ولی‌ الله رفیعی | Valiallahrafiee @valiallah_rafiie Channel on Telegram

ولی‌ الله رفیعی | Valiallahrafiee

@valiallah_rafiie


شامل یادداشت‌ها، ترجمه‌ها و نکته‌های مهم علمی.

مفتخرم به دین اسلام. کمتر می‌نویسم و بیشتر از عربی و اردو ترجمه می‌کنم. دیریست جانم به مهرِ شعر و ادب فارسی آمیخته‌است و انسانم آرزوست.

واللّٰه ولي التوفیق
ارتباط با ماி
@Valiallah_rafiee
گلستان_گالیکش

ولی‌ الله رفیعی | Valiallahrafiee (Persian)

ولی‌ الله رفیعی یک کانال تلگرام با محتوای یادداشت‌ها، ترجمه‌ها و نکته‌های مهم علمی است. این کانال با افتخار به دین اسلام اختصاص داده شده است. ولی‌الله رفیعی کمتر می‌نویسد و بیشتر از عربی و اردو ترجمه می‌کند. جان او به مهرِ شعر و ادب فارسی آمیخته شده و او آرزوی انسانیت را در خود جای داده است. با دنبال کردن ولی‌ الله رفیعی شما می‌توانید از ترجمه‌ها و مطالب مهم علمی لذت ببرید و از آخرین ترجمه‌ها و یادداشت‌های او مطلع شوید. برای ارتباط با این کانال و دریافت اطلاعات بیشتر می‌توانید به آیدی @Valiallah_rafiee مراجعه کنید. همچنین می‌توانید از گروه گلستان_گالیکش نیز استفاده کنید.

ولی‌ الله رفیعی | Valiallahrafiee

20 Nov, 05:48


💠هَٰذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ(کهف: ۷۸)؛
[خضر به موسی گفت:]اكنون زمان جدايىِ ميان من و توست

🔹در قطع روابط دوستانه، نیازی نیست یکی‌از دو طرف آدم بدی باشد، اما بازهم جدایی پایان راهِ رفاقت است.
بیرون‌رفتن برخی از انسان‌ها از زندگیَت به معنای پایان زندگی تو نیست، بلکه به معنای بازشدنِ آخرین جزء گره‌خوردهٔ وجودشان از زندگی توست.
روابط دوستانه به غذاهای پلمپ‌شده می‌مانند که هرکدام تاریخ‌مصرفی دارد؛ هر اقدامی پس‌از انقضای تاریخِ مصرف، کُشنده و آزاردهنده است. قطع رابطه‌ای را که تاریخ‌مصرفش تمام شده، هرگز به تأخیر مینداز.
انسانی یافت نمی‌شود که جایگزین نداشته باشد.
هیچ فرصتی، آخرین فرصت زندگی نیست.
تا زمانی که روح در کالبد آدمی‌ست چیزی به نام «پایان» وجود ندارد؛ هر پایانی، آغاز برگِ تازه‌ای در زندگی‌ست.
مردم کسانی را که قرار است بمانند می‌آزارند؛ همیشه آمادگی رفتن را داشته باش.

ادهم شرقاوی
ترجمهٔ ولی‌الله رفیعی
👇
🕊@Valiallah_rafiee

ولی‌ الله رفیعی | Valiallahrafiee

18 Nov, 04:10


بالأخره کتاب طریق علم‌آموزی، ترجمهٔ کتاب معالم إرشادیة از سوی نشر ندوی روی چاپ دید.

🔹در این کتاب صدها جمله و عبارتِ ژرف و شگرف نقل‌شده که به‌قول خواجه حافظ رحمه‌الله «همه بیت‌الغزل معرفت است» و «بنیاد هستیِ آدمی را زیروزبر می‌کند». و در کنارِ دردمندی و انگشتِ ندامت ‌به‌لب‌گزیدن، خواننده را با گُلاب ناب‌ترین سخنانی که در چنتۀ هزاروچهارصدواندی سالۀ عالِمان، مفسران، محدثان، فقیهان و عارفان و مجاهدان یافت می‌شود، زیر آبشاری از امید به ساختنِ آینده‌ای زیبا می‌شویَد و امیدش را به آینده آبدیده‌تر می‌کند.

در پایان از سرور و مرشدِ مشفقم حضرت مولانا مفتی محمدقاسم قاسمی حفظه‌الله صمیمانه تشکر دارم که دعاها و لطف و عنایت و همت پرتوان و جان‌پرورش را در به‌ثمررسیدنِ این ترجمه از این فقیر دریغ نفرمود. «تنَش درست و دلش شاد باد و خاطرش خوش».
هم‌چنین بهترین سپاس‌ها را بدرقۀ راه دکتر محیی‌الدین محمدعوامه می‌کنم که از آغاز تا پایان این برگردان، متن‌های دشوارفهم و دیریاب را با حوصله و خوش‌رویی و گشاده‌دستی حل نمود و حلقۀ وصلی میان این کمترین با مؤلف کتاب قرار گرفت...

ولی‌الله رفیعی
👇
🕊@Valiallah_rafiee

ولی‌ الله رفیعی | Valiallahrafiee

30 Oct, 07:14


💠خدانگهدار یحیی

✍️‌ادهم شرقاوی/ ترجمهٔ ام‌رضوان اسماعیل‌زهی ـ عضو انجمن مترجمان کانون «الندوة»

🔹خاک غزه را در جست‌وجویش زیرورو کردند؛ چون تحت‌ِ تعقیب‌ترین مرد این جهانِ تبه‌کار بود! جرمش آزادگی بود؛ زیرا هیچ‌چیزی به‌اندازهٔ تفنگ‌ به‌دست‌گرفتنِ یک آزاده، خاطرِ این جهان برده‌صفت را پریشان‌ نمی‌کند.
همواره بر این باور بود که دنیا بسان جنگلی‌ست که هیچ چیز آن مجانی نیست و هرگز کسی به تو نمی‌گوید که بیا حقت را بگیر! پس اگر در جست‌وجوی چیزی هستی، خودت برخیز و خلاف میل جهانیان آن را به دست آور. لگدی هم با کفش‌هایت به قانون این جنگل بزن!
[اینجا] هرقدر فریاد بزنی، کسی نمی‌پرسد که چه شده است؟! هرقدر خونت ریخته شود، به زخمت نگاهی نمی‌کنند و هرچه اعتراض یا محکوم کنی، هرگز به تو گوش نخواهند داد.
فقط لحظه‌ای که تفنگ و گلوله یا راکت و موشک یاسینِ [قسامی] دستت باشد، فریادهایت را می‌شنوند، و آنگاه صفحهٔ نخست روزنامه‌ها با چهره‌ات رنگین می‌شود!
🔹سرزمین غزه را در جست‌وجویش پاکسازی کردند. در تونل‌ها دنبالش می‌گشتند، به مردم جهان هم گفته بودند که گروگان‌ها را سپرِ خود کرده است تا از مرگ نجات یابد، اما آخرین تصویرش، لرزه به اندام ما و آن‌ها و تمام جهان انداخت! وقتی او را به‌عنوان شکار به تصویر کشیدند، دریافتند که او نه شکار که یک «شکارچی» است! به گمانِ خود، او را تحتِ تعقیب داشتند اما فهمیدند که خودشان در تعقیبِ او بوده‌اند!

🔹سرانجام، در خط مقدم نبرد یک مردِ ایستاده، بی‌باک و آماده برای شهادت را پیدا کردند... کسی که نه به جان خودش، نه به‌ آن‌ها و نه به این دنیا، ارزشی قایل نبود‌!
تصویر شهادتش نیز همچو تصویر زندگی‌اش شگفت‌انگیز خواهد ماند؛ تفنگ به‌ دست و اسلحه به کمر بود، لباس رزمی بر تن داشت، قرآن رفیقش بود‌ و تسبیح در جیبش، اذکار نیز توشهٔ سفرش و خونش گواه راهش!
او عذر به درگاه خدای آورد؛ جمجمه‌اش شکست، سرش شکافته شد و دستش خونریزی کرد و زانویش خُرد شد، اما تا آخرین رمق جنگید، وقتی هم تفنگش افتاد با عصایش آن‌ها را زد! حتی با شهادتش دشمن را شکست داد، دقیقا همانگونه که در زندگی‌اش آن‌ها را به زمین زد!

🔹آری، یحیی کتاب را محکم گرفت و بهانه‌ای برای هیچ‌کس برجا نگذاشت!

اگر آوارگی را به رخ‌اش می‌کشند، اکنون که او نیز زیر آوار است. اگر او را به‌خاطر خون‌ [مردم غزه] سرزنش می‌کنند، خون خودش ریخته شد. اگر به‌خاطر ترک صحنهٔ جهاد ملامتش می‌کنند، این آن‌ها و این جهادش! اگر به‌خاطر این‌‌همه شهید بر او خُرده می‌گیرند، حالا خودش شهید است!
اگر می‌گویند چرا این‌قدر عمر کرده است، بدانند که همهٔ عمرش را در تبعید‌ و تعقیب، اسارت و شهادت و جهاد و انگیزه سپری کرد. اگر او را متهم به آسایش‌ می‌کنند، او که روزگارش را با درماندگی گذراند. اگر به‌خاطر شهدای بدونِ قبر [غزه] سرزنش‌اش می‌کنند، حالا پیکر خودش نیز در دست دشمن است... او از همه چیزش گذشت، حتی از یک تشییعِ شایسته‌ای که زیبندهٔ شأنش باشد! اما آنچه پیش خداست، بهتر و پايدارتر است.

🔹دست از ملامت بردارید! خیلی بد است که یکی را به‌خاطر دلاوری‌اش سرزنش کنند! برایش داد و فغان هم نکنید! کسی که به آرمانش رسیده، گریه ندارد! گریه برای کسی‌ست که نتواند به آرزویش برسد. اما مگر می‌شود کسی همچو او به گمشده‌اش [شهادت] نرسد و گمشده‌ به استقبالش نشتابد! راستی اگر شهادت آرمان ما نیست، پس برای چه در این مسیر قدم برداشته‌ایم و چرا دستان‌مان را بلند کرده دعا می‌کنیم: «خدایا آنقدر از خون ما بگیر که راضی شوی!» یا چرا صبح‌وشام پیمان می‌بندیم که هرگز صحنه را رها نمی‌کنیم و اسلحه را بر زمین نمی‌گذاریم!

🔹باری، دشمن شاهرگ ما را نزده است، چون رزمندهٔ ما [یحیی] هرگز پنهان نشده بود؛ ما از دیرباز است که فرماندهان‌ را پیش از سربازان به خط‌ مقدم نبرد می‌فرستیم. این جنبش زاینده است و این شکاف هم پر می‌شود. اگر دلاوری پیشینیان نبود، دلاوری پسینیان را درک نمی‌کردیم!

🔹سلام ابوابراهیم، سلام بر تو در روزی که دوباره زنده خواهی شد؛ اسلحه به‌دست، لباس رزم بر تن‌ و تسبیح در جیب. آنگاه که از زخم‌هایت خون می‌ریزد، درست همچو روزی که زخمی شدی! سلام بر تو در روزی که با سر شکافته‌ و انگشت بریده و استخوان‌های خردشده، در برابر خدا می‌ایستی و خواهی گفت: خدای من، آیا راضی شدی؟!

🔹و اما شما ای عزیزان و برادران و خویشان یحیی! مصیبت بس دشوار است، پس برایش سوگواری نکنید، چون دیگر رمقی در واژه‌ها نمانده است. سوگِ در فراق او یعنی شهادت در راهش!

🔹ابوابراهیم، با جاودانان، جاودانه بمان!

#انجمن_مترجمان
#ترجمه
🆔 @alnadwah_ir

ولی‌ الله رفیعی | Valiallahrafiee

29 Oct, 16:49


#مادران_غزه

«بچه‌هایم را خودم تربیت کردم؛
آنان را شجاع و نترس بارآوردم؛
به آنان آموختم که از آتش نترسید و برای نجات جان مردم، خودتان را به آب و آتش بزنید.
الله به آنان شهادت نصیب کرد.
زنان اسیر شده بودند، برای آزادی آنان اقدام کردند، رژیم صهیونیستی ترورشان کرد.
إنا لله وإنا إلیه راجعون.
فرزندانم پیش خدا رفتند.
امروز عروسی فرزندانم است.
عمر و عبدالرازق نجار بچه‌هایم بودند.
الله بهترین‌های دوجهان را در عوض به من خواهد داد. بچه‌هایم برایم شفاعت خواهند کرد.
برادرم و دو تا از خواهرانم شهید شده‌اند.
الحمدلله که بچه‌هایم نیز به مقام رفیع شهادت نایل آمدند.
پروردگارا، به من صبر بده؛
یا رب من راضیم،
تو هم از من راضی باش.
یا رب تو بهترین‌ها و زیباترین‌ها و شیرین‌ترین‌ها را از من گرفتی، من راضیم، تو را شاکرم.
👇
🕊@Valiallah_rafiee

3,392

subscribers

1,675

photos

399

videos