فاطمه قمیشی
فرزند رحیم قمیشی
🔹️وقتی که آمدند خانهمان را بگردند نگذاشتند حتی با ما تماس بگیری و خداحافظی کنی.
🔹️فقط به عاطفه که خانه بود گفتی به من و محمد بگوید که قوی باشیم.
🔹️مگر میشود فرزند تو بود و قوی نبود؟ مگر میشود فرزند تو بود و از داشتن حق خود کوتاه آمد؟
🔹️مردم مثل خودت دلنوشتههایی از ۲۵ بهمن مینویسند و به دست ما میرسد. دوستانت میآیند و از آن روز برایمان تعریف میکنند. باورت میشود؟ قلمشان و شوخیهایشان و اتفاقاتی که برایشان افتاده را دقیقا مثل خودت برایمان بازگو میکنند. دقیقا مثل خودت.
میبینی!
🔹️همهمان داریم متوجه میشویم چقدر یک نفر میتواند مهم باشد و قدر همدیگر را بیشتر میدانیم. هر روزی که میگذرد داریم قویتر میشویم. همانطور که خودت خواستی.
🔹️امروز تماس گرفتی، نمیدانم از کجا؟ هر چه میپرسیم نمیتوانی بگویی. مگر این حق ما نیست که بدانیم کجایی؟
🔹️امروز گفتی تا یک هفتهی دیگر و حتی زودتر پیش ما هستی. میدانی که وقتی به من قولی بدهی باید پای حرفت بمانی، وگرنه ... و دیگر حرف هیچ کس برایم مهم نیست.
همه از همهجای دنیا پیگیرت هستند و باید بهشان خبر بدهیم.
🔹️میدانی که اگر من چیزی بخواهم حتما باید به آن برسم. چطورش را نمیدانم ولی میرسم. تا یک هفتهی دیگر و حتی زودتر منتظرت هستم تا اینبار من بازجوییت کنم.
@sobhema_ir