معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند @shia5t Channel on Telegram

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

@shia5t


برای همکاری در معرفی کردن عرفا و اولیا الهی گمنام ، میتوانید مطالبتان را به آیدی زیر ارسال کنید:
@kazemea

⛔️کپی بدون ذکر منبع ، مطالب کانال معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند ،حرام است.

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام (Persian)

با خوشحالی ما شما را به کانال "shia5t" دعوت می‌کنیم، کانالی که به معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام، که در قید حیات نیستند، می‌پردازد. در این کانال، فرصتی مناسب برای همکاری در شناخت بیشتر این اشخاص بزرگ الهی و ارسال مطالب مربوطه وجود دارد. اگر شما هم تمایل به به اشتراک گذاشتن دانسته‌های خود درباره‌ی این عرفا و اولیا الهی دارید، می‌توانید مطالبتان را به آیدی @kazemea ارسال کنید. اما به یاد داشته باشید که کپی کردن مطالب بدون ذکر منبع، به هر دلیلی، حرام و نامطلوب است. پس همگی با هم، در این فضای پر از عرفا و اولیای الهی، یک تجربه‌ی مفید و ارزشمند را ایجاد کنیم.

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

10 Jul, 01:21


🔻برای دسترسی به ابتدای مطالبِ مربوط به معرفی زندگینامه ی آیت‌الله حاج میرزا علی آقا شیرازی (اصفهانی) در کانال ، به لینک زیر مراجعه فرمایید :

t.me/shia5t/1117


@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

09 Jul, 23:45


📸آیت‌الله حاج میرزا علی آقا شیرازی

آدرس :
قم ، خیابان ارم – قبرستان شیخان - ضلع جنوب شرقی قبرستان شیخان

@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

09 Jul, 23:37


آیت‌الله حاج میرزا علی آقا شیرازی

@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

09 Jul, 23:37


معرفی آیت‌الله حاج میرزا علی آقا شیرازی (اصفهانی) ، شهر #شیراز :

4️⃣قسمت چهارم

لازم به ذکر است که آیت‌الله میرزا علی آقای شیرازی (اصفهانی) در دوران حیات پُربار خود، به تحقیق و تصحیح علمی کتب ارزشمندی هم همت گمارد که "تفسیر تبیان" شیخ طوسی و همچنین کتاب "زاد المعاد" علامه مجلسی از آن جمله است. معظم له همچنین تحقیق کتاب "مَن لا یحضُرُه الطّبیب" را نیز برعهده گرفت و به سرانجام رساند.

آن عالم جلیل القدر در عین حال، دروس دیگر و از جمله تفسیر قرآن، فقه، عرفان و ادبیات را هم تدریس و البته آموخته‌های خود از طبّ را نیز با تدریس کتاب ارزشمند "قانون" شیخ الرئیس ابو علی سینا، به علاقه مندان منتقل می‌کرد.

🍂آن عالم عامل و فقیه و دانشمند ربانی سرانجام در بیست و چهارمین روز از ماه جمادی الاول سال 1375 هجری قمری در اصفهان به آسمان پر کشید تا بر اساس وصیت نامه‌اش، به قم منتقل شود و پس از تشییعی باشکوه، در جوار آستان مقدس فاطمی (س) و در قبرستان شیخان، در خاک آرام گیرد...

@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

09 Jul, 23:37


معرفی آیت‌الله حاج میرزا علی آقا شیرازی (اصفهانی) ، شهر #شیراز :

3️⃣قسمت سوم

شهید مطهری همچنین در مورد ایشان می گوید : آشنایی با او انقلاب بزرگی در من پدید آمد و عاشق کتاب نهج البلاغه شدم؛به خود جرات می دهم و می گویم او به حقیقت یک «عالم ربانی » بود اما چنین جراتی ندارم که بگویم من «متعلم علی سبیل نجاة » بودم . یادم هست که در برخورد با او هماره این بیت سعدی در ذهنم جان می گرفت:

عابد و زاهد و صوفی همه طفلان رهند
مرد اگر هست به جز «عالم ربانی » نیست

تا آنجا که من اطلاع دارم مردم اصفهان عموما او را می شناختند و به او ارادت می ورزیدند، همچنانکه حوزه علمیه قم به او ارادت می ورزید . هنگام ورودش به قم، علمای قم با اشتیاق به زیارتش می شتافتند . ولی او از قید «مریدی » و «مرادی » مانند قیود دیگر آزاد بود. با همه اینها من ادعا نمی کنم که او در همه دنیاهای نهج البلاغه وارد بود و همه سرزمینهای نهج البلاغه را فتح کرده بود . او متخصص برخی از دنیاهای نهج البلاغه بود و در آنچه متخصص بود خود بدان «متحقق » بود، یعنی آن قسمت از نهج البلاغه در او عینیت خارجی یافته بود . نهج البلاغه چندین دنیا دارد: دنیای زهد و تقوا، دنیای عبادت و عرفان، دنیای حکمت و فلسفه، دنیای پند و موعظه، دنیای ملاحم و مغیبات، دنیای سیاست و مسؤولیتهای اجتماعی، دنیای حماسه و شجاعت . . . این همه از یک فرد، دور از انتظار است . او توانسته بود بخشی از این اقیانوس عظیم را بپیماید و بر قسمتهایی از آن احاطه یابد .

وقتی آیت الله سید محمدرضا خراسانی، رئیس حوزه علمیه وقت اصفهان از ایشان خواست برای طلبه های مدرسه، مباحث اخلاقی مطرح کند، به تدریس نهج البلاغه روی آورد. او وقتی سخن می گفت، تسلط و تبحرش آشکار می شد. یکی از شاگردانش، سید رضا سیادت موسوی می گفت: «غیرممکن بود حاجی لب به سخن بگشاید و از نهج البلاغه چیزی بر زبان نیاورد».

آیت الله سید اسماعیل هاشمی نیز گفته است: «آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی از بزرگ علمایی است که در میان اهل علم و همه مردم قداست وافری داشت در همان اوقات نخستین که برای تحصیل علوم دینی به اصفهان آمدم، از محضر این بزرگمرد استفاده می کردم، به خصوص که در خطب و بیان نهج البلاغه تخصصی خاص داشتند و قطع نظر از تبحر در ادبیات و خطب شریف، آن معنویتی که در خطبه ها نهفته بود، از سیمای این انسان وارسته مشاهده می گردید».

شیخ مهدی خلف زاده که از سال ۱۳۲۴ ه.ق در درس نهج البلاغه ایشان شرکت می نمود و هم حجره ایشان بود، از انقلاب درونی استاد در حال شرح نهج البلاغه سخن گفته است.عالمان بزرگی مانند شیخ جواد جبل عاملی و سید روح الله خاتمی نیز در درس و تفسیر نهج البلاغه این عارف متعبد شرکت نموده اند. از حالت روحانی استاد و تأثیر بخشی بر خلق و خوی شاگردان سخن گفته اند.

آیت الله شیخ جواد جبل عاملی می گوید: خدمت حاج میرزا علی آقا که مرد مذهبی بود، درس تفسیر قرآن و نهج البلاغه می رفتم که واقعا کم نظیر بود و برای کسانی که این جلسات علمی را درک نکرده اند، تصورش مشکل است. آنچه می گفت، از دل برمی خاست و بر دل می نشست.

آیت الله محمد واعظ زاده خراسانی که در سال ۱۳۲۷ ه.ش حاج میرزا علی را در اصفهان دیده، می گوید: یکبار او را در بیت آیت الله بروجردی (در قم) دیدم. فرمود: سید رضی در نهج البلاغه خطبه ها را تقطیع کرده و دارم قطعات حذف شده را جمع می کنم و متوجه شده ام که این تقطیعات گاه مخلّ مقصود است.

مرحوم آیت‌الله میرزا علی آقای شیرازی چنان در اقیانوس نهج البلاغه به غواصی پرداخت که گویی با نهج البلاغه زندگی می کرد.اُنس فراوانی با نهج البلاغه داشت و به سالار شهیدان حسین بن علی علیه السلام به شدت عشق می ورزید و از قیل و قال دنیا و هوا و هوس رها بود.

از عوامل عمده توفیق ایشان در رسیدن به کمالات معنوی، انجام فرائض دینی، عبادات و مستحبات و پرهیز از محرمات، مداومت بر ادعیه و زیارات بود، در مدرسه صدر چون به نماز می ایستاد، با وجود این که می خواست در اختفا نماز بخواند و از امامت جماعت پرهیز داشت، هنوز در رکعت اول بود که صحن و ایوان مدرسه از نمازگزار پر می شد.

به دنیا اعتنایی نداشت، اما حالات زاهدانه او را از وضع محرومان غافل نمی کرد و رسیدگی به دردمندان جزو برنامه هایش بود. اقشار گوناگون مبالغی را به عنوان سهم امام به وی می دادند ولی در مسیر بین محل درس تا منزل همه پولها را به نیازمندان می داد و چون به خانه می آمد، دیگر چیزی در جیبش نبود.وقتی مشغول تدریس شد، گاه در باغچه مدرسه صدر و روی خاک ها می نشست. خانه مسکونی اش به عیالش که از سادات بود، تعلق داشت.

@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

09 Jul, 23:37


معرفی آیت‌الله حاج میرزا علی آقا شیرازی (اصفهانی) ، شهر #شیراز :

2️⃣قسمت دوم

✍️آیت اللّه میرزا علی آقای شیرازی به روایت شهید مطهری

🍃عشق و ارادت داشتن به اهل بیت

شهید مرتضی مطهری درباره استادش، آیت اللّه میرزا علی آقای شیرازی می گوید:

«مرحوم حاج میرزا علی آقا، ارتباط قوی و بسیار شدیدی با پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و خاندان پاکش داشت. این مرد در عین اینکه فقیه و حکیم و عارف و طبیب و ادیب بود و در بعضی از قسمت ها، مثلاً طب قدیم و ادبیات، تراز اول بود و قانون بوعلی را تدریس می کرد، منبر می رفت و موعظه می کرد و ذکر مصیبت می فرمود، کمتر کسی بود که در پای منبر این عالم مخلص متقی بنشیند و منقلب نشود. خودش، نام رسول اکرم صلی الله علیه و آله یا امیرالمؤمنین علی علیه السلام را که می برد، اشکش جاری می شد.

یکی از سال ها در دهه عاشورا، حضرت آیت اللّه بروجردی از ایشان برای منبر در منزل خودشان دعوت کردند. ایشان در منزل آیت اللّه بروجردی منبر می رفت و مجلسی را که افراد آن، بیشتر از اهل علم و طلاب بودند، سخت منقلب می کرد، به طوری که از آغاز تا پایان منبر ایشان، جز ریزش اشک ها و حرکت شانه ها، چیزی مشهود نبود».

🍁توسل به نهج البلاغه و پرهیز از نام و نشان

شهید مرتضی مطهری از استاد بزرگوارش، حاج میرزا علی آقا شیرازی چنین نقل می کند:

آیت‌الله حاج میرزا علی آقا شیرازی از بزرگانی است که در تدریس فقه و اصول و عرفان و ادبیات و حتی طبّ هم، حتماً از نهج البلاغه می‌گفت و در حقیقت با نهج البلاغه می‌زیست. ایشان هر وقت به قم می آمد، علمای تراز اول قم با اصرار از او می خواستند که منبر برود و موعظه کند. منبرش، بیش از آنکه «قال» باشد، «حال» بود. قبل از برخورد با وی، این کتاب (نهج البلاغه) را نمی شناختم ، او نهج البلاغه مجسّم و مسلّم بود؛ او با نهج البلاغه می زیست و با نهج البلاغه تنفس می کرد. روحش با این کتاب می تپید و نبضش با این کتاب می زد و بر روی منبر، غالبا از نهج البلاغه استفاده می کرد. مواعظ نهج البلاغه در اعماق جانش فرو رفته و برای من محسوس بود که روح این مرد با روح امیرالمؤمنین (ع) پیوند خورده و متصل شده است. نهج البلاغه به او حال می‌داد و روی بال و پر خود می نشاند و در عوالمی که ما نمی‌توانستیم درک کنیم، سیر می‌کرد. جمله‌های این کتاب ورد زبانش بود و به آن‌ها استشهاد می‌کرد.برای ما درگیری او با نهج البلاغه، که از ما و هر چه در اطرافش بود، می برید و غافل می شد، منظره ای تماشایی و لذت بخش و آموزنده بود. غالباً جریان کلمات نهج البلاغه بر زبانش با جریان اشک از چشمانش بر محاسن سپیدش همراه بود. خودش، نام حضرت رسول اکرم (ص) و یا حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) را که می‌برد، اشکش جاری می‌شد.من درک محضر این استاد را از ذخائر گران‌بهای عمر خود می‌دانستم و حاضر نبودم آن را با هیچ چیزی معاوضه کنم. سخن دل را از صاحب دلی شنیدن، تأثیر و جاذبه و کشش دیگری دارد.

نماز جماعت عجیبی می‌خواند و وقتی سوره فجر را در نماز تلاوت می‌کرد و به آیه "و جیءَ یومئذ بجهنّم یومئذ یتذکّر الانسان و أنّی له الذّکری" می‌رسید، شانه‌هایش می‌لرزید و به گریه می‌افتاد. از امام جماعت شدن پرهیز داشت. سالی در ماه مبارک رمضان، با اصرار زیاد او را وادار کردند که این یک ماهه را در مدرسه صدر اصفهان اقامه جماعت کند. با اینکه به صورت مرتب نمی آمد و قید منظم آمدن سر ساعت معین را تحمل نمی کرد، جمعیت بی سابقه ای برای اقتدا به او شرکت می کردند، به طوری که نماز جماعت های اطراف خلوت شد. او هم که متوجه چنین قضیه ای شده بود، دیگر ادامه نداد.

🔻او از بزرگ‌ترین اهل معناست که من در عمر خود دیده‌ام." رَحْمَةُ اللّه ِ عَلَیْهِ رَحْمَةٌ واسِعَةٌ...


🌼فریاد رسی سید الشهداء علیه السلام

شهید مطهری درباره ارادت و علاقه شدید استادش، میرزا علی آقای شیرازی به امام حسین علیه السلام و فریاد رسی آن حضرت از استادش در شرایط بحرانی، چنین گفته است:

«ایشان یک روز ضمن درس در حالی که دانه های اشکشان بر روی محاسن سفیدشان می چکید، این خواب را نقل کردند: در خواب دیدم، مرگم فرا رسیده است و خود را جدا از بدنم دیدم و مشاهده کردم که بدن مرا به قبرستان، برای دفن می برند. مرا به گورستان بردند و دفن کردند و رفتند. من تنها ماندم و نگران که چه بر سر من خواهد آمد؟ ناگهان سگی سفید را دیدم که وارد قبر شد. در همان حال حس کردم که این سگ، تندخویی و بداخلاقی من است که تجسم یافته و به سراغ من آمده است. مضطرب شدم. در اضطراب بودم که حضرت سیدالشهداء علیه السلام تشریف آوردند و به من فرمودند: غصه نخور، من آن را از تو جدا می کنم».

همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد

حباب وار بر اندازم از نشاط کلاه
اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد

ز خاک کوی تو هر گه که دم زند
حافظ نسیم گلشن جان در مشام ما افتد

@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

09 Jul, 23:37


معرفی آیت‌الله حاج میرزا علی آقا شیرازی (اصفهانی) ، شهر #شیراز :

1️⃣قسمت اول

⭕️عارفی که نهج‌البلاغه مُجسّم و مُسلّم بود

«حاج میرزا علی آقا شیرازی» (۱۳۷۵-۱۲۹۴ ق)، فقیه ، عارف ، حکیم، زاهد عابد، ادیب و طبیب ماهر، از مفاخر علمی و عملی شیعه و از شاگردان سید محمدباقر درچه‌ای و آخوند کاشی بود. وی مبنای درس اخلاق و جلسات وعظ خویش را بر محور نهج البلاغه قرار داد و گروه کثیری از شهرهای مختلف در محضرش گرد آمدند. شهید مطهری از شاگردانش، وی را «نهج البلاغه مجسم» می دانست.

☀️در شیراز دیده به جهان گشود؛ اما از آنجا که سال‌های بسیاری از عمر خود را، چه در دوران تحصیل و چه در دوران تدریس، در اصفهان سپری کرد، به "اصفهانی" هم مشهور شد.

او تحصیلات خود را در شیراز آغاز کرد و سپس راهی اصفهان شد تا محضر بزرگانی مانند آیات آخوند ملا محمد کاشی، جهانگیر خان قشقایی، شیخ اسدالله قمشه‌ای، شیخ عبدالحسین محلاتی و میرزا کمال الدین ابوالهدی کرباسی را درک کند.

میرزا علی در اصفهان، همچنین از درس سراسر معنویت آیت‌الله سید محمدباقر دُرچه ای نیز بهره مند و جذب معظم له شد.

باید گفت همه این استادان، از برترین دانشمندان و انسان های با تقوا زمان خود بوده‌اند که به طور مثال به نقل قول آیت‌الله بروجردی درباره آیت‌الله آخوند ملا محمد کاشی اشاره می‌شود:"ایشان مجتهد در معقول و منقول بود که هنگام شب و سحر، ذکر ملکوتی "یا سُبّوح" و "یا قُدّوس" از حجره این حکیم الهی بلند بود؛ تا آنجا که برخی بزرگان نقل می‌کردند که وقتی ایشان ذکر می‌گفت؛ گویی درختان هم با ذکر وی هم نوا می‌شدند."

علاقه میرزا علی به طب قدیم هم سبب شد تا وی به محضر حاج میرزا محمدباقر حکیم باشی بشتابد و از درسش استفاده کند.

و اما هجرت به عراق، سکونت در جوار بارگاه نورانی امام امیرالمؤمنین (ع) و استفاده از درس علمای بزرگ حوزه علمیه نجف اشرف، بخش دیگری از زندگی سراسر نور آیت‌الله میرزا علی آقا شیرازی است؛ آنجا که در درس آیات شیخ الشریعه اصفهانی، ملأ محمدکاظم خراسانی و سید محمدکاظم طباطبایی یزدی حاضر شد و خوشه‌ها برچید.

پس از آن بود که آیت‌الله میرزا علی شیرازی به اصفهان بازگشت و به تدریس روی آورد و وقتی از وی تقاضا شد تا درس اخلاق بگوید، تمرکز خود را بر متن کتاب شریف نهج البلاغه قرار داد و از آن پس، هیچ درسی نمی‌گفت مگر آنکه از اقیانوس عمیق و شگرف نهج البلاغه هم گوهری بر می‌گرفت و به شاگردان تقدیم می‌کرد.

چنین شد که نهج البلاغه به محور درس‌های این عالم ربانی تبدیل شد و حتی طلابی از عتبات عالیات هم برای درک درس اخلاق و مواعظ تأثیرگذار او به اصفهان می‌شتافتند.

آوازه آیت‌الله میرزا علی آقای شیرازی چنان گسترده شد که وقتی آیت‌الله سید حسین طباطبایی بروجردی تصمیم گرفت تا درس اخلاقی در حوزه علمیه قم سامان دهد، با وجود بزرگان زیاد در این حوزه مبارکه، از معظم له دعوت کرد تا از اصفهان به قم بیاید و درس بگوید؛ امری که شهید مطهری را با آیت‌الله میرزا علی شیرازی آشنا کرد و سبب شد تا شهید مطهری، روزهایی از هفته را به اصفهان برود و از دریای دانش آن استاد بزرگ بهره مند شود.

همین امر سبب شد تا رابطه‌ای عمیق بین این استاد و شاگرد ایجاد شود و پس از آن بود که گهگاهی، آیت‌الله میرزا علی آقای شیرازی هم به قم می‌آمد و در حجره شهید مطهری اقامت و با علما و مراجع دیدار می‌کرد.

اینچنین است که علاوه بر آیت‌الله مطهری بزرگانی مانند آیات سید روح الله خاتمی، شیخ احمد فیاض و همچنین آیات مشکات و ملکان و استاد سید جلال الدین هُمایی از خرمن وجودی آیت‌الله میرزا علی آقا شیرازی بهره بردند و سیراب شدند.فقیه عارف حاج آقا رحیم ارباب نیز از شاگردان خاص حاج میرزا علی آقا بود، وی به حاج آقا رحیم احترام بسیاری می گذاشت و در اصفهان به نماز جمعه او حاضر می شد.

و اما آیت‌الله شیخ جواد جبل عاملی، یکی دیگر از شاگردان استاد است که درباره وی می‌گوید:"خدمت حاج میرزا علی آقا که مرد مذهبی بود، درس تفسیر قرآن و نهج البلاغه می‌رفتم که واقعاً کم نظیر بود و برای کسانی که این جلسات علمی را درک نکرده‌اند؛ تصورش مشکل است.

آنچه می‌گفت، از دل بر می خاست و بر دل می نشست."

شاگرد دیگر معظم له هم آیت‌الله فاضل لنکرانی است که درباره استاد چنین فرموده است:"مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی ... انصافاً اخلاقیِ علمی و عملیِ متجسّم بود و هر کس که با ایشان برخورد می‌کرد، مورد تأثیر و جاذبه او قرار می‌گرفت."

@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

13 Dec, 16:34


🔹به احترام یک شاعر آئینی؛
🔸ژولیده ای که از 12 سالگی با عنایت حضرت فاطمه زهرا (س) شاعر شد...

🔻محمدحسن فرحبخشیان ، متخلص به ژولیده ی نیشابوری در سال 1320 در منطقه فرح بخش نیشابور دیده به جهان گشود و روزگار کودکی و نوجوانی را در دیار عطار سپری کرد.

💠عنایت حضرت فاطمه زهرا (س) و بارش باران شعر

👤ژولیده ی نیشابوری نقل می کند :

12 ساله بودم که شبی در خواب، وارد مجلسی شدم که بزرگان همه جمع بوده و در مدح اهل بیت (ع) شعر می گفتند. در میان آنها "شهریار" را دیدم که مورد عنایت معصومین قرار گرفت؛ خیلی ناراحت شدم که چرا من نباید شعر بگویم؟

در یک لحظه صدای بانویی مرا به اسم خواند و گفت "حسن کوچک هم شعر بخواند" و من نیز صبح آن روز که از خواب بیدار شدم، بی اختیار شعر را مثل باران از دهانم در حال بارش دیدم و از همان روز شروع به نوشتن اشعاری کردم که می سرودم. روز به روز هم بیشتر از محبت اهل بیت (ع) به خصوص فاطمه زهرا (س) و سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) بهره مند شدم:

در این جهان به خدا تا رمق به جان من است / همیشه نام حسین (ع) بر زبان من است

چه خوانمش که محمد (ص) به وصف او فرمود: / که من از آن حسین (ع) و حسین (ع) از آن من است.

🍂وفات
ژولیده شعر و ادب معاصر، عصر روز پنج شنبه، نوزدهم مهرماه 1386 و در شب عید فطر، پس از تحمل سالها بیماری، در بیمارستان سوم شعبان تهران به معبودش پیوست و پیکر شیدایی اش، در گلزار شهدای حسین رضا (ع) ورامین، در کنار فرزند شهیدش، آرام گرفت.

🍃سعادت سرودن زیارت عاشورای منظوم

مرحوم ژولیده، در آخرین سالهای عمر 66 ساله پر برکتش، سعادت داشت تا زیارت عاشورا را هم به زبان شعر بسراید.

وی انگیزه این کار را چنین ترسیم نمود: در یک شب جمعه، بعد از خواندن زیارت عاشورا، به حضرت فاطمه (س) متوسل شدم و بعد از گریه و زاری به خواب رفتم. ساعت دو بعد از نیمه شب بود که در خانه به صدا درآمد. وقتی رفتم دم در، آقای بزرگواری با شال سبز مرا به اسم صدا زد و گفت: "چرا زیارت جدم را به شعر نمی گویی؟" و سپس از نظر رفت و من آن شب تا صبح، تمام زیارت عاشورا را به نظم درآوردم.

🔰یکی از ماندگارترین اشعار ژولیده

ژولیده نیشابوری اشعار ماندگار زیادی بر جا گذاشته ولی شعر "لطف حق" او که منظومی از زبان باریتعالی است، یکی از ماندگارترین آنهاست که اکثر روزها قبل از اذان ظهر صدای جمهوری اسلامی ایران، دلها را خدایی می کند:

دلت را خانه ما کن، مصفا کردنش با من / به ما درد دل افشا کن، مداوا کردنش با من

اگر گم کرده ای ای دل، کلید استجابت را / بیا یک لحظه با ما باش، پیدا کردنش با من

بیفشان قطره اشکی که من هستم خریدارش / بیاور قطره ای اخلاص، دریا کردنش با من

اگر درها به رویت بسته شد، دل برمکن بازآ / در این خانه دق الباب کُن، وا کردنش با من

به من گو حاجت خود را، اجابت می کنم آنی / طلب کن آنچه می خواهی، مهیّا کردنش با من

بیا قبل از وقوع مرگ، روشن کن حسابت را / بیاور نیک و بد را، جمع و منها کردنش با من

چو خوردی روزی امروز ما را، شکر نعمت کن / غم فردا مخور، تأمین فردا کردنش با من

به قرآن آیه رحمت فراوان است، ای انسان! / بخوان این آیه را، تفسیر و معنا کردنش با من

اگر عمری گنه کردی، مشو نومید از رحمت / تو نام توبه را بنویس، امضا کردنش با من

🎥نماهنگ"لطف حق" ، با شعر ماندگار ژولیده نیشابوری

@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

20 Nov, 21:45


🔻برای دسترسی به ابتدای مطالبِ مربوط به معرفی زندگینامه ی دلسوخته ی آستان حسینی مرحوم حاج محسن عسکری در کانال ، به لینک زیر مراجعه فرمایید :

t.me/shia5t/1088


@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

20 Nov, 21:42


مزار دلسوخته ی آستان حسینی مرحوم حاج محسن عسکری ، در قبرستان وادی رحمت تبریز ، قطعه صدیقین

@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

20 Nov, 21:42


📸ادب و تواضع دلسوخته ی آستان حسینی ، مرحوم حاج محسن عسکری به روایت تصویر

آیت الله جوادی آملی نقل می کند که به علامه طباطبایی عرض کردم : آقا! درس اخلاقی بفرمایید.ایشان فرمودند: اخلاق گفتنی نیست، عمل کردنی است.

مرحوم حاج محسن عسکری در این تصویر ، ادب و تواضع و اخلاق را به صورت عملی آموزش می دهند.
اما نکته ی مهم در این عکس این است که این سه بزرگواری که نشسته اند ؛ اگر چه مرحوم عسکری از روی ادب تواضع بدین شکل نشسته اند ، اما بدیهیات ادب حکم می کند که اگر حاج محسن عسکری ریششان را در آستان حسینی هم سفید نکرده بودند و یک فرد معمولی هم بودند ، چون سنشان از ان سه بزرگوار بیشتر است ، یکی از این بزرگواران باید جای خود را به ایشان می دادند که ایشان بنشینند یا این که یک صندلی برای ایشان می اوردند و اگر ایشان قبول هم نمی کرد که در صندلی بنشیند ، به احترام ایشان ، باید ان سه بزرگوار نیز در روی زمین می نشستند.انتشار چنین تصاویری صورت خوشی ندارد ، خصوصا که یک روحانی بدین شکل بنشیند و پیرمرد ریش سفیدی بدین صورت در کنارش باشد ، مخاطبی که اشنایی با مرحوم عسکری ندارد ، برداشت اشتباه از این تصویر می کند و به روحانیت نیز بدبین می شود، که چرا احترام نمی گذارد به افراد پا به سن گذاشته.این مطالب از این باب عرض شد که عزیزان در موقع عکس گرفتن یا دیدار با خوبان و افراد پا به سن گذاشته ، حتما به رعایت کردن ادب و احترام و شان ان بزرگوران توجه داشته باشند.

@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

20 Nov, 21:41


مزار مرحوم حاج عبدالعظیم ذهنی زاده تبریزی شاعر توانمند اهل بیت و از اساتید حاج محسن عسکری

(قبرستان وادی رحمت تبریز)

@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

20 Nov, 21:08


🔹بوی بهشت نشنوی ، جز به رضای فاطمه س

🎙با نوای حاج محسن عسکری

@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

20 Nov, 21:08


🔹با من حساب داشت عدو از غدیر خم...

🎙با نوای حاج محسن عسکری

@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

20 Nov, 21:07


🔹همه ی زندگی ام ، نذرِ امام حسن هست...

🎙با نوای حاج محسن عسکری

@shia5t

معرفی عرفا و اولیاء الهی گمنام ، که در قید حیات نیستند

20 Nov, 21:07


🎥خاطره ی مرحوم حاج محسن عسکری از استاد شهریار و بهترین شعر استاد شهریار

👤مرحوم حاج محسن عسکری از دلسوختگان حسینی :

به استاد شهریار گفتم شما هم در حق امام حسن مجتبی علیه السلام جفا کرده ای .
گفت: چرا؟
گفتم :چرا که برای امام حسن علیه السلام شعری نسروده ای .
استاد شهریار گریه اش گرفت و گفت:
فلانی من بهترین شعر عمرم برای امام حسن مجتبی علیه السلام است.

گفتم من ندیدم.
گفتند از قضا از بر هستی و خیلی ها این شعر را حفظ اند ، منتهی توجه نکرده ای ولکن دقت نمیکنند، ان شعر را برای امام حسن مجتبی ع سروده ام.
پس از ان شروع کرد معروف ترین غزلش را خواند که شاید ندانید برای امام حسن مجتبی ع سروده اند و مناسبت هایش را هم شرح داد که من هم شرح می دهم برایتان :


تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم
روزی سراغ وقت من آئی که نیستم

در آستان مرگ که زندان زندگیست
تهمت به خویشتن نتوان زد که زیستم

پیداست از گلاب سرشکم که من چو گل
یک روز خنده کردم و عمری گریستم

طی شد دو بیست سالم و انگار کن دویست
چون بخت و کام نیست چه سود از دویستم

گوهرشناس نیست در این شهر شهریار
من در صف خزف چه بگویم که چیستم

@shia5t

1,446

subscribers

492

photos

90

videos