طلا و دیافراگم @taaaalaaaaa Channel on Telegram

طلا و دیافراگم

@taaaalaaaaa


#رمان_طلا💍
دو پارت در روز🍻
به جز پنج شنبه و جمعه
پایانِ خوش🤗🤗

ایدی اینستا گرام برای رمان طلا👇👇

https://www.instagram.com/invites/contact/?i=gl8z95edq9ch&utm_content=kvu50ly‌‏

طلا و دیافراگم (Persian)

طلا و دیافراگم یک کانال تلگرامی است که با عنوان taalaaaaa شناخته می‌شود. این کانال با محتوای #رمان_طلا💍، دو پارت در روز🍻 را ارائه می‌دهد (به جز پنج شنبه و جمعه) و خوانندگان را به دنیای جذاب و شگفت‌انگیز این داستان می‌برد. آخرین قسمت هر روز تا پایان با شما است! اگر دوست دارید این سفر هیجان‌انگیز را با طلا و دیافراگم تجربه کنید، حتما به این کانال بپیوندید. ای دی اینستاگرام برای رمان طلا در زیر آمده است: https://www.instagram.com/invites/contact/?i=gl8z95edq9ch&utm_content=kvu50ly‌&rlm. پس از پیوستن به این کانال، شما می‌توانید هر روز بخشی از این داستان فوق‌العاده را مطالعه کرده و از لحظاتی شیرین و هیجان‌انگیز لذت ببرید. منتظر شما هستیم! 🤗🤗

طلا و دیافراگم

12 Feb, 09:58


بیاین تو این روزای سرد و تعطیل یه رمان خفن و جذاب بخونیم😌

https://t.me/+y1yHtY8SIYI5ZDI0

#پیشنهادی‌ادمین

طلا و دیافراگم

12 Feb, 09:55


برترین وقشنگ ترین رمان های تلگرام رو براتون یکجا تو این لیست آوردیم تا تو تعطیلات پیش رو این رمان های جذاب رو بخونید و لذت ببرید😍❤️



بگذارلیلی‌بمانم
https://t.me/+dyw1-aQx7ZtjMzc0
❤️
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
مسیر زندگی
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مهره‌ی برنده
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
💄
عشق آسمانی
https://t.me/asheghaneehaim
🦚
زنگار طلا
https://t.me/+FJDt64LnQYpjZDQ8
🫀
بلا پرست
https://t.me/+FPVC4es4TEBhNWI0
❤️‍🩹
شادلین
https://t.me/+Ori4iyBlubpiNGI0
🧚
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
عطرگریبان ماه
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
سرشار از گلایه سنگ ها
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0
🌊
جامانده
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0

طلا و دیافراگم

11 Feb, 08:36


🔥پسره خوشگل و خوشتیپ قصه مون شده راننده سرویس دخترای دبیرستان که حالا عاشق دختری شده که با همه یه فرق کوچیک داره...

همان طور که اشک می ریختم سرش هوار کشیدم: دست از سرم بردار! کیه که یه جسم خسته و داغون بخواد؟ خانوادت می پذیرن یه عروس یه پا داشته باشن؟ آخه کیه که یه دختر معلول بخواد؟ ولم کن بذار به درد خودم بمیرم…

و حالا او به بلندی خودم سرم فریاد کشید: من می خوااااام، من همین جسم خسته و بدون یه پا رو می خواااام! نمی ذارم، نمی ذارم بخاطر یه پا ردم کنی! خودم برات پا میشم، دست میشم، همه کس و کارت میشم فقط ردم نکن ارغوااان!

https://t.me/+JD5O2J4MdJsyZGRk
https://t.me/+JD5O2J4MdJsyZGRk

طلا و دیافراگم

11 Feb, 08:36


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓شوهرم جلوی چشمم با دوست دخترش....



🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرینا قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

09 Feb, 05:00


#پارت566

_ بریم دیگه دلم می خواد بابا رو از نزدیک ببینم

اشک هام پاک کرده جلوی پسرک ۶ سالم زانو زدم:

_ می برمت پیش بابایی
ولی قول بده پسر خوبی باشی و بهونه ی
من و نگیری باشه؟

دستش و گذاشت رو صورتم ملتمس گفت:

_ قول میدم
ولی تو هم قول بده خیلی زود بیای
پیش من و بابایی

بوسه ای به دستش زدم و با دلی که به خاطر جدایی ازش خون بود دوباره راه افتادیم.
بعد از شش سال میخواستم برم به خونه ای که آدم هاش من و نابود کرده بودن
اما آرتا ارزش و داشت.

دیگه نه خونه ی داشتم که برای پسرم سر پناه باشه نه پولی که بتونه خرج هر دو مون بده.
من بودم و قلبی که باید عمل می شد و من هیچ پولی نداشتم که برم دکتر.

مقابل عمارت که رسیدیم نفسم سخت شد

_ اینجاست؟

غمیگن به آرتا نگاه کردم که با ذوق زل زده بود به در طلایی و بزرگ خونه

_آره مامانی

اونقد محو خونه بود که صدام نشنید
بغض کرده گوشی ساده ام و درآورده بعده چند سال شماره سپهر و گرفتم
مردی که عموی بچه ام بود

_الو..بله

لب گزیدم تا هق نزنم
دو دل بودم اما وقتی نگام به کفش های کهنه
آرتا و لباس هاش افتاد بی جون لب زدم

_ سپهر ..منم آتاناز

سکوت پشت گوشی بهم فهموند که از شنیدن صدام شوکه شده
طوری که چند ثانیه طول کشید که با ناباوری پرسید

_ آتا؟ خودتی دختر؟ یا خدا
باورم نمیشه بهم زنگ زدی

دست کوچیک آرتا رو فشردم بی مقدمه گفتم:

_ من جلوی عمارتم میشه بیای بیرون؟
فقط تو رو خدا تنها بیا به هیچ کس نگو
سپهر خواهش میکنم

میدونستم هنوز شوکه اس ناچار ادامه دادم

_ هیچی نپرس بیا فقط
همه چی رو میگم بهت قول میدم

تماس و قطع کرده با درد آه کشیدم
چقدر بدبخت بودم که هیچ کس و نداشتم
جز پدری که اونم من و فراموش کرده بود

اشک هامو پا کرده به آرتا زل زدم

_ الان عمو میاد تو رو می بره پیش بابات

با اون نگاه عسلیش که شبیه نگاه باباش بود
بهم خیره شد مظلوم گفت:

_یادت نره بهم قول دادی زود بیای پیشم

بغلش کردم که دست هاشو دور گردنم انداخت‌

_ میدونم اما یکم طول میکشه
یادت رفته باید قلبم و عمل کنم؟ هر وقت
خوب شدم میام پیشت
دلم میخواد وقتی بازم می بینمت حالم
خوب باشه مامانی

بوسه ای به موهاش زدم که همون لحظه با شنیدن صدای در ازش فاصله گرفتم

با دیدن سپهر پریشون از پشت مجسمه بیرون اومدم
همراه آرتا بهش نزدیک شدم که با دیدنم تند خودش بهم رسوند

خواستم سلام کنم اما با کشیده ای که تو گوشم زد مات موندم

_ کدوم گوری بودی این شش سال احمق؟

با غرش بلندش بغضم ترکید
قبل اینکه اشکم بچکه بغلم کرد و غرید

_احمق احمق

بی جون هق زدم

_ مامان

نگاه هر دو مون سمت آرتا رفت که با اخم به ما خیره بود
چقد تو این حالت بیشتر شبیه سردار می شد
لرزون از بغل سپهر که مات و مبهوت به آرتا زل زده بود بیرون اومدم

مطمئنم با دیدنش یاد سردار افتاده
حتی پلکم نمی زد
نگاهش فقط به آرتا بود
حس می کردم نفس هم نمی‌کشه 
ناچار به شونه اش زدم

_ سپهر تو رو خدا به من نگاه کن

به سمتم برگشت که از نگاه خونیش وحشت
کردم

_ این...این بچه ی کیه؟

اشک هام شروع به ریختن کرد نالیدم:

_ پسر من و سردارِ

ناباور لب زد:  _چی؟

با دستش هلم داده نعره زد:

_ چی داری میگی ؟ درست حرف بزن زنیکه

زبونم بند رفته خون تو رگ هام یخ بست
درد قلبم به خاطر قدرت دستش که هلم داد
کم کم داشت شروع می شد
چی میگفتم به سپهری که فرقی با دیوونه ها نداشت؟

آرتا دستم کشید که لبخند بی حسی زدم:

_ هیچی نیست عزی

حرفم تموم نشده سیلی دیگه ای به گونه ام کوبید طوری که از پشت خوردم به مجسمه
نفسم رفت دست رو قلبم گذاشتم

_ هیچی نیست بعد شش سال با یه بچه
برگشتی تو این خراب شده ؟

صدای فریادش کل وجودم به رعشه انداخت
آرتا با گریه نزدیکم شد

_ میدونی بعد رفتنت چی کشیدیم؟
الان با این بچه اومدی که چی بشه؟

بهش حق میدادم فریاد بزنه
حرفی نزدم چون تمام حواسم پیش آرتا بود
حتی نمیتونستم درست نفس بکشم

درد قلبم هر لحظه بیشتر می شد
خواستم حرفی بزنم که ناگهان با‌ باز شدن در عمارت نفسم حبس شد
مطمئن بودم فریاد سپهر به گوش شون رسیده

بی حال خواستم دست آرتا رو بگیرم اما با دیدن قامت بلند و تنومند سردار پاهام شروع به لرزیدن کرد

الان وقتش نبود.نمی خواستم ببینمش اونم بعد اون همه عذابی که بهم داده بود

نگاه عسلیش به سمت ما چرخید و با دیدن من دیدم که رنگش پرید و نگاش مات موند

ناباور پلک زد و دست هاشو مشت کرد
حس کردم حالاست که از هوش برم.
اما چرا حس میکردم طوری که باید از دیدنم غافلگیر نشده؟

نیم خیز شدم و خواستم فرار کنم اما با درد بدی که تو قلبم پیچید ناگهان زانو هام خم شدن وبی جون پلک هام بسته شد. اما تونستم صدای بغض و گریه آرتا رو بشنوم که با گریه گفت:

_ مامانی

https://t.me/+C-AgR-Bs1K01MDVk
https://t.me/+C-AgR-Bs1K01MDVk
https://t.me/+C-AgR-Bs1K01MDVk
https://t.me/+C-AgR-Bs1K01MDVk

طلا و دیافراگم

08 Feb, 09:22


برترین وقشنگ ترین رمان های تلگرام رو براتون یکجا تو این لیست آوردیم تا تو تعطیلات پیش رو این رمان های جذاب رو بخونید و لذت ببرید😍❤️



بگذارلیلی‌بمانم
https://t.me/+dyw1-aQx7ZtjMzc0
❤️
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
مسیر زندگی
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مهره‌ی برنده
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
💄
عشق آسمانی
https://t.me/asheghaneehaim
🦚
زنگار طلا
https://t.me/+FJDt64LnQYpjZDQ8
🫀
بلا پرست
https://t.me/+FPVC4es4TEBhNWI0
❤️‍🩹
شادلین
https://t.me/+Ori4iyBlubpiNGI0
🧚
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
عطرگریبان ماه
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
سرشار از گلایه سنگ ها
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0
🌊
جامانده
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0

طلا و دیافراگم

08 Feb, 09:22


#پارت566

_ بریم دیگه دلم می خواد بابا رو از نزدیک ببینم

اشک هام پاک کرده جلوی پسرک ۶ سالم زانو زدم:

_ می برمت پیش بابایی
ولی قول بده پسر خوبی باشی و بهونه ی
من و نگیری باشه؟

دستش و گذاشت رو صورتم ملتمس گفت:

_ قول میدم
ولی تو هم قول بده خیلی زود بیای
پیش من و بابایی

بوسه ای به دستش زدم و با دلی که به خاطر جدایی ازش خون بود دوباره راه افتادیم.
بعد از شش سال میخواستم برم به خونه ای که آدم هاش من و نابود کرده بودن
اما آرتا ارزش و داشت.

دیگه نه خونه ی داشتم که برای پسرم سر پناه باشه نه پولی که بتونه خرج هر دو مون بده.
من بودم و قلبی که باید عمل می شد و من هیچ پولی نداشتم که برم دکتر.

مقابل عمارت که رسیدیم نفسم سخت شد

_ اینجاست؟

غمیگن به آرتا نگاه کردم که با ذوق زل زده بود به در طلایی و بزرگ خونه

_آره مامانی

اونقد محو خونه بود که صدام نشنید
بغض کرده گوشی ساده ام و درآورده بعده چند سال شماره سپهر و گرفتم
مردی که عموی بچه ام بود

_الو..بله

لب گزیدم تا هق نزنم
دو دل بودم اما وقتی نگام به کفش های کهنه
آرتا و لباس هاش افتاد بی جون لب زدم

_ سپهر ..منم آتاناز

سکوت پشت گوشی بهم فهموند که از شنیدن صدام شوکه شده
طوری که چند ثانیه طول کشید که با ناباوری پرسید

_ آتا؟ خودتی دختر؟ یا خدا
باورم نمیشه بهم زنگ زدی

دست کوچیک آرتا رو فشردم بی مقدمه گفتم:

_ من جلوی عمارتم میشه بیای بیرون؟
فقط تو رو خدا تنها بیا به هیچ کس نگو
سپهر خواهش میکنم

میدونستم هنوز شوکه اس ناچار ادامه دادم

_ هیچی نپرس بیا فقط
همه چی رو میگم بهت قول میدم

تماس و قطع کرده با درد آه کشیدم
چقدر بدبخت بودم که هیچ کس و نداشتم
جز پدری که اونم من و فراموش کرده بود

اشک هامو پا کرده به آرتا زل زدم

_ الان عمو میاد تو رو می بره پیش بابات

با اون نگاه عسلیش که شبیه نگاه باباش بود
بهم خیره شد مظلوم گفت:

_یادت نره بهم قول دادی زود بیای پیشم

بغلش کردم که دست هاشو دور گردنم انداخت‌

_ میدونم اما یکم طول میکشه
یادت رفته باید قلبم و عمل کنم؟ هر وقت
خوب شدم میام پیشت
دلم میخواد وقتی بازم می بینمت حالم
خوب باشه مامانی

بوسه ای به موهاش زدم که همون لحظه با شنیدن صدای در ازش فاصله گرفتم

با دیدن سپهر پریشون از پشت مجسمه بیرون اومدم
همراه آرتا بهش نزدیک شدم که با دیدنم تند خودش بهم رسوند

خواستم سلام کنم اما با کشیده ای که تو گوشم زد مات موندم

_ کدوم گوری بودی این شش سال احمق؟

با غرش بلندش بغضم ترکید
قبل اینکه اشکم بچکه بغلم کرد و غرید

_احمق احمق

بی جون هق زدم

_ مامان

نگاه هر دو مون سمت آرتا رفت که با اخم به ما خیره بود
چقد تو این حالت بیشتر شبیه سردار می شد
لرزون از بغل سپهر که مات و مبهوت به آرتا زل زده بود بیرون اومدم

مطمئنم با دیدنش یاد سردار افتاده
حتی پلکم نمی زد
نگاهش فقط به آرتا بود
حس می کردم نفس هم نمی‌کشه 
ناچار به شونه اش زدم

_ سپهر تو رو خدا به من نگاه کن

به سمتم برگشت که از نگاه خونیش وحشت
کردم

_ این...این بچه ی کیه؟

اشک هام شروع به ریختن کرد نالیدم:

_ پسر من و سردارِ

ناباور لب زد:  _چی؟

با دستش هلم داده نعره زد:

_ چی داری میگی ؟ درست حرف بزن زنیکه

زبونم بند رفته خون تو رگ هام یخ بست
درد قلبم به خاطر قدرت دستش که هلم داد
کم کم داشت شروع می شد
چی میگفتم به سپهری که فرقی با دیوونه ها نداشت؟

آرتا دستم کشید که لبخند بی حسی زدم:

_ هیچی نیست عزی

حرفم تموم نشده سیلی دیگه ای به گونه ام کوبید طوری که از پشت خوردم به مجسمه
نفسم رفت دست رو قلبم گذاشتم

_ هیچی نیست بعد شش سال با یه بچه
برگشتی تو این خراب شده ؟

صدای فریادش کل وجودم به رعشه انداخت
آرتا با گریه نزدیکم شد

_ میدونی بعد رفتنت چی کشیدیم؟
الان با این بچه اومدی که چی بشه؟

بهش حق میدادم فریاد بزنه
حرفی نزدم چون تمام حواسم پیش آرتا بود
حتی نمیتونستم درست نفس بکشم

درد قلبم هر لحظه بیشتر می شد
خواستم حرفی بزنم که ناگهان با‌ باز شدن در عمارت نفسم حبس شد
مطمئن بودم فریاد سپهر به گوش شون رسیده

بی حال خواستم دست آرتا رو بگیرم اما با دیدن قامت بلند و تنومند سردار پاهام شروع به لرزیدن کرد

الان وقتش نبود.نمی خواستم ببینمش اونم بعد اون همه عذابی که بهم داده بود

نگاه عسلیش به سمت ما چرخید و با دیدن من دیدم که رنگش پرید و نگاش مات موند

ناباور پلک زد و دست هاشو مشت کرد
حس کردم حالاست که از هوش برم.
اما چرا حس میکردم طوری که باید از دیدنم غافلگیر نشده؟

نیم خیز شدم و خواستم فرار کنم اما با درد بدی که تو قلبم پیچید ناگهان زانو هام خم شدن وبی جون پلک هام بسته شد. اما تونستم صدای بغض و گریه آرتا رو بشنوم که با گریه گفت:

_ مامانی

https://t.me/+C-AgR-Bs1K01MDVk
https://t.me/+C-AgR-Bs1K01MDVk
https://t.me/+C-AgR-Bs1K01MDVk
https://t.me/+C-AgR-Bs1K01MDVk

طلا و دیافراگم

04 Feb, 15:12


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓شوهرم جلوی چشمم با دوست دخترش....



🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرینا قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

04 Feb, 15:12


‍ رستا دختر آروم و احساسی که بخاطر یه اشتباه کوچیک ضربه ی بزرگی از مرد مورد علاقه اش میخوره اما در نهایت تو بغل پسر مرموز و عصبی که همیشه با اون لجبازی داشت، آروم میگیره.

جدید ترین رمان عاشقانه این روزهای تلگرام
دختر آروم اما لجباز
پسر مغرور اما عاشق


دست دور #کمرش انداخته و در برش گرفته بودم...
چندساعتی از جاری شدن صیغه محرمیتمان بیشتر نمیگذشت...
_رستا من با تو عشق رو تجربه کردم،رابطه ی قبلیم فقط یه دوست داشتن بود!!من با تو عاشقی رو یاد گرفتم...
دیدم که در چشمانش عشق ریخت. 
دست بالا آورد و روی صورتم گذاشت«:
_هیچوقت فکرش نمیکردم اینقدر #عشق قشنگ باشه!
شیفته لب زدم:
_نمیگی من ذوق مرگ میشم اینجور خوشکل نگام میکنی دختر!!
با دلبری سرش را در #سینه ام پنهان کرد و خندید
لحظه به لحظه از دل دادنم به او مطمئن تر میشدم آنقدر که این دختر دوست داشتنی و عشق بود!
_بزار یه دل سیر ببینمت دختر...نمیدونی چقدر بیقراربودم تا مهمونا زودتر برن من با عروسکم تنها بشم...
از نگاه شرم زده اش چیزی در دلم فرو ریخت،چیزی که تا به حال حسش نکرده بودم...یک حسی مابین هیجان و #لرز و ذوق وخوشحالی!
صورتش را قاب گرفتم ، و با شیفتگی و عشق لب زدم:
_ماهِ زیبای من...
#لب که زیر دندان گرفت سقوط ازاد چیزی در دلم را به وضوح حس کردم !چیزی مانند‌ِ... جامپینگ ،که خودت هم نمیفهمی هیجان است یا ترس!!
تمام وجودم...قلبم...جانم...دلم... همگی لرزید
لبانش را با عشق نرم و آرام به کام کشیده  و با عشق بوسیده شد....


https://t.me/+ShWk05vCPZRhZTY8

https://t.me/+ShWk05vCPZRhZTY8

.

طلا و دیافراگم

02 Feb, 13:10


با مظلومیت تمام به چشمای درشت و خوش رنگش زل زدم و گفتم
_آقای ماندگار من پول لازم دارم برای عمل مــ

پرید وسط حرفم و با عصبانیت گفت:
_تو چند روزه وارد این شرکت شدی که انقدر پرو بازی درمیاری ها؟؟
برو بیرون تا خودم نگفتم بیرونت کنن .. !

اشکام از چشمام سرازیر و شد از اون شرکت کوفتی زدم بیرون نمیدونستم چند قدم برداشته بودم که به بیمارستان رسیدم 🥀🥀


چاره ایی نداشتم‌جز اینکه بگم صبر کنن تا پولم جور شه
همونطوری که اشکم و پاک کردم و خواستم وارد بیمارستان بشم
صدایی آشنا به گوشم رسید...🔥🔥

https://t.me/+Jqfpn4xFMj8yNzhk

طلا و دیافراگم

02 Feb, 10:22


🔥پارت واقعی

از اون زیر زمین که بالا آمدیم کنار درختی نشستم و بالا آوردم .عصبی تمام بدنم می‌لرزید ،دست کارن روی شانه ام بود .

تمام غم و تنهایی این سالها را بالا آوردم و عصبی شروع به مشت زدن به درخت کردم .
کارن محکم از پشت بغلم کرد و دم گوشم شروع به حرف زدن کرد.

- آروم باش لعنتی ، جلب توجه نکن ، بیا بریم.

اشک از چشمانم سرازیر شد و عصبی بلند شدم و دست به صورتم کشیدم.

از دور می‌توانستم کلافه قدم رو رفتن تیرداد را در بالکن ببینم.

نگاه مرا که دید چشمانش را با خیال راحت بست و به داخل برگشت.

- افروز ...کیه ؟!

نگاه کارن به سمتم برگشت ، ناراحتی را در چهره اش می‌توانستم ببینم.

- خواهرت افرا ...منتظرته..

با بهت به سمتش برگشتم .

- می‌دونه که..

- می‌دونه برگشتی ..

قلبم هری پایین ریخت ، یقه ی کارن را محکم به سمت خودم کشیدم ،افرادش قدمی نزدیک شدن که دستش را بلند کرد.

- تمام این مدت می‌دونستی دارم از دوریش بال میزنم.

- فکر می‌کنی واسه کی دارم مثل سگ دنبال این آشغال میدوام.

- یا خدا...یا خدا..نگو که ..

-درسته ، افرا پیش خسرو بزرگ شده ، وقتی فهمید برگشتی هر روز دنبالت بود ، همه جا دنبالت بود ،‌ تو نمی‌فهمی طاقت نداره ، داره له میشه ، داره میمیره ، اگه ادامه پیدا کنه پیش خسرو لو می‌ره که می‌دونه برگشتی و نمی‌خواد اونو حساس کنه ،الان هم منتظرته..

احساس میکردم مثل مرده ای محتضر شده به لبان کارن خیره شده ام و روح از بدنم جدا می شود ، این همه مدت خواهرم در انتظار دیدن من بود ، بغض مثل دشنه در گلویم فرو رفته بود.

موهایم را چنگ زدم و چشمانم را بستم و از ته دل کشیدم باید او را می دیدم ، همین لحظه تنها چیزی که میخواستم دیدن او بود.

https://t.me/+8LaCHtvhaqIwZDY0

https://t.me/+8LaCHtvhaqIwZDY0

بنیامین تخشافر خانواده اش را در تصادف ساختگی از دست داده و حالا متوجه زنده بودن خواهرش شده و به ایران برگشته تا واقعیت را کشف کند.
خواهرش افرا در دل مافیا بزرگ شده و باید برای برگرداندن او وارد مافیا شود.
آیا عشق می‌تواند او را نجات دهد؟!

#مافیایی_عاشقانه_اروتیک
#پایان_خوش

طلا و دیافراگم

29 Jan, 20:13


🎒 کیف و چمدونای اصل اسپانیا، شیک و موندگار! 💼🔥

یه کیف خاص یا چمدون مسافرتی مقاوم لازم داری؟ 🤩
دیگه دنبال جنس بی‌کیفیت نباش! ما بهترین مدلای اسپانیایی رو برات آوردیم! 😍🇪🇸

💯 اورجینال و بادوام
💥تنها نمایندگی gabol اسپانیا
🚀 ارسال سریع به سراسر کشور
🎁 تخفیف‌های ویژه برای اعضای کانال

📌 عضو کانال تلگراممون شو و اولین نفری باش که از مدلای جدید و قیمتای عالی خبردار میشه! 🔥👇

📲 همین حالا عضو شو

محدودیت موجودی داریم، پس همین الان اقدام کن! 🎯

طلا و دیافراگم

29 Jan, 20:12


مخاطبان عزیزکانال
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️

یک رویای کوتاه
https://t.me/+_-VZ5m5dkdk5NTI8
❤️
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
مسیر زندگی
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مهره‌ی برنده
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
💄
عشق آسمانی
https://t.me/asheghaneehaim
🦚
زنگار طلا
https://t.me/+FJDt64LnQYpjZDQ8
🫀
بلا پرست
https://t.me/+FPVC4es4TEBhNWI0
❤️‍🩹
شادلین
https://t.me/+Ori4iyBlubpiNGI0
🧚
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
عطرگریبان ماه
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
سرشار از گلایه سنگ ها
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0
🌊
جامانده
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0

طلا و دیافراگم

29 Jan, 10:00


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓شوهرم جلوی چشمم با دوست دخترش....



🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرینا قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

29 Jan, 10:00


#حسام‌رادمهر پسر سر به زیر و با مرام...
#مهندس‌خوشتیپ‌و‌جذابی که اسمش سر زبون خیلیاس...
دل میده به دختری که هیچ جوره با دل بی قرارش راه نمیاد...🥺
با هر بار پا پیش گذاشتن...اون دختر بی رحمانه عشقی که حسام به اون داره رو رد میکنه و میگه به یکی دیگه‌ علاقه داره.💔
https://t.me/+CeG2m0VnSx44ZTVk

ولی ریحانه کوچولومون خبر نداره که یه روز قراره با قلب شکسته‌اش به همون پسری پناه بیاره که بار‌ها با نه گفتن‌هاش و رد کردن عشقش غرورش رو شکسته...

https://t.me/+CeG2m0VnSx44ZTVk

#عاشقانه‌ای‌جذاب‌و‌هیجان‌انگیز

طلا و دیافراگم

26 Jan, 19:59


داشتم با مونس زندگیمو می کردم.

عاشقش بودم.

عاشق موهای حناییش و اون لبخند قشنگش.

رشت مامن امن ما بود. خونه ی قشنگمون پر از عشق و بوسه و مهر بود.


اما یکهو همه چیز آوار شد. به من‌تهمت زدند.

من متهم به رابطه ی نامشروع با دختر عموم شدم که ازش متنفرم.

و طبق سنت خانواده ام ؛ مجبور شدم که دختر عموم رو عقد کنم.

حالا مونس رهام کرده و زندگیم جهنمه.

تنها راهی که می‌تونم باهاش بی گناهیم رو ثابت کنم و مونس رو برگردونم؛ اعتراف گرفتن از دختر عموم هست و برای اینکار باید ادای عاشقا رو در بیارم و ....

من کیان داریوش هستم.مردی که بابت یه تهمت عشقشو از دست داده

https://t.me/+LbWKSubBDWZhNDZk

طلا و دیافراگم

26 Jan, 19:57


برترین وقشنگ ترین رمان های تلگرام رو براتون یکجا تو این لیست آوردیم تا تو تعطیلات پیش رو این رمان های جذاب رو بخونید و لذت ببرید😍❤️



بگذارلیلی‌بمانم
https://t.me/+dyw1-aQx7ZtjMzc0
❤️
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
مسیر زندگی
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مهره‌ی برنده
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
💄
عشق آسمانی
https://t.me/asheghaneehaim
🦚
زنگار طلا
https://t.me/+FJDt64LnQYpjZDQ8
🫀
بلا پرست
https://t.me/+FPVC4es4TEBhNWI0
❤️‍🩹
شادلین
https://t.me/+Ori4iyBlubpiNGI0
🧚
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
عطرگریبان ماه
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
سرشار از گلایه سنگ ها
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0
🌊
جامانده
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0

طلا و دیافراگم

09 Jan, 10:10


من هیرادم.. تاجر مغرور و سردی که هر شبم رو با یه دختر پر میکنم..

دخترایی که با علم به خوی #وحشیانه ام در رابطه پا به تخت خوابم می گذارن...
یه شب بارونی مجبور شدم به خونه رفیقم برم و شبو اونجا بمونم.
غافل از اینکه تنها کسی که خونه بود دختر لوند و 18 ساله اش بود که به من اعتماد کرد...
من وحشی با دیدنش، اختیارم رو از دست دادم و بکارتشو از بین بردم...
حالا نمیتونم تصور کنم کسی جز من روی بدنش خیمه بزنه...

https://t.me/+ShWk05vCPZRhZTY8

تذکر: #ممنوعه #بدون‌سانسور #صحنه‌دار 🌈☔️🔞

https://t.me/+ShWk05vCPZRhZTY8

#ورود‌افرادزیر‌هجده‌سال‌ممنوع🔞⛔️ظرفیت 20 نفر💢
به افرادی که #بیماری_قلبی دارن به هیچ وجه توصیه نمی‌شود!

طلا و دیافراگم

09 Jan, 10:10


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓شوهرم جلوی چشمم با دوست دخترش....



🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرینا قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

08 Jan, 13:45


https://t.me/+mLAN7vFFVlxiNjM8

_برو مرسده همه چیز رو از اینی که هست خراب تر نکن
دستم را به سمت کراواتش برم که پس زدم
_کت و شلوار دومادی خوب به تنت نشسته … فکر میکردم وقتی اینو بپوشی منم که کنارت ایستادم اما حالا… بیخیال
نالید
_مرسده تمومش کن
خندیدم تا مانع ریختن اشک هایم شوم
_من تمومش کنم ؟ خیلی وقته همه چیز تموم شده ! فقط باید برم به عروس خانم تبریک بگم ناسلامتی یه روزی قرار بود جاری هم بشیم اما چه میدونستم به این زودی صاحب شوهر منم میشه …

https://t.me/+mLAN7vFFVlxiNjM8

https://t.me/+mLAN7vFFVlxiNjM8

طلا و دیافراگم

08 Jan, 13:45


مخاطبان عزیزکانال
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️

پچ پچ هزارساله
https://t.me/pechpechhezarsaleh
❤️
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
مسیر زندگی
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مهره‌ی برنده
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
💄
عشق آسمانی
https://t.me/asheghaneehaim
🦚
زنگار طلا
https://t.me/+FJDt64LnQYpjZDQ8
🫀
بلا پرست
https://t.me/+FPVC4es4TEBhNWI0
❤️‍🩹
شادلین
https://t.me/+Ori4iyBlubpiNGI0
🧚
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
عطرگریبان ماه
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
سرشار از گلایه سنگ ها
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0
🌊
جامانده
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0

طلا و دیافراگم

08 Jan, 10:05


به نام خالق حرف های آشنا …💍

من مرسده حکمت هستم ، دختری از جنس شعر و کتاب و مردی که در مقابلم نشسته امیر اصلان ایرانشاهی سرهنگ و یکی از بالا ترین مقام های ساواک !!!!
ما در بحبوحه سال ۵۶ با هم آشنا شدیم … شلوغی ، آشوب و جنگ … من باید انتخاب کنم ماندن در وطن یا رفتن تن ؟
من ترجیح دادم برای عشق بی پروا باشم …
و گذشتم از روحم ، تنم ، آبرویم و وجودم برای مردی که دل و جانم را برده بود .

_مرسده جدیدا خیلی شبیه زنای حامله رفتار میکنی ؟
و خندید و ادامه داد
_یه جوری میگه هوس آلبالو کردم هر کی ندونه فکر میکنه شوهر کرده و الانم دست به شکم منتظر بدنیا آوردن تخم و ترکه آقاشه
_وا عمه جون این چه حرفیه ؟ زشته به خدا
اما در دلم شک کردم ، یعنی من حامله بودم؟ نه این امکان نداشت من تمام مراقبت ها را انجام داده بودم
عمه زیر لب گفت
_والا پسر ناز خاتون که یه جوری سر به زیره آدم فکر میکنه به زور دارن براش زن میگیرن اما انشالله به سال نکشیده خدا یه بچه بزاره تو دامنت
_عمه جون چه حرف هایی میزنی تازه هفته بعد عقدمونه
برای ادامه👇🏻

https://t.me/pechpechhezarsaleh

https://t.me/pechpechhezarsaleh

طلا و دیافراگم

08 Jan, 10:04


مخاطبان عزیزکانال
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️

پچ پچ هزارساله
https://t.me/pechpechhezarsaleh
❤️
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
مسیر زندگی
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مهره‌ی برنده
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
💄
عشق آسمانی
https://t.me/asheghaneehaim
🦚
زنگار طلا
https://t.me/+FJDt64LnQYpjZDQ8
🫀
بلا پرست
https://t.me/+FPVC4es4TEBhNWI0
❤️‍🩹
شادلین
https://t.me/+Ori4iyBlubpiNGI0
🧚
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
عطرگریبان ماه
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
سرشار از گلایه سنگ ها
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0
🌊
جامانده
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0

طلا و دیافراگم

08 Jan, 06:52


- درو چرا قفل کردی؟
ارسلان دست هایش را روی سینه قلاب کرد و آرام گفت:
- چون می‌خوام بدون مزاحم یه اختلاطی باهات داشته باشم.
نگار فریاد زد:
- من حرفی باهات ندارم برو بیرون...
و صدایش را بالاتر برد:
- مامان... مامان بیا اینو از اینجا بیرون کن!
- خودتو خسته نکن مامانت اگه بخواد هم نمی‌تونه بیرونم کنه!
- چی از جونم می‌خوای؟
ارسلان با همان آرامش گفت:
- آفرین حالا شد! مثل یه دختر خوب بگو چرا دو هفته ست داری از من فرار می‌کنی؟ این چه حال و روزیه برای خودت ساختی؟
منظور ارسلان چهره رنگ پریده و پریشان نگار بود، با یک نگاه می‌شد تشخیص داد وزن کم کرده و حال دخترک برایش عجیب بود.
- وقتی تو بیمارستان چشم باز کردم انتظار داشتم اولین نفری که ببینم تو باشی، دو هفته منتظرت بودم، کجا رفت اون نگاری که اگه تب می‌کردم، می‌مرد!
بغض نگار بالا آمده بود، هنوز هم برای تبش می‌مرد اما باید خودش را تنبیه می‌کرد برای اشتباهی که کرده بود.
به سختی لب زد:
- فقط نمی‌خوام ببینمت.
ارسلان نگاهش را در چشم های سرخ او چرخاند:
- باشه اما قبلش باید دلیلش رو بگی بعد هر چی تو بخوای!
قلب نگار فرو ریخت، رفتنش را واقعا نمی‌خواست اما هنوز برای تنبیه خودش مصر بود.
دیگر او را نمی‌دید و این آخرین دیدار بود پس ....
اشکش بی اختیار چکید و دستش روی سینه مشت شد.
- بگو نگار چی داره اذیتت میکنه؟ من کاری کردم؟
نگار سرش را به دو طرف تکان داد و میان هق هق گفت:
- حالم از خودم بهم می‌خوره... من... من...

پارت واقعی ادامه در کانال👇

https://t.me/+k4wipL3XqHA3MGM8

طلا و دیافراگم

07 Jan, 20:01


- تا این لباسو تو تنت تیکه تیکه نکردم بکَن بندازش دور!

نگار کف دستش را مقابل او گرفت:
- جلو نیا حق نداری بهم دست بزنی!

تمام تن ارسلان از خشم می‌لرزید و‌ خیره به لباس سفیدی که تن نگار بود غرید:
- که عقد دوستته آره؟ خر گیر اوردی منو؟!

نگار اما کوتاه نیامد، نباید امیدوار می‌شد ماندن با او دیگر غیر ممکن بود، حتی اگر زندگی بدونش جهنم می‌شد.

با بغض داد کشید:
- به تو مربوط نیست! کی هستی که برای من تعیین تکلیف می‌کنی؟ اصلا آره تو راست می‌گی امروز عقدمه میخوای چه غلطی کنی؟

ارسلان با شنیدن این حرف مثل ببری زحمی به طرفش هجوم آورد، یقه شومیز سفیدش را با دو دست گرفت، از میان دندان های کلید شده گفت:
- دلت می‌خواد نشونت بدم؟ حتی فکرشم نمی‌تونی بکنی تا کجاها می‌تونم غلط بکنم!

فقط یک حرکت کافی بود تا شومیز حریرش از وسط دو نیم شود و صدای جر خوردنش در فضا بپیچد.

نگار وحشت زده دو دستش را روی تن برهنه اش گذاشت و ارسلان گفت:
- قلم می‌کنم پایی که بخواد از این در بره بیرون!


خلاصه:
برملا شدن یک راز باعث میشه نگار از ارسلان، مردی که عاشقانه دوستش داره جدا بشه و به خواستگارش جواب مثبت بده اما درست شب عقد ارسلان کاری می‌کنه که نگار...

                      

https://t.me/+P0ShnX_ANIg4MmZk

https://t.me/+P0ShnX_ANIg4MmZk

طلا و دیافراگم

07 Jan, 19:59


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓شوهرم جلوی چشمم با دوست دخترش....



🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرینا قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

31 Dec, 13:19


-زن‌ برادرته لامصب...لباساش‌و از تنش در نیار نامحرمی بهش !
کلافه و پُرحرص غرش می‌کند:
-حاجی...پدر نمونه....مگه واسه عشق و حال دارم این‌ کار رو می‌کنم  ؟! مریضه حالیته ؟!
-خبر بله برون‌ تو رو شنفته به این حال در اومده !
نفس هاتف می‌رود و حاجی استغفرالله می‌گوید:
-هاتف تو رو به هرچی می‌پرستی واسه یه عشق کهنه پا نذار رو دین و ایمونت...!
این بار دیگر کنترل صدایش دست خودش نیست:
-از چی می‌ترسی حاجی ؟! دارم زن می‌گیرم دیگه تا خیالت راحت بشه!
صدای ظریف و ضعیف دخترک در اتاق می‌پیچید:
-هاتف...
حاجی لا اله الا الله می‌گوید و با خشم و عصیان پچ می‌زند:
-خب برو پیش زنت نامسلمون...!
این بار هاتف جمله‌ای می‌گوید که نفس دخترک نیمه‌هوشیار را می‌برد:
-حاجی من عین شما نیستم؛دست به دست‌خورده داداشم نمیزنم حتی اگر هنوز قلبم سازش نامیزون باشه...

https://t.me/+KvzOBWk7O4k3ZTE8

طلا و دیافراگم

31 Dec, 13:19


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓وقتی پنهون از همه به عقد موقتش دراومدم نمی دونستم قراره انگ قاتل بودن به پیشونیم بخوره


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرینا قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

31 Dec, 09:51


-این درد پریودی‌ لامصب تا کیه؟

خاکستر سیگارش را می‌تکاند.دکمه‌های پیراهنش‌ باز است و سینه برهنه ورزیده‌اش جلوی چشمم دلبری می‌‌کند.
لبم را زیر دندان گزیدم.
-برای هر زنی فرق داره !
اخم می‌کند وقتی نگاهم می‌کند:
-هر زنی‌و نپرسیدم تو رو پرسیدم !
این بار نگاهش روی لب‌هایم سُر می‌خورد:
-اون بدبختا‌ رو هم ول کن !
صورتم سُرخ می‌شود.با گونه‌های گُل انداخته می‌گویم:
-۶روزه !
به سیگارش پک می‌زند و نگاهش سرتاپایم را وجب می‌کند:
-چندمین روزته؟
با خجالت گوشه‌ی لباسم را در دستم مشت می‌کنم و وقتی لب میزنم "دومین "با حرفش‌ تمام تنم مثل شب‌های ترسناک دیگر یخ می‌زند:
-سخت شد که یعنی باید تا چند روز دیگه صبر کنم و بهت دست نزنم !

https://t.me/+KvzOBWk7O4k3ZTE8
https://t.me/+KvzOBWk7O4k3ZTE8

طلا و دیافراگم

31 Dec, 09:51


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓وقتی پنهون از همه به عقد موقتش دراومدم نمی دونستم قراره انگ قاتل بودن به پیشونیم بخوره


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرینا قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

28 Dec, 20:03


من محمد ته تغاری خانواده ای که همه به سرشون قسم می خورن.

وقتی تصمیم گرفتم ازدواج کنم نمی دونستم به جای دختری که تو بچگی دوسش داشتم و حمایتش می کردم با خواهرش ازدواج می کنم.
وقتی که به خودم اومدم کار از کار گذشته بود و من نتونسته بودم حرف دلم و بزنم.

دختری که نه یک بار ... نه دوبار ... هزار بار از بغل این و اون کشیدمش بیرون... فرصت دادم... انگ بیشرفی خوردم، حرف شنیدم... توف انداختن رو صورتم... اما گفتم ایبی نداره... نمی زارم تو آتیش بسوزه... میکشمش بیرون.... ولی خودش نخواست...
وقتی یادم میفته چندین مرد به تن و بدنش دست زدن و ازش استفاده کردن حالم بهم میخوره... دلم میخواد روی صورتش عق بزنم ...
اما باز غیرت و غرور بی جایم مانعم شد تا روزی که برادرام تو تله انداختنش....
نمی دونستم وسط اون آتیش قراره منم بسوزم....
تا اینکه دختری که عاشقش بودم سینه سپر کردو......

https://t.me/+OkQVXVRLsRZlOGM0
https://t.me/+OkQVXVRLsRZlOGM0

طلا و دیافراگم

28 Dec, 19:49


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓وقتی پنهون از همه به عقد موقتش دراومدم نمی دونستم قراره انگ قاتل بودن به پیشونیم بخوره


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرینا قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

25 Dec, 15:10


#خواهر‌سرگرد‌‌داودی‌جز‌‌دخترای‌بازداشت‌شده‌اس.
_ ببخشید قربان ولی بین دخترایی که تن فروشی می‌کردن و گرفتیم خواهر سرگرد داوودی هم هست.
_ چطور ممکنه امکان نداره! مطمئنی؟
بله قربان بدتر از اینم هست. این خانم همسر آرتا مقدمه!
سرهنگ از پشت میز بلند شد:
_ مقدم؟ دیگه نگو عروس مقدم بزرگه
_ بله قربان مطمئنم قبلا که سرگرد و رسوندم منزل خواهرشون دیدیم.‌

#ماهان_پرونده به دست وارد اتاق شد و احترام نظامی داد. نگاه سرهنگ میخش شد:
_ از سرگرد داودی چه خبر؟ خواهرشون تهرانن؟
ماهان اخمی کرد: قربان چند لحظه پیش صحبت کردید اتفاقی افتاده چرا از خواهرش می‌پرسین چیزی شده؟
_ بین دخترایی که گرفتیم کسی با نام و نشان خواهر سرگرد هست.
برق از سر ماهان پرید. وجودش فرو ریخت‌:
_مطمئنید مهداس؟ خدایا مگه میشه؟
بیارید ببینم.‌
بدون توجه به مافوق پرونده را روی میز انداخت و دست روی سر گذاشت. در بهت بود مهدایی که از خونه بیرون نمیزد اکنون بین بازداشت شده ها بود.‌
سرهنگ اشاره ای کرد: برو بیارش.
ماهان همچنان اتاق را دور میزد خشم و نگرانی گریبانش را گرفته بود چطور دختر داییش سر از #خانه‌فساد در آورده بود؟ آرزو کرد کاش اشتباه باشد.
با باز شدن در نفسش حبس شد خودش بود مهدای بی سر زبان خانواده.‌

ماهان با دیدنش به سمتش شتافت:
_ اونجا چه غلطی میکردی؟
سیلی محکم به صورتش زد که تعادلش را از دست داد روی صندلی افتاد مهدا گریان و لرزان جواب داد:
_ به خدا نمیدونم اونجا چه خبر بود با دوستم رفتم.
سرهنگ بازوی ماهان را گرفت اما او همچنان عصبی تشر رفت:
_ تو بدون ما بیرون نمی رفتی الان زرنگ شدی مهمونی میری؟ بیچاره‌‌ات میکنم. مهدا. الان جواب شوهرت و چی بدیم؟

مهدا در خود مچاله شد و لرزید:
_ اون برای من غیرتی نمیشه مگه من براش مهمم؟
غیرید: خفه شو فکر کردی سیب زمینی بی رگه؟
در این حین آرتا بدون در زدن در را به شدت باز کرد دهانش خشک شده بود. رگ گردن متورم و صورتش سرخ شده بود. به سمت مهدا رفت مهدایی که با دیدن حیبتش کپ کرده و می‌لرزید ایستاد چنان محکم بر صورتش کوبید که اینبار ماهان سپرش شد:
_ رفتی اونجا چه گوهی بخوری؟
رفتی با آبروی من و حاجی بازی کنی؟
توف به روت بیاد بی‌حیا...
از دست سروان جهید و سیلی دیگر به مهدا زد لبش پاره شد و خون راه افتاد.‌

_ غلط کردم به خدا نمی دونستم.
_ غلط اضافی هم کردی به کی گفتی رفتی مهمونی؟ ها؟! خدا نابودت‌ کنه میدونی کجا رفتی؟
مهدا هق هق کنان سری جنباند.
سرهنگ نعره‌ای کشید:
بسه بشنید ببینم من باید بررسی کنم فعلا بشنید آقای محترم.
مهدا دست جلوی دهان گرفته و هق زد آرتا با خشم دست به کمر دور خودش چرخید لبش را جوید و مقابلش نشست.
پاهایش را از شدت خشم تکان تکان میداد:
_ صبر کن ببرمت خونه حالیت میکنم بازی با غرید من چه عواقبی برات داره.‌
سرهنگ به مهدا نگاه کرد:
_میدونی اون مهمانی که رفتی به چه منظوری بود؟
مهدا لرزان سری جنباند:
_ دخترای جوان و می‌فروختند به دبی و عمارت. می دونی اگر ما وارد عمل نمی‌شدیم الان معلوم نبود کدام لنج و کدام خونه مجبور به..‌.‌‌

لااله الااللهی گفت و سکوت کرد.‌
مهدا لرزان به آرتا و ماهان نگاه کرد: به خدا نمی دونستم دوستم گفت مهمونیه منم از لج آرتا رفتم.
آرتا کمی خم شده بود نگاه پر خون و برانش‌ را به مهدا دوخت و برایش خط و نشان کشید.‌

همان نگاه کافی بود که مهدا قبض روح شود.
_مگه نگفتم نرو؟ به چه حقی رفتی؟ با من لج میکنی؟
بلند شد و غرید:
_ د لامصب باید سر از خونه فساد در بیاری؟
به سمت ماهان چرخید:
اون اسلحه چیه کمرت؟ چرا یه گلوله خالی نکردی تو اون سر پوکش‌؟ آبرو برام نمونده
رو به سرهنگ کرد:
تکلیف من چیه چکار کنم جناب؟
_ ببرش خونه ولی مراقب باش دیگه سر اینجور جاها در نیاره پنج دقیقه دیر تر رسیده بودیم معلوم نبود چی می شد. بیشتر مراقب باش.
شرمسار سر به زیر شد:
چشم ببخشید.
مچ مهدا را گرفت و از صندلی جدا کرد مهدا با ترس بازوی نیما رو گرفت:
_تو رو خدا تنهام نذار منو می‌کشه.
نیما با اخم و اشاره سر جواب داد:
_ برو خونه کاری نمیکنه، فعلا خودم عصبیم از دستت.‌
آرتا باخشم او را بیرون برد: اتفاقا کارش دارم این دفعه کوتاه نمیام.‌
با ترس و صدای لرزان دستش را فشرد:
نکن میترسم تورو خدا ولم کن.
با همان چهره گر گرفته نگاهش کرد:
_ اتفاقا باید بترسی گوه خوردی رفتی اینجور جایی.
من بهت دست نزدم که بری خودتو وا بدی؟ توف تو روت بیاد خونه تکلیفت و روشن میکنم.

https://t.me/+DysPhEnZd25hNjk8

رمانی پر از کارکترهای
#جذاب_غیرتی_و_کله‌خراب
#مافیایی
#پليسی
##عاشقانه_داغ_و_پرخطر
#پارت_واقعی_از_رمان

https://t.me/+DysPhEnZd25hNjk8
https://t.me/+DysPhEnZd25hNjk8

مهدا وارد مهمانی ممنوع میشه و اونجا بی آبرو میشه در حالی که در خانواده ی پر نفوذ غیرتی زندگی میکنه
#پارتی‌واقعی❤️

طلا و دیافراگم

25 Dec, 15:10


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓وقتی پنهون از همه به عقد موقتش دراومدم نمی دونستم قراره انگ قاتل بودن به پیشونیم بخوره


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرینا قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

25 Dec, 08:29


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓وقتی پنهون از همه به عقد موقتش دراومدم نمی دونستم قراره انگ قاتل بودن به پیشونیم بخوره


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرینا قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

25 Dec, 08:29


#پارت220


مهدا با درد و رنگی پریده به آرتا نگاه کرد تنش از خشم و نزدیکی با این مرد می‌لرزید. روی زمین کنج تخت خواب کز کرده بود و چهار ستون بدنش می‌لرزید.

توانایی حرکت نداشت بیچاره وار لباس آرتا را که تنها چیز دم دستش بود را روی تن رنجورش کشید.

هق هق کنان به مرد خشمگین مقابلش نگاه کرد بیشتر در خودش جمع شد. درد زیادی را تحمل کرده بود. درد به کنار وحشت از آن حرکات جانش را به لب رسانده بود.
_ تو... تو... قول داده بودی. کاری نکنی اما...


دستش را بین پایش گذاشت و اشک ریخت.
آرتا در حالی که ملحفه به خون نشسته را از تخت جدا می‌کرد غرید:
_ خدا لعنتت کنه اون برای زمانی بود که تو سر از مهمانی مافیای دختر در نیاورده بودی خواستم بدونی تجاوز چه وحشیانه‌س... آره قول دادم اما تو زنمی. منم بی رگ نیستم. بذارم هر غلطی دلت خواست بکنی.


پوزخندی زد رنگ رخسار مهدا خبر از حال بدش می‌داد:
_ حالت خوبه لان؟.

مهدا مچاله شده هق‌هق می‌کرد. آرتا جواب خودش را داد:
نه که خوب نیستی تجاوز خیلی دردناک‌تر از اینه...

https://t.me/+LqqfklL9RFtjYTlk
https://t.me/+LqqfklL9RFtjYTlk

طلا و دیافراگم

08 Dec, 18:03


مخاطبان عزیزکانال
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️


زخم کاری
https://t.me/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
❤️
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
ژانوس
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎾
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
مسیر زندگی
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مهره‌ی برنده
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
💄
عشق آسمانی
https://t.me/asheghaneehaim
🦚
زنگار طلا
https://t.me/+FJDt64LnQYpjZDQ8
🫀
بلا پرست
https://t.me/+FPVC4es4TEBhNWI0
❤️‍🩹
شادلین
https://t.me/+Ori4iyBlubpiNGI0
🧚
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
آه و آتش
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
شهربندگرگ سیاه
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
اختران
https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0

زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0
🌊
جامانده
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0

طلا و دیافراگم

08 Dec, 18:03


#پارت220

مهدا با درد و رنگی پریده به آرتا نگاه کرد تنش از خشم و نزدیکی با این مرد می‌لرزید. روی زمین کنج تخت خواب کز کرده بود و چهار ستون بدنش می‌لرزید. توانایی حرکت نداشت بیچاره وار لباس آرتا را که تنها چیز دم دستش بود را روی تن رنجورش کشید. هق هق کنان به مرد خشمگین مقابلش نگاه کرد بیشتر در خودش جمع شد. درد زیادی را تحمل کرده بود. درد به کنار وحشت از آن حرکات جانش را به لب رسانده بود.
_ تو... تو... قول داده بودی. کاری نکنی اما...
دستش را بین پایش گذاشت و اشک ریخت.
آرتا در حالی که ملحفه به خون نشسته را از تخت جدا می‌کرد غرید:
_ خدا لعنتت کنه اون برای زمانی بود که تو سر از مهمانی مافیای دختر در نیاورده بودی خواستم بدونی تجاوز چه وحشیانه‌س... آره قول دادم اما تو زنمی. منم بی رگ نیستم. بذارم هر غلطی دلت خواست بکنی.
پوزخندی زد رنگ رخسار مهدا خبر از حال بدش می‌داد:
_ حالت خوبه لان؟
مهدا مچاله شده هق‌هق می‌کرد. آرتا جواب خودش را داد:
نه که خوب نیستی تجاوز خیلی دردناک‌تر از اینه...

https://t.me/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
https://t.me/+HtPZC1VmKsQ4NGZk

توصیه ویژه ☝️

طلا و دیافراگم

08 Dec, 13:00


_خونبس رادمان، زنیت نداره! شب اول از ترس غش کرده، این چطوری می‌خواد وارث به دنیا بیاره؟ اون دختر جای تقاص داداششم اومده، من چطور باهاش بخوابم و وارث برام بیاره؟ خون تو رگ های این دختر حرومه
https://t.me/+HtPZC1VmKsQ4NGZk

طلا و دیافراگم

08 Dec, 13:00


مخاطبان عزیزکانال
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️


زخم کاری
https://t.me/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
❤️
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
ژانوس
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎾
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
مسیر زندگی
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مهره‌ی برنده
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
💄
عشق آسمانی
https://t.me/asheghaneehaim
🦚
زنگار طلا
https://t.me/+FJDt64LnQYpjZDQ8
🫀
بلا پرست
https://t.me/+FPVC4es4TEBhNWI0
❤️‍🩹
شادلین
https://t.me/+Ori4iyBlubpiNGI0
🧚
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
آه و آتش
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
شهربندگرگ سیاه
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
اختران
https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0

زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0
🌊
جامانده
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0

طلا و دیافراگم

04 Dec, 20:09


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓وقتی پنهون از همه به عقد موقتش دراومدم نمی دونستم قراره انگ قاتل بودن به پیشونیم بخوره


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرینا قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

04 Dec, 20:09


شب که می‌شد من از خودم، آسمان و گوشه‌های دور از دید می‌ترسیدم. اما بیمارگونه به همان‌‌ها پناه می‌بردم و گوش‌هایم در انتظار شنیدن صدایش می‌ماندند.
بی‌صدا خودش را به من رساند و زیر گوشم زمزمه کرد:
-ترک کردی الناز؟
-چی رو؟
-به کسی غیر از من دوسِت دارم و بمیرم برات گفتنو!
https://t.me/+r7PJLc3XreMzZjdk
جدیدترین کتاب مائده فلاح رو از اینجا بخر🥹❤️
به همراه گیفت، بوکمارک و امضا🥰🔥
https://t.me/+r7PJLc3XreMzZjdk
گیفت و بوکمارک اختصاصی برای اکثر کتاب‌ها🤌🏻

طلا و دیافراگم

02 Dec, 21:07


🎀

در قافیه سر کن به سرت روسری ات را
گیسوی پریشان شده ات شانه ندارد...

#فریده_حیدری 🌱

@heidariiif

طلا و دیافراگم

20 Nov, 19:50


_ اون‌ وقتی که بهت گفتم نرو، مصمم گفتی اگه بمونی، دوست داشتن‌تون کمرنگ میشه. یادته؟ پس چی شد؟
چشمان پونه می‌سوخت ولی محکم خودش را نگه داشته بود که گریه نکند.
_ پس چرا با دیدن داداشم اینجوری شدی؟چرا وایسادی تا اونم تورو ببینه؟
صدای پونه دلشکسته و نالان بود: عباس‌آقا، اینجوری بی‌رحم نباش…
عباس جدی و عصبی بود: بی‌رحم منم یا تو؟ اصلاً دیدیش؟
اشک و سرش همزمان پایین افتادند.
پونه‌ای درونش زار می‌زد و بدوبیراه بارش می‌کرد بابت تصمیمش...نگاهِ خودش اما، شوکه و خیره مانده بود به کفش‌های مردانه‌ای که حتی آدرس فروشگاهش را هم به یاد داشت.
نفسش نه ولی سرش بالا آمد و نگاه دلتنگش دوید روی صورت فواد...و نگاه فواد، هنوز هم گرم و نگران بود، یک نگرانی بی‌انتها برای دختری که می‌دانست به آغوشش عادت دارد و حالا یکسالی می‌شد که آغوشش خالی از او بود...
عباس آرام ولی ناراحت گفت: برو پونه خانم، یه تصادف رو بیشتر از این کشدار نکن.
پونه معذب و غصه‌دار قدمی به عقب برداشت و دومی به زمین نرسیده بود که فواد مچش را گرفت و نگهش داشت.
_ شماره‌ و کارت شناسایی‌تونو بدید...باید...باید درباره خسارت صحبت کنیم.
نگاه ناباور پونه به لب‌های فواد بود که انگار گل و پروانه از میان‌شان بیرون می‌آمد.
لبخند داشت گل می‌کرد روی لبش، که نگاهِ اخم‌آلود عباس، در دم خشکاندش...

https://t.me/+PSbhSI2axV05M2Fk
https://t.me/+PSbhSI2axV05M2Fk

طلا و دیافراگم

20 Nov, 19:50


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

20 Nov, 13:32


مخاطبان عزیزکانال
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️


آهو
https://t.me/+zaJBpQO0_SxlOGQ0
❤️
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
ژانوس
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎾
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
مسیر زندگی
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مهره‌ی برنده
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
💄
عشق آسمانی
https://t.me/asheghaneehaim
🦚
گندم‌در طوفان زندگی
https://t.me/+8MyxgQ4mGOVjOTA0
🍂
زنگار طلا
https://t.me/+FJDt64LnQYpjZDQ8
🫀
بلا پرست
https://t.me/+FPVC4es4TEBhNWI0
❤️‍🩹
شادلین
https://t.me/+Ori4iyBlubpiNGI0
🧚
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
آه و آتش
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
شهربندگرگ سیاه
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
اختران
https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0

زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0

طلا و دیافراگم

20 Nov, 13:32


رمان آهو👇
سرگذشت سه خواهر که برای خرج زندگی همه کار میکنند.....ازدست فروشی بگیر تا رقاصی💃...
حالا بزرگ شدیم....
من عاشق شدم😥
اما چه عشقی یه عشق ممنوعه....
یا باید کسی که نمیخواستمو انتخاب میکردم....
یا میزاشتم سرنوشت هربلایی که میخواد سرعشقم بیاره....😱
آره فقر...فقر.....نزاشت زندگیمو کنم.....
دختر کبریت فروش چه به این حرفا...😥
آخرش من یه دختر کبریت فروش بودم....
https://t.me/+zaJBpQO0_SxlOGQ0

اگه رمان به سبک قدیمی وعاشقانه علاقه دارید اینجا به دردت میخوره
https://t.me/+zaJBpQO0_SxlOGQ0
رمان آهو👆👆👆

طلا و دیافراگم

20 Nov, 09:42


رمان آهو👇
سرگذشت سه خواهر که برای خرج زندگی همه کار میکنند.....ازدست فروشی بگیر تا رقاصی💃...
حالا بزرگ شدیم....
من عاشق شدم😥
اما چه عشقی یه عشق ممنوعه....
یا باید کسی که نمیخواستمو انتخاب میکردم....
یا میزاشتم سرنوشت هربلایی که میخواد سرعشقم بیاره....😱
آره فقر...فقر.....نزاشت زندگیمو کنم.....
دختر کبریت فروش چه به این حرفا...😥
آخرش من یه دختر کبریت فروش بودم....
https://t.me/+zaJBpQO0_SxlOGQ0

اگه رمان به سبک قدیمی وعاشقانه علاقه دارید اینجا به دردت میخوره
https://t.me/+zaJBpQO0_SxlOGQ0
رمان آهو👆👆👆

طلا و دیافراگم

20 Nov, 09:37


مخاطبان عزیزکانال
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️


آهو
https://t.me/+zaJBpQO0_SxlOGQ0
❤️
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
ژانوس
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎾
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
مسیر زندگی
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مودت نوشکفته
https://t.me/+Vyde_aMYHJA0NWI0

کابوس ورویا
https://t.me/+MyxnN8QHYpI5ZTY0
🕯
مهره‌ی برنده
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
آرام وحشی
https://t.me/+-9EbT6TQIillZDY0
🌾
لیلی درسیسیل
https://t.me/+9IL05T6OAEo1YmU0
🎃
جنون
https://t.me/+JDg7pbXNVnphNGI0
🍃
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
ازجنس طلا
https://t.me/+l7OIXTpNitY2M2E0
🦚
گندم‌در طوفان زندگی
https://t.me/+8MyxgQ4mGOVjOTA0
🍂
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
آه و آتش
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
شهربندگرگ سیاه
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
اختران
https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0

زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0

طلا و دیافراگم

19 Nov, 14:13


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

19 Nov, 14:13


چهار سالم بود همه به هم می‌گفتن " نحس" بخاطر اینکه پدر و مادرم‌و تو یه حادثه لعنتی از دست‌ داده بودم و تنها بازمانده‌ حادثه من بودم.سرپرستیم به خانواده مادریم رسید؛خاله و دایی‌هایی که چشم دیدن من‌و نداشتند ...کمبود محبت من‌و به جایی رسوند که با اولین دوست دارم از طرف یه مرد خامش شدم و بی‌خبر از همه صیغه‌ پنهونش شدم...منی که توسط اون پس زده‌ شدم بخاطر اینکه دخترا نباید خودشون‌و در اختیار مردی بزارن...
زندگی من پُر شد از پارتی شبانه....تو یکی از همین پارتی های شبانه  با اون آشنا شدم مست بودیم هردو...همون موقع پلییس سر رسید و ما محکوم شدیم به یه زندگی اجباری...
اما نمی‌دونستم قراره جهنم واقعی تو خونه اون ببینم.‌..اون زخم خورده از دست دادن عشقش بود و منی که بار اولم با اون نبود و اون می‌دونست....

https://t.me/+ZgfRpE7kFp1kNjFk

طلا و دیافراگم

18 Nov, 12:15


_عفونت زنانه گرفتی دخترم؟

پد بهداشتیمو به سینم چسبوندم و رو به مادر محمود گفتم:
_یکم خارش دارم.
از نوار بهداشتیه، هروقت پریود میشم تنم تاول میزنه.

پد رو روی میز اشپزخونه گذاشتم و نشستم. پریودیم تموم شده بود ولی درد داشتم.
فک کنم تنم قارچ زده بود.

_الان که تمیز شدی و غسل کردی بگو محمود چکت کنه. توی دیار غریب زنای دیگه رو همیشه خوب میکرده.

با این حرف مادر محمود از جا پریدم‌. چایی پرید توی گلوم و سرفه کردم. بذارم محمود سرش رو بین پاهام ببره و تاول هام رو ببینه؟

همین جوریش هم حاضر نبود نزدیکم بشه.
میگفت به عشقم خیانت کردم، با دوستش ازدواج کردم و اون رو ول کردم.
ازدواجی که حاصلش مردن شوهرم شب عروسیمون بود.

_نه مامان جون. من روم نمیشه مریضیم رو نشون بدم‌ پماد بزنم خوب میشه.

با هر تکونم تنم آتیش میگرفت. این دوره ی پریودیم نوار بهداشتی مشبک خریده بودم و اونقدر آزار دهنده بود که...

_خجالت میکشی؟ یک ماهه ازدواج کردید هر شب باهم تو تختید. زن و شوهر باید تو خوب و بد باهم باشن.

جوابی ندادم. می گفتم محمود فکر می کنه من با معشوقم خوابیدم و دختر نیستم؟
یا این که خود محمود رفت خارج اونور آب و ولم کرد و من مجبور به ازدواج شدم. کاش به جای چک‌ کردن تاولام میدادم پردم رو چک کنه...

_پدت رو میز چیکار میکنه؟ برشدار الان بابام میاد.

با صدای محمود از جا پریدم و پد رو زیر روسریم قایم کردم.

_مادر زنتو چک کن...مریضی گرفته.
وایی گفتم که محمود مچ دستم رو گرفت و منو کشوند توی اتاق.
روی تخت پرتم کرد و گفت:

_مریضی چی گرفتی که مامانم میگه چکت کنم؟

_عفونت از نوار بهداشتی. نمی خواد چک کنید خودم میرم دکتر

_ده سال درس زنان و زایمان نخوندم که زنم بره پیش دکتر. دامنتو بزن بالا کار دارم.

خودش لباسم رو بالا داد.
با برخورد نفسش با پوسم حس خوبی بهم دست داد. نفسش خنک بود.

_قارچ زدی و...
تو باکره ای؟

لبم رو گاز گرفتم که انگشتش...


https://t.me/+FuGFBz5j8EtiZGNk
https://t.me/+FuGFBz5j8EtiZGNk
https://t.me/+FuGFBz5j8EtiZGNk

#پارت‌رمان

این داستان روایت زندگی لیلا دخترِ خانواده فقیریه که شیرینی خورده آغا پسرِ آسید حمید اردکانی از اون حاجی بازاری های دست به خیره ولی روزگار چرخشو بدجوری می چرخونه. آغا برای عمل مادرش میره دبی و وقتی میاد نامزدشو دادن به یه مرد از تبارِ.............🥺
https://t.me/+FuGFBz5j8EtiZGNk

طلا و دیافراگم

18 Nov, 12:15


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

13 Nov, 10:25


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

13 Nov, 10:25


بنر واقعی

- سوار ماشین اون مردتیکه شدی بعد بهم میگی خونه ام؟

نگار بغض کرده نگاهش کرد و ارسلان مشتش را به دیوار کوبید، فریاد بعدی اش نگار را از جا پراند:

- جواب منو بده!

نگار به سختی گفت:

- اونجوری که فکر می‌کنی نیست.

ارسلان نیش خند زد:

- اونجوری که فکر می‌کنم نیست؟! پس چطوریه؟! فقط اون‌ لاشی یه کوچلو عشق سابقت بوده و یه ذره هم خواستگارت! چیا بینتون بوده که بعد از این همه سال وقتی می بینیش چشمات برق میزنه؟

اشک نگار چکید:

- به خدا داری اشتباه می‌کنی.
- چطور باور کنم وقتی یه نمونه از دروغ هات رو با چشم خودم دیدم؟

نگاه نگار میان چشم های به خون نشسته او چرخید، دیگر بی فایده بود هر چه می‌گفت باورش نمی‌کرد و انگار باید فاتحه عشقی که تازه جوانه زده بود را می‌خواند.
یک قدم به عقب برداشت:

- آره تو راست میگی من هنوز هم اونو دوست دارم و تو فقط برام یه جایگزین بودی.

اشک دیگری از چشم نگار چکید، باورش نمیشد این دروغ را گفته و انگار قلب خودش بود که زیر پا گذاشته و له می‌کرد.
ارسلان اما نفسش بالا نمی‌آمد و دم و باز دمش کند شده بود، اتفاقی که از آن می‌ترسید افتاده و نگار بالاخره اعتراف کرده بود.
جلو رفت، کاش کسی جلودارش می‌شد وگرنه خون به پا می‌کرد. یقه نگار را چسبید و او را به طرف خودش کشید، اختیار رفتارش دست خودش نبود و با دیوانه فرقی نداشت.
در یک سانتی او از میان دندان های کلید شده گفت:

- که جایگزین بودم آره؟ باشه، قبول بدم نیست، الان نقشش رو از خودش بهتر برات بازی می‌کنم.

جلو رفت و فاصله را به صفر رساند و نگار تسلیم شده پلک هایش را روی هم گذاشت.
شاید بدون انعطاف بود بوسه ای که ماه ها انتظارش را می‌کشید، شاید در شرایط درستی نبود، شاید ارسلان با فکر مسمومش لذت را از خودش سلب کرده، اما برای خودش این اولین بوسه از کسی بود که عاشقانه دوست داشت حتی اگر صاحب آن بوسه باورش نداشت و بی اعتماد بود...



https://t.me/+3S_g6szZReNiYzRk
https://t.me/+3S_g6szZReNiYzRk

نگار بعد از شکستی که از حسام می‌خوره تصمیم می‌گیره دیگه به هیچ مردی اجازه نده قلب و احساس رو صاحب بشه اما ناخواسته اتفاقاتی میوفته که تسلیم ارسلان فاتحی میشه و...

طلا و دیافراگم

12 Nov, 09:54


-به اندازه ی یه شهر پشتت حرف و حدیثه! یه روزی با آصف بودی و سر  و گوشت اون قدر جنبید که سهراب پات رو از خونه ش برید و حتی آصف هم دیگه حاضر نشد قبولت کنه ... یه روز برای پسر خام و ساده ی من دام پهن کردی و یه روز دیگه پای یه بی ناموس قاتل رو به خونه ی پسر من باز کردی و باعث مرگش شدی و اون وقت با وقاحت توی صورت من نگاه می کنی و می گی محرم حبیب بودی و ازش حامله ای!؟

توان گوهر تا همان جا بود. کوه هم اگر بود زیر بار فشار توهین و تهمت های عنایت خان فرو می ریخت، گوهر تنها و کم سن و سال و بی تجربه که جای خود داشت!
سقوط کرد روی سنگ های سرد و سفید خانه و با هق هق سعی کرد از شرافت و نجابت لکه دار شده اش دفاع کند:
-دروغه! دارین تهمت می زنین ... به همون خدایی که می پرستین، به روح مامانم قسم می خورم که همش دروغه! من نه اون مرد رو می شناختم نه هیچ وقت خطایی کردم ... تنها گناه من این بود که عاشق حبیب شدم و بهش دل دادم ... به خداوندی خدا که سهراب و آصف دروغ می گن ...
-سهراب دروغ می گه ... آصف دروغ می گه ... تو اون بی ناموس حرومزاده رو نمی شناختی ... این برگه مال چند ماه پیشه و تو توقع داری باور کنم محرم حبیب بودی و از پسر جوون مرگ شده ی من حامله ای!

مکث کرد و نفسی گرفت و بعد سرش را کمی پایین آورد تا با گوهر چشم در چشم شود. خیره در نگاه تر گوهر جویده جویده و با حرص اتمام حجت کرد:
-داغ حبیب کمرم رو خم کرده درست! اما هنوز اون قدر خرفت نشدم که اراجیف تو رو باور کنم و تو یه الف بچه بخوای هرز پریدنات رو به پای پسر جوون مرگ شده ی من بنویسی و خودت هم این وسط به نون و نوایی برسی دختر شاپور!

https://t.me/+4kmAEKGjtlhkMzQ0

روزی که باهاش پا به محضر گذاشتم باورم نمیشد یه روزی به خاطر جنینی که ازش توی بطنم داشتم مجبور به شنیدن بدترین تهدید و تهمت ها بشم...
ماجرا اما به همین جا ختم نشد... یه مرد پا به زندگیم گذاشت و راه نجاتم از بی آبرویی رو نشونم داد اما اون یه شرط داشت... یه شرط داشت و من چاره ای نداشتم جز قبول شرطش....


https://t.me/+4kmAEKGjtlhkMzQ0

طلا و دیافراگم

12 Nov, 09:54


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

06 Nov, 13:38


مخاطبان عزیزکانال
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️

بار گران
https://t.me/baregeran
❤️
جامانده
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎀
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
کافه دارچین
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
☕️
قاب سوخته
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🔮
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
فودوشین
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎾
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
منتهی به خیابان عشق
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

شاهزاده یخ زده
https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0
🧀
ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
خاج
https://t.me/+1qS1AWMr81hkN2Vk
❤️‍🔥
امیر سپهبد
https://t.me/+cI4OSH1RYYEwZjY0
🕯
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مودت نوشکفته
https://t.me/+Vyde_aMYHJA0NWI0

کابوس ورویا
https://t.me/+MyxnN8QHYpI5ZTY0
🕯
ماه عمارت
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
دنیای تاریک
https://t.me/+NZJC-Zf4oIA2YjJk
🍓
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
آرام وحشی
https://t.me/+-9EbT6TQIillZDY0
🌾
لیلی درسیسیل
https://t.me/+9IL05T6OAEo1YmU0
🎃
جنون
https://t.me/+JDg7pbXNVnphNGI0
🍃
بی رحم ترین عاشق
https://t.me/+T1knjmRkjJgxMmY0
🌒
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
ازجنس طلا
https://t.me/+l7OIXTpNitY2M2E0
🦚
گندم‌در طوفان زندگی
https://t.me/+8MyxgQ4mGOVjOTA0
🍂
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
جوخه‌ ی‌تقلا
https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk
🧶
چشم های آهیل
https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0
👀
برزخ عشق
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
شهربندگرگ سیاه
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
منفصل
https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0
🌈
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
اختران
https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0

زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0

طلا و دیافراگم

06 Nov, 13:38


بنر۱:
https://t.me/baregeran

کارت را که برمی‌دارد هزاربار خودم را لعنت می‌کنم که پیشنهاد این بازی را دادم.

صدایش سرخوش در فضا می‌پیچد:

ــ «یکی از رازهات که مربوط به افرادِ بازی باشه.»

سرم پایین می‌افتد و کمی فکر می‌کنم، من یک رازِ خنده‌دار درباره‌ی او دارم. همان‌طور که نگاهم را به لبه‌ی میز دوخته‌ام لب‌ می‌زنم:

+ «من وقتی بچه بودم عاشقت شدم، اون سال که با بابا اومدیم ایران، فکر می‌کردم تو پیترپَنی.»

سعی می‌کنم سریع از چهره‌ی جاخورده‌اش بگذرم و بازی را ادامه دهم. بلند می‌خندد و من در لحظه پشیمان می‌شوم از اعترافی که کرده‌ام.

ــ «پس به‌خاطر همین عشق و عاشقیت بود که وقتی راجع‌به اون سال ازت پرسیدم، هُل کردی گفتی یادم نمیاد؟»

نامرد! خوب می‌دانست چه‌چیزی را باید چه جایی رو کُند. نگاهِ سُرخم را که می‌دوزم به او خنده‌اش بیشتر می‌شود.

با حرص می‌گویم:

+ «می‌شه کارت‌ها رو بدی؟ نوبت منه!»

کارت‌ها را که روی میز می‌گذارد، اولینش را بر می‌دارم و با خواندنِ عنوانش لبخند روی لب‌هایم نقش می‌بندد سرم را بالا می‌گیرم و او انگار که از تغییر حالت ناگهانی من ترسیده باشد با تعجب نگاهم می‌کند.

کارت را روی میز می‌اندازم و می‌گویم:

+«کارتِ تکرار سوال قبلی. حالا تو بگو چه رازی درباره‌ی من داری.»

لبخند می‌زند و به عادتِ همیشه‌اش هنگامِ فکر کردن دستش را روی صورتش می‌کشد و بعد با نگاهِ عجیبی می‌گوید:

ــ «من رازی درباره‌ی تو ندارم.»

جا می‌خورم و او با لبخند خبیثی ادامه می‌دهد:

ــ «برعکسِ تو من اون سال به این فکر می‌کردم که تو چقدر بچه‌ی لجباز و بی‌تربیتی هستی! همیشه لباسات گِلی بود، همش بیدار بودی، کارهای عجیب می‌کردی و من دائم با خودم می‌گفتم که این بچه چرا اینجوریه؟ به خاطر همین من تو بچگی عاشقت نشدم که الان اینجا به دردم بخوره.»

همه‌ی جملاتش را با آن لبخند مضحک ادا می‌کند و من به طرزِ مسخره‌ای ناراحت می‌شوم که او در کودکی عاشق من نشده. دیگر دلم نمی‌خواهد که بازی را ادامه دهم که او دوباره شروع می‌کند:

ــ «اما...»

سرم را بالا می‌گیرم و به او نگاه می‌کنم.

ــ «اما وقتی تو فرودگاه دیدمت یه لحظه جا خوردم، بابابزرگ گفته بود که قراره با تو بیاد و من همش منتظر بودم که همون دختر بچه رو با موهای شونه نشده و لباس شلخته گِلی ببینم. وقتی دیدمت هنوز نمی‌دونستم چه اتفاقی واسه بابات افتاده، تعجب کردم که انقدر عوض شدی.»

همان روز را می‌گوید که من بابا را خاک کردم، خانه را ول کردم و به اینجا آمدم. همان روز که آن دختر بچه‌ی سرزنده و تمام خاطراتش را در مزاری بهاری کنارِ بابا دفن کردم، همان روز که این بارِ گران افتاد روی شانه‌های من.

نگاهش را که می‌بینم لبخند می‌زنم و می‌گویم:

+ «خیلی هم تغییر نکردم، اون‌روز هم لباسام گِلی بود»

می‌خندد و بعد طوری که انگار برای گفتنش مردد باشد زمزمه می‌کند:

ــ «آره، ولی انگار غم خوشگل‌ترت کرده بود.»

https://t.me/baregeran

ونوس که پس از کشته شدنِ پدرش، همراهِ پدربزرگش به ایران برمی‌گردد تا در وقتِ مناسب انتقامِ از دست دادن پدرش را بگیرد، درگیر رابطه‌ای با پسر عمویش می‌شود که در کودکی عاشق او بوده.

https://t.me/baregeran

طلا و دیافراگم

06 Nov, 09:55


بنر۱:
https://t.me/baregeran

کارت را که برمی‌دارد هزاربار خودم را لعنت می‌کنم که پیشنهاد این بازی را دادم.

صدایش سرخوش در فضا می‌پیچد:

ــ «یکی از رازهات که مربوط به افرادِ بازی باشه.»

سرم پایین می‌افتد و کمی فکر می‌کنم، من یک رازِ خنده‌دار درباره‌ی او دارم. همان‌طور که نگاهم را به لبه‌ی میز دوخته‌ام لب‌ می‌زنم:

+ «من وقتی بچه بودم عاشقت شدم، اون سال که با بابا اومدیم ایران، فکر می‌کردم تو پیترپَنی.»

سعی می‌کنم سریع از چهره‌ی جاخورده‌اش بگذرم و بازی را ادامه دهم. بلند می‌خندد و من در لحظه پشیمان می‌شوم از اعترافی که کرده‌ام.

ــ «پس به‌خاطر همین عشق و عاشقیت بود که وقتی راجع‌به اون سال ازت پرسیدم، هُل کردی گفتی یادم نمیاد؟»

نامرد! خوب می‌دانست چه‌چیزی را باید چه جایی رو کُند. نگاهِ سُرخم را که می‌دوزم به او خنده‌اش بیشتر می‌شود.

با حرص می‌گویم:

+ «می‌شه کارت‌ها رو بدی؟ نوبت منه!»

کارت‌ها را که روی میز می‌گذارد، اولینش را بر می‌دارم و با خواندنِ عنوانش لبخند روی لب‌هایم نقش می‌بندد سرم را بالا می‌گیرم و او انگار که از تغییر حالت ناگهانی من ترسیده باشد با تعجب نگاهم می‌کند.

کارت را روی میز می‌اندازم و می‌گویم:

+«کارتِ تکرار سوال قبلی. حالا تو بگو چه رازی درباره‌ی من داری.»

لبخند می‌زند و به عادتِ همیشه‌اش هنگامِ فکر کردن دستش را روی صورتش می‌کشد و بعد با نگاهِ عجیبی می‌گوید:

ــ «من رازی درباره‌ی تو ندارم.»

جا می‌خورم و او با لبخند خبیثی ادامه می‌دهد:

ــ «برعکسِ تو من اون سال به این فکر می‌کردم که تو چقدر بچه‌ی لجباز و بی‌تربیتی هستی! همیشه لباسات گِلی بود، همش بیدار بودی، کارهای عجیب می‌کردی و من دائم با خودم می‌گفتم که این بچه چرا اینجوریه؟ به خاطر همین من تو بچگی عاشقت نشدم که الان اینجا به دردم بخوره.»

همه‌ی جملاتش را با آن لبخند مضحک ادا می‌کند و من به طرزِ مسخره‌ای ناراحت می‌شوم که او در کودکی عاشق من نشده. دیگر دلم نمی‌خواهد که بازی را ادامه دهم که او دوباره شروع می‌کند:

ــ «اما...»

سرم را بالا می‌گیرم و به او نگاه می‌کنم.

ــ «اما وقتی تو فرودگاه دیدمت یه لحظه جا خوردم، بابابزرگ گفته بود که قراره با تو بیاد و من همش منتظر بودم که همون دختر بچه رو با موهای شونه نشده و لباس شلخته گِلی ببینم. وقتی دیدمت هنوز نمی‌دونستم چه اتفاقی واسه بابات افتاده، تعجب کردم که انقدر عوض شدی.»

همان روز را می‌گوید که من بابا را خاک کردم، خانه را ول کردم و به اینجا آمدم. همان روز که آن دختر بچه‌ی سرزنده و تمام خاطراتش را در مزاری بهاری کنارِ بابا دفن کردم، همان روز که این بارِ گران افتاد روی شانه‌های من.

نگاهش را که می‌بینم لبخند می‌زنم و می‌گویم:

+ «خیلی هم تغییر نکردم، اون‌روز هم لباسام گِلی بود»

می‌خندد و بعد طوری که انگار برای گفتنش مردد باشد زمزمه می‌کند:

ــ «آره، ولی انگار غم خوشگل‌ترت کرده بود.»

https://t.me/baregeran

ونوس که پس از کشته شدنِ پدرش، همراهِ پدربزرگش به ایران برمی‌گردد تا در وقتِ مناسب انتقامِ از دست دادن پدرش را بگیرد، درگیر رابطه‌ای با پسر عمویش می‌شود که در کودکی عاشق او بوده.

https://t.me/baregeran

طلا و دیافراگم

06 Nov, 09:52


مخاطبان عزیزکانال
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️

بار گران
https://t.me/baregeran
❤️
جامانده
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎀
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
کافه دارچین
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
☕️
قاب سوخته
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🔮
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
فودوشین
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎾
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
منتهی به خیابان عشق
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

شاهزاده یخ زده
https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0
🧀
ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
خاج
https://t.me/+1qS1AWMr81hkN2Vk
❤️‍🔥
امیر سپهبد
https://t.me/+cI4OSH1RYYEwZjY0
🕯
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مودت نوشکفته
https://t.me/+Vyde_aMYHJA0NWI0

کابوس ورویا
https://t.me/+MyxnN8QHYpI5ZTY0
🕯
ماه عمارت
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
دنیای تاریک
https://t.me/+NZJC-Zf4oIA2YjJk
🍓
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
آرام وحشی
https://t.me/+-9EbT6TQIillZDY0
🌾
لیلی درسیسیل
https://t.me/+9IL05T6OAEo1YmU0
🎃
جنون
https://t.me/+JDg7pbXNVnphNGI0
🍃
بی رحم ترین عاشق
https://t.me/+T1knjmRkjJgxMmY0
🌒
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
ازجنس طلا
https://t.me/+l7OIXTpNitY2M2E0
🦚
گندم‌در طوفان زندگی
https://t.me/+8MyxgQ4mGOVjOTA0
🍂
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
جوخه‌ ی‌تقلا
https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk
🧶
چشم های آهیل
https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0
👀
برزخ عشق
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
شهربندگرگ سیاه
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
منفصل
https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0
🌈
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
اختران
https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0

زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0

طلا و دیافراگم

05 Nov, 19:48


سرگذشت سه خواهر که برای خرج زندگی همه کار میکنند.....ازدست فروشی بگیر تا رقاصی...حالا بزرگ شدیم....
من عاشق شدم
اما چه عشقی یه عشق ممنوعه....
یا باید کسی که نمیخواستمو انتخاب میکردم....
یا میزاشتم سرنوشت هربلایی که میخواد سرعشقم بیاره....
آره فقر...فقر.....نزاشت زندگیمو کنم.....
دختر کبریت فروش چه به این حرفا...
آخرش من یه دختر کبریت فروش بودم....

https://t.me/+Z1JvOhillWk5ZjJk
اگه رمان به سبک قدیمی وعاشقانه علاقه دارید اینجا به دردت میخوره
https://t.me/+Z1JvOhillWk5ZjJk
رمان آهو👆👆👆

طلا و دیافراگم

05 Nov, 19:37


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

29 Oct, 11:39


-یه دقیقه نگاهم کن.
کارت دارم.

-نمی‌خوام. نگاه کردن تو صورت تو کفاره داره.

کیکاووس اخم می‌کند و جدی می‌گوید:
-من یه دختر میشناسم که همین چند ساعت پیش توی خواب و بیداری بهم گفت دوست داره بیشتر نگاهم کنه!

مهان با حرص برمیگردد و نگاه پر خشمش را توی چشم‌های کیکاووس تیز می‌کند:
-آدما توی تب هزیون میگن آقای دکتر. خیلی باید احمق باشی که اون هزیون‌ها رو باور کنی.

کیکاووس چشم‌هایش را می‌بندد، چهار انگشتش را کنار لب می‌برد، میبوسد و سمت تصویر مهان فوت می‌کند.

یکی انگار سرخی سیب‌های تازه متولد شده را گرفته و روی گونه‌های دخترک پاشیده است. کیکاووس انگشتش را روی تصویر گونه‌هایش می‌کشد و با مهر پچ پچ گونه زمزمه می‌کند.
-امروز به اندازۀ یه عمر سر نبوسیدنت با خودم جنگیدم!
نمی‌دونی چه قدر سخته ماه با مو‌های خیس گوشۀ تختت از سرما بلرزه ولی نتونی بغلش کنی.

نگاه مهان، همان‌جایی که انگشت کیکاووس روی صفحه را لمس کرده بود مانده و تکان نمی‌خورد.
هیچ وقت فکرش را هم نمی‌کرد عاشق دشمن قسم‌خورده‌اش بشود، عاشق کسی که تا همین چند ماه پیش نقشۀ کشتنش را می‌ریخت و حالا...

پنج دقیقه‌ست همینطوری بهم زل زدی، حواست هست؟ برو تا مجبور نشدی کفاره بدی، پرنده کوچولوی قشنگم!
https://t.me/+x0uQQhdzLe1jMWNk
https://t.me/+x0uQQhdzLe1jMWNk
https://t.me/+x0uQQhdzLe1jMWNk

طلا و دیافراگم

29 Oct, 11:37


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

23 Oct, 13:24


چهار سالم بود همه به هم می‌گفتن " نحس" بخاطر اینکه پدر و مادرم‌و تو یه حادثه لعنتی از دست‌ داده بودم و تنها بازمانده‌ حادثه من بودم.سرپرستیم به خانواده مادریم رسید؛خاله و دایی‌هایی که چشم دیدن من‌و نداشتند ...کمبود محبت من‌و به جایی رسوند که با اولین دوست دارم از طرف یه مرد خامش شدم و بی‌خبر از همه صیغه‌ پنهونش شدم...منی که توسط اون پس زده‌ شدم بخاطر اینکه دخترا نباید خودشون‌و در اختیار مردی بزارن...
زندگی من پُر شد از پارتی شبانه....تو یکی از همین پارتی های شبانه  با اون آشنا شدم مست بودیم هردو...همون موقع پلییس سر رسید و ما محکوم شدیم به یه زندگی اجباری...
اما نمی‌دونستم قراره جهنم واقعی تو خونه اون ببینم.‌..اون زخم خورده از دست دادن عشقش بود و منی که بار اولم با اون نبود و اون می‌دونست....

https://t.me/+t41Arxu_mytkYTVk

طلا و دیافراگم

23 Oct, 13:24


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

23 Oct, 09:24


-من از رابطه زناشویی با زن قانونیم که تو باشی نمی‌گذرم تو گوشت فرو کن...

با بغض چشم می‌بندم.صدایش را باز می‌شنوم:
-فکر کردی خونه منم خونه باباته...بخور و بخواب نگفتی وظایفت تغیر می‌کنه...
چشم باز می‌کنم در حال باز کردن دکمه‌های پیراهن مردانه‌اش می‌بینمش.
پاهایم می‌لرزد و بغضم سرباز می‌کند:
-چی از جونم می‌خوای ؟!
به پاهای لرزانم اشاره می‌کند:
-چته...چرا می لرزی ؟
نفس نفس می‌زنم.دردم را نمی‌فهمید.نمی‌دانست من روزگاری جسم و روحم دریده‌شده‌ بود که با نیشخند پرتمسخری روی تنم خیمه می‌زند:
-شوهر از زنش چی می‌خواد...؟!
نمی‌فهمید من از سر خوشی زنش نشده‌ بودم.من هنوز هم از لمس دست های مردانه روی پوستم می‌ترسیدم.با دو دست روی سینه‌اش پسش می‌زنم:
-من چطوری زنت شدم والا...؟ باورت شده عین تموم زن و شوهرهای این شهر زیر یه سقف رفتیم...!
دست‌هایم را با یک دست قفل می‌کند و با دست دیگرش پیراهنش را از تنش در می‌آورد و غُرشش نفس را در سینه‌م حبس می‌کند:

-بخاطر تو لعنتی مجبور شدم از دختری که دوستش دارم بگذرم...اولین بارت که نیست پس عادت کن به این شب های جذاب...

https://t.me/+t41Arxu_mytkYTVk

توصیه‌ی ویژه

طلا و دیافراگم

23 Oct, 09:23


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

20 Oct, 13:11


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

20 Oct, 13:11


بنر واقعی

- آخه دختره احمق، به آدمی که مُرده حسودی می‌کنی؟ انقدر بیشعوری که از آدمی که دو ساله زیر خاکه لجت گرفته؟! از چی می‌ترسی؟ می‌ترسی از قبر در بیاد و منو از تو بقاپه؟! 
نگار بهت زده نگاهش می‌کرد، این مزخرفات چه بود که می‌گفت؟!
- باز مست کردی تو؟! من موندم وقتی تو هپروتی جایی غیر از من سراغ نداری؟! برو همونجا چرا دست از سرم برنمیداری؟!
حسام با تحکم گفت:
- چرا دوست داری همه واقعیتارو پشت مستی من پنهون کنی ها؟ یبارم که شده قوی باش اعتراف کن بگو درست می‌گم.
- وقتی درست نیست چیو اعتراف کنم؟
حسام حرصی دست توی موهایش فرو برد:
- اوکی قبول همه اینا غلطه و من مستم! خودت بگو چه مرگته؟ چرا از وقتی بحث خواستگاری رو پیش کشیدم یه آدم دیگه شدی؟ بد بود می‌خواستم تو رو به آرزوت برسونم؟!
نگار ناباور خندید، این دیگر چقدر از خود راضی بود؟!
- حتما آرزوی من ازدواج با تو بود آره؟! میشه تموم کنی این مسخره بازیارو؟!
- من تموم کنم یا تو؟! 
- ببین دفعه دیگه می‌خواستی آشتی کنی از من مایه نذار، با فاکتور و این چرتو پرتا سرم کلاه نمیره خب؟! میایی مثل بچه خوب میگی غلط کردم، ببخشید دیگه تکرار نمی‌شه! بعدش من فکر می‌کنم یا میبخشم یا نمیبخشم.
زبان حسام انگار به کامش چسبیده بود، دختر رو به رویش بدون شک نگار نبود که این حرف ها هیچ جوره شبیه او نبود.
نگار ادامه داد:
- الانو دیدی؟! خودت رفتی خودتم برگشتی، دفعه های دیگه هم همینه دیگه اون نگاری که نازتو می‌کشید مُرد!
حسام ناباور گفت:
- عوض شدی.
- فکرشو نمی‌کردی نه؟ فکر می‌کردی خب دو روز دیگه خودش میاد منت کشی.
- زیر سرت بلند شده به ولله هوایی شدی تو.
نگار قاطع گفت:
- آره حدست درسته.
چشم های حسام در چهره بی تفاوت نگار چرخید:
- کیه؟
- یکی خیلی از تو بهتر، باشعورتر، فهمیده تر، تازه قدرمو میدونه!
حسام با تمسخر گفت:
- این قدر خوبه یعنی؟!
نگار زمزمه کرد:
- بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی حواسش به منه.
و بی اختیار چهره مردی مقابل چشم هایش زنده شد، مردی که این روزها برایش پررنگ شده بود و اعتراف می‌کرد در قلبش بدون اینکه بداند برای او باز شده بود...

https://t.me/+REfjlK-E4vwzY2Q0
https://t.me/+REfjlK-E4vwzY2Q0

شما رو دعوت می‌کنم به خوندن رمانی پر از هیجان و پر چالش و البته عاشقانه...

طلا و دیافراگم

20 Oct, 09:45


بنر واقعی

- سوار ماشین اون مردتیکه شدی بعد بهم میگی خونه ام؟

نگار بغض کرده نگاهش کرد و ارسلان مشتش را به دیوار کوبید، فریاد بعدی اش نگار را از جا پراند:

- جواب منو بده!

نگار به سختی گفت:

- اونجوری که فکر می‌کنی نیست.

ارسلان نیش خند زد:

- اونجوری که فکر می‌کنم نیست؟! پس چطوریه؟! فقط اون‌ لاشی یه کوچلو عشق سابقت بوده و یه ذره هم خواستگارت! چیا بینتون بوده که بعد از این همه سال وقتی می بینیش چشمات برق میزنه؟

اشک نگار چکید:

- به خدا داری اشتباه می‌کنی.
- چطور باور کنم وقتی یه نمونه از دروغ هات رو با چشم خودم دیدم؟

نگاه نگار میان چشم های به خون نشسته او چرخید، دیگر بی فایده بود هر چه می‌گفت باورش نمی‌کرد و انگار باید فاتحه عشقی که تازه جوانه زده بود را می‌خواند.
یک قدم به عقب برداشت:

- آره تو راست میگی من هنوز هم اونو دوست دارم و تو فقط برام یه جایگزین بودی.

اشک دیگری از چشم نگار چکید، باورش نمیشد این دروغ را گفته و انگار قلب خودش بود که زیر پا گذاشته و له می‌کرد.
ارسلان اما نفسش بالا نمی‌آمد و دم و باز دمش کند شده بود، اتفاقی که از آن می‌ترسید افتاده و نگار بالاخره اعتراف کرده بود.
جلو رفت، کاش کسی جلودارش می‌شد وگرنه خون به پا می‌کرد. یقه نگار را چسبید و او را به طرف خودش کشید، اختیار رفتارش دست خودش نبود و با دیوانه فرقی نداشت.
در یک سانتی او از میان دندان های کلید شده گفت:

- که جایگزین بودم آره؟ باشه، قبول بدم نیست، الان نقشش رو از خودش بهتر برات بازی می‌کنم.

جلو رفت و فاصله را به صفر رساند و نگار تسلیم شده پلک هایش را روی هم گذاشت.
شاید بدون انعطاف بود بوسه ای که ماه ها انتظارش را می‌کشید، شاید در شرایط درستی نبود، شاید ارسلان با فکر مسمومش لذت را از خودش سلب کرده، اما برای خودش این اولین بوسه از کسی بود که عاشقانه دوست داشت حتی اگر صاحب آن بوسه باورش نداشت و بی اعتماد بود...

https://t.me/+lO5ST7ThJWI0ZGY0
https://t.me/+lO5ST7ThJWI0ZGY0

نگار بعد از شکستی که از حسام می‌خوره تصمیم می‌گیره دیگه به هیچ مردی اجازه نده قلب و احساس رو صاحب بشه اما ناخواسته اتفاقاتی میوفته که تسلیم ارسلان فاتحی میشه و...

طلا و دیافراگم

20 Oct, 09:45


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

19 Oct, 09:31


-تو یا احمقی یا خیلی زرنگ!
بغض کردم و یه قدم به عقب برداشتم که با همون پوزخند بدی که روی لبش بود گفت:
-به خیالت آقا برای خبر بارداریت شیرینی پخش میکنه و هلهله راه می ندازه؟ فکر میکنی اون توله ی توی شکمت اون قدر عزیز میشه که یادش بره خون عزیزترینش رو ریختی؟
تنم می لرزید، به زحمت یه قدم به عقب برداشتم و اون با همون لحن تند و تحقیر آمیز ادامه داد:
- یه شهر حرف پشت سرته دختر جون! پای یه مرد توی خونه ت باز شده و اون وقت اومدی این جا و توقع داری باور کنیم راست می گی که نطفه ی حلال توی شکمته؟
صدای فریادش جلوی ادامه دادن زن رو گرفت و من سرجایم خشک شدم از ترس:
-کی این بی آبرو رو راه داده خونه ی من؟!

https://t.me/+UeWu0slPG5VmMmU0

-از جلوی چشمم گم شو دختره ی عوضی قاتل!
پرتم کرد بیرون و در رو محکم به روم بست.
من اما میون هق هق هام فریاد زدم:
-یه روز پشیمون می شی!
حالا اون روز رسیده! روز پشیمونی اون..‌. من اما دیگه اون دختر چشم و گوش بسته و ساده ی قبل نیستم!
این بار همه چیز فرق می کنه!
این بار اونی که به دست و پا میفته من نیستم!

https://t.me/+UeWu0slPG5VmMmU0
پارت گذاری منظم
عاشقانه هیجانی

طلا و دیافراگم

19 Oct, 09:29


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

13 Oct, 13:20


#قلب‌ها_هرگز_نمی‌میرند
#نویسنده: زهرانعمت بخش
#ژانر: عاشقانه. اجتماعی

از فریادش تکان خوردم و چشمم بسته شد و بیشتر در خودم جمع شدم اما در آخر، همان یاغی بودم.

سینه جلو دادم و گفتم:
- من دختر همون زنیم که دو ماهیه برای به تور انداختنش با گل و شیرینی هی میری و میای و خیال می‌کنی صاحب نداره. قسم خوردم از هستی ساقطت کنم. اول از ماشینت شروع کردم اما اگه بازم ببینمت دیگه جونت دست خودته.


نفهمیدم کی به گریه افتاده بودم.
حرف‌های من برای او یک بازی بود چون نگاهش کم کم آرام شد و شروع کرد به قهقهه زدن و من عصبی تر شدم.

- داری منو مسخره می‌کنی؟ چرا می‌خندی؟ فکر کردی شوخی می‌کنم؟

ته خنده اش را جمع کرد:
- خیال کردی این جا فلیمای هالیوودیه که منو تهدید میکنی. حالیت می‌کنم. 



 https://t.me/+7tiC8DwbU7tkMDM0

طلا و دیافراگم

13 Oct, 13:20


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

11 Oct, 19:49


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🍒رابطه‌ای خشن و اجباری مرد مغرور با دختر قربانی تجاوز


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍋‍🟩 دوستش داشتم اما اون بوی عطر زنونه ای رو میداد که من نبودم!


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

طلا و دیافراگم

09 Oct, 19:43


مخاطبان عزیزکانال
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️


یک‌ رویای کوتاه
https://t.me/+hxTBRdE7BvwzMDY0
❤️
جامانده
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎀
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
کافه دارچین
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
☕️
قاب سوخته
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🔮
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
فودوشین
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎾
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
منتهی به خیابان عشق
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

شاهزاده یخ زده
https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0
🧀
ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
خاج
https://t.me/+1qS1AWMr81hkN2Vk
❤️‍🔥
امیر سپهبد
https://t.me/+cI4OSH1RYYEwZjY0
🕯
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مودت نوشکفته
https://t.me/+Vyde_aMYHJA0NWI0

کابوس ورویا
https://t.me/+MyxnN8QHYpI5ZTY0
🕯
ماه عمارت
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
دنیای تاریک
https://t.me/+NZJC-Zf4oIA2YjJk
🍓
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
آرام وحشی
https://t.me/+-9EbT6TQIillZDY0
🌾
لیلی درسیسیل
https://t.me/+9IL05T6OAEo1YmU0
🎃
جنون
https://t.me/+JDg7pbXNVnphNGI0
🍃
بی رحم ترین عاشق
https://t.me/+T1knjmRkjJgxMmY0
🌒
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
ازجنس طلا
https://t.me/+l7OIXTpNitY2M2E0
🦚
گندم‌در طوفان زندگی
https://t.me/+8MyxgQ4mGOVjOTA0
🍂
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
جوخه‌ ی‌تقلا
https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk
🧶
چشم های آهیل
https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0
👀
برزخ عشق
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
شهربندگرگ سیاه
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
منفصل
https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0
🌈
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
اختران
https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0

زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0

طلا و دیافراگم

09 Oct, 19:43



رمانی که به عنوان اولین اثر نویسنده باعث تحسین و تعجب همه شده.

بریم نظرات چند تا از مخاطب‌ها رو درباره‌ی این عاشقانه‌ی جذاب بخونیم:

سعیده:
کانال شما رو خیلی خیلی اتفاقی دیدم و در حالی که سرم خیلی شلوغ بود و اصلا نمیتونستم یه رمان دیگه شروع کنم عضو شدم. دیگه نگم براتون از بعدش... چیکار کردید با من؟! نمیتونم حسمو بیان کنم🥹 به اندازه ی کافی با تک به تک جمله های رمان احساس نزدیکی میکردم 🥹😍 من یه رمان خوان حرفه ای هستم که از ۱۰ سالگی خوره‌ی کتاب بودم فکر میکردم دیگه رمانی نتونه به اندازه ی اون رمانای اولی که خوندم مثل بامداد خمار و دالان بهشت و... منو مجذوب خودش کنه ولی وقتی این داستان شما رو شروع کردم فهمیدم همه چی قبل از این داستان سوء تفاهم بوده🥹 کجا بودید تا حالا؟؟؟؟ چه بگویم که هرچه بگویم ازش کمه😍🥹 خوش شانس ترین و خوشبخت ترین آدمم که دارم این داستانو میخونم.
‌------------------------------
yas:
به نظرم رمان یک رویای کوتاه طوری شیرینه که تو ذهن خواننده میمونه و می‌ تونیم سالهای بعد بعنوان یک رمان خاطره انگیز چند باره بخونیم و کیف ببریم و هرکس گفت یک رمان خوب با قلم خوب جز ۱۰ رمان برتر تو ذهمنمون باشه.‌‌
------------------------------
مریم:
همون اوایل وقتی عضو شدم محو فضاسازی و شخصیت پردازی قوی قلمتون شدم. به عنوان اولین اثر بسیار مسلط می‌نویسید. خیلی خوشحالم که با قلم تون آشنا شدم. چرخش قلمتون تعلیق فروانی داره. چیزی که باعث شد امشب کامنت بذارم اون سکانس انگشت کشیدن لیلی روی برجستگی شیشه مشجر پنجره بود. یک رویای کوتاه، از نظر من قصه نیست؛ یک زندگیست.‌
-------------------------------
sara:
خط به خط رمان مثل فیلم سینمایی هست. وقتی فاطی رو دیوار میاد من قشنگ میبینمش و این واقعا تحسین برانگیزه که یک نویسنده بتونه جوری بنویسه که مخاطب ارتباط عمیق با شخصیت های رمان بگیره که اونا رو واضح ببینه. دیالوگا و مونولوگا خیلی روون و جذابن. توصیفت از همه چی به‌جاست، نه اونقد زیاده که خسته کننده بشه نه اونقد کمه که ناقص باشه...مثل جورچین همه چیز رو قشنگ کنار هم گذاشتی تا با یه خط نوشتن خودش بریزه و ردیف رو هم سوار بشن. موقع خوندن بدون اغراق واقعا لذت میبرم.
‌------------------------------
Harir:
این داستان خود زندگیه. چقدر با احساسه قلمتون. شیرینی وتلخی لحظات رو واضح و بدون ذره‌ای افراط یا تفریط نشون میدید. گاهی فکر میکنم رشته روانشناسی خوندید که اینقدر زیبا روانشناسی و روانشناختی شخصیت‌ها رو در رمان می‌نویسید، این نکته مهمیه که نویسنده باید مسلط باشه به اون و شما با مهارت کامل از عهده این پردازش براومدید. رمان پر از هیجان و مونولوگ‌های دلنشینه، بسیار سنجیده و منطقی می‌نویسی از حس حال شخصیت‌ها، تفکراتشون، فرهنگ خانواده و محله و اینکه پردازشتون به ریز ریز جزئیات خواننده رو به خاطرات گذشته میبره... کادو خریدن های پنهانی برای دوست پسرشون، ملاقات‌های دزدکی 😍 حرف‌های یواشکی و پیچوندن خانواده به بهانه آموزشگاه و رفتن خونه همکلاسی و...‌
‌------------------------------
شهرزاد:
همه‌ی شخصیت ها حقیقی و درستن. من واقعا لذت می‌برم از گفت و گوی خانوادگی کنار سفره‌شون، تو مهمونی یا هر جمع دیگه‌ای... انگار هر کدوم همون حرفی که انتظار میره ازشون رو میزنن و باعث حال خوب ما میشن. انگار ما هم کنار اونا نشستیم.
‌‌------------------------------
از چت ناشناس:
فقط خواستم بگم رمانت خیلی حال و هوای خاصی داره... مثلا ترکیب اون اتاقک شیشه ای حیاط پشتی خونه گلستان خانم و بارون و آهنگ فریدون فروغی... 🤭😂 وقتی اسم فصل  «می خواهمت چو خسته ای که خواب را» خوندم شکوفه امید توی دلم جوونه زد☺️🩷قرار شون تو پارت ۴۱۱ و ۴۱۲ ❤️ و دیالوگ های خاص زمان به لیلی🤭🤭🙈 یا حس گندی که بعد خوندن دعوای لیلی و زمان تو ماشین توی فصل «جفا کاری چو من» داشتم😭🤦🏻‍♀ یا مثلا همین پارت ۴۹۳ فک کنم الان نزدیک به بیست بار خوندمش این پارتو...گوشی های قدیمی، از شب تا صبح بیدار موندن، امتحانات، برف بازی، خونه تکونی و کلی حس خوب دیگه 🥰 و اینم بگم که عاشق اسم شخصیتام خیلی خاصن 💕
-------------------------
https://t.me/+hxTBRdE7BvwzMDY0
https://t.me/+hxTBRdE7BvwzMDY0
https://t.me/+hxTBRdE7BvwzMDY0

[قصه‌ای لطیف و پر هیجان در دل کوچه‌ای بن‌بست]
رمانی که بی برو برگرد شما رو مجذوب خودش می‌کنه... فقط کافیه چند پارتشو بخونید تا گرفتارش بشید.



طلا و دیافراگم

09 Oct, 12:37


مخاطبان عزیزکانال
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️


یک‌ رویای کوتاه
https://t.me/+hxTBRdE7BvwzMDY0
❤️
جامانده
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎀
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
کافه دارچین
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
☕️
قاب سوخته
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🔮
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
فودوشین
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎾
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
منتهی به خیابان عشق
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

شاهزاده یخ زده
https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0
🧀
ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
خاج
https://t.me/+1qS1AWMr81hkN2Vk
❤️‍🔥
امیر سپهبد
https://t.me/+cI4OSH1RYYEwZjY0
🕯
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مودت نوشکفته
https://t.me/+Vyde_aMYHJA0NWI0

کابوس ورویا
https://t.me/+MyxnN8QHYpI5ZTY0
🕯
ماه عمارت
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
دنیای تاریک
https://t.me/+NZJC-Zf4oIA2YjJk
🍓
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
آرام وحشی
https://t.me/+-9EbT6TQIillZDY0
🌾
لیلی درسیسیل
https://t.me/+9IL05T6OAEo1YmU0
🎃
جنون
https://t.me/+JDg7pbXNVnphNGI0
🍃
بی رحم ترین عاشق
https://t.me/+T1knjmRkjJgxMmY0
🌒
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
ازجنس طلا
https://t.me/+l7OIXTpNitY2M2E0
🦚
گندم‌در طوفان زندگی
https://t.me/+8MyxgQ4mGOVjOTA0
🍂
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
جوخه‌ ی‌تقلا
https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk
🧶
چشم های آهیل
https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0
👀
برزخ عشق
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
شهربندگرگ سیاه
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
منفصل
https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0
🌈
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
اختران
https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0

زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0

طلا و دیافراگم

09 Oct, 12:37



رمانی که به عنوان اولین اثر نویسنده باعث تحسین و تعجب همه شده.

بریم نظرات چند تا از مخاطب‌ها رو درباره‌ی این عاشقانه‌ی جذاب بخونیم:

سعیده:
کانال شما رو خیلی خیلی اتفاقی دیدم و در حالی که سرم خیلی شلوغ بود و اصلا نمیتونستم یه رمان دیگه شروع کنم عضو شدم. دیگه نگم براتون از بعدش... چیکار کردید با من؟! نمیتونم حسمو بیان کنم🥹 به اندازه ی کافی با تک به تک جمله های رمان احساس نزدیکی میکردم 🥹😍 من یه رمان خوان حرفه ای هستم که از ۱۰ سالگی خوره‌ی کتاب بودم فکر میکردم دیگه رمانی نتونه به اندازه ی اون رمانای اولی که خوندم مثل بامداد خمار و دالان بهشت و... منو مجذوب خودش کنه ولی وقتی این داستان شما رو شروع کردم فهمیدم همه چی قبل از این داستان سوء تفاهم بوده🥹 کجا بودید تا حالا؟؟؟؟ چه بگویم که هرچه بگویم ازش کمه😍🥹 خوش شانس ترین و خوشبخت ترین آدمم که دارم این داستانو میخونم.
‌------------------------------
yas:
به نظرم رمان یک رویای کوتاه طوری شیرینه که تو ذهن خواننده میمونه و می‌ تونیم سالهای بعد بعنوان یک رمان خاطره انگیز چند باره بخونیم و کیف ببریم و هرکس گفت یک رمان خوب با قلم خوب جز ۱۰ رمان برتر تو ذهمنمون باشه.‌‌
------------------------------
مریم:
همون اوایل وقتی عضو شدم محو فضاسازی و شخصیت پردازی قوی قلمتون شدم. به عنوان اولین اثر بسیار مسلط می‌نویسید. خیلی خوشحالم که با قلم تون آشنا شدم. چرخش قلمتون تعلیق فروانی داره. چیزی که باعث شد امشب کامنت بذارم اون سکانس انگشت کشیدن لیلی روی برجستگی شیشه مشجر پنجره بود. یک رویای کوتاه، از نظر من قصه نیست؛ یک زندگیست.‌
-------------------------------
sara:
خط به خط رمان مثل فیلم سینمایی هست. وقتی فاطی رو دیوار میاد من قشنگ میبینمش و این واقعا تحسین برانگیزه که یک نویسنده بتونه جوری بنویسه که مخاطب ارتباط عمیق با شخصیت های رمان بگیره که اونا رو واضح ببینه. دیالوگا و مونولوگا خیلی روون و جذابن. توصیفت از همه چی به‌جاست، نه اونقد زیاده که خسته کننده بشه نه اونقد کمه که ناقص باشه...مثل جورچین همه چیز رو قشنگ کنار هم گذاشتی تا با یه خط نوشتن خودش بریزه و ردیف رو هم سوار بشن. موقع خوندن بدون اغراق واقعا لذت میبرم.
‌------------------------------
Harir:
این داستان خود زندگیه. چقدر با احساسه قلمتون. شیرینی وتلخی لحظات رو واضح و بدون ذره‌ای افراط یا تفریط نشون میدید. گاهی فکر میکنم رشته روانشناسی خوندید که اینقدر زیبا روانشناسی و روانشناختی شخصیت‌ها رو در رمان می‌نویسید، این نکته مهمیه که نویسنده باید مسلط باشه به اون و شما با مهارت کامل از عهده این پردازش براومدید. رمان پر از هیجان و مونولوگ‌های دلنشینه، بسیار سنجیده و منطقی می‌نویسی از حس حال شخصیت‌ها، تفکراتشون، فرهنگ خانواده و محله و اینکه پردازشتون به ریز ریز جزئیات خواننده رو به خاطرات گذشته میبره... کادو خریدن های پنهانی برای دوست پسرشون، ملاقات‌های دزدکی 😍 حرف‌های یواشکی و پیچوندن خانواده به بهانه آموزشگاه و رفتن خونه همکلاسی و...‌
‌------------------------------
شهرزاد:
همه‌ی شخصیت ها حقیقی و درستن. من واقعا لذت می‌برم از گفت و گوی خانوادگی کنار سفره‌شون، تو مهمونی یا هر جمع دیگه‌ای... انگار هر کدوم همون حرفی که انتظار میره ازشون رو میزنن و باعث حال خوب ما میشن. انگار ما هم کنار اونا نشستیم.
‌‌------------------------------
از چت ناشناس:
فقط خواستم بگم رمانت خیلی حال و هوای خاصی داره... مثلا ترکیب اون اتاقک شیشه ای حیاط پشتی خونه گلستان خانم و بارون و آهنگ فریدون فروغی... 🤭😂 وقتی اسم فصل  «می خواهمت چو خسته ای که خواب را» خوندم شکوفه امید توی دلم جوونه زد☺️🩷قرار شون تو پارت ۴۱۱ و ۴۱۲ ❤️ و دیالوگ های خاص زمان به لیلی🤭🤭🙈 یا حس گندی که بعد خوندن دعوای لیلی و زمان تو ماشین توی فصل «جفا کاری چو من» داشتم😭🤦🏻‍♀ یا مثلا همین پارت ۴۹۳ فک کنم الان نزدیک به بیست بار خوندمش این پارتو...گوشی های قدیمی، از شب تا صبح بیدار موندن، امتحانات، برف بازی، خونه تکونی و کلی حس خوب دیگه 🥰 و اینم بگم که عاشق اسم شخصیتام خیلی خاصن 💕
-------------------------
https://t.me/+hxTBRdE7BvwzMDY0
https://t.me/+hxTBRdE7BvwzMDY0
https://t.me/+hxTBRdE7BvwzMDY0

[قصه‌ای لطیف و پر هیجان در دل کوچه‌ای بن‌بست]
رمانی که بی برو برگرد شما رو مجذوب خودش می‌کنه... فقط کافیه چند پارتشو بخونید تا گرفتارش بشید.



طلا و دیافراگم

06 Oct, 19:09


و أغليٰ‌ مِن‌ عیوني‌ أنت.
و تو با ارزشتر از چشامی

طلا و دیافراگم

15 Sep, 18:40


#رمان_طلا


#part_681


-چیه مگه دلتنگی شاخ و دم داره؟ مثل سگ دلم تنگته

+بهانه میگیری زندگی

صدایش نرم بود وقتی با ان صدای زخمتش اینگونه مهربان میشد اینگونه نازم را خریدار میشد قلبم را آب میکرد

-اینکه دوست دارم پیشم باشی بهانه گیریه؟

+نیست ...همه کسم نیست

-چرا نیستی پیشم پس؟

+پس کار...

وسط حرفش پریدم

-به نظرت ما به سرانجام میرسیم؟

+الان میام پیشت

-نه نه نمیخوام بزار یکم پیش ساحل بمونم

+حالت خوب نیست

-نیست

+برام بگو

-کمکم کن

صدایم رنگ التماس گرفت

طلا و دیافراگم

27 Aug, 08:16


#رمان_طلا


#part_680


لبم را با زبانم تر کردم و جوابش را دادم.

-جان دلم

+جانت بی بلا زندگی صدات چرا اینجوریه

سرم به دیوار زدم

-از بس که این ساحل مجبورم میکنه داد بزنم رو مخمه

+چند ساعتی پیششی و حالت اینه؟ بلایی سرت نیاره

آرام لب زدم

-نترس من از اون بدترم

+خوب شد رفتی پیش ساحل امشب نمیتونستم بیام خونه

چشمانم باز جوشیدند اشک پشت اشک ریخته میشد

-چرا؟

+باید بالا سر کار وایسم دل به کار نمیدن

-دلت برام تنگ شده؟

صدای نفس عمیقی که کشید در گوشم زنگ زد.

وقتی دیدم جوابی نمیدهد پس خودم راه را ادامه دادم

-کاش الان پیشم بودی دلم بغلتو میخواد بوسیدنتو میخواد

+طلا خانم

طلا و دیافراگم

21 Aug, 13:16


این پارت جامونده بود❤️

طلا و دیافراگم

21 Aug, 13:15


#رمان_طلا


#part_679

رفتنم از آن به بعد ممنوع بود .

نزدیک جایی که او بود یک خانه ی متروکه دو طبقه قرار داشت.

آرام در آنجا خزیدم گوشه ی دیواری نشستم که پنجره اش کاملا به در حیاط آنجا اشراف داشت .

ساعت ها آنجا نشستم کوچه را نگاه کردم چشمم به در بود.

دلم برای جانم پر میکشید که در ان خانه بود .

رفت و آمد به آن خانه زیاد بود اما خبری از داریوش نبود.

استرس زیاد باعث شده بود پوست دستم را هم بکنم با دندان به جان دست هایم افتادم زمانی به خودم آمدم متوجه خون شدم.

کمی به قرمزی جاری شدن خون خیره شدم باز به کارم ادامه دادم.

شب از نیمه هم گذشت باز موبایلم زنگ خورد.

چشمانم از زور گریه باز نمیشدند دهانم به هم چسبیده بود .

به اسم روی موبایل نگاه کردم (داریوش).

بمیرم... من بمیرم که در چند قدمی اش بودم محتاج آغوشش بودم و نمیتوانستم به سمتش پرواز کنم.

طلا و دیافراگم

10 Aug, 05:54


نفسی که میکشم تو هستی،
خونی که در رگ هایم می دَوَد
و حرارتی که نمیگذارد یخ کنم!

- احمد شاملو♡』

طلا و دیافراگم

30 Jul, 08:15


#رمان_طلا

#part_678


-آقا اینور دوربینارو بزارم اینجا خوبه؟الان میام

نفس عمیقی کشیدم و خنده روی لبهایم خشک شد.

-برو به کارت برس عشقم

ای کاش نمی توانستی بروی...

چگونه به او میگفتم شاید این آخرین حرف هایمان باشد.

در بی خبری به سر میبرد ،خیال میکرد باز هم می تواند مرا ببیند .

بعد از امشب تف هم در صورتم پرت نمیکرد.

+میبینمت عزیزم

واقعا میدیدم یکدیگر را؟ شانس دیدن دوباره ی اورا باز داشتم؟

اگر میشد اگر میتوانستم صدایش را در مغزم روی تکرار میزدم تا مدت هادر معزم در روح و روانم پخش شود.

جان میگرفتم با صدایش با نفس های بلندی که پشت خط میکشید روح را در جانم میدمید.

این زندگی برای من نامرد تر این حرفا بود که تحمل خوشبختی و خوشحالی مرا داشته باشد.

انگار طالع من را با بدبختی و غم بسته بودند .

پاهایم آرام آرام مرا به سمتی کشاند که نباید..

طلا و دیافراگم

23 Jul, 08:21


پس می‌زند " دلم "
هرکه به جز " تو را "....

طلا و دیافراگم

20 Jul, 16:01


#رمان_طلا

#part_677


+نشنیدم

-بهتر

+الان باید تکرارش کنی

-دفعه اول باید میفهمیدی

+آخ اگه الان پیشم بودی اون زبونتو از حلقومت بیرون میکشیدم

-عاشقتم

+لعنتی ...فکر کنم گوشام مشکل پیدا کرده

-من عاشقتم

صدایم را بلند کردم

-عاشقتم میمیرم برات دیوونتم

نگاه متعجب مردم باعث خنده ی بلندم شد چشمهایم گریان و لب هایم خندان بود .

صدای او هم مانند خنده بود.

+باشه بچه باشه تو خیابونی اینجوری داد میزنی؟

-آره

+نرسیدی هنوز؟

-با ساحل اومدیم بیرون

طلا و دیافراگم

04 Jun, 19:02


#رمان_طلا

#part_676


-قابل شمارو نداره

+ممنون بگید

-آخه ...اجازه میدادید برسونمتون درمونگاه

خودم پول را حساب کردم.

باز گوشی در دستم لرزید این بار داریوش بود.

انقدر به اسمش روی صفحه ی گوشی خیره شدم که قطع شد .

به محض قطع شدن دوباره شروع به زنگ زدن چشمانم را به سمت بالا دادم تا بتوانم از اشک ریختن جلوگیری کنم.

نزدیک بود دوباره قطع شود که جواب دادم

-جانم

صدایش کمی عصبی و تند بود

+چرا انقدر دیر جواب دادی؟

لبم را زیر دندان کشیدم قطره اشکی از چشمانم افتاد

-خواستم نگرانم شی

صدای حرص زدن نفس هایش پشت تلفن به گوش میخورد.

+نگرانتم من هرلحظه هر دقیقه هر ساعت نگرانتم نمیخواد بهش پر و بال بدی

-عاشقتم

طلا و دیافراگم

20 Apr, 19:10


اگہ تورو داشتہ باشم، ڪل دنیا تویِ دستاے منه...
♡‌‌ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ♥️