رسانه جنگ فکری @jangfakri63 Channel on Telegram

رسانه جنگ فکری

@jangfakri63


صفحه انجمن فكري فرهنگی وتحقیقی رسانه جنگ فکری
یوتیوب
www.youtube.com/@PiamNoor
توییتر
twitter.com/jangfakri63

رسانه جنگ فکری (Persian)

رسانه جنگ فکری یک صفحه انجمن فکری، فرهنگی و تحقیقی است که به ارائه محتوای متنوع و الهام بخش در زمینه های مختلف می‌پردازد. این رسانه از طریق کانال تلگرامی با نام کاربری "jangfakri63" فعالیت خود را انجام می‌دهد. اگر به ایده‌های نو و تفکرات پیشرفته علاقه‌مند هستید، اینجا بهترین مکان برای شماست. از طریق لینک یوتیوب www.youtube.com/@ALMajd43 و توییتر twitter.com/jangfakri63 می‌توانید به محتواهای جذاب و آموزنده این رسانه دسترسی پیدا کنید. با پیوستن به این کانال، فرصتی برای گسترش دانش و آگاهی خود خواهید داشت و در معرفی به جدیدترین دیدگاه‌ها و اندیشه‌ها شریک خواهید بود. اگر دنبال یک محیط فکری الهام بخش هستید، به رسانه جنگ فکری بپیوندید!

رسانه جنگ فکری

23 Nov, 05:49


دین اسلام آمده است تا انسان ها را همانندتمام هستی که انسان نیز جزئی از آن میباشد، به حاکمیت خداوند بازگرداند بنابر این باید سلطه ای که زندگی آنها را سازمان میدهد، همان سلطه‌ای باشد که وجود جهان را نظام میدهد و برنامه وسلطنت وتدبیری به جزهمان برنامه وسلطنت وتدبیر حاکم بر جهان هستی و نیز حاکم بر بُعد غیر ارادی خودشان را اختیار نکنند. چون انسانها در پیدایش و رشد و در سلامت بیماری و در مرگ و زندگی خود به پاره ای از قوانین فطری ساخته و پرداخته ی خداوند، محکوم هستند و دراجتماع و در عواقب ناشی ازحرکات اختیاری خود نیز محکوم به این قوانین می باشند وبه هیچ وجه قادر نیستند سنت خداوند در قوانین هستی را که بر این هستی حکم فرماست، تغییر بدهند و بنابراین ناگزیرند که در بُعد ارادی زندگی خود نیز به جانب اسلام بازگردند وشریعت خداوند را در تمامی شؤون حیاتشان حاکم سازند تا بدین سان دربین بُعد ارادی و بعد فطری حیات خود و در بین این دو بعدوجودی خود و جهان هستی، هماهنگی بوجود بیاورند. (۲)اما این جاهلیت که براساس حاکمیت بشر بر بشر بوجودمی آید و باعث انحراف انسان از خط سیر جهان هستی میشود و در بین بُعد ارادی و بعد فطری حیات او تصادم ایجاد میکند، این جاهلیت که تمام پیامبران با دعوت کردن مردم به اسلام خالصانه ی خداوند با آن رویاروی شده اند و رسول اللهﷺ هم با دعوت خود به مقابله با آن پرداخت، این جاهلیت در یک تئوری، محض، خلاصه نشده بود و حتی بعضی وقتها اصلا از تئوری: برخوردار نبوده است! ولی بطور قطع همیشه در یک تجمع دینامی (۳) تجسم پیدا کرده است و در یک جامعه ای عینیت یافته که در برابر رهبری این جامعه و در برابر بینش ها و ارزش ها و مفاهیم و فرهنگ و رسوم و عادات آن،خضوع داشته است و به عبارت دیگر این جامعه، جامعه ای است ارگانیک(۴) و دربین افرادآن چنان اثر پذیری متقابل و تکامل و هماهنگی و همدلی و همکاری ارگانیک وجود دارد که این جامعه را با اراده ای آگاهانه و یا کورکورانه در جهت حفظ موجودیت و دفاع از کیان خود و برای از بین بردن عناصر خطرناکی که این موجودیت و کیان را درهرشکل ممکن تهدید بکنند ،به حرکت در می آورد.از آنجا که جاهلیت به تئوری محض، محدود نشده و در یک تجمع دینامیک این چنین تجسم پیدا می کند، پس تلاش برای الغای این جاهلیت و بازگردانیدن دوباره انسانها به جانب خدا، نباید و فایده نخواهد داشت که در یک تئوری محض پدیدار شود. چون در آن صورت علاوه بر اینکه در مبارزه اش برای الغای جاهلیت موجود وجایگزین نمودن یک وجود دیگر بجای آن و اساساً درطبیعت و برنامه و کلیات و جزئیات مخالف با آن، برتری پیدا نمیکند بلکه حتی قادر به برابری با آن نیز نخواهد بود.پس ناگزیر این تلاش نوین باید در یک تجمع دینامیک و ارگانیک نمودار بشود که از لحاظ قواعد نظری وسازمانی و در روابط و پیوندهای خود، از آن جامعه ی جاهلی موجود، قویتر باشد. زیربنای تئوریک اسلام در طول تاریخ، همان اصل شهادة دادن «به[لاإله إلاالله] بوده است که به معنای منحصرنمودن الوهیت و ربوبیت وقیومیت و سلطنت و حاکمیت به خداوند ازطریق جای دادن عقیده ی او در ضمیر و بجای آوردن عبادت او در.شعائر و بکارگیری شریعت او در واقع زندگی میباشد

{1} -مبادی الاسلام« آقای ابوالاعلی مودودی امیر جماعت اسلامی پاکستان}
{2} - دینامیک )Dynamic :)حرکی}
{3} - ارگانیک )Organic : )عضوی}
{4}_{نشانه هاي راه،مؤلف سيدقطب {رحمه الله}

https://t.me/jangfakri63

رسانه جنگ فکری

23 Nov, 05:49


ساختار و ویژگی های جامعه اسلامی

دعوت اسلامی حضرت محمدﷺ به مثابه ی آخرین حلقه از زنجیره طولانی دعوت به اسلام است که قافله سالاران آن پیامبران بزرگوار بوده اند. وتنها هدفی که این دعوت درگذر تاریخ بشر دنبال کرده است، آشنا ساختن مردم با آفریدگار یگانه وپرور دگار بر حق شان و درآوردن آنها به عبادت خالصانه او و نفی ربوبیت خلق بوده است. البته مردم بجز افرادی معدود و در زمانهای کوتاه مبدأ الوهیت و وجود خداوند را انکار نمی کردند وتنها در شناخت حقیقت پرور دگار راستین خود به خطا می رفتند و یا خدایان دیگری را انباز خداوند قرار میدادند، گاه در شکل اعتقاد و عبادتگاه درقالب حاکمیت و تبعیت کردن و اینها نیز هر دو مثل هم شرک هستند و موجب خارج شدن مردم از دین خدا میشوند. دینی که به همت پیامبران با آن آشنا میشدند و بعد از سپری شدن دیر زمانی به انکار آن می پرداختند و به همان جاهلیتی که دین از دام آن رهای شان ساخته بود، باز می گشتند باردیگر در اعتقاد و عبادت و یا در تبعیت کردن و حاکمیت و یا در همه این جنبه ها، شرک را ازسر می گرفتند. طبیعت دعوت به سوی خدا در طول تاریخ بشر، همین بوده و همواره هدف آن اسلام (١) بوده است اسلام یعنی تسلیم بندگان در برابر پرور دگار بندگان و رهانیدن و درآور دن آنان ازعبادت بندگان به عبادت خالصانه ی خداوند و از عبادت بندگان به عبادت خالصانه خداوند و از سلطه گری بندگان درحاکمیت وقوانین و رسوم و ارزش های شان به سلطه بلامنازع‌ خداوند و حاکمیت و شریعت او در تمامی شؤون زندگی ودین اسلام نیز توسط حضرت محمدﷺ و دیگر پیامبران بزرگوار قبل از او بخاطر همین هدف، ظهور یافته است.

رسانه جنگ فکری

20 Nov, 00:42


امام در زندگی‌اش دو محنت و سختی بزرگ را متحمل شد یکی در عهد اموی‌ها بود و سبب آن، این بود که امام از انقلاب امام زید بن علی حمایت کرد و حاضر نشد با یزید بن عمر بن هبیره والی کوفه کار کند و در نتیجه زندانی و شکنجه شد و بالآخره در سال 140 هجری قمری به مکه مکرمه رفت و همانجا بود تا که عباسی‌ها حکومت را در دست گرفتند و امام به‌کوفه برگشت.
محنت و سختی دوم در زمان خلیفه عباسی، ابوجعفر منصور بود، امام در فتواهایش حق را علنی بیان می‌کرد حتا اگر علیه حاکم بود، والی کوفه پیشنهاد کرد که قاضی القضاة شود اما امام نپذیرفت و والی ایشان را به‌زندان انداخت. امام در زندان بود تا که در سال 150 هجری قمری در همانجا وفات کرد. رحمه الله وأسکنه فسيح جنانه

آثار امام:
عصر امام، عصر نویسندگی و تدوین به‌معنای معرف نبود یعنی اینکه عالم در یک گوشه‌ای بنشیند و بنویسد یا به‌شاگردانش املا دهد.
امام شب را به‌عبادت سپری می‌کرد، صبح زود به‌جلسه درسی رفته و به‌مردم علم می‌آموخت و چاشت به‌خانه برگشته و در خدمت خانواده بود، سپس به‌بازار می‌رفت و به‌تجارت و رسیدگی به‌امور دنیوی‌اش می‌پرداخت و بین ظهر تا عصر استراحت می‌کرد و بعد از عصر تا شب، در مسجد بود و به‌مردم دین می‌آموخت و به‌سوالات‌شان پاسخ می‌داد.
و با این وجود، باز هم از ایشان بعضی آثاری بر جای مانده است که از آن جمله:
الفقه الأکبر،
الفقه الأبسط،
العالم والمتعلم،
رسالة أبي حنيفة إلی عثمان البتي،
الوصية
و...

امام در نظر بزرگان دین:
امام وکیع بن جراح استاد امام شافعی: ابوحنیفه عالم بسیار امانت‌داری بود، رضایت الله را بر هر چیزی ترجیح می‌داد حتا اگر به‌قیمت جانش تمام می‌شد. أبو حنيفة النعمان وهبي سليمان غاوجي: 5
امام شافعی: از امام مالک پرسیدند که آیا ابو حنیفه را دیده و با او مناظره کردی؟ گفت: بله، او فردی بود که اگر ستون سنگی را می‌گفت از طلا است، قطعا گفته‌اش را ثابت می‌کرد. مناقب الإمام أبي حنيفة وصاحبيه. الذهبي: 30-31
امام احمد بن حنبل: ابوحنیفه رحمه الله انسان باتقوا و پرهیزگاری بود و آخرت را بر همه چیز ترجیح می‌داد و از سوی منصور عباسی شکنجه می‌شد که پست قضاوت را بپذیرد اما او نپذیرفت. الله رحمتش کند و از وی راضی باشد. أبو حنيفة النعمان وهبي سليمان غاوجي: 5
امام احمد همیشه از امام ابوحنیفه یاد می‌کرد و به‌او رحمت می‌فرستاد و گریه می‌کرد و هنگام شکنجه، خود را با مصیبت‌هایی که بر سر امام ابوحنیفه از سوی حاکم وقت آمده بود، آرام می‌کرد. أبو حنيفة النعمان وهبي سليمان غاوجي: 110
امام عبدالله بن مبارک رحمه الله: من عابدترین مردم، پرهیزکارترین مردم، داناترین مردم و فقیه‌ترین مردم را دیدم. عبدالعزیز بن ابی رواد عابدترین مردم، فضیل بن عیاض پرهیزکارترین مردم، سفیان ثوری داناترین مردم و ابوحنیفه فقیه‌ترین مردم است. و در ادامه می‌گوید که من فقیهی مثل او ندیدم. منازل الأئمة الأربعة، أبو زکریا السلماسي: 174

استادان امام:
امام اساتید بی‌شماری داشته تا حدی که برخی تعدادشان را 4 هزار بیان کردند. و از آن جمله: عطاء بن أبي رباح، الشعبي، طاووس، جبلة بن سحيم، عدي بن ثابت، عبد الرحمن بن هرمز الأعرج، عمرو بن دينار، أبي سفيان طلحة بن نافع، نافع مولى ابن عمر، القاسم بن عبد الرحمن بن عبد الله بن مسعود، محارب بن دثار، علقمة بن مرثد، عبد العزيز بن رفيع، حماد بن أبي سليمان، سماك بن حرب، عبد الملك بن عمير، أبي جعفر الباقر، ابن شهاب الزهري، محمد بن المنكدر، عطاء بن السائب، هشام بن عروة و...

شاگردان امام:
امام شاگردان بی‌شماری داشته که از آن جمله:
أبو يوسف يعقوب بن إبراهيم، أبو الهذيل زفر بن الهذيل العنبري، إبراهيم بن طهمان عالم خراسان، أبيض بن الأغر بن الصباح المنقري، أسد بن عمرو البجلي، إسماعيل بن يحيى الصيرفي، الحسن بن زياد اللؤلؤي، حفص بن عبد الرحمن القاضي، پسرش حماد بن أبي حنيفة، حمزة الزيات، داود الطائي، شعيب بن إسحاق الدمشقي، عبد الله بن المبارك، عبد الله بن يزيد المقرئ، محمد بن الحسن الشيباني، يوسف بن خالد السمتي و...

تهیه‎شده در واحد علمی_فرهنگی دارالعلوم عالی هرات

https://t.me/jangfakri63

رسانه جنگ فکری

20 Nov, 00:42


#معرفی_کتاب
امشب : معرفی کتاب الفقه الأکبر
‌نام کتاب: الفقه الأکبر
نویسنده: امام ابو حنیفه نعمان بن ثابت رحمه الله ورضي عنه
موضوع: عقیده
زبان اصلی: عربی
زبان‌های ترجمه‌شده: فارسی، پشتو و...

رساله گران‌بها و بس ارزشمند الفقه الأکبر یکی از کتب عقیده اهل سنت و جماعت و منسوب به‌امام اعظم، امام ابوحنیفه، نعمان بن ثابت رحمه الله ورضي عنه می‌باشد. و این کتاب، در حقیقت یکی از کتب اصول عقیدتی اهل سنت می‌باشد و علمای زیادی از جمله امام ابو منصور ماتریدی، شیخ محی‌الدین محمد بن بهاءالدین صوفی، امام ملا علی قاری هروی رحمهم الله و... بر این رساله شرح نوشته‌اند.

توثیق نسبت این کتاب به امام اعظم رحمه الله:
امام عبدالقاهر بغدادی متوفای 429 هجری قمری در کتاب خود اصول الدین صفحه 308 می‌نویسد:
نخستین متکلم در بین فقیهان و صاحبان مذاهب، ابو حنیفه و شافعی (رحمهما الله) می‌باشند و (امام) ابو حنیفه (رحمه الله) کتابی در رد قدریه نوشت و اسمش را الفقه الأکبر گذاشت.

امام ابو مظفر اسفرایینی در کتاب التبصیر في الدین صفحه 113 می‌نویسد: کتاب العالم والمتعلم (امام) ابوحنیفه حاوی دلایل قوی در رد بدعت‌گذاران و ناباوران است و کتاب الفقه الأکبر که از طریق ثقات از نصر بن یحیی از ابو حنیفه رحمه الله به‌ما رسیده است.

شیخ وهبی سلیمان غاوجي از فقهای شام می‌گوید:
الفقه الأکبر تالیف و املای امام ابوحنیفه رحمه الله است. و در ادامه می‌افزاید: من یک نسخۀ دستنویسی از فقه اکبر را در کتابخانه شیخ الاسلام عارف حکمت در مدینه منوره را دیدم که به‌روایت علی بن احمد فارسی از نصر بن یحیی از ابو مقاتل از عصام بن یوسف از حماد بن ابی حنیفه رحمه الله بود.

محتوای این کتاب:
این کتاب چنانکه قبلا عرض کردیم، کتاب عقیدتی است که به‌موضوعاتی از قبیل:
اهمیت علم توحید،
بیان ارکان ایمان و توضیح آن‌ها
صفات الله و شرح آن‌ها،
قضا و قدر،
جبر و اختیار،
خلق و کسب افعال بندگان،
پیامبران و عصمت شان،
بهترین انسان‌ها بعد از پیغمبران،
معجزات پیامبران،
گناهان کبیره و اثر آن‌ها بر ایمان،
دیدار الله،
زیادت و نقصان ایمان،
اسرا و معراج،
شفاعت پیغمبران،
بهشت و دوزخ،
تکفیر اهل قبله،
صحابه،
عذاب قبر و علامات قیامت و خیلی از مسایل دیگر که مجال بیان‌کردن نیست، می‌پردازد.

آشنایی با نویسنده:
واقعا قلم از وصف آن جناب در این چند سطر قاصر است و فقط به‌گوشه‌ای از شخصیت آن امام بزرگوار اشارتی می‌کنیم.
نام کامل: ابو حنیفه النعمان بن ثابت بن مرزُبان الكوفيّ التيمي
لقب‌ها: امام اعظم، فقیه عراق، فقیه ملت، عالم امت، امام فقیهان و صاحب مذهب حنفی
تاریخ تولد: سال 80 هجری قمری
تاریخ وفات: رجب، شعبان یا جمادی الاولی سال 150 هجری قمری
محل دفن: قبرستان خیزران، بغداد_عراق

امام ابو حنیفه، نعمان بن ثابت بن مرزبان کوفی (80_150 هـ.ق) فقیه، مجتهد، عالم و صاحب مذهب حنفی و یکی از امامان چهارگانه اهل سنت و جماعت است.
در فرهنگ اسلامی از وی به امام اعظم یاد می‌شود. او دارای علم فراوان و اخلاق نیکو بود؛ تا جایی که امام محمد ابن ادریس شافعی رحمه الله می‌گوید: هرکه در پی تبحر در علم فقه است، او نیازمند ابو حنیفه است.

امام ابوحنیفه از جمله تابعین بوده و با عده‌ای از یاران حضرت رسول صلی الله علیه وسلم از جمله انس بن مالک رضی الله عنه ملاقات داشته است.

او رحمه الله معروف به تقوا و پرهیزکاری، عبادت زیاد، وقار و اخلاص بود.
امام در فقه خود از 6 مصدر استفاده می‌کرد: قرآن، سنت، اجماع، قیاس، استحسان، عرف و عادت

امام ابو حنیفه در کوفه تولد و بزرگ شد. کوفه در آن زمان، شهری بود پر از علم و علما و امام در چنین محیط علمی بزرگ شد. او در حلقات درسی علمای مختلفی می‌رفت. و سپس در جلسه فقه استادش حماد بن ابی سلیمان شرکت کرد و تا زمان وفاتش نزد او بود و بعد از وفات استادش، جانشین او در مسجد کوفه شد و در این مسجد، جلسات فقهی برگزار می‌کرد.

رسانه جنگ فکری

19 Nov, 10:19


از کجا به کجا آمدیم

: عصمت‌الله مرادی

ما ملت غمدیده و رنجکشیدهٔ افغان، سالیان متمادی را در زیر سیطرهٔ ظلم، استبداد، تجاوز و اشغال سپری کردیم و در این مدت، چه بغرنج‌هایی نبود که به جان خریدیم و با انواع مهاجرت‌ها و دوری‌ها دست و پنجه نرم کردیم. شاید تنی چند از کهن‌سال‌ها باشند که تاریخ سبز افغانستان را به‌یاد بیاورند و از پل جنگ‌های خانمانسوز نگذشته باشند؛ چون اطفال این میهن با اولین نگاه‌شان تنها جنگ را دیده و ویرانی را حس نموده و آتش و سختی را درک کرده‌اند. خداوند متعال سرنوشت این ملت را طور دیگر رقم زد و میهن‌شان را از لوث اشغال زدود و فرصتی را برای‌شان فراهم ساخت که آمادهٔ خدمت به وطن خویش باشند. اینجاست که از زیر امواج پر تلاطم شکست و بی‌چارگی و بدبختی به ساحل نجات و سعادت و بالندگی راه یافتیم.

شاید خیلی‌ها چنین سؤالی را در ذهن‌شان اجازه بدهند که: این میهن مجاهدپرور چرا بارها و بارها مورد تجاوز قرار گرفت و آسمانش از ابر سیاه جنگ و خونریزی صاف نشد؟ چنانچه به‌جواب بپردازیم، از ابعاد مختلف می‌توانیم این موضوع را بسط دهیم، اما جواب جامع و قانع‌بخش اینکه: ما افغان‌ها تاریخ‌مان را به‌شکل درست مطالعه نکرده و مسائل آن را به‌شکل تحلیل‌آمیز مورد تجزیه و تحلیل قرار نداده‌ایم. دانشمندان دیگر کشورها بر این عقیده‌اند که چنانچه مردم افغانستان تاریخ کهن و معاصر میهن‌شان را درست بررسی می‌کردند و از گذشتگان خود عبرت می‌گرفتند، هیچ‌گاه چنین سرنوشتی را تجربه نمی‌کردند.

هر حاکمی که بر مسند قدرت در این کشور نشست، قدرت‌طلبی و حفظ موقف را مورد توجه‌ قرار داد و به آن تمرکز کرد. به‌جای اینکه برای آیندهٔ مردم تدبر نماید و از خود ابتکار و خلاقیت تبارز دهد، به دروازهٔ هر کافر رفت و از وی خواهان همکاری شد تا رقیبانش بر وی فایق نیایند. خود را به آب و آتش زد نه برای آبادانی وطن؛ بلکه برای خودنمایی و ددصفتی.

دشمنان(یهودیان، نصرانیان و غیره) از تاریخ تلخ اجدادشان عبرت وافر بردند و آن را توشهٔ راه‌ خویش برای موفقیت قرار دادند و از هر شکست تاریخی، برای تقویت برنامهٔ رزمی و فکری و سیاسی استفاده‌ی کردند. آنان اتحاد را بر اختلاف ترجیح دادند و قوم‌گرایی و نژاد‌ستیزی را کنار گذاشتند و تنها بر روی هدف، تمام نیروی‌شان را صرف کردند که در نهایت، نتیجهٔ این‌همه جانفشانی، باعث موفقیت‌شان گردید و بر مسلمانان جهان فایق آمدند.

پس‌، رمز موفقیت افغان‌ها در این عصر حاضر که جهان، روزافزون با انواع و اقسام اختراعات و ابتکارات دست و پنجه نرم می‌کند اینکه: از گذشتگان درس بگیرند و علل شکست‌های قبلی را مورد بررسی و تجزیه قرار دهند. همدیگر را تحمل کنند و به‌هنرها و خلاقتیت‌ها ارزج نهند و چمدان اختلاف و قدرت‌طلبی را ببندند. خداوند منان، حکومت اسلامی نصیب‌شان کرد و این، فرصتی‌ست برای گام نهادن به‌پله‌های ترقی و تعالی.

https://t.me/jangfakri63

رسانه جنگ فکری

19 Nov, 04:12


امام ابوحنیفه مرجع تمام فقهاومحدثین بودند

امام صاحب شخصیتی چنان جامع بود که درتمام علوم وفنون خصوصا در علم حدیث و فقه مهارت خاصی داشت و مرجع کل بود: ازامام جعفر صادق رحمه الله در مورد امام صاحب سوال شد، فرمودند، امام ابوحنیفه رحمه الله افقه جمیع اهل کوفه است: بعضی می گویند امام ابوحنیفه شاگرد علمی امام جعفر صادق رحمه الله است، اما این قول صحیح نیست بلکه امام جعفر صادق رحمه الله، ازامام صاحب استفاده ی علمی نموده است. البته امام صاحب شاگرد عرفانی امام جعفر صادق رحمه الله بوده است،
سعدان بن سعید رحمه الله می فرماید: امام ابوحنیفه به اعتبار علوم معنوی وفقه طبیب تمام مردم بوده است. {حضرت عبدالله بن مبارک رحمه الله} میفرماید، اگرامام ابوحنیفه در زمان تابعین امام می شد آنان نیاز مند ایشان می شدند: بعضی از ایمه ی حدیث نوشته اند امام ابوحنیفه رحمه الله به حدی شاگرد واستفاده کننده گان زیادی داشت که این فضلیت وسعادت نصیب کسی دیگر از ایمه نشده است{مقدمه صحیح البخاری} حافظ ابوالمحاسن شافعی رحمه الله اسامی بیش از نه صد نفر ازعلمای کبار را نوشته است که آنان از مجلس علمی امام صاحب استفاده نموده اند، صاحب ردالمحتار{علامه محمد امین ابن عابدین شامی} {رحمه الله} می نویسد: به هنگام تدوین فقه هزار عالم به همراه امام ابوحنیفه {رحمه الله} بود وچهل نفر آنان کسانی بودند که به درجه ی اجتهاد رسیده بودند،

محمدقاسم صیفوری

#الامام_الأعظم
http://t.me/MQasimSifuri

رسانه جنگ فکری

19 Nov, 04:09


بیوگرافی و زندگی امام شافعی{رحمه الله}

امام شافعی{رحمه الله} درسنه ی{150}ه متولد شده است{عیناً همان سالی که امام ابوحنیفه {رحمه الله} ازدنیا رفته است} وفات او درسنه ی {204}ه بود کم عمر ترین امام از ایمه ی اربعه است ولی مقبولیت اوبه حدی است که بعد ازمذهب حنفی مذهب اوبیشترین افراد وپیروان را تشکیل می دهد و معروف ترین مذهب بعد از مذهب حنفی، مذهب او می باشد.
سلسله ی نسب او به این شرح است: ابو عبدالله محمد بن ادریس بن عثمان بن شافع او ازنسل قریش است، محل تولد او دربیت المقدس درمحلی به نام {غزة} يا عقسلان: {به اختلاف روایت} است، (۱) ازهمان ابتدای عمر و در سنین نوجوانی فراگیری علوم دینی را آغاز کرد. سه سال مکمل در خدمت وصحبت امام مالک رحمه الله به سر برد و از او تحصیل علم کرد(مؤطاء امام مالک را نزد او قرائت وحفط کرد) سپس به بغداد رفت وصحبت امام محمد {رحمه الله} را اختیار نمود، امام محمد {رحمه الله} نسبت به وی توجه فوق العاده ای داشت. ابی سماعه می نویسد: امام محمد {رحمه الله} همان طور که در تعلیم علم به امام شافعی{رحمه الله}کمک می کرد. به وسیله ی مال نیز او را امداد می کرد چون امام شافعی رحمه الله مال وثروتی نداشت که برای خودش مصرف کند وزندگی فقیرانه ای داشت. بعد از وفات امام محمد رحمه الله به مصر هجرت کرد. {امام شافعی رحمه الله در ولایت وکمال باطنی نیز امام بود وبه مقام اوتاد رسیده بود، این درجات ومقام هارا بزرگان ومشایخین طریقت تقسیم بندی وبیان میدارند،} بعد از هفتاد سال از وفات او قبر ایشان منهدیم شد، خواستند آن را تعمیر کنند، جسدشان که ظاهر شد همان جسد سالم بود وحتی کفن ایشان سالم بودند واز قبرش خوش بویی پخش شد:

۱_ مقدمه صحیح البخاری،
اثر مولانامحمدعمر سربازی رحمه الله

محمد قاسم صیفوری

#الامام_الأعظم
https://t.me/jangfakri63

رسانه جنگ فکری

19 Nov, 04:04


رتبه ی علمی امام ابوحنیفه رحمه الله

بزرگ ترین استاد فقه او حضرت حماد {رحمه الله} بود. حضرت حماد شاگرد حضرت ابراهیم نخعی رحمه الله و او شاگرد حضرت علقمه و او شاگرد حضرت ابن مسعود صحابی رسول الله ﷺ است

محمدقاسم صیفوری

#الامام_الأعظم
http://t.me/MQasimSifuri

رسانه جنگ فکری

19 Nov, 04:03


عبادت و ورع امام ابوحنیفه رحمه الله

حضرت عبدالله بن مبارک رحمه الله بیان می کند: وقتی که به منظور طلب علم وارد کوفه شدم، ازعلمای آن سوال کردم که عالم ترین و عابدترین فرد در کوفه چه کسی است؟تمام مردم{ازموافق ومخالف} جواب دادند که امام ابوحنیفه رحمه الله است، یحیی بن ایوب زاهد واسد بن عمر که امام عصر خود بوده اند،می فرمایند: امام ابوحنیفه رحمه الله ازتمام مردم عابد وزاهدتر بوده است. {مولانا محمد عمر سربازی {رحمه الله} در رساله ی بنام {مقدمه صحیح البخاری}نوشته است} خارجه بن مصعب رحمه الله می فرماید: چهار نفر از ایمه درخانه ی کعبه ختم قرآن کرده اند: {1} حضرت عثمان {رضی الله عنه} {2} حضرت تمیم داری رضی الله عنه {3} حضرت سعید بن جبیر رحمه الله {4} امام ابوحنیفه رحمه الله، ازامام ابوحنیفه رحمه الله هفت هزار ختم قرآن به ثبوت رسیده است،

محمد قاسم صیفوری

#الامام_الأعظم
https://t.me/jangfakri63

رسانه جنگ فکری

19 Nov, 03:32


توثیق أیمه ی حدیث نسبت به إمام أبوحنیفه درفن حدیث

إمام أبن معین {رحمه الله} (استاد ابن مدینی؛ استاد بزرگ إمام بخاری) می فرماید {امام ابوحنیفه،ثقه ومعتمدبود}
{2 }_ علامه صالح بن محمد اسدی{رحمه الله} هم همین سخن ابن معین را نقل می کند.
{3} _ امام ابو داود سجستانی رحمه الله {صاحب سنن} درمورد امام صاحب فرمود امام ابوحنیفه؛ امامی درشریعت بود،
{4} علامه ابن حجر مکی {رحمه الله} به نقل ازسفیان ثوری می نویسد که او فرموده است: امام ابوحنیفه درعلم حدیث وفقه صادق تر وثقه ترین فرد بوده است، این را رساله ی بنام مقدمه صحیح البخاری اثری مولانا محمدعمر سربازی {رحمه الله}نقل کرده است، وقتی که بزرگان اینقدر شخصیت امام ابوحنیفه رحمه الله را توثیق نموده اند ومورد تایید علماء حدیث بوده است والان تاختن بر این شخصیت واقعاً بی عدالتی انسان را نشان میدهد،امام ابوحنیفه {رحمه الله} تنها یک شخص نه بلکه یک جهان است،

محمدقاسم صیفوری

#الامام_الأعظم
https://t.me/jangfakri63

رسانه جنگ فکری

18 Nov, 10:37


چنین امتی بختش نگون شده وخورشید آن غروب کرده و نزدیک است تباه شود.

*✍️رجامند فاریابی*

بنابر عوامل متعدد وتأثیرات فرهنگ غربی، عرب‌ها به راحت طلبی وآسایش، توجه زیاد به وسایل لوکس، ولخرجی، اسراف، خرچ کردن دلار ترامپ دادی در راه لذت جویی و شهوت، فخرفروشی وزینت طلبی عادت کرده اند.

از طرفی در کنار عیاشی و خوشگذرانی ولخرجی و اسراف، گرسنگی وفقرکمر شکن مردم غزه وجود دارد، که مظاهر ننگین آن را هر بیننده‌ای در مراکز کشورهای اسلامی هر روزه می‌تواند مشاهده کند؛ صحنه هایی که چشم را اشکبار وقلب را اندوهگین و انسان را سر افکنده وشرمنده می‌گرداند. مظلومانی وجود دارند که قوت وغذای روزانه وپوشش به اندازه‌ی کفن شهدای شان راهم ندارند.

در چنین شرایط امتحانی و ناگوار سرمایه‌داران و شیخ های عرب، ماشین های آخرین سیستم را سوار می‌شوند و کنسرت‌های عیاشی را در فضای سرزمین وحی برگزار می کنند. در سوی دیگر مردمان آواره غزه اعم از زنان و فرزندان، با لباس های سیاه وخونین دنبال یک نان می‌دوند.

تا زمانی که در کشورهای عربی در کنار قصرهای سر به فلک کشیده و ماشین های آخرین مدل، کلبه های محقر و آلونک های تنگ و تاریک وجود دارد وتا زمانی که در یک مرکز جهان اسلام مریضی ثقل معده از پرخوری خوشگذرانی شدید وجود دارد، مسیر ورود بی‌دینی، اضطرابات و پریشانی ها کاملاً بازخواهد بود.

نوت: از وظایف مسلمانان و مسئولان جهان اسلام است که با تمام قوت با هر آنچه باعث تضعیف روح مردانگی وقدرت معنوی می شود وبا هر آنچه موجب ایجاد روحیه‌ای نا مردی وپستی می شود اعم از آداب و کنسرت ها، وفرهنگ غرب، شدیداً مبارزه کنند با شیخ های عرب و الحاد که نفاق، فساد ، لذت پرستی وشهوترانی را ترویج می‌کنند، برخورد کنند و به هیچ وجه به این دسته از کنسرت‌های شیطانی که در صدد گسترش فحشا در مرکز وقبله مسلمین هستند، اجازه ندهند تا نهایت در آستار کعبة المکرمه نفوذ کنند؛ با چنین شیخ عای عیاش که جهت دریافت چند هزار دالر می خواهند قلب و اخلاق نسل جدید مسلمانان را فاسد گردانند و فسق و عصیان وکنسرتهای بی‌دینی را در نظرشان زیبا جلوه دهند، باید با قاطعیت برخورد شود.

رسانه جنگ فکری

17 Nov, 17:20


ترانه جـدید نبـوی
┄┄┅┅✿❀ ❀✿┅┅┄
محـمددرجهـان آمدزنـورحق اثرآمد
┄┄┅┅✿❀ ❀✿┅┅┄
صـدا ازمولوی معتصم بالله غوری
┄┄┅┅✿❀ ❀✿┅┅┄┄

https://youtu.be/uj0jZRrxNGo?si=ucwGQdl-2asJFg8Z

رسانه جنگ فکری

17 Nov, 10:17


> یهدي به الله من اتبع رضوانه سبل السلام ویخرجهم من الظلمات الي النور باذنه ویهدیهم الي صراط مستقیم).

کتاب و سنت در هر شرایطی در دل خوانندگان انقلابی علیه شرک، بدعت، جهالت، گمراهی، اخلاق جاهلی و عادات آن، ایجاد می کند وعلیه عیاشی واستبداد فرمانروایان آنان را می‌شوراند. به همین دلیل بود که در هر دوره‌ای از ادوار تاریخ اسلام ودر هر گوشه‌ای از جهان اسلام متاثر از قرآن و سنت، افرادی از این امت بر طریقه انبیاء علیهم‌السلام، به پا خواستند، دین را تجدید می‌کردند وروح جهاد را در امت می دمیدند، دروازه‌های اجتهاد را می گشودند و جهت تشکیل حکومت اسلامی طبق روش خلافت راشد، به جهاد می پرداختند؛ برخی در این مسیر به شهادت نایل می گشتند، وبرخی هم می‌توانستند در دوره‌ای هر چند کوتاه که یاد خلافت راشد را تداعی می‌نمود حکومت اسلامی تأسیس کنند.

رجامند فاریابی

رسانه جنگ فکری

16 Nov, 12:05


انسان‎‌های بیدار

نویسنده: عبداللطیف نارویی

انسان‌های بیدار قبل از طلوع زیبای خورشید می‌درخشند و در مسابقه با سپیده‌ دم صبح گاهان، همیشه برنده هستند. آنها خورشید را بیدار می‌کنند و در راه رسیدن به موفقیت، تاریکی‌ها را با دعا و انابت، کار و تلاش، کسب علم و معرفت به روشنایی تبدیل می‌کنند. انسان‌ های بیدار قبل از آنکه بانگ خروس و صدای زنگ، آنان را بیدار کند، بیدار هستند و از انفاس روح‌بخش سحر، جان و دل‌شان را مصفا و مطهر می‌گردانند. ملت‌های بیدار نیز چنین‌اند و غفلت‌ها را از خود می‌رانند، تاریکی‌ ها را به روشنایی، نادانی‌ها را به دانایی و فرزانگی تبدیل می‌کنند، خود را با نگرش مثبت، تغییر می‌دهند و در صدد رفع کاستی‌ ها برآمده، به‌سوی ارزش‌ها حرکت می‌کنند.
اما انسان‌ های عقب‌مانده، خواب و راحتی، رهزن بزرگ آرزوهای شیرین‌شان است، به‌جای پرورش اندیشه، به پرورش شکم اهتمام می‌کنند، به‌جای ارج و بها دادن به علم و دانش، مال و سرمایه را کمال مطلوب می‌ پندارند، به‌جای ارتقای مهارت‌ها، به داشته‌ ها و انباشته‌ها بسنده می‌کنند، به‌جای آنکه خود مرد میدان‌ها باشند، تنها به پدران و نیاکان افتخار می‌کنند. به‌جای اصلاح درون، به آرایش برون رضایت می‌دهند و به‌جای کسب سجایای اخلاقی و معنوی، به تقلید از عادت‌ها و باورهای بادآورده روی می‌آورند. انسان‌ های بیدار، خورشید را بیدار می‌کنند؛ اما انسان‌های عقب‌مانده، خورشید آن‌ها را بیدار می‌کند و بر اثر خواب و غفلت، از بسیاری خیر محروم هستند. ملت‌های بیدار به تلاش هدفمند اهتمام دارند و با برنامه‌ریزی و تلاش به‌سوی اهداف خود حرکت می‌کنند و در نتیجه، به نتایج گران‌بها و ارزشمندی دست می‌یابند.
امروزه لازم است آگاهان جامعه اسلامی در هرجای دنیا، زندگی نوینی را بر اساس اهداف اسلامی و تلاش‌های هدفمند و هم‌سو با اهداف رقم بزنند و نسل نوپای جامعه اسلامی را با جدیت و برنامه‌ریزی‌های مداوم آشنا گردانند. به‌جای تسلیم شدن در برابر فرهنگ‌ های وارداتی و بحران‌های توان‌فرسا، با همت و امیدواری راه تغییر را در پیش گیرند، تغییر در اندیشه‌ها، رویه‌ها، برنامه‌ها و فعالیت‌ها، تغییر مثبت و کاربردی و هم‌سو با باورهای دینی. تغییر در نگرش‌ها و گرایش‌ها، تغییری که بتواند دل‌ها را دگرگون و منقلب گرداند.
برای این‌منظور لازم است به راهنمایی‌های ارزشمند قرآن کریم و گفتارهای گران‌بهای حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم و صالحان امت عنایت کنیم و راه موفقیتی را که پیشینیان و نیاکان ما پیموده‌اند با نظر داشت خواسته‌های عصر حاضر بپیماییم و به دانش روز در زمینه‌های مختلف توجه شود تا راه پیشرفت و موفقیت هموار گردد.

https://t.me/jangfakri63

رسانه جنگ فکری

16 Nov, 12:04


شعار های زیر نام علم و تکنولوژی، روشنفکری، آزادی، تساوی و برابری چی هستن و چی اهداف پشت آنها است؟

بی تردید شعارھای فریبنده ای که تحت عناوین مختلف به جهان اسلام ترزیق می شوند، از سلاح ھای پیشرفته ی امروزی بسی خطرناک ترند، زیرا اینگونه تهاجمات علیه بعد روحی و معنوی و وسیع برای ویران نمودن پایه ھای تفکر اسلامی در شخصیت انسان مسلمان. جدیدترین و پیشرفته ترین سلاحی که امروزه به منظور فریفتن ومنحرف کردن جوانان و روشنفکران مسلمان از آن استفاده می شود، ایجاد شک و تردید در مسائل عقیدتی است این امر زمینه ی مناسبی را برای تسلط افکار و عقاید غربی ها بر عقاید دینی و فرھنگ و آداب و رسوم ملی آنها فراھم می نماید. ناگفته پیداست که فرھنگ انحرافی و ضد اخلاقی غربی ھا نه تنها با عقیده ی پاک اسلام، بلکه حتی با فطرت سالم ھمه ی انسان ھا در تضاد است، به این ترتیب آنها میکوشند تا سد راه پیشرفت علم و تکنولوژی مسلمانان شده و آنها را عقب مانده نگهدارند. برای تحقق این منظور نقشه ھای طولانی مدتی را طراحی کرده اند تا فرزندانمان را از دین اسلام دور کنند اگرچه ثمره ی این کار در دراز مدت آشکار گردد. این نقشه ھا اگرچه طولانی مدت بوده و آھسته و پیوسته پیش میروند، اما در عوض گام به گام و دقیق به سوی ھدف حرکت می کنند، به ھمین دلیل اغلب مسلمانان از توطئه و سیاست ھای آنان غافل و بیخبرند، علی الخصوص که نقشه ھای خود را تحت نام ھایی نظیر: علم و تکنولوژی، روشنفکری، آزادی، تساوی و برابری و... طراحی نموده و اھداف پلیدشان را زیر این نقاب ھای خوش آب و رنگ و فریبنده پنهان میکنند و به این شیوه خنجر زھر آگین خود را از پشت به مسلمانان میزنند.

https://t.me/jangfakri63

رسانه جنگ فکری

16 Nov, 06:24


تحقیق کوتاه و موجز در باره‌ی "آغاز و گسترش اسلام در افغانستان" با نگارش عصمت‌الله مرادی. پژوهشی که برای هر شهروند افغان، نیاز مبرم است تا مطالعه کند.

رسانه جنگ فکری

16 Nov, 04:57


بازار بهشت

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ {رض} أَنَّ رَسُولَ الله ﷺ قَالَ: «إِنَّ فِي الْجَنَّةِ لَسُوقًا، يَأْتُونَهَا كُلَّ جُمُعَةٍ، فَتَهُبُّ رِيحُ الشَّمَالِ فَتَحْثُو فِي وُجُوهِهِمْ وَثِيَابِهِمْ، فَيَزْدَادُونَ حُسْنًا وَ جَمَالاً، فَيَرْجِعُونَ إِلَى أَهْلِيهِمْ وَقَدِ ازْدَادُوا حُسْنًا وَجَمَالاً، فَيَقُولُ لَهُمْ أَهْلُوهُمْ: وَالله لَقَدِ ازْدَدْتُمْ بَعْدَنَا حُسْنًا وَجَمَالاً، فَيَقُولُونَ: وَأَنْتُمْ، والله لَقَدِ ازْدَدْتُمْ بَعْدَنَا حُسْنًا وَجَمَالاً» (رواه مسلم): انس رضی الله عنه، می‌گوید: رسول اللهﷺ فرمود: در بهشت، بازاری وجود دارد که بهشتیان هر جمعه به آن می‌روند؛ در آنجا، باد شمال می‌وزد و نعمت‌های بهشتی (از قبیل مُشک و غیره) را به چهره‌ها و لباس‌ هایشان می‌پاشد و باعث افزایش حُسن و جمال آنان می‌گردد. سپس بهشتیان به خانواده‌ هایشان بر می‌گردند در حالی که زیباتر هستند خانواده‌هایشان به آنها می‌ گویند: سوگند به الله که شما زیباتر شده‌اید. آنها می‌گویند: سوگند به الله که بعد از ما، شما نیز زیباتر شده‌اید»

https://t.me/jangfakri63

رسانه جنگ فکری

16 Nov, 04:57


احترام به والدین

وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّآ إِيَّاهُ وَبِٱلۡوَٰلِدَيۡنِ إِحۡسَٰنًاۚ إِمَّا يَبۡلُغَنَّ عِندَكَ ٱلۡكِبَرَ أَحَدُهُمَآ أَوۡ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَآ أُفّٖ وَلَا تَنۡهَرۡهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوۡلٗا كَرِيمٗا٢٣﴾ [الإسراء: ۲۳] «و پروردگار تو حکم‌ کرد» یعنی‌: فرمان‌ داد به‌ فرمانی‌ قاطع‌ که‌ جز او را نپرستید و به‌ پدر و مادر احسان‌ کنید» یعنی‌: همچنین‌ فرمان‌ داد به‌ این‌که‌ با والدین‌ به‌ نیکی ‌تمام‌ رفتار کنید زیرا بعد از اللهﷻ که‌ سبب‌ حقیقی‌ وجود انسان‌ است‌، والدین ‌سبب‌ ظاهری‌ وجود و تربیت‌ وی‌ در فضایی‌ آکنده‌ از مهر و عطوفت‌ و ایثار می‌باشند. سپس‌ حق‌ تعالی‌ حالت‌ سالمندی‌ والدین‌ را مخصوصا ذکر می‌کند زیرا ایشان‌ در این‌ حالت‌ نسبت‌ به‌ حالات‌ دیگر به‌ نیکی‌ فرزند نیازمندترند پس‌ می‌فرماید: «اگر یکی‌ از آنان‌ یا هر دو نزد تو» یعنی‌: در پناه‌ حمایت‌ و تکفل‌ تو «به‌ سال خوردگی ‌برسند» پس‌ بر توست‌ که‌ این‌ پنج‌ دستور را در رفتار با ایشان‌ رعایت‌ کنی‌:
{اول‌}«پس‌ به‌ آنان‌ اف‌ مگو» یعنی‌: به‌ آنان‌ سخنی‌ نگو که‌ در آن‌ کمترین‌ بار ایذایی‌وجود داشته‌ باشد و حتی‌ کلمه‌ «اف‌» رابه‌ ایشان‌ نگو زیرا این‌ کلمه‌ یا صدایی ‌است‌ که‌ از تنگدلی‌ و دل‌آزاری‌ و گرانبار یافتن‌ ایشان‌ در قلبت‌ خبر می‌دهد. بدین‌گونه‌،خدای‌ سبحان‌ فرزند را از ملال‌ و دل‌تنگی‌ نسبت‌ به‌ پدر و مادر، یا گرانبار یافتن ‌ایشان‌ بر خود، نهی‌ می‌کند.
{دوم‌} «و بر آنان‌ بانگ‌ مزن‌» نهر: پرخاش‌کردن‌ و درشت‌خویی‌ است‌. یعنی‌: با آنان‌ از سر پرخاش‌ و درشتی‌ سخن‌ مگوی‌ و بر روی‌ آنها داد مزن‌.
{سوم‌} «و با آنان‌» به‌جای‌ اف‌ گفتن‌ و فریاد کشیدن‌ «سخنی‌ شایسته‌» یعنی‌: نرم‌ ولطف‌ آمیز «بگو» به‌ نیکوترین‌ وجهی‌ که‌ می‌توان‌ از یک‌ سخن‌ نرم‌ و مهرآمیز ومحترمانه‌ تعبیر کرد، توأم‌ با رعایت‌ ادب‌، حیا، وقار و سنگینی‌. و از ادب‌ است ‌که‌ پدر و مادر را رودررو به‌ نام‌شان‌ نخوانی‌ بلکه‌ بگویی‌: پدر جان‌! مادر جان‌!
﴿وَٱخۡفِضۡ لَهُمَا جَنَاحَ ٱلذُّلِّ مِنَ ٱلرَّحۡمَةِ وَقُل رَّبِّ ٱرۡحَمۡهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرٗا٢٤﴾ [الإسراء: ۲۴].
{چهارم‌} «و از سر مهربانی‌، بال‌ فروتنی‌ بر آنان‌ بگستر» اصل‌ آن‌ این‌ است‌ که‌ چون‌ پرنده‌ خواسته‌ باشد به‌ جوجه‌اش‌ ابراز محبت‌ کند و برای‌ پرورشش‌ او را به‌خود بچسباند، بال‌ خویش‌ را بر او می‌گستراند پس‌ گویی‌ حق‌ تعالی‌ به‌ فرزند می‌گوید: تکفل‌ و سرپرستی‌ والدینت‌ را به‌گونه‌ای‌ بر دوش‌ بگیر که‌ ایشان‌ را در زیر بال‌ رعایتت‌ بگیری‌ و به‌ خودت‌ ضمیمه‌ کنی‌ چنان‌که‌ آنان‌ در خردسالی‌ات‌ با تو همین‌ کار را کرده‌اند.
{پنجم‌} «و بگو» در بزرگسالی‌ آنها و بعد از وفاتشان‌ «پروردگارا! آن‌ دو را مورد مرحمت‌ قرارده‌ چنان‌که‌ مرا در خردی‌ پروردند» یعنی‌: رحمت‌ و بخشایشی‌ همانند پرورش ‌دادن‌ آنان‌ مرا، یا به‌سبب‌ پرورش‌دادن‌ آنان‌ مرا، به‌ ایشان‌ عنایت‌ کن‌. البته ‌لفظ «رحمت‌» جامع‌ همه‌ خوبی‌های‌ دین‌ و دنیاست‌. یادآور می‌شویم‌ که‌ درباره‌ نیکی‌ به‌ پدر و مادر احادیث‌ بسیاری‌ آمده‌ است‌؛ ازآن‌ جمله‌ حدیث‌ شریف‌ ذیل‌ به‌ روایت‌ ابوهریره‌ و انس‌ {رض} است‌: «رسول‌ خدا ﷺ بر منبر برآمدند آن‌گاه‌ فرمودند: آمین‌! آمین‌! آمین‌! گفته‌ شد:یا رسول‌الله! برای‌ چه‌ آمین‌ می‌گویید؟ فرمودند: جبرئیل‌ نزدم‌ آمد و گفت‌: ای‌محمد! خاک‌ بر بینی‌ کسی‌ که‌ نامت‌ نزد وی‌ برده‌ شود و او بر تو درود نگوید، بگو: آمین‌! من‌ گفتم‌: آمین‌! آن‌گاه‌ گفت‌: خاک‌ بر بینی‌ کسی‌که‌ ماه‌ رمضان ‌بر وی‌ درآید و آن‌ ماه‌ سپری‌ شود اما بر وی‌ آمرزیده‌ نشود، بگو: آمین‌! من ‌گفتم‌: آمین‌! سپس‌ گفت‌: خاک‌ بر بینی‌ کسی‌ که‌ پدر و مادرش‌ یا یکی‌ از آنها را دریابد اما آنان‌ او را به‌ بهشت‌ وارد نکنند، بگو: آمین‌! و من‌ گفتم‌: آمین‌!» همچنین‌ در حدیث‌ شریف‌ به‌ روایت‌ مالک‌بن‌ربیعه‌ {رض} آمده است‌ که‌ فرمود: «دراثنایی‌ که‌ من‌ نزد رسول‌ خداﷺ نشسته‌ بودم‌، مردی‌ از انصار به‌ حضور ایشان ‌مشرف‌ شد و گفت‌: یا رسول‌الله! آیا پس‌ از مرگ‌ والدینم‌ چیزی‌ از نیکی‌ با آنها بر ذمه‌ام‌ باقی‌ مانده‌ است‌ تا آن‌ را در حق‌شان‌ بجا آورم‌؟ فرمودند: «آری‌! چهارچیز: دعاکردن‌ و آمرزش‌ خواستن‌ برای‌ آنها، به‌ اجرا گذاشتن‌ عهد آنها، گرامی‌داشتن‌ دوست‌ آنها و پیوستن‌ و بجا آوردن‌ صله‌ رحمی‌ که‌ برایت‌ جز از جانب‌ ایشان‌ نیست‌. پس‌ اینهاست‌ که‌ بر ذمه‌ات‌ از نیکویی‌ با آنها بعد از مرگشان ‌باقی‌ مانده‌ است‌» {تفسیرانوارالقرآن}سوره اسراء)

https://t.me/jangfakri63

رسانه جنگ فکری

15 Nov, 09:27


پیامبران الهی قبل از هر اقدام اصلاحی مزاج انسانیت را تغییر دادند،

✍️ حافظ نوید

پیامبران علیهم السلام، قبل از هر اقدامی کار خود را از تغییر دادن مزاج انسانها آغاز نمودند، آنان به خوبی می دانستند که منشأ تمام مشکلات و مصائب دل است، زمانیکه دل انسان فاسد گردد درآن هوس دزدی خیانت انواع ظلم وجنایت فریبکاری پیدا می شود، بر آن عفریت امیال نفسانی حاکم می گردد، هرگاه که بخواهد آن را به رقص در می آورد، دل مانند کودکی به اشاره های اوحرکت می کند.
پیغمبرﷺ می گوید، ریشه تمام فسادها این است که انسان آلوده به گناه گردد، در اوشوق و اشتیاق گناه پیدا می شود، لذا ازهمه نخست ضروری ترین ومقدم ترین کار این است که دل را اصلاح نمود. زنگار گناه را از آن بزداییم، زمانیکه پیامبران مردم را در گرسنگی می دیدند از این منظره چنان دل آنان به درد می آمد که دل هیچ کسی در دنیا آنگونه بدرد نمی آمد، آنان با دیدن این صحنه خوردن و نوشیدن را برخود گوارا نمی دیدند، اما آن حقیقت پسند بودند. بدین معنی که آنان این امر را رسالت و وظیفه خویش نمی دانستند که نیرو وتلاش خویش را بروی آن صرف نمایید، چرا که آنان به خوبی می دانند که این گرسنگی ریشه فساد نیست، بلکه نتیجه فساد است، آنان می دانستند که اگر اسباب و وسایل سیر کردن شکم مردم فراهم وبه گرسنگان رسیدگی نمایند، این کار مقطعی و سطحی است، پیامبران خواستند چنان جو و محیطی به وجود آورند که مردم خود حاضر نباشد که دیگران را به حالت گرسنگی بگزارد وخود شکم سیر بی آرامد. مردم با دیدن گرسنگان خود با دستهای خود مایحتاج ونیازمندی گرسنگان را تهیه نموده در اختیار آنها بگزارد، به یاد داشته باشید تا زمانی که طرز تفکر مردم را در قبال مسولیت ایمانی وجدانی شأن عوض نکنید، تنها به تقسیم جیره بندی و تهیه مواد خوراکی مردم اکتفا نخواهد کرد، قسمیکه در شرایط فعلی وضعیت مردم را مشاهده می کنیم، قطعا به حق خود قانع نیستند چون در درون هر فرد امروز هوس فزون طلبی و فساد موج می زند دلها آلوده به گناه است، بیشتر مردم را می بینید با استفاده از انواع مکر وفریب حق ونیاز دیگران را تصاحب می کنند، از ترفندهای مختلف کار گرفته ازهر طریق ممکن مال و ثروت به خود می اندوزند. باکی ندارد که این مال حلال است یا حرام، قسمیکه وضعیت جامعه امروزی را مشاهده می کنید سرمایه داران وطبقه تجار مغناطیسی صفت وجود دارند، آنان با توسل با مکر ونیرنگ و ترفندهای که بلد اند، ثروت را مثل مغناطیس بسوی خود می کشند، برخی تجاران بی انصاف بشکل خیلی ماهرانه چنان دام های می گسترانند که مردم ناخواسته مال و دارای شان را در انبانهای آنان خالی می کنند، خود در فقر وناداری زندگی می نمایند، چون در دل این طبقه فاسد هوس وخواهشات نفسانی موج می زند هدف زندگی را جمع آوری مادیات از رهگذر ممکن فریب وتزویر بخود انتخاب نموده جز سود مادی دیگر به چیزی نمی اندیشند،

https://t.me/jangfakri63