مرز بلغارستان با ترکیه یکی از نقاط عبور پرتردد برای افرادی است که امیدوارند در اروپا درخواست پناهندگی دهند، اما در سال‌های اخیر موارد متعددی از نقض حقوق بشر در این نقطه ثبت شده است؛ از جمله ادعاهایی درباره پس راندن غیرقانونی پناهجویان به ترکیه. این منطقه صعب‌العبور است؛ زمین سنگلاخی و تپه‌ای دارد، زمستان‌های آن بسیار سرد و همراه با بادهای شدید است.

دو سازمان حقوق بشری NNK و CRB می‌گویند اولین بار صبح روز ۲۷ دسامبر ۲۰۲۴ خبردار شدند که تماس‌هایی با خط اضطراری که توسط گروهی از مؤسسات خیریه راه‌اندازی شده، برقرار شده است. در این تماس‌ها به سه نوجوان «در معرض خطر مرگ فوری» اشاره شده و موقعیت‌ جی‌پی‌اس از مکان گیر افتادن آن‌ها ارسال شده بود.

فعالان سپس بارها با شماره اضطراری رسمی ۱۱۲ بلغارستان تماس گرفتند و تلاش کردند خودشان به این پسران دسترسی پیدا کنند.

سه نوجوان پناهجوی مصری که اوایل دی‌ماه در جنگل‌های بلغارستان گم شده بودند، در نردیکی مرز ترکیه جان باختند. گاردین در گزارشی نوشت: «پلیس بلغارستان پیام کمک آنها را نادیده گرفت.»

گفته می‌شود پلیس مرزی بلغارستان، به‌رغم مشاهده ویدئویی از یکی از این پسران گیرافتاده در برف، در عملیات نجات این سازمان‌ها ایجاد مانع کرد.

این پسران که بعدها به نام احمد سمره ۱۷ ساله، احمد العودان ۱۶ ساله و سیف‌الله البلتاجی ۱۵ ساله شناسایی شدند، همگی در نهایت، مرده پیدا شدند. احمد سمره در حالی پیدا شد که «ردپای سگ و رد پوتین اطراف جسدش بود»؛ گزارشی که طبق اظهارات «حاکی از آن است که پلیس مرزی احتمالاً او را – زنده یا مرده – پیدا کرده اما تصمیم گرفته او را در سرما رها کند».

فعالانی که بعداً به محل بازگشتند، می‌گویند تمام آثار ردپا پاک شده بود. یکی از افرادی که جسد را در برف یافته بود، گفت آن صحنه برای همیشه در ذهنش «حک» شده است.

پیکر یکی از این نوجوانان در حالی پیدا شد که بخشی از جسد توسط یک حیوان خورده شده بود.

گزارش مذکور، جزئیات آزار و اذیت سیستماتیک تیم‌های نجات این سازمان‌ها را در دمای بسیار پایین دسامبر ارائه می‌دهد، و همچنین توصیف می‌کند که چگونه مجبور شدند خودروی امدادیشان را پس از دخالت مرزبانان رها کنند. این خودرو احتمالاً توسط مأموران مرزی تخریب شده، شیشه‌هایش شکسته و موتور آن از بین رفته است.

یک تیم نجات، گذرنامه‌ها و تلفن‌هایشان توسط پلیس ضبط شد و از آن‌ها انگشت‌نگاری و عکس‌برداری به عمل آمد. یک فعال زن را در اداره پلیس برهنه کردند تا از او بازرسی بدنی انجام شود.

او شهادت داد:

من را از مردان همکارم جدا کردند و در حضور دو مأمور پلیس مرزی بازرسی بدنی کردند و مجبورم کردند آنجا بنشینم در حالی که وسایلم را می‌گشتند. من در دوران پریود بودم و برهنه شدن در آن حالت واقعاً آزاردهنده و غیرضروری بود. احساس می‌کردم هر کاری که مأموران می‌کردند فقط برای ارعاب و ترساندن ماست و می‌خواستند نگذارند دوباره چنین کاری انجام دهیم.

در یکی دیگر از تلاش‌های نجات، گروهی مجبور شدند حدود ۱۰ کیلومتر تا نزدیک‌ترین شهر پیاده بروند، در حالی که پلیس مرزی با خودرو آن‌ها را تعقیب می‌کرد.

چندین سازمان حقوق بشری از جمله عفو بین‌الملل در سال‌های اخیر درباره تحت فشار قرار گرفتن افرادی هشدار داده‌اند که در رابطه با بهبود وضعیت پناهجویان و مهاجران در سراسر اروپا فعالیت می‌کنند.

ماجرای این سه نوجوان تنها مورد از اتهامات به مقام‌های بلغارستان نیست. سپتامبر گذشته هم توجه‌ها به بلغارستان جلب شد، زمانی که رسانه تحقیقاتی بالکان اینسایت شواهدی منتشر کرد مبنی بر این‌که مأموران آژانس مرزی اتحادیه اروپا (فرانتکس) تحت فشار قرار گرفته‌اند تا درباره موارد نقض حقوق بشری که در مرز بلغارستان مشاهده کرده‌اند، سکوت کنند.

با توجه به مرگ این نوجوانان، NNK و CRB خواستار یک «تحقیق رسمی و مستقل» درباره «خشونت و سهل‌انگاری سیستماتیک مقامات بلغارستان» و «رفتار تحقیرآمیز با پناهجویان در مسیر حرکتشان» شده‌اند.

یکی از فعالان گفت:

این وظیفه فعالان دغدغه‌مند نیست که به جنگل بروند تا پناهجویان را نجات دهند. پلیس مرزی برای این کار آموزش دیده و حقوق می‌گیرد.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

27 Jan, 22:24


اعتصاب گسترده ضد دولتی به رهبری دانشجویان در صربستان و اعتراضات مداوم ضد دولتی که نزدیک به سه ماه است که همچنان ادامه دارد

در حالی که اعتصاب دانشجویی به آتش اعتراضات ضد دولتی در صربستان دامن زده و موجب تعطیلی کسب‌وکارها در سراسر کشور شده است، یک زن در پایتخت این کشور با خودرو به سمت جمعیت معترضان راند.

پلیس بلگراد اعلام کرد که راننده ۲۴ ساله‌ای را که در محله‌ای به نام «بلگراد نو» به جمعیت حاضر کوبیده بود، دستگیر کرده است.

مصدوم این حادثه، زن ۲۶ ساله‌ای بود که به بیمارستان منتقل شد و وضعیت او به عنوان پایدار توصیف شده است.

حادثه مشابهی هفته گذشته در جریان مسدود ساختن مسیری در بلگراد به دست معترضان رخ داد. در آن رویداد نیز یک خودرو به گروهی از دانشجویان معترض کوبیده و یک زن جوان را به شدت زخمی کرده بود.

معترضان در سراسر صربستان هر روز با بند آوردن خیابان‌ها ترافیک درست می‌کنند. این اعتراض‌ها علیه دولت الکساندر ووچیچ، رئیس جمهور، از زمان حادثه فرو ریختن یک سایه‌بان بتنی در ایستگاه قطار در شهر نووی‌ ساد در یکم نوامبر آغاز شد. منتقدان دولت این حادثه مرگبار را که به کشته شدن ۱۵ تن منجر شد، به فساد دولتی نسبت می‌دهند.

تظاهرات چند هفته‌ای مردمی که خواستار پاسخگویی دولت در برابر فاجعه مذکور هستند، بزرگ‌ترین اعتراضات از زمان به قدرت رسیدن وچیچ در بیش از ده سال پیش تا کنون بوده است.

ووچیچ متهم به اقتدارگرایی فزاینده و محدود کردن آزادی‌های دموکراتیک است.

اکنون اعتصاب دانشجویان، روند اعتراضات را شدت بخشیده است. آنها در فراخوان اعتصاب خود خطاب به شهروندان صربستان نوشتند: «بیایید آزادی را در دستان خود بگیریم.»


ووچیچ همچنین خواستار گفت‌وگو با دانشجویان معترض شد که در سراسر صربستان از حمایت گسترده‌ای برخوردار شده‌اند، در حالی که حمایت عمومی از حزب خود او کاهش یافته است.

دانشجویان مذاکره با ووچیچ درباره درخواست‌های خود را رد کرده‌اند.

رئیس‌جمهور و رسانه‌های اصلی صربستان دانشجویان را به همکاری با سرویس‌های اطلاعاتی خارجی برای براندازی مقامات متهم کرده‌اند، در حالی که معترضان بارها توسط افرادی ناشناس که به‌طور ظاهری طرفدار دولت هستند، مورد حمله فیزیکی قرار گرفته‌اند.

طرح نمادین و اعتراضی بستن خیابان‌ها و مسدودسازی‌های ترافیکی ۱۵ دقیقه‌ای در روز جمعه از ساعت ۱۱:۵۲ دقیقه آغاز شد که زمان دقیق فروریختن سایه‌بان در نووی ساد بود.

دو ماه است که دانشگاه‌های صربستان به همراه بسیاری از مدارس تعطیل شده‌اند.

یک انجمن وکلای حقوقی نیز اعتصاب کرده است، اما هنوز مشخص نیست که در روز جمعه چند نفر از کار در نهادهای دولتی امتناع کرده‌اند.

راهپیمایی‌های اعتراضی روز جمعه در بلگراد، نووی ساد، شهر نیس در جنوب و دیگر شهرهای کوچک برگزار شد، از جمله در یاگودینا قبل از رسیدن ووچیچ.

گوران سوسلیچ، بازیگر، به تلویزیون محلی ان‌۱ گفت: «دیگر نمی‌شود این گونه ادامه داد. دانشجویان به ما امکان تغییر را ارائه داده‌اند.»

دادستان‌ها به دلیل سقوط سایه‌بان نووی ساد علیه ۱۳ نفر از جمله یک وزیر و چندین مقام دولتی اعلام جرم کرده‌اند. اما وزیر پیشین ساخت‌و‌ساز، گوران وِسیچ از بازداشت آزاد شده است، امری که باعث ایجاد شک و تردید درباره استقلال تحقیقات قضایی شده است.

https://t.me/ShirazAnarchist

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

27 Jan, 21:37


از سال ۱۹۴۷، تاکنون ۱۰۷ نفر به اتهام توهین به مقدسات در پاکستان کشته شده‌اند. دادگاهی در پاکستان چهار نفر را به اتهام «توهین مقدسات» به اعدام محکوم کرد


دادگاهی در راولپندی چهار نفر را به اتهام «توهین به مقدسات» ۱۶ هزار دالر جریمه و به اعدام محکوم کرد. رسانه‌های پاکستانی گزارش دادند که دادگاه راولپندی این افراد را به نشر مطالب «توهین‌آمیز» درباره قرآن و شخصیت‌های تاریخ اسلام متهم کرده است.

طارق ایوب، قاضی دادگاه راولپندی در نزدیکی اسلام‌آباد، روز شنبه، ششم دلو، پس از صدور حکم اعدام برای چهار نفر گفت: «اهانت به شخصیت‌های مقدس مسلمانان و توهین به قرآن از جرایمی است که شایسته بخشش نیست.»

رسانه‌های پاکستان هویت افراد محکوم به اعدام را رعنا عثمانی، اشفق علی، سلمان سجاد و وجد علی اعلام کرده‌اند.

بر اساس قوانین پاکستان، «توهین به مقدسات» جرم سنگینی به شمار می‌آید که مجازات اعدام را به دنبال دارد.

منظور رحمانی، وکیل مدافع متهمان، گفت: «تردیدها و ابهاماتی که در چنین مواردی ایجاد می‌شود، از سوی دادگاه نادیده گرفته می‌شود.» او افزود که در برخی موارد قاضی‌ها به دلیل ترس از واکنش مذهبی و خشونت احتمالی جوامع مذهبی، متهمان را تبرئه نمی‌کنند.

منتقدان در پاکستان می‌گویند که از مفاد قوانین اغلب برای تسویه‌ حساب‌های شخصی و هدف قرار دادن اقلیت‌های مذهبی سوء استفاده می‌شود.

موارد قتل به اتهام توهین به مقدسات در پاکستان افزایش یافته است. تنها در ماه سپتامبر، دست‌کم دو نفر به اتهام توهین به مقدسات توسط افسران پولیس در ایالت‌های سند و بلوچستان کشته شدند.

گروه‌های حقوق بشر پاکستان کشته شدن یک پزشک متهم به کفرگویی را به ضرب گلوله پلیس محکوم کردند.

در ماه سپتامبر 2024 به گفته یکی از فرماندهان پلیس محلی در جنوب پاکستان، دکتر شهنواز کانبهار «تصادفی» در تیراندازی مامورانی که او را نمی‌شناختند، کشته شد.

دکتر کانبهار روز سه‌شنبه پس از متهم شدن به اهانت به پیامبر اسلام و انتشار محتوای توهین‌آمیز در شبکه‌های اجتماعی، مخفی شده بود.

در یک هفته او دومین مظنون توهین به مقدسات در پاکستان است که به ضرب گلوله کشته می‌شود.

به گفته رئیس پلیس محلی، تنها پس از تیراندازی بود که ماموران متوجه شدند مردی که به او تیراندازی کرده‌اند، دکتر کنبهار بوده است. نفر دوم هم فرار کرد.

با این حال، یکی از بستگان دکتر کانبهار گفت که او در «درگیری ساختگی» کشته شده، موضوعی که پلیس محلی آن را رد می‌کند.

اعضای خانواده دکتر شاه نواز می گوید که بعد از قتل این عضو خانواده شان، یک گروه از مردم بالای شان حمله کرده و جسد را با خود بردند و آن را آتش زدند.
یک گروه موسوم به "جنبش بیداری داکتران" با نشر مطلبی در صفحه ایکس گفته است که شاه نواز به عنوان داکتر، جان مردم را نجات می داد "اما او هیچ فرصت نیافت تا این قضیه را به دادگاه برساند. او از سوی پولیس کشته شد و جسدش را گروه اوباش به آتش کشیدند."

کشته شدن دکتر کانبهار یک هفته پس از آن صورت گرفت که یک نفر دیگر که به ظن توهین به مقدسات در یکی از پاسگاه‌های پلیس شهر کویته در جنوب غرب پاکستان بازداشت بود با شلیک یکی از ماموران به‌شدت مجروح شد.

کمیسیون حقوق بشر پاکستان این دو واقعه را محکوم کرده و گفته است که «به‌شدت نگران قتل غیرقانونی دو نفر متهم به توهین به مقدسات است.»

این سازمان در بیانیه‌ای که روز جمعه ۳۰ شهریور/۲۰ سپتامبر منتشر شد، گفت: «این الگوی خشونت در موارد توهین به مقدسات، که گفته می‌شود کارکنان مجری قانون در آن دخالت دارند، روند نگران‌کننده است.»

در ماه ژوئن، گروهی به یک ایستگاه پلیس در شهر مدیان در شمال غرب پاکستان حمله کردند؛ یک زندانی را که جهانگرد بود ربودند و سپس او را به اتهام هتک حرمت قرآن کشتند.

قتل مظنونان به مقدسات به دست توده‌های خشمگین در پاکستان امری به‌نسبت رایج است. اما چنین کاری به دست ماموران پلیس کم‌سابقه است.

در یکی از بدترین حملات به مسیحیان، گروهی در سال ۲۰۰۹ حدود ۶۰ خانه را سوزاندند و شش مسیحی را پس از متهم کردن به توهین به اسلام در پنجاب کشتند.

https://t.me/Anarshistsh2

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

23 Jan, 19:15


‏Arabic_Music #Kadim_alSahir

‏www.youtube.com/watch?v=35wriEJvhWI

‏“I am not in the mood”:
‏ Kadim Al-Sahir - Maali Kheleq / With Persian subtitles
کاظم السّاهر- مَالُي خَلْق / با زیر نویس به زبان فارسی
کاظم السّاهر: آهنگساز، ترانه سرا و خواننده ی پُرآوازه ی عَراقی و یکی از محبوب ترین هنرمندان موسیقی در جهان عرَب است.

مَالُي خَلْق
دیگر حال و حوصله ندارم
مَالُي خَلْق اُحْبُ وَاِفْتَرَقَ
برای عاشقی و جُدائی
نَارَ الْعِشْقُ نَارَ تَحَرُّقُ حَرَقِ
عشق، آتشی سوزاننده و آتشی دَردآور است
مَالُي خَلْق اُحْبُ وَاِفْتَرَقَ
دیگر حال و حوصله ندارم
برای عاشقی و جُدائی
نَارَ الْعِشْقُ نَارَ تَحَرُّقُ حَرَقِ
عشق آتشی سوزاننده و آتشی دَردآور است
احنا في وطن كله محن كله وجع كله فتن
ما در سرزمینی هستیم پُر از رَنج و عَذاب
احنا فِي وَطَنِ كُلّهُ مِحَن
لبریز از درد پُر از فِتنه و تَفرقه
احنا فِي وَطَنِ كُلّهُ مِحَن
ما در سرزمینی هستیم پُر از رَنج وعَذاب
احنا في وطن كله محن كله وجع كله فتن
لبریز از درد پُر از فِتنه و تَفرقه
واللي يحكمه في هذا
حکومتگرانِ کنونی تصمیم گرفته اند
لزمن اتفقوا ان لا نتفق
هرگز توافقی بین ما انجام نَپذیرد
واللي يحكمه في هذا
حکومتگرانِ کنونی تصمیم گرفته اند
لزمن اتفقوا ان لا نتفق
هرگز توافقی بین ما انجام نَپذیرد
مَالُي خَلْق مالي مااالي مالي خلق
دیگر حال و حوصله ندارم
حوصله ندارم هیچ حوصله ای ندارم
مالي خلق احب وافترق
دیگر حوصله ندارم
برای عاشقی و جُدائی
مالي خلق احب وافترق
دیگر حال و حوصله ندارم
برای عاشقی و جُدائی
نَارَ الْعِشْقُ نَارَ تَحَرُّقُ حَرَقِ
عشق، آتشی سوزاننده و آتشی دَردآور است
متغربين في العالمين شمال ويمين
آواره‌ شده ایم در سرتاسر جهان
دمع الحنين في كل عين رعد وبرق
با چشمانی اشک‌ آلود از إشتیاق
همانند رَعد و بَرق
الله المعين
خُدا یاوَرمان باشد
لكم السلام والاحترام لكن حرام
با طَلَب آرامش و با احترام
حیف است
بلد السلام يصبح حطام او ينسرق
سرزمین صُلح به ویرانه ای تبدیل گردد
و یا دُزدیده شود
والله حرام
به خدا حیف است
مَالُي خَلْق اُحْبُ وَاِفْتَرَقَ
دیگر حال و حوصله ندارم
برای عاشقی و جُدائی
نَارَ الْعِشْقُ نَارَ تَحَرُّقُ حَرَقِ
عشق، آتشی سوزاننده
و آتشی دَردآور است
قلبي الصفي طيب وفي مش
با قلبی صاف و پاک
مهربان و مُشتاق
طائفي بحب الخلق كل الخلق
عاشق مردم و تمام موجودات هستم
واللي يحكمه في هذا
امّا حکومتگرانِ کنونی تصمیم گرفته اند
الزمن اتفقوا ان لا نتفق
هرگز توافقی بین ما انجام نَپذیرد
مَالُي خلق مالي خلق ماااالي مالي خلق
دیگر حال و حوصله ندارم
حوصله ندارم هیچ حوصله ای ندارم
مالي خلق احب وافترق
دیگر حال و حوصله ندارم
برای عاشقی و جُدائی
نَارَ الْعِشْقُ نَارَ تَحَرُّقُ حَرَقِ
عشق، آتشی سوزاننده و آتشی دَردآور است
با آرزوی صُلح و آرامش!

برگردان به زبان فارسی: هاسّه نیما گلُکار/ بهمن ماه ۱۴۰۳
‏Translated to Persian by Hasse-Nima Golkar / January 2025

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

22 Jan, 23:14


Nach dem Machtverlust der Islamischen Republik im Nahen Osten reagiert das Regime im Iran mit verstärkter Unterdrückung, Verhaftungen und Hinrichtungen von Aktivist:innen, insbesondere unter kurdischen, arabischen und belutschischen Minderheiten. Eine wachsende Volksbewegung fordert lautstark das Ende der Todesstrafe und die Freilassung politischer Gefangener. Besonders im Fokus stehen die kurdischen Aktivistinnen Pakshan Azizi, Verishe Moradi und Zeynab Jalalian, die unter unmenschlichen Bedingungen inhaftiert sind und weiterhin für Menschenrechte kämpfen.
Eine Solidaritätsaktion gegen die Todesstrafe findet am Freitag, den 24. Januar 2025, von 15:30 bis 17:00 Uhr auf dem Bahnhofsvorplatz in Köln statt, organisiert von der Gemeinschaft der Freien Frauen Ostkurdistans (KJAR) und dem Kölner Kollektiv.
Aufruf: "Nein zur Todesstrafe! Ja zu einem freien Leben!"

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

22 Jan, 22:49


به تمام آزادیخواهان وهمه کسانی که در برابر تبعیض، ستم وبیعدالتی ایستادگی می کنند
 
 
در پی شکست جمهوری اسلامی در خاورمیانه و کاهش نفوذش در منطقه، موج تازه ای از سرکوب، بازداشت و اعدام فعالین مدنی، زیست محیطی و فرهنگی در میان خلقهای  آزادیخواه کورد، عرب، بلوچ و ... در ایران آغاز شده است. رژیم جنایتکار، ناتوان و درمانده از پاسخگویی به ابتدایی ترین خواست مردم، تلاش میکند با تکیه بر حربه ی سرکوب و بکارانداختن ماشین اعدام جامعه را مرعوب نماید تا به حیات ننگین خود ادامه دهد. اما در جامعه، طنین «نه به اعدام» و خواست آزادی تمام زندانیان سیاسی برای اولین بار شعله ور شده و می رود که به یک جنبش قوی مردمی تبدیل شود.
زندانیان سیاسی در ۳۴ زندان کشور هفته هاست که هر سه شنبه در اعتراض به اعدام،  اعتصاب غذا می کنند. زنان مبارز، خانواده های دادخواه، تشکلهای کارگری، معلمان، بازنشستگان و همه انسانهایی که مخالف اعدام هستند، درهمبستگی بی نظیر، یک صدا خواهان لغو اعدام دو زن زندانی سیاسی و فعال مدنی کورد، پخشان عزیزی و وریشه مرادی و همچنین دهها زندانیان سیاسی  محکوم به اعدام و آزادی  تمام زندانیان سیاسی از جمله زینب جلالیان  گشته اند.
 زینب جلالیان، زندانی سیاسی کورد، محکوم به حبس ابد، ۱۷ سال است که در زندانهای جمهوری اسلامی  بدون حتی یک روز مرخصی و بدون دسترسی به امکانات بهداشتی و پزشکی در بدترین شرایط بسر می برد.
پخشان عزیزی، وریشه مرادی و زینب جلالیان، سه زن مبارز کورد، بطرز شگفت انگیزی حتی در زندان برای حفظ ارزشهای انسانی خود تلاش می کنند  و بارها در کمال شجاعت از طریق نامه هایی که از درون زندانهای مخوف جمهوری اسلامی به بیرون فرستاده اند، همه را به اتحاد و همبستگی تشویق می نمایند. 
جامعه زنان آزاد شرق کوردستان  و همکاری کلکتیو در کلن از تمام آزادیخواهان و برابری خواهان دعوت میکنند روز جمعه در اکسیون «نه به اعدام» همراهمان باشند.
اعدام، قتل عمد سازمانیافته ی حکومتی ست. ما مخالف هر نوع اعدام هستیم
 
نه به اعدام!
آری به زندگی!
 
جامعه زنان آزاد شرق کوردستان (کژار)ـ کلن ـ همکاری کلکتیوـ کلن
 
مکان:  کلن Bahnhofsvorplatz
از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷
جمعه ۲۴ ژانویه ۲۰۲۵

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

21 Jan, 20:46


The Federation of Anarchism Era supports the call for a general strike on Wednesday, January 22nd, 2025 to stop executions in Iran.

No to Execution _ Viva Freedom


https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

21 Jan, 15:10


Anarcho_Ai
Lyrics: Anarcho_G
@ritm_anarchy

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

21 Jan, 11:35


The Federation of Anarchism Era supports the call for a general strike on Wednesday, January 22nd, 2025 to stop executions in Iran.

No to Execution _ Viva Freedom


https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

21 Jan, 10:31


La Federación Anarquista Asr apoya el llamamiento a una huelga nacional el miércoles 3 de febrero para detener las ejecuciones en Irán.

No a la ejecución: viva la libertad


https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

20 Jan, 22:39


حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی ایران از ابتدای روی کار آمدن تا به امروز جان هزاران انسان از جمله جوانان آگاه و انسانهای آزادیخواه را به دلیل اختلاف نظر سیاسی در درون و خارج از مرزها گرفته است. در حال حاضر دهها نفر از فعالین جنبش انقلابی زن-زندکی–آزادی با احکام قضات حکومتی به اعدام محکوم شده اند و جانشان در معرض خطر قرار دارد. در این شرایط که شمارش معکوس برای اجرای حکم اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی آغاز شده است ما برآن شده ایم تا با اعتصاب کنندگان و معترضین به این احکام غیر انسانی همراه شویم . فدراسیون عصر آنارشیسم حمایت خود را از اعتصاب عمومی ( چهارشنبه ۳ بهمن) علیه اجرای حکم اعدام فعالین مدنی در سراسر ایران اعلام می کند.


https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

20 Jan, 22:21


فدراسیون عصر انارشیسم از فراخوان اعتصاب سراسری در روز چهارشنبه، ۳ بهمن ماه برای توقف اعدام‌ها در ایران حمایت می‌کند .

نه به اعدام – زنده باد آزادی

https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Jan, 19:52


بازداشت و اخراج اجباری مهاجران افغانستان در پاکستان؛ مهاجران از شرایط وخیم «اردوگاه حاجی» شاکی اند

پولیس پاکستان اخیراً عملیات گسترده‌ای را برای بازداشت مهاجران افغانستان آغاز کرده است. این عملیات که از اول جنوری ۲۰۲۵ شدت یافته، منجر به بازداشت صدها مهاجر و انتقال آنان به اردوگاه حاجی در اسلام‌آباد شده است.

مهاجران بازداشت‌شده از شرایط وخیم و نبود امکانات ابتدایی در این اردوگاه شکایت دارند. گزارش‌ها حاکی از آن است که در هر اتاق این اردوگاه ۴۰ تا ۶۰ نفر به صورت گروهی نگه‌داری می‌شوند و هیچ‌گونه خدمات اساسی در دست‌رس آنان نیست.

عملیات جست‌و‌جوی خانه‌به‌خانه پولیس هم‌چنان ادامه دارد و تاکنون شمار زیادی از مهاجران افغانستان به‌طور اجباری به افغانستان بازگردانده شده‌اند


https://t.me/hu1402

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Jan, 18:11


او تنها به آهی بسنده نکرد
نه پیرْزنی آراسته
آشفته‌سپیدمویی‌نعره‌زنان بود آسیه
که به جنگ اژدهایی رفت
و به نعره‌اش شاه لرزید

او تنها به نگاهی بسنده نکرد
نه ستونی از استْخوان
بسته‌دست‌جنگاوری بود مجید
که حق ستاند
و به لبخندش شاه لرزید

چه می‌توان کرد و نکرد؟
چه می‌توان گفت و نگفت؟
چه جان می‌توان کند و نکند؟
به روز
خورشیدی دگر شد
و ما چَشم تنگ کردیم از نورش
از آن‌گونه به درد
که نتوان از یاد برد
آن‌چنان از جان مایه گذاشت عمران
کانسان
به خود لرزید



Anarcho_Ai
شعر از Anarcho_G بر اساس شعر منثوری دریافتی از همقطارانمان که به یاد:
شیرزن «آسیه پناهی» _که با دست خالی و فریاد، روبه‌روی مزدوران برای خانه‌اش جنگید_
«مجید کاووسی‌فر» مبارز _که راه او ادامه خواهد داشت_
و پایان دردناک عمران روشنی مقدم _که نماد حقیقی زندگی مردم بود_
سروده شده بود.
@ritm_anarchy

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Jan, 14:13


علیجانی معتقد است که پاک سازی جهان از شر مقیسه و رازینی به نفع دموکراسی نیست !

اینکه یک فعال ملی مذهبی نگران دموکراسی باشد دقیقا مثل این است که یک سلاخ از حقوق حیواناتی که آنها را می کُشد دفاع کند؛ " دموکراسی" دشمنی بزرگتر از "تئوکراسی" نداشته است،در واقع حکومت های ملی _مذهبی برای نابود کردن دموکراسی ساخته شدند و اگر بخواهیم صرفا عملکرد سالیان اخیر فرقه ملی مذهبی را برسی کنیم نیز می بینیم که حکومت موسوم به جمهوری اسلامی به لطف همین سوپاپ اطمینانهایش تا کنون باقی مانده است.

جماعتی که هنوز از اعدامهای دهه شصت دفاع می کنند و سقف آرزوهایشان بازگشت به همان دورانی است که آن را ( دوران طلایی) می نامند ،همیشه مخالف دفاع مردم در برابر سرکوبگر_ کشتارگران حکومتی بوده اند و منظورشان از راهکار دموکراتیک رای دادن به امثال روحانی و پوزیده ای است که راه رازینی و مقیسه ها را " روشن " می دانند.
همین‌ها که مجازات شدن مقیسه و رازینی باعث خشم و اندوهشان شده هنگام اعدام شدن امثال مجیدرضا رهنورد ها و محسن شکاری ها از حکومت ستمگر طرفداری کردند .
توقع دارند مردم از قاتلانشان قدردانی هم بکنند!

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

16 Jan, 21:05


«یا ټول یا نه/یا همه یا نه!»
سیاست معطوف به انحلال

(بازخوانی شعار اعتراضی دانشجویان پسر در دانشگاه ننگرهار بر حکم منع تحصیل دختران)


شنبه ۲۲ دی/جدی (۱۱ ژانویه/جنوری) با ارائه عبدالله سلاحی

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Jan, 22:50


هر گاه مردم کوردستان به میدان آمدند یعنی آنکه اتفاقات مهمی در شرف وقوع است ،مخصوصا وقتی مرتبط با جنبش زن ، زندگی ، آزادی باشد.
اگر بیش از دو سال پیش قتل ژینا امینی به اعتراضات سرتاسری منجر شد اما اینبار تلاش برای نجات جان پخشان عزیزی این پتانسیل تبدیل شدن به‌جنبش سرتاسری دیگری را دارد

https://t.me/Anarshistsh2

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Jan, 15:56


امروز، چهارشنبه ۲۶ دی، جمعی از فعالان مدنی و زنان در اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی، مقابل استانداری کُردستان در شهر سنندج تجمع کردند.
معترضان با در دست داشتن تصاویری از پخشان عزیزی و سردادن شعارهایی مانند «نه به اعدام» و «پخشان نماد امید است، اعدامش خیانت به انسانیت است»، خواستار لغو فوری این حکم و آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی شدند.

متن کامل بیانیه‌ای که در این تجمع اعتراضی قرائت شد:

''ما امروز اینجا گرد آمده‌ایم تا در برابر بی‌عدالتی‌ای آشکار و غیرقابل توجیه، صدای اعتراض خود را بلند کنیم. پخشان عزیزی، زنی که تمام زندگی خود را وقف یاری به همنوعان کرد، مددکار اجتماعی‌ای که بیش از یک دهه در میان بحران‌های انسانی در کمپ‌های آوارگان ایستاد، نماد خدمت بی‌شائبه، مقاومت در برابر ناامیدی و تجسم واقعی مهر و شفقت بود.

پخشان نه یک مددکار عادی، بلکه نقطه امید هزاران زن و کودک بود؛ زنانی که در سایه‌ی جنگ و ویرانی زندگی خود را از دست داده بودند و کودکانی که آینده‌ای جز تاریکی برای خود نمی‌دیدند. او همان دستی بود که از میان ویرانه‌ها به سوی زندگی دراز می‌شد؛ همان صدایی که در سکوت تحمیل‌شده بر رنج‌دیدگان، فریادگر حق بود. فعالیت‌های او نه تنها در راستای بازسازی جسم و جان افراد آسیب‌دیده بود، بلکه پیام‌آور باور به امکان زندگی در دل بحران و ویرانی بود.

اما امروز، این زن غیور به جای تقدیر و ستایش، با حکمی روبرو شده است که نه تنها هیچ سنخیتی با خدمات و فعالیت‌های او ندارد، بلکه نمادی از بی‌عدالتی‌ در برابر خدمات انسان دوستانە است.

پخشان عزیزی به مثابه یک فرد نیست؛ او تجسم آرمان‌های انسانی است. او نماینده‌ی امید، زندگی و مقاومت در برابر مرگ و ناامیدی است. براین اساس هرگونه اقدامی برای خاموش کردن صدای او، تلاش برای سرکوب همین ارزش‌های بنیادین است. حکمی که برای پخشان عزیزی، یک مددکار اجتماعی بی‌گناه و خدمت‌گزار، صادر شده است، عادلانه نبوده، چرا که نجات جان انسان‌ها و بازگرداندن امید به زندگی، هرگز جرم نبوده و نخواهد بود. لغو این حکم و احکام ناعادلانه تمامی زندانیان عقیدتی کمترین اقدامی است که می‌تواند اندکی از اعتبار انسانی و اخلاقی را برای نظام عدالت کیفری بازگرداند.''

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Jan, 10:12


Against Killing
بَر علیه کُشتار
We have to find a way other than killing

باید راهی بجز کُشتنِ یکدیگر پیدا نمائیم
We can discuss and agree, as we have brain
توانائی گفتگو و توافق را با یاریِ خِرَد، داریم
We must find a way other than killing

باید راهی بجُز کُشتن یکدیگر پیدا نمائیم
You don't have to kill me, and neither do I

تو لازم نیست من را بکُشی، و من هم لازم نیست تو را بکُشم
Whatever the reason, we can find solution
به هر دلیلی، می توانیم راهِ حَلیّ بیابیم
The universe is vast and fits all
جهان آنقدر بُزرگ است که همگی می توانیم در آن جای بگیریم
Animals kill to eat

حیوانات برای خوردن می‌کُشند
Animals kill to survive

حیوانات برای بقاء می کُشند

Animals kill to eat

حیوانات برای خوردن می‌کُشند

Animals kill to survive

حیوانات برای زنده ماندن می‌کُشند
We kill not to eat


ما برای خوردن، نمی‌کُشیم

And we can survive without killing

و می‌توانیم بدون کُشتن زنده بمانیم

In the name of freedom, we kill

به نامِ آزادی، می‌کُشیم
In the name of democracy, we kill

به نامِ دموکراسی، می‌کُشیم
In the name of justice, we kill

به نامِ عدالت، می‌کُشیم
Wake up people of the world!

مَردم جهان، بیدار شوید

In the name of honor, we kill

به نام شرافت، می‌کُشیم
In the name of love, we kill

به نامِ عشق، می‌کُشیم
In the name of hunger, we kill

به نامِ گُرسنگی، می‌کُشیم
Wake up people of the world!

مردم جهان، بیدار شوید

Out of hatred and oppression, we kill

از رویِ نِفرت و سَرکوب، می‌کُشیم

Out of injustice and poverty, we kill

از رویِ بی‌عدالتی و فقر، می‌کُشیم

In the name of regimes, we kill

به نامِ دولت‌ها، می‌کُشیم
Wake up people of the world!

مردم جهان، بیدار شوید


In the name of business, we kill


به نامِ تجارتِ (اسلحه)، می‌کُشیم

For power and dominance, we kill

برای إقتدار و سُلطه، می‌کُشیم
In the name of religions and human rights

به نامِ اَدیان و حقوقِِ بَشر، می کُشیم
In the name of God, we kill, we kill
به نام خُدا، می‌کُشیم
Animals kill to eat, and they surely not to be blamed

حیوانات برای خوردن می‌کُشند، و آن‌ها قَطعَن مُقصّر نیستند

It's a shame for us to kill, let us live in peace

برای ما شرم آور است که بکُشیم، بگذارید در صُلح و آرامش زندگی کُنیم

Animals kill to eat, and they surely not to be blamed

حیوانات برای خوردن می‌کُشند، و آن‌ها قطعَن مُقصر نیستند
It's a shame for us to kill, let us live in peace

برای ما شرم آور است که بکُشیم، بگذارید در صُلح و آرامش زندگی کُنیم

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Jan, 10:11


بَر علیه کُشتار - نیکولا سَعادة النخلة (لُبنان)
Against Killing - Nicolas Saade Nakhle (Lebanon)

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Jan, 07:44


بَر علیه کُشتار - نیکولا سَعادة النخلة (لُبنان)
Against Killing - Nicolas Saade Nakhle (Lebanon)
www.youtube.com/watch?v=evukTvhwCS4

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

04 Jan, 09:03


بر اساس اطلاعات موجود در شبکه های اجتماعی عارف خوشکار، از بازداشت‌شدگان مبارزات مردمی سرتاسری 1401 در تهران که تحت فشارو آزار در زندان رجایی‌شهر به سر می‌برد و همچنان در معرض خطر اعدام قرار دارد.

عارف خوشکار در بازداشت تحت فشار و شکنجه روحی و جسمی و در پی تهدید مزدوران علیه برادرکوچک ترش عرفان، مجبور به اعتراف اجباری و دروغین علیه خود درباره کشته شدن یک مامور سرکوبگر به نام سلمان امیراحمدی در محله فلاح تهران شده است.

این زندانی بدون حضور در هیچ دادگاهی و بدون دسترسی به حق دفاع از خود و بدون تفهیم اتهام به حکم بدوی اعدام محکوم شده است.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

02 Jan, 09:45


تظاهرات علیه اخراج مهاجران به افغانستان
روز دوشنبه تاریخ ۶ ژانویه ۲۰۲۵
ساعت: ۱۸:۳۰ - ۱۹:۳۰
مکان: bahnhofsvorplatz HBF Köln
هیچ انتخاباتی به قیمت جان انسان‌ها!
علیه اخراج‌ها و نفرت‌پراکنی و اذیت و آزار مستمر پناهجویان!
برای امنیت و حق تعیین سرنوشت برای همه!

دولت فدرال آلمان برنامه‌ریزی کرده است که اخراج‌های بیشتری به افغانستان انجام دهد. نشانه‌هایی وجود دارد که در دو ماه آینده یک اخراج گروهی صورت خواهد گرفت - به کشوری که نقض جدی حقوق بشر در آن یک امر روزمره است.
این اخراج‌ها با هدف حفاظت از امنیت جمعیت آلمان توجیه می‌شود. گفته می‌شود که افراد مجرم اخراج خواهند شد. برای اهداف انتخاباتی از روایت‌های نژادپرستانه سوءاستفاده می‌شود. این اخراج‌ها برای تقویت احساسات نژادپرستانه در آلمان صورت می‌گیرند و به تبعیض و خشونت منجر می‌شوند.
این اقدامات به جای حاکمیت قانون، دلبخواهی بودن را نشان می‌دهند:
اینکه چه جرمی آن‌قدر جدی محسوب می‌شود که بتوان افراد را به کشوری اخراج کرد که در آن با شدیدترین نقض حقوق بشر روبرو می‌شوند، مشخص نیست. این اخراج‌ها نوعی مجازات مضاعف نژادپرستانه است و راهی برای اخراج‌های کلی فراهم می‌کند.
اخراج‌ها، بستن مرزها و بدتر کردن شرایط زندگی پناهجویان، بهبود امنیت در آلمان را به همراه ندارد. برای این منظور نیاز به سرمایه‌گذاری در چشم‌اندازهای زندگی برای همه افراد است – نه سیاست‌های صرفه‌جویی فعلی دولت فدرال.
با همکاری ضروری با طالبان (حتی از طریق کشورهای واسطه) آلمان به این رژیم سرکوبگر کمک می‌کند تا به رسمیت شناختن سیاسی و عادی‌سازی حکومت خشونت‌آمیز خود را افزایش دهد – به زیان مردم افغانستان.

ما خواستاریم:
هیچ اخراجی به افغانستان انجام نشود!
هیچ معامله‌ای با تروریست‌ها صورت نگیرد!
چشم‌انداز زندگی و اقامت امن برای همه!
حق تعیین سرنوشت به جای کارت پرداخت!

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

02 Jan, 05:23


عملگرایانه جنبش آزادی بخش کورد به آن رسیده است.  ما خط ایدئولوژیک خود را داریم، اما درس های مهم بسیاری را هم می توانیم از آنچه در اینجا می گذرد بیاموزیم.

  6. کانتون عفرین در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۸ بعد از حمله نظامی اشغال شده و به کنترل حکومت فاشیستی ترکیه درآمده است، آیا نیروهای سوریه دمکراتیک هیچ برنامه ای برای بازپس گیری و آزادسازی کانتون عفرین دارند؟

نیروهای دموکراتیک سوریه همیشه قصد خود را برای بازگشت به عفرین اعلام کرده اند و البته با وضعیت فعلی این موضوع اکنون بیش از هر زمان دیگری مطرح است.  بسیاری از آوارگان عفرین در اردوگاه های آوارگان در منطقه شهبا زندگی می کردند، منطقه ای که نیروهای نیابتی ترکیه در این حمله اخیر آن را اشغال کردند.  بیش از صد هزار نفر بار دیگر مجبور به فرار از بمب های ترکیه و مزدوران جهادی آنها شده اند و این یک بحران انسانی دیگر را رقم زده است.  آنها مردم عفرین هستند که منتظرند نیروهای دموکراتیک سوریه آن مناطق را آزاد کنند تا به خانه های خود بازگردند.  همچنین لازم به ذکر است که نیروهای آزادسازی عفرین بیش از ۶ سال است که اقدامات شورشی علیه اشغالگران انجام می دهند و به مراکز نظامی ترکیه حمله می کنند و فرماندهان نیروهای اشغالگر را سرنگون می کنند.  با تحولات اخیر یکی از شروط نهادهای دیپلماتیک خود مدیریتی در مذاکرات با دولت موقت، بازگشت همه آوارگان بومی به خانه هایشان است.  البته این شامل عفرین نیز می شود.  ما می دانیم که ترکیه هیچگاه با حسن نیت خود دست از اشغال برنخواهد داشت و احتمالاً این چیزی است که مستلزم استفاده از زور است.  اکنون نیروهای دمکراتیک سوریه در بسیاری از جبهه ها پیش می روند و به نوعی شطرنج ۴بعدی بازی می کنند تا بقای تحولات انقلابی شمال شرق سوریه را تضمین کنند.  اگر شرایط برای آزادسازی عفرین فراهم شود، مطمئن باشید که نیروهای دموکراتیک سوریه درهر فرصتی برای تحقق آن تلاش خواهند کرد.

7. افراد لیبرتارین و اتحادیه های آنارشیستی در سراسر جهان چگونه می توانند به ادامه روند انقلابی در منطقه ملحق شوند و یا همبستگی خود را با این انقلاب نشان دهند؟

فعالیت های زیادی وجود دارند که می توان به انجام رساند، ما قبلاً در آخرین بیانیه خود مثال هایی آورده ایم: "ما دنیای جدیدی را در قلب خود حمل می کنیم".  اما در کنار همه این راه‌های مهم (و کاربردی) برای حمایت از انقلاب، عنصر دیگری وجود دارد که می‌خواهیم توجه شما را به آن جلب کنیم.  به عنوان آنارشیست، ما می دانیم که تا زمانی که همه آزاد نباشند، آزاد نیستیم، بنابراین هر فرآیند انقلابی در سوریه اگر با بسیاری از فرآیندهای انقلابی دیگر در سراسر جهان هماهنگ نباشد، قادر به ادامه حیات نخواهد بود.  ما نمی توانیم همین فردا دنیا را تغییر دهیم، نه درچند سال‌ آینده و احتمالاً حتی درطول دوران زندگی‌مان نتوانیم تغییری در جهان ایجاد کنیم.  یک فرآیند واقعاً انقلابی برای لغو پدرسالاری، سرنگونی سرمایه‌داری و از بین بردن دولت‌ها به زمان طولانی نیاز دارد. این همچنین به یک جنبش انقلابی در سراسر جهان نیاز دارد که برای آن مبارزه کند.   وظیفه ماست که چنین جنبشی را بسازیم و برای تحقق آن باید به حرف یکدیگر گوش دهیم، یکدیگر را درک کنیم و در راستای آرمان های انقلابی خود یک اتحاد ایجاد کنیم.  همچنین باید از تجربیات گذشته درس بگیریم و از کسانی که در این مبارزه تلاش کردند و حتی جان خود را بخشیدند یاد کنیم، زیرا اگر امروز در جایگاهی قرار داریم، به لطف تلاش و فداکاری آنهاست.  با این اوصاف، ما از عمرعزیز یاد می کنیم، آنارشیست دمشقی که زندگی خود را وقف مبارزه کرد و پس از تحمل سختی ها و شکنجه ها در زندان رژیم جان خود را فدا کرد.  ما میراث او را همراه با بسیاری دیگر از رفقای آنارشیست که جان خود را در مسیر این انقلاب بخشیدند ، مانند شهید جوان فیران، شهید دمهات گلدمن، شهید کاوه آمِد، شهید شاهین حسینی، شهید شوگر آرا ماخنو، شهید هلین قراچوخ، شهید شاهین قراچوخ، شهید تیکوشَر پلینگ، شهید الفتریا همبی ارج می نهیم. آنها تنها تعدادی از انقلابیون آنارشیستی هستند که به صفوف این انقلاب پیوستند و هرگز به خانه بازنگشتند.  یاد و خاطره آنها هنوز در قلب ما زنده است، ما از آنها  و همه کسانی که برای این انقلاب از جان خود گذشتند یاد می کنیم. 
 درودهای انقلابی! 

بی نهایت سپاس برای شرکت دراین مصاحبه با فدراسیون عصر آنارشیسم.
یک جهان، یک مبارزه! 
برای آزادی، برای زندگی! 

https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

02 Jan, 05:23


پروژه انقلابی، مبارزه برای دفاع از تحولات اجتماعی که تاکنون به دست آمده، ادامه خواهد یافت.  دفاع از خود رکن اولیه این انقلاب است و مردم برای دفاع از انقلاب نه تنها در خط مقدم بلکه در عرصه های سیاسی و اجتماعی به شدت مبارزه خواهند کرد.  انقلاب روژاوا همیشه خود را بخشی از سوریه می‌دانست، نه برای یک استقلال رسمی، بلکه برای دموکراتیک کردن سوریه در یک سیستم فدرال.  نهادهای دیپلماتیک هم اکنون دراین راستا در حال مذاکره با دولت موقت هستند.  آنها فهرستی از ۱۰ بند را برای مذاکرات جاری منتشر کردند که درآن خواستار وحدت و خود مدیریتی سوریه، توقف تجاوزات نظامی و اشغالگری، حق بازگشت برای آوارگان، توزیع عادلانه ثروت و مشارکت بیشتر زنان در سیاست شدند.  در حال حاضر، تلاش‌های دیپلماتیک برای حضور در روند انتقالی در سوریه ادامه دارد.  دفاع نظامی در برابر اشغال ترکیه همچنان اولویت اصلی است و این دو حوزه به هم مرتبط هستند.  می دانیم که اغلب اوقات قدرت از لوله تفنگ نشأت می گیرد، اما زمانی که با سازمان یابی سیاسی ترکیب شود، دگرگونی های اجتماعی امکان پذیر می شوند. 
همینطور نیاز به فعالیت نظامی بیشتر در برابر تجدید حیات داعش وجود دارد که از زمان فروپاشی رژیم به شدت حملات آنها نیز افزایش پیدا کرده است.  خلافت شکست خورد اما برخی از هسته ها هنوز در صحرای سوریه فعال هستند، اکنون بیش از ?  آنها به برخی از انبارهای مهمات ارتش رژیم سابق حمله کردند و در پی فرار سربازان رژیم آنها را غارت کردند.  گروه‌های اسلام‌گرای مورد حمایت ترکیه نیز به داعش انگیزه جدیدی برای حمله می‌دهند و از بی‌ثباتی سوریه و بسیج نیروهای دموکراتیک سوریه به خطوط مقدم برای گسترش فعالیت‌های خود استفاده می‌کنند.  سازمان‌های اطلاعاتی در حال حاضر توجه خود را به این تهدیدات متمرکز کرده‌اند.  هزاران نیروی داعش در حال حاضر در مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه نگهداری می‌شوند و رژیم ترکیه در گذشته تأسیسات امنیتی در نزدیک  زندان‌های داعش را بمباران کرده است تا امکان شورش‌ و تلاش‌ برای فرار آنها را تسهیل کند، حتی برخی از آنها موفق بوده‌اند.  این امر نه تنها برای سوریه و خاورمیانه بلکه برای کل جهان فاجعه بار خواهد بود. 
حتی اگر بتوانیم از این سناریوهای فاجعه بار اجتناب کنیم، آینده انقلاب شاهد چالش های بزرگی خواهد بود.  با توجه به روابط نزدیک دولت انتقالی فعلی سوریه با ترکیه، پیش بردن هرگونه مذاکره ای را بسیار سخت تر می کند،  با شرایطی که گزینه های روی میز از بسیاری جهات تحقیرآمیز خواهند بود.  ترکیه ارتش مجهزی دارد که آماده حمله به سوریه است، این بدان معناست که سیستم خودگردان در مسیری حرکت می کند که گام های اشتباه می تواند به راحتی به نابودی آن منجر شود.  بنابراین این یک تقاطع بین هستی و نابودی است، مبارزه برای حق وجود در سوریه جدیدی که در حال ساخت است. مدیریت خودگردان شمال و شرق سوریه (DAANES) باید امتیازات مهمی بدهد تا اجازه ادامه کار را داشته باشد، در حالیکه تلاش خود را برای ساختن یک مدل فدرال که به درجه مخصوصی ازخودگردانی اجازه می دهد بکار می گیرد.  بسیاری از اقلیت ها و گروه های سکولار به راحتی با پیشنهاد سیاسی DAANES هماهنگ خواهند شد، اما خطوط اقتدارگرای HTS با هرگونه حمایت خارجی تقویت خواهد شد.  این بدان معناست که هرچه ترکیه بیشتر وارد عمل شود و با HTS معامله کند، جامعه بین المللی بیشتر به دولت انتقالی HTS مشروعیت می بخشد، دستیابی به توافقات خوب روی میز دیپلماتیک برای انقلاب دشوارتر می شود.  از سوی دیگر، هر چه سایر اقلیت ها، دیگر گروه های انقلابی و سکولار و به ویژه سازمان های زنان در هماهنگی با پروژه سیاسی DAANES بیشتر به مبارزه بپردازند، توانایی بیشتری درمذاکرات برای سوریه دموکراتیک و غیرمتمرکز خواهیم داشت.
اما مسلماً مهمترین چیز این است که مردم به سازماندهی در کمون های محلی و شوراهای منطقه ای خود ادامه دهند، و مطمئن شوند که اگر هر شکلی از دولت به وجود بیاید، اراده مردمی قوی تر می شود و قادر به مقاومت در برابر هرگونه مداخله دولت خواهند بود.  ما به عنوان انقلابیون بین المللی موظفیم از این روند حمایت کنیم و از دستاوردهای این انقلاب دفاع کنیم.  اما همچنین، به عنوان آنارشیست‌ها، باید همیشه صدای انتقادی خود را بر روی آن دسته از سیاست‌های دولتی که عاملیت (خودسازماندهی) را از مردم حذف می‌کنند بلندتر کنیم، هر نسخه تقلیدی از سیاست پارلمانی که منجر به دور شدن از سازمان‌دهی مردمی شوند.
  پس از سال‌ها اینجا، ما نیز باید با شرایط ماتریالیستی و واقعیت روی زمین کنار بیاییم، آگاه باشیم که اشغال نظامی ترکیه، برای گام‌های مهمی که تاکنون برداشته شده فاجعه‌بار خواهد بود.  دگماتیسم ایدئولوژیک ممکن است زمانی که آن را در کتاب های تئوری می خوانیم، زیبا به نظر برسد، اما روژاوا تا حد زیادی به لطف انعطاف

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

02 Jan, 05:23


 بسیاری از آنارشیست ها راه کسانی را که به اینجا سفر کرده بودند دنبال کردند و بسیاری دیگر به کمیته های همبستگی و ابتکارات برای حمایت از انقلاب از خارج پیوستند.  کتاب‌های اوجالان به زبان‌های دیگر نیز شروع به انتشار کردند و در دسترس غیر کردها و غیرترک‌زبان‌ها نیز قرار گرفتند.  مقالات و بیانیه‌هایی برای وب‌سایت‌ها و مجلات آنارشیستی نوشته می‌شد، گفتگوها و بحث‌ها درباره روژاوا در نمایشگاه‌های کتاب آنارشیستی رایج شد، بسیاری از اتحادیه‌های آنارکو سندیکالیستی و حتی گروه‌های موسیقی پانک کمپین‌هایی را برای حمایت از روژاوا به راه انداختند.  کسانی که در منطقه بودند برای رفقای خود در خارج گزارش می فرستادند و فانوس جدیدی را برای انقلابیون بین المللی روشن کردند که اغلب با سنت های گذشته مانند چیاپاس وهمبستگی با فلسطینی ها مرتبط است.  در میان این خطوط می‌توانید بیشتر مسیرهای ما را بیابید، اما البته هر یک از ما شرح حالهای منحصر به فردی در مورد اینکه چگونه به اینجا رسیدیم داریم.

3. تا چه اندازه مانیفست کنفدرالیسم دمکراتیک را با آلترناتیو آنارشیستی همسو و نزدیک ارزیابی می کنید، آیا این صرفا یک انقلاب ملی گرا است یا یک انقلاب طبقاتی وضد سیستم سرمایه داری؟

ما سال ها در مورد این سؤال به طور عمیق بحث کرده ایم و به زودی انتظار میرود که مطالب سازمان یافته تری را در مورد آن منتشر کنیم.  اما به طور خلاصه، بله، با ارزش‌های آنارشیستی و ضد سرمایه‌داری همسو است، به همین دلیل است که ما اینجا هستیم.  این انقلابی است که برخاسته از یک مبارزه آزادی‌بخش ملی است، اما همچنین با استدلال‌هایی که آنارشیست‌ها بیش از یک قرن از آن حمایت کردند، از منطق دولت-ملت  فراتر می‌رود.  این درس‌ها و دیدگاه‌های ضداستعماری مهمی به همراه دارد که به‌ویژه آنارشیست‌های غربی باید در نظر بگیرند و در مورد آن تأمل کنند.  مدل کنفدرالیسم دموکراتیک ارائه شده توسط عبدالله اوجالان همسو با واقعیت مبارزه کردها طراحی شده است، اما می تواند الهام بخش و طرحی برای بسیاری از جنبش های آزادی خواهانه دیگر باشد.  اجرای آن در روژاوا هنوز در حال انجام است، و تا به حال حاضر اقدامات چشمگیر بسیاری هم انجام شده است.  ۱۲ سال زمان کافی برای دستیابی به الگوی ضد پدرسالاری، ضد سرمایه داری و ضد دولتی  نیست.  انقلاب یک فرآیند است نه یک رویداد.  سرعت و گستردگی این دگرگونی ها مشروط به وضعیت جنگ و واقعیت حاضر است، و همچنین به روابط، اتحاد و موازنه نیروها با دیگر بازیگران منطقه نیز بستگی دارد.
مسئله طبقه که برای تئوری آنارشیستی و توسعه آن اساسی است، برای مردم استعمار شده در خاورمیانه معنای متفاوتی نسبت به طبقه کارگر اروپای قرن نوزدهم دارد.  علاوه بر این، مسئله چگونگی مواجه با پرسش طبقه در قرن بیست و یکم،  یک موضوع بحث‌برانگیز گسترده بین گرایش‌های آنارشیستی مختلف است.  برای علاقه مندان به این بحث، انتظارمی رود به زودی مطالب و ارزیابی هایی را منتشر کنیم که می تواند به روشن شدن دیدگاه ما در مورد آن کمک کند. همانطور که قبلاً گفتیم، این کار تئوریک چیزی است که حملات کنونی به سوریه ما را مجبور به توقف آن کرد، اما اگر وضعیت تثبیت شود، اولویت را به انجام رساندن آن خواهیم داد.  امیدواریم بحث‌های بعدی بتواند استدلال‌ها و دیدگاه‌های جدیدی را به همراه داشته باشد و انسجام بهتری در میان گرایش‌های انقلابی آنارشیستی ایجاد کند.

4.آیا هیچ حکومت منطقه ای و یا ائتلاف بین المللی برای حمایت ودفاع از مناطق شمال و شرق سوریه اقدامی انجام داده است؟ 

در حال حاضر دولت کاتالونیا مرتبط ترین نهادی است که به طور رسمی اداره خودمختار دموکراتیک شمال و شرق سوریه (DAANES) را به رسمیت شناخته است.  مشارکت هایی در سطح شهرداری با شهرهای مختلف ایتالیا و آلمان و همچنین هیئت های سیاسی از اسکاتلند، فرانسه، کشور باسک و بسیاری از جاهای دیگر صورت گرفته است.  اما بیشتر این مشارکت های نهادی در سطحی از همکاری و حمایت بشردوستانه و بین المللی باقی می مانند.  همچنین مکاتباتی با نیروهای انقلابی در میانمار و همچنین فراخوان‌های همبستگی از چیاپاس و سایر مناطق خودمختار صورت گرفته است، اما موردی که تأثیر گسترده بر روند منطقه ای داشته باشد وجود ندارد.  مرتبط‌ترین نمونه‌ای که می‌توانیم ذکر کنیم احتمالاً بیمارستان جدیدی است که در قامشلو ساخته شده است که توسط شهرداری بارسلونا و سایر سازمان‌ها و مؤسسات و همکاری‌های بین‌المللی تأمین شده است.

5. با توجه به اینکه حملات هوایی ارتش فاشیستی حکومت ترکیه در طول چند سال اخیر بر مناطق شمال و شرق سوریه ادامه دار بوده و اکنون مزدوران وابسته به این حکومت در سوریه کنترل مناطق بیشتری را دراختیار دارند، دیدگاه شما در مورد وضعیت پیش روی کنفدرالیسم دموکراتیک در شمال و شرق سوریه چیست؟

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

02 Jan, 05:22


با درود به رفقای تیکوشینا آنارشیست؛
Tekoşîna Anarşist
 ما به عنوان خودسازماندهی های فردی و جمعی در درون فدراسیون عصرآنارشیسم در جغرافیای افغانستان و ایران، خرسندیم که این مصاحبه را در قالب پرسش و پاسخ برای شما ارسال کنیم.  امید این است که انتشار این مصاحبه درک بهتری از ایده های شما و بینشی از یک دهه مبارزات آنارشیستی در روژاوا، کوردستان به مخاطبان ما ارائه دهد.

1. لطفا تاریخچه تشکیلات تیکوشینا انارشیست و انواع فعالیت هایی که در آن انجام می دهید را با ما به اشتراک بگذارید.

تیکوشینا آنارشیست یک سازمان آنارشیستی است که از سال ۲۰۱۷ در
 روژاوا تشکیل شده ودر حال مبارزه است.  ما در کنارهم جمع شده ایم تا به پرسش ها و امیدهایی که بسیاری از ما را برای حمایت و دفاع از این انقلاب به اینجا آورده اند پاسخ دهیم.  این ما را وادار کرد تا در مورد پویایی و تاریخ خود بیآندیشیم ، نه فقط به عنوان یک فرد یا سازمان، بلکه به عنوان یک جنبش.  گرد هم آمدن از مکان‌های مختلف ونحله های مختلف آنارشیستی چالش‌هایی را برای ما ایجاد کرد، اما فرصت‌هایی را برای توسعه دادن یک تحلیل‌ جامع‌ترو دیدگاه‌های متنوع تر بازکرد.  این برای ما امکانی فراهم کرد تا در مورد نقاط قوت وکاستی‌ جنبش‌هایی که از آن تاثیر گرفته ایم بیشتر تحلیل کنیم، وهمچنین به راه‌های بهبود فکر کنیم. 
اینجا ما در کنار جنبش آزادیبخش کورد مبارزه می کنیم و این یکی از عناصراصلی الهام بخش برای ما بوده است.  ما همچنین با سایر سازمان های انقلابی که برای دفاع از این انقلاب آمده اند و همچنین سازماندهی های محلی دراین جامعه انقلابی کار می کنیم.  بسیاری از رفقای عرب سوری از مناطق مختلف سوریه، همچنین ارامنه ، آشوری ها، ترکمن ها و بسیاری دیگر در حال حاضر با اداره خودگردان همکاری می کنند، جوامع خود را سازماندهی می کنند و این سیستم رنگارنگ کنفدرال را ایجاد کرده اند.   همه اینها زمینه منحصر به فردی را ایجاد می کند که از آنجا می توانیم تجربیات را جمع آوری کنیم و درس های مهمی را بیاموزیم، همچنین ما در کارهای ترجمه واشتراک گذاری  با سایر گروه ها و سازمان های آنارشیستی فعالیت داریم . 
در بیش از ۷ سالی که اینجا هستیم، خیلی چیزها تغییر کرده و ما هم مجبور شدیم فعالیت های خود را با شرایط تطبیق دهیم.  سال های اول تشکیلات ما بیشتر بر جنگ با داعش متمرکز بود و حضور ما در میدان جنگ برای دفاع از انقلاب در اولویت بود. همچنان در حال مقابله با بمبارانهای ترکیه در عفرین و سرکانی و حملات مداوم ارتش ترکیه و نیروهای نیابتی آنها بودیم.  هر چه زمان می گذرد، ما بیشتر درحقیقت بومی ریشه می گیریم در آن ادغام می شویم و این به ما امکان می دهد که بینش بهتری از معنای ایجاد انقلاب داشته باشیم.  این به ما بازتاب‌های مهمی را در مورد چگونگی ایجاد جنبش‌های انقلابی در سرزمین خود می دهد، ارزیابی اینکه جنبش‌های ما چه کارهای درستی انجام می‌دهند و اینکه باید تلاش‌های خود را در چه جهتی معطوف کنیم.  در سال‌های گذشته، بر روی اسناد و مطالبی کار کرده‌ایم که حاصل مطالعات ما در مورد انقلاب‌ها و جنبش‌های مختلف آنارشیستی است، با این هدف که بحث جامع تری در مورد وضعیت جنبش آنارشیستی امروز ایجاد کنیم. ما امیدواریم که بتوانیم به زودی به کار روی آن ادامه دهیم، اما در حال حاضر به دلیل وقایع جاری در سوریه مجبور شدیم این فعالیت های خود را متوقف کنیم. احتمالاً شما در مورد آن می دانید، اما سرانجام رژیم سقوط کرد و اسد از بین رفت. ما چند بیانیه در این باره نوشته ایم و در حال نوشتن به روز رسانی در مورد وضعیت میدانی هستیم.

2.آیا شما از ابتدا با مانیفست و نقشه راهی که در شمال و شرق سوریه به اجرا درآمد آشنایی داشته اید؟ چگونه این شناخت را بدست آورده اید؟

ایده های عبدالله اوجالان و "مانیفست تمدن دموکراتیک" برای برخی از ما قبل از آمدن به اینجا شناخته شده بود.  بسیاری از این ایده‌ها شباهت‌های زیادی با پیشنهاد موری بوکچین در مورد شهرداری‌ آزادی‌خواه دارند، که با آنچه او به‌عنوان بوم‌شناسی اجتماعی تعریف کرد، مرتبط است.  کتاب «اکولوژی آزادی» تأثیر بسیار واضحی در فلسفه اوجالان دارد و حتی قبل از فوت بوکچین نامه‌هایی رد و بدل کردند. اما با مقاومت کوبانی در برابر داعش بود که مبارزه مردم کورد توجه بین المللی را به خود جلب کرد.  پس از آن، بسیاری از انترناسیونالیست ها شروع به آمدن به اینجا کردند.  گردان آزادی اینترناسیونال (IFB) در پاسخ به آن ؟؟ با الهام از گردانهای اینترناسیونال در انقلاب 1936 اسپانیا تشکیل شد. بسیاری از آنارشیست ها در صفوف این گردانها جنگیدند، درکنار دیگر گروه ها و تشکل ها، ارتباطات بین المللی و شبکه های همبستگی را ایجاد کردند. سریعا این واژه در میان حلقه های آنارشیستی پخش شد و ما همزمان در تمام جهان به سازماندهی کمیته های همبستگی با انقلاب روژاوا پرداختیم .  

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

30 Dec, 01:47


As anarchist, we know that we are not free until everybody is free, therefore any revolutionary process in Syria won’t be able to survive if it is not in harmony with many other revolutionary processes all around the world. We won’t change the world tomorrow, not in the next years, and probably not even in our lifetimes. A truly revolutionary process to  abolish patriarchy, overthrow capitalism and wither the states away will need a long time. It will also need a world wide revolutionary movement ready to fight for it. It is our duty to build such a movement, and for that we need to listen to each other, understand each other, and build alliances toward our revolutionary dreams. We also need to learn from past experiences and remember those who struggled and even gave their lives in the struggle, because if we are where we are today, it is thanks to their efforts and sacrifices. In that sense, we also call to remember Omar Aziz, an anarchist from Damascus that dedicated his life to the struggle, giving his life after suffering the hardships and tortures of the regime prisons. We honor his legacy together with many other anarchist comrades who gave their life here, like şehîd Ciwan Firan, şehîd Demhat Goldman, şehîd Kawa Amed, şehîd Şahîn Husseinî, şehîd Şevger Ara Makhno, şehîd Hêlîn Qereçox, şehîd Şahîn Qereçox, şehîd Tekoşer Piling, şehîd Elefteria Hambî. Those are just some of the anarchist revolutionaries who joined the ranks of this revolution and never went back home. Their memory is still alive in our hearts, we remember them together with all those who gave their life for this revolution. Revolutionary greetings!


Thank you for your participation in this interview with the Federation of Anarchism Era.
ONE WORLD, ONE STRUGGLE!

For Freedom! For life!

https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

30 Dec, 01:46


The DAANES will have to make important concessions to be allowed to continue, while pushing for a federal model that allows a certain degree of autonomy. Many minorities and secular groups will easily find themselves in harmony with the political proposal of the DAANES, but the authoritarian lines of HTS will be invigorated by any external support. This means that the more Turkey steps in and makes deals with HTS, the more the international community legitimizes the transitional government of HTS, the more difficult for the revolution to reach good agreements on the diplomatic table. On the other hand, the more that other minorities, other revolutionary and secular groups and specially womens organizations fight back in harmony with the political project of the DAANES, the more strength we will have in the negotiations for a democratic and decentralized Syria.

But of course the most important is that people continue organizing in their local communes and regional councils, making sure that whatever form of State comes after, popular power grows stronger and more able to resist any State interference. We, as international revolutionaries, have a responsibility to support this process and defend the achievements of this revolution. But also, as anarchists, should keep always a critical voice on those statecraft politics that remove agency from the people, imitating parliamentary politics and moving away from grassroots organizing. After years here, we also need to come to terms with the material conditions of the reality on the ground, aware that a Turkish military occupation will be catastrophic for the important steps achieved until now. Ideological dogmatism may look nice when we read it in theory books, but Rojava made it so far partly thanks to the pragmatic flexibility of the kurdish liberation movement. We have our ideological line, but also a lot of important lessons we can learn from what is going on here.

6.  On January 20, 2018, the canton of Afrin was occupied and taken over by the fascist Turkish government forces following a military offensive. Does the “Syrian Democratic Forces” have any plans to reclaim and liberate this canton?

SDF always stated their intention to return to Afrin, and of course with the ongoing situation this is now more relevant than ever. Many refugees from Afrin were living in refugee camps in the region of Shehba, area that the Turkish proxies occupied in this last offensive. More than 100.000 people have been forced to flee once again from the Turkish bombs and their jihadist mercenaries, unraveling a new humanitarian crisis. These are people from Afrin that are waiting for SDF to liberate those territories to go back to their homes. We also need to remark that the Afrin Liberation Forces have been carrying out insurgent actions against the occupation for more than 6 years, attacking Turkish military bases and taking down commanders of the occupation forces. With the recent developments, one of the conditions brought by diplomatic bodies of the self-administration in negotiations with the provisional government of HTS is the return of all IDP to their homes. Of course, this includes Afrin. We know that Turkey will not withdraw their occupation out of good will, and that probably this will be something that will require use of force. SDF is now pushing on many fronts, playing 4D chess to ensure the survival of the revolutionary developments of north-east Syria. If the conditions for the liberation of Afrin ripen, be sure that SDF will push for any chance to make it happen.

7.  How can Libertarian individuals and Anarchist unions around the world join the revolutionary process in the region or show their solidarity with this revolution?

There are many things you can do, we already gave some examples in our last statement “We carry a new world in our hearts”. But besides all these important (and practical) ways to support the revolution, there is another element we want to call your attention to.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

30 Dec, 01:46


For now the government of Catalonia is the most relevant institution that officially recognized the Democratic Autonomous Administration of North and East Syria (DAANES). There have been some partnerships at the municipal level with different Italian and German cities, as well as political delegations from Scotland, France, Basque country and many other places. But most of these institutional partnerships stay on a surface level of humanitarian and international cooperation and support. There has also been correspondence with revolutionary forces in Myanmar, as well as solidarity calls from Chiapas and other autonomous territories, but nothing that had a massive impact on the ground. The most relevant example we can mention is probably the new hospital built in Qamishlo, funded by the municipality of Barcelona together with other organizations and institutions for international cooperation.

5.  Considering that the fascist Turkish government’s airstrikes against the northern and eastern regions have been ongoing for several years and that the government’s mercenaries now control more areas in Syria, what is your view on the future of democratic confederalism in North and East Syria?

The revolutionary project will continue, fighting to defend the social transformations achieved until now. Self-defense is a primary element of this revolution, and people will fight fiercely to defend the revolution, not just on the front lines but also on the political and social spheres. The revolution of Rojava always claimed itself as part of Syria, not pushing for a formal independence but for a democratization of Syria in a federal system. Diplomatic bodies of the DAANES are already in talks with the provisional government working in that direction. They published a list of 10 points for to the ongoing negotiations, calling for unity and sovereignty of Syria, a stop to military aggressions and occupations, the right to return for displaced people, fair distribution of wealth and more women’s participation in politics . As for now, there are diplomatic efforts to be part of the transitional process ongoing in Syria. The military defense against Turkish occupation is still the main priority, and those two spheres are interconnected. We know that too often power stems from the barrel of a gun, but it is when combined with political organization that social transformations are possible. 

There is also a need of more military activity against the resurgence of ISIS, that has dramatically increased their attacks since the collapse of the regime. The caliphate was defeated but some cells still active in the Syrian desert, now more than ? they raided and looted some army depots from the old regime when soldiers ran away. The Islamist groups supported by Turkey are also giving ISIS new motivation to attack, making use of the instability of Syria and the mobilization of SDF to the front lines to expand their activities. Intelligence agencies are already calling attention to the threats this poses. Thousand of ISIS fighters are currently held in SDF-controlled territories, and Turkey has bombed security facilities next to ISIS prisons in the past, facilitating mutinies and escape attempts, some of which even succeeded. This would be catastrophic, not just for Syria and the Middle East but for the whole world. 

Even if we manage to avoid these catastrophic scenarios, the future of the revolution will see big challenges. With the current transitional government in such close relations with Turkey, any negotiations are going to be very hard, with conditions put on the table that are going to be in many ways humiliating. Turkey have a massive army ready to invade Syria, this means that the self-administration is navigating a path where wrong steps can easily lead to annihilation. This is therefore a crossroad between existence and annihilation, a struggle for the right to exist in the new Syria in the making.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

30 Dec, 01:45


After that, many more internationalists started to come here. The International Freedom Battallion was formed in answer to that new ??, taking inspiration from the international brigades in the Spanish revolution of 1936. Many anarchists fought in the ranks of IFB, together with many other groups and organizations, building international bridges and networks of solidarity. The word spread fast among anarchist circles, and soon we were also organizing solidarity committees with the Rojava Revolution all around the world.

Many anarchists followed the steps of those who traveled here, and many more joined the solidarity committees and initiatives to support the revolution from abroad. The books of Öcalan also started to be published in other languages, making them more accessible to non Kurdish and Turkish speakers. Articles and statements were written for anarchist websites and magazines, talks and debates about Rojava became common at anarchist bookfairs, many anarcho-syndicalist unions and even punk music groups made campaigns to support Rojava. Those on the ground were reporting to comrades back home, igniting a new lighthouse for international revolutionaries, often connected with past traditions like Chiapas and Palestinian solidarity. Among those lines you can find most of our trajectories, but of course every one of us have quite extraordinary stories about how we ended up here.

3.  To what extent do you assess that the “Manifesto of Democratic Confederalism” aligns with and is closely connected to the anarchist alternative? Is this solely a nationalist revolution or also an anti-capitalist and class revolution?

We discussed those question in depth for years, and soon we expect to publish more organized materials about that. But in short, yes, it aligns with anarchist and anti-capitalist values, that’s why we are here. It is a revolution born from a national liberation struggle, but it also transcends the logic of nation-state with arguments that anarchists upheld for more than a century. This brings important lessons and anti-colonial perspectives, that especially western anarchists should consider and reflect on. The model of democratic confedralism proposed by Öcalan is tailored to the reality of the kurdish struggle, but it can be an inspiration and a blueprint for many other liberation movements. It’s implementation in Rojava is still in progress, but already many impressive steps have been made. 12 years is not time enough to achieve the anti-patriarchal, anti-capitalist and anti-state model proposed; revolution is a process and not an event. The speed and extent of these transformations are conditioned by the situation of war and the material reality , and also depend on the relations, alliances and balance of forces with other actors on the ground. 

The question of class, fundamental for anarchist theory and it’s development, has a different meaning for a colonized people in the Middle East than for the European working class of the 19th century. Furthermore, the issue of how we approach the question of class in the 21st century is a widely contested point and topic of discussion between different anarchist tendencies. For those interested in this discussions, we expect to publish soon some materials and evaluations that can help to clarify our perspective on it. As we said before, this theoretical work is something that the current attacks on Syria forced us to put on hold, but if the situation  stabilizes we will give priority to that work. We hope the discussions that follow can bring new arguments and perspectives, building better coherence among anarchist revolutionary tendencies.

4.  Have any regional governments or  international alliances taken measures to support and defend the regions in North and East Syria?

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

30 Dec, 01:45


With greetings to the comrades in Tekoşîna Anarşîst;
We, as individual and collective self-organizations within the Federation of Anarchism Era in the geography of Afghanistan and Iran, are pleased to send you this interview in the form of questions and answers. The hope is that publishing this interview will provide our audience with a better understanding of your ideas and an insight into a decade of your anarchist struggles in Rojava, Kurdistan.

1.  Please share with us the history behind the organization of Tekoşîna Anarşîst and the types of activities you engage in.

Tekoşîna Anarşîst is an anarchist organization that has been fighting in Rojava since 2017, when it was formed. We came together to give collective answers to the questions and hopes that brought many of us here, to support and to defend this revolution. This forced us to reflect about our dynamics and our history, not just as individuals or as organization, but also as a movement. Coming together from different places and different anarchist traditions created some challenges for us, but it also opened opportunities to develop more diverse and comprehensive analysis and perspectives. This allowed us to reflect on strengths and shortcomings of the movements we come from, as well as ways to improve. 

Here we struggle together with the Kurdish Liberation Movement, and this has been one of the main sources of inspiration for us. We also work with other revolutionary organizations that came to defend this revolution, as well as local structures of this revolutionary society. Many Syrian Arab comrades from different parts of Syria are now working with the self-administration, as well as local Armenians, Assyrians, Turkmens and many more, organizing their communities and building this colorful confederal system.  All this creates a unique and extraordinary ground from where we can gather experience and learn important lessons, that we also work to translate and share with other anarchist groups and organizations. 

Many things changed in the more than 7 years we have been here, and we also had to adapt our work to the circumstances. The first years of our organization where mostly focused on the war against ISIS, with our participation in the front lines to defend the revolution being our priority. We also had to confront the Turkish bombs in the invasions of Afrin and Serekaniye, as well as the constant attacks of Turkish army and their proxy forces. As time passes, we are growing more rooted and integrated in the local reality, allowing us to have better insights of what it means to make a revolution. This brings important reflections on how to build revolutionary movements back home, evaluating what our movements are doing right and where we should direct our efforts. In the last years we have been working on some documents and materials that resulted from our studies on different anarchist revolutions and movements, aiming to open a wider debate about the situation of the anarchist movement today. We hope that we can continue working on that soon, but for now we had to halt all our activities due to the ongoing events in Syria. Probably you know about it, but finally the regime collapsed and al-Assad is gone. We wrote a couple of statements about that and we are writing updates about the situation on the ground.

2.  Were you aware from the outset of the manifesto and the action plan implemented in North and East Syria? How did you come into contact with this knowledge?

The ideas of Abdullah Öcalan and the ‘Manifesto for a Democratic Civilization’ were known to some of us before coming here. Many of those ideas have many similarities with Bookchin’s proposal of libertarian municipalism, connected to what he framed as social ecology. The book “Ecology of Freedom” has a very clear influence in the philosophy of Öcalan, and they even exchanged some letters before Bookchin passed away. But it was with the resistance of Kobane against ISIS that the struggle of the Kurdish people gained international attention.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

29 Dec, 22:28


#Iran #Gholam_Hossein_Saedi
#Woman_Life_Freedom
#TheStruggleContinues
#ایران #غلامحسین_ساعدی
#زن_زندگی_آزادی
#مبارزات_همچنان_ادامه_دارد
Paris / Père Lachaise Cemetery
Sunday - December 29, 2024

A gathering in commemoration of Gholam-Hossein Saedi and against monarchist Phalangists who insulted his human dignity in an act of fascist revenge.
https://asranarshism.com/1403/10/09/gholamhossein-saedi-english/

پاریس / گورستان پِرلاشِز
یکشنبه - ۹ دی ۱۴۰۳/ ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴
گردهمائی در بزرگداشت غلامحسین ساعدی و بر علیه فالانژیست های سلطنت طلب که برای انتقامگیری فاشیستی، به کرامتِ اِنسانی او اِهانت نمودند.
https://asranarshism.com/fa/1403/10/09/gholamhossein-saedi-persian/

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

29 Dec, 10:57


اعتصاب و تجمع کاسبان در راسته سیدولی بازار کفاشان تهران در روز یکشنبه نهم دی‌ماه شکل گرفته است.
علت این تجمع، اعتراض به گرانی و تورم ذکر شده است.
بر اساس ویدیوهای منتشر شده ، ماموان انتظامی در محل تجمع حاضر شده‌اند.


گروهی از بازاریان تهران روز یکشنبه نهم دی‌ماه مغازه‌های خود را در اعتراض به گرانی بسته و در تجمع خود خطاب به دیگر بازاریان شعار می‌دهند: «نترسید، ببندید»


گروهی از کسبه بازار باغ سپهسالار تهران روز یکشنبه نهم دی‌ماه در اعتراض به گرانی و تورم مغازه‌ها را بسته و تجمع کرده‌اند.


گروهی از کسبه پارچه‌فروش در بازار تهران روز یکشنبه نهم دی‌ماه با بستن مغازه‌های خود و فریاد «ببندید»، از دیگر بازاریان می‌خواهند تا به اعتصاب آنها بپیوندند.


روز یکشنبه نهم دی‌ماه، کسبه پارچه‌فروش در پاساژ ملت بازار تهران در راسته حمام‌چال، مغازه‌های خود را بسته و به تجمع دیگر بازاریان تهران پیوستند.


یکی از کسبه کیف و کفش بازار باغ سپهسالار تهران روز یکشنبه نهم دی‌ماه در سخنرانی برای جمع دیگر بازاریان اعتصابی دلایل اعتراض‌شان را شرح می‌دهد که «گران شدن مواد اولیه به دلیل بالا رفتن قیمت ارز، رکود شدید در بازار، نبود مواد اولیه، نبود نقدینگی در بازار، نداشتن قیمت تمام‌شده در محصول و مواد اولیه» از جمله آنهاست


https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

28 Dec, 23:09


#Freedom_of_Expression
#Woman_Life_Freedom
#Struggle_Continues
#Gholam_Hossein_Saedi
#Paris_Père_Lachaise_Cemetery

By Hasse-Nima Golkar
Gholam-Hossein Saedi: "AFTER DEATH, I WILL ALSO SCREAM!"
We, too, are the resounding voices like "Gholam Hossein Saedi," and we will scream even after death!
Following the release of a video clip on December 24, 2024, showing a disgraceful and vile act where "someone urinates on Gholam Hossein Saedi's tombstone" and violates his human dignity, perpetrated by a supporter of Reza Pahlavi (The son of Mohammad Reza Shah Pahlavi), some of Saedi's friends have issued an invitation for a protest gathering on Sunday, December 29, 2024, at 3:00 PM at Gholam Hossein Saedi's grave in the Père Lachaise Cemetery (Paris). The event will include a ceremony to adorn the grave with flowers in support of freedom of expression.
We remind you that defenders and advocates of the failed monarchical system, regardless of how they present themselves, are fundamentally no different from the defenders and advocates of the current Islamic regime in Iran, especially in matters such as this.
Therefore, we condemn this vindictive and fascist act against every progressive political and cultural figure, wherever they may be in the world!
A Brief Biography of Gholam Hossein Saedi:
Gholam Hossein Saedi was born on January 15, 1936, in the city of Tabriz in northwestern Iran. He was one of the most prolific writers, playwrights, journalists, and Marxist intellectuals in Iran. Known by the pseudonym "Gohar Morad," he created dozens of diverse and excellent works in areas such as short stories, plays, and film scripts. In his realistic and imaginative works, he often used symbolic elements to depict and critique the oppressive and security-driven atmosphere of society, addressing themes such as lack of freedom, inequality, and injustice.
Works:
• First works published in 1953
• 20 plays between 1960 and 1979
• 8 short story collections between 1955 and 1998
• 5 novels between 1965 and 1976
• 8 film scripts between 1969 and 1982
Saedi had a profound social vision and an exceptional ability to create vivid characters and settings, which gave him a significant impact on contemporary Iranian literature and art.
Political Engagement and Persecution:
GholamHossein Saedi studied and worked in general and psychiatric medicine, but due to living in a sociopolitical dictatorial atmosphere governed by the absolute monarchical system of the "Pahlavi dynasty," his primary interest lay in literature and drama, which focused on the political and social-psychological issues in society.
His involvement in the "Youth League of the Tudeh Party" led to his first arrest and imprisonment in the summer of 1953. He was also arrested by the Shah's secret police (SAVAK) in June 1974, detained for about a year, and subjected to brutal torture.
He fled to France in 1981 because of his continued sociopolitical activities after the overthrow of the dictatorial monarchical system under "Mohammad Reza Pahlavi" and the seizure of power by "Ayatollah Khomeini" on February 11, 1979. This occurred as the same fascist dictatorship of the Shah's regime persisted (but this time tens of times more brutal than before). Exile had a profound psychological impact on him, contributing to depression and suffering, until his death on November 23, 1985, in Paris. He is buried in the Père Lachaise Cemetery.
Gholam-Hossein Saedi met Ayatollah Khomeini once as a member of the "Iranian Writers' Association" and later wrote an article titled "Meeting with a Crocodile." He described how Khomeini emphasized that writers should only write about Islam, stating, "The most important thing is Islam!"

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

18 Dec, 15:36


#Syria #Kurdistan
#SaveKobani #RiseUp4Rojava
Once again, Islamist terrorist groups have attacked Kobani (December 17, 2024), a city that has become a global symbol of courage and resistance against oppressors. The ruling Islamist state in Turkey, under the fascist leadership of Recep Tayyip Erdoğan, has openly declared its intention to destroy the people’s democratic confederal council system in northern and eastern Syria. This is happening with full logistical, political, economic, and military support for the “Syrian National Army” (SNA).


یک بار دیگر گروهای تروریستی اسلامی به «کوبانی» که به نمادی از شجاعت و مقاومت در برابر ستمگران شُهرت جهانی دارد، هجوم آورده اند (۲۷ آذرماه ۱۴۰۳). رژیم اسلامگرای حاکم بر تورکیه زیر رهبری فاشیستی رجب طیب اردوغان با پُشتیبانی کامل تدارکاتی سیاسی-اقتصادی-نظامی از “ارتش ملی سوریه” (اس.ان.اف)، نابودی کامل سیستم شوراهای مردمی کُنفدرالیسم دمکراتیک در شمال و شرق سوریه را به گونه ای آشکار اعلام نموده است.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Dec, 21:23


کتاب

«آموزش ستم‌دیدگان»

https://t.me/ketab_khane_shoreshi

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

16 Dec, 20:43


Bijì Berxwedana YPG _YPJ_SDF
#Riseup4Rojava
#TurkeyAttacksKobane
¤¤¤
Tens of thousands of people of the Kobanî went out in support of SDF and rejecting Turkish aggression.
@RojavaNetwork / December 16, 2024

(امروز ۲۶ آذرماه ۱۴۰۳) ده‌ها هزار نفر از مردم کوبانی در پُشتیبانی از نیروهای سوریه دموکراتیک و اعتراض به تجاوزات تورکیه به خیابان آمده اند.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Dec, 22:37


https://www.youtube.com/watch?v=7WzL4_idcfo

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Dec, 22:18


By Hasse-Nima Golkar
!WE STAND SIDE BY SIDE WITH THE PEOPLE OF KOBANI TO EXPRESS SOLIDARITY AND DEFEND FREEDOM, EQUALITY, AND HUMAN DIGNITY!
The transient and misleading metamorphosis of the leaders of "Hayat Tahrir al-Sham" in Syria should not obscure their extremely Islamist nature in their "new disguise" from the sharp and vigilant eyes of both national and global opinion.
Kobane is one of the cities in Kurdistan, located in the "Ain al-Arab" area of northern Syria, just south of the Turkish border. As a result of the Syrian civil war, on July 19, 2012, the city came under the control of the military militias People's Protection Units (YPG) and Women's Protection Units (YPJ). From September 2014 to January 2015, the city was besieged and attacked by the Islamic State in Iraq and the Levant (ISIL), resulting in approximately 70 percent of the city's infrastructure being destroyed.
Now, once again, Islamist terrorist groups are attempting to attack Kobani, a city that has become a global symbol of courage and resistance against oppressors like ISIL. The ruling Islamist state in Turkey, under the fascist leadership of Recep Tayyip Erdoğan, has openly declared its intention to destroy the people's democratic confederal council system in northern and eastern Syria. This is happening with full logistical, political, economic, and military support for the "Syrian National Army" (SNA) and "Hayat Tahrir al-Sham" (HTS), led by Ahmad al-Shar'a, who was formerly the leader of al-Qaeda's Syrian branch between 2012 and 2017. On December 8, 2024, these groups contributed to the overthrow of Bashar al-Assad's fascist regime in Syria.
In this critical situation, the brave people of Kobani need solidarity and support from all freedom-minded, advocates for equality, and justice around the world. They are appealing for help from people in all parts of the world.
We fight against the expansionist and colonialist role of the Turkish government, which seeks to reclaim the revolutionary achievements that the people of Rojava in northern and eastern Syria have struggled to achieve over the past decade.
The global capitalist system, either directly or through small and large proxy actors in the Middle East, threatens the revolutionary existence of Rojava. Right now, the fascist "Syrian National Army," with full support from the ruling Turkish state, is preparing for a new military offensive against Kobani.
Bijì Berxwedana YPG _YPJ_SDF
#Riseup4Rojava
#TurkeyAttacksKobane

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Dec, 22:18


By Hasse-Nima Golkar
ما در کنار مردم کوبانی برای ابراز همبستگی و دفاع از آزادی، برابری و کرامتِ انسانی می ایستیم!
دِگردیسی گُذرا و فریبکارانه ی رهبران "هیئت تحریرالشام" در سوریه، نمی بایستی ماهیّت اصلی اسلامگرایانه ی افراطی آنان را در "پوششِ جدید"، از دید هوشمندانه و بیدارِ افکار همگانی داخلی و جهانی پنهان سازد.
کوبانی یکی از شهرهای کوردستان در منطقه ی "عین العَرَب" در شمال سوریه است که بدون فاصله در جنوب مرز تورکیه قرار دارد. در نتیجه ی جنگ داخلی سوریه، این شهر در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۲ زیر کُنترل میلیشیاهای نظامی یگان‌های مُدافع خلق (ی.پ.گ) و یگانهای مدافع زنان (ی.پ.ژ) قرار گرفت. دولت اسلامی عراق و شام (د.ا.ع.ش) نیز این شهر را از سپتامبر ۲۰۱۴ تا ژانویه ۲۰۱۵ مورد تهاجم و محاصره ی خود داشت و حدود ۷۰ در صد از زیرساخت های این منطقه را تخریب و نابود ساخت.
اینک، یک بار دیگر گروهای تروریستی اسلامی در صدد هجوم مُجدّد به «کوبانی» که به نمادی از شجاعت و مقاومت در برابر ستمگران از جمله "داعش" شُهرت جهانی دارد، می باشند . رژیم اسلامگرای حاکم بر تورکیه زیر رهبری فاشیستی رجب طیب اردوغان با پشتیبانی کامل تدارکاتی سیاسی-اقتصادی-نظامی از "ارتش ملی سوریه" (اس.ان.اف) و همچنین از "هیئت تحریر الشام" (اچ.تی.اس) زیر رهبری "احمد الشَرع" (رهبر سابق شاخه "القاعده" در سوریه از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ میلادی) که به تازگی در هشتم دسامبر ۲۰۲۴ باعث فروپاشی حکومت فاشیستی بشارالاسد در سوریه گردید، نابودی کامل سیستم شوراهای مردمی (کُنفدرالیسم دمکراتیک) در شمال و شرق سوریه را به گونه ای آشکار اعلام نموده است. بر همین پایه، مردم شجاع کوبانی به همبستگی و پشتیبانی تمامی آزادیخواهان، برابری طلبان و عدالت جویان در شرائط حساس کنونی نیازمند هستند و از مردم سراسر جهان درخواست یاری رسانی نموده اند.
ما بر علیه نقش توسعه طلبانه و استعمارگرایانه ی دولت حاکم بر تورکیه برای تلاش در بازپس گیری دستاوردهای انقلابی مردم شجاع در شمال و شرق سوریه ( روژئاوا) را که از یک دهه پیش تا کنون با دشواری های فراوان بدست آورده اند، مبارزه می نمائیم.
سیستم سرمایه داری جهانی به گونه ای مستقیم و یا با همراهی نیروهای نیابتی ریز و دُرشت در منطقه ی خاورمیانه، بر پایه ی منافع امپریالیستی خود، در راهِ به خطر انداختن موجودّیت انقلابی روژئاوا می باشند، و هم اکنون توسط فاشیست های"ارتش ملی سوریه" با پشتیبانی کامل دولت حاکم بر تورکیه، خود را برای هجوم نظامی دیگر به کوبانی، آماده سازی می کُنند.
پایدار باد مقاومت یگان های مدافع خلق_مدافع زنان_نیروهای سوریه دمکراتیک!
برای دفاع از روژاوا بپاخیزیم!
حمله ی دولت فاشیستی تورکیه به کوبانی محکوم است!

Bijì Berxwedana YPG _YPJ_SDF
#Riseup4Rojava
#TurkeyAttacksKobane

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Dec, 22:17


By Hasse-Nima Golkar
VI STÅR SIDA VID SIDA MED FOLKET I KOBANI FÖR ATT UTTRYCKA SOLIDARITET OCH FÖRSVARA FRIHET, JÄMLIKHET OCH MÄNSKLIG VÄRDIGHET!

Den övergående och vilseledande metamorfosen hos ledarna för "Hayat Tahrir al-Sham" i Syrien bör inte dölja deras extremt islamistiska natur i sin "nya förklädnad" från det skarpa och vaksamma ögat hos både nationell och global opinion.
Kobane är en av städerna i Kurdistan, belägen i området "Ain al-Arab" i norra Syrien, precis söder om den turkiska gränsen. Till följd av det syriska inbördeskriget hamnade staden den 19 juli 2012 under kontroll av de militära miliserna Folkets försvarsenheter (YPG) och Kvinnornas försvarsenheter (YPJ). Från september 2014 till januari 2015 belägrades och attackerades staden av Islamiska staten i Irak och Levanten (ISIL), vilket resulterade i att cirka 70 procent av stadens infrastruktur förstördes.
Nu, än en gång, försöker islamistiska terroristgrupper att attackera Kobani, en stad som har blivit en global symbol för mod och motstånd mot förtryckare som ISIL. Den styrande islamistiska staten i Turkiet under fascistiska ledning av Recep Tayyip Erdoğan har öppet deklarerat sin avsikt att förstöra folkets demokratiska konfederativa rådssystem i norra och östra Syrien. Detta sker med fullt logistiskt, politiskt, ekonomiskt och militärt stöd till "Syriens nationella armé" (SNA) och "Hayat Tahrir al-Sham" (HTS), ledd av Ahmad al-Shar'a, som tidigare var ledare för al-Qaidas syriska gren mellan 2012 och 2017. Den 8 december 2024 bidrog dessa grupper till att fälla Bashar al-Assads fascistiska regim i Syrien.
I detta kritiska läge behöver det modiga folket i Kobani solidaritet och stöd från alla frihetsinriktade, förespråkare för jämlikhet och rättvisa världen över. De vädjar om hjälp från människor i alla delar av världen.
Vi kämpar mot den expansionistiska och kolonialistiska rollen hos den turkiska regeringen, som försöker återta de revolutionära landvinningarna som folket i Rojava i norra och östra Syrien har kämpat för att uppnå under det senaste decenniet.
Det globala kapitalistiska systemet, antingen direkt eller genom små och stora proxyaktörer i Mellanöstern, hotar Rojavas revolutionära existens. Just nu förbereder sig den fascistiska "Syriens nationella armé", med fullständigt stöd från den styrande turkiska staten, för en ny militär offensiv mot Kobani.
Bijì Berxwedana YPG _YPJ_SDF
#Riseup4Rojava
#TurkeyAttacksKobane

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

14 Dec, 15:37


اهمیت و مهارت اریکو مالاتستا در سازماندهی مبارزات را می توان از گزارش پلیس در مورد او دریافت:« بازگشت مالاتستا از لندن سیگنالی برای بیداری دوباره جنبش آنارشیسم در «آنکونا »بود… مالاتستا فوراً دست به سازماندهی دوباره جنبش زد… در مدت کوتاهی که او در آنکونا بوده است، تعداد آنارشیست ها و هوادارنشان به چیزی نزدیک به ۶۰۰ نفر رسیدند که عمدتاً شامل کارگران، کارکنان بندر و سابقه داران شهر بود … ویژگی های او در مقام یک سخنران هوشمند و و مبارز که همیشه با خونسردی و بدون تندی، به دنبال اقناع است، در جهت بازیابی توان از دست رفته حزب و همدل کردن مایوسان و هواداران استفاده می شود. او هیچگاه چشم انداز اهداف اصولی اش را از دست نمی دهد: جمع کردن تمامی نیرو های حزب و سست کردن زیربنای دولت با ایجاد مانع برای کارکرد آن، فلج کردن خدماتش و راه انداختن پروپاگاندای ضد نظامی تا فرا رسیدن زمان مناسب برای براندازی و نابودی دولت موجود.»
مالاتستا ۳ بار محکوم به مرگ شد و زمان بسیاری از عمرش را در زندان و تبعید گذاراند و در سن ۷۸ سالگی درگذشت.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

14 Dec, 15:37


در چنین‌ روزی ۱۴ دسامبر ۱۸۵۳ اریکو مالاتستا مکانیک و از تئوریسین های کلیدی آنارشیسم، در ایتالیا متولد شد.

«ما تنها از ایده‌ها اطاعت می‌کنیم نه انسان!»

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

13 Dec, 21:10


#محمد_امین_مهدوی_شایسته
محکوم به اعدام و به سلول انفرادی بند اجرای احکام منتقل شده_ به این معنی که مجازات اعدام وی همزمان با اذان صبح اجرا خواهد شد!
■■■

محمدامین مهدوی شایسته، که در زندان اوین محبوس بود، برای اجرای حکم اعدام به انفرادی زندان قزل‌حصار منتقل شده است.

او در پاییز ۱۴۰۲ بازداشت شد و متاسفانه درباره چنین پرونده خطرناکی تا کنون اطلاع رسانی کافی نشده بود.


پرونده این زندانی سیاسی پس از اخذ اعترافات تحت شکنجه و اکراه به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران و صلواتی در محاکمه‌ای کوتاه، حکم اعدام صادر کرده است.

در پرونده«یک خشاب خالی اسلحه کمری» و «یک افشانه فلفل» به عنوان نگهداری اسلحه غیرمجاز برای اثبات «همکاری با دول متخاصم» به کار گرفته شده است.


هزاران انسان مثل او محروم از وکیل و حمایت رسانه ها تحت شکنجه و در خطر اعدام هستند !

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

12 Dec, 23:39


سی چه غرق خینِن
(دلُم تنگن رفیق)
پیره یا جوونِن
(دلُم تنگن رفیق)
پی دو لقمه نونِن
(دلُم تنگن رفیق)
تف به ای زمونه
(دلُم تنگن رفیق)

دل مو پر ز کینِن
(دلُم تنگن رفیق)
لقمه‌شون حرومِن
(دلُم تنگن رفیق)
کارشون تمومِن
(دلُم تنگن رفیق)
سی تو دس به کارُم
(دلُم تنگن رفیق)

روس و تورک و چینن
(دلُم تنگن رفیق)
حرف مو همونن
(دلُم تنگن رفیق)
صابُنا و بنزین
(دلُم تنگن رفیق)
فردامون چه جونِن
(دلُم تنگن رفیق)

سد علی می‌میرِن
(دلُم تنگن رفیق)
گوله در می‌گیرِن
(دلُم تنگن رفیق)
پو پتی تو راهُم
(دلُم تنگن رفیق)
در می‌گیرِن آهم
(دلُم تنگن رفیق)

سی چه غرق خینُم
(دلُم تنگن رفیق)
مجتبی بمیری
(دلُم تنگن رفیق)
گورشون به دستُم
(دلُم تنگن رفیق)
صابُنا و بنزین
(دلُم تنگن رفیق)



ترانه

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

11 Dec, 22:11


نظام آموزشی، ابزاری برای سلطه

دولت‌ها برای حفظ قدرت خود نیازمند افرادی مطیع و فرمانبردار هستند؛ افرادی که به‌صورت خودجوش عمل نمی‌کنند و از طغیان می‌ترسند. مؤثرترین راه برای ایجاد چنین رفتاری، القای آن در ذهن کودکان از سنین پایین است؛ و چه مکانی بهتر از مدرسه برای تحقق این هدف؟
ما از کودکی وارد نظام آموزشی می‌شویم و در معرض آزمون‌ها و ارزیابی‌هایی قرار می‌گیریم که رشد، تکامل و فردیت ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند. مدرسه نخستین تجربه ما از نظم و انضباط اجتماعی است. از همان ابتدای ورود به مدرسه، با رویه‌های رقابت‌محور آشنا می‌شویم. از طریق روش‌های پاداش و تنبیه، دانش‌آموزان «خوب» که دستورات معلم را به‌درستی انجام می‌دهند، تشویق می‌شوند، درحالی‌که که دانش‌آموزان «بد» که از انجام وظایف خود سرباز می‌زنند، تنبیه می‌شوند. در این سیستم، ممکن است معلمان، دانش‌آموزان «بد» را به دلیل ناتوانی یا کندی مقصر بدانند، بی‌آنکه به فشارهای محیطی که بر آن‌ها وارد می‌شود، توجه داشته باشند.
بدین ‌ترتیب، در سال‌های اولیه، به‌تدریج به آزمون‌های کوچک عادت می‌کنیم که در مراحل بالاتر به نام امتحانات شناخته می‌شوند و نوعی کنترل و گزینش را ایجاد می‌کنند. از مدرسه به دبیرستان و سپس به دانشگاه، این فرآیند به سطوح بالاتری از انتخاب و گزینش می‌رسد. امتحانات به‌نوعی سیستم انتخابی تبدیل می‌شوند که به کمک آن‌ها، دانش‌آموزان سازگار و مطیع پرورش می‌یابند و برای ورود به بازار کار آماده می‌شوند.
تحصیل به امری تبدیل می‌شود که تنها در خدمت قبولی است. ما برنامه‌های تحمیلی را می‌آموزیم، بدون آنکه فکر کنیم که آیا آنچه می‌آموزیم حقیقت دارد یا در آینده برای ما مفید خواهد بود. این فرآیند، علاقه به یادگیری و کنجکاوی را از بین می‌برد و وابستگی به اقتدار را ایجاد می‌کند. در اینجا، معلم به‌عنوان مرجع عمل می‌کند و به ما می‌گوید که چه چیزهایی را باید یاد بگیریم و چه زمانی باید یاد بگیریم. این امر توانایی ما را در ابتکار عمل و تنظیم فعالیت‌های خود محدود می‌کند.
آموزش درواقع به ‌نوعی مدرسه، برای بندگی و اطاعت از هر ساختار سلسله‌مراتبی تبدیل می‌شود؛ به عبارت دیگر، مدرسه فضایی است که هدف آن «تولید» افرادی مفید برای آینده است تا بتوانند نقش‌هایی را که از سوی دولت به آن‌ها تحمیل شده، به‌طور صادقانه ایفا کنند.
در طول تاریخ، اصلاحات و تلاش‌های متعددی برای بهبود نظام آموزشی صورت گرفته است. این اصلاحات تلاش می‌کنند تا «کیفیت بهتری» از آموزش را در همان سیستم آموزشی فراهم کنند و شرایط زندگی ما را بهبود بخشند؛ اما اگر با همه اشکال اقتدار مخالفیم، باید از به رسمیت شناختن مدرسه به‌عنوان ابزار سرکوبگر خودداری کنیم و مخالفت با نظام آموزشی را جزء ضروریات بدانیم.
ما نمی‌خواهیم نظام آموزشی را اصلاح کنیم؛ بلکه خواهان پایان دادن به آن و هر چیزی هستیم که به‌نوعی ما را سرکوب می‌کند و رشد کامل فردی ما را محدود می‌سازد.
بدیهی است که مؤسسات آموزشی در خدمت منافع صاحبان قدرت هستند و مانند هر نهاد دیگری، جز ظلم و درهم شکستن اراده فردی کاری نمی‌کنند. یادگیری نباید به مکان و زمان خاصی محدود باشد و نباید به شیوه‌ای تحمیلی و از بالا به پایین ساختار یابد. یادگیری باید فرآیندی برای شکوفایی کامل قابلیت‌های فردی باشد، قابلیت‌هایی که هرگز نباید به‌طور کامل تحت سلطه علایق دیگران قرار گیرند.

نادکارو

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

10 Dec, 14:24


دانشجویی معترض روز یکشنبه ۱۸ آذرماه همزمان با حضور فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان، در دانشگاه علامه طباطبایی به‌مناسبت روز دانشجو، سخنرانی کرد.

او در سخنرانی خود با اشاره به سرکوب کوی دانشگاه و اینکه ۱۵ سال از عبور ما از صندوق رای و ۷ سال از نابودی معیشت ما و ۵ سال از آبان خونین ۹۸ و از اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ و با سرکوب دانشگاه و دانشجو و جنبش «زن زندگی آزادی» می گذرد


https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

09 Dec, 19:26


پتر کروپوتکین، متولد ۹ دسامبر ۱۸۴۲، شاهزاده، جغرافی‌دان، و انقلابی روسی بود که به یکی از برجسته‌ترین نظریه‌پردازان آنارشیسم تبدیل شد. کروپوتکین که در یک خانواده اشرافی متولد شده بود، زندگی اولیه‌ای مرفه داشت، اما نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های جامعه روسیه، به‌ویژه نظام ارباب‌-رعیتی، تأثیر عمیقی بر او گذاشت.

آگاهی فزاینده کروپوتکین از مسائل اجتماعی و مواجهه با ایده‌های رادیکال باعث شد تا جایگاه اشرافی خود را کنار بگذارد و به سیاست‌های انقلابی روی آورد. او به تدریج انتقادات تندی علیه خودکامگی روسیه و سلسله‌مراتب اجتماعی سخت آن مطرح کرد. کروپوتکین به گروه‌های انقلابی پیوست و به یکی از مدافعان پرشور آنارشیسم تبدیل شد، دیدگاهی که جامعه‌ای بدون قدرت مرکزی و مبتنی بر همکاری داوطلبانه و کمک متقابل را تصور می‌کرد.

در اواخر دهه ۱۸۶۰، کروپوتکین به دلیل فعالیت‌های انقلابی دستگیر و به سیبری تبعید شد. او در دوران زندان به توسعه ایده‌های آنارشیستی خود ادامه داد. تجربه‌هایش در سیبری تأثیر زیادی بر کارهای علمی او، به‌ویژه نظریه “کمک متقابل” داشت. در کتاب کمک متقابل: عاملی در تکامل (۱۹۰۲)، کروپوتکین مفهوم داروینی “بقای اصلح” را به چالش کشید و استدلال کرد که همکاری و کمک متقابل عوامل کلیدی در تکامل حیوانات و انسان‌ها هستند. این نظریه به یکی از پایه‌های فلسفه آنارشیستی او تبدیل شد.

آثار تأثیرگذار او، از جمله تسخیر نان (۱۸۹۲)، دیدگاهش درباره جامعه‌ای آنارشیستی مبتنی بر کار تعاونی و مالکیت جمعی را تشریح می‌کند. او خواستار لغو دولت و سرمایه‌داری بود و باور داشت که جوامع غیرمتمرکز و خودمدیریتی می‌توانند جایگزین ساختارهای سلسله‌مراتبی شوند و جامعه‌ای عادلانه و برابر ایجاد کنند.


https://t.me/Anarchist_timeline

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

08 Dec, 12:01


امروز، یک‌شنبه ۱۸ قوس ۱۴۰۳ خورشیدی، شماری از اعضای حرکت خودجوش زنان مبارز افغانستان در پیوند با بسته شدن رشته‌های علوم پزشکی بر روی زنان، اعتراض نمودند.
پیام این زنان رادیکال و برای طالبان نهایت زننده بود: "من، دانشجوی سال اخیر نرسنگ بودم. قرار بود چند روز بعد امتحانات فاینل ما برگزار شود، که با فرمان متحجرانه‌ی رهبر کثیف طالبان، از این آرزویم ناامید گشتم.
من ضمن آن که لعنت و تنفرم را به حاکمیت طالبان ابراز می‌دارم از مردم و جامعه جهانی خواستار هم‌صدای با زنان افغانستان را دارم.
لعنت به حاکمیت متعصب طالبان!"

"گروه تروریستی طالبان با مسدود نمودن رشته‌های علوم پزشکی بر روی زنان، یکباردیگر چهره‌ی منفور و افراطی شان‌را به نمایش گذاشتند.
ما اعضای حرکت خودجوش زنان مبارز افغانستان به عنوان بخشی از جامعه، عمیق‌ترین و شدیدترین تنفر و انزجار خود را علیه حرکات و فرمان‌های غیرانسانی حکومت طالبان ابراز می‌نمایم.
حاکمیت مستبد و تروریستی طالبان با اعمال خشونت و تبعیض علیه زنان، اقلیت‌های قومی_مذهبی و در کل غیرخودی‌ها در حال انجام آپارتاید جنسیتی و نسل‌کشی‌های مکارانه اند.
این گروه ترویستی تهدید برای مردم افغانستان و در کل تهدید برای جامعه بشری است."



https://t.me/Kabul_Anarchists

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

08 Dec, 12:00


https://t.me/Kabul_Anarchists

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

07 Dec, 22:24


https://youtu.be/vUZ0tIygzi8

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

07 Dec, 20:42


By Hasse-Nima Golkar
شانزدهم آذر ماه؛ روز دانشجو
در دهه ی ۱۳۱۹ خورشیدی پس از مجبور کردن رضا شاه پهلوی [پدر محمد رضا شاه] به خلع یَد توسط انگلستان که از کرُسی قدرت به زیر کشیده شد؛ تا اوائل دهه ی ۱۳۲۹ فضای باز سیاسی در شرائط آن روز کشور ایجاد گردید. و این باعث شد که جنبش چپ امکان فعالیت آزاد سیاسی را بدست آورد. در آن زمان دو سازمان دانشجوئی بزرگ و نیرومند یکی وابسته به "حزب توده" بازوی کمکی شوروی و دیگری متعلق به "جبهه ملی ایران" هوادار محمد مصدق که دولت او بوسیله ی کودتای خونین مشترک آمریکا - انگلیس در بیست و هشتم مرداد ماه ۱۳۳۲سرنگون گردید؛ فعالیت داشتند.
در تاریخ ۱۶ آذر ماه ۱۳۳۲ قرار بود که معاون ریاست جمهوری آمریکا ریچارد نیکسون در سفر رسمی برای گرفتن دکترای افتخاری حقوق در دانشگاه تهران وارد ایران شود. به همین دلیل دانشجویان دانشکده ی فنّی تظاهرات اعتراض آمیزی در یک روز پیش از این مراسم؛ برگزار کردند که با دخالت نیروهای ارتش و گارد سلطنتی رژیم دیکتاتوری شاه برای ترساندن و حتا سرکوب و خفه کردن جنبش دانشجوئی؛ دانشگاه را زیر محاصره ی خود در آورده و بر روی دانشجویان مُعترض آتش گشوده شد که این باعث زخمی شدن و دستگیری صدها نفر و کُشته شدن سه دانشجو گردید.
پس از این حادثه ی خونین بود که کنفدراسیون جهانی و نیرومند دانشجویان ایرانی در خارج از کشور [بین سال های ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷] مُتشکل از گرایش های گوناگون سیاسی؛ این روز را "روز دانشجو" نامید و از آن سال تا کنون جنبش دانشجوئی در ایران و خارج از کشور؛ بزرگداشتِ این روز را جشن می گیرد.
دولت فاشیستی خلیفه گری اسلامی – شیعی در ایران؛ کوتاه زمانی پس از بدست گرفتن قدرت در سال ۱۳۵۷ تلاش در تصاحب، نفوذ و اسلامیزه کردن جنبش دانشجوئی نمود و برای رسیدن به همین اهداف، چندین سال با نام " انقلاب فرهنگی" تمامی مراکز دانشگاهی و مدارس آموزش عالی بسته شد. چندین سال پس از این نیز در سال ۱۳۷۸ پولیس امنیتی با لباس شخصی به خوابگاه های دانشجوئی دانشگاه تهران به گونه ای وحشیانه همچون رژیم شاه هجوم آوردند، دانشجویان را مورد آزار و اذیّت قرار دادند که در آن صدها تن زخمی و دستگیر و هفت نفر کُشته گردیدند.
جنبش دانشجوئی چپ ایران همواره پُشتیبان جنبش کارگری بوده و هست. از لحاظ تاریخی با توجه به ماهیّت روشنفکری و طبقاتیِ جنبش دانشجوئی در سراسر جهان؛ رفتار سیاسی نا پایدار، آویزان بین زمین و آسمان و دارای حرکتی نوَسانی بین طبقه ی کارگر و طبقه ی بورژوازی در رفت و آمد بوده است. امّا با وجود پراکندگی؛ جنبش دانشجوئی چپ و آنارشیستی همواره در صفِ مقاومت مردمی بر علیه هر گونه دیکتاتوری حضور داشته و برای آزادی، برابری و عدالت مبارزه می نمایند. جنبش دانشجوئی ایران با وجود گذشت تمامی این سال های تاریک؛ همواره بر روی پاهایِ ضعیف خود تا کنون ایستادگی نموده است.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

07 Dec, 20:42


By Hasse-Nima Golkar
The sixth of December (the 16th of Azar in Iran) is called "STUDENT DAY"!
In the 1940s, after England's forced abdication of Reza Shah Pahlavi (father of Mohammad Reza Shah) from his dictatorial position of power, a free forum emerged in the political situation in Iran until the early 1950s.
This opened an opportunity for the leftist movement to operate openly in the political sphere. In those days, two strong and large student organizations existed. One was the supporters of the "Toudeh Party," the extended arm of the Soviet Union, and the other was "The National Front of Iran," belonging to Mohammad Mossadeq, whose government was overthrown by the joint US-England bloody coup on August 19, 1953.
On December 6, 1953, US Vice President Richard Nixon paid an official visit to Iran to receive an honorary doctorate of law at the University of Tehran. The day before, university students at the Faculty of Engineering protested this visit. In response, the army and police forces of the Shah's monarchist dictatorship, aiming to intimidate and suppress the student movement, surrounded Tehran University and fired sharply at the students. Hundreds were arrested and wounded, and three students were murdered.
After this bloody event, and because of it, the strong and worldwide student movement abroad, consisting of different political orientations (Iranian Students' World Confederation 1962–1979), named this day “Student Day.” Since then, it has been celebrated and respected by the Iranian student movement, both at home and abroad.
The fascist Shia Islamic Caliphate State in Iran, shortly after taking power in 1979, sought to confiscate, infiltrate, and Islamize the student movement. Under the guise of a “Cultural Revolution,” all universities and colleges were closed for several years. Later, in 1999, student housing at the University of Tehran was brutally attacked by civilian security police in a ferocious manner, much like the Shah's regime. Hundreds were injured and arrested, and at least seven people were killed.
Iran's left-wing student movement has always been, and still is, a supporter of the working class. Historically, given the intellectual nature and class affiliations of student movements worldwide, their political behavior has always been unstable, oscillating between support for the working class and the bourgeoisie. Nevertheless, divided left-wing and anarchist students have maintained constant popular resistance against all dictatorships and have fought for freedom, equality, and justice.
Despite all these dark years, the Iranian Student Movement has survived and is still standing on its own weak legs.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

07 Dec, 17:23


مبارزه با قانون حجاب



اقدامات غیرمتمرکز و افقی ذیل جنبش «زن، زندگی، آزادی» نمونه‌ای از خودسازماندهی‌های بدون رهبری است که می‌تواند نافرمانی و شورش را در زیر سلطۀ خون‌خوارترین حکومت‌ها به پیش ببرد. برداشتن و سوزاندن حجاب در اماکن عمومی، کوتاه کردن موها و برگزاری تجمعات ناگهانی با هدف ایجاد اختلال در نظام سلطه و به چالش‌کشیدن اقتدار دولت، همه و همه با اصول خودگردانی و خودسازماندهی‌های بدون رهبری هم‌پوشانی‌ دارد.

خلاقیت عمومی در «عمامه‌پرانی»، از زیباترین و دلنشین‌ترین جلوه‌های روزهای اعتراضات مردمی بود. اگر سیستم تئوکراتیک موجود با هویت و پوشش ما در تقابل است ما هم با پوشندگان لباس اقتدار حاکم در تقابل هستیم. چالشی مستقیم برای نظام تمامیت‌خواه سرمایه‌داری دینی حاکم بر جغرافیای موسوم به ایران و اقدامی مستقیم علیه نمادی اساسی از نمادهای نهادهای سرکوب.

دولت ایران به این اقدامات غیرمتمرکز با افزایش سرکوب، از جمله بازداشت، زندانی کردن و در بسیاری از موارد اعدام فعالان، پاسخ داد. چه به جرم هشتگی و چه به جرم حذف سرکوب‌گری...
با وجود این، پایداری چنین جنبش‌هایی نشان‌دهندۀ مقاومت روش‌های آنارشیستی در برابر قوانین سرکوبگر است. سرکوبی که تنها بخش اندکی از آن سرکوب شامل اجرای قوانین سختگیرانه‌تر حجاب و اعزام گشت ارشاد برای اجرای کدهای لباس بوده است.


با روی کار آمدن دولت پزشکیان، دولت با اجرای طرح عفاف و حجاب و کمک‌گرفتن از تمامی امکانات دولتی اعم از بنگاه‌های تولیدی و اقتصادی دست‌اندرکار مد و لباس تا دوربین‌های «تمامی» اماکن موجود و... برای اعمال کدهای شرعی لباس، باز به نظر می‌رسد که روش‌های آنارشیستی از طریق اقدامات غیرمتمرکز و مردمی در مقاومت علیه قانون اجباری حجاب در جغرافیای ایران نقشی کلیدی ایفا کند.

در این مبارزه، ما آنارشیست‌ها به عنوان بخشی از مردم معترض می‌توانیم با آمادگی از پیش و برنامه‌ریزی و رصد شرایط، در بزنگاه‌ها هم، همانند همیشه و به هر شکل ممکن و با هر شدت لازمی با عموم همراهی کنیم؛ بالاخص که بر نارضایتی و خشم مردم در همه عرصه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی افزوده شده است.

البته باید توجه داشت که مسئله گرانی‌ها هم فشار مضاعفی بر مردم وارد کرده است و از طرفی دولت با قانون حجاب و جریمه سنگین می‌خواهد هم سرکوب کند، هم به تبعیض جنسی و جنسیتی ادامه دهد و هم دستش را در جیب مردم بکند. از طرفی با گران کردن دلار (به عنوان تنها فروشنده دلار در بازار آزاد) و گران کردن بنزین و برق و غیره هم همچنین سعی دارد خود را تامین مالی کند تا به نقش امپریالیستی خود در منطقه ادامه دهد.

مردم برای خلاصی از شر حکومت تئوکراسی حاکم بر ایران و قوانین متحجراته و سرکوبگرانه آن در نهایت هیچ چاره‌ای ندارند تا که روزی بالاخره تصمیم نهایی خود را برای رویارویی آخر و نابودی جمهوری اسلامی بگیرند و دیر یا زود مجبور می شوند که وارد این پروسه نهایی مبارزاتی بشوند.
تلاش‌های ما مردم، همچنان اقتدار دولت را به چالش می‌کشند. همان‌گونه که فرزندان بسیاری از همین سرکوب‌گران امروز برای آزادی‌های فردی خود تلاش می‌کنند _با وجود سرکوب شدید_؛ فردا خود این مزدوران با چالش خرید سوراخ موش روبه‌رو خواهند شد.



بخش رسانه‌ای فدراسیون عصر آنارشیسم

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Dec, 12:57


اکنون می توانیم به این موضوع واضح‌تر بنگریم. روحانیون یک طبقه مالکِ انحصاری‌ترین دارایی هستند: مقدسات. مقدسات می تواند هر چیزی باشد، زمین، دانش، صنعت، رسم، آیین، اندیشه، احساس. هر چیزی. بقیه ما، پیروان، خدمتگذاران دین، فقط باید زحمت بکشیم تا تفکرات و نظرات روحانیون از مقدسات را به واقعیت تبدیل کنیم. ما نام مناسبی برای طبقه بازرگانان صاحب دارایی داریم: سرمایه‌داران. با این حال، سرمایه‌داران مذهبی زیرک‌تر و باهوش‌تر از همتایان معاصر خود هستند. حتی مشتریان معمولی در کشورهای سکولار و امپریالیستی از حمایت ناچیز در برابر سرمایه‌داران برای کالاهای معیوب برخوردارند. در دین کالا، الوهیت است، همیشه بی عیب و خطا. هر شکست و آسیب و بی‌علاقگی همیشه تقصیر مؤمنان است.
هنگامی که اختلافات و شکاف‌ها بر روی یکدیگر افزوده می‌شوند و نهادهای دینی ناگزیر شروع به فروپاشی می‌کنند، دلالان دینی دست به اصلاحات کوچک و بزرگ در بدن چرک‌زده‌ دین می‌کنند، و یا هزاران تکه می‌شوند و عصر معنویت‌گرایی بدون نهاد‌های مستحکم دینی را آغاز می‌کنند. هر کس کارفرمای دین و مذهب و مشغول فروش کالاهای بوتیک، دنج، مدولار، پیشاپیش‌آماده، یاغی‌نما، و مد روز مقدس خود می‌شود.
هر یک از این نهادهای مذهبی خواهان سرمایه هستند، سرمایه‌هایی بی پایان. این جماعت یا پیشاپیش بخشی از اشراف و سرمایه‌دار هستند که حتی برایشان کافی نیست و نیاز به سواستفاده و بهره‌برداری مستقیم از پیروان خود دارند و برای بازار نوپای آنها امری پرخطر ولی متدوال است، و یا با جذب و نمایش افراد مشهور و با نفوذ و قدمتمند به ارزش کالاهای خود می‌افزایند.
از آنجایی که ادیان با قدرت و بندگی، تعصبات و گوش‌شنوی، اقناع و اجبار سروکار دارند، سواستفاده و بهره‌برداری هر یک این ادیان بستگی به توانایی ادیان و مقاومت مردمی در برابر قدرت ادیان دارد.

اگر لحظه‌ای تأمل کرده و به دقت به هرتی پرتی ادیان بنگریم، متوجه می شویم که دین هیچ چیز با ارزشی تولید نمی کند. امروزه مذاهب آنقدر در جوامع ما جا افتاده اند که ارزش آنها را با شایستگی یا توانایی آنها ارزیابی نمی کنیم؛ مگر بر اساس فاجعه‌بار بودن فروپاشی آنها، شباهت دیگری با تجارت: بیش از حد بزرگ برای ورشکستگی و فروپاشی.
درست مانند سرمایه‌داری، دین فقط خرابکاری می‌کند، کنترل می کند، تصاحب می‌کند، فساد می‌کند، می‌دزدد و می‌گیرد. همه چیز را می‌طلبد، بیهوده تر و گستاخانه‌تر از سرمایه داری، نه تنها در چند قرن، بلکه هزاران سال. ماه رمضان و سنت‌های روزه‌داری مشابه، احتمالاً در ابتدا اقداماتی جمعی در زمان‌های دوره‌ای خشکسالی و سختی برای بقای همگان در جوامع‌شان بوده است. یا تشییع جنازه شاید تنها راه داوطلبانه، غیررسمی، اشتراکی و عمل‌گرایانه یک جامعه برای اطلاع از مرگ اعضای خود، جمع‌آوری حمایت برای اعضای خانواده بازمانده و نیازمند، و رسیدن به یک توافق کلی در مورد برنامه‌های آینده بدون اعضای جامعه درگذشته بوده است. ما به سختی می‌توانیم ذره‌ای از این تاریخ را از رعایت آداب و رسوم دین و سنت‌های کنونی ردیابی کنیم. همه سنت‌های ما اکنون تحریف‌شده، منشأ جمعی و اجتماعی آنها فراموش شده، توخالی شده‌ به عنوان میزبان دیگری برای بازتولید انگل دین.

در پایان، ما هر روز برای آزادی، آینده‌ای بهتر و عاری از سلسله‌مراتب، اجبار، سلطه، اطاعت و قدرت می‌جنگیم. در مبارزه‌های مان صدمه می بینیم، رفقا آسیب می‌بینند و اغلب در مسیرمان فقط مرگ در انتظار ماست. سوگواری‌مان با واقعیت ظالمانه‌ای کوتاه می‌شود که روحانیون در طول هزاره‌های متمادی ساخته‌اند. هر روز یک تکه کوچک از خودمان را می‌کشیم و تا حدی بی‌حس می‌شویم که فقط می‌توانیم به راه ادامه دهیم. جای تعجب دارد که هنوز زنده‌ایم، هنوز اهمیت می‌دهیم، هنوز عشق می‌ورزیم.

من آدم سختگیری نیستم. جوامع آزاد آینده می‌توانند اشکال متناقض زیادی به خود بگیرند. اما، من یک خواسته دارم: این جوامع آزاد آینده باید حداقل برای یک قرن زنده بمانند.
آیا سرانجام آزاد می شویم؟
و آیا این آزادی برای قرن‌ها ادامه خواهد داشت؟ نمی دانم.
آنچه می دانم این است که لااقل برای یک قرن آزاد زیستن، نهاد دین نمی تواند به فساد خود ادامه دهد و ارزش‌ها و خلاقیت مان را فرسایش داده و نابود کند؛ اگر امیدی برای رسیدن به آرزوهایمان داریم.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Dec, 12:57


سوگواری، دین‌سالاری، و سرمایه دینی
مشاهدات و افکار پس از مرگ یک رفیق



آریانام


https://asranarshism.com/fa/1403/09/15/funeral-theocracy-religious-capital-fa/




یک تصادف؛ یک تصادف خانواده‌ای را از هم پاشید. یک تصادف از ما رفیق شجاع و مهربانی را گرفت. تاریخ تصادف را هرگز از یاد نخواهیم برد: آذرماه ۱۴۰۲.

مرگ سراغ همه‌مان را خواهد گرفت؛ اما اکنون باید تکه‌های قلب شکسته خود را جمع کنیم. باید سازماندهی کنیم. باید بجنگیم. باید سوگواری کنیم. ولی ما آزاد نیستیم که سوگواری کنیم؛ همان طور که آزاد نیستیم خوشحال باشیم. آزاد نیستیم که عشق بورزیم؛ همانطور که آزاد نیستیم زندگی کنیم.
شیادان مانند ارواح پی کم رمق‌ترین نشانه‌های زندگی، فرای سر بیشماری از بازماندگان، پرسه می‌زنند. قربانیان قتل‌های ناموسی و پدرسالارانه، توسط قاتلان‌شان به خاک سپرده می‌شوند. افراد شجاع بی‌شماری مخفیانه در نیمه‌شب توسط دولت قاتل خود به خاک سپرده می‌شوند و خانواده‌ها حتی یک قبر، مکانی برای سوگواری ندارند. خانواده‌های داغدار، مورد آزار و اذیت قرار گرفته و مجبور به سکوت و بخششِ اجباری قاتلان عزیزان شان می‌شوند. آنان، بازماندگان مبارزان بی‌شماری هستند که هیچ نشانی در مکانی مثل گورستان ندارند؛ مگر، خاطراتی که با این بازماندگان و در قلب‌های شان حمل می‌شود.
این ماجرای داستان‌های بی‌شماری است که هر کدام با ضرب‌آهنگ‌ متفاوت در کمپوزیسیون فلاکت و بدبختی کنار هم چیده‌شده‌اند. تجربه سوگواری رفقای ما نیز یکی از این ‌ضرب‌آهنگ‌هاست.

سلسله‌مراتب و استثمار همه جوانب زندگی از جمله مراسم سوگواری و خاکسپاری را تحت تأثیر قرار داده است. سوءاستفاده‌ی سرمایه‌داری از رسوم عزاداری برای همه آشناست. قیمت‌های رده‌بندی‌شده و سرسام‌آور زمینِ قبر و سنگ قبرها؛ قبرهای چندطبقه‌ای در وسط بیابان برای فقرا؛ خدمات ترمیم بدن رده‌بندی‌شده؛ هزینه سردخانه و گواهی‌نامه فوت؛ رشوه برای مراسم سوگواری و خاکسپاری محترمانه و شایسته یا به قول برخی سرمایه‌داران و خرده‌سرمایه‌داران، «خدمات ممتاز». اما در مورد استثمار دینی چطور؟ خرابکاری مذهبی و مصادره آداب و رسوم سوگواری توسط مذهب، چنان فراگیر شده‌ است و چنان در مایه و بینش فرهنگی ریشه دوانده‌ است که به سختی متوجه آن می‌شویم.
با این حال، قدرت آشکارکننده است. در جوامع دین‌سالارانه‌ که همراه با طبقه‌ای حاکم، متشکل از روحانیون است، استثمار دینی به وضوح قابل مشاهده است.

ما تنها چند روز پس از تولد، دیندار می‌شویم. بعدها در صورت انتقاد از دین، کافر می‌شویم و سپس با ترک آن، مرتد می‌شویم. در جوامع سکولار، ارتداد و کفر معنای چندانی ندارد؛ اما در جوامع مذهبی این اعمال ممکن است به مرگ منجر شوند. و مؤمن و غیر مؤمن، حتی پس از مرگ، پایبند به عقاید دینی جامعه هستند. رفیق درگذشته ما از آخوندها، از مساجد، از اسلام و دین متنفر بود. با این حال، ما مجبور بودیم مراسم کوچکی را در یک مسجد برگزار کنیم. ملایی را برای انجام مراسم خاکسپاری استخدام و آداب دفن اسلامی را رعایت کنیم. هیچ کدام از این تشریفات مطابق خواسته رفقای ما نبود. از همه مهم‌تر؛ تغییر یا حذف این آیین دینی مستلزم رشوه و واریز کردن پول به حساب ملایان و نوعی از سیستم مالی است که بهره‌مندانش، همان طبقه‌ی حاکم، متشکل از روحانیون است.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Dec, 12:57


در اینجا مؤمنان اعتراض کرده و متهوعانه تکرار می‌کنند: «در دین هیچ اجباری وجود ندارد»، «این استثمار نتیجه اعمال خودخواهانه فردیِ برخی مذهبیون قدرتمند و خودخواه است»، «تجربه‌هایی نادر در تاریخ»، «تجربه‌هایی که بیانگر دین واقعی نیستند». چنین احساساتی قابل درک است. مؤمنان، هیچ اجباری در دین احساس نمی‌کنند. با اینکه خود در پیروی از مذهب بیشترین رنج و زحمت را می‌کشند؛ بر کوچکترین اشتباهات آزرده و دلواپس می‌شوند؛ همدیگر را تنبیه و وادار به اطاعت از بی‌معنی‌ترین قوانین دینی می‌کنند. این امر نتیجه دهه‌ها، سده‌ها و هزاره‌ها مهندسی اجتماعی دین برای تولید رضایت است. برای انسان فریب‌خورده و مطیع نیازی به اجبار بیشتر نیست.
اقتدار، اجبار و خشونت فقط برای کسانی است که از کرانه‌های دین خارج شده و حرمت‌شکن، نالایق و گناهکار داوری می‌شوند. البته که گناهکاران و حرمت‌شکنان می‌توانند زیر هر عناوینی باشند، نژاد اشتباه، تبار اشتباه، منطقه‌ی اشتباه، جنس-جنسیت اشتباه، گرایش جنسی-جنسیتی اشتباه، سن اشتباه، بیمار اشتباه، خلق و خوی اشتباه، ایمان اشتباه و حتی فرقه‌ی دینی اشتباه. لیست شایستگان همیشه کوتاه است و لیست ناشایسته‌گان همیشه طولانی.
مؤمنانِ دست‌شمرده، خشونت مذهبی را بخصوص در جوامع مذهبی با خشونت‌ سازمان‌یافته‌ی دولتِ در انحصارِ طبقه‌ی حاکم متشکل از روحانیون، تجربه نکرده‌اند و حتی از یک زندگی معمولی بخاطر ناشایستگی دینی محروم نشده اند. گزافه‌گویی نخواهد بود که بگوییم مؤمن‌تباران و مؤمنانِ دست‌شمرده یک طبقه اجتماعی مجزا را تشکیل می‌دهند.

با این حال، تکلیف چیست اگر استثمار دینی، بیش از یک اتفاق نادر باشد؟ تکلیف چیست اگر استثمار دینی، اقداماتی جمعی و عمدی از سوی طبقه‌ای اجتماعی در راستای منافع شان باشد؟ سرانجام، چگونه چنین سیستمی به وجود آمده است؟ مکانیسم‌های بهره‌برداری و استخراج منافع چنین سیستمی چیست؟
در پرداختن به استثمار مذهبی به طور سیستماتیک، محمدرضا نیکفر مسیر نامعمولی را از سر می‌گیرد و عملاً راه نوینی می‌سازد. نیکفر در کتاب «اقتصاد سیاسی دین» از شکل سرمایه پی‌یر بوردیو (Pierre Bourdieu) الگو گرفته و مفهوم تازه‌ای به نام سرمایه‌ی دینی را مطرح می‌کند. سرمایه‌ای متشکل از سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی، و نمادین. از سوی دیگر، سرمایه همان قدرت است؛ همان اعتماد فرمانروایان به اطاعت از فرمان‌برداران. دین هم از ما چیزی جز اطاعت، بندگی به خدایان، اجداد، آیین، آداب و رسوم، و ساخته و پرداخته‌های دیگر آدمی نمی‌خواهد. آنچنان که ایمان با میزان مطیع‌بودن و فرمان‌برداری ما سنجیده می‌شود. به نظر می‌رسد مفهوم سرمایه دینی به نکات مهمی اشاره می‌کند و آنچه در سایه‌ گمنامی و ابهام پنهان شده بود برایمان آشکار می‌شود.

با تحقیق و بررسی مفهوم سرمایه مذهبی، معلوم می شود که روحانیون تاجران کارکشته‌ای در دین‌فروشی هستند. این جماعت به عنوان عالمانی خردمند به خود اجازه دادند که از تولد تا مرگ و خاکسپاری و عزاداری در شیوه زندگی ما مداخله کنند. این تاجران دین، هر کدام نشانه‌ها و ارزهای دینی خود را صادر می‌کنند که کلاً متکی بر سرمایه‌ فرهنگی؛ اعتقادات مذهبی جامعه‌ی دیندار به دانش، مهارت و شایستگی این مرشد‌های مفروض اند. آنها مدام در حال جست و خیز هستند تا ارزش خود را افزایش دهند و اجناس رقیب را بی‌ارزش کنند. همانند دیگر تجارتخانه‌ها، ادیان نیز دارای امکانات متفاوتی هستند. برخی بردبار، برخی متعصب، برخی خیالباف، برخی فروتن، برخی با آداب و رسوم و اجتماع باشکوه، برخی با جامعه همدل و همصدا، برخی با موسیقی بهتر، برخی با غذای بهتر که هر کدام مشتریان مختلفی را جذب و میزبانی می‌کنند.
همه عقاید ادیان در حال بی‌ارزش ساختن و توبیخ و کیفری کردن زندگی است که با شیوه‌های ترسیم جهان به عنوان وجود کم‌اهمیت و پیش‌پاافتاده، میدانی برای امتحان آخرت، مکانی برای رنج و درد کشیدن و نتیجه‌ی بیگانه‌کردن ما از ثمره زحمات خود برای پاداش‌گیری در مکانی ناشناخته و مرموز، افترای مشکلات سیستماتیکی که خود آنها ایجاد کردند بر ضعف و فقدان فردی، صورت می‌گیرند. آنان با ارائه راه‌حلی‌ فردی مانند مؤمن‌تر بودن، سخت کوش‌تر بودن، متوکل بودن و مطیع‌تر بودن، می‌خواهند جامعه را از واقعیت و پرداختن به امور واقعی بازدارند.
بدین‌شکل، ما تبدیل به مصرف‌کنندگان مطیع و منفعل ارزش‌های ایمانی‌شان می‌شویم. روی ارز و محصولات آنها سفته‌بازی می‌کنیم، روی این یا آن مذهب، این یا آن فرقه، این یا آن رهبر فرقه قمار‌بازی می‌‌کنیم و برای احتمال یک زندگی خوب و پربار و یا سعادت در آخرت و یا سرنوشت بهتری در زندگی بعدی همه چیز را می‌بازیم. همه تله‌های شناخته‌شده سرمایه‌داری نیز اینجا هستند.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Dec, 12:57


ظاهر نیز برای همه تاجران و مشتریان جان‌فشان، به ویژه مؤمنان متعصب، ضروری است. در غیر این صورت چگونه «نمایش ایمان» را بر پا دارند؟ آنها کلاه‌های خنده‌دار و لباس‌های گشاد می‌پوشند، عناوین خودبزرگ‌بینانه را دارند، زبان زرگری خود را دارند؛ و مراسم خودنمایانه شان را انجام می‌دهند. ساخت زیارتگاه‌ها و مساجد مجلل بیشمار، ساخت هزاران ضریح تقلبی برای اولاد جعلی «ائمه اطهار»، پیشانی‌های پینه‌بسته به کمک قاشق‌های داغ که به عنوان نشان مهر با نماز مکرر، نوعی از آرایش صورت را تداعی می‌کند. برگزاری جشن‌های مجلل پس از حج، برگزاری سالانه مراسم باشکوهی برای ولادت و مرگ شخصیت‌های بزرگ و کوچک دینی، همه و همه از مولفه‌های این نمایش بزرگ ایمان اند.
با این همه، مؤمنان معمولی باید کارهایی طاقت‌فرسا با مجازاتی بی‌رحمانه و متناقض را در صورت کوچکترین کوتاهی در ظاهر دین‌داری انجام دهند. می‌بینیم که روحانیون ایمان را به یک کالا تبدیل کردند، یک کالای وسوسه‌انگیز ممتاز و منحصر به ثروتمندان و قدرتمندان، که با انحصار بازارهایش، و پرورش پیروان مطیع و متعصب که حاضر به محافظت از دکان‌های «دین‌دار» و نابودی دیگر دکانها به دستور رهبران دینی خود هستند؛ امکان سرکوب همه رقبای سکولار و مذهبی خود را دارند. همه این فواید تا زمانی که حق الزحمه پرداخت می‌شود در دستان آنها است حتی اگر اینگونه افراد و تأسیسات فریب‌کار و پس‌فطرت باشند، زیرا دین به راحتی آنها را تطهیر و تقدیس می کند، می بخشد، مشروعیت می‌دهد، و مال و اعمال آنها را از این پس عادلانه می‌شناسد.
هر چه لزومات دین‌داری جان‌فرساتر باشد و مجازات مؤمنان و کافران وحشیانه‌تر باشد، کهانت و خدمات روحانیون نیز ارزشمندتر است. چه ضیافت پرباری است این آدم‌خواری. پس از این همه پست‌گرایی مذهبی و افراط، ما زودمرگ می‌شویم، اما به ما می‌گویند که نگران نباشیم چونکه روحانیون مطمئناً مراسمی زیبا و اشک‌آور برای همگان برگزار می‌کنند.

دین پیوسته در حال اجتماعی‌سازی و ما پیوسته در حال تعلیم‌یافتن در دین هستیم، گویی می ترسند دین اهمیت خود را از دست بدهد، فراموش شود، سرمایه دینی انباشته‌شده نابود شود. از زاهدانی که در خلوت و تنهایی عبادت می‌کنند تا کاهنان و روحانیون اعظم شناخته‌شده و مورد پرستش میلیون‌‌ها انسان، مؤمنان بی‌وقفه ایمان خود را مانند طاووس‌ها به همگان نشان می‌دهند و دسته‌ها، کانون‌ها، باندها، اصناف، اتحادیه‌ها، و فرقه‌های مخصوص خود را تشکیل می‌دهند.
با این حال، شکاف فاحشی بین اعضای رده بالا و پایین یک مذهب وجود دارد. حلقه‌های اجتماعی روحانیون اشراف‌مانند با مؤمنان رده‌پایین کاملاً متفاوت است. روحانیون امتیازدار به کوه و غار و خلوتگاه‌‌ها یا سفرهای شخصی می‌روند و به عنوان مرشدها، حضرت‌ها، امامان یا عناوین خودبزرگ‌بینانه دیگری بازمی‌گردند؛ در حالی که مومنان پایین‌دست با تحمل روزانه تنهایی و سختی، بندگان کم‌ارزش و قابل تعویض دین می‌مانند. بیشترین بهرمندی از این موقعیت را همان روحانیون اعظم همانند سرمایه‌داران مشهور دارند. هرچه دین شهرت، نفوذ و پیرو بیشتر داشته باشد، ارزش و کاردانی و اهمیت روحانی‌جماعت افزایش می‌یابد. همه رهبران مذهبی با حاکمان زمان خود نشست و برخاست و معاشرت داشته‌اند، اما مگر هرگز ملاقات با طبقه حاکم امری آسان بوده است؟
این جماعت‌ پیامبرصفت یا اشراف‌زاده هستند و یا چنان شهرت، اعتبار و نفوذ گسترده‌ای جذب کرده اند که قدرتمند و بااهمیت به حساب بیایند.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Dec, 12:57


در سرانجام، نه تنها دین گره‌خورده در نقطه تقاطع سرمایه و قدرت است، بلکه محرک اصلی آنها است. اولین شخصیت اساطیر ایرانی، جمشید، یک پیامبر-شاه و سرانجام خدا-شاه بود که جامعه را به چهار طبقه تقسیم کرد که کاتوزیان، روحانیون، در طبقه حاکم بودند. جمشید، همین شخصیتی که در میان ایرانیان از خدایی به پایین کشیده شده بود، الوهیت خود را در شبه‌قاره هند به عنوان یاما، خدای مرگ و مجازات‌گر بدهکاران حفظ کرد. هندوبرهمن ها و بعداً جینیسم و ​​بودیسم مکاتبی ساختند که بر پایه آنها بدنیا آمدن و وجود و زندگی خود آدمی یک نوع بدهی است. شکلی از بدهی که حتی با مرگ هم نمی‌توان از آن رها شد و در زندگی‌های بعدی نیز بار این بدهی را بر دوش خواهیم کشید. آنان بدین شکل ساختارهای طبقاتی، طبقات اشرافی، و اقتدار دینی و پدرسالارانه خود را توجیه کردند.
در بازگشت به فلات ایران، روحانیون مشغول اصلاح بقایای فرسوده و قدیمی فرقه جمشید و ابداع‌گر دین تازه‌ای شدند که بعدها الگوی بسیاری از دیگر عقاید در سراسر جهان شد. توحید، تک‌خدایی، اصول دوگانه خیر و شر که گاه تجلی‌یافته به صورت فرشتگان و شیاطین، اراده آزاد، منجی‌گرایی، و قضاوت پس از مرگ برای دریافت پاداش یا مجازات در مکان های متعالی مانند بهشت ​​و جهنم، میراث این نوآوری هاست. این نوآوری‌های دینی همه ما را از خود و ثمره کار خود بیگانه کرد، همه سیستم‌های مسئولیت‌پذیری واقعی را نابود کرد، اقدامات جمعی را بخاطر امکان حضور منجی فرونشاند و ضعیف کرد، و تک تک ما را بدون رضایت در شکست‌های سیستماتیک ساخته ادیان شریک ساخت. جای تعجبی نیست که بسیاری از دیگر ادیان این آرمان‌ها‌ را پذیرفته اند.
در غرب در بین النهرین، اولین شهرها به عنوان مراکز مذهبی برای بازرگانان سومری ظاهر شدند که در آن اشراف واسطه بین مسائل دنیوی و الهی بودند. با اقتدار دولتی اوروک، فرقه‌های مذهبی با گذشت زمان چشم‌گیرتر و تماشایی‌تر شدند و توجیه ایدئولوژیک کار و کارگری را فراهم کردند. روحانیون به‌عنوان اولین طبقه مدیریتی عمل کردند، اولین کارآفرینانی که اولین شغل ساخته آنها کار جنسی با استثمار زنان بود، و زنان اشراف برای نمایش مقام و شرم و حیا همراه با مطیع‌سازی مردم به ایدئولوژی جدید مردسالاری حجاب می‌پوشیدند. همچنین روحانیون اولین سرمایه‌دارانی بودند که در تجارت کاروان‌ها با وام‌های بهره‌دارانه سرمایه گذاری کردند و از طریق بدهی جامعه را کنترل می‌کردند.
کمی فراتر در غرب، اقشار حاکم و کاهنان در میان برخی اولادان تمدن کنعانی باستان عمیقاً درهم تنیده شده بودند. بعدها، یهود تبدیل به یک حکومت دینی شد که توسط یک سلسله موروثی از کاهنان اعظم یهود اداره می شد، و بار دیگر با عقیده‌ای دیگر از خدایان، بشریت را در بدهی ابدی گرفتار کردند. مسیحیت، یکی از فرقه‌های اصلاح‌طلبانه یهودیت به قصد نجات بشریت از این بدهی بود که ظهور کرد؛ ولی بشریت را بدتر در بدهی‌های بیشتری فرو برد.
در شبه جزیره عربستان در جنوب، قبیله قریش با گرفتن مالیات از زائران کعبه و انجام خدمات مذهبی، به حدی ثروتمند شدند که توانستند به یک نهاد قوی تجاری تبدیل گردند. کاهنان تبدیل به تاجران شدند، یا شاید به طور دقیق‌تر بهتر است بگویید که تاجران حوضه تجارت خود را تغییر دادند. اسلام در این زمینه توسط یک تاجر ثروتمند قریش، بهره‌برداری از قراردادهای بازرگانی کهن عربستان، توسعه بازارها در کنار مساجد، چشم‌پوشی از تنظیم قیمت‌ها با اعلام «قیمت‌ها در دست خداست»، ایجاد شکاف در تجارت با وضع قراردادهای مالیاتی به نفع مسلمانان شکل گرفت و باعث زمینه سازی برای شکل‌گیری سرمایه‌داری در سده‌های بعدی شد.
این‌ها فقط عقایدی هستند که اکثریت بشریت امروزی به آن معتقدند، وگرنه نمونه استثمار و استعمار طبقه روحانیون بسیار زیادتر و فراتر از این مثال‌هاست.
همه اینها جای تعجب ندارد اگر به یاد داشته باشیم که این طبقه روحانیون بود که بدهی را مترادف با نقص و گناه اخلاقی فرموله کرد و قربانی‌های مناسب را به عنوان ادای احترام به دلیل میانجی‌گری و دلالی بین خدا و قربانی‌دهنده، سهم خود ساختند. علاوه بر این، پول در همه جا به عنوان خراج‌های شایسته برای خدایان پدیدار شد و این، یعنی؛ مقدسات اولین نمونه مالکیت خصوصی بودند.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Dec, 12:50


The fascist and occupying government of Turkey under the leadership of Recep Tayyip Erdoğan, along with the fascist dictatorship of Syria under the leadership of Bashar al-Assad, have persistently sought to crush the resistance and reclaim the revolutionary achievements of the people in Rojava.
While the final outcome of this war remains unpredictable, global capitalist powers—including the U.S., Israel, Turkey, Russia, and Iran—continue to fuel the conflict by providing economic, political, and military support to their proxies. This has intensified tensions, deepened the complexity of the crisis, and prolonged the devastating human suffering and uncertain future in the Middle East.
As part of the anarchist forces who strive for freedom, equality and justice, we have always supported and advocated for Rojava’s democratic self-management. And we firmly defend the revolutionary and modern achievements of this brave people.
Despite the current difficult and complicated situation, we also emphasize the importance of resisting all aggression against the Rojava people from fascist forces such as the new Ottoman Sultan Erdoğan and the Islamist terror front “Hayat al-Tahrir”, etc.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Dec, 12:48


By Hasse-Nima Golkar
?WHAT IS HAPPENING IN SYRIA’S POLITICAL GEOGRAPHY?
Syria, a Middle Eastern country with a long history and rich civilization, has undergone significant transformations in modern times. After the fall of the Ottoman Empire and World War I, Syria became a French mandate. In 1946, the country gained independence, but this was followed by a turbulent period of coups and political changes.
In 1970, Hafez al-Assad, a military officer from the Baath Party, seized power in a coup known as the “Corrective Movement.” He stabilized the country relatively and ruled as president for three decades. His rule was marked by severe repression, massacres of opposition groups, and the establishment of a centralized security state.
After Hafez al-Assad’s death in 2000, his son, Bashar al-Assad, succeeded him. Despite promises of political and economic reforms, Bashar has largely continued the same authoritarian policies. His government has been accused by the UN of committing war crimes during the Syrian civil war.
In May 2021, Bashar al-Assad participated in a “presidential election” (for life) in which he, as is typical in authoritarian regimes, “won” over 95% of the vote. This election was sharply criticized by Western countries and human rights organizations as “neither free nor fair.” As a result, severe sanctions by the U.S. and the EU continue to cripple Syria’s economy. These sanctions have led to inflation, shortages of fuel and supplies, and worsened daily life for the population, deepening the social crisis.
In 2011, in connection with the so-called Arab Spring, protests also broke out in Syria. The protests, which began with demands for reforms and greater freedoms, were met with brutal repression. This led to a civil war involving regional and international actors. The fascist Assad government received military and financial support from the fascist dictatorial states of Russia and Iran, while the opposition was supported by the United States, fascist Turkey government and several Arab countries. The war has resulted in widespread destruction, a humanitarian crisis and the rise of Islamic extremist groups such as IS.
In 2016, the opposition staged a major uprising against Bashar al-Assad’s fascist regime under the slogan “The people want to overthrow the ruling system!” The result was a horrific massacre of the protesters. It is reported that approximately 700,000 people were killed, and about 12 million fled the country. During this time, the Air Force of Vladimir Putin’s fascist regime in Russia and Ali Khamenei’s fascist military force, the Islamic Revolutionary Guard Corps (IRGC) from Iran, played a decisive role in this human catastrophe.
As of November 27, 2024, new clashes have erupted, led by the group Hayat Tahrir al-Sham (HTS), formerly known as Jabhat al-Nusra, an al-Qaeda-linked Islamist group. These clashes began in Idlib and have escalated rapidly, with HTS seizing control of key areas, including Aleppo. HTS has formed an unofficial alliance with secular militias from the Syrian National Army.
The resurgence of conflict Is partly explained by the weakening of Assad’s main allies, the regimes in Iran and Russia. Israel’s military strikes on Iranian and Syrian bases, coupled with Russia’s diminished standing due to the war in Ukraine, have reduced their support for Assad.
Currently, the Assad government controls about 60% of Syria. Approximately 10% is under fascist Turkish military occupation, while around 30% is administered by Rojava’s Democratic Confederalism in northern and eastern Syria. Rojava, a democratic self-Management system without any state structure, is primarily led by the People’s Defense Units (YPG) and the Women’s Defense Units (YPJ), and Syrian Democratic Forces (SDF). It encompasses a multicultural society of Kurds, Arabs, Assyrians, Armenians, and other ethnic groups, who have lived in relative harmony since November 2013. Rojava also controls parts of Syria’s oil resources and has received “support” from the U.S. and European countries for its resistance against ISIS.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Dec, 12:47


دولت فاشیستس و اشغالگر حاکم بر تورکیه زیر رهبری رجب طیّب اردوغان همراه با دیکتاتوری – فاشیستی حاکم بر سوریه زیر رهبری بشارالأسد، از جمله در تلاش دائم برای درهم شکستن مقاومت و بازپس گیری دستاوردهای انقلابی مردم جوامع روژاوا بوده اند و هستند.
هر چند خروجی نهائی این جنگ در حال حاضر غیر مُمکن به نظر می رسد، امّا سیستم سرمایه داری جهانی از جمله در آمریکا، اسرائیل، تورکیه، روسیه، ایران و ... با در اختیار قراردادن امکانات اقتصادی- سیاسی – نظامی خود به نیروهای نیابتی، هر کدام از آنها در نقشِ تَنش آفرینیِ بیش تر، به پیچیدگی و عمیق تر شدن این بُحران ویرانگر و فاجعه ی انسانی و نا امنی در آینده ی خاورمیانه می افزایند.
ما به عنوان بخشی از نیروهای آنارشیستی که برای آزادی، برابری و عدالت تلاش می کنیم، همواره یاری رسان و مُدافع خودمدیریت های دمکراتیک روژئاوا بوده و قاطعانه از دستاوردهای انقلابی و مُدرنِ این مَردم شجاع دفاع می کنیم.
با وجود شرایط دُشوار و پیچیده ی کنونی، ما همچنین بر اهمّیت مقاومت در برابر تمامی تجاوزات نیروهای فاشیستی مانند سلطان عثمانی جدید اردوغان و جبهه ی تروریستی اسلامگرای «هیئت تحریرالشام» وغیره بر علیه مردم روژاوا تأکید می نمائیم.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Dec, 12:47


By Hasse-Nima Golkar
در جُغرافیای سیاسی سوریّه چه می گذرد؟
سوریه، کشوری در خاورمیانه، با تاریخی طولانی و تَمدُنی کُهن می باشد. در دوران معاصر، این کشور پس از فروپاشی امپراتوری عُثمانی و پس از جنگ جهانی اول زیر قیمومیت فرانسه قرار گرفت. در سال ۱۹۴۶، سوریه به استقلال رسید و دوران پُرتلاطمی از کودتاها و تغییرات سیاسی را تا کنون پُشت سر گذاشت است.
حافظ الأسد، یک افسر نظامی از حزب بعث، از طریق کودتائی که به "جنبش اصلاحی" شهرت یافت، در سال ۱۹۷۰ میلادی به قدرت رسید. او توانست "ثباتی نسبی" در کشور برقرار کند و به مدت سه دهه به عنوان "رئیس‌جمهور" حکومت نماید. حکومت او به دلیل سرکوب شدید و قتل عام مخالفان و ایجاد دولتی أمنیتی-مُتمرکز شناخته می شود.
پس از مرگ حافظ الأسد در سال ۲۰۰۰ میلادی، پسرش "بَشّار الأسد" (زاده سپتامبر ۱۹۶۵) جانشین او شد. او که ابتدا با وعده اصلاحات سیاسی و اقتصادی آغاز کرد، به تدریج همان سیاست‌های اقتدارگرایانه پدرش را از آن زمان تا کنون ادامه داده است. دولت او در جریان جنگ داخلی سوریه، از سوی "سازمان ملل متحد" نیز مُتهم اِرتکاب به جنایات جنگی گردیده است.
در ماه مِی ۲۰۲۱، بشار الأسد بار دیگر در "انتخابات ریاست جمهوری" (مادام العُمر) شرکت کرد و طبق معمول در کشورهای دیکتاتوری، با کسب بیش از ۹۵٪ آرا به "پیروزی" رسید. این انتخابات از سوی کشورهای غربی و سازمان‌های حقوق بَشری به شدّت مورد انتقاد قرار گرفت و "غیرآزاد و ناعادلانه" خوانده شد. بنابراین، سوریه تحت تحریم‌های شدید آمریکا و اتحادیه ی اروپا قرار گرفت که همچنان ادامه دارد. این تحریم ها اقتصاد کشور را فلج کرده و باعث افزایش نرخ تورّم، کمبود سوخت و کالاهای اساسی، دُشوارتر شدن زندگی روزمرّه مَردم گردیده و در نتیجه؛ به دامن زدن بُحران اجتماعی کومک نموده است.
در سال ۲۰۱۱ میلادی و با آغاز "بهار عربی"، جامعه ی سوریه نیز دستخوش اعتراضات مردمی شد. این اعتراضات که با درخواست‌های اصلاحات و آزادی‌های بیشتر آغاز شده بود، به سُرعت با سرکوب شدید مُواجه شد و به جنگ داخلی که مُنجر به دخالت بازیگران سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی از یک سو، مورد پُشتیبانی نظامی – اقتصادی دولت های دیکتاتوری-فاشیستی حاکم بر روسیه و ایران قرار گرفت و از جانب دیگر، دولت حاکم بر ایالات متحده آمریکا و دولت فاشیستی حاکم بر تورکیه، همچنین برخی کشورهای عربی از گروه‌های مخالف بشارالأسد حمایت کردند. بدین ترتیب، جنگ داخلی سوریه باعث ویرانی گسترده، بّحران انسانی و پدید آمدن گروه‌های اسلامگرای افراطی مانند "دولت اسلامی عراق و شام" (د.ا.ع.ش) شد.
در سال ۲۰۱۶ میلادی، مخالفان با شعار «ما مردم می خواهیم نظام حاکم را سرنگون کنیم!» قیام بزرگی را علیه رژیم فاشیستی بشار اسد به راه انداختند که نتیجه ی آن قتل عام حدود ۷۰۰ هزار انسان و فرار و آواره شدن حدود ۱۲ میلیون از سوریه گردید. در آن زمان، نیروی هوائی حکومت فاشیستی ولادیمیر پوتین در روسیه و نیروی نظامی فاشیستی علی خامنه ای ("سپاه پاسداران انقلاب اسلامی") در ایران نقش تعیین کننده ای در این فاجعه ی انسانی داشتند.
به دنبال اعتراض های مجدّد مخالفین حکومت دیکتاتوری خشن بشار الأسد از ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ تا کنون؛ آتش یک جنگ ویرنگر داخلی دیگر توسط "هیئت تحریر الشام" که پیش از این "جبهه النُصره" یک گروه اسلامی وابسته به القاعده نامیده می شد از منطقه "إدلب" شُعله ور شد و به سرعت تشدید و گسترش یافت و به کُنترل منطقه های مهم از جمله شهر "حَلَب" انجامید. در این ائتلاف همچنین ارتش ملی سوریه (شبه نظامیان ناسیونالیست – سکولار) حضور "غیر رسمی" داشته است.
جنگ جدید تا حدودی با تضعیف متحدان اصلی اسد، دولت های حاکم بر ایران و روسیه توضیح داده می شود. حملات نظامی اسرائیل به پایگاه های ایران و سوریه و همچنین تضعیف موقعیت روسیه به دلیل جنگ در اوکراین، حمایت آنها از اسد را کاهش داده است.
در شرائط کنونی حدود شصت در صدد از سوریه د ر اختیار رژیم اسد، حدود ده در صد زیر اشغال نظامی دولت فاشیستی تورکیه و حدود سی در صد دیگر نیز در اختیار کُنفدرالیسم دمکراتیک روژئاوا – شوراهای خودمدیریّت دمکراتیک بدون حضور هرگونه سیستم دولتی – است که در اصل توسط یگان های مدافع خلق و زنان ((ی.پ.گ & ی.‌پ.‌ژ ) و نیروهای سوریه دمکراتیک (اس.د.اف) پُشتیبانی می شوند. روژاوا جامعه ای با تنوّع چند فرهنگی مُتشکل از: کوردها، عَرب ها، آشوری ها، أرمنی ها و چندین جامعه های إتنیکی دیگر می باشد که ار نوامبر۲۰۱۳ در هَمزیستی مُسالمت آمیز با یکدیگر زندگی می کنند. آنها کُنترل بخشی از منابع نفت و گاز سوریه را در اختیار دارند و به دلیل مقاومتشان در برابر داعش، مورد "حمایت" آمریکا و اُروپا بوده اند.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

04 Dec, 21:50


به‌روزرسانی وضعیت - ادامه ترجمه (صفحه 2)

- در حلب، یک فرد ایزدی کشته شده است. بسیاری از مردم هنوز به مناطق امن نرسیده‌اند.
• سازمان‌های بشردوستانه محلی گزارش داده‌اند که کمبود شدید مواد ضروری، آب، غذا، دارو و محل اقامت برای آوارگان داخلی (IDPs) وجود دارد.
• هلال‌احمر کردستان تقاضای کمک فوری برای شرایط وخیم انسانی صادر کرده است.
• رئیس مشترک دفتر امور آوارگان و پناهندگان DAANES از سازمان ملل درخواست کرده که گذرگاه یاروبیه (تل‌کوچر) را برای تحویل کمک‌های بشردوستانه باز کند. گذرگاه سمالکا (فیش‌خابور) تنها گذرگاه فعال برای NES است. گذرگاه یاروبیه در سال 2019 به دنبال وتوی شورای امنیت سازمان ملل بسته شد.

خشونت و نقض حقوق بشر توسط SNA در شیخ‌بحر و عفرین

• گزارش شده که نیروهای SNA خانه‌های غیرنظامیان کرد را در روستاها و شهرهایی که وارد شده‌اند، تصرف کرده‌اند.
• علاوه بر غارت و اخاذی، غیرنظامیانی که در شیخ‌بحر مانده‌اند، بازداشت‌های غیرقانونی و تهدیدات جانی را تجربه می‌کنند.
• دو روز پیش، زنی کرد 40 ساله به نام آمنه حنان که از ناتوانی جسمی رنج می‌برد، در خانه‌اش در تل‌رفعت توسط نیروهای SNA کشته شد.
• در ویدئویی که به طور گسترده در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، مبارزان SNA و فردی که به نظر می‌رسد لباس خبرنگاری به تن داشت، در حال شکنجه زندانیان در تل‌رفعت دیده شدند.
• غیرنظامیانی که به عفرین بازگشته‌اند، مورد بازرسی قرار گرفته و اموالشان توسط SNA ضبط شده است. گزارش‌هایی وجود دارد که حداقل 50 نفر هنگام بازگشت به عفرین توسط SNA بازداشت شده‌اند.
• 50 اتوبوس که از شیخ‌بحر عازم NES برای تخلیه آوارگان بودند، نتوانستند به مقصد برسند؛ زیرا نیروهای SNA مسیر را مسدود کردند.

وضعیت در شیخ‌مقصود و اشرفیه - محله‌های محاصره‌شده کردها

• محله‌های منزوی کردی همچنان در شرایط محاصره به سر می‌برند، پس از آنکه بخش باقی‌مانده حلب به دست حیات تحریرالشام (HTS) افتاد.
• مذاکرات بین نیروهای SDF/DAANES و HTS ادامه دارد. نمایندگان SDF اعلام کرده‌اند که ساکنان درباره ماندن یا ترک کردن تصمیم خواهند گرفت.
• خروج بیشتر پناهندگان غیرنظامی به سمت DAANES بدون توجه به نتیجه مذاکرات انتظار می‌رود؛ اگرچه هزاران نفر همچنان در محله‌ها باقی خواهند ماند.
• یکی از ساکنان محله اشرفیه به مرکز اطلاعات روژاوا (RIC) گفت: «کمبود آب و غذا در حال وخیم‌تر شدن است.»

شهادت یکی از ساکنان:
«هم شیخ‌مقصود و هم اشرفیه تجربه حملات نیروهای نیابتی ترکیه را دارند. از سال 2012 تا 2016 حملات به این محله‌ها انجام شد. بسیاری از مردم از ترک محل امتناع کردند؛ آنها ماندند. اکنون دوباره تحت حمله هستیم. با این حال، طی دو روز گذشته، اوضاع نسبتاً آرام بوده و در محله‌های ما درگیری وجود نداشته است. HTS هنوز وارد نشده است. علاوه بر این، برخی از مردم از سایر بخش‌های شهر حلب به محله‌های ما آمده‌اند؛ زیرا اینجا نسبتاً امن‌تر است. برخی از مردم از قوانین HTS می‌ترسند، مثلاً تحمیل حجاب اجباری به زنان.»

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

23 Nov, 22:47


در آستانه روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان در روز شنبه بخشی از فعالین سیاسی گرد هم آمدند تا فریاد زنان ایران باشند

آکیسیون امروز توسط«کمیته تدارک تحصن ۲۳ نوامبر ۲۰۲۴ »به مناسبت«روز جهانی علیه خشونت بر زنان» شامل گروه ها ونهادهای دمکراتیک شهر کلن با حضور ده ها نفر برگزار شد

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

22 Nov, 22:31


#سیسیل_کوهلر و #ژاک_پاریس در جریان یک سفر توریستی به #ایران، به اتهام ارتباط با فعالان صنفی معلمان و کارگران، بازداشت شدند. این دو از آن زمان تاکنون در بند ۲۰۹ زندانی هستند، جایی که گزارش‌ها  از شرایط سخت آن حکایت داشته است.

🔹
سیسیل کوهلر، شهروند فرانسوی که نزدیک به ۹۵۰ روز است در بازداشت به سر می‌برد، قرار است روز یکشنبه، چهارم آذر، در دادگاه انقلاب محاکمه شود. او از زمان بازداشت در بند ۲۰۹ زندان اوین، تحت نظارت وزارت اطلاعات، نگهداری شده است.

خواهر او، نوئمی کوهلر، تأکید کرده است که در ایران امکان برگزاری یک محاکمه عادلانه وجود ندارد. خانواده‌ی ژاک پاریس، همسر کوهلر که او نیز در #زندان است، هنوز درباره زمان دادگاه او توضیحی ارائه نکرده‌اند.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Nov, 21:45


به تسلیم شدن وادار کُند. تا سه سال پیش، هیچ نشانه‌ای از قاچاق مواد مُخدّر و پیامدهای مُخرب اِعتیاد در این منطقه دیده نمی‌شد. اما اکنون باندهای تروریستی، که بیشتر از بازماندگان جنگ طلبان داعش تشکیل شده‌اند، به دستور تورکیه و عوامل آن انواع مختلف مواد مخدر، از جمله کاپتاگون، را در این منطقه توزیع می‌کنند.
مردم روژآوا، با وجود تمام چالش‌هائی که با آن روبه‌رو هستند در مُقاومت خود اُستوار مانده‌اند. آنها به مبارزه برای آزادی، خودمختاری و چشم‌انداز خود از یک جامعه ی عادلانه و برابر ادامه می‌دهند.
سکوت سازمان‌های بین‌المللی
بحرانی که توسط دولت تورکیه ایجاد شده، ثبات و أمنیّت منطقه را تحت تأثیر قرار داده و می‌تواند مُنجر به تَنش‌ها و درگیری‌های منطقه‌ای جُبران‌ناپذیر گردد. این بحران، روابط بین‌المللی در منطقه را تحت تأثیر قرار داده و به پیچیدگی بحران‌ها و درگیری‌های منطقه‌ای افزوده است. نقض گسترده حقوق بشر در روژآوا، شینگال و مناطق گُسترده ‌تر، شامل حق حیات، آزادی و امنیت، باعث ایجاد یک بحران شدید حقوق بشری در مقیاس جهانی شده است.
هدف قرار دادن سیستماتیک غیرنظامیان، تخریب زیرساخت‌ها و آوارگی میلیون‌ها انسان نشانگر آشکار جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت است. جامعه ی جهانی می بایستی این جنایات را محکوم کرده و فوراً اقداماتی برای حفاظت از جان و حقوق مردم آسیب ‌دیده انجام دهد. سکوت در برابر چنین وحشی‌گری غیرقابل پذیرش است و تنها باعث جَسور شدن عاملان آن می‌شود. ضروری است که سازمان‌های بین‌المللی، مانند سازمان ملل متحد و کمیسیون حقوق بشر، به سرعت این جنایات را بررسی کرده و عاملان آن را به پاسخگوئی وادارکنند.
آینده روژآوا، به عنوان نمادی از اُمید و مقاومت، به تلاش‌های جمعی جامعه جهانی وابسته است. برای تضمین پاسخگوئی در قبال این جنایات هولناک، جامعه بین‌المللی باید اقدامات قاطعانه‌ای انجام دهد. این شامل تقویت سازوکارهای قانونی بین‌المللی و پیگیری اقدامات حقوقی علیه افراد مسئول این جنایات می‌شود. با پاسخگو کردن عاملان، می‌توان پیامی قوی ارسال کرد که چنین جنایاتی تحمل نخواهند شد، تا به پیشگیری از سوءاستفاده‌های حقوق بشری آینده یاری نماید.
ظهور مُجدّد داعش
اشغال مُداوم ترکیه و حملات شبانه از ۲۳ اُکتبر (۲۰۲۴)، خطر ظهور مجدد داعش را در منطقه به شدت افزایش داده است، زیرا بازماندگان این گروه به مُهره‌هائی برای رژیم تورکیه تبدیل شده‌اند. این موضوع تهدید جدی نَه ‌تنها برای منطقه، بلکه برای خاورمیانه و اُروپا نیز محسوب می‌شود.

فداکاری بیش از ۱۵ هزار مُبارز و مقاومت مردم غیرنظامی منطقه، این خطر را کاهش داده است و جهان مدیون تلاش‌های آنها در شکست دادن داعش و گروه‌های افراطی دیگر می باشد.
جامعه بین‌المللی باید این جنایات را محکوم کرده و فوراً اقداماتی برای حفاظت از جان و حقوق مردم آسیب‌دیده انجام دهد. سکوت در برابر چنین وحشی‌گری غیرقابل پذیرش است و تنها باعث جسور شدن عاملان آن می‌شود. آینده روژآوا، به عنوان نمادی از امید و مقاومت، به تلاش‌های جمعی جامعه جهانی وابسته می باشد.
دکتر عباس منصوران، اپیدمیولوژیست ایرانی است که در سوئد ساکن می‌باشد. وی در زمینه ی آسیب‌های سوختگی تخصّص دارد و در طول جنگ عراق در دهه ۱۹۸۰ میلادی در این حوزه به‌طور گُسترده کار کرده و به درمان مجروحان در آنجا پرداخته است. او همچنین بررسی و پژوهش های مُستقلی از جمله ادعاهائی دررابطه با کاربُرد تسلیحات شیمیائی توسط تورکیه در شمال و شرق سوریه را انجام داده است.
برگردان به زبان فارسی: هاسّه نیما گُلکار
منبع:
https://justpaste.it/gde2b

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

19 Nov, 21:44


دولت تورکیه در حال جنایات جنگی و جنایت علیه بشریّت در شمال و شرق سوریه (روژئاوا ) می باشد!

Translated by Hasse-Nima Golkar
در مقاله‌ای اختصاصی که برای مدیا نیوز نوشته شده، دکتر عباس منصوران، اپیدمیولوژیست ایرانی‌تبار، حملات تورکیه به شمال و شرق سوریه را به عنوان جنایات جنگی محکوم می‌کند و به هدف قرار دادن غیرنظامیان اشاره می‌ نماید. وی نسبت به بحران‌های انسانی فزاینده و تهدیدها علیه خودمُدیریت (خودمختاری) دموکراتیک هُشدار می‌دهد:
روژاوا (کوردستان سوریه) زیرهجوم ویرانگر دولت تورکیه و نیروهای هم ‌پیمان آن قرار گرفته است. ده‌ها شهر و صدها روستا در آتش می‌سوزند و ساکنان آن‌ها گرفتار کابوسی از خشونت و ویرانی شده‌اند.
این موج جدید از تجاوزات خُشونت آمیز در شامگاه ۲۳ اکتبر [۲۰۲۴] آغاز گردید و مناطق غیرنظامی، زیرساخت‌ها و خدمات حیاتی را هدف قرار داد. بیمارستان‌ها، مدرسه ها، منطقه های مسکونی و تأسیسات مُهم و حیاتی به گونه ای سیستماتیک نابود شده‌اند. ارتش تورکیه منطقه را با بُمب‌ها، خُمپاره‌ها و گلوله‌ها مورد حمله قرار داده و باعث رَنج و مرگ فراوانی شده است.
با وجودِ اَبعاد گُسترده ی این بُحران انسانی، جامعه ی بین‌المللی عُمدتَن سکوت کرده است. در حالتی که توجّه جهان به دیگر درگیری‌ها معطوف شده است، دولت تورکیه از این بی‌تفاوتی بین‌المللی بهره‌مند گردیده و از این فرصت برای آغاز حملات خود استفاده می کُند.
پیامدهای این تجاوز بسیار فراتر از روژاوا می باشد.
فاجعه ی انسانی
تخریب زیرساخت‌ها و آوارگی غیرنظامیان فاجعه‌ای انسانی در مناطق وسیعی زیر مُدیریت خودمختار دموکراتیک در شمال و شرق سوریه - روژئاوا – بوجود آورده است. ثُبات منطقه، تهدید شده و احتمال درگیری‌های منطقه‌ای بیشتری در اُفق دیده می‌شود.
جامعه ی جهانی می بایستی بدون هر گونه دَرنگی برای محکوم کردن تجاوزات دولت تورکیه و پایان دادن به این جنایات جنگی اقدام نماید. مردم روژاوا شایستگی پُشتیبانی و همبستگی ما را دارا می باشند. نباید اجازه داد رَنج آن‌ها نادیده گرفته شود.
نیروی نظامی تورکیه در حال جنگ با بَشریّت بوده و به گونه ای عَمدی، دست به نَسل کُشی می زند که همه به طور کامل توسط ایدئولوژی امپریالیستی حاکمان بر تورکیه حمایت می‌شود. دولت تورکیه زنان، کودکان و تَوانخواهان را شبانه‌روز با بُمب‌ها، گلوله‌ باران‌های سنگین و سِلاح‌های شیمیائی هدف قرار داده است. دستور تهاجم کنونی به روژاوا و منطقه ی شینگال، به بهانه حمله ی دو شبه‌نظامی به یک "کارخانه تسلیحات نظامی" در تورکیه داده شد. مُجازات جمعی به سُرعت بر غیرنظامیان روژاوا و شینگال إعمال گردید و بارِش بُمب‌ها از آسمان، مَرگ و ویرانی بسیاری را به همراه آوردند.
طبق گزارش‌های أخیر، دولت تورکیه بیش از ۲۲۳۰ روستا را از داشتن برق، آب و امکانات حیاتی محروم کرده است. نیروگاه تأمین برق ۳۰۰ روستا در اطراف «عین عیسا» عَمدن مورد هدف قرار گرفته و تمام منطقه را در تاریکی فرو بُرده است.
با این حملاتِ مُخرّب و مرگبار، رژیم تورکیه و همدستانش به دُنبال تداوم سُلطه اقتصادی و سیاسی، حاکمیّت إستبداد و در اِسارت قراردادنِ زندگی آزادانه ی مردم هستند. اِشغالگران، سُلطه گری خود را در نابودی اُلگوی پیشاهنگِ حکومت مداری از پائین به بالا و خودمختاری سیاسی می بینند، که از سال ۲۰۱۴ میلادی در سراسر شمال و شرق سوریه و سرزمین ایزدی ها در سینجار به إجرا درآمده است.
روژاوا به عنوان یک چراغ اُمید پدیدار شده است و آموزش، مراقبت های بهداشتی و انرژی رایگان را به جوامع (إتنیکی) متنوّع خود ارائه می دهد. این منطقه که زمانی زیر حاکمیت وحشیانه ی داعش بود، از انتظارات عبورنمود و با خودگردانی، اُلگوئی از خودمُدیریت (خودمختاری) دموکراتیک را ایجاد کرده است. با این حال، تهاجمات تورکیه و سیاست‌های نیروهای اِشغالگر، این پیشرفت را که با دُشواری به دست آمده، مورد تهدید قرار می دهند. هدف دولت تورکیه، سرکوب کردن مقاومت مردمی، به ویژه نقش زنان در خودمدیریتی، تعاونی (کئوپراتیو) های زیر محاصره و منابع آب مهم وحیاتی منطقه است. نیروهای رَزمنده ی مُسلّح در منطقه به گونه ای خستگی ناپذیر برای محافظت از روژاوا جنگیده و هزاران نفر را برای شکست دادن داعش و دیگر گروه های افراطی فدا کرده اند. آنها مُتعهد به حفظ اکوسیستم منطقه، اطمینان از جریان یافتن رودخانه های دجله و فُرات و ایجاد آینده ای پُر از اُمیدواری و رفاه برای همه مردم آن هستند.
چالش‌های درازمُدت
پیشرفت در خومدیریت (خودمختاری) دموکراتیک بطور دائم زیر تهدید هجوم مُکرر تورکیه و ظهور مُجدد گروه‌های افراطی قرار دارد. این حملات با هدف تخریب نهادهای دموکراتیک منطقه و سرکوب فرهنگ پویای آن صورت می‌گیرند. دولت تورکیه با هدف قرار دادن زیرساخت‌های حیاتی غیرنظامی، مانند نیروگاه‌ها و منابع آب، کوشش می‌کند تا تاب‌آوری روژآوا را تضعیف کرده و مردم آن را

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

18 Nov, 20:46


An alle Freiheitsliebenden und alle, die gegen Diskriminierung und Ungerechtigkeit standhaft bleiben!

An der Schwelle des Internationalen Tags gegen Gewalt an Frauen, versammeln wir uns am 23. November um die Stimme der Frauen im Iran zu sein, die seit 46 Jahren unter den schlimmsten Bedingungen gegen staatlicher Gewalt Widerstand leisten und kämpfen.
Gleichzeitig wollen wir die Stimme der politischen Gefangenen sein, die in den Gefängnissen des Irans weiterhin Widerstand leisten und für ihre Freiheit kämpfen. Wir wollen mit einem lauten Ruf gegen die Todesurteile protestieren – Morde, die das Regime in den vergangenen 46 Jahren immer wieder begangen hat.
Unser Ruf soll besonders laut sein gegen die Todesurteile von Warishe Moradi und Pakhsan Azizi ! Wir möchten die Stimme der Stimmlosen sein, wie Zeynab Jalalian, die seit über 18 Jahren in verschiedenen Gefängnissen ihre Jugend geopfert hat. Wir wollen die faschistischen Methoden des islamischen Regimes anprangern, das junge Mädchen und Frauen allein deshalb in psychiatrische Krankenhäuser sperrt, weil sie für ihre menschliche Würde kämpfen.
Heute kennt jeder Ahoo Darjaee – sie ist zum Symbol für Mut und Standhaftigkeit gegen die Gewalt und Erniedrigung von Frauen geworden. Für ihre Freiheit und die Freiheit aller kämpfenden Frauen, ob auf der Straße, in der Universität oder im Gefängnis, erheben wir unsere Stimmen.
Wir sagen: Nehmt eure blutigen Hände von den Kehlen der Jugend! Lasst sie leben!
Frau, Leben, Freiheit

Ort: Köln, Breslauer Platz
15-17 Uhr
Am 23.11.2024
Das Vorbereitungskomitee für den Sit-in am 23. November 2024, anlässlich des „Internationalen Tages gegen Gewalt an Frauen“, bestehend aus demokratischen Parteien und Organisationen, die in der Stadt Köln aktiv sind.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

18 Nov, 03:01


علیرغم ناتمام ماندن مراحل درمان؛ مسیب رئیسی یگانه به زندان اوین بازگردانده شد
خبرگزاری هرانا – امروز یکشنبه، مسیب رئیسی یگانه، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین که در پی وخامت حال به بیمارستان منتقل شده بود، علیرغم ناتمام ماندن مراحل درمان به زندان اوین بازگردانده شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز یکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳، مسیب رئیسی یگانه به زندان بازگردانده شد.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی به هرانا گفت: “مسیب که با علائمی مشابه سکته قلبی با دستبند و پابند به بیمارستان لقمان منتقل شده بود، پس از گذشت چند ساعت و باوجود ناتمام ماندن مراحل درمان، با دستور دادیار پرونده به زندان اوین بازگردانده شد.”

بر اساس گزارشات منبع مطلع نزدیک به خانواده ؛ پزشکان با تاکید بر حال جسمی نامناسب آقای یگانه به خانواده این زندانی اعلام کرده‌اند که وی باید هرچه زودتر در مراکز درمانی خارج از زندان خدمات پزشکی تخصصی را دریافت کند.

لازم به ذکر است، در شهریورماه سال جاری، ضابط قضائی پرونده این زندانی مانع از ارجاع درخواست عدم توانایی در تحمل حبس مسیب رئیسی یگانه به پزشکی قانونی شد.

مسیب رئیسی یگانه در تاریخ ۲۸ فروردین ماه ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود واقع در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

اواسط مهرماه سال گذشته، این زندانی به صورت تنبیهی به سلول انفرادی منتقل شد و تا اوایل آبان ماه را در آنجا بسر برد.

وی در آذرماه سال گذشته، توسط شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری مجموعا به بیست و سه سال و هشت ماه حبس محکوم شد. بر اساس اطلاعات دریافتی هرانا؛ مدت ۷ سال از این میزان حبس تایید شده است.

او که سابقه مشکلات اعصاب و روان دارد، در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۴۰۲، از طریق بلعیدن قرص دست به خودکشی زد و به بیمارستان لقمان منتقل شد و علیرغم ناتمام ماندن مراحل درمان به زندان اوین بازگردانده شد.

مسیب رئیسی یگانه، متولد ۱۳۶۲ پیش از این نیز از بابت فعالیت های خود سابقه بازداشت و تحمل حبس را داشته است.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Nov, 20:18


به تمامی آزادیخواهان و همه کسانی که در برابر تبعیض، ستم و بیعدالتی ایستادگی می کنند


در آستانه روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان در روز شنبه ۲۳ نوامبر گرد هم میاییم تا فریاد زنان ایران باشیم که چهل وشش سال است در بدترین شرایط به مبارزه با خشونت های حکومتی ادامه میدهند.
وهم زمان میخواهیم فریاد زندانیان سیاسی باشیم!
میخواهیم صدای رسایی باشیم علیه صدوراحکام اعدام!
قتلهایی که رژیم در تمامی ۴۶ سال حکومتش همواره مرتکب شده است، بویژه علیه حکم اعدام دو زن کورد، وریشه مرادی وپخشان عزیز ی که حتی در زندان هم سکوت نکرده وصدای زندان وانقلاب گشتند.

میخواهیم صدای بی صدایانی چون زینب جلالیان باشیم که بیش از هجده سال است در زندان های متعدد، جوانیش را پرپر کرده اند.
میخواهیم شیوه های فاشیستی رژیم اسلامی را افشا کنیم که دختران وزنان جوانی را که فقط بخاطر دفاع از شأن انسانی خود مبارزه میکنند، در بیمارستان روانی زندانی میکند.

آهوی دریایی را دیگر همه می شناسیم. او امروز به نماد جسارت وایستادگی در برابر تحقیر وخشونت به زنان تبدیل شده است برای آزادی او ودیگر زنان مبارز در خیابان، دانشگاه تا زندان صدایمان را بلند میکنیم ومی گوییم:

دستان خون آلودتان را از گلوی جوانان بردارید!
بگذارید آنها زندگی کنند!
زن، زندگی، آزادی

Köln- Breslauer Platzمکان: کلن
از ساعت ۱۵ تا ۱۷
شنبه ۲۳ نوامبر ۲۰۲۴


کمیته تدارک تحصن ۲۳ نوامبر ۲۰۲۴ به مناسبت
«روز جهانی علیه خشونت بر زنان» شامل
احزاب ونهادهای دمکراتیک فعال در شهر کلن

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Nov, 17:26


وری بهترین شیوه‌ها و تجربیات موفق در مبارزات سرزمینی در یک پایگاه اطلاعاتی (داده ها).
ترویج حفاظت از آب از راه یکپارچه سازی و تثبیت سیستم‌های اجتماعی برای جمع‌آوری آب باران، تصفیه و استفاده مجدد از آب خاکستری؛ علاوه بر استفاده از توالت‌های خشک برای مُدیریت صحیح و مناسب فضولات انسانی از طریق کُمپوست سازی و بازگرداندن آن به خاک برای تغذیه ی آن.
ما در حال ایجاد یک تقویم مشترک برای متمرکز کردن تمام فعالیت‌ها و اقداماتی که به اشتراک گذاشته‌ایم و برای سال ۲۰۲۵ برنامه‌ریزی کرده‌ایم، هستیم.
همچنین تاریخ‌های یادبود و نمادینی که در طول سال در برنامه‌های خود به آن‌ها ارجاع می‌دهیم. در حال حاضر، ما تاریخ‌ها و توافقات زیر را به اشتراک می‌گذاریم:
بسیج و سازماندهی جهانی برای آب و هوا و زندگی که به طورهم زمان در جغرافیاهای گوناگون در تاریخ ۱۰ نوامبر ۲۰۲۵ برگزار خواهد شد.
«کاروان مِزوآمریکا برای آب و هوا و زندگی» بین تاریخ های ۱۱ اوکتبر و ۱۰ نوامبر ۲۰۲۵ برگزار می گردد.
دیدار در «آمازون» [برزیل] در چارچوب " ثی.او.پی ۳۰ " برای به اشتراک‌گذاری پیشرفت‌ها و نتایج وظایف، کارها و تعهداتی که در «اوآخاکا» [جنوب مکزیک] انجام شده است.
نشست مدیترانه علیه جنگ‌ها و مرزها که در شمال آفریقا برگزار خواهد شد (تاریخ ها هنوز مشخص نشده است).
ما در حال انتشار همگانی پلاتفرم «آینه های جنوب جهانی» هستیم، که ابزاری برای پیگیری کارهای دیجیتالی و تعهدات خواهد بود. از شما دعوت می کنیم تا برای ساخت این پلاتفرم به صورت جمعی در لینک زیربه ما بپیوندید:
Mirrors of the Global South:
https://mirrorssouthglobal-org.translate.goog/quenes-somos/?_x_tr_sl=es&_x_tr_tl=en&_x_tr_hl=en-US&_x_tr_pto=wapp
نشست «ضّد ثی.او.پی» بسیار بیشتر از جواب رسمی به «ثی.او.پی»[اجلاس سالیانه ی دولت ها برای تغییرات اقلیمی] بود، زیرا آن را به فضائی برای دیدار و بیان مقاومتِ مردمی تبدیل کرد، جُنبشی که استخراج گرائی، استعمار سبز و پروژه های بزرگی که جوامع ما را از منابع و زمین هایشان محروم می کند، به چالش می کشد.
به همین ترتیب، بیانی از پائین است که جهان های دیگر را در هماهنگی با اکوسیستم ها، تنوع زیستی و عدالت به یاد می آورد، تصّور می کند و می سازد.
در جنبش ضد کوپ (ثی.او.پی)، ما متعهد می شویم که به بنانهادن با هم ادامه دهیم، به تفاوت هایمان احترام بگذاریم و مبارزات مشترک خود را به رسمّیت بشناسیم.
ما در جنوب جهانی [ساکن] هستیم، ما نگهبان سرزمین و فرهنگ خود هستیم. این مبارزه از آنِ ماست و با قاطعیت و اتحاد از آن دفاع می کنیم.
ما اکنون توافق می‌کنیم که در برابر بی‌عدالتی، جُرم‌انگاری، تجاوز، تهدید، قتل و ناپدید شدن افرادی که با جان خود از زندگی دفاع می‌کنند، سکوت نکنیم. صدای ما یکی شده و سخن ما در سراسر مناطق پنج قاره ی کُره زمین خواهد پیچید.
برای زندگی، زمین، عدالت و کرامت انسانی مردم ما!
«نشست جهانی ضد ثی.او.پی ۲۰۲۴ برای آب و هوا و زندگی»
اوآخاکا دُ فلورِس ماگون، شهر مقاومت، ۱۱ نوامبر ۲۰۲۴
دیروز اجلاس ثی.او.پی ۲۹ در آذربایجان برگزار گردید و ما یک سال تا آغاز اجلاس "ثی.او.پی ۳۰" (گوپ ۳۰) در برزیل فاصله داریم.
#ANTICOP2024 #GlobalSouth #MirrorsGlobalSouth #NovOaxMex #ClimateJustice #StopWar
برگردان به زبان فارسی: هاسّه نیما گُلکار
منبع:
https://desinformemonos-org.translate.goog/concluye-anticop-2024-con-propuestas-y-acciones-de-los-pueblos-frente-a-la-crisis-climatica/?_x_tr_sl=es&_x_tr_tl=en&_x_tr_hl=en-US&_x_tr_pto=wapp

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Nov, 17:26


زمین، سرزمین، آب و طبیعت به‌طور کلی خطرناک است و بسیاری از هم‌رزمان ما با بدنامی، آزار، سرکوب، جُرم‌انگاری و حتی قتل مُواجه می‌شوند. از زمان امضای توافق‌نامه پاریس درباره تغییرات اقلیمی، بیش از ۱۵۰۰ مدافع محیط زیست در سراسر جهان به قتل رسیده‌اند که اکثر آن‌ها در کشورهای جنوب جهانی بوده‌اند. ما خواهان فضاهای امن برای فعالان هستیم تا بتوانند از خود محافظت کرده و به لحاظ جسمی، روانی و قانونی مراقبت شوند. همچنین، پیشنهاد می‌دهیم که شبکه‌ها و مکانیزم‌هائی برای پُشتیبانی قانونی، ارتباطی، تکنولوژیکی، روان‌شناختی، جسمی و أمنیت دیجیتالی برای مدافعان حقوق بشر، زمین و محیط زیست در آسیب ‌پذیرترین منطقه ها ایجاد شود.
کاتالوگ و مَخزن اقدامات مؤثّر
ما پیشنهاد می‌دهیم که یک کاتالوگ از اقدامات مؤثر و بهترین شیوه‌ها تهیه شود تا تجربیات و استراتژی‌های اثبات شده در مبارزه برای دفاع از زمین، سرزمین و آب به اشتراک گذاشته شود. علاوه بر این، ما قصد داریم انتشارات چاپی و دیجیتالی را منتشر کنیم که داستان‌ها، مبارزات و پیشنهادات ما را از دیدگاه‌های ضد استعماری، ضد پدرسالاری و زیست‌محور بازتاب دهند، با استخراج‌گرائی فرهنگی مقابله کنند و مطالبات ما را آشکار و قابل مشاهده نمایند.
صندوق خودمُختار برای بَلایا و فاجعه های اِقلیمی
با توجه به شکست صندوق‌های رسمی سازگاری و جبران خسارات، ما خواهان ایجاد یک صندوق مستقل و جمعی برای مقابله با بلایای اقلیمی که جوامع ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند، بدون واسطه‌هائی که تلاش‌های ما را بی‌اعتبار می‌کنند، هستیم.
نظم جدید اقتصادی بین‌المللی
ما پیشنهاد می‌دهیم که پیشنهادهائی برای بازپس‌گیری خودمختاری اقتصادی، غذائی و سرزمینی مردمان جنوب جهانی ارائه شود، از جمله درخواست لغو بدهی‌های استعماری و توقف تأمین مالی مؤسسات مالی که استخراج‌گرائی را ادامه می‌دهند. ما همچنین خواستار بازگرداندن کالاهای چپاول شده توسط شمال جهانی هستیم. ما باید جوامع خود را توانمند سازیم و آن‌ها را آگاه کنیم که این مؤسسات مالی، ثروتمندان و افراد قدرتمند شمال هستند که به سرزمین‌های ما بدهکارند، سرزمین‌هائی که برای تأمین مالی توسعه آن‌ها غارت و تخریب شده‌اند.
پس از این تأمّلات، تصمیم گرفتیم آنچه هستیم، آنچه انجام می‌دهیم و آنچه رؤیا اِنگاری می‌ کنیم، همه آنچه موفق شد و همچنین آنچه شکست خورد، پیروزی‌ها و شکست‌ها، نیازهای ما و همچنین توانمندی‌ها، ابزارها، مهارت‌ها و تمامی تعهُدی که در قلب خود برای ساختن آن جهانِ دیگری که بسیاری از دُنیاها در آن جای دارند، حمل می‌کنیم را به اشتراک بگذاریم. از این رو، ما پیشنهاد کرده‌ایم:
تقویت یک شبکه جهانی برای آب وهوا و زندگی که مبارزات محلی، اجتماعی و سرزمینی (اقلیمی) را در سطح جهانی تقویت و پُشتیبانی کُند.
نقشه ‌برداری از پروژه‌های استخراجی و شناسائی منابع تأمین مالی آن‌ها در سرزمین‌ها، تهیه گزارش‌های تأثیر و مطالعات موردی محلی. این اقدامات به ما این امکان را می‌دهد که اثرات کلان (مِگا) پروژه‌ها را مُستندسازی کنیم و استراتژی‌های مقاومت بر اساس داده‌ها، برنامه‌ریزی نمائیم.
تقویت حق تعیین سرنوشت آزاد مَردمان با حصول اطمینان از دریافت اطلاعات شفاف و دقیق درباره پروژه‌هائی که بر آن‌ها تأثیر می‌گذارند، تضمین احترام به تصمیمات و هدایت کنندگان [رهبری] محلی آن‌ها و کسب اطمینان از رضایت آزاد، قبلی، آگاهانه و با حُسن نیت. این برای افزودن به حق تعیین سرنوشت آزاد [خودمختاری] و مقبولیّت بخشیدن به پروژه های تحمیل شده توسط دولت می باشد.
ترویج آموزش جنسی و فرهنگ خودمراقبت روانی-عاطفی از راه جایگزین‌های اجتماعی برای مبارزه با خشونت‌های جنسی و مَردسالارانه، که با استخراج‌گرائی و کلان پروژه‌های استعماری تشدید شده‌اند و عُمدتان زنان بومی مُدافع سرزمین و به ویژه همراهان ترنس-جندر را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
ترویج سازمان‌دهی دانش‌آموزی با آموزش برای جوانان و بسیج دانش‌آموزان علیه سوخت‌های فسیلی و صنایع استخراجی.
افزایش آگاهی افکار همگانی جهانی مبنی بر این که بحران آب و هوا و اِکوسایدی، جنگی علیه مردم و طبیعت است.
آگاهی‌رسانی بازیابی سرزمین‌ها و شیوه‌های پیشااستعماری برای ترویج ابتکارات احیای گونه‌ها و سیستم‌های کشاورزی سنتی.
بُنیانگذاری و ساختن جوامع محلی و بین‌المللی نیرومند و حمایتگر، با ابتکارات خودکفائی خارج از بازار جهانی، شامل روش‌هایی مانند تِکیو [کار فردی – جمعی بدون دریافت دستمزد به نفع جامعه ی بومی در مکزیک]؛ مُبادله پایاپای [کالا یا خدمات با یکدیگر بدون استفاده از پول] و زمان بانک‌ها [سیستمی برای تبادل خدمات که در آن از واحدِ زمان کار به جای دریافت پول استفاده می‌شود].
ترویج پژوهش و اجرای انرژی‌های تجدیدپذیرغیرمتمرکز و مُبتنی بر جامعه، و همچنین مبارزه با اَنگ‌ و برچسب هائی که ما را به عنوان "ضد توسعه گرائی" مُعرفی می‌کنند.
گِردآ

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Nov, 17:26


بَلایا زا و فاجعه‌ بار پیش می‌رویم، به سوئی که تا پایان قرن، دمای جهان بین ۲.۶ تا ۳.۱ درجه سانتی‌گراد افزایش خواهد یافت و تعادل سیاره زمین و بقای بشریّت را به چالش خواهد کشید.
تمامی اجلاس های ک.و.پ، بی فایده و بی اِصالتند!
کوپ ۲۹ کوشش می کند با سَبزشوئی ریاکارانه، تاریخ نسل‌کُشی، جنایت و فجایعی که آذربایجان علیه مردم اَرمنستان مُرتکب شده را پنهان کند؛ فجایعی که نه‌ تنها یک فصل تلخ در تاریخ هستند، بلکه پژواکی از این حقیقت‌اند که چگونه جنگ و بَهره ‌برداری از منابع طبیعی و مردم، بحران اقلیمی و اجتماعی کنونی را تشدید می‌کنند. نادیده گرفتن نسل‌کُشی مردم فلسطین توسط "ک و پ ۲۸" در دوبی شاهدی بر این مُدعا بود.
نظام سرمایه‌داری کنونی ما را به جهانی کشانده که حیاتِ‌ وحش در آن تنها طی ۵۰ سال، ۷۳ درصد کاهش یافته است. چند روز پیش، "کوپ ۱۶" درباره تنوّع زیستی در کالی، کُلمبیا به پایان رسید. با وجود برخی دستاوردها که توسط مردمان بومی، آفریقائی‌تبارها و کشاورزان حاصل شد، این نشست عمدتاً نگرانی ساختگی درباره طبیعت، منابع طبیعی و سرزمین‌هایی که ۸۰ درصد از تنوع زیستی موجود را محافظت می‌کنند، شبیه‌سازی کرد.
با توجه به این موضوع، دوباره از خود می پُرسیم: آیا سی سال دیگر منتظر دولت ها و کُمپانی های کُنترل کننده ی "ک.و.پ" خواهیم بود تا هیچ اتفاقی نیاُفتد وهیچگونه اقدامی نکنند؟ این برای ما روشن است که برای نجات جانِ مَردم، فقط خود مردم یکدیگر را در اختیار دارند و خشم سازمان یافته در اُفق و دورنمای ما قرار دارد. با این پیش‌فرض و با توجّه به قریب الوقوع بودن "ک وپ ۳۰" که در بیتُ الَحم برزیل در سال ۲۰۲۵ برگزار می گردد، فراخوانی گسترده، متنوع، غیرمتمرکز و مبارزانه برای گردهمائی در آمازون اعلام می‌کنیم تا همچنان به گفت‌ وگو و ساختارسازی اُفقی و تنوّع سیاسی ادامه دهیم.
این تأمُلات بر ضرورت و فوریّت اتحاد بین مردمان و جنبش‌های جنوب جهانی و جنوب‌های شمال جهانی برای مقابله با بُحران‌های متعددی که زندگی و سرزمین‌های ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد، تأکید می‌کند. بدین ترتیب، پس از ۵ روز کار، بیش از ۲۵۰ نفری که در نشست جهانی برای آب و هوا و زندگی – آنتی‌کوپ ۲۰۲۴- شرکت کردند، می‌خواهند احساسات، اندیشه‌ها و تأملات جمعی خود را با شما به اِشتراک بگذارند.
مُدیریت اجتماعی آب
برای اولین بار در تاریخ بشر، به دلیل استفاده ناپایدار از منابع آبی و بحران اقلیمی، چرخه هیدرولوژیکی از تعادل خارج شده است و این موضوع نیمی از تولید غذای جهانی را تهدید می‌کند. ما تأکید می‌کنیم که آب یک حق بُنیادین و ضروری برای زندگی است و نباید به عنوان یک کالا در نظر گرفته شود. مدیریت اجتماعی منابع آبی از طریق کمیته‌های محلی و مُستقل آبی برای اجرای راه ‌حل‌های اجتماعی مانند جمع‌آوری آب باران یا سیستم‌های تصفیه ضروری است. همچنین، ما پیشنهاد می‌کنیم که از جایگزین‌های پایدار، نظیر سرویس های بهداشتی (توالت‌های) خُشک استفاده شود. باید از منابع آبی در برابر منافع استخراجی صنایع که اولویّت را به سود خود نسبت به حق انسانی آب می‌دهند، حفاظت کنیم.
آموزش ‌زیست محیطی میان‌فرهنگی
آموزش محیط‌زیستی میان‌فرهنگی برای آگاه‌سازی نسل‌های جدید از اهمّیت حفاظت از طبیعت، آب، تنوّع زیستی و سیستم‌های حفاظت آبی، از دیدگاهی که دانش علمی و سنتی را در نظر می‌گیرد، اقدامی کلیدی خواهد بود. باید جوانان را برای دفاع از سرزمین‌های خود از طریق آگاهی انتقادی از مُدل مصرفی استخراجی و تجاری که ما را به بُحران فعلی کشانده، توانمند سازیم. ما پیشنهاد می‌کنیم که سیستم‌های تولید و مصرف مسئولانه را در خانه‌ها و جوامع خود به کار گیریم.
شبکه‌های مقاومت جهانی و تقویم مبارزه جمعی
ما خواهان ایجاد یک شبکه جهانی «آنتی کوپ» برای آب و هوا و زندگی هستیم: فضائی دیجیتالی و فیزیکی که مبارزات ما در دفاع از زمین، سرزمین، آب، عدالت اقلیمی و حقوق اجتماعی را به هم مُتصل می‌کند. این شبکه امکان اشتراک‌گذاری تجربیات، منابع و هماهنگی اقدامات در سطح جهانی را فراهم می‌آورد و صداهای ما را تقویت کرده و مطالبات ما را به گوش مقامات بین‌المللی می‌رساند. علاوه بر این، ما پیشنهاد می‌کنیم تقویمی از مبارزات جمعی برای سال ۲۰۲۵ میلادی ترتیب دهیم و از تاریخ‌های کلیدی مانند روز مقاومت مردمان بومی برای تقویت مقاومت و بیان مطالباتمان استفاده کنیم.
ضّد کوپ‌ های منطقه‌ای و سازماندهی آنان برای مقابله با ک و پ۳۰
تشکیل ضدکوپ‌های منطقه‌ای برای تصمیم‌گیری‌های جمعی، دیده شدن مطالبات محلی ما و اتصال مبارزات ما ضروری خواهد بود. ما برگزاری کاروان های اعتراضی را پیشنهاد می کنیم که از طریق مناطق مختلف به سِتاد "کوپ ۳۰" می رسند. ما به دنبال این هستیم که مقاومت مردم خود را نمایان ساخته و عدالت اقلیمی را مُطالبه کنیم.
ایجاد فضاهای أمن و حمایت از فعالان و مُدافعان سرزمین
فعالیت در دفاع از

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Nov, 17:25


دگرگون می‌کند.
آینه‌های ما زندگی‌های انسانی با هویّت‌های مُتعدد، چندین خاطرات و داستان‌های را در برابر هجوم و حملات تاریخی نشان می‌دهند. حتی در تفاوت‌های فرهنگی، تاریخ ما زمانی مشترک است که خلع مالکیت و تخریب در سرزمین‌ها شکل می‌گیرد، و درد و رنج انسانی و همچنین تخریب و مرگ طبیعتِ مادر را به جا می‌گذارد.
این تجربیّات چالش‌های مشترک جوامع، مَردم ها و جامعه‌های سازمان‌یافته در کُره ی زمین را نشان می‌دهد که ما را به تفّکر دوباره، اشتراک‌گذاری و در عین حال به برادری فراتر از مَرزها، پرچم‌ها و فرهنگ‌ها، بازیابی آینده در میان سختی ها و ناملایمات، فرا می خواند.
بنابراین، این نگاه‌ها از آینه، دیگر بودن کسانی را که از آن سوی همان آینه به ما نگاه می‌کنند، مشاهده می‌کنند، احساس می‌کنند و در رؤیا می‌بینند».
برای دفاع از زمین، آب، سرزمین‌ها، عدالت اقلیمی و زندگی در جنوب جهان.
با حضور نمایندگان مَردم از پنج قارّه ی جهان از جمله: وائورانی، یاکوئی، پورِ پِچا، زاپوتِک، چاتینو، میکستِک، ئِنگی وا، چونتال، وایوو، ئیکوت، سامی، کِ ئانا، کاناک، مایا کیوئِچی، موندوروکو، ناسا و همچنین از جغرافیای شناخته شده مانند کُلمبیا، زامبیا، آروبا، بوناآیره، پاپوآ غربی، بلوچستان، بولیوی، اِلسالوادور، اِکوادور، زیمباوه، کانادا، پرو، بِنین، آلمان، هُلند، گواتمالا، سوئیس، رومانی، آفریقای جنوبی، آرژانتین، ایالات متحده آمریکا، نیوزیلند، نُروژ، بریتانیا، پُرتغال، کِنیا، صَحرای غربی، فلسطین، برزیل، کالدونیای جدید، سینگاپور، ئوسکال هِرییا، ساموآ، کوردستان، ایتالیا، بولیوی، آنتیگوآ، باربودا و مکریک، در حالی که مُردگان و تاریخ خود با حضور مردمی از پنج قاره بر روی کُره ی زمین، نمایندگان را بدوش می کشیدیم به شهر اوآخاکا رسیدیم تا در اتحاد به عنوان مردم، جوامع و جنبش‌های جنوب جهانی، در آنجا یکدیگر را ملاقات کنیم تا صدایمان را علیه بُحران جهانی آب، نظامی سازی، پروژه های کلان (مِگاپروژه)، جابجائی های اجباری جوامع، کالائی سازی زندگی و همچنین اِنفعال دولت ها و سازمان های بین المللی در مواجهه با بحران آب و هوا که نشانگر جنگ علیه مردم و طبیعت ماست، بُلند نمائیم. آنتی ک.و.پ، به عنوان یک پاسخ مُستقل و غیرمتمرکز ظهور پیدا می نماید، و به عنوان فضائی برای بیان مبارزات ما و پیشنهاد جایگزین های مُشخّص (کُنکِرت) که قلمروهای ما را تقویت می کند، به ما اجازه می دهد تا از منابع طبیعی خود دفاع کنیم و راه و شیوه ی زندگی خودمان را، اَرزشمند نمائیم.
ما می‌خواهیم خطر بازگشت دونالد ترامپ به ریاست‌ جمهوری آمریکا را به‌عنوان نشانه‌ای جدّی از بحران تمدُنی و تهدیدی برای عدالت اقلیمی و حقوق بشر، به‌ویژه برای مردمان نژادی شده، محکوم کنیم. در حالی که می‌دانیم هر دو حزب رقیب از منطق‌هائی مانند سَلب مالکیت، تبعیض و نَسل‌کُشی پیروی می‌کنند، اما سیاست ویژه آن‌ها، مبتنی بر ملی‌گرائی، نژادپرستی و دُشمنی با مهاجران، خشونت ساختاری در مرزها را تقویت کرده و نظام جهانی نابرابری را ادامه می‌دهد. این واقعیت بخشی از خیزش جهانی راستگرایان افراطی است که نظم بین‌المللی مبتنی بر طرد، بیگانه‌هراسی و نواستعمار استخراجی را ترویج می‌دهد، نظمی که در آن مردمان جنوب جهانی و مهاجران، قُربانی رُشد اقتصادی و گسترش ارضی می‌شوند.
جنائی‌سازی مهاجران، روزنامه‌نگاران و مُدافعان حقوق بشر، همراه با نظامی‌سازی مناطق، تعیین حق سرنوشت (خودمُختاری) مردمان جنوب را محدود می‌کند. در این زمینه، مهاجرت به عملی مقاومتی در برابر سیاست‌های استخراجی و بحران‌های اقلیمی تبدیل می‌شود. مرزها، بیش از دیوارهای فیزیکی، به موانع نامرئی تبدیل می‌شوند که حقوق بشر و دسترسی به کرامت انسانی را محدود می‌کنند.
پروژه‌های کلان، که توسط رهبران و تاجران راستِ افراطی و حتّا به اصطلاح "پیشرو" ترویج می‌شوند، سرزمین‌ها را به نام پیشرفت و توسعه بازسازی می‌کنند و شرایط زندگی غیرقابل تحمُلی را برای جوامعی که از استخراج و بهره‌برداری بیش از حدّ از منابع طبیعی آسیب می‌بینند، ایجاد می‌کنند. این ابتکارات اثرات بحران اقلیمی را عمیق‌تر کرده و مردم را به سوی مرزهائی سوق می‌دهند که حق حرکت آن‌ها را اِنکار می‌کنند. در عین حال، این پروژه‌ها سلب مالکیت سرزمینی را تشدید کرده و بهره‌کشی از مردمان جنوب جهانی را تداوم می‌بخشند، در حالی که مرزها به‌عنوان ابزارهای کُنترلی برای حفاظت از منافع نُخبگان جهانی عمل می‌کنند.
دولت‌ها، شرکت‌ها و گروه‌های جنایتکار همچنان جنگی عمیق علیه مردمان و طبیعت برای حفظ این نظام سرمایه‌داری، استعماری و دگرسالارانه به راه اَنداخته‌اند، جنگی که تهدید به نابودی کُره ی زمین می‌کند. این جنگ در قالب فرآیندهای نهادی و رسمی پنهان می‌شود که نَه به حلِّ بّنیادی تضادهای ساختاری می‌پردازند و نه به نیازهای جمعی سرزمینی پاسخ می‌دهند. در نتیجه، به سوی جهانی با گرمایش جهانی

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Nov, 17:24


جُنبش جامعه ها ی بومی برای مُبارزه با اِجلاسهای فریبکارانه ی تغییرات اِقلیمی

Indigenous Peoples' Movement Fights Against the Government's Deceitful Climate Summits

Translated by Hasse-Nima Golkar
AntiCOP 2024 / November 15, 2024
یادآوری: تمامی توضیحات در داخل کُروشه ها از جانب مُترجم می باشد.

نشستِ « آنتی کوپ ۲۰۲۴» با اِرائه ی پیشنهادها و اقدامات مردمی برای مقابله با بُحران آب و هوائی (اقلیمی) به پایان رسید.
مکزیکوسیتی / ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۳
مجمع شورای جامعه های بومی پس از پنج روز گفتگو و تبادُل نظر در «اجلاس جهانی برای حفاظت از آب و هوا و زندگی» (آنتی ک.و.پ) برای مقابله با کوپ ۲۹ (ثی.او.پی ۲۹) [ اجلاس سالیانه تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد - بخوان: دولت های متحد - بیست و نُهمین جلسه ی خود را از تاریخ ۱۱ تا ۲۲ نوامبر ۲۰۲۴ در شهر باکو پایتخت جمهوری آذربایجان آغاز نموده است] در شهر«اوآخاکا» (جنوب مکزیک) با شرکت بیش از ۲۵۰ نماینده از بومیان واورانی، یاچی، پورپچا، زاپوتک، چاتینو، میستک، نگیوا، چنتال، وایو، ایکوت، سامی، کآنا، کاناک، مایا کِچی، موندوروکو و ناسا، و از کشورهائی چون آرژانتین، بولیوی، فلسطین و کوردستان برگزار شده بود، به کار خود پایان داد. این گردهمآئی اعتراضی برای مقابله با "سبزشوئی" [سیاه نمائی دولت ها و مدافعان آنها] در اجلاس های تغییرات اِقلیمی (ثی.او.پی / ک.و.پ) و همچنین ترسیم راه های سازماندهی برای مقابله با بُحران جهانی تغییرات آب و هوائی انجام پذیرفت.
در برابر اِنفعال رهبران جهان در حفاظت از طبیعت، نمایندگان این نشست پیشنهادهائی از جمله مُدیریت جامعه‌-محورِ منابع آبی، ترویج آموزش محیط‌ زیستی میان‌فرهنگی، اِجرای آکسیون های «ضّد کوپ»، بسیج وسازماندهی در مقابله با اجلاس [سال آینده] تغییرات اقلیمی ( کوپ ۳۰ / ثی.او.پی ۳۰ ) در برزیل، برگزاری نشست های اقلیمی در جغرافیاهای گوناگون جهان، ایجاد صندوق خود-مدیریتی (خودمختار) برای فاجعه های اقلیمی، بازپس‌گیری اراضی و شیوه‌های پیشااِستعماری برای احیای گونه‌ها و سیستم‌های کشاورزی اجدادی و سایر اقدامات جمعی ارائه نمودند.
پیشنهادهای جمعیِ این مردم بومی، نتیجه ی پنج روز کار در پُشت میزهای گفتگو درباره پروژه‌های بزرگی بود که بر سرزمین‌های آن‌ها، همچون جُرم‌انگاری مهاجران، روزنامه ‌نگاران و مُدافعان حقوق بشر، نظامی‌سازی، جابه‌جائی اجباری جوامع و تجاری‌سازی زندگی، تحمیل شده است.
شرکت کنندگان نشست «ضّد کوپ» در بیانیه ی نهائی خود اعلام کردند: «تمامی اجلاس های اِقلیمی، نا اَصیل هستند! کوپ ۲۹ کوشش می کند خود را در پُشت یک سَبزشوئی ریاکارانه ی تاریخ اِکوساید، نسل‌کُشی و جنایات آذربایجان علیه مردم اَرمنستان پنهان نماید، جنایاتی که نه تنها فصلی دهشتناک از تاریخ اند بلکه بازتاب و پژواکی از این است که چگونه جَنگ و بَهره‌ کشی از منابع طبیعی و مردم با بحران اقلیمی و اجتماعی پیوند خورده و آن را تشدید می‌کنند. چشم‌ پوشی از نَسل‌کُشی مردم فلسطین در اجلاس کوپ ۲۸/«ثی.او.پی ۲۸» در دوبی، گواه بارزی بر این مُدعا بود».
از ۴ تا ۹ نوامبر۲۰۲۴، جوامع بومی، کولِکتیو‌ها و سازمان‌ها فاش ساختند که چگونه "دولت‌ها، شرکت‌ها و گروه‌های جنایتکار به جنگی عمیق علیه مردم و طبیعت ادامه می‌دهند تا این سیستم مَردسالارانه، سَرمایه‌دارانه و اِستعماری را که تهدیدی برای نابودیِ کُره زمین است، حفظ کنند".
آن‌ها روشن ساختند: "این جنگ از طریق فرآیندهای نهادی و رسمی پنهان شده که به شکل بُنیادی درگیری‌های ساختاری را حل نمی‌کند و به نیازهای جمعی سرزمینی پاسخ نمی‌دهد. در نتیجه، ما به سوی دُنیائی با گرمایش جهانی فاجعه ‌بار پیش می‌رویم که دمای آن تا پایان قرن به ۲.۶ تا ۳.۱ درجه سانتیگراد افزایش می‌یابد و توازن کُره زمین و بقای بشریّت را به چالش می‌کشد".
آنان اضافه کردند که نشستِ ضّد کوپ ۲۰۲۴«ضد ثی.او.پی ۲۰۲۴» امکان همبستگی مابین مردم مقاومت کننده و جُنبشی که بر علیه استخراج گرائی، اِستعمار سَبز و پروژه های کلانی که منابع و سرزمین های جوامع را ازآنها می گیرد، فراهم نمود.
شرکت کنندگان همچنین تأکید کردند: "این یک همبستگی از پائین است که به یاد می‌آورد و جهان‌های دیگری را در هماهنگی با اِکوسیستم‌ها، تنوّع زیستی و عدالت، قابل تصّور می نماید. از نشست ضد ثی.او.پی ۲۰۲۴ ما متعّهد می شویم با یکدیگر بسازیم، تفاوت های خود را مُحترم بشماریم و مبارزات مشترکمان را به رسمّیت بشناسیم. ما درجنوب جهانی، نگهبانان سرزمین‌ها و فرهنگ‌های خود هستیم. این مبارزه به ما تعلّق دارد و ما از آن، با عزمی مُتحدانه دفاع می کنیم".
متن کامل بیانیه چنین است:
«به وسیله ی آینه‌هائی که بازتاب وجودِ مقاومت‌های ما هستند، شباهت‌ها و تفاوت‌هائی را می‌بینیم که تنوّع ریشه‌های فرهنگی در هر یک از جغرافیای سیاّره ی زمین را نشان می‌دهد؛ جائی که هر محیطی ما را به شکلِ جمعی

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

14 Nov, 23:52


۲۲ شهروند در اصفهان در پرونده‌ای مرتبط با اعتراضات سال ۱۴۰۱، از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر در مجموع به ۱۶۱ سال حبس و مجازات‌های تکمیلی محکوم شدند.
بر اساس این خبر سمانه عموشاهی به ۲۳ سال حبس، مرجان بشتام و مینو حیدری هر کدام به ۱۱ سال حبس و شمیم بهارزاده به هشت سال حبس محکوم شدند.
همچنین مهشاد کشانی، هدی صادقی، عرفان خلیلیان، مهرشاد برجیان، پویا طالبیان، مریم فرهنگ، کیان طالبی، مینا ندایی، روزبه دانا، پویا دانا، بهار سلیمانی، محمدرضا قطبی‌زاده، سیما ترکیان، زینب (مریم) پرنده، محمد سخنور، امیر عجمیان، پارسا حاجی‌آقایی و امیر سالاری هر کدام به شش سال حبس محکوم شده‌اند.
در این حکم، بابت مجازات‌های تکمیلی، هر یک از این افراد به دو سال ممنوعیت خروج از کشور و دو سال ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی محکوم شدند.

https://t.me/Anarshistsh2

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

13 Nov, 23:03


به‌ویژه وقتیکه می‌دانند دولت‌ها و‌ قدرت‌های بزرگ جهانی از این تجاوزات و جنایات حمایت می‌کنند‌.

آنان با علم به اینکه دولت‌های قدرتمند در پشت این تجاوز و کشتار قرار دارند و کمک‌های تسلیحاتی هم می‌کنند، چنین انفعالی را برگزیده‌اند.

این نیروهای سیاسی، هرچه باشند؛ هرگز مربوط به جبهه سوم نیستند.

جبهه سوم، حامی فلسطینیان و فرودستان است؛ در عین حالیکه اشتراک ایدئولوژیک‌ با رهبران سیاسی فلسطین ندارند. حمایت از فلسطینی‌ها معیار فهم عمیق از عدالت، برابری و همبستگی جهانی با مردم ستمدیده است.

اما باید اظهار داشت که عدم پشتیبانی از فلسطینی‌ها به دلیل دین و مسلمان بودن آنها نیست، بلکه نتیجه مقهور شدن در برابر قدرت و اقتدار است. می‌بینید که حتی رهبران برخی از کشورهای مسلمان و یا جریان‌های مذهبی و افراد منتقد اسلام‌هراسی نیز سکوت پیشه کرده‌اند. در حالیکه حامیان مردم فلسطین، آن نیروهای مخالف نسل‌کشی و اشغالگری، بدون هیچ وابستگی به دین اسلام؛ مخالفان علنی و سرسخت این جنگ هستند.

عده‌ای از تشکل‌های سیاسی نیز که خود را به دروغ در قالب نیروی سوم معرفی کرده و مواضع خود را مبهم نگه می‌دارند؛ این تمایل شان به دلیل روابط نزدیک با سیاستمداران راست‌گرای غربی است. زیرا حمایت مالی و سیاسی آن‌ها وابسته به همین روابط است.

برخی نیز با گرایش‌های ناسیونالیستی عمل می‌کنند و به همین دلیل، همبستگی جهانی برایشان معنایی ندارد و تنها به مسائل داخلی و منافع خود می‌پردازند.

همچنین، جریان‌های اتنیکی که در تلاش برای احقاق حقوق نداشته‌شان هستند، مبارزات خود را تنها محدود به حیطه خود نگه می‌دارند و به مسائل فراتر از آن توجهی نشان نمی‌دهند.

احزاب و سازمان‌ها و تشکلاتی نیز هستند که نگاه خود را معطوف به قدرت‌های بزرگ جهانی کرده‌اند. قدرت‌هایی که ممکن است حتی خاستگاه این احزاب را بمباران کنند تا به منافع سیاسی و اقتصادی خود دست یابند. بنابرین در برابر کشتار و جنایات سکوت می‌کنند؛ زیرا می‌ترسند و به بابت این ترس؛ از هر نوع موضع در راستای همبستگی با مردم فلسطین، خودداری می‌کنند.

اما این نیروهای سیاسی و حتی مردمی که در برابر تجاوز و نسل‌کشی در فلسطین سکوت کرده اند؛ به نوعی شریک جرم محسوب می‌شوند.

این مجرمان منفعل، با سکوت و بی‌عملی خود نه تنها به ستمی که بر مردم فلسطین می‌رود، مشروعیت می‌بخشند بلکه قدرت و سلطه‌گری قدرتمندان جهانی را تقویت می‌کنند. سکوت آنان، بخشی مهم در انگیزه دولت‌ها به تداوم و گسترش بی‌عدالتی و جنایات بشری در جهان است.

این تماشاگران منفعل باید بپذیرند که جبهه یا نیروی سوم نیستند. چون هیچ عملکردی نداشته اند.

جنگ ویرانگر اسرائیل علیه غزه، توسط پژوهشگران برجسته هولوکاست، به عنوان یک نسل‌کشی دیگر توصیف شده است. آری، این همه انفعال زیر عنوان «جبهه سوم» در حین بیان واقعیت‌های عریانی صورت می‌گیرد که بگونه چشمگیری هم از سوی مبارزان در خیابان‌ها و هم در میدان‌های دیگری چون عرصه‌های فکر و پژوهش، فریاد زده می‌شوند.

نیروی سوم منم با میلیون‌ها انسانی که در جهان به این نسل‌کشی و اشغالگری اعتراض می کنیم،
نیروی سوم تویی اگر که همنظر ما هستی!!

زنده باد فلسطین !
مبارزات همچنان ادامه دارد !
رکسانا تلارمی
استکهلم 2024-11-13

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

13 Nov, 23:03


سخنی کوتاه با مدعیانی که به اشتباه خود را جبهه سوم می‌نامند:

- کدام جبهه یا نیروی سوم؟

- از کی تا به حال، انفعال در عرصه سیاست تبدیل به یک نیرو شده است؟

مفاهیم سیاسی، تعاریف و بار معنایی خود را دارند. سکوت و بی‌تفاوتی و خاموشی‌ در برابر جنایات جنگی دولت صهیونیستی اسرائیل بر علیه مردم فلسطین نامش جبهه سکوت است؛ نه جبهه سوم!

آخر این چه نیروی سومی‌ست که در عمل هیچ واکنشی از خود بر جنوساید/هولوکاست زمانه که بر آن شاهد است، نشان نمی‌دهد و تنها نظاره‌گر آن است؟

این تماشاگری و انفعال نسبت به جنوسایدی که در جریان است نامش نیروی سوم نیست.

نیروی سوم، موضع دارد. نیروی سوم معترض است. نیروی سوم صدا دارد و اعتراضش را در خیابان به نمایش عموم می‌گذارد


نیروی سوم مسئوليت آگاهی‌رسانی را به عهده می ‌گیرد تا به جامعه انسانی بفهماند که یک نسل‌کشی فجیع و عظیم در جریان است: جبهه یا نیروی سوم بسیج مردمی می‌کند.

نیروی سوم اهداف مشخص دارد و در راستای رسیدن به اهدافش قطعاً عملکرد فعالانه دارد.

نیرو‌ی سوم با برگزاری تجمعات و اعتراضات ضد جنگ و کشتار یا با تولید محتوای فکری با بیان مواضع روشن خود در جامعه، تاثیرگذاری می‌کند.

نیروی سوم از قدرت قلم برای آگاهی استفاده می‌کند. مباحث مرتبط با جنگ و جنایات را از نویسندگان و روزنامه‌نگاران جهانی ترجمه کرده و در رسانه‌های مجازی و عمومی خود یا دیگر رسانه‌ها منتشر می‌کند.

نیروی سوم همچنین با برگزاری جلسات گفت‌وگو و
استفاده از هنرهای اعتراضی؛ با افشاگری علیه ‌اخبار جعلی، پروپاگاندای رسانه‌هایی که دیدگاه‌های نژاد‌پرستانه صهیونیستی دارند؛ اطلاعات واقعی را به آگاهی‌ مردم جهان می رساند. با جمع‌آوری امضای شخصیت‌های شناخته‌شده جهانی علیه جنگ و کشتار، حمایت و همبستگی بین‌المللی مردمی را جلب می‌کند.

یکی از مشخصه‌های برجسته نیروی سوم در طول تاریخ، مقابله با استعمار، استثمار و قدرت‌طلبی دولت‌ها و ابرقدرت‌ها بوده است. با قاطعیت در برابر جنگ‌افروزی‌ها و سیاست‌های توسعه‌طلبانه آنان ایستاده‌ و به دفاع از آزادی، عدالت، استقلال و حقوق مردم تحت ستم پرداخته‌است.

نیروی سوم با مقاومت در برابر سلطه‌‌گران نشان داده است که همواره در پی مقابله با ظلم و ستم و تجاوز بوده و در این مسیر، تلاش و نیرو گذاشته است و از اینرو خود را جبهه‌ای از نیروی سوم خوانده است.

چنانچه می‌دانید برخی از نیروهای سیاسی، منفعل بودن خود را تحت لوای «ما نیروی سوم هستیم»، پنهان می‌کنند.
این در حالی است که نیروی سوم بودن به معنای چشم بستن بر حقایق و دوری از عمل نبوده و همواره حضور فعال و هر نوعی از مبارزه در برابر ستم و بی‌عدالتی را طلب کرده است.

نیروی سوم به‌جای تماشای کشتار ستمدیدگان در جنگی که اساسش اشغالگری است و هدفش نسل‌کشی فلسطینی‌ها؛ در برابر صهیونیسم می‌ایستد و از فلسطینی‌ها حمایت می‌کند.



اینک بسیار کوتاه به تاریخ مبارزات جهانی آنانی که خود را بدرستی نیروی سوم نامیده اند می پردازیم:

به عنوان مثال، در جنبش‌های صلح‌طلبانه دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی، نیروی سوم با برگزاری تظاهرات علیه جنگ‌های امپریالیستی، مانند جنگ ویتنام، نقش فعالانه‌ای ایفا کرد. نیروی سوم همواره از جنبش‌های آزادی‌بخش در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین حمایت کرد و مواضع قاطعانه‌ای در این زمینه اتخاذ کرد.
این نیروی سوم، متشکل از همان‌هایی بود که در مبارزات مردم الجزایر علیه استعمار فرانسه و مقاومت در برابر اشغالگری نیز نقش فعالی داشتند و همواره در نقد اشغالگری و دفاع از حقوق فلسطینیان نیز پیشرو بوده و رادیکال عمل کرده است.

با همه این‌ها، دیده شده برخی از نیروهای سیاسی که در واکنش به رویدادهای جوامع مختلف، نافرمانی‌های مدنی، تظاهرات و اعتصابات صنفی را با مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها برپا می‌کنند- که البته در جای خود مفید هستند- وقتی که نوبت به کشتار، نسل‌کشی و اشغال سرزمین مردم فلسطین می‌رسد؛ هیچ واکنشی از خود نشان نمی‌دهند.

در مراسم‌ها و سخنرانی‌هایی که این بخش از نیروی سیاسی برگزار می‌کند با آنکه می‌دانند از هر ده فلسطینی که کشته می‌شوند، هفت نفر آنان زنان یا کودکان هستند؛ حتی در روز هشت مارس به یاد آنان دقیقه‌ای سکوت نمی‌کنند یا نامی نمی‌برند.

و با این حال، خودشان را نیرویی در جبهه سوم می‌نامند.


این بخش از نیروهای سیاسی یا علنی یاهم بدون اینکه فاش کرده باشند، از منطق «‌دشمنِ دشمنِ من، دوست من است» پیروی می‌کنند. تصمیمات سیاسی خود را تا این سطح پایین آورده و در برابر مرگ هزاران فلسطینی سکوت می‌کنند.

انفعال عمدی آنان در قبال رنج مردم فلسطین، بیانگر عدم استقلال آنان از قطب‌های درگیر در این جنگ است. آنان از صراحت لحن در نسبت به نسل‌کشی مردم غزه و اشغال سرزمین‌های فلسطینی، خودداری کرده و نمی‌خواهند آن را محکوم کنند.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

09 Nov, 21:12


آکسیون ۹ نوامبر علیه فاشیسم در ایران

با این که آنچه در ایران بر علیه افغانستانی‌ها در جریان است، زیر نام «افغانستانی‌ستیزی»، گاه حتی «بیگانه‌ستیزی» و «مهاجرستیزی» خوانده می‌شود؛ اما حقیقت این است که تنها واژه درخور این جریان، فاشیسم است.
فاشیسم است چرا که دارای قدرت دولتی و قانون‌گذاری است. به قوانینی که بر ضد افغانستانی‌ها جاری ساخته‌اند نگاه کنید. همیشه همین گونه بوده است؛ ابتدا قوانین سختی را وضع می‌کنند تا با جاری ساختن آن، بخش‌هایی از جامعه را با خود همراه کنند. و البته که در چنین سیاستی، همراهی از سر رضایت یا اجبار هیچ فرقی نداشته و برای قانون نیز دارای اهمیت نیست.
پس از همراهی بخش‌هایی از مردم زیر نام قانون، هر نوع برخوردی می‌تواند از هر فرد بیرون از این قوانین (کسانی که این قوانین سخت علیه شان نیست و تابع دولت محسوب می‌شوند) سر بزند. هیچ پیگردی بابت چنین برخوردهایی وجود نخواهد داشت؛ و برعکس از طرف نیروهای دولتی بیشتر از دیگران، شاهد همین نوع برخورد- حتی فراتر از قوانین سخت وضع شده- خواهیم بود.
به فاجعه آتشباری سبک و سنگین نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی در تاریخ 22 مهر بر 300 مهاجر افغانستانی و کشته شدن تقریباً 270 نفر نگاه کنید. سوزاندن اقامتگاه‌های کارگری مهاجران(16 آبان) را در کارخانه‌های کوچک ببینید- که احتمالا بشکل سریالی ادامه خواهد یافت- سپس وارد صدها مورد تحقیر، تبعیض و فشارهایی شوید که درون جامعه ایران روزانه بر افغانستانی‌ها وارد می‌کنند؛ از جمله آنچه که آرزو خاوری دانش‌آموز 16 ساله افغانستانی را به خودکشی کشاند.
همه این جنایت‌ها و هتک حرمت‌ها زیر سایه قوانینی انجام می‌شوند که از سوی مقامات دولتی برای تحریک بیشتر انگیزه‌های فاشیستی بین بخش‌هایی از مردم وضع می‌گردند. همراهی با این قوانین و عبور از حدود این قوانین بدلیل جو آزاد آزار و اذیت افغانستانی‌ها، فعالیت‌هایی هستند که در یک نظم و یک سیستم با هدف مشخص طرد و حذف صورت می‌گیرند. چنین اعمال سیستماتیک جهت طرد و حذف بخش قابل توجهی از مردم در یک جامعه را فقط باید فاشیسم نامید.
ما آنارشسیت‌ها، همچنان برای یک جنبش ضد فاشیستی در ایران به مبارزه ادامه می‌دهیم.
مبارزه‌ای که در سطوح مختلف در جریان است؛ زیرا فاشیست‌ها نیز در سطوح مختلف هم در متن جامعه و هم در شایعه‌پراکنی‌ها و نفرت افکنی‌های مجازی بر ضد افغانستانی‌ها مشغول کار هستند. آنان با گرایش‌های مختلف سیاسی ( بیشتر حکومتی-سلطنتی) یک جبهه متحد از فاشیست‌های ایران را ساخته‌اند. و این خود، ضرورت شبکه‌ای از نیروهای پیشرو جامعه ایران و افغانستان را برای یک جنبش ضد فاشیستی بیان می‌کند.


فدراسیون عصر آنارشیسم-فعالین کلن

پیروز باد مبارزات آنتی فاشیستی
نابود باد فاشیسم



https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

06 Nov, 20:31


‏مهاجران افغانستانی که به عنوان پناهجو از رژیم بنیادگرای طالبان فرار کرده اند و به جغرافیای ایران پناه اورده اند که ویژگی‌های طالبانی و فاشیستی را نه‌تنها در دولت، بلکه در بخشی از جامعه و نهاد های دولتی چون مدرسه نیز وجود دارد . دختر نوجوان شانزده ساله ارزو خاوری را به خودکشی رسانده اند . ما انتی فاشیست ها ، انارشیست ها
‏⁧ #درکنار_افغانستانیها_میایستیم⁩
‏⁦ #EndFascismInIran⁩



https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

06 Nov, 20:30


‏⁧ #درکنار_افغانستانیها_میایستیم⁩
‏ ⁧ #آرزو_خاوری⁩
‏در کشورهای دیکتاتوری، مدارس دولتی نه تنها به‌عنوان مراکز آموزشی ایدیولوژیکی می باشد بلکه به‌عنوان نهادهای کنترل و سرکوب عمل می‌کنند. آرزو خاوری، به دلیل مهاجر بودنش، با سرکوب و فشارهای مضاعف روبه‌رو شد و در نهایت به زندگی خود پایان داد.
‏⁦ #EndFascismInIran⁩


https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

06 Nov, 20:29


‏⁦ #EndFascismInIran⁩
‏فاشیست‌هایی که از هشتگ اخراج افغانی به‌عنوان مطالبه ملی استفاده کردند، باید بدانند که مسئول خودکشی این نوجوان افغانستانی، آرزو خاوری، هستند. اما با بیرون راندن یک نفر از میدان زندگی، هزاران نفر به پا می‌خیزند و برای فروپاشی تفکر فاشیستی در جامعه تلاش می‌کنند تا این میکروب کشنده را از بین ببرند. ما انارشیست ها ، آنتی‌فاشیست‌ها در صف مقدم این مبارزه ⁧ #درکنار_افغانستانیها_میایستیم⁩

‏ ⁧ #آرزو_خاوری⁩


https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Nov, 13:41


ایقه بخو که بیدر گل انفجار کنی یکی بیدر ایقه می‌خوره که هیچ نمی‌رسه دَ ده روز دَ یک هفته بیدر یک نانه خورده نمی‌تانه (نفسی می‌گیرد و فوراً شروع می‌کند) یک نفر بیدرگل هر روز بخو بخو بخو بیدر گردنای مرغه می‌خوره بیدر تخما ره می‌خوره بیدر اُمم کیکها ره می‌خوره تُ چیزای لیلی ره می‌خوره با ما بیدر گل پوست کچالو هم نمی‌رسه( حدود پنج ثانیه مکث) به کلمه لااله الاالله و محمد رسول الله که هر دفعه توبه می‌کشم هر دفعه استغفار می‌گوم هر دفعه می‌گوم که ایشالا و رحمان زمین و آسمانه خو بیدر خو کل‌شه اشنا گرفته بان که بیدر که کریم هم بگیره رحیم هم بگیره تو هم بگیری مَه‌م بگیرم بیدر گل (ادامه را با تأکید می‌گوید) د هر سر دنیایی که می‌رین (پنج ثانیه مکث) خدا هم بزرگ اس زمین هم بزرگ... زمینش هم بزرگ اس خو گوشم خو اس مه خو نمی‌روم از همی اوغانستان وله‌گه اگه هیچ جای برم نی تیمنی می‌روم نی خیرخانه نی بیدر گل شمالی نی پروان نی بیدر گل جلال آباد نی بیدر گل سروبی نی بیدر گل خوست و جنوبی نی بیدر گل دَ عِه چارده زمین کابل خود ما و شماست اگه می‌تانی بدرنگ اگه نمی‌تانی الا گل دانه دانه...

یوتیوبر: بیه خدا مهربان است کاکاجان، میشه...

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Nov, 13:40


لاکی یکی از شخصیت‌های نمایشنامه ساموئل بکت بنام در انتظار گودو است. مدتی پیش، طبق عادت که ویدئوهای یوتیوبران افغانستانی را نگاه می‌کردم با یک مصاحبه خیابانی برخوردم. آنچه مرا به خود فرو برد، شباهت فرد مصاحبه‌شونده با لاکی بود. شباهت در ژنده‌پوشی و گرسنگی و بیشتر از این‌ها، این‌ گفتار و زبان پوسیده، پینه پینه، کنده کنده، پوده و فرسوده... (درست همانند آن گفتار پوسیده، پینه پینه، کنده کنده، پوده و فرسوده‌ی لاکی در در انتظار گودو).

با خود می‌گویم، این زبانی است که اگر دوباره شعر بنویسم باید به آن بلد شوم. نه! باید دچارش شوم. شعر، کلاً ادبیات، دیگر نویسنده نخواهد داشت؛ ادبیات، زمان بسیاری است که نوعی از زیست است. فردی بدون این که بداند بکت کیست، لاکی کیست، ادبیات چگونه ممکن می‌شود؛ به یک وضع ادبی برخورده و در آن یک امکان ادبی را زندگی می‌کند. امکانی که پیشتر از او و بعدتر از او، نویسندگان و شخصیت‌های شان شکل گرفته و شکل می‌گیرند.

او یک نویسنده ادبی نیست؛ یک شخصیت ادبی نیست؛ شاید یک چیز ادبی است. او را لاکی می‌نامم، هرچند نمی‌توان دریافت که لاکی چیست یا کیست. یک بی‌هویت، یک ناهویت!


شاید باز به تأسی از بکت؛ یک «نام ناپذیر»:



یوتیوبر: مانده نباشین!

لاکی: مانده نشی...

یوتیوبر: چی حال دارین، خوب استین انشالا(بدون مکثی به پاسخ) اسم تان؟

لاکی: اسم مه... ( این را طوری بیان می‌کند که خشکی گلویش همراه با تردید به گفتن و نگقتن، شکل سوالی به آن می‌دهد ولی با ادای قورت دادن چیزی-شاید هوا- فوراً و بدون مکثی به پاسخ، ادامه می‌دهد) تَبالی مالوم نیست خو باز مالوم میشه...

یوتوبر: آاا... تابالی مالوم نیس...(کمی مکث)

لاکی: باز مالوم میشه... (در آخر این جمله یوتیوبر هم اشتراک می‌کند:

یوتیوبر:
مالوم میشه! (و لاکی هم تائید می‌کند:« آ!»).
لاکی:

یوتیوبر: د لابلای صحبتا...

لاکی: بلی بلی!

یوتیوبر: چی مصروفیت دارین...

لاکی: مصروفیت مه اینمی‌س که مه د اینمی کو زندگی می‌کنم ( کمی مکث) و ازی کو( باز کمی مکث) می‌خورم به ای کو می‌برم... و ازی کو کسی به مه چیزی نمیته... مه ازی کو می‌خوایم ( مکثی حدود پنج ثانیه) اینمی وظیفه مه‌س خلاص!

یوتیوبر: (با کمی تأخیر) وظیفه تان اس... (جمله بعدی‌اش را با یک نیروی دم گرفته شروع می‌کند) مطمئن استم هم بر ما سوال برانگیز شده و هم بر تمام بینندایی که بیننده برنامه ماس... ( کمی مکث) سوال برانگیز شده همی حرف تان (لاکی با مِن مِن می‌خواهد مداخله کند ولی یوتیوبر ادامه می‌دهد) اینالی ایره کَمَکی تفسیرش بکنین که ما...( اینجا لاکی وارد حرفش می‌شود).

لاکی: تفسیرش اینمی‌س که مه شوانه که میشه د خانه می‌باشم شما دیگه کل تان خو نامخدا زیاد مردم استین دیگه زیاد مردم استین حالی مه از کدام شِ شینگ شما ره بگیرم یانی مه اَش اَ جلال آباد شماره بگیرم مه شماره از هرات بگیرم مه شماره از فرانسه بگیرم مه شماره از وروسیه بگیرم مه شماره از اِیتالیا بگیرم مه شما ره از کولّه‌پشته بگیرم مه شما ره از چِل ستون بگیرم مه شما ره از خوست جنوبی بگیرم مه شما ره از زیرزمینی اَ... احوال تانه بگیرم ( یکباره ریتم گفتارش را آرام اما صدایش را بلند می‌کند) خو مه... بیادرم د خانه یک جای زندگی می‌کنیم (نفس می‌گیرد) بیدرم اولاد دارس مه بیدر مجرد استم ایکه زن و اوشتک مه ره کی برد چی رقم برد چی رقم نبرد اوره کلگی می‌فامه ولیکن ای زندگی اوغانستانه سَی‌کو تو که گاهی برف زیاد می‌باره گاهی کم می‌باره ( کمی مکث) اگه بخوانی زیاد می‌باره اگه نخوانی هیج نمی‌باره! باز کس دیگه برت میگه اشاره میته میگه تو بگو که عِه رئیس پسپورت! یا بیدر گل مم مدیر ترافیک یا بیدر بگو که بیدر گل اونه آمر لیسنس (لحنش دوباره کمی تند میشود) ای خو دیگه شده نمی‌تانه که مه هر سو دِ دیگه لیسنس بگویم وُ مدیر ترافیک بگویم او بگیوم او بگویُ... یک آدم مه استم یک انسان شماستین حالی همی یک نفره دَ تمام اوغانستان شما یک دانه نان از سر یک نانوایی حواله کده نمی‌تانین که بر مه بته؟ یک دانه نان! (حدود پنج ثانیه مکث) دو دانه نان!

یوتیوبر: (با تأخیر و مِن و مِن) خو اَاز... گفتین...

لاکی:
(فوراً و با همان سرعت حرف‌های قبلش) حالی سَی‌کو مه اینجه ایستاد استم... ملا اونجه اذان میته ما و شما اینجه بیدر گل می‌خوریم و می‌پوشیم و هرچی می‌کنیم ولی شکر خدا ره بجای نمی‌آریم از الاره بجای نمی‌آریم از رسول الایشه نمی‌آریم از محمدشه نمی‌آریم از علی‌شه نمی‌آریم از حسین‌شه نمی‌آریم از حسن‌شه نمی‌‌آریم او بنده‌ای که دَ روی زمین دَ بین تان می‌چره... بیدر نی نان داره نی بیدر گل اَو نی بیدر کدام بخاری نی بیدر گل... ای ای خو انسانیت نشد دیگه! انسانیت ایره خو هیچی ما انسانیت نمی‌گیم یکی میگه بیدر گل دَ...

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

05 Nov, 13:39


لاکی یا شاید یک نام ناپذیر...

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

04 Nov, 22:05


By Hasse-Nima Golkar
VI ÄR RÖSTER FÖR DE REBELLISKA FOLKEN SOM GÖR MOTSTÅND MOT DE EXPLOATERANDE OCH PATRIARKALA SYSTEMEN!
Enligt rapporter på sociala medier hade en ung kvinnlig student i flera veckor varit under bevakning av säkerhetsvakterna vid ”Islamiska Azad Universitetet i Teheran" kopplade till den "moraliska säkerhetspolisen" på grund av "bristande efterlevnad av obligatoriska klädregler".
Den 2 november 2024, blev hon efter en inspektion av sin mobiltelefon och en fysisk kroppsundersökning (psykologisk-sexuella trakasserier) attackerad av säkerhetsvakter inom universitetsområdet. När hon drogs längs marken slets hennes överrock ("Maanto") sönder.
I protest tog hon av sig sina övriga kläder och promenerade utanför universitetet i ett delvis avklätt tillstånd. Kort därefter blev hon brutalt gripen av flera civilklädda säkerhetsvakter och ådrog sig svåra huvudskador när hon slogs mot en bildörr innan hon tvingades in i en silverfärgad bil Pride-modell, som framgår i videoklippet.
Hennes nuvarande tillstånd är okänt, och ingen information om hennes vistelseort finns tillgänglig.
Den verkliga identiteten på denna systembrytare kvinna har ännu inte avslöjats, men det sägs att hon är en sjunde-termins student i franska vid "Islamiska Azad Universitetet i Teheran - Naturvetenskapliga och forskningsgrenen" och mamma till två barn.
Denna modiga och frihets-sinnade students reaktion, liksom tusentals andra kvinnors och miljontals revolutionärers, är ett oundvikligt resultat av de nästan 45 år av repressiva åtgärder av det styrande fascistiska-kapitalistiska Shia islamiska staten i Iran. Och fram till det fullständiga störtandet av detta exploaterande och patriarkala system, kommer det att fortsätta på vägen mot Kvinna-Liv-Frihet revolutionen, utan avbrott och med säkerhet, som lugnet före stormen.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

04 Nov, 22:05


By Hasse-Nima Golkar
WE ARE THE VOICES OF THE REBELLIOUS PEOPLE RESISTING AGAINST EXPLOITATIVE AND PATRIARCHAL SYSTEMS!
According to social media reports, a young female student, under the supervision of the "Morality Security Police," had been monitored for several weeks by the "Security Guards of Islamic Azad University of Tehran" due to "non-compliance with mandatory dress codes."
On November 2, 2024, following an inspection of her mobile phone and a physical body examination (psychological-sexual harassment), she was assaulted by security guards within the university campus. As she was dragged along the ground, her overcoat ("Maanto") was torn.
In protest, she removed her remaining clothing and walked outside the university in a partially unclothed state. Shortly thereafter, she was violently detained by several plainclothes security police, suffering severe head injuries from being slammed against a car door before being forced into a silver Pride-model car, as depicted in the video clip.
Her whereabouts remain unknown, and there is no available information on her current condition.
The true identity of this system breaker woman has not yet been revealed, though it is reported that she is a seventh-semester French language student at "Islamic Azad University of Tehran - Science and Research Branch" and a mother of two children.
The reaction of this courageous and freedom-minded student, like that of thousands of other women and millions of revolutionary people, is an inevitable outcome of the nearly 45 years of repressive measures taken by the ruling fascist-capitalist Shiite Islamic state in Iran.
And until the complete overthrow of this exploitative and patriarchal system, it will continue on the path of Women-Life-Freedom revolution, without interruption and with certainty, like the calm before the storm.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

04 Nov, 22:05


By Hasse-Nima Golkar
ما صدایِ انسان های شورشی هستیم که در برابر سیستم های استثمارگر و مَردسالار مقاومت می کنند! + ویدئوکلیپ
برپایه ی گزارشات رسانه های اجتماعی، زن جوانِ دانشجوئی که به واسطه ی "عدم رعایت کامل پوشش اجباری" چندین هفته در زیر کُنترل نیروی حراست دانشگاه آزاد اسلامی در تهران وابسته به "پولیس امنیّت اخلاقی" قرار گرفته بود، پس ازکنترل کردن تلفن موبایل و انجام بازرسی بدنی (تعرّض رَوانی – جنسی) از ایشان در تاریخ ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۳ توسط مأمورین حراست در داخل محیط دانشگاه مورد ضَرب و شَتم قرار می گیرد و در اثر کشانیده شدن پیکر او بر روی زمین، لباس رو ی او«مانتو» پاره می شود. و دُرست به همین دلیل، او به عنوان«اعتراض» لباس های دیگر خود را هم از تن بیرون می آورد و در همان وضعیت نیمه برهنه در بیرون از محیط دانشگاه مشغول قدم زدن می شود، که پس از مدت زمان کوتاهی توسط چندین پولیس امنیتی لباس شخصی با إعمال خشونتی بسیار وحشیانه و خونریزی شدید از سَر او در اثر کوبیده شدن به درب آهنی خودرو، به زور و اجبار به داخل خودروئی (نُقره ای رنگ - مُدل پراید) کشانده می شود، و به همین گونه که دراین ویدئوکلیپ می بینیم، مورد رُبایش قرار می گیرد؛ زیرا هنوز از شرائط نگهداری او هیچگونه اطلاعاتی در دسترس نبوده و همچنان محل بازداشت او نامعلوم است.
هویّت اصلی این زنِ ساختارشکن تا کنون فاش نشده است، اما گفته می شود که او دانشجوی تِرم هفتم زبان فرانسه در «دانشگاه آزاد تهران - بخش علوم و تحقیقات»، و مادر دو فرزند می باشد.
واکُنش این دانشجوی شجاع و آزاد اندیش، همچون هزاران زن و میلیون ها انسان انقلابی دیگر، یکی از نتیجه های گُریزناپذیر در اثر کُنش هایِ واپس گرایانه ی نزدیک به ۴۵ سال دولت سرمایه داری فاشیستی اسلامی - شیعی حاکم بر ایران است؛ و تا سرنگونیِ کامل این سیستم استثمارگر و مَردسالار در مسیر انقلابِ «زن - زندگی – آزادی» بدون وقفه و با اطمینان، همچون آرامشِ پیش از توفان ادامه خواهد داشت.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

03 Nov, 15:26


Länge leve Världsdagen för Kobanê Motstånd i norra Syrien!
Med anledning av den 1 november, Världsdagen för Kobanê Motstånd
Rojava-revolutionen ägde rum den 19 juli 2012 i en tid då få kunde förutse dess djupa inverkan, både på Syriens interna politiska dynamik och på den globala scenen. De imponerande mänskliga och sociala prestationerna från denna revolution fick snabbt världens uppmärksamhet och inspirerade frihetskämpar från andra delar av världen att ansluta sig. Auktoritära stater, särskilt den fascistiska regimen i Turkiet, såg denna sociala revolution som ett allvarligt hot mot sin existens. Som svar skapade och stödde de terroristgruppen ISIS för att stoppa revolutionens framsteg och hindra dess spridning till andra delar av Kurdistan genom folkmord på invånarna i Rojava och Yazidierna.
Den 15 september 2014 attackerade terroristgruppen ISIS, med fullt stöd från den fascistiska turkiska staten, staden Kobanê. Men den 1 november 2014 led de slutligen nederlag mot Kobani-kämparnas historiska motstånd, och fiendernas konspiration misslyckades. Vid det laget hade Kobanê blivit känt världen över, och miljoner människor runt om i världen såg dess namn som en symbol för frihet och motstånd. För att hedra minnet av de tusentals martyrer som gav sina liv för friheten utsågs den 1 november till Världsdagen för Kobanê Motstånd.
Nu, ett decennium senare, fortsätter hoten, militära ockupationer och flyganfall från den fascistiska turkiska staten mot experimentet med demokratisk konfederalism i norra Syrien. Frihetssinnade människor över hela världen, med förståelsen att Kobanis storslagna motstånd är en symbol för försvar av frihet och mänskliga värderingar, måste fördubbla sitt stöd för att fördöma och stoppa attackerna mot Rojava i Kurdistan.
Som Anarkister från geografiska regionerna Afghanistan och Iran stöder vi konsekvent folkens frihetssträvande kamper i Rojava i Kurdistan och överallt i världen.
Länge leve folkets kamp och motstånd mot alla stater!

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

03 Nov, 15:25


Long live World Day of Kobanê Resistance in Northern Syria!
On the occasion of November 1st, World Day of Kobanê Resistance
The Rojava Revolution emerged on July 19, 2012, in a context where few could foresee its profound impact, both on Syria’s internal political dynamics and on the global stage. The remarkable human and social achievements of this revolution quickly captured global attention, inspiring freedom fighters worldwide to join its cause. Authoritarian states, especially the fascist regime of Turkey, saw this social revolution as a serious threat to their existence. Consequently, they created and supported the terrorist group ISIS to halt the progress of the revolution and prevent its spread to other parts of Kurdistan through the genocide of the inhabitants of Rojava and the Yazidis.
On September 15, 2014, the terrorist group ISIS, with full support from the fascist Turkish government, attacked the city of Kobanê. However, on November 1, 2014, it ultimately faced defeat in the face of the historic resistance of Kobani’s fighters, and the enemies' conspiracy failed. By then, Kobanê had become known worldwide, and millions of people around the globe recognized its name as a symbol of freedom and resistance. To honor the memory of the thousands of martyrs who sacrificed their lives for freedom, November 1st was designated as World Day of Kobanê Resistance.
Now, a decade later, the threats, military occupations, and airstrikes by the fascist Turkish regime against the democratic confederalism experiment in northern Syria continue. Understanding that the magnificent resistance of Kobani’s brave men and women symbolizes the defense of freedom and human values, freedom-minded people across the world must redouble their support to condemn and halt the attacks against Rojava in Kurdistan.
As anarchists from the geographical regions of Afghanistan and Iran, we consistently support the freedom-minded struggles of the people of Rojava in Kurdistan and elsewhere in the world.
Long live the struggle and resistance of the people against all states!

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

03 Nov, 13:11


Verurteilung rassistischer Diskriminierungen und faschistischer Angriffe auf afghanische Geflüchtete und Migrant:innen in Iran!

Die Problematik von Diskriminierung, ethnischer Unterdrückung und Rassismus, insbesondere Feindlichkeit gegenüber Afghan:innen, ist ein tief verwurzeltes Phänomen in der iranischen Gesellschaft.

Neben der Zerstörung der Umwelt, den verheerenden Kriegen der Imperialisten und Islamisten im Nahen und Mittleren Osten und der politischen Unterdrückung durch Regierungen wächst die Zahl der Menschen, die auf der Suche nach Sicherheit ihr Land verlassen und dabei große Gefahren auf sich nehmen müssen, stetig an. Diese Bevölkerungsgruppe ist den schlimmsten Ausbeutungsbedingungen ausgesetzt. Mehrere Millionen afghanische Geflüchtete und Migrant:innen in Iran gehören zu dieser gefährdeten Gruppe und stellen eine Reserve von Arbeitskräften bereit, die vom iranischen Regime und den Kapitalisten unter den schlimmsten Bedingungen ausgebeutet werden. Die Islamische Republik Iran setzt auf anti-afghanische Ressentiments, um diese Bevölkerungsgruppe zu kontrollieren, zu verängstigen und am Rand des Abgrunds zu halten.

Seit Jahrzehnten beobachten wir in Iran systematische nationale und religiöse Diskriminierungen durch die Regierungen, die zu einer Kultur der institutionalisierten Diskriminierung in der Gesellschaft geworden sind. Dieses ungelöste soziale Problem beschränkt sich längst nicht mehr auf die Regierung und betrifft alle Bereiche der Gesellschaft. Aufgrund dieser Diskriminierungen und der systematischen Unterdrückung durch die Islamische Republik sowie aufgrund alltäglicher rassistischer Verhaltensweisen durch Teile der Bevölkerung sind Afghan:innen in Iran derart benachteiligt, dass sie kaum noch ihre grundlegenden Menschenrechte genießen können. Jede Form der Verharmlosung dieser rückständigen Denkweisen und das Versäumnis, diese herauszufordern, wird zu einer noch erschreckenderen Zukunft führen.

Deshalb organisieren wir, die unterzeichnenden linken, feministischen, queeren und anarchistischen Organisationen, in Solidarität mit dem afghanischen Volk und gegen jegliche Form von Rassismus und Faschismus, eine gemeinsame Aktion am Samstag, den 9. November, um 12 Uhr. Wir laden alle, die Freiheit und Gleichberechtigung anstreben, dazu ein, sich uns anzuschließen.

– Nein zur erzwungenen Rückführung afghanischer Geflüchteter nach Afghanistan!

Wir fordern die Achtung der Menschenrechte, die Sicherheit und die Würde afghanischer Geflüchteter und Migrant:innen in Iran und weltweit.

„Alle Menschen sind frei und gleich an Würde und Rechten geboren.“

• Afghanische Gemeinschaft Köln und Umgebung
• Verein Iranisch-Deutscher Frauen Köln
• Gemeinschaft freier Frauen Ostkurdistan (KJAR)
• Komitee für die Freiheit politischer Gefangener
• Unabhängige queer-feministische Aktivist:innen
• Federation of Anarchism Era – Aktivist:innen in Köln
• Die Linke Iran – Köln
• Kooperationskollektiv – Köln

01.11.2024, Köln

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

03 Nov, 00:18


GLOBAL KAMPANJ FÖR ABDULLAH ÖCALANS FRIHET
By Hasse-Nima Golkar
I en kampanj för Abdullah Öcalans frihet genomfördes idag, lördagen den 2 november 2024, en relativt stor marsch på centrala gatorna i Stockholm, Sverige. I slutet av marschen lästes den svenska texten "1 november, Världsdagen för Kobanê Motstånd" upp av Federation of Anarchism Era och mottogs med uppskattning och applåder av deltagarna. Tyvärr är endast den sista delen inspelad i detta videoklipp.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

03 Nov, 00:13


GLOBAL CAMPAIGN FOR THE FREEDOM OF ABDULLAH ÖCALAN
By Hasse-Nima Golkar
In pursuit of a global campaign for the freedom of Abdullah Öcalan, a relatively large march took place today, Saturday, November 2, 2024, in the central streets of Stockholm, Sweden. At the end of the march, the Swedish text of "November 1st, World Day of Kobanê Resistance" was read aloud by the Federation of Anarchism Era and warmly received and applauded by the participants. Unfortunately, in this video clip, only the final part was recorded.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

02 Nov, 22:45


کارزار جهانی برای آزادی عبدالله اوجالان
By Hasse-Nima Golkar
به دنبال یک کارزار جهانی برای آزادی عبدالله اوجلان، امروز شنبه ۲ نوامبر ۲۰۲۴ راهپیمائی نسبتن بزرگی در خیابان های مرکزی شهر استکهلم – سوئد برگزار گردید و در پایان، متن سوئدی «اوّل نوامبر؛ روز جهانی مقاومت کوبانی» از جانب فدراسیون عصرآنارشیسم قرائت گردید و مورد استقبال و تشویق شرکت کنندگان قرار گرفت. در این ویدئو کلیپ، متأسفانه فقط بخش پایانی ضبط شده است.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

02 Nov, 10:42


اعمال تبعیضات نژادپرستانه و حملات فاشیستی به پناهجویان و مهاجرین افغانستانی در ایران را محکوم می کنیم!

مسئله تبعیض، ستم اتنیکی و نژادپرستی و به طور اخص افغانستانی‌ستیزی، یک پدیده ریشه‌دار در جامعه ایران است

علاوه بر نابودی محیط زیست و جنگ های ویرانگر و نئواستعماری امپریالیست ها و اسلام گرایان در خاورمیانه و اختناق سیاسی دولت ها، مرتب بر شمار جمعیت سیال و آواره که برای رسیدن به امنیت، تن به خطرات فرار از کشور میدهند اضافه می شود. جمعیتی که به راحتی در معرض استثمار در شرایط محرومیت وحشتناک قرار می گیرد.
چند میلیون پناهجو و مهاجر افغانستانی در ایران هم بخشی از این جمعیت شکننده است که دریایی از نیروی کار آماده برای استثمارشدن در بدترین شرایط را برای جمهوری اسلامی و سرمایه داران ایران فراهم می کند و جمهوری اسلامی برای کنترل و مرعوب کردن و نگاه داشتن این جمعیت بر روی لبۀ تیغ، یک لحظه از دامن زدن به افغانستانی ستیزی در میان عامه غافل نمی ماند.

در ایران دهه هاست که شاهد اعمال تبعیضات سیستماتیک ملی- مذهبی از سوی حکومتها بوده و هستیم که تبدیل به فرهنگ تبعیض نهادینه شده در جامعه گشته و دیگر تنها محدود به حکومت نمانده و این بیماری اجتماعی درمان نشده، گریبان همه ی بخش های جامعه را گرفته است. در اثر اعمال این تبعیضات و سرکوبهای سیستماتیک از سوی جمهوری اسلامی و رفتارهای نژادپرستانه و روزمره از سوی بخشی از مردم، افغانستانیهایی که در ایران زندگی می کنند از کمترین حقوق انسانی خود محروم گشته اند.
هر گونه کم بها دادن به افکار عقب مانده در میان توده ها و به چالش نگرفتن آن، تنها آینده وحشتناک تر را رقم خواهد زد.

از اینرو ما نهادهای چپ ، کلکتیوهای فمینیستی، کوئیرفمینیستی و آنارشیستی امضاکننده ی این فراخوان،
به نام زن، زندگی، آزادی، اکسیون مشترکی در روز شنبه ۹ نوامبر ساعت ۱۲ در همبستگی با مردم افغانستانی و علیه هر نوع نژادپرستی و فاشیسم برگزار می کنیم. از شما آزادی ـ و برابریخواهان دعوت می کنیم با ما همراه شوید.

ـ نه به بازگرداندن اجباری پناهجویان افغانستانی به افغانستان

ما خواستار رعایت حقوق بشر، حفظ امنیت و کرامت انسانی برای پناهجویان و مهاجرین افغانستانی در ایران و جهان هستیم.

« تمامی ابنای بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ منزلت و حقوق با هم برابرند.»



ـ جمعی از افغانستانی های کلن و حومه

ـ انجمن زنان ایرانی ـ آلمانی کلن

ـ جامعه زنان آزاد شرق کوردستان( کژار)

ـ کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی

ـ کنشگران کوئیر فمینیستی مستقل

ـ فدراسیون عصر آنارشیسم- فعالین کلن

ـ حزب چپ ایران ـ غرب آلمان

ـ همکاری کلکتیوـ کلن

01.11.2024کلن

https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

01 Nov, 23:21


به مناسبت اول نوامبر، روز جهانی کوبانی 
انقلاب روژاوا در ۱۹ جولای ۲۰۱۲ در شرایطی به وقوع پیوست که کمتر کسی بر عملکرد و تاثیرات ژرف آن چه درمعادلات سیاسی داخلی سوریه و چه در صحنه جهانی واقف بود. دستاوردهای با ارزش انسانی واجتماعی که این انقلاب به همراه خود داشت بطور شگفت آوری در مدت کوتاه اذهان عمومی را متوجه خود کرد و مبارزان آزادیخواه بسیاری را از دیگر نقاط جهان با خود همراه نمود. دولتهای اقتدارگرا به ویژه حکومت فاشیستی ترکیه این انقلاب اجتماعی را مانند یک خطر جدی برای موجودیت خود می دیدند، در نتیجه با تمام امکاناتی که در اختیار داشتند گروه تروریستی داعش را ایجاد و تامین کرده تا با نسل کشی کردن ساکنان روژاوا و ایزدیها از پیشرفت انقلاب و بال کشیدن به دیگر بخش های کوردستان ممانعت به عمل آورند. در ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۴ گروه تروریستی داعش با حمایت همه جانبه حکومت فاشیستی ترکیه به شهر کوبانی حمله کرد اما نهایتا در ۱ نوامبر ۲۰۱۴ در برابر مقاومت تاریخی مبارزین کوبانی شکست خورد و توطئه دشمنان راه به جایی نبرد. دیگر کوبانی در جهان شناخته شده بود و میلیونها انسان در سراسر جهان نام آنرا همواره نماد آزادگی و مقاومت می دانند. در گرامیداشت یاد هزاران شهید راه آزادی، ۱ نوامبر هر سال روز جهانی حمایت از مقاومت کوبانی نامگذاری شد. اکنون بعد از یک دهه همچنان تهدیدات ،اشغال نظامی و حملات هوایی حکومت فاشیستی ترکیه علیه تجربه کنفدرالیسم دموکراتیک شمال سوریه ادامه دارد. تمام آزادیخواهان جهان با درک اینکه مقاومت باشکوه زنان و مردان مبارز کوبانی مظهر صیانت از آزادی و ارزش های انسانی است، بایستی با حمایت هر چه بیشتر خود، حملات دشمنان علیه روژاوای کوردستان را محکوم کرده و متوقف کنند. ما بعنوان آنارشیست های جغرافیای افغانستان و ایران همواره از مبارزات آزادیخواهانه مردمی در روژاوای کوردستان و هر کجای جهان حمایت و پشتیبانی می کنیم. 
زنده باد مبارزه و ایستادگی مردم در برابر دولتها.



https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

01 Nov, 22:58


آکسیون‌ اعتراضی در شهر کلن آلمان در روز شنبه ۹ نوامبر

نه به تبعیضات نژادپرستانه و حملات فاشیستی علیه شهروندان افغانستانی در ایران

#درکنار_افغانستانیها_میایستیم

#EndFascismInIran

#نه_به_افغانستانی_ستیزی

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

01 Nov, 22:58


Nein zu rassistischen Diskriminierungen und faschistischen Angriffe gegen afghanische Bürger_innen im Iran

#EndFascismInIran

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

30 Oct, 08:39


□حکم قطع انگشتان دست راست دو برادر متهم به سرقت در زندان ارومیه اجرا شد. شهاب و مهرداد تیموری پس از اجرای حکم به بیمارستان ارومیه منتقل شدند.


طی سالهایی که زندانی بودم ،با بیش از پنجاه زندانی که انگشتانشان به اتهام سرقت قطع شد ،همبند بودم،رد مال آنها و تمام زندانیان تیپ یک زندان تهران بزرگ/ بیش از ده هزار زندانی متهم به سرقت ،کمتر از مبلغ اختلاس یکی از نورچشمی های حکومت است،بسیار دیدیم انسانهایی که بابت مبالغ کمتر از پنج ملیون زندانی و محکوم به قطع انگشتان شده اند...
︎ پیشتر مصاحبه رئیس سازمان زندانها را منتشر کردم که گفت: دلیل زندانی شدن بیش از هفتاد درصد از افراد " فقر" بوده است.

( آنچه خودم و بسیاری چون من در زندان‌ها دیدیم نیز تأیید همین آمار است،چه در بند قتلی ها و چه در بند سارق،موادفروش،قاچاقچی ...
اکثر زندانیان از افراد فقیر جامعه و ساکن شهر ها و محله های محروم بودند.
(
طبق احکام اسلامی اگر شخصی در مملکت اسلامی اقدام به سرقت کند باید چهار انگشت او قطع شود،اما مشروط بر اینکه اقدام به سرقت از سر ناچاری نبوده باشد،در غیر این صورت ( یعنی اگر مردم از سر فقر/ ناچاری دزدی کنند ) باید دست حاکم شهر قطع شود.


☆☆

■■■■■■


#یادآوری :

■چهاردهمین رئیس قوه مجریه در حکومت موسوم به جمهوری اسلامی که هم‌زمان ریاست حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی را نیز بر عهده دارد، حکمی را ابلاغ کرده که بر اساس آن، زهرا مشیر استخاره، همسر محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، به عضویت «ستاد ملی زن و خانواده» منصوب شده است.
...
مشیر استخاره عضو خیریه‌ای به نام «متوسلین به امام رضا» بوده ... شورای شهر تهران تحقیق و تفحصی درباره این خیریه انجام داد که نتایج آن تیر ماه ۱۴۰۰ منتشر شد.
بر اساس این گزارش در زمان شهرداری قالیباف زمین ۵۰ هزار متری در منطقه ۲۲ در سال ۱۳۹۲ به قیمت هر متر ١۴٩ هزار تومان از سوی #شهرداری_تهران به این خیریه واگذار شده است که بسیار پایین‌تر از قیمت واقعی آن به شمار می‌رود.
این تنها مورد کمک‌های قالیباف به خیریه همسرش نبود، گزارش نشان دهنده کمک های مالی هنگفت شهرداری به این خیریه هم بود...


■■■
#فساد_سیستماتیک #زهرا_مشیرالاستخاره #محمد_باقر_قالیباف

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

28 Oct, 09:07


همبستگی و همراهی با اعتصاب غذا وریشه مرادی در کلن

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

27 Oct, 19:55


آغاز بخش دوم از تحقیق و نظر سنجی گروه جامعه شناسی فدراسیون عصر آنارشیسم در مورد پناهجویان و مهاجران افغانستانی در ایران


درود خدمت دوستان و رفقا.
پناهجویان و مهاجرین عزیز افغانستانی:
بخش اول تحقیق با کمک و یاری شما عزیز به اتمام رسید
که این بخش شامل: مطالب و صداهای شما و همچنان پرسشنامه‌هایی که شما عزیزان آنها را جواب دادید بود.
اکنون ما بخش دوم تحقیق را آغاز می‌کنیم که در این بخش ما تحقیق را بر روی صداها؛متن‌ها و همچنان پرسشنامه‌ها انجام خواهيم تا با تحلیل و دسته بندی این بخش‌ها و نتایجی که از این‌جریان حاصل میشود؛ شروع به نوشتن گزارشی بکنيم و همچنان در کنار این گزارش که قرار است به دسترس شما قرار بگیرد؛ قصد داریم پادکست‌ی از صداهای شما بسازیم و این پادکست را هم‌راه با گزارش به نشر برسانیم.
این پژوهش که چند مدتی می‌شود جریان دارد؛ تنها به گزارش و پخش پادکست خلاصه نخواهد شد و  بزودی شما را در جریان بخش‌‌های بعدی خواهيم گذاشت.
سپاسگزار شما خوبان.
یادداشت: اگر سوال و یا پیشنهادی  دارید لطفا به اکانت تلگرام ما به تماس شوید
اکانت تلگرامی برای تماس:
http://t.me/Asranarchism1

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

25 Oct, 20:23


فاشیسم نه از افکار عموم مردم بلکه از راه بحرانی عمومی در افکار مردم رخنه می‌کند. بحران عمومی بر سر دو راهی رفع‌شدن و همین‌طور تغییرِشکل‌یافتن، مردم را در یک سردرگمی سخت و منسجم فرو می‌برد. فاشیسم دقیقاً، در سخت‌ترین وضعیت، گره‌خورده‌ترین وضعیت امکان حضور می‌یابد.
نمی‌توان از فاشیسم که چنین شرایطی دارد و چنین از سختی‌ها سود می‌جوید، به این برداشت رسید که گویا، برپاشده از چیزی به نام تفکر عمومی است. در زمانِ فاشیسم، یک‌رنگی قادر به نمایش خود شده و بر تفاوت‌ها چیره می‌شود. تفکر/افکار عمومی یک اصطلاح اشتباه و از ابزار ابداعی فاشیسم است. هرگز هیچ تفکری نمی‌تواند بی زور سلطه و حاکمیت، چنین جلوه‌ی عمومی به خود بگیرد.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

25 Oct, 20:23


یک تجمع به‌کمال نرسیده، یک تجمع همواره است. چنین تجمعی، همواره معطوفِ به‌شکل یافتن است؛ به این دلیل که نیروهای موجود در آن از به‌هم پیوستن مانع شده اند. نشدنِ مفروض، باعث می‌شود که تجمع به صورت یک مطالبه باقی بماند؛ ولی اگر تجمع صورت بگیرد و به کمال خود برسد؛ دیگر کاری از پیش نخواهد برد.

ما اکثراً راجع به تجمع به کمال رسیده یا انجام‌شده، تفسیرها و قضاوت‌های مان را ارائه می‌کنیم؛ ولی تجمع انجام‌نیافته، به‌کمال نرسیده، فارغ از تفاسیر و قضاوت‌ها است؛ زیرا در چنین واکنش‌هایی نمی‌گجند. تفاسیر و قضاوت‌ها در تجمع به کمال نرسیده، جای خودش را به راهکارهای تازه، استراتژی‌های دوباره برای سازماندهی مجدد می‌دهند.

البته بسیاری اوقات در قبال تجمع به انجام نیافته و یا به کمال نرسیده، تفاسیر و قضاوت‌ها به مثابه نفی هر راهکار و استراتژی سازمان‌دهنده برای اقدام مجدد ظاهر می‌شوند؛ پس نمی‌توانیم، صرفاً به دلیل به کمال نرسیدن و یا نشدنِ یک تجمع، آن را محل سازماندهی مجدد بخوانیم.

یک ویژگی دیگر نیز وجود دارد و باید آن را در تجمعاتی جست که نیروهای آن با وجودیکه نتوانسته‌اند به کمال برسند و به‌هم بپیوندند؛ توانسته‌اند فرار بکنند.

فرار هم باید برای همه حکمی یکسان داشته باشد؛ به این معنی که هم برای نیروی سرکوب و هم برای نیروهای مقاومت، از قبل مشخص باشد.

بسیار جالب خواهد بود اگر بگوییم در این ماجرا، هم سرکوب‌گر و هم مقاومت‌گر، هر دو روی یک نکته تفاهم دارند؛ و آن مقصدی است که برای سرکوب‌گر به مثابه نهایت عقب‌نشینی و برای مقاومت‌گر به مثابه یک قرارگاه، معنی پیدا می‌کند.

بی‌توضیح نماند که قرار‌گاه به معنی فضا یا مکانِ مطلوب نیست؛ قرارگاه، هم برای سرکوب‌گر، بعنوان یک موقعیت استراتژیک خطرآفرین و هم برای مقاومت‌گر، بعنوان موقعیتی موقت که نباید دوام یابد؛ غیر قابل قبول و همواره نامطلوب است.

قرارگاه، به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند قابل قبول باشد؛ چه در موقعیت سرکوب‌گر قرار داشته باشیم و چه در موقعیت مقاومت‌گر؛ پس یک تفاهم یا یک توافقنامه نا نوشته‌شده وجود دارد که هر کدام بر اساس آن، یک‌سری حقوق و وظایف را بر همدیگر تحمیل می‌کنند.

شما اگر در قرارگاه خود قرار داشته باشید، ابزاری حقوقی و یا عرفی‌ را به دست می‌آورید که بر اساس آن می‌توانید، سرکوب‌گر را به چالش بکشید ( هرچند بسیاری از حکومت‌های استبدادی مثل حکومت طالبان و جمهوری اسلامی در ایران، هیچ نوع چالشی را نمی‌پذیرند) ولی این موقعیت، یعنی حضور در قرارگاه، امکان ادامه دادن به مقاومت، ولو در حد یک چانه‌زنی را ممکن می‌سازند.

از طرفی، قرارگاه، محل صدور حکم سرکوب‌گر است؛ وقتی در قرارگاه خود قرار دارید، مورد هجوم دستورهایی هستید که نمی‌توانید علیه آن ابراز نظر بکنید و یا علیه آن حرف بزنید.
اینگونه است که قرارگاه‌ها و اقامت مقاومت‌گر در آن‌ها، رفته‌رفته، سرکوب‌گر را بیشتر از قبل حاکم می‌سازد.

زمانیکه در قرارگاه خود قرار داریم، پیرامون مان؛ میدان‌های اجتماعی، با حد و حدود جدیدی شکل می‌یابند و اگر بخواهیم با آن‌ها رابطه برقرار بکنیم در می ‌یابیم که از استدلال سابق و دایره فهم ما خارج شده‌ اند.

قرارگاه فقط بعنوان یک محل موقت، قابل اعتبار است و اگر اقامت در آن تداوم یابد؛ به‌ معنی شکست هر نوع از مقاومت خواهد بود.

طالبان، بعنوان نیروی مدافع سرزمین فتح‌شده توسط خود، سعی دارند، زنان را از محیط اجتماعی بزدایند و آنان را به موقعیت ویژه‌ای در جامعه که خود مناسب می‌دانند، قرار بدهند. آن موقعیت برای زنان در جامعه که مناسب استراتژی اجتماع طالبانی است، عبارت از خانه است.

پس می‌کوشند، هر نوعی از مقاومت برای حضور یافتن درجامعه را که از سوی زنان صورت می‌گیرد با شیوه‌های گوناگونی از سرکوب مواجه بسازند.

با این همه، باید پذیرفت که طالبان، یک موقعیت اجتماعی برای زنان قائل هستند؛ و آن عبارت از اجتماع خانگی زنان، بعنوان مادران، خواهران و همسران خانوانده است.

مسئله این است که آیا زنان، این موقعیت تعریف‌شده‌ و محدود اجتماعی را می‌پذیرند یا خیر و اگر نمی‌پذیرند در تقابل با آن چه موقعیت‌های دیگری را در جامعه برای خود می‌خواهند.
مبارزه زنان افغانستان با طالبان، هر شکلی که داشته باشد در برابر یک فرم اجتماعی از قبل تعریف‌شده است.

در برابر همین فرم اجتماعی است که با یک کنش سیاسی از سوی زنان افغانستان روبه‌رو می‌شویم؛ درست زمانیکه شکل‌یافتن به‌عنوان یک جمعیت عظیم مطرح می‌شود و چگونگی این شکل‌یافتن، مورد بحث قرار می‌گیرد.

بنظر می‌رسد، دوباره با تکانه‌هایی از یک تجمع برهم زده شده، انجام نیافته و به کمال نرسیده روبه‌رو باشیم؛ همان تجمعی که می‌خواست شکل بگیرد و چون شکل نگرفت، اکنون می‌تواند دوباره آن را مطالبه کند.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

25 Oct, 20:21


ماموریت ناممکن جمهوری اسلامی و احزاب اسرائیلی



در نظام‌های سیاسی ایران و اسرائیل، گروه‌هایی وجود دارند که به دلیل رفتار تندروانه‌شان نقش برجسته‌ای در سیاست داخلی ایفا می‌کنند. در ایران، این گروه‌ها تحت عنوان آتش به اختیاران ارزشی شناخته می‌شوند، در حالی که در اسرائیل، شهرک‌نشینان صهیونیست برای مثال در الخلیل نمونه مشابهی به شمار می‌روند. از دیدگاه جامعه‌شناختی، وجود چنین گروه‌هایی در دل نظام سیاسی، به دلیل ماهیت همواره مخاطره‌آمیز وضعیتی که این حکومت‌ها با آن روبرو هستند، قابل درک است.

این گروه‌ها به دلیل ترس‌های واقعی و ذهنی که بر فضای سیاسی حاکم است توجیه هایی برای حضورشان می یابند و اغلب به دلیل هویت های این دولت ها از مزایای خاصی بهره‌مند می‌شوند که به نوبه خود تعامل و همزیستی دولت‌ها با ایشان را پیچیده می‌کند. از طرفی، تصویر ذهنی منفی که از این گروه‌ها در جامعه وجود دارد، باعث می‌شود آن‌ها به رفتارهایی دامن بزنند که این کلیشه‌ها را(رفتار همراه با تندروی را*) تقویت و این باور منفی را تایید کند.
به علاوه این ها، ایدئولوژی های حاکمه بر این گروه ها را نیز در نظر بیاورید.و نتیجه انسان هایی خواهد بود که خودشان را فراتر از قوانین و با ارزش تر از سایر انسان ها می پندارند‌.


تلاش‌های دولت‌ها برای تعدیل و کنترل این نیروها، از طریق آموزش و تبلیغات و حتی ابزار های سود، معمولا با چالش‌های عمده‌ای مواجه می شوند و اغلب ناکام می‌ماند. دو دلیل اصلی این ناکامی ، اول مزایای فراوان و احساس خطر همزمان در این دو جماعت و نیز کارکرد دوگانه این گروه‌هاست: از یک سو آن‌ها به حفظ نوعی از نظم و امنیت که دولت‌ها به آن نیاز دارند، کمک می‌کنند، و از سوی دیگر، نمی‌توان هزینه‌های اجتماعی و بین‌المللی ناشی از عملکرد این گروه‌ها را نادیده گرفت. به این ترتیب، کارکرد این گروه‌ها برای بقای نظام سیاسی حیاتی اما همزمان پرمخاطره است.

هرچند این گروه‌ها می‌توانند زیان‌هایی برای جامعه و دولت داشته باشند، اما نقشی استراتژیک در ساختار سیاسی ایفا می‌کنند که موجب می‌شود تلاش برای تغییر بنیادین در رفتار و نقش آن‌ها با محدودیت‌های چشمگیری روبرو شود.


نویسنده : راوی

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

25 Oct, 10:48


کمپین جمع آوری امضاء در جهت پشتیبانی، همصداییو دفاع از صدای زندان
مردم رنج دیدە و تحت ستم حاکمیت شکنجە و اعدام، آزادیخواهان، فعالینسیاسی ، مدنی و مبارزان راە آزادی
رفیقمان وریشە مرادی از روز دهم اکتبر دست بە اعتصاب غذا نمودە و بانامەای هدف خویش را از این اقدام بە غایت انقلابی ، اعلام نمودە است. نامەای کە در میان تک تک کلمات و واژگانش امید بە همیاری موج میزند.  وریشە دیگر بار صدای انقلابی زندان گشت و اینبار در روز نمادین مبارزەعلیە شکنجە و اعدام، از جان عزیزش مایە گذاشتە تا فریادی گردد جهتبیداری و پشتیبانی از صدای زندان.
حاکمیت گویا طرح نوین خاورمیانە را پذیرفتە و با قربانی نمودن شاخەهایبرون مرزی خویش، اکنون پشت حربە جنگ در کمال آسایش سرعت بیشتریبە ماشین کشتار خود بخشیدە و همە چیز یادآور کشتار دهە خونین شصتمیباشد.
وریشە مرادی بە خوبی شرایط زندان، روحیە مقاوم و انقلابی همبندان وبیدادگاههای حکومت را در دو نامە گذشتە خود بە قلم کشاند و این بار باحرکتی بسیار رادیکال و همزمان خطرناک، تمامی جامعە غرق در بحران رامخاطب قرار دادە و از همگان میخواهد کە صدای زندانیان باشیم و بەحکومت شکنجە و اعدام شانس اجرای سناریوی دهە شصت را ندهیم.
بخش پایانی نامە رفیق مبارزمان بسیار حائز اهمیت است: "بەعنوان کسی کە برای تغییر وضعیت جامعە و معنا مندتر کردن حیات گام دراین راە نهادە و خود را همدرد و هم صدا با زنان و همەی آحاد درد کشیدەمی‌داند، تصمیم‌هایی کە اتخاذ می کنم و اقداماتی که انجام می‌دهم برایمطرح کردن وضعیت موجود و در عین حال اعلام موضع در برابر ستم هایتحمیل شدە بە آزادیخواهان می‌باشند و نه رسیدن بە مطالبات فردی. شروعاعتصاب غذای نامحدودم نیز در روز جهانی مبارزە با اعدام با همین هدفاست. اگر کشتارهای ناشی از جنگ را می‌بینید و برای مخالفت با آن فریادنە بە جنگ سر می‌دهید، کشتارهای داخلی و اعدام‌هایی کە روزانە تحت لوایاسلام سیاسی صورت می‌گیرند را نیز باید ببینید. اجازە ندهید جنگ‌هایفرامرزی بر موضوع سرکوب‌های داخلی جامعە سایە بیفکند. تلاش من برایاعتصاب غذا در این راستاست. ما به هر قیمتی که شده اجازه نخواهیم دادصدای مبارزان داخلی که شجاعانه ایستاده‌اند در هیاهوی جنگ‌ها وماجراجویی‌های بی‌فرجام گم شود. با این هدف اعلام می‌دارم که جهت به بارنشستن اعتراض و موضع‌گیری صریح و شفاف کمپین‌های #نە_بە_اعدام درسراسر جهان که گروەها، نهادها و سازمان های بین المللی با هدف متوقفکردن اعدام به راه انداخته‌اند، اعتصاب غذای نامحدود خود را ادامە خواهمداد."
صدای وریشە و دیگر زندانیان سیاسی را بە صدای خود مبدل كنيم و اجازەندهیم در این دوران بە غایت حساس، نە سیستم حاکم بر جهان و نەسرسپردگان داخلی و خائنین خارج از کشور کە در صدد  تقسیم مجدد قدرتو سفرە خونین انقلاب هستند، بانی عدم واکنش سریع و رادیکال ما بە ندایزندان گردند.
در پانزدهمین روز اعتصاب غذای نامحدود وریشە مرادی، شبکە حقوق بشرکوردستان خبر از وضعیت نامناسب  و وخیم رفیق مبارزمان دادە است.  مبارزی کە صدای زندان شد و در اولین نامە خود  با صدايي  رسا اعلام کردکە صدای تمامی زنان عرب، مازنی، بلوچ ،آذری ، افعانستانی و تمامی زنانتحت ستم جهان است و براستی با دست زدن بە اعتصاب غذای مرگ نیزثابت نمود کە صدای زن و زندان است. حرکت نمادین مادران صلح  و اعلام اعتصاب غذای سە روزە آنها اولینواکنشی بود کە در راستای پشتیبانی از وریشە مرادی صورت گرفت، صدایپر صلابت زنان در تهران روز سەشنبە با شعار نە بە اعدام پیام دیگریست کەجامعە جان بە لب رسیدە ایران ، پشتیبان صدای انقلاب در زندان گشتەاند ، وظیفە انقلابی ما پشتیبانی از این اتحاد است بر ضد رژیم حاکم، علیە زندانو اعدام.
پلاتفرم دمکراتیک فراملیتی زنان با این فراخوان پشتیبانی همە احزابسیاسی و مدنی، فعالین حقوق بشر و مدافعین آزادی، زنان و مردانآزادیخواە و آزاد اندیش میخواهد کە با امضای  خویش پشتیبان صدایزندان، خیابان، و تمامی اعتراضات در ایران گشتە و در این کارزار همصدا وهمگام با انقلاب زن زندگی آزادی  گردند
صدای من، صدای تو، صدای ما صدای زندان است و مرگ حاکمیت شکنجەو اعدام .
در صورت تمايل به امضا؛ نام و نام خانوادگی و  آدرس ایمیلتان را به ايميلزير [email protected]
و يا از طريق اينستاگرام  پلتفرم دمكراتيك فرا مليتي زنان @womentransnationalplatform
 و يا كانال تلگرام؛ صداي زندان صداي انقلاب https://t.me/azadibigheydoshart2024
ارسال كنيد.  
پلتفرم دموكراتيك فرامليتي زنان
٢٤ اكتبر ٢٠٢٤
 

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

24 Oct, 21:08


مناطقی که شب گذشته مورد حملات رژیم فاشیستی ترکیه و تبهکاران وابسته‌اش قرار گرفتند:
‏ کوبانی ،  قامشلو ،  ترب‌سپی ،  عاموده
‏ روستاهای تپکه، تپه‌ورا، سویدی، مرگا میرا، بان‌شکفت و مرکز شهر در دیرک
‏ تل‌رفعت ،  روستای ام‌الکِف و مرکز شهر در تل‌تمر
‏ روستاهای صیاده، عون دادات، توخار و درج و مرکز شهر در منبج
‏ عفرین-شیراوا: روستاهای برجقاس، کلوت، میاس، زرنیتی، سوخانکه، قنه‌تره، عقیبه و بنه.
‏ عفرین شرا: تنب، مرناز، مالکیه، القامیه و شوارقا.
‏ شهبا: عیندقنه، منق، بالونیه، شیخ‌عیسی، هربل، سموقا، تل مدق، تل جیجان، نیربیه، رادار، شیال و خربت شیال.
‏ روستای باره و جامعهٔ دیگوره در شنگال
‏ روستای گلاله در منطقهٔ شارباژیر و کوهستان آسوس در سلیمانیه ، منطقهٔ گاره در دهوک ،  بنار قندیل ، منطقهٔ باکرمان در شهر آکرێ
‏ رژیم اشغالگر ترکیه در حملات خود، منازل مسکونی، سیلوهای گندم، پمپ‌بنزین، مراکز درمانی و بیمارستان‌ها، ایستگا‌های برق، مراکز نظامی، انبارهای نفت، جاده‌ها، زمین‌های زراعی، ایستگاه‌های پمپاژ آب و ... را هدف قرار داد.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

24 Oct, 11:29


https://t.me/anegofromworldgap

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

24 Oct, 10:12


یکبار خودتون بیاید نزدیک بیمارستان‌های دولتی
می بینید
خیلی از مردم از شهر های دور برای درمان اومدن
تا نوبتشون بشه باید چند روز شب تو خیابون بخوابند
یا نزدیک ترمینال‌ها ...
اینجا
#ترمینال_غرب

شبها درب سالن را می بندند و مردم مجبورند بیرون و در سرما بخوابند، با اینکه داخل سالن گرم است و جای استراحت هم دارد؛
اما درب سالن را به این بهانه که نگهبان ندارند تا مواظب باشد کسی جایی را خراب نکند می بندند.
اولا که این مسافران بی پناه چه آزاری دارند؟
دوما اینهمه پول برای حقوق سرکوبگران هزینه می کنید،یعنی بودجه ندارید به یک نگهبان حقوق بدهید که این مردم آنقدر زجر نکشند؟


این وضع پایتخته
چه برسه به نقاطی که خودشون میگن مناطق کم برخوردار ....
می دونی
آدم از حرص می خواد منفجر بشه

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

24 Oct, 10:12


دیشب ساعت دو کارم تموم شد
و باید هشت صبح دوباره شروع به کار می کردم

دیدم اگه برگردم پرند خونه مادرم
سه ساعت رفت و سه ساعت برگشت _ همش تو راهم
هوا سرد بود
مسافر خونه و هتل هم که گرونه
تنها جایی که اینجور مواقع میشه رفت بیمارستان،راه آهن یا فرودگاهه چون ترمینال اتوبوس و مترو ها هم شب‌ها می بندند
رفتم فرودگاه مهرآباد
پلیس ورودی تعاونی ۱ گیر داد که پرواز داری
الکی گفتم آره _بوشهر
گفت ما که تو این تعاونی پرواز بوشهر نداریم
...
خلاصه نگذاشت برم داخل.
رفتم تعاونی دو
اونجا گیر ندادند
عصبانی بودم
از اینکه اینهمه مالیات میدیم و اینهمه ثروت تو این مملکته ولی برای آدمهایی که پول هتل و مسافر خونه ندارن هیچ سرپناهی تو شب نیست...
تو همین فکرا بودم که یک گربه اومد تو فرودگاه
اونم سردش شده بود و تا در باز شده بود پناه آورده بود به فرودگاه ...
ماموران فرودگاه هی دنبالش می دویدند و
اونم دو سه ساعتی تونست فرار کنه و جایی باشه که سرما کمتر اذیتش کنه ...


امشب اینجا رو پیدا کردم
شبی صد هزار تومن
ولی خیلیا پولشون به همینم نمیرسه...



!!!!


من می تونم خونه اجاره کنم
مسئله شخصی نیست !
اومدم اینجا تا پای درد دل انسانهای دردمند بنشینم
و صداشون باشم.



جوانهایی که از بلوچستان، لرستان،کرمان،کردستان،کرمانشاه و...
شهرها و روستاهای دور از شر بیکاری و فقر به تهران پناه آورده اند ،اما
...


ادامه دارد

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

24 Oct, 10:12


پسا تبعید

#پانسیون


باید به چشم بخشی از مبارزه بهش نگاه کنی ،وگرنه خیلی دلگیر تر از زندانه ...
مثل داروی تلخ خوردنه،اون لحظه نباید به تلخی دارو فکر کنی باید به این فکر کنی که اگه تلخی دارو رو تحمل نکنی درمان نمیشی ...

پانسیون خیلی غم انگیز تر از زندانه ،اگرچه فقط اتاق و تختت شبیه زندانه و روز میری سرکار و خبری از آمار و هواخوری اجباری نیست......
اما خیلی دلگیره
آدمای زجر کشیده و بی پناه ...


اما باید فهمیدمش
...
باید درد این مردم را شنید تا درمان پیدا کرد...
پانسیون / خوابگاه و زیست دشوار و تلخ...

دانشجوها و کارگرانی که از بلوچستان، لرستان،کرمان،کردستان،کرمانشاه و...
شهرها و روستاهای دور از شر بیکاری و فقر به تهران پناه آورده اند ،اما
...

...






👇

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

24 Oct, 10:02


https://t.me/AnarchismRhythm

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

22 Oct, 17:28


سه‌شنبه اول آبان‌ماه ۱۴۰۳
اعدام نکنید! با این شعار امروز جمعی از مردم در مقابل ساختمان مجلس دست به تجمع زدند


https://t.me/GhiameMardomi

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

21 Oct, 05:16


وَریشه مُرادی در اعتصاب غذا بر علیه اعدام
دختران گریلا کوبانی، پرچمداران جسارت، آزادی و برابری، همچنان نماد مقاومت و ایستادگی در برابر ستم و ستمگران هستند. این زنان شجاع، شانه به شانه یکدیگر ایستاده و با تمام توان از سرزمین پرافتخار کوردستان دفاع کرده‌اند. آن‌ها نمادی از مبارزینی هستند که در طول تاریخ نقش‌آفرین هر حماسه‌ای بوده اند . دختران کوبانی به چشم و چراغ آزادی‌خواهان جهان تبدیل شده‌اند؛ کبوتران سپید آسمانند که بشارت‌دهنده کوردستان آزاد و آینده‌ای از انسان‌های رها و آزاد هستند.
وریشه مرادی، یکی از این زنان جسور، اکنون در زندان جمهوری اسلامی اسیر است. او که در نبردهای کوبانی زخمی شده بود، همچنان در صف اول مبارزات برای آزادی قرار دارد. امروز، وریشه در اعتراض به بی‌عدالتی و حکم اعدام در اعتصاب غذا به سر می‌برد. جسارت وریشه که مانند نامش از کوه‌های بلند کوردستان الهام گرفته، نشانه‌ای از مقاومت و ایستادگی در برابر بی‌عدالتی است. وریشه مرادی برای عدالت، حقوق انسانی و برابری مبارزه می‌کند؛ نه تنها برای مردم کوردستان، بلکه برای تمامی کسانی که به دنبال آزادی و عدالت هستند.
وریشه مرادی، همانند دیگر زنان گریلا، نماد فداکاری و مبارزه در برابر هر نوع اقتدارگرایی است. این زنان با بنیان‌گذاری شوراهای مردمی و سیستم خودمدیریتی، در برابر سرکوب و فاشیسم ایستادگی کرده‌اند. مبارزه وریشه، چه در میدان نبرد و چه در زندان، نشان‌دهنده این واقعیت است که مبارزه برای عدالت هرگز متوقف نخواهد شد .
در طی سال‌ها، آنارشیست‌های جهانی نیز برای آرمان والای جامعه دموکراتیک خودگردان شورایی در کنار دیگر نیروهای مبارز جنگیده‌اند و جان فدا کرده‌اند . این آرمان، بزرگ‌ترین تهدید و آلترناتیو یست واقعی برای سیستم‌های سرمایه‌داری و هر شکلی از دولت است. به همین دلیل، کسانی که برای برقراری چنین جامعه‌ای آزاد و برابر تلاش می‌کنند، به شدت تحت تعقیب سیستم و دولت‌ها قرار می‌گیرند؛ یا در زندان‌های دولتی حبس می‌شوند و یا در میدان مبارزه توسط عوامل دولت‌ها کشته می‌شوند.
اما این آزادگان با آرمان‌های خود نه تنها ترسی به خود راه نمی‌دهند، بلکه حتی زندان و دادگاه‌های فرمایشی را به میدان مبارزه برای آزادی تبدیل می‌کنند و جانشان را برای آرمانشان فدا می‌کنند. ما آنارشیست‌ها با تمام وجود از مبارزات و اعتصاب غذای وریشه مرادی حمایت می‌کنیم و معتقدیم که انتخاب نحوه و ابزار مبارزه باید به اراده فرد واگذار شود تا خودش مسیر مبارزه‌اش را تعیین کند.
از دیدگاه آنارشیسم، اعتصاب غذای زندانیان سیاسی شکلی از مقاومت مبارزه مستقیم علیه سیستم‌های سرکوبگر است. این اقدام نمادی از ایستادگی در برابر بی‌عدالتی، اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان‌ هاست آنارشیست‌ها همیشه از اعتصاب غذا زندانیان سباسی حمایت کرده اند، زیرا نمایانگر اراده فرد برای مقابله با ستم، حتی به قیمت به خطر انداختن جان خود، و شکستن ساختارهای اقتدارگرایانه است. اعتصاب غذا به‌عنوان یکی از ابزارهای مبارزه، قدرت اراده فرد را در برابر سیستم سرکوبگر برجسته می‌کند.
زنانی همچون وَریشه مرادی، زینب جلالیان، پَخشان عزیزی و ... تاریخ مقاومت و آزادی‌خواهی را بازنویسی کرده‌اند و همچنان به‌عنوان نمادهای مقاومت در دل انسان های ازاده جهان می‌درخشند.
هیچ‌کس آزاد نیست تا زمانی که همه آزاد باشند.
مقاومت زندگیست
مبارزه پیروزیست
بخش رسانه ای فدراسیون عصر انارشیسم

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

21 Oct, 05:14


وریشه مرادی (با کٌد سازمانی "جوانا سنه")، متولد ۱۳۶۴ خورشیدی در سنندج، زندانی سیاسی کورد، کنشگر حقوق زنان و محیط زیست و عضو جامعه زنان آزاد روژهلات کوردستان «کژار»، بیش از ۱۴ ماه است که به اتهام بَغی (قیام مسلحانه بر علیه حکومت اسلامی) در زندان اوین به سر می‌برد و با احتمال اعدام شدن روبروست. او از تاریخ ۱۹ مهرماه ۱۴۰۳ اعتصاب غذای نامحدود خود را برای جلب توجه افکار همگانی جهان به مبارزه بر علیه اجرای حُکم اعدام (تروریسم دولتی) آغاز کرده و وضعیت سلامتی‌اش بسیار وخیم گزارش شده است.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

20 Oct, 11:28


https://t.me/chanel4free

پرسشنامه اقتصادی

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

20 Oct, 11:28


https://t.me/porsesheAmniat

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

20 Oct, 08:12


اطلاعیه
در خصوص آغاز بکار کانال‌های پرسشنامه
در دو حوزه اقتصادی و حوزه‌امنیت روانی پناهجویان افغانستانی:


همانطور که در اطلاعیه‌ی قبلی برای‌تان در مورد نشر پرسشنامه گفته بودیم، اکنون پرسشنامه‌ها نهایی شدند
و آماده هستند که در دسترس شما عزیزان قرار بگيرند.
پرسشنامه‌ها در دو بخش: حوزه اقتصادی و حوزه امنیت روانی دسته‌بندی شدند و در دو کانال تلگرامی (که لینک‌شان را در پایین می‌گذاریم) قرار دارند.
شما عزیزانی که مایل به جواب دادن سوالات پرسشنامه هستيد، می‌توانید وارد لینک‌ها شده و به پرسشنامه‌ها را جواب بدهيد.
دوستانی که در این مدت برای‌مان صدا و متن فرستادند (چه از داخل‌ ایران و چه از خارج ایران)  حتما به پرسشنامه‌ها پاسخ بدهند و همچنان از شما پناه‌جوی عزیز تقاضا داریم که این پرسشنامه‌ها را به دسترس دیگر پناه‌جویان و مهاجرین افغانستانی برسانید تا آنان هم در این پروسه سهیم شوند.
دوستان و پناه‌جویان عزیز افغانستانی؛ در تهیه‌ی یک گزارش مهم و  عالی از این تحقیق، پاسخ‌های شما، یاری بسزائی خواهد رسانید و همچنان شما می‌توانید هرگونه نظرات تکمیلی و پیشنهاد‌های خودتان را با ما شریک بسازيد.
لینک‌های کانال تلگرام(پرسشنامه‌ها) :
بخش امنیت روانی:
https://t.me/porsesheAmniat
بخش اقتصادی:
https://t.me/chanel4free
یادداشت:در صورت مشکل می‌توانید به همین پیچ اینستاگرام عصرآنارشیسم و یا لینک تلگرامی که برای‌تان در زیر‌میگذارم پیام‌ بدهيد.
سپاسگزارم شما خوبان.
اکانت تلگرامی برای تماس:
http://t.me/Asranarchism1
ایمیل:
[email protected]


با تشکر
گروه تحقیق و نظر سنجی بخش جامعه شناسی فدراسیون عصر آنارشیسم.



https://t.me/asranarshism

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Oct, 17:20


آیا شما هم از فمینیسم متنفرید؟

دقیقاً این سؤال خیلی وقت‌ها اجازه نمیدهد ما بخوابیم، چرا در برابر فمینیسم اینقدر گارد گرفته میشه توسط بعضی از افراد، چرا این‌قدر احساس بد میان گفتارها هست، چرا درد دارد و آیا دردناک است؟ اصلاً آیا به کسی صدمه میزند؟ فمینیسم منفور است چون شما رو ناراحت می‌کند؟ احساس می‌کنید با تعصبات همراه است؟ شاید ممکن است با تعصبات و پیش‌داوری‌ها همراه باشد. خلاصه فمینیسم به معنای پرسش است و این همیشه آسان نیست. ما باید منطقه آسایش خود را برای مواجهه با موضوعاتی که ممکن است دوست نداشته باشیم رو ترک کنیم. این فرآیند می‌تواند دردناک باشد، اما آیا ارزشش را دارد؟
فمینیسم به ما این امکان را می‌دهد که سوالات ناراحت‌ کننده‌ای را مطرح کنیم، از جمله اینکه چرا زنان باید نقش‌های خاصی را در جامعه ایفا کنند، چرا باید حقوق برابر داشته باشند و چرا نمی‌توانند آزادانه درباره تمایلات جنسی خود صحبت کنند. این سوالات ما را به بررسی ریشه‌های مشکلات اجتماعی و اقتصادی می‌کشاند و در نهایت به پدرسالاری، مردسالاری و شاید زن‌سالاری به عنوان عامل اصلی این مسائل اشاره می‌کند.
فمینیسم به نوعی یک گفتگو است. این گفتگو به ما این امکان را می‌دهد که به بررسی ساختارهای اجتماعی و فرهنگی بپردازیم که به ما اجازه نمی‌دهند به عنوان انسان‌های برابر با یکدیگر رفتار کنیم.
فمینیسم به ما پیشنهاد می‌دهد که شیوه‌های جدیدی از تفکر و عمل را تصور کنیم. این شامل ایجاد هنجارهای جدید همزیستی و روش‌های جدید گفتگو است. آیا می‌توانیم از ایجاد تفاوت‌های جنسیتی در وظایف دست برداریم و به یکدیگر کمک کنیم؟ آیا می‌توانیم برای منافع عمومی کار کنیم و اطمینان حاصل کنیم که همه به نیازهای اولیه خود دسترسی دارند؟
ساختارشکنی و فمینیسم
ساختارشکنی به معنای بازنگری در ساختارهای موجود و نمایان ساختن آنچه که در سایه باقی مانده است می‌باشد. این فرآیند به ما این امکان را می‌دهد که به بررسی بپردازیم و ساختارهای مخرب را شناسایی کنیم. فمینیسم به عنوان یک جنبش، دعوت به ساختارشکنی می‌کند و این فرآیند می‌تواند دردناک باشد. این درد ناشی از مواجهه با واقعیت‌های تلخ و تغییرات لازم برای بهبود وضعیت موجود است.
و در اینجا یک دلیل اصلی برای «نفرت» از فمینیسم وجود دارد: فمینیسم به ساختارشکنی دعوت می کند و ساختارشکنی یک روند دردناک است.
فمینیسم پایانی ندارد و از آنجایی شروع می‌شود که احساس برای تغییر، برابری و بهبود شرایط به آن نیاز پیدا ‌می‌کنیم، و از آنجایی شروع می‌شود که با آن آشنا می‌شویم.
فمینیسم مثل هر چیز دیگری شاخه‌های زیادی دارد، برای مثال بعضی‌ها برای حقوق و فرصت‌ها تلاش می‌کنند و بعضی‌ها در رابطه با مسائل جنسی و جنسیتی، خلاصه فمینیسم برای شناخت نابرابری است و راه حل برای رسیدن به برابری است و خوب اصل بر چندوجهی بودن و تقاطع است، پس معنای فمینیسم برای هر کسی ‌می‌تواند متفاوت باشد. همه فمینیست‌ها مثل هم فکر نمی‌کنند و نباید هم همینطور باشد، ما ممکن‌ است با هم مخالف باشیم، اما هیچ ایرادی ندارد، هرچه با بینش‌ها، نگرش‌ها و ایده‌های متنوع‌تری مواجه باشیم، درک ما از فمینیسم نیز بهتر و عمیق‌تر خواهد بود، اینکه چه چیزی موجب بهتر شدن شرایط یک نفر بشه کافی نیست، باید بدانیم چه چیزی بهبودی رو در همه افراد ایجاد می‌کند.

نادکارو
برای برابری تمام انسان‌ها بر طیف جنس، جنسیت و گرایش‌های جنسی و بیان جنسیتی.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Oct, 17:18


روایت یک پناهجو‌:
« فرار از مرگ در کام مرگ »

این داستان را یک فاجعه می‌دانم و هرگز تصور همچین روزی را نداشتم.

آخرين پروازهایی بود که از فرودگاه کابل به سمت کشورهای دیگر داشت انجام می‌شد و زمان خیلی کم بود. خودم را برای آخرین‌بار به آنجا رساندم‌، اما آن انتحاری، آن قتل‌عامی که جان صدها انسانی که برای فرار از دست طالبان در آنجا جمع شده بودند همه چیز را به یک باره برای من و دیگر انسان‌هایی که برای رهایی آنجا جمع شده بودند تغییر داد. بسیاری آنجا آزاد شدند؛ چون مردند.

بعد از انتحاری که پیش فرودگاه کابل شد
دیگر هیچ راهی برای خروج نمانده بود.

می‌خواستیم خودمان را پاکستان برسانیم تا از طریق لیستی که اسم‌ مان داخل‌اش بود خودمان را به کشور سوم برسانیم، به ما گفته بودند که برای خروج خود را به  ایران یا پاکستان برسانيد و بیشتر تاکید روی پاکستان بود!

روزی که به مرز پاکستان رسیدم، مرز بسته بود و باید یک هفته صبر می‌کردیم.

من آنجا نتوانستم تصمیم درستی بگيرم، عجله کردم و با سه نفر به طرف ایران حرکت کردیم و این یکی از بزرگترین اشتباهات زندگی من بود.

وقتی شب می‌خواستیم از دیواری خودمان را به داخل خاک ایران بیاندازیم، همه جا سکوت بود ولی یک ترس خفیفی به دلم نشسته بود که علتش را نمی‌دانستم.

وقتی از دیوار خودم را پایین انداختیم باید از کانال آبی که جلوی مان قرار داشت و داخل‌اش پر از سیم خاردار بود می‌گذشتیم و در کانال بعدی منتظر مابقی مسافرین می‌ماندیم.

من از سیم خاردار کانال اول خبر نداشتم و با سرعت به داخل  آن رفتم و در بین سیم‌های خاردار گیرافتاده بودم، پای راستم و یکی از دست هایم زخمی‌شده بودند.

خودم را با کمک چند مسافر نجات دادم و بدون هیچ توقفی به طرف کانال دوم رفتیم.

وقتی همه‌ی مسافران رسيدند؛ تقریبا (۱۳۰ تا ۱۵۰ نفر) بودیم.

از کانال آهسته بیرون شدیم و باید از میان دوتا بُرجک نگهبانی خیلی آهسته رد می‌شدیم تا بعدش با تمام توان به طرف تک درختی که تقریبا یک ساعت از آنجا دور بود حرکت می‌کردیم.
در آنجا اشخاصی ما را تحویل می‌گرفتند.

هنوز از میان دوتا بُرجک رد نشده بودیم که
از دو طرف پولیس با صدای بلند "ایست!" می‌گفت.
کلا شوکه شده بودیم.

از دوطرف به سمت ما می‌آمدند.
ما فرار کردیم و آنها به دنبال ما؛ وقتی دیدند که نمی‌توانند ما را بگیرند، شروع به تیراندازی کردند.

تیرها را مستقیم به طرف ما شلیک می‌کردند.
من شاهد تیر خوردن دو نفر از مسافرین بودم که به زمین افتادند و ما توانایی ایستادن و یا کمک کردن را نداشتیم. ما حتی به پشت سر هم نمی‌توانستیم ببینیم.

دیگر هیچ توانی برای من نمانده بود و از شدت تشنگی داشتم هلاک می‌شدم.

زمین آنجا کلا شن‌زار بود.

وقتی از تپه‌های شنی می‌خواستی بالا بروی باید با چهار دست و پا می‌رفتی و به خاطر همین تپه‌های شنی، خیلی‌ها را پلیس‌مرزی دستگیر می‌کرد.

هرچقدر سرعت می‌گرفتیم، باز هم لیز می‌خوردیم و می‌افتادیم.

با هر بدبختی‌ای که بود خودم را به پیش درخت رساندم. و وقتی رسیدم، همان‌جا بی‌هوش شدم.

  دو نفر از رفیق‌هایم، هرکاری می‌کردند نمی‌توانستند من را به هوش بياورند. از شدت تشنگی توان بلند شدن نداشتم.

در نهایت، ما توسط اشخاصی به منطقه‌ای به اسم لوتک منتقل شدیم.
ادامه‌ی این داستان‌ در طول این ۴۰ یا ۴۵ سال برای همه معلوم‌ است و کسانی که این متن را می‌خوانند، می‌دانند که بعد از آن چه اتفاق‌هایی می‌افتد.

آن زمان که ما به صورت قاچاق وارد ایران شدیم، هیچ سفارتی در افغانستان وجود نداشت که بخواهیم ویزا بگیریم و باید برای نجات جان خودمان از این مسیر وارد ایران می‌شدیم.

ما پناه‌جویانی هستیم که از روی نجات جان خودمان و خانواده‌های مان مجبور به این سفر می‌شویم. بخاطر نداشتن امنیت جانی و همچنان ظلمی که طالب هر روزه دارد بالای میلیون‌ها انسان افغانستانی آشکارا انجام‌می‌دهد.

این قضیه‌ی شلیک کردن و با گلوله زدن از چندین سال پیش رواج داشته و تا به حال عدد کشته‌ها و زخمی‌ها باید به هزارها رسیده باشد؛ ولی اینکه ۲۶۰ انسان را در یک حمله به قتل برسانند هرگز اتفاق نیفتاده بود.

تنها چیزی که در این دنیا مُفت و رایگان هست، جان انسان هست و فرقی نمی‌کند که از چه جامعه و کشوری باشد.

باید این را همواره به یاد داشت و به یاد آورد:

دولت‌ها، قدرت‌ها، سرمایه‌داری، فاشیست‌ها و امثالهم تماما در یک جناح هستند و دست‌‌ شان به خون میلیون‌ها انسان در جهان آغشته است. و هرگز این لکه‌های خونين از دامان سفیدشان پاک نمی‌شود/نخواهد شد.

بقولی:

خون ناحق دست از دامان قاتل برنداشت
دیده باشی لکه‌های دامن قصاب را...

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

17 Oct, 17:08


■ اظهارات حمید آریان‌مل، روزنامه‌نگار در برنامه بحث روز تلویزیون افغانستان اینترنشنال راجع به کشتار مهاجران افغانستانی توسط جمهوری اسلامی:


● هنوز هم تعدادی از زخمی‌ها در مرز گرفتار هستند.
این افراد، به گفته‌ی آقای آریان‌مل توسط سوخت‌‌بر های بلوچ نجات داده و به مکان‌های مورد نظر منتقل شده‌اند. ولی معلوم نیست مابقی آنهایی که فرار کرده‌اند در کجای مرز و در کدام قسمت از آن منطقه کوهستانی، پناه گرفته‌اند.

بنابر آنچه از گفته‌های این روزنامه‌نگار بر می‌آید؛ تهدید تحت تعقیب بودن توسط ماموران مرزی جمهوری اسلامی، همچنان وجود دارد و ممکن است این مهاجرین، دوباره و به بقصد از بین بردن شواهد و گواهی‌ها بر این جنایت، مورد حمله قرار بگیرند.

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

16 Oct, 06:47


«علی مجدم» ، «معین خنفری» و «محمدرضا مقدم»
و عدنان غبیشاوی (موسوی)
در خطر اجرای حکم اعدام ،شش زندانی را هم از بند عمومی قزلحصار به سلول انفرادی منتقل کرده اند و در خطر اجرای حکم اعدام هستند.

...
اعدام فجیع ترین شکل جنایت است و این حکومت حتی به همین هم راضی نیست،تمام این انسانها سال‌ها زجر کش و در زندان زنده به گور شده اند.
آنها نه فقط یک بار که هزاران بار،لحظه به لحظه کشته شده اند ،شکنجه برای طبقه کارگر پیش از تولد آغاز می شود.
جنینی که تحت تاثیر استرس مادر است...
مادر نگران است!
نکند صاحبخانه اثاثیه را به خیابان بریزد!
مادر نگران است!
اذان صبح نزدیک است ...

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Oct, 12:03


اطلاعیه
برای مهاجرین و پناه‌جویان عزیز افغانستانی در ایران.
از شما عزیزان خواهشمندم که ما را در تهیه‌ یک تحقیق در مورد مهاجرین و پناهجویان افغانستانی در ایران یاری برسانید.
پروسه‌ی کار بر این تحقیق تا تاریخ ( ۵ آبان/عقرب) همین سال جاری ادامه دارد.
اگر مایل هستيد و دوست دارید داستان‌ها و اتفاقات زندگی‌تان را که داخل ایران گذشته با ما شریک بسازید، لطفاً به آیدی تلگرام، پیچ‌ اینستاگرام و یا به ایمیل ما(که لینک شان را در پایین قرار می‌دهیم) پیام ارسال کنید.
همچنان گروه تحقیقی ما، پرسشنامه‌‌‌ای را تهيه خواهد کرد که اگر مایل بودید، به آیدی تلگرام و یا هم به ایمیل ما؛
پیام‌ بدهید تا وقتی پرسشنامه آماده شد برای شما ارسال کنیم.
و اگر مایل بودید می‌توانید در کنار پرسشنامه  حرف‌ها و داستان‌های‌تان را(چه صوتی و چه نوشتاری) برای ما ارسال بکنید.
دوستان و مهاجرین عزیز افغانستانی، در تهیه‌ی یک گزارش مهم و عالی از این تحقیق، پاسخ‌های شما، یاری بسزائی خواهد رسانید.
سپاسگزارم شما خوبان!.
(و همچنان خیلی ممنونیم از آن تعداد مهاجرانی که تا کنون برای ما صداها و پیام‌هایشان را ارسال نمودند و در این مسیر ما را تنها نگذاشتند و یاری‌مان کردند، خانه آباد دوستان عزیز)
#درکنار_افغانستانیها_میایستیم
#EndFascismInIran
اکانت تلگرام:
http://t.me/Asranarchism1
لینک‌انستاگرام:
https://www.instagram.com/asranarshism
آدرس ایمیل:
[email protected]

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Oct, 09:05


https://t.me/GhiameMardomi

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Oct, 09:01


https://t.me/Anarshistsh2

کانال آنارشیست های اصفهان و‌ شاهین شهر

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Oct, 09:00


https://t.me/young_anarchists

کانال جوانان آنارشیست

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Oct, 08:59


https://t.me/ShirazAnarchist

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Oct, 08:59


https://t.me/tehran_anarchists

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Oct, 08:58


https://t.me/anarchist_arak

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Oct, 08:56


https://t.me/ritm_anarchy

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Oct, 08:56


https://t.me/AnarchismRhythm

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

15 Oct, 08:54


ازین که اخبار و وقایع دردناک کشور را پیگیری میکنید و به اشتراک میزارید از همه شما تشکر و قدردانی میکنم اما آنچه که امروزه برای کشورمون موثره و نیازمند آن هستیم اینست گوشی خود را زمین گذاشته و با دستانی گره کرده به خیابان بیایید. فضای مجازی برای زمینه سازی انقلاب کاربرد داشت که به لطف شماها موفق شدیم و وارد مرحله آخر شدیم که بدون شما عزیزان میسر نیست و به حضور یکایک شماها احتیاج دارم فقط حضورتان حتى بدون انجام کاری باعث
دلگرمی بقیه است و تضعیف روحیه دشمن.
اعتراضات خود را از صفحه گوشی به کف خیابان بیارید. در خیابان است که چیزی فیلتر نمیشه و میتوان درد مردم را دید و لمس کرد. در این هیاهو و صدای گلوله و آتش دیگه از پشت گوشی صدایی به کسی نخواهد رسید. هر روز کشته میشند نداها، ترانه ها، نیکاها و امثال مهسا وقتشه پایان بدیم به این بحث‌ها.
تمنا دارم یکبار برای همیشه بلند شید و این عفریته مرگ را که ایران عزیزمان ۴۳ ساله آبستن از بی کفایتی مسئولین، اختلاس‌ها، کشتار، سركوب .... و سکوت ما شده است را از کشور بیرون رانده تا بار دیگر خنده را به لبان بچه‌های‌مان مادران‌مان و ... بیاوریم تا دیگر شاهد مرگ کودک و دختر و فرزند کسی نباشیم.
رخت عزا را از تن خارج کنید و رخت جنگ بر تن کنید.
شهامت و جرات و زن بودن را به اشتراک بگذارید
کاش مردهامون هم یکم زن باشن.
زخم های‌مان سر باز کرده‌اند و چرکین شده‌اند.
گلوله ها را با جان و دل در آغوش می‌گیرم تا به شما ذره‌ای آسیب نرسد و انها سهم تن من اما همدرد عزیز همه ما صاحبان این عزا هستیم و حضور ما الزامی است.
وعده دیدارمان باشد در خیابان
چاقویی که با خشم و کینه و انتقام ۴۳ سال کردید تیز
روز انتقام رسیده فقط من اگر مردم تو جای من برخیز
#مسیب_رئیسی_یگانه
ملقب به محسن
به امید طلوع صبح آزادی کشورمان




سوم آبانماه ۱۴۰۱


زندانی سیاسی مسیب رئیسی یگانه