🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥 @amzporseshopasokh Channel on Telegram

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

@amzporseshopasokh


راه در جهان یکیست و ان راه اشویست
هوخت ،
گفتارنیک
هورشت ،
کردار نیک
هومت
اندیشه نیک



https://t.me/joinchat/AAAAAEfnmmxVDew-VFUVjA

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥 (Farsi)

با خوش آمد گویی به کانال آموزش دین مزدیسنا و آیین دین بهی! این کانال منحصر به فرد شما را با اصول و مفاهیم مهم این دو دین آشنا می‌کند. آیین دین بهی به عنوان یکی از دین‌های جهانی با اصول آرامش و همدلی شناخته می‌شود و این کانال با مطالب و آموزش‌های خود به شما کمک می‌کند تا عمیق‌تر با این ایمان‌ها آشنا شوید. اگر علاقه‌مند به درک بهتر فرهنگ‌های مختلف و دین‌های متنوع جهان هستید، این کانال مناسب‌ترین منبع برای شماست. با پیوستن به این کانال، شما در معرفی بهتر مزدیسنا و آیین دین بهی، فرهنگ و ارزش‌های آن‌ها عمیقاً غرق خواهید شد. برای عضویت و بهره‌مندی از آموزش‌ها و مطالب ارزشمند این کانال، به لینک زیر مراجعه کنید: https://t.me/joinchat/AAAAAEfnmmxVDew-VFUVjA

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

15 Feb, 05:50


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

14 Feb, 20:52


نامه ای از ارباب کیخسرو شاهرخ درباره زرتشتیان یزد، سال ۱۲۹۹ خورشیدی (شماره ۱)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
میرزا محمد علی خان، پدر بخشی از خاندان عسکری کامران یزد (از اخلاف خوانین) که در یزد صاحب احترام و منزلت اجتماعی بود، در سال ۱۲۹۹ شمسی، مصدر اصلاح ذات البين ميان جماعت زردشتی و جمعی از مردم یزد شده بود. بدین مناسبت ارباب کیخسرو شاهرخ که وکیل زردشتیان در مجلس بود، نامه ای به نامبرده می نویسد که از هر جهت قابل توجه است. اصل این نامه نزد آقای امیرحسین عسکری کامران است که عکس آن را از راه لطف به من داده اند و در اینجا به مناسبت مقاله آقای سروشیان به چاپ رسانیده می شود. نامه به خط منشی و به امضای ارباب کیخسرو شاهرخ است.

ایرج افشار

بتاریخ ۱۹ برج قوس پیچی نیل ۱۲۹۹

خدمت ذیشرافت جناب مستطاب اجل اکرم عالی آقای حاجی میرزا محمد علی خان دام اقباله

اگرچه تاکنون حضوراً از فیض خدمت بهره ور نگردیده ولی پیوسته ذکر خیر حضرت مستطاب عالی را از افراد جماعت زرتشتی شنیده بسی خود را خوشبخت خواهم شمرد که از فیض زیارت مرقومات محترمه برخوردار شوم. شوم. مخصوصاً از بذل توجه و مرحمتی که اخیراً در نمودن راه حق. و خیر و صلاح به جمعی مخالفین جماعت زرتشتی و عمل را به اصلاح مبدل فرموده اید از زبان يك جماعت تشکرات صمیمی تقدیم داشته امیدوارم با توجهات خاص جناب مستطاب عالی عموم به دانستن خیر و صلاح مردم و مملکت متوجه شده بیش از این به ذلت ایرانیت که فقط ناشی از پی نبردن به اصول است راضی نشوند. بر خاطر محترم روشن است که گذشته از توصیه های خاص که از مصدر ولایت حق (ص) نسبت به جماعت زرتشتی شرف صدور یافته و بر هر مسلمانی واقعی است آسایش و حفظ حقوق آنان را منظور دارند نیز از راه ملیت هم تصدیق خواهند فرمود از سیزده قرن به این طرف که زردشتیان در زیر لوای حکومت اسلام واقع گردیده اند تاکنون احدی از زردشتیان بر خلاف سیاست اسلام و ایرانیت [نه] قدمی فرا گذارده و نه افتخار ایرانیت را از دست داده به دامن دیگران متوسل شدند و بلکه چون فرقی در میان ندیده و خود را مانند مسلمانان ایران از يك خاک و آب و خون دانسته اند با آنکه هر يک از پای درآمدگان عالم به وسائلی متشبث شده برای استقلال خویش کوششها کردند و هر يک به نحوی بهره ور گردیدند این جماعت چون خود را از مسلمانان سوا ندانسته خویش را مستقل و مستغنی فرض کرده بان دیگران شراکت ننمودند.(ج ۷ _ ۴۰۱۱ _ ۴۰۱۲)





مأخذ: نامواره دکتر محمود افشار، جلد هفتم، (نامه ای از ارباب کیخسرو و شاهرخ درباره زرتشتیان یزد) گردآورنده: ایرج افشار با همکاری کریم اصفهانیان، موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، تهران ۱۳۷۲

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

14 Feb, 20:52


❇️ #جشن_سپندارمزگان ۲۹بهمن ‌ماه هست یا ۵ اسفند ماه؟

سالنامه و گاهشمار(:تقویم) ایرانی‌مان(زرتشتی) دارای ۱۲ ماه ۳۰ روز می‌باشد و هر سال درست ۳۶۰ روز است. و هر روز نیز نام ویژه خود را دارد:👇
۱- روز اورمزد.
۲- روز بهمن.
۳- روز اردیبهشت.
۴- روز شهریور.
۵- روز سپندارمز.
۶- روز خرداد.
۷- روز امرداد.
۸- روز دی‌به‌آذر.
۹- روز آذر.
۱۰- روز آبان.
۱۱- روز خور.
۱۲- روز ماه.
۱۳- روز تیر.
۱۴- روز گوش.
۱۵- روز دی‌به‌مهر.
۱۶- روز مهر.
۱۷- روز سروش.
۱۸- روز رشن.
۱۹- روز فروردین.
۲۰- روز بهرام.
۲۱- روز رام.
۲۲- روز باد.
۲۳- روز دی‌به‌دین.
۲۴- روز دین.
۲۵- روز ارد.
۲۶- روز اشتاد.
۲۷- روز آسمان.
۲۸- روز زامیاد.
۲۹- روز مهراسپند.
۳۰- روز انارام.

❇️ یکی و برابر و هم‌نام شدن نام روز و ماه نیز جشن ماهانه گرفته می‌شود.
نام روزهایی که در آن جشن ماهانه برگزار می‌شود:👇

۱- روز فروردین ◀️ #جشن_فروردین‌گان

۲- روز اردیبهشت ◀️ #جشن_اردیبهشت‌گان

۳- روز خرداد ◀️ #جشن_خردادگان

۴- روز تیر ◀️ #جشن_تیرگان

۵- روز امرداد ◀️ #جشن_امرداگان

۶- روز شهریور ◀️ #جشن_شهریورگان

۷- روز مهر ◀️ #جشن_مهرگان

۸- روز آبان ◀️ #جشن_آبادان

۹- روز آذر ◀️ #جشن_آذرگان

۱۰- روز دی‌به‌دین، دی‌به‌مهر، دی‌به‌آذر ◀️ #جشن_دی‌گان

۱۱- روز بهمن ◀️ #جشن_بهمن‌گان

۱۲- روز سپندارمز ◀️ #جشن_اسفندگان
(#جشن_سپندارمزگان)
.
آری،
سالنامه(:تقویم) خورشیدی کنونی که به گاهشمار جلالی نامور است ۶ ماه نخست آن(بهار و تابستان) دارای ۳۱روز و شش ماه دوم آن(پاییز زمستان) ۳۰روز است اما گاهشمار(:تقویم) زرتشتی، ۱۲ ماه آن دارای ۳۰ روز می‌باشد. برای همین است که سیستم و ترتیب روز شمار میان دو تقویم را برهم می‌زند.
برای نمونه هنگامی‌که ۳۰روز فروردین‌ماه به پایان می‌رسد گاهشمار زرتشتی وارد روز یکم اردیبهشت‌ ماه می‌شود چنانچه گاهشمار رسمی کنونی ایران پس از ۳۰فروردین‌ماه وارد ۳۱فروردین‌ ماه می‌شود و بدینگونه سالنامه رسمی کنونی یک روز از سالنامه زرتشتی عقب می‌ماند.
این بهم ریختن روزها، همچنان تا پایان نیمه نخست سال تا آغاز پاییز ادامه دارد و در این ۶ماه، ۶روز گاهشمار خورشیدی کنونی از گاهشماری زرتشتی عقب مانده است.
در نتیجه ۵ اسفند ماه در سالنامه زرتشتی برابر می‌شود با ۲۹بهمن‌ ماه، به سالنامه رسمی کشور یعنی سالنامه(گاهشمار خورشیدی).
پس نتیجه اینکه به گاهشمار زرتشتی جشن سپندارمزگان ۲۹بهمن ماه است و در سالنامه خورشیدی جشن سپندارمزگان ۵ اسفند ماه می‌باشد.

سه جشن ماهانه‌مان در سالنامه خورشیدی در خود همان ماه برگزار نمی‌شود مانند:
#جشن_شهریورگان #جشن_بهمن‌گان
#جشن_اسفندگان
که این بخاطر همان ۶ روز ۶ ماه نخست هست.



باری،
به هر روی امیدواریم که این بهم‌زدگی به یک گونه‌ای برطرف شود و از آنجایی هم که میان ایرانیان عشق ورجاوند و سپنت(:مقدس) بوده و از اهمیت بالایی برخوردار هست هرآینه با این حساب می‌شود این روزها یک یک هفته‌ای روز #عشق ما ایرانیان باشد. روز مادر و زن و زمین بارور باشد.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

14 Feb, 20:51


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

14 Feb, 20:47


🎖ویژه برنامه پرسه همگانی اسفند ماه

امروز به یاد جانباختگان راه پاسداری از کیان ایران در مبارزه با تازیان کژ اندیش، بهدینان پُرسه همگانی برگزار می کنند تا یاد جان برکفان ایرانشهر را گرامی دارند

🎙کاری از آرش وندا


🌺برگرفته از بیانات روانشاد موبد کورش نیکنام


📡تهیه و پخش از رادیو زرتشتیان ایران

@zntv1

🌺اورمزد روز از ماه اسفند ، بر همگی همایون باد🌺

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

14 Feb, 20:47


🎞سمک عیار "بازخوانی نوشتارهای ادبی پارسی"


فصل دوم_بخش ۴۴_"عیاران ماچین"


🎖برنامه ایی از رادیو zntv1

⚠️کاری از ارس دادار


📬به ما بپیوندید

@zntv

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

14 Feb, 20:45


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

14 Feb, 20:44


#پیمان_دین

🌱من مَزداپرستِ(مزدیسنا=ستاینده مزدا) زرتشتی ام، باور دارم به اهورامزدا که نیک و سزاوار ستایش است.
چه از اوست هر آن چه نیکوست، از اوست گیتی، از اوست روشنایی، از اوست شادی در جهان.
من زرتشتی ام، بر اندیشه نیک،گفتار نیک و کردار نیک باورردارم.
🔥من به دین مَزدیسنا(ستاینده مزدا) باور دارم که جنگ را براندازد و رزم افزار را کنار نَهَد و دوستی و مردمی را برقرار سازد.
🔥چنین است باور و پیمانِ من به دین اهورایی.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

14 Feb, 20:44


پرسش :


چرا كتاب ونديداد را به صورت پرسش و پاسخ بين زرتشت و اهورا مزدا بيان كرده‌اند؟
پاسخ :
نسک(=کتاب) وندیداد، که در اوستا بگونه «وی دَاِوَه داتَه» آمده است، گنجینه‌ای از باورها و دستورهای (قوانین = احکام) گردآوری شده و باورهای کهن ایرانیان پیش از زرتشت است که سده‌ها سپری شده تا اندک اندک فراهم گشته است. این دستورو سفارشها برای پیشگیری و درمان نیازهای بهداشتِ تنی و هازمانی(=اجتماعی)، چاره بیماری‌ها، زدودنِ پلیدی‌ها، بیرون بردن (دفع) مًردار (هرگونه جسدی)، و آداب زندگی و غیره استفاده داشته است.
با آغاز یکتاپرستی ایرانیان و پیروی از آیین راستی و خرد که به سفارش اشوزرتشت روی داد و به آرامی گسترش یافت، پس از آن باورهای وندیدادی همراه با اینگونه سفارشها و دستورها کاربرد آنچنانی نداشته و شاید اندک اندک فراموش می‌گشته است. پس از زرتشت، دکانداران دینی که «کرپانها» نام داشتند، باردیگر باورهای وندیدادی را گسترش دادند و برای بازارگرمی باورهای پنداری خود این بار با ترفندی تازه دستورها(=احکام) وندیدادی را به‌نام زرتشت تمام کردند. درآغاز هربندی از دستورهای وندیداد اضافه کردند:«پِرِسَت زَرًه توشترَه اَهورِم مَزدام»(زرتشت از اهورامزدا پرسید) و دربند پس از آن «اهورامزدا» پاسخ خویش را به ریخت(=شکل) دستور(=احکام)، برای زرتشت پاسخ داده است (همانند وحی).
آشکار است که در سرودهای اشوزرتشت در گاتها، هیچگاه پرسش و پاسخی به این شیوه میان اشوزرتشت و اهورامزدا پیش نیامده است که «اهورامزدا» دستور و پاسخی داده باشد و آنهم پاسخ به نکته‌های خرافی و پندارهایی کهنه چنانکه در «وندیداد» آمده است.
( دکتر کورش نیکنام- موبد و نویسنده و پژوهشگر فرهنگ ایران باستان)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

14 Feb, 14:27


گاهشمار رومیزی ( انتشارات هیرمبا) ۱۴۰۴ خورشیدی و ۳۷۶۳ زرتشتی که نشان دهنده تاریخ درست جشن های ایران باستان می باشد .
ارزش : ۱۸۰۰۰۰ تومان.
در صورت نیاز و سفارش، ارسال نیز می‌گردد ۰
@Fravahar1369
@Fravahar1366
📳 0913-250-5770

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

14 Feb, 14:26


#سپندارمزگان و #ولنتاین:
براستی مایه‌ی دریغ و اندوه من است که ما ایرانیان که یکی از دیرینه‌ترین و باشکوه‌ترین فرهنگ‌های جهان را داریم و بدان می‌نازیم، به جشن‌ها و دیگر هنجارهای فرهنگی بیگانگان روی بیاوریم.
گاهی کسانی و خانواده‌هایی را می‌بینم که یکسره بیگانه با فرهنگ نیاکانی، خام‌اندیشانه جشن سپندارمزگان را با ولنتاین می‌سنجند. بی‌هیچ گمانی آنها خرد باختگانی هستند که کیستی و چیستی خود را فراموش کرده‌اند.
اگر می‌خواهیم زنان ایرانی را در جشنی گرامی بداریم، سزاوار و برازنده است که از جشن سپندارمزگان بهره ببریم که آیین‌های آن یکسره ایرانی است و با منش و فرهنگ ما سازگار است.
اگر جهانیان اندکی درباره‌ی جشن سپندارمزگان ما می‌دانستند هرگز به ولنتاین دل خوش نمی‌کردند و سپندارمزگان، جشن جهانی بزرگداشت زن می‌شد.
در میان فرهنگ‌هایی که من می‌شناسم، جشنی هم‌پایه‌ی سپندارمزگان پدید نیامده است و هیچ یک از آنها به اندازه‌ی فرهنگ ایران، زنان را گرامی نمی‌دارد.
در فرهنگ باشکوه ایرانی، زن بانو نامیده می‌شود. بان ریختی دیگر از بام است که همچنان در بامداد داریم به معنی روشنایی و فروغ. ایرانیان بدان روی زن را بانو نامیده‌اند که او را چراغ و روشنایی سرای خود می‌دانسته‌اند و می‌دانند.
✍️دکتر #میرجلال‌الدین_کزازی🍷 نویسنده، مترجم، استاد دانشگاه، شاهنامه‌پژوه و پژوهشگر برجسته ایرانی در زبان و ادب پارسی.

.

من وقتی در باب گذشته ایران تامل می‌کنم #از_اینکه ایرانی‌ها دنیا را به نام دین یا به نام آزادی به آتش و خون نکشیده‌اند، #از_اینکه مردم سرزمین‌های فتح شده را کشتار نکرده‌اند و دشمنان خود را گروه‌گروه به اسارت نبرده‌اند، #از_اینکه در روزگار قدیم یونانی‌های مطرود را پناه داده‌اند، #از_اینکه ارامنه را در درون خانه‌ی خویش پذیرفته‌اند، #از_اینکه جهودان و پیغمبرانشان را از اسارت بابل نجات داده‌اند، #از_اینکه در سده‌های گزشته جنگ صلیبی بر ضد دنیا راه نیانداخته‌اند و محکمه تفتیش عقاید درست نکرده‌اند، #از_اینکه با گیوتین سر مخالفان را قطع نکرده‌اند، از اینکه سرخپوست‌ها را ریشه کن نکرده‌اند و بویرها را به مرز نابودی نکشانیده‌اند و #از_اینکه روی‌هم‌رفته ایرانی‌ها به اندازه سایر اقوام کهنسال دنیا نقطه ضعف اخلاقی نشان نداده‌اند، احساس آرامش و غرور می‌کنم.
✍️ #استاد_زرینکوب، نویسنده، ادیب، تاریخ‌نگار و مترجم برجسته.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

14 Feb, 14:26


💞 #سپندارمزگان در اشعار برخی از شاعران #ایران‌زمین💚🤍❤️:

#سپندارمز پاسبان تو باد
ز خرداد روشن‌روان تو باد.
✍️ #فردوسی_توسی

چو خرم شد به شیرین جان خسرو
جهان می‌کرد عهد خرمی نو.
✍️ #نظامی_گنجوی

سپندارمز روز خیز ای نگار
سپند آر ما را و جام می آر.
می ‌آر از پی آنکه بی می‌‌ نشد
دلی شادمان و تنی شاد‌ خوار.
سپند آر پی آنکه چشم بدان
بگرداند ایزد از این روزگار.
✍️ #مسعود_سعدسلمان

به شهریور اندر شوی شادخوار
کنی در سپندارمز کشت و کار.
✍️ #ملک‌الشعرا_بهار

روز اسپندارمزد ز اسفند ماه
دوستت دارم بگو با هر نگاه
دوستت دارم ز دریا بیشتر
از زمین و از کهکشان‌ها بیشتر
دوستت دارم تو در جان منی
پاره‌ای از جان ایران منی.
شاخه‌ای گل پیش دلدارت ببر
بوسه‌ای از گونه‌ی یارت بخر
سیب سرخی هم فراهم آوریم
هر یکی یک بوسه بر رویش زنیم
کین نمادی گشته از اسفندگان
دوستت دارم فراوان‌تر ز جان.
دلبرم، ای ماه ایرانی‌ نژاد
سرزمینت را مبر هرگز ز یاد
کین زمین جای سپند مهر بود
جای نیکویان روشن چهر بود
این چنین کن تا که چون بی‌‌مایگان
ره نپویی بر ره بیگانگان
سرزمیت را بکوش آباد کن
روز و شب از فر ایران یاد کن.
✍️ #سیاوش_تهرانی

سپندارمزگان بر تو فرخنده باد
ز شادی دل و جانت آکنده باد
ز بغدخت همواره مهر آفرین
به رامش دل و جان تو زنده باد
در این روز، ای بانوی پارسی
تو را بخت سالار و بد بنده باد
تو را زیست با شوی فرخنده خوی
بر اندازه باد و بر ازنده باد
سپندارمزگان که جشن زن است
لب مرد و زن هر دو پر خنده باد
در این جشن فرخنده، بیخ غمان
ز جان و دل هر دوان کنده باد
چو کنده‌ست مرد و ستاکش زن است
خجسته (ستاک) و نکو کنده باد
هر آنکس که نشناخت ارج زنان
روانش نژند و تنش ژنده باد
هلا ای گرامی، گرانمایه زن
که مغز بد اندیش تو گنده باد
در این جشن(زروان) که نزد خدای
ز هر لغزشش پاک پرونده باد
بگوید بدین آریایی سرود
سپندارمز بر تو فرخنده باد.
✍️ #میرجلال‌الدین_کزازی🍷

جشن اسفند است و روزی خوش
کهن آیین نیک و شاد ایرانی
خاک در جنبش و زمین در جوش
جشن بانوی راد ایرانی
سال نو در کمین سال کهن
گاه جشن و زمان بیداریست
سبز پوشان خاک در راهند
زندگی در تن زمین جاریست
می‌ستاییم و پاس می‌داریم
این کهن مام نرم‌خوی زمین
خاستگاه تمام آدمیان
ایرتن گاهوار مهر آیین
به جز آیین پاسداری خاک
سخن از روز زن بباید گفت
زان فروتن نماد زایش و مهر
شمع هر انجمن بباید گفت
خاک پر بار و بانوی دانا
از سپندارمز نشان دارد
مزدگیران فرا رسید و کنون
بر زنان شادی ارمغان آرد
زن نیکو به هر سرای که هست
شادی افزا و مجلس افروز است
آن وفا پیشه‌ی نکو کردار
همچو خورشید تیرگی سوز است
با همه مهر و نازکی‌هایش
بار هستی به شانه‌ها دارد
هر شرنگی به کام او ریزد
بهر آن چاره و دوا دارد
خاک و زن در جهان کج رفتار
تکیه‌گاه سپند انسانند
باد تا در پناه ایزد پاک
شاد زیوند و شادمان مانند.
✍️ #هما_ارژنگی🍷

یک گلی گفتا به زیبا دختری
ره مده بر خود که از گل برتری
هر کسی یک شاخه گل آرد بدست
شاد و خندان می‌­شود چون بلبلی
گر روی در مجلسی یا محفلی
سرنشـین باشد در آن دسـته گلی
گفت آن دختر که من والاترم
از همه گل در جهان زیباترم
چون که آمد یک جوانی در میان
شیر مردی سررسید و گفت هان
هر دو دلدار بر و هر دو دلستان
یک به بلبل دیگری هر یک جوان
گل که در زیبایی عالم سر است
چهره‌­ی دختر ز گل زیباتر است.
✍️ #اردشیر_ماندگاری

در ایران باستان گرفتند ایرانیان
به روز عشق جشن عاشقان
سپندارمزگان نهادند نامش که این
بشد جشن پیروزی عشق بر آز و کین
شمردند روزهای ماه را به سی
اهورا خوانند روز یک تا به سی
اهورا مزدا بود نام روز نخسـت
به دوم روز بهمن، اندیشه و تندرست
نهاندند نام روز سوم اردیبهـشت
بمعنای پاکی و راستی در سرشت
به چهارم روز نام شهریور گزیدند
به روز پنج سپندارمز را گشودند
سپندارمز جشن زمین و حب مادری
بورزد عشق بر کودکان چون گوهری
سپندارمز کنیه زمین و سرشت
نماد روز عشق بر زیبا و زشت
به هر ماه نام روز و ماه یکسان شدی
به شادی آن روز جشنی بر پا شدی
به ماه مهر هم‌نام روز شانزده
گرفتند مهرگان جشن، بعد از پانزده
سپندارمز نماد زمین، چو نامیدند پنجم روز
مصادف به اسفند گردیدند آن ماه و روز
گرفتنـد جشن بزرگی دگر، که ایرانیان
خوش اندیشه و شاد زیستند چون قوم کیان
چنین بود که مردان در آن روزگار
به روز سپندارمز عاشق کردگار
به بانو دادند بوسه عشق، زینت و هدیه
به دختر عطا کرده از مهر پیرایهای مهدیه
به مهر و محبت، جشن و شادی در آن پرده‌ها
در ایران باستان بود پایکوبی و رقص‌ها
سـپندارمزگان گیرند آگاه ایرانیان
بیاموزند عشق را نه از غرب کز قوم کیان.
✍️ #مهیار_فرآورده

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

14 Feb, 09:56


#وهومن_امشاسپند


وهومن امشاسپند دومین روز از هر ماه سی روزه‌ در گاه شمار زرتشتی است.
واژه‌ی وهومن دو بخشی است یعنی «وهو» به چم نیک و خوب و «منه» از بن «من» به چمار اندیشیدن شناختن و فهمیدن است. هر دو بخش یعنی اندیشه ی نیک.
بهمن از فروزه‌های اهورا مزدا ست در جهان مینوی نماینده‌ی اندیشه ی نیک. بهمن در اوستا وهومنه خوانده می‌شود. «من» در ادب پارسی به چم منش و روان و دل به کار مى رود.

استاد فرزانه فردوسی بزرگ می‌سراید :

سرش سبز بادا، منش ارجمند،
منش بر گذشته ز چرخ بلند.

وهومنه نخستین آفریده‌ی اهورامزد هست و یکی از مهین ایزدان مزدیسنای هست.
در جهان مینویی نماد پاکى اندیشه و خرد و دانایی خداوندگار هست.

آدمی را به خرد و اندیشه کردن و دانایی بهره مى‌بخشد و آدمی را به پروردگار هستی نزدیک مى‌سازد. وهمن همان بزرگ امشاسپند و ایزد بزرگ هست که در خواب روان اشو زرتشت اسپنتمان را به پیشگاه اهورامزدا رهنمون کرد.
ایزد وهومنه به آدمی سخن نیک و گفتار برتر آموزش مى‌دهد و آدمی را از ژاژگویی و هرزه‌گویی باز مى‌دارد. اندیشه‌ی نیک و منش نیک اهورایی و نخستین امشاسپند و پرستار جانوران هست.
نخستین روز نبر در ماه زرتشتی هست و در این روز از خوردن گوشت پرهیز مى‌دارند.
با ایزد ماه، گوش، و رام روز هم کار هستند.

اندیشه‌ی نیک، اندیشه‌ای است که مردمان سراسر جهان را به‌سوی اشا سو می‌دهد و اندیشه ی بد اندیشه‌ای است که مردمان را به فریب و کژ راهی انداخته و آن ها را از اشا دور می‌سازد.
در گات ها سناریوی آزاد اندیشی و دموکراسی اجتماعی به‌ روشنی به‌چشم می‌خورد.
وهومن به اندازه‌ای در آیین مزدیسنی مهم است که گفته می‌شود آن زندگی بهترین زندگی به‌ شمار می‌آید و تنها از راه اشا می‌توان به آن رسید. واژه‌ی وهومن در گات‌ها ۱۲۷ بار آمده است.
اشوزرتشت با نیروی خرد و به کارگیری اندیشه‌ی نیک به شناخت خداوند دست یافت‌.
اندیشه ی نیک یا خرد سپند یا بهمن نمادی از گوهر خرد اهورا مزدا است که خود سرچشمه خرد است.


گل یاسمن سپید نماد وهومن امشاسپند است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Feb, 23:32


ایرستَنام اُروانو یَزَمَئیده یا اَشَائونام فَرَوشی ئو
بر روان و فروهر همه ی زنان و مردان اَشوَن پارسا درود باد

امروز اورمزد و اسفند ماه برابر با ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ خورشیدی پُرسه همگانی بیاد همه ی جانسپاران راه سپند ، پدافند از میهن دربرابر تازش های ۱۴۰۰ سال گذشته است

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Feb, 23:17


🖇چکیده‌ای از سخنان استاد #میر_جلال_الدین_کزازی درباره ولنتاین و سپندارمذگان


براستی مایه‌ی دریغ و اندوه من است که ما ایرانیان که یکی از دیرینه‌ترین و باشکوه‌ترین فرهنگهای جهان را داریم و بدان می‌نازیم، به جشنها و دیگر هنجارهای فرهنگی بیگانگان روی بیاوریم

گاهی کسانی و خانواده‌هایی را می‌بینم که یکسره بیگانه با فرهنگ نیاکانی، خام‌اندیشانه جشن #سپندارمذگان را با ولنتاین می‌سنجند . بی هیچ گمانی آنها خرد باختگانی هستند که  کیستی و چیستی خود را فراموش کرده‌اند.

اگر می‌خواهیم زنان ایرانی را در جشنی گرامی بداریم، سزاوار و برازنده است که از جشن #سپندارمذگان بهره ببریم که آیینهای آن یکسره ایرانی است و با منش و فرهنگ ما سازگار است .

اگر جهانیان اندکی درباره‌ی جشن سپندارمذگان ما می‌دانستند، هرگز به ولنتاین دل خوش نمی‌کردند و سپندارمذگان، جشن جهانی بزرگداشت زن می‌شد

در میان فرهنگهایی که من می‌شناسم، جشنی هم‌پایه‌ی سپندارمذگان پدید نیامده است و هیچ یک از آنها به اندازه‌ی فرهنگ ایران، زنان را گرامی نمی‌دارد

در فرهنگ بشکوه ایرانی، زن #بانو نامیده می‌شود. بان ریختی دیگر از بام است که همچنان در بامداد داریم به چمار یا معنی #روشنایی و فروغ . ایرانیان بدان روی زن را بانو نامیده‌اند که او را چراغ و روشنایی سرای خود می‌دانسته‌اند و می‌دانند

به دنیا بس همین یک افتخارم
که ایرانی والا تبارم

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Feb, 21:15


☆ بهشت و دوزخ دربینش زرتشت  ☆

در سرودهای زرتشت، اهورا مزدا برای همه مرتوگان (:مردم) خوشبختی و رستگاری آرزو دارد . از این رو را درست زیستن را به کسی که از خردش بهره می گیرد نشان داده است. آنها که کژ اندیشی را در زندگی مادی خویش بر می گزینند بد گفتاری و زشت کرداری را نیز به وجود می آورند. بر خلاف قانون اشا گام بر می دارند و بر اساس فرآیند کنش و واکنش که حاکم بر هستی است نتیجه رفتار خود را دریافت خواهند کرد.

از این دیدگاه هرگز پروردگار، جایگاهی به نام دوزخ برای شکنجه مرتوگان پدید نیاورده بلکه این خود مرتو (:انسان) است که از روی عملکردش، بهشت و دوزخ را پدید می آورد .
بهشت به چم (:معنی)  "بهترین" است {به، بهتر، بهشت} از واژه اوستایی "وَهیشتم مَنو" می باشد ، به چم بهترین منش و دوزخ از واژه اوستایی "دروجودِمانه" آمده که به چم  "جایگاه دروغ" یا درون تیره می باشد.

برپایه اندیشه زرتشت ، بهشت یا دوزخ را خداوند برای پاداش یا تنبیه روان مرتوگان در دنیای پس از مرگ نیافریده است . بلکه بهشت و دوزخ ، واکنش زاستاری (:طبیعی) رفتار مرتو است که در همین جهان به خودش باز می گردد و بر وجدان و روانش اثر می گذارد و بهترین شادی و آرامش یا بدترین حالت درونی را برای او فراهم می کند.

بهشت یا بهترین جایگاه هستی، رسیدن به شادی و آرامش روان است که بازتاب اندیشه و کردار نیک انسان است . دوزخ یا بدترین جای هستی، به چمار (:یعنی) رنج  (:عذاب) وجدان و افسردگی روان، پی آمد کژاندیشی است که در دو جهان مادی و مینوی ( تنی و روانی ) به سوی  مرتو باز خواهد گشت.

بر گرفته از نسک آیین اختیار
نگارش: کورش نیکنام
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Feb, 21:14


🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥 pinned «☆ ولنتاین ☆ سالها دل طلب جام جم از ما می‌کرد وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد چند سالی است که ۲۵ بهمن (۱۴ فوریه) روز ولنتاین و خرید گل و عروسک ، شکلات و … در کشورمان برای عشاق  باب شده است . اکثر جوان ها بدون اطلاع از اینکه اصلا این ولنتاین خوردنی یا…»

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Feb, 23:54


روزشمار نیاکان

ارش وندا پیشکش میدارد

" حکم مجلس به پایان سلطنت قاجار و آغاز شاهنشاهی پهلوی  "

تهیه و پخش از رادیو تلگرامی زرتشتیان ایران

@zntv1

#اختصاصی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Feb, 20:47


🎞حافظ


"عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت ..."


🎖انوش حسنوند پویا


@zntv1

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Feb, 20:47


🎞 زرتشتیان در روزگار پهلوی

🎙آرش وندا پیشکش میدارد


📡تهیه و پخش از رادیو zntv

@zntv1

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Feb, 20:46


☆ دوگانه پرستی ☆

دوگانه پرستی یکی از تهمت های ناآگاهان و نابخردان است که گاهی به پیروان زرتشت نسبت می دهند. وشاید باور بیگانگان بدخواه بوده که با فرهنگ و اندیشه ایرانی دشمنی دارند.

زرتشت باور دارد که «دو گوهر همزاد ولی ناهمگون» جهان هستی را پدید آورده اند و پس از آن نیز  همچنان در روند زندگی  و فرآیند هستی جریان دارند. مانند «مثبت و منفی»، «کنش و واکنش»، «کشش و رانش» و مانند اینها، او هیچکدام از این گوهرها را بد نمی داند بلکه آن دو گوهر و دو فروزه را نیاز زندگی مادی مرتوگان (:مردم) می داند تا شب و روز به ریخت (:شکل) درآید، سیاهی و سپیدی پایدار باشد، گرما و سرما پدید آید و روشنایی از پس تاریکی گسترده شود، گردش روزگار، پویش وجنبش در کهکشان ادامه داشته باشد.
در پی بینش زرتشت که «دوگانگی درجهان مادی» را یادآوری می کند، آموزگار ایرانی اشاره می کند که این دو گوهر همزاد وناهمگون، هرگاه در نهاد و اندیشه مَرتو (انسان) پدیدار شود. کسی که از دانش و خرد بهره داشته باشد، از همازوری و پیوستگی این دو گوهر، «سپنتامینو» به چم(:معنی) منش نیک و سازنده تراوش خواهد شد و آنکه که از خرد و دانایی بهره نگیرد و تنها از احساس ناپاک بهره مند باشد، پیوستگی این دو گوهر در وجودش «انگره مینو» را پدیدار خواهد کرد.

انگره مینو (:اندیشه ویرانگر)، همان که از مرتوی کژاندیش بروز می کند در گویش پارسی به "اهریمن" تبدیل شده است. کسانی که از این فلسفه در بینش زرتشت آگاهی نداشتند، «اهریمن» را در برابر"اهورامزدا" (:آگاهی ودانایی بیکران هستی مند) قرار داده و چنین پنداشتند که ایرانیان باستان به دو خدا باور داشته اند، خدای بدی و خدای نیکی؛ ولی هیچگاه چنین نبوده است. "اهریمن" چیزی و پدیده ای نیست که از آغاز آفریده شده خداوند باشد بلکه سرشتِ مرتوگان (:بشر) کژاندیش آن را پدید آورده است بنابراین اهریمن در برابر سپنتامینو است و نه در برابر اهورامزدا !

مزدیسنان تنها یک خدا را ستایش کرده و خواهند کرد که «اهورامزدا» نامیده می شود، فروزه (:صفتی) برای پروردگار یگانه (خداوند جان و آفریننده خرد)
برگرفته از تارنمای کورش نیکنام www.kniknam.com
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Feb, 20:46


ای هستی بخش یکتا ،
پرسشی از تو دارم ؛ خواستارم حقیقت را بر من آشکار سازی.


از آیین الهام بخش خود که برای مردم جهان بهترین بخشش است مرا آگاه ساز.
آیینی که با راستی همگام بوده و به پیشرفت جهان هستی کمک می کند.
پروردگارا ، آرمئیتی را در قلبمان روشن ساز تا در پرتو آن کارهای ما به سوی راستی گرایش پیدا کند.
ای مزدا ،
ما را هدایت فرما تا خواسته و آرزوی نهایی ما رسیدن به تو باشد. 



گات ها / هات 44 بند 10

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Feb, 20:46


جشن نوزوتی:


به جشن پایانی دوره آموزش‌های دینی واجرای آیین های سنتی گفته می شود.نوزود از دو قسمت نو به معنی جدید و تازه و زوت تشکیل می‌شود. زوت نام موبدی است که مراسم دینی و یزشن خوانی را فراگرفته است و در آینده انجام خواهد داد. 

درجشن نوزودی موبد جوان لباس سپید می پوشد ودر آغاز بامداد همراه با استاد و راهنمای خویش در بخش یزشن خوانی آتشکده حضور می یابد . بخش های یسنا را می سراید و با همراهی دیگر موبدان که همگی لباس ویژه سپید بر تن دارند سه بار به گرد روشنایی وفروغ می چرخند و با تشویق باشندگان نوزوت به مردم معرفی می گردد.
هیربَد به کسی گفته می شود که آموزش‌های دینی و فلسفه زرتشت را فراگرفته و به پایان رسانده و شایستگی دارد تا دین و اندیشه‌های زرتشت را به دیگران آموزش دهد

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Feb, 20:46


یشت‌ها:


بخشی از اوستا، یشتهاست  که نام آن از ریشهءyaz و هم ریشه با نام یسناست و به معنی «ستایش» است.

یشتهای کهن به شکلی که اکنون در دست ماست در سدهء 8 یا 9 پیش از میلاد ، یعنی حدود یک سده پس از سرایش گاهان نوشته و پردازش شده است. یشتها سرودهایی در ستایش گروهی از ایزدان زرتشتی است مانند مهر و بهرام و ناهید و تشتر یا تیر، که در گروه خدایان پیش زرتشتی قرار داشته اند و پس از پیامبری اشوزرتشت از جایگاه خدایی به زیر آمده و در مرتبه ای پایین تر از مزدا اهورا و امشاسپندان، مورد ستایش قرار گرفته اند.

 یشت ها در 21 بخش جداگانه قرار گرفته و همهء بیست و یک یشت از نظر دیرینگی با هم یکسان نیستند. هر یک از یشت های بیست و یک گانه، به نام یکی از ایزدان و یا گاه امشاسپندان و حتی خود اورمزد، نامزد شده و در یشت ویژهء خود با شیوه ای ویژه و آهنگین ستایش شده و ویژگی های هر ایزد یا امشاسپند در یشت خود شناسانده شده است. البته گاه در یک یشت ویژهء یک ایزد، از چند ایزد دیگر که همکار اویند نیز نام برده شده  است.

از میان یشتها ،« ناهید و تشتر و مهر و فروردین و اَرد و زامیاد» یشتهای بزرگ نامیده شده اند و یرخی دیگر مانند «هوم و سروش» از نظر سبک و نوشته های خود، ویژگی های یشتهای بزرگ را دارند. «درواسپ و بهرام و وایو و دین یشت» در مواردی، ویژگی های یشت های بزرگ را دارند اما از نظر ظاهر و گاهی نوشته های خود، دارای کاستی هایی هستند. شاید این یشت ها بازسازی شدهء پاره های یشت های اصلی همراه با افزودنی هایی از نوشته های دیگر باشند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Feb, 20:28


🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥 pinned «https://amordadnews.com/233804/»

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Feb, 20:28


https://amordadnews.com/233804/

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Feb, 15:58


آرزوی من ای مزدا برخورداری از نیروی معنوی خشترای تو است.

ولی خواست من برای برخورداری کسان و پیروانم از بخشایش های تو ای هستی بخش یکتا بسیار زیادتر است.
پروردگارا چقدر آرزو دارم در پرتو راستی و پاکی خود را به جانبازان وفادار و هواخواهان راه حق اشکار سازی تا با یاری اندیشه ی پاک در پیشبرد کارهای نیک کوشا باشند. 
گات ها / هات 48 بند 8

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Feb, 11:39


#مانتره_سپند_ایزد


بیست و نهمین روز ماه، مانتره‌سپند دو بخش دارد؛ نخست مانتره یا مَنتره به چم سخن اندیشه برانگیز و دوم سپند یعنی مقدس.
در اوستا «مانترَسپِنتَ»، فارسی میانه «اَمَهرَسپنت» و فارسی امروز «ماراسپند» و «مانترسپند» آمده است.
وی ایزد و نگاهبان آب است. ایزد ماراسپند نگهبان گاه و روز و خرد و گوش‌ها و چشم‌هاست.
مانتره‌سپند به چم گفتار نیک، پاک و سپندینه و سخن فزونی بخش است.

اشوزرتشت اسپنتمان در سرودهای خود گات ها را مانتره که همان سخن اندیشه‌ برانگیز است نامید.
مانتره در سراسر اوستا ستوده شده است.
مانترسپند ایزد درمانگری ست و به چم آرام بخش روان‌ها هم آماده است و شفا می‌بخشد قلب‌های خسته انسان در رنج را.

«مانتره» یکی از واژه‌های بنیادین گاهان ست.
این کلمه از ریشه ی من به چم اندیشیدن و در کل به چم وسیله ی اندیشه کردن و یا موجب اندیشه برانگیزی آمده است.
اما روان‌ترین ترجمه کلام اندیشه برانگیز است.
اشوزرتشت در گات‌ها، سرودهای خود (گاهان) را مانتره می‌نامد.
هم چنین در اوستا، او ِستاهای «اَشِم وُهو» و «یَـتااَهو = اَهونَ‌وَر» به نام مانتره شناخته می‌شوند.
سراینده ی مانتره نیز «مانترن» نامیده می‌شود.

# ویژگی‌های_مانتره


۱- درمان بخشی :
در گاهان در هات ۴۴ بند ۱۶،
از درمان بخشی و به عبارتی همان جنبه روان شناسی مانتره اشاره شده است.

۲- الهام گونه بودن :
اشوزرتشت فردی است که با الهام از جهان ِ پیرامون خویش (چه درون و چه محیط) به بزرگی رسید، وی مانتره را هم نوعی الهام (چه درونی و چه از محیط) می‌داند.

۳- موسیقیایی بودن :
یکی از شروط مانتره بودن ِ یک سخن، موسیقایی بودن آن است.

۴- توانایی اهورایی مانتره :
در گاهان برای تاثیر کلام مانتره بر اقشار مردم و سعادت آن ها بسیار گفته شده است.

از آن چه که در متون اصلی دین ِ ما گات ها و قسمت‌های اصلی اوستا بر می‌آید، مانتره جزیی از نوای خداوندی است که به مانند «فرَوَهَر» در وجود هر انساتی قرار داده شده است و در اصل توانایی اندیشه برانگیزی است و از آن جایی که خداوند «مبدا خرد» است، پس مانتره هم توانایی اندیشمندی و اندیشه برانگیزی است، که یک انسان از آن بهره‌مند می‌شود.
و نیز مانتره کلامی است از همین نوع که از مانتره ِ وجودی انسان به صدا در می‌آید و به مانتره وجودی انسان دیگری می‌رسد و آن را بر می‌انگیزد.
چه نیکو و زیباست در این روز خواندن گات ها.
پیدایی و روایی دین نیک اندر جهان به دست مانترسپند است و می‌توان نیکی دین را به وسیله مانترسپند از آن خویش کرد.
گویند هر کس در این روز زاده شود دلیر باشد.

سروده‌ ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌‌ی نسک (کتاب) بندهش :

ای دلارام روز مار‌اسپند،
دست بی‌جام لعل مِی، مپسند.
خرمی در جهانِ خرم بین،
شادمانی كن و به ناز بخند.

اندرزنامه‌ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

جامه افزای و دوز و پوش و زن به زنی کن،
که فرزند تیز ویر ( باهوش) و نیک زاید.

اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

زن تازه در (ماراسفند) گیر،
که فرزند نیک آید و تیز ویر.


گل کرکم نماد مانتره سپند ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Feb, 21:09


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Feb, 21:06


🎞سمک عیار "بازخوانی نوشتارهای ادبی پارسی"


فصل دوم_بخش ۴۳_"عیاران ماچین"


🎖برنامه ایی از رادیو zntv1

⚠️کاری از ارس دادار


📬به ما بپیوندید

@zntv

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Feb, 21:03


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Feb, 20:59


چگونگي نماز-زنده ياد موبد رستم شهزادي
#موبدشهزادی
برگرفته از تارنماي www.kniknam.com
🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزديسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Feb, 20:55


جشن های ایرانی را پاس بداریم!
#جشن #سپندارمذگان
روز سپندارمزد از ماه اسفند، پنجمین روز از ماه اسفند در گاهشمار مزدیسنی و کهن ایران باستان، که برابر با ۲۹ بهمن در تقویم کنونی خورشیدی است، خجسته باد 💐
ترانه سرا و خواننده : دکتر #خداداد_کاویانی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Feb, 20:54


☆پیام زرتشت☆



اشوزرتشت در رسانیدن پیام اَشا که در راستای پیوستن به هنجار درست زندگی به مردم است، نیاز به هیچ معجزه‌ای نداشته است او نه تنها با کارهای ناشدنی وشگفت انگیز، بلکه با زبان خرد و منطق با مردم سخن گفته است. اشوزرتشت، پیام اهورامزدا را به شیوایی و رسایی در دفتری به نام گات ها، سرودهای خویش آورده است.

گات‌ها، که نخستین سرودهای چکامه گونه و شعری جهان را دارد از روش درست زیستن و رستگار شدن سخن می‌گوید. گات‌ها، اندیشه‌پرور و خردگرا است و برای همه انسان‌ها در هر زمان و مکان ساده‌ترین و بهترین الگوی رفتاری را به گونه منطقی و به دور از هرگونه پندارهای خرافی و نادرست، بیان کرده است.

گات‌ها به چِمار(معنی) سرودهای پاک وسپند است. این نام را پیروانی دریافته اند که پیام اشوزرتشت را به کار بسته‌اند، آنان در پرتو ایمان و درک خویش، چنین نگرشی داشته اند، پیام گات‌ها در بیان اشوزرتشت، مانتره نام‌دارد که چمار آن سخن اندیشه برانگیز است.

از دیدگاه گات‌ها، شایسته است تا زندگی مادی انسان با طبیعت، سازگار و هماهنگ باشد. در بینش مینوی و رازورگونه(عرفانی) که در این دفتر آمده است، انسان باید با یاری وهومن، دریچه دل خود را به سوی راز هستی بگشاید تا روشنی وفروغ اهورایی نمایان گردد.

سخن گات‌ها تنها برای دانایان است زیرا نادان و جاهل، برپایه احساسات تند و بی‌منطق خویش گزینش کرده و رفتار می‌کند. بیگمان اینان گوش شنوایی برای پیام اهورایی نخواهند داشت.

هنگامی که دانا اندیشه راستی را در پرتو خرد فرا گرفته وگزینش می کند، خویشکاری دارد تا دانش و بینش خود را به دیگران، به ویژه افراد ناآگاه برساند، تا پندار بافی و خرافات از هازمان انسانی رخت بربندد.

برگرفته از نسک آیین اختیار
نگارش، کورش نیکنام

🔥🔥🔥🔥🔥🔥

گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Feb, 20:54


‍ ‍ جشن اسفندگان و روز عشاق ایرانی خجسته باد


#زرتشتيان به عنوان تنها پاسداران جشن ها و سنت های کهن ایرانشهر، جشن بزرگداشت مقام بانوان را همزمان با جشن #اسفندگان، در پنجمین روز ماه اسفند ماه در تقویم زرتشتی که برابر با ۲۹ بهمن در تقویم خورشیدی است را گرامي میدارند
کمتر کسی است كه بداند در #ايران باستان، نه چون روميان از سه قرن پس از ميلاد، بلكه از بيست قرن پيش از ميلاد، روزي موسوم به روز عشق پاک، وجود داشته است.
جالب است بدانيد كه #جشن #سپندارمذگان در تقويم خورشیدی  دقيقا مصادف با ۲۹ بهمن، يعني تنها ۴ روز پس از #والنتاين فرنگي است!
اين روز "سپندارمذگان" يا "اسفندارمذگان" نام داشته است.
#سپندارمذ لقب ملي زمين يعني گستراننده، مقدس و فروتن است.
زمين نماد عشق است چون با فروتني، تواضع و گذشت به همه موجودات جهان عشق مي ورزد. زشت و زيبا را به يك چشم مي نگرد و همه را چون مادري در دامان پر مهر خود پرورش مي دهد. به همين دليل در فرهنگ باستان، اسپندارمذگان را بعنوان نماد عشق پاک مي پنداشتند...
۲۹ بهمن ماه جشن سپندار مذگان
روز عشق پاک و دوستی بر همگان، بویژه بانوان و بخصوص مادران ایران زمین خجسته باد

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Feb, 12:29


#اشتاد_ایزد



اشتاد یا ایزدبانو اشتاد، در اساتیر ایران نام یک ایزدبانو است که ایزد پایدار روز بیست‌ و‌ششم هر ماه در گاهشمار زرتشتی نامیده می‌شود. اشتاد به چم «راستی و درستی» است. این ایزد راهنمای مینویان و جهانیان است.
در آیین مزدیسنا بر این باور است که خداوند، زمین را در اشتاد روز آفرید. بنا به این بازگفت برخی اشتاد روز را، روزی خجسته دانسته‌اند.

واژه‌ی اشتاد از بنیان و نهان ارشتاد یا ارشتات بوده که در گذر زمان به اشتاد تبدیل شده‌ است. ارشتات به چَم راستی و درستی است و در یسنا ۱۶ و هم چنین در دو سی روزه‌ی کوچک و بزرگ، در ردیف سی فرشته‌ در پیوند با روزهای ماه به شمار آمده‌ است.

اشتاد هم چنین رهنمای مینویان و جهانیان شمرده شده و با دو ایزد دیگر، یعنی زامیاد (ایزد زمین) و رشن در پیوند ویژه‌ و نزدیک دارد و ایزد اشتاد همکار و یاور امشاسپند «امرداد» بوده و در اوستا به چم «کار و دادخواهی» هم آمده است.

زرتشت بهرام پژدو می‌سراید : «روانت باد ویژه جان و دل شاد / نگهدارت سروش و رشن و اشتاد.

چهار روز در نزد زرتشتیان ارج بسیار ویژه‌ای دارد : مهر، آذر، ورهرام و اشتاد و برای هر یک از آن ها زیارتگاهی ساخته شده است. یکی از نیایش گاه‌های زرتشتیان کرمان، «شاه اشتاد ایزد» نام دارد.
این زیارتگاه که در محله گَبر آباد در شمال شرقی شهر کرمان جای دارد، به این ایزد ویژه شده است. زرتشتیان روز اشتاد ایزد هر ماه در پیرانگاه ستی‌پیر در نزدیکی روستای زرتشتی‌نشین مریم‌آباد یزد به نیایش همگانی می‌پردازند.

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

اسب، گاو و ستور به گشتن، هل تا به درستی آیی (بازگردی).

اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

در (اشتاد) روز، اسب و گاو ستور/به گشتن افکنی مایه گیرند و زور

در بندهش پیرامون این ایزدان آمده است :
آن سه فره بر چینوت برایستند. آن جا که رشن، روان را آمار کند و اشتاد و زامیاد، روان را بر ترازو بگذارند.

 در شاهنامه آمده است :

«همه ساله ز اشتاد و از آسمان/ تن و جانت با شادی و کامتان».


مسعود سعد سلمان گوید :

«اشتاد روز و تازه ز گل بوستان/ای دوست می ستان ز کف دوستان».

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

اشتاد‌روز و تازه ز گل، بوستان
ای دوست می ستان ز كف دوستان

در بوستان نشین و می ‌لعل نوش
زیرا كه سبز گشت همه بوستان

 پور ریحان بیرونی در آثارالباقیه می‌نویسد :

«در این روز خداوند زمین را بیافرید». سفر کردن و خون گرفتن در این روز نیکوست.



گل لاله نماد روز اشتاد ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Feb, 11:59


🌸 ۲۰ بهمن زادروز فرزند شرافتمند رشت  اولین مترجم اوستا به زبان فارسی و اوستا شناس ، استاد عالیرتبه فرهنگ ایران باستان در دانشگاه تهران ، ایران شناس نامدارسده پیشین زنده یاد دکتر ابراهیم پورداود گرامی باد🌸

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Feb, 20:49


چند بند از گاتهای اشو زرتشت به خود زبان گاتایی و با آوایی دلنشین و آرامشبخش.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Feb, 20:49


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Feb, 20:49


اشا در بینش زرتشت چه جایگاهی دارد؟

پاسخ
روان شاد موبد دکتر کورش نیکنام

یکی از واژگان کلیدی، سپند و برجسته در پیام زرتشت واژه اشاست.
این واژه در اوستا به گونه "اَشَه" نیز آمده که در جهان مادی به چمار((معنی) قانون(داد)، هنجار و پیراستگی و آراستگی(نظم)، وسامان درست می باشد.

هماهنگ با این واژه در گویش وزبان پارسی یک واژه ویژه را نمی توان یادآوری  وجایگزین کرد.
پژوهشگران گاهی به واژه راستی، درستی، پاکی و هنجارمندی اشاره می کنند که همه اینها می تواند درست باشد.
اشوزرتشت که بسیار ازین واژه در پیام خود " گات ها" به آن پرداخته است این ویژگی را به اهورامزدا(دانایی وآگاهی هستی مند) وابسته می داند و بیان می کند که تمام هستی از آغاز تا انجام برپایه اشا پدیدار شده و همچنان دنبال خواهد شد.

امروزه با کمک دانش دریافته ایم که از کوچکترین ذره ها با نیروی سازگار(مثبت= پُروتون) و ناسازگار(منفی =الکترون) ماده، پدیدار شده و هرگاه نیاز باشد مانند کارکرد خورشید می تواند به انرژی های گرما و روشنایی نیز برسد.

اشا یا هنجار درستی که در هستی روان(جاری) است هیچگاه به بی هنجاری نخواهد رسید چون هستی با بی هنجاری متلاشی خواهد شد.
آنچه از پدیدار شدن اشا دریافته ایم همکاری و تلاش دو نیروی همگون و ناهمگون(متضاد) است که از آغاز هستی همزاد بوده اند همچنان هستی را دنبال می کنند. مانند کشش ورانش-- تز وآنتی تز-- کنش  و واکنش-- نیروی پذیرش و رانش(جذب ودفع) همه دست به دست هم داده تا هستی وآنچه درآن می بینیم، پایدار بماند.

در این راستا آنگاه که مرتوگان(بشر) با خرد خویش بر زمین پای گذاشته است، با هوشمندی ودانشی که پیوسته فراخواهد گرفت.به سازندگی، نوشدن وسازندگی خواهد رسید.
چنانکه مرتوگان از غارنشینی به پیشرفت کنونی در جهان دست یافته است.

در بینش زرتشت، مرتوگان هنگامی در جهان شایستگی دارند که در پرتو اشا گام بردارند وگرنه از خرد خویش بهره نگرفته و نادانی را پیشه کرده اند.

سعدی برای دست یافتن مرتوها(مردم) به "هنجار اشا" چه گویا و زیبا بیان کرده است:
ابر وباد و مَه وخورشید فلک درکارند/(پیروی از اشا)
تا تو (مَرتو= انسان) نانی به کف آری و به غفلت نخوری/
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار/
شرط انصاف نباشد که فرمان نبری.
این حکیم ایرانی نیز سرپیچی از هنجار‌راستی را شایستگی مرتوها نمی داند!

سرود ارزشمند وکوتاهی در هات ۲۷ یسنا که پیش درآمد گاتای زرتشت است آمده که "اِشِم وُهو" نام دارد. این سرود که در سرایش اوستا بارها بر زبان می آید، جان مایه بینش اشوزرتشت برای پیوستن به هنجار اشا می باشد.
در برگردان سرود:
آمده که اشا بهترین است.
"وََهیشتِم اَستی"(وَه= به) وَهیشتم= بهترین)
گونه ای اشا که می تواند در جان و روان مرتوگان پدیدار و پویا گردد که(اَشاوَهیشتا= اَردیبهشت)نه تنها او را هویت راستی و درستی وپاکی ببخشد بلکه ویژگی هایی که درگذر گاهداد(تاریخ) مرتوگان به سود خود و دیگران گزینش کرده برسد.
به ویژه فروتنی-- پارسایی-- از خود گذشتگی-- پیمانداری-- نوگرایی-- سازندگی-- دهشمندی و خدمتگزاری به دیگران تا خود و همگی به خوشبختی دست یابند.

چون به دنبال برگردان این سرود می خوانیم که گزینش اشاوهیشتا مرتوگان را به" اوشتا" خواهد رساند
اوشتا به چمار روشن روانی، خوشبختی، آسایش وآرامش است.

برای پیوستن به اشا؛
به نمونه ای گویا اشاره می کنیم.
چنانکه گمان کنیم که همه ذرات هستی نوازنده گونه ای ساز موسیقی باشند و با هنجار اشا که در ساختار خویش دارند. همچون ابر وباد ومَه و خورشید فلک هم در هستی سازهای گوناگون و همه دلنواز را می نوازند. که کوک شده "گئوش اوران" (روان هستی) می باشد.
دگر گونی(تفاوت) مرتو در این است که با خرد خود می تواند ساز خویش را چنانچه مایل باشد، با ساز هستی هماهنگ می کند و بیگمان پروانه دارد تا کوک ساز خود را دلخراش وآزار دهنده نیز جابجا کند.

اشوزرتشت در بند نهم ازهات سی از یسنا(گات ها) می فرماید:

ای مزدا(دانش وآگاهی) خواستاریم
تا ما نیز از رهروان راه اشا باشیم‌.

از کسانی که زندگی را تازه می‌کنند جهان را نُو می سازند.
وپیوسته با "اشا" هماهنگ گردیم.

گفتنی است در سرود کوتاه "هَمازوربیم" که در بخشی از نیایش روزانه جای گرفته نیز چنین آمده است:

همازوربیم(هم پیوند و پیماندار باشیم)
همازور هَما اشو بیم( در پرتو اشا وهنجارگرایی با هم هماهنگ باشیم)
هم کرفه کرفه کاران بیم
دور از وناه و وناه کاران بیم...
با ثواب کاران همراه گردیم و از گناهکاران دوری گزینیم...
"اشو"نامی برگرفته از اشا بوده و به کسانی داده می شود که پیرو راه اشا باشند. راستی ونیکی در اندیشه، خوبی و اثربخشی در گفتار، درستی وسازندگی در کردار داشته باشند.
اشوزرتشت به همین روی با این ویژگی آراسته شده است.
رهروان اشاره همگی بر "اَشَوَن" نام آورند.

🔥🔥🔥🔥🔥

گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Feb, 20:49


چرا زرتشت را پیام آور می دانیم

#موبد_نیکنام 
چنانچه بخواهیم با همان شَوه(:دلیل) که برای پیامبرانِ ابراهیمی یادآوری می کنند. معجزه های گوناگون وکارهای شگفت انگیز را به آنان نسبت داده اند تا پیامبری هریک‌ را به پیروانش ثابت کنند؛ زرتشت اینگونه داستان ها را پُشت سر نگذاشته است.
 رویدادهای شگفت آوری مانند شکافتن دریا، مارشدن چوبدستی، دونیم کردن کره ماه، گذر از آتش و مانند آنها برای زرتشت روی نداده تا گواهینامه پیامبری بگیرد ونشان پیامبری بر پیشانی داشته باشد.
یا اگر پیامبر را کسی بدانیم که پیام ویژه ای را از جانب فرشته وملائکِ برگزیده که نمایندگان خدای آسمانی بوده اند، دریافت کرده، آنگاه  بدون کم وکاست پیام و دستورهای آسمانی را به گوش مَرتوگان(:بشر) رسانده باشد، بازهم چنین رویدادی برای زرتشت پیش نیامده است.
اهورامزدا که خداوندِ بینشِ زرتشت بوده یک فروزه است. یک ویژگی که سرآغاز و سرانجام هستی بوده وخواهد بود که به چمار(:معنی) «دانایی وآگاهی بیکران هستی مند» است. این دانش، از آغاز تا پایان در سراسر هستی پایدار بوده،  به هرهنگام و در هرجایگاه(:زمان ومکان) پاسخگو خواهد شد.
اشوزرتشت را نمی توان و نباید با فرستادگان و پیامبران دیگری که درگروه ادیان سامی از آنان یاد شده به سنجش(:مقایسه) گذاشت. زرتشت خود را درسخنانش که «سرودهای گات ها» است، یک«سُوشیانت» ویک «مانترَن» می داند.
سوشیانت به چم کسی است که به دیگران سود می رساند وسفارش می کند تا به رهایی برسند؛ رهایی از بیداد وستم، رهایی از پندارهای نادرست و خُرافات، رهایی از تنبلی وکاهلی و پیوستن به راه شکوهمند اشویی و راستی که در آن راستی و خردمندی استوار و کارگشا باشد.
مانترن نیز به چم آموزگاری است که سخن او اندیشه برانگیز باشد تا مرتوگان را در پرتو آزادی به اندیشه کردن، خردپروری وخردورزی فراخواند.

بدین روی، زرتشت با درون نگری و دل آگاهی، به بسیاری از رازهای هستی پی برده که برای بهزیستی، بهروزی و رستگاری مرتوگان مفید و کارساز بوده و در هر روزگاری می تواند ارزش داشته باشد. آنگاه چنین پیامی را به دیگران نیز سفارش کرده تا چنانچه در پی بهروزی و رستگاری باشند، در پرتو آیین راستی وبرپایه خرد، آزادی گزینش داشته باشند و راه زندگی خویش را به دلخواه برگزینند.

🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد کورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Feb, 20:47


سرودِى فوق العاده زیبا و شنیدنی از کشور تاجیکستان معروف به "آتش زرتشت"

از خون سیاوشیم، هم خون سیاوشیم، هر جامه نمی پوشیم، ما آتش زرتشتیم، ناکشته نمی کشتیم، یک طایفه از توسیم، همشهری فردوسی، همشهرى اقباليم! هم وارث قاموسیم، هم وارث ناموسیم
🇹🇯🇮🇷🫂❤️🎉
#iran🇮🇷
#tajikistan🇹🇯
#ایران_بزرگ_فرهنگی
#اتحادیه_کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
#ایران
#تاجیکستان

#فراهان_موزیک #ЭмомалӣРаҳмон #ЭмомалиРахмон #EmomaliRahmon #Тоҷикистон #Таджикистан #Tajikistan

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Feb, 20:47


جشن سپاسگزاری انبه هرساله اواسط تیر ماه در شرق استان هرمزگان شهر میناب برگزار میشه امسال هنوز برنامه مشخص نیست
انبه برای اولین بار توسط تجار و بازرگانان ایرانی از هند وارد جنوب ایران شد و حداقل قدمتی 500 ساله داره و همچنان درختهایی با قدمت بالای صد سال در شهر میناب پیدا میشه که همچنان مثمر هستند. هرمزگان و مخصوصا شهرستان هایی مثل میناب و یا رودان به دلیل داشتن آب و هوای گرمسیری مناسب پرورش انبه هستند و با توجه به قدمت کشت در طول زمان یک سری ارقم بومی شده اند. از جمله ارقام معروفی که میشه اسم برد، رقم های آلمهتری، هلیلی، کلک سرخ، و … است. انبه های محلی غالبا نسبت به رقم های تجاری خارجی کوچکتر هستن و فرم دایره ای تری دارن، و به لحاظ طعم و مزه بعضی از ارقامشون زمان رسیدن ملس هستن و بعضی دیگشون شیرین هستند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Feb, 10:13


#ارد_ایزد



ایزدی ست که همه ی خوشی‌ها و آسایش‌ها به او ویژه شده است و گویند اگر به خانواده‌ای «ارت» به گونه دختری زیبا رو کند، داده و خواسته و گشایش و گسترش به آن خانه و خانواده روی می‌آورد. آموزش‌های اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به دست آوردن خواسته سفارش می‌کند.
هر زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش می‌پردازد.
خواندن سرود «اشم وهو»؛ به بهدینان می‌آموزد که : «خوش بختی از آن کسی ست که در پی خوش بختی دیگران باشد».
ایزد ارد كه در اوستا به گونه‌ی «‌اشا ونگهوئی» آمده است، بیست و پنجمین روز هر ماه است. در یشت ها «ارد ایزد»، خواهر امشاسپندان خوانده شده است. یکی از یشت های اوستا به نام او «ارت‌یشت» است. ایزد ارد یا «ارت»، در اوستا «اشی ونگوهی»، و به چم توانگری، خواسته و دارایی است و به چم «خوب و نیک» نیز آمده است.
در اوستا یشت هفدهم، به‌نام این ایزد است. نگهبانی از ثروت و دارایی بر دوش این ایزد است. آموزش‌های اشوزرتشت آرامش درونی را همراه با توانگری و به‌دست آوردن خواسته سفارش می‌کند. زرتشتی برای به دست آوردن خواسته از راه درست و راست، به کار و کوشش می‌پردازد. این یشت ۶۲ بند دارد.
‍ در اوستا اَشی وَنگوهی به چم توانگری، خواسته و دارایی است و در پهلوی اَرت آمده، کلمه ونگهو صفت است به چم نیک وخوب. ترکیب این کلمه‌ به چم اشی نیک است و آن در پهلوی به گونه‌ی اَرشَش وَنگ و اَشَش وَنگ و اَرشوش وَنگ و بیشتر اَشیش وَنگ آمده است که همگی به چم اَشی نیک است. ارت یا ارد نیز پهلوی است که در فارسی باقی مانده. در لغت‌نامه ها اَرد و آراد و آرد هر سه یاد شده است. در گات‌ها و دیگر بخش‌های اوستا، ارت (اشی) گاه اسم مجرد است به چم توانگری و بخشایش و برکت و نعمت و مزد و بهره و گاهی اسم خاص ایزدی که نگهبان مال و خواسته و دارایی است. اسم این ایزد در گات‌ها یاد شده است. وی مانند سپندارمذ، آناهید و چیستا (فرشته ی دانش) مونث شناخته شده. در جهان مادّی مال و جلال و خوشی دین داران از پرتو وجود اوست و در جهان مینوی و روز واپسین ، پاداش کارهای نیک و سزای کردارهای زشت به یاری او انجام شود. برخی نیز او را اشیش ونگ می‌نامند، او بِه فَر و شکوه خانه می‌افزاید.
زیرا هرکه به دیگران چیزی بدهد همان چیز افزوده و بزرگ تر شده به خانه ٔ وی بازگردد (چنان که در یسنای ۴۳ بند ۱۲)
زرتشتیان در این روز جامه نو می‌پوشند، به سفر می‌روند و سالمندان را یاری می‌کنند.

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

ارد‌ روز است فرخ و میمون،
با همه لهو و خرمی مقرون.
ای دلارای یار گلگون‌رخ،
خیز و پیش‌آر باده‌ی گلگون.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

هرچیز نو بخر و اندر خانه بر.
 
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به بازار شو، روز (ارد) ای پسر،
نوانو بخر چیز و به خانه بر.



گل همیشه بهار نماد ارد ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Feb, 00:16


🎞نیایش عشق "برگردان پارسی گاتاها"


🎙بانو آناهیتا پیشکش میدارد


📡اختصاصی

📻به ما بپیوندید

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Feb, 00:11


مسئله ی دین هخامنشیان و وابستگی شدید به تعیین زمان زرتشت(شماره ۷)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#زرتشت_و_اوستا
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
اگر بخواهم درباره ی محذوفات و انحرافاتی بحث کنیم که تعیین کننده ی خصایص متفاوت دین هخامنشیان و آیین زردشتی گاهانی، و به طور کلی اوستایی اند، باید اساسا میزان ارزش و فایده ی این بحث را به درستی معلوم سازیم. مسئله ی محذوفات توانایی تحمل نقدی ابتدایی ناظر به کسب پاسخی معقول به این پرسش را ندارد که آیا از این معنی که در کتیبه های هخامنشی به نام زردشت آمده نه صفت (۱) و نه انگره مینیو، و جز آنها، می توان نتیجه گرفت که هخامنشیان زردشتی نبوده اند؟ پاسخ این پرسش قطعاً منفی است: مقایسه با کتیبه های ساسانیان زردشتی مؤید این پاسخ قطعی است. در واقع، پیش از هر چیز باید خصلت ویژه ی کتیبه های هخامنشی را در نظر گرفت که در وهله ی نخست آثاری در ستایش شهریاری شاهنشاهان پارس، اقدامات آنان و اقتدار و فضایل آنانند. از طرف دیگر، این کتیبه ها گاه بر صخره ای حک شده اند و گاه در جایی که به دشواری در دسترس دیدند - یعنی کتیبه ی بیستون - و گویی برای آن پدید آمده اند که یاد و خاطره ای هرچه فارغ تر از زمان کرانه مند و هرچه دورتر از زیستگاه جماعات انسانها و مسافران کنجکاو را منتقل سازند. موضوع واقعی - بلکه یگانه موضوع این متون - فرمانروایی و پادشاهی شاهنشاه است که خدای بزرگ ارزانی داشته، و زمان و مکان آنها خلاف قاعده است، به گونه ای که انگار بیشتر برای آن ساخته شده اند که در معرض دید ایزدان باشند تا در دیدرس انسانها. لذا ماهیت این کتیبه ها کاملا با ماهیت متون اوستا فرق دارد که روحانیون زردشتی، با اهدافی کاملا متفاوت و به منظور مناسک عبادی، آنها را سینه به سینه انتقال می دادند.(ص ۷۱ _ ۷۲)





مأخذ: گراردو. از زردشت تا مانی. ترجمه آرزو رسولی ( طالقانی)، تهران. نشر ماهی. ۱۳۸۸

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Feb, 00:10


*سخنان این روان شناس،
هماهنگ با سرود اَشِم وُهو در اوستا،
اشم. وُهو. وَهیشتم. اَستی.

*اشویی بهترین است.
پیروی از اندیشه نیک(افکار مثبت) کردار نیک(فعالیت مثبت)

*اوشتا اَستی، خوشبختی است.
خرسندی و شادمانی درونی (ارضای نیازها)

*در اندیشه دیگران نیز باشیم.
از سفارش اوستا:
اوشتا اَهمایی، یَهمایی. اوشتا کهمایی چیت.
خرسندی برای کسی است که در پی خوشبختی دیگران باشد.
🍁🍁🍁
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد كورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

06 Feb, 21:35


↩️ #جشن_بادبره / 16 بهمن

💠 بادبره که در روز باد از ماه بهمن اوستایی جای دارد، جشنی باستانی و کمتر شناخته‌شده به پاس باد ایزد است. دین زرتشتی ارج بسیاری بر همه‌ی مظاهر نیک طبیعت می‌گزارد و برای هر یک از آنها ایزدی ویژه قائل است.

💠 بر پایه‌ی متن زرتشتی «دبستان مازدیسنی»، چرایی برپایی #بادبره آن بوده است که به مدت 7 سال در ایران بادی نمی‌وزید تا آنکه در این روز، چوپانی نزد شهریار ایران رفت و خبر وزش باد را به او داد. این رویداد سبب برگزاری این جشن گردید تا جایی که به گفته‌ی ابوریحان بیرونی، ایرانیان همواره آن را با شادمانی و باده‌گساری جشن می‌گرفتند.

💠 در فرهنگ کهن ایرانی-زرتشتی، باد به‌ویژه از بهر دو ویژگی ستوده می‌شده است؛ یکی از بهر جابه‌جایی ابرها که موجب بارش باران در سراسر زمین می‌شود و دیگری از بهر پراکندن بوی خوش. امروزه نیز جایگاه باد به عنوان یکی از منابع پاکیزه‌ی تامین انرژی را می‌توان به دو مورد پیشین افزود‌.

💠 گفتنی‌ست بهره‌گیری از عطر و بوی خوش باید یکی از آیین‌هایی برگزاری این جشن بوده باشد. در اوستا نیز مردم به بهره‌گیری از گیاهان خوش‌بو سفارش شده اند.

#تیرداد_نیک‌اندیش

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

06 Feb, 20:56


#ویژگی_آتش_در_اندیشه_نیاکان

#موبد_نیکنام

آتش در نزد ایرانیان‌ باستان به این شَوَند،(:دلیل) وَرجاوند وسِپند بوده که این ویژگی ها را به زنان ومردان این سرزمین یادآوری کرده است.

١- همانند آتش؛ پاک، فروغمند، نماد گرما و روشنایی باشیم.

٢- همانگونه که اخگرها(:شعله‌های) آتش به سوی بالا، زبانه می کشند، ما نیایشگران روشنایی نیز، بایستی به سوی جایگاه مینویی، هویت نیک و به سوی پیشرفت و بالندگی حرکت کنیم.

٣- همانگونه که اخگرهای آتش، هرگز به سوی پایین گرایش ندارد، ما نیز کوشش‌ کنیم تا وابستگی به خواهش‌های پَستِ نفسانی نشویم و همیشه آرمانِ نیک مینوی را در گذر زندگی داشته باشیم.

۴- همانگونه که آتش، ناپاکی‌ها را پاک می کند و خودش آلوده نمی گردد، ما نیز با بدی ها مبارزه کنیم ولی خودمان به پلیدی ها آلوده نگردیم.

۵- همانگونه که از اخگر می توان آتشی برافروخت با روان واندیشه خودمان، روان‌ِ دیگران را نیز پاک و بی آلایش داریم.

۶- آتش با هرچه تماس بگیرد آنرا همانند خویش، نورانی و درخشان می کند. ما نیز بایستی پس از برخوردار شدن از فروغ دانش و بینش خردمندانه، دیگران را از نیز از فروغ نیکی و دانش بهره‌مند سازیم

۷- همانگونه که آتش، کوشا و پُر توان است و تا پایان فروزشِ خویش از کوشش باز نمی‌ایستد، ما نیز باید همانند آتش پیوسته کوشا بوده، آبادانی وسازندگی را فراموش نکنیم.

🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

06 Feb, 20:55


چرا رستم سهراب را کشت؟!

بخش پایانی چامه شاهکارِ (چرا رستم سهراب را کشت ) از جاوید نام # علیرضا شجاع پور،با آوایش ماندگارِ # هما ارژنگی، پیشکش به هر آنکس که مهر میهن در سینه دارد.

با سپاس فراوان از بانو # هایده وزیری که با مهر چامه و آوا را بهم پیوند زدند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

06 Feb, 20:55


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

06 Feb, 20:54


🎞 با هم بخوانیم " آشنایی با نسک "

📻 بُندهش

🎙 ارس دادار پیشکش


@zntv1


#باهم_بخوانیم

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

06 Feb, 20:52


*«زبان فارسی»*

*بخشی از مقالهٔ زنده یاد
استاد مجتبی مینُوی*

فکر ایرانی با فریدون و کاوه و ایرج و منوچهر و رستم و سهراب و سیاوش و اسفندیار، با فردوسی و سعدی و مولوی و حافظ، با فارابی و ابن سینا و بیرونی، با نظام‌الملک و غزالی و خیام، با بیهقی و کلیله و دمنه و ویس و رامین، با اسکندرنامه و حسین کرد و امیرارسلان و حاجی‌بابا، با هزاران چیز و هزاران کس از این قبیل آمیخته است. اگر ایرانی بدون این چیزها بزرگ شود ایرانی نیست. مایه اشتراک افراد ملّت ما با یکدیگر همین چیزهاست. تاریخ ما این است و ملّیت ما در این معنویان محصور است.

صبح تا شب کار می‌کنیم تا نانی به دست آوریم و بخوریم و سیر بشویم و در اطاق راحتی بنشینیم و شاهنامه و غزل حافظ و بوستان سعدی و سیاست‌نامه و قابوس‌نامه بخوانیم و از آن لذت ببریم و حس بکنیم که بیست میلیون نفر هم‌وطن داریم که آنها هم همین کار را می‌کنند و بنابراین تنها نیستیم. نیز حس بکنیم که در میان سایر اقوام جهان شهرتی اگر داریم به همین آثار ادبی و همین معنویات و ذوقیات است، خارجیان زبان ما را تحصیل می‌کنند از برای اینکه آثار خامهٔ شعرا و نویسندگان ما را بخوانند، سوئدی و نروژی و انگلیسی و امریکائی و فرانسوی و ایتالیائی و سویسی و روسی در باب ما کتاب می‌نویسند و کتابشان را در باب این محصولات فکری و ادبی ما می‌نویسند نه در باب سیاست جاری و اوضاع فعلی مملکت ما.

«مینوی بر گسترهٔ ادبیات فارسی»
به کوشش ماه‌منیر مینوی، انتشارات توس، ۱۳۸۱
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

06 Feb, 20:50


نامه‌ی تنسر، کتاب‌شناسی از فرانسوا دُبلوئا(شماره ۱)
#کتاب_مرجع
#منابع_تاریخ_ایران_باستان
#متون_پهلوی
#ساسانی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
این نامه رساله‌ای سیاسی از ایرانِ عصرِ ساسانی است که از طریقِ یک ترجمه‌ی عربی در عالمِ اسلام معروف شد. این ترجمه‌ی عربی احتمالاً به دستِ ابن‌مقفع صورت گرفته و اصلِ آن که مفقود به فارسیِ میانه‌ بوده است. نامه ظاهراً به قلمِ تنسر بوده، نامی که به احتمالِ بسیار قوی در نتیجه‌ی غلط‌خوانیِ خطِ پهلوی به جای توسَر قرائت شده است(۱)(حروف "ن" و "و" = 'u' در کتبی که به خطِ پهلوی است، عیناً هم‌شکل‌اند). تنسر موبدان موبدِ اردشیرِ اول، پادشاهِ ساسانی(بین سال‌های ۲۲۴_۲۴۰ م.)این نامه را به گشتاسپ؛ شاهِ طبرستان، نوشت و او را تشویق کرد که تسلیمِ اردشیر شود و، به وجهی عام‌تر، نظامِ سیاسیِ ساسانی را توجیه کرد. نقل‌قول‌های کوتاهی از این نامه را به‌وضوح می‌توان در کتاب‌های عربیِ مسعودی(۲)و بیرونی(۳)یافت. نقل‌قولِ سومی در کتابِ ابن‌فقیه هست که در انتسابِ آن خطایی رفته است.(۴)این است کلّ آن‌چه از متنِ عربیِ نامه‌ی تنسر باقی است. اما یک ترجمه‌ی کاملِ فارسی، گرچه سخت متکلف، از نامه‌ی تنسر را مؤلفِ سده‌ی هفتمی، ابن اسفندیار در تاریخِ طبرستانِ خود درج کرده است؛ در آن‌جا روایتِ عربیِ این نامه که اساسِ ترجمه‌ی ابن اسفندیار است صریحاً به ابن‌مقفع نسبت داده شده است. این انتساب به قرارِ معلوم درست است با این‌که نامه در هیچ یک از فهرست‌های قدیمِ آثارِ ابن‌مقفع ذکر نشده است.(۵)(ج ۱_ص ۳۹۶_۳۹۵)

یادداشت‌ها:
۱. قس: مری بویس، The Letter of Tansar (رم، ۱۹۶۸)، ص ۷.
۲. ابوالحسن علی مسعودی، کتاب التنبیه و الاشراف، به کوشش م. ی. دخویه(لیدن، ۱۸۹۳_۱۸۹۴)، صص ۹۹_۱۰۰، که《تنسر》را نقل می‌کند، ولی اضافه می‌کند که بعضی او را《دوسر Dwsr》می‌خوانند.
۳. ابوریحان بیرونی، کتاب فی تحقیق ما لِلهند(هند بیرونی)، به کوشش ا‌. ذاخو(لندن، ۱۸۸۷)، ص ۵۳، که در آن《کتاب توسَر》نقل شده است.
۴. برای این مطلب نک: دُبلوئا،《'چهار پادشاهیِ بزرگ' کفالایای مانوی》در Orbis Aethiopicus (آلپستات، ۱۹۹۲)، صص ۲۲۱_۲۳۰.
۵. متنِ فارسی نخست همراه با ترجمه‌ای به فرانسه توسطِ ژام دارمستتر در Journal Asiatique، دوره‌ی ۹، ج ۳(۱۸۹۴)، صص ۱۸۵_۲۵۰، ۵۰۲_۵۵۵ منتشر شد و سپس مجتبی مینوی(نامه‌ی تنسر، تهران، ۱۳۱۱)آن را از روی دستنویسِ بهتری به چاپ رساند. بارِ دیگر عباس اقبال آشتیانی نامه را در ویرایشی که از کلّ تاریخ ابن‌اسفندیار(تهران، ۱۳۲۱)انجام داد، در صص ۱۲_۴۱ همراه با ترجمه، مقدمه و یادداشت‌های ارزنده‌ای منتشر کرد؛ و بالاخره مری بویس آن را با عنوانِ The Letter of Tansar (رم، ۱۹۶۸)چاپ کرد؛ نیز نک: همو،《افسانه‌های هندی در نامه‌ی تنسر》؛ Asia Major؛ ۵ (۱۹۵۶)




📕 تاریخ ادبیات فارسی به قلم گروهی از ایران‌شناسان؛ به اهتمام بنیاد میراث ایرانی و مرکز مطالعات ایران‌شناسی دانشگاه کلمبیا؛ زیر نظر احسان یارشاطر؛ ویراسته‌ی یوهانس توماس پتر دو برن؛ ترجمه‌ی مجدالدین کیوانی، تهران: سخن، چاپ اول ۱۳۹۳

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

06 Feb, 20:50


مسئله ی دین هخامنشیان و وابستگی شدید به تعیین زمان زرتشت(شماره ۵)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#زرتشت_و_اوستا
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
بازگردیم بر سر هخامنشیان. وقتی کتیبه ی معروف خشیارشا را به ضد دیوان در تخت جمشید می خوانیم، با طرد پرستش خدایان دروغین یا ذوات دیوی مواجهیم یا، به تعبیر بهتر، جلوتر از مرحله ای هستیم که در ضمن آن آیین مزدایی با نخستین سازش ها و تلفیق ها در نظام روحانیت و شاید بتوان گفت نخستین پدیده های تلفيق عقاید آشنا گردید. اما معنی و حتی روح کتیبه ی این شاهنشاه بی گمان زردشتی است و طبیعتا «زردشتی» زمان خود او: در حقیقت، هیچ گاه نباید چشم انداز تاریخی خود را کنار بگذاریم. کتیبه ی خشیارشا به ضد دیوان را بدون پیشینه ی محکوم کردن دیوه ها در آیین زردشت نمی توان توضیح داد. تفاوت میان دیوه های گاهان و دیوه های کتیبه های تخت جمشید در این امر است که دسته ی اول خدایان کهن آیین چندخدایی و از این حیث مردود بودند و ناشی از توهم و جزو اوهام و تنها ثمره ی نادانی و سوءانتخاب انسان، حال آنکه دسته ی دوم ذوات دیوی یا خدایان دشمن و در واقع، در نهایت امر، خدایانی بودند به دیو بدل گشته. به عبارت دیگر، زردشت این خدایان را محکوم می کرد چون پیامبری یکتاپرست بود؛ خشیارشا پرستش برخی از خدایان را مردود شمرد - به دلایلی که نمی شناسیم اما احتمالا از نوع سیاسی اند - چون، به نظر او، این پرستش با پرستش خدای متعال دینی که دیگر نمی توانیم آن را توحیدی بخوانیم، سازگار نبود. این معنی را که خشایارشا یکتاپرست نبوده هم کتیبه های او گواه است هم روایت هرودوت. در کتیبه های او عبارت(۱) ، یعنی «اهوره مزدا... با خدایان»، آمده است که آن را در کتیبه های داریوش اول نیز می بینیم. زان سو، این عبارت و عبارات مشابه دیگر در کتیبه های فارسی باستان (۲) «با همه ی خدایان»؛(۳) «و خدایان دیگری که هستند» - به رغم کوششهای داهیانه ی چند دانشمند مشهور، بخصوص برای اثبات یکتاپرستی مفروض داریوش - به نظر من، به وضوح ثابت می کنند که آیین مزدایی هخامنشی دیگر چندخدایی بوده است: دقیقا دینی بوده است که در آن اهورا مزدا به عنوان بزرگتر خدایان»،(۴)، پرستش می شده نه به عنوان خدای یکتا. اما هرودوت می گوید خشیارشا - مانند دیگر پادشاهان هخامنشی - همراه با مغانش، برای آتنای ایليونا، برای تِتیس و نِيرِيدس قربانی هایی تقدیم می کرد.
در حقیقت، هر آنچه درباره ی هخامنشیان از طریق منابع کلاسیک، بین النهرینی و ایلامی می دانیم - بخصوص به مجموعه ی الواح تخت جمشید اشاره میکنم  که هنوز درباره ی بخش عظیمی از آنها باید مطالعات تحلیلی انجام گیرد - از اعتقادات چندخدایی آنان حکایت می کند. هرودوت و نیز کسنوفون، که شاید به عنوان منبع زیاده از آن غفلت شده است، در این باره همین را می گویند. هخامنشیان - از کورش بزرگ گرفته تا داریوش اول، خشیارشا و همسرش آمستریس (به یاد بیاوریم روایت هرودوت را در کتاب هفتم، ۱۱۴، درباره ی قربانی کردن چهارده اصیل زاده ی پارسی که شهبانو نذر خدای دوزخی، کرد، و این خدا، به خلاف تمایل مری بویس، قطعا بیمه (جمشید) نبوده) یا اردشیر دوم ایزدان گوناگونی را می پرستیدند: صحنه تغییر اساسی نمی کند؛ اعتقادات چندخدایی آنان انکارناپذیر است؛ موقف آنان در برابر خدایان بیگانه خدایان ایرانی یکسان است.(ص ۶۹ _ ۷۰)




مأخذ: گراردو. از زردشت تا مانی. ترجمه آرزو رسولی ( طالقانی)، تهران. نشر ماهی. ۱۳۸۸

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

06 Feb, 20:50


نامه‌ی تنسر، کتاب‌شناسی از فرانسوا دُبلوئا(شماره ۲/پایانی)
#کتاب_مرجع
#منابع_تاریخ_ایران_باستان
#متون_پهلوی
#فارسی
#ساسانی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
مسلماً《تنسر》/توسَر شخصیتی تاریخی است، ولی متنِ محفوظ مانده از ابن‌اسفندیار شاملِ چندین خطای تاریخی از لحاظِ زمانِ وقوعِ رویدادها است، و روی همین اصل نظرِ بعضی بر این است که کلّ این نامه قصه‌ای ادبی مربوط به اواخرِ دورانِ ساسانی(سده‌ی ششمِ میلادی)است. با این حال، ژام دارمستتر و م. بویس طبقِ استدلال‌های معقولی اظهارِ عقیده کرده‌اند که لُبّ و مغزِ اصلیِ نامه‌ی تنسر واقعی و از زمانِ اردشیر است. بویس نیز نشان داده است که این نامه دربردارنده‌ی چند داستانِ فرعی از اصلِ هندی است.

این نمونه‌ها اهمیتِ ادبیاتِ ساسانی و ترجمه‌های ساسانی را در رشد و تکاملِ شعر و نثرِ فارسی نشان می‌دهد. اگرچه ترجمه‌هایی وجود داشت که مستقیماً از فارسیِ میانه به فارسی شده بود(به احتمالِ بسیار زیاد ویس و رامین از این مقوله بوده است)، در بیش‌ترِ موارد، تأثیرِ این آثار در فارسی از طریقِ نخستین ترجمه‌های عربی صورت پذیرفت، گو این‌که به نظر می‌رسد مکملِ اطلاعِ موجود در ترجمه‌های عربیِ مطالبی بوده که دانشمندانِ زرتشتی از کتبِ فارسیِ میانه تأمین می‌کردند.




📕 تاریخ ادبیات فارسی به قلم گروهی از ایران‌شناسان؛ به اهتمام بنیاد میراث ایرانی و مرکز مطالعات ایران‌شناسی دانشگاه کلمبیا؛ زیر نظر احسان یارشاطر؛ ویراسته‌ی یوهانس توماس پتر دو برن؛ ترجمه‌ی مجدالدین کیوانی، تهران: سخن، چاپ اول ۱۳۹۳

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

06 Feb, 20:49


‍ #آبزن چیست؟

در ایران باستان محفظه ای از سفال یا فلز به اندازه یک نفر ساخته میشد که ایرانیان خود را
در آن شستشو میدادند زیرا در نظر ایرانیان آلوده کردن آب بسیار گناه بود و برای جلوگیری از آلودگی آب روان یا استخرها یا هر آب بزرگ همان مقدار آبی را که برای شستشوی یک نفر لازم بود استفاده میکردند.(حافظان محیط زیست تازه امروزه به این اصل پی برده اند)

در گزارش شاهنامه فردوسی در بخش پادشاهی ضحاک از آبزن سخن به میان آمده که ضحاک برای رستن از آزار ماران همه روزه تن در آبزنی پر از خون دد و دام و مرد و زن شستشو میداد.

آبزن همی خون دام و دد و مرد و زن
بریزد کند در یکی آبدن

مگر کاو سرو تن بشوید به خون
شود فال اخترشناسان نگون

و نیز در کتاب کارنامه اردشیر بابکان آمده است که بابک شاه به ساسان دستور داد تا تن در آبزن بشوید و دستی جامه شاهوار بر تن کند

این آبزن که از عهد باستان در میان ایرانیان رایج بود را برای نخستین بار سفیر فتحعلی شاه قاجار در پاریس بساخت و از آنجا که که آنان گرمابه نمیشناختند همین آبزن بعدهادراروپابه خودنام "وان" گرفت و وقتی به ایران بازگشت گمان رفت که پدیده ای اروپایی است

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

06 Feb, 10:01


‍ #دین_ایزد



«دین» واژه‌ای پارسی و به چم (:معنی) وجدان، بینش و نگرش درونی است که از سوی اهورامزدا در نهاد هر انسان جای داده شده تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه درست و راست را یافته و در آن گام بردارد.

دین، نام روز بیست‌ و‌ چهارم از هر ماه در گاه شمار زرتشتی است و نگهبانی روز بیست‌ وچهارم ماه به ایزد دین سپرده شده است. دین نام ایزدی از ایزدان آیین زرتشتی، نگهبان خامه هست. در این روز فرزند به درس و آموزگار سپرند.

پورریحان بیرونی در فهرست نام‌های روزهای ایرانی نام این روز را «دین» و در سغدی هم «دین» و در خوارزمی نیز «دین» یاد کرده است. دین که از واژه‌ی دئنا گرفته شده به چم سروش كه همان وجدان آمده است.

نگرشی درونی که از سوی اهورامزدا در نهاد هر آدمی مى‌باشد، تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه راست و درست را یافته و در آن گام بردارد.

در سانسکریت و گات ها و دیگر بخش‌های اوستا بارها واژه‌ِ ی «دئنا» آمده كه هشت بار مى‌شود.
دین در گات ها به چم‌های گوناگون کیش، و آیین و سروش و … معنا شده است.


فردوسی پیرامون این ایزد می‌سراید :

همه مردمی باید آیین تو،
همه  رادی و راستی دین تو.


مسعود سعد پیرامون آن می‌سراید :

دین‌روز ای روی تو آکفت دین،
مَی خور و شادی کن و خرم نشین.



گل سد برگ نماد دین ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

05 Feb, 21:12


🎞حافظ خوانی

"یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود ..."

🎖سهراب اوستا

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

05 Feb, 20:53


☆ سرنوشت درپیام زرتشت ☆

دربینش زرتشت همه رویدادهای پیش آمده در زندگی برپایه خردمندی وآزادی گزینش است.
خداوند (اهورامزدا) دراندیشه زرتشت، "دانش وآگاهی بیکران هستی مند" است بنابراین با کسی دشمنی ندارد که سرنوشت بدی را برایش پیش آورد. زاده شدن وهستی مرتو (:انسان) نیز برپایه دانش روی خواهد داد چنانکه امروز دانش وآزمایش های گوناگون به بخش هایی از هویت هر مرتو پی برده است.

گفته های پیشین که باور داشت سرنوشت هرکس از گاه زاده شدن بر "پیشانی" او نوشته شده است. یا بیتی که شنیده ایم:

گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه،
به آب زمزم وکوثر سفید نتوان کرد.

همه پندارهای خرافی ونادرست است.
اهورامزدا نه تنها "پیشانی نویس" و "گلیم باف" نیست بلکه سرچشمه دانش گسترده وبیکران است که چنانچه به خوبی آموخته شود، شوه همه نارسایی های زندگی را پاسخ خواهد داد.

گزینش راه زندگی به بینش زرتشت از روی آزادی است. کسی که آسیبی در زندگی می بیند وروزگار به کامش نیست، واکنش گزینش نادرست ودور از آگاهی ودانایی خویش را دریافت می کند.

تنها پدیده ای که هرگاه پیش روی مرتوگان (:مردم) خواهد بود. بخت(:شانس واقبال) است که مرتوی دانا وخردمند هرگاه از بخت پیش آمده بهترین بهره را بگیرد "خوش بخت" نام دارد و درگزینش نادرست از بخت وشانس  پیش روی خود، باور داردکه بدبخت شده است. موبد کورش نیکنام.

🔥🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

05 Feb, 20:52


موسیقی در بینش زرتشت چه جایگاهی دارد؟


پاسخ :
موبد نیکنام 
گات ها، سرودهای زرتشت که از آن در جایگاه نخستین ادبیات چکامه(:شعر) گونه جهان یاد شده است. آهنگین است و از آغاز با آهنگ ویژه خود سروده می شده است. واژه گات به چم نغمه وسرود بوده که به  ریخت گاه نیز درآمده است. دستگاه های موسیقی چهارگاه و راست پنجگانه و...از همان واژه گاه برگرفته شده است.

شاد زیستن و فراهم آوردن شادی برای روان خویش و دیگران، از سفارش های بینش زرتشت بوده وگونه ای از نیایش می باشد.

چنانکه در سنگ نگاره های دوران هخامنشی نیز به یادگار مانده و چنین آمده است:

«بزرگ است اهورامزدا که آسمان را آفرید، که زمین را آفرید، که مردم را آفرید و "شادی" را برای مردم آفرید». بنابراین سفارش پادشاهان گذشته ایران نیز در راستای شاد زیستن ایرانیان بوده است.

بنابراین خنیاگری (:موسیقی)، که شادی را افزون سازد، جدا از زندگی زرتشتیان و نیاکان ما نبوده است، نگاره پنج هزاره ساله دوستار و دف و نی، پیشینه بهره مندی از موسیقی را در ایران آشکار می کند و وجود خنیاگران نامی در روزگار ساسانی همچون باربُد و نکیسا گواهی بر ارزش خنیاگری و بهره مندی آن در ایران باستان بوده است. 
🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: روان شادموبد كورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

05 Feb, 20:52


☆ جایگاه انسان در آموزه های اشوزرتشت ☆

🔶در هیچ دین دیگری از ادیان باستانی و نوین به انسان چندان مرتبه و منزلت داده نشده است که زرتشت به انسان داده است. چنان که می بینیم،انسان در آموزه های زرتشت قادر است که با تلاش و کوششِ خویش به همه صفاتی که ازآنِ خدا است دست یابد.
تنها دینی که انسان را به چنین منزلتِ والایی بالا برده و او را خداگونه شمرده است دین زرتشت است. زرتشت از سویی خدا را تا مرتبه یک دوستِ خوب به پائین آورده و در درون انسان جای داده است،و از سوی دیگری رسیدن انسان تا مرحله خداگونگی را امری امکان پذیر می داند.
این عقیده او از آنجا ناشی شده است که او خدا را در درون انسان می بیند، و بر خلافِ آنچه که پیامبران ادیان سامی تعلیم داده اند، خدا در آموزه های زرتشت یک ذات دست نیافتنی و بیرون از جهان انسانها نیست، بلکه هر انسانی اگر اراده کند خواهد توانست که خویشتن را شبیه خدا سازد و همنشینِ خدا شود. در یکی از سروده های زرتشت چنین می خوانیم:

"پروردگارا! به من بگو،آیا انسانِ آگاهِ نیک اندیشی که با همه توانش و با پیروی از اَرتَه(عدالت پارسایانه) به خاطر خوشبختیِ خانه و روستا و سرزمین و گسترش دادن راستی و درستی بکوشد همانندِ تو خواهد شد؟ پروردگارا! چنین کسی چه وقت و چه گونه با تو همسان خواهد بود؟"یسنه ۱۶/۳۱.

🔷زرتشت هیچ گاه ادعا نکرد که من آمده ام تا بشریت را نجات بدهم؛ بلکه همواره تاکید می کرد که بشریت اگر از این اصول و ارزش‌ها و فضایل پیروی کند که در جهان خدا وجود دارد و من آنها را بازتعریف کرده ام خواهد توانست که خودش را نجات دهد. در اینجا نیز زرتشت در نقطه مقابل  انبیای سامی قرار می گیرد. هر کدام از انبیای سامی در زمان خودش به بانگ بلند ادعا کرد که تنها نماینده خدا بر روی زمین و تنها نجات دهنده بشریت است،و بشریت برای آنکه نجات یابد باید از او پیروی کند و فرمانبرِ سربه زیرِ او شود.
پیروی نکردن از پیامبرِ زمانه در آموزه های انبیای سامی به مثابه دشمنی با خدا بود،و هر که از او فرمان بری نمی کرد می بایست که کشته می شد.
ولی در آموزه های زرتشت پیروی از این مجموعه از اصول و ارزشها و فضایل ملکوتی بود که بشریت را به نجات و سعادت می رساند نه پیروی از زرتشت.

♦️هدف زرتشت آن است که انسانها را با "خیر" و "حقیقت" آشنا سازد،و جامعه بشری به سمتی برود که دست یابی به خیر و حقیقت برای همگان میسر گردد،اسباب و عواملِ "شقاوت" از جهان رخت بربندد،و "سعادت" همگانی شود.
دکتر امیرحسین خنجی

📘کتابِ بازخوانیِ تاریخِ ایران زمین،دفتراول،پیدایش ایران،زرتشت و دینِ ایرانی،صص ۸۳و۸۴

🔥🔥🔥🔥🔥🔥
درگاه (:کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش:روان شاد موبدکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

05 Feb, 15:34


https://amordadnews.com/233804/

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

05 Feb, 04:16


#دی_به_دین



این روز كه هم چون، دی‌ به آذر و دی‌به مهر به معنای دادار یا آفریدگار ست یكی دیگر از تعطیلی‌های هر ماه به‌شمار می‌آمده است.
در ایران باستان  استراحت کاری بوده و روز نیایش همگانی است.

بیست‌وسومین روز در گاه شماری دینی زرتشتی دی‌به دین نامیده شده است.
دی به چم آفریننده و آفریدگار است.  در گاه‌شماری ایران باستان به جز روز یکم هر ماه که اورمزد روز نامیده می‌شود سه روز دیگر به نام اهورامزدا ست که به صورت دی آمده و چون در ماه سه دی وجود دارد برای مشخص شدن، نام روز بعد را به آن می افزایند تا از هم مجزا  گردد "دی‌به آذر، دی به مهر، دی به دین”. دی در ادبیات اوستا به چم اهورامزدا می باشد که به شوند سپندینگی این نام بارها در ماه بازگویی شده است. در اوستا نام همکاران را اورمزد اواگاه, سه دی ویسپه شام نامیده‌اند.

دی یکی از نام‌های اهورامزداست و در اوستا به صورت دَثوش یا دَدوش یا دَذوه صفت و به چم (: معنی) آفریننده آمده ‌است.

روز هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه دی برای آن که نام این روزها با نام ماه یکی شده، جشن ماهانه گرفته می‌شود.



گل شنبلید نماد دی به دین است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

04 Feb, 21:01


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

04 Feb, 20:49


بینش مزدایی { ۶۷ }

آری از مزدا،‌ دانایی وآگاهی شکوهمند
آنان  سُوشیانت و رهایی بخش کشورها می باشند.
که در پرتو وهومن و منش نیک به دانش آراسته شده اند.
و با کرداری که در راستای هنجار راستی و اشا،
آموخته و برگرفته شده است.
برای نابودی خشم و آسیب دشمنان برگزیده شده اند.

هات ۴۸ بند ۱۲

گات ها، نغمه های ایران باستان

برگردان: موبدرکتر کورش نیکنام


پیام وسپارش اشوزرتشت در این سرود:

۱-- سوشیانت ها، رهایی بخش هرجایی می باشند.

۲--سوشیانت ها در راستای نیک اندیشی‌ به دانش آراسته شده اند.

۳-- سوشیانت ها درپرتو‌ راستی، به مبارزه با خشم و آسیب دشمنان می پردازند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

04 Feb, 20:49


جایگاه اهورامزدا،اَشا،سِپَنتامینو و اَنگره مینو،اندیشه و گفتار و کردار نیک، پندار نادرست،بهشت و دوزخ،مهر و آشتی، شادی و شادمانی
در فرهنگ زرتشتی و پیام و بینش اشوزرتشت
با بیان شیوای روانشاد موبد دکتر کوروش نیکنام
یادشان گرامی و روانشان اندر سرای نور و سرود شاد

درگاه ( کانال) زرتشت و مزدیسنان
گزینش ونگرش: موبد كورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

04 Feb, 20:49


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

04 Feb, 20:49


🎞 رفتن نیاکان زرتشتی ما به هندوستان_قصه سنگان

🎙آرش وندا پیشکش میدارد

📡تهیه و پخش از رادیو زرتشتیان

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

04 Feb, 20:49


اشوزرتشت برای همه مردم جهان خرمی و رسایی و شکوفایی و بهزیستی و توش و توان تنی و روانی و پایداری و زندگی تازه و دوستی و برادری می خواهد:


«ای مزدا
ای که این زمین و آب و گیاه را آفریدی
با پاکترین خرد خود
رسایی و جاودانگی را به من ببخشا
و در پرتو اندیشه نیک
توش و توان تنی و روانی و پایداری
و زندگی تازه را به من ارزانی دار
و از آموزش های خود برخوردار کن.»

گاتها؛ یسنا 51، بند 7


«ای اهورا
پس زردشت
برای خویشتن پاک ترین اندیشه ها را برمی گزیند
باشد که
در پرتو راستی
زندگی مادی ما نیرو گیرد
پارسایی و توانایی مینوی
زندگی ما را تابان گرداند
و اندیشه نیک
کارهای ما را به پاداش نیکو برساند.»

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

04 Feb, 20:49


اوستای ویژه درگذشتگان :



ایریس تَنام. اوروانُو. یَزَمئیده. یا اَشَه اُونام. فرَوَشَه یُو"..

به روان وفروهر آزاد شده نیکان و پارسایان درود باد.

چم هریک از واژگان چنین است: ایریسته :آزادشده، رها یافته،
اوروان :روان، روح،
یزه مئیده :درود وستایش،
یا :همچنین،
اشه اونام :راستی پویان، نیکان
فروشه یو :فروهر، فروزه اهورایی

زرتشتیان این سرود را پس ازدرگذشت نیکوکاران یا برمزار آنان زمزمه می کنند ودرپایان سه بار سرود "اشم وهو" می خوانند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

04 Feb, 20:49


سروش روان دروني و فرمانبرداري.
ايزد و نگهبان و پاسبان و بيدار
نام روز هفدهم از گاهشمار اوستاي و زرتشتي هست
سروش فرمانبردارهست و ايزد ويژه گوش به سخن اهورامزداي بي همتاست .

سروش از واژه سرو به چم شنيدن هست و در اوستا بسيار آمده
واژه هاي سرود و سرايندن از چمار سروش بدرستي مى باشد
سهش پذيرفتن و كُرنش كردند و گردن نهادند در برابر اهورامزداي بي همتا
در گاتها. واگ آ كه نفي هست را به واژه سروش افزوده و مى شود :
آ +سرئوشٓ = آسرئوش مى شود نافرمان و نا گوش گير به دستور هاي ايزدي هست
سروش يكي از باارزش ترين ايزدان اورمزد آيين مزديسناست
و با مهر برابر هست تا جايي كه با امشاسپندان نام برده مى شود

در اوستا سروش با فرنام رايومندي و پاداش نيك دهنده و توانا و پيروز مند و خوش اندام دلير هوتن و با ابزارهاي توان آزنده و اهورايي آمده
تٓنومنتر : سراسر گوش باشد و با همه تن فرمان بردار باشد
تنو: تن. منتر : سخن اهورايي
و نخستين كسي هست كه زبان به ستايش خداوندگار ونيايش امشاسپندان گشود ، نخستين كسي كه آيين كيش را به جا مى آورد و پنج گات هاي اشو زرتشت سپنتمان بسرود
يسناي ٥٧ ابوري هان مى نويسد نخستين كسي كه مردم را براي ستايش پرورگار به نجوا كردن دستور داد سروش را پيك اهورايي دانسته اند گفتارآسىاني سخن اهورايي را به گوش مى گيرد و بدرستي انجام مى دهد

در اوستا از سروش و رشن و مهر يك جا آمده مرغ شب زنده دار خروس
از سوي سروش گماشته شده هست خروس سپيد با بانگ بامدادان خود مردم را بيداربراي ستايش پروردگار بي همتا بخواند
در بهمن يشت هم پيك ايزدي نام برده شده يشت هايي مى داريم سروش بشت هادوخت داريم ، سروش پشت سرشب داريم

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

04 Feb, 20:49


برای کسانی که به دنبال همتای واژه‌ی "انشاءالله" یا god willing نزد زرتشتیان هستند:

در یسنا، هات ۲۹, سَرواد یا بند چهارم می خوانیم "یتا هْوُ وَسَت" = آنچه او آرزو میکند/ می‌خواهد".

پس :
یَتا هْوُ وَسَت = چنانچه او (اهورامزدا) بخواهد همتای god willing است.
اثا نِ انگْهَت یَثا هْوُ وَسَت= بنابراین بر ما بشود چنانکه او می خواهد.
نیز می‌توان گفت: یَتا اهورا وَسَت
همچنین واژه‌ی"بِنامیزَد" را در برابر ماشاءالله داریم.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

04 Feb, 20:49


ایرانیان، آب را مظهر روشنایی و نماد پاکی می‌دانند و کاربرد این اعتقاد را ما در آداب و رسوم مردم هم می‌بینیم.
چنانچه، هنگام سفر رفتن مسافران، به دنبال آن‌ها، آب می‌پاشند.

این علاقه‌مندی به آب حتی در خانه‌های ایرانیان هم دیده می‌شود. در ایران قدیم همه‌ی خانه‌ها حوض‌های داشتند که غالبا با کاشی‌های آبی فیروزه‌ای پوشیده شده بودند. از حوض و استخر در باغ‌ها و خانه‌های ایرانی عموما به عنوان ذخیره‌ای برای آب دادن به گیاهان و حیاط و ایوان‌ استفاده می‌کردند.

کاریز یا قنات، یکی از روش‌های
ابداعی ایرانیانان برای بدست آوردن آب محسوب می‌شود. قنات با کندن چاه‌های متعددی از دامنه‌ی کوهستان تا دشت و متصل کردن آن‌ها به یکدیگر به وجود می‌آید و از این طریق آب به صورت دایمی جریان پیدا می‌کند. یکی از کارکردهای قنات این بوده است که آب را زیر زمین جاری کند چون که آب در جریان روی زمین با تابش مستقیم آفتاب ممکن بود بخار شود. پس از زلزله‌ی بم باستان‌شناسان، قدیمی‌ترین شبکه‌ی قنات جهان را با قدمتی بیش از دو هزار سال در آن منطقه کشف کرده‌اند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

04 Feb, 10:21


#باد_ایزد



«باد»، نام بیست‌ و‌دومین روز ماه در گاه شمار زرتشتی ست. باد، به چم هوا ست. در فرهنگ زرتشتی هوا از چهار آخشیج ستودنی و سپندینه مانند آب و آتش و خاک است.
در فرهنگ ایران پاک نگهداشتن چهار آخشیج خویش کاری هر انسان است.

در اوستا ایزد وَیو (باد) همراه و همکار ایزدان آب و آتش و خاک است.
ایزد وَیو (ایزد «باد» یا «هوا») همواره با ایزد رام آمده است.
در اوستای سی‌روزه آمده : «…یاری باد به همه رزم و کارزار برساد. هر که را باد پشتیبان است پیروزی همیشه با اوست.

ایزد وَیو یا ایزد باد همواره با ایزد رام آمده است. ” وای یا وایو ”باد” چهره‌ای دوگانه دارد، خوب و بد زیرا باد از هر دو جهان نیک و بد می‌گذرد. او نیکوکار است و در عین‌حال می‌تواند با نیروی ویران گر خود همه‌ چیز و همه ‌کس را نابود سازد.

در ادبیات پهلوی دارای دو نیمه‌ی بد و خوب است که در اوستا نیمه‌ی نیک او که دشمن دیوان است ستوده شده. ایزد وایو در یشت پانزدهم اوستا به عنوان ایزدی مهم مورد ستایش قرار گرفته و این ستایش تا دوران اشکانی و ساسانی ادامه داشته‌است. در فرهنگ ایران قدیم ایزد یا الهه ی باد است.

این خداوندگار نه تنها برای تمام موجودات زنده روح حیات بوده بلکه روح دنیا و گیتی نیز محسوب می شده است. وایو هم چنین هوایی است که در آن تمام موجودات زنده در هنگام مرگ نابود می شوند.

ایزد باد در اوستا چنین گزارش شده : جوینده، نیک‌كردار، چیره‌شونده، پس‌رونده، پیش‌رونده، پاینده‌فر، سخت‌ترین، قوی‌ترین، شكست‌دهنده، موج‌ریزنده، زبانه‌كشنده و ….
 
سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی نسک (:کتاب) بندهش ؛

چون باد‌روز، روز نشاط آمد ای نگار،
شادی فزای هین و بده باده و بیار.

باده است شادی دل پیوسته باده خور،
بی‌باده هر چه بینی باد هوا شمار.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

در بخش (نیایش خواندن سرود و ادعیه) از بر کن و به کار نو مَپیوند.

 
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

وگر با شدت کار، با داوران،
در این روز رو، تا شوی کامران.

سزد روز (باد) ار درنگی شوی،
نپیوندی امروز کار از نوی.



گل باد رنگ بویه نماد باد ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

04 Feb, 00:04


بینش مزدایی { ۶۵}


اکنون سخن خواهم گفت.
درباره دو گوهر آغازین‌ مینوی
که در زندگی پویا می گردند.
آن گوهر که پاک و سازنده است.
به گوهری که ویرانگر و پلید است یادآوری کرد.
اندیشه و آموزش، خرد وگزینش،
گفتار وکردار، آیین و روان ما
هرگز با یکدیگر سازگاری نخواهند داشت.

یسنا؛ هات ۴۵ بند ۲

گات ها، نغمه های ایران باستان
برگردان: موبد کورش نیکنام


پیام وسپارش اشوزرتشت در این سرود:

۱-- دوگوهر آغازین[مثبت ومنفی] هرگاه در زندگی پویا وآشکار خواهند شد.

۲-- دو گوهر آغازین، گاهی در اندیشه ها پاک وسازنده[سپنتا مینو] و گاهی ویران کننده[انگره مینو] خواهند بود.

۳-- ‌کنش و اثربخشی سپنتامینو وانگره مینو یکسان نبوده و باهم سازگاری ندارند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

03 Feb, 23:48


مسئله ی دین هخامنشیان و وابستگی شدید به تعیین زمان زرتشت(شماره ۴)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#زرتشت_و_اوستا
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
فکر می کنم در این مورد نیز باید با عقیده ی شایع در مطالعات ما هم نظر شویم که محکوم کردن دَیوه ها کار زردشت است یا، به عبارت بهتر، نمونه وار تجدد یکتا پرستانه ی او را نشان می دهد. چنانکه پیش تر اعلام کردم، اکنون قائل به آن نظری نیستم که تحت تأثیر ماریان موله ی فقید پذیرفته بودم، مُشعر بر این که محکوم کردن دیوه ها پدیده ای متعلق به همه ی ایران زمین و مستقل از آیین زردشتی است. محکوم کردن دیوه ها نتیجه ی طبیعی اعتقاد به یکتاپرستی است، چون دیوه ها همان «خدایان» اند، یعنی خدایان متعلق به خانواده ی خدایان یک یا چند دین چندخدایی. در زبان اوستایی،(۱) به معنای عام «خدا»، یعنی وجودی متمایز از وجود انسانی، به کار رفته است، و امیل بنونیست بسیار خوب نشان داده که عبارت(۲) بیانگر پیوستگی سنتی خدایان و انسانهاست که میراث هند و اروپایی است، همانند عبارت ودایی(۳) (خدا۔ انسان) و هومری (خدا۔ انسان) و لاتینی (خدا۔ انسانی) و جز آنها. در نتیجه، چنانکه ایلیا گرشویچ، به نظر من، به درستی دریافته، دیوه ها خدایانی دروغین اند از این حیث که وجودشان ناشی از انتخاب نادرست انسان هایی است که در اندیشه و گفتار و کردارشان گمراه شده اند؛ آنها ثمره ی نادانی و توهم و در زمره ی اوهامند. پس باید فرضیه ی تازه ی توماس بارّو را مردود شمرد که، بنا بر آن، دَیوه هایی را که زردشت پرستش آنها را محکوم می کرد باید خدایان هندیان آریایی نخستین بشماریم نه ایرانی. به خلاف، باید نظر جدید بیانکی را بپذیریم که ربط حتمی و تنگاتنگ هر گونه محکوم سازی و طرد پرستش دیوه ها با آیین زردشتی را از نو مطرح می کند، هرچند نظر او با نظر گرشویچ و خود من درباره ی معنای محکومیت گاهانی دیوه ها و روند دنباله ی آن در دیو شمردن برخی ایزدان کهن یا درآمدن آنها به صورت خدایان در آیین زردشتی متأخر یکی نباشد. بخش بزرگی از اهمیت این تجدد دینی در خود نام وندیداد بازتاب یافته که امیل بنونیست معنای واقعی آن را بازسازی کرده است (۴) که به صورت(۵) به پهلوی رسیده به معنی «قانون طرد خدایان».اما خدایان پس از انقلاب توحیدی زردشت ادامه ی حیات دادند و این امر، به خلاف تصور، به دو شیوه ی متفاوت و متباین صورت گرفت: خدایان یا به دیو تبدیل شدند، مانند ایندره، شوروه و نانگھَيثیَه، و لذا در دین مزدیسنا به جهان اهریمنی افزوده شدند، یا به ایزدان تبدیل شدند، یعنی موجوداتی فرودست تر از اهورامزدا اما همچنان شایسته ی پرستش.(ص ۶۷ _ ۶۸)

۱)daēva
۲)daēva/mašya
۳)deáva/mártya
۴)v - deáva -dāvta
۵)Widēwdād

مأخذ: نیولی،گراردو. از زردشت تا مانی. ترجمه آرزو رسولی ( طالقانی)، تهران. نشر ماهی. ۱۳۸۸

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

03 Feb, 22:18


‍ جشن میانه‌ی زمستان و روزشماری فرارسیدن بهار دل‌انگیز


جشن میانه‌ی زمستان یکی از جشن‌های بخش‌بندی سال بود که ایرانیان در این روز برای گذشتن نیمی از زمستان سخت و نزدیک شدن به بهار دل‌انگیز پایکوبی می‌کردند.
در گذشته‌های دور که هنوز گاهشمار هفته و ماه نبود، ایرانیان برای بخش‌بندی سال، یک سال را به چهار وَرشیم (فصل) و هر وَرشیم را با برگزاری جشنی در میانه‌ی آن به دو بخش می‌کردند و این بخش‌بندی، راهکاری ساده و باریک‌بینانه برای شمارش روزها و آگاه شدن از آغاز و پایان سال بود. یکی دیگر از انگیزه‌های برگزاری جشن‌های نیمه‌ی بهار، تابستان، پاییز و زمستان این بود که کشاورزان و دامداران بتوانند برای کشت‌وکار خود برنامه‌ریزی کنند. در گذشته‌های دور به این جشن‌ها گاهنباری می‌گفتند.

پژوهشگران بر این باورند که جشن‌های گاهنباری هشت جشن بودند. ولی موبدان ساسانی با دستبَری (تحریف) آیین‌های کهن، دو جشن را زدوده‌اند تا جشن‌های گاهنباری شش‌گانه شود و با شش گام آفرینش در باورهای مزدیسنایی و برخی از باورهای دینی نوساخته‌ی این موبدان هماهنگ شود. از سویی جشن‌ها را دارای ریشه‌ی دینی بنمایانند.

گروهی از پژوهشگران گفته‌اند که سال گاهنباری از هنگام دگرگونی (انقلاب) تابستانی یا نخستین روز تابستان (بلندترین روز سال) آغاز می‌شد و پس از هفت پاره‌ی زمانی (سه پایان ورشیم و چهار میانه) به آغاز سال پسین می‌رسید. پایان بهار یا آغاز تابستان مانند دیگر ورشیم‌ها، دارای جشن گاهنباری نبود و جشن آغاز سال نو به‌شمار می‌رفت.

اگر جشن میانه‌ی زمستان یکی از جشن‌های گاهنباری باشد، برجسته‌ترین آیین آن بخشش و دهش بود. زیرا انگیزه و آیین‌های جشن‌های گاهنباری یکی بودند. در سده‌های پس از آن هم مردمان استان‌ها و روستاهای گوناگون با برگزاری آیین‌هایی، جشن میانه‌ی زمستان را زنده نگاه می‌داشتند. نواختن ساز و سر دادن آواز، پایکوبی، پختن و خوردن آش، نیایش و شب‌نشینی بخش‌هایی از آیین‌های گذشته‌های نه‌چندان دور بود.

شاید بتوان گفت جشن «پیرشالیار» در کردستان، جشن «میرما» در مازندران و اَپاختر (شمال) کوهستان‌های هندوکش (استان‌های تخار، بغلان و سمنگان)، جشن کوسه‌گلدی یا کوسه‌ناقالی و... که در این روزها برگزار می‌شوند به‌جا مانده از جشن میانه‌ی زمستان هستند. گفته شده نیمه‌ی زمستان در برخی گاهشمارهای بومی مانند گاهشمار‌ «وهار کردی» که در لرستان، بختیاری و کردستان نشانه‌های آن تا به امروز مانده است، آغاز سال نو به شمار می‌رفت.


✍️ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_میانه_زمستان #بهمنگان

برای آشنایی با افسانه‌ها، پیدایش، کارکرد و آیین‌های #جشن_گاهنباری این برچسب را در ادب‌سار بجویید.


برگرفته از:
- راهنمای زمان جشن‌ها و گردهمایی ملی ایرانیان «رضا مرادی غیاث‌آبادی»
- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان «هاشم رضی»
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

03 Feb, 21:10


🔥زرشتيا چيستا مزده داتيا اشونيا دينيا ونگهويا مازده يسنوايش🔥

🙏درست ترين دانش مزدا داده،دين و پاك مزديسني است🙏

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

03 Feb, 21:08


آيين مزدك(بخش پاياني):


شاهزاده خسرو که با برادرش در به ارث بردن تاج و تخت رقابت داشت و مزدکیان در این کشمکش تلاش میکردند برادر او را بر تخت بنشانند جشنی را به افتخار یکی از پیروزی های ارتش ساسانی ترتیب داد و ۱۲ هزار مزدکی به این جشن فراخواند سپس دستور تازش به آنان را داد، همه ۱۲ هزار تن رو سرو ته، زنده زنده در خاک کرد. سپس مزدک را آورد و این صحنه رو به او نشان داد. سپس خود مزدک رو کشت. پدرش قباد را زندانی کرد و برادرش را کشت و به تخت پادشاهی نشست در این روز بود که به خسرو، لقب انوشیروان داده شد.

انوشیروان تلاش کرد تمام آسیب های مزدکیان رو جبران کند. هر مالی که به زور از کسی گرفته شد، به صاحب قانونی اش بازگرداند و برای فرزندانی که پدر آنها اشکار نبود مقرری تعیین کرد و ....
انوشیروان دستور داد حتی در کتاب های تاریخ که نوشته می شد نامی از مزدک برده نشود و همی هم شد.تا سده ی هفتم نامی از او در کتب نیست اما شماری از مزدکیان که زنده مانده بودند به کشورهای همسایه گریختند. برخی مزدکیان دیگر با زیرکی وانمود کردند که فرقه آنها نابود شده است. اما در واقع مخفیانه به حیات خود ادامه دادند.

پیرامون ۲۰۰ سال پس از آن و در روزگار اسلامی جنبشی به نام خرمدینان که پیرو مزدک بوده و ناسیونالیست بودند به وجود آمد. پس از درگذشت رهبرشان به نام جاویدان ، بابک به ریاست این گروه رسید. جاویدان پیش از مرگ در میان پیروان گفت؛ «من امشب می میرم و روح از من جدا شده و به کالبد بابک در آید. او آیین مزدک برگرداند و شما را عزیز و سربلند سازد."
خرمدینان در سال۸۱۶ م. در آذربایگان قیام کردند و اندک فرمانروایی خود را گسترش دادند ولی پس از مدتی با خیانت مازیار و افشين ، بابک دستگیر و با شکنجه کشته شد. در دوران اسلامی به مزدکیان لقب زندیق داده شد.

دسته دیگر پیرو مزدک که آنها نیز در هاله یی از اسرار داستان شان گفته می شود، «سپیدجامگان» به رهبری ابومسلم و سپس سنباذ بودند. سنباذ می گفت روح ابومسلم و مزدک به هم پیوسته است. در پایان یک بار دیگر مزدکیان در روزگار خوارزمشاه قیام کردند که آن هم سرکوب شد اما پراکنده در ری، آذربایجان و حتی در هند باقی ماندند.پس از آن جز نام هایی پراکنده از اقلیت های کوچک مزدکیان، نامی برجای نماند و دیگر مزدکیان نتوانستند در تاریخ ایران نقش مهمی بازی کنند.
بنمايه:تاريخ ده هزارساله ي ايران/عبدالعظيم رضايي

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

03 Feb, 21:06


آيين مزدك (بخش دوم):


درباره ي اين كه چرا مزدک توانست پیروان بسیاری به دست آورد باید به زمینه روزگار اجتماعی آن زمان توجه کنیم از جمله اینکه بسیاری از مردم، رنج کشیده و ناتوان و تهی دست بودند .

مزدک بدهی تهی دستان را می بخشید با این پیش زمینه هست که مزدک گفت؛ «... و اگر کسی باشد که وارون خواست خداوند نخواهد که اموالش را به دیگران ببخشد، باید به زور از او گرفت»، یا هنگامی که گفت «آنها که زنان زیادی دارند، باید از آنها گرفته شود»، این موضوع شوندی شد تا بسیاری از مردم طبقات پایین به سوی او بیایند.پس از مدتی مزدک و پیروانش به خانه های ثروتمندان میتاختند و ثروت و زنان آنها را می گرفتند و بخش می کردند.از آنجا که مزدکیان منافع اشراف، ثروت آنها، زمین هایشان را تهدید می کردند و حتی بردگان را آزاد می ساختند ،توانگران هم ضعیف شدند.مزدک فرزندان اشراف را هم از آنها جدا می کرد و با اختلاط نژادی که به وجود می آورد، اجازه نمیداد نسل سپسین اشراف به پشتوانه نژاد خود به برتری برسند.

اشراف مخالف سرسخت مزدک بودند.روحانیون و موبدان دیگر مخالفان سرسخت مزدک بودند چراکه آموزه های مزدک را برای بهره گیری اشتراکی از زنان غیراخلاقی می دانستند. زمانی که شاهنشاه قباد به مزدکیان پیوست، اشراف بیش از پیش خود را در خطر دیدند و موبدان نیز این را بزرگ ترین تهدید مزداپرستی و شکستن مرزهای پاکدامنی می دیدند، چنین شد که اشراف بر پادشاه شوریدند و قباد را دستگیر کردند اما حق ریختن خون شاهی را نداشتند او را به فراموشخانه انداختند. قباد به کمک همسرش از زندان گریخت و به هیاطله (نژاد هونهای سفیدپوست در خاور ایران باستان) رفت. در آنجا با دختر خاقان هونها ازدواج کرد و به کمک ارتش هونها پس از شش سال دوباره به پادشاهی رسید. اشراف دوباره شروع به تلاش در سرنگونی او کردند اگر چه قباد خودش را تا اندازه ای از مزدکیان دورتر کرده بود

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

03 Feb, 21:06


آیین مزدک (بخش يكم) :



درباره ی ایین مزدکیان دانش درستی در دست نیست و رویدادنامه های ساسانی نیز نوشتار دقیقی ثبت نکرده اند.
مزدک پور بامداد بود که پیرامون ۴۹۰ میلادی قیام خودش را آغاز کرد.
بیشتر تاریخ نگارها باور دارند که مزدک پیشتر زرتشتی بوده است.از میان شاهان ساسانی نیز قباد پیرو مزدک بود.

مزدک آیین نو را از اندیشه های زرتشت خرگان(زرتشت بوندس) که پیرامون سال ۳۰۰ میلادی زندگی کرده گرفته و گسترش داد.این زرتشت خرگان با اشوزرتشت(پیام اور مزدیسنان )یکسان نیست.اندیشه های کمونیستی نخستین بار توسط زرتشت خرگان گفته شد.ایین مزدک استوار بر جهان بینی ثنویت گرا (دوآلیسم نور و تاریکی یا نیکی و بدی) است. دین مزدک ترکیبی از آیین زرتشت اسپیتمان(پیام اور مزدیسنان)، مذهب زروانیسم (پرستش خدای زمان - مذهب مغان در قوم ماد که دارای باورهای ماتریالیستی و جبرگرایی بود)، آیین مانی و زردشت خرگان بود اما دو ایده بنیادین را خود مزدک پایه گذاشت که مهم ترین مشخصه های آیین او هستند.
نخست «نور» و «نیکی» را دارای خرد می دانست و در برابر «تاریکی» را بیخرد کم عقل میپنداشت.دوم این که او وارون پیام اشو زرتشت (باشندگی سوشیانت و رهاننده)وعده نجات با یک حرکت انقلابی و خشن را می داد.

مزدک وارون مانی، بسیار به جهان مادی توجه داشت و وارون وعده مانی ( نجات مردم در جهان آخرت) می خواست نجات انسان ها را در این دنیا عملی کند. مزدک، برای آشکار کردن جنبه های صلح جویانه آیین خود کشتن حیوانات و خوردن گوشت آنها را نیز ممنوع کرد. از دیگر باورهای مزدک این بود که باور داشت جهان را هفت نیروی آسمانی اداره می کنند. این هفت نیرو در درون هر انسانی در کشمکش هستند و هر کس این هفت نیرو را در خود به برابری برساند، کامیاب می شود. او و زرتشت خرگان باورمند به چیرگی بر پنج «دیو» (طمع، دروغ، آز، فقر و...) برای نیکبختی بودند.
او همچون اشوزرتشت باور داشت نیکی و بدی با هم آمیخته شده اند اما وارون اشوزرتشت جدایی این دو را تنها با جنگ و نبرد میدانست.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 23:12


🎞حافظ


"بالا بلندِ عشوه گرِ نقش بازِ من، کوتاه کرد قصه ی زهد دراز من .."

🎖انوش حسنوند پویا

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 20:50


🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥 pinned «سوشیانت در اوستا(بخش پایانی): در فروردین یشت و زامیاد یشت که هردو از قدیم ترین اجزاء اوستا محسوب می شوند ، نامهای سه موعود و نامهای مادران آنها و زادگاهشان و هم چنین چگونگی ولادت آنان و نامهای برخی از یاوران و همراهانی که آنان را یاری خواهند کرد محفوظ مانده…»

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 20:50


سه آتشکده نامور در روزگار ساسانی🔥



در دوره ساسانی که دین زرتشت، دین رسمی ایران بود سه آتشکده بزرگ در سه نقطه کشور وجود داشت.
آذربرزین مهر در خراسان، که آتش کشاورزان در آن روشن بود.
آذرفرنبغ در فارس که به آتش موبدان زرتشتی اختصاص داشت و
آذرگشسب در آذربایجان که آتش شاهان و جنگاوران در
آن شعله‌ور بود.

این آتشکده سوم همان تخت سلیمان امروزی (از توابع شهرستان تکاب در آذربایجان غربی) است که با فضاهای معماری متنوع و جلوه‌های طبیعی مسحور کننده در فهرست میراث فرهنگی جهان ثبت شده است. یکی از بخش‌های مهم مجموعه تخت سلیمان، ایوان خسرو است که اگرچه بخشی از آن فروریخته اما بزرگ‌ترین ساختمان موجود در تخت سلیمان به شمار می‎رود.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 20:50


خوراک کماچ مردگون:


اين خوراكي كه نوعي كيك است را معمولاً براي سفره‌اي كه براي هر آيين مربوط به درگذشتگان چيده مي‌شود آماده مي‌كنند .علت اينكه آن را كماچ مُردگان مي نامند اين است كه كماچ معمولاً شيرين است ولي اين يكي
بدون شكر پخته مي‌شود .

براي تهية آن آرد را با آب تركيب كرده و مُچ هم مي دهند و پس از آنكه وَر
آمد و براي پختن نان معمولي مناسب بود ، به صورت شانه‌هاي كوچك خمير به اندازه يك سيب زميني متوسط در مي‌آورند و بعد قدري روغن مايع داخل
قابلمه‌اي مسي مي‌ريزند و حرارت مي‌دهند تا خوب داغ شود .
كمي زردچوبه و سياه دانه و «گُل‌زَردُگ» را به روغن اضافه كرده و بعد همان شانه‌هاي كوچك خمير را كه قبلاً آماده كرده بودند در اين قابلمه پهلو در پهلوي هم مي‌چينند .

در قابلمه را مي‌گذارند و صبر مي‌كنند تا سرخ شود . شانه‌ها را كه كمي كه سفت شد بر مي‌گردانند تا هر دو طرفش سرخ شود. پس از پخت كامل ، آنها را روي يك قطعه نان و يا سيروگ درسته مي گذارند . رنگ آن هم به دليل پخته شدن داخل روغن آغشته به زردچوبه و «گُل زَردُگ» زرد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 20:50


از دید اشوزرتشت هیچ انسانی بدنهاد به دنیا نمی آید. بدی زاییده ی اندیشه ی نارسای انسان است. سخن دیگر، بدی زاییده ی نادانی و ناآگای مردم از قانونمندی فرمانروا بر هستی (قانون راستی= قانون کنش و واکنش) است:

«کدام راه، بهترین است؟ آنکه راستکار برمی گزیند یا آنکه دروغکار؟
دانا باید حقیقت را برای مردم آشکار سازد تا افراد بی دانش نتوانند مردم ناآگاه را گمراه سازند.
ای خداوند جان و خرد، کسانی را که ارزش راستی و نیک اندیشی را برای دیگران آشکار می سازند، یاری کن.»

گاتاها؛ هات 31، بند 17



بن مایه:
نسک "بینش زرتشت"
نگارش دکتر خداداد خنجری

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 20:50


نيايش فرورانه:



نيايش فرورانه در چند جاي اوستا آمده است همچون:
سر آغاز يسنا و بسياري از بندها ي يسنا و در سر آغاز همه يشت ها و چهار آفرينگان و پنجگانه ها و ...
فرورانه در يسناي دوازده كه با همين واژه آغاز شده آويژه مى باشد و همين فرگرد از يسنا ، فراورتي آمده و به چم خستو يم. ، باز نمود كردن به بودن. پيمان دين ناميده شده است

يسناي دوازده در بودن پيمان با دين
آمده و خوانده مى شود .واژه گواه دادن مٓزديسنو اهمي آغاز مى شود كه در سروش واژ
به چم : من خستويم كه مزداپرست زرتشتي اهورايي كيش و اهريمن ستيز هستم.
فرورتي از دو بخش مى باشد
فر ، فرا. : پيش
ورتي : از ريشه ي ور به چم پوشانيدن
و نگهداري كردن ، پناه بخشيدن
فروهر ، فروشي ...

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 20:50


نیاکان ما در ایران آتش را کشف کردند و استفاده از آن را آموختند و تشکیل خانواده دادند، و بدلیل تشکیل خانواده "قانون" به وجود آمد. قانون در زبان فارسی "داد" نامیده می شود. نخستین قانون را "پیشداد" میگویند. تمدن پر شکوه ایران نشانه ای از توانایی بی نظیر ایرانیان است، چون که با بهره برداری از آب، آتش، خاک و هوا زندگی را برای خود شاد و آسان ساختند.

ایرانیان آتش را گرامی داشته و آتشکده ساختند و افرادی را بنام "اتروان یا آتشبان" مامور پاسبانی از آتش قرار دادند.
هنگامی که اشو زرتشت به پیامبری رسید فرمود آتش نشانه و نهاد روشنایی خداوند است.
خانه، مدرسه، دادگاه، کتابخانه در کنار آتشکده شکل گرفت، و آتشکده مکانی شد برای نیایش و ستایش اهورامزدا، خداوند یکتاو از آن هنگام جویندگان حقیقت یه سوی نور و روشنایی اهورامزدا را نیایش می کردند.

مهمترین آتشکده ها در زمان ساسانیان:
آتشکده آذر گشسب، آتشکده آذر برزین مهر و آتشکده آذر فرنبغ بودند.
زرتشیتیا ایران و جهان هنوز هم در برخی از روزهای جشن به آتشکده ها می روند و یاد و خاطره مبارزه و پایداری نیاکانمان را پاس می دارند.
نیاکان ما به آب و خاک وباد وآتش حرمت میگذاشتند و پاک نگهداری میکردند
در ساختمان اتشکده هاعلاوه بر اتش به آب و باد وخاک را نه تنها برای زیبایی بلکه برای پاک نگهداشتن وحرمت نهادن به کار می گرفتند

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 20:50


اشوزرتشت می‌خواهد روان جهان را خشنود سازد، روان همه نمودهای هستی را. این، همان نیاز بزرگ زمان ما در آغاز سده بیست و یکم است.

خشنود ساختن هستی زمین.
خشنود ساختن درختان زمین که در روند نابود شدن پیوسته است،آبزیان و هم‌چنین و جانوران گوناگون، هوا، آدمي گرفتار جنگ و کشتار و ...
جهان در آغاز سده بیست و یکم، به دیدگاه و اندیشه‌هایی نیاز دارد که روان آفرینش را خشنود سازدکه آن اندیشه، اندیشه‌ی اشو زرتشت در گا‌تهاست

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 20:50


سوشیانت در اوستا (بخش یکم):



سوشیانت در بخش های اوستا(بخش های جز گاتها) بگونه ی جمع بکار رفته است و بلفظی که زرتشت سپیتمان آن را بکار برده است نیست اما همچنان دارای معانی سودرسان، نجاتگر و رهاننده می باشد.

در «فروردین یشت» بند صد و بیست و نه آمده است: «او را از این جهت ‏سوشیانت ‏خوانند، برای آنكه به كلیه جهان مادی سود و منفعت رساند» در تفسیر پهلوی نیز آن را به سوشیانس «یی سوتو مند یی پروژكر» ترجمه كرده‏اند بگفت دیگر؛ سوشیانس به معنی رهاننده و نجات‏دهنده نیز هست.
در قسمتهای دیگری از اوستا ، سوشیانت به صیغه جمع آمده و از آن ، یاوران دین را اراده کرده اند .

به سخن دیگر ، پیشوایان کیش و جانشینان زرتشت و نیکان و پارسایانی که از آن ها ، سود و بهره ای نصیب جهان مادی و مردم گیتی گردد و در رستگار ساختن مردم گامهایی بردارند و دین راستین را بیارایند ، سوشیانت نامیده شده اند .گاهی هم مقصود از آن ها ، سه موعود دین زرتشت است که در سرانجام ، هریک به نوبه خود ظهور کرده ، بار دیگر دین مزدیسنا را تازه گردانند و جهان فرسوده و ویران را تازگی و خرمی بخشند و در آبادانی بکوشند . در جاهایی از اوستا نیز که کلمه سوشیانت مفرد آمده ، از آن مخصوصا آخرین موعود مزدیسنا که رستاخیز خواهد کرد اراده شده است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 20:50


سوشیانت در اوستا (بخش دوم):



در اوستا به موضوعاتی همچون نام سه سوشیانت، چگونگی زایش سوشیانت در هزاره پایانی جهان، چگونگی نگهداری نطفه زرتشت در دریاچه كیانسه ، نامهای سه سوشیانت و نام مادر و یاران سوشیانت اشاره شده است.
در «زامیاد یشت» آمده : «فر» ، متعلق به ایزدان مینوی و جهانی است . متعلق به سوشیانت هایی که زاییده شده و سوشیانت هایی که هنوز متولد نشده اند و در آینده نوکنندگان جهان نامیده خواهند شد.

"فرّ كیانی نیرومند مزدا آفریده را ما می ستاییم؛ (آن فر) بسیار ستوده زبردست، پرهیزگار، كارگر چست را كه برتر از سایر آفریدگان است؛ كه به سوشیانت پیروزمند و به سایر دوستانش تعلق خواهد داشت. در هنگامی كه گیتی را نو سازد؛ (یك گیتیِ) پیر نشدنی، نمردنی، نگندیدنی، نپوسیدنی، جاودانِ زنده، جاودانِ بالنده و كامروا. در آن هنگامی كه مردگان دگرباره برخیزند و به زندگان بی مرگی روی كند. پس آن گاه او (سوشیانت) به در آید و جهان را به آرزوی خود تازه كند" پس جهانی كه فرمانبردار راستی است فناناپذیر گردد.

دروغ دگرباره به همان جایی رانده شود كه از آن جا از برای آسیب رساندن به راستی پرستان و نژاد و هستیِ وی آمده بود. تباهكار نابود خواهد گردید؛ فریفتار رانده خواهد شد..
از آنچه ذکر شد بخوبی بر می آید که برای آینده، ظهور فرزندان زرتشت که سوشیانت نام خواهند داشت ، انتظار می رود و از آن سوشیانت هایی که هنوز زاییده نشده اند ، همان سه سوشیانت مورد توجه است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 20:50


سوشیانت در اوستا(بخش سوم):



آخرین موعود مزدیسنا که سومین فرزند آینده زرتشت باشد ، در اوستا " استوت ارت " خوانده شده است که به معنی کسی است که مظهر و پیکر قانون مقدس است و آخرین آفریده اهورامزدا شمرده می شود .

اوست که به فرمان اهورامزدا، مردمان را بر می خیزاند و با یاوران جاودان خویش ، جهان را از آلایش و بدی و ستم و پلیدی بپالاید .
“زرتشت آگاه ساخت اهریمن  را و به او گفت : ای اهریمن بدکنش! من هر آنچه از آفرینش دیو است ، خواهم بر انداخت . من نسا را خواهم بر انداخت . من خن نائیتی پری را خواهم برانداخت ، تا آن که سوشیانت پیروزگر از آب " کیان سیه – کیان سو " در سمت شرق ، متولد گردد.”

در یسنا (۲۴/۵) از سوشیانسها با عنوان نوكنندگان جهان و مردانی كه هنوز متولد نشده اند یاد می شود:
ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین با فروهرهای همه پاكان، آن پاكانی كه مرده اند و آن پاكانی كه زنده اند و آن مردانی كه هنوز زاییده نشده، سوشیانتهای نوكننده اند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 20:50


سوشیانت در اوستا(بخش پایانی):


در فروردین یشت و زامیاد یشت که هردو از قدیم ترین اجزاء اوستا محسوب می شوند ، نامهای سه موعود و نامهای مادران آنها و زادگاهشان و هم چنین چگونگی ولادت آنان و نامهای برخی از یاوران و همراهانی که آنان را یاری خواهند کرد محفوظ مانده است .

در بندهای 128 و 129 از فروردین یشت ، از استوت ارت و دو برادرش که پیش از آمدن وی به عنوان مبشران سوشیانت ظهور خواهند کرد و نامهای هشت تن از یاوران استوت ارت یاد شده است:
رئوچس چئس چئش من ، هورچئش من ، فرادت خوارنه ، ونذت خوارنه ، وئورونمه ، وئوروسوه ، اوخشیت ارت ، اوخشیت نمه ، استوت ارت .
دو برادر استوت ارت که پیشآهنگان ظهور وی خواهند بود ، اولی " اوخیشت ارته " و دومی " اوخیشت نمه " نامیده شده اند .

سوشیانتها با حالت جمع در فروردین یشت عبارتند از : اوخشیت ارته ، اوخشیت نمنگه و اَستْوَتْ اِرِتَه. ظهور هوشیدر (اولین منجی) و در پایان هزاره اول است، ظهور هوشیدر-ماه ( دومین منجی) در پایان هزاره دوم و ظهور استوت ارته (سوشیانت ، موعود آخر) در پایان هزاره سوم است. و بالاخره در پایان هزاره سوم، زمان فرشوكرتی یا فراشگرد (رستاخیز) فرا می رسد. زمانی كه طبق آموزه های زرتشتی در آن، دنیا دوباره زنده خواهد شد و اهریمن كاملا و برای همیشه و در همه ی کارهایش شكست می خورد.

کسیکه به «سوشیانت پیروزگر» موسوم خواهد شد به « اَستْوَتْ اِرِتَه» موسوم خواهد بود و او را به این دلیل سوشیانت خوانند که او به همه موجودات سود بخشد و او را از این جهت استوت ارته خوانند که آنچه در جهان دارای جسم و جانی است از پرتو او به یک زندگانی جاودان رساند تا آنکه پاکدینان در ستیزه ضد دشمنان و بد-دینان ایستادگی توانند کرد.

معنی لفظ «اوخسیت ارته» کسی است که قانون مقدس را می پروراند. «اوخشیت نمنگه» نیز دومین موعودست و به معنی کسی است که فزاینده یا پروراننده ی ستایش یعنی همان سرشت انسانهاست. سومین موعود، استوت ارته میباشد که به معنی کسی است که مظهر و پیکر قانون مقدس است . سوشیانت تنها به آخرین فرزند " استوت ارته "نیز گفته می شود.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 20:46


🎞سمک عیار "بازخوانی نوشتارهای ادبی پارسی"


فصل دوم_بخش ۴۲_"عیاران ماچین"


🎖برنامه ایی از رادیو zntv1

⚠️کاری از ارس دادار


📬به ما بپیوندید

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 11:52


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 11:52


#جشن_سده



ای آتش سرخ تیرگی سوز
ای روشن آشیان بر افروز
ای بر شده آتش نیایش
ای خرمن گرم سوز سرکش
از  دور مهین گو کیانی
هوشنگ نژاده یادمانی
آورد ترا به فر و  فرهنگ
چون گوهر سفته از دل سنگ
افروخت به هیمه های سوزان
بس آتش پر فروغ و تابان
وان روز نشاط و گاه امید
جشن سده ی خجسته نامید
ای معبد مهر از تو روشن
هر گلخن مرده از تو روشن
از نور تو آسمان بر افروخت
دم سردی خاک و تیرگی سوخت
مهر تو به خاک مرده جان داد
بر آب فسرده دل روان داد
دم سردی و هیبت زمستان
بردی به فروغ خویش آسان
آری توفروغ ایزدانی
آرایش بزم موبدانی
جشن سده از تو یادگار است
میلاد سحر به شام تار است
ای آتش جان فروز  تابان
با مهر چو بسته ای تو پیمان
هر تیره که اهرمن بزاید
در پای فروغ تو نپاید
اینک به امید پاک دادار
آن یاور مهربان و غمخوار
برخیزم و دست برفشانم
وز شوق سرود تازه خوانم
از هیمه اجاق برفروزم
غمنامه ی تیرگی بسوزم
اکنون که زمان شادمانیست
هنگامه ی بزم و کامرانیست
ای یار خجسته ای نکوکار
از چهره نقاب غصه  بردار
از عشق  تو آتشی به پا کن
دلتنگی و خامشی  رها کن
تا باد جهان به کام  تو نوش
آیین کهن مکن فراموش



#هما_ارژنگی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 11:50


جشن سده

روستای پاژ

دکتر علیرضا قیامتی

بهمن‌ماه ۱۴۰۳

#كانون_شاهنامه_فردوسي_توس
💠#بنیاد_فردوسی_توس
🇹🇯❤️

#ایران_بزرگ_فرهنگی
#اتحادیه_کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
#ایران
#تاجیکستان
#سده
#جشن_سده
#ЭмомалӣРаҳмон #ЭмомалиРахмон #EmomaliRahmon #Тоҷикистон #Таджикистан #Tajikistan #Президент #President #Тоҷикон #Таджики #Эрон #Иран #iran

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 11:45


بینش مزدایی { ۶۱ }


ای اهورامزدا، دانش و آگاهی بیکران هستی مند.
هر مرد و زنی که از آنچه تو در زندگی بهترین‌شناخته ای پیروی کرده باشد.
پیروی از راستی را برای پیوستن به هنجار درست هستی
گزینش منش نیک را برای رسیدن‌
به خشَترا و شهریاری مینوی
آنها را برای ستایش تو همراهی خواهم‌ کرد.
تا همگی از گذرگاه مینوی چگونه زیستن،‌ چینود پِرِتو گذر کنیم.

یسنا؛ هات ۴۶ بند ۱۰

گات ها، نغمه های ایران باستان
برگردان: موبد کورش نیکنام


پیام وسپارش اشوزرتشت در این سرود:

۱-- شایسته است تا هر مرد و زنی از بینش مزدایی پیروی کند.

۲-- آنکه راستی را گزینش کند به اشا روی آورده و کسی که منش نیک دارد بر خویشتن پادشاه خواهد بود

۳-- گزینش راستی در پرتو منش نیک سرآغاز گذر از گذرگاه چگونه زیستن است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 11:41


🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥 pinned «☆ احكام در دين زرتشت ☆ احکام، جمع حکم بوده که در گویش پارسی به گونه "دستور" آمده است. برخی ازدستورهایی که هر مرتو (:انسان) بایستی در زندگی داشته باشد یا برگرفته از "قوانین مدنی" است که درهرکشور با نگرش های فرهنگی، تیره ای(:قومی) ودینی مرتوگان (:مردم) وبایاری…»

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 11:41


☆ احكام در دين زرتشت ☆



احکام، جمع حکم بوده که در گویش پارسی به گونه "دستور" آمده است.
برخی ازدستورهایی که هر مرتو (:انسان) بایستی در زندگی داشته باشد یا برگرفته از "قوانین مدنی" است که درهرکشور با نگرش های فرهنگی، تیره ای(:قومی) ودینی مرتوگان (:مردم) وبایاری نمایندگان در مجلس فراهم گشته که بیگمان همه باید دادپذیر (:قانون مدار) باشند تا هنجار همگانی پایدار بماند و بی هنجاری گسترش نیابد.
یا دستورها (:احکامی) است که برای تندرستی، توانایی، شادابی، نیرومندی وبالندگی مرتو نیازاست که بهتر است، دانش وخرد همگانی درهرهنگام باپژوهشی نیکوتر، سفارش های مورد نیاز بر پایه دانش را آگهی دهد. تا جان مایه زندگی در راستای خواسته اهورامزدا (:دانایی وآگاهی) باشد.

اشوزرتشت در سروده های خود، گات ها به دستورها (:احکام) اشاره ای نداشته است. بینش زرتشت؛ چگونگی گزینش خوراک، خوردن وآشامیدن، جامه پوشیدن، شستن تن وبدن،  پاکیزگی دست و پا، گوش ودندان، الگوی سر بریدن حیوان وپرندگان ومانند اینها را به دانش زمان وگزینش خرد دانایان درهر رشته واگذار کرده است.
هنگامی که بینش زرتشت شیوه دانایی و خردمندی را به مرتو سفارش می کند شایسته است تا دانش بهداشت، دانش پیشگیری و درمان، دانش پاسداشت زاستار (:طبیعت)، دادگستری، دارایی (:اقتصاد)، روانشناسی، هازمان شناسی و دانش های دیگر، پاسخگوی نیازهای مرتو ومرتوگان باشد.

در ایران باستان شیوه های گوناگونی از دستورها (:احکام) در هر دوره با دانش وآگاهی مرتوگان آن روزگار پدیدار شده اند ودر نسک (:کتاب) هایی مانند "وندیداد" با دبیره (:خط) اوستایی به یادگار مانده اند که هریک به هنگام خود کاربرد خوبی داشته اند ولی با پیشرفت پیوسته دانش، اینگونه دستورها (:احکام)، ارزش خود را از دست داده است. بیگمان بسیاری از دستورهای به یادگار مانده در نسک های وندیداد وبرخی از نوشته های پهلوی نیز با اندیشه زرتشت هم خوانی ندارد!

آشکار است که هرروز، هرگاه و هرگام دانشمندان رشته های گوناگون، سفارش تازه ای را پیشنهاد می کنند که اگر پیروی نگردد ناهنجاری همگانی را در پی خواهد داشت.
بدین روی برای مرتو نیازی نیست تا به انگیزه یافتن پرسش های زندگی خویش، به سراغ نسک های دستور(:احکام) دینی برود بلکه برای رسیدن به زندگی بهتر با تندرستی وشادی، پیروی ازدانش گوناگون را از یاد نبرد. وآزادانه راه خویش را برگزیند.

زرتشت دربند ۹ ازهات ۳۰ گات ها سفارش می کند:
بهترین گفته ها را به گوش بشنوید،
با اندیشه ای ژرف بر آن بنگرید،
سپس هر مرد وزن ازشما،
راه خویش را آزادانه برگزیند...
در پرتو چنین بینشی، هرزرتشتی درشنیدن گفته ها و پذیرش سفارش های نگاشته شده درنوشته ها آزاد است.

  برکسی پوشیده نیست که دانش مرتوگانی (:بشری) در هرگاه فرآیند ساده ونیکوتری را بر جهانیان نمودار می سازد. مَرتوی خردمند بایستی هریک ازپیشنهاد های دانش گوناگون را پذیرا گردد تا آسیبی برزندگی خود ودیگران وارد نسازد.

🔥🔥🔥🔥🔥
گزینش ونگرش:روان شاد موبددکترکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Feb, 11:40


فر ایران را می‌ستاییم.


بیچاره شاهنامه!
بیچاره تاریخ ایران!
بیچاره فردوسی!
بیچاره فردوسی!
که.... هرکسی از ظن خود یار شده و می‌شود! هرچند این نشان دلبستگی است ولی آیا دلبستگی -بی شناخت- کافی‌ست!

ملی گرایان، بی آن که شاهنامه را بخوانند و تحلیل کنند، آن را تنها سندی برای افتخار می‌دانند! همین و بس!

چپ‌گرایان، فردوسی و شاهنامه را خدمتگر اشراف  دانسته و تنها بخشهایی از آن را برجسته سازی می‌کنند تا نظریه‌های جانبدارانه خویش را توجیه کنند!

پادشاهی‌خواهان، از آن «شاه» می‌جویند و بس! جمهوری‌خواهان از شاهنامه «انتخابی بودن» -برخی از- شاهان را برجسته می‌سازند و بس!

آنارشیستها و پاتیزان‌ها از آن «پهلوانی» -بهتر است بگوییم : «قهرمانی»!- و «نبرد» می‌جویند و بس!

فناتیکها در پی اثبات دین‌مداری فردوسی و برون کشیدن نشانه های برتری دین خود از آن هستند ! گروهی برکشیدن و تقدیس ساسانیان و موبدان آن دوران را می‌جویند و دسته ای اثبات برتری دین تازه را می‌جویند و بس!

بهدینان، فردوسی را بهدین و اهل تسنن او را سنی و شیعیان او را شیعه (گاه اسماعیلی) و دهریون اورا دهری و...  هرکسی او را به دین خود پنداشته است!

هرکسی از ظن خود شد یار من،
از درون من نجست اسرار من!

از دیرباز تا هنوز، هرکسی با هر گرایش -بی آن که شاهنامه را بخواند و بشناسد!- خود را «حق» و دیگران بویژه «جویندگان درون شاهنامه» را بر باطل -و به تازگی لازم‌المحاکمه!!- می‌داند!

اسرار شاهنامه و آموزه های تاریخ را بی توجه به باورهای پیشین خویش از درون شاهنامه و از دل تاریخ بجوییم و بس!

پاینده ایران

🔥🔥🔥🔥
گزینش ونگرش:روان شاد موبددکترکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Jan, 22:11


‍ فلات آریان

چامه سرا : # هما_ارژنگی

 درود من بر ایرانم، به گردان و دلیرانم،
به آنانی که در راه وطن جان را فدا کردند،
به هر گمنام و نام آور  که از مهر وطن ره توشه‌ای دارد،
درود من برآن کو در دل خود عشق می کارد...
                                            
من اینک در سر شوریده‌ام، عزمی دگر دارم
برآنم  تا که از پشتِ غبارِ قرن‌های رفته و تاریک،
نقاب از چهره‌ی ایام  برگیرَم،
غبار از قامت تاریخ برشویَم
و در رگهای پر مهر تو ای پاینده # ایرانم،
چو خونی تازه بر جوشم ،
غزل خوانم، سر افشانم ...


در این  سرمستی رویا،
که هر سو توسن پندار من با شوق می‌تازد،
از اعماق قرون خفته در خاکِ فراموشی ،
خروشی می‌رسد بر گوش ،
به چشم و دیدۀ ناباورم ناگاه،
فلات آریان‌ها می‌شود پیدا ...


تو گویی همچو رود زنده‌ای از کوه و دشت و جنگل و هامون
ز هر کوی و ز هر برزن،
همه انسان با فرهنگ می‌جوشد
و در حجم زمان رفته، زنجیری به هم پیوسته می‌سازد...

نگاه من ، در این هنگامه جوشان،
 به هر سویی نظر دارد
و قلب عاشقم در رستخیزی این چنین عزم سفر دارد
به هر سو مرکب اندیشه‌ام  اینک گذر دارد...


گذار من به پامیرم که آن اول سرای آریان‌ها بود
به قفقازم، که تاج سرزمین و فخر ایران‌ست
همان، کاو آرزویش تا همیشه در دل و جان‌ست.
به در بند و آران و ایروان و شکی و شروان ،
به مردان و زنانش، آن همه یاران با ایمان
به آذربایگان، آذر سرای روشن و رخشان
به بحر کاسپیان، آن سبزگون گنجینه گوهر...
به نجوای نسیمی از بلندای غرور قله البرز،
به یاد آرش و تیر و کمان و جان .
به غوغا و خروش بی‌امان سند
وان سالار جان بر کف، جلال الدین خوارزمی.
به بلخ و بامیان و آن هرات پیر،
که مولانا و انصاری زخاکش رست
به مرو و چاچ و فرغان و سمرقند و بخارایم
به یاد بوی جوی مولیان
چاچی‌کمان رستم  و
 ناز سیه چشمان و شعر خواجۀ  شیراز..
به  گنجه  آن نظامی پرور گنجینه پردازش،
به عشق لیلی و مجنون و آن شیرین غمازش،
به رود هیرمند و کابل و هامون،
به  زابل، مامن اسطوره های پاک
به گردان سرافراز و دلیر پارت،
به  سام و زال و سیمرغ و به  فَر رستم دستان،
به مردانی که گویی از دل خورشید جوشیدند
و پندار سیاهی را ز قلب خاک برچیدند.

به  زرتشت سپنتا،
آن که یکتایی مزدای اهورا را نوید آورد،
همان، کاو گوهر پاک خرد را
رهنمای راه انسان کرد،
همان، کایین نیکی، شیوه  فرزانگی گسترد..

                                           
گذار من به خاک سرزمین پارس،
آن دروازهِِ  بگشوده بر خورشید،
آن دیوارهای سنگی خاموش،
آن تندیس‌های مایۀ اعجاب،
آن اعجازهای تا ابد مانا،
 به کورش، آرمان‌خواه بهین‌آیین...

                                              
گذارم بر خلیج پارس،
آن  دریای گوهرزای ایرانی  و
آن گنجینه‌های خفته در قلب پرآوازش...
 گذارم بر میان‌رودان، دل ایران،
فرات و دجله و کارون ،
به ایوان مداین، تیسفون، بغداد،
به خاقانی ، بر آن دل‌های عبرت‌بین...

گذارم سوی کرمانشاه و  کوه بیستون  و تیشۀ فرهاد،
همان کاو بر سر سودای شیرین، جانِِ شیرین داد.
 و ...
صدها نقش‌های بوالعجب بر سنگ‌های کوه برکنده،
ز دوران‌های بگذشته
نشانی از نشان داران تاریخی جهان گستر..

و من ، سرگشته و حیران،
میان  یادمان‌های هزاران سالۀ تاریخ و فرهنگ اهورایی،
سمند یاد می‌رانم
و آن مز دای دانا را  به یاری باز می‌خوانم
که تا هستی ده یکتا
به کار این جهان ، بار دگر سامان نو بخشد
و قلب خاک را از قهر دُروندان  تُهی سازد
 و ایران مرا در پرتو مینوی پاکش جاودان دارد.



# هما_ارژنگی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Jan, 21:43


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Jan, 20:55


‍ گویند نخستین کسی که بعد از اسکندر ملعون از نو «اوستا» را گرد آورد و آیین دیرین مزدیسنا را نو کرد «وُلَخْش» اشکانی بود (۵۱-۷۸ ب م) ولخش همان است که ما او را «بلاش» خوانیم. در میان اشکانیان پنج شهنشاه به این نام شناخته اند، دار مستتر گوید، کسی که اوستا را گرد کرده است بایدولخش نخستین باشد، زیرا او مردی دیندار بوده است. و بعضی گمان کرده اند که این شهنشاه ولخش سوم است که از (۱۴۸ تا ۱۹۱ ب م) پادشاهی کرده است.

پس از ولخش اشکانی اردشیر بابکان مؤسس دولت ساسانیان بنای سیاست و پادشاهی ایران را بر مذهب نهاد و دین و دولت را به یکدیگر ترکیب داد و آیین زرتشت را که غالبا ظن قوی بر آن است که اشکانیان هم دارای همان آیین بوده اند – آیین رسمی کشور ایران قرارداد، و این کار او به سایر عاقلانه بود، زیرا آن دوره به سبب قوت گرفتن دین مسیحی در انحاء کشور ایران و روم، دوره ی قوت دین و آغاز نفوذ دینداری محسوب می شد، چنانکه بعد هم دیده شده که از سویی مانی پدید آمد و بعد مزدک ظهور کرد و چندی نگذشت که حضرت محمد بیرون آمد.

پس از ولخش اشکانی اردشیر بابکان مؤسس دولت ساسانیان بنای سیاست و پادشاهی ایران را بر مذهب نهاد و دین و دولت را به یکدیگر ترکیب داد و آیین زرتشت را که غالبا ظن قوی بر آن است که اشکانیان هم دارای همان آیین بوده اند – آیین رسمی کشور ایران قرارداد.

یک علت دیگر تعصب دینی اردشیر آن بود که پدران و نیاکان او به قولی امیران و رئیسان دین زرتشتی بوده اند، «پاپک» که به قولی پدر و به قولی پدر ِمادر اردشیر بوده است از امرای محلی پارس و از آن بزرگانی بود که بازمانده ی امرا و شاهان «پَرَتَه دار» فارس بودند پادشاهان پرته دار فارس که نخستین آنان «بَغَ کْرِتَ» و سپس (بَغَ دَاتَ) و آخر آنان «پاپک» است .

همه در فارس و قسمتی از هندوستان ریاست و بزرگی داشته اند، و سکه زده اند و روی سکه ی آن ها نقش آستانه ی آتشکده و درفش (علم چهارگوشه) که شاید همان درفش کاویان باشد دیده شده است و پادشاه با «پنام» که سرپوش ویژه ی عبادت است در پیشگاه آتشکده به حال خشوع ایستاده است



برگرفته از سبک شناسی – محمدتقی بهار

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Jan, 20:54


مهریه و حلقه ی مهر در آیین های ایرانی:



مهر یک واژه پارسی، به معنای دوستی و پیمان است. از زمانی که ایرانیان مهر ( نور خورشید) را ستایش می کردند؛ خورشید و نور آن را نماد پیمانداری و مهربانی می دانستند. زیرا خورشید هر بامداد پیماندار بود و پیوسته به زندگی مردم نورافشانی می کرد.

بنابراین آنان حلقه هایی همانند دایره خورشید از جنس و با ابزار گوناگون تهیه کرده بودند و برای هرگونه تعهد و پیمانی آن را به یکدیکر می سپردند. این حلقه گاهی در دستان قرار می گرفت (همانندحلقه ای که در دست نگاره فروهر در سنگ نوشته ها دیده می شود) زمانی در مچ دست قرار داشته، گاهی این حلقه به گوش آویزان شده و سرانجام این حلقه به انگشت دست زده می شود که همگی نشان از مهر و پیمانداری بوده و تاکنون نیز ادامه داشته است.

مهریه در فرهنگ ایرانی تنها حلقه مهر است که اکنون برای ارزش بیشتر پیمانداری باجنس فلز هایی گرانبها مانند مس، نقره و زرین ساخته می شود تا عروس و داماد برای پیمانداری به یکدیگر پیشکش دارند. زرتشتیان برای فرزندان خویش جز این مهریه ای ندارند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Jan, 20:54


پارسیان هندوستان چه کسانی هستند؟


پس از یورش تازیان، بخشی از زردشتیان باورمندتر که میخواستند آتش ورجاوند و دین بهی شان را زنده نگاه دارند، ناچار به کوچ شدند؛ آنها از شهر سنگان(سنجان) در خراسان به جزیره هرمز آمدند و از آنجا با کشتی به هند رفتند، در هند با سه پیش‌شرطِ زمین گذاشتنِ جنگ افزار، یادگیری زبانِ بومیان(به همین شوند زبانشان امروزه گجراتی ست) و پوشش بانوان ایرانی همانند زنان هندی از سوی شاه گجرات پذیرفته شدند. کتابِ "قصه سنجان" بازگویی این کوچ بزرگ است از زبان شاهزاده ایرانی.

پس از پذیرش شرایط، به پارسی‌ها پروانه‌ی ماندگاری در گجرات داده شد و کم کم آتشکده‌هایی بنا کردند که با آتشی که با خود از آتشکده‌های ایران آورده بودند روشن کردند و به داد و ستد و زندگانی پرداختند. اگر چه پارسی‌ها قوانین هند را پذیرفتند تا پروانه‌ی باشندگی را به‌دست آورند، ولی آنها از هرگونه همسرگزینی با غیرپارسی سر باز زدند و این شاید یکی از شَوَندهایی باشد که تا به امروز توانسته نگاهداشتِ هازمان و دین آنها باشد.

زرتشتیان هند ، کمتر در سیاست و بیشتر در پیشه‌های تجاری و یا در مدیریت بالای کشور هند کنشگری داشته اند و از نگر دانشی ، اقتصادی ، و فرهنگی از بلندپایه ترین گروه‌های مردمی هندوستان بوده و هستند . پارسیان هند شهری برپا کردند و به یاد جایی که در ایران از آنجا کوچیدند ، آنرا "سنجان" نامیدند .
نخستین آتشکده خود را در سنجان بنام (ایــــران شاه) برپا کردند . آنها توانستند از نظر اقتصادی به کامیابی‌هایی دست یافته یابند ، به یاری همکیشان خود در ایران بشتابند .

گفته شده که ناصرالدین شاه قاجار ، پس از دیداری با گروهی از پارسیان هند و پذیرش پیشکش‌ها، آنها از فشار بر زرتشتیان ایرانی کاست و جزیه یا مالیاتهای سنگین آنان را برداشت .
پارسیان در هند هیچگاه انگیزه ای به کارهای سیاسی گروهی نداشته و هرگز برای حکومت‌های گوناگون این سرزمین دردسرساز نبوده‌اند . در برآوردی که انجام شده ، زرتشتیان از اقلیت‌های آرام و بی‌دردسر هند بوده اند .

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Jan, 20:53


سوشیانت در گاتها:


در گاتها ، واژه سوشیانت  به معنی رهاننده یا نجات دهنده است و اشو زرتشت، خود را سوشیانت نامیده است . چنانکه در اشتودگات-یسنا هات 45 بند یازدهم و در وهیشتواست گات-یسنا هات 53 بند دوم و در سپنتودگات-یسنای48 بند نهم می گوید :

کی خواهم دانست ای مزدا!
ای مظهر راستی ، اگر تو بوسیله راستی و اشا ، بر کسی که زیانش مرا می ترساند ، توانا هستی ، پس بگذار سخنان راست اندیشه نیک به من گفته شود و از آن اطلاع یابم . زیرا سوشیانت باید بداند که پاداشش چگونه خواهد بود .

در پاره ای از بخشهای سرودهای زرتشت نیز کلمه سوشیانت بشکل جمع آمده و پیامبر ، از آن یاوران و حامیان و نگاهبانان دین و اصحاب خویش را که از برای رستگاری مردمان و جهان مادی کوشا هستند ، اراده کرده است . چنان که در یسنای 34 بند سیزده آمده است :
ای اهورا ! راه پاک منشی ، از آن راهی که به من خبر دادی ، از آن راهی که از پرتو راستی خوب ساخته شده است ، راهی است که روانهای سوشیانت ها و خردمندان هوشیار ، از برای دریافت پاداشی که تو مقدر کرده ای ، از آن خواهند گذشت .

در یسنای 46 بند سوم چنین آمده :
ای مزدا!
کی سپیده دم آگاهی بدر آید و جنس بشر به سوی راستی روی نماید . کی نجات دهنده ، سوشیانت بزرگ با گفتار پر از حکمت خویش به مراد خود دست یابد ؟
کدامند کسانی که وهومن ( منش نیک ) به یاریشان آید؟
ای اهورا!
من ترا برای آگاه شدن خویش برگزیدم.

در ادامه و در یسنا هات 48 بند یازدهم چنین سروده شده است..
ای مزدا!
کی راستی و پارسایی و کشور، پر از کشتزارهای گسترده و آباد و خان و مان خوب پدیدار خواهد شد؟
کیانند که ما را در برابر دروغ پرستان خونخوار رامش خواهند داد؟

کیانند کسانی که منش نیک را بمردم باز خواهند شناخت؟
آنگاه در یسنای 48 بند دوازدهم چنین ادامه میدهد :
ای مزدا!
کسانی از شمار سوشیانت ها هستند ، ای راستی و ای منش پاک ، که در اجرای احکام اهورا مزدا کوشایند و برای درهم شکستن «خشم» و «ستم» برانگیخته شده اند .

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Jan, 16:40


🎞سمک عیار "بازخوانی نوشتارهای ادبی پارسی"


فصل دوم_بخش ۴۰_"عیاران ماچین"


🎖برنامه ایی از رادیو zntv1

⚠️کاری از ارس دادار


📬به ما بپیوندید

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Jan, 15:12


‍ ‍ #آتش_نیایش

🔥 درود بر تو ای آتش 🔥
ای برترین آفریده ی سزاوار ستایش اهورا مزدا.
درود به تو ای آتش،
ای پرتو اهورامزدا،
خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش برساد.
افروخته باش در این خانه پیوسته!
فروزان باش در این خانه!
تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه!
به من ارزانی ده.
ای آتش ای پرتو اهورامزدا ؛
آسایش آسان،
پناه آسان،
آسایش فراوان،
فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان و هوشیاری روان،
و پس از آن خرد بزرگ و نیک و بی‌زیان،
و پس از آن دلیری مردانه، استواری، هوشیاری و بیداری،
فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و انجمن آرا،
بالنده، نیک کردار، آزادی بخش و جوانمرد،
که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند.
و انجمن برادری کشورها و هم بستگی جهانی را فروغ بخشند.

با نوای :
موبد مهربان فیروزگری

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Jan, 14:03


🎙 موبد مهربان فیروزگری و ابتدای خوانش با آوای موبد کوروش نیکنام
سرود اشم

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Jan, 12:31


جشن های ایرانی را پاس بداریم تا مژده ی پیروزی نور بر تاریکی را به همه ی آزادمنشان برساند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Jan, 12:24


واژه و مفهوم بهمن:



واژه #بهمن را در اوستا وهومنهvahou meneh و در زبان پهلوی وهومنvahou mene و در زبان پارسی vahmane bahmane می‌گويند می‌باشد که به معنی #اندیشه_نیک، #منش_پاک و #خرد_سپنت است.

اين واژه‌ها مركب است از دو جز وهو و منه كه جز اول به معنی خوب و نيک و به اصطلاح امروزی همان وه - و - به، به‌معنی پسنديده و خوب است و بخش دوم من يعنی انديشه و تدبير و فراست و منش است.
بنابراين وقتی كه اين دو جز باهم تركيب شوند معنی واژه به واژه آن می‌شود: نيک نهاد، به منش، پاک سرشت.
پس واژه‌ی بهمن و بهمن ماه عبارت خواهد بود از ماه نيک و ماه پاک.
ايرانيان و پارسيان باستان و مقيم هند، روزهای ۲ ، ۱۲ ، ۱۴ و ۲۱ بهمن ماه را به روزهای نبر می‌خوانند و در اين روزها از برای پيروان آيين اشوزرتشت، سر بريدن جانوران و خوردن گوشت ممنوع شده است.
و اما جشن‌هايی كه در ماه بهمن معمول و برگزار می‌شود عبارتند از:

#جشن_بهمن‌گان يا بهمنچه :
جشن بهمنچه كه در روز دوم بهمن ماه معمول بوده به مناسبت هم نام بودن روز با ماه گرفته می‌شود. درباره‌ی اين جشن روايت‌های بسياری نقل شده است اما مطمئن‌‌ترين سندی كه در اين باب در دست است نوشته‌های ابوريحان بيرونی است كه در كتاب التفهيم می‌نويسد:
به گونه‌ای كه تحقيق شده است بهمن نام گياهی هم هست كه اكنون در خوزستان و در اطراف دشت ميشان می‌رويد زرتشيان در روز جشن بهمنچه اين گياه را با شير مخلوط نموده و می‌خورده‌اند.
فرخی سيستانی راجع به جشن بهمنچه قصيده‌ای دارد كه به يک بيت آن اشاره می‌كنم:
فرخش باد و خداوندش فرخنده كناد
عيد فرخنده بهمنچه و هم بهمن ماه.


#جشن_سده:
سده واژه‌ای پارسی است. در پارسی ميانه و پارسی باستان و اوستا. به هرحال واژه‌ای‌ست sate به معنی عدد سد می‌باشد چنانكه در فارسی نيز سده به معنی سدسال در برابر قرن به كار می‌رود.
گويند چون سه روز از زمستان سپری می‌شد ايرانيان جشن سده را برپا می‌كردند چون برآن بودند كه اوج و شدت سرما سپری شده و اين پديده‌ی نابسامانی و سكون كه از كردار اهريمن است توان و نيرويش رو به زوال و كاستی است پس همگان در دشت و بیابان گردآمده و تلی بزرگ از خار و خاشاک و هيزم فراهم آورده و با فرا رسيدن شب، می‌افروختند. شادی و پايكوپی و سرود ويژه‌ی آتش را ترنم می‌كردند و معتقد بودند كه اين جلوه گاه و فروغ اهورايی، بازمانده‌های سرما را نابود می‌سازد.
چنان كه در نقل داستان هوشنگ شاه پيشدادی و نسبت دادن جشن سده در روايت فردوسی آمده است كه با عده‌ای كه در همراه وی بودند از كوهی گذر می‌كردند ناگاه ماری بزرگ پديدار شد كه به سوی هوشنگ و همراهانش حمله‌ور گرديد. هوشنگ سنگی را برداشت و به سوی مار انداخت تا مار را هلاک كند از قضا سنگ به مار نخورد و بر سنگ ديگری اصابت كرد و شراره‌ای از برخورد دو سنگ برخاست و مار را هلاک ساخت.
فردوسی در اين باره يعنی پيدايش آتش بوسيله هوشنگ پيشدادی چنين سروده است:

بگفتا فروغی‌ست آن ايزدی
پرستيد بايد اگر بخردی
شب آمد برافروخت آتش چو كوه
همان شاه در گرد آن با گروه
يكی جشن كرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده كرد
ز هوشنگ ماند اين سده يادگار
بسی باد چون او در دگر شهريار.



پی نوشت‌ها :
۱- آثار الباقيه نوشته ابوريحان بيرونی
۲- يسنا از ابراهيم پورداود. (جلد یکم)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Jan, 12:23


چو آدینه هرمزد بهمن بود
برین کار فرخ نشیمن بود
#فردوسی_توسی

در اینجا فردوسی بزرگ اعلام میکند که روز آدینه یکم بهمن فرا رسیده و از اینرو میخواهد که ایرانیان به جشن و سرور و شادمانی بپردازند.

#جشن_بهمن‌گان نام جشنی‌ست که در بهمن روز از بهمن ماه دوم بهمن‌ماه برگزار می‌شده. #ابوریحان_بیرونی آنرا بهمنجنه خوانده و درباره‌ آن نوشته:
بهمنجنه، بهمن روزی‌ست از بهمن ماه و بدین روز بهمن سپید ریشه‌ای‌ست سپیدرنگ مانند زردک که بهمنین یا بهمنان نیز خوانده میشود و در گذشته ریشه‌ی آنرا بنام بهمن سرخ و بهمن سپید در داروها استفاده میکردند.
واژه‌ فرانسویBehen به همین چم است و از بهمن پارسی گرفته شده است به شیر
خالص پاک خورند و گویند حفظ آید مردم را و فرامشتی برود.
به خراسان مهمانی کنند بر دیگی که اندر او از هر دانه‌ی خوردنی که خورند، کنند و گوشت هر جانوری که رواست و آنچه اندر آنوقت اندر آن بقعه یافته شود از تره و نبات.

اسدی نیز درباره این جشن نوشته:
بهمنجنه رسم ایرانی‌ست. چون دو روز از ماه بهمن گذشته بودی، بهمنجنه کردند و این عیدی بودی و خوراک پختندی و بهمن سرخ و بهمن زرد بر سر کاسه‌ها برافشاندندی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Jan, 11:14


#دی_به_آذر



دی به آذر، روز هشتم از هر ماه در گاه شماری زرتشتیان است.
دی یکی از نام‌های اهورامزداست.

«دی» (اوستایی:«دَثوش») به چم (:معنی) پروردگار، دادار، آفریننده و جهاندار زیبایی‌ها است.
در گاه‌ شماری زرتشتی، روز نخست هر ماه اورمزد روز نامیده می‌شود، سه روز دیگر به نام اهورامزدای بی‌همتاست که به واژه‌ی دی آمده و از آن سخن گفته شده است.

در هر ماه سه روز با نام «دی» شناخته می‌شود.
روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه زرتشتی به نام «دی» است مانند دی به آذر، روز هشتم هر ماه، دی به مهر، روز پانزدهم از هرماه، دی به دین، روز بیست و سوم از هر ماه.
برای باز شناختن هر یک از این سه روز ، نام روز پس از آن به واژه‌ی دی پیوند داده شده است برای نمونه فردای روز دی به آذر روز آذر است.

روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی، به آتشکده رفتن، آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است.
 
سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش ؛

روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی،
ای ترک، مِی‌ بیار كه تركی گرفت دی.

مِی ده برطل و جام كه در بزم خسروی،
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به مِی.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

سر شوی و موی و ناخن پیرای،



گل بادرنگ بویه نماد دی به آذر است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

21 Jan, 22:13


#‍جشن_بهمن‌گان

بهمن یا وُهومَن از واژه «وُهومَنه» در اوستا گرفته شده است. این واژه به معنی منش نیک و اندیشه پاک می‌باشد.
در گاه‌شماری سی روزه و سنتی زرتشتیان، دومین روز از هر ماه وهومن نام دارد که پس از روز اورمزد قرار دارد.
وهومن نام یکی از امشاسپندان یا به عبارت دیگر یکی از فروزه‌ها و صفات اهورامزدا را در بینش اشوزرتشت است.
اندیشمند و آموزگار ایرانی #اشوزرتشت در سروده‌های خود گاتاها، برای درک و دریافت پیام اهورایی، از وهومن یاری می‌گیرد.
وهومن اندیشه و خرد خدا داده است. بنابراین اشوزرتشت درک و یافته‌های خویش را بوسیله خرد مقدس و نیک اهورا داده دریافت می‌کرد.
در زمان گذشته، این جشن را بهمنجه نیز می‌نامیدند ولی آگاهی چندانی از برگزاری این جشن در روزگاران گذشته در دست نیست.
اکنون زرتشتیان همانند جشن‌های ماهیانه دیگر، جشن بهمن‌گان را نیز پاس می‌دارند و با گردهمایی و نیایش در آتشکده و آدریان، آن را جشن می‌گیرند و در سخنرانی‌های خود آرزوی پدیدار شدن اندیشه نیک در بینش انسان می‌کنند. سپس با برنامه‌های شاد، جشن را با سرور و شادمانی به پایان می‌برند.

برگرفته از 📗نسک #یادگار_دیرین
نوشته موبد #کورش_نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

21 Jan, 22:12


به جای «فوروارد» بگویید «بازفرست»

فرهنگستان زبان و ادب فارسی، واژه فارسی «بازفرست» را معادل واژه فرنگی «فوروارد» تصویب کرد.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

21 Jan, 22:11


🎞سروده ی عاشقانه


🎖اجرا: میم مقصودلو


⚠️تهیه و پخش از رادیو زرتشتیان ایران

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

21 Jan, 22:10


جشن سده نزدیکه...

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

21 Jan, 22:10


جشن سده یکی از کهن‌ترین جشن‌های ایرانیان است که برای ما باقی مانده؛ آن هم از روزگارانی دور که در اساطیر محو شده.
روایت شده که روزی هوشنگ شاه پیشدادی ماری را می‌بیند و با سنگ می‌خواهد آن را بزند و سنگ به مار نمی‌خورد و به سنگی دیگر می‌خورد و از برخورد دو سنگ آتش می‌جهد و آتش کشف می‌شود. از آن روز ایرانیان آتش را گرامی می‌دارند و جشنی برای آن برپا می‌کنند و سده یادگار چنین داستان باستانی است.
سده فقط یک جشن نیست، بلکه داستان ایرانیان است، داستان ایرانی بودن، معنای ایرانی بودن است.
یکی از شاهان پس از اسلام یعنی مردآویچ زیاری در اصفهان بزرگترین جشن سده را می‌گیرد تا در برابر خلیفه بغداد خودی نشان دهد و خود را ادامه دهنده‌ی راه نیاکان ساسانی خود نشان دهد.
چیست این جشن که برای نشان دادن ایرانیت‌مان آن را چنین برپا کرده‌ایم؟
خوشبختانه پارسال یعنی سال چارصد و دو، جشن سده ثبت جهانی شد و جزء میراث ناملموس یونسکو قرار گرفت.
اکنون که این جشن ثبت جهانی هم شده، بر ما ایرانیان است که بیش از پیش در پاسداشت آن بکوشیم.
پاینده ایران
#جشن #سده #جشن_سده #یونسکو #میراث #ایران #ایرانیان #ایرانی #هوشنگ #شاه_ایران #مردآویچ #مرداویج #اصفهان #شاهنامه #داستان #آتش #کشف_آتش

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

21 Jan, 20:52


#آتشکده #زرتشتیان_کرمان
#موزه_زرتشتیان_کرمان

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

12 Jan, 00:24


بینش مزدایی {۴۵}

ای اهورای هستی مند،
اشغ ودلدادگی آموزه های تو‌را
که پُرشتاب، گیرا و نیرومند است.
همانند آتش در پرتو اشا و هنجار راستی خواستارم
تا مزدا، سرچشمه دانش و آگاهی بیکران
را یاری وپشتیبانی کرده،
دست دشمنان را از گزند و آسیب دور کرده باشم.

یسنا؛ هات ۳۴ بند ۴

گات ها، نغمه های ایران باستان
برگردان: موبد کورش نیکنام


پیام وسپارش اشوزرتشت:

۱-- دلبستگی به آموزه های اهورایی نیرومند و اثربخش است.

۲-- گیرایی آموزه های اهورایی همانند آتش است که در پرتو هنجار راستی بدست می آید.

۳-- با پشتیبانی از دانش وآگاهی می توان از گزند و آسیب دشمنان دوری کرد.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

12 Jan, 00:21


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

12 Jan, 00:17


🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥 pinned «انجمن زرتشتیان یزد زمان نام‌نویسی برای مسابقه سراسری قصه‌گویی و داستان‌نویسی زرتشتیان را تمدید کرد. https://amordadnews.com/240254/»

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

12 Jan, 00:17


انجمن زرتشتیان یزد زمان نام‌نویسی برای مسابقه سراسری قصه‌گویی و داستان‌نویسی زرتشتیان را تمدید کرد.


https://amordadnews.com/240254/

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

12 Jan, 00:08


جشن های دی ماه را گرامی می داریم.


واژه "دی" یا "دادار" در فارسی همان واژه «ددوش» در اوستا، و «داتار» در پهلوی است که صفت اهورامزدا و به معنی «آفریدگار» است.

روزهای1 و 8 و 15 و 23 هر ماه و دهمین ماه سال نامزد به «دی»و دادار هستند.

چهار جشن اصلی که در دی ماه برگذار می‌شود و جشن های ستایش آفریدگار هستند، عبارتند از:

1. جشن دیگان یکم: نخستین جشن که در روز اورمزد (دادار/ دی) یا یکمین روز از دی ماه (/خورماه) یعنی نخستین روز پس از جشن یلدا برگزار می‌شود، «دی دادار جشن» یا «جشن خرم روز» یا خور روز (روز خورشید)، و یا نود روز (90 روز تا نوروز) نام دارد.

2. جشن دیگان دوم: روز هشتم از دی ماه یا روز «دی به آذر»، اولین جشن دیگان برگذار می‌شود که ابوریحان بیرونی در کتاب «قانون مسعودی» از این جشن با عنوان «عید دی الاول» نام برده است و کوشیار از آن با نام «دی جشن» نام برده است.

3. جشن دیگان سوم: در روز پانزدهم از دی ماه یا روز «دی به مهر» جشن دیگان دوم (/دیبگان/بتیکان) برگذار می‌شود که نامزد به «جشن دی دوم» نیز هست.

4. جشن دیگان چهارم: در روز بیست و سوم از دی‌ماه یا روز «دی به دین»، سومین جشن دیگان برگذار می شود.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Jan, 23:51


🎞سمک عیار "بازخوانی نوشتارهای ادبی پارسی"


فصل دوم_بخش ۳۸_"عیاران ماچین"


🎖برنامه ایی از رادیو zntv1

⚠️کاری از ارس دادار


📬به ما بپیوندید

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Jan, 20:59


سرنوشت در جهان بینی زرتشتی:



رفتار انسان در همین جهان به خودش بازمی گردد و سرنوشتش را رقم خواهد زد   

در جهان بینی زرتشتی  انسان دارای ”‌ من“ است و خداوند بزرگ دانا به همه انسانها این توانایی را داده است كه می‌تواند خود را درك كند و بشناسد و بداند كه هست و می تواند ” من“ خویش را تحت كنترل خود درآورد،دگرگون سازد و پرورش دهد .

به این توانایی بزرگ ” قوه درك “‌ گفته می‌شود تا بتواند دنیا را تجزیه و تحلیل كند و به قوانین اشا (هنجار هستی) پی‌ببرد و قدرت اراده و اختیار دارد كه بتواند غرایز خود را كنترل نماید و هر راهی كه دوست دارد برگزیند .
 انسان چه مرد و چه زن آزادی كامل دارد كه با خرد خویش همه چیز را مورد شناخت و سنجش قراردهد و هر چه را دوست دارد ، چه نیك و چه بد آزادانه گزینش كند

حال اگر سرنوشت انسان را به معنی چگونگی آینده او بدانیم (در واژه نامه ی دهخدا ، سرنوشت انسان به معنای حكم ازل و قضای ازل یعنی آنچه در روز ازل تقدیر شده باشد ، آمده است) وارون مفهوم رایج آن كه می‌گوید انسان بر سرنوشت خود هیچگونه دستی نداشته و خواست خداوند است كه سرنوشت انسان را می‌سازد، در جهان‌بینی زرتشتی ( كلیات جهان بینی ، یعنی اینكه دیدگاه انسان نسبت به چگونگی آفرینش ، چگونگی گردش روزگار ،‌شناخت انسان و رابطه انسانها (زن و مرد و نژاد) ، رابطه انسان با طبیعت و اهورامزدا و ... نمایان شود) هر كس سرنوشت خود را با اندیشه و گفتار و كردار خود می‌سازد و سازنده سرنوشت انسان  ، خود انسان است

رفتار انسان اختیاری است ،‌ولی بازتاب آن گریز‌ناپذیر است . این قانون ، جزیی از ساختار خلل‌ناپذیر حاكم بر هستی است كه سرانجام ” گندم از گندم بروید ، جو ز جو “‌

 یسنای 31 بند 20 از سرودهای شت زرتشت می‌فرماید :

” كسی كه به راستی گراید به روشنایی و شادمانی خواهد رسید ، و كسی كه به دروغ گراید تا دیرگاه زندگی را در تیرگی و كوردلی و آه و افسوس بسرخواهد برد . براستی او را وجدانش و كردارش به چنین سرانجامی می‌كشاند .

بر پایه قانون اشا ،‌ رفتار انسان در همین جهان به خودش بازمی گردد و سرنوشتش را رقم خواهد زد . پس بهتر است كه با اندیشه و گفتار وكردار نیك بهتربن زندگی را برای خود فراهم آوریم



برگرفته از :

1-     خنجری ، خداداد ، بینش زرتشت ، چاپ دوم 1380-تهران – صص 56 تا 66 .

2-     خورشیدیان ، اردشیر ، جهان بینی اشوزرتشت (جزوه آموزشی هیربدی) – 1381 -  تهران - صص 17 تا 20 

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Jan, 20:59


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Jan, 20:59


گیاه خواری یا ناشایست بودن قربانی؟:



قربانی کردن در بینش زرتشت کاری ناشایست و به دور از کردار نیک انسانی است.

در اینگونه نگرشی گیاه، حیوان و ادمی همه در هستی پدیدار شده اند تا هر یک به گونه ای زندگی خود را دنبال کنند. آشکار است که در زندگی گیاهان، حشره، ماهی، خزنده، دوزیست، پستانداران و دنیای آنان سخن از توان و نیروی بیشتر است، آنکه توانایی بیشتری دارد دیگری را شکار خواهد کرد تا برای خود خوراکی فراهم کرده باشد و گرنه زنده نخواهد ماند و این رویدادِ راز هستی آنان است.

همزیستی میان انسان هوشمند با دیگر آفریدگان نیز چنین است با این گونه گونی که آدمی با خرد خویش راه بهتر زیستن را آموخته است و با دگرگونی در زندگی گیاهان و حیوان ها، نه تنها برای خود خوراک فراهم می آورد تا همچنان زنده بماند بلکه از گیاه و حیوان بهره های گوناگون و بیشتری نیز می برد؛ پرسش این است که چرا بایستی یرای رسیدن به هدفی به دور از اندیشه و غیر اخلاقی کشتن حیوانی را جشن بگیرد و با نمایش خون ریختن حیوان ها، توانایی و جایگاه انسانی خود را آشکار کرده باشد.

با چنین بینشی، پیروان اندیشه ی اشو زرتشت و آیین راستی در هر زمانی بر خود شایسته نمی دانند تا حیوانی را قربانی کنند آنان گاهی از گوشت برخی از حیوان ها نیز خوراک فراهم می کنند ولی با کشتن آن مراسمی ویژه که با شادی و افتخار همراه باشد؛ شایسته نمی دانند.


"برگرفته از تارنمای دکتر نیکنام"

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Jan, 20:59


زرتشت باستانی چه امتیازی در میان پیامبران بعدی دارد که از او پیروی می کنید؟

پاسخ
موبد کورش نیکنام

برتری بینش زرتشت در ویژگی هایی است که در فلسفه زندگی سفارش شده وی می توان از آن یاد کرد.

زرتشت؛ پیام رسانی ساختار شکن بوده که مَرتوگان(:بشر) را از پندارهای نادرست و خرافه نگری رهایی بخشیده و از دیویسنایی(پرستندگان دیو: خدایان پنداری) به مزدیسنایی(ستایندگان مزدا: دانش وآگاهی) فراخوانده است.

زرتشت؛ خدایان آسمانی را نپذیرفته و ستایش اهورامزدا، دانایی وآگاهی شکوهمند هستی را به مرتوگان سفارش کرده که این خدا در سرودهایش گات ها، سرآغاز وسرانجام هستی نامیده شده است.

زرتشت؛ شایستگی هر گزینشی را بهره مندی از "خرد" دانسته است. بدین‌روی گزینش های زندگی برای همه به ویژه گزینشِ دین، جای زندگی، همسر، پوشش وخوراک و هرگزینه دیگری در پرتو خرد و در راستای آزادی روی خواهد داد.

زرتشت؛ خداوند را پدید آورنده اهریمن(ابلیس) نمی داند بلکه اَنگرَه مینو(: مَنش ویران ساز) را که در گویش پارسی اهریمن نام گرفت برگرفته از تراوش اندیشه مَرتوی(انسان) کژاندیش ونادان می داند.

زرتشت؛ دین‌ را از واژه "دَاِنَه" برگرفته است که به چمار(معنی) وژدان بیدار وآگاه، بینش درونی است تا هر کسی نیکی ها را از بدی درک کرده و گزینش کند. دیندار راستین کسی است که با وژدان آگاه نیکی وشادی را برای خوشبختی خود و خرسندی دیگران برگزیند.

زرتشت؛ خدای اندیشه خویش، اهورامزدا را تماشاگرِ رفتارِ مَرتوگان از بالا(عرش) نمی داند تا چنانچه گناهکار باشند، پس از مرگ آنان را به دوزخ(جَهنم) گسیل دارد و اگر فرمانبرداری از دستورهای خداوندی داشته باشد، او را به داشته های نیک(:نعمت) های مادی بهشت(جَنت) برساند. در بینش زرتشت، اندیشه و گفتار وکردار هر کسی"بهشت و دوزخ" را پدید خواهد آورد که در همین جهان روی خواهد داد نه اینکه خداوند سازنده جایگاهی به نام بهشت و دوزخ از آغاز آفرینش باشد.

زرتشت؛ از "اَشا" یاد می کند که هنجار و داد(قانون) هستی است. ذره ذره های جهان برپایه این هنجار به گردش درآمده و زندگی مرتوگان تا بزرگترین کهکشان ها را اداره می کند و به پیش می برد. سفارش زرتشت به جهانیان این است که برپایه "خرد" به بهترین گونه اشا که"اشا وَهیشتا" نام دارد دست یابند. تا شایستگی هویتِ مرتوگانی به دست آورند. او پیروان راستی را "اشَوَن" و آنکه از دروغ یاری بگیرد را "دُروَند" می داند. راستکار تنها به راستی اندیشه دارد و از بیان "دروغ مصلحتی" نیز پرهیز می کند.

زرتشت؛ دستورها(:احکامی) را از دینِ خود به مرتوگان سفارش نکرده است. بِکن ها و نَکن ها(امر به معروف ونهی از منکر) درپیام زرتشت نیست بلکه در بینش وی چگونگی بهره مندی وگزینش هرگونه خوراکی و نوشیدنی و پوشاک و شستشوی دست و بدن و گام نهادن به هر جایی را به دانش وخرد همگانی واگذار کرده است.

زرتشت؛ با واژه" فرَشگَرد" مرتوگان را به تازه شدن در هر بخش از زندگی فرا می خواند. بدین روی کهنگی، پوسیدگی، ایستایی و پیروی کورکورانه از باور گذشتگان را ناشایست می داند.

زرتشت؛ پرستش سو(قبله) را برای نیایش کردن، "روشنایی وفروغ" می داند. پدیده ای که ریشه مادی و جهانی ندارد و نمی توان آن را نابود کرد. سفارش زرتشت بیشتر در فروزان شدن روشنایی درونی(اشغ) است.
آنکه حافظ اشاره می کند:
از آن به دیر مُغانم عزیز می دارند،
که آتشی که نمیرد همیشه، در دلِ ماست.

زرتشت؛ مرتوگان را از هر نژاد و تیره ای یکسان می داند به ویژه دراین نگرش "زن ومرد" هیچیک بر دیگری برتری ندارند. چون گزینش های زندگی در پرتو آزادی و خرد روی خواهد داد. گسترش دین در گذرِ گاهداد(:تاریخ) زندگی زرتشت و پیروانش، هیچگاه با زور و استفاده از شمشیر روی نداده است.

زرتشت؛ زندگی در این دنیا را برتر از جهان پس از مرگ می داند. پس تن که جایگاه روان است نباید آزرده شود. نخوردن خوراک وروزه داری در دین نیامده است.

زرتشت؛ خواهان زندگی سرشار از راستی وشادی برای همگان است. با چنین نگرشی سوگواری و غمگساری نکوهیده دانسته شده، برای شادمانی خود و زیستگاه همگانی، آلوده نکردن آب، خاک، هوا وآتش‌از کارهای زیان آور و ناشایست است. آزردنِ جانوران وکشتار دینی(قربانی) کردن آنها را نکوهش کرده است.

زرتشت؛ مرتوگان را به سازندگی جهان هستی فراخوانده تا هریک سهمی در خشنودی"گِئوش اوروان"( روان هستی) داشته باشند.بدین روی کار وکوشش از جایگاه ارزشمندی برخوردار بوده و دگرگون آن، تنبلی، بیکاری وگوشه نشینی، کرداری ناشایست خواهد بود.

زرتشت؛ مرتوگان‌ را بنده و بَرده اهورامزدا نمی داند تا به هر شَوندی چنانچه از دارنده(مالک) و فرمانده خویش سَرپیچی کند، گناهکار شده وکیفر بد به وی برسد.

بینش زرتشت با این ویژگی ها گزینش خواهد شد.
🔥🔥🔥🔥🔥🔥

گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Jan, 20:59


آتش در آیین زرتشت:



اشو زرتشت با انتخاب آتش در جایگاه نماد ایین خود از پیروانش خواسته است که :

١ - مانند آتش پاک و درخشان باشند.



٢ - همانگونه که شعله های آتش به سوی بالا زبانه می کشند، پیروان آیین زرتشت نیز به سوی بالا، به سوی روحانیت، به سوی انسانیت و به سوی پیشرفت پیشروی کنند.


٣ - همانگونه که شعله های آتش هرگز به سوی پایین کشیده نمی شوند، آنها هم تلاش کنند گرونده به خواهش های پست نشوند و همیشه اهداف بزرگ را در نظر داشته باشند


۴ - همانگونه که آتش ناپاک را پاک می کند و خود آلوده نمی شود، آنها هم با بدی بستیزند بی آنکه خود را آلوده بدیها کنند.

۵ - آنگونه که از اخگر می توان آتشی برافروخت، با روان و اندیشه ی یک انسان نیکوکار، روانهای بی شماری پاک و پاکیزه خواهد شد.



۶ - آتش با هرچه تماس بگیرد آن را مانند خود شفاف و درخشان می کند، فرد زرتشتی نیز باید پس از برخوردار شدن از فروغ دانش و بینش، دیگران را از فروغ نیکی بهره مند سازد.

٧ - همانگونه که آتش پویا و بیقرار است و تا پایان حتی اندکی از کوشش باز نمی ایستد، آدمی هم باید، مانند آتش پدیا باشد و از کار و کوشش باز نایستد.



اما آتشی که درون آدمی را از آلودگی پاک می کند جز اشا (راستی) نیست که از راه اصول سه گانه هومَت (اندیشه نیک) هوخت (گفتار نیک) هُوَرِشت (کردار نیک) به دست می آید.



برگرفته از نسک(کتاب):
تاریخ ادیان جهان/پوشینه ی یکم/نوشته ی عبدالعظیم رضایی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Jan, 20:58


درودبر شیرزن آریایی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Jan, 10:11


📆 #گاهشماری#تاریخی
#شنبه#(#کیوان_شید)
☀️# ۲۲ #دی #۱۴۰۳ #خورشیدے
🔥 ۳۷۶۲# #زرتشتی
🎄# ۱۱ #ژانویه# ۲۰۲۵ #میلادی



رویدادهای امروز در تقویم خورشیدی:

صدور فرمان تأسیس "عدالتخانه" توسط #مظفرالدین شاه بی لیاقت قاجار" (1284ش)

مورگان شوستر خزانه دار کل ایران که بر اثر اولتیماتوم روس برکنار شده بود با دریافت خسارت تهران را ترک کرد.(1290ش)

دوره پنجم مجلس شورای ملی بعدازظهر امروز خاتمه یافت (1304ش)

سناتور هاجر تربیت ظاهراً در سن 70سالگی درگذشت (1352ش)

محمد ذوالفقاری سناتور درگذشت. وی چندین دوره نماینده مجلس و استاندار و سفیرکبیر بود (1355ش)

سعدون حمادی وزیر خارجه عراق برای انجام مذاکراتی به تهران آمد. همراه وی هیئتی از کارشناسان عراقی نیز وارد تهران شدند.(1355ش)

عملیات کوچک ظفر 5 در استان کرکوک و دیاله عراق (1366ش)

ترور دکتر مسعود علی محمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران و دانشمند هسته‌ای ایران (1388ش)

درگذشت شاهرخ اورامی ، از شاعران آیینی ایران (1391ش)



رویدادهای مهم امروز در تقویم میلادی:

پیروزی نیروهای تازی عرب بر "یزدگرد سوم" و انقراض سلطنت #ساسانی و سر آغاز کشتار در خاورمیانه با روی کار آمدن اسلام (642م)

تولد "ویلیام جِیمز" فیلسوف و نظریه‌پرداز معروف امریکایی (1842م)

مرگ "نیکلای پادگورنی" رئیس‌جمهور سابق شوروی (1983م)

استعفای "شاذلی بن جدید" رئیس‌جمهور اسبق الجزایر (1992م)

مرگ آریل شارون ، یازدهمین نخست‌وزیر اسرائیل (2014م)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

11 Jan, 10:05


#زامیاد_ایزد



زامیاد به چم زمین است. زمین سرچشمه‌ ی همه داده‌ها برای زندگی بهتر آفریده‌‌ هایی است که روی آن زندگی می‌کنند.
گویند در این  روز درخت نشاندن  و تخم  کاشتن و آبادانی کردن بسیار خوب است.

روز «زامیاد» بیست‌ و‌ هشتمین روز ماه در گاه شمار زرتشتی به این ایزد نامیده می‌شود.
زامیاد (زم، زمین + یزد) یا زامیاد نام فرشته‌ ی زمین است‌ که با صفت نیک کنش، از او یاد شده است.
ایزد زامیاد (زمین) با ایزد آسمان یک جا یا جداگانه سپند شمرده شده‌اند.
زمین نماد مادر است برای انسان و دیگر موجودات زنده‌ ی روی آن، بنابراین ستودنی و سپندینه بوده و در آموزش‌های دین زرتشتی به نگهداری پاک و نیکو از آن بسیار سفارش شده است.
ایزد زامیاد از ایزدان همکار اَمُرداد است.

در ستایش زامیاد نیایش و ستایش اهورمزدای یگانه از همه‌،
نیكوكاران به داده‌های هرمز هست،
نگهدارنده و پروراننده‌ ی آفریده‌ ی زمین نیكو را همی مى‌ستاییم ….

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌‌ی نسک بندهش ؛

چون روز زامیاد نیاری ز می ‌تو یاد،
زیرا كه خوش‌تر آید مِی ‌روز زامیاد.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

دارو مخور

اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ استاد ملک‌الشعرای بهار :

گرت خوردن دارو افتد به سر.
به (زامیاد) روز، هیچ دارو مخور.



گل بانو اسپرغم نماد زامیاد ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Jan, 23:47


🎞سیاحتی در گفتار و اندیشه حافظ


《الا یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها》

🎖برنامه ای از انوش حسنوند پویا


⚠️تهیه و پخش از رادیو تلگرامی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Jan, 23:47


📺روزشمار نیاکان


🎞دیوار باستانی و بزرگ گرگان ...


🎙آرش وندا پیشکش میدارد


📡تهیه و پخش از رادیو زرتشتیان




🌺این برنامه را برای دوستانتان ارسال نمایید 🌺

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Jan, 21:32


زیرپیراهنی یا همان عرق گیر ابداع ایرانیان است ، استرابون مورخ و جغرافیدان یونانی می گوید : پارسیان در دوران هخامنشی در زیر لباس های رنگین خود جامه های نازک سفید رنگ بر تن دارند!

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Jan, 21:06


بینش مزدایی {۴۲}

آشوبگری و گناهان نیز شاید سبب نام‌آوری وآوازه گردد.
اهورا با وهومن، منش نیک،
از همه چیز آگاه است.
ای مزدا در پرتو خشترا، شهریاری مینوی
سرانجام‌ دادگری و هنجار راستی گسترش خواهد یافت.

یسنا.هات ۳۲ بند۶

گات ها، نغمه های ایران باستان
برگردان: موبد کورش نیکنام


پیام وسپارش اشوزرتشت:

۱-- گاهی بیدادگری نیز نام آوریِ دروغکاران‌ را به دنبال دارد.

۲-- آنانکه منش نیک داشته باشند، به خوبی آگاهند.

۳-- سرانجام‌، دادگری در پرتو اشا و نیروی شهریاری، پیروز خواهد شد.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Jan, 21:06


☆ احكام در دين زرتشت ☆


کورش نیکنام
احکام، جمع حکم بوده که در گویش پارسی به گونه "دستور" آمده است.
برخی ازدستورهایی که هر مرتو (:انسان) بایستی در زندگی داشته باشد یا برگرفته از "قوانین مدنی" است که درهرکشور با نگرش های فرهنگی، تیره ای(:قومی) ودینی مرتوگان (:مردم) وبایاری نمایندگان در مجلس فراهم گشته که بیگمان همه باید دادپذیر (:قانون مدار) باشند تا هنجار همگانی پایدار بماند و بی هنجاری گسترش نیابد.
یا دستورها (:احکامی) است که برای تندرستی، توانایی، شادابی، نیرومندی وبالندگی مرتو نیازاست که بهتر است، دانش وخرد همگانی درهرهنگام باپژوهشی نیکوتر، سفارش های مورد نیاز بر پایه دانش را آگهی دهد. تا جان مایه زندگی در راستای خواسته اهورامزدا (:دانایی وآگاهی) باشد.

اشوزرتشت در سروده های خود، گات ها به دستورها (:احکام) اشاره ای نداشته است. بینش زرتشت؛ چگونگی گزینش خوراک، خوردن وآشامیدن، جامه پوشیدن، شستن تن وبدن،  پاکیزگی دست و پا، گوش ودندان، الگوی سر بریدن حیوان وپرندگان ومانند اینها را به دانش زمان وگزینش خرد دانایان درهر رشته واگذار کرده است.
هنگامی که بینش زرتشت شیوه دانایی و خردمندی را به مرتو سفارش می کند شایسته است تا دانش بهداشت، دانش پیشگیری و درمان، دانش پاسداشت زاستار (:طبیعت)، دادگستری، دارایی (:اقتصاد)، روانشناسی، هازمان شناسی و دانش های دیگر، پاسخگوی نیازهای مرتو ومرتوگان باشد.

در ایران باستان شیوه های گوناگونی از دستورها (:احکام) در هر دوره با دانش وآگاهی مرتوگان آن روزگار پدیدار شده اند ودر نسک (:کتاب) هایی مانند "وندیداد" با دبیره (:خط) اوستایی به یادگار مانده اند که هریک به هنگام خود کاربرد خوبی داشته اند ولی با پیشرفت پیوسته دانش، اینگونه دستورها (:احکام)، ارزش خود را از دست داده است. بیگمان بسیاری از دستورهای به یادگار مانده در نسک های وندیداد وبرخی از نوشته های پهلوی نیز با اندیشه زرتشت هم خوانی ندارد!

آشکار است که هرروز، هرگاه و هرگام دانشمندان رشته های گوناگون، سفارش تازه ای را پیشنهاد می کنند که اگر پیروی نگردد ناهنجاری همگانی را در پی خواهد داشت.
بدین روی برای مرتو نیازی نیست تا به انگیزه یافتن پرسش های زندگی خویش، به سراغ نسک های دستور(:احکام) دینی برود بلکه برای رسیدن به زندگی بهتر با تندرستی وشادی، پیروی ازدانش گوناگون را از یاد نبرد. وآزادانه راه خویش را برگزیند.

زرتشت دربند ۹ ازهات ۳۰ گات ها سفارش می کند:
بهترین گفته ها را به گوش بشنوید،
با اندیشه ای ژرف بر آن بنگرید،
سپس هر مرد وزن ازشما،
راه خویش را آزادانه برگزیند...
در پرتو چنین بینشی، هرزرتشتی درشنیدن گفته ها و پذیرش سفارش های نگاشته شده درنوشته ها آزاد است.

  برکسی پوشیده نیست که دانش مرتوگانی (:بشری) در هرگاه فرآیند ساده ونیکوتری را بر جهانیان نمودار می سازد. مَرتوی خردمند بایستی هریک ازپیشنهاد های دانش گوناگون را پذیرا گردد تا آسیبی برزندگی خود ودیگران وارد نسازد.

🔥🔥🔥🔥🔥

گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Jan, 21:05


🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥 pinned an audio file

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

10 Jan, 21:02


تندیسِ اشوزرتشت، نصب شده در تالار فلسفه در Cave of the Winds in Colorado Springs در ایالت کلرادو، آمریکا.
تالار فلسفه بخشی از یک مکان تاریخی بزرگ‌تر است که مجسمه‌هایی از فیلسوفان، شخصیت‌های مذهبی و اندیشمندان بزرگ تاریخِ جهان را در خود جای داده است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:57


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:57


نماز واژه ای است فارسی که برابر با الصلاة در زبان عربی می‌باشد.

‏نماز در زبان فارسی میانه، به چم/ معنی می شود: تعظیم
‏پارتی= اشکانی namāž : نماژ
‏پهلوی= ساسانی namāz : نماز

‏نماز های پنجگانه زرتشتی ها:
‏هاون گاه، رپیتون گاه، ازیرین گاه، ابسروسریم گاه، اوشهین گاه

 

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:53


تیر یشت

کردهٔ ششم

۲۳

آنگاه(اَپوش) (تِشتَر) را هزار گام
از دریای(فراخ کرت) دور براند.

تِشتَر خروش درد و زاری بر آورد:
وای بر من، ای (اهورامزدا)!
بدا به روز شما ای آبها! ای گیاهها!
سوک و زاری به تو ای آیین مزدیسنا!

اینک مردم در نیایش خود مرا نام
نمی برندو و نمیستایند -
چنان که دیگر ایزدان را نام میبرند
و میستایند -

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:53


تیر یشت

کردهٔ ششم

۲۵

اهورامزدا[چنین گفت:]
-من خود بهنگام نیایش،(تِشتَر)
شکوهمند را نام میبریم و میستاییم. من نیروی ده اسب
و ده شتر و ده گاو و ده کوه
و ده آب سزاوار کشتیرانی را به
وی خواهم بخشید.

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:53


تیر یشت

کردهٔ ششم

۲۲

ای سپیتمان زرتشت!
تِشتَر شکوهمند و دیو اَپوش بهم
در آویزند و سه شبانروز با
همدیگر بجنگند. و دیو اَپوش بر
تِشتَر شکوهمند چیره شود و او را
شکست دهد.

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:53


تیر یشت

کردهٔ ششم

۲۴

اگر مردم در نیایش خویش نام مرا
بر زبان رانند و ستایش کنند-
چنان که دیگر ایزدان را نام میبرند
و میستایند - من نیروی ده اسب
و ده شتر و ده گاو و ده کوه
و ده آب سزاوار کشتیرانی را پیدا
خواهم کرد.

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:53


تیر یشت

کردهٔ ششم

۲۱

در برابر او دیو (اَپوش) به پیکر
اسبی سیاه و کَل،با یال و دم
کَل ،با گوشهای کَل بدر آید.-
یک اسب کَلِ سهمناک-

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:53


تیر یشت

کردهٔ ششم

۲۹ ،۲۸


ای سپیتمان زرتشت !
آنگاه تِشتَر دیو اَپوش را هزارگام
از دریا (فراخ کرت)دور براند.
تِشتَر شکوهمند، خروش
شادکامی و رستگاری بر آورد:

-خوشا به من ای اهورامزدا !

خوشا به شما ای آبها !
ای گیاهان !

خوشا به[تو ای] آیین مزدیسنا !

خوشا به شما ای سرزمینها !
آبهای جویبارهای شما بی هیچ
دشواری با دانه های درشت به
سوی کشتزارها و با دانه های
ریز به سوی چراگاهها،
به[همه] سوی جهان خاکی روان
گردد.

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:53


تیر یشت

کردهٔ ششم

۲۶

ای سپیتمان زرتشت !
آنگاه تِشتَر شکوهمند به پیکر
اسب سپید زیبایی با گوشهای
زرین و لگام زرنشان به دریای
فراخ کرت فرود آید.

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:53


تیر یشت

کردهٔ ششم

۳۰

ای سپیتمان زرتشت !

آنگاه تِشتَر شکوهمند به پیکر
اسب سپید زیبایی با گوشهای زرین و لکام زرنشان به دریای
فراخ کرت فرود آید.

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:53


تیر یشت

کردهٔ ششم

۲۷

در برابر او دیو(اَپوش) به پیکر
اسبی سیاه و کَل، با یال و دم
کَل، با گوشهای کَل بدر آید -
یک اسب کَلِ سهمناک -

🔥🔥🔥تیر یشت

کردهٔ ششم

۲۷

در برابر او دیو(اَپوش) به پیکر
اسبی سیاه و کَل، با یال و دم
کَل، با گوشهای کَل بدر آید -
یک اسب کَلِ سهمناک -

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:53


تیر یشت

کردهٔ ششم

۳۳

از پس ِ آن مه، پیکر ابرها
نمایان گردد و باد نیمروز آنها
را به سویی که (هَوم) شادی
بخش و جهان افزای از آن
میگذرد، براند.
آنگاه باد چالاک مزدا آفریده
ابر و باران و تگرک را به سوی
کشتزار [ها]و خانمانهای هفت
کشور براند.

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:53


تیر یشت

کردهٔ ششم

۳۲

ای سپیتمان زرتشت !

از آن پس تِشتَر شکوهمند دیگر
باره از دریای فراخ کرت فراز
آید و (سَتَویس) فرهمند نیز در
پس وی بر آید.
آنگاه مه از آن سوی هند، از
کوهی که در میانهٔ دریای
فراخ کرت جای دارد،برخیزد.

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:53


تیر یشت

کردهٔ ششم

۳۱

خیز آبهای دریا را برانگیزد.
دریا را به جنبش و جوش و
خروش و سرکشی و نا آرامی
در آورد.
در همه کرانه های دریای
فراخ کرت خیزابهای گران
پدیدار گردد و همهٔ میان دریا
به بالا آید.

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:53


تیر یشت

کردهٔ ششم

۳۴

ای سپیتمان زرتشت !

(اَپَم نَپات) به دستیاری باد چالاکه و فرّ نهفته در آب
و فَرَوَهر های پاکان به هر یک
از سرزمینهای جهان بهرهٔ
ویژه یی از آب ببخشد.

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:51


"در آفرینش بدی وجود ندارد! بلکه درجامعه انسانی بدی هست."


همبودگاه و هازمان (جامعه) مَرتوگانی (انسانی)؛ پدیده ای برگرفته از آفرینش است که مَرتوی هوشمند، با اراده، خواسته و بهره گیری از آزادی وتوان خویش آن را بنیان گذاشته است. اگر اراده کند و از خرد ودانش بهره مند باشد به سازندگی و پیشرفت دست می یابد  وهرگاه آن با شادی، آرامش و تازگی سپری خواهد شد و دراین راستا بداندیشی، بدگفتاری و بدکرداری درآن جایگاهی نخواهد داشت.

آشکارشده است که در هازمان مرتوگانی ستم، بیداد، غارت، آدم کشی، خشم، قربانی حیوانات، آلوده کردن زیستگاه، دروغ، دزدیوبیداد نیز پدیدارشده است!  باید پذیرفت که در این همبودگاه چنانچه مَرتو(انسان) وجود نداشت این واژگان به دور از هویت مرتوگانی نیز دیده و شنیده نمی شد. بنابراین آفرینش سراسر نیکی است و بدی در آن پدیدار نشده است زیرا به بینش زرتشت «اهورامزدا» به چِمار (معنی) دانایی و خرد است. اگر از سرچشمه دانایی «بدی» نیز آفریده شود! دانش ودانایی و خرد،« بد و ناپسند» خواهد بود.


"برگرفته از تارنمای موبد نیکنام"

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:51


درسرودهای آفرینگان گاهنبار، آفرینگان دَهمان وکرده سروش که در نسک (کتاب) خرده اوستا آمده است. بخش کوتاهی وجود دارد که آنرا « آفرینامه» و « ویسپًوخاترم» می گویند.

در برپایی آیین های ترادادی (سنتی) گاهنبار وجشن ها وآیین درگذشتگان، به هنگامِ آغازِ سرودِ «آفرینامه» که موبد به زبان اوستایی آن رامی سراید، یک شاخه کوچک از گیاه «مورد- مورت» را نیز با انگشتان دست خود بالا می گیرد، درهمان هنگام، باشندگان نیز انگشت نشانه دست راست خویش راهماهنگ با موبد به بالا نشانه می روند که به چَم (:معنی) هماهنگی و هم اندیشگی با سخنان موبد دراین سرود است. گزیده برگردان این سرود اوستایی در خرده اوستا چنین است: درود وستایش باد برشهریارو سرورکشور که دادگر باشد و با راستی و داد بر مردم کشورش نیکی ورزد، درست اندیش و نیکوکار باشد و... در این نکته هایی که بیان می شود همه با سخنان موبد و بالا آوردن انگشت دست راست خویش گفته ها را پذیرا شده اند، رهبر و شهریار کشورشان رادرود وارج گذاشته اند.

در بخش پس از آن که سرود «ویسپوخاترم» نام دارد، موبد شاخه دیگری ازگیاه مورد را بردست می گیرد، درپی آن باشندگان نیز انگشت میانی دست راست خویش را نیز به یاری می گیرند وهم اندیشه خواهند بود با سخنان موبد که دراین سرود اینگونه آمده است، اَتَه جَمیات. هومَتَنام. هوختَه نام. هوَرشتَه نام.... برگردان آن: می ستایم اندیشه نیک، گفتار نیک وکردارنیک را که در اینجا و هرجای دیگر روی داده وخواهد داد و برآنم تا باپیوستن به این شیوه، از نیکوکاران روزگار گردم... دراین سرود، موبد و باشندگان در آیین های ترادادی، پیمان خویش را نیز برای پیوستن و پایداری به ویژگی های آیین راستی (اندیشه، گفتار وکردارنیک) یادآوری می کنند.

"برگرفته از تارنمای موبد نیکنام"

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:51


آتش زرتشت:


در روایتی آمده است كه زرتشت آتشی به همراه داشت كه بی دود بود و كسی را آزار نمی‌داد و برگنبدی نشانده به خودی خود افروخته‌ بود و زوال نداشت.
این نكته كنایه از آتش حقیقت است كه دین مازدیسنی باشد، كه ابداً تیرگی و دود و آلایش در آن نیست و برای فروزش آن آلات و ادوات مصنوعی لازم نمی‌آید و «فروغ بخشی» آن‌را كاری نمی‌باشد.

سراسر تابش، حقیقت و نور معرفت است و بر هر فرد زرتشتی و دین‌دار واجب است كه آن آتش را برفراز گنبد قلب خود روشن كند و خویش و بیگانه را به جاده حقیقت شناسی دلالت كند. همچنین آتش معنوی است، همان آتشی است كه ضمیر انبیاء و پیامبران را چون خود تلطیف و روشن ساخته‌است كه توانسته‌اند دور از غوغای مادیات پیام‌آور وحی و الهام‌های اهورایی باشند. وجود آدمی و موجودات و جمله ‌كائنات هر یك به فراخور خود آتشی دارند كه موجود حیات آن‌ها است و اگر این آتش در وجود ایشان نباشد مرگ آنها در پیش است. عقل و شورمندی و علاقه، شعور، فهم، فراست و كیاست، اندیشه، غیرت، هوش و… اینها كه وجود و صورت ظاهری ندارند، با آتش درون كار می‌كنند. اینها قوای لطیفه‌اند.

اینها نیروهایی هستند كه بشر را به مقام عالی و مراتب بالا و روحانی می‌كشانند و رهبری می‌كنند. به عبارت دیگر، آتش درونی وجود انسان، تولید آتشی دیگر كه همان آتش حقیقت باشد، می‌كند و سعادت و نیك‌بختی می‌آورد. بدین‌ترتیب است كه می‌فرماید: «مس و وه و پیروزگرباد، دادار اورمزد رایومند و خروهمند و هروسف آگاه.»
برگرفته از: نور، آتش، آتشكده در آیین زرتشت / موبد جهانگیر اوشیدری

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:51


آیا نخواندن نماز در آیین زرتشت گناه است؟

پاسخ:

فلسفه نماز و نیایش در بینش اشوزرتشت ، پیروی از هنجار اشا و برقراری آرامش در خویشتن است، یكی از شیوه هایی و رفتاری است كه مَرتو (انسان) برای داده های نیك اهورایی از آفریدگارسپاسگزاری می كند.

گناهكار كسی است كه كردارش بر مبنای نیك اندیشی نباشد و به روان هستی و مردم آسیب وارد سازد. نماز نخواندن در واقع از دست دادن امتیازهای ویژه برای کسی است كه او را از ارزش های نیك انسانی همانند مهربانی، فروتنی، پارسایی و عشق وشادی دور می سازد.
در بینش زرتشت نماز خواندن ثوابی ندارد بلکه مَرتو (انسان) برای رسیدن به آرامش و هنجار درست، اراده می کند که در زمان هایی از شبانه روز با دست های برافراشته رو به سوی روشنایی کند و «اهورامزدا» به چِمار «خرد کل هستی»، (دانش و دانایی) را ستایش کند.

در این بینش نماز تنها به گفتار نیست، بلکه بهترین شیوه نیایش و ستایش اهورامزدا (دانایی و خرد) انجام کار نیک و کردار شایسته برای همگان است تا روان هستی خشنود گردد «هات ۲۸ بند نخست از گاتها، سرودهای زرتشت به این شیوه اشاره شده است» بنابراین کسی که نماز و نیایش به جا می آرد، همه گونه خدمتگزارهازمان (جامعه) راستی خواهد بود و روان هستی را با کارهای سازنده خویش خشنود خواهد کرد.

"برگرفته از تارنمای موبد نیکنام"

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Dec, 20:51


در گاتها و اوستا دروغ گناهی بزرگ در شناخته شده است.

همانطور که راستی نیرویی ابدی دارد و زوال ناپذیر است، دروغ علی رغم تمام قدرت و مهابتش نیرویی ضعیف و فناپذیر است.

راه دروغ دراز ترین راه هاست، زیرا کسی که دروغ می گوید مجبور می شود برای اثبات این نکته که دروغ نگفته است، دروغ های دیگر هم بگوید.ولی از آنجا که پیروزی نهایی همیشه با راستی است، دروغگو در دام افتاده و مجبور می شود حرف راست بزند.به همین دلیل عاقلانه ترین راه این است که انسان از همان ابتدا کوتاه ترین راه را انتخاب کند و راست بگوید.
در نظر زرتشت دروغ گفتن نشانه ی جبن است.آیین زرتشتی هم جبن را به شدت محکوم کرده و شجاعانه پیروان خود را به راستگویی دعوت می کند.

به همین روی اشو زرتشت به دروغگویان گفت:
(شما ای بدکاران از نژاد زشت هستید.شما از نژاد کبر و فساد می باشید.کسانی که شما را عزیز داشته و می ستایند، نیز با شما یکسانند.مدتی است که اعمال زشت شما در هفت کشور زمین معلوم و آشکار شده است.)

یک زرتشتی راستین، دشمن آشتی ناپذیر دروغ است زیرا دروغ چهره زشت اهریمن بد کنش است.دروغ آرامش عظیم راستی را بر هم می زند و بی نظمی اهریمنی برقرار می سازد.
دروغ سرچشمه تباهی و تبهکاری و منبع جنایت و سیه کاری است به همین جهت کسانیکه پیروان دروغ هستند به آرزو های خود نمی رسند و به نیستی محکوم اند ولی کسیکه از قانون ورجاوند راستی پیروی می کند بازار دروغ پرستی را از رونق می اندازد و ضربتی سخت بر اهریمن بد کنش وارد می کند.

زرتشت در این باره گفته:

(ای اهورامزدا، پیروان دروغ از خرد سپندینه ی تو شکست می خورند نه پیروان راستی، اگر چه پیروان راستی ناتوان و پیروان دروغ توانا هستند.)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

03 Dec, 13:38


سخنان حسین سجادی قائم مقامی فراهانی، (قادرعبدلله)
✍️ نویسنده ایرانی _ هلندی کتاب"زرتشت سخن می‌گوید
"

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

03 Dec, 11:44


#فروردین_ایزد



نخستین ماه هر سال و نیز نوزدهمین روز هر ماه به نام فروردین (فروهر یا فروشی) است. بر گرفته از فرَه وَهر fravahr به چم (: معنی) پیش برنده و پیش کشنده است. «فروردین» به زبان پهلوی «فرورتن»، گرفته شده از پارسی باستان؛ «افرورتینام» و به چم فروردهای  پاکان و فروهرهای  پارسایان است. فروردین همان فروهر است. فروهر ذره‌ای نوراهورایی است که در بدن هرکس نهاده شده تا روان را به راه راست راهنمایی کند. فروهر هیچ گاه آلودگی به خود نمی‌پذیرد. این ذره در آغاز پاک و بدون آلودگی بوده و همیشه هم پاک خواهد ماند و هرگز هیچ آلودگی و ناپاکی را به خود نخواهد گرفت. پس از مرگ بدن، فروهر راه بالا را می‌پیماید، به سرچشمه خود می‌پیوندد. چه نیکو است در این  روز جامه نو پوشیدن و به یاد درگذشتگان بودن.

زرتشتیان در این روز جامه (: لباس) نو می‌پوشند و از درگذشتگان خود یاد می‌کنند. بنا بر اندیشه ی زرتشتیان فروهر روان مردگان و نیز روان آنانی است که هنوز زاده نشده‌اند.

جایگاه فروهر نزد خداست و هنگامی که کسی می‌میرد. روان او به فروهر او می‌پیوندد و هنگامی که کسی زاده می‌شود نیز روان از فروهر جدا و به تن او در جهان مادی می‌پیوندد.

بنابر اوستا انسان دارنده‌ی پنج نیروی است که بخشی از آن ها میرا و بخشی دیگر نامیرا هستند این نیروها چنین‌اند :

۱- نیروی اَهو : در فارسی این واژه را می‌توان به جان معنی کرد که نیروی پویایی، جنبش و زندگی است. این نیرو با جسم انسان پدید آمده و با مرگ تن، نابود می‌شود.

۲- نیروی دَئِنا : در فارسی می‌توان این واژه را به دین یا وجدان، معنی کرده‌اند. وارون(: برخلاف) «اهو»، این نیرو را آغاز و پایانی نیست. این نیرو با زاده شدن انسان، در او، دمیده می‌شود و با مرگ به جهان مینوی می‌رود. وجدان نهاد آگاه و خدایی انسان است و انسان را از کار‌های ناروا، باز‌می‌دارد.

۳- نیروی بئوذ : نیروی ادراک، فهم و هوش است. این نیرو قوه‌ی تشخیص نیک از بد است.

۴- نیروی اورون : این نیرو در فارسی، به روان معنی شده است. بر روان است تا به یاری نیروی بئوذ، راه نیک را بپذیرد و از بدی پرهیز کند چراکه در جهان واپسین، روان است که بازخواست می‌شود. در پی نیکی، فرجامی نیک و در پی بدی، سرانجامی بد خواهد داشت.

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

فروردین است و روز فروردین
شادی و طرب را کند تلقین

ای دو لب تو چو می، مرا مِی ‌ده
کان باشد رسم روز فروردین


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

سوگند مخور و آن روز، یزش فروهر پارسایان کن تا خشنودتر باشد.


اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

مخور هیچ سوگند در (فروردین)/که زشت است، ویژه به روزی چنین.



گل تاج خروس نماد فروردین ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 23:59


🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥 pinned «https://amordadnews.com/233804/»

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 23:59


https://amordadnews.com/233804/

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 22:40


🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 20:57


#پارسی_را_پاس_داریم


«نگاهی به خوشه واژگانی #دانش»

بسیاری از واژه‌های تازی(عربی) تنها به درون زبان پارسی نیامده‌اند، بلکه یک خوشه واژگانی را با خود آورده‌اند. واژه‌های هم خانواده یا هم ریشه را «خوشه واژگانی» گویند.
برای نمونه همراه واژه «علم» واژه‌های زیر به زبان پارسی آمده‌اند:

علم، علمی، علوم، عالم، علما، معلم، معلمین، تعلیم، متعلم، تعالیم، تعلیمات، تعلم، علیم، علامه، معلوم، معلومات، استعلام و...

هنگامی‌که به جای آن از واژه «دانش» بهره می‌گیریم خوشه واژگانی زیر را داریم:

دانش = علم
دانشیک = علمی
دانش آموز = محصل
دانشجو = کسی که در دانشگاه درس می‌خواند.
دانش آموخته = فارغ التحصیل
دانشمند = عالم
دانشگاه = یونیورستی
دانشکده = فاکولته
دانشسرا = دارالمعلمین
دانشنامه = دائره المعارف
دانشور = دکتر، کسی که دارای مدرک دکترا است. (فرهنگستان)
دوره دانشوری = مقطع دکترا
دانشاد = هیئت علمی (اد = پسوند گروه)
دانش پژوه
دانش دوست
و...

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 20:49


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 20:44


#نسک
نام کتاب : گاتها هات ۳۴
برگرداننده : موبد فیروز آذرگشسب
(ترجمه واژه به واژه، تفسیر، متن اوستایی، آوانویسی فارسی و لاتین و شرح واژه های هر بند)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 20:43


چرا دین زرتشت به اندازه ی مذاهب ابراهیمی گسترش نیافت؟

‌اگر ايرانيان هنگامی که بزرگترين شاهنشاهی جهان را داشتند و ۲۸ کشور جهان در زير پوشش و سازماندهی آنها بود، می خواستند مانند مسيحيان و مسلمانان، آيين و باور خود را به زور به ديگر مردمان جهان تحميل و سربار کنند، اکنون از يونان تا هند و مصر و سرتاسر آسيايی مرکزی و خاور ميانه و خاور نزديک و نيمی از آفريقا همه زرتشتی شده بودند و بيگمان شما يک رويه از هيچ نسک تاريخی نمی توانيد پيدا نماييد و نشان دهيد که يک تن در جهان به زور زرتشتی شده باشد.



«پل دوبروی» بزرگترين زرتشت شناس‌فرانسوی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 20:42


م­ستاییم دین مزدیسنی را که دور نگهدارنده جنگ­افزار و آشتی­دهنده است و دین از خودگذشتگی است. (اوستای مزدیسنواهمی)
پیام اشوزرتشت است که انسان باید انسانی بیاندیشد. ملی کار و کوشش کند و دینی زندگی نماید. بنابراین اصل در آیین زرتشتی، جنگ و دشمنی ناشایست است و یک زرتشتی باید به جهانی سرشار از دوستی و مهربانی بیاندیشد.
همه انسان­ها باید با پیوستن و پایبندی به اَشا، مهربانی و یگانگی را گسترش دهند تا دوستی جهانی پدیدار شود. هر زرتشتی به هنگام نیایش روزانه، باور و پیمان خود را در سرود «مزدیسنواهمی» به مهر و آشتی در دین مزدایی زرتشتی استوار می­سازد. او آیینی را پیروی می­کند که مخالف جنگ و خونریزی و ستایشگر آشتی و دین از خود گذشتگی و پارسایی است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 20:42


اندیشه نیک یا پندار نیک؟


شوربختانه سالیان زیادیست که برخی از هم میهنان میهنپرست و گرانمایه امان، گفتار نادرست "پندار نیک" را بجای "اندیشه نیک" بکار میبرند. بکاربردن واژه "پندار" در جای "اندیشه"، پاسداری از فرهنگ ملی نیست بلکه ناسزاگویی و دشنام است.

در دین بهی هر مزداپرستی خود را به سه نشان درونی (که پایه و اساس دین بهی است) بایستی بیارآید. این سه نشان یا بایسته مزدایی بزبان اوستایی "هومَت َ هوخَت َ و هورشَت َ" به چم اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک میباشند.

بایسته 'هومَت َ (کماسه = خنثی) با آمیزش دو واژه 'هو' و 'مَت َ' ساخته شده است. این واژه بچم اندیشه نیک، اندیشه ورجاوند و نیز آهنگ (نیّت) نیک است. بخش نخست 'هو' یک واژه پیشوندی به چم 'خوب، نیک، زیبا، پسنده و رسا' است، و نیز بندرت 'اگرچه و کمتر' هم معنی میدهد. بخش دوم واژه '- مَت َ' بچم اندیشه است.

واژه "پندار" در زبان فارسی (از پنداشتن)‌ از واژه های 'نایی' (منفی) بشمار میرود که برابرهای آن در فارسی امروزه: ۱. گمان، ظن، وهم. ۲. سوظن، بدگمانی. ۳. فکر، اندیشه، ۴. خود را بزرگ پنداشتن، خودبینی و خود پسندی [دکتر محمد معین، فرهنگ فارسی، جلتای ۱، برگ ۸۲۲ (تهران ۱۳۷۵)] میباشد.

این واژه برگرفته از (پهلوی: پَت اِیت داشتن) که خود از واژه اوستایی "پَئیری" ریشه گرفته است. درتمام بن مایه های دینی بهدینان "پَئیری" هماره همراه با "مَئیتی" آمده است، " پَئیری مَئیتی" به چم 'بدگونه اندیش' یا بزبانی ساده تر 'خیال پردازو متوهم' است، که آنهم یک واژه نایی است.

نیاکان آزاده ما به پیشوایی کورش بزرگ که یک مزداپرست راستین بود، نخستین و یگانه امپراتوری 'دلها و اندیشه ها' را در جهان بر پایه و اساس 'خیال پردازی' بنیان نگذاشتند - و من بدور میبینم که امروز نیز ایرانیان برای گسترش فرهنگ 'بداندیشی، خیال پردازی و توهم' کمر بسته باشند! باری، آزادی و بهروزی ایران و ایرانی در گرو "نیک اندیشی" است، نه "خیال پردازی و توهم".

پیروز و سرافرازباد ایران و ایرانی


(باسپاس فراوان از :شاپور سورنپهلو)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 20:42


اشوزرتشت در رسانیدن پیام اشا به مردم، به هیچ معجزه­ای نیاز نداشته است. او نه با معجزه، بلکه با زبانِ خِرد و منطق با مردم سخن گفته است. اشوزرتشت، پیام اهورامزدا را به شیوایی و رسایی در سروده­های خویش آورده است. گات­ها، که نخستین سرودهای شعر گونه جهان است، از روش درست زیستن و رستگار شدن سخن می­گوید. گات­ها، اندیشه­ورز، خِردگرا و وجدان­پرور است و برای همه انسان­ها در هر زمان و مکان ساده­ترین و بهترین الگوی رفتاری را به گونه منطقی، به دور از هر گونه پندارهای خرافی و نادرست بیان کرده است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 20:42


آیا دین زرتشتی احکام دارد؟ خوب و بد را چگونه تعیین می کند؟ آیا در موارد جزئی زندگی نظر می دهد؟

خیر، در دین زرتشتی دستور دینی (احکام) وجود ندارد. واژه ی احکام‌ جمع حکم است که از سوی حاکم صادر می شود. پارسی این واژه دستور است پس باید در دین زرتشتی کسی باشد که دستور بدهد تا چه باید کرد و چه نباید انجام داد. در بینش زرتشت چنین کسی جایگاهی ندارد زیرا زرتشت در هات ۳۰ بند دوم از یسنا، (سرود دوم از گاتها)، چنین سفارش می کند:



«بهترین گفته ها را به گوش بشنوید،
با اندیشه ای ژرف به آن بنگرید،
سپس هر مرد و زن از شما،
راه خویش را با اختیار برگزیند».

بنابراین مَرتو (انسان) در شنیدن و پذیرفتن گفته ها آزاد است. آشکار است که دانش مرتوگانی (بشری) درهر گاه (زمان) به فرجام (نتیجه) بهتری رسیده و همچنان خواهد رسید. بنابراین مَرتوی خردمند بایستی هر یک از پیشنهادهای دانش جهانی در گزینه های هازمانی (اجتماعی)،  دادگری (حقوقی)، بهداشتی، بهزیستی، درمانی، بازرگانی و ... را بپذیرد تا آسیبی بر زندگی او وارد نشود. بنابراین دین و بینش زرتشت در بخش های ساده زندگی مانند : «چگونه خوراکی و نوشیدنی برگزیدن»، «چگونه تن و پوشاک شستن»، « کجا گام برداشتن و چرا نباید نرفتن»، «چگونگی خواب و نشستن»، «شیوه ی پاکیزگی و آرایش کردن»، «فرم جامه پوشیدن» و .... اشاره ای ندارد و آنچه خرد رسای گروهی در هر هنگام و در هر جا (مکان) پیشنهاد می دهد به ژرفی توجه می کند و با آزادی، بهترین شیوه را بر پایه ی دانش و خرد برای زندگی خویش برمی گزیند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 14:26


دوازدهم آذرماه: زادروز دکتر ژاله آموزگار


چرا شاهنامه در میان آثار همانندش این چنین خوش درخشیده است و آثار دیگری از این قبیل وشعرهای شعرای نامدار دیگر، چنین پایگاهی نیافته‎اند؟

در تاریخ ادبیات جهان و ایران، فهرست بلندبالایی از نویسندگان و سرایندگان نامدار می‎توان یافت. ولی از میان آنها، تعداد معدودی هستند که از استقبال بیشتری برخوردار می‎شوند، درحالی‌که بن‌مایۀ گفتار در بیشتر این آثار همانند است.
همۀ شعرای پیشین ما از یار و دلدار و می و معشوق و وصل و هجران سخن گفته‎اند، ولی هیچ کدام حافظ نشده‎اند.
در زمینۀ شاهنامه‎سرایی،نگارش تاریخ اساطیری و حماسی هم از دیرباز طبع‎آزمایی بسیاری  شده است. هم به نظم و هم به نثر. ولی هیچ‎کدام در میان مردم مقبولیت شاهنامه فردوسی را نیافته‎اند.
سخن سنجان براین باورند که در یک اثر ادبی و هنری،نحوۀ گفتن بیش از محتوای آن نقش بازی می‎کند و بیش از آنچه به آنچه گفته می‎شود، توجه شود، چگونه گفتن مدنظر قرار می‎گیرد.
فردوسی نیز،با زبان سهل و ممتنعی که ما هنوز پس از گذشته ده قرن با آن بیگانه نیستیم،این مهارت را به بهترین صورت به نمایش درآورده است.



دکتر ژاله آموزگار

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 14:24


پرواز همای سعادت
بر فراز آسمان پاوە در استان کرمانشاه. هما که به نام‌های مرغ استخوان‌خوار و کرکس ریش‌دار هم معروفه، گونه‌ای پرنده‌ی لاشه‌خوار بزرگ‌جثه از تیره‌ی بازان و راسته‌ی بازسانان هست. هما یکی از گونه‌های در معرض تهدید انقراض در ایران محسوب می‌شه. در اساطیر ایرانی، همای کمیاب، نماد نیک‌بختی و سعادت بود و هست. اعتقاد بر این بود که اگر سایه‌ی هما روی کسی بیفته، او به حاکمیت می‌رسه و هرکس این پرنده رو بکشه، نهایتاً در چهل روز می‌میره. عادت به خوردن استخوان و ظاهراً نکشتن حیوانات زنده، از سوی سعدی در کتاب گلستان مورد تحسین قرار گرفته‌: همای بر همه مرغان از آن شرف دارد، که استخوان خورد و جانور نیازارد.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Dec, 04:18


#رشن_ایزد



ایزد عدل و داد در دین مزدیسنى. در اوستا رَشْنو Rašnu و در پهلوى رَشْن Rašn به چمار (: معناى) عادل و دادگر است. رَشْن در اوستا اغلب با صفت رَزْیشْته Razišta (در پهلوى رَزیستک Razistak) وبه صورت رَشْنو رَزْیشْتَه به معناى راست‌تر و درست‌تر آمده است، و در فارسى بیشتر این ایزد با صفتش «رَشْن راست» خوانده مى‌شود.

هجدهمین روز از هر ماه در گاهشمار زرتشتی به نام رشن پیوند یافته است. رَشن (رَشْنو) ـ ایزد دادگرى و آزمایش ایزدى، ایزد درستی و دادگری كه از ایزدان سرای پسین و از داوران روز جزا هست. یشت رشن، یشتی هست در ستایش رَشن، رَشنو، رشن یشت، یشت دوازدهم اوستا هست.

پورریحان بیرونى در الآثار الباقیة (ص۷۳) در فهرست روزهاى ایرانى، این ایزد را رَشْن خوانده که در زبان سُغدى رَسْن Rasn و در خوارزمى همان رَشْن خوانده مى‌شده است. در ادبیات فارسى این واژه به صورت «رش» بدون نون بکار رفته است.

فردوسى می گوید :
چو هور سپهر آورد روز رَش/ترا زندگى باد پدرام و خَوش

خسروى مى گوید :
مِى سورى بخواه کامد رَش/مطربان پیش دار و باده بکَش



گل نسترن نماد روز رشن ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Dec, 04:17


#سروش_ایزد



روز هفدهم از هر ماه در گاهشمار زرتشتی به نام سروش ایزد پیوند یافته است. سروش به چم (: معنی) گوش دادن و فرمان بردن است به خواست خدایی و ما آن را نیوشایی معنا کرده‌ایم تا نزدیک تر به اصل باشیم.

اینک من سروش ترا که
از همه بزرگ تر است، می‌طلبم
تا به آرمان خود رسم.
و زندگانی درازی به دست آورم
و به شهریاری منش نیک در آمده
و به راه راستی گام زده،
به جایگاهی رسم که مزدا اهورا می‌باشد. (۳۳_۵)


اشو زرتشت می‌گوید :

کسی را که مزدا دوست دارد، نیوشایی و منش نیک به او روی می‌آورد (۴۴_۱۶)

زرتشت می‌خواهد به دستیاری نیوشایی به خواست و آرمان خود برسد (۳۳_۵)

نیوشایی راهی است که به اهورامزدای توانا می‌رود (۲۸_۵)

نیوشایی راه رستگاری را، هم برای رستگار و هم برای دروغ کار، همواره روشن می‌سازد (۴۳_۱۲)

از این گفته‌ها به ویژه آن جایی که نیوشایی با منش نیک است‌، بر می‌آید‌، که فرمان برداری زرتشت کورکورانه نیست بلکه از روی اندیشه و با دلی پر از مهر است.



گل خیری سرخ نماد سروش ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Dec, 01:58


آفرینگان دهمان


۵

باشد که دراین خانه فرمانبرداری
بر نافرمانی، آشتی بر ناسازگاری،
رادی بر نارادی،فروتنی بر خودپسندی،
گفتار راست بر گفتار ناراست،
و راستی بر دروغ چیره گردد...

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Dec, 01:58


آفرینگان دهمان

۴

باشد که فَرَوَهر هایِ پاکِ
نیکان همراه درمان( اشی)-
که به پهنای زمین و درازی رودها و بلندی خورشید است-
بدین خانه فرود آیند تا بهروزی
در این خانه نمودار گردد و بر
فرّ و شکوه آن بیفزاید و بتواند
در برابر بدخواه پایداری کند.

🔥🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Dec, 01:58


آفرینگان دهمان

۳

مبادا که [پیوند] گله و رمه از این
جایگاه بگسلد.

🔥🔥🔥

مبادا که [پیوند] راستی از ما
بگسلد.

🔥🔥🔥

مبادا که [پیوند] مرد پاک از ما
بگسلد.

🔥🔥🔥

مبادا که [پیوند] آیین اهورایی
ازما بگسلد.

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Dec, 01:57


آفرینگان دهمان

۲

باشد که خشنودی و درود
ودهش[مردی] پاکدین بدین
خانمان ارزانی گردد.

🔥🔥🔥

باشد که راستی و توانایی
وسود و فرّ و خوشی و پیشوایی
بلندِ دینِ اهوراییِ زرتشت
بدین جایگاه فرا رسد.

🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

30 Nov, 20:42


بایستگی شناخت شناسه(هویت) ایرانی
فرهنگ ملی‌مان را دریابیم
(نوشتاری از بوذرجمهر پرخیده)

نیاز امروز ایران، بازشناسی و به‌کارگیری فرهنگ غنی خود است. این نیاز در تمام سرزمین بزرگ فرهنگی ایران احساس می‌شود و همین فرهنگ است که سبب همبستگی ملی همه‌ی ایرانیان از هر قوم و تبار و زبانی می‌شود. فرهنگ ملی ایران، امروز، شایستگی پراکنده شدن در گستره ایران و هتا جهان را دارد. همچنین ایرانیان که همواره به میهن خود عشق می‌ورزند، چه در ایران و چه در سرتاسر جهان، خواهان شناخت این فرهنگ پویا و غنی هستند. نشانه‌های این دوستداری در هر گوشه‌ی ایران به چشم می‌خورد.

بنیاد نهادن تشکل‌های مردمی - ملی، پدید آمدن نشریه‌های ملی، فیلم‌ها و سریال‌هایی با زیربنای فرهنگ ملی ایرانی و نیز برگزاری همایش‌های ایران‌شناسی و بزرگداشت بزرگان ایران، هر چند در سطحی کوچک و محدود، نشان‌دهنده عشق روزافزون مردمان این سرزمین پهناور به فرهنگ باستانی و پربار خود است. و بیگمان اگر جلوگیری‌های بی مورد نباشد و مشکلات از جلوی پا برداشته شود و وسایل کار فراهم باشد، کارهای بی‌مانندی از زیر دست ایرانی هوشیار و نوآور بیرون خواهد آمد.

جهان امروز با اینکه ادعای تمدن و پیشرفت دارد، ولی از دامنه اندیشه و خرد و معنویت دور شده و این خطر بزرگی است که مردم و زندگی فرهنگی مردم سرتاسر جهان را زیر پرسش برده و نگران آینده کرده است. از سوی دیگر بزرگان اندیشه و فرهنگ جهان در یک گزینش بی‌مانند برآنند که فرهنگ پربار و پویای ایرانی می‌تواند جای خالی مینویی(معنویت) و آزادگی در میان ملت‌های گوناگون دنیا را پر کند.

فرهنگ ایرانی از یکسو در درون مرزهای فرهنگی خود در گوشه فراموشی و دور از دسترس بهره‌ برندگان راستین خود قرار گرفته و از سوی دیگر در جهان، آنچنان مورد توجه است که در غرب، اندیشه‌های اشوزرتشت پایه فرهنگی و فکری بسیاری از بزرگترین اندیشمندان جهانی قرار گرفته است. شاهنامه آنچنان در دل و اندیشه‌شان رخنه کرده که برگردان‌های شاهنامه از پرفروش‌ترین‌ها در آمریکا شده است. مولوی و اندیشه‌هایش در اروپا و آمریکا از پرخواهان‌ترین کلاس‌های فرهنگی شده است.

جای دارد در برنامه‌ریزی‌های فرهنگی در درون ایران، از سوی بزرگان و دست اندرکاران، گوشه چشمی هم به فرهنگ ملی ایران بشود و چاره‌ای اندیشیده شود تا دست کم از ستیز با این فرهنگ کاسته شود. چاره‌ای اندیشیده شود تا این فرهنگ بلندپایه، دست‌خوش سواستفاده‌های ابزاری نشود. و بدانیم که بالا بردن فرهنگ ملی به معنای بالا بردن دین و آیین خاصی نیست و نه تنها به فرهنگ‌های دیگر آسیب وارد نمی‌کند، بلکه جایگاه تفکر و اندیشیدن در جامعه را بالا می‌برد و انسان‌هایی پرورش می‌دهد میهن‌دوست و خواهان آبادی و سربلندی ایران.

امروزه ایران به کانالهایی از تلویزیون نیازمند است که به تمامی در خدمت فرهنگ و آیین‌های پرمغز و اندیشه‌برانگیز ایرانی باشد. ایران ِ امروز به روزنامه و نشریه‌هایی نیازمند است که همه نوشته‌هایش ملی و در سوی ملی‌گرایی باشد. به فیلم‌هایی نیاز دارد که غرور ملی را برانگیخته کند. ایرانی امروز به سخنان جاودانه اندیشه نیک، گفتارنیک و کردار نیک نیاز دارد تا بتواند زندگی نوین خود را بر پایه ایرانی آباد و شایسته نام ایران پی‌ریزی كند. به زبان دیگر، ایرانی امروز به بازسازی هویت درخشان خود نیاز دارد تا به این باور برسد که ایران سرزمینی است اهورایی و مردم این سرزمین شایسته است.

شاد زیوند، تندرست زیوند و تا زیوند به کامه زیوند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

30 Nov, 20:42


زرتشتی‌زاده و زرتشتی‌بودن:
( از موبد کامران جمشیدی )

آیين ما آیينی است جهانی و هر کس که برپایه‌ی دانش و خرد و با مهر و دلبستگی بپزیرد که زرتشتی باشد و آنرا با انديشه و گفتار و کردار نشان دهد او زرتشتی است و نخستین و واپسین کسی که میتواند این را به او بدهد یا از او بگیرد خود اوست.
بگزارید از همین آغاز این را از همه‌ی شما همکیشان بپرسم که آیا هنوز در اندیشه و باور هیچکدام از شما این باور وجود دارد که کسی که «زرتشتی‌زاده» نیست نمیتواند زرتشتی شود یا باشد؟
اگر که چنین باشد، به‌راستی باید گفت که دارنده‌ی چنین باوری از دین و آیین و تاریخ خود آگاه نیست که اگر بود میدانست که ما به هر سو در درون بنگریم نه تنها هیچ دلیل و مدرکی که نشان دهنده‌ی درستی این باور و داوری باشد نمی‌یابیم بلکه همه چیز نشان از وارون آن دارد که همانا در همه جای دین و آیین و تاریخ سفارش و گوشزد شده که باید هر کس تا بدانجا که تاب و توان دارد دیگران را به راه راستی و دین بهی رهنمایی کند و اگر نیز کس و کسانی از این بابت، یعنی به دین آمدن دشواری می‌بینند باید بدانان یاری رسانند. اگر میگویید چنین نیست پس چرا چنین نمونه‌هایی را شاهد هستیم:
(گاتها. هات٣٠بند٢).
ای مردم بهترین گفتار را به گوش هوش بشنوید و با اندیشه‌ای روشن به آنها بنگرید سپس هر کدام از شما برای خود بهترین راه را برگزینید.

(گاتها. هات٣١بند١١).
ای مزدا، آنگاه که از بن‌آغازین برای ما تن و روان آفریدی و به تن جان دادی و آنگاه که از منش خویش نیروی اندیشه و خرد بخشیدی و به مرتو(انسان) نیروی کارکردن و همین‌گونه نیروی سخن گفتن بخشیدی خواستی تا هرکس با آزادی رسا، باور و کیش خود را به دلخواه خویش برگزیند.

(گاتها. هات٣٣بند٢)
کسی که با اندیشه و گفتار و کردارنیک از بدی و هواخواهان دروغ دوری کند و یا با بازوان خویش با بدان پیکار کند و یا به آنان راه راست و نیک(دین بهی) را بیاموزاند چنین کسانی از روی مهر و دوستی خواست مزدا اهورا را انجام داده‌اند.

به‌جز گاتها در کتابهای دیگر مزدیسنی نیز درباره پزیرش سفارش شده است. شما میتوانید به عنوان نمونه به هوم یشت بند۲۴ به کتاب نهم دینکرد بند۴ و بند۲۴ و به فصل ۴۲ کتاب دادستان دینی مراجعه نمایید.
بنابراین اجازه بدهید همچون یکی دیگر از هموندان این جامعه که پشت اندر پشت زرتشتی بوده و تا دست کم ۱۲پشت من دارای جایگاه موبد بزرگی و راهنمایان دین در جامعه بوده‌اند و خود من نیز به آن سرافرازم با استواری و بی‌تردیدی تمام بگویم که:
«دین زرتشت یا دین بهی دینی است جهانی و برای تمامی انسانهاست و این خویشکاری یا وظیفه ما به عنوان زرتشتی است که برای نشان دادن راستی‌ها و سرافرازی‌های دین خود بدیگران کوشا باشیم. اگر کسانی خواستند این آموزشها را سرمشق زندگی خود قرار دهند آنان را با آغوش باز بپزیريم».
هر پرسش دیگری که در این راستا باشد و یا شرایط روز و زمان نیز تا هر اندازه که این آزادی گزینش را در تنگنا گزاشته باشند، باز هم بنیادها را نمیتوان کنار گزاشت و نادیده گرفت. اکنون می‌مانیم ما و شرایط روز که با خردمندی و همرایی و هم اندیشی، و باز تکرار میکنم زیر پا نگزاشتن بنیادها، راه کارهای خردمندانه و کارآ برای پیشبرد این کار فراهم آوریم. در اینجا بی‌تردید در اندیشه برخی این پرسش تکرار میشود که چرا تا زمانی که ما خود در درون جامعه مشکل داریم باید دیگران را به درون بپزیریم ؟
پاسخ به این پرسش نه در نفی کردن بنیادهاست بلکه در ناتوانی خود ما در حل مشکلات است که باید خود را آزموده‌تر کنیم و همازوری را گسترش دهیم، از دشواریها نهراسیم و این دانش را فرو نگزاریم که آیين ما دین دانش و خردمندی و راستی و درستی و... است و اگر به‌راستی دل و اندیشه خود را به آن بدهیم دیگر ناتوان نخواهیم بود و امید به امروز و فردای بهتر و شادی و خوشبختی برای همگان در دسترس خواهد بود. ما هر گاه که بزرگ بیاندیشیم، آن زمان بزرگ نیز خواهیم بود و بزرگتر نیز خواهیم شد و در این راه بزرگ همه همکار و همیار خواهیم بود .

اکنون بیاییم و به یک پدیده‌ی دیگر نگاهی بیندازیم، به واژه‌ی «زرتشتی‌زاده»
یک زرتشتی زاده کیست؟ آیا کسی است که از پدرومادری زرتشتی‌زاده شده باشد و یا اگر پدرومادربزرگ او زرتشتی بوده باشند باز هم میتوان او را زرتشتی‌زاده به‌شمار آورد؟ آیا تا چند پشت میتوان این پدیده را به پس برد؟ آیا ایرانیانی که چند پشت در پشتشان زرتشتی بوده و سپس به هر سببی از دین بیرون رفته‌اند اما امروز میخواهند به دین نیاکانی خود بازگردند را میتوان زرتشتی‌زاده به‌شمار آورد؟ پاسخ را به خرد و داوری خودتان وامیگزارم اما دوباره میگویم که دیدگاه در این مورد هرچه باشد در بنیانی که در بالاتر بیان شد اثری ندارد.
بنابراین بیاییم و یکبار برای همیشه این اندیشه را از سر بیرون کنیم و بپزیریم که بر پایه‌ی دین و آیین و تاریخ و نیاکان و راهنمایان دینی از دیروز ت

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

30 Nov, 20:42


جایگاه "جوانان" دراوستا

موبد کورش نیکنام

در بخش هايی از سرودهای اوستا که درگاه های نیایش روزانه سروده می شود و هرگاه نیکی های پدیدار شده در هستی ستایش شده است، به ویژگی های برگزیده شده جوانان چه پسر و چه دختر نیز اشاره می شود.
این جستار(:موضوع) که در بندی کوتاه به زبان اوستایی آمده تا در نیایش زمزمه شود، چنین است:

"یَوانِم. هو مَننگهِم. هو وَچَنگهِم. هو شیَه اُوتنِم. هو دَاِنِم. اَشَوَنِم. اَشَهه رَتوم. یَزَه مَئیده.."

برگردان واژگان؛

یَوان: جوان
یَوانِم: به جوانِ
هو: نیک، خوب، درست، خوش
مَنَنگ: منش، اندیشه
وَچ: سخن، گفتار
شیَه اُوتنم: کردار، رفتار
دَاِنَه: دین، وجدان آگاه، نیروی تمیز خوب از بد
اَشَه: اشا، هنجار راستی در هستی
یَزَه مَئیده: ستایش کردن، درود فرستادن

برگردان روان پارسی؛

"به جوان نیک اندیش، خوش گفتار، درست کردار، آراسته به وژدان آگاه که با هنجار راستی هماهنگ شده باشد. درود و ستایش باد."

بدین روی
در فرهنگ وباورهای باستانی این کشور پسران و دخترانی ستایش شده اند که:

-- ازخرد بهره بگیرند تا منشی نیک داشته باشند.
-- گفتار آنان دلنشین و اثربخش باشد.
-- کردارشان پُرتوان ودر راستای سازندگی باشد.
-- وژدان بیدار وآگاه داشته باشند تا برای خود و دیگران نیکی ها را گزینش کنند.
-- آنچه را می پذیرند وگسترش می دهند در پرتو اشا(راستی ودرستی) باشد.

دختران و پسران پیروزمند وسرافراز، بکوشید تا به جایگاه ارزشمند و شایسته خویش که در سرودهای باستانی اوستا به آن پرداخته شده است، خشنود و بالنده بمانید.

🔥🔥🔥🔥🔥🔥

گزینش ونگرش: شاد روان موبدکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

30 Nov, 20:42


ا امروز، دین ما دینی جهانی است و هر آنکس که بر پایه‌ی دانش و خرد و با مهر و دلبستگی بپزیرد که زرتشتی باشد و بیاندیشد و بگفتارد و بکردارد او زرتشتی است و نخستین و واپسین کسی که میتواند این را به او بدهد یا از او بگیرد خود اوست.
سخن تنها در جایی است که این دلبستگان به راه و آیین زرتشت میخواهند که با همکیشان و هم اندیشان خود در یک زندگی اجتماعی مشارکت کرده و در سرنوشت آنان شریک گردند. اینجاست که سخن از قراردادهای اجتماعی، دینی به میان می‌آید مانند: «سدره‌پوش» شدن، برای بیان این گزینش به دیگران و پیمان بستن برای رهروی در راه اشا و از سوی دیگر دلبستگی نشان دادن به آیین‌ها و تراددها و راه و روش و زندگی در میان آن گروهی که میخواهند با آن یگانه شوند.
چه‌بسا هستند کسانی که با پزیرش دین از یکسو و هماهنگی و همرنگی نشان دادن با جامعه به سادگی و با لبخند به پزیرش رسیده‌اند و یا کسانی که نتوانسته‌اند آنگونه که باید و شاید به این نزدیکی دست یابند که آنهم با گزشت زمان دگرگون خواهد شد.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

30 Nov, 12:05


#مهر_ایزد



در فرهنگ‌های فارسی مهر را ایزدی نشان بر مهر و دوستی و خرد در کارهای مینوی و معنوی دانسته‌اند که در ماه مهر (ماه هفتم از سال خورشیدی) و روز مهر (روز شانزدهم هر ماه) بدو پیوند یافته است و شمارآفریدگان از نیکی و بدی به دست اوست. مهر که در اوستا « میثرَ» خوانده می‌شود، از ایزدان بزرگ پیش از زرتشت است که ایزد فروغ و روشنایی خوانده می‌شود. ایزد مهر نگهبان مهر، محبت، دوستی و عشق، تدبیر برای یافتن دارایی و خواسته‌ها است. مهر به دیگر چم (:معنی) گردونه آفتاب یا خورشید است.

مهر ایزد موکل بر فعالیت‌های است که دو طرف دعوا دارند. هر کجا دو طرف دعوا باشد ایزد مهر به دادگستری، دوستی، قول و قرار، پیمان‌ حاضر است.

مهر یکی از برجسته‌ترین ایزدان در دین زرتشتی است. یکی از سه ایزدانی است که نامش در دوازده ماه سال آمده است. یکی از دراز ترین یشت‌ها به مهریشت ویژه شده است.



فردوسی می‌سراید‌:

«دو مهر است با من که چو آفتاب/ بتابد شب تیره چو بیند آفتاب».

ایزد مهر نماد عشق و زندگی است و به زندگی خانوادگی گرمی می‌دهد. مهر نام آتشکده‌ای نیز بوده است.



فردوسی پیرامون آن می‌سراید:

«چو آذرگشسب و چو خوراد و مهر/فروزان به کردار گردان سپهر»



گل بنفشه نماد مهر ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

29 Nov, 21:11


در دین زرتشت به جدائی دین از سیاست باور داریم
پرهیز از باور ستیزی
پذیرش خویشكاری (مسئولیت) همبودگاهی و كار گروهی
که به تک تک آن ها میپردازیم.

نخست جدائی دین از سیاست
دین زرتشتی، دین نارواگزینی و تبعیض نیست. زن ومرد، دارا و ندار، سیاه و سفید و … می توانند زرتشتی شوند. نه رنگ پوست، نه جنسیت و نه مقام همبودگاهی افراد و یا گرایش سیاسی آنها هیچ كدام پایه‌ای برای پذیرش به دین نیست.

همانگونه كه كارگر، پزشك، مهندس، كشاورز و غیره می توانند زرتشتی شوند، سیاستمداران نیز می توانند زرتشتی شوند و زرتشتی بمانند. اما یک سازمان همبودگاهی كه بر بنیان دین استوار است نمی تواند جایگاهی برای تبلیغ یک ایدۀ سیاسی ویژه شود
و یا جایی برای گسترش اندیشه‌های سیاسی ویژه‌ای شده و از همه بدتر جای یارگیری گروه‌های سیاسی و حزبهای گوناگون گردد.

همانگونه كه كشاورز نمی تواند با تراكتور به نیایشگاه وارد شده و زمین آنرا شخم بزند و بذر دلخواه خود را در آن بكارد، سیاستمداران و یا كوشندگان سیاسی هم نباید سازمان همبودگاهی زرتشتیان را با حزب و سازمان سیاسی یكی بگیرند و دفتر و ساختارهای هموندگیری خود را در آن پهن كنند.

بنیان سازمان و ساختارهای همبودگاهی زرتشتیان، آموزشهای زرتشت است و افراد تنها از روی باور به دین زرتشت باید در این نهاد همبودگاهی هموند شوند و نه بر پایۀ وابستگیها و گرایشهای سیاسی. در یک  نهاد دینی، با یک جهان‌بینی فراتر از رنگ پوست، جنسیت و …، دیگر چپ و راست و میانه‌رو مفهومی ندارد. همه زرتشتی هستند و چون زرتشتی اند در این سازمان همبودگاهی هموند شده‌اند.

از این گذشته، دین و سیاست دو مقولۀ از هم جدا هستند و نمی توان آن دو را با هم آمیخت.
دین به دنبال حقیقت است
سیاست در پی واقعیت و سازش با آن.  دین و سیاست باید مانند دو ریل راه آهن به موازات یكدیگر پیش روند اما به هم نرسند، كه اگر چنین گردد واگن‌های تمدن انسانی واژگون شده و سبب مرگ و ویرانی خواهند شد.

دین، پاسخگوی فراهم‌آوری آسایش مینوی بوده و باید بتواند آرامش روانی، اخلاق و امید را برای انسان به ارمغان بیاورد در جایی كه سیاست، خویشكاری‌اش فراهم‌كردن آسایش مادی انسان می باشد.

هم سیاست و هم دین برای جامعۀ انسانی لازم هستند. هیچ كدام هم بد نیستند. آنچه بد، ناپسند و آسیب‌رسان است آمیزش این دو با هم است.
پس توجه داشته باشید که زرتشتیان به جدایی دین از سیاست باور دارند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

29 Nov, 20:52


زرتشتیان دوگانه پرست نیستند.
زرتشتیان تنها ستایشگر مزدا اهورا (=دانا و دانش بزرگ هستی بخش) هستند.


دوگانه پرستی که برداشتی نادرست از واژه‌ی «اَنگره مینو» و «سپنت مینو» است، یکی از تهمت‌های ناآگاهان و نابخردان است که گاهی به پیروان اشوزرتشت نسبت می‌دهند و شاید باور بیگانگان بدخواه بوده که با فرهنگ و اندیشه ایرانی دشمنی دارند.

زرتشت باور دارد که «دو گوهر همزاد ولی ناهمگون»، جهان هستی را پدید آورده‌اند و پس از آن نیز همچنان در روند زندگی و فرآیند هستی جریان دارند. مانند «مثبت و منفی»،«کنش و واکنش»،«کشش و رانش» و مانند اینها.
او هیچکدام از این گوهرها را بد نمی‌داند، بلکه آن دو گوهر و دو فروزه را نیاز زندگی مادی مَرتوگان(:بشر) می‌داند تا شب و روز به ریخت(:شکل) درآید، سیاهی و سپیدی پایدار باشد، گرما و سرما پدید آید و روشنایی از پس تاریکی گسترده شود، گردش روزگار، پویش و جنبش در کهکشان ادامه داشته باشد.
در پی بینش زرتشت که «دوگانگی در جهان مادی» را یادآوری می‌کند، آموزگار ایرانی اشاره می‌کند که این دو گوهر همزاد و ناهمگون، هرگاه در نهاد و اندیشه مَرتو(:انسان) پدیدار شود، کسی که از دانش و خرد بهره داشته باشد، از همازوری و پیوستگی این دو گوهر، «سپنت مینو» به چمار(:معنی) منش نیک و سازنده تراوش خواهد شد و آنکه که از خرد و دانایی بهره نگیرد و تنها از احساس ناپاک بهره‌مند باشد، پیوستگی این دو گوهر در وجودش «انگره مینو» را پدیدار خواهد کرد.

همانگونه که خواجه‌ی شیراز نیز در سروده‌ی زیبای خود که در سرآغاز نوشته‌ایم، به آن اشاره دارد.
انگره مینو (اندیشه ویرانگر)، همان که از مرتو(:انسان) کژاندیش بروز می‌کند در گویش پارسی به اهریمن تبدیل شده‌است.
کسانی‌که از این فلسفه در بینش زرتشت آگاهی نداشتند، «اهریمن» را در برابر اهورامزدا(آگاهی و دانایی بی‌کران هستی‌مند) قرار داده و چنین پنداشتند که ایرانیان باستان به دو خدا باور داشته‌اند، خدای بدی و خدای نیکی، ولی هیچگاه چنین نبوده‌است.
اهریمن چیزی و پدیده‌ای نیست که از آغاز آفریده شده خداوند باشد بلکه سرشتِ مرتوگان(:بشر) کژاندیش آن را پدید آورده‌است بنابراین اهریمن در برابر سپنت مینو است و نه در برابر اهورامزدا.
مزدیسنان، تنها یک خدا را ستایش کرده و خواهند کرد که «اهورامزدا» نامیده می‌شود، فروزه(:صفتی) برای پروردگار یگانه (خداوند جان و آفریننده خرد).



{{روان شاد دکتر کورش نیکنام- موبد و پژوهشگر فرهنگ ایران باستان}}

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

29 Nov, 20:40


واما کیش‌های(ادیان) دیگر به دلیلِ سخنانِ متناقضِ بسیار، آنچنان پیچیده و در عین حال آشفته‌اند که گفتار آغازینِشان با میانه و سخنِ میانه‌شان با گفتار پایانی بسی بی‌شباهت و حتی بسیار متفاوت است.
(بخشی از کتابِ پهلویِ گزیده‌های زادسپرم)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

29 Nov, 20:39


سند ازدواج زرتشتی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

29 Nov, 20:39


زمانی که (زرتشت) با فره کاری و از راه غلبه در بحث و (نشان دادن) نشانه هایی که (ویژه) پیامبران و وخشوران است و به دلیل چنین گواه راستین، مردم بدو گرویدند. پس رام شاه کی گشتاسب، با وجود بیم از خیونان که دشمن دین بودند و به دلیل اینکه فره و راز بزرگ را دید، رواج دین را پذیرفت.

برگرفته از کتاب دینکرد پنجم



به راستی شکوه و زیبایی دین پاک مزدیسنی را میستاییم. دینی که همیشه پرشکوه و نورانی بوده و راه رسیدن به گروثمان اهورامزدا است.


رام شاه، لقب گشتاسب شاه مقدس است؛ به معنی پادشاه شادی بخش. به راستی که ایشان مایه ی شادی و آرامش مردمان بوده و فروهر پاکش نیز مایه ی خوشی و خرسندی مردمان است. بشود که فروهر ایشان با شادی اهورایی به یاری ما آید.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

28 Nov, 04:34


#گوش_ایزد




امروز «گوش ایزد» چهاردهمین روز از گاهشمار زرتشتی است. بنابر گاهشمار زرتشتی، هر ماه، ٣٠ روز دارد و هر کدام از این ٣٠ روز، نامی و امروز، روزی است که نامش «گوش» است. گوش، یک ایزد است و عنوان ایزد برای آن‌چیزهایی کاربری دارد که ستودنی هستند، یعنی داده‌های نیک اهورایی که در خور ستایشند. گوش‌ایزد، ستودنی است آن اندازه که هتا یکی از یشت های اوستا، به این ایزد ویژه شده است. «گوش‌یشت» یا «درواسپ‌یشت»، آن یشتی است که در‌ آن از «گوش‌ایزد» سخن رفته است.

واژه‌ی «گِوش» یا «گئوش» بارها در «گاتها» (سروده‌های اشوزرتشت)، در «اوستا» و در نوشته‌های پهلوی آمده است. واژه‌ی گئوش هم چون واژگان بسیار دیگری که چم های گوناگون دارند، چند چم دارد که بی‌گمان باید در جمله معنایش کرد. این واژه به چمار «گیتی» و «مجموعه‌ی آفرینش» و از سویی دیگر به چم «گاو» است، البته این چم یعنی گاو نیز در استوره‌های ایرانی، همان «آفریده»  یا گیتی است. گوش یا گئوش در اوستا هم به چم گاو و هم به چم گیتی آمده است. «اورو» نیز  كه به چم روان است همراه با واژه‌ی گئوش، معنی روان جهان یا روان گاو را می‌رساند. «گئوش‌ارورون» نگاهدار گله‌ها و چارپایان سودمند است. گاو در استوره‌ها، نماد گیتی است و از دیدگاه فلسفی نماد زندگی دنیوی و خاكی است.

بنابر باور ایرانیان گوش‌ایزد، پاسدار و نگهبان جانداران سودمند است که این خویش کاری با چم این ایزد، هم‌خوانی دارد. یعنی آزردن جانداران سودمند به نوعی به چم آزار آفرینش، به چم آزار گیتی‌ست.

ایزد گوش برای پاسداری از جانداران سودمند، به همراهیِ «ماه ایزد» و «رام‌ایزد» به یاریِ «وهمن امشاسپند» می‌شتابد. پس ماه ایزد، رام‌ایزد و گوش‌ایزد، یارانِ «وهمن امشاسپند» در این خویش کاری هستند.

زرتشتیان از دیرباز در این ۴ روز از ریختن خون جانوران و از خوردن گوشت آن‌ها پرهیز می‌کنند و این کار برای نگهبانی از شمار جانوری و سلامتی انسان‌ها انجام می‌شود.

پرهیز از کشتن و خوردن جانوران هم چون یک قرارداد کلی است برای آن‌که در این ۴ روز، جانوران در امان باشند.

تصور کنید که این قرارداد از این دایره‌ی کوچک (هازمان زرتشتی) فراتر رود و جهانیان در این ۴ روز بر خود بایسته بدانند که از کشتن جانوران و خوردن خوراک‌های گوشتی بپرهیزند؛ بی‌گمان که آمار کشتار جانوران به اندازه‌ی بسیاری پایین خواهد آمد و از سویی برای انسان‌ها تمرینی خواهد بود برای خوردن خوراک‌های گیاهی.

روز «گوش‌ایزد» هم چون یک تلنگر، هر ماه، به ما «مجموعه‌ی آفرینش» را یاد آوری می‌کند. گوش‌ایزد، هم چون رام‌ایزد و ماه ایزد و وهمن‌امشاسپند، تلنگری است تا «گیتی» را از یاد نبریم و یادمان نرود که بخشی از این مجموعه هستیم، اگر بخشی از هستی را بیازاریم، آزرده خواهیم شد. گویند در این روز باید جشن گرفت.

سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

گوش‌روز ای نگار مشكین‌ خال،
گوش بربط بگیر و نیک بمال.

من ز بهر سماع خواهم گوش،
بی‌سماعم مدار در هر حال.


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

پرورش گوش اورون کن، گاو به ورز آموز.


اندرزنامه‌ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (گوش) اندرون گاو ساله، به مرز،
ببند و بیامرز بر گاو، ورز.



گل میزورس نماد گوش ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

28 Nov, 01:07


доктор Азита Хоршидиан (آزیتا خورشیدیان) - 4

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

28 Nov, 00:55


یزدانشناسی زرتشتی به زبان ساده

چگونگی جایگاه اهورامزدا ، امشاسپندان و ایزدان در دین زرتشتی به زبان بسیار ساده و در یک نمودار دایره‌ای



درگاه دین زرتشتی آرمانی جهانی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

27 Nov, 21:06


نـیـایـش تـنـدرسـتـی


اورمزد پناه باد. دیرزیوشنی شاد باد. یتا اهو وئیریو

تندرستی دیرزیوشنی اواید خره ننگهد اشویه دار.

آفریدگار مِینوان و گیتیان و امشاسپندان، مْیَزد روشن هَما برساد .

این دودمان شاد باد. آفرین باد همه‌ی اندر کسان را. زرتشتی دین شاد باد.

ایدون باد. خواهان باد. اورمزد خدا را. همه‌ی انجمن را. دین زراتشتی را. همه‌ی بهدینان را.

تندرستی نیکنامی، تندرستی زندگانی، تندرستی فراخ روزی، تندرستی رامِشنی، تندرستی تن با زندگانی دراز باد.

دیر بِدار. شاد بدار. تندرست بدار. ایدون بدار. برسر ارزانیان بدار. سالهای بسیار. روزهای بیشمار. جاوید و پاینده بدار.

سدهزاران هزار آفرین باد. سال خجسته باد. روز فرخ باد. ماه فرخنده باد. چندین سال، چندین روز، چندین ماه، بسیار سال ارزانی دار.

یزشن و نیایش، رادی و زور و برشنَه اشویی دار. اور هما کار و کرفه‌ها تندرستی باد، رادی باد، نیکی باد، خوبی باد، ایدون باد، ایدون ترج باد.



په اورمزد و امشاسپندان کامه باد.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

27 Nov, 21:00


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

27 Nov, 20:56


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

27 Nov, 20:44


ضرورتِ دوگانه‌گرایی در کیشِ زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
یکتاگرایی یا یکتاپرستی نمی‌تواند آفرینش را توجیه و توضیح کند، زیرا پاسخِ سرراستی برای این معضل ندارد که چرا وجودِ کامل و بی‌نیازی بایستی دنیایی ناقص و عیبناک که در آن آفریدگانش پیوسته در رنج و عذاب هستند، بیافریند. از آن سوی، اگر خداوند آن را برای پاسداریِ خویش در برابرِ دشمنِ بی‌رحمِ ستمکاری که همزیست با اوست، خلق کرده باشد آفرینش را می‌توان ضرورتی محتوم دانست. بنابر عقیده‌ی زرتشتیان خداوند آفریدگانِ خود را بد و ناکامل نیافریده است، و از آفریدنِ آنها، همچون یهوه خدای اسرائیل، پشیمان نیست. خداوند جهانِ آفرینش را همچون دامی برای به تله انداختنِ دشمن، و مانندِ دستگاهی که سرانجام دشمن را نیست و نابود می‌سازد ابداع کرده است. او پیش‌بینی کرده است که اهریمن به‌طورِ موقت همه‌ی آفرینشِ او، از جمله انسان را، که شاهکارِ اوست، آلوده و فاسد خواهد کرد؛ و چون این را از پیش دیده است، و چون او خدایی نیک و خوب است، انسان را قبل از آن‌که رضایتِ وی را به‌دست آورد، به صفِ نخستِ نبرد نمی‌فرستد. انسان افزارِ پیروزیِ خداوند بر دشمن است، و از طریقِ همیاریِ انسان با خداوند است که اهریمنِ پتیاره سرانجام به کلی نابود می‌شود. انسان از دستِ اهریمن رنج و درد می‌کشد، وی دست‌کم می‌داند که عذاب و شکنجه‌ی او به‌دستِ قادری که خود آفریننده‌ی اوست، نیست. زرتشتی از محنتِ ایوب بی‌خبر است.(ص ۵۹)




مأخذ: زنر.آر. سی، تعالیم مغان: گفتاری چند در معتقدان زرتشتیان، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، انتشارات توس، چاپ دوم ۱۳۹۳

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

27 Nov, 20:44


اسطوره‌ی زروان؛ کیهان شناسی و فرجام شناسی(شماره ۱)
#اساطیر
#ایزدان_ایرانی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
در اثرِ مغایرت میانِ اطلاعاتِ دستچین شده‌ی منابعِ بومی و اطلاعاتی که می‌توان از گزارش‌های خارجی به‌دست آورد، مشکلاتِ دیگری پیش می‌آید. اسطوره‌ی زروانی را معمولاً منابعِ بومی به کلی نادیده گرفته‌اند، حال آن‌که گزارش‌های خارجی آن را چیزی بیش از یک صورتِ کیشِ زرتشتی، که معمولاً آن را راست‌کیشی تلقی می‌کنیم، در نظر گرفته‌اند. آیا باید از این اختلاف نتیجه بگیریم که ایمان به اسطوره‌ی زروانی و اعتقاد به خدایی که دو مینوی مخالفِ یکدیگر را آفریده است، در دوره‌ی ساسانیان بدعتی بزرگ و کفرآمیز تلقی می‌شده است؟ آیا در آن دوره نوعی مذهبِ اصلی بوده که پس از فتحِ ایران به دستِ اعراب، بازماندگانِ آن عمداً درباره‌اش سکوت کرده و آن را به فراموشی سپرده‌اند؟ یا به عکس، باید آن را افسانه‌بافیِ بی‌اهمیتی بدانیم که ناظرانِ بیگانه آن را مهم پنداشته‌اند، ولی به هیچ‌وجه موردِ پذیرشِ عمومِ ایرانیان نبوده است؟ برای حلِ این مسئله هم به رویکردِ سومی متوسل خواهیم شد.(ص ۱۷۰)



مأخذ: شاکد.شائول، از ایران زردشتی تا اسلام، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران، ققنوس، ۱۳۸۱

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

27 Nov, 20:44


اسطوره‌ی زروان؛ کیهان شناسی و فرجام شناسی(شماره ۳)
#اساطیر
#ایزدان_ایرانی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
هدفِ مقاله‌ی حاضر، مطرح کردنِ دوباره‌ی مسئله و کوشش در بررسیِ منابع، و برای پاسخ به این پرسش است که آیا به راستی کیشِ زروانی《بدعتِ مهمِ زرتشتی》بوده، یعنی صفتی که تعدادِ زیادی از پژوهندگانِ پیشین در آن تردید کرده بودند.(۱)می‌توانیم بحثِ خود را با تفسیرهایی درباره‌ی قطعه‌ی نقل شده از کتابِ پرفسور بویس آغاز کنیم. باید توجه داشت که استفاده‌ی او از واژه‌ی《بدعت》مستلزمِ رعایتِ جوانبِ احتیاط است. درخورِ یادآوری است که بدعت واژه‌ای مطلق نیست، و آن را نه با پذیرشِ دیدگاهِ بنیادگذار یا مومنانِ کنونیِ دینِ موردِ بحث توسطِ مورخِ دینی می‌توان تعریف و تعیین کرد، نه به‌عنوانِ انحرافی از هنجارِ دینیِ مطلوبِ پژوهشگر. بدعت به جز در موردِ راست‌کیشی نیز معنای خویش را فقط از جایگاهِ خود در درونِ جامعه یا امتِ دینی اخذ می‌کند. به عبارتِ دیگر، نمی‌توانیم از راست‌کیشی سخن بگوییم مگر به‌عنوانِ واژه‌ای که شکلِ پذیرفته شده‌ای از دین در دوره‌ای معین را توصیف کند، چه آن دین از سوی اکثرِ مومنان پذیرفته شده باشد، چه از سوی نهادی اجتماعی یا دینی یا دست‌کم از سوی گروهی از مردم که منزلت و پایگاهِ ویژه‌ای در جامعه دارند. با این حال به نظر می‌رسد که پرفسور بویس هر انحرافی از آن‌چه را که برای او در کیشِ زرتشت بهنجار تلقی می‌شده، بدعت دانسته است.

آیا منطقی است که بگوییم این بدعت را《شاهانِ متأخرِ هخامنشی به‌عنوانِ راست‌کیشیِ حقیقی پذیرفتند》؟ این سخن ظاهراً مبتنی بر این فرض است که حتی اگر یک جماعتِ دینی با رهبرانِ شناخته شده‌ی خود شکلِ معینی از دین را برگزیند، آن شکل فقط از آن رو که از طرفِ پژوهنده خود نوعی راست‌کیشی تلقی شده، می‌تواند برچسبِ بدعت بخورد. مسئله هنگامی بغرنج‌تر می‌شود که به یاد آوریم پرفسور بویس کیشِ زروانی را شکلی از دین دانسته که در سراسرِ دوره‌ی ساسانیان غالب بوده است.(۱)آیا ما حق داریم اعلام کنیم که در سراسرِ مهم‌ترین دوره‌ی تاریخِ کیشِ زرتشت، عقیده‌ی عمومی، یعنی راست‌کیشیِ آن دوره، بدعت بوده است؟ بی‌گمان این سخن، اصطلاحِ ما را عاری از هر معنایی می‌سازد، و خطرِ سقوط در دامِ استفاده از یک نظامِ ارزشیِ دلبخواهی برای قضاوت درباره‌ی پدیده‌های تاریخی را پیش می‌آورد. پس عاقلانه آن است که از بکارگیریِ این واژه پرهیز کنیم، مگر به‌عنوانِ بازتابِ قضاوتِ یک فرد یا گروهِ خاص در جامعه‌ی موردِ بحث؛ و نباید آن را به‌عنوانِ واژه‌ای موردِ پذیرشِ پژوهشگر به‌کار گیریم.(۲)(ص ۱۷۳_۱۷۲)

یادداشت‌ها:
۱. نک:
Boyce, Mary. "Some reflections on zurvanism", BSOAS 19, 1957, p. 304_316; 1979: 112 ff., 118 ff.
عنوانِ فصلِ آخرِ این کتاب《تاییدِ راست‌کیشیِ زروانی》است که در آن ارزشِ نسبیِ این مفاهیم به‌طورِ ضمنی پذیرفته شده، در حالی که در متنِ فصل، کیشِ زروانی هنوز بدعت نامیده می‌شود.
۲. پرفسور بویس تا آنجا پیش می‌رود که اصطلاحِ《بدعت》را بر تفسیرهای جدیدِ اروپایی از دینِ زرتشت نیز منطبق می‌داند؛ نک:
Boyce 1982: 233 n.; 1979: 194 f., 197, 201 ff.




مأخذ: شاکد.شائول، از ایران زردشتی تا اسلام، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران، ققنوس، ۱۳۸۱

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

27 Nov, 20:44


اسطوره‌ی زروان؛ کیهان شناسی و فرجام شناسی(شماره ۲)
#اساطیر
#ایزدان_ایرانی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
بهترین و فشرده‌ترین اظهارِ نظر درباره‌ی کیشِ زروانی، که این روزها از سوی بیشترِ پژوهندگان پذیرفته شده، نظرِ پرفسور مری بویس، برجسته‌ترین مورخِ کیشِ زرتشتی، در کتابِ تازه‌ی اوست که اخیراً به چاپ رسیده است. هیچ چیز بهتر از آن نیست که تکه‌ی کوتاهی از آن را نقل کنیم:

《[کیشِ زروانی]یگانه بدعتِ مهمِ زرتشتی است که احتمالاً به‌دستِ مغانِ پارسی و در اواخرِ سده‌ی پنجم پیش از میلاد شکل گرفته است. این بدعت، نوعی یکتاپرستی بود که بر بنیادِ تفسیرِ جدیدی از یسن ۳۰ قرار داشت که بنابر آن، اهوره‌مزدا و انگره مینیو دو پسرِ همزادِ زمان، یعنی زروان(ایزدِ کم‌اهمیتی از بخش‌های جدیدترِ اوستای متأخر)، بودند. قدیمی‌ترین اشاره به آن در آثارِ تئوپومپوس، مورخِ یونانی دیده می‌شود و نشان می‌دهد که با روایتِ ویژه‌ای از "سالِ کیهانی" ارتباط داشته است. شاهانِ متأخرِ هخامنشی، ظاهراً این بدعت را به‌عنوانِ راست‌کیشیِ حقیقی پذیرفتند، و جانشینانِ پارسیِ آنها، یعنی ساسانیان نیز آن را پذیرا شدند، اما آموزه‌های آن از منابعِ پراکنده در کنارِ هم چیده شد. از آن‌جا که زروانیان اهوره‌مزدا را آفریدگارِ تمامِ نیکی‌ها، و تحتِ نظارتِ زروان دور از دسترس می‌دانستند، توانستند وی را همراه با راست‌کیشی و انجامِ همان آیین‌های عبادی پرستش کنند؛ و این ظاهراً مانع از شقاقِ مذهبیِ جدی می‌شد. این بدعت پس از سده‌ی دهمِ میلادی ناپدید شد》.(۱)

سخنِ پرفسور بویس بازتاب و خلاصه کننده‌ی یک خطِ فکری و بررسیِ پژوهشی مسئله‌ی کیشِ زروانی است که در طیِ چندین دهه گسترش یافته و بسیاری از ایران‌شناسانِ برجسته با آن هم‌عقیده هستند. زنر در کارِ جامع و گسترده‌ی خویش درباره‌ی این موضوع،(۲)این پژوهش را از سر گرفت و به تکمیل و افزودن به فرضیات و حدسیاتِ پیشینیانِ خود پرداخت. با این حال باید گفت که زنر گه‌گاه دستخوشِ نظریه‌پردازی‌های دور از ذهن و باورنکردنی شده است و متون و ترجمه‌های او گرچه به‌طورِ کلی پذیرفتنی هستند، اما همیشه بی‌عیب و کامل نیستند. ارزشِ کارِ او در بازگشاییِ بحث در این زمینه است؛ دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به‌راستی دوره‌ای بود که اندیشه‌های تازه‌ی بسیاری درباره‌ی مسائلِ مربوط به کیشِ زروانی مطرح شد.(ص ۱۷۱_۱۷۰)

یادداشت‌ها:
1. Boyce, Mary. Textual sources for the study of Zoroastrianism, Manchester, 1984, p. 96.
۲. کارِ زنر با یک رشته مقاله(۱۹۳۷/۳۹ ، ۱۹۴۰/۴۲)آغاز شد و با کتابِ زروانِ او(۱۹۵۵a)و یک مقاله‌ی تکمیلی(۱۹۵۵b)ادامه یافت. او دیدگاهِ خود را در کتابِ کلی‌تری به نامِ The Dawn and Twilight of Zoroastrianism(1963) خلاصه کرد و گسترش داد.




مأخذ: شاکد.شائول، از ایران زردشتی تا اسلام، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران، ققنوس، ۱۳۸۱

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

27 Nov, 10:39


#تیر_ایزد



روز «تیر ایزد» سیزدهمین روز هر ماه و چهارمین ماه هر سال، در گاه شمار زرتشتی و چهارمین ماه از سال «تیر» نام گرفته است.
تیر یا تیشتر، ایزد باران بوده و به یاری او کشتزارها سیراب از باران می‌شوند، هم چنین نگهبان ستوران است. در اوستا «تیریشت» در نیایش ایزد باران است. ستاره ی عطارد تیر نامیده می‌شود و نیز تیری که در کمان نهند و بجهانند.
ایرانیان باستان هنگام خشک سالی در این روز آیین ویژه‌ای برگزار می‌کردند و برای خواهش باران و پیروزی تیر ایزد بر دیو خشک سالی(اپوش) به در و دشت می‌رفتند و تیریشت می‌خواندند.

بخشی از یشت های اوستا درباره‌ی این ایزد است. تیر نام ستاره‌ای‌ است كه امروزه آن ‌را «‌شعرای یمانی» یا به لاتین «سیریوس» (Silius) می‌نامیم.


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

ای نگار تیر بالا روز تیر،
خیز و جام باده ده بر لحن زیر.

عاشقی در پرده‌ی عشاق گوی،
راه‌های طبع خواه دل‌پذیر.


اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

کودک به تیراندازی و نبرد و سواری آموختن فرست.


اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

بفرمای بر کودکان روز (تیر) /
نبرد و سواری و پرتاب.



گل بنفشه نماد تیر ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Nov, 20:40


اَهرَه مَنیو و دوگانه‌باوری(شماره ۱)
#اساطیر
#ایزدان_ایرانی
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
اصالتِ زرتشت مضاعف است. او اهوره‌مزدا را که پیش‌تر هم خدایی برتر بوده، تا حدِ خدایی یکتا بالا برده. جنبه‌ی معنویِ کیشِ سنتی را با بکار بستنِ نوعی همنهادِ دوگانه‌باوری تشدید کرده است. یکتاپرستی و دوگانه‌باوریِ او با هم آمیخته‌اند، در کنارِ هم قرار دارند، و چنان‌که باید با هم سازگارند. گرایشِ دوگانه‌باوری همان اندازه قدیمی است که گرایشِ یکتاپرستی و اَشکالِ گوناگونی از آن را می‌توان پیش از زرتشت که تمامِ آنها را با هم پیوند داد، ملاحظه کرد. یکی روشنی و تاریکی را در مقابلِ هم قرار می‌دهد، دیگری اهوره‌ها و دیوه‌ها را، یا زندگی یا نازندگی را، یا نیک و بد را، و غیره.

اوستا، مثلِ بیشترِ مجموعه‌های اساطیری، اسطوره‌ای را که به شکلی کم و بیش نمادین نیروهای روشنی و تاریکی را درگیرِ هم می‌کند نگه داشته است. مثلاً ستاره‌ی تیشتریه با یک شیطان درگیرِ مبارزه است: او ابتدا به شکلِ مردی جوان، سپس گاوی نر، و بالاخره اسبی سپید درمی‌آید و با شیطان اَپاورَته(۱)که خود را به هیئتِ اسبِ سیاهی درآورده، برخورد پیدا می‌کند. سرانجام سفید پیروز می‌شود. اسطوره‌ی دیگری حکایت از آن دارد که پسرِ پروردگارِ خردمند با اژدهای سه‌سر، اژی‌دهاکه،(۲)برای به دست آوردنِ فرّ شاهی، نمادِ درخشانِ اقتدارِ شاهان، پیکار می‌کند. پیغامِ زرتشت، تمامِ این پیکارها را در بطنِ ستیزه‌ی گسترده‌ای جای می‌دهد که انسان‌ها همگی باید در آن سهیم باشند. شکلی دیگر از دوگانه‌باوری همان است که در ایران، دیوه‌ها_دیوُو(۳)های هندواروپایی_را از رده‌ی خدایان(۴)بیرون می‌کشد و آنها را به نوعی ضدِخدا یا شیطان مبدل می‌سازد.

مدت‌ها چنین پنداشته می‌شد که این《واژگونیِ ارزشی》کارِ پیامبر است و او بوده که تمیز بینِ دیوه‌ها و اسوره‌ها، بینِ《خدایان به‌طورِ اعم》و《خدایانِ دارای قدرتی خاص از مقوله‌ی باطنی و معنوی》_تمیزِ موردِ تأییدِ ریگ‌ودا_را تجدید کرده و به ستیزه‌ی شدیدترِ خدایان با شیاطین مبدل ساخته است. به‌موجبِ این نظر، خشایارشا که با اعلامِ دشمنی با دیوه‌ها، پرستشِ اهوره‌مزدا و اَرته را جایگزینِ پرستشِ آنها می‌کند، همچون پیروِ زرتشت عمل کرده است. و اما تعارض بینِ دیوه‌های بد و اهوره‌های خوب ظاهراً ربطی با پیامبر نداشته، در واقع، همچنانکه مِیه(۵)توضیح داده، اساساً این‌چنین تعارضی در کنارِ اختلافِ آشکار بینِ روانِ نیک و روانِ بد، زاید و مکرر به‌نظر می‌رسد. میه می‌نویسد:《دیوه‌ها موجوداتی بوده‌اند که همگان آنها را به‌خوبی می‌شناخته‌اند. کیشِ زرتشتی بی‌آنکه نقشِ خاصی به آنها بدهد، آنها را پذیرفته است》.(۶)برای مثال، رئیسِ آنها کیست؟ آیا شیطانِ خشم، دیوه ائشمه است یا روانِ ویرانگر، اهره منیوست؟ این دو تصور که هر کدام مربوط به دورانِ دیگری است با هم درآمیخته‌اند بی‌آنکه در هم مستحیل شده باشند.(ص ۳۳_۳۱)

یادداشت‌ها:
1. Apavrta
2. Aži Dahâka
3. deiwo
۴. که در دوره‌ی هندوایرانی هم داشتند و در هند حفظ کرده‌اند، چنان‌که در بیانی سنتی که در گات‌ها موردِ تأیید واقع شده:
《Daivaišča martyaišča》
《برای خدایان و برای آدمیان》نیز محفوظ مانده است.
5. Antoine Meillet(1936_1866)
6. Meillet, Trois Conférences, p. 62.




مأخذ: گیمن.ژ. دوشِن، اورمزد و اهریمن: ماجرای دوگانه‌باوری در عهد باستان، ترجمه عباس باقری، تهران، فرزان روز، چاپ اول ۱۳۷۸

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Nov, 20:40


حمایت از راست‌کیشیِ زروانی در اواسطِ دوره‌ی ساسانی(شماره‌ی ۲/پایانی)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
این ادعانامه، فهرستی از چهار آفرینشِ غیرِزنده‌ی کیشِ زرتشتی به‌دست می‌دهد که در آن، خورشید، همچون اغلبِ موارد، نماینده‌ی آتش است؛ ولی هوا، به شیوه‌ی یونانی، جانشینِ آسمان شده است. نویسنده می‌نویسد که شاپور با شنیدنِ این شکایت، آکنده از خشم شد. پس دو اسقفِ مسیحی را به حضورش آوردند و وی خطاب به آنان چنین گفت:《آیا مرا از تخمه‌ی ایزدان نمی‌دانید؟ و آیا من به خورشید نماز نمی‌برم و به آتش احترام نمی‌گذارم؟... کدام خدا از اُهرمزد بهتر است یا خشمش سخت‌تر از خشمِ اهریمن؟ کدام انسانِ خردمند به خورشید نماز نمی‌برد؟》و چون آن اسقفان سرسختی نمودند، آنها را بکشت. باری دیگر یک مسیحیِ ایرانی از ستایشِ خورشید و آتش سرتافت، می‌گویند شاپور به وی چنین گفته است:《سوگند می‌خورم به خورشید داورِ همه‌ی زمین(یعنی مهر)که اگر مرا که دوست توام واداری، خواهمت کشت و از هیچ‌یک از آنان که این نام(مسیحی)را دارند، نخواهم گذشت》(Ibid, 30 ).

در غالبِ موارد، ستمگر و ستمدیده به یک اندازه ثابت قدم بودند و از این رو خونِ زیادی به راه افتاد. بارها از موبدان یا مغان یاد شده است. از آن‌جا که تنها گزارشِ مسیحیِ بازجویی‌ها باقی است، بنابراین همواره بهترین مباحثات و استدلال‌ها را به شهدا نسبت می‌دهند. پوسایی از جمله‌ی کسانی بود که به دستِ شاپور کشته شدند و او به‌گونه‌ای نمایانده می‌شود که زیرکانه ضربه‌ای سخت بر عقایدِ زروانیِ شاه وارد کرده است:《اگر اعلیحضرت می‌گویند: "خورشید و ماه و ستارگان فرزندانِ اهرمزدند"ما مسیحیان اعتقادی به برادرِ شیطان نداریم. طبقِ آن‌چه مغان می‌گویند، اُهرمزد برادرِ شیطان است. ما که به برادرِ شیطان نماز نمی‌بریم، چگونه این برادرزادگان را تصدیق کنیم؟》(Ibid, 67).

این عبارات نشان می‌دهند که کیشِ زروانی با به هم پیوند دادنِ برادرانه‌ی نیکی و بدی، که زرتشت آن‌گونه آنها را آشکارا از یکدیگر جدا کرده بود، چگونه اساساً به آموزه‌های زرتشت خیانت ورزیده بود.(ص ۱۵۱_۱۵۰)




مأخذ: بویس.مری، زردشتیان: باورها و آداب دینی آنها، ترجمه عسکر بهرامی، تهران، ققنوس، چاپ سیزدهم ۱۳۹۳

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Nov, 20:40


حمایت از راست‌کیشیِ زروانی در اواسطِ دوره‌ی ساسانی(شماره‌ی ۱)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
بیش‌ترِ سده‌ی چهارم را سلطنتِ طولانیِ شاپورِ دوم، نوه‌ی نرسه، اشغال کرد. وی در کودکی و به سالِ ۳۰۹ م. به تخت نشست و هفتاد سال پادشاه بود. شاپور کتیبه‌ای از خود به یادگار نگذاشت؛ چه، ساسانیانِ متأخر نیز همانندِ آخرین شاهانِ هخامنشی، این کار را رها کردند. در تاریخِ کیشِ زرتشتی، وی را عمدتاً از دو منبع می‌شناسیم. یکی گزارشِ دینکرد از انتقالِ دین، که قطعه‌ی زیر را درباره‌ی وی دارد:《شاپور، شاهنشاه، پسرِ هرمزد، مردانی از همه‌ی سرزمین‌ها را به مناظره‌ای بدونِ تعصب(؟)برای آزمودن و پژوهیدن درباره‌ی همه‌ی سخنانِ[دینی]گرد آورد. پس از پیروزیِ آذرباد، بواسطه‌ی کلامِ آزموده‌اش، بر همه‌ی گروه‌ها، مکاتب(؟)و فرقه‌های مختلف، وی چنین اعلام کرد: "اکنون آشکار شد که این دین، راستین است، پس، کژدینی را از احدی تحمل نکنم و به کوشایی علیهِ آن کوشا باشم"و چنین نیز بکرد》(Zaehner, Zurvan, 8)(دینکرد مدن، ص ۴۱۳، س ۲_۸).

جایی دیگر گفته شده است که آذرباد مارسپندان، روحانیِ بزرگِ پارسی، با از سر گذراندنِ آزمایشِ وَرِ باستانی، یعنی ریختنِ فلزِ گداخته بر سینه‌اش و زنده ماندن از آن، درستیِ تفسیرِ خویش از دین را اثبات کرد. متأسفانه جایی گفته نمی‌شود آموزه‌هایی که وی بدین‌سان دلیرانه از آنها پشتیبانی کرد، چه بوده است؛ ولی می‌توان تصور کرد که وی نیز، همچون پادشاهان و دیگر روحانیانِ بلندپایه‌ی پارسیِ روزگارِ ایشان، زروانی بود، به‌ویژه که برای عقایدِ زروانیِ شاپورِ دوم(که یکی از دخترانش را هم زرواندخت نامیده بود)شواهدِ روشنی وجود دارد. اغلبِ این شواهد از دیگر منبعِ مهمِ فعالیت‌های دینیِ وی، یعنی گزارش‌های نویسندگانِ مسیحی و به‌ویژه از اعمالِ شهدای سریانی هستند. در دورانِ سلطنتِ وی، ملاحظاتِ سیاسی شروع به تشدیدِ روحِ دینی کردند؛ چه، از آن هنگام بود که کنستانتین مسیحیت را از فشار رهانید و این دین عملاً دینِ رسمیِ امپراتوریِ روم، یعنی دشمنِ همیشگیِ ایران، شد. بر همین اساس شاپور باج و خراجِ مضاعفی را بر رعایای مسیحیِ خود تحمیل کرد، زیرا آنان اکنون که《همدلی با قیصر، دشمنِ ما》داشتند، نمی‌توانستند در سپاهِ وی خدمت کنند؛ و زرتشتیانی هم که اینک در آسیای صغیر زیر سلطه‌ی حکومتی مسیحی بودند نیز دچارِ رنج و عذاب شدند. شاپور به سالِ ۳۲۲ م. تعقیب و آزارِ جدیِ مسیحیان را آغاز کرد و به گفته‌ی مسیحیان، گروهی از روحانیانِ بلندپایه‌ی زرتشتی باعثِ آن بودند که می‌گویند در آن اوضاع و احوال به شاه چنین شِکوه کرده بودند:《ما نه می‌توانیم خورشید را بپرستیم، نه هوا را پاک کنیم، نه آب را صاف کنیم و نه زمین را پاک داریم؛ چه، نصرانیان خورشید را تحقیر می‌کنند، آتش را خوار می‌شمارند و آب را حرمت نمی‌نهند》(Braun, 1).(ص ۱۵۰_۱۴۹)




مأخذ: بویس.مری، زردشتیان: باورها و آداب دینی آنها، ترجمه عسکر بهرامی، تهران، ققنوس، چاپ سیزدهم ۱۳۹۳

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Nov, 20:40


دیوِ آز در متنی مانوی و اساطیرِ زرتشتی
#ایزدان_ایرانی
#اساطیر
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
خشمگین/برآشفته شد آز، آن مادرِ دُروند همه‌ی دیوان، و آشوبِ سخت کرد برای یاوریِ نفسِ خود و از نسای(=لاشه‌ی)دیوان، و از ریمنیِ دروجان ساخت این نسا را، و خود اندر<آن>داخل شد. سپس از پنج امشاسپندان، جنگ‌ابزارِ هرمزدخدای، شکل داد جانِ خوب را، و بست آن را اندر نسا. چنانش کور و کر کرد، بیهوش و فریفته، که نخست نداند(=نشناسد)اصل و تبارِ خویش را؛ کردش نسا و زندان، و بدان بست جانِ بد را. و همانا آن زندانی را راهزن‌اند دیو، دروج و هر<گونه>پری. راست بست جان را اندر نسایِ غُبارین(؟)و کردش زشت و دروند، خشمگین و کینه‌وَر.

اهمیتِ دیوِ《آز》در اساطیرِ زرتشتی نیز هست و هم‌چنان که در قطعه‌ی زیرنوشته، آز مادرِ همه‌ی دیوان است، در گزیده‌های زادسپرم(۱)نیز وی سپهسالارِ دیوانِ اهریمن است(۲). این سرکردگی و رهبری کردنِ آز دیوان را، اما، یکسان نیست و بنمایه‌ی واحدی است که در دو رشته‌ی مانوی و زرتشتی با دو معنی و جلوه‌ی متفاوت پدیدار می‌گردد و هر یک در خدمتِ بیانِ فلسفی/اساطیری خاصّ آن دین عمل می‌کند. به همین دلیل است که در واقع، بیش از آن‌که یکی را بتوان تقلیدی و برداشتی از دیگری دانست، به نظر می‌رسد که هر دو برگرفته و مأخوذ از اندیشه‌ی پیشین و اصلی معیّن هستند که همان شکلِ سومین را ناگزیر می‌یابد منشأ و سرچشمه‌ی بنیادین و قدیمی‌تر این هر دو دانست.(ص ۴۳۷_۴۳۶)

یادداشت‌ها:
۱. فصلِ ۳۴، بندِ ۳۲.
۲. راشد محصل، وزیدگی‌های زادسپرم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵، ص ۹۵ و ص ۲۴۶.




مأخذ: مزداپور.کتایون، واژه و معنای آن از فارسی میانه تا فارسی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ دوم ۱۳۹۳

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Nov, 05:48


#ماه_ایزد



ماه به اوستایی «ماوَنگَ» مانند خورشید ستودنی است. در اساتیر، ماه سازنده‌ی نژاد ستوران شناخته شده است. در ماه‌یشت این ایزد آموزگار گیاه و رستنی خوانده می‌شود. این روز یکی از چهار روز پرهیز از خوردن گوشت است. زرتشتیان این روز را «نَبُر» می‌نامند و از کشتن حیوانات و خوردن گوشت خوداری می‌کنند. در این روز اوستای «ماه‌ نیایش» از سوی زرتشتیان خوانده می‌شود.

دوازدهمین روز از ماه سی‎روزه‌ی زرتشتی «ماه» و سی روز از سال ماه نامیده می‌شود. ماه نام سیاره‌ای هست كه در فرهنگستان ادب پارسی به همان ماونگهه نوشته و خوانده مى‌شود. ماونگهه در اوستا آمده یشت هفتم به ماه است. در ماه نیایش از ماه‌یشت گفته شده است.

در اوستا سازنده‌یِ تخمه و نژاد جانوران و آدمی هست و در اوستا پرورش گیاه و رستنی هست. نَبُر به چمار (:معنای) كشتار نكردن جانوران در این روزها و پرهیز از خوردن گوشت است. پرهیز از خوردن گوشت در خوراک خود برای چهار روز در ماه می‌دارند. در درازای روز (روزه) كار ناپسند می‌شمارند، اما در هر ماه و تنها در چهار روز به نام‌های بهمن، دومین روزِ ماه، «ماه»، دوازدهمین روزِ ماه، گوش، چهاردهمین روز به ماه و رام، بیست‌ و یكم به ماه زرتشتی و مزدیسنا هست.

 در اوستا نگهداری از چارپایان آمده و سفارش شده است، جانورانی که از  كشتار آن‌ها پرهیز شده، سگ و گربه و بره و بز و اسب … و هرگاه پیر شدند، از آن ها به درستی نگهداری كنند.

در مزدیسنا از كشتن جانوران ویرانگر و موذی سفارش شده …


سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش :

ماه ‌روز ای به روی خوب چو ماه،
باده لعل مشک‌بوی بخواه.

گشت روشن چو ماه بزم كه گشت،
نام این روز ماه و روی تو ماه.


اندرزنامه‌ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم):

می خور و با دوستان گفت و گو کن


اندرزنامه‌ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

بخور باده با دوستان، روز (ماه)،
ز ماه خدای، آمد کارخواه.



گل نرگس نماد ماه ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Nov, 22:53


♈️ حرم و کعبه همینجاست

به احترام مادر و برای همراهی ایشان سفر عربستان رفتم.
در مراسم سعی و صفا با خود گفتم
آیا شیطان باید به من سنگ بزند یا من به شیطان؟

همه جا همواره شیطان بر من سنگ زد و بیدارم کرد.

سنگ ۱
پسر تو ایرانی هستی با تمدن چندین هزار ساله، اینجا چه می‌کنی؟

سنگ ۲
نام تو فرکوش است چرا علی را یدک می‌کشی؟

سنگ ۳
خدای تو اهورامزداست از الله عرب چه میخواهی؟

سنگ ۴
زرتشت، کوروش، داریوش را چه کردی،
اینجا دنبال که می‌گردی؟

سنگ ۵
کعبه و معبد تو ایران است از این سنگ نشان در بیابان چه می‌خواهی؟

سنگ ۶
چرا آئین خود را رها کردی ، در بیابان حجاز دنبال چه می‌گردی؟

سنگ ۷
هفت شهر عشق، ایران و خود معبداست
برگرد به دیار خود ، به آئین خود .

برگرد به خویشتن ، بیدار شو
اینجا دیار زنده به گوران است.
برگرد.

به خود که آمدم نانسی عجرم به یادم آمد در لبنان در کازینویی دیده بودم

شیعیان لبنان با دلارهای ایران مظلوم ، خوب رقص می‌کنند.

به ناگاه بالهای شکسته جبران خلیل جبران یادم آمد. سلمی..

امادختران نازنین ایرانم در زیر لگدهای گشت ارشاد و نانسی در جشن موسیقی موسمی ریاض.



لعنت بر من و حج ام

علی موسی نژاد فرکوش

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Nov, 22:42


بازسازیِ آتشکده‌های خارج از ایران توسطِ کرتیر طبقِ کتیبه‌ی کعبه‌ی زرتشت
#تاریخ_کیش_زرتشت
#تاریخچه_پرستشگاه_زرتشتیان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
■ کتیبه‌ی KKZ، سطرهای ۱۱_۱۳

و من بسیاری آتش‌ها و مغان را در ایرانشهر کامیاب کردم، و نیز من آتشکده‌ها و مغمردانِ ایرانشهر را که در انیران‌شهر بودند، تا جایی که اسب و مردِ شاهان شاه می‌رسید: شهرستانِ انتاکیه و شهرِ سوریه و آن‌چه پیرامونِ سوریه است، شهرستانِ طرسوس و شهرِ کیلیکیه و آن‌چه پیرامونِ کیلیکیه است، شهرستانِ قیصریه و شهرِ کپدوکیه و آن‌چه پیرامونِ کپدوکیه است تا فرازِ شهرِ یونان(Grākyā)و شهرِ ارمن و ورجان و الان و بلاسگان تا فراز الانان در،(و)شاهپورِ شاهان شاه با اسب و مردِ خویش غارت و سوزانده و ویران کرده بود، در آنجا نیز به فرمانِ شاهان شاه، آن مغمردان و آتشکده‌ها را که در آن شهرها بودند، بازسازی کردم.(ص ۱۹۲)




مأخذ:عریان.سعید، راهنمای کتیبه‌های ایرانی میانه(پهلوی و پارتی)، تهران، نشر علمی، چاپ اول ۱۳۹۲

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Nov, 04:57


جشن آذرگان فرخنده و همایون باد 🔥🌹

ترانه سرا و خواننده:  دکتر خداداد کاویانی با همخوانی هایده

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Nov, 04:55


سوم اذر ماه، جشن اذرگان،

جشن پاسداشت نور و روشنایی

چشن پیروزی نور بر تاریکی و تباهی

بر همگان در جهان خجسته باد

برافروخته باد آتش آذرگان در ایران اهورایی
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
☀️ در دین زرتشت، هر آن‌چه آفریده اهورامزداست براى جهان و جهانیان سودمند است و باید پرستاری و ستوده شود. آتش یکی از نیک‌ترین آفریده‌های اهورامزداست؛ از این رو ایرانیان باستان به آتش وابستگى ویژه‌اى داشتند. آتش‌دان فروزان در پرستش‌گاه‌ها، در جایگاه روان مینوی اهورامزداست. اگر زرتشتیان رو به سوى نور دارند و آن را پرستش سو مى‌دانند، براى نزدیک شدن به اهورامزدا، پروردگار و آفریننده جهان مینوی و هستی‌بخش است که خود سرچشمه همه نورها است. اشوزرتشت خداوند را «شیدان شید» دانسته و در همه هستی در جنبش می‌بیند:
دل هر ذره را که بشکافی/ آفتابیش در میان بینی

آن‌چه خواندید بخشی از متنی است که بوذرجمهر پرخیده پیرامون جشن آذرگان نوشته است.
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Nov, 04:06


🔥جشن آذرگان خجسته وهمایون باد🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Nov, 04:04


🔥خجسته جشن آذرگان بر همگان فرخنده باد.
گزیده ای از سروده اوستایی آتش نیایش آرامبخش تن و روانتان 🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Nov, 23:30


در آذرروز و آذرماه کنند جشنی نکو برپا
   که آذرگان بخوانندش تمام مردم دنیا

سرود عشق می‌خوانند در جشنی
               چنین زیبا

برای عالم والا، اهورا ایزد یکتا

نماد پاکی و نور است آذر،
          نیک خوانیدش

گذارید راه تاریک و به‌گرمی پاس داریدش

             در آذر، 
   آتش آوردند به آتش‌خانه‌ی تهران
ز درب مهر ایزد، آن موبدان پاک و باایمان

تماما شهر شد روشن ز نور آتش زرتشت

به کج‌اندیشی و
            بدگویی و زشتی
                           چو کردی پشت

همانا زنده ماند فّر و فرهنگ اهورایی
بگردد خانه گر روشن ز نور پاک یزدانی!


🔥#آذرگان_فرخنده🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Nov, 23:30


جشنِ آذرگان خجسته باد!


واژه آذر که آتش معنی می دهد یکی از چهار آخشیج و از عناصر پاک کننده، روشنایی بخش، گرما بخش، انرژی زا و زندگی بخش در نزد زرتشتیان است.

ایرانیان حتی پیش از اشوزرتشت نیز همواره آتش را گرامی داشته و آن را نماد روشنایی و گرما می دانند. چون پرستش سو (قبلۀ) زرتشتیان، روشنایی است، به همین دلیل برای نیایش ها و ستایشِ اهورامزدا، به آتشکده یا مکانی که روشنایی وجود دارد یا بسوی خورشید روی می آورند.

در گاه شماری زرتشتیان، روز نهم از هر ماه، آذر نام دارد. هر سال در ماه آذر هنگامی که روز آذر نیز فرا می رسد آن را به نام آذرگان جشن می گیرند. در گاهشمار امروزی بدلیل اینکه همه ماه ها 30 روزه نیستند و شش ماه نخست سال 31 روزه هستند، جشن آذرگان برابر با سوم آذر میشود.

زرتشتیان در این جشن، اغلب با لباس آراسته و تمیز به آتشکده و آدریان می روند، نیایش های روزانه خود را انجام می دهند و سپس با همکاری موبد و با سرایشِ آتش نیایش که بخشی از خرده اوستا و در گرامی داشت آذر است، جشن آذرگان را گرامی می دارند.

آذرگان خجسته!

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Nov, 20:50


وندیداد؛ نوشته‌ی پرودز اوکتور شروو(شماره ۲)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#زرتشت_و_اوستا
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#اساطیر
■ نامِ وندیداد

اغلب بر این باورند که عبارتِ《داتِ، وی دَئِوَ، داتَ، زرتوشتری》(۱)، در زبانِ اوستاییِ نو،《قانونِ دور دارنده‌ی دیو، قانونِ زرتشت》، به وندیداد اشاره می‌کند. دئِوَه‌های اوستایی با دِواهای هندِ باستان که ایزدانی خیرخواه و خوب بودند، همانند است. در حالی که در اوستا به‌عنوانِ ایزدانِ شر و بدی معرفی می‌شوند که در ابتدا انتخابِ نادرستی کرده و به جای اهوره‌مزدا، با نیروهای تاریکی و شر متحد شده‌اند.(۲)برای همین است که این واژه‌ی اوستایی را می‌توان《ایزدِ کهن》یا《ایزدِ شر》ترجمه کرد، در حالی که در ادبیاتِ زرتشتیِ بسیار متأخرترِ ساسانی، واژه‌ی فارسیِ میانه‌ی دیو شاید به آن‌چه عموماً《شیطان یا جن》خوانده می‌شود، نزدیک‌تر است.

پیش‌تر، تصور می‌شد واژه‌ی اوستاییِ داتِ وی دَئِوَ: dāta-vīdaēuua یعنی《قانونِ ضدِ دئِوَه‌ها》، و خیلی‌ها هنوز همین ترجمه را بکار می‌برند. اما امیل بنونیست تذکر داده بود که پیشوندِ《وی》(۳)به معنای《برضد》یا《مخالف》نیست، بلکه حرکت به طرفین(پهلوها)را بیان می‌کند. بدین‌ترتیب، معنای آن باید《قانونِ دور دارنده‌ی دئِوَه‌ها》باشد که احتمالاً به《قانونی که احکام و قواعدی را برای چگونگیِ دورنگهداشتنِ دئِوَه‌ها ارائه می‌کند》اشاره دارد، یعنی بیش‌تر برای دور راندنِ آنها تا عمل کردن برضدِ آنها.(۴)این در واقع همان کاری است که گفته می‌شد زرتشت انجام داده بود.(۵)

این اصطلاحِ اوستایی در متونِ پهلویِ زرتشتی معمولاً به ویدیوداد: Wīdēw-dād ترجمه شده است. اما نامِ رایجِ این متن به زبانِ پهلوی عبارت است از (جود_دِو_داد: jud_dēw-dād) یا《قانون(برای)جدا نگهداشتنِ دیوها》که جود ایل《جدا کردن》را وی ترجمه کرده‌اند. شکلِ دیگری از این نام به‌صورتِ وندیداد در ادبیاتِ غرب رایج است و معمولاً گمان می‌کنند در نتیجه‌ی خوانشِ اشتباهِ تصویرنوشته‌ی پهلوی برای وی‌دیو_دات است. اما اگر این دو واژه را به زبانِ پهلوی بنویسیم و با هم مقایسه کنیم، چنین استنباطی قابلِ قبول یا مشهود به نظر نمی‌رسد.

بنابراین حدس می‌زنم که وندیداد صورتِ دیگرِ تخصصیِ(فاضلانه‌ی)آن اصطلاح باشد که _nd_ دماغیِ آن باعثِ محکم‌تر ادا کردن، d_ می‌شد تا با _y_ اشتباه نشود که از تحولاتِ آواییِ رایجِ _d_ کهنِ پهلوی بود.(۶)در موردِ ویندارِ(۷)پارتی، وینارِ(۸)فارسیِ میانه،(با تبدیلِ nd به nn)《ایجاد کردن، تنظیم کردن》که با،(۹)اوستایی،《مقاومت کردن، متوقف کردن》ربط دارد و ویمَند(۱۰)،《مرز》که با(۱۱)اوستایی یکسان است هم همین‌طور بوده است. واژه‌ی فارسیِ میانه‌ی مانوی، هومبوی humbôy (خومبویِ پارتی) xumbôy《معطر، خوشبو》(۱۲ اوستایی)هم از تغییر و تحولِ معمولِ این واژه‌ی کهن به huwôy جلوگیری کرد.

یادداشت‌ها:
1. dāta-vīdaēuua dāta-Zaraθuštri
۲. یسنا، هات ۳۰/۶ :《دیوگزینان نیز از آن دو مینو، راست را برنگزیدند؛ چه بدان هنگام که پُرسان بودند(مشورت می‌کردند)، فریب بدین‌سان در ایشان راه یافت که به《بدترین منش》گرویدند. آنگاه با هم به سوی《خشم》شتافتند تا زندگیِ مردمان را تباه کنند》.
3. vī
4. Benveniste, E. "Que signifie Vidēvdāt?", in: Boyce and Gershevitch, I.(eds.), W. B. Henning Memorial Volume, London: pp. 37_42, 1970.
۵. نک یسنا ۱۵_۹/۱۲، یشت ۲۰_۱۷/۱۸، یشت ۸۱_۱۹/۷۹، وندیداد ۴_۱۹/۲.
۶. برای مثال، بندهش 1A.8《سه دیگر، از آب زمین را آفرید گِرد، بی‌نشیب و فراز، درازا با پهنا برابر و پهنا با ژرفا برابر، راست میانِ این آسمان قرار بگرفته》. قس یشت ۱۳/۹:《از فَرّ و فروغِ آنان است که من زمینِ فراخِ اهوره‌آفریده را نگه می‌دارم؛ این زمینِ بلندِ پهناور را که دربرگیرنده‌ی بسی چیزهای زیباست؛ که دربرگیرنده‌ی سراسر جهانِ استومند(مادّی)، چه جاندار و چه بی‌جان و کوه‌های بلندِ دارای چراگاه‌های بسیار و آبِ فراوان است》. همچنین نک:
Bailey, H. W. Indo-Scythian Studies Being Khotanese Texts Volume IV, Cambridge, 1961, pp. 89_90.
7. Windār
8. Winnār
9. viδāraiia
10. Wimand
11. vimaiδiia
12. hu-baoiδi




مأخذ: شاهنشاهی اشکانیان، ویراسته‌ی کرتیس وستا سرخوش و سارا استوارت، ترجمه مانی صالحی علامه، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه، چاپ اول ۱۳۹۲

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Nov, 20:49


قانون‌نامه‌ی بخت‌عیشو، متنی حقوقی برپایه‌ی ماتیکان هزار دادِستان(شماره ۲)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#ماتیکان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
از متنِ مهمِ دیگری که برای فهمِ علمِ حقوق در دوره‌ی ساسانی حائزِ اهمیت است، جز ترجمه‌ای سریانی باقی نمانده است. این متن، کتابِ قانونِ یشوع‌بخت(۱)نام دارد که آن را یشوع‌بخت(Išo'bôxt)، اسقفِ اعظمِ مسیحیانِ فارس، در قرنِ هشتم(میلادی)برای جامعه‌ی مسیحیانِ فارس در اصل به پهلوی نوشته است. این کتابِ مهم، به جز بخش‌هایی که درباره‌ی حقوقِ خانواده است، تقریباً به‌طورِ کامل براساسِ حقوقِ زرتشتیِ دوره‌ی ساسانی نگاشته شده است و منبعی است ضروری در این زمینه، زیرا که توضیحات و تعاریفِ دقیقی در بابِ حقوقِ مالکیت و آیینِ دادرسی می‌آورد که نظیرِ آنها را در هیچ‌یک از متونِ دیگرِ پهلوی نمی‌توان یافت.(ص ۲۲۸)




مأخذ: تاریخ ادبیات فارسی به قلم گروهی از ایران شناسان زیر نظر احسان یارشاطر، جلد ۱۷، پیوست: ۱، ویراسته ی رونالد امریک و ماریا ماتسوخ، ترجمه‌ی فارسی زیر نظر ژاله آموزگار، تهران، سخن، چاپ اول ۱۳۹۳

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Nov, 20:49


وندیداد؛ نوشته‌ی پرودز اوکتور شروو(شماره ۱)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#زرتشت_و_اوستا
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#اساطیر
■ مقدمه

ویدیوداد(وندیداد)بخشی از اوستا، کتابِ مقدسِ زرتشتیان است.(۱)این بخش از اوستا، حاویِ دستوراتی است برای طهارت و پاکسازی یا رهایی از آلودگی، چگونگیِ کفاره دادن برای نقضِ قواعد و مقرراتِ پاکیزگی و پاکدامنی و سایرِ احکام و قوانینِ دینی و این‌که چه جریمه‌هایی باید پرداخت شود. وندیداد به معنای دقیقِ کلمه، متنی طولانی و نمونه‌ای خوب از این نوع متونِ باستانی است که می‌خواهد همه‌ی وضعیت‌های احتمالیِ واقعی و خیالی را دربرگیرد و پوشش دهد. این متن عمدتاً در قالب رایج، اما انعطاف‌پذیر شعرِ هشت‌هجاییِ(چهار پاره‌ی)خاصّ خرده‌اوستایی(اوستای نو)سروده شده. زیرا در سنت و روایتِ شفاهی، به خاطر سپردنِ مطالبِ موزون(شعری)بسیار راحت‌تر از مطالبِ بدونِ وزن است. طبقِ معمول، این متن به‌طورِ خاص، حاویِ فهرست‌ها یا مجموعه‌هایی(منظوم و غیرِمنظوم)از انواعِ مختلف است که گاه موضوعات فقط با یک کلمه از هم جدا شده‌اند و اغلب منظوم و قافیه‌دارند.

مولفانِ وندیداد، مطالبِ تخصصیِ خود را در جای‌جای متن پراکنده ساخته‌اند، همراه با مثال‌ها و نمونه‌هایی که هم از اساطیر و هم از آن‌چه به‌نظر می‌رسد زندگیِ واقعی باشد گرفته شده. و همین مورد است که کتابِ وندیداد را به گنجینه‌ای از اطلاعات و سنت‌های باستانی تبدیل می‌کند. مثلاً در وندیداد(۷: ۴۴)، شرحِ سه نوع جراحی(چاقو، گیاهان، واژه‌ها یا کلامِ مقدس)را می‌یابیم که بخشی از میراثِ شاعرانه‌ی(منظومِ)هندواروپایی به‌شمار می‌رود.(۲)

متنِ وندیداد به ۲۲ بخش(کَردِه)،[فرگرد]تقسیم شده که خصوصاً دو فرگردِ نخستین و چهار فرگردِ واپسینِ آن به بازگوییِ اسطوره‌هایی درباره‌ی منشأ پیدایشِ آلودگی و بیماری و نیز اسطوره‌هایی درباره‌ی نخستین درمانگران(شفابخش‌ها)پرداخته است. در این قالب با چهارچوبِ اساطیری، تعالیمِ مشخصی در ارتباط با برخورد با آلودگی و بیماری و غیره، به‌طورِ مشروح ارائه می‌شود.

اما وندیداد صرفاً کتابی نیست که بتوانیم آن را یک《کتابِ مرجع》بخوانیم که کاهنان می‌توانستند درباره‌ی مواردِ آلودگی و طهارت یا گناه و کفاره دادن به آن《مراجعه》کنند،(۳)بلکه کتابی آیینی و مقدس هم به‌شمار می‌رود، زیرا آن را کلامِ خداوند، اهورامزدا، می‌دانند که بر زرتشت فرستاده شد و بنابراین سرشار از نیروهای قدرتمندِ شفابخش است. برای همین بود که آن را در مراسم و آیین‌های مهمِ طهارت و شفابخشی می‌خواندند یا زمزمه می‌کردند.(۴)

وندیداد هرگز به‌صورتِ جدی بهصورتِ یک کلیتِ یکپارچه موردِ تحقیق و بررسی قرار نگرفته و ترجمه‌ها و ویرایش‌های جدیدِ آن، نارسا و ضعیف است. غیرِمتخصصان هنوز مجبورند به ترجمه‌ی فرانسویِ سالِ ۹۳_۱۸۹۲ دارمستتر یا به ترجمه‌ی انگلیسیِ سالِ ۱۸۹۵ آن با مقدمه و حواشی و توضیحاتِ مهم و ضروری‌اش یا به ترجمه‌ی آلمانیِ سالِ ۱۹۱۰ فریتس ولف براساسِ فرهنگِ لغاتِ اوستاییِ کریستین بارتولومه که در سالِ ۱۹۰۴ منتشر شد، مراجعه کنند.(ص ۱۶۲_۱۶۱)

یادداشت‌ها:
۱. چاپ‌های کاملی که از وندیداد منتشر شده عبارتند از: پروکهاوس ۱۸۵۰؛ وسترگارد ۵۴_۱۸۵۲؛ اشپیگل ۵۸_۱۸۵۳ (متن)و ۶۳_۱۸۵۲ (ترجمه)؛ گِلدنر ۹۵_۱۸۸۶. جاماسپ(۱۹۰۷)در نسخه‌ای که از اوستا و متونِ پهلوی منتشر کرد، متنِ گِلدنر را بازنویسی کرد، اما متأسفانه هیچ اصلاحاتی از نسخه‌هایی که در دسترسش بود در آن اِعمال نکرد، نسخه‌هایی همچون نیمه‌ی دومِ K1 در موسسه‌ی شرق‌شناسیِ کاما Cama Oriental Institute و همین‌طور هم دست‌نوشته‌ی IM که از قرارِ معلوم از شاخه‌ای از سنتِ(روایتِ)مشابه و موازیِ K1 و L4 ریشه گرفته(جاماسپ، ۱۹۰۷: مقدمه، صص ۲۴_۳۱)و دست‌نوشته‌ی DJJ که از شاخه‌ی متفاوتی از سایرِ شاخه‌های شناخته شده‌ی K1 ریشه گرفته(جاماسپ، ۱۹۰۷: مقدمه، صص ۱۰_۱۷).
۲. نخستین بار جیمز دارمستتر (Darmesteter, 1877: 293) به آن توجه کرد و اخیراً از سوی واتکینز (Watkins, 1995, Chap. 58) موردِ بحث و بررسی قرار گرفت.
۳. کلِ اوستا، قرن‌های متمادی به‌صورتِ شفاهی و سینه‌به‌سینه منتقل و سپس به‌صورتِ مکتوب نوشته شد. بنابراین《مراجعه》در واقع《یادآوریِ》متنِ موردِ نظر از حافظه‌ی شخص یا حافظه‌ی دیگران است و نه《خواندن》یا《مطالعه‌ی》آن.
۴. برای اطلاع از این نظرِ اجمالی یا برداشتِ کلی، نک:
Stausberg, M. Die Religion Zarathustras. Geschichte-Gegenwart-Rituale, III, Stuttgart, 2004, pp. 337_341.

مأخذ: شاهنشاهی اشکانیان، ویراسته‌ی کرتیس وستا سرخوش و سارا استوارت، ترجمه مانی صالحی علامه، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه، چاپ اول ۱۳۹۲
🔥 @atorshiz 🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Nov, 20:49


کاردپزشکی در وندیداد، نامه‌ی تنسر و متنی سریانی درباره‌ی پزشکی
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#زرتشت_و_اوستا
مثلاً در وندیداد(۷: ۴۴)، شرحِ سه نوع جراحی(چاقو، گیاهان، واژه‌ها یا کلامِ مقدس)را می‌یابیم که بخشی از میراثِ شاعرانه‌ی(منظومِ)هندواروپایی به‌شمار می‌رود.(ص ۶۱)

مأخذ: شاهنشاهی اشکانیان، ویراسته‌ی کرتیس وستا سرخوش و سارا استوارت، ترجمه مانی صالحی علامه، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ اول ۱۳۹۲

جراحت‌های باغور را مرهم منجع و مفید نه باشد جز شکافتن و داغ نهادن.(نامه‌ی تنسر)

اگر مجاری توسطِ بواسیر یا رشدِ گوشتی مسدود گردد، آن را با کاردِ فلزی ببرید و احتیاط نمایید و آنجاها را با داروهای قابض پاک نمایید.(متنی سریانی)




مأخذ:
Ancient Syrian Anatomy, Pathology and Therapeutics, E.A. Wallis Budge, Oxford U.P., 1913, 67/ 63.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Nov, 20:49


قانون‌نامه‌ی بخت‌عیشو، متنی حقوقی برپایه‌ی ماتیکان هزار دادِستان(شماره ۱)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#ماتیکان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
مادیان هزار دادِستان دارای ویژگی‌های بسیار مهمی است؛ یکی این‌که مطالعه و بررسیِ دقیقِ این مجموعه، ما را در شناختِ بیشترِ قوانینِ و مقرراتِ حقوقیِ اجتماعات و تشکل‌های مسیحیِ دوره‌ی ساسانی مندرج در《قانون‌نامه‌ی عیشوء بُخت》که ترجمه‌ی سریانیِ آن به ما رسیده.(ص ۲۰_۱۹)




مأخذ: مرد بهرامان.فرخ، مادیان هزار دادستان(هزار رای حقوقی)، پژوهش سعید عریان، تهران، نشر علمی، چاپ دوم ۱۳۹۳

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Nov, 11:10


🎶 نوای آهنگین گاتها به همراه ساز تنبور، هات ۴۶

🔷با آوای زنده‌یاد موبد دکتر کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Nov, 11:00


#دی_به_آذر



دی به آذر، روز هشتم از هر ماه در گاهشماری زرتشتیان است. دی یکی از نام‌های اهورامزداست.

«دی» (اوستایی:«دَثوش») به چم (:معنی) پروردگار، دادار، آفریننده و جهاندار زیبایی‌ها است. در گاه‌ شماری زرتشتی، روز نخست هر ماه اورمزد روز نامیده می‌شود، سه روز دیگر به نام اهورامزدای بی‌همتاست که به واژه‌ی دی آمده و از آن سخن گفته شده است.

در هر ماه سه روز با نام «دی» شناخته می‌شود. روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه زرتشتی به نام «دی» است مانند دی به آذر، روز هشتم هر ماه، دی به مهر، روز پانزدهم از هرماه، دی به دین، روز بیست و سوم از هر ماه. برای باز شناختن هر یک از این سه روز ، نام روز پس از آن به واژه‌ی دی پیوند داده شده است برای نمونه فردای روز دی به آذر روز آذر است.

روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی، به آتشکده رفتن، آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است.
 
سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش ؛

روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی
ای ترک، مِی‌ بیار كه تركی گرفت دی

مِی ده برطل و جام كه در بزم خسروی
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به مِی

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

سر شوی و موی و ناخن پیرای


گل بادرنگ بویه نماد دی به آذر است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

21 Nov, 20:53


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

21 Nov, 20:45


▫️چرا شاهنامه به وجود آمد، چرا شاهنامه نوشته شد؟

هر زمانی اقتضایی دارد و چیزی می‌طلبد که مورد احتیاج است... در مورد شاهنامه یک چنین وضعی بود. در آن زمان ایرانی می‌خواست ترکیب تازه‌ای به زندگیِ خود ببخشد. شخصیّت خود را از نو احیاء کند و برای این کار دست به اقدامهای متعدّدی زده بود؛ از جمله در آغاز تعدادی مقاومتهای نظامی بود، در برابر دستگاه بنی‌امیّه و بنی‌عبّاس که می‌خواستند ایران را در زیر تسلّط خود داشته باشند. اینها هیچ کدام به نتیجه‌ی مطلوب که رهاییِ کاملِ ایران بود نرسید، گرچه ثمره‌هایی به بار آورد. بنی‌امیّه به همّت ایرانیان سرنگون شدند و همه‌ی سران آنها نابود گردیدند و این تا حدّی جوابِ «قادسیّه» بود، خلافت آمد به دست بنی‌عبّاس که رفتار مساعدتری نسبت به ایرانی‌ها داشتند ولی کشمکش ظاهر و پنهان در جریان بود و در واکنش قدرتهای محلّی چون صفّاریان و آلِ بویه نمود می‌کرد و حتّی گاه خلافت عباسی را تا آستانه‌ی زوال پیش می‌بُرد.
سامانی‌ها که ایرانی‌ترین و با ثابت‌ترین حکومتهای ایرانی بودند با بغداد راه مماشات در پیش گرفتند و از این طریق فرصت یافتند که استقلالِ کشور را از طریقِ احیاء فرهنگِ ایرانی پایه‌ریزی کنند.
مهم‌ترین واقعه در این زمان سر بر آوردنِ زبان فارسیِ دَری و نیرو گرفتنِ آن بود که بر اثر آن دورِ تازه‌ای در زندگیِ ایرانی آغاز گشت سیل آثار به نظم و نثر جاری گردید، و به همراه آن آیین‌های دیرینه‌ی ایرانی جان گرفتند. سامانیان که نسبتِ خود را به بهرام چوبینه می‌رساندند، تمدّنِ ایرانِ بعد از اسلام را پی افکندند...
آنگاه نوبت به فردوسی رسید که از حُسن اتّفاق همه‌ی عواملِ مساعد در او جمع شد. مردی دهقان‌زاده از توس، توس یکی از شهرهای فرهنگیِ خراسان، ناحیه‌ی ناآرامی بوده، محلّ برخورد عقاید ملّی و دینی، و هر دو تا حدّی همراه با افراط. داستانی که نظامی عروضی درباره‌ی آن مذکّرِ توس آورده که مانع از دفن جنازه‌ی فردوسی شد، نشانه‌ی تعصّبِ گذشت ناپذیری است. در عین حال روحِ ملّی و ایران‌گرائی در همین شهر دامنه‌ای داشته. شاهنامه‌ی ابو‌منصوری به نثر که ترجمه‌ی خداینامه‌ی عهد ساسانی بود و به فارسیِ دری درآمد، پایه‌ی کار قرار گرفت. همین مانده بود که آن را به شعر در آورند تا بتواند در درونِ مردم جا بیفتد.
ایرانی می‌خواست باور داشته باشد که هنوز زنده است. تنها خاکستری بر روی این آتش گرفته بود، فردوسی آمد و این خاکستر را کنار زد، ایرانی در زیر تسلّطِ عربِ اموی و عبّاسی «عجم» شده بود، او می‌خواست دوباره ایرانی باشد، و شاهنامه این امکان را برای او فراهم کرد.
فردوسی جواب‌دهنده به ندای مردمِ زمان بود، چون چشمه‌ای از قعرِ ضمیرِ ایــرانی جوشید، زیرا ایرانی خود را محکوم به زنده بودن می‌دید، بناگهان شاهنامه مانند صبح بر کاروانِ گمشده‌ای سر برآورد.
فردوسی احساس کرده بود که این کتاب برای قوم ایرانی ارزش حیاتی دارد بنابراین همه‌ی زندگیِ خود را بر سرِ آن نهاد، زیرا ایمان داشت که کاریست کارِستان و سرنوشتِ یک ملّت را رقم می‌زند.
شاهنامه در شرایطی پدید آمد که نموداری از زنده بودنِ قومِ ایـــرانی باشد.



✍️ محمدعلی_اسلامی‌_ندوشن‌


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

21 Nov, 20:45


به ایران درود
به ایران درود
به این بیشه و خاک شیران درود
به زردشت دانا به نوشیروان
به تاج و به نام امیران درود
به فردوسی و حافظ نامدار
به سعدی به هر یک ادیبان درود
به رستم به کاوه به دارای پاک
به بیژن به سام و نریمان درود
به گردآفرید و آباندخت و هم آرتمیس
به تهمینه و ماندانا و کاساندان درود
به جمشید و آرش به بابک درود
به کوروش به آن شاه شاهان درود
به یوتاب و زربانو و رکسانا
به رودابه آن ماه تابان درود
به شاپور و نادر ، کریم خان زند
به سرباز گم نام ایران درود
به هر مهربانو ، به هر شیر نر
به نام و به جان هژبران درود
به کردار نیک و به اندیشه نیک
به گفتار نیک ازیزان درود
به آیین پاک و به جشن و سرود
از اینجا به روانِ نیاکان درود
به جشن سده ، تیرگان ، مهرگان
به جشن سپندارمزگان درود
به کوه و به دشت و به جنگل درود
به دریا ، خلیج خروشان درود
به البرز و زاگرس به زاینده رود
به رود ارس صدهزاران درود
به کرد و لر و بختیاری ، بلوچ
به ترک و به فارسی زبانان درود
به بندر نشینان خونگرم و شاد

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 21:17


به زبان پهلوی باستان نوشته شده
" هم کرفه (یعنی در پاداش آنها شریک باشیم )
بسته کشتیان ( کشتی بندی سفید و باریک است که زرتشتی ها بر کمر میبندند و در روز مثل نماز چند بار همراه با دعا تکرار میشه)
وهان(بهترین ها ، نیکان )
هفت کشور زمین (مراد همه جهان)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 20:49


‏برای انهدام یک تمدن ۳ چیز لازم است:

خانواده
نظام آموزشی
الگوها

برای اولی منزلت زن را باید شکست،
دومی منزلت آموزگار
برای سومی منزلت بزرگان و استوره ها ...

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 20:46


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 20:45


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 20:45


اشو زرتشت خود را در سخنان/سروده های خویش، گاهان، مانتران نامیده و سروده های خود را مانترا به معنی اندیشه برانگیز مانتران یعنی کسی که سخنان اندیشه برانگیز می گوید. حال ما چنین کسانی را آموزگار نیز می نامیم.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 20:44


پیرامون آشکار کردن اشوزرتشت دین خود را بر گشتاسب



اشوزرتشت هنگامی به دروازه ی شهر بلخ رسید که گشتاسب پس از یک اسب دوانی بزرگی، خرم و شادمان به کاخ خود برمیگشت.
وخشور ایران چون آن پیشآمد را نیک دریافت، گام فرانهاد و پس از خواندن درود با گفتاری نغز و شیوا، پیامبری خود را از سوی پروردگار به شاه آشکار ساخت.
شاه گشتاسب چون سخنان اشوزرتشت را بشنید، از همان آغاز شیفته ی گفتار او شد و او را برای روز دیگر جهت گفتگوی بیشتر به کاخ خود خواند.
فردای آن روز، اشوزرتشت چون به بارگاه آمد، با دانشمندان و سخنورانی که از پیش به دستور شاه در آنجا گرد آمده بودند، ساعتها سخن گفت و پس از آن که به پرسش های پیچیده و دشوار آنان پاسخ شایسته داد، خود نیز چیزهایی از آنان پرسید که در پاسخ آن فرو ماندند. چون گشتاسب در این انجمن که سه روز به درازا کشیده بود و به سخنان آنان گوش میداد و میدید که چگونه دانشمندان یک به یک زبان بر بسته و از آن انجمن کناره میگرفتند، از هوش و گفتار درست و راست اشوزرتشت در شگفت ماند و آن وخشور را دگرباره به پیشگاه خود خواند و از سخنان نغز  و پر دانش وی بهره ی فراوان برد. و در پایان، خود و خاندانش کیش زرتشتی را با جان و دل پذیرفته، به گسترش آن پرداختند.



✍🏻 برگرفته از کتاب زرتشت و آموزش های او، نوشته ی شادروان دستور رستم شهزادی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 20:44


جایگاه پنام در سنت مزدیسنی=
به پارچه سپید رنگی که پر هنگام انجام آیین های ویژه جلوی صورت خود می نهیم پدام یا پنام یا (بی تی دان)در اوستا
پارچه ای کتان که از پشت سر با دو بند بسته میشود
بر ما پند داده شده تا بر آتشی که نیایش خوانده می‌شود نبایست بخار و آب دهان در آن ریخته شود
به همین شوند موبدان هنگام برپایی آیین هایی همانند بوی(خوراک دادن به آتش)،تش مس،که به اتاق آتش وارد می‌شوند از پنام استفاده می کنند
برای آتش پاک ورهرام احتمال ریختن آب دهان هنگام خواندن نیایش وجود دارد بایسته است از پنام بهره گرفته شود و دم و بازدم موبد بر آتش برخورد نکند
پس به کار گیری پنام در پیشگاه آتش الزامی است تا از پاکی و سپندی آتش و آتشگاه پاسداری کرده باشیم.

بر اساس متون دینی بایسته است در هنگام خواندن نیایش سه گام از آتش فاصله داشته باشیم و پنام بر جلوی دهان قرار داشته باشد
که برخی موبدان نااگاه این سنت هارا زیر پای میگذارند
به همین شوند( دلیل)ما بهدینان سنت گرا در گاه نیایش ،دستمالی را به نشانه ارژمندی گماشتن در دست چپ جلوی دهان نگاه میداریم تا
بر سکوی طاقی که پشت آن آتش قرار دارد هم آب دهان ناخودآگاه به بیرون پرتاب نشود🔥


نگارنده=بهدین ماهان

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 20:44


🎞نیایش عشق "برگردان پارسی گاتاها"


🎙بانو آناهیتا پیشکش میدارد

📡اختصاصی


📻به ما بپیوندید

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 20:44


شگفتی‌های فرهنگ ایران

✍️استاد فریدون جنیدی


در اندیشه ایرانی پس از اسلام، عرفان راستین و فلسفه راستین، پس از آنکه از دو راهِ جدا از ‌هم می‌گذرند، سرانجام، هر یک، به گونه‌ای‌ با یکدیگر دیدار می‌کنند  و این از شگفتی‌های فرهنگ ایران است که رهروان آن اگر نیک بیاندیشند، چون از یک ریشه بهره گرفته‌اند، یک میوه دارند، یکی با شوریدگی و سرمستی و دیگری با سنجیدگی و سنگینی!

در سرتاسر گفتارها و باورهای ویژه ایرانیان باستان، «خرد» و «اندیشیدن»، چنان جایگاهی دارد که از نام خداوند و نگرش درباره هستی و... بدین دو دست می‌یازیدند.

فلسفه در فرهنگ و اندیشه  ایرانی، دانشی آموختنی است، نه یک خرد ذاتی.

فلسفه و فیلسوف، واژه‌هایی هستند با ریشه‌ای یونانی که برابرند با: «دوست داشتنِ خرد و دانایی» و «دوست‌دارِ دانایی یا دانش»!  هم‌زمان با گسترش فلسفه در یونان باستان، کورش بنیاد شاهنشاهی‌ای را در ایران می‌گذارد که «هخامنشی» خوانده می‌شود.

هخامنشی در سنگ‌نبشته‌های هخامنشیان به دبیره (خط) میخی فارسی باستان «هَخامَنیشَ‌یَ» از «هَخامَنیش» است.

روشن است که «خداوند جان و خرد» در سروده فردوسی، ترجمه‌‎ای دلپذیر و درست از «اهورامزدا» در اوستا است. اینچنین است که اندیشه فردوسی از دیگر سرایندگان پارسی‌زبان جدا می‌‌شود.

فردوسی پیوسته به اندیشه نیاکان، «خردِ هستی بخش» یا «سرورِ خردمند» را برتر از هر سخنی می‌داند:
کزین برتر اندیشه، برنگذرد...

ایرانیان باستان خداوند را «سرور خردمند» می‌دانستند و نخستین و برترین صفت خداوند را «اندیشه نیک»!

این اندازه بس است تا دریابیم نیاکان ما چه ارزشی به خردورزی و فرزانگی می‌دادند و این خود، به گونه‌ای دیگر در یونان باستان به زبان یونانی و پسان، به زبان عربی و فارسی، از راه ترجمه‌های ایرانیان در زمان عباسیان، از نوشته‌های پهلوی و یونانی و سریانی و هندی، میان دانشمندان مسلمان  روان گشت.

اکنون بسیاری از سخنان دیگر را می‌توان به این نوشتار افزود، اما به همین اندازه بسنده می‌شود تا جوان ایرانی خود به دنبال شاهنامه و انبوه نوشته‌های فیلسوفان و عارفان ایرانی پس از اسلام برود و پس از سیراب شدن از نوشته‌های اندیشه‌برانگیز آنان، به متن‌های پهلوی و اوستایی بنگرد و بسیاری از نکته‌های دیگر را خود پیدا کند.



▫️جنیدی، فریدون. مجله نقد اندیشه، شماره دوم و سوم، صص ۲۹۷-۲۹۹.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 20:44


🔥🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 20:44


معنی واژه جَشَن چیست؟


جَشَن یک واژه پهلوی است. پهلوی نام دیگر زبان پارسی میانه می باشد، زبانی که در دوران دراز و پرشکوه ساسانیان(واپسین مدافعین دین زرتشتی) در ایران بدان سخن گفته می شد. در زبان ِ پارسی میانه، حرف "ی" در آغاز واژه های اوستایی به صورت "ج" تلفظ می شد و حرف "س" تبدیل به "ش" می شد. بنابراین واژه اوستایی " یَسْنَ " که به معنی " عمل پرستش، خدمت دینی " می باشد به صورت ِ "جَشْنْ، جَشَنْ" تلفظ می گردید.
بنابراین این معنی ِ پایه ای جَشَنْ می باشد. تمام روزهای ِ مقدس زرتشتی با اَعمال ِ پرستش گرامی داشته می شوند که بعضی از آنها توسط موبدان در مکان های ویژه عبادی به خصوص مکان های متبرک شده برگزار می گردد و برخی دیگر که به مراسم ِ " بیرونی " نامور می باشند توسط موبدان در هر مکان ِ پاکی که زرتشتیان امکان گردهمایی داشته باشند، برگزار می شوند. معمولا پس از برگزاری این مناسک ِ دینی، زرتشتیان به شادی و پایکوبی و خوردن و نوشیدن و موسیقی نواختن می پردازند. بنابراین، همانگونه که واژه انگلیسی "روز مقدس" به معنی تعطیلات می باشد(چرا که در روزهای مقدس مردمان به کسب و کار نمی پرداختند)، واژه " جَشَنْ " نیز به معنی "سور و ضیافت و جشنواره" می باشد. بر همین اساس، زرتشتیان هر ماه یک " جَشَنْ " دارند، زمانی که ایزد موکل ِ روز و ایزد ِ موکل ماه یکی می شوند و در هندوستان، پارسیان این " جَشَنْ های " ماهیانه را " پَرَبْ " که از واژه گجراتی " پَروَ " به معنی ِ " تعطیل ِ دینی، جشنواره " می باشد، می نامند.


(دستور دکتر فیروز مِهِرجی کوتوال)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 20:42


مشاهدۀ همای سعادت در آسمان مازندران

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 16:22


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 16:21


زرتشتی شدنی نیست، بودنی است. پیروی کردن ازآموزه های یک بینش است که آموزگاری در ایران باستان در برابرپندارهای نادرست و بیداد زمانه، آن رادریافت و به مردم جهان سفارش کرد.🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 16:09


درگذشت - تن، جان، روان:
دانش روز به ما می آموزند که در این جهان هیچ چیز از میان رفتنی نیست و هر چه هست دگرگونی و دگردیسی گونه و فرم است. هیچ انرژی و نیرویی از میان نرفته و تنها به گونه های دیگر انرژی دگرگون میشود. ماده نیز که خود گونه ای انرژی یا بهتر بگوییم انرژی انبوه و توده شده است یا در یک فرآیند واپاشی و یا درهم آمیختگی با دیگر ماده ها دگرگون میشود. بنابراین انسان نیز که خود توده ی انبوهی از انرژیهاست که در فرهنگ زرتشتی به نامهای تن و جان و روان شناخته میشوند در چارچوب همین قانونمندی قرار میگیرد زیرا که او نیز بخشی از همین آفرینش است.
آیینی که در دین زرتشتی برای درگذشتگان برگزار میشود با باور به این پدیده ها است:
۱ـ دگرگونی شکل تن
۲ـ از میان رفتن جان
۳ـ ادامه ی هستی روان
میدانیم که پس از رویدادن پدیده ی "مرگ" که به راستی چم و مفهوم آن دگرسانی یا زایش دوباره و یا ادامه و پیشروی میباشد، دگرگونیهای زیر روی میدهند:
تن : که تشکیل شده است از گوشت، پوست ، استخوان، رگ، پی و غیره در زمان بسیار کمی پس از مرگ بر اثر گرما، نَم ، باد و هوا و کارکرد جانوران و حشره ها پوسیده و پلاسیده شده و عناصر آن از هم وا میپاشد و هر عنصری به سرچشمه ی خود باز میگردد و یا پس از آمیخته شدن با دیگر چیزها، جسم جدیدی را میسازند. ولی به هر روی کوچکترین خرده ای از آن از میان نمیرود و نابود نمیشود.
جان : نیروی جنبش بدن بوده و به سان دیگر نیروها مانند گرما و برق، آغاز و انجامی دارد. وجود این نیروها از پایه بستگی به دستگاههای تولید کننده ی آنها دارد که اگر آن دستگاه از هم بپاشد دیگر آن نیرو تولید نمیشود. اندام ما هم همین حالت را دارد و هنگامیکه یکی از اندامهای بنیادین آن خراب شده و از کار بیفتد دیگر نیروی جان زاستن نمیکند.
روان : گفتیم که در این جهان هیچ چیز از میان نمیرود. روان آدمی نیز در چهار چوب همین قانونمندی اشایی قرار دارد. روان یک نامگذاری کلی از مجموعه ی نیروها و پدیده هایی است که درون انسان را تشکیل میدهند یعنی دین یا وجدان، بئودا، سروش و فروهر که اینها همه بخشهایی هستند از دو نهاد و نهان, خودآگاه و ناخودآگاه که از این دو نیرو میتوان همچون فراگیر آگاهی نام برد.
پس از رویدادن پدیده ی مرگ، فروهر که از سرچشمه ی خود یعنی اهورامزدا برای راهنمایی و روشن نمودن راه پیشرفت در درون انسان کار میکرد به سرچشمه ی خود باز میگردد و میماند آگاهی که وجدان را در خود دارد و این وجدان که به راستی نتیجه و برآیند زندگی انسان است درجه و پایه ی تکاملی روان را در این هنگام روشن مینماید که همین آغازی است برای ادامه ی راه تکاملی آن.
آیینی که زرتشتیان برای بدرود با درگذشتگان انجام میدهند برپایه ی این باور است که بازماندگان میخواهند رفتنِ روانِ درگذشته به پشتیبانی و یاری آنان و با آسودگی بیشتری انجام گیرد.



(موبد کامران جمشیدی)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 14:38


معرفی امرداد ۴۹۳ با آوای بانو شهرزاد مفرد همراه با چهارمضراب  افشاری استاد سعید فرجپوری  آلبوم غوغای عشقبازان

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 10:35


#فردوسی حکیمی بزرگ بود در بسیط زمینِ توس. اما جالب اینست که در کوچه‌پس‌کوچه‌های تاجیکستان، رایحه دلدادگی به شاهنامه‌اش را بیشتر حس می‌کنیم و یا در سیاه‌چادرهای ایل‌ِ غیورِ بختیاری نغماتی از شاهنامه را می‌شنویم که توسط اهالیِ خوش ذوقِ ایل بازخوانی می‌شود و کورُش اسدپور (خنیاگر بختیاری) نیز در آثارِ هنری‌اش نسبت به شاهنامه‌خوانی اهتمام ویژه‌ای ورزیده است. 

🔹اما دریغ! که در سال‌های اخیر به داستان‌ها و حماسه‌های شاهنامه در ساحَت هنرِ دولتی ایران بسیار کم‌لطفی شده، و قهرمانان شاهنامه تنها به لطف ایران‌دوستانِ کم‌توقع به باشندگانِ ایران‌زمین شناسانده شده‌اند. اما اطمینان بدار که فردوسی زنده خواهد ماند، چرا که ایران زنده و نامیراست.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 10:17


چنانچه امیر مغزی‌صایب و واعظ قزوینی در سروده‌های خود آن‌را گلی با رنگ سرخ آتشین پنداشته‌اند و گفته‌اند که گرچه سرخ است ولی گل سرخ نیست و خوش‌بو هم نیست.
اما در برخی دیگر از بنمایه‌ها آن‌را گلی زرد دانسته‌اند. پس چنانکه پیداست در زمان‌های گوناگون نام «آذرگون» را بر گل‌های همانند نهاده‌اند. در همین باره در واژه‌نامه دهخدا زیر واژه‌های آذریون و آذرگون آمده است: «گلی باشد زرد که در میان زغب و پرزی با ریشه‌های سیاه دارد و خوش‌بوی نیست و ایرانیان دیدار آن‌را نیک دارند و در خانه بپراکنند.
چنانکه در آذرگون گفته شد آذریون تازی(عربی) گشته آذرگون است و به‌گفته فرهنگ نویسان مانند چکامه‌سرایان در معنی آن فرجام گوناگون و پریشانی است و آن‌را خیری و گونه‌ای بابونه، ستردیقون، ارغوان، زبیده، کخله، گاوچشم و همیشه بهار و گونه‌ای از شقایق و گل آفتاب پرست و مانند آن گفته‌اند.

صاحب تحفه گوید: نباتی است میان شجر و گیاه به اندازه ذرعی برگش بی‌زواید و نرم به اندازه برگ جرجیر و با اندک زغبیت(آذریون) و گل‌های او بزرگ و پهن و مدور و زرد و رخشنده و در میان او برگ‌های ریزه سیاه گراینده به سرخی و به اوج خوش چشم‌انداز و همیشه رو به آفتاب دارد و به جنبیدن او دور می‌کند. از این گفته روشن می‌شود که آذریون همان گل است که اکنون آفتاب گردان نامند: و آذریون از رشک رخسار آتش رنگ او رخ بزرآب فروشست و به‌سان غمگینان از اوراق گلناری چهره زعفرانی بنمود.
از نمونه‌های بالا و نیز از نوشته‌های فرهنگ‌ها و واژه‌های پزشکی چنین دریافت می‌شود که آذرگون را پیشینیان به‌درستی نمی‌شناخته‌اند و یا این واژه در جاها و زمان‌های گوناگون چمارهای گوناگونی می‌داده‌اند. از معنی که برای این واژه آورده‌اند همیشه بهار، خجسته، بخشی از شقایق که پیرامونش فراوان سرخ و میانش خجک سیاه دارد، لاله، شقر، لاله دختری، آردم، گل آفتاب پرست، گاوچشم، خیری و کحله است و گفته‌اند گونه‌ای از گل است که گاهی به سرخی زند و گاهی به زردی».
به اینگونه اگرچه در برخی از فرهنگ‌های گیاه‌شناسی گاه «آذرگون» را با فرنام زابی برای گل‌هایی همچون شقایق، لاله، سیکلامن و همیشه بهار که به سرخی می‌گرایند، نیز به‌کار برده‌اند اما از آنچه در متون کهن پارسی درباره گل آذرگون یا آذریون برجای مانده چنین می‌توان برداشت کرد که این گلی است گرد و بزرگ با گل‌برگ‌های زرد که گاهی نیز به سرخی می‌زند و با نگرش به دیده‌ها موجود بگمان این نگارنده آذرگون یا آذریون باره اشاره در متون کهن ایرانی گونه‌ای از آفتابگردان یا همانSunflower با نام علمی دانشیHelianthus annuus است که در اندازه‌های گوناگون و با رنگ‌های زرد یا سرخ یا آمیختگی از زرد و سرخ در زیستگاه وجود دارد.
✍️دین بهی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

13 Nov, 10:17


جشن‌های ماهانه ایرانی‌مان
🔥 #جشن_آذرگان🔥



در نهمین روز از آذرماه که نام روز و ماه یکی می‌شود روز آذر در ماه آذر، #جشن_آذرگان برگزار می‌شود.
جشن آذرگان در سالنامه مزدیسنی(زرتشتی) سوم آذر ماه است.

فرخندگی و هم نامی روز و ماه بنام ایزد آذر و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه #ایرانیان:
آتش یكی از چهار آخشیج(:عنصر) پاک در نزد ایرانیان باستان و زرتشتیان است.
آذر نام ایزد نگاهبان آتش است. از اینرو، آذرگان نیز در شمار جشن‌هایی است كه آیین‌های آن با بزرگداشت آتش كه یكی از فروزه‌های نیک اهورایی است، نزدیكی و همخوانی دارد.
آتش میان ایرانیان از دیرباز از سپنت‌ینگی(:پاکی و ورجاوندی) ویژه‌ای برخوردار بوده ‌است و بنا به یک باور آن‌را جانشین خورشید روی زمین می‌دانستند. به این دلیل است كه در اوستا سروده‌هایی درباره ستایش آتش و خورشید به‌چشم می‌خورد.

جایگاه آذر در فرهنگ ایران:
آذر در اوستا «آتَر - آتَرش» و در پهلوی «آتُر - آتَخش» و در پارسی امروزه «آذر- آتش»است. آذر، ایزد نگاهبان آتش و فروزه اهورامزداست برای همین گاه او را در شمار امشاسپندان آورده‌اند.
در فرهنگ ایران، آتش یکی از پدیده‌های زاستار(:طبیعت) است که ستودنی‌ست چون گرمای زندگی را در کالبد دیگر پدیده‌های هستی جاری می‌سازد و با روشنایی خود که نشانی از آذر اهورایی است جان و دل یاران اهورامزدا را روشنایی می‌بخشد پس «سوی ستایش» اهورامزداست و آتش پرستاران در آتشکده از آن پرستاری می‌کنند. جشن آذرگان از جشن‌های ویژه آتش در فرهنگ ایران است که در ستایش آذر اهورایی برگزار می‌شود.
در یسنا نیز بارها به آذر و آتش و اهمیت آن اشاره شده‌است كه چند نمونه از آن به این شرح است:
«ای آذر تویی خوشی بخش جهان مزدا آفریده، ما خواستاریم به وسیله تو با اندیشه پاک، گفتار راست و كردار درست و آیین نیک، مزدا اهورا را پرستش كنیم و به او نزدیک شویم.
(یسنا. هات۳۶ بند۳).

یزد آذر در نوشتارهای کهن:
در بسیاری از نوشته‌های کهن از آذر اهورایی یاد شده و جایگاه او ستوده شده‌است. برای نمونه در «یسنا، هات۶٢» از آذر اهورایی با فروزگانی چون «برازنده ستایش و نیایش»،«گشایش بخش»و«پناه‌بخش» یاد شده‌است و از او شادکامی، زندگی دراز، آسایش همگانی، کامروایی و روشنایی خواستار شده‌اند. همین‌گونه در آتش نیایش در ستایش آذر اهورایی آمده‌ است:

«درود بر تو ای آتش، ای برترین آفریده سزاوار ستایش اهورا مزدا. به تو ای آتش، ای پرتو اهورامزدا، خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش برساد. افروخته باش در این خانه پیوسته افروخته باش در این خانه فروزان باش در این خانه تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه به من ارزانی ده.
ای آتش ای پرتو اهورامزدا آسایش آسان پناه آسان آسایش فراوان فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان و هوشیاری روان و پس از آن خرد بزرگ و نیک و بی‌زیان و پس از آن دلیری مردانه، استواری، هوشیاری و بیداری، فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و انجمن آرا، بالنده، نیک کردار، آزادی‌بخش و جوانمرد، که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند و انجمن برادری کشورها و همبستگی جهانی را فروغ بخشند.»

آیین‌های جشن آذرگان:
در فرهنگ جهانگیری، برهان قاطع، مروج الذهب مسعودی و المدخل فی‌صناعة احکام النجوم از کیا کوشیار ابن‌لبان شهری جیلی، این جشن را با نام «آذرخش» نوشته‌اند.
ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه» درباره جشن آذرگان نوشته است:
روز نهم آذر، جشنی است که به فراخور سازگاری و همآوایی دو نام #آذرجشن می‌گویند و در این روز به افروختن آتش نیازمند است و این روز جشن آتش است و بنام فرشته‌ای که به همه آتش‌ها گمارده است نامیده شده‌ است.
اشوزرتشت می‌گوید که در این روز در آتشکده‌ها نیایش کنند و در کارهای جهان رایزنی نمایند.

نیاکان ایرانی‌مان آذرگان را روزی خجسته می‌دانستند و در خانه‌ها و بام‌ها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و خواندن نیایش‌ها و گستردن سفره آیینی با خوراکی‌های گوناگون در آتشکده‌ها که آذین‌بندی شده بودند، جشن می‌گرفتند. به هنگام جشن، بر آتش چوب‌های خوش‌سوز و خوش‌بو می‌نهادند و آنگاه به فراخور آغاز سرما، از آتش فروزان در آتشگاه، هر کس اخگری به خانه برده و آن آتش تا پایان زمستان در خانه‌ها فروزان بود و نمی‌گزاشتند خاموش شود و آن را نیک فرجام و فرخنده می‌دانستند.
یکی از نیایش‌هایی که در آذر روز هر ماه و همچنین در آذر روز از آذرماه خوانده می‌شود «آتش نیایش» نام دارد که پنجمین نیایش از پنج نیایش «خرده اوستا» است.
در نسک(:کتاب) پهلوی «بندهش» آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان می‌آید از میان گل‌ها #آذریون گل ویژه آذر شناسانده شده و آمده است:
«این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است و باشد که گوید: آذریون آذر را».
در متون پارسی گل آذریون را با نام‌های دیگری همچون آذرگون، گل آتشی یا گل آتشین نیز نامیده‌اند.
👇ادامه‌اش👇

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Nov, 20:40


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Nov, 20:39


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Nov, 20:39


کسی از پاداش و زندگانی جاودان برخوردار گشته و از این جهان بارور به خواسته‌ها و آرزوهای دلش دست خواهد یافت. همه اینها را بر من ای هستی‌بخش دانا تو آشکار ساختی.(هات۴۶بند١٩).




(برگرفته از برگردان موبد فیروز آذرگشسپ)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Nov, 20:38


به #دنبال_خدا_نگرد

خدا در #بتكده و #مسجد و #کعبه نیست
لابلای کتاب های کهنه نیست
لابلای سنگ و ضریح و دیوار و هیچ خانه گلی نیست
خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دوری از انسانها نگرد بهترین نیست
خدا در دستی است که به یاری می گیری
در قلبی است که شاد می کنی
در لبخندی است که به لب می نشانی
در فاصله نفس های من و توست که به هم آمیخته
در قلبیست که برای تو می تپد

در میان گرمای دستان ماست که به هم پیچیده
در اندیشه رهایی انسان از جهل و خرافات است
در اندیشه رهایی انسان از استبداد و تاریکی است
در #اندیشه_نیک توست
در#کردار_نیک توست
در #گفتار_نیک توست . . .


پاینده و جاوید باد نام ایران
در سایه سار همبستگی اقوام ایران زمین این کهن دیار اهورایی



خرد و اندیشه نگهدارتان

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Nov, 20:38


شاهنامه در نبرد رستم و اسفندیار،
رستم پیشنهاد می‌کند که به جای نبرد تن به تن، دو لشگر را به جنگ هم بفرستیم
پاسخ شاهزاده جوان یکی از زیباترین ابیات شاهنامه است:

مبادا چنین هرگز آیین من
سزا نیست این کار در دین من

که ایرانیان را به کشتن دهم
خود اندر جهان تاج بر سر نهم

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Nov, 20:38


📻سروده های آسمانی


یسنا هات 30 بند 5(به همراه برگردان پارسی)

🎙کاری از ارس دادار


📡اختصاصی


⚠️مارا با دوستان خود باشتراک بگذاريد

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Nov, 20:38


درگذشت زرتشت
در خلال جنگ میان ایران و توران بود که اشوزرتشت به همراه شاه لهراسب برای نیایش به آتشکده بلخ رفته بودند. در این هنگام سپاه توران یورش آوردند و آتشکده را تخریب کرده و همه را کشتار می کنند. زرتشت در سن ۷۷ سالگی به دست توربراتور کشته شد. ولی پیام او "پندار نیک، کردار نیک، گفتار نیک" تا به امروز باقی ماند. اندیشه او آنقدر زیبا بود که نه تنها در اندرون مرزهای ایران شهر افرادی مانند کوروش داریوش، اردشیر بابکان و ... را پرورش داد، بلکه به شرق و رفته و بودا ها را آموزش داد و به غرب رفت و نیچه ها را پدید آورد. اما امروز در سرزمین مادری خودش ناشناخته و غریب است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Nov, 20:38


🔥🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Nov, 20:38


سـروده‌ها و سـخـنـان اشـوزرتـشـت در نـسـک گـاتـها از بـخـش اشـتـودگـاتـا. سـروده یـازدهـم:

۱- به کدام سرزمین روی آورم؟ به کجا رفته پناه جویم؟ دشمنانم مرا از خویشان و دوستانم دور نموده‌اند و آنان از من روی گردانند. هیچ خرسندی از سوی همکاران به من نمیرسد. فرمانروایان کشور نیز همگی به دروغ گرایش یافته‌اند. چگونه توانم تو را ای هستی‌بخش دانا و دانش بزرگ خشنود سازم؟.(گاتها. هات۴۶بند١).

۲- ای مزدا؛ من میدانم که چرا ناتوانم زیرا خواسته‌ام کم و کسان و یارانم اندک هستند. در این باره به تو گله‌مندم. ای اهورا؛ نیک بنگر که من خواستار آن خوشبختی هستم که دلبر به دلداده خویش بخشد. ای هستی‌بخش دانا؛ در پرتو اشا مرا از نیروی وهومن بیاموز.(هات۴۶بند٢).
اشا = راستی و درستی و پاکی. راه راستینی. هنجارهستی و نظم کیهانی.
وهومن یا وهمن(بهمن) = اندیشه نیک و منش پاک. خرد.

۳- ای مزدا؛ کی بامداد آن روز فراز آید که مردمان جهان به‌سوی راستی و پاکی روی آورند؟ آموزش‌های فرزاینده و بخردانه سوشیانت‌ها کی خواهد درخشید؟ وهومن به یاری چه کسی خواهد آمد؟ ای اهورا؛ گزینش برای من آموزش‌های شایسته توست.(هات۴۶بند٣).
سوشیانت = سود رسانان. رهایی دهنده‌گان.
وهومن یا وهمن(بهمن) = اندیشه نیک و منش پاک ؛ خرد.

۴- پیروان دروغ میکوشند مردم را که پشتیبان و یاور راستی و درستی‌اند را از پیشرفت آفرینش و آبادانی شهر و روستا و کشور بازدارند. آنان با کردار نادوستانه و دشمنانه‌ی خود به بدی و زشتی نامورند. ای مزدا؛ کسانی که با همه‌ی نیرو و زندگی‌یشان دربرابر هواخواهان دروغ؛ ناسازگار باشند و پیکار کنند چنین کسانی جهان آفرینش را به راه خرد و دانش و بینش نیک پیش خواهند برد.(هات۴۶بند۴).

۵- هرآینه کسی که دانا و توانا بود و برپایه فرمان ایزدی از راه مهر و پیمان‌دوستی خواستار یاری؛ خواه به هواخواهان راستی و یا هواخواهان دروغ باشد و به گرمی آنان را پذیرا باشد خرد او آشکار شده و پیرو راه اشاست. ای مزدا اهورا؛ او باید با نیروی دانش خویش گمراه را از تباهی و نیستی رهایی بخشیده و آنان را راهنمایی کرده و به خودشناسی رسانده است.(هات۴۶بند ۵).
اشا = راستی و درستی و پاکی. راه راستینی. هنجارهستی و نظم کیهانی.

۶- هرگاه مرتو(انسان) توانا؛ به یاری او نشتابد و او را به راه نیک نیاورد سرانجام به دام فریب دهندگان دروغ گرفتار خواهد شد. کسی که برای هواخواهان دروغ بهترین آرزوها را نماید و به آنها یاری بخشد از پیروان دروغ بشمار خواهد رفت و کسی که به راست و درست‌ کرداران ارج نهد خود در زمره پارسایان به‌شمار خواهد آمد. ای هستی‌بخش؛ این قانون وجدان که جاودانی‌ست از بن آغازین آفریدی.(هات۴۶بند۶).

۷- چه کسی مرا پناه خواهد داد هنگامی‌ که هواخواهان دروغ برای آسیب رساندن و آزار به من آماده شوند؟ به جز فروغ مینویی و اندیشه پاک تو چه کسی از من پشتیبانی خواهد کرد؟ ای اهورا؛ این دو فروزه وختی باهم کار کنند؛ آیین راستی رسا خواهد شد و آن آموزش بیداری وجدان را بر من آشکار ساز ای مزدا.(هات۴۶بند٧).

۸- ای مزدا؛ کسی که اندیشه‌ی آسیب رساندن به جهان هستی را در سر بپروراند و با کردارهایش به من رنج و گزندی رسد؛ پیامد و برآیند کردارهای زشت و دشمنی او به خودش بازخواهد گشت و او از زندگی نیک خود بی‌بهره خواهد ماند و خشم و بیزاری او را در زندگانی زشت و بد خود در پناه نخواهد گیرد.(هات۴۶بند٨).

۹- کیست آن رد بزرگ و نخستین آموزگاری که بیاموخت چگونه تو را شایسته‌ترین بشناسیم و تو را داور پاک کردارها و سرور راستی بدانیم؟ در پرتو اشا میکوشیم از اسرار هستی پرده برداریم و در پرتو وهومن آنچه که آفریننده‌ی جهان از آیین راستی آشکار ساخته همیشه آگاهی یابیم.(هات۴۶بند٩).
اشا = راستی و درستی و پاکی. راه راستینی. هنجارهستی و نظم کیهانی.
وهومن یا وهمن(بهمن) = اندیشه نیک و منش پاک. خرد.

۱۰- ای مزدا اهورا؛ به‌درستی گویم که زن یا مرد و هرکس آنچه را که تو بهترین در زندگانی میشناسی را به‌جای آورد چنین کسی در پرتو وهومن از پاداش اشا و خشترا برخوردار خواهد شد و همه‌ی کسانی را که برای نیایش تو راهنمایی کرده‌ام هنگام گذر از فراز پل چینوت خواهی گذراند.(هات۴۶بند١٠).
وهومن یا وهمن(بهمن)= اندیشه نیک و منش پاک. خرد.
خشترا (شهریور) = نیروی مینویی. خواست اهورایی.
اشا = راستی و درستی و پاکی. راه راستینی. هنجارهستی و نظم کیهانی.

۱۱- کاویها و کرپنها؛ با توان و نیروی خود که به‌هم پیوسته شده‌اند با کردارهای زشت خود؛ زندگانی مردم را تباه میسازند. هنگامی‌ که آنان به‌جایی به نزدیکی پل چینوت رسند هرآینه روان و وجدان خود را در آزار خواهند دید و برای همه وخت باشندگان سرای دروغ خواهند بود.(هات۴۶بند١١).
کرپنها و کاویها = فرمانروایان و شاهزادگان ستمگر و پیشوایان بدکردار و دیویسنا. دشمنان اشوزرتشت.
پل چینوت به اوستایی "چینوتو پرتوم" میباشد. این واژه ٣بار در گاتها آمده است

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Nov, 11:44


#زادروز_پشوتن_جی_دوسابایی_مارکار

۱۸ آبان ماه خورشیدی زادروز بزرگ مردی نیک اندیش، دهش مندی شایسته ی سپاس نیک پشوتن جی دوسابایی مارکار خجسته و همایون باد.
۱

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Nov, 11:44


۱۸ آبان زادروز پشوتن‌جی دوسابایی مارکار

(زاده ی ۱۸ آبان ۱۲۵۰ بمبئی -- درگذشته ی ۱۸ مهر ۱۳۴۴ بمبئی) بازرگان نیکوکار پارسی هند.

او به علت علاقه به ایران، زبان فارسی آموخت و زبان انگلیسی را هم به خوبی می‌دانست ولی به زبان گجراتی سخن می‌گفت.
وی پس از پایان تحصیلات به بازرگانی روی آورد و صاحب ثروت بسیاری شد. در آغاز سفیر انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی در ایران بود و مسئولیت داشت تا به امور زرتشتیان ایران رسیدگی کند و در سال ۱۳۰۴ نایب رئیس انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی شد و در سال ۱۳۱۷ به مقام ریاست این انجمن رسید.
او با ساختن دبستان دخترانه و پسرانه مارکار در بهمن ۱۳۰۶ نخستین گام را برای با سواد کردن کودکان یزدی برداشت و دبیرستان دخترانه و پسرانه مارکار را هم در شهریور ۱۳۱۲ تأسیس کرد.
وی با ساخت پرورشگاه، برج ساعت فردوسی یزد و مجسمه ی فردوسی تهران در سال ۱۳۱۳ توانست علاقه‌اش را با گسترش فرهنگ در ایران نشان دهد. پرورشگاه مجموعه مارکار یزد برخلاف اذهان عموم، خوابگاهی شبانه‌روزی برای اسکان دانش آموزان بی‌بضاعت اطراف شهر با همه ی امکانات، بدون پرداخت شهریه بوده است.
استفاده ازاین امکانات مخصوص زرتشتیان نبود و بسیاری از ایرانیان زرتشتی و غیر زرتشتی از امکانات این مراکز استفاده کرده‌اند.
از دیگر موقوفات او :
بنگاه ورزشی پشوتن جی دوسابایی مارکار در بمبئی،
اختصاص سرمایه برای ادامه تحصیل شاگردان زرتشتی برتر مدارس مارکار در دانشگاه تهران،
اختصاص سرمایه برای انتشارات دینی تحت سرپرستی انجمن زرتشتیان ایرانی بمبئی، که از جمله آن کتاب‌های ترجمه گاتها و یشت ها توسط ابراهیم پورداود است.
بخشش سرمایه برای انتشار نوشته‌ها و متن سخنرانی‌های سودمند.
ساخت آموزشگاه پسرانه و دخترانه در وسو هندوستان.
خرید و آبادسازی زمین‌های تهران پارس تهران.
اهدای زمین پارک مارکار در یزد.
و ساخت همایشگاه مارکار در تهران
است.
او سه بار در سال‌های ۱۳۰۳، ۱۳۱۳ و ۱۳۲۸ خورشیدی برای سرکشی و مشاهده پیشرفت و بررسی وضعیت مؤسسات خیریه با حمایت خویش، به ایران مسافرت کرد. در سال ۱۳۱۳ خورشیدی در دومین سفرش به یزد از سوی وزارت فرهنگ به دریافت نشان درجه اول علمی سرافراز شد.
در سال ۱۳۲۶ خورشیدی نیز نشان همایونی را دریافت کرد و در واپسین سفر خویش به ایران در سال ۱۳۲۸ به دریافت نشان درجه اول سپاس ملی سرافراز شد، و به دیدار با شاهنشاه  ایران دعوت شد.
پس از درگذشتش، سروش لهراسب سرپرستی این مدارس و موسسات را تا مدت‌ها به عهده داشت و پس از چندی برابر یک آیین‌نامه اجرایی وکالت تملک تمام مایملک و موسسات مارکار را به انجمن زرتشتیان تهران واگذار کرد.
این آیین‌نامه با امضای سروش لهراسب و به تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۵۳ خورشیدی است.
پرورشگاه مارکار، اکنون پردیس دانش مارکار نام گرفته و تا حدودی به فعالیت خود ادامه می‌دهد.
در زیر زمین این پرورشگاه موزه‌ای به نام موزه تاریخ و فرهنگ زرتشتیان برای آشنایی بازدید کنندگان با آداب و رسوم زرتشتیان ایجاد شده است.
نقل است که پشوتن جی دوسابایی مارکار به جای استفاده از مترو برای رفت‌ و آمد های شهری پیاده می‌رفت و می‌گفت می‌خواهد تا با پولش به دانش‌آموزان عزیز ایرانی کمک کند.
روانش شاد یادش گرامی و راهش پررهرو باد.
۲


پایان🔺🔺

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

08 Nov, 11:26


‍ #دین_ایزد


«دین» واژه‌ای پارسی و به چم (:معنی) وجدان، بینش و نگرش درونی است که از سوی اهورامزدا در نهاد هر انسان جای داده شده تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه درست و راست را یافته و در آن گام بردارد.

دین، نام روز بیست‌و‌چهارم از هر ماه در گاهشمار زرتشتی است و نگهبانی روز بیست‌وچهارم ماه به ایزد دین سپرده شده است. دین نام ایزدی از ایزدان آیین زرتشتی، نگهبان خامه هست. در این روز فرزند به درس و آموزگار سپرند.

ابوریحان بیرونی در فهرست نام‌های روزهای ایرانی نام این روز را «دین» و در سغدی هم «دین» و در خوارزمی نیز «دین» یاد کرده است. دین که از واژه‌ی دئنا گرفته شده به چم سروش كه همان وجدان آمده است.

نگرشی درونی که از سوی اهورامزدا در نهاد هر آدمی مى‌باشد، تا در زندگی با نیروی آن بتواند راه راست و درست را یافته و در آن گام بردارد.

در سانسکریت و گاتها و دیگر بخش‌های اوستا بارها واژه‌ِ «دئنا» آمده كه هشت بار مى‌شود. دین در گاتها به چم‌های گوناگون کیش، و آیین و سروش و … معنا شده است.


فردوسی پیرامون این ایزد می‌سراید :

همه مردمی باید آیین تو
همه  رادی و راستی دین تو


مسعود سعد پیرامون آن می‌سراید :

دین‌روز ای روی تو آکفت دین
مَی خور و شادی کن و خرم نشین.


گل سد برگ نماد دین ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Nov, 20:50


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Nov, 20:50


ستاره‌شناسی در ایران باستان - رصدخانه مراغه - بخش نخست

🔹در روزگاری که خبری از تلسکوپ و دوربین‌های نجومی نبود، خواجه نصیرالدین طوسی رصدخانه‌ای را بنا کرد که سال‌ها به عنوان پیشرفته‌ترین رصد خانه جهان شناخته می‌شد. رصدخانه مراغه که در مجموعه تاریخی افلاک نما برای مطالعات فصلی و نجومی دانشمندان ایرانی بنا شد دستور ساخت آن را هلاکوخان مغول صادر کرده بود. این روزها آثار کمی از آن به جا مانده است، یادگاری از دوران طلایی علم و فرهنگ ایران در دنیا به شمار می‌آید که در سال657 بنا شد و در برپایی آن شخصیت‌های بزرگی مثل علامه قطب الدین فخرالدین مراغی، محی الدین مغربی، علی بن محمود نجم الدین الاسـطرلابی و دیگر بزرگان آن روزگار شرکت داشته اند. در سال 657 هجری قمری، خواجه نصیرالدین طوسی، فیلسوف، ریاضیدان و منجم بزرگ ایران، نقشه‌ای به دست «فخرالدین ابوالسعادات احمد بن عثمان مراغی»، معمار معروف آن عصر داد تا ساختمانی بر فراز تپه‌ای در شمال مراغه بسازد. این ساختمان که در دوره ایلخانی ساخته شد همان رصدخانه مشهور مراغه است.بنای رصـدخانه، 15سال طول کشید. به امر هلاکو کتاب‌ها و اسباب و آلات علمی و نجومی بسیار که از فتح بغداد به دست آورده بود درآنجا متـمرکز شد. این مجموعه تا سال 703 هجری آباد بود لیـکن پس از آن بر اثر زلزله‌های سخت، بی توجهی حکام رو به ویرانی رفت و در حال حاضر آثاری از بناهای متعلقهٔ آن باقی مانده است. این بنا تا زمان سلطان محمّد خدابنده فعال بود و ویرانی آن به طور کامل و دقیق هنوز مشخص نشده است که در چه سالی بوده است ولی در نوشته‌های «حمدالله مستوفی» در سال 720 به ویران بودن آن اشاره شده است.

🔹رصدخانه مراغه 167 سال پیش از احداث رصدخانه سمرقند ساخته شد و در زمان آبادانی یکی از معتبرترین رصدخانه‌های جهان بود. زیج معروف ایلخانی حاصل فعالیت‌های این رصدخانه است. در آن زمان به فرمان «قوبیلای قآن» امپراطور چین و برادر هلاکو خان کارشناسانی برای آموزش و الگو برداری از رصدخانه مراغه به این شهر آمده، پس از مراجعت به چین رصدخانه‌ای به تقلید از رصدخانه مراغه ساختند. علاوه بر رصدخانه چین همچنین رصدخانه‌های سمرقند، استانبول و هند از روی رصدخانه مراغه ساخته شده‌اند.‏تپه‌ای که رصدخانه در آن واقع شده است به طول 510 و عرض تقریبی217 متر و به ارتفاع 110 متر که در غرب شرق مراغه واقع شده است و قسمت‌های مختلف رصدخانه روی آن قرار دارد؛ این بخش‌ها عبارت هستند از برج مرکزی رصدخانه، واحدهای مدور پنجگانه و کتابخانه.‏

🔹خواجه نصیر با همکاری دانشمندانی که به دربار هلاکو دعوت کرده بود به اختراع و ساخت و نصب دستگاه‌های مورد نیاز رصد ستارگان اقدام کرد و این کار 3 سال به طول انجامید. رصدخانه مراغه از چنان دستگاه‌های پیشرفته و دقیقی ساخته شده بود که تا 300 سال بعد در غرب مورد استفاده قرار می‌گرفت. «مهندس العرضی» مسئولیت نظارت بر ساخت این دستگاه‌ها را در زمان خواجه بر عهده داشت و رساله‌ای هم در این مورد نوشته است. خواجه نصیر روش‌های استفاده از ساعت آفتابی را نیز برای رصد کشف کرد. برخی دیگر از دستگاه‌های رصدی عبارت بودند از: ذات‌الحق بزرگ، ذات‌السموات، ربع مجیب متحرک، کره فلکی، کره زمین و انواع اسطرلاب‌ها. خواجه نصیر کتاب «زیج ایلخانی» را هم در این زمان گردآوری کرد و تا پایان عمر یعنی 15 سال، اطلاعات در مورد ستارگان را در زیج نوشت.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhe-eslami/8541-setare-shenasi-rasad-khane-maraghe-1.html


ستاره‌شناسی در ایران باستان - رصدخانه مراغه - بخش دوم
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhe-eslami/9059-setare-shenasi-rasad-khane-maraghe-2.html

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Nov, 20:50


در این دعا ما می خوانیم « سپاس اوی بزرگ هستی بخشی که آفرید و داد فه خویشه بزور دانائی خویش برتر از همه شش امشاسپندان را با بسی ایزدان و روشن بهشت گروسمان (۱) گرد آسمان خورشید تابان ماه بامی (۲) ستاره های بی شمار باد و هوا و آتش و آب و
زمین وارور (۳), گوسفند (۴) وايوخشست (۵) و مردم »
نویسندگان اوستا هتا در تنظیم قطعاتی مانند خورشید نیایش، ماه نیایش، آتش نیایش، آبان یشت، تیر یشت و غیره که در تعریف و توصیف پدیده های طبیعت سروده اند همیشه راه گریزی زده و آن جسم مورد نیایش و ستایش را آفریده خداوند یکتا قلمداد می نمایند.
مثلا در خورشید نیایش می نویسند « مهر (فرشته ی روشنایی و مهر و محبت) پادشاه همه ی کشورها را می ستاییم که اهورا مزدا او را نورانی ترین ایزدان مینوی بیافرید.»
درماه نیایش می خوانیم «پانزده روز ماه
می کاهد پانزده روز ماه می افزاید برابر است طول مدت افزایش با مدت کاهش به هم چنین طول مدت کاهش بامدت افزایش. کیست افزاینده و کاهنده ی ماه به جز توای اهورا ؟ »
در آتش نیایش آتش بزرگ ترین آفریده ی اهورامزدا نامیده شده و در آبان یشت نوشته شده « من اهورا مزدا، اردویسور اناهیته (فرشته
------------------------------
۱ - گروسیان Grusman به معنی بهشت برین است و از واژه ی اوستائی گرونمانه Garu - Nmana آمده است که به معنی خانه ستایش می باشد.
۲ - بامی - به معنی روشن و درخشان است.
۳ - ارور Orvar به معنی گیاه و درخت و نباتات به طور اعم می باشد.
۴ - گوسفند از کلمه ی اوستائی Cao Spenta مشتق شد که به معنی حیوان مقدس است.
در این آیه منظور از این کلمه همه ی حیوانات به طور همگانی می باشد نه تنها گوسفند.
۵ - ایوخشت yokh Shost به معنی فلزات می باشد.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۴۱


ادامه دارد...

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Nov, 20:50


نخستین اعلامیه حقوق بشر


فریدون جنیدی

آثار ایرانی پر است از بهره‌گیری از اندیشه‌های گذشتگان. نمونه را در کتاب «حقوق بشر در جهان امروز و حقوق جهان در ایران باستان» در سال 1378 نشان دادم که اندیشمندانی چون نجم رازی و نسفی و سهروردی چگونه از فرهنگ نیاکان خود برخوردار بوده‌اند. در همان جا آشکار شد کورش هخامنشی نیز چون دیگران برخوردار از همان فرهنگ بوده است که ریشه در «گاهان» و دیگر اندیشه‌های پیش از خود دارد و پس از دست یافتن به بابِل نوشته‌ای را که امروز «اعلامیه حقوق بشر» می‌خوانند، برای آگاهی بابِلیان صادر می‌کند.

اروپاییان که پیشینه خویش را فراموش کرده‌اند، و با سردرگمی درباره گذشته جهان می‌زیند، و هر چیز را در جهان شرق ببینند، گمان می‌برند آن نخستین چیز است و برای نخستین بار هم در جهان پیدا شده و آگاهی آنان از آن، نخستین آگاهی در جهان است، درباره این «استوانه» یا همان «اعلامیه حقوق بشر» نیز همین داوری را دارند.

اما باید دانست که بسا از آیین‌های نیک گذشتگان، بی‌نوشته و آیین‌نامه، هنوز نیز در ایرانِ فرهنگی مو‌به‌مو به کار گرفته می‌شود؛ همچون پذیرش مهمان و دادن خوراک به درماندگان، بزرگداشت بزرگتران، خواستن آمرزش و مهمانی‌کردن مردم برای آرامش روان درگذشتگان، نسوزاندن هیزمِ تر، بیرون نکردن جانوران از خانه تا دمِ مرگ، نیازردن زمین و تمایل به آبادانی آن، خوراک دادن به پرندگان، نچیدن میوه نارس و ... .

این آیین‌ها و بسیاری دیگر در زمان کورش نیز به‌نیرو بود و همگان می‌دانستند که چگونه باید در جهان پاک و سپند و استوار بزیند. پس نوشتن آن فرمان در بابل برای آگاه کردن دیگران از آیین‌های زیست ایرانی است که پیش از آن در ایران روان بوده.




در این میان گروهی از وابستگان به صهیونیسم، تلاش کردند با مبدأ قرار دادن شاهنشاهی هخامنشی به سرسلسلگی کورش و نهایتا شاهنشاهی مادها برای تاریخ ایران باستان، بر 2500 ساله بودن تاریخ ایران یا کمی پیشتر از آن پای فشرند و در این باره هنوز هم افسانه‌های نادرست و ناراست فراوان به هم می‌بافند که خواننده را شگفت‌زده می‌کند.

در در دفترنخست کتاب داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی در سال 1392 نشان دادم که تاریخ ایران بسیار دورکرانه‌تر از آن است که جدول‌های تاریخ غربیان گنجایش آن را داشته باشد و 3000 سال پیش به این سو که زمان پدیدار شدن یونان باستان و مادها و هخامنشیان و ... است در برابر تاریخ گسترده چند ده هزار‌ساله نیاکان ما چیزی نیست.

این نیز پیداست که در چنین تاریخ دورکرانه‌ای،…

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Nov, 20:50


حالا بیایید با هم به بخش های دیگر اوستا سر بزنیم و به بینیم در قسمت هایی که پس از اشوزرتشت به قلم دستوران دین و پیشوایان مذهب نوشته شده وضع به چه منوال است.
آیا فرمایشات و تعلیمات پیامبر درباره ی یکتاپرستی از یاد رفته و یا هنوز پابرجا است؟
خوش بختانه در این بخش ها نیز آیات و جملاتی که گویای یکتا پرستی و یگانه
شناسی کامل می باشد به طور چشم گیر نمایان است.
در اوستای ۱۰۱ نام خداوند از جمله نام ها و صفاتی که برای خداوند بزرگ شمرده شده به نام های زیر برخورد می کنیم :
هروسپ Harvesp توان هروسپ آگاه هروسپ خدا ابده Abada ایی انجام
به معنی توانای کل، دانای کل، آفریننده ی کل، بی آغاز و بی انجام.
در هفتن یشت کرده ی سوم وارد است اينک ما می ستاییم اهورا مزدایی را که ؛ همه ی آفریدگان و اشویی بیافرید، آب ها بیافرید، گیاهان سودمند بیافرید، روشنایی بیافرید، زمین و همه ی نعمت هاى نيگ بيافريد.
۳۹

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Nov, 20:50


در یسنا هاى يک بند يک مي خوانيم نوید ستایش می دهم و آن را به جای می آورم از برای ؛ دادار اورمزد رایومند و خروهمند، بزرگ ترین، زیباترین، استوارترین، خوب بالاترین در تقدس، برترين نيک منش، بسیار رامش دهنده، آن خرد مقدس که ما را بیافرید، آن که همه را پیکر هستی بخشید.
آن که همه را بپرورانید.
ذات پاک احدیت در اورمزد یشت به این شرح توصیف شده است ؛ دادار اورمزد رایومند و خروهمند هروسف آگاه، بخشاینده و بخشایشگر مسبب الاسباب پروردگار روح القدس نعمت بخش و سو درسان آفریدگار کل و آفریننده ی امشاسپندان(۱) و ایزدان(۲) و دانای کل که با دانش و خرد او دنیا از اول آغاز شده و به هم چنین انجام می پذیرد.
هتا در دعای ستایش یکتا خداوند که در عهد ساسانیان به زبان پازند (۳) تنظیم شده است روح و حدانیت و یکتاپرستی بطور بارز نمایان است.
-----------------------------
۱ - در مزدیسنا فرشتگان درجه ی اول امشاسپندان نامیده شده اند و شماره ی آن ها شش است از این قرار : وهمن، اردی بهشت، شهریور، سپندارمزد، خورداد، امرداد. کلمه ی امشاسپند در اوستا امشه سپنته Amesha Spenta نوشته شده جزء اول به معنی بی مرگ و جاودانی است و جزء دوم به معنی مقدس و معنی ترکیبی آن می شود
مقدسان جاودانی.
۲ ۔ فرشتگان درجه ی دوم ایزدان هستند و تعداد آن ها زیاد است.
این کلمه از واژه اوستائی یزته Yazata آمده است که به معنی ستایش سزا می باشد.
۳ - در زمان ساسانیان موبدان دانشمندی مانند آدرباد مهر اسپندان قسمتی از کتاب خرده اوستا را به زبان پهلوی منهای واژه های آرامی نوشتند که امروز به نام پازند معروف است از آن جمله است ستایش یکتا خداوند - تندرستی - برساد - یتت و
همازور دهمان.
۴۰

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

07 Nov, 09:44


#دی_به_دین


این روز كه هم چون، دی‌ به آذر و دی‌به مهر به معنای دادار یا آفریدگار است یكی دیگر از تعطیلی‌های هر ماه به‌شمار می‌آمده است. در ایران باستان  استراحت کاری بوده و روز نیایش همگانی است.

بیست‌وسومین روز در گاهشماری دینی زرتشتی دی‌به دین نامیده شده است. دی به چم آفریننده و آفریدگار است.  در گاه‌شماری ایران باستان به جز روز یکم هر ماه که اورمزد روز نامیده می‌شود سه روز دیگر به نام اهورامزداد است که به صورت دی آمده و چون در ماه سه دی وجود دارد برای مشخص شدن نام روز بعد را به آن می افزایند تا از هم مجزا  گردد "دی‌به آذر، دی به مهر، دی به دین”. دی در ادبیات اوستا به چم اهورامزدا می باشد که به شوند سپندینگی این نام بارها در ماه بازگویی شده است. در اوستا نام همکاران را اورمزد اواگاه, سه دی ویسپه شام نامیده‌اند.

دی یکی از نام‌های اهورامزداست و در اوستا به صورت دَثوش یا دَدوش یا دَذوه صفت و به چم (: معنی) آفریننده آمده ‌است.

روز هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه دی برای آن که نام این روزها با نام ماه یکی شده، جشن ماهانه گرفته می‌شود.



گل شنبلید نماد دی به دین است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

06 Nov, 20:40


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Nov, 20:37


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Nov, 20:37


دوری از اندیشه بد ، خود ستایش اهورامزداست.
گاتاها ، سرود ۶ ، بند ۴.
#اشوزرتشت

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Nov, 20:37


آتشكده (آتش ورهرام) در يزد پاسدار آتشى به قدمت ۱۵۰۰ سال است كه بعد از اين همه مدت، كماكان فروزان بوده و خاموش نشده است و از لحاظ تاريخى و معنوى نزد زرتشتيان از اهميت و ارزش بالايى برخوردار است. 

اين آتش ابتدا در خانه یکی از موبدان بزرگ به نام «موبد تیرانداز آذرگشسب» نگهداری می‌شد و در سال ۱۳۱۳ پس از ساخته شدن این آتشکده به درون آن برده شد.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Nov, 20:36


دین:
واژه دین در زبان اوستایی به ریخت(:شکل) دَاِنا Daenâ آمده که به چمار دیدن و شناختن، فهمیدن و دانستن است و در پیام اشوزرتشت وژدان آگاه وبینش درونی مرتو(:انسان) است.

اشوزرتشت پیام و آموزه‌های خود را دَاِنا وَنگوهی Daenâ Vanguhi نامید به‌ چمار دین نیک، وژدان بیدار وآگاه که به دین بهی نیز نام آور است به گفته‌ای دیگر، درک و برداشت و شناخت درست از زندگی با درون نگری است. در این راستا کسی دیندار نامیده می شود که در پَرتو خرد به دیدن و شناخت جهان پیرامون خود پرداخته تا راه راستی و درستی را درک ودریافت کرده و پس از گزینش بنیادهای دینی، شیوه دینداری خویش را به پیش می‌برد.
دین ایرانی و راهکار اشو زرتشت که نگرش جهانی نیز دارد مرتوگان(:بشر) را به خردمندی، راستی و سازندگی همراه با نوشدن فرا می خواند.
این دین و آیین نیاکانی، جنگ و جهاد و ترور و کشتار ندارد. چون ستم و بیداد، نابودی و تباهی با وژدان آگاه(دین) سازگاری ندارد.
در سه دوران پادشاهی بزرگ ایرانیان که #هخامنشیان #اشکانیان و #ساسانیان بودند و در سرزمین گسترده‌ ایران فرمانروایی داشتند هیچ کشور و ملتی را نه با فریب، نه به زور شمشیر به پیروی از دین زرتشت وادار نکردند.

دین ایرانی برای نجات یک تیره(:قوم) ویژه و برگزیده شده به وجود نیامده است. کارهای شگفت انگیز(:معجزه) و جادو، چشم بندی و شعبده‌ بازی نیز برای برتری جویی رهبران دین نیامده است.
گفتنی است دین مزدیسنا که بسیار باستانی است هیچ شاخه‌ وفرقه مذهبی دیگری نیز ندارد. دین بهی و آیین زرتشتی بایستی پیوسته با دانش روز وخرد همگانی سازگار باشد تا ویژگی های بنیادی وساختمان خود را داشته باشد.


برگرفته از تارنمای روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Nov, 20:36


☆کردار نیک، نیکوکار☆


از زمانی که مرتو "انسان" با فرهنگ هم زیستی، همکاری، آباد سازی، نوزایی وسازندگی آشنا شده است، زندگی را بر پایه شادزیوی، بهروزی و خوشبخت کردن دیگران برگزیده است چون در هر زمان از خرد خویش بهره گرفته و تلاش کرده تا مرتو بودن خویش را درپرتو اشا "هنجار هستی"، ابر و باد و مه و خورشید و فلک ثابت کند.

مرتو با نیک اندیشی ونیک کرداری به تمدن روی آورده است و از سپنته مینو(منش پاک و سازنده) بهره گرفته تا با گفتار و کردار نیک خود، هویت انسانی داشته باشد.

در این هویت اندیشه و رفتاری ارزش خواهد داشت که بر بنیاد اشا(راستی ودرستی) استوار گردد، کرداری نیک است که خوش آیند بوده و برای همه سود رسان باشد، سبب آبادی، تازگی، شادی وخرسندی درجهان گردد.

نیکوکاران با کردار خود نام آور می گردند، آنان سازنده، شادی آفرین، خوش بیان، نام آور و نیک پیشه می باشند. آشکار است که همیشه کسانی نیز زندگی کرده اند که با گزینش کژاندیشی، شیوه دروغ و نادرستی را پیشه داشته اند، با پیروی از دروغ دراندیشه وگفتار و کردار خویش؛ خشم، ستم، تجاوز، غارت، جنگ، ویرانی، بیداد وستم را برای دیگران به ارمغان آورده اند. با این نگرش کسی که از خرد بهره بگیرد نیروی تشخیص خوب از بد را نیزخواهد داشت. با وجدان آگاه و همیشه بیدار خویش (دَاِنه = دین) کرداری خواهد داشت که سود، خوشبختی و شادی رابرای همگان به ارمغان خواهد آورد.
برگرفته از تارنمای کورش نیکنام
🔥🔥🔥🔥🔥🔥

گزینش ونگرش: موبدکورش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Nov, 20:36


نسک(:کتاب) #اوستا:
اوستا، نسک بسیار باستانی ایران است که بخش هایی از آن پیش از اشوزرتشت نگاشته شده و برخی نیز پس از وی بوده که تا پایان دوران ساسانی نیز ادامه داشته است.

اوستا یا وِستا که به چمار گنجینه دانش است و آن را می توان دانشنامه ایرانیان باستان نام نهاد. این‌ گنجینه در روزگار باستان ٢١ نسک داشته که در پی یورش بیگانگان بارها مورد دستبرد بوده و اکنون پنج بخش از آن به یادگار مانده است.

بخش‌های اوستا براین پایه‌اند:
١- یَسنه یا یَسنا - که در لابلای آن سروده‌ها و سخنان اشوزرتشت نیز گنجانده شده است. یسنا دارای ۷۲ هات(بخش) است واز جایگاه باارزش تری در ادبیات اوستایی بشمار می آید.

٢- یشت‌ها - سروده‌هایی در ستایش مزدا و ایزدان گوناگون است این سروده‌ها بنمایه خوبی برای استوره‌ شناسی ایرانی به‌شمار می آیند که فردوسی در شاهنامه خود به برخی از این استوره ها اشاره کرده‌ است.
.
٣- وندیداد
وندیداد بینش اشوزرتشت نیست. این نسک که به زبان اوستایی به یادگار مانده، دربرگیرنده دستورها و مسایل بهداشتی وپاکیزگی و گندزدایی در روزگار باستان است. باور داشتن به بهداشت و جلوگیری از بیماری‌ها، کمک به دیگران، دستورها(:احکام) و دادنامه(:قوانینی) که در گذر زمان بدست اندیشمندان هر گوشه از سرزمین پهناور ایران گردآوری شده است.

هرچند وندیداد نسک دینی زرتشتیان نیست و اندیشه اشوزرتشت در آن جایگاهی ندارد ولی دارای دانش ارزشمندی است که نشان می‌دهد در زمانی که تیره های گوناگون و مرتوگان در جهان گاهی به شیوه دَدمنشی(:وحشی) زندگی می‌کرده‌اند. چگونه نیاکان ما به دنبال قانونگذاری در بخش‌های گوناگون بهداشتی، درمانی در پی رسیدن به زندگی بهتری بوده‌اند.
بخش های بزرگ نسکِ وندیداد که بسیار کهن نیز می باشد به پیش از زمان اشوزرتشت می‌ رسد که در هزاره‌های پس از آن به ویژه دوران اشکانی و ساسانی این نسک نیز به گروه ادبیات اوستا افزوده شده است.
.
۴- ویسپَرد - در این واژه "ویسپ" به چمار همه است و "رد" به چمار موبدان و دانایان می باشد این نسک در بردارنده سروده‌ها و نوشته هایی برای نیایش های آیینی به ویژه چگونگی برگزاری شش چَهره گهنبار درسال است
.
۵- خرده‌ اوستا - این نسک گزیده و گلچینی از نیایش‌های اوستایی است که از بخش های یسنا، ویسپرد و یشت ها برگرفته شده و بخش های دیگری نیز از دوران ساسانی به آن افزوده شده است این نوشتار را موبد آذرپاد ماراسپندان درآن دوران گردآوری و به نگارش آورده است.



برگرفته از تارنمای روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Nov, 20:36


اَهرَه مَنیو و دوگانه‌باوری(شماره ۲)
#اساطیر
#ایزدان_ایرانی
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
اگر زرتشت مسببِ ارتقای مرتبه‌ی اهوره‌ها بود، آیا یکی از آنها، یعنی میترا، را طرد می‌کرد؟ یادآور می‌شویم که میترا بعدها باز در جمعِ خدایانِ مزدایی پذیرفته شد، حال آن‌که ایندرا، سَروَه، ناهَثیه ها که اوستا آنها را شیطان می‌شناسد، دیگر هرگز پذیرفته نشدند و این بدان سبب بود که خلعِ آنها پیش از میترا، پیش از زمانِ پیامبر، روی داده بود. قضایا به‌گونه‌ای است که گویا زرتشت و همگامِ او، خشایارشا، هر دو وارثِ سنتِ واحدی بوده‌اند که از پیش وجود داشته و در آن سنت، دیوه‌ها چیزی جز شیاطین نبوده‌اند.

برتریِ زنده بر نا_زنده، شکلِ پیشِ پا افتاده‌ی دوگانه‌باوری است. زرتشت این دوگانه‌باوری را به ارث می‌بَرَد و با ممنوع کردنِ قربانیِ خونی آن را تشدید می‌کند. در جاهای دیگر، تابوِ[حرمتِ]قتلِ نفس با تقسیمِ حیوانات به خوب و بد برخورد پیدا می‌کند. هرودوت می‌نویسد(۱۴۰، ۱):

《برخلافِ روحانیانِ مصری که تکلیفِ شرعیِ آنها این بود که جز قربانی‌ها را نکشند، مغان با دست‌های خود هر جانداری، به استثنای انسان و سگ، را می‌کشتند و مورچگان و ماران را هم می‌کشتند، همان‌گونه سایرِ خزندگان و پرندگان را》

ویدیوداد، کتابِ اوستا، نیز حیوانات را به دو گروهِ《خوب》و《بد》تقسیم می‌کند که باید موردِ حمایت قرار گیرند یا از میان برداشته شوند. اختلافِ سنتی بینِ نظم و نیرنگ، چنان‌که دیدیم، در کیشِ هخامنشی شدت یافته بود. اَرته شریکِ اهوره‌مزدا بود. انسان‌هایی که به راهِ راست می‌رفتند، مسلم بود که پس از مرگ به خاطرِ ارتاوَن بودنشان، سرنوشتِ ممتازی خواهند داشت. بی‌شک براساسِ سیاهه‌ای که از اعمالِ آنها وجود داشت، موردِ داوری قرار می‌گرفتند. هرودوت(۱۳۷، ۱)وجودِ اندیشه‌ی در ترازو نهادنِ اعمالِ نیک و بد را نزدِ ایرانیان تصدیق می‌کند. همچنین مفهومِ راست یا ناراست که در سنگ‌نبشته‌های هخامنشی وارد شد(بی‌آنکه سخن از انطباقِ آن به جهانِ بالا باشد)برپایه‌ی پنداری از داوری قرار دارد که با یک واقعیتِ اجتماعی، یک بنیادِ اجتماعی منطبق است. نه موضوع تازگی داشت و نه اندیشه‌ی آن. مجموعه‌ی قوانینِ حموربی، مجموعه‌ی قوانینِ حِتی(Hittite)(که مأخوذ از آن است)، و سِفرِ تثنیه گواهانِ بسیار مهمِ طرحِ تطبیق دادنِ قدرت با عدالت، طرحِ برپا کردنِ حکومتِ قانونند. هخامنشیان می‌توانستند مثلِ شاهانِ آشوری عمل کنند_که سنگ‌نبشته‌هایشان الگوی آنها شد_اما این هندواروپاییان، آن نمونه‌ها را نادیده گرفتند. اجرای عدالت یکی از وظایفِ شاهان و لذا خدایانِ آنها بود. نام‌های《دادرسان》به زبانِ ایرانی پُرمعناست. آن‌که مدعی و تعقیب کننده‌ی دعوا بود اَهو نامیده می‌شد، یعنی استاد، سرور؛ دیگری که دادرس به معنای اخصِ کلمه بود، نامی نزدیک به اَرته داشت: رَتو. و بی‌شک باید به آیینِ دادرسیِ دادگاه‌ها هم اندیشید تا توانست این نکته را که واژه‌ای معین، یعنی اَرته، توانسته بود معرفِ《حقیقت》و《عدالت》هر دو باشد؛ و بدی《نیرنگ، دروغ》نامیده شود توجیه کرد. نادرست یا شریر، دروغگو بود، کسی بود که فی‌المثل می‌خواست با انکارِ بدهیِ خود، فریب دهد. باز هم هرودوت روایت می‌کند که در ایران دروغ بزرگ‌ترین گناه است، و بعد از آن بزرگ‌ترین گناه، بدهکار بودن است به‌ویژه از این جهت که موجبِ دروغ‌گویی می‌شود. هر بدهکاری که سوءنیت داشته باشد به نیرنگ، به دروج(دروغ)متوسل می‌شود. ریشه‌ی این عبارات را باید در واقعیت‌های قضایی جست‌وجو کرد نه در لفاظیِ انتزاعی درباره‌ی ماهیتِ《فضیلت》و《حقیقت》که زرتشت مبتکرِ آن است. آخر این گفته‌ی سقراط(شاید هم خودِ افلاطون)است نه زرتشت که: انسان تنها به‌دلیلِ نادانی گناه می‌کند.(ص ۳۵_۳۳)

مأخذ: گیمن.ژ. دوشِن، اورمزد و اهریمن: ماجرای دوگانه‌باوری در عهد باستان، ترجمه عباس باقری، تهران، نشر فرزان روز، چاپ اول ۱۳۷۸

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Nov, 20:36


ضرورتِ دوگانه‌گرایی در کیشِ زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی (شماره ۱) #اساطیر

یکتاگرایی یا یکتاپرستی نمی‌تواند آفرینش را توجیه و توضیح کند، زیرا پاسخِ سرراستی برای این معضل ندارد که چرا وجودِ کامل و بی‌نیازی بایستی دنیایی ناقص و عیبناک که در آن آفریدگانش پیوسته در رنج و عذاب هستند، بیافریند. از آن سوی، اگر خداوند آن را برای پاسداریِ خویش در برابرِ دشمنِ بی‌رحمِ ستمکاری که همزیست با اوست، خلق کرده باشد آفرینش را می‌توان ضرورتی محتوم دانست. بنابر عقیده‌ی زرتشتیان خداوند آفریدگانِ خود را بد و ناکامل نیافریده است، و از آفریدنِ آنها، همچون یهوه خدای اسرائیل، پشیمان نیست. خداوند جهانِ آفرینش را همچون دامی برای به تله انداختنِ دشمن، و مانندِ دستگاهی که سرانجام دشمن را نیست و نابود می‌سازد ابداع کرده است. او پیش‌بینی کرده است که اهریمن به‌طورِ موقت همه‌ی آفرینشِ او، از جمله انسان را، که شاهکارِ اوست، آلوده و فاسد خواهد کرد؛ و چون این را از پیش دیده است، و چون او خدایی نیک و خوب است، انسان را قبل از آن‌که رضایتِ وی را به‌دست آورد، به صفِ نخستِ نبرد نمی‌فرستد. انسان افزارِ پیروزیِ خداوند بر دشمن است، و از طریقِ همیاریِ انسان با خداوند است که اهریمنِ پتیاره سرانجام به کلی نابود می‌شود. انسان از دستِ اهریمن رنج و درد می‌کشد، وی دست‌کم می‌داند که عذاب و شکنجه‌ی او به‌دستِ قادری که خود آفریننده‌ی اوست، نیست. زرتشتی از محنتِ ایوب بی‌خبر است.(ص ۵۹)



مأخذ: زنر.آر. سی، تعالیم مغان: گفتاری چند در معتقدان زرتشتیان، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، انتشارات توس، چاپ دوم ۱۳۹۳

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

02 Nov, 11:09


#رشن_ایزد



ایزد عدل و داد در دین مزدیسنى. در اوستا رَشْنو Rašnu و در پهلوى رَشْن Rašn به چمار (: معناى) عادل و دادگر است. رَشْن در اوستا اغلب با صفت رَزْیشْته Razišta (در پهلوى رَزیستک Razistak) وبه صورت رَشْنو رَزْیشْتَه به معناى راست‌تر و درست‌تر آمده است، و در فارسى بیشتر این ایزد با صفتش «رَشْن راست» خوانده مى‌شود.

هجدهمین روز از هر ماه در گاهشمار زرتشتی به نام رشن پیوند یافته است. رَشن (رَشْنو) ـ ایزد دادگرى و آزمایش ایزدى، ایزد درستی و دادگری كه از ایزدان سرای پسین و از داوران روز جزا هست. یشت رشن، یشتی هست در ستایش رَشن، رَشنو، رشن یشت، یشت دوازدهم اوستا هست.

پورریحان بیرونى در الآثار الباقیة (ص۷۳) در فهرست روزهاى ایرانى، این ایزد را رَشْن خوانده که در زبان سُغدى رَسْن Rasn و در خوارزمى همان رَشْن خوانده مى‌شده است. در ادبیات فارسى این واژه به صورت «رش» بدون نون بکار رفته است.

فردوسى می گوید :
چو هور سپهر آورد روز رَش/ترا زندگى باد پدرام و خَوش

خسروى مى گوید :
مِى سورى بخواه کامد رَش/مطربان پیش دار و باده بکَش



گل نسترن نماد روز رشن ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Nov, 23:04


چکامه زرتشت پیامبر.
با آوای سراینده: هما ارژنگی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Nov, 20:43


ویدیویی از برگزاری جشن انار در هورامان

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Nov, 20:43


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Nov, 20:42


یکی از برجسته ترین ویژگی های دین نیک و پاک مزدایی سراسر آراسته به دانایی، ستایش و ارج گذاری زیبایی و هنر و جلوه های آن در طبیعت و آدمی میباشد.
در اوستایِ پاک، یسنای هفتاد و یک، بند نهم چنین می خوانیم :
"همۀ آبهای چشمه و در رود رونده را می ستاییم،
بالا و ریشۀ همۀ گیاهان را می ستاییم،
سراسر زمین را می ستاییم،
سراسر آسمان را می ستاییم 
و همۀ ستارگان و ماه و خورشید را می ستاییم،
سراسر انیران (:روشنایی بی پایان) را می ستاییم،
و همۀ جانوران آبی و زیرزمینی و پرنده و رونده و چرنده را می ستاییم..."

(برگردان از اوستایی به پارسی از روانشاد ابراهیم پورداوود)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Nov, 20:42


در کتاب دینکرد فصل ششم کرده شصت و یکم درباره‌ی دین ورزان چنین می‌گوید:


ایشان (پوریوتکیشان) این را نیز اینگونه می پنداشتند که : هر زمان یک گام پذیره ی دین فراز روید، پس دین هزار گام به پذیره باز آید.
[ اگر یک گام در راه دین بردارید، دین هزار گام به سوی شما برمیدارد]

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Nov, 20:42


🎞 با هم بخوانیم " آشنایی با نسک "


📻 خرده اوستا



🎙 ارس دادار پیشکش میدارد

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Nov, 20:42


خدا، در اوستایی از دو پاره واژه خو khva و دات daata ترکیب شده که به مفهوم "از خود دهنده/افریننده" هست یعنی خود را در هستی و گیتی افشانده است و دانه و سرشت او در همه هستی داران و از جمله انسان هست (همانکه فروهر fravahar نامیده می شود) و انگیزه پیشرفت و فراروی و تکامل می گردد.
خدای ایران خدای مهر است. واژه مهر از شکل اولیه آن میترا و میهرا گرفته شده که شکل دیگر آن میختا است و میختن و آمیختن از آن می آید (و در انگلیسی شده meet و mix) بدین مفهوم که خدا در همه هستی و هستی داران آمیخته هست و خودی و غیر خودی ندارد.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Nov, 20:42


صد و یک نام خداوند در خرده اوستای پاک.
زمزمه زرتشتیان پاکدل و خدا دوست:

اوستای صد و یک نام خداوند

۱- یَزَت: سزاوار ستایش
۲- هَروسپ توانا: همواره توانا
۳- هَروسپ آگاه: همواره آگاه
۴- هَروسپ خدا: دارنده همه
۵- اَبَدَه: بی آغاز
۶- اَوِه انجام: بی انجام
۷- بونَستَه: ریشه هستی
۸- فراختَنَده: پایان آفرینش
۹- جَمَغ: از همه بالاتر
۱٠- پَرزَه تَرَه: از همه بهتر
۱۱- توم اَفَه یَه: ویژه ترین
۱۲- اَبْرَه وَنْت: برومند
۱۳- پَرِوَندَه: پیوند دهنده
۱۴- اَن اَیافَه: درنیافتنی
۱۵- هَم اَیافَه: همه یاب
۱۶- آدَرُو: راست ترین
۱۷- گیرا: دستگیر
۱۸- اَچیم: بی سبب
۱۹- چیمنا: اندیشه گزین
۲٠- سَپینا: نیکی افزا
۲۱- اَوزا: افزاینده
۲۲- ناشا: دادگر
۲۳- پَروَرا: پرورنده
۲۴- پانَه: پاسبان
۲۵- آیین آیینَه: دارای چندین شکل
۲۶- اَن آیینَه: بدون شکل
۲۷- خْرَه اُشیت توم: بی نیازترین
۲۸- مینو توم: روحانی ترین
۲۹- واسنا: در همه جا حاظر
۳٠- هَروِسپ توم: وجود کل
۳۱- هوسپاس: سزاوار سپاس
۳۲- هَرهِمیت: امید همه به اوست
۳۳- هَرِنکفَرِه: اوست همه فر نیکی
۳۴- بِش تَرنا: رنج زدا
۳۵- تَرابیش: درد زدا
۳۶- اَنَه اُشک: بی مرگ
۳۷- فَرَشک: مراددهنده
۳۸- پَژُوهَدهَد: قابل پژوهش
۳۹- خواَپر: نورالانوار
۴٠- اَوَخشایا: بخشاینده
۴۱- اَوَرزا: برتری دهنده
۴۲- اَسیتوه: ستوده نشونده
۴۳- رَخُه: بی نیاز
۴۴- وَرون: از تباهی نجات دهنده
۴۵- اَفریپَه: فریب نخورنده
۴۶- اَوِفریپَه: فریب ندهنده
۴۷- اَذَوی: یکتا
۴۸- کام رَت: صاحب کام
۴۹- فَرمان کام: به میل خود فرمان دهنده
۵٠- اَیِختَن: بی شریک
۵۱- اَفَرمُش: فراموش نکننده
۵۲- هَمارنا: شمار کننده
۵۳- شنایا: قدردان
۵۴- اَتَرس: بی ترس
۵۵- اَبیش: بی رنج
۵۶- اَفرازدوم: سرافراز ترین
۵۷- هَم چون: همیشه یکسان
۵۸- مینوستیگَر: آفریننده جهان مینوی
۵۹- اَمینوگر: آفریننده جهان غیر مینوی
۶٠- مینونَهَب: روح مجرد
۶۱- آذرباتگر: سازنده هوا از آتش
۶۲- آذرنَمگر: سازنده آب از آتش
۶۳- بات آذَرگر: سازنده آتش از هوا
۶۴- بات نَمگر: سازنده آب از هوا
۶۵- بات گِل گَر: سازنده خاک از هوا
۶۶- بات گیروتوم: خالق کل جو لایتناهی
۶۷- آذَر کیبریت توم: فرورنده کل آتش ها
۶۸- بات گَرجای: تولید کننده باد
۶۹- آوتوم: خالق آب
۷٠- گِل آذَر گَر: سازنده آتش از خاک
۷۱- گِل وات گَر: سازنده هوا از خاک
۷۲- گِل نَمگَر: سازنده آب از خاک
۷۳- گَرگَر: سازنده کل
۷۴- گَرآگر: سازنده سازنده ها
۷۵- گَرآگرگَر: آفریدگار همه هستی
۷۶- آگَرآگَر: آفریننده کل
۷۷- آگَرآگَرگَر: آفریننده ستارگان
۷۸- اَگومان: بی گمان
۷۹- اَزَمان: بی زمان
۸٠- اَخوآن: بی خواب
۸۱- آمیشت هوشیار: همیشه هوشیار
۸۲- فَشوتَنا: پاسبان تن
۸۳- پَتَه مانی: پیمان دار
۸۴- پیروزگَر: پیروزی بخش
۸۵- خداوند: خداوند
۸۶- اهورَه مَزْدَه: هستی بخش دانا
۸۷- اَبرین کوهَن توان: آفریدگار پرتوان
۸۸- اَبرین نو تَوان: توانا به برانگیختن مخلوقات
۸۹- وِسپان: نگهبان همه
۹٠- وِسپار: آفریننده همه
۹۱- خاوَر: روشنی بخش
۹۲- اَهو: پادشاه مطلق
۹۳- اَوَخشیدار: بخشنده
۹۴- داتار: دادار
۹۵- رایومند: نورانی
۹۶- خَروه مند: فرهمند و با شکوه
۹۷- داور: داور
۹۸- کِرفَه گَر: راستکردار
۹۹- بوختار: نجات دهنده
۱٠٠- فرشوگر: رستاخیز کننده
۱٠۱- هَدَهه: به خودی خود پیدا شده

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Nov, 20:42


هنایش(:تاثیر) #آبان‌گان ایرانیان بر #هالووین فرنگی‌ها:

#جشن_آبان‌گان بر دوستانمان خجسته باد

جشن‌های زیبای ایران باستان، همانند جشن‌های فصل سرد و جشن‌های آتش در نیمه‌ی دوم سال، در شرف آغاز هستند. به همین مناسبت می‌خواهیم دیباچه‌ای در این باره بیاوریم:

نمی‌خواهیم همه چیز را بیهوده و به تمامی به خود و فرهنگ خود منتسب داریم و آرمان‌مان، به هیچ روی، نژادپرستی و خودبرتربینی نیست،به هیچ عنوان، اما:

سخن ما این است که بیشتر کارهای نیک، از فرهنگ باستانی ما دست کم تاثیر پذیرفته است،برای نمونه، شادزیستن و برپایی جشن‌های فصلی و سالیانه. می‌دانید که در زمان باستان، جشن‌های زیبایی داشتیم که هرماه یادآوری می‌نماییم.

اما همانندی تام و فلسفه‌ی شگرفی میان جشن‌های باستانی ما و جشن‌های امروزین غربیان هست. حتا زمانش هم با چند روز پس و پیش همان است، برای نمونه:


جشن آبان‌گان:

روز دهم از ماه آبان به شوند همنامی روز و ماه آبان، به جشن آبان‌گان نامبردار است.
آبان(نام ِ دیگر ِ ارِدْوی سورَ اَنَهیتَه/اَناهیتا) ایزد بانوی ِ آب‌های روی زمین و نگاهبان ِ پاکی و بی آلایشی در جهان ِهستی است. اناهیتا در استوره‌های ایرانی، یکی از تابناک‌ترین چهره‌ها و یکی از کارآمدترین نقشْ وَرزان است و در اوستا، سرود بلند و زیبایی به نام آبانْ یَشت با خیالْ نقش‌هایی دل پذیر، ویژهٔ نیایش و ستایش اوست.

در استوره‌های ایرانی، گفته می‌شود که در این روز،زَو پادشاه ایران بر افراسیاب پیروزی یافته و او را از سرزمین خویش راند و نیز در این روز،پس از پنج یا هفت سال خشکی باران آمده ‌است.
و پنج روز آخر ماه آبان، روز اشتاد است که فروردگان نام دارد. در این روز،باور داشتند که ارواح مردگان به زمین (زامیاد) نزول کرده و مردم باید در پشت بام‌ها، خوراک و نوشیدنی‌های خوب برای بهره‌ی مردگانشان نهند و چنین می‌پنداشتند که فروهرها، از آن‌ها بهره برده و در نتیجه خشنود شده و یاریگر آنها در کارهای خیرشان خواهند شد و آرزوی نیک شان، یاریگر راه زندگان خواهد بود.

در فرهنگ موضوعی شاهنامه
و سه اثر پیش روی دیگر، شرح کاملی از جشن‌های ایران باستان و شیوه برگزاری آن و هم ایدون همه جشن‌ها و جشنواره های ایرانی حتی تا روزگار صفوی برای تان در در جشن‌ها فراهم آمده و پیشینه و فلسفه و تاثیر شگرف آنها روی آیین‌های انیرانیان را برشمرده است.

منتها برای آگاهی بیشتر:
شما همچنین می‌توانید: آثار الباقیه
ابوریحان بیرونی.
شاخه زرین :
جیمز جورج فریزر و
آثار میرچا الیاده را بررسی بفرمایید.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Nov, 11:51


نـیـایـش‌هـا در آیـیـن زرتـشـتـی.


نـیـایـش زنـدگـی:


درود بر اهورامزدا🔥
درود بر خورشید تند تاز🔥
درود بر زمین و زندگی 🔥
درود بر خورشید و ماه که دو فروغ مزدایند.🔥

درود بر فروهر پاک اشوزرتشت و همه‌ی🔥 آفرینش‌های پاک که بودند و هستند و خواهند بود.🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

01 Nov, 11:15


#سروش_ایزد


روز هفدهم از هر ماه در گاهشمار زرتشتی به نام سروش ایزد پیوند یافته است. سروش به چم (: معنی) گوش دادن و فرمان بردن است به خواست خدایی و ما آن را نیوشایی معنا کرده‌ایم تا نزدیک تر به اصل باشیم.

اینک من سروش ترا که
از همه بزرگ تر است، می‌طلبم
تا به آرمان خود رسم.
و زندگانی درازی به دست آورم
و به شهریاری منش نیک در آمده
و به راه راستی گام زده،
به جایگاهی رسم که مزدا اهورا می‌باشد. (۳۳_۵)


اشو زرتشت می‌گوید :

کسی را که مزدا دوست دارد، نیوشایی و منش نیک به او روی می‌آورد (۴۴_۱۶)

زرتشت می‌خواهد به دستیاری نیوشایی به خواست و آرمان خود برسد (۳۳_۵)

نیوشایی راهی است که به اهورامزدای توانا می‌رود (۲۸_۵)

نیوشایی راه رستگاری را، هم برای رستگار و هم برای دروغ کار، همواره روشن می‌سازد (۴۳_۱۲)

از این گفته‌ها به ویژه آن جایی که نیوشایی با منش نیک است‌، بر می‌آید‌، که فرمان برداری زرتشت کورکورانه نیست بلکه از روی اندیشه و با دلی پر از مهر است.


گل خیری سرخ نماد سروش ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Oct, 14:40


#خورشید_نیایش

با آوای موبد مهربان فیروزگری

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

26 Oct, 14:40


#خور_ایزد



خور یا هْوَر به چم (: معنی) خورشید، نام یازدهمین روز از هر ماه در گاهشمار زرتشتی است. آفتاب‌خوان خور، خوان خور در گاتها به چـم خورشید آمده و اوستا هْوٓر آمده در پارسی خُور و هور یا خورشید مى‌گویند. هَورَخْشَئِتَو در پهلوى خْوَرَشتٓ در گاتها بدون شئت آمده است.

خراسان  نیز از واژه‌های كهن و سرزمین‌ های خاوری بوده و به خورآسان مى‌خواندند به چم بر آینده و بالا رونده همان خورشید را گویند.

«ویس و رامین نوشته‌ی فخرالدین گرگانی»

بر آمدن گاه خورشید هركس سر آید،
خراسان آن بود كز وی خور آید.

خراسان پهلوی باشد خور آید،
عراق و پارس را زو خور بر آید.

خراسان هست معنی خور آبان،
كجا زو خور بر آید سوی ایران.


«سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش»

روز خور است ای به دو رخ هم چو خور،
تافت خور از چرخ فلک باده خور.

باده خور و نیز مرا باده ده،
افسوس احوال زمانه مخور.

اندرزنامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

کودک به دبیرستان کن تا دبیر فرزانه بود.

اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (خور) روز، کودک به استاد ده،
که گردد دبیری خردمند و به.



گل مرو سپید نماد خور ایزد است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 20:56


من زادگاه کوروشم
آزاده ای پر شورشم
من شهر پاک آرشم
خون رگ سیاوشم
از غرب از ماد آمدم
از گلشن داد آمدم
من شیر مرد پارسم
موج خلیج فارسم
ارژنگ پاک مانیم
من پارتم ، اشکانیم
من شاه بیت خاورم
اوج توان داورم
من کاویانم با درفش
من پور زالم ، یار رخش
اسفندیارم ، شاه پور
پاک آفرید و پرغرور
سام ونریمان بوده ام
مهد دلیران بوده ام
من اردشیر بابکم
گیتی به نوک ناوکم
نوشین روانم ، شاه داد
آن دوده ی بابک نژاد
من کاوه ی آهنگرم
تاب جفا را ناورم
از چرم پرچم ساختم
تا بر ستمگر تاختم
من تخت جمشیدم ، جمم
کسری و شوش ، ارگ بمم
من مزدک روشنگرم
فر اهورا بر سرم
داغ دل یونانیم
من سورن اشکانیم
من دشمن اهریمنم
آذرگشسپ روشنم
هم رزم و هم رامش منم
گهواره ی دانش منم
خصم شه تورانیم
من دختر ایرانیم
گرد آفریدم ، شیر زن
آن دختر شمشیر زن
سرباز مام میهنم
گودرز و گیو و بیژنم
دیهیم گردی بر سرم
من توس ، پور نوذرم
سهراب خون غلطیده ام
پور پدر نادیده ام
من داریوشم پر جلال
آن پادشاه بی مثال
یک شاه اما بی سپاه
با دخترانش بی پناه
جنگید و بشکست و شکست
اما به ذلت تن نبست
چون آریاییم نژاد
نامم خدا ایران نهاد.

۷ آبان روزکوروش بزرگ

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 20:43


گاهشمار (تقویم) گاهنباری کهن‌ترین سامانه‌ی گاهشماری ایران بود که گمان شده است خود به‌جامانده از گاهشماری ساده‌ای باشد که بتوانند یک سال را بخش‌بندی کنند تا هم زمان فرارسیدن سرما و گرما را بدانند و برای کشاورزی برنامه‌ریزی کنند.

جشن‌های گاهانبار یا گاسانبار شش‌گانه بودند و با آمیختن با استوره‌های زرتشتی آفرینش هر یک نماد آفرینش یکی از هستارها و باشندگان جهان شدند. گفته‌اند که «گاس» در پارسی باستان به مانک وَرشیم (فصل) بود که به «گاه» دگرگون شد.

جشن‌های گاهنباری پنج‌روزه بودند و جشن بزرگ آن در روز پنجم برگزار می‌شد. پنجمین روز گاهانبار ایاسرم ۲۱۰ روز پس از نوروز برابر با روزهای پایانی مهر برپا می‌شد.


گاهنبار ایاسَرِم/ایاثرم چهارمین گاهنبار سال بود و بجز انگیزه‌هایی که گفته شد، جشنی برای آغاز سرما بود. در این زمان چوپانان گاو و گوسفندان را از چراگاه تابستانی به آغل‌های زمستانی می‌بردند.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 20:43


مجموعه زرتشتیان در تهران شامل مدرسه و معبد

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 20:43


زمان پیدایش اشوزرتشت

در آغاز این گفتار باید اعتراف نماییم که ما هنوز به تاريخ درست ظهور زرتشت دسترسی نداریم و نمی توانیم به طور قطع بگوییم این پیامبر باستانی درچه سده ای ادعای پیغمبری نموده است.
زیرا اقوال نویسندگانی که از دوره ی باستان تا به حال در این باره قلم فرسایی نموده اند و سنوات داده شده از سوی آن ها برای ظهور اشو زرتشت به قدری مختلف است و با هم چندان فاصله دارند که سازش میان آن ها به هیچ روی امکان پذیر نیست.
برخی از مورخین تاریخ پیدایش او را در حدود سده ی ۶ یا ۷ پیش از میلاد می دانند در حالی که نویسندگان دیگر ظهور او را تاشش هزار سال پیش از میلاد مسیح به عقب می برند.
خاورشناسان و اوستا دانان هم عده ای طرفدار این دسته و جمعی هوادار آنند معدودی هم پس از تحقیق و مطالعه دقیق قول هر دو دسته را رد نموده و از روی قرائن تاریخی زمان ظهور اشوزرتشت را خود معین کرده اند و ما اينک لازم می دانیم درباره ی هر يک از این سه نظریه مختصر گفتگویی بکنیم.
۱۸

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 20:43


۴۔ مسعودی (در گذشت ۳۴۵ هجری) در مروج الذهب می نویسد « به زعم مجوسان (زرتشتیان) از زمان زرادشت اسپنتمان، پیغمبر شان تا اسکندر ۲۵۸ سال می باشد ولی همین نویسنده در کتاب دیگر خود التنبيه والاشراف این مدت را ۳۰۰ سال نوشته است و پور ریحان بیرونی (۴۴۰/۳۶۲) نویسنده ی دیگر اسلامی فاصله ی میان این دو واقعه ی تاریخی را ۲۵۸ سال ذکر نموده است.
از آن جایی که اسکندر مقدونی در سال ۳۳۱ پیش از میلاد به ایران تاخته و داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی در سال ۳۳۰
گفته شده است.
بنابراین برابر گفته ی نویسندگان مشروحه ی بالا زمان پیدایش اشوزرتشت باید در سال ۶۳۰ (۳۳۰+۳۰۰) یا ۵۸۸ (۲۵۸۳۳۰) پیش از میلاد بوده باشد.
از نویسندگان خارجی تنها اميانوس مارسلينوس Ammianus Marcellinus رومی را که در حدود ۳۳۰ پس از مسیح می زیست می توان طرف دار تاریخ سنتی شمرد.
این نویسنده در کتاب خود می نویسد «آیین مغ دانشی است که زرتشت بلخی در زمان پادشاه دانا گشتاسب پدر داریوش انتشار داد.»
و از خاور شناسان و اوستا دانان عصر حاضر جکسن Jackson آمریکایی و وست West انگلیسی و ميه Meillet فرانسوی با این نظریه موافق اند و می گویند که اشوزرتشت در زمان گشتاسب پدر داریوش بزرگ هخامنشی ظهور نموده است ولی این نظر سنتی از طرف بیشتر پژوهش گران به علل زیر مردود شناخته شده و امروز طرف دار زیادی ندارد.

📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک ؛ مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.

نوشته ی ؛ موبد اردشیر آذر گشسب.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۲۰


ادامه دارد...

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 20:43


نظریه ی نخست :
روایات زرتشتی به طور عموم و بیشتر نویسندگان اسلامی طرفدار نظر اولند یعنی تاریخ پیدایش اشوزرتشت را در حدود ۶۰۰ سال پیش از تولد مسیح می دانند.
۱ - زاد سپرم موبد سيركان (سيرجان) که برادرش منوچهر موبدان موبد شیراز و پارس و نویسنده ی کتاب های دادستان دینی و نامه های منوچهر است و در زمان مامون خلیفه عباسی می زیست در کتاب خود فاصله ی میان ظهور دین زرتشتی تا برباد رفتن پادشاهی ایران به دست اسکندر مقدونی و کشته شدن داریوش سوم را ۳۰۰ سال می داند.
۲ - در فصل اول کتاب اردای ویراف نامه چنین نوشته شده ؛ « زرتشت پاک دینی که از اهورا مزدا پذیرفت، در جهان رواکرد و تا پایان ۳۰۰ سال به همان پاکی بماند و مردم بی گمان بودند.
در انجام اهریمن گجستگ (ملعون) ناپاک برای این که مردم را به گمان اندازد اسکندر گجستک رومی را که در مصر به سر می برد بر آن داشت که با ستیزه گران و نبرد و ویرانی به ایرانشهر تازد. او شهریار ایران بکشت و پایتخت را ویران کرد.»

۳ - نویسنده ی بندهش فاصله  ی زمانی از ظهور زرتشت تا مرگ اسکندر را ۲۷۲ سال می داند و سپس می افزاید که چون مدت پادشاهی اسکندر ۱۴ سال بوده بنابراین از ظهور پیامبرتا برچیده شدن بساط پادشاهی ایران به دست اسکندر گجستک ۲۵۸ سال بوده است.
۱۹

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 20:43


نـیـایـش‌هـا در آیـیـن زرتـشـتـی.

نـیـایـش آ ائـیـریـه مـا ایـشـیـو :

بشود که برای یاری و مهربانی زنان و مردان زرتشتی، برای یاری و مهربانی که از آن منش‌نیک است، انجمن دوستی آرزو شده پدید آید، تا وجدان هرکس پاداش شایسته را دریابد.
خواستم پاداش راستی است و این آن آرزو است که اهورای دانا می‌پسندد. باشد که دوستی و برادری که آرزوی همه‌ی ماست، به ما روی آورد و دلهای بهدینان را شادمان گرداند تا هرکس در پرتو اندیشه‌نیک و وجدان خود از پاداش شایسته برخوردار گردد. پاداشی که مزدا اهورا در پرتو راستی برای هر آرزومندی برنهاده است

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 20:43


📻سروده های آسمانی



یسنا هات 30 بند 3(به همراه برگردان پارسی)

🎙کاری از ارس دادار


📡اختصاصی


⚠️مارا با دوستان خود باشتراک بگذاريد

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 13:44


ترانه سرا و خواننده: 
دکتر خداداد کاویانی با همخوانی بانو هایده



#جشن_آبانگان_خجسته

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 13:34


#جشن_آبانگان


روز پاسداشت آب‌های پاک روی گیتی و بزرگداشت ایزد_بانو #آناهیتا ، نگهبان آب‌های روان ،گرامی و فرخنده باد

فرازهایی از پیام اشو زرتشت:

به فرخندگیِ چهارمِ آبان‌ماه، جشنِ آبانگان؛ آبانگان، جشنِ پاسداشتِ آب و پاکیِ رودها

«آب‌های چشمه‌ساران را می‌ستاییم.
آب‌های گذرگاه‌ها را می‌ستاییم.
… کوه‌های آبریزان را می‌ستاییم.
دریاچه‌های آبزای را می‌ستاییم.
… همه‌ی چیزهای نیک را می‌ستاییم» (یسنا، هاتِ ۴۲)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 13:24


۴ آبان زادروز پادشاه قلبها محمدرضا شاه پهلوی گرامی باد 👑

یادش جاوید 🌹

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 13:23


«امروز جشن آبانگان در روز آبان از ماه آبان در گاهشمار زرتشتی که برابر است با چهارم آبان‌ماه در گاهشمار کنونی کشور برگزار می‌شود.»

«آبان به معنی آبها، در این روز نیز نیاکان زرتشتی ما مانند جشن خوردادگان لباس سفید تمیزی می پوشیدند و به کنار جویبارها و رودخانه ها میرفتند و با سرودن ستایش و نیایش بدرگاه اهورامزدا خواهان بارندگی فراوان و آب زیاد میشدند که کشتزارهایشان از کم آبی در امان باشد و با شادی و خوشی روز را به پایان میبردند.»

«در این زمان از سال درختان و گیاهان و به ویژه گندم که می کارند و یا کاشته و سبز شدند نیاز به آب دارند و همچنین درختان به خواب زمستانی فرو میروند و گندم که ریشه آنها در خاک است برای هوای خوب بهاری غذا تهیه کنند تا در آن زمان نیروی رشد کردن و بارور شدن داشته باشند.»

《جشن آبانگان، آیین گرامیداشت اناهید ایزد و جشن پاسداشت آب‌ها، فرخنده باد》

✍️بنمایه:موبد فرخ جمشیدی کلانتری،مراسم دینی زرتشتیان و ایرانیان باستان،برگ ۴۲

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 13:20


#جشن_آبان‌گان🍁💧

💧جشن آبانگان، روز ملی پاسداشت آب💧

آبان‌گان از جشن‌های ماهانه ایرانی است که هر سال به فرخندگی هم‌نامی روز آبان، برگزار می‌شود.

آبان‌گان، جشن پاسداشت آب‌های روان و ایستای روی زمین همچون سرچشمه‌ها، رودها، دریاها، دریاچه‌ها، کاریزها، آبشارها و جوی‌هاست.

آب مایه سرزندگی، سرسبزی، سازندگی، پاکی، روشنایی، شادابی و شادکامی است و در سرزمین ایران همواره از اهمیت زیادی برخوردار بوده است.

از آیین‌های جشن آبانگان، ستایش آفریدگار، خواندن سرود کهن آبان یشت و ستایش آناهیتا ایزدبانوی آب‌ها، در نیایشگاه و شادی و پایکوبی در کنار آب‌هاست.

از آیین‌های دیگر جشن آبان‌گان، نوسازی و بازسازی سازه‌های آبی همچون کاریز(:قنات)، جوی، سرچشمه، چاه، بند، مادی و پل‌هاست.

گل نیلوفر آبی نماد جشن آبان‌گان است.

استفاده درست و بهینه از آب بهترین شیوه بزرگداشت جشن آبان‌گان است.

👈 در کشوری که با بحران آب روبروست، جشن آبان‌گان فرصت خوبی برای جلب توجه مردم به اهمیت آب و پاسداشت آن است.
براین پایه، پیشنهاد می‌شود که جشن آبانگان به عنوان روز ملی پاسداشت #آب نام‌گزاری شود.
در این روز نمادین، با هماهنگی سازمان‌های زیست محیطی، مردم به مصرف بهینه آب رهنمون شوند و برای پاکسازی و لایروبی رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و برکه‌ها و سرچشمه‌ها و قنات‌ها و مادی‌ها و... تلاش کنند.
وضعیت نگران کننده دریاچه ارومیه و رودخانه زاینده رود و دیگر رودها و دریاچه‌های کشور حتا دریاچه مازندران نشان می‌دهد که برای پاسداشت منابع آبی کشور باید کارهای گسترده‌تری انجام داد و یکی از این کارها فرهنگ‌سازی بر بنیان ریشه‌های فرهنگ ملی است.
جشن آبان‌گان فرصت خوبی در اختیار ما می‌نهد که بیشتر به وضعیت منابع آب کشور بپردازیم.
✍️ #شاهین_سپنتا

💧#جشن_آبانگان_فرخنده_باد💧

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

25 Oct, 13:20


#جشن_آبان‌گان _گرامی_باد


«جشن آبان‌گان» را در زمانى كه رودها، درياچه‌ها، تالاب‌ها و آب‌هاى زيرزمينى ايران‌زمين بدست رژیم نابودگر اسلامی، با نابودى روبرو هستند، بيش از هر زمان ديگرى گرامى می‌داريم.

#جشن آبانگان جشنی است در گرامیداشت #آب و رودهاى پهناور و خروشان و در گراميداشت #آناهيتا، ایزدبانوی بزرگ #آب‌ها در ایران‌زمین کهن پرگهر اهورایی‌مان.

آناهيتا بانويى است جوان، خوش‌اندام و بلندبالا و زیباچهره با بازوان سپید و اندامی برازنده، كمربند تنگ بر میان بسته، به جواهر آراسته، با طوقی زرین بر گردن، گوشواری چهارگوش در گوش، تاجی با سد ستاره هشت‌گوش بر سر، كفش‌هایی درخشان در پا، با بالاپوشی زرین و پرچینی از پوست سگ آبى. اَناهید گردونه‌ای دارد با چهار اسب سپید، اسب‌های گردونه او ابر، باران، برف و تگرگ هستند.

او در بلندترین طبقه آسمان جای گزیده است و بر كرانه هر دریاچه‌ای، خانه‌ای آراسته، با صد پنجره درخشان و هزار ستون خوش‌تراش دارد. او از فراز ابرهای آسمان، به فرمان اهورامزدا، باران و برف و تگرگ را فرو می‌باراند. معابد آناهیتا معمولن در كنار رودها برپا می‌شده است.

در جشن آبانگان، ايرانيان در کنار دریا یا رودخانه‌ها، فرشته آب را نیایش می‌کردند. ایرانیان کهن آب را پاک(:مقدس) می‌شمردند و هیچ‌گاه آن را آلوده نمی‌کردند.
در آيين و فرهنگ نياكان ما، آب و خاک و هوا و آتش هرگز نمى‌بايستى آلوده مى‌شدند. فرهنگى كه نياز حياتى امروز ما است.

ابوريحان بيرونى می‌نويسد:
آبان‌روز دهم آبان ماه است و آن را عید می‌دانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان می‌گویند. در این روز، #زو پسر #تهماسپ از دودمان پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن قنات‌ها و جوی‌ها و بازسازی آنها فرمان داد، در این روز به کشورهای هفت‌گانه خبر رسید که #فریدون، بیوراسب(ضحاک - آژی‌دهاک) را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند.

در اين روز، ايرانيان باستان، برای گرامیداشت مقام فرشته آب‌ها، به كنار جوی‌ها و نهرها و کایریزها(:قنات‌ها) رفته و با خواندن اوستای آبزور (بخشی از اوستا كه به آب و آبان تعلق دارد) كه توسط موبد خوانده می‌شد، اهورامزدا را ستایش كرده و درخواست فراوانی آب و نگهداری آن را كرده و پس از آن به شادی می‌پرداختند.
.
در اين دوران، كه #درياچه اروميه، #درياچه هامون، #درياچه بختگان، #تالاب انزلى، #رود كارون، #زاينده رود، #سيمينه رود و همه‌ی سرمايه‌های آبى ايران‌زمين، بويژه به علت اداره فاجعه بار آن در حال نابودى است، جشن آبانگان می‌تواند فرصتى باشد براى جامعه مدنى كه براى نجات رودها، درياچه‌ها، تالاب‌ها، آب‌هاى زيرزمينى و زيست‌بوم ايران‌زمين كوشاتر گردد.


#جشن_آبانگان و آناهيتا، ايزدبانوى #آب، را گرامى باد.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 22:53


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 20:39


اَدا تَشا گِ‌اوْش پِرِسَت
اَشِم کَثا تُ‌ای گَ‌واُای رَتوُش
هْیَت هیم داتا خشَیَنتُ
هَدا واسترا گَ‌اُودایـُ ثوَخشو
کِم هُـ‌ای . اوشتا-اَهورِم
یِ درِگوُدِبیش اَاِشِمِم وادایُ‌ایت

آنگاه آفریننده جهان از اَشاپرسید :
چه کسی رهبر و نجات دهنده مردم جهان خواهد بود
تا ما بتوانیم پشتیبان و یاورش باشیم
و به او نیروی آباد کردن جهان و گسترش راستی بخشیم ؟
ای اَشا چه کسی را مایلی به عنوان سردار و رهبر ِ مردم جهان برگزینی تا بتواند سپاه بَدان و گمراهان را در هم شکند و خشم و نفرت را دور سازد ؟ ( هات ۲۹ بند ۲)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 20:38


#هزار_اندیشه_نیک

بفرمود اَشو ، رنج و شادی ، کجاست
در آنجا که فرزان ، تو را رهنماست

چو یابی جَمِ راستی ، شد فروغ
ولی دیر پایَد زیانِ دروغ



#داتیس_مهرابیان

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 20:38


وندیداد؛ نوشته‌ی پرودز اوکتور شروو(شماره ۳)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#زرتشت_و_اوستا
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#اساطیر
■ آلودگی و پالایش

در جهان‌بینیِ کهنِ زرتشتی، آن‌طور که در اوستا انعکاس یافته، آلودگی، بیش و پیش از هرچیز در نتیجه‌ی تماس با پلیدی و کثافتِ ماده‌ی مُرده(نسو nasu: اوستایی؛ نَسا nasā: پهلوی)ایجاد می‌شود.(۱)این شاملِ اجسادِ مرده‌ی آدم‌ها و حیوانات می‌شود، اما مواردی را هم که در بدنِ انسان نهفته یا از آن خارج شده است، دربرمی‌گیرد. در همین مقوله می‌توان به خونِ انسان و از همه مهم‌تر عادتِ ماهانه‌ی زنان اشاره کرد و همین‌طور هم موهای جدا شده از بدن و ناخن‌های گرفته شده که حتماً باید به‌دقت دور ریخته شود تا باعثِ بروزِ شر یا بیرون آمدن و جریان یافتنِ چیزهای بد و شرارت‌بار نشود(وندیداد، فرگرد ۱۷).

احکام و قواعدِ مربوط به اجساد و خون، نه فقط به انتشار و گستردگیِ آلودگی می‌پردازد، بلکه به درجه یا اندازه‌ی گناهی که شخص مرتکب می‌شود(آستریته)یا درجاتِ مختلفِ تماسش با این مواد هم اشاره می‌کند و برای پاکسازیِ آن‌چه کثیف و آلوده شده و پاک و مطهر ساختنِ آن طبقِ سنتِ آیینی، چه آدم‌ها باشند و چه اشیاء و چیزهایی همچون آتش یا ابزار و آلاتِ ویژه‌ی مراسمِ آیینی، روش‌های عملی ارائه می‌دهد.

خودِ این احکام و قواعد کمتر موردِ تحقیق و بررسی قرار گرفته، اگرچه مقایسه‌ی آن با سایرِ متونِ کهن از این دست، می‌تواند به یافته‌های جالبی منجر شود. برای مثال، اجساد و نجاست یا خونِ عادتِ ماهانه‌ در احکام و قوانینِ یهودی نیز دو منبعِ مهمِ آلودگی و ناپاکی شناخته می‌شود. از جمله موارد و عناوینی که قابلِ مقایسه با شریعتِ یهود است، می‌توان به مواردِ ذیل(همگی در فرگردِ ۵)اشاره کرد:

۱. اگر کسی هیزمی را استفاده کند که از درختی کنده شده باشد که پرنده‌ای بر روی آن ادرار یا مدفوع یا استفراغ کرده، آن‌وقت آن شخص گناهکار می‌شود؟ وندیداد پاسخ می‌دهد که نه، او گناهکار نمی‌شود، زیرا اگر این‌طور بود، آن‌وقت همه‌ی بشریت چنان آلوده و کثیف می‌شد که هیچ راهِ نجاتی برایش مصور نبود.
۲. یک مثالِ دیگر: اگر چند نفر آدم و چند سگ، همگی با هم روی بستری بخوابند گه قبلاً با جسدی آلوده شده، این آلودگی و کثیفیِ آن تا چه اندازه است؟
۳. و مثالِ سوم: اگر مردی با زنی که در عادتِ ماهانه است، نزدیکی کند، احکام برای مقدار آلودگی که مرتکب می‌شود کدام است؟ چگونه می‌تواند پاک شود؟ و چگونه می‌تواند کفاره‌ی این گناه را بدهد؟

این سوال‌ها و مشابه‌شان در دینِ یهود هم دیده می‌شود و پاسخِ متونِ یهودی به این پرسش‌ها در بعضی موارد با پاسخِ وندیداد مشابه و یکسان است، اما در بعضی مواردِ دیگر متفاوت است.(۲)(ص ۱۶۴_۱۶۳)

یادداشت‌ها:
۱. برای نمونه، نک:
Choksy, J. K. Purity and Pollution in Zoroastrianism: Triumph over Evil, Austin, Texas, 1989.
۲. همکارِ من یاکوف المان(Yaakov Elman)در دانشگاهِ یشیوا(Yeshiva)در نیویورک می‌گوید:《خاخام‌ها (ربی‌ها)ی بابلی همان چیزی را می‌یافتند که من یافته‌ام: نظامِ زرتشتی به‌طورِ وسوسه‌انگیزی آشنا و مأنوس است و در عینِ حال به‌طورِ آزاردهنده و نومیدکننده‌ای(اگرچه جالب و جذاب)، متفاوت و غریبه است》.

مأخذ: شاهنشاهی اشکانیان، ویراسته‌ی کرتیس وستا سرخوش و سارا استوارت، ترجمه مانی صالحی علامه، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه، چاپ اول ۱۳۹۲

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 20:38


قانون‌نامه‌ی بخت‌عیشو، متنی حقوقی برپایه‌ی ماتیکان هزار دادِستان(شماره ۳)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#ماتیکان
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
کتابِ《مجموعه‌ی حقوقی》در اصل به زبانِ پهلوی تالیف شده است. لیکن تنها ترجمه‌ی سریانیِ آن بدستِ ما رسیده است. مولفِ این کتاب، یک نفر دانشمندِ مسیحی است که در نیمه‌ی دومِ قرنِ هشتمِ میلادی می‌زیسته است.《ژسوبوخت》(Jesubokht)مولفِ این کتاب، اثرِ خود را برای مسیحیانِ فارسی زبانِ زمانِ خویش تدوین کرده است. نامِ ژسوبوخت به معنیِ《به‌وسیله‌ی مسیح رهایی یافته است.

مجموعه‌ی حقوقیِ ژسوبوخت، بدونِ تردید مبتنی براساسِ حقوقِ ایران است. در یک مورد حتی هماهنگی و تطابقِ لفظی و کلمه به کلمه‌ی عبارتِ آن را با اثرِ حقوقیِ دیگر، یعنی《کتابِ حقوقِ فرخ》ملاحظه می‌کنیم. بدین ترتیب مطمئنا این هر دو مولف برای تدوینِ اثرِ خویش، از یک منبعِ واحد استفاده کرده‌اند.

در موردِ کتابِ مجموعه‌ی حقوقی، باید در نظر داشت که آن ضمناً در تحتِ نفوذِ دو عاملِ غیرِایرانی قرار دارد: نخست آن‌که نویسنده‌ی آن، سخت تحتِ نفوذِ حقوقِ متداولِ بیزانسِ آن زمان، یعنی قوانینِ《لئوس》(Leos)کبیر قرار گرفته، و دیگر آن‌که وی اثرِ خود را برای مسیحیان نگاشته است. به‌ویژه مسائلِ مربوط به حقوقِ زن و خانواده را ناگزیر بوده که به تفصیل تغییر دهد تا آن‌که آنها را با تعالیم و جهانبینیِ مذهبِ مسیحی موافق سازد.(ص ۳۶_۳۷)


مأخذ: بارتلمه.کریستیان، زن در حقوق ساسانی، ترجمه ناصرالدین صاحب‌الزمانی، تهران، موسسه مطبوعاتی عطایی

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 20:38


برگرفته از نسک «اندرزنامه زرتشت» نوشته روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 20:38


آب و آتش در دین زرتشت
#متون_پهلوی
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
در رساله‌ی جدلیِ دیگری میانِ یک موبد و یک مرتد، مادیانِ گجسته ابالیش، اولین پرسش این است که چه کسی آب و آتش را آفرید. مرتد برای این‌که موبد را آشفته سازد، از او می‌پرسد چرا آب و آتش به یکدیگر آسیب می‌رسانند. موبد از این ایراد طفره نمی‌رود و پاسخ می‌دهد که هرمزد همه چیز را آفریده، اما اهریمن دربرابرِ هرچیز، معارضی قرار داده است. پس وقتی آتش و آب با هم یکی می‌شوند، مانندِ این است که پدر و پسری باز یکی شوند، اما هر یک از آنها با یک دشمنِ اسیر همراه باشد. اگر دشمنی که همراه با پدر است به پسر حمله نکند، نمی‌توان گفت که پدر واقعاً به پسرش حمله کرده است(گجسته ابالیش، به کوششِ چاچا، ۱۹۳۶: ۱۳_۱۴).

می‌بینیم که متکلمان در همه‌ی موارد برای توجیهِ پیوندِ نزدیکِ آب و آتش، باریک بینیِ بسیار به خرج داده‌اند. در نتیجه، از منظرِ تطهیرِ شرعی، انداختنِ جسد(یا هر شی ناپاک)در آب، همان اندازه نارواست و سوزاندنِ آن با آتش. حرمتِ آلودنِ هر دو عنصر اغلب یکسان است(قس وندیداد ۵).(ص ۷۷_۷۶)

مأخذ: ژینیو.فیلیپ، انسان و کیهان در ایران باستان، ترجمه لیندا گودرزی، تهران، نشر ماهی، چاپ دوم ۱۳۹۵

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 20:38


ای هستی بخش دانا، به فرشوشتر بهترین بخشش اشا را که همانا پیوستگی و رسیدن به پروردگار است، ارزانی دار و همین بخشایش را در مورد سایر مردم و پیروانم دریغ مدار.
بشود که در پرتو خشترا، نیروی معنوی و مقدس، به مردم خدمت کنیم و از دوستداران تو باشیم. 🔥



گاتهای مقدس، هات ۴۹، بند ۸

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 20:38


به‌جای «پارکور» چه بگوییم؟

گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به شیوه «نوگزینی» درباره معادل واژه «پارکور» توضیح داده است.

به گزارش ایسنا، صفحه گروه واژه‌گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به مناسبت روز «تربیت‌بدنی» در تازه‌ترین مطلب «واژه‌شناسی» خود به «پارکور» پرداخته و آورده است: «واژه کهن «پاژن» برای نامیدن نوعی بز کوهی به کار رفته است که گذرگاه‌های کوهستانی را به چابکی طی می‌کند. گروه واژه‌گزینی ورزش، با گسترش معنایی از نوع استعاری، این واژه قدیمی و کم‌بسامد را به عنوان معادل واژه parkour انتخاب کرده است.

این شیوه واژه‌گزینی از لحاظ علمی «نوگزینی» نامیده می‌شود. منظور از نوگزینی گسترش معنایی آگاهانه واژه‌ای موجود و افزودن معنا و کاربردی جدید به آن است.

دلیل استفاده استعاره‌وار از واژه «پاژن» در معادل‌گزینی برای ورزش «پارکور»، شباهت حرکات متنوع و سریع به‌کاررفته در این ورزش با جهش‌ها و پرش‌های سریع بز کوهی یا پاژن است.»

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 20:38


🔥🔥🔥


روی آوردن به آموزش های معنوی اشوزرتشت از راه بالا رفتن سطح دانش و فرهنگ امکان پذیر خواهد بود...

پایه گسترش و پیشبرد دین زرتشتی در آموزش اخلاقی تبلیغ و فراخوانی مردم گمراه به راه معنوی و صلح و دادگری است.
انسان دانا و درستکار نباید به گفتار و پیامی که موجب آشفتگی و تباهی و پس ماندگی است گوش فرا دهد، شیوه های غیرمنطقی و ناسازگار با دانش به ارکان زندگی یعنی خانه و روستا و شهر و همه کشور آسیب می رساند و فتنه و ناامنی و فقر روحی و مادی ایجاد می کند، باید مردمان را به حقیقت آگاه و به راه راست هدایت کرد.
اگر تبلیغ به راه راست برای پیشرفت و خوشبختی انسانها در خانه و روستا و شهر و کشور، در آنها اثر نکرد، باید تا آنجایی که ممکن است با خونسردی و متانت و بیان خوش روبرو شد و اگر تهاجم کردند به پدافند برخاست، آنچه مهم است آموزش های بیدار کننده زرتشت است. دین زرتشتی یک دین قومی و تیره‌ای متعلق به یک گروه و تبار خاص نیست.
کلی و همگانی است و قابل پذیرش و اجرا در تمام مکان ها و زمانهاست و جنبه فلسفی و مکتبی نیز داشته.
زرتشت که آورنده و آموزنده این پیام است، اصرار و تأکید در گسترش و تبلیغ آن دارد. همان گونه که در «گاتاها» آمده است، در سه هزار و هفتصد و اندی سال پیش خود اشوزرتشت انجمنی از پیروان نخستین خود، انجمان مغان یا دانشوران را که از یاران فرهیخته وی بودند، به وجود آورد و برای گسترش و شکوفا نمودن آئین خود به چهار گوشه جهان فرستاد که از همه آنها به نام فرزانگان و آزادگان به نیکی یاد کرده است و همیاری آنها را در پیشبرد کیش یکتاپرستی خود ستوده و گرامی داشته است.
گروهی از زرتشتیان و پارسیان مخالف تبلیغ و گسترش دین زرتشت بودند و دلیل آن روشن است و جنبه تاریخی دارد که ناشی از دشواریها و دشمنی‌های غیر انسانی اقوام حاکم بوده است که در درازای زمان کارشان جز کشتن نیاکان ما و سوختن کتابها و گرفتن جزیه و غصب و تاراج اموال آنها نبوده است.
همین اندازه که گروه کم شماری توانسته اند جان سالم از این تهاجم ها به در برند، سزاوار آفرین هستند. و دیگر فرصتی و موقعیتی برای فراخوانی و تبلیغات نداشته اند. بنابرابن، این گوشه گیری و انزوا یک سنت تحمیلی بوده است.
در زمان کنونی که پیام صلح و آزاداندیشی و آزادگی تنها در میان نابسامانی ها و آشفتگی ها و به هم ریختگی های اجتماعی جهان امروز است و در اغلب کشورهای دمکرات جهان نژادپرستی را محکوم کرده اند و راه را برای پذیرش هر دین و مسلکی آزاد گذارده اند، خواهیم دید چون پیام زرتشت جهانیست، در آینده ای نه چندان دور جهان گسترش خواهد یافت.



(گزیده‌ای از سخنان موبد جهانگیر گشتاسب اشیدری)

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 20:38


🔥🔥🔥🔥

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 13:05


💧 #جشن_آبان‌گان 💧


جشن آبان‌گان، جشنی به پاسداشت «آب» است.

ماه آبان ماه آب‌هاست.
ماه ایستادن و گوش دادن به نجوای آب به آنچه می‌سراید و می‌رود. به آوایی كه هزاران سال آرام دل زمین و زمین‌یان بوده‌است.
چهارم آبان‌ماه در هنگامه‌ای كه ماه آبان با روز آبان برابر هم می‌رسند جشنی به‌پا می‌داریم با نام آبانگان جشن پاسداشت آب‌های روان.
آبانگان جشن ستودن آب است جشنی كه در آن یكبار دیگر اما استوارتر از هر بار آب را معنا می‌كنیم زمزمه می‌كنیم و می‌شنویم.
دست‌ها را به آسمان برمی‌داریم و از پروردگار می‌خواهیم تا ما را در پاسداشت این داده‌ی نیک اهورایی یاری دهد.
چشم را به آسمان می‌دوزیم و از ابرهای كوچک و بزرگ این پهنه‌ی نیلی‌رنگ می‌خواهیم تا بر این سرزمین خشک و تشنه ببارند.
جشن آبانگان هنگامه‌ای است كه به خود باید ایست دهیم و بپرسیم كه آیا آب این مایه‌ی زندگانی و شادابی را پاس داشته‌ایم؟
می‌گویند كه در پی جنگ‌های دور و دراز میان ایران و توران، افراسیاب تورانی دستور داد تا كاریزها و نهرها را ویران كنند. پس از پایان جنگ پسر تهماسب كه «زو» نام داشت دستور داد تا كاریزها و جوی‌ها را لایروبی كنند. لایروبی انجام شد و آب دوباره روان و ایرانیان روان شدن آب را جشن گرفتند و آبانگان نهادند.
و البته برپایه‌ی داستانی دیگر می‌گویند ٨سال خشک‌سالی چیره بود تا آنكه در آبان‌ماه باران باریدن گرفت و آن‌هنگام جشن آبانگان پدید آمد.
به گمانم هریک از این داستان‌ها پیامی با خود دارند كه سال‌هاست بدست فراموشی سپرده‌های و از یاد برده‌ایم كه سرزمین‌مان، سرزمینی خشک است. ارزش و جایگاه آب فراموش‌مان شده و از یاد برده‌ایم رنج تشنگی و بی‌آبی را.
چندگاهی است كه گوش‌هایمان نمی‌شنوند و چشم‌هایمان نمی‌بینند. نمی‌دانم كه خوابیم یا خود را به‌خواب زده‌ایم. دیگر نه زمین را می‌شنویم و نه آب را.
آب را گل می‌كنیم و در فرودست انگار زمین را به یغما برده‌ایم.
در خانه‌هایمان نشسته‌ایم و درها و پنجره‌ها را به روی فریادهای هشدار بسته‌ایم. انگار نه انگار كه آب‌های زیرزمینی اكنون دارند واپسین نفس‌هایشان را می‌كشند و ما رمقشان را كشیده‌ایم. انگار نه انگار كه كسانی كه فردا و فرداها بر این زمین خواهند زیست فرزندان خودمان همان جگرگوشه‌هایمان هستند.
می‌دانم كه شما هم می‌دانید كه چه بر سر آب شیره‌ی جان زمین و مایه‌ی زندگی خود آورده‌ایم. گواه تاراجی كه كرده‌ایم زمین‌های بایری است كه روزی روزگاری سبز بودند و پربار. گواه یغماهایمان كشاورزان آواره‌ای هستند كه روزی روزگاری هكتار هكتار زمین زیر كشت داشتند اما هنگامی‌كه آب خشكید پریشان بیغوله‌های شهری شدند تا شاید نانی به كف آورند.
هر روز بامدادان شیر آب را كه باز می‌كنیم بیشتر و بیشترش كه می‌كنیم باز هم توهم دامن‌مان را می‌‌گیرد گمان می‌بریم كه بر اقیانوسی از آب شیرین نشسته‌ایم كه برایش پایانی نیست. زیر دوش آب‌ گرم گرمابه ساعت‌ها می‌نشینیم و در خواب و خیال غوته می‌خوریم به گمانمان تا جاودان از این دوش، آب می‌بارد.
هزاران سال آدمی بر این كره‌ی خاكی زیست اما به اندازه‌ی دو سده‌ی كنونی آب و زمین را تاراج نكرد.
درختان را بریدیم و به‌جایش خانه ساختیم. با بریدن درختان از منابعی كه در راه آسودگی و تندرستی زمین و زمین‌یان كارشان تولید اكسیژن بود كاستیم.
با ساخت خانه‌هایمان روزنه‌های تنفس زمین‌را گرفته‌ایم.
با خودروهایمان و با دودكش كارخانه‌‌هایما دود به حلقوم آسمان فرستاده‌ایم اما هنوز هم خود را به بی‌خبری و به‌خواب زده‌ایم.
سوراخ شدن لایه‌ی ازن را رقم زدیم اما به‌جای آن كه دریابیم كه چرا سوراخ شد از اشعه‌ی آسیب‌رسانی می‌گوییم كه در پی این سوراخ شدن بر پوست‌هایمان آسیب می‌رساند.
راه‌ چاره را در زدن كرم‌های ضدآفتاب یافته‌ایم و هنوز هم بر همانیم كه بودیم هنوز هم آب و خاک و هوا را بی‌خیالیم.
تَرک‌های این زمین تشنه به چشم‌مان نمی‌آید. از گرمی هوا و زمین می‌نالیم اما هنوز باور نداریم كه بانی‌اش خودمان بوده‌ایم. بی‌بارانی آسمان و تشنه‌كامی زمین را می‌بینیم اما هنوز هم خود را به‌خواب زد‌ه‌ایم.
جشن آبانگان در راه است شاید آبانگان فرصتی باشد تا بایستیم و به خاک بی‌آب سرزمین‌مان به آبی آسمان بی‌ابر این دیار بنگریم و از خود بپرسیم كه راستی چرا در این سرزمین كه از همه‌ی شیرها و شلنگ‌ها و دوش‌هایش باران می‌بارد مردمانش در گذشته در هر كجای این سرزمین از هر قوم و به هر زبان و لهجه این‌همه دعای باران و آیین‌های باران‌خواهی‌داشته‌اند؟



✍️ #نگارنده_میترا_دهموبد


اگر دردم یكی بودی چه بودی.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 12:11


#اشوزرتشت اسپنتمان:


زرتشت از خاندان و خانواده «اِسپَنتَمان» که فرنام و نام نیای نهم ایشـان بوده نام آور اسـت. پدرش «پُوروشَسپ» و مادرش «دُوغدو» نام داشته اسـت.
اشوزرتشت در خورداد روز از ماه فروردین به دوران فرمانروایی لهراسپ شاه در سرزمین ایران چشم به جهان گشود.
واژه زرتشت نیز به چمار ستاره درخشان و روشنایی زرین است. چون زرنت به چمار درخشان و آسترا، همان ستاره اسـت.
برخی‌ها اشوزرتشت را وابسته به شهر و زبان و تبار خود می‌دانند. باید بدانیم آنچه که برای ما ایرانیان ارزش دارد اینکه اشوزرتشت یک پیام‌رسان و آموزگار وارسته ایرانی‌است بدین روی هر کجای ایران آن روزگار زاده شده باشد، ایرانی است.
اشوزرتشت تنها وابسته به یک تیره و تبار و گویشی نیست اندیشه‌ها و گفتارها و کردارهای نیک سفارش شده وی جهانی‌ است.
واژه اَشو از واژه اَشَه یا اشا گرفته شده و به کسی گفته می‌شود که پیرو اشا(:هنجار هستی) وهمسو با داد(:نظم) کیهانی و راه راستی باشد.

اشويی به چمار پاكی در انديشه-- دلنشینی گفتار و سازندگی در كردار است. بدین روی "اشو" دربرگیرنده فروزه‌های راستگويی و درستكرداری و نیکویی است بوده و #اشوزرتشت، زیبنده‌ترین وگویاترین فرنام برای این پیامدار، آموزگار و راهنمای نیک و راستین مرتوگان درجهان است. اشوزرتشت ایرانی، نخستین مرتوی اندیشمند و بینشمند، فرهیخته و فرزانه، فیلسوف وپیام رسان جهانی، رهبری هوشمند و بینشوری دانا وخردمند بوده است.

اشوزرتشت در برابر دشمنانش و کسانی که سخنانش را نمی پذیرفتند جنگ افزار و شمشیر بکار نبرد. همراهان وی از جنگ و کشتار، از نابرابری و بیدادگری، از زور و ستم، از تازش و چپاول، از نادانی و ناروایی، از دروغ و نیرنگ، از کژی و نادرستی، از کاهلی و سستی، از تباهی و ویرانی، از ناآگاهی و خرافات دوری می‌کردند و رنج می‌بردند و بیزار بودند.
اشوزرتشت هیچ انسانی را نکشت و دستور آدمکشی، تازش وچپاول، تاراج و تجاوز به دیگران را نداد.
چون معجزه را به دور از هوشمندی و خرد می دانست، هیچگونه معجزه‌ وکارشگفت انگیزی را پدید نیاورد.
اشوزرتشت هیچگونه باید ونبایدی در راه بینش دینی و گفتارش بر کسی سربار(:تحمیل) نکرد.

پند و اندرز و آموزه‌های اشوزرتشت برای مردمان جهان:
-- نیک بودن و درست زیستن است.
-- شادمانی کردن وتلاش برای خوش زیستن دیگران است.
-- به پیشرفت زندگی، سازندگی وبه پویایی رسیدن است.
-- به‌سوی خوشبختی و بهروزی گام برداشتن است.
-- به سازنده بودن و آباد کردن زاستار(:طبیعت) و زیست بوم و جهان سفارش دارد.
-- پاسداری و نکوداشتِ چهار آخشیج(آب، آتش، هوا، خاک) است.
-- اشغ ورزی و دوست داشتن زیبایی هاست.
-- به آشتی وگذشت در زندگی اشاره دارد.
-- در پیام اشوزرتشت، دروغ گفتن، نیرنگ و فریب دادن دیگران، ستمگری، پایمال کردن راشن(:حقوق) مرتویی(:انسانی)، یاوه‌ گویی و خرافه‌ نگری نکوهیده شده است.
-- اشوزرتشت هیچگاه به آسمان رفت‌وآمد نداشته و با اهورامزدا به‌گفتگو نپرداخته‌ بلکه خداوند جان و خرد را که سراسر نیکی بوده با چشم دل نگریسته و به همه یادآوری کرده است.
-- بینش وپیام اشوزرتشت، همه در نسک گات‌ها به شیوه دل آگاهی و الهام درونی بوده است.
-- چکیده و بنمایه آموزه‌های اشوزرتشت به مرتوگان(بشر): #اندیشه_نیک #گفتار_نیک و #کردار_نیک است.
به جز سه ویژگی نیک که اشوزرتشت را با آنها در جهان می‌شناسند روشنایی وفروغ نیز به وی نسبت می‌ دهند بدین روی گاهی که تندیسی از اشوزرتشت همراه با آتش و آتشدان دیده شود به سبب ارج نهادن به روشنایی آتش، نماد پاکی، گرمی‌ وبالندگی است.
#فریدریش_هگل دانشمند و فیلسوف بزرگ آلمانی می‌گوید:
«نور دانش برای نخستین‌ بار با پیدایش #زرتشت در تاریخ آغاز به درخشش کرد».



برگرفته از تارنمای روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 12:08


#دی_به_آذر



دی به آذر، روز هشتم از هر ماه در گاهشماری زرتشتیان است. دی یکی از نام‌های اهورامزداست.

«دی» (اوستایی:«دَثوش») به چم (:معنی) پروردگار، دادار، آفریننده و جهاندار زیبایی‌ها است. در گاه‌ شماری زرتشتی، روز نخست هر ماه اورمزد روز نامیده می‌شود، سه روز دیگر به نام اهورامزدای بی‌همتاست که به واژه‌ی دی آمده و از آن سخن گفته شده است.

در هر ماه سه روز با نام «دی» شناخته می‌شود. روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه زرتشتی به نام «دی» است مانند دی به آذر، روز هشتم هر ماه، دی به مهر، روز پانزدهم از هرماه، دی به دین، روز بیست و سوم از هر ماه. برای باز شناختن هر یک از این سه روز ، نام روز پس از آن به واژه‌ی دی پیوند داده شده است برای نمونه فردای روز دی به آذر روز آذر است.

روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی، به آتشکده رفتن، آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است.
 
سروده‌ی مسعود سعد سلمان، بر پایه‌ی کتاب بندهش ؛

روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی
ای ترک، مِی‌ بیار كه تركی گرفت دی

مِی ده برطل و جام كه در بزم خسروی
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به مِی

اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)

سر شوی و موی و ناخن پیرای



گل بادرنگ بویه نماد دی به آذر است.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 12:06


شهرسوخته شاید همچون تخت جمشید، شوش و میان‌رودان (بین‌النهرین) آنچنان ‌که باید شناخته شده و پرآوازه نباشد اما باستان‌شناسانی که از دهه ۷۰ در سرزمین باد و آفتاب، عمر خود را گذاشته‌اند بر این باورند که «شهر سوخته هیچ‌چیز از میان‌رودان و تخت جمشید کم ندارد». نتیجه این سه دهه کاوش‌ چندی پیش در شهر لچه ایتالیا به نمایش گذاشته شد که استقبال پرشوری را به همراه داشته است، درحالی‌که همین نمایشگاه سال گذشته در ایران در مهجوریت برگزار شد.

https://amordadnews.com/229190/

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

23 Oct, 00:35


‏یکم آبان، روز ملّی ‎#نثر_پارسی فرخنده باد. «سپاس و آفرین خدای را که این جهان و آن جهان را آفرید و ما آفریدگان را اندر جهان پدیدار کرد و نیک‌اندیشان را و بدکرداران را پاداش و بادافراه برابر داشت.» از مقدمۀ ‎#شاهنامۀ_ابومنصوری، کهن‌ترین یادگار نثر پارسی (۳۴۶ هجری) بقلم ‎#ابومنصور_معمری.

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Oct, 23:56


‍ ‍ ‍ ‍ ‍

برای پیشوازی و پاسداشت اَمُرداد
#امرداد= نامیرا، نمیر.

                      

             #داستان_دیدار

  پسرِ تنها نگاهش به خیزابِ دریا بود
    هورشیدِ اَخشتَر در کرانه‌ی هرمز
       آسمان را ارغوانی کرده بود

گویی آرامِ دمان با لالایی خداگونه‌اش
    خواب دریا را هم شیرین کرده بود.

        خیزاب‌ها فروکش می‌کردند
و آرامِ دمان، در آن پاسه چیره بر هستی
خاموشیِ جاودان‌مانندی پدید می‌آورد.

      پسرِ تنها با چشم بر هم زدنی
            در خاموشی جاودان
     خود را در جایی شگفت دید!

انگار پرندوَش از شهرِ کهکشان‌ها گذشته بود.
      #تیر و #ناهید و #بهرام که نه
  در سرزمینِ اورمزد چشم گشوده بود

یک‌سو ریگزار بود و آن دیگر
چین و شِکَنِ پیشانیِ ترک خورده‌ی کویر؛
و سواری که از دور می‌آمد.

خوش‌اندام بود
سینه‌اش ستبر و چهره‌اش خسته

پسر با خود گفت: کیست این؟
که رزم‌جامه بر تن دارد و شوری در دل؛

چون آب روشن و پاک
    چون باد تند و بی‌باک
           چون کوه پایدار
            راه می‌پوید در دلِ ریگزار

کمانش نشانِ شاهان است
هزاران سال پیکان افکنده و زِه کشیده
      تا سایه‌ی شهریوری بگستراند
              بر جهانِ خاکی!

گرز و تبرزین‌اش یادگارِ پهلوانان است

                   پهلوانانی که
نبردشان نه ستیز بود و نه نیرنگ
گشودنِ دروازه‌ی خرد بود با منشِ نیک

اینگونه اَشا و راستی را نامیرا کردند و
اَمرداد تا آیین پهلوانی چاره‌گر شود و
     دادآفرین بر هر ستم و بیداد...

پسر سوار را گفت:
ای درفش‌ات کاویانی
               با من سخنی ساز کن؛

از کجا آمده و به کجا می‌روی؟
           این فَر و شکوه را
وام‌دارِ آسمانِ چندم خداونده‌ای؟

سوار گفت:
من فرشته‌ی فرو افتاده‌ی آریانم
گرچه ورجاوندم ولی
هزاره‌ها بر من رفته و هنوز سرگردانم!

      پسر گفت:  راهِ رهایی چیست؟

      سوار این‌چنین پاسخ داد:

    سرنوشت من در دست شمایان است،
گفته‌های گهر گسترانِ کهن را پیش گیرید،
                 جانی دوباره دهید
بر اَخگرِ آذری که رو به خاموشی‌ست!

آری،  اَخگرِ نیمه‌جانِ آتشِ باستان
         گرچه تنها شده امروز

              در فروغ و گرمی‌اش
می‌توانی دید،فر و فروغِ هفت آذرستان!

ناگه آسمانِ کویر،فرآذینِ فروغِ آستاره‌ها شد
گویی جشنِ پرشکوهِ آستاره‌ها برای اخگری‌ست
     که در دلِ پسر وام‌دارِ اندیشه بر کردار
             به آرامی زبانه می‌کشد
                بر راژمانِ هستی...

چه نیک بود این دیدار
           چه نیک بود این دیدار!

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Oct, 20:41


سروده اوستایی یَتا اَهو وَئیریُو :

یَتا اَهو وَئیریُو. 
اَتا رَتوش. اَشات چیت. هَچا.. 
وَنگهِئوش. دَزدا. مَنَنگهُو. 
شیَئُوتَنَه نام . اَنگِه اوش. مَزدایی.. 
خشَترِم چا. اَهورایی آ . 
ییم . دریگُوبیُو. دَدَت. واستارِم.. 
این سرود، یک شعر سه فردی (مصراعی) است که هرفردِ آن دارای شانزده آهنگ (سیلاب) است و در وزنِ شعری همانند نخستین بخش از سرود های زرتشت ( اَهنَوَد گات ) است به همین روی اَهونَه وَر نیز نام گرفته است. 
سرود یتا اهو در کنارسرود دیگری از اوستا به نام اَشِم وُهو، هریک به تعدادی مشخص بارها در نیایش های اوستایی تکرار می شود. یتااهو وئیریو درنیایش ها گاهی 1 یا 2 وگاهی 4 و 21 بار سروده می شود که برگردان واژگانی این سرود چنین است . 
مصراع نخست: 
یَتا: بدین سان ، چنانکه 
اَهو: هستی، زندگی، زنده بودن 
وَئیریُو: آرزو شده، آرمانی، خوش آیند 
و با ترکیب آنها یتا اهووَئیریُو= زندگی آرمانی و آرزو شده 
رَتوش: رَد، پیشوای مینوی ، آموزگارِدین که با نگرش به زمانِ سُرایش این سرود بیگمان در آن زمان این ویژگی ها به اشوزرتشت نسبت داده شده است . 
اَشات: اشا، هنجاردرست، راستی 
اَشات چیت هچا: که باهنجار(سرشارازراستی)باشد 
بنابراین برداشت از نخستین مصراع = جهان آرمانی آنچنانکه آموزگارراستی ( زرتشت ) آرزو می کند باهنجاروسرشارازراستی است . 
مصراع دوم : 
وَنگهئوش: نیک ، نَغز، درست 
دَزدا: پیشکش، هدیه، بخشش 
مَنَنگهُو: منش، اندیشه، آگاهی 
وَنگهئوش دَزدا مَنَنگهُو= بخشش نیک اندیشی 
شیَه اُتنَنام: کردار، رفتار، عملکرد 
اَنگه اوش: هستی، گیتی، زندگی 
مَزدایی: اهورامزدا، ازآن خداوند، اهورایی 
بنابراین برداشت از مصراع دوم = بخشش نیک اندیشی برای رفتارنغزدرزندگی وهماهنگ با خواست اهورامزداست 
مصراع پایانی: 
خشَترِم: توانمندی، شهریاری مینوی، پادشاهی برخویشتن 
اَهورایی: هستی بخش، پروردگار، آفریننده 
دریگُوبیوُ: راستکاران بی چیز، پارسایان، دینداران بی نیاز 
دَدَت: دادن، بخشیدن، سازش کردن 
واستارم: نگاهبان، پاسدار، یاری کننده 
برداشت از مصراع پایانی= شهریاری مینوی اهورا نگاهبان پارسایان است 
و برگردان پارسی سرود وَرجاوند (مقدس) یتا اهو وئیریُو که نیایش نیکِ اوستا است چنین خواهد بود . 
جهان آرمانی 
آنچنانکه آموزگار راستی (زرتشت) آرزو دارد 
جهانی است باهنجار و از روی راستی 
نیک منشی، 
بهترین پیشکش برای راستی پویان است 
نیروی اهورایی، 
یاور و پشتیبان پارسایان خواهد بود.



برگرفته از تارنمای روانشاد موبد کوروش نیکنام

🔥🔥🔥آموزش دین مزدیسنا وآیین دین بهی🔥🔥🔥

22 Oct, 20:40


شخصیت دینی زرتشت (شماره ۵)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
بدین سان، در یک جذبه نزدیک به خواب ژرف به نام خوَفنَه< خوَمن است که زرتشت رویتهای خود را داشته است و گفته ملکوتی اهورامزدا شنیده است. در جامعه نخستین زرتشتی محتملا عادی نیز بود که به وسیله یک ماده مخدر حالت جذبه ایجاد گردد. این شیوه محتملا منشاء هند و ایرانی دارد، زیرا در میان هندیها نیز تایید شده است. در کنار آن، البته باید پذیرفت که برخی از رویتها در جذبه ای طبیعی، ناانگیخته، دست می داد. دشوار است بگوییم که سرود چه نقشی در انگیزش حالت خلسه ایفا می کرد. در مقابل، شاید بتوانیم بپذیریم که از زمان زرتشت، سرود خلسه آور چنان که از یسنای ۴۵: ۱۰ بر می آید، در نزد کَویها معمول بود. واضح است که سرود نقش مهمی نیز در جامعه گاهانی ایفا می کرد. اگر از نام بهشت، گَرود مانا، «خانه سرود» را درک کنیم، دلیلی بر اهمیت وابسته به سرود ملکوتی و در نتیجه سرود زمینی به دست می آوریم. سرانجام، حتا نام گاثاها (گاثا)، اشعار زرتشت درست به معنای «سروده» است. بنابراین، مسلم است که در جامعه زرتشتی از سرود غفلت نشده بود. اما این توضیح باز هم مشکل را رفع نمی کند که آیا سرود یک وسیله جذبه بوده است؛ با این همه، معلوماتی که درباره تمدنهای دیگر داریم، این امر را محتمل می گرداند. به هر صورت، زرتشت از دید ما همچون صاحب جذبه در احاطه گروهی مرید نمودار می شود که آنها نیز به حالت جذبه خو گرفته اند. معهذا، این رفتار به اصطلاح «شمنی» (دانش نوین صریحاً این مقایسه را به عمل آورده است) فقط چارچوب خارجی عمل اوست. به نظر هر تاریخ نگار، روشن است که بی همتاترین شخصیتها همیشه از همان کاری آغاز می کنند که در محیط خودشان انجام می گرفت. بنیانگذاران دینها استثنا نیستند. وانگهی، این امر از مقام آنها در تاریخ نمی کاهد. برای این که به جزئیات عینی درباره زرتشت برسیم، ناگزیر شده ایم گاهی از روایت اوستایی و در نتیجه بعدی، اقتباس کنیم. البته می توانیم این روش را به صورت روشی اصولی در آوریم. به این ترتیب، به طور مثال، می توانیم درباره خانواده زرتشت بیشتر کسب اطلاع نماییم و بر نام هواخواهان و رقیبان مختلف پیامبر آگاهی یابیم. اما این رویه چیز زیادی به دست نمی دهد. اساس دقيقا عبارت است از اسامی خاص است و آن چه سنت متأخر درباره زندگی زرتشت نقل می کند از افسانه تاریخی ناشی می شود نه از تاریخ. با این حال، این مطلب باقی می ماند که حتا افسانه تاریخی می تواند نشانه های سودمندی برملا کند. در واقع، از همان پایان دوران اوستایی، افسانه تاریخی تا آن جا پربار شده که تاریخ را کاملا پوشانده است. زرتشتیها، بسیار زود پیشوای خود را فراتر از انسانهای ساده قرار دادند. بدین معنا که وی به اسطوره تعلق دارد نه به تاریخ. ما بعدا خواهیم دید که چگونه این کار انجام گرفته است.(ص ۱۱۰ _ ۱۱۲)



مأخذ: ویدن گرن،گئو. دینهای ایران. ترجمه: دکتر منوچهر فرهنگ. انتشارات آگاهان ایده. سال ۱۳۷۷

1,609

subscribers

3,550

photos

1,620

videos